شکست یک بخش جدایی ناپذیر از زندگی است و می تواند درس های زیادی به ما بدهد، اما در صورتی که از شکست ها درس نگیریم، قطعا ضرر کرده ایم. بیشتر کارآفرینان بزرگ شکست های زیادی را در زندگی شان تجربه کرده اند و با درس گرفتن از آن و تلاش دوباره، به موفقیت رسیده اند. این افراد شکست را به عنوان یک تجربه یادگیری و راهنمای یک راه دیگر تلقی می کنند.
به گزارش آلامتو به نقل از success؛ حال این سوال مطرح می شود که چگونه می توان ایده شکست را به عنوان یک مانع در نظر گرفت؟ برای کسب اطلاعات بیشتر در این مورد ، با ۱۲ نفر از شرکت کنندگان در YEC مصاحبه کردیم تا ببینیم چگونه توانسته اند از شکست های گذشته دست بردارند و به استقبال آینده بروند. تا انتها با ما همراه باشید.
متیو پودولسکی ، مشاور قانونی فلوریدا ، می گوید: اگر این کار، کار آسانی بود شکست نمی خوردم. این شکست نشان می دهد کاری که شما انجام دادید، کاری دشوار، جدید و چالش برانگیز بوده است. برای جسارتی که باعث شده این کار را انجام دهید، به خودتان افتخار کنید.
به خودتان یادآوری کنید که کاری را انجام داده اید که ارزش شکست خوردن داشته است. از این پس، به جز درس هایی که از این شکست گرفتید، دیگر به آن فکر نکنید و به دنبال انگیزه و تلاش برای آینده و شروعی دوباره باشید.
چگونه از شکستهایمان درس بگیریم
پاتریک بارنیل می گوید: هنگامی که ما شکست می خوریم ، خیلی راحت است که احساس کنیم محکوم به تکرار اشتباهات خود هستیم.
بهترین راه برای رها کردن این احساس منفی ، پپیگیری پیشرفت ها و کارهایی است که روزانه به پایان رسانده اید. این وظایف می تواند شامل تمام کارهای مفیدی که در طول روز انجام داده اید، باشد. ما از آنچه فکر می کنیم موفق تر هستیم.
رابی اسکات می گوید: من بارها به عنوان کارآفرین شکست خورده ام. من متوجه شدهام که در هنگام شکست ، اگر کمی از بار و ناراحتی شکست را با دوستان و یا خانواده ام در میان بگذارم سبک تر خواهم شد و می تواند در احیای روحیه از دست رفته ام مفید باشد. در نهایت، من باید تصمیم بگیرم که آن را رها کنم و بر حال و آینده تمرکز کنم.
پردازش و هضم هر شکستی کمی زمان می برد، باید با این مراحل روبرو شوم و آن ها را پشت سر بگذارم.
نیکول مونوز می گوید: تمرکز بیش از حد بر شکست های گذشته یک راه اتلاف بی رویه زمان است. این راهی برای ایجاد موفقیت نیست.
درست است که گفتیم باید از شکست ها درس بگیریم و رفتار خود را تغییر دهیم، اما تمرکز زیاد بر شکستی که در گذشته خورده اید، به مراتب انگیزه شما برای آینده را کاهش خواهد داد. پس به جای اینکه در گذشته سیر کنید، یک قرارداد واقعی با خودتان ببندید و درس هایی که از این شکست گرفتید را درونی کنید و دیگر هیچوقت به آن فکر نکنید.
ریچارد فونگ معتقد است: شکست ها یک مزیت فوق العاده دارند و آن این است که به ما نشان می دهند چه مسیرهایی اشتباه است. انتخاب مسیر درست یکی از مزایای شکست است و ما هرگز یادگیری از شکست را متوقف نمی کنیم.
من می دانم محدودیت هایی (مانند عدم موفقیت) کمک می کند تا مسیر واضح تر به جلو باز شود و زمانی که به نظر می رسد یک میلیون احتمال وجود داشته باشد، این می تواند واقعا به هدایت کشتی کمک کند. بازی بتل شیپ یک مثال خوب در این زمینه است: هر شکست به شما کمک می کند تا به هدف خود نزدیک تر شوید.
رانا گجرال می گوید: بسیار مهم است که به یاد داشته باشید که شکست های گذشته، شما را تعریف نمی کند ، بلکه چیزی که معرف شماست نحوه واکنش نشان دادن به شکست هاست. عدم موفقیت در کاری به این معناست که اکنون با درک کاملاً جدید و دیدگاهی از آنچه انجام می دهید ، دوباره شروع کنید. برای شروع دوباره هیجان زده باشید.
استفانی ولز می گوید: اگر دیگران را به دلیل ناکامی های خود مقصر بدانید ، هرگز قادر نخواهید بود پیش بروید و موفق شوید. مهم است که نسبت به اقدامات خود مانند یک فرد بزرگسال پاسخگو باشید و مسئولیت اشتباهاتتان را به عهده بگیرید ، با این رویه قادر خواهید بود به جلو حرکت کرده و موفق شوید.
اگر به دنبال کینه های قدیمی هستید و یا دیگران را به خاطر کارهای اشتباه خود سرزنش کنید ، پذیرای شروع جدید دشوارتر خواهید بود.
«جرد اچیسون» (Jared Atchison)، یکی از سازندگان افزونه وردپرسی «WPForms» می گوید: آیا مقام و یا شی که در آن هستید را انکار می کنید؟
بعضی اوقات ما به خودمان دروغ می گوییم ، بدون توجه به اینکه اتفاقاتی که در گشته افتاده و شکست هایی که خورده ایم، به ما کمک می کند تا با کمبودها و شکست های خود کنار بیاییم. مهم است که با خود صادق باشید زیرا این تنها راهی است که شما قادر خواهید بود به سمت موارد بهتر پیش بروید.
سید بلخی، بنیانگذار WPBeginner می گوید: غلبه بر شکست هایی که در گذشته تجربه کرده اید، دشوار است. به یاد داشته باشید که شما دیگر همان کسی که قبلا بودید، نیستید.
امروز، شما درس های ارزشمندی را یاد گرفتید، افراد مختلفی را ملاقات کرده اید و تجربیات متفاوتی داشته اید. این تجربیات از شما فرد دیگری ساخته است. از گذشته یاد بگیرید و این بار بهتر حرکت کنید.
Rachel Beider می گوید: برای حرکت به جلو بعد از یک شکست سخت، طرز فکر خود را به قدردانی تغییر دهید. به این مساله توجه کنید که چالش ها و شکست ها در کنار شما هستند و شما را به رشد دعوت می کنند. بدون شکست ها و چالش ها، زندگی به شدت خسته کننده و کسل کننده خواهد بود.
کریس کریستوف (رئیس موسسه پژوهشی MonsterInsights) می گوید: ما تمایل داریم که به اشتباهات خود به عنوان ویژگی های تعریف شده خود نگاه کنیم.
حقیقت این است که بیشتر آشفتگی های درونی ما توسط خودمان به خودمان تحمیل می شود و خودکرده است و ما تنها کسانی هستیم که توجه می کنیم! اگر می خواهید از شکست های گذشته خود رها شوید ، باید این واقعیت را بپذیرید که اشتباه کرده اید ، درس های ارزشمند آموخته اید و برای شروع های جدید آماده هستید.
با توجه به سخنان نقل شده در قسمت بالا، به اهمیت درس گرفتن از شکست ها و رها کردن آن پی بردیم. حال وقت آن رسیده که دست از سرزنش خود بردارید و با انگیزه ای دو چندان به یک شروع جدید فوق العاده فکر کنید. موفق باشید.
به نظر من موفقیت نقطه نهایی رسیدن به یک هدف نیست من شخصا موفقیت رو توی سماجتم و مسیری که برای رسیدن به هدف طی میکنم میبینم.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
ترس از شکست یک مانع بزرگ برای دست یابی به موفقیت است. ترس از شکست حتی از خود شکست هم بدتر است زیرا شما را به داشتن زندگی فعلیتان مجبور می کند. برای اینکه پاسخ مناسبی به شکست بدهید باید به نحوهی برخوردتان با آن توجه کنید. با یوکن همراه باشید.
در این مطلب قصد داریم نگرش شما را نسبت به شکست تغییر دهیم تا بتوانید از آن در جهت رشد و توسعهی فردیتان استفاده کنید.
پژوهش جدیدی توسط مجلهی روانشناسی اجتماعی تجربی (Journal of Experimental Social Psychology) منتشر شده که اعلام می کند موفقیت برخلاف شکست نتیجهی تمرکز روی نتایج دلخواه است تا تمرکز برای جلوگیری از شکست خوردن. هرچند تلاش برای اجتناب از شکست وسوسه کننده است، اما افرادی که روی شکست نخوردن تمرکز می کنند خیلی بیشتر شکست می خورند تا آنهایی که به طور خوش بینانِ روی دست یابی به اهدافشان متمرکز می شوند.
*وینستون چرچیل: “موفقیت یعنی حرکت آرام و با افت و خیز از یک شکست به شکست دیگر، بدون از دست دادن امید .”
شاید این نقل قول خیلی آسان به نظر برسد اما اجرای آن وقتی عواقب شکست جدی باشد، بسیار سخت است. محققان ادعا می کنند گرفتن بازخورد مثبت، احتمال موفقیت فرد را بالا می برد زیرا همان خوش بینی را در فرد ایجاد می کند که هنگام تمرکز روی اهداف ایجاد می شود.
چگونه از شکستهایمان درس بگیریم
افرادی که تاریخ ساز بودهاند، از این فراتر رفته و شکست را ابزاری برای رسیدن به موفقیت می دانند. شاید مخترعان بزرگ برای ثبت یک اختراع هزاران بار شکست خورده باشند اما خودشان به این باور رسیدهاند که برای یک اختراع لازم است هزار قدم را بردارند تا به موفقیت برسند. شکست برای افراد بزرگ تنها مسیر به سوی موفقیت به حساب می آید.
این همان نگرشی است که موفقیت را از شکست متمایز می کند. البته مخترعان تنها کسانی نیستند که با این روش به موفقیت رسیدهاند. داستان هری پاتر از جی.کی. رولینگ بعد از نوشته شدن توسط 12 ناشر رد شد و نهایتاً مورد پذیرش قرار گرفت، البته در آن زمان پول ناچیزی به او داده شد. اپرا وینفری شغل خود را به عنوان خبرگزار در اخبار بالتیمور از دست داد، زیرا نگاه احساسی به خبرهایش داشت، همین خصوصیتی که پس از چند سال به برند او تبدیل شد. هنری فورد بعد از اینکه توانست نمونهی اولیهی ماشینی را بسازد که کار کند، دو بار اسپانسرهای خود را از دست داد. افراد زیادی هستند که پس از شکستهای متوالی به موفقیت رسیدند، پس این لیست تمامی ندارد.
*هنری فورد: “چه فکر کنید می توانید کاری را انجام دهید، چه فکر کنید نمی توانید، در هر صورت حق با شماست.”
به نظر شما تفاوت افرادی که اجازه می دهند شکست آنها را از اهدافشان دور کند و آنهایی که از شکست به نفع خود استفاده می کنند، چیست؟
5 مورد از این موارد به کارهایی مربوط است که باید انجام دهید و 3 مورد دیگر به تفکر و نگرش شما برمی گردد. کاری که در مقابل شکست انجام می دهید برای برگشت به حالت عادی ضروری است و تأثیر زیادی روی برداشتی که دیگران از شما و اشتباهتان خواهند داشت دارد.
وقتی دچار شکست شدید به سراغ 5 کار بروید تا در آینده به موفقیت برسید و باعث شوید دیگران نگاه مثبتی به شما داشته باشند. این 5 کار عبارتاند از:
اگر مرتکب اشتباهی شدید به دنبال این نباشید که کسی متوجه نشود، زیرا بالاخره دیگران متوجه می شوند و این مسئله غیرقابل انکار است. اگر منتظر بمانید تا دیگری به اشتباه شما اشاره کنند این یعنی دو اشتباه پشت سرهم؛ زیرا اگر سکوت کنید مردم از خود می پرسند چرا چیزی نگفتید و آن را به حساب ترسو بودن یا بیتوجهیتان می گذارند.
این که مسئولیت اشتباهتان را به عهده بگیرید، وجههتان را بهتر می کند. این کار نشانهی اعتماد به نفس و مسئولیت پذیری شخصی شماست. همیشه در توضیحاتتان از واقعیتها استفاده کنید.
اینکه بگویید: “اعتبار خود را از دست دادم زیرا نتوانستم کار را در مهلت مشخص انجام دهم.”، یک دلیل است؛ اما توضیح دیگر: “اعتبار خود را از دست دادم چون حیوان خانگیام مریض بود و این باعث شد نتوانم کار را در مهلت مشخص به انجام برسانم.” یک بهانه است و مسئولیت پذیری شما را زیر سؤال می برد.
پذیرش مسئولیت یک اشتباه کار را به جایی نمی رساند. کاری که بعد از این مرحله انجام می دهید هم ضروری است. به جای اینکه صبر کنید کسی پیدا شود و اشتباه شما را اصلاح کند، به دنبال راه حلهای خودتان باشید. حتی بهتر است مدیر یا هر کسی که نیاز است را نسبت به کارهایی که کردهاید تا همه چیز به روال قبل برگردد مطلع کنید.
به غیر از برنامهای برای جبران اشتباه، برای جلوگیری از تکرار اشتباه نیز باید برنامهای داشته باشید. با این کار به اطرافیانتان اطمینان می دهید نتیجهی خوبی از اشتباهات شما به دست خواهد آمد.
خیلی خوب است به شکست اجازه ندهید اعتماد به نفس و شجاعتتان را از بین ببرد. اگر چنین دیدگاهی داشته باشید هر بار که دچار لغزش می شوید روحتان از درون خرد شده و از پا می افتید. به خودتان فرصت دهید تا درسی که از این شکست گرفتهاید را درونی کنید و به محض اینکه این کار را انجام دادید، دوباره شروع کنید و تلاش خود را از سر بگیرید. دست نگه داشتن تنها باعث ایجاد احساسات منفی می شود و جرات و جسارت شما را از بین می برد. با این حساب، نگرش شما به اندازهی کاری که در مقابل شکست انجام می دهید اهمیت دارد. برای اینکه بتوانید از شکست به نفع خودتان استفاده کنید باید سرسخت و قدرتمند باشید که نشان دهنده هوش هیجانی بالای شماست.
وقتی دچار شکست می شوید 3 نگرش وجود دارید که باید آن را حفظ کنید.
افرادی که بعد از مواجهه با شکست برای ادامه ی مسیر توانایی بیشتری دارند، شکست را با احتمال بیشتری به عملشان (مجموعهای عملکردهای اشتباه یا غفلتی ناشی از بی توجهی) نسبت می دهند تا به شخصیت خودشان. در مقابل افرادی که با شکست می بازند، بیشتر شکست را نتیجهی تنبلی، کم هوشی یا دیگر خصوصیات شخصیشان می دانند. آنها با داشتن چنین نگرشی به شکست، هیچ کنترلی روی خود ندارند و در آینده احتمال کمی وجود دارد که ریسک کنند.
خوش بینی خصیصه ی دیگری است که باعث می شود افراد بعد از شکست، دوباره به مسیر برگردند. نتایج تحقیقات روی 576 کارآفرین دائمی نشان می دهد آنها بیشتر انتظار رسیدن به موفقیت دارند نسبت به کارآفرینانی که بعد از اولین شکست از کارآفرینی دست کشیدهاند. این احساس خوش بینی مانع از این می شود که فرد فکر کند شکست همیشگی است و همراه او خواهد بود. بلکه، این افراد هر شکست را آجری برای ساخت بنای موفقیت خود می دانند و همیشه از شکستهایشان درس می گیرند.
خوش بینی یک احساس مثبت است و پایداری عملی است که با تکیه بر این احساس مثبت انجام می دهید. در واقع، پایداری همان خوش بینی در مرحلهی عمل است. وقتی همه می گویند باید از کار دست بکشیم و به خانه برویم، افراد پایدار خود را از اشتباهات آزاد می کنند و به مسیرشان ادامه می دهند. خوش بینی این افراد هیچ وقت از دست نمی رود. این همان خصوصیتی است که باعث می شود بعد از شکست خوردن بلند شوند و به مسیرشان ادامه دهند.
نتیجه اینکه شکست نتیجه ی نگرش شماست. شاید اتفاقی که برای یک نفر شکستی بزرگ به نظر برسد برای دیگری تنها یک عقب نشینی کوچک باشد. پس می توانید نگاهتان را به شکست تغییر دهید تا از آن در جهت بهتر شدن استفاده کنید.
با این تفاسیر، چطور شکست را مدیریت می کنید؟ آیا با هر شکست عقب می نشینید یا از شکستهایتان درس می گیرید؟
منبع: linkedin
آیا به نظر شما این مطلب مفید بود؟
مجله موفقیت یوکن، مجله ای است ویدیویی که تلاش می کند هر آنچه انسان های موفق درباره موفقیت از دیروز تا به امروز تجربه کسب کرده اند را به آسان ترین شکل ممکن در اختیار شما بگذارد. هدف ما در یوکن گردآوری بروزترین روش های موفقیت فردی، سازمانی و تجاری است تا مرجع کاملی باشیم برای مخاطبین و افرادی که سعی دارند موفق شوند.
دانلود PDF كتاب از كارگري تا كارآفريني نويسنده علي معقولي
در لا به لای حرف های آقای علی معقولی جملاتی در مورد ناامیدی شنیدم که فکرم را قلقلک داد ،در این حد که دست به قلم شدم. ایشان ذکر کرده بودند اگر نا امید باشی تلاشت کم خواهد شد ، اگر تلاشت کم شود شکست می خوری و اگر شکست بخوری دوبرابر نا امیدی برتو غلبه می کند و در نهایت شکست تو حتمی و صددرصد است. با شنیدن بعضی از جملات ، میتوانی با گوشت و خون خود معنای واقعی جمله را حس کنی ! به طور کامل توانستم معنی حرفشان را درک کنم. به شکست رسیده بودم چون نا امید بودم ! به شکست قطعی و صددرصد. شکست من دلیلی جز نا امیدی نداشت و ندارد . نا […]
آیا شما هم در حین حرکت به سوی هدفتان شکست را قبول می کنید و نا امید می شوید؟ آیا شکست خوردن را یک نتیجه بسیار بد می دانید؟ آیا فکر می کیند همین که در راه رسیدن به چیزی که می خواهید شکست خوردید دیگر تمام است و به آن نمی رسید؟ اگر جوابتان به پرسش ها مثبت است که پیشنهاد می کنم این مقاله را مطالعه فرمایید و متوجه می شوید که چگونه می توانید پاسختان را به منفی تبدیل کنید و همراه با کسانی که پاسخشان منفی است مطالب بیشتری در مورد شکست و راه های مقابله با آن یاد بگیرید تا بتوانید به خواسته هایتان برسید. متاسفانه اکثر افراد در جامعه شکست را یک نتیجه […]
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید
!
برای عضویت در خبرنامه و
دریافت
مطالب ایمیل خود را وارد کنید
چگونه از شکستهایمان درس بگیریم
درباره ما
علی معقولی هستم متولد ۱۳۶۴ که از سال ۸۶ بدون سرمایه مالی از درجه مقدس کارگری ساختمان کارم را شروع کردم.
به لطف خدا سال ۱۳۸۸ موفق شدم شرکتی در زمینه طراحی و اجرای نماهای نوین ساختمان به ثبت برسانم که با استقبال خوب مشتریان مواجه شد.
سال ۱۳۹۰ شرکت دوم را با هدف تولید سنگ های صنعتی به ثبت رساندم که در سال ۱۳۹۲ کارخانه این شرکت افتتاح شد.در این کارخانه اکنون جدیدترین محصول نمای ساختمان در حال تولید می باشد.
تصمیم دارم تجربه های موفقیت و شکستهای خودم را در این سایت به شما به اشتراک گذارم.
برای اطلاعات بیشتر وخريدنسخه PDF كتاب کلیک کنید.
کتاب از کارگری تا کارآفرینی (نسخه pdf)
چگونه از شکست های خود درس بگیریم تا آن را مجددا مرتکب نشویم؟ اتفاق افتادن اشتباه، امری بدهی و غیر قابل اجتناب است ولی اگر از این اشتباه و شکست خود درسی نگرفتیم و آن را مجددا تکرار کردیم، شکست ما در راستای موفقیت و پیروزی نیست. در ادامه همراه باشید تا یاد بگیریم چگونه می توانیم از شکست های خود درس بگیریم و از اتفاق افتادن مجدد ان جلوگیری کنیم.
همه ما این گفته را شنیدهایم که: انسان جایزالخطاست. در حقیقت با زندگی کردن و (خطا کردن است) که یاد میگیرید. همه ما هر روزه اشتباهاتی از بزرگ تا کوچک را مرتکب میشویم، شکست میخوریم و یا گاف میدهیم. اما با وجود این شکستها و اشتباهات، احساس نمیکنیم که هماکنون فرصتی عالی برای یادگیری به دست آوردهایم. لازم است تا این را بدانید که در حقیقت این کمبودهای شما هستند که شما را منحصربه فرد میسازند و شما باید تمامی لغزشها و گند زدنهایتان را بپذیرید. قطعا شما نیز سعی بر این دارید تا طوری زندگی و رفتار کنید که از به اشتباه افتادنتان جلوگیری کرده باشید. ریسک نکردن و این که همیشه خودتان را از به خطر افتادنهای احتمالی مخفی نگه دارید، باعث میشود تا راحتتر باشید، اما اشتباهات و شکستها، در حقیقت همان هدیهها، گوهرها و راهنماییهای لازم برای یادگیری و رشد انسانها هستند. پس شکستها، اشتباهات، خرابکاریها و کاستیهایتان را بپذیرید، زیرا به واسطه آنها است که شما تبدیل به خود واقعیتان میشوید و این ۹ درس مفید گفته شده در زیر را میاموزید:
در حقیقت معنای کلمه “اشتباه” برگرفته از مقایسه کردن چیزی که می خواهیم و یا چیزی که به عنوان موفقیت میبینیم، (با اتفاقی که افتاده است) میباشد. توجه و پذیرش اشتباهاتتان به شما کمک می کند تا با تعهداتی از جمله این که واقعا میخواهید چگونه باشید، چگونه عمل کنید و چه چیزهایی داشته باشید، ارتباط برقرار کنید. اشتباهاتتان شما را بیدار کرده و مانند یک علامت چشمک زن باعث متمرکز شدن توجهتان بر روی برطرف کردن (نقصهایتان) میشوند. موقعیتهای فوری همیشه باعث میشوند تا بر روی مساله یا مشکلی که باعث خستگیتان شده است، تمرکز کنید. کار کردن بر روی راه حلهای احتمالی، تعریف کردن مجدد آن چه که میخواهید و یا انتظار دارید و بررسی مجدد ارزشها و اهدافتان، قطعا باعث هموارتر شدن راه شما خواهد شد.
حتی زمانی که به خطاهایتان اقرار میکنید، میتوانید تا کاملا از خود قدردرانی کنید. میتوانید تا به اشتباهاتتان بخندید و سپس برای اصلاح آنها سختتر از قبل کار کنید. بسیاری از شما کاربران هاو کن یو داستانهای طولانیای در رابطه با زمانی که ضربهای خوردهاید و به خود سرکوفت زدهاید، دارید. در حقیقت با این عادت، به نوعی خود را مغلوب میسازید، پس باید آن را کنار گذاشته و از خود و اشتباهاتتان، قدردانی کنید. افرادی که شما را دوست دارند و به شما اهمیت میدهند، با همه عیوب و اشتباهاتتان، در کنارتان میمانند. این که تمام و کمال نباشید باعث میشود تا منحصربه فرد باشید و شما باید به خاطر خودحقیقیتان دوست داشته شوید، پس باید کمی به خودتان استراحت بدهید. (سخت نگیرید!)
چگونه از شکستهایمان درس بگیریم
حتی گاهی اوقات بیشترین تلاشهای شما نیز، سرانجامی نخواهند داشت. ممکن است تا شما همه کار برای رسیدن به یک نتیجه خاص انجام داده باشید و دوباره شکست خورده باشید. زمانی که این اتفاق میافتد، میتوانید اقرار کنید که گیر افتادهاید. اشتباه کردن ما را مستقیما با قلب ترسهایمان مواجه میسازد. زمانی که این تجربه را میکنید و با ترسهایتان مواجه میشوید، آنها کم کم ناپدید میشوند. زمانی که میپذیرید که در شرایطی خاص گیر افتادهاید و به تنهایی از پس آن بر نمیآیید، این احساس شما سیگنالهایی (از انرژی) را پخش کرده و درهای کمک بر روی شما باز خواهند شد. خصوصا در زمانی که کمک میطلبید، افراد، منابع و راهحلها برایتان نمایان میشوند.
قطعا این اتفاق که بخواهید اشتباهاتتان را بپوشانید و یا از آنها خجالت بکشید امری کاملا طبیعی است و شاید با خود آرزو کنید تا پاککنی داشتید که میتوانستید اشتباهاتتان را به وسیله آن پاک نمایید. اما این که در رابطه با شکستها و محدودیتهایتان صداقت داشته باشید، فرصت این را به شما میدهد تا گفتن حقیقت را تمرین کنید. پذیرش حقیقت به شما اجازه می دهد تا دانشتان از شناخت خود را گسترش دهید و بنابراین با این روش میتوانید تا ظرفیتتان برای تغییر دادن خود را بالاتر ببرید. این کار دقیقا مشابه با این است که آینهای جلوی خود نگه داشته و خود حقیقتان را نگاه کنید. زمانی که به مردم از اشتباهات خود میگویید، در اصل با این کار به آنها اجازه میدهید تا واقعیت شما را ببینند و این کار باعث میشود تا خجالت، شرم و گناهی که دچار آن هستید از بین رفته و بر روی یادگیری و رشدتان تمرکز کنید.
قطعا این روش نوعی بررسی حقیقی و واقعی است. هنگامی که عواقب اشتباهاتتان را تجربه میکنید، کاملا متوجه خواهید شد که کدام یک از تلاشهایتان نتیجه بخش بوده است و کدام یک نبودهاند. بازخوردی که شما از اشتباهاتتان میگیرید یکی از دقیقترین، به جا ترین و قویترین بازخوردهایی خواهد بود که میتوانید به دست آورید. با توجه به اشتباهاتتان میتوانید تا بارها به الگوهای تکراری باوری یا رفتاریتان، کارهایی که کردهاید، چیزهایی که گفتهاید پی برده و بارها و بارها درباره آنها فکر کنید. وقتی عادتتان را عوض میکنید و تغییر میدهید، ممکن است تا متوجه شوید که قسمتهای دیگری از زندگیتان در حال بهتر شدن هستند. یک راه برای به دست آوردن حداکثر سود از اشتباهتتان این است تا آنها را از طریق فیلتر سوالات قدرتمندی همچون سوالات ذیل بررسی کنید:
از خود بپرسید که چگونه میتوانید از اشتباهتان استفاده کنید؟ دفعه بعد چه کار متفاوتی انجام خواهید داد؟ چگونه میتوانید تا در آینده متفاوت باشید؟ سوالاتی از این قبیل منجر به این میشوند تا در خود کندوکاو کنید و راه حلهایی را به ذهنتان میآورند.
گاهی اوقات واکنش غریزی شما نسبت به اشتباهتان بدین صورت خواهد بود که آن اشتباه را به گردن شخص و یا چیز دیگری میاندازید و با خود این گونه میگویید که اشتباه از شما نبوده است و کسی شما را مطلع نکرده بوده است و یا بدین صورت میگویید که اصلا آن اشتباه به شما ربطی نداشته است. قطعا این که به دنبال نقش خود در یک اشتباه و یا خطا باشید، نشان دهنده قدرت شماست. مسلما این که مسیولیت یک خطا را به عهده بگیرید امری خوشایند نیست. اما انجام این کار به این معنی است که شما می توانید تا دفعه بعد متفاوتتر از قبل عمل کنید. بررسی کردن نقشتان، به شما یادآوری می کند که انتخاب های شما و اقداماتتان تأثیر زیادی بر کیفیت زندگیتان دارند.
اشتباهات معمولا زمانی رخ میدهند که زیر قولتان میزنید، بیش از حدتان مسیولیتی را قبول میکنید، میپذیرید تا از جنگیدن به خاطر چیزی دست بکشید و یا به طور کامل به مسایل لازمه گوش نمیدهید. اشتباهات بزرگ معمولا، با خطاهای کوچک شروع میشوند. با گذشت زمان، انتخاب های کوچکی که با مقاصد یا اهداف شما در تقابل هستند، بر روی هم تجمیع شده و تبدیل به یک شکست میشوند. حتی کوچکترین انتخابات شما نیز دارای قدرت هستند، بنابراین بسیار مهم است که به انتخابهایی که هر روز انجام می دهید کاملا توجه نمایید. اشتباهاتتان می توانند مانند اخطاری باشند که نشان میدهد حرفتان با عملتان خارج از هماهنگی هستند. با وجود این شرایط ، بهتر است تا مقصود و هدفتان را دوباره بررسی کرده و تعهداتتان را بازبینی کنید و اقداماتتان را با آنها هماهنگ کنید.
شما سنبلی از رفتارهایتان نیستید و قطعا بیش از اشتباهاتتان هستید. به یاد داشته باشید که گذشته شما نباید تعیین کننده آینده شما باشد و به خاطر داشته باشید که شما این فرصت را دارید که باز به طور کامل خودتان را متهعد به انجام کاری کنید و حسابی در انجام آن کار مشارکت نمایید. اکثر مردم زمانی که با مشکل بزرگی مواجه میشوند، پا پس میکشند و عقبنشینی میکنند. در عوض، شما می توانید تا از شکستهایتان به عنوان شواهدی استفاده کنید که نشان دهند این هستند که شما درحال رشد، ریسک و کشمکش برای رسیده به پتانسیل واقعیتان هستید. اشتباهات به شما کمک می کنند تا به یاد داشته باشید همیشه نمیتوان محتاطانه عمل کرد و شما را متوجه این موضوع خواهند کرد که بدون خطرکردن، گاهی اوقات پاداشی هم وجود نخواهد داشت.
زمانی که شجاعت به خرج میدهید و مبارزات خصوصیتان برای حل مشکلاتتان را به طور عمومی برای دیگران بازگو می کنید، این امر میتوانند الهام بخش سایرین شوند. به عنوان مثال ممکن است تا آنها تصمیم بگیرند که به طرزی متفاوت زندگی کنند. هنگامی که شخص سیگاریای که تمام عمر سیگار کشیده است از بیماری آمفیزم در حال مرگ است در رابطه با مزایای ترک سیگار با شما صحبت میکند بسیار بهجاست تا به سخنان او گوش فرا دهید. نوع مشابه دیگری از همکاری نیز زمانی اتفاق می افتد که شما به صراحت درباره اشتباهات کوچکتان صحبت میکنید. به عنوان پدر و مادر شما می توانید به فرزندانتان آموزش دهید که شکست خوردن مشکلی ندارد و حتی شما تمایل دارید که فرزندانتان شکستها و اشتباهات شما را ببینند و با این کار، شما فرصت این را خواهید داشت که به فرزندانتان بگویید که چه کاری درست بوده است و باید آن را انجام میدادید و کجای کار را باید به طور متفاوتی عمل میکردهاید. قطعا همه این مطالب میتوانند تبدیل به درسهای سودمندی برای اشخاصی که در اطرافتان قرار دارند، بشوند.
چگونه بر شکست غلبه کنیم؟
کار های روزانه ای که اشتباه انجام می دهید
اشتباهات رایج در تصمیم گیری (11 اشتباه خطرناک در تصمیم گیری)
برای ارسال دیدگاه خود، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
برای دریافت اخبار جدید ایمیل خود را وارد نمایید
کپی کردن قسمت یا تمامی مقاله از “هاو کن یو” تنها با
کسب مجوز امکان پذیر است
همهی ما در طول زندگی اشتباهات و شکستها را تجربه میکنیم. آیا شده تا به حال با یادآوری خاطرات گذشته، احساس بدی پیدا کنید؟ حالتان دگرگون شود و پشیمانی به سراغ به شما بیاید؟ کمتر کسی است که چنین تجربهای نداشته باشد.
بیشتر مردم با یادآوری اشتباهات کوچک و بزرگ گذشته، سه رفتار را در پیش میگیرند:
اگر چنین روندی ادامه پیدا کند، شخص به سرعت اعتماد به نفسش را از دست میدهد و اسیر روزمرگی و برداشتهای نادرست از خود میگردد. این یعنی شکست واقعی! اشتباهات و شکستهای ما تواناییها و قابلیتهای ما را نشان نمیدهند. نمیتوان کسی را با اشتباهاتش قضاوت کرد. هر شکست فرصتی برای یادگیری است. آنتونی رابیز میگوید: «در معادلهی زندگی، آینده برابر گذشته نیست». نه تنها برابر نیست بلکه اگر برخورد درست با اشتباهات را بدانیم، میتوانیم آیندهای درخشان برای خودمان رقم بزنیم.
فرض کنید برای انجام کاری قرار است ۱۰۰میلیون تومان دریافت کنید، اما در انتها، کارفرما از نتیجه ناراضی است و فقط ۲۰میلیون تومان به شما پرداخت میکند. در این حالت چه میکنید؟ آن پول را دور میاندازید و چون به ۱۰۰میلیون تومان نرسدیدهاید و میگویید ۲۰میلیون تومان را هم نمیخواهید؟ یا اینکه با این مبلغ سرمایهگذاری کوچکی انجام میدهید و تلاش میکنید به ارزش آن بیفزایید؟
شکستهای شما نیز چنین وضعیتی دارند. زمانی که به جای موفق شدن، شکست میخورید، به جای پاداش موفقیت به شما تجربهی شکست داده شده است. اگر به جای سرزنش خودتان از این شکست درس بگیرید و از تجربیات آن استفاده کنید، چه بسا همین اشتباه زمینهساز موفقیتهای بعدی شما گردد.
چگونه از شکستهایمان درس بگیریم
۱. دست از افسوس خوردن و سرزنش کردن خودتان و دیگران دست بردارید. آنچه که شده مهم نیست، آنچه که باید انجام دهید اهمیت دارد.
۲. به این فکر کنید که از این شکست چه نکاتی میتوانید بیاموزید؟ در هر تجربه، درسهای زیادی برای آموختن هست. اگر این سئوال را پس از هر اشتباهی از خود بپرسید، مغز شما به راحتی پاسخ آن را پیدا میکند.
۳. به خودتان یادآوری کنید همه اشتباه میکنند. شما هم اشتباه کردید اما انسان باهوش و مثبتی هستید و میدانید با هر شکست چگونه برخورد کنید. با قابلیتهایی که دارید میتوانید این شکست را به پلی برای پیروزی بدل کنید.
۴. به راههایی فکر کنید که مانع از تکرار این اشتباهات شوید. اینگونه بار بعدی شانس بیشتری برای کسب نتیجهی مورد نظر خواهید داشت.
درس گرفتن از گذشته به این معنا نیست که شما دیگر اشتباه نمیکنید یا شکست نمیخورید، بلکه شانس وقوع اشتباهات تکراری را کاهش میدهد. در واقع هرچه از نردبان موفقیت بالاتر میروید شکستهایتان سنگینتر و اشتباهاتاتتان بزرگتر؛ ولی در مقابل، قدرتمندتر و جانسختتر میشوید. میزان صعود شما از پلکان موفقیت، متناسب با بزرگی شکستهایی است که تجربه میکنید.
هنگام رانندگی برای دنده عقب گرفتن، به ندرت از آینهی عقب استفاده میکنیم. به جای آن سرمان را برگردانده و پشت سر را نگاه میکنیم. آینهی عقب برای هنگامی است که در مسیر پیش رویمان به جلو میرویم. آینهی عقب کمک میکند ایمنتر برانیم و راحتتر به مقصد برسیم. شما هم هنگام مواجهه با اتفاقات گذشته چنین رفتاری در پیش بگیرید. از رویدادهای گذشته درسی بگیرید که بتواند به شما کمک کند سریعتر و راحتتر به مقصدتان برسید.
سبد خرید
منبع تصویر، Alamy
شکست اغلب مایه شرمساری است. اما اگر شکستهایمان را بررسی کنیم و به اشتراک بگذاریم، میتوانیم خیلی چیزها از آنها یاد بگیریم.
به موفقیتها بیشتر از شکستها توجه میشود. پیروزیهای خود را گرامی میداریم و میخواهیم با موشکافی دقیق آنها بفهمیم چرا اوضاع تا این حد خوب پیش رفته است.
صنایع مختلف بستههای آموزشی تهیه و به عنوان نکات مربوط به “روش برتر” به اشتراک میگذارند. مجریان مراسم در سخنرانیهای خود مخاطبانشان را با روایت گامهایی که برای رسیدن به پیروزی برداشتهاند، سرگرم میکنند. در مقابل آدمهای شکستخورده و شکستهایشان در بیشتر موارد مایه سرافکندگی و رسوایی هستند.
این در حالیست که خطاها، گامهای اشتباه و شکستهای تمام عیار اغلب اطلاعات مفیدتری در رابطه با روش بهتر انجام دادن کارها در اختیارمان میگذارند، البته اگر تمایلی برای بررسی و به اشتراک گذاشتن آنها داشته باشیم.
چگونه از شکستهایمان درس بگیریم
این نتیجه مطالعات دو روانشناس به نامهای آیلت فیشباخ و لارمن اسکریس-وینکلر از دانشکده بازرگانی دانشگاه شیکاگو است.
این دو نفر معتقدند ما اغلب به اندازه کافی از موقعیتهایی که کارها اشتباه پیش میروند، درس نمیگیریم. فیشباخ میگوید: ” نمونهاش تصمیمات اشتباهی هستند که به دلیل یاد نگرفتن از اشتباهات خود و دیگران در رابطه با کسب و کارمان میگیریم. به همین منوال اغلب نشانههایی که از خوب پیش نرفتن رابطهها یا عدم رضایت رییسمان خبر میدهند را هم نادیده میگیریم. به اشتباهاتمان اهمیت نمی دهیم و خودمان را برای یاد گرفتن درسهایی که راه موفقیت را نشانمان میدهند، به دردسر نمیاندازیم. ”
مطالعهای که در گذشته توسط توماس وب و همکارانش در دانشگاه شفیلد انجام شده، به مسأله نفرت بیفایده ما از اطلاعات مربوط به شکستهای گذشته وحالمان پرداخته است، پدیدهای که این تیم تحقیقاتی نامش را “اثر شترمرغ” گذاشتهاند. چه در حال انجام یک رژیم جدید برای تناسب اندام خود باشیم، چه مشغول طراحی سایت یک شرکت و چه برنامهریزی برای یک همهگیری قریبالوقوع، وقتی در مسیر پا میگذاریم، مایلیم سر خود را زیر شن فرو ببریم. به جای این که پیشرفتمان را زیر نظر بگیریم و ببینیم از مسیر خارج شدهایم یا نه، دندانهایمان را به هم میساییم، به راه ادامه میدهیم و امیدواریم بهترینها برایمان اتفاق بیفتد.
“اثر شترمرغ” به نفرت مداوم ما نسبت به شکستهای حال حاضر و آیندهمان اشاره دارد؛ رفتاری که در طولانی مدت به ما صدمه خواهد زد.
بنابر تحقیقات گابریل اوتینگن، استاد روانشناسی دانشگاههای نیویورک و هامبورگ، ما همچنین تمایلی نداریم به مشکلاتی که ممکن است در مسیر دستیابی به هدفمان وجود داشته باشد، فکر کنیم. این در حالی است که وقتی با استفاده از شیوهای که او نامش را “تضاد ذهنی” گذاشته، موانع بر سر راه یک هدف را بدانیم، احتمال این که پشتکار به خرج دهیم و موفق شویم هم بالاتر میرود.
در همین راستا اسکریس- وینکلر و فیشباخ تحقیقات خود را روی موضوع بیمیلی به یادآوری اشتباهات گذشته خودمان یا دیگران متمرکز کردهاند. آنها در تازهترین مطالعه خود از دهها معلم خواستند یک زمان بخصوص که در کار خود موفق بوده و زمانی دیگر که شکست را تجربه کردهاند را بیاد بیاورند. وقتی از آنها پرسیده شد برای کمک به سایر معلمان ترجیح میدهند کدامیک را با آنها به اشتراک بگذارند، نزدیک به ۷۰ درصد داستان موفقیت خود را انتخاب کردند.
اسکریس- وینکلر و فیشباخ معتقدند عامل کلیدی در چنین رویکردی صرفا این است که بسیاری از ما نمیدانیم اشتباهها تا چه حد میتوانند آموزنده باشند. به این منظور آنها با الگوبرداری از موقعیتهای زندگی واقعی که کلید موفقیت در آنها اجتناب از اشتباه است، آزمایشی ساده طراحی کردند. این دو میخواستند ببینند حتی اگر شکستها آموزندهتر از موفقیتها باشند، باز هم شرکتکنندگان از به اشتراک گذاشتن آنها دوری میکنند؟
در این آزمایش که به شکل آنلاین میان دهها نفر انجام شد، داوطلبان میتوانستد از میان سه جعبه که از محتویاتش خبر نداشتند، دو جعبه را انتخاب و شانس خود برای بردن پول را امتحان کنند. در یکی از این جعبهها ۲۰ سنت، در دیگری ۸۰ سنت و جعبه آخر خالی بود که برایشان یک سنت خرج برمیداشت. بعد از آزمایش آنها میتوانستند برای کمک به شرکتکننده بعدی، اطلاعات مربوط به یکی از جعبههایی که باز کرده بودند را با او به اشتراک بگذارند. برای تشویق داوطلبان به این کار به آنها گفته شد شرکتکننده بعدی هم میتواند به زودی به طور متقابل اطلاعاتش را با آنها در میان بگذارد.
منبع تصویر، Alamy
یک مطالعه نشان داد داوطلبان چطور بعد از باز کردن جعبههای مجازی حاوی پول، بیشتر ترجیح دادند شکست خود یعنی از دست دادن پول را با دیگران به اشتراک بگذارند تا موفقیت در بردن آن را.
این دو محقق اساسا آزمایش را طوری طرحریزی کردند که همه داوطلبان فقط جعبه خالی و جعبه دیگر که ۲۰ سنت پول در آن بود را باز کنند. بنابراین به نفع همه آنها بود که به جای دادن اطلاعات مربوط به موفقیت نسبیشان ( مکان جعبه ۲۰ سنتی) ، انتخاب اشتباه خود یعنی محل جعبه خالی را با داوطلب بعدی به اشتراک بگذارند. به اشتراک گذاشتن شکست در این آزمایش به داوطلب بعدی کمک میکرد از انتخاب جعبه خالی بپرهیزید، این در حالی است که اگر اطلاعات مربوط به موفقیت به او داده میشد، خطر باز کردن جعبه پوچ همچنان به قوت خود باقی بود. با این حال اسکریس-وینکلر و فیشباخ طی مطالعات گوناگون به این نتیجه رسیدند که نزدیک به یک سوم تا نیمی از داوطلبان ترجیح دادند به جای شکست، موفقیت خود را به اشتراک بگذارند و این در حالی بود که آگاهی نسبت به شکست آنها میتوانست برای سایر شرکت کنندگان سودمندتر باشد.
این دو محقق با انجام یک آزمایش دیگر در قالب آزمون اطلاعات عمومی به شواهد بیشتری دست یافتند که نشان میداد ما چگونه ارزش اشتباهات خود را نادیده میگیریم. هر چند این بار متوجه شدند این نگرش به آسانی قابل اصلاح است. داوطلبان آنلاین باید معنای چند نماد باستانی را حدس میزدند و برای پاسخ به هر سوال دو گزینه در اختیار داشتند. در پایان آزمون اول، به داوطلبان گفته شد وقت برای دادن نتایج کافی نبوده است. اما پس از آزمون بعدی، به آنها گفتند همه پاسخهایشان اشتباه بوده است. نکته اینجاست که وقتی از شرکتکنندگان پرسیده شد ترجیح میدهند اطلاعات کدام آزمون را برای کمک در اختیار دیگران بگذارند ، ۷۰ درصد از آنها آزمونی را برگزیدند که نتیجهاش را دریافت نکرده بودند. آنها با این که حالا عملا معنای درست نمادها در آزمون دوم را میدانستند، ترجیح دادند شکست خود را به اشتراک نگذارند.
درست مثل آزمایش جعبههای پول، مشکل این بود که شرکتکنندهها نمیدانستند انتخاب اشتباهشان تا چه اندازه میتوانند آموزنده باشند. اما در این آزمایش، اسکریس-وینکلر و فیشباخ به داوطلبان فهماندند غلط بودن همه جوابهای آنها در آزمون دوم به این معناست که حالا پاسخهای درست را میدانند. این کار باعث شد آنها انگیزه بیشتری برای به اشتراک گذاشتن آنچه از شکست خود در آزمون دوم آموخته بودند، پیدا کنند.
یافتههای جدید نشان میدهد آگاهی یافتن از درسهای نهفته در شکستها برای بسیاری از ما سودمند خواهد بود.
فیشباخ میگوید: “بعد از شکست، از خود بپرسید: چه درسی از آن گرفتهام و چطور میتوانم در آینده از این درس استفاده کنم؟” او میگوید یاد گرفتن از شکستها میتواند سخت باشد چون به عزت نفستان لطمه میزنند و شما به پاسخ درست یا روشی بهتر برای انجام کارها نیاز دارید . او میگوید: ” پس فقط توجه کردن کافی نیست و حواستان باید بیشتر جمع باشد چون یاد گرفتن از شکستها کار سختتری است.”
منبع تصویر، Alamy
توماس وب معتقد است درسهای فرهنگی زیادی از این مقوله میتوان گرفت. ما تقریبا به درستی نسبت به شکستها دیدی منفی داریم اما باید از تغییر نگرش گستردهتری که شکست را نه فقط مایه شرم و تاسف که موقعیتی از هر جهت آموزنده میداند، نهایت بهره را ببریم.
برخی صنایع که امنیت در آنها حرف اول را میزند، از جمله هوانوردی و سفرهای فضایی، در حال حاضر چنین ذهنیتی را پذیرفتهاند اما به نظر میرسد این نگرش باید بیشتر گسترش یابد.
نشانههای مثبتی مبنی بر این که برخی سازمان در این مسیر قدم گذاشتهاند، وجود دارد. فیشباخ میگوید: “تعداد رو به افزایش شرکتهایی که مراسم ‘شبهای گندکاری’ برگزار میکنند، من را تحت تاثیر قرار داده است. این رویداد در اصل فرصتی در اختیار کارمندان میگذارد که بدون فکر کردن به پیامد عمل خود، پشت میکروفون بروند و از اشتباهاتی که در کار خود مرتکب شدهاند، حرف بزنند.”
پذیرفتن اشتباه جرأت میخواهد اما هر چه عده افرادی که توانایی این کار را دارند بیشتر شود، درسهای بیشتری هم برای آموختن وجود خواهد داشت.
© 2021 بی بی سی. بی بی سی مسئول محتوای سایت های دیگر نیست. سیاست ما درباره لینک دادن به سایت های دیگر.
به آخرین اشتباهی که در کارتان مرتکب شدهاید فکر کنید. حتی اگر هم خیلی جزئی بوده باشد (مثل ریختن قهوه روی اسنادی که قرار بوده چند دقیقه بعد ارائه دهید) احتمالا هول شدهاید و سعی کردهاید اشتباهتان را جبران کنید.
هیچکس از اشتباه نکردن در امان نیست. ما انسانیم و انسان جایزالخطاست! اما اگر خیلی راحت با یک عذرخواهی دوباره مثل سابق به کارمان ادامه دهیم، این ریسک وجود دارد که اشتباهات مشابه را تکرار کنیم.
حتما بخوانید: چگونه همه جا فردی خوشرو و دلربا باشیم؟ ۱۶ راهکار کاملا موثر
وقتی از اشتباهاتمان درس نگیریم و بیش از حد لازم به خودمان و دیگران استرس وارد کنیم، ریسک بیاعتماد شدن دیگران نسبت به ما ایجاد میشود.
در این بخش ۵ گامی که به شما کمک میکنند از اشتباهاتتان درس بگیرید و به آموختههایتان جامه عمل بپوشانید، میپردازیم.
چگونه از شکستهایمان درس بگیریم
نکته: “اشتباه کردن” مثل “شکست خوردن” نیست. شکست نتیجه یک عمل نادرست است، در حالیکه یک اشتباه معمولا یک عمل نادرست است. بنابراین وقتی اشتباه میکنید، میتوانید از آن درس بگیرید و آن را جبران کنید. در حالیکه از یک شکست فقط میتوانید درس بگیرید.
شما نمیتوانید از یک اشتباه چیزی یاد بگیرید، مگر اینکه قبول کنید مرتکب آن شدهاید. بنابراین یک نفس عمیق بکشید و زیر بار کاری که کردهاید بروید. به کسانی که باید از اشتباهتان باخبر شوند، اطلاع داده و از آنها عذرخواهی کنید. به آنها بگویید که به دنبال راحل برای رفع مشکل هستید.
گفتن کلمه “متاسفم” نوعی دل و جرات نشان دادن است اما بهتر است به جای پنهان کردن خطا یا بدتر از آن، مقصر شناختن دیگران، راستش را بگویید. در دراز مدت بعد از اینکه اشتباه اصلیتان فراموش شد، دیگران شجاعت و درستکاریتان را به خاطر میآورند.
اگر این موضوع را از منبع دیگری شنیده شود، شهرتتان خدشهدار خواهد شد و ممکن است فرصتی برای درس گرفتن از آن اشتباه فراهم نشود.
نوع نگاه شما به اشتباهاتتان روشی که به آنها واکنش نشان میدهید و آنچه در گام بعدی انجام میدهید را مشخص میکند.
این احتمال وجود دارد که خطایتان را تا زمانیکه شوک اولیه و ناراحتی وجود دارد، کاملا منفی ببینید. اما اگر به اشتباهتان از یک زاویه دیگر و به عنوان فرصتی برای یادگیری نگاه کنید، میتوانید به فردی آگاهتر و انعطافپذیر تبدیل شوید.
حتما بخوانید: بهترین روش شروع یک ارائه/سخنرانی در هر جایی (۳ گام مهم)
وقتی متوجه اشتباهتان شدید، به این فکر کنید که چه کار میتوانید بکنید تا مانع از رخ دادن دوباره آن شوید. مثلا اگر فرآیندی را به درستی دنبال نمیکنید، یک چک لیست یا سند فرآیند دقیقتر تهیه کنید.
دست از سرزنش کردن خودتان بردارید. لحظهای مکث کنید تا درباره اینکه چطور میتوانید از این شرایط به نحو احسن بهره ببرید، فکر کنید.
فرصتی که برای یادگیری به شما داده میشود نباید بهانهای شود تا شما به رفتار غلط و سهلانگارانهتان ادامه دهید! در عوض، پذیرفتن اشتباه و نشان دادن اینکه از آن درس گرفتهاید میتواند به دیگران بفهماند که اشتباه کردن آنقدرها هم بد نیست. به عبارت دیگر تا زمانیکه هوشمندانه و با حسن نیت عمل کنید و در محدوده قابل قبول ریسک کنید، اشکالی وجود ندارد.
از این رویکرد برای تشویق افراد دیگر به انجام ریسکهای قابل قبول و خلاقتر بودن الگو بگیرید.
در مرحله بعد، باید صادقانه و بیطرفانه اشتباهتان را تحلیل کنید. سوالات زیر را از خودتان بپرسید:
میتوانید این روش را برای یک اشتباه به کار بگیرید و تا زمانیکه که به علت اصلی نرسیدهاید این سوالات را از خودتان بپرسید. در مسائل پیچیده و بحرانیتر، استفاده از متد “رسم نمودار علت-معلول” مناسبتر است.
حتما بخوانید: نحوه جلوگیری از تنبلی: ۱۱ مرحله عملی برای اینکه بیشتر فعال باشید
پیادهسازی این متد که نوعی کالبد شکافی است، نشان میدهد چه چیزی باعث این اشتباه بوده است و آنچه باید تغییر کند تا از تکرار اشتباه پیشگیری شود، را برجسته میکند.
خطری که وجود دارد اینست که فشار کاری باعث شود به روال و عادتهای رفتاری سابقتان برگردید. آنالیز و پی بردن به اشتباهات میتواند شما را افسرده و ناامید کند و احساس ناکامی ناشی از آن شما را از عمل بازدارد. به عبارت دیگر درس گرفتن از یک خطا مهم است اما عملی کردن این درسها، مهمتر.
این احتمال وجود دارد که در عمل به درسهایتان، به نظم و انگیزه برای تغییر عادات قبلی یا روشی که تیم کاریتان به آن عمل میکند، نیاز باشد. این ترک عادت به شما کمک میکند تا از انجام کارهایی که در آینده باعث آسیب رساندن به خودتان می شود پیشگیری کنید و این امکان را برایتان فراهم میکند تا از مزایای عمل به عادتهای کاری بهتر بهرهمند شوید.
اینجاست که باید به شناسایی مهارتها، دانش، منابع یا ابزاری که شما را از تکرار دوباره خطا در امان نگه دارد، بپردازید.
این کار را با فکر و دقت زیادی انجام دهید چون “تغییرات فوری” احتمالا به اشتباهات بیشتری منجر خواهند شد. در هر کاری که برای عملی کردن آموختههایمان انجام میدهیم باید شکیبا باشیم و به آنها پایبند بمانیم.
حتما بخوانید: عادات ذهن ثروتمند و ذهن فقیر: عادت های ضروری برای ثروتمند شدن
اگر اشتباهاتتان جزئی یا مربوط به خودتان هستند، اهداف شخصی و برنامههای عملی زمینه را برای پیادهسازی چیزهایی که یاد گرفتهاید فراهم خواهند کرد. این اهداف به شما مقیاس زمانی برای انجام کار و لیستی از وظایفی که باید به سرانجام برسانید، میدهند.
ابزار خاصی که برای این منظور باید استفاده کنید بستگی به آموختههای خاصی که باید آنها را عملی کنید دارد.
مثلا اگر فهمیدید که یک اشتباه به دلیل فراموشی است، استفاده از دفترچه یادداشت یا توجه به جزئیات میتواند کمک کننده باشد. اگر متوجه شدید که مهارتهای سازمانیتان کمتر از حد معمول است نرمافزارهای برنامهریزی دیجیتال و صفحه گسترده (مثل اکسل) میتوانند مفید باشند.
یا اگر فهمیدید که خطایی که رخ داده به خاطر سو تفاهم ناشی از تفاوت فرهنگی بوده، لازم است مهارتهای ارتباطیتان تقویت شوند.
حتما بخوانید: ۱۴ گام ساده برای رسیدن به موفقیت (جدیدترین تحقیقات)
اگر اشتباه بیشتر سازمانی بود تا شخصی، شاید لازم باشد تا روش فراگیرتری را امتحان کنید. مثلا نوشتن رویه کامل و دقیقتر میتواند به شما کمک کند تا مطمئن شوید بیشتر کارها را بدون خطا انجام خواهید داد.
در شرایطی که اشتباهات در یک تیم یا سطح سازمانی رخ میدهد، بهتر است محیطی را ایجاد کنید تا دیگران هنگام بیان نظراتشان احساس راحتی کنند و همینطور با پذیرفتن اشتباهاتشان بتوانند آنها را جبران کنند.
شاید لازم است برای عملی کردن درسهایی که گرفتهاید، روشهای متعددی را امتحان کنید تا به یک روش قابل قبول برای پیشگیری از تکرار خطاهای گذشتهتان برسید. چرخه دمینگ (PDCA) یک ابزار عالی برای مشخص کردن کارآمدترین راهحلها است.
از این طریق، با بررسی تعداد و نوع اشتباهاتی که انجام دادهاید، ندادید یا دوباره مرتکب شدهاید، روی کارایی تاکتیک انتخاب شده نظارت کنید. از کسی بخواهید حساب اشتباهاتتان را داشته باشد، این کار به شما کمک میکند تا حواستان بیشتر به شیوه جدید انجام کارتان باشد.
حتما بخوانید: ۹ نکته بسیار ساده برای اینکه فردی موثر و پربازده باشید!
انسان جایزالخطا است و ما نباید خودمان را به خاطر اشتباهاتی که مرتکب میشویم تنبیه کنیم. این اشتباهات میتوانند فرصت خوبی برای یادگیری باشند و در سطح فردی و سازمانی رخ دهند. ما تنها باید از آنها درس بگیریم و آموختههایمان را عملی کنیم. وقتی شما یا یکی از اعضای تیمتان، اشتباه میکند:
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
چگونه از شکستهایمان درس بگیریم
ایمیل *
سلام خیر متاسفانه…
عالی بود…
منم همینطور کاملا موافقم…
من خودم ووشو کارم و تازه ۲ ساله وارد این رشته شدم واقعا هم ع…
همه چی خوبه ولی چرا اندازه هاشو نمینویسد اگر لطف کنید انداز…
این یه نوع مریضیه بهش میگن مریضی عشق که طرف حتی حاضر نیست ما…
مرکز کاشت مو
مرکز کاشت ابرو
جراحی سینه و شکم
جراحی لیفت صورت و گردن
جراحی لیپوساکشن
جراحی بینی
درباره ما
فروشگاه اینترنتی لوتوس با حدود ۱۰ سال سابقه فعالیت های اینترنتی و ۸ سال سابقه در بستر فروشگاههای اینترنتی دارای سابقه درخشان در این زمینه میباشد. ما دارای نماد اعتماد الکترونیکی و تاییدیه رسانه های دیجیتال می باشیم.
هنرفردی سالم زیبا
تهران-خیابان انقلاب
تماس 09191210008
تلفن ثابت 28426929-021 ایمیل maxer.ir@gmail.com
تبلیغات تماس با ما
0