دعا چگونه عمل میکند

 
helpkade
دعا چگونه عمل میکند
دعا چگونه عمل میکند

چقدر طول میکشه تا دعا اثر کنه و عوامل موثر در زمان و میزان اثر گذاری دعا   1- میزان…

سلام سيد من مدت چهارساله زياد بدبياري ميارم و واسه هرکاري مي…

سلام برای دفع همزاد بد از امیر رضا دعای شفاهی قوی کنید…

سلام دوست عزیز دعای شفاهی به نیت شما و برای حل مشکل انجام شد…

سلام دوست عزیز دعای شفاهی به نیت شما و برای حل مشکل انجام شد…

دعا چگونه عمل میکند

سلام دوست عزیز دعای شفاهی به نیت شما و برای حل مشکل انجام شد…

سلام سيد من مدت چهارساله زياد بدبياري ميارم و واسه هرکاري مي…

سلام برای دفع همزاد بد از امیر رضا دعای شفاهی قوی کنید…

سلام دوست عزیز دعای شفاهی به نیت شما و برای حل مشکل انجام شد…

آیا حساب کاربری ندارید؟

قدس آنلاین: اصل امکان سحر را نمی‌توان نفی کرد، آنچه مهم است اینکه مردم وقتی به مشکل بر می‌خورند، معمولاً ‌به سرعت به دنبال این می‌روند که آن را به نیروی ماورایی نسبت دهند.

به گزارش قدس آنلاین، برخی صفحات و کانال‌ها در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی مدتی است که به ترویج علوم غریبه می‌پردازند، به طور مثال در یکی از این کانال‌ها می‌خوانیم: «طلسم یک جور ایجاد توهم است که شکل واقعیت به خودش می‌گیرد و به نوعی موجب فریب انسان می‌شود، اگر قادر باشیم بر طلسم چیره شویم، موفق می‌شویم و اگر نه، متأسفانه ضربه می‌خوریم، اما برای غلبه بر طلسم اول از همه باید بتوانیم تشخیص دهیم که با طلسم روبه رو شدیم و برای این منظور باید شخص به علوم غریبه آشنا باشد….» و آنگاه در مقاطع مختلف اشکال مختلف به عنوان یک طلسم که مثلاً می‌تواند یک جن را تسخیر کند یا محبتی را میان زن و شوهری افزایش دهد و … .

اما این ادعاها تا چه میزان صحت دارد؟ آیا پرداخت پول برای رفع طلسم یا طلسم‌کردن دیگران از طریق تلگرام، صرفاً پر کردن جیب عده‌ای سودجو نیست؟!

در این باره با حجت‌الاسلام محسن یوسفی‌کیا، پژوهشگر حوزه عرفان‌های نوظهور گفت‌وگو کرده ایم.

 

دعا چگونه عمل میکند

 

*آیا علوم غریبه ماهیت خارجی دارد و قابل نشر در سطح عموم است؟ و چقدر می‌توان به آن تمسک کرد؟

-تعریفی که از علوم غریبه ارائه شده این است که این علوم مجموعه‌ای از دانش‌ها هستند که معمولاً در دسترس عامه مردم نبوده، یعنی از دسترس عموم مردم دور نگه داشته شده و اقسام، شاخه‌ها و دسته‌های مختلفی برای آن ذکر شده است؛ مانند علم رمل، جفر، اعداد، کیمیا و… . نکته‌ای که مهم است اینکه در طول تاریخ بنا بر تعلیم دادن این علوم و در دسترس قراردادن آنها برای عموم مردم نبوده است، تا آنجا که یادگیری برخی از این‌ها مانند سحر، در روایات به شدت نهی شده است و برای آن‌ها مجازاتهای بسیار سنگینی تعیین شده است.

اگر کسی به انگیزه باطل کردن سحر، بخواهد سحر را یاد بگیرد اشکال ندارد، حتی برخی این کار را واجب کفایی می‌دانند

بنابراین در جواب این سؤال که آیا می‌شود به شکل عمومی آن را نشر داد، پاسخ منفی است، چون در واقع زمینه سوءاستفاده را برای عده ای فراهم می‌کند. در طول تاریخ برخی از این علوم برخوردار بودند تا در موقعیت مناسب و در صورت لزوم از آن استفاده کنند، در مورد سحر هم همین‌گونه است، به عنوان مثال برای باطل کردن سحر می‌شود سحر را یاد گرفت، فقها نیز همین دیدگاه را دارد. بنابراین اگر کسی به انگیزه باطل کردن سحر، بخواهد سحر را یاد بگیرد اشکال ندارد، حتی برخی این کار را واجب کفایی می‌دانند. البته قطعاً این واجب کفایی متوجه هر کسی نخواهد بود و باید ظرفیت لازم در شخص وجود داشته باشد. به هر حال پاسخ این سؤال که آیا توصیه عمومی شود تا افراد به دنبال این علوم بروند، قطعاً منفی است.

*درباره مصادیقی از علوم غریبه توضیح می‌دهید؟

– علم رَمْل، جَفْر، اعداد، کیمیا و …، به عنوان مثال «کیمیا» علمی است که به وسیله آن می‌توان برخی فلزات را به چیز دیگری مانند طلا تبدیل کرد، یا با یادگیری برخی از این علوم ممکن است شخص توان پیشگویی پیدا کند، از غیب خبر داده و آینده را تا حدی پیش‌بینی کرد، یا مثلاً با تسخیر جن قدرت‌های فوق‌العاده‌ و غیر طبیعی به دست آورد، چراکه جنیان به دلیل ساختار وجودیشان توانمندی‌ها و قابلیت‌هایی دارند که انسانها از برخی از آن قابلیت‌ها برخوردار نیستند و انسان‌ها می‌توانند با استفاده از جنیان به این توانمندی‌ها‌ دست پیدا کنند، مانند انتقال اشیاء که در قرآن هم به صراحت بیان شده است که در ماجرای حضرت سلیمان(ع) یک عفریتی از جن می‌گوید: قبل از اینکه از جایت بلند شوی، تخت ملکه سبا را برایت می‌آورم «قَالَ عِفْرِیتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقَامِکَ وَإِنِّی عَلَیْهِ لَقَوِیٌّ أَمِینٌ»، یا توانمندی‌‌های دیگر مانند انتقال سریع که در روایات هم بدان اشاره شده و حتی ائمه گاهی اوقات از این توانمندی‌ها استفاده کرده اند.

*آیا نیروهای ماورایی می‌توانند در زندگی و سرنوشت انسان به عنوان خلیفه الهی تأثیر بگذارند؟

در برخی اقسام سحر در واقع اتفاقی نمی‌افتد، بلکه در واقع تصویرسازی ذهنی برای انسان صورت می پذیرد، مانند ماجرای ساحران فرعون که در مقابل حضرت موسی(ع) قرار داشتند

-برای پاسخ به این سؤال به یک آیه قرآن اشاره می‌کنم. خداوند در سوره بقره آیه 102 می فرماید: «وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطینُ عَلی‏ مُلْکِ سُلَیْمانَ وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ وَ لکِنَّ الشَّیاطینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَی الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّی یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ»، در این آیه شریفه موضوع تعلیم سحر توسط شیاطین به مردم مطرح شده است، همچنین از دو ملک به نام‌های هاروت و ماروت نام می‌برد که برای دفع شر به مردم سحر آموزش می‌دادند تا مردم بتوانند سحر شیاطین را باطل کنند.

یکی از تأثیراتی که این سحر می‌تواند در این آیه اشاره شده، «ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ»؛ جدایی بین زن و مرد است، از ظاهر آیه می‌توان فهمید که این قبیل سحرها می‌توانند اثر واقعی داشته باشند، البته در برخی اقسام سحر در واقع اتفاقی نمی‌افتد، بلکه در واقع تصویرسازی ذهنی برای انسان صورت می‌پذیرد، مانند ماجرای ساحران فرعون که در مقابل حضرت موسی(ع) قرار داشتند، «قَالُوا یَا مُوسَى إِمَّا أَنْ تُلْقِیَ وَ إِمَّا أَنْ نَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَى‌»، «فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَ عِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى»، تعبیر قرآن این است که «مِنْ سِحْرِهِمْ» جادوی و سحر آ‌ن‌ها این‌گونه به ذهن مردم می‌آمد و مردم این‌گونه خیال می‌کردند این ریسمان‌ها حرکت می‌کنند، یعنی در واقع ساحران تصرف در خیال انسان‌ها کرده بودند، و در واقع چیزی اتفاق نمی‌افتاد، مثلاً‌ در بیابان‌ این‌ گونه القاء ‌شود که در اینجا دریا است، در حالی که اصلاً دریایی وجود ندارد، بنابراین اصل تأثیرگذاری سحر را قابل پذیرش است.

*پس امکان سحر وجود دارد؟

– بله! وجود دارد، اصل امکان سحر را نمی‌توان نفی کرد، آنچه مهم است اینکه مردم وقتی به مشکل می‌خورند، معمولاً ‌به سرعت به دنبال این می‌روند که آن را به نیروی ماورایی نسبت دهند، یعنی فرض بفرمایید یک خانم و آقا در زندگیشان به مشکل برخوردند و این مشکل محصول سوء تدبیر خودشان بوده است، ولی برای اینکه از خودشان رفع تکلیف کنند و فرافکنی کنند، دنبال عامل غیبی می‌گردند تا مشکلات را گردن او بیاندازند و برای حل آن مشکل، نیز دنبال یک امر غیبی می‌روند و این گونه می‌شود که سراغ رمال‌ها و دعانویس‌ها می‌روند، بنابراین اصل سحر را نمی‌شود منکر شد.

*منتها بحث سر این است که از کجا بفهمیم طلسم شده‌ایم؟

– تشخیص این مسأله کار بسیار سختی است و تنها از اهل فن، متخصص، متعهد و اهل علمش بر می‌آید که خیلی معدود هستند، به این موضوع مهم نیز باید اشاره کرد که همه این اتفاقات بیرون از دایره اذن الهی صورت نمی‌پذیرد.

*اصلا طلسم و ماهیت طلسم چیست؟ آیا طلسم در قالب شکل و شمایل می‌تواند بروز پیدا کند؟

– اینکه از نمادهایی استفاده می‌کند برای اینکه چنین اقداماتی را انجام دهند، به نظر می‌رسد که قابل پذیرش است، البته این موضوع که به صورت عمومی و در گروه‌های تلگرامی یا در سایت‌ها مطرح می‌شود، این‌ها عمدتاً دکان است، این‌ها حرف‌هایی است که از برخی کتاب‌ها برداشتند، حالا یک نقش و نگاری می‌کشند و می‌گویند: طلسم می‌کند یا می‌گویند: برای ایجاد محبت و ایجاد نفرت است. خیلی از این طلسمات به خودی خود اثری ندارد، بلکه منوط به آدمی است که دارد آن را اعمال می‌کند. برخی از آن‌ها تابع شرایط زمان و مکان است، توجه کنید که شرایط زمانی و مکانی هم برای ادعیه هم وارد شده است، مثلاً دعا در زمان خاص و یک نماز برای شب خاصی داریم و ممکن است اثراتی برای آن بار شود و چه بسا آن کار را در زمان و مکان دیگری انجام دهید، آن اثر بر آن مترتب نشود، طلسم‌ها هم بعضاً همین‌گونه بوده و منوط به شرایطند، البته بنده احاطه ندارم که دقیقاً‌ شرایط آن چیست.

*«سحر» خارج از قضا و قدر الهی اتفاق می‌‌افتد؟

-سحر خارج از قضا و قدر الهی نیست، تأثیرگذاری سحر و طلسم یا همان آیه‌ای که مثال زدم، این اثر هم به اذن خدا است، اگر خدا اجازه ندهد همچین اثری ایجاد نمی‌شود، پس تحت دایره قضا و قدر الهی عمل می‌کند، ولو اینکه اثر می‌تواند داشته باشد، منکر اثر نمی‌توان شد، ولی عمدتاً آنچه که در فضای مجازی گفته می‌شود و یا در جامعه افرادی مدعی هستند که می‌توانند کارهایی را انجام دهند، بالای 90 درصد آن‌ها هیچ توانایی ندارند، البته توانایی که عرض می‌کنم معنای مثبتش مدنظر نیست.

*سحر و طلسم چرا در برخی اثر می‌گذارد و در برخی دیگر اتفاقی نمی‌افتد؟

به صورت تجربی می‌بینیم افرادی که عمدتاً گرفتار چنین مشکلاتی هستند، یک جوری کار خودشان می‌لنگد؛ یعنی خودشان یک کاری کردند

-شاید بتوان گفت که زمینه اثرگذاری بعضاً در وجود خود ما است. اگر ما بپذیریم که این قبیل امور در قالب شیطانی اتفاق می‌افتد و شیطان قدرت نفوذ ندارد، حداقل اثر تام نمی‌تواند بگذارد، هر چند ممکن است به صورت محدود بتواند اثر بگذارد، اما اثر جدی و قابل توجهی نمی‌تواند بگذارد، می‌توان نتیجه گرفت که بخشی از این اثرپذیری‌ها به خاطر این است که یک زمینه‌ای توسط خود فرد فراهم می‌­شود. یکی از این زمینه‌ها همین مراجعه به دعانویس‌ها و رمال‌ها است.

اینها به مراجعان خود دستوراتی می‌دهند و آن‌ها نیز به آن عمل می‌کنند و ممکن است حتی یک اثر مقطعی و جزیی هم ببینند، ولی به مراتب بیش از آنچه را که به دست آورده‌اند، باید هزینه بپردازند، منظور هزینه‌های غیر مادی است، خیلی از اوقات این افراد خودشان را گرفتار می‌کنند، به صورت تجربی می‌بینیم افرادی که عمدتاً گرفتار چنین مشکلاتی هستند، یک جوری کار خودشان می‌لنگد؛ یعنی خودشان یک کاری کردند، مثلاً خواستند سر در بیاورند که طلسم و سحر چیست، چون سراغ استاد اهلش نرفتند، -اساتید فن بسیار اندک هستند- بلکه سراغ آدم‌های شیاد رفتند، یا از کانال شیطانی به توانایی‌های رسیدند، اینگونه گرفتار شده‌اند، اینکه انسان با دست خود یک روزنه‌ای را در وجود خودش باز کند تا شیطان بر او مسلط شود، نتیجه‌‌ای غیر از این نمی‌تواند باشد.

*حال ممکن است فردی کاری نکرده باشد، اما طلسم و سحر در او اثر بگذارد؟

-بله!‌ از برخی روایات این‌گونه بر می‌آید یک جاهایی غفلت‌ها و بی‌توجهی‌هایی نسبت به برخی امور عبادی و یا مسائل مربوط به سبک زندگی زمینه‌ای را برای نفوذ شیاطین در زندگی ما باز می‌کند، در روایت دستوراتی داریم که بخشی از آن عبادی و بخشی دیگر مربوط به رعایت پوشش، ساخت مسکن، استفاده از یکسری امور در منزل و … می‌شود. مسائلی مرتبط با خوردن، پوشش، آداب حمام رفتن که روایاتی با سند معتبر هم دارند و اگر رعایت نشود ممکن است زمینه حضور این‌ها در زندگی ما فراهم ‌کند.

ممکن است برخی از آن‌ها یک توانایی‌هایی داشته باشند، اما بدون شک الهی نیست و ما اساساً نهی می‌کنیم که به این افراد مراجعه شود

نمی‌خواهم بگویم اگر رعایت نکردیم حتماً در زندگی‌ ما این اتفاق می‌افتد، بلکه زمینه فراهم‌تر می‌شود، فرض کنید یک شخصی از حمام بیرون آمده است و در سرما خودش را خوب نپوشانده است. نمی‌شود گفت که حتماً سرما می‌‌خورد، ولی احتمال سرماخوردگی بالا می‌رود.

*برخی کانال‌های تلگرامی دستوراتی را تجویز می‌کند، آیا این دستورات قابل اعتماد است؟

-نه! به صورت کلی هر کس که ادعا می‌کند که من همچین توانایی‌‌هایی را دارم، نباید به او مراجعه کرد. در طول تاریخ اگر انسان‌هایی چنین توانایی‌هایی را داشتند و واقعاً از آن‌ها کاری ساخته بود، به تعبیر امروزی دکان باز نمی‌کردند که بیایند پول بگیرند و نسخه بپیچند، اصلاً کسانی که به این شکل و به صورت عمومی این‌ امور را ترویج می‌کنند، می‌خواهند دکان باز کنند.

حالا ممکن است برخی از آن‌ها یک توانایی‌هایی داشته باشند، اما بدون شک الهی نیست و ما اساساً نهی می‌کنیم که به این افراد مراجعه شود، و لو اینکه ممکن است گاهی یک اثر مقطعی از این افراد ببینید، ممکن است به نظرشان یک تغییری ایجاد شده است، ولی در درازمدت اثرات منفی می‌گذارد که به هیچ‌وجه قابل جبران نیست که چون نمونه‌هایی دیده شده است.

به همین خاطر آنچه در فضای مجازی گفته شده و یا افرادی به صورت عمومی حرف می‌زنند، بدون شک این‌ها یا شیاد هستند و دنبال منافع شیطانی خودشان هستند. بدون شک انسانی که از راه مشروع این توانایی‌ها را کسب کرده اند و به این علوم دسترسی دارد، هرگز به صورت عموم در دسترس و یادگیری عموم قرار نمی‌دهد، سیره مستمر علمای ما هم این نبوده است، یعنی اینگونه عمل نکردند.

*بالاخره گرایش به خرافه یک بخش در جامعه ما حضور دارد و نمی‌توان نفی کرد!

برخی از بزرگان که از این علوم برخوردار بودند و صاحب صلاحیت هم بودند، از یاد دادن آن‌ پرهیز می‌‌کردند و می‌گفتند به درد شما نمی‌‌خورد

-بله! در کتابی خواندم که در انگلیس نزدیک به 2 هزار نفر فالگیر حرفه‌ای وجود دارد، حتی در جوامع مدرن و پیشرفته که به اصطلاح عقل‌گرایی رایج است و با علوم وحیانی مخالف هستند نیز چنین رویکردهایی وجود دارد، اصلاً جن‌گیری و اموری از این دست در مسیحیت و کلیسا نیز رایج است، یعنی این گونه نیست که فکر کنیم مخصوص جامعه ما است.

دعا چگونه عمل میکند

دیدگاه علمای ما این است که مردم را از مراجعه به این افراد طرد کنند، چون افرادی که به این طیف آ‌دم‌ها مراجعه می‌کنند، خیلی وقت‌ها دنبال راه میان‌بر هستند، مثلاً‌ دنبال این هستند که راه‌های کسب درآمد را خوب یاد بگیرند، در حالی که روند صحیح افزایش روزی‌ و درآمد سازو کار خود را دارد، تجربه نشان داده افرادی که وارد این حوزه‌ها می‌شوند، معمولاً زندگیشان نکبت‌بار است.

بیان شده برخی از بزرگان که از این علوم برخوردار بودند و صاحب صلاحیت هم بودند، از یاد دادن آن‌ پرهیز می‌‌کردند و می‌گفتند به درد شما نمی‌‌خورد، می‌خواهید چکار که یاد بگیرید، حتی برخی بزرگان وقتی به مرحوم نخودکی مراجعه کردند و ابراز تمایل کردند که به آن‌ها ما کیمیا یاد بدهد، ایشان پرهیز کرده است و گفتند: به جای کیمیا به شما دعایی یاد می‌دهم که بعد از نماز این دعا را بخوانید که خیلی اثرش بیشتر است، البته برخی افراد از روی کنجکاوی و برای کسب یکسری توانایی دنبال این امور هستند و نمی توان جذابیت‌های این مسائل شد، ولی تبعات سنگینی دارد.

*راه رهایی از طلسم چیست؟

-توصیه های عمومی در این زمینه وجود دارد مانند: مداومت بر خواندن سوره ناس، فلق، آیةالکرسی یا نصب آیةالکرسی در خانه، گفتن ذکر «لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» و استفاده از حِرزهای معتبری که در روایات آمده است.

فارس

انتهای خبر/

تمامی حقوق برای قدس آنلاین محفوظ است.

© 2018 www.qudsonline.ir

سلام
از نظر عقلي دعا چگونه باعث برآورده شدن حاجات ميشود؟
تاثير دعا در درون شخص دعا كننده امري روشن است اما تاثير آن در خارج از ذهن و بدن ما چگونه ممكن است

با نام و یاد دوست

دعا چگونه عمل میکند


کارشناس بحث: استاد صادق

باسلام و تشكر

مگر مجردات ثابت نيستند؟ چگونه تاثير گزارند با سلام .
اولا تجرد شان طبق نظر رایج مانع تاثیر پذیری از مادون شان واز عمل خود شان می شود ونه مانع از تاثیر پذیری از خدا وند وگرنه خیلی از مسایل دیگر رخ می دهد .
ثانیا حقیقت این است که مجردات نیز سیر تکاملی دارد گرچه این فرایند وجودی آنها متفاوت از فرایند تکاملی انسان است .
مثلا آنها این همه عبادت می کند آیا عبادات آنها موجب تکامل شان نمی گردد ؟؟
قطعا چنین نیست .

اگر مانعي نيست پس چرا خيلي دعا ها به عنوان اينكه صلاح نيست مستجاب نمي شوند؟

همین کلمه که خودت که فرمودید :
(صلاح نیست ) پاسخ شما را در خود نهفته دارد دقت نماید .

اگه اين طور باشه كه انسان بعد از مرگ و مجرد شدن نيز مي تونه كمبودهاشو جبران كنه..
طبق اصول فلسفي مجردات قابل تغيير نيستند
اگه ميشه بيشتر توضيح بديد

منظورم اينه كه وقتي با دعاي شر ما بدي به كسي ميرسد مانعي وجود ندارد
اما چرا در جواب مستجاب نشدن خيلي از دعا ها ميگوييم مصلحت نيست!

باسلام وتشکر از شما که برای درک عمیق تر پرسش علمی تان تلاش می کنید .
سوال دیروز تان در باره مجردات تام = فرشتگان بود لذا جواب قبل ارایه شد .
ولی توجه داشته باشید که روح انسان مثل فرشته مجرد تام نیست .
تجرد دو نوع است تام وغیر تام فرشتگان دارای تجر د تام اند .
ولی روح تجرد اش غیر تام است . بدین بیان که :
ملائکه دارای تجرد هستند، یعنی ذاتاً و فعلاً مجردند، خودشان هم مجردند و کارهای‌شان را نیز بدون نیاز به ابزار مادی (نظیر انسان) انجام می‌دهند، در حالی که روح آدمی گرچه ذاتاً مجرد است (گرچه هر کدام مرحله خاصی از تجرد را دارند، برخی تنها تجرد خیالی و برزخی دارد . برخی از تجرد عقلی برخوردارند) ولی در مقام فعل، مادی است یعنی کارهای‌شان را به وسیله ابزار مادی انجام می‌دهد .قوای بدنی انسان اعم از قوای ظاهری و باطنی در واقع ابزار کار روح است، روح بدون ابزار مادی کاری نمی تواند انجام دهد.
ملائکه دارای موهبت عصمت‌اند در حالی که در میان بشر تنها انبیا و ائمه(ع) از موهبت عصمت برخوردارند.
ملائکه همه اهل سعادت‌اند، ولی ارواح آدمی برخی اهل سعادت و برخی اهل شقاوت‌اند.
ملائکه هرگز گرفتار عذاب و کیفر و آتش جهنم نمی‌شوند، ولی ارواح آدمی برخی‌شان به دلیل گناه و معصیت مدتی در آتش عذاب خواهند دید، و ارواح کفار معاند برای همیشه در آتش عذاب می‌شوند.
بر اساس حکمت متعالیه ارواح آدمی خاستگاه مادی دارد، یعنی در آغاز پیدایش مادی است و به تدریج بر اثر حرکت جوهری کامل‌تر شده و به مقام تجرد برزخی و عقلی می‌رسد. در حالی که ملائکه از آغاز خلقت با وجود تجردی آفریده می‌شود. این نمونه‌هایی از تفاوت‌های فرشتگان و ارواح آدمی است، اگر عمیق و فلسفی و جامع بررسی شود ، باید تفاوت‌های ارواح با ملائکه را در تفاوت آدمیان و فرشتگان جست‌وجو کرد .
آدمی و ملائکه دو نوع خاص از موجودات و ماهیت‌شان متفاوت است، چون آدمی نوعی از حیوان است، و ملائکه ماهیت کاملاً متمایز از موجودات مادی نظیر انسان‌ها دارند.

منظورم اينه كه وقتي با دعاي شر ما بدي به كسي ميرسد مانعي وجود ندارد
اما چرا در جواب مستجاب نشدن خيلي از دعا ها ميگوييم مصلحت نيست!

سلام
ولي بنده هنوز به پاسخ خود نرسيده ام
مجردات مگر ثابت نيستند چگونه عالم ماده را اداره ميكنند؟ توضيحتان كافي نبود

باسلام .
بزرگوار عین همین پرسش جناب تان را قبلا به تفصیل پاسخ دادم .
چرا مجددا مطرح شده ؟؟
از شما دعوت می شود از تاپیک ماه ضیافت سر بزنید ودر این واپیسن ایام مهمانی خدا از آن خوان پر برکت علمی ره توشه معرفتی بر گیرید .
نظر پیشنهاد ویا انتقادی دارید مطرح کنید تا استفاده شود .

سلام چرا انسان باید خودسازی بکنه تا مثل عقول بتونه بر ماده و…تاثیر بذاره ؟
اصلا چرا افزایش دامنه تاثیر گذاری نفس انسان کمال محسوب میشه؟

با سلام .
مطلب بسیار روشن است .
اساسا فلسفه آفرنیش انسان تکامل است .
ورسیدن به عالم تجرد
به گفته حافظ :
من ملک بودم وفردوس برین جایم بود
آدم آورد در این دیر خراب آبادم .
انسان قرار است از رهگذر عبادت دوباره به همان موطن اصلی شان که عالم مجردات است باز گردد .

دعا چگونه عمل میکند

خوب چه فایده ای داره ؟
اصلا تکامل چه سودی داره؟

باسلام .
این مثال آن است که کودک باز گوش به آموزگارش بگوید :
درس خواندن ودکتر مهندس شدن چه سودی دارد ؟؟
آیا حرف او را معقول می دانید ؟؟
عکس همان بچه را که در ایدی تان قرار دادهاید نگاه کنید .
دقت نماید آیا باید همیشه مثل او باقی ماند یا باید تلاش نمود وبزرگ و توانا وجوان ورشید وبالنده شد ؟؟؟

منکرتکامل نیستم فایده تکامل برام مشخض نیست.
شاید دستیابی به تکامل هم از حیث این که یک مجهول هست برای انسانها جذاب و مورد شوق است .خوب بعدش چی؟ انسان تشنه علم و لانستن مجهولاته وقتی مجهول براش معلوم شد تشنگی رفع میشه و دوباره سراغ یه مجهول دیگه میره.اینها هیچ سودی توی زندگی نداره /تنها امتیاز و داشته انسان حیات انسانه نه چیز دیگه.انسان عالم نسبت به انسان جاهل فاضل است .خوب این فضیلت به چه دردی میخوره یا اینکه یکی قدرت تصرف در عالم رو داشته باشه و دیگری نداشته باشه این قدرت تصرف به چه دردی میخوره؟

باسلام مجدد .
اولا :
حق تعالی داده در قران پیام
هر کلامی باید آغازش سلام
ثانیا _ شما این کمال وعلم وهنر را دارید که از طریق فضای مجاز دغدغه های ذهنی تان مطرح نماید و پاسخ دریافت نمایی .
ولی عده دیکر همین کمال وعلم را هم ندارد .
آیا درست است که به شما بگوید …..؟؟
آیا از نظر شما انسان با کمال وبی کمال مساوی است ؟؟؟
آیا از نظر شما انسان سالم وناقص فرقی ندار د؟/
آیا علم وفضل شما همین مقدار که دارید به دردتان نمی خورد ؟؟
آیا دانسته ها ی تان با نا دانسته های شما تفاوت ندارد ؟؟؟؟
آیا انسان کامل است با ابوجهل که انسان ناقص است العیاذ بالله یکسان است ؟؟؟

سلام
بنده سوالمو تكرار نكردم(به پست 8 مراجعه كنيد)
عرض كردم موجودات مجرد مگر ثابت نيستند؟ چگونه عالم ماده را اداره ميكنند

سلام من دختر 15ساله ای هستم,خداروشکر حجابمو حفط میکنم وبه واجباتم هم عمل میکنم,به پسری علاقه دارم وبرای ازدواج با او به درگاه خدا دعا هم میکنم ,بانوجه به اینکه درقسمت استجابت دعا گفته شد که برای اجابت دعا باید تلاش کرد,یعنی من برای برآورده شدن حاجتم چه تلاشی میتوانم بکنم؟

خب من میخواهم بدانم که آیا از تو حرکت ازخدابرکت درسته,که مطمئنا درسته ولی من چه حرکتی میتونم داشته باشم که برای اجابت دعام کوتاهی نکرده باشم؟

باسلام وتشکر .
اگر پاسخ قبل را مجددا وچند بار بدقت مطالعه نماید پاسخ دقیق وکامل تان در آن کاملا بیان شده است .
ولی در این نوبت باید گفت : شما هیچ حرکتی در این باب نداشته باشید که مطمئنا برکتی در پی نخواهد داشت .
فقط جواب قبلی عملی نماید .

سلام. با توجه به پاسخی که به سوال استارتر دادید. دعای مردم ادیان دیگه که حتی ممکنه جزو اهل کتاب هم نباشن چطوری توجیه میکنیم؟ آیا وقوع استجابت دعا رو در مورد اونها منکریم؟ نظر رسمی مذهبمون در این مورد چیه؟ اگه پاسخ کامل بدید ممنون میشم.

[=”Tahoma”][=”Navy”] ملّاعلي;535441 نوشت: سلام
از نظر عقلي دعا چگونه باعث برآورده شدن حاجات ميشود؟
تاثير دعا در درون شخص دعا كننده امري روشن است اما تاثير آن در خارج از ذهن و بدن ما چگونه ممكن است
سلام
انسان از جهان جدا نیست بلکه به همه عالم مرتبط است لذا خواست او باذن الله در خارج از وجودش تاثیر دارد و زمینه های تحقق دعا را این تاثیر فراهم می کند البته از آنجا که حاکم مطلق هستی خدای تعالی است تاثیرات هم به اذن اوست لذا هر دعایی یا برآورده نمیشود یا آنطور که فرد خواسته برآورده نمیشود
یا علیم[/]

[=”Tahoma”][=”Navy”] ملّاعلي;562120 نوشت: با سلام و تشكر
پاسختان خيلي كلي است
من با تاثير دعا در درون خودمان موافقم و مسئله ايي ندارم اما اينكه دعا(بعنوان يك عامل معنوي) چگونه خارج از ما تاثير ميگزارد و ميزان و حدود اين تاثير گزاري چقدر است برام معماست
بيشتر توضيح دهيد
سلام
انسان با روح کلی خود به تمام حقایق عالم متصل است لذا وقتی در مقام خیال و وهم ( که اکثر مردم در آن مقام اند ) به چیزی توجه کرده آنرا می طلبند و نوع خاصی از ارتباط را با آن می خواهند باذن الله تکوینی این امر محقق میشود لذا هرچه توجه و طلب فرد شدیدتر و قویتر باشد احتمال تحقق خواسته و طلب بیشتر است لذا از آداب دعا باور به اجابت است . در عین حال گفتیم که هستی در ید قدرت الهی است و اوست که معین می فرماید یک خواسته تحقق بیابد یا خیر یعنی اینطور نیست که طلب و خواست ما ولو با قدرت و شدت بتواند مستقل از حقیقت هستی کاری بکند چه اینکه اصلا مستقل هم نیست
یاعلیم[/]

حاضرسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
:Doaa: مقدمه

دعا رابطه عاشقانه مخلوق با خالق است، دعا کیفیت و روح و معنا، به زندگی می بخشد و عمیق ترین لایه روح انسان را با حقیقت هستی پیوند می بخشد. حقیقت دعا چیزی غیر از توجه ناقص به کمال مطلق و احساس نیاز و فقر و وابستگی به اوست. اگر رابطه انسان با خداوند از طریق روح، عبادت، توجه به اخلاق و معنویت، و رابطه خداوند با انسان از طریق خلقت مداوم، دوام فیض، رحمت الهی، محرک بودن خداوند و … تبیین می گردد ولی مسأله دعا با توجه به مقوله سه بعدی آن (خدا، انسان، شیء مورد درخواست) هم رابطه انسان با خداوند است و هم استجابت آن رابطه خدا با انسان است و شیء مورد درخواست رابطه انسان و خداوند با طبیعت و جهان می باشد. مساله دعا و باور به استجابت برخی از دعا از مسائل پذیرفته شده همه ادیان شناخته شده است و بلکه می توان ادعا کرد هر انسانی در فطرت و درون خود به آن باور دارد، اما آنچه در اینجا مهم است تبیین فلسفی “استجابت دعا” است، و در نوشته حاضر با رویکرد به آراء ابن سینا مورد بحث قرار می گیرد. فصل اول: بیان مساله

دعا گاهی به معنای خواندن خداوند است بدون آنکه همراه با درخواست و طلب چیزی باشد و گاهی به معنی طلب و سوال از انجام چیزی است مثل تقاضای شفای مریض یا طلب باران و… همچنانکه “استجابت” نیز گاهی به معنی پاسخ دادن به درخواست است هر چند آن پاسخ منفی باشد مثلاً شخصی از پدر خود چیزی را طلب می کند و پدرش پاسخ می دهد که فرزندم فعلاً انجام آن به صلاح نیست، در این صورت پدر به سوال فرزند خود پاسخ داده و اجابت کرده هر چند شیء مورد درخواست او محقق نشده است و گاهی “استجابت” به معنی بر آورده شدن منظور و خواسته دعا کننده است. انچه که در این مقال مورد بحث است دعا به معنی طلب انجام کار و استجابت به معنی انجام شدن آن کار است.

استجابت دعا به معنی باور به دخالت خداوند در کارها و امور جهان است. اگر جهان قانونمند است و خدای متعال نیز طبق قانون علت و معلول عمل می کند در اینصورت جایگاه دعا چگونه تبیین شده و استجابت دعا با نظام علت و معلول چه رابطه ای خواهد داشت؟ این بحث اختصاص به مسأله “استجابت دعا” نداشته و در موضوعاتی از قبیل معجزه، و سایر امور خارق العاده نیز جاری است. آیا باید اینها را تخلف از قانون طبیعت دانسته و در واقع بگوییم قوانین طبیعت قانون نخواهند بود و به عبارت دیگر قانون محدود یا خراب کنیم تا جا برای اراده و فعل خداوند باز شود و یا آنکه عمومیت قانون را بپذیریم و استجابت دعا را نیز ضمن قوانین طبیعی تفسیر و تحلیل کنیم و در اینصورت اراده خداوند و قدرت مطلقه او را چگونه باید بیان نمود و دخالت خداوند در اداره جهان چه جایگاهی خواهد داشت. این روشن است که دعا به معنی متأثر کردن خداوند نیست و خداوند که عله العلل است نمی شود تحت تاثیر اراده و عمل معلول خود یعنی انسان قرار گیرد. اما فرض و نکته اصلی در هر دعایی این است که آنچه از خداوند درخواست شده و تنها به دلیل آنکه از او درخواست شده انجام می دهد و اگر دعا نبود آن کار انجام نمی شد!، البته دعا کردن و درخواست از خداوند شرط لازم برای انجام آن عمل است ولی شرط کافی نیست. ما در اینجا می خواهیم ببینیم فیلسوفان مسلمان و بویژه، ابن سینا هماهنگی استجابت دعا با قوانین حاکم بر جهان را چگونه تبیین می کنند؟ آیا دعا معجزه، صدقه، شفای مریض، نفرین، لعنت، ظلم چگونه تاثیر گذار شده و با قوانین علت و معلولی مورد پذیرش فیلسوفان، چگونه توجیه می شوند. ضمناً بحث استجابت دعا با بحث “بداء” ، “قضا و قدر” ، “لوح محفوظ” ، “سرنوشت” ، “علم پیشین خدای متعال و اراده او” نیز ارتباط دارد و هر کدام از آنها نیاز به مجالی دیگر دارد.

فصل دوم: بررسی اصول فلسفی تأثیرگذار بر مسأله استجابت دعا

الف: هر ممکن الوجودی دارای علتی است. از دیدگاه فلاسفه هر شیء نیاز به علت ندارد زیرا خدای متعال نیز شیء است اما محتاج به علت نیست بلکه مدعای فلاسفه آن است که هر شیء ممکن الوجودی نیاز به علت دارد.[2] ب: هرگاه علت تامه چیزی محقق شد آن شیء پدید می آید. تمام اشیاء ممکن الوجود در نهایت به عله العلل که خدای متعال است منتهی می شوند و هر موجودی تأثیر و تأثّر خود را از او گرفته است. و دعا و استجابت دعا نیز در این نظام هستی معنا پیدا می کند، همانطور که جهان جهان علت و معلول است دعا و اجابت آن نیز جزو علتها و به تعبیر بهتر جزء معدّات و اسباب و سائل انجام فعل می باشد. اگر علم یا قدرت از اسباب صدور بعضی از افعال انسانی هستند، دعا و طاعات و صدقه و التماس نیز چنین می باشد. ج: عدم تاثیر معلول بر علت. با تحلیل معنای علت و معلول به این نتیجه می رسیم که هرگز معلول نمی تواند بر علت خود تاثیر بگذارد. بنابراین انسان و هر ممکن الوجود دیگری نمی تواند بر واجب الوجود اثر بگذارد، و دعا و دعا کننده گرچه طبق نظام اسباب و مسببات تفسیر می شوند و فعل خداوند نیز از همین قانون پیروی می کند اما خداوند فعل خود را بدون تأثیر پذیری از ممکن الوجود انجام می دهد. اگر خداوند امر به دعا کرده به جهت آن است که خود دعا و دعا کننده از اسباب انجام فعل هستند، اگر شخص مریض باید دارو خورده تا شفاء یابد و تاثیر دارو منافاتی با عله العلل بودن خداوند ندارد، دعا نیز در انجام فعل نقش داشته و اگر سایر شرایط موجود بود مستجاب می گردد، تاثیر دعا مطابق با اراده و خواست خداوند است. ابن سینا معتقد است: “خداوند سبب حقیقی و اصلی بر دعا و دعا کننده است، و در واقع به وساطت داعی ، دعای معلوم واقع می شود و از این جهت است که داعی سبب بر اجابت دعا خوانده می شود اما در واقع تأثیر از ناحیه خداوند است نه آنکه داعی بر خدا اثر بگذارد. ولی خداوند فعل خود را طبق تربیت و نظام اسباب و مسببات انجام می دهد و وقتی خداوند امر به دعا کرده و آنرا اجابت می کند دعا ممنوعیتی از اجابت نداشته زیرا دعا معلوم خداوند است و هر چه معلوم باشد انجام می گردد مکر آنکه مانعی برای انجامش پدید آید و به همین سبب لازم است دعای به شرّ و زشتی برای کسی نکنیم زیرا مانعی از انجامش وجود ندارد، و به عبارت دیگر کسی را نباید نفرین و لعنت نمود زیرا اثر بد بر آن شخص می گذارد.[3] ” و: چون این نظام، نظام اسباب و مسببات است و خداوند نیز طبق آن عمل می کند بین خداوند متعال و فعل انسان، اسباب و معدّات و وسائطی وجود دارند مثل ملائکه، عقول، قوای عالم، نفوس سماوی، ابن سینا معتقد است بدون شناخت این وسائط و نقش و جایگاه آنها هرگز نمی توان مسأله استجابت دعا را تحلیل و تفسیر نمود.[4] وی می گوید: خداوند در عقول اثر می گذارد و عقول در نفوس فلکی و آنان در اجرام سماوی و آن اجرام در این عالم اثرگذار خواهند بود.[5]

فصل 3: کمال نفس انسانی

اثبات وجود نفس انسانی و اینکه انسان در این بدن مادی خلاصه نمی شود و تجرد نفس ناطقه و مراتب آن از مباحث عمده فلسفه مشاء است.[6] اگر بدن همه انسانها یکسان نیست و صفات اخلاقی و روحی آنان متفاوت است بطوری که برخی شجاع و برخی ترسو، عده ای زیرک و عده ای کودن و بعضی عفیف و بعضی غیر عفیف هستند، روح و جان آنان نیز متفاوت است. زیرا تفاوت این صفات به تفاوت روحی آنان بازگشت می کند. روح انسان ها از جهت قرب و بعد به کمال نیز متفاوت است، برخی فطرتاً و ذاتاً به کمال نزدیکترند و بعضی با تلاش و زحمت و اکتساب خود به آن نزدیک شده اند و بعضی نیز ذاتاً یا بر اثر سستی و عدم تلاش از کمال خود دورمانده اند. کمال نفس انسان به تکمیل نمودن دو قوه “عقل نظری” و “عقل عملی” است. همه تلاشهای فیلسوفان برای تقویت و تکمیل عقل نظری است و تلاش معلمان اخلاق و علمای تعلیم و تربیت و قانون گذاران برای تکمیل و تقویت عقل عملی است. فضائل اخلاقی از قبیل عدالت، شجاعت، عفت، حکمت و نیز ارزشهایی چون صدقه، دعا، اطاعت از خداوند و … تأثیر گذار در کمال قوه عملی نفس انسانی بوده و به همین جهت می توان ادعا کرد که “دعا” حرکت صعودی بخش به نفس انسانی است. ابن سینا معتقد است که انسان بر اثر آنکه دارای نفس ناطقه است اشرف موجودات بوده[7] و می تواند با تکمیل و به فعلیت رساندن قوای نفس خود شبیه موجودات عالم عالم بالا گردد. انسان از خاک برخاسته و کمال او آنست که شبیه جواهر عقلی شود.[8] نفوس انسانی در علم و شرف و کمال متقاوت بوده و گاهی یک نفس انسانی-چه آنکه پیامبر باشد یا خیر- می تواند با علم و عمل و با تلاش در ابعاد اخلاقی به چنان درجه و کمالی رسد که شبیه عقل فعال گردد.[9] وقتی نفس انسانی شبیه عقل فعال گردید می تواند تاثیرگذار در این عالم گردد، این تاثیر گذاری به میزان درجه و کمال نفس بستگی دارد هرچه کمال و قوت آن بیشتر باشد تاثیر گذاری آن بیشتر خواهد بود. ممکن است یک نفس تنها بتواند در بدن خود اثر گذار باشد و نفس دیگر بتواند در تمام عالم ماده اثر بگذارد و نفس دیگر بتواند در تمام عالم ماده بلکه در موجودات مجرد نیز اثر بگذار باشد.

فصل 4: استجابت دعا

با توجه به آنچه گذشت روشن گردید که استجابت دعا و نزول باران و یا شفای مریض بدنبال دعا و یا هلاکت شخص یا گروهی بدنبال نفرین یک مظلوم باید اینگونه تحلیل گردد که نفس انسانی می تواند به چنان کمالی رسد که عالم ماده برای او مانند بدن یک انسان در برابر روح او باشد و آنگونه که روح در بدن اثر می گذارد روح انسان کامل و دعا کننده در ماده عالم اثر بگذارد. انسانی که قوای عقل نظری و عقل عملی او به کمال رسید می تواند در هیولا و ماده عالم تاثیر گذار شده آسمان صاف را از ابر بپوشاند و باران نازل کند یا مریضی را شفا داده و یا آنکه حیوانات مطیع و منقاد او گردند. البته این تاثیر دعا باید طبق اراده و مشیت الهی صورت گیرد و مشیت الهی از طریق نفس چنینی انسانی به عالم می رسد، با خواست و مشیت این انسان دعا کننده و انسان به کمال رسیده برف و باران نازل می شود و اگر هلاکت قومی را بخواهد صاعقه و زلزله و اسباب هلاکت آن قوم محقق می شود. خداوند که عله العلل است خواست خود را از طریق عقل نخستینی یا صادر اول به عقول مجرده و سپس به نفوس فلکی و فرشتگان رسانده و از آن طریق به این عالم ماده سریان داده و فیض و رحمت یا عذاب را نازل می کند. ابن سینا می گوید: بعید ندان که بعضی از نفوس انسانی دارای چنان ملکه ای باشند که تاثیر آنها از بدن خود تجاوز نموده و در موجودات دیگر اثر گذار باشند آنگونه که در نفس خود اثر می گذارند. چنین نفسی دارای آنچنان قوت و قدرتی است که گویا عالَم بدن اوست و او روح عالَم گردیده است و می تواند کیفیاتی را در عالم آورد و در همه موجودات مخصوصاً آنچه به او نزدیکتر است و مناسبتی خاص با او دارد اثر بگذارد. و شما اینرا انکار نکنید که آنگونه که بدن از نفس متاثر است اجرام دیگر نیز از نفس چنین شخصی متأثر باشند و بعید مَشُمار که همانگونه که در قوای خود اثر می گذارد در قوای دیگر نیز اثر گذار باشد و حتی می تواند خوف یا غضب یا شهوت دیگران را مقهور خود نماید.[10] بنابراین نفس انسان می تواند از عالم حس به عالم خیال و از آنجا به عالم عقل حرکت کند و با اتصال به عقل فعال صورتی را از ماده و ؟؟ جدا کرده و صورتی دیگر به آن بپوشاند. پس استجابت دعا یعنی افاضه و نزول وجود از موجود اشرف که خدای متعال است به موجود اخس، و چون طفره محال است باید در نظام علت و معلولی عقول ده گانه و نفوس فلکی و فرشتگان نیز تاثیر گذار باشند. و دعا گاهی علت تامه پیدایش چیزی و گاهی جزء اسباب و معدات و کامل کننده علت ناقصه است و گاهی نفس دعا آن است که برطرف کننده موانع است. بهرحال بدون دعا آن عمل انجام نمی گردد و در واقع مشیت و اراده الهی از طریق نفس چنینی انسانی(دعاکننده) به عالم می رسد. و خدای متعال از انسان اثر نمی پذیرد اما فعل خداوند طبق نظام اسباب و مسببات عمل می کند و دعا جزء این نظام اسباب و مسببات است. فخر رازی- که شارح و جارح افکار ابن سینا است- می گوید: گاهی تصورات نفس سبب پیدایش برخی حوادث می گردد بدون آنکه اسباب جسمانی و مادی در کار باشند مثلاً همّ و غم یا غضب باعث گرمی بدن شده یا کسی که بالای دیواری حرکت می کند تصور و فکر سقوط باعث سقوط او می گردد، همچنانکه تصور مریضی یا سلامتی موجب سلامتی یا مرض می شود. بنابراین بعید نیست که یک نفس قوی به جهت قوت و قدرتی که کسب نموده، طوری باشد که بتواند علاوه بر تاثیری که بر بردن خود دارد در بدن های دیگر نیز اثر گذار باشد و انفعالاتی از او صادر شو که سبب شفای مریض کردد و یا با طلب شفای مریض از او، مریض خوب گردد و یا با دعای او باران نازل شده و با نفرین او زلزله و طوفان حادث گردد و یا جمادی حیوان گردد یا حیوانی جماد شود. و شاهد همه اینها آن است که با چشم زخم نگاه یک چشم می تواند در دیگری اثر گذاشته و باعث تغییر در رفتار او گردد.11 ابن سینا نیز تاثیر نفس در معجزه، کرامت، سحر، استجابت دعا، چشم زخم، طول عمر، را همینگونه تحلیل می کند.[12] شادی، غم، اضطراب، لذت، شوق، رقص و … همه اینها تاثیرات نفس بر بدن است همچنانکه وحی، علم غیب، پیشگویی نیز اینگونه تفسیر می شوند. ذهن و عین با یکدیگر رابطه داشته و تاثیر متاکس دارند. ذهن بر خارج اثر دارد و خارج نیز بر ذهن اثر می گذارد [13] یک تصویری را که می بینیم اگر زیبا یا زشت باشد دو نوع تاثیر مختلف بر نفس می گذارد، و استجابت دعا از این قبیل است که ذهن و تصورات روحی دعا کننده بر آن ماده خارجی اثر گذار بوده است. نفوس انبیاء چون به کمال رسیده اند می توانند تاثیر گذار در عالم باشند و صورتی را از ماده جدا نموده و صورتی دیگر به آن بپوشانند آنگونه که در معجزات وجود داشته است. چنین شخصی به واسطه قوت نفس خود، هوای صاف و شفاف را پر از ابر متراکم تبدیل کرده و با یک اشاره و فرمان او از آسمان باران نازل می شود. [14] وقتی نورهدایت خداوند به طور مستقیم بر گوهر ذات پیامبر می تابد و از آنجا بر کسی که ارتباط خود را با گوهر ذات پیامبر استوار دارد می تابد چنین کسی نیز می تواند تاثیر گذار در عالم گردد. بنابراین برای استجابت دعا، توسل و ارتباط با پیامبران و وسائط فیض ضرورت دارد.[15] در نتیجه همه اجسام و اجرام ارضی و سماوی مطیع و منقاد صاحب چنین مقامی بوده و همه قوای ملکی و ملکوتی در انجام فرمان او آماده اند و لذا می تواند مریض را شفا دهد یا تشنه و گرسنه ای را سیراب نماید. انسانی که خلیفه خداوند باشد چون نفس او به کمال رسید، دعای او مستجاب و رکات الهی بر او نازل می گردد.[16] و انسانی که با او ارتباط دارد نیز چنین خواهد بود. با توجه به آنچه گذشت ابن سینا معتقد است که سبب دعا، صدقه، معجزه و کرامت، زیارت، نفرین و لعنت همه یک چیز است. مثلاً کسی که ظلم یا گناه می کند یا با سحر و طلسم باعث رنج و گمراهی مردم می شود روح او تاثیر منفی در ماده عالم گذارد و باعث امور زشت می گردد. مبدا و علت همه اینها برگشت می کند به تاثیر نفس خیّر و خوب در بحث دعا و صدقه یا تاثیر نفس شرور و پست در بحث سحر و ظلم و گناه در امور عالم. [17] اگر یک نفس می تواند به سبب فرح و شادی حرارت قوی در بدن خود ایجاد کند و باعث رفع بسیاری از دردها گردد و یا به سبب برودت قوی موجب غم و ترس شده و یا سبب مریضی و هلاکت یا سبب نشاط و سلامتی کسی گردد، نفس پیامبران نیز می تواند دارای چنان خاصیتی گردد که سبب تحولات بزرگی در روح مردم دیگر و یا در جهان طبیعت شود و زلزله یا صاعقه یا طوفانی را پدید آورد یا از وقوع آن جلوگیری کند.[18] دعا و صدقه و ظلم و گناه گرچه از انسان صادر می شوند و تاثیری بر خداوند ندارد اما طبق قضا و قدر الهی بوده و لذا می تواند تاثیر گذار در عالم باشند.[19] محقق ایجی و نیز میر سید شریف جرجانی نیز در تبیین دیدگاه ابن سینا می گویند: “نفس انسانی چون مجرد از ماده است اگر ارتباط خود را با عالم ماده کم نماید و به زهد و اعراض از دنیا گرایش داشته باشد می تواند با مجردات و نفس سماوی ارتباط داشته و همانند آنها شود و چون نفوس سماوی تاثیر گذار بر حوادث این عالم مادی هستند آن نفوس انسانی که با نفوس فلکی ارتباط دارند نیز چنین تاثیری را خواهند داشت.”[20] علم غیب و خبر از آینده و معجزات و کرامتها نیز اینگونه تحلیل می شوند.

بنابراین خداوند از طریق اراده و اعمال انسان کار می کند، یک حادثه می تاند مجموعه ای از شرایط و اسباب داشته باشد که مجموعه آنها علت تامه وقوع آن حادثه اند، یکی از این اسباب و شرایط عملکرد انسان است و دعا می تواند شرط انجام برخی کارها توسط خدای متعال باشد. فیلسوف می گوید هرچیزی علتی دارد اما بیان علت خاص هر چیزی و بیان نوع رابطه آن علت با معلول کار فلسفه نیست. فلسفه اینرا بیان می کند که علل و اسباب طبیعی بر دو قسم است: الف: اسباب طبیعی و عادی ب: اسباب غیر عادی و طبیعی. و امور خارق العاده و استجابت دعا و معجزه و کرامت همه از قسم دوم است. یعنی استجابت دعا دارای علت طبیعی است و علت آن مجموعه ای از شرایط است که یکی از آنها کمال نفس دعا کننده است و نفس دعا کننده تاثیر گذار در اجابت است و می تواند مورد دعا را محقق سازد یا باران را نازل کند یا بلایی را دفع نماید. اما چگونگی تاثیر مانند چگونگی تاثیر روح بر بدن و چگونگی تاثیر نفس و ذهن بر عین دقیقاً روشن نیست. اعراض از دنیا، زهد، زیارت خانه خدا، اعتقادات صحیح داشتن، تفکر و انس با عالم بالا داشتن، پرهیز از ظلم و گناه، صدقه و … همه اینها موثر در تکمیل نفس بوده و باعث تاثیر گذاری در عالم هستند و این حقیقت استجابت دعا است.[21] دعاهای مجرب که فراوان به تجربه ثابت شده اند نیز شاهد آن است.

پاورقی:

1. “گزیده گوهر مراد” لاهیجی، ص 280 2. “الهیات شفا”، فصل 3، مقاله 6 ص 280 3. “التعلیقات” ابن سینا چاپ بیروت ص 151 4. مسائل ابن سینا ص366، جواب ابن سینا به سوال ابوسعید ابوالخیر 5. همان ص 377 6. ابن سینا، نمط سوم کتاب اشارات خود را به اثبات نفس انسانی اختصاص داده و در نمط چهارم و هفتم آن کتاب از تجرد و غیر مادی بودن نفس ناطقه بحث نموده و سه نمط آخر آن کتاب را به بحث از مراتب و درجات اخلاقی و عرفانی نفس ناطقه اختصاص داده است. در واقع تمام این کتاب ابن سینا به محث از کمال نفس انسان در قوه عقل نظری-هفت نمط اول- و قوه عقل عملی- سه نمط آخر- مربوط می شود. 7. ابن سینا انسان را اشرف تمام مخلوقات نمی داند بلکه معتقد است که انسان اشرف موجودات مادی است اما انسان اشرف از موجودات غیر مادی از قبیل عقول ده گانه و ملائکه و ساکنان عالم ملکوت و بویژه عالم جبروت نیست و آنها چون علت هستند اشرف از انسان که معلول آنهاست می باشند. “رسائل ابن سینا” ص 336 8. همان ص 337 9. ابن سینا معتقد است که نفس انسانی با علم و عمل می تواند شبیه عقل فعال گردد اما از نظر رتبه و شرافت از عقل فعال پایین تر است زیرا معلول اوست. همان ص 337 10. فصل 26، نمط 10 کتاب “الاشارات و التنبیهات” و ترجمه “اشارات” سید حسن مشکان طبسی ص 197 11. “المباحث المشرقیه” با تصحیح محمد معتصم بغدادی ج 2 ص 435 12. ابن سینا رساله ای دارد با عنوان افعل و الانفعال دارد و تمام این رساله اختصاص به این مسائل دارد “رسائل ابن سینا” چاپ انتشارات بیدار ص 222 13. “رسائل ابن سینا” ص 79 14. “الشواهد الربوبیه” ترجمه جواد مصلح ص 471 15. “تفسیر القرآن الکریم” ملاصدرا ج 2 ص 125. 16. ” الهیات شفاء” فصل 5 از مقاله10 ص 504. 17. “الهیات شفاء” فصل اول از مقاله 10 ص 485. 18. “المبدأ و المعاد” ابن سینا، تصحیح عبدالله نورانی ص 120. 19. ” النجات” تصحیح ماجد فخری ص 337 . 20. “شرح المواقف” ج 8، ص 218. 21. “رسائل ابن سینا” ص 348، “الهیات شفاء” فصل 1 مقاله 10 ص 485، “طبیعیات شفاء” ج 1 ص 225، ” النجاه” ص 337، “اسفار” ج 3، ص 90. :Gig:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=40762
سوال :چگونگي تأثير دعا ؟

پاسخ :باسلام وتقدیر از شما با این پرسش ژرف ومناسب فصل .اجازه دهید این مسله قدری جامع تر وبه تفصیل تقدیم شود .
در ابتدا باید گفت :
دعا رابطه عاشقانه مخلوق با خالق است، دعا کیفیت و روح و معنا، به زندگی می بخشد و عمیق ترین لایه روح انسان را با حقیقت هستی پیوند می بخشد. حقیقت دعا چیزی غیر از توجه ناقص به کمال مطلق و احساس نیاز و فقر و وابستگی به اوست. اگر رابطه انسان با خداوند از طریق روح، عبادت، توجه به اخلاق و معنویت، و رابطه خداوند با انسان از طریق خلقت مداوم، دوام فیض، رحمت الهی، محرک بودن خداوند و … تبیین می گردد ولی مسأله دعا با توجه به مقوله سه بعدی آن (خدا، انسان، شیء مورد درخواست) هم رابطه انسان با خداوند است و هم استجابت آن رابطه خدا با انسان است و شیء مورد درخواست رابطه انسان و خداوند با طبیعت و جهان می باشد. مساله دعا و باور به استجابت برخی از دعا از مسائل پذیرفته شده همه ادیان شناخته شده است و بلکه می توان ادعا کرد هر انسانی در فطرت و درون خود به آن باور دارد، اما آنچه در اینجا مهم است تبیین فلسفی “استجابت دعا” است، و در نوشته حاضر با رویکرد به آراء ابن سینا مورد بحث قرار می گیرد. فصل اول: بیان مساله دعا گاهی به معنای خواندن خداوند است بدون آنکه همراه با درخواست و طلب چیزی باشد و گاهی به معنی طلب و سوال از انجام چیزی است مثل تقاضای شفای مریض یا طلب باران و… همچنانکه “استجابت” نیز گاهی به معنی پاسخ دادن به درخواست است هر چند آن پاسخ منفی باشد مثلاً شخصی از پدر خود چیزی را طلب می کند و پدرش پاسخ می دهد که فرزندم فعلاً انجام آن به صلاح نیست، در این صورت پدر به سوال فرزند خود پاسخ داده و اجابت کرده هر چند شیء مورد درخواست او محقق نشده است و گاهی “استجابت” به معنی بر آورده شدن منظور و خواسته دعا کننده است. انچه که در این مقال مورد بحث است دعا به معنی طلب انجام کار و استجابت به معنی انجام شدن آن کار است. استجابت دعا به معنی باور به دخالت خداوند در کارها و امور جهان است. اگر جهان قانونمند است و خدای متعال نیز طبق قانون علت و معلول عمل می کند در اینصورت جایگاه دعا چگونه تبیین شده و استجابت دعا با نظام علت و معلول چه رابطه ای خواهد داشت؟ این بحث اختصاص به مسأله “استجابت دعا” نداشته و در موضوعاتی از قبیل معجزه، و سایر امور خارق العاده نیز جاری است. آیا باید اینها را تخلف از قانون طبیعت دانسته و در واقع بگوییم قوانین طبیعت قانون نخواهند بود و به عبارت دیگر قانون محدود یا خراب کنیم تا جا برای اراده و فعل خداوند باز شود و یا آنکه عمومیت قانون را بپذیریم و استجابت دعا را نیز ضمن قوانین طبیعی تفسیر و تحلیل کنیم و در اینصورت اراده خداوند و قدرت مطلقه او را چگونه باید بیان نمود و دخالت خداوند در اداره جهان چه جایگاهی خواهد داشت. این روشن است که دعا به معنی متأثر کردن خداوند نیست و خداوند که عله العلل است نمی شود تحت تاثیر اراده و عمل معلول خود یعنی انسان قرار گیرد. اما فرض و نکته اصلی در هر دعایی این است که آنچه از خداوند درخواست شده و تنها به دلیل آنکه از او درخواست شده انجام می دهد و اگر دعا نبود آن کار انجام نمی شد!، البته دعا کردن و درخواست از خداوند شرط لازم برای انجام آن عمل است ولی شرط کافی نیست. ما در اینجا می خواهیم ببینیم فیلسوفان مسلمان و بویژه، ابن سینا هماهنگی استجابت دعا با قوانین حاکم بر جهان را چگونه تبیین می کنند؟ آیا دعا معجزه، صدقه، شفای مریض، نفرین، لعنت، ظلم چگونه تاثیر گذار شده و با قوانین علت و معلولی مورد پذیرش فیلسوفان، چگونه توجیه می شوند. ضمناً بحث استجابت دعا با بحث “بداء” ، “قضا و قدر” ، “لوح محفوظ” ، “سرنوشت” ، “علم پیشین خدای متعال و اراده او” نیز ارتباط دارد و هر کدام از آنها نیاز به مجالی دیگر دارد. فصل دوم: بررسی اصول فلسفی تأثیرگذار بر مسأله استجابت دعا الف: هر ممکن الوجودی دارای علتی است. از دیدگاه فلاسفه هر شیء نیاز به علت ندارد زیرا خدای متعال نیز شیء است اما محتاج به علت نیست بلکه مدعای فلاسفه آن است که هر شیء ممکن الوجودی نیاز به علت دارد.[2] ب: هرگاه علت تامه چیزی محقق شد آن شیء پدید می آید. تمام اشیاء ممکن الوجود در نهایت به عله العلل که خدای متعال است منتهی می شوند و هر موجودی تأثیر و تأثّر خود را از او گرفته است. و دعا و استجابت دعا نیز در این نظام هستی معنا پیدا می کند، همانطور که جهان جهان علت و معلول است دعا و اجابت آن نیز جزو علتها و به تعبیر بهتر جزء معدّات و اسباب و سائل انجام فعل می باشد. اگر علم یا قدرت از اسباب صدور بعضی از افعال انسانی هستند، دعا و طاعات و صدقه و التماس نیز چنین می باشد. ج: عدم تاثیر معلول بر علت. با تحلیل معنای علت و معلول به این نتیجه می رسیم که هرگز معلول نمی تواند بر علت خود تاثیر بگذارد. بنابراین انسان و هر ممکن الوجود دیگری نمی تواند بر واجب الوجود اثر بگذارد، و دعا و دعا کننده گرچه طبق نظام اسباب و مسببات تفسیر می شوند و فعل خداوند نیز از همین قانون پیروی می کند اما خداوند فعل خود را بدون تأثیر پذیری از ممکن الوجود انجام می دهد. اگر خداوند امر به دعا کرده به جهت آن است که خود دعا و دعا کننده از اسباب انجام فعل هستند، اگر شخص مریض باید دارو خورده تا شفاء یابد و تاثیر دارو منافاتی با عله العلل بودن خداوند ندارد، دعا نیز در انجام فعل نقش داشته و اگر سایر شرایط موجود بود مستجاب می گردد، تاثیر دعا مطابق با اراده و خواست خداوند است. ابن سینا معتقد است: “خداوند سبب حقیقی و اصلی بر دعا و دعا کننده است، و در واقع به وساطت داعی ، دعای معلوم واقع می شود و از این جهت است که داعی سبب بر اجابت دعا خوانده می شود اما در واقع تأثیر از ناحیه خداوند است نه آنکه داعی بر خدا اثر بگذارد. ولی خداوند فعل خود را طبق تربیت و نظام اسباب و مسببات انجام می دهد و وقتی خداوند امر به دعا کرده و آنرا اجابت می کند دعا ممنوعیتی از اجابت نداشته زیرا دعا معلوم خداوند است و هر چه معلوم باشد انجام می گردد مکر آنکه مانعی برای انجامش پدید آید و به همین سبب لازم است دعای به شرّ و زشتی برای کسی نکنیم زیرا مانعی از انجامش وجود ندارد، و به عبارت دیگر کسی را نباید نفرین و لعنت نمود زیرا اثر بد بر آن شخص می گذارد.[3] ” و: چون این نظام، نظام اسباب و مسببات است و خداوند نیز طبق آن عمل می کند بین خداوند متعال و فعل انسان، اسباب و معدّات و وسائطی وجود دارند مثل ملائکه، عقول، قوای عالم، نفوس سماوی، ابن سینا معتقد است بدون شناخت این وسائط و نقش و جایگاه آنها هرگز نمی توان مسأله استجابت دعا را تحلیل و تفسیر نمود.[4] وی می گوید: خداوند در عقول اثر می گذارد و عقول در نفوس فلکی و آنان در اجرام سماوی و آن اجرام در این عالم اثرگذار خواهند بود.[5] فصل 3: کمال نفس انسانی اثبات وجود نفس انسانی و اینکه انسان در این بدن مادی خلاصه نمی شود و تجرد نفس ناطقه و مراتب آن از مباحث عمده فلسفه مشاء است.[6] اگر بدن همه انسانها یکسان نیست و صفات اخلاقی و روحی آنان متفاوت است بطوری که برخی شجاع و برخی ترسو، عده ای زیرک و عده ای کودن و بعضی عفیف و بعضی غیر عفیف هستند، روح و جان آنان نیز متفاوت است. زیرا تفاوت این صفات به تفاوت روحی آنان بازگشت می کند. روح انسان ها از جهت قرب و بعد به کمال نیز متفاوت است، برخی فطرتاً و ذاتاً به کمال نزدیکترند و بعضی با تلاش و زحمت و اکتساب خود به آن نزدیک شده اند و بعضی نیز ذاتاً یا بر اثر سستی و عدم تلاش از کمال خود دورمانده اند. کمال نفس انسان به تکمیل نمودن دو قوه “عقل نظری” و “عقل عملی” است. همه تلاشهای فیلسوفان برای تقویت و تکمیل عقل نظری است و تلاش معلمان اخلاق و علمای تعلیم و تربیت و قانون گذاران برای تکمیل و تقویت عقل عملی است. فضائل اخلاقی از قبیل عدالت، شجاعت، عفت، حکمت و نیز ارزشهایی چون صدقه، دعا، اطاعت از خداوند و … تأثیر گذار در کمال قوه عملی نفس انسانی بوده و به همین جهت می توان ادعا کرد که “دعا” حرکت صعودی بخش به نفس انسانی است. ابن سینا معتقد است که انسان بر اثر آنکه دارای نفس ناطقه است اشرف موجودات بوده[7] و می تواند با تکمیل و به فعلیت رساندن قوای نفس خود شبیه موجودات عالم عالم بالا گردد. انسان از خاک برخاسته و کمال او آنست که شبیه جواهر عقلی شود.[8] نفوس انسانی در علم و شرف و کمال متقاوت بوده و گاهی یک نفس انسانی-چه آنکه پیامبر باشد یا خیر- می تواند با علم و عمل و با تلاش در ابعاد اخلاقی به چنان درجه و کمالی رسد که شبیه عقل فعال گردد.[9] وقتی نفس انسانی شبیه عقل فعال گردید می تواند تاثیرگذار در این عالم گردد، این تاثیر گذاری به میزان درجه و کمال نفس بستگی دارد هرچه کمال و قوت آن بیشتر باشد تاثیر گذاری آن بیشتر خواهد بود. ممکن است یک نفس تنها بتواند در بدن خود اثر گذار باشد و نفس دیگر بتواند در تمام عالم ماده اثر بگذارد و نفس دیگر بتواند در تمام عالم ماده بلکه در موجودات مجرد نیز اثر بگذار باشد. فصل 4: استجابت دعا با توجه به آنچه گذشت روشن گردید که استجابت دعا و نزول باران و یا شفای مریض بدنبال دعا و یا هلاکت شخص یا گروهی بدنبال نفرین یک مظلوم باید اینگونه تحلیل گردد که نفس انسانی می تواند به چنان کمالی رسد که عالم ماده برای او مانند بدن یک انسان در برابر روح او باشد و آنگونه که روح در بدن اثر می گذارد روح انسان کامل و دعا کننده در ماده عالم اثر بگذارد. انسانی که قوای عقل نظری و عقل عملی او به کمال رسید می تواند در هیولا و ماده عالم تاثیر گذار شده آسمان صاف را از ابر بپوشاند و باران نازل کند یا مریضی را شفا داده و یا آنکه حیوانات مطیع و منقاد او گردند. البته این تاثیر دعا باید طبق اراده و مشیت الهی صورت گیرد و مشیت الهی از طریق نفس چنینی انسانی به عالم می رسد، با خواست و مشیت این انسان دعا کننده و انسان به کمال رسیده برف و باران نازل می شود و اگر هلاکت قومی را بخواهد صاعقه و زلزله و اسباب هلاکت آن قوم محقق می شود. خداوند که عله العلل است خواست خود را از طریق عقل نخستینی یا صادر اول به عقول مجرده و سپس به نفوس فلکی و فرشتگان رسانده و از آن طریق به این عالم ماده سریان داده و فیض و رحمت یا عذاب را نازل می کند. ابن سینا می گوید: بعید ندان که بعضی از نفوس انسانی دارای چنان ملکه ای باشند که تاثیر آنها از بدن خود تجاوز نموده و در موجودات دیگر اثر گذار باشند آنگونه که در نفس خود اثر می گذارند. چنین نفسی دارای آنچنان قوت و قدرتی است که گویا عالَم بدن اوست و او روح عالَم گردیده است و می تواند کیفیاتی را در عالم آورد و در همه موجودات مخصوصاً آنچه به او نزدیکتر است و مناسبتی خاص با او دارد اثر بگذارد. و شما اینرا انکار نکنید که آنگونه که بدن از نفس متاثر است اجرام دیگر نیز از نفس چنین شخصی متأثر باشند و بعید مَشُمار که همانگونه که در قوای خود اثر می گذارد در قوای دیگر نیز اثر گذار باشد و حتی می تواند خوف یا غضب یا شهوت دیگران را مقهور خود نماید.[10] بنابراین نفس انسان می تواند از عالم حس به عالم خیال و از آنجا به عالم عقل حرکت کند و با اتصال به عقل فعال صورتی را از ماده و ؟؟ جدا کرده و صورتی دیگر به آن بپوشاند. پس استجابت دعا یعنی افاضه و نزول وجود از موجود اشرف که خدای متعال است به موجود اخس، و چون طفره محال است باید در نظام علت و معلولی عقول ده گانه و نفوس فلکی و فرشتگان نیز تاثیر گذار باشند. و دعا گاهی علت تامه پیدایش چیزی و گاهی جزء اسباب و معدات و کامل کننده علت ناقصه است و گاهی نفس دعا آن است که برطرف کننده موانع است. بهرحال بدون دعا آن عمل انجام نمی گردد و در واقع مشیت و اراده الهی از طریق نفس چنینی انسانی(دعاکننده) به عالم می رسد. و خدای متعال از انسان اثر نمی پذیرد اما فعل خداوند طبق نظام اسباب و مسببات عمل می کند و دعا جزء این نظام اسباب و مسببات است. فخر رازی- که شارح و جارح افکار ابن سینا است- می گوید: گاهی تصورات نفس سبب پیدایش برخی حوادث می گردد بدون آنکه اسباب جسمانی و مادی در کار باشند مثلاً همّ و غم یا غضب باعث گرمی بدن شده یا کسی که بالای دیواری حرکت می کند تصور و فکر سقوط باعث سقوط او می گردد، همچنانکه تصور مریضی یا سلامتی موجب سلامتی یا مرض می شود. بنابراین بعید نیست که یک نفس قوی به جهت قوت و قدرتی که کسب نموده، طوری باشد که بتواند علاوه بر تاثیری که بر بردن خود دارد در بدن های دیگر نیز اثر گذار باشد و انفعالاتی از او صادر شو که سبب شفای مریض کردد و یا با طلب شفای مریض از او، مریض خوب گردد و یا با دعای او باران نازل شده و با نفرین او زلزله و طوفان حادث گردد و یا جمادی حیوان گردد یا حیوانی جماد شود. و شاهد همه اینها آن است که با چشم زخم نگاه یک چشم می تواند در دیگری اثر گذاشته و باعث تغییر در رفتار او گردد.11 ابن سینا نیز تاثیر نفس در معجزه، کرامت، سحر، استجابت دعا، چشم زخم، طول عمر، را همینگونه تحلیل می کند.[12] شادی، غم، اضطراب، لذت، شوق، رقص و … همه اینها تاثیرات نفس بر بدن است همچنانکه وحی، علم غیب، پیشگویی نیز اینگونه تفسیر می شوند. ذهن و عین با یکدیگر رابطه داشته و تاثیر متاکس دارند. ذهن بر خارج اثر دارد و خارج نیز بر ذهن اثر می گذارد [13] یک تصویری را که می بینیم اگر زیبا یا زشت باشد دو نوع تاثیر مختلف بر نفس می گذارد، و استجابت دعا از این قبیل است که ذهن و تصورات روحی دعا کننده بر آن ماده خارجی اثر گذار بوده است. نفوس انبیاء چون به کمال رسیده اند می توانند تاثیر گذار در عالم باشند و صورتی را از ماده جدا نموده و صورتی دیگر به آن بپوشانند آنگونه که در معجزات وجود داشته است. چنین شخصی به واسطه قوت نفس خود، هوای صاف و شفاف را پر از ابر متراکم تبدیل کرده و با یک اشاره و فرمان او از آسمان باران نازل می شود. [14] وقتی نورهدایت خداوند به طور مستقیم بر گوهر ذات پیامبر می تابد و از آنجا بر کسی که ارتباط خود را با گوهر ذات پیامبر استوار دارد می تابد چنین کسی نیز می تواند تاثیر گذار در عالم گردد. بنابراین برای استجابت دعا، توسل و ارتباط با پیامبران و وسائط فیض ضرورت دارد.[15] در نتیجه همه اجسام و اجرام ارضی و سماوی مطیع و منقاد صاحب چنین مقامی بوده و همه قوای ملکی و ملکوتی در انجام فرمان او آماده اند و لذا می تواند مریض را شفا دهد یا تشنه و گرسنه ای را سیراب نماید. انسانی که خلیفه خداوند باشد چون نفس او به کمال رسید، دعای او مستجاب و رکات الهی بر او نازل می گردد.[16] و انسانی که با او ارتباط دارد نیز چنین خواهد بود. با توجه به آنچه گذشت ابن سینا معتقد است که سبب دعا، صدقه، معجزه و کرامت، زیارت، نفرین و لعنت همه یک چیز است. مثلاً کسی که ظلم یا گناه می کند یا با سحر و طلسم باعث رنج و گمراهی مردم می شود روح او تاثیر منفی در ماده عالم گذارد و باعث امور زشت می گردد. مبدا و علت همه اینها برگشت می کند به تاثیر نفس خیّر و خوب در بحث دعا و صدقه یا تاثیر نفس شرور و پست در بحث سحر و ظلم و گناه در امور عالم. [17] اگر یک نفس می تواند به سبب فرح و شادی حرارت قوی در بدن خود ایجاد کند و باعث رفع بسیاری از دردها گردد و یا به سبب برودت قوی موجب غم و ترس شده و یا سبب مریضی و هلاکت یا سبب نشاط و سلامتی کسی گردد، نفس پیامبران نیز می تواند دارای چنان خاصیتی گردد که سبب تحولات بزرگی در روح مردم دیگر و یا در جهان طبیعت شود و زلزله یا صاعقه یا طوفانی را پدید آورد یا از وقوع آن جلوگیری کند.[18] دعا و صدقه و ظلم و گناه گرچه از انسان صادر می شوند و تاثیری بر خداوند ندارد اما طبق قضا و قدر الهی بوده و لذا می تواند تاثیر گذار در عالم باشند.[19] محقق ایجی و نیز میر سید شریف برجانی نیز در تبیین دیدگاه ابن سینا می گویند: “نفس انسانی چون مجرد از ماده است اگر ارتباط خود را با عالم ماده کم نماید و به زهد و اعراض از دنیا گرایش داشته باشد می تواند با مجردات و نفس سماوی ارتباط داشته و همانند آنها شود و چون نفوس سماوی تاثیر گذار بر حوادث این عالم مادی هستند آن نفوس انسانی که با نفوس فلکی ارتباط دارند نیز چنین تاثیری را خواهند داشت.”[20] علم غیب و خبر از آینده و معجزات و کرامتها نیز اینگونه تحلیل می شوند. بنابراین خداوند از طریق اراده و اعمال انسان کار می کند، یک حادثه می تاند مجموعه ای از شرایط و اسباب داشته باشد که مجموعه آنها علت تامه وقوع آن حادثه اند، یکی از این اسباب و شرایط عملکرد انسان است و دعا می تواند شرط انجام برخی کارها توسط خدای متعال باشد. فیلسوف می گوید هرچیزی علتی دارد اما بیان علت خاص هر چیزی و بیان نوع رابطه آن علت با معلول کار فلسفه نیست. فلسفه اینرا بیان می کند که علل و اسباب طبیعی بر دو قسم است: الف: اسباب طبیعی و عادی ب: اسباب غیر عادی و طبیعی. و امور خارق العاده و استجابت دعا و معجزه و کرامت همه از قسم دوم است. یعنی استجابت دعا دارای علت طبیعی است و علت آن مجموعه ای از شرایط است که یکی از آنها کمال نفس دعا کننده است و نفس دعا کننده تاثیر گذار در اجابت است و می تواند مورد دعا را محقق سازد یا باران را نازل کند یا بلایی را دفع نماید. اما چگونگی تاثیر مانند چگونگی تاثیر روح بر بدن و چگونگی تاثیر نفس و ذهن بر عین دقیقاً روشن نیست. اعراض از دنیا، زهد، زیارت خانه خدا، اعتقادات صحیح داشتن، تفکر و انس با عالم بالا داشتن، پرهیز از ظلم و گناه، صدقه و … همه اینها موثر در تکمیل نفس بوده و باعث تاثیر گذاری در عالم هستند و این حقیقت استجابت دعا است.[21] دعاهای مجرب که فراوان به تجربه ثابت شده اند نیز شاهد آن است.
پاورقی:
1. “گزیده گوهر مراد” لاهیجی، ص 280
2. “الهیات شفا”، فصل 3، مقاله 6 ص 280
3. “التعلیقات” ابن سینا چاپ بیروت ص 151
4. مسائل ابن سینا ص366، جواب ابن سینا به سوال ابوسعید ابوالخیر
5. همان ص 377
6. ابن سینا، نمط سوم کتاب اشارات خود را به اثبات نفس انسانی اختصاص داده و در نمط چهارم و هفتم آن کتاب از تجرد و غیر مادی بودن نفس ناطقه بحث نموده و سه نمط آخر آن کتاب را به بحث از مراتب و درجات اخلاقی و عرفانی نفس ناطقه اختصاص داده است. در واقع تمام این کتاب ابن سینا به محث از کمال نفس انسان در قوه عقل نظری-هفت نمط اول- و قوه عقل عملی- سه نمط آخر- مربوط می شود.
7. ابن سینا انسان را اشرف تمام مخلوقات نمی داند بلکه معتقد است که انسان اشرف موجودات مادی است اما انسان اشرف از موجودات غیر مادی از قبیل عقول ده گانه و ملائکه و ساکنان عالم ملکوت و بویژه عالم جبروت نیست و آنها چون علت هستند اشرف از انسان که معلول آنهاست می باشند. “رسائل ابن سینا” ص 336
8. همان ص 337
9. ابن سینا معتقد است که نفس انسانی با علم و عمل می تواند شبیه عقل فعال گردد اما از نظر رتبه و شرافت از عقل فعال پایین تر است زیرا معلول اوست. همان ص 337
10. فصل 26، نمط 10 کتاب “الاشارات و التنبیهات” و ترجمه “اشارات” سید حسن مشکان طبسی ص 197
11. “المباحث المشرقیه” با تصحیح محمد معتصم بغدادی ج 2 ص 435
12. ابن سینا رساله ای دارد با عنوان افعل و الانفعال دارد و تمام این رساله اختصاص به این مسائل دارد “رسائل ابن سینا” چاپ انتشارات بیدار ص 222
13. “رسائل ابن سینا” ص 79
14. “الشواهد الربوبیه” ترجمه جواد مصلح ص 471
15. “تفسیر القرآن الکریم” ملاصدرا ج 2 ص 125
16. ” الهیات شفاء” فصل 5 از مقاله10 ص 504
17. “الهیات شفاء” فصل اول از مقاله 10 ص 485
18. “المبدأ و المعاد” ابن سینا، تصحیح عبدالله نورانی ص 120
19. ” النجات” تصحیح ماجد فخری ص 337
20. “شرح المواقف” ج 8، ص 218.
21. “رسائل ابن سینا” ص 348، “الهیات شفاء” فصل 1 مقاله 10 ص 485، “طبیعیات شفاء” ج 1 ص 225، ” النجاه” ص 337، “اسفار” ج 3 ص 90

برچسب‌ها:Paul Rothemund: پل روتموند با استفاده از دی ان ای طلسم …, آگهي كشف راز طلسم! – پارسینه, آیا واقعاً طلسم حقیقت دارد؟ چگونه می‌شود آن را … – پاسخ به شبهه, اثرات طلسم و دعانویسی بر زندگی افراد از زبان ائمه(ع) – …, ایا طلسم نویسی و دعا نویسی واقعیت دارد؟ – تابناک | TABNAK, تاثیر نیروهای ماورایی در زندگی انسان/چگونه از سحر و طلسم در …, تعریف طلسم و راه باطل کردن سحر و جادو | طلسم و جادو …, جادوی فــســاد و شــهــوت چیست و چگونه در ما اثر میکند – دانلود …, چطور می‌توانیم سحر را باطل کنیم؟/راهکار‌هایی برای ابطال سحر …, چقدر طول میکشه تا دعا اثر کنه و عوامل موثر در زمان و میزان اثر …, درباره ی سحر و جادو ایا اینها در زندگی ما تاثیر دارند – گروه …, دعاهای برای باطل کردن طلسم و سحر و جادو – بیتوته, راه های علاج و باطل کردنِ سحر – المفلحون, زمان شروع تاثیر دعا یا طلسم – اثر و فعال شدن دعا و طلسم چند …, سئوال: سلام و درود خداوند بر شما باد؛ مدتهاست دغدغه بزرگی …, شناخت طلسم و نحوه پیشگیری از آن, طلسم – ویکی‌پدیا دانشنامهٔ آزاد, طلسم چیست؟ آیا طلسم حقیقت دارد؟ – دانشنامه متافیزیک علی لند, طلسم و تاثیر آن | پرسمان قرآن پایگاه پرسش و پاسخ قرآنی, قدرت عجیب طلسم ‘چشم‌زخم’ – BBC News فارسی, کابالا- تاثیر دعا و طلسمِ دعانویس ها… – Motion_Awakening …, مکانیزم عملکرد سحر و طلسم و جادوگری و دعا – چشم هفتم, نظر دین درباره طلسم کردن دیگران/ آیا طلسم و جادو حقیقت دارد …, واقعیت اثر گذاری طلسم چگونه است؟ – علوم غریبه متافیزیک

دعانویس به فردی می‌گویند که با استفاده از نوشتن متونی به ظاهر مذهبی روی اجسامی مانند قفل کلید و کاسه یا روی کاغذ سعی در برطرف نمودن مشکل مراجعه کنندگانشان دارد.

دعانویس‌ها، در ازای نوشتن ادعیه و تعویذات، مبلغی با عنوان نیاز از مراجعه کنندگان اخذ می‌کنند.[۱] برخی از اینگونه افراد، مدعی هستند که با «علوم غریبه» آشنا بوده و «وسیله‌ای برای ابراز قدرت خداوند» می‌باشند.
گروهی دیگر با ادعای دانستن علم رمل و خبرداشتن از مجهولات عالم و خیر و شر، رمال نامیده می‌شوند. اسباب کار این گروه، اشکال شانزده‌گانه‌ای است که به دانیال نبی نسبت داده می‌شود.[۲][۳] گروهی دیگر نیز برای مشتریانشان کف‌بینی و فالگیری می‌کنند.

عده‌ای دعانویسی را خرافه می‌دانند و عده‌ای به آن معتقد اند، برخی از مسلمانان دعاهای مذهبی را بر تسکین یا بهبود بیماری‌ها مؤثر می‌دانند.[۴].در نظر بسیاری دعا نویسی کاری مذهبی و دینی است ،اما به واقع اینگونه نیست.اغلب مشاهده شده که دعا نویسان خود را فردی مذهبی به عموم مردم نشان میدهند،اما در حقیقت عکس این موضوع است.دعا نویسان و رمالان واقعی به کار های عجیبی دست میزنند،برای مثال به کتب مذهبی اهانت میکنند تا با این کار جانیان و شیاطین خود که به آنان موکل میگویند،ارتباط برقرار کنند.

برخی از دعانویسان با ادعای‌های دروغ از اعتقادات سوءاستفاده نموده و از آنان اخاذی می‌نماید[۵] و حتی گاهی فرد دعانویس از مشتری خود سوءاستفاده جنسی نیز می‌نماید.می گویند اگر باشما تجاوز کنیم بهتر و موثر تر است در تعویض بهتر عمل می کند دعا[۶] اغلب مشتریان دعانویس‌ها، زنان جوان هستند.[۷]

به گفته البرز نیوز خبرگزاری رویترز در مقاله‌ای ای دعانویسی را به اعتقادات شیعه نسبت داده.[۷]

دعا چگونه عمل میکند

در اسلام برای سوره‌های قرآنی هرکدام خواص و قواعدی برای خواندن تعریف شده و مناجاتی که حضرات معصومین (علیهم السلام) با پروردگار داشته‌اند موجود است ولی امر سود جویی و دعانویسی که به رمالی نیز شبیه می‌شود هیچ‌گاه مورد تأیید دین اسلام نبوده‌است.[۴] از این رو افراد زیادی برای کسب درآمد در تاریخ اسلام به جمع‌آوری دعاهای خیر و شری که اکثر آن‌ها هیچ ریشه دینی و قرآنی ندارند پرداختند و آن دعاها را به قرآن و امامان نسبت دادند و همه آن‌ها در غالب نوشته‌های جسته گریخته نسل به نسل به آیندگان منتقل شده‌است.[۷]برخی معتقداند شخصی به نام درویش محمد یکی از[بزرگان] دعانویسی بوده و همچنین طمطم الهندی که مجموعه کاملی از این دعاها را نوشته بوده‌است. در خصوص دعانویسان پر واضح است این افراد اکثراً بسیار فقیر هستند و کار یومیه ندارند و هرچه مردم از آن‌ها بیشتر رو می‌گردانند آن‌ها فقیرتر می‌شوند و اگر کسی هم گذرش به پیش آن‌ها بیفتد با مبالغ بسیار بالا آن‌ها را تلکه می‌کنند.[۷]

افرادی که در زندگی خود درماندگی حس می‌کنند و نمی‌توانند با تدبیر و توکل به خداوند متعال مشکلاتی از قبیل (بیماری، فقر، سرقت شدن مال، ترس و وحشت و …) را حل کنند به دعانویس روی میآورند و بر این باورند که با سرکتاب‌گیری که شروع فعالیت دعانویس است دلیل مشکلات آن‌ها مشخص می‌شود.[۸]

دعانویس در ابتدا تأکید بر باورِ خودش و دعا می‌کند و [می‌گوید] اگر ذره ای شک بیاورید همه چیز باطل می‌شود[.] سپس نام فرد [،] نام مادر و سن او را می‌پرسد و سپس با فرمول جمع ابجد به عددی می‌رسد که آن را بر ۱۲ تقسیم می‌کند و جواب آن عدد برحسب جنسیت فرد مبدل به تعبیری است که دعانویس در دست‌نویس‌های فال ابجد می‌بیند و برداشتی که دعانویس از شرح حال فرد دارد را با برداشت خود از تعبیر فال ابجد درمی‌آمیزد و برای فرد به گونه قابل قبول و هوشمندانه ای شرح می‌دهد و هرجا که شنونده شک بیاورد به او می‌گویند موکل‌های من اینگونه گفته‌اند، موکل در دعانویسی به معنی اجنه ای می‌باشد که با دعانویس دوست است و برای او از عالم غیب خبر می‌آورد. فرد درمانده که فکر می‌کند تنها راه بازمانده همین راه است تمامی شرح ماجرا را می‌پذیرد و در پایان هر سرکتاب مشخص می‌شود که فرد می‌بایست دعاهایی جهت رفع چشم بد و حسود و جادو و گشایش روزی و … و غیره از دعانویس خریداری کند و فرد درمانده هر جور که شده دعاها را [خریداری] می‌کند و به دستورات عمل می‌کند.

در برخی موارد فرد دعانویس با شیادی کامل برای حل مشکلات زنان آن‌ها را مجبور به صیغه شدن می‌کرد که دور ناف آن‌ها و سینه آن‌ها دعانویسی کند و با این بهانه از آن‌ها لذت جنسی ببرد.

نکته قابل توجه این است که با توجه به این مطالب که کاملاً با عقل جور در نمی‌آید هر فرد در هرسال یک سرکتاب دارد و کلا ۱۲ سرکتاب تا آخر عمر خود دارد و اگر هرسال در طول عمر خود سرکتاب بگیرد تا آخر عمر برای محفوظ ماندن از (چشم بد و زن کوتاه قد و جادو طلسم و …) باید همه ساله همانند مالیات پول به دعانویس بپردازد تا از شر ایمن شده و رزق و روزی او با برکت شود.[۸]

طلسم (به انگلیسی: Talisman) شیء یا نگاره‌ای متشکل از واژگان، شمارگان، اشکال و جداول است که دارای قدرت جادویی یا ماورایی است. زمان ماندگاری طلسم بسته به تعیین عامل و ارجاعات او به مبادی انرژی‌های غریبه است. تفاوت مهم میان دعا و طلسم، چگونگی فعال‌سازی آنها است.[۱] که دعا را به زبان مرسوم و کامل می‌نویسند، ولی در طلسم واژه‌هایی از دعا را با حروف مرموز می‌نویسند، به همین دلیل فهم نوشته‌های روی آن برای همه ممکن نیست.[۲]

معمولاً طلسم را بسته به عنصر وجودی شخصی که طلسم برای او نوشته می‌شود می‌نویسند. طبق تعاریف استادان علوم غریبه عنصر وجودی هر انسان می‌تواند آب، خاک، باد یا آتش باشد و طلسم شخصی را که مثلاً عنصرش آب است در رودخانه، دریا یا چاه می‌اندازند. معمولاً در نوشتن طلسم از جدول اعداد ابجد کبیر و صغیر استفاده می‌کنند.

در مفهوم کلی و کاربردی طلسم شیئی است که: بنا بر پاره‌ای از باورها دارای خاصیت‌ها و ویژگی‌های جادویی یا وابسته به مراسم مذهبی ویژه‌ای است که می‌تواند برای صاحب آن اقبال ارائه دهد یا احتمالاً او را از شر یا آسیب حفاظت کند.[۳]

واژه طلسم از یونانی (τέλεσμα) به عربی (طِلَسم و جمعش طلاسم) و بعضی را اعتقاد بر آن است که کلمه طلسم مقلوب مسلط است و اصل آن عربی است و در اموری که تسلط یافتن مدّ نظر باشد کاربرد دارد و به همین صورت به فارسی و سپس به زبان‌های اروپایی مانند انگلیسی (talisman) راه یافته‌است. در حقیقت نوعی دعاست که به منظور دستیابی به هدفی خاص بصورت رمز نوشته می شود.

به باور معتقدان به طلسم، وقتی موضوع علم، تأثیر روح در روح باشد، سحر و وقتی تأثیر روح در جسم مدّ نظر باشد طلسم و وقتی تأثیر جسم در جسم مورد بحث باشد کیمیاء خوانده می‌شود.

دعا چگونه عمل میکند

از نظر معتقدین به طلسم، تأثیر طلسم در نتیجه کانونی یا متفرق کردن انرژی‌های موجود در مسیر موضوع مورد نظر است.

معمولاً طلسم را بر ابزاری که هماهنگی و همخوانی با موضوع دارند، ایجاد می‌کنند. در طلسم سیاه که برای از بین بردن شخص از آن استفاده می‌کنند، معمولاً مجسمه مومی شخص مورد نظر را درست کرده و بعد از آماده کردن فضای مناسب این عمل، سوزاندن بخورات، و خواندن ذکرهای مناسبه که روح عامل را در تجمیع انرژی‌ها و هیجانات لازمه یاری نماید، عامل با شمشیری که مخصوص این کار تهیه کرده سر مجسمه مومی را در لحظه قطعی از بدن جدا می‌نماید. ملاحظه می‌شود که در قتل عادی و مادّی هم از شمشیر و بریدن سر استفاده می‌شود.

مشهورترین طلسمات ایرانی عبارتند از: نظرقربانی، ببین و بترک، زبان ماهی، مازو، هفت مهره، دندان ببر، تربت‌دان، سم آهو، ناخن گرگ، گوز غلاغ، قاپ گرگ و دعای ام‌الصبیان.[۴]

تصویری از یک کتاب طلسم

تصویری از نسخه خطی یک طلسم، مربوط به دوران قاجاریان

دعا سایت – وبگاه ادعیه و اذکار اسلامی مجربه

زمان شروع تاثیر دعا یا طلسم – اثر و فعال شدن دعا و طلسم چند روز طول می کشد

در این پست از سایت ذکر و دعاهای قرآنی دعا سایت doasite.com زمان شروع تاثیر دعا یا طلسم – اثر و فعال شدن دعا و طلسم چند روز طول می کشد را برای شما عزیزان قرار دادیم . زمان تاثیر و شروع دعاها چگونه است ؟ یک دعا یا طلسم پس از اینکه نوشته شد چند روز یا چند ماه طول می کشد تا تاثیر خود را بگذارد ؟ چقدر طول میکشه تا دعا اثر کنه و عوامل موثر در زمان و میزان اثر گذاری دعا …

زمان شروع تاثیر دعا یا طلسم – اثر و فعال شدن دعا و طلسم چند روز طول می کشد,دعا چه زمانی تاثیر می گذارد,زمان شروع تاثیر طلسم و دعا,دعا و طلسم چه زمانی فعال می شود,اثر و فعال شدن دعا و طلسم,چند روز طول می کشد تا دعا و طلسم اثر کند

دعا چگونه عمل میکند

برخی سوال میکنن که دعا یا طلسمی که نوشته میشه چند روز بعد اثر میکنه.؟؟

خدمتتون عرض کنم دعا از وقتی که نوشته میشه حداقل سه روز تا یک هفته بعد اثرش شروع میشه و در کائنات فعال میشه.

حالا این فعال شدن یعنی چی؟

منظور از اثر و فعال شدن دعا یا طلسم یا امثالهم این نیست که مثلا سه روز بعد همون اتفاقی که مد نظر است بیفته و به حاجت برسی.

منظور اینه سه روز بعد از نوشتن دعا موکلین و ملائکه ی اون دعا کار خودشون رو شروع میکنن و اسباب تحقق حاجت شما رو در کائنات و دنیا فراهم میکنن‌ .

حالا امکان داره یک ماه چهل روز بعد اون اتفاق مد نظر شما بیفته .

اینکه چقد طول میکشه تا حاجتتون روا بشه به خیلی چیزها بستگی داره.منتها موکلینِ دعای نوشته شده حداقل سه روز بعد فعالیت خودشون رو شروع میکنن.

حالا نکته ای خیلی مهم بگم.

اگه از زمان فعال شدن دعا تا زمان تحقق اون ،کاری یا عملی خلاف جهت اجابت دعا از شما سر بزنه اون دعا اثرش کند و شاید متوقف بشه.

مثالی میزنم

مثلا شما دعایی برای افزایش رزق میگیری .سه روز بعد فعال میشه.موکلین شروع میکنن در جهت کسب درآمد و روزی شما تلاش میکنن که مثلا پول زیادی رو بدست شما برسونن یا مشتری های شما رو زیاد کنن .شما بعد از چند روز میای مثلا به یک مظلوم ستمی میکنی یا مال یتیمی رو به ناحق میخوری یا کاری بد ازت سر میزنه که نقطه مقابل افزایش رزق و روزیه.

در این شرایط موکلین دعای شما از ادامه ی ماموریت انصراف میدن و دعای شما باطل و متوقف میشه…

این یک مثال بود دوستان .در مورد تمام دعاها یا طلسمات دیگه هم اینجوریه در رابطه با هر موضوعی وقتی دعا میگیرید باید حواستون باشه از زمان فعال شدن و شروع اثرش تا زمان تحققش، از شما کار خلاف جهت اجابت این دعا سر نزنه که دعاتون یا بسیار کند میشه یا باطل .

پس وقتی دعایی براتون نوشته میشه فکر نکنید کار تمام شد.اتفاقا کار شروع میشه و این شما هستین که تعیین کننده هستید در تاثیر اون دعا‌.قبلا هم مطالبی در مورد موارد ابطال دعا گفته بودم.مثلا اینکه نباید دعارو داخل نایلون سربسته بذارید یا اینکه نباید دعا خیس بشه به جز موارد خاص چون باطل میشه و حالام به نکته ای که در این مطلب گفتم توجه داشته باشید .این مطالبی که ما میگیم حاصل سالها تجربه و مطالعه اس که کمتر کسی میدونه و کمتر کسی به دیگران آموزش میده.

یاحق در ضمن دعاها ۴۰ روزیا  نهایت دو ماه اثر دارن ولی طلسم ها همیشگی هست

**************************************************

بازنشر : سایت دعاسایت (بزرگترین منبع ذکر و دعاهای قرآنی)

مطلب قبلی

فال روزانه دوشنبه ۲۵ شهریور ماه ۱۳۹۸ همراه با فال تولد و فال حافظ

مطلب بعدی

تعبیر خواب بیماری و بیمار در بیمارستان – رهایی از بیماری در خواب نشانه چیست

دعای زبان بند قوی با آیه الکرسی برای بستن زبان و چشم و گوش شخص

دعای زبان بند بسیار قوی و فوری شوهر برای بستن زبان شوهر

دعای زبان بند برای سر کار رفتن برای بستن زبان شخص مورد نظر

طلسم برای یافتن شغل خوب,طلسم رفع بیکاری و پیدا کردن کار

سلام خسته نباشید طلسم محبت با چوب انار چطوره؟درمقابلش چکاری نباید انجام بدم؟

سلام.من دعای محبت و جذب انجام دادم.در مقابلش چه کارایی نباید انجام بدم که باطل نشه.و اینکه میدونید حداقل چند روز طول میکشه که اجابت بشه؟

دعای شما چند روزه اثر کرد؟؟؟

سلام من دعای باطل السحر میخوام. هیچ کاری هم فایده نداره راه حلی داره یا نه ?….. سپاس

سلام یکی از دوستان خیلی زندگی سختی دارن چه کار کنن زودتر تحقق پیدا کنه

نتیجه هم گرفتین؟؟

سلام ایا طلسم عقد شهوت دفن کردنی عمری هست؟

سلام آیا خود ارضایی باعث باطل دن دعا یاطشلم میشود؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دعا چگونه عمل میکند

تماس از  10صبح الی 21

 

09108496864

09100439969

آخرین مطالب

دعای زبان بند قوی با آیه الکرسی برای بستن…

تعبیر خواب روضه خوانی و روضه رفتن و روضه…

فال روزانه یکشنبه ۱۲ بهمن ۹۹ + فال تولد و…

روزهای قمر در عقرب سال ۱۴۰۰,ایام سعد و نحس…

پستهای اخیر

دعای زبان بند قوی با آیه الکرسی برای بستن زبان و چشم و گوش شخص

تعبیر خواب روضه خوانی و روضه رفتن و روضه داشتن در خانه

فال روزانه یکشنبه ۱۲ بهمن ۹۹ + فال تولد و فال حافظ

روزهای قمر در عقرب سال ۱۴۰۰,ایام سعد و نحس سال ۱۴۰۰

پستهای اخیر

دعای زبان بند قوی با آیه الکرسی برای بستن زبان و چشم و گوش…

تعبیر خواب روضه خوانی و روضه رفتن و روضه داشتن در خانه

فال روزانه یکشنبه ۱۲ بهمن ۹۹ + فال تولد و فال حافظ

روزهای قمر در عقرب سال ۱۴۰۰,ایام سعد و نحس سال ۱۴۰۰

Welcome, Login to your account.

Recover your password.

A password will be e-mailed to you.

دعا چگونه عمل میکند
دعا چگونه عمل میکند
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *