چگونه از عشق خود تعریف کنیم

 
helpkade
چگونه از عشق خود تعریف کنیم
چگونه از عشق خود تعریف کنیم

شروع یک رابطه عاطفی همیشه از ساده‌ترین راه‌ها است اما نگه داشتن این رابطه در تعادل کار دشواری است و نیاز به توجه کافی طرفین به هم مثل روزهای اول را دارد. قطعاً وقتی کسی را دوست دارید، می خواهید این را بداند اما گاهی این عشق را نمی‌توان به راحتی گفت. وقتی شما می گویید “من عاشق تو هستم”، بسیاری از مردم آن را به عنوان یک کلیشه می گیرند، در هر رابطه عاطفی سوالات ذیل همواره پرسده می شود:

آیا دوستم دارد؟

چرا دیگر مثل روزهای اول رفتار نمی‌کند؟

و طرف مقابل همواره این پرسش‌ها را از خود دارند که چه کاری کنم که دوست داشتنم ثابت شود؟

چگونه از عشق خود تعریف کنیم

اگر شما هم پرسش‌های بالا را در ذهن دارید و می‌خواهید به کسی ثابت کنید که از صمیم قلب دوستش دارید، این مقاله را دنبال کنید.

عشق و دوست داشتن در ۳ مولفه خلاصه می‌شود و از همین  طریق می‌توانید عشق و محبت خود را ثابت کنید. هر سه راه اثبات عشق را می‌توان در یک جمله خلاصه کرد، از کوزه همان تراود که در اوست. انسان عاشق محبتش را کف دست می‌گیرد و به معشوق هدیه می‌کند.عشق از طریق کلام، رفتار و هدیه دادن قابل انتقال است اما این مولفه‌ها چه معنایی دارد و چگونه باید آنها را انجام داد تا عشق خود را ثابت کنیم.

اثبات عشق از طریق زبان که ساده‌ترین روش است شامل ارسال نامه به معشوقه، تشکر کردن، تعریف از تیپ و استایل، شنیدن سخنان آنها، انتقادپذیری، عذرخواهی به موقع و نوشتن شعر و متن ادبی و گفتن دوستت دارم است.

برای اثبات عشق در رفتار کافی است این موارد را رعایت کنید البته این مرحله کمی دشوار است و باید همیشه مراقب رفتارتان باشید. همیشه لبخند به لب داشتن، مهربان بودن، تقسیم کردن چیزهایی که دارید با او، صادق بودن، سورپرایز کردن، آشپزی کردن، اعتماد داشتن، تشویق آنها برای دستیابی به رویاهایشان و به موقع حضور داشتن روش های اثبات عشق در رفتار است البته خیلی از این موارد را بارها و بارها شنیده‌ایم اما شنیدن کافی نیست و طرف مقابل ما در رابطه عاطفی نیاز دارد که توجه و تلاش ما برای اجرای این روابط را ببیند.

یکی از راه های اثبات عشق، هدیه دادن است

سومین راه برای اثبات دوست داشتن هدیه دادن است. هدیه دادن از کارهای کم هزینه آغاز می شود مثل تهیه یک عکس دو نفر یا خرید گل تا کارهای پرهزینه مثل برنامه‌ریزی سفر عاشقانه، رفتن به کنسرت اما یکی از هدایایی که خانم‌ها به ان علاقه زیادی دارند و نوعی پس انداز هم محسوب می‌شود، خریدطلا و جواهر و سنگ‌ قیمتی برای آنها است.

خوب، شاید روز ولنتاین برای یک ماه دیگر نیست یا تا یک ماه دیگر خبری از هیچ مناسبت دو نفره‌ای نیست اما این به این معنی نیست که شما نباید برای عشق زندگیتان هدیه بخرید! شما باید تاریخ‌ها را بسازید. در واقع، از شما دعوت می‌کنیم که در این آزمایش به ما بپیوندید. طرح این است که هر روز برای یک ماه کامل عشق خود را به شریک زندگی خود نشان دهید و ببینید چه چیزی جادویی اتفاق می افتد. در اینجا لیستی از ۵۰ چیز که می توانید برای بیان عشق خود انجام دهید. در صورتی که همه چیز بین شما و شریک شما در حال حاضر خوب نیست یا اگر همه چیز در حال حاضر خوب است، این رابطه شما را تقویت می کند. به هر حال، هیچ چیز در این لیست گران نیست، بنابراین هیچ دلیلی وجود دارد که شانس خود را امتحان نکنید.

معجزه طلا و جواهر را برای همسرتان فراموش نکنید

همه این کارها عالی و بی‌نظیر است و رابطه شما را تقویت می‌کند اما هیچوقت معجزه طلا و جواهر را برای همسرتان فراموش نکنید. در مناسبت‌های خاص و مهم با یک تکه طلا او را سورپرایز کنید. می توانید برای انتخاب طلا و جواهر خاص و سنگ قیمتی به گالری‌های معروف شهر مراجعه کنید اما پیشنهاد ما به شما این است که یک برند معروف را که با سلیقه همسرتان همخوانی دارد، انتخاب کرده و همیشه از آن خرید کنید.

پیدا کردن آخرین مدل‌های طلا کار چندان سختی نیست اما همسر شما را به وجد می‌آورد و انرژی حاصل از این هدیه در زندگیتان جاری خواهد شد.

با ثبت نام در ویرگول به آرشیو بزرگی از مقالات مرتبط با این موضوع دسترسی خواهید داشت

از این پس او نمی‌تواند پروفایل کاربری و مطالب شما را ببیند.

دنیا بر مدار عشق می گردد و عشق بسیار با شکوه است اما متاسفانه ابدیت تجربه عاشقی، افسانه است و زمانی دوران رمانتیک عاشقی جای خود را به روزمرگی می دهد و اگر طرفین زبان عشق را بلد نباشند، بین آنها فاصله زیادی می افتد. از آنجایی که ما به طرزی متفاوت ابراز عشق کرده و عشق را دریافت می کنیم، زنده نگه داشتن عشق بعد از ازدواج کاری بس دشوار است.اگر بخواهیم به طور موثر ابراز عشق کنیم باید زبان اصلی عشق همسرمان را بیاموزیم زیرا به ندرت طرفین رابطه ای یافت می شوند که زبان عشق یکسانی داشته باشند.

اگر به دنبال راه هایی برای ابراز عشق به همسرتان هستید و نمی دانید با چه رفتارها و ترفندهایی مهر و محبت و علاقه خود را به همسر نشان دهید، این بخش از خانواده پلاس نمناک را مطالعه کنید.

دکتر پک می گوید:

عاشق شدن غریزه ای است که به طور ژنتیکی تعیین شده و بخشی از رفتار انسان برای جفت یابی را تشکیل می دهد و هدف آن افزایش احتمال یافتن جفت جنسی و پیوند با او برای بقای نوع بشر است و نباید دوران عاشقی را «عشق» نامید و دوران عاشقی معمولی جدا از تجربه عشق واقعی است.

چگونه از عشق خود تعریف کنیم

عشقی که به سعادت عاطفی همسرمان کمک می کند بر مبنای عقل، اراده و انضباط استوار است و خود انضباط به تنهایی می تواند باعث تحول و تکامل در روابط شود.

اگر شما نیز با توهم عاشقی ازدواج کرده اید، یا باید زندگی خود با همسرتان را ادامه دهید و یا باید از این زندگی فرار کنید. برای اینکه فاصله خود را با همسرتان کم کنید، فهرستی از دو دسته موضوعات مربوط به دوران عاشقی خود و همسرتان تهیه کنید. در یک دسته از احساسات، باورها، انتظارت تو نظایر آن و در دسته ای دیگر از احساسات، عواطف و انتظارات خام و غیر واقع بینانه و حتی زیان بارتان را که از عوامل بازدارنده یک رابطه پخته و بالغانه بوده اند، بنویسید و نقطه شروع این روزمرگی و سردی را پیدا و راه حلی برای آن بیابید. 

زبان عشق در جوامع مختلف با فرهنگ های مختلف، متفاوت است.اختلاف زبان در فرهنگ بشری وجود دارد. با زبان عشق، شما می توانید جرقه رابطه ای نویدبخش را بیفروزید یا شعله ای را که رو به خاموشی می رود را از نو فروزان کنید.

هدف عشق انجام دادن کاری برای کسی است که دوستش دارید و سعادت او را می خواهید. کلام تایید آمیز و فروتنانه زبان بسیاری از مردان و زنان است، این زبان اول در افراد در جوامع مختلف و فرهنگ های گوناگون متفاوت است. کلام تایید آمیز مانند تشکر و قدردانی از کارهای بسیار کوچک و معمول در خانه ، تحسین همسر سبب می شود فضای عاطفی بین همسران بهتر شود.

یکی از راه های عشق ورزیدن ، وقت گذاشتن برای یکدیگر است. با هم بودن شامل صحبت کردن با یکدیگر ، نگاه کردن به چشم های همسر در موقع حرف زدن، گوش دادن به او و کشف احساسات طرف مقابل ،توجه به زبان بدن همسر ، قطع نکردن صحبت او ، قدم زدن با هم است .

در این زبان نیز شخصیت افراد مورد توجه است.

دو نوع شخصیت وجود دارد :

برای یادگیری یک الگوی مناسب هر دو طرف رابطه باید بتوانند سه مورد از اتفاقات روز خود را برای همدیگر تعریف کنند.

 

هدایا از نمادهای بصری عشق است و برای برخی از افراد بسیار مهم هستند. هدیه دادن یکی از آسان ترین زبان های عشق برای یادگیری است. این موضوع با توجه به استطاعت مالی طرفین و نوع نگرش و فرهنگ آنان در جوامع مختلف متفاوت است. اگر زبان اصلی عشق همسرتان دریافت هدیه است، می توانید به او هدیه های مورد نظرش را بدهید و یا یک شاخه گل برایش بخرید. این افراد برایشان بسیار مهم است که شما در موقعیت های خاص مانند هنگام تولد فرزند ،از دست دادن عزیزان و… حضور فیزیکی داشته باشید .

دستور دادن جریان عشق را متوقف می کند و درخواست کردن به عشق جهت می دهد. زن و مرد باید در امور خانه داری، بچه داری و تمام مسئولیت های یک زندگی مشترک به تفاهم برسند و به یکدیگر خدمت کنند.

خدمت به یکدیگر نباید اجباری باشد بلکه باید آزادانه و عاشقانه باشد یعنی طرفین به میل خود انتظارات همسرشان را برآورده سازند. برای احیای نزدیکی و صمیمیت بیشتر و ارتباط بهتر کارهایی را که همسرتان دوست ندارد را شما انجام دهید و او را با انجام این کارها غافلگیر کنید.

برای برخی افراد تماس فیزیکی زبان اصلی عشق است. افرادی که زبان اصلی عشق آنها تماس فیزیکی است دوست دارند که همسرشان لمس شان کند، دست هیشان را بگیرد و دست در موهای آنها کرده و آنها را در آغوش بگیرد.

تماس فیزیکی عشق شکل قدرتمندی از ارتباط است و به عنوان نشانه ای از عشق، اعماق وجودمان را لمس می کند. در تماس فیزیکی از شیوه های مثبت و لذتبخش استفاده کنید و در وضعیت های بحرانی شامل مرگ، بیماری های خطرناک و … به جای سکوت با تماسی نرم و ملایم ابراز همدردی کنید.

تماس های عاشقانه رگ حیاتی زندگی عاطفی افرادی است که تماس فیزیکی زبان اصلی عشق آنهاست. از آنجایی که ما به طرزی متفاوت ابراز عشق کرده و عشق را دریافت می کنیم، زنده نگه داشتن عشق بعد از ازدواج کاری بس دشوار است.

 

 اکثر زوج ها دوست دارند عشق و علاقه ی آنها به اندازه و شدت روزهای اول آشنایی شان باشد که این را غیر ممکن می دانند اما ما میدانیم که فقط غیر ممکن غیر ممکن است.

عشق واقعی برای هر کسی تعریف منحصر به فردی دارد. عده ای عشق لیلی و مجنون را عشق واقعی می دانند و برخی دیگر معتقدند چنین عشق هایی تنها در قصه ها وجود دارد و در دنیای حقیقی پیدا نخواهد شد. با یوکن همراه باشید تا به شما بگوییم عشق واقعی چه ویژگی هایی دارد!

عشق واقعی، وسعت بخشیدن به طبیعت واقعی هر فرد است: یعنی هر آنچه هستیم و جذب می کنیم. حتی در دیگر روابط انسانی نیز جذب کسانی می شویم که انعکاسی از خود را در آنها می بینیم.

اگر به دنبال عشقی واقعی هستید، باید ویژگی هایی را در خود پرورش دهید که طرف مقابل تان خواستار آنهاست. در ادامه ی مقاله، به برخی از این ویژگی ها اشاره می کنیم:

وقتی واقعا عاشق کسی هستیم، لحظات پرعشق و هیجان در تمام شرایط و موقعیت ها همراه ما خواهد بود. هیچ وقت لازم نیست برای بروز و نشان دادن عشق و محبت تلاش کنیم. همه چیز در رابطه به همان شکلی که هست، زیبا و هیجان انگیز خواهد بود.

وقتی در چنین روابطی هستیم، نیاز نیست از خود واقعی مان فاصله بگیریم تا طرف مقابل را راضی و خشنود کنیم، بلکه ساده ترین کارها نیز سرشار از عشق و محبت خواهد بود. برای بوجود آمدن عشق و محبت خبری از تلاش و اجبار برای متقاعد کردن دیگری نخواهد بود.

چگونه از عشق خود تعریف کنیم

یکی از فاکتورهای مهم در حفظ پایداری عشق، احترام متقابل است. احترام متقابل به معنای ایجاد شرایط لازم برای پیشرفت فردی دو طرف و حفظ حریم ها و مرزهای مشخص است. این حریم ها و مرزهای مشخص به انتخاب و روش شما بستگی دارد.

وقتی واقعا عاشق کسی می شویم، باید او را با تمام خوبی ها و بدی هایش بخواهیم. با پذیرش طرف مقابل، نگرش مان تغییر کرده و گسترده تر می شود و چیزهایی را درک می کنیم که در حالت عادی قادر به تجربه ی آنها نیستیم. عشق واقعی، ما و طرز تفکرمان را تغییر می دهد. عشق به تفاوت دو نفر، زیبایی و سازگاری می بخشد. در روابط عاشقانه هیچ قضاوت و پیش داوری وجود ندارد و دروازه های قلب در پذیرش چیزهای تازه به همان شکلی که هستند، بدون هیچ تغییری گشوده خواهد بود.

تنها وقتی می توانیم عشق واقعی را درک کنیم که چیزی برای بخشیدن به دیگری داشته باشیم. اگر می خواهیم عشق دریافت کنیم، در مقابل باید عشق بدهیم. عشق واقعی تفاوت زیادی با برآورده کردن تمایلات خودخواهانه دارد و در مقابل به معنای تلاش برای هدفی مشترک و چشم اندازی مشابه است. فرد عاشق به همان اندازه به نیازهای معشوقش اهمیت می دهد که نیازهای خود را مهم می پندارد.

اعتماد به طرف مقابل، پایه اصلی روابط عاشقانه است. اعتماد به طرف مقابل به قدری اهمیت دارد که حتی از اعتمادی که نسبت به خود داریم هم مهم تر است. عشق واقعی بدون ایجاد ترس و حالت تدافعی ما را آسیب پذیر می کند که برای اینکه جلوی این آسیب پذیری را بگیریم نیاز به اعتماد است.

وفاداری در رابطه نه تنها باعث ایجاد ثبات عاطفی می شود، بلکه میزان صمیمیت و نزدیکی دو طرف را هم بیشتر می کند. وقتی دو نفر با عشق و محبت کنار هم زندگی می کنند، هیچ ترسی از ناراحتی و آسیب دیدن وجود نخواهد داشت. در واقع با یکی شدن، عشق فرصت رشد پیدا می کند و در طی زمان استحکامش نیز بیشتر خواهد شد.

عشق معجزه آفرین است و تمام ترس ها را از بین می برد. عشق واقعی باعث می شود احساس امنیت و آرامش داشته باشید. در هر جایی باشید، سایه بان عشق، روی سرتان بوده و از شما محافظت می کند. در چنین عشقی هرگز اذیت نمی شوید، زیرا خودخواهی در آن ریشه ای ندارد. عشق می تواند تمام زخم ها و دردهای گذشته را التیام دهد و ما را در مسیر رسیدن به خوشبختی توانمند و قوی سازد. با تکیه بر عشق، جرات دوباره دوست داشتن را پیدا می کنیم.

عشق واقعی باعث رشد فردی و معنوی دو طرف می شود و فرآیندی است که برای شادی و احساس آزادی ما ضرورت دارد. هر چیزی در این کره خاکی برای بقا نیاز به رشد دارد. عشق واقعی تنها باعث تقویت آزادی و شادی نمی شود، بلکه روی تمام ابعاد زندگی مانند زندگی شغلی نیز تاثیر مثبت خواهد داشت. تجربه عشقی شیرین باعث رضایت و شادی ما می شود و هیچ ترسی بوجود نخواهد آورد.

همه ی ما به عنوان یک انسان اجتماعی، نیاز به همراهی با دیگران داریم. وقتی صحبت از عشق به میان می آید به دنبال کسی هستیم که در تمام خوشی ها و ناخوشی های زندگی کنارمان باشد. ما نیازمند کسی هستیم که سردی و گرمی روزگار را با او تجربه کنیم؛ کسی که با او به مسافرت برویم، رازهایمان را تعریف کنیم، درباره ی اتفاقات پیرامون مان حرف بزنیم، باهم شوخی کنیم و در کنار هم پیر شویم و بمیریم. عشق به معنای توجه به کسی است که دوستش داریم. عشق واقعی یعنی داشتن روزهای خوب و کنار هم بودن در روزهای سخت!

خیلی از افراد در نشان دادن عشق و محبت خود به عزیزان شان مشکل دارند. در بیشتر اوقات، غرور و خودخواهی مانع ابراز عشق می شود. خودخواهی همیشه به معنای نخوت و غرور نیست، بلکه گاهی به معنای عدم اطمینان به خود و احساسات است. یکی از پیش نیازهای عشق واقعی، درک متقابل است. افراد عاشق همدیگر را درک می کنند و احساسات شان را صادقانه بروز می دهند.

وقتی از اعماق وجودمان حرف می زنیم و احساسات خود را واقعی و صادقانه نشان می دهیم، شجاعت و بخشندگی خود را به نمایش می گذاریم. در روابط عاشقانه شجاعت و بخشندگی به وضوح دیده می شود. رابطه ی عاشقانه به دو طرف امکان می دهد همدیگر را هم راز خود بدانند و در حریمی که برای شان ارزشمند است، هیچ کسی اجازه ورود نخواهد داشت.

عشق و عاشقی هم یک نوع کار تیمی به حساب می آید. در روابط عاشقانه باید بتوانید اوضاع را مدیریت و کنترل کنید و گاهی هم کنار بایستید و به عشق تان اعتماد کنید؛ این یعنی کاری که در یک تیم اتفاق می افتد. دو فرد عاشق همانند اعضای تیم، باید بتوانند نقاط ضعف یکدیگر را بپوشانند و باعث تقویت نقاط قوت هم شوند. در رابطه ی عاشقانه باید بدانید چه وقت سکوت کنید و چه وقت حرف بزنید. همین کار تیمی از سوی دو فرد عاشق باعث ایجاد و شکل گیری رابطه ای موفق و منحصر به فرد خواهد شد. در این صورت دو طرف اهداف سازگاری داشته و برای رسیدن به این هدف مشترک تلاشی هم سو باهم انجام خواهند داد.

عشق واقعی نیازمند شجاعت و نترسیدن است. در عشق واقعی، خبری از ترس از تعهد، اشتباه کردن یا آسیب زدن به دیگری نخواهد بود. وقتی ترس وارد رابطه شود، آن رابطه راه به جایی نخواهد برد. وقتی در یک رابطه عاشقانه باشیم خود می دانیم چه کاری باید انجام دهیم و بدون هیچ ترسی مسیر علاقه مندی خود را تا انتها طی خواهیم کرد.

عشق واقعی مقدس است. عشق واقعی باعث زداییدن خودخواهی ها شده و ما را به خودمان نزدیک تر می کند. با عاشقی، تمام ترس و وابستگی ها از بین رفته و آزادی به ارمغان می آید. عشق به معنای بخشش است. وقتی عاشقیم به خدا و خودِ واقعی مان نزدیک تر خواهیم بود.

عشق واقعی وقتی ایجاد می شود که خودمان را پیدا کنیم. آن هم وقتی به سراغ مان می آید که اصلا انتظارش را نداریم. عشق غیرمنتظره است و اصلا قابل برنامه ریزی نیست. حتی عشق با اجبار و اصرار دیگری هم ایجاد نمی شود و وقتی با آن رو به رو می شویم که از زندگی مان راضی هستیم و خود را همان طور که هستیم دوست داریم و پذیرفته ایم. در واقع وقتی عاشقی را تجربه می کنیم که به این باور برسیم جذاب هستیم و قابلیت پذیرش عشق را داریم.

حتما شما هم به این باور رسیده اید که پایه ی جهان هستی برای پایه های عشق استوار شده است. شاید همه این واقعیت را قبول کرده باشیم اما خیلی از ما عشق را به درستی نمی شناسیم و آن را با احساس مالکیت و حسادت اشتباه می گیریم.

هر کسی در زندگی دوست دارد دیگران مطابق میل او رفتار کنند و رفتاری دوستانه تر، هوشمندانه تر و با اشتیاق بیشتری داشته باشند. این یعنی انتظارات زیادی از اطرافیان مان داریم. داشتن انتظار برای پذیرش عشق لازم است اما کافی نیست. باید بتوانید شرایط را همان طور که هست بپذیرید و از انتظارات بیجا اجتناب کنید.

در عشق واقعی چیزی به عنوان قربانی، مقصر و انتقام وجود ندارد. وقتی واقعا عاشق هستیم، طرف مقابل مان را مقصر و گناهکار نمی بینیم. عشق به معنای همراهی و باهم بودن است البته با مسئولیت پذیری . در دنیای عاشقی بخشش جایگاه ویژه ای دارد، یعنی بتوانیم از اشتباهات یکدیگر بگذریم و اجازه دهیم رابطه مان در مسیر یکی شدن پیش برود.

عشق معنای مالکیت ندارد. اگر فکر می کنید عشق را یافته اید نباید نگران از دست دادن آن باشید. اجازه دهید عشق آزاد و رها باشد. اگر در این رهایی به سمت شما نیاید، مطمئن شوید عشق تان واقعی نبوده است اما اگر هر مسیری را طی کرد تا به سوی تان بازگردد، شک نکنید عشق تان واقعی است. با اسیر کردن عشق در قفس نمی توانید حفظش کنید. تنها وقتی می توانید با عشق درآمیزید که خودتان به دنبال آزادی و حقیقت آن باشید.

گاهی ما کسانی را عاشقانه دوست داریم اما هیچ هماهنگی با هم نداریم و نمی توانیم در کنارشان زندگی کنیم. حتی ممکن است ادامه ی مسیر با آنها به خاطر بی توجهی شان به احساسات ما باعث آزارمان شود. در این صورت عشق ورزی با شرایط موجود هیچ منافاتی ندارد. می توان همچنان عاشق ماند بدون اینکه به اجبار در کنار هم بمانید. چه لزومی دارد در چنین شرایطی به هر قیمت، کنار هم باشید. گاهی حفظ رابطه عاشقانه از دور ارزش بیشتری دارد.

مالکیت در عشق بی معناست، حسادت نیز در عاشقی هیچ جایی ندارد. گاهی با خود فکر می کنیم اگر کمی حسادت نداشته باشیم، یعنی عشق مان را به اندازه ی کافی دوست نداریم. این در حالیست که عشق واقعی با اعتماد درهم آمیخته است. وقتی طرف مقابل راضی و خوشحال باشد، این رضایت و شادی به دیگری نیز منتقل می شود.

عشق با شادی، رضایت، احساس همدلی و تفاهم همراه است و در مقبل آنها احساساتی مبتنی بر ترس قرار دارند مانند حسادت، ناامنی، نفرت و غرور.

والدین دوست دارند به فرزندان شان یاد دهند که نیاز و خواسته با هم تفاوت دارند. پایه و اساس نیاز در ترس نهفته است. وقتی احساس می کنیم بدون یارمان نمی توانیم زندگی کنیم یعنی به او نیاز داریم. ترس با عشق در تضاد است. اگر کسی را با تمام وجود بخواهیم و دوست داشته باشیم به او آزادی می دهیم و هیچ اجباری در کار نیست.

انسان به سادگی به احساسات خود عادت می کند؛ خصوصا وقتی حس خوبی از آنها می گیرد. وقتی عاشق می شویم، دلمان می خواهد این احساس را تا ابد برای خودمان نگه داریم، اما گاهی احساسات عاشقانه دچار روزمرگی می شوند. همین جاست که عمل نیاز است. نباید با تصور اینکه طرف مقابل می داند دوستش داریم، از وارد کردن حس و حال روزهای اول غافل شویم. باید از عشق مان مراقبت کنیم تا دچار سستی و کهنگی نشود.

عشق بی قید و شرط؛ یعنی در عاشقی هیچ محدودیت و مرزی وجود ندارد. عشق ورزیدن بدون شرط و شروط سخت است و خیلی از ما نمی توانیم خوب عمل کنیم؛ اما اگر واقعا عاشق باشیم، سعی نخواهیم کرد یارمان را تغییر دهیم و شرط و شروطی برای او بگذاریم.

بیشتر افراد برای راحتی خود کمی خودخواه هستند اما این مساله در روابط عاشقانه هیچ جایی ندارد. اگر در روابط عاشقانه خود با دیگری، نیازهای او را هم سطح یا بالاتر از نیازهای خود ندانیم، احساس نفرت بین مان ایجاد می شود. در عشق واقعی، افراد به دنبال شادی یکدیگر هستند و تمام تلاش خود را به کار می بندند تا طرف مقابل شان احساس ارزشمندی کند.

جالب است بدانید، درجه ی پویایی احساسات مختلف چون عشق و ترس متفاوت است. علم قادر است این پویایی و نقطه ی احساسی را به طور دقیق اندازه گیری کند. این میزان پویایی در عاشقی بسیار سریع و پرجنب و جوش است. در حالیکه احساس ترس، حسادت، نفرت، حرص، غرور و … پویایی بسیار ضعیف تری دارند. وقتی به طور واقعی به کسی عشق می ورزیم، هیچ گاه دچار ترس نمی شویم. این احساس پویایی باعث می شود همواره حس و حال خوبی داشته باشیم.

چگونه از عشق خود تعریف کنیم

عشق با بی توجهی در تضاد است. در روابط عاشقانه دو طرف با هم آمیخته می شوند و گاهی این تصور برای هر دو پیش می آید که دیگر نیاز نیست علاقه ی خود را به هم ابراز کنند. در حالیکه عشق واقعی نیاز به توجه دائمی دارد. این ابراز علاقه باید واقعی و مداوم باشد و به شکل وظیفه نمایان نشود.

همه ی ما می پذیریم که با یکدیگر تفاوت هایی داریم. حتی دوقلوهای همسان نیز همانند هم نیستند و ممکن است تجربیات و آرزوهای متفاوتی داشته باشند. عشق واقعی به معنای پذیرفتن یکدیگر با وجود تفاوت ها و اختلاف نظرهاست.

همه آدم ها شبیه هم عاشق نمی شوند. هر کسی به روش خود عاشقی می کند. عده ای در قالب کلمات، برخی با کمک و یاری رساندن و برخی دیگر با محبت به یکدیگر عشق شان را ابراز می کنند. با هم بودن، هدیه دادن، نوازش نیز از دیگر روش های ابراز عشق است. باید بپذیریم هر کسی روش خاص خود را دارد و باید زبان عشق را در فرد مقابل مان پیدا کنیم. بدین ترتیب بهتر می توانیم باهم رابطه برقرار کنیم و از عاشق بودن مان لذت ببریم.

عشق با حسادت، غرور، نفرت، خودخواهی، سوء استفاده و جنگ و جدل در تضاد است. اگر چنین رفتارهایی در شما یا طرف مقابل تان وجود دارد، اصلا عشقی بین شما نیست. عشق توام با احساسات شیرین و خوشایند است و با احساسات مشتق از ترس ارتباطی ندارد.

وقتی عاشق می شویم می توانیم از نقطه نظر عشق مان به دنیای پیرامون نگاه کنیم. عشق با همدلی و همراهی ارتباط دارد. دو فرد عاشق دوست ندارند ناراحتی یکدیگر را ببینند. چرا که ناراحتی یکی برای دیگری سخت و دردآور خواهد بود. عاشق ها دوست دارند یکدیگر را خوشحال کنند و احساسات خوب را به هم هدیه کنند. آنها می خواهند به احساسات هم توجه و به هم احساس ارزشمندی بدهند.

عشق با شادی، تفاهم و احساسات خوب همراه است. هر چیزی به غیر اینها معنی عشق نمی دهد. اگر هر یک از ما دیگری را به اندازه ی خود دوست داشته باشد، دنیا جای بهتری برای زندگی کردن خواهد بود. عشق یعنی حال دو طرف خوبِ خوب است.

 

منبع: Elitedaily

 

آیا به نظر شما این مطلب مفید بود؟




مجله موفقیت یوکن، مجله ای است ویدیویی که تلاش می کند هر آنچه انسان های موفق درباره موفقیت از دیروز تا به امروز تجربه کسب کرده اند را به آسان ترین شکل ممکن در اختیار شما بگذارد. هدف ما در یوکن گردآوری بروزترین روش های موفقیت فردی، سازمانی و تجاری است تا مرجع کاملی باشیم برای مخاطبین و افرادی که سعی دارند موفق شوند.

وبلاگ

عشق به خود احساسی است که درونمان اتفاق می‌افتد. این حس در دسته احساسات مثبت قرار می‌گیرد. عشق با عاطفه، رابطه مستقیم دارد، عشق را می‌توان در رابطه با جنس مکمل(یا همان جنس مخالف)، عشق به خانواده و یا عشق به خودمان تعریف کنیم.

در این نوشته قصد داریم در مورد عشق به خودمان و تأثیرات آن بر کیفیت زندگیمان و همچنین راه‌هایی برای شناخت و کسب این مهارت در وجودمان گفتگو کنیم.

عشق پدیده‌ای ارزشمند است که  خالق زیبایی و شگفتی است. شگفتی عشق در این است که هیچ حد و مرزی ندارد، برای همین هرکس می‌تواند تعریف خودش را از عشق داشته باشد.

در این رابطه اریک فروم، روانشناس نامدار میگوید: ” عشق احساسی شخصی است و هر کس فقط خودش می‌تواند آن را درک کند.”

چگونه از عشق خود تعریف کنیم

دکتر کاتلین هندریکس در کتاب خود به نام عشق ابدی می‌گوید: “عشق واقعی زمانی است که فرد از یک تعهد ناخودآگاه به سمت خودآگاه میرود.” این عشق واقعی از درون می‌جوشد نتیجه آن رشد و تعالی است. در این بین داشتن تعهد، ما را با خود واقعیمان آشنا میکند. این خود واقعی همان کسی است که همواره باید مورد حمایت ما قرار گیرد. در پی این حمایت میتوان عشق سازنده را تجربه کرد.

عشق سازنده، همراه با بلوغ فکری اتفاق می‌افتد. بلوغ فکری زمانی است که هیجانات‌مان را می‌شناسیم و با توجه به قرار گیری در موقعیت‌های مختلف آن‌ها رامدیریت می‌کنیم.

عشق سازنده قرار نیست ما را عوض کند یا انتظار و توقعی بسازد، بلکه قرار است با استفاده از قدرت آن و مثبت اندیشی کیفیت زندگی خود را بالا ببریم و فرصتی ایجاد کنیم تا از سراسر زندگی همراه با تمام اتفاق‌هایش لذت ببریم.

فرانکلین جونز: “عشق باعث چرخش کره زمین نیست بلکه باعث می‌شود تا این چرخش ارزشمند باشد.”

عشق ورزیدن مانند تمام هنرهایی که آن‌ها را میشناسیم نیازمند کسب مهارت است. اگر چه این نیروی حیات بخش شاکله ی خلقت انسان است اما باید با ابعاد مختلف آن اشنا بود و آن را مورد ارزیابی قرار داد.

حتما این جمله را شنیده‌اید که برای اینکه عشق به دیگری را تجربه کنیم لازم است اول خودمان را دوست داشته باشیم.  با توجه به  اهمیت این موضوع  قصد داریم در مورد عشق به خود گفتگو کنیم.

عشق نتیجه یک رابطه‌ای کارآمد است ک ه موجب توسعه فردی نیز می شود. از این تعریف می‌توانیم بگوییم داشتن احساس عشق نسبت به خود، حاصل رابطه کارآمد فرد با خودش و نتیجه نگاه مثبتی است که فرد به خودش دارد. عشق به خود یعنی داشتن رابطه دوستی با خود و توجه به روحیات و احساساتی که به ما میگذرد، سلامت روانی و فیزیکی و همچنین با اهمیت شمردن اهداف و خواسته‌ها بسیار مهم است.

پذیرش خود و ترکیب آن با احترام به خود باعث ایجاد حسی در ما میشود که افکار مثبتی را در ذهن‌مان نسبت به خودمان ایجاد میکند و ما به شایستگی خود پی میبریم. این شایستگی بدین معناست که ما لایق احترام  خودمان نسبت به خودمان هستیم.  در این حالت ما از عزت نفس بالایی برخورداریم که میتواند عشق ما نسبت به خودمان را افزایش دهد.

عشق به خودمان سرمایه گذاری روی خودمان است. وقتی به خودمان عشق می‌ورزیم از تلاش کردن برای تحقق خواسته‌هایمان لذت می‌بریم.

عشق به خودمان یعنی پذیرش خودمان همانطور که هستیم. این دیدگاه باعث می‌شود رابطه شفافی با خودمان داشته باشیم، یک رابطه کارآمد از نوع عاشقانه‌اش.

در رابطه شفاف با خودمان بیرون و درونمان را به هم نزدیک میکنیم تا به خود واقعی‌مان نزدیک شویم. همان بخش زیبای وجودمان که لایق محبت و حمایت بی دریغ ماست. نتیجه بارز این نوع از شفافیت  این است که می‌توانیم تصویر درستی از خودمان داشته باشیم. با داشتن تصورات نادرست یا مبهم از خودمان  ممکن است عشق به خود را لمس نکنیم و یا آن را با عشق به خود کاذب اشتباه بگیریم.

جیمز بالدوین: “عشق نقاب‌هایی که میترسیم نتوانیم بدون آن‌ها زندگی کنیم و میدانیم با آن‌ها هم نمیتوانیم زندگی کنیم را از بین میبرد.”

“عشق به خود کاذب” زمانی اتفاق می‌افتد که به صورت موقتی و با توجه به شرایط از خودمان لذت ببریم و خود را دوست داشته باشیم. مثلا کسب یک رتبه خوب در آزمون، ارتقاء شغلی و یا کم کردن چند کیلو گرم وزن میتواند در ما ایجاد انگیزه کند و روحیه دستیابی به اهداف دیگر با تلاش منظم را در ما بیافریند، اما نباید این نوع از دستاوردها دلیل دوست داشتن خودمان باشد.

این اتفاقات و مشابه آن‌ها فقط بخشی از زندگی ماست که می‌توانیم در مسیرمان تجربه تحقق یا شکست‌شان را داشته باشیم. اگر به آن‌ها به چشم بهانه‌ای برای عشق ورزیدن به خودمان نگاه کنیم در حقیقت ارزش واقعی وجودمان را از یاد برده‌ایم. هرگاه به  دستاوردی در زندگی دست پیدا کردیم، باید از خودمان قدردان باشیم و با این قدردانی انگیزه حیات را در وجودمان جاری کنیم.

ما در طول مسیر زندگی از بدو تولد تا زمان اکنون روابط متعددی را تجربه کرده ایم و برای بسیاری از آنها تعریف هایی داریم و می توانیم این تعریف ها را اندکی شرح دهیم اما به راستی اگر از ما بخواهند رابطه‌مان با خودمان را تعریف کنیم چه خواهیم گفت؟

برای اینکه گرمای عشق به خودمان را تجربه کنیم و در سایه آن کیفیت و سبک زندگی‌مان را برای رسیدن به خواسته هایمان بالا ببریم لازم است خودمان را درک کنیم باید بدانیم که چه احساسی به ما می گذرد و احساس قالب خود را بشناسیم و به آن احترام بگذاریم.

این را بپذیریم که ممکن است گاهی ناراحت و عصبانی شویم و داشتن احساسات منفی دلیل بر افکار منفی ما نسبت به خودمان نیست.

زمانی که احساسات خود را میشناسیم و آنها را در موقعیت های مختلف بروز می دهیم ممکن است گفتگوهای درونیمان با نواختن افکار متفاوتی در ذهنمان موجب افکار مثبت و سازنده یا منفی و بازدارنده شود . مسئولیت اینکه چه صدایی در ذهنمان با ما گفتگو می کند به عهده خودمان است و ما مسئول خلق نمونه‌ی بهتری از خودمان هستیم .

همه‌ی ما استعدادها و توانایی های متفاوتی داریم و لازم است ویژگی های مثبت و سازنده خود را ببینیم و از آنها لیستی تهیه کنیم و هر روزه از آنها در انجام فعالیت هایمان استفاده کنیم.

این کار باعث می شود تا احساس کنیم در انجام کارهایمان ماهر هستیم و حس خوشنودی که به همراه دارد همان عشق به خودمان است.

توجه داشته باشیم که انسان می تواند همواره در حل پیشرفت باشد پس باید در گسترش و بهبود مهارتهایمان تلاش کنیم و اگر لازم است مطالب جدیدتری بیاموزیم.

برای انجام این کار برای خودمان جوایزی در نظر بگیریم و این جوایز می توانند شرکت در کلاس ها یا دوره های آموزشی جدید باشد.

دوست داشتن یک معجزه است و در وجود همه ما نهادینه شده ، این معجزه خالق و پیش برنده حیات است و همه ما تجربه دوست داشتن را چشیده ایم

وقتی یک مادر به فرزندش عشق می ورزد انتظار هیچ بازگشت محبتی از او ندارد در واقع کاملاً خالصانه و بی توقع عاشقی می کند و از فرزندش نگهداری می کند.

دوست داشتن بی توقع نیز چنین معنی دارد وقتی به خودمان و دیگران عشق می ورزیم نباید توقع یا انتظاری داشته باشیم بلکه باید با تمام وجود دوست بداریم و این کار را تنها برای تجربه حس عشق انجام دهیم.

افراد زیادی هستند که با باورهای سازنده دست به کارهای بزرگی زده اند یا در برابر بیماری های سخت مقاومت کرده اند . این افراد کسانی بوده اند که به نیروی باور مثبت ایمان داشتند و به توانایی های خود شک نمی کنند و اگر با شکست مواجعه شوند خود را سرزنش نمی کنند بلکه در صدد تغییر در روش ها و مسیرهایشان بر می آیند .

آنها با احساس حقارت و افکار منفی بیگانه اند و وقتی در دسته این افراد قرار بگیریم به قلبمان اجازه می دهیم تا افکار مثبت ، اعتماد و پایداری هدایت گرما باشد.

بسیاری از ما تجربه صرف انرژی زیاد برای افرادی که شایستگی آن را نداشته اند در زندگی ما باشند یا کاری که از سطح خواسته ها و توانایی های ما پایین تر بوده را داشته ایم با این حال ممکن است برخی از ما همچنان برای آنها انرژی صرف کنیم یا در حذف آدمهای اشتباه پافشاری کنیم.

چگونه از عشق خود تعریف کنیم

مثل زمانی که دروغ می شنویم و سکوت می کنیم یا جایی که باید ترک کنیم اما می مانیم باید به روابط مسموم پایان دهیم و این نیرو و زمان را صرف شناسایی خویشتن و عشق ورزیدن به خودمان کنیم . باید با عبور از محدودیت ها و هوشیاری به خودباوری زندگی بهتری را برای خودمان ایجاد کنیم . راه موفقیت در زندگی راهی است که از ایجاد تغییر ها حاصل می شود .

جسم ما تبلور افکار و رابطه ما با خودمان است.

وقتی رابطه ما با خودمان کارآمد باشد و عشق به خودمان را تجربه کنیم باید به جسممان هم اهمیت دهیم در این ضمینه می توانیم ورزش منظم و رژیم غذایی سالم و مقوی داشته باشیم.

باید ویژگی های مثبت خود را ببینیم و بابت پرورش و یا کسب مهارت های جدیدمان از خودمان قدردانی کنیم.

همه ما کارهای بزرگی انجام داده ایم و مسیرهای زیادی را با قدرت به اتمام رسانده ایم بدون در نظر گرفتن نتایج باید از خودمان قدردان باشیم که پایدار و مقاوم بوده ایم.

وقتی بازخورد کارهایمان را برسی می کنیم در صورت مواجعه نشدن با نتیجه دلخواه شروع به انتقاد بی رحمانه و ناکارآمد از خودمان نکنیم و توجه داشته باشیم که افکاری که اکنون به ذهنمان می آید ممکن است در زمان گذشته لحظه ای در فکرمان خطور نکرده باشد .

گذشته را به خودمان ببخشیم و به جای انتقاد از تجربیات درس هایی بگیریم برای عمل کرد بهتر در آینده .

همه ما در نهایت خواسته ها و اهدافی داریم و با عشق به خود و ابزارهای دیگری که در اختیار داریم تلاش می کنیم تا به آرزوهایمان دست پیدا کنیم اما لحظاتی هستند که بنا به تصمیمی که گرفتیم یا عملکردی که داشته ایم فرصت هایی را از دست داده ایم یا باعث رنجش و ناراحتی شده ایم .

شاید بارها و بارها این اتفاقات را در ذهن مرور کرده باشیم و زمان زیادی را تلف کرده باشیم .

باید توجه داشته باشیم که از دست دادن فرصت ها یا تجربه شکست هایمان بخشی از زندگی ماست و زمان این اتفاقات در گذشته است ولی اهداف و آرزوهایمان در زمان آینده و در انتظار ماست .

از همین لحظه باید تلاش را آغاز کنیم و خودمان را آنطور که هستیم بپذیریم . این بدان معنا نیست که نمی توانیم بهتر باشیم بلکه به این معناست که باید انرژی خود را صرف بهبود کیفیت و سبک زندگیمان کنیم .

ما همواره در یک مسابقه دو با خودمان هستیم و اگر میخواهیم پیروز شویم باید باید به یاد داشتهدباشیم با نگاهی به عقب نمیتوانیم با سرعت به  جلو حرکت کنیم.

ازخودمان حمایت کنیم

اغلب ما برای حمایت کردن از دیگران پیش قدم می شویم اما زمانی که خودمان نیاز به حمایت داریم کمتر آن را ابراز می کنیم .

حمایت گرفتن یک هنر است و حمایت پذیری توانایی ارزشمندی است که باید در وجودمان پرورش دهیم .

برای دوست داشتن خود می توانیم از دوستان و خانواده کمک بگیریم .

مثلاً از شخصی که دوستش داریم بخواهیم برایمان از شایستگی هایمان بگوید در این زمینه می توانید از کمک مشاوران و همراهی آنها نیز بهره مند شوید .

در این مقاله در مورد عشق به خودمان و تعریف از عشق سازنده و همچینین راه‌های کسب و اثرات آن بر زندگی گفتگو کردیم.

همچنین در زمینه مشاوره کسب و کار می‌توانید بر روی ما حساب باز کنید.

وقتی به آینه نگاه می کنم نقص های صورتم فوراً توجه ام را جلب می کند. با دیدن لکه های صورت ، موهای نامرتب، گونه های برآمده و… باعث تغییر در افکارم می شود. “آرزو می کنم پوست بهتری داشته باشم” ، یا “من باید بیشتر کار کنم”.

این هم وقتی اتفاق می افتد که به شرایط فعلی خود فکر می کنم. فکر می کنم که با کار کردن می توانم پول بیشتری پس انداز کنم، با گذراندن وقت کم تر درگیر پیدا کردن و جست و جوی عیوب در ظاهر خودم هستم و با آداب و معاشرت، دانشگاه و سرکار رفتن شرایطم بهتر و شادتر خواهد شد.

حتماً شما نیز برایتان پیش آماده که هر چند وقت یکبار به خود نگاه می کنید و فکر می کنید واقعاً زیبا هستید؟ یا اینکه از جایگاه خود در زندگی خوشحال هستید؟ اگر پاسخ شما “هرگز!” یا “بندرت” ، لطفاً بدانید که تنها نیستید! افراد زیادی هستند که افکار یکسانی دارند. این را هم بدانید که ابزاری وجود دارد که به شما در غلبه بر این افکار کمک می کند: عشق به خود.

خود عشق به ویژه در رسانه های اجتماعی در حال حاضر موضوعی داغ در بین هزاران نفر است. این چیزی است که درک آن دشوار است و بیشتر مردم فقط تصویری مبهم از معنای واقعی آن دارند و این تصور را دارند که عشق به خود، خودشیفتگی و خود مختاری است در صورتیکه اینگونه نیست عشق به خود یعنی اهمیت دادن به سعادت و خوشبختی خود.

توجه به علایق خود و اینکه احساس می کنید که چه چیزی باعث می شود احساس بهتری داشته  باشید. و هیچ دو نفر وقتی صحبت از آنچه آنها را خوشحال می کند می شود دقیقاً یکسان نیستند.

من می خواهم به این نکته اشاره کنم که هر فرد مستحق عشق است و این توانایی را دارد که بیش از آنچه می داند باشد. مهم نیست که شرایط شما چیست ، هیچ کس نمی تواند این مسئله را از شما دور کند یا فکر کند که ارزش عشق ورزی ندارید.

از کسانی که باعث می شوند شما در موقعیت هایی قرار بگیرید که احساس بی ارزشی کنید دوری کنید و راه خود را ادامه دهید. عشق به خود ابزاری است که می تواند بدون توجه به اتفاقات پیرامون شما ، به شما در تغییر طرز فکر کمک کند.

هر روز ما با فشار و مسئولیت بمباران می شویم. نظرات دیگران در گوش ما حلقه می زند و به ندرت وقت داریم که با خودمان خلوت کنیم و فقط بنشینیم و فکر کنیم. ما در آینه نگاه می کنیم و آنچه را می بینیم دوست نداریم. به همین دلیل است که عشق به خود بسیار مهم است.

تنها فردی که تمام روز کنار شماست، با شما حرف میزند، با شما عصبانی می شود و… کسی نیست جز خودتان. شما تمام افکار و احساسات خود را می شناسید. بنابراین شما تنها کسی هستید که می توانید شرایط را جوری برای خود فراهم کنید که با قرار گرفتن در هر محیط به خودتان امیدواری دهید و اعتماد به نفس داشته باشید و به حرفای دیگران و چیزهایی که در مورد شما می گویند اهمیت ندهید.

این باید به شما بگوید که چقدر مهم است که با خود خوب رفتار کنید! اگر شخصی در زندگی شما وجود داشت که با گفتن اینکه شما به اندازه کافی خوب نیستید ، کنار گذاشتن آن شخص و نادیده گرفتن حرفش بدون هیچ بحثی بهتر است یا ارزش جنگیدن و بهم ریختن اعصابتان را دارد؟ اگر چنین شخصی در زندگی شما وجود داشت و این رفتارش را به طور مداوم ادامه داد لازم است که آن شخص را از زندگی خود بیرون کنید و برای خودتان ارزش قائل باشید و اجازه ندهید کسی با شما این رفتار را داشته باشد.

عشق به خود در اصل باعث می شود خودتان بزرگترین هوادار خود شوید. این نقشی است که هیچ کس دیگری قادر به انجام آن نیست (اگرچه مطمئناً داشتن خانواده و دوستانی که از شما حمایت می کنند بسیار شگفت انگیز است).

حقیقت این است که حتی اگر همه افراد به شما ریشه می دهند ، اگر خودتان را باور نکنید ، موفقیت بسیار دشوار خواهد بود.

چگونه عشق به خود را تمرین می کنید؟ عشق به نفس یک عمل عالی است که نیازی به وقت و هزینه اضافی ندارد. من می خواهم روی شیوه های عشق به خود تمرکز کنم که فقط شما را ملزم به جایگزین کردن چیزی در زندگی روزانه خود می کند ، نه چیزی اضافه کردن.

 هدف در اینجا کمک به شما برای ایجاد یک گفتگوی داخلی بهتر است تا بتوانید با جایگزین کردن افکار منفی با موارد مثبت ، خود را در سطح عمیق تری قدردانی کنید. و همه ی این پیشنهادات رایگان هستند!

کلمات محبت آمیز را بیان کن

راه های زیادی برای مهربانی با خود وجود دارد. از نظر جسمی می توانیم سالم بخوریم ، ورزش کنیم و استراحت کنیم. از نظر اجتماعی می توانیم افرادی را پیدا کنیم که باعث می شوند لبخند بزنند و از ما حمایت کنند. و از نظر ذهنی ، ما می توانیم خودمان را کمی برش خورده و سخنان محبت آمیز با خودمان بگوییم! این عمل برای جایگزین کردن تمام موارد منفی است که در طول راه در مورد خودمان فکر می کنیم.

من شخصاً تمایل دارم که صحبتهای منفی خود را که بر نحوه عملکرد من تأثیر گذار است کنار بگذارم. به عنوان مثال ، اگر چیزی به درستی پیش نرود ، فوراً فکر می کنم به این دلیل است که من کار اشتباهی کردم ، بی کفایت هستم ، یا به اندازه کافی هوشمند نیستم که بتوانم با اوضاع روبرو شوم.

آیا می بینید این چقدر مضر است؟ این باعث می شود تا خودم جلوی موفقیت های پیش رویم را بگیرم. اگر حرفهای محبت آمیز و انگیزشی را با خودم می گفتم اوضاع بسیار بهتر خواهد بود و می گفتم: “این یک وضعیت دشوار است، اما تو توانایی رسیدن به آن را داری.”

داشتن نگرش قدردانی راهی شگفت انگیز برای تمرین عشق به خود است! افراد زیادی هستند که عشق ورزیدن به خود را شروع کرده اند و با افکار و تفکرات منفی و تنش آور خداحافظی کرده اند. آنها قادر خواهند بود با احساس مثبت و امید به آینده، خود را به زندگی برگردانند ، زیرا تفکرات منفی و نا امیدی زمان لازم را برای ثبت چیزهایی که واقعاً مهم هستند ، می گیرند. برای رسیدن به اهداف می خواهم به بخشی از قدردانی بپردازم که به هیچ وجه کاری انجام نمی دهد.

عادتي كه سپاسگزاري بايد جايگزين آن شود شكايت است. شکایت کردن روی همه موارد منفی در زندگی شما متمرکز است. وقتی شکایت می کنید ، اساساً همه اتفاقات خوبی که در اطرافتان اتفاق می افتد را نادیده می گیرید! سپاسگزار بودن ممکن است در ابتدا سخت تر باشد ، زیرا شکایت چیزی است که در زندگی روزمره همه ی ما دخیل است ، اما مزایای ترک این عادت نادرست و جایگزین کردن آن با سپاسگزار بودن ارزش آن را دارد. برای تمرین عشق به خود ، سعی کنید در مورد خصوصیات شخصی خود که از آنها سپاسگزار هستید ، بیاندیشید.

من شخصاً شنیده ام که مردم به من می گویند ، “فقط مثبت باش!” . این حرف را بیش از یک میلیارد بار شنیده ام و هر وقت می شنوم سیاهی داخلی چشمانم را به سمت بالا می چرخانم. می خواهم فریاد بزنم ، “این آسان نیست! شما تصوری ندارید که در زندگی من چه می گذرد. گرچه ممکن است این گفته ها درست باشد ، اما مثبت بودن هنوز برای عشق به خود ضروری است.

این بدان معنا نیست که زندگی باید همیشه آفتاب باشد و باران ببارد ، زیرا این واقع بینانه نیست. از نظر من ، مثبت بودن این درک را دارد که اگر فقط به کار خود ادامه دهید و تلاش خود را انجام دهید ، همه چیز به روشی که قرار است انجام شود ، نتیجه خواهد گرفت. من دوستی دارم که همیشه به من می گوید ، “همیشه چیزها مثل گذشته نیستند و شرایط همینطور نمی ماند، پس شما فقط ادامه دهید.”

او اذعان می کند که میداند دورانی که من می گذرانم بسیار دشوار است ، اما همچنین امید دارد که بهتر خواهد شد! خوب است که احساس غم ، دیوانگی یا ناامیدی کنید. اشکالی ندارد که احساس ناراحتی می کنید. مشکل این است که وقتی اجازه می دهید آن احساسات جلوی پیشرفت شما را بگیرد خواسته یا ناخواسته خودتان را از بدست آوردن آنچه می توانید محدود می کنید.

خودتان را باور داشته باشید و به توانایی ها و استعدادهای خود اعتماد داشته باشید. اعتماد به خود باعث می شود که بتوانیم تغییرات اساسی و بزرگ در زندگی خود ایجاد کنیم و هر روز به رویاهایی که تجسم می کردیم نزدیک تر شویم.

اگر مرتکب اشتباهی شدید یا در گذشته کاری اشتباه انجام داده اید بجای سرزنش کردن، خودتان را ببخشید. زیرا در بسیاری از اشتباهات شما مقصر نیستید و همه ی افراد در زندگی خود اشتباه می کنند.

با خود درونیتان صادق باشید، اگر خوشحالید احساس خود را همانطور که هست بروز دهید، فریاد بکشید، بلند بخندید یا اگر ناراحت هستید گریه کنید و تمام احساسات خود را بروز دهید زیرا سرکوب کردن احساسات درونی یکی از دلایل افسردگی و عشق نورزیدن به خود می باشد.

هر روز جلوی آینه بروید و از خودتان بپرسید من کیستم؟ باید هر روز کارهایی انجام دهید تا وقتی فردای روز بعد به جلوی آینه می روید و این سوال را از خود می پرسید سردرگم نباشید و هر روز جوابی تازه داشته باشید و فراموش نکنید که جلوی آینه خود واقعیتان را تحسین کنید و بگویید من خودم را همانگونه که هستم دوست دارم و در طول روز نیز همین جمله را با خود تکرار کنید تا آن را کاملاً باور کنید و دیگر در مقابل حرفها و افکار منفی دیگران شکست پذیر نباشید.

هیچ گاه خودتان را محدود نکنید و بخاطر حرفای دیگران آرزوهایتان را سرکوب نکنید بلکه به آرزوهای خود بال و پر دهید و در صدد رسیدن به آن ها برآیید. زیرا 20 سال بعد بیشتر بخاطر کارهایی که نکرده اید پشیمان خواهید شد تا کارهایی که کرده اید. “پرواز کن تا آرزو، زنجیر را باور نکن”

تایمی را به استراحت کردن خود اختصاص دهید. مسافرت بروید، تفریح و گردش کنید، به موسیقی مورد علاقه خود گوش دهید، فیلمی که مدتها بود می خواستید ببینید را تماشا کنید و… فراموش نکنید که شما برای سرحال و پرانرژی بودن در محیط کار یا دانشگاه یا حتی منزل گاهی نیاز به استراحت و تنها بودن با خود دارید.

زندگی خود را از حالت یکنواخت خارج کنید و تایمی را به خوش گذرانی و کارهایی که انرژیتان را افزایش می دهد و حالتان را خوب می کند اختصاص دهید.

یک رژیم غذایی سالم و مقوی برای خود در کنار ورزش کردن در نظر بگیرید و به سلامت فیزیکی خود اهمیت دهید. بسیاری از افراد به دلیل چاقی یا اضافه وزن خودشان را دوست ندارند. ورزش و رژیم غذایی صحیح به شما کمک می کند که علاوه بر زیبایی ظاهری دیدتان نیز به زندگی مثبت شده و به خودتان عشق بورزید.

زیبایی های اطرافتان را با دقت بیشتری نگاه کنید و سعی کنید آن ها را لمس کنید به عنوان مثال گل ها را ببویید، جور دیگری به غروب آفتاب نگاه کنید، برگ گیاهان را نوازش کنید و… وقتی که بتوانید زیبایی هایی که در اطرافتان است را ببینید خواه ناخواه دیدتان نسبت به خودتان مثبت شده و می توانید زیبایی های درونی و ظاهری خود را نی ببینید و شکرگزار باشید.

در این بخش ما به شما تمریناتی را معرفی می‌کنیم که با استفاده از آن‌ها می‌توانید بیشتر به خود عشق بورزید. برای بسیاری از افراد نشان دادن عشق وعلاقه خود به دیگران کار بسیار آسانی است اما ولی وقتی صحبت از خودشان می‌شود داستان کاملا متفاوت است. یکی از مهمترین عواملی که باعث می‌شود که یک زندگی خوب و شاد داشته باشید موضوع عاشق خود بودن است.

احتمالاً تا به حال زیاد عباراتی مانند “اگر نمی‌توانید خودتان را دوست داشته باشید چگونه دیگران را دوست دارید؟”  و یا اینکه “اگر خودتان را دوست ندارید چگونه شخص دیگری باید شما را دوست داشته باشد؟ را شنیده اید.

البته به معنای ضمنی این عبارات نمی‌توانند کاملاً درست باشد اما این موضوع یک حقیقت محض است که اگر نتوانید رابطه سالمی با خود برقرار کنید قطعاً با دیگران نیز نخواهید توانست. پس اگر با مسئله عشق به خود مشکل دارید تمریناتی که ما در این زیر برای شما ذکر کرده‌ایم می‌توانند روحیه عشق به خود را در شما تقویت کنند.

پس ابتدا ذهن خود را آزاد نگه دارید و این تمرینات را امتحان کنید، زیرا ممکن است بتواند در بازه زمانی کوتاه تاثیری عمیق و شگفت در رابطه شما با خود و دیگران داشته باشد.

اولین گام در جهت تقویت عشق ورزی به خود شناخت شخصیت اصلی‌تان است. این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است که بتوانید درک کنید که خودتان واقعا چه چیزهایی می‌خواهید و چه شیوه‌ای از زندگی را می‌پسندید. به منظور درک بهتر شخصیت اصلی خود بهتر است که یک دفتر یادداشت بردارید و در وسط صفحه یک نقاشی از خودتان بکشید و سپس چندین حباب فکری که نشان دهنده تفکرات شما راجع به زندگی است را نیز بکشید.

حال در این حباب‌های نقاشی شده بزرگترین افکار منفیتان نسبت به خودتان را بنویسید، البته این مسئله ممکن است کمی دردناک باشد اما سعی کنید تا این کار را به درستی انجام دهید. هنگامی که تمامی حباب‌ها را توسط افکار منفی خود پر کردید چند دقیقه به خودتان وقت دهید تا بتوانید تشخیص دهید که این افکار منفی از شخصیت اصلی شما منشأ می‌گیرد و یا شخصیت متظاهر کننده‌ای که به منظور راضی کردن دیگران از خود نشان می‌دهید.

سپس صفحه را ورق بزنید و دوباره این تمرین را تکرار کنید. هر زمان که افکار منفی شما شروع به تبدیل شدن به افکار مثبت کرد می‌توانید صفحاتی که نقاشی کرده‌اید را با یکدیگر مقایسه کنید. پس از این مقایسه متوجه خواهید شد که کدام افکار شما حقیقی است و کدام از شخصیت غیر واقعی شما ریشه می‌گیرد.

دومین تمرینی که به منظور عشق ورزیدن به خود قرار است به شما توضیح دهیم شاید دشوارترین تمرین موجود در این لیست باشد، زیرا شما به منظور انجام دادن آن مجبورید تا تعدادی از دوستان و آشنایان خود را نیز به این تمرین دعوت کنید. از دوستان و آشنایان خود بخواهید که چیزی حدود یک ساعت برای شما وقت بگذارد و در مکانی خصوصی و راحت مانند اتاق نشیمن دور هم جمع شوید.

شخصی را انتخاب کنید که به عنوان نفر اول برای این تمرین داوطلب شود، سپس باقی افراد در مورد نقاط قوت، مهارتها، استعداد و سایر ویژگی‌های برجسته او نظرات مثبتی بگویند. کار سختی نیست تنها کافی است تا هر چیز خوبی که در مورد شخص داوطلب شده می‌دانید را به او بگویید، زیرا این کار باعث می‌شود تا اگر اعتماد به نفس پایینی دارید و نمی‌توانید به اندازه کافی به خود عشق بورزید سعی کنید تا نقاط قوت خود را از دید دیگران ببینید و آن‌ها را باور کنید.

ممکن است که قبلاً به منظور تقویت دوست داشتن خود اقدام به نوشتن جملاتی در این راستا کرده باشید، اما بهتر است تا به منظور تقویت عشق به خود بیایید و متن‌های نوشته شده خود را آپدیت کنید تا بتواید بیشتر از آن‌ها نتیجه بگیرید. سعی کنید جملاتی که برای خودتان می‌نویسید به زبان حال باشد و برروی پذیرفتن خود همان‌گونه که هستید تمرکز کنید. سعی کنید در نوشته‌هایتان از دیدگاه اول شخص استفاده کنید و جملاتی راجع به خودتان ننویسید که گویی انگار شخصی دیگر آن‌ها را نوشته است. در زیر مثالی از آن‌چه که باید در دفترچه خود یادداشت کنید برایتان آورده‌ایم:

اظهارات خود را حداقل روزی یک بار تکرار کنید و تعیین وقت برای انجام دادن این کار باعث می‌شود که مطمئن شوید همیشه قرار است این کار را تکرار کنید. همچنین هر لحظه از طول روز که احساس کردید که میزان عشقتان نسبت به خودتان کمتر شده است می‌توانید این روند را دوباره تکرار کنید و نگران این مسئله نباشید که در انجام این کار زیاده روی کرده‌اید زیرا عشق ورزی به خود قرار نیست به هیچ کس آسیب برساند.

اگر کسی از شما بپرسد که آیا به این مسئله اعتقاد دارید که تمام مردم دنیا با یکدیگر برابر هستند به او چه می‌گویید؟

احتمالاً در پاسخ به این فرد می‌گوید که بله درست است تمامی مردم دنیا با یکدیگر برابر هستند. حال سوالی که پیش می‌آید این است که اگر شما به این اصل باور دارید چگونه در مورد خود افکار منفی دارید و گاهی تنها به این دلیل خود را سرزنش می‌کنید که “من به اندازه او خوب نیستم” یا “آن‌ها خیلی از من بهتر هستند”؟؟

به منظور خنثی کردن این افکار منفی و به منظور یادگیری دوست داشتن خود باید از صمیم قلب به اصل برابری پایبند باشید. این اصل تاکید دارد که همه ما به یک اندازه انسان هستیم و لیاقت لذت، عشق و خوشبختی را داریم. پس اگر در آینده روزی شدیداً احساس ضعف کردید و وسوسه شدید که برای خود یک استثنا قائل شوید این مسئله را به یاد بیاورید که اصل برابری هیچ استثنایی ندارد و همه لیاقت عشق و خوشبختی را دارند حتی شما.

سخن آخر!

و در نهایت وقت گرانبهای خود را در تلاش برای تغییر چیزهایی که نیازی به تغییر ندارند ، هدر نکنید. درعوض ، روی افزایش توانایی ها و ویژگی هایی که شما را منحصر به فرد می کند ، تمرکز کنید. با استفاده از این روش ها برای تمرین عشق به خود ، امیدوارم که دفعه بعد که در آینه نگاه می کنید خود را در یک نور تمیزتر ببینید.

مطمئنا روشهای بیشتری برای تمرین عشق به خود نسبت به موارد ذکر شده در اینجا وجود دارد ، و من دوست دارم افکار شما را در مورد آنچه بر روی شما تاثیر گذاشته است بشنوم!

برخی از سوالات رایج

عشق چیست؟

عشق پدیده‌ای ارزشمند است که  خالق زیبایی و شگفتی است. شگفتی عشق در این است که هیچ حد و مرزی ندارد، برای همین هرکس می‌تواند تعریف خودش را از عشق داشته باشد.

عشق به خود چیست؟

بیشتر مردم فقط تصویری مبهم از معنای واقعی عشق به خود دارند و این تصور را دارند که عشق به خود، خودشیفتگی و خود مختاری است در صورتیکه اینگونه نیست عشق به خود یعنی اهمیت دادن به سعادت و خوشبختی خود.

چرا عشق به خود مهم است؟

هر روز ما با فشار و مسئولیت بمباران می شویم. نظرات دیگران در گوش ما حلقه می زند و به ندرت وقت داریم که با خودمان خلوت کنیم و فقط بنشینیم و فکر کنیم. ما در آینه نگاه می کنیم و آنچه را می بینیم دوست نداریم. به همین دلیل است که عشق به خود بسیار مهم است.

دکتر پدرام شهدوست علاوه بر تحصیلات عالیه فنی مهندسی در دانشگاه علم و صنعت ایران و ارائه مقالات علمی فراوان در این زمینه، با تحقیق و تفحص و تحصیلات آکادمیک در زمینه خود شناسی و با برگزار کردن بیش از 2000 ساعت دوره های تخصصی در ایران و خارج از ایران. ایشان معتقد است که انسانها می‌توانند به تمام اهداف و آرزوهایی که حتی از فکر کردن به آن هم ترس بر وجودشان حاکم می‌شود دست پیدا کنند و تنها نیاز به داشتن آموزه‌های مناسب دارند که در این سلسله سمینارها و کارگاه‌ها ارائه می‌شود.

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

دمتون گرمم خیلی مفید بود

عاااااالی بود

دیدگاه

نام

ایمیل

وب‌ سایت

دکتر وِیز برای اولین بار با همت دکتر پدرام تاسیس گردید و هدف آن ایجاد سطحی جدید در کسب و کار و سبک زندگی است.

ورود


نام کاربری:


رمز عبور:


هر دختری ممکن است زمانی از پسری خوشش بیاید اما نداند که چطور علاقه ی خود را به آن فرد ابراز کند. در فرهنگ ایران، به طور معمول اینطور جا افتاده است که معمولا ابراز علاقه اول از سمت پسر به دختر باشد، به همین دلیل شاید بر عکس این کار کمی سخت به نظر بیاید. شما ممکن است از انجام این کار احساس خجالت کنید یا حس کنید کار درستی نباشد؛ به خاطر داشته باشید که شما به عنوان یک دختر حق دارید علاقه ی خودتان را به کسی که دوست دارید، نشان دهید. اما چطور؟ در این مقاله به شما نشان می دهیم که چطور به بهترین روش به فرد مورد علاقه یتان بگویید دوستش دارید.

فهرست مطالب

شاید مدت ها است که یکی از همکلاسی هایتان را از دور تحت نظر دارید، نظراتش را دوست دارید و هر بار که او می خندد، قلبتان از شوق به قفسه ی سینه تان میکوبد یا این که یکی از همکارانتان توجه تان را جلب کرده، اما هنوز جز یک سلام و احوالپرسی ساده حرف دیگری با هم نزده اید. نشان دادن علاقه به این فرد که خیلی هم او را نمی شناسید، کار دشواری است و باید قدم به قدم پیش بروید. همانطور که در زیر توضیح خواهیم داد، ابتدا باید سر صحبت را با او باز کنید تا کم کم نسبت به هم شناخت پیدا کنید. پس از اینکه تاحدودی با هم آشنا شدید، حالا می توانید از توصیه هایی که در این مقاله آورده شده است استفاده کنید و به صورت غیرمستقیم، علاقه ی خود را به او نشان دهید. برای اینکار باید صبر داشته باشید؛ در بیشتر وقت ها ابراز علاقه ی سریع و مستقیم (به خصوص در اول رابطه) تا حدودی برای پسرها عجیب و غریب است و سعی می کنند خود را عقب بکشند.

اولین کاری که باید انجام بدهید، این است که سر صحبت را با او باز کنید. حتی اگر از دور به نظرتان برسد که او تمام معیارهای مورد نظرتان را دارد، تا زمانی که با او گفتگو نکنید و او را نشناسید، نمیتوانید مطمئن شوید. راهی را برای باز کردن سر صحبت باز کنید ـ در این مرحله هدف این نیست که او را به خودتان علاقه مند کنید، بلکه باید متوجه شوید که آیا خودتان واقعا او را دوست دارید. بهترین راه برای اطمینان یافتن از علاقه ی خودتان این است که گفتگوی دوستانه ای را درباره ی علایق مشترکتان شروع کنید، یعنی همان روشی را در پیش بگیرید که با هر فرد دیگری که مرتب او را می بینید، اما به خوبی نمی شناسید، انجام می دهید. برای مثال از همکلاسیتان درباره ی تکلیف تعیین شده سوال کنید یا به موضوع جالبی که در سر کلاس درس گفته شده، اشاره کنید. اگر همکار هستید، خیلی راحت و صمیمانه از او بابت پروژهای که با موفقیت به اتمام رسانده و همه از آن اطلاع دارند، تعریف کنید، دربارهی کارهای معمول شرکت از او سوال کنید یا این که از ناهار سلف تعریف کنید. همین روال را میتوانید درباره ی پسری که از طریق دوستان دیگرتان با او آشنا شده اید، به کار ببرید، این کار برایتان راحت تر خواهد بود، چون حتماً علایق مشترک فراوانی با هم دارید. یا این که میتوانید درباره ی اتفاقات اطرافتان در یک دورهمی دوستانه، مثلاً آهنگی که در کافه پخش می شود یا آخرین کتابی که خوانده اید، صحبت کنید. چنانچه تا به حال اصلاً با پسر مورد علاقه تان حرف نزده اید، میتوانید جلو بروید و خودتان را معرفی کنید. قبل از آن که برای آشنایی جلو بروید، حتماً به موضوعی برای گفتگو فکر کنید تا وقتی از این آشنایی هیجان انگیز دستپاچه شدید، حرفی برای زدن داشته باشید. وقتی با این روش و با یک لبخند دوستانه با دیگران خودمانی شوید، مطمئن باشید اکثر مردم برخوردی نمی کنند که از معرفی کردن خودتان پشیمان شوید. اما اگر پسر مورد توجه تان جزء استثنائات بود و با بی ادبی و رفتاری سرد و غیردوستانه جوابتان را داد، حداقل کمی بیشتر با شخصیت او آشنا می شوید و متوجه می شوید که احتمالاً تاثیر اولیه ی مناسبی روی او به جا نگذاشته اید.

بعد از آن که سر صحبت را با او باز کردید، این فرصت را پیدا می کنید تا این گفتگوی دوستانه را به یک امر عادی طبیعی کنید. به این ترتیب “به دختری که باهاش حرف میزنم” تبدیل می شوید و از حالت “یه دختر غریبه ای که یه بار باهاش حرف زدم” خارج می شوید. برای این که این گفتگوها معذبتان نکند و فشار از رویتان برداشته شود، به خاطر داشته باشید که تمام دوستی ها در اصل همینطور شروع می شود. سر کلاس درس کنار یک نفر می نشینید، گفتگویی را درباره ی علایق مشترکتان شروع می کنید و خیلی سریع این کار را در تمام کلاس هایی که با هم دارید، انجام می دهید. این روال روند پیشرفت طبیعی دوست شدن دو غریبه ای است که فقط به طور گذری یکدیگر را می شناسند، آنها از طریق مشغله های مشترکشان به هم متصل میشوند و به این ترتیب گام بعدی را به راحتی شروع میکنند.

چگونه از عشق خود تعریف کنیم

بعد از آن که حرف زدن با هم را شروع کردید و متوجه شدید او واجد ویژگی هایی است که مهمترین معیارهایتان را برآورده میکند، نوبت به این می رسد که بفهمید آیا دختری در زندگیاش هست یا خیر. مسلماً این موضوع بسیار مهم است و به شما میگوید که آیا میتوانید انتظاراتتان را به واقعیت تبدیل کنید یا خیر. اگر او به موردی اشاره نکرد که از روی آن متوجه وضعیت زندگی عشقی اش بشوید، مستقیماً از او سوال کنید. اگر او راجع به کار جدیدی که به تازگی انجام داده است، حرف زد، از او بخواهید که جزئیات بیشتری را برایتان تعریف کند و بگوید که آن را با چه کسی انجام داده، خانواده، دوستان یا نامزد و دختر مورد علاقه اش؟

وقتی مرحله ی گفتگوهای تصادفی را پشت سر گذاشتید و مدتی به طور مرتب با هم حرف زدید، زمانی را برای یک گفتگوی دونفره در نظر بگیرید. تا این موقع احتمالاً با توجه به محل آشناییتان و حرفهایی که به هم زدهاید، به علایق مشترک یکدیگر پی برده اید. بنابراین به راحتی می توانید رابطه تان را از محیط اداره، کلاس درس و دورهمی با دوستان مششترکتان جلوتر ببرید و ترتیب یک قرار دونفره را بدهید. اگر شک دارید، فعالیتی را انتخاب کنید که درباره ی آن صحبت کرده اید و هر دو نفر آن را دوست دارید، سپس به او پیشنهاد بدهید که دو نفری آن را امتحان کنید. اگر موافقت کرد، شماره تلفنتان را به او بدهید و بگویید که هر موقع وقتش آزاد بود، با شما تماس بگیرد تا هماهنگ کنید.

 

همگی ما میخواهیم شریک زندگیمان حس شوخ طبعی داشته باشد، اگر همیشه لبخند به لب نداشته باشیم، زندگی بیش از حد کسل کننده میشود. اگر بتوانید فرد مورد علاقه تان را به خنده بی اندازید، مطمئن باشید که اوضاع بر وفق مرادتان است و احتمالا کم کم توجهش به شما جلب می شود. از طرف دیگر شما هم باید به شوخی هایش بخندید، حتی اگر بامزه نباشند، در واقع اگر شوخی هایش بامزه نیست، حتماً باید بخندید. خنده تان باید چیزی بین یک خنده ی نخودی و یک قهقهه ی دیوانه وار باشد. شاد و آرام باشید و در عین حال مطمئن شوید که او متوجه شده چه شخصیت فوق العادهای دارید و چطور واقعاً از زندگی لذت می برید.

وقتی پای عشق و علاقه و قرار گذاشتن در میان باشد، همگی ما گاهی به بنبست برخورد میکنیم. گاهی اوقات کمی کمک گرفتن از دوستان همان کاری است که شما را به نتیجه می رساند. اگر می خواهید عشقتان را به پسر مورد علاقه تان اعتراف کنید، چرا این موضوع را با بهترین دوستش در میان نگذارید؟ خیلی راحت میتوانید از دوستش بپرسید که آیا دختری در زندگی پسر محبوبتان وجود دارد و این که او درباره ی شما دو نفر چه فکری میکند یا به نظر او شما شانسی برای جلب علاقه ی دوستش دارید یا خیر. البته اگر این گفت و گو ناراحتتان می کند، یا با دوست صمیمی او آشنایی زیادی ندارید، بهتر است از سایر راه هایی که به شما پیشنهاد شد استفاده کنید.

اگر تولدتان است، که چه بهتر، اگر هم نیست، میتوانید دوستانتان را به یک دورهمی دوستانه دعوت کنید، مثلا با دوستانتان در یک رستوران، پارک یا فضاهای دیگر قرار بگذارید و او را هم به جمع خود دعوت کنید. به او بگویید که بدون دلیل میخواهید دور هم جمع شوید و از او هم دعوت کنید. این جمع شدن به هر دوی شما اجازه می دهد در فضایی خارج محل تحصیل یا کار همدیگر را بشناسید و علاوه بر آن ارتباط صمیمی تری با هم پیدا کنید.

واقعیت را بخواهید، برانگیختن حسادت دیگری کار ناموجهی است. تحریک کردن حسادت مرد مورد علاقه تان نتیجه ی عکس می دهد و اصلاً فکر خوبی نیست. اگر واقعاً او را دوست دارید و فکر می کنید می توانید آینده ای با او داشته باشید، به هیچ وجه درباره ی روابط عاشقانه ی قبلی خود حرفی به او نزنید. اگر می خواهید او به چشم عشق زندگی اش و شریک آینده ی زندگی اش به شما نگاه کند، باید مطمئن شود که شما هیچ تعهد عاطفیای به مرد دیگری ندارید. اما اگر دائماً درباره ی خواستگارها و روابط قبلی خود حرف بزنید، او به این نتیجه می رسد که فکرتان مشغول تر از آن است که بتواند روی شما حساب کند. سعی کنید گفتگوهایی دوستانه، بانشاط و سرشار از مثبت اندیشی داشته باشید.

انسان ها علاقه دارند بیشتر با افرادی در ارتباط باشند که حرف ها و فعالیت های مشترک بیشتری دارند. فرض کنیم پسر مورد علاقه تان خوره ی کتاب و عضو یک باشگاه کتابخوانی است یا عاشق فعالیت های ورزشی و تفریحی، او به هر فعالیتی که علاقه داشته باشد، اگر شما هم به فعالیت ها و سرگرمی های محبوبش علاقه نشان بدهید، بهانه ای پیدا میکنید تا با هم باشید و به او نشان بدهید که به نظرتان چه پسر باحال و جذابی است. البته در نظر داشته باشید که فعالیت هایی را انتخاب کنید که بین شما مشترک است، چون نقش بازی کردن به مدت طولانی هم برای شما خسته کنندست و هم فرد مقابل متوجه این مصنوعی بودن می شود.

دخترها، حامیان پرو پاقرص دوستانشان هستند و از رویاها، اهداف، آرزوها و دستاوردهای دوستانشان حمایت می کنند. البته پسرها هم هوای یکدیگر را دارند، اما آنها همه چیز را راحت تر میگیرند. اگر به نحوی عمل کنید که انگار از صمیم قلب به موفقیت های کارشان، در محل کار، باشگاه یا هر موقعیت دیگری، اهمیت می دهید، او شما را دختر الهام بخشی میبیند که دوست دارد دائماً کنارش باشد تا از او انگیزه بگیرد. او قدر حرف های محبت آمیزتان و نظر مثبتی را که درباره اش دارید، خواهد دانست. وقتی به او انگیزه بدهید و در کنارش باشید، او نیز به همین ترتیب با شما رفتار خواهد کرد. برای نتیجه گرفتن از این راهکار باید قدری صبور باشید، چون سریع جواب نمی دهد. پس آهسته و پیوسته پیش بروید.

البته باید مراقب باشید که تعریف هایتان مصنوعی و چاپلوسانه نباشد. تعریف هایتان باید معنی داشته باشد، نمی توانید همینطور بدون هیچ علتی بند را آب بدهید که او چقدر باهوش، بامزه، دوست داشتنی و جذاب است، هر چقدر هم دلتان بخواهد از این تعریف ها بکنید، نباید راز دلتان را اینطور برملا کنید. اگر این کار را بکنید، او فکر می کند که شما چه دختر عجیب و غریبی هستید و رویاهایتان ظرف یک ثانیه نقش بر آب میشود. البته همه ی ما دوست داریم که دیگران هر از گاه از ما تعریف کنند. با لحنی بیخیال و شوخ، آمیخته به رفتار شیرین دخترانه از او تعریف کنید؛ اگر هم فرستادن پیام را برای تعریف کردن از او انتخاب کرده اید، حتماً از شکلک های مناسب استفاده کنید. مسلماً از همه تعریف نمی کنید، او باید کاری کرده باشد که مستحق این تعریف و تمجید باشد. او متوجه این نکته خواهد شد.

اعتراف عشق به پسری که مدت ها از آشناییتان با او میگذرد، برخلاف ابراز علاقه به پسری که تازه با او آشنا شدهاید، بسیار سخت است و این بار مانع بزرگی را پیش رو دارید. این آشنای قدیمی به اکثر نشانه های غیرکلامی واکنش نشان نخواهد داد، چرا که خودش را در ناحیه ی دوستی قرار داده است و بسیاری از علامت هایتان را به عنوان سیگنال های کاملاً دوستانه توجیه خواهد کرد. بنابراین هرچند عاشق کردن او غیرممکن نیست، اما باید بیشتر تلاش کنید. فقط اول باید مطمئن شوید که دختر دیگری در زندگی اش وجود ندارد.

اولین کار تغییر دادن دینامیک رابطه تان است. آیا معمولاً روزها در کنار هم هستید و با دوستان دیگرتان بازی یا ورزش میکنید؟ او را به یک قرار دونفره دعوت کنید، مثلاً از او بخواهید که با هم یک رستوران جدید را امتحان کنید. اگر غالباً دوستانتان هم حضور دارند و اکثر اوقات گروهی بیرون میروید، به او پیشنهاد بدهید که این بار محض تنوع خودتان دو نفر با هم به سینما بروید. نکته ی مهم این است که این قرار باید غیرمنتظره و به وضوح صمیمانه تر از فعالیت های معمولی باشد که با هم انجام می دهید تا به این ترتیب انرژی دوستی به انرژی عشق تبدیل شود.

اگر در یک جمع دوستی هستید، احتمالا دوستان مشترک زیادی دارید. از یکی از این دوستانی که اعتماد بیشتری به او دارید و صمیمی تر هستید کمک بگیرید و در مورد احساستان با او صحبت کنید. این گفت و گو به شما کمک می کند تا هم نسبت به علاقه ی فرد مقابل نسبت به خودتان اطلاعات بیشتری به دست بیاورید و هم در مورد راه هایی که بتوانید به طور غیر مستقیم تر، دوست داشتن خود را ابراز کنید، مشورت بگیرید.

حتی فکر کردن به این اعتراف عشق بی پرده ترسناک است، اما اگر مدت ها است یکدیگر را میشناسید، علامت های غیرکلامی و غیرمستقیم او را متوجه عشقتان نخواهد کرد. این نکته را ملکه ی ذهنتان کنید: این که متوجه شوید آیا امیدی برای ایجاد یک رابطه ی عاشقانه وجود دارد یا خیر، احتمالاً بهتر از این است که تا ابد درباره ی اگرها و ای کاش ها فکر کنید، به خصوص اگر او جایگاه مهمی در زندگیتان داشته باشد. لحظه ای را که جو صمیمانه ای بین تان برقرار است، برای اعتراف عشق انتخاب کنید، مثلاً می توانید در قرار دونفره ای که در بالا راجع به آن توضیح دادیم، به او ابراز علاقه کنید. در این صورت هر دو نفر قدری حساستر خواهید بود و شروع گفتگو درباره ی عشق طبیعی تر به نظر خواهد رسید. مثلاً می توانید برای ابراز علاقه تان به او جملات بی خطر زیر را امتحان کنید: “هر چقدر بیشتر می شناسمت، بیشتر بهت علاقه مند میشم.” “تا حالا هیچ وقت جدی راجع به خودمون فکر کردی؟” حواستان باشد، به خاطر رابطه ی آشنایی که داشتید، شاید حتی این جملات هم کمی سنگین به نظر برسد؛ به همین دلیل پیشنهاد ما این است که از قبل خودتان را برای شنیدن هر جوابی آماده کنید.

اگر حتی نمی توانید او را راضی کنید که با شما یک قرار دو نفره و صمیمانه تر داشته باشد، چه برسد به این که لحظه ی عاشقانه ای را خلق کنید و احساستان را به او بگویید، بهتر است به همان دوستی اکتفا کنید. به احتمال زیاد علاقه تان دوطرفه نیست. بااین حال واکنش منفی می تواند علامت خجالتی یا عصبی بودن او برای تغییر دادن نوع رابطه هم باشد، پس ممکن است خودش نزدتان برگردد. در هر حال اجازه بدهید با خودش خلوت کند و تصمیم بگیرد و خودتان سرحال و باانرژی در این مدت به زندگیتان ادامه بدهید.

دوست داشتن و علاقه مندی به فرد دیگر کاملا طبیعی است و ممکن است برای هر کسی پیش بیاید. اما، همیشه به خاطر داشته باشید که افراد معیارهای متفاوتی دارند و ممکن است شما لزوما معیارهای لازم فرد مقابل را نداشته باشید. این مساله لزوما به معنای مشکل یا کمبود در شما نیست؛ همانطور که ممکن است کسی از شما خوشش بیاید ولی، شما تمایل زیادی به ارتباط صمیمی تر با او نداشته باشید. به همین دلیل، پیشنهاد می کنیم، از همان ابتدای راه به این نکته توجه داشته باشید که گاها با وجود علاقه ی شما، ممکن است فرد مقابل چنین علاقه ای به شما نشان ندهد.

نشان دادن و ابراز علاقه ی دختر به پسر کار دشواری نیست؛ اما چگونه؟ گاهی پیش می آید که شما از کسی که خیلی نمی شناسید، خوشتان بیاید. در این زمان، لازم است در قدم اول، گفت و گویی با او شروع کنید تا بهتر بشناسیدش. سپس این مکالمه و گفت و گوها را بیشتر کنید و به صورت یک عادت همیشگی در بیاورید. در قدم بعدی، ببینید که آیا او در رابطه ی جدی با کسی هست یا خیر. بعد از اینکه گفت و گوهایتان بیشتر شد و علایق مشترکتان را شناسایی کردید، از یکی از این علایق مشترک استفاده کنید و رابطه را به صورت دوستانه خارج از محیط کار/تحصیل و … هم ادامه دهید. در نهایت، نکاتی وجود دارد که شما می توانید برای نشان دادن علاقه ی خود از آن ها استفاده کنید:

1. لبخند زدن و حس طنز داشتن، از فاکتورهای جذابیت محسوب می-شوند.

2. از دوست صمیمی او کمک بگیرید و در مورد علاقه تان با او صحبت کنید.

3. او را به مهمانی خود دعوت کنید.

4. در مورد دوست پسر قبلی خود صحبت نکنید.

5. به سرگرمی های او علاقه نشان دهید.

6. توجه و حمایت خود را به او نشان دهید.

7. از او تعریف کنید.

گاهی شما به کسی علاقه دارید که مدت هاست او را می شناسید. در چنین مواردی، بهتر است در قدم اول، فضای رابطه را کمی تغییر دهید؛ مثلا اگر قبلا رابطه ی دوستانه داشتید، اینبار کمی چاشنی صمیمیت و علاقه هم به آن اضافه کنید. در قدم بعدی، در مورد علاقه یتان با او صحبت کنید؛ شاید به خاطر مدت آشنایی ای که داشتید، مواردی که در قسمت اول گفته شد، خیلی کمک کننده نباشد. قدم سوم این است که پاسخ هایی که از سمت او میگیرید توجه کنید، مثلا اگر در برنامه های صمیمی تری که ترتیب می دهید شرکت نمی کند یا خیلی تمایل نشان نمی دهد، شاید نشان دهنده ی این باشد که خیلی به این نوع از رابطه تمایل ندارد.

 

 

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

21 بازدید

46 بازدید

چگونه از عشق خود تعریف کنیم

30 بازدید

36 بازدید

39 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام من دختری۲۰ ساله هستم سالهاست عاشق پسردایی هستم اون یه سال ازم بزرگ تره و دور از من زندگی میکنه ولی هر دوهفته میاد و من میبینمش قبل از این که بره دانشگاه حس میکردم اونم بهم علاقه من بوده باشه حتی از یکی از ِآشناهامون پرسیدم اینو تایید میکرد ولی مدتی یعنی سه سال شده بهم بی محلی میکنه و دیگه بهم علاقه ای نشون نمیده..با وجود اینکه من هر چی میگذره بهش بیشتر علاقه مند میشم..و نمیتونم به کسی دیگه فکر کنم..اون منو عاشق خودش کرده و رفتاراش بی علامت هم نبوده ولی دیگه سرد شده..منم اخلاقم کمی خجالتی هستم هم زود عصبانی میشم ‌‌برای همین از وقتی اون اینطور شده منم از رو اجبار بهش بی محلی میکنم ولی واقعا برام سخته برای همین نمیخوام دیگه صبر کنم میخوام به دوستم بگم که از طرف خودش درباره سوال کنه که آیاواقعابهم علاقه ای داره یانه..به نظرتون این راه درسته که از درونش و احساسات واقعیش بهم مطلع شم یانه..لطفا کمکم کنید

سلام دوست گرامی اگر او به صورت مستقیم ابراز علاقه‌ای نکرده است، این مسیر به ضرر شماست و در حال حاضر روی رابطه‌ و علاقه‌ای حساب باز کردید که یک طرفه است. در ضمن راه‌‌حل شما که از دوستتان بخواهید تا نظرش را بداند، مسیر اشتباهی است. برای یادگیری مسیر صحیح جذب عشق، از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

من عاشق پسر ھمسایہ ی قبلیمم دو سال ھس ک عاشقشم و 14 سالمہ و خیلی دوسش دارم ولی اردیبھشت اثاث کشی کردن و بازم میاد توی محل ولی حتی میاد من نمیتونم نگاھش کنم چه برسہ بش بگم دوسش دارم ولی من خیلی دوسش دارم چیکار کنم بہ دوست صمیمیش بگم به اون گفته که من خیلی دوست دختر دارم تو شجاعت حقیقت بود و این فقط در حدی بازی بود و من بھش ابراز علاقہ نکردم چیکار کنم خیلی دوسش دارم نمیتونم ازش بگذرم و چند وقت پیش ازم شمارہ خواست و من ندادم تازہ مامانم خیلی سختگیرہ

سلام دوست گرامی سن شما برای این ارتباط کم است و به دلیل هیجانات غالب در این سن نسبت به او کشش پیدا کردید. اما این نکته را بخاظر داشته باشید، گفتن علاقه به صورت مستقیم، مسیر اشتباهی برای شماست و نتایج خوبی به دنبال نخواهد داشت.

سلام.من دختری هستم ۲۴ساله و علاقه به پسری که هم دانشگاهیم هست پیدا کردم اما نمیدونم چطور بهشون بفهمونم درضمن دختری هستم با حفظ چاچوب ها و خط قرمز ها برای خودم اما ایشونو خیلی دوست دارم و ماه هاست از فکرش بیرون نمیام…خودشون خبر ندارن اصلا و الان نمیبینمش ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی می‌توانید در دوره «جذب عشق از آشنایی تا ازدواج» شرکت کنید تا راهنمایی صحیح و با توجه به شرایط فردی شما گفته شود.

سلام من هفته گذشته با یک نفر که یکی از دوستان به عنوان خواستگار معرفی کرده بود تلفنی صحبت کردم و قرار گذاشتیم همدیگر را ببینیم.اما بعد از دیدار هیچ تماسی دریافت نکردم، اما من از پسر خوشم اومده و چند روز میگذره و من منتظر تماس هستم.

سلام دوست گرامی اگر طرف مقابل تا بحال تصمیمی نگرفته است، ممکنه به زمان بیشتری نیاز داشته باشد تا قرار ملاقات بعدی را بگذارد. ابتدا بررسی کنید که به چه دلیلی از او خوش‌تان آمده است؟ سپس به قرار ملاقات فکر کنید و آن را مرور کنید. آیا علائمی نشان داد که نخواهد رابطه را ادامه دهد؟ از طریق دوست‌تان که معرف بودند به صورت غیرمستقیم جویای احوال او باشید. و برای آموختن شیوه درست جذب عشق، از دوره «جذب عشق از آشنایی تا ازدواج» استفاده کنید.

من چهارده سالمه شاید باورتون نشه ولی از هشت سالگی عاشق همسایمون شدم ولی دوسال پیش ما اسباب کشی کردیم الان من یجورایی شمارشو پیدا کردم مامانش معلم دینی مون شدو…. خب من خیلی دوسش دارم می‌خوام بهش بگم ولی اسممو نگم تو تلگرام با ی اکانت مجازی ب نظرتون درسته؟ میترسم خیلی دوسش دارم حاضرم جونمو براش بدم ولی از روبرو شدن با واقعیت میترسم میدونم برا سن من واقعا زوده اما دارم نابود میشم افسردگی دارم روزی دو ساعت بیشتر نمیخوابم تو درسام خیلییی افت کردم ولی میترسم اون از من یادش نباشه حالم خیلی بده ب خدا دوسش دارم:)

سلام دوست گرامی مسائلی که مطرح کردید تا حد زیادی مربوط به تغییرات دوره نوجوانی است. هیجانات در این دوره بسیار بالاست. اشاره کردید افسردگی دارید، این برچسب بزرگی است، آیا روانشناس به شما این مساله را گفته است؟ یا خودتان این تشخیص را گذاشتید؟ بهتر است فعلاً صبور باشید و از بیان احساسات خودتان به او جلوگیری کنید، چون با این اقدام ارزش شما پایین می‌آید و مسیر را برای سوءاستفاده او باز می‌کنید. برای بررسی دقیق احوالات روحی‌تان می‌‎توانید از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام دختری 13 ساله هستم که علاقه ای به دوست پسر داشتن ندارم پسری که من فقط 2 بار او را دیده ام به من ابراز علاقه کرده من امسال کلاس هشتمی میشوم و این پسر امسال به کلاس هفتم میرود من این مسئله را برای او توضیح دادم و گفتم که این علاقه عادی است و همه ی ما در این سن دچار چنین احساساتی میشویم اما حرف مرا قبول ندارد و میگوید علاقه من به تو این طور نیست من هم علاقه ای به این پسر ندارم چه واکنشی باید داشته باشم؟!

سلام دوست گرامی نحوه برخورد و واکنش شما به این پسر، کاملاً عاقلانه بوده و باید به شما تبریک گفت که بیشتر از سن خودتان متوجه شرایط و وضعیت سن نوجوانی هستید. شما روی همین عقیده که دارید بمانید و به او بگویید سن ما برای دوستی و شریک عاطفی بودن بسیار پایین است.

سلام و خسته نباشید من سارا هستم و ۱۷ سالمه و از پسری که از طریق گروه درسی مجازی آشنا شدیم خیلی خوشم اومد ایشون همیشه جوری رفتار میکنن که یا عاشق نمیشن یا اگر بشن تا همیشه پای حرفشون هستن و همیشه هم بهم گفتن دنبال کسی باش که تورو واسه خودت بخواد و نه چیز دیگه ای مثل قیافه یا سواستفاده و پول و… ایشون همیشه جوری رفتار کردن که من در برخورد با ایشون محتاط بودم ولی سعی کردم ابراز علاقمو به نوعی پنهان کنم ایشون مهم ترین فرد بعد از خودم در زندگیم هستن و خیلی باایمان ولی در عین حال فرد خودی درصورتی که خب شاید نتونستم خوب بشناسم شاید اما توی این پنج شش ماهی که شناختشون همیشه داشتن رفتار ها و طرز برخورد هایی رو بهم یاد میدادن چون کلا یک شخصیتی که دارن دوست دارن که همیشه یک فرد مهم واز دید بقیه و اطرافیانشون نشون داده بشن ومن نمی‌دونم که ایشون میخوان منو گول بزنن و مخ زنی کنن چون میدونن که من همچین آدمی نیستم که زود پا بدم بااینکه خیلی علاقه دارم نمی‌دونم که میخوان منو امتحان کنن یا نه اینم بگم که ایشون ۱۸سالشونه و من روز به روز علاقم بیشتر میشه همیشه سعی کردم رفتاری از خودم بروز ندم که غیر عرف باشه و ایشونو با احساسات و علاقه خودم خسته خودم چون اعتقادند این بود که اگر علاقه داشته باشه علاقه من رو متوجه بشن خودشون میان و نیازی به اصرار ورزیدن نیست همیشه بهشون احترام گذاشتم و با محبت رفتار کردم تا اینکه یک شب رفتاراشون کاملا تغییر کرد و بهم گفتن که واسم خیلی مهم هستی و من میدونم که چه احساسی به من داری اگر کرونا نبود باهم می‌رفتیم بیرون وشام یا ناهار به حساب من و الان خیلی تغییر کردی و شبیه به هم شدیم محبوب دوست داشتنی بی اعتنا به بعضی مساعل و خونسرد و من میخواستم یک‌چیزی بهت بگم ولی آنلاین نیستی چقدر کم آنلاینی هر موقع آن شدی یادم بندار بهت بگم وقتی من خیلی تنها و بی حوصله ام اگر جای من بودی وست داشتی خدایی نکرده سرتو بزنی به دیوار فقط یادآوریم کن یک کار خیلی مهم باهات دارم وقتی یادآوری کردم گفتن ده دقیقه صبر کن برم هفت رکعت نماز شب بخونم میام بعدم ازم عذر خواهی کردن واسه اینکه وسط صحبت یهو رفتن نماز من واقعا گیجم که ایشون چرا با من این رفتارارو دارن دفعه بعدی که یادآوری کردم مار مهمشوو گفتن حالشون خوب نیست فرداشم من خیلی خسته بودم چون در طول روز کلی کار داشتم از درس تا تحرک زیاد ورزشی و ایشون گفتن چون من خودم خستم بعدا بهم میگن نه تا موقعی که خسته باشم من ایشونو دوست دارم ولی منظورشونو نمی‌فهمم آیا دوستم دارن یا نه بعدم من آدمی نیستم که به خاطر افراد بی ارزش خودمو خورد کنم چون ایشون اصالت و شخصیت مهم و با فرهنگ من رو میدونن که با هر کس و ناکسی دوست نمیشم و اعتبار خودمو میدونم ولی نمی‌دونم دلیل این رفتارا چیه ؟؟ آیا میخواد توهین کنه به شعور ؟؟؟ آما اعتقاد من اینه که توهین به من در اصل توهین به خودشون تلقی میشه . ممنون میشم راهنماییم کنید و خووووب خوب توضیح بدید و جامع و کامل بگید و من قصد مشاور رفتن رو ندارم و به شما اکتفا میکنم و خواهشمندم توضیحات لازم باتوجه به شناختی که پیدا کردید رو بدید ممنون میشم در برابر صحبت هاییی که کردم لطفا زمان بیشتری برام بذارید واقعا مرسی از لطفتون . این رو هم بگم که ایشون همیشه جوری رفتار کردن که انگار با هیچ کس هیچ وقت دوست نبودن و همیشه نماز اول وقت دارن و قاری ولی در عین حال آهنگ رپ و راک گوش میدن و مغرور و سرد برخورد میکنن با همه چوری که انگار از بقیه سرتر هستن و از لحاظ درسم خیلی خوب هستن و یک دلیلش همین هست که خودشونو مهم تلقی میکنن پیش بقیه ممنونم بااازم خیلیییییییییییییییییییی.

سلام پرسش شما بسیار طولانی است و امکان پاسخ آن رد سایت وجود ندارد. می‌توانید نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام من مدتیه از پسر دخترخاله مامانم خوشم اومده ایشون ۲۵ سالشونه ومن ۱۸ یه مدتی بود که همو میدی میدیدیم و ایشون رفتاراش یه جوری بود که احساس کردم از من خوشش میاد بعد چندروز پیش با یه پیج فیک به دایرکتشون رفتم و فهمیدم که هیچکس تو زندگیشون نیست نظر خیالم راحت شد و ضمن اینکه فهمیدم اگر دختری بشون ابراز علاقه کنه بی جنبه نیست و بسیار عاقل هستن حالا میخواستم ببینم ابراز علاقه از جانب من صحیحه یا نه؟

سلام دوست گرامی گفتید رفتارهایش جوری بود که احساس کردید از شما خوشش می‌آید، دقیقاً چه رفتارهایی را دیدید که این برداشت را داشتید؟ ابراز علاقه از جانب شما خیر کار درستی نیست چون قط مرتبط با جنبه داشتن ایشان ندارد، بلکه مربوط به ارزشمندی شما است. برای آموختن مسیر صحیح «جذب عشق از آشنایی تا ازدواج» از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام من دختری ۱۸ ساله هستم به یک پسر که در یک شهر دیگه زندگی میکنند به شدت علاقه مند شدم و من حتی ایشون نمیشناسم و حرفی نزدم باهاشون فقط عکس هاشون دیدم نمیدونم چیکار کنم بهشون پیام بدم ندم؟ احساسم بگم ولی نمیدونم کارم درسته یا نه خیلی میترسم ولی بدجور هم حالم بده

سلام دوست گرامی علاقه شما قابل احترام است اما با دیدن یک عکس از او نمی‌شود روی این رابطه سرمایه‌گذاری جدی کرد. بیان احساس مستقیم برای شما راه مناسبی نیست و باید شیوه غیرمستقیم برای بیان احساس را انجام دهید. اما برای یاد گرفتن مسیر جذب عشق تا ازدواج می‌توانید از این دوره در رادیوعشق بهره‌مند شوید.

سلام من دختری 17 ساله هستم و به پسر همسایمون علاقه مند شدم ولی خب به دلایلی که حتی واسه من قانع کننده هم نبوده از من بدش میاد در اصل با خانوادمم مشکل داره نمیدونم چیکار کنم؟خواهش میکنم راهنماییم کنید!

سلام دوست گرامی بهترین اقدام این است که از خود بپرسید دلیلی که از این فرد خوشتان آمده چیست؟ چه چیزی باعث شده است که وقتی کسی به شما می‌گوید که از شما و خانواده شما خوشش نمی‌آید، شما اصرار به بودن با او داشته باشید؟ سن شما اوج سن نوجوانی است و تصمیم برای داشتن یک رابطه‌عاطفی زود است. چون هیجانات مختلفی را تجربه می‌کنید و این هیجانات زودگذر هستند. این دلایلی که شما را قانع نکرده است را بیان نکردید تا بتوانیم بهتر راهنمایی کنیم. ممکن است آنچه برای شما خوشایند است و یا ایرادی نداشته باشد برای ایشان ناخوشایند باشد و به همین دلیل تمایل نداشته باشد که در کنار شما باشد.

سلام من دختری هجده ساله هستم که حدود سه چهار ساله که از پسر عمم خوشم میاد که پنج سال ازم بزرگتره . اوایل صمیمی تر بود ولی هر چه قدر زمان میگذره سردتر میشیم . به طوریکه نه من اصلا بهش محل میذارم نه اون ولی احترام همو نگه میداریم. یعنی در حد سلام فقط . البته قبلاً هم یه موقعی خوب و صمیمی بود با ادم یه موقعی سرد . اوایل دم به دقیقه نگام میکرد به طوری که متوجه میشدم و بعد مدتی کلا جایی که ما بودیم نمی‌رفت و بعدشم که کلا فاز بیخیالی و سردی رو در پیش گرفت نمیدونم باید چه کنم . از طرفی هم تو سالهای کنکورم نمی‌خوام لطمه ای بهش وارد شه ولی کاملا الان گیج شدم . البته اینم میدونم که سنم برا عشق و عاشقی درست نیس ولی نمی‌دونم چه کنم.

سلام دوست گرامی توجهاتی که ایشان به شما کرده در سنی بوده که هر هیجانی امکان پذیر است. برای اینکه بتوانید توجه ایشان را به خود جلب کنید، نیاز دارید به صورت فردی دستاوردهایی داشته باشید، قبولی در کنکور می تواند یکی از این دستاوردها باشد. اما در نطر داشته باشید که ایشان تنها آدم زندگی شما نیست و با ورود شما به اجتماع افراد دیگری هم به شما توجه نشان خواهند داد؛ بهتر است ببینید علت علاقه شما به ایشان چه بوده است تا تصویر دلخواه خود را مشخص کنید. برای بررسی بیشتر می توانید از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی و آنلاین دریافت کنید.

سلام من یکی از پسرای فامیلمون که روابطمون فقط در حد سلام هستش و دوست دارم.آخرین بار که اون پسرو دیدم با نگاه کردن و لبخند زدن به من تو جایی که فقط ما دوتا بودیم بهم فهموند که دوستم داره و من چون انتظار همچین حرکتی رو نداشتم فقط تو نستم متعجب و خیلی جدی بهش نگاه کنم.‌راستش اصلا متوجه نشده بودم که منظورش چیه و فقط پیش خودم میگفت این چرا اینجوری نگام میکنه و بعدش فهمیدم که چه گندی زدم و ای کاش منم در جواب بهش لبخند میزدم. حالا من نمیدونم چطور بهش نشون بدم که منم دوستش دارمو میخوام باهاش دوست بشم. لطفا لطفا بهم بگید که چیکا کنم و چطور بهش بگم ضمنا این پسر فامیلمون حتی تو یه شهرم با هم زندگی نمیکنیم

سلام در درجه اول باید بدونید که با یک لبخند از طرف ایشون اصلا نمی‌تونید مطمئنا بشید این علاقه دوطرفه است. بهتره اول سعی کنید از طریق شبکه‌های اجتماعی و به صورت غیرمستقیم سر حرف رو با ایشون باز کنید و یه صمیمیت اولیه بین خودتون ایجاد کنید. در این صورت بیشتر می‌تونید مطمئن بشید آیا علاقه دوطرفه وجود داره یا نه

سلام‌من دختری ۲۲ ساله هستم و حدود ۳ سال هست که از همکلاسیم خوشم میاد و در طی دوره کارشناسی فقط همین آقا نظرمو جلب کرده، اولش گفتم شاید یه حس زودگذر باشه اما هرچی گذشت بیشتر جذب شخصیتش شدم.تابحال صحبت آنچنانی باهم نداشتیم غیر از چندبار سلام کردن و چندتا سوال معمولی درسی. ایشون هم مثل من آدمی محتاط و درونگرایی هست… صبر کردم تا فارغ‌التحصیل بشه و بعد از طریق تلگرام بهش اعتراف کنم تا اگر جواب منفی بود مجبور نباشیم تو دانشگاه باهم رو در رو شیم و یا بقیه بچه ها ازین موضوع باخبر بشن؛ اما حالاهم که وقتش رسیده پا پس کشیدم و از طرفی به شدت وسوسه میشم که بهش بگم اما یک نیروی قوی منو ازین کار منع میکنه. دیگه واقعا کلافه شدم نمی‌دونم چیکار کنم.

سلام دوست گرامی. ابراز علاقه کردن اصولی دارد که اگر درست پیش نروید، منجر به پشیمانی در اینده خواهد شد. می توانید بخش سوالات رایج در جذب عشق تا ازدواج را مطالعه کنید.

سلام من دختری 25 ساله هستم که خیلی وقته با هیچ پسری در ارتباط نبودم چند وقته تو محیط کار حس میکنم یکی از همکارام بهم توجه داره و تقریبا همه این موضوع رو فهمیدن راستش منم بهش روی خوش نشون دادم که متوجه بشه منم بهش علاقه دارم ولی اصلا علاقشو مستقیم ابراز نمیکنه حتی این چند روزی هم که پشت سر هم تعطیل بود از من سراغی نگرفته و پیامی ارسال نکرده معنیش اینه که علاقش واقعی نیست و مردده؟من باید منتظر بمونم؟

سلام با این نشانه‌هایی که گفتین هیچ نظر قطعی نمیشه داد. نه میشه گفت به شما علاقه داره نه میشه گفت نداره. ولی به طور کلی وقتی توجه فردی نسبت یک نفر دیگه جلب میشه مدتی زمان می‌بره تا به سمت ابراز علاقه بره و نباید انتظار داشت همه چیز سریع پیش بره. چون افراد مختلف با توجه به شرایط و ویژگی‌هاشون متفاوت عمل می‌کنند. بهترین کار اینه که شما به صورت غیرمستقیم فرصت‌هایی برای نزدیک‌تر شدن و تعامل‌تون فراهم کنید یا سعی کنید خودتون را به ایشون بهتر بشناسونید. مثلا میتونید از علایق مشترک‌تون مطلع بشید و در بین صحبت‌های روزمره‌تون به این موضوعات اشاره کنید. البته باید بدونید که این زمان خیلی هم نباید طولانی بشه واگر هیچ حرکتی یا نزدیک‌تر شدنی از ایشون ندیدید بهتره خیلی انرژی نگذارید. در صورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام خسته نباشین🌹من یه دختری هفده ساله هستم ک امسال کنکور دارم

الانم تو یه مؤسسه رفتم که مشاوره میدن واسه کنکور

من هم از همونوقت ک رفتم تو این مؤسسه کم کم عاشق مشاورم شدم ولی فکر میکنم این علاقه یه طرفست اون هیچ علاقه ای ب من نداره من خیلی دوستش دارم نمیتونم بهش فکر نکنم حالا موندم این وسط واسه کنکور بخونم یا به این مشاور فکرکنم خواهش میکنم که راهکار بدین من ایشون رو فقط به عنوان مشاورم بپذیرم ودیگه هیچ حس خاصی ب ایشون نداشته باشم

سلام دوران کنکور دوران سخت و پراضطرابیه و خیلی‎‌ها خصوصا دخترها در این دوران به معلمین و مشاورینشون علاقه‌مند میشن. درک این احساس به وجود آمده با توجه به شرایط دوره کنکور، شرایط سنی و خیلی مسایل دیگه قابل درکه ولی متاسفانه در اکثر مواقع فرد رو از مسیر اصلیش یعنی درس خوندن خارج میکنه. متاسفانه تعدادی از مشاورین یا اساتید هم از این احساسات دانش‌آموزان و جایگاه خودشون سوءاستفاده می‌کنند و وارد رابطه با آنها میشن. رابطه‌ای که خودشون هم می‌دونن باعث آسیب به دانش‌آموز میشه ولی اصول حرفه‌ای شغل‌شون و البته اصول اخلاقی رو رعایت نمی‌کنن. پس خیلی خیلی مهمه که هرچقدر هم این احساس علاقه وجود داشته باشه، نباید با مشاورتون وارد رابطه بشید. بهترین کار اینه که با یک بهانه‌ای مشاورتون رو عوض کنید. اگر بعد از قبولی در کنکور و زمانی که ایشون دیگه نقش مشاور شما رو نداشت، بازهم بهش علاقه داشتید، اونوقت میتونید به این علاقه جدی‌تر فکر کنید، ولی الان وقتش نیست. الان فقط باید فاصله بگیرید. اگر امکان تغییر مشاور براتون جود نداره، پیشنهاد می‌کنم با سیستم مشاره تماس بگیرید تا برای کنار اومدن با شرایط کمک‌تون کنن.

سلام من دختری هستم که تا به الان با پسری صحبت نکردم و علاقمند نشدم ولی به پسر عموی مامانم علاقمند شدم و ازش خوشم میاد من فقط آیدی تلگرامشو دارم و به خونشون هم رفت و آمد ندارم ولی چند سالی هم میشه ندیدمش و نمیدونم اون هم به من علاقه داره یا نه؟میتونم تو تلگرام بهش پیام بدم آیا فکر بد درباره من نمیکنه؟ همه خواهر و برادراش ازدواج کردن و خونوادش دنبال دختر مناسب براش میگردن چطوری میتونم بهش ابراز علاقه کنم؟؟؟

سلام چون اولین تجربه‌تون هست بهتره اصلا ریسک نکنید چون ممکنه خاطره بدی در ذهن‌تون ایجاد بکنه یا ناشیانه عمل کنید. نکته مهمی هم که باید بهش توجه کنید اینه که شما این فرد رو چند ساله که ندیدید و ممکنه علاقه‌تون خیلی براساس واقعیت نباشه یا اگر الان ببینیدش نظرتون تغییر کنه. اینکه بدون وجود هیچ رابطه‌ای توی تلگرام بهشن پیام بدید ممکنه صورت خوبی نداشته باشه به ویژه اینکه نسبت فامیلی هم دارین. بهتره دنبال فرصتی باشید که بتونید خودش را خانواده‌اش رو ببینید و مثلا اول به یکی از اعضای خانواده‌اش (مثلا خواهیر یا…) نزدیک و صمیمی‌تر بشید و از اون طریق بتونید با هم تعامل داشته باشید.

سلام وقت شما بخیر،من دختری ۲۷ساله هستم که حدود ۱۴ساله که از پسر همسایمون که خانواده کامل مذهبی هستن خوشم میاد ولی هیچوقت نشده که این علاقه و محبت خودمو ابراز کنم از دور میبینمش و همیشه برام مهم بودن تا به حال هم با هیچ آقایی ارتباطی نداشتم گاهی از دور بهم نگاه میکنیم ولی نمیدونم چیکار کنم تاحالا که درگیر درس و کار بودم ولی آلان میخوام تکلیف این محبت و دوست داشتن مشخص کنم نمیدونم چه طوری آقا نسبت به محبت و علاقه خودم آگاه کنم ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی شروع علاقه شما از سن 13 سالگی بوده است که باید به این نکته توجه کنید در آن زمان شما نوجوان بودید و ممکن است علاقه‌ای از سر هیجان باشد. دلیل انتخاب خودتان و معیارهایی که برای ازدواج درنظر دارید را بررسی کنید. با توجه به شرایط مذهبی بودن خانواده او، نیاز است که رابطه شما از طریق خانواده شکل بگیرد و شما برای خانواده ایشان دیده شوید. اشاره کردید می‌خواهید تکلیف این عشق و محبت را می‌خواهید روشن کنید، اما هنوز رابطه‌ای شکل نگرفته است که او بخواهد تکلیفی را روشن کند. اگر او تابحال متوجه توجه شما به خودش نشده باشد، شاید اصلا در قید و بند شروع رابطه عاطفی و ازدواج نباشد.

سلام من دختری هستم که تا به الان با پسری صحبت نکردم و علاقمند نشدم ولی به پسر عموی مامانم علاقمند شدم و ازش خوشم میاد من فقط آیدی تلگرامشو دارم و به خونشون هم رفت و آمد ندارم ولی چند سالی هم میشه ندیدمش و نمیدونم اون هم به من علاقه داره یا نه؟میتونم تو تلگرام بهش پیام بدم آیا فکر بد درباره من نمیکنه؟ همه خواهر و برادراش ازدواج کردن و خونوادش دنبال دختر مناسب براش میگردن چطوری میتونم بهش ابراز علاقه کنم؟؟؟

سلام استاد عزیز من ی مدتی بود از پسر همسایمون خوشم می یومد و حتی تونستم درفضای پیداش کنم و دوستانه حرف می زدیم ولی یه شب از دهنم پرید و نا خداگاه بهش گفتم ک وابستت شدم خوب ایشونم گفتند ک هیچ حسی به من ندارند و منو بلاک کردند .. منم دیگه کاریش نداشتم ولی همیشه تو ذهنم بهش فکر میکردم ک بعد ی مدت خبر رسید که رل زده یا بهتر بگم با ی دختری دوست شده منم وقتی فهمیدم کلا دورش و خط کشیدم حتی اگه جایی بیرون میدیدمش اصلا نگاش نمی کردم و دیگه سلام و احوال پرسی هم نمی کردم یه جورایی به خودم گفته بودم ک از فکرش بیا بیرون و بهش فکر نکن بعد 2 هفته از این رفتارام رفتارای اونم عوض شد هعی نگام میکرد و من سنگینی نگاش و حس می کردم ولی به روی خودم نمیاوردم انگار که برای من وجود نداره ولی اون از این کاراش بر نمی داشت و چند بار دوستاش بهش تیکه می نداختن ک هعی نگاه نکن و اینا … اونم میگفت عشقم میکشه نگاش کنم بعد چند روز به دوستام میگفت ک منو دوس داره وبا دوست دخترش بهم زده و اینا و حتی منو از بلاکی هم در اورده و بهم اس داده ولی من گوشیم خرابه و تا چند روز دیگه درست میشه و الان نمی دونم اگه بهم ابراز احساسات کنه چ واکنشی انجام بدم؟ وقتی من از حسم گفتم منو نادیده گرفت پس الان من چجوری سریع باورش کنم اصن چرا یهویی اینطوری شد دلیل این رفتاراش و نمی فهمم؟؟ خواهشن کمکم کنید

سلام دوست گرامی در صورت برگشت ایشان به رابطه، اینبار شما خوددار باشید و هیچ ابرار علاقه ای نکنید اینسری نویت ایشان هست که نشان بدهند که نه از سر تفنن و بیکاری، بلکه با علاقه سمت شما امده اند

سلام دختری هستم ۳۰ ساله که دوران دانشگاهشو گذرونده برای انجام یه سری کارهایم وارد مکان اداری شدم در آنجا متوجه پسری شدم که بارها بهم توجه داشت مثل زل زدن خواستم علت توجهش رو در مورد خودم بدونم چون خودم هم تقریبا از ایشون خوشم اومده بود ولی وقتی به پیجشون مراجعه کردم کامنت گذاشتم و در مورد اینکه خودش هم برای من دوست داشتنی وجذاب هست رو بهش گفتم ولی هیچ جوابی دریافت نکردم علت کارش چی بود از اینکه توجهش را نشان بدهد و هیچ جوابی ندهد از اون گذشته همچین برای اون پسر هم غریبه نبودم یه شناختی هم روی شخصیتم داشت ولی باز هم جوابی دریافت نکردم

دوست عزیز با سلام ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان ارباب رجوع از شما خوششان امده و توجه کردن. پس پیام دادن شما اشتباه بود اکنون لازم به انجام کاری نیست و اجازه بدهید اگر قرار هست ارتباطی صورت بگیرد از سمت ایشان باشد

سلام خسته نباشید.. من 28 سالم هست و یه پسر 25 ساله تو دانشگاه از من خوشش اومده بود و من اونموقع نفهمیدم که چقدر دوستم داره و چون دختر مغروری بودم نشون نمیدادم اونم فک کرد من خوشم نیومده کلا سرد شد اما احترام کامل بینمون هست..من الان خیلی ازش خوشم اومده چون بسیار ویژگی اخلاقیش همونیه که دوس دارم و دوس دارم بیشتر بشناسمش..حتی قراره برای روز دفاعش براش کادو بخرم که بفهمه بهش علاقه دارم..ایا مشکلی داره این کار؟؟ و اینکه درباره رفتار قبلم ازش عذرخواهی کنم؟چون دیده بودم سرد شده یه بار قهر کردم بعد خودش اومد جلو و گرم شد و من هم خوب رفتار کردم باهاش اما دیگه بعد اون مثل قبل باهام خاص نشد و الان 8 ماه میگذره..خیلی دوست دارم بیشتر بشناسمش و علاقمو بهش نشون بدم..حتی الان بااینکه بهش پیشنهاد همکاری دادم تو کار راحت قبول کرده خب یعنی بدش نیومده دیگه..دوست ندارم کاری کنم که بخواد کلا بد فکر کنه و بگه اینکه تا 6 ماه پیش محل نمیداد الان چطورگرم رفتار میکنه..خداشاهده زمان میبره خب بخوام از کسی خوشم بیاد و بااینکه خواستگار دکتر و استاد زیاد داشتم اصلااا از هیچکدوم خوشم نیومد و این تنها کسیه که معیارهای منو تو ازدواج بهم زده..من هیچوقت فک نمیکردم از کوچکتر از خودم خوشم بیاد..لطفا راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی ۱-خرید کادو در ابتدای امر توسط شما اشتباه هست ۲-در مورد رفتار اولیه یک توضیح مختصری بگید و نمیخواد توجیح کنید ۳-میتونید غیر مستقیم ابراز علاقه برای اشنایی بیشتر کنید

سلام من با یکی از همکارانم مدت 6 ماه است که به صورت چت در ارتباطم. خیلی با هم راحت چت میکنیم و تقریباً هر روز در ارتباط هستیم و میدونم که کسی هم در زندگیش نیست. اول فقط به عنوان دوست همینجوری نگاش میکردم ولی کم کم بهش علاقه مند شدم. از لحاظ کاری کاملاٌ در جریان هستم که خیلی شلوغه. 1 ماه در میان که 15 روز ماموریته و حتی بعضی از ماهها 100-150 ساعت اضافه کار داره. بعد از 6 ماه بهش پیشنهاد دادم که با هم برای تفریح بریم اطراف تهران، ولی رد کرد.بعدش باهاش برای اولین بار زنگ زدم و گفتم که اگه بخوای میتونم بزارم یه وقت دیگه که با هم بریم. اول از همه اینکه صداش پشت تلفن میلرزید و بعد هم یه جوری من من کنان گفت که اوضاعشو میدونم و واقعاٌ سرش شلوغه و وقت نداره و وقتی پروژه تموم بشه آزادتره و … .منم گفتم هر زمان تو پنجشنبه یا جمعه اوکی کنی ،من اگه کار خاصی نداشته باشم، میتونیم با هم هماهنگ کنیم، ولی خیلی جواب دقیقی که باشه یا نه از این موضوع نگرفتم. واقعاٌ خسته شدم ، چون از یه طرف چتاش نشون از علاقه داره ولی از طرف دیگه حاضر نیست منو بیرون ببینه. در ضمن اوایل هم که علاقه ای نداشتم بهش تو جمع دوستام دعوتش کردم ولی نیومد. اینا نشونه چیه و من باید چیکار کنم؟ کلاً رهاش کنم بهتر نیست؟

سلام دوست گرامی به نظر میرسد ایشان به شدت مردد و نگران هستند و این واکنش ها با توجه به این موضوع هست پیشنهاد میکنم مدتی از سمت شما نباشد تا ایشان بتوانند نسبت به خواسته شان تصمیم گیری کنند

سلام من با یکی از همکارانم مدت 6 ماه است که به صورت چت در ارتباطم. خیلی با هم راحت چت میکنیم و تقریباً هر روز در ارتباط هستیم و میدونم که کسی هم در زندگیش نیست. اول فقط به عنوان دوست همینجوری نگاش میکردم ولی کم کم بهش علاقه مند شدم. از لحاظ کاری کاملاٌ در جریان هستم که خیلی شلوغه. 1 ماه در میان که 15 روز ماموریته و حتی بعضی از ماهها 100-150 ساعت اضافه کار داره. بعد از 6 ماه بهش پیشنهاد دادم که با هم برای تفریح بریم اطراف تهران، ولی رد کرد.بعدش باهاش برای اولین بار زنگ زدم و گفتم که اگه بخوای میتونم بزارم یه وقت دیگه که با هم بریم. اول از همه اینکه صداش پشت تلفن میلرزید و بعد هم یه جوری من من کنان گفت که اوضاعشو میدونم و واقعاٌ سرش شلوغه و وقت نداره و وقتی پروژه تموم بشه آزادتره و … .منم گفتم هر زمان تو پنجشنبه یا جمعه اوکی کنی ،من اگه کار خاصی نداشته باشم، میتونیم با هم هماهنگ کنیم، ولی خیلی جواب دقیقی که باشه یا نه از این موضوع نگرفتم. واقعاٌ خسته شدم ، چون از یه طرف چتاش نشون از علاقه داره ولی از طرف دیگه حاضر نیست منو بیرون ببینه. در ضمن اوایل هم که علاقه ای نداشتم بهش تو جمع دوستام دعوتش کردم ولی نیومد. اینا نشونه چیه و من باید چیکار کنم؟ کلاً رهاش کنم بهتر نیست؟

سلام دوست گرامی به نظر میرسد ایشان به شدت مردد و نگران هستند و این واکنش ها با توجه به این موضوع هست پیشنهاد میکنم مدتی از سمت شما نباشد تا ایشان بتوانند نسبت به خواسته شان تصمیم گیری کنند

سلام. ببخشید یه سوال داشتم. این درسته که تو رابطه یه دختر هر چقدم که عاشق و شیفته طرف مقابل باشه نباید نشون بده که عمیقا عاشقشه؟ درسته که نباید سهل الوصول بود؟ درسته که آقایون وقتی از عشق یه خانوم مطمئن میشن و میدونن که خانوم فقط به اونا فک میکنه یه کوچولو سرد میشن؟ ما تا چه حد باید احساساتمون رو به طرف مقابل نشون بدیم؟

دوست عزیز سلام

می‌خوام جواب تمام سوالتتون رو در دو جمله بگم: 1. خودتون باشید 2. متعادل رفتار کنید. اگه کسی رو دوست دارید، دیگه دوست دارید، خودتون باشید؛ نشون بدید علاقتون رو، اما در حد متعادلش. هر چیزی باید در حد تعادل باشه. اگه کسی بعد از اینکه فهمید شما بهش علاقه دارید، نسبت به شما سرد شد؛ اگه کسی فهمید شما دوستش دارید، دست از تلاش برداشت، یعنی اون آدم به درد ارتباط با شما نمی‌خوره! یعنی اونقدر از نظر روانی به پختگی نرسیده که برای شما مناسب باشه. البته باز هم تکرار می‌کنم در حد میانه. درسته که یک سری تکنیک‌ها برای جذب آقایون وجود داره، مثل اینکه شما بهتره برای اولین بار پیشنهاد نکنید، اما این‌ها به این معنی نیست که علاقتون رو نشون ندید، معنیش اینه که بعضی چیزها جز مهارت‌های ارتباطیه و وقتی اون‌ها رو یاد بگیرید، قطعا ارتباطات بهتری خواهید داشت.

سلام وقتتون به خیر. ببخشید من به یه فردی علاقه مند شدم اما خیلی روزای اول سعی میکردم با عقلم پیش برم و عجولانه و احساساتی تصمیم نگیرم بعد از اینکه کلی دلیل پیش هم گذاشتم دیدم پسر بدی نیست اما یه مشکلی ک این وسط هست اونم اینه ک یه وقتایی یه سری رفتار از خودش نشون میده ک نشان دهنده اینه ک اونم از من بدش نمیاد اما خیلی وقتا برعکس اینم عمل میکنه اصلا نمیتونم بفهمم حسش چیه حتی برای بار اولم من از علاقه خودم گفتم گفت باید فکر کنم تو دوراهی موندم منم پیش خودم گفتم حداقل از این خیالم راحته ک ۱۰ سال از من بزرگ تره و با پسرای ۱۸ و ۲۰ ساله های الان فرق داره از روی احساسات جوانی نمیخواد تصمیم بگیره ولی واقعا نمیدونم چی کار کنم نمیتونم بفهمم حسش چیه

سلام دوست گرامی به نظر میرسد شریک عاطفی شما فردی منطقی و درون گرا باشد و با منطق در رابطه هستند / پس شما هم منطقی باشید و طی صحبت با هم و رسیدن به شناخت مورد نظر در مورد درست بودن رابطه تصمیم بگیرید

سلام خسته نباشید عذرمیخوام یک سوال دارم. من توی یک رابطه ای هستم که خیلی ابراز علاقه میکنم اما طرف مقابلم بیشتر با کارهاش بهم نشون میده خیلی کم پیش میاد که بخواد با حرف بهم ابراز علاقه کنه. من 25 سالم هست و اون 35 سالش. به نظرتون ابراز علاقه زبونی من از نظر اون لوس بازی نیست؟ میخوام بدونم من هم بگم یا نه کلا من هم دیگه نگم.

دوست عزیز سلام

می‌خوام به سوالتون تو دو قسمت جواب بدم. قسمت اول مربوطه به سوال خودتون؛ پرسیده بودید که آیا ابراز علاقه زبونی لوس بازیه؟ ببینید، اینکه چقدر و چطوری تو یه رابطه ابراز علاقه درسته یا به قول شما لوس بازی نیست، خیلی زیاد به عمق رابطه، هدف رابطه، سلیقه دو طرف و … بستگی داره. اما یه چیزی شاید اینجا بتونه کمکتون کنه، اونم اینه که یاد بگیرید خودتون باشید! به عبارت دیگه، نقش بازی نکنید، ببینید به نظر خودتون بهتره چی کار کنید. البته، ممکنه شما به دلیل تفاوت سنیتون، نگران باشید که این رفتار کودکانه به نظر بیاد یا … . در این مورد شاید بهترین کار اینه که غیر مستقیم یا حتی مستقیم در این باره نظرشون رو بپرسید.

اما مساله دوم، شما گفتید که ایشون با کارهاشون بهتون ابراز علاقه می‌کنند. در بحث زیستی، اکثر خانم‌ها (نه همشون) بخش کلامی مغزشون فعال‌تر از آقایون هست؛ به همین دلیل هست که خانم‌ها اکثرا خیلی راحت‌تر می‌تونن احساساتشون رو بیان کنن تا آقایون. علاوه بر اون، قسمت راست مغز خانم‌ها، بزرگ‌تر از آقایون هست. قسمت راست مغز بیشتر به احساسات و عواطف مربوطه. به همین دلیل خانم‌ها بیشتر احساساتی‌تر یا رمانتیک‌تر هستند و برای همین شما خیلی راحت‌تر می‌تونید احساساتتون رو بیان کنید. این قضیه همیشگی نیست، اما معمولا اینطوریه.

سلام..97.3.1با ی پسر دوس شدم و ب مدت 226 روز باهم رابطه ای خوب داشتیم.یکی از فامیلای دوستم خیلی اذیت میکرد هروقت داشتم باهاش حرف میزدم.تصمیم گرفتم ک تلافی کنم یجوری تو تلگرامم باهم درارتباط بودیم ک ی روز بهم پیش دادم منم ب خاطر تلافی قبول کردم و ب دوس پسرم گفتم ک کاری کردم بهت میگم.22بهمن 97 فامیل دوستم بهم گف ک دوس پسرت گفته ک من بهت پیش بدم و…من هرچه برای دوس پسرم توضیح میدم جریان چی بوده قبول نمیکنه.قبلا بهش پی یا ز میزدم ج نمداد ولی الان جواب میده.یکی بهم گفت ک هنوز دوست داره.منم خیلی دوسش دارم و جدایی ازش برام خیلی سخته باید چ کار کنم.الان دوماه وشش روزه ک جدا شدیم.لطفا راهنماییم کنید.ممنون

سلام دوست گرامی کاملا اقدام شما کودکانه و اشتباه بوده است و اینکه برای تلافی،وارد‌رابطه با فرد دیگر حتی با اطلاع پارتنرتان شده اید کار غیر منطقی میباشد اینکه ایشان ناراحت هستند کاملا درست و بجا هست بهتر هست سعی کنید در یک جلسه حضوری با دوستتان صحبت کنید و با ابراز پشیمانی از کارتان از ایشان فرصت مجدد بگیرید

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

عشق به خود را میشناسید؟ خیلی افراد فکر میکنند که خود را دوست دارند. اما احساسی که ما داریم تنها یک دوست داشتن ساده است و نه عشق. برای روشن تر کردن این عشق اول بهتر است برایمان روشن شود که چه چیز عشق به خود محسوب نمیشود؟

عشق به خود کاذب: 

وقتی با اراده خود چند کیلویی وزن کم میکنید، وقتی به موها و آرایشتان میرسید و بسیار زیبا میشوید، آن وقت از خود خوشتان می آید.

وقتی به هدف بزرگی میرسید، خودتان را دوست دارید.

چگونه از عشق خود تعریف کنیم

وقتی به شخص دیگری کمک میکنید، خودتان را میپسندید.

اما وقتی خلاف اینها اتفاق بیفتد چطور؟

اگرچند کیلویی اضافه کنید و چاق شوید، باز هم با عشق و قدردانی به خود در آینه نگاه میکنید؟

آیا وقتی موهایتان آشفته است و چند تا جوش بدشکل روی صورتتان زده نیز، به خود عشق میورزید؟

وقتی با کسی بدرفتاری کردید چطور؟ هنوز هم از خود خوشتان می آید؟

چیزی که اکثر ما عشق به خود میدانیم، درواقع یک دوست داشتن شرطی شده است.

بجای عشق خالصانه، ما خود را قضاوت میکنیم. اگر کاری را درست انجام دهیم، خود را با عشق پاداش میدهیم. اما اگر کار بدی کنیم، با دریغ کردن آن عشق، خود را تنبیه میکنیم. بدین گونه خشن ترین تنبیه کننده در زندگی خود میشویم.

خوب پس عشق به خود واقعی چیست؟

عشق واقعی یک عشق بلاشرط و پر از قدردانی و پذیرش است. بلاشرط یعنی چه؟ یعنی اینکه مهم نیست چه کاری انجام میدهی، تو همیشه با همان قدرت به خود عشق میورزی.

خوب حالا که کمی با مفهوم عشق به خود آشنا شدید، ممکن است از خود بپرسید که چطور میتوان به این عشق دست یافت؟

در اینجا گام هایی برای عشق به خود را برایتان آورده ایم:

همه ی ما در ذهنمان با خود صحبت میکنیم. اما همیشه بطور کامل از آن صدا آگاه نیستیم.

پس قدم اول این است که از صدای درون خود آگاه شوید. به آنچه به شما میگوید توجه کنید.

توجه کنید که اغلب هنگام موفقیت و شکست ها چه چیزهایی به خود میگویید.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کلیپ تصویری مرتبط: آیا میدانید صداهای منفی و انتقاد گر درون ما از کجا می آید؟

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برخی موقعیت هایی که در آن باید همیشه نسبت به صدای درونتان هشیار باشید:

-وقتی از خواب برمیخیزید و به آینه نگاه میکنید.

-وقتی توسط رییستان سرزنش میشوید.

-وقتی کسی با شما بدرفتاری و بدجنسی میکند.

-وقتی شما با کسی بدرفتاری میکنید.

-وقتی در عصبانیت رفتاری میکنید.

-وقتی انسان نیازمندی را می بینید اما بدون کمک کردن رد میشوید.

-وقتی وزن اضاف میکنید.

-وقتی درمحل کار اشتباهی میکنید.

-وقتی غذاهای ناسالم میخورید.

-وقتی کلاس ورزش خود را بیخیال میشوید.

-وقتی به کسی دروغ میگویید.

-وقتی احساس تنبلی میکنید.

-وقتی استراحت میکنید.

آیا در تمام این موقعیت ها همچنان خودتان را دوست دارید و به خود اهمیت میدهید؟

اگر نه، به گام بعدی بروید.

چیزهایی که اکنون در سرتان میشنوید، تمام عمرتان آنجا بوده اند. شاید شما قبلاً به آنها توجهی نمی کردید. برای همین ممکن است از شنیدن برخی چیزهایی که به خود میگویید، شوکه شوید.

اما حقیقت این است که شما برای سالیان سال این پیام ها را به خورد خود داده اید. و ما هر چه بیشتر چیزی را میشنویم، بیشتر آن را باور میکنیم. بدین ترتیب تمام آن چیزهای منفی که به خود گقته اید، اکنون تبدیل به باورهای هسته ای قوی شما شده اند. اما شما میتوانید این باورها را قدم به قدم تغییر دهید.

چگونه از عشق خود تعریف کنیم

برای تغییر باورهای هسته ای خود این مقاله را مطالعه نمایید.

مردم اغلب میپرسند که باید با خود چگونه رفتار کنند. بعد از این همه خشونت علیه خودمان، واقعاً نمیدانیم که صدای درون جدیدمان باید چگونه باشد.

بنابراین برای اینکه بتوانید تن صدای درون خود را تغییر دهید، خود را یک کودک تصور کنید. برخی ها این را «کودک درون» مینامند. اگر با این تن صدا با خود صحبت کنید و خود را کودکی پندارید، میتوانید بدون قضاوت به خود بنگرید.

خود را موجودی کوچک، نحیف و دوست داشتنی میبینید که فقط میخواهد دوست داشته شود.

زمانی که دید کودکانه به خود داشته باشید، قضاوت نیز محو میگردد. به همین سادگی.

همه ی ما این کودکان را درون خود داریم. کودکان ما نیازهایی دارند که در هنگام کودکی هرگز برآورده نشده اند. ما این نیازها را با خود در زندگیهای بزرگسالمان حمل میکنیم. شاید آنها را سرکوب کنیم. آنها را به ضمیر ناخودآگاه بفرستیم و حتی هرگز متوجه نشویم که آنها در ناخودآگاه هستند.

رفتار کردن با خود همچون کودک به شما این امکان را میدهد که نیازهای کودکیتان را برآورده کنید.

وقتی عاشق کسی هستید چه کارمیکنید؟ به والدین، خواهر برادر، یک عشق و یا بهترین دوستتان فکر کنید. برایشان هدیه میخرید؟ آنها را بیرون میبرید؟برایشان هزینه میکنید؟ برایشان وقت میگذارید؟

عشق همانقدر که به احساس مرتبط است، به عمل نیز است.

بنابراین حالا زمان آن رسیده که عشق به خود را در عمل نشان دهید.

به تمام چیزهایی که از آن لذت میبرید، که باعث خوشحالیتان میشوند؛ فکر کنید. حالا آن کارها را برای خود انجام دهید. به همین سادگی.

شاید ایده انجام کاری به تنهایی شما را بترساند.

مثلاً اینکه خود را به یک رستوران ببرید. شاید  تک و تنها نشستن سر یک میز، احساس بی کس بودن به شما بدهد. ولی خوبی این کار در این است که اگر احساس عجیب غریبی به شما دست دهد، میتوانید بفهمید که هنوز خود را دوست ندارید.

اما پس از مدتی از انجام این کار، از گذراندن زمان با خود لذت خواهید برد.

کل نکته این تمرین همین است. که با خود دوست شوید. که حتی زمانی که هیچکس کنارتان نیست نیز، احساس کامل بودن و شادی کنید.

ما نباید خود را از چیزهایی که دوست داریم و لذت میبریم؛ محروم سازیم.

از امروز به بعد، به خود این اجازه را بدهید تا کارهایی که از آن لذت میبرید را انجام دهید. نیاز نیست همیشه کارهایی انجام دهید که مفید بنظر میرسد و یا در پیشرفت کاریتان نقشی دارد. باید به کارهایی که دوست دارید هم به همین اندازه اهمیت بدهید.

در اینجا ایده هایی  عملی برای شروع عشق به خود برایتان آورده ایم:

-خود را برای شام به بیرون دعوت کنید

-نقاشی کنید( یا هر گونه هنری که از آن لذت میبرید و میتوانید خلاقیت خود را بیان کنید)

-بنویسید(میتوانید شعر، کتاب و یا ژورنال روزانه بنویسید)

-عکاسی کنید

-به موزه بروید

-برای خود غذای خوب و سالمی بپزید

-یک اسموتی سبز بنوشید

-کتاب مورد علاقه خود را تهیه کرده و بخوانید

-فیلم رمانتیک و خنده دار تماشا کنید

-برای خود لباسی زیبا بخرید

-به بدن خود ماساژی عالی هدیه دهید

-به کلاس یوگا بروید

-برقصید و دیوانه بازی درآورید

-به آهنگ مورد علاقه خود گوش دهید

-با حیوانات بازی کنید

-در طبیعت وقت بگذرانید و گیاهی بکارید

-قدم بزنید

-هیچ کاری نکنید(بله- فقط بنشینید یا دراز بکشید و هیچ کاری هم نکنید)

هر چه بیشتر تمرینات عشق به خود را انجام دهید، پیام های قوی تری به خود خواهید رساند:«تو لیاقت همه اینها را داری»

بنابراین همین حالا شروع کنید و این چهار قدم را انجام دهید. مطمئن باشید که اگر این کارها را انجام دهید به این احساس عالی خواهید رسید و سرشار از عشق خواهید بود. روزی از خواب برمیخیزید و حس متفاوتی خواهید داشت. شما عاشق خود شده اید!

تنها آن زمان است که میتوانید دیگران را نیز بلاشرط دوست بدارید.

تجربه و نظر شما درباره عشق به خود چیست؟

برگرفته از:

bravebelle.com

معنای دوستی با خود چیست؟چگونه می توانیم بهترین دوست خود باشیم؟آیا به تنهایی می توان شاد بود؟هم اکنون بخوانید:

دوستی با خود/ ۱۲ راه برای اینکه بتوانیم بهترین دوست خود باشیم.

سلام
خیلی از اینکارها را انجام میدهم ولی نه عاشق خودم هستم و نه مهر و عشق زیادی به دیگران دارم و این دلیلی می شود که خودم را خودخواه حس کنم.

سلام همراه گرامی
پیشنهادم این هست که روی چاکرای قلبتون کار کنید.اگراین چاکرا متعادل باشه دراین موارد حس بهتری پیدا کنید
چاکرای سالم قلب: شما فردی با محبت، دلسوز و با شفقت هستید و دوستان بسیاری به سوی شما جذب می شوند.

پرکاری چاکرا: در عشق احساس مالکیت و طلبکاری می کنید و بداخلاق می شوید.

کم کاری چاکرا: به حال خود افساس می خوریدو وحشت زده هستید. عذاب وجدان دارید و بی تفاوت می شوید.
مراقبه های مخصوص چاکرا رو می تونین تهیه کنید.
مراقبه های مخصوص باز کردن چاکراها بر اساس موثرترین روش ها برای فعال سازی، هماهنگ سازی و متعادل کردن چاکراها تهیه شده اند. در این مراقبه ها از روش هیپنوتیزم و تکنولوژی سابلیمینال (تلقینات پنهان)، sound healing یا همان درمان باکمک ارتعاشات صوت و مانترا گویی و تجسم خلاق استفاده شده که ترکیبی قدرتمند برای افزایش میزان نتیجه گیری شما را فراهم می آورد.

ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید

سفارش سنگ های اصل و مطمئن، وسایل مدیتیشن و سایر محصولات مرتبط(ضمانت اصل بودن تمامی محصولات توسط راستمرد!)🌐 https://sangcheen.com@Sang_cheen: @Sang_cheen

افسانه شخصی چیست و چطور آن را شناسایی کنیم؟

اغلب انسان های روی زمین از زندگی خود ناراضی هستند، افسوس گذشته را می خورند، افسرده و دلزده شده اند. ولی چرا این گونه ست؟… مطالعه بیشتر…

۸ تکنیک فوق العاده از فنگ شویی جذب ثروت و فراوانی

“۸ پند از فنگ شویی که برایتان فراوانی را به ارمغان می آورد” خوب، بهتراست قبل از اینکه مقاله رو شروع کنم، تعریفی از فنگ شویی… مطالعه بیشتر…

فیلم دنیاهای درون دنیاهای بیرون- بخش اول: آکاشا – اختصاصی راستمرد

مجموعه 4 قسمتی  دنیاهای درون دنیاهای بیرون  مستندی جذاب و فوق العاده آگاهی بخش در زمینه خودشناسی، جهان شناسی، آگاهی و معنویت میباشد که توسط دانیل… مطالعه بیشتر…

جفت روحی و نیمه گمشده /تفاوت ها، نشانه ها و شیوه جذب آنها

جفت روحی و نیمه گمشده پیش تر در مقاله ای به مفهوم جفت روحی پرداختیم. سوالات زیادی در این باره مطرح شد و ما را… مطالعه بیشتر…

مراقبه فرشتگان رایگان برای ۷ روز هفته

مراقبه فرشتگان دوستان عزیز راستمردی، در مقالات قبل به تفصیل در مورد فرشتگان توضیح دادیم که از لینک های زیر قابل دسترس هستند. فرشتگان _… مطالعه بیشتر…

فایل صوتی مراقبه و ریلکسیشن – همراه با ارتعاشات نبض حیاتی زمین

مادر زمین، منبع انرژی های حیاتی و شفابخش، شما را به تجربه ای جدید و متفاوت فرا می خواند… با او همراه شوید… این فایل… مطالعه بیشتر…

۷ روش برای تقویت قدرت های درونی

آيا تا به حال برايتان اتفاق افتاده كه مي دانستيد الان تلفن زنگ مي زند و ناگهان تلفن شروع به زنگ زدن كند؟ يا شايد… مطالعه بیشتر…

چطور از راستمرد حمایت کنم و اهمیت آن از نگاه گردنندگان سایت

درود بر خوانندگان درجه یک راستمرد در این پست کوتاه می خوام به صورت مختصر بگم چه چیزهایی برای ادامه حیات و بقای راستمرد ضروری… مطالعه بیشتر…

بروی عکس کلیک کنید!

⚜️ راستمرد، معتبرترین مرکز ساخت فایل های خودهیپنوتیزم و دوره های خودشناسی

✅ دارای نماد اعتماد الکترونیک وثبت شده در ستاد ساماندهی

📄 تنها مرکز ساخت فایلهای خودهیپنوتیزم با مدیریت دارای مدارک معتبر مرتبط (کارشناسی ارشد روانشناسی و مدرک هیپنوتیزم از انجمن هیپنوتیزم بالینی ایران). مشاهده مدارک

برای دریافت هر گونه پشتیبانی مرتبط با خرید لطفا چهار رقم آخر کارت، تاریخ خرید، نام محصول و ایمیل خود را برای همکاران ما ارسال کنید در غیر این صورت همکاران ما قادر به راهنمایی شما نخواهند بود.

ایمیل: Rastmard [@] yahoo.com

تلگرام: @Rast_ham

فرم تماس با ما (کلیک کنید)

ارتباط مستقیم با مدیریت (برای پیشنهادات و انتقادات):mir.mahnaa [@] gmail.com

راستمرد در شبکه های اجتماعی

        

لینک توضیحات محصول (مرحله اول رایگان+ دو کلیپ رایگان)

🎁 کد تخفیف 30درصد (فقط برای 10 نفر اول) ◀️◀️ hypno5 🎁فقط 2 کد باقی مانده!

برای استفاده از تمامی امکانات سایت توصیه می کنیم وارد شوید یا ثبت نام کنید:

پس از تکمیل اطلاعات زیر، گذرواژه برای شما ارسال می‌شود.


نام کاربری


پست الکترونیکی


در صورتی که در حال حاضر مایل به ثبت نام نیستید، میتوانید این پیام را ببندید و به مطالعه سایت ادامه دهید.

عضویت در خبرنامه

عضویت در خبرنامه راستمرد برای دریافت جدیدترین مطالب و اطلاع از تخفیف ها

عشق یا دل‌دادگی حسی است که به معنای دوست داشتن شدید فرد یا چیزی است که در افسانه ها وجود دارد.
این کلمه به عنوان زیبا تر و افسانه ای تر بیان شدن در داستان ها بکار می رود و ان شور و احساسات در واقعیت وجود ندارند.[۱] هم‌چنین احساسی عمیق، علاقه‌ای لطیف یا جاذبه‌ای شدید است که محدودیتی در موجودات و مفاهیم ندارد اما در فکر و عملکرد محدودیت دارد و حتی می‌تواند در حوزه‌هایی غیرقابل تصور ظهور کند.[۲] هم‌چنین نوعی عاطفه در مورد دیگران یا جذابیت بی‌انتها برای دیگران است.

پیچیدگی مفهوم عشق

عشق دربردارنده دو نوع احساس است. عشق با حس شهوانی و عشق با حس معنوی یا (با عمق همیشگی،نامحدود life time) که می‌توانند جدا از هم یا با هم به عنوان عشق ظاهر شوند.

عشق شهوانی: زمانی بروز می‌یابد که علاقه شدید به فرد مقابل فقط به قصد برطرف نمودن شهوت است. احساس شهوت ممکن است هر روز تکرار شود یا همان عشق ثانیه‌ای باشد که با یک نگاه شهوت‌انگیز آغاز می‌شود. شهوت ممکن است به ‌طورمستقل، از عشق رمانتیک برانگیخته شود. بدیهی است که شهوت می‌تواند هم‌زمان با عشق هم وجود داشته باشد، گر چه در مورد بعضی عاشقان ارضای بی‌بندوبار و غیرمتعهدانه شهوت می‌تواند عشق رمانتیک همراه آن را از بین ببرد.

عشق معنوی: این عشق با یک نگاه پاک و معصوم آغاز می‌شود و آرام آرام شدت می‌گیرد.[۳][۴]

چگونه از عشق خود تعریف کنیم

اما در کل عشق باور و احساسی عمیق، شدید و لطیفی است که با مفاهیم صلح و انسان‌دوستی مطابقت دارد.[۵] با این وجود کلمه «عشق» در شرایط مختلف معانی مختلفی را بازگو می‌کند: علاوه بر عشق رمانتیک که آمیخته‌ای از احساسات و میل جنسی است، انواع دیگر عشق مانند عشق عرفانی و عشق افلاطونی، عشق مذهبی، عشق به خانواده، عشق به همسر، عشق به فرزند، عشق به دوست و … را نیز می‌توان متصور شد؛ در واقع این کلمه را می‌توان در مورد علاقه به هر چیز دوست‌داشتنی و فرح‌بخش، مانند فعالیت‌های مختلف و انواع احساسات به کار برد.[۶][۷] جملهٔ «عشق چیست؟» به زبان انگلیسی، “?What is love”، در سال ۲۰۱۲ میلادی، پرتکرارترین عبارت جستجو شده به این زبان در جستجوگر گوگل بوده‌است.[۸][۹]

عشق. از عشقه گرفته شده‌است و آن گیاهی بدون ریشه است به نام لبلاب، چون بر درختی پیچد آن را بخشکاند. عشق صوری درخت جسم صاحبش را، خُشک و زردرو می‌کند، اما عشق معنوی بیخ درخت هستی عاشق را خشک سازد و او را از خود بمیراند. عشق را در لغت افراط در دوست داشتن و محبت تام معنی کرده‌اند.[۱۰]

مطالعه نشان داده‌است که هنگام احساس علاقه زیاد و عشق، تغییر و تحولات چشم‌گیری در بدن اتفاق می‌افتد و بدن واکنش‌های متفاوتی را از خود نشان می‌دهد.
در گذشته تصور می‌شد که واژهٔ عشق ریشهٔ عربی دارد؛ ولی عربی و عبری هر دو از خانوادهٔ زبان‌های سامی‌اند، و واژه‌های ریشه‌دار سامی همواره در هر دو زبان عربی و عبری معنی‌های یکسان دارند؛ و عجیب است که واژهٔ «عشق» همتای عبری ندارد و واژه‌ای که در عبری برای عشق به کار می‌رود اَحَو (ahav) است که با عربی حَبَّ (habba) هم‌خانواده است؛ ولی دیدگاه جدید پژوهشگران این است که واژهٔ «عشق» از (iška)اوستایی[۱۱] به معنی خواست، خواهش و گرایش ریشه می‌گیرد که آن نیز با واژهٔ اوستایی (iš)به معنی «خواستن، گراییدن، آرزو کردن و جست‌وجو کردن» پیوند دارد. هم‌چنین، به گواهی بهرام فره‌وشی، این واژه در فارسی میانه به شکلِ išt به معنی خواهش، گرایش، دارایی و توان‌گری است. خود واژه‌های اوستایی و سنسکریت نام‌برده‌شده در بالا از ریشهٔ هندی و اروپایی (زبان آریائیان) نخستین یعنی ais به معنی خواستن، میل داشتن و جُستن می‌آید که شکل آن aisskā به چم خواست، گرایش و جست‌وجو است. گذشته از اوستایی و سنسکریت، در چند زبان دیگر نیز برگرفته‌هایی از واژهٔ هندی و اروپایی نخستین ais بازمانده است.[۱۱]

فردوسی نیز که برای پاسداری از زبان فارسی از به‌کار بردن واژه‌های عربی آگاهانه و هوشمندانه خودداری می‌کند ولی واژهٔ عشق را به آسانی و باانگیزه به‌کار می‌برد و با آن‌که آزادی سرایش به او توانایی می‌دهد که واژهٔ دیگری را جایگزین عشق کند، واژهٔ حُب را به‌کار نمی‌برد.[نیازمند منبع]

در زبان فارسی به کسی که دارای احساس عشق نسبت به کسی دیگر است، دل‌داده یا عاشق و به کسی که مورد احساس عشق طرف دیگر است؛ دلبر، دلربا یا معشوق/معشوقه می‌گویند. واژه عشق در ادبیات فارسی به‌ویژه ادبیات غنایی، پایگاه و اهمیتی ویژه و والا دارد و بسیاری از شاعران پارسی، دربارهٔ عشق و عاشقی، وصف معشوق و سختی‌های عاشقی، اشعاری با ارزش ادبی والا دارند. هم‌چنین گاهی اوقات، این کلمه دربارهٔ عشق انسان به خدا نیز آمده‌است که در مقوله عرفان و مذهب می‌گنجد.[۱۲]

اگر چه تعریف دقیق کلمه «عشق» کار بسیار سختی است و نیازمند بحث‌های طولانی و دقیق است، اما جنبه‌های گوناگون آن را می‌توان از راه بررسی چیزهایی که «عشق» یا عاشقانه «نیستند» تشریح کرد. عشق به عنوان یک احساس مثبت و (شکل بسیار قوی «دوست داشتن») معمولاً درنقطه مقابل تنفر (یا بی‌احساسی محض) قرار می‌گیرد و در صورتی که در آن عامل میل جنسی کمرنگ باشد و یک شکل خالص و محض رابطه رمانتیک را متضمن باشد، با کلمه شهوت قابل قیاس است؛ عشق در صورتی که یک رابطه بین فرد و دیگر افراد را توصیف کند که در آن زمزمه‌های رمانتیک زیادی وجود دارد در مقابل دوستی و رفاقت قرار می‌گیرد؛ با وجود آنکه در برخی از تعریف‌ها «عشق» بر وجود رابطه دوستانه بین دو نفر در بافت‌های خاص تأکید دارد.[۱۳]

«عشق» در معنای عام خود بیشتر به وجود رابطه دوستانه بین دونفر دلالت دارد. عشق معمولاً نوعی توجه و اهمیت دادن به یک شخص یا شیء است که حتی گاهی این عشق محدود به خود نمی‌شود (مفهوم خودشیفتگی).
با این وجود در مورد مفهوم عشق نظرات متفاوتی وجود دارد. عده‌ای وجود عشق را نفی می‌کنند. عده‌ای هم آن را یک مفهوم انتزاعی جدید می‌دانند و تاریخ «ورود» این واژه به زبان انسان‌ها و در واقع اختراع آن را طی قرون وسطی یا اندکی پس از آن می‌دانند که این نظر با گنجینه باستانی موجود در زمینه عشق و شاعری در تضاد است. عده دیگری هم می‌گویند که عشق وجود دارد و یک مفهوم انتزاعی صرف نیست، اما نمی‌توان آن را تعریف کرد و در واقع کمیتی معنوی و متافیزیک است. برخی از روان‌شناسان اعتقاد دارند که عشق عمل به عاریه سپردن «مرزهای خودی» یا «حب نفس» به دیگران است. عده‌ای هم سعی دارند عشق را از طریق جلوه‌های آن در زندگی امروزی تعریف نمایند.[۱۴]

تفاوت‌های فرهنگی میان کشورها و اقوام مختلف امکان دستیابی به یک معنای همگانی و فراگیر در مورد کلمه عشق را تقریباً ناممکن ساخته‌است. در توصیف کلمه عشق ممکن است عشق به یک نفس یا عقیده، عشق به یک قانون یا مؤسسه، عشق به جسم (بدن)، عشق به طبیعت، عشق به غذا، عشق به پول، عشق به آموختن، عشق به قدرت، عشق به شهوت، یا عشق به انواع مفاهیم دیگر در نظر باشد و افراد مختلف برای افراد و چیزهای مختلف درجه دوست داشتن متفاوتی را بروز می‌دهند. عشق مفهومی انتزاعی است که تجربه کردن آن بسیار ساده‌تر از توصیفش است. به علت پیچیدگی مفهوم عشق و انتزاعی بودن آن معمولاً بحث در مورد آن به کلیشه‌های ذهنی خلاصه می‌شود و در مورد این کلمه ضرب‌المثل‌های زیادی وجود دارد، از گفته ویرژیل یعنی «عشق همه جا را تسخیر می‌کند» گرفته تا آواز گروه بیتلز یعنی «همه چیزی که به آن احتیاج داری عشق است».
برتراند راسل عشق را یک «ارزش مطلق» می‌داند که در برابر ارزش نسبی قرار دارد.[۱۵]

دست به هرکار زدن (حتی خودکشی به خاطر معشوق).

عشق از مسائل بنیادین عرفان و تصوف اسلامی است، چندانکه بدون در نظر گرفتن آن، عرفان و حکمت متعالیه قابل فهم نیست. البته عشق ار مقولاتی است که تعریفش به ذات، نامیسر است و کنه‌اش در غایت خفا و پوشیدگی است.

عشق از مصدر عَشق(=چسبیدن و التصاق) است. به گیاه پیچک عَشَقه گویند زیرا بر تنه درخت می‌پیچد و بالا می‌رود و آن را خشک می‌کند؛ و این تمثیل حالت عشق است که بر هر دلی عارض شود احوال طبیعی او را محو می‌کند.[۱۹]

مورخان از رشد تدریجی تصوف سخن گفته‌اند که باعرفان زهدی و خوفی آغاز و به‌تدریج به عشق و دل‌سپردگی تبدیل می‌شود و سرانجام بر معرفت و شناخت باطنی تأکید می‌کند. نویسندگان زیادی دربارهٔ عشق نوشته‌اند از رابعه وحلاج تا غزالی و به خصوص برادرش احمد غزالی و بعدها عین القضات همدانی وعطار نیشابوری، اما ابن عربی و جلال الدین محمد مولوی، هرچند در دو جریان متفاوت، در صدر شرح دهندگان عشق بوده‌اند.

افلاطون گوید: عشق، واسطه انسان‌ها و خدایان است و فاصله آن‌ها را پُر می‌کند.

همو گوید: عشق در همه کائنات جاری است.

او می‌گوید: عشق پیوند دهنده همه جهان است.[۲۰]

کلام مولانا اساساً چیزی بجز عشق نیست، عشق مانند سایر اجزاء جهان حقیقتی است سیال و مواج و توقف و درنگ ناپذیر، و در حقیقت عنایت و هدایتی است الهی و تفسیر آن در دفتر و کتاب نگنجد.

«عشق سیفی است که از عاشق سر حدوث برمی‌دارد. عشق کمالی است که از کمال حق است، چون در عاشق پیوندد، از صرف عبودیت و حدوثیت به جلال الهیت، ظاهر و باطنش ربّانی شود. ذکر موت بر ایشان روا نباشد. هر که به عشق حق زنده باشد دگر موت بر وی راه نیابد.»[۲۱]

«هرکه را محبت حق بکشد دیت او دیدار حق است، و هرکه را عشق حق او را بکشد دیت او همنشینی با حق است.» (به نقل از عوارف المعارف، سهروردی)

«صوفی در پیشگاه حق به تسلیم و رضا می‌ایستد که: من راضی به رضای توأم و بدون آنکه هیچ گونه توقعّی داشته باشم از روی محبت به تو عشق می‌ورزم و در اندیشه پاداشی نیستم. برهمین اساس است که عشق صوفیان نسبت به خدا بدون انتظار و چشم داشت و برکنار از ترس و وحشت است که صوفی خواست و تمنّایی ندارد و قهر و جفای او را همان اندازه می‌پسندد که وفایش را، معدودی از صوفیان در طریق عشق و دوستی به مرحله‌ای رسیده‌اند که در معشوق (حق) فنا شده‌اند و مولانا در حقشان فرموده‌است:

«عشق نتیجه محبت حق است و محبت صفت حق، اما در حقیقت محبت صفت ارادت حق است که از صفات ذات می‌باشد. چون عشق به عام تعلق گیرد، آن را ارادت گویند، و آفرینش موجودات نتیجه آن ارادت است. چون به خاص تعلق گیرد، آن را رحمت گویند، چون به اخص تعلق گیرد، آن را نعمت گویند و این نعمت ویژه انسان است و مرتبه تمامی نعمت منعم».[۲۵]

«عشق در ذهن غربیان معمولاً به عنوان کششی تلقی می‌شود که موجب محبت انسان به همنوعان او می‌گردد و در نوع عالی آن باعث جلب افراد انسان به سوی حقیقت است. از نظر غربی‌ها عاشق باید بیاموزد که چگونه دوست داشته باشد. اما این نحوه تلقی برای صوفیه بسیار ابتدایی است. عشق برای صوفی از جمله عواطف نیست، بلکه جذبه‌ای است الهی. در تصوف وقتی صحبت از عشق الهی به میان می‌آید منظور کششی است که از جانب حق متوجه صوفی می‌شود و صوفی را به حق می‌کشاند؛ بنابراین تأکید نه بر کوشش عاشق بلکه بر کشش حق است. به همین دلیل صوفیه گفته‌اند که: عشق آمدنی است و مانند سیلی است خروشان، و صوفی منتظر است تا این سیل در رسد و او را با خود ببرد. به قول مولوی:

ماهیت عشق از نگاه اسلام

فروغ فرخزاد، موضوع اصلی شعرهای فروغ عشق است و این عشق را از نگاه متفاوت و زنانه و بسیار شخصی خود به نمایش می‌گذارد؛ کاری که پیش از این هیچ زن شاعری نکرده بود. زنانگی طوری در تاروپود شعر فروغ تنیده شده که نمی‌توان آن را از شعر، یا شعر را از آن جدا کرد.

احمد شاملو، خود عاشق بود و این عشق تأثیر زیادی بر اشعار او داشت، در زمانی که شاملو در توقف کامل آفرینش هنری به سر می‌برد و تحت تأثیر آشنایی با معشوقه خود «آیدا» شعرهای مجموعه آیدا: درخت و خنجر و خاطره! و آیدا در آینه را می‌سراید. او دربارهٔ اثر آیدا در زندگی خود به مجله فردوسی گفت: «هر چه می‌نویسم برای اوست و به خاطر او… من با آیدا آن انسانی را که هرگز در زندگی خود پیدا نکرده‌بودم پیدا کردم».

فاضل نظری، در شعری می‌گوید: «شباهت تو به من هر چه بود ثابت کرد که فصل مشترک عشق و عقل تنهاییست».

پوریا ابراهیمیان، در شعری عشق را به بت تشبیه کرده و عاشق را یک کافر در نظر گرفته‌است که معشوق خود را می‌پرستد.

در طول تاریخ دو مقوله فلسفه و دین بیشترین مطالب را راجع به مفهوم عشق بیان کرده‌اند. درقرن گذشته روانشناسی در مورد عشق به وفور اظهار نظر کرده‌است. امروزه علوم روان‌شناسی تکاملی، زیست‌شناسی تکاملی، مردم‌شناسی، علم اعصاب و زیست‌شناسی در مورد ماهیت عشق و عملکرد آن بحث‌های زیادی را مطرح کرده‌اند.
در مدل‌های زیست‌شناسی مربوط به جنسیت، عشق به عنوان یک غریزه موجود در پستانداران همانند گرسنگی و تشنگی مطرح شده‌است. روانشناسی عشق را پدیده‌ای اجتماعی و فرهنگی قلمداد می‌کند. رابرت اشتنبرگ روانشناس معروف، مدل مثلثی عشق را مطرح کرد و عشق را شامل سه عنصر دانست: صمیمیت، تعهد و شهوت. افراد در مرحله صمیمیت رازها و جزئیات زندگی شخصی خود را برای یکدیگر بازگو می‌کنند. صمیمیت معمولاً در دوستی یا عشق رومانتیک بروز می‌کند. تعهد انتظار تداوم رابطه عاشقانه تا ابد است. شهوت یا رابطه جنسی سومین قالب عشق است که مهم‌ترین پارامتر محسوب می‌شود. یلا این مدل را اندکی تغییر داد و شهوت را به دو جزء شهوت نفسانی و شهوت رومانتیک تقسیم‌بندی کرد.[۲]

محققان دانشگاه شیکاگو می‌گویند؛ حرکات چشم نشان می‌دهد که به چه کسی به چشم شریک و معشوق آینده نگاه می‌کنید و چه کسی به عنوان شریک جنسی، نظرتان را گرفته‌است. تحقیقات قبلی که زیر نظر خانم کاسیوپو صورت گرفته نشان داده بود که عشق و میل جنسی نقاط مختلفی را در مغز فعال می‌کنند. تحلیل داده‌ها نشان داد در نگاه عاشقانه چشم روی صورت متمرکز و ثابت می‌ماند اما در نگاه شهوانی چشم، از صورت به سمت دیگر اعضای بدن حرکت می‌کند و بر روی بدن ثابت می‌شود. دکتر کاسیوپو می‌گوید این بررسی نشان می‌دهد کشش جنسی تا حدی محصول تجربیات صرفاً حسی (sensory) است اما عشق انعکاس انتزاعی‌تر این احساسات است.[۲۸]

در عقاید پیشینیان نیز همان‌طور که در ماهی (صورت فلکی) دیده می‌شود مردم دو ماهی جدا از هم را در نظر می‌گرفتند که یکی نماد عشق و دیگری نماد شهوت بوده و در آلفای این صورت فلکی، ستاره رشا (به معنی ریسمان)، در هم گره می‌خوردند.

بر اساس شواهد علم اعصاب هنگامی که فرد عشق خود را بروز می‌دهد، تعدادی عنصر شیمیایی در مغز فرد فعال می‌شوند. این مواد شیمیایی عبارتند از: تستسترون، استروژن، دوپامین، نوراپی نفرین، سروتونین، اکسی‌توسین و وازوپرسین. درهنگام برقراری رابطه جنسی یا احساسات شهوانی میزان تستسترون و استروژن در مغز افزایش پیدا می‌کند. معمولاً دوپامین، نوراپی نفرین و سروتونین در مرحله جذب نظر فرد مقابل، حضور پررنگ تری دارند. به نظر می‌رسد اوکسی توسین و وازوپرسین به روابط پردوام و قوی ارتباط دارند.
در دسامبر ۲۰۰۵، در دانشگاه پاویاواقع در ایتالیا دانشمندان متوجه شدند که وقتی فرد برای اولین بار عاشق می‌شود، میزان مولکولی که به عنوان NGF عامل رشد عصبی شناخته می‌شود افزایش می‌یابد اما پس از یکسال ارتباط بین طرفین مقدار این مولکول به حالت اول بر می‌گردد.
«سطح NGF در افرادی که عاشق بودند بسیار بیشتر بود (P<۰٫۰۰۱) [به‌طور متوسط ۲۲۷(۱۴)Pg/ml] و این مقدار در مورد افرادی که رابطه دراز مدتی را تجربه کرده‌اند و افرادی که هیچ ارتباط عاشقانه‌ای نداشته‌اند به ترتیب برابر [۱۴۹(۱۲)pg/ml], [۱۲۳(۱۰)pg/ml] بود. همچنین میان میزان NGF و شدت رابطه عاشقانه همبستگی معنی داری وجود داشت (r=۰٫۳۴ ,p=۰٫۰۰۷). درغلظت بقیه NTها هیچ تفاوتی مشاهده نشد. در ۳۹ مورد که فرد بعد از ۱۲ تا ۲۴ ماه هنوز رابطه عاشقانه را حفظ کرده بود اما به عقیده خودشان وضعیت روانی شان نسبت به زمان آشنایی تفاوت کرده بود سطح NGF کاهش یافته بود و تقریباً برابر سطح NGF گروه کنترل بود.»[۲۹]

عاشق شدن یک فرایند شیمیایی است. وقتی فردی عاشق می‌شود، مجموعه‌ای از واکنش‌ها در بدن او رخ می‌دهد. به عقیده کارشناسان این تغییر و تحولات شیمیایی تضمین‌کننده بقای گونه انسان هاست. نشانه‌های عاشق شدن، که شبیه بروز کردن علایم بیماری هاست، به وضوح قابل شناسایی است؛ از عرق کردن دست‌ها گرفته تا از بین رفتن اشتها و حس سرخوشی و همچنین سرخ شدن گونه‌ها و تپش قلب. عشق مراحل مختلف دارد. شروع شدن هر کدام از این مراحل با ترشح مجموعه‌ای از مواد شیمیایی همراه است که واکنش‌های فیزیکی خاصی را سبب می‌شود. محققان مجموعه‌ای از ترکیبات شیمیایی را شناسایی کرده‌اند که در هر کدام از این مراحل ترشح می‌شوند.[۳۰]

حس شهوت نتیجه ترشح هورمون‌های جنسی تستوسترون و استروژن است. تستوسترون تنها ویژه مردان نیست و مشخص شده که این هورمون در نیروی جنسی زنان هم تأثیر عمده‌ای دارد.

این مرحله وقتی است که آدم‌ها عاشق می‌شوند و دیگر به هیچ چیز دیگر فکر نمی‌کنند. آن‌ها ممکن است حتی کم اشتها و کم خواب شوند و روزانه ساعت‌ها به عشق جدیدشان فکر کنند. در مرحله جذب شدن به فرد مقابل، گروهی از مواد شیمیایی از گروه پیام‌رسان‌های عصبی (neuro-transmitters) به نام مونو آمین نقش مهمی دارد. این مواد عبارتند از:

چگونه از عشق خود تعریف کنیم

دوپامین: که با مصرف کوکائین و نیکوتین هم می‌تواند فعال شود.

نوراپی‌نفرین: که به نام آدرنالین هم شناخته می‌شود و افزایش آن در بدن می‌تواند سبب عرق کردن و تپش قلب شود.

سروتونین: یکی از مهم‌ترین ترکیبات شیمیایی عشق است که می‌تواند ما را به‌طور موقت به حالت دیوانگی برساند.

اگر قرار باشد رابطه‌ای ادامه یابد، وابستگی، حسی است که بعد از جذب شدن به یک نفر ایجاد می‌شود و در صورتی که مرحله جذب شدن همچنان ادامه یابد، می‌تواند منجر به تولیدمثل شود.

در این مرحله دو هورمون توسط دستگاه عصبی ترشح می‌شود که در بروز حس وابستگی اجتماعی نقش دارد:

وازوپرسین: ماده شیمیایی ای که در مرحله تعهد طولانی مدت نقش دارد. آزمایش‌هایی که روی موش‌های آفریقایی انجام شده، نشان می‌دهد که کاهش وازوپرسین در مردان به سرعت سبب بدتر شدن رابطه بین شریک‌های زندگی و کاهش وفاداری می‌شود.

اکسی‌توسین: این ماده به هنگام زایمان از غده هیپوتالاموس ترشح می‌شود و به خروج شیر از پستان کمک می‌کند. از جمله کارکردهای دیگر این هورمون کمک به ایجاد پیوندی قوی بین مادر و فرزند است. این هورمون در لحظه اوج لذت جنسی در هر دو جنس ترشح می‌شود و اعتقاد بر این است که باعث محکم تر شدن رابطه بین بزرگسالان نیز می‌شود.

عشق دارای سه بعد است:[۳۱]

میزان عشق بستگی مستقیم به قدرت و باروری هر یک از این ابعاد سه‌گانه مثلت عشق دارد هر چقدر ابعاد این مثلث افزایش یابد، عشق قدرت و گستردگی و تأثیر بیشتری در زندگی دو طرف خواهد داشت.

براساس این نظریه انواع دیگر روابط میان افراد بشر نیز مورد نظر قرار گرفته‌اند:

ـ رابطه معمولی: فقدان همه ابعاد عشق که شامل تمام روابط بشر با دیگران می‌شود.

ـ دوست داشتن/ دوستی: دو طرف نوعی از صمیمیت را دارند این رابطه به دوستی صمیمی منجر می‌شود.

ـ عشق جنسی: در غیاب دو بعد دیگر عشق، تحریک جنسی و رابطه جنسی پس از مدتی ممکن است بدون ارتقاء با دو بعد دیگر بی هیچ نتیجه‌ای خاتمه یابد.

ـ عشق تهی: این نوع رابطه معمولاً در ازدواج‌های از پیش تعیین شده که خانواده‌ها بر دو طرف تحمیل می‌کنند رخ می‌دهد و تنها دارای بعد همدلی است.

ـ عشق رومانتیک: در این نوع رابطه بین دو نفر تمنا و ارضای جنسی به همراه صمیمیت وجود دارد اما هنوز منجر به همدلی نشده.

ـ عشق همدلانه: معمولاً رابطه‌ای بین فرزندان و والدین و برادران و خواهران یا برخی دیگر از اعضای نزدیک خانواده یا دوستان بسیار صمیمی است که دو بعد صمیمیت و همدلی را دارد.

ـ عشق ابلهانه: هنگامی که همدلی و ارضای جنسی وجود دارد اما صمیمیت و اعتماد متقابل وجود ندارد، این رابطه معمولاً دوام چندانی ندارد و منجر به تکامل و رشد زندگی دو زوج نمی‌شود.

ـ عشق بارور: تنها رابطه عاشقانه تکامل یابنده‌ای است که هر سه بعد عشق در روابط دو زوج به‌طور کامل و کافی وجود دارد و دو نفر با اتکاء به آن می‌توانند زندگی مشترک خود را آغاز کنند.

اگرچه در مورد تعریف عشق و ماهیت آن در بین فرهنگ‌های مختلف تشابهاتی وجود دارد و اغلب فرهنگ‌ها عشق را نوعی تعهد، دلسوزی، شفقت و شهوت می‌دانند که در همه انسان‌ها وجود دارد، اما میان این فرهنگ‌ها اختلافاتی هم وجود دارد. برای مثال در هند که معمولاً ازدواج طبق روال تعریف شده و سنتی صورت می‌گیرد اعتقاد برآن است که عشق ضرورت اولیه برای ازدواج نیست و عشق پس از ازدواج به وجود می‌آید؛ درحالیکه در فرهنگ غرب عشق لازمه ازدواج است.
در ایران برای بیان پدیده عشق واژگان زیادی بچشم می‌خورد، که برخی از زمان‌های دور وجود داشته‌است. در متون اوستا و در گاتاها بارها از مهر و دوستی سخن میان رفته و در متون به جای مانده از زبان پارسی میانه هم وجود دارد. واژگانی مانند آغاشه در اشعار رودکی بچشم می‌خورد. مهر و عشق و آغاشه و شیفتگی و ایشکای و دلدادگی و شیدایی همه از واژگانی هستند که در ایران زمین برای پدیده عشق به کار رفته یا می‌رود. در اشعار هم بخشی از داستان‌های شاهنامه یا اشعار نظامی گنجوی و خواجوی کرمانی و عیوقی و جامی و وحشی بافقی و اهلی شیرازی و… به بیان داستان‌های عاشقانه پرداخته و بسیاری شعرا هم به بررسی ماهیت عشق در حالتی جدا از اوصاف صوفیه کارکرده‌اند مانند حافظ و سعدی و باباطاهر و خیام و رودکی که هم غزل و هم رباعی عاشقانه و سوزناک دارند و هم به بررسی ماهیت و کارآمدی عشق پرداخته‌اند. در ادبیات صوفیه هم که راه رسیدن به خدا و حق پاکی و محبت است برای جذب در راه خدا و جدایی از دنیا علاقه‌های ذاتی به خدا را در درون خود می‌پروردند و به حالتی از جذب در راه حق می‌رسیدند که بدان عشق عرفانی می‌گفتند و اشعار بیشماری در همین مورد عشق سراییده‌اند که معشوق خود را خدا می‌دانستند. مولوی و عطار و ابوسعید ابی الخیر و سنایی غزنوی از این دسته شاعران هستند. پاره‌ای از شاعران مدح گوی درباری در وصف ممدوحان خود از عبارات و مثل‌های عاشقانه زیادی استفاده نموده‌اند. انوری و عنصری و عسجدی و فرخی سیستانی هم ازین دست شاعران هستند.[۳۲]

عشق در ادیان اولیه ترکیبی از تعهد جاذبه‌ای و عبادی به نیروهای طبیعت بود (مشرکان چند خدایی). بعدها در ادیان جدیدتر این جذبه به سوی اشیاء واحد و انتزاعی مانند خداوند، قانون، کلیسا، و دولت سوق پیدا کرد (تک خدایی).
دیدگاه سوم در این زمینه به دیدگاه وحدت وجود معروف است و ادعا می‌کند همواره بین آنکه می‌پرستد و آن‌که پرستیده می‌شود تفاوت وجود ندارد. عشق حقیقتی است که ما بر اساس آن در طی زمان خود را ناصحیح به صورت موجودی منزوی تفسیر می‌کنیم.

قرآن در سورهٔ روم آیهٔ ۲۱ چنین آورده‌است:

و از نشانه‌های خداوند اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید، تا در کنار آن‌ها آرامش یابید، و در میانتان دلسوزی و دوست گرایی قرار داد، آری در این [نعمت] برای مردمی که می‌اندیشند قطعاً نشانه‌هایی است.

بر اساس دیدگاه مراجع شیعه، بیان عشق میان دختر و پسر (بدون قصد ازدواج) گناه است، چرا که ترس افتادن به گناه و ایجاد مشکلات دیگر در میان است، ولیکن خواستگاری برای ازدواج مانعی ندارد.[۳۳] تا وقتی که نگرانی از بروز گناه و فساد جنسی، در میان نباشد، داشتنِ صرفِ محبت و عشقِ قلبی اشکالی ندارد.

از احادیث پیامبر اسلام است که: «اگر مرد به زن خود بگوید «تو را دوست دارم» هرگز این کلام از دل و ذهن زن خارج نمی‌شود و همواره در خاطر او باقی می‌ماند»[۳۴]

در احادیثی که از امامان شیعه نقل شده که باید عشق و دوستی نسبت به همه موجودات داشته باشید تا آنجا که حتی اگر شما سوار بر اسب خود به چشمه و رود آبی رسیدید و هم شما و هم حیوان تشنه بودید ابتدا باید حیوان را سیراب نمایید و بعد خود آب بنوشید.

در انجیل از عشق به عنوان مجموعه‌ای از اعمال و رفتارها نام برده شده‌است که معنایی وسیع‌تر از ارتباط احساسی دارد. عشق مجموعه‌ای از رفتارهای انسان است که انسان بر اساس آن‌ها عمل می‌کند. در انجیل به افراد سفارش شده که علاوه بر معشوق خود و حتی دوستانشان دشمن خود را نیز دوست داشته باشند. در انجیل از این عشق فعال در قرنتیان ۸–۴: ۱۳ سخن به میان آمده‌است:

عشق صبور است، عشق مهربان است. هرگز حسادت نمی‌کند، هرگز به خود نمی‌بالد، مغرور نیست. گستاخ نیست و خودخواه نیست، به سادگی خشمگین نمی‌شود، خطاهای دیگران را به خاطر نمی‌سپارد. عشق از همدمی با شیطان لذت نمی‌برد بلکه دوست دار حقیقت است. همواره حافظ است، همواره به دیگران اعتماد دارد، همواره امیدوار است و همواره پاینده است. عشق هرگز شکست نمی‌خورد.

در اغلب لغت‌نامه‌ها «عشق» به عنوان علاقه شدید یا انس قلبی تعریف می‌شود.[۳۵]

توماس جای آورد عشق رایک عمل اختیاری می‌داند که پاسخی احساسی به دیگران (مانند خدا) است و با هدف ارتقاء شخصیت صورت می‌پذیرد. آورد تعریف خود را در زمینه‌های دینی، فلسفی، و علمی قابل استفاده می‌داند.
عشق یعنی با خدا تنها شدن.

معشوق در ادب فارسی نام فردی است که مورد عشق قرار گرفته و در مقابل وی عاشق قرار دارد. عموماً استنباط ما از معشوق در ادبیات فارسی اشعار شعرای پارسی گو خداوند است.
عشق در ادبیات دارای مراحل و سلسله مراتبی است و عاشق واقعی به شخصی اطلاق می‌شود که در راه شناخت معشوق دست از مادیات کشیده و معطوف به معشوق خویش گردد.

در پروژه‌های خواهر می‌توانید در مورد عشق اطلاعات بیشتری بیابید.

چگونه از عشق خود تعریف کنیم
چگونه از عشق خود تعریف کنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *