دوست دار فریلنسینگ و دنیای نرمافزار. کانال تلگرام:https://t.me/Jomploy وب سایت:http://www.alihoseiny.ir
این جملهرا با صدای بلند بخوان و تصوّرکن که یک نفر مقابلت ایستاده است و دارد همینطوری با تو حرف میزند. خیلی صحنهی عجیبی میشود، مگرنه؟ یک نفر مقابلت بایستد و طوری با تو صحبت کند که انگار دارد از روی کتاب میخواند.
خب حالا بدون اینکه بلندبلند حرف بزنی این جمله رو هم برا خودت بخون.
اینکه یک نفر طوری بنویسد که انگار دوست سیصدسالهات است، الان مقابلت نشسته و دارد با تو حرف میزند هم باید تصویر عجیبی باشد.
چرا ما خیلی شدید مقابل حالت اوّل واکنش نشان میدهیم و با توهین و تمسخر با آن فرد عصاقورتداده برخورد میکنیم، امّا از دیدن حالت دوم تعجّب نمیکنیم؟ به نظر یک جای کار میلنگد.چگونه شکسته بنویسیم
شکستهنویسی روشی است که با آن زبان محاورهای را به دنیای نوشتن وارد میکنند. یعنی همانطوری بنویسیم که حرف میزنیم.
قرار است همانطوری که موقع حرفزدن برخی کلماترا میشکنیم یا از سر و ته افعال میزنیم، بنویسم. هدف این است که وقتی فرد نوشتهی مارا میخواند حسکند که دارد با ما صحبت میکند.
خیلی از افراد فکر میکنند شکستهنویسی باعث میشود که نوشتهشان قابل فهم تر، خودمانیتر و دوستداشتنیتر بشود.
خب تا اینجای کار که همه چیز خوب به نظر میرسد. ما طوری مینویسیم که هم نوشته همهفهمتر بشود، هم خواننده دوستش داشته باشد و هم اینکه فکر کند داریم رو در رو با هم سخن میگوییم.
شاید در نگاه اوّل تمام اینها خوب به نظر برسند. امّا واقعیّت درست در نقطهی مقابل این حرفهای قشنگ ایستاده است.
بیایید با هم ۶ دلیل اصلی اشتباه بودن به کار بردن زبان گفتار را در نوشتار بررسی کنیم:
وقتی که داریم با کسی صحبت میکنیم ابزارهای زیادی را در اختیار داریم.
ما هنگام حرف زدن با دیگران از زبان بدن استفاده میکنیم. حرکات دست، اشارات سر و گردن و تکانهای چشم همه در رساندن منظور کمکمان میکنند.
ما در لحظه میتوانیم با توجّه به واکنشهای کلامی یا غیرکلامی مخاطبمان بفهمیم که دارد متوجّه منظورمان میشود یا نه. با این دانش لحظهای میتوانیم صحبتمانرا تغییر بدهیم تا قابل فهمتر بشود.
به علاوه مخاطب حاضر میتواند به صورت مستقیم تردیدها و چیزهایی که برایش گنگ هستند را با ما درمیانبگذارد.
حالا موقع نوشتن کدام یک از این ابزار را در اختیار داریم؟ دقیقاً هیچکدام.
وقتی داریم سخنیرا از طریق نوشته جابهجا میکنیم، جز کلمات خالص هیچ چیز دیگری در دسترسمان نیست.
زبان گفتار به خاطر اینکه ابزارهای کمکی خیلی زیادی دارد، کوتاه و گاهی اوقات گنگ است. امّا زبان گفتار برای این توسعهیافته که بدون کمکگرفتن از هیچ چیز دیگری پیامرا منتقل کند.
وقتی که با زبان گفتار چیزیرا مینویسید، یعنی دارید پیامرا با زبانی گنگ و خلاصه بیان میکنید، بدون اینکه بتوانید از ابزارهای کمکی آن استفاده کنید.
مغز ما انسانها عادتدارد که عادت بکند. اصلاً اگر اینطوری نبود نمیتوانست هر روز با این حجم بزرگ دادهها روبهرو بشود و آنها را پردازش کند.
مغز ما برای اینکه سریعتر یک متن را پردازش کند، سعی میکند که چیزهایی که قرار است بخواند را حدس بزند.
طبق این نوشته، مغز ما عموماً به حروف ابتدایی و انتهایی کلمات توجّه میکند و مثلاً اگر حروف کنار همدیگر جابهجا شوند، ما همچنان بدون اینکه متوجّه بشویم، متنرا درست میخوانیم.
شکستهنویسی کاری بیقاعده است. یعنی مثلاً عبارت «کتابرا» به شکلهای مختلفی نوشته میشود: کتابرو، کتابو، کتابا (سخنگویان برخی لهجهها اینطوری میگویند)، یا حتّی شیوهی صد در صد غلط «کتابُ».
این بیقاعدگی امکان حدسزدن و پردازش نکردن را از مغز ما میگیرد. نتیجه این میشود که سرعت خواندن متن کاهش پیدا میکند. چون این بار ما مجبوریم که تمامی کلمات را پردازش کنیم.
همانطوری که بالاتر هم دیدیم زبان گفتار، زبانی بیقاعده است. زبان نوشتاری در حقیقت شیرازههای زبان فارسی را حفظ کرده و باعث میشود زبان فارسی همچنان یک زبان قاعدهمند و بهدردبخور باقی بماند.
به حاشیه راندن زبان نوشتاری باعث میشود که بیقاعدگی زبان محاوره، کل زبان فارسی را از مسیر حرکت خارج کند.
شلختگی و بینظمی اگر دامن زبان را بگیرد مرگ آن حتمی است.
زبان گفتار توسّط اکثریت مدیریت میشود. اکثریتی که خوشمان بیاید یا نه عموماً کمسواد اند و تواناییهای کمی در زمینههای ذهنی دارند. به همین خاطر مرتکب خطاهای بسیار زیادی میشوند.
برای مثال خیلی زیاد میبینیم که افراد موقع حرف زدن میگویند:«رفتم». این «رفتم» بعضی وقتها جای «رفتهام» آمده، گاهی اوقات جای «رفته بودم» و گاهی هم به جای خود «رفتم».
این یک مثال خیلی ساده است، امّا وقتی که داریم درمورد یک نوشته که قرار است یک پیام را منتقل کند حرف میزنیم، مشکل خیلی بزرگ میشود.
عدم رعایت قوانینی که در زبان نوشتاری رعایت میشوند – که انجامش در زبان گفتار رایج است – نوشتهرا نامفهوم میکند.
ما میتوانیم از یک نوشته برداشتهای مختلفی بکنیم. با توجّه به اینکه این نوشته در مورد چه چیزی است، این برداشتهای مختلف میتوانند تبعات بد مختلفی داشته باشند.
بالاتر درمورد نداشتن قواعد مشخّص و گنگ بودن ذاتی زبان گفتار هم صحبت کرده ایم. مواردی که به نوبهی خود باعث نامفهوم شدن بیشتر نوشته میشوند.
شکستهنویسی نه سرعت خواندن نوشته را توسّط خواننده افزایش میدهد و نه آن را قابل فهم تر میکند. امّا به جای آنها زمان نوشتن را بسیار کاهش میدهد.
اوّلین اصل نوشتن احترام به خواننده است. شما به عنوان یک نویسنده، حالا چه یک وبلاگنویس آماتور یا کسی که به صورت حرفهای از نوشتن کتاب پول در میآورد، با زمانی که برای خواننده میگذارید احترامتانرا به او نمایش میدهید.
کسی که شکسته مینویسد عملاً دارد این پیام را مخابره میکند که من برای تو، خوانندهی این متن، اینقدر ارزش قائل نیستم که کمی بیشتر وقت بگذارم و یک متن شستهرفته و درست و اصولی بنویسم.
چیزی که اگر هم مخاطب عام متوجهش نشود، مطمئناً سبب رنجش مخاطب حرفهای را از شما فراهم میکند.
یکی از مهمترین ویژگیهای زبان گفتار، مثل بخش بزرگی از فرهنگ عامه، تغییرات زیاد آن است.چگونه شکسته بنویسیم
هر روز یک مدل شکستهنویسی مد میشود. اصطلاحات بیسر و ته جدید جای قدیمیها را میگیرند و ترکیبهای تازه جایگزین پیشینیان میشوند.
کافی است چتهای ۵ سال پیش خودتان یا دوستانتان را ببینید تا بفهمید چقدر نحوهی حرف زدنتان با امروز عوض شده است.
زبان نوشتار ساختار ثابت و مستحکم خودشرا همیشه دارد و با سرعت خیلی کمتری تغییر میکند. وقتی که به جای آن از زبان گفتار استفاده میکنید، عملاً عمر نوشتهتانرا به عمر اصطلاحات رایج گفتاری در زمان نوشتن آن گرهزدهاید.
وقتی که آن اصطلاحات از رونق افتادند، نوشتههای شما هم دیگر به درد کسی نمیخورد.
حالا که اینهمه از بدیهای شکستهنویسی گفتیم، یعنی اصلاً نباید از آن استفاده کرد؟
شکستهنویسی در جاهایی بهدردمیخورد. جاهایی که ما داریم مینویسیم، امّا مشغول «نوشتن» نیستیم.
موقعی که داریم در پیامرسانهایی مثل تلگرام با کسی چت میکنیم یا مشغول توییتکردن هستیم، در حقیقت داریم حرف میزنیم. عمل نوشتن صرفاً به این خاطر استفاده میشود که صدای ما نمیتواند این همه فاصلهرا طی کند.
در اینجور جاها شکستهنویسی بهترین کار است. در این جاها اگر شکسته ننویسید، مثل آدم عصاقورتدادهی ابتدای نوشته عجیب به نظر خواهید رسید.
به علاوه خیلی وقتها نویسنده تصمیم میگیرد که در نمایشنامه یا گفت و گو های داستانش از زبان گفتاری استفاده کند. این هم مشکلی ندارد و حتّی خیلی وقتها به بهتر شدن داستان کمک میکند.
خیلیها هنگام نوشتن گزارش کار، وبلاگنویسی، دادن ایمیل یا حتّی نوشتن کتاب از زبان گفتاری استفاده میکنند.
شکستهنویسی جایی در نوشتن ندارد. یک نوشتهی خوب حتماً به زبان نوشتاری نوشته میشود. اینطوری هم مفهومرا بهتر میرساند و هم از تمام مشکلاتی که در این نوشته با هم دیدیم جلوگیری میکند.
شما میتوانید بدون شکستهنویسی هم متنی صمیمی، گرم و بانمک بنویسید. پس به جای شکستن کلمات، به فکر تغییر شیوهی نگارشتان باشید.
شما چه مشکلاتی در شکستهنویسی میبینید؟ اصلاً با این نوشته مخالف هستید و فکر میکنید شکستهنویسی کار خوبی است؟ در بخش دیدگاههای پایین صفحه دیدگاهتانرا با من و دیگر خوانندههای این نوشته درمیانبگذارید.
اگر دوستدارید بهترین نوشتههایی که در ویرگول درمورد نوشتن و وبلاگنویسی منتشر میشود را بخوانید، از همین پایین انتشارات «نوشتن»را دنبال کنید تا از جدیدترین مطالب باخبر بشوید.
اگر هم دوستدارید که نوشتههای دیگر من را در مورد: برنامهنویسی، فریلنسینگ، مسائل مربوط به جامعه و فرهنگ و… از دست ندهید، همان پایین روی گزینهی دنبالکردن حساب کاربری من کلیک کنید.
با هم بهتر، بیشتر و مفیدتر…
دوست دار فریلنسینگ و دنیای نرمافزار. کانال تلگرام:https://t.me/Jomploy وب سایت:http://www.alihoseiny.ir
با هم بهتر، بیشتر و مفیدتر بنویسیم.
با ثبت نام در ویرگول به آرشیو بزرگی از مقالات مرتبط با این موضوع دسترسی خواهید داشت
نیماتودی
روایتی ساده از مفاهیم شبکههای اجتماعی
ازآنجاکه معمولاً در فضای وب بهصورت محاوره و شکسته مینویسیم، بهتر است برای آن قاعدهای کلی در نظر بگیریم و برای بهبود و پیشرفت آن قاعده تلاش کنیم تا شکستهنویسی هم قانونمند بشود و قانونمند بماند.
شکستهنویسی یا دستور خط گفتاری به شکل نوشتاری کلمات مطابق با زبان گفتار یا محاوره گفته میشود. با غلبۀ زبان گفتار بر زبان نوشتار، بسیاری از قواعد آوایی، نحوی و تصویری خط فارسی تغییر میکند. به بیان دیگر، شکستهنویسی روشی است که با آن زبان محاورهای را به دنیای نوشتن وارد میکنیم. خیلی سادهتر آن یعنی همانطور که حرف میزنیم، بنویسیم.
حدس میزنم هر قاعدهای که برای شکستهنویسی در زبان فارسی در نظر بگیریم، بین علما اختلافنظر بیفتد؛ ولی اگر قرار باشد بهخاطر این اختلافنظرها هیچ قاعدهای را در نظر نگیریم، شکستهنویسی از راه به در میشود.چگونه شکسته بنویسیم
به نظرم قاعدۀ کاهش هجایی (بخش) واژهها که علی صلحجو در کتاب اصول شکستهنویسی خود مطرح میکند قاعدۀ خوب و قابل قبولی است؛ چراکه به کوتاهشدن متنهایمان کمک میکند.
در ادامه سعی کردهام فهرستی از واژهها و ترکیبهایی که قاعدهای برای شکستهنوشته شدن یا نشدن دارند تهیه کنم. شاید این فهرست ناقص باشد، به همین دلیل اگر شما هم قاعدهای از شکستهنویسی میدانید که میتواند به آن اضافه شود، در قسمت دیدگاهها بگویید که آن را اضافه کنم.
واژههای زبان فارسی، ازنظر تعداد هجا (بخش) به چهار دستۀ کلی تقسیمبندی میشوند:
واژههایی را میتوان شکسته نوشت که صورت گفتاریشان در مقایسه با صورت نوشتاری، هجای کمتری داشته باشد، در غیر این صورت نیاز به شکستهنویسی نیست.
راستی شاید نوشتۀ فهرست اصول درستنویسی و رعایت علائم نگارشی در شبکههای اجتماعی برای شما جالب باشد. پیشنهاد میکنم آن را بخوانید.
فعلهای مضارع که معمولاً حالت نوشتار و گفتار آن با هم متفاوت است، یعنی سههجایی هستند و در حالت گفتار یک هجای آن حذف میشود.
صورت گفتاری ضمایر ملکی پیوسته به واژههای مختوم به حرف الف باید بهصورت شکسته نوشته شوند.
صورت گفتاری ضمایر ملکی پیوسته به واژههای مختوم به حرف واو باید بهصورت شکسته نوشته شوند.
صورت گفتاری ضمایر ملکی پیوسته به واژههای مختوم به «های» غیرملفوظ باید بهصورت شکسته نوشته شوند.
ضمیرها هنگامی که با حروف اضافه، بهویژه حرف اضافۀ «به»، بیایند، شکسته نوشته میشوند.
ضمیرهای شخصی وقتی بعد از «از» میآیند بهتر است شکسته نوشته شوند.
همانطورکه گفتم، فعلهای مضارع معمولاً شکسته میشوند، اما برخی از آنها هم شکسته نمیشوند.
فعلهای ماضی نقلی و ماضی بعید برای خوانایی بهتر، حتی اگر هجا هم از آنها کم شود، شکسته نوشته نمیشوند.
ضمیرهای ملکی پیوسته، در حالت مفرد، صورت نوشتار و گفتار یکسانی دارند.
ضمیرهای ملکی پیوسته، در حالت جمع، با اینکه کاهش هجا دارند، نباید شکسته نوشته شوند.
دوگانههای بفرمایید/بفرمایین، میل کنید/میل کنین، بنویسید/بنویسین و بشینید/بشینین چون ازنظر تعداد هجا، در نوشتار و گفتار تفاوتی ندارند، بهتر است بهصورت اولشان (بفرمایید، میل کنید و…) نوشته شوند.
نشانۀ جمع «ها»، در ضمیر ملکی پیوسته سبب کاهش هجا نمیشود، پس نباید آن را شکسته نوشت.
واژۀ «است» صورت سومشخص مصدر فرضی استیدن، در گفتار معمولاً به کسره تبدیل میشود و بنا بر قاعدۀ کاهش هجا، «است» باید به همان صورت باقی بماند، ولی در خیلی مواقع شاهد تغییر آن به «ه» هستیم که باعث ایجاد غلط هکسره میشود.
در واژۀ «را» بنا بر قاعدۀ کاهش هجا، تفاوتی در تعداد هجا در نوشتار و گفتار نیست، پس باید بهصورت «را» نوشته شود نه «رو»، ولی در بسیاری از مواقع شاهد تغییر آن به شکل «رو» هستیم.
در واژۀ «هم» بنا بر قاعدۀ کاهش هجا، تفاوتی در تعداد هجا در نوشتار و گفتار نیست، پس باید بهصورت «هم» نوشته شود، ولی در بسیاری از مواقع شاهد تغییر آن به شکل سرِهم هستیم.
قاعدۀ اصلی شکستهنویسی همان کاهش هجایی است که گفتم. با این حال برخی واژهها و ترکیبها به توضیح بیشتر نیاز دارند.
در آخر خوب است به این نکته توجه کنیم که خیلیوقتها هم نمیشود طبق این قاعده پیش رفت و باید بسته به متنی که مینویسیم، براساس قاعدۀ خوانابودن و یکدستبودن متن پیش برویم؛ یعنی در متنهایمان بهجای «را» بهتر است «رو» بنویسیم؛ چراکه به خوانایی و یکدستی متن کمک میکند.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
مرا از پاسخ به دیدگاهم مطلع کن.
هرچندروز یکبار، آخرین نوشتهها و مطالب موردعلاقۀ ما را دریافت کنید.
ایمیل شما با موفقیت ثبت شد !
حساسیت دلسوزانهٔ علی صلحجو وی را واداشته که برای بخشی دیگر از شلختگیها و بینظمیهای نوشتارهای فارسی، تا اندازهای قاعده وضع کند. این تلاش بسیار بسیار ستودنی و ارجمند است.
دو نکتهٔ اساسی و بسیار مهم این کتاب، یکی مسئلهٔ نحو گفتار و تفاوت آن با نحو نوشتار است و دیگری قاعدهٔ شکستهنویسی واژهها براساس تعداد هجاها. این هر دو را پیش از این در جایی ندیده بودم و برایم کاملاً تازگی داشت.
علی صلحجو
صلحجو معتقد است که آدمی افزون بر حافظهٔ صوتی که شکل ملفوظ واژهها را در خود نگه میدارد، حافظهٔ بصری (تصویری) نیز دارد. این بخش از حافظه، بهمحض دیدهشدن واژههای آشنا، در شناسایی سریع آنها یاریرسانی میکند.چگونه شکسته بنویسیم
شکستهنویسی افراطی و بیحدومرز، فرایند خواندن متن را با اخلال مواجه میکند؛ به این معنا که وقتی انسان با صورت نوشتاری ناآشنایی از کلمات برای بار نخست روبهرو میشود، ذهن او در بازشناسی آن با کمی تأخیر عمل میکند و خواندن متن بهکندی صورت میگیرد. از همین رو، ضروری است برای شکستهنویسی محدودیتهایی قائل شد. از سوی دیگر، شکستهنویسی در متن داستانی امری اجتنابناپذیر است و در شخصیتپردازی و لحنپردازی شخصیتها بسیار حائز اهمیت.
نویسندهٔ این کتاب برای این مشکل، چارهای پیشنهاد میکند و آن «نحو گفتار» است. بنا بر گفتهٔ او، نحو گفتار با نحو نوشتار متفاوت است. نویسنده میتواند با بهرهگیری از نحو گفتار، زبان اثر خود را به زبان محاورهای نزدیک کند و از این رهگذر، بیاینکه به دام شکستهنویسی مخل افتد، زبانی خودمانی و تأثیرگذار برای اثر خود برگزیند.
مثالی که صلحجو دراینباره میزند، بسیار گویا و روشنکنندهٔ مطلب است:
«برای ثبتنام که در حکم ردشدن از هفتخوان رستم بود، باید به خیلیها التماس میکردیم.» این جمله در زبان نوشتاری یک توصیف معمولی است و هیچ اشکالی ندارد. اما اگر بخواهیم آن را شفاهی بیان کنیم، ناگزیر به تغییراتی در آنیم. منظور فقط تغییرات واژگانی، مثلاً تبدیل «ثبتنام» به «اسمنویسی» نیست؛ بلکه تغییرات نحوی است. نحو گفتار، برخلاف نحو نوشتار، تحمل پذیرش عبارات یا جملههای معترضهٔ توضیحی را ندارد. بنابراین جملهٔ بالا بهاحتمال قوی در گفتار بهصورت زیر درمیآید: «برای ثبتنام باید التماسِ خیلیها را میکردیم. باید از هفتخوان رستم رد میشدیم» (صلحجو، ۱۳۹۱: ۲).
راهکار مهمی که در این کتاب برای پرهیز از شکستهنویسی توصیه شده، «شکستهخوانی» است. مطابق این اصل، نباید واژهها را یکسره شکسته نوشت؛ بلکه باید خواننده را با نوعی شکستهخوانی آشنا کرد و این شیوه را به او آموزش داد.
بهعقیدهٔ نویسندهٔ این کتاب، اگر در نوشته، نحو گفتار رعایت شده باشد، خواننده بهسادگی میتواند نوشته را در ذهن خود، بهصورت شکسته بخواند؛ مثلاً این جمله کاملاً مطابق نحو گفتار نوشته شده:
اگر تا دو ساعت دیگر نیاید، راه میافتم میروم خانهاش (صلحجو، ۱۳۹۱: ۱۰).
و در ذهن خواننده به صورت شکستهٔ زیر خوانده میشود:
اگه تا دو ساعت دیگه نیاد، راه میافتم میرم خونش (صلحجو، ۱۳۹۱: ۱۰).
ایرادی بنیادی که به این اصل میشود گرفت، این است که اولاً در عمل، چنین چیزی شدنی نیست. رعایتشدن این اصل مستلزم آموزشهایی پیشین است و ابداً نمیتوان اجراییبودن آن را تضمین کرد.
صرفنظر از عملینبودن آن، بهنظر نمیرسد استدلالی که دراینباره شده، چندان درست باشد. چطور میشود شکسته ننوشت و شکسته خواند؟ چطور میشود نوشت: «نان»، «جان»، «میدان»، «آمدم»، «میخوابد»، «بخوابند»، و خواند: «نون»، «جون»، «میدون»، «اومدم»، «میخوابه»، «بخوابن»؟! این نکته فرضیهای بیش بهنظر نمیرسد و اثبات آن چندان آسان نیست.
در همین زمینه، صلحجو توصیهای عجیب به نویسندگان میکند که به دوبارهکاری و تلاش بیهوده منجر میشود:
یکی از مطمئنترین روشها برای نویسندگانی که میخواهند در بخشهای گفتوگویی نوشتهشان، بدون شکستن کلمات، نحو گفتاری بهکار ببرند، آن است که ابتدا گفتوگوها را شکسته، عیناً همان گونه که تلفظ میشوند، بنویسند و سپس کلمات آن را از شکسته به ناشکسته تبدیل کنند (صلحجو، ۱۳۹۱: ۱۰).
چطور میتوان پذیرفت که ابتدا نوشته را باید به حالت شکسته نوشت و سپس به حالت ناشکسته درآورد و پس از آن، در هنگام خواندن، متن ناشکسته را بهصورت شکسته خواند؟! این دوبارهکاری و لقمه را دورِ سرِ خود چرخاندن برای چیست؟
سنجهای که صلحجو برای شکستهنویسی یا شکستهننویسی عرضه میکند، هجاهای واژههاست. بهنظر او:
فقط واژههایی را میتوان در گفتوگوهای داستانی شکسته نوشت که صورت گفتاریشان در مقایسه با صورت نوشتاری، هجای کمتری داشته باشد؛ مثلاً واژههای «ران»، «لانه»، «میدان»، چه در نوشتار و چه در گفتار، تعداد بخشهایشان تغییر نمیکند. بنابراین «ران / رون»، «لانه / لونه»، «میدان / میدون» از نظر تعداد بخش، با هم فرقی ندارند؛ اما واژهٔ «هندوانه» با واژههای بالا فرق دارد. صورت نوشتاری آن دارای چهار بخش است و صورت گفتاری آن دارای سه بخش: «هندونه» (صلحجو، ۱۳۹۱: ۸).
وی دربارهٔ دلیل این شیوهٔ برخورد با واژهها در شکستهنویسی نیز چنین توضیح میدهد:
فرض نگارنده در شکستهنویسی واژههایی که در گفتار یک هجا از آنها کاسته میشود، آن است که ما در شکستهخوانی، واژههایی را آسانتر میتوانیم شکسته بخوانیم که صورت نوشتاری و گفتاریشان از نظر تعداد هجا یکسان باشد؛ مثلاً خواندن «نان»، «جان»، «میدان» بهصورت «نون»، «جون» و «میدون» مشکل نیست؛ زیرا تعداد هجاهاشان در گفتار و نوشتار یکی است. برعکس، خواندن «میگذارم» بهصورت «میذارم» در مقایسه با واژههای قبلی مشکلتر است؛ زیرا اولی چهار هجا و دومی سه هجا دارد (صلحجو، ۱۳۹۱: ۱۵).
ظاهراً این قاعده، قاعدهای نسبتاً حسابشده و سنجیده است و از نظرگاه زبانشناختی، دستکم برای کسانی که میخواهند شکستهنویسی را با احتیاط، در برخی واژهها روا بشمارند، بسیار مستدل است و مشکلهایی را حل میکند؛ اما از طرفی، اشکالهایی نیز پدید میآورد.
نخستین اشکال، نایکدستیهایی است که با اِعمال این شیوه روی میدهد. قاعدهٔ شکستهنویسی صلحجو، حکم میکند که برخی چیزها را شکسته بنویسیم و برخی را شکسته ننویسیم. این کار خودبهخود متن را آمیختهای از واژههای شکسته و ناشکسته میکند، متنی که نه این است و نه آن.
به این سطرها که از متن کتاب بیرون کشیده شده، دقت کنید. اینها نمونهٔ متنی است که نویسندهٔ کتاب آنها را درست و مطابق اصول پیشنهادی خود میداند.
ـ بچهها کجاند؟
ـ خارجاند.
ـ بهاش کمک میکنند؟
ـ کمک نمیکنند که هیچ، پولش را هم از چنگش درمیآرند.
ـ حالا میخواید چکار کنید؟
ـ شاید ببریمش خانهٔ سالمندان. البته خودش نمیخواد (صلحجو، ۱۳۹۱: ۴۰).
فعل «کجاند» نه کتابی است، نه محاورهای. در محاوره میگوییم «کجان» و در نوشتار مینویسیم «کجایند». این مطلب دربارهٔ «درمیآرند» نیز صادق است. این فعل در محاوره «درمیآرن» و در نوشتار «درمیآورند» است.
در این چند سطر، کلمههایی مانند «بهش»، «میخواید»، «ببریمش» و «نمیخواد» بهشکل محاورهای و شکسته آورده شده و در مقابل، «خارجاند»، «میکنند»، «نميکنند»، «را» و «خانه» بهشکل ناشکسته و معیار آورده شده است. بهباور من، این همنشینی ناهمگون واژههای شکسته و ناشکسته مطلقاً پسندیده و زیبا نیست.
همچنین نکتهای که در این شیوهنامه به آن توجه نشده یا دستکم به آن کمتوجهی شده، مسئلهٔ لحن در داستان است. البته صلحجو برای این موضوع راهکاری در نظر گرفته و در این باب اینگونه توضیح داده است:
نوع حرفزدن مکانیکها، رانندهها، قصابها با حرفزدن استادان دانشگاه، روحانیان و مدیران سازمانهای فرهنگی متفاوت است. این موضوع نیز ربطی به شکستهنویسی ندارد. واژهها و عبارتهایی چون «چُخلصیم»، «تو رگ» و «کَرِتیم» مقولهای غیر از شکستگی است. برای نشاندادن اینگونه شخصیتها، نویسندگان از این گونههای زبانی استفاده میکنند (صلحجو، ۱۳۹۱: ۳۱).
با اینهمه، چنین مینماید که مسئلهٔ تکیهکلامها تنها بخشی از لحن شخصیتهای داستانی را میسازد. چگونگی بهکارگیری واژهها و گاه دستورزبان خاصی که تیپهای مختلف شخصیتی به کار میگیرند، بخش بزرگتری از لحن آنها را تشکیل میدهد. برای روشنکردن این نکته، نقلقولی را که در همین کتاب از یکی از داستانهای صادق چوبک آمده، عیناً بازگو میکنم تا نشان دهم لحن گفتار چه اهمیتی در بافت کلام پیدا میکند.
در بخشی که در ادامه میآید، لحن شخصیتی عامی و کوچهبازاری بهخوبی بازتاب داده شده است. این بخش را ازآنرو برگزیدم که هیچ تکیهکلامی در آن نیست و در عین حال، شکستهنویسیهایی که در آن شده، چندوچون ویژگیهای زبانی شخصیت را برای مخاطب بهزیبایی آشکار میسازد.
یکی از سپورها گفت: «من دمبشو میگیرم و شما هرکدومتون یه پاشو بگیرین و یهو از زمین بلندش میکنیم. اونوخت نه اینه که حیوون طاقت نداره و نمیتونه دسّاشو رو زمین بذاره، یهو خیز ورمیداره…» (صلحجو، ۱۳۹۱: ۴۸).
برای درک بهتر مسئله، در ادامه، این بخش را با شیوهای که صلحجو پیشنهاد کرده است، ویرایش میکنم و بررسی تفاوتهای آن را از حیث چگونگی لحن شخصیت، به خواننده وامیگذارم:
یکی از سپورها گفت: «من دمبش را میگیرم و شما هرکدامتان یک پاش را بگیرید و یکهو از زمین بلندش میکنیم. آنوقت نه اینه که حیوان طاقت ندارد و نمیتونه دستاش را رو زمین بذاره، یکهو خیز ورمیدارد… .»
نویسنده در جایی به این نکته اشاره کرده است که:
ساختار هجایی برخی از واژههای تکهجایی فارسی، مانند ماست، راست، ساخت، بافت، سوخت و گفت، تشکیل شده است از یک صامت، یک مصوت و دو صامت. مثلاً ماست (māst) دارای یک صامت (m)، یک مصوت (ā) و دو صامت (st) است.
نکتهٔ مهم دربارهٔ اینگونه واژهها این است که صامت آخر آنها بسیار ضعیف تلفظ میشود. به همین دلیل، هیچ لزومی به شکستهنویسی آنها نیست. بهعبارت دیگر، هیچ خوانندهٔ متعارفی حرف «ت» را در جملهٔ «من هر روز ماست میخورم.» غلیظ تلفظ نمیکند.چگونه شکسته بنویسیم
بنابراین نوشتن این جمله بهصورت «من هر روز ماس میخورم»، نهفقط هیچ کمکی به خواننده نمیکند، بلکه او را با نماد جدیدی (ماس) روبهرو میکند که برای نمادگردانی آن بهصورت متعارف (ماست) باید انرژی اضافهای صرف کند (صلحجو، ۱۳۹۱: ۹).
اشکالی که به این موضوع میتوان گرفت، این است که نویسنده در بسیاری جاها، واج آخر هجاهای کشیده را در عمل غیرملفوظ و محذوف پنداشته؛ در صورتی که واج آخر این کلمات غالباً ضعیف تلفظ میشود، اما همیشه حذف نمیشود. وی معتقد است که این واژهها را باید همیشه کامل نوشت و ناقص خواند.
در اینجا نیز مسئلهٔ لحن شخصیتها و اشکال بهکارگیری این قاعده مجدداً پیش میآید. گاهی حضور شخصیتهایی عامی و لاتمآب در داستان ایجاب میکند که اتفاقاً کلمههایی چون «ماست» و «دست» را بهصورت «ماس» و «دس» نوشت. این مسئله بهویژه زمانی ضرورت تام پیدا میکند که علاوه بر آن شخصیت لات و عامی، شخصیتی دیگر در داستان باشد که لفظقلم و عصاقورتداده صحبت کند. آیا نباید چگونگی تلفظ «ماست» و «دست» از زبان فردی لات با چگونگی تلفظ آن از زبان فردی تحصیلکرده و باسواد از یکدیگر متمایز باشد؟
از سوی دیگر، ایراد عمدهٔ این شیوه، همان گونه که پیش از این گفتم، ناهمخوانی نوشتار و گفتار است. چگونه باید انتظار داشت که نویسنده «ماست» بنویسد و خواننده «ماس» بخواند؟ بهطور کلی، اینکه نویسنده جوری بنویسد و خواننده جور دیگری بخواند، اصلاً منطقی و درست نمینماید و اشکال بنیادی این کتاب نیز همین است.
هرچند قواعد مطرحشده در این کتاب میتواند گفتوگو را در متنهای داستانی و نمایشنامهای و فیلمنامهای، کمی نظاممند کند، در مجموع بهنظر میرسد صددرصد اجراشدنی نباشد. بهباور من، لااقل در گفتوگوها نمیشود همیشه آنها را رعایت کرد. گمان میکنم این دو اصل، بیش از آنکه برای گفتوگوها مناسب باشد، برای خودمانیترکردن متن روایت داستانهایی که شکسته نوشته نشده است، سودمند باشد.
نکتهای نهایی که در این باب باید بدان اشاره کرد، این است که دیدگاه صلحجو دربارهٔ دشوارخوانشدن شکستهنویسیها تا حدودی به او و همنسلانش نیز برمیگردد. نسلهای پیشین غالباً با متنهای معیار بیشتر دمخور بودهاند تا با متنهای شکسته و محاورهای و با توجه به اشارهٔ خود صلحجو، شکستهنویسی در فارسی چندان سابقهٔ دوروُدرازی ندارد.
امروزه با گسترش رسانههای گوناگون و فراگیرشدن وسیلههای ارتباطی از قبیل موبایل و اینترنت، مردم با شکستهنویسیها، هرچند غیراصولی و نانظاممند، خو گرفتهاند و دیگر مانند دورههای پیشین، شکستهنویسیها غرابت و ناآشنایی ندارد. همچنین در کشور ما، میزان سروکارداشتن مردم با این وسیلهها نسبت به میزان سروکارداشتنشان با کتاب و متنهای علمی و معیار، بهمراتب بیشتر است و این خود دلیلی دیگر است که تا اندازهای دیدگاه صلحجو دراینباره را رد میکند.
از همین رو، گمان میکنم غرابتی که شکستهنویسیها در گذشته برای خوانندگان داشته است، امروزه بسیار کمرنگ شده و احتمالاً با آسانگیری بیشتری میتوان با این مقوله رویارو شد.
کتابنامه: صلحجو، علی، ۱۳۹۱، اصول شکستهنویسی، چ۱، تهران: مرکز.
یادداشت شما را خواندم و با آن همدل نیستم. در این میان به چند مسئله باید توجه کرد: اول اینکه این پیشنهادها مشخصاً از طرف صلحجو نبوده و نیست. او در این کتاب بسیاری از نظریات را جمعآوردی و پیشنهاداتی از جانب خود مطرح کرده است. مترجمان بسیار دیگری نیز قائل به آنند که در محاوره بهتر است نحو جمله را بههم بزنیم تا اینکه کلمات را بشکنیم. مشخصاً مژده دقیقی و آبتین گلکار و بسیاری دیگر. پیشنهاد صلحجو دلایلی داشت در زمان خودش: از یک طرف مقابله با معیارنویسی افراطی و افرادی که هیچگونه شکستهنویسی را برنمیتافتند و ادعاشان هم این بود که در متن محاوره ما زبان معیار را شکسته میخوانیم و نیازی به شکستهکردن متن نداریم.) (امثال مرحوم نجفی و مترجمان متقدمتر)
خاطرم هست مرحوم نجفی استدلال میکرد نویسندگان مطرح در بهترین و مهمترین آثار ادبی جهان هیچگاه زبان را نشکستند و درعینحال لحن و حس و … را بهخوبی منتقل کردهاند. پس چرا ما باید رسمالخط خود را آشفته کنیم؟
(البته من تا حدودی با این مسئله همدلم. چون خودم بهشخصه از سن پایین داستانها و رمانهای بسیاری خوانده بودم؛ ولی چون دقت زبانی نداشتم متوجه تفاوت زبان معیار و شکسته نشده بودم. بعدها که با این قسم مقولهها آشنا شدم متوجه شدم به این علت مشکلی نداشتم که همیشه متنها را شکسته میخواندم و معیار نوشتن متن خللی در خواندن من ایجاد نمیکرد. البته ممکن است کسی خلاف این را ادعا کند.)
از طرف دیگر پیشنهاد صلحجو مقابله با نویسندگانِ (اغلب جوانی) بود که شکستهنویسی را بهصورت افراطی ترویج میکردند. راه او راه میانهای است که بسیار در نوشتن و ویرایش داستان کمک و تا حد زیادی از آشفتگی و نایکدستی جلوگیری میکند. البته که نقصهایی دارد و خود صلحجو نیز در حال بازویرایش کار است ظاهراً.
شکسته نویسی یک تهدید برای زبان فارسی محسوب میشود.https://www.isna.ir/news/99022518425/
سلام، وقت بخیر
یکی از دغدغه های امروزم، یادگیری اصول شکسته نویسی و محاوره نویسی هست، هم برای پیام های روزمره و هم برای تبلیغ کسب و کارم، به چنین کارگاهی نیاز مبرم دارم، خواهش می کنم کارگاه آنلاینی با این موضوع برگزار کنین، مطمئن باشین با استقبال همیشگی روبرو میشه
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
فرستادن دیدگاه
نشانی روی نقشه
طراحی و پشتیبانی: «وبکاستر»
چگونه انگلیسی شکسته بنویسیم؟ چگونه انگلیسی سر هم بنویسیم؟ چگونه انگلیسی را خوش خط بنویسیم؟ سر هم نوشتن حروف انگلیسی و اموزش داشتن خط خوش انگلیسی آموزش دیگری است که امروز در هاو کن یو به ان خواهیم پرداخت و به صورت تصویری به شما اموزش خواهیم داد که چگونه می توانیم انگلیسی را زیبا بنویسیم.
اگه دوست دارید تا به زبان انگلیسی و با دست خط خودتان نامه یا دفترچه خاطرات و یا دعوتنامه بنویسید، قطعا یاد گرفتن انگلیسی شکسته مهارتی خوب و کاربردی برایتان خواهد بود. اول از همه با بهتر کردن دست خط انگلیسی تان و ایجاد برخی تغییرات در خطتان شروع کنید.
بعد از انگلیسی چه زبانی یاد بگیریم؟ ( راهنمای انتخاب زبان سوم )
بعد از آن می توانید حروف بزرگ و حروف کوچک را به صورت خط انگلیسی شکسته تمرین کنید و بر روی حروف الفبا کار کنید. همچنین حتما روزی یک بار سعی کنید تا تکنیکتان را بهتر کرده و این کار را با به چالش کشیدن خودتان و نوشتن جملات و یا پاراگراف های طولانی با خط شکسته انجام دهید.چگونه شکسته بنویسیم
بر روی صندلی ای که بر روی آن احساس راحتی می کنید نشسته و پشت میزی قرار بگیرید که چند سانتی متر بالاتر از زانوهایتان باشد. وقتی که صاف پشت میز مینشینید، کف پاهایتان باید کاملا روی زمین قرار گرفته باشند. پشتتان را صاف کرده و شانه هایتان را در حالتی راحت قرار دهید. توجه داشته باشید که نباید پشت میزی که خیلی برایتان کوتاه و یا خیلی بلند باشد بنویسید. اطمینان حاصل کنید تا برای این که راحت پشت میز بنشینید، لازم نباشد که قوز کرده یا خودتان را به بالا بکشید.
درست نشستن پشت میز ضمن حفظ سلامتی شما به شما بسیار به تسلط داشتن به کاغذ و قلم و خط خوش داشتن کمک می کند.
همچنین می توانید از خودکاری که روان و خوب مینویسد نیز استفاده نمایید. اصراری بر روی این مورد نداریم فقط بهترین گزینه را برای شما کارران howcanu معرفی می کنیم. استفاده از جوهر تیره به رنگ های آبی و یا مشکی، دیده شدن جوهر قرار گرفته بر روی کاغذ را برایتان راحت تر می کند و یا به عبارتی زیبا و بهتر دیده می شوند. همچنین می توانید برای خط شکسته نوشتن نیز از مداد هم استفاده کنید، خصوصا در مواقعی که فکر می کنید شاید لازم شود تا برخی حروف را پاک کرده و مجددا از اول بنویسید. یک عدد مداد B با نوک مثلثی بگیرید، با این مدادها نرم تر و راحت تر می توانید روی کاغذ بنویسید.
باز هم برای شروع بهتر است از برگه ای استفاده کنید که دارای سطر های دوتایی مخصوص زبان انگلیسی باشند تا فعلا در چهارچوب بتوانید حروف را تمرین کنید. کاغذ سطر داری تهیه کنید که بین هر دو خط آن یک خط کم رنگ نقطه چین باشد. می توانید این قبیل کاغذها را که مخصوص پشت سر هم نویسی هستند در لوازم التحریری و یا به صورت آنلاین پیدا کنید.
اگر هم ترجیح می دهید تا از کاغذ ساده استفاده کنید تا حروفتان را راحت تر کش دار بنویسید و بی قاعده بنویسید، می توانید از این مدل کاغذ استفاده کنید. البته ما این مورد را حداقل برای شروع توصیه نمی کنیم و لازم است تا بدانید بدون استفاده از کاغذ سطر دار، یکسان نوشتن حروفتان برایتان سخت تر خواهد شد.
اگر راست دست هستید مطمئن شوید که اگر خطی بین گوشه بالایی از راست و گوشه پایینی از کاغذتان در نظر بگیرید، این خط در راستای بینیتان باشد. از دست چپتان برای نگه داشتن کاغذ استفاده کنید. اگر هم دست چپ باشید گوشه بالایی از چپ و گوشه پایین از راست کاغذ باید در امتداد بینیتان باشند و با دست راستتان کاغذ را محکم نگه دارید. زاویه دادن به کاغذتان باعث این می شود که زمان نوشتن راحت تر حروفتان را کج بنویسید. در واقع در پشت هم نویسی باید حروفتان با زاویه 35 درجه به سمت راست متمایل باشند.
این کار باعث می شود که نوشته شما میزان و تحت کنترل شما باشد. با این دست کاغذتان را هدایت کنید تا کاغذتان در همان زاویه ایی که قرار داشته است، قرار بگیرد.
مداد یا خودکارتان باید بر روی انگشت وسطتتان تکیه داشته باشد و توسط انگشت شصت و اشاره شما ثابت نگه داشته شود. قم را ریلکس و شل نگه دارید. قلم را جوری در دستانتان سفت نگیرید که نوک انگشتانتان سفید شده و یا انگشتانتان سفت شوند.
شما کاربران هاو کن یو برای نوشتن حرف a باید قلمتان را به طور قوس دار از سطر پایین به سمت سطر نقطه چین دار بالا بکشید. سپس همان مسیر را برگشته و به سراغ قسمت “o” مانند حرف “a” بروید و زمانی که به سطر نقطه چین میرسید کشیدن بخش “o” مانند را تمام کنید و سپس خطتتان را به پایین تر آورده و بدان قوس دهید و نرسیده به سطر نقطه چین آن را تمام کنید.
از سطر پایین به سمت بالا یک خط قوس دار که قوس آن به سمت راست باشد را بکشید. و حالا طوری قلمتان را بکشید که انگار میخواهید “o” کج بکشید، منتها قبل از بستن دایره “o” نرسیده به سطر نقطه چین، خطتتان را تمام کنید. بعد از این که در نوشتن حروف “a” و “c” حرفه ای شدید به سراغ حروف “d”، “q”و “g” بروید که طرز نوشتنشان مشابه “a” و “c” است.
برای نوشتن حرف “i” با خط شکسته، خطی از پایین به بالا و تا خط نقطه چین بکشید. سپس روی همان خطی که کشیده اید و تا سطر پایینی به پایین برگردید. و کارتان را با گذاشتن نقطه ای در بالای سطر نقطه دار و دقیقا در وسط حرفتان تمام کنید.
از پایین خطی به سمت سطر نقطه دار بکشید و سپس روی همان خط به سمت سطر پایین برگشته و حالا با یک خط قوس دار به سمت سطر نقطه دار برگردید و روی همان خط برگشته و نصفه خطی با قوس جزیی تا اواسط سطر نقطه دار بکشید. بعد از تمرین این حرف میتوانید حروف دیگری از قبیل “w” و “t” را که نوشتنشان مشابه حرف”u” است را امتحان نمایید.
برای نوشتن این حرف با کشیدن خطی از پایین و تا سطر نقطه چین دار شروع کرده و آن خط را با قوسی به سمت پایین کشیده و تا اواسط خطی که از پایین به بالا کشیده اید ادامه دهید. حالا خطی که به سمت پایین کشیده اید را تا سطر پایینی ادامه دهید.
خطی از پایین و تا سطر بالایی بکشید، سپس آن را قوس داده و آن را از پشت خطی که از پایین به بالا کشیده بودید بکشید و تا سطر پایین ادامه دهید و در نهایت کارتان را با امتداد دادن آن خط تا اندکی بالاتر از سطر پایینی ادامه دهید. می توانید حروف دیگری از جمله “h”، “k”، “b”، “f” و “j” که طرز نوشتنشان مشابه “l” است را نیز تمرین نمایید.
با کشیدن خطی از پایین به بالا و تا سطر نقطه چین دار شروع کنید و وقتی به سطر نقطه چین دار رسیدید همان خط را به صورت مستقیم و صاف به سمت پایین و تا سطر پایین ادامه دهید. سپس خطی به سمت بالا و تا سطر نقطه چین دار بکشید و امتداد آن را به سمت پایین و به صورت قوس دار بکشید و نوشتن حرفتان را با کشیدن خط آخرتان تا اندکی بالاتر از سطر پایینی تمام کنید.
برای شکسته نوشت این حرف، مراحل نوشتن حرف “n” را انجام دهید، اما در امتداد قوسی که به سمت پایین می کشید، قوسی دیگر به سمت بالا و پس از آن قوسی دیگر به سمت پایین بکشید و با کشیدن خط آخرتان تا اندکی بالاتر از سطر پایینی نوشتن حرفتان را تمام کنید.
زمانی که در نوشتن این حروف حرفه ای شدید ، به سراغ حروف “v” و “x” که طرز نوشتنشان مشابه است بروید.
از کشیدن خطی از سطر بالا به سمت سطر پایینی شروع کنید. خطتتان را قوس داده و آن را به صورت حلقه مجددا تا سطر بالا بکشید تا به شکلی شبیه به بیضی برسید. سپس از بالای آن بیضی خطی به سمت پایین کشیده و سپس خط را مجدد به بالا و تا بالای سطر پایین بکشید.
توجه داشته باشید که طرز نوشت حرف شکسته “a” مشابه با حرف شکسته “A” است. ولی “A” باید بین سطر های بالا و پایین نوشته شود .
اندکی پایینتر از سطر بالا حلقه ای کوچک و از راست به چپ بکشید و بعد از به اتمام رساندن آن حلقه، یک خط منحی بزرگ به سمت راست کشیده . طوری که خطتان مانند بیضی ای شود که سر آن به سطر بالایی میرسد. انتهای خطتان باید با منطبق شدن وسط دایره کوچک با بالای حرف “o” به اتمام برسد.چگونه شکسته بنویسیم
نوشتن حروف حروف “O،” “M،” و “N” نیز مانند نوشتن “m”، “o” و “n” میباشد و تنها تفاوتشان در این است که حروف بزرگ محیط بیشتری از بین سطر ها را اشغال میکنند.
کارتان را از کشیدن خطی صاف از سطر بالا به سمت سطر پایین شروع کنید و سپس منحنی ای گرد و به سمت راست و از بالای خطی که در اول کشیده اید کشیده و آن را تا بالای سطر نقطه چین دار ادامه دهید. حالا از وسط خط صافی که کشیده اید منحنی ای گرد و به سمت راست کشیده و آن را تا انتهای خط صاف و تا رسیدن به سطر پایین امتداد دهید. سپس خطتتان را قوس دهید تا حلقه کوچکی درست کنید و خطتتان را به سمت راست و تا اندکی بالای سطر پایینی ادامه دهید.
توجه داشته باشید که طرز نوشتن “B” با نوشتن “b” بسیار متفاوت است و لازم است تا برای درست نوشتن آن چندین بار تمرین کنید.
کارتان را با کشیدن یک حلقه عمودی کوچک که از سطر بالا به اندکی پایین تر کشیده شده است شروع کنید، سپس آن را به سمت چپ خم کنید تا حلقه عمودی بزرگتری که تقریبا تا بالای سطر نقطه چین دار ادامه دارد را بکشید. سپس اندکی بر روی خط نقطه چین دار به سمت راست رفته و سپس همان خط را به سمت پایین خم کنید تا حلقه بزرگ تری که به سطر پایین میرسد را ایجاد نماید. با امتداد دادن حلقه بزرگ پایینی و کشیدن آن تا اندکی بالاتر از سطرپایین کارتان را به پایان برسانید.
نوشتن حرف “E” بسیار مشابه نوشت عدد “3” برعکس است.
با کشیدن حلقه کوچکی به سمت راست و درست تا قبل از سطر نقطه چین دار شروع کنید و سپس تا جایی که حلقه تان به سطر بالا برسد آن را به سمت بالا امتداد دهید و سپس خطتتان را به سمت چپ و پایین بکشید و آن را تا سطر پایینی ادامه دهید. سپس از پایین به بالا حلقه ای کوچک و به سمت راست کشیده و خطتتان را با شیبی کم تا رسیدن به سطر پایین امتداد دهید.
از بالا به پایین و به سمت راست حلقه کوچکی بکشید. خطتتان را تا سطر پایین کشیده و بدان قوس دهید و بعد از رسیدن به سطر آخر دوباره به آن قوس داده و آن را تا سطر نقطه چین دار بالا بکشید. سپس خطی با شیب کم از بالا به پایین کشیده، به طوری که از سطر پایین بگذرد و سپس آن را به سمت بالا و راست قوس دهید.
راهنمای حروف دستورالعمل هایی گام به گام برای نوشتن حرف الفبا به صورت کوچک و بزرگ و با روش خط شکسته دارد. برای هر حرف ، فلش ها و خطوط نقطه ای وجود دارند که می توانید از آن ها پیروی کنید. با ترسیم مثال های ذکر شده در راهنمای حروف، تمرین کنید و بنویسید. خیلی راحت می توانید با یک سرچ ساده عبارت cursive این آموزش های تصویری را با سرچ عبارت cursive english به راحتی پیدا کنید و می توانید این راهنما را به صورت آنلاین نیز پیدا کنید. همچنین می توانید از معلمین و مدرسین زبان انگلیسی نیز در رابطه با آن بپرسید.
حرفی را که به نظرتان نوشتن ان برایتان آسان است را انتخاب کنید. حروفی مثل “a” و یا “c”! حال سعی کنید که یک خط پشت سر هم از آن حرف بنویسید و سعی کنید که هر حرف را به حرف بعدی خود بچسبانید، طوری که شبیه طرحی نقش دار در عرض کاغذتان دیده شود.
همچنین میتوانید این کار را به ازای حرفی دیگر در خطوط بعدی کاغذتان انجام دهید. اگر به نظرتان حروف خاصی برایتان سخت بودند، خودتان را به چالش بکشید و الگوی زیر را برای آن حرف انجام دهید.
با کلمات کوچک و دو حرفی مثل “ad” ،”to”، be”، “in” و “no” شروع کنید. سپس خودتان را به چالش بکشید تا کلمات سه حرفه و بعد از آن کلماتی با تعداد حروف بیشتر را بنویسید. انتهای هر حرف را به اول حرف بعدی بچسبانید تا بر روی کاغذ پشت سر هم دیده شوند.
همچنین می توانید نوشتن اسمتان را امتحان کنید. خصوصا اگر اسمتان کوتاه باشد.
روزانه 20 دقیقه از وقتتان را قبل از رفتن به مدرسه و یا سر کار و یا 20 دقیقه از زمان قبل خوابیدنتان را به تمرین پشت سر هم نویسی اختصاص دهید و حتما در هر تمرینتان، حروف و جملات جدیدی را امتحان کنید و بنویسید.
به عنوان یک چالش و تمرین میتوانید جملات یا عباراتی را که از کتاب ها، آهنگ ها یا فیلم هایی که دوستشان دارید به خاطر دارید را بنویسید.
چگونه انگلیسی روان صحبت کنیم؟ (9 مهارت سریع صحبت کردن)
برای ارسال دیدگاه خود، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ممنون خیلی عالی بود 👍🏻 ❤️
برای دریافت اخبار جدید ایمیل خود را وارد نمایید
کپی کردن قسمت یا تمامی مقاله از “هاو کن یو” تنها با
کسب مجوز امکان پذیر است
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
مرکز تماس: ۰۲۸۳۲۵۶۰۲۹۲
آزمون خوشنویسی با خودکار شماره 28 در اسفند ماه سال 96 برگزار شد و طبق روال همیشه متونی انتخاب شد و شرکت کنندگان مجاز به انتخاب یکی از این متون به دلخواه خود بوده و با دست خط خود در آزمون شرکت نمودند. عوامل متعددی در کسب امتیاز نقش دارد که می توان به ترکیب زیبا و نوشتن صحیح حروف و کلمات اشاره کرد.
شکسته نستعلیق از جدید ترین خطوط خوشنویسی است. با رواج خط نستعلیق و نیاز به تندنویسی و البته داشتن یک دست خط زیبا باعث شکل گیری خط تحریری شکسته شد.
کمال جلوه و زیبایی این خط با قلم هنرمند درویش عبدالمجید طالقانی به اوج کمال خود رسید. خط شکسته تحریری از لحاظ سرعت در نوشتن در درجه ی اول خطوط است به علاوه خطی است ظریف، زیبا و تمام دور که با اندکی سطح حرکت قلم و خودکار، دست در آن آزادتر از دیگر خطوط است. در خط شکسته تحریری به پیروی از خط نستعلیق که سادگی و روشنی و خوانا بودن مطلوب است، پیوستگی زیاد، درهم یا بی نقطه نوشتن بسیار دیده می شود.
حرکت موزون و چالاکی دست در خط شکسته برای اجرای کلمات درشت و ریز بسیار مهم است که ایجاد هماهنگی بین آن ها از مظاهر لطیف هنر و زیبانویسی است. خط شکسته را میتوان سومین جلوه ی تجلی، ذوق و قریحه ایرانیان در خوشنویسی دانست که به کمال، پختگی و زیبایی رسیده است. عزیزان هنر جو باید توجه داشته باشند که حروف در خط شکسته نقش کلیدی دارند بدین لحاظ در یادگیری و تمرین آنها کوشا باشید و به شکل های دیگر حروف در هنگام اتصال دقت کنید.چگونه شکسته بنویسیم
با خرید بسته آموزش خط شکسته تحریری اطلاعات بیشتری از این نوع خط کسب نمائید
هیچ وقت این نصیحت استادم را از یاد نمی برم که می گفت: “هر وقت خواستی از تمام گرفتاری ها دنیا رها شوی برگه ای بردار و فقط بنویس.” این تجویز همیشه برای من خوب بود و من امروزه این راهکار رو به تمامی شاگردان و هنر جویان و علاقه مندان پیشنهاد میکنم.
نوشتن مرزی است که می تواند خاطرات، جملات، شعر ها و متن ها و …خیلی خیلی چیزها رو به هم و به شما مرتبط سازد و می شود فاصله بین کودکی تا نوجوانی را در چند جمله نوشت می توان خیال را پرورش داد و به آن روح بخشید و لذت برد. به وجود آمدن این حس زیبا در نوشتن آدمی بستگی به حال و هوای دل او دارد زمانی که مسیر زندگی نگاه میکنی نیاز به ثبت جملات است که روح را آرام میکند.
هنگامی که احساس میکنی از زندگی ماشینی خسته شدی و از هر چیزی که تو را به آن وابسته میکند دلگیری، کاغذی بردار و خودکار و آرام و اهسته حرف دلت را بنویس نوشتن هم یک مسکن است که تو را رها میکند از تمامی فکر ها فقط شما باید لذت نوشتن را تجربه کنید. شمایی که مینویسید و شمایی که هرگز نمی نویسید حتی برای شماهم زمانی میرسد که نوشتن را تجربه کنید پس بنویسید و زیبا بنویسید و از هنر دست خود لذت ببرید
مشاهده تصحیح دست خط افراد شرکت کننده در آزمون 28 | قسمت اول
نویسنده و تصحیح : سعید رفیعی
خط و قلم در شبکه های اجتماعی:
خرید اشتراک ویژه به شما امکان می دهد به صورت نامحدود به تمام محتوای نسل نو دسترسی داشته باشید. هزینه اشتراک ویژه روزانه مبلغ 400 تومان است.
برای خرید اشتراک ویژه عدد 1 را به سرشماره 307396 پیامک کنید.
ثبت نام
فراموشی رمز عبور
خرید اشتراک ویژه به شما امکان می دهد به صورت نامحدود به تمام محتوای هوم اسکرین دسترسی داشته باشید. هزینه اشتراک ویژه روزانه مبلغ 500 تومان است.چگونه شکسته بنویسیم
برای خرید اشتراک ویژه عدد 1 را به سرشماره 307396 پیامک کنید.
عبارت مورد نظر خود را در کادر زیر وارد نمایید.
سامانه نسل نو به منظور تسهیل دسترسی طیف وسیعی از گروههای اجتماعی به آموزش در حوزههای سلامت، زیبایی، تغذیه و ترفند، محتوای آموزنده و سرگرم کننده در زمینه سبک زندگی، بدون صرف هزینههای کلان در اختیار مخاطبان خود قرار میدهد.
این سامانه به نشر محتوای چند رسانهای، هم به صورت آموزشی و هم برای سرگرمی میپردازد. ویژگی منحصر به فرد نسل نو، که بر دو بستر اپلیکیشن اندروید و وبسایت ارائه شده و ایده آن برای اولین بار در فضای دیجیتال کشور پیاده سازی میشود، جامع بودن، سهولت استفاده در همه جا و همه وقت و ارائه ویدئوهای کوتاه آموزشی با هدف بهبود کیفیت و سهولت زندگی و همچنین پر کردن جای خالی این نوع از اپلیکیشنها روی تلفن هوشمند شماست.
تنها کافی است نسل نو را بر روی تلفن همراه خود نصب کنید و پس از آن به دنیایی از آموزشهای جذاب و کاربردی در زمینه امور روزمره زندگی دسترسی داشته باشید.
سامانه نسل نو به منظور تسهیل دسترسی طیف وسیعی از گروههای اجتماعی به آموزش در حوزههای سلامت، زیبایی، تغذیه و ترفند، محتوای آموزنده و سرگرم کننده در زمینه سبک زندگی، بدون صرف هزینههای کلان در اختیار مخاطبان خود قرار میدهد.
این سامانه به نشر محتوای چند رسانهای، هم به صورت آموزشی و هم برای سرگرمی میپردازد. ویژگی منحصر به فرد نسل نو، که بر دو بستر اپلیکیشن اندروید و وبسایت ارائه شده و ایده آن برای اولین بار در فضای دیجیتال کشور پیاده سازی میشود، جامع بودن، سهولت استفاده در همه جا و همه وقت و ارائه ویدئوهای کوتاه آموزشی با هدف بهبود کیفیت و سهولت زندگی و همچنین پر کردن جای خالی این نوع از اپلیکیشنها روی تلفن هوشمند شماست.
تنها کافی است نسل نو را بر روی تلفن همراه خود نصب کنید و پس از آن به دنیایی از آموزشهای جذاب و کاربردی در زمینه امور روزمره زندگی دسترسی داشته باشید.
بهره مندی از سامانه نسل نو به معنی مطالعه و موافقت شما با تمام شرایط و ضوابط زیر است:
نسل نو یک سامانه پخش آنلاین محتوای ویدئوهای سبک زندگی است. محتوای ارائه شده در این نرمافزار در دو دسته رایگان و پولی ارائه میشود. همچنین از نظر محتوایی، این سامانه در چهار بخش سلامتی، زیبایی، تغذیه و ترفند تقسیمبندی شده است. سرویسهای رایگان در هر یک از این چهار بخش بدون نیاز به عضویت و یا پرداخت هزینه قابل مشاهده است.
جهت آگاهی مشترک از بسته محتوای ارائه شده، ویدئوی ابتدایی هر بسته به صورت رایگان ارائه میگردد. جهت تماشای دیگر ویدئوها لازم است تا مشترک ویدئو را به نحوی خریداری نماید. از این رو مشترک می تواند با خرید اشتراک روزانه، به محتوای سامانه دسترسی داشته باشد.
اشتراک روزانه:
خرید اشتراک روزانه به شما امکان میدهد به تمام محتوای نسل نو دسترسی نامحدود داشته باشید. هزینه اشتراک نامحدود روزانه مبلغ 400 تومان است. در صورت غیرفعالسازی اشتراک روزانه لغو خواهد شد. هزینه خرید اشتراک روزانه بر روی قبض سیم کارت دائمی محاسبه شده یا از اعتبار سیم کارت اعتباری کسر خواهد شد.
سایر ویژگی های سامانه:
به اشتراک گذاری نسل نو:
شما می توانید نسل نو را از طریق نرم افزارهای پیام رسان به اشتراک بگذارید. برخی از این اپلیکیشن ها عبارت اند از:
0