روش اعتماد کردن
اعتماد نابجا
نحوه اعتماد کردن شما به دیگران تأثیر زیادی روی کیفیت زندگی شما میگذارد. اینکه شما به چه کسی و چه چیزی اعتماد میکنید، بسیار مهم است. مواظب باشید به چه کسی اعتماد میکنید، همانطور که با اعتماد بجا چیزهای خوب را بسوی خود جذب میکنید با اعتماد نابجا مشکلات فراوانی برای خود بوجود میآورید. نکته مهم این است که اینگونه مشکلات قابل پیشگیری هستند و چه بهتر که چنین رنجهای قابل پیشگیری را تحمل نکنید.
حتماً کسانی را در اطراف خود میشناسید که در نتیجه اعتماد به افراد نامناسب، ضربه بدی خوردهاند و یا حتی خود شما هم یکی از آنها بودهاید. اگر دقت کنید نشانهها همیشه وجود داشتهاند اما شما آنها را نادیده گرفتهاید. نگذارید آرزوی دست یابی به شرایطی بهتر در شما مانع از دیدن فریاد واقعیتها شود.
چطور به دیگران اعتماد کنیم
درون خود را بکاوید
از خود سؤال کنید که شما به چه چیزی در دیگران اعتماد میکنید؟ به حرفهای آدمها؟ به شخصیتشان؟ به جذابیتشان؟ به قدرت یا موقعیت اجتماعیشان؟ و… به چه دلیلی؟ جواب شما به این پرسش تا حدی باعث خودشناسی بیشتر شما میشود.
هم اکنون در شرایط و عصری زندگی میکنیم که مردم مداوم و به سرعت خود را تسلیم حال و هوای احساسی میکنند. آنها در اینترنت با کسی آشنا میشوند و بدون هیچ اطلاعات از شرایط روبرویی با او به گشت و گذار و حتی سفر میروند! خلاصه اینکه بدون شناخت واقعی طرف مقابل، ناگهان با او صمیمی میشوند و عمیقترین رازهای خود را به او می گویند. نباید بدون دقت و تلاش کافی وارد معامله و روابط عاطفی با کسی شوید.
دو بال برای پرواز اعتماد، نیاز است.
۱- بهترین راه اعتماد کردن نگاه کردن به رفتار انسانهاست. آدمها، حرف زیاد میزنند! اما عمل کردن به حرفهایشان بحث دیگری است! کارها و رفتارهای آنها را باور کنید نه حرفهایشان را، چون نهایتاً شما هم، باکارها و رفتارهای آنها مواجه میشوید نه حرفشان!
۲–عامل مهم دیگر و بال دوم، زمان است. بهمرورزمان دیگران را ببینید و درباره اعتماد به آنها تصمیم بگیرید. همانطور که یک درخت خوب را طی زمان و از میوه خوبش میشناسند، انسانها را از روی عملکردشان طی زمان بشناسید.
مثلاً در مورد ازدواج به کسی اعتماد نکنید که فقط خوشتیپ و جذاب و خوشصحبت باشد. به کسی اعتماد کنید که در درازمدت رفتاری محترمانه و همراه بامحبت با شما داشته و نشان داده میتواند شما و رابطه را بر نیازهای خود مقدم بشمارد.
اگر در رابطهای هستید که طرف مقابل اشتباهی بزرگ مرتکب شده است تنها به عذرخواهی و قول دادنهای او اعتماد نکنید. اینها فقط «شروع» خوبی هستند. وقتی میتوان واقعاً اعتماد کرد که عذرخواهی او در مسیری قابلمشاهده برای شما پیش برود. مثلاً شخصی که معتاد شده و حالا برای تغییر خود وزندگیاش: برای درمان اقدام میکند، دوستان و معاشرانش را عوض میکند، در جستجو برای کمک برمیآید و… پس به مسیری که میتوانید ببینید اعتماد کنید.
یا مثلاً در کسبوکار خود به کسی که سابقه اجرایی خوبی داشته یا شریکان قبلیاش از او راضی هستند یا مسیر موفقی را طی کرده و… اعتماد کنید. بازهم تأکید میکنم این اعتماد را در طول زمان بررسی کنید نه بهیکباره. بعضیها تنها خوب «آغاز» میکنند ولی برخی «خوب» میمانند و برای تشخیص این دو زمان لازم است.
چنانچه فردی هستید که تاب حال زیاد از اعتماد نابجا ضربه خوردهاید در پی دلایل آن در درون خود کندوکاو کنید. بفهمید چرا معمولاً به این نوع اشخاص اعتماد کردهاید. به ندای درونی خود گوش دهید و نشانهها را دنبال کنید. از تجربیات گذشته درس گرفتن، ما را تربیت میکند و بهترین شرایط وقتی است که دو بار مرتکب خطایی یکسان نشویم.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
تمامی حقوق مادی و معنوی برای این سایت برای ارتباط سبز به مدیریت مرتضی رجبنیا محفوظ است.
اعتماد کردن یک امر بسیار مهم در زندگی است که ممکن است مسیر
زندگی ما را به کل تغییر دهد و مهم نیست قضیه کاری باشد ، خانوادگی و یا عاطفی
باید بدانید که اعتماد کردن امر بسیار مهمی است ما در این مطلب از پرشین وی قصد داریم
برای شما بگوییم که چگونه به دیگران اعتماد کنیم؟ و اصلا اعتماد به دیگران بر چه مبنا و پایه و
اصولی باید باشد در ادامه مطلب به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت
اعتماد چیست؟ قابل اعتماد بودن عبارت است از : عدم تضعیف پذیرش، جبران متقابل، پشتیبانی و تقویت رابطه.
بنابراین تعریف، ما در عین حال که به دیگران اعتماد می کنیم خود نیز باید فردی قابل اعتماد باشیم.
چرا که اعتماد، از مورد اعتماد بودن برمی خیزد، اگر شما فردی قابل اعتماد باشید اما طرف مقابل تان فاقد
این ویژگی باشد، به راحتی آن رابطه اعتماد آمیز از بین می رود.
در نتیجه به طور کلی می توان گفت که اعتماد یعنی اطمینان از اینکه طرف مقابل در روابطش با شما،
قصد ضربه زدن ندارد.
اطمینان از اینکه او نیز شما را دوست دارد.
اعتماد شامل دستیابی به شناختی معمول و معقول درباره افراد، و همچنین تعیین حد و مرزهای مشخص برای برقراری و
حفظ روابط موفقیت آمیز است.
رفتارهایی که اعتماد را از بین می برد تمسخر کردن یا به عبارت دیگر دست انداختن باعث می شود طرف
مقابل فکر کند شما فرد قابل اعتمادی نیستید و رابطه ی خوبی را با شما نمی تواند برقرار کند.
البته لازم به ذکر است که تمسخر کردن کاملا متفاوت از شوخی کردن است.
در تمسخر کردن فرد قصد تحقیر و پایین آوردن شان و منزلت طرف مقابل را دارد در حالی که در
مزاح یا شوخی هدف شما این نیست که موقعیت یا کلیت فرد مقابل تان را زیر سوال ببرید.
بیان انتقاد آمیز از رفتار دیگران تا حد امکان از سرزنش دیگران خودداری کنید چون انتقاد ممکن است اعتماد طرف
مقابل را از بین ببرد و دلیل عمده ی دیگر این است که امکان دارد احساس فرد دیگر نزد شما
پذیرفته نشود.
چطور به دیگران اعتماد کنیم
اگر انتقاد در جهتی باشد که تغییر ممکن نباشد جنبه ی مخرب خواهد داشت ولی در صورتی که از روش
درست انتقاد استفاده کنید و همچنین طرف مقابلتان انتقاد پذیر باشد، با این اقدام برای تفهیم احساسات یک قدم جلوتر
گذاشته اید.
اعتماد یعنی اطمینان از اینکه طرف مقابل در روابطش با شما، قصد ضربه زدن ندارد و اطمینان از اینکه او
نیز شما را دوست دارد سکوت به حالت بی تفاوتی و یا کنش های طرد کنندگی فرض کنیم اتفاقی افتاده.
شخصی روبه روی ما می نشیند و مساله را برای ما بازگو می کند.
اگر کاملا بی تفاوت بوده و نگاه چشم در چشم نداشته باشیم و عکس العمل کلامی در برابر حرفهای وی
نشان ندهیم، تمامی اینها دال بر عدم توجه است.
حرکات صورت، تکان دادن سر، کج خلقی کردن، ابرو بالا انداختن و ..
همه از علایم بی تفاوتی وکنش های طرد کننده ای هستند که موجب شکست خوردن رابطه شما با اطرافیان می
گردد.
ارزیابی دیگران در پاسخ ارزیابی دیگران در پاسخ، شامل مورد ارزیابی قرار دادن بازخورد دیگری است.
در واقع پاسخی که ما به طرف مقابل می دهیم به نوعی شخصیت فرد را ارزیابی می کنیم و در
پاسخ دادن دیگران را ارزیابی می کنیم در حالی که به موقعیت توجه نمی کنیم و به شرایطی که به
وجود آمده است توجهی نداریم.
شما تا زمانی می توانید اعتماد کنید که بازخورد طرف مقابل تایید کننده اعتماد باشد.
ولی اگر شما اعتماد کنید و طرف مقابل بی اعتماد باشد، این طرز تلقی موجب می شود که اعتماد از
بین برود خودداری از جبران متقابل در برابر گشودگی و مشارکت دیگران شما تا زمانی می توانید اعتماد کنید که
بازخورد طرف مقابل تایید کننده اعتماد باشد.
ولی اگر شما اعتماد کنید و طرف مقابل بی اعتماد باشد، این طرز تلقی موجب می شود که اعتماد از
بین برود.
به طور خلاصه اعتماد به این معنا است که شما به دیگران اجازه دهید احساسات، هیجانات و واکنش های شما
را دریابد و آنها را محترم بشمارند و در واقع در احسساسات و افکارتان سهم پذیر باشید البته بدون آنکه
هیچ گونه تبعیضی را به کار ببرید.
اعتماد داشتن به دیگران موجب می شود که واکنش ها و رفتار ما جنبه حمایت گونه و پاداش بخشی برای
آنها پیداکند.
از این طریق فرض ما بر این است که دیگران قصد ندارند عمدا به ما آسیبی برسانند و اگر عملی
از آنها سرزند آن را دال بر اشتباه یا خطا می گذاریم که میتوانیم آن را بپذیریم.
برای بنای اعتماد، افراد به چه ویژگی های رفتاری نیازمندند؟ به منظور بنای اعتماد، افراد به ویژگی های رفتاری، نگرش
ها و باورهای زیرنیازمندند: کاستن از احساس رقابت کاهش رقابت ، حسادت و تدافع در برابر افراد مهم زندگی تان
روشی برای از میان برداشتن موانع بین شما وآنها است.
کاهش چنین موانع روان شناختی برای حرکت به سوی ساختن اعتمادی دوطرفه ضروری است.
پرده برداری ازنقاط منفی خود، خود افشاگری و پذیرش بی قید و شرط اطرافیان، در کاهش بدفهمی یا ارتباط نادرست
بین شما و اشخاص مهم زندگی تان ضروری تلقی می شود.
این خود افشاگری دیدگاه شما را از موانع موجود بر سر راه ارتباطات متقابل آشکار می سازد.
خود افشاگری شما، ماسک تدافعی را از چهره تان بر می دارد و به دیگران فرصت می دهد تا شما
را مثل خودتان بشناسند.
بنابراین آسان تر است که اعتماد کنیم که چه چیز واقعی و چه چیز غیر واقعی و ناپیدا است.
خطر پذیرش دیگران را تقبل کنید منظور از خطر پذیرش دیگران آن است که همکاران و اطرافیان خود را همان
طور که هستند بپذیرید.
مطابق با دیدگاه انسان گرایانه، این نوع پذیرش به معنای توجه مثبت نامشروط است و از این طریق ما انسان
های اطراف خود را با مجموعه ای از ویژگی های مثبت و منفی شان می پذیریم و قبول داریم، نه
صرفا به علت نکات مثبت رفتاری که دارا هستند.
این تقبل، شما را در نزد دیگران، شخصی واقعی جلوه می دهد.
این پذیرش، رفتاری ضروری برای بنای اعتماد بین دو نفر است که شما ارتباط را روی آن استوار می سازید.
پذیرش خود و خود دوست داری کلیدی است برای احداث شاهراه اعتماد در مسیر زندگی خودافشاگری خودابرازی یا خود آشکار
سازی یکی از ملزومات ارتباط موثر است.
یعنی تا زمانی که شما احساسات و یا افکار خود را آشکار نسازید نمی توانید انتظار داشته باشید که دیگران
نیز با شما همراهی و همکاری داشته باشند.
وجود خودابرازی در روابط باعث شکل گیری اهداف مشترک شده و مانع از شکل گیری اهداف جداگانه در محیط کاری
و سایر محیط های زندگی می گردد.
این ویژگی گامی ضروری برای بنای اعتماد بین مردم محسوب می شود.
برای خودافشاگری کامل باید خطر آسیب دیدن از دیگران را بپذیرید.
این خطر پذیری سنگ بنای مهم در ایجاد و پرورش اعتماد به شمار می آید.
ترس را رها کنید ترس، مراودت شما را با دیگران محدود می سازد.
خود را از آن دسته از قیود رفتاری که رشد هیجانی شما را از حرکت باز می دارند، آزاد سازید.
ترس از طرد شدن، ترس از شکست، ترس از مراقبت، ترس از موفقیت، ترس از آسیب دیدن،ترس از ناشناخته ها
و ترس از صمیمیت ها از جمله موانع ایجاد و پرورش ارتباطات معتمدانه است و در صورت عدم توجه مناسب
و اقدامات درمانی در مسیر رشد ارتباطات مانع ایجاد می کنند.
پذیرش خود پذیرش خودتان و توانایی های بالقوه تان گامی مهم در زمین گذاشتن سپر حفاظتی و برقراری ارتباطاتی توام
با اعتماد به دیگران است.
در صورتی که شما به هویت خود نامطمئن هستید و در نتیجه نمی توانید ابتدا خودتان را بپذیرید، چگونه می
توانید به ارزیابی از خودتان بپردازید که در اعتماد سازی امری لازم تلقی می شود؟ پذیرش خود و خود دوست
داری کلیدی است برای احداث شاهراه اعتماد در مسیر زندگی.
علائم مربوط به یک شخص دارای بدگمانی افراطی عبارتند از:
• نبود رابطه صمیمی یا دوستان
• بدگمانی که منجر به ایجاد اختلال در یک رابطه می شود
• روابط چشمگیر و دارای اختلاف زیاد
• بدگمانی یا اضطراب در مورد دوستان و خانواده
• وحشت زدگی در طول رابطه صمیمی فیزیکی
• ایجاد این باور که سایر افراد فریبنده یا بدخواه می باشند، بدون داشتن هیچ نوع مدرکی
در برخی مواقع، بدگمانی نقش مهمی را در زندگی یک شخص ایفا می کند. شکست ها یا خیانت های گذشته می تواند عامل اصلی این مشکل باشد.
بدگمانی یک واکنش قابل قبول به احساس ترک شدن یا مورد خیانت واقع شدن می باشد. ولی احساسات عمیق مربوط به عدم اعتماد می تواند یک تاثیر منفی بر روز زندگی یک شخص بگذارد. این حالت می تواند منجر به ایجاد اضطراب، عصبانیت یا عدم اعتماد بنفس شود.
خوشبختانه افراد می توانند مجددا اعتماد را یاد بگیرند. در طول این فرآیند، همکاری کردن با یک درمانگر می تواند مفید باشد.
اغلب مشکلات مربوط به اعتماد در نتیجه تجربیات و تعاملات مربوط به مراحل اولی زندگی ایجاد می شوند. اغلب این تجارب در دوران کودکی شکل می گیرند. برخی از افراد در دوران کودکی خودشان، از مراقبت و پذیرش مناسبی برخوردار نمی شوند. برخی از افراد دیگر هم مورد سوء استفاده، خشونت یا بدرفتاری قرار گرفته می شوند. همه این موارد می تواند منجر به بروز مشکلات مربوط به اعتماد در دوره بزرگسالی شود.
طرد شدن اجتماعی یک نوجوان می تواند توانایی وی را برای اعتماد شکل دهد. همتایان برخی از نوجوانان نسبت به آنها قلدری می کنند یا آنها را طرد می کنند. این مورد می تواند بر روی روابط بعدی تاثیرگذار باشد. تمسخر شدن یا تحقیر شدن توسط سایر افراد، بر روی عزت نفس فرد تاثیر می گذارد.
تبیان / aftabnews
Copyright (c) 2006-2019 persianv.com All Rights Reserved
© باز نشر مطالب اختصاصی سایت فقط با ذکر منبع و لینک مطلب در سایت persianv.com مجاز میباشد .
حس می کنی دچار کم شنوایی شدی؟
این آزمون شخصیت شما را مشخص می کند
چطور به دیگران اعتماد کنیم
در طول زندگی، خیلی وقت ها آدم هایی می آیند که از اعتمادمان سوءاستفاده می کنند و این مسئله عمیقاً احساسات ما را جریحه دار می کند و این اعتماد کردن دوباره به بقیه آدم ها را برایمان سخت می کند. دوست دارید بدانید از کجا باید بفهمید که به چه کسی می توانید اعتماد کنید؟
۱ به آدمها یک فرصت دهید
مقایسه کردن آدم ها با آدمهای قبل و روابط با روابط قبل خیلی ساده است. حتی اگر این آدمی باشد که به اعتمادتان خیانت کرده باشد. اما باید بدانید که همه آدمها یکجور نیستند یا دوست ندارند درس بگیرند. نمی توانید تا آخر عمرتان همانطور فکر کنید، در غیر اینصورت هیچ وقت نمی توانید به هیچکس فرصتی برای اعتماد بدهید. همه آدمها حداقل یکبار ارزش اعتماد کردن را دارند پس منصف باشید و یکبار این فرصت را به آنها بدهید. از گذشته بعنوان دلیلی برای نداشتن ذهنی باز و مثبت استفاده نکنید. گذشته گذشته است، شما در زمان حال قرار دارید.
۲ به درستی با آنها حرف بزنید
وقتی می خواهید خودتان اعتماد دیگران را جلب کنید هم، باید همین کار را بکنید. وقتی بتوانید به درستی با دیگران حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید و در مورد افکار و احساسات درونی هم بیشتر بدانید، راحت تر می توانید به کسی اعتماد کنید.
۳ بیشتر درمورد آدمها بدانید
این فقط درمورد خصوصیات و ویژگی های ظاهری آنها مثل جایی که بزرگ شده اند یا رنگ مورد علاقه شان نیست. فهمیدن درمورد آدمها، اینکه چه چیز احساسات، عواطف و امیالشان را مشخص می کند قدم بسیار مهمی در ایجاد اعتماد است. شما نمی توانید واقعاً شروع به اعتماد به کسی کنید مگر اینکه واقعاً او را بشناسید. در واقع، تازمانی که به نقطه ای برسید که بتوانید اعمال و رفتار آنها را پیش بینی کنید. پس آدمها را آزمایش کنید و بشناسید. موقعیت های مختلف را یادداشت کنید و ببینید می توانید حدس بزنید که در آن موقعیت چه می کردند یا چه نمی کردند. اگر نمی دانستید یعنی هنوز آنها را خوب نمی شناسید و نمی توانید به آنها اعتماد کنید.
۴ ببینید با دیگران چطور رفتار می کنند
یک فاکتور بسیار مهم در تعیین اینکه کسی شایسته اعتماد است یا خیر، طریقه رفتار و برخورد او با دیگران است. آدمهایی که این فرد را می شناسند چطور با او رفتار می کنند؟ آیا این آدم از آن دسته افراد است که حس خوب و گرمی در دیگران ایجاد می کند؟ یا بقیه همیشه با او مشکل دارند؟
۵ همه آدمها اشتباه می کنند
دادن فرصت دوباره به آدمها هیچ اشکالی ندارد. باید بفهمید که واقعاً چرا یک نفر به اعتمادتان خیانت کرده است. موقعیت را درست درک کنید و خودتان را درست جای آن فرد بگذارید. باید بفهمید چه چیزی او را تحریک به دروغ کرده است یا چرا باعث شده به شما خیانت کند. گاهی اوقات آدمها از روی ترس یا بخاطر اذیت نکردن دیگران کارهایی را انجام می دهند. وقتی موقعیت را خوب درک کنید و سعی کنید درمقابل همان درک را نشان دهید، به آن فرد دوباره اعتماد می دهد و باعث می شود بتوانید دوباره در آینده به او اعتماد کنید.
۶ آیا درس می گیرند؟
برای این مورد، درست مثل مورد سوم، باید شناخت بیشتری درمورد آدمها پیدا کنید. آیا کسی است که به توصیه دیگران گوش می دهد؟ آیا آدمی است که از اشتباهات خود درس می گیرد و همان باعث رشد و پیشرفتش می شود؟ اگر فهمیدید که چنین آدمی نیست، آنوقت متوجه می شوید که اگر یکبار به شما خیانت کند، درس نمی گیرد که دفعه بعد این کار را نکند. اما آدمهایی که از اشتباهات خود درس می گیرند، شایسته دادن یک فرصت دوباره هستند.
۷ از اعتماد کردن به آدمهای خودمحور خودداری کنید
این بزرگترین نشانه است که بفهمید کسی شایسته اعتماد شما هست یا نه. اگر فرد مورد نظرتان آدم خود محوری باشد، احتمال ۹۹% وجود دارد که به اعتماد شما خیانت کند. مگر اینکه یاد بگیرند و تلاش کنند که خودخواه نباشند ( که بسیار نادر است )، آنوقت شاید بتوانید به آنها اعتماد کنید. البته همه ما آدمیم و خیلی وقت ها خودخواه می شویم. منظورمان آندسته از افراد که تابحال زحمت فکر کردن به نیازهای دیگران را به خود نداده اند. اینها آدمهایی خودمحور و خودخواه هستند که هر کاری برای برآوردن نیازهای شخصی خودشان انجام می دهند. این می تواند شامل دروغ گفتند و خیانت به اعتماد دیگران هم شود.
منبع: مردمان
تو جلسه خواستگاری چی بپرسیم!؟
چنین کیکی روفقط تواین یخچال میتونی جابدی
قبل ازخرید،فرش مورد نظرت رو تو دکورتست کن
برای سفارش این ست فقط کافیه کلیک کنی!
جهیزیه ات رو قسطی وبدون پیش پرداخت بخر
اقساط36ماهه لوازم خانگی بدون پیش پرداخت
لوازم خونگیت رو اقساطی نو کن!
سوتین های خوشگل و باکیفیت/تنوع رنگ عالی
آشپزی بدون دغدغه کثیفی گاز
مشاهده تمامی مدلهای فرش وامکان خریدآنلاین
مشاوره تلفنی طلاق
چطور به دیگران اعتماد کنیم
دندان هات رو درست کن و3ساله پرداخت کن!!
راهنمای انتخاب و خرید محصولات زناشویی
انواع جراحی زیبایی سینه
Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021
خوش آمدین، لطفا وارد حساب کاربری شوید
1
×
3
=
.hide-if-no-js {
display: none !important;
}
بازیابی رمز عبور
یک رمزعبور موقت، برایتان ایمیل خواهد شد.
SookhteJet.ir – انگیزشی ترین وبسایت برای جوان موفق
چطور به دیگران اعتماد کنیم
چندتا سوال از شما میپرسم قبل از اینکه ادامه مقاله را بخوانید پاسخ آنها را در ذهن تان مرور کنید :
با اینکه در دنیای امروز اکثر کارهای دیجیتالی و بدون حضور فیزیکی قابل انجام است، اما هنوز اعتماد جایگاه خودش را حفظ کرده و نمیتوانید «بدون وجود اعتماد» دنیای خوبی را پیش بینی کنید.
نمیخواهیم بحث اعتماد را پیچیده اش کنیم.
خبری از مفاهیم فلسفی و انسان شناسی و زبان شناسی نیست… چند کلام حرف حساب میخواهیم باهم بزنیم !
شما خیلی راحت میتوانید اعتماد طرف مقابل تان را بدست آورید و یا بر روی تصمیم های کم اهمیت تر میتوانید به افراد غریبه اعتماد کنید؛ اعتماد خصیصه کمیابی نیست اما چطور میتوانید اعتماد را مدیریت کنید؟
این واقعیت را هم قبل از شروع بحث باید قبول کنید : «شما نمیتوانید به هیچکس اعتماد نکنید !» این فکر را از سرتان بیرون کنید اگر فکر میکنید میتوانید به هیچکس اعتماد نکنید و همچنان با همه معاشرت کنید و آنها بخواهند به شما کمک کنند.
از طرفی دیگر اگر بخواهید به همه اعتماد کنید به شدت ضربه خواهید خورد. چرا؟
اعتماد کردن اصولا به معنی «آسیب پذیر کردن شما در برابر طرف مقابل است» وقتی شما به کسی اعتماد میکنید، درواقع این پیام را به طرف مقابل میدهید «من به صورت آگاهانه این فرصت را به تو میدهم که در آینده، خواسته یا ناخواسته بتوانی به من آسیب بزنی»
من بدبین نیستم؛ این یک واقعیت است…
شما به هرکسی که اعتماد میکنید، در واقع به او فرصتی برای آسیب زدن به شما میدهید اما خیلی از افرادی که به آنها اعتماد میکنید این کار را نمیکنند؛ چون خصوصیات انسان طبیعی آسیب زدن نیست. مردم دوست ندارند دیگران را اذیت کنند.
حال بیایید چند روایت از اعتماد بخوانیم :
اعتماد پایه و اساس هر رهبرِ موفق و هر رابطه بلند مدت است.
شما نمیتوانید آنرا بخرید ! چون مجانی است اما باید آنرا بدست آورید؛ برای بدست آوردن اعتماد شما باید ابتدا آنرا ثابت کنید؛
با گفتن بهترین جمله دنیا هم نمیتوانید آنرا بدست آورید.
در تاریخ تا به امروز مشاهده نشده کسی در برابر جمله ‘میتونم بهت اعتماد کنم؟’ جواب خیر داده باشد !
» قابل اعتماد بودن باید ابتدا ثابت شود تا بعد بتوانید کسب کنید.
البته کنار آمدن و فهمیدن راه آن کمی سخت و پیچیده است برای این منظور 3 راه ساده برای اینکه در نظر دیگران قابل اعتماد باشید برایتان آماده کرده ام :
به همین سادگی خواهید دید میتوانید اعتماد طرف مقابل را جلب کنید؛
برای مثال شما وقتی به فروشنده لباسی اعتماد میکنید احتمالا طرف مقابل چند دقیقه خالصانه و با دقت به صحبت های شما گوش داده و خواسته شما را درک کرده و قول داده که بهترین لباسی که میخواهید (شما را به هدف تان برساند) برایتان خواهد آورد.
زمانی که از هنری فورد موسس شرکت FORD پرسیدند دلیل اصلی رشد سریع شرکت شما چیست؟ به سادگی پاسخ داد «من به کارمندانم اعتماد داشتم. اعتماد همان دستورالعمل سرّی مان است.»
البته هرکسی که با او معاشرت کنید فرد قابل اعتمادی نخواهد بود. بعضی ها دروغ خواهند گفت و بعضی دیگر هیچوقت دروغ نخواهند گفت. اما اگر بخواهید با شک و تردید به هرکسی نزدیک شوید موفقیت کمتری نسیبتان خواهد شد؛ تنها راه آن این است که بتوانید کم کم به فرد اعتماد کنید.
از چیزهایی شروع کنید که فهمیدن آن توسط طرف مقابل هیچ خطری برای شما در پیش نخواهد داشت.
اگر میخواهید بدانید واقعا چنین است یا نه قبل از اینکه اعتماد کنید با خودتان بگویید ‘بدترین اتفاقی که از اعتماد کردن من به شخص × میتواند بیافتد چیست؟’ و اگر چند نفر به شما خیانت کردند دلیل نمیشود بقیه عمرتان به هیچکس اعتماد نکنید.
اعتماد کردن به همه زیانبار است، امااعتماد نکردن به هیچکس خطرناک است !
اما اگر بار دوم به شما خیانت کرد، مقصر حالا 100% شما هستید.
فکر نکنید که هیچکس نخواهد توانست شما را گول بزند و یا به شما خیانت کند و مهم تر از همه اعتماد قابل مذاکره نیست.
اگر با خودتان بگویید ‘یه شانس دیگه بهش میدم…’ اصلا هیچ مشکلی ندارد؛
اما اگر این دومین باری باشد که این جمله را بکار میبرید اشتباه خطرناکی مرتکب میشوید (که مقصر کاملا خودتان هستید)
هرچقدر زودتر بتوانید تکلیف اعتماد کردن یا نکردن به طرف مقابل را کشف کنید به نفع خودتان است؛ زیرا هرچقدر که زمان بیشتری با طرف مقابل بگذرانید، هرچقدر بیشتر صحبت کنید، معاشرت یا ملاقات کنید اعتماد نکردن برای شما سخت تر میشود.
اگر کسب و کار را یک سیستم در نظر بگیرید چیزی مثلِ بدن انسان، اعتماد نقشِ خونی که در بدن در گردش است و باعث میشود بدن و ارگاه های آن زنده بمانند.
در کسب و کارتان اگر اعتمادی نسبت به کارکنان تان نباشد، حتی در پایین ترین رده آن یک هشدار برای خطری بزرگ است.
اگر میخواهید با فردی یا شرکتی همکاری کنید تا میتوانید از گذشته آن فرد یا شرکت اطلاعات جمع کنید. اگر با چند شرکت دیگر مجادله داشته و قطع رابطه کرده باشند احتمالا با شما نیز بر سر مشکلی چنین کاری خواهند کرد.
شما با در دست داشتن گذشته آن فرد یا شرکت به راحتی میتوانید آینده او را نیز حدس بزنید.
برای همین منظور است که شرکت های غربی برای استخدام کارمندی ابتدا پروفایل های شبکه های اجتماعی او را چک میکنند تا نوع روابط و اتفاقات گذشته او را بررسی کنند؛ این کار را جدی بگیرید… گذشته اغلب مردم اطراف تان خبر از آینده شان میدهد.
کلام آخر؛یادبگیرید درست و به افراد صحیحی اعتماد کنیم، به جای اینکه به هیچکس اعتماد نکنیم.
نظر شما چیست؟ برای ما بنویسید…
در همین زمینه، نوشته های زیر را حتما بخوانید :
زندگی یک ماجراجویی تمام عیارست؛ و یا هیچ است ! کسی که بیش از 20 بار کارآفرینی کرده و شکست خورده و البته بار 21 موفق شده، من هستم، مجتبی ظهرابیان که میخواهم از چیزهایی که یادگرفتم براتون بنویسم…
مقاله قبلی
این کاریست که افراد فوق موفق به دور از چشم مردم انجام میدهند
چطور به دیگران اعتماد کنیم
مقاله بعدی
فوت کوزه گری دوستیابی چهارم؛ با این راهکارها آهنربای جذب آدم ها میشوید
چطور یک نقشه راه برای موفقیت در زندگی طراحی کنید؟
پیشنهاد اول را در مذاکره چه کسی و چطور باید بدهد؟ این تکنیک را باید یادبگیرید
درود بر شما.
با نظرات شما کاملا موافق هستم. بالاخره باید اعتماد کرد و اگر اعتماد نباشد نمیتوان کاری پیش برد. اما نکته اینجاست که هر کاری آلارم هایی در خود دارد که اگر بخواهیم از آنها چشم پوشی کنیم صدمه بدی خواهیم دید.
اشکالی ندارد تمام گفتمان ها و قرارها کاملا قانونمند و مکتوب باشد.
در پیام قبلی خود در مورد راهنمایی و مشاوره گرفتن حرفه ای صحبت کردم که امیدوارم ارتباطی با بنده از سوی شما عزیزان صورت گیرد که بتوانم در فرصت مناسب نفر یا نفرات مورد نظر خود را بگیرم.
خوب باشید
جالب بود
دورود با سپاس از مطالب سودمند و علمی کاربردی شما من تا کنون هیچ سایتی را ندیده ام که اینچنین سخاوتمندانه به رایگان اینچنین مطالب کلیدی و حیاتی را برای عموم به اشتراک بگذارد البته من از مشترکین پر وپا قرص شما هستم (اشتراک 6 ماهه خریداری کردم )نیازمند جلسه ای خصوصی با یک منتور یا کارشناس فروش با تجربه و دانش رونق کسب و کار دارم اگر امکان دارد به من ایمیل بزنید یا با شماره تلفن من تماس بگیرید با سپاس
مهمترین عاملی که به خودمان ثابت شود چقدر قابل اعتماد هستیم اینست که ببینیم خودمان چقدر خودمان را قابل اعتماد میدانیم.
دیدگاه تان را با ما در میان بگذارید…
ما به دیدگاه شما احتیاج داریم؛ پس بیایید دیدگاه و نقطه نظرات مان را با همدیگر به اشتراک بگذاریم تا یک اجتماع موفق از افکار برنده با همدیگر بسازیم.
**به ازای هر یک دیدگاه سازنده، یک روز اشتراک رایگان پروژه سوخت جت دریافت کنید**
ذخیره نام و ایمیل برای دیدگاهگذاریهای بعدی
خوش آمدین، لطفا وارد حساب کاربری شوید
1
×
3
=
.hide-if-no-js {
display: none !important;
}
بازیابی رمز عبور
یک رمزعبور موقت، برایتان ایمیل خواهد شد.
۹ قدم کامل برای پیدا کردن چیزهایی که واقعا برای شما مهم…
دانلود کتاب به طور غیرقابل انکار خوب باشید از کال…
چگونه راحت نه بگویید و کنترل زندگیتان را به دست بگیرید…
برگهی تقلب ارتباطات – تکنیکهای محرمانهای که…
تنها این نکته شکست و موفقیت در مذاکره را تعیین میکند
خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه : این یک اصل است که نمي توان در مورد كسي صد درصد مطمئن بود، چرا که اشخاص تكامل مي يابند وعوض مي شوند كسي كه امروز مورد اعتماد ماست امكان دارد كه فردا آدم امروزي نباشد.
اعتماد كردن مهمترين درسي است كه بايد از كودكي آموخت. اگر ياد نگيريم كه در زندگي به كسي اعتماد كنيم هيچگاه پي به ارزش وجود خود نمي بريم و نمي توانيم بفهميم كه وجود ما در زندگي ديگري تا چه حد مي تواند پر معني و با ارزش باشد. حالا اگر آن ديگري خودش را تكه تكه بكند و با هر زباني به ما بگويد ما باور نخواهيم كرد. جلوي احساساتمان را مي گيريم تا آنجا كه ممكن است گاردمان را مي بنديم و سعي مي كنيم كه فاصله مان را كماكان حفظ كنيم اگر ما اعتماد كردن به ديگران را نياموزيم خود چوبش را مي خوريم ودر نهايت ايزوله مي شويم.
اگر خيلي زود به كسي اعتماد كنيم طرف فكر مي كند كه ما آدم احمقي هستيم، چون داريم زياد مي دهيم و كم مي گيريم. اگر بيش از حد به اشخاص اعتماد كنيم به خشم مي آيند و خود را كنار مي كشند چون مايل نيستند مسئول صدمات و آسيب هاي ما باشند و از طرفي فكر مي كنند كه شايد ما از اين طريق مي خواهيم اسرارشان را فاش سازيم.
اگر هم خيلي زود به كسي اعتماد كنيم چه بسا كه همه چيز را ببازيم. باز اگر مي خواهيم اول از احساس طرف مقابل اطمينان حاصل كنيم در اين صورت امكان دارد كه همه چيز را خراب كنيم .اگر طرف مقابل حس كند كه داريم او را آزمايش مي كنيم از ما به شدت مي رنجد و خشمگين مي شود و با احتياط خود را كنار مي كشد و اين زماني است كه ما هنوز مشغول تحقيقات و بررسي در مورد او هستيم و هنوز مطمئن نيستيم كه آيا مي توانيم به او اعتماد كنيم يا نه. اگر ما نتوانيم به كسي اعتماد كنيم هيچ كس هم به ما اعتماد نخواهد كرد.
هرگز نمي توان در مورد كسي صد درصد مطمئن بود. اشخاص تكامل مي يابند وعوض مي شوند كسي كه امروز مورد اعتماد ماست امكان دارد كه فردا آدم امروزي نباشد. اگر اعتمادمان سنجيده و درست نباشد هميشه نتيجه اش درست برعكس انتظار ما خواهد بود. مي توانيم به كسي يك دقيقه اعتماد كنيم يا حالا اعتماد كنيم ولي نمي توانيم به همه كس و براي هميشه اعتماد كنيم، چون هيچ كس از فردا خبر ندارد.
چطور به دیگران اعتماد کنیم
فرق است بين اعتماد كردن و سپردن چيزي به كسي. ما به برخي از اشخاص مي توانيم اعتماد كنيم چون مي دانيم كه نمي توانند به ما آسيب برسانند، ولي فوق العاده حساس اند و اين حساسيت به حدي است كه مانع مي شود از اينكه بتوانند درك درستي از ما داشته باشند. اگر اطلاعات مهمي داريم يا بايد به اين گونه افراد حساس بسپريم يا منتظر باشيم كه ما را كنار بزنند.
اعتماد كردن به ديگري يعني او را نسبت به آسيب پذيري خود آگاه كردن. اگر بخواهيم از او ببريم يا به او نزديكتر شويم درهر دو مورد بايد خود را براي ضربه خوردن حاضر كنيم. شق ديگر اين است كه به كسي اعتماد نكنيم و تنها بمانيم. اين مسئله اي است كه هرگز مورد ارزيابي قرار نگرفته و هنوز نا شناخته باقي مانده است.
ريسك سهيم كردن و نزديك شدن با كسي به اين منظور انجام مي شود اصولا بشر از تنهايي گريزان است و هميشه مي خواهد به ترتيبي عيب انزواي خود را درمان كند اين نياز حتي در بين اشخاص باز و راحت هم ديده مي شود .
هر كدام از ما مانند مخلوقات ايزوله شده اي زندگي مي كنيم هركس درون غار خويش است فقط هر از گاهي سرمان را از غار بيرون مي كنيم كه سر و گوشي آب دهيم و ببينيم در پيرامونمان چه مي گذرد. بعد هر كدام از ما تصميم مي گيريم ببينيم آيا مايليم حضور ديگري انزواي ايزوله ما را برهم زند و آيا مي خواهيم قسمتي از حقيقت وجودمان را با ديگري تقسيم كنيم يا هنوز جدايي و ايزوله را ترجيح مي دهيم. همه ما تلاش مي كنيم تا بتوانيم به گونه اي بر محدوديت هايمان از طريق ارتباط احساس وافكار فائق آييم. همه ما نياز داريم روي فاصله اي كه بين ما و ديگران است پل بزنيم، با آنان درد دل كنيم، اعتماد كنيم، درغم و شادي يكديگر سهيم گرديم دوست شويم و دوست داشته باشيم.
در ريسك باز بودن امكان خطر وجود دارد. نمي گوييم كه درست و صادق نباشيم اما هر چه بيشتر باز باشيم ضريب خطر بيشتر است، آدم بايد با خودش، با احساسش و با انديشه اش درست و صادق باشد ولي بر زبان آوردن آن و ابراز آن به شخص ديگر مسئله اي است جدا. بايد بدانيم با چه كسي حرف مي زنيم و منظورمان از سهيم كردن او در احساس خود چيست. هر وقت از اين مسئله مطمئن شديم آن گاه آن را بر زبان آوريم.
کپی شد
All Content by Mehr News Agency is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.
پورتال جوانان ایرانی
۱٫ به آدمها یک فرصت دهید. مقایسه کردن آدمها با آدمهای قبل و روابط با روابط قبل خیلی ساده است. حتی اگر این آدمی باشد که به اعتمادتان خیانت کرده باشد. اما باید بدانید که همه آدمها یکجور نیستند یا دوست ندارند درس بگیرند. نمیتوانید تا آخر عمرتان همانطور فکر کنید، درغیراینصورت هیچوقت نمیتوانید به هیچکس فرصتی برای اعتماد بدهید. همه آدمها حداقل یکبار ارزش اعتماد کردن را دارند پس منصف باشید و یکبار این فرصت را به آنها بدهید. از گذشته بعنوان دلیلی برای نداشتن ذهنی باز و مثبت استفاده نکنید. گذشته گذشته است، شما در زمان حال قرار دارید.
۲٫ به درستی با آنها حرف بزنید. وقتی میخواهید خودتان اعتماد دیگران را جلب کنید هم باید همین کار را بکنید. وقتی بتوانید به درستی با دیگران حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید ودرمورد افکار و احساسات درونی هم بیشتر بدانید، راحتتر میتوانید به کسی اعتماد کنید.
۳٫ بیشتر درمورد آدمها بدانید. این فقط درمورد خصوصیات و ویژگیهای ظاهری آنها مثل جایی که بزرگ شدهاند یا رنگ موردعلاقهشان نیست. فهمیدن درمورد آدمها، اینکه چه چیز احساسات، عواطف و امیالشان را مشخص میکند قدم بسیار مهمی در ایجاد اعتماد است. شما نمیتوانید واقعاً شروع به اعتماد به کسی کنید مگراینکه واقعاً او را بشناسید. درواقع، تازمانیکه به نقطهای برسید که بتوانید اعمال و رفتار آنها را پیشبینی کنید. پس آدمها را آزمایش کنید و بشناسید. موقعیتهای مختلف را یادداشت کنید و ببینید میتوانید حدس بزنید که در آن موقعیت چه میکردند یا چه نمیکردند. اگر نمیدانستید یعنی هنوز آنها را خوب نمیشناسید و نمیتوانید به آنها اعتماد کنید.
چطور به دیگران اعتماد کنیم
۴٫ ببینید با دیگران چطور رفتار میکنند. یک فاکتور بسیار مهم در تعیین اینکه کسی شایسته اعتماد است یا خیر، طریقه رفتار و برخورد او با دیگران است. آدمهایی که این فرد را میشناسند چطور با او رفتار میکنند؟ آیا این آدم از آندسته افراد است که حس خوب و گرمی در دیگران ایجاد میکند؟ یا بقیه همیشه با او مشکل دارند؟
۵٫ همه آدمها اشتباه میکنند. دادن فرصت دوباره به آدمها هیچ اشکالی ندارد. باید بفهمید که واقعاً چرا یک نفر به اعتمادتان خیانت کرده است. موقعیت را درست درک کنید و خودتان را درست جای آن فرد بگذارید. باید بفهمید چه چیزی او را تحریک به دروغ کرده است یا چرا باعث شده به شما خیانت کند. گاهیاوقات آدمها از روی ترس یا بخاطر اذیت نکردن دیگران کارهایی را انجام میدهند. وقتی موقعیت را خوب درک کنید و سعی کنید درمقابل همان درک را نشان دهید، به آن فرد دوباره اعتماد میدهد و باعث میشود بتوانید دوباره در آینده به او اعتماد کنید.
۶٫ آیا درس میگیرند؟ برای این مورد، درست مثل مورد سوم، باید شناخت بیشتری درمورد آدمها پیدا کنید. آیا کسی است که به توصیه دیگران گوش میدهد؟ آیا آدمی است که از اشتباهات خود درس میگیرد و همان باعث رشد و پیشرفتش میشود؟ اگر فهمیدید که چنین آدمی نیست، آنوقت متوجه میشوید که اگر یکبار به شما خیانت کند، درس نمیگیرد که دفعه بعد این کار را نکند. اما آدمهایی که از اشتباهات خود درس میگیرند، شایسته دادن یک فرصت دوباره هستند.
۷٫ از اعـتماد کردن به آدمهای خودمحور خودداری کنید. این بزرگترین نشانه است که بفهمید کسی شایسته اعتماد شما هست یا نه. اگر فرد موردنظرتان آدم خودمحوری باشد، احتمال ۹۹% وجود دارد که به اعتماد شما خیانت کند. مگراینکه یاد بگیرند و تلاش کنند که خودخواه نباشند (که بسیار نادر است)، آنوقت شاید بتوانید به آنها اعتماد کنید. البته همه ما آدمیم و خیلی وقتها خودخواه میشویم. منظورمان آندسته از افراد که تابحال زحمت فکر کردن به نیازهای دیگران را به خود ندادهاند. اینها آدمهایی خودمحور و خودخواه هستند که هر کاری برای برآوردن نیازهای شخصی خودشان انجام میدهند. این میتواند شامل دروغ گفتند و خیانت به اعتـماد دیگران هم شود.
برچسب ها : آیا باید اعتماد کنمبی اعتمادیتشخیص قابل اعتمادچطوری اعتماد کنیمچطوری بفهمیم باید اعتماد کنیمدیگه اعتماد ندارمروش اعتماد کردنمردمان
۲۵ خرداد, ۱۳۸۷
۱ تیر, ۱۳۸۷
۲۸ اسفند, ۱۳۹۸
سلام دوستان.من یکی همدیگرودوستداشتیم.شب وروزباهم بودیم.متاسفانه باباش ناراضی بوداونم روحرف باباش حرف نمیزدتااینکه توسرش خوندن وشوهرش دادن.اماچهارپنج نشدکه جداشد.تازه اول راه بودن.نامزدبودن وتازه عقدکرده بودن.ازش بی خبربودم وباحالی پریشون عشقموادامه دادم تااینکه بعدازطلاقش زنگ زد.بهش محل نزاشتم.الانشم حرف نمیزنم باهاش.من پسر۲۴ساله اون دختری ۲۰ساله.میخاستم بدونم اگه بخوام باهاش ازدواج کنم درآینده پشیمان نخواهم شد؟اصلاکاره درستیه؟عوابقش چیه؟ممنون میشم راهنمایی کنید.
ساده نباشید . مشکل از همون سادگی خود ادمه. ما ادما موجودات اجتماعی هستیم و همه میدونیم که تو اجتماع و جامعه همه جور ادمی ممکنه بهمون بر بخوره ..پس جامعه داره به صورت کاملا طبیعی مسیر خودشو طی میکنه واین مایم که باید ساده نباشیم . یعنی از مغز و فکرمون کار
بکشیم و همون ساده نباشیم که گول مردم غیر ساده و منفی رو نخوریم عزیزانم
به نظر من یک انسان خائن ، هیچوقت تغییر نمی کنه !
من به خودم هم اعتماد ندارم
مثال
به خودم قول میدم غذای x رو نخورم
ولی نمیشه دیگه میشینم همون غذای x رو کوفت میکنم
مثال
به خودم قول دادم دیگه یک حرکت x رو انجام ندم نشد دیگه
زندگی سخته دیگه
البته خودم هم نمیدونم چه ربتی به موضوع داشت
امام علی (ع): تمام محبتت را به پای دوستت بریز نه تمام اعتمادت را !
واقعا اعتماد کردن در این روزها خیلی سخت شده، اما بعضی ها هستن با اینکه از اعتماد ما سو استفاده می کنند و بهشون فرصت میدیم و می بخشیم، دوباره همون کار اشتباه رو انجام میدن من سوالم این هستش که با این تیپ آدم ها چطور باید برخورد کنیم؟؟ این بنده های خدا اصلا فکر نکنم تکلیفشون با خودشونم مشخص باشه. حالا نمیدونم اگر شما در جریان هستید به ما هم اطلاع بدین!
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وبسایت
دنبال کردن
سلامتی و بهداشت
حمله قلبی و سکته : علل، نشانه ها ، علائم و پیشگیری
۷ خرداد, ۱۳۸۷
مد و مسائل زندگی
مهارتهای اجتماعی خود را بهبود بخشید
۲۶ خرداد, ۱۳۸۷
سلامتی و بهداشت
چطور از شل شدن و افتادگی پوست گردن جلوگیری کنید
۲۰ فروردین, ۱۳۹۴
روشهای موفقیت
چطور به دیگران اعتماد کنیم
در زندگی موفق شوید
۲۲ خرداد, ۱۳۸۷
مد و مسائل زندگی
جگونه انسان خوبی باشیم؟
۲۶ خرداد, ۱۳۸۷
چطور کسی که عاشقش بودید را فراموش کنید
بررسی خودارضایی از نقطه نظر علمی
تنفر از والدین: چرا برخی فرزندان از والدین خود متنفر میشوند؟
وقتی مردی شما را بخواهد…
عشق یکطرفه: کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد؟
بیشتر
مد و مسائل زندگی
چه مدل لباسهایی را در هنگام ورزش کردن نباید پوشید؟
۲۸ اسفند, ۱۳۹۸
مد و مسائل زندگی
نکات مهم برای لباس پوشیدن در یک دورهمی دوستانه که هر خانم باید بداند
۲۸ اسفند, ۱۳۹۸
تغذیه و تناسب اندام
۷+۱ ماده غذایی که باعث افزایش وزن می شوند
۳ اسفند, ۱۳۹۸
ازدواج و خانواده
۳ راه زیبا برای بیان عشق به کسی که دوستش داریم
۳ اسفند, ۱۳۹۸
روشهای موفقیت
۳ اصل مهم برای دستیابی به موفقیت در زندگی با الگو گرفتن از دانشمندان
۳ اسفند, ۱۳۹۸
مد و مسائل زندگی
۹+۱ جفت کفش ضروری که باید در کمد هر زنی باشد
۳ اسفند, ۱۳۹۸
مد و مسائل زندگی
معرفی ۵ کتاب ایرانی برتر از میان صدها اثر داستانی برگزیده جهان
۳ اسفند, ۱۳۹۸
تغذیه و تناسب اندام
آشنایی با مهم ترین دانه های روغنی و فواید هریک از آنها برای بدن
۳۰ دی, ۱۳۹۸
تغذیه و تناسب اندام
گیاهخوار در برابر گوشت خوار، کدام رژیم برای بدن سالم تر است؟
۳۰ دی, ۱۳۹۸
مد و مسائل زندگی
۱۱ نکته مهم برای انتخاب لباس های با کیفیت
۴ آذر, ۱۳۹۸
مد و مسائل زندگی
۷ ویژگی مهم که یک ساعت مچی را به بهترین ساعت برای انتخاب تبدیل میکند
۴ آذر, ۱۳۹۸
مد و مسائل زندگی
۱۰ روش تضمین شده انتخاب کفش استاندارد برای پیادهروی های طولانی
۴ آذر, ۱۳۹۸
مد و مسائل زندگی
۶ توصیه جالب برای گذراندن یک تعطیلات تابستانی فراموش نشدنی
۲۷ فروردین, ۱۳۹۸
مد و مسائل زندگی
۸ دلیلی که به شما می گوید چرا انسان ها به شعر احتیاج دارند
۲۷ فروردین, ۱۳۹۸
سلامتی و بهداشت
علائم گردن درد، روش های خانگی درمان گردن درد
۳۰ بهمن, ۱۳۹۷
مد و مسائل زندگی
کاربردیترین لباسهایی که در هر فصلی از سال به آن نیاز دارید
۲۷ بهمن, ۱۳۹۷
روشهای موفقیت
۱۰ ترفند طلایی که به رشد کسب و کار شما کمک خواهد کرد
۲۷ بهمن, ۱۳۹۷
مد و مسائل زندگی
مواد لازم برای داشتن یک استایل خاص و متفاوت مردانه در فصل زمستان
۲۷ بهمن, ۱۳۹۷
مد و مسائل زندگی
مهم ترین اصول قبل از گرفتن جشن تولد برای دختر بچهها
۲۷ بهمن, ۱۳۹۷
روشهای موفقیت
۱۰ گام ساده برای خودشناسی و موفقیت در زندگی فردی
۲۷ بهمن, ۱۳۹۷
کلیه حقوق سایت برای مردمان محفوظ است . استفاده غیر تجاری مطلب همراه با ذکر منبع و لینک مجاز می باشد.
برای شرکت رایگان در وبینار ثروت آفرینی در شرایط جدید اقتصاد ایران روی لینک زیر کلیک کنید
زمان برگزاری چهارشنبه 15 بهمن ماه : اطلاعات بیشتر : 02122968244 و 09039119939
ثبت نام رایگان به تعداد محدود، در «ثروت آفرینی در شرایط جدید اقتصاد ایران»
اعتماد یک عنصر مهم در موفقیت یک ارتباط کاری است، ولی این موضوع ریسک هم به همراه دارد. سرپرستی که به یکی از کارکنانش برای انجام یک کار مهم اطمینان میکند و آن کارمند آن کار مهم را به خوبی انجام نمیدهد، ممکن است سر این موضوع یک پاداش بزرگ یا حتی مقامش را از دست بدهد.
چطور به دیگران اعتماد کنیم
با توجه به ریسکی که به آن اشاره شد، ایجاد اعتماد میان طرفین نیازمند زمان است تا به افراد اجازه داده شود میزان قابل اطمینان بودن یکدیگر را بسنجند، ولی برخی از تصمیمات هم هستند که بدون شناخت قبلی صورت میگیرند.
حال سوال این است که چه چیزی باعث میشود ما به کسی که نمیشناسیم اعتماد کنیم؟
برای پاسخ دادن به این سوال، جمعی از اساتید دانشگاه نورتوسترن دست به کار شدند. آنها برای ایجاد اعتماد میان مردم از برخی نشانههای کوچک ناخودآگاه استفاده کردند، نشانههایی از قبیل نام یک دوست قدیمیمورد اعتماد. یافتههای آنها نشان میدهد که چرا بعضی وقتها ما بدون شناختن یک غریبه به او اطمینان میکنیم و در عین حال توضیح میدهد که چرا گاهی حتی زیرکترین سرمایهگذاران هم فریب کلاهبرداران را میخورند.
در آزمایشی که انجام شد، از فرد مورد آزمایش درخواست میشد مقداری پول را به یک نفر خاص ارسال کند. به فرد مورد نظر گفته میشد که دریافتکننده، سه برابر مقداری که او ارسال میکند را دریافت میکند و سپس میتواند هر مقداری از آن را که خواست برای فرستنده پس بفرستد. مسلما در این آزمایش، فرستادن مقادیر زیادی پول برای گیرنده، نشاندهنده اعتماد زیاد به او است؛ چرا که گیرنده میتواند هیچ پولی را پس نفرستد.
قبل از فرستادن پول، از افراد خواسته شد لیستی از نام افراد مورد اعتماد و افرادی که به آنها اعتماد ندارند را تهیه کنند. سپس با استفاده از این اسامی، نام افرادی که قرار بود به آنها پول بفرستند را مشخص کردند. نتیجه این بود که افرادی که نام آشنایان مورد اعتمادشان را روی پاکت میدیدند، معمولا پول بیشتری ارسال میکردند و بیشتر احساس میکردند که پولی که میفرستند را دوباره پس خواهند گرفت.
سپس آزمایش با نام اشیای مورد علاقه و نام اشیایی که افراد به آنها علاقه نداشتند تکرار شد. نتیجه این بود که افراد تنها به دلیل نام اشیای مورد علاقهشان اطمینان خاصی به گیرنده نمیکردند. این موضوع مشخص کرد که احساس اعتماد احساسی است که در روابط انسانی ریشه دارد و فراتر از داشتن تنها یک حس خوب است.
استخراج اعتماد
تحقیقات نشان میدهند که افراد در صورتی که احساس کنند یکدیگر را در آینده هم خواهند دید، معمولا اعتماد بیشتری نسبت به یکدیگر نشان میدهند. انتظار متقابل بودن اعتماد هم در این میان نقش مهمیدارد. اعتماد در عین حال نسبت به سازمانهای مثبت مانند مدارس و کلیساها هم وجود دارد. برای مثال در صورتی که خریداران احساس کنند که در آینده هم یک فروشنده خاص خودرو را ملاقات خواهند کرد یا مثلا اگر احساس کنند که در مقابل خودرویی که میخرند فروشنده هم نیازمند کالایی است که خود خریدار تولید میکند، در این صورت احتمال اینکه به آن فروشنده اعتماد کنند هم بیشتر میشود یا مثلا زمانی که شما اظهار میکنید که کالاهایتان حاصل دسترنج جمعی از دانشآموزان یا فقرا است، افراد بیشتر از حالتی که بدانند این کالا در یک کارخانه تولید شده است، به آن اعتماد میکنند و حاضرند آن را بخرند.
محققین میگویند که آنها ساختارهای ذهنی ایجاد میکنند که باعث میشود افراد احساس کنند که کارها در آینده چگونه پیش خواهند رفت. به اینترتیب است که مثلا افراد یک گروه ساخت فیلم بدون اینکه از قبل یکدیگر را بشناسند یا هر گونه همکاری قبلی با یکدیگر داشته باشند، به یکدیگر اعتماد میکنند که هر کدام کار خودشان را به خوبی انجام دهند. این مدلها به صورت داخلی در طول زمان در ذهن ما ایجاد میشوند و همینها هستند که به ما کمک میکنند تصمیم بگیریم به چه کسی اعتماد داریم و به چه کسی نداریم. تصمیماتی که بالقوه پرریسک هستند، ممکن است حتی در ناخود آگاه افراد شکل بگیرند، حتی قبل از اینکه زمان لازم برای بررسی سایر مشخصات افراد مانند میزان اعتبار آنها وجود داشته باشد. این فرآیند میتواند باعث بهبود کارآیی روابط اجتماعی شود، ولی این موضوع در عین حال آسیب پذیری افراد در مقابل کلاهبرداری را هم بیشتر میکند. فرض کنید فردی یکی از طرفداران پر و پا قرص یک موسیقیدان معروف است. حال یک کلاهبردار با فهمیدن این نام، به سادگی میتواند خود را با این نام به فرد مورد نظر معرفی کند و از اعتمادی که او به این نام دارد، به نفع خودش سوءاستفاده کند. برخی از کلاهبرداران بزرگ ممکن است به صورت آگاهانه یا حتی ناآگاهانه از این سیستم استفاده کرده باشند، به اینترتیب که نام افراد مختلف را در لیست مشتریانشان قرار دهند. حال افراد با دیدن نامهای افرادی که به آنها اعتماد دارند در این لیست، به آن کلاهبردار هم اعتماد میکنند و به اینترتیب فریب او را میخورند. البته این موضوع یک جنبه منفی هم برای نامهای آن کلاهبردار دارد، چرا که پس از برملا شدن دست او، افراد دیگر به افرادی با نام مشابه او اطمینان نمیکنند. کلاهبرداران از نامهایی استفاده میکنند که در افراد اعتماد ایجاد کنند. ولی از این موضوع میتوان بهره مثبت هم گرفت. بهرهای مانند اینکه سازمانها میتوانند از این موضوع استفاده کنند و در میان مشتریانشان اعتماد ایجاد کنند یا مدیران میتوانند با استفاده کردن از افراد محبوب و مدیرانی که افراد به آنها اعتماد دارند، در میان افراد هم اعتماد ایجاد کنند. از این موضوع حتی فراتر از اینها هم میتوان استفاده کرد. برای مثال برای ایجاد یک محیط با اعتماد در مذاکرات خرید. مثلا اگر شما میخواهید خودروی دست دومی را از یک فروشنده بخرید در صورتی که در این میان اعتماد متقابل وجود داشته باشد، افراد میتوانند ترجیحاتشان را با یکدیگر در میان بگذارند و راحتتر به یک موافقت نامه برسند. شاید برای شما گارانتی یک کالا مهمتر از قیمت آن باشد و برای فروشنده قیمت مهمتر از گارانتی باشد.
نام خود افراد
جالب است بدانید که نام افراد در انتخابهایی که میکنند مانند انتخاب یک برند خاص یا خرید روزانه تاثیرگذار است. مثلا میدانید که فردی که نامش کراگیس باشد با احتمال بیشتری یک کوکا کولا را برای نوشیدن انتخاب میکند و فردی که نامش پیتر باشد، پپسی راترجیح میدهد؟
افراد با نامشان رابطه بسیار پیچیدهای دارند. به اینترتیب که افراد از آنجایی که خودشان را دوست دارند، نامشان و حروف موجود در نامشان را هم خیلی دوست دارند و به همین دلیل هم نسبت به مارکهایی که در آنها حروف نام خودشان وجود داشته باشد هم حس خوبی دارند.
حال سوال اینجا است که این موضوع مشخصا در چه زمانی خودش را نشان میدهد؟ جواب اینجاست که افراد زمانی که احساس میکنند اعتماد به نفسشان ضعیف شده است یا نیاز شدیدی به یک کالا دارند، با احتمال بیشتری کالاهایی را بر میگزینند که نام برندشان مشابه نام خودشان باشد. برای مثال زمانی که افراد وارد رستورانهای بسیار گران قیمت میشوند، به تجربه اعتماد به نفسشان پایین میآید. حال زمانی که گارسون به آنها لیست غذاها و نوشیدنیهای موجود را نشان میدهد، آنها با احتمال بیشتری غذاها و نوشیدنیهایی را انتخاب میکنند که نام آنها حروف مشترکی با نام خودشان داشته باشد؛ چرا که احساس میکنند آن غذا یا نوشیدنی تاییدی از خودشان در منوی آن رستوران گران قیمت است و به گونهای اعتبار بخش خودشان است یا برای مثال زمانی که از افراد خواسته میشود که یکی از صفات خودشان را بگویند که دوست داشتند بتوانند تغییرش دهند را بیان کنند و پس از آن از آنها خواسته میشود که یک نوشیدنی را برای خوردن انتخاب کنند، از آنجایی که در زمان فکر کردن به صفات منفیشان اعتماد به نفسشان کاهش پیدا کرده است، افراد برای برگرداندن اعتماد به نفسشانترجیح میدهند نوشیدنیای را انتخاب کنند که نامشان مشابه نام خودشان باشد. برای مثال حالتی که افراد نیاز شدیدی به یک کالا دارند، زمانی است که افراد به فرض احساس گرسنگی شدیدی میکنند و میخواهند یک برند شکلات را برای خوردن انتخاب کنند. در این میان افراد معمولا به سمت برندی کشیده میشوند که حروف اول نام آنها با حروف اول نام خودشان مشترک باشد.
اگر از افراد پرسیده شود که چه حروفی از الفبا راترجیح میدهند، معمولا بیشتر از سایر افراد حروف نام خودشان را انتخاب میکنند. به همین دلیل است که افراد معمولا در تصمیمات مهم زندگیشان مانند خرید کالاهای گرانبها، انتخاب شغل یا حتی شریک زندگیشان، معمولا چیزهایی را انتخاب میکنند که یادآور نام خودشان باشد. چرا که معمولا زمانی احساسات آدمها بیشترین تاثیر را در انتخاب آنها میگذارد که احساس کنند تصمیمی که دارند میگیرند بسیار مهم و حیاتی است. مثلا تحقیقات نشان میدهد که فراوانی نام دنیس در میان دندانپزشکان خیلی زیاد است یا افرادی که نامشان لوئیس است و در آمریکا زندگی میکنند، نسبت به افراد دیگر، به احتمال بیشتری به لوئیزیانا میروند. البته همان طور که شما هم حدس زدید، تاثیر حروف نام فرد همیشگی نیست و تنها زمانی عمل میکند که افراد میخواهند بر اساس احساسشان چیزی را انتخاب کنند. حال مدیران میتوانند از این تاثیرات استفاده کنند. چگونه؟ زمانی که میخواهید برای گروه خاصی از مشتریانتان که محدود هستند کالای خاصی را ارائه دهید، نام کالا را با توجه به نام افراد گروه هدف انتخاب کنید و احتمال انتخاب شدن کالایتان توسط مشتری را افزایش دهید. از طرف دیگر زمانی که محصولی را میخواهید با استفاده از اینترنت به فروش برسانید و برای مثال مشتری شما قبل از ورود به سایتتان نامش را وارد میکند، میتوانید نام فروشنده را با توجه به نام مشتری انتخاب کنید. از طرف دیگر، از آنجایی که تاثیر حروف نام افراد زمانی بیشترین تاثیر را دارد که اعتماد به نفس افراد تهدید شده است، مسلما از این موضوع در صنایع کالاهای آرایشی یا لوکس، بسیار بیشتر میتوان استفاده کرد تا مثلا در تولید تایر کامیون!
دانلود این مطلب از کتابخانه پایگاه اطلاع رسانی صنعت
منبع: Kelloginsight ترجمه سریما نازاریان به نقل از روزنامه دنیای اقتصاد مورخ 11 تیر 1390
دانلود فیلم مدیریتی دفتر کار یا Office Space
ما فیلم های مدیریتی را به صورت رایگان برای دانلود در اختیار شما می گذاریم، اینها فیلمهایی هستند که می توانند جنبۀ آموزش و انتقال مفاهیم مدیریتی را داشته باشند. فیلم دفتر کار یکی از این فیلم هاست، فیلم سینمایی Office Space به کارگردانی Mike Judge در سال 1999 و در آمریکا ساخته شده است. فیلم Office Space در فضایی هجو گونه زندگی روزمره و کاری مردم آمریکا در اواخر دهه 90 میلادی … متن کامل مقاله را بخوانید
خرید خانه این روزها برای هر خانوادهای یک موفقیت بزرگ محسوب میشود. موفقیتی…
دانلود پاورپوینت
دانلود پاورپوینت بازاریابی اینترنتی
دانلود پاورپوینت بازاریابی خدمات
شناسه
گذرواژه
مرا به خاطر بسپار
فیلم مدیریتی Up in The Air که در فارسی آن را به «میان زمین و آسمان» یا «پا در هوا» یا حتی «بالا در آسمان» هم ترجمه کرده اند، …
دانلود پاورپوینت – دیجیتال مارکتینگ – ants – دیگ بخار – اکانت لیندا – علفتراش هوندا – طراحی سایت
کلیه حقوق این پورتال متعلق به پایگاه اطلاع رسانی صنعت است و استفاده از مطالب آن بدون اطلاع مدیران و هماهنگی با آنها ممنوع است
اعتماد و احساس امنیت پیدا کردن فرد امین و مورد اطمینان چه در روابط نزدیک و چه در روابط دور یا رسمی ، کار ساده ای به نظر نمی رسد. انسانها دوست دارند دوستان قابل اعتمادی داشته باشند.
دوستانی که بتوانند در روزهای سخت زندگی به آنها تکیه کنند. اعتماد و اطمینان دو واژه ای است که به ظاهر ، ساده می آید اما در اصل جای تعمق بسیار دارد.
وقتی به فردی اعتماد می کنید و حرف دلتان را می زنید و سپس آن را از دهان دیگری می شنوید ؟ چه احساسی به شما دست می دهد؟ مطمئناً احساس خوشایندی نیست. شهروندان ما تا چه میزان به هم اطمینان دارند؟ در یک خانواده ، افراد آن خانواده تا چه حد مورد اعتماد هم هستند؟
چگونه به همسر آینده اعتماد کنیم؟
بصورت ساده، اعتماد یعنی باور و اتکاء به کسی که بر اساس آنچه از او انتظار میرود عمل کند. بدون مقدارِ کم یا زیاد اعتماد، ماشین روابط اجتماعی از کار میافتد.
چطور به دیگران اعتماد کنیم
یک رابطۀ بااعتماد از همان ابتدای کودکی بین کودک و والدین، بخصوص مادر، شکل میگیرد و هر قدر این رابطه مستحکمتر و بااطمینانتر باشد، به همان اندازه در ساختار شخصیت کودک و استحکام رابطۀ خانوادگی و اجتماعی موثرتر است.
کودکانی که رابطه پُراطمینان و مُحکمی با والدین خود ندارند، ممکن است در بزرگسالی در اعتماد کردن به دیگران مشکل داشته باشند. نظر به اینکه اعتماد یکی از پایههای حیاتی روابط اجتماعی است، زندگی برای همچو افراد با چالشهای متعددی همراه است. حالا فرض را بر این بگذارید که شما در موقعیتی قرار گرفته اید که باید شریک آیندۀ زندگی خود را انتخاب کنید و دغدغۀ این را دارید که مبادا انتخاب تان درست نباشد، یا اینکه چطور میتوان به حرفهای شخص مقابل اعتماد کرد.
شما بهتر است در این موارد به این نکات توجه کنید.
یک: معلومات خود در رابطه به فرد مورد نظر را کامل کنید. در رابطه به عادتهای شخصی او تحقیق کنید. آیا تا بهحال به آنچه گفته، عمل کرده است؟ رفتارش مطابق گفتارش است؟ وقتی وعده میدهد، به وعدۀ خود وفا میکند یا بهانه میآورد؟
دو: روابط بین خانوادگیاش چطور است؟ اعضای دیگر خانواده با او چگونه رفتار میکنند؟ این افراد، بین خود چگونه رفتار میکنند؟ این رفتار مبتنی بر اطمینان، اعتماد، و احترام است؟ آیا خوشبینی یا بدبینی بیش از حد وجود دارد؟ بیرون از دایرۀ خانواده، دیگران راجع به این شخص و فامیل او چه نظر دارند؟ دوستانش چه میگویند؟
جمعآوری این معلومات بدون «تعارف»های معمول باشد (مثلاً وقتی یکی از دوستان آن شخص می گوید «او آدم خوب است»، به این جواب اکتفا نکنید و خواهان گرفتن جزییاتِ بیشتر شوید) و افرادی را که از آنها معلومات میگیرید به نوعی تشویق کنید تا نظر خود را صادقانه ابراز کنند.
سه: خود شما در این مورد چه فکر میکنید؟ یک بار بنشینید و با خود صادقانه مسأله را بررسی کنید.
با آنکه دوست داشتن معمولاً مخلوطی از عاطفه و شناخت است، کوشش کنید تا یک بخش بر بخشی دیگر زیاد غلبه نکند، یعنی بخش عاطفی/احساسی بر بخش تعقلی و برعکس. داخل شدن در یک رابطۀ درازمدتی چون ازدواج نباید تنها مبتنی بر احساسات باشد، چون احساسات شورانگیز بخواهی نخواهی بعد از چند سال اول زندگی مشترک تا حد زیادی فُروکش میکنند، ولی این ویژگیهای شخصیتی پایداری چون صداقت، سخاوت، راستگویی، وفاداری یا برعکس آنها اند که باقی میمانند.
چهار: فراموش نکنید که اعتماد کردن معمولاً با مقداری خطر یا ریسک همراه است. شما هیچزمانی – تأکید میکنم هیچزمانی – نمیتوانید موفقیت صد در صد یک رابطه را تضمین کنید، نه برای خود و نه برای دیگران.
فُرمول خوشبختی یک شخص لزوماً برای شما یا دوست شما کار نمیدهد و برعکس از شما شاید برای دیگران کارآمد نباشد. این بدین معنا نیست که احتیاط لازم را نکنید و بگویید «چون من نمیتوانم موفقیت این رابطه را تضمین کنم پس چارهای جز خطرکردن ندارم.» موضوع این است که اگر شما بخواهید بدون پذیرش اندکی خطر به پیش بروید، برای تان بسیار مشکل است تا قادر به انتخاب همسر زندگی خود شوید. انسانها با گذشت روزگار کم یا زیاد تغییر میکنند و به همین شکل، اهمیت و ماهیت رابطهها نیز میتوانند دچار دگردیسی یا تغییر شوند.
پنج: شناخت خود از طرف مقابل را بیشتر کنید. در بند دوم گفتم که معلومات خود راجع به او و خانوادهاش را بیشتر کنید. ولی اگر امکان دارد مدتی با او نشست و برخاست داشته باشید، با هم گفتگو کنید، تبادل نظر کنید، رفتارش را در جریان دیدارها در نظر داشته باشید (البته اگر تنظیم همچو ملاقاتهایی برایتان امکانپذیر است.) معمولاً زنان حس الهامگیری خوبی دارند که اگر بهگونۀ دقیقی از آن استفاده کنند، متوجه میشوند که طرف مقابل با آنها صادق است یا فریبکاری میکند.
راه های جلب اعتماد را یاد بگیرید:
با حرف چیزی را ثابت نکنید
به جای این که با حرف زدن بخواهید کار هایتان را توجیه و اعتماد او را جلب کنید، سعی کنید با رفتار هایتان او را به خود مطمئن کنید. اگر می خواهید با حرف هایتان خود را بهتر از آن چه هستید نشان دهید، باید بگوییم که تضاد میان حرف هایتان و آن چه عمل می کنید، می تواند اوضاع را از این هم پیچیده تر کند.
اگر هم فکر می کنید او شما را آنطور که واقعا هستید نمی بیند و باید با حرف زدن و توضیح دادن به او بقبولانید که صادق و مورد اعتمادید، باز هم در اشتباهید. بیش از حد توضیح دادن نه تنها کمکی به بهتر دیده شدن نمی کند، بلکه خودش می تواند یکی از دلایل شک کردن باشد. پس وفاداری تان را در عمل تان نشان دهید و مسوولیت قضاوت او را بر عهده خودش بگذارید.
به خودتان اعتماد کنید
بی اعتمادی شما نسبت به خودتان، یکی دیگر از دلایلی است که می تواند شک همسرتان را باعث شود. آدم هایی که در مورد عقاید و سبک زندگی شان مطمئن نیستند، هیچ وقت هم مورد اعتماد قرار نمی گیرند.
سعی کنید چارچوب مشخصی برای عقاید تان داشته باشید و با قاطعیت نظر تان را اعلام کنید. به خودتان و توانایی های تان اعتماد داشته باشید تا دیگران هم به شما اطمینان کنند. اگر همسرتان احساس کند که فرد توانا و قدرتمندی هستید، دیگر به خودش اجازه نمی دهد که به شما شک کند. البته این موضوعی نیست که به تنهایی از پس آن بربیایید. اگر شما هیچ وقت آدم قوی ای نبوده اید، نمی توانید یک شبه خودتان را تغییر دهید. کلاس های خود شناسی و جلسات انفرادی با یک روانشناس، می تواند بهترین کمک برای تقویت عزت نفس شما باشد.
به او آموزش دهید
قبل از آن که بخواهید مورد اعتماد قرار بگیرید، باید خودتان بتوانید به دیگران اعتماد کنید. تا زمانی که در کارها تجسس کرده و مثل یک بازپرس از او بازجویی می کنید، نمی توانید انتظار داشته باشید که او به شما اعتماد کند. نمی گوییم نسبت به همه چیز بی اعتنا باشید، اما با راه انداختن یک تعقیب و گریز در زندگی تان، خودتان قبل از هرکسی قربانی خواهید شد. با اعتماد کردن، می توانید راه و رسم تفکر منطقی را یاد بدهید و به او کمک کنید که مثل یک فرد بالغ دنیا را ببیند و زندگی کند.البته این اتفاق یک شبه نمی افتد، پس به آن به چشم یک پروژه بلندمدت نگاه کنید..
زبان یکدیگر را بفهمید
در مورد حسی که دارید با او صحبت کنید. دلایلی که باعث بی اعتمادی تان شده را مطرح کنید و بگویید که به دلیل این موارد، نگاه تان نسبت به او در حال تغییر است. برایش توضیح بدهید که این شک ها به شما و زندگی مشترک تان آسیب می زند و اگر او واقعا اشتباهی نکرده است، باید با رفتار هایش این موضوع را به شما ثابت کند. با گفتن این حرف ها یک دعوای دیگر راه نیندازید و فاصله را بیشتر نکنید؛ تنها با مهربانی و آرامش توضیح دهید و از او برای برگرداندن زندگی تان به روزهای قبل کمک بخواهید.
خودتان قضاوت کنید
شاید همسرتان به دلیل شیطنت، تنهایی، مشکلات زندگی یا هر دلیل دیگری، حرمت ها را شکسته باشد. اما این حرمت شکنی در ذهن هرکسی معنا و مجازات خاص خودش را دارد. برای یک فرد ممکن است یک پنهان کاری ساده، مصداق خیانت و غیربخشش باشد و برای فرد دیگری ممکن است دروغی بزرگ تر و آسیب زننده تر هم باعث از هم پاشیدن زندگی نشود. پس در این زمینه، تجربه ها و واکنش های دیگران را ملاک قرار ندهید و فقط و فقط به خودتان فکر کنید. به دلیل این رفتار چه حسی به شما دست داده، چه برنامه ای برای آینده ارتباط تان دارید، چقدر می توانید از کاری که کرده بگذرید و… برای این موضوع هیچ الگوی ثابت و قانونی وجود ندارد پس فقط به دل خودتان رجوع کنید.
از کجا بدانیم به چه کسی میتوانیم اعتماد کنیم؟
۱ – به آدمها فرصت بدهیم
۲ – به درستی با آنها حرف بزنید
۳ – بیشتر در مورد آدمها بدانید
۴ – ببینید با دیگران چطور رفتار می کنند
۵ – همه آدمها اشتباه می کنند دادن فرصت دوباره به آنهام هیچ اشکالی ندارد
۶ – آیا درس میگیرند؟ برای این مورد، درست مثل مورد سوم، باید شناخت بیشتری درمورد آدمها پیدا کنید.
۷ – از اعتماد کردن به آدمهای خودمحور خودداری کنید.
شاد و سربلند باشید
دوستدارتان محمد جانبلاغی
دوستان زیادی از مطالعه مطالب زیر استقبال کرده اند
چطور به دیگران اعتماد کنیم
0