موفقیت یک حس درونی است که تا فرد باور نداشته باشد کسی نمی تواند بگوید که او فرد موفقی است.یکی از ویژگی های موفقیت هدفمندی است ,با یافتن راههای درست می توان به موفقیت دست پیدا کرد. به گفته آبراهام لینکلن:”بیشتر مردم همان اندازه خوشبخت هستند که خود می خواهند.”
بعضی از صاحب نظران معتقدند موفقیت مثلثی طلایی است؛ مثلثی که سه ضلع آن عبارتند از:1. نظم و آرامش2. برنامه ریزی و دقت3. سرعت عمل و زمانشناسیپرمودیترا می نویسد:«حتی یک سازمان موفق امتداد سایه یک مدیر موفق است» در حقیقت هر انسانی ناخدای کشتی زندگی خویش است و زمانی موفق خواهد بود که خوب بیندیشد، خوب حرکت کند، خوب با تغییرات سازگار شود، خوب برنامه ریزی و خوب عمل کند.ویلمام جیمز می نویسد:«بزرگترین کشف نسل ما این است که انسان میتواند با تغییر دادن نگرش خود زندگی اش را تغییر دهد.»ما امروزه اغلب در شرایط شتاب هستیم و سعی داریم مسائل را حل کنیم؛ اما در واقع بر شدت آنها میافزاییم. از آن جا که همه چیز را مسئله مهمی میدانیم، از یک درام به سراغ درامی دیگر میرویم و بعد از مدتی به تدریج باور میکنیم که همه چیز مسئله بزرگی است. به این مهم توجه نمیکنیم که طرز برخورد ما با مسائل روی چگونگی حل آنها تأثیر میگذارد. ما باید بیاموزیم که با مسائل راحتتر برخورد کنیم. اگر این نکته را بیاموزیم، مسائلی که حل ناشدنی به نظر میرسند راحتتر و بیاهمیتتر به نظر خواهند رسید و حتی مسائل بزرگتر و به راستی استرسآمیز به قدر سابق انسان را ناراحت نمیکنند.خوشبختانه به گونهای دیگر نیز میتوان با زندگی روبرو گشت؛ روشی ملایمتر که زندگی را سادهتر و اشخاص را سازگارتر می سازد. لازمه این زندگی راحتتر و ملایمتر این است که عادتهای کهنه را با واکنشهای جدید عوض کنیم. عادات جدیدتر سبب میشوند زندگی رضایت بخشتر و سرشارتری داشته باشیم.سه رکن ضروری:برخی از صاحب نظران، مانند«گواین»، معتقدند سه عنصر یا رکن ضروری در درون ما وجود دارد که در هر وضعیتی، تجسم خلاقیت و موفقیت را رقم میزنند. این عناصر عبارتند از:1. آرزوآرزو و خواستن مقدمه باور است و باید از دل و جان باشد. انسانی که آرزوهای معقول دارد، به مرحله آفرینش دست خواهد یافت. منظور از آرزو احساس روشن و نیرومند است نه خواستن از سر اعتیاد و حرص و تملک. گاه، در خصوص بعضی مسائل، از خود بپرسید:«آیا حقیقتاً از صمیم قلب میخواهم این هدف محقق شود؟» آرزوها موتور حرکتند. این موتور، موتورهای ذهنی را به تکاپو و توقفها را به تلاطم در میآورد. هر چه آرزوها معقولتر باشند، درجه تحققشان بالاتر میرود.2. باورایمان انتظاری مطمئن است؛ هر چه بیشتر به هدف برگزیده خود و امکان حصول آن اعتقاد داشته باشید؛ یقین بیشتری احساس خواهید کرد. همواره از خود بپرسید:آیا باور قلبی دارم که این هدف میتواند وجود داشته باشد؟ آیا باورم این است که حصول و تحقق آن برای من ممکن است؟ وقتی باورمندی به موفقیت بالا باشد، انسان از مواهب زیر برخوردار میگردد:الف) نوع نگاهش به زندگی مثبت میشود.ب) حرکت، فعالیت و تلاش خود را با برنامه ریزی توأم میکند.ج) در تکرار شکستهای جزئی حل نمیشود.د) همواره برای توفیقات بیشتر فعالیت می کند.چنانچه آدمی امیال و آرزوهای خود را مرده تلقی کند و خود را در کل عالم بی ستاره به شمار آورد، به مرحله باور مثبت نمیرسد و همواره در باور منفی غوطه ور خواهد شد. برخی از اشخاص فریاد میزنند «من در انتظار بدترین حوادث هستم» یا فریاد میزنند و باور دارند که:«باز هم بدترینها در راه است.»بدیهی است انسان همان گونه می زید که باور دارد. قبول شکست پیاپی و ایمان به اضمحلال وجود و عدم اندیشه در مراحل موفقیت، آدمی را بی خاصیت میکند و انسان در تخریب خود تسلیم میشود. این افراد عملاً بدترین و غیر منتظرهترین حوادث را به خود میخوانند. بنابراین، باید در آغاز اندیشه خود را دگرگون کنند. وقتی فرد عادت کند پیوسته باختها، شکستها، فقدانها، کینهها، دشمنیها و اتفاقات ناگوار را پیشاپیش خود فراخواند؛ دیگر به سمت موفقیتها و کامیابی ها و خوشبختی ها و برکات جهت نمی یابد. پس کاری کنید تا موفقیت را به مرحله باور برسانید و چیزی بپندارید که شما منتظرش هستید؛ زیرا ایمان فعال، شعور نیمه هوشیار را تخریب میکند.باورهای مثبت عامل هدایتگر انسان به سمت موفقیت است و انسان موفقیت جو؛ موفقیت ساز میشود. گویا دستانی نامرئی به سمت او دراز میشوند تا وی را یاری دهند. چنین انسانی، دارای نظم، برنامه ریزی و فرصتشناسی میشود.باورهای منفی نیز به اندازه باورهای مثبت قدرت دارند؛ اما تأثیر منفی می گذارند. گاه یک باور منفی یقینی؛ ترکشهای خود را در سرتاسر زندگی یک فرد رها میسازد. نباید فراموش کرد که باور داشتن به چیزی سبب میشود آن چیز تجلی کند.قانون تدارکاتقانون تدارکات می گوید:اولاً، انسان نیاز دارد برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت داشته باشد.ثانیاً، انسان باید و حتماً برای روز مبادا تدارکات منطقی و معقول داشته باشد؛ اما اگر شما خود را برای چیزی که از آن میترسید یا به آن احتیاج ندارید، آماده کنید، همان را به سوی خود جذب خواهید کرد. حضرت داوود میفرماید:«معمولاً از آنچه میترسیم بر سرمان خواهد آمد.»ما عموماً در اطرافمان می شنویم:«من باید پولی برای هنگام بیماری کنار بگذارم.» بدین ترتیب، به طور مُصمم فرد، بیماری خود را تدارک میبیند. گروهی می گویند:«من برای روزهای سخت پولی کنار میگذارم.» این افراد درباره روزهای سخت و بیچیزی به مرحله باور و شاید یقین رسیدهاند و به طور حتم روزهای سخت خواهند داشت؛ چون منتظر لحظه ای بسیار ناگوارند. البته انبارهای غله هر فرد باید پر باشد و از حساب مالی مطمئن و ارزشمندی بهره ببرد؛ ولی باید آگاه بود و درست پیش رفت. موفقیتهایی که به خاطر ترس، آرزو شود، نوعی شکست پنهان یا ترس وحشتناک از شکست بزرگ است. موفقیت را به خاطر توفیق و برای اعتماد به نفس و به خاطر باورمندی خویش آرزو کنید. نیچه میگوید:«انسان چگونهای است که میتواند با هر چرایی بسازد. به شرطی که باور داشته باشد.»3 .پذیرشآدمی باید مشتاق پذیرفتن و داشتن چیزی باشد که جویای آن است. گاه بیآن که هدفی را بخواهیم، دنبال میکنیم؛ تنها به این دلیل که از فرایند دنبال کردن یک امر یا رویداد لذت میبریم. همواره باید از خود پرسید:«آیا به راستی میخواهم این را به طور کامل داشته باشم؟»مجموع سه رکن آرزو، باور و پذیرش را نیت می نامیم. باید به خاطر سپرد:الف) هر گاه نیت فرد برای آفریدن چیزی کامل شود، مرزهای موجود را در هم می شکند.ب) هر گاه فرد سراپا طلب و آرزو باشد و اعتقاد کامل داشته باشد، برای انجام هر کاری توانایی دارد. به قول دکتر شریعتی وقتی عشق فرمان می دهد، محال سر تسلیم فرود می آورد.ج) هر گاه کاملاً مشتاق و باورمند به سمت کاری حرکت کردید، آن را انجام شده تلقی کنید. در روایات داریم:«الاعمال بالنیات؛ کارها با نیتها تحقق می یابند.»د) هر گاه نیت شما روشنتر و نیرومندتر باشد، تجسّم خلاّق شما سریعتر و آسانتر به ثمر خواهد رسید.تمرین پالایشگرییکی از تمرینهای معروفی که روان شناسان بر آن تأکید می ورزند، پالایش افکار است که آغاز راه برنامه ریزی موفقیت به شمار می آید؛ زیرا:قدرتمندترین کاری که برای عوض کردن دنیا میتوانید انجام دهید، عوض کردن اعتقادتان درباره ماهیت زندگی و مردم است و واقعیت، تبدیل این باور به اعتقادات مثبتتر و عمل طبق آن است.پس اگر در رسیدن به هدفی دچار مشکل هستید و خود را ناموفق می پندارید یا احساس می کنید در درونتان مقاومتی وجود دارد که نمیگذارد به هدف برسید، تمرین پالایشگری زیر را انجام دهید:یک صفحه کاغذ بردارید و بالای آن بنویسید:افکار زیر علت ناتوانی من در رسیدن به هدف است. آنگاه آنچه به ذهنتان می آید فهرست کنید. مدت زمان طولانی به هر جمله فکر نکنید و زیادی آن را جدی نگیرید. فوراً حدود 20 یا 30 مورد را – حتی اگر احمقانه و بچگانه مینماید – بنویسید؛ برای مثال میتوانید موارد زیر را یادداشت کنید: خیلی تنبل هستم. خودم را کوچکتر از تصور دیگران میبینم. پول کافی ندارم. قبلاً امتحان کرده ام و اثر نکرده است. مادرم گفته نمی توانم. نمی خواهم. خیلی سخت است. می ترسم. شاد نیستم. در دنیا و این آسمان یک ستاره ندارم. بدبختترین آدمم.اکنون چند دقیقه آرام بنشینید و ببینید کدام یک از مواردی که نوشتهاید به راستی حقیقت دارند و تا چه اندازه به آنها اعتقاد دارید. بدین ترتیب، در می یابید چه نوع محدودیتهایی را بر خود و جهانتان تحمیل کرده اید. هر گاه احساس کردید بسیاری از این موارد وهمی اند، فهرست را پاره کنید و دور بیندازید. این نشان میدهد:الف) مواردی که نوشتید نباید در زندگیتان اقتدار داشته باشند.ب) ایمان به هدف فراسوی باورهای غلط است.ج) حقیقت وجود خود و توان شما بسیار فراتر از وضع موجود است.باورهای موفقیتاگر بعد از تمرین پالایشگری آرام بنشینید و بیاسایید و چند عبارت تأکیدی مثبت و باز و سازنده را جانشین باورهای بسته و منقبض و محدود کننده خود سازید، گامی بلند به سمت موفقیت برخواهید داشت و در حقیقت به سمت برنامه ریزی موفقیت پنجره ای خواهید گشود. عبارات تأکیدی زیر در این زمینه سودمند است:- اکنون همه گذشته را به طور کامل رها میکنم. من آزادم!- اکنون هر گونه اعتقاد منفی و محدود کننده را نابود میکنم. این گونه باورها بر من اقتداری ندارند.- اکنون همه را می بخشم و رها میکنم.- من میتوانم شاد و خوشبخت و سعادتمند باشم.- اکنون هر چه احساس گناه، ترس و خشم و غضب و نفرت و انزجار است، دور میریزم. من آزاد، روشن و شفاف و پر از انرژی ام.- من از موفقیت لبریزم.- من همنام بعضی پیامبرانم. نام دیگر من مانند نام دانیال پیامبر است؛ زیرا دانیال یعنی «خدا نگهدار من است.»- من خود را موفق میدانم.- همه موانعی را که بر سر راه بیان کامل و کامروایی زندگی من وجود دارند، بر خواهم داشت.- دنیا بسیار زیبا و دوست داشتنی است.- کائنات از وفور نعمت لبریز است و همواره خدا روزی رسان است.- همه را عفو می کنم و می بخشم.- من از خوبی و نیکی و خدمت و توفیق آکنده ام.- من خدا را به روشنی ستارگان در دل زیبای شبانه آسمان احساس میکنم.- من با خدا هستم و خدا با من است. پس من تماماً موفقیت هستم.تجسم موفقیتتجسم موفقیت تنها یک فن یا تلقین نیست؛ مقامی از دل آگاهی است که از خزانه غیب صادر می شود؛ اما شرایطی دارد. نخستین شرط آن نیّت است که با سه عنصر «آرزو، باور و پذیرش» تعریف شد. در پرتو تجسم موفقیت، انسان به جایگاهی رفیع نائل میشود و در می یابد که خود، آفریدگار بی وقفه عالم خویش است. تجسم موفقیت و ایمان به آن، سبب می شود میان خود و خدا جدایی یا فاصله ای احساس نکنیم. ما تجلی خدا هستیم و همه هستی در وجود ما است، ما در باطن خود صاحب همه چیز هستیم. تجلی از طریق تجسم موفقیت یعنی فرایند دریافت و ادراک این حقیقت و مرئی ساختن قدرت الهی وجودمان در عرصه های زندگی است.جالب این که همه ما در ژرفای دل خود از غایت برتر خویش باخبریم. همه ما میدانیم در وجود ما قدرتهایی نهفته است که اگر به کار افتد، جهان ما دگرگون می شود. بسیاری از ما سالها است با موتورهای خاموش و بدون برنامه و خطی زندگی کرده ایم، در حالی که 90 درصد ما میدانیم قدرتهای زیادی در درون ما به ودیعه گذاشته شده است. این داستان شاید برای بسیاری از ما به شیوه های گوناگون روی داده است. یکی از دوستان تعریف میکرد:روزی یک کش محکم پول را به دست گرفته بودم تا با انگشتان دو نیم کنم. ابتدا آن را دور دو انگشت سبابه پیچاندم و با دو دست کشیدم؛ اما پاره نشد. سپس با چهار انگشت هر دو دست آن را کشیدم؛ ولی پاره نشد. سپس محکم با تمام انگشتان و کف دست آن را از دو طرف کشیدم؛ اما پاره نشد. چون احساس میکردم کسی مرا نمیبیند، پاهای خود را دراز کردم، یک طرف کش را به انگشت پا قلاب کردم و با دو دست آن را کشیدم؛ ولی پاره نشد. متحیر، مأیوس و ورشکسته حلقه کش را بیرون آوردم. برادرم که مرا زیر نظر داشت، فاتحانه به میدان آمد و گفت:فلانی تو همیشه ناتوانی، اصلاً بی عرضه ای، این کش را به یک کودک 6 ساله بده تا با دو انگشت قطع کند و… . در یک لحظه غیرتی شدم، نیرویی عجیب در درونم فوران کرد و حلقه کش را با دو انگشت سبابه و با کمترین فشار پاره کردم.راز این موفقیت آشکار است. انسان برای موفقیت در هر کاری به مثلث باور، ایمان و تلاش نیاز دارد. این جمله معروف ارشمیدس، ریاضی دان بزرگ یونان، را هرگز نباید فراموش کنیم:«اهرمی از ایمان و باور به من دهید، تا من بدون محاسبات ریاضی زمین را جابجا کنم.»تردیدهای گذشته، ترسهای قدیمی، تلقینهای اطرافیان، ترمزهای فکری، توقفها و سکونهای کهنه که اطراف ما را احاطه کردهاند، درهای موفقیت را به روی ما بستهاند. قفلهای مذکور را نمیتوان شکست. این قفلها باید گشوده شوند؛ چون گاه شکستن قفل به ساختمان زیبای موفقیت آسیب می رساند. پس باید کلیدها را یافت و قفلها را گشود.کلیدهای موفقیت برنامه ریزی:برنامهریزی برای موفقیت برج مراقبت پیشروی به سمت اهداف است. خودباوری:اساس ایمان خودباوری است. انسان خودباور به توان خویش ایمان دارد و ایمان انتظاری مطمئن است. حرکت:خروج از سکون و عدم توقف ضامن موفقیت است؛ اما حرکتی که حساب شده و طبق برنامه باشد. جرأت:عدم هراس و این پا و آن پا کردن و حتی پذیرش شکستها اساس موفقیت است. خودتشویقی:خود تشویقی به معنای خود شیفتگی نیست. انسان گاه نیاز دارد فهرست موفقیتهای خود را تنظیم کند و حتی به بعضی تقدیر نامه ها و سپاسنامه ها چشم بیندازد تا باور کند دوباره میتواند موفقیتی جدید به وجود آورد.انسان برای موفقیت باید بلند نظر باشد و از بلند پروازی معقول نهراسد. باید به جای غرق شدن در نهرهای کوچک به سمت دریاهای موفقیت حرکت کند؛ از جویبار حقیری که به چالهای میریزد، هیچ کس مروارید صید نخواهد کرد. شاهین موفقیت در افقها و بلندیها است و مروارید توفیق در اقیانوسها. باید بلند نظر و بلند پرواز و غواص بحرهای بیکران بود و باور داشت که دستان خداوند همواره به سمت انسانهای جویای موفقیت گشوده است؛ به قول شاعر:ما از خدا گم شدهایم او به جست و جو است.
هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
چطور به موفقیت برسیم ، آیا تا به حال راجع به این موضوع فکر کردید؟ کتاب های زیادی در این رابطه نوشته و به چاپ رسیده اند، افراد زیادی در سراسر دنیا به آموزش دادن موفقیت مشغول هستند، اساتید بزرگی در این رابطه سمینارها، کارگاه ها و سخنرانی های بزرگی برگزار کرده اند، هر از چند گاهی می شنویم که یک روش جدید برای کسب موفقیت ابداع شده است، به احتمال خیلی زیاد شما هم در این رابطه شنیده اید و حتی کتاب هایی هم مطالعه کرده اید، اما چرا با این همه اطلاعات، منابع مهم، تکنیک ها و آموزش ها، باز هم موفقیت چندانی به دست نمی آوریم؟ در این مقاله می خواهیم به این موضوع بپردازیم که چه کار کنیم و چطور به موفقیت برسیم .
همانطور که در بالا اشاره کردم منابع، اطلاعات، تکنیک ها، راه ها و روش های بسیار زیادی برای موفقیت وجود دارد که می توانید از آنها استفاده کنید اما این لزوما به این معنی نیست که باید از همه آن راه ها و روش ها استفاده کنید، قرار نیست وقتی یک روش جدید ابداع می شود، روش قبلی خودمان را فراموش کنیم، اینطوری ممکن است کلی زحمت بکشیم و تلاش کنیم تا به موفقیت نزدیک شویم و در همین حین یک روش دیگر برای موفقیت به وجود بیاید و ما وسوسه شویم که به آن روش جدید رو بیاورم، در این حالت تمام زحماتی که کشیده ایم ممکن است از بین برود.
خیلی خوب است که بدانیم باید چطور به موفقیت برسیم، اما اگر فقط تمرکزمان روی این باشد که چطور به موفقیت برسیم نتیجه این خواهد شد که بنا به قانون تمرکز « چطور به موفقیت برسیم » های بیشتری را خواهیم یافت، یعنی در چرخه ای گیر می افتیم که ذهن ما همیشه درگیر این خواهد بود که دنبال راه ها و روش هایی بگردد که باعث موفقیت بشود، از این روش به روش دیگری می رود و از آن روش هم به روش جدیدتری.
خیلی از افراد هستند که هدف و خواسته هایی در زندگی دارند اما به جای اینکه سعی کنند به آنها برسند دائم در حال مطالعه و یادگیری روشهایی هستند که بتوانند راحت تر و مطمئن به اهداف خود برسند، دوستی داشتم که جزو این دسته بود، تقریبا میتوانم بگویم هر آموزش جدیدی که به بازار می آمد جزو اولین نفرها بود که آن را تهیه می کرد و جزو اولین نفرها بود که در سمینارها و کارگاه های جدید شرکت می کرد، جزو اولین نفرها بود که کتاب های جدید را مطالعه می کرد و این روند همینطور ادامه داشت تا جایی که احساس می کردم او بیشتر از اینکه دوست داشته باشد موفقیت کسب کند، دوست دارد که اطلاعاتی راجع به موفقیت کسب کند.چطور به موفقیت برسیم
اگر شما هم جزو این افراد هستید باید یک بازنگری کلی در این رابطه انجام دهید، باید حواستان باشد که روی چه چیزی تمرکز می کنید، به جای یافتن راه ها و روش های جدید پیشنهاد می کنم کمی وقت بگذارید و به موفقیت هایی که در گذشته کسب کرده اید فکر کنید و آنها را یادداشت کنید، ببینید چه کارهایی انجام می دادید که باعث رسیدن به آن موفقیت می شد، به جای « چطور به موفقیت برسیم » روی «چطور به موفقیت رسیدم» تمرکز کنید و ببینید توی همه این موفقیت هایی که کسب کردید چه چیز مشترکی وجود داشت.
باید یک الگویی بین موفقیت هایی که کسب کرده اید پیدا کنید، مثلا ممکن است ده تا موفقیتی که کسب کردید را یادداشت کنید و وقتی به آنها فکر می کند و بررسی شان می کنید که چطور به آن موفقیت ها رسیده اید متوجه می شوید که در ابتدا یک تصمیم قاطع می گرفتید، یا اینکه قبل از شروع با چند نفر مشورت می کردید، یا مثلا هنگام تلاش تمام تمرکزتان را روی آن می گذاشتید.
مثلا اگر این الگوی آخر که هنگام تلاش تمام تمرکزتان را روی رسیدن به آن هدف می گذاشتید در تمام آن ده هدف تکرار شده باشد یعنی اینکه این الگوی شماست، پس شما روش کارتان اینطوری است که هر وقت خواستید موفقیتی کسب کنید باید تمام تمرکزتان را برای رسیدن به آن بگذارید و وقتی کسی از شما پرسید باید چطور به موفقیت برسیم ؟ خیلی راحت می گویید روش من این است که تمام تمرکزم را روی رسیدن به هدف می گذارم.
پس تا الان به این نتیجه رسیدم؛ خوب است که بدانیم « چطور به موفقیت برسیم » اما نیازی نیست دائم روشمان را عوض کنیم و اینکه بهتر است الگوی موفقیت خودمان را پیدا کنیم یعنی روشی که با آن راحتیم و برای ما جواب می دهد را بیابیم، در ادامه چند نکته بسیار مهم را بررسی می کنیم که باعث می شود به جای اینکه تمرکزتان روی « چطور به موفقیت برسیم » باشد و دائم به دنبال یافتن جواب باشید، بدانید که چه کاری باید انجام دهید و روی رسیدن به هدف تمرکز کنید.
فرض کنید یک نفر می خواهد از تهران به شمال کشور برود، راه ها و روش های زیادی وجود دارد، می تواند از جاده چالوس برود یا مسیرهای دیگر را انتخاب کند، می تواند با ماشین شخصی خودش برود یا با ماشین کرایه ای، با اتوبوس، هواپیما یا هر روش و وسیله نقلیه دیگری، خیلی فرقی نمی کند که چه روش و وسیله نقلیه ای را انتخاب کند در هر صورت به مقصد خود خواهد رسید، اما بسیار مهم است که مسیرش را بلد باشد، بداند از کجا باید شروع کند و به کجا باید برسد.
در مورد موفقیت هم همینطور است وقتی « چطور به موفقیت برسیم » خود را کشف کردید یعنی وقتی الگوی خود را یافتید باید در آن روش احساس راحتی کنید، باید به آن عادت کنید، باید عادت های خوبی در آن رابطه ایجاد کنید، عادت هایی که بتوانند شما را به مقصد برسانند. لازم است الگوی خودتان را بهبود ببخشید، یعنی به جای اینکه دائم به دنبال جواب این سوال باشیم که « چطور به موفقیت برسیم » وقتمان را صرف بهبود الگوی خودمان کنیم و روش خودمان را بهبود ببخشیم. مثلا ممکن است تا به حال اهداف خود را مکتوب نمی کردیم و حالا اگر اهدافمان را مکتوب کنیم با جدیت بیشتری به سمت اهدافمان با الگوی خودمان پیش می رویم، یا ممکن است تا به حال خیلی به صورت جدی برنامه ریزی نمی کردیم و فقط هر کاری به ذهنمان می رسید را انجام می دادیم پس یک راه دیگر برای بهبود الگوی خودمان این است که به برنامه ریزی به صورت جدی تر نگاه کنیم و همینطور دائم به دنبال بهبود و ارتقاء الگوی خودمان باشیم.
نمی خواهم بگویم که نباید به دنبال راه ها و روش های جدید بگردیم که بفهمیم « چطور به موفقیت برسیم » برعکس فکر می کنم این کار خیلی هم خوب است اما باید حواسمان باشد که درون چرخه بی انتهای یافتن اطلاعات جدید و بهتر نیفتیم زیرا اطلاعات دائم و با سرعت وحشتناکی در حال افزایش هستند و هیچ وقت هم تمام نمی شوند، پس بهتر است به جای اینکه دائم به دنبال جواب « چطور به موفقیت برسیم » باشیم، دنبال روش هایی بگردیم که الگوی موفقیت خودمان را بهبود ببخشیم.
نویسنده: افشین محمدی
منبع: مدیر هدف
شما میتوانید آخرین مطالب ما را از طریق تلگرام و اینستاگرام نیز دنبال کنید. برای عضویت در کانال تلگرام و اینستاگرام مدیر هدف روی دکمه زیر کلیک کنید.
با سلام بسیار مطلب زیباای بود بهترین راه برای رسیدن به موفقیت تلاش کردن است نه نشستن وخواندن حرکت راز موفقیت است.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
سایت مدیر هدف به منظور آموزش هدفگذاری، برنامهریزی، افزایش بهرهوری، اعتماد به نفس، عزت نفس و رسیدن به موفقیت ایجاد شده است.
مهمترین هدف ما ارائه آموزشهای لازم به صورت ساده، کاربردی و قابل اجراست تا با صرف کمترین زمان و انرژی به اهدافتان برسید.
اطلاعات تماس:
تلفن: 44594714-021 و 63510641-021
آدرس ایمیل: info@modirehadaf.com
جهت دانلود دوره روی عکس زیر کلیک کنید
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مدیر هدف میباشد. فعالیت این سایت در زمینه آموزش موفقیت و پیشرفت شخصی میباشد.
وارد ناحیه کاربری خود شوید
Remember Me
Fill the forms below to register
چطور به موفقیت برسیم
لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.
ایران ان ال پی – ایران ان ال پی- وبسایت آموزش ان ال پی – آموزش رایگان برنامه ریزی عصبی زبانی
دانلود رایگان 2 فصل از کتاب تئوری تغییر
2 فصل رایگان دانلود کنید
http://irannlp.com/%d8%a2%d9%85%d9%88%d8%b2%d8%b4-%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%84-%d9%be%db%8c/
چطور به موفقیت برسیم
شاید بارها از خود پرسیده باشید که موفقیت چیست؟ و چه کسانی افراد موفقی هستند؟ ما چگونه به موفقیت برسیم؟ شاید خودتان بارها طعم موفقیت را چشیده باشید و در آن زمان احساس موفق بودن داشته اید.
بیشتر افراد حداقل یک بار هم که شده در جنبه ای از زندگی توانسته اند به چیزی که می خواسته اند برسند. شاید در آن لحظه حسی از پیروزی و لذت رسیدن به هدفشان را درک کرده باشند.
این همان موفقیت است. این همان حسی است که از درون به شما دست داده است.
با مقدماتی که گفته شد می توان موفقیت را به صورت زیر تعریف کرد:
موفقیت حسی درونی است که معمولا افراد پس از رسیدن به اهداف خود این حس را تجربه می کنند. می توان گفت اگر در نظر دیگران شما انسان موفقی باشید و نظر دیگران این باشد که شما انسانی هستید که به موفقیت رسیده اید. از خود بپرسید که آیا حسی در وجود شما هست که به شما ثابت کند شما انسان موفقی هستید؟
به کلام دیگر آیا خودتان احساس می کنید که موفق هستید؟ اگر چنین احساسی دارید پس شما موفق هستید و اگر باوجود نظر دیگران که شما انسان موفقی هستید حس موفق بودن در وجود شما نیست باید در پی ایجاد این حس باشید تا خودتان را موفق بدانید.
حال ممکن است این حس زمانی در شما ایجاد شود که به یک نتیجه مطلوب کوچکی که در نظر دیگران اهمیتی نداشته باشد رسیده باشید و یا ممکن است به هدفی بزرگ برسید تا حس موفق بودن را درک کنید.
در مطالبی که گذشت ما به بیان و تعریف موفقیت پرداختیم و گفتیم که موفقیت یک حس درونی است و این حس در افراد مختلف متفاوت است. اکنون در ادامه قصد داریم به این سؤال پاسخ دهیم: چگونه به موفقیت برسیم؟ در مکاتب مختلف راه های رسیدن به موفقیت زیاد است.
از دید دانش ان.ال.پی رسیدن به موفقیت فرمول خاصی دارد و اگر کسی خواهان موفقیت است باید ۴ گام اساسی زیر را بردارد. مطمئن باشید توجه به این فرمول و برداشتن ۴ گام موفقیت، می توانید به آن حسی که آن را موفقیت می نامید برسید.
اگر به فرمول های دیگر رسیدن به موفقیت هم کمی توجه کنید به این نتیجه می رسید که این چهار نکته کلیدی، اساس رسیدن به موفقیت هستند.
حال بعد از دانستن این نکات این شما هستید که می توانید موفقیت را رقم بزنید. ما اکنون می دانیم چگونه به موفقیت برسیم؟ و گام بعدی این است که این نکات را به کار ببریم و از آنها در رسیدن به اهدافمان استفاده کنیم.
بیشتر انسان ها در همین اولین گام مانده اند و نمی دانند که در پی چه چیزی هستند! به نظر شما اگر کسی نداند که چه می خواهد اصلا نمی داند باید دنبال چه چیزی باشد می تواند به موفقیت برسد؟ مسلما نه!
انسانی که هدفی ندارد چگونه ممکن است به هدف برسد؟ اصلا هدفی موجود نیست که به آن برسد. نداشتن هدف به شبیه این است که شما به یک دوراهی رسیده اید و برای شما که مقصدی ندارید مهم نیست که از کدام یک از این دو مسیر راهتان را ادامه بدهید. از هر کدام بروید به جایی می رسید که مقصدتان نیست. پس تفاوتی ندارد که از کدام مسیر بروید.
تفاوت آرزو و هدف در چیست؟
بیشتر افراد در زندگی شان آرزوهایی دارند. شاید پیش خود فکر کنند که آرزو داشتن به معنی داشتن هدف است. داشتن آرزو خوب است. این آرزو است که اگر در ذهن پرورش پیدا کند تبدیل به هدفی خواهد شد که اشتیاق سوزان چاشنی رسیدن به آن خواهد بود.
آرزو هدفی است که در ذهن مانده است و مادامی که در ذهن است به واقعیت تبدیل نخواهد شد ولی هدف علاوه بر اینکه در ذهن پرورش می یابد، نوشته می شود و برای رسیدن به آن اقدام می شود.
آرزو فقط در ذهن است و صاحب آرزو برای رسیدن به آن اقدام نکرده است. با این حال این آرزو است که به هدف تبدیل می شود و داشتن آرزو لازمه داشتن هدف است.
با این توضیحات می توان به این نتیجه رسید که آرزو لازمه رسیدن به موفقیت است و هر کس آرزویی دارد و آن را به هدف تبدیل کند گام اول را برای رسیدن به هدفش برداشته است.
برای اینکه هدفی به واقعیت تبدیل شود لازم است به سه نکته توجه شود.
۱-آرامش داشته باشید و در کار و زندگیتان منظم باشید
۲- برنامه ریزی کنید و با برنامه ریزی به سمت اهدافتان حرکت کنید
۳- در انجام کارهایتان سرعت عمل داشته باشید
نگرش تان را نسبت به زندگی تغییر دهید
شاید این جمله را بارها شنیده باشید که زندگی را هر طور بگیری به همان صورت می گذرد. این نحوه نگرش شما به خودتان، زندگی تان و به محیط اطرافتان است که می تواند شما را در رسیدن به اهدافتان کمک کند.
اگر همیشه دنبال این هستید که دنیا را طوری ببینید که دشمن شماست و اجازه نمی دهد به اهدافتان برسید در واقعیت هم همینطور خواهد شد.
اگر نگرش شما نسبت به دنیا و محیط اطرافتان این باشد که دنیا در تلاش است که شما به اهدافتان برسید حتما همین طور خواهد شد و در واقعیت هم دنیا و هر آنچه در آن است به کمک شما می آیند تا شما به اهدافتان برسید.
برای اینکه به موفقیت برسید نیاز است آرزوی رسیدن به موفقیت را در ذهن داشته باشید. بارها گفته شده است که برای رسیدن به موفقیت داشتن آرزو و تبدیل این آرزو به هدف لازم است. لازمه رسیدن به موفقیت آرزوی رسیدن به آن است.
اگر در عمق ذهن خود خواهان موفقیت نباشید، محال است که به موفقیت برسید. پس اگر برای رسیدن به موفقیت اشتیاق سوزانی دارید پس منتظر رسیدن به موفقیت باشید و گرنه تلاشتان بی فایده است.
طبق قانون اثر متضاد دکتر امیل کوئه، اگر برای رسیدن به چیزی باور نداشته باشید و با این وجود برای رسیدن به آن تلاش کنید، هر چه تلاش کنید، کمتر نتیجه می گیرید. ان.ال.پی پیشنهاد می کند که برای رسیدن به موفقیت باید باورتان را تغییر دهید.
یعنی اگر باورهای مخربی در ذهن دارید و این باور مانع رسیدن به نتیجه می شود، لازم است باورتان را تغییر دهید.
ان.ال.پی می گوید، تصویر هدفتان را در ذهنتان بسازید. این مهم است که در ذهنتان چه تصاویری را پرورش می دهید و اگر تصاویر ذهنی شما با آنچه که می خواهید تفاوت دارد، در پی تغییر آن باشید.
وقتی که به موفقیت خود باور داشته باشید اعتماد به نفستان هم بالا خواهد رفت و با انرژی بیشتری به حرکت خود ادامه می دهید و اگر هم نتوانید زود به نتیجه برسید روحیه خود را از دست نخواهید داد و همچنان پرقدرت ادامه خواهید داد. پس باورهای شما در موفقیت شما بسیار مؤثر می باشند.
باورهای نیروبخش می توانند مانند باطری هایی هستند که در هر لحظه به شما انرژی می دهند و باعث شتاب گرفتن شما می شوند. گاهی اوقات باورهایی هستند که برعکس عمل می کنند و اجازه حرکت به سمت اهدافتان را نمی دهند و اگر هم حرکتی بکنید در مسیرتان سست و خسته خواهید شد.
پس اگر فکر می کنید که باوری محدودکننده دارید سعی کنید آن را با باوری نیروبخش جایگزین کنید تا انرژی تان تحلیل نرود. در مورد باورهای نیروبخش و باورهای محدودکننده به طور مفصل در مقاله ای گفتگو کرده ایم.
برای آشنایی با باورهای نیروبخش و باورهای محدودکننده مقاله زیر را مطالعه کنید.چطور به موفقیت برسیم
بسیاری از انسان هایی که به موفقیت نمی رسند پذیرای آنچه می خواهند نیستند. انسان باید آمادگی داشته باشد که هر آنچه را که در پی آن است بپذیرد و اشتیاق سوزانی برای رسیدن به آن داشته باشد. اگر از عمق وجود خواهان چیزی باشید پس برای رسیدن به آن و داشتنش تلاش خواهید کرد.
به یاد داشته باشید که به این سه رکن قصد هم گفته می شود. نیروی قصد بسیار زیاد است. این نیت و قصد انسان است که او را به موفقیت می رساند. به نیروی قصد ایمان داشته باشید. اگر دنبال جواب سؤال چگونه به موفقیت برسیم؟ هستید باید قصد داشته باشید که به جواب آن برسید.
انسان اگر قصد داشته باشد که به چیزی برسد کائنات هم به او کمک خواهند کرد. نکته دوم که باید بدانید این است که اگر انسان برای رسیدن به هدفش اشتیاق سوزانی داشته باشد، توانایی رسیدن به آن را به دست خواهد آورد.
نکته سوم این است که اگر اشتیاق سوزان برای رسیدن به هدفتان، شما را از درون می سوزاند و شما با قدرت به سمت اهدافتان حرکت می کنید، آن هدف را همین الآن دست یافته تصور کنید.
یادتان باشد که هرگاه این اشتیاق سوزان به حد نهایت خود برسد تصاویر هدفتان در صفحه خلاق ذهنتان نقش می بندد و به هر کجا که نگاه کنید تصاویر آن را خواهید دید.
گاهی اوقات نمی توانید باور کنید که موفق می شوید، همین باور نداشتن موفقیت خود باعث سستی خواهد شد. باور کنید که موفق می شوید و با این باور به سمت اهدافتان پیشروی کنید. بدانید این باورهای شما هستند که زندگی تان را می سازند.
انسانی که باورهای مخربی دارد نبرد سختی را در پیش دارد. اولین نبرد با باورهای مخربش است و دومین نبرد او نبرد با هدف می باشد. به همین دلیل انرژی زیادی را باید هزینه کند تا به هدفش برسد.
گاهی اوقات می دانید چه می خواهید و با این وجود باز هم به هدفتان نمی رسید. بسیاری از انسان ها می دانند که هدفی دارند ولی از اینکه به اهدافشان نمی رسند، شکایت می کنند. دانستن اینکه چه می خواهید کافی نیست.
این کار مانند این است که ما می دانیم مقصدمان کجاست ولی اتومبیل خود را روشن نمی کنیم و حرکت نمی کنیم.
اگر حتی اتومبیلتان روشن باشد و رانندگی نکنید باز هم محال است که به مقصدتان برسید. پس اتومبیل تان را روشن کنید و رانندگی را آغاز کنید و مسیر مقصدتان را در پیش بگیرید و به سوی آن حرکت کنید. با این کار شاید اتومبیل تان آهسته حرکت کند ولی بالاخره به مقصدتان خواهید رسید.
اگر حرکتی نمی کنید و به سمت اهدافتان حرکت نمی کنید به جمع انسان هایی پیوسته اید که زندگی بدون چالش و بی دردسر را انتخاب کرده اند و توقع دارند که مانند انسان های موفق به اهدافشان برسند. جهانی که در آن زندگی می کنیم جهان کنش و واکنش است و شما اگر کنشی داشته باشید واکنش آن را خواهید دید.
اگر ساکت و آرام بنشینید و انتظار داشته باشید که به موفقیت برسید هرگز این کار اتفاق نخواهد افتاد و موفق نخواهید شد. موفقیت پاداش تلاش و حرکت است و بدون تلاش و حرکت در همان اول مسیر با اتومبیل روشنی که در هر لحظه در حال مصرف سوخت است خواهید ایستاد.
پس تا وقتی که انگیزه دارید و هدفتان مشخص است و مقصد معینی دارید، حرکت کنید و به سمت آن به پیش بروید. اگر این کار را نکنید به زودی سوخت اتومبیل تان تمام خواهد شد و به جمع مردم عادی می پیوندید.
پس تا وقتی که اتومبیل تان سوخت دارد و می توانید حرکت کنید، پدال گاز را بفشارید و حرکت کنید. اگر حرکت کنید با گذشت زمان و چرخش چرخ های اتومبیل تان شما را به مقصدتان نزدیک تر می کند.
تیز حس باشید و مسیرها را بسنجید. گاهی اوقت به خیال خودمان راه را درست انتخاب می کنیم و به سمت مقصد حرکت می کنیم و همینطور ادامه می دهیم. اگر مسیرتان اشتباه باشد، چه کار می کنید و چگونه رفتار می کنید؟ باز هم ادامه می دهید؟
بسیاری از افراد راه ها و مسیرها را اشتباه می روند و وقتی که به نتیجه نمی رسند تازه می فهمند که مسیر را درست نرفته اند، با این حال دوباره همان مسیر را با سرعت بیشتری می روند و دوباره به همان مقصدی که دلخواه آنان نیست می رسند. این است دلیل نرسیدن افراد به هدف مورد نظرشان.
اگر به مسیرها دقت کنید و بدانید که مسیری که می روید اشتباه است یا درست، می توانید از مسیر درست به حرکتان ادامه دهید و به هدفتان برسید.
یکی از دلایلی که بیشتر افراد به هدفشان نمی رسند این است که مسیر نادرست را می روند و به نتیجه قبلی می رسند و شکایت می کنند که چرا به هدفشان نمی رسند. آنها نمی دانند که ادامه دادن مسیر قبلی به معنی این است که به همان نتیجه قبلی می رسند.
سنجش مسیرها و داشتن تیزحسی به این معنی این است که به مسیرها توجه کنید و دقت کنید که آیا این مسیر، همان مسیری است که شما را به مسیرتان می رساند یا اینکه باید مسیرتان را عوض کنید. اگر به این نتیجه رسیدید که باید مسیرتان را تغییر دهید، این کار را انجام دهید و مسیرتان را عوض کنید و مسیر درست را انتخاب کنید.
اگر شما تیزحس باشید و با سرعت مسیر نادرست را تشخیص دهید، اما انعطاف پذیر نباشید، احتمال اینکه مسیرتان را تغییر ندهید زیاد است، پس لازم است گام چهارم را بردارید.
سنجیدن مسیرها بدون برداشتن گام چهارم بی فایده خواهد بود. اگر مسیر درست و نادرست را تشخیص دهید و باز هم از همان مسیر نادرست بروید، باز هم به همان مقصد قبلی می رسید. همه افرادی که به موفقیت می رسند، انسان هایی انعطاف پذیر می باشند و در تغییر مسیرهایشان سخت نمی گیرند و برای ماندن در مسیر قبلی پافشاری نمی کنند.
ما انسان ها موجوداتی هستیم که مبرا از اشتباه نیستیم و این اشتباهات ماست که تجربیات ما را می سازند. تجربیات ما در انتخاب مسیرهایی که ما را به هدف می رسانند، بسیار مهم هستند و مهم تر از اینها انعطاف پذیری ما است.
ما پقدر انعطاف پذیر هستیم و تا چقدر حاضریم تغییر کنیم؟ اگر انسانی باشیم که راضی به تغییر نباشیم احتمال اینکه به نتیجه مطلوب برسیم، بسیار پایین است.
به همین دلیل است که انعطاف پذیری گام مهمی است که باید برداریم. بعد از سنجیدن مسیرها این انعطاف پذیری ماست که نشان می دهد ما به هدفمان می رسیم یا نه؟ اگر مسیر را اشتباه رفتید، دوباره همان مسیر را با همان سرعت قبلی نروید.
اگر سر راهتان دیوار محکمی است و یک بار به آن دیوار برخورد کرده اید، بار دوم اگر از همان راه بروید و این بار با سرعت بسیار زیاد، سرتان شدیدتر به آن دیوار خواهد خورد و آسیبی که خواهید خورد این بار شدیدتر خواهد بود.
گام چهارم گام آخر است و اگر این گام آخر را برندارید احتمال پیروزی تان بسیار کم خواهد بود. اگر سه گام اول را برداشته اید، و مسیرتان اشتباه است، گام آخر را بردارید و مسیرتان را تغییر دهید. چه بسا این تغییر مسیر باعث شود که مسیر مناسب را انتخاب کنید و این مسیر شما را به نتیجه مطلوب برساند.
وظیفه اصلی ذهن ناخودآگاه انسان حفظ رفاه، امنیت و آسایش او است. بنابراین برای ایجاد این شرایط دوست ندارد، تغییر کند. اگر بیشتر انسان ها دوست ندارند تغییر کنند به این دلیل است که مغز انسان برای تغییر طراحی نشده است.
مغز انسان تغییر را دوست ندارد، چون با تغییر است که انسان از حاشیه امنیت خود خارج می شود و با تغییر است که شرایط آرام انسان به هم می ریزد و انسان چالش را تجربه می کند و مغزی که چالش را دوست ندارد، به همان نسبت هم دوست ندارد که تغییر کند.
این تفاوت است که باعث تفاوت می شود
تفاوت انسان های موفق و عادی در این است که انسان های موفق در پی تغییر هستند و انسان های عادی دوست ندارند که از حاشیه امن خود خارج شوند. این نوع فکر کردن انسان است که باعث می شود انسان ها با هم متفاوت باشند.
اگر شما تغییر را دوست دارید به این دلیل است که نوع فکرتان شما را به سمت تغییر می کشاند و اگر می بینید که افراد عادی موفق نمی شوند به این دلیل است که دوست ندارند از محدوده امن خود بیرون بیایند و خود را به چالش بیاندازند.
انسان های موفق برای رسیدن به موفقیت بهای آن را می پردازند و انسان های عادی دوست ندارند هزینه کنند و برای اینکه هزینه نکنند دوست دارند در همان حال بمانند. انسان های موفق با خوشحالی به سمت تغییر پیش می روند و انسان های عادی حاضرند بمیرند و تغییر نکنند. این تفاوت در فکر کردن است که باعث تفاوت می شود.
اگر به فکر تغییر هستید پس شروع کنید
در این مقاله گفتیم که چگونه به موفقیت برسیم؟ گفتیم که برای رسیدن به موفقیت باید چهار گام اساسی را بردارید. گام اول این بود که بدانید چه می خواهید، گام دوم این بود که اقدام کنید، گام سوم این بود که تیز حس باشید و با تیزحسی مسیرهای درست را از نادرست تشخیص دهید. گام چهارم این بود که انعطاف پذیر باشید و با انعطاف پذیری، تغییر مسیر دهید و مسیر درست را انتخاب کنید.
اکنون با مطالعه این مقاله به پاسخ سؤال چگونه به موفقیت برسیم؟ رسیده اید. یادتان باشد که فقط رسیدن به پاسخ مهم نیست. مهم این است که به یافته های خود عمل کنید. این هم یکی از تفاوت هایی است که انسان های عادی و موفق دارند.
لازمه رسیدن به موفقیت این است که اقدام کنید و بهای موفقیت را بپردازید. فرض کنید شما و دوستتان زیر یک سایه بان ایستاده اید. ناگهان باران شروع به باریدن می کند و لحظه به لحظه شدیدتر می شود. شما و دوستتان دو انتخاب دارید.
انتخاب اول این است که همان جا بمانید تا اینکه باران قطع شود. در این صورت مشخص نیست که چه موقع باران قطع می شود و شما چه زمانی به سمت خانه تان حرکت می کنید!
انتخاب دوم این است که از حاشیه امن خود بیرون بیایید و در زیر باران به سمت خانه تان حرکت کنید. در این صورت خیس خواهید شد، با این وجود لحظه به لحظه به خانه تان نزدیک تر می شوید. شما در این انتخاب خیس شدن را به نرسیدن ترجیح داده اید.
شاید شما ترجیح بدهید از زیر سایه بان بیرون بیایید و به سمت خانه حرکت کنید و دوستتان همان جا بماند و به شما کاری نداشته باشد.
با انتخابی که شما و دوستتان کرده اید نتیجه کاملا مشخص است. شما بهای رسیدن به خانه را پرداخت می کنید و در نهایت به مقصد می رسید و دوستتان بهای رسیدن به خانه را نمی پردازد و به مقصد نمی رسد.
رسیدن به موفقیت هم بهایی دارد. برای این که به موفقیت برسید باید بهای آن را بپردازید. باید اهدافتان را انتخاب کنید و برای رسیدن به اهدافتان اشتیاق سوزانی داشته باشید و برنامه ریزی کنید و در نهایت از حاشیه امن خود بیرون بیایید و به سمت اهدافتان حرکت کنید. این گونه است که به نتیجه ای که می خواهید، خواهید رسید.
نتیجه:
در این مقاله سعی کردیم به سؤال چگونه به موفقیت برسیم؟ پاسخ دهیم. حال که جواب سؤال چگونه به موفقیت برسیم؟ را می دانید، نوبت آن است که خودتان اقدام کنید. اولین کاری که باید می کردید این بود اهدافتان را بشناسید و گام دوم را بردارید و اقدام کنید.
گام سوم این بود که تیزحس باشید و در نهایت گام چهارم را بردارید. یعنی انعطاف پذیر باشید و اگر مسیرتان اشتباه است آن را تغییر دهید. با انتخاب مسیر درست است که به چیزی که می خواهیم می رسیم.
یک پیشنهاد عالی
شما می توانید برای یادگیری و آموزش دانش تغییر یعنی ان.ال.پی یا برنامه ریزی عصبی زبانی در دوره رایگان آموزش ان.ال.پی شرکت کنید.
http://irannlp.com/%d8%a2%d9%85%d9%88%d8%b2%d8%b4-%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%84-%d9%be%db%8c/
من ابوالفضل قراخانلو هستم. مدرس و مربی ان ال پی، کوچ کسب و کار از آکادمی بین المللی کوچینگ، مدرس و مربی مهارتهای رسیدن به موفقیت، نویسنده کتاب تئوری تغییر، نویسنده بیش از 80 مقاله در مورد مهارتهای رسیدن به موفقیت، هدفگذاری، مهارتهای ارتباطی و مدیر وبسایت ایران ان ال پی
پست قبلی
تکنیکهای ان ال پی برای تغییر
پست بعدی
ذهن ثروتمند ما
قدرت سؤالات
لطفا خوشبین باشید
اصول ایجاد روابط خوب و موفقیت آمیز
چگونه اراده خود را افزایش دهیم؟
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
اطلاعات من را ذخیره کن تا در آینده نیازی به ورود اطلاعات نداشته باشم
[…] چگونه به موفقیت برسیم؟ […]
قدرت سؤالات
لطفا خوشبین باشید
اصول ایجاد روابط خوب و موفقیت آمیز
سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید
بازیابی پسورد
پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد
در زندگی خود به دنبال چه چیزی هستید؟ آیا میخواهید به پیشرفت و موفقیت برسید یا به همان زندگی روزمره و گذران ساعتهای تکراری قانع هستید؟ اگر از توانمندیهای خود استفاده کنید و در راستای بهبود آنها گام بردارید، هر چه جلوتر بروید باز هم مسیری طولانی در مقابلتان قرار خواهد داشت. در ادامه با 42 گامی که شما را به فرد بهتری تبدیل میکند آشنا خواهید شد. با یوکن همراه باشید.
همیشه در هر فردی مسئلهای وجود دارد که میتواند آن را بهبود دهد تا یک گام به تکامل نزدیکتر شود. پس در مسیر زندگی هیچ حدی وجود ندارد و میتوان تا بینهایت جلو رفت. هر زمانی که احساس پیشرفت و رشد داشتید، مطمئن باشید این توان در شما وجود دارد که از این بهتر هم باشید؛ اما چگونه میتوان بهتر شد؟
هر چقدر کتاب بیشتری بخوانید، دانش تان بالاتر خواهد رفت؛ اما عادت مطالعه را با خواندن چه کتابهایی در خود ایجاد کنیم؟ ابتدا به سراغ کتابهایی بروید که راه رشد و پیشرفت را به شما نشان میدهد. توصیه میکنیم کتابهایی درباره ثروتمند شدن، برنامه ریزی و بهبود کارهای روزانه چون قانون 30/70 یا 20/80 را بخوانید.
به دنبال یادگیری زبانی جدید باشید تا با فرهنگی متفاوت آشنا شوید. با این کار ذهنتان باز میشود و تجربهای عالی خواهید داشت. پس زبانی جدید یاد بگیرید و به مهارتهای خود اضافه کنید. پیشنهاد میشود زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و دیگر زبانهایی که به آن علاقه دارید را یاد بگیرید.
باید سرگرمی جدید و متفاوتی مانند صخره نوردی، قایقرانی، گلف، اسکیت روی یخ و … برای خود در نظر بگیرید. گاهی بهتر است سرگرمیتان محدود به ورزش نباشد و بیشتر جنبهی تفریحی داشته باشد. پیشنهاد میکنیم در دوره سفال گری، آشپزیهای مدرن، طراحی سایت و … شرکت کنید. با یادگیری سرگرمیهای جدید ذهنتان باز شده و میتوانید استعدادهای جدید خود را شکوفا کنید.چطور به موفقیت برسیم
برای یادگیری مهارتهای جدید در دورههای آموزشی شرکت کنید. گاهی شرکت در سمینارها و کارگاههای آموزشی کافی است و نیاز نیست حتماً در دورهای طولانی مدت شرکت کنید. با شرکت در دورههای آموزشی به ایدههای جدیدی میرسید که قبلاً توجهی به آنها نداشتهاید.
محیط زندگی شما روی خلق و خو و رفتارهایتان تأثیر میگذارد. اگر در محیطی خسته کننده زندگی میکنید، با ایجاد تغییراتی میتوانید آن را به دلخواه خود در آورید. باید در محیطی باشید که در آن شوق و اشتیاق بسیار برای شکوفایی استعدادها و انگیزههای مختلف وجود دارد.
در زندگی با ترسهایی چون ترس از سخنرانی، ترس از ریسک کردن، ترس از عدم قطعیت و … رو به رو میشویم که سبب میشود از رشد و پیشرفت دور بمانیم. کافی است دیدگاه خود را نسبت به ترسهایی که در وجود خود احساس میکنیم تغییر دهیم تا به پیشرفت و رشد برسیم. پس اگر از چیزی میترسید روی آن بخش از وجود خود کار کنید تا امکان پیشرفت برایتان فراهم شود.
باید بدانید دانش و مهارتهایتان در چه سطحی قرار دارد. مثلاً اگر نویسنده هستید باید مهارتهای نوشتن را در خود بهبود دهید، اگر سخنران هستید مهارت صحبت کردن را در خود رشد بدهید. باید تلاش کنید هر روز مهارتهای ارتباط اجتماعی خود را بهتر کنید و در جهت توسعه آنها گام بردارید.
سحر خیز بودن رمز اصلی موفقیت و پیشرفت است. بسیاری از بزرگان میگویند صبح زود بلند شدن، در حدود ساعت 5 تا 6 صبح است. در این زمان بهرهوری و کاراییتان بالا میرود. با صبح زود بیدار شدن تمایل بیشتری به رشد خواهید داشت و به این ذهنیت میرسید که باید نهایت استفاده را از روز خود ببرید.
هر کسی فایده ورزش کردن را میداند. در طول هفته برنامهای منظم برای ورزش کردن در نظر بگیرید، مثلاً 3 بار در هفته به مدت نیم ساعت آرام بدوید. میتوانید تمرینات دیگری چون پیاده روی، باشگاه و استخر را هم انجام دهید.
دفتری برای خود بخرید و در آن موارد اساسی برای رشد خود را ذکر کنید. در این دفترچه اهداف بلندمدت و دیگر هدفهای جزئی خود را بنویسید. این دفترچه راهنمایی برای زندگی و پیشرفت خواهد بود و شما را به سمت جلو رهنمون میکند.
چه تصوری برای زندگی 5 سال آینده خود دارید؟ آیا زندگیتان تغییر میکند؟ به فرد دیگری تبدیل خواهید شد؟ پیشنهاد میکنیم برای یک سال بعد خود نامه بنویسید و آن را جایی کنار بگذارید. بعد از نوشتن نامه تلاش کنید همان شخصی شوید که یک سال بعد تصور کردهاید. در تقویمتان علامت بزنید و سال آینده در همان روز نامه را باز کنید و آن را بخوانید.
با تلاش و زحمت فراوان میتوان به پیشرفت رسید. وقتی در آسایش و راحتی باشید، به هیچ رشدی نخواهید رسید. منطقهی امن زندگیتان کجاست؟ آیا در همان جا گیر کردهاید و در برخورد با دیگران تلاش میکنید در لاک خود بمانید؟ پس برخورد متفاوتی داشته باشید و از مسائل کلیشهای دور شوید. باید خود را به چالش بکشانید تا به پیشرفت برسید. وقتی در شرایط مختلف قرار گیرید تواناییهای خود را ارزیابی میکنید.
دوست خود را در زمینه کاهش وزن، ورزش و مسائل مالی به چالش بکشید و در این زمینه با او وارد رقابت شوید. قطعاً هم شما و هم دوستتان در این زمینه به پیشرفت بیشتری خواهد رسید.
پیدا کردن نقاط کور باعث رشد و پیشرفت ما میشود. تمرین مناسب برای یافتن نقاط کور شناسایی افراد و اتفاقاتی است که در طول روز ما را تحریک میکند؛ مواردی که سبب میشود احساسات عجیبی داشته باشید یا تحت تأثیر قرار گیرید. با این کار نکات جالبی را در خود پیدا میکنید.
همیشه در مسیر پیشرفت نقاط کوری وجود دارد که ما از آنها دوری میکنیم. پس نیاز است درباره کارها و رفتارهای خود از دیگران بازخورد بگیریم. خانواده، دوستان و اطرافیانمان به ما بازخوردهای خوبی میدهند زیرا ذهنیتی از شما ندارند و میتوانند نقدهای خوبی از شما داشته باشند.
فهرستی از کارهایی که باید انجام دهید بنویسید و روز خود را با آن شروع کنید. این کار سبب بالا بردن تمرکز شما میشود. اگر دقت کنید روزی که با برنامه جلو میروید، بهرهوریتان نسبت به زمانی که بدون برنامه هستید بالاتر خواهد بود. پس برنامههای روزمره خود را روی کاغذ بنویسید و این یادداشت را روی میز یا رایانه خود بچسبانید.
برای خود اهداف بزرگی در نظر بگیرید. اهدافی داشته باشید که مسیر دست یابی به آن خیلی طبیعی نباشد. وقتی به هدف خود برسید، حال فوقالعادهای خواهید داشت. اگر اهداف بزرگ داشته باشید برای رسیدن به آنها تلاش بیشتری خواهید کرد.
لازم است نقطه ضعفهای خود را بشناسید تا به دنبال رفع آن بروید. آیا میتوانید نقطه ضعف و نقص خود را برطرف کنید؟ روی کدام یک از نقاط ضعف خود میتوانید کار کنید؟
عمل کردن بهترین راه برای پیشرفت و یادگیری است. با صبر کردن و حوصله داشتن به جایی نمیرسید، بلکه باید اقدام کنید و در مسیر برنامه ریزیهای خود گام بردارید.
از کسانی که برایتان تحسین برانگیز هستند، عبرت بگیرید. آنها معمولاً خصوصیاتی دارند که برای پیشرفت و موفقیت به آنها نیاز دارید. میخواهید کدام یک از ویژگیهای آنها را داشته باشید؟ چطور میتوانید به این ویژگیها دست یابید؟
فکر میکنید عادت بدی در شما وجود دارد که باید آن را کنار بگذارید؟ هر عادت بدی که دارید، برای کنار گذاشتن آن تلاش کنید تا کمکی به موفقیت خود کنید.
توصیه میکنیم عادتهای خوبی چون کتاب خواندن، مدیتیشن، سحرخیزی و … را در خود ایجاد کنید. عادتهایی را در خود ایجاد کنید که به پیشرفت و شادی شما کمک میکند.
جیم ران (Jim Rohn) میگوید: “رفتارهای شما از مجموعه رفتار 5 نفری حاصل میشود که بیشتر با آنها رابطه دارید.” در هر جایی افراد منفی باف خواهند بود اما این شما هستید که باید از آنها دوری کنید و اجازه ندهید تأثیر منفی روی خلق و خو و رفتارهایتان بگذارند.
گاهی در محل کار و اطراف ما کسانی هستند که نمیتوان از آنها دوری کرد؛ اما لازم است برخورد درست با این افراد را یاد بگیرید تا در آینده ارتباطات بهتری داشته باشید.
هر فردی خصوصیات مثبت و خوبی دارد، تنها کافی است با دید باز به آنها نگاه کنیم. باید بتوانید از این ویژگیهای خوب درس بگیرید. هم اکنون یکی از دوستان خود را در ذهنتان تجسم کنید و خصوصیت مثبت او را به یاد آورید و از آن عبرت بگیرید. شاید بهتر باشد از دوستانتان کمک بگیرید و از او بخواهید شما را به ویژگی خوبی که دارد برساند. مطمئناً دوست تان از درخواست شما خوشحال میشود و این مسئله در رابطهتان نیز تأثیر مثبت خواهد داشت.
با نوشتن خاطرات روزانه به خودآگاهی میرسید و تمام نوشتهها را از نظر فردی شخص سوم میخوانید. بهتر است خاطرات روزانه خود را در دفترچه، وبلاگ، سایت و … بنویسید. این بستگی به نظر و انتخاب شما دارد.
پیشنهاد میکنیم برای پیشرفت خود و کمک به دیگران مطلبی درباره توسعه فردی بنویسید و آن را به اشتراک گذارید. حتی میتوانید تجربهی شخصی خود را با گذاشتن در وبلاگ یا شبکههای اجتماعی در اختیار دیگران قرار دهید. با این کار احساس مسئولیت زیادی نسبت به پیشرفت خود و کمک به دیگران خواهید داشت.
وقتی در مسیر دستیابی به موفقیت سرعت بیشتری خواهید داشت که از کمک یک مربی یا استاد بهره ببرید. وقتی کسی برای رسیدن به اهدافتان همراه شما باشد زودتر به سوی موفقیت میروید. پس با این کار نتایج سریعتری به نسبت تنها گام برداشتن، به دست میآورید.
گشت زدن در شبکه های اجتماعی تنها وقت شما را هدر میدهد. میتوانید این زمان را به انجام کارهای دیگری اختصاص دهید. پیشنهاد میکنیم نیمی از روز دست به گوشی خود نزنید تا متوجه شوید این کار چقدر در بهره وری شما مؤثر است. پس با استفاده درست از گوشی خود، زمان بیشتری برای انجام دیگر کارهای مثبت و کارآمد خواهید داشت.
بازیهای استراتژیک همانند شطرنج به شما کمک میکند تا قوای ذهنیتان را تقویت کنید. البته این بازیها علاوه بر تقویت قدرت هوش ساعات خوشایندی را برایتان رقم میزند.
تماشای برنامهها و تبلیغات تلویزیونی سبب میشود تا هوشیاریتان پایین بیاید. میتوانید زمان تماشای تلویزیون را به کارهای موردعلاقه خود، وقت گذرانی با دوستان و انجام ورزش اختصاص دهید.
هدفی برای خود تعیین کنید و در تلاش باشید تا در طول 30 روز به آن برسید. این هدف میتواند کاری باشد که همیشه میخواستید انجام دهید و موفق نشدهاید. پس 30 روز فرصت دارید تا آن عادت را در خود ایجاد کنید و خود را به چالش بکشید. در پایان زمان مقرر تلاش خود را ارزیابی کرده و میزان دست یابی به هدف را بسنجید.
انجام تمرینات مدیتیشن سبب دست یابی به آرامش میشود. اگر قبل از خواب مراقبه کنید، خواب راحتتر و کوتاهتری خواهید داشت.
ترس از سخنرانی در جمع، شایعترین نوع ترس در سراسر دنیاست. با تقویت مهارت حرف زدن در جمع میتوانید در ارتباطات به موفقیت بیشتری برسید. پس تلاش کنید مهارت سخنرانی و ارتباط در جمع را یاد بگیرید و از آن بهره ببرید.
بیشتر افراد با بهرهمندی از نگرش درست، مهارتهای موردنیاز و دانش فنی هر کار، به موفقیت میرسند. پس بهتر است با این افراد وارد رابطه شوید و از تجربیات آنها در راستای دست یابی به اهداف استفاده کنید. برای این که همانند آنها موفق شوید، باید از دیدگاهها و نقطه نظرات آنها بهره ببرید.
باید تلاش کنید تجربههای تلخ و ناکامیهای گذشته را از یاد ببرید و آنها را از ذهن خود پاک کنید. با غرق شدن در گذشته تنها فرصت پیشرفت را از خود میگیرید. پس خود را ببخشید، گذشته را رها کنید و به سمت جلو گام بردارید. مطمئناً با چشم پوشی از اشتباهات و گام برداشتن به سمت جلو میتوانید به رضایت و شادی برسید.
برای سرمایه گذاری و شروع کسب و کار جدید نیاز به مهارتهای جدیدی دارید. پس شروع کنید و به دنبال رقابت باشید. با سرمایه گذاری در یک کسب و کار، مهارتهای خود را رشد شده و سبب تقویت روحیهی مدیریت و یادگیری نظم شخصی خواهید شد.
خیلی از افراد در برخورد با دیگران مهربان نیستند. با مهربانی به نتایج فوقالعادهای چون صبر، عشق، احساس همدردی و نزدیکی بیشتر دست مییابید. پس همین حالا تصمیم بگیرید کمی مهربانتر باشید. مطمئناً این ویژگی خوب سبب شادی اطرافیان خواهد شد و شما را به رضایت درونی و آسایش خاطر میرساند.چطور به موفقیت برسیم
خیلی راحت میتوان از کسی که از ما متنفر است، تنفر داشت. باید برای رفع این احساسات منفی تلاش خود را به کار گیرید. پس خیلی تمرکزتان را روی مشکلات و تنفرها نبرید و قلب خود را با بخشیدن به سمت مهربانی بگشایید. اگر کسی از شما متنفر است، او را ببخشید و به دنبال بهبود رابطهتان باشید. حتی اگر تلاشتان برای ایجاد رابطه دوستانه نتیجه بخش نبود، باز هم با او مهربان باشید و کینه توزی نکنید.
گاهی برای رسیدن به موفقیت باید به خودمان استراحت دهیم تا تجدید قوا یابیم. پس زمانی را به استراحت و کسب آرامش اختصاص دهید. کمی استراحت نیاز است تا قوایی دوباره پیدا کنید و برای ادامه مسیر انرژی و توان به دست آورید.
با مطالعه مقاله درباره توسعه فردی به نتایج فوقالعادهای دست مییابید. این کار سبب میشود تا عادت مثبت مطالعه در شما ایجاد شود و با سرعت بیشتری به موفقیت و پیشرفت برسید.
مقالات زیادی درباره رشد و توسعهی فردی وجود دارد، اما باید خودتان تصمیم قاطع بگیرید. وقتی خودتان تعهد به ایجاد تغییرات مثبت در قلب و ذهنتان را نداشته باشید، مطمئناً هیچ کتاب و استادی به شما کمک نمیکند. پس خودمان مسئول رشد و موفقیتمان هستیم و هیچ کس تعهد و وظیفهای برای ایجاد تغییر در زندگی ما ندارد.
همین حالا تصمیمی قاطع برای موفقیت خود بگیرید و برای رسیدن به آرامش و شادی با تمام قوا تلاش کنید. لازم است برای موفقیت قدمهایی آهسته و درست بردارید، شاید در همان ابتدا متوجه تغییری نشوید اما در آینده آرامش و کامیابی به سراغتان خواهد آمد.
منبع : lifehack
آیا به نظر شما این مطلب مفید بود؟
مجله موفقیت یوکن، مجله ای است ویدیویی که تلاش می کند هر آنچه انسان های موفق درباره موفقیت از دیروز تا به امروز تجربه کسب کرده اند را به آسان ترین شکل ممکن در اختیار شما بگذارد. هدف ما در یوکن گردآوری بروزترین روش های موفقیت فردی، سازمانی و تجاری است تا مرجع کاملی باشیم برای مخاطبین و افرادی که سعی دارند موفق شوند.
چگونه در زندگی به موفقیت برسیم؟
همه ما دوست داریم که زمانی فرا برسد که فقط روی دور موفقیت باشیم و هر روز خبر های خوش و خوش تری را به گوشمان برسانند؛ اما نمی دانیم چگونه موفق شویم؟ و سوال هایمان را در رابطه با موفقیت از چه کسی بپرسیم؟ خوشبختانه امروزه مقالات زیادی را در رابطه با موفقیت در فضای وب مشاهده می کنیم؛ اما ما در این مطلب رمز و راز های موفقیت را از زبان فردی که به درجات بالای آن رسیده است بیان می کنیم تا شما با استفاده از آنها بتوانید موفقیتی را که می خواهید به دست آوردید.
قبل از هر چیزی ما باید تعریف دقیقی از موفقیت داشته باشیم. تعریف موفقیت از نظر هر فرد متفاوت است؛ اما به طور کلی می توان گفت: کسب نتایج مورد نظر هر فرد و نتایجی که امید دستیابی به آن را دارد. به عنوان مثال برخی از افراد موفقیت را در پولدار شدن می بینند و یا برخی دیگر قبول شدن در کنکور آن را می بینند.
نظر شما در رابطه با موفقیت چیست؟ پاسخی که در ذهن شما شکل می گیرد، نگرش شما از موفقیت است. رسیدن به موفقیت نیازمند باور به قانون جذب نیز می باشد. این قانون می تواند کمک بسزایی در رسیدن به اهدافتان کند. در ادامه ما 3 مورد از مهم ترین راز های موفقیت را برای شما بیان می کنیم.چطور به موفقیت برسیم
با دانستن راز های موفقیت می توانید به راحتی عزمتان را جذب کنید تا تغییر و تحولات بزرگی را در زندگی خودتان ایجاد نمایید. سعی کنید در تصمیم گیری های روزمره تان آگاه تر و هوشیار تر عمل کنید و در زندگی تان هدف داشته باشید. وقتی در ذهن تان هدف داشته باشید، تصمیم گیری هایتان بر اساس آن خواهد بود و قبل از هر کاری به این فکر می کنید که این تصمیم به شما در نزدیک شدن به هدفتان کمک می کند یا خیر؟
اولین راز موفقیت در تعیین و نوشتن اهداف پنهان شده است. هدف شما از زندگی چیست؟ رسیدن به شغل رویایی یا داشتن سلامتی؟ افزایش سرمایه یا تشکیل خانواده؟ اگر می خواهید به اهدافتان دست پیدا کنید مواردی را که در ادامه بیان می شود به خوبی به ذهنتان بسپارید.
همه ما در زندگی اهداف بسیار زیادی داریم که می خواهیم به همه آنها دست پیدا کنیم. هر روز صبح که از خواب بیدار می شوید هدف هایتان را یادداشت کنید. حال از بین همه آنها دور مهم ترین و اصلی ترین هدف خود را خط بکشید و از خود سوال کنید که من امروز چه کاری را برای نزدیک تر شدن به این هدف می توانم انجام دهم؟ حال تمام راه حل هایی که به ذهنتان می رسد را بنویسید و آنها را در آن روز انجام دهید.
یکی از موثر ترین روش های رسیدن به موفقیت که می تواند زندگی تان را تحت تاثیر خود قرار دهد همین یادداشت اهداف است؛ چرا که به جای خواب آلود بودن، ذهن خود را تنظیم کرده اید تا بازدهی خوبی در طول روز داشته باشد. یکی دیگر از دلایل نوشتن اهداف داشتن احساس خوب نسبت به آنها است. این احساس خوب با ارسال فرکانس های مثبت به کائنات می تواند اتفاقات خوبی را برای شما رقم زند. شما می توانید قانون جذب یا Law of attraction را به طور کامل مطالعه کنید تا اهمیت این احساسات را بر اتفاقات پیش رویتان درک نمایید.
از هر فرد موفقی که می شناسید، سوال کنید که بهترین سرمایه گذاری چیست؟ قطعا آن فرد در جواب تان خواهد گفت بهترین کسی که می توان روی آن سرمایه گذاری کرد خودتان هستید. خانم ها و زنانی که در جامعه از کمبود اعتماد به نفس رنج می برند، اکثرا افرادی هستند که هنر و مهارت خاصی ندارند. سرمایه گذاری روی خود و کسب مهارت، نیازمند داشتن اعتماد به نفس بالا می باشد.
اگر شما نیز کمبود خودباوری دارید می توانید با مطالعه مقاله افزایش اعتماد به نفس در زنان با تقویت این ویژگی، مسیر رسیدن به موفقیت را هموار تر نمایید. رفتن به کلاس ورزشی، گرفتن مربیگری در رشته های خاص، خوردن غذای سالم، آموختن زبان های مختلف، آموزش طراحی و آشپزی و… ولخرجی محسوب نمی شود بلکه یک نوع سرمایه گذاری بر روی خودتان است. با یاد گرفتن مهارت های جدید هر روز بیشتر از دیروز رشد می کنید و این رشد می تواند عاملی برای رسیدن به موفقیت های بزرگ باشد.
ممکن است یادگیری مهارت های جدید کمی دشوار باشد و شما را با چالش های جدیدی روبرو کند؛ اما این چالش ها شما را قوی تر از قبل می کند و تجربیات زیادی را در اختیارتان می گذارد.
یکی از راز های موفقیت در زندگی ایجاد باور های مثبت و تقویت آنها و حذف باور های منفی و محدود کننده است. اینکه برای شروع کاری هر روز به خودتان بگویید که من نمی توانم، من استعداد ندارم و جملاتی امثال این ها قطعا به موفقیت نخواهید رسید و موانع زیادی را بر سر راه خودتان ایجاد می نمایید. اگر شما از افراد موفق اطراف خود سوال بپرسید که اولین اصل موفقیتشان چیست؟
آنها در جواب خواهند گفت که کاری را انجام دادم که باور داشتم می توانم در آن به موفقیت های بزرگی دست یابم و از انجام دادن آن نترسیدم. پس اگر شما اعتمادی به خود نداشته باشید، قطعا نمی توانید در مسیر موفقیت قرار بگیرید. از صحبت کردن در رابطه با اهدافتان نترسید و با شجاعت درباره آنها حرف بزنید. ترسیدن از بیان هدف و یا اعتماد کامل نداشتن به آن باعث می شود که تصمیمات درستی نگیرید و در این صورت به جایی نمی رسید.
این سه شرط را در برنامه روزانه خود قرار دهید و از آنها استفاده کنید. قطعا پس از گرفتن نتایج مورد نظر، بیشتر از قبل از آنها استفاده خواهید کرد.
آیا خواندن این مطلب برای شما مفید بود؟
برای حمایت از محتوایی که میپسندید، لطفاً به اشتراک بگذارید:
آخرین مطالب را در ایمیل خود دریافت کنید.
کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب زوم لایف تنها با رعایت شرایط استفاده از مطالب، امکانپذیر است.
ورود کاربران
چگونه از دامنه به قله موفقیت برسیم؟
رویایی برای تمام زندگی
فیلم «سوپر30» نه یک داستان ساده بلکه شرحدهنده ماموریت پیشرفت گروهی از دانشآموزان در پایینترین سطح ممکن است.چطور به موفقیت برسیم
آنها در این فیلم رویای داشتن یک زندگی بهتر و تحصیلات عالی را دارند و برای رسیدن به اهدافشان میجنگند. بخشی از ماموریت آنها، مستلزم ایفای نقش رهبری و ریاست است. اینجاست که به ما نشان داده میشود رهبری یک مهارت است که دنیای برندهها را از بقیه جدا میکند.
تفاوت بین رهبر و مدیر
وقتی سواریک تاکسی هستید به راننده مسیرتان را توضیح میدهید و گاهی از او میخواهید سرعت راندنش را به میزان درخواست شما بالا یا پایین ببرد. اینجا راننده تاکسی نقش یک مدیر را ایفا میکند. راننده کوتاهترین و بهترین مقصد را برمیگزیند و هنگام ترافیک از مسیرهای جایگزین بهره میبرد. او به کمک تجربهاش، شما را به سالمترین و سریعترین حالت ممکن به مقصد میرساند. اینجا، راننده نقش رهبری را برعهده دارد. یک رهبر میداند چگونه در زمان مناسب در یک موقعیت خاص باشد و زمانی دیگر از یک خطر مهلک بگریزد. در این راه، دانستن اطلاعات کافی در هر زمینهای بسیار راهگشاست. موضوع خیلی ساده به نظر میرسد؛ اگر مسیر شما پرترافیک است، از راننده میخواهید یک راه جایگزین را انتخاب کند و به این ترتیب با صرف کمترین هزینه و وقت، یک راه بهتر برای رسیدن به مقصد برمیگزینید. این یعنی همان قدرت رهبری.
مهمترین نقش رهبر
ایجاد یک راهبرد، هدفگذاری، تلقین حس موفقیتآمیز بودن پروژه و راهبرد ایجاد شده در ذهن اعضای گروه و البته ایجاد حس همگرایی (به معنای قراردادن افراد در یک وضعیت مشترک برای رسیدن به هدف) از جمله مهمترین نقشها و وظایف یک رهبر تلقی میشود. به راستی چه عواملی یک نفر را به سمت کارهای بزرگ و به ظاهر نشدنی سوق میدهد؟
مقاومت و پافشاری
هر چقدر سماجت شما برای رسیدن به هدف بیشتر باشد، به همان اندازه احتمال رسیدن به موفقیت افزایش مییابد. باید آنقدر مداومت داشته باشید که هیچ مانعی نتواند شما را از رسیدن به هدفتان بازدارد. منابع الهام ما میتوانند فیلمها و داستانهایی باشند که در آن شخصیت اول ماجرا تنها یک درصد شانس تغییر زندگی و موفقیت را دارد اما از همان یک درصد برای ساختن زندگی و آینده خودش بهره میبرد و در نهایت به موفقیتی فراتر از حد انتظار میرسد. اصرار به رسیدن به مقصد، بیشتر اوقات معجزه میکند.
گوش سپردن به ندای درون
گاهی اوقات بدون هیچ دلیلی ما به ندای درون خودمان توجهی نمیکنیم و آن را نادیده میگیریم؛ درحالی که بسیاری از اوقات، درستترین تصمیمات از طریق گوش سپردن به ندای درون حاصل میشود. شما باید آنچه زمینه استعدادتان است را بیابید و سپس در همان راستا، سختکوشانه تلاش کنید. در این بین از گوش دادن به ندای درون هم غافل نشوید.
اعتماد به نفس
برای اینکه مشکل پیش روی خودتان را بزرگ نکنید، کافی است کمی به گذشته برگردید و ببینید قبلا چه مصائب و مشکلات به ظاهر حلنشدنی را حل کرده و پشت سر گذاشتهاید. اگر کاملا مطمئن هستید راه و هدف شما درست است، با نهایت اشتیاق و بدون ذرهای ترس و ناامیدی به سمتش بروید. قول میدهم اگر اعتماد به نفس کافی داشته باشید و با همه توان و اشتیاق خودتان به هدف حملهور شوید، قطعا به موفقیت میرسید.
قدرت تمرین و محاسبه
کار سخت و استفاده از اعداد در محاسبات، موفقیت زیادی به ارمغان میآورد. مثلا اگر عدد 17 را برای رسیدن به هدفی مانند پرتاب توپ به داخل سبد انتخاب کنید، نیرویتان را به اندازه 17 پرتاب، مدیریت و سعی میکنید قبل از پایان فرصت فرضی به هدف خودتان برسید. یک بوکسور خوب هرگز صد مدل مشتزدن را تمرین نمیکند اما یک مدل مشتزنی را صدهزار بار تمرین میکند تا در لحظه موعود، ضربه نهایی را بزند و بازی را ببرد.
فکر موفقیت را از سرتان بیرون نکنید
در دانشگاههای معتبری مانند هاروارد یک اصل کلی به شما میآموزند؛ اینکه هرگز فکر موفقیت را از سرتان بیرون نکنید و رویایی برای تحقق بخشیدن داشته باشید. شروع از نقطه صفر ورسیدن به قله کاری تنها با داشتن رویایی روشن و واضح در سر و مغزتان امکانپذیر میشود. به طور کلی استعداد تنها، آدرس موفقیت را به دست شما نمیدهد اما اگر با مکملهایی مانند اشتیاق، برنامهریزی و راهکار مناسب همراه شود، میتواند دستاوردهای بزرگی برایتان به ارمغان بیاورد.
نویسنده: ریتش موهان
منبع: retailritesh.com
چطور به موفقیت برسیم
ماهنامه را آنلاین ورق بزنید
موفقیت یعنی رسیدن به هدفی که در ذهن فرد بوده است. پس چون افراد مختلف اهداف متفاوتی در ذهن خود دارند و برای رسیدن به آن اهداف تلاش می کنند، تلقی آنها از موفقیت خود هم متفاوت خواهد بود. افراد مختلف به تناسب اعتماد به نفس خود و تجربه موفقیت های قبلی اهداف مختلفی را در ذهن خود مجسم کرده وبرای رسیدن به آن تلاش می کنند.
بعضی اهداف آسان و بعضی اهداف سخت را انتخاب می کنند و بعضی هم اهدافی را در نظر می گیرند که ازنظر آسانی و دشواری در حدمتوسط است.اما در این بین رسیدن به موفقیت کاری شدنی است که با تمرین مهارت های فکری قابل دست یابی خواهد شد.درادامه با معرفی چند گام برای رسیدن و نزدیک شدن به موفقیت به شما معرفی میکنیم.با دلگرم همراه شوید:
گام های موفقیت: گام اول
چطور به موفقیت برسیم
از کارهایی که ناچاری انجام بدهی لذت ببر. نق زدن تنها تو را خسته می کند و نمی گذارد کار را درست انجام دهی، اما اگر با موفقیت مانند یک دوست رفتار کنی، مثل دوست همه جا به دنبال خواهد بود.
گام های موفقیت: گام اول
سعی کن کارهایت را از صمیم قلب انجام دهی، نه به صرف اینکه ناچاری انجام دهی، باید به کارت ایمان داشته باشی. یک جریان آب ضعیف، تنها نیمی از باغچه را آبیاری می کند.
گام های موفقیت: گام اول
موارد غیرقابل تغییر را همان طور که هست بپذیر. خواستن تنها، چیزی را تغییر نمی دهد. خواستن، باد را از وزیدن بازنمی دارد و برف را به آب نبات تبدیل نمی کند. اگر می خواهی چیزها را به چیزی بهتر از خودشان تبدیل کنی، با آنها همان گونه که هستند مواجه شو.
گام های موفقیت: گام اول
تمرین کن تا از درون شاد باشی. اجازه نده دیگران برای شاد کردن تو تصمیم بگیرند. خودت رئیس کارخانهشادی سازی باش.
گام های موفقیت: گام اول
ذهنت را همانند ابر سفیدی که در آسمان است، آزاد کن. تلاش کن، اما نتایج کار را به خدا واگذار. برای ابر چه فرقی می کند باد از کدام سو بوزد، چرا وقتت را برای چیزی که در کنترل تو نیست، تلف می کنی؟
گام های موفقیت: گام اول
وقتی تصمیم به انجام کاری می گیری، از خود نپرس: من چه می خواهم؟ بلکه بپرس: چه کاری به نفع همه است؟ اگر به فکر منافع دیگران باشی، دیگران در کنارت کار خواهند کرد و کمکت خواهند کرد تا موفق شوی.
گام های موفقیت: گام اول
هنگام تصمیم گیری ابتدا نباید بپرسی، از این کار چه نفعی عایدم خواهد شد؟ پرسش درست این است که: چه کاری به نفع همه است؟ خانه زمانی مستحکم خواهد شد که همه دیوارهایش استوار باشند.
گام های موفقیت: گام اول
وقتی کار به مشکل می خورد، نه دیگران را سرزنش کن و نه خود را، انسان وقتی شنا یاد می گیرد که از فرو رفتن در آب نترسد.
گام های موفقیت: گام اول
برای موفقیت در هر کار، باید ابتدا تصویر واضحی از نقشه کار داشته باشی. آنگاه، همان طور که در باد شدید، نخ بادبادک را محکم نگه می داری، باید هدفت را هم به همان محکمی نگه داری.
گام های موفقیت: گام اول
اگر طرحی در عمل مشکل تر از آن شد که فکر می کردی، دلسرد نشو. همه چیز این دنیا همینطور است، به خصوص اگر ارزشمند باشد. لاجرم خود حبابی بیش نبود، زیبا اما توخالی.
گام های موفقیت: گام اول
مشکلات، ما را قوی و به سمت پیروزی های بزرگتر هدایت می کنند. کوهنوردی آسان نیست، اما منظره ای هم که از قله کوه دیده می شود، بسیار زیباست
گام های موفقیت: گام اول
اراده ات را قوی کن. خود را به انجام کارهایی وارد کن که برایت مشکل اند. سپس آنها را با جدیت انجام بده. بعد از مدتی خواهی دید که اراده ات همانند گرزی فولادی، سخت و درخشان شده است.
چطور به موفقیت برسیم
گام های موفقیت: گام اول
با انرژی کامل روی کارهایت تمرکز کن. شیشه های رنگی کلیسا، هنگام عبور نور، بسیار زیبا و درخشان می شوند. کارهایت را هم اگر با انرژی انجام دهی، شفاف و زیبا خواهند شد.
گام های موفقیت: گام اول
هنگامی که قصد انجام کاری را داری، از خود نپرس: دیگران آن را چگونه و با چه روشی انجام داده اند؟ بلکه بپرس: چگونه می توانم آن را درست و به بهترین وجه ممکن انجام دهم. این را بدان که همواره حقیقتی تازه در انتظار کشف شدن است. بدون وجود این احساس و حقایق، کریستف کلمب هرگز به امریکا نمی رسید و گراهام بل تلفن را اختراع نمی کرد.
گام های موفقیت: گام اول
هر کاری را با جان و دل انجام بده. اگر شعاع انرژی ات را مانند ذره بینی که نور خورشید را متمرکز می کند، روی موانع تمرکز دهی، هر مانعی که سر راهت باشد خواهد سوخت.0