چطور به خانواده بگم خواستگار دارم

 
helpkade
چطور به خانواده بگم خواستگار دارم
چطور به خانواده بگم خواستگار دارم

در جامعه کنونی ازدواج ها دیگر شکل سنتی گذشته را ندارند و دختر و پسر قبل از اینکه والدین را در جریان ارتباطشان با یکدیگر قرار دهند ، به منظور شناخت بیشتر برای ازدواج با هم آشنا می شوند و دیگر مثل قدیم ها پسرها موقع گفتن اینکه از یکی خوششان آمده به پدر یا مادرشان تغییر رنگ نمی دهند و دخترها هم راحت تر به مادرشان می گویند که خواستگار دارند .

با این همه تغییر در سبک زندگی، با وجود این موضوعات اما هنوز خانواده ها به طور کامل آمادگی پذیرش این موضوع را ندارند که از رسم سنتی ازدواج فاصله بگیرند و فرزندشان همسر آینده اش را انتخاب و به آنها معرفی کند و هنوز در میان گذاشتن مسئله با خانواده ها مهم و حتی گاهی سخت است.

خانواده شما جزو کدام دسته است؟

خانواده ها نسبت به پیشنهاد فرزند برای ازدواج با فرد موردعلاقه شان دو نوع واکنش دارند یا این ماجرا را می پذیرند وبا این موضوع راحت برخورد کرده و روابط دختر و پسر را به درستی مدیریت می کنند یا با موضوع به نحو نادرست برخورد کرده و موجب شکل گیری روابطی پنهانی می شوند.

پیش از این هم در نمناک گفتیم که اگر فرهنگ خانواده ها طوری باشد که رابطه دختر و پسر را خارج از چارچوب مراسم خواستگاری و غیره مجاز نبینند امکان بروز مشکلات زیاد برای خانواده و دختر و پسر وجود دارد.

چطور به خانواده بگم خواستگار دارم

خودخواه نباشید

به فکر طرف مقابل خود نیز باشید و فقط به خودتان فکر نکنید زیرا ممکن است او شرایطی داشته باشد که نتواند آن راباز گوکند و اتلاف وقت و دست دست کردن شما او را تحت فشار قرار دهد.

مثلا برخی از پسرها خواستگاری را به دلیل تمام شدن سربازیشان ، خریدن ماشین یا خانه ، ترفیع گرفتن در اداره و… عقب می اندازند در صورتی که شاید دختر به دلیل داشتن خواستگارهای متعدد از سمت خانواده اش تحت فشار باشد. این مشکلات می توانند یکی از طرفین را خسته کند وسبب بروز مشکل برای او شوند تا حدی که صورت مسئله را به کلی پاک نمایند. 

حتما بگویید

اگر برای شناخت طرف مقابلتان زمان بیشتری را در رابطه با او باشید و هر روز خواستگاری را عقب بیاندازید ، ضرر خواهید نمود. زیرا طولانی شدن رابطه سبب وابستگی بیشتر شما و پر رنگ تر شدن احساساتتان می شود و شما را از شناخت بیشتر و گرفتن تصمیم منطقی دور می سازد.

اگر شما رابطه خود را اطلاع خانواده ها رسمی کنید شناخت شکل جدید و جدی تری به خودش می گیرد که چشمتان را به روی دست دیگری حقایق باز می کند اما هنگامی که بدون اطلاع خانواده ها دررابطه باشید فرآیند شناخت روند کند و حتی ساکنی پیدا می کند.

بنابراین درمیان گذاشتن با خانواده سبب می شود مسائل و مشکلات راحت تر حل گردد. زمانی که دو نفر بدون اطلاع از خانواده ها با یکدیگر در رابطه باشند ، خانواده که عنصر مهمی است از قلم می افتد.

شما می توانید در خواستگاری و دیدن همه اعضای خانواده و تعاملشان با هم و از نزدیک رصد کردن خانه و زندگی شان شناخت بیشتری به دست آورید و یا حتی نظرتان تغییر نماید.

خودتان را آماده کنید

اینگونه نیست که شما وقتی تصمیم به ازدواج بگیرید ، اسم و مشخصات طرف مقابلتان را به خانواده بدهید و خود را خلاص کنید . شما باید قبل از گفتن، خودتان را برای رویارویی با بزرگ تر ها آماده کنید. رسمی کردن ازدواج ، همان قدرکه برخی مشکلات را حل می کند می تواند مسائل و مشکلات با شکل جدیدتری نیز برایتان به وجود آورد .

بنابراین از افراد با تجربه در این مسیر کمک بگیرید. بهترین کمک را می توانید از خواهر یا برادر بزرگ تان که این مسیر را قبلا پیموده ، بگیرید زیرا آنها دارای شناختی هستند که می تواند به درد شما بخورد.

اگرهم اولین نفر در خانواده تان شما هستید که سنت شکنی می کنید ، به سراغ چند تا دوست و همکلاسی که قبلا این مسیر را پیموده اند ، بروید. شما می توانید از آنها کمک بگیرید و با توجه به شرایط خانواده تان آن را بومی سازی کنید.

به کی بگیم؟

ابتدا برای در میان گذاشتن موضوع خواستگاری با خانواده تان رگ خواب آنها را پیدا کنید و بدانید نبض خانواده دست کیست و لازم نیست ابتدا به سراغ مهره های اصلی خانه بروید بلکه می توانید به سراغ یک واسطه بروید که مادر ها می توانند بهترین واسطه بین شما و پدر باشند.

اگرشناختی از مادرتان دارید و می دانید گزینه مناسبی در این زمینه نیست، به سراغ خواهر برادرهای بزرگ تر بروید تا آنها واسطه شوند و حرف های شما را به گوش خانواده برسانند. این روش مطمئن تر است و شما را از مشکلات احتمالی مصون می دارد.

چه جوری بگید؟

بستگی به خانواده شما و طرز فکر افراد خانواده دارد که چگونه با این مسئله برخورد کنند و کنار آیند بنابراین شما باید خونسردی خود را حفظ کنید و آماده شنیدن هر پاسخی از سمت آنان باشید.

برای مطرح کردن این موضوع با خانواده خود از ادبیات درستی استفاده کنید و در همان ابتدا مانند فیلم ها گارد نگیرید و بگویید «فلانی سهم منه، حق منه، عشق منه» یا «یا فلانی یا هیچ کس» . شما باید طوری با خانواده تان صحبت کنید تا آنها بدانند شما در انتخابتان به عقیده و سلیقه شان احترام می گذارید و جایی هم برای نظر آنها گذاشته اید.

اینگونه آنها راحت تر با موضوع کنار می ایند. شما نباید طوری برخورد کنید که فکر کنند نظرشان مهم نیست و «بعد از یه عمر بچه بزرگ کردن نتیجه اش شد این!» 

اگر مخالفت شنیدید

اگر خانواده شما به دلیل نداشتن شناخت با انتخاب تان مخالفت کردند، دلسرد نشوید و بدانید که سختگیرانه عمل کردن آنها به دلیل شناخت ناکافی است پس عصبانی نشوید.

می توانید خصوصیات و زوایایی که از دید خانواده تان پنهان است، برایشان، شفاف و پررنگ کنید و با چند جلسه آشنایی بیشتر و ایجاد فضای مناسب آن شبهه را برطرف کنید اما در صورتی که مشکلات بزرگ تربود به زمان و صبر بیشتری نیاز است.

اگر از نظر فرهنگ، عقیده و… با خانواده طرف مقابل مشکل دارید، از دید خانواده به ماجرا نگاه کنید شاید نکاتی پنهان از نظرتان وجود داشته باشند که در آینده بتوانند مشکل ساز شوند.پس تمامی مسائلی را که بزرگترهای با تجربه شما بیان می کنند، با دید منطقی و نگاهی جدی تر بررسی کنید.

اگر بعد از این بررسی ها هنوز مصمم بودید، فکر کنید و با ملایمت به خانواده درباره ویژگی های مثبت طرف مقابلتان توضیح دهید شاید این خصوصیات برای والدینتان مهم باشد.

یکی از راه های خوب برای جلب نظر خانواده ها آشنایی بیشتر و ایجاد صمیمیت می باشد بنابراین با برگزاری چند جلسه خانوادگی و با کمک طرف مقابل نظرات را به نفع خودتان تغییر دهید.

رفتار والدین چگونه باشد؟

والدین باید به فرزندانشان اعتماد داشته باشند و با نظر او در ابتدا مخالفت نکنند و فرد مورد نظر را ببینند و بعد درباره او صحبت کنند. برخی از خانواده ها قبل از دیدن فرد از نزدیک پیشگویی هایی می کنند اما بعد از دیدن او ، نظرشان تغییر می کند.

خانواده ها باید با هم در ارتباط باشند تا فرد را بهتر بشناسند و اگر ایراداتی نیز می بینند آن را مستقیم ابراز نکنند و به صورت پیشنهاد مطرح کنند . بهترین پیشنهاد نمناک این است که خانواده نزد مشاور بروند زیرا وقتی واسطه ای وجود داشته باشد تنش ها کمتر می شود.

در خانواده های ایرانی ازدواج نباید بدون رضایت خانواده انجام شود و حداقل باید یک رضایت نسبی وجود داشته باشد. دختر یا پسری که بدون رضایت والدین همسر وارد خانواده ای می شوند، متاسفانه از نظر آن خانواده مطرود هستند.

عروس ها زیر نگاه تند و تیز مادر شوهر و خواهر شوهر قرار دارند و ممکن است نگاه تحقیر آمیزی به داماد شود بنابراین اگر بخواهید بدون نظر والدین ازدواج کنید مشکلاتی برای شما ایجاد می شود.

اگر مخالفت خانواده ها به خاطر تفاوت اعتقادات مذهبی ، اختلاف مالی فراوان ، فاصله سنی بسیار زیاد یا موجه نبودن شخصیت فرد مورد نظر بود در حالی که شما معتقدید می توانید با قدرت عشق و صبر او را عوض کنید بهتر است به توصیه والدینتان گوش دهید و بی گدار به آب نزنید و در انتخابتان دقت بیشتری داشته باشید. 

چطور به خانواده بگم خواستگار دارم

 

 

 

 

 

 

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

روم نمیشه بگم آخه پنج ساله دوستیم با خواستگارم چطور به مامانم بگم

بچه ها واسه تایپک من ک گفتم کی مبااروپا گزارش بزنین اجرتون ب امام حسین😭

به طرف بگو زنگ بزنه وقت خاستگاری بگیره

چطور به خانواده بگم خواستگار دارم

😕

شماری مادرتو  بده خانوادش تماس بگیرن

آیا می‌دانید در هفته ۳۶ بارداری باید برای ذخیره خون بندناف نوزادتان ثبت‌نام کنید؟!

خوب همینو از مشاور بپرس

سلام عزیزم…. باید به اون آقا بگین که با خانوادتون صحبت کنن… این بهتره 

بگو زنگ بزنن خونتون

میخوام بت مامانم مشورت کنم مطمین نیستم

تومیخوایی‌بگی‌ خواستگارداری،باید خودشون بیان یازنگ بزنن

نگو دوست بودين به يه روش ديگه بگو جايي ديدتت و اومده اجازه خواستگاري گرفته

هرچی صلاحته عزیزم

به نتیجه رسیدین اومدنش کاری نداره

مخصوصا مادرت موافق باشه پشتته

بسلامتی انشالله…❤

بعد ۵ سال؟؟؟الان؟ مادرت هم میگه بیاد خواستگاری تا ببینه و نظر بده ….

بگم نظرت چیه؟

خانواده ام یه طوریه خوب نیستم باهاشون

روم نمیشه خواهر چه کنم

انشالله درست میشه گلم

توکل بخدا

غصه نخور

یعنی خاله ای خواهری کسی رونداری باهاش اوکی باشی اون بامامانت حرف بزنع؟؟

اره

👍🙏

خدا کسی را بی کس نباشه کسی را ندارم😒

چطور به خانواده بگم خواستگار دارم

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت می‌باشید

مطالب این سایت تنها جنبه اطلاع رسانی و
آموزشی داشته و توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین
مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست. لطفاً پیش از استفاده از سایت
صفحه
“شرایط استفاده از سایت”
را مطالعه فرمایید. استفاده از این سایت
بدان معناست که شما قبلاً صفحه “شرایط استفاده از سایت” را مطالعه کرده
و به مفاد آن واقفید. نقل مطالب این سایت با ذکر منبع و نشانی اینترنتی سایت بلامانع است

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

سلام

من ی خواهر بزرگتر از خودم دارم و الان درگیر نامزدیش هستیم و مشکلات خاص این دوران

و خب خیلی ذهن مادر و پدرم مشغوله

چطور به خانواده بگم خواستگار دارم

حالا تو این هیری ویری ی نفر هم قصد داره بیاد خواستگاری من که خب مورد خوبیه واقعا

و می دونید فرصت ها محدوده و شاید نفر بعدی انقد خوب نباشه

ولی من هم خجالت می کشم خیلی‌و اصلا نمی دونم چه جوری باید بهشون بگم

هم نگرانم که تو این وضعیت،خواهرم واجب تر از منه به جهت اینکه روش وقت گذاشته بشه و توجه خونواده بهش معطوف باشه

چی کار‌کنم

بگم؟ نگم؟

اگه بگم چه جوری بگم😭😭😭

شماره تلفن بدین زنگ بزنن خودشون با خانوادتون صحبت کنن 

خواهرت تا کی درگیر نامزدیه ؟

بگو حیفه،بگو زنگ بزنن

آیا می‌دانید در هفته ۳۶ بارداری باید برای ذخیره خون بندناف نوزادتان ثبت‌نام کنید؟!

واقعا منم موندم چی بگی.

به پسره بگو بیاد بگه

به مامانت بگو دیگه خجالت واسه چی . مگه چندسالته؟

به مادرت بگو حتما درک میکنن که مورد خوبه و به پدرتون هم میگن

اخ کاملا درکت میکنم،میفهممت.

خودمم مشکلات ازین قبیلی زیاد داشتم.

نمیدونم چیکار باید بکنی.

به خواهت بگو که به مادرت بگه خودش رو واسه دو مراسم آماده کنه☺خوشبخت بشی هم شما و هم خواهرت😍

خودت نمیخواد بگی که . شماره خونتونو بده به طرف بگو زنگ بزنه ایجور بهتره

اخه خودم هیچی نگم

مامانم غافلگیر میشه بنده خدا

شاید تا شش هفت ماه دیگه که وضعیت تحصیلیشون معلوم بشه

به نظرم مشکل اینجاس که خیلی درکت بالاس استارتر،

خودتو بزن به نفهمی،انگار نمیفهمی الان وقت مناسبی نیست،اینطوری راحتتر میشه کارت😐

خب چ اشکال داره خواهرت نامزده دیگه تو هر مرحله ای مشکلات خاص خودشو داره.با مامانت صحبت ون سرایطش بگو مطمعن باش خانوادت هم خوشبختی شمارو میخان

۲۰ سالمه

اخه نمی‌دونم…

خجالت میکشم دیگه😂😂

چطور به خانواده بگم خواستگار دارم

نه عزیزم غافلگیر نمیشه .مامانا هر لحظه میدونن دختر تو خونه خاستگار میاد .بعد تماسشون شما یه اشاره بکنین که میدونستین و اینحرفا بعدم همه چی روال خودش میشه

😂😂😂

متشکرم🌼🌼

20 سالته انقدر هولي وفكر ميكني ديگه مورد ديگه اي پيدا نميشه؟؟

ني ني سايت يك كشور ديگست يا من توي يكشور ديگه ززندگي ميكنم!!!

بخدا 20 ساله هاي اطراف من پي ازدواج نيستن چه رسد به هول 

عزيزم شما حداقل 3 سال ديگه وقت ازدواجته به زندگيت برس نترس مورد كم نيست بيشوهر نميموني

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت می‌باشید

مطالب این سایت تنها جنبه اطلاع رسانی و
آموزشی داشته و توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین
مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست. لطفاً پیش از استفاده از سایت
صفحه
“شرایط استفاده از سایت”
را مطالعه فرمایید. استفاده از این سایت
بدان معناست که شما قبلاً صفحه “شرایط استفاده از سایت” را مطالعه کرده
و به مفاد آن واقفید. نقل مطالب این سایت با ذکر منبع و نشانی اینترنتی سایت بلامانع است

اول سلام به همگی
یه مشکل خیلی بزرگ دارکه نمیدونم چطوری حلش کنم.اومدم به این سایت شاید چند نفر بتونن یه راه حل جلوی پام بذارن!!!
بذارید اول ماجرای زندگیم رو براتون بگم بعدش سوالم رو بپرسم.
من توی یه خانواده ی کاملا مذهبی بزرگ شدم. خودم هم آدم مذهبیی هستم . در حال حاظر دانشجوی یکی از شهرهای ور از محل سکونتم دانشجو هستم.
چند سال پیش از طریق اینترنتمتاسفانه دور ازچشم خانواده با آقا پسری آشنا شدم و به هم علاقه مند شدیم.(همینجا بگم که خودم میدونم کارم درست نبوده. اما ماجرای این آشنایی خیلی مفصله)
اما محل سکونت ایشون شهر دیگه ای است.
دو سال پیش به اصرار همون آقا برای خاستگاری تماس گرفتن ولی مادر بنده قبول نکردن که بیان چون میگفتن اون آقا شرایط ازدواج نداره ومن هم همینطور.
[=”RoyalBlue”]حالا دوباره اونا می خوان بیان خواستگاری، اما من نمیدونم چطور به خانوادم بگم که اون کسی که بار اول اومده دوباره می خوادبیاد و همن کسیه که من دوسش دارم.[/]:Ghamgin:به هیچ عنوان هم نمیتونم راستشو بگم. چون 1- اعتمادی که بهم داشتن از بین میره
2-آبروم توی فامیل میره
3-دید خانوادم نسبت به اون آقا بد میشه و میترسم تحقیق نکرده پیش داوری کنن
خواهش میکنم نصیحت نکنید
من خودم میدونم کارم در ابتدای امر اشتباه بوده:Ghamgin::Esteghfar: و نمیتونم هم الان بعد 4-5 سال رابطم رو بهم بزنم.:hey:یه راه میخوام که بتونم بگم و از این استرس و سردرگمی خلاص بشم:help::Motehayer::geryeh:

با نام و یاد دوست

کارشناس بحث: امیدوار

چطور به خانواده بگم خواستگار دارم

کارشناس بحث: امیدوار

بسمه‌تعالي
با عرض سلام و تحيت
– در ابتدا يادآور مي‌شوم كه آسيبهاي احتمالي ازدواجهاي بعد از دوستي را به خاطر داشته باشيد.
– به دلايل مور د اشاره و…، لازم نيست موضوع ارتباط با اين فرد را، با خانواده در ميان بگذاريد، اما لازم است مقدمات تحقيقي جامع از سوي خانواده نسبت به ايشان فراهم گردد.
– لازم نيست شما خود را مطلع از موضوع خواستگاري جلوه دهيد
– خواستگاري مجدد ايشان هزينه چنداني ندارد. لذا ضروري است ازدواج از مسير خواستگاري رسمي ايشان عبور كند. در اين اثناء اگر براي خواستگاري با مخالفت خانواده شما مواجه شدند، مناسب است حضرتعالي با رعايت آرامش، به مادر و خانواده متذكر شويد كه خواستگاري و همچنين آشنايي بيشتر با ايشان و خانواده شان، ضرري ندارد!
به اين منظور لازم است يا با گفتگوي مستقيم و يا از طريق يك واسطه ( خواهر، خاله و…بدون اينكه از ارتباط صحبتي به ميان آوريد) خانواده را متقاعد كنيد كه نفس خواستگاري مشكلي ايجاد نمي‌كند و نهايتا اگر شرايط و … مناسب نبود نمي‌پذيريم.

در پناه خداي متعال موفق باشيد.

[=”Black”]برو خونه بگو مامان میخواد برام خواستگار بیاد.
مامان شما میگه :کی هست؟
بگو غریبه است.
مامان:تو رو از کجا دیده؟
شما:تو خیابون منو دیدن ازم خوششون اومد شماره ازم گرفتن.
منتظر باش همین امروز و فردا زنگ میزنن.
کاری داشت؟به همین سادگی!
سخت نگیر خواهر.[/]

کاری داشت؟به همین سادگی!
سخت نگیر خواهر.

سلام

ظاهرا شما تصمیم خودتون گرفتید، و مشکلی با ازدواج با اون آقا ندارید و ایشون رو پسندیدید…
پس به نظر من، راه حل درست اینه که از سیر تا پیاز ماجرا رو فعلا فقط برای مادرتون تعریف کنید… با صداقت تمام، هر اتفاقی که افتاده رو تعریف کنید… مادرها راز دار هستند و هرگز هم بی دلیل بهتون بدبین نمیشن، مطمئن باشید.
بعدش میتونید با راهنمایی مادرتون، بهترین تصمیم رو بگیرید…
به نظر من وجود یک واسطه ممکنه کار رو خراب کنه، دل رو به دریا بزنید و کل ماجرا رو برای مادرتون تعریف کنید.
در ضمن نیازی نیست که فامیل شما، کل این ماجرا رو بدونن… مهم شمایید و خانواده هاتون. چرا باید فامیل بدونه؟ هرچی فامیل کمتر بدونه، بهتره :Cheshmak:

در پناه خداي متعال موفق باشيد.

ممنون از پاسختون
به دلیل اینکه خودم هم از عواقبازدواج های به اینصورت میترسم، می خوام خانوادم بدون اینکه بدونن من به ایشون علاقه مندم تمام تحقیقات لازم رو بجا بیارن.
تا خدایی نکرده اگر مشکلی دیدن بتونن بهم بگن چون می ترسم من فقط از ایشون خوبی دیده باشم. هرچند خیلی از مسائل را در مورد ایشون سبک سنگین کرده ام اما منکر علاقه ام نمی تونم بشم.
دیگه اینکه به نظر شما عجیب نیست یه خاستگار که یک بار تماس گرفته و شدیدا جواب رد شنیده و پسر و دختر هم ،همدیگه رو نه دیدن نه با هم حرف زدن، دوباره پافشاری کنه برای خاستگاری؟
یه مساله ی دیگه اینه که بگن کی ما رو به اونا معرفی کرده؟
شاید این مسائل چندان مهم به نظر نیان اما برای خانواده ی من مهم اند. چون به تازگی روال خاستگاری خواهرم که به ازدواج انجامید را از نزدیک شاهد بودم .

کاری داشت؟به همین سادگی!
سخت نگیر خواهر.

آخه نمیشه اونا یه بار اومدن خاستگاری
در ضمنتواین دوره زمونه کی تو خیابون خاستگار قبول میکنه؟!!!

barane;342379 نوشت: آخه نمیشه اونا یه بار اومدن خاستگاری
در ضمنتواین دوره زمونه کی تو خیابون خاستگار قبول میکنه؟!!!دوست من!الانم خیلی خوشبخته

[=”Black”]هیچ چیزی مثل صداقت مشکل شمارو حل نمیکنه.[/]

صداقت اگه آبروتو ببره و تمام اعتمادی که توی 23سال بهت داشتن رواز بین ببره ،بازم بهترین راهه؟
من الانم نمی خوام دروغ بگم
میخوام کل ماجرا روبراشون نگم

[=”Black”] barane;342461 نوشت: صداقت اگه آبروتو ببره و تمام اعتمادی که توی 23سال بهت داشتن رواز بین ببره ،بازم بهترین راهه؟
من الانم نمی خوام دروغ بگم
میخوام کل ماجرا روبراشون نگم
قطعا بدترین راه نیست…یه کار دیگه هم میتونی کنی،با یکی از فامیلاتون که باهاش راحتی موضوع رو در میان بذار و اونو واسطه قرار بده.فکر خوبیه ها … روش فکرکن.[/]

سلام

اینکه از زبون خودتون بشنوند بهتره تا اینکه چند روز دیگه،چند ماهه دیگه ، یکسال دیگه یا …. از زبون فرد دیگه ای بشنوند. اونم با چند تا حرف اضافه و تهمت بیجا و … .
جلوی ضرر رو از هرجا بگیرید منفعته…
اگه حتی کل ماجرا رو نگید، مجبور میشید بعضی جاهاشو دروغ بگید، بازم یه دروغ دیگه برای اثبات دروغ قبلی و همین طور تا آخر… و بعدشم نگرانی از اینکه مبادا یه روزی لو برید، نکنه متوجه بشن مقداری از حقیقت رو شما کتمان کردید و … .

هیچکس مثل خانواده ی خودتون نمیشه.دلسوزتون هستند و خیرتون رو میخوان و شما رو دوست دارند. نه از حرفتون سوءاستفاده میکنن و نه آبروی شما رو میبرند! چون آبروی شما آبروی کل خانواده هست. و مسلما بهترین راه رو انتخاب میکنند.
به این فکر کنید که حتی ممکنه همین آقایی که شما میفرمایید، به هر دلیلی چند صباح دیگه تصمیم بگیره، این راز رو فاش کنه. و به گوش دیگران برسونه، میدونید اونوقت چی میشه؟
اونوقته که دیگه نه احترامی در خانواده دارید و نه ارزشی. دیگه حتی ممکنه حرفتون رو هم باور نکند.

باور کنید بهترین راه گفتن همه ی ماجرا اونم با صداقت کامل هست… حداقل با یکی از اعضای خانواده تون که بیشتر بهش اعتماد دارید در میون بذارید…

چطور به خانواده بگم خواستگار دارم

خب با توجه به وابستگی شما
یا شاید احترام شما به خانواده
خواستگار باید به معیار و ملاک های خانواده شما نزدیک بشه …
اگر خواستگار باشه حتما تلاش میکنه

اگر نه نباید اصرار کنید …

سوال: barane;341438 نوشت: اول سلام به همگی
یه مشکل خیلی بزرگ دارکه نمیدونم چطوری حلش کنم.اومدم به این سایت شاید چند نفر بتونن یه راه حل جلوی پام بذارن!!!
بذارید اول ماجرای زندگیم رو براتون بگم بعدش سوالم رو بپرسم.
من توی یه خانواده ی کاملا مذهبی بزرگ شدم. خودم هم آدم مذهبیی هستم . در حال حاظر دانشجوی یکی از شهرهای ور از محل سکونتم دانشجو هستم.
چند سال پیش از طریق اینترنتمتاسفانه دور ازچشم خانواده با آقا پسری آشنا شدم و به هم علاقه مند شدیم.(همینجا بگم که خودم میدونم کارم درست نبوده. اما ماجرای این آشنایی خیلی مفصله)
اما محل سکونت ایشون شهر دیگه ای است.
دو سال پیش به اصرار همون آقا برای خاستگاری تماس گرفتن ولی مادر بنده قبول نکردن که بیان چون میگفتن اون آقا شرایط ازدواج نداره ومن هم همینطور.حالا دوباره اونا می خوان بیان خواستگاری، اما من نمیدونم چطور به خانوادم بگم که اون کسی که بار اول اومده دوباره می خوادبیاد و همن کسیه که من دوسش دارم.:Ghamgin:به هیچ عنوان هم نمیتونم راستشو بگم. چون 1- اعتمادی که بهم داشتن از بین میره
2-آبروم توی فامیل میره
3-دید خانوادم نسبت به اون آقا بد میشه و میترسم تحقیق نکرده پیش داوری کنن
پاسخ:بسمه‌تعالي
با عرض سلام و تحيت
– به دلايل مور د اشاره و…، لازم نيست موضوع ارتباط با اين فرد را، با خانواده در ميان بگذاريد، اما لازم است مقدمات تحقيقي جامع از سوي خانواده نسبت به ايشان فراهم گردد.
– خواستگاري مجدد ايشان هزينه ای ندارد. لذا ضروري است ازدواج از مسير خواستگاري رسمي ايشان عبور كند. با توجه به اینکه قبلا نیز خواستگاری صورت گرفته به گونه ای رفتار کنید که خواستگاری مجدد از طریق همان واسطه قبلی و یا روش قبلی و بدون اطلاع شما صورت می گیرد.
– اگر براي خواستگاري با مخالفت خانواده شما مواجه شدند، مناسب است حضرتعالي با رعايت آرامش، به مادر و خانواده متذكر شويد كه خواستگاري و همچنين آشنايي بيشتر با ايشان و خانواده شان، ضرري ندارد!
نهایتا اگر این امور به سرانجام نرسید می توانید خیلی سربسته (بدون اشاره به روابط قبلی و تنها در حد علاقه ای جدید) موضوع را با مادر مطرح کنید
در پناه خداي متعال موفق باشيد.
سایت انجمن گفتگوی دینی/ انجمن مشاوره/ کارشناس: امیدوار/95.1.27

سایت انجمن گفتگوی دینی/ انجمن مشاوره/ کارشناس: امیدوار/95.1.27

سلام

دختری 26 ساله با مدرک لیسانس کامپیوتر هستم. آدمی درون گرا هستم. سرم تو کار خودمه. تا حالا یک دونه خواستگار هم نداشتم. کارهای اینترنتی تو خونه انجام میدم. دنبال کار در بیرون هستم. ولی تو شهرمون گیر نمیاد. 

مادر و پدرم اهل سفر و معاشرت نیستن.گاهی اوقات میریم خونه دایی و خالم. با خانواده پدریم ارتباط کم داریم. سالی یکی دو بار بخوایم بریم خونه شون. وضع مالی مون هم جالب نیست. تمام مخارج خودم با خودمه. درآمدم خیلی کمه ولی با همون پس انداز میکنم خرج خودمم تامین میکنم. 

مشکل اصلیم اینه که پدر و مادرم همش تحقیرم میکنن. اعتماد به نفسم رسیده زیر صفر. الان 2 ماهه با مادرم حرف نمیزنم. سر موضوعی بحث کردیم کتکم زد. همش سر هر موضوعی کتکم میزنه. پدرمم هیچ وقت خونه نیست یا مریضه. اهل معاشرت هم نیست .هیچ جا نمیاد. 

مادرمم به شدت بد اخلاقه. همش داد و فریاد میکنه. احساس تنهایی شدیدی میکنم گاهی اوقات میزنم زیر گریه.  فقط دلخوشیم پیاده رویه. به تازگی با پسری آشنا شدم ، ترم آخر پزشکیه و 27 ساله. اخلاق هامون بهم میخوره. بهش محبت کردم بهم وابسته شده. 

چطور به خانواده بگم خواستگار دارم

هر روز زنگ میزنه بهم . با هم حرف های عاشقانه و محبت آمیز میزنیم. اون قصدش ازدواجه . ولی من همش ردش میکنم. و رابطه مون رو کش میدم. با این اخلاق ها و تعصبات خانوادم من چه جوری بهشون بگم پسری رو دوست دارم؟  پدرم با این سبک آشنایی مخالفه و مادرمم متعصبه بفهمه کلی فحش بارم میکنه. معتمد هم نداریم تو دوست و فامیل بهش بگم که به مادر و پدرم بگه. 

مرتبط:

آشنایی در فضای مجازی، بعدش دیدار دنیای واقعی و نهایتا خواستگاری رسمی

از طریق چت، با پسری رابطه دارم که از لحاظ فرهنگی و طبقاتی اختلاف داریم

خواستگاری و آشنایی فقط و فقط رو در رو و در دنیای واقعی 

جواب رد به خواستگاری از دختر فامیل در اینستاگرام

با پسری در فضای مجازی آشنا شدم، اصرار دارن بیان خواستگاری

تو دنیای مجازی آدم قابل اعتماد پیدا میشه؟

حیا در دنیای مجازی

تجربیات شما از ازدواج های مجازی

تجربه تلخ قرار ازدواج در فضای مجازی بدون دیدن طرف مقابل

چطوری به خانوادم بگم در فضای مجازی به یه پسر قول ازدواج دادم

پسران، ابراز علاقه به خودتون در فضای مجازی رو می پسندید ؟

در مقابل دایرکت هایی که تو فضای مجازی دارم چه واکنشی نشون بدم ؟

در فضای مجازی با پسری آشنا شدم که میگه لیاقتت رو ندارم

با یه پسر، 4 ساله ارتباط مجازی دارم، این ارتباط گناهه ؟

قراره هفته دیگه دوست مجازیم رو ببینیم

از طریق مجازی با پسری آشنا شدم ، می خواد همدیگه رو ببینیم

فکر میکردم رابطه مجازی مثل رابطه واقعی جدی نمیشه

آیا میشه شریک زندگی رو از فضای مجازی انتخاب کرد ؟

احتمال داره با پسری که در فضای مجازی در ارتباط بودم رو به رو بشم

روش های پسران برای فریب دختران در فضای مجازی

شاید اکنون که در حال خواندن این مقاله هستید با شخصی آشنا شده‌اید و مدتی است با او در ارتباط هستید. عاشقش شده‌اید و تنها نگرانی که در حال حاضر شما را اذیت می‌کند، چگونه مطرح کردن این موضوع با خانواده‌تان است. ما به شما حق می‌دهیم، زیرا در فرهنگ ما، خانواده‌های ایرانی تاحدی درباره چنین روابطی بین دختر و پسر حساسیت‌هایی دارند. نگرانی‌های آنها به عنوان کسانی که برای بزرگ کردن شما سختی‌های زیادی کشیده‌اند قطعا طبیعی است، اما آنچه ما در این مقاله به دنبال آن هستیم این است که چطور بتوانید این موضوع را با کمترین ریسکی با آنها مطرح کنید.

در این مقاله، آنچه با عنوان دوستی دختر و پسر آورده می‌شود به معنای هر رابطه‌ای است که به قصد ازدواج و با نظارت والدین ایجاد شده است. هدف ما در استفاده از این واژه نیز صرفا ملموس‌تر شدن مبحث برای خوانندگان است، زیرا بیشتر مراجعان ما نیز هنگام بیان مشکل خود در استفاده از این واژه احساس راحتی می‌کنند.

فهرست مطالب

زمانیکه شما عاشق شخصی می‌شوید و آنقدر این موضوع برایتان مهم است که می‌خواهید آن را با خانواده مطرح کنید احتمالا قصد و نیت ازدواج در کار است. اما همانطور که می‌دانید یکی از اصلی‌ترین فاکتورها برای ازدواج داشتن سن مناسب است، زیرا تا حدی میزان موفقیت‌آمیز بودن یک رابطه را به ما نشان می‌دهد؛ برای مثال دختری که در سن 16 سالگی عاشق می‌شود و تصمیم به ازدواج می‌گیرد احتمالا نسبت به دختری که در 25 سالگی چنین تصمیمی را گرفته شانس کمتری برای موفقیت در ازدواج دارد. علت این موضوع هم این است که ما سن را به عنوان عامل نشان‌دهنده پختگی عقلانی و هیجانی در نظر می‌گیریم. هرچند که قطعا استثنائاتی هم وجود دارد. پس اگر شما در سن پایینی عاشق شده‌اید و می‌خواهید این موضوع را با خانواده مطرح کنید شاید با مقاومت خانواده روبرو شوید.

در این بخش شما باید تمام موارد فردی و خانوادگی که در دوام یک رابطه نقش دارند را بررسی کنید. ویژگی‌های فردی عبارت‌اند از اینکه آیا شخص مورد نظر شما از لحاظ اخلاقی تمام معیارها و ملاک‌های شما را داراست؟ یا اینکه صرف چون عاشق او شده‌اید می‌خواهید از نقاط ضعف او و خواسته‌های خودتان چشم‌پوشی کنید؟ حتما در این مورد با چشمان باز تصمیم بگیرید چرا که وقتی بخواهید درباره او با خانواده صحبت کنید باید با ارائه دلایل قابل قبول و منطقی توضیح دهید که چرا این شخص می تواند شما را خوشبخت کند. درباره خانواده و ارتباط او با خانواده‌اش نیز اطلاعاتی بدست آورید و ببینید که آیا جایگاه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنها با خانواده شما تناسب دارد؟ هرگونه بالا بودن یا پایین بودن فاصله طبقاتی می‌تواند به عنوان عامل تاثیر‌گذار در نظر خانواده‌تان باشد.

چطور به خانواده بگم خواستگار دارم

دو نکته‌ای که در بالا مطرح شد، مواردی هستند که قبل از ورود به بخش بعد باید آن‌ها را بررسی کنید. زیرا این دو نکته احتمالا ریشه موافقت یا مخالفت خانواده شما خواهند بود.

اگر بترسید، گیج و دستپاچه می‌شوید، بنابراین هیچ اشکالی ندارد، حرف‌هایی را که می‌خواهید به والدینتان بزنید، اول برای خودتان روی کاغذ بنویسید. نوشتن کمک می‌کند تا افکارتان را به درستی پردازش کنید و بتوانید رابطۀ‌ جدیدتان را به بهترین وجه ارائه بدهید. به این ترتیب وقتی زمان گفتگوی سرنوشت‌ساز فرا برسد، می‌توانید حرف‌های مهمتان را بدون تپق زدن مطرح کنید. همان‌طور که مشغول نوشتن حرف‌هایتان هستید، واکنش احتمالی والدینتان را پیش‌بینی کنید. اگر بدانید که باید منتظر شنیدن چه حرف‌هایی باشید، بهتر می‌توانید نگرانی‌های آنها را درباره‌ی عشقتان برطرف کنید.

موقع غذا خوردن یا در ماشین هنگام رانندگی قطعا فرصت خوبی برای مطرح کردن این موضوع با خانواده نیست. گفت و گو اصولی دارد که این مورد هم جدای از آن نیست. پس هنگامیکه قرار است چنین موضوع با اهمیتی را با خانواده مطرح کنید بهتر است زمانی را انتخاب کنید که پدر و مادرتان تحت فشار روحی ناشی از خستگی کار نباشند؛ برای مثال هنگام غروب که در جمع خانوادگی مشغول استراحت و تماشای تلویزیون هستید می‌توانید به والدیتان بگویید که: “من می‌خوام درباره یک موضوع مهم باتون صحبت کنم. میشه لطفا چند دقیقه‌ تو سکوت با هم حرف بزنیم؟”. یادتان باشد که در این موقعیت شما باید با اعتماد به نفس بالایی صحبت کنید و به هیچ عنوان شک و تردید در دلتان وجود نداشته باشد.

یادتان باشد که توافق شما و کسی که عاشقش هستید به معنای پایان کار نیست و شما باید حتما نظر مثبت والدینتان را هم داشته باشید. پس لحن صحبتتان نباید به گونه‌ای باشد که انگار شما تصمیمتان را گرفته‌اید و جز این شخص قرار نیست به آدم دیگری فکر کنید. این کار فقط در آنها حس ناخوشایند سرخود بودن شما را ایجاد می‌کند و بخاطر نشان دادن قدرتشان احتمالا با شما مخالفت خواهند کرد. پس بهتر است صحبت خود را به گونه‌ای آغاز کنید که به والدینتان این احساس را بدهد که شما چقدر از بابت او مطمئن هستید ولی باز هم برای گرفتن تصمیم نهایی به کمک آنها احتیاج دارید.

سعی کنید از بیان ویژگی‌هایی شروع کنید که فکر می‌کنید برای والدین شما بسیار با اهمیت است؛ مثلا خانواده‌دار بودن، شغل مناسب داشتن، با حجب و حیا بودن، مستقل و باپشتکار بودن و… . سعی کنید در این مرحله از همان اول روی ویژگی‌های ظاهری مانور ندهید؛ برای مثال نگویید که:” خیلی دختر/پسر خوشگل و خوش هیکلیه. حتما عاشقش میشید”. شروع کردن صحبتتان با این جملات باعث می شود که خانواده شما احساس کنند که دلیل منطقی و موجهی برای انتخابتان ندارید. می‌توانید صحبت خود را اینگونه شروع کنید:” این شخص که من باهاش آشنا شدم، خیلی دختر/پسر با مسئولیتیه. از همون اول به من گفته که قصدش ازدواجه و دوست داره با اطلاع خانواده‌ها رابطمون رو جدی کنه. من خودمم از همون اول گفتم که نظر خانوادم برام خیلی مهمه. توو مدتی که با هم صحبت می‌کنیم فهمیدم خیلی از ملاک‌ها و ارزش‌هامون به هم شبیه. هر دوتامون هدفای یکسانی داریم. خانواده خوبی داره و خیلی برای خانوادش ارزش و احترام قائله خیلی دوست دارم شما هم بیشتر باهاش آشنا بشید و نظرتون رو درباره‌اش بگید. من واقعا تو این مرحله به کمکتون احتیاج دارم”.

زمانیکه تصمیم گرفتید موضوع را با والدینتان در میان بگذارید باید آمادگی پاسخ دادن به تمام سوالات احتمالی آنها را داشته باشید. آینده شما قطعا برای آنها مهم است و احتمالا سوالاتی می پرسند که جزئیات رابطه شما را در برمی‌گیرد. سعی کنید با صداقت کامل به سوالات آنها پاسخ دهید؛ برای مثال اگر شخصی که عاشقش شده‌اید تحصیلات دانشگاهی ندارد و هنوز شغلی پیدا نکرده به دروغ نگویید که لیسانس دارد و در شرکت مشغول کار است. چراکه بعد از تحقیقاتی که انجام می‌دهند متوجه این دروغ ها می‌شوند و آن زمان بخاطر عدم صداقتتان با این ازدواج مخالفت کرده و شما را شخص مناسبی برای تصمیم گرفتن در زندگی شخصی‌تان نمی‌دانند.

سوالاتی که ممکن است والدینتان از شما سوال کنند عبارت اند از:

ممکن است مدتی طول بکشد تا والدینتان با تصور عاشق شدن و ازدواج کردن شما کنار بیایند. حتی اگر آنها هنگام مطرح کردن موضوع ناراحت بشوند و با ازدواجتان مخالفت کنند، ممکن است بعداً وقتی آب‌ها از آسیاب افتاد، نظرشان را تغییر بدهند. درهر حال باید به نظر والدینتان احترام بگذارید و بدانید که همچنان به رابطه با آنها نیاز خواهید داشت، بنابراین نمی‌توانید صرفاً به خاطر مخالفت کردن عزیزترین انسانهای زندگیتان با ازدواجتان، آنها را در فهرست دشمنان خونی خود قرار بدهید.

وقتی پای عشق و عاشقی به میان می‌آید، ممکن است عاقلانه تصمیم نگیرید. برای قانع کردن والدینتان باید شکیبایی پیشه کنید و از جاده‌ی عقل و اعتدال خارج نشوید. شاید وقتی متوجه شوید که والدینتان عشقتان را تایید نمی‌کنند، بخواهید که خانه را ترک کنید یا بدون رضایت آنها با عشقتان ازدواج کنید. اما بهتر است به هر قیمتی که شده از گرفتن چنین تصمیم‌های نسنجیده و شتابزده‌ای خودداری کنید، در غیر این صورت شانس این که والدینتان در آینده با ازدواجتان موافقت کنند، برای همیشه به باد می‌رود.

شاید عشق و علاقه‌ای که به طرف مقابلتان دارید به اندازه‌ای زیاد است که دیگر نمی‌توانید مخالفت‌های خانواده را تحمل کنید. ما این حس و حال شما را درک می‌کنیم، اما بدانید که تحت هر شرایطی آنها والدین شما هستند و نمی‌توانید آنها را بخاطر شخص دیگری کنار بگذارید. آنچه بیش از همه در این مرحله لازم است حفظ خونسردی و صبوری کردن است. واکنش منفی به آنها نشان ندهید و اجازه دهید متوجه شوند که شما به عنوان یک انسان پخته و منطقی حتی با وجود مخالفت، باز هم آنها را دوست دارید و برایشان ارزش و احترام قائلید. مرور زمان احتمالا کمی در نظر آنها تغییر ایجاد خواهد کرد.

زمانیکه عاشق شخصی شدید و تصمیم گرفتید که این موضوع را با خانواده درمیان بگذارید بهتر است به چند نکته توجه کنید. آیا سن شما اکنون مناسب برقراری ارتباط با شخص دیگری هست؟ شخصی که با او آشنا شدید چقدر از ملاک‌ها و معیارهای شما را داراست؟ این دو مورد می‌تواند پیش‌بینی کننده احتمال موافقت یا مخالفت والدینتان باشد. سعی کنید قبل از گفت و گو با والدینتان صحبت‌های خود را روی یک کاغذ یادداشت کرده و آنها را تمرین کنید. زمان و مکان مناسبی را برای صحبت کردن انتخاب کنید و با اعتماد به نفس بحث را شروع کنید. البته قبل از آن ببینید که بهتر است این موضوع را با پدرتان مطرح کنید یا مادرتان؟ با هر کدام که احساس راحتی بیشتری می‌کنید موضوع را درمیان بگذارید. به نقاط قوت رفتاری شخصی که عاشق او هستید اشاره کنید. به سوالات آنها صادقانه پاسخ دهید. نگرانی‌هایشان را درک کنید و به آنها زمان فکر کردن بدهید. بیش از اندازه پافشاری نکنید چون این کار فقط آنها را کلافه می‌کند. اگر فکر می‌کنید که به تنهایی از پس این کار برنمی آیید، موضوع را با یکی دیگر از اعضای خانواده یا دوستانتان مطرح کنید و از آنها کمک بگیرید. در صورتیکه این آشنایان را نداشتید، به روانشناس مراجعه کنید. صبور باشید و زود به دنبال واکنش‌های هیجانی نروید. اجازه دهید گذر زمان و برخوردهای منطقی شما والدینتان را به فکر فرو ببرد.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

10 بازدید

9 بازدید

15 بازدید

19 بازدید

28 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام من یه دختر ۲۰ساله هستم عشقمم هم ۲۸سالشه باهم دیگه مجازی اشنا شدیم البته خانواده اون میدونن و هیچ مشکلی ندارن ولی خانواده من با این رابطه ها مخالفت دارند حتی خواهرش زنگ زد به مامانم که بیان خواستگاری اما خانوادم راضی نشدن شما بگید چیکار کنم که خانواده هارو اشنا کنم و خانوادم راضی بشه کمکم کنید لطفا 😔

سلام دوست گرامی دلایل مخالفت خانواده چیست؟ نحوه آشنایی شما با یکدیگر؟ طرف مقابل شما باید از خانواده‌اش بخواهد که با مادرو پدر شما ابتدا به صورت تلفنی صحبت کنند و سپس خود طرف مقابل به دیدار غیررسمی با خانواده بیاید( خارج از منزل). راه دیگر نیز مراجعه به مشاور پیش از ازدواج است.

سلام من 19 سالمه و عاشق شدم منتها به دختر درخواست اشنایی دادم بدون دلیل رد کرد اگر با باباش تلفنی حرف بزنم مشکلی پیش میاد؟ اخه اون دختر هنوز منو کامل نمیشناسه شاید عوض شد تصمیمش واکنش بابای منفی و خشمگین خواهد بود؟ اگر ادم راحتی باشه ؟

سلام دوست گرامی سوال شما مبهم است و اطلاعات مختصری از خودتان دادید. درباره رد کردن پیشنهاد شما، او حق دارد که بخواهد شما را رد کند چون این انتخاب اوست و واسطه قرار دادن پدرش به شما کمکی نمی‌کند. به جای این کار مدتی دیگر پس از گذشت زمان مجدد به او پیام بدهید و پیشنهاد خودتان را مطرح کنید و اگر مجدد رد کرد، علت دقیق را جویا شوید.

چطور به خانواده بگم خواستگار دارم

با سلام خدمت شما. پسر 24 ساله ای هستم که تو دوران دانشگاه عاشق دختری شدم که تا الان حدود 5 ساله که با هم دیگه در ارتباط هستیم. از اونجایی که میدونستم خانواده ی من با اینجور روابط امروزی کنار نمیان و نظرشون خوب نیست تصمیم گرفتم که خانواده رو در جریان این موضوع نذارم اما به صورت اتفاقی خانواده در جریان قرار گرفتند و مدتی رو با اطلاع خانواده با هم دیگه در ارتباط بودیم تا زمانی که به خانواده با فشار های خودشون به بنده اجبار کردن که با ایشون رابطه رو تموم کنم . اما از اونجایی که من عاشق این دختر بودم و دلایل خانواده برای تموم کردن این رابطه رو منطقی نمیدونستم ( حتی به مشاور هم مراجعه کردیم و ایشون تایید کردن که مشکلی وجود نداره) به رابطه با ایشون ادامه دادم. اما حالا بنا به دلایلی مجبور به اعلام این رابطه به خانواده هستم . آیا پیشنهاد خاصی به بنده دارید ؟ پیشاپیش از کمکتون ممنونم

سلام دوست گرامی دلایل مخالفت خانواده اگر شیوه آشنایی و ارتباط شما است، می‌توانید به مشاور خانواده مراجعه کنید و از او بخواهید با خانواده شما صحبت کند.

سلام من ۱۴ سالمه ولی عاشق شدم ولی متاسفانه خانوادم خیلی دید کوچیکی دارند با مادر راحت تر هستم ولی میترسم بهش بگم نمیتونم بهش نگم شما بگید چکار کنم😔😔

سلام دوست گرامی در دوره نوجوانی، هیجانات زیادی به ما وارد می‌شود که یکی از این هیجانات، تمایل به برقراری رابطه با جنس مخالف است. بنابراین نمی‌شود روی این هیجانات نام عشق را گذاشت. خیر به او اعلام نکنید، به جای اعلام کردن، سعی کنید با کسب موفقیت‌های درسی و یادگیری مهارت‌های مختلف توجه او را جلب کنید.

سلام من دختری هستم ۱۸سال و نیم سن دارم مدتیه ک با کسی اشنا شدم و واقعا همدیگه رو دوست داریم و شرایطش هم از نظر من عالیه …دوروزه ک ب مادرم گفتم اولش واکنشش بدنبود اما امروز بهم کنایه هایی میزد ک منو واقعا اذیت کرد بخاطر رابطه ی قبلی که داشتم و فهمیده بود و از طرفی پشت کنکوریم اما این رابطه ب درسم ضربه ای نمیزنه چون طرف مقابلم درکم میکنه و ب درسم اسیب نمیزنه اما مادرم خیلی زبون تلخی داره و درکل همیشه باعث ناراحتی من وخواهرام بازبونش میشه ..امامن دوست داشتم بدونه …من بخاطردرسم و طرفم بخاطر دانشگاهش فعلا قصدازدواج نداریم اماکنارهم حالمون خوبه بنظر شما من بامادرم چیکارکنم ک باحرفاش ازارم نده وکنار بیاد…؟

سلام دوست گرامی اشاره نکردید که دقیقا مادر شما چه صحبت می‌کنند یا چه کنایه‌ای می‌زنند؟ همانطور که گفتید فعلا شرایط ازدواج را ندارید و ممکن است در مسیر ارتباطی شما اتفاقاتی بیفتد که به ازداج ختم نشود؛ اما در هر صورت تلاش کنید تا مادر را در جریان اهداف خود از ارتباط قرار دهید. وقتی کنایه‌ای می‌زنند ابتدا حرفش را دقیق بشنوید و بعد بگویید “وقتی درباره این مساله به من کنایه می‌زنی، من ناراحت میشم؛ میشه دقیقاً منظورت رو بهم بگی؟” همچنین می‌توانید از مشاوران رادیوعشق، نوبت مشاوره دریافت کنید.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 


 

تالار همدردی نسبت به محتویات تبلیغات مسئولیتی ندارد.

چطور به خانواده بگم خواستگار دارم

مرکز مشاوره,  مشاوره,  روانشناس ,  مرکز روانشناسی ,  کودک لوس ,  ویدیو


روانشناسی خانواده, 
ازدواج , 
روانشناس, 
طلاق, 
خانواده ,  فوبیا, 
ای طب

تشکرشده 935 در 360 پست

تشکرشده 935 در 360 پست

تشکرشده 434 در 128 پست

تشکرشده 793 در 374 پست

تشکرشده 935 در 360 پست

انتخاب سریع یک انجمن
 


نمایش برچسب‌ها

کودک,  مشاوره ,  کیلیپ,  ازدواج , روانشناسی ,  فول تست ,  سایت روانشناسی, تربیت کودک

کلیپ جدید ,  روانشناس آنلاین ,  مشاوره,  مرکز مشاوره,  مشاوره خانواده ,  مشاورانه



 

تالار همدردی نسبت به محتویات تبلیغات مسئولیتی ندارد.

چطور به خانواده بگم خواستگار دارم

مرکز مشاوره,  مشاوره,  روانشناس ,  مرکز روانشناسی ,  کودک لوس ,  ویدیو


روانشناسی خانواده, 
ازدواج , 
روانشناس, 
طلاق, 
خانواده ,  فوبیا, 
ای طب

تشکرشده 0 در 0 پست

تشکرشده 815 در 286 پست

تشکرشده 0 در 0 پست

تشکرشده 310 در 114 پست

تشکرشده 815 در 286 پست

تشکرشده 355 در 115 پست

تشکرشده 12,254 در 2,217 پست

تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

انتخاب سریع یک انجمن
 

کودک,  مشاوره ,  کیلیپ,  ازدواج , روانشناسی ,  فول تست ,  سایت روانشناسی, تربیت کودک

کلیپ جدید ,  روانشناس آنلاین ,  مشاوره,  مرکز مشاوره,  مشاوره خانواده ,  مشاورانه



 

تالار همدردی نسبت به محتویات تبلیغات مسئولیتی ندارد.

چطور به خانواده بگم خواستگار دارم

مرکز مشاوره,  مشاوره,  روانشناس ,  مرکز روانشناسی ,  کودک لوس ,  ویدیو


روانشناسی خانواده, 
ازدواج , 
روانشناس, 
طلاق, 
خانواده ,  فوبیا, 
ای طب

تشکرشده 911 در 430 پست

تشکرشده 840 در 268 پست

تشکرشده 1,278 در 497 پست

تشکرشده 911 در 430 پست

تشکرشده 383 در 145 پست

تشکرشده 911 در 430 پست

تشکرشده 13 در 3 پست

تشکرشده 13 در 3 پست

تشکرشده 187 در 78 پست

تشکرشده 6,498 در 1,516 پست

انتخاب سریع یک انجمن
 


نمایش برچسب‌ها

کودک,  مشاوره ,  کیلیپ,  ازدواج , روانشناسی ,  فول تست ,  سایت روانشناسی, تربیت کودک

کلیپ جدید ,  روانشناس آنلاین ,  مشاوره,  مرکز مشاوره,  مشاوره خانواده ,  مشاورانه


برای مطرح کردن موضوع دوست پسر و یا ازدواج با خانواده باید سیاست عقلی و زبانی به کار برد. این موضوع به هیچ وجه به معنای دروغ گفتن و پنهان کردن حقیقت نیست بلکه به این هدف است که حریم ها شکسته نشوند اما جوان بتواند حرف دلش را بزند. پیش زمینه هایی که باید فراهم شود:

چطور به خانواده بگم خواستگار دارم

هنگامی که صحبت از دوست دختر/دوست پسر میشود ، زمان بندی شما حرف اول را میزند . نباید زمانی مانند وقتی که آنها در حال انجام کاری هستند ، روی چیزی متمرکز هستند ، عصبی یا ناراحت هستند را انتخاب کنید .

باید هنگامی که آنها در منزل در حال استراحت هستند و آرامش دارند ، با انها صحبت کنید تا مکالمه ی شما نیز آرام و بدون عجله پیش برود .

انتخاب محلی مناسب برای صحبت با والدین خود درباره ی دوست پسر/دوست دخترتان نیز امری بسیار حائز اهمیت است.

پدر مادر خود را در مترو ، اتوبوس ، سوپرمارکت ، مرکز شهر یا هر مکان شلوغ دیگری سوپرایز نکنید . نه تنها در این مکان ها ممکن است پدر مادرتان روی صحبت های شما تمرکز نداشته باشند ، بلکه در مکان های شلوغ ، شما نمیتوانید مکالمه ای عمیق و شخصی داشته باشید .

پس توصیه ما به شما این است که یک مکان خصوصی که از حواس پرتی و شلوغی به دور است را انتخاب کنید .

وقتی میخواهید با پدر یا مادرتان درباره ی دوست پسرخود صحبت کنید ، بسیار مهم است که رو در رو آن را انجام دهید .

شما ممکن است به خاطر شرم و حیایی که میان والدین و فرزندان وجود دارد ترجیح دهید که این کار را با پیام دادن به صورت اس ام اس ، ایمیل یا استفاده از فضا های مجازی مانند تلگرام یا واتس آپ انجام دهید . اما ما به شما میگوییم که این کار را نکنید .

آنها ممکن است سوالات زیادی درباره ی این شخص در ذهنشان به وجود آید و آنها نتوانند از پشت مانیتور سوالات و ابهامات خود را برطرف سازند ، پس بهتر است شما روبروی آنها نشسته باشید و در کمال آرامش سوالاتشان را پاسخ دهید .

همچنین با مکالمه رو در رو آنها میتوانند چهره و چشمان شما را ببینند و متوجه شوند شما به چه اندازه درباره ی آن شخص هیجان زده اید.

هنگامی که آماده شدید درباره ی رابطه ی عشقی خود به پدر مادرتان بگویید ، تصمیم مهمی که شما باید بگیرید این است که با هر کدام به صورت جدا صحبت کنید یا با هر دوی آنها کنار هم صحبت کنید .

به هرحال شما شخصیت و روابط خود با هر یک را بهتر میدانید . اگر فکر میکنید با آنها به صورت تکی صحبت کنید بهتر است این کار را انجام دهید یا برعکس .

چون مادر ها کمی راحت تر با مسائل کنار می آیند پس بهتر است اول با مادر خود صحبت کنید و او را آماده کنید تا اگر در گفت گو با پدرتان به مشکل خوردید ، مادرتان به کمکتان بیاید .

باز میگوییم که شما خود روابطتان با پدر مادرتان را بهتر میدانید پس هرکاری که فکر میکنید بهتر است و نتیجه بهتری میدهد را انجام دهید

در جامعه کنونی ازدواج ها دیگر شکل سنتی گذشته را ندارند و دختر و پسر قبل از اینکه والدین را در جریان ارتباطشان با یکدیگر قرار دهند ، به منظور شناخت بیشتر برای ازدواج با هم آشنا می شوند و دیگر مثل قدیم ها پسرها موقع گفتن اینکه از یکی خوششان آمده به پدر یا مادرشان تغییر رنگ نمی دهند و دخترها هم راحت تر به مادرشان می گویند که خواستگار دارند .

با این همه تغییر در سبک زندگی، با وجود این موضوعات اما هنوز خانواده ها به طور کامل آمادگی پذیرش این موضوع را ندارند که از رسم سنتی ازدواج فاصله بگیرند و فرزندشان همسر آینده اش را انتخاب و به آنها معرفی کند و هنوز در میان گذاشتن مسئله با خانواده ها مهم و حتی گاهی سخت است.

جوانان قبل از انتقال موضوع ازدواج با خانواده ها، باید چند نکته را درنظر بگیرند تا بتوانند به سوال ها و نگرانی های آن پاسخ دهند:

به فکر طرف مقابل خود نیز باشید و فقط به خودتان فکر نکنید زیرا ممکن است او شرایطی داشته باشد که نتواند آن راباز گوکند و اتلاف وقت و دست دست کردن شما او را تحت فشار قرار دهد.

مثلا برخی از پسرها خواستگاری را به دلیل تمام شدن سربازیشان ، خریدن ماشین یا خانه ، ترفیع گرفتن در اداره و… عقب می اندازند در صورتی که شاید دختر به دلیل داشتن خواستگارهای متعدد از سمت خانواده اش تحت فشار باشد.

این مشکلات می توانند یکی از طرفین را خسته کند وسبب بروز مشکل برای او شوند تا حدی که صورت مسئله را به کلی پاک نمایند.

اگر برای شناخت طرف مقابلتان زمان بیشتری را در رابطه با او باشید و هر روز خواستگاری را عقب بیاندازید ، ضرر خواهید نمود. زیرا طولانی شدن رابطه سبب وابستگی بیشتر شما و پر رنگ تر شدن احساساتتان می شود و شما را از شناخت بیشتر و گرفتن تصمیم منطقی دور می سازد.

چطور به خانواده بگم خواستگار دارم

اگر شما رابطه خود را اطلاع خانواده ها رسمی کنید شناخت شکل جدید و جدی تری به خودش می گیرد که چشمتان را به روی دست دیگری حقایق باز می کند اما هنگامی که بدون اطلاع خانواده ها دررابطه باشید فرآیند شناخت روند کند و حتی ساکنی پیدا می کند.

شما می توانید در خواستگاری و دیدن همه اعضای خانواده و تعاملشان با هم و از نزدیک رصد کردن خانه و زندگی شان شناخت بیشتری به دست آورید و یا حتی نظرتان تغییر نماید.

اینگونه نیست که شما وقتی تصمیم به ازدواج بگیرید ، اسم و مشخصات طرف مقابلتان را به خانواده بدهید و خود را خلاص کنید . شما باید قبل از گفتن، خودتان را برای رویارویی با بزرگ تر ها آماده کنید.

رسمی کردن ازدواج ، همان قدرکه برخی مشکلات را حل می کند می تواند مسائل و مشکلات با شکل جدیدتری نیز برایتان به وجود آورد .

بنابراین از افراد با تجربه در این مسیر کمک بگیرید. بهترین کمک را می توانید از خواهر یا برادر بزرگ تان که این مسیر را قبلا پیموده ، بگیرید زیرا آنها دارای شناختی هستند که می تواند به درد شما بخورد.

اگرهم اولین نفر در خانواده تان شما هستید که سنت شکنی می کنید ، به سراغ چند تا دوست و همکلاسی که قبلا این مسیر را پیموده اند ، بروید. شما می توانید از آنها کمک بگیرید و با توجه به شرایط خانواده تان آن را بومی سازی کنید.

ابتدا برای در میان گذاشتن موضوع خواستگاری با خانواده تان رگ خواب آنها را پیدا کنید و بدانید نبض خانواده دست کیست و لازم نیست ابتدا به سراغ مهره های اصلی خانه بروید بلکه می توانید به سراغ یک واسطه بروید که مادر ها می توانند بهترین واسطه بین شما و پدر باشند.

اگر خانواده شما به دلیل نداشتن شناخت با انتخاب تان مخالفت کردند، دلسرد نشوید و بدانید که سختگیرانه عمل کردن آنها به دلیل شناخت ناکافی است پس عصبانی نشوید.

می توانید خصوصیات و زوایایی که از دید خانواده تان پنهان است، برایشان، شفاف و پررنگ کنید و با چند جلسه آشنایی بیشتر و ایجاد فضای مناسب آن شبهه را برطرف کنید اما در صورتی که مشکلات بزرگ تربود به زمان و صبر بیشتری نیاز است.

اگر از نظر فرهنگ، عقیده و… با خانواده طرف مقابل مشکل دارید، از دید خانواده به ماجرا نگاه کنید شاید نکاتی پنهان از نظرتان وجود داشته باشند که در آینده بتوانند مشکل ساز شوند.پس تمامی مسائلی را که بزرگترهای با تجربه شما بیان می کنند، با دید منطقی و نگاهی جدی تر بررسی کنید.

اگر بعد از این بررسی ها هنوز مصمم بودید، فکر کنید و با ملایمت به خانواده درباره ویژگی های مثبت طرف مقابلتان توضیح دهید شاید این خصوصیات برای والدینتان مهم باشد.

در خانواده های ایرانی ازدواج نباید بدون رضایت خانواده انجام شود و حداقل باید یک رضایت نسبی وجود داشته باشد. دختر یا پسری که بدون رضایت والدین همسر وارد خانواده ای می شوند، متاسفانه از نظر آن خانواده مطرود هستند.

عروس ها زیر نگاه تند و تیز مادر شوهر و خواهر شوهر قرار دارند و ممکن است نگاه تحقیر آمیزی به داماد شود بنابراین اگر بخواهید بدون نظر والدین ازدواج کنید مشکلاتی برای شما ایجاد می شود.

اگر مخالفت خانواده ها به خاطر تفاوت اعتقادات مذهبی ، اختلاف مالی فراوان ، فاصله سنی بسیار زیاد یا موجه نبودن شخصیت فرد مورد نظر بود در حالی که شما معتقدید می توانید با قدرت عشق و صبر او را عوض کنید بهتر است به توصیه والدینتان گوش دهید و بی گدار به آب نزنید و در انتخابتان دقت بیشتری داشته باشید.

بیشتر بخوانید:

با این ۱۲ ترفند دوست پسرتان را عاشق خود کنید

۱۰ نشانه که بفهمید آیا دوست پسر تان با کس دیگری قرار میگذارد؟

با دوست پسری که قهر کرده چطوری آشتی کنیم ؟

۴۵ نشانه از پسری که قصد ازدواج دارد

 

من یه دخترم. دو ساله با اقایی از طریق تلگرام ارتباط دارم. در واقع ایشون دوست دوست پسر سابق من هستن. الان به هم علاقه مندیم. خواهرای من فهمیدن با ایشون ارتباط دارم و گفتن باید تمومش کنم میترسن ادم بدی باشه. ولی من نکردم. بعد ار چند سال اون میخواد بیاد خواستگاری من چه جوری به خانوادم بگم که این اقا همون اقا است؟ چه جوری بگم که بڋارن باهاش ازدواج کنم؟ اون اقا ۱۴ سال از من بزرگتره ولی اشکال نداره. من واقعا نمیدونم چه جوری با خانوادم این موضوع رو مطرح کنم؟ شما بگین

سلام بر شما همراه گرامی سایت راسخون

اظهار داشتید که تمایل به ازدواج با دوست پسرتان را دارید اما نگران مخالفت خانواده تان هستید. و برای یافتن راه حل برای سرانجام گرفتن این ازدواج از ما کمک میخواهید.

دوست عزیز، تنها راه چاره این است که از این اقا بخواهید که خودشان به صورت جدی اقدام کنند و از طریق خانواده و با همراهی انان به خواستگاری شما بیایند. و در واقع موضوع خواستگاری توسط ایشان و خانواده اش برای خانواده شما مطرح گردد. در این حالت این موضوع به صورت جدی و با اصول خود دنبال میشود و رفتار شما مورد سوال قرار نمی گیرد. در ادامه هم با بررسی های جوانب توسط خودتان و خانواده به انتخاب میرسید.

چطور به خانواده بگم خواستگار دارم

در مورد نوع اشنایی هم اگر سوال شد، ایشان باید خودش پاسخ گو باشد و البته در صورت ادامه حتما خانواده تان متوجه خواهند شد و لازم است شما تبعات این اشنایی و دوستی را بپذیرید چرا که خودتان این مسیر را انتخاب کرده اید. البته اگر این فرد با شما تناسب داشته باشد، مطمئنا خانواده تان با این مسئله مخالفتی نخواهند داشت.

اما همراه ارجمند، در نظر داشته باشید که تفاوت سن مخصوصا در محدوده سنی شما که در ابتدای جوانی هستید و انتخابتان مربوط به هیجانات دوره نوجوانی است، جای تامل دارد. ازدواج اساسی ترین انتخاب زندگی و سرنوشت سازترین تصمیم زندگی تان است و هرچه بیشتر در ان دقت کنید، به نفع خودتان است.

شاد و سلامت باشید.


|zip code ایران و تهرانDownloads-icon

ارسالی توسط paria1378 در دسته بندی مخالفت دختر، پسر یا خانواده با ازدواج | 14 پاسخ

من وقتی کلاس دوم راهنمایی بودم با یه پسر اشنا شدم پسر خوبی بود
اما بنا به اتفاقاتی پدرم متوجه شد اما دعوایم نکرد و منطقی باهام صحبت کرد
درنتیجه من از اون پسر جدا شدم اما بعد از 3ماه دوباره باهاش دوست شدم
و به همین منوال گذشتم ان پسر میگفت عاشقمه و من باور نمیکردم و از پیشش رفتم
اما سال پیش هی با ماشینش میامد توی کوچه ما و تیکاف میکشید و گاز میداد
من خیلی ترسیده بودم یک روز شیشه ماشین پدرم را شکست اما پدرم نمیدانست
که چه کسی این کار را میکند وقتی از مدرسه امدم او هم با ماشین امد و پدرم دنبابش
رفت و خلاصه کاری کرد اون پسر که خیلی ازش متنفر شدم خرداد سال پیش بهش اس
دادم و او کلی عذر خواهی کرد و دلیل کارهاشو توضیح داد برای من من از او متنفر
بودم اما الان به شدت عاقشم چون عشقشو بهم اثبات کرد الان دیگه نمیتونم دوریشو تحمل کنم و به
شدت عاشقشم او همه دوستان و خانواده و فامیلش از عشقش به من خبر دارند
اما من میترسم بگم به پدرم البته دوستان من می دانند اما میخوام طی چند روز اینده
به خانواد ه ام بگویم اما نمیدانم کار درستی است یا نه و دودلم و میترسماز رفتار پدرم
البته پدرم بهم گفته بود هر وقت عاشق شدم بهش بگم ولی خب من میترسم
پدرعشقم معلم و مادرش هم معلم است 2سال از من بزرگتر است برادر مهندسی کامپیوتر و خواهرانش فوق لیسانس
روانشناسی بالینی و تربیتی دارن و در کل خان ادشان 8نفر است که من به شدت علاقه دارم به
خانواده پرجمعیت چون خودمان فامیل زیادی نداریم عشقم هم معماری میخونه و یک خانه و یک مغازه هم دارد لطفا
راهنمایی و کمکم کنید

در این مورد معمولا” با فردی قابل اعتماد در خانواده صحبت میکنن … مثل مادر
ولی سن شما ظاهرا برای زادواج کمه و اگر چنین موردی باشه مسلما ” خانواده با شما مخالفت خواهد کرد ///

سلام ۲۲سالم هست به دختر خانومی علاقه مندم هم خانوادش و هم خانوادم میدونن کلا مادرم به عنوان یک کیس مناسب بهم پیشنهاد کرد.منم با بررسی هایی دیدم مورد مناسبی هست مدتی به شوخی گذشت ولی الان اون دختر خانوم رو دوسش دارم.همه فکر و ذکرم شده اون.چند باری هم به شوخی و سربسته به مادرم گفتم اونم گفت کار ثابت نداری و خونه نداری نمیشه و بهت دختر نمیدن.ولی نمیدونه که من دارم واقعا اذیت میشم و ناراحتم.چ کنم….

با سلام خدمت شما دوست عزیز
در اینگونه مسائل بهتر است با شوخی و مزاح وارد نشوید و سعی کنید بر مبنای شرایط خودتان در این مورد تصمیم گیری داشته باشید شرایط اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و… شما تاثیر زیادی در زمان ازدواج کردن شما و دیدگاه و نظر مقابل در مورد شما خواهد داشت بهتر است در اول سعی کنید این شرایط را مدیریت بیشتری کنید و یا اگرخانوادیتان راضی می باشند جهت آشنایی بیشتر و نامزدی اقدام کنید و سعی کنید در این مسیر برای شرایط اقتصادی و اجتماعی خود نیز اقداماتی انجام بدهید.

چطور به خانواده بگم خواستگار دارم

پس من باید چیکار کنم ؟ دارم دیوانه میشم فکر میکنم دچار افسردگی شدم

سلام پریا خانوم منم دقیقا مثل شما هستم وهمین مشکل رو ارم اما مشکل من اینه که اون کسی رو که دوستش دارم از فامیلمون هست و پدرمادرم کمی باهاش مخالفن اما مطمعنم راضی میشن اما برای من این وسط خواهرم خیلی گیر میده ک نباید حتی نگاهش کنم.من نمیدونم چطوری بگم ک عاشقش هستم.امابه نظر من اگه به خانوادت بگی که دوتش داری خیلی خوب میشه و به اون عشقت هم بگو خودش رو ثابت کنه جلو خانوادت عشقشو ثابت کنه
بااین کارش قطعا پدرومادرتون راضی میشن
البته اگ عشقتون عشق باشه وتااخر بتونین باهم بمونین.
امیدوارم خوشبخت بشی گلم
واسه منم دعاکن.

صحرا خانوم مشکل منم تقریبا شبیه مشکل شماست
کسی رو از آشنایان دوس دارم اونم منو دوس داره پسر فوق العاده عالی چه از نظر اخلاقی چه تحصیلات چه خانواده و فرهنگ و مالی.. اینو فقط من نمیگم هرکسی که چندبار باهاش ارتباط داشته باشه متوجه میشه از شانس بد خاله ایشون میشن زنعموی من و قضیه هم عروس بازی و اینا و مامانم چون اخلاق زنعمومو دیده و انصافا کمی بدجنس هستش ولی خب ربطی نداره به نظر من حتی خود اون آقا هم از اخلاقای خالش خوشش نمیاد ولی مامان من با کراهت راجع بهشون فک میکنه و متاسفانه خانواده عشقم بخاطر فوت یکی از نزدیکانشون که خیلی هم واسشون مهم بوده نمیتونن فعلا بیان واسه خواستگاری
و مامان من هم گیر داده که تو چرا خواستگاراتو رد میکنی؟
اگه منتظر فلانی هستی منتظر نباش که فایده نداره فک کردی خالش میذاره بهت برسه و …..
با این حرفاش داغون میشم
نمیدونم چرا نشناخته از روی اخلاق یکی دیگه این بیچاره رو اینجوری تصور میکنه
از بس حرفای مامانم ناراحتم کرده بود به عشقم گفتم شاید تو منو دوس نداری؟!!
اینقد از حرفم ناراحت شد اینقد دلش شکست که حد نداره گفت من که بچه نیستم ۲۷سالمه و تو رو واسه زندگی و آیندم واسه تمام عمرم انتخاب کردم و بهتم میرسم
اینارو که نمیتونم به مامانم بگم
کلا هرچی میگم چه خوب چه بد به نفع خودش حرفو تغییر میده
و لعنت به هرچی خواستگارای مزاحمه که نمیذارن زندگیتو بکنی
فقط از خدا میخوام اونی که خودم میخوام به خواستگاریم بیاد چون میدونم فقط با اونه که خوشبختم
ایشالا پدر مادرامون با این مسئله کنار بیان که عشق و هوس فرق داره کنار بیان با این موضوع که اونقد عاثچقل هستیم که بدونیم خوب و بد چیه
که کمکمون کنن با عشق و علاقه زندگیمونو شروع کنیم نه با یه زندگی با عادت..

سلام من کسی رو دوست دارم نمیدونم اونم منو دوست داره یا نه میترسم به مامانم بگم نمیدونم چه برخوردی داره ولی میترسم و احتمال میدم ناراحت بشه چی کار باید بکنم؟

خب دوست عزیز شما چطور میخوایت از این همه تردید به نتیجه برسید ؟

▪ اگر فردی واقعا شما را دوست داشته باشد به خواسته ها و علایق شما توجه زیادی نشان می دهد، برای مثال حتما از شما می پرسد که از زندگی تان چه می خواهید و بزرگترین آرزوهایتان چیست.
▪ اگر فردی واقعا به شما علاقمند باشد حتما دوست دارد بداند که شما چه علایقی دارید و از چه چیزهایی بدتان می آید. وقتی یک نفر به کارهای شخصی و موفقیت و شادی فرد دیگر خیلی علاقه نشان می دهد یعنی واقعا آن فرد را دوست دارد.
▪ اگر فردی همیشه در شادی های شما سهیم است، شما را دوست دارد. وقتی در یک رابطه، حسادت و رقابت وجود ندارد یعنی هر دو نفر به یکدیگر واقعا علاقمند هستند. کسانی که یکدیگر را دوست دارند از موفقیت و شادی یکدیگر خوشحال می شوند.
▪ اگر فردی واقعا به شما علاقمند باشد وقتی که شما یک روز سخت را پشت سر گذاشته اید سعی می کند شرایط آسایش و آرامش شما را فراهم کند. کسانی که واقعا یکدیگر را دوست دارند در بدترین و بهترین شرایط زندگی در کنار یکدیگر هستند و از هم حمایت می کنند.
▪ اگر فردی در زندگیت وجود دارد که در شرایط سخت در کنار توست و سعی می کند تو را آرام کند، آن فرد واقعا شما را دوست دارد.
▪ اگر فردی عمیقا به شما علاقه داشته باشد، دوست دارد زمان زیادی را با شما سپری کند. برای باهم بودن لازم نیست حتما دلیل و یا برنامه ای وجود داشته باشد، کسانی که واقعا یکدیگر را دوست دارند از صحبت کردن با یکدیگر هم لذت می برند.
▪ اگر فردی از دیدن شما واقعا خوشحال می شود یعنی خیلی دوستتان دارد.
▪ اگر فردی صبورانه به شما کمک می کند که مشکلات شخصی خود را حل کنید، حتما خیلی دوستتان دارد.
▪ اگر احساس می کنید در سخت ترین شرایط زندگی همیشه یک پشتیبان دارید، بنابراین عشق را پیدا کرده اید.
▪ اگر فردی حتی به جزئی ترین کارها و حرفهای شما توجه می کند و بعد از گذشت یک مدت زمان طولانی حتی کوچکترین حرفهای شما را هم به یاد می آورد، یعنی خیلی به شما علاقمند است.
▪ اگر فردی رنگ لباسی که شما در مراسم سال گذشته پوشیده بودید را به یاد دارد یعنی شما برایش مهم هستید و کارهایی که شما انجام می دهید تاثیر ماندگاری روی او دارد.

سلام. من عاشق یه پسرم اونم دوستم داره تمام خانوادشم میدونن قرار که من به خانوادم بگم درموردش تا با مادرش بیاد خواستگاری میشه به من بگین چجوری به خانوادم بگم من خیلی دوسش دارم ۱۶ سالمه چبکار بکنم

با سلام خدمت شما دوست عزیز
مهرسا جان احساسات شما قابل درک است و دوست داشتن شما قابل احترام می باشد اما بهتر است دقت کنید که شما در سن نوجوانی قرار دارید و بعد احساسی در این زمان برای شما بیشتر جلوه می کند و ممکن است در سالهای آینده با رشد بیشتر عقلی، عاطفی ، اجتماعیو… ممکن است احساس پشیمانی بیشتری داشته باشید . مخصوصا اگر این آقا نیز در سن نوجوانی قرار دارند این ازدواج ممکن است حتی اگر خانواده ها رضایت بدهند احتمال پشیمانی و مشکلات در زندگیتان بیشتر می شود . بهتر است با دقت بیشتری به این موضوع نگاه کنید در مورد بیان کردن این موضوع به خانوادیتان نیز بهتر است اجازه بدهید خانواده آن آقا با منزل شما تماس بگیرند و درخواست آشنایی بیشتر کنند چون ممکن است شما این موضوع را به خانواده بیان کنید اما خانواده این آقا رضایت ندهند .
در مورد ازدواج در این سن بهتر است مشاوره پیش از ازدواج را تجربه کنید تا در این مسیر به شما کمک شود.
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۱۹۸۳۲
شاد باشید

سلام من ی دختری رو خیلی دوست دارم ۲۳سالمه ۸ماهه میشناسمش شناختی کلی رو خانوادش و خودش دارم نمیدونم چطوری با پدرم در میون بزارم چون واقعا تا الان در رابطه با همچین چیزایی با هم حرف نزدیم

با سلام خدمت شما دوست عزیز
اگر هدف شما زادواج می باشد بهتر است سعی کنید اگر به یک شناخت نسبی رسیده اید و آمادگی شروع زندگی مشترک را دارید در یک زمان مناسب با پدر و مادرتان در مورد اینکه می خواهید در مورد موضوع مهمی با آنها صحبت کنید که دیدگاهشان برایتان از اهمیت برخوردار است صحبت کنید و سعی کنید یک سری اطلاعات در اختیار آنها قرار بدهید و بیان کنید که تصمیم گیری به ادامه شناخت و مشورت با خانواده ها و بهتر است مشاوره پیش از ازدواج باشد .

سلام من ۱۶سالمه و عاشق يه دختري هستم كه شيش ماهه باهاشم و شناخت كامل از خودش و پدر مادرش دارم أما نميدونم چطوري اين موضوع رو به مادرم بگم لطفا كمكم كنين ممنون

با سلام خدمت شما دوست عزیز
احساسات شما قابل احترام می باشد اما نیاز است‌که شرایط سنیتان را نیز مد نظر داشته باشید تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید دقت کنید که در سن شما بیشتر تصمیمات بر پایه هیجان و خیالپردازی می باشد و چون هردوی شما در این سن قرار دارید نیاز است که تصمیم گیری در مورد آینده را به سنین بالاتر و رشد اجتماعی، اقتصادی،عاطفی،هیجانی و… بالاتر اختصاص بدهید تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید .
روابط در سن شما با وابستگی همراه می باشد و نیاز است که در آینده در این مورد صحبت کنید و در زمان فعلی تمرکز خود را بر دیگر موضوعات مهم زندگیتان‌نیز اختصاص بدهی

با عضویت در خبرنامه ایمیلی مطالب سایت را در ایمیل خود دریافت کنید. مطمئن باشید به هیچ وجه از ایمیل شما استفاده تبلیغاتی نمی شود.

کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به سامانه پرسش و پاسخ مشاور می باشد.

چطور به خانواده بگم خواستگار دارم
چطور به خانواده بگم خواستگار دارم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *