چگونه دل به کار دهیم

 
helpkade
چگونه دل به کار دهیم
چگونه دل به کار دهیم

The online version of the Iranian daily Hamshahri

معصومه پیروزبخت:
آیا بیشتر اوقات احساس می‌کنید که انگیزه‌ای ندارید؟ همه ما گاهی دچار چنین حالتی می‌شویم؛ روزهایی که دلمان می‌خواهد فقط تنبلی کنیم و هیچ انگیزه‌ای برای کارهای عادی و ساده هم نداریم. آیا می‌خواهید با این حالت مبارزه کنید؟

باخود قرار بگذارید:

هنگامی که احساس می‌کنید علاقه‌ای به انجام کاری یا کارهایی ندارید، به خود بگویید که اگر این بخش کتاب را خواندم یا این گزارش‌ها را تمام کردم، می‌روم بیرون قدم می‌زنم و یک بستنی (یا هر چیز دیگری که به آن علاقه دارید) می‌خورم.

مانند یک انسان با انگیزه رفتار کنید: اگر بی‌حوصله‌اید و انگیزه کاری را ندارید، تصور کنید که سرشار از انگیزه‌اید. حسن این کار در این است که به محض شروع، آرام آرام احساس می‌کنید که شور و علاقه، حقیقتا در وجود شما زنده شده است.

چگونه دل به کار دهیم

هنگام صبح چند سؤال مثبت و روحیه‌بخش از خود بپرسید: هر روز صبح از خود ۵سؤال سه بخشی امیدوارکننده بپرسید:
• در حال حاضر در زندگی از چه چیزی راضی هستم؟
• چه ویژگی‌ای مرا خوشحال می‌کند؟
• چگونه در من این حالت را به‌وجود می‌آورد؟

بسیار مهم است که شما واقعا بدانید که چگونه و چرا این شرایط به شما احساس خوبی را منتقل کرده است. این پرسش‌های صبحگاهی فوق‌العاده‌ هستند، زیرا نحوه قرارگرفتن آنان، به شما امکان درک عمیق از شرایط موجود را می‌دهد و سپس آن احساس مثبت را به شما منتقل می‌کند.

زمان و مکان هدف‌های خود را تغییر دهید: هدف‌های بزرگ و ویژه برای خود در نظر بگیرید. اهداف بزرگ‌تر نسبت به هدف‌های کوچک‌تر، انگیزه بیشتری در فرد به‌وجود می‌آورند. هدف بزرگ اثر بیشتر و عمیق‌تری دارد و می‌تواند منشأ تولید انگیزه‌های قوی شود.

یک کار کوچک انجام دهید و برای انجام آن برنامه‌ریزی کنید: یک کار کوچک را آغاز و به پایان برسانید؛ مثلا میز کارتان را تمیز کنید، یک قبض یا رسید را بپردازید و یا ظرف‌ها را بشویید. فقط نیاز به این دارید که کاری را آغاز کنید. وقتی این کار را تمام کردید احساس می‌کنید که آمادگی انجام کارهای بعدی را هم پیدا کرده‌اید. بنابراین وقتی حال و حوصله انجام هیچ کاری را ندارید یک کار کوچک را شروع کنید تا خاتمه یافتن آن شما را بر سر شوق آورد.

کار سخت‌تر را اول شروع کنید: اغلب هنگامی که به کارهای روزمره خود فکر می‌کنیم به‌نوعی دچار نگرانی می‌شویم که کی و چگونه این همه کار را انجام بدهیم. از سخت‌ترین کار شروع کنید. هنگامی که سخت‌ترین کار موجود در فهرست را شروع کرده و به پایان برسانید، احساس می‌کنید که بار سنگینی را از دوش‌تان برداشته‌اید. در این هنگام است که احساس آرامش بیشتری در وجودتان پدیدار می‌شود و بقیه روز اعتماد به‌نفس بیشتری خواهید داشت و نگرانی‌های روزمره‌تان. کاهش پیدا می‌کند.

کارتان را آهسته آغاز کنید: به جای آنکه کارتان را سریع آغاز کنید، نخستین گام‌ها را آهسته بردارید. هنگامی که کاری را با آرامش و طمأنینه شروع می‌کنید، مغز شما این فرمان را دریافت نمی‌کند که این کار باید باسرعت هرچه تمام‌تر خاتمه یابد. اما اگر مغز انسان احساس کند که باید برنامه کاری‌اش را با سرعت به پایان برساند چه اتفاقی می‌افتد؟ اغلب اوقات ممکن است فرد اصلا کار مورد نظر را آغاز نکند. پس شروع یک کار بدون شتاب بهتر از اصلا شروع نکردن است.

همیشه خودتان را با خودتان مقایسه کنید نه با دیگران: مقایسه خود با دیگران و اینکه نتیجه تلاشتان چه بوده و در چه جایگاهی قرار گرفته‌اید، کشنده انگیزه و قوه خلاقیت انسان است. همیشه افراد بی‌شماری هستند که از شما تواناترند و معدود افرادی هم هستند که از همه پیشی گرفته‌اند؛ هم از بعد مادی و هم معنوی، بنابراین فقط قوای خود را روی خود، برنامه‌ای که در پیش دارید و البته نتیجه‌ای که عایدتان می‌شود، متمرکز کنید و دریابید که چگونه می‌توانید برنامه‌ریزی ذهنی‌تان را بهبود ببخشید و به مرحله اجرا در آورید. بررسی مجدد نتایج حاصله نیز اهمیت زیادی دارد. با این کار شما می‌توانید اشتباه‌های گذشته را پیدا کرده و از تکرار مجدد آن یا انجام خطاهای مشابه جلوگیری کنید. یکی دیگر از مزایای بررسی مجدد نتایج به‌دست آمده، ایجاد انگیزه مضاعف است. درک این موضوع که حاصل تلاش‌های شما چه بوده و در چه جایگاهی قرار گرفته‌اید، توان و اشتیاق شما را چند برابر می‌کند و اغلب از موفقیت و پیروزی خود شگفت‌زده خواهید شد.

موفقیت خود را همیشه به‌یاد داشته باشید: همیشه و در همه حال به جای فکر کردن به شکست‌ها و ناکامی‌ها، موفقیت‌ها و کامیابی‌هایتان را به‌خاطر بسپارید. بهتر آن است که آنها را یادداشت کنید؛ حتی با ذکر جزئیات، زیرا فراموش کردن موفقیت بسیار آسان است و گاهگاهی مراجعه به نوشته‌هایتان می‌تواند خاطرات خوبی را در شما زنده کند و البته انگیزه کار و تلاش را در وجود شما زنده و تازه نگه دارند.

مانند یک قهرمان رفتار کنید: داستان زندگی قهرمانان را بخوانید و رفتار و کردار آنان را سرمشق خود قرار دهید و به سخنان آنان گوش فرادهید. کشف کنید که در کار و تلاش آنان چه ویژگی خاصی وجود داشته که سبب موفقیت‌شان شده. اما همیشه به‌خاطر داشته باشید این افراد همانند ما و سایر افرادند و بنابراین، به جای اینکه آنان را در مقام رفیعی بنشانید و تحسینشان کنید، اجازه دهید که الهام‌بخش شما باشند.

سعی کنید محیط کارتان را با کمی تفریح قابل تحمل کنید: به‌خاطر داشته باشید که در فضای کاری‌ای که خلق می‌کنید یا در برنامه‌ای که در نظر دارید، جایی هم برای کمی تفریح و شوخی در نظر بگیرید. با این‌کار انگیزه کافی برای انجام کار و به‌پایان رساندن آن خواهید داشت.

فقط به‌دنبال راحتی نباشید: با بی‌حالی که نوعی تنبلی است، خداحافظی کنید و برای ایجاد انگیزه در خود، با مشکلات مبارزه کنید.

از شکست نهراسید: به‌جای هراس از شکست، آن را به‌عنوان نوعی اطلاعات مفید و ضروری و یک بخش طبیعی از موفقیت بپذیرید. یکی از بسکتبالیست‌های مشهور (مایکل جردن) می‌گوید: بیش از ۹هزار خطا داشتم و تقریبا ۳۰۰بازی را باختم. ۲۶مرتبه به من اعتماد کردند تا ضربه پیروزی را بزنم و من موفق نشدم. بارها و بارها در زندگی شکست خوردم و به همین دلیل است که در زندگی موفق شده‌ام. بنابراین از شکست‌هایتان تجربه کسب کنید و از خود بپرسید این بار، این شکست چه درسی به من می‌دهد؟

در مورد کاری که می‌خواهید انجام دهید، مطالعه کنید: هنگامی که کاری را آغاز می‌کنید، درباره فرایند کار پژوهشی به‌عمل بیاورید. با این‌کار شما از میزان کاری که در پیش رو دارید و مشکلاتی که ممکن است با آن برخورد کنید، آگاه می‌شوید. گاهی اوقات توقع یا انتظار بی‌جا سبب کاهش انگیزه و هدر رفتن اشتیاق و جدیت اولیه فرد می‌شود. با مدیریت خواسته‌هایتان می‌توانید از هدر رفتن نیروی حاصله از اشتیاق جلوگیری کنید و انگیزه و توانایی‌هایتان را تا پایان کار حفظ کنید. دانستن این موضوع که بر سر کسانی که در موقعیت مشابه شما قرار داشته‌اند، چه آمده، چه مسیری را طی کرده و چه گام‌هایی برداشته‌اند، بسیار مفید و آموزنده است. می‌توانید با تلفیق روش انتخابی آنها و آنچه خود در ذهن دارید، روش کاری مناسبی را انتخاب و فعالیت خود را شروع کنید. این وضعیت میزان نگرانی‌های شما را کاهش می‌دهد و بهتر می‌توانید اوضاع کاری را تحت کنترل خود داشته باشید؛ چه از بعد احساسی و چه از بعد عملی، چون حداقل تا حدودی می‌دانید که دیگرانی که چنین راهی را رفته‌اند با چه وقایعی مواجه شده‌اند و این آگاهی از بعد احساسی و عملی سبب تشویق و دلگرمی شما می‌شود.

معین کنید که چرا می‌خواهید این کار را انجام بدهید: اگر نمی‌دانید که به چه دلیل می‌خواهید چنین کاری را انجام دهید یا اینکه دلیل کافی برای انجام آن ندارید، پس خاتمه دادن آن برای شما بسیار مشکل خواهد بود. کاری را برگزینید که دلیل قوی و کافی برای انجام آن داشته باشید. اگر نتوانستید، انجام این فعالیت را متوقف کنید و به جای آن، فعالیت دیگری را که دلایل انجام آن قوی‌تر و واضح‌تر است آغاز کنید.

هدف‌های خود را یادداشت کنید: هدف و منظور خود را از انجام آن فعالیت بنویسید، سپس آن را روی دیوار، رایانه، یا آینه بچسبانید. با این کار در طول روز، مراحل انجام کار را مرور می‌کنید و این آگاهی تداوم کار را برای شما آسان‌تر می‌کند.

با دید مثبت برای انجام کار فعالیت کنید (برای مثبت‌اندیشی تلاش کنید): بیاموزید که بیشتر اوقات مثبت‌اندیش باشید و یاد بگیرید که افکار منفی را قبل از آنکه سد راه شما باشند، از سر بیرون کنید. ممکن است که همه نتوانیم همیشه مثبت‌اندیش باشیم، اما باور کنید که بیشتر ما می‌توانیم این حس را در خود تقویت کنیم و نتیجه حاصل نیز می‌تواند به تلاش بیشتر ما کمک کند.

کمتر تلویزیون تماشا کنید: آیا از جمله کسانی هستید که زیاد تلویزیون تماشای می‌کنند؟ تلاش کنید که کمتر به تماشای برنامه‌های تلویزیونی بنشینید و فعالیت‌های مورد علاقه خود را در زندگی واقعی دنبال کرده و با روش‌های خودتان انجام دهید.

برنامه کاری‌تان را به چندین برنامه کوچک‌تر تبدیل کنید: هنگامی که پروژه بزرگی در دست دارید، آن را به چند بخش کوچک‌تر تقسیم کنید، سپس با تمرکز روی نخستین بخش کار، فعالیت خود را آغاز کنید و وقتی این بخش تمام شد، بخش بعدی را آغاز کنید. موفقیت‌های کوچکی که در انجام بخش‌های اولیه به‌دست می‌آورید، انگیزه شما را افزایش می‌دهد و از تمرکز روی کل کار که ممکن است سبب دلسردی شما شود، جلوگیری می‌کند. اگر این روش را دنبال کنید خود شما هم از نتیجه‌ای که می‌گیرید، شگفت‌زده خواهید شد.

اطلاعات موجود را بازنگری کنید: داشتن اطلاعات لازم در آغاز هرکاری، امری ضروری است، اما گاهی جامعه و رسانه‌ها اطلاعاتی را به انسان منتقل می‌کنند که بار منفی دارد. پس محفوظات ذهنی خود را ارزیابی کنید. نکات منفی را حذف کرده و با توجه به بینش خود، از اطلاعات مفید و مثبت برای دستیابی به هدف‌تان استفاده کنید.

قوه خلاقیت خود را به‌کار بگیرید: کاغذی را بردارید و در بالای کاغذ بنویسید که دوست دارید در چه زمینه‌ای فعالیت کنید. شاید هدف شما کسب درآمد بیشتر یا مبارزه با بیماری و به‌دست آوردن نهایت سلامتی باشد. اکنون ۲۰ روش، ایده یا عقیده در مورد موضوع مورد نظر بنویسید. سعی کنید ۱۰ایده دیگر به لیست خود اضافه کنید؛ البته همه این ایده‌ها مفید یا خوب نیستند. اکنون از قوه خلاقیت خود استفاده کرده و ایده‌هایی را که در رسیدن به هدف برای شما مفیدند، پیدا کنید. حسن این کار این است که نه تنها قوه خلاقیت خود را به‌کار گرفته‌اید، بلکه دریافته‌اید که تا چه حد خلاق هستید؛ هم انگیزه انجام کار را در خود زنده کرده‌ و هم از نظر روحی شرایط مناسبی برای خود فراهم کرده‌اید.

در یابید که چه چیزی سبب شادی و خوشحالی شما می‌شود: همه ما می‌دانیم که شرایط ویژه‌ای یا کارهای خاصی سبب شادی ما می‌شوند، پس کاری که شما را شاد می‌کند، انجام دهید؛ هر اندازه که می‌توانید یا می‌خواهید. البته باید مراقب باشید که این خواسته با آداب و رسوم اجتماعی که در آن زندگی می‌کنید و با باورهای انسانی و مذهبی در تضاد نباشد.

به گفته‌های حکیمانه گوش دهید: یک کتابخانه کوچک برای خود ترتیب دهید. جمله‌هایی را که سبب پیشرفت فردی و ایجاد انگیزه می‌شود بنویسید یا ضبط کنید. زمانی که سوار اتوبوس یا مترو هستید، هنگام رانندگی، دوچرخه‌سواری، دویدن یا پیاده روی، به آن گوش کنید یا در حالی که مشغول انجام کاری هستید، یادداشت‌هایتان بخوانید.

فراتر از محیط زندگی و حد توانایی‌تان فکر کنید: تصور نکنید که آینده را فقط توانایی‌های شما و آنچه اکنون دارید، می‌سازد. دنیا محدود نیست. توانایی‌های شما بسیار بیشتر از آنی است که تصور می‌کنید. با به‌کارگیری تجربه‌هایی که تاکنون به‌دست آورده‌اید و آنچه اکنون هستید، آینده‌ای را برنامه‌ریزی کنید که در آن محدودیت‌های کمتری وجود داشته باشد؛ یعنی افق دید خود را وسیع‌تر کنید.

زمان را در نظر داشته باشید: هر روز را بشمارید. شما همه روزهای دنیا را در اختیار ندارید. زندگی کوتاه است، بنابراین امروز را دریابید و کاری را که می‌خواهید انجام دهید. فردا هم کارهای دیگری برای انجام دادن وجود دارد.

حقوق همشهری‌آنلاین متعلق به موسسه همشهری است

Copyright © 2020 HamshahriOnline, All rights reserved


همشهری محلهDownloads-icon

تصور کنید باید تا چند روز آینده کاری را به مشتری تحویل دهید، اما هنوز آغاز به کار نکرده اید و یا باید بعضی از کارهای شخصی خود را سروسامان بدهید اما مدام با خود می‌گویید حوصله ندارم !

در نتیجه عذاب وجدان و اضطراب مثل خوره به جانتان می‌افتد. به خصوص اگر فریلنسر باشید که بدقولی می‌تواند به قیمت از دست دادن مشتریهایتان تبدیل شود.

قبل از هر چیز بدانید که تنها نیستید! بی‌حوصلگی (حوصله ندارم) وضعیتی است که بسیاری از جوانان دچارش هستند.

اما می‌توانید با روشهایی خود را مجبور به انجام این کارها نمایید و در انتها حس مفید بودن و شاد بودن را در خود ایجاد کنید.

اگر شما هم مدام با خود می‌گویید که «حوصله هیچ کاری رو ندارم»، «حوصله ندارم چیکار کنم» این مقاله برای شما است.

چگونه دل به کار دهیم

اگر می خواهید از شر بی حوصلگی رها شوید، اول باید بدانید دلیل اصلی بی حوصلگیتان چیست. ببینید کدام یک از دلایل زیر برای شما آشناست. سپس راهکارش را به کار ببندید:

همین الان رایگان فعالش کن: خط تلفن ثابت (سرویس تلفن گویا و منشی )

احتمالاً به کمالگرایی (perfectionism) دچارید. افراد کمالگرا به قدری برایشان مهم است که کارها را به بهترین شکل ممکن انجام دهند که در نهایت خود را از انجام آن کار عاجز می‌کنند و با ترفند حوصله نداشتن و تنبلی از انجام کار شانه خالی می‌کنند.

اگر هدف شما تا این لحظه این بوده که آن کار به خصوص را بدون هیچ نقصی انجام دهید، اکنون هدف خود را تنها به انجام آن کار با کیفیتی معمولی محدود کنید!

حواستان باشد که ذهنتان شما را فریب ندهد. چون ذهن شما از روی عادت به دنبال یافتن ایراد در عملکردتان خواهد بود. مچش را بگیرید و با خود تکرار کنید که «من می‌خواهم این کار را با کیفیتی معمولی به پایان برسانم و چند ایراد کوچک در یک کار معمولی طبیعی است».

طبیعی است که بعضی از روزها کسل باشیم و حوصله انجام تعهداتمان را نداشتیم.

این بی‌حوصلگی و نداشتن انرژی ممکن است حتی دلایل جسمانی داشته باشد، مانند کمبود آهن یا محروم بودن از نور خورشید.

اما تعهد و وظیفه را نمی‌توان قربانی این گونه شرایط نامطلوب کرد. گذشته از آن، انفعال به بی‌حوصلگیِ شما دامن می‌زند و در یک چرخه معیوب گیر می‌افتید. چون نداشتن دستاورد به شما احساس بدی می‌دهد و بی‌حوصلگی‌تان تقویت می‌شود.

در این موقعیتها بخشی از وجود شما دوست دارد از کار طفره برود و بهانه‌تراشی می‌کند. ما این بخش از وجود را نفی نمی‌کنیم.

همه ما یک کودک درون داریم که گاهی دوست دارد از انجام وظایف شانه خالی کند، حوصله انجام وظایف را ندارد و ترجیح می‌دهد هر کاری بکند، به جز آن کاری که وظیفه‌اش است. کاری که شما می‌کنید این است که بدون توجه به بهانه‌جوییهای این کودک، بالای سر او بایستید و او را مجبور به انجام آن کار بکنید.

در نهایت، وقتی آن کار را انجام دادید، از بزرگسال درونتان تشکر خواهید کرد که به شما زورگویی کرده است. چون همیشه نباید در صورت وجود حس اشتیاق برای انجام کاری، آن را انجام دهیم، بلکه گاهی باید بر خلاف میل و حس شخصی‌مان،خود را ملزم به انجام آن کار کنیم. زیرا شما یک بزرگسالید و یک بزرگسال در قبال خود و اطرافیانش مسئول است.

پیش از انجام بعضی از کارهای دشوار به قدری از آن کار در ذهنمان هیولا می‌سازیم که دیگر جرأت نمی‌کنیم طرفش برویم. بنابراین به بهانه حوصله نداشتن مدام آن را به تعویق می‌اندازیم. اما تجربه نشان داده این وحشت با شروع کار رنگ می‌بازد و می‌بینیم به آن دشواری هم که فکر می‌کردیم نبوده است.

کاری که خیلی به ما کمک می‌کند وحشتمان از انجام کارهای دشوار بریزد، این است که آن کار را به اجزای کوچکتر خُرد کنیم.

برای مثال اگر آن کار دشواری را که از انجام طفره می‌رویم x بنامیم، باید انجام کار x را به مراحل a و b و c تقسیم کنیم. اکنون دیگر هدف شما به هیچ وجه انجام x نیست، بلکه هدف شما فقط و فقط انجام a است.

وقتی a به پایان رسید، هدف شما باز فقط و فقط انجام b است، و به همین ترتیب تا آخرین مرحله نیز به پایان برسد.

اگر برای انجام کارتان زمان کوتاهی دارید، برای هر مرحله نیز مهلت تعیین کنید. به این ترتیب به جای اینکه انرژی خود را با اضطراب و احساس گناه از انجام ندادن کارتان هدر دهید، همان انرژی را با برنامه ریزی در مسیر انجام کارتان مصرف کرده‌اید.

حوصله نداشتن هر از گاهی گریبانگیر همه‌مان می‌شود. گاهی خودمان آگاهیم که چرا حوصله نداریم و گاهی اصلاً نمی‌دانیم این بی‌حوصلگی یکباره از کجا سر و کله‌اش پیدا شد.

مهم این است که به هیچ وجه خود را سرزنش نکنید. نخستین واکنش شما به این احساستان باید مهربانانه باشد. با خود همدردی کنید و به خود دلداری بدهید که «این حالت برای همه پیش می‌آید و طبیعی است. مهم این است که آن را مدیریت کنیم».

برگرفته از: hbr.org

خط تلفن ثابت تهران برای کسب و کار شما با تخفیف ویژه

بسیار مقاله خوب و صحیحی هست.
ممنون.

ممنون از توجه شما

واقا عالی بود ممنون ???

سلام خیلی خوب بود.

دکتر زانیار عزیز،
ممنون از توجه و پیام مثبتتان.
شاد باشید.

مفید و عالی بود.

ممنون
مفید بود.

هدی عزیز،
ممنون از توجهتان.

من هم سعی میکنم خودم رو تو کار انجام شده قرار بدم وقتی حوصله یه کاری رو ندارم. ممنون از مقاله خوب.

[…] چه دیگر نسبت به هیچ چیز اشتیاق ندارید، به احتمال زیاد دچار فرسایش شده‌اید. از جمله […]

عالی بود

ندای عزیز،
ممنون از پیام انرژی بخشتان.

چگونه دل به کار دهیم

[…] به توضیح روند کاریتان کنید. این یک روش فوق العاده برای ایجاد انگیزه در کار شما است چرا که شما خود را متعهد به توضیح […]

ممنون مقاله مناسبی بود و بسیار کمک کرد به مواقعی که حوصله برای بعضی کارها ندارم .

المیرا جان
ممنون از بازخورد انرژی بخشتان!

خیلی خوب بود

مرسی مفید بود

ممنون از شما.

عالی بود
واقعا راه حل های مناسبی بودن

خوشحالیم که خوشتان آمد.

واقعا ارزش خوندن داشت!
سپاسگزارم از مطالب مفیدتون

اقا دمت گرم خیلی عالی بود اینکه گفتین بعضی وقتا ما باید کاری رو انجام بدیم که مخالف نفس و میل ما باشه برای من خیلی جالب بود

این حرف خیلی حرف سنگینیه که ما باید در هر لحظه کار درست رو انجام بدیم حالا که نفس ما مخالف باشه چه موافق
بازم ممنون از مقاله بسیار مفید ، کوتاه و پربازده

الان که دارم این نظر رو مینویسم تو همین وضعیت بی حوصلگی عجیب بسر میبرم. درونم میدونه مشکلم چیه و راهکارشم میدونه. ولی باز یکی باید این حسو به آدم یادآوری کنه تا هم براش روشن و واضح بشه و هم قبولش کنه و باهاش کنار بیاد و متن شما این کارو کرد و در واقع مشکلم و راه حلشو به زبون آورد.
بسیااااار سپاسگزارم.

سلام وخسته نباشید عالی بود ممنون از وقتی که گذاشتین

سلام نکات خیلی خیلی خوب و مفیدی بود خسته نباشید.

عالی بود.

سلام،
ضمن تشکر از شما به خاطر اینکه این مطلب رو به اشتراک گذاشتین، یک انتقادی دارم. ?
راهکار هایی که ذکر کرده بودین تقریبا عناوین هستن و خیلی ناقص و غیر کاربردی.
مقاله اینطوری شروع میشه که ابتدا علت بی حوصلگی رو پیدا کنین. تا اینجاش خوبه. تقریباً یا بهتر بگم دقیقاً، همه مردم هم اینو میدونن که ابتدا باید دنبال علت گشت و اونایی هم که کمی حوصله برای سرچ داشتن و تو اینترنت سرچ کردن به اندازه کافی دسته بندی های مختلف و راهکارهای کپی شده از اینجا و اونجا زیاد دیدن.
بعد، علت ها رو دسته بندی کردین که این دسته بندی هم بسیار ناقص و هم به درد نخور هست. منظورم از به درد نخور اینه که این مقاله و راهکارهای شما به هیچ کسی کمکی نمی کنه. فقط یک اطلاعات عمومی ناقص هست که ممکنه به دلیل ناقص بودن در آینده خیلی از افراد رو به اشتباه بندازه.
مثلاً
– اشاره به مورد پرفکشنیزم
راهکار شما برای این مورد اینه که اگر پرفکشنیزم هستین سعی کنید پرفکشنیزم نباشین. ? یا اگر خسته هستین، خسته نباشین. ?

پیشنهاد من به شما اینه اگر میخواهید مقاله شما کاربردی باشه و به درد مردم بخوره بهتره به جای یک راهکار خلاصه، کمی وقت بزارین توی اینترنت بگردین و با چند تا متخصص مکاتبه کنید و دو- سه تا لینک مرتبط بزارین که اونایی که حوصله سرچ ندارن، برن دقیقتر مشکلشون رو کند و کاو کنن. وگرنه این مقاله هم میشه یه مقاله اینترنت پر کن غیر کاربردی که فقط پردازش های سرورهای گوگل رو در زمان سئو کردن، بیخودی اشغال می کنه.

سلام من نمی دانم چرا حوصله ی مشق نوشتن را ندارم

سلام من نمی دانم چرا حوصله ی مشق نوشتن را ندارمچی کار کنم

بسیار مفید بود ، ممنونم.

منو بنده خودتون کردین واقعا.امیدوارم همیشه مطالبتون دسته اول و تازه و همینقدر عمیق و مفید باشه


تصویر امنیتی
*

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم مرا با ایمیل از دیدگاه های آتی این نوشته مطلع کن. همچنین می توانید بدون ارسال دیدگاه مشترک شوید.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 

دفتر کار مجازی «دفتر شما» یک شرکت دانش بنیان پیشگام در ارائه خدمات ارتباطی مبتنی بر ویپ VOIP نظیر: تلفن اینترنتی، سانترال مجازی و مرکز تلفن ابری در ایران است. با خدمات «دفتر شما» استارتاپ ها، کسب و کارهای کوچک و متوسط ، شرکتها و سازمان ها از صرف هزینه و زمان زیاد برای اجاره دفتر کار، استخدام منشی، خرید و نصب سانترال و حتی خرید خط تلفن ثابت بی نیاز می شوند. با پورتال آنلاین دفترشما تنها در 5 دقیقه، شماره تلفن ثابت، سرویس تلفن گویا ، سرویس منشی مجازی  ، اتاق جلسات ساعتی و مرکز تماس خود را فعال کنید و با خیالی آسوده و با هزینه ای بسیار پایین تر کسب و کار خود را گسترش دهید و فقط روی موفقیت خود تمرکز کنید.

تلفن اینترنتی «دفتر شما» یک تلفن ثابت شرکتی است که بدون نیاز به خریداری و نصب سیپ ترانک و تجهیزات گرانقیمت ویپ VOIP، امکانات بی نظیر یک سامانه تلفن گویای حرفه ای نظیر: تعریف منو و داخلی های متعدد، دایورت تماس هوشمند با قابلیت تماس ورودی و خروجی همزمان، فکس اینترنتی و صندوق صوتی را بدون هزینه های پنهان در اختیارتان قرار می دهد.

درخواست پشتیبانی
support[@]daftareshoma.com

پیاده سازی شده توسط  دفتر شما

 

 

تصور کنید باید تا چند روز آینده کاری را به مشتری تحویل دهید، اما هنوز آغاز به کار نکرده اید و یا باید بعضی از کارهای شخصی خود را سروسامان بدهید اما مدام با خود می‌گویید حوصله ندارم !

در نتیجه عذاب وجدان و اضطراب مثل خوره به جانتان می‌افتد. به خصوص اگر فریلنسر باشید که بدقولی می‌تواند به قیمت از دست دادن مشتریهایتان تبدیل شود.

قبل از هر چیز بدانید که تنها نیستید! بی‌حوصلگی (حوصله ندارم) وضعیتی است که بسیاری از جوانان دچارش هستند.

اما می‌توانید با روشهایی خود را مجبور به انجام این کارها نمایید و در انتها حس مفید بودن و شاد بودن را در خود ایجاد کنید.

اگر شما هم مدام با خود می‌گویید که «حوصله هیچ کاری رو ندارم»، «حوصله ندارم چیکار کنم» این مقاله برای شما است.

چگونه دل به کار دهیم

اگر می خواهید از شر بی حوصلگی رها شوید، اول باید بدانید دلیل اصلی بی حوصلگیتان چیست. ببینید کدام یک از دلایل زیر برای شما آشناست. سپس راهکارش را به کار ببندید:

همین الان رایگان فعالش کن: خط تلفن ثابت (سرویس تلفن گویا و منشی )

احتمالاً به کمالگرایی (perfectionism) دچارید. افراد کمالگرا به قدری برایشان مهم است که کارها را به بهترین شکل ممکن انجام دهند که در نهایت خود را از انجام آن کار عاجز می‌کنند و با ترفند حوصله نداشتن و تنبلی از انجام کار شانه خالی می‌کنند.

اگر هدف شما تا این لحظه این بوده که آن کار به خصوص را بدون هیچ نقصی انجام دهید، اکنون هدف خود را تنها به انجام آن کار با کیفیتی معمولی محدود کنید!

حواستان باشد که ذهنتان شما را فریب ندهد. چون ذهن شما از روی عادت به دنبال یافتن ایراد در عملکردتان خواهد بود. مچش را بگیرید و با خود تکرار کنید که «من می‌خواهم این کار را با کیفیتی معمولی به پایان برسانم و چند ایراد کوچک در یک کار معمولی طبیعی است».

طبیعی است که بعضی از روزها کسل باشیم و حوصله انجام تعهداتمان را نداشتیم.

این بی‌حوصلگی و نداشتن انرژی ممکن است حتی دلایل جسمانی داشته باشد، مانند کمبود آهن یا محروم بودن از نور خورشید.

اما تعهد و وظیفه را نمی‌توان قربانی این گونه شرایط نامطلوب کرد. گذشته از آن، انفعال به بی‌حوصلگیِ شما دامن می‌زند و در یک چرخه معیوب گیر می‌افتید. چون نداشتن دستاورد به شما احساس بدی می‌دهد و بی‌حوصلگی‌تان تقویت می‌شود.

در این موقعیتها بخشی از وجود شما دوست دارد از کار طفره برود و بهانه‌تراشی می‌کند. ما این بخش از وجود را نفی نمی‌کنیم.

همه ما یک کودک درون داریم که گاهی دوست دارد از انجام وظایف شانه خالی کند، حوصله انجام وظایف را ندارد و ترجیح می‌دهد هر کاری بکند، به جز آن کاری که وظیفه‌اش است. کاری که شما می‌کنید این است که بدون توجه به بهانه‌جوییهای این کودک، بالای سر او بایستید و او را مجبور به انجام آن کار بکنید.

در نهایت، وقتی آن کار را انجام دادید، از بزرگسال درونتان تشکر خواهید کرد که به شما زورگویی کرده است. چون همیشه نباید در صورت وجود حس اشتیاق برای انجام کاری، آن را انجام دهیم، بلکه گاهی باید بر خلاف میل و حس شخصی‌مان،خود را ملزم به انجام آن کار کنیم. زیرا شما یک بزرگسالید و یک بزرگسال در قبال خود و اطرافیانش مسئول است.

پیش از انجام بعضی از کارهای دشوار به قدری از آن کار در ذهنمان هیولا می‌سازیم که دیگر جرأت نمی‌کنیم طرفش برویم. بنابراین به بهانه حوصله نداشتن مدام آن را به تعویق می‌اندازیم. اما تجربه نشان داده این وحشت با شروع کار رنگ می‌بازد و می‌بینیم به آن دشواری هم که فکر می‌کردیم نبوده است.

کاری که خیلی به ما کمک می‌کند وحشتمان از انجام کارهای دشوار بریزد، این است که آن کار را به اجزای کوچکتر خُرد کنیم.

برای مثال اگر آن کار دشواری را که از انجام طفره می‌رویم x بنامیم، باید انجام کار x را به مراحل a و b و c تقسیم کنیم. اکنون دیگر هدف شما به هیچ وجه انجام x نیست، بلکه هدف شما فقط و فقط انجام a است.

وقتی a به پایان رسید، هدف شما باز فقط و فقط انجام b است، و به همین ترتیب تا آخرین مرحله نیز به پایان برسد.

اگر برای انجام کارتان زمان کوتاهی دارید، برای هر مرحله نیز مهلت تعیین کنید. به این ترتیب به جای اینکه انرژی خود را با اضطراب و احساس گناه از انجام ندادن کارتان هدر دهید، همان انرژی را با برنامه ریزی در مسیر انجام کارتان مصرف کرده‌اید.

حوصله نداشتن هر از گاهی گریبانگیر همه‌مان می‌شود. گاهی خودمان آگاهیم که چرا حوصله نداریم و گاهی اصلاً نمی‌دانیم این بی‌حوصلگی یکباره از کجا سر و کله‌اش پیدا شد.

مهم این است که به هیچ وجه خود را سرزنش نکنید. نخستین واکنش شما به این احساستان باید مهربانانه باشد. با خود همدردی کنید و به خود دلداری بدهید که «این حالت برای همه پیش می‌آید و طبیعی است. مهم این است که آن را مدیریت کنیم».

برگرفته از: hbr.org

خط تلفن ثابت تهران برای کسب و کار شما با تخفیف ویژه

بسیار مقاله خوب و صحیحی هست.
ممنون.

ممنون از توجه شما

واقا عالی بود ممنون ???

سلام خیلی خوب بود.

دکتر زانیار عزیز،
ممنون از توجه و پیام مثبتتان.
شاد باشید.

مفید و عالی بود.

ممنون
مفید بود.

هدی عزیز،
ممنون از توجهتان.

من هم سعی میکنم خودم رو تو کار انجام شده قرار بدم وقتی حوصله یه کاری رو ندارم. ممنون از مقاله خوب.

[…] چه دیگر نسبت به هیچ چیز اشتیاق ندارید، به احتمال زیاد دچار فرسایش شده‌اید. از جمله […]

عالی بود

ندای عزیز،
ممنون از پیام انرژی بخشتان.

چگونه دل به کار دهیم

[…] به توضیح روند کاریتان کنید. این یک روش فوق العاده برای ایجاد انگیزه در کار شما است چرا که شما خود را متعهد به توضیح […]

ممنون مقاله مناسبی بود و بسیار کمک کرد به مواقعی که حوصله برای بعضی کارها ندارم .

المیرا جان
ممنون از بازخورد انرژی بخشتان!

خیلی خوب بود

مرسی مفید بود

ممنون از شما.

عالی بود
واقعا راه حل های مناسبی بودن

خوشحالیم که خوشتان آمد.

واقعا ارزش خوندن داشت!
سپاسگزارم از مطالب مفیدتون

اقا دمت گرم خیلی عالی بود اینکه گفتین بعضی وقتا ما باید کاری رو انجام بدیم که مخالف نفس و میل ما باشه برای من خیلی جالب بود

این حرف خیلی حرف سنگینیه که ما باید در هر لحظه کار درست رو انجام بدیم حالا که نفس ما مخالف باشه چه موافق
بازم ممنون از مقاله بسیار مفید ، کوتاه و پربازده

الان که دارم این نظر رو مینویسم تو همین وضعیت بی حوصلگی عجیب بسر میبرم. درونم میدونه مشکلم چیه و راهکارشم میدونه. ولی باز یکی باید این حسو به آدم یادآوری کنه تا هم براش روشن و واضح بشه و هم قبولش کنه و باهاش کنار بیاد و متن شما این کارو کرد و در واقع مشکلم و راه حلشو به زبون آورد.
بسیااااار سپاسگزارم.

سلام وخسته نباشید عالی بود ممنون از وقتی که گذاشتین

سلام نکات خیلی خیلی خوب و مفیدی بود خسته نباشید.

عالی بود.

سلام،
ضمن تشکر از شما به خاطر اینکه این مطلب رو به اشتراک گذاشتین، یک انتقادی دارم. ?
راهکار هایی که ذکر کرده بودین تقریبا عناوین هستن و خیلی ناقص و غیر کاربردی.
مقاله اینطوری شروع میشه که ابتدا علت بی حوصلگی رو پیدا کنین. تا اینجاش خوبه. تقریباً یا بهتر بگم دقیقاً، همه مردم هم اینو میدونن که ابتدا باید دنبال علت گشت و اونایی هم که کمی حوصله برای سرچ داشتن و تو اینترنت سرچ کردن به اندازه کافی دسته بندی های مختلف و راهکارهای کپی شده از اینجا و اونجا زیاد دیدن.
بعد، علت ها رو دسته بندی کردین که این دسته بندی هم بسیار ناقص و هم به درد نخور هست. منظورم از به درد نخور اینه که این مقاله و راهکارهای شما به هیچ کسی کمکی نمی کنه. فقط یک اطلاعات عمومی ناقص هست که ممکنه به دلیل ناقص بودن در آینده خیلی از افراد رو به اشتباه بندازه.
مثلاً
– اشاره به مورد پرفکشنیزم
راهکار شما برای این مورد اینه که اگر پرفکشنیزم هستین سعی کنید پرفکشنیزم نباشین. ? یا اگر خسته هستین، خسته نباشین. ?

پیشنهاد من به شما اینه اگر میخواهید مقاله شما کاربردی باشه و به درد مردم بخوره بهتره به جای یک راهکار خلاصه، کمی وقت بزارین توی اینترنت بگردین و با چند تا متخصص مکاتبه کنید و دو- سه تا لینک مرتبط بزارین که اونایی که حوصله سرچ ندارن، برن دقیقتر مشکلشون رو کند و کاو کنن. وگرنه این مقاله هم میشه یه مقاله اینترنت پر کن غیر کاربردی که فقط پردازش های سرورهای گوگل رو در زمان سئو کردن، بیخودی اشغال می کنه.

سلام من نمی دانم چرا حوصله ی مشق نوشتن را ندارم

سلام من نمی دانم چرا حوصله ی مشق نوشتن را ندارمچی کار کنم

بسیار مفید بود ، ممنونم.

منو بنده خودتون کردین واقعا.امیدوارم همیشه مطالبتون دسته اول و تازه و همینقدر عمیق و مفید باشه


تصویر امنیتی
*

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم مرا با ایمیل از دیدگاه های آتی این نوشته مطلع کن. همچنین می توانید بدون ارسال دیدگاه مشترک شوید.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 

دفتر کار مجازی «دفتر شما» یک شرکت دانش بنیان پیشگام در ارائه خدمات ارتباطی مبتنی بر ویپ VOIP نظیر: تلفن اینترنتی، سانترال مجازی و مرکز تلفن ابری در ایران است. با خدمات «دفتر شما» استارتاپ ها، کسب و کارهای کوچک و متوسط ، شرکتها و سازمان ها از صرف هزینه و زمان زیاد برای اجاره دفتر کار، استخدام منشی، خرید و نصب سانترال و حتی خرید خط تلفن ثابت بی نیاز می شوند. با پورتال آنلاین دفترشما تنها در 5 دقیقه، شماره تلفن ثابت، سرویس تلفن گویا ، سرویس منشی مجازی  ، اتاق جلسات ساعتی و مرکز تماس خود را فعال کنید و با خیالی آسوده و با هزینه ای بسیار پایین تر کسب و کار خود را گسترش دهید و فقط روی موفقیت خود تمرکز کنید.

تلفن اینترنتی «دفتر شما» یک تلفن ثابت شرکتی است که بدون نیاز به خریداری و نصب سیپ ترانک و تجهیزات گرانقیمت ویپ VOIP، امکانات بی نظیر یک سامانه تلفن گویای حرفه ای نظیر: تعریف منو و داخلی های متعدد، دایورت تماس هوشمند با قابلیت تماس ورودی و خروجی همزمان، فکس اینترنتی و صندوق صوتی را بدون هزینه های پنهان در اختیارتان قرار می دهد.

درخواست پشتیبانی
support[@]daftareshoma.com

پیاده سازی شده توسط  دفتر شما

 

 

تصور کنید باید تا چند روز آینده کاری را به مشتری تحویل دهید، اما هنوز آغاز به کار نکرده اید و یا باید بعضی از کارهای شخصی خود را سروسامان بدهید اما مدام با خود می‌گویید حوصله ندارم !

در نتیجه عذاب وجدان و اضطراب مثل خوره به جانتان می‌افتد. به خصوص اگر فریلنسر باشید که بدقولی می‌تواند به قیمت از دست دادن مشتریهایتان تبدیل شود.

قبل از هر چیز بدانید که تنها نیستید! بی‌حوصلگی (حوصله ندارم) وضعیتی است که بسیاری از جوانان دچارش هستند.

اما می‌توانید با روشهایی خود را مجبور به انجام این کارها نمایید و در انتها حس مفید بودن و شاد بودن را در خود ایجاد کنید.

اگر شما هم مدام با خود می‌گویید که «حوصله هیچ کاری رو ندارم»، «حوصله ندارم چیکار کنم» این مقاله برای شما است.

چگونه دل به کار دهیم

اگر می خواهید از شر بی حوصلگی رها شوید، اول باید بدانید دلیل اصلی بی حوصلگیتان چیست. ببینید کدام یک از دلایل زیر برای شما آشناست. سپس راهکارش را به کار ببندید:

همین الان رایگان فعالش کن: خط تلفن ثابت (سرویس تلفن گویا و منشی )

احتمالاً به کمالگرایی (perfectionism) دچارید. افراد کمالگرا به قدری برایشان مهم است که کارها را به بهترین شکل ممکن انجام دهند که در نهایت خود را از انجام آن کار عاجز می‌کنند و با ترفند حوصله نداشتن و تنبلی از انجام کار شانه خالی می‌کنند.

اگر هدف شما تا این لحظه این بوده که آن کار به خصوص را بدون هیچ نقصی انجام دهید، اکنون هدف خود را تنها به انجام آن کار با کیفیتی معمولی محدود کنید!

حواستان باشد که ذهنتان شما را فریب ندهد. چون ذهن شما از روی عادت به دنبال یافتن ایراد در عملکردتان خواهد بود. مچش را بگیرید و با خود تکرار کنید که «من می‌خواهم این کار را با کیفیتی معمولی به پایان برسانم و چند ایراد کوچک در یک کار معمولی طبیعی است».

طبیعی است که بعضی از روزها کسل باشیم و حوصله انجام تعهداتمان را نداشتیم.

این بی‌حوصلگی و نداشتن انرژی ممکن است حتی دلایل جسمانی داشته باشد، مانند کمبود آهن یا محروم بودن از نور خورشید.

اما تعهد و وظیفه را نمی‌توان قربانی این گونه شرایط نامطلوب کرد. گذشته از آن، انفعال به بی‌حوصلگیِ شما دامن می‌زند و در یک چرخه معیوب گیر می‌افتید. چون نداشتن دستاورد به شما احساس بدی می‌دهد و بی‌حوصلگی‌تان تقویت می‌شود.

در این موقعیتها بخشی از وجود شما دوست دارد از کار طفره برود و بهانه‌تراشی می‌کند. ما این بخش از وجود را نفی نمی‌کنیم.

همه ما یک کودک درون داریم که گاهی دوست دارد از انجام وظایف شانه خالی کند، حوصله انجام وظایف را ندارد و ترجیح می‌دهد هر کاری بکند، به جز آن کاری که وظیفه‌اش است. کاری که شما می‌کنید این است که بدون توجه به بهانه‌جوییهای این کودک، بالای سر او بایستید و او را مجبور به انجام آن کار بکنید.

در نهایت، وقتی آن کار را انجام دادید، از بزرگسال درونتان تشکر خواهید کرد که به شما زورگویی کرده است. چون همیشه نباید در صورت وجود حس اشتیاق برای انجام کاری، آن را انجام دهیم، بلکه گاهی باید بر خلاف میل و حس شخصی‌مان،خود را ملزم به انجام آن کار کنیم. زیرا شما یک بزرگسالید و یک بزرگسال در قبال خود و اطرافیانش مسئول است.

پیش از انجام بعضی از کارهای دشوار به قدری از آن کار در ذهنمان هیولا می‌سازیم که دیگر جرأت نمی‌کنیم طرفش برویم. بنابراین به بهانه حوصله نداشتن مدام آن را به تعویق می‌اندازیم. اما تجربه نشان داده این وحشت با شروع کار رنگ می‌بازد و می‌بینیم به آن دشواری هم که فکر می‌کردیم نبوده است.

کاری که خیلی به ما کمک می‌کند وحشتمان از انجام کارهای دشوار بریزد، این است که آن کار را به اجزای کوچکتر خُرد کنیم.

برای مثال اگر آن کار دشواری را که از انجام طفره می‌رویم x بنامیم، باید انجام کار x را به مراحل a و b و c تقسیم کنیم. اکنون دیگر هدف شما به هیچ وجه انجام x نیست، بلکه هدف شما فقط و فقط انجام a است.

وقتی a به پایان رسید، هدف شما باز فقط و فقط انجام b است، و به همین ترتیب تا آخرین مرحله نیز به پایان برسد.

اگر برای انجام کارتان زمان کوتاهی دارید، برای هر مرحله نیز مهلت تعیین کنید. به این ترتیب به جای اینکه انرژی خود را با اضطراب و احساس گناه از انجام ندادن کارتان هدر دهید، همان انرژی را با برنامه ریزی در مسیر انجام کارتان مصرف کرده‌اید.

حوصله نداشتن هر از گاهی گریبانگیر همه‌مان می‌شود. گاهی خودمان آگاهیم که چرا حوصله نداریم و گاهی اصلاً نمی‌دانیم این بی‌حوصلگی یکباره از کجا سر و کله‌اش پیدا شد.

مهم این است که به هیچ وجه خود را سرزنش نکنید. نخستین واکنش شما به این احساستان باید مهربانانه باشد. با خود همدردی کنید و به خود دلداری بدهید که «این حالت برای همه پیش می‌آید و طبیعی است. مهم این است که آن را مدیریت کنیم».

برگرفته از: hbr.org

خط تلفن ثابت تهران برای کسب و کار شما با تخفیف ویژه

بسیار مقاله خوب و صحیحی هست.
ممنون.

ممنون از توجه شما

واقا عالی بود ممنون ???

سلام خیلی خوب بود.

دکتر زانیار عزیز،
ممنون از توجه و پیام مثبتتان.
شاد باشید.

مفید و عالی بود.

ممنون
مفید بود.

هدی عزیز،
ممنون از توجهتان.

من هم سعی میکنم خودم رو تو کار انجام شده قرار بدم وقتی حوصله یه کاری رو ندارم. ممنون از مقاله خوب.

[…] چه دیگر نسبت به هیچ چیز اشتیاق ندارید، به احتمال زیاد دچار فرسایش شده‌اید. از جمله […]

عالی بود

ندای عزیز،
ممنون از پیام انرژی بخشتان.

چگونه دل به کار دهیم

[…] به توضیح روند کاریتان کنید. این یک روش فوق العاده برای ایجاد انگیزه در کار شما است چرا که شما خود را متعهد به توضیح […]

ممنون مقاله مناسبی بود و بسیار کمک کرد به مواقعی که حوصله برای بعضی کارها ندارم .

المیرا جان
ممنون از بازخورد انرژی بخشتان!

خیلی خوب بود

مرسی مفید بود

ممنون از شما.

عالی بود
واقعا راه حل های مناسبی بودن

خوشحالیم که خوشتان آمد.

واقعا ارزش خوندن داشت!
سپاسگزارم از مطالب مفیدتون

اقا دمت گرم خیلی عالی بود اینکه گفتین بعضی وقتا ما باید کاری رو انجام بدیم که مخالف نفس و میل ما باشه برای من خیلی جالب بود

این حرف خیلی حرف سنگینیه که ما باید در هر لحظه کار درست رو انجام بدیم حالا که نفس ما مخالف باشه چه موافق
بازم ممنون از مقاله بسیار مفید ، کوتاه و پربازده

الان که دارم این نظر رو مینویسم تو همین وضعیت بی حوصلگی عجیب بسر میبرم. درونم میدونه مشکلم چیه و راهکارشم میدونه. ولی باز یکی باید این حسو به آدم یادآوری کنه تا هم براش روشن و واضح بشه و هم قبولش کنه و باهاش کنار بیاد و متن شما این کارو کرد و در واقع مشکلم و راه حلشو به زبون آورد.
بسیااااار سپاسگزارم.

سلام وخسته نباشید عالی بود ممنون از وقتی که گذاشتین

سلام نکات خیلی خیلی خوب و مفیدی بود خسته نباشید.

عالی بود.

سلام،
ضمن تشکر از شما به خاطر اینکه این مطلب رو به اشتراک گذاشتین، یک انتقادی دارم. ?
راهکار هایی که ذکر کرده بودین تقریبا عناوین هستن و خیلی ناقص و غیر کاربردی.
مقاله اینطوری شروع میشه که ابتدا علت بی حوصلگی رو پیدا کنین. تا اینجاش خوبه. تقریباً یا بهتر بگم دقیقاً، همه مردم هم اینو میدونن که ابتدا باید دنبال علت گشت و اونایی هم که کمی حوصله برای سرچ داشتن و تو اینترنت سرچ کردن به اندازه کافی دسته بندی های مختلف و راهکارهای کپی شده از اینجا و اونجا زیاد دیدن.
بعد، علت ها رو دسته بندی کردین که این دسته بندی هم بسیار ناقص و هم به درد نخور هست. منظورم از به درد نخور اینه که این مقاله و راهکارهای شما به هیچ کسی کمکی نمی کنه. فقط یک اطلاعات عمومی ناقص هست که ممکنه به دلیل ناقص بودن در آینده خیلی از افراد رو به اشتباه بندازه.
مثلاً
– اشاره به مورد پرفکشنیزم
راهکار شما برای این مورد اینه که اگر پرفکشنیزم هستین سعی کنید پرفکشنیزم نباشین. ? یا اگر خسته هستین، خسته نباشین. ?

پیشنهاد من به شما اینه اگر میخواهید مقاله شما کاربردی باشه و به درد مردم بخوره بهتره به جای یک راهکار خلاصه، کمی وقت بزارین توی اینترنت بگردین و با چند تا متخصص مکاتبه کنید و دو- سه تا لینک مرتبط بزارین که اونایی که حوصله سرچ ندارن، برن دقیقتر مشکلشون رو کند و کاو کنن. وگرنه این مقاله هم میشه یه مقاله اینترنت پر کن غیر کاربردی که فقط پردازش های سرورهای گوگل رو در زمان سئو کردن، بیخودی اشغال می کنه.

سلام من نمی دانم چرا حوصله ی مشق نوشتن را ندارم

سلام من نمی دانم چرا حوصله ی مشق نوشتن را ندارمچی کار کنم

بسیار مفید بود ، ممنونم.

منو بنده خودتون کردین واقعا.امیدوارم همیشه مطالبتون دسته اول و تازه و همینقدر عمیق و مفید باشه


تصویر امنیتی
*

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم مرا با ایمیل از دیدگاه های آتی این نوشته مطلع کن. همچنین می توانید بدون ارسال دیدگاه مشترک شوید.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 

دفتر کار مجازی «دفتر شما» یک شرکت دانش بنیان پیشگام در ارائه خدمات ارتباطی مبتنی بر ویپ VOIP نظیر: تلفن اینترنتی، سانترال مجازی و مرکز تلفن ابری در ایران است. با خدمات «دفتر شما» استارتاپ ها، کسب و کارهای کوچک و متوسط ، شرکتها و سازمان ها از صرف هزینه و زمان زیاد برای اجاره دفتر کار، استخدام منشی، خرید و نصب سانترال و حتی خرید خط تلفن ثابت بی نیاز می شوند. با پورتال آنلاین دفترشما تنها در 5 دقیقه، شماره تلفن ثابت، سرویس تلفن گویا ، سرویس منشی مجازی  ، اتاق جلسات ساعتی و مرکز تماس خود را فعال کنید و با خیالی آسوده و با هزینه ای بسیار پایین تر کسب و کار خود را گسترش دهید و فقط روی موفقیت خود تمرکز کنید.

تلفن اینترنتی «دفتر شما» یک تلفن ثابت شرکتی است که بدون نیاز به خریداری و نصب سیپ ترانک و تجهیزات گرانقیمت ویپ VOIP، امکانات بی نظیر یک سامانه تلفن گویای حرفه ای نظیر: تعریف منو و داخلی های متعدد، دایورت تماس هوشمند با قابلیت تماس ورودی و خروجی همزمان، فکس اینترنتی و صندوق صوتی را بدون هزینه های پنهان در اختیارتان قرار می دهد.

درخواست پشتیبانی
support[@]daftareshoma.com

پیاده سازی شده توسط  دفتر شما

 

 

تصور کنید باید تا چند روز آینده کاری را به مشتری تحویل دهید، اما هنوز آغاز به کار نکرده اید و یا باید بعضی از کارهای شخصی خود را سروسامان بدهید اما مدام با خود می‌گویید حوصله ندارم !

در نتیجه عذاب وجدان و اضطراب مثل خوره به جانتان می‌افتد. به خصوص اگر فریلنسر باشید که بدقولی می‌تواند به قیمت از دست دادن مشتریهایتان تبدیل شود.

قبل از هر چیز بدانید که تنها نیستید! بی‌حوصلگی (حوصله ندارم) وضعیتی است که بسیاری از جوانان دچارش هستند.

اما می‌توانید با روشهایی خود را مجبور به انجام این کارها نمایید و در انتها حس مفید بودن و شاد بودن را در خود ایجاد کنید.

اگر شما هم مدام با خود می‌گویید که «حوصله هیچ کاری رو ندارم»، «حوصله ندارم چیکار کنم» این مقاله برای شما است.

چگونه دل به کار دهیم

اگر می خواهید از شر بی حوصلگی رها شوید، اول باید بدانید دلیل اصلی بی حوصلگیتان چیست. ببینید کدام یک از دلایل زیر برای شما آشناست. سپس راهکارش را به کار ببندید:

همین الان رایگان فعالش کن: خط تلفن ثابت (سرویس تلفن گویا و منشی )

احتمالاً به کمالگرایی (perfectionism) دچارید. افراد کمالگرا به قدری برایشان مهم است که کارها را به بهترین شکل ممکن انجام دهند که در نهایت خود را از انجام آن کار عاجز می‌کنند و با ترفند حوصله نداشتن و تنبلی از انجام کار شانه خالی می‌کنند.

اگر هدف شما تا این لحظه این بوده که آن کار به خصوص را بدون هیچ نقصی انجام دهید، اکنون هدف خود را تنها به انجام آن کار با کیفیتی معمولی محدود کنید!

حواستان باشد که ذهنتان شما را فریب ندهد. چون ذهن شما از روی عادت به دنبال یافتن ایراد در عملکردتان خواهد بود. مچش را بگیرید و با خود تکرار کنید که «من می‌خواهم این کار را با کیفیتی معمولی به پایان برسانم و چند ایراد کوچک در یک کار معمولی طبیعی است».

طبیعی است که بعضی از روزها کسل باشیم و حوصله انجام تعهداتمان را نداشتیم.

این بی‌حوصلگی و نداشتن انرژی ممکن است حتی دلایل جسمانی داشته باشد، مانند کمبود آهن یا محروم بودن از نور خورشید.

اما تعهد و وظیفه را نمی‌توان قربانی این گونه شرایط نامطلوب کرد. گذشته از آن، انفعال به بی‌حوصلگیِ شما دامن می‌زند و در یک چرخه معیوب گیر می‌افتید. چون نداشتن دستاورد به شما احساس بدی می‌دهد و بی‌حوصلگی‌تان تقویت می‌شود.

در این موقعیتها بخشی از وجود شما دوست دارد از کار طفره برود و بهانه‌تراشی می‌کند. ما این بخش از وجود را نفی نمی‌کنیم.

همه ما یک کودک درون داریم که گاهی دوست دارد از انجام وظایف شانه خالی کند، حوصله انجام وظایف را ندارد و ترجیح می‌دهد هر کاری بکند، به جز آن کاری که وظیفه‌اش است. کاری که شما می‌کنید این است که بدون توجه به بهانه‌جوییهای این کودک، بالای سر او بایستید و او را مجبور به انجام آن کار بکنید.

در نهایت، وقتی آن کار را انجام دادید، از بزرگسال درونتان تشکر خواهید کرد که به شما زورگویی کرده است. چون همیشه نباید در صورت وجود حس اشتیاق برای انجام کاری، آن را انجام دهیم، بلکه گاهی باید بر خلاف میل و حس شخصی‌مان،خود را ملزم به انجام آن کار کنیم. زیرا شما یک بزرگسالید و یک بزرگسال در قبال خود و اطرافیانش مسئول است.

پیش از انجام بعضی از کارهای دشوار به قدری از آن کار در ذهنمان هیولا می‌سازیم که دیگر جرأت نمی‌کنیم طرفش برویم. بنابراین به بهانه حوصله نداشتن مدام آن را به تعویق می‌اندازیم. اما تجربه نشان داده این وحشت با شروع کار رنگ می‌بازد و می‌بینیم به آن دشواری هم که فکر می‌کردیم نبوده است.

کاری که خیلی به ما کمک می‌کند وحشتمان از انجام کارهای دشوار بریزد، این است که آن کار را به اجزای کوچکتر خُرد کنیم.

برای مثال اگر آن کار دشواری را که از انجام طفره می‌رویم x بنامیم، باید انجام کار x را به مراحل a و b و c تقسیم کنیم. اکنون دیگر هدف شما به هیچ وجه انجام x نیست، بلکه هدف شما فقط و فقط انجام a است.

وقتی a به پایان رسید، هدف شما باز فقط و فقط انجام b است، و به همین ترتیب تا آخرین مرحله نیز به پایان برسد.

اگر برای انجام کارتان زمان کوتاهی دارید، برای هر مرحله نیز مهلت تعیین کنید. به این ترتیب به جای اینکه انرژی خود را با اضطراب و احساس گناه از انجام ندادن کارتان هدر دهید، همان انرژی را با برنامه ریزی در مسیر انجام کارتان مصرف کرده‌اید.

حوصله نداشتن هر از گاهی گریبانگیر همه‌مان می‌شود. گاهی خودمان آگاهیم که چرا حوصله نداریم و گاهی اصلاً نمی‌دانیم این بی‌حوصلگی یکباره از کجا سر و کله‌اش پیدا شد.

مهم این است که به هیچ وجه خود را سرزنش نکنید. نخستین واکنش شما به این احساستان باید مهربانانه باشد. با خود همدردی کنید و به خود دلداری بدهید که «این حالت برای همه پیش می‌آید و طبیعی است. مهم این است که آن را مدیریت کنیم».

برگرفته از: hbr.org

خط تلفن ثابت تهران برای کسب و کار شما با تخفیف ویژه

بسیار مقاله خوب و صحیحی هست.
ممنون.

ممنون از توجه شما

واقا عالی بود ممنون ???

سلام خیلی خوب بود.

دکتر زانیار عزیز،
ممنون از توجه و پیام مثبتتان.
شاد باشید.

مفید و عالی بود.

ممنون
مفید بود.

هدی عزیز،
ممنون از توجهتان.

من هم سعی میکنم خودم رو تو کار انجام شده قرار بدم وقتی حوصله یه کاری رو ندارم. ممنون از مقاله خوب.

[…] چه دیگر نسبت به هیچ چیز اشتیاق ندارید، به احتمال زیاد دچار فرسایش شده‌اید. از جمله […]

عالی بود

ندای عزیز،
ممنون از پیام انرژی بخشتان.

چگونه دل به کار دهیم

[…] به توضیح روند کاریتان کنید. این یک روش فوق العاده برای ایجاد انگیزه در کار شما است چرا که شما خود را متعهد به توضیح […]

ممنون مقاله مناسبی بود و بسیار کمک کرد به مواقعی که حوصله برای بعضی کارها ندارم .

المیرا جان
ممنون از بازخورد انرژی بخشتان!

خیلی خوب بود

مرسی مفید بود

ممنون از شما.

عالی بود
واقعا راه حل های مناسبی بودن

خوشحالیم که خوشتان آمد.

واقعا ارزش خوندن داشت!
سپاسگزارم از مطالب مفیدتون

اقا دمت گرم خیلی عالی بود اینکه گفتین بعضی وقتا ما باید کاری رو انجام بدیم که مخالف نفس و میل ما باشه برای من خیلی جالب بود

این حرف خیلی حرف سنگینیه که ما باید در هر لحظه کار درست رو انجام بدیم حالا که نفس ما مخالف باشه چه موافق
بازم ممنون از مقاله بسیار مفید ، کوتاه و پربازده

الان که دارم این نظر رو مینویسم تو همین وضعیت بی حوصلگی عجیب بسر میبرم. درونم میدونه مشکلم چیه و راهکارشم میدونه. ولی باز یکی باید این حسو به آدم یادآوری کنه تا هم براش روشن و واضح بشه و هم قبولش کنه و باهاش کنار بیاد و متن شما این کارو کرد و در واقع مشکلم و راه حلشو به زبون آورد.
بسیااااار سپاسگزارم.

سلام وخسته نباشید عالی بود ممنون از وقتی که گذاشتین

سلام نکات خیلی خیلی خوب و مفیدی بود خسته نباشید.

عالی بود.

سلام،
ضمن تشکر از شما به خاطر اینکه این مطلب رو به اشتراک گذاشتین، یک انتقادی دارم. ?
راهکار هایی که ذکر کرده بودین تقریبا عناوین هستن و خیلی ناقص و غیر کاربردی.
مقاله اینطوری شروع میشه که ابتدا علت بی حوصلگی رو پیدا کنین. تا اینجاش خوبه. تقریباً یا بهتر بگم دقیقاً، همه مردم هم اینو میدونن که ابتدا باید دنبال علت گشت و اونایی هم که کمی حوصله برای سرچ داشتن و تو اینترنت سرچ کردن به اندازه کافی دسته بندی های مختلف و راهکارهای کپی شده از اینجا و اونجا زیاد دیدن.
بعد، علت ها رو دسته بندی کردین که این دسته بندی هم بسیار ناقص و هم به درد نخور هست. منظورم از به درد نخور اینه که این مقاله و راهکارهای شما به هیچ کسی کمکی نمی کنه. فقط یک اطلاعات عمومی ناقص هست که ممکنه به دلیل ناقص بودن در آینده خیلی از افراد رو به اشتباه بندازه.
مثلاً
– اشاره به مورد پرفکشنیزم
راهکار شما برای این مورد اینه که اگر پرفکشنیزم هستین سعی کنید پرفکشنیزم نباشین. ? یا اگر خسته هستین، خسته نباشین. ?

پیشنهاد من به شما اینه اگر میخواهید مقاله شما کاربردی باشه و به درد مردم بخوره بهتره به جای یک راهکار خلاصه، کمی وقت بزارین توی اینترنت بگردین و با چند تا متخصص مکاتبه کنید و دو- سه تا لینک مرتبط بزارین که اونایی که حوصله سرچ ندارن، برن دقیقتر مشکلشون رو کند و کاو کنن. وگرنه این مقاله هم میشه یه مقاله اینترنت پر کن غیر کاربردی که فقط پردازش های سرورهای گوگل رو در زمان سئو کردن، بیخودی اشغال می کنه.

سلام من نمی دانم چرا حوصله ی مشق نوشتن را ندارم

سلام من نمی دانم چرا حوصله ی مشق نوشتن را ندارمچی کار کنم

بسیار مفید بود ، ممنونم.

منو بنده خودتون کردین واقعا.امیدوارم همیشه مطالبتون دسته اول و تازه و همینقدر عمیق و مفید باشه


تصویر امنیتی
*

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم مرا با ایمیل از دیدگاه های آتی این نوشته مطلع کن. همچنین می توانید بدون ارسال دیدگاه مشترک شوید.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 

دفتر کار مجازی «دفتر شما» یک شرکت دانش بنیان پیشگام در ارائه خدمات ارتباطی مبتنی بر ویپ VOIP نظیر: تلفن اینترنتی، سانترال مجازی و مرکز تلفن ابری در ایران است. با خدمات «دفتر شما» استارتاپ ها، کسب و کارهای کوچک و متوسط ، شرکتها و سازمان ها از صرف هزینه و زمان زیاد برای اجاره دفتر کار، استخدام منشی، خرید و نصب سانترال و حتی خرید خط تلفن ثابت بی نیاز می شوند. با پورتال آنلاین دفترشما تنها در 5 دقیقه، شماره تلفن ثابت، سرویس تلفن گویا ، سرویس منشی مجازی  ، اتاق جلسات ساعتی و مرکز تماس خود را فعال کنید و با خیالی آسوده و با هزینه ای بسیار پایین تر کسب و کار خود را گسترش دهید و فقط روی موفقیت خود تمرکز کنید.

تلفن اینترنتی «دفتر شما» یک تلفن ثابت شرکتی است که بدون نیاز به خریداری و نصب سیپ ترانک و تجهیزات گرانقیمت ویپ VOIP، امکانات بی نظیر یک سامانه تلفن گویای حرفه ای نظیر: تعریف منو و داخلی های متعدد، دایورت تماس هوشمند با قابلیت تماس ورودی و خروجی همزمان، فکس اینترنتی و صندوق صوتی را بدون هزینه های پنهان در اختیارتان قرار می دهد.

درخواست پشتیبانی
support[@]daftareshoma.com

پیاده سازی شده توسط  دفتر شما

 

 

بورس، سرمایه‌گذاری و کسب‌وکار

راز موفقیت انسان‌های بزرگ چیست؟

چگونه در کار، زندگی و حتی درس و دانشگاه به موفقیت بیشتری برسیم؟

موفقیت صرف نظر از آن‌که آن را چگونه تعریف می‌کنیم می‌تواند حسی شبیه به یک مقصد زودگذر و اغلب گریزان داشته باشد.

رسیدن به اهداف و تشخیص موفقیت در زمان دستیابی به آن نیازمند اعتماد، اشتیاق، و انگیزه است.

چگونه دل به کار دهیم

بسیاری از افراد به دنبال رمز و راز موفقیت هستند. موفقیت از دید هرکس متفاوت است، شاید برای یک شخص، موفقیت معادل داشتن 10 میلیارد تومان پول باشد و برای شخصی دیگر معادل قبولی در امتحانات درسی و کنکور.

شاید هم واقعا هیچ رمز و رازی وجود ندارد و هرکس باید خود مسیر موفقیت را پیدا کند. با این حال، 12 توصیه زیر از سایت بورسینس می‌تواند در اکثر زمینه‌ها به شما کمک کند و ارزش خواندن را دارد.

یک راز موفقیت در زندگی این است که اهداف‌تان را بنویسید.

نوشتن اهداف فقط مربوط به پول و کار نیست. اهداف می‌تواند مربوط به زندگی زناشویی، درس و روابط شما نیز باشد.

اولین کاری که صبح انجام می‌دهید، تعیین می‌کند که روزتان چگونه قرار است باشد. ذهن‌تان را جوری برنامه‌ریزی کنید که از همان لحظه‌ی بیدارشدن در شرایطی قوی و توانا باشد؛ با این روش، قطعا یک روز عالی و مفید خواهید داشت. حالا چطور می‌توانید چنین شرایطی را برای خودتان ایجاد کنید؟

با نوشتن اهداف‌تان هر روز صبح. وقتی این کار را کردید، دور مهم‌ترین هدف‌تان خط بکشید؛ هدفی که در درازمدت، بیشترین تاثیر را در زندگی‌تان خواهد گذاشت. حالا از خودتان بپرسید: «امروز چه کارهایی می‌توانم انجام دهم که همه چیز را تغییر دهد و من را به این هدفم نزدیک‌تر کند؟» تمام کارها و اقداماتی را که به ذهن‌تان می‌رسد یادداشت کنید، دور دو مورد از مهم‌ترین‌های‌شان را خط بکشید و شروع کنید. تا زمانی که انجام‌‌شان نداده‌اید متوقف نشوید.

این، شیوه‌ای بی‌نهایت موثر و عالی است که همان اول صبح شما را در شرایطی درست و مطلوب قرار می‌دهد. به جای اینکه صبح، سرگردان و خواب‌آلود باشید و نیم ساعت طول بکشد تا بیدار و هشیار شوید، ذهن‌تان را تنظیم می‌کنید تا پربازده و موفق باشد.

یک دلیل خوب دیگر برای نوشتن اهداف‌تان این است که با خواندن‌شان احساس خوبی خواهید داشت؛ جوری آنها را بنویسید که انگار همین الان به نتیجه رسیده‌اند.

با تکرار هر روزه‌ی این نوشتن و خواندن، خوشفکری و مثبت‌اندیشی شما تضمین خواهد شد و طبق اهداف‌تان عمل خواهید کرد. اهدافی که روی کاغذ نیایند، فقط آرزو هستند و بس! قدرت و نیرویی که در نوشتن اهداف پنهان است شما را به سمت دومین شرط لازم برای موفقیت سوق می‌دهد.

ریچارد برانسون می‌گوید:

“رؤیاهای خود را دنبال کنید، درگیر زندگی و چیزهای جدیدی شوید که برایتان جالب است. اگر می‌خواهید کار و کسبی به راه بیاندازید، مطمئن شوید که درباره سرگرمی مورد علاقه یا موضوعی باشد که برایتان جذاب است.

این‌طوری زندگی بهتری خواهید داشت. هدفتان انجام کاری، صرفاً برای پول درآوردن، نباشد.

برانسون برای مجله خود برای افراد و مشاهیر بسیاری نامه فرستاد و بسیاری از آن‌ها دعوت او برای مصاحبه را پذیرفتند.

فکر می‌کنم خیلی از افراد ایده‌های خیلی خوبی در ذهن دارند، ولی افراد اندکی می‌روند و واقعاً ایده‌هایشان را اجرا می‌کنند.

خیلی افراد هستند که به این فکر می‌کنند که حتماً فرد دیگری قبلاً این کار را کرده، یا هیچ وقت نمی‌توانی پول لازم برای این کار را فراهم کنی و یا اینکه در زندگی نباید خطر کرد.

دست آخر کسانی شانس یک زندگی هیجان‌انگیز و پر ارزش را خواهند داشت که می‌گویند همین الان می‌روم و این کار را می‌کنم.

یک رمز موفقیت در زندگی این است که باورهای‌تان را قوی کنید.

اگر از افراد موفق بپرسید اولین قاعده‌ی کامیابی‌شان چیست، همه‌شان خواهند گفت: خودشان و کاری که انجام می‌دهند را باور دارند و از ابراز این باور نمی‌ترسند.

اگر شما خودتان را قبول نداشته باشید چرا دیگری قبول‌تان داشته باشد؟ وقتی دیگران از شما درباره‌ی اهداف و خواسته‌های‌تان می‌پرسند، از بیان صریح و قاطع آن نهراسید، شاید هم به اهداف بلندتان بخندند و به دیده‌ی تمسخر نگاه‌تان کنند اما شما با تکیه بر باوری که به خودتان دارید نباید اهمیتی به واکنش‌ آنها بدهید.

اگر نسبت به خواسته‌های‌تان سُست و نامطمئن باشید، تصمیمات متزلزلی خواهید گرفت که شما را به جایی نمی‌رساند. خلاف جریان پیش بروید و متمایز باشید. گذشته از همه‌ی اینها، چند نفر در دنیای امروز هستند که واقعا زندگی رویایی‌شان را دارند؟

حالا، چند نفر از اینها اگر ازشان بپرسید اهداف‌شان چیست، با جملاتی شبیه «نمی‌دانم» جواب می‌دهند؟ پس با اراده و مصمم باشید و خودتان را باور کنید. مردم بابت اینکه شهامت دارید دنبال رویاهای‌تان بروید به شما احترام خواهند گذاشت.

زمانی داستانی شنیدم که در مورد مرد جوانی بود که در یک فروشگاه محصولات ویدیویی کار می‌کرد. او هر روز دو مجله با خود به محل کارش می‌بُرد: یکی مربوط به کارآفرینی بود و دیگری مجله‌ای بود پُر از تصاویر اتومیبل‌های پرسرعت و گرانقیمت.

رئیسش از او پرسید که چرا او هر روز این مجله‌ها را با خود می‌آورد و جواب مرد جوان این بود: «من دارم اتومبیلی را که قرار است بخرم انتخاب می‌کنم.» واکنش رئیس، مانند بیشتر آنهایی بود که ذهنی متوسط دارند: او دارد خودش را خسته می‌کند، او هرگز به چنین اتومبیلی نخواهد رسید و در نهایت مایوس و ناامید خواهد شد.

مدتی بعد، مرد جوان کارش را در آن فروشگاه رها کرد و به دنبال رویایش رفت. چند سال بعد او به همین فروشگاه برگشت تا یک فیلم ویدیویی را به آنجا برگرداند و سوار همان اتومبیلی بود که در آن مجله انتخابش کرده بود.

همان کسانی در آنجا کار می‌کردند که این جوان در گذشته با آنها همکار بود. حالا می‌توانید تصور کنید وقتی او را با همان اتومبیلی دیدند که فکر می‌کردند هرگز صاحبش نخواهد شد، چه قیافه‌هایی داشتند؟ همه‌ی اینها با ایجاد یک سیستم فکری و اعتقادی قدرتمند شروع شد.

اولین قدم برای رسیدن به رویاها و خواسته‌ها این است که آنها را باور و تصور کنید. وقتی شما در ذهن‌تان ایمان دارید که هم‌اکنون به اهداف‌تان خواهید رسید، حسی از تحقق و یقین ایجاد می‌شود. این باور و قطعیت شما را به سمت اقدام و عمل پیش می‌برد و وقتی بدانید نتیجه چه خواهد بود، خیلی راحت‌تر می‌توانید اقدامات لازم برای رسیدن به آن نتیجه را انجام دهید.

شما مطمئن هستید بدنی را که دوست دارید خواهید داشت.

شما مطمئن هستید با خانواده‌ای که آرزویش را دارید در خانه‌ی رویایی‌تان زندگی خواهید کرد.

شما مطمئن هستید شغلی که دوست دارید را خواهید داشت و سرمایه‌ای را که باور دارید لایقش هستید به دست خواهید آورد.

اگر تصاویر موفقیت‌های‌تان را مدام در ذهن‌تان تکرار و تجسم کنید، راه‌های عصبی جدیدی در مغزتان ایجاد می‌کنید. ذهن‌تان نمی‌تواند فرق بین واقعیت و چیزی را که صرفا تصوراتی قوی و روشن هستند تشخیص دهد.

رویاپردازی کنید و آن را باور داشته باشید، تصور کنید هم اکنون به خواسته‌های‌تان رسیده‌اید. اگر رویای‌تان ملکه‌ی ذهن‌تان شود، مطمئن خواهید شد که تنها نتیجه و پیشامد ممکن همین است و تلاش می‌کنید راه‌هایی را پیدا کنید تا به وقوع بپیوندد.

از خردمندی پرسیدند بهترین سرمایه‌گذاری ممکن که کسی می‌تواند انجام دهد چیست.

چگونه دل به کار دهیم

جوابش کوتاه، ساده و دلنشین بود: «روی خودت سرمایه‌گذاری کن.»

نام این خردمند، وارن بافِت (Warren Buffett) است که موفق‌ترین کارآفرین و سرمایه‌گذار دنیا است و بنا به گزارش فوربز (Forbes)، سرمایه‌ای به ارزش ۵۳.۵ میلیارد دلار دارد.

استخدام مربی شخصی، عضویت در باشگاه ورزشی، تهیه‌ی غذاهای سالم، خریدن کتاب و پرداخت‌ هزینه‌های آموزشی ولخرجی نیستند بلکه سرمایه‌گذاری‌اند: سرمایه‌گذاری روی خودتان!

بعضی از کارهایی که می‌توانید برای سرمایه‌گذاری روی خودتان انجام دهید:

سرمایه‌گذاری بیل گیتس روی رشد شخصی

بیل گیتس رئیس شرکت مایکروسافت هر شب قبل از خواب حدود یک ساعت راجع به تمامی مسائل نظیر سیاست مطالعه می‌کند.

دانشگاه اسکس در سال ۲۰۰۹ مطالعاتی انجام داد که بر اساس آن ۶ دقیقه مطالعه روزانه می‌تواند استرس را تا ۶۸ درصد کاهش دهد.

از دیگر خواص مطالعه در بلند مدت، ممانعت و به تاخیر انداختن ابتلا به آلزایمر گزارش شده است که تقریباً اکثر انسان‌ها به هنگام پیری تا حدودی به آن مبتلا می‌شوند. همچنین علاوه بر خواص ذکر شده برای مطالعه، مطالعه روزانه می‌تواند استرس را کاهش دهد و حافظه را قدرت بخشد.

نتایج مطالعه‌ای در دانشگاه انگلیس نشان می‌دهد که مطالعه روزانه تا ۳۲ درصد احتمال ابتلا به بیماری زوال‌شناختی را کاهش می‌دهد.

همه‌ی ما از تلف کردن وقت خود در اینترنت، احتمالا بیش از هر کار دیگری احساس گناه می‌کنیم.

چک کردن سریع فیسبوک یا توییتر می‌تواند منجر به ساعت‌ها اتلاف وقت شود. کلیک کردن از یک لینک به لینک دیگر طبیعی است و در نهایت باعث می‌شود در پایان روز هیچ پیشرفتی در کار شما حاصل نشود.

اگر خودتان را از این لحاظ گناهکار می‌دانید، برنامه‌ای به نام SelfControl وجود دارد که به شما امکان می‌دهد برخی وبسایت‌ها را تا ۲۴ ساعت مسدود کنید.

همچنین من دوست دارم که از گشت و گذار در شبکه‌های اجتماعی به عنوان پاداشی برای اتمام یک کار استفاده کنم. این باعث می‌شود که گشت و گذار شما در شبکه‌های اجتماعی حتی شیرین‌تر شود!

شاید مرور کردن سایت‌های موفقیت و انگیزه‌بخش نیز یک پاداش خوب دیگر باشد.

خاموش کردن تلفن همراه و وسایل الکترونیکی تاثیر زیادی برای بهبود خواب دارند. دکتر چارلز چیسلر استاد دانشگاه هاروارد آمریکا بر این باور است که نور آزاد شده از صفحه تلفن‌های همراه باعث فرستادن پیام‌هایی به ذهن ما می‌شود که ذهن ما را فعال نگاه می‌دارد و باعث می‌شود تا دستور آزادسازی مواد شیمیایی به هنگام خواب در بدن به تعویق بیفتد و برای خواب ما مشکل آفرین می‌شود.

اگر می‌خواهید شب‌ها راحت و آسوده بخوابید تلفن همراه خود را در اتاق دیگری و دور از دسترس خود قرار دهید.

شاید بخواهید با خواندن کانال‌های تلگرام موفقیت، خودتان را فریب دهید که در حال کشف راز موفقیت هستید! ولی اینکار صرفا بهانه‌ای باشد تا کارها را به تعویق بیندازید، به یاد داشته باشید که عمل کردن بسیار مهم‌تر است.

ریچارد برانسون از کارآفرینان موفق دنیا و ثروتمند مشهور انگلیسی می‌گوید:

“مادرم، ما را طوری تربیت کرد که برویم بیرون و برای خودمان کاری بکنیم، نه اینکه بنشینیم و کارهای دیگران را تماشا و تلویزیون نگاه کنیم. به نظرم این روش تربیتی خوبی بود. من زمان زیادی را با فرزندانم در جزایر کارائیب گذرانده‌ام و در آنجا هیچ وقت تلویزیون نگاه نمی‌کنیم.

جزیره نکر (در جزایر ویرجین بریتانیا) جایی است که در آن خود را از دنیای بیرون جدا می‌کنم و می‌توانم دغدغه‌هایم را فراموش کنم. ولی کارهایی که می‌کنم آن‌قدر به نظرم جذاب، با‌ارزش و هیجان انگیز است که هیچ وقت نمی‌خواهم کامل فراموششان کنم. چون خود را در جایگاه قدرتمند و چالش برانگیزی می‌بینم و نمی‌خواهم این موقعیت را هدر بدهم.”

باور کنید یا نه، داشتن خواب بود یک عامل موفقیت در زندگی محسوب می‌شود!

علاوه بر این، قدم زدن قبل از خواب یکی از راه‌های بهبود خواب و طولانی‌شدن عمر است.

مدیر عامل شرکت بافر، شب‌ها قبل از خواب مدتی را به قدم زدن اختصاص می‌دهد و این کار به او کمک می‌کند تا بر استرس‌های روزانه خود غلبه کند و از آن‌ها خلاص شود و بتواند بدن خود را آماده استراحت کند.

مطالعات اخیر نشان می‌دهند که پیاده روی می‌تواند خلاقیت افراد را افزایش دهد، بنابراین بسیاری از مشکلاتی که شما ممکن است برای آن‌ها راه حلی پیدا نکرده‌اید را یک پیاده روی شبانه حل و فصل کند.

از روش‌های آزادسازی استرس روزانه به هنگام خواب، مدیتیشن است. مطالعه اخیر در سال ۲۰۱۴ نشان می‌دهد که در بین ۱۹ هزار مورد مطالعاتی همگی بعد از مدیتیشن به آرامش روانی رسیده بودند و در این مطالعه مدیتیشن به عنوان یک روش آرامش بخش معرفی شده است.

برای انجام فعالیت‌های خلاقانه این توصیه مفید است:

ورا وانگ، همواره قبل از خواب به طراحی می‌پردازد.

شاید بهترین زمان برای انجام فعالیت‌های خلاقانه در سکوت و آرامش شب باشد. مطالعات نشان می‌دهند که افرادی که سحر خیز هستند به هنگام شب در انجام فعالیت‌های خلاقانه موفق‌تر عمل می‌کنند. این گونه افراد به هنگام شب بهتر می‌توانند مسائل منطقی را تحلیل کنند و همچنین راحت‌تر به ارتباطات بین دو موضوع پی می‌برند و در نتیجه در فعالیت‌ها و عملیات‌های خلاقانه موفق‌تر ظاهر می‌شوند.

مدیر شرکت اکسپرس آمریکا همواره قبل از خواب به بررسی برنامه روز بعد خود می‌پردازد و بنابراین قادر است صبح‌ها بعد از بیدار شدن بلافاصله به سراغ فعالیت روز و آنچه باید انجام دهد می‌رود. مطالعات صورت گرفته نشان می‌دهند که آن دسته از کسانی که شب‌ها قبل از خواب برنامه روز بعدی خود را آماده می‌کنند می‌توانند به مراتب انسان‌های موفق‌تری باشند و بعد از مدتی می‌توانند پیشرفت‌ها و قدم‌های بزرگی در زندگی بردارند.

لیست‌های متعدد درست کنید و برای خود چالش‌های جدید ایجاد کنید.

ریچارد برانسون می‌گوید:

” من لیست‌های بسیاری برای خودم تهیه می‌کنم، چون فکر می‌کنم توجه به جزئیات کوچک است که یک شرکت استثنایی را از یک شرکت متوسط متمایز می‌کند. جزئیات خیلی مهم است و من فکر می‌کنم تعیین چالش‌ها و اهداف جدید برای خود هم مهم است.

معتقدم که ابتدای سال زمان خوبی است برای اینکه اهداف پیش روی خود در طول سال را بنویسید. اگر خود را سازماندهی نکنید و آنچه را می‌خواهید بدست بیاورید ننویسید، خطر آن وجود دارد که زمان از چنگتان برود و چیزی زیادی به دست نیاورده باشید.”

تا جوان هستید هیچ فرصتی را از دست ندهید، حتی اگر از پایان راه مطمئن نیستید.

پتانسیل پیشرفت شما در خطر کردن و ریسک‌پذیر بودن است.

البته ادعا نمی‌کنم باید در مسیرهایی قدم بگذارید که مشخصاً بی‌نتیجه هستند. منظور ریسک‌های حساب‌شده و هوشمند است. اگر بدون تدبیر و تعقل به هر سمتی بروید، مجبور می‌شوید تا آخر عمر مشغول التیام دادن آسیب‌هایی باشید که می‌بینید.

مارک زاکربرگ: “بزرگترین ریسک، ریسک نکردن است. در دنیایی که واقعا به سرعت در حال تغییر است، تنها راه‌بردی که مطمئنا به شکست می‌انجامد ریسک نکردن است.”

نگران پول نباشید، بلکه در عوض مترصد فرصت‌ها باشید و می‌بینید که پول به دنبال آن خواهد آمد.

این نگرش بهترین راهی است که باعث می‌شود از فرصت‌های شغلی خود سود ببرید. به دنبال پول بودن، مخصوصاً اگر در ابتدای راه شغلی خود باشید، نتایج جالبی به دنبال ندارد. بهتر است مهارت‌ها و دانش خود را تقویت کنید که در بلندمدت، هم برایتان پول به همراه می‌آورد و هم شادی.

تفاوت شکست و پیروزی این است که بتوانید پس از زمین خوردن بلند شوید.

بله، شکست خوردن دردناک است و رنج زیادی می‌آورد.

اما شما باید از آسیب‌ها، دردها و افکار منفی عبور کنید. همه‌ی ما بارها شکست‌ خورده‌ایم. افراد موفق کسانی هستند که در هر شرایطی شانه‌های خود را بالا می‌اندازند و به مسیرشان ادامه می‌دهند.

پشتکار بسیار باارزش‌تر از استعداد است.

وودی آلن می‌گوید: « مردم همیشه به من می‌گویند که می‌خواهند یک فیلم‌نامه یا نمایشنامه یا رمان بنویسند. ولی فقط تعداد انگشت‌شماری واقعاً این کار را می‌کنند. بقیه افراد بدون اینکه به نتیجه‌ای برسند از بازی خارج می‌شوند.

آن‌ها نمی‌توانند از پس نوشتن برآیند، برای اینکه دست به عمل نمی‌زنند. وقتی شما جرئت کنید وارد گود شوید، مثلاً شروع کنید به نوشتن، نیمی از مسیر موفقیت را طی کرده‌اید. برای همین می‌گویم ۸۰ درصد از موفقیت حضور داشتن است. این بهترین درسی است که زندگی به شما یاد می‌دهد.»

هنر تمرکز نیز در زندگی و کسب‌وکار نقش مهمی دارد. هنگامی‌که بر چند کار مشخص متمرکز شوید، بسیار بهتر و مؤثرتر عمل می‌کنید. اگر خود را با اهداف مختلف و پراکنده سرگرم کنید، وقت کافی برای توجه به هیچ‌کدام نخواهید داشت.

استیو وزنیاک می‌گوید: اگر عاشق کاری هستید که انجام می‌دهید و حاضرید برای انجام آن هرکاری نیاز است انجام دهید، آن را در چنگ خود دارید و ارزش آن را خواهد داشت که در شب هر دقیقه از تنهایی خود را فکر کنید و فکر کنید که چه‌چیزی می‌خواهید طراحی کنید یا بسازید.

فرصت‌ها همیشه در اطراف ما هستند.

فقط باید بتوانیم آن‌ها را ببینیم.

منفی نگری زندگی را برایتان به‌قدری تیره‌وتار می‌کند که نمی‌توانید ببینید چه فرصت‌هایی دقیقاً همین‌جا و پیش روی شما هستند.

وقتی نگاه مثبتی داشته باشید، می‌توانید از هر اتفاقی برای یک زندگی شاد و موفق استفاده کنید. سعی کنید یک دوره سی‌روزه مثبت اندیشی را امتحان کنید. خودتان متوجه نتایج آن خواهید شد.

اریک اشمیت می‌گوید: “راهی برای بله گفتن به چیزها بیابید. به دعوت به یک کشور جدید بله بگویید، به ملاقات یک دوست جدید بله بگویید، به یاد گرفتن یک چیز جدید بله بگویید. با بله گفتن است که شغل جدید‌، و شغل بعدی، و همسر و حتی بچه‌های‌تان را به‌دست می‌آورید.”

زندگی هیچ‌وقت همه قطعات پازل را جلوی شما قرار نمی‌دهد. موفقیت شما به این بستگی دارد که بتوانید خودتان تکه‌های گم‌شده را پر کنید. اگر صبر کنید تا همه‌ی اطلاعات لازم هر پروژه را به دست آورید، تا ابد معطل می‌شوید؛ مخصوصاً در دنیای امروزه که بازارها قبل از اینکه حتی تصور کنید، تغییر می‌کنند.

استیو جابز می‌گوید: “شما با نگاه کردن به جلو نمی‌توانید نقطه‌ها را به هم وصل کنید. تنها با نگاه کردن به عقب می‌توانید آنها را متصل کنید. بنابراین باید اعتماد کنید که این نقطه‌ها یک جوری در آینده تان به هم متصل شوند.”

برای خواسته‌های دیگران زندگی نکنید، نگذارید پدر و مادر یا دوستانتان به شما بگویند بهتر است چه‌کاری انجام دهید و چگونه زندگی کنید.

نصیحت و توصیه‌های آن‌ها را بشنوید ولی کاری را انجام دهید که خودتان فکر می‌کنید صحیح است.

مهم نیست چه‌ کاری پیش روی شما است؛ همیشه حداکثر تلاشتان را بکنید، گاهی شغلی را که می‌خواهیم، به دست نمی‌آوریم. گاهی اوقات سزاوار ترفیع هستیم و آن را به دست نمی‌آوریم. هیچ‌کدام از این شرایط نباید عملکرد شما را ضعیف کند. اگر همه انرژی و تلاشتان را به کار نبرید فقط به خودتان صدمه می‌زنید. اگر همه‌ی انرژی و انگیزه‌ی خود را روی هدفتان نگذارید، هرگز به شغل، ترفیع یا هر جایگاهی که مدنظرتان است نمی‌رسید.

تا وقتی نفس می‌کشید تسلیم نشوید، هرگز از خودتان و خواسته‌هایتان دست نکشید. منظور این نیست که با کورکورانه پیش رفتن و توجه نکردن به شرایط و بازخوردها به اهدافتان دست پیدا می‌کنید. روی مشکلات کار کنید و همه‌ی بازخوردها را زیر نظر قرار دهید تا توقف‌ناپذیر شوید.

ریچارد برانسون می‌گوید:

“اگر می‌خواهید یک کارآفرین بشوید، اولین چیز لازم این است که ایده‌ای داشته باشید که بتواند تغییری مثبت در زندگی دیگران ایجاد کند. کسب و کار یعنی همین.

اگر صاحب کار و کسبی باشید، در موقعیتی هستید که بتوانید تغییرات بزرگی در این دنیا ایجاد کنید.

به نظر من این برای کارمندان یک شرکت هم خوب است، که از کار کردن در شرکتی که می‌دانند در دنیا کارهای خوبی انجام می‌دهد لذت ببرند. “

به ایده‌هایتان ایمان داشته باشید و در کار خود از همه بهتر باشید

” شما قطعاً باید به ایده‌های خود ایمان داشته باشید. اگر شخص احساس خوبی نسبت به کاری که می‌کند نداشته باشد و به آن افتخار نکند، انگیزه‌ای برای هیچ کاری نمی‌ماند. باید علاقه شدیدی به کاری که می‌خواهید بکنید داشته باشید و بتوانید دیگران را هم به آن علاقه‌مند کنید.

اگر یک ایده، ایده خوبی باشد، باید بتوانید آن را در دو یا سه جمله توضیح دهید و دو سه جمله خیلی راحت پشت یک پاکت نامه جا می‌شود.

اگر بنا نبود خط هوایی من از همه خطوط هوایی بهتر باشد، دلیلی برای راه اندازی آن نداشتم. باید اطمینان کنید که همه جنبه‌های کاری که می‌خواهید بکنید، از رقیب‌هایتان بهتر باشد. “

لذت ببرید و هوای تیم‌تان را داشته باشید

” من صددرصد معتقدم لذت بردن از کار بسیار مهم است، و اگر از کاری لذت نمی‌برید یعنی وقت آن رسیده که به سراغ کار دیگری بروید. از راس تا پایین چرخه اداری باید از کارشان لذت ببرند تا فضای کاری دلچسبی ایجاد شود.

اطمینان حاصل کنید که کسانی شرکت شما را اداره می‌کنند که عمیقاً به مردم اهمیت می‌دهند، به بهترین جنبه افراد دقت می‌کنند و در عوض انتقادکردن، تشویق می‌کنند.

انسان‌ها چندان هم با گل‌ها فرق نمی‌کنند. اگر به یک گل آب بدهید شکوفا می‌شود و اگر آب ندهید، می‌خشکد و می‌میرد، من معتقدم که انسان‌ها هم همین گونه‌اند. “

یکی از اولین کارهایی که به عنوان یک کارآفرین باید کرد، آموختن هنر سپردن کارها به دیگران است.

کسانی را پیدا کنید که در اداره روزانه یک شرکت از شما بهتر باشند و با این کار وقت خود را، برای فکر کردن به موضوعات مهم‌تر و وقت گذراندن با خانواده، آزاد کنید.

این کار، مخصوصاً اگر فرزند دارید، خیلی مهم است. آنها تنها چیزی هستند که وقتی شما بروید از شما باقی می‌ماند.

من می‌دانم که کارآفرین موفقی‌ هستم ، ولی مطمئن نیستم که می‌توانستم مدیر خیلی موفقی هم باشم. ذهن من همیشه به آینده فکر می‌کند و به ساختن چیزهای جدید فکر می‌کنم.

فکر می‌کنم بهتر است به مجرد اینکه چیزی را راه انداختم، فرمان آن را به فرد دیگری بسپارم. می‌توانم بروم و بیایم و کمی دردسر هم برای کارمندانم ایجاد کنم، ولی بهتر است کسب و کار روزانه را به فرد دیگری محول کنم.

به یاد بسپارید داشتن یک زندگی زناشویی پربار و موفق می‌تواند در افزایش تمرکز بر روی کار به شما کمک کند. همه ما افرادی را دیده‌ایم که پس از متاهل‌شدن، موفقیت خوبی بدست آورده‌اند، البته به شرطی که همسر به درستی و باآگاهی انتخاب شده باشد.

آخرین قاعده و توصیه‌ای که برای‌تان داریم این است: ادامه دهید و ادامه دهید!

گاهی شرایط سخت می‌شود و راه به‌نظر طولانی می‌آید. اما شما باید فقط ادامه دهید و از حرکت نایستید.

اهداف‌تان را مرور و یادآوری کنید و تجسم‌شان را فراموش نکنید، ناگهان وضعیت‌تان تغییر خواهد کرد و دوباره در مسیر درست‌تان قرار خواهید گرفت؛ مسیری که شما را به تعالی می‌رساند.

از این 12 کلید برای خلق سرنوشت و رسیدن به خواسته‌های‌تان استفاده کنید.

 

منابع

چطور – بازده – بیتوته – الی گشت – تابناک

 

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

در بورسینس با مقالات آموزشی، دوره‌های آنلاین و کتاب‌ها و… به شما کمک می‌کنیم درآمد بیشتری داشته باشید و سود بیشتری از سرمایه‌گذاری کسب کنید.
در توئیتر فالو کنید:
https://twitter.com/jahandide

سلام
خسته نباشی
واقعا دمت گرم ک وقت میزاری برای کمک کردن ب مردم واقعا اگر همه مردم اینطور بودن دنیا طور دیگه ای بود
خیلی آموزنده بود باز ممنون

سلام وقت بخیر
ممنون از حمایت شما. سلامت و موفق باشین

سلام،واقعأ مطالب آموزنده ای بود،من ترس از شروع کاری رو داشتم،با خوندن این مطالب عقیده ام عوض شد و با شجاعت تمام میروم تا ایده ام رو اجرا کنم ،باز هم ممنون از مطالب پر ارزشتون🙏

سلام، ممنون از همراهی شما

سلام عالی بود خودم هم خیلی از این موارد را بلد بودم اما خیلی هم یاد گرفتم ممنون

سلام مصطفی عزیز ، ممنون از بازخورد مثبت تون ، موفق باشید.

سلام.من هرشب قبل از خواب این مطالب رو میخونم وبعد میخوابم.عالی

با سلام . تمام مطالب را برای فرزندانم توضیح دادم بسیار تاثیر گذار بود انشاالله بتوانند به صورت عملی پیاده سازی کنند و درآینده افرادی موفق و مفید برای خود و کشور عزیزمان ایران شوند و اگر به اهدافشان رسیدند این موفقیت را بعد ازخداوند مدیون جنابعالی هستند . لطفا اگر مطالبی در این خصوص داشتید با کمال میل استقبال می کنیم . یا علی

سلام وقت بخیر
موفق و سلامت باشید

سلام من یه کنکوری هستم الان فقط ۸۵ روز وقت دارم که واسه کنکور بخونم میخوام از این روشا استفاده کنم و موفق بشم
واقعا ممنونم خیلی مطالب خوب و مفیدی بود امید وارم که بتونم مسیر زندگیمو تغییر بدم
بازم ممنونم از مطالب فوق العاده تون????

سلام، بسیار عالی
موفق و سلامت باشید

سلام خوبی کلمه عبور ونام کاربری چی بنویسم ممنونم

سلام من هرکاری راشروع میکردم یادستمزدش کم بودوناامیدمیشدم یا طرف حقم ونمیداد ولی الان تویه کارتیمی شرکت کردم باشگاه مشتریان هستش که خیلی عالیه ومطمئنم که تادوماه دیگر به چیزی که میخوام دست پیدامیکنم ممنونم از مطالب خوب واموزنده شما امیدوارم که موفق باشید وبتوانید همچین مطالبهای عالی رابرای دوستان وجوانانمان بنویسید مرسی

سلامت و موفق باشید

سلام.خسته نباشید.من تقریبا ناامید بودم اما با خواندن این مطالب واقعا امید پیدا کردم.خیلی خیلی ممنون.

سلام، بسیار عالی!

سلام من در حال بنیانگذاری یک حرکت جدید در محل زندگی خود و اطراف ان هستم مطمئنم این حرکت ولو کم کم پیش میرود چون من میخواهم انرا پیش ببرم.با مطالعه مطالب 11راز موفقیت امکان ایجاد همدلی بیشتر با خودم را بدست اوردم ممنونم که در تلاش تامین چنین مطالب انگیزشی ارزشمندی هستید.

خوشحالیم که استفاده کردید.

این موارد کلیدهای جادویی موفقیت هستش که اگه انجام بدیم موفقیت حتمی است

عالی بود، من الان در حال یک تصمیم گیری خیلی خیلی مهم بودم، با مطلبی که خوندم تونستم به آرامشی برسم که بتونم بهتر تصمیم بگیرم. لذت بردن از کار، ایمان به باور قلبی اهداف، و رشد فکری درباره اقتصاد و آینده، میتونه یک انسان هیچ رو به جایی برسونه که خدا برای انسان مشخص کرده…. نه آن چیزی که انسان برای خودش مشخص کرده.
گاهی انسان با اهداف نامناسب هرچند عالی، اما هیچ، هستند. امیدوارم موفق باشید

خوشحالیم که استفاده کردید و امیدواریم شما هم موفق باشید

با سلام و ارادت
استفاده کردم ممنون از خدا که این انسان‌های خوب را به عنوان بهترین هدایا، بین مان قرار داده تا از تراوشات فکری ارزشمندشان کسب انرژی و امید بکنیم ممنون که چنین هستید دوست عزیز

سلام، خوشحالیم که استفاده کردید 🙂

وقعا مطالب عالی بود
از نکته های خوب آن مستفید شدیم

سلام
مطالب بسیار عالی و تاثیر گذار
ممنون از سایت خوبتون

سلام، خواهش میکنم

خیلی ممنون بعضی موقع ها مطالب کلی خیلی تاثیر گذارن عالی بود

بعضی وقتا خوندن یه مطلب هر چند تکراری تاثیری تکرارنشدنی داره
خیلی بهم چسبید

عالی و مفید بود موفق باشیم

ممنونم از این مطلب خوبتون
خیلی افراد تصور می کنند که افراد موفق رازهای موفقیت خیلی خاصی دارند که غیر قابل دسترسه، ولی این تصور اشتباهیه!
افراد موفق هم یک سری کارهایی رو انجام میدن که شاید بقیه هم بدونن ولی مثل اونا انجام نمیدن
و یا اینکه سماجت لازم رو ندارن و سریع بی خیال راه خودشون میشن

مطلب جالب و مفیدی بود !
با سپاس از سایت خوب تان !

عالی بود حتما اتفاق های خوبی در راه خواهد بود فقط باید ادامه بدیم و تسلیم نشویم.با کمک کائنات و تلاش به بهترین نحو ممکن زندگی رو می سازیم.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

ما در بورسینس به شما کمک می‌کنیم:

• منابع درآمد دیگری برای خودتان بسازید
• کسب‌وکارتان را رشد دهید
• ارزش پول‌تان را در برابر تـورم حفظ کنید
• از سرمایه‌تان برای کسب سود استفاده کنید
• سرمایه‌گذاری موفق‌تری داشته باشید

درباره بورسینس بیشتر بدانید

ایمیل‌تان را وارد کنید تا جدیدترین مطالب به ایمیل‌تان ارسال شود:

بعد از ثبت ایمیل لینک تایید برایتان ارسال می‌شود، لطفا روی آن کلیک کنید

سلب مسئولیت: در بازارهای مالی و سرمایه‌گذاری (اوراق بهادار، بازار آتی، طلا و ارز و…) ارزش دارایی‌ها ممکن است به سرعت تغییر کند و ریسک از دست رفتن سرمایه وجود دارد. محتوای موجود در سایت بورسینس صرفا جهت اطلاع‌رسانی است و نظرات شخصی نویسنده را منعکس می‌کند. بورسینس هیچ منفعت یا مسئولیتی در قبال سود و زیان کاربران ندارد و مسئولیت استفاده از تمامی مطالب و محتوای سایت بر عهده کاربران است.

Copyright © Bourseiness 2013-2019

کپی‌برداری از مطالب این سایت به هرشکل، غیرمجاز و غیرقانونی است.

نوشته‌های این کاربر می‌تواند وقت شما را تلف کند. درباره‌ی او: http://vrgl.ir/9MfDq

(سلام. 🙂

امیدوارم خوندن این پست کمکت کنه بخشی از جواب این سوال‌ها رو دریافت کنی. 🙂 )

۱۰ سال پیش که دبیرستانی بودم خیلی از این چالش‌ها برای خودم می‌ذاشتم.

چگونه دل به کار دهیم

همه‌ش هم برای ترک گناه بود.

اصلا هر گناهی رو که می‌خواستم ترک کنم سعی می‌کردم با این روش کنار بذارمش. (این تنها روشی بود که بلد بودم.)

همیشه هم شکست می‌خوردم. (راستش خوب که فکر می‌کنم می‌بینم که همین یک روش رو هم بلد نبودم.)

عدد محبوب اون سال‌های من ۴۰ بود.

معمولا بعد از ۵ روز بی‌خیالش می‌شدم، یا اگه خیلی دووم میاوردم تا روز ۲۰م بود.

همین باعث شده بود نسبت به این چالش‌ها خیلی بدبین باشم و تا سال‌ها سمتشون نرم.

ولی اخیرا یک اتفاق جالب افتاد، از ابتدای اسفند پارسال تا آخر مرداد امسال تونستم یک کار ثابت رو برای حدود ۱۸۰ روز متوالی انجام بدم. کاری که نیاز به ۳ تا ۴ ساعت تمرکز کامل داشت.

خب این برای من اتفاق جالبی بود، من هیچ وقت نتونسته بودم توی کاری چنین ثبات قدمی داشته باشم. راستش از قبل «اراده» نکرده بودم که این کارو انجام بدم ولی الان حس می‌کنم یه سرنخ‌هایی درباره‌ی علت‌هاش دارم.

توی این پست می‌خوام درباره‌ی این سرنخ‌ها صحبت کنم، چیزهایی که با کمکشون می‌تونیم برای مدت طولانی یک کار ثابت رو انجام بدیم.

درسته،

سوال احمقانه‌ایه،

نوع قلم نویسنده ربط چندانی به داستانی که می‌نویسه نداره.

ولی خیلی وقت‌ها ما هم دچار چنین اشتباهی می‌شیم.

واقعیت اینه که خیلی از هک‌های بهره‌وری‌ای که از آدم‌های مختلف می‌شنوین فقط مخصوص خودشونه و برای شما جواب نمی‌ده.

بعضی‌ها با سحرخیزی راحت‌ترن و با این روش کار بیشتری رو انجام می‌دن.

یک عده شب‌ها بیدار می‌مونن و بیشتر کارهاشون رو توی اون ساعات انجام می‌دن.

بعضی‌ها با مرتب و تمیز بودن محیط تمرکزشون بیشتر می‌شه و محیط مرتب بهشون خیلی کمک می‌کنه.

یک عده دوش آب سرد رو خیلی توصیه می‌کنن، چون برای خودشون جواب داده.

و …

برای این که بتونین برای مدت طولانی به یک کار مشخص متعهد باشین باید قلق خودتون رو پیدا کنین. باید راه‌های مختلف رو امتحان کنین و ببینین کدوم‌هاشون به دردتون می‌خوره.

مثلا من فهمیده‌ام که اصلا نباید روی «نیروی اراده»ام حساب کنم.

من در وجود خودم تقریبا چیزی به این اسم نمی‌شناسم. به همین خاطر سعی می‌کنم از روش‌های دیگه خودم رو به کار کردن وادار کنم.

سرنخ‌هایی هم که می‌نویسم با شرایط فکری و جسمی من هماهنگ هستن، شاید برای شما تاثیر معکوس داشته باشن.

همه‌ی ما عاشق جمله‌هایی شبیه به این هستیم:

معمولا هم گمان می‌کنیم مانع اصلی برای انجام کارهای مورد علاقه‌مون خانواده و اجتماعمون هست.

شاید کمی بیشتر فکر کنیم و به این نتیجه برسیم که مانع اصلی اینه که شجاعت این‌طور زندگی کردن رو نداریم و بی‌اندازه ترسو هستیم.

ولی به نظر من یک مانع دیگه هم وجود داره،

این که:

خیلی چیزهایی که مطلوب می‌دونیم واقعا برامون مطلوب نیستن، صرفا یک تصویر ذهنی خوشگل و توهمی ازشون داریم و یا عاشق بخش کوچیکی از واقعیت اون کار هستیم.

مثلا خیلی از جوون‌های سرتاسر دنیا دوست دارن جای ایلان ماسک باشن،

در حالی که اگه فقط یک هفته کارهایی که ایلان ماسک انجام می‌ده رو انجام بدن حالشون از زندگی به هم می‌خوره،

ایلان ماسک بعضی وقتا ۱۲۰ ساعت در هفته کار می‌کنه و به قول خودش ۸۰درصد وقتش صرف کارهای مهندسی و طراحی می‌شه.

(نه افتتاح کارخونه‌ها یا مصاحبه با رسانه‌ها یا خوشگذرونی با پول‌هاش.)

چگونه دل به کار دهیم

من هیچ وقت چالش‌هایی رو شروع نمی‌کنم که بعدش بگم: آخیش، راحت شدم!

چالش‌ها رو صرفا برای هموار کردن مسیرهایی طراحی می‌کنم که می‌خوام برای مدت زیادی در اون‌ها باشم.

این چالش نوشتن ۱۰۰ روزه رو برای این شروع کردم چون می‌خوام سال‌ها به نوشتن ادامه بدم.

الان که فکر می‌کنم ادریس ۱۷ ساله بیشتر از این که بخواد خودش رو به زور از یک سری کارها دور کنه، بهتره که بره یکم بیشتر دنیا رو ببینه، کارهای بیشتری رو تجربه کنه، و ببینه که واقعا چه کاری رو دوست داره و به اون بپردازه.

درباره‌ی «بو کشیدن» باید یک پست بنویسم.

ما باید یاد بگیریم که در زمینه‌های مختلف خوب «بو بکشیم» و شرایط رو به صورت شهودی بسنجیم.

باید درک خوبی از محیط و از درون خودمون داشته باشیم.

باید حال و هوای کلی زندگیمون دستمون باشه:

من چند سالیه که حس می‌کنم تقریبا توی هر سال می‌تونم یک تغییر مثبت توی زندگیم بدم.

فکر می‌کنم بقیه هم همین‌طور باشن.

(ما معمولا توانایی تغییر کردن خودمون رو خیلی دست‌ بالا می‌گیریم.)

به همین خاطر هر دفعه تمرکزم رو روی یک خصوصیت می‌ذارم.

یادتونه توی پستی که درباره‌ی پول نوشته بودم گفتم که برای هر سال از زندگیم یه اسمی می‌ذارم؟

منظورم چنین چیزیه.

من می‌دونم که تا وقتی کمی سخت‌کوشی رو به خودم اضافه نکرده‌ام بهتره روی متخصص شدن تمرکز نکنم.

یا مثلا وقتی درآمدم رو زیاد نکرده‌ام به فکر سرمایه‌گذاری نباشم.

یا مثلا تا وقتی رابطه‌ام با همسرم خوب نشده بچه‌دار نشم.

ممکنه ترتیب این اولویت‌ها در ذهن شما متفاوت باشه ولی به نظرم باید این دوتا نکته رو مد نظر داشته باشیم:

۱. توانایی تغییر کردن ما خیلی کمه.

(و برای مدت طولانی باید در یک زمینه برنامه‌ی تغییر داشته باشیم.)

۲. بین تغییرهایی که می‌خوایم بکنیم نوعی تقدم و تاخر طبیعی وجود داره.

(تا وقتی که الف و ب درست نشده باشن، نمی‌شه ج رو درست کرد.)

نمی‌گم تغییر رو به عقب بندازین و منتظر شرایط ایده‌آل بمونید.

حرفم اینه که اگه با دقت زندگیتون رو مشاهده و تحلیل کنین متوجه می‌شین که خیلی اوقات یک سری پیش‌زمینه‌ها مشکل داره که نمی‌تونین به یک کار خاص متعهد باشین.

حتی خیلی وقت‌ها ما سوال رو عوضی می‌گیریم.

مثلا به جای تمرکز روی کاهش وزن شاید لازمه روی مدیریت استرس کار کنیم.

یا به جای تلاش برای ترک سیگار لازم باشه فشار کاریمون رو کم کنیم.

یا به جای تمرین تندخوانی، زمان بیشتری رو به مطالعه اختصاص بدیم.

یک چیزی که بهتر بود ادریس ۱۷ ساله می‌دونست اینه که اساسا توی این سن و سال مغز کامل نشده و مقاومت در برابر وسوسه‌ها و تعهد طولانی به یک کار سخته، چند سال دیگه که مغزت کامل‌تر بشه خیلی راحت‌تر می تونی توی مسیری که می‌خوای حرکت کنی.

عجله نکن، اگه خودت و علایقت رو درست شناخته باشی و بر خلاف طبیعتت نخوای کاری بکنی و فقط بخوای جهتش بدی، کافیه تلاش معقولی بکنی و بقیه رو به زمان بسپری، در این صورت برنده شدنت قطعیه. (اگه اتفاق خاصی نیفته)

من این شعر مولوی رو خیلی دوست دارم:

آب کم جو تشنگی آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست

گویا نیچه هم جمله‌ای داره که مربوطه:

همه‌مون کلی آدم رو می‌شناسیم که خیلی درباره‌ی چیزهایی که می‌خوان حرف می‌زنن ولی هیچ کاری انجام نمی‌دن.

واقعیت اینه که اون‌ها به اندازه‌ی کافی تشنه نیستن. (و احتمالا خودشون هم نمی‌دونن)

تمام تمرکزشون اینه که اگه فلان کتاب رو بخونن یا به فلان آدم وصل بشن یا فلان فرصت براشون پیش بیاد یا فلان چالش رو برای خودشون بذارن به هدف می‌رسن.

ولی از ته قلبشون هدفشون رو نمی‌خوان.

این بخش به بحث علاقه مربوطه ولی حس می‌کنم کمی متفاوته.

شاید هم یک چیز باشن که از دو جنبه بهش نگاه می‌کنیم.

هدف برای این آدم‌ها «ضرورت» نداره.

اساسا با این که خیلی از وضعیتشون می‌نالن ولی زیاد هم ناراضی نیستن.

خیلی وقت‌ها آدما از من و شما راهنمایی‌هایی می‌خوان و وقتی که جواب رو در اختیارشون می‌ذاریم می‌بینیم که هیچ کاری انجام نمی‌دن!

دیروز یکی از دوستام بهم گفت فردا بهت پیام می‌دم که یادت بمونه بری صحبت کنی که منو استخدام کنن. ولی یک پیام ساده نداد! (منم یادم بود ولی صحبت نکردم.)

بیاین بیشتر با خودمون صادق باشیم،

کمتر خودمون رو مسخره کنیم،

همین قدم اوله برای این که بفهمیم واقعا چه چیزی رو می‌خوایم،

تا بعدش بتونیم تشنگیمون رو برای چیزهایی که می‌خوایم بیشتر کنیم.

راستی من هر بار درباره‌ی این موضوع حرف می‌زنم این پست یادم میاد. 🙂

(وقتی ضرورت کاری رو درک کردیم به هر طریقی که شده حتما انجامش می‌دیم.)

چالش‌های ایجابی برای من خیلی راحت‌تر از چالش‌های سلبی هستن.

کسایی که درباره‌ی تغییر عادات هم صحبت می‌کنن می‌گن که شما نمی‌تونید عادت‌های بد رو از زندگیتون «حذف کنین»، فقط باید «تغییرشون بدین».

مثلا اگه قبلا وقتی حوصله‌تون سر می‌رفت سراغ اینستاگرام می‌رفتید الان یه چیز دیگه رو جایگزین اینستا کنید. (چون در هر حال موقعی که حوصله‌تون سر می‌ره به یه چیزی نیاز دارین.)

البته این یک کار ظریفه و باید دقیق انجام بشه. (می‌تونین کتاب «قدرت عادت» رو بخونین)

تقریبا همیشه فقط کافیه که زندگی‌تون رو پر از آدم‌های خوب، محتواهای خوب، کارهای خوب و عادت‌های خوب بکنید، تا آدم‌های بد و محتواهای بد و کارهای بد و عادت‌های بد خود به خود از زندگیتون حذف بشن.

بهتره که به جای چالش‌ انجام ندادن کارهای بد، برای انجام دادن کارهای خوب چالش طراحی کنین.

این توصیه رو باید اونقدر بگیم و بشنویم که دیگه گول نخوریم و «در ابتدا» برای خودمون هدف‌های بزرگ نذاریم.

می‌دونم، خیلی شنیدیم، حتی خیلی تجربه‌ش کردیم، ولی نمی‌دونم چرا بارها و بارها این اشتباه رو تکرار می‌کنیم.

کسایی که با هدف‌های کوچیک شروع کردن و پیش رفتن الان چندین برابر ماها که هیچ وقت به کم راضی نمی‌شیم پیشرفت کرده‌اند.

چند وقت پیش توی یکی از کلاس‌های شاهین کلانتری شرکت کرده بودم،

شاهین در این رابطه پیشنهاد جالبی داد، گفت هدفی که برای خودتون می‌ذارین باید «به طرز احمقانه‌ای کوچیک» باشه.

باید طوری باشه که خودتون و دیگران از سادگیش خنده‌تون بگیره.

اگه هدفتون هنوز اینقدر خنده‌دار نیست، کوچیکترش کنین!

مثلا عادت کتابخوانی رو با مطالعه‌ی روزانه یک صفحه شروع کنین،

یا اگه یک صفحه براتون خنده‌دار نیست، با یک خط شروعش کنین.

اگه حال داشتین بیشتر بخونین، وگرنه همون حداقل رو انجام بدین.

این ایده با روحیات من (و بسیاری از شماها، شاید همه‌تون) خیلی می‌خونه.

خوشبختانه من هم برای نوشتن از این ایده استفاده کردم،

اول شروع کردم به نوشتن کپشن‌های اینستاگرام،

بعد از سی چهل روز که دیدم به راحتی می‌تونم کپشن بنویسم اومدم ویرگول.

اینجا‌ هم باید حداقل ۳۰۰ کلمه بنویسم که خیلی راحته،

روزهایی که بیشتر حال داشته باشم، مثل امروز، ممکنه تا ۳۰۰۰ کلمه هم بنویسم. 🙂

این پیشنهاد شاهین رو همیشه توی ذهنتون داشته باشین.

دوتا از دوستان خفن و «بااراده‌»ام اخیرا توی استوری اینستاگرام برای خودشون چالش‌هایی طراحی کرده بودن.

در نظر من چالش‌هاشون سنگین بود،

و بدتر این‌که برای خودشون جریمه‌های سنگین‌تری هم گذاشته بودن.

قبل از اون فکر می‌کردم که فقط من ضعیف و سوسول هستم،

ولی بعد از چند روز دیدم که اون دو نفر چالش‌ها رو نیمه‌کاره رها کردن،

همین باعث شد دوباره به این فکر کنم که استفاده از روش‌های مناسب خیلی بیشتر از «قدرت اراده» جواب می‌ده.

من شخصا اینطور هستم که از تغییرات بزرگ و تعهدهای سنگین و انجام دادن کارهای سخت برای مدت طولانی «می‌ترسم».

این ترس در بلندمدت می‌تونه خیلی خطرناکه باشه.

من می‌دونم که این ترس حتی اگه خیلی کم باشه، در طولانی مدت «جمع می‌شه» و باعث فراری شدنم می‌شه.

کسایی که درباره‌ی تغییر صحبت می کنن هم می‌گن مغز در مقابل تغییر مقاومت می‌کنه، و اگه این تغییر زیاد باشه شما مغلوب مغزتون می‌شین.

دوباره به یاد توصیه‌ی شاهین کلانتری بیفتید.

البته من این ایده رو امتحان نکرده‌ام ولی گمون کنم جواب می‌ده.

اگه ترس «بیش از حد» باشه می‌تونه انجام کارها رو بی‌نهایت ساده کنه.

مثلا ۱ میلیون تومن رو پیش یه نفر امانت بذارین و بگین اگه یک روز کارم رو انجام ندادم اون پول رو بهم نده. (یا آتیش بزن یا بده به خیریه)

اینطوری اون کار اولویت خیلی زیادی پیدا می‌کنه و از سر صبح تا انجامش ندین آروم نمی‌گیرین.

یه مثال دیگه که از این ویدیو یاد گرفتمش اینه که برای سحرخیز شدن شبکه‌ی اجتماعیتون رو با ابزارهایی مثل hootsuite تنظیم کنین،

یک عکس «نامناسب» از خودتون هم بهش بدین و بگین ساعت ۶ صبح اون رو ارسال کنه.

اینطوری قطعا هر روز صبح بیدار می‌شین. (حتی شاید تمام شب خوابتون نبره!)

یه مشکل بزرگ ما افکار بچگانه و احمقانه‌مونه.

همون فکرهایی که بهمون می‌گن «از شنبه» شروع کن،

یا می‌گن «باید تمام ایده‌هایی که روشون کار می‌کنی مال خودِ خودت باشن»،

یا اون‌هایی که می‌گن «نباید هیچ وقت اشتباه کنی»،

یا اون‌هایی که باعث می‌شن «درس نخونی، چون اونایی که شاخ هستن بدون درس خوندن نمره‌های خوب می‌گیرن و رتبه‌های خوب میارن». (شاید باورتون نشه ولی خیلی از دانش‌آموزا و دانشجوهای باهوش چنین تصوری دارن)

تعداد این فکرها خیلی زیادن.

یکیشون هم همین کمالگرایی (لعنت‌الله علیه) خودمون هست،

همین که اگه در هفته یک روز براتون مشکلی پیش بیاد و نتونین کارتون رو انجام بدین می‌گه:

«نه، نشد! دیگه فایده نداره، همه‌چی خراب شد، باید از اول شروع کنیم.»

خواهشا به این مزخرفات گوش نکنین و عملگرا باشین.

یک چالش ۱۰۰ روزه که ۱۰ روزش رو از دست دادین چقدر نقص داره؟

این کمالگرایی جلوی خیلی از کارهای خوبمون رو می‌گیره. مراقبش باشین.

قبلا هم گفتم من اساسا به شکست فکر نمی‌کنم و زیاد جدی نمی‌گیرمش.

به نظرم اونقدر باید با شکست راحت باشی که بعدش سریعا دوباره شروع کنی.

این نوشته‌ی ست گودین رو بخون،

اونجا می‌گه تو هر روز می‌تونی یک توپ بولینگ رو پرتاب کنی،

و تقریبا بی‌نهایت توپ داری، (به خاطر اینترنت و فضای زندگی در این سال‌ها)

پس چرا راه‌های مختلف رو امتحان نمی‌کنی؟

چرا به خاطر از دست دادن یک پرتاب این‌قدر ناراحت می‌شی؟

با اشتباه کردن راحت باش، همون‌طور که با از دست دادن یک پرتاب توی یک بازی راحتی.

(البته ممکنه این حرف‌ها با مدل ذهنی بعضی‌ها سازگار نباشه، می‌تونن ازش بگذرن. یا توی کامنت‌ها درباره‌ش گفتگو کنیم.)

برای راحت‌تر کردن چالش‌ها تا جای ممکن باید از اراده‌ی کمتری استفاده کرد،

و در حد توان شرایط رو طوری چید که انجام اون کار راحت‌تر باشه.

این چندتا موردی که درباره‌شون حرف زدم فقط بخشی از کارهایی هست که می‌شه انجام داد.

هر کسی با توجه به شرایط درونی و بیرونی خودش می‌تونه ریزه‌کاری‌هایی رو انجام بده تا بتونه این چالش‌ها رو ساده‌تر کنه.

ادریس ۱۷ ساله اگه می‌‌خواست اینستاگرام رو به طور کامل ترک کنه برای خودم چالش ۴۰ روزه‌ی سر نزدن به اینستا رو می‌ذاشت و حداکثر یک هفته بعد شکست می‌خورد.

ولی الان اگه بخوام این کارو انجام بدم این کارا رو انجام می‌دم:

اول روی ضرورتش خوب فکر می کنم. و اگه ضرورت نداشته باشه انجامش نمی‌دم. (ضرورت عقلی و احساسی)

بعد صبر می‌کنم این چالش ۱۰۰روزه‌ام تموم بشه و زندگیم خالی بشه تا نوبت به چالش بعدی برسه. (شرایط رو مهیا می‌کنم برای چالش جدید)

به این فکر می‌کنم که چرا از اینستا استفاده می‌کنم؟ برای تفریح؟ یا برای تولید محتوا؟ یا برای ارتباط با آدما؟ یا صرفا از سر عادت؟

چه وقت‌هایی، چه جاهایی و در چه شرایطی بیشتر سراغش می‌رم؟

این بخش خیلی مهمه: «با توجه به دو قسمت قبل»، به راه‌های جایگزین فکر می‌کنم. شاید بشه یک اکانت خصوصی دیگه ساخت و بیشتر وقت رو توی اون گذروند تا اکانت اصلی کمرنگ‌تر بشه. شاید یه سری کانال با محتوای مشابه توی تلگرام پیدا کنم. شاید تفریح‌ دیگه‌ای مثل دیدن سریال رو جایگزینش کنم. یا شاید به جاش کتاب بخونم. یا این‌که فضای دیگه‌ای برای انتشار محتوام انتخاب می‌کنم. (احتمالا برای این چیزی که جایگزین می‌کنم یک چالش در نظر می‌گیرم. به طوری که اگه شد اینستا خود به خود حذف بشه.)

شاید ۱ میلیون تومن به دوستم بدم و بهش بگم اگه یک پست یا یک استوری جدید از من دیدی اون پول رو بهم برنگردون.

اگه بتونم اپ رو حذف می‌کنم. یا با نرم‌افزارهایی قفلش می‌کنم (ترجیحا رمزش رو ندونم بهتره). یا گوشی غیرهوشمند استفاده می‌کنم. یا گوشی رو به جای جیب توی کیفم می‌ذارم. یا توی اتاق دیگه می‌ذارمش. (یک قانون هست به اسم قانون ۵ ثانیه، اگه می‌خواین کتاب بخونین کتاب رو دم دست بذارین، و اگه می‌خواین سیگار نکشین سیگار رو از دسترستون دور نگه دارین.)

و در آخر از شکست خوردن نمی‌ترسم و هر موقع اشتباه کردم بلافاصله اشکال کارم رو اصلاح می‌کنم و به چالشم ادامه می‌دم. 🙂

البته بهتر بود که این پست رو به عنوان آخرین پست این چالش می‌ذاشتم، ولی به یکی از دوستان قولش رو داده بودم به همین خاطر زودتر نوشتمش.

این ۱۰۰تا پست همچنان ادامه دارن،

خوشبختانه وقتی که هر کدوم از نوشته‌هام رو ارسال می‌کنم حال خوبی دارم و همین امیدوارم می‌کنه که این چالش با موفقیت به پایان برسه.

ازتون ممنونم تا این‌جا همراهم بودین.

اگه این پست رو مفید می‌دونین با دیگران به اشتراک بذاریدش.

نوشته‌های قبلی:

جمعه، هشت آذر نود و هشت.

مواجه شدن، ضربه خوردن، زخمی شدن، یاد گرفتن و رشد کردن.

مهارتِ مهمِ «فکر نکردن»

به جای جمع کردنِ سکه‌های کم‌ارزش، لوبیای سحرآمیزت رو بکار. مرغِ تخم‌طلا بالای ابرهاست.

به افتخارِ بزرگترین مغزِ دنیا (از طرفِ یک نورونِ بی‌مقدار)

برو بابا حال نداریم.

صبح تا ظهر درگیر بخش‌های مختلف…

نوشته‌های این کاربر می‌تواند وقت شما را تلف کند. درباره‌ی او: http://vrgl.ir/9MfDq

صبح تا ظهر درگیر بخش‌های مختلف کسب و کار هستم و درباره‌شون یاد می‌گیرم. بعد از ظهرها کتابایی که دوست دارم رو می‌خونم و با پسرِ ده ماهه‌م بازی می‌کنم. و شب‌ها به این فکر می‌کنم که در چه زمینه‌ای نیاز به بهتر شدن دارم. نوشته‌های وبلاگ حولِ همین موضوعات هست. 🙂

با ثبت نام در ویرگول به آرشیو بزرگی از مقالات مرتبط با این موضوع دسترسی خواهید داشت


مطلبی دیگر از این انتشارات


مطلبی دیگر از این انتشارات


مطلبی دیگر از این انتشارات

www.724press.com/social/1975

کارهای ناتمام و ضروری مشکلی نیست که فقط گریبانگیر عده‌ی محدودی باشد و متاسفانه اکثر ما با آن سر و کار داریم. در این مطلب به معرفی سه راهکار واقع‌گرایانه می‌پردازیم که پیشنهاد می‌دهند چطور کارهایی که دوست نداریم را به پایان برسانیم.

‌شرایطی را فرض کنید که پروژه‌ی کاری شما نصفه و نیمه باقی مانده است و مشتری با تلفن‌های مداومش امان شما را بریده است. در چنین مواقعی ممکن است چنان حس دافعه‌ای به انجام کار داشته باشید که به دنبال راه‌های گریز بروید. مثلا اگر قبلا تمایلی برای رفتن به باشگاه بدن سازی نداشتید، حالا در اوج شلوغی برنامه‌ی خود به انجام آن تمایل پیدا کنید.

در صورتی که اگر آن کارهای به ظاهر دوست‌نداشتنی را به اتمام برسانید احساس استرس، عذاب وجدان و سرخوردگی کم‌تری پیدا خواهید کرد. ضمن این که حال درونی شما بهتر شده و عملکرد موثرتری از خود نشان خواهید داد.

خوشبختانه راهکارهایی وجود دارد که می‌تواند به شما کمک کند تا کارهای ضروری اما نه دلچسب خود(!) را در زمان مناسب به پایان برسانید. در وهله‌ی اول باید کشف کنید که چرا یک کار واجب را به تاخیر می‌اندازید:

چگونه دل به کار دهیم

دو نوع نگاه در انجام هر کار وجود دارد. می‌توان کاری را به این علت انجام داد تا به نتیجه و دستاورد بهتری رسید. برای مثال اگر پروژه‌مان را با موفقیت تمام کنیم رییس مان تحت‌تاثیر قرار خواهد گرفت یا وجهه‌ی بهتری از خود خواهیم ساخت. روانشناسان اسم این دیدگاه را «تمرکز بر پیشرفت» می‌گذارند و تحقیقان نشان داده است که چنین رویکردی نقش یک انگیزه را ایفا کرده و با ایجاد خوش‌بینی باعث می‌شود مشتاقانه کار خود را پیش ببرید. در صورتی که اگر شما بترسید که کار را به خوبی پیش نبرید چنین تمرکزی برای شما به وجود نمی آید. اضطراب و شک، انگیزه‌ی پیشرفت را در شما کاهش داده و میل شما به انجام هر گونه اقدام را از بین می‌برد.

در این حالت هدف شما از اتمام کار این است که رییس‌تان عصبانی نشده یا وجهه‌ی کاری شما از بین نرود. در واقع، وقتی تمرکز شما پیشگیری از وقوع یک حالت نامطلوب است، امکان اشتباه کردن هم بیشتر می‌شود. در چنین مواقعی تنها راه فرار از خطر اقدام فوری است. هر چه نگرانی شما بیشتر باشد سریع‌تر خود از مهلکه خارج کنید.

مطمئنا این راهکار به اندازه‌ی حالت تمرکز بر پیشرفت موثر عمل نمی‌کند؛ اما بهتر از ان است که با ایجاد تاخیر، اوضاع را به وخامت بکشانیم. طبیعتا احساس خوبی نیست، اما جواب خواهد داد!

اولیور بورکمن در کتاب فوق‌العاده‌ی خود به نام «پادزهر: خوشبختی برای مردمی که نمی‌توانند مثبت اندیش باشند» می‌گوید: هر زمان که ما می‌گوییم: «نمی‌توانم صبح زود از خواب بیدار شوم» یا «نمی‌توانم ورزش روزانه داشته باشم»، در واقع مشکل این است که حس و حال چنین اقداماتی را نداریم؛ چرا که هیچ نتوانستنی در کار نیست و هیچ‌کس هم دست و پای شما را به تختخواب نبسته است و باشگاه‌های ورزشی هم ورود شما را ممنوع نکرده‌اند. بنابراین از لحاظ فیزیکی هیچ عامل بازدارنده ای وجود ندارد؛ بلکه کل موضوع آن است که شما رغبتی برای انجام آن کار به خصوص ندارید. اما همان طور که بورک هم می‌گوید: «چه کسی گفته است که اول باید رغبت انجام یک کار داشت، بعد آن را انجام داد؟»

در حالی که انگیزه در مواقعی در حین انجام کار ایجاد می‌شود. بنابراین احتیاج داریم که در وهله‌ی اول دست به اقدام بزنیم. از این رو بعضی وقت‌ها لازم است که به انجام یک کار متعهد شویم، آن را به پایان برسانیم و روز خود را زودتر شروع کنیم. اما هیچ لزومی ندارد که آن کار را دوست داشته باشیم.

در واقع، همان‌طور که بورکمن اشاره می‌کند بیشتر هنرمندان، نویسندگان و نوآوران برجسته هم تجربه‌ی این بخش از کار را داشته‌اند و مجبور بودند که ساعات معینی از روز خود را به انجام کاری بپردازند که برای آن‌ها جذابیت خاصی نداشته است. بورکمن از قول چاک کلوز، هنرمند مشهور یادآوری می‌کند: «آماتورها منتظر الهام گرفتن می‌مانند؛ اما ما دست به کار شده و شروع می‌کنیم.»

در بسیاری از موارد برای حل این مشکل دست به دامان اراده می‌شویم و خود را متقاعد می‌کنیم که هر چه زودتر دست به کار شویم. البته که اراده به پیش‌برد انجام یک کار کمک می‌کند. با این حال مطالعات نشان داده است که اغلب مردم ظرفیت‌های کنترل بر خود را دست بالا فرض می‌کنند و بیش از حد به آن تکیه می‌کنند.

پس لطفی در حق خود کرده و بیش از هر چیز این واقعیت را در نظر بگیرید که اراده‌ی شما محدود است و همیشه قدرت رویارویی با چالش‌های مشکل و شرایط سخت را به شما نمی‌دهد. در عوض برنامه‌ریزی شرطی راهکار کارآمدتری است.

در این نوع برنامه‌ریزی، شما مراحل خاصی از انجام کار را برای تکمیل پروژه در نظر می‌گیرید و روی زمان و مکان آن تمرکز می‌کنید. برای مثال الان ساعت ۲ بعد از ظهر است. پس هر کاری که دارم کنار می‌گذارم و به سراغ تکمیل گزارش رئیسم می‌روم. اگر در جلسه با رییس، او به درخواست افزایش حقوق من اشاره‌ای نکرد، قبل از اتمام جلسه آن را عنوان می‌کنم.

در تصمیم‌گیری پیش از موعد، شما از چند و چون کلی عملکرد خود اطلاع دارید. این مورد در مواقعی که انتخاب سخت می‌شود، ضرورت دارد. از این رو برنامه‌ریزی شرطی کمک می‌کند که فشار بیش از حد به اراده‌ی شما تحمیل نشود و در مواقع بحرانی تصمیم‌گیری درستی اعمال کنید. ضمن این که نتایج مطالعات هم نشان داده است که برنامه ریزی شرطی کمک می‌کند تا بهره‌وری افراد ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصد به طور متوسط افزایش پیدا کند.

البته ممکن است استراتژی‌های پیشنهادی این مطلب چندان هیجان‌انگیز به نظر نرسند. این که به عواقب شکست فکر کنید، احساسات خود را نادیده بگیرید یا برنامه‌ریزی‌های خود را دقیق‌تر کنید با جمله‌ی معروف «پیرو قلب و احساس خود باشید» یا «مثبت بیاندیشید» در تضاد است. با این حال، این جملات امید‌بخش و زیبا وقتی می‌توانند تحقق پیدا کنند که شما عملکرد موثری از خود نشان دهید.

www.724press.com/social/1975

تبلیغات حداکثر ۱۶۰ در ۶۰۰

برای اطلاع از آخرین اخبار و مقالات سایت، ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

همه ما با این جمله آشنا هستیم که می گوید افراد باید تنها کاری را انجام دهند که به آن علاقه دارند، با این حال این موضوع بیش از حد آرمانی به نظر می رسد. تحت این شرایط چه باید کرد؟ بدون شک نمی توان توقع داشت که به هر شغل که در نظر دارید، دست پیدا کنید. این موضوع به تلاشی فوق العاده و شرایط مهیا نیاز دارد، با این حال همواره راهکارهایی برای علاقه مند کردن افراد به کارهای در دسترس تر وجود دارد. فراموش نکنید که بسیاری از افراد موفق جهان، در ابتدا نسبت به حوزه کاری خود نفرت بالایی داشته اند. تحت هر شرایط حتی اگر رویای رسیدن به جایگاهی دیگر را داشته باشید، شغل فعلی سکوی پرتاب شما خواهد بود. به همین خاطر بدون درخشش در پست فعلی خود، ابدا به موقعیت ایده آل دست پیدا نخواهید کرد. درواقع یک مدیر موفق، در ابتدا کارمندی نمونه بوده است. در نهایت فراموش نکنید که بسیاری از انگیزه ها و علایق افراد پس از گذشت زمان کمرنگ شده و همین امر باعث می شود تا شغل مورد علاقه آنها دیگر جذابیتی را نداشته باشد. به همین خاطر برای عدم رسیدن به چنین سطحی نیز ضروری است تا برخی از نکات را در دستور کار خود قرار دهید. در همین راستا به بررسی 13 اقدامی که می تواند به افزایش علاقه افراد نسبت به کار خود کمک کند، خواهیم پرداخت.

1-دلایل خود را مرور کنید

هر فردی برای انجام کارهای خود دلایلی را دارد، برای مثال تامین نیاز خود و خانواده در کنار رسیدن به مراحل بالاتر از جمله رایج ترین ها محسوب می شود. بدون شک مرور آن به صورت روزانه کمک خواهد کرد تا آنها را به صورت سوالی مرور کنید و برای مثال پرسش چرا من وارد این حرفه شدم؟ گزینه کاملا مناسبی خواهد بود. بدون شک به هر میزان که دلایل بیشتر و درست تری را داشته باشید، انگیزه بالاتری را نیز تجربه خواهید کرد. به همین خاطر هر روز قبل از شروع کار خود، این پرسش را مطرح کنید. درواقع این اقدام، از جمله تکرارهای کاملا مثبت محسوب می شود. به همین خاطر نیز نباید آن را بیش از حد تکراری و یا بی معنا تلقی کنید.

مطلب مرتبط: موفقیت یعنی چسبیدن به علایق در شغل

چگونه دل به کار دهیم

2-هر روز چیزهای جدیدی را یاد بگیرید

درگیر روزمرگی شدن یکی از بزرگ ترین مضراتی محسوب می شود که باعث خواهد شد تا انگیزه های شما با گذشت زمان کاملا کمرنگ شود. به همین خاطر نیز ضروری است تا از این وضعیت خارج شوید. برای این موضوع یادگیری مداوم چیزهای جدید، بهترین گزینه محسوب می شود. در این رابطه توجه داشته باشید که برای موارد خود باید اولویت داشته باشید. برای مثال یادگیری یک مهارت مرتبط با کار، بدون شک اهمیتی فراتر از سایر موارد خواهد داشت. به همین خاطر بدون فکر و برنامه ریزی در این رابطه اقدامی را انجام ندهید.

3-یک دفترچه در کنار خود داشته باشید

در این رابطه بهتر است تا دفترچه های الکترونیکی را فراموش کنید. علت این امر به این خاطر است که اگر تلفن همراه شما در دسترس باشد، بدون شک به استفاده بیشتر از آن ترغیب خواهید شد که این موضوع تاثیر بسیار منفی ای را بر روی مدیریت زمان شما خواهد داشت، با این حال یک دفترچه به شما کمک خواهد کرد تا همه افکار خود را مکتوب کرده و از درگیر ماندن ذهن خودداری کنید. این موضوع به امکان تمرکز بالا کمک خواهد کرد. در نهایت در هنگامی که احساس خستگی می کنید، بدون شک نگاه انداختن به موارد یادداشت شده، جذابیت بالایی را به همراه خواهد داشت. درواقع ممکن است از دل این ایده ها، آینده کاری شما دچار تحول شود.

4-زندگی خود را براساس اهداف تان شکل دهید

اگر زندگی خود را براساس اهداف تان تنظیم نکنید، یک نظم بسیار خوب را تجربه خواهید کرد که در آن همه چیز طبق برنامه و نیاز جلو خواهد رفت. این موضوع در آرامش شما تاثیر بسزایی را داشته و از انواع فشارهای بی مورد دور نگه خواهد داشت. تحت این شرایط شما باید دست به انتخاب زده و بسیاری از اقدامات قبلی را کنار بگذارید. این موضوع در ابتدا ممکن است بسیار سخت به نظر برسد، با این حال در آینده شاهد تاثیر فوق العاده مثبت آن خواهید بود.

5-قدردان حتی کوچک ترین موارد باشید

تبدیل شدن به فردی قدردان در زندگی نه تنها آرامش درونی را برای شما به همراه خواهد داشت، بلکه باعث می شود تا به فردی محبوب در بین اطرافیان تبدیل شوید که این دو بدون شک در زمینه موفقیت شما تاثیر بسزایی را دارد. این امر در حالی است که بسیاری از افراد عملا از شرایط فعلی خود راضی نبوده و همواره در ناراحتی به سر می برند. بدون شک چنین روحیه ای شما را به سمت بدترین ها سوق می دهد.

6-نیمه پر لیوان را ببینید

بدون شک حتی در دل بدترین ها نیز موارد مثبتی را می توان پیدا کرد. این موضوع را در روان شناسی تحت عنوان تغییر نگرش دانسته و کمک خواهد کرد تا به سمت بهترین ها بروید. به همین خاطر نیز ضروری است تا این مورد را تمرین کنید. درواقع در رابطه با همه چیز تنها بر روی خوبی های آن تمرکز و فکر کنید. پس از یک ماه شاهد تاثیرات معجزه آسای این تغییر در روحیه خود خواهید بود.

7-کمال گرایی را فراموش کنید

بسیاری از افراد در یک توهم نادرست قرار دارند که باید از همان ابتدا بهترین باشند. این امر در حالی است که هر چیزی برای نتیجه دادن، نیاز به زمان داشته و نمی توان نقطه پایانی را برای هیچ حوزه ای متصور شد. به همین خاطر موفقیت را یک مسیر تلقی کرده و در تلاش برای لذت بردن از آن باشید.

مطلب مرتبط: شغل مورد علاقه خود را راه اندازی کنید

8-با بهترین ها در ارتباط باشید

آیا تاکنون به کیفیت افراد اطراف خود توجهی کرده اید؟ بدون شک این مورد می تواند نقشی تعیین کننده را در زندگی داشته باشد. به همین خاطر ضروری است تا دایره روابط مشخص و درستی را داشته باشید. بدون شک شما زمان برای ارتباط با همگان را نداشته و برخی از افراد تنها تاثیر منفی را به همراه دارند. به همین خاطر به جای فکر کردن به کمیت، بر روی کیفیت افراد متمرکز بمانید. این امر در رابطه با وقت سپری کردن در کنار خانواده و اطرافیان نیز صادق بوده و لازم است تا به جای تلاش برای تعیین ساعتی مشخص، به دنبال افزایش تاثیر وجود خود باشید. در شرکت نیز الزامی وجود ندارد که شما با همه دوستانی صمیمی باشید، با این حال پیدا کردن حداقل یک نفر که اشتراکات زیادی را داشته باشید، الزامی خواهد بود.

9-سرگرمی برای خود داشته باشید

هر فردی باید سرگرمی هایی را برای خود داشته باشد تا در برابر فشار کار، ناامید نشود. برای این موضوع نمی توان گزینه ای همگانی را تعیین کرد و همه افراد باید با توجه به علایق خود در این رابطه تصمیم گیری کنند. برای مثال ممکن است فردی تمایل داشته باشد که پس از پایان یافتن کار خود، به باشگاه بیلیارد برود و فردی دیگر انجام بازی رایانه ای را بهترین گزینه تلقی کند. به همین خاطر خود را محکوم به رعایت برنامه فردی دیگر نکنید.

10-یک استاندارد برای خود تعیین کنید

در رابطه با همه چیز وجود یک استاندارد کمک خواهد کرد تا از فشار بیش از حد بر روی خود جلوگیری شده و انتظارات افراد نیز برآورده شود. برای مثال این امر که بلافاصله پس از ورود به شرکت خود را ملزم به احوال پرسی از تمامی همکاران کنید، استانداردی خواهد بود که از آن به عنوان ویژگی اخلاقی شما یاد می شود. این موارد کمک خواهد کرد تا انرژی خود را در بهترین فضاها و به اندازه کافی خرج کنید. در نهایت بهتر است تا دفتر کار را به انتخاب خود تغییر دهید تا نوعی دلبستگی و حس مالکیت به آن شکل گیرد.

11-پنج مورد منتخب برای خود داشته باشید

برای مثال پنج دستاورد بزرگ کاری شما تا به امروز، گزینه ای کاملا مناسب محسوب می شود. این موارد به شما کمک خواهد کرد تا با یادآوری مکرر آن، به روحیه ای به مراتب بالاتر دست پیدا کنید. در نهایت این نکته را به خاطر داشته باشید که جملات انگیزشی را به صورت مکرر مشاهده کنید. برای این موضوع از تکه های کاغذ وصل شده بر روی گوشه لپ تاپ و یا حتی به عنوان متن زنگ هشدار تلفن همراه خود می توانید استفاده کنید. در این رابطه حتی می توانید فهرستی از پنج اتفاق مورد علاقه خود در زندگی نیز یاد کنید.

12-تیم گرایی را تمرین کنید

یکی از مشکلات بزرگ افراد این است که در محل کار خود در تلاش برای انجام تمامی کارها به صورت شخصی هستند. این امر در حالی است که مفهوم تیم، تنها زمانی شکل خواهد گرفت که افراد با یکدیگر تعامل و همکاری کافی را داشته باشند. به همین خاطر نیز بهتر است تا تقریبا تمامی کارها را به صورت تیمی انجام دهید. این امر نه تنها باعث افزایش سرعت انجام آنها خواهد شد، بلکه با توجه به این امر که شما نیز باید به دیگران کمک کنید، منجر به عدم تکراری شدن اقدامات روزمره می شود. بدون شک کارمندانی که در کار تیمی کاملا موفق ظاهر می شوند، همواره مورد توجه بیشتر مدیر شرکت قرار دارند که این توجه، خود عاملی برای رضایت کاری خواهد بود.

مطلب مرتبط: 5 راه ایجاد رضایت شغلی در کارمندان

13-داوطلب باشید

برای انجام هر کار جدید شما باید نخستین داوطلب باشید. این امر باعث خواهد شد تا شانس موفقیت و پیشرفت بیشتری را داشته باشید. به همین خاطر آمادگی خود را به گوش مدیریت رسانده و حتی از قبول فرصت های سخت و چالش برانگیز، ترسی را نداشته باشید. این امر درست به مانند ماجراجویی برای کشف بهترین ها خواهد بود.

در نهایت توجه داشته باشید که برای رسیدن به بالاترین درجه از تاثیرات، ضروری است تا تمامی این موارد را به صورت همزمان مورد توجه قرار دهید. همچنین در صورتی که روش های دیگری را نیز پیدا کردید، ابدا ایرادی ندارد که به این فهرست اضافه کنید.

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی پسورد

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

راز موفقیت | محمود جولایی – آموزش تکنیک های نوین موفقیت فردی

زمان لازم برای مطالعه این مقاله ارزشمند ۱۹ دقیقه است.

چگونه دل به کار دهیم

شاید بگویید ایجاد انگیزه، در زمانی که در چالشی قرار دارید و مخصوصاً وقتی کار بسیار سختی انجام می‌دهید، دشوار است. زمانی که شما در مورد یک ایده تازه فکر می‌کنید و یا شرکت جدیدتان را افتتاح کرده اید، یا رژیم غذایی جدیدی را شروع کرده اید، مسیر خود را از راه قبلی جدا کرده‌اید. در مسیر سربالایی جدید ماشین شما نیاز به سوخت بیشتری دارد. سوخت شما انگیزه ادامه راه است. برای داشتن انگیزه دائمی در مسیر موفقیت باید به هدف خیره شد، باید در ذهن روی مقصد متمرکز شد. اگر هدف شما بسیار بزرگ باشد. اگر بزرگ‌ترین باشد. حتماً برایتان هیجان‌انگیز خواهد بود. اگر هدف‌تان همان ایده آل شما باشد، شما بافکر کردن به آن و لحظه دریافت آن و داشتن آن در خود آن‌چنان احساس شعف و خشنودی می‌کنید که دوست دارید هرچه سریع‌تر به آن برسید. اگر هدف‌تان را درست انتخاب کرده باشید، آن‌قدر هیجان مثبت و انگیزه رسیدن به آن را دارید که شب تا صبح خوابتان نمی‌برد و دوست دارید زودتر صبح شود و کار را از سر بگیرید.

در این مقاله ۵۰ باور و فکری که می‌تواند باعث ایجاد انگیزه در شما برای انجام هر کاری (تکرار می‌کنم هر کاری) شود را خواهید آموخت! این باورها می‌توانند موتور قدرتمند انجام هر کار بزرگی را در شما روشن کنند!افکار، چه مثبت و چه منفی بسیار قدرتمند هستند و افکار منفی می‌توانند مانع دست‌یابی شما به اهداف‌تان گردند. البته آن روی سکه هم خوب است و افکار مثبت هم به همان نسبت سازنده هستند. دفعه بعد که احساس بی‌انگیزگی کردید و حوصله انجام هیچ کاری را نداشتید، یک یا چند مورد از ۵۰ فکر و ایده زیر را بکار بگیرید تا دوباره سرشار از انرژی شوید.دوستان تردید نکنید، این‌ ایده ها توسط مردم سراسر دنیا آزمایش‌شده اند، حتماً جواب می‌دهد، کافی است یک‌بار آزمایش کنید!

شاید این عبارت بسیار ساده به نظر برسد. اما این پیام را به ذهن شما یادآوری و تداعی می‌کند که “شما واقعاً توان انجام هر کاری که تصمیم به انجامش را می‌گیرید دارید. این عبارت تأکیدی طلایی ساده سازنده‌ترین جمله زندگی بشر بوده است. با تکرار روزانه این فکر، ذهن شما کم‌کم مقاومت را شکسته و باور می‌کند که شما توان انجام هر کاری را که قصدش را داشته باشید، دارید و بعد از باور آن است که کائنات “شرایط توانستن” شما را نیز مهیا خواهد کرد.

بجای اینکه مدام در ذهن خود دلایل عدم توانایی انجام کارها را مرور کنید، بیایید برعکس عمل کنید و لیست دلایلی را برای خود بشمارید که چرا قادر به انجامش هستید. این کاری است که ما هرگز نیاموخته ایم. ذهن منفی گرای ما عموماً به دنبال دلایل عدم توانایی ماست. اگر کمی به گذشته برگردید و یا به یکی از کارهایی که قصد انجامش را دارید فکر کنید، عمدتاً آن را به تأخیر می‌اندازید چون دلایل بسیاری برای عدم توانایی انجام آن کار در ذهن آماده دارید و هرلحظه می‌توانید دلایل بسیار بیشتری را تولید و رشد و گسترش دهید. ما در اینجا قصد داریم در ذهن شما بخشی را راه‌اندازی کنیم که به‌طور طبیعی وجود ندارد. بخش تولید و گسترش دلایل اثبات توانایی شما در انجام هر کاری که قصد انجامش را دارید. برای خودتان دلیل بسازید. ذهن پس از مدتی شرطی شده و بطور اتوماتیک در هر تصمیم جدی بلادرنگ دلیل می آورد که بر تصمیم خود استوار و محکم باشید، دلیلی برای نگرانی نیست، من دلایل بسیاری دارم که شما می‌توانید! در دفعات اول طبیعی است که حتی آزمایشی نتوانید دلیل پیدا کنید، چون کار جدیدی برای ذهن است. با تمرین بیشتر ذهن شما به ماشین دلیل سازی تبدیل می‌شود و شما نیز می‌توانید.

شما لایق زندگی بسیار بهتری هستید. این شامل شغل بهتر، بدن سالم‌تر، معنویت و آرامش بیشتر و یا پول و ثروت بیشتر می‌شود. برای به دست آوردن آنچه لایق شماست تلاش کنید. اگر امروز در شرایطی نامطلوبی هستید، اگر زندگی اکنون خود را در شان خود نمی‌بیند، اگر از آنچه هستید و آنچه دارید راضی نیستید، به دنبال مقصر بیرونی نباشید. بزرگ‌ترین و مخرب‌ترین عامل در تمام گیتی ذهن محدودی است که خود را لایق بیش این نمی‌داند. نه خود را لایق بیش از آن می‌داند و نه بیش از آن را لایق خود. کائنات همیشه به پیام‌های ذهنی شما توجه می‌کند. او تابع دستورات شماست. دستورات شما از طریق افکار غالب ذهن شما تعیین کیفیت شده و ارسال می‌گردد. شما خود را عموماً چقدر لایق میدانید؟؟؟

اصلاً مهم نیست که شما چند سال دارید، یا اصلاً اهمیتی ندارد که شما در گذشته چقدر فرصت‌های طلایی را نادیده گرفته‌اید. مهم نیست چه شرایطی داشته‌اید و الان کجا ایستاده‌اید. این را قبول کنید که هرگز برای تصمیم جدید و اقدام جدید دیر نیست. امروز را شروع کن. امروز را دوباره زندگی کن. امروز را آغاز کن. برای شروع دوباره هرگز دیر نیست، اما اگر شروع نکنی شاید خیلی دیر شود. ماهی را هر زمان از آب بگیرید، تازه است. اگر به این باور برسید که هیچوقت دیر نیست قدم بزرگی در ایجاد انگیزه در خود برداشته اید.

حتما بخوانید: باور چیست؟ | چگونه قانون جذب را باور زندگی خود کنیم؟

این یک قانون است. مهم نیست چگونه زندگی می‌کنید! مهم نیست به چه شغلی مشغولید! مهم نیست در کدام کشور هستید! با آغوش باز چالش‌های زندگی‌تان را پذیرا باشید. هرگز تصور نکنید که کائنات چالش‌ها را به‌عنوان عوامل بازدارنده، پیش روی شما قرار می‌دهد. چالش‌ها، در واقع نقش نرمش و تمرین برای تقویت عضلات “تصمیم‌گیری و اقدام” را بر عهده دارند. چالش‌ها وظیفه دارند “شما”ی بهتری را بسازند.این وعده چالش ها مبنی بر شمای بهتر خود عامل مهمی در ایجاد انگیزه در شماست.

اگر شما منتظر نشسته‌اید تا بالاخره روزی زمان مناسب برسد و شما کاری انجام دهید. بدانید که این زمان هرگز نخواهد رسید و شما سخت در اشتباه هستید. بهترین زمان همیشه “اکنون” است. آینده هرگز نخواهد رسید تا بالاخره شما کاری بکنید. زمان را بیهوده از دست ندهید. زمان در دستان شما نیست، اما در کنترل شماست. یک قانون سازنده را در ذهن خود پیاده کنید: هرگاه من کاری را خواستم به فردا یا زمانی بهتر درآینده موکول کنم، می‌دانم که می‌تواند بازی ذهن باشد، بنابراین بلافاصله اقدام می‌کنم. من بعنوان کسی که سالها در حوزه موفقیت تلاش کرده ام، توصیه میکنم که اگر میخواهید فقط یک کار بکنید تا همیشه موفق باشید، آن کار این است که معطل نکنید. بعد از فکر و تحقیق و تصمیم، بلافاصله اقدام کنید. بهترین زمان همین الان است، اگر منتظر بمانید تا شرایط و عوامل، بهترین زمان را برای شما بسازند، بدانید که در اشتباهید و زمان را از دست خواهید داد. بسیاری افراد ناموفق، منتظر بهترین زمان بودند که فرصت را از دست دادند. مثلا اگر انگیزه کاری شما پایین است از همین امروز برای ایجاد انگیزه در خود تلاش کنید.

هیچ طرح و ایده اولیه‌ای بی‌عیب نیست. هیچ کار بزرگی دقیقاً مثل طرح اولیه پیاده نشده است. فلسفه شکل‌گیری تمام علوم مهندسی آن بوده که طرح اجرا شده و نتیجه نهایی با ایده اجرایی اولیه، تنها کمی هم‌خوانی داشته باشد. معمار، نظرات شما را می‌گیرد، چند طرح اولیه آماده می‌کند، یکی را شما می‌پسندی، کمی تغییرات از جانب شما و معمار صورت می‌گیرد و درنهایت طرح اجرایی آماده می‌شود و تمام تلاش مهندسان آن خواهد بود که ساختمان ساخته شده با طرح اجرایی همخوانی بیشتری داشته باشد. اما اگر بعد از ساخت متوجه ایراداتی در طرح اولی بشوید و به معماری بگویید: چرا طرح اولیه شما ایراد داشت؟ آیا تصور می‌کنید او ناراحت می‌شود؟ یا تعجب می‌کند و توضیح می‌دهد او تمام تلاشش را کرده و این بهترین طرح آن لحظه او بوده است! او سعی می‌کند به شما بگوید که همیشه ممکن است در طرح اجرایی ایراداتی باقی بماند، این ایراد نیست و هرگز مهم نیست. مهم این است که ما در اجرا متوجه شده و تصمیمات اصلاحی بهتری می‌گیریم.

پس در هر طرح اجرایی شما نیز ممکن است ایراداتی وجود داشته باشد. وقت‌تان را برای بهترین نقشه و برنامه تلف نکنید. بهترین وجود ندارد. بهترین قاتل زمان است و چه بسیار افرادند که به خاطر “بهترین” فرصت‌های طلایی را از دست می‌دهند. “بهترین” بوی بیماری کمال پرستی می‌دهد. ما بر اساس دانش اکنون خود بهترین تصمیم و طرح اجرایی را به بخش اقدام و اجرا می‌فرستیم. زمان، مهم‌تر از هر چیزی است و “اقدام و عمل” روی طرح اولیه “بهتر” از هر “بهترینی” برای ایجاد انگیزه است.

هیچ ‌کس مادرزاد موفق زاده نمی‌شود. هر کس از جایی شروع کرده و عموماً از پایین ترین سطح شروع می شود. چند سال دیگر میخواهی فکر کنی؟ شروع کن. هر جا هستی و هر کس هستی، اگر می‌خواهی موفق شوی از همین جا که هستی شروع کن. اکنون و در همین شرایطی که هستی بهترین زمان آغاز است. یکی از ویژگیهای افراد موفق آن است که شروع کننده خوبی هستند. بیشتر ما کارهای بزرگ بسیاری در ذهن داشته ایم و داریم که هرگز شروع نمیشود. هرگز استارت نمیخورد. اگر شروع نکنی هرگز امکان ندارد به اتمام برسد ولی اگر شروع کردی احتمال زیادی دارد که کامل شود و تو نتایج آن را در زندگیت دریافت کنی. در مسابقات دو مهمترین و سخت ترین بخش شروع است و جالب آنکه اگر شروع خوب داشته باشی در طی مسیر روحیه بهتری هم خواهی داشت و این یعنی افزایش شانس برنده شدن. شانس بالای برنده شدن خود عاملی برای ایجاد انگیزه در شماست.

حتما بخوانید: دکمه تغییر و تحول زندگیتان را با قانون جذب فشار دهید.

بزرگترین اشتباه، تصمیم به انجام چند کار هم‌زمان است و یا اینکه بخواهی کار بزرگی را به‌یک‌باره عملی کنی. هرگز چند پله را در یک‌ قدم نروید. گام‌های خود را مثل کودکان، کوچک و بااحتیاط بردارید. این که چند کار را بهم انجام دهیم نه تنها ایجاد انگیزه نمیکند؛ ممکن است انگیزه شما برای ادامه مسیر را هم از شما بگیرد. عبارت طلایی جالبی در دنیای موفقیت وجود دارد: کافی است هر روز تنها یک قدم جدید در مسیر حرکتت برداری. احتمال موفقیت تو تضمین میشود. اگر از من بخواهید که کل این مقاله را در یک جمله خلاصه کنم، میگویم: همیشه و هر لحظه کار خوب خودت را انجام بده، هرچند قدمی بسیار کوچک. موفقیت یعنی در مسیر بودن. حرکت، نشان افراد موفق است. شما زمانی موفق محسوب میشوید که در حال نزدیک شدن به هدف خود باشید. پس گام‌های بزرگت را به قدم‌های کوچکتر تبدیل کن و از هیچ مانعی هراس نداشته باش، تو حتما موفق خواهی شد.

همیشه شروع هر کاری دشواری‌های خاصی دارد. به‌تدریج مشکلات کمتر می‌شود.دانستن همین جمله به تنهایی کلید ایجاد انگیزه در خیلی هاست. شاید شما نیز در این لحظه به‌شدت تحت‌فشار کارهای خود هستید، مطمئن باشید باگذشت زمان فشارها کمتر می‌شود. این یک قانون است. سختی جزء لاینفک موفقیت است، اما شرایط نسبت به آغاز راه هرروز کمی بهتر می‌شود. شاید لحظاتی احساس کنید در وضعیت کنونی کاملاً راحت هستید، دلیل این امر حذف تمام مسائل پیش روی شما نیست، عضلات فکری و ذهنی شما قوی‌تر شده است. یکی از بهترین حلال مشکلات بشر گذشت زمان است. “اکنون” همه زندگی تو نیست. به گذشته فکر کن، چقدر لحظات دردناک داشته ای؟ در آن لحظات هرگز به این فکر نمی‌کردید که سال‌ها بعد به این همه ناراحتی خود خواهید خندید! یادتان است در کودکی وقتی با مشکلی مواجه می‌شدی، زندگیت متوقف می‌شد؟ اما با گذشت زمان اوضاع به حالت عادی باز می‌گشت.

اگر شما شکست خوردید. بدانید که مسیر را درست می‌روید. اکثر موفقیت‌های بزرگ، درست بعد از چند دوره شکست حاصل‌شده است. شکست در واقع تابلوی راهنمای شما در مسیر موفقیت است و به شما این پیام را می‌دهد که: اینجا باید به چپ یا راست بپیچید، چون در مسیر مستقیم مانعی وجود دارد و نمی‌توانید ادامه بدهید. در یک مقاله تحقیقاتی خواندم از هر ۱۰ نفر میلیاردر امریکایی، هشت نفر بیش از یک بار ورشکسته شده اند. شکست یعنی من متوجه شدم در شرایط کنونی با این روش به مقصد نخواهم رسید و حتما باید تجدید نظر کنم. تفاوت افراد موفق آن نیست که هرگز شکست نمیخورند، افراد موفق در پی هر شکست قویتر میشوند و یاد میگیرند تا در آینده کمتر شکست بخورند و افراد فوق موفق حتی در لحظه شکست به دنبال سود بردن از شرایط موجود هستند. هیچ‌کس از ابتدا شکست‌ خورده زاده نمی‌شود مگر آنکه هرگز کاری انجام ندهد، از طرف دیگر در انجام کارها با موانعی نیز مواجه شود. تنها یک راه وجود دارد تا هرگز شکست نخورید. میتوانید امتحان کنید: هیچ کاری نکنید. تمام موفقیتهای بزرگ تاریخ بشریت درست بعد از یک شکست بزرگ بوده است. اگر تاریخ اروپا را بخوانید، متوجه میشوید که پیشرفتهای این کشورها بعد از جنگهای خانمان سوز جنگ جهانی اول و دوم شروع شد. لطفا کمی صبوری پیشه کنید. شکست‌ها همیشه موقتی است. فکری نو کنید تا از این دوره بگذرید. این یک قدم طلایی در ایجاد انگیزه است.

اگر روزی احساس ناامیدی و شکست کردید، اگر روزی متوجه شدید که اشتباه کرده‌اید! بدانید که شما ساخته و آماده‌ شده‌اید. بدانید که شما آدم قبلی نیستید و قوی‌تر شده‌اید. انسان ممکن الخطاست. همه ما با اشتباهاتمان به اینجا رسیده ایم. اشتباه با توست. اگر روزی احساس کردی آن روز اشتباهی نداشتی، بدان که سخت در اشتباهی. اشتباه جزئی از زندگی بشر است. عامل تمام پیشرفتهای بشر اشتباه های بزرگ و کوچک او بوده است. اشتباه کردن ایراد نیست، اما تکرار یک اشتباه مشکل بزرگی است که باید ریشه یابی و درمان شود. تصور کنید اگر کارهای اشتباه دوران کودکی ما نبود! پس ما چطور باید تجربه می‌کردیم و می آموختیم؟ ما قرار نیست به دنیایی بدون اشتباه فکر کنیم ولی میتوان بر اساس دانش و تجربیات گذشتگان، از اشتباهات امروز و فردا کم کرد. افراد موفق بیشترین اشتباهات را داشته اند. تفاوت افراد موفق با افراد نا موفق در آن است که افراد موفق سعی می کنند کمتر اشتباه کنند و اگر اشتباه کردند خم بر ابرو نمی آورند و بعد از مکث کوتاهی با تصمیم بهتر از شرایط خارج می‌شوند، اما افراد ناموفق در لحظه اشتباه متوقف می شوند و خود را شکست خورده فرض می کنند.

حتما بخوانید: چقدر طول میکشد تا من به آرزویم برسم؟

فراموش کن دیروز چه کردی! “امروز” موضوع اصلی توست. برای همین امروز صد طرح داشته باش اما امروز اقدام و اجرا کن. “گذشته درگذشته!!!” تمام است. پرونده اش را از میز عملیات به دور بریز. تو هیچ کنترلی بر آنچه گذشته نداری. پس چرا رهایش نمیکنی؟ چقدر در گذشته زندگی کرده ای و حاصلش این بوده که اکنونت را نیز گذشته کردی. آینده چیزی است که در “اکنون” در اختیار توست. تو کافی است اکنون را دریابی و هر لحظه بهترین خود را ارئه دهی. کار تمام است به تو قول میدهم بهترین راه را در ایجاد انگیزه در خودت انتخاب کرده ای و خبر خوبی دارم: “آینده درخشانی در انتظار توست”.

هیچ کاری ارزش نداشت اگر انجامش ساده بود. ارزش و قیاس به دشواری انجامش است. آیا این زیبا نیست که تنها افرادی موفق به انجامش می‌شوند که خودساخته و قوی‌تر شده‌اند. اگر همه می توانستند، پس چه لزومی داشت همه انجامش دهد. اصلا آیا کسی انجامش می داد؟ چون سخت است تنها تعدادی که شایسته تر و قویترند می توانند انجامش دهند. به یک مسابقه وزنه برداری فکر کنید. یک وزنه روی سن است و افرادی در صف. دوستان! وزنه ثابت است و برای همه سنگین است، اما تنها افرادی قادر به بلند کردن آن خواهند بود که بیشتر تمرین کرده و خود را مهیای این کار کرده اند. ما قهرمانان را تشویق میکنیم چون کار خیلی سختی را انجام داده اند. می دانید چرا از دیدن افراد موفق حس خوب می گیرید؟ چون ذهن شما نیز تمایل دارد جای او بود وشما نیز سختیهای او را گذرانده بودید؟ افراد ناموفق کسانی هستند که دوست ندارند سختی داشته باشند. همیشه تمایل به آسانی دارند و از تحمل سختی بیزارند.

اگر شما نیز شبیه اکثر افراد باشید، از عبارت “یک روزی…” برای توصیف اهداف و آرزوهایتان زیاد استفاده می‌کنید. من یک روزی قراراست ورزش را شروع کنم! من یک روزی ادامه تحصیل می‌دهم! من یک روزی شروع به انجام کاری می‌کنم! من یک روزی قرار است فکری برای خودم بکنم! اگر شما نیز منتظر آن “یک روزی …” هستید، هرگز روز خاص شما فرا نخواهد رسید مگر آن که خودتان آن روز را تاریخ بزنید. بهترین روز شما همین امروز است. فکر نکنید، همین امروز کارتان را انجام دهید. چند روز را از دست داده اید؟ چند روز برایتان باقی مانده، اگر شتاب نکنید آنها را نیز از دست خواهید داد. هرچه دیرتر اقدام کنید روند ایجاد انگیزه در شما کندتر و کمرنگ تر خواهد بود.

فکر منفی شما، تنها یک فکر است نه واقعیت یا هر چیز دیگر. شما براحتی می‌توانید آن را نادیده گرفته و از آن عبور کنید. شما می‌توانید تغییرش دهید. شما می‌توانید با افکار مثبت جایگزینش کنید. البته به شرطی که واقعا خواهان این موضوع باشید.

به گذشته برگردید، به موفقیت‌های بزرگ خود فکر کنید. به روزهای سختی که تلاش هدفمند شما نتایج بزرگی برایتان به همراه داشته است. آیا کسی که آن کارها را انجام داده، باید امروز احساس ضعف بکند؟ آیا شما که روزهای بسیار سختی را گذرانده اید، شما که کارهای بزرگی انجام داده اید، امروز قادر به انجام کارهای بزرگتر نخواهید بود؟ همیشه به تلاش ها، سختی ها و سختکوشی های خود فکر کنید و از آن در ایجاد انگیزه برای انجام کارهای بزرگتر استفاده کنید.

شما قادر نیستید چیزی را به دست آورید، مگر آنکه برای آن سخت بکوشید. این یک قانون است. اینجا بهشت تنبلها نیست. قوانین هستی بر شایسته سالاری استوار است. بدان که خداوند تمام نعمات را در اختیار شما قرار داده تا تلاش کنید و خودتان را بسازید و قوی‌تر شوید و بیشتر و بیشتر به دست آورید. قوانین برای آن طراحی شده اند تا شما به یک جنگجو و شکارچی تبدیل شوید و نه موجودی ترسو و یا طعمه ای برای موجودات دیگر.

عمل بر یک تصمیم اشتباه، همیشه بر تأسف به خاطر عمل نکردن ارجحیت دارد. شما حتی اگر در اقدام اشتباه بازنده باشید، حداقل آن است که تجربه با ارزشی کسب کرده‌اید که می‌تواند در آینده صدها برابر سود برایتان به ارمغان آورد. بسیاری از ما مجبوریم تاسف بخوریم که چرا در فلان سال و فلان جا فلان کار را که قادر هم بودیم انجام دهیم، انجام نداده ایم تا زندگیمان زیر و رو شود. ویژگی اصلی افراد شکست‌خورده، عملکرد “منفعلانه” بودن آنهاست. همه افراد موفق در زمینه موفقیت‌های خود در دوره هایی بسیار “انفعالی” عمل کرده اند. ما با اقدام حرکت می کنیم. ما با حرکت از اکنون به شرایط جدید تغییر مکان می دهیم. تغییرات است که در زندگی انسان ایجاد انگیزه، تعالی و ارزش می‌کند.

اگر دیگران تو را دیوانه فرض می کنند، بگذار اینطور فکر کنند! چقدر تایید دیگران اهمیت دارد؟ واقعیت آن است که هیچ اهمیتی ندارد. برداشت دیگران از عملکرد شما هیچ تاثیری در زندگی شما ندارد. اگر فکر می‌کنید که بسیار موثر است، این به خاطر ذهنیت شماست که به آن اجازه اهمیت یافتن می دهید. شما خودتان آن را مهم جلوه داده اید و طبیعی است که بسیار بزرگتر از واقعیت جلوه کند. هرگز اجازه ندهید عدم تایید شما توسط دیگران مانع ایجاد انگیزه در شما برای ادامه مسیر شود!

حتما بخوانید: نشانه‌های عزت نفس پایین و نشانه های عزت نفس بالا

شما خود سرنوشت خود را می نویسید. تقدیر شما نیز دقیقاً همان سرنوشت شما می‌شود. سرنوشت را باید “از سر نوشت”!!! فرض کنید، تقدیری مکتوب و غیر قابل تغییر برای شما نوشته شده باشد. آیا هیچ انگیزش و اقدامی در شما به فعل تبدیل می‌شود؟ هرگز! تنها افراد شکست‌خورده و منفعل به دنبال این باور هستند. افراد موفق ایمان دارند که قادر هستند آنچه می خواهند بشوند.

هیچ‌کس به خاطر کارهایتان به شما نمره قبولی یا ردی نمی دهد. پذیرش یا رد عملکرد شما اتفاقی است که در ذهن شما می افتد و در بیرون از این فضا هیچ معنایی ندارد. اگر این نکته به یک باور در شما تبدیل شود؛ توانسته اید گام بزرگی در ایجاد انگیزه در خود بردارید.

تصمیمات هیجان برانگیز بگیرید. تصمیمات بسیار بزرگ و باور نکردنی بگیرید تا در شما اشتیاق سوزانی ایجاد کند تمام ذهن شما را بخود مشغول کرده و شما وادار به اقدامات جدی شوید. اگر در دو راهی ها شما راه بی دردسر را انتخاب کردید، نباید انتظار نتایج شگفت انگیزی داشته باشید.

همه می دانند که ریسک در زندگی یک واقعیت غیرقابل انکار است. هرچند ریسک همیشه خطراتی نیز به همراه دارد ولی سود بالقوه آن ارزش خطر کردن دارد. شما حتی یک آدم موفق نمی بینید که در مرحله ای مجبور به ریسک نشده باشد. ریسک معقول شاه کلید موفقیت‌های بزرگ در کسب و کارهای مختلف بشمار می رود و البته ریسک نامعقول نیز به مفهوم حماقت است.

چگونه دل به کار دهیم

داشتن نظم و انضباط فردی کار سختی به نظر می رسد ولی این ثابت شده که تاسف خوردن بابت بی نظمی و از دست دادن فرصت ها به خاطر بی انضباطی بسیار دردناکتر از سختی منضبط بودن است. سختی ای که روند ایجاد انگیزه در شما را تسریع میبخشد. انضباط شخصی انجام کارها را دقیقتر می‌کند. افراد منظم بهترین کارمند و مدیر محسوب می شوند. اما مثل همیشه میزان آن بسیار مهم است، بطوریکه که کم آن مشکل و شلختگی محسوب می‌شود و زیاد آن نیز وسواس و بیماری. اعتدال همیشه مناسبترین اندازه محسوب می‌شود.

این ثابت شده و شما نیز از این قانون مستثنی نیستید. آیا شما نیز فکر می‌کنید رویای پرواز برادران رایت در آغاز یک دیوانگی بوده و یا یک ایده غیرممکن و یا هر دو. اما آنها هیچ اهمیتی ندادند و کار خود را کردند و نتیجه هم واقعا معجزه و باور نکردنی بود. دقیقاً به همین دلیل هم بیشتر افراد موفق ایده های خود را مطرح نمی‌کنند تا مورد تمسخر دیگران قرار نگیرند. آنها باور قوی دارند که ایده آنها برخلاف ظاهر قضیه و شرایط کنونی، در آینده نتایج بسیار بزرگی برای آنها به دنبال خواهد داشت. اطلاعات اولیه افراد ناقص است، با این اطلاعات ناقص باید تصمیم و اقدامات بزرگی انجام شود. شاید دیگران در این مرحله از شما پرسش‌هایی در مورد جزییات بکنند که نتوانید دقیقاً پاسخ گو باشید و این خود باعث شود تا حدودی، ته دلتان نیز خالی شود. بر همین اساس در بسیاری مواقع توصیه می‌شود، ایده ها و کارهای خود را با دیگران درمیان نگذارید؛ چرا که نه تنها به ایجاد انگیزه در شما کمکی نمیکند، که شما را از اقدام برای انجام کارهای بزرگ باز میدارد.

حتما بخوانید: چگونه هدف های بزرگ را جذب کنم ؟

در میان دوستان، افراد فامیل، همکاران و خیلی‌های دیگر شما حامیانی دارید. حتی اگر آنها نیز همگی تصور می کنند شما دیوانه شده‌اید و ایده شما احمقانه به نظر می رسد. شما براحتی می‌توانید حامیان و همفکران خود را در گروه های مختلف شبکه های اجتماعی، گروه های حمایتی استارت آپ و شاید در یک کانال تلگرام بیابید. حتماً در میان دوستان صمیمی خود حامیانی دارید، همان ها کافی است. افراد موفق حامیان زیادی ندارند. حامی اصلی شما، خودتان خواهید بود.

تجربه حرف اول را میزند. شما بر اساس تجربیات خود اقدام می‌کنید. شما براساس نظام باورهایی که براساس تجربیات گذشته شما شکل گرفته تصمیم می‌گیرید. امروز ثابت شده مدرک بالا بدون تجربه عملی کافی، چندان کارایی ندارد. فراموش نکردیم تمام علوم مختلف در آغاز بصورت تجربی رشد و گسترش پیدا کرده اند. حتی تعجب نکنید اگر بگوییم: تجربه قبل از علم وارد زندگی بشر شده است. اگر روزی کارهای شما آنطور که می خواستید پیش نرفت و با مانع و مسئله ای مواجه شدید، از اینجا به بعد تجربیات افراد مختلف، نتایج مختلفی را بدنبال خواهد داشت. بعد از شکست‌ها و قبل از ریسک کردن‌ها، تجربیات شما نقش سرنوشت سازی دارند. این تجربیات به ایجاد انگیزه در رسیدن به اهداف کمک میکنند.

ما از کودکی به‌طور ناخوداگاه آموخته‌ایم که در هر کاری اگر سخت کوشی پیشه کنیم، احتمال موفقیت ما صد چندان می‌شود. در جهان، مردم مختلف یا براساس علم و دانش فرمول تولید یک موفقیت را می‌یابند و یا آن‌قدر تلاش می کنند و سخت کار می کنند تا بر اساس تجربه موفقیت را کسب کنند. سخت کوشی تکنیکی است که می‌توان گفت: همیشه نتایج مثبت تضمین شده‌ای به همراه دارد. در برخی موارد نیز شما چاره‌ای جز سخت کوشی ندارید، شما یا سخت کار می‌کنید و یا انتظار نتیجه مطلوب خود را رها می‌کنید. کسی که قبولی رشته مهندسی برق دانشگاه شریف را هدف امتحان کنکور خود قرار می‌دهد، آیا میتوان فرض کرد که لازم نیست شبانه روز درس بخواند؟

کافی است هرروز تنها یک‌قدم موثر در مسیر هدف خود گام بردارید. آیا روزی یک پله صعود، دشوار است؟

موفقیت را در مسیر بودن و در حرکت دائمی به سمت قله و هدف بودن تعریف می کنند. شما لازم نیست ره صد ساله را یک شبه بروید. لازم نیست همان آغاز حرکت نگران چگونگی‌ها باشید. تنها کافی است هرروز کار خوب خودتان را که در آن لحظه تصور می‌کنید، در جهت رسیدن به هدف می‌تواند موثر و مفید باشد را انجام دهید. سپس ببینید در هر ساعت چه اقدامات خوب کوچک‌تری می‌توانید انجام دهید. شاید کار خوب شما در آن لحظه، یک تماس تلفنی باشد یا کمی مطالعه و تحقیق باشد. کار خوب شما هرلحظه، اولین و مهمترین اقدامی است که تصور می‌کنید ممکن است شما را کمی به هدف‌تان نزدیکتر کند، همان را برای امروز و فردا و پس فردا مشخص کنید و بلافاصله اقدامی در مورد آن انجام دهید. اینگونه روند ایجاد انگیزه در شما منقطع نخواهد بود و هر لحظه در زندگی شما جریان دارد.

مهم شما هستید. مهم چیزی است که در ذهن شما می گذرد. مهم چیزی است که شما میبینید. مهم چیزی است که شما در لحظه، برداشت می‌کنید. نظرات و افکار دیگران را فراموش کنید. بر اساس افکار خود تصمیم بگیرید، چون تصمیم نهایی با خود شماست. چون مسئولیت ماجرا با خود شماست. چون سرنوشت شما در دستان خود شماست. نه! من مخالف شنیدن ایده و نظر دیگران نیستم. من برای افکار همه، احترام ویژه قائلم، اما همه را در ذهنم بررسی و نهایتا خودم تصمیم می گیرم و اقدامی که خودم می خواهم را انجام می دهم. اولویت همیشه با خود شماست. برای ایجاد انگیزه خود را در اولویت قرار دهید.

هر مشکلی راه حلی دارد. چقدر این نظریه را قبول دارید؟ بسیاری در برخورد با مشکل، اولین چیزی که ذهنشان را فرا می گیرد آن است که من بدبخت شدم و با یک شکست بزرگ مواجه شدم. توجه تان را از مشکل بردارید. تنها روی راه حل احتمالی متمرکز شوید. ذهنتان را به دنبال چاره یابی رها کنید. همیشه ایمان داشته باشید که حتماً یا چاره‌ای وجود دارد و یا راه دیگری که الان نمی دانم و وظیفه من یافتن آن است. تفاوت افراد موفق با افراد شکست‌خورده در واکنش به مشکلات است. افراد موفق در مواجه با مشکلات به دنبال راهی هستند که نه تنها از آن براحتی عبور کنند، بلکه از مشکل بوجود آمده و شرایط ایجاد شده نیز سودی ببرند. یعنی مشکلات را به شکلات تبدیل می‌کنند.

حتما بخوانید: آخرین راز تغییر با قانون جذب که هرگز به ما نگفتند

هیچکس دوست ندارد معمولی باشد. هیچکس خواهان زندگی معمولی نیست. اجازه ندهید شما را معمولی خطاب کنند. این باعث میشود ایجاد انگیزه در شما به تعویق بیافتد. قبرستان‌ها پر از افراد معمولی هستند که هزاران رویا و آرزو را با خود دفن کرده اند. اقدامی متفاوت انجام دهید. ما قرار نیست فقط کاری انجام دهیم. ما قرار است بهترین و موثرترین اقدام خود را عملی کنیم. کمی جدیت، کمی تفاوت، کمی ابتکار، کمی پشتکار، کمی سخت کوشی و کمی استمرار اقدام شما را از معمولی به عالی بدل می‌کند. تنها اقدامی عالی است که نتایج عالی و زندگی عالی برای شما می‌سازد. انتخاب کیفیت زندگی به کیفیت اقدام و عمل شما بستگی دارد. شما چه زندگی را دوست دارید؟

روزگار سختی را می‌گذرانی؟ مسیر سنگلاخی پیش رویت قرار گرفته؟ مشکلات زیادی داری؟ امیدت را از دست داده ای؟ هر اقدام تو با یک دیوار جدید برخورد می‌کند؟

نگران نباشید، این‌ها خبرهای خوبی است. شما در حرکت هستید و به موفقیت خیلی نزدیک شده اید. سختی ها مانع ایجاد انگیزه در ما نیستند. گام‌های آخر یک مسابقه دو ماراتون دشوارترین مرحله آن است. تنها افرادی که زندگی آنها در آرامش مطلق قرار دارد، مردگانند. چالش جزء لاینفک زندگی انسان است. اکنون زندگی شما نیز به چالشی جدید کشیده شده است. موقعیت الان خود را ارزیابی کنید. وضعیت و شرایط کنونی خود را واقع بینانه بررسی کنید. هر چه هستید و هر جا که هستید، باور داشته باشید که برای شرایط اکنونتان راه حلهایی است، فقط شما فعلا از آنها بی اطلاع هستید. برای تغییر شرایط چه کاری باید انجام دهید؟ تمرکز کنید تا پاسخی برای این پرسش پیدا کنید. بالاخره راهی خواهید یافت. اقدام کنید. قدمهای کوچک و مستمر بردارید. کافی است کمی شرایط تغییر کند، بعد از آن، ادامه کارِ تغییر راحت‌تر خواهد بود.

اگر فکر می‌کنید در سنی هستید که دیگر نیاز به آموزش ندارید، متاسفم، سخت در اشتباهید. حجم اطلاعات تولیدی انسان هر ۱۰ سال دوبرابر می‌شود. دانسته های هر نسل نسبت به قبلی‌ها نیز ده‌ها برابر افزایش می یابد. شما کجای این ارقام قرار دارید. چقدر اطلاعات عمومی و تخصصی دارید. چقدر در رابطه با شغل خود مطالعه می‌کنید. چقدر دوره های جانبی مهارت‌های زندگی دیده‌اید؟ چقدر در رابطه با روانشناسی، تغذیه، ورزش، مسافرت، معنویات، عرفان، هنر، تاریخ و … مطالعه می‌کنید. امروز دیگر هیچ بهانه ای جایز نیست. لازم نیست حتی کتاب بخرید. براحتی واژه مورد علاقه خود را در اینترنت جستجو کنید، هزاران صفحه مطلب در کسری از ثانیه در اختیار شما قرار می گیرد. ما هرروز باید در حال آموختن باشیم تا از دنیای اطلاعات عقب نمانیم.

شاید فکر کنید به اندازه کافی باهوش نیستید! شاید فکر کنید توان انجام کاری را ندارید! شاید فکر می‌کنید دیگران کارها را بهتر از شما انجام می‌دهند! شاید تصور می‌کنید مادرزاد بی استعداد هستید!

دوستان خبر خوبی برایتان دارم. شما قادر هستید هر کاری را آموزش دیده و بهترین باشید، فقط باید به خود ایمان داشته باشید. باید باور کنید که اگر بخواهید شما نیز می‌توانید. خواستن در این مورد واقعا توانستن است. شما نیز حتماً در زمینه ای استعداد دارید. شما نیز اگر بخواهید می‌توانید حرفه ای را به‌طور عملی آموزش دیده و مهارت‌های لازمه را کسب کنید. می دانید چرا دوستانِ چشم بادامیِ ما در آن سوی جهان به پیشرفتهای چشمگیری رسیده اند. چون آدمهای باهوشی نیستند. آنها به اندازه ما ایرانیها باهوش نیستند ولی برای یادگیری و اجرای هر کاری آن‌قدر وقت میگذارند، آن‌قدر آموزش میبینند، آن‌قدر سعی و خطا میکنند تا به بهترین نحو ممکن آن کار را انجام دهند. اگر دیگران کار شما را انجام دهند، به شما اطمینان می دهم شما بهتر از آنها خواهید توانست. آموزش صحیح و تکرار و تلاش می‌تواند از شما یک متخصص مجرب بسازد.

عزم و اراده چیزی نیست که از بیرون به مغز شما وارد شود. عزم راسخ در درون شماست. باید از درون شما به بیرون تراوش کند. باید بجوشد و قلیان کند و تمام وجود شما را انگیزه ای برای اقدام و عمل کند. عزم و اراده قوی را باید بسازید، باید تربیت کنید. هیچگاه یک شبه نمیتوان عزم و اراده پولادین درست کرد. باید کم‌ کم با تمرینات بسیار ساده شروع کرد و کم‌ کم آن را تقویت کرد. هرکسی می‌تواند اراده قوی داشته باشد. شما نیز می‌توانید. هر چقدر مطلب مفید بخواهید در اینترنت هست. بخوانید. مشاوره بگیرید. روی خود کار کنید. مشکل ضعف اراده را در خود بررسی کنید و روشی برای رفع آن بیابید. از راه حلهای ساده شروع کنید و کم‌ کم به مشکلات بزرگتر و ریشه ای حمله کنید. همیشه در حال مطالعه و تحقیق باشید و تکنیکهای جدید را بیازمایید. من به شما اطمینان میدهم شما نیز با تکرار و تمرین بتوانید عضلات اراده و عزم خود را تقویت کنید.

آیا واقعا می دانید چه می خواهید؟ من که فکر نمی کنم! متاسفم خبر بدی برایتان دارم! تاکنون حتی یک نفر در میان هزاران مراجع خود ندیدم که دقیقاً بداند چه می خواهد. ما فقط فکر می کنیم که می دانیم چه باید بخواهیم و به همین دلیل هرگز تلاشی برای تحقیق در مورد شناسایی اهداف خود نمی‌کنیم. شاید در ذهن، با من مخالف هستید و تصور می‌کنید می دانید چه می خواهید؟ یک سوال: دوست دارید  چه نوع خانه ای داشته باشید؟ دقیقاً چند متر؟ کدام شهر؟ کدام منطقه؟ کدام کوچه؟ چه طرحی؟ کابینت آشپزخانه چه رنگی؟ پرده ها؟ طرح و سایز آینه دست شویی؟ رنگ دیوار خواب؟ سایز، تعداد و موقعیت دید پنجره ها؟ … چقدر پاسخ از قبل آماده برای پرسش‌هایم داشتید؟ تصور کنید در دفتر آرشیتکت معماری نشسته و طراحی و ساخت خانه مورد علاقه خود را سفارش می دهید. چقدر جزییات برایتان مهم است. چقدر هیجان دارید. برای همه خواسته‌هایتان؟ باید به همین شکل، آن را تمام و کمال در ذهن بپرورانید. باید تجسم خلاق کنید و تمام جزییات آن را در ذهن مشخص کنید. تا این کار را نکنید شما دقیقاً نمی دانید چه میخواهید و کائنات هم دقیقاً آنچه شما دقیقاً می خواهید را به شما نخواهد داد.

حتما بخوانید: ۷ راز موفقیت افراد موفق جهان چیست ؟

اگر شما احساس ترس و یا نا امنی دارید، این ناشی از افکار منفی و هم فرکانسی است که با خود دارید. جنس افکار غالب شما چیست؟ در طول روز و هفته بیشتر افکار منفی دارید یا مثبت؟ جنس احساسات شما چطور، بیشتر مثبت و خوب است یا منفی و بد؟ شما براحتی می‌توانید احساسات خود را کنترل کنید. بله درست حدس زدید، با کنترل افکارتان شما در واقع کنترل محصول نهایی آنها یعنی حس و حال لحظه به لحظه خود را نیز در دستان خود می‌گیرید. پس دنبال عامل حال بد خود، بیرون از خود نباشید. همه چیز به شما و افکارشما بستگی دارد. افکارتان را تغییر دهید تا حالتان بهتر شود. به فکر منفی، اجازه ورود و رشد و نمو در ذهنتان ندهید. با این کار اتفاقات بسیار خوبی در شما و زندگیتان رخ خواهد داد که کمترین اثر آن احساس خوبتان است.

در تمام دنیا یک قانون بیشتر حاکم نیست. از تو حرکت از من برکت. نتایج زندگی ما حاصل اقدامات ماست. حتی زمانی که شما هیچ کاری انجام نمی دهید، در واقع شما نتایج اقدام بی اقدامی را خواهید داشت. اگر اقدام نکنید، همیشه یک نتیجه مشخص برای شما به دنبال دارد ولی اگر اقدام بکنید و فرض کنیم شکست نخورید نتایج بسیار بزرگی می‌تواند در زندگی شما متجلی شود. نتایجی که خود به تنهایی عامل ایجاد انگیزه برای اقدام بعدی شماست. ترس از شکست، مخوف ترین مانع موفقیت‌های افراد است. همه ما فرصت‌های بسیاری را در طول زندگی تنها به خاطر ترس از شکست ناشی از اقدام از دست داده ایم. انسان موفق همیشه دست به اقدامی که تصور می‌کند احتمال دارد نتیجه خوبی برایش داشته باشد، می زند. او می‌داند که ممکن است مشکلات و موانعی هم پیش آید که باید از آنها بیاموزد و اقدام مقتضی را مجددا بکار گیرد تا شاید باز به نتیجه برسد و اگر باز شکست خورد این چرخه را تا حصول نتیجه، ادامه می‌دهد. شما کار دیگری نمی‌توانید انجام دهید.

هیچ عامل بیرونی و یا درونی شما را به آنچه هستید بدل نمیکند. اگر دوران کودکی و به ظن بنده تا سه سالگی را در نظر نگیریم، بعد از این دوره شما خودتان هستید که شکل و فرم چیستی خود را انتخاب می‌کنید. ما با افکار و اعمال خود در مسیرهایی قرار می‌گیریم و اتفاقاتی را جذب خود می کنیم که شرایط و موقعیتها برای ما رقم می خورد. از این شرایط و اتفاقات نیز تاثیراتی می‌گیریم که ما را می‌سازد. پس برای تغییر کیستی خود باید چیستی افکارت را تغییر بدهی. ما افکار و بعد باورهایی را در ذهن خود می‌سازیم که بعدها همین باورهای ما را می‌سازد. انسان بدون در نظر گرفتن نگرش و اعتقاداتش به مرحله حیوانی تنزل می‌کند. اگر می خواهی آدم دیگری شوی؟ اگر می خواهی فرد مفیدی برای جامعه شوی؟ اگر میخواهید جنبه های روحانی زندگی‌تان نیز در شما رشد کند؟ باید ابتدا واقعا بخواهید و بعد افکار مثبت و سازنده مرتبط را در خود به باورهای قوی تبدیل کنید. سخت است اما شما نیز می‌توانید همان کسی شوید که دوست دارید. از این باور برای ایجاد انگیزه در خود در جهت بهتر شدن استفاده کنید.

تلاش تنها روش کسب نتیجه دلخواه است. تصور کنید در یک مسابقه دو شرکت می‌کنید اما هیچ تلاشی برای جلو زدن از دیگران نمی کنید. فکر می‌کنید، نفر چندم می شوید؟ فکر می‌کنید، نتیجه مسابقه چقدر منطقی و عادلانه است؟ سعی و تلاش این پیام را به کائنات می‌دهد که من بر خواسته خود خیلی جدی هستم و تا آن را به من ندهی ول نمی کنم! دلیل اینکه کسی در کاری پر تلاش عمل می‌کند در واقع به این معناست که اولا فرد دقیقاً می‌داند چه میخواهد و هدف مقدس و با ارزشی دارد و تصمیم گرفته هرطور شده بدستش بیاورد. جالب است بدانید اینگونه ذهنیات عموماً هدفشان را به خود جذب می‌کنند و احتمال شکست و رها کردن تلاش در آنها بسیار ضعیف است. اما شاید بپرسید عامل تلاش چیست؟ برای تلاش باید انگیزش ایجاد کرد. انگیزه زمانی ایجاد می‌شود که هدف برای ما ارزشمندترین باشد. ارزشمنترین هم زمانی مشخص می‌شود که نیاز شدید باشد. یعنی عامل موجود تنها راه ما باشد. مثل نیاز به آب که هیچ ماده دیگری در جهان نمیتواند جایگزین مایعات شود. در نتیجه ما برای رفع تشنگی خیلی انگیزه داریم و در پی کسب آن خیلی تلاش خواهیم داشت. ایجاد انگیزه با میزان تلاش شما رابطه مستقیم دارد. هرچه بیشتر تلاش کنید انگیزه بیشتری برای ادامه مسیر تا رسیدن به موفقیت دارید.

چقدر در تصمیم‌گیری مصمم هستید؟ چقدر در دوراهی ها دچار تردید می شوید؟ آیا می دانید هر یک از تصمیمات شما ممکن است سرنوشت شما و یا ملتی را تغییر دهد؟ آری یک تصمیم کوچک شما می‌تواند نتایج بسیار بزرگ جهانی به دنبال داشته باشد. تمام جنگها به خاطر یک تصمیم رخ داده. تمام کشفیات پزشکی بعد از یک تصمیم اتفاق افتاده است. شما و من چیزی نیستیم جز حاصل یک تصمیم که خیلی قبل والدین ما گرفته و ما را بوجود آورده اند. خلقت نوع بشر حاصل یک تصمیم خداوند است. هر تصمیم شما یک نتیجه به دنبال خواهد داشت. این یک قانون است. اما تمام تصمیمات ما صحیح نیست و درست بر همین اساس است که ما شاهد نتایج ناگوار در زندگی هستیم. مهم نیست اگر متوجه شدید تصمیم اشتباهی گرفته اید، مهم آن است که تصمیم بگیرید تصمیمات مشابه نگیرید. ما بر اساس اطلاعات ناقص خود مجبوریم تصمیمات بزرگی بگیریم. چاره ای نداریم. مجبوریم چون اطلاعات ما همیشه محدود است. اما می توانیم بیاموزیم با همین اطلاعات کم و ناقص بهترین تصمیم ممکن را بگیریم. شما هر چه هستید و هر جایگاهی که دارید، همه و همه محصول تصمیمات خودتان هستید. پس تصمیم‌گیری را بیاموزیم و تمرین کنیم هر بار کمی بهتر تصمیم بگیریم. تصمیم گری درست باعث ایجاد انگیزه در انتخاب های بزرگتر و در نتیجه ریسک پذیری میشود.

شاید این عبارت فرمول جادویی تمام زندگی من را برای شما هویدا کند. دوست عزیز اگر می خواهید موفق باشید، اگر می خواهید جذب آرزوهایتان به یک عادت در شما تبدیل شود. اگر از زندگی همه آن را خواهان هستید کافی است این جمله را با آب طلا بر تک تک سلولهای وجودتان بنویسید که : من تلاش می کنم هرروز کمی بهتر از دیروزم باشم.

کافی است علاوه بر تفکر خلاقانه در این جمله، به آن عمل کنید. من موفقیت در هر زمینه ای را برای شما گارانتی می کنم. من با این شیوه به همه چیز رسیدم. من با این اصل رویاهایم را زندگی کردم. من با این فرمول ساده هرروز با اشتیاق سوزان به استقبال زندگی قشنگ روز جدیدم میروم. فرض کنید شما روزانه تنها یک لغت انگلیسی بیاموزید و باز فرض کنیم این کار را با پشتکار تمام ادامه دهید. آیا میدانید بعد از یک سال چند لغت آموخته اید؟ بعد از ۱۰ سال چه؟ بعد از ۴۰ سال چطور؟ سعی کنید هرروز کم بهتر از دیروزتان باشید؛ این کار باعث ایجاد انگیزه در شما است که بهترین تلاش خود را به نمایش بگذارید.

حتما بخوانید: ۲۵ کاری که اعتماد به نفس شما را به اوج می رساند

کار و تلاش و صبر و حوصله اتفاقات مهم زندگی شما را سبب می شوند. کار و سرعت حرکت، نتیجه تلاش شما را در مسیر موفقیت افزایش می‌دهد و صبر و حوصله نتایج مورد علاقه شما را برایتان دست چین می‌کند. آری دوستان! اگر خواهان موفقیت هستید باید یاد بگیرید که چه زمانی باید کار و تلاش را سرلوحه تمام زندگی خود قرار دهید و چه زمانی کار و تلاش را رها کرده و دقیقاً هیچ کاری نکنید و صبورانه به انتظار ظهور نتیجه بنشینید. توانایی این انتخاب هنر موفقیت است. اینکه کسی در زمانی که باید تلاش کند صبوری پیشه کند و بر عکس؛ طبیعی است نتایج ناخواسته ای برای فرد به دنبال خواهد داشت. شما با توجه، تمرکز و دقت نظر می‌توانید یاد بگیرید که در چه مواردی باید کار کنید و در چه مواردی هیچ کاری نکنید و در عین حال بهترین نتیجه را کسب کنید.

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که سخت ترین کار برای ورزش کردن، خارج شدن از خانه باشد. همیشه سخت ترین مرحله گام اول است. بسیاری از افراد هرگز کاری را آغاز نمی کنند صرفا به خاطر آنکه اراده شروع کارها را ندارند. افراد موفق افرادی هستند که شروع کننده خوبی هستند. پس از مرحله انتخاب و تصمیم، افرادی نتیجه بهتری می گیرند که بیدرنگ شروع می کنند و مدتها برای شروع وقت تلف نمی کنند. مرحله شروع برای همه کمی نگرانی دارد، عموماً دقیقاً نمی دانند کی و چگونه شروع کنند. نمی دانند بعدا چه اتفاقاتی در انتظار آنها است. این نگرانی‌ها کاملاً طبیعی است، اما در هر حال شما مجبورید شروع کنید. اگر آدمی هستید که کارها را سخت آغاز می‌کنید، اگر می خواهید تغییر کنید، باید با علم بر ضعف خود دل به دریا بزنید و علیرغم تمام نگرانی‌ها از جایی شروع کنید. قدم اول را بردارید، کمی نگرانی نه تنها عیبی ندارد، بلکه طبیعی است. سعی کنید همیشه آغاز گر خوبی باشید بعدها این، عادت شما می‌شود.

برای هر کاری که به پایان می‌رسانید یک پاداش به خودتان بدهید. حتی اگر کار کوچکی انجام داده اید، مطمئن باشید یک جایزه خیلی کوچک معجزه می‌کند. مهم این است که تشویق شوید و انگیزه تمام کردن کارهای بعدی را جذب کنید. ما اصولا دو نوع تشویق داریم: تشویق منفی و تشویق مثبت. تشویق مثبت همیشه اثرات بهتری در ایجاد انگیزه داشته است. هر چقدر جایزه غیر منتظره و بزرگتر باشد، همان قدر موثرتر است. جایزه را به بعد موکول نکنید، احتمال اینکه در آینده به تعهدتان عمل کنید بسیار کمتر است.

هرگاه کاری را علاوه بر خود، برای دیگران نیز انجام دهید، انگیزه شما چند برابر می‌شود. مفید بودن برای دیگران حس بسیار خوبی در فرد ایجاد می‌کند. همیشه سعی کنید در کارهای عام‌المنفعه سهمی داشته باشید. در انجام کارها سعی کنید دیگران نیز از کار شما سود ببرند. اگر می‌خواهید موتور قدرتمند ایجاد انگیزه در شما روشن شود، باید در هدف‌گذاری‌هایتان نفع دیگران را نیز در نظر بگیرید.

در لحظات ناامیدی باید بخود امید بدهید، باید به دنبال فرصت جدیدی باشید. حتی بعد از سخت ترین شکستها همیشه فرصت شروع دوباره وجود دارد. از اول شروع کنید، موانع و شکستها برای نابودی شما نیست، آنها برای قوی شدن و با فکر به دنبال راه جدید بودن در مسیر شما قرار می گیرند. دوباره شروع کنید. بخود انگیزه بدهید و برای بار دیگر بلند شوید و حرکت کنید، حتی اگر صد بار شکست‌خورده باشید. این تنها راه پیش روی شماست.

وقتی خبرنگار از ادیسون پرسید، شما چطور بعد ازاین همه شکست دلسرد نشدید و ادامه دادید تا به نتیجه رسیدید؟ ادیسون گفت من هرگز شکستی نخوردم، تنها آموختم به چه روشهایی نمی توان لامپ ساخت. افراد موفق حتی در بدترین شرایط نه تنها احساس شکست نمی کنند، بلکه از خود میپرسند: چه درسی در این اتفاق وجود دارد و من چگونه می‌توانم از این فرصت سودی ببرم؟ برای ایجاد انگیزه در خود باید باورتان نسبت به شکست ها را تغییر دهید.

شما یک وظیفه بیشتر ندارید. شما برای رضایت‌مندی کل بشریت آفریده نشده‌اید. شما ضامن خشنودی دیگران نیستید. شما برای خودتان کاری بکنید. اگر به دنبال آرامش و رضایت‌مندی فردی در زندگی هستید، کافی است: همیشه بهترین کار خود را ارائه دهید و نظرات دیگران برایتان به هیچ وجه اهمیت نداشته باشد. من کار خوبم را انجام می دهم و بسیار متاسفم که شما ناراحت هستید. شما نمی‌توانید همه را راضی نگه دارید. پس به دنبال رضایتمندی خود باشید.

در ادامه بخوانید: دوره قانون جذب | گارانتی اثربخشی دوره نخبگان قانون جذب تضمین شده است

پست قبلی

۷ قانون کاربردی آنتونی رابینز برای موفقیت – راز موفقیت

پست بعدی

موفقیت | رژیم ذهنی ۲۱ روزه موفقیت مالی، سلامتی، معنوی، شغلی …

۱۴ راهکار شگفت‌انگیز برای شروع یک تغییر بزرگ در زندگی!

دانلود رایگان فیلم راز و فایل صوتی مستند راز(قانون جذب The Secret)

راز موفقیت افراد موفق جهان|چرا همه موفق نمیشوند؟ (شنبه ها با وایت برد راز موفقیت)

رازهای موفقیت افراد موفق |نقشه راه موفقیت (شنبه ها با وایت برد موفقیت)

۵۰مورد ایجاد انگیزه برایم چراغهایی هستند که در تاریکی راه را برای من روشن می کنند سپاسگزارم استاد

سپاسگذارم استاد این مقاله عالی بود خدایا شکرت

مرسی از پیامتون. مشکل تیتر برطرف شد. مرسی که اینقدر سایت براتون مهم و روش حساسیت دارید. لطفا دوباره مطالب رو بخونید.

ضمن عرض سلام مقاله بسیار بسیار زیاد جامع و کامل بود فقط ایکاش تیترها روی هم قرار نمیگرفت و واضحتر میبود ضمن تشکر فراوان خواهشمندم اگر امکان داره تیترها ویرایش مجدد بشه تا این مقاله هم مانند دیگر مقاله هاتون از آگاهی و روشنی مطالب بدرخشد سپاسگزارم

ضمن عرض سلام متشکرم از پاسخگوییتون ولی من رفتم دوباره بخونم هنوز تیترها روی هم بود آیا من باید کار خاصی بکنم؟ از اینکه به نظرات ما اهمیت میدین بسیار ممنونم

خیلی عالی بود من با دقت و لذت مطالعه کردم چون انگیزم ضعیف شده بود اما الان یاد گرفتم اگه نیروی درونم ضعیف شد چجوری دوباره بلند شم سپاسگزارم استاد

سلام استاد بزرگوار واقعا عالی بود این مقاله تون یاد درس چهارم افتادم این مقاله رو خوندم واقعا مثمر ثمر بود پیروز و برقرار باشید.

سلام استاد،،، خدا قوت،،،، مقاله رو خوندم،،،عالی بود،،،عالی بود،،،، کلی شارژ شدم و انرژی مثبت گرفتم،، کلی حس خوب و امید و انگیزه،، احساس میکنم به آرزوهام هر روز دارم نزدیک و نزدیکتر میشم،،، خیییلی خوشحالم… استاد سپاس،،،سپاس،،،سپاس

سلام ودرود ب استاد خوبی ها .این مقاله هم عالی بود البته یک چالش بود برام .بسیار زیبا بود .خیلی خوشحالم ک هرروز یکی از مقاله هاتونا جذب میکنم وروز ب روز مثبتتر میشم خدایا شکرت هزارمرتبه شکررررررررر ‌.خدا حفظتون کنه استاد شما را ووهمراه خوبتون را خانم شاکریی عزیزرا

درود بر شما جناب بصیرنیا عزیز

خوشحالیم که مقاله ۵۰ باور قدرتمند که در شما انگیزه انجام هر کار دشواری را بوجود میآورد! اینقدر مورد توجه قرار گرفته. بله میتونید از طریق ایمیل مقاله را دریافت کنید.

سپاس

با سلام و درود به استاد گرامی سوالی دارم و اینکه، امکان دانلود این صفح بصورت فایل PDf وجود دارد ؟ با سپاس فراوان بصیرنیا

عالی بود

عالی بود من بازهم انگیزه قوی تری پیداکردم وتلاش میکنم تاموفق شوو باز هم اززحمات وراهنمایی هاتون ممنونم مرسی موفق باشید

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز سایتتون بی نظیره واقعا توی این مدت که مطالب سایتتون رو دارم میخونم چیزای زیادی یاد گرفتم ان شاءالله خدا حفظتون کنه استاد عزیز با اروزی موفقیت و سلامتی برای شما ????

سلام استاد خیلیییییی کامل و جامع بود. مثل یک موتور قدرتمند این ۵۰باور بودند. واقعاً ممنونم. چراغهایی در ذهنم روشن شدند . متوجه خیلی چیزها شدم

عالی عالی ۵۰ راهکار عالی هستند من باور دارم که لایق بهترینها هستم چکیده راهکارها رو بعنوان نکات طلایی یادداشت میکنم و بکار خواهم گرفت بسیار ممنونم.

سلام. مقالتون خیلی عالی بود.

مطالب خیلی عالیه ممنون از شما باید حتما در زندگیم استفاده کنم ازشون

متشکرم ، خواندن این موضوع برایم بسیار مفید تمام شد..!

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

پیام شما پس از بررسی منتشر می شود

اطلاعات من را ذخیره کن تا در آینده نیازی به ورود اطلاعات نداشته باشم

۱۴ راهکار شگفت‌انگیز برای شروع یک تغییر بزرگ در زندگی!

دانلود رایگان فیلم راز و فایل صوتی مستند راز(قانون جذب The…

راز موفقیت افراد موفق جهان|چرا همه موفق نمیشوند؟ (شنبه ها با…

همین الان ایمیل و شماره همراه خود را وارد کنید تا ایمیل برایتان ارسال شود

آیا می‌دانید چه فرصتی پیش روی شماست ؟

همین الان می‌توانید عضوی از نخبگان قانون جذب شوید که با تدریس استاد جولایی در این دوره  قانون جذب زندگی‌شان را متحول کرده‌اند !

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی پسورد

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

چگونه دل به کار دهیم
چگونه دل به کار دهیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *