روانشناسی کودکان کلاس اولی

 
helpkade
روانشناسی کودکان کلاس اولی
روانشناسی کودکان کلاس اولی



با نزدیک شدن به ماه مهر مهمترین موضوعی که به ذهنمان می‌رسد، بازگشایی مدارس و دانشگاه‌ها است. رفتن به مدرسه شاید برای بیشتر دانش آموزان یک امر عادی و حل شده باشد. اما برای خانواده‌هایی که قرار است، فرزندشان برای اولین بار سر کلاس درس حاضر شوند گاها مشکلات اساسی به وجود می‌آورد.

 

خیلی از بچه‌ها نمی‌توانند با این موضوع که قرار است، نیمی از روز را از محیط خانه و یا فاصله از پدر و مادر، کنار بیایند. در چنین مواردی بچه‌ها برای رفتن به مدرسه بهانه‌جویی کرده و والدین خود را به دردسر می‌اندازند. حال این سوال پیش می‌آید چه راهی وجود دارد تا بچه‌های کلاس اولی با رفتن به مدرسه کنار بیایند و بتوانند خود را با این محیط جدید وفق دهند. برای اکثر والدین دارای فرزند کلاس اولی این مشکل وجود دارد که فرزندشان با گریه می‌گوید:«مادر من به مدرسه نمی‌روم».

 

روانشناسی کودکان کلاس اولی

گریه فرزندان برای نرفتن به مدرسه گاها یک امر طبیعی است، چرا که کودک از اینکه می‌خواهد از والدین خود فاصله بگیرد، احساس نا امنی می‌کند چون از محیط مدرسه و رفتارهایی که قرار است، در طول کلاس با آنها روبه‌رو شود، بی‌خبر است. در اینجا ۱۶ نکته که توسط کارشناسان کودک ارائه شده است، می‌تواند به کمک والدین بیاید. این نکات می‌توانند به فرزندان کلاس اولی کمک کنند تا با شرایط جدید کنار بیایند. این کار هم به نفع کودکان است و هم به سود والدین آنها.

 ۱۶ راهکار برای اینکه فرزندتان بدون استرس به محیط مدرسه عادت کند

 

۱. از خانه، تمرین جدایی را شروع کنیدشما می‌توانید قبل از رفتن بچه‌ها به مدرسه، تمرینات جدایی را آغاز کنید. برای این کار می‌توانید فرزندتان را برای چند ساعت از روز به پدربزرگ و یا مادر بزرگ خود بسپارید و به مرور زمان این زمان را اضافه کنید. این کار باعث می‌شود تا وابستگی زیاد فرزند به شما کمتر شود. والدین باید از قبل به فکر این مشکل باشند و برای رفع آن چنین اقداماتی را انجام دهند. ۲. فرزند خود را بهتر بشناسیداگر فرزند شما وابستگی زیادی به شما ندارد، دیگر جای نگرانی نیست. به گفته الیزابت پانتلی نویسنده راه حل‌هایی برای گریه نکردن کودکان که می‌گوید:«زمانی مشکلی برای کودکان پیش دبستانی و آنهایی که برای اولین بار به مدرسه می‌روند، پیش نمی‌آید که استرس نداشته باشند. شما می‌توانید درباره مدرسه رفتن با فرزند خود صحبت کنید تا ذهنشان با محیطی که قرار است در آن بروند آشنا شود. بسیاری از اضطراب‌ها و استرس‌ها ناشی از ناشناخته بودن محیطی است که در آن قرار می‌گیریم. بچه‌ها باید بدانند که به چه مکانی قرار است، بروند. در توضیح چنین مواردی تعادل در گفتار داشته باشید و بیش از حد درباره مدرسه صحبت نکنید. چرا که ممکن است بچه‌ها در مقابل آن موضع بگیرند». ۳. نقش بازی کنیدبرای اینکه کودکتان بفهمد با چه چیزی در مدرسه رو به رو خواهد شد، رفتارایی که نشان می‌دهد، برای به مدرسه رفتن چه کارهایی باید انجام دهند را به نمایش بگذارید. سعی کنید تمام حرکاتی را که قرار است، فرزندتان برای رفتن به مدرسه باید انجام دهد، رویش پیاده کنید. به طور مثال؛ بیدار شدن به موقع از خواب، پوشیدن لباس، خوردن صبحانه و دیگر کارهایی که هر دانش آموزی قبل از رفتن به مدرسه باید انجام دهد را پیاده کنید و در نهایت می‌توانید بگویید این موارد کارهایی است که باید قبل از رفتن به مدرسه انجام دهد. Lori Lite موسس مادران و کودکان بدون استرس می‌گوید؛«فقط با کمی خلاقیت و برنامه‌ریزی می‌توانید تمامی اضطراب و استرس‌های کودک خود را از بین ببرید و او را برای مدرسه رفتن آماده کنید».

 

 ۴. ایجاد تقویمی با شمارش معکوستقویمی درست کنید و با فرزند خود نیز در میان بگذارید تا تعداد روزهایی که به سال تحصیلی جدید مانده است را به نمایش بگذارد. این تقویم باید به شکلی باشد که هر روزی به زمان بازگشایی مدارس نزدیک می‌شوید، تعداد روزهایش کم شود و نهایتا به روز مدرسه رفتن ختم شود. این کار ذهن کودک شما را برای مدرسه رفتن آماده می‌کند. شما می‌توانید با استفاده از محیط ورود تاریخ هر روز را درون یک مربع کوچک قرار دهید. وقتی روز تمام شد آن را ببرید و یا رنگ کنید. سعی کنید رنگ زدن و یا جدا کردن مربع روزهای تمام شده را به فرزند خود بسپارید. ۵. برای فرزند خود دوست همکلاسی پیدا کنیدسعی کنید از همسایه‌ها یا مدیریت مدرسه، درباره بچه‌هایی که قرار هستند هم‌کلاسی فرزندتان شوند آمار بگیرید. شما قبل از شروع مدرسه می‌توانید این کار را بکنید. شاید بچه‌هایی که در دوران پیش دبستانی با فرزند شما هم کلاسی بودند، در دبستان نیز با او همکلاس شوند. در این مورد می‌توانید به فرزند خود اطمینان خاطر دهید، دوستانی را که در دوره پیش دبستانی داشت در این دوران نیز در اختیار دارد. این امر خودش قوت قلبی برای کودکتان می‌شود.  ۶. با هم برای خرید لوازم مدرسه به فروشگاه برویدهمانطور که می‌دانید امروزه اکثر معلمان چند هفته مانده به شروع کلاس‌ها از والدین می‌خواهند که لوازم مورد نظر آموزشی را برای فرزندان خود تهیه کنند. اگر حتی چنین مواردی را نیز در اختیار نداشته باشید، باز هم می‌دانید که؛ کیف یا کوله پشتی، مداد رنگی، دفتر نقاشی از لوازم واجب برای دانش آموزان است. با علم به این موضوع به همراه فزند خود برای گرفتن وسایل مورد نظر به فروشگاه بروید. این خرید هم برای شما و هم فرزندتان، می‌تواند سرگرم کننده باشد. اجازه دهید فرزند شما آنچه را از وسایل آموزشی دوست دارد با اختیار و البته راهنمایی شما تهیه کند. این کار می‌تواند تصویر حس خوبی از رفتن به مدرسه برای فرزندتان ایجاد کند. ۷. برنامه خواب فرزندتان را تنظیم کنیدبسیاری از کودکان با توجه به روزهای گرم و طولانی فصل تابستان، بعد از ظهرها به خواب می‌روند. شما قبل از شروع مدارس باید خواب فرزند خود را برای زمان مدارس تنظیم کنید. می‌توانید به تدریج میزان خواب آنها را کم کنید به طور مثال روزی ۱۵ الی ۳۰ دقیقه خوابشان را کاهش دهید. به این ترتیب هنگامی که به شروع فصل تحصیلات می‌رسید، ساعت خواب درونی کودکتان تنظیم می‌شود.۸. خواندن مرتب کتاب داستان برای بچه‌هاشانون چو (Shannon Choe) بنیان گذار  Premier Baby Concierge می‌گوید:«شخصیت‌های خیالی راهی برای ایجاد موقعیت‌های دشوار هستند، زیرا همیشه یک پایان شاد دارند». وی در ادامه می‌گوید:«چنین داستان‌هایی می‌توانند به کودکتان اعتماد به نفس دهند. سعی کنید به دنبال کتاب‌هایی باشید که آخر داستان به خوشی تمام شود. این کتاب‌ها روحیه کودکتان را بالا خواهد برد». ۹. دیدن کلاس درس پیش از شروع کلاس‌هااگر شما به مدرسه‌ای که قرار است فرزندتان در آنجا درس بخواند، دسترسی داشته باشید. می‌توانید با هماهنگی مسئول مربوطه فرزند خود را با کلاس‌هایی که قرار است در آنها درس بخواند آشنا کنید. این کار یک پیش زمینه‌ای برای کودکان ایجاد می‌کند که پیش از شروع مدارس با محیط کلاس‌ها و فضای آموزشی بیشتر آشنا شوند.۱۰. آماده کردن وسایل پیش از خواببه فرزند خود آموزش دهید تا شب‌ها قبل از اینکه به خواب برود وسایل مدرسه خود را مثل: لباس، کوله پشتی، لوازم مدرسه، مواد غذایی را آماده کند. اینگونه تمرین‌ها، آنها را برای رفتن به مدرسه آماده می‌کند. چرا که صبح وقتی از خواب بیدار می‌شوند، ممکن است به خاطر خواب‌آلودگی برخی از وسایل خود را فراموش کنند. در ضمن این کار به آنها اجازه می‌دهد تا صبح کمی بیشتر بخوابند. ۱۱. روز اول مدرسه به موقع حاضر شویدسعی کنید روز اول مدرسه فرزندتان ساعت زنگدار خود را نیم ساعت قبل از رسیدن سرویس کودک کوک کنید. وقتی فرزندتان به موقع بیدار شود و با آرامش صبحانه خود را میل کند، تمرکزش برای رفتن به مدرسه بیشتر می‌شود. تشویق بچه‌ها برای به موقع رسیدن به مدرسه نیز می‌تواند راه موثری برای بیدار کردن اول صبح آنها باشد. 

 

۱۲. گذاشتن اسباب بازی مورد علاقه فرزندتان در کیف مدرسه‌اشاگر فرزندتان در خانه به یک چیز کوچک مثل عروسک علاقه بسیاری دارد، آن را درون کوله پشتی‌اش قرار دهید تا در طول ساعاتی که در مدرسه به سر می‌برد، وقتی احساس دل تنگی کرد با نگاه کردن به وسیله و یا عروسکی که عاشقش است، کمی آرام شود. Thomas Seman متخصص اطفال در بوستون امریکا می‌گوید:«یک وسیله آشنا می‌تواند حافظه کودک را حتی از طریق بوییدن نیز تحریک کند. در کل اجسامی که خاطره مادر را برای فرزندان تداعی کنند، می‌توانند اضطراب را از کودکان دور کنند».۱۳. ایجاد یک نوع خدا حافظی ویژه قبل از رفتن بچه‌ها به مدارسقبل از این که فرزندتان راهی مدرسه شود، سعی کنید با یک خداحافظی گرم و متفاوت روحیه بچه را برای رفتن مدرسه بالا ببرید. این کار خاطرات خوشی از شما در ذهن فرزندتان ایجاد می‌کند.  ۱۴. مدت خداحافظی را حتما کوتاه کنیدیکی از بزرگترین اشتباهات والدین این است که زمان خداحافظی با فرزندشان را بیش از اندازه کش می‌دهند. حتی اگر فرزندتان پیش از رفتن به مدرسه گریه کرد، سعی نکنید با بغل گرفتن‌های متناوب وی را از رفتن به مدرسه منصرف کنید. دیگر زمان آن رسیده است که به معلمان کودک خود اعتماد کنید.  ۱۵. قبل از پایان کلاس‌ها منتظرشان باشیدبه هیچ وجه برای آوردن فرزندتان از مدرسه دیر نکنید. پس از اینکه فرزندتان را پس از پایان کلاس مشاهده کردید، به او بگویید:«تو افتخار منی و تو چقدر بزرگ شده ای» با چنین کلماتی حس بزرگ شدن را به فرزندان خود القاء کنید.۱۶. به دنبال رفع مشکل باشیدصبور باشید، به طور کلی چند هفته طول می‌کشد تا کودک شما به طور کامل به برنامه‌های مدرسه عادت کند. یادتان نرود که زمان خداحافظی را کوتاه کنید. توجه داشته باشید که کودک دلبندتان به محیط مدرسه عادت خواهد کرد.

 

منبع: fardanews.com

 

آنچه والدین باید بدانند

آبسردکن های چندکاره، رومیزی و یخچال دار

کودکتان از درس فراریست؟

نوشابه سرساز از کلسیم با 40% قند کمتر

دنبال متخصص برجسته ارتودنسی در تهران هستی؟

خرید عروسک بی بی برن 8کاره

قصد آنلاین بازی کردنGTAبادوستاتو داری؟

دسترسی به پزشک متخصص درهر زمان ومکان

چگونگی برخورد صحیح با فرزند

درکوتاه ترین زمان پاسخ سوال پزشکیت روبگیر

بااین نوشابه از پوکی استخوان پیشگیری کنید!

آبرسان ومرطوب کننده کامان را باتخفیف بخر

بدون مراجعه حضوری ویزیت شو!

مشاوره آنلاین پزشکی بدون صرف زمان انتظار

آسانترین راه خرید برنامه در کنسول ps4

جدیدترین گوش های موجود در بازار – امکان مقایسه و خرید

بهترین برندهای کامپیوتر و تجهیزات جانبی

انواع کنسول بازی|خرید XBox و PS4 با گارانتی

خرید بهترین مدل های اورجینال هدفون، هدست، هندزفری

تخفیف های داغ اجناس زنانه شیک و متنوع

کفش اسپرت و صندل تابستانه زنانه

Makan Inc.‎| All Rights Reserved – © 2013 – 2020

هر کودکی ممکن است تفاوتهایی در روش انجام تکالیف خود داشته باشد. قبل از چند توصیه كه مي بايست والدين در اين مورد بدانند:

۱- عدم انجام تکلیف مدرسه را شخصی نگیریدوقتی کودکان تکالیفشان را انجام نمی دهند برخی والدین آن را شخصی تلقی کرده و به شدت عصبانی و ناراحت می شوند،در حالی که اصلا چنین نیست .کودک مایل نیست این کار را بکند و برای آن دلایل مختلفی دارد نه این که از شما خوشش نمی آید یا با شما لج بازی می کند؛لجبازی حاصل کشمکش های زیاد و طولانی والدین در اثر شیوه تربیتی نادرست و در تعامل والدین با کودک بوجود می آید.بنابراین والدینی که معتقد به لجبازی فرزندشان هستند به سابقه ارتباط خود با فرزندتان حتی قبل از سنین مدرسه نگاه کنند.

مهمترین مطلبی که والدین باید بدانند مدت زمان مفیدی است که برای انجام تکالیف لازم است. این زمان برای سنین مختلف و بسته به شرایط دانش آموز متفاوت است. والدین هم باید شرایط سنی کودک را در نظر داشته باشند بطوری که کودکان و دانش آموزان پایه‌های ابتدایی را مدت زمان زیادی وادار به انجام تکالیف نکنند و هم شرایط دیگر مربوط به دانش آموز را.صاحبنظران تعلیم و تربیت مدت زمات لازم برای انجام تکالیف را برای بچه‌های کودکستان تا پایه دوم ابتدایی 10 تا 20 دقیقه در هر روز و برای پایه‌های بعدی دوره ابتدایی 30 تا 60 دقیقه پیشنهاد کرده‌اند. بنابراین والدین نباید جهت یادگیری بهتر دانش آموز و با این تصور که هر چه زمان بیشتری صرف مطالعه دانش آموز شود یادگیری او نیز بیشتر خواهد شد مدت زیادی کودک خود را وادار به درس خواندن کنند. مسلما کودک در این مدت زمان اضافی به کارهای دیگری مثل خیالبافی‌های ذهنی مشغول می‌شود.

اینکه روش خاصی را به آنها القا کنید یا بخواهید آنها را کمک و راهنمایی کنید به روش آنها توجه کنید. ببینید در چه مدت زمان بدون کمک شما می‌تواند تکالیفش را انجام دهد؟ چه اشکالاتی دارد؟ آیا خیالبافی در حین انجام تکالیف دارد؟ آیا مرتبا جای خود را عوض می‌کند؟ آیا در حین انجام تکالیف به کارهای دیگری هم می‌پردازد؟ یا اینکه حواس او به انجام تکالیفش است؟ پاسخ به این سوالها به شما کمک می‌کند. ۴-کودک را تشویق زبانی کنید.نمی توان کودک را وادار به انجام تکالیف مدرسه کرد اما از آن جایی که نوشتن تکالیف ضروری است والدین با آگاهی و صبر پیشه کردن می توانند این را از کودک خود بخواهند.آنها می توانند با تمجیدهای کلامی به او برای انجام این کار انگیزه کافی بدهند.چقدر کلمات را خوب روی خط نوشتی-حالا دیگه می تونی حروف را به اندزه مناسبش بنویسی، آفرین.-خوشحال می شم می بینم که تکلیفتو مرتب و تمیز می نویسی.۵- به کودک امکان انتخاب بدهیدبهتر است کودک بداند بعد از آمدن از مدرسه چه بکند . اگر مایل است اول تلویزیون ببینید و بعد به تکالیف خود بپردازد این را تعیین کنید و با هم به توافق برسید یا این که بهتر است بداند که از او انتظار می رود بعد از یک چرت کوتاه باید شروع به انجام تکالیفش کند. سعی کنید انجام اولین تکلیف مدرسه را برای یک کودک کلاس اولی به یک خاطره خوب و جذاب و توام با نشاط تبدیل کنیدوقتی به بچه ها امکان انتخاب داده می شود، بهتر عمل می کنند ، چرا که احساس می کنندکنترل بیشتری بر زندگی خود دارند. بهتر است انتخاب های محدود به فرزند خود پیشنهاد کنید. او در معرض انتخاب بین انجام و عدم انجام تکلیف مدرسه نیست ولی می تواند در مورد زمان آن دست به انتخاب بزند:اول بازی بعد تکلیف مدرسهیا تکلیف مدرسه بعد خوردن خوراکی و تماشای تلویزیون. به تدریج کودک می فهمد هدف انجام کار است.

روانشناسی کودکان کلاس اولی

برخی از والدین خود را مسئول کامل انجام تکالیف می‌کنند. به صورتی که در مدت انجام تکالیف بالای سر دانش آموز حضور دارند، زمان شروع انجام تکالیف را تعیین می‌کنند و راهنماییهای زائدی ارائه می‌کنند. هر چند لازم است والدین بویژه در سالهای اول دبستان و آمادگی با نظارت خود برنامه‌ریزی و مسئولیت پذیری را به کودک خود آموزش دهند. اما برخی از والدین به اشتباه این مسئولیت را خود بر عهده می‌گیرند بنابراین نمی‌توانند احساس مسئولیت در قبال انجام تکالیف را به کودکان خود یاد دهند. بطوری که اگر یک روز مادر حضور نداشته باشد اصلا به یاد هم نخواهد آورد که باید تکالیفش را انجام دهد.بنابراین والدین با نظارت مفیدی که بر انجام تکالیف دارند کم کم باید کودکان را مسئولیت پذیر بار آورند. بطوری که در صورت عدم حضور والدین نیز احساس مسئولیت برای انجام تکالیف را داشته باشند. این والدین در سالهای بعدی تحصیل کمتر با مشکل درس نخواندن کودکان خود مواجه می‌شوند. به عبارتی چون والدین نمی‌توانند در تمام دوران تحصیل در انجام تکالیف فرزندان خود نظارت مستقیم داشته باشند با افت تحصیلی آنها مواجه می‌شوند. در حالی که اگر این احساس مسئولیت را از دوران کودکی در کودک شکل داده باشند با مشکلاتی از این قبیل مواجه نخواهند شد.

۷- وقت و جای معین برای تکلیف مدرسه در نظر بگیرید:باز هم می گوییم از کودک همچون بزرگسال نمی توان انتظار داشت، این بار در چه مورد:احتمالا من و شما بتوانیم برای مدتی در محلی که صدای تلویزیون یا ضبط می آیدکمی مطالعه کنیم اگر چه کار آسانی نیست، اما از کودک نمی توان انتظار داشت در جایی که دور و برش خوراکی و اسباب بازی و یا تلویزیون روشن هست یا هر وسیله ی مزاحم دیگری تکالیفش را انجام دهد.بنابراین نیاز به اتاقی هست که برای چند دقیقه هم که شده بتواند کارش را انجام دهد.فراموش نشود کودکان در این سنین اگر فضای مناسب هم داشته باشند دست کم تخیل گسترده دارند و نمی توان جلو خیالپردازی آنها را گرفت.از این روست که آنها نیاز به توجه و نظارت والدینشان دارند.

با کمک فرزند خود یک برنامه منظم برای انجام تکالیف تهیه کنید. برنامه را در یک محل مناسب و در دید او نصب کنید. برای تشویق او به انجام تکالیف می‌توانید در مقابل هر روز که تکلیف آن را به موقع ، خوب و دقیق انجام داده یک علامت بزنید و در آخر هفته اگر توانسته باشد تکالیف خود را خوب انجام دهد و با توجه به تعداد ستاره‌ها جایزه‌ای به او بدهید.بهتر است جایزه مورد نظر را در همان حین برنامه ریزی معین کنید و در آخر برنامه آن را یادداشت کنید و یا برای کودکان کوچکتر شکل آن را بکشید. به این ترتیب عملکرد کودک دائما در جلوی او قرار دارد و مسئولیت پذیری او نیز تقویت می‌شود. به تدریج می‌توانید تعداد ستاره‌ها را برای دریافت جایزه افزایش دهید. مثلا اگر در آغاز برنامه به ازای هر هفت ستاره می‌توانست جایزه را کسب کند در مراحل بعد به ازای هر 14 ستاره می‌تواند به جایزه مورد نظر برسد.

تنها تنظیم برنامه‌ای منظم برای انجام تکالیف فرزندان کافی نیست. برای زندگی خانواده خود نیز برنامه منظمی داشته باشید. حتی‌الامکان از برنامه‌های فوق برنامه و بدون برنامه‌ریزی قبلی خودداری کنید. مثل مهمانیها و تفریحهای بدون برنامه قبلی و… یا حداقل سعی کنید این برنامه‌ها مقارن با زمان انجام تکالیف فرزندان نباشد. اگرشما یکبار برنامه او را به خاطر برنامه‌های خود به هم بریزید، راه را برای بی‌نظمی او فراهم ساخته‌اید. در کارهای دیگر خود نیز با برنامه و مسئولیت پذیر باشد. تا الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشید. فرزندان تعهد و مسئولیت پذیری را در خانواده و با مشاهده رفتار والدین یاد می‌گیرند.

۱۰- تكليف مدرسه كار كودك است نه والدين

گاها ديده شده برخي والدين بعد از اين كه از انجام تكليف توسط كودك نااميد مي شوند خود دست به كار شده و كار ناتمام فرزند را به گمان خود تمام نموده و در حق او به اصطلاح لطف ميكنند غافل از اين كه اين بزرگترين خيانتي است كه در حق كودك بيچاره روا مي دارند چرا كه با اين كار احساس مسوليت در قبال وظيفه محوله را از فرزند خود ميگيرند و او را فردي وظيفه نشناس بار مي آورند .

پس يادتان باشد حتی اگر کودک اصلا تكاليفش را انجام ندهد شما از انجام آن خود داري نمائيد!  وظیفه والدين صرفا این است که امکانات لازم برای انجام این کار از سوی کودک را فراهم کنند. پس در کودک مسئولیت انجام تکلیف را از کودکی ایجاد کنید و هیچ وقت شما کار او را انجام ندهید.

کمک به کودک کلاس اولیکودک آنلاین: کلاس اولی با پیش دبستانی یا مهدکودک تفاوت دارد. وقتی بچه ها به کلاس اول می روند معلم ها از انها انتظار بیشتری دارند. کودکان تکالیف بیشتری دارند و باید زیاد تلاش کنند.کلاس اولی ها پا به دنیای جدیدی می گذارند و آموزش واقعی آنها از کلاس اول شروع می شود. آنها نگران هستند و والدین شان نگران تر، چون بچه ها پیش دبستانی را پشت سر گذاشته اند و وارد کلاس اول شده اند.بعضی از بچه ها راحت تر می توانند با تکالیف مدرسه شان کنار بیایند، بعضی از بچه ها هنوز برای رفتن به کلاس اول آمادگی ندارند و ذهنشان هنوز خوب رشد نکرده است.تطبیق پذیری کودک با شرایط جدید نیز در این میان مهم است. اگر کودک در خانه مشکلی داشته باشد، وقتی قدم در مدرسه می گذارد، نگران است و می ترسد. خلاصه هر نوع تجربۀ تلخی که کودک در محیط خارج از مدرسه داشته باشد، بر فعالیت های درون مدرسه ای او تاثیر می گذارد.اگر کودک در خانه مشکلی نداشته باشد و در درون مدرسه معلمی مهربان و دوستانی خوب پیدا کند، راحت تر می تواند خودش را با شرایط مدرسه وفق دهد. یک معلم خوب و با تجربه می داند که بچه های کلاس اولی استعدادهای متفاوتی دارند و مثل هم نیستند. معلم باید صبور باشد، به کودکان کمک کند که بر ترس خود غلبه کنند و اگر سؤالی داشتند از او بپرسند.بعضی از بچه ها مدرسه را دوست دارند و از همان روزهای اول با شور و اشتیاق فراوان به مدرسه می روند. ولی عده ای دیگر نمی توانند به راحتی به محیط مدرسه عادت کنند. آنها به سختی به مدرسه می روند و مدرسه را دوست ندارند.آنها وقتی می بینند بچه های دیگر خواندن و نوشتن را یاد گرفته اند احساس ناامنی می کنند و می ترسند که مبادا این مهارت ها را یاد نگیرند.والدین سعی می کنند با فرزندانشان همدردی کنند، ولی گاهی آنها نیز از شکوه و شکایت های فرزندشان خسته می شوند و از خودشان می پرسند که چرا فرزندشان مثل بچه های دیگر نیست.حتی اگر خودتان را مقصر بدانید نمی توانید رفتارهای کودکتان را تحمل کنید. اگر صبور نباشید و به فرزندتان فشار بیاورید که خوب درس بخواند، او را در تنگنا قرار می دهید.از طرفی او دوست دارد خوب درس بخواند تا شما را خوشحال کند و از طرفی دیگر نمی تواند این کار را انجام دهد. اگر چند هفتۀ اول مدرسه بیشتر کودکتان را درک کنید و حامی او باشید کم کم اوضاع درسی او بهتر می شود.اگر فرزندتان در کلاس اولش مشکل دارد، می توانید چند کار انجام دهید. اول این که با معلم او در ارتباط باشید. او می تواند شما را در جریان وضعیت درسی و رفتاری فرزندتان قرار دهد.

مطالب این سایت تنها جنبه اطلاع رسانی و آموزشی داشته و توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست.

کاربران گرامی,این مقاله از سایت حذف گردیده.

مروری بر دیگر مطالب ”

Publisher

هوش های چندگانه گاردنر، نظریه، ویژگی ها و مشاغل

تست رغبت و علاقه تحصیلی و شغلی استرانگ آنلاین


تست هوش و IQ ریون برای بزرگسالان

والدین کلاس اولی ها با مسایل عاطفی و عکس العمل های جدیدی از کودک روبرو می شوند. در این یادداشت نگاهی به مشکلات کلاس اولی ها و این دانش آموزان کوچک داشته ایم.

روانشناسی کودکان کلاس اولی

زمان کودکی زمان مناسبی برای یادگیری است و زمان شکل گیری مهارت های تازه و آماده شدن برای رسیدن به دوران بلوغ می باشد. تحقیقات نشان داده اند که اگر کودکان در سالهای اولیه زندگی تجارب مناسب داشته باشند مهارت های شناختی آنها افزایش می یابد و این مهارت ها در یادگیری بعدی آنها مفید است(سپاسی،1387). پایه اول ابتدایی تجربه ای جدید برای کودکان و خانواده هایشان محسوب می شود.و این تجربه نیاز به مدیریت والدین و همکاری معلمان دارد تا به خاطره ای شیرین تبدیل شود و به مهارت های کودکان افزوده شود. کودک کلاس اولی در درک مفاهیم جدید و فعالیت های روزمره جدید دچار مشکل است بعضی از مشکلاتی که کلاس اولی ها با آنها روبرو می شوند عبارتند از:

 کلاس اولی ها معمولا هنگامی که می بیینند که به اجبار باید ساعاتی را از خانواده دور باشند دچار اضطراب می شوند و برخوردهای متفاوتی نشان می دهند که رابطه عاطفی سالم با معلم می تواند در این راستا یاری رسان باشد.

 کلاس اولی ها مفهوم نظم را به خوبی درک نکرده اند و قوانین مدرسه را به خوبی نمی دانند و این مساله باید برایشان مفهوم سازی شود و فقط صحبت رو در رو برای آنها فایده ای ندارد و گاهی با نمایش و بازی قوانین مدرسه را باید به آنها آموخت. والدین نیز در منزل می توانند محیط خانه را هنگام انجام تکالیف با مدرسه شبیه سازی کنند تا هرچه زودتر مفهوم نظم برایشان جا بیفتد.

 کلاس اولی ها با کارکنان مدرسه، معلمین و همسالان باید ارتباط موثر داشته باشند تا بتوانند به راحتی آنچه را که در طول روز نیاز دارند با آنها در میان گذارند. در غیر اینصورت ممکن است در نیاز های اولیه خود از جمله رفتن به سرویس بهداشتی یا آب خوردن دچار مشکل شوند. دوری گزینی و گوشه گیری از همکلاس ها هم برای آنها آسیب زا است و این مهارت ها را حتما باید آموزش ببینند.

 یاد گرفتن خواندن و نوشتن و محاسبات اولیه انتظاری است که از یک کلاس اولی داریم که آموزش ببیند. در ابتدای یادگیری اشتباهات زیادی دیده می شود وتکرار و تداوم این  اشتباهات در سالهای بعد ممکن است علایم اختلالا یادگیری باشد، در حالیکه برای یک کلاس اولی عادی و طبیعی است. وارونه نویسی، آیینه نویسی( برعکس نوشتن) منقطع خواندن، ناتوانی در خواندن جمله و ضعف در ریاضیات ممکن است دیده شود که با کمک معلم و خانواده قابل رفع است و اگر با وجود آموزش های مناسب و هوش نرمال کودک این مشکلات ادامه دار بودند باید ناتوانی یادگیری کودک بررسی تخصصی شود.

تنظیم ساعت خواب کودک از دیگر مشکلات است و او نمی تواند درک کند که برای چه باید زود بخوابد و چرا هرروز باید راس ساعتی بیدار شود. که این امر نیاز به صبر و حوصله والدین دارد.

 لباس رسمی پوشیدن مهارت و آدابی دارد که کلاس اولی ها برای اولین بار تجربه می کنند .  بهتر است معلمان و مسیولین مدرسه تا خو گرفتن کودک به این لباس ها صبوری نشان دهند و گاهی از نامنظم بود یونیفرم چشم پوشی کنند.

کلاس اولی ها کودکانی هستند که با موج تجربیات و سبک زندگی جدید روبرو می شوند و نیاز به یاری والدین و معلم دارند تا از عهده مسیولیت های خود برآیند.

نتیجه: با شناسایی و دقت به مشکلات کودکان پایه اول و در نظر گرفتن ملاحظات مناسب سن آنها می توان با آنها یاری رساند.

سبک دلبستگی شما چیست؟

روشی مؤثر تصحیح بیش از حد به‌جای تنبیه بدنی

فرزندپروری و انواع آن

دلبستگی و اختلالات عدم شکل گیری آن

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

اطلاعات من را ذخیره کن تا در آینده نیازی به ورود اطلاعات نداشته باشم

پربازدیدهای ماه


تست آنلاین عشق و عاشقی واقعی


تست شخصیت شناسی نئو


تست آنلاین اختلال دو قطبی


تست هوش و IQ ریون برای بزرگسالان


جملات ناب اعتمادبنفس


تست آنلاین وسواس فکری


تست اسکیزوفرنی آنلاین


تست آنلاین اختلال شخصیت مرزی


تست طرحواره یانگ به صورت آنلاین


تست آنلاین سلامت روان

روانشناسی کودکان کلاس اولی

آدرس: خیابان شریعتی، دوراهی قلهک، اول خیابان بصیری، پلاک 17، واحد 2

شماره تماس: ۲۲۰۰۶۶۰۸ – ۲۲۶۰۵۴۴۱ – ۲۲۶۴۲۱۷۸

ایمیل: Info@mindtoolbox.ir

   

فلوکستین  سایت روانشناسی

تست هوش  تست روانشناسی  تست وسواس

تست شخصیت شناسی  مهارت های ارتباطی

تست تله های زندگی  جملات انگیزه دهنده

 

۲۷ توصیه به والدین کلاس اولی ها

اگر چه در دنیای آموزشی امروز، فرزندان قبل از بازگشایی رسمی مدارس و حضور در کلاس اول به مراکز آموزشی مثل مهدکودک و پیش دبستانی پا می گذارند و معنا و مفهوم معلم، مربی، آموزش و درس و نظم و انضباط را می آموزند…  اما هیچ چیزی تجربه اول نمی شود. اول همیشه جذاب و زیباست؛ اول بهار(نوروز)، اولین روز تولد، اول ماه مهر (بازگشایی مدارس)، اولین شب زمستان(چله)، خلاصه همیشه اول بودن خوب است.

۱- همراهی کردن کودک در روزهای اول سال تحصیلی بسیار مهم است. حتی اگر فرصت کافی نداشته باشید، در چند روز اول مدرسه، فرزندتان را هنگام رفتن به مدرسه و برگشتن همراهی کنید.

روانشناسی کودکان کلاس اولی

 

۲- در روزها و هفته های آغازین به کودک خود اطمینان بدهید که دنبال اش می روید.

۳- سعی کنید هنگام ورود کودک به منزل غذا آماده باشد، زیرا تغذیه نامناسب و گرسنه ماندن از عوامل بروز پرخاشگری و لجبازی در کودک است.

۴- وقتی کودک از مدرسه به منزل برمی گردد، حداقل یکی از اعضای خانواده(مخصوصا مادر) در انتظار او باشد. بهتر است پدر و مادر در هفته های آغازین ورود دانش آموز به مدرسه ساعت کاری خود را طوری تنظیم کنند که یکی از آن ها حتما در خانه باشد. در روزهای دیگر نیز بهتر است از اقوام نزدیک مثل مادربزرگ کمک بخواهید. حتی المقدور از دادن کلید به فرزند یا پشت در منتظر گذاشتن او بپرهیزید زیرا اضطراب در این گونه فرزندان(بچه های کلیدبه دست و پشت دری) بسیار بیشتر از بچه های دیگر است.

۵- فرزندان تان را هر شب به موقع و در ساعت معینی(مثلا ۹ شب) بخوابانید. معمولا کودکان دوست دارند تا آخر شب بیدار بمانند اگر فرزندی زود و به موقع به رختخواب نرفت، در صورت لزوم برنامه خواب خانواده باید تغییر کند به عبارتی همه اعضای خانواده باید زودتر بخوابند تا کودک دلواپسی نداشته باشد که«من خوابم ولی دیگران در حال تماشای تلویزیون هستند.»

۶- به فرزندتان آموزش دهید به تنهایی وسایل مدرسه اش را جمع کند و از شما انتظار انجام آن را نداشته باشد.

۷- به حرف ها و احساسات بچه های کلاس اول توجه دقیقی داشته باشید.

۸- خاطرات خوب و خوش خود یا خواهر و برادر بزرگ تر او را از مدرسه برایش بازگو کنید.

۹- دانش آموز خود را با ظاهر آراسته به مدرسه بفرستید تا نزد هم کلاسی های خود شرمنده و خجالت زده نشود.

۱۰- بهتر است نام دانش آموز با کمک خود دانش آموز روی وسایل شخصی مدرسه اش نوشته شود.

۱۱- بهتر است در انجام تکالیف کودک، نظارت و همراهی داشته باشید و به جای او کاری انجام ندهید.

۱۲- از مدرسه به عنوان حربه ای برای تنبیه استفاده نکنید. مثلا نگویید: «اگر مشق هایت را ننویسی، به معلمت می گویم!»

۱۳- بهتر است معلمان بیشتر از نیرو و توان کودک از او تکالیف درسی نخواهند.

۱۴- برای سازگاری بیشتر دانش آموز با مدرسه، به او اجازه بدهید با اولیای مدرسه به بازدید و اردوهای تفریحی کوتاه مدت(باغ وحش، پارک و موزه) برود.

۱۵- از سرزنش و تحقیر فرزندتان به خاطر رفتارهای نادرست او، به ویژه در حضور دیگران، خودداری کنید.

۱۶- نباید فکر کنید حالا که فرزندتان به مدرسه می رود، دیگر مسوولیتی متوجه شما نیست و همه کارها بر عهده مسوولان مدرسه است.

۱۷- وقتی به فرزندتان وعده ای می دهید حتما به وعده خود عمل کنید. باید سعی کنید وعده های شما با عمل او متناسب باشد، یعنی در مقابل کار کوچک او، وعده های بزرگ و طولانی ندهید: «اگر درس بخوانی، تابستان برایت دوچرخه می خرم!»

۱۸- با برنامه ریزی نامناسب برای انجام تکالیف و درس خواندن، تمام اوقات فراغت و استراحت را از فرزندان تان نگیرید.

۱۹- هنگامی که با فرزندتان نزد معلم او می روید باید سعی کنید حرمت و احترام معلم و فرزندتان را کاملا حفظ کنید.

۲۰- اگر فرزندتان مشکل جسمی و روانی خاصی دارد، حتما با اولیای مدرسه در میان بگذارید.

۲۱- در تمام مدارس برای والدین، به ویژه والدین کلاس اولی ها، جلسه های آموزش خانواده برگزار می شود. در این جلسات فعالانه شرکت کنید.

۲۲- به گونه ای برخورد نکنید که کودک به خاطر رفتن به مدرسه احساس گناه کند. هنگامی که می گویید: «بابا کار می کند و زحمت می کشد تا تو درس بخوانی» کودک فکر می کند مرتکب گناه و جرم بزرگی شده است.

۲۳- شما والدین و اعضای خانواده باید از هر گونه درگیری لفظی و فیزیکی خودداری کنید و محیط منزل را برای فرزند تان شاد و آرام نگاه دارید تا کودک تان احساس امنیت کند. به طورکلی فضای مطلوب رفتاری و عاطفی خانواده موجب شکوفا شدن استعداد فرزندان می شود.

۲۴- اگر فرزندتان یکی از وسایل مدرسه اش را گم کرده است، حتما از او بخواهید فردا در مدرسه جستجو و آن را پیدا کند و از معلم و هم کلاسی هایش نیز کمک بگیرد. نباید او را به خاطر این بی توجهی تنبیه کنید و یا او را بترسانید.

۲۵- اگر فرزندتان کار خوبی انجام داده، بلافاصله پس از بازگشت از مدرسه به او پاداش بدهید تا رفتارهای مثبت را در او تثبیت کنید.

۲۶- فرزندتان را با توانمندی ها و مهارت هایش آشنا کنید.

۲۷- از این خطای رایج که فرزندتان را به صورت کودکی خودتان تصور کنید و بخواهید نیازهای ارضاء نشده کودکی تان به وسیله او برآورده شود، بپرهیزید. به یاد داشته باشید که او انسانی دیگر است و احساسات خودش را دارد.

منبع : روزنامه سلامت


ڪُد موس

 آنچه در این مقاله می خوانید:

کودک شش هفت ساله چه ویژگی هایی دارد؟ در دنیای ذهنی او چه می گذرد؟ او دنیای پیرامون خود را چگونه تفسیر می کند؟ به عنوان آموزگار، ناظم، مدیر و سیاستگذار آموزشی، چقدر او را می شناسیم، و با او چگونه می خواهیم در محیط مدرسه و کلاس برخورد کنیم؟ … و حال برای او که قرار است چند روز دیگر پا به مدرسه بگذارد چه برنامه ای داریم؟

این معصوم مشتاق متوهم، قرار است برای اولین بار از آغوش گرم و صمیمی خانواده، جدا شود و پا به جهانی ناشناخته و غریب به نام مدرسه بگذارد، جایی که در آن، از حضور مهربان پدر، مادر، مادربزرگ، پدر بزرگ، خواهر و برادر خبری نیست و ممکن است بغض غریبگی، دلتنگی و اضطراب، او را در این فضای ناآشنا به تنگ آورد.

بسیاری از این کودکان (اگر تهران و چند شهر بزرگ را ملاک قرار ندهیم) از پله تجربه های جمعی مانند مهد کودک، کودکستان، و پیش دبستان ها، عبور نکرده اند و اگر هم گذر کرده باشند، حضوری متعهد، مسئولانه و مکلف به انجام مشق و درس، نداشته اند، موضوعی که یکی از عوامل مهم دلهره و اضطراب آنهاست.

تصویر ذهنی او از مدرسه چیست؟ آدم های آن شبیه به چه کسانی هستند؟ پدر، مادر، دایی، عمو، مادر بزرگ مهربان … یا بر پایه ی پیش داوری های منفی او، آدم هایی بد اخلاق، اخمو و ترسناک متصور می شوند؟ بدترین نوع ورود به این سرزمین وهم، این است که بی هیچ پیش زمینه مثبتی قدم به آن بگذارند.

روانشناسی کودکان کلاس اولی

ما خود چگونه در هفت سالگی پا به مدرسه گذاشتیم؟ از آن روز، چه تصوری در ذهن و خاطره خود داریم؟ آن روز بر ما چه گذشت؟ با ما چگونه رفتار کردند؟ این خاطره ها هرچه باشد، خوب یا بد، تا پایان عمر با ما همراه است، چرا که اولین تجربه ی اجتماعی ماست (پس از خانواده) و بخشی از شخصیت و روان ما را می سازد. از این منظر، بدترین خاطره های عمرم را از کلاس اول به یاد دارم و این خاطره های  بد، چه بخواهم و چه نخواهم، همچون محتویات یک کیسه زباله، بر شانه ی روحم حمل می شود و با همه کوشش و اراده ام، هرگز نتوانستم این کیسه را برای همیشه بر زمین بگذارم. روان شناسی هفت سالگی یا روان شناسی سازگاری با سال اول مدرسه، به چرایی این ناتوانی و ماندگاری خاطره های بد، پاسخ داده است. یک روز ناگوار و تلخ که هنوز وقتی به یاد می آورم قفسه سینه ام تنگ می شود. و چیزی شبیه به یک گلوله پارچه ای خشک و آغشته به خاک و خاکستر، راه گلویم را می بندد. لحظه هایی ناب که می توانست شیرین و خوش و دوست داشتنی باشد، روزهایی که می توانست و می تواند در تأمین سلامت روانی یک عمر انسان، تأثیر گذار و تعیین کننده باشد.

برای این که لحظه های تکرار نشدنی این پایه تحصیلی انسان ساز، برای همه ی هفت ساله های امروز و معماران جامعه ی فردا به درستی و شایستگی سپری شود، وزارت آموزش و پرورش برای تغییر وضعیت موجود باید بی درنگ برای تغییر کیفی سه حوزه ی ۱- محیط و  فضای آموزشی ۲- نظام آموزشی ۳- برنامه ریزی آموزشی دست  به کار شود.

بالا

۱ – نزدیک بودن فاصله خانه و مدرسه

برخی از پدر و مادرها به دلایل گوناگون، از جمله نام، شهرت، و گاه امکانات آموزشی بهتر یک مدرسه، فاصله خانه تا محل تحصیل فرزندشان را بسیار طولانی می کنند؛ به حدی که دانش آموز مجبور می شود، از سرویس های رفت و آمد استفاده کند. این گونه رفت و آمدها، بخصوص در شهرهای بزرگ ، به دلیل آلودگی های صوتی و تنفسی و ترافیک سنگین و حوادث و عوارض ناشی از آن، زیانش بسیار بیشتر از سودش است. کودک، وقتی در محله و محدوده ی زندگی خود به مدرسه برود، در کنار هم کلاسی هایی می نشیند که بسیارشان آشنا و همسایه او هستند و این پیوندهای همجواری و خویشاوندی، می تواند گسترش روابط عاطفی را نیز در پی داشته باشد. این چتر عاطفی، او را در فضای امن تری قرار می دهد. روان شناسان و جا معه شناسان، بر توسعه ی فرهنگ و همگرایی و محله گرایی (لوکالیزم) در جامعه ماشین زده و آشفته مدرن، تاکید فراوان دارند.

۲- وسعت زمین، بنا و امکانات

وسعت زمین، بنا و امکان های آموزشی، ورزشی، فرهنگی و هنری نقش زیادی در رشد خلاقیت و سلامت جسمی و روانی دانش آموزان دارد بسیاری از مدارس ما فاقد ضوابط و استانداردهای پذیرفته شده ی بین المللی است.

فقدان این امکان ها، محیط های آموزشی را کسل کننده و کودک را آسیب پذیر می کند. اگر قرار باشد کودک از آپارتمان کوچک به نام خانه به یک آپارتمان بزرگتری به نام مدرسه برود، ستمی است که می تواند خسارت های روحی، روانی و آموزش جبران ناپذیری بر او در پی داشته باشد. آموزش و پرورش وظیفه دارد واحدهای آموزشی را موظف به ایجاد چنین فضاهایی بکند و درصدور مجوز تأسیس و فعالیت واحدهای آموزشی، رعایت حداقل استانداردها را در نظر بگیرد. آموزش و پرورش نباید به واحدهای آموزشی فاقد حیاط و فضای نامناسب، اجازه فعالیت بدهد. مسئولیت هرگونه خسارت روحی و روانی به دانش آموزان بی دفاع، به عهده ی این وزارت  است.

۳- رعایت آزادی های فردی

اجازه بدهیم دانش آموزان دختر، دست کم در پایه اول ابتدایی، در استفاده از روسری، آزادی عمل داشته باشند، بخصوص اگر آن ها بتوانند در فضاهای آفتابگیر مدرسه، دقایقی را زیر آفتاب بگذرانند  و بازی کنند، که این عمل، هم برای جذب و ساخت ویتامین D و جلوگیری از بیماری های استخوانی و مفصلی در آنان (که بسیار هم شایع است) مفید است و هم در ایجاد تنوع رنگ و زیبایی محیط که از نیازهای روحی این دوره سنی است. اسلام، سن تکلیف به حجاب را ۹ سالگی تعیین کرده، بهتر است تفسیرها و سلیقه های شخصی خودمان را به کوکان هفت ساله تحمیل نکنیم که این تحمیل چه بسا باعث تأثیرات منفی نسبت به این باور مذهبی در مناطق گرمسیری در گرمای بهار می شود. اصولاً هرگونه محدودیت و سلب آزادی، می تواند عرصه را بر این موجود کم حوصله و شکننده، تنگ کند و از علاقه او به مدرسه بکاهد.

اگر قرار بود دخترها از هفت سالگی در حجاب روند  یا به تعبیر برخی سخت گیران و متعصبان، به پیشباز حجاب بروند یا به آن عادت کنند، بی تردید، پیامبر اسلام به این امر آگاهی داشت و در این صورت ۷ سالگی را سرآغاز تکلیف به شرع و پوشش موی سر قرار می داد.

۴- ایجاد تعلق خاطر به مدرسه و اجزاء آن و پرورش حس خویشاوندی

ایجاد دلبستگی و تلعق خاطر به مدرسه، هم کلاسی ها، آموزگاران و دیگر کارکنان مدرسه، نقشی بسیار، در آرامش روحی و روانی کودک، در روزهای آغازین و به طور کلی پایه اول تحصیلی دوره ی ابتدایی دارد. این تعلق خاطر را، پیش از مدرسه، خانواده باید ایجاد کند. کودک باید محلی را که قرار است به مدت پنج سال در آن زندگی کند به عنوان خانه دوم خود بپذیرد و به همه ی اجزایش علاقه مند شود و خاطره هایی خوب از آن در ذهن خود، ذخیره کند.

پیش از آغاز سال تحصیلی، بزرگترها بهتر است خاطره های خوب خود را از مدرسه برای کودکان بازگویند. بازگو کردن خاطره های بد آنان را ناخواسته دچار پیش داوری منفی نسبت به مکانی می کند که قرار است خانه دوم آن ها باشد.

جشن شکوفه ها، که چند سالی است برگزار می شود، اگر به درستی و با مدیری مناسب و در سرتاسر ایران، شهر و روستا، بدون تبعیض برگزار شود، می تواند در کاهش تنش های روحی و روانی و کمرنگ کردن پیش داوری های منفی موثر باشد. اجرای تئاتر، موسیقی و قصه گویی در محل مدرسه، در جشن شکوفه ها، می تواند گام اول در تقویت حس همگرایی باشد. زیرا در  اولین ماه سال تحصیلی کلاس اولی ها، باید بیش از هر چیز  به نیازهای عاطفی و روحی بچه ها پاسخ داده شود.

برای دور کردن حس غریبگی، بچه ها می توانند در فرصت های طراحی شده، با همکلاسی های آینده خود، قبل از بازگشایی مدرسه، آشنایی و دوستی برقرار کنند. در روستاها و شهرهای خیلی کوچک، این آشنایی و شناخت، به طور طبیعی وجود دارد، اما در شهرهای بزرگ، کمتر چنین روابطی شکل می گیرد. تمهیدهایی از این دست، هم توسط خانواده می تواند انجام بگیرد، هم مدرسه، که البته این کوشش های آگاهانه، به کمی حوصله نیاز دارد که ما این روزها کمتر در بزرگترها شاهد آن هستیم.

یک اردوی یک روزه، به همراه خانواده و معلم، می تواند این هم خویشی را به وجود بیاورد. زیرا تولید حس خویشاوندی، زمینه ساز همزیستی بهتر در واحدهای اجتماعی است.

اگر مدرسه از فضاهای ورزشی مناسب برخوردار است، بد نیست دانش آموزان پایه اول، یک هفت قبل از بازگشایی، یکی دوبار در این مکان ها در کنار هم بازی کنند. و اگر هم از امکانات ورزشی برخوردار نیستند، بازی های نمایشی هم می تواند فرصتی برای آنان فراهم کند. تا طعم مشارکت و فعالیت جمعی را در کنار هم تجربه کنند.

۵- نیاز واقعی به دستشویی یا مفری برای غلبه فشارهای روحی

شاید طرح این موضوع برای کسانی که با فضاهای آموزش و نیازهای جسمی و روحی کودکان شش هفت ساله آشنایی کافی ندارند، کمی مضحک و ابتدایی به نظر برسد، ولی واقعیتی است انکار ناپذیر که در مدارس ما، یکی از عوامل مهم اضطراب در اولی ها، سرویس های بهداشتی و جوانب مربوط به آن است.

بچه ها به دلیل اضطراب های ناشناخته ای که دارند. روزهای اول نیاز بیشتری به دستشویی و سرویس بهداشتی از خودشان نشان می دهند که گرچه ممکن است نیازهای واقعی نباشد، اما مفری است برای تخلیه فشارهای روحی و ضمن این که ممکن است واقعاً هم دچار تکرر ادرار بشوند. کمبود با ناکافی بودن تعداد سرویس های بهداشتی نسبت به دانش آموزان یک مدرسه و ازدحام ناشی از آن در زنگ تفریح، می تواند تنش های درونی، او را شدت بخشد. لذا آموزگاران پایه اول باید به این نکته توجه کافی نشان دهند و وضعیت مناسب را برای این گروه از کودکان فراهم کنند.

دانش آموزان سال اول با اجزا و واحدهای درونی مدرسه، آشنایی ندارد و همین نبود آگاهی به ساختمان، آدم ها و دیگر اجزای مدرسه، ممکن است بر حس غربت و غریبگی او بیفزاید. پس می توان با استفاده از یک شخصیت عروسکی و با زبانی صمیمی و مهربان، به عنوان راهنما بچه ها را با کلاس و مدرسه ای که قرار است ساعت هایی از روز خود را در آن زندگی کند، آشنا کنیم. آشنایی با محل سرویس های بهداشتی، آبخوری، دفتر، مکان های ورزشی، کتابخانه و آزمایشگاه (انشاء الله اگر وجود داشته باشد) باید پیش از آغاز سال تحصیلی انجام بگیرد.

بالا

۱ – از آنجا که بخش قابل توجهی از ساختار روانی و شخصیت فردی و اجتماعی انسان، در کلاس اول ابتدایی شکل می گیرد. باید در انتخاب آموزگاران پایه اول، حساسیت و دقت بیشتری به خرج داده شود و حتا بهتر است این حساسیت ها و ویژگی ها قانونمند شود. در شرایط کنونی در بسیاری از مدارس ما، معلم کلاس اول با نظر و سلیقه مدیر انتخاب می شود و مکمن است آموزگار منتخب این پایه تحصیلی، خود هیچ اراده ای در تعیین پایه تدریس خود نداشته باشد.

در بسیاری از کشورهای توسعه یافته پایه ی اول ابتدایی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در این کشورها، اداره کلاس اول فقط به کسانی سپرده می شود که در دانشسراها تربیت معلم تحصیل کرده باشند و گرایش تحصیلی آن ها، تدریس در پایه اول ابتدایی باشد.

در آموزش و پرورش ما، در یکی دو دهه ی گذشته، متأسفانه نقش این دانشسراها در تربیت آموزگاران متخصص بسیار کمرنگ شده است و بیشتر آموزگاران پایه اول، نه تحصیل و تخصصی در تدریس کلاس اول دارند و نه از تجربه کافی برای تدریس در این پایه تحصیلی برخوردارند. بدا به حال دانش آموز، اگر آموزگار او در این پایه تحصیلی آدمی کم حوصله، کم تجربه، و فاقد مهارت باشد.

روان شناسی هفت سالگی بر این باور است که آموزگار پایه اول باید صبور، با گذشت، مهربان، با تجربه، جستجوگر و فروتن باشد و از خود رفتاری نامدبرانه به نمایش نگذارد. او باید با روان شناسی، خصوصیات فردی و نیازهای شاگردان خود آشنایی کافی داشته باشد.

۲- آموزگار پایه اول ابتدایی باید برای هر یک از شاگردان خود به طور جدی پرونده ای از روحیات، رفتارها، خانواده ها و ویژگی های فردی او داشته باشد و بر اساس این ویژگی ها، ارتباطات عاطفی و آموزشی اش را با او تنظیم کند. این پرونده ها نباید در دسترس دانش آموز و هر آن کس که محروم نیست قرار گیرد.

انتقال این پرونده ها به معلم کلاس دوم می تواند به او نیز در تنظیم روابطش با دانش آموز کمک کند. شرکت در بازی ها، بخصوص، بازی های نمایشی با شاگردان نقش زیادی در کوتاه کردن فاصله میان او و شاگردان دارد. بسنده کردن صرف به آموزش رسمی ممکن است فرصت کافی برای بروز خلاقیت های بالقوه دانش آموزان را فراهم نکند. از این روی تحقیق و مطالعات فردی آموزگار می تواند دریچه چشم اندازهای جدیدی را در فرا روی او بگشاید.

۳- معلم کلاس اول حتماً باید از میان خانم های آموزگار انتخاب شود. از آنجا که دور شدن از مادر، یکی از عوامل اضطراب کودک است، خانم آموزگار می تواند جایگزین مناسبی برای مدرسه باشد.

بالا

۱ – برای جلوگیری از اعمال و تحمیل سلیقه های بازدارنده، بهتر است وزارت آموزش و پرورش با دعوت از متخصصان کارآزموده، روانشناسان کودک، نویسندگان، هنرمندان و صاحب نظران، بخصوص آموزگارانی که به ابتکار، تخصص، دانش و تجربه های جدیدی در امر آموزش اولی ها، دست یافته اند کمیته ای با هدف برنامه ریزی در دو حوزه آموزش و پرورش اولی ها تشکیل و به صورت ضوابطی مدون، در اختیار دبستان ها قرار دهند.

۲ – اولی ها بهتر است سال تحصیلی را با زندگی شروع کنند و از هرگونه شعار مرگ بر … خودداری کنند. فعالیت های سیاسی ، مورد تایید روان شناسی هفت سالگی نیست و از آن جا که در مقاله جداگانه ای به این موضوع پرداخته ام. از تکرار آن در این نوشته می گذرم.

۳- اجباری کردن تشکیل و ساخت کتابخانه و سالن نمایشگاه سازمان عمران مدارس، باید به صورت یک اصل در ساخت وسازها مورد توجه قرار گیرد. در مدارسی که فاقد کتابخانه است، برای تشکیل کتابخانه اقدام شود و آنانی که کتابخانه دارند. برای تجهیز آن با نهادهای تخصصی کتاب کودک مانند انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، شورای کتاب کودک، خانه کتابدار کودک و نوجوان، و نهادهای مشابه مشورت کنند تا کتابخانه مدرسه با کتاب های نامناسب و به دور از ذائقه کودکان پر نشود. گاه یک کتاب بد یا نامناسب این گروه سنی، ممکن است کودک را برای همیشه از کتاب و کتابخوانی دور کند و همچنین ممکن است مطالبی در کتاب آمده باشد که مطالعه آن به روان کودک آسیب برساند. تهیه کتاب برای کتابخانه های مخصوص کودکان، یک کار تخصصی است و هر نیروی مازادی در مدرسه یا اداره نمی تواند به عنوان مسئول کتابخانه در خدمت گرفته شود.

۴- برنامه ریزی های آموزشی، طوری باید طراحی و تدوین شود که به جای رقابت که منشاء حسادت، تنگ نظری و بغض و کینه میان بچه ها می شود، محبت به یکدیگر و همدلی، جوانمردی، گذشت و غمخواری تقویت شود. تئاتر و قصه از قابلیت بالایی در گسترش و ترویج خصایل انسانی برخوردار است.

روانشناسی کودکان کلاس اولی

۵- آن چه در آموزش و پرورش خلاق، به کودکان، آموزش داده می شود، بیشتر آموزش مهارت های زندگی است و آماده کردن دانش آموز به عنوان شهروند موفق و بخصوص کارآمد و موثر در خانه و اجتماع است.

۶- در برنامه ریزی های درسی و آموزشی، به نقش آموزش و کاربردهای هنر مانند تئاتر، موسیقی، سینما و قصه و هنرهای دستی باید اهمیت و بها داده شود. کارشناسان تعلیم و تربیت بر این باورندکه اگر آموزش با بازی همراه شود، استقلال مفاهیم آموزشی آسان تر می شود.

«ژان پیاژه» معتقد است، هر کودکی این قدرت را دارد که مفاهیم آموزشی را به حافظه عمیق خود ببرد و ماندگار کند. «آلبرت انیشتین» به مردی که از او می خواهد در تربیت فرزندش یاری اش کند تا او نیز ریاضی دان بزرگی شود، می گوید : «اگر می خواهی او ریاضی دان بزرگی شود برایش قصه بگو» مرد حیرت می کند. انیشتین می گوید زیرا داستان قدرت تجسم ، تصور و خیال را گسترش می دهد و ذهن او را برای ریاضی آماده می کند.

۷- توسعه فرهنگ شهروندی، حمل و نقل و ترافیک، مسائل زیست محیطی، میراث فرهنگی، چه از طریق کتاب های درسی و چه آثار کمک آموزشی و شفاهی، دانش آموز را برای مشارکت در بنای جامعه ای سالم آماده می کند.

بالا

وبلاگ‌ کتاب هدهد با نوشته‌هایی کاربردی برای خانواده‌ها و معلمان

همه حقوق سایت کتابک برای پدیدآورندگان آن محفوظ و  باز نشر نوشته ها و تصویرها با آوردن منبع آزاد است.

Copyright 2008 – 2019

انتخاب سریع یک انجمن 

روانشناسی کودکان کلاس اولی
روانشناسی کودکان کلاس اولی
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *