چگونه شکست را به پیروزی تبدیل کنیم

 
helpkade
چگونه شکست را به پیروزی تبدیل کنیم
چگونه شکست را به پیروزی تبدیل کنیم

انسان‌ها از همان ابتدا از شکست گریزان بوده‌اند. اکنون نیز خیلی از افراد از شکست فراری‌اند زیرا آن را نقطه مقابل موفقیت، پیشرفت و کمال می‌دانند و به همین خاطر به محض مواجه شدن با شکست، دچار نا امیدی شده و دست از تلاش می‌کشند. با یوکن همراه باشید.

پائولو کوئلیو می گوید:

تنها یک چیز است که رسیدن به رویا را غیرممکن می‌کند و آن ترس از شکست است.

دنیس ویتلی می گوید: «شکست باید معلم ما باشد… عدم رسیدن به موفقیت نوعی تاخیر است نه شکست. یک انحراف موقتی است نه شکست نهایی. تنها وقتی که چیزی نگوییم، کاری انجام ندهیم و هیچ چیزی نباشیم می توانیم از وقوع شکست جلوگیری کنیم.»

آیا واقعا شکست نقطه مقابل موفقیت است؟ اگر چنین است، پس افراد موفق دنیا هرگز طعم شکست را نچشیده‌اند. اما این ادعا امکان‌پذیر است؟چگونه شکست را به پیروزی تبدیل کنیم

با زیرنظر گرفتن تاریخ زندگی افراد موفق و بزرگان دنیا، در می‌یابیم بدون شکست هیچ حرکتی رو به جلو نخواهیم داشت و تنها با شکست خوردن است که می‌توانیم به جایی که واقعا متعلق به آن هستیم برسیم، زیرا شکست وضعیتی موقتی است و تسلیم شدن در مقابل آن می‌تواند باعث شکست واقعی شود.

خیلی از ما شکست را هیولایی ترسناک می‌دانیم در حالی‌که دانشمند مشهوری چون توماس ادیسون می‌گوید شکست یک مساله کاملا طبیعی در زندگی است. او چنین اظهارنظر می‌کند:

تو به من فردی موفق و کاملا راضی را نشان بده تا من یک شکست را به تو نشان دهم.

واژه شکست بار منفی به همراه دارد اما اگر ترس به دلمان راه ندهیم شکست می‌تواند راهنمایی برای پیمودن مسیر موفقیت باشد، تنها کافیست به شکست نه به عنوان عامل بازدارنده موفقیت، بلکه‌ بخش جدایی‌ناپذیر روح خود نگاه کنیم که برای پیشرفت به آن نیاز خواهیم داشت.

الیزابت گیلبرت، نویسنده بزرگ، می‌گوید: «شما می‌توانید ارزش خود را با فداکاری‌هایی که انجام داده‌اید بسنجید اما نباید آن را با تعداد موفقیت یا شکست‌های خود ارزیابی کنید.»

غیرممکن است در ابتدای زندگی نقشه‌ای به ما داده شود و با دنبال کردن آن در تمام حوزه‌های زندگی به موفقیت برسیم و هرگز شکست نخوریم بلکه این ماییمکه در طول مسیر زندگی این نقشه را کامل می‌کنیم، پس کمتر به خودتان سخت بگیرید و به این درک برسید که قرار نیست همه چیز را بدانید و هرگز دچار اشتباه نشوید.

برای پیمودن مسیر زندگی باید آزمون و خطاهای زیادی انجام دهید، به بن‌بست بخورید و در نهایت راه خروجی را بیابید. این بن‌بست‌ها پایان راه نیستند بلکه به ما می‌گویند راه دیگری را امتحان کن، این راه به جایی نخواهد رسید.

حقیقت جالب توجه درباره موفقیت این است که پیدا کردن کلید موفقیت از بین اشتباهات ما ممکن است، از دل شکست‌های ما.

ناپلئون هیل می‌گوید:

هر سختی، شکست، ناکامی و دل‌شکستنی با خود دانه‌ای پربرکت به همان اندازه یا بزرگ‌تر به همراه دارد.

در بین ما کسانی وجود دارند که سریع‌تر از بقیه می‌توانند از شکست‌ها بگذرند اما مهم این است از این ناکامی‌ها تجربه‌ای ارزشمند به دست بیاید.

موفقیت به معنای تحقق یک ایده باارزش است. موفقیت یک حرکت و فرآیند است نه مقصد، موفقیت چیزی است که در طول مسیر تجربه می‌کنیم، شکست نیز همین‌طور است.

تفاوت ظریفی بین موفقیت و شکست وجود دارد، به طوری که گاهی قادر به تشخیص آن دو نیستیم، زیرا موفقیت واقعی همین اشتباه کردن‌ها، برگشت به عقب و در پیش گرفتن مسیری جدید است.

گاهی آن‌چه را به عنوان شکست می‌دانیم به عقیده‌ی خیلی‌ها موفقیت به حساب می‌آید. افراد موفق جهان شکست را «نیرویی کمکی برای یادگیری از طریق موانع» می‌دانند.

خیلی‌ها هرگز موفق نمی‌شوند زیرا شکست را به ارزش‌های درونی خود ربط داده‌اند، آن‌ها بعد از شکست هرگز برای بلند شدن تلاش نمی‌کنند و نمی‌دانند بین شکست و موفق نشدن تفاوت زیادی وجود دارد.

موفق نشدن یعنی تلاش کردن برای هدفی و در نهایت رسیدن به این نتیجه که آن روش خوب کار نمی‌کند اما شکست واقعی به معنی تسلیم شدن و دست از تلاش برداشتن است.

خیلی‌ها موفقیت را پیروزی‌های پشت سرهم و کمترین تعداد شکست می‌دانند درحالی‌که یک فرد وقتی به موفقیت می‌رسد که بتواند از شکست‌های زندگی عبرت گرفته و یک قدم به موفقیت نزدیک‌تر شود.

وینستون چرچیل درباره مفهوم موفقیت می‌گوید: «موفقیت به معنی رفتن از یک شکست به شکستی دیگر بدون از دست دادن شور و اشتیاق است.»

آلبرت انیشتین نیز درباره مفهوم شکست می‌گوید:

شکست همان موفقیتِ در حال پیشرفت است.

حتما برای شما هم سوال پیش آمده که چرا هر فرد، گروه یا کسب و کاری که در پی رسیدن به موفقیت است، باید چند بار شکست بخورد تا در نهایت به اهدافش برسد و طعم موفقیت را بچشد؟

شکست می‌تواند دو عکس العمل داشته باشد: یا مسیری شود برای ناامیدی یا تخته پرشی برای رسیدن به رشد و پیشرفت. آن‌چه از شکست به‌دست می‌آید به فرد یا مجموعه‌ای که به آن نقطه رسیده بستگی دارد.

وقتی هیچ چیز طبق برنامه پیش نمی‌رود ناامیدی و از دست دادن انگیزه ساده‌ترین کاری است که می‌توان انجام داد نه بهترین کار.

از شکست می‌توان برای تغییر چشم‌انداز خود، ایجاد یک تغییر ذهنی یا شروع مسیری جدید استفاده کرد. عدم موفقیت برای ایجاد تغییر ضروری است وگرنه می‌توان با خیال راحت نشست و انتظار هیچ اتفاق خاصی را نداشت.

شکست همانند پینه دست است، لایه‌ای که در اثر کار زیاد و ضربات محکم روی دست‌ها بسته می‌شود که اگرچه خیلی خوشایند نیست اما به اندازه دست‌های نرم و حساس آسیب‌پذیر نخواهد بود.

شکست همانند پینه پوست‌مان را کلفت می‌کند، طوری که می‌توانیم بدون هیچ ترسی وارد بزرگترین رقابت زندگی خود شویم.

داشتن تواضع و صداقت به امری ضروری در دنیای کسب و کار تبدیل شده است. وقتی معاملات با موفقیت پیش رفته و کسب و کار رو به رشد می‌رود افراد خیلی احساس بزرگی می‌کنند.

موفقیت‌های پی در پی اگر به معنای از دست ندادن باشد باعث پرورش عدم صداقت در افراد می‌شود و آن‌ها را به کسانی تبدیل می‌کند که هر کاری انجام می‌دهند تا به شهرت و قدرت برسند.

در این صورت دوستی‌ها و همکاری‌های مسالمت‌آمیز از هم می‌پاشد، مشکلات خانوادگی زیاد می‌شود و تمام آن‌چه ذهن افراد روی آن متمرکز بوده افزایش رقم حساب بانکی است، در حالی‌که شکست باعث تواضع ما می‌شود و همین از دست دادن‌ها ما را کنترل کرده و یاداوری می‌کند از کجا آمده‌ایم و اکنون در چه جایی قرار داریم.

کارآفرین کسی است که هر روز با چالشی جدید مواجه می‌شود که هیچ چیزی درباره آن نمی‌داند و هر لحظه نیاز است به دنبال کسب دانش بیشتر باشد، این در حالیست که شکست باعث تسریع دانش‌اندوزی ما شده و باعث می‌شود برای اتفاقات غیرمنتظره‌ای که به عنوان یک کارآفرین در پیش رو داریم آماده باشیم.

شکست کلید دستیابی به موفقیت است و خیلی از افراد موفق پیشرفت خود را مدیون همین شکست‌ها می‌دانند که به رشد و پیشرفت تبدیل شده است، اما سوال مهم این است: چگونه می‌توان شکست را به موفقیت تبدیل کرد؟

خیلی‌ها موفقیت و شکست را نقطه مقابل هم می‌دانند و خود را بین این دو گیر می‌دانند و تلاش آن‌ها تنها به یکی از آن دو منتهی خواهد شد، پس بهتر نیست این تفکر را تغییر دهید؟

مدل جدید موفقیت و شکست این گونه است: موفقیت و شکست در کنار هم قرار دارند، اگر موفقیت را هدفی در زندگی خود بدانید شکست تنها راه رسیدن و لازمه آن خواهد بود.

هرچه شکست‌های بیشتری داشته باشیم، تجربه‌مان بیشتر شده و احتمال موفقیت ما افزایش خواهد یافت، پس ترس از شکست هیچ مفهومی ندارد، با این نگرش حتی در شکست‌ها و ناکامی‌ها هم موفق خواهیم بود.چگونه شکست را به پیروزی تبدیل کنیم

گاهی لازم است «نه» بشنوید زیرا هرچقدر «نه»‌های بیشتری بشنوید در آینده افراد بیشتری به شما «بله» خواهند گفت.

بدون شک موفقیت باعث هیجان و خوشحالی شما خواهد شد اما اگر به این درک برسید رمز موفقیت در افزایش تعداد ناکامی‌هاست با هر شکست نیز احساس شادی خواهید کرد.

پس اگر این بار از کسی جواب رد شنیدید و مورد توجه قرار نگرفتید به جای این‌که غم‌زده شوید خودتان را به یک رستوران یا کافی شاپ دعوت کرده و تنهایی جشن بگیرید، زیرا یک قدم به موفقیت نزدیک‌تر شده‌اید.

اگر شکست را وسیله نقلیه‌ای برای رسیدن به موفقیت بدانید بدون شک شجاعت سوخت آن خواهد بود. افراد موفق شجاعت را عضله‌ای می‌دانند که باید مدام از آن استفاده کنند تا تقویت شود.

نقطه مقابل شجاعت، ترس است که باعث می‌شود این عضله به مرور ضعیف شود. پس برای رسیدن به موفقیت لازم است با ترس‌های خود مواجه شوید تا شجاعت و اعتماد به نفس‌‌تان تقویت شود.

تاریخ پر است از افرادی که با الهام گرفتن از شکست‌های متعدد به سوی موفقیت گام برداشته‌اند. اکنون به 4 فرد موفق اشاره می‌کنیم:

والت دیزنی به عنون مرد صنعت کارتون و انیمیشن شناخته می‌شود. او در سال 1919 میلادی برای دفتر روزنامه کار می‌کرد اما به دلیل نداشتن قوه‌ی تخیل و ایده‌های خلاقانه از کارش اخراج شد اما دست از تلاش برنداشت و کمتر از سه سال بعد شرکت «لفوگرام» را راه‌اندازی کرد که به دلیل مشکلات مالی دچار ورشکستگی شد.

شکست‌ها و ناکامی‌های دیزنی مانع حرکت او نشد، بلکه این شکست‌ها نفس او را کنترل کرده و اساس موفقیت‌های بعدی او شد و هنگام راه‌اندازی شرکت «دیزنی» به کمکش شتافت.

والت دیزنی و شرکتش توانستند وارد زندگی میلیون‌ها نفر در سراسر دنیا شوند، اگر دیزنی در مقابل ناکامی‌های اولیه زندگی خود تسلیم می‌شد هیچ وقت به این موفقیت‌ها نمی‌رسید.

ادیسون مرد موفقی است که نامش در تاریخ می‌درخشد. او نور و روشنایی را به میلیاردها نفر هدیه کرد. جالب است بدانید، ادیسون برای اختراع لامپ هزاران بالا شکست خورد اما تسلیم نشد و به مسیر خود ادامه داد تا در نهایت به هدفش رسید.

توماس ادیسون در دوران دبستان به عنوان فردی کند ذهن شناخته می‌شد که قدرت یادگیری ندارد و در جوانی نیز به دلیل عدم کارایی لازم از شغلش اخراج شد، اما هرگز تسلیم نشد و اکنون هزار و 93 اختراع به نام خود ثبت کرده است.

هنری فورد به عنوان مدیر و بنیانگذار شرکت بزرگ«فورد موتور» شناخته می‌شود که از بزرگترین شرکت‌های خودروسازی دنیاست. فورد با شکست‌های متعددی دست و پنجه نرم کرد و در مسیر موفقیت تسلیم نشد.

او در راه اندازی اولین کسب و کار خود شکست خورد و این شکست پنج بار تکرار شد اما تسلیم نشد، اکنون «فورد» بزرگترین موفقیت اوست که نتیجه تحمل همین شکست‌هاست.

هنری فورد توانست انقلابی در صنعت خودروسازی ایجاد کند، اگر همانند خیلی از افراد شکست را می‌پذیرفت هرگز چنین اتفاقی نمی‌افتاد.

استیون کینگ نویسنده بزرگی است که خیلی از رمان‌هایش تبدیل به فیلم شده و طرفداران زیادی در سراسر دنیا دارد. اما باید بدانید، اولین رمان استیون کینگ 30 بار توسط انتشارات مختلف رد شد.

استیون کینگ دوران کودکی را با فقر و سختی پشت سر گذاشت و در جوانی نیز به فروش داستان‌های کوتاه به مجلات پرداخت، اما اکنون 50 رمان در کارنامه خود دارد که بیش از 350 میلیون نسخه آن در سراسر دنیا به فروش رسیده است.

منبع: wanderlustworker

آیا به نظر شما این مطلب مفید بود؟




مجله موفقیت یوکن، مجله ای است ویدیویی که تلاش می کند هر آنچه انسان های موفق درباره موفقیت از دیروز تا به امروز تجربه کسب کرده اند را به آسان ترین شکل ممکن در اختیار شما بگذارد. هدف ما در یوکن گردآوری بروزترین روش های موفقیت فردی، سازمانی و تجاری است تا مرجع کاملی باشیم برای مخاطبین و افرادی که سعی دارند موفق شوند.

بسیاری از اوقات وقتی شکست می‌ خوریم، فکر می‌کنیم دیگر به آخر راه رسیده ایم و نمی‌توانیم اهداف و آرزوهایمان را دوباره دنبال کنیم و در واقع تبدیل شکست به موفقیت کاری نشدنی است. در یک کلام، فکر می‌کنیم شکست، به معنای پایان تمام اهداف و آرزوهایمان است. اما نه! صبر کنید، با این مقاله تا انتها همراه باشید تا متوجه شوید چونه باید با تبدیل شکست به پیروزی ، به تمامی آرزوهای خود برسید…

فکر می‌کنم خواندن این مقاله از نان شب برای همه ما واجب تر باشد، چون همه ما شکست های زیادی را در طول زندگی تجربه کردیم و نتوانستیم از آن موفقیت بسازیم. پیشنهاد می‌کنم پس از مطالعه این مقاله، حتماً مقاله نقشه راه موفقیت بزرگان دنیا را هم مطالعه کنید و با تست آنلاینی که در آن برای شما آماده شده، احتمال موفقیت خودتان را با وضعیت کنونی بسنجید.

همان طور که در ابتدای مقاله هم گفتم، ذهنیت اشتباهی که برای همه ما پیش آمده این است که فکر می‌کنیم شکست خوردن به منزله پایان تمام آرزوها و اهداف است و نمی‌توانیم بعد از شکست، به جاده موفقیت برگردیم. در حالی که اصلاً این طور نیست!

تمام افراد موفق دنیا، بلا استثنا، در زندگیشان شکست هایی خوردند تا به موفقیت رسیدند. اصلاً مگر می‌شود بدون این که تجربه کسب کنی و چند بار شکست بخوری، موفقیت را به دست بیاوری؟ اگر کسب موفقیت به این راحتی ها بود که  همه به آن می‌رسیدند و نمی‌شد افراد موفق را تحسین کرد! آن موقع آن ها کار سختی انجام نداده بودند که قابل تحسین باشد!

پس این نکته را همیشه در یادتان داشته باشید که شکست، پایان راه نیست!چگونه شکست را به پیروزی تبدیل کنیم

قبل از اینکه به دلیل شکست ها و راه های تبدیل آن به موفقیت اشاره کنم، اجازه دهید به چند مورد از شکست های افراد موفق دنیا اشاره کنم.

استیو جابز، موسس و مدیرعامل شرکت اپل، بعد از تولید محصولات موفقی مانند اپل 1 و 2، آیفون، آی پد و آی پاد، آی او اس و … در دو پروژه سنگین و هزینه بر به نام های لیزا و اپل 3 شکست خورد و مجبور شد جان اسکالی (کدیرعامل سابق شرکت پپسی) را به کرسی مدیریت اپل بنشاند و جایگزین خود کند. بعد از این که جان مدیریت آنجا را به دست گرفت، با تصمیم او و هیئت مدیره، استیو جابز را از اپل اخراج کردند و این، بزرگ ترین شکست برای جابز به حساب می‌آمد. یعنی اخراج از شرکت خودش!

اما او با این حال تصمیم گرفت به کارش با قدرت ادامه دهد و با سرمایه هفت میلیون دلاری، شرکت کامپیوتری نکست را به راه انداخت. شرکتی که توانست اولین مرورگر وب نرم افزاری جهان و اولین سیستم ایمیلی جهان را به بازار عرضه کند. جابز با نکست به قدری خوب کار کرد که شرکت اپل مجبور شد برای ادامه بقای خود، در سال 1996 و با مبلغ 429 میلیون دلار نکست را بخرد. در واقع اپل با این کار عملاً می‌خواست استیو جابز را به شرکت خودش برگرداند.

پس استیو جابز شرکت اپل  را به راه انداخت، از همان شرکت اخراج شد، شرکت دیگری زد و با مبلغ گزاف آن را به همان شرکت قبلی اش یعنی اپل فروخت و به آنجا برگشت. دیدید؟ جابز از شکست سنگین خودش، موفقیت بزرگی نصیب خود کرد.

پس از اینکه مادرش را از دست داد، تنها با گذشت 13 ماه از ازدواجش با همسرش از او جدا شد و با دختر نوزادش بی سرپناه به زندگی ادامه داد. آن هم فقط با کمک های مالی دولت!

تصمیم گرفت ایده تازه اش را به داستان تبدیل کند و این کار را کرد. اما هیچ کس حاضر نبود داستان او را حتی کامل بخواند، چه برسد به اینکه بخواهد آن را چاپ کند! اما او پس از این شکست ها تسلیم نشد و تصمیم گرفت تا زمانی که تمام ناشران به او جواب منفی ندادند به تلاش های خود ادامه دهد.

این تلاش ها نتیجه داد و حالا جی. کی. رولینگ، تبدیل به یکی از معروف ترین و ثروتمند ترین سلبریتی ها و نویسندگان جهان شده. نویسنده ای که خالق داستان هری پاتر، یکی از محبوب ترین داستان های جهان است…

آیا اگر رولینگ با همان جواب منفی اول و یا با شکست های اولیه اش تسلیم می‌شد، آیا این ثروت و خوش بختی اکنونش را داشت؟

شاید شما هم این جمله معروف توماس ادیسون را شنیده باشید که می‌گوید: من شکست نخوردم، فقط 1000 روش پیدا کردم که به موفقیت ختم نمی‌شود.

این جمله او نشان می‌دهد که برای اختراع برق، بیش از 1000 بار تلاش کرد و شکست خورد تا در نهایت به موفقیت رسید. بیش از 1000 بار!

همان ادیسونی که در کودکی به او می‌گفتند کودن است و نمی‌تواند در آینده حتی زندگی معمولی داشته باشد. آیا شما هم حاضرید برای رسیدن به هدف خود بیش از 1000 بار تلاش کنید؟

این سه مثال، فقط نمونه های کوچکی از شکست های افراد موفق بودند. می‌توان ده ها مورد دیگر از افراد موفق نام برد که با شکست های متعدد و سنگینی رو به رو شده اند. از جمله: مایکل جردن، ونسان ونگوگ، آبراهام لینکلن، آلبرت انشتین، هنری فورد و…

پس این اولین نکته برای تبدیل شکست به موفقیت. اینکه هرگز تسلیم نشوید و ادامه دهید تا طعم شیرین موفقیت را بچشید…

در مقاله چرا شکست می‌خوریم ، اشاره شد که 3 دلیل برای شکست هایمان وجود دارد:

اما با دانستن این 3 دلیل می‌توانید جلوی شکست های خود را بگیرید. به شرطی که آنها را رعایت هم بکنید نه این که فقط بدانید. پس حالا با دانستن دلیل شکست هایمان، می‌توانیم راحت تر در مسیر موفقیت گام برداریم…

حالا نوبت به آن می‌رسد که 7 تکنیک فوق العاده مهم و کاربردی برای تبدیل شکست به پیروزی برایتان بیان کنم. پس حتماً تا انتها همراه ما باشید…

اولین مرحله برای عوض کردن هر عادت بدی در وجود خودمان، این است که قبول کنیم آن عادت را در خودمان داریم. شکست خوردن هم همین طور است. اگر قبول کنیم که در بعضی موارد شکست خوردیم و نتوانستیم به آن هدفی که می‌خواستیم برسیم، مسلماً رسیدن به آن هدف هم برایمان راحت تر می‌شود. چون آن موقع است که می‌رویم سراغ راه هایی برای جبران آن شکست. پس هیچ وقت، عدم موفقیتمان را انکار نکنیم.

دیدید خیلی از اوقات افراد می‌گویند: نگویید شکست خوردم، بگویید تجربه کردم؟ این افراد فقط می‌خواهند دید ما را نسبت به شکست عوض کنند و کاری کنند که ما پس از اینکه در کاری موفق نشدیم، احساس سرخوردگی، بی عرضگی، ناتوانی و امثال اینها نکنیم. چون همین احساس، باعث می‌شوند ما دیگر گامی رو به جلو و برای کار دیگری برنداریم و در منطقه امن ذهنی خودمان باقی بمانیم. در جمله توماس ادیسون هم خواندیم که می‌گفت: من شکست نخوردم، فقط 1000 روش پیدا کردم که به موفقیت نمی‌رسد.

این جمله به خوبی نشان دهنده این است که چقدر دید ما نسبت به شکست مهم است و با تغییر آن می‌توانیم به راحتی موفقیت را از آن خودمان کنیم. در مقاله باور موفقیت هم گفتیم که این طرز تفکر، یکی از باورهای اشتباه ولی رایج در راه موفقیت است که اگر می‌خواهیم موفقیت را به خودمان نزدیک تر از همیشه ببینیم، باید آن را درون خودمان نابود کنیم.

بعد از شکست خوردن چقدر نااُمید و ناراحت هستید؟ تا چه حد انرژی دارید تا آینده خوبی را برای خودتان رقم بزنید؟ آیا اصلاً می‌توانید دوباره با همان قدرت به سوی هدفتان پیش بروید؟ آیا…

خب در این زمان مسلماً به شدت نیاز داریم تا صبر و امید داشته باشیم. اصلاً اگر این دو عنصر نباشند که نمی‌شود شکست را به موفقیت تبدیل کرد!

پس می‌توان گفت صبر و امیدواری، دو عنصر مهم در تبدیل شکست به موفقیت هستند و اگر نباشند، همان فرد شکست خورده باقی می‌مانیم.

بسیاری از افراد را دیدم که هر وقت بهشان می‌گویم چرا تلاشی نمی‌کنی برای رسیدن به موفقیت و رهایی از این وضعیت بد؟ می‌گویند که خودش درست میشه، حالا یه چیزی میشه دیگه، منتظرم از شنبه، و کلی جمله دیگر از این قبیل که مطمئنم شما هم از آنها زیاد شنیده اید. گویا این افراد فقط منتظرند فرشته نجاتی در زندگیشان پیدا شود و بتواند آنها را از این وضعیت بد نجات دهد!

خی من به این افراد می‌گویم همین طور بنشین و صبر کن تا آن فرشته نجات بیاید و اتفاقات خوب را برای تو رقم بزند!!! قطعاً تا تلاشی نکنی و به سوی جلو پیش نروی، موفقیت خودش نمی‌تواند به سمت تو بیاید. از تو حرکت، از خدا برکت! نترس و رو به جلو پیش برو تا به هدفی که می‌خواهی برسی و منتظر فرشته نجات نباش.

همه ما یک سری باورهای محدودکننده در ذهنمان داریم که نمی‌گذارند به موفقیت برسیم. از جمله: من نمی‌توانم، انگیزه ندارم، کارم زیاده و از این دست باورها. این باورهایی که بدون شک اگر در ذهنمان باقی بمانند در آینده خیلی جلوی مسیر پیشرفت ما را خواهند گرفت و باید آنها را از یبن ببریم تا قدرت باور به خود را پیدا کنیم.

از بین بردن این باورها خودش ماجرای مفصل و طولانی دارد که من آن را در مقاله ای به نام قدرت باور به خود توضیح دادم و می‌توانید با کلیک روی نام این مقاله آن را مطالعه کنید.

تصور کردن همیشه یکی از راه های اصلی رسیدن به هدف و موفقیت است. وقتی ما موفقیت را تجسم و تصور می‌کنیم، ذهن ما این باور برایش به وجود می‌آید که تو به موفقیت رسیده ای و نمی‌تواند فرق بین تجسم و واقعیت را تشخیص دهد. این گونه انگیزه ما را برای رسیدن به آن هدف و موفقیت بیشتر می‌کند و با راحتی بیشتری به سمت آن پیش می‌رویم.

وقتی برای خودت هدف مشخصی داشته باشی، وقتی انگیزه رسیدن به آن را برای خودت ایجاد کنی، وقتی همه فکر و ذکرت این باشه که بتونی به اون هدف دست پیدا کنی، شک نکن که هیچ کاری به جز آن کارهایی که تو را به آن هدف نزدیک می‌کند، انجام نمی‌دهی. هدف، برای ما مثل قطب نما عمل می‌کند و مسیر زندگیمان را مشخص می‌کند.

پس تا وقتی هدف نداشته باشیم و در راستای آن تلاش نکنیم، قطعاً راه موفقیت برایمان بسیار سخت و ناهموار خواهد شد و باید تقریباً قید موفقیت را بزنیم؟

خب، با انجام دادن راه های بالا، قطعاً می‌توانیم شکست احتمالی را که خورده ایم، به موفقیت تبدیل کنیم.چگونه شکست را به پیروزی تبدیل کنیم

در این مقاله سعی کردم که به شما به خوبی توضیح دهم که چگونه شکست را به موفقیت تبدیل کنیم؟ امیدوارم این راهکارها برای شما اثرگذار باشد، اگرچه مطمئنم به شدت تأثیر زیادی دارد، فقط به شما بستگی دارد که این 7 راه را چطور و با چه کیفیتی انجام دهید تا بتوانید شکست را به موفقیت تبدیل کنید.

امیدوارم روی قله های موفقیت ببینمتان…

 

ترس از شکست و ترس از روبه رو شدن با شکست همیشه جلوی پیشرفت مارو گرفته ان شاالله که بتونیم تمام این مسیر های پرفراز و نشیب رو طی کنیم و طعم شیرین موفقیت رو بچشیم.

انشالله براتون بهترین ها رو آرزومندیم موفق و سربلند باشید

سلام. این سخن افلاطون هم خیلی جالبه: اگر زمانی مقام تو پایین آمد ناامید مشو زیرا آفتاب هر روز هنگام غروب پایین می آید و بامداد روزدیگربالا می آید.

چقدر مثال خوبی بود ممنون از شما خانم حسینی عزیز

سلام.دیدگاه دوستان جالب بود.به نظر بنده کسی شکست نخورده یعنی قدمی برای موفقیت برنداشته.سپاس .عالی بود.

سلام کاملاً درسته هر شکست یک قدم به سوی موفقیته ممنون از همراهی شما

مقاله خیلی خوبی بود ادمایی که بتونن از شکستهاشون نا امید نشده و راه هایی که منجر به شکستشون شد رو بخاطر بسپارند تا دوباره تکرار نکنند یعنی هضم تجربه کنند، در ادامه مسیر زندگی بسیار به هدف نزدیکتر میشوند و گام های بعدی را استوارتر برمیدارند آنها انسان هایی قوی، با انگیزه و پر انرژی هستن و همواره الگویی برای اطرافیان خود هستند که دیگران از کنار آنها بودن لذت میبرند.

ممنون از شما

سلام این جمله ادیسون خیلی قشنگ بودکه من شکست نخوردم بلکه هزارراه پیداکردم که به موفقیت نرسید

خیلی برای من جالب بود ممنون

سلام ممنون از شما خانم کیانمهر عزیز

مقاله خوبی بود صبر و امیدواری و تلاش مداوم راه های رسیدن به موفقیت هستند که نیاز داریم برای رسیدن به موفقیت از انها استفاده کنیم

سپاس گزارم

من باور دارم اگر شکست نباشه موفقیتی وجود نخواهد داشت شکستهای ما به عنوان تجربه همان پله هایی هستند که در مسیر صعود به آنها نیاز داریم سپاسگزارم

متشکرم

سلام اگر انسان بلد باشه که چطوری شکست را به موفقیت تبدیل کنه خیلی خوب میتونه شکست را به موفقیت تبدیل کنه

شکست با درد همراهه.دقیقا زمانی که می خواهی له قله برسی،انگار دیگه نفس نداری،ریه هات یاری نمی کنند و تو احساس ناامیدی از صعود بهت دست میده.یا وقتی نی خواهی شنا یاد بگیری،کل گوشهات بینی ات و گلوت می سوزه.یه لحظه به خودت می گی بی خیال شنا.شکست تو زندگی هم زمانیه که خیلی از تلاش و کار داری نا امید میشی،قلبت انگار تیر می کشه.بیشتر مزه رنج رو می بری تا شیرینی رسیدن.باید تحمل کنی وگرنه از موفقیت خبری نخواهد شد.به قول استاد اون موقع فقط یه کاری کن.اون کار انرژی داره و انرژی های دیگه رو فراخوانی می کنه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

— بارگیری کد امنیتی –به منظور تصویب CAPTCHA لطفا جاوا اسکریپت را فعال کنید.

بهترین و کامل ترین بسته استعدادیابی و کشف علایق کشور

با ساده ترین راه ها، انگیزه خودتان را همیشه در بالاترین حد ممکن نگه دارید.

تهران، باغ فیض کوچه 1

پـلاک 15، طـبقه چهارم

تلـــفـن: 02156692113

بهترین و سریع ترین راه ارتباطی

با گام برتر: mostafaee_com

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

چرا شکست می خوریم؟ و چگونه می توان احتمال شکست را به شدت کاهش داد و آن را به پیروزی تبدیل کرد، اینها از مهمترین سوالاتی است که باید به آن پاسخ داده شود و راهکاری برای آن در نظر گرفت راهکاری که باعث شود، نه تنها شکست نخورریم بلکه بتوانیم شکست های احتمالی را هم به پیروزی تبدیل کنیم.

در بحث موفقیت و هدف گذاری می توان شکست را به دو گروه کلی تقسیم کرد:

در بین این دو گروه، شکست ذهنی مهمترین نوع شکست است، یعنی ما قبل از اینکه در دنیای واقعی شکست بخوریم در ذهن خود شکست می خوریم، البته راهکار آن هم ساده است، از آنجایی که این شکست ابتدا در ذهن ما اتفاق می افتد پس باید در همان ذهن هم آن را برطرف کرد که در ادامه توضیح خواهم داد.

شکست های ذهنی به خاطر وجود موانع ذهنی به وجود می آیند، یعنی این موانع ذهنی هستند که باعث به وجود آمدن شکست می شود، متاسفانه یا شاید هم خوشبختانه حدود 80 تا 90 درصد موانع هم از نوع موانع ذهنی هستند نه موانعی که در دنیای واقعی وجود دارند. پس اگر بتوانید این موانع ذهنی را برطرف کنید می توانید از 80 تا 90 درصد موانع و همچنین شکست های ناشی از آن جلوگیری کنید.چگونه شکست را به پیروزی تبدیل کنیم

در مقاله ای «چگونه بر احساس ناامیدی از موفقیت غلبه کنیم» کامل توضیح دادم که چه موانع ذهنی وجود دارد و راهکارهایی هم برای برطرف کردن آنها ارائه دادم که با انجام آن راهکارها می توانید موانع ذهنی تان را برطرف کنید که این در نهایت باعث تبدیل شکست به پیروزی تان هم خواهد شد.

پیشنهاد می‌کنم این مقاله را بخوانید: چگونه بر احساس ناامیدی از موفقیت غلبه کنیم ؟

وقتی یک هدف بزرگ انتخاب می کنید متناسب با بزرگی هدفتان، مشکلات و موانع هم، به همان اندازه بزرگ خواهند بود، به خاطر همین بیشتر افراد در این جور مواقع، ترجیح می دهند اهداف بزرگی انتخاب نکنند چون فکر می کنند که نمی توانند از پس مشکلات و موانع آن بر بیایند، اما این راهکار درستی نیست، قرار نیست چون یک هدف بزرگ است و احتمال شکستش هم زیاد است، پس آن را انتخاب نکنیم.

ذهن ما عاشق اغراق کردن است، عاشق این است که از کاه، کوه بسازد و همه چیز را بزرگ و پیچیده جلوه دهد پس باید عکس آن را عمل کنید یعنی راهکار درست این است که خواسته و هدفی که دوست دارید را انتخاب کنید حتی اگر آن هدف بزرگ باشد و بعد شروع کنید به کوچک کردن آن هدف در ذهنتان.

شاید در فیلم ها یا حتی در واقعیت، کارفرماها یا شرکت های ساختمانی را دیده باشید که در حال ساخت یک پروژه بزرگ ساختمانی هستند، اگر توجه کرده باشید اکثر آنها قبل از ساختن آن ساختمان بزرگ و زیبا در عالم واقعیت، ابتدا یک ماکت کوچک از آن ساختمان بزرگ را در اندازه یکی دو متر یا شاید کمی کوچکتر یا بزرگتر می سازند.

آنها با نگاه کردن به آن ماکت دائم در حال تصویرسازی هستند، گاهی یک حتی یک ساختمان را از یک قسمت ماکت بر می دارند و در یک قسمت دیگر قرار می دهند. گاهی چند طبقه به ساختمان اضافه می کنند و شاید گاهی چند طبقه کم کنند. آنها تمام تغییراتی که لازم است بدهند را ابتدا روی آن ماکت اعمال می کنند و بعد در دنیای واقعیت آن ساختمان یا بنای بزرگ و زیبا را می سازند.

علاوه بر این، زمانی که یک ماکت از آن ساختمان بزرگ را در اندازه کوچک می سازند و وقتی دائم روی آن کار می کنند، اینطوری ذهن آنها به طور ناخودآگاه مشکلات و موانع را به اندازه همان ماکت کوچک می کند و آنها احساس می کنند که از پس ساختن آن بنای بزرگ بر خواهند آمد.

مشکلات و موانع ذهنی را باید در همان ذهن حل کرد به همین دلیل باید اهدافمان که بزرگ است را در ذهنمان کوچک کنیم تا ذهن ما شروع به مانع تراشی نکند آن هدف بزرگ را پس نزند.

شکست رفتاری همانطور که از اسم آن مشخص است مربوط به رفتار و عملکرد ما می شود، یعنی ما در اجرای برنامه ریزی مان شکست می خوریم. همانطور که اشاره کردم موانع ذهنی حدود 80 تا 90 درصد علت شکست های ما محسوب می شود و حتی می تواند به طور مستقیم یا غیر مستقیم روی رفتار و عملکرد ما تاثیر منفی بگذارد و باعث شکست رفتاری یا شکست در اجرای برنامه مان شود.

برای اینکه بتوانید مشکلاتی که هنگام اجرای برنامه تان با آن روبرو هستید را حل کنید لازم است آنها را به قطعات کوچک تقسیم کنید، اجازه دهید با یک داستان توضیح دهم:

در یک مصاحبه ای، بازیگر سرشناس هالیوود آقای ویل اسمیت گفت: وقتی که حدود 12 سال سن داشتم، در یکی از روزهای گرم تابستان، پدرم یک دیوار آجری را خراب کرد و بعد، از من و برادر 9 ساله ام خواست تا آن دیوار را دوباره بسازیم، من به پدرم گفتم: «این کار غیر ممکن است.» ولی پدرم حرف مرا نپذیرفت و اصرار کرد که دیوار را بسازید.

یک سال و نیم طول کشید تا من و برادرم بتوانیم دوباره دیوار را بسازیم، وقتی ساختن دیوار به پایان رسید، پدرم گفت: «دیگر هیچ وقت نگو که نمی توانی کاری را انجام دهی.»

ویل اسمیت در ادامه توضیح داد: «شما نباید با فکر ساختن یک دیوار شروع کنید، بلکه باید با فکر گذاشتن یک آجر به بهترین شکل ممکن شروع به کار کنید و هر روز این کار را انجام دهید… و خواهید دید خیلی زود دیوار ساخته خواهد شد.»

کاملا حق با آقای ویل اسمیت است، نباید با فکر ساختن یک دیوار شروع کنید. وقتی برای خود هدفی تعیین می کنید مانند ساختن یک دیوار است، مثل کسب و کار، حالا اگر از همان ابتدا به سختی های کسب و کارتان فکر کنید و به این که چطور می خواهید این همه کار را انجام دهید، در این حالت فقط موانع و سختی ساختن یک دیوار بزرگ را خواهید دید.

این باعث می شود احساس کنید که از پس آن بر نخواهید آمد و این فکر و احساس می تواند روی عملکردتان هم تاثیر بگذارد یعنی وقتی از همان ابتدا در ذهن خود احساس می کنید از انجام آن بر نمی آیید و شکست می خورید پس در موقع اقدام هم، تمام تلاشتان را نخواهید کرد و در نهایت شکست خواهید خورد.

راهکار درست این است که باید اول یک هدف انتخاب کنید، یک هدف بزرگ، به بزرگی یک دیوار یا حتی یک قصر باشکوه و البته همانطور که اشاره شد، طبیعی است که هر چقدر هدفتان بزرگ باشد به همان میزان موانع ذهنی تان هم بیشتر خواهد بود و این به بدین معنی است که احتمال شکست تان هم بیشتر است، پس برای اینکه موانع کوچک شود و احتمال شکست تان به شدت کاهش یابد، باید تمرکزتان را بگذارید روی اولین آجر و بعد آجر دوم، سوم و الی آخر.

اینطوری هدفتان بزرگ خواهد بود ولی موانعی که با آن روبرو می شوید به اندازه یک آجر کوچک خواهند شد و مطمئنا از پس یک مانع کوچک در اندازه یک آجر بر خواهید آمد.

خیلی از شکست ها قبل از اینکه در دنیای واقعیت به وجود آیند ابتدا در ذهن ما شکل می گیرند و بعد رفتار و اقدام ما بر اساس آن ذهنیت اشتباه در نهایت باعث می شود که شکست بخوریم، پس راهکار این است که ابتدا در همان ذهنمان از پس کارها برآییم، برای اینکار لازم است:

1- کل هدف یا پروژه تان را در ذهنتان کوچک و قابل دستیابی کنید. 2- قدم های اجرایی تان را کوچک و متناسب بردارید

اینطوری احتمال شکست تان به میزان قابل توجهی کاهش می یابد و حتی به پیروزی تبدیل می شود.

منبع: مدیر هدف

نویسنده: افشین محمدی

منبع: مدیر هدف

شما می‌توانید آخرین مطالب ما را از طریق تلگرام و اینستاگرام نیز دنبال کنید. برای عضویت در کانال تلگرام و اینستاگرام مدیر هدف روی دکمه زیر کلیک کنید.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

سایت مدیر هدف به منظور آموزش هدف‌گذاری، برنامه‌ریزی، افزایش بهره‌وری، اعتماد به نفس، عزت نفس و رسیدن به موفقیت ایجاد شده است.

مهمترین هدف ما ارائه آموزش‌های لازم به صورت ساده، کاربردی و قابل اجراست تا با صرف کمترین زمان و انرژی به اهدافتان برسید.

اطلاعات تماس:

تلفن: 44594714-021 و 63510641-021

چگونه شکست را به پیروزی تبدیل کنیم

آدرس ایمیل: info@modirehadaf.com

جهت دانلود دوره روی عکس زیر کلیک کنید

تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مدیر هدف می‌باشد. فعالیت این سایت در زمینه آموزش موفقیت و پیشرفت شخصی می‌باشد.

وارد ناحیه کاربری خود شوید




Remember Me


Fill the forms below to register




لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.



شکست یک بخش جدایی ناپذیر از زندگی است و می تواند درس های زیادی به ما بدهد، اما در صورتی که از شکست ها درس نگیریم، قطعا ضرر کرده ایم. بیشتر کارآفرینان بزرگ شکست های زیادی را در زندگی شان تجربه کرده اند و با درس گرفتن از آن و تلاش دوباره، به موفقیت رسیده اند. این افراد شکست را به عنوان یک تجربه یادگیری و راهنمای یک راه دیگر تلقی می کنند.

به گزارش آلامتو به نقل از success؛ حال این سوال مطرح می شود که چگونه می توان ایده شکست را به عنوان یک مانع در نظر گرفت؟ برای کسب اطلاعات بیشتر در این مورد ، با ۱۲ نفر از شرکت کنندگان در YEC مصاحبه کردیم تا ببینیم چگونه توانسته‌ اند از شکست ‌های گذشته دست بردارند و به استقبال آینده بروند. تا انتها با ما همراه باشید.

متیو پودولسکی ، مشاور قانونی فلوریدا ، می گوید: اگر این کار، کار آسانی بود شکست نمی خوردم. این شکست نشان می دهد کاری که شما انجام دادید، کاری دشوار، جدید و چالش برانگیز بوده است. برای جسارتی که باعث شده این کار را انجام دهید، به خودتان افتخار کنید.

به خودتان یادآوری کنید که کاری را انجام داده اید که ارزش شکست خوردن داشته است. از این پس، به جز درس هایی که از این شکست گرفتید، دیگر به آن فکر نکنید و به دنبال انگیزه و تلاش برای آینده و شروعی دوباره باشید.چگونه شکست را به پیروزی تبدیل کنیم

پاتریک بارنیل می گوید: هنگامی که ما شکست می خوریم ، خیلی راحت است که احساس کنیم محکوم به تکرار اشتباهات خود هستیم.

بهترین راه برای رها کردن این احساس منفی ، پپیگیری پیشرفت ها و کارهایی است که روزانه به پایان رسانده اید. این وظایف می تواند شامل تمام کارهای مفیدی که در طول روز انجام داده اید، باشد. ما از آنچه فکر می کنیم موفق تر هستیم.

رابی اسکات می گوید: من بارها به عنوان کارآفرین شکست خورده ام. من متوجه ‌شده‌ام که در هنگام شکست ، اگر کمی از بار و ناراحتی شکست را با دوستان و یا خانواده ام در میان بگذارم سبک تر خواهم شد و می تواند در احیای روحیه از دست رفته ام مفید باشد. در نهایت، من باید تصمیم بگیرم که آن را رها کنم و بر حال و آینده تمرکز کنم.

پردازش و هضم هر شکستی کمی زمان می برد، باید با این مراحل روبرو شوم و آن ها را پشت سر بگذارم.

نیکول مونوز می گوید: تمرکز بیش از حد بر شکست‌ های گذشته یک راه اتلاف بی رویه زمان است. این راهی برای ایجاد موفقیت نیست.

درست است که گفتیم باید از شکست ها درس بگیریم و رفتار خود را تغییر دهیم، اما تمرکز زیاد بر شکستی که در گذشته خورده اید، به مراتب انگیزه شما برای آینده را کاهش خواهد داد. پس به جای اینکه در گذشته سیر کنید، یک قرارداد واقعی با خودتان ببندید و درس هایی که از این شکست گرفتید را درونی کنید و دیگر هیچوقت به آن فکر نکنید.

ریچارد فونگ معتقد است: شکست ها یک مزیت فوق العاده دارند و آن این است که به ما نشان می دهند چه مسیرهایی اشتباه است. انتخاب مسیر درست یکی از مزایای شکست است و ما هرگز یادگیری از شکست را متوقف نمی کنیم.

من می دانم محدودیت هایی (مانند عدم موفقیت) کمک می کند تا مسیر واضح تر به جلو باز شود و زمانی که به نظر می‌ رسد یک میلیون احتمال وجود داشته باشد، این می تواند واقعا به هدایت کشتی کمک کند. بازی بتل شیپ یک مثال خوب در این زمینه است: هر شکست به شما کمک می ‌کند تا به هدف خود نزدیک تر شوید.

رانا گجرال می گوید: بسیار مهم است که به یاد داشته باشید که شکست های گذشته، شما را تعریف نمی کند ، بلکه چیزی که معرف شماست نحوه واکنش نشان دادن به شکست هاست. عدم موفقیت در کاری به این معناست که اکنون با درک کاملاً جدید و دیدگاهی از آنچه انجام می دهید ، دوباره شروع کنید. برای شروع دوباره هیجان زده باشید.

استفانی ولز می گوید: اگر دیگران را به دلیل ناکامی های خود مقصر بدانید ، هرگز قادر نخواهید بود پیش بروید و موفق شوید. مهم است که نسبت به اقدامات خود مانند یک فرد بزرگسال پاسخگو باشید و مسئولیت اشتباهاتتان را به عهده بگیرید ، با این رویه قادر خواهید بود به جلو حرکت کرده و موفق شوید.

اگر به دنبال کینه های قدیمی هستید و یا دیگران را به خاطر کارهای اشتباه خود سرزنش کنید ، پذیرای شروع جدید دشوارتر خواهید بود.

«جرد اچیسون» (Jared Atchison)، یکی از سازندگان افزونه وردپرسی «WPForms» می گوید: آیا مقام و یا شی که در آن هستید را انکار می کنید؟

بعضی اوقات ما به خودمان دروغ می گوییم ، بدون توجه به اینکه اتفاقاتی که در گشته افتاده و شکست هایی که خورده ایم، به ما کمک می کند تا با کمبودها و شکست های خود کنار بیاییم. مهم است که با خود صادق باشید زیرا این تنها راهی است که شما قادر خواهید بود به سمت موارد بهتر پیش بروید.

سید بلخی، بنیانگذار WPBeginner می گوید: غلبه بر شکست هایی که در گذشته تجربه کرده اید، دشوار است. به یاد داشته باشید که شما دیگر همان کسی که قبلا بودید، نیستید.

امروز، شما درس‌ های ارزشمندی را یاد گرفتید، افراد مختلفی را ملاقات کرده‌ اید و تجربیات متفاوتی داشته ‌اید. این تجربیات از شما فرد دیگری ساخته است. از گذشته یاد بگیرید و این بار بهتر حرکت کنید.

Rachel Beider می گوید: برای حرکت به جلو بعد از یک شکست سخت، طرز فکر خود را به قدردانی تغییر دهید. به این مساله توجه کنید که چالش‌ ها و شکست‌ ها در کنار شما هستند و شما را به رشد دعوت می‌ کنند. بدون شکست ها و چالش ‌ها، زندگی به شدت خسته ‌کننده و کسل ‌کننده خواهد بود.

کریس کریستوف (رئیس موسسه پژوهشی MonsterInsights) می گوید: ما تمایل داریم که به اشتباهات خود به عنوان ویژگی های تعریف شده خود نگاه کنیم.

حقیقت این است که بیشتر آشفتگی های درونی ما توسط خودمان به خودمان تحمیل می شود و خودکرده است و ما تنها کسانی هستیم که توجه می کنیم! اگر می خواهید از شکست های گذشته خود رها شوید ، باید این واقعیت را بپذیرید که اشتباه کرده اید ، درس های ارزشمند آموخته اید و برای شروع های جدید آماده هستید.

با توجه به سخنان نقل شده در قسمت بالا، به اهمیت درس گرفتن از شکست ها و رها کردن آن پی بردیم. حال وقت آن رسیده که دست از سرزنش خود بردارید و با انگیزه ای دو چندان به یک شروع جدید فوق العاده فکر کنید. موفق باشید.

به نظر من موفقیت نقطه نهایی رسیدن به یک هدف نیست من شخصا موفقیت رو توی سماجتم و مسیری که برای رسیدن به هدف طی میکنم میبینم.

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

امکان عضویت در سایت توسط مدیر غیر فعال شده است

یکی از موانعی که در مسیر رسیدن به موفقیت و پیروزی افراد وجود دارد ترس هایشان می باشد. ترس از شکست یک مانع بزرگ برای حرکت کردن و رسیدن به موفقیت می باشد. اگر بتوانید برتس هایتان غلبه کنید می توانید به موفقیت و پیروزی دست یابید در این مقاله در خصوص روش های تبدیل شکست به پیروزی و غلبه بر ترس صحبت خواهیم کرد پس با تومیتونی همراه شوید تا در این خصوص بیشتر بدانید.

 

در حقیقت باید بدانید که موفقیت یا شکست ریشه ذهنی دارد به بیانی دیگر آنچه که موجب موفقیت و شکست افراد می شود از درون و از ذهنیات آنها نشأت می گیرد. افراد موفق کسانی هستند که به طور ذهنی بر روی موفقیت تمرکز می کنند نه بر روی راه های اجتناب از شکست, زمانی که شما بجای اینکه بر روی نتایج دلخواه و موفقیت تان تمرکز کنید بر روی راه های اجتناب از شکست توجه و تمرکز می کنید اضطراب و نگرانی ناشی از احتمال شکست در درونتان تشدید می شود و این پدیده موجب می شود عدم موفقیت و شکست را به سوی خود جذب کنید.چگونه شکست را به پیروزی تبدیل کنیم

بنابراین برای اینکه به موفقیت برسید و حتی هر شکستی را به پیروزی تبدیل کنید باید خوشبین باشید و دیدی متفاوت و خوشبینانه به مسئله نگاه کنید. حتی اگر شکست خوردید بهتر است با این دید به قضیه نگاه کنید که این مسئله شکست نبوده بلکه یک تجربه بوده است آنگاه می توانید با یک تغییر دید ساده نتایج متفاوتی دریافت کنید و شکست را به پیروزی تبدیل کنید.

 

برای افراد بزرگ شکست تنها راهی به سوی کسب پیروزی های جدید بوده است زیرا آن ها به خوبی می توانستند افکار و نگرشش شان را مدیریت کنند و آتش اشتیاق را در درونشان شعله ور نگه دارند. برای آن ها چیزی به اسم شکست معنا نداشته است. به طور نمونه برای مخترعین بزرگ شکست جزئی از مسیر پیروزی آن ها بوده و آن ها به شکست هایشان به دید موفقیت و پیروزی می نگریستند و این تنها راه تبیدل شکست به پیروی بوده است.

افراد برجسته می دانستند که هر شکست یک تجربه جدید است و نشان می دهد که باید راه های دیگر را امتحان کنند به طور مثال حتما این جمله را زیاد شنیده اید که «خبرنگاری از ادیسون پرسید خسته نشدید از اینکه 1000 بار تلاش کردید و شکست خوردید و ادیسون در پاسخ گفت تو تصور می کنی من شکست خوردم در حقیقت من شکست نخورده ام من 1000 مسیر را امتحان کردم و موفق شدم بفهمم از این مسیر لامپ اختراع نمی شود من 1000 موفقیت داشتم نه شکست» این است تفاوت نوع نگاه افراد موفق و برجسته با افراد عادی است. هنری فورد میگه:« چه فکر کنی می تونی و چه فکر کنی نمی تونی در هر صورت حق با توست»

 

حال در این قسمت 8 راهکار و روش برای اینکه بتوانید شکست را به پیروزی تبدیل کنید بیان خواهیم کرد که برخی از این راه کارها به نوع تفکر شما مربوط می شود و برخی دیگر به نحوه رفتار و عمل شما مربوط می باشد در ابتدا 5 موردی را که باید زمانی که با شکستی روبه رو شدید انجام دهید تا بتوانید در آینده موفقیت و پیروزی بیشتری کسب کنید را ذکر می کنیم پس در ادامه با ما همراه باشید.

اگر اشتباهی از شما سرزد نباید آن را انکار کنید و قبول مسئولیت و پذیرش آن تفره روید اگر سکوت کنید از نگاه دیگران شخص ترسو و غیر قابل اعتماد به نظر می آید و دیگران شما را مورد سرزنش و نکوهش قرار می دهند این در حالی است که با پذیرش مسئولیت اشتباه تان به خودتان این فرصت را می دهید که تلاش کنید و آن را جبران کنید و این تلاش شما را به موفقیت می رساند و نشان می دهد که شما تسلیم نشده اید ولی با انکار کردن آن شما خود را تسلیم شرایط کرده اید و شکست را پذیرفته اید.

 

می توانید یک توضیح منطقی برای اشتباهی که مرتکب شده اید بدهید در صورتی که توضیح منطقی نداشتید بهتر است مسئولیت کوتاهی تان را بپذیرید و سعنی نکنید بهانه تراشی کنید و کارتان را غیرمنطقی توجیح کنید. قبول مسئولیت شما را فرد با اعتماد به نفس و قابل اعتماد نشان می دهد کسی که حاضر است برای جبران اشتباهش هر کاری انجام ده. بنابراین این رفتار وجه مناسبی از شما ارائه می دهد و همین اعتماد به نفس بالای شما کمک می کند که در مسیر خود از اشتباهی که کرده اید درس بگیرید و به پیروزی برسید.

 

قدم بعدی برای تبدیل شکست به پیروزی این است که با پذیریش مسئولیت اشتباه خود یک برنامه درست برای جبران اشتباه تان آماده کنید به جای اینکه منتظر بمانید تا اتفاق های خوب خودشان بیافتند یا کسی پیدا شود و برای شما کاری انجام دهد خودتان بلند شوید و اولین قدم ها را بردارید و برای موفقیت و پیروزی طرح و نقشه پیاده کنید.

شکست تان باید موجب ایجاد یک تجربه تازه در شما شود و بنابراین در حین اقدام برای جبران اشتباه تان و تبدیل شکست به پیروزی موارد و خطرات احتمالی پیش رو را پیش بینی کنید و برای آن ها طرح و برنامه ای تدوین کنید, با این کار به دیگران نشان می دهید که از تجربه ای که داشته اید درس های زیادی گرفته اید و این نتایج می تواند به بهبود وضعیت , موفقیت و همچنین پیروزی شما کمک کند.

 

برای اینکه موفق شوید که از شکستی که ایجاد شده به نفع خود استفاده کنید و به پیروزی دست یابید بعد از اینکه تجربه های مربوط به آن را کسب کردید باید فورا خودتان را جمع جور کنید و به میدان عمل بازگرید نباید اجازه دهید که یاس و ناامیدی بر شما چیره شود و اعتماد به نفس شما را تضعیف کند. جسور باشید بلند شوید و با قدرت دو چندان به میدان بازگردید و اجازه ندهید تجربه تلخ مانع شما شود و شکست تان دهد. شما می توانید فکرتان را سامان دهید و با انگیزه بیشتری به میدان بازگردید و به مسیرتان برای رسیدن به پیروزی ادامه دهید اگر ذهنیت و نگرش تان را تغییر دهید شکست های می توانند سکوی پرتاب شما باشند و انگیزه شما را برای رسیدن به موفقیت صد چندان کنند.

اما اینکه نگرش مناسب در این وضعیت به چه شکل باید باشد را در ادامه می خوانید. به طور کلی سه نگرش در این میان وجود دارد که عبارتند از:

برای تبدیل شکست به پیروزی باید قادر باشید در هنگام شکست نگرش تان را بهبود دهید افرادی که نگرش و چشم انداز خوبی نسبت به آینده داشته باشند احتمال موفقیت شان بعد از شکست اولیه بیشتر خواهد بود زیرا افراد موفق شکست را نتیجه عمل اشتباه و روش اشتباه می دانند و آن را به شخصیت خود نسبت نمی دهند. این در حالی است که افراد معمولی شکست را ناشی از شخصیت و بخت و اقبال بدشان می دانند و چشم انداز زیبایی برای خود متصور نیستند از همین رو بعد از اولین شکست دیگر هرگز به کارشان و هدفشان ادامه نمی دهند. در حالی که افراد موفق و برجسته به دلیل اینکه چشم انداز زیبایی از آینده و از خودشان متصور هستند بعد از شکست تلاش می کنند که از اشتباهاتی که کرده اند تجربه بدست آورند و در تلاش بعدی شان از آن تجربه استفاده کنند زیرا آن ها ذاتا خود را فرد موفق و پیروزی می دانند.

 

یکی دیگر از مورادی که برای تبدیل شکست به پیروزی باید به آن اهمیت داد خوشبینی می باشد به عبارتی علاوه بر داشتن چشم انداز زیبا باید خوش بین بود, تفاوت اصلی افرادی که بعد از شکست به موفقیت می رسند در مقایسه با سایرین در این است که آن ها هموراه دیدگاه مثبتی به ماجرا دارند و نسبت به اتفاقات پیش رو خوش بین هستند و همین ذهنیت مثبت و خوش بینی آن ها سبب می شود موقعیت هایی را جذب کنند که موجب موفقیت آن ها می شود. آن ها شکست را پلی برای پیروزی های بعدی خود می دانند.

 

برای اینکه در مسیر تبدیل شکست به پیروزی به موقفیت دست یابید و امید به زندگی داشته باشید باید در ایجاد احساسات مثبت از قبیل خوشبنی و نگرش مثبت پایداری و استقامت داشته باشید افرادی که هموراه تلاش می کنند تا این روحیه را در خود حفظ کنید به نتایج قابل چشمگیری دست می یابند. زیرا هنگامی که دیگران از تلاش کردن خسته می شوند و دست از کار می کشند این افراد با قدرت و استقامت بیشتری به مسیری که پیش رو دارند ادامه می دهند.

در پایان باید گفت که پیروزی یک پدیده ذهنی است شکست تنها یک تصویر ذهنی است که برخی افراد آنرا می پذیرند و برخی آن را نمی پذیرند بنابراین این به زاویه دید شما باز می گردد که مسئله پیش آمده را شکست ببینید یا یک تجربه که زمینه ساز موفقیت شما می باشد.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تبیان، دستیار هوشمند زندگی

پل های ارتباطی

بلوار کشاورز،خیابان نادری،نبش حجت دوست،پلاک 12

public@tebyan.com

چگونه شکست را به پیروزی تبدیل کنیم

02181200000

دسترسی سریع

محصولات و خدمات

اشتراک در خبرنامه

کلیه حقوق این سایت مربوط به موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان می‌باشد.

چگونه شکست را به پیروزی تبدیل کنیم
چگونه شکست را به پیروزی تبدیل کنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *