ضرورت سوالات آشنایی قبل از ازدواج چیست و به چه صورت باید پرسیده شوند؟ ازدواج رابطهای جسمی روانی بر پایه احترام، دوست داشتن، تعهد و صمیمت متقابل است. عشق به تنهایی برای یک ازدواج موفق کافی نیست بلکه آنچه که بیش از همه اهمیت دارد برآورده شدن معیارهای مناسب انتخاب همسر و داشتن تفاهم است. سؤالات آشنایی قبل ازدواج تا حد زیادی به شما کمک میکنند تا معیارهای مورد نظر خود را در طرف مقابل شناسایی کنید و به شناخت نسبی از او دست یابید. افرادی که بدون هیج پیش زمینه و شناخت کافی، با یکدیگر ازدواج میکنند به سرعت در مسیر تخریب رابطه قدم بر میدارند. پیشنهاد میکنیم برای کسب اطلاعات بیشتر مقاله انتخاب همسر را مطالعه کنید.
ازدواج و شروع یک رابطه مشترک مستلزم وجود عناصر مهم مانند مسئولیت پذیری، مشخص بودن انگیزههای ازدواج، عشق و علاقه، شور زندگی، متعهد بودن و… است. دوران نامزدی یا آشنایی قبل از ازدواج فرصت مناسبی است تا به شناخت کافی از طرف مقابل خود دست یابید. برای این منظور پرسیدن سوالات قبل از ازدواج راهی است برای آشنایی بیشتر با فردی که قصد ازدواج با او را دارید. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه انگیزه های ازدواج کلیک کنید.
برای کسب اطلاعات در زمینه انواع ازدواج کلیک کنید.
نمونه سوالات روانشناسی قبل از ازدواج
از جمله مهمترین نیازهای انسان میتوان به نیاز به آزادی، امنیت یا بقا، عاطفی و سرگرمی، پیشرفت و نیاز جنسی اشاره کرد. بنابراین سوالات شما بهتر است این مقولهها را پوشش دهد. در ادامه به برخی از مهمترین سوالات قبل از ازدواج اشاره می کنیم. شما میتوانید این سؤالها را در دوران نامزدی و یا قبل از آن با یکدیگر مطرح کنید. پیشنهاد میکنیم مقاله دوران نامزدی را نیز مطالعه کنید.
1- منبع درآمد شما چیست؟ هزینههای ما چگونه تعیین میشود؟ آیا میتوانیم پس انداز کنیم؟
2- در صورت کار نکردن زن، آیا همسر در آمد کافی برای اداره زندگی را دارد؟
3- برنامه ریزی برای خرج کردن ما چگونه است؟ (خرج کردن، پس انداز، تفریح، مسافرت، غذا، رستوران)
4- پول خود را اغلب خرج چه کارهایی میکنید؟ دست و دلباز هستید یا حساب گر؟
5- نظرتان در مورد میزان مهریه و نحوه پرداخت به چه صورت است؟
6- محل زندگی و خانه ما در کجا خواهد بود و چه شرایطی (اجاره یا خرید) خواهد داشت؟ در چه محلهای؟
7- آیا سابقه بیماری خاصی در خانواده خود دارید؟
8- تقسیم داراییها در زندگی مشترک آینده به نظر شما باید چگونه باشد؟
1- میزان تحصیلات شما چقدر است و نظرتان در مورد ادامه تحصیل چیست؟
2- نظرتان در مورد کار خانمها چیست؟ بعد از بچه دار شدن نگهداری و مسئولیت فرزند با چه کسی است؟
3- اهداف آینده شما در طی چندین سال آینده چیست؟ (دو سال، پنج سال و ده سال آینده)
4- به نظر شما تقسیم وظایف در خانه به چه صورت باید باشد؟ (خریدهای روزانه منزل، غذا پختن، نظافت خانه و نحوه کمک کردن در امور خانه).
5- زمان کاری شما چقدر است؟ آیا شغل شما به صورتی است که به خاطر آن مجبور باشید شبها نیز کار کنید؟
6- نظر شما در مورد بچه دار شدن چیست؟ و اینکه اگه مایل هستید چند فرزند میخواهید داشته باشیم؟ در صورت عدم تمایل به بچه دار شدن یا ناباروری، نظر شما به فرزند خوانده چیست؟
7- در مورد تربیت فرزند نظر شما چیست؟
1- عقاید مذهبی شما چگونه است؟ چقدر آدم مذهبی هستید و اجرای اصول آن چقدر برای شما مهم است؟
2- آیا برای شریک زندگی خود محدودیتهایی در نظر دارید؟
3- نظرتان در مورد ساعت رفت و آمد و ارتباط با دوستان و خانواده چیست؟
4- نوع پوشش و حجاب چقدر برایتان مهم است؟
1- نحوه نشان دادن عشق و علاقتان به همسرتان چگونه خواهد بود؟
2- وقتی که استرس یا مشغله ذهنی دارید، چگونه میتوان به شما کمک کرد؟
3- در هنگام جر و بحث، چه عکس العملی نشان میدهید؟
4- هنگامی که عصبانی میشوید، چه رفتار و برخوردی دارید؟
5- با روبرو شدن با چه مشکلی به نظر شما این ازدواج و زندگی مشترک تمام شده است؟ در زمان پیش آمدن مشکلات چقدر حل آن برایتان مهم است؟
6- به چه تفریحات یا سرگرمیهایی علاقمند هستید؟
7- نظر شما در مورد تعهد به زندگی مشترک چیست؟ و چه چیزهایی به نظر شما خیانت محسوب میشود؟
1- نظرتان در مورد روابط زناشویی و جنسی چیست؟
2- فانتزیهای جنسی شما چیست؟
3- فکر میکنید در طول ماه چند بار به رابطه جنسی نیاز پیدا خواهید کرد؟
برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه رابطه زناشویی کلیک کنید.
صداقت در زندگی مشترک یکی از اصول بسیار مهم برای داشتن رابطهای سالم است. این ویژگی پایههای زندگی شما را محکم میکند. پنهان کاری و دروغ به تدریج سبب دور شدن زوجها و کم شدن عشق و صمیمیت میان آنها میشود و حس امنیت در رابطه را از بین میبرد. متاسفانه برخی از افراد ممکن است برای ازدواج با شما، در پاسخگویی به سوالات آشنایی قبل از ازدواج صادق نباشند. در مشاوره قبل از ازدواج با توجه تستهای روانشناختی و تست تفاهم قبل از ازدواج میزان موفقیت و ماندگاری هر نوع ازدواجی مشخص میشود. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه تست تفاهم قبل از ازدواج کلیک کنید.
برخی از سوالاتی که میتوانید در رابطه با صداقت از همسر آیندتان بپرسید به شرح زیر میباشد:نمونه سوالات روانشناسی قبل از ازدواج
_اگر در شرایطی راستگویی به نفعتان نباشد، به راحتی دروغ میگویید یا به راستگویی خود پایبند میمانید؟
_آیا به نظر شما در رابطه زناشویی راستگویی ضروری است؟
_به نظر شما دوستان و نزدیکانتان چه نمرهای به راستگویی و صداقت شما میدهند؟
این گونه سوالات را نباید به صورتی پرسید که طرف مقابل موضع دفاعی بگیرد. در این صورت احتمال دروغ گفتن در پاسخها افزایش مییابد. از طرف دیگر اگر احساس کردید که طرف مقابل تان در زمینه صداقت جوابهای کلی و مبهمی میدهد یا قصد فرار از پاسخ دارد، بدانید که احتمالا رازهایی برای پنهان کردن دارد و چندان با شما صادق نیست.
ازدواج کردن صرفا به معنی زیر یک سقف رفتن نیست؛ بلکه به معنای سهیم شدن در تمامی جنبههای زندگی است. پرسیدن سوالات آشنایی قبل از ازدواج، در تعیین میزان بهزیستی روانی و سلامت عاطفی فردی که قصد دارید با او ازدواج کنید، نقش مهمی دارد. با بررسی دقیق جوابهایی که به پرسشهای شما داده میشود، میتوانید اطلاعات زیادی در مورد شخصیت او به دست آورید. همچنین سوالات آشنایی قبل از ازدواج کمک میکند تا به درک بهتر همدیگر برسید، احساسات خود را راحتتر بیان کنید و در نتیجه ازدواج موفق و زندگی مشترک شادتری را تجربه کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه ازدواج موفق کلیک کنید.
برای یک ازدواج موفق لازم است که زن و شوهر در تجارب و احساسات یکدیگر نیز باهم شریک شوند. یعنی اینکه زن و شوهر بتوانند با هم زمان صرف کرده و احساسات شان را با یکدیگر در میان بگذارند. میزان عشق و علاقه در بین افراد متفاوت است. مثلا ممکن است زن به عشق و محبت زیاد و مرد به عشق و محبت کمی نیاز داشته باشد. تناسب عاطفی در زن و شوهر باید مورد بررسی قرار بگیرد. چراکه اگر این تفاوت زیاد باشد، زندگی مشترک با مشکل مواجه میشود. به این صورت که نیاز به عشق در زن ارضا نشده و مرد نیز در اثر دریافت محبت زیاد اذیت میشود. در رابطه با سلامت عاطفی میتوانید سوالات زیر را بپرسید:
_در زمینه ابراز احساسات چگونه عمل میکنید؟ آیا میتوانید به راحتی محبت خود را به عزیزان تان ابراز کنید؟
_کدام یک از احساسات خود را به راحتی بیان کنید و صحبت در مورد کدام احساسات برای تان سخت است؟
_درمورد افرادی که راحت ابراز احساسات میکنند و آنهایی که ابراز احساس نمیکنند چگونه فکر میکنید؟
پاسخهای صادقانه در این زمینه اطلاعات بسیار مفیدی در زمینه احساسات هردوی شما در اخیارتان قرار میدهد.
در وجود فرد بزرگسال و بالغی که برای ازدواج و قبول مسئولیت آماده است، میل به رشد و ارتقا نیز وجود دارد. فرد بزرگسالی که بالغ شده است به یادگیری بیشتر علاقه داشته و تلاش میکند که خود را در ابعاد فردی، ارتباطی و انعطاف پذیری ارتقا دهد. چنین فردی به خوبی میداند که انسان کامل و بدون نقصی نیست اما برای رشد شخصیت و بهبود نقطه ضعفهایش در زندگی مشترک تلاش میکند.
در هر زندگی مشترکی و میان زن و شوهر مشکلاتی به وجود میآید اما اگر شما و همسرتان متعهد به یادگیری باشید، با تغییراتی در رفتار و شیوه زندگی از این مشکلات عبور کرده و کیفیت زندگی مشترک تان را افزایش میدهید. میل به یادگیری و تغییر انسان را در برابر مشکلات قدرتمند تر از قبل میکند اما در غیر این صورت تنها صورت مساله پاک میشود و همه مشکلات به صورت حل نشده بر روی هم انباشته میشوند. با پرسیدن برخی از سوالات میتوانید این ویژگی را در همسرتان ارزیابی کنید. این سوالها به شرح زیر میباشند:
1_آیا در کودکی نقطه ضعف خاصی داشته اید؟ برای بهبود این نقاط ضعف اقدامی کرده اید و موقف شده اید؟ آیا به نظرتان در بزرگسالی هم امکان تغییر وجود دارد؟
2_در هنگام بروز بحران در رابطه چه اقدامی انجام میدهید؟ سریعا از رابطه منصرف میشوید یا برای حل مشکل راهکاری میاندیشید؟
3_فکر میکنید چه خصوصیاتی در وجودتان نیاز به تغییر دارد؟ چه خصوصیاتی را دوست دارید در خود تقویت کنید؟
این سوالها را در مرحله اول باید از خود بپرسید تا این ویژگی را در وجود خود ارزیابی کنید. همچنین توجه داشته باشید که سوالها باید به صورتی پرسیده شوند که فرد احساس ناراحتی نکند. بازجویی کردن و شکاکیت در دوستیها و آشناییهای قبل از ازدواج، از میزان صداقت زوجین میکاهد. اگر طرف مقابل حس کند که تحت بازجویی قرار گرفته پاسخهایش تحت تاثیر قرار میگیرند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه اشتباهات در دوستی های قبل ازدواج کلیک کنید.
سوالات آشنایی قبل از ازدواج، بهترین و مؤثرترین راه برای رسیدن به شناخت پیش از ازدواج از همسر آیندهتان است. البته توجه داشته باشید که شیوه بیان و طرح کردن این سوالات بسیار مهم است. چرا که در پاسخی که دریافت میکنید، بسیار تأثیر میگذارند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه شناخت پیش از ازدواج کلیک کنید.
شما سوالات پیشنهادی مطرح شده را میتوانید در دوران دوستیهای قبل از ازدواج نیز بیان کنید. بهتر است در مورد مسائل و موضوعاتی که برایتان در اولویت قرار دارد، سوالات دیگری به این لیست اضافه نمایید تا بتوانید به انتخابی صحیح دست یابید. این پرسشها باعث میشود که درک بهتری از شیوه جهان بینی یکدیگر داشته باشید. مسلما درک بیشتر با افزایش همدلی و صمیمیت همراه است. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه دوستی های قبل از ازدواج کلیک کنید.
برای دریافت مشاوره قبل از ازدواج می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.
سلام ببخشید ی سوال داشتم، همین سوالا رو بپرسم کافیه؟
سلام مسلما هر رابطه و هر فردی منحصر به فرد بوده و باید برای شناخت برخی ابعاد شخصیت و رابطه بیشتر مورد توجه و دقت قرار بگیرند. برای آن که بتوانید تصمیم مناسب تری بگیرید می توانید از مشاوره پیش از ازدواج استفاده نمایید
هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…
با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…
© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سوال کردن از همسر احتمالی آیندهتان ، یکی از موثرترین راههای شناخت او است
باید دنبال چه ویژگیهایی در همسر آیندهام باشم؟ میدانم عشق به تنهایی کافی نیست، اما نمیدانم ویژگیهای همسر مناسب چیست.نمونه سوالات روانشناسی قبل از ازدواج
9 سوالی که باید از همسر آیندهتان بپرسید
بارها اتفاق میافتد که دختر یا پسر جوانی از من میپرسد: «باید دنبال چه ویژگیهایی در همسر آیندهام باشم؟ میدانم عشق به تنهایی کافی نیست، اما نمیدانم ویژگیهای همسر مناسب چیست.» بسیاری از مردم، جذب افرادی میشوند که یک یا چند ویژگی شاخص شخصیتی دارند، مثل شوخطبعی، مهربانی، سخاوتمندی و… . اگرچه هر یک از این ویژگیها میتوانند جذاب باشند، اما به خودیخود عواملی تعیینکننده در رضایت و خوشبختی زندگی مشترک نیستند. باید بررسی کنید که شخص مقابل چگونه با خودش، خانواده و دوستان نزدیکش و با دیگران رفتار میکند و بهطور کلی، چه طرز فکری درباره مردم دارد. به این موضوع توجه کنید که او خطاها و ضعفهای دیگران را چگونه ارزیابی میکند.
آیا با تحقیر و سرزنش با اطرافیان یا غریبهها حرف میزند؟ فقط تنها مسائل ارتباطی نیستند که باید طی معاشرت قبل از ازدواج مورد بررسی قرار دهید، بلکه موارد متعددی وجود دارد که باید در طرف مقابل بشناسید تا آگاهانه و فکرشده تصمیم به ازدواج با او بگیرید یا نگیرید. شناخت ویژگیهای طرف مقابل و پیبردن به اینکه آیا او شخصیتی بالغ دارد یا نه، به شما کمک میکند با احتمال بالایی تعیین کنید که آیا رابطهتان با او موفقیتآمیز خواهد بود یا نه و آیا این فرد آمادگی شروع یک رابطه سالم و صمیمی را دارد؟ باید طرح سوالات درست را یاد بگیرید. مثلا به جای سوال: «آیا همسرم مرا دوست دارد؟»، از خود بپرسید: «او چقدر اهل ابراز احساسات و عشق ورزیدن است؟»
3 سوال برای محک تغییر پذیری
از ویژگیهای مهم شخصیت بالغ که آمادگی ازدواج و برعهده گرفتن مسوولیت زندگی متاهلی را دارد، میل به رشد و ارتقای شخصی است. این موضوع یعنی علاقه به یادگیری و ارتقا در ابعاد فردی، ارتباطی، انعطافپذیری و قبول اینکه میدانم کامل نیستم و در ازدواج ممکن است با ضعفهایم روبرو شوم، اما میخواهم در مسیر ازدواج رشد کنم و بهتر شوم. زمانی که شما و همسرتان متعهد به یادگیری مداوم باشید، اگر هم رابطهتان دچار مشکل شود، میدانید که میتوانید از آن عبور کنید و یا با توجه به نیاز، تغییری در رفتار یا شیوه زندگیتان ایجاد کنید تا مشکل حل شود. این کار باعث میشود چالشهای زندگی، شما را بزرگتر و قدرتمندتر از آنچه که بودید، کنند، نه اینکه با هر مشکل، صورتمساله بهطور کامل پاک شود. بنابراین، این ویژگی، یعنی «میل به یادگیری و تغییر» را باید ابتدای رابطه ارزیابی کنید.
سوالاتی که میتوانید بپرسید تا این ویژگی را در همسر آیندهتان ارزیابی کنید عبارتند از:
1 – فکر میکنید از کودکی تاکنون چه نقطه ضعفهایی داشتهاید؟ چه کارهایی برای رفع آنها انجام دادهاید و چقدر در تغییرشان موفق بودهاید؟ به نظرتان در بزرگسالی هم میشود تغییر کرد؟
2 – اگر رابطهتان دچار بحران شود، معمولا چکار میکنید؟ (با این سوال متوجه میشوید که آیا نسبت به یادگیری پذیرنده است یا نه). آیا حلش میکنید یا رابطه را تمام میکنید؟ چه راهکارهایی برای حل مشکلاتتان دارید؟
3 – ظرف ۵ سال آینده مایلید چه تغییراتی در زندگیتان ایجاد کنید؟ دوست دارید چه ویژگیهایی را در خودتان تغییر دهید و چه خصوصیاتی را پررنگتر کنید؟
در نظر بگیرید، این سوالات را به گونهای نپرسید که فرد احساس کند مورد بازجویی قرار گرفته است. در این صورت ممکن است جوابهایش را تحتتاثیر شرایط تغییر دهد. به علاوه، اینها سوالاتی هستند که خود شما نیز باید به آنها پاسخ دهید تا ببینید خودتان چقدر برای ساختن ازدواجی موفق آماده هستید.
3 سوال برای محک صداقت
صداقت و قابل اعتماد بودن یکی دیگر از ویژگیهای افراد، در یک رابطه سالم است. این ویژگی پایههای ارتباط شما را محکم میکند. پنهان کاری و دروغ به تدریج احساس عشق و امنیت را در رابطه از بین میبرد.
سوالاتی که میتوانید در رابطه با صداقت از فردی که قرار است با او ازدواج کنید، بپرسید عبارتند از:
1 – آیا در روابطتان با دیگران و در موقعیتهایی که راستگو بودن به نفعتان نیست، به راحتی دروغ میگویید؟
2 – فکر میکنید چه دروغهایی آسیبی به رابطه (زن و شوهر) وارد نمیکنند؟
3 – اگر از دوستان و خانوادهتان بپرسند که شما چقدر آدم صادقی هستید، فکر میکنید چه نمرهای به شما بدهند؟
این سوالات را در یک نوبت و مستقیم مطرح نکنید تا او موضع دفاعی به خود بگیرد و عامدانه جوابهایی بدهد تا شما را متقاعد کند. همچنین، در نظر داشته باشید افرادی که در پاسخ دادن به این سوالات طفره میروند یا پاسخی کلی میدهند تا بحث تمام شود، به احتمال بیشتری موضوعاتی برای پنهان کردن دارند و در شروع رابطهای پر تعهد و صمیمی مثل ازدواج ضرورت دارد که افراد بدون پنهانکاری و شفاف خودشان را ابراز کنند تا صداقت مبنای رابطهشان باشد و از مشکلات جدی بعدی پیشگیری کنند.
ازدواج تعهدی است که میتواند با آگاهی طرفین به درستی شکل بگیرد و نگهداری شود
نمونه سوالات روانشناسی قبل از ازدواج
3 سوال برای محک سلامت عاطفی
ازدواج موفق فقط به معنای زیر یک سقف زندگی کردن نیست، بلکه به معنای سهیم شدن در تجارب و احساسات یکدیگر است؛ یعنی چقدر با یکدیگر وقت صرف کنیم، با هم صحبت کنیم، شنونده باشیم، اظهارنظر کنیم و احساساتمان را با هم در میان بگذاریم. میزان نیاز به احساس عشق و محبت در افراد مختلف، متفاوت است. مثلا ممکن است شدت نیاز عشق در زن زیاد باشد و در مرد کمتر و این موضوع باید پیش از ازدواج بررسی شود. در صورتی که تفاوت خیلی زیاد باشد، یعنی این 2نفر بعدها میتوانند یکدیگر را آزار دهند، مثلا زن احساس کند نیاز به عشق او در رابطه ارضا نمیشود و مرد احساس کند بیش از حد مورد توجه و نوازش است و این موضوع برای او جذاب نیست و دلزدگی ایجاد میکند.
این مورد را پیش از ازدواج میتوان طی چند پرسش و پاسخ ارزیابی کرد، البته در صورتی که 2 طرف صادقانه و با هدف ازدواجی موفق، پاسخ سوالات را بدهند. چنانچه فرد مقابل شما نتواند احساساتش را ابراز کند و آنها را با شما در میان بگذارد و شما فرد به شدت عاطفی با نیاز بالا به توجه و عشق از طرف او باشید، به احتمال زیاد کنار هم زندگی موفقی نخواهید داشت. شاید او با فردی مانند خودش که نیاز کمی به توجه و عشق دارد خیلی راضی و خشنود باشد، ولی با فردی که نیازهای عاطفی زیادی دارد، احساس خوشبختی نکند.
در این رابطه، سوالات زیر را میتوانید مطرح کنید:
1 – آیا به راحتی احساسات خود را با خانواده یا دوستانتان ابراز میکنید؟ به چه کسانی میگویید دوستت دارم؟
2- صحبت درباره چه احساسی برایتان خیلی مشکل است؟ و درباره کدام احساساتتان راحت حرف میزنید؟
3 – درباره کسانی که درباره احساساتشان راحت حرف میزنند یا اصلا حرف نمیزنند، چه فکری میکنید؟
پاسخ به این سوالات به شما اطلاعات خوبی درباره میزان نیاز احساسی و فاعل یا منفعل بودن طرف مقابل در این مورد میدهد.
سوال کردن از فردی که ممکن است همسر آیندهتان باشد، یکی از موثرترین راههای شناخت او است. البته شیوه طرح سوال هم هنری است که میتواند در پاسخی که میگیرید، تعیینکننده باشد. این سوالات چند نمونه از سوالات ضروری برای کسب شناخت قبل از ازدواج بودند که مطرح کردیم، اما سوالات مهم دیگری هم وجود دارد که لازم است از خودتان و طرف مقابل بپرسید و با ارزیابی پاسخها، تصمیمی عاقلانه در این مورد بگیرید. در نظر داشته باشید موفقیت ازدواج، یکطرفه نیست و علاوه بر طرف مقابل، شما هم لازم است به بلوغ عقلانی و هیجانی رسیده باشید، اصول و روشهای ساختن زندگی مشترک و خانواده سالم را بشناسید و در نهایت فردی یادگیرنده و پذیرنده تغییر و رشد باشید.
ازدواج تعهدی است که میتواند با آگاهی و هوشیاری طرفین به درستی شکل بگیرد و نگهداری شود. اگر ابتدا انتخاب درستی داشته باشید، اصول ارتباطات سالم در خانواده را هم بشناسید و طبق آنها عمل کنید، میتوانید ازدواج را نه بهعنوان «رنجی مقدس»، بلکه بهعنوان «پیمانی مقدس» تجربه کنید.
منبع : salamat.ir
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
مشاوره تلفنی طلاق
گفتگو با بهترین مشاورین سلامت جنسی
تشخیص و درمان اختلالات جنسی
راهنمای انتخاب و خرید محصولات زناشویی
تجربه روابط جنسی لذتبخش و ایمن
مشاوره آنلاین جنسی
متفاوت از رقیبان شغلیتان جلوه کنید
کاملا رایگان مشاوره بگیر!
اگر شما هم مشکل ملکی دارید تماس بگیرید
ژل آمیزشی و روان کننده با 25%تخفیف
ارسال فوری و محرمانه انواع کاندوم
درمان افسردگی یک بار برای همیشه
در رابطه باهمسرتان به بن بست رسیدهاید؟
رفعدعاویملکی/کوتاهترین زمان،کمترین هزینه
Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2020
روند
مرکز مشاوره ازدواج و خانوده نیک همراه – گروه مشاوره ازدواج و مشاوره خانواده نیک همراه
عاشق شدن آسان است، اما عاشق ماندن تلاش و فداکاری می خواهد! ما عاشق شویم بدون توجه به چیز دیگری. این عشق بی قید و شرط است که برای حفظ آن درک و دلسوزی زیادی نیاز دارید. در حقیقت؛ ازدواج مانند یک باغ است که نیاز به کار زیاد، وجین کردن، آبیاری منظم و توجه زیادی دارد. به نظرم ازدواج یکی از سخت ترین انتخاب هایی است که هر کسی انجام می دهد. بنابراین قبل از انتخاب باید حسابی سبک و سنگین کنید و جوانب آن را بسنجید. یکی از کارهایی که افراد قبل از ازدواج انجام می دهند سوال کردن است. در این مقاله 100 سوال پیش از ازدواج که بهتر است بپرسید را مطرح کرده ایم.
آینده ابهامات بسیاری دارد، و هیچ راهی برای پیشبینی اینکه چگونه هر شخص نسبت به وضعیتهای مختلف واکنش نشان می دهد، وجود ندارد. اما یک چیز مشخص است، شما با آینده مواجه خواهید شد و باید از هم حمایت کنید. با سوالاتی که قبل از ازدواج پرسیده می شود، می توانید تا حدودی بفهمید که فرد مورد نظرتان در آینده تا چه اندازه همراهتان خواهد بود.
البته همه سوالات برای همه زوج ها قابل اجرا نیستند، اما می توانید بفهمید که سوالاتتان باید حول چه موضوعاتی باشد.نمونه سوالات روانشناسی قبل از ازدواج
بنابراین یک لیوان شربت و یا چای بریزید، کمی تنقلات بردارید و سعی کنید از یک مکالمه عمیق با فردی که قصد دارید بقیه عمر خود را با او سپری کنید، لذت ببرید.
سوال کردن قبل از ازدواج یکی از رسومات است. البته شما ممکن است در مورد برخی مسائل مخالف باشید و این کاملا طبیعی است. درباره چیزهایی بحث کنید که در مورد آنها اختلاف نظر دارید و ببینید می توانید با شرایطی که در آینده ممکن است پیش بیاید، کنار بیایید یا خیر.
اولین و مهمترین موضوع، بحث در مورد نوع رابطه تان است، اینکه واقعا چه حسی به هم دارید. در حالی که احساسات خودتان به احتمال زیاد برای خودتان کاملاً مشخص است، اما نیاز دارید نسبت به حس طرف مقابلتان مطمئن شوید.
در رابطه زوجین مشاجره به طور حتم اتفاق می افتد، اما اگر می خواهید یک ازدواج شاد داشته باشید، باید بتوانید بحث و مشاجرات را مدیریت کنید.
احساسات زیادی قبل از ازدواج وجود دارد مانند هیجان، اضطراب، استرس و… .
این مورد مهمترین موضوع بحث است. مطمئن شوید که در حال حاضر چیزهای مشابه را می خواهید.
تحصیلات و کار در زندگی شما چه جایگاهی دارند؟ اگر خیلی مهم هستند، تا چه اندازه می خواهید این اهداف را دنبال کنید.
مشکلات مالی علت اصلی استرس در یک رابطه است و در نهایت می تواند منجر به عدم توافق یا حتی طلاق شود. نمی شود زمانی که همه چیز خوب است در کنار هم شاد و سرخوش باشید ولی وقتی شرایط بد شد همدیگر را ترک کنید.
ازدواج شاید مهمترین رابطه زندگی شما باشد، اما این بدان معنا نیست که او تنها شخص مهم در زندگی شماست و فقط با او باید وقت بگذارنی.
این بخش سوالات تصادفی است که در نهایت سرگرمیها و علایق، دیدگاههایسیاسی و مذهبی را مطرح می کند. بسیار مهم است بدانید فردی که قصد ازدواج با او را دارید به چه چیزهایی علاقه دارد.
صادق بودن با خودتان قبل از ازدواج بهترین کاری است که میتوانید انجام دهید. ازدواج کردن بدون دانستن چیزهایی که باید بدانید، مانند امضای یک قرارداد بدون خواندن آن است!
100 سوال پیش از ازدواج به شما کمک می کند که فرد مورد نظر را بهتر بشناسید و با عقاید او آشنا شوید. اگر نیاز به کمک بیشتری در این زمینه داشتید می توانید از مشاوره پیش از ازدواج کمک بگیرید. گروه مشاوره نیک همراه با مشاوره های حضوری، آنلاین و تلفنی نقش موثری در تصمیم گیری افراد قبل از ازدواج دارد.
021-28424894
تعهد به همسر چیست؟
حد و مرز روابط چگونه است؟
شیوه های رفتار عاشقانه با همسر
نشانه های ازدواج ناموفق
احساس تنهایی در رابطه و مقابله با آن
چه چیزی باعث نارضایتی در رابطه می شود؟
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
اطلاعات من را ذخیره کن تا در آینده نیازی به ورود اطلاعات نداشته باشم
آخرین نوشته ها
رقابت بین فرزندان را چگونه کنترل کنیم؟
رابطه از راه دور
در خبرنامه نیک همراه عضو شوید و آخرین اخبار و مقالات را در ایمیل خود بخوانید.
قدرت گرفته از
خیلی خوشحالیم که امروز با شما همراهیم. این جا وب سایت گروه مشاوران نیک همراه است که با هدف ارائه مشاوره های تخصصی در زمینه های مشاوره خانواده، مشاوره ازدواج، مشاوره طلاق، مشاوره دوران نامزدی، مشاوره ی کودک و مشاوره تحصیلی(دانش آموزان و دانشجویان) بنا شده است و سعی در خدمت گزاری و ارائه بهترین راه حل ها را به شما عزیزان دارد
برترین پست ها
نمونه سوالات روانشناسی قبل از ازدواج
رابطه از راه دور
عشق بی قید و شرط چیست؟
شیوه های رفتار عاشقانه با همسر
ازدواج
تعهد به همسر چیست؟
حد و مرز روابط چگونه است؟
شیوه های رفتار عاشقانه با همسر
نشانه های ازدواج ناموفق
احساس تنهایی در رابطه و مقابله با آن
سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید
بازیابی پسورد
پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد
نکاتی که در سوالات مهم قبل از ازدواج باید رعایت کرد:
بیش از ازدواج و در مراحلی که رابطه ی شما رو به جدی تر شدن می رود، باید سوال هایی را از شریک زندگی آینده ی خود بپرسید، زیرا دانستن سوالات مهم قبل از ازدواج می تواند به انتخاب بهتر شما کمک کند و موجب شود در انتخاب خود کم تر اشتباه کنید. در هر حال باید به این نکته توجه کنید که پرسیدن سوالات مهم قبل از ازدواج به شما کمک می کند تا موارد تفاهم و اختلاف خود با شریک زندگی آینده ی خود را بهتر شناسایی کنید و در انتخاب خود کم تر شک کنید.
سوال هایی وجود دارند که جزو سوالات مهم پیش از ازدواج به حساب می آیند و پرسیدن آن ها پیش از ازدواج گریزناپذیر است و در عین حال سوال هایی نیز هستند که جزو دسته ی سوالات قبل از ازدواج به حساب می آیند و اگرچه مطرح کردن آن ها نیز اهمیت خود را دارد، اما نسبت به سوال های دسته ی اول از اهمیت کم تری برخوردار هستند.
در زیر نمونه ی سوالات مهم قبل از ازدواج که حتما باید به آن ها دقت کنید را می توانید مشاهده کنید.
نمونه سوالات روانشناسی قبل از ازدواج
آیا تا به حال بیماری جدی داشته اید؟ آیا سابقه ی بیماری های ارثی حادی در خانواده ی شما بوده است؟ آیا تا به حال تحت عمل جراحی قرار گرفته اید؟ آیا از مواد مخدر استفاده کرده اید؟ آیا سابقه ی بیماری افسردگی دارید؟ ورزش و تناسب اندام چه قدر برای شما اولویت دارد؟ چه قدر به بهداشت فردی و عمومی و استفاده از پوشش مناسب اهمیت می دهد؟
چه قدر به حیوانات علاقه دارید؟ آیا روابط خارج از عرف داشته اید؟ چه قدر فعالیت های خیریه شرکت دارید؟ چه قدر به دوستان خود اهمیت می دهید؟ برای شما دوستانتان در اولویت هستند یا خانواده تان؟ آیا شما فرد منظمی هستید؟ چه قدر تفریح می کنید؟ چه مقدار از زمان خود را در فضا های مجازی می گذرانید؟ تکنولوژی در زندگی شما چه مقدار نقش دارد؟ تحصیلات به چه میزان برای شما و خانواده تا حائز اهمیت می باشد؟ آیا شما فردی خونگرم و معاشرتی هستید یا بیشتر فردی جدی و با نظم محسوب می شوید؟آیا شما فرد سحرخیزی محسوب می شوید؟ آیا از غذا های سالم استفاده می کنید و غذا خوردن شما آداب خاصی را دنبال می کند؟
مهم است که شما پیش از ازدواج و انتخاب شریک آینده ی زندگی خود، با او صحبت کنید. صحبت های پیش از ازدواج می تواند به شما در شناسایی شخصیت افراد بسیار کمک کند.
شما در صحبت های قبل از ازدواج باید نکته های زیادی را مد نظر خود قرار دهید، و حتما سوالات قبل از ازدواج را در صحبت های قبل از ازدواج مطرح کنید. از سوالات قبل از ازدواج که بهتر است آن ها را در صحبت های قبل از ازدواج مطرح کنید، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
آیا شما همدلی و محبت خود را به شریک زندگی تان و حتی دیگران نشان می دهید؟ چگونه با استرس های خود و شرایط تنش زای احتمالی که در اطراف شما ممکن است اتفاق بیافتد کنار می آیید؟ ارتباط شما با خانواده تان چگونه است؟ آیا شما خانواده ی صمیمی دارید؟ حتما در مورد اشتیاق ها؛ علاقه ها، برنامه ریزی برای مسائل مهم و حیاتی حال و آینده ی خود، در مورد مسائل مالی و احساسی با فرد مقابل خود صحبت کنید و سعی کنید به تفاهم برسید.
در مورد نوع روابطی که دوست دارید داشته باشید، با یکدیگر در صحبت های قبل از ازدواج صحبت کنید. در مورد مسائل مذهبی، سیاسی حتما و حتما با هم به تفاهم کامل برسید. در مورد مدیریت مالی خانه، در مورد ترس ها و نا امیدی ها، در رابطه با روحیات و خلقیات خاص شریک زندگی تان، در مورد وسواس های اخلاقی و عملی، در مورد نظم و انضباط در صحبت های قبل از ازدواج به نتیجه ی قطعی برسید.
آیا زمان ازدواج شما نزدیک است و دچار استرس پیش از ازدواج شده اید؟ نگران نباشید! تقریبا همه همینطور هستند.
بعضی ها از کودکی و بعضی زمان ازدواج، اما تقریبا همه ی انسان ها به جزئیات مراسم عروسی خود اهمیت می دهند.همه ی انسان ها دقایقی از زندگی خود را صرف فکر کردن و رویا پردازی کردن در مورد ازدواج و جزئیات آن می کنند. از کدام گل در دسته گل خود استفاده خواهند کرد. مهمان های عروسی آن ها چه کسانی خواهند بود. شما می خواهید در آن روز تمام و کمال انتظارات خود را برآورده سازید. همه ی این ها می توانند موجب استرس قبل از ازدواج شوند.
اما واقعیت این است که برنامه ریزی کامل برای مراسم عروسی به ندرت همیشه یک روند آرام و بی تنش است. این مرحله ها غالباً پر از استرس، اضطراب، آشوب و هجوم احساسات است.
آخرین چیزی که شما به عنوان یک عروس می خواهید این است که عروسی شما آنقدر استرس زا باشد که نتوانید از روز مخصوص خود لذت ببرید.
برگزاری مراسم عروسی و برنامه ریزی برای مراسم عروسی به دلایل زیادی استرس زا و پر هیجان هستند. برخورد با پیمانکاران ، آماده سازی مکان ها، دعوت کردن مهمان ها، برنامه ریزی و همه چیز در این میان می تواند برای شما کابوسی مطلق باشد. و موجب استرس قبل از ازدواج شود.
در میان همه این ها، بعضی عروس ها و داماد ها نمیتوانند شرایط اطراف را مدیریت کنند و استرس خود را به اطرافیان شان نشان می دهند. آن ها دچار عواملی مثل وسواس، کم شدن آستانه ی تحمل، و استرس قبل از ازدواج می شوند.
عروسی شما همان روزی است که تمام زندگی خود مشتاقانه منتظر برگزاری آن هستید، و با سرعتی که حتی نمی توانید آن را تصور کنید سپری می شود و تنها خاطره های خوب آن برای شما باقی خواهد ماند. اما ممکن است با داشتن استرس پیش از ازدواج این مراسم را پیچیده کنید و این چیزی نیست که شما واقعا می خواهید.
به ندرت از عروس و دامادی خواهید شنید که بگویند از برنامه ریزی عروسی لذت برده اند. انتظارهای متقابل، پذیرفتن نقش های جدید و روابط اجتماعی که پیش از این تجربه نکرده اید وجود دارد.نمونه سوالات روانشناسی قبل از ازدواج
پس نگران نباشید و خود را دچار استرس قبل از ازدواج نکنید، همه ی عروس ها و داماد ها پیش از مراسم ازدواج خود دچار استر س و هیجان می شوند و شما تنها کسی نیستید که به این مشکلات دچار می شوید، تنها نکته ی مهم این است که شرایط را در اطراف خود پیچیده نکنید و سعی کنید از همه ی چیز هایی که در مراسم عروسی شما وجود دارد لذت ببرید، و این را بدانید که تنها خاطره ها هستند که برای ما به یادگار می مانند و در آینده ممکن است شما به همه ی این استرس هایی که زمانی بیهوده آن ها را تحمل می کردید بخندید و در انتها اگر احساس کردید که بیش از حد دچار شرایط استرس قبل از ازدواج شده اید، از خانواده و دوست ها و آشنا های خود کمک بگیرید و مطمئن باشید که آن ها به شما کمک می کنند.
با رسیدن به سن بلوغ و تحولاتی که در بدن هم زن ها و هم مرد ها رخ می دهد، به طور معمول تمایل این دو گروه از افراد را برای داشتن رابطه ی احساسی و ارتباط برقرار کردن با یکدیگر بالا می برد و این موضوع کاملا طبیعی است. اما برای داشتن رابطه ی قبل از ازدواج باید نکته های زیادی را مد نظر خود قرار دهید. شما برای تعیین حد و مرزهای رابطه ی قبل از ازدواج باید نکاتی را در نظر بگیرید. برای داشتن رابطه ی قبل از ازدواج باید به مواردی نظیر شرایطی فرهنگی، اخلاقی و قانونی و مذهبی موجود در جامعه توجه کنید .
مشاهده متخصصین زوج درمانی و سکس تراپی
مشاهده خدمات مشاوره پیش از ازدواج
${description}
برای تماس با ما با شماره های زیر تماس بگیرید
021-44025086
021-88857143
ازدواج یک امر مقدس است که باعث پیوند دختر و پسر شده و شما می توانید با مطرح کردن سوالات آشنايي قبل از ازدواج ، معیارها و ملاک های فردی که به ازدواج با شما علاقمند است را شناسایی کنید. سوالات آشنايي قبل از ازدواج به شناخت دختر و پسر نسبت به هم کمک کرده و باعث خواهد شد تا نسبت به هم شناخت کافی داشته باشند. در این مقاله مهم ترین سوال های قبل از ازدواج را مطرح می کنیم. سوالات آشنایی قبل از ازدواج دختر و پسر می تواند به تداوم زندگی زناشویی کمک کند. در ازدواج دختر و پسری که قبلا یکدیگر را نمی شناسند، با یکدیگر پیمان ازدواج می بندند، بنابراین با مطرح کردن سوالاتی می توانید طرف مقابل را به بهترین نحو ممکن بشناسید. هر چقدر که سوالات جامع باشد به همان اندازه یکدیگر را بهتر خواهید شناخت. با کمک والدین می توانید سوالات دیگری هم به فهرست سوالات اضافه کنید تا سوالات کامل و جامعی داشته باشید.
مسئولیت پذیر بودن، عشق و علاقه به طرف مقابل، مشخص کردن انگیزه های ازدواج، تعهد به زندگی مشترک مهم ترین ارکان زندگی زناشویی موفق است. دختر و پسر در دوران نامزدی می توانند نسبت بهم به شناخت کافی برسند. شما با مطرح کردن سوالات آشنايي قبل از ازدواج می توانید ملاک ها و معیارهای طرف مقابل را بشناسید.
نیاز به پیشرفت و امنیت یا بقا، تامین احساسات عاطفی و سرگرمی، پیشرفت و تامین نیازهای جنسی مهم ترین ارکان زندگی خانوادگی است.
شما چقدر درآمد دارید؟ برای زندگی چه مخارجی مدنظر دارید؟ چه مقدار پس انداز مدنظر شماست؟ آیا درآمد شما برای تامین مخارج زندگی کافی است؟ مخارج زندگی را چگونه بودجه بندی می کنید؟ مهریه زندگی را چطور تعیین و پرداخت می کنید؟ خانه مشترک ما در کدام محله است؟ آیا بیماری خاصی دارید؟ دارایی های مشترک را چطور تقسیم بندی می کنید؟نمونه سوالات روانشناسی قبل از ازدواج
تحصیلات شما چقدر است؟ راجع به کارکردن در مورد خانم ها چه فکری می کنید؟ برای چند سال آینده چه اهدافی دارید؟ نظر شما در مورد تقسیم وظایف خانگی چیست؟ چند ساعت کار میکنید؟ در مورد بچه دار شدن یا فرزند خواندگی چه فکر می کنید؟ ترتیب فرزندان به نظر شما تا چه حد مهم است؟
شما چقدر آدم مذهبی هستید؟ آیا برای شریک زندگی محدودیت هایی قائل هستید؟ رفت و آمد با دوستان و خانواده پدری را بعد از ازدواج چقدر مجاز می دانید؟ به نظر شما حجاب چقدر مهم است؟
عشق و علاقه به نظر شما چقدر مهم است؟ چقدر استرس دارید؟ به هنگام جر و بحث و عصبانیت چه واکنش هایی از خود نشان می دهید؟ برای حل مشکلات زندگی چه راه حل هایی را مد نظر دارید؟ مهم ترین سرگرمی های شما چیست؟ به زندگی و همسر تا چه حد متعهد هستید؟ به نظر شما خیانت چیست؟
معیارهای شما در مورد روابط جنسی و زناشویی چیست؟ به چه فانتزی های جنسی می اندیشید؟ دوست دارید که در طول یک ماه چند بار رابطه جنسی داشته باشید؟
صداقت به تداوم زندگی زناشویی کمک می کند. اگر دختر و پسر کارهای همدیگر را از هم مخفی کنند دراین صورت زندگی مشترک بادوامی نخواهند داشت. البته برخی از افراد به سوالات قبل از ازدواج صادقانه پاسخ نمی دهند. با تست های روان شناسی و تست میزان تفاهم قبل از ازدواج می توان میزان تداوم ازدواج را ارزیابی کرد. سوالات آشنایی قبل از ازدواج دختر و پسر مهم بود و بهتر است که در روزهای اول آشنایی مطرح شود.
ازدواج فقط زندگی مشترک در زیر یک سقف نیست. زن و شوهر باید در همه ارکان و جنبه های زندگی مشترک و سهیم باشند. شما با سوالات آشنايي قبل از ازدواج می توانید میزان سلامت روانی فرد را بسنجید. با سوالات آشنایی قبل از ازدواج می توانید به شخصیت طرف مقابل پی برده و حتی یکدیگر را بهتر شناخته و زندگی بادوامی داشته باشید.
سوال های قبل از ازدواج بهترین روش برای سنجش سلامت روانی طرف مقابل است که نسبت به ازدواج با شما مصر است. شما باید سوالات آ قبل از ازدواج را به گونه ای طراحی کنید که بتوانید همه ابعاد شخصیتی طرف مقابل بسنجید.
البته شما حتی در دوران دوستی نیز می توانید سوالات آشنایی قبل از ازدواج را مطرح کرده و شخصیت طرف مقابل را بسنجید. حتی می توانید سوالات دیگری را هم به این فهرست اضافه کنید تا بتوانید شخصیت طرف مقابل را به بهترین نحو ممکن بسنجید. هر چقدر که طرف مقابل را بشناسید به همان اندازه زندگی زناشویی با دوامی خواهید داشت. سوالات آشنایی قبل از ازدواج دختر و پسر باعث خواهد شد تا همدیگر را بهتر بشناسند.
سوالات آشنایی قبل از ازدواج را جدی بگیرید و حتما با احترام این سوالات را مطرح کنید تا هیچ دلخوری پیش نیاید. البته برای پرسیدن سوالات آشنایی قبل از ازدواج لازم به فضای رسمی نیست ، بلکه می توانید در محیط خوشایند و غیر رسمی، سوالات آشنایی قبل از ازدواج را مطرح کرده و با خصوصیات و اخلاق یکدیگر آشنا شوید. سوالات آشنایی قبل از ازدواج را می توانید در هر محیطی که راحت و آزاد هستید مطرح کنید تا برای جواب به آن ها هرگز دچار مشکل نشوید.
سوالات آشنایی قبل از ازدواج را بین خودتان مطرح کنید و نفر دیگری هم در بین شما نباشد. در صورت امکان به سوالات آشنایی قبل از ازدواج کوتاه و خلاصه شده جواب دهید و هرگز آن ها را تفسیر نکنید.
سوالات آشنایی قبل از ازدواج را سرسری نگیرید و در روزهای اول آشنایی مطرح کنید تا روحیه و اخلاق یکدیگر را بهتر بشناسید و در جواب دادن به سوالات آشنایی قبل از ازدواج نیز تعلل و تردید نکنید. بهرحال دو نفری که یکدیگر را قبلا نمی شناختند، باید قبل از ازدواج نسبت به هم به تفاهم برسند تا بتوانند زندگی مشترک بادوامی داشته باشند. حتی اگر قبلا نسبت به هم آشنایی دارید، سوالات دیگری مطرح کنید تا سایر اخلاق و روحیه یکدیگر را بشناسید.
دلایل مهم بودن آشنایی قبل از ازدواج
آشنایی قبل از ازدواج به قدری مهم است که دختر و پسر باید برای شناخت یکدیگر وقت صرف کنند و تا بتوانند نکات مشترک یکدیگر را پیدا کنند. سوالات آشنایی قبل از ازدواج بسیار مهم بوده و باید در چارچوبی به انجام برسد. رعایت چارچوب های در آشنایی قبل از ازدواج مهم بوده و نباید نادیده انگاشته شود.
در دورانی که ازدواج سنتی رواج داشت، دختر و پسر از طریق خانواده و فامیل و همسایگان با یکدیگر آشنا می شدند ولی امروزه شکل زندگی تغییر کرده و دختران و پسران ترجیح می دهند که قبل از ازدواج با یکدیگر از قبل با هم آشنا شوند. اگرچه سوالات آشنایی قبل از ازدواج مهم بوده ولی به طور مشخص حد و حدودی دارد که طرفین باید آن را رعایت کنند.
برای آشنایی قبل از ازدواج باید به یک سری نکات توجه کنید تا ازدواج ماندگاری داشته باشید.
آشنایی قبل از ازدواج و دوران خوش نامزدی به ماندگاری بیشتر ازدواج کمک می کند. در ازدواج سنتی، پدر و مادر پسر، از قبل از طریق فامیل و خویشاوندان با خانواده دختری آشنا می شوند. البته پسر هم به انتخاب والدین خود احترام گذاشته و با دختر آشنا شده و طی قرار ملاقاتی با اخلاق و روحیه دختر آشنا می شود. این چنین ازدواجی موفق و ماندگار است.
آشنایی به منظور ازدواج بهتر بوده و باید آشنایی به شکل قانونی و با رعایت حد و مرز صورت گیرد. گاهی مواقع آشنایی می تواند خیلی کوتاه مدت باشد، و در مدت کوتاه قصد و نیت برای ازدواج مشخص می شود و در برخی مواقع به دلیل بازگو نکردن موارد لازم، مدت آشنایی طولانی مدت خواهد بود. البته متناسب با افراد مختلف، زمان آشنایی هم متفاوت خواهد بود.
آشنایی های خیابانی قبل از ازدواج سرانجام خوبی ندارد. امروزه شاهدیم که اکثر آشنایی های خیابانی سرانجام خوبی ندارند. دختر و پسر در آشنایی های خیابانی براساس احساسات تصمیم می گیرند و این نوع تصمیم گیری ها در اغلب اوقات منطقی نیستند. پسران هرگز به فکر ازدواج نبوده و بیشتر از آشنایی فراتر نمی روند. پسر و دختر به طور معمول به روابط جنسی فکر می کنند. این نوع آشنایی ها پایه و بنیانی نداشته و حتی به ازدواج هم ختم نمی شود. آشنایی های که بدون خواستگاری شروع می شود، پایه و بنیانی ندارد و دختر و پسر نیز باید از این نوع آشنایی ها برحذر باشند. آشنایی قبل از ازدواج دائم باید به گونه ای انجام شود که به ازدواج موفق دائم ختم شود. پس هرگز براساس آشنایی های خیابانی ازدواج نکنید. آشنایی شما باید براساس قانون و قاعده بوده و نباید از آن فراتر بروید.
دوران آشنایی بعد از خواستگاری شروع می شود. خانواده های دختر و پسر با یکدیگر آشنا شده و در همان چند روز اول هر دو خانواده با هم آشنا می شوند. البته می تواند زمینه ساز ازدواج بوده ولی برخی اوقات به ازدواج هم ختم نمی شود بخاطر این که طی آشنایی دختر و پسر با روحیات یکدیگر آشنا شده و می توانند راجع به ادامه آشنایی و ازدواج فکر کنند.
دختر و پسر می توانند طی جلسات بعدی آشنایی، می توانند جسم و اندام یکدیگر را بشناسند تا هنگام ازدواج هیچ شک و شبهه ای پیش نیاید. دختر و پسر باید براساس اصول و ضوابطی باهم آشنا شوند. خارج از اصول و ضوابط برای هر دو طرف زیان بار است. سوالات آشنایی قبل از ازدواج دائم لازم و ضروری بوده و باید آن را رعایت کرد.
بعد از آشنایی های اولیه هر دو خانواده و دختر، پسری که نسبت به ازدواج با یکدیگر مصمم هستند، دوران خوش نامزدی شروع می شود. عقد پایان دهنده دوران نامزدی است و دو خانواده دختر و پسر از آن آگاه هستند. دختر و پسر نسبت به شروع زندگی متعهد شده و سایر افراد فامیل و خویشاوندان برای تداوم رابطه با دختر و پسر نامزد آشنا می شوند. در دوران نامزدی دختر و پسر می توانند تصورات نادرست خود را نسبت به یکدیگر اصلاح کنند. به طور معمول دوران نامزدی کوتاه و در مدت 6 ماه تا یک سال به طول می انجامد. دوران نامزدی باید کوتاه باشد تا هر دو نفر نسبت به هم دلزده نشوند. تفاهم در این دوران مشخص می شود و اگر مشخص شد که تفاهمی وجود ندارد می توان به رابطه نامزدی هر چه زودتر خاتمه داد. دوران نامزدی طولانی مدت چیزی را عوض نمی کند و اگر مشخص شود که دختر و پسر هیچ تفاهمی ندارند می توانند در این دوران، رابطه را ادامه ندهند.
در برخی خانواده ها دوران نامزدی را به بعد از عقد موکول می کنند تا پسر نسبت به دختر متعهد بماند، ولی بهتر است که هر دوره در زمان خود طی شود.
شناخت در دوران نامزدی باعث خواهد شد تا طرفین نسبت به هم به شناخت بیشتر دست یابند و در صورت نبود تفاهم به راحتی بتوانند از همدیگر جدا شوند. جدا شدن در دوران نامزدی بسیار آسان تر از جدا شدن در دوران عقد است. در دوران نامزدی، دختر و پسر می توانند یکدیگر را بهتر بشناسند.
دختر و پسر در دوران نامزدی باید از برقراری رابطه جنسی خودداری کنند. روابط دختر و پسر باید کنترل شده باشد، والدین باید نسبت به رفت و آمد هر دو نظارت داشته باشند تا در همان حدود تعیین شده روابط ادامه یابد. دوران نامزدی برای شناخت بیشتر دختر و پسر مشخص شده و در صورت نبود تفاهم می توان از وابستگی بیشتر عاطفی جلوگیری کرد.
امروزه کلاس های مشاوره قبل از ازدواج در اکثر مراکز مشاوره خانوادگی برگزار می شود و دختر و پسری که برای ازدواج مصمم هستند، باید در این کلاس ها شرکت کنند تا نسبت به زندگی مشترک دید بازتری داشته باشند. کارشناسان و مشاوران خانوادگی می توانند بهترین راهنمایی ها را در مورد مسائل جنسی به دختر و پسر انجام دهند. کلاس های قبل از ازدواج و مشاوره های خانوادگی و قبل از ازدواج؛ موثر بوده و می تواند دیدگاه دختر و پسر را نسبت به هم تغییر دهد. امروزه این چنین کلاس هایی در سطوح مختلف در شهرهای مختلف برگزار می شود و می تواند باعث گسترش دیدگاه شود.
دختر و پسری که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند، خانواده های آن ها باید با هم بیشتر رفت و آمد کنند تا شناخت دختر و پسر نسبت به هم بیشتر شود. هر چقدر که دختر و پسر نسبت به هم به تفاهم برسند، می توانند زندگی مشترک خود را شروع کنند.
البته برخی مواقع، خانواده های متعصب نسبت به رفت و آمد بیشتر دختر و پسر ناراحت می شوند. دختر و پسر می توانند در مکان های مختلفی با هم صحبت کنند تا والدین هم هیچ ناراحتی نداشته باشند. دقت کنید که هر چقدر دختر و پسر نسبت به هم شناخت کافی داشته باشند به همان اندازه پایه های زندگی محکم خواهد بود.
رفت و آمد خانواده های دختر و پسر می تواند تا آشنایی کامل ادامه داشته باشد. دو خانواده نباید همدیگر را ناراحت کنند و در صورت تفاهم می توان رفت و آمدها را ادامه داد تا در نهایت به ازدواج ختم شود.
دختر و پسر باید در دوران آشنایی قبل از ازدواج از هر گونه رابطه جنسی خودداری کنند و این نوع روابط باید در چارچوب خانواده در دوران بعد از عقد صورت گیرد. برقراری رابطه جنسی در دوران اول آشنایی کاملا اشتباه بوده و باید هر دو از آن اجتناب کنند.
رابطه جنسی باید در دوران بعد از عقد و در چارچوب خانواده به انجام برسد. برقراری هر نوع رابطه جنسی در دوران پیش از ازدواج برای هر دو نفر خطرناک بوده و مهم ترین خطر آن ایجاد وابستگی بیشتر به همدیگر است.
برقراری روابط جنسی در دوران قبل از ازدواج خطرناک بوده و به هیچ وجه نباید انجام شود. دوران آشنایی به منظور شناخت روحیات یکدیگر است و برقراری رابطه جنسی در این دوران درست و اصولی نیست، پس دختر و پسر باید نسبت به برقراری رابطه اجتناب کرده و از آن برحذر باشند.نمونه سوالات روانشناسی قبل از ازدواج
شرایط فرد آماده برای ازدواج
فردی که قصد ازدواج با دختری را دارد باید به هشت نوع بلوغ شامل بلوغ جنسی و جسمی، روانی، بینشی، اجتماعی، اخلاقی و مالی و عقلی و علمی رسیده باشد تا بتواند سرپرستی خانواده ای را بر عهده بگیرد.
دختر و پسر از آن جایی که در دو خانواده متفاوتی بزرگ شده اند بنابراین نوع تربیت خانوادگی نیز تاثیرگذار است و باید در نهایت هر دو نفر به نکات مشترک بین خود دست یابند.
فردی که برای ازدواج آماده است باید هرگز از ارزش ها و باورهای خود دست نکشد زیرا طرف مقابل نیز این گونه است و او نیز باورها و ارزش های خود را حفظ کرده است. باید به ارزش ها و باورهای یکدیگر احترام بگذارید و هرگز آن ها را مسخره نکنید. مسخره کردن ارزش ها و باورهای یکدیگر بدترین لطمات را وارد کرده و به تدریج هر دو طرف آسیب خواهند دید.
تغییر همسر در دوران بعد از ازدواج اشتباهی بس بزرگ است. توجه کنید که شما هرگز نمی توانید فرد دیگری را تغییر دهید مگر این که خود خواهان تغییر باشد. بنابراین دختر و پسر نباید در مورد اخلاق و رفتارهای یکدیگر اشتباه کنند.
طولانی شدن دوستی های قبل از ازدواج می تواند مضر و خطرناک باشد. بنابراین دوستی های قبل از ازدواج را طولانی نکنید.
سوالات رایج:
بله هرگونه راهنمایی قبل از ازدواج برای اگاهی بیشترتان توصیه می شود.
ترجیحا شخص مقابل خود را در شرایط متفاوت هم بسنجید.
با سوال تاحدودی می توانید با شخص مقابلتان اشنایی پیداکنید ولی بهتر است طرفین رابطه با راهنمای خانواده نیز مشورت کنند.
در این مورد بیشتر بخوانید:
مشاوره رابطه قبل از ازدواج
مشاوره تلفنی ازدواج
[…] راه های جذب مردان و پسران مغرور درمان اضطراب نشانه هاي بي علاقگي زن به شوهر سوالات آشنایی قبل از ازدواج […]
از کلینیک روانشناسی روان آرام
کلینیک روان آرام با دارا بودن جمعی از مشاوران خبره، اساتید دانشگاه و درمانگران مفتخر است در خدمت شما عزیزان باشد. لازم به ذکر است که کلیه خدمات این مجموعه توسط متخصصان دوره دیده در زمینه های مختلف روانشناسی عرضه میگردد.
تهران، میدان ونک خیابان ملاصدرا، خیابان شیرازی شمالی نبش کوچه شهریار پلاک 181، طبقه 3، واحد 16
ravanaramvanak@gmail.com
© تمامی حقوق این وب سایت متعلق به روان آرام
کلینیک می باشد طراحی و سئو توسط لومین
بسمه تعالی
با سلام و آرزوی سلامتی و تعالی روز افزون
سوالات را به صورت بازجویانه نپرسید.می توانید اول نظر خودتان را بگویید و بعد به طرف مقابل بگویید شما چطور؟
بعد از مطالعه ی تمام موارد و پیدا کردن دیدگاه و نظر شخصی در خصوص هر مورد ، لازم است با طرف مقابل خود به گفتگو نشسته و ضمن مطرح کردن دیدگاه خود و شنیدن دیدگاه های او ، به توافق های سالمی در خصوص هر مورد برسند .
تا آنجا که امکان دارد و شرایط شخصی و اجتماعی طرفین اجازه می دهد ، لازم است که در خصوص اکثریت مطالب گفتگو شود .نمونه سوالات روانشناسی قبل از ازدواج
توصیه می شود که حتماً این جزوه چندین بار مطالعه گردد و در صورت امکان پاسخ ها و دیدگاه های شخصی برای مرور مجدد توسط خود فرد و انجام اصلاحات لازم ثبت گردد .
ـ توصیه می شود که گفتگو ها در طی چندین جلسه 1 ساعته و در طی حداقل یک فاصله زمانی 2هفته ای باشد .
توصیه می شود که طرفین بعد از آنکه در خصوص محتوای جزوه با هم گفتگو نموده و به توافق های لازم دست یافتند ، به متخصص مشاوره ازدواج و خانواده مراجعه نموده و در خصوص مناسب بودن و کیفیت توافق های انجام شده ، راهنمایی های لازم را دریافت نمایید .
راهنمای ازدواج
ـ کدام یک از دو جمله ی زیر به نظر شما درست است ؟
اول : عشق به همدیگر و بعد بدست آوردن آشنایی.
دوم : آشنا شدن با همدیگر و بعد رشد دادن عشق .
ـ به نظر شما یک زوج قبل از ازدواج در خصوص چه مواردی باید با هم گفتگو نمایند ؟ از لحاظ زمانی چقدر باید وقت اختصاص دهند ؟
آیا حاضرید در مورد موارد زیر اطلاعاتی در اختیار همدیگر قرار دهید ؟
نام ، نام خانوادگی ، سن ، محل تولد ، میزان تحصیلات هر کدام ، شغل و سابقه ی شغلی هر کدام ، چندمین فرزند خانواده هستید . رشته ی تحصیلی ، در قید حیات بودن و نبودن اعضاء خانواده ، تعداد خواهران و برادران و خصوصیات سنی ، تحصیلی ، شغلی و ازدواج هر کدام ، محل یا شهر زندگی هر خانواده ، پدر و مادر و شغل و سن و تحصیلات هر کدام ، با چه کسی یا چه کسانی در حال حاضر زندگی می کنید ؟
ـ آیا تصمیم دارد که بعد از ازدواج مستقل از خانواده باشد ؟ آیا توانایی مستقل شدن را دارد ؟
ـ نظر هر کدام در مورد زندگی مشترک یا مستقل از خانواده ها چیست ؟
ـ آیا در حال حاضر مستقل (از لحاظ منزل) زندگی می کند ؟ چگونه این طور شده است ؟
ـ خانواده های هر کدام در مورد استقلال آنها چه نظری دارند و آیا این اجازه را به آنها می دهند ؟
ـ آیا خود فرد توانایی عاطفی و روانی مستقل شدن از والدین خود را دارد ؟
ـ فکر می کنید که امروزه استقلال به ویژه استقلال عاطفی و روانی از خانواده تا چه حد در زندگی مشترک تأثیر گذار است ؟
ـ آیا توانایی استقلال و برخورداری مادی مناسب دارید ؟
ـ آیا فکر می کنید که ازدواج جزء جدایی ناپذیر و ضروری زندگی است ؟ آیا فکر می کنید که هر انسان سالمی باید در طول زندگی حتماً ازدواج کند ؟ دلایل شما چیست ؟
ـ شما چرا می خواهید ازدواج کنید ؟
ـ انگیزه ی شما برای ازدواج چه قدر است ؟ به عبارت دیگر تا چه حد نیاز به ازدواج را در خودتان احساس می کنید ؟
ـ آیا ممکن است که شما به خاطر رها شدن از شرایط خانوادگی فشار آور ازدواج کنید ؟
ـ آیا ممکن است شما به خاطر نگرانی از بالا رفتن سن ازدواج کنید ؟
ـ آیا انگیزه ی شما ازدواج ناشی از نیاز خودتان است یا این که به دلیل وسوسه ها یا فشارهای دیگران می خواهید ازدواج کنید ؟
ـ شما فکر می کنید ازدواج تا چه حد در حفظ سلامتی روحی و روانی و جسمانی انسان موثر است ؟
ـ هدف های شما در زندگی تا به حال چه بوده اند و بعد از این چه خواهند بود ؟ اولویت آنها چیست ؟
ـ هدف های شما با هدف های خانواده تان (از این به بعد) چقدر همانند است ؟
ـ هدف های شما با هدف های خانواده تان قبل از این چقدر همانند بوده است ؟ اگر همانند نبوده یا اختلاف نظر احتمالی ایجاد شده چه می کرده اید یا چه خواهید کرد ؟ آیا تأثیری در تصمیم گیری های شما خواهد داشت ؟
ـ الگوی همسر ایده آل از نظر شما چیست ؟ قبلاً چه بوده است ؟
ـ الگوی همسر ایده آل از نظر خانواده شما چیست ؟
ـ آیا تفاوتی در نظرات شما و خانواده تان نسبت به الگوی همسر ایده آل وجود دارد؟
ـ اگر تفاوتی وجود دارد نتایج احتمالی آن چیست و چگونه با آن کنار خواهید آمد ؟
ـ اطرافیان شما در طرز فکر و نگرش و انگیزه شما نسبت به ازدواج چه تأثیری داشته اند ؟
ـ خصوصیات فردی مانند چاقی ، لاغری ، زیبایی (جذابیت صورت و کلام و تناسب اندام) قد ، وزن و تیپ داشتن چقدر برای شما مهمند ؟
ـ سابقه ی سلامت و بیماری شما از گذشته تا به حال چه بوده است ؟ اگر مورد خاصی وجود دارد ذکر کنید .
ـ آیا آغاز بلوغ جنسی برای شما به عنوان یک واقعه ی خوشایند بوده است ، یا این که باعث ناراحتی شما گردیده بوده است ؟نمونه سوالات روانشناسی قبل از ازدواج
ـ به طور کلی در مورد جایگاه مسایل جنسی در زندگی زناشویی چه نظری دارید ؟
ـ (در صورت بالا بودن سن طرفین) چرا تا به حال ازدواج نکرده اید ؟
ـ آیا سابقه ی تب و تشنج ، سرماخوردگی مکرر ، حساسیت های بدنی خاص ، حساسیت غذایی خاص ، راه رفتن در خواب ، دندان قروچه در خواب ، خرخر کردن در خواب داشته یا دارند ؟
ـ آیا خواب کم می بیند یا زیاد ؟ آیا خواب برجسته و مهمی داشته اند ؟ در صورت امکان ذکر کنید .
ـ استرس های مهم زندگی شان چه بوده است ؟ با آنها چگونه برخورد کرده اند ؟
ـ چه چیزهایی در زندگی برای او تهدید به شمار می رود ؟ (در زندگی فردی و مشترک)
ـ آرزو دارید که چه چیزهایی در زندگی شما اتفاق نیفتد ؟
ـ چه آرزوهایی دارد ؟ از چه چیزهایی خوشش می آید ؟ چه چیزهایی را دوست دارد که داشته باشد ؟
ـ از چیزهای مورد علاقه ، کدام یک را در حال حاضر دارا است ؟
ـ چه چیزهایی برای او مهم هستند و جنبه ارزشی دارند ؟ اولویت ارزش های او چیست ؟
ـ در مواجه با سختی ها یا وقایع غیر منتظره و مخرب (سیل ، زلزله ، تصادف و سرقت و…) چه باید کرد ؟ شما چه می کنید ؟
ـ علاقمندی های خاص شما چیست ؟ (ورزش ، موسیقی ، مسافرت ، تحصیل و ادامه آن ، شغل ، مطالعه ، فرزند پروری ، خانه داری و…)
ـ ضرورت یا ضرورت های وجود فرزند چیست ؟
ـ نظر شما در مورد زمان فرزند دار شدن چیست ؟ آیا نظر خاصی دارید ؟ چرا ؟
ـ آیا مایلید 2 یا 3 سال بعد از ازدواج فرزنددار شوید ؟ در این مورد چه قدر قاطع هستید ؟ و چه چیزی ممکن است تصمیم شما را عوض کند ؟
ـ چه راه یا راه هایی را جهت تأمین و تضمین هدف فوق در پیش خواهید گرفت ؟
ـ آیا حاضرید جهت آگاهی بیشتر و دقیق تر از روش های جلوگیری از بارداری به متخصص زنان و زایمان و یا متخصص مربوطه مراجعه کنید ؟
ـ کدام یک از شما داوطلب استفاده از این روش ها هستید ؟ هر دو ؟ هیچکدام ؟ چرا؟
ـ کدام یک از شما اصرار دارید که بلافاصله بعد از ازدواج فرزند دار شوید ؟ چرا ؟
ـ آیا حاضرید که بعد از به وجود آمدن تعداد کافی فرزند اقدام به عمل جراحی (وازکتومی ، تویکتومی) نمایید ؟ آیا در این مورد نظر خاصی دارید ؟
ـ تا چه حد حاضرید که از مشاور ، پزشک و متخصصین در رابطه با جنبه های مختلف زندگی تان (در صورت لزوم) کمک بگیرید ؟ چه زمانی را شما مناسب جهت مراجعه به متخصصین می دانید ؟ و به عبارت دیگر موارد لازم به نظر شما در چه شرایطی هستند ؟
ـ در مورد تعداد فرزندان چه نظری دارید ؟
ـ در مورد نام فرزندان چه نظری دارید ؟
ـ در مورد فاصله ی زمانی بین تولدها چه نظری دارید ؟
ـ در مورد جنسیت فرزندان چه نظری دارید ؟
ـ آیا شما اصرار خاصی دارید که حتماً فرزند پسر داشته باشید ؟
ـ آیا شما اصرار خاصی دارید که حتماً فرزند دختر داشته باشید ؟
ـ نظر شما در مورد فرزندداری و فرزند پروری تا چه حد مستقل از خانواده هایتان است ؟
ـ آیا شما موافقید که والدینتان در پرورش فرزندان شما نقش یا دخالتی داشته باشند ؟
ـ شما تا چه حد برآورده کننده ی آرزوهای خانواده هایتان بوده اید یا هستید یا باید باشید ؟
ـ آیا فکر می کنید که یک ازدواج ارزش این همه گفتگو و توافق را دارد ؟
ـ اگر آزمایشات خون (بعد از چند جلسه یا ماه) نشان داد که ازدواج شما با یکدیگر مناسب نیست ، در آن صورت چه خواهید کرد ؟
ـ نظر هر کدام در مورد زندگی کردن با خانواده همسر یا در خانواده همسر چیست ؟
ـ نظر هر کدام در مورد محل سکونت آینده چیست ؟
ـ وضعیت مذهبی بودن خودش و خانواده چگونه است ؟
ـ نظر او در مورد دنیا و آخرت چیست ؟ هدف از خلق آدم چیست ؟ هدف خداوند از قرار دادن نسبت ازدواج چیست ؟
ـ نظر او در مورد توکل ، تدیر ، سرنوشت ، شانس و… چیست ؟ اینها تا چه حد در زندگی می تواند تأثیر داشته باشند ؟
ـ توانایی اقتصادی او در حال حاضر چه قدر است ؟ آیا از عهده ی تأمین زندگی برخواهد آمد ؟
ـ در مورد اشتغال همسر (زن) چه نظری دارد ؟ (در حال حاضر و در آینده)
ـ وضعیت روابط اجتماعی و روابط دوستانه چگونه است ؟ روابط دوستانه تا چه حد در زندگی مهمند ؟ اگر لازم شد بین یک دوست و همسر خود یکی را انتخاب کند چه خواهد کرد ؟
ـ اگر لازم باشد که بین خانواده و همسر خود یکی را انتخاب کند چه خواهد کرد ؟
ـ میزان ارتباط با خانواده چقدر خواهد بود ؟ آیا نظر خاصی دارید ؟
ـ میزان ارتباط با اقوام چقدر خواهد بود ؟ آیا نظر خاصی دارید ؟
ـ آیا حاضرید آدرس محل کار و زندگی تان و تحصیل را جهت تحقیق در اخیتار ما بگذارید ؟
ـ چند دوست صمیمی دارید ؟ آیا موافید که یا 3 نفر از آنها را جهت تحقیق به ما معرفی کنید ؟
ـ به نظر شما گذشته زندگی یک فرد (بعد از انجام تحقیقات) تا چه حد در سرنوشت آینده او تأثیر می گذارد ؟ و برای شما گذشته ی زندگی طرف مقابلتان تا چه حد مهم است ؟ و تا چه حد در تصمیم گیری امروز شما تأثیر خواهد داشت ؟
ـ آیا وجود فرزند در زندگی ضروری است ؟ آیا اگر خدای ناکرده هر کدام از شماها به دلیل مشکل جسمی فرزنددار نشدید چه تصمیمی خواهید گرفت ؟ آیا حاضرید فرزندی را به فرزند خواندگی قبول کنید ؟ آیا از همدیگر طلاق خواهید گرفت ؟
ـ به نظر شما فرزند تا چه حد عامل خوشبختی در زندگی است ؟
ـ برنامه ریزی شما برای آینده ی زندگی خانوادگی چه خواهد بود ؟
ـ آیا در مورد « خانه ، ماشین ، شهر محل سکونت و… » نظر خاصی دارید ؟
ـ نظر شما در مورد تقسیم کار منزل (در صورت شاغل بودن هر دو) چیست ؟
ـ نظر شما در مورد کمک به همسر در امور منزل چیست ؟
ـ نظر شما در مورد دخالت در شغل و کار مرد در خارج از خانه چیست ؟
ـ نظر شما در مورد راهنمایی و مشورت دادن در مورد امور خانواده و خارج از آن و شغل و دوستان به همسر چیست ؟
ـ در مورد نحوه ی گذراندن ایام تعطیل چه نظری دارید ؟
ـ در صورت اختلاف سلیقه در مورد نحوه ی گذراندن تعطیل و نوع تفریح ، چگونه به تفاهم خواهید رسید ؟
ـ به نظر شما تفاهم به چه معنی است ؟ آیا به معنی مثل هم فکر کردن است ؟ آیا به معنی توافق بر سر اخلاف نظرهاست ؟
ـ آیا به عنوان مثال موافقید که مثلاً روز جمعه یک نفر به دیدار خانواده اش برود و دیگری به تماشای مسابقه فوتبال بپردازد ؟ به نظر شما این اتفاق بدی است یا این که لزوماً هم بد نیست ؟
ـ آیا توانایی برنامه ریزی داشته اید ؟ در حال حاضر چه طور ؟
ـ برنامه ریزی شما برای تفریحات چه خواهد بود ؟ تفریحات فردی و مشترک شماها چه خواهد بود ؟
ـ برنامه ریزی اقتصادی و مالی شما چیست ؟ هر کدام از طرفین در دخل و خرج منزل چه قدر نقش خواهند داشت ؟
ـ برنامه ی اقتصادی شما تا 10 ساله آینده چگونه است ؟
ـ فکر می کنی که 10 یا 20 سال دیگر چکار داری می کنی ؟ آیا به سال های بازنشستگی فکر کردی ؟ آیا برنامه خاصی دارید ؟
ـ فکر می کنید بهتر است چه وقت یکبار به مسافرت بروید ؟
ـ شما تا چه حد حاضر هستید در پرورش فرزندان مشارکت کنید ؟
ـ آیا برای ازدواج آمادگی روحی لازم را دارید ؟ یا در خود احساس می کنید ؟
ـ دوره ی مجردی خود را چگونه توصیف می کنید ؟ 1ـ بسیار لذت بخش 2ـ نسبتاً لذت بخش 3ـ معمولی 4ـ توام با برخی مشکلات 5ـ سخت و پر زحمت و بی لذت .
ـ جنبه های مثبت و منفی دوره ی مجردی تان را در چه چیزهایی می بینید ؟
ـ تا چه حد دلتان می خواهد که دوره ی بعد از ازدواج شما همانند دروه ی مجردیتان باشد ؟ چه نظری دارید ؟
ـ در دوران مجردی با نیازهای جسمی ، جنسی و روحی و روانی خود چه می کردید؟
ـ آیا در مورد تصمیمی تان برای ازدواج تردیدی هم دارید ؟ چه تردیدی دارید ؟ آیا حاضرید تردیدتان را با طرف مقابل در میان بگذارید ؟
ـ آیا فکر می کنید که عشق به تنهایی می تواند مشکلات و اختلاف ها را حل کند ؟ چگونه ؟ اگر نه چه چیزهای دیگری لازم است ؟
ـ حساسیت های بدنی و روحی خاص شما چیست ؟
ـ در تصمیم گیری های خود تا چه حد با دیگران مشورت می کنید ؟
ـ طرف مشورت شما معمولاً چه کسی است ؟
ـ آیا حاضرید طرف مشورت شما در مورد حتی یک مسأله کوچک ، روانشناس یا مشاور و متخصصین باشند ؟
ـ تا چه حد در تصمیم گیری ها مستقل عمل می کنید ؟
ـ تا چه حد در تصمیمی گیری ها از همسرتان کمک خواهید گرفت ؟
ـ احتمال مسافرت و اقامت در کشورهای دیگر چیست ؟ و چقدر است ؟ در صورت عدم توافق برای ادامه اقامت در یک کشور دیگر چه خواهید کرد ؟
ـ نظر هر کدام در مورد شغل همسر چیست ؟ آیا پیشنهاد خاصی دارید ؟
ـ نظر مرد در مورد شاغل بودن زن چیست ؟ چه محدودیت ها یا آزادی هایی برای او قائل است ؟
ـ آیا در صورت شاغل بودن هر دو حاضرید برای نگهداری فرزند از یک فرد دیگر مثل مادربزرگ و.. یا پرستار کودک کمک بگیرید ؟
ـ آیا طرفین مایل به ادامه تحصیل هستند ؟ در صورت تمایل به ادامه تحصیل ، زندگی متأهل داشتن و دانشجو بودن و شهرستانی بودن و شاغل بودن را چگونه با هم سازگار خواهید کرد ؟ آیا برنامه ریزی زمانی خاص در این مورد دارید ؟ تا چه حد مقید به اجرای برنامه هستید ؟
ـ ارتباطات فامیلی شما در شهرهای دیگر چگونه است ؟
ـ دوست دارید که در آینده تا چه حد از لحاظ اقتصادی رشد کنید ؟
ـ آیا به مطالعه ، عرفان ، معنویت و کار خیر علاقه دارید ؟
ـ موارد مربوط به قباله ی ازدواج به پیشنهاد دو طرف چیست ؟ مهریه ، طلا ، زمین ، لباس و شیربها .
ـ به نظر شما مهریه ی اصلی یک زن صرف نظر از طلا ، زمین و… چیست ؟
ـ میزان جدیت هر کدام برای رسیدن به هدف های مشترک تا چه حد خواهد بود ؟
ـ تضادها را چگونه برطرف کنیم ؟
ـ آیا از پدر و مادر کمک بگیریم ؟
ـ آیا خودمان حل کنیم ؟
ـ آیا از یک مشاور کمک بگیریم ؟
ـ آیا به تناسب از هر یک از موارد بالا کمک بگیریم ؟
ـ آیا فکر می کنید که طرف مقابل شما آدم کاملی است ؟
ـ آیا فکر می کنید که طرف مقابل شما از همین الان باید آدم کاملی باشد ؟
ـ به نظر شما چه اشکالاتی از همین الان نباید در طرف مقابلتان وجود داشته باشد ؟
ـ اگر اشکالی در طرف مقابل دیدید چگونه مطرح می کنید ؟
ـ آیا تا اینجا که با هم صحبت کرده ایم ، در مورد این موضوعات و این گفتگو ها نظر خاصی دارید ؟ آیا برای شما کسل کننده نیست ؟ آیا به نظر شما وسواس زیاد به خرج دادن نیست ؟ آیا به نظر شما برای یک ازدواج مطمئن چنین گفتگوهایی ضرورت دارد ؟
ـ چه کار کنیم که حرفهایمان تمام نشود و همیشه حرفی برای گفتن داشته باشیم ؟
ـ چه کسان دیگری در زندگی شما مهم هستند ؟
ـ به نظر شما بهترین دوست کیست ؟ و یا چه خصوصیاتی باید داشته باشد ؟ به نظر شما یک زوج باید دوست باشند یا زن و شوهر ؟ به نظر شما رابطه دوستانه چه خصوصیاتی دارد ؟
ـ نظر شما در مورد رابطه خانوادگی با دوستان سالم چیست ؟
ـ حساسیت های خاص من و شما چیست ؟
ـ به نظر شما آیا بهتر است خوب باشیم یا قوی باشیم ؟
ـ به نظر شما آیا بهتر است مهربان باشیم یا پول دار باشیم ؟
ـ به نظر شما بهتر است دوست باشیم یا شوهر ؟ دوست یا زن ؟ دوست یا پدر و مادر و برادر و…
ـ نظر شما در مورد مراسم و تشریفات ازدواج چیست ؟ چقدر خرج کنیم ؟ در این مورد با خانواده چقدر توافق دارید ؟
ـ نظر هر کدام در مورد جذابیت ظاهری طرفین چیست ؟
ـ نظر هر کدام در مورد جذابیت باطنی طرفین چیست ؟
ـ صداقت تا چه حد در خوشبختی موثر است ؟
ـ سیاست تا چه حد در خوشبختی موثر است ؟
ـ از راه های محبت کردن و عشق ورزیدن چه قدر اطلاع دارید ؟ آیا همواره دوست دارید که مورد محبت واقع شوید ؟ آیا دوست دارید که همسرتان مانند مادرتان به شما محبت کند ؟
ـ آیا دوست دارید که همسرتان مثل یک پدر یا برادر بزرگتر برایتان باشد ؟
ـ آیا دوست دارید که همسرتان مثل یک مادر یا خواهر بزرگتر برایتان باشد ؟
ـ آیا دوست دارید که فقط محبت کنید ؟
ـ آیا دوست دارید که هم محبت کنید و هم مورد محبت واقع شوید ؟
ـ راه های نشان داده علاقه و محبت کدام ها هستند ؟
ـ فکر می کنید که در چه زمان هایی می توان گله ها و شکایات و یا درد دلهای خودمان را به طرف مقابل بیان کنیم ؟
ـ فکر می کنید که تا چه حد باید احساسات مثبت خود را نسبت به او بیان کنید ؟
ـ آیا شما فکر می کنید که صرف این که همسرتان را دوست دارید کافی است ؟
ـ آیا اختلاف از لحاظ زبان و لهجه وجود دارد ؟ آیا نظر خاصی دارید ؟
ـ آیا هر کدام از شما نسبت به زنان یا مردان نگرش های خاصی دارید ؟ آیا حاضرید برخی از آنها را مطرح کرده و به گفتگو بگذارید ؟
ـ آیا در مورد حجاب همسر نظر خاصی دارید ؟
ـ نظر هر کدام در مورد جایگاه مرد و زن در زندگی جیست ؟
ـ آیا مرد مسلط باشد و زن تحت سلطه ؟
ـ آیا زن مسلط باشد و مرد تحت سلطه ؟
ـ آیا برابری و دوستی و صمیمیت و تفاهم باشد ؟
ـ آیا نظر دیگری دارید ؟
ـ در صورتی که ناچار شدید از والدین خود در سنین پیری نگهداری و مراقبت کنید چه خواهید کرد ؟ چه نظری دارید ؟
ـ تا چه حد انتقادپذیر هستید ؟
ـ تا چه حد حاضرید از دیگران و افراد با تجربه و متخصصین برای بهبود مهارت های ارتباطی کمک بگیرید ؟
ـ اگر به ناچار شوهر یا همسر به شهر دیگری از لحاظ شغلی منتقل شد شما چه خواهید کرد ؟
ـ به نظر شما برای این که بین زن و شوهر از لحاظ احساسی و عاطفی (روانی) فاصله به وجود نیاید ، چگونه ارتباطی باید بین آنها برقرار باشد ؟
ـ آیا همدیگر را دوست دارید ؟ به عبارت دیگر تا چه حد احساس می کنید که طرف مقابل را دوست دارید ؟
ـ در حال حاضر شما چه نقاط قوت و چه اشکالاتی در طرف مقابل خود می بینید ؟ آیا می توانید این اشکالات را مطرح کنید ؟ اگر نمی توانید چرا ؟ و اگر می توانید در مورد آنها گفتگو کنید .
ـ اگر طرف مقابل شما (در آینده) چگونه رفتارهایی داشته باشد ، همواره از ازدواج با او راضی بوده و خواهید بود ؟ و اگر چگونه رفتارهای را در پیش بگیرد (داشته باشد) از ازدواج با او پیشمان خواهید شد ؟
ـ به نظر شما نشانه های علاقه همسرتان به شما چیست ؟ و یا چه باید باشد ؟
ـ به نظر شما شوهر یا همسر برای شما به منزله ی چیست ؟ شریک زندگی ، شریک روحی و جسمی زندگی ، شریک جنسی زندگی ، یک دوست در زندگی ، پدر ، برادر ، بزرگتر ، مایملک و دارایی .
ـ وقتی از کسی ناراحت می شوید (شده اید) بیشتر وقت ها چه راهی را در پیش گرفته اید ؟
الف) بیشتر اوقات عصبانی شده و داده زده ام .
ب) بیشتر اوقات از او قهر کرده ام .
ج) بیشتر اوقات از او معذرت خواهی کرده و حتی نزد او گریه کرده ام .
د) بیشتر اوقات با او به مذاکره و گفتگو نشسته ام .
ه) بیشتر اوقات توی خودم ریخته و آن را تحمل کرده ام .
ـ به نظر شما دروه ی نامزدی یا عقد ، آیا دوره تحمل است یا دوره مذاکره و گفتگو؟
ـ به نظر شما ، وقتی از کسی می رنجید یا …. ، چه باید بکنید ؟
ـ به نظر شما آیا دوره ی نامزدی ، دوره ی عاشق شدن و عاشقانه بودن است یا دوره ی آشنایی با نقاط ضعف و نقات قوت و سعی در مذاکره و گفتگو و جور شدن با همدیگر.
سوالات
.پاسخ به پرسش های زیر می تواند به شما کمک کند آینده خودتان را در زندگی خانوادگی با طرف مقابل ببینید.1. خانواده برای تو چقدر اهمیت دارد؟4. چه سنت هایی در خانواده شما اهمیت داشته اند؟ دوست داری فرزندانت هم این سنت ها را ادامه بدهند؟5. روابط تو با برادرها و خواهرهایت چگونه است؟ نزدیکترین عضو خانواده به تو کیست؟9. نسبت به حفظ روابط خانوادگی با اقوام احساس تعهد می کنی؟ به نظر تو کار درستی است که با بخشی از اعضای فامیل قطع رابطه کنیم؟10. در بین اقوام ات چه کسی برای تو فرد محبوبی است؟ چه چیزی او را تا این حد ویژه کرده است؟2. معمولاً از شهرهای دیگر مهمان برای شما می آید؟ اگر به خانه ما آمدند دوست داری چقدر آنجا بمانند؟13. نسبت به عضوی از اعضای خانواده خود حسادت می کنی؟ چرا؟
سوالات درباره ویژگی های شخصی و احساسات2. در زندگی خود کسی را الگو قرار داده ای، کسی که دوست داشته باشی همه کارهایت دقیقاً مثل او باشد؟3. به نظر تو چه چیزی به ما ارزش زنده بودن می دهد؟4. آیا تو فردی هستی که خود را با تغییرات هماهنگ می کند؟ ممکن است در مورد این موضوع یک مثال بزنی؟ برای مثال به تغییر مهمی که در زمینه شغلی یا خانوادگی ات رخ داده اشاره کن.5. به طور کلی کدام یک از این ویژگی ها درباره تو صدق می کند؛ بدبین، خوش بین، یا واقع گرا؟7. آیا معمولاً تصمیم های خود را قبل از ابراز یا اجرا، تحلیل و بررسی می کنی یا بدون اینکه زیاد به آنها فکر کنی، تصمیم هایت را اجرا می کنی؟8. در ابراز احساسات راحت هستی؟ چه احساسی رو به سختی ابراز می کنی؟ چه احساسی رو در خودت به سختی کنترل می کنی؟9. وقتی در یک وضعیت بحرانی گرفتار می شوی خودت و شرایط را چگونه مدیریت می کنی؟10. چه چیز باعث می شود احساس امنیت و آرامش کنی؟ آیا چیزی هست که دائماً درباره آن نگران باشی؟11. فکر می کنی بزرگترین عیب تو چیست؟ برای رفع آن چه کاری باید بکنی؟12. آدم قابل اعتمادی هستی؟ چه ویژگی هایی باعث می شود قابل اطمینان باشی؟13. در چه حوزه هایی از زندگی احساس استقلال یا وابستگی می کنی؟14. چه چیزهایی می توانند تو را عصبانی کنند؟ معمولاً در زمان عصبانیت چه واکنش هایی از خودت نشان می دهی؟ تا حالا واکنش فیزیکی هم داشته ای؟15. اگر همسرت کار اشتباهی انجام دهد، چه عکس العملی نشان می دهی؟ یا حاضری او را ببخشی؟16. از چه چیزی خیلی می ترسی؟ آیا این ترس تا به حال باعث شده نتوانی کاری را که می خواهی انجام دهی؟17. آیا تا به حال در زندگی خود نقطه عطفی داشته ای؟18. صبح ها که از خواب بیدار می شوی سرحال هستی یا بداخلاق و بی حوصله؟ در حالت دوم چقدر طول می کشد تا سرحال شوی؟19. از اینکه توی جمع صحبت کنی، چه احساسی داری؟ آیا دچار اضطراب می شوی یا به راحتی حرفت را به پایان می بری؟20. تا حالا عزیزی را از دست داده ای؟ چطور با مرگ او کنار آمدی؟21. در طول روز بهتر کار می کنی یا شب ها راحت تری؟22. وقتی غمگینی، چه واکنش ها و حرف هایی از سوی دیگران تو را آرام می کند؟23. آیا آدمی هستی که برای انجام کارهای خود برنامه ریزی می کند؟ برای چند سال آینده زندگی خود برنامه ریزی کرده ای؟24. آیا دوست داری که همسرت در انجام کارها و برنامه هایی که داری به تو کمک کند یا با کمک او مخالفت می کنی؟25. وقتی مریض هستی و احساس ضعف می کنی دوست داری تنها باشی، ترجیح می دهی کسی کنارت باشد یا دوست داری یکی دائم از تو مراقبت کند؟26. شرکت در چه نوع فعالیت های اجتماعی را دوست داری؟ با حضور در گروه های کوچک راحت تری یا در جمع های بزرگ؟27. ترجیح می دهی در گروه، یک رئیس و سردسته باشی یا حضورت کمرنگ باشد؟29. معمولاً از دیگران درخواست کمک یا حمایت می کنی یا ترجیح می دهی همه کارها را خودت انجام دهی؟30. چقدر مقید به امورات مذهبی هستید؟32. به چه نوع از موسیقی علاقندی؟ خوانندده خاصی یا گروه خاصی؟33. تا حالا تنهایی زندگی کرده ای؟ از تنهایی لذت می بری؟ چقدر می توانی تنها بودن را تحمل کنی؟34. تا حالا شده حس کنی به حمایت عاطفی نیاز داری؟ چه زمانی بوده است؟35. آیا اغلب احساس می کنی که خیلی وقت تلف می کنی و در انجام کارها تنبل هستی؟ آرزو می کنی که کاش این طور نبود؟36. آیا آدم وقت شناسی هستی و یا معمولاً دیر سر قرار حاضر می شوی؟نکته: سوال ها و حرف هایی که در جلسه خواستگاری مطرح می شوند اهمیت زیادی دارند چون پایه ای برای ارتباطات بعدی هستند. دختر و پسر باید بدانند هدف و خواسته آنها از ازدواج چیست تا بتوانند صحیح و هدفمند با هم گفتگو کنند. در واقع دو طرف باید براساس معنایی که زندگی مشترک و همسر خوب برای آنها دارد سوال هایی بپرسند که به شناخت آنها از طرف مقابل کمک بیشتری می
جستجو مقاله به تفکیک pdf word ppt
سوالات زیر را با یکپارچگی و دقت پاسخ دهید و شماره های پاسخ خود را بنویسید.
سایت مشاورانه : مرکز روانشناسی مشاوره آنلاین در زمینه های تخصصی خانواده درمانی و مشاوره خانواده در زمینه دعوای زناشویی و خیانت و طلاق ، مشاوره جنسی و آموزش های پیش از ازدواج، دوره نامزدی و عقد و اولین رابطه جنسی ، اختلال روانی و بیماری هایی همچون افسردگی ، اضطراب ، سایکو ، وسواس، مشاوره ازدواج در دروه پیش از ازدواج و مشاوره روانشناسی با استفاده از تست روانشناسی روایی شده به صورت حضوری ، مشاوره تلفنی و مشاوره آنلاین می پردازد. شماره تماس ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰ و ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ جهت رزرو وقت و مشاوره حضوری ، تلفنی می باشد.
سلام امیدوارم که حالتون خوب باشه
من حالم اصلا خوب نیست بایدبایکی حرف بزنم دارم دیونه میشم توروخدا کمکم کنید
سلام به شما
عزیزم مسئلتون رو عنوان کنید در اولین فرصت به کامنت شما پاسخ داده خواهد شدنمونه سوالات روانشناسی قبل از ازدواج
سلام من ۵ماهه ک نامزد کردم البته ک تا زمان عقد هم محرمیت خوندن خانواده همسرم اولش من بهش حسی نداشتم اما اون خیلی پیگیر شد تا منم بهش علاقمند شدم حالا خیلی بهش وابسته شدم و اینک چند باری بهم گفت ک نیاز داره و ما باهم تا حد کمی رابطه برقرار کردیم اون موقع خیلی باهام خوب بود ولی الان توی رابطمون خیلی سرد شده و خیلی تلاشی برای دیدنم نمیکنه خیلی از مهمونی های فامیل من رو نمیاد بهانه میاره ازم دور شده قرار بود یک ماه دیگ عقد کنیم ولی الان همش میگ به امید خدا چه جوری دوباره نامزدم رو نزدیک کنم به خودم لطفا کمکم کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام به شما
عزیزم شما و ایشون چند سالتونه؟ الان چه مدته که احساس می کنید ایشون نسبت به شما بی تفاوت شدن؟ آیا تابحال پیش امده که در مورد این احساستون و علت رفتارهای ایشون باهاشون مستقیم صحبت کنید؟ اگر پاسختون مثبته در هنگام صحبت کردن واکنش ایشون چی بوده؟ و اگر پاسختون منفیه علت صحبت نکردنتون با ایشون چی بوده؟
سلام من ۵ماه نامزد کردم البته ک تا زمان عقد هم محرمیت خوندن خانواده همسرم اولش من بهش حسی نداشتم اما اون خیلی پیگیر شد تا منم بهش علاقمند شدم حالا خیلی بهش وابسته شدم و اینک چند باری بهم گفت ک نیاز داره و ما باهم تا حد کمی رابطه برقرار کردیم اون موقع خیلی باهام خوب بود ولی الان توی رابطمون خیلی سرد شده و خیلی تلاشی برای دیدنم نمیکنه خیلی از مهمونی های فامیل من رو نمیاد بهانه میاره ازم دور شده قرار بود یک ماه دیگ عقد کنیم ولی الان همش میگ به امید خدا چه جوری دوباره نامزدم رو سمت خودم بکشم
سلام به شما سحرجان
در این مورد بهتر است قبل از وارد شدن به پروسه عقد این مشکلات را مورد بررسی قرار بدهید تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید نیاز است که شما و نامزدتان برای مشاوره پیش از ازدواج اقدام کنید تا بتوانیم با صحبت و بررسی روند رابطه هردوی شما در این مسیر دلایل این سبک رفتاری و این برداشت ها مشخص شود و بتوانید قبل از عقد به بازسازی انها بپردازید .
بهتر است سعی کنید در زمان مناسبی در احترام و بدون به دنبال مقصر بودن در مورد این تغییرات رفتاری و یا شرکت نکردن در مهمانی و یا اگر سردی و موضوعی در رابطه جنسی وجود دارد باهم صحبت کنید و با درک دیدگاها و شرایط هردو فرد پیش بروید .
تا زمانی که ما دلایل تغییرات رفتاری ، افکار و احساسات شما و نامزدتان را ندانیم و همچنین سبک رفتاری هردوی شما مورد بررسی قرار نگیرد نمی توان در مورد سوال شما پاسخ دقیقی داد و بهتر است بجای اینکه شما ها فکر کنید چگونه یک دیگر را به سمت هم بکشید به این مسیر فکر کنید که می توانید با ایجاد یک رابطه دو طرف که در احترام می باشد و با داشتن احساسات و بیان آن یک مسیر رشدی را باهم طی کرد که برای هردوی شما سازندگی دارد .
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۷۸۳
سلام من دختری ۱۸ ساله هستم ک یک سال و نیمه با پسری ۲۹ ساله دوستم ما واقعا ارتباط خوبی باهم داریم ایشون از نظر مالی خیلی خوب دستش توی جیب خودشه و از پس هزینش برمیاد و دامپزشک هستن خیلی اقای خوش اخلاقیه و خونواده خوبی دارن ایشون قزوین و من زاهدان هستم دو بار ملاقاتشون کردم ایشون هیچ مشکلی نداره به جز سنش خونوادم اصلا بخاطر سنش قبول نمیکنن ما باهم باشیم و میگن ک سنش بالاس اما من مشکلی باهاشون ندارم چون از نظر عقلی و اخلاقی خیلی باهم تفاهم داریم و توی همچی باهم راه میایم بنظرتون ادامه این رابطه اشتباهه؟
سلام به شما
عزیزم در نظر داشته باش که با توجه به اینکه شما از نظر مکانی فاصله ی زیادی با یکدیگر دارید، تفاوت های فرهنگیتون زیاده، یعنی علاوه بر تفاوت سنی زیاد فاصله ی فرهنگی و مکانیتون باهمدیگه زیاد هست و اینکه محوریت رابطه ی شما بر پایه ی روابط مجازی بوده ممکن هست که شناخت کافی حاصل نشده باشه و با توجه به اینکه شما در سن حساسی به سر می بری و در این سن تصمیم گیری ها بیشتر بر اساس احساسات و تحریف واقیعت است، ممکن هست که واقیعت های رابطتون رو در نظر نگیرید و متوجه اختلافاتتون نشید، بنابریان نیاز است که دقت بیشتری داشته باشید و اگر قصد ازدواج با یکدیگر را دارید در اولین قدم سعی کنید نگرانی خانوادتون رو درک کنید و اینکه ملاقات های حضوریتون رو بیشتر کنید و اینکه حتما به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید تا سن عقلی و سن تقویمی هردوی شما بررسی بشه و تفاوت های فرهنگی و خانوادگیتون هم مورد بررسی قرار بگیره. در این مورد میتونید برای اطمینان خاطر خانوادتون ازشون بخواین که به شما اجازه ی آشنایی بیشتر رو بدن و این اطمینان رو بهشون بدین که از طریق مشاوره پروسه ی شناختتون رو طی می کنید.
پسری هستم سی ساله پنج شش سال پیش شکست عاطفی سختی رو به خاطر یک دختر متحمل شدم و چند سال طول کشید تا به خودم بیام البته حالا می بینم زندگیمو تباه کردم ولی حالا که می خوام از نو شروع کنم و دنبال گزینه برای ازدواج هستم مثل گذشته نیست که کسی به دلم بشینه خواهش می کنم راهنمایی کنید
با سلام به شما دوست عزیز
روابط گذشته می تواند به عنوان یک تجربه برای شما باشد و نیاز است که روابط با هدف پیش بروند و در مدت زمان مشخصی این روابط باشند تا هردو طرف بدون وابستگی بتوانند برای زندگی مشترک تصمیم گیری کنند اگر روابط با وابستگی زیادی همراه باشد می تواند باعث شود که فرد درگیری ذهنی زیادی برایش ایجاد شود .
در زمان فعلی نیز بهتر است سعی کنید که معیارهای خودتان را بشناسید و سعی کنید که بر مبنای معیارهایتان در این مسیر تصمیم گیری داشته باشید و دقت کنید که برای ازدواج نیاز است که شناخت صورت بگیرد تا هردو فرد فرصت تصمیم گیری داشته باشند .
سلام وقت بخیر
دختر ۲۲ ساله ای هستم که یک سال و نیمه با یکی از همکلاسی هام آشناشدم و ایشون ۲۳ سال دارن،با خانواده به خواستگاری اومدن،خانواده پسر با ازدواج ما موافقن ولی خانواده من مخالف
خانواده من میگن سن پسر کمه،کار درست حسابی نداره(کارش معامله ماشین هست)سربازی نرفته(دنبال کار های معافیش هست که جوابش به زودی میاد)خونه مستقل نداره(طبقه بالای خونه پدرش رو براش ساختن)و تک پسره
ما خیلی رابطه خوبی باهم داریم و همو دوست داریم و بهم تعهد داریم
حالا خانواده من اصرار دارن که من به مشاور مراجعه کنم تا مشاور بتونه من رو قانع کنه ک این اقا بدردم نمیخوره
ولی من میخوام مشاور خانوادم رو راضی به این ازدواج کنه
چون من اگ با این آفا ازدواج نکنم نمیتونم هیچ وقت کسی دیگه رو به جای اون بزارم و با کسی دیگه وارد رابطه بشم
ممنون میشم بهم بگید چیکار کنم و به مشاور چی بگم که خانوادم رو راضی کنه؟
سلام به شما فاطمه جان
احساسات شما بهم قابل احترام می باشد اما دقت کنید که برای مشاوره پیش از ازدواج نیاز به حضور شما و هم آن آقا باهم می باشد تا بتوانیم با بررسی نظری را عنوان کنیم . اما دقت کنید که در این مسیر بهتر است سعی کنید دلیل نگرانی های خانواده را نیز درک کنید چون نرفتن به سربازی و تنها به امید معاف شدن و یا نداشتن کار ثابت و مشخص می تواند با مشکلات اقتصادی و اجتماعی و.. برای زندگی شما همراه باشد اما بهتر است در این مسیر سعی کنید در کنار احترام به احساسات خودتان با این آقا برای مشاوره پیش از ازدواج اقدام کنید تا بتوانیم در این مورد نظری را بیان کنیم و بعد شما با انتقال به خانوادیتان و یا دعوت در یکی از این جلسات می توانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید .
سلام ی دختر ۲۰ ساله هستم ک دوساله با یه پسر ۲۲ ساله ارتباط دارم و اول رابطه بهم درخاست رابطه داد و چن وقته ک رابطه داریم و وضعیت مالی خوبی نداره و پدرش معتاد هست من واقعن سردرگمم که این اقا برای ازدواج با من مناسب هست یا خیر
سلام به شما
عزیزم در تصمیم گیری برای ازدواج توجه کردن به شرایط خانوادگی فرد بسیار مهم است، هرچند به صورت قطعی نمی شه اینطور قضاوت کرد که اگر خانواده ی فرد مشکلی دارن حتما فرزندشان نیز دچار مشکلاتی است ولی این مسئله نیاز به توجه ویژه دارد و نمی توان آن را نادیده گرفت و نیاز هست که برای تصمیم گیری در مورد ازدواج با چنین شخصی حساسیت بیشتری نشون داد.
ولی در حال حاضر مسئله ی حائز اهمیت در مورد شما این هستش که ایشون از نظر مالی شرایط مناسبی ندارن، ضمن اینکه از نظر سن هم در زمان مناسبی برای ازدواج نیستن، همچنین شما با آگاهی از تمام این موارد با ایشون رابطه دارین و این می تونه برای شما آسیب های زیادی رو به همراه داشته باشه از جمله اینکه این روابط جدا از آسیب هایی که ممکنه به شما از نظر جسمی وارد کنه می تونه شما وابستگی شما رو به ایشون چندین برابر کنه و شما نتونید تصمیم گیری درستی در مورد ایشون داشته باشید و از واقیعت های رابطتون چشم پوشی کنید. در مورد اینکه فردی مناسب ازدواج هست یا خیر عوامل متعددی تاثیر گذار هستند و با توجه به تمام آن عوامل می توان در مورد این موضوع اظهار نظر کرد ولی به طور کلی به شما توصیه می شود در رابطتون بیشتر مراقب باشین و از انجام رفتارهای پرخطر خودداری کنید.
سلام..محدثه هستم ۲۸ساله ک دو سال پیش با پسری ک همون روز اول ک پیشنهادارتباط داد گفت قصد ازدواج با منو داره اما چون شرایط مالی خوبی نداشت بهم گفت ک مدتی صبر کنم تا بتونه بیاد جلو داخل این مدت ارتباط خوبی داشتم و اینکه به یقین رسیده بودم ک منو واقعا دوست داره ولی شرایط مالی خوبی نداشت کسی هم از خانوادش نبود ک حمایتش کنه منم چون دوسش دارم بهش گفتم ک خانواده سختگیری ندارم و کامل درکت میکنم هیچ توقع ای از طلا یا جشن ازت ندارم اما باز خودش راضی نمیشد میگفت ک نه تا اینکه ی روز در اومد گفت ک من لیاقت خوشبخت کردن تو رو ندارم من خیلی گرفتارم حالا ک فکرشو میکنم میبینم نمی تونم ازدواج کنم تو هم برو دنبال زندگیت یک سال از این اتفاق میگذره اما من نتونستم فراموشش کنم هر چه تماس میگیرم هر صد بار یک بار جواب میده میگه اگه میخوای بعنوان دوستی ادامه بدیم چون نمی تونم با ای درامد کمی ک دارم ازدواج کنم کسی رو بدبخت کنم…تو این چند سال که من درگیر دوست داشتن این پسرم ی خواستگار هم دارم ک از لحاظ موقعیت و خانواده و اخلاق همه خانواده قبولش دارن اما خودم هر کاری میکنم ک به سمتش کشیده شم و بهش علاقه پیدا کنم نمی تونم در صورتی ک میدونم اگه باهاش ازدواج کنم میتونه خوشبختم کنه..چیکار کنم ک به بهش علاقه پیدا کنم من آدمیم ک ظاهر پسندم این خواستگاری که دارم فک میکنم بخاطر ظاهرش باشه ک به دلم نمیشینه…لطفا راهنماییم کنید خیلی سر در گمم
سلام به شما محدثه جان
احساسات شما قابل احترام می باشد اما دقت کنید دو سال زمان زیادی می باشد و فرد مقابل شما اگر تصمیم به ازدواج داشتند و یا شرایط ازدواج را داشاند در این مسیر اقداممی کردند ایشان با صراحت به شما بیان کرده اند که شرایط ازدواج را ندارند و ادامه دادن این رابطه بخاطر وابستگی و یا خیالپردازی های که شما برای ازدواج با ایشان داشته اید کمکی به شما نمی کند و تنها می تواند زمان بیشتری شما را در یک رابطه ناقص نگهدارد .
در این مسیر بهتر است در اول تکلیف رابطه با این اقا را مشخص کنید و در کنار احترامی که برای احساسات خود قائل هستید در مورد این رابطه تصمیم گیری کنید و در صورت تصمیم به جدایی بهتر است هیچ ارتباطی وجود نداشته باشد و به خودتان فرصت بدهید تا بتوانید به مرحله پذیرش وارد شوید .
در کنار این موضوع در مورد خواستگارتان اگر تصمیم به اتمام رابطه اول گرفتید و فکرمی کنید این آقا شرایط و معیارهای اولیه شما را دارند و ظاهرشان برای شما قابل پذیرش می باشد بهتر است برای آشنایی بیشتر اقدام کنید و بعد تصمیم گیری داشته باشید.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
نام
ایمیل
وب سایت
دیدگاه
سایت “مشاورانه” به صورت 24 ساعته در زمینه های مشاوره روانشناسی خانواده تلفنی و حضوری در خدمت شماست ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰ برترین روانشناسان ایران در کنار شما هستند
انجمن روانشناسی آمریکا
کانون مشاوران ایران
انجمن روانشناسی ایران
Medical news
سپتامبر 25, 2018 توصیه های ازدواج
در مرکز مشاوره ازدواج اغلب به زوجین توصیه میگردد، در دوران خواستگاری یا نامزدی برای آشنایی بیشتر، فهرستی از سوالات قبل از ازدواج استاندارد از نامزد خود بپرسید. اما وقتی نگاه عمیقی به این موضوع بیندازیم میبینیم، تعداد زیادی از سولات آشنایی قبل از ازدواج وجود دارد که فرارتر از شخصیت شناسی زوج و انتظارت آن دو نسبت به هم است. در این مقاله از سایت مشاوره باما قصد داریم به مهمترین سوالات برای آشنایی قبل از ازدواج در دوران خواستگاری و نامزدی دختر و پسر بپردازیم:
رابطه همسر من با مصرف مواد مخدر، الکل و سیگار چگونه است؟
بر اساس تحقیقات روانشناسی ، سوءمصرف مواد ، وابستگی به دارو و اعتیاد همسر به مواد مخدر و الکل یکی از مهمترین دلایل فروپاشی زندگی مشترک و افزایش تقاضای طلاق در خانواده است. وابستگی به مواد درواقع نشانهای از یک مشکل روحی و روانی یک فرد در زندگی اوست که ریشه در ترس ، ناامیدی ، نداشتن اعتماد به نفس و عزت نفس در زندگی او دارد و ممکن است به علایم افسردگی و مشکلات روحی و روانی بعد از ازدواج تبدیل شود.
بهعنوان مشاور خانواده ، ازدواج با فردی که معتاد است و به مواد خاصی وابستگی دارد قبل از درمان، هرگز توصیه نمیگردد. همچنین یکی از مهمترین سوالات قبل از ازدواج دانستن سابقه مصرف مواد و اعتیاد نامزد شما درگذشته است. در صورت مثبت بودن پاسخ ، حتماً از یک مشاور خانواده خوب کمک بگیرید.نمونه سوالات روانشناسی قبل از ازدواج
ممکن است مشکلات مربوط به سو مصرف مواد مخدر یا اعتیاد به الکل یا هر نوع عادت رفتاری مخرب در همسر آینده خود متوجه شوید. اما اغلب اوقات نشانههای اولیهای از وجود مشکلات مربوط به اعتیاد و گرایش به الکل وجود داشته است. ولی ما عمداً در موردش صحبتی نکرده بودیم و اعتراف نکرده بودیم شاید به خاطر ترس بوده است و یا اینکه انکار میکردیم.
ما بیشتر بهعنوان خونه ای با هم زندگی میکنیم تا بهعنوان دو عاشق !
این جمله اغلب مثالی است از اینکه چگونه یک رابطه به شکست میرود. اینکه شریک زندگی شما برای شما هیچ یک هم اتاقی نداشته باشد اصلاً چیز خوبی نیست. اما من دلیل میآورم که کنار هم بودن یا همراه شدن با یکدیگر بهعنوان همخانهای، اگرچه برای یک ازدواج کافی نیست اما همچنان امری واجب و ضروری است.
چگونه با هم در مورد اینکه دمای اتاق منزل چقدر باید باشد به توافق میرسید؟ چگونه برنامه خوابتان را با هم تنظیم کردهاید؟
چگونه مسائل مربوط به نظافت منزل، دکوراسیون منزل، کارهای روزانه، مهمانداری یا پختن غذا را حل میکنید؟
وقتیکه سرویس بهداشتی شما خرابشده و آب همهجا را فراگرفته، کدامیک از شما مسئولیت پرداخت هزینه یا پیدا کردن یک لولهکش را به عهده میگیرد؟
عقیده ما در مورد فرزند دار شدن چیست و چقدر نسبت به آن قطعیت داریم ؟
تقریباً همه زوج ها قبول دارند که قبل ازدواج باید بهطور شفاف در مورد فرزند دار شدن یا نشدن، عقایدشان را بیان کنند. اما جای تعجب است بدانید که باز هم همین موضوع خیلی باعث به وجود آمدن مشکلات زناشویی میشود، آنهم به خاطر یک پدیدهی طبیعی(بدیهی) که اغلب از آن غافل هستیم: “مردم تغییر میکنند”.
بنابراین، بسیار مهم است، هم در مورد اینکه ترجیح میدهید بچهدار شوید یا خیر با نامزد خود صحبت کنید و هم در خصوص اینکه هردوی شما بدانید تا چه حدومرزی میتوانید تغییر عقیده دهید!
اگر هر یک از شما فقط در تصوراتتان دو فرزند بخواهید، ممکن است اینطور به نظر برسد که خیلی دراینباره مطمئن هستید و هیچ ابهامی ندارید. اما اگر بعد از به دنیا آمدن اولین فرزند یکی از شما کاملاً مطمئن شود که دیگر فرزندی نمیخواهد آنوقت چه میشود؟
یا اینکه اگر مشکل باروری داشته باشید، برای فرزند دار شدن چقدر میخواهید تلاش کنید و در مورد اینکه فرزندی را به سرپرستی بگیرید چه احساسی(فکری)دارید؟
اگر یکی از شما حتی بعد از به دنیا آمدن فرزند دوم باز هم فرزندان بیشتری بخواهد چه؟
اگر یکی از والدین که شاغل است و بخواهد بعد از تولد فرزندش در خانه بماند یا حتی نماند چه میشود؟
پس مهم است که عمیقتر به این نوع سوالات قبل از ازدواج نگاه کنیم.
ما چقدر در مورد رابطه زناشویی خود با دیگران صحبت میکنیم؟
تعداد کمی از اشخاص وقتی بقبل از ازدواج شروع به آشنایی و قرار گذاشتن میکنند، قوانینی برای صحبت در خصوص مسائل و روابط خصوصیشان با دیگر دوستان و خانواده تعیین میکنند. اما بعد از ازدواج بسیاری از انتظارات و خواستهها تغییر میکند.
آیا اگر همسر(زن) شما همه مشکلات در مورد رابطه زناشویی شما را برای دوستش تعریف کند اینطور فکر میکنید که به شما خیانت کرده است؟
آیا با این موضوع که شوهر شما برای زندگی مشترکتان از مادرش راهنمایی بگیرد مشکلی ندارید؟
برای اینکه بدانید تا چه اندازه میتوانید از خودتان و ارتباطتان برای دوستان و خانواده ها صحبت کنید هیچ پاسخ مشخصی وجود ندارد.
اما هر چه طرز تفکر شما به هم نزدیکتر باشد، وضعیتتان بهتر خواهد بود و کمتر با موقعیتهای تعجبآور مواجه میشوید!
اختلاف با همسر را چگونه مدیریت کنیم؟ چطور میتوانیم در این مورد بهتر عمل کنیم؟
دههها تحقیق در مورد ازدواج و خانواده این حقیقت غیرقابلانکار را نشان داده است: اختلافات در زندگی زناشویی به وجود خواهند آمد و چگونگی برخورد با آنها و مدیریت آنها بهاندازه خود اختلافات دارای اهمیت است.
آیا شما عادت دارید فقط به روش خاصی بحث و مشاجره کنید؟ آیا همیشه یکی از شما دو نفر دیگری را محکوم و سرکوب میکند؟
آیا همیشه یکی از شما دو نفر است که ابتدا معذرتخواهی میکند؟ آیا همیشه یکی از شما دو نفر احساسات خویش را بیان میکند و دیگری همه را در خود فرومیریزد تا زمانی که به خشم تبدیل شود؟ آیا یکی از شما بیشتر تمایل دارد که دادوفریاد راه بی اندازد و همه حرفها را بهیکباره بزند اما دیگری نیاز به کمی زمان دارد تا آرام شود و سپس حرفهایش را بزند؟
بهطورکلی، در یک ازدواج موفق ارتباط و تعاملات با یکدیگر صادقانه و با احترام متقابل است و بیتفاوتی، پرخاشگری، توهین و زورگویی در آن وجود ندارد.
با نگاهی به روش حل اختلافات و تعارضها در زندگی، متوجه میشوید آیا امکانی برای بهبود روابط زن و شوهر در زندگی مشترک وجود دارد یا خیر؟
رفتار ما با خانواده همسر چگونه است؟
هر مشاور خانواده ای به شما این را خواهد گفت: خویشاوندان نزدیک اغلب بزرگترین عوامل شکست در ازدواج هستند.
نیازی نیست که خانواده همسر شما از شما تعریف و تمجید کند(البته اگر از شما تعریف میکنند خیلی خوششانس هستید!) اما باید مطمئن شوید همسرتان از روابط شما با خانواده اش احساس ناراحتی نکند. تصور کنید چه میشود اگر رابطه همسر شما با خانواده اش خوب نباشد ولی ازنظر شما آنها بامزه و بیضرر باشند؟
اگر هنوز شوهر شما بخواهد هرسال دو هفته تعطیلاتش را با خانواده برادرش بگذرانید اما شما اصلاً نمیتوانید چنین چیزی را تحملکنید چه پیش خواهد آمد؟
خویشاوندان شما در زندگی فرزندانتان چه نقشی خواهند داشت؟ اگر سن والدین همسرتان طوری باشد که نیاز به مراقبت داشته باشند چه؟ اگر آنها بخواهند از شما پولی قرض بگیرند چه؟ یا اینکه برعکس، به شما آنقدر پول بدهند که زندگی شما تغییر کند چطور؟ هردوی شما در مورد اتفاقاتی که در طول زندگی مشترک تان میافتد چقدر راحت و روراست هستید؟ اغلب برنامهریزی برای ازدواج، باعث دخالت خانواده ها میشود و اختلافات از همانجا دامن میخورند. سعی نکنید آن را از بین ببرید بلکه بهعنوان فرصتی برای تمرین حل مشکلات به آن نگاه کنید.
آیا موردی هست که شما انتظار تغییر در آن را از همسرتان داشته باشید؟
بارها پیشآمده است با کسانی کارکردهام که ازدواجشان در حال فروپاشی بوده است و آنها میگفتهاند که: خب! “او یک جورایی خیلی خودخواه است و من همیشه فکر میکردم بعد از بچهدار شدن تغییر کند”! یا: “او همیشه در مورد پولهایش بیمسئولیت است اما من فکر میکردم بعدازاینکه ما صاحبخانه شویم عاقلتر میشود.
با خودتان صادق باشید! آیا شما فکر میکنید که همسر تان به طرز جادویی فقط با گذر زمان تغییر میکند و تبدیل به یک فرد متفاوتی میشود؟ حتی در مورد چیزهای نسبتاً کوچک مثل بچه دار شدن یا وام مسکن گرفتن و یک شغل واقعی؟ دوباره فکر کنید. شاید این اتفاقات بیافتد، اما انگیزه تغییر رفتار باید از خودشان شروع شود نه از جانب شما. اگر شما میخواهید با شخصی ازدواج کنید باید آنها را همانطور که هست بپذیرید.
ختم کلام اینکه خودتان را طوری گول نزنید، گویا بعداً شرایطی به وجود خواهد آمد که درنهایت باعث تغییر رفتار همسر شما خواهد شد.نمونه سوالات روانشناسی قبل از ازدواج
چقدر نحوهی پول درآوردن ما با هم سازگاری دارد و چگونه میخواهیم بعد از ازدواج مسائل مالی را مدیریت کنیم؟
شاید در مورد نقش مسائل مالی در ازدواج مطالب زیادی شنیده اید. همچنین در مورد اختلافات و مشکلاتی که بهواسطه مشکلات مالی در ازدواج به وجود آمدهاند. زیرا به نظر میرسد این مسئله میتواند در رأس همه اموری باشد که منجر به اختلافات، سختیها و مشکلات زندگی زناشویی شود.
مواردی از قبیل روش هزینه کردن گرفته تا مواردی مانند توافق بر سر خرید خانه یا نظرات متفاوت در مورد وام گرفتن یا اینکه چقدر پول برای شاد کردن خودمان هزینه کنیم گرفته تا پنهان کردن حکایتها و داستانهای دوران کودکی و خواستهها و انتظارات متفاوت در مورد اینکه چه مقدار پول میتوانیم به دوستان و خانواده خود قرض دهیم.
حتی اینکه چقدر میتوانیم به تعمیرکار یخچال منزل انعام بدهیم؟ به توافق رسیدن بر سر مسائل و مشکلات مالی بسیار سخت است. مشکلات مالی اغلب با مسائل مهم احساسی و عاطفی گرهخورده است. پول به همهچیز وابسته است؛ از آزادی، استقلال و امنیت گرفته تا قدرت و مقام.
هر چه بیشتر بتوانید در مورد مسائل مالی قبل از ازدواج با نامزد خود صحبت کنید و هر چه بیشتر در موردش صادق باشید، ازدواجتان را محکمتر کردهاید. باید شفافسازی کنید که چقدر میخواهید در زندگی تان هزینه کنید و چطور مسائل مالی را حل کنید.
نظر همسر شما درباره تقسیم وظایف منزل چیست؟
آیا شما اغلب ترجیح میدهید تمام کارهای منزل را انجام دهید، سپس به استراحت بپردازید یا اول به تفریح و خوشگذارنی بپردازید سپس کارهای خانه را انجام دهید؟ همچنین زوج ها اغلب در مورد تقسیم وظایف منزل با هم اختلاف نظر دارند. یکی از سوالات آشنایی قبل از ازدواج شناخت اصول خانه داری و تقسیم وظایف با همسرتان است.
بحث و گفتگو در مورد نحوه تقسیم وظایف منزل بعد از ازدواج ممکن است به یک موضوع روزمره و عادی تبدیل شود اما در بعضی موارد، برای زوجها یک مسئلهی جدی است. حتی زوج هایی که قبل ازدواج کارها را خیلی خوب تقسیمبندی کردهاند هم ممکن است با تغییر شرایط دچار مشکلات جدی شوند.
تغییراتی مانند بچهدار شدن، تغییر موقعیت شغلی یا تغییر در نحوه رفتوآمد به محل کار یا نقلمکان به خانهای بزرگتر که نیاز به تعمیرات و رسیدگی بیشتری دارد.
وقتی بهتازگی زندگی مشترک خود را آغاز میکنید، مشکلات در رابطه با تقسیمکارها شروع میشود. روی حرفم حساب کنید. چگونه میخواهید برای حل این مسائل کار کنید و چقدر میتوانید با این مسائل خوب برخورد کنید؟
آیا میتوانید طوری گفتگو کنید، هر یک ازلحاظ تقسیمبندی کارها چه چیزهایی را ترجیح میدهید و از چه مواردی دلخور میشوید؟ اگر یکی از شما در نقش والدی باشید که باید بهصورت از پیش تعیینشده کارها را انجام دهد(مثلاً کارهای مربوط به کارت تولد و وقت گرفتن برای دندانپزشکی) آیا با این موضوع مشکلی ندارید؟
ما چقدر به شغل خود وابسته هستیم و اگر اخراج شویم یا از ما خواسته شود که آنجا را ترک کنیم چه اتفاقی خواهد افتاد؟
مواردی از قبیل تعدیل نیرو، ارتقای شغلی، کم کردن هزینهها توسط شرکت، نقل و انتقالات شغلی، اخراج شدن، فرسودگی شغلی و ادغام شرکتها میتواند در یکچشم به هم زدن وضعیت استخدامی فرد را تغییر دهد.
اگر یکی از شما شغلش را از دست بدهد یا دیگر تمایل نداشته باشد سر کار برود چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا این توقع بین آنها وجود دارد که یکی از آنها باید درآمد مالی بیشتری داشته باشد؟ چه کسی در خانه بماند و از بچهها نگهداری کند و چه کسی نباید این کار را بکند؟
چه کسی درنهایت پیشرفت میکند یا به دانشگاه برای ادامه تحصیلات خواهد رفت یا شغلش را عوض میکند؟ البته هیچچیز را نمیتوان پیشاپیش بهطور کاملاً واضح بیان کرد، اما هر چه شما بهتر بتوانید توقعاتی که از همسر آینده خود دارید را بیان کنید، بهتر میتوانید خود را با شرایط نامطلوب زندگی سازگار کنید.
من چقدر با صمیمیت همسرم با دیگران راحت هستم؟ چه زمانی ممکن است به آن بهعنوان یک رابطه احساسی فکر کنم؟
طریقه برخورد و سطح صمیمت عاطفی با همکاران، چگونگی ارتباط داشتن با دوستان، تعداد سفرهای کاری و تمایل به نهار خوردن و خوشگذرانی با دیگران، همه اینها در افراد مختلف متفاوت است. آیا مشکلی ندارد وقتی با شریکتان کنار هم در رختخواب هستید او به همکار خانومش پیام بفرستد؟ آیا اگر همسر شما بدون اطلاع شما با شریک قبلی خودش به نهار برود شما را اذیت میکند؟ همه زوجها باید مواردی را که با آن راحتاند و یا مشکلدارند را برای یکدیگر مشخص کنند. اگر هر چه بیشتر شما وانمود کنید یا تظاهر کنید که همهی اختلافات بهطور جادویی برطرف خواهد شد بیشتر خودتان را در معرض خیانت همسر قرار میدهید.
ارتباط نامزد شما با دین و مذهب چگونه است؟
چطور میخواهید تعطیلات را جشن بگیرید؟ آیا بعد از بچهدار شدن میخواهید رفتن به مکانهای مقدس را شروع کنید ؟ آیا طرز بیان شما در مورد موارد مذهبی وقتی همه خانواده شما اطرافتان هستند و یا شرایط در مواقع بحرانی تغییر میکند؟
چه خواهد شد اگر یکی از شما دو نفر بهراحتی نسبت به قبل بیشتر و یا کمتر مذهبی شود؟
دوباره میگویم: رازش گفتگو و بیان انتظارات است.
انتظاراتمان در مورد محلی که باید زندگی کنیم چیست؟
مردم در دوران جوانی زیاد نقلمکان میکنند. آمارها نشان میدهد بیشتر از هر زمان در زندگیشان. اما اغلب مسائل و حلوفصل آن مسائل که بعد ازدواج پیش میآید باعث میشود که همه حدس و گمانهای ناگفته در مورد محل زندگی آینده در فرد آشکار شود. شاید آنچه ازنظر همسر شما یک موقعیت موقتی برای یک شغل خاص است ازنظر فردی دیگر زادگاهی است که قرار بوده مادامالعمر در آنجا اقامت داشته باشد.
شاید او همیشه فرض کرده که قرار است بعد از بچهدار شدن به مکانی برگردند که بتواند نزدیک والدینش باشد. شاید احساس نیاز میکند، بعد از اتمام تحصیلات تکمیلیاش نزدیک دوستان قدیمیاش باشد.
البته هیچ اشکالی ندارد که شما نخواهید برای مکانی که قرار است آنجا باشید برنامه مشخصی داشته باشید، تا زمانی که هردوی شما با این موضوع مشکلی نداشته باشید. بالاخره در زندگی نیاز است که منعطف باشید. ولی وقتی یکی از شما شدیداً روی یک دیدگاه پافشاری کنید ولی دیگری نخواهد خودش را در قیدوبند قرار دهد و نظرش را تغییر دهد، آنجاست که فاجعه رخ میدهد.
حفظ ظاهر و زیبایی در ازدواج
این یکی دیگر از مهمترین سوالات قبل از ازدواج است. همسر شما قرار نیست در روزی که میخواهد به همراه شما کارهای عقبافتاده زندگی را انجام دهد ظاهری آراسته مانند آن زمانی که سر قرار چهارمش با شما حاضر شد داشته باشد.
بخشی از آرامش داشتن در ازدواج به دانستن این موضوع برمیگردد که بدانید عشق و علاقه همسر شما از عشق رمانتیکی که در اوایل دوران آشنایی وجود داشت پیروی نمیکند.
بااینوجود، زوج های زیادی را میبینم که تغییرات در ظاهر فیزیکی برای آنها یک استرس و تنش در طول دوران زندگی محسوب میشود. این تغییرات ظاهری میتواند بر روی همهچیز مانند سلامت عمومی، وزن و تناسباندام، مدل موها و موهای صورت تأثیر بگذارد.
در یک دنیای ایده آل زمانی که ازدواج میکنید شما بیشتر همدیگر را در حالت عادی و روزانه خواهید دید نه در یک حالت مرتب. اما اگر بعدازاینکه تعهد کردید تا آخر عمر با هم بمانید و اوضاع تغییر کند چه؟ چگونه شما باید در مورد بدنهای همدیگر صحبت کنید؟ نظر همسرتان در مورد مدل مو و لباسهایتان چقدر باید برایتان اهمیت داشته باشد؟ این میتواند یک موضوع بسیار خستهکننده و پر فراز و نشیب باشد اما اگر متوجه شدید که این موضوع بر روی رابطه شما تأثیر گذاشته است، هر چه شما بهتر بتوانید موضوع را باز تر کنید حالتان نیز بهتر خواهد بود.
اوضاع در اتاقخواب چگونه است؟
بعضی از زوجها تصمیم میگیرند تا زمان ازدواج صبر کنند و رابطه جنسی قبل از ازدواج نداشته باشند. اما حتی در همین موارد هم باید در مورد اینکه انتظارشان از نقش سکس در زندگی چیست گفتگو داشته باشند و به درک متقابل برسند.
چه خواهد شد اگر تمایلات جنسی همسر شما تغییر کند؟ خواه به این دلیل که دیگر هیجان اولیه را ندارید یا اینکه یکی از دو طرف دچار اختلالات جنسی یا بی میلی جنسی شده است.
نظر و دیدگاه هر یک از شما در مورد فیلمهای مستهجن و اعتیاد به پورنوگرافی چیست؟ چقدر بیپروا هستید؟ آیا یکی از شما به طرز قابلتوجهی ازلحاظ جنسی فعال است؟ چه کسی معمولاً شروعکننده رابطه جنسی است و این آیا اشکالی ندارد؟ آیا یکی از شما دو نفر سکس را ابزاری برای تسلط و حفظ قدرت بر دیگری میداند؟ در مورد شرکای جنسی گذشته و ماجراهای قبلیمان چقدر صحبت میکنیم؟
در اوایل شروع رابطه، برقراری رابطه جنسی آنقدر خوب است که حتی میتواند بر مشکلات دیگر زندگی سرپوش بگذارد. اما وقتی مشکلات جنسی در روابط زناشویی رخ داد، مهم است که در مورد آن صحبت کنید. متأسفانه چون این موضوع میتواند یک موضوع پیچیده یا سختی باشد بعضی وقتها به مدت طولانی هیچ صحبتی در مورد آن نخواهد شد تا اینکه کمکم دردسرها و مشکلات آغاز میشوند که حل این مسئله نیز خیلی سختتر میشود.
چه مقدار زمان برای خلوت کردن با خود و دور از همسر نیاز دارید؟
این یک تفکر سنتی در مورد یکی از مسائل داغ ازدواج نیست. حتی هنوز هم شاهد این هستیم که این مسئله چقدر میتواند موجب دعوای زن و شوهر شود. مشکلات بزرگی از قبیل: او عادت دارد که آخر هر هفته ۴ تا ۵ ساعت برای تماشای فوتبال به ورزشگاه برود و یا او (زن) می خواهد همچنان گاهوبیگاه برای خودش آخر هفتهها تنها باشد” یا: او هرروز صبح قبل از خوردن کافهاش ۱۰ دقیقه نیاز به زمانی برای سکوت دارد یا او میخواهد خودش به تنهایی ورزش کند نه به همراه همسرش. در خصوص اینکه چقدر زمان لازم است تا مردم برای خودشان یا با دوستانشان زمان بگذرانند مثالهای زیادی وجود دارد.
در این مورد چقدر مثل هم هستید؟ حتی تفاوتهای زیاد هم میتوانند در سایه وجود احترام متقابل، گفتگو و درک متقابل با هم حل شود. ولی اگر هرگز در مورد این مسائل صحبت نکنید، ظرف دو سال از زمان ازدواج تان، زمانی که او همچنان به بیرون رفتنهای شبانه با دوستانش ادامه میدهد یا تنها و ناامیدانه در خانه در حال تماشای تلویزیون است، چون گمان میکرد همسرش بعد ازدواج به بیرون رفتن با دوستان مجردش پایان میدهد، همه اینها باعث ایجاد خشم و نارضایتی در زندگی مشترک میشود.
در شروع ازدواج، زوج تمایل و علاقه زیادی به با هم بودن دارند. این موضوع باعث میشود، افراد وقت کافی برای خلوت کردن با خود را نداشته باشند. خواندن کتاب محبوب خود، بیرون رفتن با دوستان سابق، تماشای فیلم موردعلاقه، رفتن به کلاس رقص، همگی کارهایی است که ممکن است در اوایل زندگی مشترک با همسر خود به فراموشی سپرده شود.
بحث و گفتگو در مورد مدتزمانی که دوست دارید به خود اختصاص دهید تا به کارها و سرگرمیهای موردعلاقه و شخصی خود بپردازید موجب شناخت و آگاهی بیشتر نسبت به همسر میگردد و وقتی همسر شما بعد از ازدواج، گاهی با خود خلوت کرد و تمایلی با بودن در کنار شما نداشت از همسر خود دلگیر نمیشوید.
همه ما به زمانی برای تنهایی و خلوت کردن نیاز داریم. ولی برخی افراد در مقایسه با دیگران به زمان بیشتری به این زمان نیاز دارند. اگر ندانید این زمان که همسر شما برای بودن در خلوت خود صرف میکند، نیاز طبیعی اوست، ممکن است بهاشتباه تصور کنید از شما فرار میکند یا از دست شما عصبانی و یا دلخور است.
دانستن این موضوع که هردوی شما به زمانی نیاز دارید تا آن را صرف خود کنید و اینکه آن زمان چطور نمود پیدا میکند، نه تنها باعث بهبود روابط زن و شوهر میشود بلکه از به وجود آمدن سوءتفاهم در ازدواج هم جلوگیری میکند.
سوال از نامزد خود در مورد مسایل مالی بعد از ازدواج
نامزدها معمولاً قبل از ازدواج راجع به پول و مسائل مالی گفتگو نمیکنند. در حالیکه مسائل و مشکلات مالی یکی از دلایل افزایش احتمال طلاق و بروز مشکلات خانوادگی بعد از ازدواج است. سوالات قبل از ازدواج در دوران آشنایی از نامزد خود راجع به مشکلات مالی و اقتصادی موجب میشود بفهمید آیا دیدگاه و فهم مشترکی نسبت به پول و مسائل مالی بین شما و همسر آینده خود وجود دارد.
سؤال پرسیدن در مورد اهداف اقتصادی و مالی خیلی بهتر از پرسیدن این سؤال است که: “چطور تو هیچوقت قبضهایت را سر وقت پرداخت نمیکنی ولی در هفته سه شب از بیرون غذا سفارش میدهی و کلی ریختوپاش میکنی؟” لازم است با هم گفتگو کنید و ببینید آیا هردوی شما ازلحاظ اقتصادی با هم سازگار هستید؟ نه اینکه دربارهی میزان درآمدتان باهم صحبت کنید بلکه درباره چگونگی مدیریت درآمد و هزینه های زندگی و چشمانداز خود نسبت به زندگی مشترک آینده با هم گفتگو کنید.
چقدر نگران طرد شدن از طرف همسر خود هستید؟
یکی از مهمترین سوالات قبل از ازدواج شناخت میزان وابستگی عاطفی زوج نسبت به همدیگر است. هر چه بیشتر نسبت به این احساسات و عواطف بدانید، بعد از ازدواج آگاهی بیشتری نسبت به نیازهای عاطفی همسر خود کسب خواهید کرد.
نظر نامزد شما در موردحمایت از والدین در هنگام سالمندی چیست؟
با افزایش سن ازدواج در میان جوانان، تعداد خانواده هایی که بهاصطلاح روانشناسی “نسل ساندویچ” نامیده میشوند در حال افزایش است. به این معنی که شما و همسر تان علاوه بر اینکه باید به تربیت فرزند و مراقبت از آنها بپردازید، مجبور به حمایت و مراقبت از پدر و مادر سالمند خود نیز هستید. آیا در مورد نحوه حمایت عاطفی و مالی پدر و مادر خود بعد از ازدواج با همسرتان تفاهم دارید؟ در دوران سالمندی پدر و مادر خود یا همسر، چگونه از آنها حمایت خواهید کرد؟ آیا اجازه نگهداری از پدر و مادر همسر خود را میدهید یا باید در خانه سالمندان نگهداری شوند؟
شناخت نظر همسر نسبت به جایگاه و منزلت والدین ، انتظارت و نیازهای آنها از فرزندشان، تأثیر عمیقی بر روابط زناشویی بعد از ازدواج شما خواهد گذاشت. اینکه یکی از معیارهای انتخاب همسر مناسب، حفظ ارزش و منزلت والدین است، به شناخت شما نسبت به همسر خود در زندگی بعد از ازدواج کمک فراوانی میکند.
هنگام دعوا با همسر بعد از ازدواج ، چه عکسالعملی نشان میدهید؟
در طول چندین سال فعالیت بهعنوان مشاور ازدواج، متوجه شیوه رفتارهای متفاوتی از زوجین در حین دعوا با همسر خود شدهام. برخی در هنگام دعوا با همسر آنقدر جروبحث را ادامه میدهند تا روی یک نتیجه معقول به تفاهم برسند اما برخی دیگر در هنگام دعوا با همسر تمرکز خود را ازدستداده و نمیتوانند تصمیم مناسبی بگیرند و نیاز به زمان بیشتری برای حل اختلافات زناشویی خود دارند. موضوع شیوه حل مشکلات در حین دعوا یکی از سولات قبل از ازدواج برای بهبود زندگی بعد از ازدواج خواهد بود.
سوال قبل از ازدواج در مورد خیانت به همسر
طبیعی است هیچ زوجی دوست ندارد قبل از ازدواج راجع به موضوع خیانت به همسر حرف بزند. بهخصوص وقتی زوج نسبت به هم شناخت و اعتماد کافی دارند و وقوع چنین اتفاقی بعد از ازدواج را پیشبینی نمیکنند. بههرحال بهعنوان یک مشاور ازدواج توصیه میشود خطوط قرمزها و همچنین تعریف شما و همسر آینده از خیانت شفاف باشد. زیرا سطح انتظارات دو طرف نسبت به این موضوع ممکن است متفاوت باشد.
آیا نامزد شما بعد از ازدواج میتواند با دیگران ارتباط داشته باشد؟ آیا او میتواند با دوست دختر یا دوست پسر سابقش حرف بزند؟ در مورد دوست همسرتان در شبکههای مجازی مثل اینستاگرام و فیسبوک چطور؟ هر سؤالی که در این زمینه ذهن شما را قبل از ازدواج به خود مشغول کرده حتماً با نامزد خود در میان بگذارید.
واکنش همسر شما در صورت دعوا با اقوام او چگونه است؟
فقط به این دلیل که همسر شما عاشق شماست دلیل نمیشود که حتماً باید خانواده شما را هم دوست بدارد. بنابراین یکی از سوالات قبل از ازدواج واکنش و انتظارات همسر شما در صورت دعوا با اقوام او است. این سوال به شناخت شما نسبت به رابطه همسرتان با اقوام خود را نشان میدهد و آیا او بروز اختلاف با اقوامش از جانب همسرش را تحمل میکند و آیا در حین دعوا از شما حمایت میکند یا از اقوامش. با مقایسه جایگاه و ارزش شما بهعنوان همسر آینده او، شما شناخت بیشتری نسبت به همسر خود و حساسیتهای او پیدا خواهید کرد.
هدف شما از زندگی چیست؟ آیا با اهداف همسر شما در یک راستا است؟
آشنایی با هدف زندگی و جهان بینی همسر شما یکی از مهمترین سوالات قبل از ازدواج است. هدف از زندگی در عمیق ترین نقطه وجودی هر شخص قرار دارد. این هدف بیانگر انگیزه، عشق و نیروی محرک هر فرد برای ادامه زندگی است. در یک ازدواج موفق ، پایدار و سالم، افراد به دنبال ارج نهادن به هدف زندگی یکدیگر هستند و فارغ از تفاوت در نوع هدف از زندگی، به نظر و ارزش های همسر خود احترام میگذارند.
بهعنوان مشاور ازدواج بنده همیشه از مراجعین میخواهم هدف زندگی خود را با نامزد خود بگویند. زیرا اگر بعد از ازدواج احساس کنید مجبورید به خاطر حفظ زندگی و ازدواج تان از اهداف زندگیتان دور شوید، چیزی جز تاریکی و رنجش از این ازدواج برای شما باقی نمیماند.
همسر شما چگونه استرس خود را مدیریت میکند؟
وقتی با همسر خود در ترافیک گیرکردهاید، واکنش همسر شما چگونه است؟ وقتی همسر شما بهاندازه کافی نخوابیده چطور رفتار می کند؟ وقتی سرماخورده یا با یک بیماری مبتلا شده چطور با استرس خود مقابله میکند؟ در هنگام خرید و پول خرج کردن چگونه رفتار میکند؟ اغلب در دوران نامزدی، دختر و پسر دوست دارند به بهترین حالت رفتار کند تا خاطرات خوبی از این روزها برجای بماند اما این باعث میشود شناخت کاملی از نامزد خود به دست نیاورند.
بهخصوص بعد از ازدواج وقتی تحتفشار و استرس قرار میگیرند نمیدانند همسر آنها چه رفتاری بروز خواهد داد. همچنین لازم است بدانید در مورد مقابله با استرس همسر آینده شما چه برخوردی نسبت به موضوعات مشترک خواهد داشت.
یکی از بهترین کارهایی که میتوانید برای همسرتان انجام دهید این است که یاد بگیرید چطور زمانی که همسر شما افسرده و ناراحت هست و کمک نیاز دارد، از او حمایت کنید. برخی افراد نیاز دارند که به آنها حس اطمینان را منتقل کنید، بعضی دیگر به تنهایی نیاز دارند و دسته دیگری از افراد نیاز به یک گفتگوی امیدبخش دارند. هر فردی به روش متفاوتی ( از این حال بد ) عبور میکند. ولی وقتیکه واقعاً استرس داریم و در تکاپوی مبارزه با آن هستیم، ممکن است نتوانیم با نیازهای خود بهطور درستی ارتباط برقرار کنیم.
داشتن آمادگی قبلی برای رفع نیازها، به این معناست که شما و شریک زندگیتان قادرید تا در هنگام بروز مشکلات زندگی مشترک به هم کمک کنید.
آیا بچه میخواهی و اگر برای بارداری و فرزند آوری مشکل داشتید چهکار میکنید؟
شاید تصور میکنید همه افراد در دوران آشنایی قبل از ازدواج درباره بچه دار شدن به توافق رسیده اند. ولی گاهی اوقات، این اتفاق نمیافتد. درحالیکه شما حتماً میبایست درباره اینکه بچه میخواهید یا نه با نامزد خود صحبت کنید. مشکل در بچه دار شدن یا بارداری میتواند در رابطه ها عاملی ویرانگر باشد. بعدها که یکی از شما بخواهد لقاح مصنوعی انجام دهد درحالیکه دیگری این کار را عملی چالشبرانگیز میداند یا یکی از شما با فرزندخواندگی مشکلی نداشته باشد درحالیکه دیگری احساس تردید کند، زمان خوبی برای فهمیدن این موضوع نیست.
بااینکه ممکن است عقاید شما در طول زمان دستخوش تغییر شود یا زمانی که در آن شرایط سخت قرار بگیرید ممکن است تصمیم متفاوتی بگیرید، اینکه شما از قبل باهم درباره این موضوعات صحبت کنید، به شما این اطمینان را میدهد با یکدیگر بهعنوان یک تیم وارد موقعیت شوید.
شیوه برقراری ارتباط نامرد شما چگونه است؟
همه میشنویم، ارتباط صحیح با همسر در حفظ رابطه پایدار حیاتی است، ولی اگر شما سبکهای برقراری ارتباط متفاوتی از هم دارید، نحوه برقراری رابطه سالم با همسر برای شما چالشبرانگیز خواهد بود.
آیا یکی از شما برای حل مسائل به زمان احتیاج دارد تا فکر کند؟ آیا یکی از شما بدون فکر حرف میزند و بعداً پشیمان میشود؟ آیا نامزد شما از طریق نوشتن بهتر ارتباط برقرار میکند؟ وقتی مشکلات ارتباطی را حل کنید همهچیز آسانتر میشود.
بزرگترین ترس نامزد تو چیست؟
ممکن این سؤال راحتی نباشد، ولی دقیقاً به شما نشان میدهد چه چیزی باعث آزار یک نفر میشود. ازدواج به معنای درک متقابل زن و شوهر است. نه فقط فهمیدن امیدها، رؤیاها و بلندپروازیها و آرزوهای یکدیگر، بلکه به معنای فهمیدن ترس ها، افسوسها و مشکلات طرف مقابل است. مطمئن باشید که با پرسیدن سختترین سؤالها قبل از ازدواج شما به لایههای عمیقتری از درک متقابل نسبت به همسر خود میرسید.
ازدواج برای تو چه معنایی دارد؟
معنای ازدواج برای همه یکسان نیست. برخی افراد فکر میکنند ازدواج تقریباً یک همکاری همهجانبه است. بعضی فکر میکنند ازدواج یک توافق قانونی است. صحبت کردن درباره انتظارات و تعریف شما از ازدواج میتواند شما را به این اطمینان برساند که هیچکدام از شما نیاز یا توقعاتی ندارید که برآورده نشود. بلکه میتوانید از طریق ازدواج با یکدیگر به آنها برسید.
هیچ راه تضمین کننده ای وجود ندارد که ازدواج شما را از طلاق در امان نگه دارد، ولی میتوانید به آن بهترین شانس بقا و نجات را بدهید. صحبت کردن قبل از ازدواج درباره این مسائل مهم و مطمئن شدن از این قضیه که نیازها، خواستهها و توقعات هردوی شما با هم تطابق دارد، میتواند به شما این اطمینان را بدهد، با محکمترین و استوارترین قدم به زندگی متأهلی واردشدهاید. وقتی در شک هستید با یکدیگر گفتگو کنید، سؤال بپرسید، گوش دهید و بحث کنید. این راه کوتاهترین مسیر برای عبور از هر مانعی است.
چه تفاوتهایی بین ما هست که در حال حاضر آنها را دوست دارم اما ممکن است در طی ۵ سال آینده برایم آزاردهنده شوند؟
از تفاوتها در نحوهی خرج کردن گرفته تا نحوهی زندگی و تعاملات اجتماعی، در برنامهی خوابیدن، شغل و مشغولیتها و سرگرمیها، این موضوع که شخصی کاملاً با ما تفاوت دارد گاهی ممکن است به دلیل تازگی داشتن و عجیب بودنش برای ما جذابیت خاصی داشته باشد.
درواقع، خوب است بتوانیم چشمانداز زندگی متفاوتی نسبت به آنچه خود هماکنون در حال تجربه آن هستیم را ببینیم.
اما درنهایت این عادات همیشگی خودمان است که با آن راحت هستیم و اگر نحوه متفاوت سبک زندگی ادامه داشته باشد ممکن است آنچه در ابتدا برای ما جذابیت داشت اکنون برای ما بسیار آزاردهنده شود.
چگونه به تنهایی یا با یکدیگر موقعیتهای استرسزا را مدیریت میکنیم؟
رفتار پارتنر شما زمانی در ترافیک معطل میشود چگونه است؟ وقتی عملکرد خوبی در کاری نداشتهاند چطور؟ وقتی بهاندازه کافی نخوابیدهاند چطور؟ وقتیکه پول زیادی برای پارکینگ دادهاند؟ یا وقتی مجبورند با سرویس خدمات مشتریان تماس بگیرند و گزارش خرابی یک کالا را بدهند چطور؟
اغلب در اوایل دوران نامزدی هر یک از طرفین خود را موظف میدانند که رفتار قابلقبولی از خود نشان دهند. این اقدام قطعاً باعث میشود که نامزدی دوران شیرین و لذتبخشی باشد. بنابراین ممکن است زمانی که تحتفشار یا استرس قرارمی گیرند رفتار واقعی خود را نشان ندهند یا شخصیت واقعی خود را پنهان کنند.
سالها ازدواج و زندگی مشترک میتواند همراه با فشار و تنشهای زیادی باشد. مهم است زوج چگونه این شرایط را مدیریت میکنند؟ آیا بهراحتی عقب کشیده و بیخیال میشوند یا با همدیگر مانند یک تیم مشکلات زندگی مشترک را حل میکنند؟
برای مشاهده آدرس مرکز مشاوره روانشناسی کلیک کنید
برای تعیین وقت مشاوره هم اکنون تماس بگیرید: 02144849792
برچسبآشنایی قبل از ازدواج انتخاب همسر خیانت به همسر مشاور ازدواج مشاوره قبل از ازدواج معیارهای ازدواج
آوریل 3, 2020
مارس 13, 2020
دسامبر 22, 2019
نوامبر 26, 2019
نوامبر 12, 2019
اکتبر 1, 2019
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران
سازمان بهزیستی ایران
انجمن روانشناسی ایران
انجمن روانشناسی آمریکا
مقالات سایت مشاوره باما
سایت مشاوره باما با هدف تحکیم بنیان خانواده در تلاش است با انتشار بهترین مطالب و مقالات روانشناسی در حوزه مشاوره خانواده ، مشاوره ازدواج ، انتخاب همسر ، مهارت های زندگی زناشویی ، ارتباط صحیح با همسر ، حل اختلافات و مشکلات زندگی مشترک ، روشهای تربیت کودک و نوجوان و راهکارهای پیشگیری از طلاق و بازسازی زندگی بعد از طلاق بپردازد.
خانه > اینفوگرافیک > سوالات خواستگاری | حتما به این سوالات مهم خواستگاری توجه کنید
برای شروع آشنایی با خواستگارتان لازم است مقدماتی بچینید. حرفهایی را آماده کنید و سوالاتی را مطرح کنید. معمولا برای خیلی از دختر- پسرهای جوان، که قصد ازدواج به شیوه ی سنتی را دارند، پیش می آید که نمی دانند در جلسات خواستگاری چه مسائلی را مطرح کنند. در این یادداشت، سعی کرده ایم شما را با مسائل مهمی که باید در جلسات متوالی خواستگاری مطرح کنید به طور خلاصه آشنا کنیم.
نمونه سوالات روانشناسی قبل از ازدواج
به طور کلی در جلسات خواستگاری، باید درباره ی شش زمینه ی اصلی صحبت کنید. اگر بخواهیم ریزتر به مسئله نگاه کنیم با 16 موضوع رو به رو می شویم که عبارتند از: 1.سرگرمی ها و علایق 2.باورها و ارزشهای دینی 3. باورها و اصول اخلاقی 4.دوستان 5. اهداف رشد و پیشرفت شخصی 6. خویشاوندان 7. رابطه صمیمانه با همسر 8.خانواده ی خود 9. خانواده ی همسر 10. حل اختلاف 11. پول و مسائل مالی 12. خواسته ها و توقعات 13. رویارویی با هیجان 14. وظایف زن و مرد در خانواده 15. فرزند و تربیت فرزند 16. موضوعات جنسی
توصیه ی ما این است که بهتر است خودتان پیش تر دو نسخه از این سوالات را تهیه کرده و در یک نسخه ی آن پاسخ های خودتان را درج کنید و آن را به طرف مقابل داده و نسخه ی دوم را در اختیارش بگذارید تا پاسخ های شخصی خود را در آن برای شما بنویسد.
معمولا جلسات خواستگاری با سوالات خانوادگی آغاز می شود. و هدف از آنها رسیدن به شناخت نسبی از طرف مقابل است.
سوالات خانوادگی، علاوه بر اینکه تصویری از شرایط زندگی فرد مقابل در ذهن شما ترسیم میک کند، تا حدودی به شناخت خانواده اش نیز کمک خواهد کرد. چرا که پاسخ به بخشی از این سوالات مستلزم تفکر در روابط خانوادگی و بازنگری روابط فی ما بین است.
طبق پژوهش ها، پول موضوع بیشتر نزاع های خانوادگی است. پس بدون تعارف نیازهای خودتان را در این زمینه بشناسید و درباره اش صحبت کنید.
ممکن است شما فرد دین داری نباشید و خود را مقید به رعایت آداب دینی ندانید. اما باید قبول کنید هم کفو بودن از نظر تفکر دینی، اساس هر زندگی مسالمت آمیزی است.
اینکه فرد چه کسانی را به عنوان دوست خود انتخاب می کند، اطلاعات زیادی درباره شخصیتش به ما می دهد. زیرا همانقدر که ما در انتخاب خانواده ای که در آن متولد می شویم نقشی نداریم، دوستان مان را مطابق میل و شخصیت و عقاید خودمان انتخاب می کنیم…
تو اول بگو با کیان دوستی/من آنگه بگویم که تو کیستی…اینکه فرد چه کسانی را به عنوان دوست خود انتخاب می کند اطلاعات زیادی درباره شخصیتش به ما می دهد.زیرا همانقدر که ما رد انتخاب خانواده ای که در آن متولد می شویم نقشی نداریم،دوستان مان را مطابق میل و شخصیت و عقاید خودمان انتخاب می کنیم…
به هر حال فرزندآوری یک روال طبیعی در هر ازدواجی است. اینکه دو نفر قبل از تشکیل خانواده راجع به فرزندان آینده ی خود به تفاهم برسند مهم است.
چه قبول داشته باشیم چه نه بسیاری از مشکلات زوج های جوان در چند سال اول زندگی به مسائل جنسی و عدم سازگاری در آن بر می گردد. پس بهتر است زمانی که بر سر مسائل مختلف به تفاهم رسیدید و به احتمال زیاد پاسخ تان مثبت است؛ بر سر مسائل جنسی نیز بحث کنید. می توانید این کار را با راهنمایی یک مشاور یا روانشناس به راحتی انجام دهید.
نارضایتی در مسائل جنسی،دلیل بسیاری از طلاق هاست….پس مهم است که بدونبی ادبی و شرم و حیای بی جا،درباره ی این مسائل یا طرف مقابل تان سنخیت داشته باشید و مناسب یکدیگر باشید.
خواستگار کجا بود اخهههه دلتون خوشه هااا
اتفاقا به نظرم چیزی که زیاده خواستگارِ منتها خواستگار داریم تا خواستگار!
دقیقا
آفرین.
20 تا خواستگار طی سال بیاد ولی هیچ کدوم به دردت نخوره، بیشتر ناامید میشی تا اینکه هیچ کی نیاد….
سلام بله ماهم هستیم😃😃😃
من یکیش 😊😊
خودشیفته کی بودی تو 🙂
همه سوالات اگه پرسیده شود طرفین از هم فرارژ میشن.خواستگار براهمه ی دخترا هست.اما خوبش خیلی کمه
دلت خونه هااااا
خیلی هم زیاده
چشم دل ندارید و نمیبینید
پس تو این سایت چیکار میکنی
من امشب دارم میرم خواستگاری اتفاقا
پس خوش به حال دختری که داری میری خواستگاریش
دخترا ميگن خاستگار نيست من كه يساله ميگردم كيس مناسب پيدا نميكنم
سوالاتتون خیلی خوب وکامل بود…متشکرم
باسلام. بچه ها دخترا و پسرا. این شعر و ورو نپرسین. بیشتر مشکل ایجاد میکنه. اگه دختر و پسری همدیگرو دوس داشته باشن، کافیه. من خوشبختم چون همسرمو دوس دارم اون خوشبخته چون منو دوس داره. تمامنمونه سوالات روانشناسی قبل از ازدواج
اقا نیما شما هم دیگرو دوست داشتید بهم رسیدید همه که مث شما نیستن. ایشالله خوشبخت باشید.
سوالاتتون خیلی خوبه ممنون
نه عزیز ما دو مورد ازدواج این مدلی تو فامیلمون داشتیم مشکل خاصی هم نداشتن اما رابطشون دوام نیاورد جدا شدن
بنظرم لازم نیست آدم اینقد ریز بین و جزئی نگر باشه!
نظر شما چیه و چرا؟
چرا مهمه،زیادن جزء هایی که تبدیل به کل شدن! و همون شیرازه زندگیتونو شکل میده…
سلام وقت بخیر .. میشه لطف کنین اگر مشاوره خوبی اهواز میشناسین بهم معرفی کنین نه صرفا در زمینه ازدواج … من درگیر ی سری مسایل شخصی هستم که تا حلشون نکنم به ازدواج فکر نمیکنم مثل کمبود اعتماد به نفس و عدم خودباوری …
موافقم
نظر منم همینه. من از این سوالا یه چندتاییشو برای گلچین کردم که کلی بودن. قرار نیست دو نفر 100درصد شبیه به هم باشن و باید با کاستی ها و نواقص هم کنار بیان و در طول زندگی به هم شبیه تر بشن. اگر دو نفر 100 درصد شبیه به هم باشن دیگه زندگی مزه ای نداره چون با خودت ازدواج کرده ای
سلام من 22سالمه و در شرف یه ازدواجم الان تو مرحله اشنایی هستیم یه باراومدن و من رد کردم الان دوباره اومدن من میخوام بیشتر درموردش فکر کنم ایشونم ۲۹سالشه من تقریبا این سوالاتو بیشترشو پرسیدم وایشونم پرسیدن حس میکنم تقریبا 80درصد ب تفاهم رسیدیم بقیشم درمورد همین بچه و مسائل زناشویی کنمیتونم مطرح کنم اصلا روم نمیشه راهنماییم میکنین 🤗
من ک دهم همین ماه میرم خواستگاری اولین بارمم هست استرس دارم با این ک خونمو دارم ماشینمم دارم قدمم بلنده و چارشونه جذاب ورزشکارم هستم خیلی پیشنهادم دارم ولی باز این استرس ول کنم نیست😑
برین پیش مشاور
منم روم نمیشه بپرسم از کسی ک رفتم خواستگاری
استووو چرا چرت و پرت میگی
من با یکی در چند مدت نامزد بودیم، عاشق همدیگه و برای هم میمردیم،خیلی دوس داشتیم همو، آخرش دخترو در اومد بهم گفت این دوس داشتن و عشق هیچ وقت تو مشکلات بدرد ما نمیخوره، چراااا؟؟!!
چون از روز اول این سوالا رو نپرسیدیم از هم ، و نتونستیم همو بشناسیم،دخترو نازک نارنجی بود،تا بهش میگفتی تو ،میزد زیر گریه،خانوادش هم حمله میکردن بهت،خب حرفشم درست بود،عشق و دوس داشتن هیچ بدردمون نخورد تو این مسائل و بحث ها، و کارمون بهم خورد،،چون شناخت نداشتیم از همدیگه،، و البته اینم بگم عشق و عاشقی این دوره و زمونه دیگه واسه تو فیلماست ،تو واقعیت حداقلش من ندیدم
اتفاقا جزییات مهمه
اگ ادم بیخیال باشه
شاید بشه فاکتور گرف ازش
درسته
خیلی از سوالات باید گزینش بشه تا با عقاید فرهنگ و رسوم آدم و منطقه زندگیش بخوره
سوالات جنسی تان خیلی جالب نبودند. اصلا در جلسات اول نباید از این سوالات پرسید. مگر جلسات آخری که دیگر کار در حال تمام شدن است.
سوالات جنسی اش اصلا مناسب نیست. در مورد این مسایل در جلسات اول خیلی نباید صحبت کرد.
دوست عزیز قطعا پست رو با دقت مطالعه نکردین، هیچ کس در جلسه ی اول خواستگاری راجع به این مسائل صحبت نمیکنه.
حتی جلسات دوم و سوم هم نمیشه به این مباحث پرداخت. توضیح دادیم که در طی مراحل پایانی، زمانی که درصد زیادی احتمال جواب مثبت از طرفین وجود داره، با مشورت و رهنمایی یک مشاور
سلام ادمین عزیز ممنون از سایت خوبی که دارید هم محتوایی که میذارید خیلی خوبه و هم نظرات دوستان وپاسخای شما مفیده
من ۲۲سالمه با یه آقایی تقریبا دوساله که ارتباط داریم و خیلی همو دوس داریم
۲-۳ماه پیش همش حرف از ازدواج میزد ولی نمیدونم چیشد یا اطرافیاش چیزی گفتن الان فقط میگه من تاهروقت بخوای باهات میمونم ولی نمیتونم باهات ازدواج کنم
ازینکه دوسم داره مطمعنم
همه ی شرایط ازدواجم داره همه چیش تکمیله ولی نمیخاد ازدواج کنه
از طرفی منم برام یه خاستگار اومده همه شرایطش اوکیه خونوادمم راضین اینقد خوبه که هیچ بهونه ای نمیشه بیارم وجواب منفی بدم و خونوادمم گیر دادن که دیگه وقتشه باید ازدواج کنی
ولی من نمیتونم به کسی به جز اون فک کنم حتی دیشب که خاستگارم اینا اومده بودن خونمون خیلی خودمو کنترل کردم که بفضم نترکه
نمیدونم چیکار کنم میترسم قبول کنم خاستگارمو ولی فکر عشقم از سرم نره بیرون و زندگیم تباه شه
از طرفی هم میگم صبر کنم شاید یکی دوسال دیگه نظرش عوض شد و خاست ازدواج کنیم
خونوادمم گیر دادن و میگن باید همینو قبول کنی و منم نمیتونم حرف دلمو بهشون بزنم نمیدونم چجوری بگم این اقارو نمیخام
ممنون میشم جواب بدید خیلی درگیرم😔
ممنون از سایت خوبتون
سلام و درود بر شما
من مدرس سبک زندگی هستم بویژه انتخاب همسر وهمسرداری و…
سوالات خوبی مطرح شده و همگی مهم هستند.
به نظر من مسائل جنسی از همه سوالات مهمه. لطفا متنتون رو اصلاح بفرمایید.
دقیقا چه اصلاحی مد نظرتونه؟
من چجوری درمورد مسائل جنسی سوال کنم اخه؟؟:/
معمولا آقایون روش پرسیدن این سوالها و پیش کشیدن این مباحث رو بلد هستن نگران نباشید.
البته به این شرط که اگر چنین مسائلی مطرح شد گارد نگیرید و فکر نکنید که طرف مقابل خیلی بی پروا و هیز هست که داره اینقدر راحت چنین مسائلی رو مطرح می کنه. اگر طرف مقابل تون هم خیلی خجالتی بود سعی کنید خودتون کم کم برین سراغش. نگران نباشید کسی بهتون برچسب بی حیا بودن نخواهد زد. البته تاکید میکنم، صرفا با کسی مطرح کنید که دارین باهاش به نتایج قطعی میرسین یعنی 90 درصد جواب هر دو طرف مثبت هست. نه هر خواستگاری که از راه رسید:)
باور کنید دونستن این ها، مطرح کردن اینها، حرف زدن ازشون خیلی خیلی مهمه.
سلام.
ممنون از سوالات غنی که ارائه کردین.
در مورد سوالاتی مثل(( نظر شما به همجنس گرایی)) در افرادی که اصلا به این حرف ها نمیخورن (خانواده متشخص و مذهبی و …)؛ نیاز هست بپرسیم؟
به نظر من داخل یه ساعت زمان خواستگاری به 10 تا از این سوالا هم نمیشه جواب داد چه برسه به این همه سوال …………..
دوست عزیز قرار نیست که شما در جلسه ی اول خواستگاری این سوالات رو مطرح کنید، خواستگاری یک پروسه ی آشنایی هم به دنبال داره، میشه بخش عمده ی این سوالت رو در جلسات دوم به بعد مطرح کرد
خیلی خوب بود
ولی من احساس میکنم این سوالات بیشتر مربوط به خانم ها هست که از آقایون می پرسن
خوب ما مردها چه سوالاتی بپرسیم
به نظرم شما دقیق نخوندین، 80 درصد سوال ها جنسیت ندارن، بخشی هم که صرفا زنانه به نظر میرسه میشه از دید یه مرد مطرحش کرد، یعنی شما دغدغه خودتون ور در قالب همون سوال بریزید و از طرف مقابل بپرسید.
سوالات بسیار عالی بودن و به نظرم هرکس نسبت به موقعیت و جلسه میتونه سوال بپرسه …. به شخصه من یک خانوم هستم و علاقه ای به پرسش سوالات جنسی ندارم …. ولی دیگر سوالات عالی بودن
بنظرتون سوال پرسیدن بهتره یا اینکه خودمون توضیح بدیم که چجور ادمی هستیم و کلا چه خاسته هایی داریم؟؟؟؟؟؟؟
اگر همچی رو از خودت بگی ، طرف مقابل اگه خاطر خوات شده باشه در مورد خودش یه چیزایی رو میگه که با گفته های تو جور در بیاد و نمیتونی واقعا بشناسیش
سلام
منطقی تر اینه که چند جلسه ی اول شما صحبت کنید و خودتون ور معرفی کنید، از طرف مقابل هم بخوایید که همین کار رو بکنن. از خواسته هاتون، از علاقه هاتون و به صورت کلی از هر چیزی که براتون اولویت محسوب میشه صحبت کنید. اشاره به سوالات این بخش برای جلسات سوم به بعد کارساز تره، برای اینکه گاهی چیزی رو بهمون یادآوری میکنه که ممکنه فراموش کرده باشیم. سعی کنید پاسخ سوالات رو هم همون لحظه بگیرید و اجازه ندید که طرف مقابل با تامل پاسخ بده. چون بعضی وقت ها فکر کردن باعث میشه خودمون رو بهتر و منطقی تر از چیزی که واقعا هستیم نشون بدیم. بعد از این سوال ها ادامه ی ارتباط و رفت و آمد و سنجش اون آدم توی برخورد های مختلف هم توصیه میشه. رفتارش هنگام رانندگی، ترافیک، خرید کردن، برخورد با خانواده خودش، با خانواده ی شما و …..
من ۱۷ سالمه قراره حرف بزنم باهاش و اون ۲۵ سالشه به نظرتون تفاوت سنی ما زیاده؟ چه راه حلی دارین؟
خاستگارمم همه چیش اوکیه خونه ماشینو….
سلام
اگر دنبال جواب منطقی می گردین به نظر من 17 سالگی سن مناسبی برای ازدواج نیست، اما اگر دنبال این هستین که خودتون رو قانع کنین که چون وضعیت مالی طرف مقابل، مطلوبه پس بهتره ازدواج کنم بحثش جداست. اختلاف سنی 7 سال خیلی زیاد نیست ولی توی سن شما هیچ ثباتی برای تصمیم گیری وجود نداره، ازدواج یک مسولیت بسیار بزرگ و یک انتخاب حیاتی برای کل زندگیه، من جای شما باشم بیشتر فکر میکنم به اینکه آیا توانایی اداره ی یک زندگی و قبول مسولیت هاش رو دارم یا خیر. به نظرم توی این سوال اختلاف سنی کم اهمیت ترین بخش ماجراست.
موفق باشید دوست عزیز
سلام خدا قوت ..حالا جدی کیس خوب برا ازدواج سراغ داشتین بگین لطفا .مرسی
سلام سوالاتون خوبه ولی زیادی کامله
مثلا شما در جلسه دهم که همه چیز تقریبا به نود درصد رضایتمندی رسیده، یکهو از دختر بپرسی که نظرت راجع به بچه بازها چیه؟ یارو میزنه تو گوشت. میره. تلفنتم بلاک میکنه و میره به همه میگه فلانی بچه بازه…
سوالات جنسی خوبه ولی یک مقدار سوالات چرت هم توی کل سوالا به چشم میخوره.
منظورم اینه که وحی مطلق نیست. هرکسی دوست داشت بعضیهاشو حذف کنه.
سلام ی سوال داشتم…اینکه من ۲۰ سالمه و اون آقا ۲۸ سال…ب نظرتون تفاوت سنی مشکل ساز میشه؟و اینکه بگم من سال دوم رشته مشاوره هستم…خواستم از شما همنظر بپرسم
سلام.ممنون از دسته بندی و کامل بودن سوالاتون.حتی بعضی قسمت هارو گفته بودین ک چه طور باید جواب داده بشه…
اما یه سوال داشتم اینکه، این سوالات چ طور مطرح بشه؟ کاغذ و خودکار بیاریم بنویسیم😕
سوالارو از حفظ بپرسیم؟! مسلما توی اون شرایط و استرس ۲ تاش بیشتر یادمون نیست.
میشه از سوالا کپی بگیریم ک بعدا تکمیل وجواب رو بهمون تحویل بده اما من احساس میکنم ک خاستگار میره و روی سوالا فکر میکنه و رویایی جواب میده… اما بنظرم به هرحال باید جواب ها یادداشت بشه و اگه توی زندگی زد زیر حرفاش بهش بگیم تو قبلا فلان جواب رو دادی حالا چرا جور دیگه شدا؟!!
مگه کلانتریه که بنویسه و تعهد بده، بعد هر وقت زد زیرش بهش یادآوری کنی، این زندگی تشکیل نشه بهتره
فجیع عالی و کامل بود. جای کمترین ایرادی باقی نذاشتین. اما در تعجبم از این همه ناآگاهی و بی مهارتی دوستان.فاجعست!
عزیزم من یه دوست خیلی صمیمی داشتم همسن شما که فوق العاده آدم عاقل و پخته ای بود نسبت به سنش. یه مورد خیلی خوب براش خواستگار اومد ازدواج کرد.چند سالم بود همدیگه رو خانوادگی میشناختن.اما الان کم کم اون سن کم داره مشکلاتو شکل میده و پشیمونه
با سلام
من دختری 28 ساله و کارمند هستم و به تازگی با خواستگار معلمی آشنا شدم چطوری استقلال مالی مو بهشون بگم که منطقی باشه و بهشون برنخوره؟
ممنون از راهنماییتون
سلام
زمانی که درباره ی شرایط مالی و توقعات تون از همدیگه بحث می کنید بهش اشاره کنید.
قطعا اگر ایشون فرد منطقی ای باشن از استقلال همسرشون استقبال می کنند.
سلام
سوالاتتون خوب بود
ممنووونم
واقعا سوال نکردن در مورد مساییل جنسی مشکل حادی ایجاد می کنه؟
بنظرم اصلا نمی شه همچین سوالاتی پرسید
سلام
قبلا در این باره به طول مفصل صحبت کردیم حتی داخل همین مقاله هم اشاره شده که پرسیدن چنین سوالاتی فقط زمانی انجام بشه که پاسخ دو طرف قطعا مثبته. اگر شرم مانع پرسیدن چپنین سوالاتی میشه میتونید از یک مشاور کمک بگیرید.
اگر به این ایمان داشته باشین که تفاوت در میل جنسی دلیل بسیاری از طلاق هاست حتما بهش جدی تر فکر می کردید.
سلام دقیقا درسته بیشتر اختلافات وطلاق ها اول از مسائل جنسی شروع میشه زن و مردی که با هم مچ نباشن کم کم اختلاف به وجود میاد
فقط از سر تنهایی و به اجبار ازدواج نکنید که عواقب خودشو دربر داره
سلام بنده جلسه اول حضوری رفتم وتقریبا اکی بودم که برای جلسه دوم قرار شد از طریق تلگرام اقدام کنیم ولی من الان حس میکنم از نظر ظاهری یه کم با خودم درگیرم که شاید نتونم باهاش کنار بیام والان گیج شدم که ایا سوالات شمارو در جلسه بعدی بپرسم اصلا ادامه بدم یانه چون شرایطشون خوبه اطرافینم میگن از قیافه ایراد نگیر بعدا عادی میشه و …. چه کنم؟
اصلا همچین چیزی نیست عزیزم قیافه ای که از نظرت زیباست عادی میشه اما قیافه ای که به دلت نشینه تو همون لحظه اول و به عبارتی زشت باشه اصلا عادی نمیشه .عزیزم ببین تو تصورت میگنجه که با اشتیاق این مرد رو بغل کنی و درآغوشش بگیری
اگه رغبت کنی بغلش بری میشه بیشتر روش فکرکنی
سلام من ۱۹ سالمه و یک خواستگار ۲۸ ساله دارم که تک فرزند هستن و متاستفانه پدرشون معتاد بودن برای همین مادرشون طلاق گرفتن و از بچگی با مادرشون زندگی میکنن چطوری میشه فهمید ایشون راه و روش پدرشون رو ادامه میدن یا نمیدن؟
مریم عزیز، قیافه هیچ وقت عادی نمیشه. بحث اصلا زیبایی یا زشتی نیست. بحث جذابیت است که فرد به فرد متفاوته. اصلا ساده از این مسئله عبور نکنید. اگر در جلسه دوم هم به دلت ننشست، بیشتر فکر کن روی مسئله.
سلام بنده دختری22 ساله هستم که تازه امشب میخوان برای جلسه اول بیان بنظرتون چقدر از این سوالا رو لازمه برای جلسه اول بپرسم؟؟؟؟اصلا اگر من از قیافه طرفم خوشم نیومد لازمه بازم باهاش صحبت کنم؟؟؟؟
سلام مهسای عزیز
جلسه ی اول صرفا یه سری اطلاعات کلی رد و بدل میشه
لازم نیست این سوالات رو مطرح کنید.
شما خودتون رو معرفی کنید از طرف مقابل هم همین رو بخوایید
قیافه مهمه. میگن اگر بی تفاوت بودی نسبت به قیافه ی طرف مقابل ممکنه با رفتار و گفتارش در جلسات بعدی جذبت کنه ول یاگر همون لحظه ی اول متنفر بشی لزومی نداره ادامه بدی. در خواستگار یهای سنتی همه چیز نسبیه.
ان شالله که خیر باشه
سلام
من ۲۸ سالمه میخام برم خاستگاری یک دخار ۱۸ ساله معرف گفته دختر خوبیه
حالا نمیدونم که اختلاف سنی ده سال درسته یا نه؟
آقای امیر، اختلاف سنی رو زمانی میشه بررسی کرد که دو طرف در کنار هم به یک مشاور مراجعه کنند و مشاور اطلاعات نسبی و شناخت نسبی از هر دو طرف داشته باشه. نمیشه با یک عدد نظر داد که آیا دختر خانم 18 ساله برای آقاپسر 28 ساله مناسب هست یا خیر. چون ما هیچ شناختی از هیچ کدوم از شما نداریم. ممکنه باشه ممکنه نباشه. بستگی به خیلی از شرایط دیگه داره.
خدا خیر دنیا و اخرت بهتون بده، یک دنیا ممنون واقعا عالی بود ،براتون ارزوی موفقیت میکنم
سلام من اتنا ۲۲سالمه خواستگارم هم از نظر قیافه هم مالی هم تحصیلی خوبه ولی من هیچ اشتیاقی برای ارتباط برقرار کردن باهاش و صحبت کردن باهاش ندارم همه اطرفیانم میگن اشنا شو باهاش شاید نظرت عوض بشه خواسم ببینم این بی رغبتی من مشکل من هست یا اون نمیتونه این میل در من ایجاد کنه؟!
سلام آتنای عزیز
با توجه به اینکه هیچ شناختی از هیچ کدوم تون نداریم نمی تونیم نظر قطعی بدیم. ولی اگر خواستگار شما نتونه در نظر اول حس مثبتی رو در شما ایجاد کنه یکم مشکل ساز خواهد بود.
اما بهتره برید و یکی دو جلسه باهاشون حرف بزنید، بعضی از مردها در جلب توجه زن ها ناتوان هستند بهشون فرصت بدین بعد تصمیم گیری کنید.
به نظرم اقا حسین جنس خانمها رو نشناختید دختری که زود ناراحت میشه سرشار از احساسه شما بهتره خودتو اصلاح کنی
سلام، من ۲۳ سالمه و تو گذشته خودم سه اشتباه داشتم، و در هر سه مورد هم خودم بهم زدم باهاشون چون کار درستی نمیدونستم و همیشه از این بابت ناراحت بودم، الان موقعیت ازدواج برام پیش اومده که تقریبا از همه لحاظ به هم میخوریم و کیس مناسبیه خونوادمم کاملا موافقن، سوالم اینه که درمورد گذشتم حرفی بزنم ؟ اصلا درسته که چیزی بگم؟ یا اگه سوالی پرسید حقیقتو بگم؟ چون اونجوری که من ازش شنیدم خودش ادم پاکی بوده و دوس جنس مخالف نداشته و میترسم گفتنش باعث بشه از دستش بدم یا باعث حساسیتش بشم.
مطالب تون خوب بود ممنون اما مرد با ایمان کم یاب ه طوری که من ۴۴ سالمه ومجرد ماندم
نمیشه گفت کمه، ان شالله که جفت تون رو پیدا میکنید، ازدواج هیچ محدودیت سنی نداره
شاید در همین سن اتفاقی براتون بیوفته که مسیر زندگی تون به طرز شگفت انگیزی تغییر کنه
بشین تا مرد با ایمان گیرت بیاد…
سلام،من فاطمه ام 21 سالمه.هفت سال هست ک یه خواستگار دارم ک واقعا منو میخاد،از لحاظ مالی و اخلاقی مشکلی ندارم.اما در نظر اول چهرش جلب توجه نمیکنه و خیلی زیبا نیس،البته من مشکلی ندارم،فقط استرس دارم ک بعد ها بگن شوهرت زیبا نیست،از عکسلعمل دوستان استرس دارم.چون من خودم از لحاظ قیافه زیبام
شوهر شما قرار نیست سوپراستار سینما باشه که بتونه از نظر قیافه نظر همه رو به خودش جلب کنه. اگر توی چنین امر مهمی نظر دوستان و اطرافیان اینقدر براتون مهمه مشخص میده که یک جای کار می لنگه. قیافه برعکس چیزی که گفته میشه اصلا عادی نمیشه. اگر قیافه ی دلنشینی نداره و فکر میکنید بعد از چند سال زشت بودن شون رو به رخ خواهید کشید و از انتخاب تون پشیمون خواهید شد بهتره بهشون جواب منفی بدین. اما نظر قطعی رو شما باید بدید نه کس دیگه ای. اما چیزی که مهمه اینه که همسرتون ور همون طور که ست با تمام وجود بپذیرید نه اینکه تلاش کنید با زشتی اش کنار بیایین چون پولداره.
به حرف مردم چی کار داری حالا ما زشتا دل نداریم؟؟؟ گور بابا حرف مردم میگن باید علف دهن بزی شیرین بیاد چه کار به حرف مردم داری زندگیتو بکن خواهرم
سلام ممنون بابت مطالب خوبتون، من دختری ام که یک بار عقد کردم و جدا شدم، میخواستم بپرسم با توجه به ترس و عدم علاقه ای که به ازدواج مجدد دارم با وجود شرایط ظاهری و کلی نسبتا خوبی که خواستگارم داره چیکار کنم؟ الان 28 سالمه. ممنون میشم راهنمایی کنید.
ساناز عزیز این ترس و نگرانی کاملا طبیعیه، به نظرم لازمه که قبل از اینکه وارد هر نوع رابطه ی عاطفی جدیدی بشین، دوره های روان درمانی رو زیر نظر یک مشاور مورد اعتماد سپری کنید. شما نیاز دارید که زمانی رو به فراموش کردن شرایط بد گذشته و زمانی رو به رفرش کردن به خودتون اختصاص بدین. اگر قبل از بازسازی مجدد یک رابطه ی جدیدی رو شروع کنید احتمال شکست در این رابطه هم وجود داره. برایتون آرزوی خوشبختی و آرامش داریم.
با این همه گرونی و بدبختی دختر ۱۸ ساله پاک الان خواستگار نداره! بد داری ناز میکنی توی این شرایط؟ مشکل ما همین توهم و انتظارات فضایی شما هاست!
چرا خب من الان17 سالمه و چن تا خواستگار دارم اما نگرانیم از اینه ک این سن برای ازدواج مناسب هست یا نه
به نظر من هر دختر یا پسری باید شیطنتای خودشو تو دوران مجردی بکنه تا وقتی وارد ی زندگی جدید میشه بدون هیچ عقده ای باشه
سلام. مطالبتون عالی بود و میشه در زمان خاستگاری ازشون استفاده کرد. ولی بیشتر وقتا ادم انقدر استرس داره ک حتی ممکنه نتونه زیاد حرف بزنه چ برسه سوالای شمارو یادش باشه و بپرسه. نظر و پیشنهاد شما برای کنترل استرس تو جلسه خاستگاری چیه؟؟
سلام
استرس تا یه حدی اش طبیعیه. احتمالا شما در اولین مراحل خواستگار ی هستین. میتونید بعد از چند جلسه و با یک آرامش نسبی این سوال ها رو مطرح کنید. بهترین روش اینه که سوالا ها رو ابتدا خودتون پاسخ بدین و سپس از طرف مقابل هم بخوایین که سوال ها رو پاسخ بدن. پرسیدن همه ی سوالات شاید کمی خسته کننده باشه. یکم به خودتون زمان بدین. روش های کنترل استرس هم بسیاره. گاهی میشه با یک ذکر آرامش پیدا کرد، گاهی با یک سری حرکت های نرم و ریلکس کردن. باید روش مختص خودتون ور کشف کنید. براتون آرزوی خوشبختی داریم.
سلام. لطفا در مورد پاکیزگی خواستگار هم توضیح دهید. من خواستگاری دارم که شراایط تحصیلی و مالی خوبه داره و از لحاظ مذهبی هم خوبه فقط ظاهرا اهل تمیز بودن نیست. یعنی متاسفانه فکر می کنم دهانش بو می دهد و اهل عطر زدن نیست روم نمیشه با کسی مشورت کنم ویا به خودش چیزی بگم برعکس من خیلی به پاکیزگی و تمیز بودن اهمیت می دهم. چگونه میشه در مورد این مسئله صحبت کرد؟
باهاش صحبت کن. خودت ایراد نداری؟ خودت پاکی؟ پاک بودن فقط به بو نیست!
اقای مهدی بهتر نیست یه خورده موءدب تر به سوالات جواب دهید.پاسخهاتون به خانم ساناز و من و… را چک کنید.ما می خوایم باهم اطلاعاتمونو به اشتراک بزاریم وبه هم کمک کنیم نه این که دعوا کنیم.ممنون
انقدر تو نظرات دیگران دخالت نکن وقتی حتی بلد نیستی چطور صحبت کنی
سلام به نظر من این موضوع خیلی مهمه چون آدم با ظاهرش و آراستگیش مورد قضاوت دیگران قرار میگیره و در کل هیچ کس دوس نداره همنشین آدمی باشه که همیشه بوی بد بده یا منظم و تمیز نباشه؛ خیلی محترمانه بهشون بگین که براتون مهمه که شریک زندگیتون به خودش برسه و آراسته باشه
همین اول حل بشه بهتره
باران جان تمیز بودن و آراسته بودن نکته ای نیست که بشه به راحتی ازش عبور کرد. به نظرم اگر حضوری و رو در رو نمیتونی این نکته رو مطرح کنی توی پیام و چت هایی که باهم دارین سربسته بهش اشاره کن. مثلا بگو که من دوست دارم طرف مقابلم همیشه خوش بو و آراسته باشه. به مسواک زدن اهمیت بده و به سلامتی خودش اهمیت بده. مطمئنا طرف مقابل هم درک میکنه که این بحث چرا مطرح شده.
خیلیی سئوالات خوبی رو گفتین . من ۲۰سالمه و تازه می خوام باهاشو حرف بزنم مونده بودم که چه سئوالایی بپرسم . واقعا این سئوال ها کمک بزرگی به من کرد
سلام لطفا سوالاتی که در ازدواج دوم باید پرسیده شود هم مطرح کنید
سلام
حتما دوست عزیز، درباره ی ازدواج دوم و خواستگاری و حواشی اون مطلب کار خواهیم کرد.
ممنون از پیشنهادت
من هم موافقم چون در شرف ازدواج دومم
سلام.خیلی ممنون بابت سوالاتون جالب بودن.من یه سوال داشتم من 21 سالمه و خواستگار زیادی دارم.دوست دارم ازدواج کنم ولی میترسم نتونم از پس مسئولیتش بربیام.لطفا راهنماییم کنید چون واقعا موردهای خوبین ولی اون ترسه نمیزاره بهشون فکرکنم.ممنون
فاطمه جان علم روانشناسی میگه برای اینکه یک فرد آماده ی پذیرش مسولیت زندگی مشترک بشه باید به بلوغ چندگانه دست پیدا کنه:
بلوغ اجتماعی / بلوغ اقتصادی / بلوغ روانی / بلوغ عاطفی / بلوغ اخلاقی / بلوغ جسمانی و جنسی
بلوغ اجتماعی مرحله ای از رشده که تو اون فرد به توانایی ایجاد و مدیریت یک خانواده و امکان ایجاد ارتباطات مهم کاری و اقتصادی و عاطفی دست پیدا کرده. بر اساس چیزی که داری میگی و بدون هیچ شناخت کامل و جامعی می تونم بگم که تو هنوز به بلوغ اجتماعی نرسیدی. لازم نیست عجله کنی، چون این موردهای خوب همیشه هستن و این تویی که باید آمادگی پذیرش این مسولیت بزرگ رو داشته باشی و جا نزنی بعدش.
برات آرزوی خوشبختی دارم.
سلام ادمین عزیز ،من دختر ۲۵ساله هستم ک حدود ۲هفتس بای نفر در حال آشنایی ام ،تقریبا از همه لحاظ باهم تفاهم داریم ،اما من سر چهره یکم درگیرم چهرش بنظرم بدنیست ولی متاسفانه فامیلامون وقتی با ی غریبه وصلت میکنیم طرفو خیلی مسخره میکنن ،فکر کردن ب این موضوع عذابم میده ،ی مشکل دیگه هم هست ک ایشون ب طرز لباس پوشیدن انگار خیلی اهمیت نمیده من چطوری این موضوع رو مطرح کنم
سلام سارای عزیز
اگر چهره اش از نظر تو دلنشین باشه نباید به قضاوت دیگران فکر کنی، این تو هستی که باید همسرت رو بپذیری و با تمام نقص ها و حسن ها باهاش به تفاهم برسی. اما اگر میخوای یک جوری خودت رو قانع کنی که چهره اش چندان هم بد نیست و میتونی باهاش کنار بیای یکم قضیه خطرناک میشه. چهره ی طرف مقابل هیچ وقت عادی نخواهد شد. چهره تاثیر مستقیمی در ایجاد میل جنسی داره. اگر این چهره اونی نیست که بتونی یک عمر کنارش یک رابطه ی لذت بخش و پر از عشق رو برقرار کنی. یکم باید بیشتر فکر کنی.
برات آرزوی خوشبختی داریم.
نظر بسیار منفی در باره همجنسگرایی دلیل تمایل به همجنسگرایی هست مثلا ؛ به کدام دلیل آخه ؟ ذهن جوانها را مسوم نکنید لطفا
دوست عزیز قصد ما مسموم کردن ذهن جوان ها نیست. یک سری نشانه های واضح وجود داره که دقت کردن به اونها میتونه جلوی خیلی از پیشآمد ها رو بگیره. نظر بسیار منفی با نظر منفی خیلی متفاوته. چرا که ممکنه طرف هم جنس گرا باشه ولی با نظر منفی تندش بخواد این قضیه رو کتمان کنه.
منظور نویسنده ی پست افراط و زیاده روی در ابراز نظره. همین
باسلام
از بابت مطالب متشکرم .
یک سوال داشتم مسائل جنسی چند درصد میتونه سهم داشته باشه توی جواب به خواستگاری ؟؟؟
سلام خواهش میکنم
مسائل جنسی بهتره زمانی مطرح بشه که تمام توافقات اولیه حاصل شده و طرفین به یک جمع بندی نسبتا مثبت رسیدن. گرایش های هم سوی جنسی زمانی اهمیت پیدا میکنه که بدونیم با توجه به گستردگی روابط در دنیای امروز متاسفانه در صورت عدم تفاهم توی این زمینه به راحتی باب خیانت میتونه بین زوجین باز بشه و تبعات ناگواری داشته باشه.
طبیعتا کسی که میل جنسی بالایی داره در کنار کسی که میل جنسی پایینی داره اذیت میشه و همین طور برعکس. میل جنسی تمام زندگی نیست اما اهمیت بسیاری توی شیرین تر شدن روابط داره
صد در صد
ب نظر من این مسائل خیلی مهمه و اگ دربارش حرف زده نشه ممکنه مشکل ساز باشه
سلام.من 28 سوالم و خواستگاری دارم که شیش سال از من بزرگتر دو حلسه باهاشون صحبت کردم و تقریبا سوالات شما پرسبدم تو جلسه دوم حدود پنجاه تا سوال پرسیدم و تقریبا تفاهم کامل داریم. مشکل اینجاست که مادرم و برادرم معتقدند که ایشون زشت. من ظاهر معمولی دارم و خس میکنم ایشون هم ظاهرشون خوبه. من خیلی خواستگار داشتم شده افرادی که اصلا دوست نداشتم حتی توجلسه صحبت بهشون نگاهدکنم ولی قیافه ایشون اصلا دل زدم نکرده و اصلا وقتی نگاهشون می کنم حس بدی ندارم. اما مخالفت مادرم و بردارم خیلی منو به شک انداخته…چه کنم؟
سلام آرزوی عزیز
از بابت تاخیر در پاسخ گویی پوزش میخوام، تعداد کامنت ها واقعا بالاست و همین امر سبب میشه که کامنت ها با تاخیر تایید و پاسخ داده بشه.
به نظرم اصل شما هستید که باید با چهره ی طرف مقابل کنار بیایید. سعی کنید که خیلی منطقی و دوستانه برادر و مادرتون رو قانع کنید. اظهار نظر خانواده زمانی میتونه مهم تلقی بشه که یک ایراد و نقص اخلاقی رو بهتون تذکر بدن و شما بخوایید که پافشاری بکنید.
شما ابتدا ده سال آینده ی زندگی مشترک تون رو با همین فرد و با همین قیافه تجسم کنید، اگر بتونید با همین ظاهر باهاش عشق ورزی کنید و روابط خاص برقرار کنید و قیافه شون باعث دلزدگی شما نشه، می تونیم بگیم مشکل خاصی نخواهید داشت.
اگر لازم شد حتی به مشاور مراجعه کنید تا احساس درونی تون به اثبات برسه. براتون زندگی سرشار از آرامش و عشق آرزو می کنم.
یه ازدواج نا موفق داشتم و دوباره میخوام برم خواستگاری سوالی که مطمعنا ازم میشه اینه که چرا جدا شدی واقعیت جواب دادن خیلی مهمه ولی چطوری جواب بدیم … ایا فاش کردن راز بقیه نیست …?ایا اشکال شرعی نداره ?
به نظر من نه تنها اخلاقی نیست، عقلانی نیست! هر چی بد بگی تف سر بالاست و نحوه پاسخ شما منش، رفتار و کلاس شما را میرسونه و این فقط مورد قضاوت آنها میگیره، نه رفتار همسر سابقتان.
ولی ب نظر من نظرت کاملا اشتباهه
اگ هر پسر و دختری میخان ازدوااج کنن و از روی دذوس داشتنه و هیچ اجباری توش نیست پس باید هر چی بینشونه رو بریزن رو دایره ن اینکه پسره ی سری مسائل مخفی داشته باشه و دختره ی سری چیزهای پنهونی
هر چی بدتر بگی نفر جدید در مقایسه فکر می کنه دیگه اون چه جواهریه، باید راست گفت ولی کلی بگو و نحوه بیان نیز مهم هستش
جدایی دو نفر لزوما دلیل بد بودن یکی از اون ها نیست. همیشه قرار نیست یک طرف رابطه آدم بدی باشه که ازدواج به طلاق منجر بشه. به جز مواردی که طرف فساد اخلاقی داره، بیماره یا معتاده و … در بیشتر موارد دو طرف به دلیل نداشتن تفاهم جدا می شن.
پس اصل رو بر صداقت بذارین و حتی این امکان رو فراهم کنید که فرد مورد نظر بتونه با همسر سابق تون هم گفتگو داشته باشه.
البته زمانی که مسئله ی ازدواج تون جدی شده باشه. طرف مقابل اگر اهل منطق باشه میتونه از خلال صحبت های دو نفره ی شما اصل مطلب رو دریافت کنه. اینکه همه ی تقصیر ها رو بندازین گردن همسر سابق و خودتون رو مبرا بدونین معمولا نتیجه ی خوبی نداره.
موفق باشید
شما تاکید میکنین که ظاهر مهمه و اینکه باید به دل طرفین بشینه. حالا اگه نهایت بعد از ۳ جلسه تقرییا تفاهم داشتیم یعنی شرایط و همه چی معمولی بود ولی علف به دهن بزی شیرین نیومد چی؟ باز باید ادامه بدیم؟
زندگی مشترک همش توی اون چند ماه اول نامزدی خلاصه نمیشه. توی اون برهه همه چیز عالیه و روابط رمانتیکه. بعدا که توی سختی ها و زشتی های زندگی افتادین، وقتی خواستین وارد زندگی بشین، وقتی برای برقراری رابطه هیچ میلی در خودتون حس نکردین، وقتی عشق ورزی همسرتون در شما هیچ حسی ایجاد نکرد؛ می تونین به اهمیت ظاهر دلپسند پی ببرین. ظاهر خوب منظور زیبایی نیست، ظاهریه که به دل شما بشینه. شاید یک چهره ی معمولی برای شما خیلی خوشایند باشه و در مقابل یک چهره ی زیبا هیچ حسی در شما ایجاد نکنه.
و یه سوال مهم دیگه که ندیدم دوستان پرسیده باشن اینه که اگر کس دیگه ای رو دوست داشته باشیم ازدواج با دیگری وقتی اون طرف تو ذهنمون هست درسته؟ چون من میخوام عاقلانه تصمیم بگیرم و به این آسونی راهی برای فراموش کردن اون شخص نمیبینم. چیکار باید کرد؟
من توصیه می کنم تا از تله ی وابستگی های قبلی رها نشدین وارد رابطه ی جدید نشین. این هم خیانت به خودتون هست هم به طرف مقابل.
خیانتی که شاید خیلی نمود بیرونی نداشته باشه اما باعث میشه کم کم مثل خوره روح و روان تون رو تخریب کنه. شما بعد یه مدت با اولین ناملایمت ها شروع به مقایسه ی همسر با اون تصویر ایده آل گذشته می کنید، همش حسرت گذشته رو می خورید و این باعث میشه دچار ناکامی بشین در زندگی کنونی تون.
توصیه میکنم مقاله ی چطور گذشته را فراموش کنم رو از همین سایت مطالعه کنید.https://www.aroos.co/how-to-forget-your-past/
با سلام و تشکر بابت راهنماییتون..حالا اگر دختری با پسری آشنا بشن و ی جلسه خاستگاریم رفته باشن ولی از دوران آشنایی ارتباط لمسی داشته باشن،تکلیف چیه؟این آقا مناسبه؟
سلام روشنک جان
سوالت خیلی کلیه. یعنی بدون شناخت طرفین نمیشه پاسخ روشنی داد. ولی در کل کمی باید محتاط باشی. بعضی از آقایون تو دوره ی آشنایی پا از حد فراتر میذارن و توقعات بی جا دارن. اما ممکنه بعد از دوره ی آشنایی و درست زمانی که دختر خانم تمایل به ادامه ی رابطه داره، رابطه رو کات کنن. این باعث آسیب روحی به دختر خانم خواهد بود. حتی اگر مقید به اصول مذهبی هم نباشی برای شروع رابطه باید پله پله جلو بری و نمیشه چند مرحله رو یهو رد کنی و عجله کنی توی این مسیر.
من امشب خواستگاریمه؛ چطوری بفهمم ک تا چ حد ب مادرش وابستس؟ چ سوالی بپرسم تا بفهمم چقدر رفتارهاش و تصمیماتش تابع مامانشه؟ و با چ سوالی شکاک بودنشو بسنجم؟ ممنون میشم راهنمایی کنید؛ این دو مورد واسم خیلی مهمه
سلام
واقعا با یکی دو تا سوال و در جلسه ی اول نمیشه به این دو تا موضوع مهم پی برد. اینها چیزهایی هستن که به مرور و در رابطه ی طولانی مدت کشف میشن. در رابطه با وابستگی به مادر میشه وارد فاز خاطره گویی شد. طرف در خاطره گویی هاش بیشتر خود واقعی اش هست، توی تک تک حرف هاش و جملاتش کنکاش کنید، جایگاه مادر رو بسنجید، ببینید آیا انتخاب هایی که تا حالا کرده اعم از رشته و شغل و مسکن و … انتخاب خودش بوده یا مادرش، به صورت غیر مستقیم مطرح کنید البته.
درباره ی شکاک بودن باید رک و صریح سوال پرسید، از خط قرمزهاش بپرسید از ازادی عملی بهش بگید که میخوایید تو زندگی داشته باشید. ازش بپرسید نظرش درباره ی ادامه تحصیل، اشتغال و سفر رفتن شما چیه. آدم ها تا یه حدی میتونن پنهان کاری کنن ولی به هر حال ناچارن خودشون رو لو بدن.
سلام من 23 سالمه و خاستگاری دارم ک ازنظر اخلاق، ایمان، شغل خوبه قیافه اش هم معمولیه یه جورایی ب دلم نشسته با نمکه اما قدش نیم وجب از خودم بیشتره اما چهارشونه اس خودم ریزه ام قد معمولی دارم بلند قد نیستم اما هنوز هم میترسم جواب قطعی رو بدم خیلی دوست داشتم یکم قدش بلند تر بود اینم میدونم هیچ وقت همه اون چیزی که میخایم درون یه نفر پیدا نمیشه تنها مشکل یکم قدشه که همه میگن تازه به خودت میخوره
نمیدونم حالا که چه جوابی بدم میترسم نتونم یه زندگی جدید با یه نفر دیگه شروع کنم همیشه چون مادرم بوده زندگی راحتی داشتم میترسم نتونم یه زندگی جدید رو همراهش ادامه بدم چکار کنم این ترسم از بین میره یا نع عادیه این ترسیدن
سلام مریم عزیز
بر اساس گفته های محدود و کلی شما نمیشه نظر متقنی رو ارائه کرد، در ضمن هیچ کس غیر از خودت نمی تونه بگه که جوابت به این آقای خواستگار چی باشه. چه مشاور، چه مادر و چه هر کس دیگه ای.
اما در زمینه ی ترس از تشکیل زندگی، خب تا یه حدی نرماله. ترس از تغییر بزرگی که در زندگی ایجاد میشه، ترس از مسولیت، ترس از پشیمانی و …
اما باید ببینیم چطور میتونیم ترس هامون رو کنترل کنیم، یا اینکه ترس های ما مرضی هستن یا طبیعی و نرمال. خودت بهتر از هر کس دیگه ای می تونی این رو تشخیص بدی. باید به اون بلوغ فکری و رشد عقلانی رسیده باشی که از پس یه زندگی برمیای یا نه. طبیعیه که زندگی متاهلی مثل مجردی لای پر قو زندگی کردن نداره و مسولیت های بزرگی به دوشت میوفته.
قد بلند حالا یه چند سانت این ور و اون ور، چیزی نیست که تو رو به دلشوره بندازه و به شک دچارت کنه، احتمالا یه موضوع دیگه ای هم این وسط هست که ذهنت درگیره ولی نمی خوای بهش بها بدی. اگر نگرانی که این ترس مخرب باشه بهتره یه جلسه یمشاوره داشته باشی به شکل حضوری.
سلام ممنون از مطالبتون
من 25 سالمه و با یه دختری آشنا شدم که اونم هم سن خودمه .در مورد سوالاتی که شما گفتین هم نسبتا بعضی هاشونو از هم پرسیدیم و به یه تفاهم نسبی رسیدیم
میخواستم بدونم در مورد مسائل جنسی طبق نظر شما که گفتین وقتی تقریبا نظر قطعیمون مثبت شده راجع بهش صحبت کنیم آیا اگر در اون مورد با هم تفاهم نداشتیم یا اختلاف نظر بود رابطه کلا باید کات بشه یا پیشنهادتون در کل در این مورد چیه ؟ چون ندیدم در سوال و جوابا به این مسئله اشاره کرده باشین
تفاهم جنسی اهمیت بسیاری داره. اگر شما جزو افرادی باشید که عشق ورزی و برقراری رابطه براتون اولویت بالایی داشته باشه و در مقابل برای همسرتون اولویت پایینی داشت هباشه قطعا به مشکل خواهید خورد و اونجور که باید نمیتونید از زندگی لذت ببرید. بعد از صحبت کردن حتما با یک کارشناس و مشاور متخصص در این زمینه صحبت کنید که دقیق راهنمایی تون کنن.
دوست عزیز، پرسیدن سوالات برای رسیدن به شناخت نسبی مطرح میشن، که دو طرف ببینن می تونن با هم به تفاهم برسن یا خیر، میتونن زوج مناسبی برای هم باشن یا خیر. پس در نتیجه سوالات جواب ثابتی ندارن، آدم ها علاقه ها، ویژگی های شخصیتی و جهان متفاوتی دارن. مهم اون نزدیکی بین دو نفر هست که باید ایجاد بشه.
سوالات خیلی خوبی بود ومن خیلی دلم میخواد که درمورد سوالات جنسی صحبت کنم چون من دررابطه جنسی یه صلیقه هایی دارم که نمیدونم اون کارا را انجام میده یانه. ولی خودم هرکاری که بخواد براش انجام میدم.
ممنونم.
در اینکه باید حرف بزنید که هیچ شکی وجود نداره. اما با توجه به بافت سنتی غالب خانواده ها در ایران، مطرح کردن چنین مسائلی برای خیلی ها تابو هست. اگر میخوایید که هم سوالات تون رو مطرح کنید و هم رابطه ای که شرو عشده دچار خلل نشه. چند نکته رو رعایت کنید. اول اینکه مطرح کردن این سوالات صورت دیگه ای به خودش نگیره. یعنی به بحث کردن و وارد ریز مسائل شدن کشیده نشه چون در این صورت حساب دیگه ای روی شما خواهند کرد.
زمانی سوالات رو مطرح کنید که از همه جهت آماده ی ازدواج با فرد مورد نظر هستید و بهانه ای برای بر هم زدن این آشنایی وجود نداره. چه از نظر شما و چه طرف مقابل. در کمال ادب و کاملا با حفظ حریم ها سوالات ور مطرح کنید.
سلام
اینکه از استقلال مالی طرف مقابل بپرسم چرا مهمه؟؟؟چجوری بپرسم ناراحت نشه؟؟؟
چرا باید ناراحت بشه؟
بالاخره شما باید بدونید بر چه اساسی زندگی تون رو برنامه ریزی کنید. معیارتون در زندگی چی باشه. شاید از نظر شما یک مبنایی برای حداقل ها هست که برای ایشون حداکثر محسوب میشه. تفاهم مالی خیلی مهمه. در تک تک تصمیم گیری ها دخیله.
سلام من از یک دختر خواستگاری کردم کە تقریبا از همە نظر خوبە ولی بە من گفت کە رماتیسم مفصلی خفیف دارە و حالا من نمیدونم باید ادامە بدم یا عقب بکشم هیچ بیماری تقصیر خود ادم نیست کە ؟ از اون ورم مشکلات این بیماری هست…..
درست ترین کاری که الان به ذهن میرسه اینه که با پزشک معالج شون مشورت کنید تا به تمام نکات تاریکی که دتوی ذهن تون دارین پاسخ بدن. بعدش میتونید تصمیم درستی بگیرید.
سلام وقت بخیر
سوالها خیلی تخصصی و جامع هستند اما مشکل نداشتن پاسخ این سوالهاست در واقع مانند سوال نظر شما راجع به همجنس گرایی چیست اگر پاسخ خیلی منفی باشدنشانه ی تمایل به همجنس بازی است
هیچ کدوم از این سوالها یک جواب از پیش تعریف شده نداره. چطوری مشه همه ی آدم ها رو در یک چارچوب قرار بدیم و بگیم هرکی خلاف این ها رو گفت به درد ازدواج نمیخوره؟ شما باید بگردین دنبال کسی که پاسخ هاش به پاسخ های شما نزدیک تره.
در زمینه سوالی که پرسیدید هم باید بگم گاهی اتفاق میوفته که کسی چون یک نقص اخلاقی رو داره و سعی داره پنهانش کنه به شکل خیلی تابلویی باهاش مخالفت میکنه که خودش رو تبرئه کنه. منظور از این سوال اینه.
سلام
ممنون از سوالاتتون،من توی بعضی از کانالها و سایت ها خوندم سوالات را به شیوه معکوس بپرسید بنظم شیوه معکوس بهتره چون مشخص نمیشه نظر شما چی، امکانش هست سوالاتمعکوس هم بزارید؟
یسوال دیگه هم دارم چطور متوجه بشیم طرف مقابل ما صداقت داره در حرفای که میزنه
مممنونم
میتونید همزمان به سوالات جواب بدید.
اصل بر صداقته در یک آشنایی.
ولی صرف پرسیدن چند سوال نمیشه اطمینان حاصل کرد. آشنایی مدت داره، روال داره، اشنایی در محیط های مختلف اتفاق میوفته. باید رفتارش رو حین رانندگی، مصاحبت با خانواده، دوستان، در محیط کار، بیرون و در اجتماع در ارتباط با آدم های دیگه و …. ببینید و بسنجید.
آدم ها توی گفته هاشون همیشه دوست دارن موجه جلوه کنن مخصوصا اگر از طرف مقابل خوششون اومده باشه
چون دوست ندارن که از دستش بدن
سلام خسته نباشید
من همیشه دوست داشتم کسی رو عاشقانه بخوام و بعد اون به خواستگاریم بیاد اما متاسفانه نتونستم چنین فردی رو توی زندگیم پیدا کنم و حالا همه عجله دارن که زود ازدواج کن سنت داره میگذره و من با اینکه بی میل هستم قبول کردم که شخصی به خواستگاریم بیاد اما من اصلا چنین روشی رو هر چند شاید درست باشه قبول ندارم نمیدونم چکار کنم؟
سلام
راضیه جان، دختران بسیاری شرایط شما رو دارن. یعنی تمایل به یک ازدواج عاشقانه و تا حد ممکن آرمانی، ولی موقعیت و شرایط این آشنایی رو ندارن. در چنین وضعیتی خودتون هستین که باید تصمیم بگیرین. هیچ مشاوری نمیتونه به شما بگه که منتظر این شرایط ذهنی بمون یا به یک خواستگار نرمال پاسخ مثبت بده. شرایط رو بسنج و عجله هم نکن. ازدواج مسابقه نیست که نگران عقب موندن از بقیه باشی ترس از اول نشدن هم نباید مانع تصمیم گیری درستت بشه. ولی موقعیت های خوب رو هم سرسری از دست نده. ممکنه در خلال آشنایی همون عشقی که انتظارش رو داری رخ بده.
سلام.
جونی 24 ساله هستم با شرایط مناسبی واسه ی ازدواج و به تازگی با خانومی 26 ساله آشنا شدم که معرفی شده بودن…میخواستم بدونم این اخلاف سنی مشکلی ایجاد نمیکنه؟
اختلاف سنی اونم در حد دو سال طبیعتا به خودی خود مشکل ساز نیست. مگر اینکه از جنبه های دیگه اختلافی پیش بیاد.
اقافرشیده گل: حرفتون و انتخابتون ب نظرمن یکم خنده داره با تمام احترامی که برای ادمین قائلم ولی ب نظر من حرف اقای ادمین تا حدودی درسته شما تازه 24سالتونه میتونید برای ازدواج دخترایی بهتر با سن های پایین تر از سن خودتون انتخاب کنید اون خانوم 26سالشونه و شما24 ب طور کلی بگم افکار اون خانوم 2سال از افکار شما بزرگتره یعنی افکاراون خانوم از افکارات و هدف های شما فراتراز حدتصوره اون خانوم دوستای هم سن خودشو داره ک شاید شما دوست نداشته باشید با اونا رفتو امدی کنن اون خانوم مد نظرتون ..و بالعکس من عددی نیستم ک ب شما بگم چیکار کنید اما نظرمو میدم سعی کنید انتخابی داشته باشید که بعد ها پشیمونی پیش نیاد اختلاف سنی 3 یا 5ماه بزرگترو رو میتونستین تحمل کنید ولی 2سال رو نه شما رو نمیدونم ولی من اگه ب جای شما بودم ب هیچ عنوان تو فکر همچین ازدواجی نمیرفتم….. با ارزوی موفقیت وزندگیی سرشار از عشق…….
دوست عزیز من آقا نیستم 🙂
ببنید بحث از اختلاف سنی بین خانم و آقا یه کلیشه جنسیتی هست که باید تمومش کنیم.
این افکار رو دور بریزید که زن حتما باید کوچیک تر باشه و مرد حتما باید بزرگ تر.
اصلا این حتما ها رو کی تعیین میکنه؟
اون مسائل اصلی ازدواج رو در نظر بگیرید. یکی دو سال اختلاف سنتی برعکس کلیشه هیچ اشکالی نداره.
در ضمن اینکه خانم با چه کسانی معاشرت می کنن یا نمی کنن به نظرم یک تصمیم فردیه ربطی به همسر آینده نداره، گویا هنوز هم معتقدین که آقایون باید چارچوب زندگی همسرشون رو تعیین کنن! حالا اگر خانم دو سال کوچیک تر باشن نمی تونن دوستانی داشته باشن که آقا نمی پسنده؟ آخه بعضی چیزها اصلا به سن و سال ربطی نداره. خیلی از آقایون هستند که پخته تر از سن و سالشون هستن، برعکسش هم میتونه در مورد خانم ها رخ بده.
سلام ب همه دوستان.تشکر از بروبچ سایت.بابت مطلب مهم و ارزشمندتون..
ی نکته. قرارنیس همه، سوالارو بپرسید.گلچین کنید.و طی چندجلسه باشه بهتره.حتی فرصت پاسخ بدید تا جلسه بعد.مراقب باشید دلبستگی و حتی ابراز احساسات صورت نگیره. چون خود واقعی طرف مقابلتونو باید بشناسید.و خودتون رو ب او..
فقط اون قسمت نظرتان درباره ی فحش های رکیک و ناموسی چیست؟و درباره ی سادیسم و مازوخیسم چه نظری دارید؟
يه چيز ديگه بود!!!!!
سلام من یه سوالو نمیتونم از خودم جوابشو بگیرم و اون این هست که چرا باید ازدواج کنم؟ حالا مثلا بپرسن چرا با من ازدواج میکنی یه جواب دارم بگم زیبایی اخلاق خانواده و… که برام قابل تشخیصه و از این منظر نگاه کردن دلیلی برای ازدواج می بینم ولی کسی بپرسه چرا میخای ازدواج کنی بدونه اینکه شخصی در مقابلم باشه و نظرمو بخام در مورد ازدواج با اون بدم امکان پذیر برام نیست آیا مشکل از منه یا سوال به اشتباه طراحی شده؟؟ گیج شدم
خیلی از جوون ها حاضر نیستن ازدواج کنن، اونها دلایل خودشون رو دارن شمام قطعا باید دلایل خودتون رو داشته باشین. مثلا اینکه دلم میخواد به آرامش برسم، نیاز به یک همراه دارم، دوست دارم در کنار همسرم رشد کنم، میخوام عشق رو تجربه کنم، به خاطر رابطه جنسی، به خاطر فرزندآوری و ….
نمیگم این دلایل، دلایل درست و کاملی هستن، اما خیلی از مردم به خاطر یکی از همین دلایل ازدواج میکنن.
باید یکم روش فکر کنید حتما دلیل قابل قبولی دارین برای خودتون. ولی اصلا جای نگرانی نیست.
سلام من24سالمه و خواستگاری دارم که مادرشون منو دیده و الان 4ساله که مدام درحال خواستگاری کردن هست.پسرشون منو ندیده و بالاخره راضی شدم که بیان و پسرشون میخوان تازه منو ببینن.من نمیدونم باید چیکارکنم و چی بپرسم اصلا بنظرتون پرسیدن سوالایی که اینجا گذاشتین زود نیس؟بنظرتون لازمه که همه اینارو بپرسم؟
یکی دو جلسه ی اول صرفا جهت شناخت دو طرف برگزار میشه. لازم نیست فورا به سراغ این سوالات برین.
اما از جلسات بعدی میتونید هر جلسه رو به مطرح کردن یکی از موضوعات اختصاص بدین.
این شما هستین که باید به نتیجه برسین، چیزی رو بپرسین که براتون اولویت داره.
ممکنه بخشی از این سوالات اصلا دغدغه شما نباشن.
اشتباه من رو نکنید! فقط پرسیدن کافی نیست! تحقیق کنید که دروغ نگن…
چرت ترین، چیپ ترین، پوچ ترین، بی عرضه ترین، بی عقل ترین و بی شخصیت ترین انتخابی که می تونستم بکنم رو کردم…
سریع انتخاب نکنید! با دهن بسته و چشم باز برین جلو!
متاسفم برای گذشته ی تلخ تون. بله قطعا تحقیق کردن از مطرح کردن سوالات خواستگاری هم مهم تره.
چون افراد معمولا دوست دارن در پاسخ دادن موجه تر از چیزی که هستن جلوه کنن.
وا این چ سوالاییه اخه. بعدشم تو این گرونی کسی مغزخرخورده ازدواج کنه مگ
سلام دوست عزیز
لیلا جان، دو انتقاد در یک کامنت، بدون اینکه پیشنهادی در کنارش مطرح بشه، نشانه ی خوبی نیست. اگر انتقادی از مطلب دارید به نظرم باید موردی بگین تا اصلاح بشه. جمله ی دوم تون هم نشانه ی یک خشمه که نمیدونم منشاش چی میتونه باشه.
در همین شرایط سخت اقتصادی هم خیلی ها دوست دارن که ازدواج کنن. چون شما تمایلی به ازدواج ندارین دلیل نمیشه به بقیه ی افراد توهین کنین. افرادی هستند که سخت نمیگیرن و حاضرن با کمترین امکانات ولی با بیشترین عشق در کنار هم باشن و بهاش رو هم پرداخت میکنن.
روزهای خوشی براتون آروز میکنم.
سلام.عالی بود سوالا.
ی سوالی که برای من پیش اومده اینه که 10سال فاصله سنی به نظرتون مشکل ایجاد نمیکنه؟شرایط کیس مورد نظر از همه لحاظ مناسبه من20سالمه و اون 30.
مرضیه ی عزیز
این سوال خیلی کلیه. بارها گفتیم که صرفا یک اختلاف سنی ده ساله نمیتونه ملاکی برای خوب یا بد بودن یک رابطه باشه
خیلی مسائل مهم تر از سن و اختلاف سنی این وسط مطرحه.
سلام سوالاتتون خیلی خوب بود اما من یکم شرایطم متفاوته من دختری 37ساله خواستگاری دارم همسن خودم اما سابقه ازدواج دارند همسرفوت شده و دختری سه ساله داره همه معیارهای مد نظرمو داره بجز بچه و قیافه بنظرتون چه کنم
سلام
ازدواج با مردی که فرزند داره سختی ها و پیچیدگی های خاصی داره.
ابتدا به این نتیجه برسین که دلیل انتخاب شما، خودتون و ویژگی های فردی خودتون هست، نه الزاما پیدا کردن یک مادر برای فرزندشون. این خیلی مهمه. دوم اینکه قیافه خیلی مهمه، برعکس چیزی که خیلی ها میگن، تو زندگی موقعیت هایی پیش میاد که ممکنه حتی جذابیت های ظاهری برای شما ایجاد نشه به خاطر قیافه ی طرف. پس خوب به این قضیه فکر کنید، اگر این قیافه مانع ایجاد حس ها در شما نخواهد شد بقیه موارد رو بررسی کنید.
اما اگر این روح بزرگ رو در خودتون سراغ دارین که برای فرزند کس دیگه ای مادری بکنید، اگر بعدها که خودتون صاحبت اولاد شدین اون رو به چشم یک مزاحم نگاه نمی کنید، و بین اون و فرزند خودتون فرق نمیذارین، اگر حس نمی کنید که وجود اون بچه اختلالی در زندگیتون ایجاد کرده، اگر میتونید مادری بکنید براش. میتونید روی خواستگاری این آقا جدی تر فکر کنید.
حتما و حتما از مشاور کمک بگیرید
سلام
بنده بیماری hpv دارم
رفتم ی جایی خاستگاری.از طرف مقابل خوشم اومد. این قضیه و دلیلش ک رابطه کنترل نشده بود رو گفتم. خیلی روحیم و حالم بد شد.
میخام بدونم ازین ب بعد بگم همچین مشکلی دارم یا نگم؟ البته نمیتونم ب شریک زندگیم واقعیت رو نگم. از طرفی بگم هم فکر میکنم موقعیت ازدواج هامو از دست بدم. میخام کم کم ب مجردی ابدی فک کنم ک زندگی آدم دیگه ای رو خراب نکنم. توی اینترنت چیزای مختلفی نوشته. هم نوشته برای طرف مقابل خطر داره (خطر سرطان دهانه رحم) و هم نوشته واکسن داره برای جلوگیریش و تست های دوره ای ۶ ماهه ک میتونه از خطر مبتلا شدن جلوگیری کنه. شما کمکم کنید چی کنم
دوست عزیز بیماریهای مهم رو حتما باید به طرف مقابل اطلاع داد، طرف مقابل حق داره با آگاهی تصمیم بگیره و نگفتن و پنهان کاری درست نیست حتی شرایطی داره که میتونه عقد رو باطل بکنه.
به نظر میاد شما باید اول با یک پزشک مشورت کنید و اطلاعات تون رو راجع به بیماری تون و راه های انتقال و خطراتی که برای شریک زندگی تون ممکنه داشته باشه رو کامل کنید. بعد در مراحل آشنایی با دلیل و سند حرف بزنید. حتی میتونید با همسر آینده تون به پزشک مراجعه کنید و از طریق پزشک تون بهش آگاهی های لازم رو بدین. نمیشه قاطعانه گفت که هیچ کس با این شرایط شما رو نمیپذیره. خب قطعا در کنار این مشکل، حسن هایی هم دارید که ممکنه دلیل انتخاب تون باشه. قبل از اینکه بازی رو شروع کنید نمیتونید خودتون رو بازنده حساب کنید. برای زندگی باید بجنگید. هیچ وقت قبل از تلاش کافی شکست رو نپذیرید.
اگر واقعا کسی مد نظرتون هست و دوست دارید بهش برسید تلاش تون رو براش بکنید.
سلام بابت سوالا واقعا ممنون …فقط میشه بگین :
۱_ وقتی پدر مادر دختر میخوان با پسر صحبت کنن چه سوالاتی باید بپرسن؟
۲_ پدر دختر باید در تحقیق میدانی چه سوالاتی بپرسد؟
۳_اون جلسه ای که خانواده دختر یه سری به منزل پسر میزنن آیا باید خود دختر هم برود یا نه؟ و در آنجا باید چه کرد؟
ممنون
سلام خواهش میکنم.
1- چیزهایی که براشون اولویت داره. مسائلی که به نظرشون مطرح شدن اونها میتونه به شناخت منتهی بشه. از شغلش، اعتقاداتش، روابطش، آینده ای که متصور هست، اختیاراتی که قراره به همسرش بده، حق و حقوقی ک هبرای همسرش در نظر داره، سطح مالی و خیلی چیزهای دیگه. هر خانواده ممکنه مسائل متفاوتی براش اهمیت داشته باشه بنابراین یک پاسخ قطعی نیمشه به این سوال داد. در کل جنم فرد باید سنجیده بشه.
2- دقیقا همون سوالاتی که براشون مهمه درباره طرف بدونن. اینکه آدم رفیقی بازی هست یا نه، اهل کار هست یا نه، چشم و دل پاکه یا نه، سابقه زندان یا درگیر ی تو محل داره یا خیر. در کل آدم آرومی هست یا دعوایی، اهل خانواده است یا نه؟ مورد اعتماد اهل محل هست یا خیر؟
3- بستگی به رسم و رسوم هر خانواده داره
سلام ممنون ازاطلاعات وراهنماییهاتون … من چندماه پیش نامزدداشتم وقرارمون این بود بعداز۷ماه نامزدی عقدکنیم..شکرخدادرطول دوران نامزدی بمدت ۲۰روزطرف روشناختم وبه نتیجه رسیدم به دردهمدیگه نمیخوریم البته اینم بگم جلسات خواستگاری عجله ای بود فرصت نشد سوالات روبطور کامل بپرسم..یک هفته بعدازاون اتفاق مجدد قراربود برام خواستگاربیادمنتهاباتوجه به تجربه قبلی بامشورت چندین نفرازبزرگان تصمیم گرفتم قبل ازشروع خواستگاری اول طرف روبشناسم که سه مال طول کشید بعدازسه ماه تازه خواستگاری شروع شده ،ایمان دارم کاردرستی کردم چون حالا پشیمون نیستم ودرشرف ازدواجم…دوستان عزیز اگرواقعااینده براتون مهمه ودنبال خیرهستید هیچوقت برای ازدواجتون عجله نکنید اگرتونستین اول طرف روخوب بشناسین بعداقدام کنید.یه نگاه به اطرافتون بندازین ببینین امارطلاق به کجارسیده سن ازدواج که خودتون شاهدین رفته بالا…سطح توقعاتتون لطفاکمی بیارین پایینتر ..لطفا باهم سطح خودتون ازدواج کنید..زندگی یک عمرواقعاشوخی نیست..موفق باشید
سلام بهمه
بنظر من ازدواج رو باید اسون گرفت
باید دختر و پسر اول همدیگرو بخوان ، دوستداشته باشن . بعد بشینن باهم صحبت کنن که چه کارهایی رو انجام بدن یا ندن
سوالات جنسی به نظر من نباید اول بسم الله مطرح بشه یواش یواش اصلا خود ادم میره واسه اینجور سوالات
ببخشید وقتتونو گرفتم ممنون از همه
سوالایی که پیرامون رابطه پدر و مادر طرف پرسیدید صرفا دخالت در امور شخصی طرف مقابله و هیچکسم نمیاد از خانوادش بد بگه و تنها چیزی که ادم میشنوه قطعا دروعه ! حتی کسی که پدر و مادرش همش دعوا داشته باشن یا حتی معناد باشن برنمیگرده به خواستگارش بگه پدر مادر من بدن !
نه دوست عزیز این سوالات تجاوز به حریم شخصی نیست. علم روانشناسی ثابت کرده که خیلی از روابط پدر و مادر ها روی روابط آینده بچه ها با همسرشون تاثیر مستقیم میذاره. ماها چیزی که پدر و مادر میخوان نمیشیم، چیزی میشیم که از رفتار اون ها نشات گرفته شده.
کسی که بخواد دروغ بگه و همه چیز رو گل و بلبل نشون بده قطعا اهل زندگی نیست. اما کسی که بخواد زندگی کنه، قطعا رو راسته و تلاش میکنه تصویر درستی از خانواده اش ارائه بده. اگرم دروغی گفته باشه در برخوردهای آتی لو میره. زندگی بر مدار گفته های آدم هاساخته نمیشه بر مدار رفتارهاشون ساخته میشه.
سلام ببخشین یه راهنمایی می خواستم بنده دختری 30 ساله با مدرک کارشناسی ارشد هستم خواستگاری دارم که ظاهرش نرمالشه سنش مناسبه ولی زیر دیپلم هست و شرایط مالی خیلی خوبی داره یک بار باهاش حرف زدم سنتی فکر می کنن و مخالف اشتغال خانم هم هست و میگه وقتی وضع خودم خوبه لازم نیس خانم کار کنه شغل ثابت هم نداره یه مدت سال رو باغداری و بقیه اش رو خرید و فروش ملک یا کارای ساختمانی می کنه به نظرتون یه دختر با مدرک فوق لیسانس با یه پسر زیر دیپلم می تونه ازدواج موفق کنه؟؟؟؟؟
دوست عزیز، هیچ دو نفری شبیه هم نیستن. نمیشه گفت که فردی که زیر دیپلمه به هیچ عنوان به درد یه خانم فوق لیسانس نمیخوره. همین طور که نمیتونیم بگیم به دردش میخوره.
شما باید بر اساس ملاک هاتون خواستگارتون رو بسنجین. ببینین نقاط قوتش چیه. نقاط ضعفش چیه.
این کفه ترازو به کدوم سمت سنگینی میکنه. ببنید میتونید با ضعف هاش کنار بیایین یا خیر. طوری نباشه که به خاطر وضعیت خوب مالی باهاش ازدواج کنید و بعدها حسرت بخورین و سر کوفت بزنید بهش. این شمایین که باید انتخاب بکنید. توضیه میکنم پیش مشاور متخصص برین. موفق باشید
سلام B123
نتونستم به سوال شما جواب ندم
بنده حقیر معتقدم مدرک کاغذ پاره ای بیشتر نیست ولی شما دانشگاه رفتید و دهنتون بازتر از افراد معمولی هست. با این تفکر سنتی خواستگارتان که دنباله هایی هم خواهد داشت میتونید کنار بیاید؟
من جواب خودمو دارم شما هم باید جوابی براش پیدا کنید که مال خودتون هست
سلام به نظر من خودت که مدرن فکر می کنی ،برای اشتغال و اینا هیچ وقت برای کس دیگه خودتو تغییر نده و دنبال آدمی باش که بهت بخوره
متاسفانه با اينكه افراد جوان جامعه ما اكثرا تحصيلات دانشگاهي دارن و تجربه اجتماعي اما باز هم در مورد مقوله ازدواج همون روش هاي سنتي و بعضا منسوخ شده رودر مورد آشنايي و شناخت طرفشون به كار ميگيرن . امروزه ازدواج ديگه هندونه دربسته نيست . اولين مورد تو ازدواج اينه كه دست طرف مقابل رو بگيريم و ببريمش پيش يه مشاور . روانشناس ميتونه تشخيص بده كه آيا با فرد مورد نظر از لحاظ تيپ شخصيتي و احساسات و تفكر و خانواده و روش زندگي تناسب داريم يا نه ؟ اينجوري وارد يه رابطه بي سرانجام نميشيم و قبل از اينكه دلبستگي به وجود بياد ميتونيم رابطه رو تموم كنيم .وقت و عمرمون تلف نميشه و دچار ناراحتي و اضطراب و اينكه واي حالا چي ميشه هم نميشيم .
سلام دوستان طرف من پسرخالمه.اگه این سوالارو بپرسم که فک میکنن خلم.من خیلی توجواب دادن دودلم.خانوام همه موافقن.اما من به یه مسایل جزئی انقد اهمیت میدم که اون توجهی نداره.درضمن ما ازقبل یه سال دوست بودیم اما من هنوز از انتخابم مطمین نیستم.خانوادمم بهم سخت میگیرن که فامیل ازغریبه بهتره و غریبه معلوم نیس چی دربیاد.اما تواین یه ساله من جذب پسرخالم نشدم.لطفا راهنماییم کنید
طبیعتا بخشی از سوالات برای شما لزومی نداره پرسیده بشه چون طرف مقابل آشناست و شما شناخت نسبی دارین. اما بقیه سوالات نه. تصور بکنید با یک فرد غریبه رو در رو نشستین.
برای شناخت شخصیت پسرخاله تون حتما تلاش کنید. فکر نکنید فامیله و خانواده تایید کرده و تمام. ازدواج فامیلی اگر به شکست منجر بشه صدمات بیشتر یداره چون باعث اختلاف خانوادگی خواهد شد.
اگر در یک سال دوستی جذابیتی براتون نداشته تصور میکنید بعد از ازدواج معجزه رخ میده؟
یکم بیشتر فکر کنید و حتما مشاوره برید.
پسرعموم واسه اولین بار رفته بود خواستگاری، پدر عروس سوال ازش میپرسید مثه بز نگاش میکرد(البته واسم تعریف کرده بودن) الانم باهم خوشبختن
سلام و ممنون بابت مطلب مفیدتون، سوالی که اینجا به وجود میاد اینه که خیلی بعیده که بتونیم شخص 100% شبیه خودمون پیدا کنیم پس حدوداً اگر چند درصد با هم تفاهم داشتیم میشه گفت انتخاب درستیه؟ و اینکه تفاهم در کدام مسائل مهمتره ؟ یعنی اگه بخواهیم الویت بندی کنیم کدوم مسائل مهمتر هستند؟
( اعتقادی، مالی، جنسی،… ؟)
سلام
خب به نظر میاد که معنای تفاهم خوب جا نیوفتاده برای شما، اصلا منظور این نیست که دنبال آدمی بگردین که صد در صد شبیه خودتون باشه، آدم های خوشبخت کسانی هستند که با وجود اختلاف هایی که با هم دارند خوشبختند، چون راه کنار اومدن و حل کردن رو بلد شدن. میدونن که طرف مقابل چه ایرادات، چه حساسیتها، چه نقطه ضعف هایی داره ولی راهکار درک اونها رو پیدا کرده.
اصلش یاد گرفتن مهارت حل مسئله است.
سلام مقالتون خیلی مفید بود
من دختری ۱۹ساله هستم و خواستگاری ۲۵ ساله دارم که از نظر پدر و مادر و معرف هم ویژگی اخلاقی و هم مالی و اعتقادی به نظرتون برای من کیس مناسبیه!!
سلام
زینب عزیز، من متوجه سوال شما نشدم، چون هیچ فعلی در جملهتون نیست، یک سری ویزگیها رو ردیف کردین و به فعل اشاره نکردین، آیا طرف مقابل تمام اینها رو داره؟
مضاف بر اینکه به جای علامت سوال هم از علامت تعجب استفاده کردین. اگر سوالی دارین لطفا کامل و دقیق مطرح کنید که بشه پاسخ داد.
پیشنهاد من به شما اینه باید با طرفتون چندین جلسه صحبت کنید
درسته که پدر و مادر و معرفه اون اقا رو تایید میکنند اما شما قرار با ایشون زندگی کنید یک عمر
پس با ایشون قرار بزارید و صحبت کنید یک مدت جهت آشنایی تا ایشون رو بهتر بشناسید شاید با تمام ویژگی های خوبی که دارند با سلیقه و اخلاق شما جور نباشند
امیدوارم که نظرم کارآمد باشه
سلام من 28 سالمه و با یه پسری تو فضای مجازی آشنا شدم که همشهری خودمه.. تقریبا بعد از چند روز چت کردن یه قرار حضوری داشتیم این آقا از نظر کاری و موقعیت اجتماعی و مالی خوبه و فاصله سنیمون 4 ساله.. وقتی از نزدیک دیدمش اون قدری که از عکساش خوشم اومده بود ظاهرش به دلم ننشست.. و یه بهونه آوردم و گفتم جوابم منفیه علیرغم اینکه اون آقا از من خیلی خوشش اومده بود.. الان بعد از چند ماه دوباره بهم پیام دادیم دوباره بحث ازدواج پیش اومد الان نمی دونم چیکار کنم ظاهرش بد نیستا ولی نمی دونم چرا اون کشش تو من بوجود نمیاد با اینکه خیلی موقعیت خوبی هست.. به نظرتون بیشتر باید تامل کنم یا بیخیال بشم؟
سلام
کسی بهتر از خودتون نمیتونه جواب این سوال رو بده.
موقعیت رو بذار کنار، فکر کن این آدم یه آدم معمولی با شرایط معمولیه. خونه و ماشین هم نداره. ولی آدم خوبیه.
قیافهاش هم همینه که دیدی. ببین انتخاب تو هست یا نه؟
فردا روز تو با ظاهر این آدم کار داری، با ظاهر این ادم میخوابی، بیدار میشی. ببین کسی هست که بتونی باهاش معاشقه کنی، دلت رو میبره یا نه.
سلام
سوالاتتون یک بخشیش خوب بود اما
در بخش مسائل جنسی و مسائل مربوط به فرزند آوری
باید این نکته رو متذکر بشید که همون روز اول نباید راجع این چیز ها صحبت کرد
چون دختر خانم ها یا یک سری از آقا پسر حساسیت های خاصی دارند که احتمال داره با عنوان همچین سوالاتی باعث بشه طرف از شما بدش بیاد
گمونم یه بیست باری این رو توضیح دادیم که کی مطرح بشه. منتها گویا دوستان حوصله مطالعه ندارن 🙂
سلام ۱- دختر چطور بفهمه که طرف با طمع به مادیات نیومده سراغش ؟
۲-درباره شرط شاغل بودن و استقلال مادیش واینکه حقوقش فقط در اختیار خودش باشه
۳’ چه جلسه ای صحبت کنه و چطوری که به طرف بر نخوره؟
۴-آیا لازمه جزو شروط ضمن عقد هم باشه
سلام
وقتی سوالی مطرح میکنید ریپلای به پاسخ بقیه نباشه که ادمینها بتونن راحت پاسخ بدن.
1- همون اول کاری باید تکلیفتون رو دربارۀ مادیات روشن کنید، راههای زیادی وجود داره، مثلا اینکه بگید من بعد از ازدواج قصد ندارم شاغل باشم، صرفا برای اینکه واکنش طرف مقابل رو بسنجید. یا پدر من قرار نیست از نظر مالی بهمون کمک کنه من دوست دارم مستقل باشم و ….
2- جلسات اولیه نه ولی در جلسات آتی حتما باید صحبت بشه. ببینید تکلیف خودتون رو با این مسئله روشن کنید، در زندگی مشترک حقوقم مال خودمه نباید مطرح باشه. اگر برای خودتون به عنوان یک زن مستقل و قوی ارزش قائل هستید به جای پافشاری روی این مسئله به این فکر کنید که حقوق پایمال شدهتون رو از همسرتون مطالبه کنید، حق اشتغال، تحصیل، مسکن، تقسیم دارایی، حق طلاق ، خروج از کشور و ….
وقتی به زندگی مشترک به دید مساوات و برابری نگاه کنید دیگه حقوق من و حقوق تو مطرح نیست، زن دنبال مهریه نمیره و مرد هم مجبور نیست همه مخارج رو تنهایی تامین کنه. در عوض هر دو از یک حقوق برابر برخوردارند. کسی زیر دین کسی نیست و کسی حاکم بر زندگی نفر دیگه نیست.
استقلال مالی چیه یادگرفتین.مگه زندگی مشترک نیست؟اگه دنبال استقلال مالی هستی ازدواج نکن راحت تری ازدواج میخوای چکارواقعا
سلام . وقت بخیر .
در کل سوالاتتون خوب بود . ولی در مورد مسائل جنسی شاید خیلی از اینها مهم نباشه و حتی نشه مطرحش کرد
تنها چیزی که ذهن من را درگیرش کرده بحث گرم بودن و یا نبودن طرف هست .
مثلا من خودم ادم گرمی هستم از نظر جنسی و واقعا نمیدونم این رو چطور از طرف بپرسم که ایشونم گرم باشن یا نه؟!
میتونید در این باره کمکم کنید!؟
وقتی خواستگاری تا جایی پیش رفت که شما و طرف مقابل به قطعیت رسیدین که زوج مناسبی برای هم هستین، پرسیدن چنین سوالی نه سخته و نه زشت. چون در طی چند ماهی که با طرف مقابل آشنا شدین فهمیدین که طرف با این سوال چه برخوردی خواهد داشت. اگر هم فکر میکنید خوششون نمیاد، میتونید از مشاور کمک بگیرید.
سلام
من ۲۸ سالمه جدیدا یه خواستگار برام اومده که خانواده خوبی دارن و اینجور که فهمیدم خودشم پسر زحمت کش و خوبیه
طی دو جلسه که باهم صحبت کردیم با اینکه از نظر تحصیلات از خودم پایین تر هستن اما طرز صحبت و اطلاعاتشون خوبه تقریبا و سربقیه چیزها تفاهم داریم انگار اما تنها چیزی که منو مردد کرده تو جواب قطعی
نماز نخوندن ایشون
درصورتی که برای من نماز خوندن مهمه و ایشون هم با قاطعیت میگن که قبلا نماز میخوندن ولی الان به هیچ وجه نماز نمیتونم و قبول ندارن
سلام
اینجا بحثی که پیش میاد، اینه که دلیل این نماز نخوندن چیه، اگر از روی بی اعتقادی باشه، با توجه به اینکه شما آدم معتقدی هستین به گفته خودتون ممکنه مشکل ساز باشه، چون بی اعتقادی صرفا محدود به نماز نمیشه به خیلی از ارکان زندگی نفوذ میکنه.
اما اگر صرفا تنبلی باشه نه مشکلی نیست. اگر شما بخوایید میتونید با رفتار سازشگرتون ایشون رو دوباره علاقمند بکنید به نماز خوندن.
اما برخی از افراد به دلایل غیر دینی از دین زده میشن، مثلا رفتار متناقض برخی از مدعیان دین داری و….
به نظر میرسه که ابتدا باید ریشهیابی کنید بعد به فکر تصمیم درست باشید.
سلام خسته نباشید فقط تنها خواهشی ازتون داشتم اینکه مطلب را قشنگ بخونید بعد پاسخ بنده رو بدید در حد خلاصه هم شده کافیه فقط کنجکاوم که بدونم همین؟یه همسایه ای داریم دوتاپسرداره پسر بزرگیش کارش ازاد هستش نصاب چیزی هستش تا قبل از سال طبق روال صبح میرفت ظهری یا بعدظری برمیگشت لباس کارش هم لباس معمولی بود با کوله پشتی که کوله پشتی وسیله کارش بوداین تاایجامطلب.اماازامسال خودم که دقت کردم دیگه مثل سال قبل دیگه این روال نیستش همیشه صبح دیگه با لباس معمولی یا کوله اش باهاش نیستش همیشه صبح با یه لباس شخصیتی شیک جذاب منظورم یه کت شلوار پیراهن شیک درواقع تیپش کلی عوض شده درواقع تیپی زده بعدش از امسال به بعد تا الان صبح ها ۹با این تیپ میره بیرون باماشینش تاشب ساعت ۱۰ برمیگرده یا ظهرها ساعت۱۱میره بازم ۱۰شب برمیگرده بعدظهرها هم میره ساعت ۳بیرون با ماشین تا ساعت ۹شب برمیگرده بعضی وقت ها خودش تنها ین کارو میکنه بعضی وقت ها با برادره کوچکترش با همان تیپ میره بیرون همه روزه طبق همون ساعتی که گفتم حالا از شما راهنمایی میخواستم ایا نظر شما دراین مورد چیه بنده که تنها شکم اینکه شاید این اقا یه برنامه هایی داره یا قراره باکسی وصلت یاخویشی کنه که این مدت طولانی بااین روش میره جلو بهن ظرم منظورم را متوجه شدید که چی گفتم حالا نظرشماچیه بنده کنجکاوک که بدونم همین منتظرپاسخ شما هستم.سپاسگذارم ازتون.
[پاسخ]
ممنون بابت نوشتن سوالات جالب
اتفاقا خوبه
گربه رو دم حجله میکشن
برای بعدش حرف و حدیثی نمیمونه
بازم ساغول
سلام
گمان میکنم کنجکاوی بیموردی دارید. این سوال هیچ ارتباطی به سایت عروس نداره.
اینکه با این دقت ریز فعالیت پسر همسایه رو درآوردین و حتی براتون سوال شده که دلیل تغییر ظاهر ایشون چیه واقعا جای تعجب داره. اگر فردی چنین کنجکاوی درخصوص شما داشته باشه آیا براتون جذابه؟
سلام خسته نباشید من پسرداییم از من خواستگاری کرده تو خواستگاری برگشت گفت ارایش نکن چادر باید بزاری میشه بااین ادمی که از همین اول این حرف و میزنه میشه باهاش زندگی کرد تو رو خدا کمکم کنید نیاز به کمک دارم تو دوراهی موندم من ۲۰ سالمه اون ۲۸ سال با این سن چطور
سلام
همیشه میگیم توی بحث ازدواج، طرف مقابل رو همون طوری که هست قبول کنید، سعی در تغییرش نداشته باشید.
شما یه آدم عاقلید، اگر دوست داشته باشید چادر سر میکنید دوست نداشته باشید نه
درباره آرایش هم هیمن طور.
میل شماست که زیر بار زورگویی خواستگارتون برید یا خیر.
سلام ممنون که پاسخ را دادید اما میخواستم بگم شما اینو بهم میتونید بگید که حدس من دراین مورد درست یانه همین.متشکرم
سلام من ۳۰ سالمه و در سن ۲۳ سالگی جدا شدم از همسرم و اینکه تا الان خواستگار داشتم اما هرکدوم به هردلیلی نشده ولی الان یه خواستگار دارم که از لحاظ مالی و فرهنگ و خانواده و خیلی چیزا عالی و در سطح بالایی هستش اما قیافش به دلم ننشسته یعنی هیچ شور و شوقی درون خودم احساس نمیکنم در موردش که مثلا باهاش بخوابم شور و اشتیاقی داشته باشم یا هرچیز دیگه ای در صورتی که تموم اطرافیانم میگن عالیه و خوبه و هرکاری کردم بفهمونم بهشون ک ازش خوشم نیومده متاسفانه نفهمیدن و من قبول کردم ک با طرف صحبت کنم شاید طی صحبت کردن باهاش خوشم بیاد اما هنوز تغییری ایجاد نشده من باید چیکار کنم ک هم تصمیم عاقلانه ای بگیرم ک بعدها پشیمون نشم از رد این گزینه هم درست باشه تصمیم دارم دیوونه میشم
ستاره جان ، بستگی به خودت داره این سوال پر تکرار جوابی نداره، باید خودت با دلت راه بیای. بهش فرصت بده و باهاش حرف بزن. ولی نه فقط برای اینکه جواب مثبت بهش بدی. باهاش حرف بزن تا بشناسین تا ببینی میتونی باهاش کنار بیای یا نه. گاهی پیش میاد که افراد در نگاه اول دلنشین نیستن اما بعد از مدتی معاشرت میبینی ازش خوشت اومد. اصلا و ابدا استرس به خودت نده. به این موقعیت به شکل یک خواستگاری عادی نگاه کن. قرار نیست حتما جوابت مثبت باشه.
سلام ببخشید من ۲۵ سالمه و یه نفر بهم معرفی شده که هیچ شناختی از هم نداریم و قراره فردا برای آشنایی بیان.چند مورد هم قبلا بهم معرفی شده بود ولی متاسفانه هیچکدومشون از من خوششون نیومد و این خیلی منو ناراحت میکنه و پیش خانوادم خجالت زده میشم بخاطر همین خیلی استرس دارم که این مورد هم مثل بقیه بشه میشه بهم بگید بعد از این که با آقا پسر صحبت کردم چجوری ازشون بپرسم که نظرشون در مورد من چی بوده چون من دختر هستم احساس میکنم این سوال مناسبی نیس که یه دختر از پسر بپرسه.لطفا زود جوابمو بدید ممنونم
سلام
فاطمهی عزیز چرا فکر می کنی بقیه از تو خوش شون نیومده؟ چرا به این فکر نمیکنی که تو اونقدر موجه و درجه یک بودی که اونها خودشون رو در سطح تو ندیدن؟ بارها بین مراجعه کنندهها این مورد رو داشتم که پسری از دختری خواستگاری کرده و ادامه نداده چون دیده که دختر خیلی سطحش بالاتره، هیچ وقت خودت رو دست کم نگیر، تو نیازی به خوش اومدن یا نیومدن بقیه نداری، تو نیاز داری که خودت رو بپذیری، این اعتماد به نفس خودش رو در تک تک حرکات و رفتار و گفتارت نشون میده و باعث میشه بقیه جذبت بشن، از همین الان شروع کن به دادن انرژی مثبت به خودت. اینم یه خواستگاری مثل بقیه است، از کجا اطمینان داری که تو حتما ازش خوشت میاد؟ خودت رو دست کم نگیر، مردها جذب زنان قدرتمند میشن. حتما فردا بعد از رفتن خواستگار ها از حس خوبت برامون بگو. این تویی که باید انتخاب کنی پس نترس.
سلام تشکر از سایت خوبتون
من یک جلسه با ک خانوم صحبت کردم ایشون مامایی خوندن و اخر درسشون هست.
تقریبا از نظر من اکی هستیم با هم
فقط مشکلم اینه که ایشون بابت شغلشون ماهی حدود هشت شب ، شب کاری دارن.
تا وقتی فرزندی نیست مشکلی نیست سختیش قابل تحمله اما وقتی بچه بیاد و مادر شب کار باشه سخت میشه.
ممنون میشم راهنمایی کنید
سلام ممنونم
خب وقتی مادر سرکار هستن، وظیفهی پدره که از بچه نگهداری کنه، این که کاملا واضحه.
بچهها به یک پرستار امن و مهربون نیاز دارن، در شرایط مختلف این فرد میتونه شامل افراد مختلفی بشه، مادر، پدر، مادربزرگ ها و….
پس خیلی راحت بپذیرید که مسئولیت فرزند با والدین هست نه فقط مادر.
آرزوی خوشبختی داریم برات.
سلام باز هم تشکر از شما
میخواستم بدونم در چه زمانی در مورد مهریه توی خواستگتری صحبت کنم ؟
چون اینقدر مشکلات و طلاق ها را دیدم که میترسم و تصمیم گرفتم حد اکثر 14 سکه را بپذیرم و اگر نشد گزینه بعدی.
به نظرتون چه زمانی مطرح بشه که جلوه خاصی نداشته باشه و الکی وقت خودم و طرف مقابل را تلف نکنم تا به زمان تعیین مهریه برسیم
ممنونم
به نظرم چیزی که ازدواج رو در ایران خراب میکنه نگاه معامله داشتن بهش هست. اگر فکر می کنید هر چقدر کمتر مهریه بپردازید بیشتر سود کردین به نظرم بی راهه رفتین.
زنها در ایران از حداقل حقوق انسانی هم محروم هستند، به جای حق طلاق، حق حضانت، حق اشتغال، حق تحصیل، حق مسافرت، حق مسکن، مشارکت در اموالی که بعد از ازدواج به دست میاد، قانون فقط مهریه رو براش در نظر گرفته.
اگر حاضرید تمام حقوق بالا رو به ایشون برگردونید، قطعا بحث مهریه به خودی خود منتفیه.
ولی اگر نه میخوایید حقوق اصلی شون رو بهشون بدین و نه مهریه، به نظرم در نگاه معامله گر تون باید تجدید نظر کنید.
تشکر از پاسختون. من با نظر شما موافقم اما من وقتی چیزی را ندارم چطور میتونم اون را ببخشم.
وقتی در توان من نیست که مثلا114 تا سکه پرداخت کنم به نظرم کار اشتباهی هست.
در ضمن اینکه در دین هم ذکر شده اگر نیت به ندادن باشه اون عقد باطل هست.
به نظر شما قشنگ تر نیست ادم در حد توان مهر کنه که اگر فردای عقد عروس طلب کرد توان پرداخت باشه و در اینده زندگی هر چی بدست امد به صورت مساوی برای دو طرف باشه ؟
ینی نظر شما اینه با مهریه بالا موافق هستید هرچند در حد توان نباشه برای پرداخت ؟
امیر عزیز، در جامعهای زندگی میکنیم که اغلب افراد گرفتار مسائل مالی هستند، هیچ کس از یک جوان تازه شاغل شده توقع معجزه نداره، اگر نظر شخصی بدم، همون طور که در پاسخ قبلی گفتم، با مهریه از اساس مخالفم، بهتره کم کم به این نتیجه برسیم که برگردوندن حقوق ضایع شده به همسر هم به نفع اونه و هم به نفع شما. چرا که همسر در صورت بروز مشکل بیشتر از شما متضرر خواهد شد. بنابراین باهاشون صحبت کنید و به جای اینکه تلاش تون رو صرف پایین آوردن تعداد سکهها کنید، حقوق اصلی اش رو بهش بدین، در این صورت نه شما نگران تعداد سکههای مهریه خواهید بود نه ایشون اصراری بر افزایش اون دارن. کسی که اهل زندگیه و برای معامله قدم به یک رابطه نمیذاره حتما قبول میکنه. چون مهریه هر چقدر هم زیاد باشه در صورتی که به مشکل بر بخوره حتی حاضره ببخشه و رها بشه، دادگاه هم بیشتر از صد و ده تا رو به رسمیت نمیشناسه و در نهایت هم تقسیط میکنه. که شاید هر چند ماه یه سکه بهشون تعلق بگیره.
با تشکر از راهنمایی ها
من دو شب پیش برای جلسه دوم رفتم و در مورد مهریه صحبت کردیم خودم و دختر خانوم.
ایشون گفتند فامیل ما در حد تاریخ تولد میگیرن اما خواهرم و زن داداشم در حد 400 تا و سه دانگ خونه.
من هم همونطور که فرمودید با همه چیز برای یک خانوم از قبیل حق مسکن و حق استقال و حق تحصیل و … موافقت کردم.
ایشون هم گفتند هیچ کس نمیتونه حتی 100 سکه هم بده و خودشون قبول دارن اما میگن پیش بقیه پایین بودنش قشنگ نیست و خود ادم میگه مگه من چیم از بقیه کمتره بوده
نمیدونم بخدا توی این اوضاع اقتصادی که بقول معروف ازدواج دل شیر میخواد ، ادم باید درگیر این مسائل باشه.
لدفا راهنمایی کنید.
به نظرم از بقیه مسائل اکی هستیم ایشون هم موافقه اما من سر مهریه واقعا مردد هستم و نمیدونم چیکارکنم.
دارم به این فکر میکنم یک جلسه دیگه برم و قطعی نظرمو در مورد مهریه بگم و بگم در موردش فکر کنید
با قسمتی از نظرتون که گفتید نباید نگاه معامله ای به ازدواج و بحث مهریه داشته باشیم موافقم. مهریه اگه سنگین باشه نه فقط زندگی رو پایدار نمیکنه بلکه خودش مشکله. حالا این که به بهانه چیزای دیگه هم مهریه رو که حق خانوماس نادیده بگیریم درست نیس و این ماییم که باید دیدمون رو عوض کنیم. در ادامه هم من با یه سری باورهای غلط سنتی که مبنای دینی هم نداره و امروزه خیلیی خیلییی کمرنگ شده کاری ندارم. اما اگه منظورتون بعد از ازدواجه که گفتین خانومها از یه سری حقوق مثل تحصیل و اشتغال محروم میشن میتونن به راحتی قبلش راجع به این چیزا توافق کنن و کسی مجبورشون نکرده با کسی که فکر میکنن میخواد محدودشون کنه ازدواج کنن. تازه به نظر من این که بار مالی زندگی رو دوش مرد گذاشته شده پوئنه برای خانوما که خیلیا قدرش رو نمیدونن و نمیدونن چه کمک بزرگیه. در ضمن به نظر من قانون هم نمیتونه مثلا بیاد بگه هیچ مردی حق نداره از همسرش بخواد که کار نکنه. خب شاید اون مرد این جوری ترجیح میده همون طوری که خیلی خانوما ممکنه شرایطی برای ازدواج داشته باشن شرط اون آقا هم خوشمون بیاد یا نیاد این بوده. هیچ جای دنیا هم فکر نمیکنم چنین قانونی منطقی باشه. خانومی اگه کار براش مهمه باید توافق کنه. در آخر هم به نظرم قوانین ما به همون اندازه که اسلامی باشن مدافع حقوق خانومها هم هستن. مطمئن باشین:)
در پاسخ دوست عزیزمون قاسمی:
در هیچ کجای دنیا زن تحت سلطۀ مرد نیست، در همه جای دنیا زن و مرد شرایط و حقوق برابر دارن در تمام ابعاد زندگی مشترک.
بنابراین قانونی هم برای چنین چیزی ننوشتن. چون از اساس مسخره است که تمام فعالیتهای زن منوط به اجازۀ همسرش باشه.
بهتون توصیه میکنم یه تحقیق میدانی حداقل در اطراف خودتون، یا نزدیکترین دادگاه خانواده بکنید.
یا از ورزشکارایی که همسرشون اجازۀ حضور در مسابقات جهانی رو ندادن، زنایی که مجبور شدن قید کار و تحصیل رو بزنن چون همسرشون مخالف بوده. خیلیها امکان اینکه شروط ضمن عقد رو به شکل رسمی ثبت کنن رو ندارن، آگاهی لازم رو ندارن و خیلیها هم علیرغم موافقت لسانی در جلسات خواستگاری، بعدا میزنن زیر قول و قرار. زنی که به دنبال حق خودش باشه باید قید زندگی مشترکش رو بزنه و طبعا هیچ کس به یه زن حق نمیده که زندگیاش رو به هم بزنه برای گرفتن حق تحصیل یا اشتغال، چون اساسا اینا رو برای زن اولویت نمیدونن.
زن بعد از ازدواج حتی مالک جسم خودش هم نیست شما از کدوم حمایت حرف میزنید دقیقا؟؟؟
سلام ببخشید من ی سوال داشتم توروخدا کمکم کنید!!!
من چهارسال پیش ازطریق دوستم با ی پسر که دوسته همسرشون بود آشناشدم و باهم رابطه داشتیم نهایت رابطه ما توی این مدت هم درحد پیامک وزنگ زدن و ملاقاتایی م داشتیم هم درحضور جمع بودن
یعنی تنها باهم ارتباط نداشتیم
ایشون ازوقتی ک وارد زندگی من شدن قول دادن که درسشون تموم بشه بعد برن سربازی و بعدش هم سرکار
ولی متاسفانه دوسال پیش همش میگفتن پول ندارم وهمش انرژی منفی میدادن واززندگی مینالیدن وهمون موقع هم ی خواستگار پولدار با موقعیت کاری خوب داشتم وخانواده هم اصرارکه باید به همین فرد جواب مثبت بدی، هرچی بهش گفتم بیا خواستگاریو نیومد گفت تو جواب مثبت دادی به اون پسره من بیام باهیچی جلو چه فایده داره؟؟!!دوماه من نامزدی کردم وهیچ جوره نمیتونستم فراموشش کنم بااین که خاطره ای نداشتیم باهم ولی ته دلم همش بهش فکرمیکردم ونامزدمو با اون دوسته سابقم مقایسه میکردم تااینکه ی شب دوباره بهم پیام داد گفت پشیمون شدم غلط کردم من بدون تو نمیتونم زندگی کنم ومن هم که ازنامزدم راضی نبودم باسختی فراوون نامزدیمو بهم زدم!ودوباره برگشتم
الان دوسال ازنامزدیم میگذره ولی هنوز ک هنوزه نیومده خواستگاری وهمش شرایط مالی رو بهونه میکنه البته ناگفته نماند ک تازه پارسال رفتن سربازی وهنوز شیش ماه دیگه ازسربازیشون مونده والان چند ماهی هست سرهر مسائل کوچیکی به مشکل برمیخوریم و دعوامون میشه!!و ایشون میگن چون دوریم ازهم وهمدیگه رو حضوری ملاقات نمیکنیم بخاطراین هست ولی من دوست ندارم باایشون برم بیرون وجدیدن فکرمیکنم شاید عاشق ایشون نیستم!!والبته ایشون کارکه ندارند پول هم ندارند شرایط مالی خانوادشونم خوب نیست!!فکرمیکنم بچه گانه تصمیم گرفتم ودرضمن من الان تازه ۱۹سالم هست،وباز الان ی موقعیت خیلی خوب دارم متاسفانه نمیدونم چیکارکنم
سلام
آزادۀ عزیز، شما بعد از چهار سال از اون اتفاق و اون آشنایی تازه نوزده سالت شده. پس یعنی هنوز به اون ثباتی که لازمۀ یک زندگی مشترک هست نرسیدی. چیزی که بیشتر از همه برای من پر رنگ هست توی این کامنت اینه که تو باید هر چه سریع تر به یک مشاور حاذق مراجعه کنی و چند جلسه صرفا به مشاوره در خصوص خودت بپردازی. به نظر می رسه که ثبات عاطفی نداری و دلیل اینکه مدام دو نفر رو توی ذهنت مقایسه می کنی همینه.
زندگی مشترک با رابطۀ دوستی خیلی متفاوته. در درجۀ اول باید با اون آقا قطع رابطه کنی، قطع رابطۀ کامل.
چون طی این دو سال به حد کافی ثابت کرده که اهل ازدواج نیست و شرایط ازدواج هم نداره، حداقل تا پنج سال.
بعد بری پیش مشاور و چند جلسه به شناخت خودت بپردازی و یه دورهای دور از هر نوع رابطه و نامزدی به خودت اختصاص بدی. این بهت کمک میکنه که بهتر تصمیم بگیری. هنوز برای ازدواج و نامزدی خیلی زوده. مشاوره رو برو و بعد با صلاح دید مشاورت دربارۀ خواستگار جدیدت تصمیم بگیر.
برات آرزوی خوشبختی میکنم.
ودرضمن سر ی سری مسائل دینی به مشکل برخوردم یعنی من نماز میخونم وروزه میگیرم ولی ایشون اعتقادی ب نماز وروزه نداره از ی جایی شنیدم ک میگفته من ب روزه اعتقادی ندارم روزه بگیرم ک چی بشه به آزاده نگین ناراحت میشه!!حتی جرئت نمیکنه ب خودم بگه این حرفارو
وقتی ازنظر قیافه مقایسشون میکنم خواستگارجدیدم هم خوشکلع هم خوشتیپ هم قدبلند هم به خودش خیلی میرسع
ولی اون هرچی بهش گفتم به خودت برس برو باشگاه گوش نکرد که نکرد خیلی لاغره بهش گفتم اگه اینجوری بیای هیچ وقت قبولت نمیکنن بکی دوجلسه رفت باشگاه ولش کردودیگ اهمیتی نداد
موندم بین دوراهیی خواهش میکنم کمکم کنید
سلام.ادمین مهربان لطفاً پاسخ من رو هم بدید🥰من با یه آقایی دوست شدم و رابطه ج.نسی داشتیم.ایشون به من علاقه دارند و میخوان بیان خواستگاری،اما من حس میکنم از ایشون بالاترم و بعدها ممکنه از ازدواج پشیمون شم.به نظرتون ازدواج فقط به خاطر اینکه تجربه ی جنسی داشتیم صحیحه؟(لطفا دوستان مذهبی و سنتی و افراطی پاسخ ندن.جوابشون رو میدونم🧡)
نه به هیچ عنوان صحیح نیست. در حالت کلی، به اجبار تن به ازدواج با کسی دادن صحیح نیست.
به اجبار سکس، به اجبار مالی، به اجبار مهاجرت و ……
خب عزیزدلم بستگی داره شما واسه چی این رابطه جنسیو برقرار کرده باشین.از روی هوس یا….
سلام ممنونم بابت تمام سوالات.
فقط اینکه ازدواج یک ادم شیعیه با سنی درست است یا خیر؟
سلام
بستگی به اعتقاد دو طرف داره، از نظر فقهی دین بیشتر مد نظره نه مذهب.
شرعا مشکلی نداره، تو مناطق کرد نشین و سیستان و بلوچستان که شیعه و سنی در کنار هم زندگی میکنن خیلی دیده میشه این نوع ازدواج.
اما اگر هر دو متعصب باشن و بعد از ازدواج روی ین تعصبات مذهبی پافشاری کنن، زندگی خراب میشه.
سلام
من تمام کامنت ها و نظرات رو مطالعه کردم، از ادمین محترم به خاطر وقتی که میزارن تشکر میکنم
به نظر من صداقت در زندگی زناشویی خیلی مهمه ولی داخل سوالات به این مسئله اشاره نشده بود
با توجه به وضعیت جامعه و دروغ گویی چطور ما میتونیم با توجه به چند جلسه خواستگاری اولیه بفهمیم که طرف مقابلمان فرد صادقی هست؟
سلام
ممنون از وقتی که میذارین و ممنون بابت لطفتون به سایت ما.
در خصوص بخش دوم کامنتتون باید بگم که به نظرم نباید توقع داشته باشین که چنین سوالی توی این مقاله درج بشه. چون قاعدتا توقع ندارین که از طرف مقابل بپرسین که آیا اینایی که میگی راسته یا نه؟ یا شما در گفتارتون صادق هستین یا نه؟
صداقت سنگ بنای یک رابطه است که اگر نباشه اصلا رابطه شکل نمیگیره یا اگرم شکل بگیره به سرانجام خوشی منتهی نمیشه.
صداقت رو باید با شناخت بهش دست پیدا کرد. از حرفها، رفتار، تحقیق، از ارتباط هایی که بین خودش و خانوادش هست، از دوست و آشنا. از سنجیدن طرف مقابل. دروغ گویی خیلی زود لو میره اگر فرد هوشیار باشه و خیلی راحت همه چیز رو نپذیره.
بله ممنون ازتون!شما که میگین رابطع رو کات کنین چجوری کات کنم که نه ایشون ضربه بخورن ونه من
بالاخره چهارسال باهم بودیم چجوری فراموشش کنم؟؟؟؟؟؟
شما چهار سال فکر میکردین که با هم بودین، در اصل شما فقط با دو تا گوشی به هم وصل شده بودین. اسم این رابطه نیست.
بیشتر شبیه توهم رابطه است. قدم اول اینه که شمارهات رو عوض کنی، اگر بخوای ذره ذره و گام به گام جلو بری معنیش اینه که نمیخوای تموم بشه، اما اگر بخوای جدی تموم بشه باید کلا از زندگیات خارجش کنی. مطمئن باشد هیچ اتفاقی نمیوفته. فقط چند هفته سخته بعدش که فرد مناسب خودت رو پیدا کردی قطعا با خیال راحت میری سراغ زندگیات.
یه سوال خیلی مهم/لطفا جواب بدید
چگونه از کسی که قراره باهاش ازدواج کنیم بپرسیم که آیا حاضره در مخارج خونه شریک شود؟
(البته جوری که بد بیان نشه و طرف مقابل برداشت منفی نکنه)
سلام
بهشون بگین که من تصمیم دارم در زندگی مشترک همه چیزمون مشترک و مساوی باشه، حقوقی مثل حق مسکن، حق اشتغال، حق طلاق، حق حضانت فرزند، حق تحصیل و نصف شدن دارایی که بعد از ازدواج به دست میارید رو بهشون واگذار کنید، به شکل قانونی و محضری. ازشون هم جهیزیه نخوایید، و بگید در عوض میخوام در تامین مخارج با هم مشارکت داشته باشیم، جهیزیه رو باهم بخریم، خونه رو با هم رهن کنیم، مخارج هم همین طور.
قوربونه دهنت ادمین جان .عجب حرفی زدین واقعا باید طلاگرفت این حرفهارو.
سلام ادمین محترم
ببخشید من ی خواستگاری دارم تقریبا به توافق رسیده ایم!ولی من و ایشون تفاوت های داریم توی اعتقادات
من خودم نماز میخونم روزه میگیرم خدا و پیامبرشو قبول دارم
ولی ایشون نه فقط خدارو قبول دارن وتا چند سال قبل نماز میخوندن ولی الان ترک کردن
و میگن که تحقیق کردم دیدم هیچ دینی بهترازانسانیت نیست
بنظر شما اگر ما ازدواج کنیم اتوی این چیزا دچار مشکل نمیشیم یا دچار دوگانگی؟؟؟
من ۳۵ سالمه و هنوز مجردم.خواستگار نمیاد برام.اگرم بیار میره پشت سرشم نگاه نمیکنه.لیاقت منو نداشتن حتما.دعا کنید شوهر خوب خدا نصیبم کنه به همین زودی تا دیر نشده
سلام من ی خواستگار جدید دارم تقریبا توی خیلی چیزا تفاهم داریم ولی از نظر اعقتادات ایشون جدیدن نظرشون راجب اسلام عوض شده ومیگن که من به جز خدا هیشکی رو قبول ندارم
ولی من خودم نماز وروزم به جاهست
بنظرشما توی زندگی ایندمون دچار مشکل نمیشیم؟؟؟
سلام
هیچ کس نمیتونه به این سوال جواب قاطع بده، پس چنین توقعی رو از هیچ کس نداشته باشین.
دین فقط نماز و روزه نیست، مهمتر از دینداری اخلاق مدار بودنه افراد هست، اینکه چقدر به درستیه پولی که درمیاره اهمیت میده، چقدر متعهد هست، مراکش در تربیت فرزند چیه، دین جنبههای مختلفی داره که تو رسیدن به تفاهم خیلی اهمیت داره.
سلام من 26 سالمه و خواستگارم 24 سالشه دوسالازم کوچیکه پسر خوبیه و خانواده اش رو هم میشناسیم و اوکی هستن فقط نمیدونم بعدا با کوچیک بودن سنش به مشکل بر نخورم چیکار کنم به نظرتون مهم هست تفاوت 2 سال یا نه؟
اگر در سایر مسائل مشکلی نداشته باشین اختلاف دو سال کوچکترین مسئله ای نداره به شرطی که برای هر دو طرف و خانواده ها یک امر پذیرفته شده باشه. نه اینکه بعد از ازدواج مدام بهش پرداخت بشه.
این مساله یک کلیشه است که باید بالاخره شکسته بشه، مثل مسئله قد بلندی آقایون و خیلی چیزهای دیگه.
سلام، سوالاتتون خیلی خوب بود. فقط برای قیافه اگر از نظر اول قیافه برات دلنشین نبود ولی بعد از چندجلسه احساسات غلبه کنه و چهره طرف دیگ برات مهم نباشه،بنظرتون توی ژندگی دچار مشکل میشیم؟
به نظرم ای چیزی که شما مطرح کردین به قیافه مربوط نیست. گاهی اتفاق میوفته که در برخورد اول از کسی خوشمون نمیاد، اما در ملاقات های بعدی به دلمون میشینه. در خواستگاری سنتی کاملا طبیعیه.
سلام، من دختر 26 ساله هستم و در حال حاضر خواستگاری دارم که مدرک تحصیلیشون دو مقطع پایینتره و وضعیت مالیشونم معمولی معمولی،7 سال بزرگتر و مشغول به کار،از نظر ظاهری هم مناسبن،و من علاقمند به تحصیل و علم اما ایشان به تحصیل علاقه ای ندارند و تمام آینده را بر اساس تحصیل و پیشرفت برنامه ریزی کردم در حال حاضر مردد هستم واقعا نمیدونم چکار کنم از یک طرف میگم بهتره به جلسات بعدی نکشه از طرفی هم نمیدونم دلیل موجهی هست برای ردشون، لطفا راهنماییم کنید.
در ادامه ،ما فقط یک جلسه ملاقات داشتیم و مرددم که با این تفکرم نیاز به ادامه آشنایی هست یا نه ؟؟
گاهی دخترخانم ها برای این دچار تردید میشن که فکر می کنن ممکنه خواستگار های بعدی حتی از این مورد فعلی هم پایین تر باشن.
اما من میگم بر اساس اعتقادت تصمیم بگیر نه بر اساس نیازت. تو زندگی رو بر پایه پیشرفت تحصیلی بنا کردی و طبیعتا این آقا نقطهی مقابل توه. اما اگر ایشون با پیشرفت شما موافق باشه و تشویقت کنه مشکلی نیست اما اگر بخواد تو رو هم شبیه خودش بکنه مشکل ساز خواهد بود، در این مورد صحبت کن باهاشون.
سلام وقت بخير
با توجه به شرايط كنوني مملكت و گروني خودم جايي كار ميكنم و علاقه اي بسياري دارم كه خانمم هم كارمند باشه .الان سوالم اين هست كه با توجه به اينكه خانمي كه واسم در نظر گرفته شده پرستار ميباشد.من فقط فقط از اينكه تو تربيت فرزند و همچنين مسائيل جنسي و زندگي دچار اختلال خواهيم شد نميدونم انتخاب كنم يا خير؟ چون بيشتر فكرم در خانم هاي شاغل معلمي و يا كارمند دولتي كه تايم كاريشون مناسب باشه ولي پرستاري و شيفت داشتن باعث ميشه مشكل بوجود بياد از ادمين محترم تقاضا ميشه در اين مورد كمك كند.باتشكر از مطالبتون
اول اینکه خواستهی خودتون رو شفاف و روشن برای ایشون بیان کنید. دوم اینکه اگر ایشون شیفت بودن خب مسولیت فرزند با شماست. وقتی علاقمند هستید خانم شاغل داشته باشید معنیش اینه که به تساوی حقوق معتقدید، فرزند نیاز به سرپرست داره، این فرد لازم نیست حتما مادر باشه. علاوه بر نگهداری فرزند در سایر امور منزل هم باید مشارکت کنید. چون همسر شاغل هم اندازه ی شما خسته میشه طبیعتا.
سلام.من ی سوالی از دوستان و ادمین محترم دارم.من فوق لیسانس دارم و خیلی کار رو دوست دارم.ولی خواستگاری که دارم مطرح کرده که نمیخوام کاری انجام بدی که به زندگی صدمه بزنه.من فکر می کنم با کار کردن مشکل داره ولی خودش میگه نه.من حتی حاضرم کار نیمه وقت برم اما نمی دونم دقیقا باید چیکار کنم کلا قید کار رو بزنم واقعا نمی دونم.میشه راهنمایی کنید
به نظرم اگر کار تا این حد براتون مهمه با ایشون رک صحبت کنید، ایشون باید دیدگاه خودش رو راجع به کار کردن همسرش رک و شفاف بیان کنه، بعدش شما میتونید تصمیم بگیرید. نذارین شما رو تو ابهام نگه داره، اگرم موافقت کرد حتما به صورت محضری حق اشتغال رو ازشون بگیرید. ریز به ریز حرف بزنید، چه شغلی، در چه محیطی، با چه ساعت کاری ای، آیا با ماموریت کاری مشکلی نداره، راجع به حقوقی که قراره بگیرین و…. همه رو مطرح کنید.
سلام خسته نباشید ممنون از متن اموزندتون واقعا خوب بود
لیلی هستم ۲۰ ساله قرار با خاستگارم حرف بزنم اما ترس عجیبی دارم از اینده و بی اعتماد . اصلا حس خوبی ندارم همش فکر میکنم اون چیزی نیست که میخام شرایطشم باب دلم نیست ولی از نظر رفتاری مناسبه واقعا به بن بست رسیدم
البته به ادمها فوبیا دارم و فک میکنم قرار بازیم بدن
سلام
سوالتون یک سری ابهام داره، شما تازه میخوایین باهاش حرف بزنین ولی میگین که از نظر رفتاری مناسبه؟
خودتون معتقدین که نسبت به آدمها فوبیا دارین
خب مشخصه باید روی این فوبیا کار کنین، برین پیش مشاور و اول به درمان کامل فکر کنید نه ازدواج.
اگر شما به روح و روان خودتون اهمیت بدین مطمئن باشین بسیاری از مشکلات حل میشه.
قرار نیست بابت خواستگاری که شرایطش هم مناسب نیست اینهمه استرس رو تحمل کنید
سلام سوالاتتون خیلی خوب بودن ممنون،یه سوال خواستگار من ۵سانت ازم بلندترن اما چون ریزنقش هستن و من برعکس قد بلند و درشت هیکل،از من کوتاه تر معلوم میشن و این تفاوت ب چشم میاد…چکار باید انجام بدم؟ بخاطر قد رد کنم؟؟ یا بررسی کنم؟؟
حس میکنم چون محتوای کامنت آتنا و سحر یکیه، پس هر دو کامنت متعلق به یک نفره منتها با دو هویت متفاوت؛ بنابراین من فقط جواب یکی رو می دم:
قد و هیکل تنها ملاک شما برای پذیرش و یا عدم پذیرش خواستگاره؟
اینکه آقایون باید حتما از نظر فیزیکی درشت هیکلتر و قد بلندتر از خانمها باشن، یک کلیشۀ جنسیتی محسوب میشه.
الان در عصری زندگی میکنیم که حتی معروفترین سلبریتیهای جهان با مردانی ازدواج کردن که از خودشون کوتاهتر و حتی ریزنقشتر بودن.
به جای گیر کردن در ظاهر، بشینین با طرف حرف بزنین، همدیگه رو بشناسین، اینکه طرف لاغره یا چاقه اهمیت چندانی در موفقیت یک زندگی نداره. ما تاکید میکنیم که قیافه مهمه، ظاهر مهمه، ولی نه در حدی که همه چیز رو تحت الشعاع قرار بده. در ثانی ایشون قد بلندتر هم هستن. وزن و هیکل هم میتونه در آینده تغییر کنه. هم شما میتونید لاغر بشین، هم ایشون میتونن چاق بشن.
موفق باشین.
سلام سوالاتتون خیلی خوب بودن ممنون،یه سوال خواستگار من ۵سانت ازم بلندترن اما چون ریزنقش هستن و من برعکس قد بلند و درشت هیکل،از من کوتاه تر معلوم میشن و این تفاوت ب چشم میاد…چکار باید انجام بدم؟ بخاطر قد رد کنم؟؟ یا بررسی کنم؟؟
سلام
۲۴ سالمه یه خواستگار دارم۲۹ سالشه از شهر دیگه ای هستن ک نیم ساعت فاصله داریم یکی از اشناها معرفی کردن و تضمین کردن پسر و خانوادش خوب هستن از نطر طاهری عکسشو دیدم پسند شد مشکل اصلی شعلش هس ک بنگاه ماشین داره( از میزان درامدش اصلاع ندارم فقط میدونم خونه داره)خانواده من نمیپسندن از نطر حرام یا حلال بودن درامدش ک شغل حساسی دارن
البته مدرک تحصیلی من لیسانس و ایشون دیپلم هستن از نطر بنده مشکلی نیس
مشکل اصلی اینجا شعل هس الان بلاتکلیفم ک بیان واسه صحبت یا نه؟؟
پیشاپیش از پاسخگویی تان متشکرم
سلام
بدون تحقیق و شناخت نمیتونید قضاوت کنید راجع به حلال و حرام بودن درآمد کسی.
آیا هر کس کار خرید و فروش ماشین میکنه درآمدش شبه داره؟
مسلما نه.
پس به خودتون و ایشون فرصت آشنایی بدین، توی صحبتهای اولیه و تحقیق خیلی از مسائل روشن میشه.
سلام
میخواستم بدونم که عشق در یک نگاهو قبول دارین
من یه دوستی دارم که یه اقا پسری بعنوان مراجعه کننده ایشونو میبینه بعد یک دل نه صد دل عاشق میشه و از دوستم زود خواستگاری میکنه دو سه جلسه صحبت میکنن و پسره بشدت اصرار میکنه با خانوادت صحبت کن دوست منم ازش فرصت میخاد زمان لازم داره پسره حالش بد میشه خیلی عجوله ترس از ازدست دادن دوستم و دوستمم که میبینه بخاطره علاقه ی اون پسر تحت فشاره جواب رد بهش میده پسر هم میگه ان شاله ک خوشبخت بشی ولی دوباره هی پیام میده و …
بنظرتون مشگل کجاس
سلام
مشکل اینجاست که عشق در یک نگاه فقط برای پسره اتفاق افتاده، قرار نیست چون پسره عاشق شده دختره هم هول هولکی جواب مثبت بهش بده. تجربه ثابت کرده که در این جور مواقع دختره هر شرط و شروطی هم بذاره پسره برای اینکه از دستش نده قبول میکنه ولی در نهایت بعد از ازدواج تغییر میکنه.
توصیه میکنم چند ماه ازش دور بمونه اگر بعد چند ماه باز هم این عشق به قوت خودش باقی بود. برای آشنایی اقدام کنن.
عجله در ازدواج اصلا خوشایند نیست.
سلام من دختری نوزده ساله هستم و برام خاستگاری اومده ک 28سالشه ینی 9سال اختلاف سنی اما همه چیزیش خوبه از لحاظ اخلاقی و همه چیز بهم میخوریم قیافش زیاد جالب نیس ولی از نظر من خوبی مهم تره و قیافش هم ب نظر من زیاد بد نیس و قدش هم از من کوتاه تره و خونوادم با قدش مشکل دارن ینی کلن میگن بهش بگو ن ولی من خودم پسندیدم بنظرتون چیکار کنم؟با قدش هم مشکل ندارم خاهشا زود جواب بدید.متچکرم
مریم جان همۀ اینهایی که گفتی نسبیه. اگر به حد کافی به شناخت رسیدی و خوب همۀ جوانب رو بررسی کردی، تحقیق کردی و به نظرت نقطۀ تاریکی نمونده، میشه گفت با ظاهر هم اگر کنار بیای مشکلی نیست. اما ازدواج به این راحتی ها نیست. کار مشاور هم با یه توصیف کلی پیش نمیره.
سلام علیکم ممنون از سایت خوبتون و پاسخگوییهاتون؛من یک خواستگاری دارم ک از نظر معیارام ۵۰ درصدش رو داره و من خیلی کوتاه اومدم و با ۲۰_۳۰ درصد از معیارایی ک نداره کنار اومدم و ۲۰ _۳۰درصد بقیه رو در جلسات بعدی میخوام در بیارم(لازمه بگم ک توقع انچنانی ندارم)ولی مامان و بابام خیلی مخالفن و تا اینجای کار بخاطر من پیش رفتیم و همین الان استخاره کردن بد اومد،میخوان جلوی پیشرفت روند رو بگیرن،مطمئنم اگ ردش کنن من پشیمون میشم.من چ کنم؟؟؟
استخاره برای ازدواج اصلا ارزش و اهمیتی نداره.
اگر هنوز شک دارین و دو دل هستین، جلسات آشنایی رو ادامه بدین.
با بررسی بیشتر بهتر میتونین نتیجۀ بگیرین.
سلام من ۲۲ سالمه و یه خاستگاری دارم که ۲۲ سالشه البته چند ماهی ازم کوچیک تره از نظر مالی سطحشون پایین تر از ماست و کار ثابتی نداره و سربازی هم نرفته اما با شناختی که ازشون داریم خانواده ی خیلی خوبی داره خانوادم انتخاب رو بر عهده ی خودم گذاشتن و میگن هر چی خودت میخوای منم نمیدونم باید چیکار کنم از طرفی بعضی از افراد خانوادم میگن قیافه نداره و میگن تو نمیتونی با این شرایط مالی زندگی کنی ولی من شرایط مالیش برام مهم نیست و فقط به این فکر میکنم که آیا امکان داره بتونم کنار این پسر احساس آرامش کنم بهش تکیه کنم و میترسم که عین یه مردپخته نباشه و عین بچه ها رفتار کنه نمیدونم میشه بهش اعتماد کرد یا نه
یه پسر 22 ساله،یه پسر 22 ساله است. دقیقا با همون ویژگی هایی که سنش اقتضا میکنه. درسته که آدم ها با هم متفاوت هستن ولی خب اگر ترجیح تو یه مرد پخته است که بتونی بهش تکیه کنی، باید روی گزینه های دیگه ات هم فکر کنی. بدون شناخت طرف نمیشه گفت که ایشون چه نوع مردی هستن.
اما شدیدا توصیه میکنم این جمله رو دیگه هیچ وقت تکرار نکن چه برای خودت چه برای دیگران : «شرایط مالی برای من مهم نیست» یعنی چی این جمله؟ توی این شرایط اقتصادی بحرانی که برای قدم زدن هم باید هزینه کنی مگه میشه این چیزا برات مهم نباشه؟ فردا روز رفتی زیر یه سقف چیز یاحتیاج داشتی دستت رو جلوی کی درزا خواهی کرد؟ پدرش یا پدرت؟
ازدواج بچه بازی نیست. اینقدر رویایی فکر نکنید لطفا.
نمیگیم تشریفات یا مصرف گرایی یا تجمل. میگیم نیاز مالی به شکل منطقی باید تعریف شده باشه. مرد قبل از ازدواج باید سرمایۀ اولیه برای یه زندگی داشته باشه. باید کار داشته باشه.
خیلی جدی روی این مسائل فکر کن. بعد با دید باز تصمیم بگیر
سلام، ممنون بابت مطالب خوبتون
من یه چند ماهیه بایه فردی اشنا شدم شغلشون دریانوردی از نظر خانواده و مالی و اخلاقی خوبه با سختیااا و دوری کارش کنار اومدم ولی با مسائل دینی اینکه قبلا ایشون نماز میخوندند الان نه نماز میخونن نه روزه میگیرن و مشروب هم میخورن ؛ درصورتی که من به نماز و روزم درحد معمول اهمیت میدم نمیدونم چیکارکنم؟؟؟ وقتیم بهشون میگم مثل قبل باش نمازتو ادامه بده میگه نمیتونم میگه رووم خیلی فشار میاد هم نماز بخونم هم روزه بگیرم هم مشروبو بزارم کنار،ولی تو این چند ماه به شدت به هم وابسته شدیم و همو دوس داریم میگه منو همینجوری ک هستم بپذیر نمیدونم چیکار کنم دارم دیونه میشم
درضمن میدونمم خانوادمم برای شغلش سخت گیری میکنن واسه راضی کردنشون زمان میبره نمیدونم چیکار کنم؟؟لطفا راهنمایید کنید
سلام
سوال اصلی من اینه که به چه قیمتی میخوای این رابطه رو رسمی کنی؟ به قیمت اینکه از طرف مقابل بخوای خودش رو صد و هشتاد درجه تغییر بده و بشه اونی که تو میخوای؟ اگه قبل از ازدواج مطابق میل تو تغییر کرد و بعد از ازدواج دوباره برگشت به روزگار مجردی تکلیف چیه؟
ازدواج یک رابطۀ رسمی و یک تعهد پایداره. بازی و دوستی نیست.
تو باید روی اون آدم با همین ویژگی هایی که داره سرمایه گذاری کنی. کسی که مشروب ،نماز نمیخونه و روزه نمیگیره.
ببین اگر با این شرایط قبولش داری برو جلو اما در غیر این صورت وابستگی یک ماهه رو خیلی زود تموم کن.
چون یه رابطۀ یک ماهه راحت تر از یک ازدواج نافرجام فراموش میشه.
سلام.من ۲۷سالمه یه خواستگاردارم۳۵ساله از اشنایان دور هستند.طی صحبت کوتاهی که باایشون داشتم گفتن دیپلم هستن شغل ثابتی ندارن یعنی هربار میرن سراغ یه کار پارسال سریه کارهم ضرر دادن که مجبور شدن ماشینشونو بفروشن درحال حاضرازخودشون چیز خاصی ندارن واگرازدواج کنند تویکی از طبقات خونه پدری ساکن میشن.قیافه ایشون همون اول بدل من ننشست ولی گفتم صحبت کنم همه چی که قیافه نیس.تو فامیل ماهم دختر به سن من ازوقتازدواجش گذشته موندم چیکارکنم.من خودم هم لیسانس دارم.میشه راهنمایی کنید منو
من توصیه میکنم اول روی این قضیه مانور بدین که چرا فکر میکنین با 27 سال سن از سن ازدواج تون گذشته؟ اصلا مگه ازدواج سن داره؟ مگه مسابقه است ؟ چرا اینقدر شخصیت خودتون رو با ازدواج کردن و نکردن تعریف میکنین؟در ثانی کسی که تو 35 سالگی شغل ثابتی نداره؟ قطعا بعد از این هم نخواهد داشت. چرا میخوایین الکی خودتون رو درگیر رابطه ای کنین که پر از علامت سوال و پر از ابهامه؟
ازدواج نکردن که خیلی بهتر از یک ازدواج غلطه!
خیلی راحت پاسخ قاطع بدین و سعی کنید به جای درگیری های الکی ذهن تون رو به چیزهای مهم معطوف کنین. دختر قوی ارزش رو در ازدواج نمی بینه. یعنی کن خودت رو قوی کنی.
سلام
من دختر هستم 34 ساله شاغل در موسسه معتبر دولتی و فوق لیسانس یه خواستگار دارم شغل آزاد و فوق دیپلم و 37 ساله و شرایط مالی متوسط، مشکلی که وجود داره ایشون در جلسه اول بیشتر راجع مسایل جنسی صحبت کردن و اینکه از سن من ایراد می گرفتن در حالی قبل از مراسم خاستگاری سن منو می دونستن ولی روی این موضوع خیلی مانور می دادن من میخوام و به نوعی نقطه ضعف می دونستن ولی درمورد تحصیلات یا شغل شاید من بهتر از ایشون بودم می گفتن این مسایل خیلی مهم نیست و… لطفا راهنمایی بفرمایید
سلام
شرایط جامعه به گونهای داره پیش میره که قبح خیلی از مسائل ریخته شده. اما اگر هدف ازدواج و تشکیل زندگیه باید طبق یه اصول درست جلو رفت. صحبت کردن از مسائل جنسی اونم جلسات اول خیلی بی ربطه. مگه هدف از ازدواج فقط سکسه؟
به نظرم در یک جلسه خیلی جدی راجع به هر دو موضوع یعنی هم سن و هم مسائل جنسی باهاشون صحبت کنید و در واقع اتمام حجت کنید.
اگر دیدن در این دو مورد نمیتونن نظرتون رو جلب کنن خیلی راحت ردشون کنید. انتخاب باید بر اساس عقاید باشه نه بر اساس نیاز.
چه لزومی داره هی به سن شما اشاره کنن در حال یکه شما سه سال کوچیک تر هم هستین تازه!
سلام ،
ممنون از أدمين محترم بابت مطالب مفيدتون
من٢٠ سالمه و يك خواستگار دارم ٢٦ ساله هر دوتامون دانشجوييم ولى خب ايشون در حال دفاع پاياننامشون هستن ،كه بعد دنبال طرح و سربازى و شركت تو تخصص برن ، من داروسازى ميخونم و ايشون دامپزشكي ،از همه لحاظ اخلاقي و مذهبى و ظاهرى فرد أوكيه بود، و من خوشم اومد، و مرد فهميده اى بود
ولى چون گفتن فرد بسيجي هستن و ميخواين كنار كار اصليمون ،كارفرهنگى هم بكنن و همين باعث شده خانوادم دو دل بشن و ميگن براى تو مورد هاى بهتري هم مياد و سنى ندارى، ولى خودم ،دلم يه چيز ديگه ميگه!!!نميدونم چيكار كنم؟!؟!
سلام
ممنون از پست خوبتون
راستش من با یه دختری آشنا شدم که یه سال از من بزرگتره من 25 سال و اون 26 سالشه. حالا بعد از تقریبا یک سال قراره با خانواده بریم خونشون برای آشنایی بیشتر.
اما چند روزه در مورد چهره اش یکم تردید پیدا کردم. قیافش خوبه حتی من وقتی تصور میکنم که قراره باهاش همبستر بشم هیچ احساس بدی ندارم اما یه خانومی که غریبه بود رو دیدم که قیافش خیلی خیلی به دل من نشست. همش خود به خود تو ذهنم با اون مقایسه میکنم. توی این مدت هم که با هم آشنا شدیم کلی حرف زدیم خیلی از مواردو با هم تفاهم داریم. باز در این صورت اگه جواب منفی بدم بهش نامردی نیست؟ فقط نگران اینم که بعد از یه مدت که شور و هیجان اول زندگی از بین میره مقایسه چهره اذیتم کنه و برام دردسر ساز شه. نظر یا پیشنهاد شما چیه؟
سلام
هر آدمی توی هر شرایطی چه مجرد باشه چه متاهل امکان داره علاوه بر شریک عاطفیاش از کس دیگهای هم خوشش بیاد. این خوش اومدن به خودی خود بد نیست. اینکه ما نتونیم کنترلش کنیم بده. اینکه اثر بذاره روی رابطۀ ما با همسر یا پارتنرمون بده.
حالا که بین شما اتفاق رسمی رخ نداده و شما با چنین اتفاقی به هم ریختین، میتونین یکم زمان بدین به خودتون. روش بیشتر فکر کنین. اگر فکر میکنین قیافه اش جوری نیست که شما رو جذب کنه، یا باعث نشه که ذهن تون دنبال مقایسه با یه فرد زیباتر نره، رابطه رو رسمی نکنید.
چون هنوز به ثبات لازم در این خصوص نرسیدن. شما ممکنه هر لحظه فرد زیباتری از همسر خودتون رو ببینید تو خیابون. کما اینکه با هر کسی ازدواج کنین ممکنه هزاران فرد زیباتر از اون هم یه روز سر راه شما قرار بگیره.
زیبایی مهمه ولی اصل نیست. در کنار زیبایی صفتهای اخلاقی و ویژگی های دیگه هم هست. بنابراین لزوما نباید روی زیبایی ظاهری تصمیم گرفت در عین حال که نمیشه منکرش شد. شما ابتدا لازمه با خودتون به صلح برسین و با ثبات عاطفی تصمیم بگیرین در این خصوص.
سلام
من یه پسر 29 ساله هستم مجرد
خیلی خیلی خیلی محتواتون خوب بود.
یه دید کلی به ما داد.
همه این سوالات به قول خودتون در یک یا دو جلسه نمیگنجه.
فقط مسائل جنسی رو فکر کنم خانم ها موذب هستن، بزارین آقایون سوال کنن.
با حالت تدافعی برخورد نکنید .
ارتباط چشمی خیلی مهمه .
به نظرم در سوال های دیگر خانم ها پیش قدم بشن بهتره چون میزبان هستن.
برای پسرها بیشتر بحث مالی و حس همکاری و همدردی و تعامل مهمه و خانم ها رو این موضوع بیشتر فکر کنن.
بازم ممنون بابت اطلاعات خوبتون و وقتی که به ما ما دادین.
رضا با سلا م به همک
گی و مدیریت سایت من رضاهستم و متولد 54 دختری معرفی کردن 14سال از من کوچیک و نگران از این موضوع البتع هنوز همو ندیدیم نظر شما چی لصفا شماره بدبد تماس بگیرم ممنون
سلام
جهت مشارۀ تخصصی با ایمیل ادمین در ارتباط باشین.[email protected]
سلام
من دختری هستم با 28 سال سن ،و کارمندم ،خواستگار خیلی زیاد داشتم ولی الان دوتا خواستگار با شرایط خوب ولی متفاوت دارم ک واقعا نمیدونم کدومشونا انتخاب کنم :یکیشون قبلا با هم همکار بودیم دوسه سالی هست ک باصطلاح خاطرخواهن و از نظر اخلاقی شناخت دارم ازشون ولی ازیک شهرو فرهنگ متفاوت با مان
یکی دیگشون همشهری هستن شرایطشون خوبه و خونوادشونم خوبن ولی من هیچ شناختی ازشون ندارم حتی ندیدمشون و واقعا حس میکنم با یک جلسه خواستگاری نمیتونم بشناسمشون و از نظر فرهنگی تو منطقه ی ما اصلا چند جلسه خواستگاری جانیفتادس و حتی همه میگن وقتی دختر پسر تو خواستگاری میرن صحبت کنن یعنی ک جواب مثبت بوده الان واقعا بگید من جلسه اول چطور آشنا بشم
سلام
با این ویژگیهایی که مطرح کردی نشون میدی که عاقل و بالغ و تحصیل کرده و امروزی هستی.
کاری به حرف بقیه نداشته باشه، اون ها هرکاری بکنی بازم یه ایرادی ازت خواهند گرفت، اگر به خودت و زندگی ات اهمیت میدی، وارد مرحلۀ آشنایی و شناخت شو، قرار هم نیست که کاری کنی که کل فامیل و شهر با خبر بشن از این دیدارها، میتونین یه جایی دور از منزل با خانواده ها قرار بذارین همو ببینید، با مادرها بیرون برین. تلفنی با هم ارتباط بگیرین. از محل زندگی و کارشون گرفته تا دوستان و غیره پرس و جو کنید و حتی رفت و آمد داشته باشین. سعی کنین تمام جوانب رو بسنجین و بعد تصمیم بگیرین. چون نفر اول رو تا حدی میشناسین، اما این شناخت از بابت همکاری بوده نه همسری، پس به شناخت قبلی اکتفا نکنین. زندگی با همکاری تو یه محیط کاری با قوانین محدود خیلی فرق داره. اگر روی گزینۀ اول هم مردد هستین باید وارد مرحلۀ شناخت بشین.
سلام من ۲۵ سالمه تقریبا یک هفتس با یکی از خواستگارام طی سه جلسه صحبت کردم ایشون ۳۲سالشه شرایط مالیش اوکی.ولی از صحبتاشون متوجه شدم ۶سال ب قول خودش تفریحی سیگار میکشه و بادوستان طلاقی همصحبته و راز دلش رو به دوستاش میگه و حتی ظاهرش ب دلم نیست بنظر شما باید چکار کنم
سلام من ۲۵ سالمه بایکی از خواستگارام طی یک هفته صحبت کردم ولی بگفته خودش ۶سال تفریحی سیگار میکشه و اکثر دوستاشم طلاقین بنظرتون من باید چیکار کنم
سلام، من 21 سالمه و خواستگاری دارم که بعد از در میون گذاشتن با پدرم متوجه شدم که برادر بزرگشون رو میشناسن (مثل اینکه قبلا معتاد بوده و کلا زندگی خوبی نداشته) و پدرم مخالف که قرار خواستگاری گذاشته بشه؛ به نظرتون چقدر گذشته برادرش میتونه تاثیر داشته باشه تو زندگی خودش؟
سلام با تشکر از سایت خوب و راهنمایی هاتون من ۲۴ سالمه چهره ام زیبا و دلنشینه خواستگارای زیادی داشتم و همه ی اون ها بخاطر چهرم در نگاه اول ازم خوششون اومده همشون هم از لحاظ مالی و فرهنگی بسیار خوب بودن اما از نظر اخلاقی با من سنخیت نداشتن اخیرا هم یه خواستگاری دارم که همه چیزش خوبه ولی قیافش به دلم ننشسته و چون همه ی خواستگارامو رد کردم مادرم دائما میگ اگ اینو هم رد کنی دیگه خواستگار خوبی نخواهی داشت و میگه خیلی از خود راضی هستم و بخاطر غرورم هرگز نمتونم به کسی جواب مثبت بدم! اما به نظرم اینطور نیست من دوست دارم ازدواج کنم از ازدواج بدم نمیاد اما متاسفانه احساس میکنم باید با مردی ازدواج کنم که وقتی کنارشم احساس کمبود نداشته باشم یعتی جوری منو تکمیل کنه که چشمم دنبال شخص دیگه ای نباشه و اینک حتی اگه زشت باشه به دل من نشسته باشه و چون همه ی خواستگارام پولدار بودن و از جایگاه خوبی در جامعه برخوردار بودن خیلی سخت پسند شدم و توقعاتم بالا رفته واقعا نمیدونم چیکار کنم گاهی اوقات میگم باید به حرف مادرم گوش کنم و با شخصی که به دلم ننشسته ازدواج کنم اما از فکر کردن بهشم دیوونه میشم واقعا از آینده میترسم و نمیدونم باید چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید آیا من باید با خواستگارم که چهره و رفتارشو دوست ندارم ازدواج کنم یا به حرف دل و منطقم گوش کنم ضمن اینکه مادرم میگخ هرگز نمتونی مرد رویاهاتو پیدا کی مرد رویایی فقط برای قصه هاست… من مرد ایده آل نمیخوام دنبال کسیم که در کنارش حس خوبی داشته باشم کسی که باعث شه چشمم رو رو همه ی مردای عالم ببندم و فقط اونو ببینم. راهنماییم کنید.
سلام و خدا قوت. و تشکر بابت راهنمایی های منطقی تون.
پسری 29 ساله ام. شرایط اولیه زندگی رو تقریبا دارم. چند مورد برای خواستگاری رفتن پیشنهاد شده، که هر کدوم بخشی از ملاک های مدنظرم رو دارن(ایمان، تحصیلات، ظاهر و خانواده)
این هم منطقی هست که کمتر کسی همه موارد رو کنار هم داره. اما باز نمیتونم یکی رو حذف کنم اون یکی رو انتخاب کنم .
چون یکی باایمان و تحصیلاتش خوبه و هم سطح خودم هست ولی خانواده مناسبی نداره .یکی برعکس ظاهر خوب خانواده خوب ولی تحصیلات درخوری نداره(برام خیلی مهمه). یکی همه شرایط خوب منتها ایمان ضعیفی داره. خلاصه حیروووووووون!!!
سپاس از پاسخگویی شما (:
سلام من١٨سالمه و خواستگاری داشتم ک رد کردم و قراره سال دیگه ک ١٩سالمه بازم بیاد و برام تلاش میکنه ولی خانوادم بدلیل وابستگیه شدید یاا هردلیل دیگه ای میخوان دورتر ازدواج کنم ولی من خودم دوست دارم ب خواستگارم جواب مثبت بدم بنظرتون چطور میشه اینو ب خانوادم بگم؟چون خجالت میکشم
سلام من22سالمه و یک خواستگار با شرایط نسبتا خوب دارم در مراحل اولیه آشنایی هستم در صحبتی ک با ایشون داشتم از نظر ظاهری و اخلاق خوب بودن خوش مشرب بودن اما مسئله ای که هست حساسیت نسبتا زیاد مادر ایشونه با اینکه خودشون منو دیدن و انتخاب کردن اما حرف هاشون کمی ناعادلانس مثلا ایشون معتقدن ک دختر همیشه در زندگی باید کوتاه بیاد کم توقع بساز باشه ولی مرد همیشه باید درک بشه بهش احترام گذاشته بشه و …ینی طرز فکر20سال پیش رو دارن و هیچ حقوحقوقی برای دختر قائل نیستن شهر محل سکونت این آقا شهر دیگه ای و از نظر اخلاقی و طرز فکر مثل مادرشون نیستن ولی من میترسم ک مادرشون به اسم دوس داشتن و حساسیت در همه مسائل زندگیمون دخالت کنن حتی ایشون کنجکاو بودن که من قراره چه سوالاتی از پسرشون بپرسم؟! به نظر شما من چیکار کنم؟خیلی ممنون از سایت خوبتون
سلام و خسته نباشید
مطالب واقعا عالی و آموزنده بود.
ادمین عزیز خیلی عالی و علمی به سوالات جواب میدی. اجرت با خدا.
منم یه سوال داشتم
من رفتم خواستگاری یه دخترخانمی… همه چی اکی هست فقط قدش حدودا ۱۵۵ هست که فک میکنم یه مقدار کوتاه قد هست البته منم زیاد قد بلند نیستم ولی دوس دارم با همسرم هم قد باشیم …
میدونم که قد ملاک جدیی در ازدواج نیست چیکار کنم؟
سلام
تشکر فراوان بابت پاسخ های منطقی ادمین محترم
منم مشکل رها سلیمی رو دارم ممنون میشم راهنمایی کنید .
سوالاتتون خوب و جامع هست .من كه تو همه ي جلسات ازش استفاده كردم وجالب اينه كه طرف مقابل هم بعد از پرسيدن اغلب ميگه شما چطور ؟؟ واين جامع بودن سوالات رو ميرسونه البته من از چندتا سايت ديگه هم كمك گرفتم
سلام من17سالمه.
توی خانواده مادری من رسمه ک هم دخترا هم پسرا زود ازدواج میکنن.
تا الان چن تا خواستگار برام اومده شاید خودمم خوشم نیومده باشه ولی خب خانواده پدریم هر خواستگاری ک بیاد ردش میکنن
الان ی کیس خیلی مناسب دارم کاز اقوام نزدیک هست.21سالشه این مورد و هر دو طرف ردکردن و میگن هنوز بچست ولی من خیلی دوصش دارم و اصلن دلم نمیخاد ردش کنم و از طرفیم مطمئنم ک پدر مادرم میگن باشه برای چن ساله دیگه ک باز برگردن ولی تا اون موع منو ب یکی دیگه سپردن
لطفن راهنماییم کنید.نظر شما چیه؟اینکه جلسه های بعدیم ادامه بدیم یا ردشون کنم
سلام
اگر دوست داری آشنا بشی، مشکلی نیتس، اگر فکر میکنی جنم ادارۀ یک زندگی رو داری، باید برای راضی کردن والدینت تلاش کنی، ولی قبلش مطمئن شو که طرف مقابل ارزش جنگیدن رو داره. ازدواج در سنین پایین ریسک بالایی داره. چون هنوز احساسات غلبه داره به عقل و منطق.
موفق باشی
سلام
من تا سن ۲۸ سالگی چندین خواستگار داشتم که هر کدوم رو به دلیل منطقی رد کردم.در واقعه خواستگارهایی که معرفی میشوند مناسب نیستند.اینبار یه خواستگار معرفی شده که از لحاظ شغلی و اخلاق و خانواده در حد مطلوبی هست.
اما از لحاظ ظاهر و طرز پوشش خیلی مردد شدم.از طرفی هم اطرافینم اصرار میکنن این موارد بعدا عادی میشه و سخت نگیر و انقد موقعیت هاتو از دست نده و به مرور زمان خواستگارهای بدتر پیدا میشن نه بهتر
الان برای بار سوم ملاقات میکنیم و میخوام سوالات شما رو بپرسم ازشون
درباره ظاهر چطور بهشون بگم که بی احترامی نشه؟
حس میکنم ایشون خسیس هم هستند .این نکته را چطور بهشون بگم که برام مهم طرف مقابل خسیس نباشه؟
دربارۀ پوشش راجع به ایدهآلهای خودت صحبت کن ببین طرف نظرش چیه.
دربارۀ خساست، ازش بپرس که مثلا سالی چند بار میتونه مانتو بخره، نظرش رو دربارۀ مخارج خیلی ریز و جزئی بپرس، بگو ماهی چند بار میریم رستوران، کادوهایی که میخرید معمولا در چه سطحیه. در خلال صحبت ها خودش رو بروز میده حتما. نظرت راجع به مهمونی دادن چیه و ….
سلام
من دختری هستم ۲۱ ساله تابحال خواستگاری نداشتم
چندسال پیش با یکی از آشناهامون رابطه ای رو شروع کردم قصدمون هم ازدواج بود اما خب خانواده من مخالف سرسخت بودن منم عقب کشیدم…دیروز برام خواستگاری اومد که شغلش ساخت و سازه و ۳۰ سالشه از لحاظ اخلاقی خیلی بهم نزدیک و یکی بودیم اما ایشون خیلی مذهبی بودن ولی من نیستم
و اینکه از لحاظ ظاهر من زیاد نپسندیدمشون ،ظاهرشون اصلا بد یا زشت نبود ولی به دلم ننشست
نمیدونم چیکار کنم
باهر کس مشورت میکنم میگن از دستش نده همسن و سالات ازدواج کردن میمونی پشیمون میشی…یا میگن درس بدرد نمیخوره ازدواج کن درصورتی ک قبلا میگفتن اصلا ب ازدواج فکر نکن
مادرم میگه دوست داشتن بعدا بوجود میاد
اما اگه بعدها هم بوجود نیاد چی؟
من از ازدواج میترسم اگه بعدا پشیمون بشم چی؟
مادرم میگه تو لجبازی میکنی چون نذاشتم با اون ازدواج کنی داری اینو رد میکنی
درصورتی ک این اواخر من خودم دیگه نمیخواستم حتی با اونی ک دوسش داشتمم ازدواج کنم…
نمیدونم چ جوابی بدم چکار کنم توروخدا کمکم کنید مامانم میگه شاید دیگه مورد دیگه ای نیومد اونموقع میخوای چیکار کنی🤦🏻♀️شما راهنماییم کنین😫کلافه شدم نمیتونم درست فکر کنم😫😭
سلام صنم عزیز، توصیه میکنم فعلا به ازدواج فکر نکن. همین توضیحات مختصر نشون میده چقدر ذهنت آشفته است.
ازدواج صف نونوایی نیست، که به هم هبرسه و تو دست خالی بمونی.
مسابقه نیست که همه ازدواج بکنن و تو جا بمونی.
ازدواج مهمترین تصمیم هر آدم در طول زندگیه، اگر اشتباه باشه یک عمر باید تاوئان پس بده.
اگر فکر میکنی ازش خوشت نمیاد، حتی با وجود چندین جلسه صحبتف خیلی راحت جواب قاطع بهش بده.
قبل از هر اقدامی، لازمه که چند جلسه بری پیش مشاور، دربارۀ ترسهات و تردید هات باهاش حرف بزن.
مطمئن باش برای ازدواج نه دیر میشه و نه خواستگار از دست میره.
سعی کن اول خودت رو بسازی از نظر روحی بعد پذیرای یک فرد جدید در زندگی باشی
سلام
بابا من همه رو خوندم !سر حرف زدن یادم رفت:/
کلا استرس گرفتم هرچی گفت خب بفرمایید من چیزی یادم نبود که
در ضمن من 18سالمه و خواستگار جان23
خیلی خوب موقع حذف زدن درکم میکنه
سلام.. من دختری هستم ک ی خواستگار دارم ک یه شهره دیگس.. همه چی ازش میدونم ک خونه و ماشین داره و فعلا بیکاره جز مدرکش.. ی بار بحثمون شد ب طعنه گفتم دیپلمی ک اینطوری فک میکنی اونم با عصبانیت گفت اره… بعد پیله کردم ک مدرکت چیه اوننم گفت دیپلم دارم باهام ازدواج میکنی.. گفت من کسی رو ک به خاطره مدرک بخاد منو من نمیخام.. . بعد از قهر و آشتی… ی روز صحبت میکردیم گفت من مدرک سربازیم با دیپلمه چون میخاستم زود معافیت بگیرم با آخرین مدرکم نگرفتم سربازیمو…بعد از اون بحث دیگ نتونستم ازش بپرسم بالاخره مدرکش چیه… نمیدونم چیکار کنم… چون ن لیسانسم و شاغل و با ی دیپلمه واقعا برام سخته زندگی کنم… ولی ازش خوشم میاد.. چیکار کنم ک بفهمم مدرکش چیه.؟
سلام
اگر هدف ازدواجه و نه دوستی، خیلی رک و صریح و بیپرده ازش بخوایین که تصویر آخرین مدرک تحصیلی اش رو براتون بفرسته.
هرچند فاصلۀ بین دیپلم و لیسانس اونقدر زیاد نیست که به خاطرش مته به خشخاش بذارین.
اصولا مدکر تحصیلی شعور و انسانیت نمیاره. ولی اگر صرفا داشتن مدرک طرف براتون مهمه تنها راهش همین صراحته اجازه ندین طرف مقابل با حرفهای دو پهلو اصطلاحا قضیه رو ببیچونه.
سلام و خسته نباشید
من 20 سالمه و یک خواستگار دارم که از هم نظر شرایط خیلی خوبی داره ولی ایشون یک بار ازدواج کردن با دختر عموشون
من با تو جه به اینکه سنم کمه و خواستگارای بهتری میتونم داشته باشم اصلا راضی نیستم ولی چندین ماه که مادرشون و خودشون اصرار میکنن که ما حداقل یک جلسه همو ببینیم تا برای من توضیح بدن دلیل جدایی شون چی بوده و قرار پنجشنبه بیان خواستگاری میخواستم منو راهنمایی کنید که چه سوالایی از ایشون بپرسم فقط میشه تا پنجشنبه جواب بدید ممنون میشم
سلام
در درجۀ اول این شما هستین که باید تصمیم بگیرین که میخوایین تو این سن ازدواج کنین یا خیر.
هیچ کس نمیتونه شما رو به اجبار وادار کنه که یک مراسم خواستگاری رو تحمل کنین و ….
اما اگر تمایل داشتین بلهف بشینین پای صحبت هاشون و حتما سوالات خودتون ور بپرسین.
اغلب کسایی که جدا دشن، سعی میکنن طوری جلوه بدن که طرف مقابل گناهکار دیده بشه.
اگر طرف شما، انسان منصفی باشه، اشتباهات خودش و نامزدش رو توامان مطرح میکنه.
دلیل جدایی رو بپرسین، اینکه چه ویژگیهایی در خودشون باعث جدایی شد؟ همسرشون چه چیزی رو در ایشون نمیپسندید
چقدر خانواده ها مسبب این جدایی بودن؟ چه چیزی می تونه باعث بشه دوباره به طلاق فکر کنن و ….
اجازه بدین بیشتر از خودشون بگن تا از نامزد سابق شون
سلام
من ۴۱ سالمه مجرد
قد بلندم ۱۷۳ وزن ۶۰
قد برام مهمه دوس ندارم از همسرم بلندتر باشم
اما باهرکی اشنا میشم قدش بلند نیس
هر خواستگاری ذهن منو این قد درگیر میکنه انگار از قیافه هم مهمتر برام . انگار هرچی بدت میاد سرت میاد ،شده شرح حال من . لطفا راهنماییم کنید
ایا باید حسن های دیگه یه خواستگارو در نظر بگیرم یا به همون چیزی ک مد نظرمه تمرکز کنم
باتوجه ب سنم ازین خواسته و معیار باید گذشت؟
سلام
به نظر میرسه که شما درگیر کلیشههای جنسیتی هستین، سالها به ما القا کردن که مردها باید از زن ها بزرگ تر باشن، مردها باید بلند تر از زن ها باشن، تا ثابت کنن که مردها همیشه باید روی پلۀ بلندتری بایستند و روی همه چیز تسلط داشته باشن.
الان دیگه این کلیشه ها رنگ باختن. خودتون رو با این چیزهای ظاهری عذاب ندیدن. برین با خواستگارهاتون معاشرت کنین، اشنا بشین. قد و وزن کم اهمیت ترین چیزها در زندگی مشترک هستن.
سلام وقت بخیر. تمام کامنت ها رو خوندم. سپاس از وقتی که میذارید برای پاسخگویی. ۲۷ ساله هستم. حدودا ۲ سال و نیم با فردی به صورت مجازی در ارتباط بودیم. همدیگه رو کلا ۲ بار از نزدیک دیدیم بقیه ارتباط به صورت وویس و چت و تماس تلفنی. خیلی همو دوس داشتیم. خواستگاری هم اومدن ولی به دلیل دور بودن شهرهامون و کار ایشون مخالف کردن.حدود یک سال ونیم از این خواستگاری میگذره. (البته اون ۲ و نیم سال که عرض کردم قسمتیش بعد از خواستگاری هم بود) تا اینکه حدود یک ماه و نیم قبل همه چی تمام شد و خودش گفت دیگه نمیشه. یعنی همه چی تموم بشه. خانوادش راضی نیستن و … من خودم قبول دارم که فشار خیلی خیلی بیشتری از من متحمل شد. چون همه فامیل و اشناهاشون در جریان این قضیه شدن و همه بهش فشار وارد کردن و … بگذریم. خلاصه تموم شد. البته این دلیل ایشون بود برای کات کردن. بهم گفت من خانمهای متاهل در ارتبطم (ارتباط مجازی). یعنی در طی رابطه ای که داشتیم اینطورم بوده. گفت من اینقد عوض شدم که به دخترای دیگه شماره میدم. عرق میخورم و… تازه گفت این یه قسمتشه. ارتباطش با خانمای متاهل رو کار درستی میدید. میگفت باید مدیریتشون کنم. یه استاد قران داریم که اقا هستن و ایشون رو میشناسن و جهت وصال ما خیلی کمکمون کردن. وقتی یه مورد از این موارد رو بهشون گفتم باور نکردن که اون اینطوری بوده. گفت دروغ گفته تا تو دل بکنی. من سعی کردم کنار بیام. اینکه اگه به صلاحم بود حتما جور میشد. یا اگه جور میشد من چطور این ادم رو تحمل میکردم. همه چی رو به خدا سپردم و کمک خواستم برای تحمل این شرایط. در حال حاضر یه خواستگاری اومدن که یک سطح از نظر تحصیلات پایینتر هستن. حدودا همسن هستیم (من حدود ۱۰-۲۰ روز بزرگترم) بنظرم پسر خوبی هستن. چهرشون هم که توی کامنتها خیلی بهش اشاره شد به دلم نشسته بنظرم. با کار کردن من مشکل داشتن که بهشون توی سه جلسه آشنایی، گفتم که با طرز فکرتون کار دارم. شاید هیچوقت کار نکنم ولی اینکه من رو محدود میکنین منو اذیتم میکنه تا اینکه بلاخره گفتن باشه تا قبل از بچه دار شدن کار کنم در عوض چادری بمونم. (چون گفته بودم شاید چادرم رو بذارم کنار) من از ریش زیاد خوشم نمیاد و گفتم ایشون بزنن ولی گفتن یه بحث اعتقادیه و زن و مرد باهم باید تفاوت داشته باشن. که در نتیجه نمیزنن. برای من البته اینقد هم مهم نیست که ریش داشته باشن یا نه. بنظرم در چند نگاهی که داشتم (اخه اکثرا سر به زیر صحبت میکنیم) اونقدرها ریششون بد نیست. بیشتر میخواستم ببینم چقد به حرفم اهمیت میده. البته چون اعتقادیه بنظرم حق داره. کار مناسب هم نداره فعلا ولی خانواده گفتن حمایت میکنن. نمیدونم با وجود نداشتن کار و پایینتر بودن سطح تحصیلاتشون تا اینجا کار چطور پیش اومده جلو. (حدود یک هفته میگذره از اشنایی با ایشون) گاهی حس میکنم خواست خداونده. ولی با خودم میگم خدا بهمون عقل داده. خلاصه همه اینها رو گفتم تا با روحیات و اخلاقیات بنده تا حدی اشنا بشیم و بنده رو راهنمایی بفرمایین. فردا قراره در مورد مهریه و شیربها و اینا حرف بزنن. توی این شرایط باید چیکار کنم. من هنوز جواب ۱۰۰ درصد اوکی رو ندادم. ولی نمیخوام بهش خیانت کنم با به فکر ادم دیگه. از طرفی به دل میشینه. نگرانی دارم. چه تصمیمی درسته؟ حتی متاسفانه یا … باید بگم که گاهی به این فکر میکنم اگه صبر کنم همون قبلی که مجازی اشنا شدیم برمیگرده و امیدوارم
سلام
شما با توجه به گفتههای خودتون هنوز از رابطه قبلی به طور کامل خارج نشدید، توصیه اول اینه که عجله نکنید، به صرف اینکه به دل میشینه نمیشه ازدواج کرد. شما اول باید از خودتون مطمئن باشید، طرف مقابل رو خوب آنالیز کنید، با یه جمله درباره ریش و چادر نمیشه به شناخت رسید یا نتیجه گیری کرد.
ایشون شغل درستی هم ندارن، توی این دوره زمونه که افراد شاغل به سختی یه زندگی رو اداره میکنن ایشون چطور با حمایت خانواده میخواد زندگی بسازه؟ ابدا عجله نکنید به خودتون فرصت بدین و روحیه یک رابطه جدید رو پیدا کنید بعد.
سلام و خسته نباشید خدمت ادمین
من همونی هستم ک گفتم ۴۱ مجردمو قد بلند و خواستگارم قدش بلند نیس.
به حرف شما گوش کردم قد نادیده گرفتم و تمرکز کردم روی اخلاق و رفتار
اخلاقات این اقا به من نزدیک
اما چیزی ک مشکل این ک ایشون قبلا ازدواج کردن و یه دختر ۱۴ ساله دارن ک همراه خودشونن . امسال این بچه رفته با مادر این اقا زندگی میکنه و این بچه با مادرش در ارتباط نیس و تمایلی به دیدن مادر نداره چون مادرش خیانت کرده و زندگی دوتا خونوادرو بهم زده رفته با مرد متاهل دار رابطه…. واون اقا هم زن و بچه هاشو طلاق داده
خونواده من میگن بچه نباید به زندگی من وارد بشه منم همین عقیدرو دارم چون از پس این موضوع و مسئولیتش برنمیام
چون میدونم بچه ک بیاد بین ما اختلاف میندازه . این اقا و خود بچه تمایلی ندارن ک برگرده پیش مادر چون میگه مث مادرش خیانتکار میشه
این اقا میگه مادرم ۶۵ سالشه ازش مراقبت میکنه و گفته تا جایی ک بتونم و خودش بخاد ازش مراقبت میکنم این اقا میگه بچمه ممکن الان بگه بابا من وارد زندگیت نمیشم یهو سال دیگه ممکن نظرش عوض بشه .خونواده منم میگن مادرش شما نهایت ۷۰ سالگی ازش مراقبت کنه بعد تکلیف چیه . اون اقا میگه بچمه ، مادرش ضربه زده منم بیام یه ضربه بزنم
.من دوس ندارم حالا حالاها این بچه بیاد توزندگیم
الان ما با مادرخودم سر کنترل تی وی اختلاف نظر داریم دیگه برسید به چیزهای مهم
بعد اول زندگی زن و شوهر ها تو خونه رفتارشون فرق میکنه حتی خانم لباسهای ازاد میپوشه و ….
با وجود این بچه همچین رفتارهایی برای بچه چندشه چون بنده مادر بچه که نیستم
خلاصه من بچه رو نمیشناسم خصوصیات و ….
من و مادرم میگیم این بچه خونه مادربزرگش بمونه تا من بتونم هم تو زندگی جا بیوفتم و بدونم چی به چیه هم از دور بتونم با بچه ارتباط بگیرم و بعدا بگم بیاد و مادرم میگه اگه قرار بچه بیاد تو زندگی این اقا باید یه چیز قیمتی مث زمین یا ۳ دانگ خونرو بنامت کنه
اما دایی هام میگن اصلا بچه نباشه چون زندگیشونو خراب میکنه . من پدرم بچگی فوت کرده برای همین از دایی هام مشورت …..
حالا بهترین راهنمایی شما کنید ک من کمترین ضرر و اسیب ببینم
مریم عزیز
این مرد یک پدره و به هیچ وجه نمیتونه به طور کامل دختر نوجوانش رو رها کنه. این آقا برای جلب نظر موافق شما، حتما تلاش میکنه که حضور دخترش رو کمرنگ جلوه بده، اما زندگی همون چند روز و چند ماه اول نیست. این دختر حق داره کنار پدرش زندگی کنه و هیچ کس نمیتونه این حق رو ازش دریغ کنه، پدری که روی دخترش خط بکشه چندان قابل اعتماد نخواهد بود. اگر توانایی مدیریت یک رابطه سه نفره رو در خودتون میبینید به این آشنایی ادامه بدین، در غیر این صورت قاطع تصمیم بگیرین. شما به هیچ عنوان نمیتونید توقع داشته باشید این مرد، دخترش رو رها کنه و بیاد با شما زندگی کنه تا زمانی که شما صلاح میدونید. بهتره یکم بیشتر فکر بکنید و یک تصمیم عاقلانه بگیرید نه احساسی.
سلام خدمت ادمین و بخاطر پاسخها .
من مریممم ۴۱ ساله و مجرد همون دختر قدبلند
الان مشکلی ک با این اقا دارم این ک بچه بخاطر کار مادرش ک قبلا گفتم دوست نداره باشه
منم ازون زن میترسم شرط گذاشتم اگر بچه میخاد با من باشه سیم کارت عوض و هیچ ارتباطی با مادرش نداشته باشه و هیچ کسی هم حق نداره پل ارتباطی اینا باشه ، چون میگم کسی ک زندگی دو خانواده رو بهم زده براش کاری نداره …..
این بچه با مادرش در ارتباط نیس اما مادره هی زنگ میزنه بچه رد تماس بده به اقوامش زنگ میزنه تا باهاش گپ بزنه . بنظر من الان مادره خیالش جم که کسی تو زندگی پدره نیس اما فردا که بفهمه توگوش دختر ۱۴ سالش میخونه ،ببین بابات برای زنش چیکار میکنه بگو برای توهم کاری کنه …. ازین حرفا ک شما بهتر میدونید
حالا این اقا میگه من همچین کاری نمیکنم بچه نسبت به من بدبین میشه اما میدونم خودش به مادرش تمایل نداره
میگه هرچی باشه مادرشه .
منم میگم مادرشه، زن بدی باشه مادر بدی نیست بفرستید پیش مادرش ، میگن من نمیخام بچه خدای نکرده مث مادرش خیانتکار بشه
این اقا همه چیو به نفع فرزندش داره تموم میکنه هر احتمالی میده ک بعدا جای گله نباشه
اصلا به این توجه نمیکنه ک یه دختر مجرد مسئولیت بچه رو به عهده گرفته یا ازهمین احتمالات یخورده واسه من بده ک مثلا بگه چیکار کنم ک تو زندگی مریم کمتر استرس یا قند تو دلش اب نشه .
بنظر من اول میخاد خیالش از بابت دخترش جم بشه جاش امن باشه .
میشه بگید من چه درخواستهای معقولانه ایی میتونم داشته باشم ؟
این درخواست من معقولانه هست؟
من چقدر مهریه بخام یا در کنار مهریه چه درخواستی داشته باشم
خونوادم میگن در کنار مهریه یه چیز قیمتی هم باید بنامت کنه
مثلا اگه ۱۴ سکه هس سه دانگ خونه …..
یا زمینی اگه داره
ایا معقولانه هست ؟
لطفا راهنمایی…..
بهتره اول به این فکر کنید که اولویت این آقا در زندگی چیه؟
ایشون دنبال یه مادر خوب برای دخترشون هستن یا دنبال یک همسر خوب برای خودشون؟
و شما دنبال چی هستین؟ دنبال یک همسر؟ یک همدم یا دنبال تامین مالی؟
اگر به چشم یک معامله به این ازدواج نگاه میکنید که چون خواستگارتون فرد مرفهی هستن، شما هم ازشون خواستههای مالی داشته باشید و در کنارش سختیهای زندگی با یک دختر نوجوان رو بپذیرید، بحث جدایی هست.
اما من توصیه میکنم بهتره به جای بحث مالی به کیفیت زندگی که قراره در آینده داشته باشین فکر کنین.
شاید با این ازدواج به رفاه مالی برسین، خونهای به نامتون بشه یا هرچی، اما در مقابل چی از دست میدین؟
لطفا با یک مشاور به طور حضوری صحبت کنید. براتون آرزوی موفقیت دارم.
سلام خدمت همه کاربران و دوستان دیگر
من دختری 31ساله و کارمند هستم که خواستگارم ازم 5سال کوچیکتره البته خودش ارشد روانشناسی داره و سن رو ملاک نمیدونه وقتی تفاهم و بقیه چیزها باشه خونوادم مشکلی ندارن یکماهه باهم صحبت میکنیم ولی بازم نگرانم لطفاً کمکم کنید
سلام من ۱۸ سالمه و یه خواستگار ۳۱ساله دارم و خیلی از نظر دین و …عالی هستش شرایط مالی هم ک حرف نداره ولی من الان دو راهی گیر کردم که برم یانه واسه سنش میگم …قیافشم اصلا ب سنشم نمیخوره انصافا کوچیک دیده میشه شبیه پسرای ۲۵ساله هستش
سلام دوستان من دختری هستم 31ساله کارمند در خانواده ای که فقط دوتا از خواهر و برادر هایم ازدواج کردندزندگی میکنم و مابقی مجرد هستند من فرزند آخر خانواده هستم که به تازگی خواستگاری دارم که از لحاظ سنی از من 5سال کوچیکتره و ارشد روانشناسی داره و سن رو ملاک قرار نمیده خونواده ام رفتن تحقیقات شنیدن مادرشوهر با عروس هاشون رفتار بدی دارند به همین دلیل گفتن اگه واسه جواب زنگ بزنن جواب منفی میدیدم اما من از پسره بدم نیومده ولی چون خونوادم خیلی مذهبی هستن نمیتونم بگم من توی محل کارم باهاش صحبت کردم و ازش خوشم اومده الان نمیدونم باید چیکار کنم و از تنهایی خسته شدم و احساس میکنم میشه با این پسر خوشبخت بشم میشه بگید با این شرایط چیکار باید بکنم لطفاً راهنمایی کنید
بسیار ممنونم از سوالاتی که در سایت گذاشتید. شاید از دید هر کسی همه سوالات الزامی نباشه و حتی خوب نباشند که سلیقه ای است. ولی بسیاری از آنها مفید بودند و یک دید کلی را به من داد که در جلسات آشنایی ام بتونم بهتر عمل کنم.
متشکرم از زحمات شما
موفق باشید
سلام.من ۲۱سالمه و حیون خانگی داشتم ک فوت کرد برای خرید حیون دیگه با ی آقایی ک حیون رو میفروشن آشنا شدم ایشون خیلی از من خوشش اومده و میگه دختری مثل تو ندیدم تا حالا ایشون ۳۱ سالشه شغل اصلیش هم پخش کننده لوازم خانگی در بازار هستش.ادم با اعتقادی و کلا هم تا الان دوست دختر نداشته ب من هم گفت برای من دارایی پدرتان مهم نیست(ما متوسطیم) گفت مهم واسم اینه ک شما قبلا دوست پسر نداشته باشی و دختر پاک و سالمی باشی.خب من هم شرایط رو دارم
خیلی اصرار ب خواستگاری داره
من میخوام برم آمریکا زندگی کنم
خونه بالاشهر واسم خیلی مهمه
شغل طرف مهمه واسم
این ک کاری هست یا ن مهمه واسم( ک ایشون خیلی کاریه)
گفتم مهاجرت کردن رو شرط ضمن عقد میکنم
حق طلاق میخوام همه رو قبول کردن
گفتن خونه هم هرجا بخوای میگیرم واست
گفته حییون رو هم می زارم کنار کلا
(واقعا در شعن خانواده ما ی آدمی ک حیون میفروشن نیست ولی من میگم جواب منفی ندم چون تقریبا همه شرایط و داره هم از لحاظ ظاهری و نظافت عالیه و شغل اصلیش من دوست دارم هم آدم کاری و معتقدی هست هر شرطی هم من گذاشتم قبول کردن )
میدونم اگر همه اینارو ب خانواده بگم یکم قضیه حیوانات تو ذهنشان بلد میشه.
من باید چی کار کنم؟؟؟
رابطه رو ادامه بدم یا ن؟؟؟ اصلا میشه اعتماد کرد یا ن؟چون من هر شرط ضمن عقد خواستم قبول کرده
البته ب مادرم گفتم ایشون گفت حالا ببینیم چی میشه.ایشون ب خانواده شون گفتن اونا هم میگن بریم خواستگاری
سلام من ۳۰ سالمه و دختر مذهبی هستم خواستگاری برام اومده که از نظر اعتقادی خیلی به هم میخوریم اما شرایط مالیش خیلی معمولیه!پس انداز هم نداره
نمیدونم قبول کنم یا نه
چون پدر من فوت کرده و من هم کمک خرج خونوادم هستم میترسم خانوادم به کمک مالی من نیاز دارند
با سلام من چهرده ماه هست که با مردی آشنا شدم با هفده سال فاصله سنی و این شخص یک پزشک فوق تخصص هست و من مدرک کارشناسی مدیریت دارم. من از اول به این موضوع فقط بعنوان یک دوستی نگاه کردم اما این آقا خیلی جدی گرفته و چندبار به من گفته من می خوام با تو آشنا بشم و باهات ازدواج کنم. حالا بعداز 14 ماه من این آقارو حتی بعنوان دوست هم نمی خوام و چندبار بهش گفتم که نمی تونم و نمی خوام ادامه بدم چون این فرد بسیار بددهن و فحاش هست و سراپا عقده و تبعیض هست. من از زندگیم چیزهایی رو بهش راست گفتم و این شخص بهانه برای جر و بحث پیدا میکنه و همین کم و کاست های زندگی منو دستاویز تحقیر و خورد کردن من قرار میده و منو سرکوب میکنه. من واقعا دیگه دوستش ندارم چون خیلی قلب منو شکسته و آزارم داده ، چندبار بهش گفتم که بیا تمومش کنیم اما هی ادامه میده و محض اطلاعتون بگم من 36 و این آقا 53 سالشه و در پی درخواست دوستی این آقا در فیس بوک به من و پذیرفتنش این رابطه شکل گرفت. البته این شخص در پی اتفاقاتی که بعداز این آشنایی رخداد خیلی به من کمک کرد اما با بددهنی هاش و توهیناش و آزارهای کلامیش تمام اون خوبی هاشو سوزونده و فقط منو ناامید کرده بصورتی که من با آشنایی با این فرد دیگه تصمیم گرفتم نه با اون و نه با هیچ مردی ازدواج نکنم اگه همه ی مردها مثل این شخص هستند من این مسیر رو ادامه میدم و مجرد می مونم. بگید چکارش کنم؟
من پسرم و 31 سالم هستم. یک دختر بهم معرفی شده 18سالشه و شهر دیگر 300 کیلومتر فاصله دارم. راستی اینم بگم که 3 سال قبل هم ازدواج نا موفقی داشتم. اونم دختر هم دیقا همسن این دختر خانم بود…
ترس از اختلاف سنی و نا موفق بودن این ازدواج دارم…
لطفا نظر بدین ممنون میشم.
با سلام و احترام از مطالب خوب سايتتون، من ٣١ سالمه و يك سالو نيمه كه با پسري ازدواج كردم كه از اول خيلي ظاهرش برام مهم نبود، اما اندام همسرم جوريه كه من همش وقتي ميبنمش غصه ميخورم چون ميل جنسي بهش ندارم و خيلي كم پيش مياد ميل جنسي بهش داشته باشم ناخوداگاه، گذشته ازون بگذريم كه زود انتخاب كردم و اصلا سناختم ازيشون صفر بود، بعدها ديدم اين اقا مرتبا منو با خواهراش مقايسه ميكنه و فكر ميكنه من چشمشون ميزنم، كلا ادمي يكم افكارش نرمال نيست، زود زود قهر ميكنه بامن لجبازي ميكنه، اما از نظر اخلاقي ادم سالميه، ب خانوادش بيش از حد ي ادم نرمال بها ميده مخصوصا پدرش و خودش رو مديون و مرهون پدرش ميدونه در حاليكه پدرش كار خاصي نكرده و فقط يك پول كمك مرد براي خونه خريدنش، عشق بازي توي سكس رو دوست نذاره ، من نميدونم چكار كنم، آدمين خواهشا بگين من سر دوراهي طلاق يا دامه هستم، چكار كنم؟
همسرم از نظر مالي خيليييي معموليه ي كارمند سادس
سلام
پسر ۲۳ ساله ای هستم که قصد ازدواج دارم
شغل کارمندی دارم و شرایط نسبتا خوبی دارم اما چیزی که منو اذیت میکنه اینه که من تابه حال رابطه جدی و مهمی رو تجربه نکردم (در حد دوسه مورد تلفنی)منظورم دوست دختر پسری هستش ودوستانم اعتقاد دارن باید باچند نفر رابطه برقرار میکردی تا اخلاق دخترا دستت بیاد نمیدونم کم نیاری یا هر چیز دیگه ای ولی من به این اعتقاد ندارم
به نظر شما این تفکر چقدر درسته ایامن اشتباه فکر میکردم
سلام
در هیچ موردی حکم کلی نمیشه داد.
خیلی از این روابط چون چارچوب درستی ندارن، اتفاقا باعث شناخت اشتباه و به بیراهه رفتن میشن.
چون جامعه سنتی و محیط بستۀ ما اجازۀ شناخت درست در روابط دوستی رو مهیا نمیکنه.
مگر اینکه دو طرف به سن معقولی رسیده باشن و بتونن آزادانه وارد رابطه بشن و طولانی مدت زمان صرف کنن در رابطه.
شما هم قبل از ازدواج بهتره با کیس مورد نظر یه مدت در ارتباط باشید.
عجله نکنید برای ازدواج. تا در طول این مدت خوب شناخت پیدا کنید از هم.
سلام وقتتون بخیر،من دختری 22 ساله هستم شخصی 30 ساله به خواستگاریم اومده که مهندس هستند و از نظر کار مشکلی ندارن،ایشون قبلا با فردی عقد کردن ولی چون دختره از نظر روانی مشکل داشتن و به پزشک مراجعه میکردن هم رواشناس و هم دکتر معالج گفتن که باید از همدیگه جدا بشن و دختره اصلا نرمال نیست،من تا اینو شنیدم احساس بدی بهم دست داد که ایشون قبلا با کسی عقد بودن،در حال حاضر دو جلسه همو دیدیم و حرف زدیم،ایشون از نظر تحصیلات و شغلی خوبن و قیافه هم بد نیسن ولی چیزی که منو میترسونه اختلاف سنیمونه که در آینده مشکل ساز نشه،ایشون خونوادشون چیز زیادی ندارن و هر چی که دارن خودشون بدست اوردن و همه از هر نظر ایشونو تایید میکنن،من نمیدونم چکار کنم و همون ترسی که گفتم نمیدونم مشکل سازه یا نه!؟
ی چیز دیگم هست اینکه من الان 4 ماهه داخل گروهای مجازی با فردی حرف میزنم ولی اصلا بحث احساسی و عاطفی بینمون نبوده فقط درحد دوتا دوست بودیم هیچ حسی نبوده نمیدونم چطور بگم آخه هرکس بشنوه باور نمیکنه که فقط در حد معمولی باهم بودیم مثل دوتا همکلاسی،تو این مدت هر کسی که اون شخصه میشناخته میگف بهم که چقد عوض شده اخلاقیاتش و با من رفتارش تا با زمین تا اسمون فرق داره همه میگفتن مغروره ولی واسه من جوره دیگه ایه،من ی مدته فهمیدم که ازش خوشم اومده و دوشب پیش بهش گفتم البته اول غیر مستقیم ولی خوب از بس پیگیر شد به اصل قضیه رسید،بهم گف منو اون بدرد هم نمیخوریم و اینکه کلی حرفای خنده دار زد که اون خصوصیاتو داره و از دیروز باهم حرف نزدیم.با اینکه میدونم میتونم نادیده بگیرم و مثل خود اون بیخیال بشم ولی ی حسی بهم میگه اون خیلی خوبه و اگه از دستش بدم خیلی بده واقعا نمیدونم چیکار کنم!؟اینطور که من فهمیدم وضع مالی انچنانی نداره و شغل هم همین طور وتحصیلات هم بالا نیست قیافه هم نمیدونم.ولی 24 سالشه و سنمون بهم نزدیکتره تا اون خواستگاره.الان هم تصمیم دارم با مجازیه حرف بزنم و اگه حرفی چیزی داریم بهم بزنیم و خداحافظی کنیم.نظرتون در اینباره؟
هم اون خواستگاره و هم این دوست مجازی که اصلا یک بار هم همو ندیدیم!!!؟؟
سلام ادمین عزیز مرسی بابت متن خوبتون. ببخشید من یک ازدواج ناموفق داشتم عقد بودم که جدا شدم و خاستم ببینم ایا در جلسات اول خواستگاری باید این موضوع رو با خواستگارم در میون بذارم ؟
سلام من ۳۰ سالمه .خواستگاری دارم که ظاهرا که همه چی خوبه با کار و تحصیل من هم مشکلی نداره .کار خوبی هم داره .اما مهریه رو میگن ۶۰ مثقال طلا .من واقعا میترسم که این مهریه کم قبول کنم یا نه..
با سلام
من یه خاستگار دارم که از هر لحاظ مورد تایید پدر مادرم هست از لحاظ قیافه چهره زیبایی نداره ولی من مشکلی با چهرش ندارم مشکلم فقط با قدشه که هم قد منه تقریبا 160cmبه نظرتون باید چیکار کنم هم با تصورات خودم از همسر مطابق نیست هم اینکه بقیه هم ممکنه مسخره کنن چون خانواده بلند قدی دارم
با تجربه ای که من دارم، به نظر من این ازدواج سرانجام خوبی نخواهد داشت. چون شما بعدها دائم همسرتان را با دیگران مقایسه می کنید و این نکته منفی در ذهن شما باعث خواهد شد که ذهن شما درگیر شود و حتی نکات مثبت همسرتان را هم نبینید. به خصوص که می فرمایید خانواده شما قد بلند هستند.
من کلی خواستگار داشتم، خوبن اما هیچکدوم از لحاظ قیافه به دلم نمیشینه و اینکه اونا هم اصراری ندارن و با ی نه میرن
سلام
من دختری 24 ساله و دبیر هستم خواستگار زیاد دارم ولی به خاطر کم پشتی موهام که به خاطر عدم تعادل هورمونی هست خیلی از ازدواج میترسم حس میکنم اعتماد به نفسم کنار طرف مقابلم از بین میره تا حالا به چنتا از خواستگارام گفتم و اونا مشکلی نداشتن ولی سر چیزای دیگه به تفاهم نرسیدیم
تا اینکه الان یه خواستگار جدید دارم که بعد مدتها تو خواستگارام به دلم نشسته میترسم این مسئله رو چطوری بهش بگم نظر شما در این مورد چیه ؟
سلام من تمامی سوالات شمارو خوندم ای سوالات سوالات جتمعی هستند پیش نیاز یک زندگی دوست داشتن درسته اما تفاهمات و معیارها هم خیلی مهم هست برای زندگی مشترک
منکه واقعا از سوالاتتون لذت بردم و از اون قسمتهایی که تو فرهنگ شهر ما جواب میداد رو گلچین کردم وسوال کردم
ممنونم از مطالب مفیدتون نظرات و مطالعه کردم شما فرمودید قیافه خیلی مهم هست من چند سالی هست که با یکی از فامیل هامون دوست هستم جهت ازدواج اما بعد از مدتی تمایلم رو برای رابطه از دست دادم که به نظر قیافه ایشون بود اما به محض کات کردن رابطه دچار سردرگمی شدم و دوست دارم رابطه رو ادامه بدم اما میدونم توی رابطه دیگه خوشحال نیستم اما نمیتونم فراموششون کنم لطفاً من رو راهنمایی بفرمایید.
سلام من تمام سوالات و نظرات دوستان رو مطالعه کردم، من الان ۱۸ سالمه و یه خواستگار دارم ک ۱۹ سالشه موقعیت خوبی داره از طرفی هم خانوادم احساس میکنن وقت شوهر کردن من رسیده اما من احساس میکنم پسری که با این سن کم قصد ازدواج داشته باشه یا ممکنه چند سال دیگه زیر سرش بلند بشه یا اینکه فرزند چموشی بوده و خانوادش گفتن زن بگیره بزرگ بشه، اینطور تفکرات مانع تصمیم گیری من میشه لطفا راهنمایی کنید ممنونم
سلام
بدون شناخت و بررسی نمیشه چنین نظر قاطعی درباره خواستگار داد. هر چند سن هر دوی شما برای ازدواج کمه، اما خیلی از افراد هستند که به بلوغ فکری میرسن حتی تو این سن کم. باهاش حرف بزن، بررسی کن، باهاش رفت و آمد کنید تا بتونی بشناسیش و بعد تصمیم بگیری.
ببین خودت چقدر آمادۀ ازدواج هستی، چقدر مسولیت پذیری داری، چقدر برای مشکلات آماده و مقاومی.
اگ قبل ازدواج رابطه دوستی بوده ک فراموش شده باید به کسی ک قرارباهاش ازدواج کنیم بگیم این مساله رو یا نه؟
کیمیای عزیز
پشیمانی از قطع یک ارتباط همیشه سراغ آدمها میاد.
پس خودت رو به خاطرش سرزنش نکن. مهم شادی و حال خوبیه که باید توی یک رابطه داشته باشی.
اگر این رابطه حالت رو خوب نمیکنه باید مشکل رو حل کنی، اگر براش جنگیدی و تلاشت رو کردی ولی نتیجه نداد، فراموش کردن بهترین تصمیمه.
کمکم با گذشت زمان، ناراحتی و نگرانی ات از بین میره.
سلام
من ۳۴ سالمه لیسانس و حسابدارم یه خواستگار دارم که دیپلم و تو شرکت کار میکنه
وقتی معرفی کردن و مشخصات گفتن خیلی مایل نبودم
ولی وقتی اومدن به دلم نشست البته ۵۰ درصد
یعنی خیلی زیبا و خوش هیکل نیست ولی به دلم نشست ، اخلاقش هم خوبه
فقط من با فرهنگ و رفتار خانوادگیشون مشکل دارم خیلی تمیز و مرتب نیستن، اهل رفت و آمد نیستن
بیخیالن، که در مقابل من خیلی حساس هستم
یه جورایی فقط برا خودشون زندگی میکنن.ولی تحقیقات که کردیم همه از نجابت و خوبیشون گفتن،
درسته سنم بالا هست
ولی …
به نظرتان چکار کنم؟
مریم عزیز
هیچ خواستگار کاملی در جهان وجود نداره. همیشه یه جای کار میلنگه
مهم اینه که ببینی میتونی با اون لنگی کنار بیای یا نه.
مهم اینه که ببینی اولویت تو چیه؟
اگه تمیزی، معاشرت و حساسیت برای تو خیلی مهمه این فرد گزینه مناسبی برای تو نیست.
اما اگه میتونی با وجود اینها به خاطر سایز ویژگی های خوبش باهاش کنار بیای پس جواب مثبت بده.
سلام
ممنون بابت سوالای خوبتون.
امادرموردمهریه چیزی نگفتین
سلام
مهریه جزو سوالاتی نیست که تو خواستگاری بهش پرداخت بشه.
این مسئله زمانی مطرح میشه که جواب هر دو طرف مثبته و میخوان قضیه رو رسمی کنن.
در ثانی اگر هر دو طرف عاقل باشن میدونن که راجع به مهریه چیکار باید بکنن.
سلام . یه سوال چرا دخترا هر پسری که بیشتر پدرسوخته باشه رو بیشتر دوست دارن؟
یعنی یه درصد هم فکر نمی کنن بیشتر پسرها می تونن پدرسوخته باشن ولی کسی که پاک و یکدست و راست باشه
بازی نمی کنه؛ ولی دخترا بازیگران رو بیشتر می پسندن !
من 11 بار رفتم خاستگاری . کلّی تجربه دارم !!
سلام
شما فقط یازده تا تجربه دارین، اونم در شرایطی که یازده بار خواستگاری یازده فرد مختلف رفته باشین.
یازده تا خیلی نیست.
در ثانی، شما همۀ دخترا رو نمیشناسین الا همون یازده نفری که باهاش آشنا شدین.
قبل از اینک هبا یه تجربه اندک یه حکم کلی صادر کنین، بشینین یکم منطقی فکر کنین ببنید چرا جواب رد گرفتین.
شای اصلا اونا مورد مناسبی برای شما نبودن؟
سلام
من دختری ۲۷ ساله ام که پسرعمه ام که ۵ سال ازم کوچکتر خواستگارمه عمه ام دورم میگرده و خیلی خوشحاله وبه خانواده ام گفته گوشت تن خودمون دوسش داریم و رو سرمون جا داره در کل راضین پسرعمه ام انگار از ۴ سال پیش که منو دیده تو نظرش بودم .
پسر خوبیه و خانواده خوبی هم هستند ولی این اختلاف سن منو نگران میکنه
و اینکه من ارشد خوندم و اون فقط تا دیپلم سعی گردم قانعش کنم انتخاب درستی نکرده و بره دنبال دخترایی هم سن هودش یا کوچکتر حتی بهش معرفی کردم اما میگه انتخاب من تویی .
خیلیم مغروره میگه من الان نمیتونم مثل بقیه مردا از کلمات رومانتیک استفاده کنم یا با جملات واهی تو رو امیدوار کنم میخوام خودت تصمیم بگیری با من زندگی میکنی یا نه میگم سنمون میگه از نظر من مهم نیست مگر اینکه برای خودت سخت باشه و نخوای و نتونی بهم تکیه کنی . پسر خوبیه و واقعا بدلم نشسته ولی نگران آینده ام اینکه نکنه بعد پشمدن بشه یا دیگران چیزی بهم بگن.
سلام من ۲۰ سالمه این هفته قراره برام خواستگار بیاد اولین خواستگاریم هست . راستش ادم کمرو و خجالتیم هستم. از الان استرس گرفتم چه طور قراره برگذار بشه . قراره چ سوالاتی بپرسن چی جواب بدم. مشکل اینجا هم هست وقتی ی سوالی یه هویی بپرسه کسی ازم نمیتونم انی جواب بدم باید فکر کنم.
اگر تو عمل انجام شده قرار بگیرم دست و مامگم میکنم دست و پاچه میشم همیشه.
میترسم با این هول شدنم ی اتفاقی بیفته .
البته من پسره ندیدم فقط معرفی شدیم به هم ولی خانواده خیلی مومنی هستن. نمیدونم چ کار کنم ک استرس نداشته باشم و درست برخورد کنم ک ابرو مندانه پیش بره
واییی منم ۲۰ سالمه و دقییییقا همین شرایطو دارم
با دیدن این پیام کمی دلگرم شدم
فک میکردم فقط خودم اینطوریم ک در لحظه نمیتونم خوب جواب بدم یا حرف بزنم و انقدر خجالتیم
الهی که همه چیز عالی پیش بره و خدا خودش به قلب ما آرمش بده و خیلی راحت بتونیم حرف بزنیم اون لحظه و همه چیز خیلی خوبو آسون پیش بره .
دمت گرم اقا جوادحرف دل زدی ولی کیه عقل داشته باشه اگر یه خورده بشینن باخودشون فکر کنن یا یکی دوتا کن بفهمن زنگی مشترک یک پیوند ایمان واعتقاد هست اگر کسی اعتقادنداشته باشه باشخصی ازدواج کنه تا مدتی میتونه مثل اعتقاد طرف مقابل عمل کنه ولی بعد مدتی بر میگرده به همون اعتقاد قبلیشون این ارتباط دونفر مثل یه باطری میمونه که مغازه میری میگی یه باطری میخوام برا این گوشی ولی اون یه باطری میده که به گوشیت نمیخوره چون باهم ارتباطی اصلان ندارن وبعدمیره یه باطری میاره که به گوشیت میخوره یعنی ماباید هردوطرفمون ارتباطمون بهم بخوره که بتونن وصلت کنن که این ارتباط 1-اعتقاد 2-خلاق چون کسی باایمان وبااعتقاد باشه هیچ وقت ازمشکلات زندگیش شونه خالی نمیکنه2-کسی بااخلاق باشه زن رو ازقلبش دوست داره وهمیشه گرامیش میکنه
احسنت. ولی آدمی که ایمان واخلاق داشته باشه وقتی حتی دیگه علاقه ای هم به طرفش نداشته باشه میسوزه و داغون میشه اما اززیر بار وظایفش شونه خالی نمیکنه.ولی خب خودش نابود میشه.لعنت به این زندگی واقعا…خدایا خودت امام زمان رو برسون…بخداییت قسم هممون سر کاریم تو این دنیا.بدادمون برس
سلام وقتتون بخیر
رویا هستم ۲۵ساله یه خواستگار۳۱ساله دارم که از لحاظ انتخاب ایشون دچار مشکل شدماز لحاظ ظاهری کم و بیش به دلم نشسته بخاطر ظاهرمرتبش و قدبلندو مردونه برخورد کردنشون ولی مشکلی که اینجاست اینکه حس میکنم ایشون یه مقدار مغرور هستن و ادم جدی و خشکی باشن و طی چندجلسه که تو خونه وبیرون قرار گذاشتیم وتوسط خونوادهابیشتراشناشدیم من حس میکنم ممکنه ازلحاظ اخلاقی به مشکل بخوریم اخه یکم کم صبرو بداخلاق میخورن ازتوی برخوردا و رفتاراشون کم وبیش متوجه شدم و دیگه اینکه چون ایشون شغلشون ازادهست و مغازه دارن تایم خالی ندارن بجز شبا که خونه میان ازاین نظرم میترسم اونقدری که باید وقت واسه زندگی و همسرش نزاره بنظرتون باید چیکار کنم؟که از ۲دلی دربیام
تنها راهی که میشه پیشنهاد کرد اینه که باهاش بیشتر آشنا بشین. سعی کنید توی موقعیتهای مختلف این اخلاق تندش رو بسنجین.
و اینکه به چشم یه خواستگار بهش نگاه کنید نه شوهر آینده تون.
اینجوری راحت میتونین تصمیم بگیرین.
اصلا عجله نکنید و فکر نکنید چون چند بار باهاش ملاقات کردین دیگه باید فورا تصمیم بگیرین.
تا هر وقت که فکر میکنید لازمه آشنایی رو ادامه بدین تا جایی که از این دو دلی در بیایین.
من۳۸سالمه همه بهم میگن برا ازدواج کردنت خیلی دیر شده
الان یه خواستگار دارم که از لحاظ ظاهری دوست نداشتم و همینطور وقتی باهاش حرف زدم حس کردم اثلا اجتماعی نیست
الان مادرم میگه بازم باهاش حرف بزن اما نمیدونم چی بگم آخه به نظرم حرف زدن بلد نیست 🤦♀️
چیکار کنم ؟
اگه میتونید جواب به ایمیلم بفرستین شاید اینجا نتونم پیدا کنم جوابتون رو
ممنون
دوست عزیز، دریافت پاسخ در ایمیل مشمول هزینه خواهد بود.
دوستان و همراهان عزیز سایت عروس
در طی چند روز اخیر پاسخگویی به سوالات با تاخیر انجام شد.
این به دلیل مشکل کوچیکی بود که در سایت ایجاد شده بود.
حالا با حل این مشکل در کنارتون هستیم.
امیدوارم باز هم بهمون اعتماد کنید و با کامنتهای خودتون ما رو دلگرم کنید.
اینجا هستیم تا در حد توانمون، بهتون مشاوره بدیم.
سلام سوالاتی که اینجا گذاشتید خیلی خوبه، اما یه چیزی که توی این دوره زمونه باب شده حالا نمیگم همه اما از ده نفر نه تاشون از قبل خواستگاری و اینجور چیزا از قبل رابطه رو شروع میکنن، ویا میگن فعلا یه مدتی باهم باشیم بعد خواستگاری، حالا کسی که خانواده اش مخالف اینجور رابطه ها باشن چی اون آدم چکار باید کنه؟
سلام ،ممنون از سوالات و مواردی که ذکر کردین.
آیا فاصله سنی سه سال کم هست برای ازدواج؟
و اینکه وقتی خواستگار خارج از کشوره و فقط میشه تلفنی یا اینترنتی ارتباط داشت باید چکار کرد؟ چقدر میشه طرف رو شناخت؟ (خیلی سخته واقعا به تعریف بقیه تکیه کرد)
اگر که خارج از کشور هستن که حتما به مشاور مراجعه کنید
ضمن اینکه من ۲۷ سالم هست و خانوادم میگن این مورد مناسبه ، و تا زیر ۳۰ سال هستی باید ازدواج کنی اما چون معرفی شدیم و کاملا سنتی هست،تازه درطول یک ماه حدود ۱۰تا تماس داشتیم. و همش اصرار دارن که من زودتر جواب بدم و به نظرم زوده ،چون هنوز شناخت کافی نداریم. و من علاقه ای هم پیدا نکردم. اما گویا اون اقا علاقه مند شدن. نمیدونم چکار کنم..؟؟!!!!
علاقه باید دو طرفه باشه. و با یک ماه حرف زدن نمیتونید کسی رو بشناسید .عجله ای نداشته باش . بیشتر اشنا شو.البته خیلی ها هستن حتی در دوران نامزدی هم خودشون رو نشون نمیدن که چجور اخلاقی دارن و بعد از عقد معلوم میشه.شما حداقل 3 ماه باید با ایشون اشنا بشی .
از نظر اخلاق، خسیس بودن یا نبودن ، بد بین بودن یا خوش بین بود ، و ….. چیزای مختلف
سلام
من ۱۹ سالمه
تو کنکور رتبه ۵۶ رو کسب کردم.
از چند کشور مختلف از جمله آمریکا برام دعوت نامه
فرستادن.
خوب این فرصت خیلی خوبیه ، ولی مشکل اصلی اینه که اینجا عاشق یه دختری شدم ، اونم ۱۹ سالشه
عشق یکطرفست ؛ کسی چیزی نمیدونه حتی خودش
یعنی اصلا روم نمیشه باهاش صحبت کنم.
وقتی میبینمش دستو پامو گم میکنم.
حالا از یه طرفم پدر و مادرم اصرار میکنن که
دعوت نامه رو قبول کنم
ولی نمیتونم بهشون ماجرا رو بگم اگه هم بگم میخوان
بگن دهنت هنوز بوی شیر میده و از این جور حرفا
اصلا هم شرایط اقتصادی خوبی برای شروع یه زندگی
مستقل رو ندارم ولی اونور همه شرایط خوب برایه یه
زندگیه عالی رو داره
خوب عاشقشم ولی واقعا نمیدونم باید چیکار کنم.
خواهش میکنم ازتون اگه میشه بهم یه راهی پیشنهاد
بدین یا اینکه از نظر شما اگه برم
خاستگاریش پدر و مادرش قبول میکنن با این شرایط
از دوستان کسی میدونه چجوری همسر آیندش رو میشه از لحاظ نیاز جنسی محک زد؟یعنی بدونه که همسرش نیاز جنسیش هاته؟ معمولیه؟ یا کم؟
سلام دوستان و آدمیت عزیز
من چند روز دیگه ب خوب قوه الهی میخام بزن خواستگاری دختر خانمی ک شاغل و فرهنگی هستن با اینکه اصلا ندیدمشون فقط معرفی کردن ولی خودم در حال حاظر شغل ثابتی ندارم لطفا نظرات خودتون رو اعلام بفرمایید ممنونم میشم
البته ب گفته معرف هر دو خانواده در یه رده زندگی هستیم
آیا همچین مواردی کسی داشته
لطفا نظر بدین
سپاس
اینطور که از حرفاتون پیداست شما میخواین باشغل این خانم ازدواج کنید
سلام من 17سالمه یه خاستگاردارم ک پسرعمومه25سالشه ب جرعت میتونم بگم از همه لحاظ عالیه چه مادی چ دوسداشتنش نسبت ب من چ فرهنگ و شعور چ خانواده و….اما مشکلی ک اینجاس من درگیر درسمم وحتی دیپلمم ندارم بنظرتون میتونم درسمو ادامه بدم ؟؟یه مشکل دیگه هم ک هست اینه ک اون مذهبی نیست اما خب یه محدودیت هایی داره اما من خیلی امروزیم بنظرتون باحرف زدن حل میشه؟
سلام وقت تون بخیر من یه دختر ۲۶ساله هستم برام دوروز پیش خواستگار اومد طرف یه دستش انگشت دستش ۳تاش خیلی کوتاه هست و وقتی استرس داره یاتند حرف میزنه نوکلت زبان میگیره چهرش بد نیست ولی خیلی لاغره وقدش یا تقریبا هم قد خودم یا کمی کوتاهتره وضع مالیش بد نیست خوب هم نیست من زیاد به دلم نشسته وبا مشکل دستش نمیتونم کنار بیام ولی خونوادم گیر دادن که چون اخلاقش خوبه و… و این چیزا مهم نیست و توجه نکن تو زندگی عادی میشه وهیکلش شاید درست شد ولی من نمیتونم قبولش کنم واقعا سخته برام تصمیم گیری میشه یه کمک بکنید
عزیزم.بدلت ننشسته باهاش ازدواج نکن.منم اینجوری هزدواج کردم.الان بعد ۷سال.هرروز باخودم کلنجار میرم که دوسش دهرم یا ندارم.واقعیتش اینه فقط نمیتونم راهی که اومدم رو به عقب برگردم.وباید ادامه بدم.در واقع همسرم مرد فوق العاده ایه اما من باعشق ازدواج نکردم.وهربار فکر میکنم بیشتر پی به این میبرم که رابطهم باهاش یجور وابستگی.عادت و دلسوزیه.
سلام ادمین من یه خاستگار دارم که دو ساله باهم حرف میزنیم از فامیلای دورمون هستن چون سربازی نرفته بود فرستادم گفتم بره سربازی مادرش اومده بودن خاستگاری گفتیم پسرت سربازه گفت از اون نظر نگران نباشید پدرش ساپورتش میکنه به نظرت من چیکار کنم؟
سلام
به نظر شما بحث در رابطه با یک سری ازسوالات بالا، بدبینی و استرس و … بدنبال نداره؟
مثلا از طرف مقابل بپرسی: اگه بچه دار نشدیم….؟
آیا ایشون این سوال به ذهنشون نمیاد که ما حتما یه ایرادی داریم که این سوال رو پرسیدیم؟
سلام، من سه سال از درسم مونده و شهر دیگه ای درس میخونم و یک خواستگار خوب دارم که اگر قبول کنم باید سه سال دور باشیم از هم. اشکالی نداره؟
سلام من 25 ساله ام ی خواستگاری دارم که 8 ماه پیش هم اومده بودن اما اونموقع بدون اینکه جواب بدیم رفتن و بعد از دو هفته با دختر دیگه ای که میشناسم نامزد کردن ،اما بعد از چند ماه شنیدم ک دارن جدا میشن و حالا دوباره به من پیام دادن و میخوان که برای ازدواج با هم آشنا بشیم . ایشون میگن دلیل رفتن از خونه ما اجبار بوده و دلیل جداییشون هم سردی ولی من از سمت خانواده دختر شنیدم که خانواده آقا، عروس مطیع میخواستن. نمیدونم کدوم حقیقت رو میگه؟ البته خانواده من الان از پیام دادن ایشون اطلاع ندارند و میدونم مخالف اند.واقعا نمیدونم حرفهاشون رو گوش کنم یا نه ،فکر میکنم فرد بدی نیستن و دروغ نمیگن ولی چیزایی که میشنوم منو از این فکر منصرف میکنه
میدونم دو نفر ممکنه ک ب دلیل نداشتن تفاهم از هم جدا بشن ولی میخوام حقیقت رو بدونم ولی نمیدونم چطور؟
سلام
پسر دايم امده خواستگاريم خيلي برام سخته كه به ازدواج فاميلي فكر كنم لطفا راهنمايم كنيد و اين كه من تا حالا اونو نديدم ميدونم شايد خيلي مسخره باشه ولي واقعا نديدمش
ميخوام بدونم چه سوالاي بايد ازش بپرسم
پس سوالات را از اینجا پیدا می کنند
کلی باید فکر کنیم چی جواب بدهیم
درود بر شما و ممنون از اطلاعات بسیار مفیدتون.
من ۱۹ سالمه و تا حالا به دلیل ظاهر خوبی که دارم خاستگار های زیادی داشتم …البته به خاطر ادامه تحصیلم و اینکه خودم علاقه ای به ازدواج زود هنگام نداشتم هیچ کدوم تا حد جدی پیش نبردیم. پسری در بین دوستان بودن که ما کم کم به هم علاقه مند شدیم و قراره که با هم به خارج کشور بریم و اونجا تحصیلاتمون رو ادامه بدیم…یک سال از من بزرگتر هستن.
راستش یه مسئله ی عجیب برام پیش اومده.من قد بلندی دارم (۱۷۵) و ایشون کمی از من کوتاه تر هستن…اوایل واقعا به این موضوع توجه نداشتم…ولی نمیدونم چرا جدیدا رو این موضوع حساس شدم. آخه برام سواله بعد از یک سال و نیم چطور یه دفعه این اتفاق افتاده.به نظر شما مشکلی هست ؟ خیلی ذهنمودرگیر کرده.
به عنوان یه مشاور ازدواج و کسی که بالغ بر 300 تا زوج جوان رو دیده که تشکیل خانواده دادن و تجربه ای که طی 12 سال کسب کردم دو نکته بهتون میگم
ملاک اصلی برای ازدواج با هرکی که خواستید دو چیز باشه
1- ایمان و اعتقاد طرف مقابلت
2- خوش برخوردی و اخلاقش
3- هم کفو بودن
بقیه ی ملاک ها متغیرن و قابل اصلاحن این دوتا خیلی شرطه . موفق باشید انشالله و عاقبت بخیر
خوشبختی مهمه ولی تو زندگیتون کسی رو انتخاب کنید که عاقبت بخیر بشید در کنارش
ممنون از شما و پیج خوبتون
سوالات و جواب هاتون بهم کمک زیادی کرد که بتونم انتخاب درستی کنم، خدا خیرتون بده
من ۲۷ سالمه و در مرحله آشنایی هستم تا اینجا همه چیز خوبه بوده هر دو تفاهم داشتیم و خانواده ها کاملا موافق هستن، ولی چیزی که نگرانم میکنه اینه که ایا من میتونم از پس یک زندگی بربیام؟ اگه روزی حرفی پشت سر نامزدم شنیدم چه برخوردی باید داشته باشم تا منطقی باشه و زندگیم نابود نشه؟ خیلی نگران این مسائلم ممنون میشم کمکم کنید
این به بد بینیه شما برمیگرده …. اگر که بخواین این فکر رو کنید که اصلا ازدواج نکنید بهتره.چیزی که زیاده حرفه .شما باید اینقدر به همسر ایندتون اعتماد داشته باشید که هرکی هر حرفی که دوس داره بزنه .مردم پشت سر خدا هم حرف میزنن.بهترین کار این هست که به مشاور مراجعه کنید.
سلام
من با پسری یه مدت کوتاه دوست بودم و بهش علاقه داشتم ولی اون بخاطر ادامه تحصیلش و هدفی که داشت باهام کات کرد و ازم خواست دو سال براش صبر کنم، الان چندین ماه میگذره و من کوچیکترین خبری ازش ندارم از طرفی خواستگارهای زیادی دارم و نمیخوام احساسی تصمیم بگیرم. بنظرتون برای این پسر صبر کنم یا به خواستگارام و موقعیت هاشون فکر کنم؟
سلام خدمت شما گرامی ، واقعیتش ، اینکه کدوم یک ازین مواردی که گفتید براتون بهتره بخش زیادیش به خودتون برمیگرده باید ایده ال های خودتون و معیارها و ملاک های خودتون رو درنظر بگیرید و انتخاب کنید . اما چیزیدکه این وسط واجب هست اینه که اگر شما با اون پسری که میگید گفت دو سال صبر کنید ، قول و قرار گذاشتید و شمام بهش گفتید که براش صبر میکنید ، اگر تصمیم گرفتید که فراموشش کنید و برید سراغ خواستگار هاتون باید حتما بهش بگید که یه وقت اگر ازدواج کردید ، به اون بی احترامی نکرده باشید . ضمنا منظورتون رو از اینکه میخوان به تحصیلاتشون برسن رو خیلی شفاف بیان نکردید! مگه تحصیلاتشون چیه که اننقدر سنگین و وقت گیر هست که نمیتونن باهاتون رابطه ای حتی برای اشنایی بیشتر داشته باشن !! یکم غیرمنطقیه !!
ببخشید من 20سالمه وخاستگار زیاد دارم ولی چون پسرایی برام میان که قیافه یه خوبی ندارن بابام ردشون میکنه
ولی از همه نظر خوبن ….یعنی دستشون به دهنشون میرسه
خوب پسرا امروزی هم که همه همین طورن تا کی صبر کنم بابام کیس مورد نظرشو برا من پیدا کنه؟؟؟؟؟؟
مگه بابات میخواد باهاشون زندگی کنه. بنظرم بشین و بابات منطقی صحبت کن بنظرم هیچی توی قیافه نیست درسته باید از قیافه طرف مقابل خوشت بیاد ولی خب ملاک های دیگه ای هم هست که ارزش اونا بیشتره با پدرت درباره رفتار و منش و شخصیت خواستگارات صحبت کن و فقط به ظاهر توجه نکن.
سلام.من یه خورده به دلیل مشکلات مالی میترسیدم ازدواج کنم
ولی به ولله قسم دلم رو زده بودم به دریا میخواستم ازدواج کنم و قرار خپاستگاری هم والدین گزاشتن ولی با این چیزهایی ک میگین و نظراتی ک من تو سایت ها دیدم اصلا بیخیال شدم .به خدا خیلی میترسم اصلا متنفر شدم یه جورایی.ای کاش نمیومدم مجازی اصن. الان من کلا متنفر شدم از زن دختر و ازدواج، با این موضوعات مگر دیوانه ایم ازدواج کنیم؟؟ته تهش یه فشار جنسی هست ک اینم خب ناچاریم هر چند هم عذاب وجدان و پشیمونی هست ولی یه خودارضایی میکنیم و خلاص. راه دیگه ای وجود نداره یعنی تواین دور وزمونه.مگر امام زمان انشالله ظهور کنه ودرستش کنه. چیکار باید کرد واقعا؟؟ چی کار کنیم؟؟؟؟
سلام و وقت بخیر دوستان ، امیدوارم ایام به کام دلهاتون باشه . واقعیتش بنده یه دختر ۱۸ ساله هستم که ، بخاطر فرار از مدرسه در دوران دبستان یک سال عقب افتادم و نیمه دومیم هستم .. بخاطر همین الان بجای اینکه کنکوری باشم یازدهم هستم ، و چند ماهی هست با شخصی اشنا شدم ، واقعیتش دروهله اول من خودم جسارت این رو بخرج دادم که برم جلو و بهشون بگم که بهشون علاقه دارم ، و ۲۵ بهمن همدیگرو دیدین و باهم صحبت کردیم . ایشون از من پرسیدن علاقم به چه صورت هست دقیقا برای چیه ، من هم خیلی صریح و صادقانه صحبت کردم و بهشون گفتم که برای ازدواج البته اگر باهم به توافق برسیم … خلاصه ایشون تا حدی خودشون و خانوادشون رو معرفی کردن ، و شرایطشون رو تا حدی بهم گفتن ، گفتن که سربازی نرفتن ، و یکم راجب شخصیتشون گفتن ، و ادمی نیستن که دوست داشته باشن کار تو کار براشون پیش بیاد ، خلاصه .. بهم گفتن که واقعیتش الان نمیتونم درست بهش فکر بکنم چون دوست دارم اول به یه سری چیزهایی برسم اونجور که من فهمیدم : یک سری مواردی یک سری ویژگی های اکتسابی و یک سری مواردی که خیلی شفاف بهشون اشاره نکردن ، و ایشون گفتن اول به اینا برسیم بعد تصمیم بگیریم … و الانم ایشون بخاطر کارشون نمیتونن به مسیله دیگه ای فکر بکنن ،و قرار شد بعد از عید که سرشون خلوت شد با هم بهتر اشنا بشیم و با شناخت خوب همدیگه تصمیم بگیریم.سوالات اینجا خیلی خوب بودن ، اما من دقیق نمیدونم چیکارا باید بکنم چیا بگم چیا بپرسم و … یکمم احساس دلهره دارم بطور کلی . و میخواستم اگر راهنمایی هست بهم بگید تا ازش استفادع کنم واقعا متشکر میشم .
خب وقتی ایشون صراحتا گفتن که فعلا به ازدواج فکر نمیکنن چرا میخوای راجع به سوالات خواستگاری ازش بپرسی؟
سلام من ۱۹ سالمه ی خاستگار از ی استان دیگ اومده ک موقعیت شغلی و اخلاقی و اینا همه چیش عالیه اما من هم استرس دارم ک دورمیشم ازخانوادم و هم اینک ازی طرف خوشم میاد ک ازدواج کنم و اینک کیس مناسبی هم هست و ازطرف دیگ دوست داشتم بعدازاینک مستقل شدم و سرکار باشم و درسم تموم شده باشه ازدواج کنم نمیدونم الان چکارکنم میشه راهنمایی کنید ؟
سلام
این همه تفاوت در سوالات نشون میده که کاملا ذهنت آشفته است، توصیه میکنم اول به ازدواج فکر نکن چون اصلا آماده نیستی، دوم یه دوره مشاوره برو برای اینکه خودت رو بهتر بشناسی. ببین اصلا از زندگی چی میخوای.
سلام مشاورجان.من در مرحله اشنایی با ی اقایی هستم ک ۱۵ سال اختلاف سنی داریم ایشون ب شدت امروزی هستن و از هرلحاظی مورد تایید خانواده هستن ب جز سن درضمن ای اقا هیچ مشکلی دیگ ای ندارن..اما بنظر خودم سن ی عدد و رقم بیشترنیس مهم طرز فکره..اشنایی ما سنتی بوده..بنده ۲۰ ساله هستم..ممنون میشم راهنمایی کنید که ادامه رابطه کار درستی هست یاخیر؟؟؟ ممنون میشم اگر سریعتر جواب بدید
سلام
این مسئله رو یه مشاور به شکل حضوری و با گفتگو با هر دو نفر میتونه برای راهکار بده.
با مشاوره غیرحضوری و با یه جمله نمیشه نظر داد.
سلام.
دوستم پسرخاله ش رو برای ازدواج بهم معرفی کرد چون ازنظردوستم که هردوی مارومیشناخت مانقاط مشترک زیادی داریم.من هم بادرنظرگرفتن یکسری ملاک های اولیه قبول کردم که مدتی باهم چت کنیم تابیشترآشنابشیم.اللان بیست روزه ک باهم درارتباطیم و کلی سوال ازش پرسیدم ازجمله سوالهایی ک تو این مقاله هست.سعی کردم سوالات روجوری بپرسم که جواب روتودهن طرف نذاشته باشم.
تقریبات90درصدمواردباهم اتفاق نظرداشتیم و این به نظرم عجیبه.حس میکنم ممکنه ک دروغی بهم گفته باشه یا جوری حرف زده باشه ک من فکرکنم تفاهم داریم چون حس میکنم ایشون از من خوششون اومده.اون 10درصدروهم باهم کناراومدیم.
وخارج از کشورهم هستن و فعلا نمیتونیم آشنایی حضوری داشه باشیم.
میخوام بدونم ک با این شرایط چطوربفهمم این اتفاق نظرها واقعیه؟
نکته بعدی اینکه اگرباهم ازدواج کنیم خارج از کشورساکن میشیم.
به نظرتون این مورد دوری از خانواده وزندگی تو ی کشورجدید چقدراهمیت داره؟(که در اون کشور شرایط برای پیشرفت من هم خیلی فراهمه)
خیلی ممنون میشم اگرجواب بدید ادمین عزیز.
منتظرجوابتون هستم.
ممنون از شما و سایت مفیدتون.
سلام دوست عزیز من نمیدونم شما چندسالتونه من تجربه ازدواج با یه آقایی که مقیم ایتالیا بود رو داشتم خانوادش سی و پنج سال همسایه دیوار به دیوار خونه مادربزرگم بودن و ما جفتمون تحصیل کرده و سن هیجانات عاطفی رو گذرونده بودیم و فک میکردیم ازدواج مناسب و منطقی کردیم ولی همون خارج از ایران بودنش بزرگترین مشکل بود ماهم قرار بود خارج از ایران زندگی کنیم اما خواه ناخواه اون زندگی تاثیرات روی روند زندگی افراد میذاره مثلا بی مسئولیتی یا بهتره بگیم کم مسئولیتی در قبال همسر…باید شما سعی کنی سطح توقعاتت رو به حداقل برسونی چون با تفکر یه دختر ایرانی نمیشه باهاش زندگی کرد…اگر عقاید و پایبندی های مذهبی برات ذره ای اهمیت داشته باشه به مشکل برمیخوری…خیلی دقت کن و حتما حتما حتما از یه مشاور کمک بگیر من یک سال و هشت ماه برای زندگیم جنگیدم از نظر عاطفی و روحی ضربه خوردم و همه حق و حقوقمو بخشیدم تا به زندگی عادی برگردم خواهرانه بهت میگم اگر قصد ازدواج با اون طرف رو داری خیلی زمان برای شناختش بذار و وسوسه نشو و به حرف اطرافیان توجه نکن فقط مشااااااااااااااوره برو بذار چند فرد آگاه راهنماییت کنن زندگی هیچوقت شوخی نبوده و قرارم نیست تو بتونی طرفت رو تغییر بدی با این طرز تفکر وارد زندگی نشو. شاید اگر یکی به من هم میگفت منم عاقلانه تر تصمیم میگرفتم.هرچند الان که در شرف ازدواج مجدد هستم با یه آقا پسر مجرد و تموم چیزها رو هم با خودش و هم با خانوادش درمیون گذاشتم دارم به این نکات توجه میکنم ایشون به شدت حامی من و باعث ارامش من شده ولی تلخی اون تجربه تا مادامالعمر در ذهن من باقی میمونه .برات ارزوی خوشبختی دارم
سلام ادمین عزیز خسته نباشید.من ۲۰سالمه و ی خواستگار جدید دارم ک خیلی دوسش دارم و از همه لحاظ مورد تأیید خونوادم است .منتهی ی مشکلی ک وجود داره اینه که ایشون پدرشون دو سال بعداز ازدواج اولشون از روی هوس ی زن دیگه اختیار میکنه و الان خونوادم میگن ک خودشم مث پدرش دو تا زن میگیره.الان خیلی میترسم از ی طرف خیلی دوسش دارم و نمیخام از دستش بدم و از ی طرف دیگه هم میترسم ک بعداً همچین کاری بکنه .لطفا راهنماییم کنید ممنون میشم منتظر جوابتون هستم .
سلام
هیچ کس از آینده خبر نداره. اگر قراره به خاطر چیزی که اتفاق نیوفتاده، از حال لذت نبریم که خیلی بد میگذره بهمون.
الان همه اونایی که زن دوم گرفتن یا خیانت کردن، پدرشون این کاره بوده؟
اتفاقا برعکس، خیلی وقتا این چیزا از آدم هایی سر میزنه که هیچ سابقه ای تو خانواده نداشتن.
الان مگه تضمینی هست که شما در آینده به ایشون خیانت نکنین؟
یا هزارتا مشکلی که تو زندگی آدما پیش میاد و قبلش هیچ پیش زمینه ای راجع بهش نداشته
سلام
محتوی تون عالی بود فقط یه سوال اینکه سن 20 21 ازدواج کردن زوده؟!!
سلام
بستگی به آدمش داره.
برای بعضیا بله ولی برای بعضیا خیر.
بستگی داره چقدر به بلوغ رسیده باشه طرف.
سلام ممنون از مطالب جامع و کاملتون
من کامنتارو خوندم ولی کسی از شرایط بعد از خواستگاری سوالی نپرسیده بود
من 23 سالمه و وقتی من با دلایل شخصی و منطقی خواستگاری رو رد میکنم (شاید دلایل از نظر من منطقی و مهم باشن و از سمت خانوادم اینجور نباشه)، خانوادم شدیدا منو تحت فشار قرار میدن ک چرا گفتی نه، ممکنه دیگه همچین موقعیتی پیش نیاد، تو دیگه سن ازدواجت داره میگذره و چیزای این چنینی که باعث میشه با اینکه من تو رد کردن خواستگارم مصمم بودم ولی بعدش حال خوبی نداشته باشم و هی فکر کنم ک شاید حرفشون درست باشه و اگه دیگه مورد مناسبی پیش نیاد افسوس گذشته رو بخورم
مثلا یکی از دلایل من اینه ک اکثر خواستگارام میخوان که من چادری شم و حجاب کامل داشته باشم درصورتیکه من اصلا نمیخوام همچین پوششی داشته باشم! نه اینکه بدم بیاد ولی انتخابم این نیست. خانوادم در این شرایط اصرار دارن که مگه حجاب بده و اکثر مواقع طرف اونارو میگیرن تا اینکه بخوان نظر و انتخاب منو مد نظر قرار بدن
سوالم اینه ک با این حواشی بعد خواستگاری چیکار باید کرد؟ چطوری میشه نا امید نشد و فشار خانواده رو کمتر کرد؟ آیا حرف خانوادم منطقیه و من باید کوتاه بیام؟
حجاب به چادر نیست .من یک پسرم دلیل چادری که بهتون توصیه کردن یک چیز هستش .اونم بخاطر برامدگی و فرو رفتگی بدنتون هستش .چادر تا حدودی این ها رو پوشش میده
سلام
دلایل شما باید برای خودتون منطقی باشه نه برای بقیه.
اتفاقا کار خوبی میکنید که برای خوشآمد دیگران خودتون رو تغییر نمیدین.
نگران حواشی نباشید
سن هم یه عدده و هیچ جای نگرانی نیست.
استرس الکی به خودتون ندید.
سلام تو شهر ما قبل عقد من و اون آقایی که اومده خواستگاری فقط یکبار حق دیدن هم از نزدیک داریم که اگه خوشمون اومد از هم آقا پسره انگشتر میزاره رو میز بعدم دختره فکر هاش میکنه و بابت همون حرف های اولیه جواب میده
من تو اون یه جلسه چطوری باید سوال کنم که بیشتر ازش بدونم؟؟؟
سلام
تو یه جلسه به هیچ عنوان نمیشه به نظر قطعی رسید.
ولی اگر ناچارین روی مسائلی زوم کنید که براتون اولویت دارن.
چیزایی که بود و نبودشون خیلی حیاتیه براتون.
سلام.من 21 سالم هست و طرف مقابلم 34بنظرتون اختلاف سنیمون زیاد نیست؟؟؟
سلام
با یه عدد نمیشه نظر قطعی داد.
باید دو طرف و روحیاتشون رو بشناسم بعد بگم که با این سن و سال به درد ازدواج میخرون یا نه.
سلام.من ۴۳ سالمه .مدتیه که تمام خواستگارام ازم کوچکترن .ولی تا به حال به لحاظ اعتقادی ،یا ظاهر و …من یا خونواده ازشون خوشمون نیومده.اخیرا دو خواستگار از شهر دیگه دارم که یکیشون ۶ سال و اون یکی ۱۵ سال ازم کوچکتره. خونواده هاشون بخاطر اختلاف سنی مخالفن.ولی خونواده من میگن تا تحقیق نکنن و چند بار حضوری نبینن نظری ندارن.البته هر دو مذهبی و سنتین و دلیل علاقه شونم همینه.من از کسی که ۶ سال ازم کوچکتره بیشتر خوشم اومده .ولی اون به خونوادش وابسته تره و میگه یه فکری کن یا صبر کن راضی شن .البته ی بار گفتم تا حدی از شرایط مهریه و ازدواج کنار میام .ولی اعتماد نداره گفت خونوادش گفتن که همه دخترا دنبال پول هستن و ما بیام اونجا فقط سنگ رو یخ میشیم .ولی اونی که ۱۵ سال ازم کوچکتره خیلی مهربون و عاطفیه و بشدت به من وابسته س .روزی ۱۰ بار بهم زنگ میزنه میگه که با خونوادش می جنگه و اونارو راضی میکنه .فقط دوست داره ازم قول بگیره.گفته که میام شهرتون زندگی میکنیم که بهت سخت نگذره و …
ولی من میگم باید بیشتر فکر کنیم .
به نظرم سوالات خوبی بود من خودم دارم با یک آقایی برای ازدواج آشنامیشم ایشون اصراردارن که به خونواده هامون بگیم و باآگاهیه خونواده هابرای آشناییمون پیش بریم ولی من اول میخوام خودم بیشترباهاش آشناشم بعدبا پدرم مطرح کنم و وقتی 80درصد کارهاپیش رفت حتما درموردمسائل جنسی سوال میکنم من خودم یه وکیلم واکثرطلاق های زنوشوهرا به خاطرنارضایتیه جنسیه به نظرم این مطلبودست کم نگیرید ممنون😉
سلام
دختری هستم ۲۹ ساله با موقعیت کاری و خانوادگی خوب. با آقایی ۳۷ساله با تحصیلات خوب که ۴سال خارج از کشور بودن و موقعیت شغلی خوبی هم داشتن ثدر ظاهر خانواده خوبی هم دارن آشنا شدم. در واقع با واسطه یه نفر به هم معرفی شدیم. و روش آشناییمون هم کاملا سنتی و مثل خواستگاری های معمول بود. به دلیل اینکه محل کار من شهرستان هست قرار شد ایشون با من تماس بگیرن و مکالمه تلفنی داشته باشیم. اما تو یه هفته ای که ایشون با من در تماس هستن تمام مکالمات ما به صورت چت بوده با اینکه از ابتدا بنا بر صحبت تلفنی بود، دو نوبت هم بهشون گفتم از مکالمه چتی چیزی حاصل نمیشه و خوب نمیشه معانی و مفهوم جملات رو فهمید و ایشون میگن من شوخ طبعم. در انتها یه نوبت به اصرار من مکالمه تلفنی داشتیم که به نظرم ارزشش بیشتر بود اما ایشون همچنان به مکالمات چتی ادامه میدن و تو این مکالمات گاهی واقعا از بحث اصلی دور میشیم و به شوخی و خنده میگذرونن که برای من ناخوشاینده. برای کارشون هم پاسخ درستی به من نمیگن و با اینکه تحصیلات عالی از خارج از کشور دارن و محقق هستن میگن میخوان با پدرشون کار کنن و شاید برنامه دیگه ای داشته باشن
واقعا باید چکار کنم، چطور متوجه بشم ایشون واقعا نیت ازدواج دارن یا فقط دارن وقت میگذرونن. کلافه ام
ببین عزیزم، هیچ اجباری نیست که وقتی آزار میبینی در یک رابطه بمونی.
باهاش رک باش. اگه از چت اذیت میشی ادامه نده.
جوابش رو نده و بگو اگه کار مهمی دارین زنگ بزنید.
هنوز هیچ اتفاقی بین شما نیوفتاده که معذب باشی از مطرح کردن خواسته هات
سن تون هم سن معقولیه و باید جدی فکر کنید
زنگ که زد قشنگ راجع به شغلش مفصل حرف بزنید
بذار تکلیفت روشن بشه
اگه بازم طفره رفت، این رابطه ارزش ادامه دادن رو نداره و ایشون صرفا دنبال دوستی و وقت گذرونی هست.
اجازه نده موقعیت خاصش تو ور تحت فشار قرار بده برای تصمیم گیری
چه جالب بود سوالاتتون خیلی خوب بود حتما مورد استفاده قرار میدیم.
سلام
ممنون از نكته های آموزندتون
من 28 سالمه و از نظر مالی مستقل . به روش سنتی با آقایی آشنا شدم كه دو سال از خودم بزرگتره در نگاه اول جوابم منفی صددرصد بود بخاطر ظاهرش
بعد یه جلسه صحبت كردن و آشنا شدن تقریبا 50 درصد نظرم عوض شد و مثبت و با توجه به تحقیق و دیدار دوباره میزان مثبت بودن افزایش یافت
ترس من اینه كه در آینده ظاهر ایشون دل منو بزنه …. از یه طرفی هم میگم مورد خوبیه الكی ازدستش ندم صرفا بخاطر ظاهر معمولیش
سلام
زمانی به ازدواج با ایشون فکر کن که قیافه برات یه چیز حل شده باشه.
خودت رو در حال معاشقه با اون آدم تصور کن، ببین میتونی لذت کامل رو ازش ببری؟
ببین میتونی در عاطفی ترین لحظات زندگی عاشقش باشی یا نه؟
اتفاقا قیافه مسئله مهمیه.
سلام
من 17 سالمه از 16 سالگی خواستگار دارم، و اینکه ولم نمی کنن ،خیلی علاقه ازدواج با من رو دارن، من اینو تازه فهمیدم، خودش 21 سالشه، منتظر ک بگیم بیان واسه خواستگاری یا نه، کلا گیج شدم باید چیکار کنم
سلام
خودت به اون درک و شعوری که لازمۀ یک زندگی مشترک هست رسیدی؟
حس میکنی از پس یه زندگی برمیای؟
به بلوغهای چندگانه به طور کامل رسیدی؟
اول بشین با خودت عمیق فکر کن.
ازدواج فقط لباس قشنگ پوشیدن و هی مهمونی و کافیشاپ رفتن و قربون صدقه نیست.
سختی هایی داره که شاید الان بهش فکر نکنی.
اگه به همه سوالات پاسخ مثبت میدی بگو بیان خواستگاری.
همون اول نمی شه گفت بریم مشاوره ، باید اول ی اشنایی صورت بگیره پس از اون می شه رفت مشاوره
سلام
من خواستگاران زیادی دارم ۲۲سالمه ولی چند ساله دیابت دارم و هر خواستگاری هم میاد تا میفهمه یا قبول نمی کنه یا شرایط خاصی میگه پیش مشاوره رفته بودم گفته ک یا باید شخصی باشه ک مثل خودم یعنی دیابت یا شرایط منو درک کنه
الان یه خواستگار گزینه خوب اومده ک سه چهار جلسه معارفه و آشنایی و تماس تلفنی بود میخوام قضیه بیماری رو بگم موندم چطور لطفا راهنمایی کنید
سلام
بهترین زمان مطرح کردن موضوعات خاصی مثل بیماری، همون جلسۀ سوم یا چهارمه.
طوری مطرح نکنید که اعتماد به نفستون زیر سوال بره.
بیماری یه بخش کوچیکی از زندگی شماست.
در کنارش حتما ویژگیهای خوبی دارین که میتونه پررنگ تر جلوه داده بشه.
اما چون حق طرف مقابل هست که مطلع باشه و بعد انتخاب کنه باید مطرح بشه.
نگران بازخوردشون نباشید و خیلی ریلکس دربارۀ بیماری حرف بزنید .
سلام…سوالاته خوبی هستن ولی بعضیاشون جوریه که میشه بعدا با حرف حل کرد باید از بین سوال ها گلچین کرد…مثلا پرسیدن اختلاف سنی بین دو بچه اصلا چیزی نیس که حل نشه و باید سوالات مهم تر مطرح بشه
سلام آیا جلسه اولی که قرار هست دختر رو ببینن باید دختر و پسر برن با هم صحبت کنند.؟
حالا با شرط اینکه از نظر ظاهری هم همدیگر رو پسندیدند چطور؟
مونا خانم
باید همان جلسه اول برند حرفهای راجبه یه زندگی صحبت کنند
از نظر شکل و قیافه 20درصد مهمه و بقیه اش دست اخلاق دوطرف و خانواده 80درصد مهمتر هست عزیزم
قیافه اش خوشگل باشه ولی اخلاق نداشته باشه بدرد زندگی نمیخوره عشقم
سلام
بله معمولا همون جلسه اول صحبت میکنن.
البته صحبتهای کلی و معارفه بیشتر انجام میشه در جلسه نخست.
سلام من نه بلدم ماشین رانندگی کنم و نه موتور
خود بنده عاشق ازدواج هستم شدید هرچقدر هم شرکت میرم ولی ماشین و موتور ندارم
بنظر شما کسی هم پیدا میشه با همچین مردی ازدواج کنه؟ یا خیر؟(البته کاری هستم )
مگه آگهی شغله که با ماشین و موتور بخوان شما رو؟
ازدواج هیچ ربطی به خونه و ماشین داشتن نداره.
خیلیها اول ازدواج دستشون خالیه ولی بعد پیشرفت میکنن.
خودتون رو نترسونید با این چیزا.
فقط عاقلانه انتخاب کنید.
سلام روزتون بخیر من ۳۲ سالم و الان ۵ ماه طلاق گرفتم من ازدواج و طلاق سختی داشتم بطوری که ۱۴ سال در عقد بودم و همسر قبلم بعد ۲ سال من رو رها کرد و چون ازدواج فامیلی و خانواده ای مردسالار داشتم خیلی سخت تونستم راضیشون کنم تا جدا شم با اینک اوایل خودمم بخاطر علاقم صبر کردم اما بعد همآنطور که گفتم بسختی و حتی بدون رضایت پدر و برادرها و تنها اقدام کردم و ۵ سال پروسه طلاقم طول کشید الان برام یک خواستگار اومده که ۳۶ سال و ایشون هم ازدواج ناموفق داشتن ولی از نظر خانواده شرایط خیلی خوبی داره اما من دلم اصلا نمیخاد الان به ازدواج فکر کنم چون خیلی سختی از مردها زندگیم کشیدم اما همش بهم سنم رو یادآوری میکنن و اینک خواستگار کم اونم خوبش و … نمیدونم چکار کنم ایشون رو بپذیرم خیلی تحت فشارم لطفا کمکم کنید
در ضمن این رو بگم اصلا قصد ناز کردن ندارم ولی بنظر خودم بیشتر زمان میخام من تا ۴ ماه اول طلاقم فکر میکردم هنوز خلاص نشدم و تازه ۱ ماه واقعا دارم کمی لذت میبرم که اونم این خواستگار عزیز اصرار دارن من خودم یک بار مستقیم جواب منفی دادم اما اونا از طریق خانواده اومدن نزدیک ایشون ازدواج تلخی داشتن و خیانت دیدن اما الان بعد یک سال جدایی تصمیم به ازدواج دوباره گرفتن و به قول خانوادش ون اولی رو خودش انتخاب کرده این میخاد ما انتخاب کنیم برای من کمی تامل برانگیز بهر حال من نمیدونم چطور به دیگران بفهمانم خودم به سنم واقفم و قصد ازدواج هم دارم اما الان رو مناسب نمیدونم اما میگن خواستگار خوب……معلوم نیس بعدا و غیره خیلی کلافم آخر هفته قراره با مادرشوهرت بیان تا همدیگرو از نزدیک ببینیم 😐خانم ادمین میش راهنماییم کنید ممنون
سلام.
به هیچ عنوان زیربار عجله در ازدواج نرید.
شما یک بار تلخیهای ازدواج نسنجیده رو متحمل شدید و الان کوله باری از تجربه هستید.
اگر ایشون عجله دارن میتونن برن سراغ کیس دیگهای.
به هیچ وجه عجله رو در هیچ یک از مراحل نپذیرید.
کامل با هم معاشرت کنید، با اطلاع خانواده بیرون برین. برای شناخت هم در موقعیت های مختلف زمان صرف کنید.
حداقل یک سال باید زمان طی بشه تا شما با خودتون به صلح برسید.
تازه بعد از اینکه با خودتون به صلح رسیدین میتونید به ازدواج مجدد فکر کنید.
از این حرفها زیاده، سن هم معیار هیچی نیست، یه نفر چهل سالگی ممکنه ازدواج بکنه یه نفر بیست سالگی.
اینکه کدوم خوشبخت تر میشن به طرز تلقی هر کدوم از زندگی برمیگرده.
الانم که طبعا سن ازدواج بالا رفته.
تلاش کنید مهارت کسب کنید خودتون رو قوی کنید. از وابستگیها رها بشین.
جوری نباشه که برای آینده و نگرانی@ها از تنهایی و نگرانیهای مالی ازدواج کنید.
دوستان یه راه برای گفتن این سوالات در خواستگاری دارم از اونجایی که نمیشه همشو حفظ کرد باید راست و حسینی گوشی رو بگیرین دستتون و این سوالات رو با طرف مقابلتون با هم جواب بدین خوش بگذره
میتونید دو نسخه پرینت بگیرید از مطالب و همزمان شروع کنید به پاسخگویی. شما برای طرف مقابل و دختر خانوم برای شما.
اینجوری نه امکان ایجاد میشه که طرف پاسخ های فضایی بده و نه حس بدی بهش دست میده.
سلام ۲۲ سالمه
پزشکی میخونم و دو سال دیگ تا اینترنیم فاصله هست یعنی حقوق بی حقوق و درآمد آنچنانی هم ندارم خانواده خودم و خانواده دختر از لحاظ مالی گفتن ساپورت میکنیم یکم دغدغه اینجوری دارم اگه ممکنه راهنمایی کنین و اینکه فاصله سنیمون ۱ سالو نیم هست،آیا کمه؟ و اینکه چ مشکلاتی میتونه بوجود بیاد
اگر واقعا قصدتون ازدواجه، تا رسیدن به استقلال کامل صبر کنید. تجربه ثابت کرده که حمایت مالی خانوادهها، در آینده دخالتهای بیمورد هم در پی خواهد داشت. وقتی خرج زندگی تون با کس دیگه ای باشه اونا به خودشون اجازه خواهند داد در همه امور زندگی تون دخالت کنن.
برای آرامش خودتون و زندگی تون، لازمه که عجله نکنید و تمام جوانب رو بسنجید.
قبلا بارها و بارها گفته شده که سن به تنهایی نمیتونه ملاک درستی برای قضاوت باشه.
سلام به همه من سنم ۱۹ سالو نیمه و اولین خواستگار جدی که اومده برام از من ۶ ماه بزرگتره….به نظرتون فاصله سنی کم بده؟من خودم فک میکردم هست ولی دیدم ایشون ۲ساله حتی کار میکنن و بفکر آیندشون بودن بازم بنظرتون سنش مهمه؟
سلام.
ازدواج چیزی نیست که یک نسخۀ کلی برای همه آدما داشته باشه. ممکنه یه نفر توی سن شما به پختگی و شعور ازدواج رسیده باشه و یه نفر تو سی سالگی هنوز بالغ نشده باشه. اما چیزی که مهمه اینه که آدما بر اساس یک سری احساسات زودگذر اقدام به ازدواج نکنن.
انتخابی نکنن که چند سال بعد با عقل و تجربه 30 سالگی ازش پشیمون بشن و بگن ای کاش اون موقع به پیشرفت خودم بیشتر فکر می کردم کاش درس میخوندم، مستقل می شدم و هزاران کاش دیگه.
این انتخاب در نوزده سالگی اتفاق میوفته ولی تا حداقل پنجاه سال بعد پابرجاست، این ادم رو برای یک عمر انتخاب میکنید نه چند سال. پس خیلی سبک و سنگین کنید هم خودتون رو و هم طرف مقابل رو. خیلی از مشکلات زندگی مشترک از عدم خودآگاهی نشات میگیره. آدما نمیدونن از زندگی و از رابطه و همسرشون چی میخوان.
سلام من یه دختر 20 سالم که یه خاستگار دارم شرایطش خوبه ولی 35 سالشه به خاطر این اختلاف سنی 15 ساله دودلم میشه کمکم کنید اصلا ازدواج با فردی که اختلاف سنیش باهات زیاده کار درستی هست.
سلام ممنون بابت مطالب مفیدتون
میخواستپبپرسم چرا نظر بسیار منفی راجبه همجنسگرایی نشانه علاقه به هنجنسگراییه؟
سلام وقت بخیر
من۲۲ سالمه و خاستگاری دارم ک تقریبا یکسال از من بزگترن…
ایشون به دلیل اینکه محصل بودن نه سربازی رفتن و نه شغلی دارن البته پیگیر این دوموضوع و ادامه تحصیلشون هستن….
ودرواقع قصدشون از خاستگاری اینیکه من ازدواج نکنم و جواب مثبتی از من داشته باشن بعد از اون میتونیم هرچندمدت صبرکنیم مثلا ۶ماه یا یکسال.
سوالم اینکه من حس بدی بهشون ندارم،و شاید یه حسای مثبتی هم داشته باشم…البته باهشون صحبت نکردم و چونازاقوام دور هستن یه آشنایتی کلی نسبت بهشون دارم،،اما شرایط شغل و درواقع نداشتن استقلال مالی و سربازی و سن کمشون نگرانم میکنه…..نگرانیم درسته؟؟ چطوری میشه؟؟؟چون من همیشه یکی از اولویتام استقلال مالی و شغل مناسب بوده،یا در مورد سن ۶_۷بزرگتر بودن…..
ودرباره مشاوره خانواده میخاستم بپرسم در کدوم مرحله باید رف؟؟بعد از چند جلسه صحبتی ک انجام شد؟؟
سلام من ۲۶ سالم هست ۱سال با آقایی در ارتباط هستم که فعلا تکلیفی برای ازدواج نداریم یعنی بهاطر شرایط شغلی میکه باید یکی دوسال دیگه صبر کنی، الان یه خاستگار با موقعییت نسبتا خوب دارم ! بنظر شما من باید چیمار کنم ؟
سلام. من دختری ۱۹ساله پشت کنکوری هستم. پسرداییم۲۳سالشه و خواستگار بنده هست و خودش میگه که ۴ساله که دارع بهم فکر میکنه و تقریبا یکی دو سالی میشه که من رو در جریان قرار دادع. ومن هم همون اول خیلی قاطع بهش گفتم نه (چون قیافه و ظاهرش باب دلم نبود و نمیتونستم حتی یه لحظه بهش فکر کنم و اینکه به ازدواج هم فکر نمیکردم مخصوصا ازدواج فامیلی) ولی اون خیلی پافشاری میکنه و ۷ماهی میشه که داییم رسما با خانوادم صحبت کرد و حالا خانوادم هم درجریانن ولی ما گفتیم الان من کنکور دارم و بعدا بهتون جواب میدیم و دوباره تقریبا یک ماه پیش گفتند جوابتون چیه و ما نمیتونیم منتظر بمونیم. واز پسرشون تعریف و تمجید کردن ماهم تقریبا بله رو گفتیم.الان پسرداییم دیپلم هست و کار ازاد دارع تقریبا رو پای خودش ایستاده و یه شناخت کلی که ازش دارم اینه که اخلاق خوبی داره و خانواده دوسته و بفکر کار و منو دوست داره ازنظر قیافه هم انگاری یکم بهتر شدع. ینی جوری که دیدن یا ندیدنش برام فرقی نداره و طوری نیست که منو جذب خودش کنه که بخوام نگاش کنم از طرفی تقرییا شرایطش خوبه فقط قیافش یکم برام مشکل بود که البته الان جوری شده که میگم قیافه که مهم نیست و میتونم بعدا باهاش کنار بیام
از طرفی من حس میکنم برام زود هست چون واقعا به ازدواج فکر نمیکردم و خیلی وقته که حس میکنم نمیتونم کسیو دوست داشته باشم و عاشقش باشم (حتی دوستامم که بهم میگن دلمون برات تنگ شدع یا دوست دارم منم فقط دوست دارم خالی میگم و از ته دلم نیست ینی جوری نیست که اگه نباشن دلتنگشون باشم) برا همین وقتی پسر داییم بهم ابراز علاقه میکنه اولا که چون ازش خوشم نمیومد واقعا اذیت میشدم از حرفش ولی الان یه حس خنثی، متوسط رو به بالاست ینی نمیتونم بگم با این حرفا عاشقش میشم یا نه.. به خودم میگم حالا بعد ازدواج درست میشه و میتونم دوسش داشته باشم ولی میترسم بعدش هیچ علاقه ایی شکل نگیرع!!
و اینکه داییم اینا خیلی اصرار دارن که زودتر عقد کنیم و عجله
دارن ولی ما گفتیم حداقل بعد کنکور من. بنظرتون چقدر صبر کنیم تا همدیگرو بشناسیم؟؟
از طرفی هم فقط خوشی ها و تفریحات ازدواجو میبینم و نمیدونم میتونم سختی هاشو تحمل کنم یا نه چون خانوادم یه زندگی خوبی رو برام ترتیب دادن و من سختی نکشیدم؟!!
واینکه قبلنا خیلی درس میخوندم ولی برا کنکور نمیدونم چم شدع و نمیخونم.نه حوصله درس دارم نه حوصله ازدواج و هیچ هدفی ندارم جوریکه با خودم میگم پس من برا چی زنده ام و ترس از مرگ ندارم حس میکنم بمیرم راحت ترم چطور باید این حسو از بین ببرم؟!
در آخر اینکه نماز و روزه هم نمیگیره ولی دوست دارم که بخونه حالا نمیدونم چیکار کنم تا اونم بخونه ایا میشه عوضش کرد؟! خودش میگه بخاطر تنبلی نمیخونم یه بار میخونه ۱٠بار دیگه نمیخونه.
ببخشید که خیلی طولانی شد. خواهشاااا راهنماییم کنید.
سلام . سوالات کامل و دقیق بود فقط نحوه پرسیدن چطوریه و اینکه گفتین همون لحظه جواب بدن یعنی تو برگه بنویسیم و بگیم الان ب این سوالات جواب بدین؟بعد این سوالات در چند مرحله از خواستگاری پرسیده بشه بهتره درسته؟
سلام مهسا هستم و۲۴ سالمه ۷ سال پیش عقد کردم و خودم اون شخص و نخواستم و جدا شدیم و ترس دارم از اینکه این موضوع رو با خواستگارم مطرح و کنم و خوشش نیاد میشه راهنمایی کنید ک چجوری مطرحش کنم؟؟
سلام این همه سوال ت ذهن نمیمونه ک روز خاستگاری پرسیده بشه راجع بشون حرف زده بشه میشه این سوالات ت کاغذ بنویسیم ک جوابشون بنویسه یاازروی کاغذ بخونیم اون جواب بده؟؟؟؟
تمامی فعالیتهای این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است | 1396 © AROOS.CO
https://www.aroos.co/wp-content/uploads/2017/06/aroos-co-eshgh-ya-ezdevaj-mixdown.mp3
0