چگونه بفهمیم شوهرمون دوستمون داره

چگونه بفهمیم یک مرد ما را دوست دارد و عاشق ماست؟ عشق واقعاً احساس عجیبی است و شاید به راحتی نتوان ابراز احساسات و علاقه یک مرد به زنی را تشخیص داد اما نشانه هایی وجود دارد که علاقه مرد به زن را مشخص میکنید، علائمی از عشق مرد به زن که باید در رفتار و کردارش تشخیص دهید.

شاید به تازگی با مردی آشنا شده باشید و بخواهید بدانید که از شما خوشش می‌آید یا نه. اینکه بفهمید مردی واقعاً دوستتان دارد یا نه خیلی ساده‌تر از آن چیزی است که اکثر خانم‌ها فکر می‌کنند.

بیشتر اوقات خانم‌ها اجازه می‌دهند که احساسات شخصی‌شان جلو راه فکر کردنشان را بگیرد و بعد از مدتی می‌فهمند که وقتشان را با مردی تلف کرده‌اند که علاقه‌ای به آنها نداشته است.

بنابراین قبل از اینکه بگذارید رابطه‌تان پیشرفت کند، با این ۱۰ روش تشخیص دهید که مردی که در زندگیتان است واقعاً دوستتان دارد یا نه. ۵ روش اول کمکتان می‌کند بفهمید آن مرد جذبتان شده است یا نه و ۵ روش بعدی نشانتان می‌دهد که همسرتان عاشقتان است یا خیر.

چگونه بفهمیم شوهرمون دوستمون داره

حتی اگر مرد زندگیتان همه تلاش خود را به کار گرفته و برایتان فیلم بازی کند که عاشقتان است، چیزهایی هست که قادر به کنترل آن نیست و دست او را برملا خواهد کرد.

فقط با نگاه کردن به چشم های طرفتان می‌توانید از احساس او باخبر شوید. برخلاف سایر اعضای بدن که ما روی آنها کنترل داریم، چشم‌هایمان فرق دارند. وقتی زن یا مردی هیجان داشته باشد یا حسی قوی در دلش باشد، مردمک چشمانش بزرگتر می‌شود.

پس اگر وقتی با طرفتان حرف می‌زنید، دیدید که مردمک چشمانش بزرگ شده است یعنی دوستتان دارد.

همچنین موقع حرف زدن می‌توانید از طرز نگاه کردن او بفهمید که چقدر به شما توجه دارد. اگر ارتباط چشمی خود را به طور مداوم با شما حفظ می‌کند، می‌توانید احساس قلبی‌اش را از چشم‌هایش بخوانید.

این رفتار ضمن اینکه کاملاً مشخص است اما معمولاً نادیده گرفته می‌شود. این واقعیت که مردی نتواند لبخندش را از شما مخفی کند یا پیش شما خیلی هیجان داشته باشد، دستش را جلو شما رو می‌کند.

این هم یکی دیگر از نمونه‌هایی است که مردها برای اینکه پیش کسی باشند که دوستشان دارند انجام می‌دهند. به فعالیت‌هایی فکر کنید که دوست دارید و اگر می‌بینید او برای آن فعالیت‌ها برایتان برنامه می‌گذارد، مشخص است که دوست دارد وقت بیشتری با شما بگذراند.

مهم نیست که او به آن فعالیت‌ها علاقه دارد یا نه، مهم این است که می‌خواهد وقتش را با شما بگذراند.

ازآنجاکه همه ما زندگی‌های پرمشغله‌ای داریم، آخرهفته‌ها دوست داریم استراحت کرده و وقتمان را همانطور که دوست داریم بگذرانیم. بنابراین اگر مردی فقط دوستتان باشد، آخرهفته خود را صرف کار دیگری خواهد کرد، کاری که از انجام آن لذت می‌برد.

اما وقتی مردی می‌خواهد کل آخرهفته خود را با شما بگذراند، کاملاً مشخص است که شما چیزی هستید که به او بیشترین لذت را می‌دهید.

این مسئله به طور ناخودآگاه و غیرارادی برای آنها اتفاق می‌افتد چون وقتی مردها به زنی علاقه دارند، دوست دارند همه وقت خود را کنار او بگذرانند. هیچوقت با خودش فکر نمی‌کند که اگر این کار را بکند، شما پیش خودتان خواهید گفت که گرفتارتان شده است. این کار را می‌کند چون همان کاری است که دوست دارد انجام دهد.

همه مردها تا اندازه‌ای برای دوستان و اطرافیانشان نگران هستید اما اگر مردی که در کنارتان است بیش از اندازه مراقبتان است و نگرانتان می‌شود، فقط می‌تواند یک معنی داشته باشد: واقعاً دوستتان دارد.

اگر از شما می‌پرسد ناهارتان را خورده‌اید یا نه، برای اینکه سردتان نشود، کتش را روی دوشتان می‌اندازد، حتی اگر کمی حالتان بد باشد شما را پیش دکتر می‌برد، یعنی خیلی نگرانتان است.

بیشتر وقت‌ها این نگرانی‌ها مشکلی ایجاد نمی‌کند اما گاهی برای طرف‌مقابل خسته‌کننده می‌شود. واقعیت این است که این یکی از آن رفتارهایی است که مردها نمی‌توانند کنترلش کنند. این در خونشان است و فقط زمانی بروز می‌کند که کسی را واقعاً دوست داشته باشند.

خوب اینها ۵ روش اول بودند تا بفهمید مردی به شما جذب شده است یا نه، اما اگر می‌خواهید بدانید همسرتان عاشقتان هست یا نه ۵ نکته بعدی را بخوانید.

یک جفت گوشواره جدید خریده‌اید؟ احتمالاً برای بررسی آنها به نرمی انگشتانش را به گوشهایتان می‌کشاند. هر مردی که همسرش را دوست داشته باشد، دوست دارد که مدام او را نوازش کند.

البته این نوع نوازش کردن نوع شهوت‌آمیز نیست، بلکه نوازشی توام با دوست داشتن است. مردها از تماس‌های جسمی خیلی خوششان می‌آید و اگر دوستتان داشته باشند، اینکار به صورت غیرارادی در آنها اتفاق می‌افتد.

اگر همسرتان مدام بدنتان را لمس می‌کند، کاملاً مشخص است که واقعاً دوستتان دارد. دلیل این کارش این است که می‌خواهد مدام حستان کند. این برای آنها کاملاً طبیعی است و روشی است برای نشان دادن مردانگی‌شان. بنابراین اگر شما هم بعنوان یک زن همین حس را دارید، باید با لمس کردن همسرتان به آن پاسخ دهید.

اسم‌های مستعار یک روش غیرمستقیم برای مردان است که احساساتشان را به شما نشان دهند. با این کار آن اسم مستعار را با یک حس خوشایند مرتبط می‌کنند و هربار که آن اسم را بر زبان می‌آورند آن حس را احساس می‌کنند.

هرچه شما را بیشتر با آن اسم صدا کنند یعنی دوست دارند آن حس را بیشتر تجربه کنند و این یعنی آن مرد شدیداً گرفتارتان شده است.

این یکی از مشخص‌ترین رفتارها است اما خیلی مهم است. اگر همسرتان به محل‌کارتان برایتان گل می‌فرستد، برایتان هدیه می‌خرد، مرتب شما را بیرون می‌برد، بدون شک دوستتان دارد. اگر همه این کارها را حتی بعد از اینکه با او رابطه‌جنسی برقرار کردید ادامه می‌دهد، یعنی عاشقتان شده است.

مردها چندان اهل ابراز احساسات نیستند و تصور می‌کنند که هدیه خریدن یا خوش‌رفتاری با همسر، دوست داشتنشان را نشان می‌دهد. حواستان باشد که قدر این مراحل ابتدایی رابطه را بدانید چون این راهی است که مردها برای ابراز دوست‌داشتنشان انتخاب می‌کنند.

این هم یکی دیگر از رفتارهایی است که در مردی که عاشقتان است می‌‌بیند. این مسئله مخصوصاً اگر در گروه دوستانش باشید نمود بیشتری پیدا می‌کند.

اگر به شما توجه خاصی نشان می‌دهد، توجهی بیشتر از آنچه به دوستانش دارد، یعنی خیلی دوستتان دارد چون هر مردی که توجهی بیشتر از توجهی که به دوستانش دارد به زنی داشته باشد، یعنی اهمیت شما برای او بسیار بالاتر از دیگران است.

همه ما وقتی عاشق می‌شویم، ناخودآگاه درمورد چیزی که در فکرمان می‌گذرد – یعنی کسی که عاشقش هستیم – حرف می‌زنیم. اگر وقتی دوستانش را می‌بینید به شما می‌گویند که فلانی «خیلی تعریف شما را کرده است» یا «چه خوب که بالاخره شما را دیدیم» و یا وقتی شروع به تعریف یک خاطره مشترک می‌کنید به شما می‌گویند فلانی «قبلاً برایمان تعریف کرده است»، کاملاً مشخص است که این اواخر شما تنها موضوع صحبت‌های او بوده‌اید.

همینطور وقتی با دوستانش بیرون هستید و متوجه می‌شوید که آنها حواسشان به حرف‌ها، رفتارها و احساسات شماست، باید بفهمید که طرفتان قبلاً به آنها گفته است که شما را خیلی دوست دارد و به همین دلیل آنها هم سعی می‌کنند که بهترین رفتار خود را جلو شما داشته باشند.

این چیزها برای مردها خیلی مهم است چون اگر مردی بتواند کاری کند دوستانش با شما رفتار خوبی داشته باشند، می‌تواند شما را کنار آنها نگه دارد (یعنی می‌توانید اوقات بیشتری را کنار هم بگذرانید) و این دوطرفه است زیرا وقتی شما هم اوقات خوبی را کنار آنها بگذرانید، رفتار خوبی خواهید داشت و دوستانش هم از شما خوششان خواهد آمد.

اگر بخواهید ساده‌تر بگوییم، اگر مردی همه این سختی‌ها را به خاطر شما به جان بخرد، یعنی واقعاً دوستتان دارد.

سلام منم با کسی که میخواستم و عاشقش بودم ازدواج کردم 1هفته بیشترباهم دوست نبودیم هیچ شناختی نداشتم ازش من23سالم بود و اون 36سال.هردوتامون هم دومین بارمون بود که ازدواج میکردیم شوهرقبل من معتادبود همسر قبل شوهرم هم بخاطره دست بزن واعتیاد وشکاک بودنش و پول ندادن و….. از شوهرم جداشده بود و منه احمق الان این فهمیدم…. شغلم داروسازی و درمانگر بیماری ها به روش طب سنتی بود داروهای ترکیبی گیاهی درست میکردم اماشوهزم نزاشت شغلمو داشته باشم هرکاری خواستم انجام بدم مانع شددرصورتی که من بخاطرش سرویس طلامو فروختم تا گواهینامه پایه 1بگیره چون عاشق کاربا ماشین سنگین بود.خیلی دارم عذاب میکشم یه دختر4ساله دارم که حتی به بچه خودش هم توهین میکنه نمیدونم چیکار کنم خسته شدم ازدستش عشق دروغه خانما توروخدا آنقدر ساده نباشیم

ولی این ک میگن عشق وجود نداره غلطه خودت زندگی خودتومیسازی من باوجود سن کم ک تازه ی سالو خورده ای ازدواج کردمو الان حاملم میگم بهتون ک بعضی مردا واقعن عاشقتونن واقعا میخانتون اماغرور دارن درسته تو زندگی و دوست داشتن غرور معنی نداره اما ی مرد تااخرین لحظه غرورشو حفظ میکنه منم باعشقم ازدواج کردم اوایل خیلی بهم ریخت بودم حالا بقیه نگم.. اما اینقدر باید رفتارطرفتو خوب بشناسی تابفهمی واقعا دوست داره یان ب من ک ثابت شده بااینک بازم غرورداره اینک خیانت میکنن چی بگم والا اینم بستگی ب خودتون داره منم گاهی فکرایه چرت توسرم میاد امابعدبخودم میام ببینید دلیل خیانتو فکره بدتون چیه جلو ظرر هرجابگیری منفعته

بنظر من عشق همش دروغه دروغه دروغ من ده ساله ازدواج كردم دو تا بچه دارم تحصيل كرده ام و قد و هيكل خوبى هم دارم و زيبايي ام هم كم نيست شوهرم مدام ازم ايراد ميگيره زندگى رو برام مثل زهر مار كرده روزى نشده من اشك تو چشمام نياد هيچوقت بهم محبت نميكنه نوازشم نميكنه فقط وقتى رابطه ميخواد بامن خوبه چشمش همه رو ميبينه الا من بهم خيانت كرده بازم باهاش موندم دوستش ندارم بخاطر بچه هام فقط دارم فيلم بازى ميكنم بيخودى بهش ميگم دوست دارم تا زندگى ام بگذره من ازش متنفرم متنفر متنفر نميدونم تا كى ميتونم اين زندگى لعنتى رو تحمل كنم حالم ازش بهم ميخوره

منم هشت سال پیش یه تجربه شکست عشقی خیلی بدی داشتم دلم بدجوری شکسته بود و اینکه این اواخر که داشتم از طرف مقابلم جدا می شدم بهم گفت نفرینم کردی نفرینت منو گرفته پشت سر هم دارم بد میارم و من آره تو حرم از تح دلم آه کشیدم و همون آه واسش کافی بود راست میگن عشق قبل از ازدواج کشکه و خیلی کم پیش میاد عشقای قبل از ازدواج که به هم برسن و به خوشبختی ختم بشه بعد از هشت سال ازدواج کردم ولی شوهرم رو اوایل دوست نداشتم دو.سه ماه اولم خیلی اذیتش کردم ولی الان خیلی دوستش دارم و خوشحالم که خانمش هستم عشق بعد از ازدواج پایدارتره

دوستون دارم

نشانه های که زن ی شما را دوست دارد . متن ش رو پیدا نکردم ، کجاست ؟

چه تخیلی نوشتی ، انگار شوهرش آدم نیست . هیچ احساسی ندارد و ذوب شده . لطفاً از لجبازی ها , کج خلقی ها ، غر زدن های بی مورد و غیره خانم هم بنویسین .

بنظر من عاشق نشین پشیمونیه بخدا من۸ سال عاشق بودم اونم عاشقم بود خیلی اومد با پدرم حرف زد با سختی بهم رسیدیم خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی ب سختی پدرم جوری که لباس سیاه ریش هاش گذاشته بود تو محضر اومد مخالف بود من نفهمیدم خریت محض ، گول حرفاش خوردم که گفت هرگز علاقم بهت کم نمیشه گفت واقعا عاشقمه میخادم ولی دروغ بود همش بخدا قسم عاشقی اشتباه اونایی که میگن نه وقتی رفتین زیر یک سقف میفهمین منم نفهمیدم گوش نکردم لجبازی کردم حالا مجبورم بخاطر دخترم بمونم

چگونه بفهمیم شوهرمون دوستمون داره

براش مهمی که اصرار میکنه بیاد خواستگاری یه زمانی تعیین کن مثلا سال دیگه یا به پدرت بگو الان عقد نکنین فقط نشون کنین..

من خسته ام از همه چی دلم میسوزه به خودم بعضی موقع میگم هرچی بخوای برات انجام میده ولی بعضی مسائل انقد عذاب میکشم دوست دارم ازش جداشماصلا هرکازی میکنه دلم باهاش نیست انقد فشار رومنه که دیگه مریض شدمو از پا دراومدم دلمم بی انصاف نیست میگم این همه خوبی کرده چرا ولش کنم بشکونمش ولی میدونم تا ابد حسرته عشقه دوطرفه به دلم میمونه واقعازندگی سخته برام

دوست عزیز برو پیش یه مشاور

این اشتباه محضه شاید رفتیم تو زندگی و اصلا نتونستیم عاشق هم بشیم اونوقت راه چاره چیه مشکی که خودم بهش دچار شدم

سلام من 18سالمه و عاشق یکی از فامیل هامون شدم از من سه سال کوچیک تره خیلی دوسش دارم.یه خصلت بد دارم اونم اینه تو بعضی کارا خیلی خجالتیم بخاطر اون تا حالا با هیچ دختری هم رابطه نداشتم .دفعه قبل باهاش حرف زدم گفتم یه دختری رو دوس دارم .گفت کیه بگو .یکم اصرار کرد .ولی نتونستم بگم تورو دوس دارم .ولی بهش خیلی اهمیت میدم .واسش خیلی حساسم بنظرتون چکارکنم

من هم مثل شما هستم

از کجا بفهمم عشقه یا هوسه؟/:

من و شوهرم همو دوست داریم واسه منم خیلی کارا کرده که برام با ارزشه ولی سلیقه هامون از زمین تا آسمون فرق داره همیشه سر فیلم دیدن یا موضوعات سلیقه ای دعوامون میشه اون هرچیزی که من دوست دارم براش مسخرست و به روم میاره وقتی سریال میبینم شروع میکنه به حرف زدن باهام تلویزیونم نگاه کنم عصبانی میشه ولی من فیلمایی که اون دوست داره رو با وجود اینکه متنفرم نگاه میکنم من از رنگ مورد علاقه اون خوشم نمیاد و اونم از نظرش رنگ مورد علاقه من زیادی دخترونس . چقدر قسمت کردن زندگی و در کنار یکی بودن سخته .

سلام.مرسی ازسایت خوبتون.من الان نزدیک یک ماهه که عاشق پسری شدم.عشق واقعاء خیلی قشنگه وخیلی لذت بخشه.اولین باره که قلبم بادیدن یه پسر می تپه و واقعاء فقط خوشبختیشو ازخدامیخوام حتی اگه بهش نرسم.دعامیکنم همه عشق واقعیشونو پیداکنن وبهش برسن

من چهار ساله که بایه پسری که فقط چهار تا کوچه ازمون فاصله داره آشنا شدم اولش هیچ حسی بهش نداشتم ولی کمکم حس کردم منم میتونم عاشق باشم البته قبلش یه شکسته عشقی فجیح خورده بودما خلاصه ما الان خیلی عاشقه همیم ولی بعضی وقتا باکارایی که میکنه با رفتارایی که میکنه حس میکنم براش مهم نیستم مثلا تند تند قهر میکنه همه چیز رو به خودش میگیره زود میرنجه منم اونجوریما ولی خیلی کم غیرتیه خیییلی الان پاپیش گزاشته که بیاد خاستگاری ولی پدرم به دلیل ادامه تحصیلم قبول نمیکنه هی بهم میگه میگه تومنو دوس نداری اگه دوسم داشتی بهشون میگفتی میخامش میگه کم کاری از طرفه توعه من حتی انگشترتم خریدم واقعا نمیدونم باید چیکار کنم

یه پسر 26 ساله که یک سال ونیم با همیم همه ی این خصوصیات و داره اما از اومدن خواستگاری تفره میره و به حساب مشکلات کاری و مالی گذاشته . منم ب روی خودم نمیارم انگار اونم بدش نمیاد . امشب بهش زنگ زدم برای اولین بار از ته دل گریه میکرد هیچوقت گریه کردنشو ندیده بودم تو هر شرایطی نهایتش عصبانی میشد هر چقدر پرسیدم چیشده جوابی نداشت بده . من فکر میکنم کسی تو زندگیشه با اینکه چیزی ازش ندیدم ولی فکر نمیکنم یه مرد به این راحتیا اینطوری اشک بریزه

سلام من 28 سالمه,پسر خالم 20 سال ازم بزرگتره!ولی به طرز احمقانه ای عاشقشم (از همون موقعی که 20 سالم بود) هیچ وقت بهش نگفتم حتی از توی رفتارم هم مشخص نیست(واقعیت اینه که هیچ راهی نیست بهش بگم)…دارم دیوونه میشم!!!میدونم احمقانس ولی یه چیزایی توی رفتارش دیدم ولی به احتمال زیاد اشتباه برداشت کرده باشم ولی خب همه چی 50 50 و اون هم از اوناییه که میگه هیچ وقت نمیخوام ازدواج کنم…من هم هرکاری میکنم بیخیالش بشم نمیییییییییشه!!!!!دارم عقلمو از دست میدم روزی نیست بهش فکر نکنم میخوام بهم یه راهی یه کمکی حالا هرچی که هست پیشنهاد کنید بتونم علاقم نسبت به ایشونو از بین ببرم…..فقط تو رو خدا زودتر دیگه داره حالم بهم میخوره از این وضعیت داغون!همه عاشق میشن منم عاشق میشم!!!

سلام بهترین پپیشنهاد من به شما اینه که با یک مشاور خانواده خوب صحبت کنی مرکز ملی پاسخگوییدر این خصوص میتونن کمکت کنن مشاورای خوبی دارن هم سایت داره هم کانال تلگرام من خودم چند نمونه مشاوره هاشونا که تو ی تلگرام گذاشته بودن دیدم واقعا عالی بود

ببینید دوستان عشق قبلاز ازدواج پایدار نیست خیلی زود تبدیل به نفرت میشه همیشه کسی را برای زندگی انتخاب کنید که هیچ عشق و عاشقی بینتون نبوده بعداز ازدواج اون عشق وعلاقه کم کم به وجود میاد اونوقته که شما از یک عشق حقیقی بر خور دار هستید وبسیار شیرین به ماند گار است

الهییییییییییی همههههههههه به عشق واقعیشون برسن………یه صلوات بفرستین…….

با سلام سعیدم رفتم خواستگاری چن بار هم بیرون رفتیم با هم برای اشنایی واقعا خانم خوبیه هم خودش هم خانوادش ولی من هیچ حسی به اون ندارم واقعا نمیدونم چکار کنم ؟ از یه طرف بخاطر خوبیهاش نمیخوام از دستش بدم از یه طرف هیچ نشانی از دوست داشتنش تو خودم نمیبینم ممنون میشم راهنمایی کنید

من نمیدونم چطوری باید بفهمم با پسری ک هستم دوسم داره یانه خیلی بهم میگ دوست دارم ولی میخام عملی بفهمم خودم ک دوسم داره یانه راهنمایم کنید

اگه اومد خواستگاریت یعنی دوستت داره .میتونی حرف ازدواج بزنی .اگه بهت وعده سر خرمن داد بدون مسخره ات کرده

فقط میدونم مدت آشنایی نباید بیشتر از شش ماه باشه تو اونم نباید گرفتار عشق بشی چون شناختی نداری و بعد درمورد اینکه بدونی دوست داره نمیتونی هیچ نظری بدی ممکنه تو کارعملی مختو بخونه نشون بده بظاهر دوست داره با حرف زدن نمیشع فضاوت کرد چون الان بعضیا حتی واس عوض دراومدن عشقای قبلیشون حتی دست به ازدواج با کسی میزنن که دوسشونم ندارن.سعی کن مثل دخترای دیگه زیاد احساساتی نباشی

من یه مشکل بزرگی دارم اونم اینکه کافیه ببینم یه مرد داره با کسی که دوستش دارم صحبت میکنه واقعا دیوونه میشم،حتی اگر به روی خودمم نیارم«که نمیتونم»از درون خودمو داغون میکنم و این باعث میشه توو رابطم به مشکل بخورم و طرف مقابلم در عذاب باشه همیشه، اصلا دست خودم نیست به هیچ مردی اعتماد ندارم اگر ممکنه راهنمایی بفرمایید که چیکار باید بکنم

من وقتی این چیزای ک شما میگیدو میشنوم میترسم ازدواج کنم و ب کسی اعتماد کنم

این شما نیستی که وظیفه داری مواظب ایشون باشی.اون اگه واقعا دوستون داشته باشه اگه با هزارتا مردم صبحت بکنه البته درصورت لزوم به خودش اجازه ی خیانت نمیده.خودش باید این درکو داشته باشه.ولی یادتون باش اون قرار نیست بخاطر شما رابطشو با دنیا قطع کنه اتفاقا وقتی تو جامعست و بخاطر کاراش مجبوره بعضی اوقات طرف حسابش یک مرد باشه واونم حدشو بدونه و بازم کنارتون بمونه و عاشق شما باشه یعنی میتونید بهش اعتماد داشته باشید و لازم نیست نگران باشید چون اون عاشق شماست

عشق خیلی خوبه…عاشق عشقم هستم..اونم عاشقمه…همو با تماااام وجوووود میخوایم..دعا کنین بهم برسیم❤

همسر من تماااام این ویژگیهارو داره،تک تکشو. واقعاممنونم ازاطلاعاتتون.خوشحال شدم. علاوه برهمه این ویژگیها خیییلی هم ابراز احساسات داره .

قدرشو بدون پایدارباشید

سلام من سه ساله عقد کردم یه هفته پیش فهمیدم شوهرم بهم خیانت کرده(حضوری نه فقط چت)و همونطوری که طبیعیه حالم بد شد و داغون..باهام حرف زد گریه کرد قسم خورد که خودم میدونم اشتباه کردم دیگه همچی غلطی نمیکنم و از این حرفا، بهم گفت تو هم بهش فکر نکن داغون میشی میخام خوشبخت شیم من عوض شدم دوستت دارم و… میخاسم بدونم باید اعتماد کرد؟ تا سر کوچه میره یه چیزی بگیره دلم میلرزه…مدام به این فکر میکنم اگه تکرار شه..نمیتونم با این موضوع کنار بیام ولی همسرمم دوست دارم. دارم نابود میشم

منم ۶ساله باشوهرم زندگی میکنم ۲تابچه هم داریم.تازه فهمیدم که شوهرم از ۳سال پیش بهم خیانت میکرده.فهمیدم چت میکرده و بادخترا دوست میشده.ازمن میشنوی اعتمادنکن هنوز راه برگست داری.ولی یه روزی اگه باهاش زندگی کردی و مثله من ۲تابچه داشتی کارشو تکرارکنه اونموقع باید بخاطره بچه ها بسوزی و بسازی چون نمیتونی با زندگیه بچه هات بازی کنی

همه مردا همینن ..نباید ب روشون بیاری

عزیزم همسرته.اگه دوست پسرت بود باید ولش میکردی.اما همسرتو ببخش.بهش یبارم که شده فرصت بده بزار برات جبرانش کنه.انشالله خوشبخت باشین

اینو بفهمید که همه مردا مثل هم نیستن من کسایی رو دیدم که حتی نشون دادن از دختره متنفرن یا فراری و هر نوع سگ‌محلی که دلتون بخواد به طرف کرده ولی طرفو دوست داشته قلبا و همینطور بالعکسشم فت و فراون دیدیم هممون ، پس این چیزا دلیل نمیشه اتفاقادر خیلی موارد اونی که تابلو میکنه عشقشو احرسر در نهایت نامردی می کشه کنار دخترا گول نخورید هر وقت کسی اومد خونتون خواستگاری و عقدتون کرد بعد مبتونید بگید دوستم داره

بهم میگ دوس دارم اذیتت کنم وقتی زودجوش میای حرص میخوری من کیف میکنم این الان نشونه علاقه اونه یا سادیسم داره …؟

بعضی ها زیاد از حد شوخن.به این چیزا توجه نکن علاقشو ببین

دقیقا منم باهمین مشکل مواجهم داغون میشم بعضی وقتا از رفتاراش

سلام دوستان!بعد از خوندن نظراتون امیدوارم همتون به اون زندگی ایده عالی که آرزوشو دارین برسین,فقط لازمه بگم عشقی که منجر به ازدواج بشه زیاد پایدار نیست ولی مهم ازدواجیه که منجر به عشق بشه خیلی باارزش ومحکمه!در عشقی که منجر به ازدواج بشه دو طرف از هم انتظارای خاص و عمیقی دارن که اگه خدای نکرده یکی از طرفین کوچکترین خللی بروز بده خیلی تأثیر منفی رو هر دونفر میتونه داشته باشه!بحث رو طولانی نمیکنم ولی اینو بدونید جوونی دوران خیلی زیبا وشرینیه این شیرینی رو باابراز احساسات زود رس ونابجا به تلخ ترین تلخیها تبدیلش نکنید ونهایت احتیاط نسبت به حس وکسی که ذهنتون رو مشغول میکنه نشون بدید تا زندگیتون به بازی گرفته نشه…قبل هر کاری خوب فکر کنید!درعشق پیش قدم نباشیدوارزش خودتون رو حفظ کنید! (بیشتر عاشق خودتون باشید!!!)مرسی

میدونستم عاشقم نیست اما باور نداشتم…قسمت منم این بود..‌البته منمعاشقش نیستم. به جهنم…شوهری که عاشق نباشه و دور زنش نگرده و دلبری نکنه همون بهتر که منم عاشقش نباشم… بره به جهنم …یسال دست و پا زدم تازه یکم مایل شده خوبه خودش انتخاب کرده و ابراز علاقه کرد اما الان بهتر از روزای اولش شده…مسخرس زن و شوهری مقابل همن بجا تو بغل هم

سلام من15سالمه ویه پسرو دوس دارم تو راه برگشت مدرسه یه مغازه دارن من وقتی میرم به مدرسه هر از اون جا خوراکی می خرم وقتی به معازشون میرم هیجان زده میشه انگاری( خیلی عذر می خوام)به خر تی تاب دادن خودشم اگه دونفر باشیم هم(با دوستم )اصن به اون نگانمی کنه وقتی هم می خوام پول بدم تعارف می کنه ( البته میدونم طبیعیه ولی به دوستم اصن تعارف نمی کنه)صبح ها هم که شیفت صبحیم وایمیسته جلو در وقتی منو میبینه به در نزدیک تر میشه بهنظرتون دوسم داره ایا؟؟؟خواهش می کنم زود جواب بدین:'(:'(:'(:'(:'(

عزیزم هنو سنت کمه.مهم اینه که اون هم چندسالش باشه.همه اوایل همینن اما سن پسر ک یه خورده بالا بره میگه من گرم بودم نمیفهمیدم فکر نمیکردم اینجور شه.من خیلی وقته پشیمونم اما دلم نمیومد که بهت بگم…پس حواستو جمع کن از این عاشق تر هم داشتیم نگاه کردن و خوراکی دادن عشق نیس ادمی دیدم که عاشق یکی بود بعد رفت باخواهر دختره ازدواج کرد این واقعا دردناکه.اسیر عشق های امروزی نشین پسری ک دوستتون داره اسمت میره تو شناسنامش

اگه دوست ام داشته باشه وقتش نیست خیلی به من گفتن رابطه تو‌سن کم تموم شدس و من باور نمیکردم تا الان که سنم بیشتر شد و خودم فهمیدم

از طرز حرف زدنت مشخصه هنوز انقد بزرگ نشدی که به این چیزا فک کنی البته حق میدم سنت پایینه بااین چیزا زود ذوق میکنی ولی حالا موقعش نیست تو فقط احساساتو درنظر گرفتی تو از خصوصیات اخلاقی و کارو‌‌‌.‌…چیزی نمیدونی انتخاب درست توش باید هم احساس وهم عقل و منطق باشه الان تو سنی هستی که فقط احساساتی فکر میکنی حتی چیزای احساسیم از نظر خودت منطقی تلقی میکنی‌.الان تو تو بهترین شرایطی این چیزا تمام آیندتو خراب میکنه سعی کن فقط یه هدف مشخص داشته باشی و آیندتو درست بسازی درساتو هم خوب بخون آینده باسواد باشی کتابای دیگه هم بخون دختر خوبم.

سلام دوستان من سه دو ساله که با دختری اغریبه با فاصله 1600کیلومتری عقد کردم وضع شغلی و.مالیم ضعیفه با صداقت هم به نامزدم و خانواده ش گفته بودم عاشق شده بودیم منتهی دخالت های مادر زن و عدم همکاری نامزدم باعث دوری شده شاید خنده تون بگیره ولی داغونم میگه دوستم داره ولی همراهمیم نمیکنه که به شهری که درآمد دارم بیاد من هم نمیخوام زیر منت خانوادش باشم چه کنم؟

سلام. بهتره بجای واژه ی همه ی مردا یا همه ی زنها از واژه ی دیگه ای مث بعضی مردها یا بعضی زنها استفاده کنیم. عشق من هم بعد از هفت سال رابطه خیلی خیلی جدی ترکم کرد.من هیچی از خودم براش کم نذاشتم.خودمو زیر پا گذاشتم که از دستش ندم ولی خیلی راحت ولم کرد.خودش هم همیشه میگفت هیچکسی مث من پیدا نمیکنه .اما اونقدر مرد نبود که بتونه منو مال خودش کنه و کشید کنار منم سپردمش دست خدا .از ۸ آیتم بالا هزارتاشو داشت خیلی دوسم داشت ولی رهام کرد.

عشق مزخرف..‌‌‌

خیلی عشق مزخرفه.من که همش دلگییرم

سلام،اینو بدون من خیلی دوست دارم و علاقم از رو هوس نیست عزیزم،چند ماهه که بهت ثابت کردم،به خدا طوری شدم که میخوام داد بزنم بگم دختر خاله یه عزیزم دوستت دارم،تنها عشقم تویی،بهت قول میدهم که دوست دارم، عشقم…

واااای ازعشق نگید که هیجی به پای لذت یه عشق پااااااک نمیرسه.من ازکودکی شیربنی خورده پسرعموم بودم وعشقش تورگها وخونم بود ازهمون کودکی اونم دوسم داش نگاااااااهاش.دلم یذره شده واسش….چارده سالم بود که رفت پیش خدا.اون ده سال ازم بررگتربود یعنی توسن بیس چارسالگی تصادف کردوفوت کرد.هست سال افسردگی شدید گرفتم وبه کطی بروزنمیدادم.چون نزاشته بودم کسی بفهمه ک دوستس دارم.خجالت میکشیدم توسن بیس سالگی ازدواج کردم الان بیستوپنج ساله وخیلی وقتا بعشق اولم فکرمیکنم.شوهرمم روخیلی دوس دارم ولی هیج جی عشق اول نمیشه.بخصوص ک شوهرم ادم سردیه و هیچ ابراز احساسی نداره.گاهی باتمااااااام وجودم دلتنگش میشم.کسی ک عاشق نشه زندگیش برفناس.البته عشق بادرایت وپااااااااااک.

کاش شوهرت سرد نباشه تا تو به یکی دیگه فکر نکنی.خدا رحمتش کنه

همه تون اشتباه میکنید من نظر هیچ کدام تان را قبول ندارم

نمیدونم چرا اینجا همه از شکست عشقیشون میگن.. ما الان چهار ساله که باهم هستیم چندین بار هم خواستیم رابطرو تمومش کنیم ولی هیچکدوم تاب نیاوردیم.. همه مثل هم نیستن .. همه ی مردا احساساتو به بازی نمیگیرن.. ماها باید خودمونم زرنگ باشیم و بتونیم تشخیص بدیم.. ما دوتا که بعد اینهمه سختی و مشکلات داریم به هم میرسیم.. اینو نوشتم تا بگم هر عشقیم بد نیست..اگه دو نفر به هم نرسیدن دلیل بر این نیست که مردا همشون خائنن و حسی ندارن.. اتفاقا پاش بی افته از صد تا فرهادم فرهاد ترن..ماها تو روابطمون خودمونم مقصریم… من خودم بخاطر فکر اشتباهم دوسال از خودم روندمش ولی ایشون مردونه پام واستادن و ترکم نکردن .. یه نکته ایم خواستم بگم اینکه نزارین از خوشبختیتون هرکسی بویی ببره..چشم خیلی تو زندگی تاثیر داره

انشالله خوشبخت شین.باید بگم که عشق مال مردهای شجاع اس و به جرئت میگم اقای شما مرد شجاعیه وگرنه واس یکی ک ترسوعه مامانش زن میگیره من خودم این دردو دارم میکشم

من فقط میدونم تنهاچیزی که باعث خوشبختی دوطرف میشه ایمانه اگرایمان داشته باشی حتی اگراززندگیت راضی نباشی هیچ وقت به همسرت خیانت نمیکنی وهیچ وقت به همسرت ظلم نمیکنی،اذیتش نمیکنی چون میدونی خدا میبینه وپس فردای قیامت باید جواب پس بدی

من ۲۹ سالمه یه دختر محجه و خوب ولی تا حالا شوهر نکردم نمیدونم چرا قسمتم جور نمیشه فقط خدا میتونه کمک کنه والا من که کاری از دستم برنمیاد

متاسفم برای مردانی که در نقش شوهر خیانت میکنن و دنبال هوا و هوسن…انشاالله ذلیل و نابود بشن…خدایا خودت جواب نامردیارو بده…ی روز به اولین سالگرد عروسیمون مونده ولی دلم زخمی و خیلی دلم شکسته…خدا جوابشو بده انشاالله

عشق ممکن در یه نگاه به وجود بیاد ممکن ارام واهسته ولی خب عشقی که به مرور به وجود بیاد ماندگارتره.مردها برای بدست اوردن زنها تلاش میکنن ولی برای نگه داشتنش نه. ولی زنها اسون بدست میارن وسخت پای عشقشون میمونن. در کل خودتونو وارد رابطه عشقو عاشقی نکین بیشتر مواقع عاقبت جالبی نداره.

چی بگم والا هر کی یه نظری داره برام دعا کنین با یک نفر دوست شدم امیدوارم خوب پیش بره

عشق فقط عشق مادر بقیه کشکه مثلا دوست ادم خیلی باهات دوست باشه مثلا تا چهارسال بالاخره یه روزی قیدتو میزنه ولی مادر اینجوری نیست تا قیامت باهاته وخیانت نمیکنه

عشق فقط عشق مادر بقیه همش دروغه مثلا دوستتم خیلی دوستت داشته باشه تا چهارسال باهات دوست باشه بالاخره یه روز قیدتو میزنه ولی مادر اینجوری نیست تا قیامت باهاته وهیچ وقت خیانت نمیکنه

سلام بچه هامن ازپسرهمسایمون خوشم میاد،دوسه یاربهش نگا کردم اونم نگام میکنه هی؛وقتی چندروزنمیبینتم انقدرجلودرشون میمونه که من ردشم ،امروزباپسرخالم داشتم حرف میزدم داشت نگامون میکردتانگاش کردم خجالت کشیدوبرگشت ،ولی حرفش دراومده بودکه یکی روصیغه کرده به نطرتون واقعیته چطوری دیگه اومده چطوری اصلابهش فکرنکنم

انتخاب از روی منطق رو خیلی بهش اعتقاد دارم!اما دارم عاشق میشم و بی قاعده و قانون!دوستان موندن و رفتن ادما برمیگرده ب سعی و تلاش ماها برای حفظ یک رابطه!شعار نمیدم فقط خواهشم اینه ک همه رو با ذره بین بدبینی نبینید!بعضیا هم میان تو زندگیمون ک بی شک میشه اسمش رو معجزه گذاشت….عزادار اونایی ک رفتن نباشین چون آدم ِِ موندن نبودن….

سلام من دختری۱۵ سالمه و عاشق یکی از اقوام مادری ام شده ام ۴ ساله که دوستش دارم یعنی از ۱۱سالگی چند بار بهش به صورت غیر مستقیم ابراز علاقه کردم ولی حوابی نگرفتم البته خودم احساس می کنم دوستم داره ولی پشت سرم حرف هایی می زده چندان خوسایند نیست ولی در مقابل خودم ففط سکوت مب کنه هنوز نمی دونم دوستم داره با نه اما من خیلی وابیتسم به نظرتون چی کار کنم تا بفهمم دویتم داره با نه

سلام عزیزم.اون دوستت نداره تهشم دیدی نگات میکنه مطمعن باش ازروی دوست داشتن نیس خدامیدونه اون لحظه به چه چیزایی فک میکنه.اگه دوستت داش پشتت حرف نامربوط نمیزدکه هیچ همچین چیزی روهم تحمل نمیکرد.سنوسالت هنوزکمه واحساسی وبدون فکررفتارمیکنی وچیزی رومیبینی که میخوای ارزش خودتوبدون وعزت نفس داشته باش ونزار کسی به خودص اجازه ی تعرض بده

سلام عزیزم.اگه خلاصه و مفید بخوام بگم، میگم کسی که واااااقعا آدمو دوس داره این قد صبر نمیکنه بالاخری توی ایییین همه مدت باید یه چیزی میگفت،یه کاری میکرد………درضمن عزیزم شما هنوز سنت کمه و چیزهای زیادی برا یادگرفتن داری……..بیشتر دقت کن و حواست رو جمع کن .ازیه مشاور خووووووووب و قابل اعتماد هم اگه مشورت بگیری خوبه.

سلام دوستان.میشه لطف کنید دلایل ازدواج رو از نظر خودتون بیان کنید هم چنین چیزهایی که مرد وزن در زندگی مشترکشون میخوان به علاوه علت خیانت(چه مرد و چه زن)رو بگید؟( ممنون از لطفتون.:-)

سلام.اگه یه پسر کسی رو دوست داشته باشه ازش دفاع میکنه نه پشت سرش حرف بزنه.من خودم که اینجوریم. من ترم2پزشکی میخونم از پچگی عاشق دخترعمومم.سه سال کوچیک تره ازم.درسم طولانیه میترسم تا درسم تموم شه خواستگار براش بیاد از دستش بدم.به نظرتون اگه مستقیم بهش احساسمو بگم به خانوادش نمیگه؟میترسم بهش بگم.نمیدونمدوستم داره یا نه.تقریبا سالی یه بار همو میبینیم.باید چکار کنم بفهمه دوستش دارم؟

من با شوهرم دوسال دوست بودم الان خیلی پشیمونم.چرا؟چون اون ،اون روزا که دوست بودیم خوب بود باز ادای عاشقا رو میتونس دربیاره تا حدودی .منم عشق و بچگی چشمامو کور کرده بود اینارو نمیدیدم.الان ک زنش شدم به من اصلا توجه نداره فقط و فقط محبتاش نوازشاش مال وقتیه ک خواهان رابطه جنسی باشه وگرنه وقتای دیگ اصلا.من اگه دستاشو بگیرم دستامو میگیره وگرنه نمیگیره.من اگه قهر کنم اونم میکنه باز من باید پیش قدم شم از دلتنگی اون اصلا دلش تنگ نمیشه هر وقت منو میبینه یا میگه خستم یا حوصله ندارم یا خوابم میاد به من توجه نداره براش اهمیتی ندارم یبار نشد براش ناز کنم باهام خوش رفتاری کنه دلمو خون میکنه شوهر بی محبت واقعا درد بی درمونه اونم برای منی که بخاطرش تو روی خانوادم وایسادم من واقعا پشیمونم….

زندگی منم دقیقا مثل شماست . حس میکنم به آخر خط رسیدم چون هیچ راه برگشتی ندارم

دركت ميكنم خيلي بده منم يك سال ونيمه عروسي كردم يه بارم ازشوهرم توجه نديدم هرچي نوشتي همشون زندگي منه انگار

همسر عزیزم هادی جونم تو تمام این ویژگی هارو داری خدا کنه من لایق این همه گذشت صبوری وعشق تو باشم دوستت دارم

اصلا عشق خره

سلام پسری ۱۹ساله هستم چند روز پیش یه دختری رو دیدم که تقریبا همسن خودم بود تو همون نگاه اول عاشقش شدم اما وختی از مادرم در موردش پرسیدم گفت نامزد داره و چند وخته دیگه قراره ازدواج کنند هر وخت به اون فکر می کنم افسوس می خورم و ناراحت میشم

سلام.من شوهرم هیچ کدوم از این کارارو نمیکنه ولی حس میکنم خیلی دوسم داره

دوست عزیز اون یکی دیگه پیداکرده

سلام.من عاشق پسر همسایمون شدم..خونشون روبرومونه.نمیدونم دوسم داره یا نه….ولی هربار منو توی کوچه میدید سلام میکرد…من روم نمیشد جواب بدم اونم وقتی دید که من سلامش نمیکنم دیگه نکرد…خیلی پسر خوبیه…به مامانم هم که گفتم گفت اگه دوست داشته باشه بهترین انتخاب میتونه باشه….به نظرتون چیکار کنم که بفهمم احساسشو به خودم؟تو رو خدا کمکم کنید دارم دیوونه میشم…

سلام.بین عزیرم اگه ایشون شمارو دوست داشته باشه خودش بروز میده.نیاری نیست که شما کاری کنید.

من ممکنه یه هفته یا دد هفته پیش دوست پسرم بمونم اما از وقتی میره سر کار مثل قبل نیست از سر کار ک میاد بعد از شامو گردش و فیلم دیدن میگه بریم بخوابیم و خیلی سریع خوابش میبره و دیگه مثل قبل باهم رابطه برقرار نمیکنه نمیدونم واقعا خستست یا من براش تکراری شدم چون ی 5سالی هست باهمیم

سلام من صاحبکاری دارم که خیلی ادمی پاکی هست یعنی واقعا پاک هست شاید من به اندازه او پاک نباشم خیلی هوامو داره از نظر مالی اما گاهی خیلی حساس میشه روم نمیدونم این حساس بودنش را دلسوزی بزارم اسمشو یا چیزی دیگه زن و بچه دارد اما وقتی مثلا برادرش بخواد کوچیکترین شوخی با من بکنه این بدجوری بهم میریزه به من چیزی نمیگه اما اشکارا معلوم هست که خیلی شدید ناراحت شده خودش دلیل رفتارشو میگه نمیخوام هیچ کسی به شما بی احترامی کنه اما برای من مبهم هست نمیدونم دلیلی رفتارشو درک کنم از طرفی هم عاشق زنش هست اما زنش برعکسه انقدر سر من حساس میشه سر زنش نمیشه من نمیتونم درک کنم رفتارشو لطفا کمکم کند تا بفهمم

دوست عزیز ازش دوری کن تومردهارو نمیشناسی

دلیلی نداره کنجکاو باشی سعی کن نزاری چیزی پیش بیاد که عواقب بدی داره

عشق واقعی فقط خداست. همه انسانها نقاط ضعف دارن و به هیشکی نمیشه اتکا کرد . همه کسایی که لیلی و مجنون بودن بعد یه مدت مخصوصا بعد از رابطه دچار سردی شدن و رابطشون مثل دوست عادی شده . اما عشق یکی که همش مراقبته هیچوقت کمرنگ نمیشه و اون هم خداست

حرف شما درسته که عشق واقعی فقط خداست اما عشقی که به خدا داریم یه طرف و عشق زمینی هم یه طرف دیگه به نظر من این عشق زمینی خیلی خوبه و امیدوارم همه ی اونایی که تجربش نکردن تجربش کنن

عشق ودوست داشتین بهترین وبالاترین احساس زندگیس.فقط از خدابخواین کسیو نصیبتون کنه که لذت عشق واقعی رو بهتون بچشونه.خداروشکر بلاخره بعداز انتظاری طولانی وباصبرومتانت خدا همسری بهم داد که بعدازازدواج وشناخت همدیگه روبروز عاشقتر میشیم

شوهر من هیچ کدوم از این کارا رو نمی کنه ولی من احساس میکنم خیلی دوستم داره

منم ازسال 90 عاشق یه پسره شدم از ذهنم بیرون نمیره شده بت و میپرستمش و نمیدونم کجاست فقط توی قلبمه نمیدونم چطوری فراموشش کنم خیلی وختا حس میکنم خل شدم با دلم نمیتونم بجنگم نمیتونم مرد دیگه ای رو جایگزین اون بکنم افسرده شدم …………………………………….

بسم الله الرحمن الرحیم و خداوند به وسیله ی ازدواج و نکاح دو نفر که یکدیگر را نمیشناختند بین آنها الفت و مهربانی قرار داد تا از یکدیگر بهره گیرند مقدمه نکاح علاقه و عقل است چرا که در وادی عشق عقل محجور میشود و تنها دل حکمرانی میکند پس موجب گناه و…میشود بعصی ها عشق و علاقه را با یکدیگر در جمله به کار میبرند در حالی که عشق و علاقه از نظر احساسی ومنطقی دو کلمه کاملا متفاوت است.انسان زمانی که کسی یا چیزیرا میبیند به او دلبسته ووابسته میشود.وابستگی قابل مهار است اما دلبستگی خیر…زمانی که انسان دلبسته شد به مرحله ی عشق رسیده و انسان در این مرحله میگوید من بی او یا ان نمیتوانم زندگی کنم و چنین و چنان…پس میتوان اینگونه بگوییم که عشق در مرحله ی اول میتوان ان را کنترل کرد و منطق را با ان به کار برد و انتخابی شایسته گرفت و زندگی کرد…اما در خصوص خیانت مردان چند عامل موجب این امر می شود:۱کم محلب و بی توجهی زنان در خانه به مردان۲ وضغیت بد جامعه۳بی ایمانی و عدم رعاایت حجاب چشم(خداوند میفرمایند به مردانتان بگویید چشمان خود را از دیدن اندام زن فرو نشانند)پس مرد هم میتواند مراقب اعمال خود باشد و اگر این کار موجب عادت برای او شد خداوند به او سفارش میکند که برای جلوگیری از ان روزه بگیر وعبادت خداوند را به جا آور. پس می بینم اسلام و خداوند برای تمام مسائل انسان ها شیوه و روش خاصی را اشاره کرده است.

اینقدنگین عشق دروغه….عشق واقعی ترین اتفاق زمینه اگه جانب اهل وفانگه داری…..من ۱۸ساله عاشقم ذره ای هم سردنشدم چون عشقم خیانت نکرد….بهم بی منت وفادارباشیدبعدمیفهمیدعشق افسانه نیست…..

عشقی که با منطق به وجود بیاد پایدارتره؛من دختر سربه زیری بودم که به هیچ پسرس محل نمیدادم خیلی ها بهم میگفتن عاشقتیم باهامون ازدواج کن گفتم جمع کن بابا ؛او نموقع من تو سالهای اخر دبیرستان بودم و تا 18 سالگی واقعا به هیچ کس محل ندادم تا اینکه یه روز با اینکه پسر خاله های زیادی داشتم و همه مثه داداشام میمونن چون باهم همبازی بودیم بزرگ شدیم؛ولی یه روز با یکی از پسرخاله هام که با خانوادشون ارتباط نداشتیم بخاطر مسافت و خیلی چیزا باباش غریبه بود و کم ارتباط؛یادمه 17 یا 18 سال داشتم که پسر خالم اومد و من عاشقش شدم و کم کم شد 2طرفه تو همون 10روزی که خونمون بود هرچند قبلشم 2بار دیده بودمش که اونموقع بود جرقه خوردم که بهش علاقه دارم اونموقع مثه الان نبود که رابطه بخاطر مسائل ج…باشه بلکه علاقه قلبی بود و باهم تماس داشتیم من ازش چیزی نمیدونستم هیچی نه از خانواده نه از اخلاق چون ما شاید چندسالی ی بار رفت وامد میکردیم تا اینکه این علاقه بوجود اومده هر وقت میرفتیم شهرستان من اصرار میکردم بریم اونجا؛الان که خوب فکر میکنم من چون دختر بودم و پدرم فوت شده بود کمبود محبت داشتم؛خلاصه رابطه تلفنی ما 2سال طول کشید که هر چندماه ی بار همو میدیدیم،قرار شد بیاد خواستگاری خدایی هم منو خواست ولی من مامانم گفت غلط اضافه زیر بار کتک داداشمو و…قرار گرفتم خلاصه جهنم شد زندگیم جرات نداشتم برم دستشویی چک میشدم و این باعث علاقه بیشتر میشد؛تا اینکه من یه چیزایی شنیدم از فامیل که اینا خلافکارن یعنی خودشو داداشاش فلانن بمانن من که تو گوشم نمیرفت عشق کورم کرده بود؛؛خواهرش که باهم صمیمی بودیم گفت به درد تو نمیخوره بیشترم نمیتونم توضییح بدم،من خانواده ام خیلی سطح بالا لودن هم مالی هم درسی هم حلال خور بودن؛خلاصه تا اینکه مامانم راضی نشد منم بهش گفتم تصمیم گرفتیم باهم کم ارتباط شیم که بعدش دیگ رابطه نداشته باشیم هر چند سخت واسم مثه جهنم بود اونم همینطور من یه چیزایی هم شنیده بودم که بی تاثیر نبود یکی از علت های بد این بود که اون تا کلاس 7خونده بود من داشتم میرفتم دانشگاه داروسازی قبول شدم اخرش هرچی گفتم یه کاری کن خودشم تنبلی کرد گوش نمیداد؛من مشکل مالی نداشتم گفتم من کمکت میکنم اگه درس بخونی بهت سخت نمیگیرم ؛خلاصه هیچی جور نشد نه خانواده من راضی شدن نه خودش حرکتی میکرد؛من هر ماه خواستگار میومد من رد میکردم تا اینکه یکی از فامیلمون اومد و من قبلش گفتم خانواده ام به این خیلی راضین شوهرم میدن یه کاری کن ؛یه سال بود که مامانه حواستگارم هی گوش زد میکرد این اواخرم ما ارتباطمون کم شده بود میدونستم خانواده ام دیگه امکان نداره قبول کنن خلاصه من شوهر کردم اینم بگم چون دیگه قطعی شد خواستگاری این آقا و میدونستم خانواده ام نه نمیگن برا اینکه خیانت حساب نشه با پسرخالم 2ماه قبلش دیگ حرفم نمیزدم ؛اومد قبول کردمو دیگ فکرشو انداختم بیرون ولی چندماه طول کشید تا با نامزدم خوب شم وقتیم باهاش حرف زدم موقع خواستگاری کار داشت تحصیلم کرده بود و..خیلیم عاقل بود میشد تکیه کرد و الان بعد 5سال زندگی راضیم و خداروشکر میکنم ؛نکته ی مهم اینه من بعدا فهمیدم که پسرخالم دزدی میکرده مواد و…میفروخته الانم زندانه خدارو هزار بار شکر که بخاطر یه عشق بچه گانه من بیچاره نشدم و تا اخر عمرم مورد سرزنش قرار نگرفتم؛اینو نوشتم که عزیزانی فک نکنن همه چی عشقه من الان عاشقه شوهرمم با اینکه خیلی وقتا مشکلم پیش نیاد ولی تمام زندگیمه و اگر 100بار برگردم همین انتخابو میکنم.

همینطوره که فرمودین کاش همه با عقل پیش میرفتن متأسفانه شیفته ظواهر میشیم

خییلی جالب بود ،،با خوندن داستان زندگی شما یاد داستان خودم افتادم وقتی 9 سالم بود عمه کوچیکم ازدواج کرد ،از همون موقع مادر شوهرش مرتبا اعلام میکرد که منو واسه پسر دومش که 3 سال ازمن بزرگتر بود میگیره!!بااین فکر ما بزرگ شدیم ،همدیگه رو خیلی دوست داشتیم ،من درسم خوب بود و پزشکی قبول شدم ،اما اون زیاد اهل درس نبود وتازه بخاطر من تا دیپلم اومد و حتی رشته کشاورزی قبول شد ،اما ما مثل جوونای حالا نبودیم که اصلا باهم حرف نمیزدیم ،فوقش یه سلام و احوالپرسی ،،امااز نگاهاش میفهمیدم منو دوست داره،و هنوز مادرش و خواهراش همه اعلام میکردن که من عروسشونم،،طوریکه واسه هردومون مسلم بود که باهم ازدواج میکنیم ،اما دوره طولانی دانشگاه من همه چیزو عوض کرد،سال 5 بودم که یه 5 شنبه شب مامانم گفت امشب دعوتیم عروسی….من دهانم باز مونده بود،یعنی من 14 سال الکی فکر میکردم منو دوست داره؟؟خلاصه گذشت و منهم سه سال بعد با یکی از همکلاسیهام ازدواج کردم و بعد از مدتی، بطور اتفاقی عمه ام بهم گفت:چرا وقتی اون شخص اومد خواستگاریت قبول نکردی؟؟؟من از تعجب داشتم سکته میکردم،،گفتم کی اومد خواستگاری؟؟من روحمم خبر نداره!!گفت ،مامان و بابات گفتن که تو گفتی:من پزشکم میخوام با یه پزشک ازدواج کنم،،سال سوم دانشگاهم ،،اون طفلک اومده بود خواستگاری،،،اما نمیدونم چرا به من نگفت؟؟هیچکس به من نگفت ،خواهرام میدونستن و بهم نگفته بودن،،فکر میکردن من واقعا خودم قبول نکردم این داستان غم انگیز عشق ما بود که از بچگی شروع شد و اینطوری شد که اخرش هردومون فکر کردیم طرف مقابل بهمون خیانت کرده و با یه نفر دیگه بدون عشق ازدواج کردیم،،،که من به همین دلیل طلاق گرفتم ،،اما اون هنوز زندگیشو داره ،و بازهم مثل گذشته هربار جائی همدیگرو میبینیم فقط با نگاه باهم حرف میزنیم و به سرنوشت خودمون میخندیم یا گریه میکنیم پدر ومادرم خیلی به من مهربونی کردن ،سوگلی بابام بودم ،،اما نمیدونم چرا بازندگی من اینجوری بازی کردن؟؟؟؟

سلام من عاشق مردی شدم که بی نظیر بود همه دوست داشتنشو به بوسیدن دستام و پیشونیم میرسید ولی خدا روزی که میخواستیم به هم برسیم اونو برد پیش خودش الان بعد چند سال دکتر رفتن بهتر شدم که تو دانشگاه با پسر اشنا شدم الان بعد دوسال بدترم کرده عر کار میکنم که بره نمی ره واژه مرد خیلی کمه الان فقط شده حوس

سلام هیرا خانم ،منم دلم میخواد دست و پیشانی شما رو ببوسم ،آدرستون رو میشه دقیق بدین کجا بیام

اوایل شوهرم عاشقم بود ولی الان اصلا

هرکسی توی هرلباسی ومقامی میتونه هر کاره ای باشه چه خوب چه بد اونهایی هم که براشون اتفاقات بد افتاده عوضش تجربه بزرگی خدابهشون هدیه داده عشق که تو خیابون نیست منتظرش که باشی از طرف خدامیاد یه عشق پاک

ازبچگی عاشق هم بودیم من وپسرداییم…ازمن کوچیکتربودنذاشتن بهم برسیم …ازلجش به اولین خواستگارم جواب دادم..پونزده سال تلاش کردم دوستش داشته باشم ولی اون نخواست….حالا یکساله ازش جداشدم وخداپاداش صبوریمو داد پسرداییم مجردبود…الان ازدواج کردیم…

عشق یعنی فقط مادر…بقیش همش دروغه

اگگه طرف 6 تا از اینارو داشته باشه اونم هست؟؟؟؟

ممکنه هیچ کدومو نداشته باشه ولی از کسی که همه این ویژگی هارو داره عاشق تر باشه.بعضی ها خجالتین.هر کسی رفتارش یه جوریه

درست مردها خیلی پستن شوهرم بهم هزارها بار خیانت کرده دلمو شکسته دوسم نداره

همه آقایون این جوری نیستن

وقتی یه پسر از بوی عطر دختری که دوسش داره تعریف میکنه منظورش چیه ؟

یعنی خیلی هوس بازه

لطفا هرکی شکست عشقی خورده نیاد اینجا بگه: پسرا اینجورین اونجورین…. هرکی میگه همه پسرا بدن… جلوی حضرت علی اکبر (ع) چی میخاید جواب بدید؟ ها…. خو جواب بده…. ببینید مشکل از خودتون بوده نه از اون پسر بیچاره دراکثر موارد… لطفا ضدپسر بازی رو بذارید کنار. محض رضای خدا.

دلمون خونه به خدا

من بخاطر یه دختر که اولش خیلی میگفت دوسم داره.خیلی خیلی خوب بود،عشقم بود و هست،وقتی میدیدمش کافر میشدم و فقط بوسش میکردم،بخدا توی این یکسال یکبار هم به فکرم نیوردم که بهش فوش بدم،چه برسه بهش خیانت کنم.خلاصه همه کار کردم حتی آبرومم واسش دادم،اما چی شد؟؟کوشش اون عشق؟؟حسودیم میشد بهش،به خودمم میگفتم خوشبحالش که یکی رو داره که اینهمه عاشقش باشه. با کاراش ناراحتم کرد و آروم آروم رفت قلبمو شکست،احساسمو نابود کرد،دلم نمیاد نفرینش کنم اما… این همه نگید پسرا بد هستن،من دخترباز نیستم،چون اهله بازی نیستم.الانم تنها موندم اما غلط کنم سمته دخترای دیگ برم،چون به خدا گفته بودم که عشقمو واسم جور کنه که جور نکرد.گفته بودم که سمته دختری نمیرم،حالا هم دیگه نمیرم لعنت بر همه ی نامردا چه مرد چه زن متنفر شدم بخدا از دختر جماعت،میدونم همه اینطوری نیستن،عشقه منم توی دلم می مونه،حرفه مرد یکیه،البته من ک مرد نیستم

عزیز جان شما بهتره بخاطر یه تجربه بد زندگی خودتو خراب نکنی. شاید از همون روز اول انتخابت اشتباه بوده و چند سال دیگه دلیلش رو بفهمی. مطممئن باش سر فرصت شخص مناسبی سر راهت قرار میگیره که خودتم نمیدونی چطوری شده و خداروشکرمیکنی.

به بعضی ازادمانبایدبیش اطاندازه خوبی کنید…یعنی جنبه خوبیوندارن بیش ازاندازه ک خوب باشی حیف ومیلت میکنن…منم مشکل شماروداشتم پنج سال به پای کسی موندم ولی بعدپنج سال رفت گفته بودم باخودم عهدبسته بودم ک حتی باهیچ پسری حرف تزنم اسمشونم نیارم ولی وقتی دیدم پسری ک باهاش بودم داره لذت میبره اززندگیش منم عهدموشکستم وبه پسری ک بهم علاقه داشت جواب مثبت دادم والان بهترین انتخاب زندگیموکردم وازخداممنونم…به نظرمن انسان نبایدتواین دنیابه خاطرچیزای بی ارزش خودشوواخساسشواذیت کنه…

اینا که میگید دروغ محضه.مردی تو زندگی من بود همه کاری برام میکرد فک میکردم عاشقمه.به خاطر من خیلی کارا انجام میداد که پیشش باشم بعد پنج سال فهمیدم همش یه بازی بوده.افسرده شدم.هیچ کس نمیتونست باور کنه.مردا همشون آدمای پست و مزخرفی هستن. شاید من احساس میکردم خوشبخت ترین زن هستم.اما غافل از اینکه کسی که باهاش زندگی میکردم خیلی خوب نقششو بازی میکرد.بعد پنج سال فقط گفت باید منوفراموش کنی.و رفت.همین.

منم مثل تو فکر میکنم. مردا خوب بلدن این نقش رو با مهارت کامل سالها بازی کننن بعد که ببینن تو واقعا عاشق شدی بزنن زیر همه چیز. طوری داغون میشی که تا عمر داری دیگه به احدی نمیتونی فکر کنی. احساس میکنی همه چیز و باختی، زندگی رو باختی به جرم اینکه میخواستی صادقانه دوست داشته باشی و دوست داشته بشی.

اصلا اینطور نیست…. لطفا خودتونو به کسی نسبت ندید … بسه بسه بسه

حتما چیزی واسش کم گذاشتين که رفته مردا فقط به دنبال محبت نيستن وقتی احساس کنن طرف مقابل داره واسشون کم میزاره ميرن شمام بجای اینکه این حرفارو بزنين به رفتارتون فک کنین خودتون میفهمین چرا رفته

عشق در کل یعنی یک نگاه برای آن کسی که درک آنرا داشته باشد !؟

عشقی که با یک نگاه پدید بیاد بر اساس برانگیختگی فیزیولوژیکی هست و اگر ختم به ازدواج بشه پایدار نخواهد بود

ولی عشقی که در اول وجود نداشت و بعد از شناخت به وجود میاد پایدار خواهد ماند و بلکه با افزایش شناخت افزایش خواهد یافت

دروغگو!عشق در یک نگاه دروغ محض هست

فریبکار

حقه باز

عشق یعنی احساس شیرین واجتناب ناپذیر عاشق بشی می فهمی چی میگم

موافقم باهاتون

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

نشانه هایی که بیان می کند همسرتان با شما صادق نیست:

هنگامی که صحبت از خیانت زوجین به میان می اید نمی توان به سادگی از کنار آن عبور کرد.

واقعیت این است که خیانت کنندگان به خوبی می توانند شما را گول بزنند و کارهایی که انجام داده اند را به کمک ترفندهای موجود پنهان سازند.

بر اساس گفته متخصصان پنج نشانه وجود دارد که بیان می کند همسرتان در حال خیانت به شماست و ممکن است با فرد دیگری رابطه داشته باشد. اگر یک یا چند مورد از نشانه های زیر را در همسر خود مشاهده کردید بهتر است کمی نگران شوید و به کمک یک فرد متخصص با شرایط موجود مبارزه کنید.

چگونه بفهمیم شوهرمون دوستمون داره

برخی از افراد بر این باورند که به هنگام خیانت، ممکن است میل جنسی او نیز کاهش پیدا کند اما واقعیت این طور نیست و دقیقا عکس این موضوع صادق است.

زمانی که افراد در حال خیانت به همسر خود هستند ممکن است نیاز و تمایل بیشتری به رابطه جنسی داشته باشند. یکی از مشاوران این حوزه بیان می کند که چنین موضوعی به خاطر ترکیب گناه و تمایل جنسی تجدید شده است.

برخی از افراد ممکن است بر این باور باشند که افراد به هنگام بروز خیانت زمان زیادی را پای رسانه های دیجیتال و فناوری های موجود صرف کنند تا با کسی که به تازگی با او اشنا شده اند ارتباط برقرار نمایند.

آن ها فکر می کنند همسرشان در این شرایط باید مدت زمان زیادی را صرف صحبت های پنهانی با تلفن همراه نماید. بله استفاده از فناوری بی شک می تواند ارتباطات را ساده تر کند با اینحال استفاده از چنین مواردی باعث می شود پنهان کردن رابطه کمی دشوار باشد.

به راحتی می توان حرکات و تصاویری که افراد در شبکه های اجتماعی به اشتراک می گذارند را پیگیری نمود. نمونه های زیادی وجود داشته که در آن استفاده از فناوری باعث اشکار شدن روابط پنهانی گشته است. در موارد اخیر افرادی که به همسر خود خیانت می کردند استفاده از این دستگاه ها و فناوری های جدید را کنار گذاشته اند.

در این شرایط استفاده از دستگاه های فناوری کاهش پیدا می کند و افراد زمان اندکی را در رسانه های اجتماعی صرف می کنند و در ساعت های غیر عادی روز به انجام تمرینات ورزشی می پردازند.

ممکن است فکر کنید افرادی که به شما خیانت می کنند دیگر حوصله صحبت کردن با شما را نخواهند داشت اما عکس این موضوع صادق است. آن ها به شدت به شما علاقه مند می شوند و پرحرف تر از قبل خواهند بود.

در چنین شرایطی دوست دارند همه کارهایی که انجام داده اید را با جزییات کامل برایشان تعریف کنید. هر چقدر بیشتر حرف بزنید آن ها را بیشتر به خود جذب کرده اید. حفظ ظاهر در این شرایط می تواند جلوی شک کردن طرف مقابل را بگیرد.

آن ها ممکن است در مورد موضوعات یا سرگرمی هایی صحبت کنند که قبلا هرگز هیچ گونه تمایلی به آن نداشته اند.

به عنوان مثال ممکن است به طور ناگهانی به موارد سیاسی یا ورزشی که قبلا علاقه ای به آن نداشته اند علاقه نشان دهند.

سفرهای کاری یا صرف ساعت های طولانی مدت در دفتر کاری و نیامدن به منزل در شب ممکن است نشانه های هشداردهنده واضحی باشد اما برخی از افراد برنامه کاری انعطاف پذیری دارند و چنین نشانه های کلیشه ای ممکن است به شناسایی خیانت کمکی به شما نکند.

در طول 10 سال گذشته روش کار کردن و جایی که افراد کار می کنند بسیار تغییر کرده است. حالا بیشتر افراد پشت میز نشین نیستند و مدام در حال حرکت اند.

به همین خاطر شناسایی و بررسی تغییرات ایجاد شده در برنامه روزانه افراد کمی دشوار است. با اینحال برخی از افراد ممکن است متوجه شوند شوهرشان کارهای عجیب و غیر عادی را خارج از برنامه روزانه اش انجام می دهد که قبلا هرگز چنین کارهایی را نمی کرده است. به عنوان مثال فردی که مدام به مدرسه فرزندش می رود ممکن است با مادر یکی از بچه ها ارتباط پنهانی داشته باشد.

زمانی که فردی در حال برقراری رابطه با فرد دیگری است ممکن است به راحتی دچار مشکل مالی شود. اما در این شرایط تنها به دنبال رسیدهای غیر قابل توضیح از رستوران های گران قیمت، وعده های غذایی آن چنانی یا هدیه های گران قیمت نباشید.

بیشتر افرادی که به همسرشان خیانت می کنند حساب های جداگانه ای دارند و برخی از اوقات به درستی نمی دانند چه مقدار پول در هر کدام از حساب هایشان دارند و در پایان ماه به این نتیجه می رسند که دچار مشکل مالی شده اند.

در چنین شرایطی افراد ممکن است نخواهند در مورد برنامه های مالی دراز مدت صحبت کنند. به عنوان مثال فرد ممکن است تعهد مالی به موارد بزرگ و طولانی مدت از خود نشان ندهد.

حرف بی پایه واساسی مطرح شد واقعا من بانظرپژمان موافقم چون واقعا بوده جلوی چشمم که زن درحین خیانت آنقدر توفاز فرورفته که اجازه هیچ ارتباط فیزیکی رابه همسرش نداده وفقط درحال نقش بازی کردن بوده

نمیشه با قاطعیت صحبت کرد.یکی از دوستانم زمانی که زنش بهش خیانت میکرد.به هیچ وجه زنش اجازه برقراری رابطه زناشویی رو نمیداد.حتی یه بقل ساده(نه دعوایی نه قهری بینشون بود )

خیلی مزخرف

سلام.این مطلب رو با ذکر منبع، کپی کردم توی وبلاگم

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

0