چگونه ذهن خود را باز کنیم

 
helpkade
چگونه ذهن خود را باز کنیم
چگونه ذهن خود را باز کنیم

مطالعه شریف بیش از 10 سال است جدیدترین آموزش ها در کلاس جهانی را به شکل کاملا بومی، کاربردی با متد فانتوم در اختیار علاقه مندان قرار میدهد.

راهنمای خرید از مطالعه شریف

پرفروش ترین محصولات

چگونه ذهن خود را باز کنیم

تهران، درب شمالی دانشگاه صنعتی شریف،خ قاسمی، تقاطع بلوار اکبری، پلاک 30 طبقه 3

021-66064000

021-40663100

info [at] motalesharif [dot] com

ما را دنبال کنید …

سارا حمیدی آموزش تمرکز و تفکر

چندی پیش با تعدادی از دوستانم برای شام به یک رستوران رفته بودیم. هرکسی از دغدغه‌های خود تعریف می‌کرد. همه در فکر و اندیشه‌های خود غرق بودند.

یکی می‌گفت چه کنم تا درآمدم افزایش یابد؟

دیگری به فکر این بود که آیا می‌تواند از پایان‌نامه‌اش دفاع کند و یا نه؟

یکی دیگر از دوستان در مورد آرزوهایش صحبت می‌کرد.چگونه ذهن خود را باز کنیم

در همین حین یکی از دوستان صمیمی‌ام به من نگاه کرد و پرسید: آیا در این دنیا کسی هست که نگرانی و مشکلی نداشته باشد؟

با مواجه به این پرسش کمی جا خوردم. پیش خود گفتم نه به‌راستی هرکسی در این دنیا مشکل و یا شاید بهتر بگویم خواسته‌ای دارد. اما از آن شب ذهن من درگیر این سؤال باقی ماند.

آیا کسی در این دنیا وجود دارد که مشکلی نداشته باشد؟

پس از فکر کردن به این سؤال به یک نتیجه رسیدم. بهتر است سؤالم را با یک سؤال اساسی‌تر جایگزین کنم.

آیا کسی در این دنیا وجود دارد که ذهن بازی داشته باشد و در هرلحظه نگران مشکلات و دغدغه‌های زندگی‌اش نباشد؟

اکهارت تول

همان‌طور که احتمالاً تا الآن متوجه شده‌اید منظور از ذهن باز ذهنی است که فارغ از هر نگرانی باشد. ذهنی که بتواند برای چند لحظه هم که شده دغدغه‌ای نداشته باشد. ذهن باز خلاق است و آگاه. به دنیا و اطرافش با آگاهی نگاه می‌کند و می‌تواند تصمیمات درستی بگیرد.

• هنگام هم‌نشینی با این افراد نگران مشکلات خود نیستند و به صحبت‌های شما با دقت گوش می‌دهند.

• دنیای اطراف برایشان مهم است و به آن‌ها توجه می‌کنند. ستاره‌ها، گل‌ها و پرندگان را می‌بینند و از دیدن آن‌ها لذت می‌برند.

• آن‌ها به دنیای اطرافشان توجه می‌کنند و مدام مشغول و گرفتار موبایلشان نیستند.

• در هرلحظه در فکر زندگی و مشکلاتش نیستند و به دنیا و جهانیان اهمیت می‌دهند.

پس از بررسی پرسشی که از آن شب در ذهنم مانده بود به پرسش ساده‌تری رسیدم. اکنون دیگر نمی‌پرسم که آیا فرد بدون مشکلی در این دنیا وجود دارد و یا خیر.

هر فردی بدون شک در زندگی‌اش نگرانی، دغدغه، آرزو و یا مشکلات خاص خودش را دارد. مسئله اصلی این است که لحظاتی در زندگی‌مان داشته باشیم که بتوانیم این مشکلات را کنار بگذاریم و یا به عبارتی ذهن باز داشته باشیم.

اگر بیش‌ازحد بر خودتان و مشکلاتتان تمرکز کنید، آنگاه دنیای اطراف خود را نمی‌بینید. اگر در هرلحظه به فکر خواسته‌هایتان و روش‌های رسیدن به آن هستید ذهن بازی ندارید. ذهن شما مدام درگیر کارها و گفته‌های دیگران است. شما همیشه نگران اهدافتان هستید. همیشه در فکر هستید که بهتر بود چه‌کاری را انجام می‌دادید و چه‌کاری را نمی‌کردید.

تمرکز بیش‌ازحد بر خودتان باعث می‌شود که از زندگی خود لذت نبرید. اگرچه برای خواسته‌ها و اهدافتان تلاش می‌کنید اما کارایی کمتری دارید.

وقتی‌که ذهن باز ندارید و تمرکز اصلی‌تان بر آینده است معمولاً خسته می‌شوید. کارایی شما به‌شدت کاهش پیدا می‌کند. هنگام که باید بر کارتان تمرکز کنید نمی‌توانید. شما انرژی ذهن و مغزتان را صرف افکار بیهوده کرده‌اید.

مغرتان دارای یک منبع انرژی محدود است. ازاین‌رو با هدر دادن این انرژی و مصرف آن برای افکار بیهوده تنها تمرکز، توجه و خلاقیت شما کاهش می‌یابد و انرژی کافی برای مدیریت زندگی و کار خود ندارید.

• هنگامی‌که بر خود و مشکلاتتان بیش‌ازحد تمرکز کنید، فرصت‌ها را از دست خواهید داد. یک ذهن باز خلاق است و توانا.

اگر می‌خواهید که از تمام ظرفیت مغز خود استفاده کنید و ذهن توانمندی داشته باشید باید از تمرکز و توجه بر مشکلات دست‌بردارید.

• هنگامی‌که یاد بگیرید به اطرافتان توجه کنید، زندگی برای شما زیباتر خواهد شد.

• وقتی‌که زندگی برایتان زیباتر شود، فرصت‌های آن را بهتر درک خواهید کرد.

• ازآنجاکه به دیگران بیشتر اهمیت می‌دهید، ارتباطات بهتری پیدا خواهید کرد.

• از مشکلات دیگران درس می‌گیرید و فرد باتجربه و توانمندتری خواهید شد.

• احساس آرامش بیشتری دارید و راحت‌تر می‌توانید در کار و زندگی پیشرفت کنید.

• عملکرد شما در کار و زندگی پیشرفت قابل‌توجهی پیدا می‌کند.

• و مهم‌تر از همه این است که قدرت تمرکز شما افزایش می‌یابد و فرد متمرکزی خواهید بود.

در ادامه چندین راهکار که برگرفته از مقاله Aware of the World می‌باشد بیان می‌شود.

• هرازگاهی از کاری که در حال انجام آن هستید دست بکشید و به اطراف خود توجه کنید.

توجه به اطراف بدین معناست که به اطراف و اطرافیان خود توجه کنید. اگر در خیابان راه می‌روید به درخت‌ها و گل‌ها نگاه کنید. آسمان را نگاه کنید. آیا تغییری در آن خیابان به وجود نیامده است. شاید مغازه‌ای به‌تازگی شروع به کارکرده است. ممکن است درختی که تا چند وقت پیش میوه نداشته هم‌اکنون پر میوه است.

• هنگامی‌که فردی صحبت می‌کند به صحبت‌های او با دقت گوش دهید.

• همیشه از زاویه بزرگ‌تری به زندگی نگاه کنید و از ایده‌های جدیدی که به ذهنتان می‌رسد نترسید.

• بازی‌های افزایش تمرکز و توجه را انجام دهید. این بازی‌ها به شما کمک می‌کنند تا کنترل ذهن، افکار و توجه خود را به دست بگیرید.

• اگر تاکنون کتاب رنگین‌کمان مغز را تهیه نکرده‌اید، می‌توانید هم‌اکنون این کتاب را تهیه کنید و به کمک آن از ظرفیت‌های مغزی خود بهترین استفاده را کنید.

می خواهم همین الان این کتاب را تهیه کنم

من سارا حمیدی هستم و در این وبسایت به منظور آگاهی از توانایی های مغزی و افزایش عملکردمان در زندگی، محیط کار و خانه به ارائه مقالات، دوره ها و محصولات آموزشی می‌پردازم.چگونه ذهن خود را باز کنیم

مطلب قبلی

چگونه دقت خود را افزایش دهیم؟

مطلب بعدی

نقش ورزش ذهن در درمان افسردگی

چرا نباید از آینده بترسید؟ ترس از آینده نداشته باشید

دلایل خواب آلودگی در مطالعه و کار

مهارت کنترل ذهن در کار و زندگی و تحصیل

چگونه با انگیزه کار کنیم؟ مهم ترین راهکار تقویت انگیزه

سلام و ممنون از مقاله کار بردی و مفیدتان . موفق و موید باشید

سپاسگزارم جناب علوی. موفق باشید

باسلام چگونه میتوانم باشما درارتباط باشم به غیر از ایمیل

سلام دوست عزیز. برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره ۰۹۱۹۴۱۰۴۰۳۵ تماس بگرید. همکاران شما را راهنمایی خواهند کرد.

بسیار عالی تشکر فراوان بخاطر مقاله های ارزشمندتان

بسیار خوشحالیم که مقالات برای شما مفید بوده است.

شاد باشید…

مقاله بسیار خوبی بود،موفق باشید:)

ممنون مقاله‌ی بسیار خوبی بود. راستش داشتم راجع‌به دغدغه‌های آدم و اینکه اساساً این دغدغه‌ها خوبند یا بد جستجو می‌کردم که به مقاله‌ی شما برخوردم. سوای اینکه الان متوجه شدم باید نگرانی‌ام از بابت کارهایی که می‌کنم رو کم کنم، هنوز درست نمی‌دونم دغدغه‌های فکری اصلأ بدند یا خوب؟ دغدغه به همراه خودش تشویش میاره و ما باید براب رهایی از این تشویش با ذهنی باز ازشان دوری کنیم یا به‌دنبال ریشه این دغدغه‌ بگردیم؟

سلام من درواقع دنبال راهکارهایی برای داشتن ذهن باز برای بیان ایده بودم چون دارم بازی سازی رو شروع میکنم و میخوام پروژه هام متفاوت باشه اما بیشتر از فوایدش شنیدم تا راهکار به هر حال خوب بود ممنون

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نام و ایمیل من را برای نظر گذاری در آینده در سایت ذخیره کن

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سارا حمیدی می باشد.

جهت ارتباط با دفتر از شنبه تا پنچ شنبه از ساعت 17 – 9 با شماره: 35 40 410 0919 تماس حاصل بفرمایید.

آیا شما از اینکه جهان را به همان شیوه قدیمی تان ببینید خسته شدید؟ آیا اطرافیانتان به شما می گویند که همیشه یک طرف داستان را میبینید؟ اگر چنین است و خواهان تغییر در زندگی تان هستید باید دید خود را گسترش دهید! مردم روشنفکر و با ذهن های باز به اطرافشان با هیجان نگاه می کنند، و نسبت به وقایع کنجکاو اند. شما هم میتوانید یکی از آنها باشید!

 

بخش اول: چشم اندازتان را تغییر دهید

 

چگونه ذهن خود را باز کنیم


.. در آغوش ناشناخته ها بروید!

اگر می خواهید ذهن تان بازتر باشد این دفعه سعی کنید از راه های دیگری کارهایتان را انجام دهید. مثلا این دفعه که همسایه تان شما را برای چای دعوت کرد دعوتش را بپذیرید. یا برای دیدن فیلمی به سینما بروید که کارگردانش را اصلا نمیشناسید! اگر می خواهید این تمرین را انجام دهید سعی کنید حداقل هرهفته یک تجربه جدید داشته باشید. آیا شما به کلاس های یوگا علاقه دارید اما چون هیچ ذهنیتی از آن ندارید می ترسید در کلاس های آن ثبت نام کنید؟ الان وقتش است!



.. به چیزهایی که قبلا امتحان نکرده اید نزدیک نشوید!

این تفکر افرادی است که فکرشان بسته است. آن ها اغلب نظرات منفی راجع به چیزهایی که قبلا امتحانشان نکرده اند دارند. مثلا همیشه از جشن های خاصی خوششان نمی آید با اینکه شاید حتی یکبار هم در آن ها شرکت نکرده اند! همیشه تمایل به خوردن یک نوع پیتزا دارند و از خوردن غذاهای جدید لذت نمی برند. این بار که شما هم نظرات منفی راجع به چیزی در ذهن تان شکل گرفت از خودتان بپرسید که چرا اینطور فکر می کنید و چه شواهدی برای این نظر منفی من وجود دارد و این شواهد چقدر قابل اعتماد اند؟  آیا ارزش دارد که یکبار هم شده امتحانش کنم؟ اگر شواهد از طرف آدم های معتبر و منابع خوبی بود اصلا اجباری در عوض کردن نظرتان نیست.

 


.. به جای نه، بـــله بگویید !

اگر شما می خواهید ذهن تان را بازتر کنید سعی کنید این بار بیشتر بلـــــــــــــه بگویید. به درخواست هایی که به شما می شود گوش فرا دهید و اگر واقعا علاقه به انجامش دارید به خودتان فرصت بله گفتن را بدهید. دفعه بعد که شما واژه نه را به کار بردید، روی آن فکر کنید که چرا نه گفتید؟ چه چیزی در پشت این نه نهفته بود؟ ترس؟ تنبلی؟ و …

 


.. یاد بگیرید که هر وضعیتی را از زوایای مختلف بررسی کنید.

گفتن این حرف آسان است اما انجامش کمی سخت است. مثلا اگر شما در جناح سیاسی چپ گرا هستید لازم است گاهی استدلال های طرف راست را هم بشنوید، این موضوع به این معنی نیست که شما دیدگاهتان را به کل عوض کنید اما با این روش می توانید ایده های خوب طرف مقابل را دریابید و حتی اگر قانع نشدید حداقل آن ایده ها را به نفع خودتان در جایی به کار می برید. در موقعیت های مشابه ببینید که افراد دیگر چگونه رفتار می کنند و سعی کنید علت رفتارهایشان را درک کنید. مثلا شما اگر یک مذهبی معتقد هستید، سعی کنید که درباره ادیان دیگر از طریق کتب همان ادیان مطالعه و تحقیق کنید این به این معنی نیست که شما دین تان را عوض کنید بلکه به این معنی است که دنیا را از زاویه دید همان ها ببینید.

 


.. به ازای هر فکر منفی، به سه چیز مثبت فکر کنید!

هرچند فکر منفی لزوما مشخصه افراد بسته فکر نیست اما فکر کردن به چیزهای مثبت لزوما نشان دهنده افراد با ذهن باز است. بنابراین دفعه بعد که یک فکر منفی از ذهن تان عبور کرد و یا بر لب تان آورده شد سریعا فکر مثبتی را به یاد بیاورید. بیایید یک نمونه را با هم تمرین کنیم: مثلا: ” امروز روز خیلی سردی است، تو این هوا هیچ حیوونی هم بیرون نمیاد اما من مجبورم برم سر کار” حالا یک نمونه فکر خوب درباره هوای خیلی سرد : ” هوا خیلی سرده، وای تو این هوا یک قهوه چقدر می چسبه ” و… این دفعه که خواستید راجع به چیزی ناله کنید سعی کنید یک فکر هیجان انگیز و یا کمی ملایم تر را جایگزین آن کنید.

 


.. یک سرگرمی کاملا جدید را انتخاب کنید !

می توانید در یک کلاس یوگا، کاراته، نقاشی عکاسی و یا حتی یک گروه پیاده روی ثبت نام کنید. وارد یک فعالیت جدید شوید که آن را دوست دارید اما هرگز آن را امتحان نکرده اید. این کار باعث می شود که با افراد جدیدتری آشنا شوید و چه بسا این افراد مسیر زندگی تان را تغییر دهند و چشم انداز زندگی را برای شما طور دیگری نشان دهند.

 


.. کمی زندگی تان را از حالت روتین خارج کنید!

آیا شما عادت دارید که همیشه از یک مسیر یکسان به خانه بروید؟ آیا همیشه صبحانه تان شامل چیزهای خاصی است؟ آیا بعد از کار همیشه یک راست به خانه برمیگردید؟ نظم و ثبات در زندگی خوب است اما تا جایی که جلوی تجربه های جدید شما را نگیرد و شما را به یک ساعت کوکی تبدیل نکند. این بار هم برنامه ریزی کنید اما برای یک آخر هفته مهیج تر !


بخش دوم

چگونه ذهن خود را باز کنیم

بخش های بعدی این مقاله را در همین سایت دنبال کنید



فاطمه امیری روانشناس بالینی و نوروتراپیست

 

شاید دیگر کمتر کسی اطلاع نداشته باشد که در مجموعه بزرگ پزشکان جایروس بهترین فوق تخصص های مغز و اعصاب و اعصاب و روان و برترین فارغ التحصیلان آمریکا،اسپانیا و آلمان حضور دارند و خدمات مغزواعصاب و روان که در این مجموعه ارائه می شود با کیفیت ترین در تمام ایران است!

کادر درمانی جایروس از لحاظ تخصصی در حیطه های اعصاب، در تمام کشور بی نظیر است

شماره تماس های نوبت گیری سریع

به دلیل شیوع کرونا، مشاوره های تلفنی و ویزیت آنلاین ویدئویی نیز ارائه می شود.

 

واحد مغز و اعصاب و روان ☎ 22616377_021 ☎

واحد انجام تست خواب ☎ 02122639401 ☎

 واحد ویزیت متخصص اختلالات خواب ☎ 02122648627 ☎

واحد مشاوره و روانشناسی  ☎ 22636863_021 ☎

 واحد مغز و اعصاب و روان غرب تهران (آزادی) ☎ 02166158469 ☎

اگر بی خوابی دارید، علاوه بر خدمات حضوری در کلینیک، میتوانید با تهیه دوره جامع درمان بیخوابی که توسط دکتر مصطفی امیری فلوشیپ اختلالات خواب تهیه شده است، بی خوابی تان را بدون دارو و در منزل درمان کنید.

درمان بی خوابی بدون دارو با ۱۱۳ روش علمی و خانگی (برای شروع، اینجا کلیک کنید)

 

اگر دچار افسردگی هستید یا میخواهید احساس شادی و لذت را در زندگی تان تقویت کنید، میتوانید بصورت حضوری توسط متخصصین روانپزشکی یا روانشناسان مجموعه جایروس ویزیت شوید و علاوه بر خدمات حضوری، میتوانید با تهیه دوره آنلاین درمان افسردگی در خانه که توسط مجموعه پزشکان جایروس تهیه شده است، افسردگی تان را در منزل و بدون دارو درمان کنید (برای دیدن ویدئو معرفی دوره، کلیک کنید)

درمان افسردگی در منزل بدون دارو (برای شروع، اینجا کلیک کنید)

 

سلام خانم فاطمه امیری.بهتر بود شما که تحصیل کرده هستید و یک کارشناس منبع این مطلبتان را ذکر میکردید…

سلام. ممنون از دقت نظر شما. منبع این مطلب سایت http://www.wikihow.com است.

. سلام وخسته نباشيد .يك راهنمايي مي خواستم در باري ذهن وكم حافظه اي من هر سال از دانمارك براي ديدن مادر مريضم به ايران سفر مي كنم اما يكي از سالها فقطي كه يك ماه دركنار ان بودم وبايد موقع ازان خداحافظي مي كردم بسيار گريه وبر سروصورت خود مي زد وموهاي سرش را مي كشيد ومن در ان لحظ شوك عجيبي بر من وارد شد كه چرا اين كارها را كرد خلاص بعد از اين حادثه من خيلي فراموش كار شدم ودر مدرسه عفت عجيبي كردم والان احساس مي كنم ياد گيري يك مسئله برايم خيلي دشوار شده… Read more »

سلام
نیاز یه بررسی های بالینی دارید و تا علت مشخص نشود نمیتوان راه کار مناسب با خودتان ارائه شود.

طراحی و سئو : زینوم

صفحه اصلی موفقیت و انگیزشی ذهن آگاهی و پنج قدم برای جلوگیری از سکون و باز کردن قفل ذهنی

با پنج تکنیک ذهن آگاهی از جمله افزایش دوپامین، مومنتوم و نیروی فزاینده، تکرار و تکنیک‌های دیگر می‌توانید قفل ذهنی خود را باز کرده و در مسیر موفقیت به سمت هدف‌تان قدم بردارید.

آیا تا به حال احساس کرده‌اید که خلاقیت در شما مرده است و در فکری قدیمی گیر کرده‌اید؟ آیا از خود پرسیده‌اید مقصر اصلی مشکلات زندگی ما چه کسی است؟ بازکردن قفل ذهنی دشوار می‌شود؟ ذهن آگاهی خود را تقویت کنید.

گاهی اوقات، روزها یا هفته‌هایی پیش می‌آید که علی رغم میل باطنی جهت خلاق‌تر شدن، نمی‌توانید کاری از پیش ببرید. گویی ذهن شما قفل شده است. ذهن آگاهی خود را از دست داده اید. هر چه بیشتر تقلا می‌کنید، کمتر نتیجه می‌گیرید. برای بازکردن قفل ذهنی چکار می‌کنید؟

می‌دانید چاره کار چیست؟ مومنتوم و نیروی فزایندهچگونه ذهن خود را باز کنیم

ببینید؛ مغز ما یک ماشین الگوساز است و کارکردش، یافتن مسیر و در پیش گرفتن آن مسیر به صورت مستمر و عامل تعیین کننده ای برای موفقیت یا عدم موفقیتان می‌باشد. دلیل این استمرار و چسبیدن به الگوهای تکراری چیست؟

مغز ما می‌خواهد انرژی ذخیره کند؛ به همین دلیل است که ایجاد تغییرات رفتاری خصوصا وقتی که به لحاظ روحی، آمادگی پذیرشش را ندارید، تا این حد دشوار است.

با این حال، این بدان معناست که وقتی عادتی خلق کردید، مومنتوم و نیروی فزاینده، ابزار قدرتمندی خواهد بود که می‌توانید از آن به نفع خودتان استفاده کنید. شما بعد از ایجاد یک الگوی رفتاری، آن را ادامه خواهید داد و با گذر زمان، انجام آن، ‌آسان و آسان‌تر می‌شود.

به عبارتی حتی می‌توان گفت که این نیروی فزاینده از انگیزه هم مهم‌تر می‌شود و ذهن آگاهی را تقویت می‌کند. با ذهن آگاهی می‌توانید به راحتی اقدام به بازکردن قفل ذهنی کنید.

با اینکه ممکن است شکستن چرخه فعلی در لحظه اکنون سخت به نظر بیاید، باید بدانید که یک فرایند تکراری وجود دارد که انجامش، در خلق نیروی فزاینده‌ی کافی برای ادامه‌ی کارتان، به شما کمک خواهد کرد. از ۵ روش زیر غافل نشوید:

اگر با انرژی و شور و شوق کم می‌خواهید یک تغییر رفتاری در خودتان ایجاد کنید، در ابتدای امر باید حال روحی‌تان را عوض کنید. ممکن است بپرسید چطور می‌توانم شادی را در زندگی تجربه کنم؟

به این منظور، باید به صورت طبیعی، تولید دوپامین در بدن‌تان را افزایش دهید. نام دیگر دوپامین، مولکول انگیزه است که به شما در انجام کارها انرژی می‌دهد. برای افزایش دوپامین و نهایتا ذهن آگاهی:

در بالا، تعیین هدف را یکی از راه‌های افزایش تولید دوپامین معرفی کردم. به همین دلیل، تصمیم گرفتن و متعهد شدن هم اهمیت پیدا می‌کند. همچنین، تعیین هدف و حرکت به سوی آن ذهن آگاهی شما را متمرکز می‌کند. با چند نکته ساده هدف واقعی تان را در زندگی پیدا کنید.

هرچقدر که تصمیم‌تان جدی‌تر باشد و احساسات بیشتری را هم درگیر سازید، تاثیر بیشتر و بهتری را هم شاهد خواهید بود.

بیشتر بخوانید: تغییر پارادایم یا پارادایم شیفت – تغییر الگوی ذهنی

در پیش گرفتن و آغاز یک چالش جدید، بدون داشتن خاطره‌ای از تجارب مشابه، کار دشواری است. تجربه مرجع، هدف کوچک‌تری است که به عنوان یک نمونه و مثال در ذهن‌تان، توانایی و توانمندی‌تان در انجام کار‌ها را یادآوری می‌کند.

وقتی که تصمیم قطعی گرفتید و عزم‌تان را جزم کردید، به مجموعه‌ای از اقداماتی که شما را به آن سمت هدایت کرده و نشانه‌های ملموسی از پیشرفت‌تان را نشان خواهند داد، بیندیشید. ذهن آگاهی را می‌توان به این طریق افزایش داد.

در اولین مرحله از راه اندازی قطار مومنتوم‌تان، کوچک‌ترین کار ممکن را انجام دهید. در این لحظه، به این فکر نکنید که آیا این قدم کوچک مرا به هدفم می رساند یا خیر. یادتان باشد که هر حرکتی، از یک‌جا ساکن نشستن بهتر است.

به عنوان مثال، کارتان را پوشیدن لباس ورزشی و انجام چند حرکت کششی اغاز کنید. شاید در مراحل بعدی بخواهید یک قدم فراتر بروید. مطمئنم که اگر بتوانید سه روز متوالی کفش‎های ورزشی‌تان را به پا کنید، در روز سوم، وسوسه خواهید شد که گشتی در اطراف ساختمان‌تان بزنید.

بیشتر بخوانید: ۳۴ جمله مثبت و انرژی بخش که می تواند زندگی شما را تغییر دهد

سرانجام، پس از طی این مراحل، آنها را مجددا طی کنید تا شاهد پیشرفت‌های کوچک در رسیدن به هدف‌تان باشید؛ این کار را باید تا زمانی که تاثیرات مشهودی را در زندگی‌تان مشاهده کنید، ادامه دهید. پس از آن، باید سراغ تصمیمات و اهداف جدیدی بروید. اگر احساس کردید که طراوت و خلاقیت از فکرتان رخت بر بسته است، یادتان باشد که این فقط یک احساس است. قرار نیست تا پایان عمرتان همین‌طور باقی بماند.

ذهن انسان، در صورتی که بتوانید از آن به نفع‌تان بهره ببرید، ابزاری خارق‌العاده است. با استفاده از اصل نیروی فزاینده می‌توانید آن را در مسیر مطلوب خودتان به کار بیندازید.

زمانی که خود را عادت به تغییر دهید و همواره تفکر خلاق خود را حفظ کنید، دست‌یابی به هر هدفی ساده‌تر خواهد بود. چرا که انعطاف‌پذیر هستید و در مقابل موانع و مشکلات درجا نمی‌زنید.

در این حالت تنها به این فکر می‌کنید که چگونه مشکل خود را حل کنید و کلید حل مشکلات را در دست می‌گیرید. در این هنگام است که مغز شما سریعا راه‌ حل مناسب و جدیدی برای غلبه بر مشکلات و موانع به شما ارائه می‌دهد. مغز شما کمک به باز کردن قفل ذهنی می‌کند. این کار نیز تنها با ذهن آگاهی انجام می‌شود.

آکادمی بازار در کنار شما است. می‌توانید از محصول معجزه ذهن قدرتمند دوره ثروت دیدن فرمایید. این محصول می‌تواند نقطه‌ی شروعی بر حرکت در مسیر موفقیت باشد.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

کنترل ذهن به قدری مهم است که با قدرت می توان گفت اگر فردی بتواند به خوبی به این مهارت دست پیدا کند و ذهن خود را در دست بگیرد، حتماً موفقیت را از همیشه به خود نزدیک تر خواهید دید. در واقع تسلط بر ذهن ذهن به شما کمک می کند که بتوانید خودتان برای زندگی خود تصمیم بگیرید و مسیرتان را به درستی انتخاب کنید. به همین دلیل ما هم در این مقاله می خواهیم به طور کامل این مسئله را بررسی کنیم و ببینیم چطور می توانیم کنترل ذهن خود را در دست بگیریم. در واقع شما در این مقاله با موارد زیر به خوبی آشنا خواهید شد:

ذهن مجموعه ای از توانایی های فکری است که شامل هوشیاری، تصورات ، ادراک، تفکر، قضاوت، زبان و حافظه می‌شود و معمولا آن را وجود توانایی هوشیار بودن و اندیشه تعریف می‌کنند. ذهن دربرگیرنده قدرت تصور، تشخیص و قدردانی است و مسئولیت پردازش احساسات و عواطف را برعهده دارد که منجر به عملکرد و نوع رفتار افراد می‌شود.

ذهن موجودات را قادر می سازد تا به آگاهی درونی برسند، به خصوص در محیط پیرامونشان برای دریافت و پاسخ به محرک های عامل و برخوداری از هشیاری که شامل تفکر و احساسات می‌شود.

شما می توانید کنترل ذهن خود را به دست بگیرید. مفهوم این جمله چیست؟

در حقیقت هدف از بیان این جمله این است که شما بدانید کسی که می تواند به ذهن شما خوراک بدهد و آن را در مسیر مشخصی به سمت جلو ببرد و تنها خود شما هستید. این شما هستید که تعیین می کنید چه چیزهایی در ذهن شما باقی بمانند و یا ذهن شما در چه مسیری حرکت کند. شما هستید که مشخص می کنید ذهن شما محل پرورش افکار مثبت باشد یا منفی.چگونه ذهن خود را باز کنیم

به عنوان مثال زمانی که با خود مرتباً اتفاقات منفی را مرور می کنید و یا اینکه مرتب در حال صحبت های ناامید کننده هستید، به ذهن خود این فرمان را می دهید که در جهت اتفاقات منفی جلو برود. بنابراین می توانید کنترل آن را به راحتی به دست بگیرید. کنترل ذهن یعنی کنترل تمام ورودی ها اعم از: تلویزیون، کتاب، روزنامه، خانواده، خود شما و هر چیز دیگری که اطلاعاتی را وارد ذهن شما می کند و به آن جهت می‌دهد.

قدرت ذهن انسان بسیار فراتر از حد تصور شماست، به گونه‌ای که محال است کسی چیزی را واقعاً با تمام وجود خود بخواهد و به آن دست پیدا نکند. به این علت که زمانی که شما از ته قلب دوست دارید به چیزی برسید، کائنات این انرژی را از شما دریافت می کنند. ذهن شما دارای انرژی هایی است که با کائنات و جهان هستی ارتباط مستقیم دارد. در اصل هر آنچه که از ذهن شما تراوش می‌کند در جهان بیرون به حقیقت خواهد پیوست.

اگر شما مدام به اتفاقات منفی فکر کنید، بدون شک برای شما اتفاقات منفی رخ خواهد داد، اگر به اتفاقات مثبت فکر کنید همین طور خواهد شد. بنابراین هرگز نباید قدرت ذهن خود را دست‌کم بگیرید. پس یکی از مهم ترین مسائلی که باید به آن توجه کنید این است که هر چیزی که بتوانید در ذهن خود تجسم کنید بدون شک در جهان بیرون به واقعیت خواهد پیوست.

تصور کنید اگر مغز شما مانند یک اتومبیل باشد، این ذهن شماست که راننده است. بنابراین ذهن شماست که همه کاره می باشد. برخی فکر می کنند که مغز در بدن انسان همه فعالیت‌ها را کنترل می‌کند، اما در اصل این باور خطاست. چیزی که در بدن شما همه چیز را کنترل می‌کند در اصل ذهنتان است.

بنابراین ذهن فرمانروای جسم شما می باشد، این ذهن شماست که می تواند همه چیز را در پیش روی شما مرعی کند و به همه چیز وجود خارجی ببخشد. افکار شما از ذهن شما سرچشمه می‌گیرند.

شما وقتی بتوانید کنترل ذهنتان را دست خودتان بگیرید، اتفاقات بسیار خوبی برایتان خواهد افتاد و می‌توانید به وسیله کنترل ذهن ، کنترل تمام قسمت های زندگیتان را در دست بگیرید. در ادامه به بیان 3 مورد از مهم ترین فواید کنترل ذهن خواهیم پرداخت.

زمانی که ذهن شما درگیر باشد و نتوانید آن را کنترل کنید، دچار مشکلات بسیاری خواهد شد. از جمله این که مرتب ذهن شما حولِ مسائل منفی خواهد چرخید و انرژی های منفی را نیز برای شما جذب خواهد کرد.

به همین علت مدام احساس سردرگمی خواهید داشت و نخواهید توانست حال خوبی داشته باشید. به همین علت است که یکی از بهترین فواید کنترل ذهن رهایی از تاریکی ها می باشد.

اگر بتوانید ذهن خود را کنترل کنید، می توانید تمرکز بهتری نیز داشته باشید. به همین دلیل است که یکی از بهترین فواید کنترل ذهن بالا رفتن قدرت یادگیری شما می باشد.

زمانی که شما تمرکز نداشته باشید و مدام به مسائل مختلف فکر کنید، بدون شک نمی توانید مطالب را به خوبی یاد بگیرید به همین علت مهم است که به خاطر داشته باشید با کنترل ذهن تان می توانید قدرت یادگیری خود را تا چندین برابر افزایش دهید.

اگر ذهن خود را کنترل کنید و به مسائل مثبت فکر کنید، احتمال رسیدن شما به موفقیت چندین برابر می‌شود. زیرا در صورتی که بتوانید کنترل خوبی بر روی ذهن خود داشته باشید، می توانید بسیار بهتر بر روی مسیر رسیدن به اهداف تان تمرکز کنید و از سوی دیگر با کنترل ذهن خود و نگه داشتن آن در مسیر مثبت قطعاً انرژی شما بالاتر خواهد بود. بنابراین می توانید با توان بیشتری فعالیت کنید و مسیر رسیدن به موفقیت را طی کنید.

حالا که به خوبی با مفهوم ذهن، تسلط بر ذهن ، تفاوت ذهن با مغز و فواید کنترل ذهن آشنا شدیم، فکر می‌کنم بهترین زمان باشد برای این که راه های کنترل ذهن را با یکدیگر بررسی کنیم تا بتوانیم با استفاده از آن ها، موفقیت را از همیشه به خودمان نزدیک تر ببینیم. 5 مورد از مهم ترین گام های کنترل ذهن عبارتند از:

تا به حال دقت کردید وقتی می‌خواهید به شخصی نزدیک شوید و بتوانید ارتباط خوبی با او برقرار کنید، ابتدا سعی می کنید نسبت به ویژگی های شخصیتی اون فرد آگاهی کسب کنید؟

برای اینکه بتوانید ذهن را تحت تعلیم خود قرار دهید و به شادی که مدنظرتان هست دست پیدا کنید، ابتدا باید شناخت کافی از ذهن و ساختار آن داشته باشید.

ذهن ماهیت مادی ندارد. در واقع افکار، احساسات، تخیلات، ادراک و آرزوهای شما همان ذهن شما هستند که از دو بخش تشکیل شده: بخش خودآگاه و بخش ناخودآگاه.

1. بخش خودآگاه: اعمال ارادی شما تحت کنترل این قسمت هستند. مثل مطالعه کردن، غذا خوردن، تماشای فیلم و ….

2. بخش ناخودآگاه: کارهای غیرارادی شما از این قسمت منشأ می گیرند. مثل زمان هایی که فکر می‌کنید ، دچار احساس غم یا شادی می‌شوید و …

بخش ناخودآگاه ذهن شما دارای قدرت هست و شما برای اینکه بتوانید در مسیر رسیدن به اهدافتان گام بردارید، باید بر این قدرت تسلط پیدا کنید و از آن که به منطقه امن ذهنی نیز معروف است خارج شوید. باید بتوانید افکارتان را کنترل کنید، چون زندگی شما همان طور جلو خواهد رفت که افکار شما پیش می‌روند.

چه چیزی باعث می‌شود ذهن شما مدام به سمت افکار منفی حرکت کند؟

برای از بین بردن احساسات ناخوشایند، باید منشأ آن ها را پیدا کنید. لازم است آگاهی داشته باشید که این افکار از کجا و چطور به ذهن شما راه پیدا می‌کنند.

ممکن هست عواملی مثل: تجربه های تلخ گذشته، تاثیر اطرافیان، عدم موفقیت در موضوعات مشابه و خیلی عوامل دیگر، ایجاد کننده این حس و حال بد باشند و اعتماد به نفس شما را تا حد زیادی پایین بیاورند.

سرچشمه این موضوع را پیدا کنید و به قول معروف: یکبار برای همیشه سنگ هاتون رو با خودتون وا بکنید.

مطمئن باشید دلیلی وجود ندارد که چون گذشته باب میل شما نبوده ، آینده هم همان قدر تلخ و آزار دهنده باشد.

شرایط فعلی شما تغییر نخواهد کرد. در حال حاضر باید آن را بپذیرید. شما نمی‌توانید در برابر واقعیت های فعلی زندگیتان ایستادگی کنید، اما می‌توانید با پذیرش آنها، تمرکز کنید و راه حل های زیادی برای رفع مشکلات و تبدیل سختی ها به خوشی ها پیدا کنید.

فرار کردن از واقعیت های موجود هرگز به شما کمکی نخواهند کرد و در واقع باعث خواهند شد ذهن شما درگیر ترس ها و استرس های زیادی شود و شما را به سمت تباهی سوق دهد. شجاع باشید و برای تغییر شرایط شجاعانه تصمیم بگیرید. با ذهنی آرام و آماده به سمت تغییرات مثبت گام بردارید.

شاید باور نکنید اما تخیلات شما یکی از مهم ترین ابزارها برای رسیدن به موفقیت هستند. این تخیلات به  ذهن ناخوآگاه شما برای به کار افتادن قدرت جادویی که درباره آن صحبت کردیم، کمک می‌کنند و بر اعمال شما تاثیر مستقیم خواهند گذاشت. زمانی که شما درباره یک موضوع شروع به تخیل و رویا پردازی می‌کنید، موضوعات دیگر به طور خودکار از ذهن شما حذف می‌شوند.

فراموش نکنید به هر چیزی عشق بورزید، در واقع به آن قدرت دادید و به زودی در زندگیتان پدیدار خواهد شد. پس به رویاهایتان عشق و محبت داشته باشید تا به آن ها قدرت لازم برای پدیدار شدن در زندگیتون را بدهید. تخیل شاید کمی کودکانه به نظر برسد اما فراموش نکنید این موضوع به شدت جدی هست. به سادگی از کنار ان عبور نکنید.

خب حالا که سرچشمه افکار منفی را پیدا کردید و با آن ها رو به رو شدید، شرایط فعلی را پذیرفتید و تصمیم های خوبی اتخاذ کردید، نوبت به اجرای این تصمیم ها می‌رسد.

دست به کار شوید و برای شروع کارهای جدید گام بردارید. مطمئن باشید قدرت اعجاب انگیز تخیل و مثبت اندیشی به کمک شما خواهد آمد و مسیر درست را بهتان نشان خواهد داد. نگران نباشید، شما قدرت جادویی ذهنتان را به کار انداختید. پس بدون شک به مقصد خواهید رسید. مثبت اندیش باشید و اجازه ندهید افکار منفی، شیرینی رسیدن به رویاهایتان را از شما دریغ کنند. ذهن شما هیچ محدودیتی ندارد و می‌تواند شما را تا بی نهایت بالا ببرد.

شاید اکنون برای بسیاری از شما این سوال پیش آمده باشد که آیا روش های کنترل ذهن، با تکنیک های تشلط بر افکار یکی هستند؟ در جواب باید بگویم بله؛ شما زمانی که بتوانید ذهن خودتان را کنترل کنید، در واقع کنترل همه چیز را در دست می گیرید و علاوه بر تسلط بر رفتار و اعمال و کارهای خودتان، می توانید افکارتان را هم کنترل کنید.

بسیاری از افرادی هم که به دنبال راه های کنترل فکر خود هستند، می خواهند به فردی مثبت اندیش تبدیل شوند و با این مثبت اندیشی، حال خوبی را تجربه کنند. اگر شما هم جز این دسته از افراد هستید، پیشنهاد می کنم حتماً مقاله تکنیک های مثبت اندیشی را هم مطالعه کنید.

کتاب قدرت ذهن ناخودآگاه، نوشته‌ ژوزف مورفی، به عنوان یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌‌های سال به شما می‌آموزد که عادات فکری و تصاویر ذهنی‌تان، سرنوشت شما را رقم می‌زنند؛ چرا که انسان همان چیزی است که در ضمیر ناخودآگاهش می‌اندیشد.

پیشینه‌ کشف و مطالعه‌ قدرت ذهن به قبل از مطالعات فروید، قرن 18، بازمی‌گردد. در هر ثانیه حدود دو میلیون واحد اطلاعات به سیستم عصبی انسان وارد می‌شود و ما در حالت هوشیاری، تنها قادر به درک 10 درصد از این بمباران اطلاعاتی هستیم. به‌ محض اینکه توجه‌مان را به چیزی جلب می‌کنیم، ذهن آگاه می‌شود. بعضی از قسمت‌های فیزیولوژیکی مانند قلب، ریه‌ها، کلیه‌ها و سیستم ایمنی بدن همیشه ناخودآگاه می‌ماند. البته جای تعجبی وجود ندارد که ذهن ناخودآگاه همیشه مراقب ماست.

قدرت ذهن ناخودآگاه می‌تواند شما را از بیماری نجات دهد و از نو سرزنده و قوی نماید. شما با آموزه‌های این کتاب یاد می‌گیرید چگونه از قدرت‌های درونی‌تان استفاده کنید، در زندان ترس را بگشایید و به یک زندگی پا خواهید گذاشت که  از آن با عنوان آزادی مطلق انسان‌ها یاد می‌کنند.

پیشنهاد می کنم برای این که با کتاب های بیشتری از این دست آشنا شوید، حتماً مقاله کتاب های روانشناسی را هم مطالعه کنید.چگونه ذهن خود را باز کنیم

بعد از این که این 5 راه را برای تسلط بر ذهن انجام دادید و توانستید کنترل ذهن خودتان دست خودتان بگیرید، زمان آن می‌رسد که از موفقیتتان لذت ببرید. شک نکنید این 5 تکنیک در ظاهر ساده اما کاربردی، کاری می‌کنند که رسیدن به موفقیت برای شما از همیشه آسان تر شود.

امیدوارم با عملی کردن آن ها، اتفاقات خوبی برایتان بیفتد. شک نکنید که موفقیت برازنده شماست…

با سلام مطالب جالبی بود ولی من به عنوان یک مومن مسلمان با قدرت قلبی و ذهنی آکنده از حس معنوی به ذهنم نیرویی فراتر از تصورات شما میدهم به گونه ای که هیچ فرد غربی امثال آقای مرفی توان ادراک اونو نداشته باشه در پرتو افکار پاک سرشار از احساس توام با کنترل ذهن برتر میتوان به درجاتی رسید که حتی از بعد خارج شد و در بعد سیر نمود با تدقیق در رویا و تخیلات نشات گرفته از ذهن برتر که متبلور از پاکی است و ریشه در سرشت پاک آدمی و روح برتر دارد میتوان در هر مسیر درست گام محکم برداشت و با تکیه بر قدرت درونی سرشت پاک به ماورای ذهن برتر تسلط یابیم و همواره تمام اهداف مثبت خود را با تمام وجود هر ثانیه به قوه درونی فریاد کنیم به گونه ای که خود انسان برده و مطیع ذهن برتر نشات گرفته از سرشت پاک آدمی باشد و بتوان در هر مسیر این خود سرکش را چون اسب رامی به حرکت درآورد به گونه ای که به قدرت ماورای آن هم رسید و از بعد خارج شد اگر چه انتظار ندارم ذهن برتر توصیفی اینجانب به مذاق شما خوش بیاید ولی اون ذهن برتر سکان دار خود من به من الزام نمود بعد از مطالعه مطالبه جالب شما این مطالب را ارایه بدهم موفق باشید

وقتتون بخیر

جناب قربانی بله مطالب شما کاملاً درسته و هیچ شکی هم توش نیست

اما دقت بکنید که گروهی از افراد این ادراک رو ندارند و به همین دلیل، مطالب باید طوری نوشته بشه که هم افراد مانند شما بتونند به خوبی باهاشون ارتباط برقرار کنند و هم سایر افراد

سپاس از به اشتراک گذاری نظرتون

سلام خیلی ممنون از مطالب خوبتون چطوری تسلط کافی روی قدرت تخیلمون داشته باشیم؟

وقت بخیر

خوشحالیم که این مطلب تونسته بهتون کمک کنه

ببینید قدت تخیل یه مبحث تخصصی هستش که ما متاسفانه تخصصی تو اون زمینه نداریم

موفق باشید

مرسی بخاطر مطالب تاثیرگزارتون واقعا عالی بودن و این مطالب خودبخود بهم انرژی دادن، اینکه شما این مطالب رو گذاشتید که همه استفاده کنند، معلومه واقعا دگرخواه هستید، یک سوال داشتم خیلی ها میگن اهدافتون رو بنویسید تا سریعتر بهش برسید وهمیشه روی کاغذ سپاسگزاری کنید وخصوصیات خوبتون رو بنویسید تا انرژیتون بالا بره ولی وقتی من دست به قلم میشم ک این کارارو بکنم جواب معکوس میگیرم، واقعا لازمه که بنویسیم من اگر بنویسم مغزم خودبخود درگیر میشه

مرسی واقعا! متن مفید و کاربردیی بود…💖😃

خیلی ساده انگارانه و بی مغز به مساله نگاه کرده اید ….

وقت بخیر

ببینید این مسائل چیزایی نیست که واقعاً سخت باشه که بخواید دنبال مطالب عجیب و غریب باشید؛ خیلی از اوقات انگار تا مبحث علمی و در اصطلاح سنگین نباشه طوری که هیچ کس نفهمه اصلاً چی گفته، یه مطلب به دلمون نمیشینه! قرار نیست همه چیز خیلی سخت و عجیب باشه. با همین راه های ساده هم میشه ذهن رو کنترل کرد و زندگی بهتری داشت. بهتر نیست به جای قضاوت عجولانه، اول راه ها رو امتحانشون کنید و بعد اگه نتیجه ای نداشت اونها رو ساده انگارانه در نظر بگیرید؟

سلام.مطلب مفیدی بود.ممنون. متاسفانه من مشکل بزرگی دارم که البته از اطرافیانم نشات میگیره..بسیارحساسم و بادیدن رفتارهاوکارهای اشتباه خانواده بهم میریزم..هرچی هم روخودم کارمیکنم باز تا رفتاربد پدرومادرو یاحتی خواهروبرادرمیبینم میرم سرپله اول!تاحدی که همه فکروذکرم میشه اون موضوع!درس وآطمون دارم اماهمین فکر و عدم تمرکز نمیزاره بخونم!اصلا دست خودم نیست پرش فکردارم واین موضوع منو کلافه کرده!درسهام سخت وسنگینن واین فکرلعنتی همه وقتم روگرفته…چه کنم

وقت بخیر

ممنون از نظر لطف شما. ببینید این مشکل چیزیه که توی وجود خیلی از افراد قرار داره و تا حدی هم طبیعتا لازمه.

اما چون این مشکل بیش از حد اذیتتون میکنه، پیشنهاد میکنم به یه مشاور حرفه ای مراجعه کنید که تخصص این زمینه رو هم داشته باشه. چون این موضوع متاسفانه تو حیطه تخصصی ما نیست.

موفق باشید

نوشتتون عالیه. ولی بیشتر درگیری ذهنها به خاطر عشق رابطه وتعلقات ماده ودنیوی است . که از دست دادن انها یا نرسیدن به اهداف اسیب های خود را بر روح وجان انسان می گذارند. وهمانگونه که فرمودید ذهن ادم همان افکار و ارزوهای اوست . از دست دادن ارزوها در هنگام دستیابی به انها می تواند .ذهن و مغز ادم را به تشویش واحساس پیری وشکست بکشد. امام علی چقدر قشنگ فرمودند.ببینید وبگذرید.بگذارید ودل نبازید که دیر یا زود خواهید رفت. از ارنولد پرسیدند چگونه به این قدرت بدنی رسیدی؟ گفت مادرم وقتی که نوجوان بودم به من گفت اگر می خواهی نیرومند وقوی باشی عاشق نشو..من شخصاً چند بار عشق وشکست را تجربه کردم .ازدست دادن خیلی دل را به درد میاره .واشک را جاری می کنه وموی سر وصورت به خاطر تشویش افکار وذهنیت منفی سفید مشه. فقط افکار وذهنیت منفی باعث پیری انسان میشه.بعضی ادمها با چنین ذهنیت به تشویش کشیده شده اقدام به به خود کشی می کنند. خودم حالا درگیر این ذهنیت هستم به خاطر شکست عشق . والان با کمبود محبت شدید وافکار وذهنیت تشویش کشیده شده مواجه هستم وتمام اینترنت را زیر ورو کردم .مطالبی بهتر ازاینجا پیدا نکردم .توضیحات خیلی عالی واستادانه نگارش شده . ولی تمرکز بالایی می خواد . ممنون.

وقتتون بخیر

بله حتماً یکی از مهم ترین درگیری های ذهنی همین موضوعیه که خودتون فرمودید، خوشحالیم که تونستیم بهتون کمک کنیم. موفق باشید

هیج راه کاری ندادید خیلی مزخرف بود

وقت بخیر

عذرخواهی میکنیم اگر این مطلب مورد پسندتون نبود. اما به هر حال دقت بکنید که این موارد تخصصی هستند و اگر به خوبی دقت بکنید و متوجهشون بشید، حتماً اتفاقات خوبی رو براتون رقم میزنه

سلام با کمال احترام مقالتون اون چیزی نبود که باید باشه شما تو مقالتون فقط گفتی با کنترل ذهن همه کاری میشه کرد ولی نگفتی چطوری فقط خودتونو خسته کردین

وقت شما بخیر

ممنون از نظرتون. ببینید این مبحث چیزیه که یخورده تخصصی هستش و باید به مباحثش دقت کنید که به خوبی متوجهشون بشید. نظرات سایر دوستان رو هم اگه مشاهده کنید حتما می بینید که برخی از افرادی که خیلی تخصصی تر به قضیه نگاه کردند تونستند به خوبی ازش بهره بگیرند.

موفق باشید

باسلام و احترام . ببخشید ایا اینکه من مثلا هم در رشته علمی خودم هستم و هم مسائل مذهبی و هنری هم داشته باشم ایا یعنی کنترل ذهن ندارم؟؟ بخشید دقیقا میخواهم بدانم کنترل ذهن یعنی فقط در یک رشته باشم؟؟

وقت بخیر

خیر این موضوع کنترل ذهن نیست؛ چون طبیعتاً همه افراد این طور هستند. کنترل ذهن یعنی بیشتر تمرکزتون رو روی اون موضوع بذارید و درگیر مسائل حاشیه ای نشید. اما به هر حال داشتن موضوعات مختلف در کنار کار اصلی مشکلی نداره

سلام ، ممنون از مطلب جالب توجه و زمانی که صرف کردید، ممنون میشم اگر بفرمایید منبع این مطلب کجاست، و دقیقا این متون از کجا اومده؟

وقت بخیر

ببینید خب این مسائل تقریبا در همه جا یکی هستند و طبیعتا نمیشه برخی مطالب مشترک رو گفت منبعشون از کجاست. مثل قوانین ریاضی که همه جا مشترکه و منبع خاصی نداره

با سلام برام جالب بود. ممنون

وقت بخیر

خوشحالیم که این مقاله تونسته کمکتون کنه…موفق باشید

بنام الله که تنها فرمانروای دنیاست …

سلام ..

خواستم اولین کامنتم رو باتشکر فراوان از شما به خاطر مقاله بسیار بسیار زیباتون شروع کنم ….

بسیار لذت بردم وخیلی به درکم از ذهن و کنترل ذهنم کمک کرد .

منتهی تنها کسانی این موضوعات رو درک میکنن که تو مدارش باشن …

امیدوارم همیشه سبز و برقرار بمانید …

با تشکر.

وقت بخیر

ممنون از نظر لطف شما

خوشحالیم که این مقاله مورد استفاده و استقبالتون قرار گرفته و به جمع کاربران ما خوش اومدین…موفق باشید

سلام ببخشید چرا یه کم احساس مسئولیت نمیکنید شما بهترین چیز ما رو میگیرید- وقت ما رو- ولی حاضر نیستید نوشته خودتون رو هم با دقت بخونید حتی یک کلمه مفید هم نداره. فضای اینترنت پر شده از این محتواها.واقعا براتون متاسفم. نویسنده محترم 10 سال دیگه شما دقیقا هنوز در همین موقعیت فعلیتون هستید مطمئن باشید رشد نمیکنید

سلام،ممنون از نظرتون حتما بررسی میشه،ولی چرا احساس میکنید که این مقاله مفید نبوده،این مقاله مباحث مفیدی در رابطه با قدرت ذهن و نحوه کنترل آن را بیان شده،شما با کجاش مشکل داشتید؟

من نفهمیدم چی گفتین بیشتر درگیر شد ذهنم

سلام دوست عزیز

مشکلتون دقیقاً کجاست؟ مشکلتون رو دقیق به ما بگید که بتونیم راهنماییتون کنیم

سپاس از بخشیدن نور در تاریکی. شاید واسه خیلی یه اموزه معمولی بنظر بیاد.ولی کمتر کسایی پی میبرن هدف از خلق انسان بخشیدن نور در دل خیلی هاست. کامیاب باشید 😊🌷🙏

مچکر از پیام پر مهرتون

براتون بهترینها رو آرزو می کنم

سلام انسان با قدرت ذهن میتواند در کل جهان اثر بگدارد

افکار ما سلطان مغزمونن و ممنون بابت مقاله خوبتون?????

کاملا درسته ، ممنون از شما…

سلام خانم تیموری مثل همیشه عالی بود انشالله همیشه بدرخشید . موفق و شاد باشید .

مگه میشه خانم تیموری مقاله بنویسه اون مقاله بد باشه ?

سلام عالیی بود…. خداقوت امید وارم همه بتوانیم ذهنمان را کنترل کنیم و از افکار منفی دور کنیم

سلام امیدواریم در مسیر رشد فردیتون به این مهارت برسین ممنون از همراهی شما

سلام مثل همیشه عالی و بسیار کاربردی بود ممنون از مقاله ی مفیدتون

سلام ممنون از نظر لطف شما

سلام واقعا عالی بود مرسی??

سلام ممنون از شما دوست عزیز

Saalaam? Tebq mamool binazir?? Mamnoon MP#

سلامم ممنون از شما

سلام به دوستانم و خانم تیموری عزیز خیلی خوشحال شدم که مقاله شمارا خواندم و موفق باشید وعالی بود ممنون رفیعی هستم

عالیییی بود…. تصورات و تخیلات ما خیییلییی خوب میتونه کمکمون کنه به رسیدن به اهدافمون

کاملا حرفتونو تایید میکنم ، تصویر سازی ذهنی به شکل درست از اهداف باعث میشه از مسیر رسیدن به آرزوهامون منحرف نشیم.

سلام مثل همیشه عالی و با راهکار های فوق العاده…

سلام ممنون از همراهی همیشگی شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

— بارگیری کد امنیتی –به منظور تصویب CAPTCHA لطفا جاوا اسکریپت را فعال کنید.

بهترین و کامل ترین بسته استعدادیابی و کشف علایق کشور

با ساده ترین راه ها، انگیزه خودتان را همیشه در بالاترین حد ممکن نگه دارید.

تهران، باغ فیض کوچه 1

پـلاک 15، طـبقه چهارم

تلـــفـن: 02156692113

بهترین و سریع ترین راه ارتباطی

با گام برتر: mostafaee_com

همانند بدبینی، خوش‌بینی هم همۀ جهان را سیاه و سفید می‌بیند

 


همین حالا وکیل بگیر

خریدقسطی جهیزیه بدون نیاز به پرداخت اولیه

زندگی این روزهای همه ما به گونه ای شده است که مدام در حال دویدن هستیم و می خواهیم از قافله زندگی عقب نمانیم. اینقدر فعالیت و مشغله داریم که از زندگی هیچ نمی فهمیم و کارمان شده انجام وظایفی که خود و حرفه‌مان برایمان تعیین کرده اند. اما خودمان هم بی تقصیر نیستیم. هیچ کاری را آن طور که باید انجام نمی دهیم و توجه لازم به مسایل مختلف را نداریم. باید «فکر کردن» را تمرین کرد. این تمرین در همه زمینه ها لازم و مفید است. شما باید حتی به خوردن خود هم فکر کنید تا با آرامش و سرعت کمتری غذا را بجوید و هضم کنید.1. اندیشیدن را تمرین کنیددر کلان شهرها، ترافیک بسیار زیاد است و روزانه ساعت های زیادی از عمر خود را پشت چراغ قرمز های طولانی و اعصاب خوردکن سپری می کنیم و هیچ جز عصبانیت و کلافگی هم برای ما ندارد. اما این مشکل ناراحت کننده را می توان برطرف کرد. روی جعبه فرمان یک نوشته بنویسید «به رانندگی فکر کن». در طول مسیر، با موبایل خود صحبت نکنید و در طول رانندگی به مسایل جانبی هیچ توجهی نداشته باشید و به چیزهایی فکر کنید که در حالت عادی توجهی به آنها ندارید. به طور مثال، آیا بدن شما در این صندلی راحت است؟ آیا صندلی نرم یا سفت است؟ چطور دست خود را روی فرمان می گیرید؟ به صدای موتور ماشین توجه کنید. با این کارها در واقع ذهن خود را به مسایلی معطوف می کنید که می تواند اضطراب ترافیک را از بین ببرد.2. با فکر غذا بخوریدبه جای اینکه هنگام تماشای فیلم یا مطالعه کتاب یا مجله، یا پاسخ دادن به ایمیل یا … غذا می خورید، سعی کنید فقط غذا بخورید. اگر همه حواس خود را به غذاخوردن بدهید، بسیار آهسته تر غذا می خورید.برای تمرین این کار ذهنتان را فقط به غذایی که می خورید معطوف کنید، چه مزه ای دارد؟ آیا طعم قاشق اول غذا با بعدی فرق دارد؟ چقدر غذای خود را می جوید؟ چگونه غذا را قورت می دهید؟ یا شاید حتی بتوانید یک قدم جلوتر بروید، غذا از کجا آمده است. به طور مثال، اگر قهوه می نوشید، تصور کنید دانه های آن چگونه هستند و از کجا تهیه شده است و چطور برشته و آسیاب شده اند.

چگونه ذهن خود را باز کنیم

3. آثاری از خود بر جای نگذاریدانسان ها وقتی مشغله بسیاری دارند، فرصت کمی برای جمع‌وجور کردن خانه و زندگی خود دارند و شاید هر کجای خانه را ببینید آثار بسیاری از به‌هم ریختگی در آن به چشم بخورد. بنابراین، برای تمرین، از یک اتاق خانه شروع کنید. به طور مثال، آشپزخانه را انتخاب و تمرینات خود را آغاز کنید. هربار هر غذایی درست می کنید و می خورید، در همان لحظه همه ظرف ها را بشویید. میز و گاز را تمیز کنید. طوری رفتار کنید که اثری از حضور شما در آشپزخانه باقی نماند. یا مثلا، اگر چیزی از دستتان روی زمین ریخت، همان لحظه با دستمال تمیز کنید و نگذارید بماند و این کثیفی ها ادامه پیدا کند. با این تمرین، حواس خود را بیشتر به محیط اطرافتان جمع می کنید و احساس شادمانی بیشتری هم خواهید داشت.4. با فکرگوش کردن را تمرین کنیدگاهی وقتی به حرف های طرف مقابل گوش می دهیم، فقط بخشی از آن را می شنویم. یعنی فقط بخشی از مغز ما گوش می کند و بخش دیگر مشغول فکر کردن در مورد پاسخ یا قضاوت کردن در مورد طرف مقابل است. به جای این کار، صددرصد مغز خود را روی گوش کردن متمرکز کنید. تمرین کنید و یاد بگیرید وقتی کسی حرف می زند، همچون اسفنج که آب را جذب می کند، تک تک کلمات او را جذب کنید. به واکنش بدن هنگام گوش سپردن به دیگران توجه کنید. نتیجه این تمرین، آرامش بیشتر، هیجانات منفی کمتر و خونسرد بودن است. سعی کنید به جای دنبال جواب گشتن و یافتن واژه هایی برای مخالف با طرف، به صدای او، نوع بیانش، جملاتش و حرف هایش توجه کنید.

5. برای صبر کردن هم تمرین کنیداین تمرین باید تمرین روزانه شما باشد. بسیاری از ما زمان صبر کردن را زمان تلف شده فرض می کنیم. اما این فرصتی برای فکر کردن، دیدن و اندیشیدن است. بار دیگر که در صف بانک، مطب دکتر، رستوران یا … منتظر ماندید، سعی کنید به مسایل ارزشمند فکر کنید.بدون قضاوت، به احساسات و واکنش های بدن خود توجه کنید. آیا مضطرب و عصبی هستید؟ هیجان زده هستید؟ خسته هستید؟ در کجای بدن خود این احساسات را درک می کنید؟ آیا درد در ناحیه قفسه سینه است یا در سر شما؟ یا می توانید توجه به مسایل خنثی را تمرین کنید. مثلا به تنفس خود فکر کنید.6. تلفن پاسخ دادن نیز فکر و تمرین می خواهدهمیشه وقتی صدای تلفن یا موبایل را می شنویم، فورا پاسخ می دهیم. به جای این کار، تمرین کنید و پیش از پاسخ دادن به تلفن یک نفس عمیق بکشید. کمی صبر کنید و آن را بیرون بدهید. یک بار دیگر دم و بازدم عمیق داشته باشید. این کار فقط یکی دو ثانیه طول می کشد.این تمرین های ساده و کوچک، باعث می شوند تادر طول روز به جای فکر کردن به مسایل ناراحت کننده که فقط اضطراب و استرس آدم ها را افزایش می دهند، به مسایلی فکر کنید که ذهنتان را درگیر می کند، اما به خوبی.

منبع:برترین ها

 

مطالب بیشتر برای زندگی بهتر

اینجا یکی از هتلهای کیشه! همین حالارزروکن


چیدمان کابینت آشپزخانه با محصولات آدلان

میخوای باکمترین هزینه دندون هاتو سفید کنی؟


این آزمون شخصیت شما را مشخص می کند

خداحافظی باروشهای غیراصولی درمان زودانزالی


بهبود مشکلات رفتاری کودک با بازی درمانی


جهیزیه ات رو قسطی وبدون پیش پرداخت بخر


طعم موردعلاقه کیکت رو انتخاب کن


دنبال بهترین روانشناس تهران میگردی؟


درمان اختلالات روحی بدون دارو و عارضه


راهنمای انتخاب و خرید محصولات زناشویی


اقساط 36 ماه بدون پیش پرداخت لوازم خانگی

مشاهده تمامی مدلهای لوازم خانگی اسنوا/قیمت


به آشپزخونت نظم بده

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

تسلط بر ذهن یکی از رازهایی است که انسان سالهای بسیار زیادیست که بدنبال دستیابی به آن می باشد. مهارت تسلط بر ذهن یک رویای همیشگی برای بشر بوده است که نیازمند شناخت ساختار ذهن است. قدرت بالای ذهن انسان و تاثیر بسیار آن بر زندگی باعث شکل گیری و نوشتن این مقاله شد.

آیا تا بحال در مورد تسلط بر ذهن چیزی شنیده اید؟ آیا می دانید که اگر افسار ذهن را رها کنید دیگر نمی توانید بر آن مسلط شوید؟ آیا می دانید که عدم تمرکز نشانه این است که شما از مقوله تسلط بر ذهن غافل شده اید و ذهن به صورتی کاملاً نامرئی مسیر زندگی تان را تحت اراده خود درآورده است؟ آیا می دانید علت بسیاری از استرس ها و افسردگی ناشی از عدم تسلط بر ذهن می باشد؟ آیا از قدرت ذهن انسان و روش های کنترل ذهن آگاهید؟

ذهن ابزار قدرتمندی است و ما برای پیشبرد کارهای مان می توانیم از آن بهره ببریم و در واقع به خدمت بگیریم. این خود گواه اهمیت بالای تسلط بر ذهن و کنترل ذهن می باشد. در هر جایی که نیاز است، موضوعی که نیاز داریم را به ذهن آورده و بعد از اتمام کار تصویر ذهنی بعدی که مورد نیاز است به کمک ما بیاید. هر گاه به حدی برسیم که ذهن ما در هر لحظه از زندگی از این روند تبعیت کند، به آن تسلط بر ذهن می گویند. یعنی به اختیار ما تصویری بیاید و با اختیار ما برود.

بسیاری از افراد چنین مهارتی ندارند و یا حتی نمی دانند که مهارت تسلط بر ذهن هم وجود دارد. در نتیجه افکار متفاوتی به صورت تصادفی به ذهن ما می آیند و می روند، به خصوص لحظاتی که کاملاً هوشیار نیستیم و تحت فشارهای روحی و روانی هستیم.

انسان به هر چیزی که می بیند توجه ویژه نشان می دهد و چیزهایی که از مقابل چشم نمی گذرند، گاهی اوقات در حافظه ذهن به فراموشی سپرده می شوند. اگر قسمتی از جسم دچار مشکلی شود، به پزشک مراجعه می کنید و تلاش می کنید تا به سرعت مشکل را حل کنید. اما آیا در مورد ذهن هم اینگونه با شتاب به دادش می رسید؟چگونه ذهن خود را باز کنیم

ذهن انسان نیز قسمتی از وجود انسان است که شاید به این دلیل که ظاهراً دیده نمی شود، گاهی نادیده گرفته شود. همین موضوع باعث شده که ذهن از تسلط انسان خارج شود. اگر کمی دقت کنیم سازماندهی کل جسم با مغز صورت می گیرد و این ابزار قدرتمند نیاز به آرامش، برنامه ریزی و استراحت دارد.

گاهی کلافه می شویم، گاهی احساس می کنیم در سرمان گفتگوهای زیادی در حال انجام است، گاه هیچ تسلطی بر ذهن مان نداریم، حتی گاهی حس می کنیم آنقدر اطلاعات طبقه بندی نشده در آن وجود دارد که دچار سردرد می شویم.

تمام این موارد دال بر این است که ما بطور شبانه روز و ناخودآگاه از ذهن مان بیگاری می کشیم. حتی در موقع خواب هم رهایش نمی کنیم و با گوشی موبایلی که درکنارمان است سرگرمیم و حتی مجال نفس کشیدن هم به ذهن مان نمی دهیم. با این همه مشغله فکری تسلط بر ذهن کاری غیر ممکن به نظر می رسد!

اما قدرت ذهن و کارایی مغز به این مواردی که گفتیم ختم نمی شود. شاید بیشترین چیزی که ما از مغز خود بدانیم این است که وظیفه اش بخاطرسپاری اطلاعاتی است که ما به او می دهیم و انتظار داریم آن ها را حفظ کند. البته این قسمت از طریق خودآگاه ذهن یا ضمیر خودآگاه صورت می گیرد.

اما شاید ندانید، مواردی که به صورت ناخودآگاه به ذهن خود ارسال می کنید ، می توانند صدمات جبران ناپذیری به شما وارد کنند.

این را بدانید که ذهن بخشی از وجود ماست و باید در خدمت ما باشد، نه اینکه ما کاری کنیم که خود را به خدمت او در آوریم. پس باید یاد بگیریم که چگونه تسلط بر ذهن داشته باشیم!

اگر از قدرت تسلط بر ذهن آگاه باشیم، می توانیم با کنترل ذهن به راحتی از ورود افکار مخرب جلوگیری کنیم و نگذاریم تا بر ذهن ناخودآگاه مان چیره شود و فکری دیگر را با قدرت خود به ذهن بسپاریم.

به طور مثال، تصور کنید اگر در ذهنتان افکار مثبت و جملات زیبا وارد کنید، به صورت ناخودآگاه حس درونی شما همواره با آرامش درونی همراه است، بالعکس اگر فیلمی ترسناک و پر از استرس و اضطراب را دیده باشید و در ذهنتان نقش بسته باشد، شاید تا مدتها احساس دلهره در وجودتان باشد و حتی خودتان هم علت آن را ندانید. با این تفاسیر تسلط بر ذهن نیازمند رسیدن به آرامش درون بواسطه ی افکار مثبت است.

به منظور کاهش استرس و اضطراب مقاله زیر را مطالعه کنید.

پس سعی کنید به دنبال افکار منفی نباشید، و اگر هم زمانی چنین فکری به سراغتان آمد ، کنترل ذهن داشته و سعی کنید دکمه هشداری برای خود تدارک ببینید و به او فرمان ایست (stop) بدهید و سپس مانند برنامه های تلویزیون کانال را عوض کنید و به سراغ فکر بعدی بروید.

برای درک خود، برای درک زندگی، برای درک بازیهای ذهنی، فرصتی باید جست. تاملی باید داشت. ذهن تمام موجودیت هستی ما نیست ولی می تواند روی همه موجودیت ما تأثیر بگذارد. با تسلط بر ذهن می توان ضمیر ناخودآگاه را کنترل و برنامه ریزی کرد. ذهن به هر سوئی که جهت پیدا کند وجود ما هم به همان سو کشیده می شود.

ماهیت عمیق و نیرومند ناخودآگاهی ما تحت تأثیر ذهن برنامه ریزی شده و به حرکت در می آید. پس این موضوع فوق العاده مهمی است که چه ذهنیتی به آن خط و جهت می دهد. ذهن اکثر انسانها بر حسب عادتهای گذشته و تعصبات کهنه عمل می کند.

اکثر ما هرگز نیاموخته ایم مسئول تفکر و کلام درونی خود باشیم. بنابر عادات و به طور خودکار عقاید و ایده هائی را به نیروی عظیم ناخود آگاهی خود (جهان درونی) دیکته می کنیم که ممکن است بسیار خطرناک و بیمار گونه باشند. چه بسا تسلط پیدا کردن بر ذهن ، زندگی انسان را بسوی سعادت و خوشبختی سوق می دهد.

بیماری و شفا هر دو محصول ذهن هستند. ذهنیات ما را می آفریند و عملکرد ما را در کائنات رقم می زنند. جهان درونی ما کاملا بر حسب ظرفتیهای ذهنی ما عمل می کند. هر اعتقاد و اندیشه ای را که بر گزینیم عینا در دنیای درون منعکس می گردد و کائنات ما را در آن جهت حمایت می نماید، خواه مثبت و خواه منفی.

شاید یکی از دلایل هجوم افکار منفی ، به هدر دادن زمان است. اینکه بیکار باشیم و وقت خود را به بطلالت هدر دهیم. حس ناخوشایندی که از این وضعیت به ما دست می دهید، باعث ورود افکار منفی به ذهن ما می شود و نمی توانیم با این روند تسلط بر ذهن پیدا کنیم.

در جوامع امروزی مدام به افراد زیادی برخورد می کنیم، بعضی ها خوش بین و مثبت نگر و بعضی ها هم منفی نگر و بدبین هستند. تمام چیزهایی که می بینیم و می شنویم، همگی در ذهن ما ثبت می شوند؛ اگر تسلطی بر ذهن نداشته باشیم.

حال تصور کنید صبح که از خواب بیدار می شوید تا شب و زمانی که بخوابید با چه افراد و اتفاقات و گفتگوهایی روبرو هستید؟

اگر فیلتری برای ذهن نداشته باشیم، در انتهای روز به اندازه اطلاعات طبقه بندی نشده یک هارد کامپیوتر، داده های مختلف در ذهن مان ثبت کرده ایم.

به سادگی می توان ذهن را تربیت کرد تا همان چیزی را ثبت کند که ما می خواهیم. تمرین مستمر به شما کمک می کند تا بتوانید اختیار ذهن خود را در دست بگیرید و تسلط بر ذهن داشته باشید.

سیب قرمزی را در دست بگیرید و دقیق به آن نگاه کنید. حال چشمانتان را ببندید و سیب را با تمام خصوصیاتش تصور کنید. بعد از چند لحظه چشمانتان را باز کنید. دوباره چشمانتان را ببندید و سیب قرمز را تصور کنید. این عمل را چندین بار تکرار کنید.  شما به راحتی توانستید فرمانی به ذهن دهید و او هم فرمانبرداری کرد.

این تمرین ساده ای بود و شما می توانید در هر زمانی که اراده کردید اطلاعاتی را که می خواهید به ذهن بسپرید و باید این توان را هم داشته باشید تا جلوی افکار مزاحم را بگیرید. به همین سادگی یک تمرین برای تسلط بر ذهن انجام دادید.

ذهن آرام و بدون تشویش، به سادگی اطلاعاتی را که شما می خواهید در خود جای می دهد، اما ذهنی مشوش و پر مشغله قادر نخواهد بود با نظمی خاص  فرمان شما را اطلاعت کند.

در دنیای پر استرس امروز باید محتاطانه گام برداشت، پیرامون ما پر است از وقایع و افرادی که همه را با عینک بدبینی نظاره می کنند و کلاً همه چیز برایشان سیاه و سفید جلوه می کند. در چنین محیطی چگونه می توان تسلط بر ذهن پیدا کرد؟! فکر کنید اگر قرار باشد مدام با چنین افرادی مقابله کنید و نگذارید تا افکار منفی آن ها در شما رسوخ کند چه استراتژی باید به کارببرید؟!!

کار ساده ای نیست، افرا منفی نگر فراوانند، شاید حتی مجبوریم با آن ها زندگی کنیم، موزیک هایی که این روزها ساخته می شوند، همگی پر از پیغام های منفی و بدبینانه نسبت به دنیا و افراد، حتی فیلم هایی که از تلویزیون پخش می شود، پر از پیام های پر استرس و تشویش هستند.

یکی از راه هایی که به شما پیشنهاد می کنم تا به بتوانید ذهن خود را به آرامش برسانید تا نهایتا بتوانید تسلط بر ذهن داشته باشید انجام مرتب و روزانه مراقبه است. با مراقبه به سکوت ذهن می رسید و خیلی راحت تر می توانید افکار را از فیلتر حفاظتی عبور دهید.

شدت احساس شما، تعیین کننده عمق و دوام جای گیری تصویر مذکور در ذهن نیمه هوشیار شماست.

حواس تان باشد باید در لحظه حضور داشته باشید. این نکته مهمی برای فیلتر کردن اطلاعاتی است که می خواهند وارد ذهن شما شوند. آگاه باشید، گذشته ای که گذشته را به حال خود رها کنید و برای آینده ای هم که نیامده استرس بی مورد به خود راه ندهید. در حال حضور داشته باشید و آگاه باشید به اعمال و کردار و گفتارتان. یکی از راه های تسلط بر ذهن حضور در لحظه است.

باید کنترل ذهن را یاد بگیریم و افکار خود را مدیریت کنیم تا نتایج بهتری در زندگی مشاهده کنیم.

اگر بتوانیم کنترل ذهن مان را بدست گیریم بر بسیاری از مشکلات زندگی فائق می آییم و  در واقع این ما هستیم که ذهن را کنترل می‌کنیم نه اینکه ذهن ما را کنترل کند و به هر سمتی که خواست هدایت کند.

اگر بتوانیم ذهن مان را مدیریت کنیم:

به طور مثال، فردی دلش می خواهد که ورزش کند و می داند که به این کار نیاز دارد، اما نمی تواند و همیشه چیزی از درون مانعش می شود. حال بین حس درونی و نیاز بیرونی درگیر است و دچار حس ناخوشایندی شده است. ذهن ناخودآگاه ورزش را نیاز نمی بیند و چون این فرد تسلطی بر ذهنش ندارد، به طور ناخودآگاه به سمت ورزش نمی رود. با مدیریت و تسلط بر ذهن می توان این دستور را لغو کرد و به ذهن فرمان داد که بدن به ورزش نیاز دارد.

برای مطالعه مقاله ضمیر ناخودآگاه به لینک زیر مراجعه کنید.

علت این امر فقط این است که ما ذهن مان را به حال خود رها کرده و هر چه او می گوید انجام می دهیم. یعنی در خدمت و تحت تسلط ذهن خود هستیم.چگونه ذهن خود را باز کنیم

حال فکر کنید که لیست طولانی از این کارهای عقب افتاده در ذهن ما فهرست شده اند، ذهن به صورت ناخودآگاه از کار جدید پرهیز می کند و مدام استرس وارد کرده و کارهای قبلی عقب افتاده را گوشزد می کند، چون توان صرف انرژی بیشتر را ندارد.

چگونه می توانیم کنترل ذهن داشته و با تسلط بر ذهن آن را مدیریت کنیم؟

یکی از بهترین راه ها این است که قبل از انجام هر تصمیمی چند لحظه صبر کنیم و به صورت آگاهانه و هوشیار فکرکنیم و نگذاریم که ذهن بدون اجازه فرمان دهد و ما هم اقدام کنیم.

کسانی که مدام در گذشته زندگی می کنند و خود را با فکرناکامی ها و شکست های آن آزار می دهند، خود را فرمانبردار ذهن کرده اند و ذهن را بر خود مسلط می کنند ؛ به او اجازه می دهند تا با یادآوری آن چه که می خواهد باعث آزار شود.

هر زمان که دچار چنین حالتی شدید محکم به خود نهیب بزنید که نمی خواهید تحت تسلط ذهن باشید و هر فکرمثبتی که می توانید به جای آن وارد ذهن کنید. شما از قدرت ذهن آگاهید، پس می توانید تسلط بر ذهن داشته باشید به شرطی که بخواهید و اقدام کنید.

در روز، زمانی را برای خود و ذهنتان در نظر بگیرید. لبخند بزنید، کارهای مرود علاقه تان را انجام بدهید، به تماشای فیلم بنشینید، پیاده روی کنید، به دل طبیعت بروید و به دور از هر چه دست و پای شما را بسته است، شاد باشید. چیزی که حال و هوایتان را تغییر مثبت بدهد. کاری که حال دلتان را خوب کند. هر کدام این موارد باعث می شوند که ذهن با شادی درونی به آرامش برسد و خود را از دغدغه هایی که با افکار و اعمال روزانه به او اجبار می کنیم برهاند. این کارها هم سلامتی جسم را تضمین می کند و هم به سلامت روح کمک می کند.

دومین راه برای تسلط بر ذهن و یکی از راه های رسیدن به موفقیت و اهداف تان تجسم رویاهایتان به صورت روزانه می باشد. می توانید چشمانتان را ببندید و در گوشه ای آرام و بدور از هیاهوهای روزانه بنشینید و یا اگر می خواهید دراز بکشید. مو به مو رسیدن به آرزویتان را تجسم کنید. احساسش کنید، لذت رسیدن به آن را لمس کنید. این روش یکی از راه های موثر برای تمرکز ذهن و تسلط بر ذهن می باشد. بعد از مدتی تأثیرات مثبت را در روح و روان و حتی زندگی خود لمس خواهید کرد.

در دوره ای زندگی می کنیم که بجای دور همی های خانوادگی مدام در وب گشت و گذار می کنیم و این حالت در تمام رده های سنی به یک اپیدمی تبدیل شده است. بسیاری از افراد بیشتر ساعات شبانه روز خود را در اینترنت می گذرانند و اگر کمی با آن ها همکلام شوی تصویر درستی از وضع و حال خود ندارند.

ذهن نیز نیاز به آرامش و استراحت دارد. وفور اطلاعات درهم و برهم که گاهی شاید بیشتر آن ها قابل استفاده نباشد ذهن را دچار پریشانی و استرس می کند؛ تا جایی که به بیخوابی و کم خوابی های شبانه تبدیل می شود. فکر کنید چنین فردی چگونه می تواند فردایی پرنشاط و پر انرژی داشته باشد و در کارهایش موفق باشد. پس بهتر است گاهی خود را از دسترس چنین امکاناتی دور نگه داشته و برای تسلط بر ذهن تمرکز ذهن را بالا ببرید.

در عصر مدرن امروزی، افراد وابستگی عجیبی به راحتی پیدا کرده اند. هر چیزی را به راحت ترین شکل ممکن خواهان هستند. بیشتر از حافظه های مجازی استفاده می کنند تا ذهن خود و این باعث شده تا ذهن از خود فعالیتی نشان ندهد و همین دلیل باعث فرسوده شدن و خاک خوردگی ذهن می شود.

هر چیزی هم که بلااستفاده بماند مانند رودی به مرداب بدل می شود و سردی در مغز پدید می آید. مغز سرد فرد را دچار افسردگی می کند و ناخودآگاه به سمت مسائلی می رود که به این حال و روز دامن میزنند. مثل شکست ها و اتفاقات تلخ گذشته و یا دلشوره و اضطراب آینده. تسلط بر ذهن داشتن نیازمند یک ذهن فعال و گرم است، بنابراین هر از گاهی سعی کنید چند تمرین به ذهن بدهید تا همیشه سالم بماند و آن را کنترل کرده و به موقع بتوانید از آن استفاده کنید.

در زندگی خیلی از مواقع پیش می آید که دچار ناملایمات می شویم، زندگی بر وفق مراد نیست و ممکن است دچار مشکل شویم. اما در این موارد باید چه راه کاری در پیش بگیریم تا بتوانیم درست تصمیم بگیریم؟ باید به این باور برسید که خداوند همیشه مراقب بندگانش است، پس بپذیرید و همه چیز را رها کنید و بخداوند بسپرید.

فکر و روح و روانتان را آزاد کنید و باور داشته باشید که خداوند بهترین راه حل را برای کنترل شرایط و تسلط بر ذهن پیش پای شما می گذارد و شما را هدایت می کند. این باعث می شود تا ذهنتان مدام در آشوب نباشد و شما را سردرگم نکرده و بی دلیل به این سو و آن سو نبرد.

منظور از ترس، ترس از تنهایی و تاریکی و ارتفاع نیست. ترسی که از عدم اطلاع از آینده نشأت می گیرد. اکثراً انسان های امروزی برای آینده ای که هنوز نیامده خود را دچار تشویش و دلهره می کنند. برای اتفاقی که شاید هرگز پیش نیاید، پیشاپیش سوگواری می کنند و آنقدر در این حال و روز خود را غرق می کنند تا تسلط بر ذهن را از دست داده و دچار بردگی ذهن می شوند.

هر روز به صورت اعتیاد آن تصور را برای خود پررنگتر کرده و نادانسته آن قدر به آن پر و بال می دهند  که قانون جذب را وادار می کنند که آن اتفاق را برایشان رقم بزند. با افکار و ارتعاشات مخربی که ارسال می کنند ، جهان هستی را بر آن می دارند که خواسته شان را اجرا کند. حال آیا این افکار و عدم تسلط بر ذهن مخرب نیستند؟

برای مطالعه کاملترین مقاله قانون جذب وارد لینک زیر شوید.

 

ذهن عملاً دلش می خواهد خودسرانه شما را به هر سو که می خواهد بکشاند و این شما هستید که باید افسار آن را در دست بگیرید. ذهن از در زمان حال بودن و در «اکنون بودن» فراری است و سعی می کند کنترل شما را بدست گیرد و بر شما تلسط داشته باشد، مدام در تلاش است تا شما را به هر جایی غیر از حالا ببرد. رنج کشیدن هم بخشی از اجبارات ذهن بر شماست.

اتفاقی که در گذشته رخ داده و مدت زمان زیادی از آن می گذرد، با تلنگری شما را وادار به قضاوت و سرزنش خودتان کرده و به شما امر می کنید که با ماندن در آن وضعیت به حال خرابتان دامن بزنید. منشأ بسیاری از  استرس ها و اضطراب های این زمانه اتفاق های گذشته است که ذهن با دامن زدن به هر کدام از آن ها باعث تخریب شما و روح و روانتان می شود.

پس بکوشید با این تفسیر که گذشته ها گذشته و دیگر نمی توان به گذشته برگذشت، ذهن را در وضعیت کنونی حاضر کرده و به او فهماند که باید در حالی که هستید بماند و تمام سعی خود را کنید تا در آن زمان بر ذهن خود تسلط داشته باشید.

مراقبه در حال را هر لحظه انجام دهید. آگاه باشید، به قدم زدن، به نفس کشیدن، به غذا خوردن، به دیدن و شنیدن. در لحظه حضور داشته باشید. با آگاهی تمام واقف بر هر ثانیه از زندگی تان باشید. مراقبه در حال کمک بسیار زیادی برای تسلط بر ذهن به شما می کند.

در ابتدا شاید سخت به نظر بیاید، اما اگر یاد بگیرید که مثلاً در موقع غذاخوردن فقط به غذایتان بیندیشید و نگذارید هیچ فکر دیگری به سراغتان بیایید مراقبه حال کرده اید. و یا در موقع غذا خوردن حواستان باشد که به تلویزیون نگاه نکنید و روزنامه نخوانید. حاکم بر لحظه های خود باشید و با افکار متفاوت ذهن را به پریشانی نکشید.

شادی درونی زمانی ایجاد می شود که به شناخت دقیقی در مورد خود رسیده باشیم، در این دنیا سردرگم رها نشده باشیم، بدانیم رسالتمان چیست؟ اصلاً دلیل حضور ما در این دنیا چیست؟ این کار نیز  فقط با سفری درونی امکان پذیر است، سفری به ژرفای درون. در این سفر آنقدر پیش می رویم تا لایه لایه وابستگی های بیرونی را کنار بزنیم و بدون وابستگی خود را ببینیم، می توان از مدیتیشن پراتی هارا استفاده کرد.

دست کشیدن از تمام تعلقات دنیایی به ما کمک می کند که بدانیم که هستیم و چرا هستیم! و این جواب ما را به آرامش و شادی درونی می رساند، زیرا به منبع انرژی کیهانی متصل شده و خود را در آغوش خداوند می بینیم. این حس و حال باعث می شود که با دیدی آگاهانه به زندگی و لحظاتمان تمرکز کنیم و تسلط بر ذهن خود داشته باشیم و کنترل ذهن را در دست بگیریم.

برای کسب آرامش و رسیدن به تمرکز بالا حتما دوره جامع و کامل آموزش مراقبه و مدیتیشن را تهیه کنید.

احتمالاً یکی از قوی ترین و مؤثرترین راه های رسیدن به آرامش و سکوت ذهن انجام مراقبه می باشد. در مدیتیشن فقط ناظرهستیم و به تماشای افکار درهم و برهم می نشینیم. آنقدر می آیند و می روند که تا دیگر فکری وجود نخواهد داشت و ذهن آرام می گیرد. به سکوت می رسد و آرام در خود فرو می رود.

مانند رودی آرام که می گذرد، بدون هیچ جنجال و هیاهویی. در این حال است که ذهن آرام می گیرد و فقط فرمانبردار است  و با کمی تمرین و افزایش قدرت ذهن می توانیم هر فکری را که می خواهیم به ذهن بیاوریم و هر زمان که نخواستیم به سراغ فکر بعدی برویم. این همان تسلط بر ذهن است و این وضعیت فقط در صورت آرامش ذهن اتفاق می افتد.

در زندگی مراقب چیزهایی که می شنوید و می بینید باشید، ممکن است با افرادی منفی ملاقات کنید. ناخودآگاه صحنه ای که ارتعاش منفی دارد دیده باشید، و یا حتی مجبور باشید با فردی منفی گرا و بدبین زندگی کنید. تمام این موارد بر ذهن ناخودآگاه تأثیر می گذارد و با ارتعاشات مستمر و روزانه باعث می شود تا این امواج منفی بیشتر وارد زندگی شما شوند.

پس تلاش کنید و روزانه به طور مداوم از جملات تأکیدی مثبت استفاده کنید. افکار مثبت را آنقدر در ذهنتان مرور کنید که جایی برای گنجاندن افکار منفی نماند و با مثبت اندیشی ذهن خود را مثبت کنید.

در جهان هستی ما دقیقا در جایگاهی می ایستیم که ظرفیتهای وجودی ما استحقاق آن را دارد. درسهای مهمی که همواره باید به خاطر داشته باشیم این است که:

ذهن ماهیتی است که تحت تأثیر آگاهی ما قرار دارد.
ما قدرت تغییر و تسلط بر ذهن را داریم. ما هر گونه که بخواهیم می اندیشیم.
آری ما آزادیم که هر گونه که بخواهیم بیندیشیم. ما می توانیم هر گونه که صلاح می دانیم بیندیشیم. زندگی فرآیندی پویاست. هر لحظه زندگی نقطه آغازی است.
این بزرگترین قدرت، آزادی و امکان عاملیت انسان است.
می توانیم بیندیشیم که انسان شادمان و یا غمگینی باشیم و بعد جهان درونی ما آن را برایمان برنامه ریزی نموده و بسازد. با اندیشه خاصی که طرح می کنیم، با تسلط بر ذهن می توانیم تحولی در جهان درونی خود ایجاد نمائیم.
با این توضیحات بی شک یکی  از رازهای مهمی که باید در زندگی بدانیم راز تسلط بر ذهن است.

جهان درونی ما بنیادی ترین و اساسی ترین جهان ارتباطی ماست. از جهان درونی ما کیفیت دنیای ما رقم می خورد.
با اندیشه های نوین، اندیشه های عادتی و شرطی شده و قدیمی خود را زیر سوأل ببریم. به این امر واقف باشیم که اندیشه های قدیمی به طور خودکار تا مدتها به سراغ ما می آیند.
به خاطر داشته باشیم که اندیشه ما در هر لحظه فرمان جدید و یا سکوی هدایت پر قدرت ما هستند.
هنگامی که بر اندیشه ای استوار باقی می مانید، تجربه ای جدید و رفتار های جدید خلق می شود.
وقتی این بینش را یافتید که شما قادرید به جهان درونی خود مسلط باشید، تازه در آغاز راه برای ایجاد دگرگونیهای فوق العاده اید. تازه در مسیر خوشبختی هستید.
واقعا این ما هستیم که مسیر خوشبختی را با اندیشه های خاص خود هموار می سازیم ( گر بود اندیشه ات گل، گلشنی) چه بدانید و چه ندانید هر رویدادی در زندگی ما بازتاب تفکر ماست.
مهمترین ابزار دست شما اندیشه شماست که خود شما آنها را انتخاب می کنید. اگر این اندیشه مرتبط با نفرت، ترس، سرزنش، انتقاد و احساس گناه باشد شما به سمت بیماری، حقارت و ضعف پیش می روید و اگر مرتبط با عشق، شجاعت، پذیرش، تدبیر و احساس قدرت باشد سلامتی، اعتماد به نفس و شادمانی بازتاب آن خواهد بود.
تا زمانیکه ما درکی از ذهن خود نداشته باشیم ، تسلط بر ذهن کاری بسیار دشوار و غیر ممکن خواهد بود. فکر کردن در مورد ذهن ممکن است به نظر بسیار طاقت فرسا و مشکل باشد و در واقع نیز بسیار پیچیده است. اما برخی از قوانین بسیار مهمی وجود دارد که حاکم بر نحوه عملکرد ذهن بوده و درکنار هم کلیدهایی را در خود نگه می دارند که آنها طرز کار را به وضوح تشریح می کنند.

درونتان دنیای بیرونتان را می سازد، پس آگاه باشید که به چه می اندیشید و چه می گویید و چه می کنید.

لطفا پس از مطالعه نظر خود را در مورد این مقاله بنویسید. با تشکر مدیریت سایت

 

لطفا با لایک این مطلب ما را دلگرم و حمایت کنید.

بنام یزدان پاک
درود
خیلی مفید بود
ممنون

سپاس از نگاه زیباتون

سلام خدمت نویسنده من برای حل مشکل خود به دنبال روانشناس بودم ولی مطلب شما بسیار جااب بود

درود بر شما دوست عزیز

منم همینطور با خوندنه این پیج زندگیم به کل تغییر کرد شاید باور نکنی ولی با خوندنه مطالبه اینپیج اروم تر . اگاه تر . و باهوش تر شدم میدونم که درک میکنی چی میگم حسه خیلی خوبی بهم داد (امید) انگار همه مشکلاتمونو خلاصه شده و مرتب وکامل در اختیارمون داد اول از ناشر این پیج از صمیم قلبم ممنونم دوم از خدا که کمکم کرد شرطمیبندم هم سنه منم هستی تو این سن ما نیاز داریم یکی کمکمونکنه اما کسی نتونسته یعنی نمیشه کمک کنه فقط خودتی که میتونیبه خودت کمک کنی جالبه فک میکردیم بازن گرفتن یا رفتن به سربازی یا رفتن سره کار یا گپو گف با رفیقا یا خوندن و گشتو گذار تو پیج های اینترنت و بد تر از همه تنها بودن و فک کردن درست میشه وااای خدا ممنونم که این پیجوسره راهم گذاشتی کاری که صد تا روانشناس نمیتونستنو انجام داد انگار این پیج برا من ساخته شده بازم سپاس

درود بر شما
سپاس از نگاه پرمهرتون
بقول استاد بهاری در پناه یکتای بی همتا برقرار باشید

سلام..بسیار عالی و کامل.بنده مطالعاتی در مورد تمرکز و قدرت ذهن دارم.مطالب شما هم پس از مدتی فاصله گرفتنم از مسایل و تمرینهای ذهنی بسیار مفید بود….فقط در این مقاله به برخی موارد اشاره نشده….تفکر ما و کنترل ضمیر خودآگاه بر ذهن…و آیا ضمیر ناخودآگاه همان ذهن است یا زیر مجموعه آن و این وسط روح در کجای وجودمان است. لطف اگر فرصت جواب داشتید برایم ایمیل کنید.

با تشکر فرآوان

درود بر شما دوست عزیز
میتونید مقاله های مربوط به ضمیرناخودآگاه هم مطالعه کنید.

آقا بسیار عالی بود ممنون

درود بر شما دوست عزیز

تشکر از مطالبتون

درود بر شما

لطفاً فایل چاپی یا پی دی اف مطلب را در زیر مطلب برای دانلود قرار دهید. ممنون

سلام بسیار لذت بردم از مطالب واقعا عالی

خیلی عالی بود . تا یه حدودی بهم راهکار داد تا ترس هایی رو که دارم کنترل کنم.اما برای یه سری افکارم نتونستم راهکار درست رو پیدا کنم.
از وقتی که بچه بودم یعنی حدود 6 ، 7 سال ذهنم درگیر مسایل عاطفی بود و خیلی وقتها توی ذهنم خیالپردازی و داستان سرایی میکردم از شخصیت هایی ساختگی یچیزی مثل همون کارتونهایی که میدیدم مثل سیندرلا و زیبای خفته.مساله ای از نظر من یکم عجیب بود این بود که خیلی به بعد جنسی قضیه فکر میکردم با اینکه اصلا چیزی زیادی بجز یه بوسه نمیدونستم
به هر حال تو همه ی این سالها این مساله طول کشید تا اینکه توی دبیرستان در مورد مسایل جنسی اگاهی کامل پیدا کردم و ذهنم به صورت کاملا روشن خیالپردازی میکرد در موردشون
حالا که 21 سالمه هنوز هم از این موضوع رنج میبرم
چون اصلا کنترل شده نیست و تمام ساعت ها میتونم بهش فکر کنم و کنترلش واقعا سخته . شاید یک لحظه پسش بزنم ولی دوباره میاد سراغم
و حالا سوال من از شما و چیزی که میخوام ازش مطمین بشم اینه که با همه ی اینها، همه میدونیم مسایل جنسی جز لاینفک زندگی هستن و اصلا نمیشه در موردشون فکر نکرد.هر انسانی بهش فکر میکنه.چه متاهل چه مجرد
اگر من ذهنم رو بتونم کنترل کنم و از این افکار پاک کنم ، امکان نداره که دیگه هیچ وقت بهشون فکر نکنم.و ترسم از اینه که با فکر کردن بهشون تو یه شرایطی که مطمینا پیش میاد در اینده ، دوباره کنترل ذهنم از دستم در بره و باز هم دچار یجور اعتیاد فکری بشم
این افکار رو به نظرم نه میشه حذف کرد به طور کامل ، و نه میشه جایگزین کردشون با افکار مثبت
به نظرتون با همچین افکاری چطور باید برخورد بکنیم؟
ممنون میشم در صورت پاسخ به سوالم اون رو به جیمیلم ارسال کنید
با تشکر

سلام دوست عزیز
این مسائلی که گفتید جزیی از زندگی هر انسانی میتونه باشه، اما بطور متعادل، نه اینکه هر لحظه بهش اعتیاد داشته باشید، به نظر من مسئله شما عدم مشغولیت هست که باعث فکر به این مسائل میشه، شما اگر از وقت و زمانی که در طول روز دارید به نحوی استفاده کنید که بیکار نباشید و حتما در روز مخصوصا عصرها ورزش و یا پیاده روی انجام بدید باعث میشه که خیلی از این مسائل از ذهنتون دور بشن. پس ورزش در کنار پر کردن ساعات بیکاری در طول روز فراموش نکنید.

درود بر سرشت پاک
از مطالب مفید ومنحصر به فرد که عنوان کردید صمیمانه سپاس گزارم بله دنیا با سخنان خوب و حس شادی برگرفته از درون تبدیل به مکان زیباتری برای زندگی همگان می شود فراموش نکنیم گیاه پیش از گل دادن نیاز به ریشه دواندن دارد مراقب ریشه افکارمان باشیم تا بتوانیم روزی نظاره گر دشتی پر از گل در جهان باشیم
شاد و پاینده باشید

درود بر شما دوست عزیز
ممنون از نگاه زیباتون

باسپاس ازمطالب خوبتان،مدتی بوددرپی این ایه قران که می فرماید:ان الله لایغیروامابقوم حتی یغیروامابانفسهم به دنبال درک درست بودم که خوندن این مطالب درکی رادرمن نسبت به ان بوجوداوردودایره فهمم راوسیع ترساخت.

درود بر شما دوست عزیز

بسیار عالی بود یک جهان سپاس. این مطالب شما را هفته یک بار میخوانم تا اینکه در ذهنم باشد. بسیار تشکر از شما

درود بر شما دوست عزیز

عرض سلام و قدردانی فراوان. خیلی مطلبتون عالی و تاثیرگذار و مفید بود. براتون ارزومند سلامتی و عشق هستم.

درود بر شما
سپاس از نگاه پرمهرتون

بادورود فراوان
فرمانهایی که صادر میکنم بی چون و چرا انجام می شود مثلا شخصی که میخواهد به دیدنم بیاید ولی کار دارم وقتی فرمان را ارسال میکنم به آن شخص ونمیاد وقتی بعد از مدتی میبینمش ومیگویم چرا نیامدی داشتم میامدم که کاری برآیم پیش آمد ونتوانستم بیام

علی بود

سلام ، مطالبتون عالى بود ، دعاى خير ما بدرقه راهتان .

درود بر شما. سپاس بیکران.

بسیار ساده و روان و قابل فهم .با سپاس از زحمات شما موفق باشید

درود و سپاس از شما دوست عزیز. نگاهتون زیباست.

واقعا عالی بود..میتونم بگم حتی خوندن این مطالب نوید یه تحولی بزرگ در درون وجودم ایجاد کرد.البته به هیچ عنوان جو گیر نشدم نه سرسوزن شناختی به نویسندش دارم یانه ریالی گیرم میاد که دارم اینجوری تعریفا تمجید میکنم.انگار ذهنم تشنه ی همچین مطالبی بود تا خیلی چیزارو بهم بفهمونه

درود بر شما محمد عزیز
خوشحالیم که مقاله تسلط بر ذهن تونسته در شما انرژی خوب و مثبت ایجاد کنه، رسالت ریلکس سام وان بر همین امر پایه ریزی شده، موفق باشی

بسیار عالی بود توشرایطسختی هستم تلاش میکنم قوی تر ومثبت تر بشم.به امید روزای خوووب

بسیار عالی بود. سپاسگزارم. متن پرسودی نوشته اید.

درود بر شما دوست عزیز

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

هر چیزی در این دنیا دو بار آفریده می شود یک بار در ذهن و بار دیگر در دنیای ماده آفریده خواهد شد، برای رسیدن به موفقیت باید ابتدا آن را باور کرد و قبل از باور به موفقیت باید خود را باور کرد. انگیزه بخشیدن و ایجاد روحیه عالی خط مشی ریلکس سام وان می باشد، با ما همراه باشید…

آیا حساب کاربری ندارید؟

به گزارش خبرنگار بسنا، دکتر حسین محققی عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه بوعلی‌سینا در وبینار آموزشی آنلاین رایگان مهارت‌های زندگی و تکنیک‌های مدیریت خشم که به همت مرکز مشاوره و کانون همیاران سلامت روان دانشگاه بوعلی‌سینا که با همکاری بنیاد ملی نخبگان استان همدان برگزار شد، گفت: در حوزه توانمندسازی انسان بعد از مدت‌ها به این نتیجه رسید‌ه‌اند که ما باید از مهارت‌های زندگی آگاه شویم؛ آن‌گاه می‌توانیم هم به خود و هم به دیگران کمک کنیم. لذا مهارت‌ها را دسته‌بندی کرده و ساختار دادند.

وی تبیین کرد: مهارت به معنای انجام عمل با دقت بالا در سریع‌ترین زمان ممکن با بهترین کیفیت ممکن است.

دکتر حسین محققی عنوان کرد: ما باید مقداری ذهن‌مان را آماده کنیم؛ ذهن‌های ما به یک سری ذهن‌های پرفشار عصبی و استرسی تبدیل شده، خود را با شرایط امروز جامعه تطبیق نداده و سازگاری اتفاق نیفتاده است. بنابراین هنگامی که مشکلی اعم از مشکل سیاسی، اقتصادی و … پیش بیاید، ذهن‌های ما پاسخ‌های اضطرابی را نشان می‌دهد.

وی تصریح کرد: نکته‌ای که بسیار مهم است و می‌تواند از قبل برای ما آمادگی ایجاد کند، این است که ذهن ما بپذیرد یک سری اتفاقات قرار است بیفتد و اجتماع و شرایط اجتماعی ما آماده پذیرش یک سری اتفاقات است؛ ذهن ما هم باید آن آمادگی را داشته باشد.چگونه ذهن خود را باز کنیم

عضو هیات علمی دانشگاه بوعلی‌سینا ابراز کرد: ذهن ما باید خود را برای اتفاقات آماده کند و حتی از قبل یک سری مطالب را برای خود پیش‌بینی کند.

محققی خاطرنشان کرد: در ساختار ادبیاتی ما خیام با شعر «این غافله عمر عجب می‌گذرد، دریاب دمی که با طرب می‌گذرد» خواننده را به اینجا و‌ اکنون دعوت می‌کندوبربودن درحال تاکیددارد.

وی تشریح کرد: ذهن ما به نشخوار فکری عادت دارد؛ ذهن افکار مبتنی بر استرس، اضطراب، خشم و … را نشخوار می‌کند و این افکار به صورت چرخان در سازمان ذهنی ما در حال چرخیدن هستند و کاری هم نمی‌توان برای جلوگیری از نشخوار انجام داد.

دکتر محققی در ادامه متذکر شد: نکته مهم این است که کار ذهن نشخوار است و ‌شما نمی‌توانید جلوی آن را بگیرید زیرا ذهن انسان زنده نشخوار می‌کند اما اینکه چه چیزی را نشخوار می‌کند و ‌به چه چیزی می‌پردازد، دست شما است.

وی گفت: ما نمی‌توانیم ذهن خود را به حال خود رها کنیم تا هر چیزی را نشخوار کند؛ اگر به ذهنمان افکار آلوده و‌ آشغال بدهیم، همان را هم دریافت می‌کنیم پس باید به ذهنمان موادی بدهیم که ارزشمند است.

حسین محققی تبیین کرد: چیزی که بر ذهن ما متعارض می‌شود، گفتگوی ما است؛ وقتی می‌گوییم در حال فکر کردن هستیم، یعنی گفتگوی درونی داریم.

وی تاکید کرد: اگر ما مطلوب و خوشایند یا به اصطلاح روانشناسی کارآمد گفتگو کردیم، خروجی آن احساس خوب و رفتار خوب است اما اگر کارآمد گفتگو نکردیم، خروجی آن احساس بد و رفتار بد است.

عضو هیات علمی دانشگاه بوعلی‌سینا شرح داد: رویکردهای واقع‌بینانه یعنی رویکردهایی که مبتنی بر تیوری انتخاب گلسر صحبت می‌کنند، می‌گویند انسان مانند یک ماشین رفتار قوی است؛ در حرکت ماشین، تاکید اصلی روی دو چرخ جلو یعنی فکر و‌ عمل انسان است. دو چرخ عقب فیزیولوژی و ‌احساسات هستند که پیرو می‌باشند. مجموعه ماشینِ رفتارِ انسان پیرو‌ دو چرخ جلو است بنابراین ما باید از سازمان ذهنی خود مراقبت کنیم تا درست حرکت کند. اگر ذهن‌مان را مدیریت نکنیم ذهن ما به سمت نشخوار افکار ناکارآمد می‌رود.

وی تشریح کرد: ما دو نوع نشخوار داریم؛ اولی نشخوار فکر عمومی است. افرادی که نشخوار فکر عمومی دارند دائما اتفافاتی که قبلا برایشان رخ داده را در ذهن خود تکرار می‌کنند و‌ درباره آن‌ها فکر می‌کنند. به نظر، این افراد بیشتر با روابط اجتماعی مشکل دارند و ‌از دیگران خشم دارند.

دکتر حسین محققی ادامه داد: پس می‌توان گفت نشخوار فکر عمومی معطوف به دیگران است مانند همسایه‌ای که بی‌ملاحظگی می‌کند یا دوستی که ما را از خواب بیدار می‌کند.

وی اضافه کرد: دومین نوع نشخوار، نشخوار فکر خصوصی است که به ‌خودمان برمی‌گردد شامل انتقادها و ارزیابی‌هایی که از خود داریم و خودمان را منفی بررسی می‌کنیم مثل عزت نفس ضعیف، اهداف خاص، سطح مهارت پایین، عدم دستیابی به خواسته‌های ذهنی که در اینجا ما از خود خشم داریم.

دکتر محققی خاطرنشان کرد: بحثی که در اینجا وجود دارد بحث اسناد است؛ کسانی که اسناد بیرونی دارند، شکست‌ها را به دیگران منتسب می‌کنند مثل اینکه‌ شخصی بگوید فلانی مانع من برای رسیدن برای هدفم شد اما افرادی که اسناد درونی دارند شکست را به خود انتساب می‌دهند. در مقابل، کسانی که شکست را به دیگران منتسب می‌کنند، پیروزی‌ها را به خود انتساب می‌دهند و‌ کسانی که شکست‌ها را به خود انتساب می‌دهند، پیروزی‌ها را حاصل شانس و‌ اتفاق می‌دانند.

وی تصریح کرد: تمام رفتارها برای این است که حال دلمان خوب باشد؛ باید از افراد بپرسیم حال دل شما کی خوب می‌شود و چه زمانی از شبانه روز احساس خوبی دارید و احساس خوشبختی می‌کنید؟ پاسخ این است که ما زمان‌هایی احساس خوبی داریم که ذهن ما خوب و رها است.

محققی تاکید کرد: اگر ذهن ما رها باشد، حال دلمان خوب است اما سوال اینجا است که چه چیزی می‌تواند ذهن ما را رها کند؟ هر زمان که بتوانیم ذهن خود را به یک برنامه یا هدف خاص معطوف کنیم یا به فعالیت خوبی توجه و تمرکز کنیم، ذهن ما آن لحظه آرام است؛ گویی که ذهن ما در آن لحظه ایستاده و آرام است و‌ هیچ حرکتی نمی‌کند.

وی اظهار داشت: اگر شما به یک بیمار پارکینسونی بگویید یک نوشته‌ای را بنویسد، به دلیل لرزش دست، چیزی که برای ما می‌نویسد، خوب نخواهد بود اما جالب اینجاست که ما با ذهن لرزان بزرگ‌ترین تصمیمات زندگی خود را می‌گیریم.

دکتر محققی یادآور شد: وقتی که ذهن در حرکت است و ‌اضطراب دارد یا خشمگین است، نمی‌توان با آن بزرگ‌ترین تصمیمات زندگی را گرفت؛ ما صرفا برای تفکر زاده نشده‌ایم. ما‌ زاده شده‌ایم تا زندگی کنیم ، خوشحال باشیم و لذت ببریم ‌بنابراین فعالیتی که انجام می‌دهیم باید ذهن ما را درگیر کند.

وی بیان داشت: هنگامی که تمرکز ایجاد می‌شود، گویی که بدن سبک می‌شود و فیزیولوژی بدن از حالت سمپاتیک به پاراسمپاتیک می‌رود؛ پس یکی از راه‌های آرام‌کننده ذهن، تمرکز بر فعالیت خاص، عمل خاص، ورزش خاص و … . نشانه رفتن بدن از حالت سمپاتیک به پاراسمپاتیک یک تنفس عمیق است.

حسین محققی خاطرنشان کرد: ما برای تفکرِ صرف زاده نشده‌ایم؛ به چه چیزی فکر کردن و درست فکر کردن هم مهم است. در ساعت‌هایی از شبانه روز ما خود ما احساس خوشبختی می‌کنیم و انگار خود را بر فعالیتی متمرکز می‌کنیم.

وی گفت: برای برخی از افراد درس‌خواندن لذت‌بخش است و برخی سوال می‌پرسند که چه کار کنیم تا درس‌خواندن برایمان لذت‌بخش باشد؟ در جواب باید گفت هیچ چیزی به اندازه یادگیری لذت‌بخش نیست پس سعی کنید روی چیزی که یاد می‌گیرید تمرکز کنید.

محققی تصریح کرد: ما برای نئشه شدن دو راه ‌داریم؛ یکی راه خطرناک است که استفاده از مواد می‌باشد. دلیل اینکه افراد به سمت مواد می‌روند این است که فرد می‌خواد به حال خوب برسد .برای آن‌ها انگار مواد، یک نیاز فیزیولوژیکی است‌.

وی ادامه داد: راه دوم این است که فرد با یک‌سری روش‌ها خود را نئشه می‌کند که روش آن آگاه شدن از فکر بدون قضاوت‌کردن است.

عضو هیات علمی دانشگاه بوعلی‌سینا اظهار داشت: به صورت کلی برای مواجهه با خشم خود، نیازمند مهارت‌ذهن‌آگاهی هستیم؛ ذهن‌آگاهی با توجه کردن به هر چیزی در زندگی حاصل می‌شود که یک گام آن توجه به هم‌اکنون است.

وی تبیین کرد: گاهی به ما می‌گفتند راهکار خشم مقابله با آن است مثل اینکه هنگامی که موج دریا به ما می‌خورد، روبه روی آن بایستیم اما ما با این روش حال هیجانی آدم‌ها را درک ‌نمی‌کردیم؛ رویکردهای جدیدی مطرح شدند و گفتند کاری کنید که ادم‌ها دردشان به رنج تبدیل نشود. در این روش به جای روبه‌روی موج بایستید، پشت به موج باشید و هنگامی که موج به شما برخورد می‌کند، با موج آرام شوید و لذت ببرید.

وی افزود: به بیان دیگر احساس و افکار را ببینید اما اجازه بدهید این افکار و‌ احساسات مانند نسیمی بوزند و کنار بروند؛ به حال دلتان گوش دهید و ‌ببینید چه اتفاقی دارد می‌افتد. اگر به این نقطه برسید به نقطه سلامت روان می‌رسید که بزرگترین هدیه الهی به ما است.

حسین محققی تشریح کرد: یک سری هیجان‌های پایه دردسرساز داریم. اولین هیجان اضطراب می‌باشد که ناشی از تفمر درباره آینده است و دومین هیجان افسردگی می‌باشد که ناشی از فقدان، سرزنش خود، سرزنش دیگری، دلسوزی به خود و دلسوزی برای دیگران است.

وی در ادامه اظهار داشت: هیجان شرم هم وجود دارد که ریشه آن هنگامی است که ضعف و ‌بی‌کفایتی انسان برای دیگران مشخص شود؛ در این هنگان احساس گناه وجود دارد.

دکتر حسین محققی گفت: در میان این هیجانات، هیجان خشم هم وجود دارد؛ زمانی انسان احساس خشم می‌کند که به حریمش تجاوز شود، ناکام شود، به قوانین بی‌احترامی شود یا احساس ارزشمندی فرد زیر سوال برود.

وی ابراز کرد: باور عامه‌ای در رابطه با خشم وجود دارد مانند اینکه گفته می‌شود خشم ارثی است که درست نیست. باورهای غلط دیگر این است که خشم همان پرخاشگری است، اگر پرخاشگری کنی، بهتر به خواسته‌ات توجه و رسیدگی می‌شود، پرخاشگری یعنی وجود داشتن و ابراز وجود، خشم اگر درون انسان بماند بیماری‌زا و‌ خطرناک است، خشم یک عادت است، دیگران عامل خشم و عصبانیت من هستند و … که همه آن‌ها غلط است.

محققی یادآور شد: خشم یک احساس است که به صورت جسمانی و هیجانی ابراز می‌شود. خشم واکنش طبیعی ارگانیسمی نسبت به شرایطی است که فرد دچار ناکامی می‌شود یا احساس بی‌حرمتی یا ارزشمندی زیر سوال می‌رود. با اینکه خشم یک احساس طبیعی و‌ لازم است اما اگر شدت آن زیاد باشد، باعث بروز مشکلات دیگری در ما می‌شود.

عضو هیات علمی دانشگاه بوعلی‌سینا تصریح کرد: خشم که جنبه شناختی دارد، مانند بمب است و بلافاصله به عصبانیت تبدیل می‌شود؛ عصبانیت و‌ برانگیختگی جنبه تظاهری و جسمانی خشم است و در جسم دیده می‌شود مانند بیرون زدن رگ گردن. ما خشم را در دیگران متوجه نمی‌شویم ‌اما عصبانیت آن‌ها را می‌بینیم و ‌از عصبانیت آن‌ها پی به خشم‌شان می‌بریم.

وی اضافه کرد: در مرحله اول که خشم است، می‌توان مین را خنثی کرد. وقتی به عصبانیت رسید‌ هم‌ می‌توان با مهارت آن را خنثی و بی‌اثر کرد.

محققی عنوان کرد: برانگیختگی بلافاصله به رفتار پرخاشگرانه منجر می‌شود اما همین برانگیختگی می‌تواند به رفتار قاطع هم منجر شود. رفتار قاطع به رفتار پرخاشگرانه بسیار نزدیک است و‌ تفاوت آن دو این است که در قاطع یک کنتور در رفتار است و احترام و ادب وجود دارد.

وی اظهار داشت: فکر، احساس و رفتار پشت سر هم‌ می‌‌آیند؛ در موقعیت خشمگین، دو سوال از خود بپرسید اول اینکه آیا من خشمگین هستم (تا حال خود را بدانیم) و دوم اینکه چرا خشمگین هستم. عمده خشم ما به دلیل پیرامون و محیط نیست و به افکار ما برمی‌گردد و ما با خودمان گفتگوهای نامناسبی را انجام می‌دهیم.

محققی توضیح داد: عصبانیت باید خنثی شود. دو ‌نوع روش در این رابطه وجود دارد؛ از روش‌های کوتاه‌مدت که آنی و‌ دفعی جواب می‌دهند، می‌توان گبه نوشیدن لیوانی آب و‌ شمردن اعداد محفوظ از ده به یک، نشستن و برخواستن، صلوات فرستادن و … اشاره کرد.

وی افزود: روش‌های بلندمدت هم ورزش، بالا بردن قدرت پیش‌بینی وقایع و افزایش مهارت‌های ذهن‌آگاهی است که باعث خنثی سازی عصبانیت می‌شوند.چگونه ذهن خود را باز کنیم

حسین محققی عنوان کرد: رابطه‌ای بین خشم و سیل وجود دارد؛ هر دوی آن‌ها ویرانگر و ‌ناگهانی هستند. همین سیل ویرانگر در صورتی که سدی وجود داشته باشد می‌تواند مفید باشد.

وی متذکر شد: یادمان باشد یک سری موقعیت‌ها هم وجود دارد که خشم برانگیزند مانند قطع شدن یک کار مورد علاقه، مسخره یا تحقیرشدن، مورد بی‌توجهی یا بی‌اعتنایی قرار گرفتن، گول خوردن، مورد ظلم واقع شدن، قرارگرفتن در معرض پرخاشگری از جانب دیگران و آسیب‌دیدن از طرف دیگران. هنگامی که در موقعیت خشم قرار می‌گیریم علائمی از جمله افزایش ضربان قلب، افزایش فشار خوم، گشاد شدن مردمک چشم، منقبض شدن عضلات، تغییر رنگ چهره، داغ‌شدن یا یخ‌کردن، بی‌حس شدن برخی قسمت‌های بدن و تغییر تنفس از خود نشان می‌دهیم.

دکتر محققی ادامه داد: خشم یک‌سری پیامد هم دارد که پیامدهای جسمی آن شامل فشار خون بالا سکته‌های قلبی پ مغزی، مشکلات گوارشی، سردرد و سایر مشکلات جسمی و پزشکی و پیامدهای روانی آن شامل پیامدهای اجتماعی و ارتباطی، انزوای اجتماعی و طردشدن از سوی دوستان، آشنایان و همکاران، همسرآزاری، آزاد و بدرفتاری با فرزندان، درگیر شدن با نیروهای قانونی، انتظامی و قضایی به علت انجام رفتارهای غیرقانونی یا جرم است.

وی خاطرنشان کرد: یک بار پدری به فرزندش گفت هر بار که خشمگین شدی، یک میخ به دیوار بکوب و بعد از آن به او گفت هر بار خشم خود را مدیریت کردی، یک میخ از دیوار بیرون بکش. زمانی که تمام میخ‌ها بیرون آورده شد پدر به جای میخ‌ها در دیوار اشاره کرد و گفت وقتی که خشمگین می‌شدی این آثار را در خودت و انسان‌های پیرامون خود گذاشتی.

دکتر حسین محققی بیان داشت: خشم یک چرخه دارد؛ خشم شروع می‌شود، سپس تشدید شده و‌ پس از آن انفجار می‌شود و در انتها مرحله بعد از خشم اتفاق می‌افتد. سعی کنید در شروع خشم و وقتی خشمگین شدید، در آن لحظه موقعیت را ترک‌ کنید یا مقداری آب بنوشید چون بعد از بروز خشم باید عوارض خشم را جمع کنید مثلا معذرت‌خواهی کنید.

وی تشریح کرد: سبک‌های مختلف برخورد با خشم شامل درون‌ریزی خشم که باعث سکته قلبی می‌شود، برون‌ریزی خشم مانند فریاد زدن که باعث آسیب اجتماعی می‌شود، مدیریت خشم یا مقابله که به صورت هیجان محور یا منطقی فرد مقابله می‌کند و سبک تجربه کردن خشم است؛ امروزه رویکردهای موج سوم می‌گویند خشم را تجربه کن و درون خود را تماشا کن و غیرقضاوتی رفتار کن.

محققی تصریح کرد: به صورت کلی استراتژی‌های مدیریت خشم این است که بدانیم خشمگینیم، بدانیم چرا خشمگینیم، به گفتگوی درونی توجه کنیم و حواس خود را پرت کنیم. استراتژی‌های مدیریت عصبانیت هم آرام‌سازی عضلانی، تنفس شکمی و تنفس عمیق، توجه بر جسم و تظاهرات آن است. استراتژی‌های مدیریت پرخاشگری یا قاطعیت بیان درست خواسته یا توضیح مناسب و رفتارمحور می‌باشد.

وی یادآور شد: یکی تکنیک‌های مدیریت خشم روش ABCD است؛ A به معنای حادثه‌ یا موقعیتی است که باعث شروع خشم می‌شود، B باورها و عقاید فرد است، C پیامد و ‌نتیجه تفکر و D بحث و‌ بررسی منطقی و واقع‌بینانه باورها و عقاید و موقعیت‌های برانگیزاننده خشم است. D زمانی است که مشاور به صورت میانجی وارد عمل می‌شود و‌می‌خواهد شما را کمک کند؛ پس همیشه یک اتفاق باعث نمی‌شود که حال ما خراب شود بلکه پشت آن اتفاق حتما لایه افکار درگیر می‌شود.شکست عاطفی مهم نیست بلکه فکری که پشت آن می‌آید مانند من ارزشمند نیستم مشکل‌ساز است.

دکتر محققی در ادامه متذکر شد: در بازسازی شناختی ما به فرد کمک می‌کنیم تا افکار غیرمنطقی و ناکارآمد خود را به افکار منطقی تبدیل کند. ما همان‌طور که فکر می‌کنیم، زندگی می‌کنیم؛ به همین دلیل بسیار مهم است که افکار ناکارآمد و گفتار درونی خود را از اصلاح کنیم.

وی تاکید کرد: ما یک سری خطاهای شناختی مرتکب می‌شویم که باعث تشدید خشم در ما می‌شود. خطا ارادی نیست. اشکال نوشتن در دیکته یک قصد نیست و ارادی انجام نمی‌شود خطای شناختی هم همین‌گونه است.

حسین محققی عنوان کرد: دودکش ذهنتان را همیشه باز نگه دارید و اجازه دهید افکار ناکارآمد از ذهن شما بیرون برود. همیشه هر از چند گاهی کامپیوتری که با ان کار می‌کنید را اسکن می‌کنید و ویروس آن را بیرون می‌کشید اما چرا هر از چند گاهی ذهن خود را بررسی نکنیم و افکار ناکارآمد را بیرون‌ نکشیم.

عضو هیات علمی دانشگاه بوعلی‌سینا گفت: جمله بسیار زیبایی وجود دارد و گفته می‌شود دیگران را ببخش نه به خاطر اینکه آن‌ها لیاقت ببخشش دارند بلکه به این دلیل که شما سزاوار آرامش هستید.

وی توضیح داد: برخی روش‌های مدیریت خشم شامل تنفس کامل و‌ عمیق، حواسپرتی مثل شمردن اعداد از ده تا صفر و زمزمه لطیفه، شعر و خاطره و فکر نکردن به مساله اصلی است.

دکتر محققی در پایان ابراز کرد: یکی از منبع‌های مفید در رابطه با ذهن‌آگاهی کتاب «درمان‌های مبتنی بر حضور ذهن» است به تالیف حمید خانی‌پور و ‌پروانه محمدخانی است که به همه علاقمندان این حوزه، خواندن آن را توصیه می‌کنم.

خبرنگار: میرزایی

چگونه ذهن خود را باز کنیم
چگونه ذهن خود را باز کنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *