روانشناسی کودکان بی سرپرست

 
helpkade
روانشناسی کودکان بی سرپرست
روانشناسی کودکان بی سرپرست

کودکان بی سرپرست کودکانی هستند که به هر دلیل والدین خود را از دست داده‌اند. والدین این کودکان، لزوما افرادی با عدم‌صلاحیت نمی‌باشند بلکه ممکن است در تصادف یا بلایای طبیعی جان خود را از دست داده باشند. این کودکان نسبت به دیگران، مشکلات بیشتری دارند و نحوه برخورد با آن‌ها از اهمیت زیادی برخوردار است. کودکان در مقابل آسیب‌ها و مشکلات بسیار آسیب پذیر هستند و تنها والدین می‌توانند در برابر مشکلات مختلف از آن‌ها محافظت کنند. در ادامه مقاله به بررسی کامل این موضوع می‌پردازیم.

خانواده تاثیرگذارترین و قدرتمندترین عامل شکل گیری شخصیت و سلامت روان افراد است. خانواده اولین نهادی است که به پرورش کودک می‌پردازد و زمینه را برای آموزش‌های بعدی آماده می‌کند. خانواده به دلیل اهمیت بسیار بالای خود، به صورت مختلف بر رشد جسمی، روانی، هیجانی و اجتماعی افراد تاثیر می‌گذارد. طبق گفته روانشناسان، سلامت روان کودکان رابطه مستقیمی با تعامل آن‌ها با والدین دارد. کودکان بی سرپرست و بد سرپست در طیف بسیار وسیعی از مشکلات با یکدیگر شباهت دارند. کودکانی که بعد از سنین 6 ماهگی والدین خود را از دست می‌دهند، آسیب زیادی می‌بینند چرا که پس از 6 ماهگی وابستگی زیادی بین والدین و کودک به وجود آمده است و آسیب ناشی از آن بسیار زیاد می‌باشد. 

برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه سلامت روان کلیک کنید.

 

روانشناسی کودکان بی سرپرست

عوامل بسیار زیادی باعث بی سرپرستی یا بد سرپرستی کودکان می‌شود. برخی از این دلایل عبارتند از

_فوت والدین

_طلاق والدین

_فقر و مشکلات اقتصادی

_اعتیاد والدین 

_زندان رفتن والدین باعث می‌شود کودکان بی سرپرست شوند.

_غایب بودن یکی از والدین

_بیماری‌های جسمانی و روانی والدین 

 

یکی از شایع‌ترین مشلات کودکان بی سرپرست، افسردگی است که میزان شیوع آن 40 درصد بیشتراز کودکان عادی می‌باشد. این کودکان، از محبت والدین محروم شده‌اند و به این دلیل یاد نمی‌گیرند که احساسات خود را چگونه بروز دهند. کودکان و نوجوانانی که در مراکز شبانه روزی زندگی می‌کنند و سرپرست ندارند، نسبت به زندگی بسیار ناامید هستند. کودکان بد سرپرست یا بی سرپرست، نسبت به دیگر کودکان بیشتر به نافرمانی مقابله‌ای دچار می‌شوند. همچنین احساس ناامنی و بی اعتمادی شدید دارند و نمی‌توانند روابط صحیحی با دیگران برقرار کنند.

برای آشنایی کامل با اختلال نافرمانی مقابله ای در کودک کلیک کنید.

 

بر اساس قانون اساسی، دولت وظیفه دارد از کودکان بی سرپرست مراقبت کند. مراکز بهزیستی، از طرف دولت موظف به ارائه خدمات به این گروه از کودکان هستند. سازمان بهزیستی، در تمام کشور شعبه‌هایی دارد و این کودکان را می‌پذیرد و به آن‌ها خدمات رفاهی و آموزش ارائه می‌دهد. همچنین دولت موظف است که زمینه را برای فرزندخواندگی این کودکان نیز فراهم آورد.

 

نحوه برخورد با این کودکان اهمیت بسیار بالایی دارد چراکه آن‌ها به قدر کافی آسیب دیده هستند و برخوردهای اشتباه لطمه بیشتری به آن‌ها وارد می‌کند. توجه داشته باشید که لازم است به این کودکان محبت کرد و آن‌ها را دوست داشت ولی به هیچ عنوان نباید به آن‌ها ترحم شود. محبت بیش از اندازه و فرق گذاشتن بین آن‌ها و سایر کودکان باعث می‌شود که احساس ترحم کنند و خلاء عاطفی والدین‌شان را بیشتر احساس کنند. برخورد اشتباه و ترحم برانگیز نه تنها باعث خوشحالی این کودکان نمی‌شود بلکه آسیب بیشتری نیز به آن‌ها وارد می‌کند.

برای کسب آگاهی  بیشتر در زمینه رفتار با کودک کلیک کنید.

 

این کودکان نسبت به سایر افراد، به خدمات روانشناسی بیشتری نیاز دارند. آن‌ها محبت را از طرف والدین خود تجربه نکرده‌اند و احساس خشم و خلاء بسیار زیادی دارند، در نتیجه امکان رفتن به سوی بزهکاری و بروز سایر مشکلات روانی در آن‌ها بالا می‌رود. به همین دلیل کمک به این کودکان از اهمیت زیادی برخوردار است. اگر در اطراف خود این  کودکان را می‌شناسید، می‌توانید برای کمک به آن‌ها از مشاوره کمک بگیرید.  

 

برای دریافت مشاوره در زمینه کودکان بی سرپرست می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.



نحوه تربیت کودکان بی سرپرست

 

کودکان بی سرپرست چه کودکانی هستند:کودکان بی سرپرست به کودکانی اطلاق می شود که به علل گوناگون از حمایت و نگهداری خانواده محروم بوده اند و امکان زندگی در محیط خانواده را ندارند .خانواده هایی که به طور موقتی یا دائم سرپرست خود را از دست داده اند و از حمایت های مالی وخدماتی وتوانایی امرارمعاش وگذران زندگی به علت وجود مشکلات اقتصادی اجتماعی محروم اند. این کودکان در مراکز شبانه روزی خوابگاه پرورشگاه مهدکودک و شیرخوارگاهها نگهداری می شوند.کودکان بی سرپرست و بدسرپرست بیش از کودکان دیگر به خدمات روانشناختی و روانشناسی نیاز دارند. بسياري از احساسات در این کودکان اسیب دیده و دچار مشکل شده است. آنها حس خشم و فقدان را بطور جدی تجربه می کنند و مستعد انواع بزهکاری هستند، به همین جهت درصورتی که مشکلات کودکان درمان نشود آسیب ها از خانواده به جامعه کشیده می شود.

 

روانشناسی کودکان بی سرپرست

کودکان بی سرپرست

مشکلات کودکان بی سرپرست:از مشکلات و بحران هایی که فقدان والدین یا کودکان بدسرپرست احتمال می رود از خود نشان میدهند :- افسردگی- وابستگی دلهره آمیز- ترس- گریه های شبانه- شب ادراری

– عدم اعتماد به نفس- وابستگی های پی درپی به اشخاص گوناگون- توانایی ضعیف برای برقراری با محیط اجتماعی

 

تربیت کودکان بی سرپرست

 روش رفتار با کودکان بی سرپرست که بعنوان فرزندخواندگی گرفته میشوند:هنگامی که کودکی را به فرزندخواندگی خود در می آوریم چه اصول رفتاری باید در پیش بگیریم بعضی باورهای متداول در این زمینه وجود دارند که سبب آسیب به روح و روان فرزندتان خواهد شد بعضی باورهای اشتباه در این زمینه وجود دارند که باید کنار بگذارید تا بتوانید به راحتی در کنار فرزندخوانده تان زندگی کنید.کودکان گرچه از نظر ظاهری امکان دارد مثل والدین تنی شان شوند، ولی کاملا شبیه والدین تنی شان نمی شوند و عوامل تربیتی نقش مهمی در شکل گیری شخصیتشان دارند.والدینی که کودکی را به فرزندخواندگی قبول می کنند، امکان دارد بخاطر وضعیت خاص این کودکان دچار خطاهایی شوند، البته همهٔ والدین امکان دارد اشتباه کنند و این طبیعی است؛ ولی درصورتی که شما میخواهید از شکل گیری و تشدید مشکلات رفتاری این کودکان پیشگیری کنید، بهتر است مواظب این اشتباهات باشید. این اشتباهات عبارت اند از:۱. محبت افراطی بخاطر ترحم نسبت به وضعیت خاص این کودکان یا بخاطر اینکه بعد سالها صاحب فرزند شدید که نهایتاً منجر به تربیت کودکی لوس می شود.۲. رعایت نکردن مرز و حریم شخصی بخاطر نگرانی نسبت به احساس مسئولیت افراطی یا دلبستگی شدید به کودک.۳. پنهان کردن واقعیت فرزندخواندگی از کودک یا دیگران بخاطر ترس از عکس العمل های احتمالی یا ترس ازدست دادن کودک. با کودک خود دربارهٔ فرزندخواندگی صحبت کنید : بیان حقیقت فرزندخواندگی، دشوارترین چالش والدین است. برای بسیاری این سوال مطرح است که در چه سنی باید این حقیقت را گفت؟

تحقيقات نشان می دهد که مسئله فرزندخواندگی را بهتر است با نمایش انیمیشن های مرتبط یا خواندن قصه هایی در این زمینه، از سنین پائین یعنی پیش از مدرسه آغاز کنید تا ذهن کودک فراهم شود و در حدود هفت تا ده سالگی این مسأله را کامل بیان کنید. هرچه سن افزایش یابد، سؤالات بچه ها پیچیده تر و سازگاری آنان دشوارتر خواهد شد.4- مانع دیدار کودک با والدین اصلی میشوند

 

روش تربیت کودکان بی سرپرست

روش رفتار مربیان و معلمان با کودکان بی سرپرست:کودکان بی سرپرست با مشکلات فراوانی رو به رو هستند. سختی های این کودکان نداشتن احساس امنیت و برطرف نشدن نیازهای آنهاست کودکانی که در مراکز شبانه روزی هستند به علت جابجایی های مکرر از خانه به خانه دیگر و از خانه به شبانه روزی و از شبانه روزی به خانه تغيير سیاست های مرکز مراقبت، تغيير کارمندان امکانات رفاهی و تفریحی احساس بی ثباتی می کنند. کمبود اعتماد به نفس و عدم بیان مشکلات با فرد مناسب و عدم مورد علاقه بودن از ديگر کمبودها و مشکلات روحی رفتاری این کودکان می باشد.

 

وجود خشونت رفتاری و بدنی در بین آن ها کمبود امکانات و سلیقه های مختلف آن ها احساس محرومیت از خانه و خانواده سبب پیدایش خشونت در بین آنها شده است. با وجود یکسان بودن مدرسه کودکان عادی و شبانه روزی این بچه ها در محیط مدرسه و کلاس درس در انزوا هستند این بچه ها از وضعیت درسی پائین تری نسبت به کودکان عادی برخوردارند زیرا رسیدگی زیاد والدین به وضعیت تحصیلی فرزندانشان سبب شده از موقعیت مناسب تری بهره مند باشند ولی این فرزندان از چنين نعمتی محرومند.با این کودکان نباید طوری رفتار کرد که حس ترحم، دلسوزی و تبعیض شما را متوجه شوند. باید طوری رفتار کرد که کودک متوجه خلأ والدینش نشود. به عنوان مثال توجه و مهربانی بیش از حد ، خریدن اسباب بازی های گوناگون، ابراز علاقه و محبّت بی اندازه، تفاوت گذاشتن بین وی و دیگر بچه ها و .. بیش از آنکه کودک را خوشحال کند می تواند لطمات بدی بر روحیه او بگذارد.به طور کلی وظایفی که کارکنان مدرسه در قبال بچه ها بی سرپرست دارند، به شرح ذیل است:1- برقراری رابطه مطلوب و دوستانه با کودک:کارکنان مدرسه باید در این باره اهتمام زيادي داشته باشند، برای این که کودکان شبانه روزی اکثراً احساس تنهایی و بی حمایتی می کنند و کارکنان شبانه روزی ها گرفتارتر از آن هستند که با آنها صحبت کنند.2- استعدادیابی کودکان و نوجوانان و سوق دادن آنها بسوی زمینه های مورد علاقه شان.3- ایجاد حس مسوولیت، اطاعت از مقررات اجتماعی و ایجاد نظم.4- آموزش مهارت های اجتماعی: مربی پرورشی و مشاور مدرسه در مورد دوست یابی، برقراری رابطه با اشخاص گوناگون اعم از همسالان، اولیای مدرسه و افراد اجتماع، توانایی نه گفتن به پیشنهادهای زیان آور، آموزش های لازم را بدهند و تمهیداتی فراهم کنند که رفتارهای فرد به معیارها و هنجارهای زندگی اشخاص معمولی نزدیک شود.5- ایجاد موقعیت و جایگاه اجتماعی برای کودکان و نوجوانان شبانه روزی در مدرسه: کارکنان مدرسه به فراخور وضعیت دانش آموز، مسئولیت های مختلفی را به این دانش آموزان بسپارند و آنها را درگیر فعالیت های سازنده نمایند، به طوری که وجهه مناسبی در بین همسالان پیدا کنند.6- بررسی معاشرت ها و دوستی ها: وجود ارتباطات و دوستی های مناسب میتواند کاربردی بسیار مفید برای آنها داشته باشد. در دوستی فرزندان شبانه روزی با افراد طبقه اجتماعی- اقتصادی بالا، احتیاط شود، زیرا این امر منجر به مقایسه و حس محرومیت و ناکامی می شود.گردآوری: بخش کودکان بیتوته

 

 

از بهترین متخصصان کودک آنلاین مشاوره بگیر

ازبهترین متخصص‌ها آنلاین نوبت بگیر

متنوع ترین اسباب بازیها/تمامی رده های سنی

آبرسان ومرطوب کننده کامان را باتخفیف بخر

نظم و زیبایی را به دندان های خود ببخشید

درکوتاه ترین زمان پاسخ سوال پزشکیت روبگیر

بااین نوشابه از پوکی استخوان پیشگیری کنید!

آبسردکن های چندکاره، رومیزی و یخچال دار

چگونگی برخورد صحیح با فرزند

دنبال متخصص برجسته ارتودنسی در تهران هستی؟

قصد آنلاین بازی کردنGTAبادوستاتو داری؟

کودکتان از درس فراریست؟

سفارش اینترنتی آشپزخانه کودک

مشاوره آنلاین پزشکی بدون صرف زمان انتظار

کفش اسپرت و صندل تابستانه زنانه

تنوع بیش از 1000 مدل لوستر برای خرید

انواع لباس زیر زنانه تا %75 تخفیف

محصولات پیشنهادی جهت خرید هدیه

مدلهای جدید شومیز اسپرت و مجلسی

خرید بهترین مدل های اورجینال هدفون، هدست، هندزفری

Makan Inc.‎| All Rights Reserved – © 2013 – 2020

روانشناسی کودکان بی سرپرست

 

کودکی و نوجوانی دوران حساس از زندگی فرد است که فرد باید در آن دوران به شناخت و کشف استعداد های خود برسد تا بتواند برای آینده خود تصمیم خوبی بگیرد. در این دوران نیاز به پشتیبان و سرپرست یک نیاز اساسی است که خانواده مهم ترین و بهترین گزینه است. کودکان و نوجوانانی که به دلایل مختلفی نظیر آسیب های اجتماعی و خانوادگی مانند اعتیاد ، طلاق ، فوت ، بیماری والدین و … از زندگی در کنار خانواده محروم می شوند و با شرایط بی سرپرست و بد سرپرست وارد جامعه می شوند نیازمند مراقبت و ارایه خدمات روانشناسی خاصی هستند. مراقبتی که آسیب های روحی و خلاء های هیجانی و عاطفی این کودکان (نوجوانان) را پوشش دهد و کمک به رشد همه جانبه و پرورش استعداد های نهفته شان کند.

تکلیف عمده نوجوان کسب هویت و استقلال است. یعنی یافتن پاسخی به این دو سوال: “من که هستم؟” و “چه می‌کنم؟” این دوره را باید دوره نقش‌آزمایی دانست، دوره‌ای که فرد ممکن است برای تغییر شخصیت خود، رفتارها، عقاید و علایق مختلفی را مورد آزمایش قرار دهد و دست به هر کاری بزند.

کسب هویت یکی از مراحل مهم تحول روانی-اجتماعی در طول زندگی افراد است. تحول روانی اجتماعی در هر فرد طی 8 مرحله شکل می گیرد که از کودکی تا پیری ادامه دارد. در هر مرحله فرد با تعارضی روبرو می شود و فرد در صورت حل موفقیت آمیز  تعارض، مرحله بعدی را نیز بهتر آغاز می کند. در هر مرحله فرد با نیرو های درون روانی و اجتماعی در ارتباط است و این هر دو بر رشد و تحول فرد موثر هستند.

روانشناسی کودکان بی سرپرست

رشد اخلاقی،‌ تمرین، محیط  و تعادل جویی از عوامل موثر بر تحول روانی-اجتماعی هستند.

یکی از عوامل محیطی که نقش اولیه در شخصیت افراد دارد، خانواده است. از وقتی که کودک به رشد یافتگی اجتماعی می رسد، خانواده و مدرسه نقش کلیدی بازی می­کنند.

بد سرپرستی و بی سرپرستی:

از آسیب ­های مهم خانواده، بدسرپرستی با بی ­سرپرستی است.

بی سرپرست به آن دسته از افرادی اطلاق می شود که بنا به دلایلی پدر و مادر خود را از دست داده اند یا اینکه والدین، آنها را رها کرده اند؛ و بد سرپرست به افرادی اطلاق می شود که به علل گوناگون از حمایت، مراقبت و نگهداری موثر توسط خانواده محروم بوده و مورد غفلت خانواده (جسمی یا روانی و هردو) قرار می گیرند.

این کودکان با مشکلات فراوانی روبرو هستند. مشکلات این کودکان نداشتن احساس امنیت و برطرف نشدن نیازهای آنهاست. کودکانی که در مراکز شبانه روزی هستند به دلیل جابه جایی های مکرر از خانه به خانه دیگر و از خانه به شبانه روزی و از شبانه روزی به خانه تغییر سیاست های مرکز نگهداری، تغییر کارمندان امکانات رفاهی و تفریحی احساس بی ثباتی می کنند. کمبود اعتماد به نفس و عدم بیان مشکلات با فرد مناسب و عدم مورد علاقه بودن از دیگر کمبودها و مشکلات روحی رفتاری این کودکان می باشد وجود خشونت رفتاری و بدنی در بین آنها کمبود امکانات و سلیقه های متفاوت آنها احساس محرومیت از خانه و خانواده باعث بروز خشونت در بین آنها شده است. 

نحوه رفتار با کودکان بی سرپرست :

با این کودکان نباید طوری رفتار کرد که احساس دلسوزی ، ترحم و تبعیض شما را متوجه شوند. باید طوری رفتار کرد که کودک متوجه خلاء والدینش نشود. مثلاً توجه و مهربانی بیش از اندازه ، خریدن اسباب بازی های متنوع ، ابراز علاقه و محبت بیش از حد ، فرق گذاشتن بین او و سایر کودکان و .. بیش از آنکه کودک را خوشحال کند می تواند لطمات بدی بر روحیه او بگذارد.

 والدین می توانند از مشاوران متخصص روانشناس کودک برای بهینه کردن روش های تربیتی کودک از طریق مشاوره حضوری و مشاوره غیر حضوری مانند مشاوره تلفنی استفاده کنند .

شکل گيري شخصيت کودکان از محيطي آغاز مي شود که در آن محيط پرورش ميابند و آموزش ميبينند. کودکان شخصيت شکننده اي دارند و اين مهم درمورد کودکان بي سرپرست از شدت زيادي برخوردار است چون اين کودکان به صورت طبيعي از برخي از نيازهاي مادي و معنوي خود محرومند و بايد توجه داشت که اين کودکان خود آسيبهاي زيادي ديده اند و هر چه قدر محيط زندگي آنان مناسب و هماهنگ با روحيات آنان نباشد در وحله اول کودکاني با بيماريهاي جسمي و رواني خواهيم داشت و در وحله دوم جامعه نيروي جوان با مشکلات شخصيتي زياد و بيمار خواهد داشت. اين مقاله تلاش بر آن دارد تا شخصيت شناسي کودکان را از نظر مورد بررسي قرار دهد و عوامل محيطي تاثير گذار بر آنان را مورد تحليل قرار دهد. بر اساس نتايج آماري در حال حاضر حدود صد ميليون کودک بي سرپرست در جهان وجود دارد که نيمي از آنها در آمريکاي لاتين و کشورهاي آفريقايي وآسيايي به سر مي برند و سازمان يونيسف اين کودکان را به دو دسته تقيسم مي کند کودکاني که از خدمات و امکانات اجتماعي مانند مدرسه کليسا بهره مندند و دسته دوم کودکاني که در خيابان ها سرگردانند و دست به تشکيل گروهها و باندهايي زده اند. طبق آمار رسمي در تهران نيز حدود 20 هزار کودک بي سرپرست زندگي مي کنند. افزايش چشمگير آنها باعث جلب توجه مسوولان شده است.

نشانی: تهران، بزرگراه اشرفی اصفهانی، نرسیده به پل بزرگراه شهید همت، خیابان شهید قموشی، خیابان بهار، نبش کوچه چهارم، پلاک 1

کدپستی: 1461965381

تلفن و دورنگار: 4 الی 44265001

کارگاه های آموزشی

روانشناسی کودکان بی سرپرست

اخبار

همایش های آتی

پیوندهای مرتبط



Downloads-icon

یکی از مشکلات اجتماعی وجود کودکانی است که به دلایلی از جمله فوت پدر و مادر، ازدواج مجدد والدین، فقر، بیماری‌های لاعلاج والدین و … بی سرپرست شده اند. کودکان بی سرپرست و بدسرپرست از حضور تربیتی، روان شناختی، حمایت مؤثر والدین و نیز از مزایای زندگی در خانواده محروم هستند.

مراقبت، درک همدلانه و مشارکت، ساختار قدرت شفاف و حل مسئله از کارکردهای ضروری خانواده است؛ اما کودکان بی سرپرست و بدسرپرست از این نعمت محروم هستند و در مراکز شبه‌خانواده رشد می کنند، هر چند هدف اصلی این مراکز تأمین کارکردهای اصلی خانواده برای این کودکان است، اما با انتقال آنها از محیط خانواده به محیطی با آسیب های کمتر کافی به نظر نمی رسد، سوگ ناشی از فقدان خانواده این کودکان را در معرض اختلال روان‌شناسی مانند افسردگی و اضطراب قرار می دهد که در زندگی کودکان اثرات پایداری خواهد داشت.

معضل کودکان بی‌سرپرست یا بدسرپرست واقعیت تلخ بسیاری از جوامع یا کشورهاست که ریشه‌های آن به نهاد خانواده و جامعه بازمی‌گردد. کودکان بی‌سرپرست یا بد سرپرست به کودکانی گفته می‌شود که والدین خود را بر اثر حوادثی همچون تصادفات رانندگی یا مرگ از دست داده‌اند یا دارای والدینی هستند که رفتار مناسبی با فرزندان خود ندارند.

 کودکانی که از فقدان خانواده یا خانواده‌های نامناسب و بد رنج می‌برند در آینده ممکن است در دوران تحصیل و مراحل زندگی خود باز بمانند و دچار بحران شخصیت و عدم توانایی برقراری ارتباط با اطرافیان خود ‌شوند. از علائم دیگر و بحران‌هایی که فقدان والدین یا کودکان بدسرپرست احتمال میرود از خود نشان می‌دهند افسردگی، وابستگی دلهره آمیز، ترس، گریه‌های شبانه، شب ادراری، عدم اعتماد به نفس، وابستگی‌های پی درپی به افراد مختلف و توانایی ضعیف برای برقراری با محیط اجتماعی است.

 

روانشناسی کودکان بی سرپرست

عوامل موثر بر بی سرپرستی و بدسرپرستی کودک

اعتیاد به مواد

الکلیسم

فوت والدین

زندانی شدن

فقر

طلاق

غیبت یکی از والدین

ابتلای والدین به بیماری لاعلاج جسمانی یا اختلال روانی

 

 

تاریخچه حمایت از‌ کودکان‌ بی‌سرپرست

مسائل اجتماعی مانند فقر،بیماری و بی‌سرپرستی،بـیکاری،فـحشا،بـردگی و…همواره در تاریخ‌ زندگی‌ انسانها وجود داشته است.مشکل‌ کودکان‌ بی‌سرپرست‌ نیز دارای تاریخچه‌ای‌ بسیار‌ طـولانی بـوده و بی‌شک از‌ زمانی‌ که بشر زندگی اجتماعی اختیار کرده،با این معضل نیز روبـه‌رو بـوده اسـت.لیکن‌ موضوع‌ اصلی چگونگی و نحوه برخورد و رسیدگی جامعه‌ به‌ آنها است‌ . روند‌ تاریخی‌ حمایت از کـودکان بـی‌سرپرست‌ از گذشته‌های دور تاکنون چشم‌اندازها و افقهای روشنی‌ برای پژوهشهای اجتماعی-روانی ایجاد می‌کند.در ذیـل‌ بـه‌ تـاریخچهء حمایت از کودکان‌ بی‌سرپرست در‌ جهان‌ و ایران‌ می‌پردازیم‌.

 جهان

تا قرن‌ سیزده‌ میلادی، نشانه‌ای که حاکی از وضـعیت قـانونی کـلی و مشخص پیرامون حمایت از ایتام باشد، موجود نیست‌.مسئله‌ حمایت‌ از کودکان بی‌سرپرست هـمانند دیـگر مشکلات فراوان‌‌ دوران‌ کلیسائی‌، دستخوش‌ اوضاع‌ آشفته‌ای‌ بود.

طیّ قرون 14 و 15 میلادی، بی‌توجهی به کودکان و نتیجتا رهـا کـردن آنها امری عادی بود و بسیاری از آنان مورد غفلت قرار می‌گرفتند، به بـردگی فـروخته می‌شدند‌ یا در صومعه‌ها و یتیم‌خانه‌ها رها می‌شدند…ایـن نـوع بـرخورد با کودکان تا قرون 17 و 18 ادامه داشت. نـخستین‌ قـانونی که موضوع کودکان بی‌سرپرست در آن تأکید شده بود در آغاز‌ قرن‌ 17 میلادی تحت عنوان‌ «قـانون فـقرای الیزابت اوّل» در انگلیس اجرا شد.

ویـژگی دوران پس از رنـسانس، تغییرات فـراوانی را در سـاخت خـانواده‌ها پدید آورد. با شکل‌گیری نهادها و مؤسسات‌ اجـتماعی‌-رفـاهی که به جهت ارائه رفاه اجتماعی به وجود آمده‌ بودند، خود به خـود حـجم زیادی از وظایف تربیتی خانواده‌ها کاهش یـافت و به‌ همراه‌ آن‌ مـشکلات اجـتماعی دیگر نظیر‌ پیشرفت‌ صنایع و تـکنولوژی، افـزایش جمعیت، کاهش مرگ و میر کودکان به لحاظ بهبود بهداشت در سطح جهانی، جنگهای مـختلف، وضـعیت کودکان بی‌خانمان‌ را با شدت حـادتری‌ نـشان‌ داد و نـتیجتا با نزول‌ امـکانات‌ جـوابگویی به مسائل کودکان‌ بـی‌سرپرست، زنـان بی‌سرپرست و…،اروپای قرن هجدهم با مشکلات عمیق ناشی از ضایعات‌ اجتماعی-اخلاقی گروههای آسیب‌پذیر مواجه شـد.

پس از رو در روئی غـرب با بحرانهای‌ یاد‌ شده،هریک از کـشورها مـتناسب با امـکانات و ویـژگی مـسئله درصدد برآمدند مؤسسات و نـهادهائی به منظور کمک به کودکان بی‌سرپرست‌ ایجاد کنند.تاریخ قرون اخیر در این کشورها و بخصوص انـگلستان،نـشان‌دهندهء‌ تلاشهایی‌ است‌ که‌ به صورت مـحله‌ای یـا در سـطح کـشورها بـرای حل مشکلات بـه عـمل آمده است.

نخستین مؤسسه حمایتی‌ مخصوص کودکان بی‌سرپرست، در سال 1740 میلادی در امریکا ایجاد شد‌. این‌ دارالایتام‌ از نـظر تـاریخی،در اروپای صـنعتی می‌تواند جزو نخستین مراکز حمایتی‌  ایتام بـاشد. مـؤسسه فـوق نـگهداری از ‌‌کـودکانی‌ را بـرعهده داشت، که غالبا به علل فوت، جدایی، فقر و خودداری از مسئولیت‌ در‌ پرورش‌ و نگهداری از طرف والدین، بی‌سرپرست بودند.

تاریخ اجتماعی فرانسه نیز،دارای تجربیات غنی و آکادمیک در‌ خصوص تأمین اجتماعی‌ کـودکان بی‌سرپرست می‌باشد. در ابتدا، در کشور فرانسه مراکز پرورشگاهی‌ به وفور یافت می‌شد‌ و کودکان‌ بی‌سرپرست در زمرهء افرادی بودند که در این گونه مراکز نگهداری می‌شدند. کم‌کم شکل‌ کمکهای اجتماعی تغییر یافت و دولت ضمن نـگهداری ایـن کودکان به طور شبانه‌روزی،با توجه‌ به اصول کلی‌ تأمین اجتماعی،همّ خود را بر حفظ بافت خانواده و نهایتا پرورش ایتام در خانواده‌ها متمرکز کرد.

ایران

ایران قبل از اسلام، به هنگامی کـه جـامعه در دوران خاصی از زندگی‌ اجتماعی‌ بوده، نسبت به‌ سایر کشورها از فرهنگی قابل ملاحظه در آن زمان برخوردار بوده است. ایران پیش از اسلام‌ جامعه‌ای طبقاتی بود. اشراف، کـشاورزان، جـنگاوران،کارگران و پیشه‌وران هریک از طبقه‌ای‌ را‌ تـشکیل مـی‌دادند.در زمان حکومت ساسانیان که تقریبا مقارن ظهور اسلام بود،کلیه خصلتهای‌ ارزشی طبقات جامعه حفظ می‌شد و نفوذ به طبقات دیگر غیرممکن بود.

یتیمان طـبقات فـقیر،نه‌ تنها‌ از درد یتیمی رنـج مـی‌بردند بلکه نمی‌توانستند،از امکانات‌ اجتماعی برای پیشرفت مادی و معنوی خود استفاده کنند.با تمام تبعیضاتی که به تمام معنی‌ دربارهء ایتام فقیر و ناتوان اعمال‌ می‌شد‌،جامعه‌ عاری از وجود مراکزی جهت‌ حـفظ‌ و نـگهداری‌‌ کودکان بی‌سرپرست بود و خانواده‌ها بنا بر سنت‌های دیرینه مذهبی،کودکان یتیم یکدیگر را حمایت می‌کردند.بعد از ظهور و گسترش اسلام در‌ ایران‌،تعلیمات‌ مذهبی اسلام باعث شد تا نیکوکاران هرچه بیشتر‌ به‌ امـور مـالی و معنوی مـحرومان بویژه ایتام،توجه کنند،و افراد خیّر، موقوفاتی جهت کمک به فقرا و مستمندان هدیه کنند.

در‌ زمان‌ شاه‌ طـهماسب صفوی، پرورشگاهی جهت سرپرستی ایتام در کاشان تأسیس شد‌.

فکر ایجاد پرورشـگاه،پس از دوران سـلطنت صـفویه،در زمان حکومت قاجاریه نیز مطرح‌ بود.در ایران آن‌ زمان‌،ما‌ به نمونه‌هایی از پرورشگاههای خیریه کوچک و خصوصی‌ بـرمی‌خوریم ‌ ‌کـه برای افراد‌ یتیم‌ در شهرستانهایی:مثل قم (پرورشگاه محمدی)،رشت‌ (پرورشگاه یتیمان)،بابل(دارالایـتام بـابل)،تـهران(پرورشگاه جعفری)و دهها‌ پرورشگاه‌ کوچک‌‌ دیگر با نظارت مردم خیر تشکیل شد،این پرورشگاهها،خـطرات وسیع پرورشگاههای‌ بزرگ‌ را‌ نداشتند بخصوص که مشکلات اساسی پرورشگاه وقتی است که کـودکان نوزاد از شیرخوارگی در‌ این‌ مـراکز‌ نـگهداری شده و دور از نظام خانوادگی رشد می‌یابند.

افراد نیکوکار نیز از طریق موقوفات‌،موجب‌ سرعت بخشیدن در کارهای خیر می‌شدند و مراکزی را به منظور پرورشگاه وقف می‌کردند‌.

«هنگامیکه‌ در‌ سال 1296 شمسی جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران بـنیانگذاری شد،در کنار وظایفی که‌ تشکیلات‌ همانند آن در سراسر جهان به عهده می‌گیرند،برای خود وظیفه‌های‌ دیگری نیز‌ در‌ نظر‌ گرفت که از آن جمله می‌توان به تأسیس پرورشگاهها اشاره کرد.»

براساس اولین قانون بلدی‌ شـهرداری‌ کـشور،(مصوب سال 1325 قمری 1285 شمسی) اولین دار الایتام(پرورشگاه)در‌ سال‌ 1298‌ شمسی در دروازه قزوین و نخستین دار الرضاعه‌ (شیرخوارگاه)در دروازه دولت تهران ایجاد شد.در‌ سال‌ 1324 شمسی بنگاه مستقل معاونت‌ عمومی شامل بهداری تهران،تیمارستان،دار الایتام و نوانخانه‌ در‌ محل شـهرداری تـشکیل شد که‌ این بنگاه نام دار الایتام گشایش یافته در سال 1298 را‌ به‌«بنگاه مستقل پرورشگاه کودکان»تبدیل‌ کرد.ولی شیرخوارگاه کماکان به فعالیت خود‌ به‌ شکلی قبلی ادامه داد.در سال 1332‌ شمسی‌‌ محلی‌ بـه نـام بنگاه پرورش کودک نزدیک شهر‌ ری‌ ایجاد شد که در سال 1341 شمسی پس از ادغام با اولین دارالایتامی‌ که‌ در سال 1298 شمسی در‌ تهران‌ تأسیس شده‌ بود‌ سازمان‌ تربیتی‌ شهر تهران را به وجود‌ آورد‌.در سال 1344 شـمسی«سـازمان تـربیتی شهر تهران»با اساسنامه‌ جـدید تـبدیل‌ بـه‌«سازمان تربیتی شهرداری پایتخت»گردید.و بالاخره‌ در سال 1349 شمسی‌‌ شورای‌ عالی سازمان تربیتی شهرداری پایتخت‌ تصمیم‌ گرفت که نام«پرورشگاه»را به‌ «شـبانه‌روزی»تـغییر دهـد.

به طور کلی، فعالیتهای‌ شیرخوارگاهها‌ و پرورشگاهها و مراکز مـتشابه وابـسته به‌ جمعیت‌‌ هلال‌ احمر(شیر و خورشید‌ سرخ‌ سابق) و مؤسسات خیریه غیردولتی‌، در‌ سالهای بعد از شهریور ماه 1320 آغاز شد. در سال 1337، مـراکز رفـاه خـانواده‌ نیز‌ جهت بازتوانی خانواده‌های‌ نیازمند و بی‌سرپرست فعالیتهای‌ مختلفی‌ را شروع‌ کـرد‌. دولت‌ پس از سالها ارائه‌ رفاه اجتماعی‌ به نیازمندان، علی‌الخصوص‌ کودکان‌ بـی‌سرپرست، تـصمیم گـرفت تا به جای‌ پراکندگی‌‌ خدمات‌ رفاهی‌ به‌ صورتهای مختلف، کلیه‌ آنـها‌ را در یـک مجموعه متمرکز کرده و برنامه‌های لازم‌ را تدوین کرد. «لذا در سال 1345 دولت‌،گروه‌ برنامه‌ریزی‌ تأمین اجتماعی را ایجاد کرد و بـه ایـن‌‌ مـنظور‌ در‌ همان‌ سال‌ فصل‌ جدیدی به نام فصل تأمین و رفاه اجتماعی در قانون و بـرنامه چـهارم‌ کـشور به تصویب رسید.

سازمان بهزیستی در سال 1359 تأسیس شد. خدمات عمده بهزیستی شامل خدمات‌‌ حـمایتی(رفـاهی)، تـوانبخشی و بازسازی و بازپروری است، که از طریق مجتمع‌های حمایتی و مراکز توانبخشی و بازسازی و بازپروری به عرضه خـدمات اقـدام می‌کند.

فعالیتهای سازمان براساس دو هدف پیشگیری و حمایتی در مورد خاص‌ ایتام‌ و یا کودکان‌ بـی‌سرپرست، در جـریان اسـت. سازمان برای حمایت و خودکفائی خانواده‌های بی‌سرپرست‌ دارای مجتمع‌های خدمات حمایتی است که تحت نظر مـعاونت حـمایتی سازمان بهزیستی‌ فعالیت می‌کنند. در حقیقت،ایجاد‌ مجتمع‌های‌ خدمات حمایتی، خود نوعی پیشگیری از جـریان ورود افـراد بـه پرورشگاه است.

مجتمع خدمات حمایتی، به عنوان یک واحد اجرایی، چندین وظیفه حمایتی‌ نظیر‌ حـمایت‌ از خـانواده‌های بی‌سرپرست، ایجاد‌ مهدکودک‌، برنامه نگهداری از، فرزندان بی‌سرپرست، آموزش‌ فنی و حرفه‌ای، برنامه‌های ویـژه نـوجوانان و جـوانان (فوق‌برنامه)و برنامه حمایتی روستایی در مورد مددجویان انجام دهد.

کودکانی که در‌ مجتمع‌های‌ حمایتی نگهداری می‌شوند بـدون‌ پدر‌ و مـادر هـستند و یا افرادی‌ می‌باشند که کسی را ندارند و هنوز وضع آنها کاملا روشن نـیست. کـودکان بی‌سرپرستی که در شبانه‌روزیهای مستقل نگهداری می‌شوند به علل مختلف نظیر: اعتیاد و زندانی بودن‌ و فوت‌‌ والدین تـحت سـرپرستی قرار می‌گیرند.

   

نتایج تحقیقات روانشناسان و بررسی وکودکان بی سرپرست و بدسرپرست

روانشناسی کودکان بی سرپرست

کودکان بی سرپرست و بدسرپرست بیشتر از کودکان دیگر به خدمات روانشناختی و روانشناسی احتیاج دارند . بسیاری از احساسات در این کودکان آسیب دیده و دچار مشکل شده است . آن ها احساس خشم و فقدان را به طور جدی تجربه می کنند و مستعد انواع بزهکاری هستند ، به همین جهت اگر مشکلات کودکان درمان نشود آسیب ها از خانواده به جامعه کشیده می شود .

شایع ترین مشکل در میان این کودکان ، افسردگی است که میزان آن ۴۰ درصد بیشتر از کودکان عادی است . کودکانی که در مراکز نگهداری شبانه روزی بزرگ می شوند از فرصت های طبیعی برای ابراز محبت نسبت به دیگران و مورد محبت واقع شدن محروم می مانند .

میزان ناامیدی نوجوانان پسر ، ساکن در شبه خانواده های بهزیستی از نوجوانان عادی بیشتر است .

میزان ابتلاء به نافرمانی مقابله ای باهمان  لجبازی در کودکان بدسرپرست بسیار بیشتر از کودکانی است که در محیط خانواده بزرگ می شوند .

کودکان بی سرپرست و بدسرپرست که از عاطفه ی مادرانه و عشق و روابط صمیمی والدین محروم بوده اند ، غالبا از اختلالات عاطفی ، ناایمنی ، احساس وابستگی یا طرد ، گروه گریزی یا گروه گرایی ها رنج می برند و به صورت جدی نیازمند ارتباط عاطفی هستند .

 

 

 

یکی از جُرم‌های درحال رشد، کودک‌آزاری است. در چند سال اخیر، افزایش قابل توجهی در آمار مربوط به کودک‌آزاری دیده

 

جهت هماهنگی برای تبلیغات در دکتر برتر

با کارشناسان ما تماس بگیرید : ۰۹۳۵۹۸۵۴۷۱۴

ارسال پیام :    

 

تالار گفتگو دکتر برتر

طراحي و سئو وب سايت با توسط Razhur.com

تعریف کودک بد سرپرست و کودک بی سرپرست متفاوت است و در کنار شباهت‌هایی که دارند، تفاوت‌هایی نیز دارند که در ادامه به بررسی آن‌ها می‌پردازیم. در جامعه شناسی، خانواده را به عنوان نهاد اصلی می‌دانند که در آن فرزند و اعضای خانواده، اجتماعی شدن را یاد می‌گیرند. اعضای خانواده برای اولین بار در خانواده هنجارهای جامعه را می‌آموزند، منشاء بسیاری از رفتارهای افراد به خانواده بر می‌گردد. به هر دلیلی شخصیت اولیه کودکانی که خانواده‌ای ندارند یا تحت سرپرستی خانواده قرار نمی‌گیرد، به درستی شکل نمی‌گیرد. در چنین کودکانی خلاءهایی بوجود می‌آید که تبعات آن در آینده دیده خواهد شد. بدیهی است فرزندانی که در محیط خالی از عشق و با دلبستگی خانوادگی کمتر تربیت و بزرگ می‌شوند در معرض بحران‌های عاطفی و روحی بسیاری قرار خواهند گرفت. برخی از کودکان از نعمت زندگی در کانون خانواده به دلایلی همانند فوت والدین، طلاق، حوادث و غیره بی‌بهره‌اند. .انواع مشکلات در خانواده و تاثیر آن بر کودکان را اینجا بخوانید.

بی سرپرست به آن دسته از کودکان گفته می شود که بنا به دلایلی والدین خود را از دست داده‌اند یا اینکه والدین، آن‌ها را رها کرده اند.

بدسرپرست  به کودکانی گفته می شود که به دلایل مختلف از حمایت، مراقبت و نگهداری موثر توسط خانواده محروم هستند و مورد غفلت خانواده (جسمی، روانی یا هردو) قرار می‌گیرند.

روانشناسی کودکان بی سرپرست

کودکان بی سرپرست و بدسرپرست بیشتر از کودکان دیگر به خدمات روانشناختی و روانشناسی احتیاج دارند . بسیاری از احساسات در این کودکان آسیب دیده و دچار مشکل شده است . آن ها احساس خشم و فقدان را به طور جدی تجربه می کنند و مستعد انواع بزهکاری هستند ، به همین جهت اگر مشکلات کودکان درمان نشود آسیب ها از خانواده به جامعه کشیده می شود. راهنمای کمک داوطلبانه در انواع موسسات خیریه را در این مقاله بخوانید.

 

مراقبت، درک همدلانه و مشارکت از نیازهای ضروری کودک در خانواده است؛ اما کودکان بی سرپرست و بدسرپرست از این نعمت محروم هستند و در مراکز شبه‌خانواده شبانه روزی رشد می‌کنند. با وجود این که هدف اصلی این مراکز تأمین نیازهای اصلی کودکان  در محیط خانواده است، اما با انتقال آن‌ها از محیط خانواده به محیطی با آسیب‌های کمتر، کافی به نظر نمی‌رسد.

غم و ناراحتی ناشی از فقدان خانواده این کودکان را در معرض اختلال روان‌شناسی مانند افسردگی و اضطراب قرار می‌دهد که در زندگی این کودکان تاثیرات مخرب دائمی خواهد داشت.  کودکانی که از فقدان خانواده یا خانواده‌های نامناسب و بد رنج می‌برند در آینده ممکن است در دوران تحصیل و مراحل زندگی خود باز بمانند و دچار بحران شخصیت و عدم توانایی برقراری ارتباط با اطرافیان خود ‌شوند. از علائم دیگر و بحران‌هایی که فقدان والدین یا کودکان بدسرپرست احتمال میرود از خود نشان می‌دهند افسردگی، وابستگی دلهره آمیز، ترس، گریه‌های شبانه، شب ادراری، عدم اعتماد به نفس، وابستگی‌های پی درپی به افراد مختلف و توانایی ضعیف برای برقراری با محیط اجتماعی است.اهمیت مهربانی و محبت در جامعه.

این کودکان با مشکلات فراوانی روبرو هستند.

مقاله پیشنهادی : کمک و تدریس کودکان بی سرپرست یا بد سرپرست

نوع کمبودهای شخصیتی در کودکان بدسرپرست با کودکان بی سرپرست متفاوت است،. در هر صورت کمبودها بر روی شخصیت کودکان بی سرپرست و بدسرپرست تاثیر می‌گذارد و تاثیر رفتارهای آن‌ها بر رفتار جامعه نیز موثر است. وجود خلاء بر روی رفتار کودکان در جامعه اثر گذار بوده و به راحتی آنان را به سوی نابهنجاری گرایش می‌دهد. کودکانی که دارای والدین معتاد به مواد مخدر هستند،این نوع رفتارهای والدین بر فرزندان قابل قبول و تاثیرگذار است و همچنین باعث انتقال از سوی آنان بر محیط خواهد بود. زشتی رفتار نادرست در بین کودکان بدسرپرست از بین می‌رود و آن رفتار را بر جامعه تعمیم می‌دهند.

با بررسی کودک بی سرپرست از بعد شخصیتی نتایجی به دست آمده است که نشان می‌دهد این کودکان به دلیل نبود والدین کمبودهایی را احساس می‌کنند و ممکن است برای جبران این کمبودها به سمت نابهنجاری بروند. ممکن است کودکان به دنبال دوستانی بروند که آن‌ها را جایگزین خانواده کنند که این کمبود موجب انتخاب نادرست و در نتیجه ضربه خوردن به احساسات این کودکان می‌شود.

کودکان بی سرپرست و بدسرپرست که از عاطفه ی مادرانه و عشق و روابط صمیمی والدین محروم بوده اند ، غالبا از اختلالات عاطفی ، ناایمنی ، احساس وابستگی یا طرد ، گروه گریزی یا گروه گرایی ها رنج می برند و به صورت جدی نیازمند ارتباط عاطفی هستند . شایع ترین مشکل در میان این کودکان ، افسردگی است که میزان آن ۴۰ درصد بیشتر از کودکان عادی است . کودکانی که در مراکز نگهداری شبانه روزی بزرگ می‌شوند از فرصت‌های طبیعی برای ابراز محبت نسبت به دیگران و مورد محبت واقع شدن محروم می‌مانند .

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

لطفا پاسخ را به عدد انگلیسی وارد کنید:


URL: http://psj.umsha.ac.ir/article-1-53-fa.html

مقدمه و هدف:

پژوهش حاضر به منظور مقایسه اختلالات رفتاری کودکان 7 تا 12 ساله ساکن مراکز نگهداری شبانه روزی دولتی و خصوصی شهر تهران انجام شده است.

مواد و روش ها: روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری مورد مطالعه کودکان بی سرپرست و بد سرپرست 12-7 ساله مراکز شبانه روزی تهران بودند. نمونه گیری به شیوه تمام شماری انجام شد و وضعیت 128 کودک ساکن مراکز شبانه روزی دولتی و خصوصی که دارای شرایط ورود به پژوهش بودند، از طریق پرسشنامه ارزیابی رفتاری راتر (والدین و معلم) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده های جمع آوری شده از نرم افزار آماری SPSS-17 استفاده شد و مقایسه اختلالات رفتاری در دو گروه با استفاده از آزمون یومان وینتی انجام گرفت.

روانشناسی کودکان بی سرپرست

یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میزان نابهنجار، ناساگاری اجتماعی، اختلال کمبود توجه در بین کودکان ساکن در مراکز دولتی به طور معناداری با کودکانی که در مراکز خصوصی نگهداری می شدند متفاوت بود (P

بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد مراکز خصوصی نگهداری کودکان بی سرپرست و بدسرپرست موفق تر عمل کرده اند. نیروی انسانی متخصص و توزیع مناسب میان کودکان (به دلیل تعداد کم آنها در هر مرکز) می توانند بخشی از دلایل این موفقیت به شمار آیند.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علمی پژوهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2020 All Rights Reserved | Pajouhan Scientific Journal

Designed & Developed by : Yektaweb


Downloads-icon


مقایسه اختلالات رفتاری کودکان 7 تا 12 سال مراکز نگهداری شبانه روزی دولتی و خصوصی شهر تهرانDownloads-icon



متن کامل [PDF 836 kb]
Downloads-icon

ارائه خدمات به کودکان بی سرپرست یا بد سرپرست
کودکان بی سرپرست، کودکان زیر 18 سال هستند که بنا به دلایلی به طور دائم یا موقت از وجود سرپرستی مؤثر و با صلاحیت محرومند؛ این کودکان در خانه کودک و نوجوان پذیرش شده، به صورت شبانه روزی بر اساس تفکیک سن و جنس تا فراهم آمدن زمینه انتقال موقت یا دائم به خانواده و جامعه مورد مراقبت و پرورش قرار می گیرند. سیاست بنیادین سازمان بهزیستی ایجاد زمینه زندگی سالم برای کودک، در محیط خانواده می باشد. زندگی موقت کودکان در محیط های غیر از خانواده (خانه نوزادان، کودکان و نوجوانان) صرفاً به صورت موقت صورت می پذیرد.
کارشناسان و مسئولین مربوطه موظفند تا با بکار گیری نیروی کارشناسی مناسب، زمینه های انتقال سالم کودکان به زندگی در خانواده را فراهم نموده و نظارت بر روند زندگی آنان در خانواده را پیگیری نمایند؛ بنابراین در طول مدت زمان زندگی کودک و نوجوان در خانه های کودکان می بایست همواره پیگیری لازم جهت فراهم آوردن زمینه های مادی و معنوی به منظور اجتناب از اقامت دراز مدت و انتقال موفق کودک به خانواده یا شبه خانواده انجام پذیرد.
شرایط و مدارک مورد نیاز:
– گواهی از مراجع ذیصلاح و حکم مرجع قضایی برای یکی از آنها
– فوت، زندانی بودن یا مفقودالاثر بودن والدین یا یکی از آنها
– وجود شرایط خاص آسیب پذیری کودک در خانواده از قبیل وجود سوء رفتار شدید (جسمی، روحی یا جنسی) یا بی توجهی و غفلت شدید از کودک
– گواهی وجود اعتیاد، بیماریهای روانی یا صعب العلاج و … در خانواده ای که به کودک آسیب برساند

روانشناسی کودکان بی سرپرست
روانشناسی کودکان بی سرپرست
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *