چگونه غم از دست دادن پدر

 
helpkade
چگونه غم از دست دادن پدر
چگونه غم از دست دادن پدر

بازگشت به زندگی بعد از مرگ پدر یکی از دشوارترین چالش‌هایی است که هر کسی بعد از دست دادن پدر با آن رو به رو می‌شود. ارتباط میان پدر و فرزندان، از آن دست ارتباطاتی است که هرگز از بین نمی‌رود. بسیاری از افراد به دلیل همین همبستگی نمی‌توانند به راحتی با غم از دست دادن پدر خود کنار بیایند؛ شاید سال‌ها عزاداری کرده و در دل به یاد پدر گریه کنند. در یک خانواده سالم پدر دارای مسئولیت و جایگاه خاصی است که احترام به پدر را ضروری می‌کند. حال با رفتن پدر، تغییرات زیادی رخ خواهد داد؛ دعوای وراثت، ازدواج مجدد، نداشتن سر پناه و… از جمله مسائلی است که در کنار غم مرگ پدر باید مورد بررسی قرار گیرند. در ادامه به راه‌های کنار آمدن با مرگ پدر می‌پردازیم. برای کسب اطلاع بیشتر از دعوای وراثت کلیک کنید.

این مساله بسیار حائز اهمیت است که بتوانید هنگام مواجه با سوگ عزیزان هیجاناتتان را درست مدیریت کنید؛ چرا که آسیب پذیری شما در این شرایط بسیار بالا رفته و واکنش‌های نادرست می‌تواند شما را به سمت اختلال‌های روحی و روانی نظیر افسردگی سوق دهد. برای آنکه بتوانید راحت تر مرگ پدر را تحمل کنید، به نکات زیر توجه فرمایید:

واکنش غم و اندوه در برابر فوت پدر در واقع واکنش طبیعی مغز است. هرگز توصیه‌هایی مبنی بر خودداری و گریه نکردن را جدی نگیرید. چرا که عدم بروز احساسات‌تان باعث می‌شود تا واکنشی طبیعی را به یک بیماری مزمن تبدیل کنید و رنج و اندوه زیادی را سال‌ها در درون خود احساس نمایید. هم چنین این رنج مزمن در شما باعث بیماری‌های روان تنی نظیر سردردهای آزار دهنده، زخم معده و… می‌شوند که اوضاع را از آنچه هست دشوارتر خواهد کرد. برای کسب اطلاع بیشتر از بیماری های روان تنی کلیک کنید.

بسیاری از افراد فکر می‌کنند اگر به روال سابق زندگی خود برگردند به این معنی است که فرد از دست رفته را فراموش کرده‌اند و به همین خاطر احساس گناه می‌کنند. اما واقعیت این است که شما در کنار ححفظ عملکرد زندگی خود، می‌توانید یاد پدر را همواره زنده نگه دارید. در واقع بازگشت شما به زندگی به معنی فراموش کردن پدرتان نیست. برای اطلاع بیشتر از فوت پدر کلیک کنید. 

چگونه غم از دست دادن پدر

بسیاری از دشواری‌هایی که هنگام از دست دادن عزیزتان تجربه می‌کنید به خاطر تغییراتی است که به خاطر نبود او در زندگی شما ایجاد می‌شود. برای مثال امکان دارد با فوت پدرتان ارتباط شما با خانه پدری کمتر شود یا برخی مسئولیت‌های او بر دوش شما بیافتد. این تغییرات را بپذیرید و تلاش کنید تا راه حلی برای سبک زندگی جدیدتان بیابید. برای آگاهی بیشتر از سبک زندگی کلیک کنید.

به طور طبیعی همه افراد در مواجهه با سوگ یکسری واکنش‌ها از خود نشان می‌دهند. اگر این واکنش‌ها به حالتی مزمن تبدیل نشود و فرد با آگاهی آن‌ها را بخشی از فرایند سازگاری روانی در نظر بگیرد، مشکلی برای فرد داغدیده ایجاد نخواهد کرد. برای شناخت بیشتر در زمینه مراحل سوگ در بزرگسالان کلیک کنید. 

مراحل سوگ؛ انکار، خشم،  چانه زنی و حسرت، احساس غم و اندوه و پذیرش را شامل می‌شود. درواقع در ابتدا افراد نسبت به خبر مرگ دچار انکار می‌شوند؛ این مساله به خصوص در مرگ‌های ناگهانی بیشتر اتفاق می‌افتد. برای اطلاع بیشتر از غم و اندوه کلیک کنید.

پس از آنکه به تدریج باور مرگ در او بیشتر شد احساس خشم را تجربه خواهد کرد، ممکن است بسیار شنیده باشید که افراد می‌گویند: “چرا من؟” درواقع خودشان را مستحق این غم و اندوه نمی‌دانند و از این بابت احساس خشم را تجربه می‌کنند.

در مرحله چانی زنی و حسرت فرد به عقب باز می‌گردد. مدام کارهایی که می‌توانست برای متوفی انجام دهد را بررسی کرده و به خاطر انجام ندادن آن‌ها حسرت می‌خورد. این افکار به شدت می‌توانند هیجانات منفی نظیر احساس گناه را برای فرد به بار بیاورد. برای آگاهی بیشتر از احترام به پدر کلیک کنید.

به دنبال همه این افکار فرد غم و اندوه شدیدی را تجربه خواهد کرد که در نهایت با گذر از آن می تواند به پذیرش و سازگاری برسد.  آگاهی از این مراحل به شما کمک می‌کند تا بدانید فقط شما افکار و احساسات آزاردهنده را تجربه نمی‌کنید. در واقع این‌ها واکنش‌هایی طبیعی است که اکثر افراد برای تحمل مرگ عزیزان خود با آن رو به رو می‌شوند. برای اطلاعات بیشتر از تحمل مرگ عزیزان کلیک کنید. 

مرگ پدر یکی از رویدادهای آسیب زایی است که کنار آمدن با آن در بسیاری از افراد زمان زیادی را می‌طلبد. اگر هیجانات و احساس منفی که عملکرد روزمره شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد تا 6 ماه ادامه یابد، جای نگرانی نیست. اما اگر با گذشت این مدت همچنان نمی‌توانید به زندگی عادی خود برگردید، حتما برای حل مشکل خود مشاوره روانشناسی دریافت نمایید.

برخی مواقع ممکن است غم و اندوه ناشی از فوت عزیزانی همچون پدر به افسردگی‌ حاد و جدی ختم شود. در این شرایط مراجعه به روانشناس لازم و ضروری است. از علائم افسردگی ناشی از فوت عزیزان می‌توان به مواردی همچون خستگی، کاهش اشتها و از دست دادن شدید وزن، مشکل در خواب، اختلال در عملکرد روزانه و غیره اشاره کرد. در صورت مشاهده این علائم هرچه سریع‌تر به روانشناس مراجعه نمایید. متخصصان مرکز مشاوره حامی هنر زندگی در خدمت شما هستند تا در فرایند تحمل مرگ عزیزان به شما کمک کنند. برای کسب اطلاع بیشتر در این زمینه، مقالات علائم افسردگی و درمان افسردگی را مطالعه فرمایید. 

برای دریافت مشاوره در زمینه بازگشت به زندگی بعد از مرگ پدر می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

با فوت پدر یکی از پایه‌های مهم و اساسی زندگی و خانواده از دست می‌رود. به طور کلی پدر در خانه نماد قدرت و غرور و یک تکیه گاه است که نظم و امنیت را در خانه برقرار می‌کند؛ در واقع پدر روح وجودی خانواده می‌باشد. تمام این‌ها باعث می‌شود که فوت پدر بر تمام ابعاد زندگی یک خانواده تاثیر بگذارد. پس از مرگ پدر در خانواده مشکلاتی به وجود می‌آید که باید برای آن ها چاره ای اندیشید. با فوت اعضای خانواده در واقع نقش‌ها جابه جا شده و یا از بین می‌روند و این تغییرات با خود آثاری را به همراه دارد. در ادامه این مقاله به تاثیر مرگ پدر بر اعضای خانواده، کنار آمدن با غم مرگ پدر و نحوه توضیح آن به کودکان اشاره کرده‌ایم.

به طور کلی پدر مسئول برقراری نظم و مشخص کننده قوانین در خانواده است و به این صورت تبدیل به عاملی برای پیشگیری از انحرافات اعضای خانواده می‌شود. با مرگ پدر و عدم مدیریت خانواده توسط مادر، فرزندان دچار سرگردانی و حتی انحرافات خواهد شد. برای کسب اطلاع از قوانین در خانواده کلیک کنید.

پس با مرگ پدر، مادر باید هوشیارتر باشد و روند مناسبی برای برخورد با فرزندانش در پیش بگیرد. اما چون مادر نیز دچار بحران فوت همسر شده، به احتمال زیاد پیش از هر چیز باید با افسردگی و غم از دست دادن همسر کنار بیاید. به دلیل اهمیت موضوع فرزندان، مادر هر چه زودتر باید بهبود یابد و به دنبال راهی برای مدیریت خانه باشد. به همین دلیل مشاوره روانشناسی در این بازه زمانی از ضرورت زیادی برخوردار است. برای آگاهی بیشتر در زمینه فوت همسر کلیک کنید.

پدر یکی از ارکان اساسی خانواده است که نقش مهمی در تربیت فرزندان دارد. پس از مرگ پدر زندگی تمام اعضای خانواده به نحوی تحت تاثیر قرار می‌گیرد. معمولا بعد از مرگ پدر یک شخص از خانواده وظایف پدر را بر عهده می‌گیرد. زمانی که تمام اعضای خانواده او را به عنوان جایگزین قبول کنند، خانواده سریع‌تر به آرامش و ثبات خود بازمی‌گردد.

چگونه غم از دست دادن پدر

پسرها هویت جنسی خود را از پدرشان الگوبرداری می‌کنند. اگر پدر در سنین کودکی و نوجوانی پسر فوت کند، مشکلاتی در هویت جنسی او به وجود می‌آید. از طرف دیگر نبود پدر ممکن است باعث انحرافات اجتماعی و کج روی‌های رفتاری در فرزند پسر بشود. برای دریافت اطلاعات بیشتر از هویت جنسی کلیک کنید.

تحقیقات نشان داده که دخترها پس از مرگ پدر در زمینه ارتباط با جنس مخالف و رشد اجتماعی آسیب می‌بینند. همچنین دخترانی که هنوز به سن بلوغ نرسیده‌اند دچار ناسازگاری در مدرسه و مشکل در کنترل هیجانات و رفتارها می‌شوند. ارتباط و عشق پدر به دختران عزت نفس می‌دهد؛ به همین دلی فقدان پدر به عزت نفس دختران آسیب خواهد زد.

وظیفه فرزندان و گذران زندگی پس از مرگ پدر بر عهده مادر می‌باشد، پس مسئولیت او دو برابر قبل خواهد شود. در این شرایط علاوه بر این که زن به لحاظ احساسی از فوت همسرش صدمه می‌بیند باید وظایف بیشتری را نیز بر عهده بگیرد. همه این عوامل ناامیدی، افسردگی و اضطراب را در مادر خانواده بیشتر از پیش می‌کند.

مرگ پدر برای کودکان یک اتفاق بسیار استرس زاست. با این وجود کودک باید حقیقت فوت پدر را بداند و احساسات و عواطف خودش را بروز دهد. پس دروغ گفتن به کودک درباره مرگ پدرش اشتباه بزرگی است. برخی از راه‌های توضیح مرگ پدر به کودک به شرح زیر است:

از جملاتی مانند “پدرت برای مدتی نیست” استفاده نکنید، چرا که در این صورت کودک چشم انتظار پدرش می‌ماند و این برای کودک بسیار دردناک‌تر است. از طرفی کودک بالاخره حقیقت را می‌فهمد و در آن زمان نسبت به شما بی اعتماد می‌شود.

بگذارید که کودک در مراسم‌های عزاداری پدرش شرکت کرده و با حقیقت رو به رو شود. اگر کودک را از محیط عزاداری دور نگه دارید دچار سردرگمی شده و وقتی برای تخلیه غم خودش پیدا نمی‌کند.

در مورد بهشت و خوب بون جای پدر بیش از حد اغراق نکنید. در این صورت ممکن است کودک فکر کند که باید هر چه زودتر به جای خوبی مثل بهشت برود و حتی امکان دارد که دست به خودکشی بزند.

ممکن است بعد از فوت پدر آشنایان نزدیک نسبت به کودک احساس مسئولیت کنند و بخواهند جای خالی پدر را برایش پر کنند. اجازه ندهید که کسی به کودک شما امر و نهی کند، چرا که در این صورت کودک به دلیل آموزش‌های مختلف بیشتر دچار سردرگمی می‌شود.

غم از دست دادن پدر بسیار سخت و سنگین است ولی باید برای کنار آمدن با آن چاره ای اندیشید. فوت مادر و پدر هر کدام دردی بزرگ بر دل داغدیده‌ها می‌گذارند؛ گاه حتی با گذر زمان این درد تسکین نیافته و برای فرد مشکلاتی را به وجود می‌آورد. برای گذر از این غم به راهکارهای زیر توجه کنید:

اولین مرحله برای کنار آمدن با غم، این است که واقعیت را قبول کنید. کسی که مرده است دیگر بر نمی‌گردد و راهی برای برگشت به گذشته نیست؛ پس باید قبول کنید که عزیزتان فوت کرده است. برای کسب اطلاع بیشتر از مراحل سوگ کلیک کنید.

برای از دست دادن پدرتان عزاداری کنید. عزاداری می‌تواند هر کاری باشد که شما را آرام کند. برخی با گریه کردن سبک می‌شوند، برخی با دعا برای پدر، صحبت با او، خیرات کردن و برخی نیز با مرور خاطرات پدر دردشان را تسکین می‌دهند. راه سبک شدن خودتان را پیدا کنید و این هیچ مانعی برایتان ندارد.

با فرار از درد و غم هیچ چیز نمی‌گذرد. اگر با غم خود روبه رو نشوید این مرحله هیچ وقت نمی‌گذرد و تمام نمی‌شود. این را بدانید که رویاروی با غم بخشی از فرایند گذر از غم و ناراحتی است. اگر متوجه علائم افسردگی شدید، باید حتما از یک روانشناس کمک بگیرید.برای کسب اطلاع بیشتر در این زمینه، مقالات علائم افسردگی و درمان افسردگی را کلیک کنید.

اصرار نکنید که در تنهایی برای پدر عزاداری کنید. اجازه دهید کسانی که با آن‌ها ارتباط عاطفی دارید، کنارتان باشند. نزدیکان شما می‌توانند یک حامی باشند و احساس غم شما را تا حدی کم کنند. برای کسب اطلاع بیشتر از احساس غم کلیک کنید.

شاید این غم همیشه در بخشی از وجودتان باقی بماند ولی این را بدانید که همیشه آن را انقدر بزرگ احساس نمی‌کنید. به مرور زمان غم و اندوه سبک تر شده و شما یاد می‌گیرید که با وجود غم و فقدان پدر به زندگی خود ادامه دهید. برای آگاهی بیشتر از نحوه کنار آمدن با فوت پدر کلیک کنید.

دلداری دادن به افراد داغدیده توسط اطرافیان کار بسیار مهم و تاثیرگذاری است و به آنان کمک می‌کند که با سوگ و ناراحتی خود راحت‌تر کنار بیایند. غم فوت پدر برای بازماندگان بسیار سنگین بوده و با توجه به تاثیرات جدی که بر زندگی‌شان می‌گذارد، مهم است که اطرافیان از آن‌ها حمایت کنند. با بودن در کنارشان، حمایت خود را نشان داده و کمک کنید که بتوانند ناراحتی‌ خود را تخلیه کنند. اگر فکر می‌کنید که غم فوت پدر برای فرد داغدیده بسیار سنگین است و برای او مشکل ایجاد کرده، از یک روانشناس کمک بگیرید تا روش صحیح برخورد با او را به شما آموزش دهد. 

برای دریافت مشاوره در زمینه رو به رو شدن با فوت پدر می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

تنش زا ترین رخداد زندگی هر فردی از دست رفتن عزیزان، می باشد که بسیار جانگداز است و سبب می شود که بازماندگان افسرده و غمگین شوند .تلخی مرگ عزیز، گاهی حتی تا پایان عمر با بازماندگان همراه است و در حقیقت می توان گفت با مرگ عزیزشانزندگی نباتی را تجربه می کنند.

واکنش ها به سوگ به سلامت روانی افراد، شیوه برخورد اطرافیان سوگ دیده و میزان صمیمیت فرد متوفی و مصیبت دیده بستگی دارد . بخواهیم یا نخواهیم، مرگ به هر حال از راه می رسد و ما یا نزدیکانمان را با خود می برد. اما چه باید کرد تا سنگینی غم آن کاهش یابد؟ در این قسمت از نمناک درباره نحوه آرام شدن بعد از مرگ عزیزان راهکارهایی را ارائه کرده ایم .

انکار و ناباوری از دست دادن عزیزان

اولین مرحله سوگواری انکار و ناباوری از دست دادن عزیزان است به صورتی که اگر این ضایعه ناگهانی باشد، فرد گمان می کند در خواب است و واقعه را باور نمی کند و انکار هم می کند. 

چگونه غم از دست دادن پدر

خشم برای فوت نزدیکان

در این مرحله فرد با خود فکر می کند چرا این اتفاق برای او افتاده است و برای همین دچار خشم و رنج می شود و واقعه را یک بی عدالتی می داند و بابت این موضوع عصبانی و شاکی است.

معامله با خدا برای بازگرداندن عزیز از دست رفته

فرد به دلیل علاقه به فرد متوفی از خدا می خواهد تا تمام دارایی های او را بگیرد و دوباره او را به زندگی برگرداند. 

احساس گناه و عذاب وجدان فرد سوگوار

قضاوت و سرزنش ناشی از کار هایی که برای فرد فوت شده انجام می داد سبب می شد که فرد سوگوار دچار عذاب وجدان و گناه شود.

افسردگی فرد عزادار

در این مرحله فرد گوشه گیری می کند و احساس غم دارد و انتظار دارد تا دیگران سوگ او را دریابند و اجازه دهند تا او مراحل سوگواری خود را سپری کند.

احساس تنهایی

خلا ناشی از دست دادن عزیز سبب احساس تنهایی فردمی شود . این احساس در بین افرادی که همسر خود را از دست داده اند، شدیدتر است. 

پذیرش مرگ

پذیرش مرگ از سوی بازماندگان زمانبر بوده و چنین انتظاری از سوی اطرافیان غیرواقع بینانه است.در این مرحله می پذیرد که چاره ای جز ادامه زندگی بدون عزیز از دست رفته نداردهر چند پذیرش واقعه شادی را به زندگی او باز نمی گرداند.

 پایان اندوه سوگ

هرچه رابطه فرد با متوفی صمیمی تر باشد، مرحله بهبود طولانی تر می شود و گاهی ممکن است چند سال یا یک سال طول بکشد.

امید و بازگشت به زندگی

با گذشت زمان یادآوری خاطرات او را کمتر اذیت می کند.

زمان حلال مشکلات است

درست است بعد از فوت یکی از عزیزانتان لحظه ای از فکر او غافل نمی شوید و یاد او از دل شما بیرون نمی رود اما باید بدانید زمان حلال مشکل شماست و درد و رنج این مصیبت با گذشت زمان از بین نمی رود بلکه کمرنگ تر می شود به طوری که می توانید با آن کنار آیید و به زندگی عادی خود باز گردید.

عزاداری کنید

هنگام از دست دادن عزیزان خود به سوگ می نشینیم و غصه می خوریم و برای پذیرش این فقدان به شیون و مویه می پردازیم . گریه و شیون ، انجام مراسم مذهبی به احترام مرده یا گردآمدن دوستان و افراد خانواده برای شریک شدن در مصیبت تحمل مرگ عزیزان را آسان تر می کند.

مرگ را بپذیرید

پذیرش این مسئله است که اوج حزن و تنهایی افراد داغ دیده از این مرحله شروع خواهد شد. این مرحله معمولا بعد از پایان مراسم سوگواری شروع خواهد شد.مرگ و نیستی، جزئی از زندگی است و به ما یادآوری می کند که حیات چقدر گران بهاست.

بازگشت به زندگی عادی به این معنی نیست که آن عزیز فراموش شده است. الگو گرفتن از افرادی که چنین مصیبت هایی دیده اند نیز می تواند کمک زیادی به خانواده داغ دیده کند.

برای تامین سلامت روانی باید با مرگ عزیزان خود کنار بیایید. در هنگام از دست دادن عزیزان خود غمگین شدن و اندوه طبیعی است اما مواقعی که دچار اندوه شده اید سعی کنید احساساتتان را بر زبان آورید و از احساسات خود، دیگران را باخبر سازید و خود را تسلیم اندوه کنید و به دنبال افراد دلسوز که بتوانند احساسات شما را درباره فقدان عزیزتان درک کنند ، باشید .

در کل برای چیره شدن به غم و اندوه برون ریزی احساسات، به شما کمک می کند . صحبت کردن با بازماندگان درباره عزیز از دست رفته و بیان نکاتی از زندگی او می تواند به آنان کمک کند. این کار باعث کاهش سنگینی غم و اندوه درونی افراد رنج دیده خواهد شد.

احساسات خود را بیرون بریزید

غصه خوردن، نمود بیرونی مصیبتی است که بر فرد وارد شده است. ممکن است از نظر جسمی، عاطفی و تن نکردشناسی (فیزیولوژی) اندوه بیان شود که بیان این احساسات بسیار اهمیت دارد ؛ مثلا گریستن، نمایش جسمانی و افسردگی، تجلی روانی است.

مرگ مسئله ای است که نمی توان آن را نادیده گرفت و یا انکار کرد. رهایی از درد و رنج به صورت یکباره از غم، امکان ناپذیر است. اگر احساسات نهان بیان نشود منجر به ایجاد بیماری های جسمی یا روانی می گردد.

اغلب افراد، نشانه های جسمی توأم با غم واندوه مانند درد معده، بی اشتهایی، به هم خوردگی روده، اختلال خواب و کم توانی،را ظاهر می سازند. «عزاداری»، در میان همه فشارهای روانی زندگی، دستگاه دفاع طبیعی بدن را تحت تاثیر قرار می دهد.

افراد در برابر جان باختن عزیزان خود واکنش های عاطفی فراوانی مانند حمله های اضطرابی، خستگی و پریشان دلی بی اندازه و اندیشه خودکشی،تجربه می کنند.

چگونه غم از دست دادن پدر

دیدن پیکر متوفی

دیدن پیکر متوفی از لحاظ روانی کمک شایانی به پذیرفتن مساله مرگ نزدیکان می کند. مشاهده و وداع با پیکر فرد از دست رفته بازمانده را آرام تر می کند.

حضور بر سر مزار

حضور فرد سوگوار به همراه اطرافیان بر سر مزار فرد متوفی و سوگواری برای از دست دادن او ه به پذیرفتن و کاهش فشار ناشی از مرگ عزیزان کمک می کند.

یادآوری مصیبت های ائمه اطهار 

شنیدن روضه ائمه اطهار (ع) و مصیبت هایی که بر آنها گذشته و گریه کردن بر مصائب آنان و نیز مقایسه اندوه و ماتم از دست دادن فرد متوفی با اندوه از دست رفتن خاندان عصمت و طهارت (ع) سبب آرامش فرد سوگوار می شود.

از پس فقدانی عظیم برآمدن

مرگ ناگهانی و تصادفی عزیزان ما در حالی که وابستگی عاطفی زیادی با فرد فوت شده داشته باشیم بسیار جانسوز است. ناگهانی یا تصادفی بودن اتفاق و ارتباط وی با مرده در واکنش های فرد اثر می گذارد.

مرگ کودک

والدینی که فرزند خود را از دست می دهند در برابر این مصیبت بزرگ احساس شدید بی عدالتی دارند و یکباره تمام استعدادها و رویاهای فرد را به باد می دهد. ممکن است والدین در برابر مرگ فرزند خود احساس مسئولیت کنند و این نگرش نامعقول بی اهمیت باشد و همچنین احساس از دست دادن بخش بسیار مهمی از هویت خود را داشته باشند.

مرگ همسر

مرگ همسر آسیب زا و تکان دهنده است و علاوه بر وارد نمودن آسیب روحی شدید، اگر همسر، منبع اصلی کسب درآمد خانواده باشد سبب بحران مالی در خانواده نیز می گردد. مرگ همسر سبب می شود زن و شوهر باقی مانده، به تنهایی از فرزندان به مراقبت بپردازد و به سر کارش نیز بازگردد.

افراد کهنسال با فوت همسرشان، به علت از دست دادن عمری سرشار از تجربه های مشترک آسیب پذیر می شوند احساسات مربوط به «تنهایی» آنها نمایان می گردد.

ضایعه ناشی از خودکشی

یکی از سخت ترین مرگ و میرهایی که باید آن را تحمل نمود خودکشی است. این گونه مرگ ها سبب می شود که فرد بازمانده احساس گناه، خشم و شرمندگی کند و خود را مسئول مرگ بداند.

 

ممکن است درنگاه اول تصور اینکه بعد از مرگِ یکی از عزیزانتان به زندگی عادی بازگردید، غیرممکن به نظرآید و شاید احساس ناامیدی شدیدی را تجربه کنید. هرچند به محض اینکه شروع به رسیدگی به احساساتتان کرده و به دنبال کمک باشید، خواهید دید که چقدر اوضاع آرام‌تر شده و بازگشت آسان تری خواهید داشت. درحالی که نمی‌توانید عزیزی را که از دست داده‌اید بازگردانید و یا برای همیشه او را فراموش کنید، این را به یاد داشته باشید که با انجام کارهایی می‌توانید با درد خود کنار آمده و به زندگی ادامه داده و آن را دوباره پرمعنی و ارزشمند ببینید.

شاید فکرکنید که اگر احساساتتان را سرکوب کنید و یا تظاهر کنید که وجود ندارند، می‌توانید خیلی سریع به زندگی عادی خود بازگردید. هرچند ممکن است این کار از نظر سطحی درست باشد، اما اگر تمام احساساتتان را در درون خود مخفی کنید، نمی‌توانید به راحتی به جلو پیش روید. به جای اینکار، آرام باشید، زمانی را برای خود درنظر بگیرید و به خود اجازه دهید که گریه کنید، عصبانی شوید، احساساتی شده و در کل سعی کنید به احساساتتان نزدیک‌تر شوید.

پس از اینکه احساسات خود را بروز دادید، مهم است که قبول کنید که؛ «بله شما غمگین هستید». برطرف شدن غم زمانبر است و این احتمال وجود دارد که چیزهایی که قبلاً خوشحالتان می‌کردند، حال بی‌اثر باشند. احتمالاً ترجیح می‌دهید به جای بیرون رفتن با دوستانتان درخانه بمانید، و یا برنامه تلویزیونی مورد علاقه‌تان نمی‌تواند حتی لبخندی روی صورتتان بیاورد. قبول کنید که درحال گذراندن دوره دردناکی هستید و سعی کنید آرام پیش بروید اما این را بدانید که حالتان بهتر خواهد شد.

هرچند گذراندن زمانی در تنهایی می‌تواند در هضم اتفاق رخ داده به شما کمک کند، درست نیست که برای همیشه در این وضعیت بمانید. اگر قصد دارید با غم از دست دادن عزیزی کنار بیایید، بهتر است «شانه‌ای برای گریه کردن» سراغ داشته باشید؛ با دوستان، اعضای خانواده و یا حتی افرادی که در فضای مجازی می‌شناسید صحبت کنید و به آنها بگویید که چه چیزی رخ داده و شما را اذیت می‌کند و در این شرایط به کمک آنها احتیاج دارید.

بعضی افراد کسانی که درحال مقابله با غم و اندوه هستند را به عنوان افرادی قوی و شایسته‌ی تحسین می‌دانند که دیگران را با  خونسری و آرامششان تحت تأثیر قرار می‌دهند. بله درست است که بعضی از افراد اینگونه رفتار می‌کنند اما اگر دقت کنید متوجه خواهید شد که معمولاً این رفتار را بیشتر در تلویزیون و سینما دیده‌اید. خود را مجبور نکنید که طوری رفتار کنید که «انگار همه چیز درست است» و شما مشکلی با مسئله پیش آمده ندارید.

چگونه غم از دست دادن پدر

هرچند نیازی نیست که در میان مردم شروع به گریستن کنید، این حس را نیز نباید به اطرافیان القا کنید که شما بسیار قوی، صبور و شکست‌ناپذیر هستید.

شاید حس کنید که بعد از دوهفته باید به روال عادی زندگی خود بازگردید، چراکه دوستتان نیز که مشکلی مشابه با شما داشت در همین مدت خالش خوب شد؛ باید هرگونه «تفکر زمانبندی» را از سرخود بیرون کنید. خود را مجبور نکنید که تا زمان مشخصی باید حالتان خوب شود، چراکه اینکار تنها باعث سرخوردگی نسبت به ادامه مسیر و ناامیدی از خودتان می‌شود.

 

زمانی که احساس نیاز کردید، دوستان و اعضای خانواده می‌توانند حمایتی که لازم دارید را برایتان فراهم کنند. چه درکنار خانواده‌تان در حال تماشای فیلمی باشید وچه با دوستتان راجع به احساس غمی که دارید صحبت کنید، برقراری ارتباط مؤثر با عزیزانتان می‌تواند به بازگشت شما به مسیر عادی زندگی کمک کند.

نمی‌توانید برای همیشه در ذهنتان پنهان شوید، درغیراینصورت دیگر نخواهید توانست از روابطتان لذت ببرید.

شرکت کردن در جلساتی که در آن افراد با تجربیات مشابه شما شرکت می‌کنند، حس تنهایی‌تان را کمتر کرده و به پیداکردن راههای متفاوت کنارآمدن با مشکلتان نیز کمک می‌کند. همچنین می‌تواند سبب ایجاد روابط جدید و درنتیجه کمتر شدن احساس تنهایی شود. درواقع این عضویت باعث می‌شود که هرچندوقت یکبار جایی برای رفتن داشته باشید و درنتیجه به بازگشت به روند اولیه و سالم زندگی کمک می‌کند و این احساس را به دنبال دارد که «تیم حمایتی خوبی درکنارم دارم».

می‌توانید با شرکت در مراسم‌های مذهبی و یا صرفاً نمازخواندن و راز و نیاز با خدا، به آرامش برسید.

هرچند همه افراد نیاز به درمان روانی ندارند، اما نباید لزوماً آن را از لیست خود خارج کنید. اگر احساس کردید که به تنهایی و یا حتی درکنار دوستان و خانواده‌تان نمی‌توانید با نبود عزیزتان کنار بیایید، شاید بهترین کار مراجعه به یک متخصص است که بتواند راجع به احساساتتان با شما صحبت کرده و آنها را برای شما روشن ساخته و راه حلی برای مشکلتان ارائه کند.

فکرنکنید که با مراجعه به مشاور و یا روانشناس، ضعف را قبول کرده‌اید. درواقع برعکس، این قدرت شما را نشان می‌دهد که به دنبال کمک بیشتر برای بهبود حالتان هستید و به خود اهمیت می‌دهید.

شاید فکرکنید که نگهداری از گربه و یا سگ در زمانی که احساس غم و ناراحتی می‌کنید کار احمقانه‌ای باشد، اما جالب است بدانید که اینکار به بهبود حال و هوای شما کمک خواهد کرد. وجود حیوان خانگی باعث می‌شود برای درد و دل کردن کسی را داشته باشید که او هم نیازمند توجه و مراقب شماست و وجود این رابطه دوطرفه باعث ایجاد انگیزه در شما می‌شود. مسلماً یک بچه گربه نمی‌تواند جای پدر و یا مادر از دست رفته شما را پر کند، اما می‌تواند انگیزه‌ای برای ادامه دادن باشد.

در گروههای حامی حیوانات به دنبال حیوان مدنظرتان باشید؛ آوردن و مراقبت از موجودی که واقعاً نیازمند عشق و توجه شماست، خود تأثیر مثبت مضاعفی دارد.

متأسفانه همه نمی‌توانند حال شما را خوب کنند و هستند کسانی که سهواً حال شما را بدتر می‌کنند. ممکن است افراد چیزهایی بگویند که منظوری نداشته و فکر کنند گفتن اینگونه حرف‌ها حال شما را بهتر خواهد کرد؛ درحالی که درنهایت باعث شوند که احساس بدتری داشته باشید. سعی کنید به آنها بگویید که چه چیزی می‌تواند حال شما را بهتر کند و حتی حمایت آنها را در مسیری که باب میل شماست هدایت کنید و یا اگر رفتارشان خیلی شما را اذیت می‌کند، سعی کنید زمان کمتری را با آنها بگذرانید.

همانطور که کم کم به معاشرت با اطرافیان و «بازگشت» به زندگی عادی می‌پردازید، خودرا مجبور نکنید درحالی که از درون ناراحت هستید، با دیگران خوش برخورد و خیلی دوستانه رفتار کنید. هرچند که نباید تمام شدت نارحتی و غم خود را به اطرافیان نشان دهید، غم و وجود آن را نیز نباید پنهان کنید.

 

ممکن است مرگ عزیزتان باعث شود فکرکنید که باید از کارتان استعفا بدهید، خانه‌تان را بفروشید و یا خیلی زود نقل مکان کنید؛ اما باید قبل از اتخاذ چنین تصمیم‌های بزرگی خیلی خوب فکرکنید. مسلماً دلتان نمیخواهد که تصمیمی بگیرید بعداً علاوه‌بر دست و پنجه نرم کردن با غم و اندوه‌تان، با احساس پشیمانی از آن تصمیم نیز درگیر شوید. می‌توانید به جای تصمیم‌گیری سریع، چندماه به خود مهلت دهید تا با ذهن خالی به آن فکر و با دوستان خود مشورت کرده و مطمئن شوید که بهترین تصمیم را اتخاذ کرده‌اید.

هرچند ممکن است داشتن خواب کافی (۸ ساعت) و یا خوردن سبزیجات و میوه‌جات کافی آخرین چیزی باشد که به آن فکر کنید، اما اگر می‌خواهید به روند طبیعی زندگی بازگردید باید به خوبی از خودتان مراقبت کنید. حفظ سلامت می‌تواند باعث ایجاد احساس قدرت (چه از لحاظ ذهنی و چه بدنی) شده و شما را برای مقابله با مشکلاتی که زندگی بر سر راهتان می‌گذارد آماده‌تر کند.

برای حفظ سلامتتان می‌توانید موارد زیر را درنظر بگیرید:

همانطور که حس می‌کنید بهتر شده‌اید، کم کم از «منطقه امن» خود بیرون آمده و با دیگران ارتباط بگیرید. به جای آنکه با دوستتان به تماشای تلویزیون بنشینید، با چندنفر از دوستانتان به رستوران و یا یک مهمانی کوچک بروید. هرچند نیاز نیست که قبل از اینکه آماده باشید، خودتان را مجبور به بیرون رفتن کنید، اما به محض اینکه احساس کردید که «حال بیرون رفتن را دارید» بهتر است که اینکار را انجام دهید.

وقتی حس کردید که نیروی گذشته‌تان را بدست آورده‌اید، می‌توانید به انجام کارهایی که علاقه داشتید و حالتان را خوب می‌کرد بپردازید. شاید ابتدا حوصله انجام کارهایی مانند نقاشی آبرنگ، یوگا و یا گیتار زدن را نداشته باشید، اما کم کم دلتان برای انجام اینکارها تنگ شده و به سمتشان خواهید رفت.

هر هفته حداقل چند ساعت را برای انجام کارهایی که دوستشان دارید اختصاص داده و به خود اجازه دهید که در آنها غرق شوید.

اگرچه نمی‌توانید برای همیشه تمرکز ذهنتان را از غمتان دور کنید، وقف خودتان در انجام کاری که به آن علاقه دارید نسبت به فعالیتی مثل تماشای تلویزون، که ذهنتان را درگیر نمی‌کند، می‌تواند سرعت بهبود و «بازگشت» شما را افزایش دهد. البته انجام هرکدام از این کارها جای خودش را دارد و اگر حوصله انجام هرکدام را ندارید، به خود فرصت داده و سخت نگیرید.

اگر حس می‌کنید که چیزی ندارید که به آن خیلی اهمیت دهید، می‌توانید به دنبال پیدا کردن فعالیتی جدید باشید که خود را وقف آن کنید.

اینکه قصد دارید به روال عادی زندگی خود بازگردید، یه این معنی نیست که عزیزی که از دست دادید را برای همیشه فراموش کنید. شما همچنان می‌توانید راجع به خاطراتی که با او داشتید با دوستان و آشنایان صحبت کنید، برسر مزارش بروید، به عکس‌های و چیزهایی که شما را با یاد او می‌اندازند نگاه کنید و یا به قدم زدن و فکرکردن به او بپردازید. اینکارها به شما در کنارآمدن با نبود آن فرد کمک کرده و همچنین یاد او را در ذهنتان زنده نگه می‌دارد.

اگر درحال حاضر فکرکردن به او برایتان سخت است، بهتر است تا زمانی که بهتر نشدید اینکار را انجام ندهید.

این قدم شاید سخت‌ترین قدم باشد، اما مطمئن باشید که از پس آن برمی‌آیید. اینکار به معنی این نیست که برای حس دوباره خوشحالی و خوشبختی، به دنبال «سرپوش» باشید و یا عزیزتان را کاملاً فراموش کنید. درواقع، به محض اینکه در راه درمان قرار گرفتید می‌توانید ازهرچیزی لذت ببرید؛ از یک غروب زیبا گرفته تا شبی طولانی که با دوست خود گذرانده‌اید. ممکن است درحال حاضر احساس کنید که اینکار غیرممکن است، اما مطمئن باشید که پس از مدتی می‌توانید اینکارها را انجام دهید.

اگر به چیزهای کوچک اهمیت دهید (از نوازش یک نوزاد تا خوردن غذای خوشمزه خانگی)، نه تنها دوباره به روند عادی زندگی خود باز می‌گردید؛ بلکه آن را به بهترین شکل ممکن تبدیل کرده‌اید.

صبور باشید و به خودتان زمان بدهید. ممکن است درابتدا و برای مدت نسبتاً طولانی مسائل کسل کننده، تاریک و ناامیدکننده به نظر آیند. اما تا زمانی که شما سعی بر بهتر شدن حالتان و مراقبت از خود دارید، می‌توانید دوباره  شادی را تجربه کنید.

 

مترجم: امیررضا اشرفی

سلام پدرم را ۴ ساله و مادرم را حدود ۲ ماهه از دست دادم. دانشجوی زبان و ادبیات فارسب مقطع دکتری هستم ۲۷ ساله. عقاید مذهبی هم دارم و شعر هم در این زمینه گاهی به قلمم جاری میشه. حدود ۱۰ سال پدر و مادر مریضم را تر و خشک کردم الحمدلله. ۴ برادر دارم. همه ازدواج کرده اند و من تنها ماندم. وضع مادی بگی نگی الحمدلله بدک نیس میچرخه خدا رو شکر. ورزش میکنم بدنسازی هر روز. هیئتی هم هستم. با تمام این تفاسیر احساس افسردگی و ترس شدید از دنیای پس از مرگ دارم… به خانه برادرانمم میرم اغلب به صرف شام. خودم هم آشپزیم تعریف از خود نباشه خوبه… به نظرتون برای من چی خوبه تا ازین وضع تری و افسردگی در بیام؟

سلام دوست عزیز میتوانید از یک روان شناس برای مشاوره کمک بگیرید در مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره احیا متخصصانی حضور دارند که به صورت رایگان تلفنی یا حضوری میتوانند به شما کمک کنند ۸۸۳۵۷۳۱۱ ۸۸۳۵۸۱۱۵

چگونه غم از دست دادن پدر

سلام پدربزرگم رو چند ماه پیش از دست دادم و تا قبل از اون تجربه فوت یک فرد نزدیک رو نداشتم… باهم رابطه ی چندان نزدیکی نداشتیم اما پدرم که خیلی وابسته بود حالا نمیتونه با این قضیه کنار بیاد و روز به روز داره ضعیف تر میشه-چه روحی و چه جسمی- واقعا دیدن پدرم در این شرایط دردناکه و گاهی فکر میکنم شاید زندگی ما از همون روز اول اینقدر ملال آور و پر از غصه بود(درحالیکه ما در کنار هم لحظات خوش کم نداشتیم اما مدام فکر میکنم از روز ازل اوضاع همینقدر قمر در عقرب بوده)… پدر من آدم درونگراییه و میخواد همیشه قوی جلوه کنه و توی خودش میریزه الان هم که مصادف شده با کرونا و قرنطینه و خونه نشینی همه چی داره دامن میزنه به احساسات بد میون اعضای خانوادمون و مادر من هم بشدت احساس ناراحتی میکنه جوری که چندباری با پدرم جر و بحث داشتن و من هربار سعی میکنم جلوی این اتفاقاتو بگیرم و به خونه آرامش بدم انگار کمتر به نتیجه میرسم واقعا نمیدونم چرا اینا رو اینجا نوشتم شاید فقط میخواستم این حرفا رو به یکی گفته باشم……..

من خرگوشم رو بطور دردناکی دیروز از دست دادم و وقتی به مطلب سرگرمی با حیوان خانگی رسیدم بیشتر ناراحت شدم …. 😢

پدر پزرگم و تازه از دست دادم..از بعد اون یهو نسبت ب همچی بی تفاوت شدم .. هیچ وقت اینجوری نبودم..خسته شدم از این وضعم میترسم ادامه پیدا کنه

سلام من مادرم نزدیک یکسال بخاطر سرطان از دست دادم جمع نمیتونم تحمل کنم از آدمها عصبانی هستم ظاهرا دارم فعالیت معمولی انجام میدم اما خیلی نا امیدم

سلام من چهارم فروردین دخترم از دست دادم خودم ۴۵ سالم اس و دخترم ۲۰ سال و یک ماهش بود خیلی درد بدیه نمیشه گفت درد غم فراق همه چیزش متفاوته من پدر و مادر و همسر و برادرمم رو از دست دادم ولی این غصه خیلی متفاوته ولی وقتی فکر میکنم مثل من زیادن مادرایی که حتی چند جوون از دست دادن وقتی فکر میکنم اون قطعا جای بهتری هست و داره زندگی میکنه شاداب تر و زنده تر وقتی فکر میکنم منم قرار نیست اینجا بمونم و هیچ کس قرار نیست بمونه حتی دخترمم رفته جایی که باید میرفته حالا زمانی دیر تر اگه میرفت بچه هاش و نوه هاش غصه دار میشدن اینکه تصمیم و خواست خدا بوده خدایی که آگاه مطلقه با این حرفا کمی گاهی خودم خودم رو آروم میکنم

سلام ۳۳ سالمه تازه پدرمو ازدست دادم پدرم سرحال بود یه دفه مریض شد وفوت شد داغونم ناراحتم هیچ کاری نتونستم براش انجام بدم تو وضعیت کرونا همه جا بسته بود همه راهها بسته بودن دکترای متخصص خیییلی کم بودن سیروز کبدی گرفته بود یه دفه کلیه هاش رواز کار انداخت وایست قبی کرد ما ۷ تا خواهریم ویه برادر همه داغونیم هیچکدوم نتونستیم به روال عادی زندگیمون برگردیم آخه اون خیلی خوب بود ومهربون چه کنم ؟هیچ چیزی دیگه خوشحالم نمیکنه حتی نسبت به شوهرم بچم هم بی انگیزه شدم میگم زندگی چه ارزشی داره

سلام من دقیقا یک سال هستش پدرم را از دست دادم این یک سال فقط سعی کردم عکساشو نبینم حتی وقتی حرفی ازش به میان میاد موضوع رو عوض کنم ولی روزی نیست بش فکر نکنم و حتی روزی چند بار یادم میفته انگار تا حالا جدی نگرفتم و تازه دارم به عمق فاجعه پی میبرم که اره بابام فوت کرده . دو ماهیه دلشوره و اضطراب و گیجی و سوت در گوشام داره شدید اذیتم میکنه . چیکار کنم

سلام پسری دارم که ۲۷ ماه پیش نامزدش فوت کرد، الان بعد از گذشت این مدت، انگیزه و امیدواری قبلی رو نداره. پیش روانشناس هم بردم ولی تاثیری نداشت. تصمیم گرفته تا آخر همر ازدواج نکنه. برای بازگشت انگیزه و امید به زندگیش چکاری می تونم بکنم؟

سلام مطالبتان خیلی خوب بود ولی یکی از اشنا های من مادرش رو از دست داده و من چطوری میتونم حال اون رو بهتر کنم اگه درباره این هم راه کار بدید ممنون میشم

مادرم رو طه هفتس به طور خیلی ناگهانی از دست دادم نمیتونم باور کنم دیگ نیس حس میکنم دارم دیوانه میشم. خودم رو سرگرم کار میکنم اما بازم احساس بی قراری دارم.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاهdocument.getElementById(“comment”).setAttribute( “id”, “a8b6e3429fd2e212886509f99843bd01” );document.getElementById(“eb78f0eeae”).setAttribute( “id”, “comment” );

چگونه فرزندی باهوش تربیت کنیم ؟ تربیت فرزندی باهوش، می‌تواند باعث ایجاد فرصت‌ها و درعین حال چالش‌های جالبی شود. درنگاه اول به نظر می‌آید که برای کمک به رشد هوش و خلاقیت کودک‌تان باید وقت و انرژی بیشتری را صرف کنید. درحالی که این موضوع درست است، انجام چنین کاری درنهایت باعث ایجاد رابطه‌ای نزدیک‌تر […]

مهارت های ارتباطی برای نوجوانان : افسردگی و اضطراب :گاهی اوقات ببینید چه چیزی باعث پایین آمدن عزت نفس و از بین رفتن روابط دوستی سالم می شود؟ افسردگی و اضطراب. اگر کسی احساس افسردگی کند حالت های ناراحتی و احساسات ناخوشایند در وجودش را پیدا می کند. گاهی اوقات انگیزه و انرژی فرد برای […]

همه ما هرازچندگاهی نیاز به دوری از واقعیت داریم. از آنجایی که نمی‌توانیم سوار هواپیما شده و در جزیره‌ای دور افتاده به دنبال آرامش باشیم، بهتر است این فرار را به صورت ذهنی و روانی انجام ‌دهیم. چون هر ذهنی منحصربه فرد است، ممکن است برای پیدا کردن بهترین روش کمی نیاز به آزمون و […]

پاسخ گویی به سوال ها و مشکلات در زمینه روانشناسی

برای ورود اینجا کلیک کنید

سلامت نیوز: اندوه از دست‌ دادن در بزرگسالی بسیار سخت است. حساسیت افراد بزرگسال در مواجهه با مرگ عزیزان‌ به ویژه والدین بسیار بالاست‎.‎‎

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ضمیمه خانواده روزنامه اطلاعات، از دست دادن والدین برای ما یک تهدید است، اندوهی که می‌تواند بی‌پایان باشد. چرا؟ شاید برای اینکه انتظار داریم والدین‌مان جاودان باقی بمانند‎.‎مرگ والدین می‌تواند باعث افزایش میزان آسیب‌پذیری شود. زمانی که والد می‌میرد مفهوم از دست دادن معنای متفاوتی پیدا می‌کند و بسیار گسترده می‌شود. مرگ والدین به معنای از دست دادن خود او، خانه و راه ارتباط با گذشته است‎.

احساسات آزاردهنده دیگری نیز وجود دارند؛ مثل نیاز عمیقا عاطفی به فردی که همواره برای پیشرفت، موفقیت یا ناکامی‌هایتان ارزش قائل بود‎.‎نوع رابطه‌ای که با والدین‌تان داشته‌اید در میزان اندوه و غمی که پس از مرگ آنها احساس می‌کنید اهمیت دارد. هر انسانی منحصر به فرد است و رابطه‌ای که با والد خود ساخته بسیار متفاوت با دیگران است. به همین دلیل است که به نظر می‌رسد دیگران در همراهی و دلداری پس از این حادثه اغلب بد عمل می‌کنند‎.‎‎ ‎مساله مهم این است که شما به هیچ وجه نمی‌توانید واقعیت را تغییر بدهید. این اتفاق مثل خیلی از اتفاقات دیگر فرصتی برای جبران، تغییر و بهبود باقی نمی‌گذارد. کسی که مرده است دیگر به رابطه باز نمی‌گردد، نمی‌توان زمان را به عقب بازگرداند، اشتباهی را جبران کرد، رابطه را بهبود داد، بهتر زندگی کرد، بیشتر لذت برد و جلوی مرگ را گرفت. تنها کاری که می‌شود انجام داد کنار آمدن با این حقیقت دشوار و تحمل احساسات پیچیده‌ای است که دچارش هستید‎.‎چطور اندوه را تحمل کنید؟

غم شما متفاوت و منحصر به فرد استاولین راه برای کنار آمدن با مرگ والد این است که بفهمید اندوه شما منحصر به فرد است. همه آدم‌ها شبیه هم دچار اندوه ناشی از مرگ نمی‌شوند هرچند که ظاهرا شبیه هم رفتار می‌کنند. تجربه شما در این مرحله ربط مستقیمی به نوع رابطه با والدتان دارد. صرف نظر از فرهنگ، مذهب، باورهای ذهنی و سیستم‌های حمایتی‌ای که در اختیار دارید میزان وابستگی، تجربه‌های مشترک با والد، حساسیت‌های فردی و روحیات و خلقیات شما در این مساله اهمیت دارند. تحمل مرگ والد ممکن است برای شما بسیار دشوارتر از خواهر، برادر یا دوستان و اطرافیان‌تان باشد. تعجب نکنید که چرا دیگران شبیه شما نیستند و یا چرا شما مثل آنها عمل نمی‌کنید‎.‎به دلیل همین تفاوت‌ها نوع عزاداری شما برای والدین‌تان منحصر به فرد است. خودتان را با کسی مقایسه نکنید حتی لازم نیست تلاش کنید تا با دیگران هماهنگ شوید‎.

احساسات متفاوت را بپذیریدارتباط والد با فرزند یکی از عمیق‌ترین رابطه‌های عاطفی است. زمانی که مادر یا پدر می‌میرد طناب رابطه قطع می‌شود به همین دلیل شما در مواجهه با این حادثه احساسات متفاوت بسیار شدیدی را تجربه می‌کنید‎.‎ترس، وحشت، خشم، بی‌حسی، سردرگمی و اضطراب تنها بخشی از این احساسات هستند. خیلی وقت‌ها این احساسات زنجیره‌وار حرکت می‌کنند و در یک دوره کوتاه باعث از پا افتادن می‌شوند‎.

چگونه غم از دست دادن پدر

عزاداری کنیداندوه، ناشی از احساس عمیق از دست دادن، تهی‌شدن و غم است.عزاداری راهی برای بیان این احساسات است. ممکن است رسوم رایج عزاداری برایتان کافی نباشد و با پوشیدن لباس سیاه و مراسم ختم آنطور که دچار اندوه هستید عزاداری آرام‌تان نکند. در این صورت لازم است راه خودتان را پیدا کنید. ممکن است عزاداری با گریستن در خلوت، خواندن دعا، خیرات یا یادآوری خاطرات و یا حتی سکوت بهتر انجام شود. کاری که مناسب حال خودتان است انجام بدهید. حتی اگر برخی از آنها با آنچه عرف به شما پیشنهاد می‌دهد متفاوت باشند. عزاداری بخشی از روند شفاست پس به هیچ وجه مانع آن نشوید‎.‎

درد خود را بشناسیداگر با اندوه خود رو‌به رو نشوید زخم‌هایتان هرگز التیام پیدا نمی‌کنند. دردهایتان را بپذیرید و آن را به عنوان بخشی از روند گذر از اندوه در نظر بگیرید‎.‎

حمایت دیگران را بپذیریداینکه بخواهید تنها باشید خوب است اما در انزوا ماندن راه سالمی برای کنار آمدن با اندوه نیست. یک دوست، یکی از اعضای خانواده، یک مشاور یا همکار می‌تواند در روند بهبود وضعیت شما بسیار موثر باشد. اجازه بدهید کسی که دوست‌تان دارد یا یکی از کسانی که با او ارتباط نزدیکی دارید در اندوه با شما همراهی‌ کند. در لحظات سختی که احساسات‌ اندوه فروکش نمی‌کند حضور یک همراه بسیار موثر است. آنها ممکن است تجربه شما را نداشته باشند، یا شبیه شما عمل نکنند اما بدون شک می‌توانند شنونده و حامی خوبی برایتان باشند‎.‎

موقع اندوه تصمیم‌های جدی نگیریداندوه سد بزرگی در تصمیم‌گیری‌های هوشمندانه و درست است. اگر امکان دارد در چنین موقعیتی تصمیم‌های مهم نگیرید. تغییر شغل، جابه‌جایی یا تغییرات مهم در وضعیت اقتصادی مسائلی هستند که به خودی خود تاثیر جدی بر زندگی‌تان می‌گذارند. بهتر است صبر کنید تا کمی التیام پیدا کنید. اما اگر لازم است تصمیم مهمی بگیرید از یک فرد آگاه، کسی که دوست‌تان دارد و می‌تواند بهتر عمل کند کمک بخواهید‎.‎

مراقب خودتان باشیداندوه همه انرژی شما را صرف می‌کند. تمایل به زندگی و پیروی از عادت‌های روزمره در این شرایط به سختی ممکن است.برای مبارزه با این مشکلات تلاش کنید به اندازه کافی بخوابید، غذای خوب بخورید، ورزش کنید و تفریح را از زندگی‌تان حذف نکنید. شاید لازم باشد برای بررسی‌های پزشکی نیز اقدام کنید تا مطمئن شوید اندوه سلامتی‌تان را تحت تاثیر قرار نداده است. پرداختن به زندگی روزمره حتما کار سختی است اما بهترین راه برای بهبود وضعیت است. اگر زندگی عادی خود را پیش نگیرید بازهم در شرایط به وجود آمده تغییری ایجاد نمی‌شود و والد شما در کنارتان نخواهد بود پس بهتر است مقاومت کنید. ‎

اهمیت زمان را نادیده نگیریدزمان معجزه‌گر است. احساسات شدید بالاخره در طی زمان فروکش می‌کنند، تب و تاب اولیه کم می‌شود و دردها به مرور کمتر می‌شود. با این حال این درد همیشه با شما باقی خواهد ماند؛ جایی از فکر و قلب‌تان همیشه درد خواهد کرد و این حقیقت زندگی شماست‎.‎

اولین راه برای کنار آمدن با مرگ والد این است که بفهمید اندوه شما منحصر به فرد است. همه آدم ها شبیه هم دچار اندوه ناشی از مرگ نمی شوند هرچند که ظاهرا شبیه هم رفتار می کنند. تجربه شما در این مرحله ربط مستقیمی به نوع رابطه با والدتان دارد. صرف نظر از فرهنگ، مذهب، باورهای ذهنی و سیستم های حمایتی ای که در اختیار دارید میزان وابستگی، تجربه های مشترک با والد، حساسیت های فردی و روحیات و خلقیات شما در این مساله اهمیت دارند.

از دست دادن والدین برای ما یک تهدید است، اندوهی که می تواند بی پایان باشد. چرا؟ شاید برای اینکه انتظار داریم والدین مان جاودان باقی بمانند‎.‎مرگ والدین می تواند باعث افزایش میزان آسیب پذیری شود. زمانی که والد می میرد مفهوم از دست دادن معنای متفاوتی پیدا می کند و بسیار گسترده می شود. مرگ والدین به معنای از دست دادن خود او، خانه و راه ارتباط با گذشته است‎.احساسات آزاردهنده دیگری نیز وجود دارند؛ مثل نیاز عمیقا عاطفی به فردی که همواره برای پیشرفت، موفقیت یا ناکامی هایتان ارزش قائل بود‎.‎نوع رابطه ای که با والدین تان داشته اید در میزان اندوه و غمی که پس از مرگ آنها احساس می کنید اهمیت دارد. هر انسانی منحصر به فرد است و رابطه ای که با والد خود ساخته بسیار متفاوت با دیگران است. به همین دلیل است که به نظر می رسد دیگران در همراهی و دلداری پس از این حادثه اغلب بد عمل می کنند‎.‎‎ ‎مساله مهم این است که شما به هیچ وجه نمی توانید واقعیت را تغییر بدهید. این اتفاق مثل خیلی از اتفاقات دیگر فرصتی برای جبران، تغییر و بهبود باقی نمی گذارد. کسی که مرده است دیگر به رابطه باز نمی گردد، نمی توان زمان را به عقب بازگرداند، اشتباهی را جبران کرد، رابطه را بهبود داد، بهتر زندگی کرد، بیشتر لذت برد و جلوی مرگ را گرفت. تنها کاری که می شود انجام داد کنار آمدن با این حقیقت دشوار و تحمل احساسات پیچیده ای است که دچارش هستید‎.‎چطور اندوه را تحمل کنید؟غم شما متفاوت و منحصر به فرد استاولین راه برای کنار آمدن با مرگ والد این است که بفهمید اندوه شما منحصر به فرد است. همه آدم ها شبیه هم دچار اندوه ناشی از مرگ نمی شوند هرچند که ظاهرا شبیه هم رفتار می کنند. تجربه شما در این مرحله ربط مستقیمی به نوع رابطه با والدتان دارد. صرف نظر از فرهنگ، مذهب، باورهای ذهنی و سیستم های حمایتی ای که در اختیار دارید میزان وابستگی، تجربه های مشترک با والد، حساسیت های فردی و روحیات و خلقیات شما در این مساله اهمیت دارند. تحمل مرگ والد ممکن است برای شما بسیار دشوارتر از خواهر، برادر یا دوستان و اطرافیان تان باشد. تعجب نکنید که چرا دیگران شبیه شما نیستند و یا چرا شما مثل آنها عمل نمی کنید‎.‎به دلیل همین تفاوت ها نوع عزاداری شما برای والدین تان منحصر به فرد است. خودتان را با کسی مقایسه نکنید حتی لازم نیست تلاش کنید تا با دیگران هماهنگ شوید‎.احساسات متفاوت را بپذیریدارتباط والد با فرزند یکی از عمیق ترین رابطه های عاطفی است. زمانی که مادر یا پدر می میرد طناب رابطه قطع می شود به همین دلیل شما در مواجهه با این حادثه احساسات متفاوت بسیار شدیدی را تجربه می کنید‎.‎ترس، وحشت، خشم، بی حسی، سردرگمی و اضطراب تنها بخشی از این احساسات هستند. خیلی وقت ها این احساسات زنجیره وار حرکت می کنند و در یک دوره کوتاه باعث از پا افتادن می شوند‎.عزاداری کنیداندوه، ناشی از احساس عمیق از دست دادن، تهی شدن و غم است.عزاداری راهی برای بیان این احساسات است. ممکن است رسوم رایج عزاداری برایتان کافی نباشد و با پوشیدن لباس سیاه و مراسم ختم آنطور که دچار اندوه هستید عزاداری آرام تان نکند. در این صورت لازم است راه خودتان را پیدا کنید. ممکن است عزاداری با گریستن در خلوت، خواندن دعا، خیرات یا یادآوری خاطرات و یا حتی سکوت بهتر انجام شود. کاری که مناسب حال خودتان است انجام بدهید. حتی اگر برخی از آنها با آنچه عرف به شما پیشنهاد می دهد متفاوت باشند. عزاداری بخشی از روند شفاست پس به هیچ وجه مانع آن نشوید‎.‎درد خود را بشناسیداگر با اندوه خود رو به رو نشوید زخم هایتان هرگز التیام پیدا نمی کنند. دردهایتان را بپذیرید و آن را به عنوان بخشی از روند گذر از اندوه در نظر بگیرید‎.‎حمایت دیگران را بپذیریداینکه بخواهید تنها باشید خوب است اما در انزوا ماندن راه سالمی برای کنار آمدن با اندوه نیست. یک دوست، یکی از اعضای خانواده، یک مشاور یا همکار می تواند در روند بهبود وضعیت شما بسیار موثر باشد. اجازه بدهید کسی که دوست تان دارد یا یکی از کسانی که با او ارتباط نزدیکی دارید در اندوه با شما همراهی کند. در لحظات سختی که احساسات اندوه فروکش نمی کند حضور یک همراه بسیار موثر است. آنها ممکن است تجربه شما را نداشته باشند، یا شبیه شما عمل نکنند اما بدون شک می توانند شنونده و حامی خوبی برایتان باشند‎.‎موقع اندوه تصمیم های جدی نگیریداندوه سد بزرگی در تصمیم گیری های هوشمندانه و درست است. اگر امکان دارد در چنین موقعیتی تصمیم های مهم نگیرید. تغییر شغل، جابه جایی یا تغییرات مهم در وضعیت اقتصادی مسائلی هستند که به خودی خود تاثیر جدی بر زندگی تان می گذارند. بهتر است صبر کنید تا کمی التیام پیدا کنید. اما اگر لازم است تصمیم مهمی بگیرید از یک فرد آگاه، کسی که دوست تان دارد و می تواند بهتر عمل کند کمک بخواهید‎.‎مراقب خودتان باشیداندوه همه انرژی شما را صرف می کند. تمایل به زندگی و پیروی از عادت های روزمره در این شرایط به سختی ممکن است.برای مبارزه با این مشکلات تلاش کنید به اندازه کافی بخوابید، غذای خوب بخورید، ورزش کنید و تفریح را از زندگی تان حذف نکنید. شاید لازم باشد برای بررسی های پزشکی نیز اقدام کنید تا مطمئن شوید اندوه سلامتی تان را تحت تاثیر قرار نداده است. پرداختن به زندگی روزمره حتما کار سختی است اما بهترین راه برای بهبود وضعیت است. اگر زندگی عادی خود را پیش نگیرید بازهم در شرایط به وجود آمده تغییری ایجاد نمی شود و والد شما در کنارتان نخواهد بود پس بهتر است مقاومت کنید. ‎اهمیت زمان را نادیده نگیریدزمان معجزه گر است. احساسات شدید بالاخره در طی زمان فروکش می کنند، تب و تاب اولیه کم می شود و دردها به مرور کمتر می شود. با این حال این درد همیشه با شما باقی خواهد ماند؛ جایی از فکر و قلب تان همیشه درد خواهد کرد و این حقیقت زندگی شماست‎.‎ضمیمه خانواده روزنامه اطلاعات

نظر خود را بیان نمایید

نظری ثبت نشده است

جهت مشاوره رایگان درباره تبلیغات، با ما تماس بگیرید:

چگونه غم از دست دادن پدر

۰۲۱ – ۲۳۰ ۴۴ ۳۳۳

+۹۸ ۲۱ ۲۳۰ ۴۴ ۳۳۳

تلگرام آفتاب

اینستاگرام آفتاب

+۹۸ ۲۱ ۲۳۰ ۴۴ ۱۰۳

ایران، تهران، میدان نوبنیاد ، کوهستان سوم
،
پلاک ۳

پشتیبانی آفتاب

تا مرز ۵۱درصد کلاس صوتی سی دی یا دانلودی و فیلم و کتاب صوتی
و تا ۳۰درصد قیمت کتاب چاپی را از اعتبار می توانید هزینه
کنید.

وقتی همه محصولات تان را انتخاب
کردید، قبل از درگاه از شما پرسیده میشود که می خواهید از
اعتبار استفاده کنید. و شما تأیید میکنید.

اعتبار در مورد کلاس صوتی،کتاب چاپی و صوتی قابل استفاده است

اعتبار دائمی نیست.قبل از تاریخ انقضا مصرفش کنید

درگذر دردناك زندگى،شايد هيچ تجربه‌اى تكرارى‌تر و ترسناکتر از مرگ و فقدان عزیزان نباشد.زندگی رفته رفته ما را با آن آشنا می کند تا در نهایت ما را در برابر فقدان های بزرگ آماده کند، اما آن زمان تاب رویارویی داریم؟

در گذر دردناك ما از زندگى، شايد هيچ تجربه‌اى تكرارى‌تر از مرگ و فقدان نباشد. زندگى ما با فقدان شروع مى‌شود. ما از بطن محافظ خود و از ضربان هستى جدا شده و وارد دنيايى نامطمئن و اغلب ويرانگر مى‌شويم. اين ضربه آغازين در بدو تولد، نشانگر آغاز سفرى است كه با مرگ خود زندگى به پايان مى‌رسد. برای کسب اطلاعات بیشتر در این خصوص، روی عبارت “مرداب روح” کلیک کنید.

در طول راه فقدان‌هاى متعددى وجود دارد: از دست دادن امنيت، پيوند، ناآگاهى، معصوميت؛ و در سنين بالاتر، از دست دادن دوستان، انرژى‌هاى جسمانى و مراحل هويت‌پذيرى من. جاى تعجب نيست كه تمامى فرهنگ‌هايى كه داراى اسطوره هستند اين حس فقدان و جدايى را به نمايش مى‌كشند: اسطوره هبوط، جدايى آغازين از باغ عدن، عصر طلايى، خاطره وحدت با طبيعت و مادر. به همين ترتيب همه مردم دلتنگى عميقى را براى آن تعلق و پيوند ابراز مى‌كنند.

موضوع فقدان در فرهنگ ما جارى است؛ از احساساتى‌ترين ترانه‌ها گرفته ــ كه در آن ها ماتم ‌و زارى مى‌شنويم كه زندگى معناى خود را به‌خاطر غياب محبوب از دست داده است. ــ تا پريشان‌ترين و مشتاقانه‌ترين دعاهاى عارفان براى وصل به خداوند. فقدان در قلب شرايط انسانى قرار دارد. اگر به اندازه كافى عمر كنيم، هركس را كه براى‌مان عزيز است، ازدست خواهيم داد. اگر به اندازه كافى عمر نكنيم، آن ها ما را از دست مى‌دهند. چنانكه ريلكه مى‌گويد: «ما زندگى مى‌كنيم و هميشه وداع مي كنيم.»

چگونه غم از دست دادن پدر

در زبان آلمانى واژه فقدان و از دست دادن در اصل به معناى تجربه «پشت سر گذاشتن ميل» و بعد ازدست رفتن ميل است. فراسوى ميل، پيوسته فقدان وجود دارد.

چنين اقدامى شخص را برده فقدان نمى‌سازد؛ بلكه او را در فرآيند رها كردن شركت مى‌دهد. فقط رها كردن مى‌تواند آرامش و صفا را فراهم آورد، اما چنانكه همه ما مى‌دانيم كنترل كردن، از من، يعنى امنيت حمايت مى‌كند. در ميان ما چه كسى مانند بودا توانسته است درون را ببيند و ميل خود را خاموش كند؛ از من فراتررود و از اعماق وجود عبارت «نه خواست من، كه خواست تو انجام شود» را بپذيرد؟ تنسين گفته است: «بهتر است عشق ورزيده باشيم و محبوب خود را از دست داده باشيم تا اينكه اصلا عشق نورزيده باشيم.»

ثبات زندگى در گذرا بودن آن نهفته است و پذيرش اين حقيقت براى رشد آگاهى ضرورى است. بى‌شك زودگذر بودن از ويژگى‌هاى نيروى حيات است. چنانكه ديلن تامس گفته است: «نيرويى كه سبزه‌ها را مى‌روياند، نابودگر من است». همان نيرو، انرژى طبيعت را شعله‌ور مى‌كند و مانند فتيله ديناميت مى‌سوزد و نابود مى‌شود. اين فناپذيرى خود زندگى است. آنچه تغييرناپذير است، «مرگ» است. پذيرش زندگى مستلزم پذيرش آن انرژى‌ است كه از خود تغذيه مى‌كند و نابود مى‌شود. تغيير نكردن برخلاف نيروى حيات است و خود مرگ مى‌باشد.

به اين دليل است كه والاس استيونس نتيجه گرفت: «مرگ، مادر زيبايى است.» و مرگ بزرگ‌ترين ابداع طبيعت است. ظرفيت آگاهى، انتخاب معنادار و تحسين زيبايى به همراه تجربه نيرويى مى‌آيد كه خود را نابود مى‌كند. در اينجا خردى نهفته است كه از محدوده‌ها و اضطراب‌هاى من فرا مى‌رود؛ خردى كه راز وحدت زندگى و مرگ، وابستگى و فقدان را به‌عنوان بخشى از يك واحد عظيم مى‌بيند. چنين خردى با نياز من مقابله مى‌كند و او را از ميان مسائل پيش پا افتاده به‌سوى تعالى مى‌برد.

تجربه از دست دادن فقط وقتى شدت مى‌گيرد كه چيزى ارزشمند در زندگى ما وجود داشته باشد. اگر تجربه از دست دادن نداشته باشيم، به اين معناست كه هيچ چيز ارزشمندى در زندگى‌مان وجود ندارد. با رنج بردن از اين تجربه، ارزش چيزى را كه به ما عطا شده است، درك مى‌كنيم. زیگموند فرويد مقاله‌اى تحت عنوان «سوگوارى و افسردگى» نوشت كه در آن اظهار داشت: كودكى كه والدين خود را به‌واسطه مرگ از دست مى‌دهد، مى‌تواند عزادارى كند و مقدارى از انرژى آن را تخليه كند. كودكى كه والدينش حاضر، اما از لحاظ عاطفى غايب هستند، نمى‌تواند سوگوارى كند؛ زيرا والدين وى به راستى نمرده‌اند. اين ماتم بيهوده آنگاه براى كودك به‌صورت افسردگى، غم فقدان و ميل شديد به وصل مجدد درونى مى‌شود. بدين‌سان تجربه فقدان فقط به‌دنبال از دست دادن چيزى ارزشمند به‌وجود مى‌آيد. وظيفه ما در اين مرداب رنج آن است كه ارزش آن چيزى را كه به ما عطا شده است درك كنيم.

هنگامى كه عزيزى را از دست مى‌دهيم بايد برايش سوگوارى كنيم و درعين حال آگاهانه آنچه را كه از او درونى كرديم، گرامى بداريم. براى مثال والدينى كه فرزندى ندارند از فقدان فرزند، كمتر رنج مى‌برند تا والدينى كه كودكى دارند و او را از دست مى‌دهند. آن انرژى‌ كه آن ها در آن نقش سرمايه‌گذارى كرده بودند، اكنون در مسيرى ديگر موردنياز است. بنابراين، ما با آگاه شدن از نقشى كه عزيزان ازدست رفته در زندگى ما داشته‌اند و به‌كارگيرى آن ارزش‌ها در اقدامات آتى زندگى، به بهترين وجه اين عزيزان را گرامى مى‌داريم. اين شيوه، تبديل مناسب فقدان در اين زندگى فانى است. چنين تبديلى انكار نيست؛ بلكه تحول است. هر چيزى كه درونى شده باشد، هرگز گم نمى‌شود.

ريشه واژه «اندوه» در زبان لاتين به معناى «تحمل كردن» است. تجربه اندوه نه تنها تحمل سنگينى شرايط است، بلكه به‌خاطر توجه به عمق وجودمان نيز هست. ما فقط براى چيزى كه ارزشمند است اندوهگين مى‌شويم. بى‌شك يكى از عميق‌ترين دردهاى اندوه، حس ناتوانى است كه به ما يادآور مى‌شود كنترل ما بر زندگى چقدر اندك است.

انكار با هر شدتى نمى‌تواند مانع از تجربه فقدان شود. همچنين ما نبايد در برابر اندوه ترديد كنيم. جايى ميان بى‌قرارى دل و تب‌وتاب ذهن، فرصتى است براى پذيرش فانى بودن همه چيز و پذيرفتن قدرت اندك‌مان براى نگه داشتن و تأييد آنچه متعلق به ما بوده است؛ حتى براى مدتى كوتاه. تأييد ارزش در حين تجربه فقدان، منشاء معنايى عميق مى‌شود. وفادار ماندن به آن معنا و رها كردن كنترل، كاركرد دوسويه فقدان و اندوه است.

کارل گوستاو يونگ هنگامى كه همسرش اِما را از دست داد به افسردگى واكنشى مبتلا شد. او ماه‌ها داغدار و سرگردان بود. آنگاه يك شب در خواب ديد وارد سالن تئاترى شد كه در آنجا تنها بود. او به رديف جلو رفت و صبر كرد. جايگاه اركستر مانند شكافى عميق دربرابرش بود. هنگامى كه پرده كنار رفت، همسرش را ديد كه در آنجا ايستاده بود؛ لباسى سفيد به تن داشت و به او لبخند مى‌زد. يونگ فهميد كه سكوت شكسته شده است. آن ها با هم بودند؛ خواه با هم يا جدا از هم.

هر چيز واقعى كه پيوسته مهم و تأثيرگذار بوده است هيچ‌گاه از دست نمى‌رود. شخص فقط با رها كردن توهم كنترل مى‌تواند به راستى از اندوه فقدان رها شود و آن ارزش را گرامى بدارد.

منبع: مرداب روح

نویسنده: جیمز هالیس

مترجم: فریبا مقدم

ناشر: بنیاد فرهنگ زندگی

وقتی زخمت رو درمان میکنی و بهش آگاه میشی دیگه اون زخم و رنج از دست دادن برات دردآور نیست و حتی بهش افتخار میکنی .سالهاااا غم از دست دادن عزیز دلم رو با سوگواری و غم درون خودسوزی کردم درحالی که هر لحظه که به یادش میوفتادم یک ترک عمیقی رو روی قلبم احساس میکردم و با خودم میگفتم این درد هیچگاه تسکینی نخواهد یافت جز با مرگ و همیشه دعا میکردم وقتی مردم اولین نفری که به استقبالم بیاد خودش باشه….ولی اینروزاا که دردم رو شناختم و تسکینش دادم دیگه اون نگاه قبلی رو به فقدانش ندارم و جالبه برام که ازینکه اینهمه در درونم دوستش دارم و وجودش رو به وجودم وصل میدونم به این نوع عشق افتخار میکنم و با تمام وجودم از بابت اینکه من با تمام وجودم سالها لمسش کردم به خودم میبالم …این نوع نگاه برام خیلی ارزشمنده و یه حس تعلق خاطر و اصیل بودن بهم میده انگار من کهنه و خاک خورده ی این عشق هستم و با بند بند وجودم درونیش کردم …آخه تو این دنیا واقعا چی میتونه قشنگ تر ازین باشه…
چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید…
به یادت که عااااشقانه در وجودم دوستت دارم
مهدیه❤❤
خوب شد دردم دوا شد خوب شد دل به عشقت مبتلا شد خوب شد

من پدرم رو از دست دادم … سوگوارى هم كردم و هميشه سعى كردم خوبيهاش رو با عمل به اونا زنده نگهدارم … ولى هيچكس نمى فهمه دلم تنگه يعنى چى … در طول روز مى خندم و عادى زندگي مى كنم تا همه فكر كنند حالم خوبه ولى خدا دلم چه خبره ???

سلام عزیز
من هم همین طور هستم.به تازگی پدر عزیزم را از دست دادم کار میکنم ، زندگی میکنم ولی دلتنگم.خیلی دلتنگ و فقط خدا میدونه توی دلم چه خبره?????

ساره جان خیلی حق داری ،قطعا زمان وداشتن خلوت و تنهایی میتونه بهت کمک کنه تا از این اتفاق و درد نور به زندگیت دعوت کنی /وحدتیان ادمین بنیاد فرهنگ زندگی

من دو ساله برادرم را از دست دادم. هنوز هر شب تا وقتی بخوابم اشک می‌ریزم و گاهی در طول روز. اگرچه وظایف کاری و تحصیلی خودم را انجام می‌دهم ولی میلی به زندگی ندارم و هر لحظه آرزوی مرگ می‌کنم. از هیچ چیز لذت نمی‌برم. دوست ندارم هیچ‌کس را ببینم. فقط ساعت‌های متوالی کتاب می‌خوانم و فیلم می‌بینم و اشک می‌ریزم. کاملا متوجه هستم که به افسردگی سپید مبتلا شده‌ام چون کمتر از سه ساعت می‌خوابم و دایم به کار و مطالعه مشغولم. هیچ چیزی دلم را آرام نمی‌کند؛ حتی صحبت‌های شما که سال‌ها از آن بهره بردم.

چندروزیه که مادرم رو ازدست دادم ! اصلا نمیتونستم از تختم جدابشم . الان که این متن رو خوندم احساس کردم درونم کمی آروم گرفته

موسسه بنیاد فرهنگ زندگی بالنده به شماره ثبت 11383 از سال1378 با موضوع ارائه سمینارهای تغییرات فردی اقدام به فعالیت نموده است.جامعه مخاطب اصلی ما میانسالان هستند. بنیاد فرهنگ زندگی، نهادی معتبر در حوزه روانشناسی تحلیلی است. پروفسور کارل گوستاو یونگ، بنیانگذار این تئوری است.بنیان روانشناسی تحلیلی یونگ بر تحلیل عمیق و ریشه ای مسائل افراد است. به گونه ای که مخاطبان آن تاکید دارند که راه حل های آن با قدرت تمام حلال مسائل آنان بوده است .

مرگ مادرم را هنوز باور نکرده ام

۱۳۹۱/۱۱/۰۵


۵۴۹۴۰ بازدید

نقل مطالب در مطبوعات و نشریات با ذکر منبع بلامانع است.
اداره تبلیغ نوین نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها

چگونه غم از دست دادن پدر
چگونه غم از دست دادن پدر
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *