روانشناسي باليني يعني چه

 
helpkade
روانشناسي باليني يعني چه
روانشناسي باليني يعني چه

روان‌شناسی بالینی شاخه‌ای از روان‌شناسی است که به درک، پیش‌بینی و درمان نابهنجاری، ناتوانی و آشفتگی‌های شناختی، هیجانی، زیست‌شناختی، روان‌شناختی، اجتماعی و رفتاری کمک می‌کند و در گستره وسیعی از جمعیت‌های در جستجوی درمان کاربرد دارد. (رزنیک، ۱۹۹۱).
نقش‌های شش‌گانه آن عبارت است از: ارزیابی و تشخیص، مداخله و درمان، مشاوره، آموزش و نظارت بر کار روان‌درمانگرها، پژوهش و مدیریت. غالب کارهای روانشناس بالینی در راستای درمان و تشخیص، آموزش و پژوهش است (دادستان و منصور، ۱۳۶۶).

بیشترین شمار روان‌شناسان در این رشته کار می‌کنند، یعنی رشته‌ای که سر و کارش با کاربرد اصول روان شناختی در امر تشخیص و درمان مشکلات عاطفی و رفتاری است. مثلاً بیماری روانی، بزهکاری نوجوانان، رفتار جرم‌آفرین، اعتیاد دارویی، عقب‌ماندگی ذهنی، کشمکش‌های زناشویی و خانوادگی، و سایر مشکلات خفیف سازگاری.

روان‌شناسی بالینی می‌تواند در بیمارستان‌های روانی، دادگاه‌های کودکان یا سازمان‌های نظارت بر بزهکاران، درمانگاه‌های بهداشت روانی، مدارس، نهادهای ویژه با روان‌پزشکی، ارتباط نزدیک داشته باشد.[۱]

چهار مرحله تاریخی برجسته برای روانشناسی بالینی در جهان وجود دارد:

بعد از کسب مدرک دانشگاهی روانشناسان بالینی در مراکزی همچون دانشگاه‌ها، بیمارستان‌ها و مراکز مشابه مشغول به کار می‌شوند. معمولاً روانشناس بالینی در درمان اختلال یا بیماری روانی خاصی تبحر دارد و در آن زمینه مشغول به فعالیت می‌شود. از پیش نیازهای رشته روانشناسی بالینی می‌توان به خلاقیت و ابتکار، حس دگر دوستی و علاقه به مطالعه و تحقیق را نام برد.

روانشناسي باليني يعني چه

مصاحبه از تمام روش‌های متعددی که به منظور ارزیابی شخصیت افراد استفاده برده می‌شود، اهمیت بیش تری دارد؛ زیرا به وسیلهٔ آن می‌توان به مطالبی دست یافت که از هیچ روش دیگری به دست نمی‌آید؛ و از آنجا که در مصاحبه به هیچ نوع وسیلهٔ خاصی نیاز نیست، از این‌رو این روش همیشه و به آسانی در دسترس روان شناسان است. آنچه در مصاحبه به دست می‌آید، هنگامی اهمیت می‌یابد که تفسیر شود. در تفسیر می‌توان متوجه اشتباهات قابل ملاحظهٔ مصا حبه‌کننده شد. البته در این مرحله ممکن است روان شناسان به علل گوناگونی مانند تعصبات شخصی، تئوری‌های نادرست و گرایش‌های مختلف عاطفی، در تعبیر نتایج مصاحبه، راه اشتباه را بپیماید. روان‌شناس نه تنها به مطالبی که مصاحبه‌شونده بیان می‌کند نیاز دارد، بلکه نحوهٔ ادای مطالب و واکنش‌های عاطفی که مصاحبه‌شونده از خود نشان می‌دهد و نیز رابطهٔ عاطفی و فکری که مصاحبه‌کننده با مصاحبه‌شونده دارد، مهم است و مورد مطالعه قرار می‌گیرد. توصیه می‌شود که از کتاب اوتمر جهت تکمیل اطلاعات خود استفاده کنید.

در ایران از اوایل دهه ۱۳۵۰ اولین دوره کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی در بیمارستان روزبه گشایش یافت (شاملو ۱۳۷۰، ص ۲۳). از سال ۱۳۶۵ و به دنبال تعطیلی دوره فوق انستیتو روانپزشکی تهران عهده‌دار آن شد و در ۱۳۸۰ انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران در آن دایرشد. آقای دکتر نورمحمد بخشانی اولین دانشجوی دکتری روانشناسی بالینی ایران در ۱۳۸۱ از انستیتو دانش‌آموخته شد (احمدرضامحمدپور، ۱۳۸۳، خبرنامه انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران ص، ۱۲- ) ایشان در حال حاضر با رتبه پروفسوری( استاد تمامی) در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان اشتغال دارند و سردبیر مجله بین المللی رفتارهای پرخطر و اعتیاد( International Journal of High Risk Behaviors and Addiction ) می باشد.

روان‌شناسی بالینی شاخه‌ای از روان‌شناسی است که به درک، پیش‌بینی و درمان نابهنجاری، ناتوانی و آشفتگی‌های شناختی، هیجانی، زیست‌شناختی، روان‌شناختی، اجتماعی و رفتاری کمک می‌کند و در گستره وسیعی از جمعیت‌های در جستجوی درمان کاربرد دارد. (رزنیک، ۱۹۹۱).
نقش‌های شش‌گانه آن عبارت است از: ارزیابی و تشخیص، مداخله و درمان، مشاوره، آموزش و نظارت بر کار روان‌درمانگرها، پژوهش و مدیریت. غالب کارهای روانشناس بالینی در راستای درمان و تشخیص، آموزش و پژوهش است (دادستان و منصور، ۱۳۶۶).

بیشترین شمار روان‌شناسان در این رشته کار می‌کنند، یعنی رشته‌ای که سر و کارش با کاربرد اصول روان شناختی در امر تشخیص و درمان مشکلات عاطفی و رفتاری است. مثلاً بیماری روانی، بزهکاری نوجوانان، رفتار جرم‌آفرین، اعتیاد دارویی، عقب‌ماندگی ذهنی، کشمکش‌های زناشویی و خانوادگی، و سایر مشکلات خفیف سازگاری.

روان‌شناسی بالینی می‌تواند در بیمارستان‌های روانی، دادگاه‌های کودکان یا سازمان‌های نظارت بر بزهکاران، درمانگاه‌های بهداشت روانی، مدارس، نهادهای ویژه با روان‌پزشکی، ارتباط نزدیک داشته باشد.[۱]

چهار مرحله تاریخی برجسته برای روانشناسی بالینی در جهان وجود دارد:

بعد از کسب مدرک دانشگاهی روانشناسان بالینی در مراکزی همچون دانشگاه‌ها، بیمارستان‌ها و مراکز مشابه مشغول به کار می‌شوند. معمولاً روانشناس بالینی در درمان اختلال یا بیماری روانی خاصی تبحر دارد و در آن زمینه مشغول به فعالیت می‌شود. از پیش نیازهای رشته روانشناسی بالینی می‌توان به خلاقیت و ابتکار، حس دگر دوستی و علاقه به مطالعه و تحقیق را نام برد.

روانشناسي باليني يعني چه

مصاحبه از تمام روش‌های متعددی که به منظور ارزیابی شخصیت افراد استفاده برده می‌شود، اهمیت بیش تری دارد؛ زیرا به وسیلهٔ آن می‌توان به مطالبی دست یافت که از هیچ روش دیگری به دست نمی‌آید؛ و از آنجا که در مصاحبه به هیچ نوع وسیلهٔ خاصی نیاز نیست، از این‌رو این روش همیشه و به آسانی در دسترس روان شناسان است. آنچه در مصاحبه به دست می‌آید، هنگامی اهمیت می‌یابد که تفسیر شود. در تفسیر می‌توان متوجه اشتباهات قابل ملاحظهٔ مصا حبه‌کننده شد. البته در این مرحله ممکن است روان شناسان به علل گوناگونی مانند تعصبات شخصی، تئوری‌های نادرست و گرایش‌های مختلف عاطفی، در تعبیر نتایج مصاحبه، راه اشتباه را بپیماید. روان‌شناس نه تنها به مطالبی که مصاحبه‌شونده بیان می‌کند نیاز دارد، بلکه نحوهٔ ادای مطالب و واکنش‌های عاطفی که مصاحبه‌شونده از خود نشان می‌دهد و نیز رابطهٔ عاطفی و فکری که مصاحبه‌کننده با مصاحبه‌شونده دارد، مهم است و مورد مطالعه قرار می‌گیرد. توصیه می‌شود که از کتاب اوتمر جهت تکمیل اطلاعات خود استفاده کنید.

در ایران از اوایل دهه ۱۳۵۰ اولین دوره کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی در بیمارستان روزبه گشایش یافت (شاملو ۱۳۷۰، ص ۲۳). از سال ۱۳۶۵ و به دنبال تعطیلی دوره فوق انستیتو روانپزشکی تهران عهده‌دار آن شد و در ۱۳۸۰ انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران در آن دایرشد. آقای دکتر نورمحمد بخشانی اولین دانشجوی دکتری روانشناسی بالینی ایران در ۱۳۸۱ از انستیتو دانش‌آموخته شد (احمدرضامحمدپور، ۱۳۸۳، خبرنامه انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران ص، ۱۲- ) ایشان در حال حاضر با رتبه پروفسوری( استاد تمامی) در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان اشتغال دارند و سردبیر مجله بین المللی رفتارهای پرخطر و اعتیاد( International Journal of High Risk Behaviors and Addiction ) می باشد.

روان‌شناسی بالینی شاخه‌ای از روان‌شناسی است که به درک، پیش‌بینی و درمان نابهنجاری، ناتوانی و آشفتگی‌های شناختی، هیجانی، زیست‌شناختی، روان‌شناختی، اجتماعی و رفتاری کمک می‌کند و در گستره وسیعی از جمعیت‌های در جستجوی درمان کاربرد دارد. (رزنیک، ۱۹۹۱).
نقش‌های شش‌گانه آن عبارت است از: ارزیابی و تشخیص، مداخله و درمان، مشاوره، آموزش و نظارت بر کار روان‌درمانگرها، پژوهش و مدیریت. غالب کارهای روانشناس بالینی در راستای درمان و تشخیص، آموزش و پژوهش است (دادستان و منصور، ۱۳۶۶).

بیشترین شمار روان‌شناسان در این رشته کار می‌کنند، یعنی رشته‌ای که سر و کارش با کاربرد اصول روان شناختی در امر تشخیص و درمان مشکلات عاطفی و رفتاری است. مثلاً بیماری روانی، بزهکاری نوجوانان، رفتار جرم‌آفرین، اعتیاد دارویی، عقب‌ماندگی ذهنی، کشمکش‌های زناشویی و خانوادگی، و سایر مشکلات خفیف سازگاری.

روان‌شناسی بالینی می‌تواند در بیمارستان‌های روانی، دادگاه‌های کودکان یا سازمان‌های نظارت بر بزهکاران، درمانگاه‌های بهداشت روانی، مدارس، نهادهای ویژه با روان‌پزشکی، ارتباط نزدیک داشته باشد.[۱]

چهار مرحله تاریخی برجسته برای روانشناسی بالینی در جهان وجود دارد:

بعد از کسب مدرک دانشگاهی روانشناسان بالینی در مراکزی همچون دانشگاه‌ها، بیمارستان‌ها و مراکز مشابه مشغول به کار می‌شوند. معمولاً روانشناس بالینی در درمان اختلال یا بیماری روانی خاصی تبحر دارد و در آن زمینه مشغول به فعالیت می‌شود. از پیش نیازهای رشته روانشناسی بالینی می‌توان به خلاقیت و ابتکار، حس دگر دوستی و علاقه به مطالعه و تحقیق را نام برد.

روانشناسي باليني يعني چه

مصاحبه از تمام روش‌های متعددی که به منظور ارزیابی شخصیت افراد استفاده برده می‌شود، اهمیت بیش تری دارد؛ زیرا به وسیلهٔ آن می‌توان به مطالبی دست یافت که از هیچ روش دیگری به دست نمی‌آید؛ و از آنجا که در مصاحبه به هیچ نوع وسیلهٔ خاصی نیاز نیست، از این‌رو این روش همیشه و به آسانی در دسترس روان شناسان است. آنچه در مصاحبه به دست می‌آید، هنگامی اهمیت می‌یابد که تفسیر شود. در تفسیر می‌توان متوجه اشتباهات قابل ملاحظهٔ مصا حبه‌کننده شد. البته در این مرحله ممکن است روان شناسان به علل گوناگونی مانند تعصبات شخصی، تئوری‌های نادرست و گرایش‌های مختلف عاطفی، در تعبیر نتایج مصاحبه، راه اشتباه را بپیماید. روان‌شناس نه تنها به مطالبی که مصاحبه‌شونده بیان می‌کند نیاز دارد، بلکه نحوهٔ ادای مطالب و واکنش‌های عاطفی که مصاحبه‌شونده از خود نشان می‌دهد و نیز رابطهٔ عاطفی و فکری که مصاحبه‌کننده با مصاحبه‌شونده دارد، مهم است و مورد مطالعه قرار می‌گیرد. توصیه می‌شود که از کتاب اوتمر جهت تکمیل اطلاعات خود استفاده کنید.

در ایران از اوایل دهه ۱۳۵۰ اولین دوره کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی در بیمارستان روزبه گشایش یافت (شاملو ۱۳۷۰، ص ۲۳). از سال ۱۳۶۵ و به دنبال تعطیلی دوره فوق انستیتو روانپزشکی تهران عهده‌دار آن شد و در ۱۳۸۰ انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران در آن دایرشد. آقای دکتر نورمحمد بخشانی اولین دانشجوی دکتری روانشناسی بالینی ایران در ۱۳۸۱ از انستیتو دانش‌آموخته شد (احمدرضامحمدپور، ۱۳۸۳، خبرنامه انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران ص، ۱۲- ) ایشان در حال حاضر با رتبه پروفسوری( استاد تمامی) در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان اشتغال دارند و سردبیر مجله بین المللی رفتارهای پرخطر و اعتیاد( International Journal of High Risk Behaviors and Addiction ) می باشد.

روان‌شناسی بالینی شاخه‌ای از روان‌شناسی است که به درک، پیش‌بینی و درمان نابهنجاری، ناتوانی و آشفتگی‌های شناختی، هیجانی، زیست‌شناختی، روان‌شناختی، اجتماعی و رفتاری کمک می‌کند و در گستره وسیعی از جمعیت‌های در جستجوی درمان کاربرد دارد. (رزنیک، ۱۹۹۱).
نقش‌های شش‌گانه آن عبارت است از: ارزیابی و تشخیص، مداخله و درمان، مشاوره، آموزش و نظارت بر کار روان‌درمانگرها، پژوهش و مدیریت. غالب کارهای روانشناس بالینی در راستای درمان و تشخیص، آموزش و پژوهش است (دادستان و منصور، ۱۳۶۶).

بیشترین شمار روان‌شناسان در این رشته کار می‌کنند، یعنی رشته‌ای که سر و کارش با کاربرد اصول روان شناختی در امر تشخیص و درمان مشکلات عاطفی و رفتاری است. مثلاً بیماری روانی، بزهکاری نوجوانان، رفتار جرم‌آفرین، اعتیاد دارویی، عقب‌ماندگی ذهنی، کشمکش‌های زناشویی و خانوادگی، و سایر مشکلات خفیف سازگاری.

روان‌شناسی بالینی می‌تواند در بیمارستان‌های روانی، دادگاه‌های کودکان یا سازمان‌های نظارت بر بزهکاران، درمانگاه‌های بهداشت روانی، مدارس، نهادهای ویژه با روان‌پزشکی، ارتباط نزدیک داشته باشد.[۱]

چهار مرحله تاریخی برجسته برای روانشناسی بالینی در جهان وجود دارد:

بعد از کسب مدرک دانشگاهی روانشناسان بالینی در مراکزی همچون دانشگاه‌ها، بیمارستان‌ها و مراکز مشابه مشغول به کار می‌شوند. معمولاً روانشناس بالینی در درمان اختلال یا بیماری روانی خاصی تبحر دارد و در آن زمینه مشغول به فعالیت می‌شود. از پیش نیازهای رشته روانشناسی بالینی می‌توان به خلاقیت و ابتکار، حس دگر دوستی و علاقه به مطالعه و تحقیق را نام برد.

روانشناسي باليني يعني چه

مصاحبه از تمام روش‌های متعددی که به منظور ارزیابی شخصیت افراد استفاده برده می‌شود، اهمیت بیش تری دارد؛ زیرا به وسیلهٔ آن می‌توان به مطالبی دست یافت که از هیچ روش دیگری به دست نمی‌آید؛ و از آنجا که در مصاحبه به هیچ نوع وسیلهٔ خاصی نیاز نیست، از این‌رو این روش همیشه و به آسانی در دسترس روان شناسان است. آنچه در مصاحبه به دست می‌آید، هنگامی اهمیت می‌یابد که تفسیر شود. در تفسیر می‌توان متوجه اشتباهات قابل ملاحظهٔ مصا حبه‌کننده شد. البته در این مرحله ممکن است روان شناسان به علل گوناگونی مانند تعصبات شخصی، تئوری‌های نادرست و گرایش‌های مختلف عاطفی، در تعبیر نتایج مصاحبه، راه اشتباه را بپیماید. روان‌شناس نه تنها به مطالبی که مصاحبه‌شونده بیان می‌کند نیاز دارد، بلکه نحوهٔ ادای مطالب و واکنش‌های عاطفی که مصاحبه‌شونده از خود نشان می‌دهد و نیز رابطهٔ عاطفی و فکری که مصاحبه‌کننده با مصاحبه‌شونده دارد، مهم است و مورد مطالعه قرار می‌گیرد. توصیه می‌شود که از کتاب اوتمر جهت تکمیل اطلاعات خود استفاده کنید.

در ایران از اوایل دهه ۱۳۵۰ اولین دوره کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی در بیمارستان روزبه گشایش یافت (شاملو ۱۳۷۰، ص ۲۳). از سال ۱۳۶۵ و به دنبال تعطیلی دوره فوق انستیتو روانپزشکی تهران عهده‌دار آن شد و در ۱۳۸۰ انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران در آن دایرشد. آقای دکتر نورمحمد بخشانی اولین دانشجوی دکتری روانشناسی بالینی ایران در ۱۳۸۱ از انستیتو دانش‌آموخته شد (احمدرضامحمدپور، ۱۳۸۳، خبرنامه انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران ص، ۱۲- ) ایشان در حال حاضر با رتبه پروفسوری( استاد تمامی) در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان اشتغال دارند و سردبیر مجله بین المللی رفتارهای پرخطر و اعتیاد( International Journal of High Risk Behaviors and Addiction ) می باشد.

روانشناسی بالینی چیست؟روانشناسی بالینی یک تخصص روانشناسی است که مراقبت های مداوم و جامع بهداشت روانی و رفتاری را برای افراد و خانواده ها فراهم کرده و همچنین مشاوره با ادارات دولتی و گروه های مردمی ، آموزش و نظارت ، و نیز آموزش بر پایه ی تحقیق را ارائه می دهد. این یک تخصص وسیع است – وسعتی که شامل طیف گسترده ای از آسیب های روانی شدید است – و مشخصه ی آن جامعیت و نیز ادغام دانش و مهارت در داخل و خارج از روانشناسی است. دامنه روانشناسی بالینی شامل همه سنین ، تنوع متعدد و سیستم های گوناگون است و باید توجه شود که حیطه وظایف روانشناسی بالینی با روانپزشکی متفاوت است.

 

 


روانشناسي باليني يعني چه

 

روانشناسی بالینی به عنوان یک تخصص ، به افراد و خانواده ها در طول زندگی و به همه پیشینه های قومی ، فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و همچنین گروه ها و جوامع خدمات ارائه می دهد.

تخصص روانشناسی بالینی به مشکلات رفتاری و سلامت روان می پردازد که افراد در طول زندگی با آن روبرو هستند از جمله:

بیشتر بخوانید: تاثیر افسردگی رو بدن انسان

 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

درمانکده: نوبت دهی آنلاین مطب پزشکان و متخصصین

یافتن بهترین پزشک و نوبت گرفتن تلفنی سخت نیست؟ سریع و راحت از پزشکان نوبت بگیر.

سلامتی آرزوی هر انسانی است، اما بیماری و درد جزء جدایی‌ناپذیر زندگی هستند. بعد از سلامتی، مهم‌ترین تقاضای بیماران اینست که راحت و سریع بتوانند به بهترین پزشکان و متخصصین مراجعه کنند. نوبت‌دهی آنلاین ساعت‌ها معطلی در مطب پزشک و پشت تلفن را حذف می‌کند و تجربه سریع و راحتی با چند کلیک ساده را جایگزین می‌کند. با نوبت‌دهی آنلاین درمانکده، بهترین پزشکان را در نزدیکی خود پیدا کنید، آنلاین نوبت بگیرید و آنلاین پرداخت کنید. به همین سادگی.

 

درمانکده: نوبت دهی آنلاین مطب پزشکان و متخصصین

یافتن بهترین پزشک و نوبت گرفتن تلفنی سخت نیست؟ سریع و راحت از پزشکان نوبت بگیر.

سلامتی آرزوی هر انسانی است، اما بیماری و درد جزء جدایی‌ناپذیر زندگی هستند. بعد از سلامتی، مهم‌ترین تقاضای بیماران اینست که راحت و سریع بتوانند به بهترین پزشکان و متخصصین مراجعه کنند. نوبت‌دهی آنلاین ساعت‌ها معطلی در مطب پزشک و پشت تلفن را حذف می‌کند و تجربه سریع و راحتی با چند کلیک ساده را جایگزین می‌کند. با نوبت‌دهی آنلاین درمانکده، بهترین پزشکان را در نزدیکی خود پیدا کنید، آنلاین نوبت بگیرید و آنلاین پرداخت کنید. به همین سادگی.

 



شهرک غرب بلوار دريا بين پاكنژاد و مطهري ساختمان ساحل پلاك ١٦٤طبقه دوم واحد ٧

تلفن:٠٢١٨٨٣٧٠٠٦٠ – ٠٢١٨٨٠٨٨٥٩٢

۸۸۰۸۸۵۹۲

روانشناسی روانشناسی بالینی

روانشناسي باليني يعني چه

روانشناسی بالینی یکی از گسترده ترین شاخه های روانشناسی است. روانشناسی بالینی مسائل مربوط به تشخیص و درمان بیماری های روانی را هم بعنوان یکی از وظایف تخصصی انجام می دهند. شغل روانشناسی بالینی بسیار حساس است و متخصص باید از روحیه بالا و دیدگاه جامعه نگر برخوردار باشد.

روانشناسی بالینی یکی از انواع روانشناسی میباشد که به مطالعه در مورد اختلالات روانی و راه های درمان آنها میپردازد. روانشناسی بالینی یکی از پرکاربردترين حوزه های روانشناسی است. روانشناسی بالینی به درک و پیش بینی و همچنین درمان اختلالات و نابهنجاری های رفتاری، ناتوانی های اجتماعی، هیجانی، زیست شناختی و … کمک میکند. روانشناسی بالینی نسبت به دیگر شاخه های روانشناسی گسترده تر میباشد. روانشناسی بالینی با انواع بیماری ها از جمله اعتیاد، درگیری های خانوادگی و زناشویی، مشکلات عاطفی و … سازگاری دارد. روانشناسی بالینی دارای رشته های تخصصی از جمله سلامت روانی کودکان و بزرگسالان، اختلالات هیجانی، اختلالات یادگیری و مصرف بی رویه داروها و همچنین روانشناسی سلامت میباشد.

 

 

تاریخچه روانشناسی بالینی به انسان های نخستین باز میگردد. زمانی که سرچشمه بیماری های روانی را اتفاقات ماورایی میدانستند. تاریخچه روانشناسی بالینی و تکامل آن با روانشناسی مرضی گره خورده است. از عمر روانشناسی بالینی به عنوان یک شاخه تخصصی و جداگانه از علم روانشناسی حدود 90 سال سپری میشود. در ایران روانشناسان بالینی بیشتر از سایر روانشناسان هستند و در زمینه علم روانشناسی کار میکنند. در دهه 1350 در ایران اولین دوره کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی در بیمارستان روزبه شروع به کار کرد، بدنبال تعطیلی این مرکز انستیتو روانپزشکی تهران در سال 1365 عهده دار روانشناسی بالینی ایران شد همچنین اولین دانشجوی دکتری در سال 1381 از این انستیتو فارغ التحصیل شد.

 

 

روانشناسان بالینی به مطالعه و تشخیص، مشاوره، آموزش، نظارت، مداخله در کار روان درمانها و مدیریت آنها می پردازد. روانشناسان بالینی میتوانند به انتخاب خود در هر یک از چهار زمینه زیر فعالیت کنند.

 

 

 در بعضی از موارد بدلیل استفاده از دارو در درمان بیماری های روانی این کار با مشورت روانپزشک انجام میگیرد. روانشناسان بالینی از رویکردهای روانکاوی، رفتار درمانی و شناخت درمانی برای درمان بیماران روانی استفاده میکنند.

 

یکی از کارهای متخصص روانشناسی بالینی استفاده از تست های روانشناسی متنوع ، و بررسی ویژگی های رفتاری و شخصیتی افراد جامعه است. تست های روانشناسی متنوعی وجود دارد که با استفاده از هر کدام می توان جنبه های متنوعی از تشخیص را مورد بررسی قرار داد.

 

در روانشناسی بالینی متخصصین با استفاده از روش های متنوع مانند بررسی رفتار افراد ، آزمایش های روانی ، مصاحبه با فرد و تاریخچه گیری به بررسی بیماری های روانی و شناسایی علل آن بپردازد. 

 

روانشناسان بالینی از روش های متنوعی برای تشخیص و درمان بیماری های روانی استفاده می کنند. راه های متنوعی نظیر شناخت درمانی ، درمان رفتار ، روانکاوی و … مورد استفاده متخصص روانشناسی بالینی قرار می گیرد.

 

روانشناسان بالینی معتقدند که باید با تمام این روش ها آشنایی داشته باشند تا بتوانند به بهترین روش وظیفه خود را انجام دهند. در روانشناسی بالینی ، روانشناس به بیماران کمک میکنند تا با ناسازگاری های زندگی کنار بیایند و به رفع مشکلات آنها کمک میکنند. روانشناسان بالینی در بیمارستان ها، مدارس، زندان ها، دانشگاه ها، کودکستان ها، خانه سالمندان، کارخانه ها، داد گاه های کودکان و مراکز نگهداری بدهکاران، درمانگاه بهداشت روانی و … فعالیت دارند. روانشناسان بالینی بدلیل سر کار داشتن با افرادى که دارای اختلالات روانی و رفتارهای نابهنجار هستند باید علاوه بر جامعه نگر بودن دارای یک روحیه بالا نیز باشند.

 

 

 

 

دكتر فهيمه رضايی دارای دكتری روانشناسی از دانشگاه دهلی نو هندوستان روانشناس و مشاور ازدواج طلاق زوج و خانواده درمانگر اضطراب وسواس افسردگی و اختلالات خلقی وشخصيتی و عضو هئيت علمی دانشگاه تربيت معلم و داراي ١٥سال سابقه تدريس دانشگاهی و روان درمانی

Power By Coms CMS

روانشناسی بالینی چیست؟

 روانشناسی بالینی یکی از پرطرفدارترین شاخه‌های روانشناسی محسوب می‌شود. یکی از تعاریف رایجی که در مورد روان­شناسی بالینی وجود دارد توسط جی.اچ. رسنیک ارائه شده است. جی.اچ. رسنیک (۱۹۹۱، ص ۷) در تعریف و توصیف روان‌شناسی بالینی، تعریف زیر را از ارایه می‌دهد:

 

رشته روانشناسی بالینی شامل تحقیق، آموزش، و ارایه خدماتی در رابطه با کاربرد اصول، روش‌ها و روند‌هایی است که امکان شناخت و درک (درک و فهم)، پیش‌بینی و تسکین ناسازگاری‌ها، معلولیت‌ها و ناراحتی‌های عقلی، هیجانی، بیولوژیکی، روان‌شناختی، اجتماعی، و رفتاری را فراهم می‌­آورند و در مورد طیف زیادی از مراجعان قابل کاربرد است.

به نقل از روان حامی، بنابراین بر اساس نظر رسنیک، مهارت‌های ضروری و محوری در روان‌شناسی بالینی شامل (ارزیابی) سنجش و تشخیص، مداخله یا درمان، مشورت، تحقیق و کاربرد اصول اخلاقی و حرفه‌ای می‌شود. تخصص روان­شناسان بالینی در زمینه شخصیت و آسیب‌شناسی روانی و قابلیت‌ آنها در ادغام علم، نظریه، و کار بالینی آنها را از دیگران متخصصان متمایز می‌­سازد.

روانشناسي باليني يعني چه

تلاش برای تعریف روانشناسی بالینی بر اساس مشکلاتی که متخصصان بالینی با آنها سر و کار دارند ناامید کننده است چرا که تعداد و انواع این مشکلات آن قدر زیاد است که ذهنمان را آشفته می­‌کند: افسردگی، اضطراب، روان‌پریشی، اختلالات شخصیت، عقب‌ماندگی ذهنی، اعتیاد، ناتوانی‌­های یادگیری، بزهکاری کودکان و نوجوانان، مشکلات شغلی و مشکلات جنسی تنها تعداد اندکی از آن مشکلات است. ضمن اینکه این موارد شامل افرادی نمی‌شوند که به منظور شناخت بیشتر و بهتر، برای روان‌درمانی مراجعه می­‌کنند. اما ما به جای تعریف روان­شناسی بالینی بر اساس مشکلاتی که در صدد رفع آنها هستند، سعی می­‌کنیم  با بررسی و مرور فعالیت‌هایی که روان‌شناسان بالینی انجام می‌دهند تصویر و تعریف بهتری از این رشته فراهم کنیم.

 

فعالیت‌های روان‌شناسان بالینی

 

 

* درصد نظرسنجی گارفیلد و کارتز برای «مشورت اجتماعی»

 

همانطور که در جدول ۱ـ۱ قابل مشاهده است روان‌شناسان بالینی در تمام نظرسنجی‌ها بین ۱۹۷۳ تا ۲۰۰۳ بیش از هر کاری، رواندرمانی انجام می‌دهند. تشخیص و سنجش همچنان جزء فعالیت‌های مهم هستند و تحقیق در سال‌های اخیر رشد قابل توجهی داشته است.

درمان / مداخله. طبق جدول ۱ـ۱ متخصصان بالینی بیش از هر کاری درمان انجام می‌­دهند. درمان در شکل‌ها و اندازه‌های مختلفی اجرا می‌شود و هدف بعضی درمان‌ها، بینش در مورد ریشه‌های مشکلات یا نیازهایی است که رفتارهای نامطلوب فرد را ایجاد می‌کنند. گاهی نیز هدف اصلی برقراری رابطه بین مراجع و درمانگر است تا از این طریق دفاع‌های ناسالم مراجع شکسته ‌شود. در درمان‌های شناختی ـ رفتاری، مراجع شیوه‌های جدید و رضایت‌بخش‌تر تفکر و رفتار را می‌آموزد. در برخی موارد اهداف درمان جامع و فراگیر است و تلاش می‌شود تغییرات عمده‌­ای در رفتار ایجاد شود. گاهی نیز بیماران به علت ترس‌های آزاردهنده‌ای که آنان را از رسیدن به هدف‌های‌شان باز می‌دارند در جستجوی کمک هستند. بنابراین درمان‌ها از جهات زیادی فرق دارند.

تشخیص / سنجش. تمام متخصصان بالینی معمولاً یک نوع سنجش را انجام می‌­دهند. سنجش می­‌تواند به صورت مشاهده، آزمون یا مصاحبه باشد و عبارت است از جمع‌آوری اطلاعات به گونه‌ای که بتوان به یک سؤال مهم جواب داد یا مسئله‌ای را حل کرد.

آموزش. روان‌شناسانی که عمدتاً در مقاطع تکمیلی تدریس می‌کنند واحدهای آسیب‌شناسی روانی پیشرفته، روان‌آزمایی، مصاحبه، مداخله، نظریه‌های شخصیت، و دروسی از این قبیل را تدریس می‌کنند. بعضی از آنها نیز در مقطع کارشناسی دروسی همچون روان‌شناسی عمومی، شخصیت، روان‌شناسی نابهنجاری، مقدمه‌ای بر روان‌شناسی بالینی، روان‌آزمایی و این گونه دروس را تدریس می‌کنند.

نظارت بالینی. این فعالیت در واقع شکل‌دیگری از تدریس است ولی معمولاً به صورت دو نفره و در قالب رویکردهای گروهی کوچک و آموزش نه چندان رسمی و غیرکلاسی انجام می‌شود. روان‌شناسان بالینی در دانشگاه در دوره‌های کارورزی و در مراکز بالینی عمومی غالباً وقت قابل توجهی را صرف نظارت بر دانشجویان، کارورزها و دیگران می‌کنند.

تحقیق. روانشناسی بالینی محصول یک سنت دانشگاهی ـ تحقیقاتی است. در نتیجه، اولین دوره آموزش روان‌شناسی بالینی پس از جنگ دوم جهانی بر مبنای مدل دانشمند ـ متخصص برگزار شد. بر اساس این مدل قرار بود روان‌شناسان بالینی برخلاف سایر متخصصان بهداشت روانی دانشمند و متخصص شوند. روان‌شناسان بالینی به واسطه آموزشی که در زمینه تحقیق دیده‌اند، تجارب زیادی که در مورد انسان‌های ناراحت و مشکل‌دار کسب کرده‌اند و دانش خویش در زمینه درمان و سنجش می‌توانند مصرف‌کننده و تولیدکننده اطلاعات و دانش جدید باشند.

مشورت. هدف مشورت و آموزش افزایش کارایی زیردستان از طریق انتقال تخصص به آنهاست. مشورت طیف گسترده‌ای دارد که یک سرش به مشورت‌های بالینی ختم می‌شود و سر دیگرش به امور تجاری، پرسنلی و منفعتی. گاهی مربوط به امور جبرانی و اصلاحی است و گاهی پیشگیری صرف نظر از محیطی که در آن مشورت صورت می‌گیرد یا هدف مشورت، این کار یکی از فعالیت‌های مهم روان‌شناسان بالینی امروزی است.

امور اجرایی. تمام روان‌شناسان بالینی مدتی از وقت خود را صرف امور اجرایی می‌کنند برای مثال باید سوابق مراجعان را ثبت و نگهداری کنند، گزارش‌های ماهیانه را بنویسند و در کمیته‌های مربوط به رعایت حقوق آزمودنی‌ها به بررسی طرح‌های تحقیقاتی بپردازند.

افزایش رفاه انسان هدف روانشناسی بالینی است ولی با این وجود ریشه آن در سنت تحقیق است که بر جستجوی دانش تأکید دارد. منظور این است که در آموزش روانشناسی بالینی باید واحدهای درسی تحقیق و روش‌های آماری لحاظ شوند تا متخصصان بالینی به کمک مهارت‌های حاصل از این دروس بتوانند هویت حرفه‌ای خود را محرز کنند. این آموزش روش‌شناختی به آنها قدرت ارزیابی و روحیه احتیاط و شک‌گرایی می‌دهد و باعث می‌شود همان طور که تشخیص‌گذاران و درمانگران باهوش‌تری می‌شوند، محققان بهتری نیز بشوند.

 

روانشناسی بالینی با مشکلات افراد سروکار دارد، و محور اصلی آن تفاوت‌های فردی است نه شباهت‌های میان افراد. اما یک روان‌شناس محقق که در جستجوی اصول کلی رفتار است  توجه کمتری به تفاوت‌های فردی دارد (این فرآیند رویکرد قانون‌نگر نامیده می­‌شود). در این رویکرد تمرکز اصلی بر تفاوت‌های گروهی است که تابع درمان یا دستکاری آزمایشی هستند و هدف نیز به دست آوردن اصول کلی رفتار براساس مشاهده افراد است.

 اما رویکرد بالینی به دبنال فهم تفاوت‌های فردی است و غالبا به آن رویکرد فردنگر می‌گویند. به عنوان مثال در رویکرد فردنگر این سؤال مطرح می­‌شود که چرا این بیمار اضطراب شدیدی دارد؟ همانطور که متوجه شدید در اینجا فقط در مورد یک فرد خاص سؤال شده است در حالیکه در رویکرد قانون‌­نگر محقق تعداد زیادی از افراد را مورد مشاهد و بررسی قرار می­دهد و به دنبال دست­ یابی به یک قانون و یا اصل کلی در مورد رفتار است. بنابراین شاید دلیل ادامه یافتن مشاجره­‌ها بر سر “علم یا هنر” بودن روانشناسی بالینی نیز همین موضوع باشد.

هر چه روان‌شناس بالینی ذهنی‌گراتر باشد به هنرمندان شبیه‌تر می‌شود. به بیان دیگر، برخی از متخصصان بالینی احساس می‌کنند در قضاوت‌های تشخیصی یا تصمیم‌گیری‌های درمانی خود بیشتر بر مهارت، تجربه و قوای ذهنی و شهودی خود متکی هستند.  در مقابل این دسته از روان­شناسان بالینی ذهنی­گرا، روان‌شناسان بالینی تجربی‌گرا قرار دارند که گرایش عینی‌نگرتری دارند. آنها معتقدند پاسخ را باید در تحقیقات بیشتر و کاربرد دقیق اصول رفتار انسانی برای هر مورد جستجو کرد. متخصصان بالینی ذهنی‌گرا، مشکلات تشخیصی را به کمک قوه شهود خود حل می­‌کنند و متخصصان بالینی تجربی‌گرا از بهترین‌ فرمول‌های آماری یا پیش‌بینی‌های آماری کمک می‌­گیرند.

در پایان باید بگوییم شاید مقابل هم قرار دادن علم و هنر گمراه کننده باشد. تمام روان‌شناسان بالینی هنگام تصمیم‌گیری بالینی یا پیش‌بینی باید به تحقیقات تجربی مربوطه توجه کنند و بر سوگیری­‌های فرهنگی بالقوه غلبه کنند، از روش‌های سنجشی پایا استفاده کنند و شاید حتی از ارایه پیش‌بینی‌ها یا تصمیم‌گیری‌هایی که پاپایی و اعتبار کمی دارند پرهیز نمایند. به این ترتیب قضاوت بالینی آنان علمی، دقیق و مفید خواهد شد.

منبع: روانشناسی بالینی فیرس و ترال

[۱]. clinical psychology

موسس وب‌سایت روان‌حامی، مدرس دانشگاه علامه طباطبایی (نظریه‌های رواندرمانی و مشاوره و آسیب‌شناسی روانی)، علاقمند به نظریه‌های رواندرمانی، رواندرمانگری با روش‌های طرحواره‌درمانی و رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت، سیر پژوهشی اصلی: یکپارچه‌نگری نظریه‌های رواندرمانی

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.

عشق چیست و انواع عشق کدامند؟

آگاهی به چه معناست؟ جایگاهش در کدام قسمت مغز است؟

Acute schizophrenia یا اسکیزوفرنی حاد

رفتارهای جنسی اجباری و طرحواره های ناسازگار اولیه

یادگیری همدلی در کودکان در چه سنی و چگونه رخ می‌دهد؟

کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روان حامی می باشد

روند

مرکز مشاوره ازدواج و خانوده نیک همراه – گروه مشاوره ازدواج و مشاوره خانواده نیک همراه

آیا تاکنون فکر کرده اید که چه عواملی باعث بیماری روانی می شود، یا چرا ما به استرس واکنش نشان می دهیم؟ یا به عنوان یک فرد بزرگسال چه انتظاری دارید؟روانشناسی بالینی مطالعه اختلالات روانشناختی و درمان هایی است که برای بهبود زندگی روزمره افراد مبتلا به مشکلات روحی طراحی شده است. تمرکز این نوع روانشناسی بر روی اختلالات روانی شایع مانند اسکیزوفرنی و علائم آنها خواهد بود.

روانشناسی بالینی یکی از محبوب ترین زیر شاخه های روانشناسی است که شامل استفاده از تئوری ها، اصول و روش های روانشناختی برای ارزیابی، تشخیص و درمان اختلالات روانی و سایر رفتارهای غیر طبیعی است. این موارد شامل طیف گسترده ای از شرایط مانند افسردگی، اضطراب، سوء مصرف مواد، اختلال عملکرد جنسی، اعتیاد، اختلالات خوردن و رفتار پرخاشگرانه است. روانشناسان بالینی همچنین به منظور پیش بینی و جلوگیری از ناسازگاری، علل رفتار غیر طبیعی را بررسی می کنند.

روانشناسی بالینی به عنوان یک تخصص، به افراد و خانواده ها در هر سنی و از همه پیشینه های قومی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و همچنین گروه ها و جوامع خدمات ارائه می دهد.

روانشناسي باليني يعني چه

بررسی های اولیه در این زمینه را روانشناس تحلیلگر اتریشی زیگموند فروید آغاز کرد. وی یکی از اولین کسانی بود که این ایده را مورد توجه قرار داد که بیماری روانی چیزی است که می توان با گفتگو با بیمار درمان کرد و این توسعه رویکرد گفتگوی درمانی او بود که اغلب به عنوان اولین روش علمی مورد استناد قرار می گیرد.

روانشناس آمریکایی لایتنر ویتمر اولین کلینیک روانشناسی را در سال 1896 با تمرکز ویژه در کمک به کودکانی که ناتوانی در یادگیری داشتند افتتاح کرد. ویتمر اولین بار در مقاله ای در سال 1907 اصطلاح روانشناسی بالینی را معرفی کرد. ویتمر، دانشجوی سابق ویلهلم ووند، روانشناسی بالینی را “مطالعه افراد با مشاهده یا آزمایش، با هدف ارتقاء تغییر” تعریف کرد.

تا سال 1914، 26 کلینیک دیگر که به این نوع روانشناسی اختصاص یافته بودند در ایالات متحده تأسیس شدند.

روانشناسی بالینی در دوره جنگ جهانی اول تثبیت شد زیرا پزشکان ارزیابی های روانشناختی را سودمند تشخیص دادند. در سال 1917، انجمن روانشناسی بالینی آمریکا تأسیس شد، اگرچه فقط دو سال بعد به جای آن انجمن روانشناسی آمریکا (APA) جایگزین شد.

در طول جنگ جهانی دوم، از روانشناسان بالینی خواسته شد تا به درمان آنچه در آن زمان به عنوان شوک پوسته شناخته می شد، که اکنون به عنوان اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) گفته می شود ، کمک کنند. تقاضا برای معالجه بسیاری از جانبازان برگشته نیاز به مراقبت، به رشد روانشناسی بالینی در این دوره کمک کرد.

در طول دهه 1940، ایالات متحده برنامه ای برای ارائه مدرک رسمی روانشناسی بالینی نداشت. به دنبال آن دولت ایالات متحده تعدادی برنامه آموزشی در سطح دکترا تنظیم کرد و تا سال 1950 به بیش از نیمی از کل دکترای فلسفه درجه های روانشناسی در زمینه بالینی اعطا شد.

بیشتر روانشناسان بالینی دارای مدرک دکترا یا Psy.D هستند و در محیط های بالینی تحت آموزش های عملی فشرده قرار گرفته اند. آنها به طور معمول در بیمارستان ها، کلینیک ها و اقدامات خصوصی به کار می روند و در آنجا به افرادی که اشکال مختلفی از فشار روانی را تجربه می کنند، کمک می کنند.

آنها به منظور ارتقاء سلامت روانشناختی، تقویت پیشرفت شخصی و تقویت تنظیم رفتارهای مؤثر با افراد، زوج ها، خانواده ها و گروه ها در تمام سطوح توسعه همکاری می کنند. بسیاری از روانشناسان بالینی همچنین دارای مناصب دانشگاهی در موسسات عالی هستند و مشغول تدریس، تحقیق و نظارت هستند، در حالی که برخی دیگر مشغول مشاوره و تدوین و اجرای برنامه های اجتماعی هستند.

روانشناسان بالینی متخصصانی دارای مجوز هستند که واجد شرایط ارائه خدمات مستقیم به بیماران هستند. کار آنها ممکن است شامل انجام و تفسیر تست های شناختی و شخصیتی، تشخیص بیماری روانی، ایجاد برنامه های درمانی و روان درمانی باشد.

این روانشناسان متخصص روان سنجی یا سنجش روانشناختی هستند. آنها غالبا برای ارزیابی توانایی شناختی یا وضعیت ذهنی، یک تست ارائه می دهند. علاوه بر تست های رسمی، روانشناسان بالینی ممکن است از مصاحبه ها و مشاهدات رفتاری استفاده کنند. کلید اصلی برای کارآیی، درک چگونگی آشکار شدن شرایط در بین جمعیت های متنوع است.

پس از تشخیص به همراه بیمار و مطابق با نیاز او، برنامه درمانی را تدوین می کنند. روانشناسان به طور مرتب بر پیشرفت بیمار نظارت می کنند تا اطمینان حاصل کنند که روش درمان مناسب است و در صورت لزوم آن را تغییر می دهند.

بسیاری از روانشناسان بالینی بر روی اختلالات خاص مانند اسکیزوفرنی یا وسواس فکری تمرکز می کنند. روانشناسان بالینی از روشهای تحقیق کاملا آگاه هستند. البته آنها غالبا در مورد مسائل پزشکی با روانپزشکان مشورت می کنند.

روانشناسان بالینی ممکن است در محیط های زیادی از جمله بیمارستان ها، مراکز سرپایی، ادارات دولتی و دفاتر خصوصی فعالیت کنند.

روانشناسان بالینی که به عنوان روان درمانگر فعالیت می کنند، معمولا هنگام کار با مراجعه کننده از روشهای مختلف درمانی استفاده می کنند. در حالی که بعضی از پزشکان روی چشم انداز درمانی کاملا خاص که “رویکرد التقاطی” نامیده می شود تمرکز می کنند. این شامل ترسیم روشهای مختلف نظری برای تهیه بهترین برنامه درمانی برای هر بیمار خاص است.

برخی از دیدگاههای مهم نظری در روانشناسی بالینی عبارتند از:

روانشناسی بالینی چندین ویژگی را با سایر حرفه ها به اشتراک دارد و این همپوشانی بعضی اوقات باعث سردرگمی می شود. بسیاری از سردرگمی ها تفاوت بین روانشناس بالینی و روانپزشک است. اگرچه روانپزشکی به تئوری و روش های روانشناسی می پردازد، اما در درجه اول شاخه پزشکی است. بنابراین، در حالی که هر دو گروه با بیماران دارای مشکلات مشابه برخورد می کنند، اما معمولا رویکردشان نسبت به انجام این کار متفاوت است.

روانشناسان بالینی به طور گسترده روی روان درمانی تمرکز می کنند در حالی که روانپزشکان تأکید بیشتری بر استفاده و ارزیابی اثرات داروها دارند. اگرچه روانشناس بالینی اغلب در محیط های پزشکی فعالیت می کند اما پزشک نیستند و به طور معمول دارو تجویز نمی کنند.

روانشناسی بالینی نیز باید از روانشناسی مشاوره متمایز شود. اگرچه تمایز بین این دو زمینه همیشه مشخص نیست. به طور خلاصه، روانشناسان بالینی با اختلالات شدیدتر مانند اختلال دوقطبی ، هراس و اسکیزوفرنی در ارتباط است، در حالی که روانشناسان مشاوره به مراجعه کنندگان کمک می کنند تا با مسائل روزمره مانند مشکلات زناشویی، خانوادگی یا شغلی برخورد کنند. آنها ممکن است در مکان هایی مانند مدارس و ادارات کار کنند.

امروزه روانشناسی بالینی یکی از محبوب ترین زیرشاخه ها و تنها بزرگترین حوزه اشتغال در روانشناسی است. گروه مشاوره نیک همراه با بهترین روانشناسان بالینی سعی در بهبود ارتقای سطح بهداشت روانی جامعه دارند.

021-28424894

آخرین نوشته ها

رقابت بین فرزندان را چگونه کنترل کنیم؟


رابطه از راه دور

در خبرنامه نیک همراه عضو شوید و آخرین اخبار و مقالات را در ایمیل خود بخوانید.

قدرت گرفته از

خیلی خوشحالیم که امروز با شما همراهیم. این جا وب سایت گروه مشاوران نیک همراه است که با هدف ارائه مشاوره های تخصصی در زمینه های مشاوره خانواده، مشاوره ازدواج، مشاوره طلاق، مشاوره دوران نامزدی، مشاوره ی کودک و مشاوره تحصیلی(دانش آموزان و دانشجویان) بنا شده است و سعی در خدمت گزاری و ارائه بهترین راه حل ها را به شما عزیزان دارد

برترین پست ها


رابطه از راه دور


عشق بی قید و شرط چیست؟


شیوه های رفتار عاشقانه با همسر

ازدواج


تعهد به همسر چیست؟


حد و مرز روابط چگونه است؟


شیوه های رفتار عاشقانه با همسر


نشانه های ازدواج ناموفق

روانشناسي باليني يعني چه


احساس تنهایی در رابطه و مقابله با آن

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی پسورد

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

در این بخش به معرفی کامل رشته روانشناسی بالینی می پردازیم تا عزیزانی که قصد انتخاب رشته دارند بتوانند با اطلاعات بیشتر قدم در این راه و رشته تحصیلی بردارند.

 

 

 

روانشناسي باليني يعني چه

روان‌شناسی بالینی

روان‌شناسی بالینی شاخه‌ای از روان‌شناسی است که به درک، پیش‌بینی و درمان نابهنجاری، ناتوانی و آشفتگی‌های شناختی، هیجانی، زیست‌شناختی، روان‌شناختی، اجتماعی و رفتاری کمک می‌کند و در گستره وسیعی از جمعیت‌های در جستجوی درمان کاربرد دارد.

  نقش‌های شش‌گانه رشته روان‌شناسی بالینی عبارت است از:

ارزیابی و تشخیص، مداخله و درمان، مشاوره، آموزش و نظارت بر کار روان‌درمانگرها، پژوهش و مدیریت. غالب کارهای روانشناس بالینی در راستای درمان و تشخیص، آموزش و پژوهش است. بیشترین شمار روان‌ شناسان در رشته روان‌ شناسی بالینی کار می‌کنند، یعنی رشته‌ای که سر و کارش با کاربرد اصول روان شناختی در امر تشخیص و درمان مشکلات عاطفی و رفتاری است. مثلاً بیماری روانی، بزهکاری نوجوانان، رفتار جرم‌آفرین، اعتیاد دارویی، عقب‌ماندگی ذهنی، کشمکش‌های زناشویی و خانوادگی، و سایر مشکلات خفیف سازگاری.

 

انواع روان شناسی بالینی
چهار نوع روان شناسی بالینی وجود دارد: دسته‌ای که برای درمان بیماری با روانپزشکان و روانکاوان اشتراک مساعی می‌کنند و بیشتر به کشف ماهیت بیماری و طرز معالجه یک فرد خاص توجه می‌کنند. دسته بعد روان شناسانی که وقت خود را بطور عمده صرف اندازه گیری خصوصیات افراد بوسیله تستهای روان شناسی می‌کنند. نازوب، دسته دیگر فعالیتهای دسته اول و دوم را بطور مساوی انجام می‌دهند یعنی هم به تشخیص و هم به درمان می‌پردازند.

دسته آخر روان شناسانی هستند که به تحقیق و آزمایش خصوصیات بیماران روانی علاقه دارند و از طریق تجربی برای کشف علل ، علائم و طرق درمان می‌کوشند. روان شناسان معتقدند که آگاهی از تمام این روشها برای آماده ساختن روان شناسی بالینی ضروری است و روان شناسی بدون آشنایی با آنها نمی‌تواند به نحو موثری انجام وظیفه نماید.

 

محل انجام وظیفه روان شناسان بالینی
وظایف روان شناسی بالینی متنوع و مختلف است و به موسسه‌ای که روان شناسی در آن کار می‌کند و همچنین به نوع تحصیلات و تعلیمات عملی که داشته است بستگی دارد. برای مثال وظایف روان شناسی بالینی در بیمارستان روانی ممکن است منحصر به تشخیص بیماری از طریق تست باشد یا به روان درمانی بپردازد یا مشغول تحقیقات شود و یا تعلیم عده ای را به عهده بگیرد. روان شناس بالینی ممکن است در مدارس ، مراکز مشاوره کودکان ، زندانها ، بیمارستانها ، دانشگاهها ، پرورشگاهها ، کودکستانها ، وزارت کار ، کارخانه‌ها و انواع دیگر موسسات انجام وظیفه کند.

 طول دوره تحصیل رشته روانشناسی
متوسط طول دوره کارشناسی روانشناسی با دو شاخه روانشناسی کودکان استثنائی و روانشناسی عمومی و گرایش بالینی 4 سال است و کلیه دروس آن در 8 ترم برنامه ریزی شده است ونظام آموزشی آن مطابق آئین نامه مصوب شورایعالی برنامه ریزی است. دروس آن به صورت واحدی ارائه میشود و دانشجویان دوره کارشناسی روانشناسی پس از اتمام دروس دوره عمومی و دروس پایه و اصلی از موفقیت در این دروس وارد یکی از شاخص و یا گرایش میگردد و پس از گذراندن دروس فارغ التحصیلی دوره کارشناسی شناخته میشود.

 

تعداد واحدهای رشته روانشناسی
تعداد کل واحدهای درسی دوره کارشناسی روانشناسی 144 واحد بشرح زیر است:
1-دروس عمومی 23 واحد
2-دروس پایه و اصلی شاخه های عمومی استشنائئ 71 واحد
3-دروس پایه واصلی گرایش بالینی 98 واحد
4- دروس اختصاصی شاخه های عمومی – استثنائی 40 واحد
5- دروس اختصاص گرایش بالینی 13 واحد
6- دروس انتخابی برای شاخص ها و گرایش ها 10 واحد
– توضیح اینکه مجموع دروس هر یک از شاخه های عمومی و استثنائی و همچنین گرایش روانشناسی  بالینی 144 واحد می باشد.



دکتر روانشناس بالینی یکی از افرادی است که کمک زیادی به درمان اختلالات روانی و مشکلات رفتاری می‌کند. در این مقاله از روان‌آرام کلینیک با ما باشید تا شما را با وظیفه دکتر روانشناس بالینی و در کل شاخه روانشناسی بالینی آشنا کنیم.

روانشناسی شامل شاخه‌های متفاوتی مانند روانشناسی عمومی، روانشناسی صنعتی سازمانی، روانشناسی کودک، روانشناسی کودکان استثنایی، روانشناسی اجتماعی و روانشناسی بالینی می‌باشد. کار دکتر روانشناس بالینی مطالعه اختلالات روانی و راه‌های درمان آن است. این شاخه از روانشناسی یکی از پرکاربردترین حوزه‌ها در روانشناسی است. روانشناسی بالینی به درک و پیش‌بینی و درمان اختلالات و ناهنجاری‌های رفتاری، ناتوانی‌های اجتماعی، هیجانی، زیست شناختی و غیره کمک می‌کند. روانشناسی بالینی به نسبت دیگر شاخه‌های روانشناسی وسیع‌تر است. روانشناسی بالینی با انواع بیماری‌ها مانند اعتیاد، مشکلات خانوادگی، زناشویی، عاطفی و غیره مرتبط است. این رشته شاخه‌های تخصصی زیادی از جمله سلامت روانی کودکان و بزرگسالان، اختلالات هیجانی، اختلالات یادگیری، مصرف بی‌رویه  و بی‌دلیل داروها و روانشناسی سلامت دارد.

تاریخچه این رشته از روانشناسی به انسان‌های نخستین بازمی‌گردد. از همان زمانی که شیوع بیماری‌های روانی را به دلایل ماورایی نسبت می‌دادند، به نوعی روانشناسی بالینی در جریان بود. تاریخچه این رشته و روند پیشرفت آن به روانشناسی مرض متصل است. از عمر روانشناسی بالینی به عنوان یک شاخه تخصصی و جداگانه از روانشناسی، حدود نود سال می‌گذرد. در ایران تعداد دکتر روانشناس بالینی بیشتر از متخصصان دیگر رشته‌هاست. تدریس این رشته هم اولین بار در سال 1350 در بیمارستان روزبه آغاز شد. بعد از تعطیلی این مرکز هم انستیتو روان‌پزشکی تهران در سال 1365 تدریس این رشته را ادامه داد. اولین دانشجوی دکتری این رشته هم در سال 1381 از این انستیتو فارغ‌التحصیل شد.

متخصصان این رشته بعد از مطالعه، تشخیص بیماری، به مشاوره و آموزش مهارت‌های رفتاری به بیمار و نظارت روی روند درمان او می‌پردازند. همچنین به مداخله در کار روان‌درمان‌ها و مدیریت آن‌ها هم می‌پردازند. روانشناسان بالینی می‌توانند به انتخاب خود در یکی از چهار زمینه زیر فعالیت کنند.

روانشناسي باليني يعني چه

دکتر روانشناس بالینی می‌تواند در این رشته کارش را شروع کند. در بعضی از موارد به خاطر استفاده از دارو در درمان بیماری‌های روانی این کار با مشورت روان‌پزشک انجام می‌شود. دکتر روانشناس بالینی از راهکارهای روانکاوی، رفتاردرمانی و شناخت درمانی برای معالجه این بیماران روانی کمک می‌گیرد.

یکی دیگر از زمینه‌هایی که دکتر روانشناس بالینی می‌تواند در آن کارش را ادامه دهد، میزان خصوصیت افراد به کمک تست‌ها برای تشخیص بیماری‌هاست. در این زمینه روانشناس بالینی به کمک انواع تست‌ها به بررسی ویژگی‌های رفتاری و شخصیتی افراد جامعه می‌پردازد. تست‌های روانشناسی زیادی هم وجود دارند که به کمک هرکدام از آن‌ها می‌تواند جنبه‌های مختلف بیماری را تشخیص داد.

در روانشناسی بالینی دکتر روانشناس بالینی به کمک روش‌های مختلف مانند بررسی رفتار افراد، آزمایش‌های روانی، مصاحبه با فرد و پیدا کردن تاریخچه بیماری‌های فرد، بیماری‌ها و دلایل شیوع آن‌ها را حدس می‌زند.

روانشناسی بالینی از جمله روش‌های مختلفی است که برای تشخیص و درمان بیماری‌های روانی از آن استفاده می‌شود. راه‌های مختلفی مانند شناخت درمانی، درمان رفتار، روانکاوی و غیره توسط دکتر روانشناس بالینی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

دکتر روانشناس بالینی معتقد است که باید با تمام روش‌های فوق آشنایی داشته باشد و به آن‌ها مسلط باشد تا تواند به بهترین شکل کارش را انجام دهد. در روانشناسی بالینی، روانشناس باید به بیمارانش کمک کند تا با ناسازگاری‌های زندگی کنار بیایند و مشکلاتشان را حل کنند. دکتر روانشناس بالینی در مدارس، کودکستان‌ها، خانه سالمندان، بیمارستان‌ها، کارخانه‌ها، زندان ها، دادگاه‌های کودک، درمانگاه‌های بهداشت روان، مراکز نگهداری بزهکاران و غیره می‌توانند مشغول به کار شوند. روانشناسان بالینی به خاطر سر و کار داشتن با کسانی که اختلالات روان و رفتارهای نا به هنجار دارند، باید علاوه بر مسلط بودن بر علم خود، روحیه و انگیزه بالایی هم داشته باشند.

دکتر روانشناس بالینی با کمکی که به افراد مختلف برای حل مشکلاتشان می‌کند، قدم مهمی در زندگی آن‌ها برمی‌دارد.

ویژگی‌ها و خصوصیات هر بیمار، دکتر روانشناس بالینی را وادار می‌کند که خلاق بوده و از ایده‌ها و روش‌های جدید برای حل مشکلاتش استفاده کند.

دکتر روانشناس بالینی می‌تواند در مطب مستقل خودش و به صورت خصوصی هم کار کند.

این کار فشار زیادی را به فرد وارد می‌کند و شرایط خاص خودش را دارد.

در روانشناسی بالینی برای درمان بیماری باید زمان زیادی را صرف کرد و منتظر ماند. این کارمی‌تواند خسته‌کننده باشد و روحیه شما را تخریب کند.

در روانشناسی بالینی، دکتر روانشناس با افرادی که اختلالات روانی و رفتاری دارند، سر و کار دارد. به همین دلیل هم ممکن است تنش‌ها و نابه هنجاری‌های زیادی را با این افراد تجربه کند. این وضعیت هم یکی از سختی‌های کار روانشناسی بالینی است.

درمان اختلالات روانی به اندازه درمان بیماری‌های جسمی اهمیت دارد. به قول معروف عقل سالم در بدن سالم! حتی گاهی اختلالات روانی باعث بروز بیماری‌های جسمی می‌شود. همچنین بیماری‌های جسمی هم ممکن است فرد را به انواع بیماری‌ها و اختلالات روانی دچار کنند. طبق آمار سازمان بهداشت روانی، دلیل بیش از نیمی از مشکلات و بیماری‌های جسمی، مشکلات روانی است. بیماری‌های روانی می‌توانند در طولانی مدت باعث بروز مشکلات جسمی متعدد شود. طبعا هر نوع فشار روانی را نمی‌توان بیماری خواند اما کمتر کسی هم وجود دارد که به برخورد به یک بحران روحی خیلی زود به روانشناس یا دکتر روانشناس بالینی مراجعه کند.

در مورد مراجعه به دکتر روانشناس بالینی به خاطر درمان بیماری‌های روانی مانند روندی که فرد برای درمان بیماری‌های جسمی طی می‌کند، به عهده خود فرد است. همان‌طور که فرد زمانی که دچار اختلالات و بیماری‌های جسمی می‌شود، ابتدا سعی می‌کند با استراحت و مصرف ویتامین‌ها و غذاهای مقوی مشکلش را حل کند. اما زمانی که بیماری حادتر شد و استراحت و مدارا هم مشکلی را حل نکرد، چاره‌ای جز مراجعه به پزشک باقی نمی‌ماند. در خصوص بیماری‌های روی هم وضع به همین منوال است. و فرد بعد از شروع بیماری روانی به جای مراجعه به روانشناس یا دکتر روانشناس بالینی سعی در انکار یا کوچک و ساده شمرده بیماری دارد. تا اینکه بعد از حاد شدن بیماری و زمانی که حس کرد بهترین راه معاینه شدن توسط یک متخصص است، این کار را  می‌کند.

به عبارتی دیگر می‌توان اینطور بیان کرد که کسانی که به دکتر روانشناس بالینی مراجعه می‌کنند، قدرت تشخیص بیماری را دارند و می‌دانند که چه زمانی باید برای حل بیماری‌شان اقدام کنند. به طور کلی روان درمانی شیوه‌ای از روانشناسی است که برای کمک به برخی  از افراد که نیاز به روانشناس را حس کرده‌اند کمک می‌کند تا مشکلات روانی شان را حل کرده و به درمان بیماری‌های روانی که دارند، اقدام کنند. بیشتر افراد زمانی که اختلالات کهنه می‌شوند، یعنی وقتی روتین زندگی آن‌ها را به هم می‌ریزد، متوجه می‌شوند که باید به یک روانشناس مراجعه کنند. در این صورت افراد زیان‌های متعددی را برای دیر مراجعه کردن به روانشناس متحمل می‌شوند که ساده‌ترین آن وقتی است که به خاطر داشتن بیماری روانی به هدر رفت و روزها و ماه‌هایی که دیگر نمی‌توانند آن‌ها را بازگردانند و زندگی سالم را در ان از سر بگیرند.

روانشناسی بالینی یا کلینیکی یکی از انواع شاخه‌های روانشناسی است که در آن فرد به شناخت و درمان و مداوای بیماری‌های مختلف می‌پردازد. البته منظور ما این نیست که فرد تنها در صورتی که دچار اختلالات حاد روانی یا بیماری‌های شدید شود، باید به دکتر روانشناس بالینی مراجعه کند. بلکه هر فردی گاهی  در زندگی‌اش با بحران‌ها و مشکلاتی رو به رو می‌شود که لازم است برای پشت سر گذاشتن درست و اصولی آن‌ها با یک متخصص مشورت کند و از او راهنمایی بخواهد.

به عبارتی دیگر هر فردی مدام در رابطه‌ای دوجانبه با زندگی‌اش است و در حال تاثیر گرفتن یا تاثیر گذاشتن روی محیط اطرافش می‌باشد. به نوعی هر کس یک دنیای درون دارد و یک دنیای بیرون که شکل دادن به هر دوی این‌ها وابسته به روابط خاصی است که فرد با خودش دارد. این روابط توسط افکار، احساسات و رفتارهای وی تعیین می‌شوند. با این توصیف خیلی وقت‌ها ایجاد تعادل بین این دو دنیا بسیار سخت است و فشارهای زیادی به انسان وارد می‌شود. که برای حل آن‌ها و رسیدن به یک آرامش درونی نیاز به حمایت و کمک یک فرد دیگر دارد. این کمک می تواند تنها یک صحبت دوستانه با یک آدم موثر باشد و یا گاهی هم می‌تواند مشاوره با یک متخصص یا دکتر روانشناس بالینی باشد. جلسات روان درمانی به سه شکل زیر انجام می‌شوند که در ادامه با هم می‌خوانیم.

روان درمانی فردی به شکلی از جلسات مشاوره گفته می‌شود که در آن تنها بیمار و پزشک معالج شرکت می‌کنند. روان درمانی فردی معمولا با این هدف برگزار می‌شود که فرد با افکار و احساسات خودش آشنایی بیشتری پیدا کند. و به فلسفه وجودی آن‌ها هم پی ببرد. روابط فردی خود را با دیگران یا چیزهایی که روی زندگی‌اش تاثیر می‌گذارد بهتر شناخته و آن‌ها را بهبود دهد. و در کل شخصیت خود را بهبود ببخشد. بعد از این جلسات فرد می‌تواند برای درمان مشکلاتی که توان و طاقت او را گرفته‌اند، اقدام کند. بدون اینکه دچار خودخوری، درد، ناتوانی، سرکشی یا پرخاش و خشونت بی‌مورد شود.

سرعت و شکل رفع مشکلات برای هر کس برای حل آن‌ها به دکتر روانشناس بالینی مراجعه می‌کند، متفاوت است. ولی در کل می‌توان چنین فرض کرد که رهایی از مشکلات به معنی یادگیری است. یعنی یادگیری مهارت‌هایی که به او کمک کند دیگر اسیر مشکلاتش نباشد و خودش به تنهایی آن‌ها را حل کند. این یادگیری روندی است که سرعت و کیفیت آن در جریان روان درمانی وابسته به خود فرد است. روان درمان‌گر هم در تشریح این مسیر، شروع آن، هدایت آن و به اتمام رساندنش، فرد را حمایت می‌کند.

روان درمانی گروهی نوع دیگری از روان درمانی است که هدف آن حل مسائل مشخصی هستند که عموما شکل پیشرفته‌تری به خود گرفته‌اند. برای تشخیص این که روان درمانی گروهی برای چه کسانی مفید است، باید ابتدا جلسات روان درمانی فردی طی شوند. و اگر دکتر روانشناس بالینی اینطور صلاح دید، فرد به گروه‌های دیگری که مشکلی مشابه مشکل او دارند، می‌پیوندد و به حل مسائل و مشکلاتش می‌پردازد.

در روان‌درمانی گروهی فرد تحت حمایت دیگر اعضای گروه تمام مهارت‌ها و مسائلی که باید یاد بگیرد را می‌شناسد و به آن‌ها پی می‌برد. و به این ترتیب می تواند رابطه بهتری با خودش و دنیای پیرامونش داشته باشد.

در خانواده درمانی لازم است که تمام اعضای خانواده  حضور داشته باشند. چرا که در روند درمان خانواده به عنوان یک سیستم شناخته می‌شود که فرد مورد نظر تنها یک عضو آن است و وضعیت و حال او وابسته به وضعیت کلی سیستم است. گاهی در یک خانواده اتفاقاتی می‌افتد که در آن اعضا باید در کنار هم برای حل آن‌ها تلاش کنند اما به مرور آن‌ها توانشان را از دست می‌دهند و به نوعی خسته می‌شوند. هر کدام از اعضای خانواده با وجود تلاش‌هایی که برای حل مشکل می‌کنند، باز هم نمی‌توانند جلو گسترش آن را بگیرند. و در مقابل به آن دامن می‌زنند. و باعث پایدارتر شدن و ریشه دواندن آن مشکل می‌شوند. در این وضعیت هم چیزی به نام گناه و تقصیر وجود ندارد و هر کس به نوبه خود هم مقصر و هم بی‌گناه است. هدف این جلسات درمان تک تک اعضای خانواده و بهبود روابط بین آن‌ها برای مدیریت مشکل پیش امده است.

در روان درمانی گروهی خانواده به عنوان یک سیستم حضور دارد و یاد می‌گیرد که راه‌ها و اصول جدیدی را ایجاد کند و روابط جدید را جایگزین روابط قبلی کند. خانواده در این جلسات یاد می‌گیرد که بهتر است به جای سرپوش گذاشتن روی مشکلات، راه‌های جدیدی برای حل آن‌ها پیدا کند. طبیعی است که شناخت پیدا کردن روی تک تک اعضای خانواده و روند فکری و احساسی و رفتاری آن‌ها و نقشی که هر کدام از آن‌ها به عنوان عضوی از خانواده دارند، هدف اصلی این روند درمانی است. مشکلات آموزشی یا تربیتی که والدین و فرزندانشان با آن رو به رو هستند، در این شیوه درمانی مورد بررسی قرار گرفته و به شکل بهتری نسبت به روش‌های دیگر روان‌درمانی حل می‌شود.

مقالات پیشنهادی:

روانپزشک اختلال روان

روانشناس بزرگسال

مقایسه مشاوره تلفنی و مشاوره حضوری

از کلینیک روانشناسی روان آرام

برای دریافت خبرنامه ایمیل خود را
وارد کنید

کلینیک روان آرام همه روزه از ساعت 9 صبح تا 9 شب در خدمت مراجعین
محترم است، کلینیک روان آرام جمعه ها باز است.

© تمامی حقوق این وب سایت متعلق به روان آرام
کلینیک می باشد طراحی و سئو توسط لومین

روانشناسي باليني يعني چه
روانشناسي باليني يعني چه
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *