چگونه با مرگ روبرو شویم

 
helpkade
چگونه با مرگ روبرو شویم
چگونه با مرگ روبرو شویم


دندان هات رو درست کن و3ساله پرداخت کن!!


مشاوره تلفنی طلاق

 

 

چگونه با مرگ روبرو شویم

 

معنای فقدان و از دست دادن را همه می‌دانید؛ بالاخره زمانی در زندگی شما هم بوده که از دست دادن را تجربه کرده‌ باشید اما جنس بعضی از گم‌کردن‌ها و از دست‌دادن‌ها با بقیه فرق می‌کند؛ زخمی به دل می‌نشیند که احساس می‌کنید هیچ‌وقت ترمیم نمی‌شود.

 

تندرستی، مرگ عزیزان هم یکی از همین نوع از دست‌دادن است. تنها نکته مهم در درمان احساسات ناشی از انواع مختلف فقدان‌ها، عمق احساس اندوه و مدت زمانی است که صرف درمان آن می‌شود. هرچه از دست رفته ما عزیزتر باشد، شدت اندوه بیشتر است و برای گذر از مرحله‌ای به مرحله دیگر مدت بیشتری هم باید صرف کرد.

 

در فقدان اقوام و نزدیکان دور، ممکن است مراحل کسب بهبود، ظرف چند دقیقه به وقوع بپیوندد، درحالی‌که برای پذیرش مرگ نزدیکان، گاه سال‌ها زمان صرف می‌شود. برای اینکه با مرگ عزیزانتان راحت‌تر کنار بیایید، باید نکاتی را درنظر بگیرد.

 

 

ماتم را تشدید نکنید

 

برای گذر از احساسات منفی ناشی از مرگ عزیزان، باید به زندگی خود ارج نهید و به‌خود تلقین نکنید که عزیز از دست‌رفته آن قدر خوب و فوق‌العاده بوده که در نبودش نمی‌توانید به زندگی ادامه دهید؛ این امر سبب تشدید ماتم شما می‌شود. بهتر است در ابتدای امر، همه یادگارهایی را که از او دارید مثل عکس‎ها، نامه‌ها و اشیای متعلق به شخص از دست رفته، جمع‌آوری کنید و در مرحله اولیه عزاداری، آنها را در جایی پنهان کنید چرا که در این مرحله دیدن چنین یادگارهایی بسیار دردناک خواهد بود.

 

در مرحله بعد، هنگامی که فقدان او را پذیرفتید و زندگی شما جریان عادی خود را از سر گرفت، آن اشیا و مدارک خاطره‌انگیز را جلوی چشمانتان قرار دهید؛ نگاه کردن به وسایل شخصی عزیزی که از دنیا رفته است، احساس نیرومندی را در سوگوار یا سوگواران برمی‌انگیزد؛ بسیاری از افراد تا ابد این وسایل را حفظ می‌کنند اما جمعی نیز آنها را برای همیشه از خود دور میکنند.

 

 

الگویی خاص در بیشتر داغدیدگی‌ها

 

بیشتر داغدیدگی‌ها از یک الگوی خاص پیروی می‌کنند؛ این مسأله معمولا با یک شوک روحی شدید و احساس ناباوری آغاز می‌شود، سپس به مرحله اضطراب و تشویش می‎رسد.در ادامه، مرحله اعتراض و عصبانیت آغاز می‌شود و با گذشت زمان نوبت به مرحله افسردگی می‌رسد و بعد زندگی تداوم می‌یابد.

 

البته باید توجه داشت که طول مدت برگشت به حالت اولیه در افراد مختلف متفاوت است. به عبارت بهتر، روش سوگواری و غصه‌دار شدن هر فرد منحصر به خود اوست و نمی‌توان روش غالب سوگواری را تعیین کرد.

 

اینکه نحوه سوگواری افراد، مختص خود آنان است در زندگی زناشویی نمود و تاثیر بیشتری دارد؛ درست زمانی که شما انتظار دارید قدری از غم و اندوه خود را با کسی تقسیم کنید و به‌طور طبیعی متوجه نزدیک‌ترین فرد در اطراف خود (که همسرتان است) می‌شوید، این تناقض را درمی‌یابید که طرف مقابلتان به اندازه شما درگیر این حادثه تلخ یا به عبارت دیگر داغدیدگی ناشی از آن نیست.

 

 

چگونه کنار بیاییم

 

شکی نیست که از دست دادن یک عزیز سخت است اما اگر به نکات زیر توجه کنید، ممکن است تطابق با شرایط تازه برای شما راحت‌تر شود:

 

در مراسم ویژه سوگواری فرد از دست رفته شرکت کنید چون در ترمیم روحیه آسیب‌دیده بسیار موثر است.با دیگران همراه شوید. اگر در میان فامیل یا دوستان حضور داشته باشید، احساس امنیت بیشتری می‌کنید.

 

‌هر زمان که قادر هستید، در باره این موضوع و احساسی که دارید، صحبت کنید. صحبت در باره فرد از دست رفته و بیان خاطرات و احساسات خودتان، بسیار کمک‌کننده است.

 

‌اگر صحبت کردن برایتان مشکل است، هر آنچه را که مایلید، بنویسید.‌واکنش‌های شما در این دوران طبیعی است و با گذر زمان از شدت آنها کاسته می‌شود.‌درباره اوقات خوشی که با فرد از دست رفته داشته‌اید، فکر کنید.

 

‌سعی کنید حواستان را پرت کنید. بودن در کنار دوستان و بستگان در این امر به شما کمک می‌کند.‌بهتر است از طرف فرد از دست رفته کار خیری انجام دهید؛ مثلا هر سال در روز تولد یا فوت او به موسسه‌ای خاص به نام او کمک کنید.

چگونه با مرگ روبرو شویم

 

‌به یاد خدا باشید. به یاد آورید که هر چه رخ داده خواست او بوده و کاری از دست شما بر نمی‌آید.

 

 

وقتی قضیه حاد می‌شود

 

اگر غم و اندوه شما بعد از مدتی کمتر نشد، افسرده شده‌اید و باید از یک مشاور کمک بگیرید.اما از کجا بفهمیم که مشکلی بروز کرده است؟ اگر موارد زیر در باره شما صدق می‌کند، به کمک یک مشاور احتیاج دارید:

 

‌ برای مدت چهار ماه یا بیشتر اندوهگین هستید و اصلا بهتر نشده‌اید.‌ آن‌قدر غم و اندوه شما شدید است که اصلا نمی‌توانید فعالیت‌های عادی را از سر بگیرید.‌ اندوه روی تمرکز، خواب، خوراک و اجتماعی بودن شما تاثیر شدیدی گذاشته است.

 

احساس می‌کنید نمی‌توانید به زندگی ادامه دهید و حتی به مواردی چون خودکشی و آسیب به خود نیز فکر کرده‌اید.در صورتی که احساسات بالا را تجربه کرده‌اید، یادتان باشد بازگشت به زندگی طبیعی به این معنا نیست که عزیز خود را فراموش کرده‌اید.

 

عشق به او در وجود شماست و خودتان به آن واقفید؛ پس اصلا مهم نیست دیگران چه می‌گویند.سعی کنید هر چه زودتر به زندگی عادی برگردید و خوشحالی طبیعی خود را به دست بیاورید.

 

مطمئن باشید که عمیق‌ترین غم‌ها با کمک خود افراد، به خوبی سپری شده‌اند و آدم‌ها همچنان به زندگی ادامه می‌دهند. این نکته را هم فراموش نکنید که جسم، روح و ذهن آدمی بسیار آگاهند و می‌دانند چگونه خود را درمان کنند و این درمان چه مدت به طول می‌انجامد.

 

بهتر است نیازهای خود را تا رسیدن به بهبودی کامل برآورده کنید و به روند بهبودی، اعتماد داشته باشید.

منبع:سلامت نیوز

مطالب بیشتر برای زندگی بهتر

کتابهایی که باعث رشد فکری فرزندتان میشود


تردید و دو دلی قبل از ازدواج


آموزش مکالمه محور زبان به صورت آنلاین


هرگز ناامید نشوید!درمان زوج نابارور


تا60%تخفیف پرطرفدارترین محصولات جنسی


لوازم خونگیت رو اقساطی نو کن!


آموزش زبان را با یک جلسه رایگان شروع کن


حس می کنی دچار کم شنوایی شدی؟


اسباب بازی فکری و آموزشی به تفکیک سنین


همین حالا وکیل بگیر

رزروبلیط وهتل درسراسرایران بابیشترین تخفیف


برای سفارش این ست فقط کافیه کلیک کنی!


مرکز تخصصی استعدادیابی و آموزش کودکان


پاکسازی و رفع آلودگی هوای خانه

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

The online version of the Iranian daily Hamshahri

همشهری استان- دکتر معصومه امین اسماعیلی:
مکانیزم مواجه با افراد با مرگ و راه‌های همراهی و کمک به سوگواران موضوعی است که به مناسبت چند رخداد ناگوار اخیر در این یادداشت بدان اشاره شده است.

سیل در استان سیستان، برف و كولاك در غرب كشور و حادثه‌ای دلخراش در تهران منجر به فوت تعداد زیادی از هموطنان شد. روزهای سختی بر خانواده‌های این عزیزان، هم‌قطاران و همکاران و بسیاری از مردم ایران گذشت. در این میان تعداد زیادی از کسبه ساختمان پلاسكو هم اموال خود را از دست دادند. شوكی كه حادثه پلاسكو در كشور ایجاد كرد، كم‌سابقه بود. اینکه صبح از خواب بیدار شوید و متوجه شوید که دوستان، همکاران، خانواده و زندگی‌تان را فقط در عرض چند دقیقه از دست داده‌اید، هولناک است.

«سوگ» واکنشی است که به طور طبیعی در پاسخ به از دست دادن و فقدان آنچه فرد به آن دلبستگی داشته رخ می‌دهد كه مراحل و علائم آن در بحث روانشناختی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

در واقع سوگ فرایندی است که منجر به پذیرش‌ ترک وابستگی‌ها توسط انسان می‌شود. واکنش سوگ می‌تواند به دلیل از دست دادن بستگان، دوستان، دارایی‌ها و متعلقات یا آینده شغلی فرد اتفاق بیفتد. سوگ مجموعه‌ای از هیجانات است که بسته به فرهنگ حاکم بر جامعه به شكل‌هایی متفاوت نمایان می‌شود. به طور طبیعی انتظار می‌رود که این واکنش در 2 ماه كاهش یابد.

چگونه با مرگ روبرو شویم

شدت علائم و زمان بروز آن‌ها نیز در تعیین طبیعی یا غیرطبیعی بودن این واکنش نقش دارند.

جان بالبی ‌روانشناس انگلیسی‌ 4 مرحله را برای سوگ مطرح کرده است:

۱. ناامیدی حاد، کرختی و اعتراض. ممکن است در این مرحله انکار یا پرخاشگری رخ دهد. این مرحله از چند دقیقه تا چند روز به طول می‌انجامد و ممکن است در سیر سوگواری، این حالت هر از چند گاهی به سراغ فرد داغدیده بیاید.

۲. حسرت شدید و جستجوی شخص از دست رفته. این مرحله با بی‌قراری جسمانی و درگیری ذهنی با شخص از دست‌رفته شناخته می‌شود. این مرحله ممکن است ماه‌ها یا سال‌ها به شکلی خفیف طول بکشد.

۳. ناامیدی و نابسامانی. واقعیت از دست دادن، تدریجا درک می‌شود. شخص داغدیده گوشه‌گیر، بی‌تفاوت و کسل می‌شود. علایق خود را به فعالیت‌های معمولی زندگی از دست می‌دهد. دچار کاهش وزن و بی‌خوابی می‌شود و به‌طور دائم خاطرات شخص مرده را مرور می‌کند. در این مرحله فرد با احساس اجتناب‌ناپذیر یأس مواجه است.

۴. سازمان‌یابی مجدد. جنبه‌های دردناک سوگ کاهش می‌یابد و شخص داغدیده احساس می‌کند به زندگی عادی بازمی‌گردد. از این پس او فرد از دست‌رفته را با احساسی از شادی و تأثر به یاد می‌آورد.

در این میان بسیاری درصدد كمك به افراد داغدار هستند. کمک به فرد سوگوار مقدور نخواهد بود مگر اینکه با تکوین مفهوم مرگ در مراحل مختلف زندگی آشنایی کامل داشته باشیم و بتوانیم واکنش‌های طبیعی و غیرطبیعی سوگ را تشخیص دهیم. میزان تکامل عاطفی و شناختی نقش تعیین‌کننده‌ای در درک، تفسیر و برداشت فرد از مفهوم مرگ دارد.

برخی از عزیزانی كه در این حادثه جان خود را از دست دادند دارای فرزند هستند و باید بیش از دیگران هوای آنها را در درك این حادثه داشت. درک کودکان از مرگ با قدرت درک آنها را از مفاهیم انتزاعی در ارتباط مستقیم است. كودكان كمتر از ۵ سال، جاندارپندار هستند و حتی اشیا را زنده تصور می‌کنند. در این سن کودک از وجود مرگ آگاه است، اما آن را نوعی جدایی و پدیده‌ای گذرا، موقتی و قابل‌برگشت می‌داند؛ چیزی شبیه مسافرت و خواب. او فکر می‌کند عملکردهای انسان پس از مرگ نیز ادامه می‌یابد.

کودک در این سن دارای تفکری جادویی است؛ یعنی بین دو پدیده‌ای که همزمان رخ می‌دهد رابطه علت و معلول برقرار می‌کند. مثلا اگر به برادرش گفته که او را دوست ندارد و نمی‌خواهد دیگر او را ببیند و تصادفا برادرش دچار حادثه‌ای می‌شود و از بین می‌رود، می‌اندیشد که فکر و سخن او بوده که چنین حادثه‌ای رارقم زده است؛ در نتیجه احساس گناه می‌کند.

در 5 تا 10سالگی کودک به تدریج مرگ را به‌عنوان پدیده‌ای اجتناب‌ناپذیر، غیرقابل برگشت و جهان‌شمول می‌پذیرد. در همین زمان ممکن است نگران شود که والدینش بمیرند و او تنها بماند. کودکان در این مرحله سنی در بیان احساساتشان مثل مرحله قبلی راحت نیستند، ممکن است احساسات خود را پنهان نگه دارند و در آن خاطرات و احساسات با کسی شریک نشوند. معمولا تا سن بلوغ، کودکان از مرگ مفهومی مشابه بزرگسالان استنباط می‌کنند. فرد در نوجوانی، مرگ را به عنوان یک فرآیند طبیعی پذیرفته است ولی آن را خیلی دور می‌بیند و به راحتی نمی‌پذیرد که ممکن است هر واقعه یا تصادفی منجر به مرگ شود؛ یا فکر نمی‌کند که این اتفاق ممکن است برای او هم بیفتد. به همین دلیل است که رفتارهای پرخطر در نوجوانان زیاد مشاهده می‌شود.

برخلاف کودکان و نوجوانان، بزرگسالان پذیرش آسان‌تری در مواجهه با مرگ دارند. سالمندان ممکن است به صراحت در مورد مرگ صحبت یا حتی شوخی کنند. در سنین ۷۰ و بالاتر دیگر تصور نامیرائی وجود ندارد. فرد تجربه از دست دادن نزدیکانش را داشته و بارها در مراسم سوگواری شرکت کرده است. از مرگ خوشحال نیست اما می‌تواند آن را بپذیرد.

در شرایط خاصی واکنش‌های طبیعی سوگ حالت بیمارگونه به خود می‌گیرد. از جمله در مواردی که فقدان بسیار وسیع و همراه با وحشت‌زدگی فراوان باشد، بسیار سریع رخ دهد، در مواردی که فرد از قبل آسیب‌پذیری بالایی داشته و فاقد شبکه حمایت اجتماعی بوده یا دچار اختلالاتی از قبیل افسردگی باشد. همچنین افرادی که به نوعی خود را در بروز حادثه یا میزان اثرات ناشی از آن دخیل می‌دانند بیشتر مستعد واکنش‌های غیرطبیعی به هنگام سوگواری هستند.

واکنش سوگ، در جریان حوادثی مانند آنچه در ساختمان پلاسکو اتفاق افتاد، ممکن است شرایط فوق را داشته باشد. در چنین حوادثی احتمال اینکه مرگی دلخراش باشد، زیاد است. معمولا تعداد زیادی در جریان حادثه می‌میرند و افرادی شاهد این مرگ‌ها هستند، یافتن اجساد عزیزان ممکن است مقدور نباشد،‌یا اجساد به طور کامل کشف نشوند. به این دلایل پذیرش فقدان دشوار‌تر می‌شود. در این میان توجه به بازماندگان باید مورد نظر قرار گیرد زیرا ممكن است چنین حادثه‌ای، عواقبی را تا سالیان دراز برای آنها ایجاد كند.

سوگ بیمارگونه ممکن است به اشکال گوناگونی از فقدان یا تاخیر سوگ گرفته تا واکنشی بسیار شدید و طولانی همراه با افکاری چون خودکشی یا نشانه‌های بارز روان‌پریشی، ظاهر شود. اگر فرد شاهد صحنه دلخراش و ‌تروماتیک از دست دادن عزیزی باشد، حتی ممکن است علایمی از اختلال استرس پس از سانحه را تجربه کند؛ کابوس‌های شبانه، اضطراب شدید و گوش‌به‌زنگی مفرط در این افراد دیده می‌شود. مدت زمان واکنش سوگ در افراد متفاوت است. اگر مرگ بدون هشدار روی دهد، شوک و ناباوری ممکن است مدتی طولانی دوام یابد، اما اگر مرگ از مدتها قبل قابل پیش‌بینی باشد، بخش عمده‌ای از فرایند سوگواری تا زمان مرگ روی داده است. به طور معمول شکایات شدید سوگ ظرف یك یا ۲ ماه به تدریج کم می‌شود و فرد قادر به استراحت، خواب، غذا خوردن و فعالیت خواهد بود. سوگ طبیعی معمولا نیاز به اقدامات درمانی ندارد و با حمایت‌های روانی اجتماعی مناسب می‌توان به فرد داغدار کمک کرد تا راحت‌تر این روند را طی کند و به زندگی طبیعی روی آورد. این موضوع مهمی است كه پس از این حادثه باید مورد توجه نهادهای درمانی و اجتماعی قرار گیرد.

در این میان اطرافیان نیز نقش موثری در كمك به افراد داغدیده دارند. توجه به نکات زیر می‌تواند از عارضه‌دار شدن واکنش سوگ پیشگیری کند:

حضور فرد داغدیده در محل فاجعه، نه تنها باعث تشدید مشکل وی نمی‌شود بلکه به تحمل و بهبود آن کمک می‌کند. بنابراین اجبارکردن فرد داغدار به‌ترک محل توصیه نمی‌شود. خانواده بسیاری از این عزیزان، روزهای زیادی در محل آواربرداری حضور داشتند كه تصمیم درستی است.

خبر مرگ باید به تدریج و در جمع به نزدیکان داده شود. همدلی کمک می‌کند تا غم فراق بهتر تحمل شود.

جلوگیری از ابراز هیجانات و گریه کردن افراد صحیح نیست؛ باید اجازه دهیم تا فرد هیجانات خود را بروز دهد.

باید اجازه داد فرد داغدیده جنازه عزیز خود را مشاهده کند و مرگ عزیز خود را به صورت واقعی پذیرا شود. در صورت شدت دلخراش بودن، آن بخش از جنازه‌ که جلوه مناسب‌تری دارد به وی نشان داده شود. عدم مشاهده جنازه عزیز می‌تواند منجر به باقی ماندن در مرحله انکار و عدم پذیرش مرگ عزیز از دست رفته شود. نمی‌دانم این اتفاق در جریان خاكسپاری هم‌شهری‌ها و آتش‌نشانان مورد توجه قرار گرفته است یا خیر؟

باید اجازه دهید فرد داغدار در کنار دیگر بازماندگان قرار گیرد. از دور کردن وی از حادثه باید پرهیز کرد. قرار گرفتن در میان جمعی که درد مشترکی دارند می‌تواند کمک موثری باشد.

وسایل قابل استفاده و لباس‌های باقیمانده از متوفی را می‌توان در اختیار فرد داغدار قرار داد. جدا کردن وی از این اشیاء و تصاویر متوفی موجب تشدید واکنش می‌شود.

دیدار از محلی که عزیزان فرد در آن محل فوت شده‌اند، از اهمیت زیادی برخوردار است. بهتر است داغدیدگان این کار را به صورت گروهی انجام دهند و در همان زمان نیز نوعی مراسم یادبود برگزار شود. این امر به ایشان اجازه می‌دهد بار دیگر به متوفی نزدیک شده و همبستگی خانواده را تجدید می‌کند.

توسل به باورهای دینی، برپایی مراسم‌ مذهبی و دعا می‌تواند در آرام کردن فرد داغدار نقش بسزایی ایفا کند. شرکت در مراسم تشییع جنازه و عزاداری در طی کردن فرایند طبیعی سوگ موثر است. در صورتی که با وجود تمام این تمهیدات، واکنش سوگ رفع نشد یا وقتی در فرد سوگوار، نشانه‌ها و علائم زیر دیده شود، باید زودتر برای کمک‌های تخصصی به متخصصان بهداشت روان مراجعه کرد: فقدان یا تاخیر سوگ، افسردگی بعد از گذشت ۲ ماه از فقدان عزیز از دست‌رفته همراه با احساس گناه نامتناسب و احساس بی‌ارزشی و کندی روانی- حرکتی بارز، وجود افکار خودکشی، همانندسازی با شخص فوت شده به طوری که شخص بازمانده معتقد باشد که مرده است، وجود توهمات شنوایی مداوم، روی آوردن به مواد مخدر، الکل یا خوددرمانی با دارو و بیش از حد معمول و به شکلی افراطی خود را به کار و فعالیت مشغول کردن.

حقوق همشهری‌آنلاین متعلق به موسسه همشهری است

Copyright © 2020 HamshahriOnline, All rights reserved


همشهری محلهDownloads-icon

تنش زا ترین رخداد زندگی هر فردی از دست رفتن عزیزان، می باشد که بسیار جانگداز است و سبب می شود که بازماندگان افسرده و غمگین شوند .تلخی مرگ عزیز، گاهی حتی تا پایان عمر با بازماندگان همراه است و در حقیقت می توان گفت با مرگ عزیزشانزندگی نباتی را تجربه می کنند.

واکنش ها به سوگ به سلامت روانی افراد، شیوه برخورد اطرافیان سوگ دیده و میزان صمیمیت فرد متوفی و مصیبت دیده بستگی دارد . بخواهیم یا نخواهیم، مرگ به هر حال از راه می رسد و ما یا نزدیکانمان را با خود می برد. اما چه باید کرد تا سنگینی غم آن کاهش یابد؟ در این قسمت از نمناک درباره نحوه آرام شدن بعد از مرگ عزیزان راهکارهایی را ارائه کرده ایم .

انکار و ناباوری از دست دادن عزیزان

اولین مرحله سوگواری انکار و ناباوری از دست دادن عزیزان است به صورتی که اگر این ضایعه ناگهانی باشد، فرد گمان می کند در خواب است و واقعه را باور نمی کند و انکار هم می کند. 

چگونه با مرگ روبرو شویم

خشم برای فوت نزدیکان

در این مرحله فرد با خود فکر می کند چرا این اتفاق برای او افتاده است و برای همین دچار خشم و رنج می شود و واقعه را یک بی عدالتی می داند و بابت این موضوع عصبانی و شاکی است.

معامله با خدا برای بازگرداندن عزیز از دست رفته

فرد به دلیل علاقه به فرد متوفی از خدا می خواهد تا تمام دارایی های او را بگیرد و دوباره او را به زندگی برگرداند. 

احساس گناه و عذاب وجدان فرد سوگوار

قضاوت و سرزنش ناشی از کار هایی که برای فرد فوت شده انجام می داد سبب می شد که فرد سوگوار دچار عذاب وجدان و گناه شود.

افسردگی فرد عزادار

در این مرحله فرد گوشه گیری می کند و احساس غم دارد و انتظار دارد تا دیگران سوگ او را دریابند و اجازه دهند تا او مراحل سوگواری خود را سپری کند.

احساس تنهایی

خلا ناشی از دست دادن عزیز سبب احساس تنهایی فردمی شود . این احساس در بین افرادی که همسر خود را از دست داده اند، شدیدتر است. 

پذیرش مرگ

پذیرش مرگ از سوی بازماندگان زمانبر بوده و چنین انتظاری از سوی اطرافیان غیرواقع بینانه است.در این مرحله می پذیرد که چاره ای جز ادامه زندگی بدون عزیز از دست رفته نداردهر چند پذیرش واقعه شادی را به زندگی او باز نمی گرداند.

 پایان اندوه سوگ

هرچه رابطه فرد با متوفی صمیمی تر باشد، مرحله بهبود طولانی تر می شود و گاهی ممکن است چند سال یا یک سال طول بکشد.

امید و بازگشت به زندگی

با گذشت زمان یادآوری خاطرات او را کمتر اذیت می کند.

زمان حلال مشکلات است

درست است بعد از فوت یکی از عزیزانتان لحظه ای از فکر او غافل نمی شوید و یاد او از دل شما بیرون نمی رود اما باید بدانید زمان حلال مشکل شماست و درد و رنج این مصیبت با گذشت زمان از بین نمی رود بلکه کمرنگ تر می شود به طوری که می توانید با آن کنار آیید و به زندگی عادی خود باز گردید.

عزاداری کنید

هنگام از دست دادن عزیزان خود به سوگ می نشینیم و غصه می خوریم و برای پذیرش این فقدان به شیون و مویه می پردازیم . گریه و شیون ، انجام مراسم مذهبی به احترام مرده یا گردآمدن دوستان و افراد خانواده برای شریک شدن در مصیبت تحمل مرگ عزیزان را آسان تر می کند.

مرگ را بپذیرید

پذیرش این مسئله است که اوج حزن و تنهایی افراد داغ دیده از این مرحله شروع خواهد شد. این مرحله معمولا بعد از پایان مراسم سوگواری شروع خواهد شد.مرگ و نیستی، جزئی از زندگی است و به ما یادآوری می کند که حیات چقدر گران بهاست.

بازگشت به زندگی عادی به این معنی نیست که آن عزیز فراموش شده است. الگو گرفتن از افرادی که چنین مصیبت هایی دیده اند نیز می تواند کمک زیادی به خانواده داغ دیده کند.

برای تامین سلامت روانی باید با مرگ عزیزان خود کنار بیایید. در هنگام از دست دادن عزیزان خود غمگین شدن و اندوه طبیعی است اما مواقعی که دچار اندوه شده اید سعی کنید احساساتتان را بر زبان آورید و از احساسات خود، دیگران را باخبر سازید و خود را تسلیم اندوه کنید و به دنبال افراد دلسوز که بتوانند احساسات شما را درباره فقدان عزیزتان درک کنند ، باشید .

در کل برای چیره شدن به غم و اندوه برون ریزی احساسات، به شما کمک می کند . صحبت کردن با بازماندگان درباره عزیز از دست رفته و بیان نکاتی از زندگی او می تواند به آنان کمک کند. این کار باعث کاهش سنگینی غم و اندوه درونی افراد رنج دیده خواهد شد.

احساسات خود را بیرون بریزید

غصه خوردن، نمود بیرونی مصیبتی است که بر فرد وارد شده است. ممکن است از نظر جسمی، عاطفی و تن نکردشناسی (فیزیولوژی) اندوه بیان شود که بیان این احساسات بسیار اهمیت دارد ؛ مثلا گریستن، نمایش جسمانی و افسردگی، تجلی روانی است.

مرگ مسئله ای است که نمی توان آن را نادیده گرفت و یا انکار کرد. رهایی از درد و رنج به صورت یکباره از غم، امکان ناپذیر است. اگر احساسات نهان بیان نشود منجر به ایجاد بیماری های جسمی یا روانی می گردد.

اغلب افراد، نشانه های جسمی توأم با غم واندوه مانند درد معده، بی اشتهایی، به هم خوردگی روده، اختلال خواب و کم توانی،را ظاهر می سازند. «عزاداری»، در میان همه فشارهای روانی زندگی، دستگاه دفاع طبیعی بدن را تحت تاثیر قرار می دهد.

افراد در برابر جان باختن عزیزان خود واکنش های عاطفی فراوانی مانند حمله های اضطرابی، خستگی و پریشان دلی بی اندازه و اندیشه خودکشی،تجربه می کنند.

چگونه با مرگ روبرو شویم

دیدن پیکر متوفی

دیدن پیکر متوفی از لحاظ روانی کمک شایانی به پذیرفتن مساله مرگ نزدیکان می کند. مشاهده و وداع با پیکر فرد از دست رفته بازمانده را آرام تر می کند.

حضور بر سر مزار

حضور فرد سوگوار به همراه اطرافیان بر سر مزار فرد متوفی و سوگواری برای از دست دادن او ه به پذیرفتن و کاهش فشار ناشی از مرگ عزیزان کمک می کند.

یادآوری مصیبت های ائمه اطهار 

شنیدن روضه ائمه اطهار (ع) و مصیبت هایی که بر آنها گذشته و گریه کردن بر مصائب آنان و نیز مقایسه اندوه و ماتم از دست دادن فرد متوفی با اندوه از دست رفتن خاندان عصمت و طهارت (ع) سبب آرامش فرد سوگوار می شود.

از پس فقدانی عظیم برآمدن

مرگ ناگهانی و تصادفی عزیزان ما در حالی که وابستگی عاطفی زیادی با فرد فوت شده داشته باشیم بسیار جانسوز است. ناگهانی یا تصادفی بودن اتفاق و ارتباط وی با مرده در واکنش های فرد اثر می گذارد.

مرگ کودک

والدینی که فرزند خود را از دست می دهند در برابر این مصیبت بزرگ احساس شدید بی عدالتی دارند و یکباره تمام استعدادها و رویاهای فرد را به باد می دهد. ممکن است والدین در برابر مرگ فرزند خود احساس مسئولیت کنند و این نگرش نامعقول بی اهمیت باشد و همچنین احساس از دست دادن بخش بسیار مهمی از هویت خود را داشته باشند.

مرگ همسر

مرگ همسر آسیب زا و تکان دهنده است و علاوه بر وارد نمودن آسیب روحی شدید، اگر همسر، منبع اصلی کسب درآمد خانواده باشد سبب بحران مالی در خانواده نیز می گردد. مرگ همسر سبب می شود زن و شوهر باقی مانده، به تنهایی از فرزندان به مراقبت بپردازد و به سر کارش نیز بازگردد.

افراد کهنسال با فوت همسرشان، به علت از دست دادن عمری سرشار از تجربه های مشترک آسیب پذیر می شوند احساسات مربوط به «تنهایی» آنها نمایان می گردد.

ضایعه ناشی از خودکشی

یکی از سخت ترین مرگ و میرهایی که باید آن را تحمل نمود خودکشی است. این گونه مرگ ها سبب می شود که فرد بازمانده احساس گناه، خشم و شرمندگی کند و خود را مسئول مرگ بداند.

 

همانند بدبینی، خوش‌بینی هم همۀ جهان را سیاه و سفید می‌بیند

توسعه توانمندی‌های فردی؛ سید محمد مهدی شهیدی- زندگی وقتی روال عادی و طبیعی خود را دارد که هر چیز سرجای خودش باشد. اما وقتی چیزی/کسی که “بوده” یکباره “نابوده” می‌شود روال زندگی مختل شده است. آن گاه که در می یابیم چیزی کم است، این کم بودن خودِ فقدان است که شادی و خوشایندی زندگی را از ما می گیرد، عصبانی و خشمگینمان می کند و چون نگاه کردن از بالای پرتگاهی به عمق ورطه، ما را می ترساند.

پذیرفتن و کنارآمدن با فقدان (نبود، نیستی) کسی یا چیزی که دوست می‌داشته‌ایم و از دست رفته است، به دلیل پیامدهای جسمی، عاطفی و
روانی که بر جای می گذارد از بزرگترین چالش‌هایی است که هر کدام از ما در زندگی
ممکن است تجربه کنیم. برخی جنبه‌های تجربۀ فقدان در میان
همه مشترک است اما هر فرد بنا به سن و سال، جنسیت، تیپ شخصیتی و … به گونه‌ای
متفاوت و منحصر به فرد فقدان را تجربه کرده و به آن واکنش نشان می دهد.

چگونه با مرگ روبرو شویم

فقدان یا از دست‌دادن گاه چنان غم و دردی
را بر آدمی فرو می‌آورد که او را از ادامه زندگی باز داشته و به خودکشی سوق می‌دهد.
در درجات پایین تر موجب افسردگی، از دست
دادن انگیزه برای انجام امور روزانه زندگی، کاهش احساسات و عواطف و غمگینی در فرد
می شود. این ها البته به جز واکنش اولیه است که طیفی از شوک تا خشم، نفرت، احساس
گناه و اندوه عمیق را در بر دارد. اگر نتوانیم هیجان ناشی از فقدان را مدیریت کنیم می تواند به اختلال‌های جدی در روان و کار و زندگیمان بینجامد.

روانشناسان و متخصصین علوم اعصاب،
مطالعات زیادی درباره فقدان و فرایندهای مقابله‌ای با آن انجام داده‌اند. از
منظر این مطالعات در مسأله فقدان مهم نیست فرد یکی از نزدیکان خود
را از دست داده باشد و با مرگ مواجهه شده یا همسرش طلاق گرفته یا سرمایه اش از
کف رفته است؛ در هر حال فقدان موجب اندوه می شود. فقدان در رویدادهایی چون: از دست
دادن سلامتی؛ از دست دادن شغل؛ از دست دادن ثبات مالی؛ سقط جنین؛ بازنشستگی؛ مرگ حیوان
خانگی؛ طلاق یا پایان یافتن رابطه عاطفی؛ از دست دادن یک رؤیای باارزش؛ بیماری جدی
یکی از عزیزان؛ از دست دادن رابطه دوستی؛ از دست دادن حس امنیت پس از ضربه روحی یا
فروش خانه‌ی پدری ممکن است رخ دهد.

نشانه‌های اولیه فقدان چیست و چرا اهمیت دارند

همانطور که گفته شد نوع واکنش افراد در مواجهه
با فقدان متفاوت است با این حال نشانه‌ها و علائم عاطفی-روانی و جسمی مشخصی برای
اکثر افراد وجود دارد که به هنگام مواجهه با فقدان در آنها روی می دهد. شناختن این
نشانه‌ها، هنگام بروز فقدان برای خود و اطرافیانمان
دو فایده دارد. 

اول- اگر این علائم را در خود دیدیم به دلایل وقوع آن آگاهیم و این از سرگشته شدن ما می‌کاهد. 

دوم- این شناخت به درک ما از دیگران یاری می رساند تا از درافتادن به تعبیر و قضاوت‌هایی که حین مکالمه ذهنی بر ما غالب می‌شوند، برهیم.

نشانه‌های عاطفی- روانی فقدان

شوک یا عدم باور :

  فرد از پذیرش رویداد سر باز می‌زند، در هضم آن در می‌ماند یا دچار بهت و ناباوری، بی حسی و کرختی
می‌شود. جای خالی آن که/چه از دست رفته به خلائی عظیم می ماند. نشانه ای
از قطعیتی بی چون و چرا که می ترساندمان و ما از پذیرش آن سرباز می زنیم و انکارش
می کنیم. “وقتی پدرم فوت کرد تا مدت انتظار داشتم که برگردد با اینکه می دانستم
برای همیشه رفته است”.

احساس خشم:

 آدمی از وقتی به دنیا می آید یاد می
گیرد که به “بودن چیزها یا اشخاص ” خو بگیرد، پس در مواجهه با فقدان آن، احساس خشم و عصبانیت شدیدی نسبت به سوی مقابل
فقدان در فرد ایجاد می شود. اگر مرگ باشد خشم نسبت به خدا، به سرنوشت، به طبیعت،
به روزگار؛ در طلاق نسبت به فرد جدا شده و … فرد را در بر می گیرد. این احساس
می تواند از دقایقی تا چند روز طول بکشد. حتی اگر از دست رفتن آن شخص یا چیز تقصیر
هیچ کس نباشد، شاید شما احساس خشم و عصبانیتکنید. اگر یکی از عزیزان تان را از دست
داده اید، ممکن است از دست خودتان، خدا، پزشکان یا حتی شخص فوت شده – برای ترک
کردن شما – عصبانی باشید و بعد -گاه تا مدتها- به خاطر بی انصافی که به هر حال در
حق شما انجام شده، کسی را سرزنش و شماتت کنید.

احساس گناه:

 در بسیاری از مواقع، افراد خود را
در جایگاه مسببِ فقدان قرار داده و تقصیرها را به گردن خود می اندازند و احساس
گناه می کنند. مواردی وجود دارد که این احساس گناه در فرد تثبیت شده و به نوعی
وسواس فکری مبدل می شود. . ممکن است شما به خاطر کارهایی که انجام داده یا نداده
اید و حرف هایی که زده یا نزده اید، افسوس بخورید یا احساس گناه کنید. همچنین ممکن
است به خاطر داشتن حس خاصی (مثلاً احساس آرامش، هنگامی که فردی پس از یک بیماری
طولانی مدت و سخت فوت کرده است) احساس گناه کنید. بعد از مرگ یک شخص حتی ممکن است
به خاطر انجام ندادن کاری برای جلوگیری از مرگ او، حس گناه پیدا کنید؛ حتی اگر هیچ
کار دیگری از دست تان برنمی آمد.

غمگینی:

 شناخته شده و عام ترین نشانه فقدان “حس
غمگینی” است که با کم حرفی، گریه، گوشه گیری و بی توجهی به پیرامون، همراه
است. شما دچار پوچی، ناامیدی،
حسرت یا تنهایی شدید می‌شوید. زیاد گریه می‌کنید یا از لحاظ عاطفی، بی ثباتید.

ترس:

 ترس معمولا دقایق اول ما را فرا می گیرد. این
ترس ناشی از همانند سازی واقعه برای خودمان است. ترسِ درک این که “من هم
میمیرم” ، یا ترس از جای خالی حمایتی که بوده و حالا، نیست؛ جای خالی همسر در
منزل، نبودن گوشی گمشده موبایل در دست یا مسئولیتی که با این فقدان بر عهده شما می‌ماند.
بروز ترس به عنوان علائم فقدان در کودکان و سالمندان بیشتر دیده می‌شود. ترس به صورت اضطراب،
درماندگی یا ناامنی احساس می شود و حتی ممکن است فرد دچار حملات پانیک شود.

پذيرش:

 آخرين مرحله در روند درک و مواجهه با فقدان، پذیرفتن امر واقع
و رویدای است که در قالب فقدان نمایان شده است؛ مرگ عزیز، طلاق همسر، بیکار شدن،
ورشکستگی یا تمام شدن رابطه عاطفی از سوی فرد پذیرفته می شود. این پذیرش با انگیزه
ها و بر اساس مبانی مختلفی ایجاد می شود. کسانی که اعتقاد مذهبی دارند فقدان را
مشیت الهی می دانند و آنانکه به تقدیر و سرنوشت معتقدند آن را به حساب تقدیر و
سرنوشت خود می گذارند. برخی نیز روال منطقی ذهن خود را باز می یابند و فقدان را به
عنوان واقعیت می پذیرند.

توصیه هایی برای کاستن از شدت و مدت نشانه‌های فقدان

بروز فقدان به عنوان یک رویداد واقعی برخی پیامدهای طبیعی را در جسم و
روان ما بر جای می گذارد و بهترین راه مواجهه با آن طی کردن روند نرمال آن است. با
این همه بسیاری اوقات اگر به علائم فقدان آشنا نباشیم این خطر وجود دارد که بیش از
حد درگیر شویم و بی ثباتی ناشی از آن زندگی ما را به مخاطره بیندازد. از این منظر
توصیه‌های کاربردی زیر برای کاستن از شدت و مدت نشانه های گفته شده ارائه می شود:

صحبت کنید:

 وجود آئین‌های سوگواری در تمام ملت‌ها و جوامع در ذات خود
اهمیت صحبت کردن و گفتگو را برای کاستن از غم و اندوه ناشی از فقدان دارد. صحبت
کردن با دیگران بار سنگینی را که مواجهه با فقدان در فرد پدید آورده می کاهد و در
ضمن رسیدن به مرحله پذیرش را کوتاه تر می کند. صحبت با خانواده، دوستان، مشاوران،
معلمان و… در این زمینه توصیه می شود.

احساس‌تان را بیان کنید؛

 مواجهه با فقدان موجب فوران احساس و هیجان
در فرد می شود. هرچه بتوانیم این احساسات و هیجان را بروز بدهیم یا با دیگران در
میان بگذاریم و شریک شویم زودتر و سهلتر به مرحله پذیرش می رسیم. گريستن، نوشتن،
در فضای باز مثل کوه و بیابان فریاد زدن و يا شركت در فعاليت هاي خلاقه مثل هنرهاي
دستي و موسيقي از جمله راهکارهایی است که به تخلیع احساسات و هیجان ناشی از فقدان
کمک می کند.

به روال روزانه برگردید:

 پس از فقدان، سخت ترین کار بازگشت به روال
معمول زندگی است. بدیهی است که بازگشت را نباید با انکار موضوع یا سرکوب خود همراه
کنید. بازگشت به روال روزانه زندگی را گام به گام انجام دهید و به
تدریج از فضای ناشی از فقدان فاصله بگیرید.

شناخت مراحل و پیامدهای ناشی از فقدان، بهترین راه برای تحمل و
برگذشتن از آن و بازگشت به احساسات مثبت ، شادی و امید به زندگی است. به کار گیری
توصیه ها نیز کمک می کنند تا این مسیر بهتر طی شود.

This site uses cookies: Find out more

Remember this unique code! You’ll need it when buying your card to prove your student status.

What is TOTUM?

 

چگونه با مرگ روبرو شویم

 

اين بروشور براي هر كسي كه در سوگ از دست دادن عزيزي است و يا دوستان و نزديكان آن ها و هركسي كه مايل است در این باره بيشتر بداند قابل استفاده است.

 

در اين بروشور شما اطلاعاتي راجع به موارد زير دست مي يابيد :

سوگواري يك تجربه استرس زا ولي شايع میباشد. دير يا زود بسياري از ما غم از دست دادن يك عزيز را تجربه مي كنيم. ما در زندگي روزمره كمتر به مرگ فكر مي كنيم يا از آن صحبت مي كنيم ، شايد بدین دليل كه كمتر از پدربزرگ و مادر بزرگ هايمان با آن مواجه مي شويم. براي آن ها مرگ يك خواهر يا برادر ، دوست يا اقوام يك تجربه متداول بچگي يا نوجواني شان بود. امروزه براي ما اين فقنددان ها در سنين بالاتري اتفاق مي افتد. بنابراين ما شانس چنداني براي يادگيري در مورد سوگواری، چگونگی آن، چه كارهايي بهتر است انجام شود، چه چيز طبيعي است يا چگونه آن را قبول كنيم ، اريم. علي رغم تمام اين ها در نهايت ما بايد با غم از دست دادن يك عزيز كنار بياييم.

ما به دنبال هر فقداني سوگواري مي كنيم اما اين مسئله بعد از دست دادن يك عزيز بسيار مهم تر است.ما غالباً براي كسي كه مدت ها مي شناخته ايم سوگواري مي كنيم. هر چند مردم به دنبال مرده زايي يا سقط جنين يا از دست دادن نوزادان يا بچه هاي كوچك نیز به همان شيوه سوگواري كرده و نياز به همانگونه مراقبت و توجه دارند.

در ساعات و روزهاي اوليه به دنبال مرگ يك فاميل يا دوست نزدیک بيشتر افراد دچار بهت و شوك شده چنانكه نمي توانند آنچه را که اتفاق افتاده باور كنند. اين قضيه حتي در مواردي كه مرگ قابل انتظار هم بوده ممكن است پيش آيد.

 

اين احساس كرختي يا بي حسي مي تواند به نحوی در انجام تداركات مربوطه مثل تماس گرفتن با اقوام و برنامه ريزي مراسم تدفین كمك كننده باشد. از سویی دیگر اين حس غير واقعي اگر به درازا بكشد مي تواند مشكل ساز باشد. ديدن جسد فرد مرده براي برخي مي تواند قدم بزرگي در فائق آمدن براين مرحله باشد.

براي بسیاری نيز مراسم تدفین و یادبود به قبول تدريجي واقعيت كمك مي كند. ديدن جسد يا شركت در مراسم تدفین اگر چه ممكن است سخت و دشوار باشد ولي از طرفي شيوه ایی برای وداع با عزيز از دست رفته است. برخي اين مراسم را خيلي دردناك يافته و ممكن است از آن اجتناب كنند. هرچند اين خود مي تواند باعث حسرت و پشيماني عميق در آينده شود.

ولی اين بي حسي به زودي رنگ باخته و يك حس وحشتناك بي قراري، دلتنگي شديد و جستجو براي عزيز از دست رفته جايگزين مي شود. فرد سوگوار تمايل شديد براي يافتن عزيز از دست رفته   احساس  میکند هر چند كه بوضوح غير ممكن است. اين امر باعث اختلال در استراحت و تمركز شده و خواب مناسب را نیز ممكن است دشوار سازد. روياهاي درحين خواب مي توانند خيلي ناراحت كننده باشند.

برخي احساس مي كنند كه هر جا كه مي روند عزيز از دست رفته شان را ’مي بينند’، در خيابان، پارك، خانه و هرجا با هم اوقاتي را گذرانده اند. برخي در اين مرحله دچار احساس خشم شده كه مي تواند نسبت به پزشــكان و پرستـــاراني كه جلوي مرگ را نگرفته اند، يا نسبت به دوستان و اقوامي كه به اندازة كافي اقدامي انجام نداده اند و يا حتي نسبت به خود عزيز از دست رفته به خاطر مردن و تنها گذاشتن آنها باشد.

 

احساس شايع ديگر حس گناه و تقصير است. مردم در ذهـــن خود تـــمـــام آنچه را كه مي خواسته اند كه بگويند يا انجام بدهند مرور مي كنند.  حتي شايد به چيزهايي فكر كنند كه شاید اگر طور ديگري انجام داده بودند ممكن بود مانع مرگ عزیز از دست رفته شود. البته مرگ معمولا وراي كنترل آدمی بوده و شاید لازم شود فرد سوگوار را نسبت بدین واقعیت يادآوري نمود. برخي وقتی عزيزشان به دنبال یک بيماي دردناك يا سخت فوت میکند احساس رهايي يا خلاص شدن میکنند که به نوبه خود ممکنست منجر به احساس گناه شود. اين احساس راحتي و خلاصی طبيعي ، قابل فهم و شايع است.

اين وضعيت بي قراري دو هفته اول پس از مرگ شديـدتر بوده ولي بزودي با اوقاتي از غم ، افسردگي ، خلوت گزيني و سكوت جايگزين مي شود. اين تغييرات ناگهاني در احساسات مي تواند باعث سردرگمي دوستان و اقوام شود ولي به هرحال بخشي از روند طبيعي سوگواري است.

اگرچه بي قراري كاهش مي یابد، دوران افسردگي ( از نظر دفعات) بيشتر و طی چهار تا شش هفته بعد به حداكثر خود مي رسند. تشدید سوگ و اندوه هر زماني ممكن است رخ دهد و معمولاً با ديدن افراد ، مكان ها يا چيزهايي كه خاطرات عزيز از دست رفته را زنده مي كنند شعله ور مي شوند.

وقتي فرد سوگوار به طور ناگهاني و بدون هيچ دليلي به گريه مي افتد برخي در درك آن دچار مشكل بوده يا احساس شرم ميکنند. شايد در اين مرحله بهتر باشد از افرادي كه در درك سوگ مشكل داشته يا سوگوار نيستند اجتناب نمود. هرچند اجتناب از دیگران به نوبه خود مي تواند در آينده مشكل ساز شود و معمولاٌ بهتر است بعد از یکی دو هفته یا کمی بیشتر به فعاليت هاي معمول بازگشت.

در اين مرحله ديگران ممكن است فكر كنند كه فرد سوگوار مدت هاي مديدي بدون انجام دادن كاري نشسته است. در واقع فرد سوگوار در حال فكر كردن به عزيز از دست رفته است و بارها و بارها اوقات خوب و بدي را كه با هم داشته اند مرور مي كند. اين یک مرحله آرام ولي اساسي در قبول مرگ عزیز از دست رفته است.

با گذشت زمان درد و اندوه عميق اوليه به تدريج كمرنگ تر مي شود. از افسردگي كاسته شده و مي توان به ساير چيزها فكر كرد و حتي به آينده نظر داشت. هر چند، احساس از دست دادن قسمتي از وجود فرد هرگز كاملاً از بين نمي رود. زوج هاي بیوه شده با ديدن زوج هاي دیگر با هم و تصاوير خانواده های شاد در رسانه ها ، دائماً‌ تنها شدن خود را يادآور مي شوند. بعد از مدتي مي توان دوباره وجود خود را به تمامي حس نمود حتي اگرچه قسمتي از آن از دست رفته است. علي رغم آن حتي سال ها بعد شما ممكن است خود را در حال صحبت كردن گويي كه عزيز از دست رفته هنوز با شماست بيابيد.

اين مراحل سوگواري غالباً با هم تداخل داشته و به صور گوناگون در افراد مختلف تظاهر مي كنند. اكثر افراد ‌طي یک یا دو سال سوگ را پشت سر مي گذارند. مرحله نهايی سوگ (Letting–go) عزيز از دست رفته و شروع زندگي ديگر است. افسردگي كاملاً از بين رفته، خواب بهتر شده و انرژي به حد طبيعي بر مي گردد. احساسات جنسي ممكن است براي مدتي از بين رفته باشند ولي در اين مرحله بازگشته و اين كاملاً طبيعي بوده و دليلي براي شرمساري نيست.

علي رغم تمام اين ها، هيچ رويه ’استانداردي’ براي سوگ وجود ندارد. ما همه افراد مستقلي هستيم و رويه هاي خاص خود را براي سوگواری داريم.

به علاوه مردم فرهنگ هاي مختلف با مرگ با روش هاي خاص خود كنار مي آيند. طي قرن ها، مردم نقاط مختلف جهان مراسم خاص خود را براي سوگ در پيش گرفته اند.

در برخي جوامع مرگ به عنوان يكي از مراحل سيكل دائم مرگ و زندگي در نظر گرفته مي شود نه آنكه يك نقطة پايان باشد. آداب و مراسم سوگواري و عزاداري مي تواند خيلي عمومي و نمايشي و يا خصوصي و آرام باشد. در بعضي فرهنگ ها مدت سوگواري ثابت است. احساسات مردم سوگوار در فرهنگ هاي مختلف ممكن است مشابه بوده ولي طرز بيان آن ها خيلي متفاوت است.

بچه ها ممكن است معني مرگ را تا زماني كه سه یا چهار ساله نشده اند متوجه نشوند ولي فقدان نزديكان را به همان شيوه بزرگسالان احساس مي كنند. آشكار است كه بچه ها حتي از شيرخوارگي سوگواری كرده و دچار آشفتگی و استرس زياد مي شوند.

اگرچه بچه ها نسبت به بزرگسالان تجربه متفاوتي از زمان دارند و ممكن است از مراحل سوگ خيلي سريع گذر كنند، در سال هاي ابتدائي  مدرسه، بچه ها ممكن است براي مرگ نزديكان احساس مسئوليت كنند و بنابراين نياز به آرامش و دلگرمي داشته باشند. نوجوانان ممكن است از ترس افزودن به غم و اندوه بزرگسالان و اطرافيانشان از سوگ خود سخن نگويند. وقتي عضوي از خانواده فوت مي كند سوگ كودكان و نوجوانان و نياز آن ها به سوگواري نبايد ناديده گرفته شود، آن ها بايد بطور مثال در مراسم دفن شركت داده شوند.

کنار آمدن با غم سوگ ناشی‌ از خودکشی‌ افراد، ممکن است مشگل تر از  غم فراق ناشی‌ از مرگ طبیعی باشد. در این شرایط ممکن است که شما دچار احساسات دوگانه ائ‌ نسبت به فرد خودکشی‌ کرده شوید.

 

احساسات شما میتواند شامل:

معمولا صحبت با افرادی که نزدیکانشان را در اثر خودکشی‌ از دست داده‌اند میتواند کمک کننده باشد.

معمولا پس مورد مرگ‌های غیر قابل پیش بینی‌ مثل خودکشی‌، جسد مورد کالبد شکافی قرار می‌گیرد. اگر شما در مورد علل و عوامل خودکشی‌ نزدیکانتان قانع نشدید و یا نیازمند توضیحات کامل تری

هستید، میتوانید درخواست تشکیل دادگاه پزشک قانونی نمائید. اگر توانائی حضور در دادگاه را ندارید، میتوانید درخواست کنید که گزارش کتبی‌ دادگاه به طور رایگان برای شما ارسال شود. 

كساني هستند كه به نظر مي رسند اصلاً سوگواري نمي كنند. در مراسم تدفين گريه نمي كنند ، از صحبت در مورد فقدان خود امتناع مي كنند و به طور چشم گيري سريعاً به زندگي عادي خود بر مي گردند. اين روش طبيعي ايشان در كنار آمدن با فقدانشان است و هيچ مشكلي هم پيش نمي آيد. ولي عده اي ممكن است دچار علائم فيزيكي عجيب يا دوره هاي مكرر افسردگي طي سال هاي بعد بشوند. برخي فرصتي براي سوگواري مناسب نداشته اند. نياز شديد براي مراقبت از خانواده يا امورات شغلي مي تواند به معني عدم وقت كافي براي سوگواري باشد.

 

گاهي اوقات مشكل در اين است كه فقدان به عنوان يك فقدان نيازمند به سوگواري کامل انگاشته نمي شود. اين مسئله غالباً و البته نه هميشه براي كساني كه دچار سقط جنين شده يا نوزاد مرده به دنيا آورده اند اتفاق مي افتد. ایشان هم ممكن است دوره هاي مكرر افسردگي را در پي داشته باشند.

برخي ممكن است سوگواري را آغاز نمايند ولي در آن گيرکرده یا در جا بزنند. احساس اوليه شوك و ناباوري تا مدت ها ادامه مي يابد. سال ها ممكن است بگذرد و فرد سوگوار هنوز نتواند باور كند كه عزيزش فوت كرده است. برخي شايد نتوانند به چيز ديگري فكر كنند ، گاهي اتاق فرد فوت شده را تبديل به نوعي معبد براي خاطره هايشان مي كند.

چگونه با مرگ روبرو شویم

ندرتاً‌ افسردگي پيش آمده با سوگواري ممكن است به قدري شدت يابد كه فرد سوگوار از خوردن و آشاميدن امتناع كرده و به فكر خودكشي بیفتد.

Helpline: 0800 634 9494

افراد سوگوار را از طريق يك شمارة تلفن رايگان در مورد مسائل عملي كمك مي نمايد. ارائه توصيه در موارد مرتبط با سوگ ازقبیل ثبت فوت و یافتن مسئول تدفين، وصيت نامه ماليات و مزایا (benefits)

Helpline: 0800 83 85 87 (6pm -2am).

مشاوران با تجربه قابل دسترسی که به شما گوش می دهند و به كساني كه افسرده هستند يا نياز به صحبت دارند توصيه و اطلاعات ارائه می كنند.

Helpline: 0845 123 2304; email: info@tcf.org.uk

سازماني از والدين سوگوار و خانواده شان كه به ديگران بعد از مرگ فرزندشان حمايت و پشتيباني مدارك ارائه مي دهند. اين خط تلفن هر وقت كه شما نياز به صحبت با كسي داريد هميشه توسط يك پدر يا مادر سوگوار پاسخ داده مي شود كه تمايل به گوش دادن به شما دارد. شما مي توانيد با پست        helpline@tcf.org.uk الکترونیک نیز تماس حاصل نمائید.

يك خيرية مالي كه به خانواده هاي سوگوار و متخصصاني كه از آنها مراقبت مي كنند، كمك مي كند.  : 01494 446648. شمارة كمك و اطلاعات

Helpline: 0844 477 9400; email: helpline@cruse.org.uk or info@cruse.org.uk

مرکزی براي ارتقاء سلامت افراد سوگوار است و افراد سوگوار را در درك سوگ شان و كنار آمدن با آن كمك مي كند. ارائه حمايت و مشاوره و اطلاعات ، توصيه و آموزش.

Helpline: 0808 808 1677; email: info@rd4u.org.uk ‍

Tel: 029 2088 6913; email: wales.cymru@cruse.org.uk

Tel: 01738 444 178; email: info@crusescotland.org.uk

ارائه خدمات و پشتیبانی رایگان برای افراد سوگوار.

Helpline: 020 7233 2090; email: helpline@fsid.org.uk

بنیاد خیریه ای برای پیشگیری از مرگ شیرخواران و گسترش بهداشت کودک. این بنیاد خدمات پشتیبانی و اطلاعات در ارتباط با مرگ شیرخواران و مرگ گهواره و پیشگیری از موقعیت های خطرناک فراهم می کند.

Tel: 0845 838 2261; email: info@nawidows.org.uk

 یک سازمان خود گردان توسط بیوه ها برای بیوه ها.

Tel: (01) 8728814; email: info@nawi.ie

Helpline: 020 7436 5881, email: helpline@uk-sands.org.

انجمن خیریه ملی که توسط والدینی سوگوار بنا شده تا کسانی را که در سوگ از دست دادن طفلی نشسته اند حمایت کند.

Helpline: 08457 90 90 90, (Ireland): 1850 60 90 90; e-mail: jo@samaritans.org

یک سازمان ملی که کسانی را که دچار پریشانی بوده و مستاصل هستند و احساس خودکشی داشته و نیاز به صحبت با کسی دارند را حمایت میکند. تلفن شعبه محلی در فهرست راهنمای تلفن موجود است. همچنین سرویس پست   الکترونیک آن طی 24 ساعت پاسخ میدهد. 

 

The Way Foundation

Tel: 0870 011 3450; email: info@wayfoundation.org.uk

سازمانی برای کسانی که در جوانی بیوه شده اند. این سازمان گروه حمایت داشته و سایت اینترنتی آن  دارد. link با سایت های مربوطه دیگر

 

Translated into Farsi by: Dr Mitra Raisi, MD, Psychiatry Trainee, Nottingham. Reviewed by: Dr Shahnaz Ganjeifar, MD, MRCPsych,

Farsi Section Editor: Dr Amir Sajjadi

London Office
21 Prescot Street London E1 8BB
0208 618 4000

© 2021 Royal College of Psychiatrists

Registered charity no. 228636 (England and Wales)

Charity registration no. SC038369 (Scotland)

روند

مرکز مشاوره نیک همراه – مرکز مشاوره نیک همراه

از دست دادن دوست صمیمی یا یکی از اعضای خانواده ممکن است یکی از سخت ترین چالش هایی باشد که با آن روبرو شویم. هنگامی که همسر، خواهر، برادر یا والدین خود را از دست می دهیم، غم و اندوه ما بسیار شدید خواهد بود. از دست رفتن یک بخش طبیعی زندگی است، اما ممکن است مدتها در شوک و سردرگمی بمانیم و این منجر به طولانی شدن دوره غم یا افسردگی شود. با گذشت زمان از شدت غم و اندوه مرگ عزیزان کاسته می شود، اما اینکه چه مدت زمانی درگیر غصه باشید اهمیت دارد.

افراد نسبت به مرگ واکنش های متفاوتی نشان می دهند و از مکانیسم های مقابله شخصی برای اندوه استفاده می کنند. تحقیقات نشان می دهد که بیشتر افراد در صورت داشتن پشتیبان اجتماعی و عادات سالم می توانند زودتر از غم و اندوه نجات یابند. این درد ممکن است ماه ها یا یک سال طول بکشد. هیچ دوره زمانی برای غم و اندوه وجود ندارد. اگر رابطه شما با آن عزیز فوت شده خیلی نزدیک بوده، این موضوع بعد دیگری را به روند اندوه اضافه می کند.

انسان به طور طبیعی انعطاف پذیر است، اکثر ما می توانیم مرگ دیگران را تحمل کنیم و به زندگی خودمان ادامه دهیم. اما برخی از افراد ممکن است برای مدت طولانی تری با اندوه بجنگند و از انجام فعالیتهای روزمره احساس ناتوانی کنند. کسانی که با اندوه شدید روبرو هستند، ممکن است اندوه پیچیده ای را تجربه کنند. البته جای نگرانی نیست این افراد می توانند با کمک یک روانشناس روند بهبودی را زودتر طی کنند.

چگونه با مرگ روبرو شویم

از دست دادن یک عزیز می تواند بسیار آسیب زا باشد. اگرچه تحمل آن می تواند یک تجربه شخصی باشد، اما چند مرحله اساسی برای بهبود اندوه وجود دارد. دانستن این مراحل می تواند به شما کمک کند با غم و اندوه کنار بیایید.

با از دست دادن یک عزیز تقریبا هر احساسی را می توان تجربه کرد. مواقعی وجود دارد که به نظر می رسد بیش از یک احساس به یکباره تحمل می شود و ممکن است احساس کنید که “در حال دیوانه شدن هستید”. این احساس کاملا طبیعی است. افراد همه نوع احساساتی را پس از مرگ عزیزشان تجربه می کنند. غم، عصبانیت، ناامیدی و حتی افسردگی همه طبیعی است و باید آنها را بپذیرید. در زمانی که احساساتتان شدید می شود به خودتان یادآوری کنید که این احساسات متعلق به شماست و با این وضعیت پیش آمده عادی هستند. در زمان از دست دادن یک عزیز احساس “درست” یا “اشتباه” وجود ندارد.

ممکن است زمانهایی وجود داشته باشد که بخواهید تنها باشید، اما مهم است که یک گروه حمایتی و پشتیبان داشته باشید. دوستان، خانواده و شاید یک درمانگر همه افرادی هستند که می توانند و باید در طی فرآیند اندوه در کنارتان باشند. این افراد منبع حمایت عاطفی و همچنین نیازهای جسمی هستند. مرگ یک دوست عزیز غالبا سوراخ بزرگی را در زندگی بازمانده باقی می گذارد که می تواند حداقل به طور موقت توسط یک تیم پشتیبانی پر شود.

شما نمی توانید محدودیت زمانی برای اندوه خود قرار دهید. باید به خودتان اجازه دهید مراحل غم و اندوه را تجربه کنید. الیزابت کوبلر راس در کتاب خود با عنوان “مرگ و میر” پنج مرحله از اندوه را تشریح کرده است. این مراحل که لزوما به ترتیب تجربه نمی شوند، عبارتند از:

در حالی که درد از دست دادن شما واقعی است و باید احساس شود، زمانی فرا می رسد که شما باید دوباره زندگی خود را آغاز کنید. با تلاش برای غلبه بر مرگ یک دوست عزیز، به جایی خواهید رسید که مرگ را به عنوان واقعیت بپذیرید. شما می توانید خود را قادر به پیشروی و زندگی بدون داشتن آن عزیز سازید.

هر کسی به طور متفاوت به از دست دادن عزیز پاسخ می‌دهد. از همه مهم‌تر، با خودتان مهربان باشید و بدانید که یک روز بیدار خواهید شد و متوجه می شوید که دردتان کمتر شده است و زندگی ادامه دارد.

سوگواری برای از دست دادن یک دوست نزدیک یا یکی از افراد خانواده زمان می‌برد، اما تحقیقات به ما می گویند که می تواند یک حس تازه تجدید شود. استراتژی هایی که در زیر آمده است ممکن است برای افراد سوگوار مفید باشند:

روانشناسان آموزش دیده اند تا به افراد کمک کنند تا با ترس، گناه یا اضطرابی که می تواند با مرگ یک شخص عزیز در ارتباط باشد، مقابله کنند. اگر در برخورد با غم و اندوه خود و یا مدیریت احساسات خود مشکل دارید، با یک روانشناس یا مشاوره خانواده باتجربه در زمینه غم و اندوه مشورت کنید.

روانشناسان می توانند به مردم در ایجاد انعطاف پذیری خود کمک کنند و راهکارهایی را تدوین کنند تا از پس غم و اندوه مرگ عزیزان خود برآیند. روانشناسان متبحر برای کمک به افراد در بهبود زندگی خود از انواع روشهای درمانی مبتنی بر شواهد – که معمولا روان درمانی است استفاده می کنند.

گروه مشاوره نیک همراه با مشاوره های حضوری، آنلاین و تلفنی به افراد در چگونگی تحمل مرگ عزیزان کمک خواهند کرد.

021-28424894

روانشناسی را مثل دیگران روانشناسی نمی دانم، روانشناسی یعنی اینکه با شما آشنا شوم و در مشکلات کمکی نمایم.

مراحل رابطه زناشویی

رابطه از راه دور

عشق بی قید و شرط چیست؟

شیوه های رفتار عاشقانه با همسر

احساس تنهایی در رابطه و مقابله با آن

چه چیزی باعث نارضایتی در رابطه می شود؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

اطلاعات من را ذخیره کن تا در آینده نیازی به ورود اطلاعات نداشته باشم

آخرین نوشته ها


چگونه از طلاق پدر و مادر جلوگیری کنیم؟


حد و مرز آشنایی پیش از ازدواج تا کجاست؟

در خبرنامه نیک همراه عضو شوید و آخرین اخبار و مقالات را در ایمیل خود بخوانید.

قدرت گرفته از

خیلی خوشحالیم که امروز با شما همراهیم. این جا وب سایت گروه مشاوران نیک همراه است که با هدف ارائه مشاوره های تخصصی در زمینه های مشاوره خانواده، مشاوره ازدواج، مشاوره طلاق، مشاوره دوران نامزدی، مشاوره ی کودک و مشاوره تحصیلی(دانش آموزان و دانشجویان) بنا شده است و سعی در خدمت گزاری و ارائه بهترین راه حل ها را به شما عزیزان دارد

برترین پست ها


مراحل رابطه زناشویی


رابطه از راه دور

چگونه با مرگ روبرو شویم


عشق بی قید و شرط چیست؟

ازدواج

حد و مرز آشنایی پیش از ازدواج تا کجاست؟


مراحل رابطه زناشویی


تعهد به همسر چیست؟


حد و مرز روابط چگونه است؟


شیوه های رفتار عاشقانه با همسر

This website uses cookies to improve your experience. We’ll assume you’re ok with this, but you can opt-out if you wish.
پذیرفتن

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی پسورد

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

“غم” واژه‌ای است که ازآن برای توصیف احساسات و واکنش‌هایی استفاده می‌کنیم که هنگام از دست دادن یک عزیز یا چیزی ارزشمند، گریبان گیر ما می‌شوند. همه افراد غم را تجربه می‌کنند، زیرا غم واکنشی جهانی نسبت به فقدان است. این احساس دردناک، استرس زا و درعین حال طبیعی، معمول و ضروری است.

 

افکار و احساسات

هیچ واکنش درست یا اشتباهی نسبت به مرگ وجود ندارد. همه ما نیاز داریم که به روش خود و در زمان مختص به خود اندوهگین با شیم. ممکن است این اندوه برای برخی به معنای گریستن باشد و برای برخی دیگر نه. در برخی افراد این اندوه ماه‌ها و سال‌ها بطول می‌انجامد و در برخی دیگر پس از مدتی کوتاه به پایان می‌رسد. واکنش‌ها و احساسات ممکن است هر ساعت یا هر روز تغییر کنند؛ برخی از روزها بسیار خوب و برخی دیگر نا خوشایند و بد هستند.

تغییرات احساسی با گذشت زمان و هنگامی که فرد فرا می‌گیرد که چگونه خود را با شرایط تغییر یافته هماهنگ سازد، شدت خود را از دست خواهند داد اما آغاز این راه نیز کمی دشوار است.

چگونه با مرگ روبرو شویم

آنچه در ذیل می‌آید، خلاصه‌ای از معمول‌ترین احساساتی است که در پی از دست دادن یک فرد با آنها روبرو می شویم.

 

– بهت زدگی و ناباوری: قبول خبر درگذشت یک شخص به زمان نیاز دارد. فرد داغدیده نمی‌خواهد این خبر را باور کند، درحقیقت، ابتدا نمی‌تواند آن را باور کند.

– فقدان: فرد داغدیده احساس می‌کند که چیزهای زیادی را ازدست داده است، یک شخص را، عشق او را، دوستی و همراهی او را، فرصت‌ها، امیدها و…. این فقدان می‌تواند احساس عمیقی از غم به همراه داشته باشد.

– گناه و احساس پشیمانی: یکی دیگر ازاحساساتی که گریبان گیر فرد داغدیده می‌شود احساس گناه است؛ مثلاً، ممکن است از اینکه هفته گذشته کار اشتباهی در قبال فرد فوت شده انجام داده یا به قولی که داده بود عمل نکرده است، احساس پشیمانی کند یا حتی از اینکه زمانی نسبت به او خشمگین شده احساس بدی داشته باشد. در برخی دیگر از افراد نیز احساس گناهی شدید از اینکه خود زنده مانده‌اند و دیگری از دنیا رفته است، بوجود می‌آید.

– احساس بی عدالتی: شخصی که این احساس را دارد، اغلب از این قبیل عبارات استفاده می‌کند: چرا او باید در سن جوانی از این دنیا می‌رفت؟ چرا این اتفاق باید برای من روی می‌داد؟ این عادلانه نیست!

– حسادت: ممکن است شخص داغدیده نسبت به آنچه دیگران دارند اما وی در نتیجه این فقدان از آنها محروم شده است، حسادت کند. حتی ممکن است این حس نسبت به زندگی به ظاهر آسوده دیگران نیز شکل بگیرد.

– خشم: فرد ممکن است نسبت به جهان و حتی سایر افراد خشمگین باشد چرا که تصور می‌کند آنها نه تنها عامل این جدایی و فقدان اند، بلکه قادر به درمان بیماری‌ها نیستند؛ احساسات وی را درک نمی‌کنند؛ بدون فکر حرف می‌زنند و به زندگی خود با لذت و شادی ادامه می‌دهند.

– این شخص حتی ممکن است نسبت به خود و به خاطر کرده‌ها و نکرده های خویش خشمگین باشد. دشوارتر از همه آنکه ممکن است حتی نسبت به شخص فوت شده نیز احساس خشم کند و تصور کند که این فقدان وی را گرفتار درد و غمی بزرگ کرده است.

– احساس تنهایی: یکی دیگر از حالاتی که در فرد داغدیده شکل می‌گیرد احساس تنهایی است. وی ممکن است تصور کند که شرایط پیش آمده برای وی، برای دیگران مهم نیست. او تصور می‌کند که کسی را از دست داده که بیشترین نقش را در زندگی او ایفا می کرده ا ست.

– احساس آسودگی خاطر: اما اگر دلیل مرگ بیماری طولانی مدت یا کهولت سن باشد، شخص داغدیده نوعی احساس آسودگی خیال می‌کند زیرا تصور می‌کند که فرد ازسختی هایی که گرفتار آنها بود، رها شده است.

حال ممکن است برخی افراد تصور کنند که این قبیل احساسات برای همیشه ادامه خواهند داشت، اما اینگونه نیست.

ناگفته نماند که اجتناب از این احساسات نیز ممکن نیست و تجربه و بیان آنها لازمه التیام این زخم است.

 

تأثیرات رفتاری “فقدان”:

غم و اندوه بر رفتار و عملکرد فرد داغدیده نیز اثر می‌گذارند. برخی از این آثار عبارتند از:

– اختلال در خواب. فرد داغدیده ممکن است در شروع و ادامه خواب مشکل داشته باشد یا صبح زود از خواب بیدار شود. مقاله بی خوابی را در بخش مشکلات رایج مطالعه کنید.

– کم اشتهایی. شخص ممکن است دوست نداشته باشد غذا بخورد یا درصورت غذا خوردن حالش بد شود.

– احساس بی قراری. فرد داغدیده آرامش ندارد؛ ذهن در تلاش است تا رویداد را معنا دار کند؛ این حالت درتنهایی و هنگام شب در رختخواب بیشتر رخ می‌دهد. مقاله تنش زدایی را دربخش مشکلات رایج مطالعه کنید.

– احساس فرسودگی. فقدان استرس آورست و اگر فرد داغدیده خواب کافی نداشته باشد و غذای مناسب نخورد، احساس فرسودگی خواهد کرد.

– مشغولیت ذهنی. شخص با افکار مربوط به شخص از دست رفته اشتغال ذهنی دارد و ممکن است تصورکند، صدای شخص فوت شده را می‌شنود یا او را می بیند.

– اضطراب و وحشت. با برانگیخته شدن احساسات بسیاری که نیرومند و نا آشنایند، شخص ممکن است مضطرب شود – گویی که دارد دیوانه می‌شود (درحالیکه این طور نیست) یا اتفاق ناگواری درحال وقوع است. مقاله اضطراب و وحشت را دربخش مشکلات رایج مطالعه کنید.

– ناتوانی در رویارویی با امور معمول زندگی. فرد ممکن است درانجام دادن کارهای روزمره مانند، خرید کردن، پخت و پز و… احساس ناتوانی کند.

– از دست دادن علاقه و انگیزه. چیزهایی که زمانی منبع خوشحالی‌های بزرگ برای فرد بوده‌اند، اینک بی معنی و خسته کننده به نظر می رسند.

– تحریک پذیری. فرد ممکن است با اطرافیان خود درگیر شود یا به آنها پرخاش کند، درحالیکه سابقه شخصی وی چنین چیزی را نشان نمی‌دهد.

– گریه‌های مداوم. فرد ممکن است بسیار گریه کند، درحقیقت بعضی وقت‌ها این تنها کاری است که می‌توان انجام داد. گریه کردن به آرامش و تخلیه هیجانی منجر می‌گردد.

– و نشانه‌ها و علائم فیزیکی: مانند تپش قلب، تهوع، سرگیجه، احساس گرفتگی در گلو و مشکلات گوارشی.

تمام اینها واکنش‌هایی طبیعی و قابل درک نسبت به “داغدیدگی” هستند و بخش طبیعی روند سوگواری به شمار می‌روند.

 

روش‌های رویارویی با این احساسات:

همه ما در درون مان ذخایر عظیمی از نیرومندی داریم که خود از آنها بی خبریم. شاید تا زمانی که دچار یک غم بزرگ نشده‌ایم چندان به آن احتیاج نداشته باشیم. گاهی اوقات ممکن است تصور کنید که از عهده تمام احساساتی که با آنها روبرو می‌شوید بر نخواهید آمد، اما این امر با کمک دوستان و نیروهای درونی امکان پذیر است.

روش‌های زیر می‌توانند کمک کننده باشند:

– درخواست کمک کنید: این کار همیشه آسان نیست و به شجاعت نیاز دارد. ابتدا اینکه بپذیرید به کمک نیاز دارید. از کسی که به او اطمینان دارید مثلاً یک دوست، یک معلم، یک مشاور یا یکی از والدین خود کمک بخواهید. این درخواست کاملاً معقول است و بسیاری از افراد در پی یک فقدان و داغدیدگی از کمک دیگران بهره مند می‌شوند.

– در خصوص این فقدان صحبت کنید: “درد دل کنید”. این کار باعث آسودگی خاطر می‌شود و کمک می‌کند تا آنچه را که در ذهن تان می‌گذرد درک کنید. این کار همچنین کمک می‌کند تا با احساس انزوا مقابله کنید. در این باره نیز فردی را انتخاب کنید که به وی اطمینان دارید.

– احساسات خود را به گونه‌ای دیگر بیان کنید: اگر دوست ندارید در این خصوص با کسی صحبت کنید، می‌توانید احساسات خود را یادداشت کنید. برای این کار می‌توانید سبک مورد نظر خود را از میان انواع سبک‌های نوشتاری مانند نامه، نظم، نثر یا حتی نوشتن خاطرات انتخاب کنید. اگر نمی‌توانید واژه‌هایی مناسب برای توصیف احساسات خود بیابید سعی کنید آنها را در قالب یک آواز، یک نقاشی یا حتی کار با گل بیان کنید. رنگ‌ها، ریتم‌ها، شکل‌ها و زمینه‌ها می‌توانند واژه‌های شما باشند.

چگونه با مرگ روبرو شویم

– چیزی را به عنوان یادگاری نزد خود نگاه دارید: مثلاً تعدادی عکس، یک لباس و هرچه که به شما کمک می‌کند فردی را که از دنیا رفته است به یاد داشته باشید. شاید یادآوری در ابتدا دردناک باشد اما با گذشت زمان خاطرات آزار دهنده جای خود را به خاطراتی خوشحال کننده و خوب خواهند داد.

– کمی ورزش کنید: شاید این آخرین کاری باشد که نسبت به انجام آن از خود تمایل نشان بدهید اما برایتان مفید خواهد بود. ورزش نه تنها انرژی مازاد را به مصرف می‌رساند بلکه راهی است برای بیان بخشی از سرخوردگی و پرخاشگری که احتمالاً در خود احساس می‌کنید.

– به موسیقی گوش دهید: بسیاری از افراد دریافته‌اند که قدرت اثر گذاری موسیقی در فرد بسیار بالاست. برای آرام ساختن خود موسیقی را انتخاب کنید.

– به خوبی از خود مراقبت کنید: خوب غذا بخورید. منظم دوش بگیرید. بخوابید و هر اندازه که نیاز دارید استراحت کنید.

– به خود اطمینان داشته باشید: از احساسات و واکنش‌های خود در چارچوب منطق پیروی کنید. اگر دوست دارید تنها باشید یا بیرون بروید و با مردم باشید حتماً این کار را انجام دهید. درصورت لزوم به خود یادآوری کنید که در پی یک فقدان وجود این قبیل احساسات امری طبیعی است. پذیرش این احساسات امکان بیان و درک آنها را فراهم می‌کند و این بخش مهمی در روند التیام فقدان است.

– با خود راحت باشید: از خود انتظار بیش از اندازه نداشته باشید. گذر دوران غم و اندوه به زمان نیاز دارد. هر لحظه و ساعت را همانگونه که هست بپذیرید. توجه خود را بر زندگی در حال متمرکز کنید و نسبت به فردا و هفته‌های بعد چندان نگران نباشید.

 

بازگشت به آینده

پس از شوک اولیه، اغلب افراد به تدریج به زندگی کردن بدون فردی که از دنیا رفته است، عادت می‌کنند. البته زمان برای عادت کردن در هر فرد متفاوت است. این تغییر معمولاً به تدریج روی می‌دهد اما با گذشت زمان اشتغال ذهنی نسبت به این فقدان کمتر و کمتر خواهد شد.

نخست ممکن است بطور مداوم به آنچه روی داده و فردی که از دنیا رفته است فکر کنید اما به تدریج روند فراموش کردن در شما آغاز خواهد شد- برای بار نخست به مدت چند دقیقه، سپس چند ساعت و در نهایت هر چند روز.

البته این به معنی خیانت و کمتر شدن علاقه شما نسبت به آن فرد نیست. فکر نکردن به برخی افراد کاملاً طبیعی است. ما این کار را درخصوص کسانی که زنده‌اند نیز انجام می‌دهیم. افراد، چه کسانی که زنده‌اند و چه آنها که از دنیا رفته‌اند، همواره وجود دارند، حتی وقتی به آنها فکر نمی‌کنید. شما همیشه خاطرات و زمان‌هایی را که با آنها سپری کرده‌اید، به همراه خواهید داشت. چیزی نمی‌تواند آنها را از شما جدا کند. شما هر لحظه قادر خواهید بود توجه و احساسات خود را بر دیگران معطوف سازید.

هدف از روند غم و سوگواری آن است که یاد بگیریم چگونه با “فقدان” زندگی کنیم. پس از گذر این روند زندگی آرام آرام معنا خواهد یافت و بار دیگر لذت بخش خواهد شد، هر چند که ممکن است در بعضی اوقات نیز یک قطعه موسیقی یا یک مکان شما را به یاد کسی بیاندازد که از دنیا رفته است و بار دیگر غرق در اندوه شوید. این حالت نیز با گذشت زمان کمتر خواهد شد.

برخی روزهای خاص یا سالگردها، بویژه اولین یا دومین سالگرد، می‌توانند بسیار دشوار باشند. برخی افراد برنامه ریزی برای این سالگردها را مفید می‌دانند و با روش‌هایی کاملاً شخصی آنها را مورد توجه قرار می‌دهند.

تجربه غم و سوگواری ممکن است تغییراتی در شما ایجاد کند. ممکن است اولویت‌ها، ارزش‌ها، عقاید، آرزوها و دوستی‌های خود را بار دیگر ارزیابی کنید. حتی ممکن است به این نتیجه برسید که:

– نسبت به مشکلات و نیازهای خود ودیگران آگاه‌تر شده‌اید

– قدرت درک تان نسبت به قبل بیشتر شده است

– توانایی بیشتری برای زندگی کردن با سوال بی جواب “چرا” که اغلب بی پاسخ می‌ماند، دارید

– توانایی شما برای رویارویی با مشکلات زندگی، بویژه فقدان‌ها، ازهمه نوع، بیشتر شده است

 

چه وقت از دیگران کمک بگیریم؟

– اگرعلائم فیزیکی در شما به حد هشدار دهنده رسیده‌اند یا همچنان ادامه دارند، با افراد متخصص مشورت کنید.

– اگر حالات پیش آمده کار شما را تحت تأثیر قرارداده اند با اطرافیان خود، ازجمله، استاد یا مدیرتان صحبت کنید.

– ناتوانی برای انجام مؤثر کار درپی یک فقدان امری کاملاً طبیعی است. حتی ممکن است ناچار شوید برای مدتی از حجم کار خود بکاهید.

– اگر اختلال خواب در شما همچنان ادامه دارد، اگر اشتها و علایق تان به وضعیت عادی بازنگشته اند، با مشاوران و افراد متخصص در این زمینه مشورت کنید، زیرا ممکن است دچار افسردگی باشید و آنها می‌توانند به شما کمک کنند.

– اگر احساسات بر شما غلبه کرده‌اند، بویژه اگر همچنان احساس نا امیدی می‌کنید وافکاری مانند خودکشی به ذهن تان خطور می‌کند، حتماً با مشاوران خود تماس بگیرید.

گفتگو با یک مشاور کمک می‌کند که در حالت درناک غم و سوگواری، راه خود را بیابید.

نشانی:

تهران خیابان انقلاب،خیابان ۱۶ آذر،خیابان پرفسور ادوارد براون – پلاک ۱۳و ۱۵

پست الکترونیکی:

دورنگار:

66416130-021


پذیرش‬ و‬ مشاوره: ۶۶۴۱۹۵۰۴-۰۲۱ / ‏۰۲۱-۶۱۱۱۳۲۰۹

واحد نوروتراپی: ۶۶۴۱۰۶۲۰-۰۲۱ ‏

واحد اداری: ۶۶۴۸۰۳۶۶-۰۲۱

چگونه با مرگ روبرو شویم
چگونه با مرگ روبرو شویم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *