روانشناسی زندانبانی

 
helpkade
روانشناسی زندانبانی
روانشناسی زندانبانی

در مقالات

فروردین ۹, ۱۳۹۷
7,671 بازدیدها

نویسنده : عباس مقیمی مسئول امور عمومی زندان فردوس

در برنامه‌ریزی‌های توسعه، نیروی انسانی مهمترین عامل در جهت تحقق اهداف تلقی می‌گردد و در این راستا، این سئوال که چرا خلائق مختلفند، برای درک رفتار انسان ضرورت اساسی دارد. بدیهی است اختلافات فردی باعث بسیاری از تفاوتهای رفتار انسانی است و نخستین سرچشمه این امتیازات شخصیت آدمی است.

لذا شناخت خصلت‌ها، توانمندیها و ناتواناییها، نگرش‌ها و احساسات انسان و نیز درک و فهم علل رفتارهای او و پیش‌بینی عملکردها و کنش‌هایش از دیرباز مورد توجه و علاقه اندیشمندان علوم اجتماعی مانند روانشناسان، مردم‌شناسان، متفکران تعلیم و تربیت و جامعه‌شناسان بوده است. بدون شک تطبیق تواناییها و استعدادهای فرد با مشاغل مورد نیاز جامعه، سبب کارآیی و ثمربخشی بیشتر، بهبود کیفیت کار، موفقیت و رضایت او می‌شود. مطالعات نشان داده است که ممکن است مشکلات مشترک سازمان‌ها، واقعاً با عوامل شخصیتی مرتبط باشد (بلاک، ۱۹۸۱).

نظر پارسونز که تاکنون مورد تأیید قرار گرفته است، در حقیقت به طریقی اهمیت خصوصیات شخصیتی را محرز می‌سازد.تحقیقات و مطالعات بعد از وی نیز به طور مستقیم یا غیرمستقیم، رابطه  این خصوصیات شخصیتی و حرفه را مشخص می‌سازد (حسینیان، ۱۳۷۲). خصوصیات شخصیتی در حقیقت، به عنوان محرکه‌های خلق و خو، برای دستیابی به هدف، تلقی می‌شوند. به این معنا که این خصوصیات انسان را مستعد انجام رفتارهای مختلف در موقعیت‌های‌ خاص‌می‌نماید (کالیگوری،۲۰۰۰). در تحقیقی که توسط یکی از مراکز استخدامی توکیو انجام گرفته سازمان‌های بزرگ و موفق ژاپن بیشترین تأکید و توجه را در گزینش اولیه  داوطلبین کار، به نوع شخصیت مناسب، در تقدم دوم جسارت و شهامت و در درجه  سوم به مهارت آنها دارند.

روانشناسی زندانبانی

هم‌چنین مطالعات اخیر در حوزه  مدیریت انسانی پنج ویژگی فردی داوطلبین کار را که تا حد زیادی موفقیت آنها را در پیشبرد اهداف سازمانها و نیز ایجاد رضایت شغلی در مسیر خدمتی آنان را تأمین می‌کند، مورد تأکید قرار داده‌اند. این ویژگیها عبارتند از: شخصیت، استعداد، علاقه، هوش و مهارت (میرسپاسی، ۱۳۷۸). اما تحقیقات نشان می‌دهد که عامل شخصیت در بسیاری از موارد نقشی بسیار مهم و قابل توجه دارد (حسینیان، ۱۳۷۲).

زندانباني و کار در زندان، شغلي است كه نياز به مسووليت پذيري و تعهد بالايي دارد، نقش زندانبانان دربازپروري، آموزش زندانيان و ايجاد امنيت و آرامش در زندان بركسي پوشيده نيست چرا كه نتايج مفيد فعاليت اين افراد نه تنها به خود زندانيان بلكه براي خانوادههاي اين افراد و مردم جامعه نيز ثمر بخش است.

بااين وجود متاسفانه زندانباني  و کار در محیط زندان نيز مانند برخي ديگر از مشاغل در جامعه ما مورد بي مهري مردم قرار گرفته و اين نگاه منفي مردم و جامعه به درون زندان نيز نفوذ كرده و بسياري از كاركنان زندان ناگزير از آشكار ساختن شغل خود در محيطهاي اجتماعي  خودداري ميكنند.

شايد يكي از دلايل مغفول ماندن زاويه هاي مختلف اين شغل خطير و حساس ، عدم اطلاع رساني به موقع و مناسب از جانب رسانه هاي جمعي و رسانه ملي باشد پس لازماست اهتمام بيشتري به انعكاس و معرفي اين شغل و مسووليت در جامعه صورت گيرد. تمام مشاغل شرایط و خصوصیات خاص خود را دارند اما اساس کار زندانبانی در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بر عمل ایثارگرانه و جهادگونه استوار شده است طاقت فرسا و دشوار بودن شغل زندانبانی بر هیچکس پوشیده نیست به گونه ای که تصور کار در چنین فضایی برای قشر عظیمی از نیروهای کار در کشور امکان پذیر نیست حضور در چنین محیطی و تلاش برای اصلاح افرادی که جایگاه خو را در اجتماع از دست داده اند امری مقدس و قابل تحسین است آنچه در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران برای زندانبانی بعنوان اصل قرار داده شده است تلاش برای بازگرداندن آبرومندانه مجرمانی است که در شرایطی مرتکب اشتباه شده و در انتخاب راه درست و غلط خطا کرده اند این یعنی ارزش بخشیدن به انسانها و حفظ حقوق و کرامت ایشان برای اینکه فرصتی دوباره به منظور اصلاح رفتار و جبران گذشته به آنها داده شود.

پرسنل زندانها از آنجا که از سلامت ، تعهد و توانمندی های فراوانی برخوردار هستند علی رغم مشکلات و کاستی های بسیار ، به خوبی توانسته اند در عرصه زندانبانی اسلامی کارنامه ای درخشان از خود به جای بگذارند .نیروی انسانی مهمترین داشته و سرمایه یک سازمان است و این سرمایه در زندانها غنیمتی بزرگ به شمار می آید .

کارکنان زندانها با توجه به ماهیت شغلی در معرض آسیبهای فراوانی قرار دارند و این در حالیست که صادقانه و با کمترین خواسته هادر حال انجام وظیفه هستند که جای تقدیر فراوان دارد .

تنها با داشتن برنامه و هدف مشخص و نیز همدلی و حمایت است که می توانیم بر سختیها غلبه کرده و به اهداف خود دست پیدا کنیم .به طور کلی اهداف و رسالتهای هر سازمانی مشخص کننده نوع فعالیت و وظایف ارکان تشکیل دهنده آن است. سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور دارای حجم وسیعی از فعالیتها و وظایف متنوع و گوناگون بوده که همین امر موجب گردیده ساختار آن از پیچیدگی خاصی برخوردار باشد.

کارکنان زندان و روشی که آنان به کار می بندند در بقای زندان بسیار حائز اهمیت و در واقع دارای ارزشی محوری است اما نه آنچنان توجه مجامع علمی را به خود جلب کرده و نه در حیطه های وسیعتر و بحث های عمومی به آن پرداخته شده است .علیرغم علاقه جوامع علمی به کار درباره تأ ثير زندان بر زندانیان جوان و بزرگسال ، تحقیقات بسیار اندکی درباره تجربیات گروههای شاغل در محیطهای زندان وجود دارد.

وظیفه اصلی نهادهای مدنی نقد و اصلاح امور است و قرار نیست آنها مدیحه سرای نهادهای دولتی باشند. خصوصاً در جوامعی که رسانههای دولتی قدرتمندی وجود دارند و منابع در انحصار حکومت است. در این گونه شرایط نهادهای مدنی ، ناقد کارگذارانند نه ستایشگر آنان.ایده برگزاری زندانبان شایسته ، نمونهای از این ساز و کارهاست که به سالها پیش با هدف ارتقای وضعیت زندانبانی و بهبود رعایت حقوق زندانیان ارائه شد.

برخی مشاغل مانند زندانبانی به سابقهای که از آنها در حافظه تاریخی جامعه برجای مانده است و فقدان منزلت شغلی در این زمینه از سوی جامعه ممکن است سبب شود زندانبان در منسبات خود با زندانی (بعنوان عامل اصلی این وضعیت) احساس تحقیر اجتماعی خویش را جبران نماید و نمیتوان انتظار داشت مناسبات مطلوبی برقرار گردد. بایستی این تصور شکسته شود و زندانبانی منزلتی در ردیف سایر مشاغل مشابه بیابد و لازمه این تغییرات اولاً تغییر در فرهنگ و رفتار زندانبان و تحقق عملکرد قانونی آنهاست. ایده معرفی زندانبان شایسته دقیقاً در همین راستاست ، از یک سو میکوشد زندانبان را تشویق به رعایت قانون و موازین حقوق بشر و بهبود رفتار با زندانی کند و از سوی دیگر نگرش جامعه را اصلاح نماید.

از طرف دیگر کارکنان زندانها با قشری از افراد جامعه سر و کار دارند که از سوی جامعه طرد شده اند و با توجه به جرم و جنایتی که انجام داده اند و در زندان گرفتار شده اند، در وضعیت روحی و روانی مناسبی به سر نمی برند و بعضاً احتمال دارد دست به یک سری رفتارهای نامناسب اجتماعی بزنند که برای خود و کارکنان زندانها مشکل بوجود آورد. همه این عوامل دست به دست هم می گذارند و باعث می شوند که کارکنان زندانها به یک قشر آسیب پذیر در جامعه تبدیل شوند و همواره در طول خدمت خود دچار هیجان ها،تنش ها ،نگرانی ها و بیم های گوناگونی شوند.

طرح موضوع در آسیب های مرتبط با پرسنل زندانها از حساسیت و اهمیت برخوردار است. چرا اگر در هر زندانی بتوان آسیب های مرتبط با پرسنل را ریشه یابی کرد و در راستای اهداف سازمان سلامت جسمانی و روانی پرسنل را تضمین کرد، مطمئناً پرسنل زندانها با روحیه و انرژی مضاعف به کار خود ادامه می دهند. مشکلات و گرفتاری های آنها تا حدودی کاهش پیدا می کند.

بررسی های صورت گرفته در زندانها نشان می دهد که کارکنان زندان بیش از مردم عادی در معرض بیماری های جسمی چون حمله قلبی، مشکلات گوارشی و بیماری های مربوط به فشارهای روانی مانند افسردگی، اضطراب و استرس هستند، که تداوم آنها باعث می شود این افراد بدلیل درگیری با دیگران در دوره ای دور از مدت نشانگان فرسودگی را نشان می دهند(اسماعیلی و راهروخواجه،۱۳۸۴).

بدون شک بمنظور بالا بردن کارایی و راندمان کاری هر سازمان بخصوص سازمانی مانند سازمان زندانها که بیشتر با نیروی انسانی سروکار دارند، باید معضلات، مشکلات و آسیب های مرتبط با کارکنان و پرسنل ریشه یابی گردد و با ارائه برنامه های آموزشی و مهارتهای زندگی به پرسنل و کارکنان آنها را از خطر ابتلا به انواع بیماریهای روانی و جسمی مصون نگه داشت.

۰۹ بهمن ماه ۱۳۹۶

تیر ۳۱, ۱۳۹۹

تیر ۳۱, ۱۳۹۹

تیر ۳۱, ۱۳۹۹

تیر ۳۱, ۱۳۹۹

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد.لطفا فیلد های که دارای ستاره هستند را پر کنید *

دیدگاه

نام *

پست الکترونیک *

وب سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

نحوه ارائه خدمت اشتغال زندانیان را چگونه ارزیابی میکنید؟

View Results

روانشناسی زندانبانی

نحوه ارائه خدمات قضائی را چگونه ارزیابی میکنید؟

View Results

نحوه ارائه خدمت پذیرش و نگهداری را چگونه ارزیابی میکنید؟

View Results

آیا اطلاع رسانی و راهنمایی به صورت شفاف و دقیق برای انجام خدمات مورد درخواست به شما ارایه شده است؟

View Results

گیسوم سامانۀ سفارش و پیگیری تهیۀ کتابه. شما سفارش میدین و ما اگر کتاب رو داشتیم یا تونستیم پیدا کنیم، شرایط خرید کتاب رو براتون فراهم می‌کنیم.

خانه

مقالات

مقاله روانشناسی جرم

امروزه آموزش با شیوه های نوینی ارائه میشود و یکی از این شیوه ها آموزش مجازی میباشد که از جهات مختلفی همچون صرفه جویی در زمان و مکان به صرفه میباشد. نخستین گام در راستای آموزش مجازی را میتوان فرهنگ سازی ،ایجاد اعتماد و باور مردم نسبت به کیفیت بالای آموزش و مدرک آن عنوان کرد.
این مرکز با بیش از ۱۰۰ مدرس و اعضای هیئت علمی دانشگاه قرارداد همکاری در جهت تدوین محتوا اعم از جزوات درسی ، امکانات مولتی مدیا و همچنین ضبط فیلم های آموزشی نموده است . در حال حاضر مرکز پارس با اخذ مجوزهای لازم اقدام به آماده سازی بیش از 4۰۰ دوره ی آموزشی در شاخه های مختلف علمی نموده است. یکی از این دوره ها ، دوره آموزشی روانشناسی جرم  یک دوره آموزشی بسیار کاربردی و علمی زیر گروه شاخه روانشناسی در مرکز آموزش مجازی پارس می باشد.

تعریف روانشناسی:
روانشناسی علم مطالعه رفتار و فرایندهای ذهنی است. ( Hockenbury & Hockenbury 2007 – p3 )
رفتار: به هر نوع پاسخ ارگانیزم که در مقابل محرک های درونی و بیرونی ارائه می شود رفتار می گوییم؛ که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم و با ابزار قابل رویت است
فرایند ذهنی: به اندیشه ها، هیجان ها، احساس ها، و انگیزه هایی که افراد تجربه می کنند، فرایندهای ذهنی گفته می شود؛ که برای افراد دیگر به طور مستقیم قابل مشاهده نیست
روانشناسان کوشش می کنند که انسان ها را به وسیله روش های علمی مورد مطالعه قرار دهند. هدف آن ها از این کار شامل توصیف، تبیین و پیش بینی رفتار های آدمی می شود.
توصیف: شامل تعریف کردن وضع موجود و رفتارهای در حال حاضر افراد می شود؛ که بوسیله روش های علمی جمع آوری شده اند.
تبیین: توضیح رفتار انسان بر اساس شرایط پیشایند یک واقعه یا رویداد
پیش بینی: توانایی پیش بینی کردن بعضی رفتارها در آینده با توجه به شرایط موجود.هدف های روانشناسی جرم
1- اولین هدف روانشناسی جرم شامل موضوع آن یعنی مطالعه و شناخت شخصیت مجرمان و علل و انگیزه های آن ها به هنگام وقوع جرم می شود. این خود سبب هدف بعدی روانشناسی جرم که در ادامه آمده است می شود.
2- پیشگیری از وقوع احتمالی جرم به منظور کاهش تکرار جرم توسط افراد دیگر و همچنین تکرار جرم توسط مجرم فعلی که خود شامل موارد زیر می شود:
الف- بازسازی، بازپروری و درمان مجرمان
ب- بازپذیری اجتماعی و ادامه ی درمان مجرمان
پ- سعی در برطرف نمودن عوامل اجتماعی مولد جرم
که این سه مورد باید همزمان و به موازات هم به وسیله ی حمایت سازمان های مسئول اجرا شوند.
3- کمک به مَراجع قضایی برای به وجودآوردن قوانین جدید با توجه به مسائل اجتماعی، روانشناسی، فرهنگی، اقتصادی، دینی و بین المللی برای بهبود نسبی وضعیت جرم خیزی جامعه و مجرمین.

روانشناسی جرم و علوم دیگر
روانشناسی جرم به دلیل سر و کار داشتن با مجرمان با رشته های دیگری نیز ارتباط دارد که همپوشی هایی نیز با آن ها دارد؛ که در ادامه به اختصار به آن ها اشاره می شود.
انسان شناسی جرم: انسان شناسی جرم علم مطالعه ی ویژگی های جسمانی و اعمال و اعضای بدن در هنگام وقوع جرم است.
زیست شناسی جرم: علم بررسی جنبه های ژنتیک، سنخ شناسی زیستی و اثرات هورمون ها در هنگام ارتکاب جرم است.
جامعه شناسی جرم: جامعه شناسی جرم جمعیت، نژاد، محیط و علل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جرم مجرم را مورد مطالعه قرار می دهد.
کیفر شناسی ( علم زندانبانی ) : علم شناخت جرم و رده بندی آن و مدیریت زندان ها و فضاهای تأدیب و بازپروری مجرمین است.

روانشناسی جرم چیست؟
روانشناسی جرم  استفاده از اصول علم روانشناسی در بررسی جرایم به ویژه رفتارهای مجرمان است که با بررسی و تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از آن می توان راهکارهایی را برای پیشگیری از جرم یا کاهش خطر برای افراد پیدا کرد.
روانشناسی جرم طی سال های اخیر، جنجال های زیادی را به راه انداخته زیرا تا حدودی توانسته از وقوع جرایم جلوگیری کرده و بسترهای جرم را شناسایی کند. این شاخه از علم به ویژه در مورد جرایمی نظیر قتل و با الاخص قتل های زنجیره ای بسیار مفید واقع شده است.
با بررسی رفتار مجرم می توان تفکرات او را شناخت، به انگیزه های او پی برد و در ارتکاب جرایم بعدی اش مانع ایجاد کرد یا او را به دام انداخت.
روانشناسی جرم همراه سایر روش های قدیمی نظیر بررسی صحنه جرم و… می تواند نتایج بسیار پرباری را در پی داشته باشد و به تنهایی مفید واقع نخواهد شد. در صورت نبود یک مدرک محکم، روانشناسی جرم می تواند به پیدا شدن سرنخ های دیگر در یک ماجرا کمک کند. این روش ابزاری برای به دام انداختن مجرم محسوب می شود.

روانشناسی زندانبانی

هدف های روانشناسی جنایی

اولین هدف روانشناسی جنایی شامل موضوع آن یعنی مطالعه و شناخت شخصیت مجرمان و علل و انگیزه های آن ها به هنگام وقوع جرم می شود. این خود سبب هدف بعدی روانشناسی جنایی که در ادامه آمده است می شود.
2- پیشگیری از وقوع احتمالی جرم به منظور کاهش تکرار جرم توسط افراد دیگر و همچنین تکرار جرم توسط مجرم فعلی که خود شامل موارد زیر می شود:
الف- بازسازی، بازپروری و درمان مجرمان

ب- بازپذیری اجتماعی و ادامه ی درمان مجرمان

پ- سعی در برطرف نمودن عوامل اجتماعی مولد جرم

که این سه مورد باید همزمان و به موازات هم به وسیله ی حمایت سازمان های مسئول اجرا شوند.

3- کمک به مَراجع قضایی برای به وجودآوردن قوانین جدید با توجه به مسائل اجتماعی، روانشناسی، فرهنگی، اقتصادی، دینی و بین المللی برای بهبود نسبی وضعیت جرم خیزی جامعه و مجرمین.

رشته های جدید روانشناسی جرم
روانشناسی قضایی: روانشناسی قضایی به مطالعه ی رفتار های متهمان، شاهدان، تماشاگران و دیگر افراد حاضر در جلسات دادگاه و جلسات بازرپرسی قبل از دادگاه می پردازد.
روانشناسی قانونی: روانشناسی قانونی برای صدور حکم نهایی در مورد متهمان با توجه به نظرات روانشناسی و بیماری شناسی و همچنین قوانین مربوطه، به قضات و شوراهای عالی قضایی کمک می کند.
روانشناسی زندانبانی: روانشناسی زندانبانی با به وجودآوردن برنامه های تغییر رفتار به اصلاح و تربیت محکومین می پردازد و آن ها را برای بازگشت به محیط اجتماعی و زندگی مطلوب تر آماده میکند

جرم شناسی
جرم شناسی علم مطالعه جرم است و جرم شناسی به همراه شناخت روان و فکر افراد است.جرم شناسی علم شناخت علل وقوع جرم است .طرز تاثیر عوامل جرم زای فردی و اجتماعی ،شناسایی محیط جرم ساز ؛مجموعه علم های که به پدیده جرم مربوط میشود و هر عملی که جامعه جرم تلقی می کند جرم است.
جرم شناسی رشته ای از علم جرم است که درباره ی عوامل جرم زا و کیفیات و شرایط فردی و اجتماعی و محیطی موثر دربروز رفتار جرم یا علل وقوع جرم و صور گوناگون بزه و جنبه های کمی و کیفی ان و از پیدایش حالت خطر ناک در انسان و یا انسان های خطر ناک و تبهکار و تشکیل گروه های جامعه ستیز در میان جوامع انسانی با روش عینی وعلمی ویا مشاوره و ازمون و مقایسه و استقرایی کافی و به بررسی و تحقیق و اصلاح می پردازد تا مگر با استعداد واستفاده از تمام تضمین های علمی به پیش گیری مستقیم و غیر مستقیم از بروز جرائم و روش های درمان و اصلاح و تربیت بزهکاران و کسانی که در اثر عوامل جرم زایی فردی تن و روان و محیط اجتماعی وطبیعی بدی را برگزیدند و از خود و برتافتند از انسانیت گریختند و پرورش دوباره و نوسازی مجرمان و ساختن دوباره انها و سازگار کردن انها با جامعه و میزان اجتماعی ….
درواقع به علت تعدد اختلاف دیگاه متخصصین رشته های جرم شناسی و توجه خاص محققین به یک عنصر از عناصر جرم شناسی و تعاریف مختلفی ارائه شده است.

بررسی علل وقوع بزه و مطالعه بزهکار

دورکیم پایه گذار علم جامعه شناسی:جرم اعمالی است که در خارج ارتکاب انها وجدان جمعی را ازرده میکند و اجتماع با مجازات به ان واکنش نشان میدهد.
فری:علم مطالعه و بررسی جرم به مثابه عمل طبیعی یک انسان و به منزله یک عمل قضایی مجرد می باشد.
شناخت مجرم: این دسته بزهکار را فرد نا سالم و بیمار را مورد مطالعه قرار داده وبه پدیده بزهکار توجه نمی کند .
هویر:موضوع جرم شناسی مطالعه فرد بزهکار است و نه جرم که موضوع جامعه شناسی است.
شناخت علل جرم :نگاه آن بر اساس انگیزه و علل بزهکاری نهتوجه به جرم و مجرم
ساترلند:جرم شناسی علمی است که بزه راه به عنوان یک پدیده اجتماعی مطالعه می کند.
علوم جرم:سلسله علومی که جرم یابی جز فرعی از ان است مانند تشخیص هویت بزهکار از طریق پزشکی قانونی،زهر شناسی و شیمی قانونی ،اسلحه شناسی ،زیست شناسی،عکاسی،انگشت نگاری و ….
جرم شناسی:اشتی دادن انسان گریخته از خود با خود و نوسازی انسان و جامعه ،عدالت واقعی منظور جرم شناسی است.سیر تحول جرم شناسی:
1-دوران قبل از تحقیقات علمی
2- دوران بعد از تحقیقات علمی
دوران قبل از تحقیقات علمی دوره ای بود که فلسفه مطرح شد و اولین ازمایشگاه های روانشناسی تشکیل شد و تحقیقات در این دوره نظری بود.
در یونان قدیم علت بزه تقدیر و سرنوشت الهی بوده است و معتقد بودند نیروهای شیطانی در انسان طلوع کرده و او را در جهت بزه سوق داده است و جنایت ثمره جهل و نادانی است .
سقراط: با خشونت رفتار کردن ،بزهکاران را خراب تر می کند.
افلاطون: دوعامل اجتماعی و فقر اقتصادی در بروز جرم مهم است.عواطف انسانی باید این دو عامل را تحت تاثیر قرار دهد.
ارسطو: وضع روحی افراد در ارتکاب بزه موثر است.
جالینوس : بیماران باید به روش علمی معاینه شوند.بزهکاران مبتلا به بیماری روانی اند.
در قرون وسطی خرافه پرستی و جادوگری بوده ورایج بود و با مذهب مسیح در تغایر بود ولی حاکمان کلیسا ان را رواج دادند بنام مسیح (ع)، دوران تحقیقات علمی بعد از قرون وسطی بود و ازمایشگاه ها و مباحث علمی به جای تئوری امد.
مورس: فقرعامل اصلی شورشهای و بزه ها ؛ثروت مندان باید سرمایه خود را تعدیل کنند.
اواتر: تشابه سر انسان بزه کار به حیوان.

بررسى علل وقوع جرم درجامعه:
با كمى دقت در تاریخ تمدن پى مى بریم كه از فرداى تشكیل جامعه بشرى، جرم و جنایت هم در جامعه رخ داده است انسانى كه زمانى به دور از هر قید و بندى و كاملاً آزاد در طبیعت زندگى كرده و این حالت را قرن ها و در درون خود به عنوان یك واقعیت بدیهى باور كرده بود، نمى تواند و نباید هم بتواند به راحتى قید یا قیودى را در زندگیش بپذیرد.
نزاع و درگیرى و به دنبال آن كشت و كشتار در طبیعت و نزد حیوانات هم دیده مى شود. مى توان گفت نزاع بخشى از واقعیت زندگى طبیعى است و انسان را هم گریزى از آن نیست. فقط شدت و نوع آن را مى توان امیدوار بود كه به تدریج كم شود. اگرچه در مقاطعى از زندگى نزاعات بشرى تشدید و افزایش هم یافته است. این فراز و فرودها در مقاطعى از زندگى جوامع بشرى دیده مى شود. جنگ ها و به دنبال آن كشتارهاى بى رحمانه هم نوعى از جرم و جنایت هاى جوامع بشرى است.
وقوع جرم و جنایت از فرداى تشكیل جامعه در كتاب هاى تاریخى به وفور یافت مى شود و در این رابطه شواهد زیادى قابل ارائه است. قرآن كریم هم به این شواهد اشاره دارد. نمونه اولیه نزاع بین انسان ها قتل هابیل به دست قابیل است. علت این واقعیت هاى تلخ یعنى نزاع یا جرم و جنایت در زیاده خواهى ذات انسان طبیعى نهفته است.
انسان ابتدا آزاد از هر قیدى در طبیعت زندگى مى كرد. با تشكیل جامعه لازم بود از آزادى هاى مطلق او به مقدار خیلى ناچیزى براى اینكه جامعه خود تشكیل داده دوام داشته باشد، كاسته شود. این مقدار قید اندك در زمان هاى قدیم براى بعضى از افراد آن جامعه قابل درك نبود یا بعضى افراد نمى خواستند درك و قبول كنند، به همین جهت مشكل شروع شد و درگیرى رخ مى داد.
با دوام جامعه كوچك اولیه افراد جامعه به تدریج و با گذشت ایام زیاد شدند و قبیله ها تشكیل یافتند. با تشكیل قبیله كه نشان از جمعیت زیاد و بزرگ قلمرو آنهاست، تخلف از نظم قبیله نیز به واسطه همین عوامل و عوامل دیگر از جمله تلاقى قبایل و تضاد منافع بین آنها افزایش یافت.
از آنجا كه مسیر سرنوشت بشرى، پیشرفت و تكامل بوده و هست (یا ایها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثى و جعلناكم شعوبا و قبایل لتعارفوا ان اكرمكم عندالله اتقیكم ان الله علیم خبیر، سوره مباركه حجرات آیه شریفه ۱۳) تخلف بعضى از افراد قبیله قادر به نابودى و برگشت جامعه به وضعیت قبل از تشكیل آن نشد.
در حال حاضر كه قرن ها از زمان اولیه تشكیل جامعه و قبیله گذشته، به طور مسلم ناقضین مقررات اجتماعى تحت هیچ شرایطى نخواهند توانست، جامعه را به عقب برگردانند. آنها یعنى بزهكاران فقط تا حدودى آرامش و امنیت را در جامعه كم یا متزلزل مى كنند و در دل مردم هراس مى افكنند و بخشى از وقت و نیرو و سرمایه جامعه را هدر مى دهند. مقدارى از نیروها و سرمایه هایى را كه مى توانست در جهت رشد جامعه به كار رود نابود مى كنند.
آفت هر جامعه اى عامل ترمز و كندكننده هر جامعه اى از تكامل و پیشرفت، نقض مقررات آن جامعه است.
كسانى كه دست به نقض قانون نمى زنند به این علت است كه آنها قیودات اجتماعى را قبول كرده اند.
قبول قیودات اجتماعى و حركت در چارچوب قانون براى هر انسانى مشكل است زیرا با طبیعت او مغایر است. منتهى، زمانى قبول قیودات امكان پذیر مى شود كه انسان در این جهت تربیت شده باشد. آنها كه به اطاعت از قانون تربیت شده اند از طبیعت ضداجتماعى یعنى آزادى بى قید و بند خود رها و دور شده اند و آنها كه چنین تربیت نشده اند و یا با هم زیستى در خانواده اى مخرب و ضد اجتماعى، بى تربیت یا بد تربیت شده اند، نخواهند توانست مقررات اجتماعى را محترم بشناسند و رعایت كنند بلكه این گونه افراد برحسب تربیت خود، آموخته اند برخلاف مقررات اجتماعى عمل كنند. از بین آنها یكى دزد تربیت شده، یكى كلاهبردار و دیگرى قاتل و الى آخر.
طبیعت ضداجتماعى افراد در غریزه نهفته است. به همین خاطر، ضداجتماعى شدن افراد خیلى ساده و با كمترین بى توجهى به تربیت اطفال و نوجوانان حاصل مى شود. غریزه حكم مى كند انسان آزاد از قید و بند زندگى كند. مهار غریزه فقط با تربیت امكان پذیر است و این تربیت به اخلاقیات منتهى مى شود. توجه به تربیت و اخلاقیات به قدرى با اهمیت و براى جامعه كلیدى و اساسى است كه پیامبر اكرم اسلام(ص) فرموده است «انى بعثت لاتمم به مكارم الاخلاق» اهمیت تربیت و توجه به مسائل تربیتى آن قدر حیاتى است كه اگر پسر پیغمبر هم مورد بى توجهى در تربیت قرار گیرد، گمراه خواهد شد.
پسر نوح با بدان بنشست
خاندان نبوتش گم شد
در اعتقادات دینى ما سنبل اخلاقیات كه بى نهایت اخلاقى هستند، فرشتگان درگاه خداوندى است. آنها یعنى فرشتگان آن قدر منزه هستند كه شایستگى وسیله پیام رسانى به انبیا شدند. خداوند سبحان مى دانست كه فرشتگان او آیات را بى هیچ كم و كاستى به پیامبرش خواهد رساند.
با این وجود خداوند به فرشتگان دستور داد به انسان تعظیم كنند. چرا كه خداوند سبحان مى داند كه انسان قرار است خودش را از موجودى كاملاً مطیع غریزه به كمك عقل كه هر روز گسترش مى یابد و بر تاریكى هاى زندگى چیره مى شود به یك موجود اخلاقى عالى و از آنجا به خدا برساند.
امید به چنین رشد و تكاملى این نوید را به مردم مى دهد كه جامعه بشرى نیز روزى عارى از جرم و جنایت خواهد شد. این امر با رشد اخلاقیات و اصلاح تربیت بچه ها كه نقطه آغاز آن خانواده است، ممكن خواهد شد.
در یك بیان مقایسه اى مى توان جرم و جنایت را با بهداشت جامعه مقایسه كرد. زمانى كه ما در كوچه و خیابان و منزل وجود حیوانات موذى، سگ و گربه و موش و حشرات را زیاد مى بینیم، متوجه مى شویم بهداشت محیط رعایت نشده و محیط مساعد براى رشد و تغذیه حیوانات و حشرات موذى است. در صورتى كه حیواناتى مثل موش ها، بزرگ و جثه اى عظیم تر از حد معمول داشته باشند یا حشرات موذى خیلى زیاد باشد، پى مى بریم كه در چنین جامعه اى مدتهاست كه به مسائل بهداشتى بى توجهى شده است. در جوامع انسانى نیز زمانى كه آمار جرم و جنایت افزایش مى یابد، این آمار این نكته را بیان مى كنند كه توجه به مسائل تربیتى كم شده است. در صورتى كه این كم توجهى و یا بى توجهى مدتى ادامه داشته باشد، در آن صورت باید (مثل حشرات موذى عظیم الجثه منتهى در اینجا به لحاظ روش عمل) منتظر باندهاى جنایتكارى باشیم كه در ارتكاب جرم راه ها و روش هایى انتخاب كنند كه از شناسایى در امان بمانند و هم خوف عمل آنها براى جامعه زیاد و سنگین باشد. در پیش گرفتن روش هاى نادرست تربیتى اثرى كمتر از بى توجهى به مسائل تربیتى ندارد. در هر صورت اگر بزهكارى و جرم و جنایت را به عنوان معلول در جامعه ببینیم و قبول كنیم كه علت آن تربیتى است آنگاه خواهیم توانست با كمك متخصصان امور تربیتى از جمله روانشناسان و جامعه شناسان راه اصلاح را پیش بگیریم.
عده اى معتقدند مهاجرت از روستا به شهر یكى از علل بزهكارى است و مهاجرت را صرفاً به عنوان علت بزهكارى مى دانند. در پاسخ به نظر این عده كه «مهاجرت» را علت بزهكارى مى دانند باید گفت: مهاجرت ظاهراً علت بزهكارى است و در واقع و در باطن امر، مهاجرت علت بزهكارى نیست. دلیل آن هم این است كه اگر مهاجرت علت بزهكارى بود، همه مهاجرین بایستى در شهر مهاجرپذیر مرتكب بزه مى شدند. آن دسته از مهاجرین كه در موطن و روستاى خودشان مرتكب بزه نمى شوند ولى پس از مهاجرت دست به ارتكاب جرم و جنایت مى زنند، به این نكته برمى گردد كه این افراد در محیط زندگى روستایى خود به علت كوچك بودن محیط، افراد شناخته شده اى هستند و محیط كوچك این حسن را دارد كه ناخودآگاه همه، همدیگر را به واسطه آشنا بودن، زیرنظر دارند و براى همدیگر حكم پلیس را دارند اگر كسى در چنین محیط هایى به طور ناگهانى پولدار شود یا رفت وآمدهاى غیرمتعارف داشته باشد، سریعاً مورد سؤال اهالى قرار مى گیرند. این نظارت همگانى مانع از آن مى شود كه افرادى كه در روستا هستند و مستعد براى ارتكاب جرم تربیت شده اند، بتوانند عمل مجرمانه اى انجام دهند. اگرچه ممكن است دست به جرایم كوچك و به قول معروف تخم مرغ دزدى زده باشند و مصون از تعقیب و مجازات هم مانده باشند. لیكن همین افراد به محض اینكه از دیار خود خارج مى شوند و به شهر بزرگ مهاجرت مى كنند متوجه مى شوند دیگر از آن نظارت ها خبرى نیست. در نتیجه شرایط براى بروز شخصیت واقعى آنها مهیا مى گردد.
عده اى دیگر فقر را از علل بزهكارى معرفى كرده اند. در پاسخ به نظر این عده هم مى توان گفت، كسان زیادى در جامعه دیده مى شوند كه در نهایت فقر زندگى كرده اند و نه تنها بزهكار نشده اند، بلكه به درجات بالاى علمى، ادبى، اجتماعى و دینى رسیده اند. از این نمونه ها در جامعه به فراوانى یافت مى شود. بنابراین نمى توان گفت فقر یا مسائل اقتصادى علت بزهكارى است بلكه باید عامل دیگرى هم در فرد باشد تا با پس زمینه فقر او را به سمت بزهكارى سوق دهد. عامل دیگر همانا تربیت آنهاست. به آنها خواسته و ناخواسته آموخته اند كه اگر نداشتى دست به مال دیگران دراز كن و حتى این را هم به او آموخته اند براى به دست آوردن مال دست به جنایت هم بزن.
به خاطر داشته باشیم این آموزه ها غیرمستقیم و عملى و متفاوت برحسب شرایط محیطى است و اگر چنین نبود همه افرادى كه بر اثر فقر به بزهكارى روى آورده اند، بایستى مرتكب یك نوع جرم مى شدند و با جان و ناموس مردم كارى نداشته باشند در حالى كه عكس آن به فراوانى دیده مى شود كه فرد براى به دست آوردن مال به راحتى دست به قتل مى زند.
با توجه به آنچه بیان شد ممكن است این سؤال را عده اى طرح كنند كه چه تفاوتى مى كند در اینكه علت جرم را تربیت بدانیم یا به طور مثال فقر و مهاجرت و یا هر علت دیگرى. در پاسخ به این گروه باید گفت شناخت صحیح و دقیق علت جرم ما را در نحوه برخورد با مجرم بسیار راهنمایى خواهد كرد. به عبارت دیگر با شناخت علت جرم، نوع و چگونگى و میزان مجازات متفاوت خواهد شد.

هدف جرم شناسی :
دانش شناخت علل وقوع جرم و شخصیت مجرم و معالجه مجرم و پیشگیری از وقوع جرم است و می کوشد افرادی که بر اثر تاثیرات عوامل فردی و اجتماعی دست به ارتکاب بزه زده اند با استفاده از امکانات دوباره جامعه پذیر کرده و فردی سازگار با محیط بسازند.
اهداف جرم شناسی: بررسی و شناخت انگیزه های جرم وشخصیت مجرم،دگرگون نمودن قوانین در جهت اصلاح مجرم،پیشگیری (کیفری،عمومی،اختصاصی،وضعی)
الف)بررسی و شناخت انگیزه های جرم و شخصیت مجرم
بررسی همه جانبه عللی است که انسان را به سوی ارتکاب بزه سوق میدهد.مطالعه فرد و ویژگی های جسمی و روانی و نیاز های گذشته و عوامل زیست محیطی. مجازات هدف نهایی نیست بلکه اصلاح مجرم و عنصر مفید مد نظر است.
دستگاه قضا فقط به محتویات و مدارک مجرمیت اکتفا نمی کند بلکه وی را از لحاظ اینکه انسان تاثیر پذیر از محیط بوده محاکمه می کند و به شخصیت فعلی و علل ارتکابی جرم تحت عنوان پرونده شخصیت توجه و سپس دستور قضایی صادر می کند.
ب)دگرگون نمودن قوانین در جهت اصلاح:
دگرگونی تحت تاثیر مطالعات جرم شناسی قوانین در قرن 20 به شدت متحول شده است.راه هایی سالم سازی و اصلاح مجرم که منسوخ شدن مجازات های وحشیانه ،اقدامات تامینی و تربیتی در طول مدت تحمل مجازات ،بررسی انگیزه های بزهکار و اعطای ازادی مشروط و لغو مجازات اعدام در برخی کشور ها.
بازسازی مجرم به جای انتقام جویی : در واقع با مطالعه بزهکاری ویژگی های روانی نیاز ها و استعداد های او را کشف کرده متناسب با ان اقدامات تربیتی،رفاهی برای ارشاد بزهکار و بازگشت به زندگی عادی پیش بینی می نماید.

جرم چیست و مجرم کیست؟
مجرم کسی است که مرتکب جرم میشود اما تعریف جرم آسان نیست جرم به عملی گویند که وجدان جمعی را جریحه دار کند به بیان دیگر هر فعل یا ترک فعلی که نظم ، صلح و آرامش اجتماعی را مختل سازد و قانون برای آن مجازاتی تعیین کرده باشد جرم محسوب میشود و بالاخره تعریف عملی و حقوقی جرم چنین است: جرم عملی است که بر خلاف یکی از موارد قانون مجازات عمومی هر کشور است و مجرم کسی است که در زمان معین عمل او خلاف مقررات قانونی رسمی کشور باشد.

انواع جرم
جرم از آن حیث که صرف ارتکاب عمـــــــل جرم تلقی میشود یا حصـــــــــــــول نتیجه محرمانه,به جرم مقیــــــد (مادی) و مطــــــلق (رسمی)تقسیم میشـــــود. درجرم مادی تحقق جرم منوط بحصول نتیجه یمجرمانه است ماننـــــــــد سرقت یا قتـــــــــــل.
ولی درجرم رسمی خودانجام دادن کار مجرمانه با صرف نظر از نتیجه ی آن از دیدگـــــــــاه مقنن جرم تلقی میشـــــــود مانند جعل اسکنــــــاس. در صــــــــورتی که تمــــام عملیـــــــات اجرایی جرم به وقوع بپیوندد آن را جرم تـــــام میگویند. دربرابرجرم تام جرم محال وجرم عقیم قراردارد. جرم محال جرمی است که بواسطه ی شرایط موجـــــــــود تحــــــــقق آن ممـــــــــکن نیست ماننــــــد مسموم کردن با مواد غیـــــــر سمی. جرم عقیم جرمی است که درآن مقصود بزهکار از ارتکاب جرم حاصل نشود مانند اقـــــــــدام به قتل نافرجام.(دربرخی کشور هــا مثـــل فرانســـــــه مرتکبـــــــــان جرایم محــــــــال و عقیــــــــم را به سبب خطرناک بودنشـــــــــان مستحـــــــق مجازات میدانند ولی در ایران اصولآ این کارهـــا جرم نیستند مگر آنکه خود عمل انجام شــــــد مصـداق جرم مستقلی باشـد.)
تقسیم بندی دیگــــــــــر بر اساس عنصرمادی,
جرایـــــــــــم مشهــــود و غیر مشهــــود است. مشاهده ی جرم, در حال ارتکاب یا کشف آثـــار و علایــم جرم نزد متهم یا اطمینــان بــــه تعلق اسباب جــرم بـه متهـم از ویژگـــی هــــــای جرم مشهــود است. در جرم غیـــر مشهــــــود هنگام کشف جــــرم زمان زیادی از ارتکاب آن گذشتــــه است. و احـــــــــراز آن بسیــــــار مشکـــــــل میباشد.
در تقسیم دیگری جرایم به جرایم بسیط ,عادت, مرکب و مرتبــــــــــط تقسیــــــــم شده انــــــد
: جرم بسیط با انجام یافتن یک عمل حاصل میشودکه خود به دونوع ساده(آنی) و مداوم(مستمر) تقسیـم میشــــــود. جرم عادت ازافعال متعددمشابه حاصل میشود مثل تکـــــــــدی جرم مرکب از افعال متنوع و غیر مشابه تشکیل میشــود مثــــــــل کلاهبــــــــــــرداری. جرم مرتبط جرمی است که درآن جرایم ارتکابی به لحـــــــاظ مـــــــــادی مشخص انـــد ولی ارتکاب رابطــه ی منطقی و درونی بین آنها وجود دارد به طوری که به منزله ی جرمی واحد تلقی میشوند ماننــــــــــد تخریب و غـــــــــارت.
جرایم به خصوصی وعمومی نیزتقسیم میشوند. در جــــــرم خصـــــــــــوصی ضـــــــرر و زیـــــــان به شخص یا اشخاص یا گروه معینی واردمیشود. در جـــرم عمـــــــومی جرم مخـــــل نظم عمومی و حقوق عمـــــــوم مــــــــردم جامعــــــــــه است واقامه ی دعوا بر عهده ی مدعی العموم میباشد. جــــــــــــرایم از حیث ماهیت و طبیعت جـــــــــرم به عمومی,سیاسی و نظامی تقسیـــم شده اند: جـــــرم عمــــــومی جرمی است که مـــــــــــردم قــــــــــادر به انجــــــــام آن باشند و با کار خـــــود اذهان عمـــــومی را نیز مشوش سازند مثـل قتل. جرم سیاسی جرمی است که بر ضد تشکیلات و عملکـــــــــــرد دولـــــــــت صـــــــــورت گیــــــرد. جرم نظامی جرمی است که بخشی از آن مفهومی مثل جرم عمومی دارد و فقط شدت عمل بیشتـر و رسیدگی سریعتری دارد و بخشی از آن هــــم مختص نظامیان است مانندفرارازخدمت سربازی که دادگاهها ی نظامی عهـــــــــده دار رسیدگی به این جرایم هستند.

ثبت نام دوره آموزشی روانشناسی جرم

آزمایش زندان استنفورد یکی از معروف‌ترین و به نقلی خطرناک‌ترین آزمایش‌های روان‌شناسی است که تاکنون انجام شده‌است. در این آزمایش که به سرپرستی دکتر فیلیپ زیمباردو در دانشگاه استنفورد در سال ۱۹۷۱ انجام شد، چندین دانشجوی سالم از نظر روانی به صورت آزمایشی نقش‌های زندانی و زندان‌بان را پذیرفتند.

نتایج آزمایش حیرت‌آور بود، پس از گذشت چند روز اکثر زندانبانان رفتارهای شدید سادیسمی از خود نشان دادند. آزمایش به خاطر ترس از کنترل خارج شدن وضعیت بعد از ۶ روز متوقف شد.

زیمباردو و تیمش می‌خواستند ببینند که آیا از روی صفات شخصیتی و ذاتی زندانیان و زندانبانان، می‌توان علت بدرفتاری‌هایی را که در زندان‌های آمریکا می‌شود درک کرد.

زیمباردو و همکارانش به آن دسته از فرایندهای روان شناختی که در افرادی با نقش زندانبان و زندانی روی می‌دهد علاقه‌مند بودند. آن‌ها در زیرزمین دپارتمان روان‌شناسی یک زندان درست کردند و در یک روزنامهٔ محلی آگهی دادند به این مضمون که برای یک آزمایش روان‌شناسی، به تعدادی افراد واجدالشرایط نیاز دارند، و برای شرکت در آن، حقوق خواهند داد.

از بین ۷۵ نفر که به آگهی پاسخ دادند، ۲۴ نفر که از لحاظ سلامت فیزیکی و روانی در وضعیت بسیار نرمال و خوب قرار داشتند انتخاب شدند. خود زندان در زیرزمین دپارتمان روان‌شناسی بود. یک دانشجوی لیسانس و جزو دستیاران تحقیق، «رئیس زندان»، و زیمباردو، «سرناظر» یا سرپرست زندان بود. زیمباردو تعداد شرط و شروط خاص را به آزمودنی‌ها اعلام کرد و امیدوار بود که با آنها، بتواند سردرگمی، شخصیت‌زدایی، و فردیت‌زدایی را تشدید کند.

روانشناسی زندانبانی

خصوصیات این افراد چنین بود: دانشجو، سفیدپوست، از طبقهٔ متوسط، بالغ (از لحاظ عقلی)، با ثبات (از لحاظ هیجانی)، نرمال، و باهوش، از سراسر آمریکا و کانادا. هیچ‌یک از آن‌ها سابقهٔ زندان نداشت، و ظاهراً، همهٔ آن‌ها به اصول و ارزش‌های اخلاقی مشابهی پایبند بودند. با شیر یا خط، ۱۲ نفر زندانبان و ۱۲ نفر دیگر، زندانی شدند. زیمباردو با ادارهٔ پلیس محلی صحبت کرده، و آن‌ها قبول کردند تا در این آزمایش با او همکاری کنند.

«زندانی‌ها» در خانه‌های خود در نقاط مختلف شهر نشسته بودند که یک ماشین پلیس به‌طور غیرمنتظره جلوی خانهٔ آن‌ها پارک کرد، مأمورانی با لباس پلیس آن‌ها را دستنبند و چشمبند زدند و به زندان مصنوعی بردند، بازرسی بدنی کردند، مایع ضد شپش روی آن‌ها ریختند، عکس گرفتند، انگشت نگاری کردند، لباس زندانی به آن‌ها دادند، به جای اسم، به آن‌ها شماره دادند، و آن‌ها را با دو زندانی دیگر داخل سلولی با میله‌های آهنی انداختند.

به زندانیان روپوش‌هایی گل و گشاد و کلاه‌های تنگ داده شد تا دائم در عذاب باشند. زندانبان‌ها زندانی‌ها را با شماره صدا می‌کردند، و این شماره‌ها روی لباس زندانی‌ها دوخته شده بود. یک زنجیر به پاهایشان بسته بودند تا یادشان باشد که زندانی هستند.

به آزمودنی‌هایی که نقش زندانبان داشتند، یونیفرم‌های خاکی رنگ، باتوم، سوت، و عینک‌های رفلکتیو (آینه‌ای) و اسلحه داده شد، اما فقط به صورت باتوم‌هایی چوبی، به آن‌ها گفته شد که هر طور بخواهند می‌توانند زندان را اداره کنند ولی حق ندارند از تنبیه بدنی استفاده کنند.

آنها حق نداشتند با آن‌ها زندانیان را بزنند. هدف از این کار این بود که زندانبانان نشان دهند که در چه مقامی هستند. به آن‌ها لباس و شلوار خاکی شبیه به لباس زندانبانان داده شد. این لباس‌ها از یک فروشگاه لباس‌های ارتشی خریده شده بودند. همچنین، به آن‌ها عینک‌های آینه‌ای داده شد تا از «تماس چشمی» ممانعت شود.

روز قبل از آزمایش، یک جلسهٔ توجیهی برای زندانبانان گذاشته شد. در طول این جلسه، به آن‌ها گفته شد که نمی‌توانند به زندانیان آسیب فیزیکی برسانند. زیمباردو، به عنوان سرپرست زندان، به نگهبانان گفت: «می‌توانید در زندانی‌ها احساس حوصله سررفتگی، و تا اندازه‌ای احساس ترس ایجاد کنید. می‌توانید این احساس را در آن‌ها به وجود آورید که زندگی آن‌ها کاملاً تحت کنترل ماست، تحت کنترل سیستم، شما، و من است. باید آن‌ها را متوجه کنید که هیچگونه حریم شخصی ندارند. ما فردیت آن‌ها را به شیوه‌های مختلف از آن‌ها خواهیم گرفت. به‌طور کلّی، همهٔ این کارها باید به یک حس ناتوانی، درماندگی، و بیقدرتی منجر شود. یعنی، در این موقعیت، همهٔ قدرت دست ماست و آن‌ها هیچ قدرتی در اختیار ندارند.»

روز اول حادثه اتفاق خاصی نیفتاد، اما روز دوم شورش شد. زندانی‌های سلول شمارهٔ ۱، با تخت خواب‌های خود درب سلول را مسدود کردند و کلاه‌هایشان را درآوردند. آن‌ها از بیرون آمدن امتناع کردند و هیچ‌یک از کارهایی را که نگهبانان به آن‌ها می‌گفتند انجام ندادند. نگهبانان به این نتیجه رسیدند که برای مقابله با این شورش، به تعداد بیشتری نگهبان نیاز است. نگهبانانی که در شیفت‌های دیگر کار می‌کردند داوطلب شدند تا «اضافه کار» داشته، و به در هم شکستن شورش کمک کنند. آن‌ها با کپسول‌های آتش‌نشانی به زندانیان حمله کردند، و این کار، بدون نظارت محققان انجام شد. نگهبانان متوجه شدند که با ۹ نگهبان می‌توانند ۹ زندانی را اداره کنند، اما نمی‌دانستند که با فقط ۳ نگهبان در هر شیفت چگونه می‌توانند این کار را بکنند. یکی از آن‌ها پیشنهاد کرد که برای کنترل آنها، از تاکتیک‌های روان‌شناسی استفاده کنند. آن‌ها یک «سلول ویژه» درست کردند که در آن، از زندانی‌هایی که در شورش شرکت نداشتند، با پاداش‌های مخصوصی پذیرایی می‌شد. مثلاً، به جای غذاهای حاضری، به آن‌ها یک غذای بسیار بهتر داده می‌شد. زندانی‌هایی که داخل سلول ویژه بودند، حاضر نشدند غذای خوب را بخورند، زیرا می‌خواستند با زندانیان دیگر هم شکل باشند.

بعد از فقط ۳۶ ساعت، یکی از زندانیان شروع کرد به «دیوانه‌وار» عمل کردن. زیمباردو می‌گوید که زندانی شمارهٔ ۸۶۱۲ شروع کرده به کارهای جنون‌آمیز، جیغ کشیدن، داد کشیدن، فحش دادن، و بشدت عصبانی شدن، طوری‌که انگار کنترلش را از دست داده‌است. مدتی طول کشید تا متوجه شدند که او واقعاً در رنج است و باید او را مرخص کنند.

نگهبانان زندانیان را مجبور می‌کردند تا شمارهٔ خود را تکرار کنند و با این کار، آن‌ها را حفظ کنند. آن‌ها می‌خواستند این ایده را در زندانیان تقویت کنند که هویت جدیدشان، یک عدد است. خیلی زود، نگهبان‌ها از این تکرار شماره‌ها به عنوان روش دیگری برای اذیت کردن زندانی‌ها استفاده کردند. هنگامی که زندانیان در شمردن اعداد اشتباه می‌کردند، آن‌ها از تنبیه بدنی به صورت کلاغ پر، بشین و پاشو، یا شنا استفاده می‌کردند. اوضاع بهداشتی به سرعت بد شد، و هنگامی بدتر شد که نگهبانان به بعضی زندانیان اجازه ندادند که ادرار یا دفع کنند. به عنوان تنبیه، به زندانیان اجازه داده نمی‌شد تا سطل‌های زباله و مدفوع را خالی کنند. تشک برای زندانی‌ها کالایی بسیار ارزشمند محسوب می‌شد. به همین دلیل، نگهبانان برای تنبیه زندانی‌ها، تشک‌هایشان را می‌گرفتند، و آن‌ها مجبور می‌شدند روی کف سیمانی بخوابند. بعضی زندانیان را مجبور کردند تا چند ساعت برهنه بمانند. این روش دیگری برای تحقیر کردن آن‌ها بود.

خود زیمباردو نیز جذب این آزمایش شده بود، و در آن، به عنوان سرپرست، فعالانه شرکت می‌کرد. روز چهارم، بعضی زندانیان در بارهٔ تلاش برای فرار صحبت می‌کردند. زیمباردو و نگهبانان تلاش کردند تا زندانیان را به یک ایستگاه پلیس واقعی ببرند که مکانی امن تر بود، اما کارمندان ادارهٔ پلیس گفتند که دیگر نمی‌توانند به شرکت در آزمایش زیمباردو ادامه دهند.

با ادامهٔ آزمایش، چند تن از نگهبانان به طرز فزاینده‌ای خشن و بیرحم شدند. محققان متوجه شدند که حداقل یک سوم نگهبانان تمایلات سادیسمی واقعی از خود نشان می‌دادند. اکثر نگهبانان از این که آزمایش بعد از فقط شش روز متوقف می‌شود، ناراحت بودند. بعضی از زندانبانان زندانیان را مجبور می‌کردند تا با دست خالی، توالت‌ها را بشورند.

زیمباردو می‌گوید که آزمودنی‌های زندانی، نقش خود را «درونی سازی» کرده بودند. دلیل زیمباردو این است که بعضی زندانیان می‌گفتند که می‌خواهند درخواست «آزادی به قول شرف» بدهند، حتی با این شرط که تمام درآمد خود از بابت شرکت در آزمایش را ضمیمهٔ آن کنند. اما، وقتی که درخواست آزادی به قول شرف آنها، همگی رد شد، هیچ‌یک از زندانی‌ها آزمایش را ترک نکرد. زیمباردو می‌گوید که بعد از از دست دادن کلّ پولی که بابت دوهفته قرار بود بگیرند، آن‌ها برای ادامه دادن به آزمایش هیچ دلیلی نداشتند، با این حال به آن ادامه دادند زیرا هویتی به نام «هویت زندانی» را درونی‌سازی کرده بودند. آن‌ها خودشان را زندانی می‌پنداشتند، و بنا بر این، در آزمایش باقی‌ماندند.

زندانی شمارهٔ ۴۱۶، یکی از زندانیان جدید (که از لیست انتظار زندانیان آمده بود)، نسبت به نحوهٔ برخورد با دیگران زندانیان اعتراض کرد. نگهبانان به این اعتراض با بدرفتاری بیشتری پاسخ دادند. وقتی که او از خوردن سوسیس‌هایش امتناع کرد، و گفت که اعتصاب غذا کرده‌است، نگهبانان او را داخل یک کمد، که به ابتکار خودشان آن را به «سلول انفرادی» تبدیل کرده بودند زندانی کردند. نگهبانان، بعد از آن، به دیگر زندانیان گفتند که با مشت به دیوارهٔ کمد بکوبند با صدای بلند، سر زندانی شمارهٔ ۴۱۶ داد بکشند. نگهبانان از این رویداد برای دشمن کردن دیگران زندانیان با زندانی شمارهٔ ۴۱۶ استفاده کردند. آن‌ها به دیگر زندانیان گفتند که اگر می‌خواهند او از سلول انفرادی آزاد شود، باید پتوهای خود را تحویل دهند و روی تشک خالی بخوابند. همه از این کار امتناع کردند بجز یک نفر.

زیمباردو آزمایش را زود متوقف کرد به دو دلیل،

زیمباردو می‌گوید که از بین بیش از پنجاه نفر افرادی غیر ذی‌نفع که زندان را دیده بودند، مسلاک تنها کسی بود که اصول اخلاقی آن را زیر سئوال برد. بعد از فقط شش روز، آزمایش زندان استنفورد متوقف شد، زیرا بسیار زودتر، و بسیار بیشتر از آنچه محققان فکر می‌کردند، آزمایش به واقعیت تبدیل شده بود.

آزمایش زندان استنفورد، نمایشی است از قدرت خارق العادهٔ موقعیت؛ و همچنین، قدرت هنجارهای سازمانی در درون محیط‌هایی مثل زندان را نشان می‌دهد. توجه داشته باشید که شرکت کنندگان، به‌طور شانسی در نقش زندانی یا زندانبان قرار داده شدند؛ بنابراین، هیچ چیزی در شخصیت یا بیوگرافی آن‌ها وجود نداشت که بتواند رفتار آن‌ها را توضیح دهد. با این که آنهایی که نقش نگهبان و زندانی را ایفا می‌کردند آزاد بودند تا هر طور که دلشان می‌خواهد رفتار کنند، تعاملات میان گروهی معمولاً منفی، خصمانه، و انسانیت زدا بود. این موضوع، به طرز اعجاب آوری، شبیه به همان چیزی است که در زندان‌های واقعی می‌بینیم. این یافته‌ها نشان می‌دهند که خودِ موقعیت (خودِ موقعیت زندان) به قدری پاتولوژیک است که می‌تواند رفتار انسان‌های عادی را خراب و در کانالی دیگر بیندازد.

در سال ۱۹۹۲ مستندی با نام Quiet Rage: The Stanford Prison Experiment با حضور زیمباردو ساخته شد. این مستند شامل تشریح کامل این آزمایش توسط زیمباردو، صحبت‌های اشخاص تحت آزمون و نیز تصاویر واقعی ثبت شده طی آزمون است.
در ۲۰۰۱ فیلمی سینمایی با نام Das Experiment بر اساس کتابی با نام جعبهٔ سیاه ساخته شد که خود بر اساس آزمایش زیمباردو نوشته شده بود. در ۲۰۱۰ این فیلم خود مبنای فیلمی با نام The Experiment قرار گرفت. همچنین فیلم کوتاهی در سال 2018 با نام ” Red Test ” در ایران توسط عرفان زردهی ساخته شد که داستان آن بر اساس همین آزمایش روایت می شود.

%PDF-1.3
%
4 0 obj
>
stream
xێ%Ie_?1n@C縂 a2_g
̎)GTMELJ~x}}??_ö_Oǧܟ?|:#?FcX8OV߱޿]*a}ߟ%D

در اخبار عمومي

مرداد ۷, ۱۳۹۵
0
608 بازدیدها

کارگاه آموزشی تحت عنوان (اصول زندانبانی، مهارت ها و آسیب ها) با شرکت پرسنل یگان حفاظت، مسؤول مراقب و مراقب در مرکز روانشناسی اردوگاه برگزار گردید .

به گزارش روابط عمومی اردوگاه چناران شاکری معاون سلامت ومدرس دوره سرفصلهایی شامل چگونگی رفتار با مددجویان، مهارت های زندانبانی، روابط کاری – دیدگاه مثبت و منفی، کنترل و مدیریت هیجان و نمونه های آن را تشریح و بیان نمود.

وی در خصوص اهمیت شغل زندانبانی در زندان مطالب ارزنده­ی ارائه و گفت: علم روانشناسی تاثیر بسزایی در کاهش آسیب  و کمک به زندانیان دارد و نقش سازنده ای بر عملکرد زندانبانان می گذارد.

­در پایان جلسه شرکت کنندگان با برگزاری نشست پرسش و پاسخ سوالات و دیدگاه های خود را به صورت چهره به چهره با معاون سلامت، اصلاح و تربیت بیان نمودند .

روانشناسی زندانبانی

2 روز قبل

2 روز قبل

2 روز قبل

3 روز قبل

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد.لطفا فیلد های که دارای ستاره هستند را پر کنید *

دیدگاه

نام *

پست الکترونیک *

وب سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

Accessibility Tools

در مقالات

ژانویه 20, 2016
2,805 بازدیدها

گردآورندگان : حمزه میرزایی – اکبر تاتار
روانشناسی جنایی
ما برای اینکه بدانیم روانشناسی جنایی چیست، در ابتدا به تعریف کوتاهی از روانشناسی می پردازیم؛ اهداف روانشناسی را بیان می کنیم واز رشته ها دیگری که با روانشناسی جنایی تعامل دارند نام می بریم.
تعریف روانشناسی:
روانشناسی علم مطالعه رفتار و فرایندهای ذهنی است. ( Hockenbury & Hockenbury 2007 – p3 )
رفتار: به هر نوع پاسخ ارگانیزم که در مقابل محرک های درونی و بیرونی ارائه می شود رفتار می گوییم؛ که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم و با ابزار قابل رویت است( اتکینسون و همکاران – ترجمه رفیعی : ص ۲۸۷).
فرایند ذهنی: به اندیشه ها، هیجان ها، احساس ها، و انگیزه هایی که افراد تجربه می کنند، فرایندهای ذهنی گفته می شود؛ که برای افراد دیگر به طور مستقیم قابل مشاهده نیست( همان منبع ).
روانشناسان کوشش می کنند که انسان ها را به وسیله روش های علمی مورد مطالعه قرار دهند. هدف آن ها از این کار شامل توصیف، تبیین و پیش بینی رفتار های آدمی می شود.
توصیف: شامل تعریف کردن وضع موجود و رفتارهای در حال حاضر افراد می شود؛ که بوسیله روش های علمی جمع آوری شده اند.
تبیین: توضیح رفتار انسان بر اساس شرایط پیشایند یک واقعه یا رویداد ( ایروانی – ص ۵۲ ).
پیش بینی: توانایی پیش بینی کردن بعضی رفتارها در آینده با توجه به شرایط موجود.

تعریف روانشناسی جنایی:
روانشناسی جنایی علم مطالعه ی شخصیت تبهکار و شناخت دلایل و انگیزه های تبهکاری است که این دلایل و انگیزه ها به شیوه های جامعه پذیری، اجتماعی شدن، تجربه های دوران کودکی و محیط زندگی و همچنین نقش ژنتیک و اختلالات روان شناختی در ایجاد شخصیت فرد تبهکار در هنگام اعمال جرم اشاره می کند. به بیان دیگر روانشناسی جنایی را می توان (( مطالعه ی علمی رفتار جنایی و فرایند های ذهنی ای که در ارتکاب جرم نقش دارند))، تعریف کرد( بارتول ۱۹۹۵ به نقل از ستوده و همکاران۱۳۸۴ ص ۲۱ ).
به رفتار هایی که مخالف با قوانین جامعه است رفتار جنایی گغته می شود. رفتار جنایی خود نوعی رفتار اجتماعی است. به هر گونه رفتاری که در بافت اجتماعی رخ می دهد و از دیدگاه روانشناسی اجتماعی مورد مطالعه قرار می گیرد رفتار اجتماعی گفته می شود.
رفتار های اجتماعی بر اساس لیست بی پایانی از متغیرها شکل می گیرد. تعداد زیادی فاکتورهای مخصوص وجود دارد که تعاملات اجتماعی را به وجود می آورند. این فاکتورها به طور کلی در پنج دسته ی اصلی جای میگیرند: ۱- رفتار و منش افراد دیگر. ۲- شناخت های اجتماعی ( افکار، نگرش ها و حافظه ی ما در مورد افرادی که در اطراف ما هستند). ۳- متغیرهای بوم شناختی ( به طور مستقیم و غیر مستقیم شامل محیط فیزیکی می شود). ۴- زمینه های فرهنگی-اجتماعی که هنگام رفتار اجتماعی رخ می دهد. ۵- جنبه های ماهیت زیست شناختی ما که مربوط به رفتار اجتماعی می شوند ( baron & byrn – 1987 – p 11)

موضوع روانشناسی جنایی
موضوع روانشناسی جنایی با توجه به مسائل کلی تر روانشناسی عمومی، روانشناسی بالینی، روانکاوی، روانپزشکی مطالعه ی چگونگی تشکیل شخصیت مجرمان و علل و انگیزه های آن ها به هنگام وقوع جرم می باشد.
هدف های روانشناسی جنایی
۱- اولین هدف روانشناسی جنایی شامل موضوع آن یعنی مطالعه و شناخت شخصیت مجرمان و علل و انگیزه های آن ها به هنگام وقوع جرم می شود. این خود سبب هدف بعدی روانشناسی جنایی که در ادامه آمده است می شود.
۲- پیشگیری از وقوع احتمالی جرم به منظور کاهش تکرار جرم توسط افراد دیگر و همچنین تکرار جرم توسط مجرم فعلی که خود شامل موارد زیر می شود:
الف- بازسازی، بازپروری و درمان مجرمان
ب- بازپذیری اجتماعی و ادامه ی درمان مجرمان
پ- سعی در برطرف نمودن عوامل اجتماعی مولد جرم
که این سه مورد باید همزمان و به موازات هم به وسیله ی حمایت سازمان های مسئول اجرا شوند.
۳- کمک به مَراجع قضایی برای به وجودآوردن قوانین جدید با توجه به مسائل اجتماعی، روانشناسی، فرهنگی، اقتصادی، دینی و بین المللی برای بهبود نسبی وضعیت جرم خیزی جامعه و مجرمین.
روانشناسی جنایی و علوم دیگر
روانشناسی جنایی به دلیل سر و کار داشتن با مجرمان با رشته های دیگری نیز ارتباط دارد که همپوشی هایی نیز با آن ها دارد؛ که در ادامه به اختصار به آن ها اشاره می شود.
انسان شناسی جنایی: انسان شناسی جنایی علم مطالعه ی ویژگی های جسمانی و اعمال و اعضای بدن در هنگام وقوع جرم است.
زیست شناسی جنایی: علم بررسی جنبه های ژنتیک، سنخ شناسی زیستی و اثرات هورمون ها در هنگام ارتکاب جرم است.
جامعه شناسی جنایی: جامعه شناسی جنایی جمعیت، نژاد، محیط و علل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جرم مجرم را مورد مطالعه قرار می دهد.
کیفر شناسی ( علم زندانبانی ) : علم شناخت جرم و رده بندی آن و مدیریت زندان ها و فضاهای تأدیب و بازپروری مجرمین است.

رشته های جدید روانشناسی جنایی
روانشناسی قضایی: روانشناسی قضایی به مطالعه ی رفتار های متهمان، شاهدان، تماشاگران و دیگر افراد حاضر در جلسات دادگاه و جلسات بازرپرسی قبل از دادگاه می پردازد.
روانشناسی قانونی: روانشناسی قانونی برای صدور حکم نهایی در مورد متهمان با توجه به نظرات روانشناسی و بیماری شناسی و همچنین قوانین مربوطه، به قضات و شوراهای عالی قضایی کمک می کند.
روانشناسی زندانبانی: روانشناسی زندانبانی با به وجودآوردن برنامه های تغییر رفتار به اصلاح و تربیت محکومین می پردازد و آن ها را برای بازگشت به محیط اجتماعی و زندگی مطلوب تر آماده میکند

روانشناسی زندانبانی

جولای 22, 2020

جولای 22, 2020

جولای 22, 2020

جولای 22, 2020

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد.لطفا فیلد های که دارای ستاره هستند را پر کنید *

دیدگاه

نام *

پست الکترونیک *

وب سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

%PDF-1.5
%
1 0 obj
>>>
endobj
2 0 obj
>
endobj
3 0 obj
>/ProcSet[/PDF/Text/ImageB/ImageC/ImageI] >>/MediaBox[ 0 0 612 792] /Contents 4 0 R/Group>/Tabs/S/StructParents 0>>
endobj
4 0 obj
>
stream
xY~_`C?oX4887#c q流x4ػ=b>_s%__n8Ooo[~~

w{1=K161?|{Odÿ^>k)Ux: %{hM}IoDlԩNDwIDoy_*OxM-F;/ۋ;Fuc==C+q}`(

روانشناسی زندانبانی
روانشناسی زندانبانی
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *