چگونه شوهر مطیعی داشته باشیم

 
helpkade
چگونه شوهر مطیعی داشته باشیم
چگونه شوهر مطیعی داشته باشیم

چطور می‌توانم شوهرم را مطیع خود کنم؟

 

شوهر حرف گوش کن

آیا تا به حال شوهر حرف گوش کن خانم‌هایی را دیده‌اید که هنوز خواسته‌ای از دهان همسرشان بیرون نیامده به آن عمل می‌کنند؟ این زن‌ها خوش‌شانس نیستند بلکه مهارتی به نام قاطعیت در گفتار و رفتارهای غیرکلامی دارند که می‌توانند نیازهای منطقی‌شان را با صراحت، احترام و در عین حال با زبان بدنی مسلط مطرح کنند.

 

چگونه شوهر مطیعی داشته باشیم

راهکارهایی برای اینکه همسرتان را مطیع خود کنید

– توانایی‌های بالقوه خود را بروز دهید:

اکثر افرادی که به توانایی‌های بالقوه‌شان پی می‌برند در مسیر زندگی آدم‌های موفقی هستند. اکثر خانم‌هایی که با قاطعیت خواسته‌های‌شان را طلب می‌کنند و در عین حال مرزهای ارتباطی را با همسرشان نمی‌شکنند در درجه اول با این توانایی آشنا هستند. بهترین اتفاق در این دنیا این است که خودت باشی؛ ساده، صادق و شکوهمند.

 

– از مطرح کردن خواسته‌هایت نترس:

نسبت به نقاط ضعف و قوت خودت آگاه باش و به هیچ عنوان از اینکه خواسته‌هایت را مطرح کنی نترس.

 

– مراقب نحوه‌ی عنوان کردن خواسته‌هایت باش:

در مورد خواسته‌هایت بسیار محکم صحبت کن اما در عین حال با احترام هم آن را بیان کن. 

نیاز‌ها، خواسته‌ها و احساسات‌ در رابطه را صریح، آشکار و بدون هیچ‌گونه سوءاستفاده از حقوق همسرت بیان کن.

 

مرز باریکی میان قاطعیت و رفتارهای تهاجمی در روابط زناشویی وجود دارد. بعضی از افراد در قبال نیازها، خواسته‌ها و احساس‌های‌شان رفتاری تهاجمی دارند و به حقوق دیگران تخطی و تعرض می‌کنند. اگر در زندگی زناشویی، زن و مرد این مرزها را تشخیص ندهند، رابطه دچار تنش خواهد شد.

 

قاطعیت نوع خاصی از رفتار است که به ما کمک می‌کند نیازها، احساسات و خواسته‌های‌مان را صریح، آشکار و با اطمینان و بدون اینکه سوءاستفاده‌ای از حد و مرز رابطه بکنیم به همسرمان بگوییم. از طرف دیگر در این رابطه زن یا مرد سعی نمی‌کند بر دیگری تسلط پیدا کند.

 

– به همسرتان فرصت دهید:

به همسرتان فرصت دهید تا او هم صحبت کند و در مورد پذیرش یا عدم پذیرش خواسته‌های‌تان به گفت‌وگو بپردازید.

 

– به زبان بدنتان آگاه باشید:

زمانی که وارد گفت‌وگو می‌شوید نسبت به رفتارهای پنهانی و غیر کلامی‌تان هم آگاهی داشته باشید. رفتارهای کلامی‌تان با رفتارهای غیر کلامی‌‌تان همخوانی داشته باشد. به طور مثال اگر در کلام «باشه عزیزم» می‌گویید حالت چهرتان درهم و اخمو نباشد. روی رفتارهای‌تان فکر کرده و به مرور زمان خودتان را در این زمنه توانمند کنید.

 

– شوهرت را باور کن:

بیشتر مردها به طرز بچه گانه ای دل شان می خواهد که همسرشان باورشان کند. اصلاً خوش شان نمی آید که همسرشان در توانایی ها و قابلیت هایشان (مثلاً در تأمین امنیت، رفاه و…) شک داشته باشد. برای این که همسرتان بفهمد شما اورا درک می کنید، خودتان را موظف کنید که هر روز به مدت کوتاهی در همین خصوص با او حرف بزنید.

 

– رفیق همسرت باش:

رابطه تان را طوری با همسرتان تنظیم کنید که هم عاشق اش باشید، هم بهترین دوست و رفیق اش. برای این که بتوانید سال های سال، دوست و همراه همسرتان باشید، باید راه هایی پیدا کنید تا او هم شما را رفیق بداند.

 

– به غریزه شوهرت رسیدگی کن:

سعی کنید توانایی‌هایتان را برای پاسخ به خواسته‌هایش بالا ببرید و در ذهن او  بهترین پاسخ دهنده باشید. برای اغوا کردن او لباس‌زیرها و لباس‌خوابهای تحریک‌آمیز بخرید و خواهید دید که توان مقاومت دربرابر شما را نخواهد داشت.

 

اگر خواست چیزی را آزمایش کند، بگذارید بکند. اگر از چیزی خوشتان نیامد، با اشاراتی ظریف آن را به او بفهمانید و ضمن تحسین سایر عملکردهای او، به او بگویید که چطور می‌تواند آن حرکتش را بهتر کند.

 

– در یک زمان مناسب گفتگو کنید:

خانم‌هایی که از آشپزخانه، پشت سر هم صحبت می‌کنند و می‌خواهند همه‌ موضوعات را کنار هم و به صورت معجونی به خورد همسرشان دهند و مردانی که مقابل بازی فوتبال یا اخبار تلویزیون، ذهنشان جای دیگری است و چند وقت یک‌بار تنها سری تکان می‌دهند و خیلی زود هر دو از این شرایط خسته می‌شوند.

 

چگونه شوهر مطیعی داشته باشیم

نتیجه این خواهد بود که خانم به این نتیجه می‌رسد که شوهرش شنونده‌ خوبی برای حرف‌های او نیست و به این ترتیب دیگر سعی نمی‌کند با او حرف بزند یا همیشه به جای گفتگو کارشان به دعوا می‌کشد و گله و شکایت که : تو به حرف‌های من گوش نمی‌دهی و جواب که : تو خیلی حرف می‌زنی. 

 

– خودتان را تغییر دهید:

خودتان را تغییر دهید و تعجبش را جلب کنید. سعی کنید آدم دیگری شوید. برای خودتان وقت بگذارید. باشگاه بروید، آرایشگاه بروید و یک ورزش جدید را یاد بگیرید. با این روش مطمئن باشید که شگفت زده می شود و حسودی می کند.

 

 

گردآوری: بخش زناشویی بیتوته

 

 

دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج

هرآنچه ازعملهای زیبایی زنان میخواهیدبدانید


اقساط36ماهه لوازم خانگی بدون پیش پرداخت


لیفت و پروتز سینه توسط پزشک برتر تهران


درخواست مجرب ترین وکلا طلاق توافقی


مشاوره تلفنی طلاق


به تماشای کیفیتی بی حاشیه!


پرطرفدارترین شوینده های نایاب در بازار


درمان اختلالات روحی بدون دارو و عارضه


کم شنوایی و ناشنوایی در میانسالان


کلکسیون فرشهای مدرن و کلاسیک برای خرید


سریعترین راه یادگیری زبان انگلیسی


بلیطت رو به قیمت لحظه آخر بخر!

درمان سریع وقطعی بواسیر بدون درد و خونریزی


برای سفارش این ست فقط کافیه کلیک کنی!

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

مواقعی در زندگی پیش می آید که ثابت می شود از دست دادن چیزی خیلی راحت تر از نگه داشتن آن است یا به قول معروف خراب کردن راحت تر از آباد کردن است ، این موضوع دقیقا در زندگی زناشویی نیز صادق است چراکه برای تداوم و ادامه زندگی تدابیری وجود دارد که چنانچه در موردشان کوتاهی شود مطمئناً تبعات جبران ناپذیری را در پی خواهد داشت.

جالب است بدانید دنیای زن ها سرشار از احساس و دنیای مرد ها در گرو استدلالهای مردانه شان است. درک تفاوت میان این دو راز صمیمیت و نزدیکی آنهاست. طبق تحقیقات انجام شده ثابت شده است که چنانچه مرد ها مجبور به انتخاب یکی از دو مورد عشق و احترام باشند بیشتر ترجیح می دهند تنهایی را برگزیند تا اینکه رو به بی احترامی بیاورند و از سوی دیگر بیشتر زنها به ابراز عشق و محبت علاقه نشان دادند به همان اندازه که بشر احتیاج به هوا دارد زن نیازمند عشق است و مرد نیازمند به احترام. 

چنانچه زن و مرد بتوانند به درستی درک خوبی از همدیگر داشته باشند زندگی آرام بدون دغدغه و سرشار از عشق و احترام تجربه می کنند یک زندگی عاشقانه در دید همسرتان نسبت به زندگیتان کمک بزرگی به حال خوب هر دوتان می کند. 

در این مطلب مهم بخش خانواده پلاس نمناک روی صحبت ما با آن دسته از خانم هایی است که درصدد نفوذ به قلب شوهرشان هستند اما روش درستی را برای راهیابی به آن بلد نیستند. ترفندها و روش های ساده ای که در اختیارتان قرار داده ایم ممکن است در نگاه اول پیش پا افتاده و بی اهمیت به نظر برسند اما تجربیات و تحقیقات حاکی از آن است که ریشه بسیاری از اختلافات خانوادگی در همین نکات به ظاهر جزئی می باشد پس با ما همراه باشید تا با خواندن این راهکارها یک زندگی شیرینی را در کنار همسر خود رقم زده و با درک متقابل اختلافات زندگیتان را به حداقل برسانید. 

چگونه شوهر مطیعی داشته باشیم

حواستان به حسادت های شوهرتان باشد 

برای اینکه با شوهر خود تفاهم داشته باشید باید از روحیات او اطلاع داشته باشید. به عنوان مثال آیا انتظار دارید زمانی که از همکار شوهرتان تعریف می کنید شوهرتان عصبانی نشود؟ ما به شما پیشنهاد می کنیم چنانچه می خواهید جایی در قلب همسرتان داشته باشید بیش از اندازه مردی را پیش او تعریف نکنید ، چیزهایی که از دیگران یاد گرفته اید را پیش او با ناز و ادا تعریف نکنید ، چراکه گاهی اوقات مردها قدرت ابراز حسادت خود را ندارند و سخت بیان می کنند بنابراین در این مواقع دچار درد های درونی بسیاری می شوند و پیامدهای خوشایندی برایشان ندارد پس شما بایستی به این دست از خصیصه های مرد خود توجه داشته باشید و از همه مهمتر باید بدانید او با حسادتی که نسبت به اطرافیان در مورد شما دارد به طور غیرمستقیم دوست داشتن خود را به شما نشان می دهد. 

عادت های قدیمی خود را ترک کنید 

زمانی که در آستانه جدایی از همسرتان قرار گرفته اید باید این را قبول داشته باشید که مطمئناً کاری کردید که موجب دوری از هم شده اید.ممکن است با خود بگویید که من که چیزی برای همسرم کم نگذاشته ام اما این را بدانید که این فقط تفکرات شما است و باید ببینید که چه چیزی باعث رفتن همسرتان شده است.پس چنانچه می خواهید به همان روزها، ماه ها و سال های اول زندگی عاشقانه خود بازگردید و به نوعی مرد خود رامنصرف کنید بایستی عادت های قدیمی خود را ترک کنید. 

قبل از هر چیزی با فکر کردن اقدام به پیدا کردن عادت های اشتباه خود بکنید و با رجوع به عمق و درون خود به خوبی در مورد رفتارها و حرفهای خود بیندیشید و سپس با کمی مطالعه و یا مشورت با دوستان خود در صدد برطرف کردن عادت های بد خود در بیاید تا بتوانید مجدد به اعتماد به نفس قبلی خود دست یابید. باید به خودباوری برسید و مهارت های خود را بشناسید زمانی که به این مرحله رسیدید از تفکرات بیهوده ای همچون چرا پیامک نمی دهی و زنگ نمیزنی دست برمی دارید و با این کار یاد میگیرید که زندگیتان را درگیر رفتارهای خوب و بد او نکنید و چنانچه با شما خوب تا کرد حالتان خوب شود و اگر بی محلی دیدید غمگین و افسرده شوید و در نهایت به این نتیجه خواهید رسید که غم و شادی زندگی شما کاملاً به خودتان بستگی دارد. 

بنابراین زمانی که به این درجه از حال خوب رسیدید در همه روز و لحظه های خود دیگر فقط به او فکر نخواهید کرد ، دیگر نگران حرف هایتان نخواهید شد که مبادا چیزی بگویید که موجب آزردگی اش شود ، بیش از اندازه تلاش برای جلب توجه اش نمی کنید. دستیابی به این مرحله تعالی روح منجر می شود که مرد به طرف شما جذب شود و آن موقع هست که در میابید شما باید درونیات خود را تغییر می دادید نه طرف مقابل تان را. 

حمایت احساسی را از او دریغ نکنید 

بیشتر مردها مواقعی که زندگیشان دچار بحران شده است نیاز به یک پشتیبان دارند و چنانچه شما نقش این حامی و پشتیبان را برای او داشته باشید مطمئن باشید که قشنگترین احساس را به او هدیه داده اید. 

به هیچ عنوان نباید در برابر همسرتان بی تفاوت باشید و از هیچ گونه کمکی نسبت به او دریغ نکنید و همیشه به او فرصت متعهد بودن و کسب انرژی چند باره در کارهایش را بدهید تا احساس راحتی داشته باشد. 

همیشه انعطاف پذیر باشید 

در زندگی زناشویی خود متفاوت باشید نه همیشه خوب و مهربان بوده و نه همیشه یکنواخت و کسل آور باشید با رفتارهای جدید ، طرز تفکر خلاق ، پوشش جدید و کردار قابل توجه متفاوت بودن خود را به همسرتان نشان دهید. 

صبور و شکیبا باشید 

با صبر و شکیبایی سعی کنید در حد امکان از بحث و جدل دوری کنید و بدانید که نظر شخصی هر کسی قابل احترام است و هیچ دلیلی ندارد که شما اقدام بر تحمیل عقاید خود به دیگران بکنید. 

به همسرتان احساس امنیت بدهید 

همه مردها در زندگی خود نیاز به احساس امنیت دارند و در صورتی به سمت طرف مقابلشان جذب می شوند که چنین حسی را از آنها بگیرند حتی خود شما نیز زمانی که سکوت کرده و در لاک خود فرو رفته اید دوست دارید همسرتان کنارتان باشد و در باره احساسی که دارید با شما سخن بگوید. 

آنها خواهان شرایط امنیتی هستند که تمام استرس ها و نگرانی هایشان را بیرون بریزند بنابراین برای اینکه در دل همسر خود به محبوبیت خاصی برسید سعی کنید فضای امنی را برای او مهیا کنید. 

آراستگی خود را حفظ کنید 

اکثر مردان تاکید بسیار زیادی آراستگی همسرشان دارند و بیشتر متکی به قوه بینایی خود هستند بنابراین بهتر است با آراستگی هر چه تمام در جلوی دیدگان همسرتان دلبری کنید.

زن رازداری برای شوهرتان باشید 

درباره اسرار و رازهای همسرتان امانتدار باشید و عیب ها و نقایص او را پیش هیچ کس حتی والدین تان بازگو نکنید. 

چنانچه در آیه ای از قرآن آمده است:«هن لباس لکم» یعنی زن ها باید پوشش مناسب برای عیوب مردان باشند. به قدری باید در عیب پوشی حساس و دقیق باشید که حتی اگر کسی قسم خورد که همسرتان دارای فلان عیب است شما نیز همپای او به اینکه او از این عیب مبرا است مصر باشید. 

بهترین زن دنیا برایش باشید 

با ارتقای سلامت جسمی و روحی و اجتماعی خود و همچنین رسیدگی به پوشش و ظاهر خود به شوهر خود نشان دهید که بهترین زن برایش هستید. به این معتقدیم که شرافت با لباس به دست نمی آید اما انضباط شرافت می آورد همانطور که حضرت نبی اکرم (ص) به هنگام خارج شدن از منزل خود لباس ها و عمامه خود را منظم کرده و موهای خود را شانه زده و عطر مخصوص خود را استفاده می کردند و سپس از خانه بیرون می آمدند. چراکه ظاهر آراسته و جذاب محبوبیت به دنبال دارد جالب است بدانید نظم درونی و زیبایی درون و آرامش شما نیز به همین اندازه بر محبوبیت شما تاثیر گذار است. 

به همسرتان حس خوب انتقال دهید 

تا جایی که برایتان امکان پذیر است طرف مقابل خود را تشویق کنید چراکه با خوشبین بودنتان نسبت به شوهر ، او را نیز نسبت به خودتان خوشبین می کنید. بی پرده بگوییم زمانی که مرتب در حال انتقاد کردن همسرتان باشید بالاخره بذر بدبینی را در وجود او می کارید و این بدبینی باعث می شود که محبوبیت شما در مقابل همسرتان از بین برود باید بدانید که این طبیعت بشر است که زمانی مورد انتقاد قرار می گیرد حس خوبی ندارد. 

لبخند زدن را فراموش نکنید 

جالب است بدانید با یک لبخند ساده ای که بر لبان شما مینشیند تاثیر فوق العاده ای روی مرد شما گذاشته می شود اشتباهی که بسیاری از زنان می کنند این است که علاقه مند به این هستند که جدیت داشته باشند اما غافل از اینکه جدیت تاثیر عکس در رابطه زن و مرد دارد پس همیشه تلاش کنید لبخند کوچکی بر لبانتان داشته باشید.

 

لطفاً دست نیافتنی باشید 

همه افراد طالب چیزهایی می باشند که دسترسی به آنها مشکل است و چیزهایی که به راحتی برایشان قابل دسترس است ارزش و شأن چندانی ندارد. یادتان باشد هیچ وقت همه خودتان را به شوهرتان نشان ندهید گاهی اوقات دست نیافتنی باشید گاهی انعطاف پذیر و تسلیم. 

زمان گفت و گو به چشمهایش نگاه کنید 

یک زوج عاشق زمانی که از صمیم قلب عاشق همدیگر هستند 75% از تایمی که با هم صحبت می کنند به چشمهای همدیگر نگاه می کنند و زمانی که بین صحبتشان شخص ناخوانده ای وارد شود به آرامی روی از یکدیگر برمی گردانند. اما در گفتگوهای عادی معمولاً 30 تا 60 درصد از گفتگو اختصاص نگاه کردن دارد. 

کارهای غافلگیر کننده بکنید 

چگونه شوهر مطیعی داشته باشیم

با توجه به نیازهای منطقی و احساسی همسرتان مثل رنگ ها ، غذا ، کتاب ها و فیلم های مورد علاقه اش کارهایی بکنید که او را غافلگیر کرده باشید مثلاً غذای مورد علاقه اش را با دستورالعمل خاصی درست کنید و زمانی که او از سرکار برمی گردد او را شگفت زده کنید با این کار شما فکرش را خوانده اید و با روح و روان و بازی می کنید. 

حس آزادی به او هدیه دهید 

از آنجایی که مردها از محدودیت بیزارند بنابراین سعی کنید در دوران آشنایی و نامزدی به او ثابت کنید که قصد تغییر شخصیتش را ندارید و همان طور که هست قبولش دارید و اصلا محدودیتی برایش ایجاد نکنید با این کار شما احساس آزادگی او می دهید. 

فقط به حرف زدن اکتفا نکنید 

به روز های قبلی که با او بودید فکر کنید و ببینید آیا در همان روزها مدام با هم در ارتباط بوده و تماس میگرفتید؟آیا به تمام توجهات و خواسته های او زندگیتان را بنا کرده بودید؟آیا خودتان را قربانی جلب توجه او کرده بودید؟ 

بی شک هیچکدام از این اقدامات را انجام نمیدادید و در اولین ملاقاتتان فکرتان فقط معطوف خودسازی و ارتقای ظاهرو روحتان بوده است و چنان به رفتار خود توجه میکردید تا جذبش شوید.حال بگویید در این برهه از زمان چرا مثل قبل نیستید؟پس سعی کنید دوباره به حالت قبلی خود برگردید و جوری رفتار کنید که انگار با مرد خود به تازگی آشنا شده اید و قصد تسخیر قلبش را دارید و دوباره به فکر ارتقای روح و ظاهر خود باشید. 

سعی کنید نق زدن را کنار بگذارید 

از همین حالا خود را از دسته زنان نق نقو جدا کنید چرا که نق نق کردن روز خوب مردان را خراب میکند بنابراین چنانچه این کار را ترک کردید در واقعا به همسر خود ثابت میکنید که آسایش و آرامش او از هر چیز دیگری برای شما مهم است. 

نیاز های مزاجی و ذهنی شوهرتان را بشناسید 

در حالی که همیشه در تلاش برای حفظ همسرتان هستید نباید از نیازهای فکری و احساسی او نیز از رنگ مورد علاقه گرفته تا فیلم و کتاب های مورد علاقه اش غافل شوید و به وقتش با همین چیزهایی که از او میدانید غافلگیرش کنید. 

دلربا و دلفریب رفتار کنید 

همچون یک پری دریایی نقشتان را ایفا کنید یک پری دریایی با اینکه خیلی زیبایی خیره کننده ای دارد اما همیشه خود را در معرض توجه قرار نمیدهد بنابراین حتما در رابطه خود و همسرتان کمی رمز و راز چاشنی آن بکنید. 

گاهی مواقع اقدام به ارسال پیام های گیج کننده و متناقض برایش بکنید و در عین اینکه آرام و معصومانه رفتار میکنید آنگاه همچون یک فرد شرور خودنمایی کنید اینگونه رفتارها از شما منجر میشود همسرتان برای کشف شما بیشتر تلاش کند.

 

زیاد از حد خوب نباشید 

چنانچه تمام تلاش خود را برای خوب بودن صرف کنید احتمالش خیلی بالاست که در انتهای روز رفتارهایتان برای خودتان بسیار راضی کننده خواهد بود اما باید بدانید با محبت و خوبی بیش از اندازه از جذابیت خود کاسته اید و ممکن است به مرور زمان همسرتان از رفتارهایتان دلزده شود. 

بطوریکه زمانی که یک تقاضای طبیعی و کوچک از همسرتان دارید وی در دیدگاهش به شما به عنوان یک شخص پر توقع نگاه میکند. 

پس بعضی مواقع بخش های کوچکی از سیاهی های شخصیتتان را بروز دهید و گاهی خود را به بی رحمی بزنید و یا حتی گاهی رفتارهای زشت از خود نشان دهید ولی حواستان باشد دست به کارهای بی ارزش و مبتذل نزنید. 

در بحث هایتان پرونده سازی نکنید 

چنانچه همسرتان متوجه این شود که با بروز احساساتش یک جنگ خانگی شروع میشود مطمئنا سرپوشی روی آن خواهند گذاشت.بارها گفته شده است که مردها تنفر خاصی از قضاوت شدن دارند و از اینکه احساسات فعلیشان در آینده به عنوان مدرک جرم استفاده شود بیزارند. 

آن ها بر این باورند یک حرف به ظاهر ساده می تواند ساعت ها در ذهن شما پرورش پیدا کرده و تبدیل به یک موضوع جدی و سخت شود که هر آن ممکن است زندگیتان را خراب کند به همین خاطر ترجیح میدهند بجای اینکه ترس ها و مشکلاتشان را با شما در میان بگذارند ان ها را به یک فرد کاملا نا آشنا بازگو کنند تا مبادا در رابطه اش با شما فاصله ای ایجاد شود. 

همیشه او را مقصر ندانید 

شما برای بروز احساساتتان در حد معمول اجازه دارید نه اینکه به قدر سرزنش و خشمگینانه! حتی برای اینکه احساسات درونیتان را بگویید نباید از او انتظار تغییر اوضاع را آن هم یک تنه داشته باشید چرا که اگر غیر از این باشد عواقب آن را به زودی خواهید دید.پس چنانچه خواستید حتی برای یکبار هم که شده به اون بگویید چه کند یا نکند حتما جلوی زبان خود را بگیرید و از بکار گیری چنین جملاتی خودداری کنید. 

بنابراین برای پشت سر گذاشتن این مرحله بایستی احساسات خود همچون ترس، نا امنی، خشم و حتی خستگی را بشناسید چرا که همین ها میتواند سرآغاز واکنش های غیر قابل کنترل شود اما چنانچه شما کنترل ذهن و بدن خود را داشته باشید میتوانید بدون اینکه هیجانی رفتار کنید احساستان را بیان کنید مثلا بجای اینکه بگویید از این به بعد باید زودتر به خانه برگردی بگویید کمی حال خوبی ندارم دلم میخواهد بیشتر در کنار تو باشم بنابراین از اینکه احساسات خود را از راه مناسبی با او در میان میگذارید در واقع آرامش خاصی به اون منتقل میکنید و باعث میشوید او بدون تر از سرزنش و قضاوت شدن با شما حرف بزند.الان متوجه اصل قضیه شدید؟با اینکه شما کار عجیب و غریبی نکردید و فقط بدون اینکه او را مقصر جلوه دهید احساساتتان را به او بیان کردید اما کاری کردید که او امنیت خاطر داشته باشد.

 

اجازه دهید مرموز باقی بماند 

با تمام توضیحاتی که پیش از این در اختیارتان قرار داده ایم تلاش ما این بود که راه هایی را برایتان پیشنهاد کنیم که با به کارگیری آنها مردتان را به حرف آورده و به نوعی احساساتش را کشف کنید ولی در این بخش قصد این را داریم به شما بگوییم که بعضی اوقات وارد این محدوده نشوید. ممکن است این پیشنهاد برایتان بسیار عجیب باشد و با خود بگویید به عنوان یک همدم و همسر حق مسلم شماست که در مورد زندگیش همه چیز را بدانید و باری از دوشش بردارید. اما بعضی از مردها با نگفتن مشکلاتشان و بروز نکردن احساساتشان اعتماد به نفس بیشتری به دست می آورند اگر ساده تر بخواهیم بگوییم باید بدانید مردها احساس می کنند چنانچه بعضی از مشکلات خود را به همسرشان نگویند و یک تنه آنها را رفع کند بیشتر مردانگی به خرج دادند. 

آنها علاقه مندند گاهی ژان والژان زندگیتان باشند و برای اینکه یک مشکل بزرگ را حل کنند دیرتر به خانه برگردند و از طرفی به شما بگویند که سر کار مشغول بودند و یا حتی گاهی دلشان میخواهد برای خرید یک هدیه مرخصی بگیرند اما به شما بگویند که سر کارند . پس اگر واقعاً به مردتان اعتماد دارید بیش از حد به حیطه خصوصی اش ورود نکنید و اجازه دهید که قسمتی از اتفاقات زندگیش را به تنهایی مدیریت کرده تا احساس بهتری پیدا کند. مطمئناً شما با توجه به شناختی که از همسرتان دارید ممکن است همه این پنهان کاری ها را کشف کنید اما به هیچ عنوان نباید به روی او بیاورید و بگویید که سر از کار مخفی کاری هایش در آورده اید.

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

دمنوشی که شمارا به وزن ایده آل خود میرساند  

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت می‌باشید

مطالب این سایت تنها جنبه اطلاع رسانی و
آموزشی داشته و توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین
مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست. لطفاً پیش از استفاده از سایت
صفحه
“شرایط استفاده از سایت”
را مطالعه فرمایید. استفاده از این سایت
بدان معناست که شما قبلاً صفحه “شرایط استفاده از سایت” را مطالعه کرده
و به مفاد آن واقفید. نقل مطالب این سایت با ذکر منبع و نشانی اینترنتی سایت بلامانع است

همواره یکی از خواسته های خانم ها در زندگی مشترک این است که همسرشان به حرف آن ها گوش داده و عمل کند. اما اغلب خانم ها ازین مساله شکایت دارند و تمایل دارند این رفتار همسر خود را تغییر بدهند. تا انتهای مطلب با ما همراه باشید تا راه حل این مشکل را از زبان دکتر روان شناس بشنوید.

گوش نکردن و عدم توجه به گفته ها یکی از اعتراضات مشترک زنان از همسرانشان است . آنها احساس می کنند که توسط شوهر خود نادیده گرفته می شوند و حرف هایشان شنیده نمی شود. در روابط بین زوجین باید هر دو بتوانند به گونه ای آن را مدیریت و کنترل کنند تا بیشترین میزان رضایت از زندگی زناشویی خود را داشته باشند.روان شناسی زن و مرد در ویژگی ها و  رفتارهایی که آنها دارا هستند، دارای تفاوت های کوچک و بزرگی است. اما، در حرف زدن، زنان عموما به جزئیات دقت و مردان توجهی به آن ندارند و بیشتر به کلیات اهمیت می دهند. این خصلت سبب نارضایتی بسیاری از زنان می شود که همسران خود را بی توجه نسبت به خود می پندارند. دکتر محسن محمدی نیا روان شناس و مشاور خانواده، به بررسی چرایی حرف گوش نکردن همسر می پردازد.

بیشتر بدانید : همسرم به حرفهای من گوش نمی‌دهد !

یکی از دلایل گوش نکردن به گفتگوها، به تیپ شخصیتی افراد مربوط می شود. برخی از مردان و زنان دارای تیپ شخصیتی 1-5 و یا 8 هستند. ویژگی چنین افرادی، حالت خودسری، خودخواهی و خودرایی است .کسانی که نوع شخصیت شان 8 است،  قدرت طلب و در هر کاری مدعی هستند.. بنابراین اینکه شما بخواهید یک مرد قدرت طلب، به حرف شما گوش دهد چنین امری اتفاقی نمی افتد.اشخاص با تیپ 1،  کمال طلب هستند؛ این افراد فقط خودشان را قبول دارند و به حرف های کسی گوش نمی دهند.و کسانی که تیپ شماره 5 دارند، پژوهشگرند. این افراد، اهل علم و مدام در حال مطالعه هستند؛ این گروه شخصیتی نیز به حرف ها گوش نمی دهند.یکی از علت های عدم اهمیت به حرف از سوی همسران، دلیلی است که در روان شناسی به آن اورکانتیشن گفته می شود؛ افرادی هستند که زمانی خیلی مطیع بودند و حالا که ازدواج کرده اند می خواهند تمام عقده هایشان را روی همسرشان خالی کنند؛ در واقع  این اشخاص در برابر پدر و مادرشان آرام و سر به زیر و در مقابل همسرشان خیلی سرسخت می شوند و می خواهند برخلاف شخصیت واقعیشان بجنگند. امر دیگری که در عدم توجه مردان به صحبت های همسرشان دامن می زند، تذکر و ایرادگیرهای زیاد از طرف زنان است. در این مواقع مرد مقابله می کند و برای آنکه قدرتش را نشان دهد شروع به لجبازی و برخلاف حرف همسرش عمل می کند. در واقع به سبب اینکه در برخی از زمان ها زنان، ذوق همسرشان را از بین می برند، با گوش ندادن به حرف های همسرشان، مردان درصدد تلافی کردن بر می آیند. از این رو، زنان باید از تذکر و ایرادگیری بپرهیزند و مدتی به همسرتان اجازه ی نفوذ دهند تا او متوجه شود که قصد در افتادن با او را  ندارند.

چگونه شوهر مطیعی داشته باشیم

برای این امر شما باید خودتان شنونده خوبی باشید. وقتی کَل کَل می کنید و مدام می خواهید با شوهرتان بحث کنید شما در برابر او ایستاده اید نه در کنارش. بنابراین یکی از بهترین راه ها برای اینکه همسرتان مطیع شما باشد این است که با او صمیمی شوید، یعنی او بتواند با شما خوب حرف بزند بدون انکه مورد سرزنش و تحقیر قرار بگیرد. بنابراین راه اصلی و نجات برای حرف گوش شدن همسرتان این است:

بیشتر بدانید : چگونه با مردان صحبت کنیم تا حرف هایمان را گوش دهند؟

با توجه به دلایل ارائه شده در رابطه با حرف گوش کن نبودن آقایان نباید تفاوت ساختار مغز در زنان و مردان را از نظر دور داشت . مغز خانم ها می تواند از هر دو نیمکره به خوبی استفاده کند اما مغز آقایان بیشتر از نیمکره چپ پردازش می کند و هنگام شنیدن تنها نیمکره چپ فعال می شود این مورد خود مزید بر این علت است که نتوانند به همه گفتگوهای زناشویی با دقتی که زنان می سنجند، عمل کنند.صحبت کردن مهارت اصلی خانم هاست؛ آنها دوست دارند وقتی همسرشان از سرکار می آید سیر تا پیاز اتفاقاتی که آن روز افتاده است را برای همسرشان بگویند و در لا به لای حرف هایشان هم گاهی از همسرشان تقاضاهایی دارند و در عین حال انتظار دارند که همسرشان تمام آن حرف ها را بخاطر بسپارند اما توانایی شنیدن سخنان پراکنده برای مردان امکان پذیر نیست .بنابراین اگر خانم ها بخواهند با یک مرد صحبت کنند، ابتدا یک موضوع را با او درمیان گذاشته و اگر متوجه شدند همسرشان، مطلب را درک کرده است، آنگاه سراغ بحث های دیگر بروند. این بدان جهت است که مغز مردان در یک زمان تنها می تواند بر یک موضوع تمرکز کند. همسرتان را درک کنید و همواره با عشق و محبت با او برخورد کنید تا به یک زندگی ایده‌آل دست یابید.

بیشتر بدانید : نحوه صحیح رفتار با شوهر، فقط خانم ها بخوانند!!

بیشتر بدانید : برای 5 دقیقه به حرف من گوش کن!!

بیشتر بدانید : چگونه با شوهرم صمیمانه و صحیح صحبت کنم؟

بیشتر بدانید : 6 خواسته اصلی زنان از مردان که باید بدانید!!

بیشتر بدانید : چرا همسرمان ما را نمی شنود؟

بیشتر بدانید : با چهار سیاست زنانه مردان را حرف شنو کنید

گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغseemorgh.com/lifestyleمنبع : tebyan.net

All Rights Reserved – © 2019 | باز نشر مطالب پورتال سیمرغ تنها با ذکر نام و آدرس seemorgh.com مجاز می باشد.


 

تالار همدردی نسبت به محتویات تبلیغات مسئولیتی ندارد.

چگونه شوهر مطیعی داشته باشیم

مرکز مشاوره,  مشاوره,  روانشناس ,  مرکز روانشناسی ,  کودک لوس ,  ویدیو


روانشناسی خانواده, 
ازدواج , 
روانشناس, 
طلاق, 
خانواده ,  فوبیا, 
ای طب

تشکرشده 744 در 192 پست

انتخاب سریع یک انجمن
 


نمایش برچسب‌ها

کودک,  مشاوره ,  کیلیپ,  ازدواج , روانشناسی ,  فول تست ,  سایت روانشناسی, تربیت کودک

کلیپ جدید ,  روانشناس آنلاین ,  مشاوره,  مرکز مشاوره,  مشاوره خانواده ,  مشاورانه


عشق، واکنشی آموختنی و احساسی فراگرفتنی است. هر آدمی، عشق را با توجه به آموخته ها، باورها و محدودیت هایش
می شناسد و تجربه می کند. همه انسان ها با عشق یکسان برخورد نمی کنند؛ اما همه بر این باورند که اگر دوست داشتن شدت
یابد، به مرحله عشق می رسد.

این فکر که کسی در این دنیا تو را دوست ندارد، باعث می شود از خودت بدت بیاید؛ ولی وقتی عاشق شدی و معشوق با تو
همراه شد، آن وقت اعتماد به نفست بیشتر می شود و در نتیجه، خودت را هم بیشتر دوست خواهی داشت؛ زیرا دریافته ای که
آن قدر خوب هستی که کسی عاشقت شود.

در این نوشته، روی صحبت با آن دسته از خانم هایی است که میل دارند به قلب شوهرشان راه یابند؛ اما شیوه اش را به
درستی نمی دانند. راه های ساده و عملی زیر، به ظاهر پیش پا افتاده و بی اهمیتند؛ اما تجربه های نگارنده حاکی از آن است که
بیشترین اختلاف های خانواده ها، در همین نکات به ظاهر جزئی ریشه دارد. به این نکات، توجه کنید:

چگونه شوهر مطیعی داشته باشیم

کارهایی که باید انجام داد:

– سلام و احوال پرسی معمول، اما با خوش رویی و گفتن خسته نباشید.

– گرفتن کیف، کت و بسته های خریداری شده.

– دادن خبرهای خوش.

– آرام کردن فرزندان و هر یک را به کاری مشغول کردن.

– سریع آماده کردن میز غذا یا چیدن سفره.

– پرس و جو از اوضاع کاری روز و فرصت دادن به مرد، تا حرف هایش را بزند.

به طور کلی به هر طریق می توانید احساس خوب خود را از ورود شوهرتان به منزل، ابراز کنید. به گفته دیل کارنگی،

«تبسم، خرجی ندارد؛ ولی سود بسیاری دارد».

کارهایی که نباید انجام داد:

– بی اعتنایی و سرد رفتار کردن.

– درخواست انجام کاری پیش از غذا خوردن.

– گله و شکایت از بچه ها و شکایت از کارهای روزانه.

– درخواست پول یا بیان توقعاتی که احتمالاً برای مرد، مشکل آفرین است.

شاید بگویید که این موارد، پیش پا افتاده است؛ اما خواهش می کنم صادقانه پاسخ دهید که آیا با وجود آگاهی از این موارد
جزئی، به آنها عمل می کنید یا فقط گاهی بعضی از آنها را اجرا می کنید؟

یکی از عمده ترین اختلاف های زوجین، دیر آمدن مرد به خانه است. طبیعی است که هیچ مردی حق ندارد بدون دلیل موجه،
دیر به خانه برود؛ اما خانم ها هم نباید در صورت دیر آمدن مرد به منزل، جنجال به پا کنند. خانم ابتدا باید علت واقعی را پیدا
کند تا از روی حدسیات و افکار منفی خود، واکنشی نشان ندهد که رابطه را پر از خشونت و مشاجره کند.

زن باید علت دیر آمدن را سوءال کند؛ وگرنه مرد فکر می کند که این موضوع، برای زن بی اهمیت است؛ اما زن باید سوءال خود را
با لحنی آرام مطرح کند؛ آن هم پس از این که شوهر شام خورد و کمی استراحت کرد. زن باید او را متوجه کند که به خاطر
نگران بودن، چنین پرسشی کرده است. با این رفتار، شوهر مجبور می شود که با حوصله و به نرمی، دلیل دیر آمدنش را
توضیح دهد.

اگر زن، لحن تند و غیردوستانه ای داشته باشد، مرد احساس می کند که مورد بازخواست قرار گرفته است و از طرفی هم
خستگی و گرسنگی موجب می شود که حتی با لحن زننده ای بگوید به تو مربوط نیست و یا سکوت کند.

از اینها گذشته، کمی هم باید مسئله را از دید خانم ها بررسی کنیم. بیشتر زنان مایلند که ساعت دقیق آمدن همسرشان را
بدانند؛ منظور آنها، بازخواست یا کنجکاوی نیست؛ بلکه می خواهند ناهار یا شام را طوری آماده کنند که به محض ورود او،
غذا را بکشند. حالا شما خود را به جای همسری بگذارید که نمی داند کی پلو را دم کند تا نسوزد و کی خورشت را بار بگذارد تا
به موقع حاضر شود و خلاصه ده ها مورد دیگر که به سلیقه شخصی زنان مربوط می شود. اگر شوهر دیر کند، تمام
نقشه های همسرش را به هم می ریزد. وقت شناسی، حداقل احترامی است که می توانیم به زحمت های روزانه شان بگذاریم. از
یاد نبریم که نهایت آرزوی هر زنی، فراهم کردن شرایط آسایش و راحتی برای شوهرش می باشد و قبول کنیم که او یکی
دوساعت را در نگرانی و اضطراب به سر برده، نمی تواند خوش آمدگوی خوبی به هنگام ورود شوهرش باشد.

بیشتر خانم ها از سکوت شوهر در خانه، سراسیمه و نگران می شوند؛ نشاط خود را از دست می دهند و این سکوت را به خود
نسبت می دهند و پیش خود فکر می کنند که آیا ممکن است مرد، دیگر او را دوست نداشته باشد؟ این حق خانم هاست که از
مسائل شوهر خود مطلع باشند. یک زن، دوست دارد شوهرش تمام اسرارش را با همسرش در میان بگذارد تا هم احساس
غریبه بودن نکند و هم این که دوست دارد سنگ صبور شوهر خود باشد تا شاید بتواند کمکی کند. آنها باید به این مورد هم
توجه کنند که بیشتر شوهرها مایل نیستند مشغله های فکری شان را با همسر خود در میان بگذارند؛ چون می ترسند او را
دچار نگرانی و اضطراب کنند. علاوه بر این، چون مطمئن هستند که از عهده حل مشکل برمی آیند، فکر می کنند تا آن وقت،
نباید به همسرشان چیزی بگویند. گرچه نمی شود این رفتار را صددرصد تأیید کرد، اما آنها با حسن نیت، چنین می کنند و
می خواهند همسرشان ناراحت نشود. مردی که تمام مشکلات کاری خود را با همسرش در میان بگذارد، در واقع، بخشی از
بار آن را به دوش او منتقل می کند. به جای این که از شوهرتان انتظار داشته باشید تا تمامی افکار و اسرارش را با شما در میان
بگذارد، به او فرصت دهید تا تنها بماند. در ضمن، شرایط آرامش او را مهیا کنید و تا می توانید، مهربانی کنید. این رفتار، باعث
می شود تا شوهرتان در کمال آسایش به مشکلش بیندیشد و برای حل آن، اقدام کند. در چنین خانه ای، مرد می تواند تمام
غصه هایش را فراموش کند.

برای حسن تفاهم با شوهرتان، باید بدانید که او چه روحیه ای دارد. آیا انتظار دارید که از همکار مردتان تمجید کنید و
شوهرتان برنیاشوبد؟ اگر می خواهید همیشه در قلب شوهرتان جای داشته باشید، هیچ گاه بیش از حد، از مردی نزد او
تعریف نکنید؛ هیچ وقت چیزهایی را که از دیگران یاد می گیرید، با آب و تاب پیش او بازگو نکنید. بعضی از مردها گاهی
حسادت خود را پنهان می کنند و قدرت ابراز آن را ندارند؛ آن وقت دچار دردی درونی می شوند که پیامدهای آن خوشایند
نیست. شما باید متوجه این خصیصه مردها باشید. از سوی دیگر، شوهرتان با حسادت خود به طور غیرمستقیم، به شما
نشان داده است که چقدر شما را دوست دارد.

در بیشتر مواقع، حرف هایی که شما خانم ها می زنید، درست و منطقی است؛ اما در زمان و نحوه بیان مطلب، اشکال است. اگر
نتیجه کاری خوب بود، می توان تکرارش کرد؛ اما اگر نتیجه منفی بود، باید شیوه دیگری در پیش گرفت. با سرزنش، غرولند،
بداخلاقی و رنجورنمایی، فقط مرد را فراری می دهید. خانه، محل آسایش و آرامش همسر شماست. اگر همواره خطاهای او یا
مشکلات خود را به رخش بکشید، عاقبت می گریزد و به جایی پناه می برد که از این مزاحمت به دور باشد. رگ خواب
شوهرتان را به دست آورید؛ آن وقت همه چیز درست می شود. با گوشه و کنایه سخن گفتن و زخم زبان را از صحبت های
خود حذف کنید. به مردان عاشق نیز توصیه می شود که برای شادابی و نشاط روحی همشرشان، بخشی از اوقات فراغت
خود را فقط به او اختصاص دهند. یک زن، نیاز به توجه و احساس امنیت دارد. از یاد نبریم که زن ها از طریق محبت و
عشق ورزی با ما کنار می آیند؛ نه با اهدای قطعه ای جواهر. به همسرتان اجازه دهید که گاهی خودش را برای شما لوس کند؛
مگر مردان گاهی خود را لوس نمی کنند و متوقع نیستند نازشان را بکشند؟

گاهی پیش آمده که زن با رنجورنمایی یا نق زدن، می کوشد محبت شوهرش را جلب کند. در چنین موقعیتی، شوهر آگاه و
دانا، زن را درک می کند و هرگز او را مجبور به اعتراف نمی کند که هدفش چیز دیگری است.

زنان گاهی فقط نیاز به گوش شنوا دارند و با گفتن و گله کردن و گاهی از چیزی شکایت کردن، روحشان را سبک می کنند. مرد
خوب، همواره این فرصت را به همسرش می دهد و به حرف های او گوش می دهد و او را تأیید می کند. سعی کنید این عمل را نه
به صورت مکانیکی، بلکه از روی رغبت و با تمام وجود و به خاطر دل او انجام دهید.

برای همسر خود ارزش و احترام قائل باشید و سخنش را قطع نکنید. اگر در محفل ها، احترام لازم را به او نگذارید، نباید انتظار
داشته باشید که دیگران برایش ارزش قائل شوند. همواره باید در کنار شوهرتان باشید و نه در مقابل او. اگر چنین کردید، باید
تاوان خطاهایتان را هم بپردازید. اگر کسی بی احترامی ببیند، به کسانی رو می آورد که تحسین و تشویقش می کنند.

اگر در مجالس، کسی به شوخی، شوهرتان را دست انداخت، از شوهر خود حمایت کنید. در میهمانی ها مراقب شیطنت های
اطرافیان باشید. یک زندگی موفق، ناشی از مراقبت های زوجین است. مردان هر ضعفی داشته باشند، مایلند مورد محبت و
احترام همسرشان واقع شوند. مواظب باشید که به دام آدم های حسود و سخن چین نیفتید که رهایی از شر آنها، آسان نیست.
اگر همسرتان عیبی دارد، در هیچ شرایطی با دیگران در میان نگذارید. «چرخ زندگی، باید به دست خودتان بچرخد؛ آن را به
دست دیگران ندهید که در جهت منفعت و مصلحت شما نمی چرخانند».

نشاط، سرزندگی و خوش رویی شما، اگر همراه با حوصله و صبوری باشد، شوهرتان خوشبخت ترین مرد عالم است. مردی
که خسته و کوفته از فشار محیط کار به خانه می آید، در پی مکان امنی است تا تجدید قوا کند. سعی کنید غمخوار شوهر باشید
و در ناراحتی هایش شریک باشید. وقتی او از سختی ها و مشکلات می گوید، فقط گوش کنید. او در این لحظه، محتاج پند و
اندرز نیست. هیچ گاه از اشتباهات یا اعتراف هایش، چماقی علیه او نسازید و اسیر جملاتی مثل «من که گفته بودم این کار را
نکن» نشوید. این را ملکه ذهن خود کنید که شوهرتان به شدت به شما نیاز دارد و نباید کاری کنید که از شما فاصله بگیرد.

به گفته لامارتین: «خداوند، شایستگی زن را در قلب او قرار داده است».

چگونه شوهر مطیعی داشته باشیم

مردها دو گروه هستند؛ گروه اول مردهایی هستند که خیلی کم غذا می خورند؛ اما به کیفیت آن و نحوه چیدن میز، بسیار
اهمیت می دهند. این دسته از مردها، معمولاً یکی دو غذا را خیلی دوست دارند. پختن غذاهای مورد علاقه شوهر، ابراز
غیرمستقیم مهر و محبت به اوست. با این کار به او می گویید: «تو برای من مهم هستی و خواسته هایت در درجه اول اهمیت
قرار دارند و به خاطر توست که غذای مورد علاقه ات را پختم و در چیدن میز، نهایت سلیقه و حوصله را به خرج دادم».

گروه دوم، مردان شکم پرست هستند که دوست دارند غذاهای چرب و سرخ کرده بخورند؛ حتی اگر با شوهرتان قهر هستید،
اما باز هم از شکم او نزنید. اما اگر شوهر، اضافه وزن یا سوء هاضمه داشت، چه باید بکنید؟

اگر می بینید غذای چرب و سرخ کرده، سلامتی او را به خطر می اندازد، از آن صرف نظر کنید و به تدریج، به غذاهای رژیمی
روی بیاورید؛ زیرا سلامتی شوهرتان، از هر چیز دیگری، مهم تر است. در این حال، برای این که سروصدای شوهر
شکم پرست تان در نیاید، به او وعده بدهید که هفته ای یکی دوبار، غذاهای مورد علاقه اش را خواهید پخت. مطمئن باشید که
دل خوری همسرتان موقتی خواهد بود؛ زیرا پس از مدتی به این گونه غذاها عادت می کند. ممکن است در ظاهر حرفی نزند؛ اما
وقتی می بیند مراقب سلامتی اش هستید، در باطن، شما را ستایش می کند.

بیشتر مردانی که از زیر بار کار خانه، شانه خالی می کنند، مدعی هستند که همسرشان کار آنها را قبول ندارد و همواره مدام
ایراد می گیرد.

«هر وقت می خوای کمک کنی، کار منو زیادتر می کنی»؛ «بلندشو برو پی کارت؛ تو بلد نیستی سبزی پاک کنی»؛ «مزاحم نشو؛
تو کار نکنی، بهتر است» و بعد همین خانم، پیش مشاور می آید و می گوید: «شوهرم مسئولیت پذیر نیست و کمکم نمی کند».

نکات زیر، شما را در این امر مهم یاری می دهد:

– به مرد فرصت دهید تا کارهایی را انجام دهد که علاقه مند است.

– غرغر کردن و نالیدن از فشار کار، چاره درد نیست؛ ببینید چگونه می توانید شوهرتان را به کار تشویق کنید.

– اگر شوهرتان کاری را ناشیانه انجام داد، ملامتش نکنید؛ وگرنه قهر می کند و دیگر دست به سیاه و سفید نمی زند. هر کار
خوب او را تحسین کنید تا برای انجام بقیه کارها، ترغیب شود.

– به تدریج شوهرتان را متوجه کنید که به کمکش نیاز دارید و این کمک، وظیفه اوست.

– برای مرد، تکلیف تعیین نکنید که کدام کار، وظیفه اوست. مردان دوست ندارند تحت قید و بند در آیند؛ بگذارید به میل خود،
سهمی از کار خانه را برعهده بگیرند. به شوهر خود فرصت دهید تا وظیفه اش را انجام دهد و اگر از یاد برد یا تنبلی کرد،
جنجال راه نیندازید و صبوری و متانت به خرح دهید. اگر به عشق اجازه دهید، آزادانه جاری می شود و بر هر مانعی غالب
خواهد شد.

عشق، واکنشی آموختنی و احساسی فراگرفتنی است. هر آدمی، عشق را با توجه به آموخته ها، باورها و محدودیت هایش@@N@@می شناسد و تجربه می کند. همه انسان ها با عشق یکسان برخورد نمی کنند؛ اما همه بر این باورند که اگر دوست داشتن شدت@@N@@یابد، به مرحله عشق می رسد.

این فکر که کسی در این دنیا تو را دوست ندارد، باعث می شود از خودت بدت بیاید؛ ولی وقتی عاشق شدی و معشوق با تو@@N@@همراه شد، آن وقت اعتماد به نفست بیشتر می شود و در نتیجه، خودت را هم بیشتر دوست خواهی داشت؛ زیرا دریافته ای که@@N@@آن قدر خوب هستی که کسی عاشقت شود.

در این نوشته، روی صحبت با آن دسته از خانم هایی است که میل دارند به قلب شوهرشان راه یابند؛ اما شیوه اش را به@@N@@درستی نمی دانند. راه های ساده و عملی زیر، به ظاهر پیش پا افتاده و بی اهمیتند؛ اما تجربه های نگارنده حاکی از آن است که@@N@@بیشترین اختلاف های خانواده ها، در همین نکات به ظاهر جزئی ریشه دارد. به این نکات، توجه کنید:

کارهایی که باید انجام داد:

– سلام و احوال پرسی معمول، اما با خوش رویی و گفتن خسته نباشید.

– گرفتن کیف، کت و بسته های خریداری شده.

– دادن خبرهای خوش.

– آرام کردن فرزندان و هر یک را به کاری مشغول کردن.

– سریع آماده کردن میز غذا یا چیدن سفره.

– پرس و جو از اوضاع کاری روز و فرصت دادن به مرد، تا حرف هایش را بزند.

به طور کلی به هر طریق می توانید احساس خوب خود را از ورود شوهرتان به منزل، ابراز کنید. به گفته دیل کارنگی،

«تبسم، خرجی ندارد؛ ولی سود بسیاری دارد».

کارهایی که نباید انجام داد:

– بی اعتنایی و سرد رفتار کردن.

– درخواست انجام کاری پیش از غذا خوردن.

– گله و شکایت از بچه ها و شکایت از کارهای روزانه.

– درخواست پول یا بیان توقعاتی که احتمالاً برای مرد، مشکل آفرین است.

شاید بگویید که این موارد، پیش پا افتاده است؛ اما خواهش می کنم صادقانه پاسخ دهید که آیا با وجود آگاهی از این موارد@@N@@جزئی، به آنها عمل می کنید یا فقط گاهی بعضی از آنها را اجرا می کنید؟

یکی از عمده ترین اختلاف های زوجین، دیر آمدن مرد به خانه است. طبیعی است که هیچ مردی حق ندارد بدون دلیل موجه،@@N@@دیر به خانه برود؛ اما خانم ها هم نباید در صورت دیر آمدن مرد به منزل، جنجال به پا کنند. خانم ابتدا باید علت واقعی را پیدا@@N@@کند تا از روی حدسیات و افکار منفی خود، واکنشی نشان ندهد که رابطه را پر از خشونت و مشاجره کند.

زن باید علت دیر آمدن را سوءال کند؛ وگرنه مرد فکر می کند که این موضوع، برای زن بی اهمیت است؛ اما زن باید سوءال خود را@@N@@با لحنی آرام مطرح کند؛ آن هم پس از این که شوهر شام خورد و کمی استراحت کرد. زن باید او را متوجه کند که به خاطر@@N@@نگران بودن، چنین پرسشی کرده است. با این رفتار، شوهر مجبور می شود که با حوصله و به نرمی، دلیل دیر آمدنش را@@N@@توضیح دهد.

اگر زن، لحن تند و غیردوستانه ای داشته باشد، مرد احساس می کند که مورد بازخواست قرار گرفته است و از طرفی هم@@N@@خستگی و گرسنگی موجب می شود که حتی با لحن زننده ای بگوید به تو مربوط نیست و یا سکوت کند.

از اینها گذشته، کمی هم باید مسئله را از دید خانم ها بررسی کنیم. بیشتر زنان مایلند که ساعت دقیق آمدن همسرشان را@@N@@بدانند؛ منظور آنها، بازخواست یا کنجکاوی نیست؛ بلکه می خواهند ناهار یا شام را طوری آماده کنند که به محض ورود او،@@N@@غذا را بکشند. حالا شما خود را به جای همسری بگذارید که نمی داند کی پلو را دم کند تا نسوزد و کی خورشت را بار بگذارد تا@@N@@به موقع حاضر شود و خلاصه ده ها مورد دیگر که به سلیقه شخصی زنان مربوط می شود. اگر شوهر دیر کند، تمام@@N@@نقشه های همسرش را به هم می ریزد. وقت شناسی، حداقل احترامی است که می توانیم به زحمت های روزانه شان بگذاریم. از@@N@@یاد نبریم که نهایت آرزوی هر زنی، فراهم کردن شرایط آسایش و راحتی برای شوهرش می باشد و قبول کنیم که او یکی@@N@@دوساعت را در نگرانی و اضطراب به سر برده، نمی تواند خوش آمدگوی خوبی به هنگام ورود شوهرش باشد.

بیشتر خانم ها از سکوت شوهر در خانه، سراسیمه و نگران می شوند؛ نشاط خود را از دست می دهند و این سکوت را به خود@@N@@نسبت می دهند و پیش خود فکر می کنند که آیا ممکن است مرد، دیگر او را دوست نداشته باشد؟ این حق خانم هاست که از@@N@@مسائل شوهر خود مطلع باشند. یک زن، دوست دارد شوهرش تمام اسرارش را با همسرش در میان بگذارد تا هم احساس@@N@@غریبه بودن نکند و هم این که دوست دارد سنگ صبور شوهر خود باشد تا شاید بتواند کمکی کند. آنها باید به این مورد هم@@N@@توجه کنند که بیشتر شوهرها مایل نیستند مشغله های فکری شان را با همسر خود در میان بگذارند؛ چون می ترسند او را@@N@@دچار نگرانی و اضطراب کنند. علاوه بر این، چون مطمئن هستند که از عهده حل مشکل برمی آیند، فکر می کنند تا آن وقت،@@N@@نباید به همسرشان چیزی بگویند. گرچه نمی شود این رفتار را صددرصد تأیید کرد، اما آنها با حسن نیت، چنین می کنند و@@N@@می خواهند همسرشان ناراحت نشود. مردی که تمام مشکلات کاری خود را با همسرش در میان بگذارد، در واقع، بخشی از@@N@@بار آن را به دوش او منتقل می کند. به جای این که از شوهرتان انتظار داشته باشید تا تمامی افکار و اسرارش را با شما در میان@@N@@بگذارد، به او فرصت دهید تا تنها بماند. در ضمن، شرایط آرامش او را مهیا کنید و تا می توانید، مهربانی کنید. این رفتار، باعث@@N@@می شود تا شوهرتان در کمال آسایش به مشکلش بیندیشد و برای حل آن، اقدام کند. در چنین خانه ای، مرد می تواند تمام@@N@@غصه هایش را فراموش کند.

برای حسن تفاهم با شوهرتان، باید بدانید که او چه روحیه ای دارد. آیا انتظار دارید که از همکار مردتان تمجید کنید و@@N@@شوهرتان برنیاشوبد؟ اگر می خواهید همیشه در قلب شوهرتان جای داشته باشید، هیچ گاه بیش از حد، از مردی نزد او@@N@@تعریف نکنید؛ هیچ وقت چیزهایی را که از دیگران یاد می گیرید، با آب و تاب پیش او بازگو نکنید. بعضی از مردها گاهی@@N@@حسادت خود را پنهان می کنند و قدرت ابراز آن را ندارند؛ آن وقت دچار دردی درونی می شوند که پیامدهای آن خوشایند@@N@@نیست. شما باید متوجه این خصیصه مردها باشید. از سوی دیگر، شوهرتان با حسادت خود به طور غیرمستقیم، به شما@@N@@نشان داده است که چقدر شما را دوست دارد.

در بیشتر مواقع، حرف هایی که شما خانم ها می زنید، درست و منطقی است؛ اما در زمان و نحوه بیان مطلب، اشکال است. اگر@@N@@نتیجه کاری خوب بود، می توان تکرارش کرد؛ اما اگر نتیجه منفی بود، باید شیوه دیگری در پیش گرفت. با سرزنش، غرولند،@@N@@بداخلاقی و رنجورنمایی، فقط مرد را فراری می دهید. خانه، محل آسایش و آرامش همسر شماست. اگر همواره خطاهای او یا@@N@@مشکلات خود را به رخش بکشید، عاقبت می گریزد و به جایی پناه می برد که از این مزاحمت به دور باشد. رگ خواب@@N@@شوهرتان را به دست آورید؛ آن وقت همه چیز درست می شود. با گوشه و کنایه سخن گفتن و زخم زبان را از صحبت های@@N@@خود حذف کنید. به مردان عاشق نیز توصیه می شود که برای شادابی و نشاط روحی همشرشان، بخشی از اوقات فراغت@@N@@خود را فقط به او اختصاص دهند. یک زن، نیاز به توجه و احساس امنیت دارد. از یاد نبریم که زن ها از طریق محبت و@@N@@عشق ورزی با ما کنار می آیند؛ نه با اهدای قطعه ای جواهر. به همسرتان اجازه دهید که گاهی خودش را برای شما لوس کند؛@@N@@مگر مردان گاهی خود را لوس نمی کنند و متوقع نیستند نازشان را بکشند؟

گاهی پیش آمده که زن با رنجورنمایی یا نق زدن، می کوشد محبت شوهرش را جلب کند. در چنین موقعیتی، شوهر آگاه و@@N@@دانا، زن را درک می کند و هرگز او را مجبور به اعتراف نمی کند که هدفش چیز دیگری است.

زنان گاهی فقط نیاز به گوش شنوا دارند و با گفتن و گله کردن و گاهی از چیزی شکایت کردن، روحشان را سبک می کنند. مرد@@N@@خوب، همواره این فرصت را به همسرش می دهد و به حرف های او گوش می دهد و او را تأیید می کند. سعی کنید این عمل را نه@@N@@به صورت مکانیکی، بلکه از روی رغبت و با تمام وجود و به خاطر دل او انجام دهید.

برای همسر خود ارزش و احترام قائل باشید و سخنش را قطع نکنید. اگر در محفل ها، احترام لازم را به او نگذارید، نباید انتظار@@N@@داشته باشید که دیگران برایش ارزش قائل شوند. همواره باید در کنار شوهرتان باشید و نه در مقابل او. اگر چنین کردید، باید@@N@@تاوان خطاهایتان را هم بپردازید. اگر کسی بی احترامی ببیند، به کسانی رو می آورد که تحسین و تشویقش می کنند.

اگر در مجالس، کسی به شوخی، شوهرتان را دست انداخت، از شوهر خود حمایت کنید. در میهمانی ها مراقب شیطنت های@@N@@اطرافیان باشید. یک زندگی موفق، ناشی از مراقبت های زوجین است. مردان هر ضعفی داشته باشند، مایلند مورد محبت و@@N@@احترام همسرشان واقع شوند. مواظب باشید که به دام آدم های حسود و سخن چین نیفتید که رهایی از شر آنها، آسان نیست.@@N@@اگر همسرتان عیبی دارد، در هیچ شرایطی با دیگران در میان نگذارید. «چرخ زندگی، باید به دست خودتان بچرخد؛ آن را به@@N@@دست دیگران ندهید که در جهت منفعت و مصلحت شما نمی چرخانند».

نشاط، سرزندگی و خوش رویی شما، اگر همراه با حوصله و صبوری باشد، شوهرتان خوشبخت ترین مرد عالم است. مردی@@N@@که خسته و کوفته از فشار محیط کار به خانه می آید، در پی مکان امنی است تا تجدید قوا کند. سعی کنید غمخوار شوهر باشید@@N@@و در ناراحتی هایش شریک باشید. وقتی او از سختی ها و مشکلات می گوید، فقط گوش کنید. او در این لحظه، محتاج پند و@@N@@اندرز نیست. هیچ گاه از اشتباهات یا اعتراف هایش، چماقی علیه او نسازید و اسیر جملاتی مثل «من که گفته بودم این کار را@@N@@نکن» نشوید. این را ملکه ذهن خود کنید که شوهرتان به شدت به شما نیاز دارد و نباید کاری کنید که از شما فاصله بگیرد.

به گفته لامارتین: «خداوند، شایستگی زن را در قلب او قرار داده است».

مردها دو گروه هستند؛ گروه اول مردهایی هستند که خیلی کم غذا می خورند؛ اما به کیفیت آن و نحوه چیدن میز، بسیار@@N@@اهمیت می دهند. این دسته از مردها، معمولاً یکی دو غذا را خیلی دوست دارند. پختن غذاهای مورد علاقه شوهر، ابراز@@N@@غیرمستقیم مهر و محبت به اوست. با این کار به او می گویید: «تو برای من مهم هستی و خواسته هایت در درجه اول اهمیت@@N@@قرار دارند و به خاطر توست که غذای مورد علاقه ات را پختم و در چیدن میز، نهایت سلیقه و حوصله را به خرج دادم».

گروه دوم، مردان شکم پرست هستند که دوست دارند غذاهای چرب و سرخ کرده بخورند؛ حتی اگر با شوهرتان قهر هستید،@@N@@اما باز هم از شکم او نزنید. اما اگر شوهر، اضافه وزن یا سوء هاضمه داشت، چه باید بکنید؟

اگر می بینید غذای چرب و سرخ کرده، سلامتی او را به خطر می اندازد، از آن صرف نظر کنید و به تدریج، به غذاهای رژیمی@@N@@روی بیاورید؛ زیرا سلامتی شوهرتان، از هر چیز دیگری، مهم تر است. در این حال، برای این که سروصدای شوهر@@N@@شکم پرست تان در نیاید، به او وعده بدهید که هفته ای یکی دوبار، غذاهای مورد علاقه اش را خواهید پخت. مطمئن باشید که@@N@@دل خوری همسرتان موقتی خواهد بود؛ زیرا پس از مدتی به این گونه غذاها عادت می کند. ممکن است در ظاهر حرفی نزند؛ اما@@N@@وقتی می بیند مراقب سلامتی اش هستید، در باطن، شما را ستایش می کند.

بیشتر مردانی که از زیر بار کار خانه، شانه خالی می کنند، مدعی هستند که همسرشان کار آنها را قبول ندارد و همواره مدام@@N@@ایراد می گیرد.

«هر وقت می خوای کمک کنی، کار منو زیادتر می کنی»؛ «بلندشو برو پی کارت؛ تو بلد نیستی سبزی پاک کنی»؛ «مزاحم نشو؛@@N@@تو کار نکنی، بهتر است» و بعد همین خانم، پیش مشاور می آید و می گوید: «شوهرم مسئولیت پذیر نیست و کمکم نمی کند».

نکات زیر، شما را در این امر مهم یاری می دهد:

– به مرد فرصت دهید تا کارهایی را انجام دهد که علاقه مند است.

– غرغر کردن و نالیدن از فشار کار، چاره درد نیست؛ ببینید چگونه می توانید شوهرتان را به کار تشویق کنید.

– اگر شوهرتان کاری را ناشیانه انجام داد، ملامتش نکنید؛ وگرنه قهر می کند و دیگر دست به سیاه و سفید نمی زند. هر کار@@N@@خوب او را تحسین کنید تا برای انجام بقیه کارها، ترغیب شود.

– به تدریج شوهرتان را متوجه کنید که به کمکش نیاز دارید و این کمک، وظیفه اوست.

– برای مرد، تکلیف تعیین نکنید که کدام کار، وظیفه اوست. مردان دوست ندارند تحت قید و بند در آیند؛ بگذارید به میل خود،@@N@@سهمی از کار خانه را برعهده بگیرند. به شوهر خود فرصت دهید تا وظیفه اش را انجام دهد و اگر از یاد برد یا تنبلی کرد،@@N@@جنجال راه نیندازید و صبوری و متانت به خرح دهید. اگر به عشق اجازه دهید، آزادانه جاری می شود و بر هر مانعی غالب@@N@@خواهد شد.

این مجله مخصوص کودک و نوجوان می باشد.

پیام زن
ویژه مسائل زنان و خانواده

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
محمد جعفری گیلانی
سید ضیاء مرتضوی

3

7733305
7738743
7733305
payam-zan_man@aalulbayt.org

قم، صندوق پستی 371…

پرسمان
فرهنگی، اجتماعی، دانشجویی

مرکز فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری
سید محمدرضا فقیهی
محمد باقر پور امینی
1380
3

7747240
7735473
7743816
info@porseman.net
www.porseman.n…

مبلغان
فرهنگی – تبلیغی
حوزه

1385/6/1
3
mbl

من پس از ده سال کار میز کار خود را رها کردم تا در خانه همسر شوم و دیگر به گذشته نگاه نکرده ام.

من همسر مطیعی نسبت به شوهر مسلط خود هستم و این ازدواج نعمت نهایی زندگی من بوده است. من آرزو می کنم این نوع خوشبختی را برای هر زوج متاهلی که در آنجا هستند ، داشته باشم.

اگر فکر می کنید شوهرتان رهبر قلب و خانه شماست ، در اینجا چند نکته درست و آزموده شده وجود دارد که چگونه خودتان همسر مطیعی باشید. و اگر ازدواج شما چندان سعادتمند نیست ، این نکات می تواند کمی سعادت عروسی بیشتر به شما بدهد.

چگونه شوهر مطیعی داشته باشیم

همسر داوطلبانه تسلیم بودن صرفاً خدمت به شوهرتان است به گونه ای که به نفع شما و کل روابط زناشویی باشد.

یک زن قوی و با اعتماد به نفس طول می کشد تا یک همسر مطیع باشد. این بدان معنا نیست که شما نظری ندارید یا به همسرتان اجازه می دهید همه جنبه های زندگی شما را کنترل کند. همسر مطیع بودن برای شوهرتان به این معناست که تمرکز خود را بر این قرار دهید که یاور ، عاشق و حامی او باشید. تسلیم شدن در برابر خواست همسرتان نشانه اعتماد و عشق کامل است و می تواند ازدواج شما را به طور قابل توجهی بهبود بخشد.

در حال حاضر زنان از مردان در ایالات متحده ناراضی ترند ، زیرا در 35 سال گذشته خوشبختی خود گزارش شده کاهش یافته است.

برخی از افراد افزایش جنبش فمینیستی را با میزان طلاق و میزان ناراحتی در زنان مرتبط می دانند. از دهه 1960 میزان طلاق افزایش یافته است ، در حالی که نرخ ازدواج کاهش یافته است.

زنان از دهه 1960 پرورش یافته اند تا ابتدا شغل خود را قبل از ازدواج توسعه دهند ، در محل کار با مردان رقابت کنند و در ورزش های تماسی تهاجمی آموزش ببینند – فکر کنند که پیروزی همه چیز است – درست مانند مردان که در طول تاریخ انجام می دادند. برای بسیاری از زنان تمرکز بر پرخاشگری منجر به ناراحتی بیشتر و استرس بیشتر در زندگی آنها شده است. این نوع تمرکز همیشه به زنان اجازه نمی دهد تا رویکرد نرم و آرام تری را پرورش دهند که بسیاری از ما دوست داریم در زمینه های بیشتری از زندگی خود استفاده کنیم.

برخی از زنان نیز با روابطشان رویکردی به نفع همه هزینه ها دارند. مسئله این است که پرخاشگری و مبارزه با مردان در ازدواج جواب نمی دهد. این بدان دلیل است که از نظر زیست شناختی مردان مبارزترین و پرخاشگرترین حیوان هستند. و آنها تمایل دارند که با دندان و ناخن شما مبارزه کنند ، وقتی فکر می کنند شخصی آنها را به چالش می کشد – حتی اگر فردی که آنها را به چالش می کشد یک زن باشد.

اگر به فکر تبدیل شدن به یک همسر مطیع هستید ، ممکن است هنگام خواندن مقاله تعجب کنید که چه چیزی در آن برای شما مناسب است.

برای نتیجه گیری ، تسلیم بردگی یا بندگی نیست. این می تواند روشی هوشمندانه برای اطمینان از تحقق ازدواج شما و برای هر دوی شما باشد. من می گویم که این حس خوبی در تجارت دارد.


مردان ذاتاً می خواهند خود را قهرمانانه احساس کنند. به همین دلیل است که آنها در صورت نیاز به کمک ما می آیند. بنابراین بگذارید که شما را محافظت کند ، مایحتاج زندگی شما را تأمین کند و شما را در غم و اندوه عمیق نگه دارد. شما به خاطر آن بیشتر او را دوست خواهید داشت. همسر مطیع قهرمانانه شوهرش را خوشبختانه می پذیرد. شوهر شما شما را دوست دارد و می خواهد برای جلب رضایت و خوشبختی شما هر کاری از دستش برمی آید انجام دهد. به او این فرصت را بدهید تا وقتی احساس ضعف می کنید ، شما را از روی پاهایتان جارو کند و شما را بالا نگه دارد.

شوهر شما غالباً از کار ، سیاست ، وضعیت کشور شکایت خواهد کرد. مردان همیشه بینشی دارند که چگونه در نهایت باید دنیای اطراف آنها اداره شود. شما در داخل اغلب با گفته های او مخالف خواهید بود ، به عنوان مثال ، حتی فکر می کنید در نحوه برخورد با یک اختلاف نظر در کار اشتباه است. آنچه شوهرتان احساس می کند را تأیید کنید و فقط حداقل آن را بیان کنید. این به او این امکان را می دهد که استرس خود را ابراز کند و در عین حال او را آرام کند ، بدون اینکه دیگر بحثی روی دست نخواهد داشت تا بر استرس او بیفزاید. تلاش برای تغییر او یا نگرش او می تواند اوضاع را بدتر کند. در عوض بر حمایت از او و حضور در کنار او تمرکز کنید.

شوهر شما می خواهد به خانه زن جذاب شما بیاید. خودتان را به بهترین شکل ممکن حفظ کنید ، مدل موی زنانه (با طول متوسط ​​تا بلند) و لباس های متناسب بپوشید – حتی تعریق تنگ نیز این کار را انجام می دهد. شما نیازی به آرایش ندارید. فقط چهره خود را شاداب نگه دارید (به عنوان مثال ابروهای خود را حفظ کنید). اگر وقت بگذارید و جنبه زنانه خود را در آغوش بگیرید و زیبا به نظر برسید ، شوهرتان متوجه می شود و از اینکه برای خوب نشان دادن وقت خود اختصاص می دهید بسیار خوشحال خواهد شد.

مطمئناً باید ایده انتخاب این مسیر را دوست داشته باشید و باید واقعاً برای وضعیت مالی شما واقع بینانه باشد. توجه خود را به خانه در ایجاد واحه ای از گرما درک کنید و دنیای خاصی از عشق را ایجاد کند که هیچ چیز دنیای خارج نمی تواند آن را بشکند. یک خانه دار سنتی بودن برای خودش یک لذت است. شما مهلت 40 ساعته هفته کاری که بسیاری از زنان دیگر دارند را نخواهید داشت. با تمیز کردن ، پخت و پز ، تزئینات و عشق ورزی هایی که برای ساختن خانه به خانه نیاز دارید ، با عصبانیت سعی در تعادل و رفت و آمد ، میزان کار و استرس نخواهید داشت.

ممکن است پول کمتری به خانه وارد شوید ، اما با این وجود می توانید ازدواج شادتری داشته باشید. ایجاد یک فضای جذاب برای همسر و فرزندانتان (اگر آنها را دارید) به خودی خود یک شغل است ، بنابراین همیشه آسان نخواهد بود. با این حال ، خانه دار بودن فواید بی شماری دارد و انجام این کار می تواند به رونق ازدواج شما کمک کند.

شاید او به شما بگوید که حال و هوای کیک مورد علاقه خود را دارد یا می خواهد کف را جارو برقی کند. به جای اینکه بگویید ، “خودت این کار را بکن” ، یا “بله ، وقتی میلیون کارهایی را که باید انجام دهم تمام کردم” ، بگویید “خوب عزیزم” ، یا “من آن را یادداشت می کنم”. حتی اگر بلافاصله به چیزی نرسیدید ، به او گفته اید خواسته های او برای شما مهم است و می خواهید او خوشبخت باشد. با توجه به نیازهای او به شما پیام می دهید که به او اهمیت می دهید و او برای شما مهم است.

غالباً به طور طبیعی گریه خواهید کرد ، اما خشم نیز معمولاً به عنوان غم و اندوه بهتر بیان می شود ، حتی اگر اولین تمایل شما نباشد. اگر شوهرتان باعث می شود با چیزی که می گوید خشمگین شوید ، شاید این مسئله بسیار حیاتی ، جنگ طلبانه باشد ، یا او بیش از حد برای سلیقه شما بلند می شود ، به جای اینکه اجازه دهد جنگی درگرفته شود ، سعی کنید در کنار خود تنظیم کنید که به جای عصبانیت ، ناراحتی را بیان کند. اخم و آه عمیق نرم تر از مشاجره است.

اشک راهی دارد که می تواند روحیه او را نرم کند ، او را آرام کند و یا او را دور کند. بیشتر زوج های متاهل روحیه بد و دعوا را تجربه می کنند ، حتی آنهایی که کاملاً مخرب هستند. شاید بعد از اینکه کمی گریه کردید همچنان غر بزند ، اما شما به هدف نهایی رسیده اید: از بین بردن احساسات سخت در اتاق. اگر تمایلی برای گریه احساس نمی کنید ، بهانه گرفتن و بیرون آمدن از اتاق نیز می تواند کارساز باشد.

این اغلب بعد از کار است ، به خصوص در شب های جمعه. اگر از شوهرتان به چیزی احتیاج دارید یا حتی باید خبر بدی به او بدهید ، فهمیدن اینکه او چه زمانی می تواند به بهترین وجه اطلاعات را جذب کند بدون اینکه دچار استرس شود ، اغلب در احساس او تفاوتی ایجاد می کند و به نوبه خود ، در احساس شما تفاوت خواهد داشت. قبل از اینکه کاری از او بخواهید احساسات و طرز فکر او را در نظر بگیرید. اگر او فقط روز سختی را پشت سر گذاشته است ، فکر خوبی است که از او بخواهید کاری انجام دهد ، در عوض باید منتظر لحظه ای بهتر باشید.

زن تسلیم در یک رابطه توهین آمیز نیست. اگر رابطه شما سو ab استفاده کننده باشد ، تنها راه حل کردن است. شخصی که سو ab استفاده کند از نقش مطیع شما سو abuse استفاده می کند. مردی که به طور طبیعی فقط مسلط است ، نخواهد شد.

تسلیم در مورد لطف داوطلبانه و کمک به مردی است که از شما محافظت می کند ، شما را راهنمایی می کند ، به شما احترام می گذارد و پیشگام رابطه است. این دیدار نهایی مردانه و زنانه است. شما تفاوت را خواهید فهمید. بر احترام گذاشتن به شوهر خود تمرکز کنید و او نیز همین کار را برای شما انجام خواهد داد. با این حال ، اگر او از نظر جسمی یا روحی با شما بدرفتاری می کند ، نباید این را تحمل کرد.

اگر می توانید با موارد زیر موافق باشید ، پاسخ شما مثبت است.

همچنین به خاطر داشته باشید که اگر از تسلیم کامل به شوهر خود احساس راحتی نمی کنید ، مجبور نیستید. شما همچنین می توانید جنبه های خاصی از ازدواج خود را مطیع انتخاب کنید ، مانند آنچه در اتاق خواب اتفاق می افتد ، و برای شوهر خود انتخاب کنید که کنترل بیشتری داشته باشید.

آخرین مشکل در گفتن نسلهای زنان جوان برای اینکه کار خود را در اولویت کار خود قرار دهند این است که محل کار به ما اهمیت نمی دهد و هرگز نخواهد داشت. طرفدار زن نیست. طرفدار انسان نیست. محل کار به خروجی و بهره وری شما اهمیت می دهد ، اما هرگز شما را مانند شوهر دوست رابطه دوست نخواهد داشت.

و با توجه به اینکه ما زنان به طور طبیعی احساسی هستیم ، ازدواجی که خودمان در آن سرمایه گذاری می کنیم معمولاً توانایی شادی بخشیدن ما بیشتر از شغلی است که بدون اخطار و بدون همدردی بتواند ما را در خیابان لگد بزند.

از زنان معمولاً انتظار می رود علاوه بر نگهداری از خانه و کمک به تربیت فرزندان ، سخت کار کنند و در حرفه خود تمرکز کنند. این به سادگی بیش از حد است و استرس زیادی را در زندگی یک زن ایجاد می کند ، که می تواند منجر به غفلت از ازدواج و خوشبختی همسرش شود.

در یک ازدواج دوست داشتنی یکی از بزرگترین احساساتی است که می تواند داشته باشد و داشتن رابطه سالم با شوهر آسانترین راه برای اطمینان از وقوع این اتفاق است. او احساسات شما را تلافی می کند و مانند شاهزاده خانم خود با شما رفتار می کند.

به یاد داشته باشید که شما هنوز هم می توانید افکار و عقاید خود را داشته باشید و چندان درب عقب نیستید که شوهرتان قدم بگذارد. با این حال ، شما در کمک به او و دوست داشتن او به روشی که می خواهد دوست داشته شود تمرکز خواهید کرد.


اگر نگران این هستید که اگر مطیع شوهرتان شوید ، هرگز راه خود را نگیرید ، فکر کنید که همسرتان می خواهد شما را خوشبخت کند ، اگر همسری راحت و مهربان باشید. با شوهر خود مهربان و مودب باشید و او پاسخ مهربانانه خواهد داد.

جذابیت های شما بیش از هرگونه اراده شکایت و دعوا برای شما به عنوان یک همسر کار خواهد کرد. در ابتدا ممکن است عجیب به نظر برسد ، اما لطافت و زنانه بودن برای مردان اکسیر است. آنها نمی توانند آن خصوصیات زنانه را در جای دیگری به جز یک رابطه تجربه کنند. رقابت پذیری دنیای کار و حتی پویایی بین دوستانش معمولاً مزاحم و پرخاشگرانه است و روابط یک مرد مکانی است که می تواند واقعاً از همه اینها آرامش بگیرد. شوهر شما از اینکه جنبه نرم و مطیع خود را نشان می دهید از شما سپاسگزار خواهیم بود.

من همان دروغهایی را خورده ام که میلیون ها زن دیگر که در دهه 80 و 90 رشد می کنند – اولویت زندگی خود را قرار می دهند و بعداً به دنبال ازدواج می گردند – زیرا ظاهراً زنان با استقلال خیلی بهتر ظاهر می شدند. خوب ، زندگی حرفه ای من یک حقوق دوست داشتنی به من داد اما مرا در معرض نبردهای بی پایان شرکت ها ، مهلت های سخت ، دشمنان کار و استرس قرار داد. به طور خلاصه ، همه چیزهایی بود که شخصیت فوق العاده زنانه من برای مقابله با آنها تنظیم نشده بود.

وقتی من روزنامه فروشی را برای یک شوهر معامله کردم ، دریافتم که رضایت شخصیت من به دنبال آن بوده است – مناسب آن. من فهمیدم که من به طور طبیعی در نقش همسری محافظت شده ، متعصب ، مطیع و محکم نسبت به رهبرم ، سلطه گر ، تأمین کننده ، شوهر محافظ خود قرار گرفتم.

با استفاده از یک تشبیه تجاری ، من شوهرم را مشتری خاص خودم می دانم ، که پاداش متقابل به من می دهد.

که در همسر تسلیم شده، نویسنده ، لورا دویل مثالهایی از چگونگی انطباق سبک زندگی همسر مطیع در روابط خود را تا وقتی که ماهیت دوم پیدا کند ، ارائه می دهد و شما آن پاداشهای متقابل را می گیرید! او عمیقاً به چگونگی لذت بردن از تسلیم با صمیمیت می پردازد ، با احساس محافظت توسط شوهر قدرتمند خود ، و با داشتن احساس آزادی می تواند با وجود تأثیرات مدرن در برابر زنانگی ، زنانه ترین خود در ازدواج باشد.

به یاد داشته باشید که زنانگی و مردانگی ماهیتی متقابل دارند و یکی بدون دیگری وجود ندارد. زنانه بودن در پاسخ به مردانگی مردان بد نیست. اجازه دهید ذات واقعی زنانه شما در ازدواج شما ظاهر شود و خوشبختی بیشتری پیدا کنید.

چگونه شوهر مطیعی داشته باشیم

مردان ذاتاً رهبر هستند ، بنابراین به شوهر خود اجازه دهید که راه را پیش ببرد. افکار و عقاید شما به عنوان یک همسر هنوز مورد احترام و ارزش والای همسرتان است ، اما تلاش برای از بین بردن مردانگی وی تنها باعث رنج ازدواج شما خواهد شد.

مطالعه اخیر از دانشگاه پوركین و دانشگاه چارلز ، پراگ ، نشان داده است كه ازدواج وقتی همسر سلطه داشته باشد ، قویتر است و این امر منجر به ثبات بیشتر و فرزندان بیشتر می شود. بنابراین ، اجازه دادن به شوهرتان برای اثبات ذات مردانه خود ، خوشبختی و رضایت در ازدواج شما را افزایش می دهد.

نظر شوهران در مورد همسران مطیع خود چیست؟

بسیاری از شوهرها بعد از اینکه همسران خود را مطیع دانستند رضایت زناشویی بیشتری را گزارش می کنند. درگیری ها و درگیری های مداوم دیگر وجود نداشت و در عوض خانه های آنها پر از عشق و گرما شد.

این سبک زندگی رابطه ای برای همه مناسب نخواهد بود. بعضی اوقات زن یا شوهر فقط در مشخصات شخصی که می تواند از سلطه یا تسلیم بودن خوشحال باشد ، متناسب نیست. در پایان شما باید قدم هایی را که می خواهید بردارید و چه ویژگی هایی را در زندگی خود پذیرفته اید ، خودتان قضاوت کنید.

همانطور که گفته شد ، بسیاری از زنان با تسلیم در برابر همسر خود ، خوشبختی بیشتری پیدا می کنند ، بنابراین اگر سعادت بیشتر در زندگی زناشویی چیزی است که شما بدنبال آن هستید ، ممکن است این کار برای شما مناسب باشد.

این محتوا از نظر دانش نویسنده دقیق و درست است و به معنای جایگزینی مشاوره رسمی و شخصی از یک متخصص واجد شرایط نیست.

سوال: من تمایل دارم دهانم را به دردسر بیندازد. من همیشه باید برنده بحث شوم ، اما دوست پسر من بسیار غالب است. چه مواردی می توانم انجام دهم وقتی با هم اختلاف نظر داشته باشیم و اجازه دهد صدای من بدون اینکه احساس کند مرد کمتر است شنیده شود؟

پاسخ: به راحتی می توان غرور و احساسات را تسخیر کرد. اگر هنگام بحث و دعوا مشکل فریاد کشیدن یا بلند کردن صدا است ، می توانید ابتدا سعی کنید همان حرف ها را بزنید اما با لحنی مانند شغل. این یعنی فقط استفاده از لحن خنثی ، که می تواند مقداری از انرژی منفی را از گفته های شما خارج کند. اگر آنچه که می گویید ، مهم نیست که چه باشد ، می توانید از عباراتی مانند “من می فهمم” ، “چه احساسی نسبت به …” ، “آیا فکر می کنید هنوز می توانستیم …” ، “آیا می توانیم استفاده کنیم ممکن است مصالحه کند … “.

همچنین وقتی فهمیدید که موفق شده اید در خنثی کردن انفجار احتمالی یا حتی بهتر موفق شوید ، در اینکه دوست پسر خود را با ظرافت محاوره ای و دلسوزانه خود نزدیکتر کنید ، در این بحث پیروز خواهید شد.

از همه مهمتر ، فقط مهمترین مواردی را که باید در مورد آنها اختلاف نظر داشته باشید انتخاب کنید. بسیاری از مواردی که در آخر همه بحث می کنیم اولویت های تغییر دهنده زندگی نیستند.

سوال: من به عنوان یک مرد با بسیاری از صحبت های شما موافقم.با این حال ، به عنوان یک مرد “مدرن” با این ایده که زن باید از نظر جنسی تسلیم شوهر شود ، احساس ناخوشایندی می کنم. همسرم هم همینطور. چگونه می توانیم ذهنیت خود را تغییر دهیم؟

پاسخ: اگر ایده را ناخوشایند می دانید و همسرتان هم چنین کاری می کند ، نیازی به تسلیم در صمیمیت شما نیست. هدف این نیست که کسی را ناراحت کند بلکه مسئولیت عشق ورزیدن را به عهده مرد (در حالی که کاملاً از محدودیت های صمیمی و خاموش شدن همسرت آگاه است). شما ضمن اطمینان از رضایت هر دوی شما نمایش را اجرا خواهید کرد. این ممکن است خیال شما را راحت کند.

سوال: من همچنین دوست دارم کمی رابطه جنسی “خشن” داشته باشم و گاهی اوقات برای جواب منفی بگیرد (البته همیشه با اجازه من). من می دانم که این بهترین رابطه جنسی در زندگی من خواهد بود. او درگیر این کار نیست و من می دانم که هرگز اتفاق نخواهد افتاد. چه کاری می توانم انجام دهم تا ناامید نشوم؟ من کاملاً معتقدم اگر او این کار را دوست ندارد ، نیازی به انجام آن نیست. اما من هنوز راضی نیستم. گوشزدی چیزی؟

پاسخ: این آرزوی بسیاری از زنان زن است. اگر احساس کنید همسرتان نمی خواهد در نقشی پرخاشگرانه شرکت کند ، ناامیدکننده خواهد بود.

در این حالت مطیع بودن با شوهر خود نیز به این معنی است که شما در خواسته های او درک می کنید که از این طریق بازی نکنید ، که به نظر می رسد قبلاً آن را درک کرده اید.

اما ترفندی که برخی از زنان استفاده می کنند این است که همسران خود را “با عصبانیت” با بحث و جدال برای ایجاد پرخاشگری بیشتر در آنها درگیر کنند. اما اگر فکر نکنید او به روشی جنسی پاسخ خواهد داد و در عوض ممکن است با شدت بدتر شود ، این می تواند نتیجه معکوس دهد.

بهترین پیشنهادی که دارم این است که وقتی درگیر داغ عشق ورزیدن هستید تصور کنید خیال خود را از بازی غالب او تصور کنید. بسیاری از خانمها در حین رابطه جنسی چشمان خود را می بندند زیرا نه تنها از این احساس لذت می برند بلکه اجازه می دهند در لحظات هیجان انگیزتر تخیل خود را به دست بگیرند. در حالی که این تصور را دارید می توانید با اسباب بازی (توسط خودتان) به ارگاسم برسید.

سوال: من یک زن مستقل و قدرتمند هستم که شغلی تغییر نمی کند ، اما من و شوهرم به دنبال این سبک زندگی هستیم. چگونه زن مستقل را در خود ساکت کنم و مطیع باشم؟ من خوش شانس هستم که شوهر حتی قوی تری دارم.

پاسخ: می توانید برخی از جنبه های تسلیم را در زندگی خود ادغام کنید ، مانند اتاق خواب. همچنین می توانید در مورد برخی موضوعات که به نظر شما ناامیدکننده است تصمیم گیری نکنید. برای من ، این تعمیرات خانه است. من فقط در مورد این موضوع به شوهرم موکول می کنم زیرا او در واقع می داند درمورد من در مورد این موضوع در مورد چه چیزی صحبت می کند ، و من همچنین از مشکلات تعمیر خانه متنفرم. بنابراین اساساً نقاط قوت او را پیدا کنید و به موضوعات مورد نگرانی بپردازید که شما را در کنترل بهتر مهارت دارد و در این زمینه مطیع باشید. پس از آن خواهید آموخت و تسلیم روابط خود را بدون از بین بردن استقلال در مناطقی که احساس آسیب پذیری می کنند ، قرار می دهید.

سوال: من قصد دارم آخر سال ازدواج کنم. من قبلاً دوبار ازدواج کردم و همیشه مجبور بودم از پس همه کارها بر بیایم. نامزد من متفاوت است و من می دانم که باید مطیع باشم. من نگرانم که به طرز وحشتناکی در این کار شکست بخورم متوجه می شوم که سعی می کنم کنترل خود را بدست آورم و او ناراحت می شود. چگونه می توانم آگاهانه بهتر عمل کنم؟ دوست دارم دنیا را روی شانه هایم نگذارم.

پاسخ: این تمایل طبیعی است که سعی کنید خودتان امور را اداره کنید. تا زمانی که هر دوی شما بدانید که انتظارات در رابطه چیست ، این می تواند برای شما مناسب باشد. بهترین راهی که می دانم چگونه توضیح دهم این است که خود را در تعطیلات تصور کنم. آن کارها و نگرانی هایی را که می دانید او از عهده شما بر می آید ، بیرون بریزید. اگر او هرگز برای انجام کاری به شما احتیاج داشت ، از او سال می کند.

سوال: چگونه دهان خود را بسته نگه دارید و همانطور که شوهرتان می گوید حتی اگر می دانید او شما را به راه اشتباهی سوق می دهد ، عمل کنید؟

پاسخ: اگر این یک مسئله جدی است ، من در مورد آن ساکت نخواهم ماند. بهتر است اگر بتوانید او را روشنگری کرده و به او کمک کنید تا انتخاب بهتری را ببیند.

سوال: من از نامزد خود سرپیچی کردم و او از من خواست که برای مجازات اشتباهی که من مرتکب شدم ، سه نفر به او بدهم. من نمی خواهم این کار را انجام دهم زیرا احساس می کنم اشتباه است ، چه کاری باید انجام دهم؟

پاسخ: فکر نمی کنم این عمل ایده خوبی برای شما باشد. این برخلاف اعتقادات شما و خارج از منطقه راحتی شما است.

سوال: آیا می توانید در یک رابطه سو verb استفاده کلامی مطیع باشید؟ یا در رابطه ای که به نظر می رسد هیچ کاری انجام نمی دهید همسرتان را خوشحال کند؟

پاسخ: خیر ، اگر همسر بدسرپرست باشید ، مطیع بودن م doesثر نیست ، زیرا قادر نیستید یک رابطه عاطفی سالم را از آن حاصل کنید. سوال دوم عوامل زیادی را درگیر می کند ، بنابراین هیچ پاسخ سختگیری برای آن وجود ندارد.

سوال: آیا می توانید در این مقاله مثالهایی برای شماره 2 در مورد همسر مطیع بودن ذکر کنید؟ من می خواهم بتوانم دهانم را بسته نگه دارم و از او حمایت كنم در حالی كه او خالی می شود اما نمی دانم چه چیزهایی می توانم بگویم كه این موضوع را به بحث تبدیل نكند. مثل اینکه اگر چیز مهمی را از دست داده باشد ، گفتن اشکالی ندارد که اینجا را جستجو کنید یا در آنجا کمکی نمی کند زیرا این فقط باعث ناامیدی او می شود. چه چیزهایی می توانم بگویم تا تحریک او را در مورد چیز گمشده اش تسکین دهد؟

پاسخ: گفتگوهای زن و شوهر قطعاً می تواند حساس باشد. برخی از نمونه های سوال شما عبارتند از: “آه ، متاسفم که گم شده ، عزیزم.” یا “اوه لعنت ، من می دانم که مورد X برای شما چقدر مهم است.” فقط تصدیق بسیاری از مردان دوست ندارند چیزی را که شبیه دستورالعمل است بشنوند ، بنابراین همانطور که گفتید ، گفتن “سعی کنید اینجا را جستجو کنید” کمکی نمی کند. می توانید چیزی مانند این را بگویید: “من فکر کردم آن را در X spot دیدم.” این به او اطلاعات کافی می دهد بدون اینکه در واقع به او پیشنهاد کند که چه کاری باید انجام دهد.

سوال: من یک همدل ، راحت و تسلیم هستم. در عین حال ، من از نظر معنوی پیشرفته و در کار خود بسیار موفق هستم. من زندگی عالی و روابط عالی داشتم تا اینکه اخیراً به ایالات متحده آمریکا نقل مکان کردم! در اینجا مطیع بودن به عنوان یک زن ضعیف ، بی بضاعت ، سو guys تعبیر می شود ، و افراد مسلط به شدت خودخواه و خودشیفته بدخیم هستند! چگونه می توانم به عنوان یک زن مطیع سالم و دوست داشتنی در این جامعه فوق العاده سمی زنده بمانم بدون اینکه از آن سو advantage استفاده کنم؟

پاسخ: حداقل تا دهه 1960 در ایالات متحده آمریکا یک زن مطیع از نظر فرهنگی بسیار رایج بود. و به مردان یاد داده شد كه با زنان احترام بگذارند و به طور مناسب پرخاشگر باشند. با این حال هنوز هم بسیاری از زنان مطیع و مردان مسلط وجود دارند. به نظر من ، بیشتر مردانی که تا به حال دیده ام تا حدی غالب / مرد هستند. به عنوان یک زن فقط سعی کنید هنگام حضور در صحنه دوست یابی از خود محافظت کنید زیرا تعداد زیادی جعبه مادر وجود دارد.

زن فقط زمانی محتاج و ضعیف قلمداد می شود که مردی که با او است در واقع مطابقت او نیست. وقتی او با مردی متناسب با شخصیت او باشد ، هیچ انتقادی حداقل توسط وی وجود ندارد. اما جامعه و افراد دیگر همیشه ممکن است قضاوت کنند.

فقط همیشه نسبت به خود صادق باشید ، اما از خود محافظت کنید تا شخصی را که می دانید در برابر او آسیب پذیر هستید پیدا کنید.

سوال: من مطیع بودم ، او رهبر بود. او ما را به سمت طلاق سوق می دهد. او عاشق من شد و من نمی دانستم چگونه آن را درست کنم! منو بست! وقتی او قبلاً منصرف شده است چگونه تسلیم من می تواند کمک کند؟

پاسخ: خیلی متاسفم برای این ضرر. شما مانند یک زن دوست داشتنی به نظر می رسید. اگر این رابطه اکنون یک طرفه است بهتر است او را رها کنید. به نظر می رسد که او شما را تخلیه می کند. احساس جدید یا کاری را که همیشه می خواستید انجام دهید پیدا کنید ، بنابراین می توانید زندگی خود را همانطور که شایسته آن هستید ، لذت ببرید. این نوع رابطه به دو نفر نیاز دارد. اگر شما تنها کسی هستید که انرژی خود را صرف آن می کنید ، این یک احساس عاطفی است. شما سزاوار بهتر هستید.

سوال: من در حساس بودن مشکل دارم. منظور من از این کار ضربه زدن به احساسات من به عنوان یک زن ، به ویژه به عنوان یک همسر ، برای اجازه دادن به زن تسلیم است. چگونه می توانم این کار را شروع کنم؟

پاسخ: من حدس می زنم این باعث می شود احساس آسیب پذیری بیشتری از آنچه دوست دارید احساس کنید. برای اینکه این کار عملی شود ، باید احساس راحتی کنید که مطیع هستید. اگر به آسیب پذیری خود به شوهر خود اعتماد دارید و اگر شخصیت او با یک همسر مطیع در ارتباط است ، این کار آسان تر می شود. آنچه می توانید امتحان کنید تصور انجام یک کار مطیع است که واقعاً دوست دارید و ادامه آن را امتحان کنید. می توانید مراحل کودک را انجام دهید. اگر مطیع بودن هرگز برای شما طبیعی به نظر نمی رسد ، پس سبک زندگی خوبی برای شخصیت شما نیست.

سوال: آیا این همسر مطیع می تواند خارج از شرایط ازدواج کار کند؟ من یک مادر تنها هستم که هنوز مسئول خانه خودم هستم ، اما مرد من می خواهد من مطیع باشم ، و من مطمئن نیستم که چگونه آن را خاموش و روشن کنم.

پاسخ: شما باید سطح راحتی خود را در این مورد دنبال کنید. من بیشتر توصیه می کنم برای ازدواج مطیع باشید زیرا بین دو نفر در هنگام ازدواج سطح راحتی راحت تری وجود دارد. مرزها و انتظارات به طور کلی قابل احترام و درک هستند ، و غیره. شما باید بدانید که تعریف او از مطیع بودن چیست. مطیع بودن می تواند به معنای بحث نکردن در کل خانه دار بودن و مطیع بودن صمیمانه باشد. هر رابطه می تواند پارامترهای خود را داشته باشد.

سوال: من واقعاً دوست داشتم چیز تسلیم را امتحان کنم اما در حال حاضر ازدواج من دوران سختی را پشت سر می گذارد. شوهرم مرتباً از من بخاطر اشتباهات من در گذشته سو ab استفاده می کند و من نمی دانم چگونه این را اصلاح کنم. او فکر می کند من او را دوست ندارم و احساس می کنم وقتی که تسلیم شدن او را تظاهر می کنم. من نمی دانم چه کاری باید انجام دهم؟

پاسخ: فکر نمی کنم تسلیم در این مرحله از ازدواج شما رویکرد مناسبی باشد. اگر شوهرتان به دلیل اشتباهات گذشته از شما سو ab استفاده می کند ، می خواهید به دنبال کمک باشید تا این کار ادامه نیابد ، خواه به دلیل مشاوره گرفتن توسط وی باشد و هم اینکه دیگر در کنار او نباشید. من فکر می کنم شما می خواهید تسلیم پذیری را به عنوان راهی برای جبران او امتحان کنید یا احساس کنید این باعث لطف شما می شود. اگر با شما بدرفتاری شود ، تسلیم بودن در برابر او باعث بدتر شدن حال شما می شود.

سوال: کی باید ازدواج کنم؟

پاسخ: وقتی مرد خوبی پیدا کردید که می خواهد ازدواج کند نیز باید ازدواج کنید.

سوال: شوهر من بیمار مزمن است و من مجبور شدم مسئولیت بسیار بیشتری را به عهده بگیرم. ناامید شدم. من با خواندن مقالاتی در مورد BDSM این حس خدمت به همسرم را تجدید کردم. این به من یادآوری کرد که بخشی از نقش مراقبتی من ، و به عهده گرفتن مسئولیتهای بیشتر که قبلاً بر عهده او بوده است ، همچنین بخشی از تسلیم بودن است. اما بسیار طاقت فرسا است چه كاری می توانم انجام دهم تا این احساس خدمت حفظ شود و خودم را سالم نگه دارم تا بتوانم به او خدمت كنم؟

پاسخ: من شما را به خاطر فداکاری خود به شوهر و خانه خود تحسین می کنم ، و آرزوی بهترین آرزوها را برای هر دوی شما دارم. من فکر می کنم مراقبت از شوهر و مسئولیت های قبلی او موضوعی است که حداقل یک همسر در بیشتر ازدواج ها در یک دوره از زندگی خود از آن عبور می کند. حدس می زنم شما احساس می کنید شمع را از دو طرف می سوزانید و احساس می کنید برای بهبودی به نوعی به استراحت نیاز دارید. من فکر نمی کنم شما با داشتن احساس خدمات مشکلی داشته باشید. من فکر می کنم مشکل سوختن ، تحت فشار قرار گرفتن جسمی و روحی است. تنها پیشنهادی که می توانم ارائه دهم این است که ببینم آیا برنامه مراقبت های بهداشتی شوهر شما می تواند از شوهرتان برای بازدید از مراقبت های بهداشتی استفاده کند یا شاید به خودتان کمی استراحت دهید یا خیر ، با آژانس های خدمات اجتماعی منطقه صحبت کنید تا در مورد اینکه آیا خدماتی می توانید برای او بگیرید ، مانند وعده های غذایی تحویل داده شده شما همچنین می توانید کارهایی مانند جستجوی انجمن های آنلاین برای مراقبان را انجام دهید تا برخی از مراقبت های خود را از قفسه سینه خود بردارید ، با خانواده در مورد آنچه که تجربه می کنید صحبت کنید ، و غیره. سرانجام ، اگر شما دو نفر می توانید در هر صمیمیتی درگیر شوید ، حتی اگر فقط صحبت کردن به روشی تحریک کننده ، یا لمس سبک ، جلوتر می روم و آن را امتحان می کنم. این ممکن است به شما کمک کند تا به شما پیوند عاطفی و آزادسازی بدهد. اگر می توانید ، ماساژ دهید. اگر تنش زیادی ایجاد کرده باشید ، در هنگام ماساژ اغلب گریه می کنید و تنش را آزاد می کنید. نگران نباش ماساژ درمانی ها به این امر عادت کرده اند. با اتمام جلسه احساس بهتری خواهید داشت.

سوال: اگر دوست پسر من بخواهد من هم مثل او فکر کنم و با همه آنچه او ترجیح می دهد موافق باشم چه؟ به عنوان مثال ، حتی اگر قرار ملاقات داریم اما با هم زندگی نمی کنیم. او به من می گوید که چه چیزی تماشا کنم و من باید باهوش تر باشم. احساس می کنم انگار سعی دارد مرا لال کند. چگونه می توانم به او اطلاع دهم که من چنین چیزی را دوست ندارم؟

پاسخ: بگذار او بداند. اکثر مردم فقط بر اساس آنچه فکر می کنند نظرات و پیشنهادات خود را ارائه می دهند و این احتمالاً بخشی از شخصیت طبیعی وی است.

سوال: با توجه به نکته شماره 6 مقاله شما ، من هرگز کسی نبوده ام که فریاد بکشد اما “از همه چیز گریه می کنم”. با این حال ، دوست پسر من وقتی سخت با من صحبت می کند ناامیدتر می شود و من شروع به گریه می کنم. حدس می زنم که من فقط یک بچه گریان هستم ، اما واقعاً نمی دانم چه کاری باید انجام دهم؟

پاسخ: مشکلی نیست. من هم گریه می کنم بعضی اوقات نیز همین واکنش را نشان می دهم. من بعضی اوقات سعی می کنم هنگام گریه به آغوش بکشم ، و گاهی اوقات این نتیجه می دهد. اما من متوجه می شوم که هنگام گریه درجه خشم نسبت به جنگیدن کمتر است.

در زمان های بسیار احساسی می تواند ایده خوبی باشد که بهانه کنید و از اتاق نیز بیرون بروید ، تا بگذارید همه چیز آرام شود. اگر می خواهید دوباره به موضوعی حساس بپردازید (موضوعی که باعث بروز این مشکل شده است) ، صحبت با لحنی یکنواخت و شبه تجارت و نه با لحنی احساسی ، معمولاً بهتر دریافت می شود و می تواند به واکنش او نیز کمک کند. امیدوارم کمک کند.

سوال: نامزد من تقصیرهای او را قبول نمی کند ، چه کاری می توانم در این مورد انجام دهم؟

پاسخ: اگر تصمیم به ازدواج بگیرید تقریباً باید او را همانگونه که هست بپذیرید. اکثر مردم تغییر نمی کنند یا فقط در صورت مشاهده نیاز به تغییر در آن تغییر می کنند و واقعاً می خواهند آن را انجام دهند. قبل از اینکه در مورد تسلیم در برابر این مرد تصمیم بگیرید ، با خود فکر کنید: “آیا این تقصیر به اندازه کافی مهم است که ازدواج سالم را مختل کند؟”

سوال: من زنی هستم که می خواهم یک حرفه پر رونق داشته باشم اما یک دوست پسر دارم. نمی خواهم مرا برای او نگه دارم. شما نویسنده این مقاله درباره توقف حرفه من برای دوست پسرم چه صحبتی دارید؟

پاسخ: همه چیز به اولویت شخصی بستگی دارد. مطیع بودن صرفاً یک انتخاب است. همچنین در اینجا فقط به عنوان گزینه ای برای افراد متاهل ارائه شده است زیرا آنها تعهد قانونی نسبت به یکدیگر دارند که برای رسیدگی به نیازهای یکدیگر طراحی شده است. شغل من قبلاً در زمان مجرد بودن برایم بسیار مهم بود. ممکن است دریابید که 30 تا 40 سال شغل کاری است که برای رفاه شما مفید است. هرکس سفر خودش را دارد.

سوال: دوست پسر من می خواهد من مطیع باشم اما دوست ندارم به من بگویند چه کار کنم ، چه کاری باید انجام دهم؟

پاسخ: اگر احساس نمی کنید به هیچ وجه با این کار راحت هستید ، می خواهید به او بگویید.

سوال: من در تلاش هستم که مطیع مرد خود باشم ، اما در کنار گذاشتن نگرش و عقاید دائمی خود درمورد همه چیز مشکل دارم. چگونه می توانم زنی مستقل و صاحب نظر باشم که کاملا تسلیم و متوقف شوم؟

پاسخ: مطیع بودن بیشتر به تغییر الگوهای ارتباطی مربوط است تا تغییر در خود. همه ما تغییرات خاصی را ایجاد کرده ایم که برای کنار آمدن با یک انسان دیگر ایده آل است. ببینید آیا این به شما کمک می کند: فقط درصورت احساس مهم بودن موضوع ، اظهار نظرهای متفاوت از نظر او را می توان دانست. همچنین خنثی کردن لحنی که نظرات متفاوتی از آن ارائه می دهید. مردان در بیشتر مواقع به منفی صدای بلند واکنش منفی نشان می دهند ، در حالی که این جمله را دوست ندارند. اگر صدای خود را تا یک محدوده آرامش بخش پایین آورید ، ممکن است آنچه را که می گویید به نظر مستقل یا دارای تفکر نیست. سرانجام ، سعی کنید نظر او را جویا شوید و در مورد مواردی که واقعاً نگران آنها نیستید ، پیشنهاد او را بگیرید. به این ترتیب شما مطیع تر یا راحت تر به نظر می رسید اما هیچ فداکاری نکرده اید.

© 2013 Hearts and Lattes

شارلوت مایو در 28 ژوئن سال 2020:

قلب ها و Lattes های عزیز ، از شما برای انتشار پست من و نظر لطف شما متشکرم. امیدوارم خوانندگان شما مفید واقع شوند. شما می گویید که من “روشهای بسیار خوبی” دارم (که من آنها را از طریق آزمون و خطا آموخته ام!) بنابراین ، اگر علاقه مند هستید ، من مایلم گزارش کاملتری از ازدواجم را برای شما ارسال کنم ، که ممکن است برای شما مفید باشد. این یک نفس تازه است که یک صفحه وب مانند شما را بخوانید و اگر بتوانم کمک کنم ، کمک خواهم کرد.

Hearts and Lattes (نویسنده) در 25 ژوئن 2020:

شارلوت ، من دوست داشتم نظر شما را بخوانم. به نظر می رسد که شما برای برقراری ارتباط با همسرتان از روش های بسیار خوبی برخوردار هستید. لطفا در ادامه ازدواج خود مبارک باشید 🙂

شارلوت مایو در 19 ژوئن 2020:

عزیزان قلب و Lattes ،

من این سایت را لرزاندم و فکر کردم که به عنوان یک همسر مطیع 32 سال هستم که به بحث اضافه خواهم کرد! من 56 ساله هستم و با یک پسر فوق العاده 78 ساله ازدواج کردم. او قبلاً ازدواج کرده بود و از همسر اولش دو فرزند دارد (پسرش یک سال از من کوچکتر است). بنابراین ، در اینجا نحوه مطابقت من با نکات عالی شما آورده شده است:

بگذارید او قهرمان شما باشد.

خوب بله ، من همیشه به او نگاه کرده ام و او را تحسین کرده ام و می پذیرم که من فقط یک زن غنائم هستم. در بیست و پنجمین سالگرد تولد من او یک جعبه جواهرات کوچک به من داد – من آن را به انتظار دیدن گوشواره یا انگشتر باز کردم – در واقع این کلید یک ماشین کاملاً جدید بود!

به صحبت های او گوش دهید ، اما همیشه جواب ندهید.

من همیشه هنگام شام (وقتی کار می کرد) به او گوش می دادم و از او در مورد روزش می پرسیدم و همیشه جواب نمی دادم. من می پذیرم که او علاقه ای به روز من نخواهد داشت. او همیشه تصمیمات نهایی را می گیرد. اگر بحث کنیم (بسیار نادر) من عقب می کشم و می گویم “ببخشید”.

همیشه به خصوص در اطراف خانه برای او زیبا به نظر برسید.

او در این مورد بسیار خاص است و اگر من خوب لباس بپوشم از من تعریف می کند – اگر من نباشم او به من چنین می گوید – قبلاً به من گفته شده که عوض شوم! من هر روز تمرین می کنم ، همیشه آرایش می کنم و به طور مرتب ناخن هایم را مانند سایر روش های زیبایی آرایش می کنم – حتی اگر ظاهری “گاه به گاه” باشد ، لباس زیبایی می پوشم. بر خلاف بسیاری از زنان ، من در طول ازدواج بر روی ظاهر خود کار کرده ام. درست قبل از کریسمس ، ما برای صرف غذا با دو زوج دیگر بیرون رفتیم و من یک جامپر بافتنی تنگ و فلزی ، ژاکت جعبه سیاه ، دامن مداد چرمی سیاه و کفش Louboutin پوشیدم. تعارفات شوهرم شگفت انگیز بود و گرچه او 78 ساله است ، اما او صبر نمی کرد تا من را به خانه برگرداند و در رختخواب قرار دهد!

خانه دار شوید.

خوشبختانه شوهر من درآمد لازم برای تحقق این درآمد را دارد. او کار خوب و ارث زیادی داشت ، بنابراین بسیار خوب است. ما یک خانه بزرگ داریم و قادر به استخدام یک نظافتچی یا نظافتچی هستیم. شوهر من مسیحی است و بسیار محافظه کار و سنتی است. او معتقد است که جایگاه زنان در خانه است. هنگامی که با من ملاقات کرد ، به من گفت که همسر اولش دوست ندارد در خانه باشد و بسیار “عقیده” داشته است – سرانجام او را ترک کرد که سخت گرفت. هنگامی که او با من ازدواج کرد ، در مورد آنچه انتظار داشت کاملاً واضح بود – اگر به توافق نرسیدم به من گفت پس نباید پیشنهاد ازدواج او را بپذیرم.

مراقب خواسته های او باشید.

من همیشه شوهرم را در مرکز زندگی خود قرار داده ام و اطمینان حاصل کردم که او را دوست دارند ، از او عزیز هستند و از او مراقبت می کنند – خوشبختانه او برای سن خود بسیار مناسب است اما من قبول می کنم که هرچه زمان خدمتکار پرستار او باشم (دخترش ، که برای شروع کمی با من خصمانه بود ، اکنون به من گفت که او این واقعیت را دوست دارد که با یک زن جوانتر ازدواج کرده است زیرا من می توانم از او مراقبت کنم!). وقتی ما در حال بزرگ کردن دو فرزندمان بودیم آنها دوم شدند و من خودم را در جایگاه آخر قرار دادم.

به جای داد زدن گریه کن.

من مطمئناً طی سالهای گذشته مقدار قابل توجهی از آن را انجام داده ام! مخصوصاً در روزهای اول مطیع بودن همیشه آسان نیست! هنگامی که ما برای اولین بار ازدواج کردیم ، اعتراف می کنم که با گرفتن “جهت” تلاش کردم و احساس کردم “به من گفته می شود” – همچنین ، کمی حوصله ام سر رفته بود. من سوارکاری را آموختم و درگیر زندگی در روستا و کلیسا شدم. خوشبختانه ، نایب السلطنه دوست خوبی برای شوهرم بود و او به من راهنمایی معنوی کرد (من چندین بار روی شانه اش گریه کردم!) – او به من کمک کرد تا درک کنم که من باید شوهرم را در اولویت قرار دهم و مطیع باشم اما احتمالاً من تا زمانی که اولین فرزندمان را نداشتیم کاملا از نقش خود قدردانی کردم.

وقتی می دانید که او در آرام ترین حالت خود است از او لطف کنید.

این چیزی است که من خیلی زود یاد گرفتم. اگر شوهرم راحت باشد ، راحت تر است. من غذای مورد علاقه اش را برای او می پزم ، یک لباس دوست داشتنی می پوشم و یک شراب خوشمزه را باز می کنم سپس ، بیش از دسر ، من می گویم ، “عزیزم …” و از او یک لطف می خواهم – که اغلب پول برای خرید لباس یا سفر به جایی است. یا بهتر از این ، من با یک غفلت خوب در رختخواب قرار می گیرم و با او دست و پا می زنم و دوباره زمزمه می کنم ، “عزیزم” – البته ، او می داند که من همیشه برای رابطه جنسی در دسترس هستم اما یک لطف قبل از آن خیلی زیاد است!

Hearts and Lattes (نویسنده) در 27 ژانویه 2020:

این فوق العاده است ، خانم مادو 🙂

خانم مادو در تاریخ 25 ژانویه 2020:

من یاد می گیرم که یک همسر مطیع باشم … من وقتی شوهرم را تسلیم زندگی روزمره می کنم خیلی از شوهرم احساس عشق می کنم … خوشحال تر می دانم که من کار خودم را برای خوشحالی او انجام داده ام … بیشتر بوسیدن و بوسه های بیشتر اینجا آنجا … و شوهرم حتی بیشتر به خانه من می دوزد … دادن فضا و وقت برای او در کنار دوستان هس همچنین به او کمک می کند … او من را در خانه می شناسد و همیشه وقتی که به من احتیاج دارد به من دسترسی پیدا می کند … به همان طریق پیش می رود ، وقتی به او زنگ می زنم یا به او پیام می دهم ، او نیز قابل دسترسی است ، بنابراین این امر به ما توضیح می دهد … من عاشق موقعیت خودم هستم و حتی بیشتر از این که همسر مطیعی باشم ، به هر دو ما در ازدواج کمک می کند …

اولوفونمیلو علیمی در 11 سپتامبر 2019:

من همیشه سعی کرده ام هر وقت با شوهرم بحث کردم برنده یا نظر خود را بیان کنم ، اما اخیراً وقتی به خدا نزدیک می شوم یاد گرفتم چگونه مراقب باشم که چگونه بیشتر صحبت کنم و به او احترام بگذارم ، اما به نظر می رسد او هنگام صحبت با من بی احتیاط تر است هنگامی که با یک دوست زن تلفنی تماس می گیرید ….. ما واقعاً مشکلات زیادی را پشت سر گذاشته ایم و من واقعاً خواهان تغییر هستم و اگر این امر تغییری در ازدواج ایجاد کند ، مطیع ترم

Hearts and Lattes (نویسنده) در 06 فوریه 2019:

می توانم ببینم که شما در حال مبارزه هستید و تغییر دادن افراد دیگر سخت است مگر اینکه آنها واقعاً بخواهند. ممکن است دریابید که او تغییری نخواهد کرد. اگر شخصاً نمی خواهد به هیچ یک از نظرات شما گوش دهد ، من شخصاً مشاوره زناشویی را پیشنهاد می کنم. به نظر نمی رسد که برای شروع زیاد درخواست می کنید.

پاستورجیمز 26 در 05 فوریه 2019:

من همسری دارم که در چند زمینه اصلی با تسلیم دست و پنجه نرم می کند.

1. او تقریباً همیشه به همه چیز دیر رسیده است. (من یک کشیش هستم ، این خوب نیست)

2. او بدون اینکه به من بگوید پول خرج می کند و سپس از اینکه من ناراحت هستم ناراحت است (ما با دو فرزند خود را خراش می دهیم)

3. او می خواهد مسئول چگونگی والدین ما باشد و وقتی من قدم در می آورم او مانند من رفتار می کند مثل استاد او

4. کودک 3 ساله من از ماندن در رختخواب خود که اکنون 2 ماه شب ما را کشته است امتناع می کند. من همه چیز را امتحان کرده ام ، اما او هرچه کار کرده ایم از گوش دادن امتناع می کند. من می خواستم او را حبس کنم تا زمانی که او بفهمد از زمان آغاز کار مسئولیتش را ندارد و از هر راهی که من می دانم مصالحه می کند. او نمی خواهد این کار را انجام دهد و مثل من آدم بدی هستم که به این فکر می کنم.

5. وقتی من از طرف او کمبودهایی را نشان می دهم ، او مثل اینکه من سعی می کنم بالا و توانا باشم رفتار می کند. اما او احساس باز بودن می کند تا مناطق ضروری من را همیشه بگوید.

من نمی دانم چه باید بکنم چگونه به او کمک کنیم ببیند که تسلیم شدن سالم است و به ویژه در مناطقی که به ازدواج ما آسیب می رساند.

او در زندگی خود هیچ پاسخگویی ندارد. من سعی کرده ام به او کمک کنم تا این موضوع را پیدا کند و آن را جستجو کند ، و او این ایده را دوست دارد اما هیچ ابتکاری نشان نداده است. او بسیار تنها شده و حتی مطیع تر شده است.

اندیشه ها؟

شکننده در 13 ژوئن 2018:

من نمی توانم به اندازه کافی استرس داشته باشم که چگونه شرکای ازدواج باید با این ایده مطابقت داشته باشند. واقعاً بسیار مهم است که زن هیچ گذشته جنسی با مردان دیگر نداشته باشد. در غیر این صورت کینه توزی زمینه ای در ازدواج از هر دو طرف وجود خواهد داشت.

زن احساس گناه خواهد کرد که واقعاً به معنای طبیعی به شوهرش تعلق ندارد و این قلب او را مسدود کرده و عصیان خواهد کرد.

شوهر با دانستن اینکه همسرش همسر (یا) زنده دیگری نیز دارد ، احساس ناامنی می کند و این خود به عنوان کنترل و حسادت ظاهر می شود. مردان خوش تعهد و متعهد گرا از گرفتن زنان باتجربه به عنوان همسر اجتناب خواهند کرد ، زیرا این تصور که همسر پسر دیگری در دستگاه تناسلی خود داشته باشد به طور شهودی دفع می شود.

مرد همسری می خواهد که بتواند از خودش بخواند. داماد باکره موقعیت پیروزی بر باکره تسلیم شده را به دست می گیرد و گوشت او را سوراخ می کند. او سهم طبیعی خود را از درد کفاره خدا پسر رنج می برد ، و فداکاری بی گناهی خود را آزاد می کند ، مانند مسیح که گوشت او توسط سرباز رومی در قلب او سوراخ شد.

این مرد سهم طبیعی خود را در لذت خلقت خدای پدر تجربه می کند ، همانطور که در نظر خدا زیباست.

باکره خوابیده در حالی که ارتش متجاوز خود را – ارتشی که توسط آن باکره باردار می شود – به سرزمین صمیمی کشف نشده خود می فرستد و جایگاه خود را در رابطه با نر فرا می گیرد!

باکره سوراخ شده به داماد خود تعلق دارد ، همانطور که عیسی به رم تعلق دارد. خون و آب آزاد شده هنگام سوراخ شدن باکره بازتاب های زمانی است که خون و آب آزاد شده از قلب مقدس مسیح هنگام سوراخ شدن توسط سرباز رومی واقعیت های ابدی است

مسیح خود را برای کلیسا فدا کرد ، و به همین ترتیب زن خود را فدای شوهرش کرد.

بنابراین ، توانایی زندگی در تصویر مورد نظر خداوند از ازدواج ، همانطور که در OP شرح داده شده است ، قبل از ازدواج آغاز می شود. اگر هر زنی به خوشبختی در زندگی امیدوار است ، باید منحصراً جفت شود.

Hearts and Lattes (نویسنده) در تاریخ 13 مه 2018:

سلام ریکونیان ،

من فکر می کنم شما باید نوع روابط مناسب شما را رعایت کنید. اگر متوجه شده اید که مطیع بودن احترام کمتری برای شما ایجاد می کند و باعث می شود از نظر اقتصادی در روابط خود آسیب پذیر باشید ، من به آن توصیه نمی کنم.

کار دیگری که می توانید انجام دهید این است که مطیع باشید و فقط با جنبه های خاصی از رابطه خود مانند اتاق خواب مطیع باشید. رابطه کاملاً مطیع و مسلط معمولاً بیشتر برای همسران در خانه یا زنانی که مشاغل کوچک دارند ، بیشتر کار می کند. به همین دلیل بسیاری از همسران در خانه نیز امور مالی را مدیریت و اداره می کنند. آنها در صورت نیاز به پول دسترسی دارند و این یک بار دیگر است که بر دوش شوهر کارگر می آید.

نکته این است که کاری که شما و همسرتان انجام می دهید باید احساس کنید گامی طبیعی یا مطلوب برای نوع افرادی که در حال حاضر هستید هستید و در زندگی شما به همان شکلی قرار دارد.

من فقط دو بار با مردانی روبرو شده ام که نمی خواهند برای قرار ملاقات بپردازند. من فهمیدم که این افراد برای شروع در واقع درگیر من نبوده اند و ظاهراً سابقه خوبی با زنان نداشته اند. بنابراین برخی از مردان ممکن است عدم پرداخت هزینه زن در یک قرار ملاقات را برابری مدرن بدانند ، اما در تجربه من آنها واقعاً جذب من نمی شوند.

اگر مردی به دلیل اینکه از نظر مالی در تلاش است ، به اندازه کافی پول کافی ندارد ، این مسئله متفاوت است. اگر مردی از شما بخواهد خارج شود ، باید هزینه آن را بپردازد.

نوع پویایی که در روابط شما وجود دارد نباید به هیچ یک از شما تحمیل شود ، بنابراین یافتن منطقه راحتی شما ممکن است فقط شامل جنبه های کوچکی از تسلیم در آن باشد یا به هیچ وجه.

ریکونیان در تاریخ 12 مه 2018:

سلام،

من از این مقاله قدردانی می کنم نکات واقعاً خوبی وجود دارد. برخی موارد وجود دارد که دوست دارم درباره آنها بحث کنم و درباره آنها نظرات و پیشنهادات خود را ارائه دهم.

فکر می کنم امروزه برای زنان سخت است که شغل خود را در اولویت قرار ندهند و به همین دلیل است: به نظر می رسد بسیاری از مردان امروز آقای نیستند. آنها برگه را بر نمی دارند و می خواهند آن را تقسیم کنند. در حقیقت ، به نظر می رسد که اکنون کاملا استاندارد چند روز است و اگر تصور کنید او قصد دارد برگه را برداشته ، به یک زن “جویندگان طلا” برچسب زده می شود. به نظر می رسد ایده “خواستگاری” از یک زن از بین رفته است ، حتی اگر به او فضای کافی برای انجام این کار را بدهید.

من همچنین معتقدم که واقعیت خیانت بر اساس علم نادرست است. از طریق مطالعات نشان داده شده است که اگر مرد تنها نان آور خانواده باشد ، به احتمال زیاد تقلب می کند زیرا احساس می کند که کنترل کاملی بر زن دارد و هیچ گزینه ای ندارد زیرا او از نظر مالی به کارگاه وابسته است.

همانطور که حدس می زنید ، من یک زن تسلیم نیستم. من می توانم در روابط خود سالها مطیع باشم و تمرین کنم. با این حال ، فهمیدم که هرگز کافی نیست. همیشه خواسته های بیشتر ، انتظارات بیشتر ، کمک کم ، قدردانی کمتر ، حرف زدن بیشتر و به طور کلی احترام کمتری نسبت به من وجود دارد. اگر نظری بیان شد که با فکر او منطبق نباشد ، این بی احترامی است. منظورم این است که من حمایت می کنم ، بلکه فردی نیز هستم.

من فکر می کنم بسیاری از نکات نکات خوب و مفیدی هستند ، اما احساس می کنم در عصر امروز که تقریباً ضروری است که با درآمد دوگانه زنده بمانید ، انتظار می رود که یک زن مستقل و مطیع باشد ، که یک اکسی مورون است.

چگونه باید مطیع و فردی باشیم؟

Hearts and Lattes (نویسنده) در تاریخ 29 آوریل 2018:

من خیلی برای شما خوشحالم. من واقعاً سپاسگزارم که داستان خود را نیز به اشتراک می گذارید. یک ازدواج سعادتمندانه زندگی را برای زن و شوهر بسیار بهتر می کند.

ساندرا در تاریخ 29 آوریل 2018:

من هم همسر مطیع شوهرم هستم. از همان راه شروع نشد و ما چند سال اول به سختی رسیدیم. سپس من به آرامی و خوشبختانه فهمیدم چه اشتباهی رخ داده است. او قهرمان من نبود به محض اینکه دیدم او را در آن نگاه می بینم ازدواجم تبدیل به مکانی بهتر شد. من نظرات کاملاً عقیده ام را در مورد همه چیز کنار گذاشتم و نظرات او را پذیرفتم. به طور معمول گزینه ها برای موارد نامربوط در هر صورت هستند.

من فقط صبح ها به کار نیمه وقت روی می آورم و می توانم وقت بیشتری را در خانه بگذرانم و آن را به روشی که دوست دارد بسپارم ، همچنین این بدان معنی است که من بسیار تحت فشار کار قرار گرفته ام و می توانم او را در استرس خود حمایت کنم. من مطمئناً موافقم که در خانه از او خوشگل باشم. او وقتی من آرایش می کنم او را دوست دارد بنابراین وقتی او به خانه می آید همیشه آن را تازه و تازه دارم.

ازدواج من مطمئناً هرگز بهتر نبوده است و من بسیار خوشحالم که این مسیر را دنبال کردم. من کاملا با کل پست شما موافقم ممنون برای به اشتراک گذاری این مطلب.

Hearts and Lattes (نویسنده) در 14 نوامبر 2017:

این ایده فوق العاده ای است من و شوهرم با هم کار می کنیم. ما بندرت از هم دور هستیم. استخدام بچه ها ایده خوبی است. من و شوهرم وقتی بچه بودیم برای پدر و مادرمان کار می کردیم. موفق باشید!

کمی سایبورگ در 13 نوامبر 2017:

“با استفاده از تشبیه تجاری ، من شوهرم را مشتری خاص خودم می دانم ، پاداشی متقابل برای من.”

این همان چیزی است که من می خواهم شریک زندگی من درباره روابط ما فکر کند. من او (و بچه) را به محل کار با خودم می آورم. جدایی 9 تا 5 از همسر و فرزندان راهی نیست که من می خواهم زندگی کنم.

آخرین مقالات:ارتباط

Cheeky Kid یک سایبرنوت است که زمان زیادی را به مرور وب ، درک اطلاعات بی نهایت و سرگرمی و سرگرمی می گذراند.

آندره دوست دارد در مورد زودیاک بنویسد و در مورد سازگاری نجومی تحقیق کند. او بیش از پنج سال نویسنده آنلاین بوده است.

چگونه تشخیص دهیم که یک پسر از شما متنفر است: 10 علامتی که به شما اطلاع می دهد فکر می کند شما ناخالص هستید — به علاوه.

ecdistrictumc | ar | az | be | bg | bn | ca | cs | da | de | el | es | et | ga | fi | fr | hr | hu | hy | id | is | it | iw | ja | ka | ko | ky | lb | lo | lv | ms | mr | no | pl | pt | ro | ru | sk | sl | sq | sr | sv | ta | te | tg | th | tl | tr | uk | ur | uz | vi | zh


Sitemap

زن‌هایی را دیده‌اید که بدون بالا بردن صدا و بی‌احترامی حرف‌شان را به کرسی می‌نشانند؟

شوهر حرف گوش کن , زن‌هایی را دیده‌اید که بدون بالا بردن صدا و بی‌احترامی حرف‌شان را به کرسی می‌نشانند؟ مردهایی که تا خواسته‌ای از دهان همسرشان بیرون نیامده به آن عمل می‌کنند، چطور؟ تصور اشتباه‌تان در مورد این افراد را از همین امروز اصلاح کنید، این زن‌ها خوش‌شانس نیستند بلکه مهارتی به نام قاطعیت در گفتار و رفتارهای غیرکلامی دارند که می‌توانند نیازهای منطقی‌شان را با صراحت، احترام و در عین حال با زبان بدنی مسلط مطرح کنند.نوری، دکترای تخصصی مشاوره، مدرس دانشگاه و انجمن خانواده و ازدواج در ادامه به شما می‌گوید ویژگی این زن‌ها چیست.

ویرجینیا آیرون‌ساید جمله جالبی دارد: «اکثر افرادی که به توانایی‌های بالقوه‌شان پی می‌برند در مسیر زندگی آدم‌های موفقی هستند».اکثر خانم‌هایی که با قاطعیت خواسته‌های‌شان را طلب می‌کنند و در عین حال مرزهای ارتباطی را با همسرشان نمی‌شکنند در درجه اول با این توانایی آشنا هستند.اما سوال این است که این توانایی بالقوه چیست، از کجا به وجود آمده و کسانی که این توانایی را ندارند در آینده با چه مشکلاتی مواجه می‌شوند؟ رابرت برانینگ می‌گوید: «بهترین اتفاق در این دنیا این است که خودت باشی؛ ساده، صادق و شکوهمند.» خانم‌هایی که در مورد خواسته‌های‌شان بسیار محکم صحبت می‌کنند و در عین حال با احترام آن را بیان می‌کنند، نمونه بارز جمله‌های بالا هستند.

ریشه این توانایی‌ها را باید در آموزش‌هایی که زنان در طول زندگی یا دوران کودکی دیده‌اند، جست‌وجو کرد؛ آموزش‌هایی که منجر به رفتارهای بالغانه یا کودکانه می‌شود.خانم‌هایی را که در زندگی مشترک توانایی مطرح کردن خواسته‌ها و نیازهای‌شان به طرزی منطقی را ندارند غیرتوانمند می‌دانیم.

خانم‌های قاطع نسبت به نقاط ضعف و قوت خودشان آگاه هستند و به هیچ عنوان از اینکه خواسته‌های‌شان را مطرح کنند نمی‌ترسند.آنها می‌دانند با گفتن این موارد مرتکب هیچ اشتباهی نمی‌شوند.جالب اینکه می‌توانند از قبل پیش‌بینی کنند و خودشان را در موقعیت‌هایی قرار ندهند که احساس شکست کرده و دیگران آنها را ملامت کنند.اما این چه ویژگی است؟ این افراد در ارتباط‌شان نیاز‌ها، خواسته‌ها و احساسات‌شان را صریح، آشکار و بدون هیچ‌گونه سوءاستفاده از حقوق همسرشان بیان می‌کنند.به زن‌هایی که این ویژگی رفتاری را دارند، قاطع می‌گویند.

چگونه شوهر مطیعی داشته باشیم

وقتی در مورد مفهوم قاطعیت در روابط صحبت می‌کنیم، منظور این نیست که می‌خواهیم حد و مرزهای زندگی زناشویی را بشکنیم.بسیاری از افراد مرز بین قاطعیت و رفتارهای تهاجمی و مرز بین قاطعیت و رفتارهای منفعلانه را نمی‌دانند.بعضی از افراد در قبال نیازها، خواسته‌ها و احساس‌های‌شان رفتاری تهاجمی دارند و به حقوق دیگران تخطی و تعرض می‌کنند.اگر در زندگی زناشویی، زن و مرد این مرزها را تشخیص ندهند، رابطه دچار تنش خواهد شد.قاطعیت نوع خاصی از رفتار است که به ما کمک می‌کند نیازها، احساسات و خواسته‌های‌مان را صریح، آشکار و با اطمینان و بدون اینکه سوءاستفاده‌ای از حد و مرز رابطه بکنیم به همسرمان بگوییم.از طرف دیگر در این رابطه زن یا مرد سعی نمی‌کند بر دیگری تسلط پیدا کند.

سبک رفتار کسانی که یاد نگرفته‌اند نیاز‌ها، خواسته‌ها و احساسات‌شان را به طرف مقابل بگویند، منفعلانه است.این افراد تا پایان زندگی خواسته‌های بیان نشده و سرکوب شده زیادی دارند و به نوعی خودشان را درگیر مشکلات روحی – روانی زیادی می‌کنند که عدم رضایت از زندگی زناشویی از مشکلات اصلی آن است.

افراد قاطع به همسرشان فرصت می‌دهند تا او هم صحبت کند.

نکته بسیار مهم در رابطه با افراد قاطع این است که به همسرشان فرصت می‌دهند تا او هم صحبت کند.در مورد عدم پذیرش خواسته‌های‌شان هم گفت‌وگو می‌کنند.نکته بسیار مهم (که در فرهنگ ما بسیار کم است) در مورد افراد قاطع این است که نسبت به جسم و بدن خودشان حساسیت بالایی دارند؛ یعنی زمانی که وارد گفت‌وگو می‌شوند نسبت به رفتارهای پنهانی و غیر کلامی‌شان هم آگاهی دارند.کسانی را دیده‌اید که «باشه عزیزم» می‌گویند اما اخم و تخم هم می‌کنند؟! رفتارهای کلامی این افراد با رفتارهای غیر کلامی‌شان همخوانی ندارد.افراد قاطع روی رفتارهای‌شان فکر کرده و به مرور زمان خودشان را توانمند می‌کنند و دقیقا می‌دانند که از ارتباط‌شان چه می‌خواهند.

خانم‌ها بیش از اینکه خواسته‌های‌شان را مطرح کنند، احساسات ناخوشایندشان را بیان می‌کنند.در نتیجه بازخورد مناسبی هم از همسرشان نمی‌گیرند.روشی وجود دارد به نام XYZ.شما با این روش یاد می‌گیرید که چطور درست صحبت کنید.X: «زمانی» که آن خواسته یا مشکل پیش آمده را بیان می‌کنید.Y: بیان مساله‌ای که منجر به ناراحتی شما شده است.Z: چه احساسی در آن موقعیت داشته‌اید.مثال: «من احساس سرخوردگی کردم وقتی تو در جمع خانوادگی‌ات از دستپخت من ایراد گرفتی.» بنابراین کاری را که موجب ناراحتی شده، احساس‌تان و زمانی که این اتفاق افتاده بیان کرده‌اید.

سه نوع رفتار متفاوت در افراد وجود دارد که در حوزه روانشناسی به آن رفتارهای قاطع، منفعل و تهاجمی می‌گوییم.علائم غیررفتاری این سه ویژگی را در ادامه بررسی می‌کنیم: قاطع: صدای آرام و تحت کنترل، وضعیت بدنی آرام و ارتباط چشمی مستقیم دارند و طرز نشستن و ایستادن‌شان هم محکم است.منفعل: مدام ناله می‌کنند.دست‌های‌شان را به هم فشار می‌دهند.این پا و آن پا می‌کنند.چشم‌های‌شان رو به زمین است و عموما وقتی راه می‌روند قوز می‌کنند.تهاجمی: فریاد می‌زنند.صدای‌شان بلند است.انگشت اشاره‌شان به سمت طرف مقابل است.دست به سینه می‌ایستند و عموما وضعیت بدن‌شان به همان شکل باقی می‌ماند.

یکی از نیازهای اساسی زن و مرد از دوران عقد به بعد، حفظ تمامیت وجودی خودشان است.زمانی که طرف مقابل را مجبور به انجام کاری می‌کنید تمامیت‌اش را زیر سوال می‌برید یا زمانی که با احساس بدی شروع به صحبت می‌کنید او فکر می‌کند که مسئول تمام حس‌های بد شماست.آن زمان است که تمامیت زن یا مرد زیر سوال می‌رود.خانم‌هایی که خواسته‌های خودشان را می‌دانند و به دیگران هم احترام می‌گذارند، مهارت و توانایی لازم برای برطرف شدن نیازها و نگه داشتن نگرش مثبت طرف مقابل برای امتداد ارتباط را بلدند، وضعیت بدنی‌شان آرام است، ارتباط چشمی مستقیمی دارند، خوب می‌ایستند و….

– در بیان نیازها به همسرشان روراست و صادق هستند.– قاطعانه و در عین حال عاقلانه مذاکره و گفت‌وگو می‌کنند.درواقع گفت‌وگوی صریح و محترمانه جزء ویژگی‌های این خانم‌هاست.– به هیچ عنوان منتظر نمی‌مانند گذشت زمان و یک اتفاق منجر به حل اختلاف‌شان شود بلکه همیشه دیدگاهی خلاقانه برای حل مشکلات پیدا می‌کنند.– این خانم‌ها علاوه بر اینکه به نیاز خودشان توجه می‌کنند به نیازهای همسرشان هم بی‌توجه نیستند و ملاک انصاف را همیشه مد نظر قرار می‌دهند.– خودشان را مرکز ثقل تغییرات زندگی شخصی‌شان می‌دانند و خودباوری بالایی دارند.آنها اعتقاد دارند موفقیت در زندگی به واسطه خودشان اتفاق می‌افتد.– در گفتار و کلام بسیار صریح و شفاف هستند.اگر لازم باشد احساس‌شان را بیان می‌کنند (حتی اگر منفی باشد) اما به احساس کسی آسیب نمی‌رسانند.– گاهی اوقات ریسک می‌کنند؛ یعنی راه‌هایی را انتخاب می‌کنند که تا به حال نکرده‌اند.افرادی که این مهارت‌ها را ندارند و نمی‌خواهند آن را کسب کنند، همان‌هایی هستند که به شانس اعتقاد دارند و همه‌چیز را به قسمت و قضا و قدر ربط می‌دهند.دانا





©باز نشر مطالب اختصاصی سایت فقط با ذکر منبع و لینک مطلب در سایت niksalehi.com مجاز میباشد . طراحی سایت با آنلاینر

بی تردید خشم و عصبانیت زمینه ساز ایجاد حس تنهایی و در نتیجه افسردگی و مختل شدن نظام زندگی خصوصا زندگی زناشویی است. افرادی كه جنبه خودكنترلی آنها تا حدودی كم است می بایست مسئولیت این جبهه گیری ها را بر عهده گرفته و…………

پرخاشگری از هدف آسیب رساندن سرچشمه می‌گیرد. بر اساس تعریف عملیاتی ارائه شده، پرخاشگری تمایل یه شرکت در اعمال آسیب‌زای فیزیکی و روان شناختی برای کنترل اعمال دیگران است. در ایران یکی از عمده ترین علت‌های مرگ و میر جوانان پرخاشگری آن‌ها به یکدیگر است. نگاهی کوتاه به اطراف نشان خواهد داد که همان‌گونه که الیوت ارونسون گفته است عصر ما عصر پرخاشگری است.

عوامل خانوادگی پرخاشگری

چگونه شوهر مطیعی داشته باشیم

خانواده می‌تواند از جهات مختلف موجب بروز یا تشدید پرخاشگری شود که مهمترین این عوامل عبارتند از:

-نحوه برخورد والدین با نیازهای کودک

– وجود الگوهای نامناسب

– تاثیر رفتار پرخاشگرایانه

– تنبیه والدین و مربیان

عوامل محیطی

عواملی که در پیرامون انسان هستند می توانند در بروز یا تشدید پرخاشگری یا تعدیل آن اثر گذار باشد که برخی از اینگونه عوامل عبارتند از:

زندگی در ارتفاع خیلی بلند تغذیه ناقص الگوهای اجتماعی رسانه های گروهی و بازیهای ویدیوئی و زندگی در محیط های شلوغ پرازدحام و پر سر و صدا.

با این مقدمه احتمالا متوجه شده اید که بی تردید خشم و عصبانیت زمینه ساز ایجاد حس تنهایی و در نتیجه افسردگی و مختل شدن نظام زندگی خصوصا زندگی زناشویی است. افرادی كه جنبه خودكنترلی آنها تا حدودی كم است می بایست مسئولیت این جبهه گیری ها را بر عهده گرفته و برای درمان خود از انجام توصیه های مشاورین امر غفلت نورزند چرا که ادامه دار شدن این پرخاشگری در کانون خانواده خصوصا در قبال همسر می تواند موجبات تزلزل نظام خانواده را ایجاد کند.

لذا در ادامه به خانمهایی که دارای همسر عصبانی و پرخاشگر هستند این توصیه ها را ارایه می دهیم:

* ابتدا باید مطمئن شوید كه مشكل ساز اصلی خودتان نیستید. باید یقین كنید كه اشتباه نمی كنید. سپس می توانید مطمئن باشید كه طغیان شوهر پرخاشگر، ریشه در مشكلات خودش دارد و رفتار شما سبب پرخاشگری وی نیست.

* اگر مطمئن شوید كه بددهنی شریك زندگیتان ریشه در زندگی سخت گذشته ی او دارد و یا به مسایل ژنتیكی و وراثتی مربوط است، آرامش بیشتری خواهید یافت و آگاهی شما به اینكه عامل به وجود آمدن پرخاشگری همسرتان نبوده اید، سبب آرامش شما خواهد شد.

* آگاهی دقیق از میزان و زمان بددهنی همسرتان، به شما كمك می كند از تهاجم او آسیب كمتری ببینید.

* فردى كه از همسرش توجه، عاطفه و محبت مى خواهد باید توجه داشته باشد كه دیگرى نیز این حق را دارد كه چنین انتظارى داشته باشد. از سوى دیگر، درك نیازهاى واقعى و طبیعى همسر به دور از اینكه به آن اعتقاد داشته باشد یا نه، برآورده كردن آن موجب رضایت از زندگى مى شود و بى توجهى به آن خودخواهى است.

* با قاطعیتی آمیخته با احترام، از او بخواهید عادت خویش در به كار بردن زور و قدرت مردانه را ترك كند، لازم است به او بگویید تا خواسته های شما را دقیقا ندانم نمی توانم كاری برای شما بكنم. خوب است تا در این مورد وارد مذاكره شویم و با مصالحه پیش ببریم. لذا وقتی كه احساس پرخاشگری دارد بایستی به خودش زمان بدهد، قدم بزند تا بتواند ناراحتی حقیقی و گله هایی را كه با شما دارد؛ از عصبانیت ناشی از مشكلاتی مانند مسائل مربوط به كارش را تشخیص داده و با هم قاطی نكند. آنگاه گفتگو را از سر بگیرد. حتی امكان دارد بخواهد به اتاقی دیگر برود و به بالش ضربه بزند.(اطاقش را خالی كند) تازمانی كه از رفتار خود پشیمان شود و بتواند ناراحتی های بیرون از منزل را درمان كند. به او اجازه بدهید بداند علی رغم اینكه از او حمایت می كنید تا خودش را از شر خشم كهنه پاكسازی كند، نباید آن را به شما منتقل كند.

* همسر پرخاشگر شما، نیاز دارد از كمكهای تخصصی بهره مند شود تا خشم خود را بشناسد و درمان كند. شوهر شما وقتی با شما قهر می كند و یا احتمالا الفاظ ركیك به كار می برد به احتمال زیاد از خودش متنفر می شود، اما چون راه و روش دیگری نمی شناسد و نمی داند چطور باید عمل كند این گونه عمل می كند. شما می توانید به متخصص خبره ای مراجعه كنید تا همسرتان مدیریت خشم را فرا بگیرد و منشا اولیه عصبانیت او پیدا شود.

* ضمن اینكه در مقابل شوهر خود كه وجودش در زندگی شما مهم و مۆثر است، باید از موضع خود حمایت كنید برای تغییر اوضاع نیز باید طوری عمل كنید و قدم پیش بگذارید كه پایه های اصلی زندگی تان استحكام خود را از دست ندهد. یكی از این راه ها، جلب حمایت اطرافیان است.

می توانید برای تسكین احساسات برانگیخته ی خود:

-به دوستان دیگرتان توجه بیشتری كنید.

-برای انجام امور روزمره وقت بیشتری صرف كنید.

-در فعالیت اجتماعی شركت كنید و بدین ترتیب برای به دست آوردن فرصت های طلایی و چگونگی بهبود بخشیدن به روابط خود با دیگران تلاش كنید.

منابع: سایت بهزیستی، مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی همراه با تغییرات و اضافات،تبیان

چگونه شوهر مطیعی داشته باشیم
چگونه شوهر مطیعی داشته باشیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *