چگونه رابطه عاشقانه برقرار کنیم

 
helpkade
چگونه رابطه عاشقانه برقرار کنیم
چگونه رابطه عاشقانه برقرار کنیم

شروع رابطه عاشقانه آن هم بعد از چندین تجربه شکست به نظر کاری سخت و غیر ممکن می‌آید. شروع و برقراری یک رابطه عاشقانه موفق یک مهارت و هنر است که پیامدهای بسیار مثبتی در زندگی به همراه دارد. داشتن یک رابطه تنها منوط به روزهای اول آشنایی نیست بلکه حفظ رابطه عاشقانه در تمامی طول رابطه نیاز به تلاش دارد. نوع برخورد و جنس ارتباط از همان ابتدای رابطه می‌تواند تعیین کننده نوع ارتباط دو طرف در سال‌های آینده نیز باشد. از این جهت اگر می‌خواهید یک ازدواج و یا رابطه ای گرم داشته باشید، باید در آغاز به مسائل زیادی، توجه داشته باشید. در ادامه به اصول و راه‌های شروع رابطه عاشقانه می‌پردازیم.

برای شروع یک رابطه عاشقانه پیش از آن که کسی را برای چنین ارتباطی کاندید کنید، لازم است مسائلی را پیش خود حل نمایید. هر کسی این امکان را دارد که یک رابطه عاشقانه داشته باشد. نگاه شما به رابطه با جنس مخالف مهم‌ترین عامل تعیین کننده برای نوع رابطه است. اگر فکر می‌کنید امکان شروع یک رابطه عاشقانه را دارید، به 9 نکته زیر توجه کنید:

برای شروع یک رابطه عاشقانه در قدم اول باید از معیارها و خصوصیات ظاهری و شخصیتی فردی که شما را جذب می‌کند، آگاه باشید و براساس آن فردی را برای شروع رابطه عاشقانه انتخاب کنید. پس برای رسیدن به  اهداف خود و برآورده شدن انتظارات‌تان باید قبل از آغاز یک رابطه، شخصیت، تمایلات جنسی و عواطف خود را مشخص کنید. چون شما نمی‌توانید خصوصیات طرف مقابل خود را تغییر دهید تا در رابطه احساس رضایت کنید؛ بلکه باید بر اساس معیارهای خودتان انتخاب درستی داشته باشید. برای انتخاب همسر مناسب نیز شما نیاز به تعیین این معیارها خواهید داشت. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه انتخاب همسر مناسب کلیک کنید. 

در روزهای اولیه آشنایی، سعی کنید شور و شوق زیاد از حدتان را برای قرار گذاشتن کنترل کنید. افراد در یک رابطه توجه و عاطفه می‌خواهند ولی زیادی در دسترس بودن در ابتدای رابطه ناخوشایند است. هفته ای یک یا دو بار دیدار با معشوق کافی است. در صورتی که هر دوی شما، برای دیدن بیشتر یکدیگر مشتاق هستید، می‌توانید تعداد این ملاقات‌ها را بیشتر کنید. با این حال توجه داشته باشید که دیدارهای زیاد، می‌تواند به بی میلی طرف مقابل منجر شود. پس بهتر است در هفته‌های ابتدایی به یکدیگر فرصت دهید تا زمانی برای تصمیم گیری و انتخاب داشته باشید.چگونه رابطه عاشقانه برقرار کنیم

نداشتن رابطه جنسی در ابتدای رابطه بسیار حائز اهمیت است. پیش زمینه یک رابطه جنسی سالم، شکل گیری صمیمیت، تعهد و اعتماد است. به خصوص اینکه معمولا دختران بعد از برقراری رابطه جنسی به طرف مقابل خود وابسته‌تر می‌شوند و بر عکس مردان ممکن است علاقه اولیه خود را از دست بدهند. همچنین می‌توانید برای اطلاع از رابطه جنسی پیش از ازدواج کلیک کنید.

اینکه بخواهید در شروع یک رابطه عاشقانه روی فرد مقابل خود حس مالکیت داشته باشید یک امتیاز منفی محسوب می‌شود. حس مالکیت نشان دهنده ناامنی وجودی شماست پس در صورتی که قصد برقراری رابطه طولانی مدت با فردی را دارید، نمایان شدن نشانه‌های حسودی به خصوص در ابتدای رابطه چندان خوشایند نیست. شما نمی‌توانید از کسی انتظار داشته باشید که روابط خودش را محدود کند یا بخواهید از تمام رفت و آمدهایش خبر داشته باشید. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه حس مالکیت کلیک کنید. 

زمانی که به تازگی رابطه‌ای را با کسی آغاز کرده‌اید، لزومی ندارد که در همان ابتدا جمله جادویی “من عاشقت هستم” را به کار ببرید. عاشقی قبل ازدواج زیبا به نظر می‌رسد، اما در ابتدا از احساس و انتخاب خود مطمئن شوید و به خودتان فرصت دهید و سپس علاقه خود را قاطعانه بیان کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه عاشقی قبل ازدواج کلیک کنید. 

در اوایل دوستی های قبل ازدواج هر دو طرف برای راضی کردن طرف مقابل‌شان ممکن است کارهایی بکنند. اما زدر ابتدای رابطه لازم نیست هدیه‌های گران قیمت بخرید یا برنامه‌هایی که هزینه‌های زیادی را به شما تحمیل می‌کند، تدارک ببینید. زمانی که در رابطه به حدی از آشنایی و اعتماد رسیدید، مطابق خواسته خود اقدام کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه  دوستی های قبل ازدواج کلیک کنید. 

اعتماد، قطب اساسی در یک رابطه است. برقراری یک رابطه عاشقانه پایدار نیازمند سخت کوشی و تلاش فراوان است که پیش نیاز آن بنا کردن پایه‌های اعتماد است؛ پس از جانب خود مطمئن شوید که به فرد دیگری احساسی ندارید، سپس رابطه جدید را آغاز کنید. بازسازی رابطه بعد از دروغ گفتن دشوار است چرا که احساسات طرف مقابل جریحه دار می‌شود.

در یک رابطه سعی کنید کمی مرموز باشید. این ویژگی به جذابیت و چالش برانگیز شدن رابطه کمک می‌کند. زمانی که شما از تمام مهره‌های خود استفاده می‌کنید، برای طرف مقابل پیش بینی حرکت بعدی شما کار سختی نخواهد بود که این باعث می‌شود رابطه خسته کننده باشد.

یک رابطه عاشقانه مانند بذری است که باید به تدریح رشد کند و شکوفا شود. پس برای داشتن یک رابطه رومانتیک باید صبور باشید و عجله نکنید. به یکدیگر فرصت دهید تا از عمق گرفتن رابطه تان و شاخ و برگ گرفتن بذر عشقتان در کنار یکدیگر لذت ببرید. در صورتی که قصد ازدواج دارید توصیه می‌شود مقاله شناخت پیش از ازدواج را مطالعه نمایید. 

شروع یک رابطه عاشقانه کار بسیار لذت بخشی است اما ممکن است کمی نگران کننده هم باشد. شروع رابطه اصولی دارد که اگر طبق آن‌ها پیش بروید، احتمال موفقیت رابطه‌تان تا حدود زیادی افزایش پیدا می‌کند. اما در نهایت بهتر است که قبل از شروع هر رابطه‌ای با یک روانشناس صحبت کنید تا شما را در این زمینه راهنمایی کند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مشاوره ازدواج کلیک کنید. 

برای دریافت مشاوره در زمینه راه های شروع یک رابطه عاشقانه می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

جستجو در سایت


برای داشتن رابطه جنسی و
برقراری یک رابطه جنسی خوب  مسائل زیادی را باید بدانید و در نظر بگیرید ،
اینکه فقط از روی تحریک جنسی بخواهید رابطه برقرار کنید  کافی نیست

هم از نظر جسمانی و هم از نظر
روحی و روانی برقراری رابطه جنسی مفید است ، به شرطی که اصول آن رعایت شود 
از طرف دیگر زیاد هروی در این امر نیز میتواند آسیب بهمراه داشت هباشد

نخست زن و مرد باید از نظر
جسمانی و روحی و روانی  آمادگی لازم را داشته باشند ، این آمادگی باید در
هر دو وجود داشته باشد و گرنه برای یکی لذت بخش و برای دیگری بدون هیچ لذتی و
چه بسا رنج آور نیز باشد چگونه رابطه عاشقانه برقرار کنیم

اکثر مردها اوایل ازدواج
تصوراتی چون داشتن رابطه جنسی مکرر و راضی کننده را با همسر خود در ذهنشان
می‌پرورانند. در آن زمان، بیشتر خانمها هم با شوهرانشان همعقیده هستند اما با
گذشت زمان هر دو متوجه می‌شوند دیدگاه‌هایشان در این زمینه، یکی نیست. در این
نوشتار، سعی داریم عواملی را برشماریم که با تقویت آنها، کمبود یا محرومیت از
رابطه جنسی برای همسران به اتمام می‌رسد و جای آن را تعدد روابط لذتبخش زناشویی
برای زن و شوهر پر می‌کند.

مردها معمولاً نیاز به رابطه جنسی
را وقتی تجربه میکنند که از چند روز بعد از آخرین ارضای جنسیشان با همسر  (یا چند
ساعت برای مردان جوانتر ) شروع به رشد می کند. ازاینرو برای بیشتر مردها پاسخ چنین
سوالی این است که « رابطه جنسی برای از بین بردن نیاز و عطش جنسی لازم است. » ما
کاری که اکثر آقایان برای دست یافتن به این رضایت انجام میدهند را «عمل جنسی» می
نامیم.

خانمها معمولاً آن عطش و میل جنسی
را مثل آقایان تجربه نمی کنند. به همین دلیل، رابطه جنسی برای آنها هدفی کاملاً
متفاوت دارد؛ برای آنها رابطه جنسی بخش کوچکی از چیزی بزرگتر است که به آنها برای
ایجاد صمیمیت با مردی که عاشقش هستند کمک می کند. پاسخ به این سوال برای بیشتر
خانمها این است که «رابطه جنسی برای ایجاد پیوند عاطفی که با محبت و گفتگوی صمیمانه
ایجاد میشود، لازم است.» ما کاری که اکثر خانمها برای رسیدن به این هدف انجام
میدهند را «اتفاق جنسی» مینامیم.


این مطلب مفید است :

آموزش رابطه جنسی

اشتباه برداشت نکنید. منظور این
نیست که هدف از رابطه جنسی برای زن و شوهر فقط یک چیز است. معمولاً مجموعه ای از
انگیزه ها در مردان هم باعث میشود که رابطه جنسی را برای ایجاد پیوند احساسی
بخواهند و خانمها هم از رابطه جنسی خود توقع رضایت و آرامش دارند. منظور این است که
انگیزه اصلی و اولیه زن و شوهرها برای برقراری رابطه جنسی با هم معمولاً متفاوت
است.

هورمون تستوسترون توضیح می دهد که
چرا مردان هدف رابطه جنسی را برآوردن آن عطش و نیاز خود میبینند. این هورمون که در
بیشتر مردان به مقدار فراوان وجود دارد و در خانمها بسیار کم است، باعث ایجاد این
نیاز و عطش جنسی میشود. به بیان دیگر، زنان هم اگر میزان تستوسترونی را که در بدن
یک پسر ۱۹ ساله وجود دارد وارد بدن خود کنند، این عطش و نیاز جنسی به سراغ آنها هم
میرود و به اندازه مردان به دنبال رابطه جنسی خواهند بود. درمورد خانمها هم درست
مثل آقایان احتمالاً دلایل فیزیولوژیکی باعث ایجاد این دیدگاه درمورد رابطه جنسی
شده است.

هورمونها و مجاری عصبی که مخصوص
خانمهاست احتمالاً مسئول نیاز خانمها به صمیمیتی است که رابطه جنسی برای آنها ایجاد
میکند. اما این دلایل فیزیولوژیکی هر چه باشند، آنقدرها به خانمها انگیزه نمیدهد که
به اندازه آقایان به دنبال رابطه جنسی باشند. البته زایش و باروری علت نهایی رابطه
جنسی است.

فیزیولوژی مردان و زنان طوری است
که به طور ناخودآگاه آنها را به برقراری رابطه جنسی با هم تحریک میکند تا نسل خود
را ادامه دهند. گاهی اوقات این هدف میتواند آگاهانه بوده و به دقت و با هدف بچه دار
شدن به سوی برقراری رابطه جنسی بروند. اما این دلیل معمول رابطه جنسی زن و شوهرها
نیست این دلایل به آنها انگیزه میدهد که حتی وقتی هیچ میلی به زایش و بچه دار شدن
ندارند هم با هم رابطه جنسی برقرار کنند.


چطور باید رابطه جنسی برقرار کنیم؟


در صحبت با همسرتان سوالی که
درباره افزایش دفعات ارتباط جنسی باید بپرسید این است که “چطور باید رابطه جنسی
برقرار کنید؟” پاسخ به این سوال بیشتر به پاسخی که به سوال اول میدهید بستگی دارد،
یعنی همان سوال “چرا
باید رابطه جنسی داشته باشیم؟”

بیشتر مردها اگر به حال خودشان
گذاشته شوند سبکی از رابطه جنسی را انتخاب می کنند که نشانگر هدف آنها، یعنی ارضای
میل و نیازی است که در آنها بسیار شدیدتر و بیشتر از خانمهایشان است. آنها شروع
کننده عملی جنسی خواهند بود که با ایجاد اعمالی برای تحریک خودشان آغاز خواهد شد.
برای بیشتر مردها نگاه کردن به بدن همسرانشان و لمس اندام جنسی بهترین راهکار است.

دیدگاه اغلب خانمها درباره رابطه
جنسی این است که رابطه جنسی باید یک تجربه احساسی مبنی بر محبت و گفتگوی صمیمانه
باشد. آنها میخواهند رابطه جنسی برایشان بخشی از یک تجربه عاشقانه بسیار گسترده تر
باشد. شام خوردن در فضایی شاعرانه، راه رفتن زیر نور ماه، رسیدن به حس محبت و
مراقبت طرف مقابل، نمونه هایی از مقدماتی هستند که آنها برای داشتن یک رابطه جنسی
رضایتبخش نیاز دارند.

مردهایی که به این جنبه از دیدگاه
خانمها آگاهی ندارند نمیتوانند متوجه شوند چرا ایجاد ارتباط جنسی با همسرشان به آن
اندازه ای که میخواهند برایشان سخت است. برعکس، مردانی که متوجه این جنبه از نگاه
خانمها هستند میدانند رابطه ای جنسی که برای آنها یک عمل واحد محسوب میشود، برای
همسرتان در واقع بخشی از یک اتفاق بزرگتر است.

با چنین اختلاف دیدگاه شگرفی،
چطور انتظار میرود یک زن و شوهر به توافقی مشتاقانه درمورد میزان رابطه جنسی برسند؟
وقتی مرد بنابر ذات و باورهای خود رابطه جنسی برقرار کند باعث میشود همسرش خود را
وسیله ای ببیند که شوهرش فقط برای ارضای عطش جنسی خود از آن استفاده میکند. زن هم
وقتی با دیدگاه خود رابطه جنسی برقرار کند باعث میشود مرد احساس کند که همسرش
شرایطی قرار داده که آن دفعات رابطه جنسی مورد نیازش تقریباً غیرممکن شود. این، هر
دو، باعث دلزدگی از رابطه خواهد شد.

به خاطر داشته باشید که هم
خانمها و هم آقایان خواستشان از رابطه جنسی، صمیمیت است. مردهایی هستند که خیلی
بیشتر از همسرانشان به دنبال صمیمت هستند، زنهایی هم هستند که خیلی بیشتر از
شوهرانشان فقط به دنبال ارضای جنسی باشند؛ اما خیلی خوب است که بدانید معمولاً
از نظر هدف اولیه رابطه جنسی و چگونگی ابراز آن بین زنان و مردان اختلاف وجود
دارد. زمانی که این اختلاف درک شود، خواهید توانست راهی برای افزایش دفعات
انجام رابطه جنسی بین خود برحسب توافق مشتاقانه متقابل پیدا کنید.

معمولاً به زوجهایی که قصد افزایش
دفعات رابطه جنسی را دارند پیشنهاد میشود اعمال جنسی خود را به اتفاقات جنسی تبدیل
کنند. به بیان دیگر، زمانی که مردی محیط محبت آمیز ایجاد میکند، شرایطی را فراهم
میکند که رابطه جنسی برای همسرش تبدیل به یک اتفاق شود. لازمه آن داشتن گفتگوی
عاشقانه است. اگر این محبت و گفتگوهای عاشقانه منظم باعث شود زن بتواند با شوهر خود
پیوند احساسی برقرار کند، رابطه جنسی بُعد بسیار مهمی از حس صمیمیت زن خواهد شد و
اشتیاق او برای ایجاد روابط متعدد برانگیخته خواهد شد.

یکی از تکالیف مفید برای زن و
شوهرهایی که در زمینه دفعات انجام رابطه جنسی مشکل دارند این است که قبل از
انجام عمل جنسی، لحظاتی طولانی (حتی در حد ساعت) را فقط صرف محبت کردن و گفتگوی
عاشقانه با همدیگر کنند. خیلی از مردها در ابتدا تصور خواهند کرد که این مدت
برای داشتن رابطه جنسی خیلی زیاد است اما وقتی این روش را شروع کنند متوجه
خواهند شد که از آنچه تصور میکردند بسیار ساده تر است. علاوه بر این، همان طور
که بخشی از وظایف زنان برآوردن نیازهای جنسی شوهران است، بخشی از وظایف مردان
هم به عنوان شوهر این است که نیازهای احساسی همسر خود را برآورده کنند. وقتی
شوهری نیاز همسر خود به محبت و گفتگوی عاشقانه را میسر کند، برای زن هم برآوردن
نیازهای جنسی همسر خود ساده تر خواهد شد. به همین گونه، هرچه زن بیشتر نیازهای
شوهر خود برای ارضای جنسی را برآورده کند، برای مرد هم برآوردن نیازهای احساسی
همسر خود ساده تر خواهد شد.

این مطلب مفید است :

نشانه های ارضا شدن در زنان و مردان

قانون توجه متمرکز

متخصصین، قانونی ساخته اند که
به زوجها کمک میکند مهمترین نیازهای احساسی همدیگر را برآورده کنند. به آن
سیاست توجه متمرکز میگویند: توجه متمرکز خود را حداقل 15 ساعت در هفته به همسر
خود اختصاص دهید تا از این زمان برای برآوردن نیازهای احساسی همدیگر به محبت،
گفتگوی صمیمانه، ارضای جنسی و تفریح و لذت استفاده کنید. این قانون کمک میکند
تا یک عمل جنسی را به یک اتفاق جنسی تبدیل کنید. درنتیجه، زوجهایی که از این
قانون استفاده میکنند، خواهند توانست دفعات رابطه جنسی خود را با توافق متقابل
افزایش دهند.

مشکلات خاص

این روش در ابتدای کار برای خیلی
از زوجهایی که از چنین آگاهیهایی بی اطلاع بودند اثر نمیکند زیرا زن در برابر رابطه
جنسی حالت دفاعی و دشمنی پیدا کرده است؛ به بیان دیگر، در ابتدای ازدواج دیدگاه مرد
درمورد رابطه جنسی بر دیدگاه او غلبه کرده و به همین دلیل مرد زن را مجبور به داشتن
رابطه جنسی به دلخواه او کرده است. در نتیجه، رابطه جنسی برای او به تجربه ای
دردناک هم از نظر جسمی و هم احساسی تبدیل شده است و اکنون هیچ تمایلی به برقراری
رابطه جنسی با همسر خود ندارد.

در چنین مواردی، قبل از تشویق زن
برای برقراری رابطه جنسی با شوهر، باید به او کمک شود بر این نفرت خود از رابطه
جنسی غلبه کند. بعد از آن، زن باید به شوهر خود آموزش دهد به طریق خودش با او رابطه
جنسی برقرار کند. محبت و گفتگوی صمیمانه معمولاً محیط را فراهم میسازد و در ادامه
آن نوازشهای عاشقانه است که به تحریک زن کمک میکند. از طرف دیگر، زن هم باید
موقعیتها و روشهای برقراری رابطه جنسی ای را برای شوهر خود توضیح دهد که لذت بیشتری
به او میدهد. بعد از اینکه شوهر یاد گرفت چطور با همسر خود ارتباط جنسی برقرار کند،
زن در شراطی قرار میگیرد که مرد میتواند درمورد افزایش تعداد دفعات برقراری رابطه
جنسی با او صحبت کرد.

مشکل دیگر زوجهایی که قصد

افزایش دفعات رابطه جنسی خود را دارند، میل آنها به دعوا کردن است! نیاز به
بیان نیست که مشاجره دقیقاً متضاد محبت و گفتگوی صمیمانه است. مردها از همسر خود
انتظار دارند که صرفنظر از آنچه قبلاً بین آنها اتفاق افتاده است، از نظر جنسی
واکنش پذیر باشند. مشاجره و دعوا میل جنسی مرد را پایین نمی آورد اما حتی اگر به
آشتی بیانجامد مطمئناً برای زن به اندازه کافی فاصله احساسی ایجاد میکند که میل او
به رابطه جنسی را از بین ببرد. پس اگر قصد بیشتر کردن رابطه جنسی بین خود و همسرتان
را دارید، باید تا میتوانید از بروز دعوا و مشاجرات جلوگیری کنید.

خستگی روحی و جسمانی

گرسنگی

عدم تمرکز

استرس و اضطراب

اختلالات جنسی (

اختلال نعوظ –
زود انزالی )

مشکلات جسمانی (

احساس درد و سوزش حین رابطه )

عدم توجه همسر به

فانتزی های جنسی

کاهش میل جنسی ناشی از
مسائل روحی – تغییر فصل یا ابتلا به بیماری و عوارض مصرف برخی دارو ها

اختلافات زناشویی

اعتیاد به خودارضایی

چگونه رابطه عاشقانه برقرار کنیم


این مطالب مفید را نیز بخوانید :

آموزش ارضای جنسی همسر

آموزش مسائل جنسی مرجع کامل

اولین رابطه زناشویی و نحوه برداشتن بکارت

 

منبع : سیمرغ

 



بخش مشاوره و پرسش و پاسخ

شناسه کاربری 

رمز عبور             


  

عضویت در سایت


دسته بندی مطالب

مطالب روابط جنسی و زناشویی

مطالب دوران قبل از ازدواج

مطالب پزشکی و سلامت

مطالب تربیت فرزندان

مطالب احکام شرعی

مطالب روانشناسی

مطالب اجتماعی

مطالب صوتی

ویدئو

خدمات عمومی


 


 افراد آنلاین :


6055


بازدید امروز:


39106


بازدید دیروز:


232265607


آمار کل:

مشاوره
ازدواج و مشاوره زناشویی تنظیم خانواده ،کلیه حقوق مادی و
معنوی مروبط به مطالب اختصاصی ثبت شده و ترجمه شده در این
سایت برای پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده محفوظ است.

درباره ما

ارتباط با ما

برای دریافت کتاب رایگان معجزه در دهان توست نوشته جان اوستین  ایمیل خود را در کادر زیر وارد کنید و کتاب را دریافت کنید

چگونه رابطه عاشقانه برقرار کنیم

اشتراک ویژه یکساله رو از سایتتون خریداری کردم. کتاب جویس مایر و جول اوستین رو دو بار خوندم. حیرت کردم از جملات توی کتاب. اقیانوسی از اطلاعات در اشتراک سایت هست

با سلام. هر کتاب و سمینار از سایت مثل خورشید پنجره‌هایی رو به دانایی و ادراک باز کرده و باعث بهبود کیفیت زندگی و روابط شده و تنها کسانی می توانند تأثیر این سایت را درک کنند که خودشان از مطالب آن استفاده کرده باشند و کسانی که استفاده نکرده اند، چون در سطح های خیلی پایین تری از زندگی و آگاهی هستند، نمی توانند درک کنند.

آشنایی با مثل خورشید بهترین روز زندگیم بود. دقیقاً وسط همه ناراحتی هام و روزای بدم، افتاد تو زندگیم و مثل معجزه بود. داشتم توی گوگل سرچ میکردم و خدا منو خیلی دوست داشت با مثل خورشید آشنا کرد. دقیقاً چیزایی که بهش نیاز داشتم. کتاب الطاف خداوند در تاریکی های زندگی. کتاب چگونه صدای خداوند را بشنویم…. تی دی جیکس و…

چگونه رابطه عاشقانه برقرار کنیم ؟ این سوالی است که ممکن است ذهن شما را درگیر کرده باشد و به دنبال پاسخ آن باشید. حفظ رابطه عاشقانه از ابتدای رابطه و در تمام طول آن، نیاز به سخت کوشی و تلاش دارد. برای ایجاد یک رابطه عاشقانه باید اول از همه بدانید در یک رابطه چگونه رفتار کنید و چگونه یک رابطه را مدیریت کنید. درست است؟

اما قبل از همه این ها، اگر هنوز رابطه عاشقانه برقرار نکرده اید و در جست و جو هستید تا در این مسیر موفق شوید باید ۵ سوال طلایی از خودتان بپرسید.

نویسنده این مقاله خانم جکویل کرو است و تجربه شخصی اش را با شما در میان می گذارد. او فارغ التحصیل از دانشگاه ایالتی توماس ادیسون و موسس کارگاه نویسندگان جوان است. جکویل نویسنده کتابی با عنوان “این همه چیز را تغییر می‌دهد: چگونه کلام خداوند سال‌های نوجوانی را دگرگون می‌کند” است.

تا به حال هیچ وقت با کسی وارد رابطه عاشقانه نشدم. جدی می‌گویم؛ نه قهوه‌، نه شام، نه سینما، نه هیچ چیز دیگر. نه به این خاطر که از هیچ پسری خوشم نمی آید یا به این دلیل که هرگز نمی خواهم ازدواج کنم. من هم می‌خواهم قرار ملاقات بگذارم و هم می‌خواهم ازدواج کنم اما ترجیح میدهم رابطه عاشقانه قبل از ازدواج نداشته باشم.

 

تنها دلیل من برای اینکه تا به حال وارد هیچ رابطه‌ عاشقانه نشده‌ام این است که می‌خواهم تا زمانی که آمادگی ازدواج را ندارم برای قرار گذاشتن و آشنایی صبر کنم؛ زیرا قبل از شروع رابطه عاشقانه  باید بدانم در یک رابطه چگونه رفتار کنم و چگونه یک رابطه را مدیریت کنم و برای یادگیری این موارد باید زمان بگذارم.

فکر میکنم ظرف چند سال آینده آمادگی آن را پیدا کنم و رابطه عاشقانه که منجر به ازدواج شود، من را هیجان زده میکند. می‌خواهم تا آنجا که می‌توانم از دل‌شکستن، نتایج دردناک، اشتباهات ساده‌لوحانه و روابطی که به جدایی ختم می‌شوند، دوری کنم. ​

در ادامه جکویل به این موضوع اشاره میکند که قبل از شروع رابطه عاشقانه ۵ سوال از خودتان بپرسید.

 

 

 

زمانی که به برقرای رابطه‌ عاشقانه با دلایل درست و در زمان درست و طبق اصول خداوند فکر کردم، متوجه ۵ سؤال شدم که باید قبل از شروع رابطه عاشقانه از خودم بپرسم. ۵ سوال طلایی که نشان می‌دهد من برای رابطه عاشقانه به قصد ازدواج، آماده هستم یا نه؟!

 

قبل از شروع رابطه باید از خودتان ۵ سوال طلایی بپرسید. ادامه مقاله را بخوانید.

 

 

قرار گذاشتن به طور ذاتی اعتبار دهنده است. فردی که نفس میکشد، زنده است و به شما گل و هدیه می‌دهد. خب! این خود اثبات می‌کند که شما جالب و جذاب هستید!

صادقانه می‌گویم این واقعا دلپذیراست. اما اگر عاشق و دلباخته شوید، این دلباختگی آسیب‌زننده به روح است.

رابطه آشنایی با پسر یا دختر و قرار گذاشتن، شما را کامل نخواهد کرد. مهم نیست که دیگران با فرهنگ‌های مختلف چقدر تلاش کنند تا شما را طور دیگری متفاعد کنند. آشنایی‌های جدی هم درست مثل غذا، تلویزیون یا پول، آرامش، شادی و رضایت نهایی شما را تضمین یا خلق نمی‌کنند.

شما نمی توانید هویت و شخصیت خود را در این رابطه‌ها پیدا کنید. اگر پیرو خداوند هستید، پس هویت اول، آخر و کامل شما در خداوند است. قبل از اینکه قلبتان درگیر رابطه عاشقانه شود، آیا به هویت خود به عنوان بنده‌ خداوند اطمینان دارید؟

 

 

 

اگر در این باره شک دارید، پس اکنون زمان آن نیست که قلبتان را به سمت دلباختگی، سوق دهید. صبر کنید تا زمانی که بتوانید با اطمینان بگویید که خداوند تنها و تنها، منبع و سرچشمه‌ اعتبار و شخصیت شماست.

 

گاهی اوقات انتظار ناخواسته و حسی شدید، در انسان ایجاد می‌شود تا به صورت مکرر رابطه‌ عاشقانه برقرار کند.

این نوع انتظارات و احساسات در برنامه‌های کمدی، مدارس، در تبلیغات تجاری و مجلات ما، در گوشی‌های هوشمندمان و در خانه‌هایمان است. یکی از این موارد نام برده شده، روش خود را به روح و روان ما وارد می‌کند. مثلا می‌گوید: برای اینکه در این جامعه پذیرفته شوی باید رابطه‌ عاشقانه و رمانتیک داشته باشی.

اگر همرنگ شدن با دیگران و انتظارات، شما را وادار به انجام کاری می کند، به خصوص در مورد برقراری رابطه عاشقانه، این کار را نکنید. دلایل و عقاید دیگران بدترین دلیل برای قرار گذاشتن با کسی است.

عشق رمانتیک، کاری پر خطر و جدی است و هرگز نباید از روی فشار ، وارد رابطه عاشقانه شد. چون ما، پیرو خداوند هستیم، نباید خود را با معیارهای اجتماعی برای برقراری رابطه عاشقانه منطبق یا متقاعد کنیم. باید چیز بهتری بخواهیم. باید چیزی بالاتر را دنبال کنیم.چگونه رابطه عاشقانه برقرار کنیم

ما باید متفاوت باشیم و چه چیزی متفاوت تر از این که انسانی شاد و سرزنده بمانید؟!

صبر کنید تا زمانی که از نظر عاطفی، جسمی، ذهنی و معنوی برای برقراری رابطه‌ عاشقانه و جدی آماده شوید.

 

معمولاً در فیلم‌ها، دو نفر که وارد رابطه‌ دوستی و آشنایی می‌شوند، ارتباطشان به این شکل پیش می‌رود:

به ما گفته‌اند که این طبیعی است. همدیگر را ملاقات می‌کنیم، قرار می‌گذاریم و سپس اطرافیان  را در جریان قرار می‌دهیم.

چه تصویر عاطفی ناسالمی! مشاوران، کجای این رابطه هستند؟

کجا هستند کسانی که در بیرون این رابطه از دلشکستگی ساده‌لوحانه محافظت کنند؟ آن جمعی که بتوانند در کنار این زوج باشند و رشد روحی و معنوی، بینش و مشاوره‌ بی‌طرفانه را برای آنها فراهم کنند، کجا هستند؟

همه‌ این موارد را راحت‌طلبی و سرعت از بین برده است. در مورد روابط، به ما یاد داده‌اند که پاداش را بدون کوچک‌ترین کاری بخواهیم. اما دنبال کردن این نوع رابطه‌ خودمختار و بی‌پروا، در تضاد با کلام خداوند است.

 

 

 

برای قرار گذاشتن، صبر کنید و مجرد بمانید تا زمانی که آمادگی این را پیدا کنید که مسئولیت رابطه‌تان را به گردن بگیرید و دیگران نیز آمادگی این را داشته باشند که شما را مسئول بدانند و بپذیرند تا ازدواج موفق داشته باشید.

 

بیشتر انسان ها میخواهند یک روز ازدواج کنند. اما خیلی از ما نمی‌توانیم تا آن تاریخ صبر کنیم و فکرمان، درگیر این است که، در این رابطه‌ دوستی که صرفا فقط برای سرگرمی است، چه چیز خطرناکی وجود دارد؟

چنین رابطه‌ای چطور میتواند اینقدر بد باشد در حالی که می‌دانیم  شاید نیمی از انسان‌ها این کار را کرده‌اند؟

در نهایت، خطر رابطه کوتاه مدت بسیار بزرگ‌تر و جدی‌تر از آن چیزی است که تصور می‌کنیم. این نوع روابط، تقدس، زیبایی و تصویر الهی عشق را تحریف و پست می‌کنند. در کلام خداوند عشق، صمیمیت و ازدواج همگی به شدت به یکدیگر مرتبط هستند.

 

 

روابطی که صرفا بدون هیچ‌گونه تعهدی از سوی طرفین پیش می‌رود، متضاد با این تصویر الهی است. بنابراین برقراری رابطه‌ خداپسندانه باید حرکتی آگاهانه به سوی خداوند باشد.

قلب ما برای خطر کردن در برقراری رابطه‌‌ی نادرست، قرار داده نشده است و نتایج، آن را تایید می کنند. صبر کنید تا زمانی که بتوانید رابطه بلند مدت و با انگیزه‌ ازدواج داشته باشید.

 

وقتی که ۱۶ ساله بودم به یاد دارم که حس تنهاییِ پنهانی در قلبم وجود داشت. هم سن و سالانم را می‌دیدم و با خود فکر میکردم، “من هم می خواهم کسی به من هدیه بدهد.”

دلایل من برای قرار گذاشتن با کسی بسیار خودخواهانه بود. این دلایل، از احساس تمایل من برای مهم بودن و عزت یافتن، سرچشمه می گرفتند. دلایلی که در آن اطاعت و تسلیم خداوند وجود نداشت. این گونه رابطه‌ها، صراحتا می‌گویم که خود محوری و خودبینی است.

روابط خداپسندانه ، رابطه‌ای تؤام با تسلیم و اطاعت از خداوند است.

صبر کنید تا زمانی که بتوانید با خوشحالی همه‌ بخش‌های رابطه‌تان را به اقتدار محبت‌آمیز خداوند تسلیم کنید.

صبر کنید تا زمانی که خداوند فردی را برایتان بفرستد که شما را در پاکی‌‌تان و ایمانتان به خداوند همراهی و کمک کند.

صبر کنید تا زمانی که در اطاعت خود از خداوند راضی و خشنود باشید، تا زمانی که از توقع و فشار رها شوید، تا زمانی که جمعی از ایمانداران شما را حمایت کنند و تا زمانی که به رابطه‌ای بلند مدت و ماندگار متعهد باشید.

صبر کنید تا زمانیکه این رابطه بیش از مجرد ماندنتان، برای خداوند جلال و شکوه به ارمغان بیاورد.

همین حالا می توانید تصمیم بگیرید به فردی تبدیل شوید که همه اطرافیانتان برای ایمان و اقتدارتان به شما افتخار کنند.

نظر شما چیست؟ آیا شما هم با نظر جکویل موافق هستید؟ اگر تجربه‌ای موفق در این زمینه دارید با ما در میان بگذارید.

با تهیه یک اشتراک از سایت مثل خورشید، می توانید به تمام محتواهای آکادمی زندگی معنوی و آکادمی عشق ازدواج دسترسی کامل داشته باشید.

 

 

در این مقاله یاد گرفتید که بخاطر تایید و جلب توجه دیگران وارد رابطه عاشقانه و قرار گذاشتن نشوید. یاد گرفتید که از رابطه دوستی پنهانی بگریزید و خلوص و پاکی را در چارچوب جامعه و خانواده با آغوش باز بپذیرید.

یاد گرفتید که خطر رابطه کوتاه مدت بسیار بزرگ‌ و جدی‌ است. این نوع روابط ، تقدس، زیبایی و تصویر الهی عشق را تحریف و پست می‌کنند. روابطی که صرفا بدون هیچ‌گونه تعهدی از سوی طرفین پیش می‌رود، متضاد با این تصویر الهی است.

یاد گرفتید صبر کنید تا زمانی که خداوند فردی را برایتان بفرستد که شما را در پاکی‌‌تان و ایمانتان به خداوند، همراهی و کمک کند.

محتواهای رایگان

علت دعوای زن و شوهر چیست؟ دعوا می‌تواند رابطه ها را از هم بپاشد. کل قانون جهان هستی تنها در یک حکم خلاصه شده است: همسایه‌ات را همچون خودت دوست بدار….

محتواهای رایگان

چگونه رابطه عاشقانه برقرار کنیم ؟ این سوالی است که ممکن است ذهن شما را درگیر کرده باشد و به دنبال پاسخ آن باشید. حفظ رابطه عاشقانه از ابتدای رابطه و…

محتواهای رایگان

چگونه افکار منفی را کنترل کنیم ؟ افکار، تبدیل به اشیا می شوند. جیم کویک متخصص حافظه و تندخوانی و سخنران بین المللی، معتقد است که اگر مردم می دانستند…

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

ثبت کردن نظر

اولین رسانه زندگی معنوی و ازدواج در ایران تیم تحقیقاتی مثل خورشید، گروهی از جوانان مترجم، نویسنده و محقق درزمینۀ زندگی شخصی، شغلی معنوی و ازدواج موفق و پایدار است. نبود این محتواها (کتاب‌ها، سمینارها و وبینارها) در دنیای وب فارسی، باعث شد که گروه مثل خورشید وب سایتی معتبر با محتوای با کیفیت و نایاب و به روز برای کاربران فارسی زبان راه اندازی کند.

کلیه حقوق این اثر متعلق به مثل خورشید میباشد @ طراحی و توسعه توسط محمد سجاد عرفا

 

 

چگونه ارتباط احساسی برقرار کنیم؟ارتباط احساسی چیست؟ گوش کنید، آیا نشانه هایی می بینید که بگویند می توانید با کسی رابطه برقرار کنید یا نه؟ چرا دست یافتن به سطح بالایی از امنیت احساسی با جنس مخالف اینقدر دشوار است؟ با مسائل و مشکلات مربوط به برقرار ارتباط احساسی آشنا شویدو ببینید چرا برقراری پیوند احساسی برای ساختن یک رابطه الزامی است.

 

چگونه رابطه عاشقانه برقرار کنیم

تعریف ارتباط احساسی

 

هر فرد تعریف شخصی خود را از یک ارتباط احساسی دارد اما یک تعریف اصلی وجود دارد که برای همه مردم صدق می کند. ارتباط احساسی مجموعه ای از احساسات فردی است که کنار هم جمع می شود تا بین دو نفر پیوند برقرار کند. کلمه احساسی به معنی برانگیختن احساسات بسیار است. این احساسات می تواند عصبانیت، غم، لذت، عشق یا یکی از هزاران حسی باشد که انسانها تجربه می کنند. ارتباط یک پیوند است با فرد یا چیزی دیگر.

 

روابط بدون ارتباط احساسی

 

برای اینکه یک رابطه ساخته شده و قوی تر گردد، باید ارتباط احساسی حاصل شود. ممکن است شما با کسی که احساس قوی نسبت به او دارید یا عاشقش هستید در یک رابطه باشید. او، از طرف دیگر، با شما احساس دوری می کند و به ندرت درمورد احساساتش با شما صحبت می کند. این نوع روابط، روابط دوستانه یا زندگی کردن کنار یکدیگر یا برآورده کردن نیازهای جنسی است. بدون ارتباط احساسی قوی، چنین روابطی خیلی زود از هم پاشیده می شوند.

 

 

پیوندهای محکم

 

زوج هایی که سعی می کنند در حد توان درمورد همدیگر بیشتر بدانند رابطه ای احساسی بینشان ایجاد می شود. از طریق مکالمه از روی فکر و محبت، به پیچیدگی های درون همدیگر پی می برید. می فهمید که چه چیز موجب شادی طرفتان می شود، چه چیز او را عصبانی می کند، و چه چیز او را به اوج لذت می رساند. او هم می فهمد که چه چیز اشک شما را در می آورد، چه چیزی باعث می شود لبخند بزنید، و چه چیز خسته تان میکند. هر کدام به ذات همدیگر پی می برید و نسبت به هم محبت و همدلی پیدا می کنید.

 

برای اینکه یک زوج بتوانند از لذت یک رابطه احساسی لذت ببرند، باید بتوانند اجازه دهند که کسی به آنها نزدیک شود. اینکه اجازه دهید کسی به رازها، دردها و لذت های درونی شما پی ببرد، کمی مخاطره آمیز است. ریسک کردن برای چنین چیزی نیازمند اطمینان و اعتماد است. وقتی به اعتماد حیانت شود، التیام یافتن از آن خیلی طول می کشد.

 

بدون داشتن یک رابطه احساسی قوی، راه به سمت عشق بسته است. وقتی آن ارتباط و وابستگی از بین می رود یا نادیده انگاشته می شود، عشق هم از میان می رود.

 

 

نشانه های ارتباط احساسی

 

بااینکه احساسات هر شخص متفاوت است، اما یک نشانه عمومی وجود دارد که نشان می دهد ارتباط احساسی بین دو نفر ایجاد شده است. نشانه حقیقی این است که هر دو نفر دیگری را به درون خود راه بدهند.

 

داستان های خنده دار از اتفاق هایی که سر کار افتاده برای هم تعریف می کنید و درمورد روزهایی که همه چیز برایتان بد بوده هم باز با طرفتان دردودل می کنید. هر دو شما دوست دارید که درمورد رویاهای کودکی و آرزوهای بزرگسالی خود با هم صحبت کنید. مکالمه بین شما خیلی راحت و سیال پیش می رود. زوجی که پیوند احساسی قوی با هم داشته باشند، حتی در سکوت هم احساس راحتی می کنند. می توانید بدون هیچ ترسی هر مسئله ای را با طرفتا در میان بگذارید.

 

اما یادتان باشد که جاذیه فیزیکی و ارتباط احساسی با هم تفاوت دارند. بااینکه ممکن است یکی به دیگری منجر شود اما جاذیه فیزیکی، احساسی سطحی است که می تواند راهی به سمت ارتباط احساسی و عشق باشد.

 

ازدواج و ارتباطات احساسی

 

اگر قرار است ازدواجی پایدار بماند، وجود ارتباط احساسی بین دو طرف الزامی است. وقتی دو طرف احساسات خود را با هم در میان نگذارند، ازدواج سخت و طاقت فرسا خواهد بود. آن زمان است که عصبانیت، خشم و اختلافات پدید می آید و فقدان اعتماد، زندگی زناشویی را دچار آشفتگی خواهد کرد.

 

اگر فکر می کنید ارتباط احساسی بین شما و همسرتان از بین رفته است، باید به دنبال دلیل آن باشید.چگونه رابطه عاشقانه برقرار کنیم

 

آیا گناه نابخشودنی هست که چنین فاصله ای را میان شما انداخته؟ شاید در عصبانیت چیزی گفته شده یا کاری انجام شده که منجر به درد جسمی و احساسی شده است. همین زمانهاست که انکار هم پیش می آید و همه چیز را برای ساختن دوباره آن پیوند احساسی سخت تر می کند.

 

چطور پیوند احساسی برقرار کنیم؟

 

اگر سالمترین رابطه ممکن را می خواهید، باید بدانید که چطور یک پیوند احساسی عمیق و قوی بین خود و طرفتان ایجاد کنید. وقتی پیوند احساسی بین شما وجود داشته باشد، همه چیز دیگر آسانتر خواهد شد. در زیر به 7 نکته اشاره می کنیم که به شما کمک میکند پیوندی ناگسستنی بسازید.

 

1. بررسی طرف مورد نظر: باید بفهمید طرفتان به چه چیز نیاز دارد و از زندگی و از شما چه می خواهد. این یعنی وقتی حرف می زند به دقت به او گوش کنید. وقتی رازهایش را با شما قسمت می کند خوب توجه کرده و بعداً به عمق حرفهایش فکر کنید.

 

2. اعتماد: باید بین خودتان حس اعتماد ایجاد کنید. این ستون اساسی پیوند احساسی یک شبه ایجاد نمی شود. زمان می برد. باید اجازه دهید این اعتماد به طور طبیعی ایجاد شود.

 

3. حضور احساسی: هر دو شما باید از نظر احساسی در دسترس همدیگر باشید. اگر عقب بکشید و حرفهایتان را با طرفتان در میان نگذارید چنین پیوندی ایجاد نخواهد شد.

 

4. ابراز محبت: نباید برای نشان دادن مهر و محبت مشکلی داشته باشید اما زوج های ازدواج کرده که رابطه شان سرد شده باید تلاش کنند با هم مهربان باشند. صبحها که از خواب بیدار می شوید و شب ها که می خواهید بخوابید همدیگر را ببوسید. دست ها هم را بگیرید؛ همدیگر را در آغوش بگیرید و شعله های عشقتان را دوباره روشن کنید.

 

5. جنگ ملایم: در وسط دعوا و مشاجره، کلمات به راحتی از دهانتان بیرون می آیند. باید یاد بگیرید که ملایم دعوا کنید. اگر نمی دانید چطور می توانید از مشاور کمک بخواهید. یادتان باشد موقع دعوا کردن هیچوقت گذشته را پیش نکشید. در لحظه زندگی کنید و برای احساساتتان دلیل محکم بیاورید.

 

6. دنیا را در چشمان او ببینید: سعی کنید دنیا را آنطور که او می بیند ببینید تا بفهمید که واقعاً کیست. برای اینکار باید گاهاً به عقب بروید تا ببینید چرا او به آن طریق خاص عمل کرده است. ببینید نسبت به موقعیت های مختلف چطور واکنش می دهد و سعی کنید خودتان را جای او بگذارید. از او هم همین انتظار را داشته باشید.

 

7. غلبه بر موانع: زوج هایی که در ازدواج خود دچار مشکل شده اند باید قبل از ایجاد دوباره پیوند احساسی، مشکلات خود را حل کنند. به همراه هم هر مشکل را بررسی کنید و سعی کنید راه حل هایی برای آن پیدا کنید. وقتی بزرگترین موانع و مشکلات را پشت سر گذاشتید، آنوقت می توانید پیوند احساسی فراموش شده تان را از نو بسازید.

 

پیوندهای احساسی پیچیده و بسیار فردی هستند اما رابطه را دگرگون می کنند. بدون ایجد ارتباط احساسی قوی، رابطه از یک دوستی ساده پیشروی نخواهد کرد. ماندن در رابطه ای که پیوند احساسی در آن وجود ندارد باعث می شود طرفین احساس کنند که چیزی گم کرده اند: زنجیر محکمی که دو نفر را به هم وصل می کند و عشقی ماندگار.

 

آیا از نظر احساسی در دسترس نیستید؟

 

آیا شما هم جزء آن دسته از زن های نادر ایرانی هستید که از نظر احساسی در دسترس نیستید و هر بار که مردی به شما نزدیک می شود و می خواهد رابطه ای آغاز کند، دچار مشکل می شوید؟ برخلاف نظر عموم، همه ما گهگاه دچار این مشکل می شویم اما باید ببینیم این مشکل تا چه حد در ما قوی است.

دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج


سوتین های خوشگل و باکیفیت/تنوع رنگ عالی


کم شنوایی و ناشنوایی در میانسالان


آشپزی بدون دغدغه کثیفی گاز


مشاوره تلفنی طلاق


اقساط36ماهه لوازم خانگی بدون پیش پرداخت


درمان نازایی با بالاترین درصد موفقیت


طراحی و بازسازی فضای داخلی


سوالات پیش از ازدواج به تفکیک جلسه


جهیزیه ات رو قسطی وبدون پیش پرداخت بخر


یادگیری زبان انگلیسی با اینترنت نیم بها

ناباروری شما هم می تواند قابل درمان باشد!


رسیدن به اوج لذت جنسی با این محصولات

مشاهده تمامی مدلهای لوازم خانگی اسنوا/قیمت


برای سفارش این ست فقط کافیه کلیک کنی!

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

شروع یک رابطه عاشقانه جدید‎

 

قوانین را فراموش کنید. به این فکر نکنید که «اون از من خوشش نمی‌آید.» درواقع، همه سردرگمی‌هایی که برای پیدا کردن آقا یا خانم ایده آل برای خودتان ایجاد می‌کنید را کنار بگذارید.

 

چگونه رابطه عاشقانه برقرار کنیم

آنهایی که قلباً از انتخاب شریک‌زندگی خود خوشحال و راضی‌اند، وقت بیشتری را برای شناخت و رشد فردی خودشان صرف کرده‌اند تا اینکه بخواهند برای جذب عشق به سمت خودشان تلاش کنند. به جای اینکه برای به دام کشیدن کسی که دوست دارید وارد بازی شوید، تمرکزتان را روی این پنج اصل قرار دهید و خواهید دید که به مرور زمان، شریک‌زندگی مناسب سر راهتان قرار خواهد گرفت.

 

۱. خودتان را از نظر جنسی و احساسی درک کنید. اگر هنوز خودتان را از نظر جنسی و احساسی درک نکرده‌اید، از جایگاهی وابسته و غیرمستقل از نظر احساسی وارد یک رابطه خواهید شد. ممکن است این امید غیرواقع بینانه را داشته باشید که فردی دیگر بتواند شما را درک کرده و خوشحالتان کند – حتی وقتی خودتان نمی‌توانید اینکار را بکنید. اینکه مستقیماً با طرفتان درمورد احساسات و خواسته‌های جنسی‌تان صحبت کنید خیلی مهم است چون اینکه به این امید باشید که او بتواند احساسات شما را بشناسد و خودش بفهمد که در رابطه‌جنسی چه می‌خواهید یک فانتزی بیهوده است. ولی قبل از آن خودتان باید از واکنش‌های احساسی‌تان به آدمها و اتفاقات در زندگی‌تان آگاه شده باشید. به واکنش‌هایتان توجه کنید و آنها را برچسب‌گذاری کنید. به احساساتتان فکر کنید و درمورد آن با دیگران صحبت کنید، البته بدون این توقع که آنها سعی کنند حال شما را بهتر کنند.

 

۲. حرف‌هایی که آدمها درمورد خودشان می‌زنند و نشان می‌دهند را باور کنید. کاملاً عادی است که وقتی جذب یک نفر می‌شوید بخواهید رفتارهای بد آنها را توجیه کنید. اگر کسی با بی‌احترامی با شما رفتار می‌کند یا باعث ناراحتی‌تان می‌شود، این اطلاعات را درمورد شخصیت او بگیرید. اگر سعی می‌کنید با کسی حرف بزنید ولی او شما را نادیده می‌گیرد یا می‌خواهد بدرفتاری خود با شما را توجیه کند، این را جدی بگیرید. ممکن است واقعاً آن فرد شریک خوبی برای زندگی‌تان نباشد. اگر مردی می‌گوید که در رابطه به دنبال هیچ چیز جدی‌ای نیست یا به فضای تنهایی زیادی نیاز دارد، او را رها کنید. او به هیچ عنوان هدف مشترکی با شما ندارد. حرف‌هایی که آدمها درمورد خودشان می‌زنند را باور کنید. اگر بچگانه یا غیرمحترمانه رفتار می‌کنند یا حرف‌هایی می‌زنند که باعث رنجش‌خاطر شما می‌شود، از آن رابطه بیرون بیایید. این وظیفه شما نیست که رفتار کردن را به کسی یاد دهید. وظیفه شما فقط کار کردن روی خودتان و کمک به رشد و پیشرفت فردی خودتان است.

 

۳. از صمیمیت جنسی دوری کنید. سعی نکنید با عجله کردن برای برقراری رابطه‌جنسی به صمیمیت احساسی برسید. اگر به این امید هستید که یک رابطه جنسی موجب ایجاد صمیمیت احساسی بیشتر یا تعهد بین شما شود، دست بکشید، اشتباه می‌کنید: تحقیقات نشان می‌دهد که روابطی که با رابطه‌جنسی قبل از ازدواج و صمیمیت احساسی شروع می‌شوند، به روابطی متعهد تبدیل نخواهند شد. شما با این امید عبث رابطه را جلو خواهید برد درحالیکه می‌توانید وقت و انرژی‌تان را برای شناخت بیشتر خودتان و پیدا کردن کسی که آنچه هستید را دوست داشته باشد، صرف کنید.

 

۴. از نظر روانی خودتان را از والدینتان جدا کنید. این کار اصلاً ساده نیست. و خیلی‌ها فکر می‌کنند که این کار را کرده‌اند ولی در واقعیت اینطور نیست. اگر شما بعنوان یک فرد بزرگسال به والدینتان اجازه دهید که همه نیازهای احساسی شما را برآورده کنند، دیگر انرژی‌ برای روابط و وابستگی‌های عاشقانه خود نگه نخواهید داشت. سعی کنید کم‌کم و تا حد ممکن خودتان را از والدینتان مستقل کنید. این به آن معنا نیست که نمی‌توانید از بودن با والدینتان لذت ببرید، با آنها وقت بگذرانید و با آنها درمورد زندگی و تجربیاتتان حرف بزنید. به این معنی است که: برای اینکه بتوانید به تنهایی تصمیم گیری کنید مستقل شوید. اینکه به صورت افراطی در همه کارهای خود به دنبال نظر، تایید، راهنمایی یا اجازه آنها باشید به این معنی است که برای خودتان زندگی نمی‌کنید. و اگر به والدینتان اجازه دهید همه بار سنگین زندگی شما را بر دوش بکشند، وقتی فردی پا به زندگی شما می‌گذارد، دیگر نخواهید توانست یک انسان کامل باشید و با این فکر وارد آن رابطه می‌شوید که آن فرد هم قرار است مثل والدینتان از شما مراقبت کند به این ترتیب یک رابطه سالم تبدیل به یک رابطه مسموم خواهد شد. باید کنترل زندگی خودتان را به دست گیرید و از اهداف، نیازها و احساساتتان آگاه باشید.

 

۵. خودتان را در موقعیت‌های جدید قرار دهید. یک ایده خیلی پرطرفدار این است که برای پیدا کردن فرد موردنظر اول باید روی رشد و پیشرفت فردی خودتان کار کنید. تجربه من نشان می‌دهد که وقتی خانم‌ها می‌خواهند این کار را انجام دهند، به انزوا کشیده می‌شوند و احساس تنهایی و دور از دسترس بودن می‌کنند. با چنین هدف مبهمی از «کار کردن روی خودتان» قادر به پیشرفت نخواهید بود و تنهایی هم به بقیه مشکلاتتان اضافه خواهد شد. با رشد دادن هوشیاری جنسی و احساسی‌تان روی خودتان کار کنید. درعین‌حال، شما برای شناختن خودتان به روابط جدید عاشقانه و دوستی نیاز دارید. هر قرارملاقات با فردی جدید اطلاعات لحظه‌ای درمورد اولویت‌ها، نقاط قوت و ضعفتان در اختیارتان قرار خواهد داد. اگر به فکر کردن و عمل کردن به طریقی که همیشه می‌کردید ادامه دهید، انگار در باتلاق گیر کرده‌اید. مغز شما توانایی فوق‌العاده‌ای برای تطبیق‌پذیری و رشد دارد – البته اگر به آن اجازه دهید. برای اینکه مغزتان رشد کند باید تحریک‌ها و تجربیات جدیدی به آن بدهید که آن را به چالش بکشد. حتماً چیزهایی هست که دوست داشته‌اید یا می‌خواستید امتحان کنید ولی ترسیده‌اید. برعلیه این اضطراب بجنگید و خودتان را در موقعیت‌های جدید قرار دهید و با آدم‌های مختلف و جدید برخورد کنید و سایر جنبه‌های شخصیتتان را هم رشد دهید.

 

منبع: مردمان

 

دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج

پرفروش ترین پکیج‌های جنسی رو از اینجابخر


پرطرفدارترین شوینده های نایاب در بازار


معرفی بهترین کتاب‌های کودک برای خرید


سینما رو به خونت بیار!


طراحی و بازسازی فضای داخلی


ارسال محرمانه محصولات جنسی


جهیزیه ات رو قسطی وبدون پیش پرداخت بخر


بدون خجالت محصولات جنسی را آنلاین بخر


خرید مستقیم فرش از کارخانه


راهنمای انتخاب و خرید محصولات زناشویی

قبل ازخرید،فرش مورد نظرت رو تو دکورتست کن


آشپزی بدون دغدغه کثیفی گاز


مرجع معتبر و رسمی خرید انواع گیفت کارت


چگونه نزد همسر بیشتر دوست داشته شویم؟

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

در ابتدای یک رابطه، عشق شدید و جدید است، اما بعدا مشکلاتی بوجود می آید. برای قوی بیرون آمدن از این مشکلات، خواندن و انجام این کلید ها به داشتن یک رابطه موفق کمک می کند. همیشه از موفقیت در کسب و کار شنیده اید، اما به آن میزان درباره موفقیت در روابط زیاد نشنیدید. پس چگونه می توان یک رابطه موفق داشت؟این جاده ممکن است ساده نباشد اما ارزشش را دارد. در اینجا چند راهنمایی را آورده ایم.

زمانی که یک رابطه جدید است، همه چیز را از طریق عینک زیبایی می بینید اما در طول زمان، با زندگی روزمره و شناختن یکدیگر می تواند شما را پایین بیاورد. باور کنید یا نکنید، یک رابطه موفق چیزی نیست که تنها در فیلم ها وجود داشته باشد با این حال، شما مجبور به همکاری باهم و حرکت در یک جهت هستید. راهنمایی های این بخش از نمناک می تواند به شما کمک کند ، چه یک رابطه را تازه شروع کرده اید و یا سال هاست که با هم هستید و اکنون مشکلی دارید، این موارد ارزش نگاه کردن را دارند.

1. از وابسته شدن خودداری کنید:

طبیعی است که ابتدا خیلی وابسته و دنبال هم باشید و تمام وقت خود را با شریک زندگی خود صرف کنید. اما بعدا می تواند به وابستگی تبدیل شود:کاملا نیاز به خوشحالی دارد. مستقل بودن به این معنا نیست که شما دوست ندارید که یکدیگر را دوست داشته باشید و یا حس عاطفی از خود نشان دهید، فقط به این معنی است که درک کنید که هر یک از شما سرگرمی و تعهدات خود را دارید ؛ زیاد خوب نیست که مثل چسب به هم وصل باشید متاسفانه، با این حال، بسیاری از مردم نمی توانند از زندگی بدون شریک خود لذت ببرند – این یک اشتباه رایج است!چگونه رابطه عاشقانه برقرار کنیم

2. همیشه به یکدیگر احترام بگذارید:

مطالعات طولانی مدت ازدواج به ما این کلید را برای یک رابطه موفق می دهد. احترام پایه و اساس هر گونه رابطه است، و یک رابطه عاشقانه قطعا از این موضوع استثنا نیست. احترام به چه معنی است؟ خودتان را جای آنها قرار دهید، آنها را درک کنید و بپذیرید، اجازه دهید خودشان را بیان کنند، اجباری نکنید چیزی جز آنچه هستند باشند، و به آنها نپرید.

3. با خودخواهی خداحافظی کنید :

نیمی از یک زوج بودن به معنی است که در همه زمانی به هر دوتان فکر می کنید چرا که خودخواهی در یک رابطه موفق نیست. معنی آن چیست؟ در زمان های تصمیم گیری به جفتتان فکر کنید، نه فقط خودتان. آینده شما بستگی به این دارد. ما نمی گوییم که نباید خودتان را نادیده بگیرید، بلکه روابط جدی یعنی رسیدن به توافق برای تصمیم گیری است. شبیه یک قرارداد کاری یا هر توافقی دیگری بین دو طرف. به یاد داشته باشید که جهان در در اطراف شما نمی چرخد. دیگران هم نیازهایی دارند. خودخواهی بیشتر در رابطه شما و چند دقیقه طول می کشد تا توجه همسرتان را به خود جلب کنید و صحنه را برای صلح و شادی تغییر می دهید.

4. درباره همه چیز صحبت کنید:

این یکی دیگر از کلید های ارتباط موفق است. حتی اگر موضوعات سختی را که می شناسید که می تواند باعث بحث شود، اما ارزشش را دارد. بسیار مهم است که چیزی را که می خواهید و احساس می کنید رل بروز دهید، مانند شریک زندگی خودتان، و خوب است که بدانید موضوعات جنجالی و دیدگاه های متفاوتتان را مطرح کنید. زندگی همه آفتاب و گل سرخ نیست روابط دارای روحیه و جریان هستند و بنابراین گفتگو ضروری است. پنهان کردن چیزها جواب نمی دهد، زیرا پس از آن توهم رشد می کند و در نهایت ممکن است راه حل دیگری برای این مشکل وجود نداشته باشد.

صداقت و اعتمادپذیری، دو جزء اساسی برای هر رابطه موفقی است. گفتن حقیقت در تمام دوران با وجود عواقب منفی اش، با ارزش است بنابراین پیش بروید و در مورد آن چیزی که تا به حال در دل خود پنهان کرده اید صحبت کنید.

5. همه کار را با هم انجام دهید:

آیا می دانستید که به اشتراک گذاری سرگرمی با شریک زندگی خود، برای شما بسیار خوب است؟ این کار شما را از سقوط به گودال نگه می دارد، از خستگی جلوگیری می کند، و باعث صحبت کردن می شود. به علاوه، به شما کمک می کند تا به راحتی ارتباط برقرار کنید – نه از طریق یک صفحه، بلکه به چشم در چشم و فهمیدن آنچه او فکر می کند. این کار فرصتی برای حمایت از یکدیگر و کمک به دستیابی به اهداف است.

6. سایر روابط را نیز مورد توجه قرار دهید:

این بخش برای داشتن ارتباط موفق نیز مهم است ؛ همیشه تنها دو نفر بودن خوب نبست، بنابراین برنامه ریزی کنید و با هم، به دیدن خانواده بروید، دوستان جدید پیدا کنید، با افرادی که چیزهای مشترکی با شما دارند وقت بگذرانید، به قرارهای چهار نفره (دو زوجی) بروید – دایره شخصی خود را باز کنید. بودن با افراد دیگر باعث می شود که پویایی روزمره شما بهتر شود ؛ از حباب خود خارج می کند و می توانید به از دیوارها بالا بروید. این یک موضوع مکالمه عالی و راه سرگرم کننده برای گذراندن بعدازظهر پنچ شنبه یا آخر هفته خواهد بود.

 

من یک میلیون بار در روابطم دچار اشتباه شده ام. بیش از اندازه انتظار داشته ام یا بخاطر ترس از ایجاد آشوب، چیزی که لازم داشتم را نخواستم. زیاد کل کل کرده ام. شکاک بوده ام. وابسته شده ام. می توانم بگویم چیزی که من را از همه این اشتباهات آزاد می کند این است که صادق هم بوده ام.

داشتن خودآگاهی به نظر من بسیار باارزش تر از کامل بودن است. دلیل آن شاید این باشد که اولی قابل حصول و مفید است اما دومی هیچکدام از اینها نیست.

روابط ساده نیستند. آنها منعکس کننده همه آن چیزهایی هستند که درمورد خودمان احساس می کنیم. وقتی روز بدی داشته اید، آدم های اطرافتان به نظر سرسخت می آیند. وقتی از خودتان شاد و راضی نیستید، به نظر روابطتان هم کمبود دارند.

اگر تا بحال با خودتان سر جنگ افتاده اید که برای چه ناراحتید، این مقاله می تواند کمکتان کند. اگر تابحال بخاطر اینکه کسی نتوانسته انتظاراتتان را برآورده کند، ناامید شده اید، باز این مقاله برایتان مفید است. فکر می کنید همه نادیده تان می گیرند و کسی به حرف هایتان گوش نمی دهد؟ چیزهایی در این مقاله هست که به کمکتان می آید.

ما در خلاء زندگی نمی کنیم. ما فکر و احساساتی داریم که می توانند سردرگم کننده باشند. آدم های دیگر هم همینطور.چگونه رابطه عاشقانه برقرار کنیم

من وقتی این ایده ها را به کار می بندم، در روابطم احساس اعتمادبه نفس، قدرت، محبت و آرامش می کنم. امیدوارم برای شما هم همینطور باشند.

1. هر کاری که لازم است برای خودتان انجام دهید

همه آدمها نیازهایی شخصی دارند، چه رفتن به باشگاه ورزشی باشد یا اختصاص دادن زمانی برای تنهایی در روزهای تعطیل. اگر کسی از شما خواست کاری انجام دهید که غریزه تان گفت آن کار با نیازهای شما همخوان است، انجامش دهید. البته منظورم این نیست که نمی توانید هرازگاهی فداکاری هایی انجام دهید اما خیلی مهم است که عادت کنید که از خودتان مراقبت کنید.

یک نفر یک روز به من گفت که آدم ها مثل لیوان های آب می مانند. اگر برای پر نگه داشتن لیوانمان کاری که لازم باشد را انجام ندهیم، آنوقت باید آن را از کسی دیگر بگیریم که باعث خالی شدن نیمی از لیوان آنها می شود. خودتان لیوانتان را پر کنید تا بتوانید احساس کامل بودن در روابطتان داشته باشید.

2. دیگران را از فایده تردید بهره مند کنید

شک کردن به دیگران کاری وسوسه انگیز است – اینکه تصور کنید نامزدتان با دعوت نکردن شما به همراه دوستانش قصد ناراحت کردن شما را داشته است یا دوستتان با به رخ کشیدن پول خود قصد ایجاد حس کمبود در شما داشته است. آدم هایی که برایتان اهمیت قائلند، دوست دارند خوشحالتان کنند، حتی اگر بعضی اوقات شدیداً درگیر مشکلات خودشان شوند.

گاهی اوقات ممکن است بدون اینکه منظوری داشته باشند باعث رنجیدن شما شوند – همه ما انسانیم فرشته نیستیم. اما این حالت طبیعی و همیشگی نیست. این احتمال وجود دارد که وقت هایی ناراحت باشند و ندانند که باید با آن چه بکنند. این احتمال هست که بخاطر رفتارشان بعداً از شما عذرخواهی کنند. اگر می خواهید خوب باشید، سعی کنید همیشه در آدم هایی که دوستشان دارید بهترین را ببینید. وقتی همیشه بهترین را ببینیم، همه را به بهترین بودن تشویق می کنیم.

3. برای هر مشکل اول به خودتان نگاه کنید

وقتی از خودتان احساس رضایت نکنید، پیدا کردن اشکالات رابطه هم ساده تر می شود. اگر شخصی دیگر را برای احساس خودتان مقصر کنید، راه حل هم به آنها بستگی خواهد داشت. اما این منطق اشتباه است. برای تازه کارها، به آنها احساس کنترل می دهد اما بعد معمولاً مشکلی را حل نمی کند چون درحقیقت با علت و ریشه مسئله برخورد نکرده اید.

دفعه بعدی که خواستید کسی را برای احساستان متهم کنید – برای کاری که انجام داده اند یا باید انجام می داده اند – از خودتان بپرسید شاید مشکل جایی دیگر باشد. ممکن است متوجه شوید که زیر پوست قضیه مشکل دیگری وجود دارد:کاری که انجام داده اید یا باید بخاطر خودتان انجام می داده اید. اگر مسئولیت مشکل را بپذیرید آنوقت می توانید برای آن راه حل پیدا کنید.

4. مراقب فرافکنی باشید

در روانشناسی فرافکنی یعنی انکار خصوصیات و ویژگی های خودتان و بعد نسبت دادن آنها به دنیای بیرون و دیگران. بعنوان مثال، اگر دوست وفادار و قابل اعتمادی نباشید، تصور خواهید کرد که همه دوستانتان قصد فریب شما را دارند. این یک مکانیزم دفاعی است که کمکتان می کند از ناراحتی ناشی از آگاه شدن از ضعف هایتان دوری کنید. هیچ راه سریعتری برای ایجاد شکاف در روابط وجود ندارد.

این به خودآگاهی برمی گردد و کار سختی است. شناخت و درک نواقصتان اصلاً چیز جالبی نیست اما اگر اینکار را نکنید، آنوقت آن نواقص را در همه اطرافیانتان می بینید و ناراحتی تان ادامه پیدا خواهد کرد. دفعه بعد که نقطه ای منفی در کسی دیدید، از خودتان بپرسید درمورد خودتان هم صدق می کند یا نه. ممکن است اینطور نباشد اما اگر اینطور بود، تشخیص آن می تواند به ایجاد آرامش در آن رابطه کمک کند.

وقتی از خودتان شاد و راضی نیستید، به نظر روابطتان هم کمبود دارند.

 

5. جنگ هایتان را انتخاب کنید

همه ما کسانی را می شناسیم که همه چیز را به جنگ و دعوا تبدیل می کنند. اگر درمورد چیزی آنها را زیر سوال ببرید، می توانید مطمئن باشید که دعوا راه می اندازند. اگر درمورد رفتاری از آنها نظری بدهید، احتمالاً سرتان فریاد می کشند. حتی تحسین کردنشان می تواند باعث شود با شما برخورد کنند. بعضی ها عاشق دعوا کردن اند – شاید برای اینکه منفی گرایی که با خود دارند را به دیگران و دنیا هم منتقل کنند.

از طرف دیگر، وقتی چیزی اذیتتان می کند باید به دیگران بگویید. این تنها راه برخورد با مشکلات است. از طرف دیگر هم نباید بگذارید همه چیز اذیتتان کند. وقتی شک دارم باید چیزی را مطرح کنم یا نه، این چند سوال را از خودم می پرسم:

– آیا این اتفاق مرتب می افتد و باعث ناراحتی ام می شود؟

– آیا اگر از بالا به همه چیز نگاه کنم، این مسئله واقعاً مهم است؟

– آیا می توانم به جای اینکه درگیر احساس ناامنی خودم شوم، با احساساتشان همدردی کنم؟

6. با مهربانی و در عین حال رک با دیگران برخورد کنید

وقتی به کسی حمله می کنید، غریزه طبیعی او این خواهد بود که حالت دفاعی بگیرد که این شما را به هیچ کجا نمی رساند. در آخر بحثی شدید بینتان ایجاد می شود که هر دو شما سعی می کنید ثابت کنید که حق با شماست و طرف مقابل اشتباه می کند. به ندرت اینقدر سیاه و سفید است. معمولاً اینطور است که هر دو شما در یکسری چیزها حق دارید اما خودخواه تر از آن هستید که بتوانید با هم به توافق برسید.

اگر با محبت و مهربانی با دیگران برخورد کنید، ذهن و قلب آنها را باز خواهید کرد. باید به آنها نشان دهید که می فهمید از کجا آمده اند و آنوقت آنها هم برای شنیدن نظرات شما مشتاق خواهند شد. این به شما فرصت ابراز خودتان و انتظاراتتان را می دهد. و وقتی در زمان مناسب به دیگران بگویید که به چه نیاز دارید، احتمال اینکه نیازتان را برآورده کنند بسیار بیشتر خواهد بود.

7. از آسیب پذیر بودن نترسید 

به روش های مختلف ممکن است در یک ارتباط احساس آسیب پذیری کنید:وقتی حستان را برای کسی ابراز می کنید. وقتی درمورد خودتان یا گذشته تان صادق می شوید. وقتی می پذیرید که اشتباه کرده اید. ما همیشه برای اینکه قدرتمان را حفظ کنیم این کارها را نمی کنیم.

قدرت به ما یک حس کنترل ظاهری می دهد درحالیکه وجود حقیقی و آسیب پذیر داشتن به ما یک حس از واقعی و درست بودن می دهد. این عشق است:خود واقعی تان باشید و به فردی دیگر هم اجازه دهید همانطور باشد بدون اینکه بگذارید ترس و قضاوت آن را نابود کند. همانطور که جیمی هندریکس می گوید، «وقتی قدرت عشق بر عشق قدرت پیروز شود، جهان صلح را خواهد شناخت».

8. قبل از رفتار احساسی فکر کنید 

این برای خود من از همه سخت تر است. به محض اینکه از چیزی ناراحت، خسته یا عصبانی می شوم، می خواهم کاری کنم که همیشه هم ایده بدی بوده است. این را فهمیده ام که واکنش احساسی اولیه ام درمورد یک اتفاق هیچوقت احساس واقعی ام نسبت به آن نیست. ممکن است در ابتدا احساس ترس یا عصبانیت کنم اما وقتی آرام شدم و کمی درمورد آن فکر کردم، می فهمم که واکنشم بسیار افراطی بوده است.

وقتی حسی قوی در خودتان احساس کردید، سعی کنید مدتی بنشینید. از آن حس استفاده نکرده یا از آن فرار نکنید، فقط حسش کنید. وقتی یاد می گیرید قبل از رفتار کردن روی احساساتتان، آنها را ببینید، به دو روش جلو اتفاقات منفی را می گیرید:قبل از اعمال احساساتتان روی یک نفر دیگر. آنها را پردازش می کنید، تحلیل می کنید و با آن برخورد می کنید. همچنین طوری ارتباط برقرار می کنید که احساساتتان را تشویق می کند به جای سرکوب شدن، بیان شوند.

9. مرزهایتان را حفظ کنید

وقتی آدم ها به ما نزدیک می شوند، مرزها کمی مختل می شوند. در رابطه ای که هیچ مرزی ندارد، شما به فرد مقابل اجازه خواهید داد باعث شود کارهایی را انجام دهید که دوست ندارید. آنوقت به جای اینکه از روی احترام به نیازهایتان رفتار کنید، از روی احساس گناه و عذاب وجدان این کار را خواهید کرد. آنوقت به کسی اجازه خواهید داد که بدون اینکه به او درمورد احساستان بگویید، شما را بیازارد. بهترین راه برای اینکه مطمئن شوید آدمها همانطور که دوست دارید با شما رفتار می کنند این است که به آنها آموزش دهید.

این یعنی باید به اندازه کافی خودتان را دوست داشته و به خودتان احترام بگذارید تا بفهمید به چه چیزهایی نیاز دارید و آنها را به زبان بیاورید. تنها راه داشتن روابط عاشقانه و آرام این است که رابطه ای عاشقانه و آرام با خودتان شروع کنید.

10. از همراهی و همنشینی شان بیشتر از تاییدشان لذت ببریدچگونه رابطه عاشقانه برقرار کنیم

وقتی ناامیدانه به دنبال تایید یک نفر هستید، رابطه تان فقط به کاری که او برایتان انجام خواهد داد منحصر خواهد شد ،اینکه چند وقت یکبار نفس تان را تقویت می کند، وقتی ناراحتید چطور روحیه تان را عوض می کند، یا چطور احساسات منفی تان را از بین می برد. برای فرد مقابل این واقعاً خسته کننده خواهد شد و رابطه تان را نامتوازن خواهد کرد.

اگر متوجه شده اید که به دنبال خوشنود کردن کسی یا گرفتن تایید او هستید، باید بدانید که مشغول ساختن آن نیاز در خودتان هستید (مگراینکه در رابطه ای آزاردهنده باشید که توصیه من این است سریعاً کمک بگیرید). به جای اینکه روی این تمرکز کنید که از طرف مقابل چه می توانید بگیرید، روی لذت بردن از با هم بودنتان تمرکز کنید. گاهی اوقات بهترین کاری که می توانید برای خودتان و فردی دیگر انجام دهید این است که فراموش کنید و به خودتان اجازهد هید لبخند بزنید.

سبک زندگی سالم

سبک زندگی سالم

چند نفر از ما یاد گرفتیم که یک رابطه عاشقانه بسازیم؟ کجا یاد گرفتیم؟ در خانه؟ در مدرسه؟ در واقع توانایی برقرار کردن ارتباط قوی یک هنر و علم محسوب میشه. نکات ضروری و مهم ذکر شده در این مطلب با ذهنیتی رمانتیک و عاشقانه نگاشته شده اند ولی به گونه ای هستند که با کمی تغییرات میتونید اونها رو برای دوستان، خانواده و حتی روابط کاری تعمیم بدید .

در این مطلب قصد داریم تکنیکهایی را با شما درمیان بگذاریم که میتوانند به شما در برقرار کردن روابط با دیگران کمک کنند.

هرگز سخن کسی رو قطع نکنید ، حتی اگه شده با گذاشتن دستتون روی دهانتون جلوی خودتون رو بگیرید . یاد بگیرید که به صورت جوانمردانه مبارزه کنید! طرف مقابلتون رو تهدید نکنید ، در جایی که اشتباه کردید و میدونید که تقصیر کار هستید ( حتی تا حدودی ) معذرت خواهی کنید . اگر اینقدر عصبانی هستید که واقعا نمیتونید به حرف همسرتون گوش بدید ، بحث رو مودبانه متوقف کنید و به اتاق دیگری برید . کمی قدم بزنید ، نفس عمیق بکشید و خودتون رو آروم کنید .چگونه رابطه عاشقانه برقرار کنیم

به یاد داشته باشید : همسر شما دشمن نیست !

 

چه عقاید و احساساتی در این نزاع به سمت ذهن شما شناور شدند؟ از خودتون بپرسید : آیا اتفاقی از گذشته روی من تاثیر گذاشته و باعث شده من به این ماجرا با این دید نگاه کنم ؟ سوال انتقادی ای که باید از خودتون بپرسید این هست که : آیا عامل اصلی همسرم بوده یا کسی که باعث مشکل شده خودم هستم ؟ واقعا مشکل چیه ؟

هنگامی که شما به این توانایی برسید که حقیقت رو از احساس جدا کنید ، اونوقت میتونید همسرتون رو واضح تر ببینید و درک کنید و در آرامش مشکلاتتون رو با هم حل کنید .

 

هرکدام از ما یک ساز جدا نیستیم که تنها یک صدای مشخصی از ما ایجاد بشه . هرکدام از ما بیشتر شبیه یک ارکستر هستیم که نواهای متفاوتی رو ایجاد میکنیم . ذهنتون چی میگه ؟ قلبتون چی به شما میگه ؟ بدنتون چطور ؟ برای درک بهتر مثال میزنیم : فکرم میگه ” قطعا باید ترکش کنی ” ، ولی در دلم این نوا رو میشنوم که میگه ” واقعا دوستش دارم ” . اجازه بدید بخش های مختلف وجود چندگانه ی شما با شما ارتباط برقرار کنند و این صداها رو بشنوید . یکجانبه قضاوت نکنید . در این صورت تصمیمی که اتخاذ میکنید نشات گرفته از تمام وجود شماست که قاعدتا تلفیقی از احساسات و عقل و شعور هست .

 

مشاهده کردن رفتارهای خودتون و همسرتون رو بدون اینکه در موردش قضاوت کنید ، تمرین کنید . منظور از مشاهده کردن این نیست که صبح تا غروب بشینید و همدیگر رو تماشا کنید ، بلکه رفتارها رو زیر نظر داشته باشید و در موردشون فکر کنید و از اندیشتون استفاده کنید . ممکنه در برخی جاها قضاوت کنید ولی نباید این قضاوت ها رو ملاک قرار بدید . قضاوت کردن ، درها رو بر روی شما خواهند بست . در مقابل قضاوت کردن ، مهربانی قرار میگیره ، وقتی شما مهربان هستید ، گشاده رو خواهید بود ، قدرت بیشتری برای برقراری ارتباط دارید و از همه مهمتر برای مکالمه ی محترمانه با همسرتون آمادگی بیشتری خواهید داشت .

وقتی یاد بگیرید که با دید مثبت و مهربانی همسرتون رو ببینید ، اونوقت هست که قدرت و توان بیشتری برای پاسخ دادن دارید تا اینکه فقط عکس العمل نشون بدید و فاصله ها رو بیشتر کنید .

 

بنا و پیش زمینه ی پیشرفت ، رشد و حمایت متقابل در یک رابطه این هست که مستقل باشید و متصل . در این جور روابط ، هر فرد بخشی از خودش رو برای فرد دیگه فداکاری میکنه و در نهایت یک رابطه کامل ساخته میشه . وقتی شما مستقل باشید ولی عین حال به فرد دیگری متصل باشید ، هر “من” در ساختن یک “ما” که قوی تر از خودش هست شریک میشه . تفاوتهایی که بین شما و شریکتون هست نکات منفی نیستند . شما لازم نیست با کسی باشید که تمام علایق و دیدگاه هاش با شما مشابه و در یک راستا باشه .

بعضی وقت ها این تفاوت ها باعث ایجاد ترس میشه که نکنه اینها به معنی عدم وجود تفاهم باشه ، ولی در حقیقت ، این عوامل ، همونهایی هستند که باعث میشن یک رابطه جان بگیره و مستمر باقی بمونه . اگه به خاطر داشته باشید یکی از راه های جذب دیگران که در مقاله ای به اون پرداخته بودیم هم همین مساله بود .

 

انتظار نداشته باشید که همسرتون کمبودهای عاطفی شما رو پر کنه و شما هم برای اینکار تلاش نکنید . نهایتا هر کدام از ما این قابلیت رو داریم که خودمون رو ترمیم کنیم . گرچه همسر شما ، میتونه نقش حمایتی در کنار شما داشته باشه و به شما در ترمیم نقاط ضعف و خلا احساساتتون کمک کنه . در حقیقت ، وجود داشتن یک رابطه عاشقانه در زندگی ، خودش به خودی خود ، نقش التیام آوری رو ایفا میکنه و باعث ترمیم وجود شما خواهد شد .

در اکثر موارد ، ما پیش قضاوت میکنیم و داستانی که خودمون میسازیم رو ملاک رفتار همسرمون قرار میدیم . مثلا ” او دوست نداره در آغوش بگیرمش ، حتما واقعا من رو دوست نداره ” . اگر سوال بپرسید و جواب رو گوش کنید قضاوت اشتباه نخواهید داشت و همچنین همونطور که در قسمت اول هم گفتیم به تمام نداهای درونی خودتون توجه کنید _ ندای ذهن ، قلب و جوارح _ زود قضاوت نکنید .

 

مهم نیست شما کی هستید و شغلتون چیه ، شما باید به رابطه ای که دارید برسید . اطمینان حاصل کنید که زمان کافی و برنامه ریزی مناسبی برای اینکار دارید. این میتونه شامل بیرون رفتن ، گذراندن وقت شام در یک رستوران و یا هرچیز دیگه باشه . به طور مرتب چنین فضاهایی رو ایجاد کنید و تا جای ممکن از تکنولوژی و دنیای دیجیتال در این زمانها فاصله بگیرید و به همدیگه توجه کنید .

هرچه بیشتر به رابطه ای که دارید تمایل نشون بدید ، این رابطه بیشتر رشد خواهد کرد و کاملتر خواهد شد .

 

در مورد مسائل سختی که نمیتونید در مورد اونها صحبت کنید آگاه و دقیق باشید . چه احساسی به شما میده ؟ مهم نیست در موقعیتی که قرار دارید چه احساسی دارید ، مسیری برای احساسات خودتون ایجاد کنید و از این طریق به صورت سازنده و در مسیر درست ، مسائلی رو که بیان اونها برای شما سخت هست رو بیان کنید .

همین . با خودتون مهربان باشید و به خاطر داشته باشید : تغییرات به زمان نیاز داره و هر قدمی که برمیدارید حساب میشه .

آیا شما خودتون نکته ای برای برقراری ارتباط خوب و مناسب می شناسید ؟ حتما در بخش دیدگاه ها با ما در میان بگذارید

Dr.Lynda Klau

بازگردانی به فارسی : عصرعلم . کام

سلام… من یک دختر ١٩ساله ام … قبلا با یک نفر رابطه داشتم … اون خیلی مهربون و خوش اخلاق بود … همیشه به حرفام گوش میکرد و بهم ارامش میداد … حدود ٢سال باهاش رابطه داشتم … اون واقعا یک مرد واقعی بود …همه ی خوصوصیات یک مرد خوب رو یک جا داشت … بعدا از حدود یک سال و نیم که باهاش رابطه داشتم یک روز بهم گفت بیا توی کافی شاپ …برام چیز عجیبی نبود چونکه ما هر روز باهم میرفتیم کافی شاپ …اون روز هم اومد سر کوچمون تا باهم بریم کافی شاپ … ما رفتیم داخل کافی شاپ و بهمون خیلی خوش گذشت … وقتی که داشتیم با هم دیگه از داخل کافی شاپ بیرون می امدیم یک هو پسر عموم رو دیدم که داشت از دور به سمت کافی شاپ می اومد …من فقط سریع خودمو به ماشین دوست پسرم رسوندم و بهش گفتم فقط زود باش وگرنه اون منو با تو میبینه … خلاصه اون روزم گذشت تا اینکه دو هفته بعد پسر عموم به خونمون اومد …من خیلی ترسیدم گفتم نکنه همه چیزو دیده باشه و بره بگه با مامان بابام بگه… براش چایی و میوه اوردم …بهم گفت :(بشین!کارت دارم. نشستم پیشش بهم گفت :اون روز تو کافی شاپ اون پسره کی بود پیشت ! خودم رو زدم به اون راه … بهش گفتم :نمیدونم در باره ی چه چیزی حرف میزنه ! اومد کنارم و دستم رو گذاشت تو دستش خدا خدا میکردم که مامانم از سر کار نیاد و بابام هم کارش طول بکشه … دستم رو از توی دستش کشیدم … بهش گفتم که از خونمون بره بیرون … ولی هر کاری کردم نرفت .فقط بهم میگفت بشینم و به حرفاش گوش بدم … منم که دیدم چاره ای ندارم نشستم ،اومد کنارم نشست و دوباره دستم رو گرفت بهم گفت :خیلی سال هست که عاشقمه و منو دوست داره ولی حرفاش برام بی معنی بود چونکه اگه اون واقعا منو دوست داشته چرا این همه سال حسش رو بهم نگفته بوده … به دوست پسرم زنگ زدم و بهش گفتم فقط خودشو سریع به خونه من برسونه … اون اومد … پسر عموم که اونو دید فریاد کشید :این چرا این جاس ؟ بهش گفتم من این مرد رو دوست دارم نه تو رو بعدشم رفتم توی بغل دوست پسرم و هر چی تونستم گریه کردم ! پسر عموم رفت … یک لحظه روی ساعت رو نگاه کردم دیدم ساعت ۶بعد از ظهر است …همون ساعتی که پدر و مادرم کارشون تموم میشه… دوست پسرم هنوز توی خونمون بود … گفت که باید بره چونکه خانوادم اگر منو با اون ببینن هم برای من بد میشه و هم برای اون … بهش گفتم نره! ولی اون می خواست بره! بهش گفتم منم باهاش میرم …گفت نمیتونه منو با خودش ببره… داشتم با دوستم داخل خونه حرف میزدم که یک هو مامانم درو باز کرد و اومد توی خونه ! منو با دوست پسرم دید خیلی ترسیده بودم … دوست پسرم گفت :دیگه کار از کار گذشت فقط توی اون لحظه دست دوست پسرم رو گرفتم و از خونه رفتم بیرون چند شب باهاش توی یکی از خونه های باباش توی تهران موندیم ! خانواده ی دوستمم کم کم داشتن شک میکردن تا یک روز پدر دوستم اومد توی اون خونه منو با پسرش دید که همو بغل کرده بودیم و خوابیده بودیم … داد زد و گفت :این دختره کیه ؟چرا اینجاس؟چرا تو بغلش کردی؟ خلاصه ییچاره شدیم … پدر دوستم می خواست به پلیس زنگ بزنه ولی دوستم جولوش رو گرفت و نگذاشت! پدر دوستم ادم فهمیده ای بود ،به حرفای من و پسرش گوش داد بالاخره قانع شد که من و پسرش هم دیگه رو دوست داریم … الانم که من دارم داستان زندگیم رو مینویسم اون دوست پسرم شوهرم هست و زندگی خوبی رو باهم داریم … 😀 😀 😀 😀 😀

عشق من ادم مغروریه . عشقی که بین اون و منه اونقدر پنهانی که هیچکس نفهمیده جز خودم و خودش. یکی دو بار چیزایی که جا گذاشته بودم برام اورد این اخریه رو من روم نشد بهش همونجا بگم وسیلمو بده اخه تو جمعی بود که من خجالت می کشیدم واردش شم بعد فکر کردم برام میاره دیدم نیاورد فکر کنم دچار سوع تفاهم شده بود که بگه مثلا من چقدر پر رو هستم خودش بهم گفت وسیلت اونجاست ولی برام نیاورد کلا همینجوریه دوستت داره و میخواد باهاش باشی بعد که یکم بهش محبت می کنی مثلا میخواد بگه براش مهم نیستی و بهت بی محلی می کنه

سلام من با پسری دوست شدم ک قصد ازدواج داریم و خانواده ها هم در جریان هستند وقتی که باهاش از طریق تلفن صحبت میکنم ازم میخواد حرف بزنم من ساکت میمونم نمیدونم چی بگم این موضوع منو خیلی ناراحت میکنه شنوه خوبی هستم اما گوینده خوبی نیستم کمکم کنید چجوری باهاش حرف بزنم چه چیزی بگم بهش ک گوینده خوبی باشم

سلام یکی از دلایلی که فرد نمیتونه صحبت کنه، درست گوش نکردنه. شما فرمودید که شنونده‌ی خوبی هستید. سوال من اینه که آیا فقط شنونده هستید یا گوش هم میدید؟ یعنی بر روی مواردی که با شما میشه تمرکز هم میکنید؟ به نظرم شما میتونید در مورد مسایلی که برای شما اهمیت دارند صحبت کنید و نظر طرف مقابل رو هم بخواهید، هنگام گوش دادن فقط به مطلبی که به شما گفته میشه تمرکز کنید نه بر روی پاسخ و اجازه ندید حواستون پرت بشه (خیالپردازی حین شنونده بودن موضوع شایعی است) به زودی در این خصوص مطلبی در سایت منتشر خواهیم کرد.

سلام.پسری۱۹ساله هستم. تاامروز باهیچ دختری دوس نبودم.چه مجازی چه واقعی به هرکی ابراز دوستی کردم.گفتن اه اه چقد زشتی .رفتن.فقط یکی بود بهش گفتم من اینجوریم. باهام دوس شد موقه منودید گفت بیش از اینی واسم.خوشگلم. بعد چندوقت دیگه رفت نمی دونم چه کنم که باهام دوس شن .کمکم کنید

فراموشش کن بهترین حله

منتظر نصیحت شما هستم خیلی دلم گرفته ونمیدونم چکار کنم

س من دختری ۱۹سالمه که با پسر عموم رابطه داشتم عاشق همدیگه بودیم ولی خونوادمون اعتراض کردن وازهمدیگه جدا شدیم ولی تاالان همدیگه رو دوست داریم ومنو به پسر عموی دومیم دادن ازدواج اجباری نامزدم هم بایکی دیگه دوست بود ولی الان میگه که فراموشش کرده ومنو دوست داره ولی من باورش نمیکنم چون من هنوز عشق اولیمو فراموش نکردم عشقم غریبه نیست که فراموشش کنم پسر عمومه همیشه جلو چشمام هست نصیحتم کنین چکارکنم که فراموشش کنم نمیتونم ازته دل عاشق نامزدم بشم ودو هفته دیگه به عروسیم مونده خیلی دلم برا عشقم تنگ شده

سلام با عرض خسته نباشید میخواستم بگم یکم مشکلاتم پیچیده اس داستاناتی پیش اومده که مفصله من فقط به یکی از اونها اشارتی میکنم اقایی با وضع مالی خوب ویزیتور شرکت دارویی و من تکنسین داروخانه هستم ایشون سی ساله من بیست و چهار ساله ایشون هفته ای یکبار برای ویزیت به داروخانه تشریف میارن اوایل خیلی سر سنگین میامدن خیلی خیلی حواسشون به کارشون بود سریع سرشنو میانداختن پایین و میرفتن من از این طرز برخورد خیلی سنگین خوشم اومد تا اینکه یک روز بحث کاری شد رودر رو شدیم با هم صحبت کردیم چیز خاصی هم نبود من ناخداگاه نگاه عمیقی به ایشون کردم ایشون یه جورایی همیکارو کردن ایشون از اون موقع تا حالا فکر میکنم بخاطر دوروبرم که همکارام هستن اینکارو نمیکنه که بیاد به اصطلاح دوست شه یا یک رابطه دوستی برقرار کنه حالا باز هست که مفصل تر حرف بزنم ولی قاصرم خواستم بگم میتونین به من بگین با وجود این که عشق به نظرم یک طرفه است و من شمارشو دارم چیکار میتونم انجام بدم که ایا ایشون منو دوست داره یا خیر؟چگونه رابطه عاشقانه برقرار کنیم

سلام من ۲۰سالمه شماره پسری رو دارم که منو نمیشناسه ولی من میشناسمش دوسش دارم ولی اصلا نمیدونم چطور باهاش دوست شم و رفتار کنم چون تا به حالا اصلا با کسی دوس نبودم راهنمایی کنید ممنون

سلام. من ۱۲سالمه و میخوام یک دوست دختر داشته باشم ولی هر دختری رو میبینم میترسم و. خجالت میکشم بهش بگم دوست میشی مثلا پریشب تو عروسی از یک دختر خوشم اومد فامیل همسایمونه خیلی دوسش دارم ولی نمیدونم چجوری باهاش ارتباط برقرار کنم لطفت کمکم کنید?

با سلام خسته نباشین من ۱۸سالمه من با یک دختری اشنا شدم باهاش ۲ سال دوستی کردم ولی بعدش عاشق یکی دیکه شد الان هم هردم زنگ میزنم و یا تو فضای مجازی باهاش میحرفم میخوام دوباره برگرده مثل روز های قبل باشه الان باهام میحرفه ولی سرد شده یک راه بگوییند من به عشقم برسم من خیلی دوسش داررم

سلام من تازه یه رابط دوستی شروع کردم ولی همش نگرانم

سلام من با یه دختری تو نت اشنا شدم که من خیلی دوستش دارم ومیخوامکه بیشتر بشناسمش ولی هرچه سعی میکنم نمیدونم چجور اونم عاشق خودم کنم …..ا لطفا منرا راهنمای کنید …….

سلام من توی یکی از مدارس ترکیه تحصیل میکنم اونجا از دختری خوشم موده و به شدت دلم میخواد یه رابطه دوستی بینمون باشه ولی از اونجایی که اون دختر خیلی مغرور من خودم هم خیلی مغرورم میترسم با گفتن حقیقت به اون پس زده بشم ولی یه حسم میگه اونم تو رو دوست داره به نظرتون چطور میتونم با هاش دوست بشم

سلام من میخوام رابطه ای رو شروع کنم که طرفم شاغله و من محصل بعد گفتش که من سرکارم و فلان نمیدونه شرایط عاشقی و رابطرو داره یا نه من بهش گفتم که هر وقتی میتونی چت کنی من اوکی ام و واس قرار مون مشکلی نیست تایم داریم ولی چون میره مغازه و شاغله فک میکنه نمیتونه من بهش گفتم من کمکت میکنم ی رابطرو بسازیم زمان میبرر و نباید زود تسلیم شه و سخت بگیره به نظرتو چکارایی باید انجام بدم و چه چیزایی بگم لطف کنید سریع تر پاسخ بدین ممنون میشم

سلام،من دختر ۲۷ساله هستم،به مدت دو روز با دوسته برادرم چت میکردم ولی اون بخاطر برادرم نخواست بامن باشه بااینکه ازمن خیلی خوشش اومد خیلی هم اشتیاق داشت،چطور میتونم دوباره نظر این اقارو جلب کنم و دوباره باهاش رابطه داشته باشم؟

مه در فيس بوك عاشق دختري شديم و او هم مرا خوش كردي مه ١٩ سالمه و اون ١٧ سالشه .چگونه بفهمانمش كه عاشق اش هستم و با من رابطه دايمي داشته باشه اون هم كشورم است ولي ده ده خارج و من ده كشورم هستم … منتظر جوابتون هستم تشكر

سلام خانمي ۳۱ساله هستم.اوايل با رابطه عاشقانه باهمسرم بوديم و به ازدواج ختم شد.از همون ساله ازدواج تا حالاكه ۱۰سال ميگذره و دو فرزند دارم وعلاقه به تكرار و دوري و فاصله تبديل شده.ورابطه عاطفي ما كمرنگ شده راهنمايي كنيد چطور خلأ هاي گذشته رو جبران كنم.بي احترامي ها و كوچيك كردنهايي كه الان غرور وشناخت اون و قبول نداشتناش تمامه ديدم رو محدود كرده و و و نميدونم بخاطر بچه هام دوست دارم زندگيم پر از محبت بشه.بي مخري اونهم بهم فشار روحي مياره.راهنماييم كنيد.ممنون

باید نشون بدین هنوز زنده ای باید هدفهایی داشته باشین مثلن زیبایی تا اخر عمر و مثلن یادگیری ی زبان باید ی هدفه بامزه داشته باشین وقتی رفتین دنبال هدفاتون و در کنارش شاد و عشق ورز شدین همه دوستتون دارن همیشه خودتون باشین الان وقتشه که لذت ببرین و لذت بدین تا خواهن شما باشن

بکوش عظمت در نگاه تو باشد، نه به چیزی که به آن می نگری

سلام دختری ۲۳ساله ام و ۱سال هست با اقا پسری اشنا شدم اوایل به قصد دوستی والان به قصد ازدواج باهمیم،من ۷ماه است بکارتمو از دست دادم،اوایل هیچ مشکلی با هم نداشتیم ولی حالا ایشون وقتی عصبانی میشن روی من دست بلند میکنند،جلوی هرکسی که باشه فرق نداره،ولی بعدش کلی ازم عذزخواهی میکنه ومیگه که خیلی منو دوست داره و ببخشمش،من دیگه حق بیرون رفتن،دیدن یا صحبت کردن و آرایش و… ندارم،اگر هم برخلاف میلش انجام بدم با ضربات دست اون روبه رو میشم،الان چند ماهه فقط به دلیل آبروم با این آقا هستم و واقعا خسته شدم واقعا دیگه تحملش واسم سخت شده،بین منو ایشون هیچ تعهدی نیست برای همین از جدایی و بی آبرو شدن میترسم

سلام ممنون از راهنمای هاتون پسری هستم ۲۸ساله مجرد.تا این سن که رسیدم تنها با یک دختر دوست بودم و هم رو میخواستیم اما بعد مدتی فهمیدیم که بدرد هم نمیخوریم.و بعد مدتی از طریق نت با یه دختر خانوم اشنا شدم و از همون روز اول همه چیز رو صادقانه بهش گفتم و گفتم که من قصدم ازدواجه و اونم خدایی صادقانه تا الان بهم چیزهایی گفته ولی بعضی مواقع که جواب نمیده یا مثلا سرکارم بعد از چند ساعت که از هم خبر نداریم یا مثلا بیرون میره همش پیش خودم فکر منفی میکنم که نکنه میره با یکی دیگه بیرون یا نکنه دانشگاه کس دیگه ای رو داره یا معذرت میخوام نکنه مثلا ……باشه و بخواد که خودشو خوب جلوه بده.خلاصه کلی فکر منفی میاد تو ذهنم.اما همش ندای درونم میگه مثبت نگر باش.ازتون میخوام کمکم کنید که بتونم بهتر بشناسمش و تصمیم درستی بگیرم و بتونم ی رابطه درست برقرار کنم.ممنون میشم از راهنمایتون

سلام بزودی در این خصوص مطلبی منتشر خواهیم کرد.

سلام ممنون از گذاشتن این صحفه واقعا ممنون تونستم ازش استفاده کنم ولی یه سوال من مدتی هست که با اتوبوس به مدرسه میرم و در اتوبوس افرادی با من هم مسیر هستن در این مسیر یه تعداد پسرانی هستن که یکی از انها حواسه منرا بسیار به خود جلب کرده است به گونه ایی که احساس میکنم یک حسی در بین ما وجود دارد اما تازگیا شنیده ام که ایشان دوسته دختر دارند و من از این قضیه بسیار ناراحتم و نمیدانم که چه کنم چون این حس وقتی که ایشان را میبینم باز وجود دارد لطفا منرا راهننمایی کنید ممنون و تشکر بدرود /.

سلام ساعت استفاده از اتوبوس را تغییر دهید. شما در سنی قرار دارید که احساسات و عواطف شدید هستند و بر قدرت عقل غلبه دارند. باید احساسات کنترل بشوند چرا که در سن شما و هم سن و سالان شما بیشترین موارد سو استفاده رخ میدهد.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نام*

ایمیل*

وبگاه

من را از طریق ایمیل مطلع کن: مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

© از ۱۳۸۸، تمامی حقوق مادی و معنوی نزد سایت عصرعلم محفوظ می‌باشد.

هرچند نمی توان تمام لحظات یک رابطه رمانتیک را پرشور و حال نگه داشت، ولی میتوان با تقویت پایه های رابطه عاطفی، تأثير منفی لحظاتی که دو طرف توان زيادي برای تعامل مثبت ندارند را کاهش داد و از تکرار بیشتر لحظات سرد در رابطه تا حد زيادي جلوگیری کرد

بزرگ ترین اشتباهی که اغلب عاشق ها مرتکب میشوند این است که معشوق را از آن خویش می دانند و چنين فرض می کنند که ديگر رابطه شان نیازمند همان سطح از مراقبت و توجه قبلی نیست. چنانچه این غفلت برای طولانی مدت ادامه پیدا کند، مسلما روابط سرد و دچار مشکلات اساسی می شود.

– صحبت هایتان به دعوا ختم می شود

– بیشتر وقت ها آرام هستید و با هم حرف نمی زنید

– هر کس تفریح مخصوص بخود را دارد

چگونه رابطه عاشقانه برقرار کنیم

– یکدیگر را در خرید و ديگر امور خانوادگی همراهی نمی کنید

– هر کس به فکر خود است

– به یکدیگر اعتماد ندارید

– توجهی به خواسته های یکدیگر ندارید

– به یکدیگر ابراز علاقه نمی کنید

– از روزهای خوبی که با هم می گفتید و می خندیدید مدت ها گذشته است

– ورود فرزند یا مواجهه با مشکلات گوناگون در زندگی

– اختلافات حل نشده

– وجود تفاوت و اختلاف فرهنگی زیاد

به طور معمول، سرد شدن رابطه زوجین ناگهانی رخ نمی دهد. برای برطرف کردن مشکل سرد شدن زندگی مشترک باید علت آن و همراهی آن با ديگر مشکلات را پیدا کنید. چه مسائلی باعث گردید که فاصله شما از همسرتان بیشتر شود و رابطه تان سرد شود؟ بهتر است هنگامی که هر دو آماده هستید و حس راحتی و ارامش دارید، در خصوص مسایل حل نشده و مشکلات پنهان در رابطه حرف بزنید.

لازم به گفتن نیست که قرار نیست تمام آرزوهای عشقتان را برآورده کنید، ولی برآورده نکردن آرزوهای وی به مفهوم بی احترامی کردن به وی به علت داشتن چنين خواسته هایی نیست. احترام گذاشتن به یکدیگر مهم ترین عامل برای موفقیت یک رابطه است.

چنانچه شما ديگر احترامی برای طرف مقابل قائل نباشید یا ديگر نزد او عزت و احترامی نداشته باشید، باید بدانید که رابطه تان آسیب دیده و جبران آن بسیار سخت است. برای این که به عشقتان ثابت کنید، چه قدر به وی احترام می گذارید، از پررنگ کردن نقاط منفی رابطه تان دست بردارید و از خصوصیت مثبتش تعریف کنید.

سخاوتمندانه از عشقتان و رفتار عاشقانه اش تعریف کنید. همچنين اگر فکر می کنید عشقتان ديگر احترامی برایتان قائل نیست، حد و مرزهایی را برای دوباره به دست آوردن احترامش وضع کنید.

دونفری که یکدیگر را دوست دارند به این مسئله اگاهی دارند که طرف شان دوست شان دارد، ولی خيلي اوقات لازم است عشق مان را یادآوری کنیم؛ حقیقت این است که ابراز عشق سبب می شود آن لحظه های نومیدی و تکراری شدن دیرتر به سراغ مان بیاید و باورمان به معجزه ی عشق بیشتر شود.

گفتنِ یک دوستت دارمِ ساده ی صبح گاهی، نوشتنش روی تکه کاغذی که کنار چند شاخه گل نرگس جا خوش می کند، یا بیان کردنش از پشت تلفن آن هم هنگامی کسی انتظارش را نمی کشیده، انرژی ای دارد که تا روزها سرجایش باقی می ماند.

در مورد تمام مشکلات با هم حرف بزنید. نگرانی ها و نظرات خویش را برای شریک زندگیتان بازگو کنید و بگذارید راه صحبت کردن بین شما همیشه باز باشد. چنانچه عدم آگاهی کافی از افکار همسرتان شما را ازار می دهد و منجر به حس نارضایتی در زندگی می شود.

با یک بحث کامل و بازگو کردن افکار و نظرات خویش میتوانید از این مشکل جلوگیری کنید. به همسرتان بگویید که چه چیزی ناراحت تان کرده است. خجالت نکشید و احساسات تان را به وی بگویید به این ترتیب به او نزدیکتر می شوید و شانس شما در به وجود آوردن زندگی مشترک خوب و سالم قابل اصلاح نیستند. گاهی وقت ها لازم است این تفاوت ها را بپذیرید و تلاش در تغيير آن ها نداشته باشید؛ چرا که تنها خودتان را ازار خواهید داد.

به زندگیتان هیجان بدهید

برای آنکه زندگی مشترک تان شکل یکنواخت و تکرار به خود نگیرد، لازم است گاهی وقت ها قدری هیجان را چاشنی آن کنید. این هیجانات و سرگرمی ها غیرقابل پیش بینی هستند و خستگی ها و ملالت های زندگی روزمره را از بین می برند. با انجام بعضی کارهای سرگرم کننده و هیجان انگیز همسرتان را متعجب کنید؛ مثلاً یک هدیه بدون مناسبت خاص به او بدهید و یا هر کار مثبت دیگری که انتظارش را ندارد. انجام دهید.

نمی توان در یک رابطه انتظار داشت که تنها ایده ها و عقیده های خودتان را داشته باشید. چنانچه میخواهید روابط ادامه داری داشته باشید باید خودتان را وفق بدهید. چنانچه طرف مقابلتان برایتان مهم باشد این کار راحت تر می شود.شاید اعتقادات وی قدری با اعتقادات شما متفاوت باشد ولی اگر خودتان را وفق دهید رابطه ای مداوم تر خواهیدداشت.

مطمئنا هیچ کدام از شما نمی خواهید که بخاطر رابطه از انجام برخی کارها عقب بمانید یا برعکس مجبور شوید بخاطر رابطه دست به برخی کارها بزنید. پس برای رسیدن به اهداف تان همدیگر را تشویق کنید.

گاهی یک رفتار غافلگیرانه میتواند داغی عشق را به زندگی شما بازگرداند. البته باید در نظر داشته باشید که همسر شما از سورپرایز شدن لذت می برد یا نه. این سورپرایز می تواند قرار دادن دو عدد بلیط سینما در کیف همسرتان، رفتن به شهر بازی به یاد دوران نوجوانی، جشن تولد گرفتن یا هر چیز دیگری باشد.مهم این است که بدانید همسر شما از این کار خوشحال خواهد شد.

گاهی بهتر است از روزمرگی فاصله بگیرید. همراه با همسرتان به یک مسافرت یکی دو روزه بروید.بهتر است بچه ها را با خود نبرید و این زمان را برای بهبود رابطه تان صرف نمایید.

زمانی را صرف تماس چشمی و ارتباط از طریق نگاه کنید، برقراری تماس چشمی با یکدیگر بدون صحبت کردن باعث برانگیخته شدن احساسات شگفت انگیزی در هردوی شما می شود.

این از روش های بی هزینه و لذتبخش برای اختصاص وقت به یکدیگر است. نشستن داخل وان حمام که اطرافش شمع چیده اید و در ادامه شمع های بیشتری که در اتاق خواب انتظار شما را می کشد ، مطمئنا روحیه عاشقانه را افزایش می دهد.

یادداشت های عاشقانه ای که به کتاب سنجاق کرده اید ، یا زیر بالش و یا در کشوی لباس های زیر همسرتان گذاشته اید، مسلما لبخند سپاسگذاری بر لب های او خواهد آورد.

اگر فکر می کنید شدت اسیب در رابطه زیاد است و خودتان به تنهایی نمی توانید آنرا مدیریت کنید، بهتر است با یک روانشناس متخصص مراجعه کنید. این کار به شما کمک می کند تا اولا از اسیب بیشتر جلوگیری کنید و در مرحله دوم پیش از این که دیر شود و رابطه به جدایی یا طلاق کشیده شود، رابطه عاطفی خویش را ترمیم کنید. روانشناس ، ضمن بررسی دقیق رابطه و عوامل اسیب زا، به شما راهکارهایی برای مدیریت هرچه بهتر رابطه ارائه می دهد.

چگونه رابطه عاشقانه برقرار کنیم
چگونه رابطه عاشقانه برقرار کنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *