چطور به فرد معتاد کمک کنیم

 
helpkade
چطور به فرد معتاد کمک کنیم
چطور به فرد معتاد کمک کنیم

روش برخورد و رفتار با عضو معتاد خانواده

اعتياد يکي از اعضاي خانواده، پدر و مادر، فرزند، همسر يا خواهر و برادر، چالشِ بزرگي است که شما و ديگر اعضا را به لحاظ احساسي، ذهني، فردي و اجتماعي، درگير مي کند و آسيب هايي به دنبال دارد. براي کم کردن و ترميم اين آسيب ها و هدايت فرد معتاد در مسير ترک اعتياد، بايد مهارت هايي داشته باشيد تا بتوانید به درمان فرد معتاد کمک کنید.

اگر يکي از اعضاي خانواده تان معتاد يا در حال ترک است؛

در رفتار با یک فرد معتاد اين کارها را انجام دهيد:

اول از همه به خاطر داشته باشيد شما تنها کسي نيستيد که پدر، مادر يا فرزند معتاد دارد.چطور به فرد معتاد کمک کنیم

درباره اين مشکل، با خود و ديگران صادق باشيد.

يادتان باشد که نه فقط فرد معتاد، که همه اعضاي خانواده درگير اين چالش هستند. پس هواي خودتان و بقيه را داشته باشيد.

فرد يا مشاور مورد اعتمادي پيدا کنيد که بتوانيد برايش حرف بزنيد و درددل کنيد.

بخشش و مدارا را به خود و ديگر اعضاي خانواده يادآوري کنيد. با بغض و کينه توزي، فقط خودتان را آزار مي دهيد.

اميد و اعتقادتان به يافتن يک راهِ حل مناسب را از دست ندهيد زیرا یقینا اعتیاد قابل ترک است.

کارنامه فرد معتاد را ارزيابي کنيد و به اشتباهات احتمالي خود که به شکل گرفتن اعتياد دامن زده، اعتراف و براي جبران، تلاش کنيد.

آيا واقعاً مطمئنيد معتادِ خانه شما مي تواند اعتياد را ترک کند؟ اگر پاسخ شما، يک جوابِ نااميدانه و پر شک و ترديد است، بايد بدانيد او موفق نمي شود.

معتاد براي ترک، به باور و اعتماد صد درصد شما نياز دارد.

ترک اعتياد يعني چه؟ 

تصور اغلب ما از روند ترک اعتياد، همان چيزهايي است که در فيلم ها ديده ايم: فرد زجر مي کشد، داد و فرياد مي کند، حسابي به هم مي ريزد و بعد از چند روز شکنجه، پاک مي شود! ولی با استفاده از روش های جدید دیگر اینگونه نیست .بايد با مطالعه و مشاوره، سطح اطلاع و آگاهي مان از اعتياد و روند ترک اعتياد را بالا ببريم تا درک درستي از شرايط عزيزمان داشته باشيم.

معمولاً مشکلِ برگشت به عادت مصرف مواد و وسوسه استفاده دوباره، موضوعي است که فردِ در حال ترک را، به شدت آزار مي دهد. براي کنترل اين مسئله، فرد را از موقعيت هاي قبلي دور کنيد. اگر میتوانید محل سکونتتان را عوض کنيد تا از قضاوت ها و حرف های نا امید کننده مردم اطراف خود دور شوید، ارتباطاتتان را تغيير دهيد و سبک زندگيِ متفاوتي با قبل در پيش بگيريد.

فرد در حال ترک بايد از قرار گرفتن در معرض چهار موقعيت بپرهيزد: گرسنگي، خشم، تنهايي و خستگي. اين چهار موقعيت در يک ويژگي مشترکند و آن وارد کردن فشار رواني به فرد است. کلاً اين قانون طلايي را به ياد داشته باشيد که فشار رواني در دوران ترک، دشمن اصلي ادامه کار است. چرا که جسم آنقدر خسته است که ديگر توان مبارزه بيشتر را ندارد.

حضور در انجمن ها، جمعيت ها يا کانون هايي که به شکل رسمي در حوزه ترک اعتياد فعالند و معمولا توسط افرادي که قبلا معتاد بوده و حالا پاک شده اند اداره مي شود، مي تواند براي فردِ در حال ترک مفيد باشد. آشنايي شما با خانواده هايي که هر يک به نوعي با اين معضل دست و پنجه نرم مي کنند هم، مي تواند براي ادامه اين راه سخت و طولاني، آماده تان کند.  –

اين کارها را انجام ندهيد:

با شخص معتاد بحث نکنيد. از معتاد انتقاد نکنيد. فرد معتاد را قضاوت نکنيد. به ياد داشته باشيد: اعتياد يک بيماري است و بحث و قضاوت های اکنون شما هیچ دردی را مداوا نمی کند و فقط کار را هم برای شما و هم فرد معتاد سخت تر می کند و زمان به عقب باز نمی گردد.

فلسفه بافي نکنيد، خود را نبازيد، سرزنش و دعوا و پرخاش نکنيد. اين کارها، موقعيت را بدتر مي کند.  فقط به فکر چاره باشيد.

رو به رو شدن با حقيقت را پشت گوش نيندازيد. اعتياد به سرعت رشد مي کند، پس از همين لحظه شروع به يادگيري و برنامه ريزي براي روش هاي بهبود کنيد.

درباره شخص معتاد و اعتيادش با خانواده درجه یک خود پنهان کاري نکنيد و مسئوليت هايش را به دوش نکشيد.

اگر معتاد، شما را مسئول وضعيت خود مي داند، دلگير نشويد. اين افراد معمولا به هر بهانه اي متوسل مي شوند تا از خود سلب مسئوليت کنند.

اجازه ندهيد دلسوزي و ترحمِ بر خود، در وجودتان رشد کند. اعتياد يک عضو از خـــانواده، بـــزرگ تريــن مشکلِ روي زميــن نيست. ايــــن دلـــســـوزي و ترحـــم مــي تــوانـــد در بلنـــد مــدت، آســيــــب هــــاي به مـــراتـــب عميـق تري به شما بزند.

هيچ قول و قراري را از معتاد برای ترک در آینده قبول نکنيد. چون اين فقط راهي براي به تعويق انداختن بهبودي است. قرار و مدارهايتان را تغيير ندهيد و روي حرفتان پابرجا بمانيد.

با تنش و پرخاش و درگیری شرایطی فراهم نکنید فرد معتاد يا درحال ترک به شما دروغ بگويد اين عمل، ميل به دروغگويي را در او تشويق مي کند. حقيقت اگر چه تلخ است، بهتر از دروغ شنيدن است.

همچنین اجازه ندهيد فرد معتاد يا در حال ترک، زرنگي به خرج دهد و حس کند مي تواند فريبتان دهد.

نگذاريد فرد معتاد يا در حال ترک از شما سوءاستفاده کند و از شما يک همدست بسازد.

دست روي دست گذاشتن، بدترين انتخاب در برخورد با اين بيماري است. اعتياد يکي از اعضاي خانواده، موضوعي است که حتي اگر در کنار فرد معتاد هم زندگي نکنيد، باز هم تاثير منفي اش را روي روح و روانتان مي گذارد. بي تفاوت يا نااميد نباشيد. برخي روش هاي ترک اعتياد کارآمد و مثبتند و در صورت تلاش و حمايت شما و خواست و اراده بيمار، حتما نتيجه مي دهند.

رفتار ما با فرد درمان شده :

پس از ترک باید به او اعتماد کنید و هیچ گاه کاری نکنید که احساس کند به او اعتماد ندارید . گذشته را مداوم به رخش نکشید .همت و تلاش او را برای پیروزی بر این بیماری ستایش کنید.

کار کردن باعث سلامتی روح و جسم می شود. فرد بهبود یافته باید مشغول کار گردد و همکاران او هم هیچ گاه نباید گذشته او را به او یادآور شوند .

اگر فکر می کنید محیط زندگی یا کار او شرایطی را فراهم می کند که او همیشه احساس سرخوردگی می کند یا اطرافیان حس بی اعتمادی  به او دارند تا جای ممکن محل کار یا زندگی را تعویض کنید و از نو شروع کنید .

با او باشید و حمایتش کنید. اعتیاد صد درصد درمان همیشگی دارد اگر باید ها و نباید ها را بدانیم.

جهت مشاوره و اطلاع از شرایط پذیرش در کمپ ترک اعتیاد رهپویان بیداری، بر روی شماره تماس های زیر کلیک نمایید:

09944071759

09391249731

جهت مشاوره و اطلاع از شرایط پذیرش مددجویان در کمپ ترک اعتیاد رهپویان بیداری، با شماره های زیر تماس بگیرید:

09944071759

چطور به فرد معتاد کمک کنیم

09391249731

تهران – جاده خاوران، سه راه سیمان، غنی آباد، خیابان امام خمینی، ده متری پازوکی، انتهای کوچه دست چپ مرکز ترک اعتیاد رهپویان بیداری

© 2021 مرکز ترک اعتیاد رهپویان بیداری

پشتیبانی و سئو : واله

تماس با پذیرش

مشکل در عملکرد سیستم


بازگشت به صفحه اصلی

آنچه در این مقاله می‌خوانید:

 

مهم‌ترین سوال خانواده‌ها از مشاورین کمپ ترک اعتیاد فرمانیه (بهترین کمپ خصوصی ترک اعتیاد در تهران) این است که چگونه می‌توان به یک فرد معتاد کمک کرد؟ چگونه فرد معتاد را راضی به ترک کنیم؟ نحوه انگیزه دادن به معتادان چگونه است؟ آیا لازم است بیمار معتاد خود را که در حال بهبودی است کنترل کنیم؟ تشویق یا تنبیه کدامیک را برای بیمار در حال بهبودیمان به کار ببریم؟ به لحاظ پزشکی چه اقداماتی لازم است برای بیمار خود انجام دهیم؟ چطور می‌توانیم به تغییر الگوهای روانی بیماران برای ترک اعتیاد کمک کنیم؟ چگونه فرد معتاد را درمان کنیم و او را ترک دهیم؟ نحوه کمک به ترک اعتیاد و سوالات دیگر. در این مقاله مرکز قطع مصرف فرمانیه 6 نکته و پیشنهاد برای شما خانواده‌ها داریم و در ادامه به سوالاتی که در بالا مطرح شد به طور مفصل پاسخ می‌دهیم. با ما همراه باشید.

 

 

چطور به فرد معتاد کمک کنیم

 

اکثر افراد معتاد به مواد مخدر یا محرک و حتی الکل در انکار به سر می‌برند. انکار آن‌ها به گونه‌ای است که هم در ذهن خود و هم برای اطرافیان مشهود است. آن‌ها به هیچ وجه اعتیاد خود را قبول ندارند و آن را کتمان می‌کنند یا حتی می‌گویند اعتیاد من هنوز به حدی نرسیده است که کسی از آن خبردار باشد و فقط خودم این موضوع را می‌دانم.

برای ایجاد تمایل در فرد معتاد برای ترک اعتیادش باید کمک کنید تا دیوار انکار او شکسته شود و او بپذیرد که مشکلی به نام اعتیاد دارد. برای این موضوع باید با او به طور صریح و شفاف صحبت کنید. به او بگویید که می‌دانید او معتاد شده است و این موضوع برای شما بسیار آزار دهنده است.

در هنگام صحبت با وی به او بگویید که برایش نگران هستید و از آینده و شرایطی که ممکن است برای او و شما پیش بیاید می‌ترسید. احساس خجالت خود در جامعه را با او در میان بگذارید. به طور شفاف به او بگویید که اعتیادش چه تاثیرات منفی‌ای می‌تواند بر روی او، روابطش و جامعه بگذارد. 

 

 

اکثر خانواده‌ها برای این که فرد معتاد را به اعتیادش آگاه کنند از صفت‌ها و برچسب‌های بسیار منفی‌ای استفاده می‌کنند. مثلا  او را بی‌مسئولیت یا خودخواه خطاب می‌کنند. این کار نه تنها باعث بهبود اوضاع نمی‌شود بلکه شرایط را وخیم‌تر نیز می‌کند.

با برچسب منفی زدن به فرد معتاد، در او احساس خشم، نفرت، ريا، کینه و … ایجاد می‌کنید. این کار لجاجت او را بیشتر می‌کند و چه بسیار باعث شود میزان مصرف و تبعات اعتیادش دو چندان شود.

به جای این کار، رفتار او را برایش شرح دهید و بگویید که رفتارهای او چه تاثیری بر روی شما می‌گذارد و اگر وی به این نوع رفتارش ادامه دهد مشکلاتی پیش خواهد آمد.

بسیار مراقب باشید که برای این کار با او با کنایه و در لفافه صحبت نکنید. باید همانند بخش انکار واضح و صریح باشید. باید به او مستقیما بگویید که به نتیجه رسیده‌اید که او معتاد است و این مساله بسیار آزار دهنده و حتی ترسناک است.

 

 

معتادان هم برای انکار اعتیاد و در مرحله بعدی برای ادامه اعتیاد خود توجیهات بسیار زیادی دارند و به بهانه‌های بسیار زیادی متوسل می‌شوند. آن‌ها با این کار می‌خواهند به شما ثابت کنند که چاره‌ای جز مصرف و ادامه اعتیاد خود ندارد. توجه داشته باشید مغز و فکر فرد معتاد برای ارائه انواع توجیه و بهانه بسیار مهارت دارد.

فرد معتاد بهانه‌هایی چون بیماری جسمی، ماجراهای رمانتیک و عشقی و شکست‌هایش و حتی ایجاد برخی موفقیت‌هایش را برای شما می‌آورد. مثلا فرض کنید که وی یک نویسنده است. او توجیه می‌کند که برای به دست آوردن موفقیت‌های بیشتر حتما باید مواد مخدر مصرف کند تا خلاقیتش بالاتر رود. یا مثلا به شما می‌گوید که در یک رابطه عاطفی بوده و شخص مقابلش به او خیانت کرده، بنابراین او مدتی قصد دارد برای به دست آوردن آرامش از مواد مخدر استفاده کند و پس از چند وقت و فراموش کردن رابطه خود و با به دست آوردن آرامش حتما مصرف خود را قطع خواهد کرد.

اگر شما در این ترفند آن‌ها تازه کار باشید به سرعت فریب خورده و تحت تاثیر قرار خواهید گرفت. حتی ممکن است به او اجازه مصرف علنی نیز بدهید. پس به هیچ وجه فریب توجیهات معتاد گونه را نخورید و در این زمینه هشیار باشید.  حتی می‌توانید از فرد بخواهید که آزمایش عدم اعتیاد را انجام دهد. داشتن ارتباط با یک مشاور حوزه اعتیاد و یا شرکت در جلسات هفتگی خانواده‌ها در کمپ فرمانیه، در این زمینه به شدت می‌تواند به شما کمک کند.

 

در برخی خانواده‌ها، فرد معتاد برای ترک اعتیاد خود پیش شرط می‌گذارد و یا حتی معامله می‌کند. یا برعکس خانواده‌ها با دادن وعده‌های متفاوت به او باج می‌دهند تا وی اعتیادش را ترک کند. مرکز ترک اعتیاد فرمانیه با تجربه طولانی مدتی که دارد به شما هشدار می‌دهد، برای ترک اعتیاد فرزند یا همسرتان هرگز معامله نکنید و باج خواهی او را نپذیرید.

مثلا ممکن است آن‌ها به شما بگویند در صورتی اعتیادشان را ترک خواهند کرد که شما یک اتومبیل مناسب برای او بخرید. یا مبلغ زیادی پول برای راه اندازی یک کسب و کار به او بدهید. یا برعکس شما بگویید بعد از ترک اعتیاد برای او به خواستگاری می‌روید و یا شغلی بسیار کم زحمت و پردرآمد برایش پیدا می‌کنید.

کاملا آگاه باشید شخصی که برای ترک اعتیادش پیش شرط می‌گذارد، هنوز در مرحله انکار است و اعتیاد خود را به عنوان یک واقعیت نپذیرفته است. با پذیرفتن شرط‌ها و باج خواهی‌ها و یا دادن امتیازات به فرد معتاد، هرگز امیدوار نباشید که او اعتیادش را ترک کند. هرگز برای ترک اعتیاد و هزینه‌هایش به او پولی نپردازید و خود به طور مستقیم برای پذیرش وی در یک کمپ ترک اعتیاد خوب و مناسب اقدام کنید.

 

برای این که فرد معتاد از لایه انکار بیرون بیاید و عواقب اعتیاد خود را ببینید برای او اطلاعات مختلف فراهم کنید. در حال حاضر هم کتاب‌ها و هم جزوه‌های متعددی برای این موضوع وجود دارد. او را با انجمن های دوازده قدمی آشنا کنید. برای پیدا کردن یک مرکز ترک اعتیاد مجهز و مناسب و با امکانات برایش جستجو و پرس و جو کنید و از هزینه کمپ ترک اعتیاد خصوصی در تهران اطلاع پیدا کنید.

 

برای این پیشنهاد حتما از یک متخصص مشاوره بگیرید. بعد از آن در مورد رابطه خود با او در صورت ادامه اعتیادش تصمیم بگیرید و این تصمیم را قاطعانه به او بگویید. دلیل این که از شما می‌خواهیم قبل از علنی کردن تصمیم خود با یک مشاور مشورت کنید این است که تصمیم شما با پشتوانه و قاطع باشد.

ممکن است تصمیم بگیرید او را ترک کنید اما این کار برایتان غیر ممکن باشد، پس قبل از از تصمیم باید اول تکلیف خودتان با او را مشخص کنید. احساسی تصمیم نگیرید.

تمامی این پیشنهادها بر اساس تجربه‌ای بود که طی سالیان طولانی کار در حوزه ترک اعتیاد به دست آورده بودیم. در کمپ فرمانیه هدف ما فقط جذب مراجع برای ترک اعتیاد نیست. ما تلاش می‌کنید مراجعین ما علاوه بر ترک اعتیاد، در ترک باقی بمانند. برای همین امر علاوه بر اجرای به نحو احسن مسئولیت خودمان در برابر فرد بیمار، همواره سعی کرده‌ایم برای خانواده‌ها هم آموزش‌های متعدد داشته باشیم.

یکی از کارهایی که مرکز ترک فرمانیه انجام می‌دهد برگزاری منظم جلسات هفتگی با خانواده‌ها و حضور مشاورین مجرب و دارای مدارک رسمی در این جلسات است. پیشنهاد می‌کنیم برای کمک به ترک اعتیاد فرزند یا همسر و یا سایر عزیزانتان در این جلسات شرکت کنید. کافیست برای هماهنگی حضور خود در جلسات هفتگی خانواده‌ها با کمپ فرمانیه تماس بگیرید.

 

 

 

 

چطور به فرد معتاد کمک کنیم

 

لازم است بدانید که افراد در روان‌درمانی‌های فردی و گروهی که در بهترین کمپ های ترک اعتیاد انجام می‌شود، یاد می‌گیرند که هر چیزی، هر کسی و هر جایی که باعث وسوسه که نهایتا ممکن است موجب لغزش در آن‌ها شود را کنار بگذارند یا تغییرات لازم را در آن به عمل آورند، گاهی افراد تمایل دارند که اعتیاد را ترک کنند ولی وسایل خود را، یا دوستان مصرف‌کننده خود را هنوز داشته باشند.

در چنین مواقعی تعارض بین خانواده و فرد مصرف‌کننده ایجاد می‌شود. دعوا، بحث و جدل هیچ دردی را دوا نمی‌کند، بهتر است با او به بحث بپردازید و استدلال کنید که چرا دوستان مصرف‌کننده برای او مضر هستند. شما می‌توانید از او سؤال کنید آیا نظر روان‌شناس یا اعضای شرکت‌کننده در گروه‌درمانی‌ها نیز همین است که رفت و آمد با دوستان مصرف‌کننده هیچ اشکالی ندارد؟ و پیرامون این مسئله بدون این که احساسات خود از قبیل نفرت از دوستان مصرف‌کننده را دخالت دهید، استدلال کنید.

البته گاهی اوقات افرادی دیده شده‌اند که ضمن این که محیط آن‌ها و دوستان آن‌ها آلوده‌اند به خاطر انگیزه بالایی که دارند ترک می‌کنند و هرگز تسلیم وسوسه‌ها نمی‌شوند.

 با این حال بهتر است که به بیمار در حال بهبودی این مسئله را این‌گونه بیان کنید:

” من متوجه شدم که وسوسه‌ها نقش مهمی در بیماری شما دارند، بنابراین باید تمام تلاش خود را بکنیم تا چیزهایی که باعث وسوسه شما می‌شوند را از اطرافت دور کنیم. اگر می‌گوییم این دوستان شما نباید دیگر برایت مهم باشند، فقط به این دلیل است که حدس می‌زنیم با دیدن آن‌ها و رفت و آمد با آن‌ها خودت بیش‌تر اذیت می‌شوی و باعث وسوسه شما می‌شوند، شما می‌توانی دوستان بهتری انتخاب کنی و دوستان پاکی داشته باشی مثل دوستانی که در گروه‌های NA  هستند یا دوستان شما در گروه‌درمانی‌ها.”

 

 

 

اگر یادتان باشد در مقاله قبلی با عنوان نقش خانواده در درمان اعتیاد گفتیم که والدین قاطع و مقتدر، والدینی هستند که ضمن این که یک رابطه دوستانه برقرار می‌کنند از جایگاه ویژه‌ای نیز برخوردارند و به نظم و قانون نیز اهمیت می‌دهند. به عبارتی دیگر این والدین اقتدار خود را هرگز از دست نداده‌اند و عشق و محبت را به همراه نظم و قانون‌مندی و استدلال با هم به کار می‌گیرند.

اکثر خانواده‌ها می‌پرسند: آیا ما بیمار خود را کنترل کنیم؟

ابتدا یک مثال خارج از اعتیاد می‌زنیم، و سپس به این سؤال پاسخ می‌دهیم.

فرض کنید دختری 17 ساله، هر روز هنگامی که از دبیرستان خارج می‌شود، پدرش را می‌بیند که با اتومبیل رو به روی درب مدرسه منتظرش ایستاده تا او را به منزل ببرد و روزهای دیگر نیز به نوبت، برادرانش این کار را انجام می‌دهند، فرض کنید این دختر هیچ رابطه دوستانه‌ای با پدر و برادرانش ندارد و احساس می‌کند که مدام تحت نظر آن‌هاست.

سعی کنید خود را جای این دختر خانم 17 ساله قرار دهید، چه احساسی به شما دست می‌دهد. اگر این خانم جزء شاگردان ممتاز مدرسه باشد، احتمالاً بیش‌تر از دیگران ناراحت می‌شود، چون مدام از خود می‌پرسد من باید چه کاری انجام دهم تا پدر و برادرانم به من اعتماد کنند؟ و چرا این‌ها دست از سر من برنمی‌دارند؟ مگر من کاری انجام داده‌ام یا مگر به من شک دارند که هر روز مثل نگهبان من را کنترل می‌کنند؟ دیگران در مورد من چه فکری می‌کنند؟ احتمالاً همکلاسی‌ها و مسئولین مدرسه هم‌ فکر می‌کنند که پدر و برادرانم به من شک دارند؟

حالا فرض کنید دختر دیگری که او هم 17 ساله است و با پدر و برادرانش رابطه دوستانه‌ای بر اساس اعتماد و اطمینان برقرار کرده، هر روز پدر یا برادرانش را می‌بیند که رو به روی درب مدرسه منتظرش ایستاده‌اند تا او را به منزل ببرند. سعی کنید خود را جای این دختر خانم قرار دهید. چه احساسی دارید؟

احتمالاً خوشحال می‌شوید و حتی ممکن است بخواهید به دوستانتان نشان دهید که چه خانواده منسجم و با محبتی دارید که این قدر به فکر شما هستند و هر روز شما را از مدرسه به خانه می‌برند و این خانم نیز احساس خوبی دارد مخصوصاً وقتی متوجه می‌شودکه خانواده کاملاً به او اعتماد دارند ولی به خاطر راحتی او یا به خاطر عدم امنیت در جامعه او را همراهی می‌کنند.

 

 

 

تفاوت این دو خانواده فقط در برقراری یک رابطه دوستانه بر اساس اعتماد و اطمینان بود. شما باید قدم‌ها را به ترتیب و گام به گام بردارید. اکثر خانواده‌ها چون مهارت لازم برای برقراری رابطه دوستانه را ندارند و همچنین چون برقراری روابط دوستانه نیازمند تلاش، مهارت، دقت، وقت و انرژی زیادی است، سریعاً به سراغ روش‌های ساده‌تری مثل کنترل کردن و تنبیه و تهدید و غیره می‌روند و این باعث خراب‌تر شدن تمام کارها و روابط بین افراد می‌شود.

بنابراین ما در کمپ ترک اعتیاد فرمانیه مخالف کنترل کردن نیستیم و همان‌طور که گفتیم بهترین سبک رفتاری، سبک والد مقتدر و قاطع بود. به شرطی که این سبک را به صورت کامل اجرا کنید، به عبارتی دوستی و محبت به همراه کنترل و قانون.

ابتدا به برقراری رابطه دوستانه بپردازید و بعد کنترل کردن را پیش بگیرید، به عبارتی کنترل کردن به شیوه کاملاً محسوس نه تنها اشکالی ندارد بلکه لازمه درمان است به شرطی که خانواده ابتدا رابطه دوستانه را برقرار کرده باشد. بدون برقراری رابطه دوستانه، کنترل کردن بیمار کاملاً اشتباه است.

شما می‌توانید در این موارد از این جملات استفاده کنید:

من متوجه شده‌ام که وسوسه‌ها نقش زیادی در بیماری اعتیاد دارند، بنابراین ما نیاز داریم که با یکدیگر همکاری کنیم و هر چیزی که باعث وسوسه شما می‌شود را شناسایی و آن‌ها را حذف کنیم، تغییر بدهیم یا کنترل کنیم.

من به خاطر این‌که شما را دوست دارم و برای شما ارزش و احترام خاصی قائل هستم، حاضرم در این زمینه به شما کمک کنم.

گاهی اوقات فشار وسوسه‌ها به قدری شدید هستند که شما به تنهایی نمی‌توانید آن‌ها را کنترل کنید و این آن لحظاتی است که وسوسه‌ها شما را وادار به مصرف می‌کنند، به همین دلیل می‌خواهم به من اجازه بدهید تا مواقعی که حس می‌کنم شرایطی ایجاد شده که باعث وسوسه شما می‌شود یا شرایطی که متوجه می‌شوم شما وسوسه شده‌اید من مواظب باشم و اگر توانستم به شما کمک کنم.

مثلاً گاهی اتفاق افتاده که فشار وسوسه‌ها آن قدر زیاد شده که افراد آن‌ها را به عمل تبدیل کرده‌اند اما خانواده آن‌ها متوجه شده‌اند که فرد وسوسه شده و کمک‌هایی که لازم بوده را به موقع انجام داده‌اند و از لغزش فرد جلوگیری کرده‌اند.

قبل از هر چیز دوست دارم هر چیزی، هر کسی و هر جایی، هر فکری، احساسی یا رفتاری که باعث وسوسه شما می‌شود را شناسایی و کنترل کنیم و شرایط محیطی را تا حد امکان تغییر دهیم. نظر شما چیست؟

افراد در گروه‌درمانی‌ها آموزش می‌بینند تا لیستی از تمام چیزهایی که آن‌ها را وسوسه می‌کند تهیه کرده و سپس نسبت به کنترل آن‌ها اقدام کنند. شما می‌توانید در تهیه این لیست به آن‌ها کمک کنید.

 

 

در ادامه به ذکر دو مثال در ارتباط با کنترل کردن می‌پردازیم.

مثال 1

پدر یکی از بیماران در حال بهبودی که در کلاس‌های آموزش خانواده شرکت نکرده بود، شبی ساعت دوازده شب از خواب بیدار می‌شود و متوجه می‌شود که فرزندش وارد حمام شده و در حال آماده کردن وسایل برای تزریق است. پدر، قیافه‌ای کارآگاه مانند به خود می‌گیرد و با عصبانیت در حمام را باز می‌کند و پسر را به باد فحش و ناسزا می‌گیرد و مادر و خواهران را هم از خواب بیدار می‌کند و تا ساعت 3 نیمه شب این تنش ادامه پیدا می‌کند.

پدر احساس خوبی دارد اگر چه عصبانی است، چون توانسته به خانواده‌اش مخصوصاً همسر و دخترانش نشان دهد که مشکل از خانواده یا خودش نیست بلکه این پسر است که خانواده را دچار مشکل کرده و به این ترتیب جایگاه خود را در خانواده به اندازه کافی بالا برده، طوری که همه اعضای خانواده حق را به پدر می‌دهند و از او می‌خواهند ناراحت نباشد و به خوابش ادامه دهد.

برعکس، پسر خانواده دچار احساس گناه در قبال خود و خانواده‌اش است و حتی افکار خودکشی نیز به ذهنش می‌رسد و یک بار دیگر به تجارب شکستش اضافه شده است. این پسر به خاطر ترس و تهدید پدر تا حدود دو روز نیز پاک بود اما بعد از آن دچار لغزش و نهایتاً عود شد.

مثال ۲

پدر دیگری که در گروه‌های آموزش خانواده شرکت کرده بود، ساعت 10 شب متوجه می‌شود که پسرش که در حال بهبودی است، بی‌قرار و منتظر است که دیگر اعضای خانواده برای خواب به اتاق‌هایشان بروند. پسر به اتاق می‌رود و خود را برای خواب آماده می‌کند، بقیه اعضای خانواده نیز به خواب می‌روند.

پسر حدود ساعت 11 شب شروع می‌کند به آماده کردن وسایل مصرف، پدر هنوز مطمئن نیست اما وقتی می‌بیند که پسرش یک پارچه‌ای را در زیر در قرار می‌دهد، مطمئن شده و وارد اتاق پسرش می‌شود، وی تمام وسایل را از دید پدرش مخفی می‌کند و بلند بلند شروع می‌کند به حرف زدن، اما این پدر باهوش از پسرش خواهش می‌کند که یواش صحبت کند و به او می‌گوید، نمی‌خواهم این موضوع را بقیه اعضای خانواده متوجه شوند.

پدر به وی می‌گوید: من می‌دانم که این حالت فقط به خاطر وسوسه‌های تو ایجادشده. خوب، می‌خواهی راجع به این صحبت کنیم که چی شد که وسوسه شدی و پسر صحبت را ادامه می‌دهد، پدر می‌گوید، اگر می‌بینی که من الان در اتاق تو هستم به خاطر این بود که قبلاً با هم قرار گذاشته بودیم که من نیز مواظب باشم که لحظاتی که وسوسه‌ها به قدری شدید می‌شوند که تو به تنهایی نمی‌توانی آن‌ها را کنترل کنی، من به تو کمک کنم. شما می‌توانی به وسوسه‌هایت عمل کنی ولی اگر این کار را انجام دهی دوباره باید همه چیز را از نو شروع کنیم، ولی اگر به وسوسه‌هایت هیچ توجهی نکنی، این بیماری را کنترل کرده‌ای…

نکته جالب این بود که در این جا پدر از پسر می‌خواهد که موضوع را بین خودشان نگه دارند و به او نشان داد که متوجه این مسئله است که این بیماری اوست که باعث این رفتارهایش شده و بیماری او را از شخصیت فرد جدا کرده و بدون این که در او احساس گناهی ایجاد کرده باشد دوستانه با پسر خود صحبت کرده و مسئله را پیگیری کرد.

این پدر اشاره کرد که تا صبح با پسرش خلوت کرد و از خاطرات خود و اشتباهات خود برایش گفت و برای پسر نیز بسیار جالب بود که پدرش این قدر به او اعتماد کرده و نزدیک شده که مسائل خود را برای او می‌گوید و پسر نیز احساس خوبی داشت و تا صبح برای پدرش از مشکلاتش صحبت کرد.

بنابراین به خاطر داشته باشیم که کنترل کردن لازمه درمان است اما دوستی و برقراری رابطه دوستانه بر اساس اعتماد و اطمینان این کنترل خود عاملی برای لغزش عود است.

بسیاری از بیماران هنگامی که وسوسه می‌شوند و لغزش می‌کنند، برای لغزش خود بهانه‌هایی را می‌آورند تا با این توجیهات از احساس گناه رهایی پیدا کنند ولی گاهی بهانه‌هایی که برای لغزش می‌آورند، اگر قدری تأمل کنیم متوجه می‌شویم که می‌توان وسوسه بعد از ترک اعتیاد را پیشگیری کرد.

خشایار این شش ماه پاکی را به سختی به دست آورده. او تمام عوارض جسمی و روانی ناشی از ترک اعتیاد را تحمل کرده، وی تمام درد جسمی و تمام مسائل دیگر مثل بی‌خوابی، بی‌قراری، افسردگی، اضطراب و بی‌حوصلگی و غیره را فقط به خاطر خودش و خانواده‌اش و پاک بودن تحمل کرده است. این دقیقه چیزی است که به آن انگیزه گفته می‌شود.

در روان‌درمانی‌های فردی تمام همت روان شناسان بالینی در کمپ ترک اعتیاد این است که انگیزه مراجع را در بالاترین نقطه نگهدارند. فرض می‌کنیم که خشایار 100% برای پاک بودن انگیزه دارد. خشایار وارد محیط کار خود می‌شود و دوستان مصرف‌کننده‌اش او را می‌بینند و می‌گویند، آفرین بعد از هجده سال تخریب، شش ماه پاک بودن واقعاً هنر می‌خواهد، ماشاءاالله به اراده‌ای که داری اما نباید زندگی را سخت بگیری، تو که 6 ماه پاک بودی، با یک بار مصرف که دوباره معتاد نمی‌شوی.

ما امشب دور هم جمع می‌شویم، خیلی دوست داریم که تو هم همراه ما باشی. حتی اگر نمی‌خواهی مصرف کنی ولی در جمع ما حاضر شو تا به ما هم خوش بگذرد. خشایار پیشنهاد این دوستان را با قاطعیت تمام رد می‌کند. چون در گروه‌درمانی‌های مرکز ترک اعتیاد شرکت کرده و مهارت‌های ابراز وجود، جرات ورزی و “نه گفتن” را آموخته است، ولی هنگامی که شب به خانه باز می‌گردد، برحسب اتفاق به جای این که ساعت 10 به خانه برگردد به دلیل ترافیک و تصادف خودروهای دیگر، ساعت 30/11 شب به منزل می‌رسد و قیافه خسته‌ای دارد.

همسر خشایار همین که قیافه خسته و تأخیر چندین ساعتی او را می‌بیند نمی‌تواند خود را کنترل کند و به یاد روزهای تلخ مصرف شوهرش می‌افتد و یک‌مرتبه به جای سلام و احوالپرسی، دچار ترس و نگرانی می‌شود و به او می‌گوید: کجا بودی؟ با کی بودی؟ دوباره شروع کردی؟

خلاصه، آن شب یک بحث و جدل در می‌گیرد. خشایار اصرار دارد که من مصرف نکرده‌ام و همسر مدام تکرار می‌کند که دروغ می‌گویی و فکر کردی من متوجه نمی‌شوم و غیره.

فرض کنید خشایار هفته بعد نیز از طرف دوستان دیگرش به مصرف دعوت می‌شود و او باز امتناع می‌کند و دلیل امتناع او نیز انگیزه وی برای ترک اعتیاد و دوست داشتن خود و خانواده‌اش است. شب هنگام وقتی که به خانه باز می‌گردد، شارژ تلفن همراهش تمام می‌شود و نمی‌تواند به همسرش بگوید که امشب نیز در ترافیک گیر کرده است، اتفاقاً راننده تاکسی هم آن قدر سیگار می‌کشد که لباس خشایار بوی سیگار می‌گیرد. خشایار وارد خانه می‌شود و همسر حتی یک کلمه با او حرف نمی‌زند و خشایار هر چقدر علت را می‌پرسد، همسر فقط می‌گوید از بوی لباس‌هایت، از خاموش کردن تلفن همراهت و تأخیرت بپرس… خشایار از صبح تا الآن تمام درد جسمی و روانی را به خاطر پاک بودن تحمل کرده است.

اگر این رفتارهای همسر (گیر دادن‌های بی‌مورد و غلط) ادامه پیدا کند، آنگاه اگر شما به جای خشایار باشید، در دفعات بعدی به پیشنهاد دوستان مصرف‌کننده برای این که فقط پیش آن‌ها باشید حتی مصرف نکنید، پاسخ مثبت نمی‌دهید؟

خشایار می‌گوید: علت لغزش من این است که دیدم این همه درد و زحمت را تحمل می‌کنم ولی باز همسرم فکر می‌کند که من مصرف‌کننده هستم و آن‌قدر من را ناراحت کرد که من نتوانستم تحمل‌کنم، به خود گفتم: من چه مصرف کنم و چه نکنم، همسرم فکر می‌کند که من مصرف‌کننده هستم. بنابراین تصمیم گرفتم با دوستانم به باغ بروم ولی مصرف نکنم. ولی یکی دو بار که رفتم دوباره وسوسه‌ها من را از پا در آوردند و ناگهان دیدم که بر سر منقل نشسته‌ام.

البته ما در گروه‌درمانی‌ها به بیماران در حال بهبودی آموزش می‌دهیم که ترک کردن و پاکی باید برای خود فرد باشد نه برای خانواده و همسر. به عبارتی، انگیزه باید کاملاً درونی باشد.

انگیزه بیمار مهم‌ترین عنصر لازم برای درمان بیمار و حتی تمام درمان است. بنابراین هر عاملی که این انگیزه را کاهش دهد، مخل درمان بیماری اعتیاد است و باید شناسایی و حذف شود.

این جاست که ما به خانواده‌ها پیشنهاد می‌کنیم که رفتارشان، افکارشان و احساساتشان را بیش‌تر بشناسند و درک کنند. کدام یک انگیزه همسر آن‌ها را کم‌تر یا بیش‌تر می‌کند و نهایتاً آن را مدیریت کنند. پدری که هنوز پسر خود را پس از شش ماه پاکی، معتاد صدا می‌کند یا پدری که به پسر خود می‌گوید چهار روز پاکی، فکر کردی آدم شدی، قطعاً انگیزه بیمار را کاهش خواهد داد و باعث ناراحتی و افزایش فشار روانی بیمار خود می‌شود.

بنابراین بهتر است خانواده‌ها در حمایت فرزندان خود باشند و حتی اگر آنها دچار لغزش هم شدند از آن‌ها حمایت کنند و سریعا اقدامات پس از لغزش را برای فرزندان خود انجام دهند.

بنابراین اگر چه ما در جلسات گروه‌های آموزشی و مشاوره اعتیاد که در کمپ ترک اعتیاد فرمانیه برگزار می‌کنیم به بیماران آموزش می‌دهیم که فقط برای خودشان پاک بمانند و نظر دیگران برایشان مهم نباشد اما بهتر است که خانواده نیز شرایط را برای افزایش انگیزه بیمار فراهم کنند و جلوی بروز چنین رفتارهای نادرستی را بگیرد.

 

 

 

 

بیمار در حال بهبودی که در دوره کمپ ترک اعتیاد از لحاظ جسمی سم‌زدایی شده، کم‌کم تغییرات زیادی را در جسم و روح خود احساس می‌کند. شما می‌توانید این تغییرات را از رفتارها و حرف‌های او پی ببرید، او مرتب جلوی آینه می‌رود و خوشحال است که از لحاظ جسمی رو به بهبودی است و حتی به شما می‌گوید مرتب به وزنم اضافه می‌شود، پوستم در حال سفید شدن است یا سیاهی لبم کم‌تر شده، او حتی می‌گوید، این روزها حال و هوای دیگری دارم، به چیزهایی فکر می‌کنم که قبلاً برایم اهمیت نداشت و راجع به مسائلی تصمیم‌گیری می‌کنم که قبلاً به آن‌ها اهمیت نمی‌دادم چون در تمرکز و تصمیم‌گیری مشکل داشتم. این دقیقاً آن لحظه‌ای است که شما باید او را تشویق کنید. این تشویق‌ها می‌توانند کلامی یا غیرکلامی باشند.

 

 

هر عامل کلامی یا غیرکلامی، مادی یا اجتماعی که بلافاصله بعد از رفتار ارائه شود و موجب افزایش آن رفتار شود، تقویت یا مشوق نامیده می‌شود. تقویت‌ها یا مشوق نگاهدارنده‌های رفتار و افزاینده انگیزه بیمار هستند.

رفتار افراد به دنبال تقویت‌هایی در محیط آن‌ها افزایش می‌یابند. اگر رفتارهای خوب را تقویت نکنید، ممکن است رفتارهای مطلوب کاهش یافته و رفتارهای نامطلوب افزایش یابند. توجه کردن، تائید کردن و تحسین کردن، لبخند زدن، زنده باد گفتن و آفرین و حتی پول و هدیه و غیره نمونه‌هایی از تقویت‌ها یا مشوق‌ها هستند.

همه انسان‌ها به دنبال تقویت‌ها و مخصوصاً توجه و تائید اعضای خانواده خود هستند. اگر رفتارهای مطلوب فرد مقابل مورد توجه و تقویت شما قرار نگیرد او دست به رفتاری خواهد زد که شما به او توجه کنید. برای مثال اگر دانش‌آموزی تا زمانی که درس خود را می‌خواند و پسر مؤدبی است، هیچ کدام از اعضای خانواده به او توجه نکنند و او تشویق و تأییدی از سوی خانواده نگیرد و بر حسب اتفاق وی دچار بیماری اعتیاد شود و مواد مخدر مصرف کند، آن گاه تمام اعضای خانواده توجه خود را به او معطوف کنند که چرا چنین کاری را انجام می‌دهد، همین برای او توجه می‌شود و همین امر، رفتار او را تقویت می‌کند.

بنابراین پیشنهاد می‌کنیم که رفتارهای مطلوب وی را در دوره سم‌زدایی تقویت کنید، حتی با یک توجه و تائید ساده یا لبخند و آفرین گفتن یا جمله‌ای مانند این جمله: آفرین، من خیلی خوشحالم از این که می‌بینم این همه تغییر کرده‌ای.

این باعث افزایش انگیزه بیمار می‌شود. فرد باید یاد بگیرد که خانواده در کل او را دوست دارد اما زمانی که رفتارهای مطلوب انجام می‌دهد مورد تائید و توجه و تشویق خانواده است و زمانی که رفتارهای نامطلوب انجام می‌دهد هیچ توجه و تأییدی از سوی خانواده به دست نمی‌آورد.

 

چند قانون کوچک ولی مهم را به خاطر بسپارید:

رفتار مطلوب + تقویت = افزایش رفتار مطلوب

رفتار مطلوب + عدم تقویت = کاهش رفتار مطلوب

رفتار نامطلوب + تقویت = افزایش رفتار نامطلوب

رفتار نامطلوب + عدم تقویت = کاهش رفتار نامطلوب

 

به شما و خانواده شما و علاقه فرد مقابل بستگی دارد اما این نکته مهم است که بدانید چه زمانی او را تقویت کنید. شما نباید زمانی که فرد درد جسمی دارد و شروع به شکایت از عوارض جسمی و روانی خود می‌کند به او بگویید: آفرین من خیلی خوشحالم که تو در حال تغییر هستی، بلکه باید کاملاً از وضعیت جسمی و روانی او مطلع باشید، زمانی که احساس خوبی از پاک بودن دارد و از لحاظ فکری وضعیت مناسبی دارد یا رفتار مطلوبی انجام می‌دهد، بلافاصله بعد از انجام رفتار مطلوب او را تقویت کنید و به او پاداش بدهید و او را تحسین کنید. به کار بردن تقویت و پاداش بلافاصله بعد از رفتار مطلوب سبب افزایش رفتار مطلوب وی می‌شود و انگیزه او را نیز بالا می‌برد.

بسیاری از پدر و مادرها فراموش می‌کنند که لازم است فرزندان خود را ببوسند و حتی وقتی بزرگ شده‌اند آن‌ها را در آغوش بگیرند. فرزندان دوست دارند به طور مستدل پی ببرند که والدینشان متوجه آن‌ها هستند و راجع به آن‌ها و مسائل‌شان نگرانند و به آن‌ها توجه می‌کنند.

 

 

 

در مورد تنبیه، روش‌های زیادی برای تنبیه کردن افراد به خاطر کاهش رفتارهای نامطلوب وجود دارد که البته مردم نیز گاهی به آن‌ها متوسل می‌شوند، ما با برخی از آن‌ها مانند بی‌توجهی، و نادیده گرفتن فرد در برخی از شرایط خاص موافق هستیم ولی با روش‌های دیگری مثل ترک کردن محل زندگی، طلاق یا بستن و غل و زنجیر و تنبیه جسمی و غیره مخالف هستیم.

اگر گام‌های درمانی را به ترتیب و با قدرت بردارید، هیچ نیازی به روش‌های تنبیهی ندارید. بنابراین سعی کنید با صبر و حوصله روش‌های مفید و مثبت را انجام دهید و تمام تلاش خود را برای درمان بیمار خود انجام دهید، و از تنبیه و تهدید بیماران خودداری کنید.

 

 

خانواده‌ها می‌توانند تکنیک توقف فکر را یاد گرفته و در صورتی که بیمارشان از حضور در جلسات NA یا گروه‌درمانی‌های دیگر سرباز می‌زند با او تمرین کنند.

در این روش بیمار چشم‌هایش را می‌بندد و وسوسه‌هایش را به مانند این که واقعاً در حال اتفاق افتادن است تصور می‌کند.  زمانی که تصور به خوبی صورت گرفت با انگشت اشاره به شما می‌فهماند و شما بلند داد می‌زنید “بس کن” ، “ایست” یا “STOP”.

این روش باعث گسیختگی وسوسه‌هایش می‌شود. این فرایند حدود پنج بار اتفاق می‌افتد. مرحله بعدی این است که بیمار فریاد بلند “ایست”،”بس کن” را برای توقف افکارش بیان کند و بالاخره هدف بعدی این است که توقف فکر غیرکلامی اجرا شود. زمانی که توقف فکر کلامی ناموفق است از یک کش پلاستیکی که دور مچ بسته می‌شود برای ضربه زدن می‌توانند استفاده کنند.

 

 

اهداف کلی گروه‌درمانی‌هایی که در کمپ های ترک اعتیاد معتبر برگزار می‌شود این است که بیمار متوجه شود که بین وسوسه‌ها و عمل به آن‌ها تفاوت وجود دارد. باید به آن‌ها یاد دهید که وسوسه‌ها می‌آیند و شاید بیمار روی آمدن آن‌ها کنترل ندارند اما همه بیماران روی اعمالشان کنترل دارند. بنابراین باید به بیمار آموخت که فکر و عمل از یکدیگر جدا هستند. بیمار مسئول افکارش نیست اما مسئول اعمالش است. بنابراین وسوسه‌ها می‌آیند ولی او قادر است آن‌ها را با بی‌توجهی کردن یا سرگرم کردن خود یا منحرف کردن توجهش کنترل کند و از عمل به آن‌ها بپرهیزد.

تجارب بالینی و تحقیقات نشان داده است که بیماران در حال بهبودی دچار اختلالاتی مثل افسردگی، اضطراب، استرس و وسواس و حتی اختلالات شخصیت نیز هستند. لذا برای درمان این اختلالات می‌توانید از یک روان‌شناس بالینی استفاده کنید، در ضمن شاید تا به حال متوجه شده‌اید که خانواده سیستم پیچیده‌ای است و زندگی یک مهارت است. بنابراین می‌توانید برای یادگیری مهارت‌های زندگی و داشتن یک خانواده متعادل و متعالی یا حل مشکلات و تعارضات زناشویی و خانوادگی به زوج درمانگران و خانواده درمانگران مراجعه نمایید.

سیستم خانوادگی و سبک زندگی افراد باید مورد بررسی قرار گیرد و به تناسب خانواده فرد و ویژگی‌های شخصیتی افراد تغییرات لازم در سبک زندگی آن‌ها داده شود و این هدفی است که توسط خانواده و به کمک متخصصان بالینی صورت می‌گیرد.

گاهی اعضای دیگر خانواده نیز دچار افسردگی یا اضطراب شده‌اند لذا لازم است ابتدا این افراد نیز به وسیله روان شناسان بالینی تحت معاینه قرار گیرند بعد به بیماران کمک نمایند. اگر می‌خواهید خانواده‌ای سالم داشته باشید باید تک‌تک افراد آن خانواده ابتدا از سلامت روانی کافی برخوردار باشند. خانواده‌ها می‌توانند به جلسات نارانان مراجعه نمایند و از خدمات این گروه‌ها استفاده نمایند.

در ضمن بیماران خود را نیز به گروه‌های خودیاری NA هدایت کنید، در این گروه‌ها افرادی حضور دارند که همدرد آن‌ها هستند و فریاد من درد مشترکم را برایشان سر می‌دهند و به یاری آن‌ها می‌شتابند.

چند نکته کوچک اما مفید

 

یادمان باشد که انسان اشرف مخلوقات است و بی‌نهایت توانایی دارد، فقط کافی است استعدادها و توانایی‌ها را شکوفا نماییم. به خدا توکل کنید و با صبر و حوصله گام‌های درمانی را پر قدرت بردارید. ما هم در کمپ خصوصی ترک اعتیاد فرمانیه با بهره گیری از کادر درمانی متخصص در کنار شما هستیم و گام به گام شما را تا بهبودی کامل و حتی پس از آن هدایت می‌کنیم.

 

 

 

دیدگاه ما در کمپ ترک اعتیاد فرمانیه این است که هنگامی که پزشک با معتادی روبرو می‌شود که می‌خواهد ترک اعتیاد نماید، روش مورد استفاده برای مداوا بستگی به معتاد، پزشک و موضوع اعتیاد دارد. اساسا چیزی به نام نوع معتاد یا حتی نوع معتاد هروئین وجود ندارد. هر موردی با دیگر موارد متفاوت است و همینطور راه حل‌های موفقیت آمیز نیز با یکدیگر متفاوت هستند.

برای تمامی معتادین، اولین قدم غالبا مشکل ترین مرحله رهایی اولیه از اعتیاد است. مراحل ترک ناراحت کننده، دردناک و حتی خطرناک‌اند و معتاد به هرگونه کمک تخصصی ممکن نیاز دارد زیرا عمدتا با راهنمائی‌های صحیح امکان دارد بتوان عوارض روند ترک را به حداقل تقلیل داد.
ماده‌ی مخدری که به هنگام ترک آن، عوارض دردناک بیشتری ظاهر می‌شود احتمالا هروئین است. اکنون سال‌هاست که کارگردانان سینمایی تصویر وهشتناکی ار معتادین هروئین را در گذر از مرحله‌ی ترک نشان داده‌اند. آنان تصویر متداول معتادی را نشان می‌دهند که از درد فریاد می‌زند و سعی دارد با ترسناکترین کابوس‌ها مقابله نماید.
ترک هروئین در عمل ندرتا چنین ناهنجار است. اکثر پزشکان کاردان اظهار دارند که مشکلات جسمانی که به هنگام ترک اعتیاد معتاد با آن روبرو می‌گردد کمی بدتر از یک آنفلونزای شدید است. بر اساس گزارشی که در مجله‌ اخبار پزشکی در ماه جولای 1984 منتشر گردید معتادین به هروئین با مصرف قرص‌های ملایم مسکن، استراحت، کیسه آب گرم و استحمام پی در پی با آب گرم باید بتوانند با علائم جسمانی ترک برخورد نمایند.

 

نکته‌ی فاجعه آمیز در ارتباط با ترک هروئین آن است که طی قرن گذشته غالبا از «مداوایی» برای ترک هروئین استفاده نموده‌اند که عملا نوعی مشکل را جایگزین مشکل قبلی می‌نماید. این نوع مداوای جایگزینی بر این نظریه استوار است که با تجویز یک داروی بی خطر و غیر اعتیاد آور امکان دارد بتوان دردهای سخت ناشی از ترک را برای معتاد قابل تحمل نمود و آثار نامطلوب حاصل از روند ترک را به حداقل کاهش داد. اما مشکلات ناشی از موادی که برای تسهیل مراحل ترک مصرف می‌شود خود معمولا به اندازه‌ی ماده‌ی مورد اعتیاد اصلی است. برای نمونه در قرن نوزده پزشکان برای مداوای معتادین به تریاک تزریق مرفین را تجویز نمودند و سپس هروئین را برای ترک اعتیاد به مرفین پیشنهاد کردند.

طی قرن حاضر انواع مختلفی از مواد برای کمک به معتادین در ترک هروئین استفاده شده است. مداوا از راه شوک الکتریکی (که توسط آن الکتریسیته بر مغز وارد می‌شود به امید اینکه تاثیر مفیدی بر فعالیت مغز خواهد داشت) نیز آزمایش شده است همچنان که انواع مختلفی از داروها نیز در این روند به کار رفته است. با وجود این ماده‌ای که معمولا به هنگام ترک هروئین مصرف می‌شود متادون است که برای اولین بار در مداوای معتادین به هروئین در سال 1964 در ایالات متحده مورد استفاده قرار گرفت. در آن هنگام ادعا گردید که این دارو بی خطر است و آثار جانبی ناشی از آن اندک و خفیف است.

استدلال این بود که بکارگیری این دارو در ترک هروئین امتیازات مهمی دارد از جمله ادعا شد که به علت باقی ماندن طولانی اثر متادن می‌توان روزانه یک قرص به معتادین در کلینیک‌های تخصصی داد. به این معنا که نیاز نیست مقداری از این قرص برای به همراه بردن در اختیار معتادین قرار گیرد.
دیگر اینکه ادعا شد چون متادن هیچگونه وابستگی ایجاد نمی‌کند معتاد برای ادامه تاثیر آن احتیاج به افزایش میزان مصرف ندارد.
ادعای دیگر این بود که متادن نه تنها معتادین را وادار به داشتن فعالیت نسبتا مستمری می‌نماید بلکه در سراسر روز آنان را بدون احساس نشئگی یا کیف، سر حال نگه می‌دارد.
با آگاهی از این امتیازات صدها تن از پزشکان به تجویز متادن برای کمک به ترک اعتیاد معتادین هروئین پرداختند.
متاسفانه در مدت زمانی کمتر از ده سال آشکار شد که تنها کاری که پزشکان در استفاده از متادون برای کمک به ترک هروئین انجام داده‌اند جایگزین یک اعتیاد با نوع دیگر آن بوده است. برای نمونه تا سال 1972 در ایالات متحده آمریکا 80000 مصرف کننده متادون وجود داشت. امروزه اعتیاد به متادون همراه با اعتیاد به هروئین مشکل بزرگ اعتیاد به مواد مخدر در سطح بین المللی را تشکیل می‌دهند. پزشکان با استفاده از متادون نه تنها به بیماران خود هرگز کمکی نکرده‌اند بلکه در واقع می‌توان گفت با توجه به بازار سیاهی که امروز برای فروش متادون وجود دارد آنان مشکل اعتیاد را وخیم‌تر ساخته‌اند. 
هنگامی که ثابت شد متادون آن داروی معجزه آسایی که در ابتدا می‌انگاشتند نیست پزشکان برای کمک به معتادین هروئین از مواد دیگری استفاده نمودند.
اعتیاد آوری پروپوکسی فین (قرص مسکنی که یکی از مشتقات متادون است اما به نظر می‌رسید از آن کمتر اعتیاد آور باشد) نیز ثابت گردید و گفته شد که اگر با الکل مخلوط گردد بالقوه مرگبار است.
مصرف تعداد بسیار زیادی از قرص‌های ویتامین ث نیز بی فایده بود و منجر به ایجاد سنگ کلیه شد. قرص ناکسالن نیز علائم آنچنان ناخوشایندی به وجود آورد که در عمل ارزش بسیار کمی یافت. در فاصله‌ زمانی که ما این اطلاعات را در مرکز ترک اعتیاد VIP فرمانیه به رشته تحریر در آورده‌ایم و هنگامی که شما آن را می‌خوانید در گوشه‌ای از جهان فردی داروی دیگری برای کمک به ترک مواد مخدر تولید نموده و آن را بی خطر و غیر اعتیاد آور اعلام نموده است. اما امکان بسیار دارد که تا یکسال دیگر آن دارو نیز مشکلات خود را نشان دهد و ثابت شود که اعتیاد آور است.

آنچه از بحث‌های گذشته در می‌یابیم آن است که بالاترین کمک پزشکان به معتادانی که به آنان رجوع می‌نمایند یاری آنان در ترک کامل مصرف مواد مخدر است. روش ترک مواد مخدر از طریق یک ماده مخدر جایگزین به ندرت در بلند مدت موفق بوده و تنها امتیازش این است که معتاد علیرغم سابق قادر شود مواد مخدر جایگزین را به طور قانونی به دست آورد. 
اکثر تجربیات موجود برای آسان نمودن دردهای ناشی از ترک توسط متخصصین در بیمارستان‌ها یا کلینیک‌های تخصصی که به این منظور تاسیس یافته است. اما معتادان برای دریافت کمک به جای مراجعه به پزک متخصص، بیشتر به پزشک عمومی مراجعه می‌نمایند. از نظر معتاد از بعضی جهات پزشک عمومی مفیدترین فرد صاحب نظر است. در هنگامی که یک معتاد به پزشک خانوادگی خود مراجعه می‌نماید او کسی را ملاقات می‌کند که از مدت‌ها قبل وی را می‌شناخته و به او اعتماد دارد و می‌تواند یک رابطه‌ی مستحکم شخصی با او ایجاد نماید. پزشک عمومی احتمالا یک درمانگاه نسبتا نزدیک به مطب خود دارد و می تواند فواصل مداوای بیماران خود در اکثر اوقات روز برای مشاوره‌های فوری در دسترس باشد تا او دوران ترک را هرچه آسان تر و بی خطرتر بگذراند.
متاسفانه به ندرت پزشکان عمومی مایلند وقت خود را صرف معتادین نمایند و برای این عدم تمایل دلایلی چند موجود است. پزشکان عمومی معمولا از معتادین به مواد مخدر به دلایلی تقریبا می‌ترسند. نگرانی اصلی آنان این است که در ترک اعتیاد مشهور شده و با گروهی از بیماران مشکل آفرین و وقت گیر روبرو شوند. دیگر اینکه شمار بسیار کمی از معتادین مایلند مواد مخدر مورد مصرف خود را ترک نمایند و اکثر بیماران حتی در صورت مصمم بودن به کاهش مصرف انتظار دارند که مقداری مواد مخدر برای آنان تجویز شود. پزشکان از این می ترسند که در صورت شروع به تجویز یک ماده اعتیاد آور با تقاضای دیگر معتادین محلی روبرو شوند. به ویژه آنکه با تجویز ماده مخدر برای یک معتاد توجه پلیس محلی یا سازمان‌های ملی که برای کنترل مقررات ایجاد گردیده جلب می شود. زیرا برخی از این سازمان‌ها نسبت به پزشکانی که رفتار ملایم و محبت آمیزی با معتادین خود دارند با قدرت برخورد نموده‌اند. همچنین اکثر پزشکان به خوبی می‌دانند که گاه معتادین رفتار خشنی دارند و برای دسترسی به ماده مخدر به دروغ متوسل می‌شوند.
پزشکان همچنین آگاهند که معتادین به صرف وقت و توجه بسیار نیازمند بوده و در عین حال در آمدی را نیز برای آنان فراهم نمی‌سازند، مگر اینکه پزشک آماده باشد در قبال دریافت پول نقد مواد مخدر را تجویز نماید.
نکته‌ی دیگر اینکه پزشکان در ارتباط با پیدایش اعتیاد به مواد مخدر بار سنگین تقصیر را همگی بر دوش می‌کشند، زیرا این حرف پزشکی بوده که موجب پدید آمدن بخش مهمی از مسائل اعتیاد به مواد مخدر در سال‌های 1980 شده است. تجویز بیش از حد ترکیبات داروئی باربی چوریت توسط پزشکان موجب شد تا مشکل باربی چوریت به وجود آید. همینطور تجویز بیش از اندازه ترکیبات داروئی آمفتامین و نیز دیازپام مشکلاتی خاص به وجود آورد. شگفت انگیز اینکه برای پزشک عمومی غالبا پذیرش مشکل اعتیاد به اندازه‌ای دشوار است که اهمیت و یا کلا وجود آن را انکار می‌نمایند.
نهایت اینکه پزشکان نمی‌دانند چگونه با اعتیاد روبرو شوند، زیرا در آموزش پزشکی به ندرت اطلاعاتی در مورد اعتیاد به مواد مخدر وارد شده است و بالنتیجه آنان در رویارویی با یک معتاد به مواد مخدر احساس عدم صلاحیت و سرگردانی می‌نمایند.
در سال 1984 یک گروه پزشکان انگلیسی که درباره‌ی موضوع وابستگی به مواد مخدر تحقیق و کار می‌نمود، در کوشش برای حل این مشکلات و یاری رساندن به پزشکان عمومی انگلستان جزوه‌ای تحت عنوان “راهنمایی برای طبابت خوب در مداوای سوء کاربرد مواد مخدر” انتشار دادند. این جروه در سراسر انگلستان توزیع شد و قصد این بود که از آن به عنوان یک کتاب راهنمای عملی استفاده گردد.
متاسفانه به نظر می رسد که این گروه تحت تاثیر و نفوذ تماس‌های بیش از اندازه با مقامات اداری انگلستان قرار گرفته و مدرکی غیرقابل مطالعه و استفاده تهیه نمودند که احتمالا در قفسه‌های بایگانی و حتی در سبدهای کاغذ باطله جای گرفت. مشکل می توان گفت که بیش از چند تن آن را خوانده یا چیزی از آن آموخته باشند. اما بد نیست که گفته شود که این سند دولتی حاوی بعضی اطلاعات شگفت انگیز است. برای نمونه این گروه تحقیقی مدعی است که عوارض مشخص ترک در بیمارانی که مصرف ترکیبات بنزودیازپام را پس از سه یا چهار ماه مصرف به یکباره ترک کرده اند مشاهده شده است. بعضی از کارشناسان این مدت را برای اعتیاد به ترکیبات داروئی بنزودیازپام زیاد می‌دانند.
جای تاسف است که یک اقدام رسمی برای تشویق پزشکان عمومی در حمایت و یاری رساندن معتادین مواد مخدر تا این اندازه باید ناتوان و غیر موثرباشد. زیرا تمام شواهد گویای این است که اگر پزشکان عمومی مورد تشویق و حمایت قرار گیرند تا با علاقمندی به مشکل اعتیاد پردازند نقش بسیار پر ثمری را در کمک به ترک اعتیاد معتادین خواهند داشت.

 

پزشکان عمومی به صورت گروهی در کمک به بیماران خود بخصوص برای ترک سیگار موفق بوده‌اند. بعضی نیز در ترک اعتیاد الکلی‌ها موفقیت نسبی داشته‌اند. در اینجا یکی از موثرترین مداواها کاربرد داروهایی مانند دی سولفی رام بوده است. (که غالبا تحت عنوان آنتابوز تجویز شده است). این ترکیب از بیست و پنج سال پیش برای مداوای الکلی‌ها در دسترس بوده و اگرچه نظریات کارشناسی در خصوص ارزش آن با یکدیگر متفاوتند، پزشکان عمومی علاقمند مدعی اند که ترکیب دارویی مزبور بسیار موثر است. تاثیر این دارو از راه متوقف کردن متابولیسم الکل است و اگرچه عکس العمل افراد در مقابل آن بسیار گوناگون است، اما بعضی پزشکان موفقیت قابل ملاحظه‌ای در کاربرد آن داشته اند.
روش کار نسبتا ساده است. پزشک به بیمار قرص‌هایی برای مصرف می‌دهد (یا توسط جراحی مقداری از این دارو را در معده بیمار جای می‌دهد) و به معتاد اعلام خطر می‌کند که در صورت نوشیدن الکل بیمار می‌شود. موثر بودن این ترکیب داروئی عمدتا بستگی به مصمم بودن فرد در قطع نوشیدن الکل دارد. بیماری که برای ترک الکل انگیزه‌ای کافی دارد تا زمانی که قرص‌ها را به طور منظم مصرف می‌نمایند برایش سودمند خواهد بود.
اگر چنین فردی پس از مصرف قرص الکل بنوشد بیمار خواهد شد و علائم آن عرق کردن، برافروختگی صورت، گرفتگی قفسه سینه، بیهوش شدن و استفراغ است. تمام این علائم فقط با چشیدن الکل پدید می آید.

 

پزشکان عمومی واقعا دارای نقش مهمی در مداوای اعتیاد به مواد مخدر هستند و ما در کمپ ترک اعتیاد فرمانیه عقیده داریم که اگر آنان از آموزش بهتری برخوردار بوده و به صرف وقت بیشتری برای پرداختن به معتادین تشویق می‌شدند نقش بسیار قاطع تری می‌توانستند ایفاء نمایند. اما برای بسیاری از بیماران به ویژه آنان که مواد مخدری سستی آور چون هروئین مصرف نموده و یا اعتیاد آنان را به موجودی بی خانه و عمدتا غیرقانونی تبدیل نموده است کمک‌های حرفه‌ای از نوع بیمارستان، کلینیک‌های تخصصی یا نوعی مراکز مسکونی خواهد بود که در آن کارشناسان کمک هایی در تقویت جسم و روان و رفع مشکلات اجتماعی در اختیار آنها می گذارند و نیز از انها در مقابل قاچاقچیان و فروشندگان مواد مخدر و مجریان قانون حمایت می نمایند. در بسیاری از مراکز مسکونی کارشناسانی که در این امر دخالت دارند تعدادی از معتادین پیشین می باشند که از آنچه که بر سر معتاد می آید خود به خوبی مطلع‌اند.
شواهد بسیاری در دست است که نشان می‌دهد این مراکز در صورتی که به خوبی سازمان یابند نقش مهمی در مداوای افراد معتاد به هروئین خواهند داشت. (صرف واقعیت اعتیاد به هروئین موجب نیاز آنان به این نوع حمایت تخصصی نمی‌شود بلکه طبیعت غیر قانونی بودن ماده‌ی مخدر مورد مصرف است که موجب می‌شود معتادین بی خانه، وحشت زده، بیکار و تنها باشند). یک مرکز مسکونی مناسب امکان مساعدت و مداوای پزشکی در موارد عفونی و دیگر مشکلات جسمانی معتاد، مشاوره گروهی، غذای خوب و ایجاد محیط دوستانه برای معتادین را در بر خواهد داشت.
برخورداری از یک روس منظم زندگی، هدفمندی و قبول بعضی مسئولیتها قطعا برای موفقیت معتادان مفید خواهد بود. 
با وجوداین نکته تاسف بار این است که این تعداد مراکز برای بستری کردن تمام معتادین نیازمند تنها کافی نیست بلکه نزدیک به حد کفایت هم نیست. در بریتانیا در سال 1984، 84  تختخواب رسمی برای معتادین وجود داشت. هنگامی که این رقم بر آورده شد در روزنامه تایمز منتشر گردید بین 50 تا 60 هزار معتاد در کشور وجود داشت و دولت نیز برنامه‌ای برای افزایش تعداد آنها در مناطق مسکونی نداشت. تنها معتادینی می‌توانستند امیدوار به بستری شدن و دریافت مراقبت‌های ویژه آن باشند که یا نزدیکان آنان از عهده پرداخت هزینه مداوای خصوصی بر آیند (که بسیار عالی است اما به نحو سرسام آوری گران است) و یا به یافتن مرکزی که توسط سازمانی داوطلب اداره می‌شد توفیق یابند.

رفتار درمانی تنها شکلی از مداوا است که به نظر می‌رسد دارای ارزش واقعی باشد. این نوع مداوا در سطح ساده متکی به تشویق فرد معتاد به هنگام موفقیت و انتقاد و تنبیه وی به هنگام شکست است. والدین از مداوای رفتاری همواره استفاده می‌کنند. انتقاد آنان به بچه‌ها برای تمام نکردن غذای خود موجب می‌شود که بچه‌ها به نحو موثری آموزش می‌بینند که در صرف غذا بشقاب خود را کاملا خالی می‌نمایند (این نوع مداوای مخرب رفتاری در حقیقت سبب بیماری از عادات بد در غذا خوردن است).
افرادی که حیوانات خانگی دارند نیز از رفتار درمانی استفاده می‌نمایند. هنگامی که توله سگ یا بچه گربه آن‌ها آشپزخانه را با مدفوع خود آلوده می‌سازد به آن پرخاش می‌کنند و وقتی از جعبه ماسه برای عمل دفع خود استفاده می‌نماید با محبت او را مورد ستایش قرار می‌دهند.
مداوا از راه متنفر کردن نیز نوعی مداوای رفتاری است که بسیار برای معتادین متداول است. بیمار تدریجا آموزش می‌بیند که اعتیاد خود را با تنبیه یا نوعی درد تداعی نماید. این مداوا از سوی بسیاری از پزشکان معتقد به آن مورد استفاده قرار گرفته و توسط بعضی از آنان در برخی بیمارستان‌ها و مراکز بکار می‌رود. برای نمونه استفاده از این روش در مداوای الکلی‌ها بسیار متداول است. پس از انکه دارویی مانند دیسویفتران به فرد داده می‌شود نوشابه‌ای الکلی در اختیار وی می‌گذارند تا بنوشد ترکیب این دو با هم حال وی را بسیار دگرگون می‌سازد. نظر این است که اگر فرد الکلی چندبار در معرض این تجربه ناخوشایند قرار گیرد در وی یک زدگی واقعی نسبت به الکل به وجود خواهد آمد و نوشیدن آن را متوقف خواهد نمود. هر یک از این روش‌های مداوا طرفدارانی دارد.

بعضی افراد بر این باورند که پاسخ واقعی به مسئله‌ی اعتیاد نزد پزشکان عمومی است. شماری دیگر استدلال می نمایند که راه حل موثرآن اختصاص منابع مالی بیشتر به برپایی مراکز تخصصی برای مداوای معتادین است و برخی معتقدند که تمام پاسخ‌ها در اختیار پزشکی راستین است، حال آنکه گروهی راه حل‌ها را در اختیار دیگر پزشکان می‌دانند. ما در مرکز ترک اعتیاد فرمانیه معتقدیم که که پزشکان عمومی، متخصصین بیمارستانی و شماری از طبیبان دیگر در مداوای اعتیاد به مواد مخدر همگی نقشی را دارا می‌باشند، اما هیچیک از این متخصصین بدون کسب اطمینان از انگیزه کامل معتاد برای ترک و نیز بدون تضمین ایجاد تغییراتی در شرایط اجتماعی و شخصی وی که نیاز به کمک از محیط خارج را کاهش می‌دهد، امیدی به مداوای معتاد ندارند. اگر قرار باشد طرحی برای ترک اعتیاد با موفقیت روبرو گردد ایجاد انگیزه در معتاد یکی از نخستین قدم‌هایی است که بایستی برداشته شود. هرگونه روشی بدون کمک و همکاری مشتاقانه خود معتاد وتصمیم قاطع وی در ترک، محکوم به شکست است و در این روند حداقل مسئولیت پزشک آن است که در ایجاد انگیزه در نوع درست آنان به معتاد یاری دهد. 

انگیزه، منابع بسیار و اشکال مختلفی دارد. بیماری‌های ناشی از اعتیاد ممکن است نهایتا یکی از عوامل چاره ساز و معتاد را به تغییر روش زندگی خود تشویق نماید. بیش از 60 درصد از سیگاری‌هایی را که به یکی از بیماری‌های ناشی از سیگار کشیدن مبتلا می‌باشند می‌توان وادار به ترک کامل سیگار نمود و 20 درصد دیگر را به کاهش میزان قابل توجهی از مصرف سیگار آنان وادار ساخت: حاملگی، روز تولد، کار جدید، معاشرت با دوستان و یا قولی برای خانه‌ی جدید نیز امکان دارد از نیروهای مشوق ترک باشند.
شمار نیروهای محرک و انگیزه های ترک به فراوانی تعداد معتادین است. ایجاد یک انگیزه کافی برای ترک در معتاد زمینه بهتری را برای کمک به وی فراهم می‌نماید. تا زمانی که نتوان در وضع اجتماعی معتاد بهبودی پدید آورد و مشکلات اجتماعی وی را تا حدی از میان برداشت شانس بسیار کمی برای کمک به معتاد در دراز مدت وجود دارد. یاری و مساعدت در بهبودی وضع شخصی بیمار نیز باید از دیگر مسئولیت های پزشک باشد.
در پایان یک برنامه‌ی موفقیت آمیز ترک پس از گذشت دوازده ماه از هر پنج نفر معتاد به هروئین 4 نفر آنان دوباره شروع به مصرف می‌نمایند. مصرف مجدد هروئین به علت عدم تحمل و مقاومت معتادان در مقابل اعتیاد جسمانی نمی‌باشد بلکه به جهت عدم تغییر محیط آنان است و بنابراین راه حلی که برای ترک انتخاب می‌نمایند نیز خود به اعتیاد می‌انجامد.
در روند ترک سیگاری‌ها نیز وضعیت بسیار مشابهی دارند. اکثریت افرادی که ترک سیگار می‌نمایند پس از چند ماه نه به سبب ادامه اعتیاد به دخانیات بلکه به علت تغییر نیافتن مسائل و تنش‌های زندگی و اینکه هنوز راه حل جایگزینی نیافته اند مجددا به سیگار روی می‌آورند. بسیاری از این اصطلاح کارشناسان فراموش می‌نمایند که این تنها ماده مخدر نیست که سبب اعتیاد می‌گردد و برای کسب موفقیت در برنامه مداوا بایستی توجه را نه به اعتیاد، بلکه به فرد معتاد معطوف ساخت.
اگر معتادی را تا حد ترک اعتیاد یاری دهند و سپس وی را به محیط زندگی گذشته اش رها سازند، احتمال بسیار می‌رود که مصرف ماده‌ی مخدر را از سر گیرد. او با همان معاشرین قبلی معاشرت خواهد کرد، همان عادات بد را می گیرد با همان مشکلات پیشین روبرو می‌گردد، تحت فشار همان فروشندگان قاچاق مواد مخدر و همان خواسته‌های گذشته خویش قرار خواهد گرفت و نیز امکانا همان پلیس‌های قبلی وی را تعقیب می‌نمایند. تمام این عوامل موجب می‌گردد که اجرای یک برنامه موفقیت آمیز برای بازسازی فرد معتاد غیر ممکن گردد، اما اگر بتوان معتاد را دوباره سر و سامان داد خانه، کار و روش زندگی قانونی در اختیارش نهاد، احتمال دور باقی ماندن او از مواد مخدر بسیار بیشتر است. طی جنگ ویتنام عده‌ای از سربازان هنگامی که در ویتنام بودند به هروئین معتاد شدند. یکسال پس از مراجعت به ایالات متحده بسیاری از آنان موفق شدند با مشکلات اندک از عادات خود رها گردند که بسیار قابل ملاحظه بود. یاری به معتاد در فائق آمدن بر مشکلات شخصی و فشارهای زندگی نیز همین گونه اهمیت دارد. بیمارانی که برای تسکین درد داروهای آرام بخش مصرف می‌نمایند تا زمانی که درد آنها ادامه دارد به این نوع داروها متکی می‌گردند اما همزمان با رفع درد این داروها نیز از سوی آنان درخواست نمی‌گردد. فردی که مصرف مواد مخدر را به علت فشارهای زندگی شروع نموده در صورتیکه بعد از مداوا به خانه خود بازگردد و دقیقا تحت همان فشارهای زندگی قرار گیرد احتمال دارد به همان اعتیاد تسلیم گردد. همینگونه معتادی که مصرف مواد مخدر را به علت یکنواختی زندگی شروع کرده بعد از موفقیت در ترک عادت و مراجعت به منزل اگر زندگیش مانند گذشته یکنواخت باشد احتمال زیاد دارد که مصرف مواد مخدر را شروع نماید.
بیش از صد سال پیش به نحوی قاطع نشان داده شد که چنانچه شغل مناسبی در اختیار بیماران بیمارستان‌های روانی گذارند نیاز آنان به داروهای آرام بخش به شدت کاهش می‌یابد. اما بسیاری از پزشکان و مدیران از توجه به این تجربه اجتناب نمودند. ما هنوز اعتیاد را به عنوان یک بیماری جسمی می‌نگریم و علائم آن را نیز به عنوان مشکلی که نیاز به مداوای جسمانی دارد تلقی می‌نماییم  و ترجیح می‌دهیم برای تهیه دارو و برنامه‌های مداوا پول بپردازیم حال آنکه بایستی به مردم بیاموزیم که چگونه مقاومت نمایند، چطور با تنش و فشار برخورد کنند و چگونه برای خود یک زندگی پر بار و سودمند به وجود آورند.
برای اینکه معتاد اعتیاد خود را برای همیشه ترک نماید، در زندگی معمول او باید تنوعی ایجاد گردد و انگیزه ای که موجب اعتیاد وی گردیده باید به چیزی بی خطر و سودمند تغییر سمت و سو دهد و موقعیت اجتماعی و شرایط زندگی شخص معتاد باید بهبود یابد.
اکثر معتادین مصرف مواد مخدر را به این سبب شروع می‌نمایند که نیاز دارند از دنیای واقعی خود گریخته و خود را از آن مخفی سازند. اگر آنها پس از ترک مواد به دنیای بی رحم و غیرقابل تحمل پیشین بازگردند، بدون تردید مصرف مواد مخدر را دوباره آغاز خواهند نمود. باید همچنین به خاطر داشت که بین معتادین با یکدیگر و نیز راه حل‌های ترک اعتیاد تفاوت وجود دارد. مردم به دلایل گوناگون و متفاوتی معتاد می‌گردند و در واقع عکس العمل افراد در مقابل مواد مخدر با یکدیگر گوناگون است. واقعیت این بیان را در میهمانی بعدی که در آن شرکت دارید به آسانی درک خواهید نمود. فقط ببینید که وقتی مردم شروع به نوشیدن الکل می‌نمایند چه اتفاقی خواهد افتاد… بعضی حالت تهاجمی به خود می‌گیرند گروهی شوخ و مسخره می‌شوند، برخی خواب آلود شده، و بعضی دیگر بی ادب و حتی شهوت آلود می‌گردند. این واقعیت برای دیگر مواد مخدر نیز مصداق دارد.

 

 

نکته حیاتی و مهمی که باید به خاطر بسپاریم این است که معتادی که مدت‌های مدیدی مواد مخدر مصرف نموده احتمالا فراموش کرده چه عکس العملی را باید در مقابل مسائل معمول شخصی و اجتماعی داشته باشد. در مدت زمان اعتیاد به مصرف مواد مخدر از مقابله شخصی با مشکلات اجتناب نموده و در پشت حصار دارو خود را پنهان نموده است و بدون کمک این مواد معتادان بلااستثناء در معرض تمام فشارهای جسمانی، ذهنی، اخلاقی، روحی و احساسی قرار خواهند گرفت. چنین فردی به محبت فراوان، همدردی و صبر افرادی که در اطراف وی می‌باشند نیازمند است. بدون شک برخی از این نیازها را می‌توان توسط خدمات پزشکی معمول پاسخ گفت. امروزه معتادین بیشماری وجود دارند که به وقت و کمک بیش از اندازه نیازمندند. افرادی که معتاد می‌گردند ضربه پذیر و غالبا به سبب هیجانات متلون و بی ثبات می‌باشند. آنان اکثرا رشد فکری کافی نداشته و جملگی در مقابل تنش و فشار حساس می‌باشند. مددی که آنان نیاز دارند بسیار بیش از آن حدی است که توسط پزشکان، بیمارستان‌ها یا کلینیک‌ها بتوان در اختیارشان نهاد.

این روزها سبب اصلی بیماری تنش، فشار و یکنواختی زندگی است که جامعه را به انواع اعتیاد تهدید می‌نماید. گستردگی این مشکل وسیع تر از آن است که توسط علم پزشکی حل گردد و یا لااقل این علم پاسخ‌هایی نسبتا اندک برای آن دارد. ما بر این عقیده‌ایم که راه حل این طاعون قرن بیستم در دست سازمان‌های داوطلبانه‌ای است که بدین منظور برپا  شده اند تا به معتادین و دوستان و خویشان آنان بیاموزند که چگونه با خود مقابله نمایند.
ثابت شده است که اعتیاد بزرگترین تهدید زندگی در قرن بیستم است. نکته طنز آمیز این است که در زمانی که پزشکی علمی سریعتر از هر زمانی در تاریخ گذشته رو به بهبود و پیشرفت است حربه‌ی رویارویی با این تهدید خانمانسوز در دست هیچیک از گروه‌های شفادهنده راستین نبوده بلکه در کف مدد یاران و خود افراد مورد ستم می‌باشد. مدت یک قرن یا بیشتر است که حرف پزشکی با سلب مسئولیت از ما در حفظ بهداشت و سلامت خودمان علیه ما توطئه نموده است. اما اکنون از طریق سازمان‌هایی مانند سازمان الکلی‌های پیشین می‌آموزیم که راه حل واقعی و دائمی برای این مشکلات پذیرفتن مسئولیت بهداشت و سلامت خودمان است.

 

 

 

در مقاله قبلی مرکز ترک اعتیاد مجهز فرمانیه، با الگوهایی که باعث شروع اعتیاد می‌شود آشنا شدیم. یکی از آن الگوها، الگوی روانی و روان شناختی بود. برای مطالعه اینجا بروید.

شاید مهم‌ترین مساله در بحث ترک اعتیاد، همین الگوهای روانی باشد. بیمار و شخصی که مشکل اعتیاد دارد در ابتدا باید بپذیرد که مشکل او فراتر از نوع ماده مخدری است که مصرف می‌کند.

در تبلیغاتی که دائما برای ترک اعتیاد در رسانه‌ها مشاهده می‌کنیم، می‌بینیم که فقط بر روی نوع ماده مخدر و ترک فیزیکی تمرکز می‌شود و به مسائل روانی توجهی نشان داده نشده است. دلیل شکست این روش ترک اعتیاد نیز همین است. زیرا تبلیغات  این چنینی فقط اهداف تجاری دارند و با پنهان کردن جنبه روانی بیماری اعتیاد، سعی در فروش محصولات خود دارند.

البته ناآگاهی خانواده‌ها و افرادی که قصد ترک اعتیاد دارند نیز در شکست در درمان اعتیاد نیز موثر است. برخی از آن ها فکر می‌کنند با اتمام دوره ترک فیزیکی و سم زدای در یک کمپ ترک خصوصی اعتیاد، درمان خاتمه یافته است. اما باید مد نظر داشت تا زمانی که الگوهای روانی و روان شناختی فردی که بیماری اعتیاد دارد، تغییر نکند، فرد همیشه در خطر لغزش کردن و مصرف مجدد قرار دارد.

تنها راه حل برای ترک اعتیاد به طور دائم، جایگزین کردن سبک زندگی جدید و نو به جای سبک زندگی معتاد گونه است.

 

 

 

برای تغییر هرگونه الگویی در زندگی باید برنامه مشخصی داشت. این موضوع برای تغییر الگوهای روان شناختی در اعتیاد زیر صدق می‌کند. اما مساله مهم در اینجاست که بیمار و یا خانواده وی که به مرکز سم زدایی مواد مخدر مراجعه می‌کنند، این تفکر را دارند که با شرکت در یکی دو جلسه برنامه روان درمانی، تغییرات ایجاد شده و به صورت معجزه آسا مشکلات حل می شود.

جلسات روان درمانی مانند یک عمل جراحی نیست که نتیجه سریعی داشته باشد، بلکه همانند یک رژیم غذایی خاص است که کم کم و طی مدت طولانی نتایجش مشخص می‌شود.

معمولا خانواده‌هایی که به این مرکز ترک اعتیاد مراجعه می‌کنند، بعد از شرکت فرزندانشان در چند جلسه ابتدایی روان درمانی و مشاوره، تاثیرات آن را اندک و کم ارزیابی می‌کنند اما وقتی افرادی را در جلسات خانوادگی هفتگی که در این مرکز تشکیل می شود را می بینند که پس از مدت طولانی شرکت در جلسات، حال و شرایط بهتری دارند، درمی‌یابند که اثر بخشی جلسات روان درمانی در طولانی مدت مشخص می‌شود.

از نظر کمپ فرمانیه همانطور که یک معتاد، مصرف مواد مخدر برایش یک روش زندگی شده، برای ترک اعتیادش باید برنامه درمانی یک سبک و روش زندگی شود.

 

 

 

جلسات روان درمانی در مرکز ترک اعتیاد فرمانیه معمولا به صورت گروهی برگزار می‌شود. این نوع جلسات چند مزیت دارند.

اولین مزیت شرکت در این جلسات گروهی این است که بیمار از انکار خود دست می‌کشد و دیگر خود را فریب نمی‌دهد. وقتی او در جلسات شرکت می‌کند به خود یادآور می‌شود که من دچار یک مشکل هستم و برای حل کردن و درمان آن باید کمک بگیرم.

دومین مزیت شرکت در این جلسات، شنیدن تجربه و الگوهای رفتاری مشابه در دیگر بیماران است. این که فردی که در دوره سم زدایی قرار دارد از سایر همدردانش تجربه‌های مشترک می‌شنود باعث می‌شود که احساس کند تنها نیست. این امر علاوه بر این که موجب کاهش خود سرزنش‌گری بیمار درحال بهبودی می‌شود، باعث شده تا ارتباط بیشتری با گروه برقرار کند و بهتر الگوهای رفتاری و روانی غلط خود را بشناسد.

در جلسات مشاوره فردی نیز، مشاور سعی می‌کند تا بیشتر با الگوهای روانی فرد در حال بهبودی آشنا شود. مشاور که متخصص در حوزه ترک اعتیاد است، زمینه‌های روانی که ممکن است مستقیما به اعتیاد ارتباط نداشته باشند اما زمینه ساز اعتیاد هستند را در فرد پیدا کرده و به او کمک می کند که علاوه بر شناخت این الگوهای روانی، بتواند راه حل آن‌ها را در زندگی‌اش به اجرا بگذارد.

در کل جلسات روان درمانی و مشاور در کمپ ترک اعتیاد فرمانیه فقط بر ترک اعتیاد تمرکز ندارند بلکه به جنبه‌های مختلفی می‌پردازند که فرد علاوه بر ترک اعتیاد زندگی بهتر و شادتری را تجربه کند.

 

 

 

 

 

 

 

برای کسانی که در خانواده خود یک فرد معتاد دارند و یا با آن‌ها در ارتباط هستند همیشه این سوال را دارند که چطور می‌توانند به یک فرد معتاد کمک کنند؟ چگونه به ترک اعتیاد همسرم کمک کنم؟ چگونه فرد معتاد را راضی به ترک کنیم؟ اما واقعا چه باید کرد؟

طبق تجربیات ما در مرکز ترک اعتیاد فرمانیه افراد معتاد را همیشه نمی‌توان بسادگی تشخیص داد. یک معتاد به مشروبات الکلی یا مواد مخدر همیشه شبیه یک ولگرد خیابانی که در کنار معابر و جوی آب می‌خوابد، نیست. اعتیاد می‌تواند خود را به اشکال گوناگون آشکار نماید. کمک به افرادی که اعتیاد دارند بسیار سخت و پیچیده است، مخصوصا اگر خودشان تمایلی به بهبودی نداشته باشند یا تصور کنند که هیچ مشکلی وجود ندارد. گاهی فرد متوجه مشکل خود هست و حتی تلاش می‌کند تا مصرف مواد را کنار بگذارد ولی تغییراتی که مصرف مواد در سیستم مغزی او ایجاد کرده این احتمال را غیر ممکن می‌کند.

حتی اگر این افراد متوجه تاثیرات منفی مواد اعتیاد آور بشوند نیز ترک سریع و یکباره چندان موفقیت آمیز نخواهد بود، طبق بررسی‌ها و تحقیقات، نمی‌توان در ترک اعتیاد بدون مشاوره و کمک متخصصین این حوزه موفق بود و خطر لغزش و مصرف مجدد مواد مخدر همیشه باقی است، گرچه درمان قطعی بیماری اعتیاد هنوز پیدا نشده ولی مشخص شده که با برنامه‌ریزی خاص برای بسیاری از افراد موفقیت آمیز بوده است. درمان باید زیر نظر متخصص ترک اعتیاد و در مراکز ترک اعتیاد که متخصص ترک اعتیاد نیز حضور دارند انجام شود.

 

 

 

 

یکی از کسانی که نقش کلیدی برای فرد معتاد دارد همسر (در صورت امکان) اوست. همسر یک فرد معتاد با رعایت مواردی که در بالا ذکر کردیم و همچنین موارد زیر می تواند در ترک همسرش او را یاری دهد.

 

 

ادامه دادن زندگی با همسر معتاد مخصوصا معتادانی که اکثر اوقات خماری شیشه را با خود به دوش می‌کشند کاملا به ظرفیت روانی خودتان بستگی دارد اما مسئله‌ای که وجود دارد اینست که این شرایط تا زمانی ادامه پیدا نکند مصرف مواد و عوارض آن بخواهد به شما آسیب بزند. اگر همسر شما به دلیل مصرف مواد رفتارهایی مثل پرخاشگری، افسردگی، توهم و هذیان از خود بروز دهد قطعا ادامه زندگی سخت می‌شود و حتما باید از طریق مراکز تخصصی روند بهبود ایشان را دنبال کنید.

رفتارهای زیر نمونه‌هایی هستند که شما به عنوان همسر معتاد که معمولا هم ناآگاهانه هست، به همسرتان اجازه دهید به روند خود ادامه دهد:

همچنین اگر به خاطر همسر معتادتان دروغ می‌گویید، بهانه می‌آورید یا مدام در حال توجیه کردن هستید تا مشکل اعتیاد او فاش نشود، قطعا به جای حمایت از او، دارید مصرف مواد را برای او آسان‌تر می‌کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه رفتار با زن یا شوهر معتاد می‌توانید با مرکز تخصصی ترک اعتیاد فرمانیه با شماره 09106886964 تماس بگیرید تا بتوانید با کمک این مرکز و استفاده از امکانات رفاهی کمپ مشکل اعتیاد همسرتان را حل کنید و همسرتان لذت ترک اعتیاد را درک کند. 

 

برای مشاوره همین حالا با مرکز ترک اعتیاد فرمانیه تماس بگیرید:

تلفن: 02122290484 – 02122295499

همراه: 09106886964

آنچه در این مقاله می‌خوانید:

 

مهم‌ترین سوال خانواده‌ها از مشاورین کمپ ترک اعتیاد فرمانیه (بهترین کمپ خصوصی ترک اعتیاد در تهران) این است که چگونه می‌توان به یک فرد معتاد کمک کرد؟ چگونه فرد معتاد را راضی به ترک کنیم؟ نحوه انگیزه دادن به معتادان چگونه است؟ آیا لازم است بیمار معتاد خود را که در حال بهبودی است کنترل کنیم؟ تشویق یا تنبیه کدامیک را برای بیمار در حال بهبودیمان به کار ببریم؟ به لحاظ پزشکی چه اقداماتی لازم است برای بیمار خود انجام دهیم؟ چطور می‌توانیم به تغییر الگوهای روانی بیماران برای ترک اعتیاد کمک کنیم؟ چگونه فرد معتاد را درمان کنیم و او را ترک دهیم؟ نحوه کمک به ترک اعتیاد و سوالات دیگر. در این مقاله مرکز قطع مصرف فرمانیه 6 نکته و پیشنهاد برای شما خانواده‌ها داریم و در ادامه به سوالاتی که در بالا مطرح شد به طور مفصل پاسخ می‌دهیم. با ما همراه باشید.

 

 

چطور به فرد معتاد کمک کنیم

 

اکثر افراد معتاد به مواد مخدر یا محرک و حتی الکل در انکار به سر می‌برند. انکار آن‌ها به گونه‌ای است که هم در ذهن خود و هم برای اطرافیان مشهود است. آن‌ها به هیچ وجه اعتیاد خود را قبول ندارند و آن را کتمان می‌کنند یا حتی می‌گویند اعتیاد من هنوز به حدی نرسیده است که کسی از آن خبردار باشد و فقط خودم این موضوع را می‌دانم.

برای ایجاد تمایل در فرد معتاد برای ترک اعتیادش باید کمک کنید تا دیوار انکار او شکسته شود و او بپذیرد که مشکلی به نام اعتیاد دارد. برای این موضوع باید با او به طور صریح و شفاف صحبت کنید. به او بگویید که می‌دانید او معتاد شده است و این موضوع برای شما بسیار آزار دهنده است.

در هنگام صحبت با وی به او بگویید که برایش نگران هستید و از آینده و شرایطی که ممکن است برای او و شما پیش بیاید می‌ترسید. احساس خجالت خود در جامعه را با او در میان بگذارید. به طور شفاف به او بگویید که اعتیادش چه تاثیرات منفی‌ای می‌تواند بر روی او، روابطش و جامعه بگذارد. 

 

 

اکثر خانواده‌ها برای این که فرد معتاد را به اعتیادش آگاه کنند از صفت‌ها و برچسب‌های بسیار منفی‌ای استفاده می‌کنند. مثلا  او را بی‌مسئولیت یا خودخواه خطاب می‌کنند. این کار نه تنها باعث بهبود اوضاع نمی‌شود بلکه شرایط را وخیم‌تر نیز می‌کند.

با برچسب منفی زدن به فرد معتاد، در او احساس خشم، نفرت، ريا، کینه و … ایجاد می‌کنید. این کار لجاجت او را بیشتر می‌کند و چه بسیار باعث شود میزان مصرف و تبعات اعتیادش دو چندان شود.

به جای این کار، رفتار او را برایش شرح دهید و بگویید که رفتارهای او چه تاثیری بر روی شما می‌گذارد و اگر وی به این نوع رفتارش ادامه دهد مشکلاتی پیش خواهد آمد.

بسیار مراقب باشید که برای این کار با او با کنایه و در لفافه صحبت نکنید. باید همانند بخش انکار واضح و صریح باشید. باید به او مستقیما بگویید که به نتیجه رسیده‌اید که او معتاد است و این مساله بسیار آزار دهنده و حتی ترسناک است.

 

 

معتادان هم برای انکار اعتیاد و در مرحله بعدی برای ادامه اعتیاد خود توجیهات بسیار زیادی دارند و به بهانه‌های بسیار زیادی متوسل می‌شوند. آن‌ها با این کار می‌خواهند به شما ثابت کنند که چاره‌ای جز مصرف و ادامه اعتیاد خود ندارد. توجه داشته باشید مغز و فکر فرد معتاد برای ارائه انواع توجیه و بهانه بسیار مهارت دارد.

فرد معتاد بهانه‌هایی چون بیماری جسمی، ماجراهای رمانتیک و عشقی و شکست‌هایش و حتی ایجاد برخی موفقیت‌هایش را برای شما می‌آورد. مثلا فرض کنید که وی یک نویسنده است. او توجیه می‌کند که برای به دست آوردن موفقیت‌های بیشتر حتما باید مواد مخدر مصرف کند تا خلاقیتش بالاتر رود. یا مثلا به شما می‌گوید که در یک رابطه عاطفی بوده و شخص مقابلش به او خیانت کرده، بنابراین او مدتی قصد دارد برای به دست آوردن آرامش از مواد مخدر استفاده کند و پس از چند وقت و فراموش کردن رابطه خود و با به دست آوردن آرامش حتما مصرف خود را قطع خواهد کرد.

اگر شما در این ترفند آن‌ها تازه کار باشید به سرعت فریب خورده و تحت تاثیر قرار خواهید گرفت. حتی ممکن است به او اجازه مصرف علنی نیز بدهید. پس به هیچ وجه فریب توجیهات معتاد گونه را نخورید و در این زمینه هشیار باشید.  حتی می‌توانید از فرد بخواهید که آزمایش عدم اعتیاد را انجام دهد. داشتن ارتباط با یک مشاور حوزه اعتیاد و یا شرکت در جلسات هفتگی خانواده‌ها در کمپ فرمانیه، در این زمینه به شدت می‌تواند به شما کمک کند.

 

در برخی خانواده‌ها، فرد معتاد برای ترک اعتیاد خود پیش شرط می‌گذارد و یا حتی معامله می‌کند. یا برعکس خانواده‌ها با دادن وعده‌های متفاوت به او باج می‌دهند تا وی اعتیادش را ترک کند. مرکز ترک اعتیاد فرمانیه با تجربه طولانی مدتی که دارد به شما هشدار می‌دهد، برای ترک اعتیاد فرزند یا همسرتان هرگز معامله نکنید و باج خواهی او را نپذیرید.

مثلا ممکن است آن‌ها به شما بگویند در صورتی اعتیادشان را ترک خواهند کرد که شما یک اتومبیل مناسب برای او بخرید. یا مبلغ زیادی پول برای راه اندازی یک کسب و کار به او بدهید. یا برعکس شما بگویید بعد از ترک اعتیاد برای او به خواستگاری می‌روید و یا شغلی بسیار کم زحمت و پردرآمد برایش پیدا می‌کنید.

کاملا آگاه باشید شخصی که برای ترک اعتیادش پیش شرط می‌گذارد، هنوز در مرحله انکار است و اعتیاد خود را به عنوان یک واقعیت نپذیرفته است. با پذیرفتن شرط‌ها و باج خواهی‌ها و یا دادن امتیازات به فرد معتاد، هرگز امیدوار نباشید که او اعتیادش را ترک کند. هرگز برای ترک اعتیاد و هزینه‌هایش به او پولی نپردازید و خود به طور مستقیم برای پذیرش وی در یک کمپ ترک اعتیاد خوب و مناسب اقدام کنید.

 

برای این که فرد معتاد از لایه انکار بیرون بیاید و عواقب اعتیاد خود را ببینید برای او اطلاعات مختلف فراهم کنید. در حال حاضر هم کتاب‌ها و هم جزوه‌های متعددی برای این موضوع وجود دارد. او را با انجمن های دوازده قدمی آشنا کنید. برای پیدا کردن یک مرکز ترک اعتیاد مجهز و مناسب و با امکانات برایش جستجو و پرس و جو کنید و از هزینه کمپ ترک اعتیاد خصوصی در تهران اطلاع پیدا کنید.

 

برای این پیشنهاد حتما از یک متخصص مشاوره بگیرید. بعد از آن در مورد رابطه خود با او در صورت ادامه اعتیادش تصمیم بگیرید و این تصمیم را قاطعانه به او بگویید. دلیل این که از شما می‌خواهیم قبل از علنی کردن تصمیم خود با یک مشاور مشورت کنید این است که تصمیم شما با پشتوانه و قاطع باشد.

ممکن است تصمیم بگیرید او را ترک کنید اما این کار برایتان غیر ممکن باشد، پس قبل از از تصمیم باید اول تکلیف خودتان با او را مشخص کنید. احساسی تصمیم نگیرید.

تمامی این پیشنهادها بر اساس تجربه‌ای بود که طی سالیان طولانی کار در حوزه ترک اعتیاد به دست آورده بودیم. در کمپ فرمانیه هدف ما فقط جذب مراجع برای ترک اعتیاد نیست. ما تلاش می‌کنید مراجعین ما علاوه بر ترک اعتیاد، در ترک باقی بمانند. برای همین امر علاوه بر اجرای به نحو احسن مسئولیت خودمان در برابر فرد بیمار، همواره سعی کرده‌ایم برای خانواده‌ها هم آموزش‌های متعدد داشته باشیم.

یکی از کارهایی که مرکز ترک فرمانیه انجام می‌دهد برگزاری منظم جلسات هفتگی با خانواده‌ها و حضور مشاورین مجرب و دارای مدارک رسمی در این جلسات است. پیشنهاد می‌کنیم برای کمک به ترک اعتیاد فرزند یا همسر و یا سایر عزیزانتان در این جلسات شرکت کنید. کافیست برای هماهنگی حضور خود در جلسات هفتگی خانواده‌ها با کمپ فرمانیه تماس بگیرید.

 

 

 

 

چطور به فرد معتاد کمک کنیم

 

لازم است بدانید که افراد در روان‌درمانی‌های فردی و گروهی که در بهترین کمپ های ترک اعتیاد انجام می‌شود، یاد می‌گیرند که هر چیزی، هر کسی و هر جایی که باعث وسوسه که نهایتا ممکن است موجب لغزش در آن‌ها شود را کنار بگذارند یا تغییرات لازم را در آن به عمل آورند، گاهی افراد تمایل دارند که اعتیاد را ترک کنند ولی وسایل خود را، یا دوستان مصرف‌کننده خود را هنوز داشته باشند.

در چنین مواقعی تعارض بین خانواده و فرد مصرف‌کننده ایجاد می‌شود. دعوا، بحث و جدل هیچ دردی را دوا نمی‌کند، بهتر است با او به بحث بپردازید و استدلال کنید که چرا دوستان مصرف‌کننده برای او مضر هستند. شما می‌توانید از او سؤال کنید آیا نظر روان‌شناس یا اعضای شرکت‌کننده در گروه‌درمانی‌ها نیز همین است که رفت و آمد با دوستان مصرف‌کننده هیچ اشکالی ندارد؟ و پیرامون این مسئله بدون این که احساسات خود از قبیل نفرت از دوستان مصرف‌کننده را دخالت دهید، استدلال کنید.

البته گاهی اوقات افرادی دیده شده‌اند که ضمن این که محیط آن‌ها و دوستان آن‌ها آلوده‌اند به خاطر انگیزه بالایی که دارند ترک می‌کنند و هرگز تسلیم وسوسه‌ها نمی‌شوند.

 با این حال بهتر است که به بیمار در حال بهبودی این مسئله را این‌گونه بیان کنید:

” من متوجه شدم که وسوسه‌ها نقش مهمی در بیماری شما دارند، بنابراین باید تمام تلاش خود را بکنیم تا چیزهایی که باعث وسوسه شما می‌شوند را از اطرافت دور کنیم. اگر می‌گوییم این دوستان شما نباید دیگر برایت مهم باشند، فقط به این دلیل است که حدس می‌زنیم با دیدن آن‌ها و رفت و آمد با آن‌ها خودت بیش‌تر اذیت می‌شوی و باعث وسوسه شما می‌شوند، شما می‌توانی دوستان بهتری انتخاب کنی و دوستان پاکی داشته باشی مثل دوستانی که در گروه‌های NA  هستند یا دوستان شما در گروه‌درمانی‌ها.”

 

 

 

اگر یادتان باشد در مقاله قبلی با عنوان نقش خانواده در درمان اعتیاد گفتیم که والدین قاطع و مقتدر، والدینی هستند که ضمن این که یک رابطه دوستانه برقرار می‌کنند از جایگاه ویژه‌ای نیز برخوردارند و به نظم و قانون نیز اهمیت می‌دهند. به عبارتی دیگر این والدین اقتدار خود را هرگز از دست نداده‌اند و عشق و محبت را به همراه نظم و قانون‌مندی و استدلال با هم به کار می‌گیرند.

اکثر خانواده‌ها می‌پرسند: آیا ما بیمار خود را کنترل کنیم؟

ابتدا یک مثال خارج از اعتیاد می‌زنیم، و سپس به این سؤال پاسخ می‌دهیم.

فرض کنید دختری 17 ساله، هر روز هنگامی که از دبیرستان خارج می‌شود، پدرش را می‌بیند که با اتومبیل رو به روی درب مدرسه منتظرش ایستاده تا او را به منزل ببرد و روزهای دیگر نیز به نوبت، برادرانش این کار را انجام می‌دهند، فرض کنید این دختر هیچ رابطه دوستانه‌ای با پدر و برادرانش ندارد و احساس می‌کند که مدام تحت نظر آن‌هاست.

سعی کنید خود را جای این دختر خانم 17 ساله قرار دهید، چه احساسی به شما دست می‌دهد. اگر این خانم جزء شاگردان ممتاز مدرسه باشد، احتمالاً بیش‌تر از دیگران ناراحت می‌شود، چون مدام از خود می‌پرسد من باید چه کاری انجام دهم تا پدر و برادرانم به من اعتماد کنند؟ و چرا این‌ها دست از سر من برنمی‌دارند؟ مگر من کاری انجام داده‌ام یا مگر به من شک دارند که هر روز مثل نگهبان من را کنترل می‌کنند؟ دیگران در مورد من چه فکری می‌کنند؟ احتمالاً همکلاسی‌ها و مسئولین مدرسه هم‌ فکر می‌کنند که پدر و برادرانم به من شک دارند؟

حالا فرض کنید دختر دیگری که او هم 17 ساله است و با پدر و برادرانش رابطه دوستانه‌ای بر اساس اعتماد و اطمینان برقرار کرده، هر روز پدر یا برادرانش را می‌بیند که رو به روی درب مدرسه منتظرش ایستاده‌اند تا او را به منزل ببرند. سعی کنید خود را جای این دختر خانم قرار دهید. چه احساسی دارید؟

احتمالاً خوشحال می‌شوید و حتی ممکن است بخواهید به دوستانتان نشان دهید که چه خانواده منسجم و با محبتی دارید که این قدر به فکر شما هستند و هر روز شما را از مدرسه به خانه می‌برند و این خانم نیز احساس خوبی دارد مخصوصاً وقتی متوجه می‌شودکه خانواده کاملاً به او اعتماد دارند ولی به خاطر راحتی او یا به خاطر عدم امنیت در جامعه او را همراهی می‌کنند.

 

 

 

تفاوت این دو خانواده فقط در برقراری یک رابطه دوستانه بر اساس اعتماد و اطمینان بود. شما باید قدم‌ها را به ترتیب و گام به گام بردارید. اکثر خانواده‌ها چون مهارت لازم برای برقراری رابطه دوستانه را ندارند و همچنین چون برقراری روابط دوستانه نیازمند تلاش، مهارت، دقت، وقت و انرژی زیادی است، سریعاً به سراغ روش‌های ساده‌تری مثل کنترل کردن و تنبیه و تهدید و غیره می‌روند و این باعث خراب‌تر شدن تمام کارها و روابط بین افراد می‌شود.

بنابراین ما در کمپ ترک اعتیاد فرمانیه مخالف کنترل کردن نیستیم و همان‌طور که گفتیم بهترین سبک رفتاری، سبک والد مقتدر و قاطع بود. به شرطی که این سبک را به صورت کامل اجرا کنید، به عبارتی دوستی و محبت به همراه کنترل و قانون.

ابتدا به برقراری رابطه دوستانه بپردازید و بعد کنترل کردن را پیش بگیرید، به عبارتی کنترل کردن به شیوه کاملاً محسوس نه تنها اشکالی ندارد بلکه لازمه درمان است به شرطی که خانواده ابتدا رابطه دوستانه را برقرار کرده باشد. بدون برقراری رابطه دوستانه، کنترل کردن بیمار کاملاً اشتباه است.

شما می‌توانید در این موارد از این جملات استفاده کنید:

من متوجه شده‌ام که وسوسه‌ها نقش زیادی در بیماری اعتیاد دارند، بنابراین ما نیاز داریم که با یکدیگر همکاری کنیم و هر چیزی که باعث وسوسه شما می‌شود را شناسایی و آن‌ها را حذف کنیم، تغییر بدهیم یا کنترل کنیم.

من به خاطر این‌که شما را دوست دارم و برای شما ارزش و احترام خاصی قائل هستم، حاضرم در این زمینه به شما کمک کنم.

گاهی اوقات فشار وسوسه‌ها به قدری شدید هستند که شما به تنهایی نمی‌توانید آن‌ها را کنترل کنید و این آن لحظاتی است که وسوسه‌ها شما را وادار به مصرف می‌کنند، به همین دلیل می‌خواهم به من اجازه بدهید تا مواقعی که حس می‌کنم شرایطی ایجاد شده که باعث وسوسه شما می‌شود یا شرایطی که متوجه می‌شوم شما وسوسه شده‌اید من مواظب باشم و اگر توانستم به شما کمک کنم.

مثلاً گاهی اتفاق افتاده که فشار وسوسه‌ها آن قدر زیاد شده که افراد آن‌ها را به عمل تبدیل کرده‌اند اما خانواده آن‌ها متوجه شده‌اند که فرد وسوسه شده و کمک‌هایی که لازم بوده را به موقع انجام داده‌اند و از لغزش فرد جلوگیری کرده‌اند.

قبل از هر چیز دوست دارم هر چیزی، هر کسی و هر جایی، هر فکری، احساسی یا رفتاری که باعث وسوسه شما می‌شود را شناسایی و کنترل کنیم و شرایط محیطی را تا حد امکان تغییر دهیم. نظر شما چیست؟

افراد در گروه‌درمانی‌ها آموزش می‌بینند تا لیستی از تمام چیزهایی که آن‌ها را وسوسه می‌کند تهیه کرده و سپس نسبت به کنترل آن‌ها اقدام کنند. شما می‌توانید در تهیه این لیست به آن‌ها کمک کنید.

 

 

در ادامه به ذکر دو مثال در ارتباط با کنترل کردن می‌پردازیم.

مثال 1

پدر یکی از بیماران در حال بهبودی که در کلاس‌های آموزش خانواده شرکت نکرده بود، شبی ساعت دوازده شب از خواب بیدار می‌شود و متوجه می‌شود که فرزندش وارد حمام شده و در حال آماده کردن وسایل برای تزریق است. پدر، قیافه‌ای کارآگاه مانند به خود می‌گیرد و با عصبانیت در حمام را باز می‌کند و پسر را به باد فحش و ناسزا می‌گیرد و مادر و خواهران را هم از خواب بیدار می‌کند و تا ساعت 3 نیمه شب این تنش ادامه پیدا می‌کند.

پدر احساس خوبی دارد اگر چه عصبانی است، چون توانسته به خانواده‌اش مخصوصاً همسر و دخترانش نشان دهد که مشکل از خانواده یا خودش نیست بلکه این پسر است که خانواده را دچار مشکل کرده و به این ترتیب جایگاه خود را در خانواده به اندازه کافی بالا برده، طوری که همه اعضای خانواده حق را به پدر می‌دهند و از او می‌خواهند ناراحت نباشد و به خوابش ادامه دهد.

برعکس، پسر خانواده دچار احساس گناه در قبال خود و خانواده‌اش است و حتی افکار خودکشی نیز به ذهنش می‌رسد و یک بار دیگر به تجارب شکستش اضافه شده است. این پسر به خاطر ترس و تهدید پدر تا حدود دو روز نیز پاک بود اما بعد از آن دچار لغزش و نهایتاً عود شد.

مثال ۲

پدر دیگری که در گروه‌های آموزش خانواده شرکت کرده بود، ساعت 10 شب متوجه می‌شود که پسرش که در حال بهبودی است، بی‌قرار و منتظر است که دیگر اعضای خانواده برای خواب به اتاق‌هایشان بروند. پسر به اتاق می‌رود و خود را برای خواب آماده می‌کند، بقیه اعضای خانواده نیز به خواب می‌روند.

پسر حدود ساعت 11 شب شروع می‌کند به آماده کردن وسایل مصرف، پدر هنوز مطمئن نیست اما وقتی می‌بیند که پسرش یک پارچه‌ای را در زیر در قرار می‌دهد، مطمئن شده و وارد اتاق پسرش می‌شود، وی تمام وسایل را از دید پدرش مخفی می‌کند و بلند بلند شروع می‌کند به حرف زدن، اما این پدر باهوش از پسرش خواهش می‌کند که یواش صحبت کند و به او می‌گوید، نمی‌خواهم این موضوع را بقیه اعضای خانواده متوجه شوند.

پدر به وی می‌گوید: من می‌دانم که این حالت فقط به خاطر وسوسه‌های تو ایجادشده. خوب، می‌خواهی راجع به این صحبت کنیم که چی شد که وسوسه شدی و پسر صحبت را ادامه می‌دهد، پدر می‌گوید، اگر می‌بینی که من الان در اتاق تو هستم به خاطر این بود که قبلاً با هم قرار گذاشته بودیم که من نیز مواظب باشم که لحظاتی که وسوسه‌ها به قدری شدید می‌شوند که تو به تنهایی نمی‌توانی آن‌ها را کنترل کنی، من به تو کمک کنم. شما می‌توانی به وسوسه‌هایت عمل کنی ولی اگر این کار را انجام دهی دوباره باید همه چیز را از نو شروع کنیم، ولی اگر به وسوسه‌هایت هیچ توجهی نکنی، این بیماری را کنترل کرده‌ای…

نکته جالب این بود که در این جا پدر از پسر می‌خواهد که موضوع را بین خودشان نگه دارند و به او نشان داد که متوجه این مسئله است که این بیماری اوست که باعث این رفتارهایش شده و بیماری او را از شخصیت فرد جدا کرده و بدون این که در او احساس گناهی ایجاد کرده باشد دوستانه با پسر خود صحبت کرده و مسئله را پیگیری کرد.

این پدر اشاره کرد که تا صبح با پسرش خلوت کرد و از خاطرات خود و اشتباهات خود برایش گفت و برای پسر نیز بسیار جالب بود که پدرش این قدر به او اعتماد کرده و نزدیک شده که مسائل خود را برای او می‌گوید و پسر نیز احساس خوبی داشت و تا صبح برای پدرش از مشکلاتش صحبت کرد.

بنابراین به خاطر داشته باشیم که کنترل کردن لازمه درمان است اما دوستی و برقراری رابطه دوستانه بر اساس اعتماد و اطمینان این کنترل خود عاملی برای لغزش عود است.

بسیاری از بیماران هنگامی که وسوسه می‌شوند و لغزش می‌کنند، برای لغزش خود بهانه‌هایی را می‌آورند تا با این توجیهات از احساس گناه رهایی پیدا کنند ولی گاهی بهانه‌هایی که برای لغزش می‌آورند، اگر قدری تأمل کنیم متوجه می‌شویم که می‌توان وسوسه بعد از ترک اعتیاد را پیشگیری کرد.

خشایار این شش ماه پاکی را به سختی به دست آورده. او تمام عوارض جسمی و روانی ناشی از ترک اعتیاد را تحمل کرده، وی تمام درد جسمی و تمام مسائل دیگر مثل بی‌خوابی، بی‌قراری، افسردگی، اضطراب و بی‌حوصلگی و غیره را فقط به خاطر خودش و خانواده‌اش و پاک بودن تحمل کرده است. این دقیقه چیزی است که به آن انگیزه گفته می‌شود.

در روان‌درمانی‌های فردی تمام همت روان شناسان بالینی در کمپ ترک اعتیاد این است که انگیزه مراجع را در بالاترین نقطه نگهدارند. فرض می‌کنیم که خشایار 100% برای پاک بودن انگیزه دارد. خشایار وارد محیط کار خود می‌شود و دوستان مصرف‌کننده‌اش او را می‌بینند و می‌گویند، آفرین بعد از هجده سال تخریب، شش ماه پاک بودن واقعاً هنر می‌خواهد، ماشاءاالله به اراده‌ای که داری اما نباید زندگی را سخت بگیری، تو که 6 ماه پاک بودی، با یک بار مصرف که دوباره معتاد نمی‌شوی.

ما امشب دور هم جمع می‌شویم، خیلی دوست داریم که تو هم همراه ما باشی. حتی اگر نمی‌خواهی مصرف کنی ولی در جمع ما حاضر شو تا به ما هم خوش بگذرد. خشایار پیشنهاد این دوستان را با قاطعیت تمام رد می‌کند. چون در گروه‌درمانی‌های مرکز ترک اعتیاد شرکت کرده و مهارت‌های ابراز وجود، جرات ورزی و “نه گفتن” را آموخته است، ولی هنگامی که شب به خانه باز می‌گردد، برحسب اتفاق به جای این که ساعت 10 به خانه برگردد به دلیل ترافیک و تصادف خودروهای دیگر، ساعت 30/11 شب به منزل می‌رسد و قیافه خسته‌ای دارد.

همسر خشایار همین که قیافه خسته و تأخیر چندین ساعتی او را می‌بیند نمی‌تواند خود را کنترل کند و به یاد روزهای تلخ مصرف شوهرش می‌افتد و یک‌مرتبه به جای سلام و احوالپرسی، دچار ترس و نگرانی می‌شود و به او می‌گوید: کجا بودی؟ با کی بودی؟ دوباره شروع کردی؟

خلاصه، آن شب یک بحث و جدل در می‌گیرد. خشایار اصرار دارد که من مصرف نکرده‌ام و همسر مدام تکرار می‌کند که دروغ می‌گویی و فکر کردی من متوجه نمی‌شوم و غیره.

فرض کنید خشایار هفته بعد نیز از طرف دوستان دیگرش به مصرف دعوت می‌شود و او باز امتناع می‌کند و دلیل امتناع او نیز انگیزه وی برای ترک اعتیاد و دوست داشتن خود و خانواده‌اش است. شب هنگام وقتی که به خانه باز می‌گردد، شارژ تلفن همراهش تمام می‌شود و نمی‌تواند به همسرش بگوید که امشب نیز در ترافیک گیر کرده است، اتفاقاً راننده تاکسی هم آن قدر سیگار می‌کشد که لباس خشایار بوی سیگار می‌گیرد. خشایار وارد خانه می‌شود و همسر حتی یک کلمه با او حرف نمی‌زند و خشایار هر چقدر علت را می‌پرسد، همسر فقط می‌گوید از بوی لباس‌هایت، از خاموش کردن تلفن همراهت و تأخیرت بپرس… خشایار از صبح تا الآن تمام درد جسمی و روانی را به خاطر پاک بودن تحمل کرده است.

اگر این رفتارهای همسر (گیر دادن‌های بی‌مورد و غلط) ادامه پیدا کند، آنگاه اگر شما به جای خشایار باشید، در دفعات بعدی به پیشنهاد دوستان مصرف‌کننده برای این که فقط پیش آن‌ها باشید حتی مصرف نکنید، پاسخ مثبت نمی‌دهید؟

خشایار می‌گوید: علت لغزش من این است که دیدم این همه درد و زحمت را تحمل می‌کنم ولی باز همسرم فکر می‌کند که من مصرف‌کننده هستم و آن‌قدر من را ناراحت کرد که من نتوانستم تحمل‌کنم، به خود گفتم: من چه مصرف کنم و چه نکنم، همسرم فکر می‌کند که من مصرف‌کننده هستم. بنابراین تصمیم گرفتم با دوستانم به باغ بروم ولی مصرف نکنم. ولی یکی دو بار که رفتم دوباره وسوسه‌ها من را از پا در آوردند و ناگهان دیدم که بر سر منقل نشسته‌ام.

البته ما در گروه‌درمانی‌ها به بیماران در حال بهبودی آموزش می‌دهیم که ترک کردن و پاکی باید برای خود فرد باشد نه برای خانواده و همسر. به عبارتی، انگیزه باید کاملاً درونی باشد.

انگیزه بیمار مهم‌ترین عنصر لازم برای درمان بیمار و حتی تمام درمان است. بنابراین هر عاملی که این انگیزه را کاهش دهد، مخل درمان بیماری اعتیاد است و باید شناسایی و حذف شود.

این جاست که ما به خانواده‌ها پیشنهاد می‌کنیم که رفتارشان، افکارشان و احساساتشان را بیش‌تر بشناسند و درک کنند. کدام یک انگیزه همسر آن‌ها را کم‌تر یا بیش‌تر می‌کند و نهایتاً آن را مدیریت کنند. پدری که هنوز پسر خود را پس از شش ماه پاکی، معتاد صدا می‌کند یا پدری که به پسر خود می‌گوید چهار روز پاکی، فکر کردی آدم شدی، قطعاً انگیزه بیمار را کاهش خواهد داد و باعث ناراحتی و افزایش فشار روانی بیمار خود می‌شود.

بنابراین بهتر است خانواده‌ها در حمایت فرزندان خود باشند و حتی اگر آنها دچار لغزش هم شدند از آن‌ها حمایت کنند و سریعا اقدامات پس از لغزش را برای فرزندان خود انجام دهند.

بنابراین اگر چه ما در جلسات گروه‌های آموزشی و مشاوره اعتیاد که در کمپ ترک اعتیاد فرمانیه برگزار می‌کنیم به بیماران آموزش می‌دهیم که فقط برای خودشان پاک بمانند و نظر دیگران برایشان مهم نباشد اما بهتر است که خانواده نیز شرایط را برای افزایش انگیزه بیمار فراهم کنند و جلوی بروز چنین رفتارهای نادرستی را بگیرد.

 

 

 

 

بیمار در حال بهبودی که در دوره کمپ ترک اعتیاد از لحاظ جسمی سم‌زدایی شده، کم‌کم تغییرات زیادی را در جسم و روح خود احساس می‌کند. شما می‌توانید این تغییرات را از رفتارها و حرف‌های او پی ببرید، او مرتب جلوی آینه می‌رود و خوشحال است که از لحاظ جسمی رو به بهبودی است و حتی به شما می‌گوید مرتب به وزنم اضافه می‌شود، پوستم در حال سفید شدن است یا سیاهی لبم کم‌تر شده، او حتی می‌گوید، این روزها حال و هوای دیگری دارم، به چیزهایی فکر می‌کنم که قبلاً برایم اهمیت نداشت و راجع به مسائلی تصمیم‌گیری می‌کنم که قبلاً به آن‌ها اهمیت نمی‌دادم چون در تمرکز و تصمیم‌گیری مشکل داشتم. این دقیقاً آن لحظه‌ای است که شما باید او را تشویق کنید. این تشویق‌ها می‌توانند کلامی یا غیرکلامی باشند.

 

 

هر عامل کلامی یا غیرکلامی، مادی یا اجتماعی که بلافاصله بعد از رفتار ارائه شود و موجب افزایش آن رفتار شود، تقویت یا مشوق نامیده می‌شود. تقویت‌ها یا مشوق نگاهدارنده‌های رفتار و افزاینده انگیزه بیمار هستند.

رفتار افراد به دنبال تقویت‌هایی در محیط آن‌ها افزایش می‌یابند. اگر رفتارهای خوب را تقویت نکنید، ممکن است رفتارهای مطلوب کاهش یافته و رفتارهای نامطلوب افزایش یابند. توجه کردن، تائید کردن و تحسین کردن، لبخند زدن، زنده باد گفتن و آفرین و حتی پول و هدیه و غیره نمونه‌هایی از تقویت‌ها یا مشوق‌ها هستند.

همه انسان‌ها به دنبال تقویت‌ها و مخصوصاً توجه و تائید اعضای خانواده خود هستند. اگر رفتارهای مطلوب فرد مقابل مورد توجه و تقویت شما قرار نگیرد او دست به رفتاری خواهد زد که شما به او توجه کنید. برای مثال اگر دانش‌آموزی تا زمانی که درس خود را می‌خواند و پسر مؤدبی است، هیچ کدام از اعضای خانواده به او توجه نکنند و او تشویق و تأییدی از سوی خانواده نگیرد و بر حسب اتفاق وی دچار بیماری اعتیاد شود و مواد مخدر مصرف کند، آن گاه تمام اعضای خانواده توجه خود را به او معطوف کنند که چرا چنین کاری را انجام می‌دهد، همین برای او توجه می‌شود و همین امر، رفتار او را تقویت می‌کند.

بنابراین پیشنهاد می‌کنیم که رفتارهای مطلوب وی را در دوره سم‌زدایی تقویت کنید، حتی با یک توجه و تائید ساده یا لبخند و آفرین گفتن یا جمله‌ای مانند این جمله: آفرین، من خیلی خوشحالم از این که می‌بینم این همه تغییر کرده‌ای.

این باعث افزایش انگیزه بیمار می‌شود. فرد باید یاد بگیرد که خانواده در کل او را دوست دارد اما زمانی که رفتارهای مطلوب انجام می‌دهد مورد تائید و توجه و تشویق خانواده است و زمانی که رفتارهای نامطلوب انجام می‌دهد هیچ توجه و تأییدی از سوی خانواده به دست نمی‌آورد.

 

چند قانون کوچک ولی مهم را به خاطر بسپارید:

رفتار مطلوب + تقویت = افزایش رفتار مطلوب

رفتار مطلوب + عدم تقویت = کاهش رفتار مطلوب

رفتار نامطلوب + تقویت = افزایش رفتار نامطلوب

رفتار نامطلوب + عدم تقویت = کاهش رفتار نامطلوب

 

به شما و خانواده شما و علاقه فرد مقابل بستگی دارد اما این نکته مهم است که بدانید چه زمانی او را تقویت کنید. شما نباید زمانی که فرد درد جسمی دارد و شروع به شکایت از عوارض جسمی و روانی خود می‌کند به او بگویید: آفرین من خیلی خوشحالم که تو در حال تغییر هستی، بلکه باید کاملاً از وضعیت جسمی و روانی او مطلع باشید، زمانی که احساس خوبی از پاک بودن دارد و از لحاظ فکری وضعیت مناسبی دارد یا رفتار مطلوبی انجام می‌دهد، بلافاصله بعد از انجام رفتار مطلوب او را تقویت کنید و به او پاداش بدهید و او را تحسین کنید. به کار بردن تقویت و پاداش بلافاصله بعد از رفتار مطلوب سبب افزایش رفتار مطلوب وی می‌شود و انگیزه او را نیز بالا می‌برد.

بسیاری از پدر و مادرها فراموش می‌کنند که لازم است فرزندان خود را ببوسند و حتی وقتی بزرگ شده‌اند آن‌ها را در آغوش بگیرند. فرزندان دوست دارند به طور مستدل پی ببرند که والدینشان متوجه آن‌ها هستند و راجع به آن‌ها و مسائل‌شان نگرانند و به آن‌ها توجه می‌کنند.

 

 

 

در مورد تنبیه، روش‌های زیادی برای تنبیه کردن افراد به خاطر کاهش رفتارهای نامطلوب وجود دارد که البته مردم نیز گاهی به آن‌ها متوسل می‌شوند، ما با برخی از آن‌ها مانند بی‌توجهی، و نادیده گرفتن فرد در برخی از شرایط خاص موافق هستیم ولی با روش‌های دیگری مثل ترک کردن محل زندگی، طلاق یا بستن و غل و زنجیر و تنبیه جسمی و غیره مخالف هستیم.

اگر گام‌های درمانی را به ترتیب و با قدرت بردارید، هیچ نیازی به روش‌های تنبیهی ندارید. بنابراین سعی کنید با صبر و حوصله روش‌های مفید و مثبت را انجام دهید و تمام تلاش خود را برای درمان بیمار خود انجام دهید، و از تنبیه و تهدید بیماران خودداری کنید.

 

 

خانواده‌ها می‌توانند تکنیک توقف فکر را یاد گرفته و در صورتی که بیمارشان از حضور در جلسات NA یا گروه‌درمانی‌های دیگر سرباز می‌زند با او تمرین کنند.

در این روش بیمار چشم‌هایش را می‌بندد و وسوسه‌هایش را به مانند این که واقعاً در حال اتفاق افتادن است تصور می‌کند.  زمانی که تصور به خوبی صورت گرفت با انگشت اشاره به شما می‌فهماند و شما بلند داد می‌زنید “بس کن” ، “ایست” یا “STOP”.

این روش باعث گسیختگی وسوسه‌هایش می‌شود. این فرایند حدود پنج بار اتفاق می‌افتد. مرحله بعدی این است که بیمار فریاد بلند “ایست”،”بس کن” را برای توقف افکارش بیان کند و بالاخره هدف بعدی این است که توقف فکر غیرکلامی اجرا شود. زمانی که توقف فکر کلامی ناموفق است از یک کش پلاستیکی که دور مچ بسته می‌شود برای ضربه زدن می‌توانند استفاده کنند.

 

 

اهداف کلی گروه‌درمانی‌هایی که در کمپ های ترک اعتیاد معتبر برگزار می‌شود این است که بیمار متوجه شود که بین وسوسه‌ها و عمل به آن‌ها تفاوت وجود دارد. باید به آن‌ها یاد دهید که وسوسه‌ها می‌آیند و شاید بیمار روی آمدن آن‌ها کنترل ندارند اما همه بیماران روی اعمالشان کنترل دارند. بنابراین باید به بیمار آموخت که فکر و عمل از یکدیگر جدا هستند. بیمار مسئول افکارش نیست اما مسئول اعمالش است. بنابراین وسوسه‌ها می‌آیند ولی او قادر است آن‌ها را با بی‌توجهی کردن یا سرگرم کردن خود یا منحرف کردن توجهش کنترل کند و از عمل به آن‌ها بپرهیزد.

تجارب بالینی و تحقیقات نشان داده است که بیماران در حال بهبودی دچار اختلالاتی مثل افسردگی، اضطراب، استرس و وسواس و حتی اختلالات شخصیت نیز هستند. لذا برای درمان این اختلالات می‌توانید از یک روان‌شناس بالینی استفاده کنید، در ضمن شاید تا به حال متوجه شده‌اید که خانواده سیستم پیچیده‌ای است و زندگی یک مهارت است. بنابراین می‌توانید برای یادگیری مهارت‌های زندگی و داشتن یک خانواده متعادل و متعالی یا حل مشکلات و تعارضات زناشویی و خانوادگی به زوج درمانگران و خانواده درمانگران مراجعه نمایید.

سیستم خانوادگی و سبک زندگی افراد باید مورد بررسی قرار گیرد و به تناسب خانواده فرد و ویژگی‌های شخصیتی افراد تغییرات لازم در سبک زندگی آن‌ها داده شود و این هدفی است که توسط خانواده و به کمک متخصصان بالینی صورت می‌گیرد.

گاهی اعضای دیگر خانواده نیز دچار افسردگی یا اضطراب شده‌اند لذا لازم است ابتدا این افراد نیز به وسیله روان شناسان بالینی تحت معاینه قرار گیرند بعد به بیماران کمک نمایند. اگر می‌خواهید خانواده‌ای سالم داشته باشید باید تک‌تک افراد آن خانواده ابتدا از سلامت روانی کافی برخوردار باشند. خانواده‌ها می‌توانند به جلسات نارانان مراجعه نمایند و از خدمات این گروه‌ها استفاده نمایند.

در ضمن بیماران خود را نیز به گروه‌های خودیاری NA هدایت کنید، در این گروه‌ها افرادی حضور دارند که همدرد آن‌ها هستند و فریاد من درد مشترکم را برایشان سر می‌دهند و به یاری آن‌ها می‌شتابند.

چند نکته کوچک اما مفید

 

یادمان باشد که انسان اشرف مخلوقات است و بی‌نهایت توانایی دارد، فقط کافی است استعدادها و توانایی‌ها را شکوفا نماییم. به خدا توکل کنید و با صبر و حوصله گام‌های درمانی را پر قدرت بردارید. ما هم در کمپ خصوصی ترک اعتیاد فرمانیه با بهره گیری از کادر درمانی متخصص در کنار شما هستیم و گام به گام شما را تا بهبودی کامل و حتی پس از آن هدایت می‌کنیم.

 

 

 

دیدگاه ما در کمپ ترک اعتیاد فرمانیه این است که هنگامی که پزشک با معتادی روبرو می‌شود که می‌خواهد ترک اعتیاد نماید، روش مورد استفاده برای مداوا بستگی به معتاد، پزشک و موضوع اعتیاد دارد. اساسا چیزی به نام نوع معتاد یا حتی نوع معتاد هروئین وجود ندارد. هر موردی با دیگر موارد متفاوت است و همینطور راه حل‌های موفقیت آمیز نیز با یکدیگر متفاوت هستند.

برای تمامی معتادین، اولین قدم غالبا مشکل ترین مرحله رهایی اولیه از اعتیاد است. مراحل ترک ناراحت کننده، دردناک و حتی خطرناک‌اند و معتاد به هرگونه کمک تخصصی ممکن نیاز دارد زیرا عمدتا با راهنمائی‌های صحیح امکان دارد بتوان عوارض روند ترک را به حداقل تقلیل داد.
ماده‌ی مخدری که به هنگام ترک آن، عوارض دردناک بیشتری ظاهر می‌شود احتمالا هروئین است. اکنون سال‌هاست که کارگردانان سینمایی تصویر وهشتناکی ار معتادین هروئین را در گذر از مرحله‌ی ترک نشان داده‌اند. آنان تصویر متداول معتادی را نشان می‌دهند که از درد فریاد می‌زند و سعی دارد با ترسناکترین کابوس‌ها مقابله نماید.
ترک هروئین در عمل ندرتا چنین ناهنجار است. اکثر پزشکان کاردان اظهار دارند که مشکلات جسمانی که به هنگام ترک اعتیاد معتاد با آن روبرو می‌گردد کمی بدتر از یک آنفلونزای شدید است. بر اساس گزارشی که در مجله‌ اخبار پزشکی در ماه جولای 1984 منتشر گردید معتادین به هروئین با مصرف قرص‌های ملایم مسکن، استراحت، کیسه آب گرم و استحمام پی در پی با آب گرم باید بتوانند با علائم جسمانی ترک برخورد نمایند.

 

نکته‌ی فاجعه آمیز در ارتباط با ترک هروئین آن است که طی قرن گذشته غالبا از «مداوایی» برای ترک هروئین استفاده نموده‌اند که عملا نوعی مشکل را جایگزین مشکل قبلی می‌نماید. این نوع مداوای جایگزینی بر این نظریه استوار است که با تجویز یک داروی بی خطر و غیر اعتیاد آور امکان دارد بتوان دردهای سخت ناشی از ترک را برای معتاد قابل تحمل نمود و آثار نامطلوب حاصل از روند ترک را به حداقل کاهش داد. اما مشکلات ناشی از موادی که برای تسهیل مراحل ترک مصرف می‌شود خود معمولا به اندازه‌ی ماده‌ی مورد اعتیاد اصلی است. برای نمونه در قرن نوزده پزشکان برای مداوای معتادین به تریاک تزریق مرفین را تجویز نمودند و سپس هروئین را برای ترک اعتیاد به مرفین پیشنهاد کردند.

طی قرن حاضر انواع مختلفی از مواد برای کمک به معتادین در ترک هروئین استفاده شده است. مداوا از راه شوک الکتریکی (که توسط آن الکتریسیته بر مغز وارد می‌شود به امید اینکه تاثیر مفیدی بر فعالیت مغز خواهد داشت) نیز آزمایش شده است همچنان که انواع مختلفی از داروها نیز در این روند به کار رفته است. با وجود این ماده‌ای که معمولا به هنگام ترک هروئین مصرف می‌شود متادون است که برای اولین بار در مداوای معتادین به هروئین در سال 1964 در ایالات متحده مورد استفاده قرار گرفت. در آن هنگام ادعا گردید که این دارو بی خطر است و آثار جانبی ناشی از آن اندک و خفیف است.

استدلال این بود که بکارگیری این دارو در ترک هروئین امتیازات مهمی دارد از جمله ادعا شد که به علت باقی ماندن طولانی اثر متادن می‌توان روزانه یک قرص به معتادین در کلینیک‌های تخصصی داد. به این معنا که نیاز نیست مقداری از این قرص برای به همراه بردن در اختیار معتادین قرار گیرد.
دیگر اینکه ادعا شد چون متادن هیچگونه وابستگی ایجاد نمی‌کند معتاد برای ادامه تاثیر آن احتیاج به افزایش میزان مصرف ندارد.
ادعای دیگر این بود که متادن نه تنها معتادین را وادار به داشتن فعالیت نسبتا مستمری می‌نماید بلکه در سراسر روز آنان را بدون احساس نشئگی یا کیف، سر حال نگه می‌دارد.
با آگاهی از این امتیازات صدها تن از پزشکان به تجویز متادن برای کمک به ترک اعتیاد معتادین هروئین پرداختند.
متاسفانه در مدت زمانی کمتر از ده سال آشکار شد که تنها کاری که پزشکان در استفاده از متادون برای کمک به ترک هروئین انجام داده‌اند جایگزین یک اعتیاد با نوع دیگر آن بوده است. برای نمونه تا سال 1972 در ایالات متحده آمریکا 80000 مصرف کننده متادون وجود داشت. امروزه اعتیاد به متادون همراه با اعتیاد به هروئین مشکل بزرگ اعتیاد به مواد مخدر در سطح بین المللی را تشکیل می‌دهند. پزشکان با استفاده از متادون نه تنها به بیماران خود هرگز کمکی نکرده‌اند بلکه در واقع می‌توان گفت با توجه به بازار سیاهی که امروز برای فروش متادون وجود دارد آنان مشکل اعتیاد را وخیم‌تر ساخته‌اند. 
هنگامی که ثابت شد متادون آن داروی معجزه آسایی که در ابتدا می‌انگاشتند نیست پزشکان برای کمک به معتادین هروئین از مواد دیگری استفاده نمودند.
اعتیاد آوری پروپوکسی فین (قرص مسکنی که یکی از مشتقات متادون است اما به نظر می‌رسید از آن کمتر اعتیاد آور باشد) نیز ثابت گردید و گفته شد که اگر با الکل مخلوط گردد بالقوه مرگبار است.
مصرف تعداد بسیار زیادی از قرص‌های ویتامین ث نیز بی فایده بود و منجر به ایجاد سنگ کلیه شد. قرص ناکسالن نیز علائم آنچنان ناخوشایندی به وجود آورد که در عمل ارزش بسیار کمی یافت. در فاصله‌ زمانی که ما این اطلاعات را در مرکز ترک اعتیاد VIP فرمانیه به رشته تحریر در آورده‌ایم و هنگامی که شما آن را می‌خوانید در گوشه‌ای از جهان فردی داروی دیگری برای کمک به ترک مواد مخدر تولید نموده و آن را بی خطر و غیر اعتیاد آور اعلام نموده است. اما امکان بسیار دارد که تا یکسال دیگر آن دارو نیز مشکلات خود را نشان دهد و ثابت شود که اعتیاد آور است.

آنچه از بحث‌های گذشته در می‌یابیم آن است که بالاترین کمک پزشکان به معتادانی که به آنان رجوع می‌نمایند یاری آنان در ترک کامل مصرف مواد مخدر است. روش ترک مواد مخدر از طریق یک ماده مخدر جایگزین به ندرت در بلند مدت موفق بوده و تنها امتیازش این است که معتاد علیرغم سابق قادر شود مواد مخدر جایگزین را به طور قانونی به دست آورد. 
اکثر تجربیات موجود برای آسان نمودن دردهای ناشی از ترک توسط متخصصین در بیمارستان‌ها یا کلینیک‌های تخصصی که به این منظور تاسیس یافته است. اما معتادان برای دریافت کمک به جای مراجعه به پزک متخصص، بیشتر به پزشک عمومی مراجعه می‌نمایند. از نظر معتاد از بعضی جهات پزشک عمومی مفیدترین فرد صاحب نظر است. در هنگامی که یک معتاد به پزشک خانوادگی خود مراجعه می‌نماید او کسی را ملاقات می‌کند که از مدت‌ها قبل وی را می‌شناخته و به او اعتماد دارد و می‌تواند یک رابطه‌ی مستحکم شخصی با او ایجاد نماید. پزشک عمومی احتمالا یک درمانگاه نسبتا نزدیک به مطب خود دارد و می تواند فواصل مداوای بیماران خود در اکثر اوقات روز برای مشاوره‌های فوری در دسترس باشد تا او دوران ترک را هرچه آسان تر و بی خطرتر بگذراند.
متاسفانه به ندرت پزشکان عمومی مایلند وقت خود را صرف معتادین نمایند و برای این عدم تمایل دلایلی چند موجود است. پزشکان عمومی معمولا از معتادین به مواد مخدر به دلایلی تقریبا می‌ترسند. نگرانی اصلی آنان این است که در ترک اعتیاد مشهور شده و با گروهی از بیماران مشکل آفرین و وقت گیر روبرو شوند. دیگر اینکه شمار بسیار کمی از معتادین مایلند مواد مخدر مورد مصرف خود را ترک نمایند و اکثر بیماران حتی در صورت مصمم بودن به کاهش مصرف انتظار دارند که مقداری مواد مخدر برای آنان تجویز شود. پزشکان از این می ترسند که در صورت شروع به تجویز یک ماده اعتیاد آور با تقاضای دیگر معتادین محلی روبرو شوند. به ویژه آنکه با تجویز ماده مخدر برای یک معتاد توجه پلیس محلی یا سازمان‌های ملی که برای کنترل مقررات ایجاد گردیده جلب می شود. زیرا برخی از این سازمان‌ها نسبت به پزشکانی که رفتار ملایم و محبت آمیزی با معتادین خود دارند با قدرت برخورد نموده‌اند. همچنین اکثر پزشکان به خوبی می‌دانند که گاه معتادین رفتار خشنی دارند و برای دسترسی به ماده مخدر به دروغ متوسل می‌شوند.
پزشکان همچنین آگاهند که معتادین به صرف وقت و توجه بسیار نیازمند بوده و در عین حال در آمدی را نیز برای آنان فراهم نمی‌سازند، مگر اینکه پزشک آماده باشد در قبال دریافت پول نقد مواد مخدر را تجویز نماید.
نکته‌ی دیگر اینکه پزشکان در ارتباط با پیدایش اعتیاد به مواد مخدر بار سنگین تقصیر را همگی بر دوش می‌کشند، زیرا این حرف پزشکی بوده که موجب پدید آمدن بخش مهمی از مسائل اعتیاد به مواد مخدر در سال‌های 1980 شده است. تجویز بیش از حد ترکیبات داروئی باربی چوریت توسط پزشکان موجب شد تا مشکل باربی چوریت به وجود آید. همینطور تجویز بیش از اندازه ترکیبات داروئی آمفتامین و نیز دیازپام مشکلاتی خاص به وجود آورد. شگفت انگیز اینکه برای پزشک عمومی غالبا پذیرش مشکل اعتیاد به اندازه‌ای دشوار است که اهمیت و یا کلا وجود آن را انکار می‌نمایند.
نهایت اینکه پزشکان نمی‌دانند چگونه با اعتیاد روبرو شوند، زیرا در آموزش پزشکی به ندرت اطلاعاتی در مورد اعتیاد به مواد مخدر وارد شده است و بالنتیجه آنان در رویارویی با یک معتاد به مواد مخدر احساس عدم صلاحیت و سرگردانی می‌نمایند.
در سال 1984 یک گروه پزشکان انگلیسی که درباره‌ی موضوع وابستگی به مواد مخدر تحقیق و کار می‌نمود، در کوشش برای حل این مشکلات و یاری رساندن به پزشکان عمومی انگلستان جزوه‌ای تحت عنوان “راهنمایی برای طبابت خوب در مداوای سوء کاربرد مواد مخدر” انتشار دادند. این جروه در سراسر انگلستان توزیع شد و قصد این بود که از آن به عنوان یک کتاب راهنمای عملی استفاده گردد.
متاسفانه به نظر می رسد که این گروه تحت تاثیر و نفوذ تماس‌های بیش از اندازه با مقامات اداری انگلستان قرار گرفته و مدرکی غیرقابل مطالعه و استفاده تهیه نمودند که احتمالا در قفسه‌های بایگانی و حتی در سبدهای کاغذ باطله جای گرفت. مشکل می توان گفت که بیش از چند تن آن را خوانده یا چیزی از آن آموخته باشند. اما بد نیست که گفته شود که این سند دولتی حاوی بعضی اطلاعات شگفت انگیز است. برای نمونه این گروه تحقیقی مدعی است که عوارض مشخص ترک در بیمارانی که مصرف ترکیبات بنزودیازپام را پس از سه یا چهار ماه مصرف به یکباره ترک کرده اند مشاهده شده است. بعضی از کارشناسان این مدت را برای اعتیاد به ترکیبات داروئی بنزودیازپام زیاد می‌دانند.
جای تاسف است که یک اقدام رسمی برای تشویق پزشکان عمومی در حمایت و یاری رساندن معتادین مواد مخدر تا این اندازه باید ناتوان و غیر موثرباشد. زیرا تمام شواهد گویای این است که اگر پزشکان عمومی مورد تشویق و حمایت قرار گیرند تا با علاقمندی به مشکل اعتیاد پردازند نقش بسیار پر ثمری را در کمک به ترک اعتیاد معتادین خواهند داشت.

 

پزشکان عمومی به صورت گروهی در کمک به بیماران خود بخصوص برای ترک سیگار موفق بوده‌اند. بعضی نیز در ترک اعتیاد الکلی‌ها موفقیت نسبی داشته‌اند. در اینجا یکی از موثرترین مداواها کاربرد داروهایی مانند دی سولفی رام بوده است. (که غالبا تحت عنوان آنتابوز تجویز شده است). این ترکیب از بیست و پنج سال پیش برای مداوای الکلی‌ها در دسترس بوده و اگرچه نظریات کارشناسی در خصوص ارزش آن با یکدیگر متفاوتند، پزشکان عمومی علاقمند مدعی اند که ترکیب دارویی مزبور بسیار موثر است. تاثیر این دارو از راه متوقف کردن متابولیسم الکل است و اگرچه عکس العمل افراد در مقابل آن بسیار گوناگون است، اما بعضی پزشکان موفقیت قابل ملاحظه‌ای در کاربرد آن داشته اند.
روش کار نسبتا ساده است. پزشک به بیمار قرص‌هایی برای مصرف می‌دهد (یا توسط جراحی مقداری از این دارو را در معده بیمار جای می‌دهد) و به معتاد اعلام خطر می‌کند که در صورت نوشیدن الکل بیمار می‌شود. موثر بودن این ترکیب داروئی عمدتا بستگی به مصمم بودن فرد در قطع نوشیدن الکل دارد. بیماری که برای ترک الکل انگیزه‌ای کافی دارد تا زمانی که قرص‌ها را به طور منظم مصرف می‌نمایند برایش سودمند خواهد بود.
اگر چنین فردی پس از مصرف قرص الکل بنوشد بیمار خواهد شد و علائم آن عرق کردن، برافروختگی صورت، گرفتگی قفسه سینه، بیهوش شدن و استفراغ است. تمام این علائم فقط با چشیدن الکل پدید می آید.

 

پزشکان عمومی واقعا دارای نقش مهمی در مداوای اعتیاد به مواد مخدر هستند و ما در کمپ ترک اعتیاد فرمانیه عقیده داریم که اگر آنان از آموزش بهتری برخوردار بوده و به صرف وقت بیشتری برای پرداختن به معتادین تشویق می‌شدند نقش بسیار قاطع تری می‌توانستند ایفاء نمایند. اما برای بسیاری از بیماران به ویژه آنان که مواد مخدری سستی آور چون هروئین مصرف نموده و یا اعتیاد آنان را به موجودی بی خانه و عمدتا غیرقانونی تبدیل نموده است کمک‌های حرفه‌ای از نوع بیمارستان، کلینیک‌های تخصصی یا نوعی مراکز مسکونی خواهد بود که در آن کارشناسان کمک هایی در تقویت جسم و روان و رفع مشکلات اجتماعی در اختیار آنها می گذارند و نیز از انها در مقابل قاچاقچیان و فروشندگان مواد مخدر و مجریان قانون حمایت می نمایند. در بسیاری از مراکز مسکونی کارشناسانی که در این امر دخالت دارند تعدادی از معتادین پیشین می باشند که از آنچه که بر سر معتاد می آید خود به خوبی مطلع‌اند.
شواهد بسیاری در دست است که نشان می‌دهد این مراکز در صورتی که به خوبی سازمان یابند نقش مهمی در مداوای افراد معتاد به هروئین خواهند داشت. (صرف واقعیت اعتیاد به هروئین موجب نیاز آنان به این نوع حمایت تخصصی نمی‌شود بلکه طبیعت غیر قانونی بودن ماده‌ی مخدر مورد مصرف است که موجب می‌شود معتادین بی خانه، وحشت زده، بیکار و تنها باشند). یک مرکز مسکونی مناسب امکان مساعدت و مداوای پزشکی در موارد عفونی و دیگر مشکلات جسمانی معتاد، مشاوره گروهی، غذای خوب و ایجاد محیط دوستانه برای معتادین را در بر خواهد داشت.
برخورداری از یک روس منظم زندگی، هدفمندی و قبول بعضی مسئولیتها قطعا برای موفقیت معتادان مفید خواهد بود. 
با وجوداین نکته تاسف بار این است که این تعداد مراکز برای بستری کردن تمام معتادین نیازمند تنها کافی نیست بلکه نزدیک به حد کفایت هم نیست. در بریتانیا در سال 1984، 84  تختخواب رسمی برای معتادین وجود داشت. هنگامی که این رقم بر آورده شد در روزنامه تایمز منتشر گردید بین 50 تا 60 هزار معتاد در کشور وجود داشت و دولت نیز برنامه‌ای برای افزایش تعداد آنها در مناطق مسکونی نداشت. تنها معتادینی می‌توانستند امیدوار به بستری شدن و دریافت مراقبت‌های ویژه آن باشند که یا نزدیکان آنان از عهده پرداخت هزینه مداوای خصوصی بر آیند (که بسیار عالی است اما به نحو سرسام آوری گران است) و یا به یافتن مرکزی که توسط سازمانی داوطلب اداره می‌شد توفیق یابند.

رفتار درمانی تنها شکلی از مداوا است که به نظر می‌رسد دارای ارزش واقعی باشد. این نوع مداوا در سطح ساده متکی به تشویق فرد معتاد به هنگام موفقیت و انتقاد و تنبیه وی به هنگام شکست است. والدین از مداوای رفتاری همواره استفاده می‌کنند. انتقاد آنان به بچه‌ها برای تمام نکردن غذای خود موجب می‌شود که بچه‌ها به نحو موثری آموزش می‌بینند که در صرف غذا بشقاب خود را کاملا خالی می‌نمایند (این نوع مداوای مخرب رفتاری در حقیقت سبب بیماری از عادات بد در غذا خوردن است).
افرادی که حیوانات خانگی دارند نیز از رفتار درمانی استفاده می‌نمایند. هنگامی که توله سگ یا بچه گربه آن‌ها آشپزخانه را با مدفوع خود آلوده می‌سازد به آن پرخاش می‌کنند و وقتی از جعبه ماسه برای عمل دفع خود استفاده می‌نماید با محبت او را مورد ستایش قرار می‌دهند.
مداوا از راه متنفر کردن نیز نوعی مداوای رفتاری است که بسیار برای معتادین متداول است. بیمار تدریجا آموزش می‌بیند که اعتیاد خود را با تنبیه یا نوعی درد تداعی نماید. این مداوا از سوی بسیاری از پزشکان معتقد به آن مورد استفاده قرار گرفته و توسط بعضی از آنان در برخی بیمارستان‌ها و مراکز بکار می‌رود. برای نمونه استفاده از این روش در مداوای الکلی‌ها بسیار متداول است. پس از انکه دارویی مانند دیسویفتران به فرد داده می‌شود نوشابه‌ای الکلی در اختیار وی می‌گذارند تا بنوشد ترکیب این دو با هم حال وی را بسیار دگرگون می‌سازد. نظر این است که اگر فرد الکلی چندبار در معرض این تجربه ناخوشایند قرار گیرد در وی یک زدگی واقعی نسبت به الکل به وجود خواهد آمد و نوشیدن آن را متوقف خواهد نمود. هر یک از این روش‌های مداوا طرفدارانی دارد.

بعضی افراد بر این باورند که پاسخ واقعی به مسئله‌ی اعتیاد نزد پزشکان عمومی است. شماری دیگر استدلال می نمایند که راه حل موثرآن اختصاص منابع مالی بیشتر به برپایی مراکز تخصصی برای مداوای معتادین است و برخی معتقدند که تمام پاسخ‌ها در اختیار پزشکی راستین است، حال آنکه گروهی راه حل‌ها را در اختیار دیگر پزشکان می‌دانند. ما در مرکز ترک اعتیاد فرمانیه معتقدیم که که پزشکان عمومی، متخصصین بیمارستانی و شماری از طبیبان دیگر در مداوای اعتیاد به مواد مخدر همگی نقشی را دارا می‌باشند، اما هیچیک از این متخصصین بدون کسب اطمینان از انگیزه کامل معتاد برای ترک و نیز بدون تضمین ایجاد تغییراتی در شرایط اجتماعی و شخصی وی که نیاز به کمک از محیط خارج را کاهش می‌دهد، امیدی به مداوای معتاد ندارند. اگر قرار باشد طرحی برای ترک اعتیاد با موفقیت روبرو گردد ایجاد انگیزه در معتاد یکی از نخستین قدم‌هایی است که بایستی برداشته شود. هرگونه روشی بدون کمک و همکاری مشتاقانه خود معتاد وتصمیم قاطع وی در ترک، محکوم به شکست است و در این روند حداقل مسئولیت پزشک آن است که در ایجاد انگیزه در نوع درست آنان به معتاد یاری دهد. 

انگیزه، منابع بسیار و اشکال مختلفی دارد. بیماری‌های ناشی از اعتیاد ممکن است نهایتا یکی از عوامل چاره ساز و معتاد را به تغییر روش زندگی خود تشویق نماید. بیش از 60 درصد از سیگاری‌هایی را که به یکی از بیماری‌های ناشی از سیگار کشیدن مبتلا می‌باشند می‌توان وادار به ترک کامل سیگار نمود و 20 درصد دیگر را به کاهش میزان قابل توجهی از مصرف سیگار آنان وادار ساخت: حاملگی، روز تولد، کار جدید، معاشرت با دوستان و یا قولی برای خانه‌ی جدید نیز امکان دارد از نیروهای مشوق ترک باشند.
شمار نیروهای محرک و انگیزه های ترک به فراوانی تعداد معتادین است. ایجاد یک انگیزه کافی برای ترک در معتاد زمینه بهتری را برای کمک به وی فراهم می‌نماید. تا زمانی که نتوان در وضع اجتماعی معتاد بهبودی پدید آورد و مشکلات اجتماعی وی را تا حدی از میان برداشت شانس بسیار کمی برای کمک به معتاد در دراز مدت وجود دارد. یاری و مساعدت در بهبودی وضع شخصی بیمار نیز باید از دیگر مسئولیت های پزشک باشد.
در پایان یک برنامه‌ی موفقیت آمیز ترک پس از گذشت دوازده ماه از هر پنج نفر معتاد به هروئین 4 نفر آنان دوباره شروع به مصرف می‌نمایند. مصرف مجدد هروئین به علت عدم تحمل و مقاومت معتادان در مقابل اعتیاد جسمانی نمی‌باشد بلکه به جهت عدم تغییر محیط آنان است و بنابراین راه حلی که برای ترک انتخاب می‌نمایند نیز خود به اعتیاد می‌انجامد.
در روند ترک سیگاری‌ها نیز وضعیت بسیار مشابهی دارند. اکثریت افرادی که ترک سیگار می‌نمایند پس از چند ماه نه به سبب ادامه اعتیاد به دخانیات بلکه به علت تغییر نیافتن مسائل و تنش‌های زندگی و اینکه هنوز راه حل جایگزینی نیافته اند مجددا به سیگار روی می‌آورند. بسیاری از این اصطلاح کارشناسان فراموش می‌نمایند که این تنها ماده مخدر نیست که سبب اعتیاد می‌گردد و برای کسب موفقیت در برنامه مداوا بایستی توجه را نه به اعتیاد، بلکه به فرد معتاد معطوف ساخت.
اگر معتادی را تا حد ترک اعتیاد یاری دهند و سپس وی را به محیط زندگی گذشته اش رها سازند، احتمال بسیار می‌رود که مصرف ماده‌ی مخدر را از سر گیرد. او با همان معاشرین قبلی معاشرت خواهد کرد، همان عادات بد را می گیرد با همان مشکلات پیشین روبرو می‌گردد، تحت فشار همان فروشندگان قاچاق مواد مخدر و همان خواسته‌های گذشته خویش قرار خواهد گرفت و نیز امکانا همان پلیس‌های قبلی وی را تعقیب می‌نمایند. تمام این عوامل موجب می‌گردد که اجرای یک برنامه موفقیت آمیز برای بازسازی فرد معتاد غیر ممکن گردد، اما اگر بتوان معتاد را دوباره سر و سامان داد خانه، کار و روش زندگی قانونی در اختیارش نهاد، احتمال دور باقی ماندن او از مواد مخدر بسیار بیشتر است. طی جنگ ویتنام عده‌ای از سربازان هنگامی که در ویتنام بودند به هروئین معتاد شدند. یکسال پس از مراجعت به ایالات متحده بسیاری از آنان موفق شدند با مشکلات اندک از عادات خود رها گردند که بسیار قابل ملاحظه بود. یاری به معتاد در فائق آمدن بر مشکلات شخصی و فشارهای زندگی نیز همین گونه اهمیت دارد. بیمارانی که برای تسکین درد داروهای آرام بخش مصرف می‌نمایند تا زمانی که درد آنها ادامه دارد به این نوع داروها متکی می‌گردند اما همزمان با رفع درد این داروها نیز از سوی آنان درخواست نمی‌گردد. فردی که مصرف مواد مخدر را به علت فشارهای زندگی شروع نموده در صورتیکه بعد از مداوا به خانه خود بازگردد و دقیقا تحت همان فشارهای زندگی قرار گیرد احتمال دارد به همان اعتیاد تسلیم گردد. همینگونه معتادی که مصرف مواد مخدر را به علت یکنواختی زندگی شروع کرده بعد از موفقیت در ترک عادت و مراجعت به منزل اگر زندگیش مانند گذشته یکنواخت باشد احتمال زیاد دارد که مصرف مواد مخدر را شروع نماید.
بیش از صد سال پیش به نحوی قاطع نشان داده شد که چنانچه شغل مناسبی در اختیار بیماران بیمارستان‌های روانی گذارند نیاز آنان به داروهای آرام بخش به شدت کاهش می‌یابد. اما بسیاری از پزشکان و مدیران از توجه به این تجربه اجتناب نمودند. ما هنوز اعتیاد را به عنوان یک بیماری جسمی می‌نگریم و علائم آن را نیز به عنوان مشکلی که نیاز به مداوای جسمانی دارد تلقی می‌نماییم  و ترجیح می‌دهیم برای تهیه دارو و برنامه‌های مداوا پول بپردازیم حال آنکه بایستی به مردم بیاموزیم که چگونه مقاومت نمایند، چطور با تنش و فشار برخورد کنند و چگونه برای خود یک زندگی پر بار و سودمند به وجود آورند.
برای اینکه معتاد اعتیاد خود را برای همیشه ترک نماید، در زندگی معمول او باید تنوعی ایجاد گردد و انگیزه ای که موجب اعتیاد وی گردیده باید به چیزی بی خطر و سودمند تغییر سمت و سو دهد و موقعیت اجتماعی و شرایط زندگی شخص معتاد باید بهبود یابد.
اکثر معتادین مصرف مواد مخدر را به این سبب شروع می‌نمایند که نیاز دارند از دنیای واقعی خود گریخته و خود را از آن مخفی سازند. اگر آنها پس از ترک مواد به دنیای بی رحم و غیرقابل تحمل پیشین بازگردند، بدون تردید مصرف مواد مخدر را دوباره آغاز خواهند نمود. باید همچنین به خاطر داشت که بین معتادین با یکدیگر و نیز راه حل‌های ترک اعتیاد تفاوت وجود دارد. مردم به دلایل گوناگون و متفاوتی معتاد می‌گردند و در واقع عکس العمل افراد در مقابل مواد مخدر با یکدیگر گوناگون است. واقعیت این بیان را در میهمانی بعدی که در آن شرکت دارید به آسانی درک خواهید نمود. فقط ببینید که وقتی مردم شروع به نوشیدن الکل می‌نمایند چه اتفاقی خواهد افتاد… بعضی حالت تهاجمی به خود می‌گیرند گروهی شوخ و مسخره می‌شوند، برخی خواب آلود شده، و بعضی دیگر بی ادب و حتی شهوت آلود می‌گردند. این واقعیت برای دیگر مواد مخدر نیز مصداق دارد.

 

 

نکته حیاتی و مهمی که باید به خاطر بسپاریم این است که معتادی که مدت‌های مدیدی مواد مخدر مصرف نموده احتمالا فراموش کرده چه عکس العملی را باید در مقابل مسائل معمول شخصی و اجتماعی داشته باشد. در مدت زمان اعتیاد به مصرف مواد مخدر از مقابله شخصی با مشکلات اجتناب نموده و در پشت حصار دارو خود را پنهان نموده است و بدون کمک این مواد معتادان بلااستثناء در معرض تمام فشارهای جسمانی، ذهنی، اخلاقی، روحی و احساسی قرار خواهند گرفت. چنین فردی به محبت فراوان، همدردی و صبر افرادی که در اطراف وی می‌باشند نیازمند است. بدون شک برخی از این نیازها را می‌توان توسط خدمات پزشکی معمول پاسخ گفت. امروزه معتادین بیشماری وجود دارند که به وقت و کمک بیش از اندازه نیازمندند. افرادی که معتاد می‌گردند ضربه پذیر و غالبا به سبب هیجانات متلون و بی ثبات می‌باشند. آنان اکثرا رشد فکری کافی نداشته و جملگی در مقابل تنش و فشار حساس می‌باشند. مددی که آنان نیاز دارند بسیار بیش از آن حدی است که توسط پزشکان، بیمارستان‌ها یا کلینیک‌ها بتوان در اختیارشان نهاد.

این روزها سبب اصلی بیماری تنش، فشار و یکنواختی زندگی است که جامعه را به انواع اعتیاد تهدید می‌نماید. گستردگی این مشکل وسیع تر از آن است که توسط علم پزشکی حل گردد و یا لااقل این علم پاسخ‌هایی نسبتا اندک برای آن دارد. ما بر این عقیده‌ایم که راه حل این طاعون قرن بیستم در دست سازمان‌های داوطلبانه‌ای است که بدین منظور برپا  شده اند تا به معتادین و دوستان و خویشان آنان بیاموزند که چگونه با خود مقابله نمایند.
ثابت شده است که اعتیاد بزرگترین تهدید زندگی در قرن بیستم است. نکته طنز آمیز این است که در زمانی که پزشکی علمی سریعتر از هر زمانی در تاریخ گذشته رو به بهبود و پیشرفت است حربه‌ی رویارویی با این تهدید خانمانسوز در دست هیچیک از گروه‌های شفادهنده راستین نبوده بلکه در کف مدد یاران و خود افراد مورد ستم می‌باشد. مدت یک قرن یا بیشتر است که حرف پزشکی با سلب مسئولیت از ما در حفظ بهداشت و سلامت خودمان علیه ما توطئه نموده است. اما اکنون از طریق سازمان‌هایی مانند سازمان الکلی‌های پیشین می‌آموزیم که راه حل واقعی و دائمی برای این مشکلات پذیرفتن مسئولیت بهداشت و سلامت خودمان است.

 

 

 

در مقاله قبلی مرکز ترک اعتیاد مجهز فرمانیه، با الگوهایی که باعث شروع اعتیاد می‌شود آشنا شدیم. یکی از آن الگوها، الگوی روانی و روان شناختی بود. برای مطالعه اینجا بروید.

شاید مهم‌ترین مساله در بحث ترک اعتیاد، همین الگوهای روانی باشد. بیمار و شخصی که مشکل اعتیاد دارد در ابتدا باید بپذیرد که مشکل او فراتر از نوع ماده مخدری است که مصرف می‌کند.

در تبلیغاتی که دائما برای ترک اعتیاد در رسانه‌ها مشاهده می‌کنیم، می‌بینیم که فقط بر روی نوع ماده مخدر و ترک فیزیکی تمرکز می‌شود و به مسائل روانی توجهی نشان داده نشده است. دلیل شکست این روش ترک اعتیاد نیز همین است. زیرا تبلیغات  این چنینی فقط اهداف تجاری دارند و با پنهان کردن جنبه روانی بیماری اعتیاد، سعی در فروش محصولات خود دارند.

البته ناآگاهی خانواده‌ها و افرادی که قصد ترک اعتیاد دارند نیز در شکست در درمان اعتیاد نیز موثر است. برخی از آن ها فکر می‌کنند با اتمام دوره ترک فیزیکی و سم زدای در یک کمپ ترک خصوصی اعتیاد، درمان خاتمه یافته است. اما باید مد نظر داشت تا زمانی که الگوهای روانی و روان شناختی فردی که بیماری اعتیاد دارد، تغییر نکند، فرد همیشه در خطر لغزش کردن و مصرف مجدد قرار دارد.

تنها راه حل برای ترک اعتیاد به طور دائم، جایگزین کردن سبک زندگی جدید و نو به جای سبک زندگی معتاد گونه است.

 

 

 

برای تغییر هرگونه الگویی در زندگی باید برنامه مشخصی داشت. این موضوع برای تغییر الگوهای روان شناختی در اعتیاد زیر صدق می‌کند. اما مساله مهم در اینجاست که بیمار و یا خانواده وی که به مرکز سم زدایی مواد مخدر مراجعه می‌کنند، این تفکر را دارند که با شرکت در یکی دو جلسه برنامه روان درمانی، تغییرات ایجاد شده و به صورت معجزه آسا مشکلات حل می شود.

جلسات روان درمانی مانند یک عمل جراحی نیست که نتیجه سریعی داشته باشد، بلکه همانند یک رژیم غذایی خاص است که کم کم و طی مدت طولانی نتایجش مشخص می‌شود.

معمولا خانواده‌هایی که به این مرکز ترک اعتیاد مراجعه می‌کنند، بعد از شرکت فرزندانشان در چند جلسه ابتدایی روان درمانی و مشاوره، تاثیرات آن را اندک و کم ارزیابی می‌کنند اما وقتی افرادی را در جلسات خانوادگی هفتگی که در این مرکز تشکیل می شود را می بینند که پس از مدت طولانی شرکت در جلسات، حال و شرایط بهتری دارند، درمی‌یابند که اثر بخشی جلسات روان درمانی در طولانی مدت مشخص می‌شود.

از نظر کمپ فرمانیه همانطور که یک معتاد، مصرف مواد مخدر برایش یک روش زندگی شده، برای ترک اعتیادش باید برنامه درمانی یک سبک و روش زندگی شود.

 

 

 

جلسات روان درمانی در مرکز ترک اعتیاد فرمانیه معمولا به صورت گروهی برگزار می‌شود. این نوع جلسات چند مزیت دارند.

اولین مزیت شرکت در این جلسات گروهی این است که بیمار از انکار خود دست می‌کشد و دیگر خود را فریب نمی‌دهد. وقتی او در جلسات شرکت می‌کند به خود یادآور می‌شود که من دچار یک مشکل هستم و برای حل کردن و درمان آن باید کمک بگیرم.

دومین مزیت شرکت در این جلسات، شنیدن تجربه و الگوهای رفتاری مشابه در دیگر بیماران است. این که فردی که در دوره سم زدایی قرار دارد از سایر همدردانش تجربه‌های مشترک می‌شنود باعث می‌شود که احساس کند تنها نیست. این امر علاوه بر این که موجب کاهش خود سرزنش‌گری بیمار درحال بهبودی می‌شود، باعث شده تا ارتباط بیشتری با گروه برقرار کند و بهتر الگوهای رفتاری و روانی غلط خود را بشناسد.

در جلسات مشاوره فردی نیز، مشاور سعی می‌کند تا بیشتر با الگوهای روانی فرد در حال بهبودی آشنا شود. مشاور که متخصص در حوزه ترک اعتیاد است، زمینه‌های روانی که ممکن است مستقیما به اعتیاد ارتباط نداشته باشند اما زمینه ساز اعتیاد هستند را در فرد پیدا کرده و به او کمک می کند که علاوه بر شناخت این الگوهای روانی، بتواند راه حل آن‌ها را در زندگی‌اش به اجرا بگذارد.

در کل جلسات روان درمانی و مشاور در کمپ ترک اعتیاد فرمانیه فقط بر ترک اعتیاد تمرکز ندارند بلکه به جنبه‌های مختلفی می‌پردازند که فرد علاوه بر ترک اعتیاد زندگی بهتر و شادتری را تجربه کند.

 

 

 

 

 

 

 

برای کسانی که در خانواده خود یک فرد معتاد دارند و یا با آن‌ها در ارتباط هستند همیشه این سوال را دارند که چطور می‌توانند به یک فرد معتاد کمک کنند؟ چگونه به ترک اعتیاد همسرم کمک کنم؟ چگونه فرد معتاد را راضی به ترک کنیم؟ اما واقعا چه باید کرد؟

طبق تجربیات ما در مرکز ترک اعتیاد فرمانیه افراد معتاد را همیشه نمی‌توان بسادگی تشخیص داد. یک معتاد به مشروبات الکلی یا مواد مخدر همیشه شبیه یک ولگرد خیابانی که در کنار معابر و جوی آب می‌خوابد، نیست. اعتیاد می‌تواند خود را به اشکال گوناگون آشکار نماید. کمک به افرادی که اعتیاد دارند بسیار سخت و پیچیده است، مخصوصا اگر خودشان تمایلی به بهبودی نداشته باشند یا تصور کنند که هیچ مشکلی وجود ندارد. گاهی فرد متوجه مشکل خود هست و حتی تلاش می‌کند تا مصرف مواد را کنار بگذارد ولی تغییراتی که مصرف مواد در سیستم مغزی او ایجاد کرده این احتمال را غیر ممکن می‌کند.

حتی اگر این افراد متوجه تاثیرات منفی مواد اعتیاد آور بشوند نیز ترک سریع و یکباره چندان موفقیت آمیز نخواهد بود، طبق بررسی‌ها و تحقیقات، نمی‌توان در ترک اعتیاد بدون مشاوره و کمک متخصصین این حوزه موفق بود و خطر لغزش و مصرف مجدد مواد مخدر همیشه باقی است، گرچه درمان قطعی بیماری اعتیاد هنوز پیدا نشده ولی مشخص شده که با برنامه‌ریزی خاص برای بسیاری از افراد موفقیت آمیز بوده است. درمان باید زیر نظر متخصص ترک اعتیاد و در مراکز ترک اعتیاد که متخصص ترک اعتیاد نیز حضور دارند انجام شود.

 

 

 

 

یکی از کسانی که نقش کلیدی برای فرد معتاد دارد همسر (در صورت امکان) اوست. همسر یک فرد معتاد با رعایت مواردی که در بالا ذکر کردیم و همچنین موارد زیر می تواند در ترک همسرش او را یاری دهد.

 

 

ادامه دادن زندگی با همسر معتاد مخصوصا معتادانی که اکثر اوقات خماری شیشه را با خود به دوش می‌کشند کاملا به ظرفیت روانی خودتان بستگی دارد اما مسئله‌ای که وجود دارد اینست که این شرایط تا زمانی ادامه پیدا نکند مصرف مواد و عوارض آن بخواهد به شما آسیب بزند. اگر همسر شما به دلیل مصرف مواد رفتارهایی مثل پرخاشگری، افسردگی، توهم و هذیان از خود بروز دهد قطعا ادامه زندگی سخت می‌شود و حتما باید از طریق مراکز تخصصی روند بهبود ایشان را دنبال کنید.

رفتارهای زیر نمونه‌هایی هستند که شما به عنوان همسر معتاد که معمولا هم ناآگاهانه هست، به همسرتان اجازه دهید به روند خود ادامه دهد:

همچنین اگر به خاطر همسر معتادتان دروغ می‌گویید، بهانه می‌آورید یا مدام در حال توجیه کردن هستید تا مشکل اعتیاد او فاش نشود، قطعا به جای حمایت از او، دارید مصرف مواد را برای او آسان‌تر می‌کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه رفتار با زن یا شوهر معتاد می‌توانید با مرکز تخصصی ترک اعتیاد فرمانیه با شماره 09106886964 تماس بگیرید تا بتوانید با کمک این مرکز و استفاده از امکانات رفاهی کمپ مشکل اعتیاد همسرتان را حل کنید و همسرتان لذت ترک اعتیاد را درک کند. 

 

برای مشاوره همین حالا با مرکز ترک اعتیاد فرمانیه تماس بگیرید:

تلفن: 02122290484 – 02122295499

همراه: 09106886964

آنچه در این مقاله می‌خوانید:

 

مهم‌ترین سوال خانواده‌ها از مشاورین کمپ ترک اعتیاد فرمانیه (بهترین کمپ خصوصی ترک اعتیاد در تهران) این است که چگونه می‌توان به یک فرد معتاد کمک کرد؟ چگونه فرد معتاد را راضی به ترک کنیم؟ نحوه انگیزه دادن به معتادان چگونه است؟ آیا لازم است بیمار معتاد خود را که در حال بهبودی است کنترل کنیم؟ تشویق یا تنبیه کدامیک را برای بیمار در حال بهبودیمان به کار ببریم؟ به لحاظ پزشکی چه اقداماتی لازم است برای بیمار خود انجام دهیم؟ چطور می‌توانیم به تغییر الگوهای روانی بیماران برای ترک اعتیاد کمک کنیم؟ چگونه فرد معتاد را درمان کنیم و او را ترک دهیم؟ نحوه کمک به ترک اعتیاد و سوالات دیگر. در این مقاله مرکز قطع مصرف فرمانیه 6 نکته و پیشنهاد برای شما خانواده‌ها داریم و در ادامه به سوالاتی که در بالا مطرح شد به طور مفصل پاسخ می‌دهیم. با ما همراه باشید.

 

 

چطور به فرد معتاد کمک کنیم

 

اکثر افراد معتاد به مواد مخدر یا محرک و حتی الکل در انکار به سر می‌برند. انکار آن‌ها به گونه‌ای است که هم در ذهن خود و هم برای اطرافیان مشهود است. آن‌ها به هیچ وجه اعتیاد خود را قبول ندارند و آن را کتمان می‌کنند یا حتی می‌گویند اعتیاد من هنوز به حدی نرسیده است که کسی از آن خبردار باشد و فقط خودم این موضوع را می‌دانم.

برای ایجاد تمایل در فرد معتاد برای ترک اعتیادش باید کمک کنید تا دیوار انکار او شکسته شود و او بپذیرد که مشکلی به نام اعتیاد دارد. برای این موضوع باید با او به طور صریح و شفاف صحبت کنید. به او بگویید که می‌دانید او معتاد شده است و این موضوع برای شما بسیار آزار دهنده است.

در هنگام صحبت با وی به او بگویید که برایش نگران هستید و از آینده و شرایطی که ممکن است برای او و شما پیش بیاید می‌ترسید. احساس خجالت خود در جامعه را با او در میان بگذارید. به طور شفاف به او بگویید که اعتیادش چه تاثیرات منفی‌ای می‌تواند بر روی او، روابطش و جامعه بگذارد. 

 

 

اکثر خانواده‌ها برای این که فرد معتاد را به اعتیادش آگاه کنند از صفت‌ها و برچسب‌های بسیار منفی‌ای استفاده می‌کنند. مثلا  او را بی‌مسئولیت یا خودخواه خطاب می‌کنند. این کار نه تنها باعث بهبود اوضاع نمی‌شود بلکه شرایط را وخیم‌تر نیز می‌کند.

با برچسب منفی زدن به فرد معتاد، در او احساس خشم، نفرت، ريا، کینه و … ایجاد می‌کنید. این کار لجاجت او را بیشتر می‌کند و چه بسیار باعث شود میزان مصرف و تبعات اعتیادش دو چندان شود.

به جای این کار، رفتار او را برایش شرح دهید و بگویید که رفتارهای او چه تاثیری بر روی شما می‌گذارد و اگر وی به این نوع رفتارش ادامه دهد مشکلاتی پیش خواهد آمد.

بسیار مراقب باشید که برای این کار با او با کنایه و در لفافه صحبت نکنید. باید همانند بخش انکار واضح و صریح باشید. باید به او مستقیما بگویید که به نتیجه رسیده‌اید که او معتاد است و این مساله بسیار آزار دهنده و حتی ترسناک است.

 

 

معتادان هم برای انکار اعتیاد و در مرحله بعدی برای ادامه اعتیاد خود توجیهات بسیار زیادی دارند و به بهانه‌های بسیار زیادی متوسل می‌شوند. آن‌ها با این کار می‌خواهند به شما ثابت کنند که چاره‌ای جز مصرف و ادامه اعتیاد خود ندارد. توجه داشته باشید مغز و فکر فرد معتاد برای ارائه انواع توجیه و بهانه بسیار مهارت دارد.

فرد معتاد بهانه‌هایی چون بیماری جسمی، ماجراهای رمانتیک و عشقی و شکست‌هایش و حتی ایجاد برخی موفقیت‌هایش را برای شما می‌آورد. مثلا فرض کنید که وی یک نویسنده است. او توجیه می‌کند که برای به دست آوردن موفقیت‌های بیشتر حتما باید مواد مخدر مصرف کند تا خلاقیتش بالاتر رود. یا مثلا به شما می‌گوید که در یک رابطه عاطفی بوده و شخص مقابلش به او خیانت کرده، بنابراین او مدتی قصد دارد برای به دست آوردن آرامش از مواد مخدر استفاده کند و پس از چند وقت و فراموش کردن رابطه خود و با به دست آوردن آرامش حتما مصرف خود را قطع خواهد کرد.

اگر شما در این ترفند آن‌ها تازه کار باشید به سرعت فریب خورده و تحت تاثیر قرار خواهید گرفت. حتی ممکن است به او اجازه مصرف علنی نیز بدهید. پس به هیچ وجه فریب توجیهات معتاد گونه را نخورید و در این زمینه هشیار باشید.  حتی می‌توانید از فرد بخواهید که آزمایش عدم اعتیاد را انجام دهد. داشتن ارتباط با یک مشاور حوزه اعتیاد و یا شرکت در جلسات هفتگی خانواده‌ها در کمپ فرمانیه، در این زمینه به شدت می‌تواند به شما کمک کند.

 

در برخی خانواده‌ها، فرد معتاد برای ترک اعتیاد خود پیش شرط می‌گذارد و یا حتی معامله می‌کند. یا برعکس خانواده‌ها با دادن وعده‌های متفاوت به او باج می‌دهند تا وی اعتیادش را ترک کند. مرکز ترک اعتیاد فرمانیه با تجربه طولانی مدتی که دارد به شما هشدار می‌دهد، برای ترک اعتیاد فرزند یا همسرتان هرگز معامله نکنید و باج خواهی او را نپذیرید.

مثلا ممکن است آن‌ها به شما بگویند در صورتی اعتیادشان را ترک خواهند کرد که شما یک اتومبیل مناسب برای او بخرید. یا مبلغ زیادی پول برای راه اندازی یک کسب و کار به او بدهید. یا برعکس شما بگویید بعد از ترک اعتیاد برای او به خواستگاری می‌روید و یا شغلی بسیار کم زحمت و پردرآمد برایش پیدا می‌کنید.

کاملا آگاه باشید شخصی که برای ترک اعتیادش پیش شرط می‌گذارد، هنوز در مرحله انکار است و اعتیاد خود را به عنوان یک واقعیت نپذیرفته است. با پذیرفتن شرط‌ها و باج خواهی‌ها و یا دادن امتیازات به فرد معتاد، هرگز امیدوار نباشید که او اعتیادش را ترک کند. هرگز برای ترک اعتیاد و هزینه‌هایش به او پولی نپردازید و خود به طور مستقیم برای پذیرش وی در یک کمپ ترک اعتیاد خوب و مناسب اقدام کنید.

 

برای این که فرد معتاد از لایه انکار بیرون بیاید و عواقب اعتیاد خود را ببینید برای او اطلاعات مختلف فراهم کنید. در حال حاضر هم کتاب‌ها و هم جزوه‌های متعددی برای این موضوع وجود دارد. او را با انجمن های دوازده قدمی آشنا کنید. برای پیدا کردن یک مرکز ترک اعتیاد مجهز و مناسب و با امکانات برایش جستجو و پرس و جو کنید و از هزینه کمپ ترک اعتیاد خصوصی در تهران اطلاع پیدا کنید.

 

برای این پیشنهاد حتما از یک متخصص مشاوره بگیرید. بعد از آن در مورد رابطه خود با او در صورت ادامه اعتیادش تصمیم بگیرید و این تصمیم را قاطعانه به او بگویید. دلیل این که از شما می‌خواهیم قبل از علنی کردن تصمیم خود با یک مشاور مشورت کنید این است که تصمیم شما با پشتوانه و قاطع باشد.

ممکن است تصمیم بگیرید او را ترک کنید اما این کار برایتان غیر ممکن باشد، پس قبل از از تصمیم باید اول تکلیف خودتان با او را مشخص کنید. احساسی تصمیم نگیرید.

تمامی این پیشنهادها بر اساس تجربه‌ای بود که طی سالیان طولانی کار در حوزه ترک اعتیاد به دست آورده بودیم. در کمپ فرمانیه هدف ما فقط جذب مراجع برای ترک اعتیاد نیست. ما تلاش می‌کنید مراجعین ما علاوه بر ترک اعتیاد، در ترک باقی بمانند. برای همین امر علاوه بر اجرای به نحو احسن مسئولیت خودمان در برابر فرد بیمار، همواره سعی کرده‌ایم برای خانواده‌ها هم آموزش‌های متعدد داشته باشیم.

یکی از کارهایی که مرکز ترک فرمانیه انجام می‌دهد برگزاری منظم جلسات هفتگی با خانواده‌ها و حضور مشاورین مجرب و دارای مدارک رسمی در این جلسات است. پیشنهاد می‌کنیم برای کمک به ترک اعتیاد فرزند یا همسر و یا سایر عزیزانتان در این جلسات شرکت کنید. کافیست برای هماهنگی حضور خود در جلسات هفتگی خانواده‌ها با کمپ فرمانیه تماس بگیرید.

 

 

 

 

چطور به فرد معتاد کمک کنیم

 

لازم است بدانید که افراد در روان‌درمانی‌های فردی و گروهی که در بهترین کمپ های ترک اعتیاد انجام می‌شود، یاد می‌گیرند که هر چیزی، هر کسی و هر جایی که باعث وسوسه که نهایتا ممکن است موجب لغزش در آن‌ها شود را کنار بگذارند یا تغییرات لازم را در آن به عمل آورند، گاهی افراد تمایل دارند که اعتیاد را ترک کنند ولی وسایل خود را، یا دوستان مصرف‌کننده خود را هنوز داشته باشند.

در چنین مواقعی تعارض بین خانواده و فرد مصرف‌کننده ایجاد می‌شود. دعوا، بحث و جدل هیچ دردی را دوا نمی‌کند، بهتر است با او به بحث بپردازید و استدلال کنید که چرا دوستان مصرف‌کننده برای او مضر هستند. شما می‌توانید از او سؤال کنید آیا نظر روان‌شناس یا اعضای شرکت‌کننده در گروه‌درمانی‌ها نیز همین است که رفت و آمد با دوستان مصرف‌کننده هیچ اشکالی ندارد؟ و پیرامون این مسئله بدون این که احساسات خود از قبیل نفرت از دوستان مصرف‌کننده را دخالت دهید، استدلال کنید.

البته گاهی اوقات افرادی دیده شده‌اند که ضمن این که محیط آن‌ها و دوستان آن‌ها آلوده‌اند به خاطر انگیزه بالایی که دارند ترک می‌کنند و هرگز تسلیم وسوسه‌ها نمی‌شوند.

 با این حال بهتر است که به بیمار در حال بهبودی این مسئله را این‌گونه بیان کنید:

” من متوجه شدم که وسوسه‌ها نقش مهمی در بیماری شما دارند، بنابراین باید تمام تلاش خود را بکنیم تا چیزهایی که باعث وسوسه شما می‌شوند را از اطرافت دور کنیم. اگر می‌گوییم این دوستان شما نباید دیگر برایت مهم باشند، فقط به این دلیل است که حدس می‌زنیم با دیدن آن‌ها و رفت و آمد با آن‌ها خودت بیش‌تر اذیت می‌شوی و باعث وسوسه شما می‌شوند، شما می‌توانی دوستان بهتری انتخاب کنی و دوستان پاکی داشته باشی مثل دوستانی که در گروه‌های NA  هستند یا دوستان شما در گروه‌درمانی‌ها.”

 

 

 

اگر یادتان باشد در مقاله قبلی با عنوان نقش خانواده در درمان اعتیاد گفتیم که والدین قاطع و مقتدر، والدینی هستند که ضمن این که یک رابطه دوستانه برقرار می‌کنند از جایگاه ویژه‌ای نیز برخوردارند و به نظم و قانون نیز اهمیت می‌دهند. به عبارتی دیگر این والدین اقتدار خود را هرگز از دست نداده‌اند و عشق و محبت را به همراه نظم و قانون‌مندی و استدلال با هم به کار می‌گیرند.

اکثر خانواده‌ها می‌پرسند: آیا ما بیمار خود را کنترل کنیم؟

ابتدا یک مثال خارج از اعتیاد می‌زنیم، و سپس به این سؤال پاسخ می‌دهیم.

فرض کنید دختری 17 ساله، هر روز هنگامی که از دبیرستان خارج می‌شود، پدرش را می‌بیند که با اتومبیل رو به روی درب مدرسه منتظرش ایستاده تا او را به منزل ببرد و روزهای دیگر نیز به نوبت، برادرانش این کار را انجام می‌دهند، فرض کنید این دختر هیچ رابطه دوستانه‌ای با پدر و برادرانش ندارد و احساس می‌کند که مدام تحت نظر آن‌هاست.

سعی کنید خود را جای این دختر خانم 17 ساله قرار دهید، چه احساسی به شما دست می‌دهد. اگر این خانم جزء شاگردان ممتاز مدرسه باشد، احتمالاً بیش‌تر از دیگران ناراحت می‌شود، چون مدام از خود می‌پرسد من باید چه کاری انجام دهم تا پدر و برادرانم به من اعتماد کنند؟ و چرا این‌ها دست از سر من برنمی‌دارند؟ مگر من کاری انجام داده‌ام یا مگر به من شک دارند که هر روز مثل نگهبان من را کنترل می‌کنند؟ دیگران در مورد من چه فکری می‌کنند؟ احتمالاً همکلاسی‌ها و مسئولین مدرسه هم‌ فکر می‌کنند که پدر و برادرانم به من شک دارند؟

حالا فرض کنید دختر دیگری که او هم 17 ساله است و با پدر و برادرانش رابطه دوستانه‌ای بر اساس اعتماد و اطمینان برقرار کرده، هر روز پدر یا برادرانش را می‌بیند که رو به روی درب مدرسه منتظرش ایستاده‌اند تا او را به منزل ببرند. سعی کنید خود را جای این دختر خانم قرار دهید. چه احساسی دارید؟

احتمالاً خوشحال می‌شوید و حتی ممکن است بخواهید به دوستانتان نشان دهید که چه خانواده منسجم و با محبتی دارید که این قدر به فکر شما هستند و هر روز شما را از مدرسه به خانه می‌برند و این خانم نیز احساس خوبی دارد مخصوصاً وقتی متوجه می‌شودکه خانواده کاملاً به او اعتماد دارند ولی به خاطر راحتی او یا به خاطر عدم امنیت در جامعه او را همراهی می‌کنند.

 

 

 

تفاوت این دو خانواده فقط در برقراری یک رابطه دوستانه بر اساس اعتماد و اطمینان بود. شما باید قدم‌ها را به ترتیب و گام به گام بردارید. اکثر خانواده‌ها چون مهارت لازم برای برقراری رابطه دوستانه را ندارند و همچنین چون برقراری روابط دوستانه نیازمند تلاش، مهارت، دقت، وقت و انرژی زیادی است، سریعاً به سراغ روش‌های ساده‌تری مثل کنترل کردن و تنبیه و تهدید و غیره می‌روند و این باعث خراب‌تر شدن تمام کارها و روابط بین افراد می‌شود.

بنابراین ما در کمپ ترک اعتیاد فرمانیه مخالف کنترل کردن نیستیم و همان‌طور که گفتیم بهترین سبک رفتاری، سبک والد مقتدر و قاطع بود. به شرطی که این سبک را به صورت کامل اجرا کنید، به عبارتی دوستی و محبت به همراه کنترل و قانون.

ابتدا به برقراری رابطه دوستانه بپردازید و بعد کنترل کردن را پیش بگیرید، به عبارتی کنترل کردن به شیوه کاملاً محسوس نه تنها اشکالی ندارد بلکه لازمه درمان است به شرطی که خانواده ابتدا رابطه دوستانه را برقرار کرده باشد. بدون برقراری رابطه دوستانه، کنترل کردن بیمار کاملاً اشتباه است.

شما می‌توانید در این موارد از این جملات استفاده کنید:

من متوجه شده‌ام که وسوسه‌ها نقش زیادی در بیماری اعتیاد دارند، بنابراین ما نیاز داریم که با یکدیگر همکاری کنیم و هر چیزی که باعث وسوسه شما می‌شود را شناسایی و آن‌ها را حذف کنیم، تغییر بدهیم یا کنترل کنیم.

من به خاطر این‌که شما را دوست دارم و برای شما ارزش و احترام خاصی قائل هستم، حاضرم در این زمینه به شما کمک کنم.

گاهی اوقات فشار وسوسه‌ها به قدری شدید هستند که شما به تنهایی نمی‌توانید آن‌ها را کنترل کنید و این آن لحظاتی است که وسوسه‌ها شما را وادار به مصرف می‌کنند، به همین دلیل می‌خواهم به من اجازه بدهید تا مواقعی که حس می‌کنم شرایطی ایجاد شده که باعث وسوسه شما می‌شود یا شرایطی که متوجه می‌شوم شما وسوسه شده‌اید من مواظب باشم و اگر توانستم به شما کمک کنم.

مثلاً گاهی اتفاق افتاده که فشار وسوسه‌ها آن قدر زیاد شده که افراد آن‌ها را به عمل تبدیل کرده‌اند اما خانواده آن‌ها متوجه شده‌اند که فرد وسوسه شده و کمک‌هایی که لازم بوده را به موقع انجام داده‌اند و از لغزش فرد جلوگیری کرده‌اند.

قبل از هر چیز دوست دارم هر چیزی، هر کسی و هر جایی، هر فکری، احساسی یا رفتاری که باعث وسوسه شما می‌شود را شناسایی و کنترل کنیم و شرایط محیطی را تا حد امکان تغییر دهیم. نظر شما چیست؟

افراد در گروه‌درمانی‌ها آموزش می‌بینند تا لیستی از تمام چیزهایی که آن‌ها را وسوسه می‌کند تهیه کرده و سپس نسبت به کنترل آن‌ها اقدام کنند. شما می‌توانید در تهیه این لیست به آن‌ها کمک کنید.

 

 

در ادامه به ذکر دو مثال در ارتباط با کنترل کردن می‌پردازیم.

مثال 1

پدر یکی از بیماران در حال بهبودی که در کلاس‌های آموزش خانواده شرکت نکرده بود، شبی ساعت دوازده شب از خواب بیدار می‌شود و متوجه می‌شود که فرزندش وارد حمام شده و در حال آماده کردن وسایل برای تزریق است. پدر، قیافه‌ای کارآگاه مانند به خود می‌گیرد و با عصبانیت در حمام را باز می‌کند و پسر را به باد فحش و ناسزا می‌گیرد و مادر و خواهران را هم از خواب بیدار می‌کند و تا ساعت 3 نیمه شب این تنش ادامه پیدا می‌کند.

پدر احساس خوبی دارد اگر چه عصبانی است، چون توانسته به خانواده‌اش مخصوصاً همسر و دخترانش نشان دهد که مشکل از خانواده یا خودش نیست بلکه این پسر است که خانواده را دچار مشکل کرده و به این ترتیب جایگاه خود را در خانواده به اندازه کافی بالا برده، طوری که همه اعضای خانواده حق را به پدر می‌دهند و از او می‌خواهند ناراحت نباشد و به خوابش ادامه دهد.

برعکس، پسر خانواده دچار احساس گناه در قبال خود و خانواده‌اش است و حتی افکار خودکشی نیز به ذهنش می‌رسد و یک بار دیگر به تجارب شکستش اضافه شده است. این پسر به خاطر ترس و تهدید پدر تا حدود دو روز نیز پاک بود اما بعد از آن دچار لغزش و نهایتاً عود شد.

مثال ۲

پدر دیگری که در گروه‌های آموزش خانواده شرکت کرده بود، ساعت 10 شب متوجه می‌شود که پسرش که در حال بهبودی است، بی‌قرار و منتظر است که دیگر اعضای خانواده برای خواب به اتاق‌هایشان بروند. پسر به اتاق می‌رود و خود را برای خواب آماده می‌کند، بقیه اعضای خانواده نیز به خواب می‌روند.

پسر حدود ساعت 11 شب شروع می‌کند به آماده کردن وسایل مصرف، پدر هنوز مطمئن نیست اما وقتی می‌بیند که پسرش یک پارچه‌ای را در زیر در قرار می‌دهد، مطمئن شده و وارد اتاق پسرش می‌شود، وی تمام وسایل را از دید پدرش مخفی می‌کند و بلند بلند شروع می‌کند به حرف زدن، اما این پدر باهوش از پسرش خواهش می‌کند که یواش صحبت کند و به او می‌گوید، نمی‌خواهم این موضوع را بقیه اعضای خانواده متوجه شوند.

پدر به وی می‌گوید: من می‌دانم که این حالت فقط به خاطر وسوسه‌های تو ایجادشده. خوب، می‌خواهی راجع به این صحبت کنیم که چی شد که وسوسه شدی و پسر صحبت را ادامه می‌دهد، پدر می‌گوید، اگر می‌بینی که من الان در اتاق تو هستم به خاطر این بود که قبلاً با هم قرار گذاشته بودیم که من نیز مواظب باشم که لحظاتی که وسوسه‌ها به قدری شدید می‌شوند که تو به تنهایی نمی‌توانی آن‌ها را کنترل کنی، من به تو کمک کنم. شما می‌توانی به وسوسه‌هایت عمل کنی ولی اگر این کار را انجام دهی دوباره باید همه چیز را از نو شروع کنیم، ولی اگر به وسوسه‌هایت هیچ توجهی نکنی، این بیماری را کنترل کرده‌ای…

نکته جالب این بود که در این جا پدر از پسر می‌خواهد که موضوع را بین خودشان نگه دارند و به او نشان داد که متوجه این مسئله است که این بیماری اوست که باعث این رفتارهایش شده و بیماری او را از شخصیت فرد جدا کرده و بدون این که در او احساس گناهی ایجاد کرده باشد دوستانه با پسر خود صحبت کرده و مسئله را پیگیری کرد.

این پدر اشاره کرد که تا صبح با پسرش خلوت کرد و از خاطرات خود و اشتباهات خود برایش گفت و برای پسر نیز بسیار جالب بود که پدرش این قدر به او اعتماد کرده و نزدیک شده که مسائل خود را برای او می‌گوید و پسر نیز احساس خوبی داشت و تا صبح برای پدرش از مشکلاتش صحبت کرد.

بنابراین به خاطر داشته باشیم که کنترل کردن لازمه درمان است اما دوستی و برقراری رابطه دوستانه بر اساس اعتماد و اطمینان این کنترل خود عاملی برای لغزش عود است.

بسیاری از بیماران هنگامی که وسوسه می‌شوند و لغزش می‌کنند، برای لغزش خود بهانه‌هایی را می‌آورند تا با این توجیهات از احساس گناه رهایی پیدا کنند ولی گاهی بهانه‌هایی که برای لغزش می‌آورند، اگر قدری تأمل کنیم متوجه می‌شویم که می‌توان وسوسه بعد از ترک اعتیاد را پیشگیری کرد.

خشایار این شش ماه پاکی را به سختی به دست آورده. او تمام عوارض جسمی و روانی ناشی از ترک اعتیاد را تحمل کرده، وی تمام درد جسمی و تمام مسائل دیگر مثل بی‌خوابی، بی‌قراری، افسردگی، اضطراب و بی‌حوصلگی و غیره را فقط به خاطر خودش و خانواده‌اش و پاک بودن تحمل کرده است. این دقیقه چیزی است که به آن انگیزه گفته می‌شود.

در روان‌درمانی‌های فردی تمام همت روان شناسان بالینی در کمپ ترک اعتیاد این است که انگیزه مراجع را در بالاترین نقطه نگهدارند. فرض می‌کنیم که خشایار 100% برای پاک بودن انگیزه دارد. خشایار وارد محیط کار خود می‌شود و دوستان مصرف‌کننده‌اش او را می‌بینند و می‌گویند، آفرین بعد از هجده سال تخریب، شش ماه پاک بودن واقعاً هنر می‌خواهد، ماشاءاالله به اراده‌ای که داری اما نباید زندگی را سخت بگیری، تو که 6 ماه پاک بودی، با یک بار مصرف که دوباره معتاد نمی‌شوی.

ما امشب دور هم جمع می‌شویم، خیلی دوست داریم که تو هم همراه ما باشی. حتی اگر نمی‌خواهی مصرف کنی ولی در جمع ما حاضر شو تا به ما هم خوش بگذرد. خشایار پیشنهاد این دوستان را با قاطعیت تمام رد می‌کند. چون در گروه‌درمانی‌های مرکز ترک اعتیاد شرکت کرده و مهارت‌های ابراز وجود، جرات ورزی و “نه گفتن” را آموخته است، ولی هنگامی که شب به خانه باز می‌گردد، برحسب اتفاق به جای این که ساعت 10 به خانه برگردد به دلیل ترافیک و تصادف خودروهای دیگر، ساعت 30/11 شب به منزل می‌رسد و قیافه خسته‌ای دارد.

همسر خشایار همین که قیافه خسته و تأخیر چندین ساعتی او را می‌بیند نمی‌تواند خود را کنترل کند و به یاد روزهای تلخ مصرف شوهرش می‌افتد و یک‌مرتبه به جای سلام و احوالپرسی، دچار ترس و نگرانی می‌شود و به او می‌گوید: کجا بودی؟ با کی بودی؟ دوباره شروع کردی؟

خلاصه، آن شب یک بحث و جدل در می‌گیرد. خشایار اصرار دارد که من مصرف نکرده‌ام و همسر مدام تکرار می‌کند که دروغ می‌گویی و فکر کردی من متوجه نمی‌شوم و غیره.

فرض کنید خشایار هفته بعد نیز از طرف دوستان دیگرش به مصرف دعوت می‌شود و او باز امتناع می‌کند و دلیل امتناع او نیز انگیزه وی برای ترک اعتیاد و دوست داشتن خود و خانواده‌اش است. شب هنگام وقتی که به خانه باز می‌گردد، شارژ تلفن همراهش تمام می‌شود و نمی‌تواند به همسرش بگوید که امشب نیز در ترافیک گیر کرده است، اتفاقاً راننده تاکسی هم آن قدر سیگار می‌کشد که لباس خشایار بوی سیگار می‌گیرد. خشایار وارد خانه می‌شود و همسر حتی یک کلمه با او حرف نمی‌زند و خشایار هر چقدر علت را می‌پرسد، همسر فقط می‌گوید از بوی لباس‌هایت، از خاموش کردن تلفن همراهت و تأخیرت بپرس… خشایار از صبح تا الآن تمام درد جسمی و روانی را به خاطر پاک بودن تحمل کرده است.

اگر این رفتارهای همسر (گیر دادن‌های بی‌مورد و غلط) ادامه پیدا کند، آنگاه اگر شما به جای خشایار باشید، در دفعات بعدی به پیشنهاد دوستان مصرف‌کننده برای این که فقط پیش آن‌ها باشید حتی مصرف نکنید، پاسخ مثبت نمی‌دهید؟

خشایار می‌گوید: علت لغزش من این است که دیدم این همه درد و زحمت را تحمل می‌کنم ولی باز همسرم فکر می‌کند که من مصرف‌کننده هستم و آن‌قدر من را ناراحت کرد که من نتوانستم تحمل‌کنم، به خود گفتم: من چه مصرف کنم و چه نکنم، همسرم فکر می‌کند که من مصرف‌کننده هستم. بنابراین تصمیم گرفتم با دوستانم به باغ بروم ولی مصرف نکنم. ولی یکی دو بار که رفتم دوباره وسوسه‌ها من را از پا در آوردند و ناگهان دیدم که بر سر منقل نشسته‌ام.

البته ما در گروه‌درمانی‌ها به بیماران در حال بهبودی آموزش می‌دهیم که ترک کردن و پاکی باید برای خود فرد باشد نه برای خانواده و همسر. به عبارتی، انگیزه باید کاملاً درونی باشد.

انگیزه بیمار مهم‌ترین عنصر لازم برای درمان بیمار و حتی تمام درمان است. بنابراین هر عاملی که این انگیزه را کاهش دهد، مخل درمان بیماری اعتیاد است و باید شناسایی و حذف شود.

این جاست که ما به خانواده‌ها پیشنهاد می‌کنیم که رفتارشان، افکارشان و احساساتشان را بیش‌تر بشناسند و درک کنند. کدام یک انگیزه همسر آن‌ها را کم‌تر یا بیش‌تر می‌کند و نهایتاً آن را مدیریت کنند. پدری که هنوز پسر خود را پس از شش ماه پاکی، معتاد صدا می‌کند یا پدری که به پسر خود می‌گوید چهار روز پاکی، فکر کردی آدم شدی، قطعاً انگیزه بیمار را کاهش خواهد داد و باعث ناراحتی و افزایش فشار روانی بیمار خود می‌شود.

بنابراین بهتر است خانواده‌ها در حمایت فرزندان خود باشند و حتی اگر آنها دچار لغزش هم شدند از آن‌ها حمایت کنند و سریعا اقدامات پس از لغزش را برای فرزندان خود انجام دهند.

بنابراین اگر چه ما در جلسات گروه‌های آموزشی و مشاوره اعتیاد که در کمپ ترک اعتیاد فرمانیه برگزار می‌کنیم به بیماران آموزش می‌دهیم که فقط برای خودشان پاک بمانند و نظر دیگران برایشان مهم نباشد اما بهتر است که خانواده نیز شرایط را برای افزایش انگیزه بیمار فراهم کنند و جلوی بروز چنین رفتارهای نادرستی را بگیرد.

 

 

 

 

بیمار در حال بهبودی که در دوره کمپ ترک اعتیاد از لحاظ جسمی سم‌زدایی شده، کم‌کم تغییرات زیادی را در جسم و روح خود احساس می‌کند. شما می‌توانید این تغییرات را از رفتارها و حرف‌های او پی ببرید، او مرتب جلوی آینه می‌رود و خوشحال است که از لحاظ جسمی رو به بهبودی است و حتی به شما می‌گوید مرتب به وزنم اضافه می‌شود، پوستم در حال سفید شدن است یا سیاهی لبم کم‌تر شده، او حتی می‌گوید، این روزها حال و هوای دیگری دارم، به چیزهایی فکر می‌کنم که قبلاً برایم اهمیت نداشت و راجع به مسائلی تصمیم‌گیری می‌کنم که قبلاً به آن‌ها اهمیت نمی‌دادم چون در تمرکز و تصمیم‌گیری مشکل داشتم. این دقیقاً آن لحظه‌ای است که شما باید او را تشویق کنید. این تشویق‌ها می‌توانند کلامی یا غیرکلامی باشند.

 

 

هر عامل کلامی یا غیرکلامی، مادی یا اجتماعی که بلافاصله بعد از رفتار ارائه شود و موجب افزایش آن رفتار شود، تقویت یا مشوق نامیده می‌شود. تقویت‌ها یا مشوق نگاهدارنده‌های رفتار و افزاینده انگیزه بیمار هستند.

رفتار افراد به دنبال تقویت‌هایی در محیط آن‌ها افزایش می‌یابند. اگر رفتارهای خوب را تقویت نکنید، ممکن است رفتارهای مطلوب کاهش یافته و رفتارهای نامطلوب افزایش یابند. توجه کردن، تائید کردن و تحسین کردن، لبخند زدن، زنده باد گفتن و آفرین و حتی پول و هدیه و غیره نمونه‌هایی از تقویت‌ها یا مشوق‌ها هستند.

همه انسان‌ها به دنبال تقویت‌ها و مخصوصاً توجه و تائید اعضای خانواده خود هستند. اگر رفتارهای مطلوب فرد مقابل مورد توجه و تقویت شما قرار نگیرد او دست به رفتاری خواهد زد که شما به او توجه کنید. برای مثال اگر دانش‌آموزی تا زمانی که درس خود را می‌خواند و پسر مؤدبی است، هیچ کدام از اعضای خانواده به او توجه نکنند و او تشویق و تأییدی از سوی خانواده نگیرد و بر حسب اتفاق وی دچار بیماری اعتیاد شود و مواد مخدر مصرف کند، آن گاه تمام اعضای خانواده توجه خود را به او معطوف کنند که چرا چنین کاری را انجام می‌دهد، همین برای او توجه می‌شود و همین امر، رفتار او را تقویت می‌کند.

بنابراین پیشنهاد می‌کنیم که رفتارهای مطلوب وی را در دوره سم‌زدایی تقویت کنید، حتی با یک توجه و تائید ساده یا لبخند و آفرین گفتن یا جمله‌ای مانند این جمله: آفرین، من خیلی خوشحالم از این که می‌بینم این همه تغییر کرده‌ای.

این باعث افزایش انگیزه بیمار می‌شود. فرد باید یاد بگیرد که خانواده در کل او را دوست دارد اما زمانی که رفتارهای مطلوب انجام می‌دهد مورد تائید و توجه و تشویق خانواده است و زمانی که رفتارهای نامطلوب انجام می‌دهد هیچ توجه و تأییدی از سوی خانواده به دست نمی‌آورد.

 

چند قانون کوچک ولی مهم را به خاطر بسپارید:

رفتار مطلوب + تقویت = افزایش رفتار مطلوب

رفتار مطلوب + عدم تقویت = کاهش رفتار مطلوب

رفتار نامطلوب + تقویت = افزایش رفتار نامطلوب

رفتار نامطلوب + عدم تقویت = کاهش رفتار نامطلوب

 

به شما و خانواده شما و علاقه فرد مقابل بستگی دارد اما این نکته مهم است که بدانید چه زمانی او را تقویت کنید. شما نباید زمانی که فرد درد جسمی دارد و شروع به شکایت از عوارض جسمی و روانی خود می‌کند به او بگویید: آفرین من خیلی خوشحالم که تو در حال تغییر هستی، بلکه باید کاملاً از وضعیت جسمی و روانی او مطلع باشید، زمانی که احساس خوبی از پاک بودن دارد و از لحاظ فکری وضعیت مناسبی دارد یا رفتار مطلوبی انجام می‌دهد، بلافاصله بعد از انجام رفتار مطلوب او را تقویت کنید و به او پاداش بدهید و او را تحسین کنید. به کار بردن تقویت و پاداش بلافاصله بعد از رفتار مطلوب سبب افزایش رفتار مطلوب وی می‌شود و انگیزه او را نیز بالا می‌برد.

بسیاری از پدر و مادرها فراموش می‌کنند که لازم است فرزندان خود را ببوسند و حتی وقتی بزرگ شده‌اند آن‌ها را در آغوش بگیرند. فرزندان دوست دارند به طور مستدل پی ببرند که والدینشان متوجه آن‌ها هستند و راجع به آن‌ها و مسائل‌شان نگرانند و به آن‌ها توجه می‌کنند.

 

 

 

در مورد تنبیه، روش‌های زیادی برای تنبیه کردن افراد به خاطر کاهش رفتارهای نامطلوب وجود دارد که البته مردم نیز گاهی به آن‌ها متوسل می‌شوند، ما با برخی از آن‌ها مانند بی‌توجهی، و نادیده گرفتن فرد در برخی از شرایط خاص موافق هستیم ولی با روش‌های دیگری مثل ترک کردن محل زندگی، طلاق یا بستن و غل و زنجیر و تنبیه جسمی و غیره مخالف هستیم.

اگر گام‌های درمانی را به ترتیب و با قدرت بردارید، هیچ نیازی به روش‌های تنبیهی ندارید. بنابراین سعی کنید با صبر و حوصله روش‌های مفید و مثبت را انجام دهید و تمام تلاش خود را برای درمان بیمار خود انجام دهید، و از تنبیه و تهدید بیماران خودداری کنید.

 

 

خانواده‌ها می‌توانند تکنیک توقف فکر را یاد گرفته و در صورتی که بیمارشان از حضور در جلسات NA یا گروه‌درمانی‌های دیگر سرباز می‌زند با او تمرین کنند.

در این روش بیمار چشم‌هایش را می‌بندد و وسوسه‌هایش را به مانند این که واقعاً در حال اتفاق افتادن است تصور می‌کند.  زمانی که تصور به خوبی صورت گرفت با انگشت اشاره به شما می‌فهماند و شما بلند داد می‌زنید “بس کن” ، “ایست” یا “STOP”.

این روش باعث گسیختگی وسوسه‌هایش می‌شود. این فرایند حدود پنج بار اتفاق می‌افتد. مرحله بعدی این است که بیمار فریاد بلند “ایست”،”بس کن” را برای توقف افکارش بیان کند و بالاخره هدف بعدی این است که توقف فکر غیرکلامی اجرا شود. زمانی که توقف فکر کلامی ناموفق است از یک کش پلاستیکی که دور مچ بسته می‌شود برای ضربه زدن می‌توانند استفاده کنند.

 

 

اهداف کلی گروه‌درمانی‌هایی که در کمپ های ترک اعتیاد معتبر برگزار می‌شود این است که بیمار متوجه شود که بین وسوسه‌ها و عمل به آن‌ها تفاوت وجود دارد. باید به آن‌ها یاد دهید که وسوسه‌ها می‌آیند و شاید بیمار روی آمدن آن‌ها کنترل ندارند اما همه بیماران روی اعمالشان کنترل دارند. بنابراین باید به بیمار آموخت که فکر و عمل از یکدیگر جدا هستند. بیمار مسئول افکارش نیست اما مسئول اعمالش است. بنابراین وسوسه‌ها می‌آیند ولی او قادر است آن‌ها را با بی‌توجهی کردن یا سرگرم کردن خود یا منحرف کردن توجهش کنترل کند و از عمل به آن‌ها بپرهیزد.

تجارب بالینی و تحقیقات نشان داده است که بیماران در حال بهبودی دچار اختلالاتی مثل افسردگی، اضطراب، استرس و وسواس و حتی اختلالات شخصیت نیز هستند. لذا برای درمان این اختلالات می‌توانید از یک روان‌شناس بالینی استفاده کنید، در ضمن شاید تا به حال متوجه شده‌اید که خانواده سیستم پیچیده‌ای است و زندگی یک مهارت است. بنابراین می‌توانید برای یادگیری مهارت‌های زندگی و داشتن یک خانواده متعادل و متعالی یا حل مشکلات و تعارضات زناشویی و خانوادگی به زوج درمانگران و خانواده درمانگران مراجعه نمایید.

سیستم خانوادگی و سبک زندگی افراد باید مورد بررسی قرار گیرد و به تناسب خانواده فرد و ویژگی‌های شخصیتی افراد تغییرات لازم در سبک زندگی آن‌ها داده شود و این هدفی است که توسط خانواده و به کمک متخصصان بالینی صورت می‌گیرد.

گاهی اعضای دیگر خانواده نیز دچار افسردگی یا اضطراب شده‌اند لذا لازم است ابتدا این افراد نیز به وسیله روان شناسان بالینی تحت معاینه قرار گیرند بعد به بیماران کمک نمایند. اگر می‌خواهید خانواده‌ای سالم داشته باشید باید تک‌تک افراد آن خانواده ابتدا از سلامت روانی کافی برخوردار باشند. خانواده‌ها می‌توانند به جلسات نارانان مراجعه نمایند و از خدمات این گروه‌ها استفاده نمایند.

در ضمن بیماران خود را نیز به گروه‌های خودیاری NA هدایت کنید، در این گروه‌ها افرادی حضور دارند که همدرد آن‌ها هستند و فریاد من درد مشترکم را برایشان سر می‌دهند و به یاری آن‌ها می‌شتابند.

چند نکته کوچک اما مفید

 

یادمان باشد که انسان اشرف مخلوقات است و بی‌نهایت توانایی دارد، فقط کافی است استعدادها و توانایی‌ها را شکوفا نماییم. به خدا توکل کنید و با صبر و حوصله گام‌های درمانی را پر قدرت بردارید. ما هم در کمپ خصوصی ترک اعتیاد فرمانیه با بهره گیری از کادر درمانی متخصص در کنار شما هستیم و گام به گام شما را تا بهبودی کامل و حتی پس از آن هدایت می‌کنیم.

 

 

 

دیدگاه ما در کمپ ترک اعتیاد فرمانیه این است که هنگامی که پزشک با معتادی روبرو می‌شود که می‌خواهد ترک اعتیاد نماید، روش مورد استفاده برای مداوا بستگی به معتاد، پزشک و موضوع اعتیاد دارد. اساسا چیزی به نام نوع معتاد یا حتی نوع معتاد هروئین وجود ندارد. هر موردی با دیگر موارد متفاوت است و همینطور راه حل‌های موفقیت آمیز نیز با یکدیگر متفاوت هستند.

برای تمامی معتادین، اولین قدم غالبا مشکل ترین مرحله رهایی اولیه از اعتیاد است. مراحل ترک ناراحت کننده، دردناک و حتی خطرناک‌اند و معتاد به هرگونه کمک تخصصی ممکن نیاز دارد زیرا عمدتا با راهنمائی‌های صحیح امکان دارد بتوان عوارض روند ترک را به حداقل تقلیل داد.
ماده‌ی مخدری که به هنگام ترک آن، عوارض دردناک بیشتری ظاهر می‌شود احتمالا هروئین است. اکنون سال‌هاست که کارگردانان سینمایی تصویر وهشتناکی ار معتادین هروئین را در گذر از مرحله‌ی ترک نشان داده‌اند. آنان تصویر متداول معتادی را نشان می‌دهند که از درد فریاد می‌زند و سعی دارد با ترسناکترین کابوس‌ها مقابله نماید.
ترک هروئین در عمل ندرتا چنین ناهنجار است. اکثر پزشکان کاردان اظهار دارند که مشکلات جسمانی که به هنگام ترک اعتیاد معتاد با آن روبرو می‌گردد کمی بدتر از یک آنفلونزای شدید است. بر اساس گزارشی که در مجله‌ اخبار پزشکی در ماه جولای 1984 منتشر گردید معتادین به هروئین با مصرف قرص‌های ملایم مسکن، استراحت، کیسه آب گرم و استحمام پی در پی با آب گرم باید بتوانند با علائم جسمانی ترک برخورد نمایند.

 

نکته‌ی فاجعه آمیز در ارتباط با ترک هروئین آن است که طی قرن گذشته غالبا از «مداوایی» برای ترک هروئین استفاده نموده‌اند که عملا نوعی مشکل را جایگزین مشکل قبلی می‌نماید. این نوع مداوای جایگزینی بر این نظریه استوار است که با تجویز یک داروی بی خطر و غیر اعتیاد آور امکان دارد بتوان دردهای سخت ناشی از ترک را برای معتاد قابل تحمل نمود و آثار نامطلوب حاصل از روند ترک را به حداقل کاهش داد. اما مشکلات ناشی از موادی که برای تسهیل مراحل ترک مصرف می‌شود خود معمولا به اندازه‌ی ماده‌ی مورد اعتیاد اصلی است. برای نمونه در قرن نوزده پزشکان برای مداوای معتادین به تریاک تزریق مرفین را تجویز نمودند و سپس هروئین را برای ترک اعتیاد به مرفین پیشنهاد کردند.

طی قرن حاضر انواع مختلفی از مواد برای کمک به معتادین در ترک هروئین استفاده شده است. مداوا از راه شوک الکتریکی (که توسط آن الکتریسیته بر مغز وارد می‌شود به امید اینکه تاثیر مفیدی بر فعالیت مغز خواهد داشت) نیز آزمایش شده است همچنان که انواع مختلفی از داروها نیز در این روند به کار رفته است. با وجود این ماده‌ای که معمولا به هنگام ترک هروئین مصرف می‌شود متادون است که برای اولین بار در مداوای معتادین به هروئین در سال 1964 در ایالات متحده مورد استفاده قرار گرفت. در آن هنگام ادعا گردید که این دارو بی خطر است و آثار جانبی ناشی از آن اندک و خفیف است.

استدلال این بود که بکارگیری این دارو در ترک هروئین امتیازات مهمی دارد از جمله ادعا شد که به علت باقی ماندن طولانی اثر متادن می‌توان روزانه یک قرص به معتادین در کلینیک‌های تخصصی داد. به این معنا که نیاز نیست مقداری از این قرص برای به همراه بردن در اختیار معتادین قرار گیرد.
دیگر اینکه ادعا شد چون متادن هیچگونه وابستگی ایجاد نمی‌کند معتاد برای ادامه تاثیر آن احتیاج به افزایش میزان مصرف ندارد.
ادعای دیگر این بود که متادن نه تنها معتادین را وادار به داشتن فعالیت نسبتا مستمری می‌نماید بلکه در سراسر روز آنان را بدون احساس نشئگی یا کیف، سر حال نگه می‌دارد.
با آگاهی از این امتیازات صدها تن از پزشکان به تجویز متادن برای کمک به ترک اعتیاد معتادین هروئین پرداختند.
متاسفانه در مدت زمانی کمتر از ده سال آشکار شد که تنها کاری که پزشکان در استفاده از متادون برای کمک به ترک هروئین انجام داده‌اند جایگزین یک اعتیاد با نوع دیگر آن بوده است. برای نمونه تا سال 1972 در ایالات متحده آمریکا 80000 مصرف کننده متادون وجود داشت. امروزه اعتیاد به متادون همراه با اعتیاد به هروئین مشکل بزرگ اعتیاد به مواد مخدر در سطح بین المللی را تشکیل می‌دهند. پزشکان با استفاده از متادون نه تنها به بیماران خود هرگز کمکی نکرده‌اند بلکه در واقع می‌توان گفت با توجه به بازار سیاهی که امروز برای فروش متادون وجود دارد آنان مشکل اعتیاد را وخیم‌تر ساخته‌اند. 
هنگامی که ثابت شد متادون آن داروی معجزه آسایی که در ابتدا می‌انگاشتند نیست پزشکان برای کمک به معتادین هروئین از مواد دیگری استفاده نمودند.
اعتیاد آوری پروپوکسی فین (قرص مسکنی که یکی از مشتقات متادون است اما به نظر می‌رسید از آن کمتر اعتیاد آور باشد) نیز ثابت گردید و گفته شد که اگر با الکل مخلوط گردد بالقوه مرگبار است.
مصرف تعداد بسیار زیادی از قرص‌های ویتامین ث نیز بی فایده بود و منجر به ایجاد سنگ کلیه شد. قرص ناکسالن نیز علائم آنچنان ناخوشایندی به وجود آورد که در عمل ارزش بسیار کمی یافت. در فاصله‌ زمانی که ما این اطلاعات را در مرکز ترک اعتیاد VIP فرمانیه به رشته تحریر در آورده‌ایم و هنگامی که شما آن را می‌خوانید در گوشه‌ای از جهان فردی داروی دیگری برای کمک به ترک مواد مخدر تولید نموده و آن را بی خطر و غیر اعتیاد آور اعلام نموده است. اما امکان بسیار دارد که تا یکسال دیگر آن دارو نیز مشکلات خود را نشان دهد و ثابت شود که اعتیاد آور است.

آنچه از بحث‌های گذشته در می‌یابیم آن است که بالاترین کمک پزشکان به معتادانی که به آنان رجوع می‌نمایند یاری آنان در ترک کامل مصرف مواد مخدر است. روش ترک مواد مخدر از طریق یک ماده مخدر جایگزین به ندرت در بلند مدت موفق بوده و تنها امتیازش این است که معتاد علیرغم سابق قادر شود مواد مخدر جایگزین را به طور قانونی به دست آورد. 
اکثر تجربیات موجود برای آسان نمودن دردهای ناشی از ترک توسط متخصصین در بیمارستان‌ها یا کلینیک‌های تخصصی که به این منظور تاسیس یافته است. اما معتادان برای دریافت کمک به جای مراجعه به پزک متخصص، بیشتر به پزشک عمومی مراجعه می‌نمایند. از نظر معتاد از بعضی جهات پزشک عمومی مفیدترین فرد صاحب نظر است. در هنگامی که یک معتاد به پزشک خانوادگی خود مراجعه می‌نماید او کسی را ملاقات می‌کند که از مدت‌ها قبل وی را می‌شناخته و به او اعتماد دارد و می‌تواند یک رابطه‌ی مستحکم شخصی با او ایجاد نماید. پزشک عمومی احتمالا یک درمانگاه نسبتا نزدیک به مطب خود دارد و می تواند فواصل مداوای بیماران خود در اکثر اوقات روز برای مشاوره‌های فوری در دسترس باشد تا او دوران ترک را هرچه آسان تر و بی خطرتر بگذراند.
متاسفانه به ندرت پزشکان عمومی مایلند وقت خود را صرف معتادین نمایند و برای این عدم تمایل دلایلی چند موجود است. پزشکان عمومی معمولا از معتادین به مواد مخدر به دلایلی تقریبا می‌ترسند. نگرانی اصلی آنان این است که در ترک اعتیاد مشهور شده و با گروهی از بیماران مشکل آفرین و وقت گیر روبرو شوند. دیگر اینکه شمار بسیار کمی از معتادین مایلند مواد مخدر مورد مصرف خود را ترک نمایند و اکثر بیماران حتی در صورت مصمم بودن به کاهش مصرف انتظار دارند که مقداری مواد مخدر برای آنان تجویز شود. پزشکان از این می ترسند که در صورت شروع به تجویز یک ماده اعتیاد آور با تقاضای دیگر معتادین محلی روبرو شوند. به ویژه آنکه با تجویز ماده مخدر برای یک معتاد توجه پلیس محلی یا سازمان‌های ملی که برای کنترل مقررات ایجاد گردیده جلب می شود. زیرا برخی از این سازمان‌ها نسبت به پزشکانی که رفتار ملایم و محبت آمیزی با معتادین خود دارند با قدرت برخورد نموده‌اند. همچنین اکثر پزشکان به خوبی می‌دانند که گاه معتادین رفتار خشنی دارند و برای دسترسی به ماده مخدر به دروغ متوسل می‌شوند.
پزشکان همچنین آگاهند که معتادین به صرف وقت و توجه بسیار نیازمند بوده و در عین حال در آمدی را نیز برای آنان فراهم نمی‌سازند، مگر اینکه پزشک آماده باشد در قبال دریافت پول نقد مواد مخدر را تجویز نماید.
نکته‌ی دیگر اینکه پزشکان در ارتباط با پیدایش اعتیاد به مواد مخدر بار سنگین تقصیر را همگی بر دوش می‌کشند، زیرا این حرف پزشکی بوده که موجب پدید آمدن بخش مهمی از مسائل اعتیاد به مواد مخدر در سال‌های 1980 شده است. تجویز بیش از حد ترکیبات داروئی باربی چوریت توسط پزشکان موجب شد تا مشکل باربی چوریت به وجود آید. همینطور تجویز بیش از اندازه ترکیبات داروئی آمفتامین و نیز دیازپام مشکلاتی خاص به وجود آورد. شگفت انگیز اینکه برای پزشک عمومی غالبا پذیرش مشکل اعتیاد به اندازه‌ای دشوار است که اهمیت و یا کلا وجود آن را انکار می‌نمایند.
نهایت اینکه پزشکان نمی‌دانند چگونه با اعتیاد روبرو شوند، زیرا در آموزش پزشکی به ندرت اطلاعاتی در مورد اعتیاد به مواد مخدر وارد شده است و بالنتیجه آنان در رویارویی با یک معتاد به مواد مخدر احساس عدم صلاحیت و سرگردانی می‌نمایند.
در سال 1984 یک گروه پزشکان انگلیسی که درباره‌ی موضوع وابستگی به مواد مخدر تحقیق و کار می‌نمود، در کوشش برای حل این مشکلات و یاری رساندن به پزشکان عمومی انگلستان جزوه‌ای تحت عنوان “راهنمایی برای طبابت خوب در مداوای سوء کاربرد مواد مخدر” انتشار دادند. این جروه در سراسر انگلستان توزیع شد و قصد این بود که از آن به عنوان یک کتاب راهنمای عملی استفاده گردد.
متاسفانه به نظر می رسد که این گروه تحت تاثیر و نفوذ تماس‌های بیش از اندازه با مقامات اداری انگلستان قرار گرفته و مدرکی غیرقابل مطالعه و استفاده تهیه نمودند که احتمالا در قفسه‌های بایگانی و حتی در سبدهای کاغذ باطله جای گرفت. مشکل می توان گفت که بیش از چند تن آن را خوانده یا چیزی از آن آموخته باشند. اما بد نیست که گفته شود که این سند دولتی حاوی بعضی اطلاعات شگفت انگیز است. برای نمونه این گروه تحقیقی مدعی است که عوارض مشخص ترک در بیمارانی که مصرف ترکیبات بنزودیازپام را پس از سه یا چهار ماه مصرف به یکباره ترک کرده اند مشاهده شده است. بعضی از کارشناسان این مدت را برای اعتیاد به ترکیبات داروئی بنزودیازپام زیاد می‌دانند.
جای تاسف است که یک اقدام رسمی برای تشویق پزشکان عمومی در حمایت و یاری رساندن معتادین مواد مخدر تا این اندازه باید ناتوان و غیر موثرباشد. زیرا تمام شواهد گویای این است که اگر پزشکان عمومی مورد تشویق و حمایت قرار گیرند تا با علاقمندی به مشکل اعتیاد پردازند نقش بسیار پر ثمری را در کمک به ترک اعتیاد معتادین خواهند داشت.

 

پزشکان عمومی به صورت گروهی در کمک به بیماران خود بخصوص برای ترک سیگار موفق بوده‌اند. بعضی نیز در ترک اعتیاد الکلی‌ها موفقیت نسبی داشته‌اند. در اینجا یکی از موثرترین مداواها کاربرد داروهایی مانند دی سولفی رام بوده است. (که غالبا تحت عنوان آنتابوز تجویز شده است). این ترکیب از بیست و پنج سال پیش برای مداوای الکلی‌ها در دسترس بوده و اگرچه نظریات کارشناسی در خصوص ارزش آن با یکدیگر متفاوتند، پزشکان عمومی علاقمند مدعی اند که ترکیب دارویی مزبور بسیار موثر است. تاثیر این دارو از راه متوقف کردن متابولیسم الکل است و اگرچه عکس العمل افراد در مقابل آن بسیار گوناگون است، اما بعضی پزشکان موفقیت قابل ملاحظه‌ای در کاربرد آن داشته اند.
روش کار نسبتا ساده است. پزشک به بیمار قرص‌هایی برای مصرف می‌دهد (یا توسط جراحی مقداری از این دارو را در معده بیمار جای می‌دهد) و به معتاد اعلام خطر می‌کند که در صورت نوشیدن الکل بیمار می‌شود. موثر بودن این ترکیب داروئی عمدتا بستگی به مصمم بودن فرد در قطع نوشیدن الکل دارد. بیماری که برای ترک الکل انگیزه‌ای کافی دارد تا زمانی که قرص‌ها را به طور منظم مصرف می‌نمایند برایش سودمند خواهد بود.
اگر چنین فردی پس از مصرف قرص الکل بنوشد بیمار خواهد شد و علائم آن عرق کردن، برافروختگی صورت، گرفتگی قفسه سینه، بیهوش شدن و استفراغ است. تمام این علائم فقط با چشیدن الکل پدید می آید.

 

پزشکان عمومی واقعا دارای نقش مهمی در مداوای اعتیاد به مواد مخدر هستند و ما در کمپ ترک اعتیاد فرمانیه عقیده داریم که اگر آنان از آموزش بهتری برخوردار بوده و به صرف وقت بیشتری برای پرداختن به معتادین تشویق می‌شدند نقش بسیار قاطع تری می‌توانستند ایفاء نمایند. اما برای بسیاری از بیماران به ویژه آنان که مواد مخدری سستی آور چون هروئین مصرف نموده و یا اعتیاد آنان را به موجودی بی خانه و عمدتا غیرقانونی تبدیل نموده است کمک‌های حرفه‌ای از نوع بیمارستان، کلینیک‌های تخصصی یا نوعی مراکز مسکونی خواهد بود که در آن کارشناسان کمک هایی در تقویت جسم و روان و رفع مشکلات اجتماعی در اختیار آنها می گذارند و نیز از انها در مقابل قاچاقچیان و فروشندگان مواد مخدر و مجریان قانون حمایت می نمایند. در بسیاری از مراکز مسکونی کارشناسانی که در این امر دخالت دارند تعدادی از معتادین پیشین می باشند که از آنچه که بر سر معتاد می آید خود به خوبی مطلع‌اند.
شواهد بسیاری در دست است که نشان می‌دهد این مراکز در صورتی که به خوبی سازمان یابند نقش مهمی در مداوای افراد معتاد به هروئین خواهند داشت. (صرف واقعیت اعتیاد به هروئین موجب نیاز آنان به این نوع حمایت تخصصی نمی‌شود بلکه طبیعت غیر قانونی بودن ماده‌ی مخدر مورد مصرف است که موجب می‌شود معتادین بی خانه، وحشت زده، بیکار و تنها باشند). یک مرکز مسکونی مناسب امکان مساعدت و مداوای پزشکی در موارد عفونی و دیگر مشکلات جسمانی معتاد، مشاوره گروهی، غذای خوب و ایجاد محیط دوستانه برای معتادین را در بر خواهد داشت.
برخورداری از یک روس منظم زندگی، هدفمندی و قبول بعضی مسئولیتها قطعا برای موفقیت معتادان مفید خواهد بود. 
با وجوداین نکته تاسف بار این است که این تعداد مراکز برای بستری کردن تمام معتادین نیازمند تنها کافی نیست بلکه نزدیک به حد کفایت هم نیست. در بریتانیا در سال 1984، 84  تختخواب رسمی برای معتادین وجود داشت. هنگامی که این رقم بر آورده شد در روزنامه تایمز منتشر گردید بین 50 تا 60 هزار معتاد در کشور وجود داشت و دولت نیز برنامه‌ای برای افزایش تعداد آنها در مناطق مسکونی نداشت. تنها معتادینی می‌توانستند امیدوار به بستری شدن و دریافت مراقبت‌های ویژه آن باشند که یا نزدیکان آنان از عهده پرداخت هزینه مداوای خصوصی بر آیند (که بسیار عالی است اما به نحو سرسام آوری گران است) و یا به یافتن مرکزی که توسط سازمانی داوطلب اداره می‌شد توفیق یابند.

رفتار درمانی تنها شکلی از مداوا است که به نظر می‌رسد دارای ارزش واقعی باشد. این نوع مداوا در سطح ساده متکی به تشویق فرد معتاد به هنگام موفقیت و انتقاد و تنبیه وی به هنگام شکست است. والدین از مداوای رفتاری همواره استفاده می‌کنند. انتقاد آنان به بچه‌ها برای تمام نکردن غذای خود موجب می‌شود که بچه‌ها به نحو موثری آموزش می‌بینند که در صرف غذا بشقاب خود را کاملا خالی می‌نمایند (این نوع مداوای مخرب رفتاری در حقیقت سبب بیماری از عادات بد در غذا خوردن است).
افرادی که حیوانات خانگی دارند نیز از رفتار درمانی استفاده می‌نمایند. هنگامی که توله سگ یا بچه گربه آن‌ها آشپزخانه را با مدفوع خود آلوده می‌سازد به آن پرخاش می‌کنند و وقتی از جعبه ماسه برای عمل دفع خود استفاده می‌نماید با محبت او را مورد ستایش قرار می‌دهند.
مداوا از راه متنفر کردن نیز نوعی مداوای رفتاری است که بسیار برای معتادین متداول است. بیمار تدریجا آموزش می‌بیند که اعتیاد خود را با تنبیه یا نوعی درد تداعی نماید. این مداوا از سوی بسیاری از پزشکان معتقد به آن مورد استفاده قرار گرفته و توسط بعضی از آنان در برخی بیمارستان‌ها و مراکز بکار می‌رود. برای نمونه استفاده از این روش در مداوای الکلی‌ها بسیار متداول است. پس از انکه دارویی مانند دیسویفتران به فرد داده می‌شود نوشابه‌ای الکلی در اختیار وی می‌گذارند تا بنوشد ترکیب این دو با هم حال وی را بسیار دگرگون می‌سازد. نظر این است که اگر فرد الکلی چندبار در معرض این تجربه ناخوشایند قرار گیرد در وی یک زدگی واقعی نسبت به الکل به وجود خواهد آمد و نوشیدن آن را متوقف خواهد نمود. هر یک از این روش‌های مداوا طرفدارانی دارد.

بعضی افراد بر این باورند که پاسخ واقعی به مسئله‌ی اعتیاد نزد پزشکان عمومی است. شماری دیگر استدلال می نمایند که راه حل موثرآن اختصاص منابع مالی بیشتر به برپایی مراکز تخصصی برای مداوای معتادین است و برخی معتقدند که تمام پاسخ‌ها در اختیار پزشکی راستین است، حال آنکه گروهی راه حل‌ها را در اختیار دیگر پزشکان می‌دانند. ما در مرکز ترک اعتیاد فرمانیه معتقدیم که که پزشکان عمومی، متخصصین بیمارستانی و شماری از طبیبان دیگر در مداوای اعتیاد به مواد مخدر همگی نقشی را دارا می‌باشند، اما هیچیک از این متخصصین بدون کسب اطمینان از انگیزه کامل معتاد برای ترک و نیز بدون تضمین ایجاد تغییراتی در شرایط اجتماعی و شخصی وی که نیاز به کمک از محیط خارج را کاهش می‌دهد، امیدی به مداوای معتاد ندارند. اگر قرار باشد طرحی برای ترک اعتیاد با موفقیت روبرو گردد ایجاد انگیزه در معتاد یکی از نخستین قدم‌هایی است که بایستی برداشته شود. هرگونه روشی بدون کمک و همکاری مشتاقانه خود معتاد وتصمیم قاطع وی در ترک، محکوم به شکست است و در این روند حداقل مسئولیت پزشک آن است که در ایجاد انگیزه در نوع درست آنان به معتاد یاری دهد. 

انگیزه، منابع بسیار و اشکال مختلفی دارد. بیماری‌های ناشی از اعتیاد ممکن است نهایتا یکی از عوامل چاره ساز و معتاد را به تغییر روش زندگی خود تشویق نماید. بیش از 60 درصد از سیگاری‌هایی را که به یکی از بیماری‌های ناشی از سیگار کشیدن مبتلا می‌باشند می‌توان وادار به ترک کامل سیگار نمود و 20 درصد دیگر را به کاهش میزان قابل توجهی از مصرف سیگار آنان وادار ساخت: حاملگی، روز تولد، کار جدید، معاشرت با دوستان و یا قولی برای خانه‌ی جدید نیز امکان دارد از نیروهای مشوق ترک باشند.
شمار نیروهای محرک و انگیزه های ترک به فراوانی تعداد معتادین است. ایجاد یک انگیزه کافی برای ترک در معتاد زمینه بهتری را برای کمک به وی فراهم می‌نماید. تا زمانی که نتوان در وضع اجتماعی معتاد بهبودی پدید آورد و مشکلات اجتماعی وی را تا حدی از میان برداشت شانس بسیار کمی برای کمک به معتاد در دراز مدت وجود دارد. یاری و مساعدت در بهبودی وضع شخصی بیمار نیز باید از دیگر مسئولیت های پزشک باشد.
در پایان یک برنامه‌ی موفقیت آمیز ترک پس از گذشت دوازده ماه از هر پنج نفر معتاد به هروئین 4 نفر آنان دوباره شروع به مصرف می‌نمایند. مصرف مجدد هروئین به علت عدم تحمل و مقاومت معتادان در مقابل اعتیاد جسمانی نمی‌باشد بلکه به جهت عدم تغییر محیط آنان است و بنابراین راه حلی که برای ترک انتخاب می‌نمایند نیز خود به اعتیاد می‌انجامد.
در روند ترک سیگاری‌ها نیز وضعیت بسیار مشابهی دارند. اکثریت افرادی که ترک سیگار می‌نمایند پس از چند ماه نه به سبب ادامه اعتیاد به دخانیات بلکه به علت تغییر نیافتن مسائل و تنش‌های زندگی و اینکه هنوز راه حل جایگزینی نیافته اند مجددا به سیگار روی می‌آورند. بسیاری از این اصطلاح کارشناسان فراموش می‌نمایند که این تنها ماده مخدر نیست که سبب اعتیاد می‌گردد و برای کسب موفقیت در برنامه مداوا بایستی توجه را نه به اعتیاد، بلکه به فرد معتاد معطوف ساخت.
اگر معتادی را تا حد ترک اعتیاد یاری دهند و سپس وی را به محیط زندگی گذشته اش رها سازند، احتمال بسیار می‌رود که مصرف ماده‌ی مخدر را از سر گیرد. او با همان معاشرین قبلی معاشرت خواهد کرد، همان عادات بد را می گیرد با همان مشکلات پیشین روبرو می‌گردد، تحت فشار همان فروشندگان قاچاق مواد مخدر و همان خواسته‌های گذشته خویش قرار خواهد گرفت و نیز امکانا همان پلیس‌های قبلی وی را تعقیب می‌نمایند. تمام این عوامل موجب می‌گردد که اجرای یک برنامه موفقیت آمیز برای بازسازی فرد معتاد غیر ممکن گردد، اما اگر بتوان معتاد را دوباره سر و سامان داد خانه، کار و روش زندگی قانونی در اختیارش نهاد، احتمال دور باقی ماندن او از مواد مخدر بسیار بیشتر است. طی جنگ ویتنام عده‌ای از سربازان هنگامی که در ویتنام بودند به هروئین معتاد شدند. یکسال پس از مراجعت به ایالات متحده بسیاری از آنان موفق شدند با مشکلات اندک از عادات خود رها گردند که بسیار قابل ملاحظه بود. یاری به معتاد در فائق آمدن بر مشکلات شخصی و فشارهای زندگی نیز همین گونه اهمیت دارد. بیمارانی که برای تسکین درد داروهای آرام بخش مصرف می‌نمایند تا زمانی که درد آنها ادامه دارد به این نوع داروها متکی می‌گردند اما همزمان با رفع درد این داروها نیز از سوی آنان درخواست نمی‌گردد. فردی که مصرف مواد مخدر را به علت فشارهای زندگی شروع نموده در صورتیکه بعد از مداوا به خانه خود بازگردد و دقیقا تحت همان فشارهای زندگی قرار گیرد احتمال دارد به همان اعتیاد تسلیم گردد. همینگونه معتادی که مصرف مواد مخدر را به علت یکنواختی زندگی شروع کرده بعد از موفقیت در ترک عادت و مراجعت به منزل اگر زندگیش مانند گذشته یکنواخت باشد احتمال زیاد دارد که مصرف مواد مخدر را شروع نماید.
بیش از صد سال پیش به نحوی قاطع نشان داده شد که چنانچه شغل مناسبی در اختیار بیماران بیمارستان‌های روانی گذارند نیاز آنان به داروهای آرام بخش به شدت کاهش می‌یابد. اما بسیاری از پزشکان و مدیران از توجه به این تجربه اجتناب نمودند. ما هنوز اعتیاد را به عنوان یک بیماری جسمی می‌نگریم و علائم آن را نیز به عنوان مشکلی که نیاز به مداوای جسمانی دارد تلقی می‌نماییم  و ترجیح می‌دهیم برای تهیه دارو و برنامه‌های مداوا پول بپردازیم حال آنکه بایستی به مردم بیاموزیم که چگونه مقاومت نمایند، چطور با تنش و فشار برخورد کنند و چگونه برای خود یک زندگی پر بار و سودمند به وجود آورند.
برای اینکه معتاد اعتیاد خود را برای همیشه ترک نماید، در زندگی معمول او باید تنوعی ایجاد گردد و انگیزه ای که موجب اعتیاد وی گردیده باید به چیزی بی خطر و سودمند تغییر سمت و سو دهد و موقعیت اجتماعی و شرایط زندگی شخص معتاد باید بهبود یابد.
اکثر معتادین مصرف مواد مخدر را به این سبب شروع می‌نمایند که نیاز دارند از دنیای واقعی خود گریخته و خود را از آن مخفی سازند. اگر آنها پس از ترک مواد به دنیای بی رحم و غیرقابل تحمل پیشین بازگردند، بدون تردید مصرف مواد مخدر را دوباره آغاز خواهند نمود. باید همچنین به خاطر داشت که بین معتادین با یکدیگر و نیز راه حل‌های ترک اعتیاد تفاوت وجود دارد. مردم به دلایل گوناگون و متفاوتی معتاد می‌گردند و در واقع عکس العمل افراد در مقابل مواد مخدر با یکدیگر گوناگون است. واقعیت این بیان را در میهمانی بعدی که در آن شرکت دارید به آسانی درک خواهید نمود. فقط ببینید که وقتی مردم شروع به نوشیدن الکل می‌نمایند چه اتفاقی خواهد افتاد… بعضی حالت تهاجمی به خود می‌گیرند گروهی شوخ و مسخره می‌شوند، برخی خواب آلود شده، و بعضی دیگر بی ادب و حتی شهوت آلود می‌گردند. این واقعیت برای دیگر مواد مخدر نیز مصداق دارد.

 

 

نکته حیاتی و مهمی که باید به خاطر بسپاریم این است که معتادی که مدت‌های مدیدی مواد مخدر مصرف نموده احتمالا فراموش کرده چه عکس العملی را باید در مقابل مسائل معمول شخصی و اجتماعی داشته باشد. در مدت زمان اعتیاد به مصرف مواد مخدر از مقابله شخصی با مشکلات اجتناب نموده و در پشت حصار دارو خود را پنهان نموده است و بدون کمک این مواد معتادان بلااستثناء در معرض تمام فشارهای جسمانی، ذهنی، اخلاقی، روحی و احساسی قرار خواهند گرفت. چنین فردی به محبت فراوان، همدردی و صبر افرادی که در اطراف وی می‌باشند نیازمند است. بدون شک برخی از این نیازها را می‌توان توسط خدمات پزشکی معمول پاسخ گفت. امروزه معتادین بیشماری وجود دارند که به وقت و کمک بیش از اندازه نیازمندند. افرادی که معتاد می‌گردند ضربه پذیر و غالبا به سبب هیجانات متلون و بی ثبات می‌باشند. آنان اکثرا رشد فکری کافی نداشته و جملگی در مقابل تنش و فشار حساس می‌باشند. مددی که آنان نیاز دارند بسیار بیش از آن حدی است که توسط پزشکان، بیمارستان‌ها یا کلینیک‌ها بتوان در اختیارشان نهاد.

این روزها سبب اصلی بیماری تنش، فشار و یکنواختی زندگی است که جامعه را به انواع اعتیاد تهدید می‌نماید. گستردگی این مشکل وسیع تر از آن است که توسط علم پزشکی حل گردد و یا لااقل این علم پاسخ‌هایی نسبتا اندک برای آن دارد. ما بر این عقیده‌ایم که راه حل این طاعون قرن بیستم در دست سازمان‌های داوطلبانه‌ای است که بدین منظور برپا  شده اند تا به معتادین و دوستان و خویشان آنان بیاموزند که چگونه با خود مقابله نمایند.
ثابت شده است که اعتیاد بزرگترین تهدید زندگی در قرن بیستم است. نکته طنز آمیز این است که در زمانی که پزشکی علمی سریعتر از هر زمانی در تاریخ گذشته رو به بهبود و پیشرفت است حربه‌ی رویارویی با این تهدید خانمانسوز در دست هیچیک از گروه‌های شفادهنده راستین نبوده بلکه در کف مدد یاران و خود افراد مورد ستم می‌باشد. مدت یک قرن یا بیشتر است که حرف پزشکی با سلب مسئولیت از ما در حفظ بهداشت و سلامت خودمان علیه ما توطئه نموده است. اما اکنون از طریق سازمان‌هایی مانند سازمان الکلی‌های پیشین می‌آموزیم که راه حل واقعی و دائمی برای این مشکلات پذیرفتن مسئولیت بهداشت و سلامت خودمان است.

 

 

 

در مقاله قبلی مرکز ترک اعتیاد مجهز فرمانیه، با الگوهایی که باعث شروع اعتیاد می‌شود آشنا شدیم. یکی از آن الگوها، الگوی روانی و روان شناختی بود. برای مطالعه اینجا بروید.

شاید مهم‌ترین مساله در بحث ترک اعتیاد، همین الگوهای روانی باشد. بیمار و شخصی که مشکل اعتیاد دارد در ابتدا باید بپذیرد که مشکل او فراتر از نوع ماده مخدری است که مصرف می‌کند.

در تبلیغاتی که دائما برای ترک اعتیاد در رسانه‌ها مشاهده می‌کنیم، می‌بینیم که فقط بر روی نوع ماده مخدر و ترک فیزیکی تمرکز می‌شود و به مسائل روانی توجهی نشان داده نشده است. دلیل شکست این روش ترک اعتیاد نیز همین است. زیرا تبلیغات  این چنینی فقط اهداف تجاری دارند و با پنهان کردن جنبه روانی بیماری اعتیاد، سعی در فروش محصولات خود دارند.

البته ناآگاهی خانواده‌ها و افرادی که قصد ترک اعتیاد دارند نیز در شکست در درمان اعتیاد نیز موثر است. برخی از آن ها فکر می‌کنند با اتمام دوره ترک فیزیکی و سم زدای در یک کمپ ترک خصوصی اعتیاد، درمان خاتمه یافته است. اما باید مد نظر داشت تا زمانی که الگوهای روانی و روان شناختی فردی که بیماری اعتیاد دارد، تغییر نکند، فرد همیشه در خطر لغزش کردن و مصرف مجدد قرار دارد.

تنها راه حل برای ترک اعتیاد به طور دائم، جایگزین کردن سبک زندگی جدید و نو به جای سبک زندگی معتاد گونه است.

 

 

 

برای تغییر هرگونه الگویی در زندگی باید برنامه مشخصی داشت. این موضوع برای تغییر الگوهای روان شناختی در اعتیاد زیر صدق می‌کند. اما مساله مهم در اینجاست که بیمار و یا خانواده وی که به مرکز سم زدایی مواد مخدر مراجعه می‌کنند، این تفکر را دارند که با شرکت در یکی دو جلسه برنامه روان درمانی، تغییرات ایجاد شده و به صورت معجزه آسا مشکلات حل می شود.

جلسات روان درمانی مانند یک عمل جراحی نیست که نتیجه سریعی داشته باشد، بلکه همانند یک رژیم غذایی خاص است که کم کم و طی مدت طولانی نتایجش مشخص می‌شود.

معمولا خانواده‌هایی که به این مرکز ترک اعتیاد مراجعه می‌کنند، بعد از شرکت فرزندانشان در چند جلسه ابتدایی روان درمانی و مشاوره، تاثیرات آن را اندک و کم ارزیابی می‌کنند اما وقتی افرادی را در جلسات خانوادگی هفتگی که در این مرکز تشکیل می شود را می بینند که پس از مدت طولانی شرکت در جلسات، حال و شرایط بهتری دارند، درمی‌یابند که اثر بخشی جلسات روان درمانی در طولانی مدت مشخص می‌شود.

از نظر کمپ فرمانیه همانطور که یک معتاد، مصرف مواد مخدر برایش یک روش زندگی شده، برای ترک اعتیادش باید برنامه درمانی یک سبک و روش زندگی شود.

 

 

 

جلسات روان درمانی در مرکز ترک اعتیاد فرمانیه معمولا به صورت گروهی برگزار می‌شود. این نوع جلسات چند مزیت دارند.

اولین مزیت شرکت در این جلسات گروهی این است که بیمار از انکار خود دست می‌کشد و دیگر خود را فریب نمی‌دهد. وقتی او در جلسات شرکت می‌کند به خود یادآور می‌شود که من دچار یک مشکل هستم و برای حل کردن و درمان آن باید کمک بگیرم.

دومین مزیت شرکت در این جلسات، شنیدن تجربه و الگوهای رفتاری مشابه در دیگر بیماران است. این که فردی که در دوره سم زدایی قرار دارد از سایر همدردانش تجربه‌های مشترک می‌شنود باعث می‌شود که احساس کند تنها نیست. این امر علاوه بر این که موجب کاهش خود سرزنش‌گری بیمار درحال بهبودی می‌شود، باعث شده تا ارتباط بیشتری با گروه برقرار کند و بهتر الگوهای رفتاری و روانی غلط خود را بشناسد.

در جلسات مشاوره فردی نیز، مشاور سعی می‌کند تا بیشتر با الگوهای روانی فرد در حال بهبودی آشنا شود. مشاور که متخصص در حوزه ترک اعتیاد است، زمینه‌های روانی که ممکن است مستقیما به اعتیاد ارتباط نداشته باشند اما زمینه ساز اعتیاد هستند را در فرد پیدا کرده و به او کمک می کند که علاوه بر شناخت این الگوهای روانی، بتواند راه حل آن‌ها را در زندگی‌اش به اجرا بگذارد.

در کل جلسات روان درمانی و مشاور در کمپ ترک اعتیاد فرمانیه فقط بر ترک اعتیاد تمرکز ندارند بلکه به جنبه‌های مختلفی می‌پردازند که فرد علاوه بر ترک اعتیاد زندگی بهتر و شادتری را تجربه کند.

 

 

 

 

 

 

 

برای کسانی که در خانواده خود یک فرد معتاد دارند و یا با آن‌ها در ارتباط هستند همیشه این سوال را دارند که چطور می‌توانند به یک فرد معتاد کمک کنند؟ چگونه به ترک اعتیاد همسرم کمک کنم؟ چگونه فرد معتاد را راضی به ترک کنیم؟ اما واقعا چه باید کرد؟

طبق تجربیات ما در مرکز ترک اعتیاد فرمانیه افراد معتاد را همیشه نمی‌توان بسادگی تشخیص داد. یک معتاد به مشروبات الکلی یا مواد مخدر همیشه شبیه یک ولگرد خیابانی که در کنار معابر و جوی آب می‌خوابد، نیست. اعتیاد می‌تواند خود را به اشکال گوناگون آشکار نماید. کمک به افرادی که اعتیاد دارند بسیار سخت و پیچیده است، مخصوصا اگر خودشان تمایلی به بهبودی نداشته باشند یا تصور کنند که هیچ مشکلی وجود ندارد. گاهی فرد متوجه مشکل خود هست و حتی تلاش می‌کند تا مصرف مواد را کنار بگذارد ولی تغییراتی که مصرف مواد در سیستم مغزی او ایجاد کرده این احتمال را غیر ممکن می‌کند.

حتی اگر این افراد متوجه تاثیرات منفی مواد اعتیاد آور بشوند نیز ترک سریع و یکباره چندان موفقیت آمیز نخواهد بود، طبق بررسی‌ها و تحقیقات، نمی‌توان در ترک اعتیاد بدون مشاوره و کمک متخصصین این حوزه موفق بود و خطر لغزش و مصرف مجدد مواد مخدر همیشه باقی است، گرچه درمان قطعی بیماری اعتیاد هنوز پیدا نشده ولی مشخص شده که با برنامه‌ریزی خاص برای بسیاری از افراد موفقیت آمیز بوده است. درمان باید زیر نظر متخصص ترک اعتیاد و در مراکز ترک اعتیاد که متخصص ترک اعتیاد نیز حضور دارند انجام شود.

 

 

 

 

یکی از کسانی که نقش کلیدی برای فرد معتاد دارد همسر (در صورت امکان) اوست. همسر یک فرد معتاد با رعایت مواردی که در بالا ذکر کردیم و همچنین موارد زیر می تواند در ترک همسرش او را یاری دهد.

 

 

ادامه دادن زندگی با همسر معتاد مخصوصا معتادانی که اکثر اوقات خماری شیشه را با خود به دوش می‌کشند کاملا به ظرفیت روانی خودتان بستگی دارد اما مسئله‌ای که وجود دارد اینست که این شرایط تا زمانی ادامه پیدا نکند مصرف مواد و عوارض آن بخواهد به شما آسیب بزند. اگر همسر شما به دلیل مصرف مواد رفتارهایی مثل پرخاشگری، افسردگی، توهم و هذیان از خود بروز دهد قطعا ادامه زندگی سخت می‌شود و حتما باید از طریق مراکز تخصصی روند بهبود ایشان را دنبال کنید.

رفتارهای زیر نمونه‌هایی هستند که شما به عنوان همسر معتاد که معمولا هم ناآگاهانه هست، به همسرتان اجازه دهید به روند خود ادامه دهد:

همچنین اگر به خاطر همسر معتادتان دروغ می‌گویید، بهانه می‌آورید یا مدام در حال توجیه کردن هستید تا مشکل اعتیاد او فاش نشود، قطعا به جای حمایت از او، دارید مصرف مواد را برای او آسان‌تر می‌کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه رفتار با زن یا شوهر معتاد می‌توانید با مرکز تخصصی ترک اعتیاد فرمانیه با شماره 09106886964 تماس بگیرید تا بتوانید با کمک این مرکز و استفاده از امکانات رفاهی کمپ مشکل اعتیاد همسرتان را حل کنید و همسرتان لذت ترک اعتیاد را درک کند. 

 

برای مشاوره همین حالا با مرکز ترک اعتیاد فرمانیه تماس بگیرید:

تلفن: 02122290484 – 02122295499

همراه: 09106886964

خانواده‌ها نقش مهمی در بازیابی افراد معتاد بازی می‌کنند. تک تک این افراد مجبورند که با اعتیاد بجنگند و این کشمکش‌ها در روابط آن‌ها نیز ریشه می‌دواند. اگر فردی که دوستش دارید به بلای اعتیاد گرفتار شده است. احتمالا سوالات و نگرانی‌های زیادی در این رابطه دارید و سوالات زیادی ذهن شما را به خود مشغول کرده است همچون نحوه‌ی رفتار با فرد معتاد به مواد مخدر به شکلی که به او آسیب نزند.

با توجه به چگونگی رفتار با فرد معتاد و نحوه‌ی برخورد با اعتیاد، مهم است که ماهیت اعتیاد را در نظر بگیریم. اعتیاد در سیلوها اتفاق نمی‌افتد بلکه در جوامعی پر از افراد دوست داشتنی اتفاق می‌افتد. به هنگام ترک اعتیاد، اعضای خانواده و دوستان باید اقدامات لازم را برای به دست آوردن دوباره‌ی فردی که دوستش دارند، انجام دهند تا به تسریع و بهبود روند درمان کمک کنند.

علاوه بر این دوستان و اعضای خانواده خود نیازمند مراقبت سلامت خود هستند، تا بتوانند با تمام قوا عشق و پشتیبانی لازم را در جهت بهبود فرد معتاد فراهم کند. این ۶ نکته به خانواده‌ها کمک خواهد کرد تا به خوبی از پس این کار برآیند:

هر روزه تیم‌های تحقیقاتی مختلف بر روی مواد مخدر و تاثیر آن‌ها بر روی سلول‌های مغزی انسان آزمایش می‌کنند و به اطلاعات در اینباره عمق می‌دهند. استفاده از این اطلاعات نیز در درمان‌های افراد معتاد و نحوه‌ی رفتار با فرد معتاد تاثیر بسزایی خواهد داشت.

علاوه بر این این گونه اطلاعات دید خانواده‌ها را نسبت به اعتیاد بازتر می‌کند. به جای اینکه این افراد به این موضوع فکر کنند که اعتیاد یک فرد معتاد نشانه‌ی ضعف اوست به تاثیرات این داروها بر روی مغز پی می‌برند و یک طرفه به قاضی نمی‌روند.چطور به فرد معتاد کمک کنیم

مطمئنا زندگی کردن و حمایت فردی که مبتلا به اعتیاد است آسان نبوده و نیست. تحقیقات نشان داده است که اعتیاد تاثیر مستقیمی بر روی افراد نزدیک به فرد معتاد خواهد داشت و این تاثیرات تا سالیان دراز ممکن است ادامه پیدا کند. یک مرزی از عدم اعتماد بین اعضای خانواده و فرد معتاد به وجود خواهد آمد.

ارتباط با افرادی که همچون شما در چنین شرایطی بوده‌اند و یا هستند کمک خواهد کرد که از بار سنگینی که به دوش می‌کشید کم شود. شما می‌توانید از تجربیات این افراد و نحوه‌ی درمان‌هایی که در پیش گرفته‌اند مطلع شوید و در صورت کارآمد و نتیجه‌بخش بودن درمان‌ها از آن‌ها استفاده کنید.

معمولا جلسات گروهی نیز برای این افراد و خانواده‌هایشان نیز ترتیب داده می‌شود که بتوانند از صحبت افراد مختلفی که به نوعی با این مساله درگیر هستند استفاده کنند. از طرفی حس انزوای این خانواده‌ها ممکن است در این جلسات از بین رود و به این مشکل به عنوان یک غول شکست‌ناپذیر نگاه نکنند.

زندگی و رفتار با فرد معتاد هرگز آسان نبوده و نیست. درست همانطور که فرد معتاد در طول اعتیاد تغییر می‌کند، خانواده نیز تغییر می‌کند. همسر، خواهر، برادر و والدین معتاد دچار پیامدهای این اعتیاد می‌شوند. طبق نتایج گزارش شده توسط انجمن کودکان اعتیاد، اعضای خانواده از یکدیگر دور می‌شوند. آن‌ها نمی‌توانند به صورت آشکار از مسائلی که آن‌ها را آزار می‌دهد، سخن بگویند. بنابراین آن‌ها در نهایت حرف زیادی برای گفتن ندارند. از طرفی اعضای خانواده خودشان را نیز سرزنش می‌کنند، چرا که اعتیاد همچنان عضوی از خانواده‌ی آن‌ها را آزار می‌دهد، اما آن‌ها نمی‌توانند جلوی آن را بگیرند و رفتار با فرد معتاد را نمی‌دانند.

این سکوت و سرزنش ممکن است خانواده را هنگامی که به شدت نیازمند کمک است فلج کند. یک برنامه‌ی خانواده درمانی می‌تواند به این خانواده‌ها کمک کند که راه درست را برای درمان و بهبود روابطشان در پیش گیرند و نگذارند که اعتیاد خانواده را از هم بپاشد.

در جهان مدرن امروز، در میان هرج و مرج‌ها، معمولا افراد به دلیل راحتی جداگانه غذا می‌خورند و اغلب در بیرون از خانه غذاهای آماده مصرف می‌کنند. اما در نظر داشته باشید هنگامی که فردی از اعضای خانواده مبتلا به اعتیاد است، خوردن یک وعده‌ی غذایی در کنار اعضای خانواده و صحبت درمورد چیزهای مختلف به این فرد و اعضای خانواده کمک خواهد کرد که تنش، اضطراب و نگرانی از میان رود و آرامش لازم بین اعضای خانواده برقرار شود.

وقتی که فرد معتاد وارد پروسه‌ی درمان می‌شود و خانواده نیز به خانواده تراپی روی می‌آورند. معمولا همه امید بزرگی در دلشان شکل می‌گیرد که همه چیز بهتر خواهد شد.

اما متاسفانه روند تغییر الگوها در طی درمان ممکن است کمی زمانبر باشد و این حرکت آهسته گاها موجب ناامیدی افراد می‌شود.

باید در نظر داشته باشید که در طی روند درمان صبر و تحمل داشته باشید، چرا که ممکن است هر رفتار و عملکرد اشتباه روند درمان را مختل کرده و نتایج زیانباری بر روی فرد بگذارد. بنابراین تمام تلاشتان را بکنید که با توصیه‌ی روانشناس و دیدن پروسه‌ی پیشرفت بیمار خود در رفتار با فرد معتاد احتیاط کنید.

روانشناسان اغلب تنها کسانی هستند که می‌توانند به عمق ذهن افراد نفوذ کنند و آن‌ها را برای زندگی بهتر تشویق نمایند. به عنوان شخصی که با یک فرد مبتلا به اعتیاد مواجه هستید، حتما با یک روانشناس در ارتباط باشید و از او مشاوره‌های او برای ارتباط هر چه بهتر با فرد موردنظرتان بهره بگیرید. هم‌چنین فرد معتاد خود نیز می‌تواند با راهنمایی‌های مشاور سریع‌تر برای بهبود شرایط خود تصمیم جدی بگیرد.

فول فکر امکان استفاده از مشاوره روانشناسی بصورت آنلاین و با استفاده از روانشناسان باتجربه فراهم کرده. شما می توانید از طریق گفتگوی متنی و صوتی با مشاوران ارتباط برقرار نمایید.

نويسندگان فول‌فکر، جمعي از مشاوران روانشناسي مي باشند. شما مي توانيد با ورود بصورت ناشناس مشاوره آنلاين بگيريد.

سلام پسر من 25ساله است مدت پنج سال مواد مخدر بنام سیگاری وگل مصرف میکرد یک دوره بردیم کمپ ترک کرد ولی بیشتر از یک ماه طول نکشید دوبار مصرف می کنه فکر می کنم مصرفش دو برابر شده اخلاق و رفتارش خیلی عوض شده فوق العاده عصبی و خشن شده زیاد داد و بیداد می کنه وفوق العاده بی اعتقاد به باورهای دینی و ضمنا اصلا تن به کار نمیده خواهش می کنم راهنمایی کنید چطوری باهاش رفتار کنیم وچطوري راضی کنیم که ترک کند ممنون از زحمات شما

پسرتون حتما ارامش فکری نداره که مصرف میکنه

پدر ایشالله خدا پسرت رو نجات بده ولی این موادلعنتی خیلی زورش زیاده حتی زورش ازخداهم بیشتره فقط خودپسرت میتونه خودش رونجات بده البته الان هرچی شمابگید اون از یه زاویه ای میبینه که فکرمیکنه شما چون ازش بدتون میاد دارید این حرفارو میزنید یجور کینه ورنجش تو وجودش هست واینوکرده بهانه و میخوادباضربه زدن بخودش تخلیه بشه من خودم گذروندم این روزگارو ایشالله زودتر به روزی برسه که خسته بشه اگه اونروز برسه وبفهمه که دیگه تا کی مگه میشه ابنکارو ادامه بدی شاید یه تلنگر بخوره وبخودش بیاد امیدوارم خدا ازنورخودس تو دل تک تک مامعتاده روشن کنه بخصوص آقازاده شما آمین

میشه بهم ایمیل بدین خیلی ممنون میخوام راهنمایی کنین

سلام راهنمایی میخوام

سلام بخشید دوستان من یه دوستی ۱۶ساله دارم که دچار مشکل اعتیاد شده و گل مصرف میکنه و به خانواده اعتماد نداره واز طرفی هم از این وضیعت خسته شده و می خواهد ترک کنه ازمن کمک خواستش وصفت که به خانواده چیزی نگم می راهنمایی کنید

شمابراش ازخدا بخاد خودت مواظب باش درگیرش نشی

اگر پیام بنده را میبینید اقا زاده باید برن کنگره۶۰ امیدوارم پیام را ببینید کنگره تنها راه پسر شما باید درمان بشه و اعتیاد یک بیماری هستش که باید درمان و از ریشه درست بشه

خیلی عالی ممنونم از شما

امیدوارم برای هیچ کسی پیش نیاد ولی ذکر چند نکته ضروریه همه ی معتادان چه اونایی که انکار میکنن و چه اونایی که انکار نمیکنن از اعتیادشون متنفرن و حتی هربار بعداز مصرف با عذاب وجدان و ناراحتی های روانی شدید و سرزنش شدید خودشون دست و پنجه ترم میکنن.شخصیت یک معتاد جدا از اعتیاد اونه، در زمان مصرف مواد رفتار،خوابشون و تغذیه شون تحت تاثیر مواده و نباید هیچ وقت اونها رو قضاوت کرد بذاریم اگه هم مصرف میکنن حداقل فقط معتاد باشن نه دزد نه فروشنده مواد نه بزهکار نه قاتل اگه باهاشون درست رفتار نشه آخر اعتیاد یا مرگه یا دیوانگی ویا زندان … و همه ی این مشکلات دامن گیرخانواده و اجتماع میشه اگه درست رفتار کنیم چه بسا انسان هایی بشن که با دیدنشون هزاران بارخدا رو شکر کنیم که به زندگی برگشتن. از خدا کمک بخواین و باهاشون مهربان باشید.

انشالله خداریشه اعتیادو بکنه که افتاده تو جوووونا نمیدونم در مقابله با اعتیاد ک یکی از افراد خانوادم افتاده تودامش باید چیکار کنم

👏👏👏

نگاه عزیز من 17 سالمه پدرم 13 ساله شیشه میکشه پنچ بار هم ترک کرده ولی باز کشیده تازه اینجاش جالبه انکار می کنه نگاه خدا به اینا مثل سگ جوون میده بخدا من پسرشم رازیم بمیره راحت شیم هر بار هم میوفته زنده ی خارکصه ایی میاد میارتش بیرون خسته شودم خسته اخرش من این پدر کونیمو تا دو س سال دیگه خودم میکشم راحت می کنم بمیره خسته شودم خسته روانی شودم

سلام .با ارزوی رهایی همه اونایی که تو ای دام افتادن من قزوین زندگی میکنم اینجا یه اقایی رو میشناسم که فقط با صحبت کردن وحرف زدن با بیمارخیلیارو نجات داده من معتقدم بهترین راه فقط درمان از طریق روانشناسی هست

سلام تورو خدا کمکم کنین شوهر من ۲ ساله مهتاده خودش میخاد ترک کنه یک هفتم تو خونه میمونی ولی ب محز اینکه میره بیرون دوباره خراب میکنه

سلام باید ببریش کمپ ترک ی دوره ۲۱روزه داره بعد از کمپ باید شب یک ساعت نیم بره کلاس یعنی این که یک هفته تو خونه میخوابه فقط درد از بدنش میره یک هفته درد داره هفته بعدی بیقراری هفته سوم رهایی بعدش تمام فقط بعدش باید بره کلاس تا ۹۰روز شبی یک ساعت نیم بعدهم که خوابوندیش واسه ترک یک روانشاس یا کسی که تو این کار بوده راهنما بگیر که چطور بهش رفتار کنی

سلام لطفا میشه آدرس واسم این شخص روبگیدممنون

سلام من با فردی آشنا شدم که فهمیدم معتاد شدن البته من فکر میکردم فقط چندماه اعتیاد داشتن و خانوادشون بردنشون کمپ و ترک کردن ایشون اومدن خواستگاری و مت عقد کردیم البته خانواده من از اعتیاد ایشون خبر نداشتن اما به خود گفته بودن ما تو خونوادمون حتی یک نفرهم سیگار نمیکشه بعد از چهار ماه فهمیدم دوباره رفتن سمت اعتیاد واقعا درومونده شدم بردمش کمپ البته خودش خیلی اصرار داشت که کسی ندونه منم به کسی چیزی نگفتم الان مسله اینجاست که من نمیدونم کارم درسته نباید به خونوادم بگم اصلا باهاشون بمونم و اگه بخوام بمونم چکار باید بکنم که دیگه سمت اعتیاد نرن خودش خیای میخواد کلا زندگیش را عوض کنه اما من گاهی بخاطر دروغایی که مجبورم به دیگران بگم عذاب میکشم و خیلی باهاش بدبرخورد میکنم نمیدونم چکار کنم خواهشا منو راهنمایی کنید.

سلام. منم تجربه کردم. ولی الان پشیمونم که چرا موندم. الان 4سال دارم باشک وتردید زندگی میکنم.اگه راهی داشتم میرفتم .من خودم خیلی صدمه دیدم.همیشه این شک باهاته که ایا بهبود پیدا کرده یانه.

سلام من ده ساله که اعتیاد همسرم رو از خانوادم مخفی میکنم ولی خیلی پشیمونم خسته شدم امید داشتم خوب بشه ولی انگار روز به روز داره بدتر میشه نمیدونم چکار کنم

سلام توروخدا به همه مقدسات قسمت میدم اینکارو نکن فقط جدا شو باورش نکن من هم دقیقا مشکل شمارو داشتم ب خانوادم نگفتم و الان سه ساله هر دوماه میبرمش کمپ ولی باز شروع میکنه حتی خودش خاسته این افرادا دوس دارن ولی نمیتونن همسر منم خیلی منو زندگی و دوس داره ولی نمیتونه خاهش ازت دارم خواهر عزیزم زیر سقف نرو باهاش خودتو نابود نکن

زمانی WHO گفت اعتیاد بیماری است است رید به همه چی…. معتاد و باید کشت

امیدوارم دچار نشی وگرنه قضاوت نمی‌کردی معتاد تو بدنش آندروفین‌ها نیست درد داره که معتاد میشهچطور به فرد معتاد کمک کنیم

معتاد حداقل دل داره نه مثه تو

تورو باید کشت.امثال تو دل یه سری ضعیف تر رو میشکنند و اونا بعد از ده بیست سال تحمل کردنتون میفتن توی مواد.شماهایی که میگین معتادو باید کشت رو باید با تموم مواد دنیا ریخت توی آتشفشان بلکه منقرض شین

ببین عزیز این حرف تورو تو صد تا کتاب خوندم.از حالا به بعد منتظر باش.واقعا اشتباه کردی اینو گفتی.یا بچت خدای ناکرده دچار میشه یا یه عزیزت که زور این حرفتو درک کنی.این حرف شما مساوی بود.با هیتلر.یا صدام.بنده دکتری روانشناسی دارم حتما بی بلا نصبت سریع به نزدیکترین مرکز روانشناسی خودتو معرفی کن تا دیر نشده.هدف از این حرفا اینه که همیشه جلو اینه صحبت کنی

اعتیاد .یه بیماریه مغز بیماره افراد معتاد حتی بعد از ده سال پاکی از مواد. در جلسات (ان ای)خود را یک فرد معتاد معرفی میکنند..شاید برای شما سوال باشه طرف پاکه چرا خودش معتاد معرفی میکنه چون اعتیاد یه بیماریه که حتی تا اخر عمر بامن معتاد هست فقط باید بتونم ابزاری پیدا کنم که جلوی مصرف مواد بگیرم.اون ابزار اول اراده من معتاده بعد حس وجود خدا در قلبم .که باید اول برای سلامتی خودم بعد خونواده واجتماع پاک بمونم..اعتیاد فقط مصرف موا د نیست همین که در برابر انجام کاری که درک ذهنیتت اشتباه تشخیص میده ولی ابزار اراده ات نمیتونه تورا از انجام اون کار منصرف کنه پس .توهم یک معتادی..دوست من با تمام جرات میگم شما هم انسان کاملی نیستی ..یا همین الان در دام اعتیادی و انقدر گرفتاری که حالا جا داره سرت به سنگ بخوره…یا از لحاظ عقل و شعور مشکل داری…

معتاد روحش مریضه ولی تو فکرت مریضه که خدا نجاتت بده

بجای معتاد تو رو باید کشت که مغزت انقدرت کوچیکه از روزی بترس که خودت یا یکی از نزدیکات معتاد بشن اون وقت بجای حرف مفت پیشنهاد میدم الان بری خاک هر جا دیدی جمع کنی تا اون روز که رسید خاک بر سر شدی کم نیاری ابم دمه دستت بزار گِل درست کنی دهنتو باهاش ببندی

تمام کائنات دست به دست هم میدن تا تو رو توی همین مسئله که قضاوت کردی قرار بده ایشالاه که اینطوری نیست اما من اعتیاد دارم اگه به غبر از این بود من خدا رو فحش کش میکنم نشاشیده شب درازه.

سلام تورو خدا تا زودجداشو من بیست ساله به امید بهبودیش باهمه بدبختیام کنار اومدم ولی خوب که نشد هیچ روز به روزم بدتر شد توبه گرگ مرگ

موافقم شخص معتاد باید اعضای بدنش احیا بشه . بدرد زندگی نمیخورن یک خانواده رو بدبخت میکنند

موافقم و اعضا بدنش باید احیا بشه

سلام به چیزی بگم بهت که هر معتادی به یه زمان وبه یه تلنگر بنده که اونم خدا جور میکنه ،خدا جفتتون رو خیلی دوست داره

اولا کسی رو قسم نده و اینکه ۴تا انگشت شبیه هم نیستن اینو بدون اتفاقا همیشه افراد صادق بامرام زرنگ باهوش مهربون معتاد میشن و اینم از سادگیشونه و همین افرادی مثله شما نه تنها کمک نکردی بلکه ممکنه باعث جدایی زندگی دو نفر بشی اینوبدون همیشه باید وقتش برسه تا اتفاقی بیافته تا خدا نخاد برگی از درختی حتی نمیافته فرد معتاد هم همینجور یکی بار اول ترک کرده و مدتا پاک مونده یکی صدبار ترک کرده بعد پاک مونده ولی اون اولی مثلایهو تو سن ۴۰میمیره ولی دومی دیدی صدسال زندگی کرد همیشه باور کنید ادما رو اون دسته خودش نیست لغزش میکنه ولی لغزش سکوی پرتابی به جلو هست و یه تجربه دیگه من نمیگم باید با معتاد زندگی کرد یا نکرد ولی میکم فرصت داد بهش از کجا خوبه مثلا یکی شوهرت میشد معتاد نبود پول دار خوش تیپ ولی خیانت میکرد بهت یا ارامش ازت میکرفت یا حبست میکرد تو خونه یابه عقایدت توجه نمیکرد همیشه مثبت ببین تو کمک کن تا جایی که میشه فرصت بده به یه نفر خدا هم یجا به تو کمک میکنه به تو یه فرصت میده نمیگم بسوز و بساز ولی نسوزون و خراب نکن

به نظر من ادامه نده چون واقعاترک مواد خیلی سخته وشایدبخوان ولی نمیتونن زندگی باینجورافراد هدردادن جوونی همش استرس ،سردی،بی تفاوتی ،من چون تجربه ی زندگی بااین افرادودارم

کاش خودت گرفتارش بشی تا بفهمی که معتادم آدمه شاید خیلی بهتراز توعه

بخدا منم دارم نابود میشم هیچ‌فریاد رسی هم ندارم با یه ادم معتاد زندگی کردن خیلی سخته بخدا دیووووونه شدم با سه تا بچه که هر روز میگفت این ماه میرم ترک میکنم الان شد ۱۵ سال ومن روز به روز تو اوج جوونی نابود شدم نابود دلم برای بچه هام میسوزه مگرنه حتی یک ثانیه موندن حرفه من موندم که درست کنم ولی وقتی خ‌خودش نمیخواد و فقط وعده های پوچ میده من چه کنم کاش فقط به خودش لطمه میخورد نابود کرده نابود فقط میگم هیچکیو قضاوت نکنید اهای شمایی که سالمی خداروشکر کن ولی قضاوت نکن که اگر به دام اعتیاد بیوفتی می فهمی چه اشتباه بزرگی کردی اون روزی که یه ادمایی رو قضاوت کردی که قلباشون مهربون یه روز برای خودشون برو بیایی داشتن ولی دست زمونه یا دشمن بازی دوست و آشنا نابودشدن کرده خیر نبینه اونیکی شوهر من و امثالشو انداخت تو این راه میخوای کسیو نفرین کنی فقط بگو الهی معتاد بشی الهی خدا ازت رو گردون بشه نمیدونی این دوتا فاجعه اس قضاوت نکن خیلی از اینا ناخواسته افتادن تو این راه …………..

سلام اشتباه منو نکن منم تو عقد فهمیدم میکشه گفت ترک میکنم ترک نکرد الان ده ساله دارم باهاش زندگی جز اینکه خودم نابود شدم هیچی نشد دوتا بچه دارم الانم فقط ب خاطر بچه هام موندم کاش بچه نداشتم طلاقمو میگرفتم اینا آدم بشو نیستن خودت نابود میشی دوماه ترک میکنهماه سوم دوباره میکشه خیلی تلاش کردم ترکش بدم ولی نشد دخترمم عین خودم غصه میخوره بارها ب خودم فحش و لعنت دادم مه چرا تو همون عقد ک بچه نداشتم چرا جدا نشدم که الان دخترمم بهینه حرص و جوش بخوره ب خانواده بگو

خدا نکنه کسی معتاد بشه 25ساله میکشم زندگیم نپاشیده ولی در ناراحتی می گذاره آدم معتاد مغزش کار نمی کنه یکی راه نشون بده بهتره من متنفر بودم از دود دم به جوری اومد تو زندگیم روحم هم خبر دار نشود

خواهر گل بهتره سری به انجیوها بزنید و متوجه بشید که راهی هست..معتادان پس از یک دوره مصرف به این نتیجه میرسند که دیگه نمیتونن ادامه بدن واونجاست که اون اتفاق زیبا براشون میفته..برای کسی مدت کمتر وبرای شخصی طولانیتر..درسته سخته چون شدت بیماری اعتیاد در افراد متغییره و اصلا به میزان مصرف و نوع موادشون ربطی نداره..اعتیاد بسیار پیچیده و مرموزه…اما اگه روزی تصمیم به ترک بگیره تو خونه کنار شما اینکارو میکنه ..چون اجبار به ترک به ذلایل مختلف و وادار شدن به ترک مخصوصا در کمپها اصلا راه چاره نیست..معتادان پس از رسیدن به ته خط تصمیم واقعی ترک رو میگیرن و یادتون باشه نیاز به مراقبت روزانه دارند و هیچکس بهتر از یک و تعدادی معتاد درحال بهبودی نمیتونن بهش کمک کنن تا پاک بمونه…من این راهو پیدا کردم پس از 20 سال مصرف مواد و امروز در کنار خانواده پاک زندگی میکنم

سلام، به خدا راست میگی، قصه زندگی منم مثل توئه، ده ساله که دارم زجر میکشم حتی دست به خودکشی هم زدم ولی فایده ای نداشت، خاک تو سر من بعد از خودم دو تا بچه ی بیگناه رو هم بدبخت کردم، الان هم شوهرم کمپ هستش، آیندمون چی شد، چی میشه، جوونیمون، دلخوشیمون، شادیمون، زندگیمون همش شد غم و غصه، نگرانی، ترس، استرس، ناامیدی

تا زود ازش جدا بشو خودتا درگیرش نکن من الان ۱۲ سال درگیر شدمدقیق مثل تو بودم هرراهی که بگی امتحان کردم ولی مجبورم بخاطر بچم کوتاه بیام الان خیلی پشیمون که میدونستم قبلا اعتیاد داره وترک کرده چرا قبکل کردم زنش بشم ۱۲سال عذاب میکشم همش درگیر ترک کردن ایشونم وهمش یه چشمم خون یه چشمم اشک تورا جون هرکی دوستش داری خودتا نجات بده حتی اگه عاشقشیم جدا بشو درگیرش نشو مثل من میشی خواهرانه میگم چون تجربه کردم الانم دارم تلاش میکنم برا جدایی چون هرجایی که بگی رفتم ولی ادمای معتاد هیچوقت ترک نمیککن بعد از چندسال دوباره شروع میکنن

کلاس آن ای برو حتما به شما میگه چطور برخورد کنی عزیزم

اشکال نداره همه تو زندگیشون ی مشکلی دارن یه آدم معتاد مغزش سالم نیس ببخش به آقات بر نخورده هر چی گفت به دل نگیر. بعد هم اگه تو 100بارم ترکش بدی خودش دوباره میره سراغش الکی خودتا پیر این مسائل نکن خودش درست میشه

همسرمن ۵ماه تریاک رو ترک کرده البته از ترس رفتن من تا الان حال روحیش خوب بپد ولی یه چند روزی میشه اخلاقش دوباره به حالات اول برگشته زود عصبی میشه پرخاشگر شده بی احساس من چیکار کنم تورو خدا ۴۳سالشه ده سالی که میکشه یه یک سال نیم باز نکشید

مثل برادر زن من وقتی باهاش بود ترک کرده بود ولی اونقدر برادر زنم بهش شک کرد که طلاق گرفت الانم دوباره برگشته سمت مواد ولی ترکش میدم چون دوسش دارم هیچ وقت ناامید نمیشم که برادرم خوب نمیشه

سلام خسته نباشيد چند وقته دخترم ازدواج كردم البته همسرش معتاده الان متوجه شدم كه اون هم دچار شده .باهاش حرف زدم ولي انكار ميكنه خيلي اخلاقش بدش همش داد ميزنه شب تا صبح بيرونه چكار كنم

سلام من هم دارم باهمسر معتاد به شیشه با توهمات بالا دست وپنجه نرم میکنم خاهش میکنم خواهش میکنم اگه روانشناسی رو میشناسین که بتونه از طریق واتساب باهام حرف بزنه تورو خدا راهنماییم کنید چون با سه تا بچه زندگییم واقعا دچار مشکله کمکم کنید خواهش میکنم

با سلام الان دیگه اعتیاد به شیشه درمان قطعی داره و من به عنوان عضوی از کنگره ۶۰ این قول رو به شما میدم که همسرتون درمان می شوند . خودتون مراجعه کنید راهنمایی می کنند گوگل کنید کنگره ۶۰ موفق باشید

همسرم شیشه متادون مصرف داره نمیدونم چکار جالب اینجاست انکار میکنه

سلام امیدوارم ترک کنن و همیشه همه چیو بخدا بسپارید و خودتونو اذیت نکنید منم این مشکل بطریقی دیگه دارم پسرم ۲۵ ساله و مهندس مکانیک از دانش.اه قردوسی مشهد هستش منم مثل شما نگاهش میکنم و در درون میسوزم و دوهفته ایه که پیش ی دکتر روانشانس میبرمش فعلا اخلاقش یکم بهتر شده انشالله بهترم میشه من با خودم عهد کردم اگه نتونم ترکش بدم باید بمیرم که نبینمش

خواهرم یه معتاد زمانی شروع به بهبودی میکنه که این دیوار حاشا وانکار رو خراب کنه اینکه یه معتاد اعتیادش رو انکار کنه جزو مراحل اعتیاد هستش ولی روزی که خودش دستش رو بگیره بالا و اعتراف به اعتیادش بکنه مطمئن باشید روز اول بهبودیشه

فقط افرادی که از مواد استفاده میکنن هیچگونه شادی رو در منزل احساس نمیکنن و رو میارن ب این ماده ک شادی آوره و برای مدتی این اشخاصو از فکر کردن ب ناراحتیاشون دور میکنه. متاسفانه نسل جوان رابطه ی خوبی با خانواده خود ندارن.. و خانواده هیچگونه درک متقابلی به فرزندان خود ندارن.. ولی بهتره با جوانان خود دوست باشیم و بهتر باهاشون رابطه برقرار کنیم. کاری نکنیم اعتماد نکنن و فراری باشن

الهی بمیرم مادر همیشه غصه خوره فرزندشه ایشالا که ترک میکنن

سلام من شوهرم چند ساله معتاد بوده چند بار رفت کمپ ترک بعد دوباره شروع کرد ولی این بار اخر رفت کمپ این ۷ ماهه پاک مونده توی کمپ مشغول کار شده من باید چطور رفتار کنم واسه همیشه پاک بمونه

سلام. من 38سالمه 16سال ازدواج کردم. شوهرم قبل از ازدواج اعتیاد داشت اما موقتا ترک میکنه وموضوع ازمن وخانوادم پنهان میکنه. دوهفته بعداز ازدواج متوجه شدم چ بلایی برسرم اومده. بارها وبارها بردمش کمپ. کلینیک. ووووواما بلافاصله مجدد شروع میکنه. خسته شدم میخوام ازش جدا بشم. فرزند نداریم. اما الان من ادم سابق نیستم کلی داروی اعصاب استفاده میکنم. افسردگی گرفتم. سالها تو شک وتردید زندگی کردم. یدلم میگفت بمون یدلم میگفت برو. ادم بی ازاری هست اما مصرف کنندست. خجالت میکشم باهاش بیرون برم. مشکلات مالی واقتصادی هم دارم. بخاطر مصرف مواد ناتوانی جنسی داره. ونتونستیم بچه داربشیم. خواهش میکنم راهنمایم کنین. من جلسات نارانان رو میرم. مشاوره…. اما نتونستم ی تصمیم درست بگیرم. میترسم جداشم پشیمون بشم.

سلام عزیزم من هم دقیقا توی شرایطی که شما هستید قرار دارم و تمام حس و حالی که عنوان کردید را با تمام وجودم درک می کنم . من برای درمان جلسات na و گروه خانواده رو رفتم ولی نتیجه ای نگرفتم و الان کنگره ۶۰ میروم و شاهد درمان هزاران نفر بودم که باورتون نمیشه این افراد روزی حتی کارتن خواب بودند امیدوارم شما رو هم تو جمع خودمون ببینم و شاهد درمان همسرتون باشم . در پناه حق دلتون شاد و کانون زندگیتون گرم

من هم شوهری معتاد دارم بخاطر کثیف کاریها بد رفتاریهاش اشغال جمع کردناش عصبانیم در حالی که هنرمنده وخانواده دار ولی از همه چیز بریده وحرفهای پرپوچ می زنه وتهدید می کنه واقعا ازش می ترسم چکار کنم

سلام خسته نباشيد منم همين مشكل دارم شوهرم ميگه كلاس naبه درد من نميخوره مال اونايي هست كه رفيق بازن با رفيق ميكشيدن من كه اهل دوست ورفيق نيستم بدرد نميخوره تا الانم دو بار رفته كمپ وليچند ماه بيشتر پاك نمونده نميدونم چكار كنم تو وو خدا كمكم كنيد

درکت می کنم من17 سالمه پدرم13 ساله شیشه میکشه الان دارم قرص اعصاب می خورم که نزنم بکشمش من کیرم دهن پدرم بمیره راحت بشیم خسته شودم 17سالمههههه قرص اعصاب می خورم می کیرم دهن بابام

سلام من یک پسر 23ساله دارم از دوران دبیرستان به دام مواد از همه نوعش دچار شده یکبار هم کمپ رفته وترک کرد ولی پانزده روز بیشتر پاک نموند قبل از کمپ به مدت یکسال کلنیک ترک اعتیاد میبردمش ولیدر همون دوران درمان هم مصرف میکرد تا اینکه شوهرم باز نشسته شد وحقوقمون کمتر شد دیگه از پس خرج کلنیک بر نیومدم البته با مشاوره های اونجا بحثش میشد واونا روقبول نداشت خودش میگفت اونا فقط پولو شناختن خودشون به مصرف کننده ها میمونن خلاصه که توان مالیم اجازه نداد ادامه بدیم شاید ادامه میدادیم جواب میداد حالا هم با همین حال وروز میخواد بره سربازی ده روز به عید نوروز اعزام به خدمته واقعا از همه لحاظ نگرانشم شما ها درد کشیده اید تو روخدا براش دعا کنید انشاالله خدا همه جوانارو از شر این موادای گوناگون نجات بده خدا سازنده وتوزیع کننده هاشو نابود کنه انشاالل

منم همین مشکلو با پسرم دارم . پسر المپیادیم یهو جلو چشمم نابود شد .از گل شروع کرد و همه چی امتحان کرد . الان نمیدونم چی میکشه . ولی کلن از دست رفت .همه جا بردمش . از روانشناس و مشاور و کلینیک و …داروهای کلینیک رو هم با مواد خودش قاطی میکرد !! تا خودشون از ته دل نخوان بزارن کنار . تا وقتی از نشئه بازی لذت میبرن هیچ کاری براشون نمیشه کرد . یکی از اساتید میگفت باید سنگدل باشی بندازیش از خونه بیرون . بره یا خودشو پیدا کنه یا بمیره . خب من مگه میتونم جگرگوشمو بندازم بیرون؟ ؟😔

سلام

اینجور افراد خیلی آزار دهنده هستن،من همسرم یازده ساله که پاکه اما بازم اثرات مخرب مواد روش زیاده،پرخاشگری،دروغ،تهمت،افترا و هر چیزی که بگی تو رفتاراش هست،منکه الان دیگه دغدغه مصرف ندارم اما بازم دغدغه چگونگی رفتار با یه فرد انجمنی رو دارم،خسته کننده هستن اینجور افراد،بهبودی این افراد هم یه معضله،چون در طی مصرف فرد کاملا از هر لحاظ تخریب میشه چه روحی و چه روانی،و برای ترک و بازسازی وارد انجمن میشه،تو انجمن جهت بازسازی شخصیت افراد بهشون اعتماد به نفس کاذب میدن،روی اعتماد به نفسشون کار میکنن،و فرد خودخواه و خودبین ساخته میشه و تو یه دنیای دیگه سیر میکنه و حس خود برتر بینی شدیدی داره که افراد سالم و دیگران رو کمتر از خودش میبینه…این میشه نتیجه ش و توجه هم کارساز نیست.من هیچ راهی جز کنار اومدن با شرایط ندارم،در صورتی که خونواده ش هم حمایت میکنن ازش.این برام آزار دهنده ست…

سلام من چند ساله شوهرم معتاده ،فکر کنم موادی تو دنیا نیست که این آقا نکشیده باشه،دو سال پاک بود زندگی خوبی داشتیم ولی دوباره شروع کرد ..واقعا از دستش خسته شدم دیگه نمیدونم چیکار کنم ..سه تا دختر هم دارم..دوست دارم طلاق بگیرم ولی میترسم نتونم سه تا دختر رو بزرگ کنم..خدا به داد هممون برسه آمین

سلام یه روانپزشکی ترک اعتیاد میخوام تورا خدا پولی چیزی ندارم زندگیم داره داغون میشه کسی هست که کمکمون کنه

https://fullfekr.com

سلام خواهش میکنم برای برادر من دعا کنید خواهش میکنم

من تنها فرزندم که پسر هست در دام اعتیاد به کراک و هرویین افتاده اونم تو اروپا .به خاک سیاه کشونده منو. بارها تو کمپ خصوصی و کلینیک بستریش کردم اما بعده ترخیص مجددا برگشته به مصرف .از خونه میزنه بیرون یکی و دوماه بعد تو خیابونا باید پیداش کنم برمیگردونم خونه دهها بار قول میده ایندفعه دیگه میخوام ترک کنم .میبرمش کلینیک بستری میشه اما بازم برمی گرده.هرروز ارزوی مرگشو دارم.خودمم از نظر روانی و امور زندگی بهم ریختم حتی فکر خودکشی دارم .تنهام تو یه کشور غریب با یه معتاد صفر….شما بگین چی کار کنم ؟

عزیزم هیچوقت امیدت از دست نده قوی باش بانو

آدم معتاد معضل بزرگ جامعه است ای کاش دولتها کمی سخت می گرفتند و افراد معتاد رو از یکسری حقوق اجتماعی محروم می کردند تا شاید چند نفرادم بی گناه دیگر به پای آنها نمی سوختند .

باسلام .وتشکر از مواردی که توضیح دادید البته به نظر من باتوجه به اینکه فرد برای پاکسازی به کمپ یا حاهایی مثل کلینیک میرود باتوجه به شرایط استاندارد آن مکان که بسیار عالی و میتواند خوب جواب دهد اما درکنار این سمزدایی از وجود بیمار خانواده هم می بایست سم زایی درونی وروحی بشود تا بتواند درکنار یک سری شگردهای رفتاری با فردی که دوستش دارند و جزئی از خانواده است با نیکویی رفتار کنند البته افراد معتاد هم همه مثل هم نیستند بعضی درکنار اعتیاد همچتان یک مرد یا زن خوب و کمک کننده به خانواده هستند ولی ازآنجا که این امر اعتیاد روی اعصاب افراد اثر مخرب دارد خانواده نیز باید بیاموزند نثل همه ی انسانها که درمقابل رفتار ناشایست تحریک میشوند و به افراد پرخاشگری میکنند این افراد هم جدا ازبقیه ی انسانها نیستند و مسلما درمقابل عکس العمل خانواده خصوصا بعنوان پدر خانواده به عکس العمل شدیدتری دست میزنند .اگر برای عزیزتون ارزش قائل هستید بدایش وقت بگذارید وازاین رو به مشاور و کلینیک های مورد قبول روی بیاورید چون یک کار تخصصی است .با پرخاشگری و شکستن غرور عزیزان خود به جایی نمی رسید و بیشتر اورا تحریک و مصمم به انجام بدتری میشوند و خود درمانده شان خبر ندلرند بخودشان هم دارند صدمه میزنند …بنابراین هیچکس ازآینده ی خود خبر ندارد که اگر درشرایط روحی این افراد چه بسیار که بخاطر دردها ی روحی به این معضل روی آورده اند چه آنان که ازرفاه و بی توحهی خانواده …چون علتها متفاوتند اگر قرار میگرفتند دوست داشتند با روش های توهین با آتها برخورد می شد …حتی اگر تصمیم میگیرید بعنوان آخرین راه از حکم قضایی هم استفاده کنید شآن عزیز خودرا درنظر بگیرید و به او کم کم بفهمانید بخاطر شفای او بوده است .درآخر که اول وآخر خدای مهربان است و توسل به امامان عزیز که استمداد روحی را درخلوت خود و مدیتیشن با ائمه ازدست ندهید…باتشکر

سلام، من یک سال و ۵ ماهه ک نامزد کردم. برادرشوهرم با پدر و مادرش زندگی میکنه ک ۴۰ سالشه. و اعتیاد داره ۲۰ ساله ک مصرف میکنه اما دقیق نمیدونم چیه خانوادش دیگ تحملشو ندارن البته خیلی ادم بی آراز و مهربونیه، من دلم براش میسوزه میخوام با نامزدم کمکش کنیم ترک کنه. باید چیکار کنیم؟

سلام من پنج ساله ازدواج کردم همسرم سال اول خوب بودامابعدمعتادشداوایل تریاک مصرف میکردولی الان دوساله که هرویین مصرف میکنه درمدت یک سال سه باربردیمش کمپ هردفعه دوماه بوده ولی بازشروع کرده الانم من حدودده ماه باهاش قهربودم همسرم دوماه رفته کمپ باهاش اشتی کردم ولی همش شک دارم بهش خودش میگه خوبم ولی رنگش اصلاخوب نیست هرروزم میره بیرون چیکارکنم

سلام من تازه متوجه شدم شوهرم به هروئین اعتیاد داره وسایل داخل خونه رو یواشکی میفروشه بچه ها رو باخودش چندبار برده مواد گرفته ولی من تازه متوجه شدم جالب اینه که خودش زیر بار نمیره که اعتیاد داره چه آزمایشی باید انجام بده که مشخص بشه هروئین مصرف میکنه

سلام منم دقیقا همین مشکل رو دارم اصلا زیر بار نمیره وسایل خونه رو فروخته بعد میگه دزد اومده میگم دزد میاد قابلمه وظروف پلاستیک میدزده بچه ها رو باخودش میبره برای تهیه مواد نمیدونم چه کار کنم

عزیزان، من شما رو کاملا درک میکنم، یکی از عزیزان من دچار گرفتار شده بود. در کنار روانشناس و کمپ و… حتما حتما 4 قل و ایت الکرسی رو فراموش نکنید، هروز حداقل یکبار بخونید حتی اگر ترک کرده. یک نماز مجرب هم هست که نماز والدین برای فرزند، دو رکعت، رکعت اول بعد از حمد سوره کوثر، رکعت دوم بعد از حمد سوره قدر رو بخونید. وااقعا معجزه میکنه، شما با این کار فرزندت نو از شرور حفظ میکنید

سلام دوستان کسی نشانی کنگره ۶۰ داره به من بده یا یه شماره تلفن تو شهرستان ها شعبه دارن؟فرد بیمار نگه میدارن اونجا مثل کمپ ها

سلام منم شوهرم کنگره شصتی بود ترک کرد حدود دوسال وخوردهای هم پاک بود الان یکماهه متوجه شدم شروع کرده نمیخام دلسردتون کنم اما تجربه زندگیم الان دارم داغون میشم در روز فقط دوساعت خونه بقیش بیرون مواد مصرف میکنه

سلام زندگی با معتاد هروئین یا شیشه ای و تحمل سختی نشانه ضعف خود ماست که قدرت تصمیم نداریم . برابر امار تنها ۱.۵ درصد این معتادان قادر به ترک شدن . این یعنی ما فرق عدد ۱.۵ با ۹۸.۵ را نمیدانیم . پس معلوم مشکل از ماست که امید واتی داریم.

سلام واقعا درسته ضعف از خودمونه که نمیتونیم تصمصم بگیریم متاسفانه من با همچین شوهری مواجه هستم. ولی بخاطر بچهام میسوزم و میسازم.خودم کارمندم بازم از آینده میترسم.

سلام من همسرم 4ساله شیشه مصرف میکنه هزاربارم تو خونه وکمپ ترک کرده الانم تو کمپه من دوسش دارم خیلی زیاد نمیتونم کمکش کنم واین باعث شده شدیدا گریه میکنم فکر میکنم حتی اگه اون برای همیشه پاک بشه دیگه من نتونم سرپاشم چون بدجور مریض شدم برای ماهم دعا کنید

نمیتونم درک کنم که چطور وقتی فهمیدین ایشون معتادن رفتین و با هاشون عقد کردین -حالا هم تا دیرنشده خانوادتون را در جریان بذارین و خودتونا از دست یه ادم معتاد نجات بدین هیچوووووقت درست بشو نیستن اینجور ادم ها

سلام من دو ماه هست که ازدواج کردم با فردی که ۱۰ سال است شیشه مصرف میکند ولی این دوماه که مثلا داره ترک میکنه تا الان دو سه بار لغزش داشته.تموم رفتار و خلقیاتش عوض میشه میشه.مثلا از امشب تا فردا شب میشینه فیلم های پورن میبینه و و خودارضاعی میکنه و متو اصلا نمیبینه .شما بگید چیکار کنم .مادر پدرش میدونن که شیشه مصرف میکرده ولی فک میکنن الان دو ماهه که پاکه .به منم گفته اگه بهشون بگم از خونه فرار میکنه.توروخدا کمکم کنید.

سلام اینجور آدما از این حرفا زیاد میزنن اولا که بهشون بگو بعدشم فکر نکن اونا نمیدونن منم دقیقا مثل تو بودم الان یه پسر یه ساله دارم فقط خودمو بدبخت کردم از همه پنهون کردم 5بار رفته کمپ ولی ترک نکرده کارای منو تکرار نکن بخدا از سر دلسوزی میگم برگرد تا دیر نشده

واقعا برای شمایی که میگی معتاد رو باید کشت متاسفم… معتاد یه بیماره. اونم گول یه عوضی ذو خورده که اینجوری شده. اونم دلش زندگی عادی میخواد تشکیل خانواده میخواد شغل میخواد ولی اعتیاد خانمان سوزتر از این حرفاست. خواهشا مواظب حرف زدنتون باشین

سلام منم دقیقا همین مشکل رو دارم اصلا زیر بار نمیره وسایل خونه رو فروخته بعد میگه دزد اومده میگم دزد میاد قابلمه وظروف پلاستیک میدزده بچه ها رو باخودش میبره برای تهیه مواد نمیدونم چه کار کنم

منم مثل تمام شما مشکل دارم و دارم هر روز میگیرم و زنده میشم و با فرد معتاد زندگی میکنم .باید تلاش کنم مطالب اعتیاد شناسی رو بیشتر بخونم

دوستان عزیز اعتیاد یک بیماری است ان هم از نوع خطرناکش و دوستی که میگی باید معتادها رو کشت 90 درصد افراد معتا انسانهای غیرتی وبامرام هستن که متاسفانه به دلیل سادگی دل وروح در دام اعتیاد قرارمیگیرن @ترگ اعتیاد 10درصد دست خود شخص است و90 درصد اطرافیان وخانواده وجامه تشکیل میده تا با کفش کسی راه نرفتین قضاوتش نکنین

سلام من 5ساله ازدواج کردم شوهرم تازه پاک شده ولی چند روزی بود بهش شک داشتم الان باره با پای خودش رفته کمپ یک هفتس که رفته من یه دختر دوساله دارم ممیدونم چکار کنم بمونم یا برم

سلام دوستان عزیز انشاالله مشکلات همگی بر طرف بشه همه جوانا به راست هدایت بشن

خواهرم بخدا آدمایی که پاک هستند و رئوف ومهربون وهمینطور توانا وباهوش گرفتار اعتیاد میشن بهش فرصت بده نزار سرخورده بشه ودوباره به مواد پناه ببره

سلام شوهرم یک سال معتاد به شیشه هستش الان 3ماه میشه تحت نظر دکتر دارو میخوره برای ترک ولی نمیدانم چرا بعضی وقتها بهش شک دارم

سلام شوهرمن دوازده ساله معتاده، هردفعه که ترک میکنه دوباره میکشه دیگه خسته شدم تورو خدا شما که تازه میخواین زندگی رو شروع کنیدهرگز این کاررو نکنید، مرد معتاد نکبته، کثافته، آرامش ندارم، زروگوهم هست الهی با اعتیاد یه بلایی بگیره شرش کم بشه

مرد معتادزورگو رو خدا شرش ازسرخانواده بدبختش کم کن

سلام به همه عزیزان منم ده سال شوهرم مشکل اعتیاد داشت ولی الان چن مدته جدا شدم‌نظرم اینه که اگه کسی در روحیه و مقاومت بدنی و روحی خودش میبینه که میتونه تحمل کنه و بمونه که هیچ ولی اگه میبینه خودش از فرد معتاد ضعیف تر و بی روحیه تر و بی اعصاب تره ادامه دادن بدتره چون هم خودشه داغون میکنه هم فرد معتاد بدتر میشه

شوهرم اعتیاد داره خسته شدم هر کاری برای بهتر شدنش کردم اما نتیجه نداره فقط به جدایی فکر میکنم دو فرزند دارم دختر 14 ساله پسر 5ساله کمکم کنید

سلام برای سلامتی همه…من پسرم18 ساله اعتیاد داره هر راهی که گفتن رفتیم فکر نکنم راهی مونده باشه.ولی نشد که نشد فوق لیسانس دانشگاه علامه.هیچ کمکی بخودش نمیکنه..فقط خوانوادس که میسوزه..فقط از خدا فرجی عاجل میخوام همین

الهی هرکس اعتیاد داره خدا کمکش کنه و پاک بشه .شوهر منم اعتیاد داره و الان من ۷ ماهمه و باردارم 😢😢😢😢

خاک بر سر زنایی که تو این مملکت بچه به دنیا بیارن تو خودت بدبخت شدی برای چی ی نفر دیگه ام بدبخت میکنی؟

نماز دعا بهترین راه فقط خدا یادتون نره این اعتیاد یه چیزیه که تو تقدیر آدم نوشته شده فقط صبر کنید……به خدا امیدوار باشیدپشتتون خالی نمیزاره مطمئن باشید…بهتون قول میدم با نماز همه چیز حل خواهد شد تو هر کار خدا یه حکمتی است ….⁦☝️⁩⁦☝️⁩⁦☝️⁩⁦👩‍👩‍👧‍👦⁩خدا توزندگیتون شادپر آرامش کنه

آمین خدا به همشون کمک کنه خدا صبرو طاقتی بده و آرمشی ب زندگی. خداااااااااایا خودت کمکشون کن🙏😔😔😔

سلام دوستان من 25 سالمه و از 15سالگی دارم بدبختیارو توخونه ای ک همش شک و بددلی و گیر دادنه میگذرونم واقعا زندگی با ی مصرف کننده خیلی خیلی سخته من 12ساله ک دارم با ی معتاد ب قرص دست ساز زندگی میکنم 4بار ترک کرده وب 2ماه نکشیده شروع کرده الانم 4روزه ک خوابیده خونه واسه ترک توروخدا دعاکنید ک اینسری بتونه پاک بمونه و دیگه سراغش نره ی دختر9ساله دارم و بخاطرش میسوزم و میسازم

سلام من دو ساله ک نامزدم تازه فهمیدم نامزدم دو‌سه ماهه ک تریاک میکشه خوانوادم مجبور میکنه ک طلاق بگیرم ولی خیییلی دوسش دارم نمیتونم ازش جدا بشم‌ خودشم می خواد ترک‌کنه تورو خدا کمکم کنین

عزیزم من نمیدونم نامزد شما ارادش چطوریه..اما بیشتر افرادی که درگیرش شدن دیگه برنگشتن و روز به روز بدتر شدن..من خودم داییم توی دام اعتیاد گرفتار شده و الان سه تا بچه کوچیک داره و به زنش شک کرده و هرروز دعوا داریم..دیگه عقلش نمیرسه..روز به روزم بدتر و بدتر میشه…به نظرم شما نامزدیتونو بهم بزنین ایشونم اگه علاقه ای بهتون داشته باشه واقعا ترک میکنه و میاد سراغتون..خودتونو گرفتار نکنین که بعدا به خودتون لعنت بفرستین..البته این نظر من بود..میتونین به روانشناس هم مراجعه کنین

سلام متاسفانه برادرم درگیر مواد شده و شدیدا بد بین و شکاک و خیلی از نظر شنوایی تیز شده قوق العاده خشن و دست بزن پیدا کرده به هممون حتی پدر و مادرم حرفهای رکیک میزنه داد و بیداد و بی آبروئی مینه حتی تهدید میکنه ک میادمحل کارم ابرومو ببره هقته پیش دعوا شد زنگ زدیم پلیس 11 اومد ولی کاری نکرد و باعث شد برادرم پرورتر بشه میگه دید چیکار کرد ……. پول زورکی میخواد موندیم چیکار کنیم تنها راهی ک به نظرم رسیده اینه که برم ازش شکایت کنم ببرنش کمپ اجباری اگه از دوستان راهی به نظرش میرسه بگه میدونم اکثرا هم درد هستیم

تورا خدا خودتا اسیرش نکن

سلام برادری دارم 33 ساله که درگیر شیشه شده دقیقا نمیدونم چی مصرف میکنه ولی علائمش به شیشه میخوره بددهنی شدید به هممون حتی پدر و مادرم میکنه خشن و عصبی و طلبکاره از همه چی و همه کس فکر کنم 7 سالی میشه که مصرف میکنه پول زور میخواد و کتک و فحاشی و بی ابرووئی میکنه تهدید میکنه که میاد محل کارم ابرومو ببره تنها راهی که برام مونده برم از شکایت کنم ببرنش کمپ اجباری چون امنیت جانی نداریم پدر و مادرم مریض شدن از دستش تمام انرزی و حس زندگی رو ازمون گرفته نمیشه جایی بریم چون خونه رو تبدیل میکنه به پاتوق دوستای بدتر از خودش اگرم بریم از دماغمون در میاره کاش راهی بود بشه درست کرد ولی اینقدر دافعه دارن که نمیشه بهشون نزدیک شد موندم چکار کنم 🙁

همسر منم معتاده هیچ کسی هم به فکرش نیست بس بهش التماس کردم فقط ی مدتی دارومصرف کرد الان تریاک میکشه روانی شدم از دستش بخاطر دوتا دخترام که خیلی عاشق پدرشونن میترسم بهشون سخت بگذره همیشه فکر جدایی بودم ولی نتونستم تصمیم جدی بگیرم آخه واسه زندگیمون توی غربت وهزار سختی خیلی تلاش کردم ولی دیگه کم آوردم لطفا درمورد عواقب بعد طلال حرف بزنید

سلام باحرفاتون حسابي پشتم خالي شد و احساس نااميدي كردم.يعني هيچ كدوم قادر به ترك نيستن؟يعني مجدد گرفتار ميشن؟نامزديمو بهم بايد بزنم؟

سلام .من خودم مواد مصرف کردم .والان پاکم.حتی در دوره مصرف همیشه احساس عذاب وجدان داشتم..نامزد شما چون تریاک مصرف میکنه مطمعنا مدت زیادی نیست که مواد شروع کرده.این خود شما هستید و خونوادتون که از الان باید شرایطی را براش وضع کنن..که نسبت به مصرف نکردن مواد تعهدی داشته باشه وحداقل چهار ماه توی کمپ ترک اعتیاد بمونه وخدمت کنه .و بعد از ان مرتبا در جلسات ان ای شرکت کنه اگه این شرایط بپذیره مطمعنا برای شما و جامعه فرد مفیدی خواهد شد

ناامید نشو، حالا ک دوسش داری، بهش فرصت بده ترک کنه، خودت هم کمکش کن از لحاظ روحی، براش دعا و نذری کن، بعد ترک مشاوره بره حتما، اگه تونست ترک کنه، سریع عروسی نکن، بعد یک سال عروسی کن، چون تا یکسال سالم موند خوبه، امکان برگشتش کمتر

عزیزانم اصلابه آدم معتاد اطمینان نکنید که ترک کرد برنمیگرده همه چرت…من زندگیم دارو ندارمو ریختم به پای عشقی که فکر میکردم همه چی …اشتباه کردم خیلی پشیمونم الان با دو تا بچه شب وروزم شده گریه نمیتونم بزارم برم خواهش میکنم هر کی بچه نداره بره خودشو اسیر نکنه

بی لیاقتیه شوهرتو ننداز گردن بقیه ک بگی به معتادا اعتماد نکنید،به ادم سالمش نمیشه اعتماد کرد اون بدبخت الان داغونه تو با این طرز فکرت صد درصد پدرشو دراوردی اونم برای خلاصی از شر شماها میکشه ک حداقل ساعتی اروم باشه. همه انسانیم و همه خطا کار،وقتی ترک نکرده حتما شرایطو براش سخت و سختر کردی وگرنه کدوم معتادی راضیه ک معتاد باشه،خود شما ها هم حتما به چیزی اعتیاد دارید حتما ک نباید کشیدنی باشه. بجای قضاوت و تند روی دنبال راه حل باشید

شما درست میگید ولی با یه ادم معتاد هم زندگی نکردید و نمیدونید آدم معتاد اگ معجزه شه برگرده و یا خودش اراده فوق العاده قوی داشته باشه اون خواهری که میگه بمونم یا برم اون نمیدونه بعد عروسی مشکلات خوا نا خواه بیشتر میش واحتمال برگشت به 90درصده با ادم معتاد هرجور از هر راهی بری نمیفهمه وکار خودشو میکنه

لعنت به تک تک افرادی ک اینجا کامنتای داغون گذاشتن من خودم مدت ۴ سال میکشیدم ، خواستم و ترک کردم و اصلا هم تمایلی به کشیدن ندارم دیگه ، یکم فکر کنین یکم انسان باشید ، خلا های روحیه ک ادمو به سمت این چیزا میبره ، شاید خود شما باعث این اتفاق بودی ک الان بچت داره خودشو از بین میبره ، و در ضمن اعتیاد به گل کاملا روحیه و اگر روح اون ادمو ترمیم کنی خودش میذاره کنار ، طرفو بردی کمپ؟؟؟؟ اشغال مگه هروئین میکشیده بردیش کمپ؟ فقط کافی بود ۲ ماه کمکش کنی ۲ ماه دوسش داشته باشی واقعا… متاسفم براتون هم وطنای بی فرهنگم

سلام تنها كامنت اميدواركننده ي اين صفحه.تبريك به اراده تون و الهي كه هيچ وقت ديگه بهش برنگردين.من يك سال و نيم پيش با اقايي اشنا شدم كه بهم نگفت اعتياد به ماري جوانا داره.فقط ميدوتستم سيگار ميكشه مقدارشو نميدونستم تا وقتي ديذم صبح ناشتا شب قبل خواب و چندين و چندبار در روز سيگار ميكشه.زود رنج بود و ميرفت تو خودش و نسبت به ناراختي من بي تفاوت ميشد ولي ميگفت اينجوري كه ميشم فكرنكن دوستت ندارم يكم زمان بده خوب ميشم و ميشد.وزن طبيعي داشت ولي بعد از شش ماه شروع به كاهش وزن كرد خيلي لاغر شد ظاهرش عوض شد مثل قبل به خودش نميرسيد ولي مرتب و منظم.خونه رو ميكرد عين دست گل.خوابش زياد بود يعني تاظهر ميخوابيد اگر سركار نميرفت..چندماه پيش پيش ديذم تو گوشيش به يكي پيام داده و مرتب ازش چيزي به اسم خاكه ميخره دونه اي ١٥٠ هزار تومن.بهش گفتم انكار كرد بعد گفت اين برگ ماري جواناست پنج ساله بخاطر فشار خونم ميكشم وابسته هم نيستم مقدارشم هميشه يه اندازه بوده.خيلي شكستم خيلي اذيت شدم چندروز بهد بهم گفت بمون كنار ميذارم انگيزم باش زمان بده بهم گفتم ميشينم ميبينمت.ولي هرروز وقتي ميبينمش از درون ميسوزم كه چرا باجوونيش همچين كرد روز و شب ندارم غمگين و افسرده شدم ولي به روش نميارم و نميذارم بفهمه غمگينم.برام حرف بزنيد من فقط به كمك ادمهايي كه اين مسير رو رفتن احتياج دارم

دمت گرم سینا.دمت گرم.من به خاطر یه رابطه اشتباه تو گل افتادم و بعدش دیدم تک تک آدما ترکم میکنند.شیش ماه به خودم پیچیدم.تنهای تنها.نه کمپ رفتم،نه با کسی حرف زدم.فقط گریه میکردم و فکر میکردم هر لحظه ممکنه دیوونه بشم واسه این وضعیت و تنهاییم.باور کنید مردم،معتادا رو کارای شما هم معتاد میکنه.فقط مواد نیست.مردم،آدمای بهتری از معتادا باشین و درکشون کنید.اگه بهتون اعتماد کنند به خدا ترک میکنند.

سلام سینامنم پسرم هم اسم شماس ومدتیه آلوده شده ومطمئنم از چیزایی رنج میبره که دوست نداره مابدونیم البته خودشم که پیش روانشناس رفته بوداین گفته بود اما دوباره برگشته ولی خیلی بهترازقبل شده وامیدوارخودش راهشوپیداکنه اگه شمابتونید به ماراهنمایی کنیدممنون میشم حتماتجربه شماازمابهتره

سلام من هم همسرم معتاده ما با هم دوست بودیم وقتی فهمیدم ازش جدا شدم ولی ترک کرد و برگشت به خانواده م هیچی نگفتم و بااهاش ازددواج کردم ولی تو دوران عقد فهمیدم متادون مصرف میکنه میگفت ترک میکنه البته الان پنج ساله در حال حاصر تریاک مصرف میکنه وهنوز هم داره ترک میکنه اولا خیلی ناراحت بودم ولی با جلسه نارانا اشنا شدم الان چندین ماهه میرم با جلسه اخلاقم بهتر شده بهتر کنار میام به قدری اروم شدم که همسرم خودش هم جلسه na رفت از خودش بیشتر خجالت میکشه حتی داره کاراش و درست میکنه بره کمپ ما هیچکاری نمیتونیم انجام بدیم وقتی خودشون نخوان هنوز خانواده م نمیدونن منم از ناراحتی حرفامو به دوستام میگفتم که درک درستی نداشتن اما الان میدونم حرفام و به کی بگم تا کار و رفتار درست و پیدا کنم خداروشکر پس زندگی کنید و بگذارید زندگی کنند

خیلی سخته زندگی کردن با یه معتاد خدااااااااااا😔😔

سلام دوستان نظرات همه رو خوندم ولي هیچکس بدبخت تر از من نیس.یه خانواده۸نفره هستیم.ك ۶تا از اعضای خانوادم اعتیاد دارن ب جز من خواهر بزرگترم همشون زندون رفتن و ترک کردن ولي باز همون اش همون کاسه من دیگه خسته شدم نمیدونم چیکارکنم روم نمیشه سرمو بالاکنم منم ب پای بقیه سوختم خیلي بخاطر خانوادم سختي کشیدم ب همشون التماس کردم ک بزارن کنار بخاطر منم ك شده ولي اهمیتي ندادن دلم میخاد خودمو بکشم راحت شم.نمیدونم چکارکنم حرفایه دلم زیاده ولي اینجا جایي واسه گفتن نیس کاش ی چیزي بود میدادم بهشون از مواد متنفرمیشدن😔😔

من چطوری میتونم برادر معتادم بفرستم کمپ خوب اون قبول نمیکنه میگه من خوبم سالمم!تن به کار نمیده عصبی وپرحرف فهاشی میکنه اذیت میکنه پدرومادرپیرمو

از دلایل اصلی اعتیاد افسردگی یا استرس یا درد مزمنه.وعلت برگشت معتاد معمولا استرس شدید یا افسردگیه بعد از ترکه که بلافاصله بعد از ترک فیزیکی باید درمان افسردگی و استرس شروع شه.هفت سال اعتیاد هرویین داشتم.ده سال ترکم.اصلا فکرشم دیگه به سراغم نمیاد.هنوز گاهی اذیت میشم.ولی هیچ وقت دیگه برنمیگردم.به صورت علمی بهشون توضیح بدید چه اتفاقی تو مغزشون رخ داده و استرس و افسردگیشون رو درمان کنید.هیچ معتادی تو مرحله انکار نمیتونه ترک کنه.باید بهش ثابت شه که معتاده.فشار هم بهشون نیارید چون ترک واقعا از مردن و زنده شدن زجرش بیشتره.و اینکه مشکلات فیزیکی بعد از ترک حداقل یکسال به صورت موج سینوسی وجود داره و طبق باور عوام سه روز یا یه هفته نیست.کسی که میخاد ترک کنه باید بدونه که حداقل یکسال باید با عوارض ترک دستو پنجه نرم کنه.ولی در کل باور خود شخص مهمه.چون من عضو هیچ انجمنی نبودم کمپ هم نرفتم.بیست روز متادون خوردم و خودم رو حبس کردم و مصرف تمام.امیدوارم همه از شر استرس و افسردگی خلاص بشن که منشا همه اعتیادهاست.در ضمن با نماز و روزه و دعا تا حالا کسی ترک نکرده.فقط اگاهی درست.در ضمن خودتون رو گول نزنید فقط صرفا واسه اینکه سایه شوهر بالاسرتون باشه با کسی که میدونید اعتیاد داره ازدواج نکنید.که بعدش انتقاد کنید و لعن و نفرین.سر سفره عقد باید فکرش رو میکردید.چون طرف معتاد بود و عقل نداشت ولی عقل شما سرجاش بود.کسانی که میترسن از شخص معتاد جدا شن دقیقا حس یه معتاد رو دارن که میخاد از مواد جدا شه با این تفاوت که معتاد تا حد مرگ عذاب میکشه.اون دوستمونم که گفته معتاد رو باید کشت کلا روح و روانشو در حدی نمیبینم که بخوام جوابشو بدم.سریعا باید به یه دکتر خوب مراجعه کنه.

سلام میتونم ازتون ی سوالی بپرسم

سلام من ی برادر معتاد دارم۳۲سالشه اصلا تن به کار نمیده صبح تاشب میره تو زیرزمین میکشه بد اخلاق خیلی صحبت میکنه عصبی ی پدر مریض پیرم دارم همش به خاطر رفتار پدرم که این اینطوری شده بهش پول میده اونم میره مواد میخره بعد خداشاهده از شکم منو مادرم میزنه به این برادرم پول میده اونم بی کاره بی عار مواد میخره خواهش میکنم کمک کنید نمیدونم چی کار کنم اصلا اعتمادی ندارم میترسم دیگه خیلی وحشی برادرم

لعنت بر ادم های معتاد بیشرف از سر خوشی میرن پی مواد وگرنه این همه ادم نون شب ندارن بخورن از بی عریضه گی خدا صبر بده به خانواده اینا ترک بکن نیستن چرا از سرخوشی میرن معتاد میشن اگه ادم معتاد عقل داشت نمیکشین بعد طرف معتاد امده نوشته یکم فکر کنید تو اگه عقل داشتی طرفش نمیرفتی اگه اینطوری باشه تو این مملکت داغون همه معتاد میشدن

به نظر من خانم اصلا بهش اعتماد نکن اصلا ونامزدیت بهم بزن

من یه برادر معتاد دارم که گرد میکشه کار نمیکنه همیشه هر جور شده پول از بقیه میگیره خیلی هم حق به جانب حرف میزنه ارامشو از خانوادم گرفته دهها بار دادیمش کمپ ولی فایده نداشته نمیدونیم چکارش کنیم

من یک پسر معتاد دارم ولی بارفتن به جلسات به این اگاهی رسیدم که با مهربانی ودرک یک معتاد شایدبهتر به درمان جواب داده شود تابا نفرت

سلام دوستان, من سی سال سن دارم و یازده سال مواد مصرف کردم, الان چهار سال پاک شدم, اینو گفتم برای کسانی که فکر میکنن برای اعتیاد راه برگشتی نیست, برای همه دعا میکنم.

توروخدا دیگه هیچ وقت به مواد فکرنکن من بایه بچه گرفتار شوهرم هستم مواد مصرف میکنه الان که دارم بهت پاسخ میدم شوهرم کمپه ولی هیچ امیدی ندارم پاک بشه بخدا حتی نون شبم نداریم توبه خونه سرد کوچک بودن در وامکانات بچم از بیقراری و گرسنگی خواب نداره خواهش میکنم توفقط خودت تنها نیستی به بقيه هم فکر کن

سلام بنا نمیشه هرکی معتاد باید بکشیمش برا هر مشگل یه راه هست .معتاد یه بیماریه باید راه درمان بیماریو بهشون نشون بدیم . انجمن NA این پیام داده بخونید؟ روش فکر کنید؟ بعد جواب بدید ؟ در وجود همه ما یک من افسرده؛یک من عصبانی؛یک من شاد؛یک من مضطرب وجود دارد:کدام من پیروز می‌شود: کدام بیشتر تغذیه می شود

در وجود همه ما یک من افسرده. یک من عصبانی .یک من شاد .یک من مضطرب وجود دارد ؟کدام من پیروز می شود؟ کدام بیشتر تغذیه می شود؟ من یک معتاد بودم ترک کردم بعد از ترک بهترین جا برای یک معتاد سر درگوم انجمن معتادان گمنام یا جلسه NA

سلام دوستان همدردم فقت باید اراده کنی ترک کنی

منم شوهرم شیش ساله مصرف داره به خدا دیگه بریدم دوتا دختر دارم نه میتونم بمونم نه میتونم برم برای منم دعا کنین خدا هرگه مواد درست میکنه ذلیلش گنه

سلام من چند سال با این مشکل زندگی کردم واقعآ خیلی سخته شوهرم شیشه مصرف میکرد باخواست خودش بردیمش کمپ خداروشکر الان شش ماهه که پاک شده من خیلی بهش کمک کردم تو این مدت ان شاالله که موفق بشیم هم ما هم شما عزیزان

به نظرم هر کسی که اعتیاد داشته باشه در برابر آن مقاومت نکنید شاید بعضی ها از روی اینکه دیگران را عصبانی کنند و یا خودشون و لوس می کنند اقدام به اعتیاد می کنند برای معالجه اقدام کنید ولی زیاد حرص نخوردید مخصوصا” پدران با مسئولیت که خودشون و فدای این آشغالها نکنند چون با از بین رفتن پدر یا مادر با مسئولیت خانواده باعث فلج شدن خانواده و از بین رفتن آدمهای بی گناه در منزل می شوند . خلایق هر چی لایق

خیلی خستم بریدم

باعرض سلام خدمت همه هم دردام وخانواده هایی که بااین مشکل روبروشدن وواقعاموندن چیکارکنن،من یه جوان33ساله هستم که سابقه اعتیادبابدترین وخطرناک ترین مخدرهاروتجربه کردم،قبل ازهرچیزبه اون کس هایی که میگن معتادروبایدکشت،درست نمیشه یابعضی درجواب نوشتن جداشین یاولش کنیین اول بهتون حق میدم چون یک فردعادی هستین وبه وضوح مشخصه که هیچ درکی ازبیماری اعتیادندارین ومصرف موادمخدر روبابیماری اعتیادیکی میدونین.اماهرکدوم یه بحث جداگانست واینجانمیشه به راحتی توضیح داد.این طوربگم که شماداریدصورت مسئله روپاک میکنیدوطرزفکرونگرشتون به یک فردمعتادکاملااشتباهه.یک لحظه خودتونوبزارین جای مادری که جونش داره جلوچشماش پرپرمیشه.فقط هرچی میتونین درموردبیماری وکنترلش تحقیق وخیلی مطالعه کنین اگه درست درک کنین حتماتلاشتون برای کمک به یه( انسان)بی ثمرنمیمونه.واقعامشکلشوپیداکنین وباچیزی که ازبچگی دوسش داره وحتی خودش نمیدونه چیه جایگزینش کنین تاسرگرم بشه.ما در تنهایی محکوم به فناییم.به کمک تک تک افرادخانواده حتی افرادجامعه نیازداریم.انشاالاه همه مادرهای مهربون وفرشته به خواسته ته دلشون برسن.موفق باشید

خانم ها آقایان.به خدا نا امید نباشید.درسته ترک مواد مخدر سخته.ولی امکان پذیر هست.ما چندتا فامیل داشتیم اعتیاد شدیدی داشتن.وای ترک کردن.الان هم جز از سرمایه دار ترین آدمای شهرمونن.یکیشون که اصلا سر خواهر خودش رو برید و آتیش زد.ولی ترک کرده ۷ ساله باور کنید بهترین زندگی رو داره.با زن و بچش.فقد میخوام بگم امید داشته باشید

سر خواهرش رو بریده یه آدم کشته و الان بهترین زندگی رو داره ؟ ببخشید داری چرت میگی نه معتاد زندگی کردی و نه میدونی اعتیاد چی هست ادم معتاد یه بیمار روانی هم هست که خانواده شو رو عذاب میده و اونا رو هم نابود میکنه ادم معتاد غیر قابل تحمل مخصوص معتاد های شیشه

سلام میتونم ازتون ی سوالی بپرسم

سلام ده ساله که ازدواج کردم شوهرم از همون اول گاهی سیگار می کشید و تریاک کشیدنشو پنهان میکرد ولی رفتاراش و بد اخلاقیش عجیب بود کم کم فهمیدم که شیره میکشه من سالا اول تحمل میکردم و امید داشتم بزاره کنار ، اما هر سال قربون پارسال سالا اول میگفت از عید میزارم کنار بچه مون دنیا بیاد میزارم کنار بچه ها دو تا شدن هرچی بدتر شد الان دیگه میگه خودم خرجی خونه را دارم در میارم دوست دارم بکشم البته سر کار میره خرج خونه را هم خوب میده اما تحمل سه وعده کشیدنش برام خیلی سخته ساعتها میوفته وسط حال سه تا بالش و تشک مخصوصش زیر کمرش یه بالشی زیر سرش، از جاشم بلند نمیشه قیافش داره خراب میشه همش خودش لباساش ، خونه ، ماشین بوی دود میده بقیه اخلاقا بدشم بماند، دیگه تحملشو ندرم چه کنم کمکم کنید

سلام شوهر من ۵ سال اعتیاد داشت به تریاک و شیره والان یک ماهی هست که ترک کرده ولی هرچند شب یکبار به بهانه های مختلف مثل سردرد و دلپیچه مصرف میکندومن خیلی خسته شدم لطفا راهنمایی کنید

من بخاطر اعتیاد شوهرم روزی هزار بار آرزوی مرگ میکنم ..

سلام توروبخداکمکم کنید.نامزدم پنج ساله ب شیشه اعتیادداره ب کمپم راضی نمیشه.کلافه شدم کمکم کنید

من شوهرم ۸سالههروئین یا دوا مصرف میکنه بارها ترک کرده ولی باز مصرف کرده خودش میگه من بارها واسه مصرف گریه میکنم دست خودم نیست زورش زیاده تو مغزمه الانم کمپه من میخوام اگه راه کاری هست که از کمپ اومد کمک کنه نره سمت مواد ممنون میشم

سلام خدمت خواهران و برادران تو خونواده پدریم یکسره جنگ و دعوا داشتم خسته شده بودم که چیکارباید بکنم با خیلیها صحبت کردم بلاخره عمو و عمه گفتن برو ازدواج کن زندگی خودتو بکن من رفتم یک روز عاشق ی دختری شدم که نمیشناختم با خانواده رفتیم خواستگاری پدرومادرم راضی نبود ولی من مجبور بودم از خونه پدریم برم بخاطر جنگ ودعوایی که داشتم بلاخره ازدواج کردم پدر خانمم فوت کرده فقط ی مادر و یک دختر هستن قرار شد باهم زندگی کنیم بعد از یک ماه فهمیدم مادرخانمم قبلن مواد مصرف میکرده الان شربت متادون میخوره بعضی وقتا هم شیره تریاک مصرف میکرد خلاصه با خودم گفتم ولش مادرخانمم پیره قبلن سکته مغزی کرده خلاصه چند روززی باشه تو این دنیا یا نباشه زمانی که خانمم باردار شد توی ۹ماهگی فهمیدم خانمم هم مصرف میکنه خیلی ناجور شکست خوردم زمانی فهمیدم که خیلی دیره طلاق بگیرم از بس ناراحت و غمگین بودم هیچکاری نمیتونستم بکنم حتی نمیتونستم به پدرومادرم بگم چون بهم گفت خودت پیدا کردی برو زندگیتو بکن تا راهی بیمارستان شدم ناراحتی قلبی گرفتم توی ۲۳سالگی از شدت غصه خوردن مجبور شدم خودمم رفتم سراغ مواد تا حالم یکم بهتر شده والان از این وضعیت خسته شدم نه میتونم پولی جمع کنم تا یکم پول جمع میکنم خرج مواد میشه چون ۳نفر یعنی خودم وخانمم و مادر خانمم داریم مصرف میکنیم فقط تو خونه دخترم مصرف نمیکنه چون کوچیکه دیگه بریدم از این زندگی همشونم دوس دارم نمیتونم زندگیمو ول کنم یا طلاق بگیرم لطفا کمکم کنید دارم بدجوری غرق میشم بیشتر

سلام نمیدونم چطوری درد دل کنم و کمک بخوام ولی الان با تمام وجودم واسه همه خانواده های درگیر با بیماری اعتیاد ارزوی تموم شدن از این بلای خانمان سوز و دارم، مادرم یه ساله عین شمع آب شده ، برادر کوچیکم گرفتار شده ولی محافظه کاره نمیتونیم کمکش کنیم ،یبار ترک کرده ولی الان دوماهه انگار باز شروع کرده ، خیلی تلخه دیدن بعضی صحنه ها مثل آب شدن برادرم و مادرن

سلام من ۱۹ سالمه از وقتی بچه بودم یادمه بابام تریاک مصرف میکرد یه ۵،۶ سالی ترک کرد تا اینکه مادرم مریض شد و راهی بیمارستان شد پدر معتاد به هروئین شد مادرم فوت شد پدرم هنوز که هنوزه ترک نکرده الان هشت ساله ببشتر از هشتاد بار هم تو خونه هم تو کمپ ترک کرده ولی دوباره رفته سراغش چه خواستگارا و موقعیتای عالی داشتم فقط به خاطر پدرم از دستش دادم الانم دوباره رفته سراغش شدم مث زنای پنجاه ساله از بس غصه خوردم نمیدونم باید چی کار کنم

خدایاهرکسی که این راه راجلوکسی می گذاردنثلش برانداز

سلام من چهار ساله با شوهرم ازدواج کرذم تو تحقیقات کسی نگفت یکی دو ماه بعدش فهمیدم معتاده هر چی خواست ترم کنه و… ختی کنگره نتونست ی بار خانوادم فهمیدن و فقط گفتن طلاق که من برگشتم باهاش امیذ داشتم ترک کنه .بچه نداشتیم همش بچه را بهونه میکرد منم با این امید حامله شدم الان هفت ماه خاملم بد تر شده جرات کشتن بچع را تدارم با ی بچه چ جور برگرذم پیش خانوادم هزینه کمپ رفتنم ندارم یعنی خودما بد بخت کردم شب و روزم گریه ارزوی مرگ دارم خدا نمیرسونه .کل ایام هفته را ما با هم درگیریم روی برگست به خوته پدری ندارمکسی راهی روشی برا ترک سراغ نداره ممنون میشم

باسلام شوهرم 2ساله پاکه 2ماهه زندان بود ازاد شده الان چند روزه شبا خواب نداره همش با گوشی یا برق واهن گیر میده وقتی از سر کار میاد میره انباری خونه نمیاد خواستم چیکار کنم

سلام..من شاید دیگه هیچوقت به این پیج نیام ولی حرفامو بگم و برم…من اینو لمس کردم که باید فرد معتاد انگیزه داشته باشه برای ترک…اگه عشقته هنوزم عاشقش باش و بذار اینو حس کنه.ترس از دست دادن تو یقینا خیلی قویتر از تاثیر مواده…تغییر الگو زمانبره..شاید در طی یک سال ترک عزیز من،چندبار برگشت سراغ مواد ولی دوباره با خودش جنگید و ترک کرد..هربار که برگشت میدونستم شروع کرده ولی به روش نیاوردم تا براش طبیعی بشه گذاشتم با خودش بجنگه…و الان مدت زیادیه که ترک کرده و باشگاه بوکس میره…دوستای عزیزم شدنی هارو شما انجام بدید و نشدنی هارو بسپارید به خدا..ولی قبول کنید که خیلی از افراد هیچی درباره سبک زندگی و سبک رفتار با افراد مختلف رو نمیدونن..دعوا هیچی رو درست نمیکنه..فرد معتاد یه خشم درونی داره که نمیتونه به کسی بگه..با خودش مشکل داره نه با هیچ کس دیگه..کمکشون کنید..اونا خوب میشن..

دوستان عزیز اگر کسی صدای منو میشنوه و پیام منو میبینه بنده بعد از ده سال مصرف انواع و اقسام مواد مخدر ماندد هروئین و… هزاران بار اقدام به انواع روشهای ترک کردم مثل کمپ، گفتار درمانی، یابویی، سم زدایی ووو… سپس با کنگره۶۰ اشنا شدم و بعد یکسال سفر کردم با داروی شربت تریاک و کلاس های جهان بینی تونستم درمان بشم و به رهایی برسم برای درمان اعتیاد کنگره ۶۰ روی جسم و روان و جهان بینی کار میکنه یعنی هم شربت میدن و هم کلاس میزارن. ترک مال دوچرخه هستش فرض کنید یک شهر سالها بمباران شده حال میتوان سه روزه یا پنج روزه این شهرو درست کرد خیر نیاز به زمان داره که کنگره ۶۰ ده تا یازده ماه برای سفر در نظر گرفته و درمان بصورت تدریجی هستش با شربت تریاک بصورت پله های ۲۱ روزه کم کم مقدار مصرف را پایین می اورند از پشتبام نمیشه یکمرتبه پرید پایین باید از پله امد وقتی به شخص مصرف کننده میگید یهویی ترک کن مانند سقوط از یک اپارتمان هستش دوستان من با تمام ده سال مصرف مواد و تجربه ام تنها راه برای یک معتاد اول خواست خودش و سپس کنگره ۶۰ هستش وسلام.

سلام شوهرم این دو ساله مواد مصرف میکنه و دوبار هم فرستادیمش کمپ ولی تا یه هفته خوبه بعد دوباره شروع میکنه خودش هم میخواد ترک کنه ولی نمیتونه مشاوره هم براش گرفتیم ولی فایده نداره تو را به خدا کمک کنید

سلام شوهر من ۲سال مواد مصرف میکنه دو بار هم فرستادیمش کمپ فایده نداشت چند روز خانه بود بعد دوباره شروع کرد خودش هم میخواد ترک کنه ولی نمیتونه هفته ای خونه هست تا میره بیرون دوباره شروع میکنه تازه مشاور هم براش گرفتیم ولی هیچ فایده ای نداره تورا به خدا کمک کنید یه راهی رو برای ترکش بگید ممنون

خانم فردی که ترک میکنه رو نباید یک لحظه تنها بذار ی من همسرم دفعه سومشه که ترک میکنه الان ده ماه پاک حتی من سر کار نمیزارم بره تا یکم از سرش بره موقع ای هم که جایی کار دارم خونه مامانش میسپرم نه تنها بذار نه بهش فشار عصبی وارد کن باهش دوست باش و جلسه رو بره هر شب منم دوتا بچه کوچک دارم برا منم دعا کنید که دوباره بر نگرده

سلام هفت ساله دارم زندگی میکنم 25سالمه.شوهرم از مجردیش معتاد بود.توعقدفهمیدم ولی نزاشتم کسی بفهمه الان دوساله ترک کرده یروز مونده ب تولددوسالگیش لغزش کرده.زیر بارنمیره ک لغزش کرده…ی دختردوساله دارم…تومرز رفتنوموندن گیرکردم…اونایی ک تجربه دارن کمک کنن.خیلی سخته با ناامیدیوشکوتردیدوبی اعتمادی زندگی کردن..کمک کنین

سلام پدر من بیدرد مرفه و همه چی داره اما مدت زیادی است که شیشه مصرف میکنه و هر روز دعوا و…پیش میکنه که از خونه بره

من ۲ تا از برادر هم معتادن”شیشه و هروئین مصرف میکنن”هرکاری بگین براشون کردم ‘چند بار تو کمپ خاروندن اما بعدش دوباره مصرف کردن ”اعتیاد مجبور کرد دزدی کنن ‘افتادن ب زندان من با هزار بدبختی رفتم پول دادم رضایت گرفتم ”الان اومدن بیرون دوباره مصرف رو شروع کردن ” من یه دخترم و مادرم از دست اینا دغ کرد و پدرم هم خیلی پیره ”من موندم این وسط نمیدونم چیکار کنم بخاطر اینا نمیتونم ازدواج کنم ”میگن برادرهاش معتاده ‘بخاطر این کسی نمیاد جلو”’ با اینکه خواستگار زیاد داشتم ” خدا میدونه چقدر خستم کردن ‘همیشه یجوری ناراحتم میکنن”از خونه دزدی میکنن ”همه وسایل خونه رو بردن من موندم و یه دنیا آه تورو خدا بگین من چیکار کنم ”

واقعا با یه فرد معتاد زندگی کردن سخته هر روز باید عذاب بکشی عذاب معتاد بجز خودش خانوادش رو داغون و نابود میکنه معتاد شیشه رو که دیگه مغزش از بین رفته بجز اعتیاد بیمار روانی هم شده رو چه جوری میشه تحمل کرد بعضی ها خیلی راحت نشستن و شعار میدن که با معتاد مدارا کنی و فلان فقط شعار میدن باید با یک معتاد رندگی کنی بعدش میفهمی بدترین عذاب تو رندگیت چی هست ؟ وقتی که آرزوی مردن عزیزت که معتاد شده رو میکنی یعنی دیگه مرگ اون میتونه پایان دردهات باشه واقعا سخته…..

دقیقا

سلام و عرض ادب همه کسانی که اینجا در حال خواندن مطالب هستند به نوعی با موضوع اعتیاد در اعضا خانواده درگیر هستند چقدر خوب است که مطالب امیدوار کننده بسیار زیاد است و انسان با خواندن انها احساس توانمندی و اراده برای مبارزه با این بیماری می کند. تجربه من هم درباره اعتیاد برادرم این است که پس از 15 سال اعتیاد تصمیم گرفتم کنارش باشم محبت کنم بهش غرور و افتخار مردانگی اش را برگردانم. به همین جهت در کنار ارام ارام این کارها ورزش و خرید لوازم ورزشی و خرید کتابهای متعدد روانشناسی برای او و رفتن مداوم در مراسم های مذهبی مثل دعای کمیل حرم و توسل و ندبه مهدیه و نمازجمعه حرم مطهر امام رضا و رفتن کوه و خوش گذرانی های کوه و اموزش دیدن ساخت وسایل دستی با چوب و سنگ و خرید باغ و اباد کردن باغ با او و احترام ویژه به کلامش و او را مردانه وصف کردن و دمنوش های خوش مزه و دسرهای رنگارنگ درست کردن و راه اندازی مرکز کمک به یتیمان و بی بضاعتان و فعالیت در مراسم های اهل بیت و خلاصه هزار کار بطور ناخواسته ریختم روی سرش ارام ارام طی دو سال از اعتیاد ترک کرد و الحمدالله تا به امروز پس از 3 سال دیگر رو به اعتیاد نکرد انگار معجزه شده واقعا ناامید و در یاس بودم که این توسل عملی به اهل بیت و جلسات قران و ورزش و طبیعت انچنان برادرم را مشغول کرد که خداروشکر اعتیاد را کنار گذاشت. بهترین کار برای ترک ایجاد جایگزین های متعدد در حوزه های مختلف برای فرد بیمار است نه فقط بگوییم ترک کن ترک کن … در پناه امام زمان عج اراده فولادین داشته باشید اهل بیت کمک می کنند.

سلام افراد زیادی رو دیدم که هیچ امیدی بهشون نبوده اما به کمک همسر صبورشون ترک کردن ودیگه هیچ وقت دوباره برنگشتن به مواد خواهرهای گلم اونایی که بچه ندارن بچه دار نشن تا مشکل همسرشون حل بشه اونایی هم که بچه دارن به شوهرشون فرصتهای بیشتری بدن من نزدیکهای خودم بودن که هیچ امیدی بهشون نبود ترک کردن والان خودشون دارن اموزش ترک اعتیاد رو میدن

سلام نزدیک۲سال تنهاپسر۲۵ساله به موادمخدری چون شیشه و هروئین معتادشده واین واسه ی مادرخیلی دردناک ۳دوره یکماهه به کمپ فرستادم وچندین کلینیک روانشناسی والان واسه بارچهارم وقتی درحالت خماری شدیدبود به کمپ مجددا فرستادم واینبارقصددارم مدت بیشتری بمونه ارلحاظ اجتماعی موقعیت کاری خوبی دارم وحتی بعد۳روزکه به کمپ رفته بود به کمک خدمه کمپ جهت یک آزمون استخدامی به محل آزمون بردم تاانگیزه او به ترک بیشتر شود ولی خیلی نامیدم و پسرمهربون و باهوشی هم هست من بایدچیکارکنم واقعا درمونده شدم پدرش ازدواج مجدد کرده و بهش مثل یک مهره سوخته نگاه میکنه جالب ک پسرم همیشه ازمن طلبکارهست

سلام برادره من25سالشه و10ساله که اعتیاد به هرویین داره آبروی خودشو و مارو برده مادرم پیره پدرم که ندارم داروندارمونم یه خونه60متریه که150تومن پولشه اونم کمیته داد وگرنه این یه تیکه هم نبود دیگه توان کارگردن نداره خونه نشسته فقط میکشه از دستش خسته شدیم راضی به مردنش هسیم الان دیگه خیلی وقته وسایلای خونه مامانمو میبره دزدکی میفروشه خونه خالی شده توان مالیم نداریم که بهش چیزی بدیم مادرمم مریضه بیماری کلیویه فشارخون داره تا یه چیزی میگه برادرم رو سرش داد میکشه یدونه پسرم هس امیدمان فقط ب او بود اونم که زندگیش شده دوساتشو هرویین کمپم زیاد بردیم ولی فایده نکرد بازم کشید توروخدا راهنمایی کنید چیکار کنیم داداشم خوب شه هرروز تا اسمش میاد قلبم میلرزه ترس از مردنش دارم آخه جونی براش نمونده یه تیکه استخون شده کسی بتونه راهنمایی کنه ممنون میشم شماره تماس09198447323

منم ۱۸ ساله که دارم با به فرد معتاد رندگی میکنم اولش از تریاک شروع کرده وبعد ازدواجمون هم کراک و شیشه و الانم هرویین منم به پسر ۱۰ ساله دادم هزار بار هم ترک کرده و فایده ای نداشته هر روز هم تو خونمون دعوا وجنگ هم خودم هم پسرم واقعا از این دعواها خسته شدیم واقعا دیگه طلاق میخوام سخته با معتاد جماعت زندگی کردن همش دنبال پیچوندن هستن ودنبال دروغ گفتن واقعا از خدا کمک میخوام که به همه خانوادهای معتادا کمک کنه به منم که واقعا به نقطه عجز رسیدم کمک کنه خیلی سخته خنده از صورتهامون رفته فقط غم وغصه شده زندگیامون خدایا چرا مگه ماها واقعا چ گناهی داشتیم که گیر همچین افرادی افتادیم بیایید هممون برای هم دعا کنیم واز خدا بخواهیم بهمون کمک کنه خدا واقعا عاجزیم از زندگی با معتادها کمکمون کن الهی امین 😭😭😭😭

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

شما می توانید بصورت آنلاین با روانشناسان فول فکر گفت و گو کنید

CopyRight &copy 2018, Fullfekr. All Rights Reserved For Fullfekr

هیچ کدام از ما نمی‌دانیم که چطور باید با یک فرد مصرف کننده مواد اعتیادآور صحبت کنیم، در حالیکه نحوه برخورد با فرد معتاد یا در حال ترک بسیار حائز اهمیت است. هرچند ممکن است اشخاصی که با این افراد زندگی یا کار کرده‌اند، روش‌های موثری را برای ارتباط برقرار کردن با این آن‌ها کشف کنند، اما ارتباط برقرار کردن با افراد دچار بیماری اعتیاد به دلیل حالت گیجی و سردرگمی که اعتیاد در بیمار و اطرافیانش ایجاد می‌کند، همواره دشوار است. اگر شما نیز به تازگی از کشف اعتیاد یکی از عزیزانتان در بهت و ناباوری فرو رفته‌اید، مسلماً نحوه برخورد با فردی که در مقابل چشمانتان روز به روز بیشتر در گرداب اعتیاد فرو می‌رود، برایتان دشوار شده است.

خوشبختانه امروزه روش‌های ارتباطی در مورد نحوه برخورد خانواده با فرد در حال ترک اعتیاد وجود دارد که نتیجه بهتری را از آنچه انتظار دارند، به دست می‌آورند. ارتباط برقرار کردن و همچنین نحوه برخورد با جوان معتاد می‌تواند بسیار دشوار باشد، به ویژه اگر مجبور شده باشید از اعتیاد نزدیکانتان حمایت کنید و رفتارهای ناخوشایند آن‌ها را تحمل کنید. بیماران دچار سوء مصرف مواد شرایط را با انکار مشکلشان و دروغ گفتن وخیم‌تر می‌کنند.

اگر روش تعاملی‌تان را با فرد مصرف کننده مواد مخدر تغییر بدهید، او متوجه می‌شود که هرچند برایتان اهمیت دارد و مراقبش هستید، اما از اعتیادش حمایت نمی‌کنید.

ایمپلنت نالتروکسان از جدیدترین متدهای روز دنیا برای تضمین عدم بازگشت به اعتیاد است.

با رفتارتان به فرد دچار بیماری اعتیاد ثابت کنید که برایتان مهم است، همواره با مهربانی و دلسوزی با او برخورد کنید. رفتار مهربانانه رمز تعامل موفق با بیماران معتاد است. اعتیاد به چنان مایه بدنامی و داغ ننگی در جامعه تبدیل شده است که بیماران معتاد انتظار توهین، تحقیر و انتقاد از دیگران دارند. آنان ناخودآگاه توقع دارند که خانواده و دوستانشان آن‌ها را طرد کنند. شما از طریق پذیرش بیمار معتاد و برقراری ارتباط موثر با فرد درحال ترک اعتیاد می‌توانید خود را برای بخشش او آماده و به او انگیزه بدهید.چطور به فرد معتاد کمک کنیم

اگر گوش شنوایی داشته باشید و صحبت‌های آن‌ها را بدون قضاوت و نقدشان گوش دهید، آن‌ها با اطمینان احساسات و تجربیات خود را با شما در میان می‌گذارند. حتی اگر با رفتار آن‌ها موافق نباشید، مسلماً گرایش آن‌ها به اعتیاد دلیلی داشته است. با روانشناس متخصص ترک اعتیاد صحبت کنید تا اطلاعات بیشتری درباره سریع‌ترین و بهترین روش ترک اعتیاد پیدا کنید. سعی کنید خودتان را به جای بیمار معتاد بگذارید و شرایط روحی آن‌ها را درک کنید.

هنگام ارتباط با افراد دچار بیماری اعتیاد، حرف و عملتان باید یکی باشد. پیامتان را واضح منتقل کنید و پای حرفتان بایستید تا طرف مقابل دچار سوء تفاهم نشود و دقیقاً متوجه شود که چه انتظار یا خواسته‌ای از او دارید.

رفتار و حرف‌های فرد دچار سوء مصرف مواد مخدر کاملاً غیرقابل پیش‌بینی است، اما اگر شما الگوی خوبی برایش باشید، ممکن است او هم تغییر کند. حرف‌ها و کارهایتان در اطراف بیماران معتاد باید قابل پیش‌بینی باشد، به خاطر بسپارید که اتفاق‌های غیرمنتظره استرس زیادی را به او تحمیل می‌کند و استرس زمینه را برای لغزش و مصرف مجدد مواد فراهم می‌سازد.

اگر در نحوه برخورد و تعامل با عزیزانتان که به اعتیاد مبتلا هستند نیاز به مشاوره دارید٬ با متخصصین ترک اعتیاد ما تماس بگیرید.

به فرد در حال ترک اعتیاد بفهمانید که علیرغم تمام مشکلات و اعتیاد شدیدش هنوز دوستش دارید و به او اهمیت می‌دهید. اما اگر دیگر عشقی در قلبتان احساس نمی‌کنید یا ابراز محبت برایتان ممکن نیست، حداقل به او بفهمانید که در همه حال خیرش را می‌خواهید. البته منظور ما این نیست که با هر وضعیتی کنار بیایید و منفعلانه بسوزید و بسازید.

به او بفهمانید که با اعتیادش کنار نخواهید آمد و از تعیین حد و مرز برای او نمی‌ترسید. به قوانینی که خودتان وضع کرده‌اید، پایبند باشید و تنبیه‌های روانی برای رفتار اعتیادآورش در نظر بگیرید تا متوجه شود که تهدیدهایتان توخالی نیست.

درست است که انگیزه شما برای تغییر، بیشتر از انگیزه بیمار معتاد است، اما اگر بیمار معتاد ببیند که شما هم آماده‌اید تا نقاط ضعفتان را اصلاح کنید و تغییر کنید و متوجه مزایای مشاوره بشود، او نیز انگیزه بیشتری پیدا می‌کند. به روش‌های مختلفی مانند شرکت در جلسات مشاوره خانوادگی یا مشاوره زوجین به بیمار معتاد بفهمانید که آماده‌اید تا از او در راه تغییر و اصلاح خودش حمایت کنید.

هرچند باید واضح و محکم به بیمار معتاد بفهمانید که رفتارهای اعتیادآوری مانند مصرف مواد در خانه را به هیچ وجه نمی‌توانید بپذیرید، در عین حال باید درباره روش‌های ایجاد این تغییرات مهم انعطاف‌پذیر باشید. از طریقی که بیمار دوست دارد به او کمک کنید و هرگز به او حکم نکنید که چه کاری را باید انجام دهد.

تا زمانی که تغییر رویه همان نتیجه مطلوب را به دست می‌دهد، ضرری ندارد که اجازه دهید بیمار راهبرد درمان اعتیاد را خودش انتخاب کند.

بیماران غالباً از اعتیادشان خجالت می‌کشند و ترس از دستگیر شدن یکی از بزرگترین موانعی است که معتادان را از کمک گرفتن منصرف می‌کند. با یادگیری نحوه برخورد با فرد در حال ترک اعتیاد به او کمک کنید تا درباره بهترین و جدیدترین روش‌های ترک اعتیاد تحقیق کند. حتی اگر او کمکتان را رد کرد و پیشنهادتان را قبول نکرد، می‌توانید برای بهبود شرایط خودتان از دکتر متخصص ترک اعتیاد کمک بگیرید. وقتی او ببیند که روحیه و عملکردتان بهتر شده، متوجه می‌شود که تغییر غیرممکن نیست و تشویق می‌شود تا برای سم زدایی تدریجی مواد از بدنش اقدام کند.

اگر بیمار تمایلی به تغییر نداشت و احساس کردید که نمی‌توانید زندگی با یک فرد دچار بیماری اعتیاد را تحمل کنید، این موضوع را با ملایمت به او بفهمانید. در چنین شرایطی مشاوره ترک اعتیاد کلینیک دکتر جوادی می‌تواند به بهبود زندگی‌تان کمک کند. مادامی که بیمار متوجه نشود که رفتارش چقدر آزارتان می‌دهد، دلیلی برای تغییر ندارد.

سم زدایی بدن از مواد مخدر مراحل سم زدایی تا زمانی است …

خدمات روانشناسی و مشاوره چیست؟ خدمات روانشناسی و مشاور …

اگر علائمی از یک بیماری اعصاب و روان را دارید، باید به …

تقریباً هرکسی در جامعه خود اصطلاح “بازپروری̶ …

CBT چیست؟ قبل از اینکه بدانید چرا ما از برنامه‌های CBT …

rTMS چیست؟ تحریک مغناطیسی مکرر مغزی (rTMS) نوعی روش در …

با مشاوران ترک اعتیاد ما تماس بگیرید تا در مورد برنامه‌های درمانی کلینیک ترک اعتیاد و روانپزشکی دکتر جوادی بیشتر بدانید.

سلام خدا قوت یه سوالی داشتم من ترامادول مصرف میکردم به مدت 6ماه دوز مصرفیم روزی یکی بود 200 بعد به پدرم فرستادم کمپ و ترک کردم و الان 64روزه ک از کمپ زدم بیرون و نه نیکوتین مصرف کردم و ن هیچ ماده مخدر یا کدئین یا استامینوفینی بعد از این همه مدت من هنوز شبا پاهام خیسه و درد داره چرا؟! محمد هستم 19ساله از اهواز

سلام برای درمان و کنترل علائم ترک خود حتما باید توسط پزشک ترک اعتیاد ویزیت شوید.

سلام مواردیکه به آن اشاره کردید از علائم قطع مصرف ترامادول است که با نظارت پزشک ترک اعتیاد می‌توانید آن را کنترل و درمان کنید.

سلام. کسی که 6ماهه به شیشه گرایش پیداکرده وقبلش چندین سال تریاک مصرف میکرده والان متوجه ضررات شیشه شده امابدلایلی نمیشه مستقیم باهاش صحبت کردمنتهاتمایل به ترک داره درمنزل چطورمیتونیم راهنماییش کنیم که شروع کنه ترک شیشه را؟چون به مرحله ی شک وتردیدوتوهم رسیده

شما تشخیص داده‌اید که فرد مصرف کننده مشکلی دارد و رفتار اعتیاد آور او روی سایر قسمت های زندگی اش تأثیر گذاشته و می خواهید بدانید که چگونه اعتیاد به شیشه را ترک کند؟ پیشنهاد ما به شما دوست عزیز این است که با توجه به شرایط اعتیاد بیمار و تاثیر مخربی که شیشه بر روی مغز و اعصاب میگذارد بهتر است با روانپزشک ترک اعتیاد در اینباره صحبت کرده و بهترین روش را برای درمان قطعی اعتیاد انتخاب کنید.

سلام وقت بخیر . من پدرم مصرف هرویین داشتن (به مدت سه سال)و الان به مدت ۸ روز هست که رفتن کمپ و به مسئول کمپ گفتن ای کاش منو زود تر اورده بودن اینجا یه جورایی انگار خودش خسته شده بود و الان همسایه ما هم مصرف شیشه داره می ترسیم وقتی پدرم بیاد ببینه و خودش وسوسه بشه و باز دوباره لغزش کنه به نظر شما خوبه که ما خونمون رو جا به جا کنیم یانه ؟ از پدر بزرگم و عمو و عمه هام که پرسیدیم گفتن خونتون رو جا به جا کنید(البته یکی از عمو هام که مصرف تریاک داره مخالف هست می گه آدم باید خودش اراده داشته باشه و وقتی بفهمه که شما خونه رو جا به جا کردین می گه که اختیاردار من شدن زن و بچه ام ) آیا کار ما صحیح هست و یا خیر ؟ ممنون میشم راهنماییم کنید .

سلام دوست عزیز ما در خصوص کمپ نظر خاصی مبنی بر تایید یا عدم تایید نداریم، ولی پدر شما اگر حین ترک روان درمانی بشوند امکان برگشت اعتیاد بسیار پایین می آید. درست است، اگر ایشان از عوامل وسوسه کننده دور باشند بهتر است، ولی هیچ تضمینی هم وجود ندارد که اگر شما منزل را جابه جا کنید، ایشان با دیدن یک دوست قدیمی که درگیر اعتیاد هستند مجدداً وسوسه نشوند. توصیه ما به شما: 1- خانواده ایشان نیاز به مراجعه به مشاور و روانشناس دارد، زیرا بعد از برگشت ایشان به کانون خانواده، چگونگی برخورد با ایشان بسیار اهمیت دارد. 2- مراقب باسید در کمپ از روش ترک یابویی یا استفاده جایگزین از مواد اعتیادآور دیگر مثل متادون استفاده نشود، چون خود اعتیادآور هستند. 3- در حین ترک ایشان نیاز به روان درمانی دارند. جهت کسب اطلاعات بیشتر و یا مشاوره حضوری با شماره 41 22 22 22 – 021 تماس بگیرید.

سلام من نامزدم تریاک میکشید به گفته ی خودش ماهی یه بار میکشید ولی گفت دو ماه به طور کامل میکشید و الان در حال ترک کردنه چطور کمکش کنم که به طور کامل ترک کنه باید چه رفتاری باهاش داشته باشم که تو این دوران دیگه سراغ مواد نره؟؟؟لطفا راهنماییم کنید

سلام دوست عزیز برای دریافت مشاوره با شماره ۴۱ ۲۲ ۲۲ ۲۲- ۰۲۱ تماس بگیرید.

سلام..کسی ک دوماه پیش ترک تریاک داشته درکمپ…قبلا وسوسه اش کم بود الان چندروزه ک حالت افسردگی و وسواس سراغش اومده میشه راهنمایی کنید چیکارکنه..

سلام دوست عزیز قطع مصرف مواد مخدر یا همان ترک یابویی که در کمپ‌ها به عنوان درمان استفاده می‌شود، درمان اعتیاد نیست و باید آسیب‌های ناشی از مصرف در فرد برطرف شود که آن هم مستلزم مراجعه به پزشک متخصص و روانشناس است.

صفحه اصلی نحوه برخورد با فرد در حال ترک اعتیاد

اولین قدم مهم برای شروع ترک اعتیاد این است که باور کنید قابل درمان است. ما متخصصان مرکز ترک اعتیاد شبانه روزی دکتر جوادی آماده ارائه جدیدترین روش‌های درمانی اعتیاد به شما عزیزان می‌باشیم.

تصاویر بخش‌های مختلف کلینیک ترک اعتیاد دکتر جوادی

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به کلینیک دکتر جوادی می‌باشد. تیم فناوری اطلاعات و مدیریت سایت با شرکت خدمات شبکه رایکانت

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: معتاد قبل از اینکه به کمک دیگران نیاز داشته باشد به بازآفرینی اراده اش نیاز دارد، فلذا باید بدانیم که چگونه می شود به یک معتاد موثر و پایدار کمک کرد.

اول از همه باید به یاد داشته باشید که نه شما و نه هیچکس دیگری نمی تواند به معتاد کمک نماید. مگر اینکه او داشتن مشکل را پذیرفته اعتراف نماید که به حمایت و یاری شما محتاج است.
10 اصل مهم برای کمک به یک معتاد
– تا زمانی که معتاد مشکل خود را نپذیرفته و به نیاز خویش برای دریافت کمک اعتراف ننموده نمی توانید برای او کاری انجام دهید.

– هیچ گاه به حمایت و یاری معتادی که هنوز از شما کمکی نخواسته نروید، زیرا با این کار صرفا دردسر و ناراحتی ها طولانی می گردد. سعی نکنید که برای او محدودیتی ایجاد نموده و یا در کارش او را یاری دهید.

– نگذارید مشکلات یک معتاد بر زندگی شما سایه افکند. کار خود و یا دوستان خود را برای مراقبت از او از دست ندهید. اگر می خواهید در این یاری پایدار بمانید به تمام نیروها و حمایت سایر افراد نیاز خواهید داشت.

– اگر معتادی را مورد تهدید قرار دهید تغییر رای ندهید. او را تهدید نکنید که در صورت عدم اعتیاد ترکش خواهید نمود و سپس به علت احساس دلسوزی تغییر عقیده دهید. معتاد فرد سست اراده ای است که اعتیاد او را هدایت می کند. شما در مقابل او باید نیرومند، مصمم و بی گذشت باشید.چطور به فرد معتاد کمک کنیم

– هر اندازه می توانید از حمایت، تشویق و محبت خود او را بهره مند سازید. اگر آنچه برای او اتفاق می افتد برای شما اهمیت دارد از آشکار کردن آن امتناع نورزید. سعی نمایید با یادآوری اعتقادات و توانایی ها وی اراده و اعتماد به نفس او را تقویت نمایید و این کار را ادامه دهید.

– هرگز عیب جویی نکنید و شکوه نداشته باشید و انرژی خود را صرف از بین بردن موادی که معتاد مخفی کرده ننمایید، زیرا امکان ندارد بتوان با این گونه رفتار اراده معتادی را تغییر داد اما احتمال صدمه زدن به رابطه ای که از پیش نیز ضربه پذیر بوده فراهم می گردد.

– به معتاد یاری نمایید اما نگذارید خود شما پناه یا عصای دست او باشید، زیرا معتاد اگر بخواهد در ترک اعتیاد موفق باشد باید که خود نیروی خودش را بازیابد.

– معتاد در شروع ترک عادت خود باید از کمک های پزشکی برخوردار گردد. در شروع ترک عادت باید کمک های پزشکی در اختیار معتاد قرار گیرد. اگر کمک های پزشکی و تخصصی در دسترس قرار دارد سعی کنید اطمینان حاصل نمایید که معتاد در اوقات ملاقات با پزشک حضور می یابد.

– هرگز آنچه که به نظر شما یک راه حل جایگزین عاری از خطر می نماید به بیمار توصیه ننمایید. زیرا تلاش هزاران نفر از مردم که از طریق پیشنهاد داروهای مختلف و مشابه در ترک ترکیبات دارویی بنزودیازپام قصد کمک به معتاد را داشته اند نه تنها بی ثمر بوده، بلکه به آسانی مشکل جدیدی را جایگزین مشکل قبلی ساخته اند.

– نام و آدرس تمام گروه های داوطلب محلی را که امکان دارد بتوانند یاری و پشتیبانی خود را در ترک اعتیاد ارائه نمایند در اختیار داشته باشید. اطلاح حاصل نمایید که کجا و کی جلسات تشکیل یافته و نهایت سعی خود را بنمایید تا معتاد مورد نظر در تمام جلسات شرکت نماید، اما او را مجبور به شرکت در جلسات نسازید در صورت امکان مشکل وی را برای حضور در جلسات شناسایی نمایید، اما اگر معتادی نمی خواهد به جلسات برود او را به آنجا نکشانید.

کپی شد

All Content by Mehr News Agency is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.

 

اعتیاد یکی از پیچیده ترین مسائلی است که بسیاری از افراد و خانواده ها فارغ از هر نوع فرهنگ یا سطح اجتماعی درگیر آن هستند و با جنبه های مختلف اعتیاد دست و پنجه نرم می کنند و سعی دارند به فرد معتاد در ترک اعتیاد کمک کنند، اما باید توجه داشت زمانی یک فرد معتاد می تواند به اعتیاد خود غلبه کند که خودش بخواهد، بنابراین خانواده و دوستان باید از این موضوع آگاهی یابند.

گاهی اوقات خود فرد معتاد نیز تمایل به ترک اعتیاد دارد اما روش ها و نوع رفتار خانواده و افراد نزدیک به فرد سبب لغزش فرد و شکست خوردن در این امر می باشد، به بیان دیگر پس از تصمیم فرد بیمار برای ترک مهمترین اصل شیوه صحیح رفتار با فرد معتاد می باشد. لذا آگهی از رفتار مناسب با فرد بیمار برای کمک به او الزامی و حیاتی است. در این مقاله موسسه حقوقی صاحب اندیشه همراه ما باشید.

همه اهداف مورد نظر برای کمک به فرد معتاد در جهت درمان اعتیاد او است بنابراین باید با فرآیند ترک آشنا بود. در ترک اعتیاد فرد برای قطع مواد مخدر و یا هر ماده اعتیادی دیگری اقدام می کند، بسیار مهم است که این اقدام بر اساس اراده خود فرد باشد نه بر اساس اجبار و یا پافشاری افراد نزدیک، چرا که در غیر این صورت فرایند درمان اعتیاد موفقیت آمیز نخواهد بود. با تمایل فرد معتاد به ترک اعتیاد، او سعی می کند با ترک اعتیاد خود سبک زندگی خود را تغییر داده و اعتماد به نفس خود را بهبود بخشد، سپس برای خود هدفی تعیین کند و در رسیدن به آن هدف و درمان اعتیاد خود مصمم تر شود.

برای ترک اعتیاد فقط اراده و آگاهی خانواده و دوستان برای رفتار مناسب با فرد معتاد کافی نیست و افراد باید بدانند که یک فرد معتاد مجرم نیست بلکه بیماری است که نیاز به کمک دارد. بنابراین برای کمک به فرد بیمار آگاهی از شیوه های ترک اعتیاد و استفاده از افراد آگاه در این زمینه بسیار مهم است.چطور به فرد معتاد کمک کنیم

برای درمان اعتیاد فقط اراده فرد و پشتیبانی افراد نزدیک به او کافی نیست و باید با روش های ترک اعتیاد آشنا شد. این امر در ترک اعتیاد بسیار حیاتی است چرا که در صورت انتخاب روش نامناسب ممکن است ترک اعتیاد موفقیت آمیز نباشد و حتی باعث صدمات جدی تر بر جسم و روان فرد بیمار شود. بنابراین آشنایی با روش های ترک اعتیاد و انتخاب روش درست با توجه به شرایط روحی و جسمی فرد و نوع ماده اعتیاد آور بسیار ضروری است که به اختصار به چند مورد از این روش ها می پردازیم:

حمایت های خانواده را می توان بهترین یاری کننده فرد در فرایند درمان دانست. زمانی که فردی از یک خانواده گرفتار اعتیاد می شود، فشار زیادی را به اعضای خانواده از جمله والدین وارد می کند. بنابراین بسیار مهم است که والدین چگونه این فشار را کنترل کرده و به حمایت از فرد پرداخته و برای درمان در او انگیزه ایجاد کنند. برای تحقق این امر افراد خانواده باید از نحوه رفتار صحیح با فرد معتاد مطلع شوند و با استفاده از این اطلاعات به رعایت بایدها و نبایدها در رفتار با بیمار بپردازند. در ادامه سعی می کنیم چند مورد از این موارد را بررسی کنیم.

استفاده از لفظ بیمار: بسیاری از افراد معتقد هستند باید برای یک فرد دچار اعتیاد از لفظ بیمار استفاده کرد، با این حال تا زمانی که فرد معتاد قبول نکند که یک بیمار یا معتاد به ماده مخدر است این صفت می تواند اثری منفی در او داشته باشد. زمانی خواهید توانست از لفظ بیمار برای او استفاده کنید که به فرد برای دست یافتن به این بینش که دچار اعتیاد شده و این نوعی اعتیاد محسوب می شود کمک کنید، از طرفی لازم نیست که فرد را با لفظ بیمار صدا کنید. همین قدر که هم شما و هم فرد بپذیرد بیمار است کافیست.

توهین: زمانی که فرد با اعتیاد خود روبرو شده به هیچ وجه سعی نکنید از کلمات و رفتارهای توهین آمیز استفاده کنید. این کار به جای نشان دادن نگرانی شما به فرد باعث القای حس تنفر در او شده و فشارهای روحی را در او چندین برابر می کند، که باعث می شود بیمار به مصرف بیشتر برای کاهش این فشارها روی آورد.

قطع ارتباط: فرد معتاد معمولا به خاطر آسیب هایی که دیده بیشتر احساس تنهایی می کند بنابراین قهر کردن با او اوضاع را بدتر می کند و باعث می شود فرد معتاد احساس کند طرد شده و کسی به او اهمیت نمی دهد. بنابراین سعی کنید همیشه در کنار او باشید. البته این همراهی نباید همراه با تایید کارهای او باشد. سعی کنید به او القا کنید که این همراهی یاری کننده او در ترک اعتیاد است.

اجبار: بیش از همه موارد ذکر شده اجبار کردن فرد به اعتیاد می تواند تاثیرات سوء بر فرد داشته باشد و باعث شود بیش از پیش در باتلاق اعتیاد فرو برود. در چنین شرایطی فرد احساس می کند که نزدیکان او درک مناسبی از شرایط ندارند و فقط به مصلحت خودشان فکر می کنند. این امر همچنین سبب می شود فرد از خانواده دوری کند و فشارهای روانی بیشتری را متحمل شود.

اعتراض کنید: تا زمانی که فرد متوجه نارضایتی و اعتراض اطرافیان به خاطر مصرف مواد مخدر نشود به مصرف ادامه می دهد و اینطور می پندارد که رفتار او برای خود و دیگران خطری ندارد. بنابراین به طور آشکار و صریح اعتراض خود را بدون توهین و تحقیر بیان کنید. فرد نباید به هر دلیلی از جمله توهم قدرت و یا دلسوزی افراد از شرایط سوء استفاده کند. بنابراین به طور مکرر عواقب اعتیاد را به او یادآور شوید.

شرایط مناسب را ایجاد کنید: ایجاد شرایط مناسب برای ترک اعتیاد فرد تنها با شناخت شرایط روحی و عادت های فرد میسر خواهد بود، اعضای خانواده بهترین افراد برای این کار هستند. بنابراین سعی کنید شرایط و مکان هایی که فرد را به مصرف مواد تشویق می کند از او دور کنید.

حمایت خود را نشان دهید: غلبه بر اعتیاد به تنهایی بسیار مشکل است بنابراین به فرد نشان دهید که در تمامی مسیر ترک اعتیاد پشتیبان او هستید. با این کار به بیمار نشان خواهید داد که برای شما مهم است و او را دوست دارید و به یاد داشته باشید حمایت شما نباید به گونه ای باشد که فرد احساس کند که با اعتیاد او مشکلی ندارید بلکه باید به او بفهمانید این حمایت به خاطر تصمیم او در ترک اعتیاد است.

برای مقابله با هر چیزی شناخت آن مسبب پیروزی بر آن عامل می شود، سعی کنید در مورد اعتیاد تحقیق کنید. اینترنت را به عنوان تنها منبع خود قرار ندهید، با افراد و خانواده هایی که قبلا درگیر اعتیاد بوده اند و بر آن غلبه کرده اند صحبت کنید و مشاوره بخواهید، از طرفی باید بدانید که اعتیاد انواع و مراحل متفاوتی دارد. بنابراین میزان اعتیاد فرد را مطلع شوید و نوع ماده مخدر و میزان دوز مصرفی فرد معتاد را بررسی کنید. اینها عواملی هستند که شما بیمار را بهتر درک کرده و در فرایند ترک اعتیاد به او کمک کنید.

بسیاری از بیماران پس از ترک اعتیاد دچار لغزش شده و دوباره در دام اعتیاد می افتند. بنابراین فکر نکنید پس از درمان همه چیز تمام شده است. سعی کنید برای فرد سرگرمی و یا شغلی فراهم سازید و با این کار به فرد کمک کنید تا اهدافی را برای خود ترسیم کرده و در رسیدن به این هدف تلاش کند، همواره در کنار او باشید و به طور مکرر نشان دهید که چقدر به خاطر پیروزی بر اعتیاد و تحمل مشکلات این راه به او افتخار می کنید، به فرد درمان شده اعتماد کنید، این عاملی خواهد بود که سبب می شود اعتماد به نفس فرد افزایش یافته و در مقابل تمایلات خود برای بازگشت به اعتیاد مقاومت کند.

در انتها باید توجه داشته باشید که اعتیاد مانند یک بیماری سرماخوردگی نیست ، برای درمان و پیروزی بر اعتیاد باید صبر داشته باشید و همواره در کنار فرد باشید. در روند درمان اعتیاد عوامل بسیاری نقش دارند که ممکن است روند درمان را سخت و زمانبر کنند، بنابراین هرگز امید خود را از دست ندهید و به پشتیبانی خود از بیمار ادامه دهید، از مشاور و پزشک معالج روند درمان را جویا شوید و هرگز شتاب زده عمل نکنید در غیر این صورت تمام زحمات شما به باد خواهد رفت.

حرف آخر، پیروزی بر اعتیاد اول به اراده و خواست فرد و در قدم بعدی به اطرافیان بیمار بستگی دارد بنابراین نیاز است در تمامی مراحل درمان پشتیبان او باشید، اطلاعات خود را نسبت به نوع اعتیاد فرد زیاد کنید، روش مناسب برای درمان را انتخاب کنید، از پزشک و روانشناس روند درمان را جویا شوید و پس از اتمام درمان به همراهی عضو خانواده و یا دوستان ادامه دهید تا بتواند یک زندگی جدید و سالم را شروع کند.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

برای امنیت، استفاده از سرویس reCAPTCHA گوگل مورد نیاز است که موضوع گوگل است Privacy Policy and Terms of Use.

من با این شرایط موافق هستم .

آمارهای کمپ ترک اعتیاد رهپویان آوای رهایی (واقع منطقه شمیرانات تهران) نشان می دهد که افراد معتاد حتی اگر ترک کنند و دیگر مصرف نکنند اگر از لحاظ ذهنی و روحی توانایی خود را افزایش ندهند ممکن است دوباره مصرف کرده و عاقبت تلخی داشته باشند. در مقاله امروز در حوزه ترک اعتیاد و مواد مخدر و محرک به این 8 مورد می پردازیم تا با کمک به تقویت آن ها در فرد مبتلا به بیماری اعتیاد به او کمک کنیم آینده ای بهتر برای خود بسازد. این هشت مورد عبارتند از:

 

در ادامه بیشتر به این توضیح این موارد می پردازیم:

 

1- وضوح و روشن بینی:

چطور به فرد معتاد کمک کنیم

یک فرد مبتلا به بیماری اعتیاد پس از ترک اعتیاد و قطع مصرف در ابتدا باید بداند کیست و چه خواسته هایی دارد. باید به او کمک کنیم تصویر واضحی از آینده خود و اهداف خود پیدا کند تا انگیزه بیشتری برای زندگی بدون مصرف مواد مخدر یا محرک به دست بیاورد.

 

2- صلاحیت و شایستگی:

لازم است هر فرد معتاد به صلاحیتهای خود ایمان بیاورد. چیزی که در اغلب معتاد مشترک است این است که معمولا آنها اعتماد به نفس پایینی پس از ترک دارند. باید به آن ها کمک شود تا شایستگی ها و توانمندی های خود را ببیند و به اعتماد به نفس واقعی برسد.

 

3-محدودیتها:

برای یک فرد معتاد باید مشخص شود که محدودیتهای یک فرد بیمار کجاست؟ او باید بداند که در زندگی محدودیت هایی وجود دارد و مخصوصا برای یک فردی که به تازگی قطع مصرف کرده باید روشن شود که دیگر نباید هرجایی برود و یا با هرکسی ارتباط بگذارد.

 

4-خلاقیت:

اساس تمام موفقیتهای یک فرد نوآوری است. شکوفا شدن خلاقیت در یک فرد دارای بیماری اعتیاد کمک شایانی به اراده او در پاک ماندن می کند.

 

5-تمرکز:

با متمرکز شدن هر فرد برروی اهدافش میتوان گفت آن فرد به سمت پیشرفت روانه شده. همانطور که در قبل گفتیم بعد از این که فرد معتاد وضوح و روشن بینی را به دست آورد باید به او کمک کنیم تا بر روی اهدافش متمرکز شود تا با به دست آوردن نتایج هرچند کوچک انگیزه بیشتری پیدا بکند.

 

6-شجاعت:

فرد بیمار به دنبال خطر رفته و تمام داشته هایش را از دست داده است پس فرد شجاعی است و باید این شجاعت در مسیر صحیح اداره شود.

 

7-اقدام پیوسته:

مهمترین کیفیت یک انسان موفق این است که پیوسته در حرکت به سوی جلو میباشد. معتادان معمولا کاری رو به راحتی شروع می کنند اما به طور کلی به اتمام نمی رسانند. باید به او کمک کرد تا بتواند کارهایی را که شروع کرده ادامه دهد و به پایان برساند.

 

8- احساس همدردی و درک متقابل:

یک فرد معتاد نیاز دارد که گوش شنونده ای که روزهای تلخ او را دنبال کرده به حرفهایش توجه کند و راهکار مناسبی به او بدهد.

 

ما در کمپ ترک اعتیاد رهپویان آوای رهایی (مرکز ترک اعتیاد شمرون) این راهکارها ارائه شده و بیمار را با محیط سالم و در خور شخصیت خود و خانواده اش آگاه میکنیم. به او کمک می کنیم تا پس از ترک اقدام مناسبی بتواند انجام دهد.

چطور به فرد معتاد کمک کنیم
چطور به فرد معتاد کمک کنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *