مشاوره رایگان شکست عشقی

 
helpkade
مشاوره رایگان شکست عشقی
مشاوره رایگان شکست عشقی

ارسالی توسط 610mahsa در دسته بندی مشاوره آنلاین فردی | 7 پاسخ

سلام من با شکست مواجه شدم تو رابطه با دوست پسرم ولی هنوزم دوسش دارم لطفا کمکم کنید نمیدونم چی بده چی خوبه کمک میخوام

عاشق شدن ساده ولی رهایی از شكست عشقی دردآور است. ترمیم قلب شكسته اصلا آسان نیست و هیچ راهی وجود ندارد تا بتوانید خیلی‌سریع جراحت‌های قلبتان را بهبود ببخشید و از خاطرات نامزدی بهم خورده تان خلاص شوید. ۱۰ نكته زیر برداشت‌هایی كارشناسی شده از تجربه‌های اشخاصی است كه این مسیر را با موفقیت طی كرده‌اند.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

۱) دور زدن ممنوع: ایستادن بعد از شكستن بسیار سخت است ولی این دقیقا كاری است كه باید انجام دهید و با تمام درد و رنجی كه دارید به زندگی ادامه دهید. هیچ راه میانبری وجود ندارد كه قسمتی از مانع را در خود نداشته باشد، پس دنبال راه فرار از شكستتان نباشید. اگر بخواهیم مسایلی كه از درون ما را تكه‌تكه می‌كنند دور بزنیم در مسیری دایره‌وار گرفتار خواهیم شد كه راه به جایی نمی‌برد. با تمام درد و غمی كه داریم باید از وسط راه پر مانع و تیغ بگذریم. یك واقعیت ساده وجود دارد؛ برای گذر كردن باید ناراحتی و سختی كشید. در این صورت بعد از گذشتن از این مسیر به فردی قوی‌تر تبدیل خواهیم شد و سختی‌هایی كه كشیده‌ایم ما را آبدیده خواهند كرد.مشاوره رایگان شکست عشقی

۲) جدا شوید و از آزادی‌تان لذت ببرید: همه می‌خواهند از غم قلبی جدا شوند، اما چگونه؟ تلاش برای پر كردن خلاء درون خود بدون وارد شدن عجولانه به یك رابطه دیگر یا بیهوده تلاش كردن یك طرفه برای برگرداندن عشق از دست رفته، ‌تنها راه است. وابستگی باعث درد و رنج می‌شود و بهترین راه برای رسیدن به آرامش و شادی، رهایی از وابستگی‌هاست. یكی از افكاری كه با آن می‌توانید خود را از غم و اندوه نجات دهید این است كه با خود تكرار كنید: من برای شاد بودن به هیچ‌كس و هیچ‌چیز نیاز ندارم. بعد از یك شكست قلبی خیلی سخت است اعتماد‌كردن به اینكه می‌توان بدون آن شخص زندگی كرد و راه را ادامه داد و شاد بود ولی زندگی بارها به ما ثابت كرده كه ما می‌توانیم! باید خلاقانه و با قدرتی كه داریم خلاءهایمان را پر كنیم.

۳) نقاط قوت خود را بنویسید: یكی از تكنیك‌‌های خارج‌شدن از احساس شكست، لیست‌كردن نقاط قوت است. اینكه با سختی‌ها كنار آمده‌اید و هنوز ایستادگی می‌كنید، اینكه با وجود افسردگی شدید و افكار منفی تا حد خودكشی كه گاهی ذهنتان را پر می‌كند هنوز زنده هستید از نقاط قوت شماست. اینكه حتی باوجود درد و رنج لب به سیگار نزده‌اید، به دیگران ضربه نزده‌اید، به سمت دروغ و دغل نرفته‌اید از قدرت شماست. پس این موارد را بنویسید و به خودتان گوشزد كنید.

۴) خرس سفید: اگر تلاش می‌كنید به خاطراتتان فكر نكنید و می‌خواهید دور خود حصار بكشید تا مانع ورود آنها شوید و با خودتان مدام تكرار می‌كنید: نباید به او فكر كنم، نباید درباره او خیالبافی كنم، نباید لحظه‌های با هم بودنمان را به یاد بیاورم مطمئن باشید اوضاع را بد و بدتر خواهید كرد. در یك مطالعه مشهور و روان‌شناسی كه در سال ۱۹۸۰ صورت گرفت از افراد خواسته شد در مورد همه‌چیز فكر كنند ولی حق ندارند درباره خرس سفید فكر كنند. حدس می‌زنید همه آنها درباره چه چیزی فكر كردند؟ خرس سفید! پس نجنگید و نه خود را به سمت خاطرات هل بدهید و نه به زور بخواهید یك شبه یا یك ماهه همه‌چیز را فراموش كنید.
احساساتتان را جمع‌آوری، بسته‌بندی و سعی كنید برای استفاده از آنها راهی پیدا كنید، اما بهترین راه، كمك كردن به یك شخص دیگر است، به‌خصوص اگر آن شخص دچار دردی شبیه شما باشد. این كار شما را از دردها و رنج‌هایتان دور خواهد كرد
۵) كمك كنید: احساساتتان را جمع‌آوری، بسته‌بندی و سعی كنید برای استفاده از آنها راهی پیدا كنید، اما بهترین راه، كمك كردن به یك شخص دیگر است، به‌خصوص اگر آن شخص دچار دردی شبیه شما باشد. این كار شما را از دردها و رنج‌هایتان دور خواهد كرد و برای لحظاتی خود را فراموش خواهید كرد و این یعنی معجزه! حتی می‌توانید جذب بنگاه‌های خیریه شوید به‌خصوص جاهایی كه از بچه‌ها حمایت می‌كنند.

۶) خنده و گریه: همان‌طور كه خنده در خیلی از مراحل بهبودبخش است، گریه هم می‌تواند شفادهنده باشد. آیا فكر می‌كنید بعد از یك گریه خوب، اتفاقی حالتان بهتر می‌شود؟ نخیر، كلی دلایل فیزیولوژیك وجود دارد كه قدرت شفابخش بودن اشك را ثابت می‌كند. برخی از آنها توسط ویلیام فری، كسی كه برای ۱۵ سال رییس تیم تحقیقاتی مطالعه روی اشك بوده، به ثبت رسیده است. در میان یافته‌های آنها به اشك‌های عاطفی [در مقابل اشك‌هایی كه برای جراحت‌های فیزیكی ریخته می‌شود] اشاره می‌شود كه با خود مواد سمی خاصی را دفع می‌كنند و استرس غم و اندوه را كاهش می‌دهند پس جلوی اشك خود را نگیرید.

۷) لیست خوب‌ها و بدها: باید مشخص كنید كدام فعالیت‌ها حال شما را خوب می‌كنند و كدامشان باعث طغیان احساسات بد می‌شوند و برای اینكه دقیقا بفهمید باید آنها را امتحان كنید و بعد در لیست فعالیت‌هایی كه باید انجام دهید یا فعالیت‌هایی كه نباید انجام دهید، قرار دهید ولی كارهایی مثل چك كردن صفحه شخصی در اینترنت، سایت و دیدن روابط جدید یا كارهایی كه قرار است انجام دهید قطعا جزو فعالیت‌هایی نیست كه شما را خوشحال كند. پس از همین لحظه و بدون آنكه تجربه كنید آن را در لیست كارهای ممنوعه قرار دهید و اما در لیست خوب‌ها احتمالا می‌توانید حذف كردن تمام پیامك‌ها، ایمیل‌ها و پیام‌های صوتی او را قرار دهید. فروختن هدیه‌های گران‌قیمتی كه او برایتان خریده است مثل جواهرات را هم در لیستتان بگنجانید. پولش را صرف یك سفر عالی كنید!
۱۰ روش برای ترمیم شکست عشقی
۸) ورزش كنید: با دویدن، شنا، نرمش، پیاده‌روی یا كیك‌بوكسینگ غم و اندوه را به معنای واقعی از خود بیرون بریزید. ورزش فعالیت سروتونین را افزایش می‌دهد و مغز را مجبور می‌كند برای رشد و بازسازی سلول‌های عصبی، موادشیمیایی ترشح كند. به علاوه شما با هماهنگ‌كردن ذهن و بدنتان كنترل اوضاع را به دست می‌گیرید. هنوز كم است؟ او را در صورت حریفتان تصور كنید و حسابی با مشت و لگد از خجالتش دربیایید. حال بهتر نشد؟

۹) دنیای جدیدی بسازید: دوستان مشترك و فعالیت‌های مشترك نمی‌گذارد به طول كامل از او جدا شوید پس دنیایی از دوستان جدید و فعالیت‌های جدید برای خود بسازید.

۱۰) امید داشته باشید: می‌گویند: «حسی قوی‌تر از ترس وجود دارد و آن بخشش است.» اما برای اینكه بتوان بخشید باید از گذشته گذر كرد و برای گذر كردن از گذشته، باید امید داشت به روزهای بهتری كه در راه است و به وجود داشتن جاها و موقعیت‌های بهتر. امید به اینكه این درد و پوچ بودن كه در میان فعالیت‌هایتان گردنتان را می‌گیرد، همیشه با شما نخواهد ماند. امید، یعنی ایمان داشتن به اینكه روزی غم‌هایتان بخار می‌شوند و تا همیشه لبخندهایتان زوركی و بی‌رنگ نخواهد بود.

سلام.همه اینا که میگید درسته ولی مگه میشه زندگیتو با یه نفر تجسم کنی بعد توقع داشت باشی از قلبت که فراموشش کنه اینا همه فقط مسکن موقتیه واقعیت اینه که اون زخم روی قلب هبچ وقت خوب نمیشه هیچ وقت.

باسلام خدمت شما من ۱۵سال داشتم که عاشق یه پسری شدم راستشو بخواین قبلا با یه نفر بودمکه اون دوست این اقا بود و اون اقا نیز با یه دوست من بود بعد از جدایی من از دوست پسرم و اون از دوست دخترش باهم اشنا شدیم بهم گفت هم دردیم می تونیم به هم کمک کنیم و بعد از تهمتی که دوست پسر قبلیم برام زد که ما رابطه جنسی داشتیم باهم دوست شدیم کم کم وابسته شدیم و گوشی به صورت مخفیانه به من داد همه خانواده ی اون اقا پسر می دونن بامنه واختلاف طبقاطی زیادی باهم دارین و اینکه با مادرمم چند بار مادرش حرف زده در مورد ازدواج ومادرم قبول نکرده من دختری فوق العاده ساده و احساسی ام دراین مدت که دوساله با همیم والان۱۷ سالمه خدا شاهده خیانت نکردم خودشم میدونم یه مدت باهم سر اینکه با مادر دعوا کرده بود قهر بودیم و برای اینکه دوباره برگردم تهدیدم کرد و گفت عکساتو پخش میکنم ولی بعد دست به گریه کردن کرد و گفت ببخشید رابطمون خوب شد با کلی خاطره رابطه میان من و او بسیار فراتر از داستان های رویایی بود ولی اون بعد از مدتی در تماس ها درخواست هوس بازی به صورت تلفنی می کرد در واقیت هیچ کداممان حتی اونیز نمی خواست با من رابطه داشته باشد چ
ون میگفت مردم و تورادوست دارم وهیچ وقت چنین کاری نکردیم او بسیار انسانی حساس بود فقط میگفت دوست دارم گاهی اوقات در حد تماس حالی برایم بکنی ولی چون من خجالتی بودم کمتر می توانستم یا حتی بحث را عوض میکردم مدتی بخاطر این دعوامون شد اما برگشت و گفت قول می دهم در موردش حرف نزنم و پیش دکتر رفت و الان دارو مصرف می کند برای کم کردن عارضه ی جنسی اش ولی مدتی بعد با دختر عمه ام که اهل سسندج است بیرون رفتیم او از نظر اخلاق خوب نیست و در خیابان او مرا دیده بود که این دختر هستم ومرا باطر این دعوا کرد و بعد نیز عصبانی و و فحش داد گفت تو هم مثل اونی بعده دو روز برگشت تو این ماجرا مامانم نیز فهمید هربار می امد و پوزش میخواست و چندبار هم با دختر عمه ام صبحت کرده در مورد من و اینکه اون اسمه منو رو دستش خال کوبی کرده همه میگن واسم میمیره اما دلم شکسته نمی دونم کدوم راه درسته زندگی واسم نمونده همه روزام شدن گریه و مادرم میگه تحقیق کردم مواد میفروشه و به تو نگفته نمی دونم به کی باور کنم لطفا کمکم کنید و این که فکر میکنه با یه پسره دیگه دوست شدم و هر جا میرم باهامه دلم میخواد بگم دیونه واست میمیرم اما نمی دونم کدوم راه درسته ممنون/

خب به هر حال شما در سنی وارد این روابط شدید که بسیار زود بوده … باید از مادرتون تشکر کنید زود متوجه این اتفاق شده
و ایشون حق داره که به شما شک داشته باشه و این که همیشه همراهتونه برای مراقبت از شماست و نه کسی دیگه
بهتره در این مورد به جای رفتارهای کودکانه در کنارش باشید و قدردان زحماتش
متاسفانه رفتارهای کودکانه افرادی چون شما بسیار ایجاد دردسر برای خانواده ها کرده که امیدواریم شما بتونید از این مرحله خودتونو رها کنید

باسلام ممنون از راهنمایی تون راستشو بخواین دیروز باهاش حرف زدم گفت یه فرصت واسه اخرین بار بهم بده قول می دم جبران کنم اما راستشو بخواین میترسم چون مامانم میگه مواد مخدر میفروشه نمیتونم باور کنم نمی دونم باید کدوم راه برم نمیتونم حتی تمرکز کنم و درس بخونم همه چیم شده اون واسه مامانم همه ماجراهارو تعریف میکنم و اینکه اون قبلا درخواست رفتن داده ولی نتونستم قبول کنم هرچند که دوسش دارم چون احساس میکنم غرور پدرم خرد میشه اصلا دیگه هیچی واسم قابل تجزیه و تحلیل نیست شدم یه مجنون اگه اینجوری پیش برم نابود میشم نمی دونم دوسم داره یانه هر وخت بااین سوال مواجه میشم میگم پس اگه منو دوست نداشت پس چرا خانوادش میدونن حتی سرمن با خانوادش دعواش شده و یک ماه خونه نرفت و اینکه چرا اسمه منو رو دستش خالکوبی کرده چرا مثل سایه باهامهنمی دونم چیکار کنم تورو خدا بگید چیکار کنم که بعدا پشیمون نشم می گفت من معتل میشم و مزاحم درس خوندنتم نمی شم هر از گاهی به دیدنت میام از دور تا وقتی که واسه کنکور قبول شدی خواهشا بگید چیکار کنم که تصمیمی احساساتی نباشه

سلام..
من ۱۵ سالمه و حدودا دو سالی هست که با یه پسری رل زدم ما با هم خاطرات خیلی خوبی داشتیم ولی بعد مدتی که من دیگه نمیتونستم بهش زنگ بزنم چون خانوادم متوجه شده بودن بهم خیانت کرد و با دختر دیگه ای رل زد منم خیلی وابسته شدم هرشب گریه و مرور خاطراتمون کار منه نمیدونم چکار کنم؟

با سلام خدمت شما دوست عزیز
دقت کنید که شما در سن نوجوانی قرار دارید و در این سن گرایش به جنس مخالف قابل درک‌می باشد اما نیاز است که شما توجه کنید که بیشتر روابط در این دوران بر پایه هیجان و بدون شناخت می باشد و چون در این دوران خیالپردازی وجود دارد فرد این رابطه را برای خود بزرگنمایی می کند و ممکن است مدتها درکیر ان باشد‌.
بهتر است سعی کنید به احساسات خود احترام بگذارید اما شرایط سنی خود را نیز در نظر داشته باشید و اجازه بدهید که از این رابطه به عنوان یک تجربه استفاده کنید تا در آینده در زمان‌مناسب و در شرایط رشدی مناسب رابطه با هدفی را تجربه کنید .

با عضویت در خبرنامه ایمیلی مطالب سایت را در ایمیل خود دریافت کنید. مطمئن باشید به هیچ وجه از ایمیل شما استفاده تبلیغاتی نمی شود.

کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به سامانه پرسش و پاسخ مشاور می باشد.

ارسالی توسط Setareh.god در دسته بندی روابط دختر و پسر|رابطه داشتن با دوست | 5 پاسخ

با سلام من دختری ۲۹ساله هستم که نزدیک ۸ سال با آقایی دوست بودم ازدواج کردیم به خارج از کشور اومدیم و بعد از دوسال جدا شدیم من اون رابطه و تمام زجرهایی که کشیدم فراموش کردم الان به عنوان یک زن تنها کار میکنم و زندگیمو اداره میکنم متاسفانه اینجا حدود یک سال به یه مرد۵۷ ساله دوست شدم که اون خودش یه دوست دختر فابریک داشت اما خارج از اینجا اوایل برای من مهم نبود تا اینکه جدیدا به طور بیمار گونه احساس شکست میکنم و همش دوست داشتم تلفنش و پیاماش با دوست دخترش رو چک کنم و چند بار این کار و انجام دادم با کلی استرس اما الان می‌خوام جدا بشم از این شخص و به شدت حس پوچی و افسردگی دارم دلم میخواد همش بخوابم و گریه کنم اما از طرف دیگم می‌خوام با این حس بجنگم ضمن اینکه من یک بار از این آقا حامله شدم و سقط کردم و دوباره حامله هستم اما پوچ اما دوباره باید سقط کنم کلا خیلی شرایطم به هم ریخته اما مهمتر از همه واسم دل کندن و فراموش کردن این شخصه که متاسفانه با هم تو یه جا کار میکنیم و من نمیتونم محیط کارم رو عوض کنم واقعا نمی‌دونم باید چیکار کنم ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام دوست عزیز
کاملا قبول دارم ک دل کند و خارج شدن از یک رابطه عاطفی خیلی سخته اما شما باید این سختی رو بجون بخرید و مقاومت کنید تا در زمان مناسب شخص مناسبی رو پیدا کنید و باهاش ازدواج کنید.
دلیلی نداره احساس پوچی کنید،افسردگی هم هیچ کمکی بهتون نمیکنه.
هر کسی ممکنه تو زندگیش اشتباه کنه و انتخاب های غلط داشته باشه.دلیلی نداره ک زانوی غم بغل بگیره،باید خیلی محکم پای اشتباهاتتون وایستید و برای زندگیتون تلاش کنید.
قطعا کسی ک تونسته تا الآن بدون هر گونه ساپورتر تو غربت دوام بیاره و زندگی کنه،از این ب بعد هم میتونه زندگیش رو نجات بده.
از نظر بنده شما خانوم محکمی هستید و میتونید از پس مشکلاتتون بر بیاید.ب هیچ عنوان بابت اشتباهات گذشته خودتون رو سرزنش نکنید.همه گذشته رو فراموش کنید و با انرژی کامل ب سوی آینده حرکت کنید.
قبل از هر کس دیگه ای شما خدا رو دارید،ب خدا توکل کنید.
ما هم واستون دعا میکنیم،و در کنار شما هستیم.
هر وقت نیاز ب مشاوره یا درد دل داشتید هم در خدمتیم.

من می‌دونم که این سختی رو باید به جون بخرم اما می‌خوام درست و از راه صحیح اینکارو انجام بدم نه اینکه تا اون شخص دوباره برگشت و بهم پیشنهاد داد دوباره به سمتش برگردم می‌خوام کلا حذفش کنم و برام مهم نباشه اما گفتم متاسفانه چون تو یه محیط کار میکنیم خیلی سخته الان به مدت دو هفته یکدیگر رو ملاقات نمی‌کنیم و من می‌خوام تو این دو هفته کاملا فراموشش کنم اما چجوری نمی‌دونم آیا باید بشینم و گریه کنم آیا باید مطالب غمناک بذارم و درونم و تخلیه کنم یعنی چجوری میشه در عرض دو هفته سریع یکی رو فراموش کرد و دیگه هیچ حسی بهش نداشت؟ ممنون از راهنماییتون

خواهش میکنم.
البته گریه و تخلیه کردن هم خوبه ولی ی تاریخ مصرف چند ساعته داره و شما قطعا تا الآن ب اندازه کافی گریه کردید.
با توجه ب نوع رابطه ای ک شما داشتید در مدت دو هفته هم نمیشه ب کامل یک فرد رو فراموش کرد بخصوص اینکه شما همکار هم هستید.
پس با توجه ب این شرایط باید شما بشینید،با خودتون خیلی جدی صحبت کنید،ب خودتون نهیب بزنید،برای عزت نفس خودتون ارزش قائل بشید و اجازه ندید ک تحقیر بشید.
چون این رابطه ب غیر از پشیمانی و افسردی هیچ رابطه دیگری برای شما نخواهد داشت.
در طول روز باید خودتون رو ب اقسام مختلف مشغول کنید.کتاب شاد بخونید،مقالات طنز،لطیفه،فیلمهای کمدی،ورزش (بخصوص شنا)،شرکت در فعالیت های فرهنگی و اجتماعی و معاشرت با دوستان،و هر گونه فعالیتی ک شما رو مشغول کنه تا تنها نباشید و ب خاطرات گذشته فکر نکنید.
فراموش نکنید باید از انزوا و گوشه گیری پرهیز کنید و همیشه در جمع باشید…..قبلا هم گفتم ورزش رو جدی بگیرید.بهتون کمک میکنه.
اگرم کاری در ایران از دست ما بر بیاد هم در خدمتیم.مشاوره رایگان شکست عشقی

خیلی ممنون از کمک ها و راهنماییتون خیلی کمک کرد بهم👍خداوند بهتون برکت بده

سلام
خداوند شما و خانواده محترمتون رو هم شاد،سالم و خوشبخت بداره.

با عضویت در خبرنامه ایمیلی مطالب سایت را در ایمیل خود دریافت کنید. مطمئن باشید به هیچ وجه از ایمیل شما استفاده تبلیغاتی نمی شود.

کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به سامانه پرسش و پاسخ مشاور می باشد.

حس عشق و دوست داشتن از جمله زیباترین احساسات انسانی است که هر شخصی نیازمند این احساس است و هر فردی در زندگی خود به‌نوعی درگیر این حس را در عمر خود تجربه کرده است؛ ولی موردی‌که این مسئله را تلخ و ناخوشایند می‌کند، «شکست عشقی» است. تا جایی‌که تجربه نشان داده است هیچ فردی که تجربه عشقی داشته، بدون شکست عشقی نبوده است، به عبارت دیگر اکثر قریب به‌اتفاق افرادی‌که عشق را تجربه کرده‌اند، شکست عشقی را نیز تجربه کرده‌اند. اگر به دنبال مشاوره شکست عشقی هستید، این مطلب را تا پایان بخوانید.

شاید این تعدد شکست‌های عشقی باعث شود که شما بگویید: خب اگه اینطوریه، اصلا من نمیرم سمت عشق و عاشقی. مگه عقلم رو از دست دادم که برم دنبال این چیزا تا بعدش حسابی توی دردسر شکست عشقی و افسردگی بعدش بیفتم.

بله، توصیه می‌کنم که نفس آرامی بکشید و ادامه متن را مطالعه بفرمایید. درد ناشی از شکست عشقی واقعا سخت و آسیب‌رسان می‌باشد. حتی می‌تواند مدت زیادی فکر شما را درگیر کند و تمرکزتان را از شما برباید. ولی این دلیل نمی‌شود که عشق را از خود دریغ کنید. انرژی‌ای که شما از عشق می‌گیرید، مولد اعمال بسیار بزرگی است که می‌تواند شما را در مسیر پیشرفت یاری کند. پس در عین حالی‌که باید مراقب صدمات ناشی از شکست عشقی باشیم، نباید از انرژی و شور ناشی از عشق بی‌بهره بمانیم.

همانطور که گفته شد در اکثر مواقع، به‌دنبال دوست‌داشتن و عاشق شدن، درگیر شکست عشقی می‌شویم؛ به‌همین خاطر، به بررسی این مشکل و مشاوره شکست عشقی می‌پردازیم که درصورت دچار شدن به آن، چگونه از آن شرایط رها شویم:

هر فردی که در زندگی خود دچار شکست عشقی می‌گردد، مانند فرد تصادفی‌ای است که اولین پیامد آن سردرگمی و بلاتکلیفی است که برای مدتی فرد را در سلطه خود نگه می‌دارد. شخصی که دچار این اتفاق تلخ می‌شود، برای مدتی که از فردی به فرد دیگر متفاوت و متغیر می‌باشد، نمی‌تواند تصمیمات خوبی بگیرد و بهره‌وری شخصی‌اش هم در کارها شدیدا کاهش می‌یابد. کلید رهایی از این وضعیت، کنترل افکار و احساسات و جهت دادن به آنهاست. بنابراین بعد از هر رخداد بدی، ازجمله شکست در یک رابطه عاشقانه، باید سریع بر اوضاع مسلط شد و شرایط، احساسات و افکار را تحت کنترل خود داشت و این مورد میسر نمی‌شود مگراینکه واقعیت را قبول کنیم و اقدامات جدید خود را نسبت به شرایط جدید تنظیم کنیم.مشاوره رایگان شکست عشقی

شاید تا به‌حال اصلا به این مورد فکر نکرده بودید و به ذهن‌تان هم خطور نکرده بود که در شرایط سخت عاطفی هم می‌توان یک سیستم حمایتی داشت که دراین مورد یک سیستم حمایت عاطفی است. افراد مسن‌تر مانند برادر، خواهر، دوستان و یا والدین شما که دراین زمینه تجربیاتی دارند، به راحتی وضعیت روحی شما را درک می‌کنند و می‌توانند به شما در این مورد کمک کنند. مشکلی که احتمالا با این روش خواهید داشت این است که از دیگران خجالت بکشید یا آن‌طور که باید با آنها راحت نباشید که حرف‌های دل‌تان را به آن‌ها بگویید. اما باید بدانید که اول باید با این حقیقت کنار آمد که در حال حاضر شما دچار این مشکل هستید و بعد از آن به‌دنبال راه‌حلی باشید. در مرحله آخر اگر نمی‌توانید موضوع را با خانواده و دوستان خود در میان بگذارید می‌توانید از یک مشاور یا روان‌شناس با تجربه کمک بگیرید و مطمئن باشید صحبت‌ها و رازهای شما را با هیچ‌کس در میان نمیگذارد و شما را قضاوت نمی‌کند.

در اینصورت، اصولا نباید مشکلی با بیان مشکل خود با این افراد داشته باشید، چرا که با درمیان گذاشتن مسئله با افراد اطراف خود درحال حل این مشکل هستید و این موردی است که به آن نیاز دارید.

شاید وقتی می‌شنوید که یکی از دوستان‌تان در ماجرای عشقش شکست خورده است، ناراحت و عصبانی شوید، اما گاهی اوقات هم پیش می‌آید که به این نتیجه می‌رسید که این اتفاق به نفع دوست‌تان بوده است و چه بهتر که این اتفاق افتاد. اما مسلما دوست‌تان نظر متفاوتی از نظر شما دارد و حسابی ناراحت است، ولی در هر شرایطی حتما دو جنبه وجود دارد: جنبه مثبت و جنبه منفی.

بعد از رسیدن به این دیدگاه که حتی در مسئله شکست عشقی هم هر دو جنبه وجود دارد، باید بررسی کنید که این جدایی برایتان مثبت است یا منفی. در اکثر موارد جنبه مثبت قوی‌تر است و فرد به‌این نتیجه می‌رسد که شاید از اول انتخاب درستی نداشته است و با این اتفاق، در آینده می‌تواند با فکری بازتر، انتخاب بهتری داشته باشد.

اکثر افراد عاشق پیشه‌ای که دچار شکست عشقی می‌شوند، خود را در اتاق حبس می‌کنند، غذا نمی‌خورند، با دیگران صحبت نمی‌کنند، به ظاهر خود رسیدگی نمی‌کنند و … . اما موردی که باید از آن مطمئن بود، این است که این کارها هیچ کمکی به فرد نخواهند کرد؛ بلکه بیشتر شرایط را برایش سخت‌تر می‌کنند.

توصیه‌ای که به این افراد می‌شود این است که: اتاق، خانه و خلوت خود را ترک کنند و بیرون بیایند و خود را کمی سرگرم کنند تا احساس بهتری پیدا کنند. در توجیه این توصیه باید گفت که از اصول روان‌شناسی و بیولوژی انسانی است که الگوی موجود را مختل کنیم تا بتوانیم، الگوی جدیدی را جایگزین کنیم. در این مورد هم به همین روال پیش می‌رویم. با سرگرم کردن خود با موارد دیگر، این شانس را بدست می‌آوریم که افکار جدیدی را جایگزین افکار غمگین شکست عشقی‌مان کنیم.

در شرایط بد روحی، همانطور که گفته شد، تغذیه و خواب فرد مختل می‌شود و طبیعتا فرد از لحاظ جسمی و روحی ضعیف می‌شود. برای بیرون رفتن از این شرایط باید دقیقا همین زمینه‌ها راتقویت کرد. یعنی این‌که با رسیدگی به تغذیه خود و داشتن خورد و خوراکی مناسب، جسم خود را تقویت کند. بعد از تقویت وضعیت جسمی، نوبت می‌رسد به تقویت روح. عبادت، دعا کردن، خندیدن و هم صحبت شدن با دوستان می‌تواند وضعیت روحی ما را بهبود ببخشد. با بهبود بخشیدن وضعیت روحی، جسمی و معنوی خود می‌توانید با فکری آرام‌تر، تصمیمات بهتری را بگیرید تا در مسیر زندگی یاری‌تان کند.

اجتماعی بودن و هم‌نشینی با دیگران یکی از بهترین روش‌های درمان اکثر مشکلات، از جمله در مباحث مشاوره شکست عشقی است. وقتی شما خود را در جمع قرار می‌دهید، این شانس را پیدا می‌کنید که با هم‌نشینی با دوستان قدیمی یا افرادی‌که به‌تازگی به جمع دوستان شما اضافه شده‌اند، احساس خوبی را در شما بوجود می‌آورد.

مطمئنا بعداز تجربه تلخ شکست عشقی، به خود می‌گویید که دیگر سمت عشق و عاشقی نخواهید رفت. اما این را هم می‌دانید که این حس و حال منفی شما بخاطر زخمی است که از طرف مقابل‌تان خورده‌اید و این زخم هنوز هم تازه است. از طرف دیگر این را هم می‌دانید که اگر از یک نفر برخورد بدی دیده‌اید، دلیلی نمی‌شود که دیگر با دیگران هم معاشرت نکنید.

مشاوره شکست عشقی توصیه می‌کند، بهترین کار این است که با استفاده از تجربه خود و با بررسی شرایط جدید، بهترین فرد را برای داشتن یک رابطه خوب انتخاب کنید و کم کم رابطه خود را استحکام ببخشید و یادتان باشد که زمان حقیقت پشت رفتارهای افراد را مشخص می‌کند؛ پس در رابطه جدید خود با هوشیاری و آرامش کارها را پیش ببرید.

فول فکر امکان استفاده از مشاوره روانشناسی بصورت آنلاین و با استفاده از روانشناسان باتجربه فراهم کرده. شما می توانید از طریق گفتگوی متنی و صوتی با مشاوران ارتباط برقرار نمایید.

نويسندگان فول‌فکر، جمعي از مشاوران روانشناسي مي باشند. شما مي توانيد با ورود بصورت ناشناس مشاوره آنلاين بگيريد.

سلام من ۴ ساله که ازدواج کردم و دو تا فرزند دارم. شوهرم توی همون ماه اول عقدمون به دوستی ۵ ساله با دختری اعتراف کرد ولی گفت که ۳ ساله که تنهاست و چون دوری از اون براش عذاب آور بوده باهاش به هم زده ولی دلش میخواسته که با اون ازدواج کنه من با شنیدن این موضوع خیییلی ناراحت شدم و توقع شنیدن این حرف ها رو نداشتم و با مشاور اجتماعی صحبت کردم و اون برای همسرم حق زندگی قائل شد و گفت تو باید بهش مهلت بدی ولی ای کاش همون موقع جدا میشدم چون بعد از اون مدام‌ یادش رو میکرد و نگرانش بود تا اینکه سه ماه پیش متوجه ارتباط گرمش با همون دختر شدم در خالی که اون هم ازدواج کرده و بچه داره.به نظرتون چکار کنم؟؟با اینکه بعد از اینکه من ناراحت شدم باهاش خداحافظی کرده ولی حس خوبی نسبت به شوهرم ندارم و از اینکه من براش کافی نبودم و اون جای دوست دختر سابقش رو توی زندگیش خالی حس کرده و دوباره سمتش رفته عذابم میده.تو رو خدا کمکم کنید خییلی حالم بده فقط واسه خاطر بچه هام دارم ادامه میدم

باسلام و خسته نباشید دختر 26 ساله ای هستم با ی پسر 25 ساله ک تقریبا هم سطح بودم برا ازدواج صحبت میکردیم 6 ماه از رابطمون گذشته بود ک ایشون متوجه رابطه قبلی من با ی پسر ک قبل از اون بود شدن در حالی ک من رابطه قبلی رو کاملا فراموش کرده بودم و هیچ حسی ب اون پسر نداشتم و ب ایشون خیلی علاقه داشتم تا جایی ک خانوادم مخالف این رابطه بودن من تونستم تاحدزیادی خونوادمو راضی کنم تو این 6 ماه هم چندین موقعیت خوب برا ازدواج داشتم ولی بخاطر ایشون من رد کردم تصمیم ایشون هم براازدواج کامالا قطعی بود من ذره حس نمیکردم احتمالا ب هم نرسیم ولی ایشون درکمال ناباوری ب خاطر اون پسر قبلی ک دوستش بود منو ترک کرد ومن هرچقد اصرار و گریه و زاری کردم نتیجه نداد و منو با دنیای از غم تنهام گذاشت و جلوی خانوادم خردم کرد الان تقریبا ی ماه از جدای کامل ما گذشته ولی هنوز نتونستم اونو فراموش کنم هروق یادم میوفته گریم میگیره خاطراتش هنوز جلوی چشامه با اینکه میدونم امکان نداره برگرده ب خودم امیدمیدم هرروز دعا میکنم برگرده وتا اخرعمرم بااون باشم.من ی دختر درونگرا هستم ولی این شکست عشقی بااینکه ضربه بسیار شدیدی ب من زدو دائم غصه میخوردم حتی سرکار گریه میکردم مشغولیتم باعث نمیشد اونو فراموش کنم بااین حالاجازه ندادم کسی از حال بدم تاامروز باخبربشه بجز خوداون پسره!خیلی از ایندم میترسم نمیدونم قراره چ بلای سرم بیاد

سلام دوست عزيز دنيا ارزش اينو نداره که انقدر به خاطرش عذاب بکشی…همش به خودت تلقين کن که خيلی زندگيت خوبه و رو رواله و خوشحال باش…آهنگايه شاد گوش بده به بچه هات محبت کن و ببرتشون بيرون يا باشگاه برو به يه مهارتی برس…اگه حالت خوب نشد برو مشاوره خانواده و ازش بخواه که چی کار کنی که شوهرت به زن و زندگيش وابسته شه…آرزوی خوشبخشتی برات دارم دوست عزيز…

چرگه جیان

شوهر کنی عاشق شوهرت میشی مث دختر عمه من اونم تا چند ماه اول زندگیش باهمسرش خیلی به طرف فکر میکرد ولی به مرور زمان عاشق شوهرش شدو فراموشش کرد

درکت میکنم ،اول اینکه تو مقصر نیستی واین حقو نداری که بخاطر اشتباهات دیگران خودتو ناراحت کنی واینکه من میگم که منتظر ماندن تا اینکه شاید طرف عوض بشه یک توهم هست، واین تویی که باید تصمیم درست رو بگیری وعوض بشی

به تازگی با دختری که واقعا عاشقش بودم مجبور شدیم به خاطر ناهماهنگی جنسی ، جدا بشم … بعد از ۳۳ سال زندگی مجردی ، اولین بار بود که یک نفر رو دوست داشتم . الان نمی‌دونم با این تنهایی و خلأ چکار کنم

خیانت نکرده جنایت کرده.خاک تو سر همه ی مردا

خواهر همه ی مردا چراااا؟

ی بلانسبتی بگیر خب من ب تو چیکار دارم مثلا؟

سلام من بعد از طلاقم با مردی آشنا شدم ک درحالی ک من افسردگی ودوگانگی روحی داشتم بهم کمک کرد والان 5 سال که بهترین لحظات زندگیم رو باهاش گذروندم .در ضمن آ” آقا خانم داشت ولی من خیلی احتیاط میکردم .ک به تازگی متوجه شدم که با خانم شوهرداری رابطه برقرار کرده تاحدی که ژیامهای ک بینشون ردوبدل شد رو خوندم و ازنظر روحی بهم ریختم .و درصورتی ک این آقا کتمان میکنه ولی هنوز هم رابطه داره نمیدونم ازش جدا بشم یا ن .من این توان رو در خودم نمیبینم ک جدابشم .چون هیچ حسی نسبت به مرد دیگه ای ندارم خواهش میکنم کمکم کنین

من اگه جای شما بودم و مطمعن میشدم رابطشون جدیه جدا میشدم چون به اینکارش بهت توهین بزرگی کردهو براش کمی

سلام من عاشق یه پسری بودم 6ماه باهم در ارتباط بودیم هم پسره منو دوست داشت هم خودم اونو دوستش داشتم تا روزی که اومد خواستگاریم خانواده ام به خاطر اینکه پسره هنوزسربازی نرفته بود وهر دوی ما کوچیک بودیم خانواده ام جواب رد دادن وخانواده پسره دست بردارنبودن بابام به خانواده پسره گفت پسرت که سربازیش تموم شد اگه ستاره هاشون باهم جفت بودبه هم میرسند تا سربازیش تموم شد ما باهم یه چند ماهی باهم نامزاد بودیم که یه روزی گوشیش زنگ خوردکه دیدم شماره یکی از فامیل هامه که بعد از چند هفته از یکی از دوستام که دوست اون فامیلمون بود گفت نامزادت با فلانی درارتباط است منم نامزادیم به هم زدم ولی بعضی ازوقتا دلتنگش میشم چه کاری انجام بدم که برگردیم پیش هم

سلام من دختری ۲۱ساله ام ک حدود ۷ماه با پسری ک ۲۲سالشه بودیم من قبلا با کسی بودم ولی هیچوقت کسی رو دوست نداشتم تااینک عاشق ایشون شدم براش هرکاری ک میتونستم کردم ولی با اینک بی نهایت عاشق من بود دیگ حتی نگاهم نمیکنه میگ تو چیزی نیستی ک میخوام من فقط التماس کردم ک بمونه اونم میموند ولی بار آخر بمن گفت نرو امتحان بده اگ منو میخوای باید بجای امتحان دادن بریم بیرون من قبول نکردم از اون موقع حتی جواب تلفنمو نمیده تورو خدا کمکم کنید من واقعا عاشقشم همش منتظرشم هفته دیگ ام تولدمه حتی بهم گفت تولدت بهت پیامم نمیدم چ برسه ببینمت من خورد شدم پیش همه بخاطرش ولی اون خوشحاله ک من نیستم واقعا درویش داره عذابم میده

از همین اول اینطور داره خیانت میکنه وای به چندسال بعد شانس اوردید زود فهمیدید از فکرش بیایید بیرون مورد نامناسبیه

وقتی ارزشت رو ندونسته و در عين حال که باهات نامزد بوده با کس ديگه ايی ارتباط عاطفی داشته چرا ميخوای برش گردونی؟؟خودت با اين کارت احساس حقارت نميکنی؟؟ ارزش خودت رو بدون و اعتماد بنفس داشته باش هر دختری به هر پسری فقط يه بار ميتونه فرصت بده

سلام من سه سال بود كه از هيچكس خوشم نيومده بود و الان عاشق شدم…ولي موانعي هست! من ميدونم عشق طرف مقابلم به من پاكه ولي چون رابطمون نشدني بود براي اينكه همو فراموش كنيم از هم جدا شديم و هيچوقت رابطه نداشتيم…چون اون دوستِ برادرم بود! برادرم به شدت رو من حساسه و من بهش قول دادم با پسري نباشم اما چند وقت پيش بهش گفتم كه عاشق يه پسري شدم و اون گفت اگه تحت نظر من باشه اشكالي نداره…ولي الان من و كسي كه عاشقش هستم از هم جداييم و من يه دخترم!به عنوان دختر غرورم رو بشكنم و بهش پيام بدم كه ممكنه رابطمون شدني باشه؟

منم مشکل تورو دارم ولی من که پی ام نمیدم بیکارم اخرشم برنگرده غرورم بشکنه

به نظرم به یک نفر واسطه بگید که درمورد شما با ایشون صحبت کنه یه بزرگتر

سلام من دختری هفده ساله هستم و چند ساله که عاشق هم محليمون و دوست برادرم هستم و شمارش رو هم از گوشی برادرم گرفتم اما نميدونم بهش ابراز کنم احساسمو يا نه…آخه از يه طرف ميترسم به برادرم بگه از طرفی ميترسم در موردم اشتباه فکر کنه واقعا نميدونم چيکار کنم خيلی دارم اذيت ميشم لطفا راهنماييم کنيد چيکار کنم

بهش پيام دادم و احساسمو بهش ابراز کردم اول بهم خنديد اما بعدش که فهميد ناراحت شدم عذاب وجدان گرفت و گفت ببخشيد شرمنده من به دردت نميخورم…خيلی احساس حقارت ميکنم

بهش پيام دادمو بهش گفتم اول بهم خنديد بعد که متوجه شد ناراحت شدم عذاب وجدان گرفت و گفت ببخشيد شرمنده که بد حرف زدم من بدردت نميخورم….خيلی احساس حقارت ميکنم

به نظرم شما نباید این کارو میکردید حتی اگه واقعا عاشقش بودید نباید غرورتون رو بشکونید چون اول اون باید به شما بگه اما اگه بهتون نگه قطعا یه عشق یک طرفه ست و شما از این عاشقیتون آسیب میبینیدمشاوره رایگان شکست عشقی

منم عاشق هم کلاسیم شدم ولی غرورم این اجازرو بهم نمیده که بهش پی بدم قبلا باهم ی دوست اجتماعی بودیم ولی بعد از اینکه متوجه شدم دارم کم کم بهش وابسته میشم بهش گفتم که دیگ نمیخوام حتی بهم پی بدی الان پشیمون شدم

سلام من عاشق شدم عاشق ی پسری دوسال بزرگتر از خودم و در دانشگاه … دو سال باهم در ارتباط بودیم امشب خواستگاری اومد اما مادرپدرم میگن فرهنگشون ب ما نمیخوره پدره ن کت و شلورار پوشیده بود و مادره سر تا پا مشکی بود مادرم مسگه مخالفم هرجور خودت میدونی اگه میتونی بسازی برو بسم الله … حالا دارم میمیرم من دیوووووونه اون اقا پسرم اما بدون رضایت قلبی خانوادمم ازدواج نمیتونم بکنم

با سلام و خسته نباشید خدمت شما من حدود یک سال میشه ازدواج کردم و خدا رو شکر با همسرم رابطه ی خوبی دارم ایشان هم ب من محبت میکنن و خلاصه ازشون راضیم اما فقط تنها چیزی که وجود داره اینه که من از دروغ خیلی بدم میاد و خودم با همسرم صداقت دارم و دوس دارم که ایشونم باهام همین باشه حقیقتش چند وقت پیش یکی بهشون زنگ میزنه و ایشون بهش میگه که اشتباه گرفتی و تموم میشه اما دوباره بعد از چند وقت متوجه شدم که ایشان با اون فرد ناشناس تماس تلفنی و کلا ارتباط دارن بهش گفتم که این کیه گفت یکی از دوستاشه ولی من بر حسب اتفاق فهمیدم که یه پسره هستش که نمیدون کیه و فقط از همسرم ناراحتم که چرا صداقت نداره و چرا بهم نگفته بعد از اون به طور پنهانی رفتم توی حریم شخصیشون رو نگاه کردم دیدم که ایشون با افراد پسر زیادی چت میکنه و من اصلا این کار رو دوست ندارم باید چی کار کنم به نظر شما آیا من اشتباه کردم به حریم شخصیشون وارد شدم حالا با توجه به این شرایط تکلیفم چیه و البته این رو هم مطمئنم که اگه بهش بگم قضیه چیه قبول نمیکنه و انکار میکنه و یا اگه بفهمه وارد حریم شخصیش شدم بهم بی اعتماد میشه خانواده مم از این قضیه اطلاع ندارن دوس ندارم که این مساله رو بدونن چون که میترسم برای این دختر حرف درست بشه حالا چی کار کنم

حریم شخصی چیه مرد تو بدناتون رو شریکین و اون حریم شخصی داره و با پسرای زیادی چت میکنه عجببب بزن دهنشو پرخون کن بی غیرتی هم مد شده فردا پس فردا درو هم به روشون باز میکنه

دوست عزیز هر انسانی اصلاح پذیره شما ابتدا باید بفهمید چه چیزی موجب شده که همسرتون این کار رو بکنه و بعد اون خلا رو پر کنید برای مثال اگر شما تیپ امروزی ندارید و روحیه همسرتون چنین چیزی رو طلب میکنه این کار رو بکنید بعد از پر شدن خلا به شکلی پسندیده و طوری که همسرتون شرمنده شما بشه موضوع رو بیان کنید، بهتره از یک مشاور کمک بگیرید بعد از اون به همسرتون نشون بدید که از این موضوع ناراحتیت اگر همسرتون اصلاح نشد از راه مستقیم و با حرف و جلسات مشاوره وارد عمل بشید و اگر این هم جواب نداد طلاق بهترین راه است

یعنی عاشقی بی معنی ترین واژهای هست که شنیدم همش حرف مفته باور کنین عشق کیلو چنده 10 سالم بایکی باشی خیلی راحت می تونی فراموشش کنی اگه عشق وجود داشت خدا یه بار توقران در موردش صحبت می کرد اینایی که میان از شکست عشقی میگن خودشون خیلی ضعیفن بابا برید حالتون رو بکنید ولی اصراف نکنید دوستان

من موافقم

چرت نگو

حرفت خیلی قشنگ بود در صورتی که با عمل همراه باشه.اونقدر با حرص این حرفو زدی که تابلو کردی حرف دلت نیست.شمایی که میگی عشق کیلویی چنده یعنی مهم نیست.از کجا میدونی که عشق قشنگ نیست.پس تجربه کردی شکست خوردی الان از عشق و عاشقی متنفر شدی

سلام بعضیا فک میکنن شکست رو فقط دخترا میخورن اما متاسفانه پسرا به روشون نمیارن به نظر من بی معنی تر از کلمه عشق پیدا نمیشه مث یه مرض هستش ادم وقتی بگیره دیگ خوب شدن معنی نمیده من خودم عاشق ی دختر شدم ۴ سال باهاش بودم به جرعت میتونم بگم کسایی که واقعا عاشقن میل جنسی به طرفشون فقط وقتی میشه که ازدواج کنن و من هم حتی دستم رو به دستش نمیزدم چون واقعا عاشقش بودم ولی اون دختر خانم تنهام گزاش وقتی که دبیرستان بودم اسمشو تو کتاب فیزیکم دید و میدونس که چقد عاشقشم اما ازدواج کرد ارزوم واسش اینه همیشه خوشبخت باشه همیشه خوشحال باشه فقط اگ منم ببخشمش خدا نمیبخشتش به تلخی پیک هایی که واسش زدم و سر لج مزه نخوردم امید وارم سلامت باشه زندگی من از اون به بعد فقط مشروبو سیگار اروم میکنه زندگیم رو نابود کرد امید وارم هیچکسی عاشق نشه چون تهش یه نابودی یه چش پر از اشک یه دل پر از بغض یه دهنی که هیچ وقت دیگ نمیخنده و اگرم بخنده دروغکیه

سلام بعضیا فک میکنن شکست رو فقط دخترا میخورن اما متاسفانه پسرا به روشون نمیارن به نظر من بی معنی تر از کلمه عشق پیدا نمیشه مث یه مرض هستش ادم وقتی بگیره دیگ خوب شدن معنی نمیده من خودم عاشق ی دختر شدم ۴ سال باهاش بودم به جرعت میتونم بگم کسایی که واقعا عاشقن میل جنسی به طرفشون فقط وقتی میشه که ازدواج کنن و من هم حتی دستم رو به دستش نمیزدم چون واقعا عاشقش بودم ولی اون دختر خانم تنهام گزاش وقتی که دبیرستان بودم اسمشو تو کتاب فیزیکم دید و میدونس که چقد عاشقشم اما ازدواج کرد ارزوم واسش اینه همیشه خوشبخت باشه همیشه خوشحال باشه فقط اگ منم ببخشمش خدا نمیبخشتش به تلخی پیک هایی که واسش زدم و سر لج مزه نخوردم امید وارم سلامت باشه زندگی من از اون به بعد فقط مشروبو سیگار اروم میکنه زندگیم رو نابود کرد امید وارم هیچکسی عاشق نشه چون تهش یه نابودی یه چش پر از اشک یه دل پر از بغض یه دهنی که هیچ وقت دیگ نمیخنده و اگرم بخنده دروغکیه .

من یکی رو ک خیلی دوستش دارم و واقعی میخوامش اصلا منو دوست نداره در صورتی که حتی اگه بگه جونتم بده میدم 🙂

ولی چند وقت پیش تو واتساپ شمارشو گیر اوردمو از اون ب بعد اِبراز علاقه های من شروع شد و حتی بهش خیلی گفتم که دوستش دارمو پیشنهاد رِل زدن هم داده بودم اولا باهام خوب نبود ولی یکم که گذشت باهام خوب شد ولی این آخرا دوباره بد شد و حتی بلاکم هم کرده البته دوتامونم سِن زیادی نداریم ولی همسنیم الان من باید چیکار کنم من با این سن کمم تو ۱۴ سالگی چیکارش کنم ی چند بارم سعی کردم که فراموشش کنم ولی نشد و هی هرروز بیشتر به آهنگای دیس لاو رو میبرم

دوسال با دختری هم دیگرو خیلی دوس داشتیم خیلی خیلی همیشه من جدا می شدم او قبول نمی کرد همیشه حرفای زشت می زدم نمی رفت ولی اخر بار بهش حرف بد زدم پدرشم دید تلگرتمو این چیزارو نداره محدوده تو روستاست الان می گه نمی خوامت یه بار دیگه هم گفت برگشت ولی الان می گه برا همیشه تمومش کردم بعد یه ماه امروز اس دادم همونو میگه که نمی خوامت به نظرتون چکار کنم از ۲۰اس جواب یک اس می ده ولی خیلی منو دوس داش من خیلی التماس کردم الان می گه نمی خوامت قبل التماسم می گفت دوست دارم ولی بیخیالت می شم

دقیقا من همینجوری شدم دقیقا دقیقا

حال الان من

عشق درد خیلی بدیه

من نامزدم خیلی دوسش دارم .ولی وقتی یاد عشق قبلیت میرفتی غم عالم میگیردت. عشق ی بیماری بده کا از سرطان بد تره تو وجودت ریشه میزنه و با شکست نابودت میکنه .ی دختره ۱۹ ساله .۵ سال همو دوس داشتیم ولی نزاشتن بهم برسیم.هیچ وقت نمی گذرم.از کسایی ک نزاشتن.دلم میره برا فقط ی لحظه دیدنش .فقط همین.

بمیرم واست آبجی ینی خیلی خیلییییییی خسته وقتی بهش فک میکنی حس میکنی نفست الانکه به ایسته هیچ کاری هم از دستت بر نمیاد ولی باید خودتو قانع کنی نمیشه بهش برسم و زندگی ادامه داره واقعا من بعد چهار سال فهمیدیم به مرور زمان همه چی حل میشه عزیز دلم به زندگیت ادامه بده به خودت بگو من نامزدمو خیلی دوس دارم اونایی ک نامردی میکنن رو نمیشه دوس داشت قدر شوهر تو بدون گلم

دیوانه ودلبسته اقیال خودت باش،سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش،

سلام من ی دختر 15ساله ای هستم ک شکست عشقی خوردم میدونم میگید ک کوچیکی ولی عشق سنو سال حالیش نمیشه منو پسر داییم خیلی عاشق هم بودیم ولی اون نامردی کردوقلبمو شکوند الانم یکی از فامیل هام منو خیلی دوست داره ولی من بهش دودلم چون نمیتونم پسر دایمو فراموش کنم هرکاری ک میکنم نمیتونم اخه مگه میشه ادم عشقشو فراموش کنه عشق خیلی چیز بدیه خیلی از هر دردی بدتر

سلام من سال اخر ارشدم بود ک پسره ترم بالاییم ک اونم همشهریم بود بهم ابراز علاقه کرد فبلش با هم توو چند تا دوره و کلاس بودیم تا خدودی هم رو میشناختیم و چندتا خواستگار قبلیم ک دوست مشترک بودن ازین اقا پرس و جو میکردن من اما چون ی سال ازم کوچکتر بود خیلی رو ندادم تا اینکه ی روز بالاخره حرف دلشو زد گفت ک چقد دوسم داره و عاشقمه و گفت ی سال بیشتر ک میخوام بهت بگم ولی چون خواستگارات خیلی بهتر ازمن بودن من حرفی نزدم ولی دیگه طاقتم تموم شده میخوام ک باهات ازدواج کنم خلاصه من ک شوکه شده بودم و انتطارسو نداشتم بعد ۶ ماه کم کم راه اومدم همو شناختیم اونا ی خانواده بودن ک معمولی و اهل تسنن ما ی خانواده شناخته شده بودیم تو شهر و شیعه همین شد بلای جونمون خودشم موقعیت مالی خوبی دلشت انصافا اخلاق خوبی هم دلشت شاد پرانرژی مهربون و درک خوبی از رفتار خانوما دواشت خیلی زیاد می فهمید با ابنکه خواهر نداشت برا خودمون دوتا مذهب مهم نبود پدر من فوت شده مامانم ب شدت مخالفت کرد ۳ ماه طول کشید گ راصی بشه من شماره خونه رو بدم بعش ک مادرش زنگ بزنه در کمال ناباوری وقتی مامانش زنگ زد مامانم گفت نه ی ماه گذاشت واقعا مصیبت بود بعد رفتیم پیش مشاور ازمون خواست ک ی نفرو واسطه کنیم خاله من با مامامم حرف زد نتونست راصیش کنه ی مشاور دیگه رفتیم اون ب مامانم زنگ زد اونم نتونست خلاصه انقد من گفتم و خاله م گفت و خود پسر زنگ زد ک ی سالی طول کشید ک مامانم راصی شد ک بیان خواستگاری بالاخره اومدن اونشب چقدرررررر عالی بود بعد دوسال اولین شبی بود ک راحت خوابیدیم تو مراسم خواستگاریم خواهر و برادرم نیومدن و چقد سکوت بود اونشب مامانم خیلی بداخلاقی کرد ب سختی حتی نگاهشون میکرد حالا نوبت تلافی بود خانواده اونا گفتن نه داداشش اومد با مامان و باباش حرف زد گفتن دخترع شیعه س و بابا نداره ما راصی نیستیم خلاصه پسر فقط ۳ ماه مقاومت کرد اوت ۳ ماه همش دعوا و قهر بود تا اینکه رفت خیلی برام سخته ی ماه میگدره من داغون شدم از خانوادهم بدم میا خواهرم ک نفوذ زیادی رو مادرم داره دلیل اصلی این بدبختی من بود من اون پسر و دوس داشتم باهاش اروم بودم خوب بودم ولی همه چی ب فنا رفت و من الان ب هیچکدوم از خواستگارام حسی ندارم….

خواهر گلم توی داستان عشق شما یک چیز متوازن نیست شما بعد از بعد از 2 سال عاشقی با وجود مخالفت خواهر و برادرتون راضی به ازدواج بودین اما همسر شما با اینکه مرده بخاطر مخالف خواهر و برادرش بعد سه ماه ترکتون کرد! من یه مردم و بهتون اطمینان میدم اگر اون اقا واقعا مرد زندگی شما بود هرگز شما رو رها نمیکرد و مثل شما اونقدر پافشاری میکرد تا خانوادش قبول کنن یا اینکه به نظر خواهرو برادرش اهمیت نمیداد حتی اگه با وجود همه این ها باز هم موفق نمیشد! اگه مرد زندگی شما بود بدون رضایت پدر و مادرش با شما ازدواج میکرد یقین داشته باشید که خداوند از حال بندگانش اگاه است و صلاح انها را بهتر میداند

سلام ممنون که جواب منو دادید راست میگید شما. من زیادی دوسش داشتم پدر و مادرش مخالف بودن نه خواهر و برادرش شما مردا چرا اینکارو میکنید وقتی یکی اینطور پاتون میمونه میذارید و میرید

همه مردارو باهم مقایسه نکن ..همین بلا دقیقن سر من اومد دختری ک عاشقش بودم ولم کرد خیلی راحت گفت ازت سرد شدم دوستم دارم ولی نمیتونم رفت حتی ج پیامم نمیداد

خلاصه الان من هیچ بحثی درباره مذهب ندارم ولی وقتی برا ما مهم نبود خانواده هامون میتونستن کمک کنن ما مشکل مالی و کاری نداشتیم خواهرای گلم پسرا کم طاقتن من یکسال با خانواده م جنگیدم ک مامانمو راصی کنم (خواهرم بهم گفت من سالی ی بار خونتون میام برادرم ک کلا قهر کرد باهام) ولی من موندم و مامانمو راصی کردم ولی اون ۳ماه نشده رفت عشق وجود نداره اینو مطمئنم ولی دوس داشتن هست دخترا یا دوس ندارن یا تمام قلبشونو میدن اون احساسات منو زنده کرد و توو بلاتکلیفی ولم کرد چندبار بهش پیام دادم ک بیا درستش میکنیم باهم گفت ولم کن و برو ب همین راحتی مرسی ک ب حرفام گوش دادید خیلی بهش نیاز داشتم

من با زنی در ارتباط هستم که ادعا می‌کند 2 سال است نزاشته شوهرش باهاش رابطه داشته باشه آیا ممکنه

سلام به همه داشتم کامنتا رو میخوندم یه چیزی منو بهم ریخت فقط اومدم بگم که به هرکسی همونقدی اهمیت بدین که بهتون اهمیت میده همونقدی دوسش داشته باشین که دوستون داره تا وقتی باهاش باشین که اون باهاتونه اول از همه خودتون واسه خودتون ارزش قائل باشین تا طرفتون یاد بگیره سخته ولی شدنیه امیدوارم همونی بشه که میخواین

سلام دختری22ساله هستم که دوساله عاشق پسری شدم که اوایل میگفت که منومیخادولی این حرفش دروغ بودوبعدمدتی منوترک کردالان دوساله که ازون موضوع میگذره امامن حتی یک ثانیه هم نشده ک توذهنم نباشه حالت روحیم داغونه وحتی گاهی وقتاقلبم دردمیگیره هیچ چیزی نمیتونه خوشحالم کنه وبشدت همیشه اندوهگین هستم حتی گاهی وقتایه جوری بغض میکنم ک احساس خفگی میکنم.من ندامش امانه به نبودش میتونم عادت کنم ونه میتونم فراموشش کنم یطوری دوسش دارم ک ازوقتی ک اون نیس دوس ندارم نفس بکشم تموم زندگی من اونه بخدادارم ذره ذره نابودمیشم توروخداکمکم کنیدکه چیکارکنم

برای این درد فقط یک درمان هست جایگزین کردن عشق قبلی با خدا یا یه ادم حسابی که من خدا رو توصیه میکنم به خودش توکل کن و تکیه گاهت مهربانی خاصش باشه لیاقت تو بیشتر از اون پسره… به یه مشاور سر بزن و از تکنیکای پرش افکار استفاده کن سعی کن زندگیت رو شاد کنی

خدا لعنت کنه پسرای هرزه ای رو که با احساسات لطیف دخترا بازی میکنن

سلام دختری هستم ۲۰ساله یک سالیه با یه پسری. اشنا شدم خیلی دوسش دارم اونم دوسم داره ولی خونوادش در حد خونواده من نیستن. به نظرتون این چیزاا مهمه؟؟..به خاطرش هر کاری میکنم ولی اگه خونوادم مخالفت کنن من چیکار باید بکنم؟؟..

خواهر گلم توی داستان عشق شما یک چیز متوازن نیست شما بعد از بعد از 2 سال عاشقی با وجود مخالفت خواهر و برادرتون راضی به ازدواج بودین اما همسر شما با اینکه مرده بخاطر مخالف خواهر و برادرش بعد سه ماه ترکتون کرد! من یه مردم و بهتون اطمینان میدم اگر اون اقا واقعا مرد زندگی شما بود هرگز شما رو رها نمیکرد و مثل شما اونقدر پافشاری میکرد تا خانوادش قبول کنن یا اینکه به نظر خواهرو برادرش اهمیت نمیداد حتی اگه با وجود همه این ها باز هم موفق نمیشد! اگه مرد زندگی شما بود بدون رضایت پدر و مادرش با شما ازدواج میکرد یقین داشته باشید که خداوند از حال بندگانش اگاه است و صلاح انها را بهتر میداند

باسلام. بعد سالها مجددا پارسال با خانمی توی مجازی آشنا شدم. کم کم به هم عادت کردیم و قرار ملاقات گذاشتیم. شهر من 60 کیلومتر با شهر ایشون فاصله داره. من 36 سال و ایشونم 32 سال. با مرور زمان خودم هر روز بیشتر عاشقش میشدم. هر دو یکبار شکست خورده بودیم. بالاخره طوری شد که بدون هم در مجازی خصوصا یک ساعت بیشتر نمیتونستیم از هم بی خبر باشیم. به ایشون گفتم با یکی بیاد و از نزدیک زندگیمم ببینن. رفتم دنبالشون و با خواهر بزرگشون اومدیم و از نزدیک زندگیمم نشون دادم. بعد آن سال نو شد و یه روز قرار گداشتیم دوتایی هم چرخی بزنیم و هم تصمیم و وقت عروسی بذاریم. اون روز که پانزدهم فروردین بود ناخودآگاه بینمون رابطه ی جنسی بوجود اومد و با اینکه خودم دوس داشتم بمیرم ولی ایشون رو دلداری دادم و گفتم من نامرد نیستم و همین امشب عقدت میکنم. گذاشتمش دم خونشون و با ناراحتی منتظر موندم بلکه اوکی کنه عقدش کنم و از این احساس بد بیرون بیام که خبری نشد و خودم زنگ زدم و گفتن دیگه با من کاری نداشته باش. اونقد دنبالش دویدم و سعی کردم برشگردونم که متاسفانه هر بار بیشتر غرورم شکست و له شدم. او اون موقع تا حالا همین کار رو کردم به امید اینکه هم این احساس عذاب از من دور شه هم ایشون رو وارد زندگیم کنم که همش از کار و زندگی عقب افتادم هیچ یه جورایی سبک شدم که متنفرم از خودم. خواهشا بگین من چجوری بتونم از این رابطه ی بی معنی خلاص شم راهی نمونده امتحان نکنم ولی عقلم مغلوب دلم می‌شود هربار دیگه بریدم و تلافی بار سنگین دلم رو روی ماشین خالی میکنم و هر بار خدا نجاتم می‌دهد. نظر شما هم اگر ممکنه امتحان میکنم بلکه خلاص شم. باتشکر

همه عشقو تجربه میکنن اما حس مزخرفیه البته عشق قبل ازدواج واقعا مزخرفه

سلام خسته نباشی من 20 سالمه تازه خدمتتو تموم کردم و باعث بانی خدمت رفتن من برمیگگرده به یه دختری از توی محلمون.من قبل خدمتت حدود چند ماهی باهاش دوس بودم خیلی هم دوسش دارم ولی خب به خاطر یه سری مشکلاتی دختره مجبور شد با یه پسری ازدواج کنه که خودش میگه هیچی علاقه ای به اون پسره نداره الن هم داره ازش داره طلاق میگیره و حالا خبرمو گرفته میگه بیا با هم دوس بشیم نمیدونم چیکار کنم و اینم در نظر بگیرین متاسفانه این دختره یکم هوس بازه با پسرای زیادی دوس بوده و با اینکه همه اینارو میدونم ولی بازم خیلییی دوسش دارم و بخاطر همین زندگی بدون اون برام بی معنیه لطفا راهنمایی کنید

بهتر راهکار اینه ک با خودت رو صادق باشی چون فک میکنم این چیزی ک تو وجود حس میکنی نسبت ب اون عشق نباش اگرهم باشه بابتش ضربه بدتری میخوری چون دختر مناسبی رو انتخاب نکردی

سلام من پسری 20 ساله هستم تازه خدمتتم تموم شده و باعث بانی خدمت رفتن من یه دختری بود که خیلیی عاشقش بودم که بخاطر یه داستاتی مجبور شد با یه پسره ازدواج کنه و منم مجبور شدم برم خدمت و چند ماه پیش همون دختره بهت زنگ زده میگه ازدواج من به اجبار خونوادم بود و من تا الن هیچ علاقه و رابطه ای به اون پسره ندارم و حالا هم دارم طلاق میگیرم و یه موضوع دیگه هست که باید بگم. که این دختره خیلیی هوس بازه و با پسرای زیادی رفیق بوده ولی بازم با اینحال نمیتونم فراموشش کنم و نمیتونم ابراز احساساتش رو نصبت به خودم باور کنم لطفا راهنمایی کنید

سلام من نزدیک یک ساله ک با یه دختر بودم اون عاشقم شدوحسشو بهم گفت منم کم کم عاشقش شدم خیلی همو دوس داشتیم ولی یکهفته ای احساس میکردم ک یطوری شده پاپیچش شدم بالاخره گفت من دوست دارم و عاشقت هستم ولی هیچ حسی به تو حتی خونوادمم ندارم نمیدونم چم شده ولی بهتره جدا بشیم ..این حرفش ک اصن انتظار نداشتم ازش داره داغونم میکنه از طرفیم میگم اگ التماسش کنم و بزور بیاد باز میتونه بره ..چیکار کنم ؟؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

شما می توانید بصورت آنلاین با روانشناسان فول فکر گفت و گو کنید

CopyRight &copy 2018, Fullfekr. All Rights Reserved For Fullfekr

وقتی در زندگی کسی به شما ابزار علاقع می کند و شما با او رابطه برقرار می کنید بین شما وابستگی بوجود می آید دیگر دل کندن از او برای شما خیلی سخت خواهد شد اگر اتفاقی بیفتد که این دو نفر از همه جدا شوند آسیب های زیادی به زندگی آنها وارد میشود جدایی از کسی که خیلی به او وابسته باشی تلخ است و زمان میبرد که این جدایی برای شما عادی شود با گذشت این مراحل ممکن است شما دچار فشار روحی شوید وقتی جدایی اتفاق می افتد باید دنبال راهی باشید که همه چیز را فراموش کنید افراد باید بعد جدایی احساس خود را تخلیه کنند درسته بسیار سخت است ولی میتوانید دید خود را به زندگی عوض کنید و زندگی جدیدی را شروع کنید بسیاری از افراد هستند که شکست عشقی را تجربه کرده اند و با این شکست کنار آمده اند شکست عشقی خیلی سخت و دردناک است و فرد همیشه احساس غم و نا امیدی می کند با گذشت زمان این ناراحتی ها کمتر میشوند اما اگر این شکست خیلی شما را تحت تاثیر گذاشته است از دیگران کمک بگیرید مشاوره میتواند به شما یاد بدهد چطور از فضای وابستگی بیرون بیایید اگر از او چیزی دارید که ناراحتی شما را زیاد میکند سعی کنید آنها را از خود دور کنید و فکرتان را به دیگر مسائل زندگی مشغول کنید برخی افراد نمیتوانند شکست را قبول کنند و به فکر انتقام از طرف مقابل می افتند تا جایی که زندگی خود و دیگری را نابود می کنند قبل از اینکه اتفاق بدی بیفتد با مشاوره صحبت کنید تا مشاوره به شما کمک کند این موضوع را فراموش کنید تا ذهنتان آزاد شود و این شکست عشقی مانع خوش های شما در آینده نشود

تمام حقوق این ساین متعلق به مرکز مشاوره دل آرام می باشد.



از اینجا عضو شوید!!

رمز را فراموش کردید؟

شکست عشقی

با سلام
من 24 دی سال 1389 با دختر نجیبی به نام پرستو در کلاسی آشنا شدم از آن زمان به بعد ما هر دو بهم دل بستیم عاشقانه همدیگرمتن کاملمشاوره رایگان شکست عشقی

توسط hamid_rr2000 درازدواج · پاسخ 2418 روز 2 ساعت 34 دقیقه قبل

سوال: 1 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 6

کانون مشاوران ایران

© tribuneazad.ir 2019. All rights reserved.
تمام حقوق برای تریبون آزاد محفوظ است انتشار با ذکر منبع مجاز است

مشاوره آنلاین رایگان روانشناسی یکی از روش های محبوب مشاوره در میان مردم است.

مشاوره آنلاین رایگان روانشناسی ازدواج می تواند به راحتی با استفاده از شبکه های مجازی.

به درمان بیماران روحی و روانی بپردازد.

ما علائم را برای انجام اقدامات لازم برای درمان یا قطع رابطه با دیگران خواهیم خواند.

رابطه جدید عشق جدید شکل گرفته جنبه های خوبی دارد.مشاوره رایگان شکست عشقی

به ویژه اگر ما به نشانه های خطرناکی از رابطه نگاه نکنیم.

مراقب باشید و به این علائم توجه کنید.

درست مثل هر چیز دیگری، شروع هر رابطه عشقی همیشه خوب و عاشقانه است.

مطالب و مقالات سایت “مشاوره ازدواج” توسط تیم تخصصی مشاوران و روانشناسان تهیه و پشتیبانی شده است.

هدف از ایجاد رابطه در همه موارد است .

اگر از ابتدای نشانه های خطرناک از رابطه در نظر گرفته شود.

اما اگر ما از ابتدا نگاهی انتقادی به رابطه عشق جدید داشته باشیم.

می توانیم شکاف قلبمان و طرف دیگر را متوقف کنیم.

صادق بودن با خودتان به این معنی نیست.

که رابطه کار نمی کند، بلکه یکی از دلایلی است که از ابتدای رابطه پاسخ می گیرد.

اما اگر این علائم خطرناکی وجود دارد که می گویند رابطه ما بی نظیر است.

ما هرگز اجازه نخواهیم داد رابطه به جاهای بد برسد.

چندین نشانه خطرناک وجود دارد که نشان می دهد که یک رابطه کار نمی کند.

ما از برجسته ترین آنها، مانند:

علائم هشدار دهنده دیگر نیاز به زمان دارند تا نشان دهند.

با این حال، این بدان معنا نیست که شما باید چشم خود را روی آنها ببندید.

هر آنچه که شما انجام می دهید، شما سزاوار خوشحال شدن هستید.

و درون یک رابطه غیر قابل تحمل نمی شوید.

علائم خطرناکی از رابطه عشق جدید وجود دارد. چگونه با بقیه رفتار می کند؟

بیایید با این علامت شروع کنیم در ابتدای هر رابطه جدید، همه تلاش می کنند تا بهترین رفتار را نشان دهند.

اغلب شما هم همین کار را می کنید، و البته این یک مشکل نیست.

البته، اگر شیوه برخورد با شما متفاوت از رفتار او به دیگران باشد.

اگر احساس می کنید که ممکن است با هم همگام شوند.

مثل تماس های مکرر به شریک قبلی خود، بهتر است ارتباط را قطع کنید.

و زمان را تلف نکنید. مرزهای مشخص شده برای آنها مهم نیست.

همه ما یک سری مرزها برای خودمان شناسایی کرده ایم که هیچ مشکلی ندارند.

این مرزها باعث می شود ما احساس امنیت و سرنوشت خود را کنترل کنیم.

بعضی از افراد بخشی از زندگی خود را حفظ می کنند، مثلا:

اگر فردی راه خود را برای ورود به زندگی خود باز کند و شروع به درخواست اطلاعات بیشتر کند.

یا شرایطی را که مایل است بخواهد، مرزهایی را که تعیین کرده اید، نقض می کند.

در ابتدا، به نظر نمی رسد که بسیار مهم باشد که شما را مجبور کند.

تا بعد از یک روز کاری از خانه بیرون بیایید.

و هربار که شما بحث می کنید این اشتباه را به یاد می آورید؟

شما قربانی احساس گناه در زندگی می شوید و این به چند روش انجام می شود:مشاوره رایگان شکست عشقی

این می تواند کاملا اتهام آمیز باشد که شما از آنها به اندازه کافی مراقبت نمی کنید.

و یا می توانید با سکوت خود مقابله کنید.

با این حال، این نشانه یک رابطه سالم نیست.

بزرگسالان ترس، آرزوها، نگرانی ها و نیاز به یک چارچوب روشن و مودبانه بدون کینه ای دارند.

اگر در رابطه خود چیزی را در رابطه با دیگری احساس می کنید.

منبع:مشاورانه

به جمع

70000

نفری کانون بپیوندید.

       پیشنهادات پیامکی شما

       به کانون مشاوران ایران:

        3000 77 77 47 3000

کانون مشاوران ایران

شکست عشقی | درمان شکست عشقی | مشاوره | نفوذ در قلب انسانها در 10 دقیقه!

شکست عشقی، روابط دختر و پسر، فن ارتباط، برگرداندن معشوق، عشق اول، عشق واقعی، دوست دختر یا عشق، اعتماد به نفس، جملات شکست عشقی، شعر شکست عشقی، درمان شکست عشقی، اشعار شکست عشقی، مطالب شکست عشقی، عکس شکست عشقی، جمله شکست عشقی، متن شکست عشقی، عکسهای شکست عشقی، اس ام اس شکست عشقی، تصاویر شکست عشقی، اهنگ شکست عشقی، اشعار شکست عشقی، شکست عشقی خوردم، پیامک شکست عشقی

سلام

همه ما خوب میدونیم که اگه طرف فقط یه دوست دختر یا دوست پسر باشه، پس جواب رد یا جدایی چندان آسیبی به ما نمیزنه، و در واقع تمام بدبختیها از جایی شروع میشه که پای عشق به وسط میاد! 

و اینجاست که ممکن هست هر دو طرف یا یکی از طرفین بدجوری آسیب روحی ببینه!مشاوره رایگان شکست عشقی

اگه هنوز عاشق نشدی یا واسه اولین بار دوست دختر/پسر داری، حتما این مطالب رو بخون!

چون عشق هیچگاه از قبل خبر نمیده و یکدفعه چشماتون رو باز میکنید و میبینید که عاشق شدین، پس حواستون رو جمع کنید تا شکست نخورید

فعلا میشه گفت بیشتر مطالب برای آقایون هست، اما من در تلاشم که مطالب خوبی هم برای دختر خانم های عزیز هم اضافه کنم 🙂

لطفا اگه مطالب این بلاگ رو مفید میدونید با نظراتتون به ما دلگرمی بدین تا انگیزه ای برای آپدیت کردن مطالب وجود داشته باشه

دوستان خواهشمند است جهت حمایت از بلاگ با عنوان “شکست عشقی” به ما لینک دهید

با تشکر

تا اتفاقات مثبت به سراغتان بیاید!

۱)وقتی به جای زندگی در زمان حال در گذشته سیر می کنی! آیا در حال تکرار لحظات قدیمی خوش رابطه ات هستی تا حس خوبی نسبت به آن پیدا کنی! آیا به خاطر همین خاطرات است که این رابطه را تا این جا ادامه داده ای!؟ اگر پاسخ مثبت است یعنی این رابطه دیگر آن چیزی نیست که می خواهی. هرچه بیشتر در گذشته یا در یک آینده ی دست سازت زندگی کنی بیشتر در واقعیتی غیر واقعی غرق می شوی و این بسیار خطرناک است چون این موارد انعکاس وضعیت فعلی رابطه ات نیستند. باید با کسی که الان در زندگی ات است باشی نه کسی که در گذشته ات حضور داشته! خاطرات گذشته فقط خاطره اند نباید دلیلی شود برای ادامه ی رابطه ات. تصمیمت برای ادامه یا قطع رابطه باید بر اساس احساسات امروزت نسبت به او باشد یعنی وضعیت فعلی ارتباط و چشم انداز آینده ای که با او در پیش رو خواهی داشت.

۲)وقتی رابطه بیشتر برایت رنج آور است تا لذت بخش! گاهی لحظات خوش گذشته چشمانمان را کور می کند تا جایی که عذاب های امروزش را نمی بینیم. اگر عصبانی و ناخشنود و افسرده ای اگر اشکت همیشه جاری است مطمئن باش این شخص برای تو مناسب نیست. رابطه باید موجب شادی و شور اکنونت شود. اگر در رابطه ای هستی که شادیهایش را در گذشته می جویی بدان که وقت پایان دادن به آن است.

۳)وقتی از تو خواسته می شود خودت را تغییر دهی! برای عشق ورزیدن نباید شرط و شروط قائل شویم. تغییر فقط در صورتیکه به نفع خود شخص باشد( مثلاً ترک سیگار یا رژیم گرفتن) درست است. دوستانی داشتم که مدام از آن ها خواسته می شد لباس های بهتری بپوشند یا در حالیکه در وزن سلامتی بودند رژیم بگیرند تا زیبا تر به نظر برسند. مسئله تو و تغییر تو نیست! مسئله توقع ایجاد تغییرات است! شاید در ابتدا طبیعی به نظر برسد اما کم کم همیشگی می شود! و هر چه پیش می روی این درخواست ها بیشتر می شود و این اولین قدم های وی است برای تغییر شخصیت و قالب تو به شکلی که خودش می خواهد و نه شکلی که خودت برای رشد و تعالیت در نظر گرفته بودی.

4)وقتی از طرف مقابلت می خواهی برای خوشایند تو تغییر کند! گاهی به جای اینکه او را همان طور که هست بپذیریم به دلایل واهی سعی در تغییر و تحول او داریم. حتی وقتی شخص می پذیرد و خودش را تغییر می دهد به دنبال موردی دیگر می رویم هیچ وقت ارضا نمی شویم! بدتر از همه این است که شخص مقابل، ناآگاهانه به همه ی خواسته هایت تن دهد و سایه ی تو شود. ناگهان می بینی که هر دو یکی شده اید و این به نفع هیچ یک از شما نیست. تنها راهی که باقی می ماند این است که جدا شوید و هریک جداگانه در مسیر رشد طبیعیتان قرار گیرید.

۵)هنگامی که کارهایش را توجیه می کنی! وقتی در مورد چیزی احساس آرامش و راحتی نمی کنیم دچار نوعی ناسازگاری شناختی می شویم(cognitive dissonance). این مسئله مربوط به درگیری امور روزمره با اعتقاداتمان است که وقتی با آن ها مواجه می شویم شروع به توضیح و توجیه می کنیم تا بتوانیم با آن کنار بیاییم. پس وقتی حرکتی را توجیه می کنیم یعنی با آن راحت نیستیم و در پی توجیه خودمان هستیم. مسئله این است که این توجیهات همگی ساخته و پرداخته ی ذهنمان هستند و ممکن است درست نباشند. لذا این توجیهات مکرر نشان می دهد که این رابطه بر پایه ی ذهنیات و بافته های عقل بنا شده و نه واقعیات درست و مطمئن! برای دیدن واقعیات آن ها را همان طور که هستند ببین و بگذار خودشان روایتگر حوادث باشند. همیشه صدای حوادث بلندتر از کلمات است.

۶)وقتی به تو صدمه های روحی، جسمی یا بیانی می زند! هرکدام از این صدمات دلیلی بر وجود اشکال و اشتباهی در کار است. مهم نیست که بعد از آن عذر خواهی می کند یا نه! همین که ناگهان تعادلش را از دست می دهد مسئله ای قابل تأمل است.

صدمات روحی سخت تر هستند. گاهی از آن جا که این نوع ضربه ها عیان نیستند وجودشان را انکار می کنیم و نادیده شان می انگاریم. در حالیکه مانند بقیه و حتی بدتر از آن هستند. این زخم ها بر خلاف زخم های جسمی غیر قابل درمانند و تا مدت ها حتی بعد از قطع ارتباط شخص را درگیر می کند. مسئله ی مورد نظر ما فقط شکنجه  و اذیت نیست! بلکه احترام متقابل افراد، مهم است و اینکه آن قدر علاقه و اشتیاق در میان باشد که راضی به رنجش و آزار شما نشود. باید در این مورد صحبت کنید انکار و پنهان کردن این توهین ها یعنی تشویق به ادامه ی آن از جانب شما. پس رابطه ی خود را ارزشیابی کنید و اگر دیدید آرامش و راحتیتان برایش مهم نیست عطای این ارتباط را به لقایش ببخشید.

۷)وقتی موردی ناپسند بارها اتفاق می افتد! دفعه ی اول حادثه تلقی می شود. دفعه ی دوم شانسی دوباره می دهیم. ولی بار سوم نشانگر وجود ایرادی در روند این ارتباط است. گاهی هر چه تلاش می کنیم سر جای اول هستیم. همان سناریو همان نتایج، تکرار مکررات! این جاست که به پایان راه می رسیم! برای هر دوی شما آینده ای وجود دارد اما نه با هم!

 

 

8)وقتی می بینی طرف مقابلت هیچ تلاشی برای ادامه ی ارتباط نمی کند! هر ارتباط نیازمند تلاشی دو جانبه است. اگر تو و یا طرف مقابلت به تنهایی جور رابطه را بکشید خیلی زود خسته می شوید و رابطه کم کم به غرقاب فرو می رود و دیگر امیدی به نجات رابطه و نیز ناجی نیست و  هرچه این عدم تعادل بیشتر شود خطر غرق شدن بیشتر می شود و ناگهان زمانی می رسد که می بینی هویت خودت را فدای نگه داری از هیچ کرده ای. هرجا چنین رابطه ای دیدی بدان که دیر یا زود در سراشیبی سقوط قرار می گیرد. برای یک طرف، رابطه بخش اعظم زندگی محسوب می شود و برای طرف دیگر تنها باریکه ای فرعی و نه ارزشمند. بنابراین همه ی تلاش شما فقط صرف وقفه انداختن در گسستن ارتباط و نه  نجات آن می شود.

شاید بگویی نه ه ه ه ه رابطه را می توان یک طرفه هم برقرار داشت! اتفاقی هم نمی افتد! بله می شود! ما هم انکار نمی کنیم اما آیا ارزش تو همین است!؟ آیا رابطه ی ایده آلت همین بوده ؟! آیا می خواهی تا پایان عمر همین طور زندگی کنی!؟ با کسی که حاضر نیست برای ادامه ی رابطه اش با تو هیچ گونه تلاشی بکند! ؟ همه ی ما لایق ارتباطی دو طرفه ایم! باید همان قدر که عشق می دهیم پس بگیریم! پیش بردن روابط یک طرفه مانند راندن اتومبیلی است که تایرش  خراب است! بله به زور آن را می کشیم اما در آخر از تپه ای پرت خواهد شد!

۹)وقتی ارزش ها و عقاید اصلیتان متفاوت است! در هر رابطه ی مانا و خوبی اصول و قواعد مشترکی بین دو طرف وجود دارد. این اصول در حکم سنگ بنای اولیه رابطه هستند که علی رغم وجود تفاوت ها آن را سرپا نگه خواهد داشت و از سهمگین ترین طوفان ها گذر خواهد داد. برعکس تفاوت در اصول، رابطه را در سراشیبی سقوط به پیش خواهد راند. مانند آن است که سعی کنی دانه های خاک را در بارانی شدید در کنار هم حفظ کنی! بدون ریشه های قطور یک درخت در خاک همه ی تلاش ها با شکست مواجه خواهد شد! مهمترین مسئله در زندگی این است که با خودمان روراست باشیم. در حالیکه هماهنگی و سازش امتیازاتی به همراه دارد اما نباید به قیمت رکود رشد شخصی و ارزش های شخصیتیمان تمام شود. سرسپردگی و مصالحه برای حفظ یک رابطه دوستی در نهایت انسان را تهیدست و مغبون خواهد کرد. چرا؟! چون خودت را از همه چیز محروم می کنی و هویتت را به دور رابطه ات می پیچی! قبل از این که هر رابطه ای شکل بگیرد باید با خود خودت کنار بیایی! گاهی دو طرف با توافق و هماهنگی کامل شروع می کنند اما در طول زمان هر یک از آن ها یا هردو تغییر می کنند و در شرایط فعلی و با اصول و عقاید جدید  هماهنگی قبلی از بین می رود و زمان تجدید نظر در این ارتباط فرا می رسد.

۱۰)وقتی رابطه هر دو طرف را عقب نگه می دارد تا با تأخیر رشد و تعالی آن ها خودش پا بر جا بماند! هر رابطه موجودیت سومی است که از اتحاد دو فرد شکل می گیرد و در مسیرتغییر و تحول آن ها می بالد و رشد می کند. گاهی هر دو طرف با یک سرعت و به یک میزان رشد می کنند. گاهی نیز برعکس ارتباط دچار رکود و سکون می شود و این یعنی هر دو طرف در حال درجا زدن هستند. ولی مواردی پیش می آید که یک طرف به سرعت رشد می کند و گوی سبقت را از یارش می رباید. در این حالت دو انتخاب داری! یا باید از پویایی رابطه بکاهی تا با شرایط جدید وفق پیدا کنی و یا باید بر پویایی خودت بیافزایی تا از تغییرات ایجاد شده عقب نمانی! همان طور که گفتیم شرط اول قدم آن است که با خودمان صادق باشیم. مشخص کن چه کسی هستی و می خواهی چه کسی باشی! سپس صادقانه قضاوت کن که آیا این ارتباط تو را به آن جا خواهد رساند یا نه؟! رابطه ای که در راه پیشرفتت ایجاد مانع می کند باید هر چه زودتر ترک شود! اگر شرایط پیشرفت در یک رابطه برای یکی از دو نفر فراهم باشد گاهی شخص قادر می شود شریکش را نیز یاری کند تا در مسیر تعالی قرار گیرد و با یکدیگر راه باقیمانده را بپویند.

۱۱)وقتی که به امید بهبود شرایط، رابطه را ادامه می دهیم! این مورد همانند مورد شماره ی یک است با این تفاوت که شخص به آینده امیدوار است. همان طور که سیر کردن در گذشته اشتباه است زندگی به امید آینده نیز سودی نخواهد داشت. حقیقت آن است که در زمان حال زندگی می کنیم نه آینده! و هیچ چیز درباره ی آینده مسلم نخواهد بود. بنابراین پی ریزی ارتباط بر پایه ی احتمالات و شاید ها امری شایسته نخواهد بود. این پایه های لرزان و بی ثبات چشم اندازی نازیبا از آینده نشان می دهند.

۱۲)وقتی هیچ کدام از طرفین احساس قبلی را نسبت به هم ندارند! شرایط تغییر می کند و مردم عوض می شوند. اگر رابطه دیگر آن رابطه ی قدیمی نیست بدان که وقت ایجاد دگرگونی است. برخی افراد همچنان رابطه را حفظ می کنند در حالیکه احساسات دیر زمانیست که رخت بربسته است. شاید عادت کرده اند و نمی دانند چطور باید از این پیله بیرون آمد. گاهی نیز ادامه می دهیم تا از اندک مواهب باقیمانده نظیر همراهی هایش بهره مند شویم. رابطه بدون احساس کالبدی است بدون قلب! جان ندارد روحی در کار نیست! اگر احساسی به او نداری بدان که ادامه دادن ماجرا ظلمیست مسلم به او و البته به خودت! همچنین چسبیدن به کسی که دیگر دوستت ندارد تنها موجب تحقیر و فلاکت است. بدان و بخاطر بسپار:عشق پایان خوشی ندارد!! زیرا عشق راستین پایانی ندارد!! بخشش و آزاد کردن همراهت فریاد رسای دوستت دارم است. اما صرف دوست داشتن یک نفر دلیلی بر با او بودن نیست. یک عشق راستین در چارچوب مادی یک ارتباط خشک نمی گنجد. با هم بودن تنها یکی از تظاهرات مختلف عشق است اما به هیچ وجه یگانه توصیف آن محسوب نمی شود.

 چیزهایی وجود دارند که به هیچ عنوان نمی خواهیم از دست بدهیم، افرادی که ترک کردنشان برایمان کابوس است! ولی بدان! ترک همه آن ها پایان دنیا نیست بلکه آغاز زندگی ای نو است!

ترجمه اختصاصی دگرش

منبع : personalexcellence    |   منبع عکس ها:  آثار خانم بهاره بیشه – flickr.com

 

————————————————-

سلام خسه نباشین دوستانو سلامی گرم خدمت مدیر گروهمن همیشه فک میکردم بعد شکست عشقی اولم هرگز ب کسی احساس پیدا نمیکنم عاشق کسی نمیشوم و ب کسی تو دنیا حتی از روی بی تفاوتی دل نمیبندم،اما همه اینا حرفن ما اکثر دخترا از هرکجا بیشتر محبت ببینیم اوجا رو تو اولویت اول قرار میدیممن بعد 1سال جدا شدن با دوست اولیم تونسم با کسی باشم ک هرگر فک نمیکردم عاشق شم االان در حدی عاشقشم ک از تصور خودمم خارج شدهاما چ فایده رابطه ما دقیقا 1سال ک شرو شده همی 1هفتس ک ازم خواسه ک جدا شیم،خدایی این انصافه؟؟؟؟؟؟سرمو بزار رو کدوم شونه ب کی اعتماد کنم؟”امروز اولین روزی بود ک ب وبلاگتون سرزدم”باتشکر

دوستان فعلا فقط از طریق ایمیل مشاوره امکانپذیر می باشد

در صورتی که میخواهید به صورت خصوصی پاسخ داده شود در پیام خصوصی ایمیل خود را درج نمایید، تا به شما ایمیل زده شوداگر بصورت عمومی یا با اسم مستعار پیام بگذارید تا بصورت عمومی پاسخ داده شود و دیگران نیز از پاسخ بهرمند گردند، بسیار بهتر می باشدمشاوره رایگان شکست عشقی

مشاوره تلفنی فعلا امکان پذیر نیست

•مرد مي خواهد تنها باشد و مشکلش را خودش حل کند.

•زن همدرد مي خواهد و نمي خواهد تنها باشد.

•مرد مي خواهد از نظر همسرش قهرمان باشد.

•زن مي خواهد شوهرش بداند که به او تکيه کرده است.

•مرد از وقت گذراندن بيش از حد همسرش با فرزندان حسودي مي کند.

•زن از وقت گذراني همسرش با بچه ها لذت ميبرد.

•مرد گمان مي کند اگر يک بار گفت ” دوستت دارم ” اين براي هميشه در خاطر زن ميماند.

•زن نياز دارد که ” دوستت دارم ” به هر دليلي تکرار شود.

•مرد نياز به دادن عشق دارد.

•زن نياز به دريافت کردن عشق دارد.

•مرد عاشق ديدن خوشحالي زن است.

•زن با ديدن خوشحالي زياد مرد به تفّکر فرو ميرود.

•مرد دوست دارد تشويق بشود و زن دوست دارد حمايت بشود.

•مرد نياز به فضا دارد و زن نياز به نزديک شدن.

•ناراحتي زن احساس مفيد نبودن به مرد ميدهد.

•ناراحتي مرد به زن احساس دوست نداشته شدن ميدهد.

•مرد در سکوت فکر مي کند و فقط جملات ضروري را بيان مي کند.

•زن با صداي بلند تمامي افکارش را بيان مي کند.

تبلیغات در این بلاگ بصورت بنر پذیرفته میگردد

بنر فلش یا گیف یا عکس ثابتماهیانه 30 هزار توماندر صورت تمایل در این پست کامت بگذارید و ایمیل خود را نیز یاداشت بفرمایید تا هماهنگی لازم صورت پذیرت

تصمیم با شماست! بعد از شکست، بهترین ورژن خودتان باشید، پیشرفت کنید و سرزنده ، شاداب و خوش تیپ باشید تا اگر روزی شما را دید حسرت داشتنتان را بخورد نه اینکه پیش خودش بگوید چه آدم بدبختی! همان بهتر که ترکش کردم!

با سلام

اگه عشق اول دختری برای پسری بنا به دلایلی عادی بشه و دختری احساسی به اون پسر نداشته باشه، ایا دختر تا اخر بی حس میمونه؟؟اگه بعد مدتی پسر هم تصمیم بگیره رهاش کنه دختر تا اخر بی حسه و با شوهر دیگه هم ازدواج کنه دیگه پشیمون نمیشه؟

دختر خانم های عزیز به این سوال جواب دهید در قسمت کامنت و جواب شما در این قسمت قرار میگیره

در صدد هستیم مشاوره تلفنی و یا از طریق نرم افزار های صوتی مانند اسکایپ، یاهو مسنجر یا جی تالک برای دوستان عزیز با هزینه ی مناسب راه اندازی نماییم

قبل از اجرا خواهان نظرات شما در این خصوص می باشیم

خواهشمند است اگر موافق این امر هستید در بخش کامنت همین پست اعلام بفرمایید

با تشکر

واقعی فکر کن! توهم نزن و مثل فیلم های سینمایی رفتار نکن

رابطه باید دو طرفه باشه! نه یکطرفه! جاذبه دافعه داشته باشه! حتی ابراز علاقه بیش از حد یکسو هم حال طرف مقابل رو به هم میزنه!

واسه نگه داشتن رابطه باهاش سکس نکن! سکس ممنوع! فقط شدت آسیبی رو که در آستانه روبرو شدن با آن هستی رو چند برابر می کنی!

طرف مقابلت رو بشناس! ببین میتونی جوری که اون میخواد باشی یا میخوای خودت باشی و اون رو هم داشته باشی!  ببین تا کی می تونی اون جوری که اون میخواد باشی! اون چقدر اونجوری که تو میخواهی هست!

دلبسته باش نه وابسته!!!!!!!!!!!! گیرم عشقت باهات ازدواج کرد، لیلی مجنون هم بودید، هفته اول ازدواج طرف تصادف کرد مرد! اون وقت میخوای چکار کنی!

در نهایت اگه شکست خوردی زیاد سخت نگیر وگرنه عمرت بخاطر کسی که به تو اهمیتی دیگه نمیده تباه میشه! نه تو اولین کسی هستی که شکست خوردی و نه آخریش! دنیا به آخر نرسیده! این احساسی هم که داری بیشتر از وابستگی هست که اذیت می کنه! زمان همه چیز رو درست می کنه! این تو هستی که به این احساس اجازه میدی تو رو تخریب کنه! پس اجازه نده!

چگونه دیگران به خود جذب
کنیم؟!

در این قسمت،به چند راه  کارساز
برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران و جذب مردم به سمت خود اشاره می کنیم…

خیلی بیشتر از آنچه که همه ما به آن
اعتراف کنیم، رفتارهایمان براساس میل درونیمان به تحت‌تاثیر قرار دادن دیگران شکل
می‌گیرد. این میل در محصولات مارک‌ داری که استفاده می‌کنیم، کافه ‌ها و رستوران ‌هایی
که می‌رویم، خانه‌ ها و ماشین ‌هایی که می‌خریم و شغلی که انتخاب می‌کنیم، منعکس
می‌شود….(ادامه مطلب)

اما آیا محصولات مارک‌ دار، کافه‌های
تجملی، خانه‌ ها و ماشین‌ها اینقدر گیرا هستند؟ فردی عالیرتبه در شغلی که علاقه‌ای
به آن ندارد، چطور بعضی از این چیزها توجه ما را یک تا دو دقیقه به خود جلب می‌کند
اما زیاد طول نمی‌کشد.

چرا؟ چون دارایی ‌های ملموس به اندازه
کیفیات غیرملموس گیرا نیستند.

ادامه مطالب

hamyary.ir

 

کتاب چگونه عشق خود را باز گردانیم!

 

 

این کتب یکی از پرفروشترین کتابها در این زمینه میباشد.

قیمت کتاب 37$ میباشد که به دلار آزاد محاسبه کنید خواهید فهمید که چقدر میشه! با دلاری 3500 تومان میشه تقریبا 129,500 تومان!

میتوانید قیمت کتاب را در سایت رسمی آن ملاحظه نمایید

www.magicofmakingup.com

حال بدیدل کمک به دوستانی که نیازمند راهنمایی هستند این کتاب با قیمت تنها 25 هزار تومان در اختیار دوستان قرار میگیرد

 

این کتاب به شما کمک میکنه تا رابطه از دست رفته خود را احیا کنید و پیوند خود را محکمتر از قبل نمایید!

 

متن کتاب انگلیسی میباشد، اما بسیار ساده و قابل فهم با سطح دانش انگلیسی کمتر از متوسط!

 

در صورت تمایل جهت سفارش کتاب در بخش نظردهی، درخواست نمایید و ایمیل و شماره موبایل خود را ارائه نمایید و تا جهت سفارش کتاب با شما تماس گرفته شود. اطلاعات شما محفوظ خواهد ماند و در بخش نظرات منتشر نخواهد شد.

دوستانی که پیام ج سفارش کتاب می گذارند، لطفا موبایل + ایمیل رو بصورت صحیح ثبت نمایید در غبر این صورت سفارش پیگیری نخواهد شد، مرسی

اما گاهی هم باید شکست رو پذیرفت…

فقط بدونید دنیا به آخر نرسیده

خصوصیات غیر جذاب در جنس مخالف خود را بشناسید

 

در یک نظر نظرسنجی از 37 درصد مردان در مورد
خصوصیات غیر جذاب در جنس مخالف سوال شد ، شماره یک آن خصوصیات داشتن تاتو بود که
بیش از سه چهارم ( 78 درصد ) مردان آن را جزو اولین مورد از پنج عاملی که باعث می‌شود
جذابیت جنس مخالف از دست برود برشمردند.

به گزارش نیک صالحی از سوی دیگر زنان نسبت به
تاتوهای مردان خونسرد تر بوده و 13 درصد از زنان آن را از عوامل از دست رفتن
جذابیت مردانه نام بردند. در عوض داشتن ریش برای مردان را اولین عامل از دست دادن
جذابیت آن‌ها دانستند.

بوی بد دهان در هر دو گروه دومین کاهش جذابیت هم
برای مردان 28% و هم زنان 27% در لیست قرار گرفت.

کشیدن سیگار نیز رتبه بالایی را در هر دو گروه
داشت. 17% مردان و 11% زنان سیگار کشیدن را باعث از دست رفتن جذابیت جنس مخالف می‌دانستند.

به طور مشابه سوراخ کردن بدن برای گذاشتن حلقه و
.. برای مردان 10 % و زنان با 16% جزو این عوامل شناخته شد.

جویدن ناخن و مراقبت کم از ناخن برای مردان پنجمین
عامل کاهش جذابیت زنان شمرده شد.

عوامل کاهش جذابیت زنان از دیدگاه مردان

1. تاتوهای مختلف

2. بوی بد دهان

3. سیگار کشیدن

4. سوراخ کردن متعدد بدن

5. جویدن ناخن

عوامل کاهش جذابیت مردان از دیدگاه زنان

1. ریش

2. بوی بد دهان

3. سوراخ کردن متعدد بدن

4. تاتوهای مختلف روی بدن

5. سیگار کشیدن

تهیه و ترجمه: گروه خبر نیک صالحی

اختصاصی نیک صالحی 

خصوصیات غیر جذاب در جنس مخالف خود را بشناسید

 

در یک نظر نظرسنجی از 37 درصد مردان در مورد
خصوصیات غیر جذاب در جنس مخالف سوال شد ، شماره یک آن خصوصیات داشتن تاتو بود که
بیش از سه چهارم ( 78 درصد ) مردان آن را جزو اولین مورد از پنج عاملی که باعث می‌شود
جذابیت جنس مخالف از دست برود برشمردند.

به گزارش نیک صالحی از سوی دیگر زنان نسبت به
تاتوهای مردان خونسرد تر بوده و 13 درصد از زنان آن را از عوامل از دست رفتن
جذابیت مردانه نام بردند. در عوض داشتن ریش برای مردان را اولین عامل از دست دادن
جذابیت آن‌ها دانستند.

بوی بد دهان در هر دو گروه دومین کاهش جذابیت هم
برای مردان 28% و هم زنان 27% در لیست قرار گرفت.

کشیدن سیگار نیز رتبه بالایی را در هر دو گروه
داشت. 17% مردان و 11% زنان سیگار کشیدن را باعث از دست رفتن جذابیت جنس مخالف می‌دانستند.

به طور مشابه سوراخ کردن بدن برای گذاشتن حلقه و
.. برای مردان 10 % و زنان با 16% جزو این عوامل شناخته شد.

جویدن ناخن و مراقبت کم از ناخن برای مردان پنجمین
عامل کاهش جذابیت زنان شمرده شد.

عوامل کاهش جذابیت زنان از دیدگاه مردان

1. تاتوهای مختلف

2. بوی بد دهان

3. سیگار کشیدن

4. سوراخ کردن متعدد بدن

5. جویدن ناخن

عوامل کاهش جذابیت مردان از دیدگاه زنان

1. ریش

2. بوی بد دهان

3. سوراخ کردن متعدد بدن

4. تاتوهای مختلف روی بدن

5. سیگار کشیدن

تهیه و ترجمه: گروه خبر نیک صالحی

اختصاصی نیک صالحی 

واقعبین باشید – خانم ها خیلی بهتر از آقایون می دانند که چطور دیگران را به خود جذب کنند. اشکال از ما نیست.
خانم ها سالهای زیادی را صرف این کرده اند که به چشم دیگران بیایند. آنها
تجربه های زیادی از تلاش برای علاقه مند کردن آقایون به خودشان داشته اند.
به عبارت دیگر: آنها تمرین داشته اند.خانم ها رمز و راز جاذبه را می
دانند…

اما
نکته خنده دار درمورد جاذبه این است که آقایون هم می توانند رمز و راز
آنرا یاد بگیرند و به نتیجه ای که می خواهند دست پیدا کنند.

 

حالا 10 راز مهم جاذبه را برایتان عنوان می کنیم.

راز 1: بدانید که چه می خواهید

خیلی
از مردها این مشکل را دارند که فقط به همان چیزی که عایدشان می شود راضی
می شوند.  اما خانم ها معمولاً خواستگاران بیشتری دارند به همین خاطر می
توانند در انتخاب خود سخت گیر تر باشند.

وقتی بدانید که از طرف مقابل خود چه می خواهید، نه تنها کاندیدهای احتمالی را بررسی می کنید بلکه قطعیت بیشتری هم در کارتان دارید.

راز 2: باارزش باشید

اینکه
کسی دنبالتان بیفتد یعنی در نظر دیگران ارزش خاصی دارید. آنها شما را می
خواهند، به هر دلیلی و این دیگر کار آنهاست که تلاش کنند و شما را به دست
بیاورند.

برای
اینکه این اتفاق بیفتد، باید ارزش خاصی برای خودتان قائل شوید. باید
خودتان احساس کنید که ارزش این را دارید که دیگران دنبالتان بیفتند و با
رفتارهایتان باید این مسئله را به دیگران بفهمانید.

راز 3: خوب لباس بپوشید

خانم ها اهمیت زیادی برای ظاهر خود قائل هستند. این یکی از دلایل مهمی است که می توانند خیلی راحت توجه هر مردی را به خود جلب کنند.

خانم
ها این را می دانند که لباس پوشیدنشان می تواند باعث شود به چشم دیگران
برسند. درواقع، چون خیلی از مد سر در می آورند راحت می توانند طریقه لباس
پوشیدن شما را وارسی کنند.

راز 4: خوشبو باشید

بیشتر اوقات مردها حس بویایی را فراموش می کنند و یادشان می رود که از عطر و افترشیو استفاده کنند. اما خانم ها می دانند که اگر بخواهید کسی را به سمت خود جذب کنید، باید نظر همه حواس بدن را به خود جلب کنید.

به عطرهایی فکر کنید که خانم ها استفاده می کنند و شما را دیوانه می کند، آنوقت می فهمید که بو چقدر می تواند اهمیت داشته باشد.

راز 5: جالب توجه باشید

باوجود
همه ویژگی های ظاهری که در جذب کردن دیگران موثر است، فقط ظاهر خوب خیلی
زود تکراری خواهد شد. به همین خاطر است که داشتن شخصیتی جالب اهمیت زیادی
دارد.

جالب
بودن یعنی بدانید با چه کسی درمورد چه موضوعاتی حرف بزنید که نظر او را
جلب کند. باید درمورد وقایع روز، موسیقی، هنر و فرهنگ و هر چیز دیگری که
خانم ها را سرگرم کند اطلاعات داشته باشید.

راز 6: کارهای غیرمنتظره انجام دهید

انجام کاری که از شما انتظار نمی رود می تواند در طرف مقابل هیجان ایجاد کند و باعث شود از کنار شما بودن لذت ببرند.

البته نباید کارهای غیرمنتظره مضحک انجام دهید. مثلاً یکدفعه بلند فحش بدهید یا کار مسخره دیگری مثل این انجام دهید.

راز 7: هم گرم باشید هم سرد

برای جذب کردن باید احساسات را تحریک کنید. بدون احساس، جاذبه غیرممکن است.

اما
زیاد بودن یک احساس درست به اندازه بی احساس بودن بد است. وقتی همیشه خوب
باشید یا همیشه بد باشید، از کسی که می خواهید دورتان میکند.

وقتی احساسات گرم و سرد را به تناسب داشته باشید، یک ترن هوایی احساسی می سازید که همه چیز رابرای فرد مقابلتان جالب و جذاب می کند.

خانم
ها خودشان همیشه همین کار را می کنند. یک روز آنقدر خوب رفتار می کنند که
خودشان را به شما علاقه مند نشان می دهند که بهترین احساس را عایدتان می
کند، یک روز هم نادیده تان می گیرند و باعث می شود حس بدی پیدا کنید.

راز 8: سخت تلاش کنید تا به دست آورید

هیچکس
هیچوقت برای چیزی که آسان به دست بیاورد ارزش قائل نمی شود. خانم ها این
را بهتر از هر کس دیگری می دانند. اگر خیلی راحت جلوه کنند این امکان وجود
دارد که مرد خیلی زود آنها را ترک کند.

راز 9: ماجراجو باشید

ماجراجو بودن با انجام کارهای غیرمنتظره فرق دارد. ماجراجویی یعنی گذشتن از مرزها و انجام کارهای جدید و غیرعادی است.

زن های ماجراجو مردها را به سمت خود جذب می کنند. آنها باعث می شوند با بودن کنار آن دختر احساس سرزندگی بیشتری کنند.

راز 10: از جنسیت خود استفاده کنید

خانم
ها می دانند که جذاب بودن و استفاده از جنسیتشان ابزاری بسیار مهم در جذب
مردان است. اما مردها هیچوقت نمی دانند چطور باید س کسی باشند.

مردها
تمایلات جنسی را با خانم ها در ارتباط می دانند چون فقط به این صورت است
که مفهوم رابطه زناشویی را درک می کنند. اما مردها هم می توانند جذاب باشند
و در این صورت هر زنی که بخواهند را می توانند به سمت خود جذب کنند.

تفاوت
اینجا این است که اگر مردها بخواهند جذاب باشند باید مردانه رفتار کنند.
باید بهترین خصوصیات مردانه را که خانم ها را تحریکمی کند از خود نشان
دهند.

استفاده از جنسیتتان یعنی قوی باشید، شجاع باشید، خشن باشید و بگذارید که انرژی مردانه از شما منعکس شود.

می پرسید ما از کجا این رازها را می دانیم؟ خیلی ساده است:

خانم ها خودشان همیشه اینها را برایمان می گویند

خوانندگان
ما با ایمیل هایی که می زنند همه حرفهایشان را با ما درمیان می گذارند.
خود خانم ها بارها و بارها این حرف ها را به ما گفته اند و ما اینها را
یکجا جمع کرده ایم و در اختیار شما قرار داده ایم.

مطمئن باشید که این کارها بی بُر و برگرد جواب می دهد. هرچه که باشد خانم ها خیلی بیشتر از شما از قوانین جاذبه اطلاع دارند.

ادامه مطلب…

به هنگام شکست چه باید کرد؟

 

ادامه مطالب …

5
تصمیم برای داشتن یک رابطه موفق بعد از یک شکست عشقی!

وقتی یک رابطه خیلی مهم بر هم می
خورد، چه از طریق طلاق باشد یا طرق دیگر، قبل از اینکه یک رابطه جدید را شروع کنید
باید خودتان را برای موفقیت آماده کنید.

روابط می تواند هم بهترین و بالاترین لذت زندگی و هم بزرگترین چالش آن باشد. اما
معمولاً ترکیبی از هر دوی اینهاست. در دنیایی که بی وقفه به سمت بازسازی و تحول
پیش می رود، خیلی از افراد مشغول بازنگری روی اولویت های زندگی خود هستند.

 

از این گذشته، آیا ما زندگیمان را با
این سوال که “موجودی بانکم چطور پیش می رود؟” ارزیابی می کنیم؟ مطمئناً
خیر. مهمترین سوالی که باید پاسخ دهیم این است که “آیا کسانی هستند که دوستم
داشته باشند؟” یا “کسی هست که من دوستش داشته باشم؟”

 

وقتی یک رابطه خیلی مهم بر هم می
خورد، چه از طریق طلاق باشد یا طرق دیگر، قبل از اینکه یک رابطه جدید را شروع کنید
باید خودتان را برای موفقیت آماده کنید.

 

در زیر 5 تصمیم مهم را
عنوان می کنیم که برای ایجاد یک رابطه عاشقانه و موفق باید اتخاذ کنید و به آن
پایبند باشید.

1.
“اول باید با خودم قرارملاقات داشته باشم.”

بهترین نشانه نوع رابطه ای که با
افراد خواهید داشت، نوع رابطه ای است که با خودتان برقرار می کنید. پس اولین قرار
ملاقات ها را با خودتان بگذارید تا دوباره جای پایتان را روی زمین محکم کنید. همان عشق و محبتی که می خواهید به
شریک زندگیتان در آینده داشته باشید اول به خودتان ارزانی کنید. برای شامتان شمعی
روشن کنید، برای خودتان چند شاخه گل بخرید، و صبحها که از خواب بیدار می شوید،
جلوی آینه زیبایی خود را تحسین کنید.

 

 

2. “خصوصیاتی که از
شریک زندگی آینده خود انتظار دارم را مشخص می کنم.”

از روابط گذشته تان که شکست خورده
اند، الان دیگر خصوصیات، ویژگی ها و رفتارهایی که به دردتان نمی خورند را شناخته
اید. این خصوصیات را یادداشت کنید و بعد
از خودتان بپرسید که می خواهید طرف مقابلتان چه صفاتی داشته باشد. مثلاً به جای
صفات خود محور یا بی وفا، می توانید صفات بامحبت و وفادار را بنویسید. روی نقاط و
صفات مثبت متمرکز شوید و از آنها بعنوان معیاری برای انتخاب استفاده کنید.

 

 

3. “رابطه قبلیم را
کاملاً از آینده ام بیرون می کنم.”

اگر می بینید که مداوم درحال حرف زدن
از رابطه قبلیتان هستید یا سعی دارید که مدام فرد کنونی را با قبلی مقایسه کنید،
دست نگه دارید و ببینید آیا واقعاً برای آشنا شدن با یک فرد جدید آمادگی دارید یا نه. صحبت درمورد تجارب قبلی
بعنوان مطلع کردن طرف مقابل اشکالی ندارد اما صحبت کردن مداوم و گله و شکایت فقط
طرفتان را دورتر می کند. اگر طلاق گرفته اید، چرا اجازه می دهید که آن فرد قبلی
هنوز هم این همه زمان و توجه شما را در زندگیتان از آنِ خود کند؟ چنین
احساساتی را می توانید با دوستان دیگر یا یک روانشناس درمیان بگذارید.

 

4. “با کسی رابطه
برقرار می کنم که از نظر احساسی سالم باشد.”

با خودتان قرار بگذارید که با کسی که
وارد رابطه می شوید حتماً فردی مسئولیت پذیر، خودکفا، و از نظر احساسی کاملاً
سلامت باشد. ببینید روابط
او با خانواده اش چگونه است؟ به چیز خاصی اعتیاد ندارد؟ ساختن دوباره زندگی بعد از
طلاق خیلی انرژی می برد پس اجازه ندهید هر مجنونی آنرا دوباره بر هم بریزد.

 

 

5. “به دنبال
علایقم می روم.”

آیا سرگرمی یا علاقه خاصی دارید؟ دیگر
آنها را کنار نگذارید و درعوض هرچه زودتر خودتان را به آن مشغول کنید. کمی تفریح کنید. تازه این احتمال هم
وجود دارد که در همین حین و بین با فرد جدیدی آشنا شوید که علایق و احساساتی شبیه
به شما داشته باشد و بتوانید رابطه خوبی با او شروع کنید.

 

 

35 قدم تا او
دوباره عاشقتان شود!

 

در برابر دیگران او را مورد انتقاد قرار ندهید.
اگر حس می كنید نیاز به كمی انتقاد سازنده دارد، به هیچ وجه آن را مطرح نكنید مگر
خصوصی و با لحنی دوستانه ،مورد انتقاد قرار گرفتن در جمع، سبب پایین آمدن عزت نفس
و جریحه دار شدن احساسات می گردد.یكی از اشتباهات جبران ناپذیر زوج ها
بعد از آغاز زندگی مشترك، فراموش كردن ابراز علاقه و گذاشتن وقت برای یكدیگر است.
گویا همه چیز فدای روزمرگی ها می شود. غافل از اینكه این مساله باعث دور شدن و
دلخوری زن و شوهر از یكدیگر و ایجاد فاصله بین آن دو می گردد.در حالی كه با یك شاخه گل، یك كلمه
محبت آمیز و چند دقیقه صحبت صمیمانه می توان مشكلات و دلخوری ها را از سر راه
برداشت و زندگی شیرینی را در كنار همسر خود در پیش گرفت. شاید باور نكنید ولی راه
های ساده ای برای ابراز علاقه به همسرتان وجود دارد:

ادامه در ادامه مطالب 

جدول تفاوت ویژگی های زنان و مردان

بر اساس آمار موسسه
“هاریس”، فقط 76 درصد از زنان، اعلام کرده اند که حاضر هستند با همسر
کنونی شان ازدواج کنند.بخشی از تفاوت های
مردان و زنان را به صورت زیر می توان عنوان نمود:

* زنان تشریفات را دوست دارند.

* مردان کمتر تشریفاتی هستند.

* زنان، رابطه گرا بوده و تمایل به تماشا و نظر
دارند و استعداد بیشتری برای بینش و شهود از خود نشان می دهند.

ادامه در ادامه مطالب… 

چطور بفهمیم چه کسی دوستمون داره؟؟؟؟

آدم ها از سه طریق می فهمند که طرف،
دوستشون داره.

یا به تعبیر بهتر باید بگم: « آدم ها
سه تا گیرنده ی عاطفی دارند ».

◄ گیرنده های شنیداری

◄ گیرنده های دیداری

◄ گیرنده های لمسی

همه ی ما از طریق فعال کردن یک، دو یا
هرسه شاخکِ گیرنده های عاطفی خودمون، می فهمیم این بابایی که داره برای ما بال بال
می زنه، به ما علاقه داره یا نه؟

مرد به زن تلفن می زند و می گه : «
عزیزم! دوستت دارم ». زن هم کلی خوش حال می شه.

ادامه در ادامه مطلب 

عواملي كه موجب بدبيني مي شود عبارتند از:1-
ناپاكي: گاهي افراد مطابق اصل كلي مقايسه به خويش انسان ها را خوب يا بد
مي پندارد و محور بدي و خوبي مردم قرار مي دهد كه گفته اند كافر همه را به
كيش خود پندارد.2- در مواردي سرچشمة بدبيني، حس انتقام و كينه توزي و
حسد است. انسان چون نمي تواند عملاً از افراد مورد نظر انتقام بگيرد و يا
با زبان اظهار دارد به منطقه فكر و قلب عقب نشيني كرده در آن جا آشوبي به
پا مي كند و به او نسبت بد مي دهد.3- گاهي منشأ بدبيني تكبر و خود
خواهي است. كسي كه خود را برتر از ديگران مي بيند در محيط فكر خود براي
ديگران نقاط ضعفي مي تراشند تا آنان را كوچك سازند.4- در مواردي علت
بدبيني پيش داوري است، مثلاً شخصي مي بيند دوستش بي تفاوت با او برخورد كرد
بدون اين كه احتمال دهد شايد توجه نداشته قضاوت مي كند كه دوستش با وي
خوبي نيست.5- معاشرت با افراد ناصالح: هم نشيني با افرادي كه به اين
بيماري مبتلا هستند اثر مستقيمي در بدبيني دارد. امام علي(ع) مي فرمايد: هم
نشيني با بدان باعث بدگماني به نيكان مي گردد.راه هاي مقابله با بدبيني عبارت اند از: 1- شناخت علل و ريشه هاي بدبيني 2- شناخت زيان هاي فردي و اجتماعي.بدبيني آثار نامطلوبي بر انسان دارد كه مهم ترين آن ها عبارتند از:الف)
ناراحتي روحي: افراد بدبين بر اساس توهماتي كه دربارة اشخاص و حوادث
دارند، فوق العاده رنج مي برند. آنان از معاشرت با مردم گريزانند و احساس
تنهايي مي كنند. امام علي(ع) مي فرمايد: بدبين از همه مردم وحشت دارد. ب)
پوچ گرايي، ج) غفلت، د) قطع روابط اجتماعي: بدبيني بزرگ ترين مانع همكاري
هاي اجتماعي و به هم پيوستگي دل ها است. امام علي(ع) مي فرمايد: بر هر كس
بدگماني چيره شد صلح و صفاي بين او و دوستش به هم مي خورد. ه) تجسس، و)
پرورش نفاق.3_ راه هاي عملي: براي رهايي از بدبيني بايد در مرحلة نخست
با خيال هاي خود ساخته مخالفت كرد. پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد: راه نجات از
بدبيني آن است كه آن را تصديق نكند و به آن ترتيب اثر ندهد مخالفت با تلقين
و پرهيز از شتابزدگي در داوري و حمل بر صحت كردن كار ديگران حاصل مي شود.
بدبيني اگر چه در بدو امر جنبة اختياري ندارد؛ يعني ناخودآگاه به ذهن انسان
مطلبي خطور مي كند، ولي ادامة آن اختياري است كه با پرورش گمان هاي بد در
دنياي ذهن و خيال پديد مي آيد.راه درمان عملي، ترتيب اثر ندادن به
خطورات ذهني است امام علي(ع) مي فرمايد: كار برادر درني خود را به بهترين
وجه آن حمل كن تا آن جا كه راه توجيه بر تو بسته شود و به هيچ سخني كه از
برادرت صادر مي شود بدگمان مباش تا محمل خوبي براي آن بيابي. مثلاً كسي كه
به رفيقش سلام گفته و پاسخني نشنيده است به جاي اين كه كينة او را در دل
بگيرد و يا به او بدبين شود بهتر است قضايا را با بي نظري بررسي و رفتار
ايشان را توجيه كند مثلاً با خود بگويد شايد دوستم سلام مرا نشنيده است تا
پاسخ گويد. با اين كار به تدريج خوش گماني به صورت عادت در خواهد آمد. 

ادامه مطالب …

عشق و دوست داشتن از زیباترین احساساتی است که می‌توانید آن را تجربه کنید. هر انسانی باید روزی عاشق شود و این حس زیبا را تجربه کند. البته این تمام ماجرا نیست. عاشق شدن می تواند سخت و ناخوشایند هم باشد، زمانی که عمر رابطه تان به سر بیاید و تمام شود، شما آن روی سکه را خواهید دید و با سختی ها و غم سنگین این مسئله مواجه خواهید شد. درد ناشی از شکست عشقی بسیار سنگین و طاقت فرساست و می تواند تمام زندگی شما را هم تحت شعاع قرار دهد. ولی این دلیل نمی‌شود که خودتان را از عشق محروم کنید و از آن دوری کنید. درواقع روزی که نوبت عاشق شدن شما برسد به هرچیزی فکر خواهید کرد جز دوری از آن. از طرفی یک رابطه اگر به درستی هدایت شود و درصورتی که طرفین قبل از شروع رابطه آگاهی و شناخت کافی داشته باشند، احتمال اینکه شکست عشقی را تجربه کنند، بسیار کم خواهد بود. اما مسئله صحبت ما امروز شکست عشقی است. در این مقاله از روان‌آرام شما را با مشاوره شکست عشقی آشنا می کنیم و به شما یاد می دهیم که این عارضه سخت و طاقت‌فرسا را چگونه پشت سر بگذارید.

اولین پیامد شکست عشقی سردرگمی و بلاتکلیفی است. مدتی طول می کشد تا دوباره کنترل زندگی تان را به دست بگیرید و بفهمید که باید وقت تان را چگونه سپری کنید. بعد از تجربه شکست عشقی ممکن است برای مدتی ندانید که باید چه کاری انجام دهید و وقت‌تان را چگونه سپری کنید. ممکن است تصمیماتی که می گیرید همگی محکوم به شکست باشند و و نتوانید ثبات کافی برای ادامه دادن یک تصمیم را داشته باشید. برای اینکه از این وضعیت خلاص شوید، لازم است که به افکار و احساسات تان جهت داده و سعی کنید آن‌ها را کنترل کنید. لازم است بتوانید برای خودتان یک فعالیت و سرگرمی مداوم و درست داشته باشید تا شکست عشقی را فراموش کنید و به روند عادی زندگی‌تان بازگردید. اگر حس می کنید در این زمینه ناتوان هستید، مراجعه به مشاور و داشتن جلسات مشاوره شکست عشقی می‌تواند به شما کمک کند.

شاید تا به حال به این موضوع فکر نکرده باشید و یا به خاطر اینکه همیشه از این نعمت بهره‌مند بوده‌اید، به تاثیرات و اهمیت آن پی نبرده باشید. اما داشتن یک سیستم عاطفی یا به عبارتی افرادی که به شما اهمیت بدهند و با ناراحتی‌تان ناراحت بشوند و گوش شنوایی برای حرف‌های‌تان باشند، کمک زیادی به شما می کند تا بتوانید از بحران‌های زندگی راحت‌تر گذر کنید. شاید راحت نباشید که حرف دل‌تان را به دوستان یا اعضای خانواده تان بنزید و یا کسی را نداشته باشید که بتوانید روی او حساب کنید. در این مواقع مشاوره شکست عشقی کمک خوبی برای شما خواهد بود. می توانید به یک مشاور مراجعه کرده و مشکلات و ناراحتی‌های تان را با او درمیان بگذارید.

شاید وقتی کسی در ماجرای عشقی شکست خورده باشد، ناراحت یا حتی عصبی شود و یا برای او متاسف شوید. این درحالی است که شکست عشقی و تمام شدن یک رابطه که به هر دلیلی نتیجه‌بخش نبوده‌است، می تواند مزایا و فوایدی هم برای طرفین داشته باشد. درواقع شاید تمام شدن بعضی از روابط بتواند به نفع طرفین باشد و به روند زندگی آن‌ها کمک کند. البته خود شما اگر در این وضعیت باشید قطعا نمی توانید چنین نظری داشته باشید و در درجه اول ناراحت و مغموم خواهید شد. اما نکته مهم این است که بتوانید در بدترین شرایط به نکات مثبت فکر کرده و سعی کنید مثبت نگر باشید. شاید حتی مزایا و نکات مثبت تمام شدن رابطه شما در آینده‌ای نزدیک خودش را به شما نشان بدهد و شما باید به این وضعیت امیدوار باشدی.مشاوره رایگان شکست عشقی

بیشتر کسانی که شکست عشقی را تجربه می کنند، دوست دارند منزوی باشند و تمام وقت خود را در خانه و به دور از دوستان و آشنایان‌شان سپری کنند. حتی ممکن است از عذا خوردن یا انجام کارهای روتین‌شان سرباز بزنند و انگیزه ای برای هیچ کاری نداشته باشند. این درحالی است که همین کارها به وضعیت بد آن ها دامن زده و باعث می‌شود که اوضاع از آن چیزی که هست وخیم‌تر شود.

توصیه ای که می توان به این افراد کرد این است که حتی شده به اجبار خودشان را برای ساعاتی از خانه دور کنند و در جمع باشند. حتی اگر دوست ندارید آشنایان و نزدیکان تان را ببنیدف بودن در بین افراد غریبه در خیابان و پیاده‌رو هم کمک می کند تا از انزوا و گوشه‌گیری دربیایید. به یاد داشته باشید که بعد از تمام شدن رابطه‌تان قرار است زندگی شما به کل عوض شود. احتمالا افرادی که با آن ها وقت می گذرانید، کارهایی که در اوقات فراغت می کیند و مسائلی که با آن‌ها خوشحال می‌شوید. تغییر خواهند کرد. درواقع الگوی قبلی زندگی شما تغییر کرده و یک الگوی جدید جای آن را می‌گیرد. بهتر است به خودتان کمک کنید تا الگوی جدید الگوی زندگی شاد و مفرحی باشد.

وقتی شرایط روحی‌تان بد است، باید خودتان تلاش کنید تا وضعیت را عوض کنید. رسیدگی به خودتان و اهمیت دادن به خودتان به این وضعیت کمک می کند. کارهایی مانند نظافت شخصی و توجه به پوشش و ظاهرتان، تغذیه خوب داشتن، تفریحات خوب داشتتن و غیره کمک می‌کند تا خیلی زود به زندگی عادی‌تان برگردید.

البته جدا از تقویت جسم، روح شما هم به توجه نیاز دارد. می توایند با دعا کردن، گوش دادن به موسیقی مناسب، خندیدن، هم صحبت شدن با دوستان و غیره به این روند کمک کنید.

بودن در بین مردن و هم‌نشینی با دیگران یکی از روش‌هایی است که به شما کمک می کند تا از آسیب‌ها و مشکلات روحی در امان باشید. وقتی در جمع قرار می‌گیرید این شانس را به خودتان می دهید که با بودن در کنار افراد دیگر بتوانید برخی از احساسات منفی را فراموش کنید و حس بهتری به خودتن و زندگی پیدا کنید. اگر به خاطر شکستی که خوردید و یا هر دلیل یدیگری حس می کنید بودن در جمع برای تان سخت شده است، بهتر است با جضور در جلسات مشاوره شکست عشقی سعی کنید این مشکل را حل کنید.

حتما بعد از تجربه تلخی که داشته اید، مثل قبل با خیال راحت و اعتماد به نفس و فراغ بال وارد یک رابطه جدید نمی‌شوید. شما محتاط‌تر شده اید و با مراقبت و دقت بیشتری فرد بعدی را انتخاب می کنید. این نتیجه خوبی است که باید از شکست در رابطه قبلی‌تان بگیرید. اما متاسفانه عده ای این احتیاط را بیشتر می کنند و سعی می‌کنند به کل با هیچکس دیگر وارد رابطه نشوند. این به این معنی است که شما آسیب بزرگی از شکست قبلی‌تان خورده‌اید که قرار است تا مدت‌ها آن را با خود نگه دارید. اگر در برقراری رابطه با دیگران یا اعتماد کردن به دیگران مشکل دارید، حضور در جلسات مشاوره شکست عشقی به شما کمک خواهد کرد تا این مشکل را برطرف کنید و دوباره بتوانید زندگی عاطفی و عشقی‌تان را از سر بگیرید. این مشاوره را هم به صورت آنلاین و هم تلفنی یتوانی انجام دهید.

شکست در روابط عاطفی شما می تواند دلایل و ریشه‌های مختلفی داشته باشید که در مواردی مقصر آن خود شما باشید. برخی از ویژگی ها و رفتارهای غلط می تواند سبب شود اصولا شما رابطه غلط و فرد غلطی را برای رابطه انتخاب کنید. همچنین بعضی از خصوصیات رفتاری می تواند باعث شود که شما در رابطه رفتارها اشتباهی از خودتان نشان دهید و رابطه را به سمت غلطی هدایت کنید. در ادامه می خواهیم دلایل مختلف شکست عشقی را بیان کنیم.

کسانی که دچار عشق های افراطی می‌شوند، در مواردی که عشق یک طرفه است، عزت نفس پایین افراد باعث می شود که آن‌ها هرکاری برای رابطه‌شان انجام دهند و اصولا حد و مرزهای خود را فراموش کنند و باعث شوند که این رابطه بیش از حد پیش برود و به مسیر غلطی کشیده شود. در این موارد عزت نفس پایین افراد حتی یک رابطه سالم را تخریب می‌کند . چرا که فرد به جای ایستادگی در مقابل برخی از خواسته‌های نادرست طرف مقابل به هر خواسته او تن می دهد و به مرور باعث سردی طرف مقابل و تحقیر شدن خودش می شود. اگر حس می کنید که عزت نفس پایینی دارید و یا بیش از اندازه مطیع بوده اید، بهتر است در جلسات مشاوره شکست عشقی این موضوع را مطرف کرده و در خصوص آن صحبت کنید.

دلبستگی ناایمن هم رابطه نزدیکی با عشق‌های شدید دارد. معمولا افرادی که دوران کودکی سخت یا ناایمنی را پشت سر گذاشته‌اند، در بزرگسالی به صورت افراطی به طرف مقابل‌شان وابسته می شوند. جلسات مشاوره شکست عشقی می تواند به چنین افرادی کمک کند تا با تمام شدن رابطه کنار بیایند و در دوره سوگ نمانند.

برخی از کسانی که دچار شکست عشقی می‌شوند، به این خاطر در رابطه شکست می خورند که در زمینه مهارت‌های ارتباط بین‌فردی دچار ضعف و مشکل هستند. آن ها نمی توانند رابطه‌شان با دیگری را به خوبی مدیریت کنند و به مرور خودشان باعث تخریب این رابطه می‌شوند. جلسات مشاوره شکست عشقی کمک می کند تا فرد بتواند این مهارت‌ها را در خود تقویت کند.

از نظر درمانی که یکی از اهداف روانشناسی می باشد، 5 طرحوار کلی میتوانند در شکست عشقی دخیل باشند که از موارد زیر تشکیل شده اند.

1) طرحواره محرومیت هیجانی

۲) طرحواره وابستگی

۳) طرحواره شکست

۴) طرحواره خویشتن تحول نیافته

۵) طرحواره رهاشدگی و بی ثباتی

در جلسات مشاوره شکست عشقی روانشناس تمام این طرحواره ها را باز کرده و درخصوص آن‌ها توضیح می دهد. برای مثال طرحواره “هیچکس من را دوست ندارد” کسانی دارند که بعد از تمام شدن رابطه به شدت تحت فشار قرار می‌گیرند . چرا که این شکست باعث می‌شود عمیق‌ترین باورها خودش را دوباره نشان دهد و آن ها را به چالش بکشد.

اختلالات شخصیتی مختلفی وجود دارد که فرد درگیر را به هر نحوی تحت شعاع قرار می دهد. اما در رابطه با شکست عشقی، 3 اختلال وجود دارد که بیش از هر اختلال دیگر فرد درگیر راتحت شعاع قرار می دهد.

این موارد عبارتند از:

درمواردی که در جلسات مشاوره شکست عشقی مشاوره مطلع می‌شود که فرد مراجع درگیر اختلالات فوق است، در درجعه او خود را موظف می داند که این اختلالات را درمان کند و جلو ادامه آن‌ها را بگیرد. سپس در درجه بعد به حل مشکل شکست عشقی او می پردازد. چرا که فردی که این اختالالات را دارد، بیش از هر کس دیگری در معرض آسیب دیدن می‌باشد.

در واقع روان نژندگی یک نوع سراسیمگی می‌باشد و پایه و اساس کالبدششناسی ندارد. کسانی که همیشه درگیر اضطراب و افسردگی و استرس هیا فکری هستند، به احتمال بیشتری دچرا شکست عشقی می‌شوند.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آدرس : تهران، بزرگراه مدرس شمال خیابان ظفر، روبروی بیمارستان علی اصغر پلاک 238، طبقه 4، واحد 16

آدرس: تهران، میدان ونک خیابان ملاصدرا، خیابان شیرازی شمالی نبش کوچه شهریار پلاک 181، طبقه 3، واحد 16

مشاوره رایگان شکست عشقی
مشاوره رایگان شکست عشقی
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *