چگونه غم را به شادی تبدیل کنیم

 
helpkade
چگونه غم را به شادی تبدیل کنیم
چگونه غم را به شادی تبدیل کنیم

صفحه اصلی مقالات چگونه شاد بودن را بیاموزیم و از غم و رنج اجتناب کنیم؟

نوشته رِمِز ساسون

شما می‌توانید هر روز شادی را انتخاب کنید. همچنین می‌توانید از سرخوردگی، عصبانیت و ناامیدی دوری کنید و زندگی‌تان را لذت‌بخش و خوشایند کنید. ممکن است عجیب به نظر برسد اما شما خود مسئول شادی یا ناراحتی خود هستید. خودتان آنچه را می‌خواهید باشید برمی‌گزینید. شما موقعیت و شرایطی فراهم می‌سازید تا باعث غمگین شدن، نارضایتی و بدخلقی شما شود و شما می‌توانید از زندگی لذت ببرید و اجازه ندهید که ذهن شما را تحت تأثیر خود قرار دهد.

هر روز در موقعیت‌های مختلفی قرار می‌گیریم که احساس ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد اما با اندکی تلاش به جای این که عصبانی شویم، رنج ببریم و ناخوش باشیم، می‌توان این موقعیت‌ها را به منفعت تبدیل کرد و از آنها بهره برد. هفته گذشته، من و همسرم روانه سِنت پِترزبورگ در روسیه شدیم که شهر بسیار زیبایی است. وصف آن را زیاد شنیده بودیم. بنابراین تصمیم گرفتیم که به آنجا برویم و و شهر را بگردیم. آپارتمان زیبایی را اجاره کردیم و برای بیش از یک هفته آنجا ماندیم.

گرچه در ماه جولای بودیم اما بیشتر اوقات باران می‌بارید. چیز عجیب و غریب این بود که هر چند ساعت کاملاً آب و هوا تغییر می‌کرد. چند ساعت آفتابی و گرم بود و ناگهان آسمان ابری و بارانی می‌شد. نیم ساعت بعد مثل یک روز تابستانی گرم دوباره هوا آفتابی می‌شد. آپارتمانی که گرفته بودیم در یک محله جدید بود و حدود پانزده دقیقه تا خیابان اصلی سنت پترزبورگ- نِواِسکای پروسپِکت- پیاده‌روی داشت. یک روز صبح وقتی که از آپارتمان بیرون آمدیم دیدیم که آسمان تاریک شد و بارندگی شدیدی همراه با رعد و برق گرفت.چگونه غم را به شادی تبدیل کنیم

 به جای اینکه ناراحت و عصبی شویم به خاطر اینکه نمی‌توانستیم دیگر بیرون برویم، در ورودی ساختمان ایستادیم و از تماشای بارش باران لذت بردیم. صحنه بسیاری زیبا در عین حال تعجب‌آوری بود که در این موقع سال پالتو پوشیده بودیم. بعد از چند دقیقه به داخل آپارتمان رفتیم و منتظر شدیم تا باران متوقف شود. ما لذت بردن از این شرایط را انتخاب کرده بودیم. در تعطیلات بودیم. وقتمان آزاد بود و برای گشت و گذار عجله نداشتیم. یک فنجان گرم قهوه را برای خودمان آماده کردیم و مقداری شیرینی خریدیم و روی کاناپه جلوی پنجره‌ای بزرگ به تماشای باران نشستیم.

بسیار دلپذیر و آرامش‌ بخش بود. گویی ما در یک قهوه‌خانه زیبا نشسته‌ایم. وقتی قهوه‌مان تمام شد، باران هم متوقف شده بود، ابرها پراکنده شده بودند و ما می‌توانستیم که بیرون برویم. همانطور که دیدید ما لذت بردن از لحظه حال را اختیار کردیم و از بارش باران عصبی نشدیم. یک واقعه ناراحت‌کننده را به یک موقعیت خوشایند تبدیل کردیم. شما هم می‌توانید در مواجه با چنین موقعیت‌هایی در طی روز اینگونه عمل کنید. می‌توانید هر روز شادی را انتخاب کنید. شما باید احساس شادی یا ناراحتی و نارضایتی را انتخاب کنید.

همیشه نمی‌توانیم موقعیت‌های خارجی را کنترل یا تغییر دهیم، اما می‌توانیم کنترل کنیم که چگونه عمل کنیم و چه عکس‌العملی داشته باشیم. به عنوان مثال به هنگام دیدن لینک زیر، روی آن کلیک نمایید تا بتوانید از مزایای شرکت در این سمینار شاد و انگیزشی بهره مند گردید.

سمینار بزرگ موفقیت – استاد احمد محمدی

زندگی روزمره متشکل از موقعیت و شرایط مختلف است که بر روحیه و حالت ذهن ما تأثیر می‌گذارد. برخلاف آنچه که تصور می‌شود، می‌توان تحت تأثیر آنها قرار نگرفت. خود شما به آنها اجازه می‌دهید که حس بد یا خوشحال‌کننده را به شما انتقال دهند و حتی از آنها بهره ببرید. همانطور که ما هنگام بارش باران رفتار کردیم، شما هم می‌توانید وقایع ناامیدکننده یا ناخوشایند و دشوار را به نفع خود تغییر دهید. می‌توانید انتخاب کنید که عوامل خارجی بر شما تأثیر بگذارند و می‌توانید تصمیم‌ بگیرید که چه احساس و رفتاری داشته باشید. چه چیزی را انتخاب می‌کنید؟

1. شما تصمیم به تماشای فیلمی دارید اما زمانی‌که به سینما می‌رسید متوجه می‌شوید که تمام بلیت‌ها فروخته شده است. به جای غصه خوردن چرا بلیت یک فیلم دیگر را نمی‌گیرید. شما حتی بیش از دیدن فیلمی که قادر به دیدنش نبودید، باید از دیدن یک فیلم دیگر لذت ببرید.

2. شما طبق عادت هر روز صبح می‌خواهید غلات صبحانه بخورید اما می‌فهمید که شیر شما تمام شده است. چه کار می‌کنید؟ عصبانی می‌شوید؟ چه شیوه‌ای را باید در پیش بگیرید؟ چرا موقعیت را نمی‌پذیرید،  و خلاق نیستید تا غلات را خالی، با ماست یا با چیز دیگری بخورید؟

3. شما منتظر دوستان خود هستید تا به خانه شما بیایند، خانه را تمیز کرده‌اید، مقداری غذای خوشمزه خریده یا پخته‌اید و بطری نوشیدنی روی میز گذاشته‌اید. وقتی که همه چیز را آماده کردید دوستان شما تماس می‌گیرند که نمی‌توانند امروز به منزل شما بیایند. مطمئناً شرایط سختی است. اما به جای عصبانی شدن می‌توانید تصمیم دیگری بگیرید و همسایه یا دوستان دیگری را دعوت کنید که می‌توانند سریع به منزل شما بیایند. امکان دارد که با همسر خود از خوردن خوراکی‌ها خوش بگذرانید.

4. آیا پیش آمده که به اتوبوس نرسید؟ در این موقع چه احساسی دارید؟ آیا عصبانیت شما کمکی به این وضعیت می‌کند؟ به جای عصبی شدن و ناراحتی اگر مقصدتان نزدیک است چرا پیاده نمی‌روید؟ درصورتی که باید منتظر اتوبوس بعدی باشید، با تماشا کردن مردم و یا ماشین‌های در حال عبور خود را سرگرم کنید. یا مطالعه کنید، به موسیقی گوش دهید یا تفکر کنید تا اینکه اتوبوس بعدی برسد.

5. گاهی در اتوبوس یا کوچه و بازار امکان دارد افراد بد اخلاق، بد دهن و عصبی را ببینید. حتی بعضی اوقات دوستان یا از اعضای خانواده حرفی را می‌گویند که خوشایند شما نیست. در این مواقع چه واکنشی از خود نشان می‌دهید؟ آیا احساس می‌کنید که به شما آسیب وارد شده و عصبی و ناراحت می‌شوید؟ در عین حال می‌توانید به شیوه‌ای متفاوت رفتار کنید. شما می‌توانید آرام باشید و زیاد ناراحت نباشید از چیزی که شنیدید یا دیدید. شما می‌توانید جلوی احساسات خود را بگیرید که براساس رفتار و عملکرد افراد شکل گرفته‌اند. برای بار اول و دوم احتمالاً چندان موفق نمی‌شوید اما اگر ثابت قدم باشید، یاد بگیرید که آرام باشید و نظرات و طعنه‌های دیگران را نادیده بگیرید، به تدریج نظر دیگران تأثیری بر شما نخواهد داشت و شما خوشحال و آرام خواهید ماند. شما می‌فهمید که شاد بودن روزانه مستلزم تمرین درونی است. نگرش و واکنش‌های خود را می‌توانید عوض کنید که در موقعیت‌های دشوار و غمناک به شاد بودن شما کمک خواهد کرد.

 انسان ها چه بزرگسال چه خردسال، همگی همواره به دنبال شادی و خوشحالی می باشند، و هم کدام به طریقی خوشحال می شوند. اما واقعاً مشکل است که در هر شرایطی شاد باشیم و آرامش خود را حفظ نماییم، اما با مطالعه مقاله فوق مشخص می گردد که این کار امکان پذیر است.  تنها کافی است نگرش مثبت به مسائل داشته باشید و بخواهید که از هر لحظه از زندگی خود لذت ببرید و همواره شاد باشید.

 آکادمی بازار به منظور پاسخگویی به نیاز همگان به شادی و شاد بودن، به زودی سمیناری به نام «موفقیت» برگزار می نماید که در آن استاد احمد محمدی رازهایی را در مورد چگونگی داشتن یک زندگی موفق و شاد به شما خواهند گفت. شرکت در این سمینار به شما این امکان را می دهد که جهت قرارگیری در دسته ی سه درصد افراد موفق و داشتن یک زندگی شاد و موفق اولین قدم های خود را محکم و هوشمندانه بردارید. جهت شرکت در این سمینار شاد و انگیزشی می توانید به آدرس اینترنتی زیر مراجعه نمایید.

سمینار بزرگ موفقیت – استاد احمد محمدی

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.


این آزمون شخصیت شما را مشخص می کند


تا60%تخفیف پرطرفدارترین محصولات جنسی

 

 

 

چگونه غم را به شادی تبدیل کنیم

 

برخی افراد از درون غم دارند؛ اما وقتی در جمعی قرار می‌گیرد، خود را بسیار خندان و شاداب جلوه می‌دهد. برای اینکه غم خود را به دیگران منتقل نکنیم و در اوج غم و اندوه، چهره ای خندان داشته باشیم، باید چه کار کنیم؟ «غلامرضا قاسمی کبریا» دکترای روانشناسی و مشاوره در این‌باره به برنا می‌گوید: برخی از افراد توانایی آن را دارند، زمانیکه در محیط‌های متفاوت قرار دارند، رفتار خود را طبق همان محیط تغییر داده و برمحیط مسلط باشند؛ اما برخی دیگر اینطور نیستند و محیط بر آنها مسلط است.

 

انسانها معمولا دارای قدرتی به نام اراده هستند که می‌توانند تحت هر شرایطی، محیط بر آنها تاثیر نمی گذارد و هرچقدر اگر این اراده در افراد تقویت شود، بر محیط مسلط‎تر هستند.

 

فرض کنید در جمعی، در به شدت به چارچوب برخورد کرده و صدای مهیبی را تولید می‌کند و تحت تاثیر این صدا، افرادی که در آن جمع قرار گرفته‌اند، واکنش‌های متفاوتی از خود نشان می‌دهند. مثلا یک نفر می‌ترسد، یک نفر داد می‌کشد و جمع طبق واکنش‌های افراد، تصورهای مختلفی نسبت به افراد دارند که مثلا فلانی خونسرد و یا بیخیال است و یا فلانی بی احساس و زودرنج است.

 

تمام این عکس العمل‌ها و واکنش ها‌ به شرایط رشد، پرورش و تربیت افراد برمی‌گردد. اگر فردی رفتار او طبق عادت تکرار شود و چنین تلقینی در درون خود داشته باشد که نمی‌تواند آن را ترک کند، این رفتار در او نهادینه می شود؛ اما اگر اراده کند، می‌تواند بر رفتار خود کنترل داشته باشد که این روش نیاز به تمرین دارند.

 

شاید بار اول آن کار را تکرار کند، اما به تدریج، زمان آن را کمتر می‌کند و بعدها از بین می‌رود. مثلا فرض کنید فردی از ناحیه پا حساس است و احساس قلقلک می‌کند و اگر فردی از دوستان او برای قلقلک دادن به سمتش بیاید، التماس می‌کند که او را قلقلک ندهد؛ ولی وقتی فرد پایش شروع به خارش می‌کند و دیگر جنبه قلقلک را ندارد و هیچ تلقینی نسبت به این موضوع ندارد، و دیگر قلقلکش نمی‌آید. پس تمام این خصوصیات بسته به اراده فرد است.

 

برخی افراد برای اینکه مشکلات و دغدغه‌های خود را به بیرون بریزند و خود را تخلیه کنند، سعی می‌کنند که با اطرافیان خود درد و دل کرده و یا اگر در جمعی قرار می‌گیرند، این ناراحتی را به آنها انتقال دهند، این روش، درست نیست؛ زیرا با این روش افراد بیماری‌های روانی را در جامعه تشدید می‌کنند.

 

افراد از طریق روش‌های دیگر باید چنین مهارتی را داشته باشند که فشارهای روحی و روانی را از ذهن خود تخلیه کرد تا این حس ناخودآگاه به این افراد فشار وارد نکند و به دیگران منتقل نکند.

 

روانشناسان همیشه توصیه می کنند افراد برای برخورد با فردی دیگر و یا حضور در جمع، حتما نگاهی مهربان و چهره‌‌ای همراه با تبسم از خود نشان دهند. اگر افراد چنین رفتاری داشته باشند، ناخودآگاه از فضای ذهنی و درونیات خود دور می‌شوند و تحت تاثیر لبخند خود قرار می‌گیرند و این تعاملی بین عین و ذهن است؛ یعنی افراد تحت تاثیر لبخند خود، ذهن و روح خود را شاد می‌کنند.

 

روایتی از امام علی وجود دارد که می‌فرمایند:« مومن غم را در دل دارد و شادی را در چهره» افراد زمانی‌که غم را در درون خود پنهان کنند و شروع به تبسم کنند، تحت تاثیر آن ناخودآگاه غم درونی خود را فراموش کرده و آن را از بین می‌برند.

 

در نتیجه افراد با اراده قوی خود می‌توانند چهره‌ای مثبت و متبسم داشته باشند؛ زیرا تبسم کارکرد ذهن افراد یعنی نیم کره سمت چت افراد را فعالتر کرده و تحت سلطه ذهن خود تصمیم منطقی می‌گیرند.

منبع:برنا

مطالب بیشتر برای زندگی بهتر


آکادمی تخصصی زبان| مبتدی تا پیشرفته

میخوای باکمترین هزینه دندون هاتو سفید کنی؟


سوالات پیش از ازدواج به تفکیک جلسه


تست شنوایی و درمان وزوز گوش

باکلاسهای غیرحضوری،چطورکمک درس فرزندم باشم


قاعدگی دردناک زنان و دختران


بازسازی پیوند عاطفی زن و شوهر


اقساط36ماهه لوازم خانگی بدون پیش پرداخت

به کمک مشاورعشق را به رابطه‌تان بازگردانید


آشپزی بدون دغدغه کثیفی گاز

رفع دغدغه های فکری که زندگیتون رومختل کرده

تهیه اینترنتی بلیط اتوبوسVIPبه قیمت ارزانچگونه غم را به شادی تبدیل کنیم


دیگه لازم نیست از دندانپزشکی بترسید؟


طراحی و بازسازی فضای داخلی

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

مجله تيرينك – سبکی برای زندگی


طرز تهیه نوشیدنی پرتقال خونی و رزماری


همه چیز درباره ی قهوه چیکوری (کاسنی تلخ)

از روش و زمان صحیح مصرف کافیین بیشتر بدانیم

چرا پونه را برای افزایش سلامتی استفاده می کنند؟
چگونه غم را به شادی تبدیل کنیم


جوز هندی: منافع و ضررهای آن برای سلامتی


همه چیز درباره ی روغن شی و ارزش غذایی آن

شلغم: فواید آن برای سلامتی، ارزش غذایی و روش پخت

آرد تف: هرآنچه که باید در مورد آرد بدون گلوتن تف بدانید


همه چیز درباره ی گوجه سبز و خواص آن


طرز تهیه نوشیدنی پرتقال خونی و رزماری


طرز تهیه غذاها و اسنکهای مخصوص کودک


طرز تهیه قهوه موکا با دستگاه

چگونه باید دستگاه اسپرسو ساز را تمیز کرد؟


طرز تهیه قهوه موکا با دستگاه

مینی پرسو در مقایسه با هَندپرسو: کدام اسپرسوساز بهتر است؟

چگونه ورزش می تواند علائم افسردگی را بر طرف کند؟

۵ نشانه ای که نشان میدهند فردی برونگرا هستید

۱۰ دلیل مهم در مرگ جوانان بین ۲۰ تا ۲۴ سال

از دست دادن حافظه کوتاه مدت چیست؟ دلایل، درمان، پیشگیری


بهترین ورزش ها برای داشتن حال خوب

۳ روش برای تبدیل ورزش کردن به یک عادت روزانه


آیا پیاده روی در کنترل دیابت تأثیر دارد؟


چگونه کبد خود را دوست داشته باشیم؟

همه ما در جامعه زندگی می کنیم و برای زندگی در این جامعه باید با آن سازگاری داشته باشیم. یک زندگی شاد ارزش زیادی دارد و به همین دلیل همه تلاش می کنند که زندگی آرام و شادی داشته و از اندوه دوری کنند.

تنها گفتن اینکه ما افراد مثبت و شادی هستیم کافی نیست چون با اولین جمله غصه و اندوه سازمان زندگیمان به هم می ریزد. تظاهر به شادی کار بسیار دشواری است.

اگر به دلیل هجوم مشکلات، غم و غصه به سراغمان بیاید، بهتر است در پی راهی برای شاد شدن باشیم.

غم و غصه فرد را به سوی عصبانیت، ترس و کلافگی سوق می دهد. هر چه غم عمیقتر باشد سخت تر می توان به شادی رسید.

حتی در یک زندگی شاد نیز سایه های تاریک وجود دارند و اگر بین شادی و اندوه تعادل برقرار نشود این سایه ها پر رنگ تر می شوند. پس بهتر است مشکلات را با صبر و آرامش پذیرفته و از آنها رد شویم.

در این مطلب می‌خوانید:

معمولاً ۳ نوع اندوه وجود دارد:

اندوه کوتاه مدت

این نوع اندوه معمولاً بین یک روز تا یک هفته ادامه پیدا می کند. معمولاً بیخوابی، بی تحرکی و استرس به این نوع غم وابسته است.

بهترین راه برای رفع این نوع اندوه چند شب خواب کامل، انجام کمی ورزش و تغییر روند عادی زندگی است. به ماساژ بروید، از نوشیدن مشروبات الکلی خودداری کنید و غذای خوب بخورید.

اندوه از دست دادن

این نوع اندوه در اثر وقایع دردناک به وجود می آید. از دست دادن یکی از نزدیکان، از دست دادن شغل و یا شکست مالی موجب ایجاد این اندوه می شوند.

در این شرایط فرد بسیار آسیب پذیر و در مانده می شود. برای رفع آن باید ابتدا آن را شناخت و روی آن کار کرد. سرپوش گذاشتن بر آن مشکل را برطرف نمی کند.

یکی از راهها گفتگو و مشورت با فرد مطمئن دیگری است. مراجعه به روانشناس و روانکاو یکی از بهترین روش ها برای حل آن است. علاوه بر این اقدامات فرد باید استرس خود را کاهش دهد.

پس از ۳ تا ۶ ماه رفته رفته فرد به حالت اولیه باز می گردد. در این حالت فرد پایه زندگی خود را می سازد و شرایط روحی،فیزیکی و احساسی خود را بهبود می بخشد.

افسردگی

چگونه غم را به شادی تبدیل کنیم

اگر به مدت یک تا دوماه احساس اندوه می کنید، یا نا امید، درمانده شده اید، نمی توانید بخوابید، نمی توانید غذا بخورید و کم انرژی هستید ممکن است مبتلا به افسردگی شده باشید.

یکی از دلایل افسردگی اتفاقاتی است که در زندگی رخ می دهد. این اتفاقات معمولاً قابل تحمل هستند اما به دلیل از هم پاشیدگی مکانیزم تحمل فرد، غیر قابل تحمل شده و موجب افسردگی می شوند.

افسردگی مشکل پیچیده ای است و از فردی به فرد دیگر تفاوت پیدا می کند. یکی از راههای رفع آن مراجعه به پزشک است.

مصمم زندگی کنید، تا نهایت پیش بروید، خوب گوش دهید، برای بهبودی زندگی تلاش کنید، بخندید، بدون پشیمانی انتخاب کنید و هر کاری که دوست دارید انجام دهید، زندگی همینجاست.

شادمانی تنها درمان اندوه است. هیچ درمان دیگری به این خوبی کار نمی کند. شادمانی نتیجه انجام کاریست که دوست داریم.

هنگامی که دچار اندوه می شویم برای درمان آن باید در پی شادی و خوشی باشیم. سر زدن به یک دوست، قدم زدن، گرفتن یک پیام، به رستوران یا سینما رفتن و کتاب خواندن می توانند شرایط را تغییر دهند. ابتدا باید دقت کنید که چه نوع فعالیتی برایتان خوشایندتر و بهتر است.

اکثر اوقات وقتی غمگین هستیم دوست نداریم کاری انجام دهیم و از دیگران دوری می کنیم.

بهترین راه برای رفع اندوه انجام کاری است. هرگز نمی توانیم از غم، غصه، آزردگی و افسردگی دور بمانیم، اما می توانیم کاری کنیم تا این رنجش را کمتر نمائیم.

 مهمترین مسأله این است بدانیم معنی شادی برایمان چیست چون هنگامی که معنی آن را بدانیم زندگیمان پرمعنی و هدفمند می شود.

هنگامی که احساس اندوه بر شما غالب می شود معمولاً از دیگران دوری می کنید. با انجام ۳ روش می توانید از اندوه فاصله بگیرید و شاد شوید.

قدردانی

اظهار قدردانی از افرادی که برایتان مهم هستند راه بسیار ساده ایست که شما را راضی و شاد می ساخته و اندوهتان را برطرف می کند.

پذیرا بودن

اگر قادر به انجام کاری نیستید به راحتی عدم توانایی خود را بپذیرید و کارهایی را انجام دهید که از عهده انجامش بر می آیید. هنگامی که شرایط خود را بپذیرید با آرامش می توانید راه حل مناسب برای رفع آن پیدا کنید.

مهربانی

هنگامی که غمگین هستید در خود فرو می روید. کمک به دیگران راه مناسبی برای بهتر شدن حالتان است. مهربانی کردن به دیگران موجب شادیتان می شود.

هر چه بیشتر به دیگران کمک کنید بیشتر با دیگران ارتباط پیدا می کنید. ارتباط با دیگران شما را از انزوا خارج کرده و در جمع بودن از اندوهتان می کاهد.

شادی و خوشحالی یک احساس بیرونی است که باید با دیگران شریک شوید. مهربانی کردن یکی از مؤثرترین راه ها برای به اشتراک گذاشتن شادیتان با دیگران است.

اگر اندوه را پذیرفته و باور کنید سلامتی و خوشبختیتان صدمه می خورد. شادی فراتر از احساس است. شادمانی که برای مدت زیادی دوام آورد نوعی خوشبختی است.

احساس خوشبختی بر احساسات، جسم و روحتان تأثیر خوب می گذارد. هنگامی که همه چیز تعادل دارد راضی و خشنود می شوید. در این شرایط هم جسم و هم روحتان در بهترین حالت خواهد بود و در نتیجه بهتر می توانید چالشهای زندگی را سر و سامان دهید.

گفتن این عبارت نشان می دهد که شما شادی را موکول به زمانی می کنید که مسأله ای پیش بیاید. بطور مثال برخی از مردم می گویند اگر پولدار شوم خوشحال خواهم بود. این باور در اجتماع امروز اشتباه است.

با این باور به دام مقایسه خود با افراد دیگر میفتید. هرگز نباید شادی خود با خوشی های لحظه ای یکی کنید. انجام اینکار موجب نارضایتیتان می شود و شما را دچار اندوه می کند.

کلام آخر

به روشهایی که موجب شادیتان می شود دقت کنید، چون تنها شما مسؤول شادی و خوشی خود هستید. اگر برای شاد بودن راه درستی را انتخاب کنید هرگز نخواهید گفت “اگر این اتفاق برایم بیفتد شاد می شوم”.

اندوه و دلایل ایجاد آن در افراد مختلف تفاوت دارد. اما تنها چیزی که در همه مشترک است این باور است که اندوه بلافاصله به شادی تبدیل نمی شود.

این شما هستید که باید تصمیم بگیرید چگونه می خواهید زندگی کنید. با انجام این ۵ روش می توانید غم و اندوه را کنار گذاشته و شاد شوید.

در رشته ی زبان انگلیسی تحصیل کردم و سالها کار آموزش و ترجمه ی آن را انجام دادم. از دیگر علاقمندی های من ساخت جواهر و ساخت انواع شکلات می باشد. در کنار همه ی اینها عاشق سرچ کردن و خواندن مقاله های روز دنیا هستم و به عنوان نویسنده در وبلاگ فروشگاه اینترنتی تیرینک فعالیت دارم.

مطلب قبلی

راه های مراقبت از سلامت جسم و روان خود چیست؟

مطلب بعدی

آیا سرکه سیب در کاهش وزن مؤثر است؟

بهترین ورزش ها برای داشتن حال خوب

چگونه ورزش می تواند علائم افسردگی را بر طرف کند؟

۵ نشانه ای که نشان میدهند فردی برونگرا هستید

۱۰ دلیل مهم در مرگ جوانان بین ۲۰ تا ۲۴ سال

جدیدترین مطالب


بهترین ورزش ها برای داشتن حال خوب

چگونه ورزش می تواند علائم افسردگی را بر طرف کند؟

۵ نشانه ای که نشان میدهند فردی برونگرا هستید

۱۰ دلیل مهم در مرگ جوانان بین ۲۰ تا ۲۴ سال

چرا پونه را برای افزایش سلامتی استفاده می کنند؟

بلاگی برای انواع نوشیدنی، دسر و شیرینی و سبک زندگیتیرینک به عنوان پیشتاز بازار آنلاین نوشیدنی بلاگ خود را برای در اختیار قرار دادن بروزترین اطلاعات درباره انواع نوشیدنی (چای، قهوه، دمنوش، عرقیات)، دسر و شیرینی، سرو پذیرایی و انواع نوشیدنی ساز راه اندازی کرده است و خواستار ایحاد تجربه متفاوت برای مخاطبان خود می باشد.


طرز تهیه نوشیدنی پرتقال خونی و رزماری


همه چیز درباره ی قهوه چیکوری (کاسنی تلخ)

از روش و زمان صحیح مصرف کافیین بیشتر بدانیم

چرا پونه را برای افزایش سلامتی استفاده می کنند؟


جوز هندی: منافع و ضررهای آن برای سلامتی


همه چیز درباره ی روغن شی و ارزش غذایی آن

شلغم: فواید آن برای سلامتی، ارزش غذایی و روش پخت

آرد تف: هرآنچه که باید در مورد آرد بدون گلوتن تف بدانید


همه چیز درباره ی گوجه سبز و خواص آن


طرز تهیه نوشیدنی پرتقال خونی و رزماری


طرز تهیه غذاها و اسنکهای مخصوص کودک


طرز تهیه قهوه موکا با دستگاه

چگونه باید دستگاه اسپرسو ساز را تمیز کرد؟


طرز تهیه قهوه موکا با دستگاه

مینی پرسو در مقایسه با هَندپرسو: کدام اسپرسوساز بهتر است؟

چگونه ورزش می تواند علائم افسردگی را بر طرف کند؟

۵ نشانه ای که نشان میدهند فردی برونگرا هستید

۱۰ دلیل مهم در مرگ جوانان بین ۲۰ تا ۲۴ سال

از دست دادن حافظه کوتاه مدت چیست؟ دلایل، درمان، پیشگیری


بهترین ورزش ها برای داشتن حال خوب

۳ روش برای تبدیل ورزش کردن به یک عادت روزانه


آیا پیاده روی در کنترل دیابت تأثیر دارد؟


چگونه کبد خود را دوست داشته باشیم؟

شاد زندگی کردن

شاد زندگی کردن یعنی داشتن احساس خوب نسبت به زندگی به طوری که از زاویه ای به زندگیتان نگاه کنید که به شما احساس خوبی می دهد.

 چه چیزی قدرتمند تر از این وجود دارد که بدانید توانایی خلق اهدافت را داری و به خودت و خدا اعتماد کنی و ذهنت را درست تغذیه کنی همانطور که در مورد قانون علمی جملات مثبت صحبت کردم این یه قانونه که واقعا تاثیرش اثبات شده است وقتی تصمیم بگیرید به شادی توجه کنید و از امورات منفی دوری کنید این موضوع روی بدن شما و هورمون هایی که در مغز شما ترشح می شود تاثیر مستقیم می گذارد.

شاد زندگی کردن

وقتی بتوانی در احساست تغییر ایجاد کنی مانند آهن ربایی می شوی که روز به روز اتفاقات خوب را تجربه میکنی و احساس لذت بیشتری را تجربه میکنی و جهان شرایط و اتفاق هایی را هماهنگ با احساست برایت به وجود می آورد تو باید هر لحظه فکر کنی که جهان مانند آینه عمل می کند. و مکانیزم دنیا این است که احساس خوب اتفاقات خوب را به وجود می آورد و احساس بد اتفاقات بدتری را جذب زندگیمان می کندچگونه غم را به شادی تبدیل کنیم

برای شاد بودن باید باورهایتان را تغییر دهید و از افکار محدود کننده گذشته بیرون بیاید و باورهای جدیدی در خودتان بوجود بیاورید و از افکار خرافاتی که تا به حال شنیده اید و پذیرفته اید بیرون بیایید

ولی این اوج حماقت است که ما شاد باشیم و بترسیم از اینکه غمی در انتظاره ماست و ما باید بدانیم که منتظر هر چیزی که باشیم تجربه اش خواهیم کرد ما باید اتفاقات خوب را برا آینده خودمان پیش بینی کنیم و جهان و کائنات هم به کمک ما می آیند . در مورد قوانین این دنیا یک موضوع خیلی مهم است که کمتر کسی از آن اطلاع دارد و این است که مردم دوست دارند به اهدافشان برسند که شاد شوند ولی قانون دنیا این است که اول باید شاد باشید که بعدش بتوانید به اهدافتان برسید.

شاد زندگی کردن

بعضی ها فکر می کنند خداوند به هر کس مشکلات بیشتری بدهد نشان دهنده این است که آن انسان را دوست دارد !!! ولی این موضوع به هیچ وجه حقیقت ندارد . این موضوعات فقط باورهای اشتباهی هستند که ما شنیده ایم ! خداوند برای هیچ کسی غم و ناراحتی نمی خواهد خداوند به هیچ وجه خداوند در هیچ آیه ای از قرآن کریم به انسان نگفته است که نباید شاد باشید خداوند در قرآن خطاب به انسان گفته است که یک مومن هیچگاه غمگین نیست.

قانون میگوید که اگر شما احساس خوبی داشته باشید و در تمام طول روز طوری به شرایط زندگیتان نگاه کنید که احساس خوبی به شما بدهد امکان ندارد که هیچگاه اتفاقات بدی را تجربه کنید اگر شما خوشحال و امیدوار باشید و احساس خوب داشته باشید همیشه در هر شرایطی اتفاقات خوبی را تجربه می کنید و برعکس اگه شما غمگین و افسرده باشید جهان برای شما اتفاقاتی را به وجود می آورد که حال شما بدتر می شود . فرکانس غم رو که بفرستید جهان غم بیشتر و ناراحتی بیشتر را جذب زندگیتان می کند شما باید این را درک کنید که جهان فرکانس شما را دریافت می کند و آن را تبدیل میکند به اتفاق و شرایط و وارد زندگی شما می کند.

شاد زندگی کردن

نکته کلیدی بسیار راحتی که می توان در ذهن انسان تاثیر گذاشت تظاهر کردن به خوشحالی است!

من می خواهم مهم ترین مهارت لازم رسیدن به اهداف را با شما در میان بگذارم و عمل به این مطالب و درکشان اصلا نیاز به کار سخت و پیچیده ایی ندارد فقط می خواهم یاد بگیرید فرمول نهایی که زندگی شما را متحول می کند چه چیزی است؟

چون این فرکانس هماهنگ با انرژی درون ما می باشد ،خداوند در زمان خلقت انسان به خودش تبریک گفت! پس ما هم باید به وجود خودمان افتخار کنیم و قدر دان این نعمت بزرگ خداوند باشیم… مخرب ترین و ویرانگر ترین فرکانس که انسان را در مرحله نابودی و پوچی قرار می دهد احساس گناه و نا امیدی هست، چون این احساس هماهنگ با انرژی شیطان خواهد بود هر چقدر بیشتر به این احساس دامنه دهید بیشتر از روح خودتان که همان خداوند است فاصله گرفته اید، پس فقط دانستن این دو نکته کوچک می تواند حال ما را در بدترین حالت خوب کند.

 بعضی انسان ها هستند که به دنبال یافتن آرامش هستند ولی ذهن آنها مدام تصاویری در ذهن خود می سازد و وقایع گذشته رو مرور می کند با صحبت کردن ، به خاطر آوردن، تجسم کردن، نگاه کردن به امورات منفی و نا امید کننده

شاد زندگی کردن

در حقیقت شما تا زمانی که در حال مرور اتفاقات بد گذشته هستید هیچ گاه نمی توانید احساس آرامش و شادی را در زندگیتان احساس کنید فکر کردن به مشکلات گذشته یعنی فرستادن فرکانس آن غم ها و دریافت بیشتر آن فرکانس به صورت احساس غم یا نفرت یا… ولی برای بدست آوردن شادی باید احساس ما خوب شود و تغییر احساس بد به خوب باعث خواهد شد که ما فرکانس هایی را به جهان هستی ارسال کنیم و احساس خوب بیشتر و اتفاقات بهتری را تجربه کنیم ما می توانیم با توجه کردن به موضوع هایی که احساس خوبی به ما می دهند کاری کنیم که احساس ما تغییر کند.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

تعمیر تلویزیون ال جی تعمیر تلویزیون سامسونگ 

تعمیر تلویزیون ایکس ویژن 

تعمیر تلویزیون سونی 

تعمیر تلویزیون دوو

 

صفحه اصلی » ذهن » تنهایی و افسردگی » چگونه دوباره شادی را احساس کنیم: ۱۳ راه آسان برای رهایی از افسردگی و غم

وقتی به زندگی خود نگاه می‌کنید، شاید متعجب شوید که چطور زمان به سرعت سپری شده است و هیچ ایده‌ای نداشته باشید که چگونه به این مقطع از زندگی خود رسیده‌اید. شاید دچار اندوه شوید؛ چراکه متوجه شده‌اید تا چه اندازه از جایگاهی که در این سن برای خود در نظر داشتید، دور افتاده‌اید.

زندگی بسیار سخت‌تر از آن چیزی بوده است که شما انتظارش را داشتید، پس آن را به همان شکل پذیرفته‌اید، تسلیم شده‌اید و حالا دستیابی به اهداف برایتان بسیار سخت شده است. و تنها چیزی که در این میان می‌خواهید احساس دوباره شادی است.چگونه غم را به شادی تبدیل کنیم

پرواندن شادی در زندگی امکانی غیرواقعی یا دور از دسترس نیست و برای رسیدن به این هدف، تنها نیازمند صرف زمان و اندکی تلاش هستید. در این مقاله ۱۳ راه اثبات‌شده رهایی از افسردگی و احساس دوباره شادی را با هم مرور می‌کنیم:

همه ما تجربه روزهایی را که دچار ملال شده‌ایم، داریم، روزهایی که گویی در زندگی‌هایمان گیر می‌افتیم و نمی‌دانیم چه باید بکنیم. بدون شک آسان‌تر خواهد بود که به‌جای پرداختن به سوال‌های سنگینی مانند «هدف زندگی‌ام چیست؟»، روزها را با تماشای تلویزیون سپری کنیم. ویکتور فرانکل در این باره می‌گوید: «وقتی کسی معنا و مفهوم عمیقی برای زندگی خود ندارد، حواس خود را با لذت‌ و خوشگذرانی از واقعیت پرت می‌کند.»

بسیاری از انسان‌های مرفه احساس ناشادی و غم می‌کنند، فرقی نمی‌کند که تا چه اندازه پول، شهرت یا اعتبار دارند. و بزرگ‌ترین دلیل آن است که احساس ناشادی و اندوه سرانجام از احساس بی‌معنا بودن زندگی‌هامان نشات می‌گیرد.

فرانکل فرآیندی به نام معنادرمانی را مطرح کرد تا به وسیله آن به انسان‌ها در ساختن معنا برای زندگی‌شان کمک کند. او در بخش سلامت روان بیمارستان وین مشغول به کار شد؛ چراکه تعداد زیادی از بیماران این بخش در اثر خودکشی جان خود را دست می‌دادند. تمرین‌های فرانکل مانع از خودکشی ده هزار بیمار شد. وی این کار بزرگ را تنها با تزریق معنا به زندگی این بیماران صورت داد.

اگر در حال دست‌و‌پنجه نرم کردن با اندوه هستید، می‌توانید فرآیند معنادرمانی فرانکل را با روش‌های زیر به‌کار ببرید:

یک‌بار زنی را دیدم که در تایلند پرورشگاهی را برای کودکان مبتلا به ایدز اداره می‌کرد. او که خود از سرطان رنج می‌برد، به‌جای دیدن بیماری به‌عنوان نابودکننده زندگی، به من گفت:

«وقتی دکتر به شما می‌گوید که تست ایدز شما مثبت شده است یا سرطان دارید، انگار شما مرگ را در مقابل خود می‌بینید. و همین موضوع به من قدرت داد تا خودم را با کودکان مبتلا به ایدز یکی بدانم. پس حداقل برای این موضوع هم که شده، از سرطان ممنونم.»

گزینه‌های زیاد ما را فرسوده می‌کنند، دچار اندوه می‌شویم و در نهایت به نقطه‌ای می‌رسیم که از تمام تصمیمات فرار کنیم. توصیه «انتخاب‌های زیادی داشته باش» را شاید اغلب شنیده باشیم؛ اما با در نظر گرفتن گزینه‌های زیاد انتخاب، معمولا دچار غم و اضطراب می‌شویم و از تلاش برای انتخاب از میان گزینه‌های متعدد خسته.

با داشتن گزینه‌های زیاد، کم‌کم تصمیمات ضعیف‌تری را برای برآوردن هر یک از اهداف خود در طول هر روز می‌گیریم. و این همان چیزی است که با نام «خستگی تصمیم» شناخته می‌شود.

مهم‌ترین عامل برای افزایش میزان شادی، کاهش موثر تعداد تصمیمات غیرلازم در طول روز است.

برنامه روزمره خود را با راهکار‌های کمکی زیر بچینید:

ما به‌طور مداوم با پیام‌هایی بمباران می‌شویم که به ما می‌گویند برای شاد یا موفق بودن باید به شکل مشخصی رفتار کنیم یا دنیا را به گونه‌ای خاص ببینیم. به‌طور میانگین هر فرد در روز با ۱۰ هزار تبلیغ این چنینی مواجه می‌شود که بیشتر آن‌ها فاقد معنا و مفهوم هستند.

تمام این وعده‌های اشتباهی که روزانه عرضه می‌شود، موجب می‌گردد تا ما خودمان را به گونه‌ای که دیگران از ما انتظار دارند، نشان دهیم و خود را در آن تصویری که دیگران می‌خواهند، جا دهیم. قسمت تلخ ماجرا آن است که بسیاری از ما راهی برای جا دادن در این تصویر پیدا می‌کنیم؛ اما هرگز نمی‌توانیم آن را متعلق به خود بدانیم.

اگر ما نتوانیم برای چیزی که واقعا هستیم، احساس درک و عشق دیگران را لمس کنیم، هرگز شادی را تجربه نخواهیم کرد. یکی از مهم‌ترین دلایلی که مانع از آن می‌شود تا خود واقعی‌مان باشیم، احساس شرم است.

در برخی مقاطع زندگی، دچار شرم می‌شویم و حس می‌کنیم مشکلی در ما، زندگی یا شخصیت‌مان وجود دارد. فرقی نمی‌کند دلیل آن مسخره شدن در مدرسه و محل کار باشد یا برنیاوردن انتظارات والدین یا حتی قضاوت تندی از طرف یکی از دوستان؛ در هر حال شرم خود حقیقی‌تان را پنهان می‌کند و مانند نقابی می‌شود تا شما را به صورت انسانی دیگر نشان دهد.

یکی از راهکار‌های کلیدی برای حفظ شادی در طولانی‌مدت، یادگیری شهامت «خود واقعی» بودن است و حفظ شخصیت حقیقی‌تان در هر شرایطی.

دکتر برن براون که درباره موضوع آسیب‌پذیری تحقیق و مطالعه می‌کند، در یکی از برنامه‌های TED از ببیندگان پرسید: «آسیب‌پذیری را چگونه معنا می‌کنید؟ چه چیزی در شما حس آسیب‌پذیری را موجب می‌شود؟»

در یک ساعت و نیم، او ۱۵۰ جواب دریافت کرد که برخی از آن‌ها را با هم می‌خوانیم:

لحظات آسیب‌پذیری مانند این موارد، زمانی اتفاق می‌افتند که ما مستعد احساس شرم هستیم. شهامت یادگیری راهی برای مدیریت شرم در چنین شرایطی، همان چیزی خواهد بود که می‌توانیم به شکلی صحیح از آن رها شویم.

دکتر براون در این زمینه توصیه جالبی دارد. او می‌گوید زمانی که دچار شرم می‌‌شوید، با خودتان مانند کسی که دوستش دارید، صحبت کنید، از او مانند کسی که به آن اعتماد دارید، کمک بخواهید و ماجرای خود را برایش تعریف کنید.

بسیاری از بزرگ‌ترین امکانات و یافته‌هایی که امروزه در جهان ما حضور دارد، در نتیجه کنجکاوی افراد به‌وجود آمده‌اند. کنجکاوی همان انگیزه‌ای است که افرادی مانند استیو جایز، توماس ادیسون و هنری فورد بر اساس آن خلاقانه‌ترین ابداعات تاریخ را خلق کردند.

ارضا کردن حس کنجکاوی موجب آزادسازی دوپامین می‌شود. همین موضوع دلیل آن است که ما مشتاق می‌شویم تا هر فیلم خوبی را تا انتهای آن تماشا کنیم. شما می‌خواهید از رویدادهای بعدی فیلم باخبر شوید و وقتی که در نهایت آن را به پایان می‌رسانید، دوپامین ترشح می‌شود و شما به‌عنوان پاداش، احساسی از سرخوشی و لذت را تجربه می‌کنید. این موضوع در تمام جنبه‌های زندگی به همین شکل عمل می‌کند، به‌عنوان مثال موقع چک کردن نوتیفیکشن‌های شبکه‌های مجازی یا ایمیل‌های جدید.

در حالی که چنین کنجکاوی‌هایی لحظاتی کوتاه از شادی را موجب می‌شوند، گونه‌ای دیگر از کنجکاوی‌ها هستند که شادی‌های پایدارتر و طولانی‌مدت‌تری را برای شما به ارمغان می‌آورند. دکتر تاد کادشان این موضوع را با عبارت «کاوشگر کنجکاو» به این شکل توضیح می‌دهد:

«کاوشگران کنجکاو هیچ مشکلی با ریسک و خطر چالش‌های جدید ندارند. به‌جای تلاش سخت برای تفسیر و کنترل دنیاهای‌مان، به عنوان یک کاوشگر کنجکاو، ما از عدم قطعیت استقبال می‌کنیم و زندگی را جست‌و‌جویی برای کشف، یادگیری و رشد می‌بینیم.»

با کنجکاوی می‌توانید در برخی جنبه‌ها بهتر شوید، آگاه‌تر و مطلع‌تر باشید، دنیا را با دیدگاه‌هایی جدید ببینید و سرانجام زندگی را لذت‌بخش‌تر از قبل تجربه کنید.

اگر می‌خواهید به کاوشگر کنجکاو تبدیل شوید، خلاصه‌ای از پیشنهادهای دکتر کادشان را در زیر بخوانید:

شادترین انسان‌ها آن‌هایی هستند که روی دیگران تاثیری مثبت به‌جا می‌گذارند. دنیس ویتلی می‌گوید: «هیچ زن یا مردی جزیره‌ای تک‌افتاده نیستند و وجود داشتن تنها برای خود، کاری بی‌معنا و بیهوده است. تنها زمانی می‌توانید بیشترین رضایت را احساس کنید که خود را وابسته به هدفی بزرگ‌تر از خودتان در زندگی بدانید.»

هر فرد در دارایی‌های خود، چیزی برای بخشیدن به جهان دارد و سخت‌ترین قسمت ماجرا پیدا کردن آن است. و ما هرگز به آن پی نمی‌بریم؛ مگر آنکه واقعا کاری در این باره انجام دهیم.

برخی از یافته‌های عملی نیز تایید می‌کنند که بخشیدن، قوی‌ترین راه برای دستیابی به شادی پایدار و طولانی‌مدت است. اگر بخشش به شکلی صحیح انجام شود، نه‌ تنها احساس خوبی به‌ شما منتقل می‌کند؛ بلکه روحیه شما را نیز بسیار بیشتر از آنچه نیاز دارید، ارتقا می‌دهد. کریستوفر مک‌کندلس در کتاب «به سوی طبیعت وحشی» نوشته است: «شادی تنها زمانی واقعیت می‌یابد که آن را با دیگران سهیم شویم».

با برنامه‌ریزی شروع به بخشش و اهدای چیزی از دارایی خود به کسی بکنید.

شاید یکی از دلایل اندوه شما، گرفتار شدن در روزمرگی و برنامه‌های یکنواخت روزانه باشد. در این حالت شما دچار ملال می‌شوید؛ اما از طرف دیگر تا حدی از تجربه‌ چیزهای جدید در زندگی می‌ترسید. یا در مواردی وخیم‌تر، ممکن است شما از شغل خود بیزار باشید؛ اما به دلیل ترس از مشکلات مالی و نداشتن شغلی بهتر، نتوانید از آن دست بکشید.

ماجرای شما هرچه باشد، خود را از منطقه امن خود تا آنجا که می‌توانید خارج کنید. هر اندازه بیشتر از منطقه امن خارج شوید، زندگی رضایت‌بخش‌تری در انتظار شما خواهد بود.

– موقعیت تجربه‌های جدید را به‌گونه‌ای در زندگی خود ایجاد کنید که امکان کنار کشیدن از آن‌ها را نداشته باشید. به هدف بزرگی فکر کنید که همیشه آرزوی دست‌یابی به آن را داشته‌اید، سپس وضعیتی را ایجاد کنید که برای رسیدن به این هدف ناچار شما را از منطقه امن‌تان بیرون بکشد و در نهایت، مسیر برآوردن آرزویتان را دنبال کنید.

– بیشتر به سفر بروید. متخصصان عصب‌شناسی نشان داده‌اند که تجربیات جدید مسیرهای عصبی جدیدی را در مغز درست می‌کنند و این موضوع در نهایت به افزایش سلامت روانی فرد منتهی می‌شود. سفر همیشه با لذت همراه است و فرقی نمی‌کند مسافرتی به کشور خارجی باشد، شهری در نزدیکی یا حتی کشف یک رستوران جدید. کاوش و تجربه‌های جدید همگی موجب خلق مسیرهای عصبی تازه در مغز و در نهایت ارتقای سلامت روانی می‌شوند.

به خاطر دارید که چندین بار برای خرید بازی جدید یا وسیله تازه هیجان زیادی داشته‌اید؛ اما پس از مدتی نه چندان کوتاه از آن دلزده و خسته شده‌اید؟ این مسئله نشان می‌دهد که چیزهای مادی در بهترین حالت، برای مدتی کوتاه و به‌صورت موقت موجب شادی می‌شوند. اما تجربه‌های شادی‌آور بر خلاف مادیات، برای همیشه به‌عنوان یک خاطره خوش باقی می‌مانند.چگونه غم را به شادی تبدیل کنیم

هرچند داشتن دارایی‌های مادی می‌تواند خوب و مفید باشد؛ اما آن‌ها هرگز نمی‌توانند مانند تجربیات بزرگ زندگی‌تان، بخشی از شما را تشکیل دهند. به همین دلیل نیز بهتر است به‌جای صرف پول و زمان برای کسب مادیات، روی تجربیات سرمایه‌گذاری کنید.

به‌جای خرید کالاهای مادی که مدت‌ها آرزوی آن را داشته‌اید، راه‌های زیر را امتحان کنید:

خودشکوفایی فواید زیادی دارد و این توانایی با مراقبت‌های آگاهانه روزانه به دست می‌آید. سپری کردن دقایقی رها از افکار آشفته و احساسات، می‌تواند همان چیزی باشد که برای شادی بیشتر به آن نیاز دارید. مدیتیشن میزان ماده خاکستری را در هیپوکامپ مغز افزایش می‌دهد و این قسمت از مغز نقش مهمی در یادگیری، احساسات و حافظه دارد. همچنین مدیتیشن میزان ماده خاکستری را در بخش آمیگدال مغز کاهش می‌دهد که این بخش نیز با اضطراب و استرس در ارتباط است.

و این‌ها تنها تعداد کمی از فوایدی است که با مدیتیشن می‌توان از آن‌ها بهره برد.

یکی از برنامه‌های معتبر مدیتیشن را نصب کنید. برای مراقبه تنها به ۱۰ دقیقه زمان و یک صندلی راحت نیاز دارید. اگر فکر می‌کنید نمی‌توانید در برنامه خود ۱۰ دقیقه را به مراقبه اختصاص دهید، پس بهتر است حقیقت را زبان تونی رابینز بشنوید: «اگر شما ۱۰ دقیقه وقت ندارید، پس اصلا زندگی را در مالکیت خود ندارید.»

درباره شکرگذاری معمولا بسیار شنیده‌اید؛ اما با وجود تکرار، این موضوع از واقعیتی حقیقی نشات می‌گیرد.

«مجله شادی» پژوهشی را منتشر کرده است که طی آن ۲۱۹ زن و مرد شرکت‌کننده در بازه زمانی سه هفته، سه نامه شکرگذاری نوشته بودند. نتایج این پژوهش نشان داده‌اند که نوشتن نامه‌های شکرگذاری میزان شادی و رضایت از زندگی را در شرکت‌کننده‌ افزایش داده است و نشانه‌های افسردگی را کاهش.

مغز شما توانایی تمرکز همزمان را روی نکات منفی و مثبت ندارد. به همین دلیل نیز، نوشتن نامه‌های شکرگذاری به مغز شما کمک می‌کند که به‌جای تمرکز روی غم و افسوس برای ناداشته‌های زندگی، روی شادی برای دارایی‌هایتان توجه کنید.

هنگام فعالیت شکرگذاری، ترشح دوپامین و سروتونین افزایش می‌یابد. این ترشح موجب فعال‌سازی مرکز شادی در مغز می‌شود و مانند قرص‌های ضد افسردگی عمل می‌کند. پس از شکرگذاری به‌عنوان یک قرص ضد افسردگی طبیعی می‌توانید بهره ببرید.

یکی از بزرگ‌ترین تفاوت‌ها میان افراد شاد و ناشاد از عادت‌هایی که به آن خو گرفته‌اند، نشات می‌گیرد. تنها کمتر از ۴۰‌ درصد از فعالیت‌های روزانه صرف گرفتن تصمیمات فعالانه و آگاهانه می‌شود و بیشتر رفتار‌های روزانه ما نتیجه عادت‌های‌مان است.

خلاص شدن از عادت‌های قدیمی تنها به آن دلیل سخت است که به‌طور مرتب تکرار شده‌اند. طبیعت انسان زیر سلطه عادت است. چارلز دوهینگ در کتاب خود با نام «قدرت عادت»، ساختار اولیه شکل‌گیری عادت را شامل مراحل انگیزه، تکرار و جایزه می‌داند. به‌عنوان مثال استرس می‌تواند انگیزه‌ای باشد تا شما را دچار تکرر در کشیدن سیگار کند و جایزه آن موجی از نیکوتین است که در مغز شما آزاد می‌شود. به‌جای سیگار، عادت‌هایی مانند مراقبه و پیاده‌روی نیز می‌توانند به هدفی مشابه ختم شوند؛ اما مضرات آن را ندارند.

اگر عادت‌های‌تان سلامتی یا شادی بیشتری را در شما موجب نمی‌شوند، پس شما نیمی از روز خود را صرف پرداختن به کارهایی می‌کنید که برای شادی یا سلامتی‌تان مضر هستند.

تغییر دادن عادت‌‌ها بسیار سخت‌تر از گفتن آن است و به همین دلیل نیز تغییر و تعدیل محیط تا آنجا که امکان آن هست، شانس موفقیت را افزایش می‌دهد. پس از تغییر محیط، سعی کنید روتین‌ جدیدی را خلق و در آن عادت‌های خوب را جایگزین عادت‌های بد کنید.

بسیاری از چیزها هستند که شادی و لذتی را که پیش از دستیابی به آن‌ها فکر می‌کردید، به‌ همراه ندارند.

شاید شما همیشه دوست داشتید که ماشینی گران‌‌قیمت داشته باشید؛ اما حالا که آن را دارید، پیوسته نگران خراشی جدید روی بدنه آن هستید و هزینه‌های زیادی که برای آن می‌کنید، شما را اذیت می‌کنند.

شاید شما همیشه دوست داشتید که ازدواج کنید؛ اما حالا که متاهل هستید، متوجه شده‌اید هیچ دیدگاهی از حجم مسئولیت‌هایی که در قبال حفظ و تحکیم رابطه عاشقانه باید پذیرفت، نداشته‌اید.

پرفسور دانشگاه هاروارد، دان گیلبرت نشان داده است که یکی از دلایل احساس ناشادی، نتیجه پیش‌بینی اشتباه ما درباره نوع چیزهایی است که ما را خوشحال می‌کنند. او در این باره می‌گوید: «اگر بخواهم از وضع آینده‌ای که برای خود در نظر گرفته‌ام، اطلاع دقیق‌تری داشته باشم، افرادی را پیدا می‌کنم که امروز در حال زندگی در وضعیت آینده من هستند. اگر می‌خواهم بدانم که وکیل شدن، ازدواج با مدیری موفق و شلوغ یا حتی صرف غذا در رستورانی مشخص چگونه خواهد بود، بهترین کار آن است تا کسانی را بیابم که چنین مواردی را تجربه‌ کرده‌اند و سپس میزان شادی آن‌ها را ارزیابی کنم».

به‌سادگی با صرف زمان و انرژی برای کسب اطلاعات درباره وضعیتی که خواهان آن هستید، می‌توانید شانس موفقیت خود را در به دست آوردن وضعیت‌های شادتر افزایش دهید.

به کسانی نزدیک شوید که به سبک مورد خواست شما، زندگی می‌کنند یا چیزی را که می‌خواهید داشته باشید، دارند. با آن‌ها ملاقات کنید و از آن‌ها درباره‌ تجربیات خوب و بدشان بپرسید. سپس بررسی کنید که آیا در میان تجربیات آن‌‌ها چیزهایی که شما را شاد می‌کنند، وجود دارند؟ و در نهایت با مقایسه دقیق تصمیم بگیرید.

برای بررسی و مقایسه وسیله الکترونیکی جدید یا شغلی ایده‌‌ال شاید بتوانید به یکی از دوستان خود مراجعه کنید، و در این صورت قطعا کار آسان‌ خواهد بود. اما برای بررسی سبک زندگی ممکن است محتاج ملاقات با افراد مشهورتر یا شخصیت‌های بزرگ باشید، و در این حالت کار سخت‌تر خواهد شد. در چنین مواردی می‌توانید از اطلاعاتی که درباره آن‌ها وجود دارد، استفاده‌ کنید؛ مانند وبلاگ‌های شخصی آن‌ها، پست‌های‌شان در شبکه‌های مجازی یا مصاحبه‌ها. با بهره‌گیری از این اطلاعات می‌توانید آن‌ها را بهتر بشناسید و در نتیجه سبک زندگی آن‌ها را با معیارهای شادی خود بررسی کنید.

تصور کنید در کافه‌ای نشسته‌اید و به‌طور اتفاقی مکالمه‌ای را می‌شنوید:

خوشبختانه این مکالمات بخشی از نمایشی است که در صحنه مرکز مراقبت شخصی به نام داو اجرا می‌شد. اما متاسفانه این مکالمه‌ واقعیت داشته و در دنیای واقعی میان تعدادی از افراد با خودشان اتفاق افتاده است.

خطوط این نمایش‌نامه را از مکالمات درون‌فردی زنانی گرفته‌اند که افکار روزانه‌شان را درباره خود ثبت کرده‌ بودند. هدف از اجرای این نمایش آن بوده است که اگر ما با دیگران چنین مکالمه و رفتاری نداریم، پس چرا با خودمان چنین سنگدلانه صحبت می‌کنیم؟

افرادی که رفتاری شفقت‌آمیز با خود دارند، از روابط اجتماعی بهتر، هوش هیجانی بالاتر و شادی و رضایت بیشتری برخوردار هستند. پس دفعه بعدی که شروع به ایرادگیری بیجا از خود کردید و احساس کمبود اعتماد به نفس داشتید، به دفاع از خودتان بپردازید.

برخی از راهکارهای تمرین رفتار شفقت‌آمیز با خود را می‌توانید در زیر ببینید:

اغلب مردم سعی می‌کنند از احساسات منفی دوری کنند؛ چراکه از تجربه درد و اندوه وحشت دارند یا از آسیب‌پذیری که در نتیجه احساسات منفی در فرد ایجاد می‌شود. اما اگر به اشک‌هایتان اجازه ندهید که سرازیر شوند، از احساسات منفی خلاصی نخواهید داشت و آن‌ها درون شما ماندگار خواهند شد.

این موضوع زمانی وخامت بیشتری پیدا می‌کند که شما سعی کنید خود را در مقابل اندوه با رفتارهایی منفی کرخت کنید، با کارهایی مانند مصرف بیش از حد قرص، نوشیدن زیاد الکل یا پرت کردن حواس با ساعات طولانی کار. با کرخت کردن خود در مقابل اندوه، در واقع خودتان را در برابر شادی نیز کرخت می‌کنید.

تجربه کامل احساسات، صرف نظر از مثبت یا منفی بودن‌شان ، برای سلامت روان اهمیت زیادی دارد.

از زبان شخصیت استاد موری در بخشی از کتاب «سه‌شنبه‌ها با موری» آمده است: «با پرتاب خود به درون احساسات، با شیرجه زدن و به‌تمامی فرو رفتن در آن‌ها است که می‌توانی کاملا تجربه‌شان کنی. پس از آن تو می‌دانی درد چیست. تو می‌دانی عشق چیست. تو می‌دانی اندوه چیست. و تنها در چنین موقعی می‌توانی بگویی که خب، من تمام آن احساسات را تجربه کرده‌ام، آن‌ها را می‌شناسم و حالا نیاز دارم تا از آن‌ها جدا شوم».

عادت شناسایی احساسات را در خود شکل دهید. به‌عنوان مثال وقتی شروع به احساس غم کردید، به خود بگویید: « این غم است». نام‌گذاری روی احساسات‌تان به‌ شما کمک می‌کند تا آن‌ها را تنها احساساتی در حال گذر و تغییر ببینید، نه واقعیت‌هایی که شما را تعریف می‌کنند. با این کار می‌توانید سوار بر امواج احساسات شوید و بدون آنکه اجازه دهید بر شما و رفتارتان کنترل داشته باشند، با آن‌ها همراه باشید.

دفعه بعد که اندوه سراغ شما آمد، آن را بپذیرید و نگذارید ترس، برای اجتناب از آن بهانه بیاورد. اجازه بدهید آزار اندوه از شما عبور کند تا قادر شوید دوباره به لذت از زندگی بازگردید. به یاد داشته باشیم که ما هزاران فرصت برای زندگی داریم.

 مهم‌ترین بخش در پذیرش احساس اندوه آن است که مطمئن شوید از مرز بسط دادن غم و قربانی کردن خود عبور نمی‌کنید. بگذارید احساسات بیایند و زمانی که وقت رفتن آن‌ها رسید، اجازه دهید بروند.

برخلاف قصه‌های پریان، شادی از آن دسته چیزهایی نیست که از نقطه‌ای به بعد باقی بماند. بلکه شادی مانند جواهراتی ارزشمند و پراکنده‌‌‌ای است که زیر زمین پهناوری به‌ نام زندگی مدفون شده‌اند. برای یافتن شادی در هر مقطع از زندگی، باید زمین را در مسیری که می‌پیمایید اندکی حفر کنید و هر قطعه جواهر را بیابید.

اگر از مقطعی که در آن هستید، احساس شادی و رضایت ندارید، مجبور به ماندن در آن نیستید. به‌عبارت بهتر، شما می‌توانید زندگی جدیدی را برای تجربه احساس شادی آغاز کنید.

منبع: Life Hack

مترجم و دوستدار ادبیات

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وبسایت

عضویت در خبرنامه

استفاده از مطالب با ذکر نام وبسایت درون و لینک به منبع بلامانع است . Copyright Ⓒ 2018 – 2020

کدی دلستراتی، ایان — در سال ۱۹۲۰، روان‌شناس آمریکایی جان ب. واتسون مقاله‌ای پژوهشی منتشر کرد که در زمرۀ مشکوک‌ترین کارهای اخلاقی قرن بیستم به شمار می‌رود. واتسون همراه با روزالی رینر، دانشجوی ۲۱ سالۀ تحصیلات تکمیلی دانشگاه جانز هاپکینز در بالتیمور که محل تدریسش بود، می‌خواست نوعی ترس خاص را به یک بچه‌ القا کند. ترسی که فارغ از این آزمایش احساسی طبیعی بود. تا آن زمان، شرطی‌سازی رفتار منحصراً در قلمروی حیوانات انجام می‌شد. اما واتسون و رینر یک بچۀ نُه‌ماهه به نام مستعار آلبرت را برای مطالعه‌شان انتخاب کردند، به مادرش یک دلار دادند، و چندین حیوان کوچک زنده را مقابلش گذاشتند، از جمله یک موش که او در ابتدا با بازیگوشی به آن علاقه نشان داد. وقتی آلبرت مشغول بازی با موش بود، آزمایشگران با چکش به یک میلۀ فولادی زدند. صدای بلندی ایجاد شد که بچه را ترساند و به گریه انداخت. پس از چند بار تکرار، کافی بود آزمایشگران موش را به آلبرت نشان بدهند تا او به گریه بیافتد. حتی بدون آن صدا، آن‌ها توانسته بودند ترس از موش‌ها را با شرطی‌سازی در او تزریق کنند، که در نهایت به ترس از چندین و چند حیوان با پوست مودار و خزدار مثل خرگوش‌ها و سگ‌ها هم تسری پیدا کرد. لابد فکر می‌کنید که این آزمایش غیرمنتظره به هیاهویی عمومی منجر شد (چون حالت شرطی‌شدۀ آلبرت را از بین نبردند) یا حتی اعتراضات علمی برانگیخت چون گروه کنترل خاصی در کار نبود. به هرحال، این آزمایش نشان داد که به هزاران روش می‌توان شرطی‌سازی رفتار را نه‌تنها روی حیوان‌ها، بلکه روی انسان‌ها نیز پیاده کرد. در حقیقت، پس از انتشار مقاله، جانز هاپکینز دستمزد واتسون را ۵۰ درصد افزایش داد تا او در دانشگاه بماند. (او همان زمان هم مشهور بود: یک‌سال قبل، در رأی‌گیری دانشجویان «خوش‌قیافه‌ترین استاد» شده بود). ولی بعد، وقتی همسرش نامه‌های عاشقانۀ او به رینر را کشف و منتشر کرد، دانشگاه اخراجش کرد. واتسون و رینر با هم رابطه داشتند و می‌رفتند که ازدواج کنند. واتسون فوراً سر از عرصۀ تبلیغات درآورد. شرکت جی. والتر تامپسون او را استخدام کرد تا تحقیقاتش در شرطی‌سازی انسان‌ها، به‌ویژه مصرف‌کنندگان، را ادامه دهد. واتسون بعداً در این باره گفت: «تازه می‌فهمیدم که تماشای رشد منحنی فروش یک محصول جدید مثل تماشای منحنی یادگیری حیوان‌ها و انسان‌ها هیجان‌انگیز است». او که منش علمی را به وادی تبلیغ آورده بود، چند وظیفه داشت: القای وفاداری به برند، خلق شخصیت محصول، و (طبق همانی که او و رینر با آلبرتِ ۹ماهه کرده بودند) القای ترس‌هایی در مصرف‌کنندگان برای واداشتن آن‌ها به خریدن برخی محصولات مشخص. مثلاً برای شرکت کاغذ توالت اسکات، او به خلق یک تبلیغ چاپی کمک کرد: جراحان به یک بیمار نگاه می‌کنند، و متن پایین عکس می‌گوید «و مشکل با دستمال‌کاغذی زبر شروع شد» تا مشتری را بترساند و محصول را بفروشد. امروزه این نوع دستکاری‌های رفتاری به روالی عادی تبدیل شده‌اند، اما به لطف کلان‌داده و محیط دیجیتالی که نظارت الگوریتمی در آن کمابیش همه‌جا هست، شکل‌های ظریف‌تر و موذیانه‌تری

می‌توان ردّ پای این نوع فهم از شادی را در بنیان‌های جهان غرب دید. مثلاً یهودیان در دعای آشر یاتزر، هر روز صبح پس از دستشویی شکر می‌کنند که همین عمل ساده را به قوۀ خودشان انجام داده‌اند. شادی، در معنای اپیکوری‌اش، چیزی به سادگی توان تخلیۀ مثانه است. متفکران مدرن، شادی را کمتر در قالب نبودِ درد و بیشتر در قالب زیادت به‌روزی می‌بینند. مثلاً ریچارد لایارد، اقتصاددان انگلیسی، طرح چیزی را تدوین کرد که می‌توان «اقتصاد شادی» شمرد. این ایده هم‌اکنون مبنای یک پیمایش سالانه به نام گزارش جهانی شادی است که اندازه می‌گیرد که درآمد فرد و ثروت جامعه چقدر بر شادی اثر می‌گذارد. ولی لایارد هم مثل اپیکور، سلامت روانی را مهم‌ترین عامل در شادی می‌داند. او این نکته را در کتاب شادی: درس‌هایی از یک علم جدید۲ (۲۰۰۵) شرح داده است. ولی همۀ جنبش‌های شادی‌مَدار هم چنین تناظری با ایده‌های اپیکوری ندارند. مثلاً روان‌شناسی مثبت پس از آن مُد شد که مارتین سلیگمن در سال ۱۹۹۸، پس از آنکه رییس انجمن روان‌شناسی آمریکا شد، شادی را به‌عنوان مضمون محوری خود انتخاب کرد. سلیگمن گفت که شادی از داشتن و جستجوی هیجانات مثبت نشأت می‌گیرد، یعنی یک‌جور حس باهم‌بودن، شادی معنایی وجودی است. به اعتقاد او، انسان‌ها معمولاً «ناشاد بودن» را یاد می‌گیرند: یعنی وقتی که تصمیم

ولی این‌همه تظاهر به شادی بالاخره خودش را بروز می‌دهد. کسی که در فرهنگ غربی زندگی می‌کند، ۴ تا ۱۰ برابر بیشتر از فرهنگ شرقی احتمال دارد به افسردگی بالینی یا اضطراب دچار شود. این را براک باستینِ روان‌شناس در کتاب سوی دیگر شادی: پذیرش یک رویکرد بی‌مهاباتر به زیستن۱۰ (۲۰۱۸) گفته است. باستین می‌نویسد که در چین و ژاپن، مردم معمولاً هیجانات مثبت و منفی را ضروری و یکسان می‌بینند. در شرق، نباید مصرانه دنبال شادی رفت، همان‌طور که نباید مصرانه از غم پرهیز کرد. باستین خاستگاه این موضع را در دین می‌بیند، به‌ویژه آن فلسفه‌های بودایی که می‌خواهند کل وضع بشر را بپذیرند و درد را بر اساس دلایل زیربنایی‌اش بفهمند. ما میل داریم از هیجانات منفی، چیزی مثبت و شاد بیرون بکشیم. ولی این طرز فکر، ما را در برابر آن نوع دست‌کاری‌های تبلیغاتچی‌ها آسیب‌پذیر می‌کند که تخصص واتسون بود. منتهی این میل هم از خلأ وارد فرهنگمان نشده است. وقتی مردم اعتقاد داشته باشند شادی چیزی است که باید برایش تلاش (و خرید) کنیم، مشوقِ اقتصادیِ مهمی برای کسب‌وکارها ایجاد می‌شود. کارگران شاد معمولاً حدود ۱۲درصد مولدتر هستند. گوگل «مدیر ارشد شادی» دارد. فلسفۀ
چگونه غم را به شادی تبدیل کنیم

پی‌نوشت‌ها: • این مطلب را کدی دلستراتی نوشته است و در تاریخ ۳۱ اکتبر ۲۰۱۹ با عنوان «The happiness ruse» در وب‌سایت ایان منتشر شده است. وب‌سایت ترجمان آن را در تاریخ ۱۱ آذر ۱۳۹۸ با عنوان «هر چه بیشتر دنبال شادی می‌رویم، غمگین‌تر می‌شویم» و ترجمۀ محمد معماریان منتشر کرده است. •• کدی دلستراتی (Cody Delistraty) نویسنده و روزنامه‌نگاری است که دربارۀ روان‌شناسی، روان‌کاوی و ادبیات می‌نویسد. نوشته‌های او در مطبوعات مختلف از جمله نیویورک تایمز، نیویورکر و آتلانیتک به انتشار رسیده است.

[۱] Fidget Spinner[۲] Happiness: Lessons from a New Science[۳] happy[۴] lucky[۵] happenstance[۶] finis ultimus[۷] summum bonum[۸] Ode on Melancholy[۹] The Expression of the Emotions in Man and Animals[۱۰] The Other Side of Happiness: Embracing a More Fearless Approach to Living[۱۱] treat-yourself[۱۲] Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders

ویلیام دیویس؛ گزیده‌ای از مطالب پراکنده

کیم کارداشیان: محبوب‌ترین منفور جهان

از خانه بیرون نرو؛ دلایلی برضدِ دید و بازدید

درۀ وهم: ماجرای ترس‌های ابهام‌آلود

جامعۀ دلخورهای نالان

نسخۀ‌ صوتی: نقطۀ اشتراکی که با دشمن خونی‌تان دارید

نسخۀ‌ صوتی: رمان‌نویسی که، کمی قبل از کرونا، همه‌چیز را پیشگویی کرد

نسخه صوتی: آیا در تربیت کودکانتان راه و رسم پدر و مادرتان را پیش می‌گیرید؟

نسخۀ‌ صوتی: چرا باید مدرسه‌های کسب‌و‌کار را با بولدزر خراب کرد؟

نسخۀ‌ صوتی: ستایش راسل از بطالت حالا بیش از همیشه به دردمان می‌خورد

چگونه غم را به شادی تبدیل کنیم
چگونه غم را به شادی تبدیل کنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *