چطور از ازدواج نترسیم

 
helpkade
چطور از ازدواج نترسیم
چطور از ازدواج نترسیم

 

همه افراد به طور طبیعی در مراحلی از زندگیشان
به جایی می‌رسند که نیاز به تشکیل زندگی مشترک را احساس و آمادگی این کار را پیدا
می‌کنند، ولی عواملی موجب می‌شود که با وجود نیاز و آمادگیشان، دچار شک، ترس و
دودلی شده و از ازدواج اجتناب می‌کنند یا در مراحل بعد، از ازدواج پشیمان می‌شوند.

 

دکتر محمد کاظم عاطف وحید – روان شناس، عضو هیئت علمی انستیتو روان پزشکی
تهران – در پاسخ به سوال یکی از مخاطبان که با این دغدغه روبرو است پاسخ می‌دهد.

چطور از ازدواج نترسیم

می‌خواهم ازدواج کنم ولی از این کار می‌ترسم، چون بیشتر زوج‌ها باهم مشکل دارند. چرا بیشتر زوج‌ها بعد از ازدواج احساس پشیمانی می‌کنند، ولی قبل از ازدواج به قول خودشان برای همدیگر
می‌میرند؟

    پاسخ:

 ازدواج، پیوندی مقدس است که دو نفر
با هم تصمیم می‌گیرند زندگی مشترکی را بر اساس علاقه، احترام متقابل و عشق تشکیل دهند و در شادی‌ها و بدبختی‌ها شریک همدیگر شوند. به همین
دلیل هم دو طرف تلاش می‌کنند که کانون گرمی ایجاد کنند که در آن، احساس امنیت و
آرامش داشته باشند و بتوانند بچه های خوبی نیز تربیت کنند. اما برای انجام این
کار، هر دو طرف باید به سطحی از بلوغ فکری، جسمی و عاطفی رسیده باشند و توانایی مواجهه
با مسائل گوناگون زندگی را کسب کرده باشند، در غیر این صورت در شروع و تداوم زندگی
مشترک مشکل خواهند داشت. 

بر این اساس، همه افراد به طور
طبیعی در مراحلی از زندگی‌شان به جایی می‌رسند که نیاز به تشکیل زندگی مشترک را
احساس و آمادگی این کار را پیدا می‌کنند، ولی عواملی موجب می‌شود که با وجود نیاز
و آمادگی شان، دچار شک، ترس و دودلی می‌شوند و از ازدواج اجتناب می‌کنند یا در
مراحل بعد، از ازدواج پشیمان می‌شوند که چرا ازدواج کرده اند. در حقیقت کسانی که
پیش از ازدواج، علاقه بسیار زیادی به یکدیگر دارند و نمی‌توانند دوری هم را تحمل
کنند، اما پس از ازدواج با مشکل روبه رو می‌شوند و نمی‌توانند یکدیگر را برای چند
ساعت تحمل کنند، مصداقی است برای این مسئله که تنها عشق برای ازدواج کافی نیست؛
چرا که چنین افرادی به جای دیدن واقعیات، یعنی تلخی ها و شیرینی‌های زندگی در کنار
هم، در رویاها و تخیلات شان زندگی کرده‌اند. به هر حال ریشه این مسئله را که عده‌ای از دختران یا پسران از ازدواج
می‌ترسند، باید در سه عامل جست و جو کرد؛ عوامل خانوادگی، عوامل فردی و شخصیتی و عوامل اجتماعی.  پایه‌های زندگی آینده انسان‌ها در خانواده، کودکی و تجربیات سال‌های نخستین زندگی شکل می‌گیرد و بسیاری از کسانی که با ترس از ازدواج روبه‌رو
هستند، خاطرات خوشی از آن سال‌ها ندارند، چون به طور مداوم شاهد درگیری،
ناراحتی و اختلافات والدین‌شان بوده اند و فکر می‌کنند ازدواج یعنی فقط زجر و دعوا
و لحظات خوشی در یک زندگی مشترک وجود ندارد. 

ما در بسیاری از موارد از مراجعان می‌شنویم که در دوره کودکی با ترس و نگرانی از خواب بیدار می‌شدند یا در هنگام بازگشت
از مدرسه مدام به این فکر بوده‌اند که وقتی برگردند، آیا پدر و مادرشان در کنار هم
هستند یا نه، به خصوص که والدین مدام به آنها گفته‌اند ما به خاطر بچه‌ها زندگی را
ادامه دادند و اگر بچه ها نبودند، از یکدیگر جدا می‌شدند. به همین دلیل هم حس می‌کنند ازدواج یعنی گیر افتادن و زندانی شدن. به همین ترتیب وقتی این افراد بزرگ‌تر
و وارد جامعه می‌شوند، اختلافات خانوادگی و طلاق‌های بیشتری را هم می‌بینند و
تفکرات منفی‌شان در خصوص ازدواج بیشتر می‌شود و به این نتیجه می‌رسند که باید از
ازدواج کردن اجتناب کنند. 

در خصوص عوامل فردی نیز باید گفت
که ازدواج، نیاز به استقلال ذهنی، عاطفی، فردی و اقتصادی دارد. اگر افراد
نتوانند از نظر عاطفی از خانواده‌شان فاصله بگیرند و این وابستگی را کم کنند،
طبیعی است که در برخورد با ازدواج دچار مشکل می‌شوند و به این دلیل از ازدواج می‌ترسند. تعهد، یکی دیگر از پیش زمینه های لازم برای این کار است و افراد برای تعهد
داشتن باید از خودگذشتگی داشته باشند تا از فرد سوم حمایت و مراقبت کنند، کسانی که
می خواهند ازدواج کنند، این را می‌دانند یا باید بدانند که برای نگهداری زندگی
مشترک، باید از بسیاری از خواسته‌های فردی‌شان صرف نظر کنند و دست از یک سونگری
بردارند و خودشان را در اختیار زندگی مشترک قرار دهند؛ به این ترتیب وقتی دو نفر از دو خانواده، فرهنگ و تربیت
متفاوت خانوادگی با یکدیگر ازدواج می‌کنند، باید بهای بیشتری به وجوه اشتراک‌شان
دهند تا تفاوت هایشان، بنابراین به طور طبیعی مرد یا زنی که فکر می‌کند طرف مقابلش
باید با شرایط او کنار بیاید و انتظار دارد که خودش در هیچ موردی کوتاه نیاید، از
ازدواج وحشت دارد؛ چون زندگی مشترک یعنی افراد حاضرند برای زندگی با همدیگر از
خواسته‌های شخصی‌شان عبور کنند و چیزهای جدیدی به دست بیاورند و زندگی مشترک را
مهم‌تر می‌دانند؛ زندگی‌ای که قرار است در آن، نیازهای هر دو طرف برآورده شود. عامل دیگری که در مسائل فردی و شخصیتی موجب ترس آدم‌ها از ازدواج می‌شود، اعتماد به نفس پایین است. بسیاری از افرادی که از ازدواج می‌ترسند، حس می‌کنند نمی‌توانند با کس دیگری ارتباطی مناسب و بر مبنای عشق و احترام برقرار کنند،
بنابراین ترجیح می دهند وارد هیچ رابطه‌ای نشوند.

کمبود یا نبود اعتماد به نفس گاهی موجب می‌شود که افراد به طور مداوم فکر کنند از سوی همسر
آینده شان طرد خواهند شد و به دلیل ترس از طرد شدن، تصمیم می‌گیرند ریسک ازدواج را
نپذیرند تا بعدها طرد هم نشوند. البته در بسیاری از موارد، چنین ترس‌هایی ریشه در
تجربیات و مسائل خانوادگی نیز دارد؛ به این معنا که وقتی یک نفر شاهد خیانت یکی از
والدین خود بوده و توسط آنها ترک شده، مدام این ترس را با خود به همراه دارد که
کسانی که موجب به وجود آمدن و زندگی او شده‌اند، او را ترک کرده‌اند، بنابراین
همسر او که غریبه است نیز او را طرد خواهد کرد.

گاهی احساس بی ارزشی یا کم ارزشی
نیز به ترس از ازدواج این افراد کمک می‌کند، طوری که آنها مدام این جمله را تکرار
می‌کنند که اگر فلانی بفهمد که من واقعا چه کسی هستم، مرا ترک می‌کند. بنابراین
فرد برای عدم آسیب پذیری دوباره سعی می‌کند اصلاً وارد رابطه جدیدی نشود.

 مسئله بعدی، تصور غلط بعضی از افراد درباره خصوصیات فیزیکی‌شان است.
بسیاری از کسانی که از ازدواج می‌ترسند، تصور تحریف شده ای از بدن شان دارند و
مثلاً فکر می‌کنند هیکل یا قد مناسبی ندارند یا اینکه از روابط جنسی، ترس و تصورات
غلط دارند و همین مسائل به ظاهر بی اهمیت موجب دوری آنان از ازدواج می‌شود. گاهی
خیلی از کسانی که از ازدواج می‌ترسند، نگران این هستند که خودمختاری یا کنترل
زندگی شان را از دست بدهند، چون این افراد از نظر شخصیتی کسانی هستند که همیشه
کنترل کننده اند و می‌ترسند که با ازدواج مجبور باشند کنترل زندگی را به دست کس
دیگری بدهند، چون در زندگی مشترک، کنترل ها نسبی می‌شود و افراد باید بدانند که با
ازدواج گاهی باید کنترل زندگی را به فرد مقابل دهند و گاهی هم خودشان کنترل را به
دست بگیرند تا یک زندگی به تعادل برسد ولی وقتی کسی با تصور اشتباه خودمختاری
ازدواج می‌کند، با مشکل و اختلاف روبه رو می‌شود. 

همچنین افرادی که شخصیت وابسته
دارند، معمولا به دلیل ترس از دست دادن وابستگی ترجیح می‌دهند هیچ وقت ازدواج
نکنند، در حالی که هر تصمیمی که ما در زندگی می‌گیریم با ریسک همراه است و کسانی
که ریسک پذیر نیستند، ازدواج نمی‌کنند چون وقتی به این مسئله فکر می‌کنند، بدترین
شرایط را تصور می‌کنند. دسته‌ی سوم مسائلی که به ترس از ازدواج
منجر می‌شود، عوامل اجتماعی است که موضوعات گوناگونی را در برمی‌گیرد. اما مهم‌ترین مسئله درخصوص عوامل اجتماعی، مسائل اقتصادی است چون جوانان این را حس می‌کنند
که وضعیت مالی تأثیر بسیار زیادی در یک ازدواج دارد، اما عدم اطمینان به آینده، بی
ثباتی شغلی و دیگر شرایط نامناسب اجتماعی موجب ترس افراد از ازدواج می‌شود، به
خصوص که می دانند دیر یا زود، مسئولیت مالی و تربیتی یک بچه را هم قبول کنند و به
این ترتیب این ترس تقویت می‌شود.

***​​

اما راهکاری که این افراد باید به
کار گیرند تا بر این ترس ها فائق بیایند، این است که در گام نخست، با این ترس
مواجه شوند و سعی کنند بفهمند که ریشه‌ی ترس‌هایشان در کجاست. بسیاری از این ترس‌ها برای سال‌های متمادی در ذهن افراد ریشه دوانده، بزرگ شده و به شکل مانع شدید و
غیرقابل نفوذی جلوه می‌کند، در حالی که به همان ترتیب که مشکلات و پیشینه‌های
خانوادگی، تجربیات تلخ و شخصیت ضعیف افراد حقیقت دارد، به همان اندازه هم راه حل و
راهکار پیش پای آنهاست و اگر بخواهند می‌توانند بر این ترس‌ها و مشکلات غلبه کنند.
کافی است پس از ریشه یابی و مواجهه با ترس‌ها، این مشکلات را با افراد معتمد و
کسانی که می توانند به آنها کمک کنند، در میان بگذارند.

روان شناسان بالینی و کسانی که در
امر زوج درمانی و خانواده درمانی تبحر دارند، با شیوه‌های درستی می‌توانند این
افراد را راهنمایی کنند و به آنها بگویند که چه میزان از ترس آنها واقعی است و چه
میزان به دلیل تحریف‌های فکری است. 

نکته‌ی سوم آنکه افرادی که می‌خواهند
ازدواج کنند، باید این را بپذیرند که نمی‌توانند همیشه همه چیز را کنترل کنند و
امکان ندارد که همه مسائل ایده آل باشد و به دلخواه ما پیش برود و این بدان معنا
نیست که افراد نمی‌توانند در ازدواج احساس خوشبختی کنند.

نکته‌ی پایانی آنکه تمام کسانی که
تجربیات تلخی از دوران کودکی دارند، باید بدانند که به تفاوت‌ها توجه کنند و این
مسئله را در نظر داشته باشند که قادرند به شیوه‌ای غیر از آنچه والدین‌شان زندگی
کرده‌اند، زندگی کنند و یک برنامه‌ریزی، تفکر و گفت وگو با همسر آینده می‌تواند
بسیاری از ترس‌ها و دودلی‌های آنها را از بین ببرد.

                               منبع:سپیده
دانایی /بخش همسان گزینی تبیان

 

ازدواج و شروع یک زندگی زناشویی مشترک یکی از تصمیمات مهم زندگی هر فرد مجردی می باشد داشتن اضطراب و ترس از این اتفاق سرنوشت ساز امری کاملاً طبیعی محسوب می شود ، اکثر افراد از حواشی و احتمال شکست ازدواج بیشتر از خود ازدواج وحشت دارند و ترس از این دارند که آینده شان را تباه کند. ما در بخش خانواده پلاس نمناک به بررسی عوامل و راهکارهای معضل بزرگ ترس از ازدواج که سایه سنگینی بر زندگی جوانان انداخته است پرداخته ایم.

خیلی از افراد شاهد جدایی یا طلاق عاطفی اطرافیان خود بوده و هستند و این اتفاق باعث شده است که آنها دور ازدواج را به خاطر ترس های بی مورد و غیر واقعی از این منظر که مبادا به روز آنها بیفتند، خط بزنند. غافل از اینکه این راهش نیست و بایستی چاره ای بیاندیشند.

اگر این ترس در شما وجود دارد پیشنهاد ما به شما این است که با نگاه متفاوت تری به قضایا نگاه کنید و کافیست انتخابی عاقلانه و مدبرانه داشته باشید و از تجربه ها و شنیدن شکست دوستانتان در حد معقولانه و منطقی درس بگیرید و از آن به عنوان یک تجربه استفاده کنید نه اینکه آن را مانعی برای تصمیمات بزرگ زندگیتان قرار دهید. بهترین کار این است که قبل از هر چیزی اقدام به فراگیری مهارت های همسرداری کرده و فنون مدیریت بحران و حل مسئله را در زندگی خود دخیل نمایید.

چطور از ازدواج نترسیم

فرد مجرد گاهی احساس می کند که قادر به کنار آمدن با خود و انجام وظایف مرتبط به خودش نیست، چه برسد که بخواهد کسی دیگر را رتق و فتق کند یا در قبالش صبوری و از خودگذشتگی به خرج دهد و آرزوهایش را محقق کند. ختم کلام اینکه از متعهد شدن نسبت به همسر واهمه دارد.

مهم ترین راه این است که در انتظار زمان خاصی یا مناسب معجزه ای ننشینید و تلاشتان این باشد که قبل از هر کسی اول به خود متعهد باشید و اقدامی برای پذیرش مسئولیت کارهای خود بکنید، توانایی هایتان را بشناسید و سپس به کشف نقاط ضعف خود بپردازید.

در اکثر موارد خانواده ها مدام دختران دم بخت خود را با دختر های دیگر فامیل مقایسه کرده و وارد رقابت با آنها می کنند بنابراین در چنین شرایطی دختران به خاطر داشتن دیدگاهی متفاوت با خانواده شان درباره ازدواج و معیارهای آن عقب نشینی کرده و ترس از ازدواج در وجودشان حاکم می شود و نمی توانند به خواستگار های خود جواب بدهند.

هرچند امکان دارد مرد رویاهای شما با مردی که خانواده برایتان در نظر گرفته است تفاوت زیادی داشته باشد ولی هرگز به فرد مورد تایید خانواده خود که فقط انتخاب آنهاست بله نگویید چراکه این شمایید که قرار است با او زندگی کنید نه خانواده تان. برای اینکه بتوانید با این مشکل مقابله کنید سعی کنید انتخابی آگاهانه داشته باشید و جای هیچ شک و شبهه ای را برای خانواده خود باقی نگذارید و چنانچه مخالفتی داشتید با دلیل و برهان و منطق آن را بررسی کنید و در صورت اینکه با پافشاری و سخت گیری مواجه شدید بدون اینکه تنشی به خود وارد کنید با جملات منطقی از انتخاب خود دفاع کنید حتی می توانید از یک فرد بالغ و عاقل نیز در این خصوص کمک بگیرید.

بعضی از افراد به بقدری غرق مناسبات شغلی خود هستند که قادر به مدیریت افکار خود در زندگیشان نیستند و تا این حد فکر می کنند که هیچ چیزی در دنیا به اندازه پیشرفت کاریشان آنها را راضی نگه نمی دارد و به قدری دچار این تفکرات هستند که حتی تصمیم به تغییر آن افکار در سرشان نمی گیرند. باید بدانید این افراد کم نیستند و اگر نگاهی به اطرافتان بیاندازید می بینید که تعداد بیشماری از آنها نزدیکتان هستند. آن دسته از افرادی که در چهارمین و پنجمین دهه زندگی خود تنها با پرونده های کاری خود زندگی می کنند حکایت از همان افراد عشق کار دارند به نظرتان این افراد رضایت کافی از زندگی خود دارند؟ 

چنانچه شما نیز عشق کار دارید فکر نکنید که قرار است یک شبه خانه نشین شوید. بنابراین باید به دنبال مردی باشید که بتواند محدودیت های شما را بپذیرد ، او باید آشنایی کامل با نوع کار و شرایط حاضر در زندگی شما داشته باشد تا بتواند مشکلات احتمالی در زندگی اش با شما را تا حدودی مدیریت کند.

اگر نمی خواهید در وسط راه هم خود و هم فرد مورد علاقه تان را ناامید کنید پس تلاشتان این باشد که تصویر دقیق شرایط اهداف خود را به خواستگارتان نشان دهید و قبل از هر کاری ببینید که تا چه حد با اهداف شما همسو است و چه قدر می توانید محدودیت های یکدیگر را بپذیرید اما این تمام ماجرا نیست ، چراکه باید این پذیرش را نیز داشته باشید که شما بدون هیچ تغییری نمی توانید پیش بروید و ممکن است پس از ازدواج شرایط کاری کاملا متفاوتی نسبت دوران مجردی داشته باشید بنابراین هرگز نمی توانید جان و دل خود را به پای پرونده های کاریتان بگذارید. 

اکثر افراد در دوران مجردی معیار های بسیار سفت و سختی دارند چرا که بی گدار به آب زدن در کارشان نیست و ترس از این دارند که مورد تمسخر اطرافیان خود واقع شوند.از این رو همیشه در جستجوی گلی بی خار هستند که از نگاه دیگران بسیار برتر و بهتر است غافل از اینکه این خصلت انتخاب را برایشان سخت می کند. 

در اینکه نباید به هر کسی بله بگویید شکی نیست ولی بایستی بدانید که همسر شما هم همچون خود شما خصایصی مثبت و منفی دارد. پس سعی کنید با خودتان و معیارهایتان آشنا شوید، و در گام بعدی تمام ملاک هایی که تا به این حال باعث تنهایی شما شده است را از خاطر خود بگذرانید و بعد لیستی از معیار انتخابتان تهیه کرده و اقدام به پاکسازی آنهایی که می توان از آن ها چشم پوشی کرد بکنید. حالا وقت آن رسیده است که خواستگار خود را با معیار و ملاک های جدیدی بررسی نمایید و چنانچه 50% شرایط باب میل شما را داشت پیشنهاد ما این است که بیشتر در موردش فکر کنید.

 

در بین جوانان مجرد دیده شده است که با وجود اینکه خوشبختی شان را با شخصی که خواستگارشان است در آینده تصور می کنند اما باز هم به خاطر این که گزینه های بهتری را در آینده از دست ندهند پاسخشان به خواستگار فعلی خود منفی است غافل از اینکه با این تفکرات می توانند زمینه بروز وسواس فکری را در خود تقویت کنند فراموش نکنید که در هر حوزه ای امکان دارد انتخاب بهتری حاضر باشد. 

به جای داشتن چنین افکاری بهترین کار این است که نیازهای خود را شناخته و اطلاعات مفیدی درباره جنسیت روانی خود و جنس مخالف به دست بیاورید. زمانی که پس از کسب شناخت کافی اقدام به انتخاب کردن بکنید و گزینه حاضر را برای ازدواج با خود مناسب دیدید دیگر جای هیچ نگرانی و تشویش نیست بنابراین به هیچ عنوان عجول نباشید و با شناخت و درایت کامل سعی کنید گام به گام پیش بروید. مهمتر از همه مسئولیت تمامی تصمیمات و رفتارهای خود را بر عهده بگیرید و سعی نکنید با یک بام دو هوا بودن شک و شبهه ای در خود ایجاد کنید.

همه افراد به یک صورت به شکست عاطفی واکنش نشان نمی دهند بعضی از آنها در مدت کم خودشان را پیدا می کنند و بعضی دیگر به هیچ عنوان فراموش نمیکنند. آنها برچسبی منفی روی عشق چسبانده و تصمیمی جدی می گیرند تا دیگر هیچ وقت دچار نشوند. آیا شما هم از آن دسته افراد هستید؟ 

اگر شش ماه از زمان جداییتان میگذرد و تا حدودی هیجان های منفی خود را فروکش کرده اید با کمک یک مشاور نقش خودتان را در بحران هایی که برایتان به وجود آمده بود را کشف کنید. چرا که ممکن است انتخاب نامناسب از طرف شما بوده است بنابراین پیشنهاد ما به شما این است که قانون همه یا هیچ را به کار نبرید و تجربه های تلخ تان را به موقعیت های دیگرتان تعمیم ندهید لذت عاشقی را در کنار کسی که به شما آرامش می دهد از خود نگیرید.

اکثر افراد مجرد بر این باورند که اگر ازدواج کنند آرامش و آسایش خانه پدری را از دست خواهند داد ، هیچ دوست ندارند که خیلی زود درگیر مسئولیت های ازدواج و زندگی مشترک شوند و انواع و اقسام نگرانی ها را تجربه کنند. چاره کار برای اینگونه افراد چیست؟ 

باید قبول کنید که لذت بردن از دوران مجردی فقط یک طرز تفکر از طرف شماست چرا که امکان دارد شما بعد از چند سال در آرزوی زندگی متاهلی باشید ولی خیلی دیر شده باشد، بدانید که خیلی از افراد دیدگاه شما را داشتند اما متاسفانه پس از گذشت مدتی پشیمان شدند. بنابراین پیشنهاد ما به شما این است که سرو سامانی به سبک زندگی غیر معقول و آزادانه خود بدهید و اندکی به محدودیت های خود بیافزایید چراکه شرط اول در یک ازدواج ایجاد محدودیت منطقی است.حتما متعهد بودن و وظیفه شناس بودن را با تمرین و ممارست در خود تقویت کنید.

ازدواج پیوند مقدسی است که دو نفر را برای همیشه در کنار هم قرار می دهد. با وجودی که بسیاری از افراد مشتاقانه منتظر پیوند با کسی هستند که عاشقانه دوستش دارند، این داستان برای دیگران متفاوت است. برای برخی از افراد ترس از ازدواج به اندازه ترس از جهنم است.

«من زندگی خوبی در خانه پدرم دارم. همه من را دوست دارند و ما به هم احترام می گذاریم. دعوا و بحث خاصی بین والدینم نیست. اما وقتی به زندگی همسالانم نگاه می کنم می ترسم. اکثر همکلاسی هایم طلاق گرفته اند، از زندگیشان ناراضی اند یا خیانت دیده اند. چطور می توانم کسی را پیدا کنم که به اندازه پدرم او را دوست داشته باشیم یا او به اندازه پدرم برای رفاه و شادی ما تلاش کند؟ چرا باید زندگی شاد فعلی ام را به خطر بیاندازم. از ازدواج می ترسم، چون نگرانم با انتخابم باعث ناراحتی و شرمندگی خانواده ام شوم.»

«هنوز شغلی و درآمد ثابتی ندارم. چرا باید زنی را در بدبختی هایم شریک کنم؟ ترجیح می دهم در تنهایی نگران آینده خودم باشم، تا اینکه پس از تاهل نگران آینده چند نفر دیگر هم باشم.»

«اهداف زیادی در ذهنم دارم که برنامه ریزی کردم تا چند سال آینده به آنها دست پیدا کنم. ترس از ازدواج در من به خاطر آن است که می ترسم همسرم مانع پیشرفتم باشد.»

«همیشه و در تمام مراحل زندگی با هم جنسان خودم ارتباط داشته ام. اصلا نمی دانم چطور باید با همسرم ارتباط برقرار کنم. به طور خاص، از رابطه جنسی می ترسم. نگرانم همسرم بدنم را دوست نداشته باشد یا نتوانم به خوبی از پس زندگی مشترک برآیم.»

چطور از ازدواج نترسیم

بسیاری از مراجعان ما نگرانی و ترس هایی مشابه فوق دارند. شخص با وجودی که به زندگی مستقل و همراهی یک نفر در کنارش علاقه دارد، اما نگران از دست دادن آرامش فعلی زندگی خود است.

شخصی که از ازدواج می ترسد، ممکن است با کسی وارد رابطه شود، اما اگر بحث ازدواج پیش بیاید رابطه را تمام می کند.

ازدواج ترس رایج در افراد به ویژه مردان است. ترس از ازدواج در مردان دلایل متعددی دارد از جمله دلایل شخصی، مالی، ریسک اجتماعی و ترس از قول تعهد که با ازدواج همراه هستند.

دیگر دلایل مهم ترس از ازدواج عبارتند از:

ازدواج کردن آسان نیست. صدها مسئولیت به زندگی فرد افزوده می شود. با ازدواج کردن فقط وارد یک رابطه نمی شوید، بلکه او را در تمام زندگی شخصی، اجتماعی، حقوقی و مالی خود شریک می کنید.

ترس از ازدواج می تواند به دلیل وقایع ناخواسته و ناراحت کننده ای باشد که تصویری منفی در ذهن فرد ایجاد کرده اند.

این وقایع می توانند طلاق والدین در کودکی، آزار از سوی اطرافیان، دیدن دعوا و بحث، سابقه شکست در رابطه، خیانت یا شنیدن داستان شکست ازدواج دیگران باشد.

شاید این یکی از رایج ترین حرف هایی باشد که از دهان چنین اشخاصی می شنویم. همه ما این جمله مشهور را شنیده ایم که ازدواج زنجیری است که به دست و پای فرد بسته می شود.

هر چند این ضرب المثل کاملا درست نیست، اما برخی از افراد نمی تواند تصور کنند آزادی های فعلی را در زندگی خود نداشته باشند.

وجود نواقص جسمی یا روحی از دیگر علل دوری از ازدواج است.

به یاد داشته باشید که ارزش شخصی شما به توانایی به دنیا آوردن یک فرزند نیست و برای بسیاری از افراد نواقص جسمی، تا زمانی که از روح بلند و شخصیت خوبی برخوردار باشید، مسئله مهمی نیست.

در مواردی، شخصی واقعا خواهان ازدواج است، اما می ترسد وارد این پروسه شود. فقدان اعتماد به نفس کافی، خودانگاره ضعیف، فقدان اعتماد به توانایی جنسی و برخی از انواع افسردگی از دیگر دلایل دوری از ازدواج و تعهد هستند.

 

| مطالعه مقاله جامع “افسردگی و هر آنچه باید در مورد آن بدانید” حتما بهتون پیشنهاد میشه |

 

 

|مطالعه مقاله جامع “انواع اختلال اضطراب و اثرات ناتوان کننده آنها در زندگی ما” حتما بهتون پیشنهاد میشه |

 

به این سوالات پاسخ دهید:

اگر پاسختان به این سوالات مثبت است، باید نگران ادامه این رابطه باشید.

اگر وارد یک رابطه شده اید، و علائم ترس از ازدواج را در عشقتان مشاهده می کنید، نگران نباشید. با او بحث نکنید.

در عوض، راهی پیدا کنید که به شکل آرام و در محیطی غیرتهدید کننده با او حرف بزنید.

«احساس می کنم وقتی در مورد آینده حرف می زنم، نارراحت می شوی. دلیلی دارد؟»

«فکر می کنم تعهد پیدا کردن تو را اذیت می کند. می خواهی در مورد حرف بزنیم؟

اگر نامزدتان حاضر به ادامه بحث و حرف زدن با شما نشد، به او پیشنهاد دهید که با کس دیگری در این مورد حرف بزند.

با او یادآور شوید که دوستش دارید و بهترین را برای او می خواهید.

به او بگویید که متوجه نگرانی هایش می شوید و دوست دارید در کنار یکدیگر این مشکلات را حل کنید.

در عین حال، خودتان را نیز باید آماده کنید و قبول کنید که همه آمادگی ازدواج را ندارند.

اگر عشقتان در این مورد با شما حرف می زند، موضوع را بپذیرید و او را به خاطرش سرزنش نکنید. در عین حال، آماده باشید که با وجود تمام تلاش های شما ممکن است این رابطه برای مدت طولانی دوام نیاورد.

اگر احساس می کنید چنین چیزی در مورد شما صدق می کند و تلاش هایتان جواب نخواهد داد، بهتر است این شما باشید که رابطه را تمام می کنید و به دنبال آینده بهتری می روید.

ترس از ازدواج را می توان با روان درمانی و دارو درمانی از بین برد:

یکی از روش های موثر در درمان ترس از تعهد است، به خصوص اگر این ترس به گذشته و تجربه های منفی مرتبط باشد.

درمانگر با فرد صحبت می کند و تلاش می کند افکار منفی در رابطه با ازدواج را از ذهن او بیرون بکشد و آنها را با افکار سالم و مثبت جایگزین کند.

این روش بخش مهمی از درمان است. درمانگر با خانواده صحبت می کند و انها را از وجود ترس و نگرانی ها باخبر می کند. در واقع، با ایجاد همدلی، حمایت و انگیزه در خانواده به فرد کمک می کنند که درک بهتری از ازدواج پیدا کند.

چطور از ازدواج نترسیم

در بسیاری از موارد فرد صرفا در جلسه خواستگار دچار ترس شدید می شود به نحوی که لرز، تعریق و خجالت مانع از آن می شود که حتی کلامی حرف بزند.

در این موارد، برای کمک به کنترل ترس و اضطراب دارو تجویز می شود.

رایج ترین داروهای تجویز شده، ضداضطراب ها و ضدافسردگی است. با این حال، همچنان روان درمانی موثرترین روش درمانی است.

ترس از ازدواج در شما چه علتی دارد؟ چرا نمی خواهید به ازدواج تن دهید؟ نظراتتان را با ما در میان بگذارید.

نام، ایمیل و وبسایت من را برای کامنت بعدی ای که می گذارم ذخیره کن.

«سیمیاروم» ارائه‌دهنده مشاوره روان‌شناسی آنلاین در زمینه‌های مشاوره خانواده، مشاوره ازدواج، زوج درمانی، مشاوره زناشویی، مشاوره فردی و مشاوره کودک و نوجوان است. در هرکجای دنیا که زندگی می‌کنید می‌توانید از حرفه‌ای‌ترین روان‌شناس‌های فارسی‌زبان ما کمک بگیرید. حالِ خوب را با ما تجربه کنید.

کليه حقوق اين وب سایت متعلق به سیمیاروم می باشد.

رواندرمانی

توانبخشی

مشاوره

ترس زنان از دخول چه علتی دارد و چطور درمان می شود

چطور از ازدواج نترسیم

ترس از رابطه جنسی یا ترس از دخول، از شایع ترین اختلالات جنسی در میان خانم ها به حساب می آید که باعث انقباض در اندام تناسلی خانم شده و مانع انجام این رابطه می شود. البته همه ی دختران در هنگام برقراری رابطه، خصوصا برای بارهای اول دار استرس و اضطراب و کمی ترس می شوند اما اگر مرد بتواند به درستی و با صرف زمان لازم، خانم را از نظر عاطفی آماده کند، این ترس و اضطراب از رابطه جنسی کاهش پیدا می کند. ترس برخی از دختران، قبل از برقراری اولین رابطه جنسی، به خاطر ترس از دست دادن پرده بکارتشان است که باعث می شود از رابطه جنسی ترس داشته باشند. بدیهی است که نتیجه ی ترس از رابطه جنسی تنگ شدن مجرای تناسلی و در نتیجه، سخت یا غیر ممکن شدن دخول است. برای درمان ترس از رابطه جنسی در خانم ها، بهترین کار مشاوره جنسی است.

یکی از دلایلی که می تواند بانوان را از یک رابطه جنسی دور کند و ترس را برای آن ها به همراه بیاورد، احساس درد در رابطه های قبلی است. احساس درد دلایل مختلفی می تواند داشته باشد.

برای زن و مردی که رابطه ی جنسی را تاکنون تجربه نکرده اند، اولین آمیزش بسیار استرس زا خواهد بود و همین تجربه، روی روابط بعدی و زندگی جنسی آن ها تاثیر گذار خواهد شد. به همین علت، بهتر است زوجین، قبل از برقراری رابطه، آموزش های لازم را دریافت کنند.

هنگامی که مرد، همسر خود را به برقراری رابطه جنسی مجبور می کند، به دلیل آماده نبودن زن و نبود بستر روانی مناسب، زن تجربه نامناسبی کسب می کند که باعث شده در آینده، از رابطه جنسی ترس داشته باشد.

فوبیای جنسی، یکی از انواع فوبیاها است که در آن شخص به شدت از رابطه جنسی وحشت دارد. این حالت باعث می شود که گاه تا سالها بعد از ازدواج، زوج اقدام به برقراری رابطه جنسی نکنند. فوبیای جنسی معمولا ریشه در تجربیات گذشته یا شنیدن خاطرات جنسی ناسالم دارد و نیاز به درمان و روانکاوی دارد.

فشارهای کاری، باعث ایجاد استرس و اضطراب در زندگی افراد شده که این قضیه می تواند در زندگی جنسی فرد نیز تاثیر گذار باشد. به نحوی که شور و اشتیاق فرد برای رابطه جنسی کاهش پیدا می کند و در مواردی، ترس از رابطه جنسی را به همراه دارد.

برای درمان مشکلات جنسی در خانم ها، همکاری همسر و یا شریک جنسی خانم تاثیر بسیار مهمی دارد. مرد باید در هنگام رابطه جنسی آرامش و بردباری به خرج دهد و همچنین مراحل پیش از دخول مانند برانگیختگی و تحریک را نیز به صورت کامل پیش ببرد. همچنین مرد باید درصورت تمایل همسر اقدام به دخول کند و تا زمانی که همسرش ناراضی از این کار است، به زور متوسل نشود. اگر از روش های علمی برای تحریک خانم ها باخبر نیستید می توانید از مشاوره های جنسی تخصصی استفاده کنید تا رابطه جنسی را برای خودتان و همسرتان لذت بخش تر کنید.

سکستراپی یا آمیزش درمانی، یکی از روش هایی است که برای درمان ترس از دخول و رابطه جنسی در زنان استفاده می شود. در طی جلسات سکس تراپی، از مراحل رابطه جنسی، آناتومی بدن زن و مرد و روش های تحریک صحبت می شود و آموزش های لازم برای برقراری یک رابطه مناسب به زوج داده می شود. همچنین درمانگر به خانم روش های آرام سازی و ریلکسیشن را توضیح می دهد تا بتواند اندام جنسی را مهیای برقراری رابطه کند.

ماساژ جنسی هم روش مناسبی است که در این جلسات، به همسر خانم آموزش داده می شود تا بتواند بدن همسر خود را برای رابطه آماده کند. همچنین می توان از ابزارهای جنسی مانند دیلاتور واژن برای آماده سازی جنسی استفاده کرد.

اگر تکنیک های بالا برای شما کارساز نبود یا می خواهید به صورت تخصصی از خدمات مشاوره جنسی و سکستراپی به صورت حضوری یا تلفنی استفاده کنید، می توانید با کلینیک روانشناسی ذهن آرا تماس بگیرید.

مشاوره تخصصی در حوزه اختلالات روانشناسی و اضطرابی

مرکز روانشناسی و مرکز مشاوره ذهن آرا، تخصصی ترین کلینیک روانشناسی در تهران است که تشخیص و درمان اختلالات روانشناسی را در بالاترین سطح ممکن ارائه می دهد. وجه تمایز کلینیک روانشناسی ذهن آرا، تشخیص دقیق، رویکرد تخصصی و تجربه محور و درمان چندبعدی همراه با تکنولوژی روز دنیاست.

آدرس: خیابان شریعتی، بالاتر از دوراهی قلهک، بن بست صنایع، پلاک 3، مرکز روانشناسی ذهن آرا

شماره تماس رزرو وقت:

26709684 – 26421844

تماس در ایام تعطیل: ۰۹۳۳۰۷۹۵۰۴۰

ساعات کاری: ۹ صبح الی ۲۱

ایمیل: Info@zehnaraclinic.com

تشخیص و ارزیابی، استعدادیابی

مشاوره ازدواج، مشاوره خانواده

مشاوره شغلی، مشاوره تحصیلی

روانشناسی کودک، توانبخشی شناختی

رواندرمانی و روانکاوی، درمان وسواس

مشاوره طلاق و جدایی

شبکه های اجتماعی

 

چطور از ازدواج نترسیم
چطور از ازدواج نترسیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *