چگونه با خدا خلوت کنیم

 
helpkade
چگونه با خدا خلوت کنیم
چگونه با خدا خلوت کنیم

به گزارش خبرگزاری تسنیم، مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: خداوند ما را بزرگ آفریده است و برای ما نقشه دارد. امیدوارم او را و افعالش را بپذیریم. روح پذیرش، ذکر خداست. در شبانه روز یک ربع، ده دقیقه، برای خدا خلوت کن. نیمه شب، نماز هم نمی‌خواهی بخوانی نخوان، ولی بنشین و جسم و روح و هستی خودت را نقد بگذار در مقابل خدا.

بگو: خدایا دنیا خیلی شلوغ است. خودت می‌دانی که عالمی که در آن زندگی می کنیم شلوغ است. می‌خواهم ده دقیقه بنشینم خستگی‌ام در برود. شبانه روز به کار مشغولم؛ یا نماز می‌خوانم یا راه می‌روم یا برای فردا خیالات می کنم. همه وقت در کارم، حتی در خواب هم کار می‌کنم. چند دقیقه اجازه بده در محضر شما بنشینم. این را به خودتان بگویید. بنشینید با خدای خودتان خلوت کنید.

ممکن است در همین چند دقیقه خلوت، کار چند هزار سال را انجام دهی. گاهی می‌بینی خدا چیزهای بزرگ را در چیزهای کوچک قرار می‌دهد. خداوند قادر است. او بنی آدم را خیلی عجیب آفریده است. خودش فرمود: «فتبارک الله احسن الخاقین»(1) معلوم می‌شود که چه چیز بزرگی آفریده است که این حرف را می‌زند.

وقتی نور محمد و آل محمد(ص) را آفریده به خودش «تبارک الله» گفت. آن جا کسی نبوده است که «تبارک الله» بگوید. خودش فرمود که جا دور هم نشسته‌ایم و ذکر خلوت می‌کنیم، ذکر عالم غیب می‌کنیم، ذکر عالمی که ندیده‌ایم، نمی‌بینیم و نخواهیم دید و نخوانده‌ایم، دوست هم نداریم خیلی ببینیم، مگر می‌شود دید؟اگر هم دیده شود یک گوشه آن را انسان می‌بیند.

1- سوره مومنون، آیه 14. کتاب طوبی محبت – ص72 مجالس حاج محمد اسماعیل دولابی

چگونه با خدا خلوت کنیم

انتهای پیام/

خدای متعال به یکی از صدیقین وحی می‌فرمودند که من بندگانی دارم که آن‌ها را دوست دارم و آن‌ها نیز مرا دوست می‌دارند.

چگونه با خدا خلوت کنیم

در ادامه، خداوند در پاسخ به پرسش آن صدیق، درباره نشانه‌های این بندگان، می‌فرماید: این بندگان روز را با مواظبت از سایه‌ها[1] به شب می‌رسانند و هنگامی که سایه‌ها تمام و خورشید غروب، همانند پرندگانی که به آشیانه‌هایشان می‌روند، به جایگاهی برای راز و نیاز با خدا می‌شتابند.

در آیات و روایات توجه خاصی به راز و نیاز و ارتباط شبانه با خدای متعال شده است و با مراجعه به احادیثی قدسی که بر انبیای گذشته وحی شده است، درمی‌یابیم که این امر در ادیان گذشته نیز مطلوب بوده است.

خداوند در آیات ابتدایی سوره مزمل  که در همان آغاز رسالت بر پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نازل شده است، می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ * قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا * نِصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِیلًا * أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا»[2]: شب را قیام کن و نصف شب، یا دو ثلث شب و یا حداقل ثلث شب را به عبادت بپرداز! سپس می‌فرماید: «إِنَّ رَبَّكَ یَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِن ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِّنَ الَّذِینَ مَعَكَ»[3]: خدا می‌داند که تو هر شب، از دو تا یک ثلث شب را به عبادت می‌پردازی؛ وقتی فراغت بیشتری داری دو ثلث، برخی اوقات نصف، اما هیچ‌گاه  عبادت تو کمتر از ثلث شب نمی‌شود.

جالب این است که می‌فرماید: «وَطَائِفَةٌ مِّنَ الَّذِینَ مَعَكَ» تنها تو نیستی که این‌گونه عبادت می‌کنی؛ جمعی از کسانی که به تو ایمان آورده‌اند نیز این‌گونه‌اند.

در آیه دیگر می‌فرماید: «کَانُوا قَلِیلًا مِّنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ* وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ[4] اندکی از شب را استراحت می‌کنند و بیشتر آن را به عبادت می‌پردازند. به هر حال شب موقعیت خاصی دارد. البته عبادت همیشه مطلوب است و بعضی از عبادت‌ها همانند نماز ظهر، عصر و نافله‌ها و دعاهای آن‌ها حتما باید در روز انجام بگیرد، ولی این‌ها در مقابل عبادت‌های شب کمرنگ است و اهتمام به عبادت شب بیشتر است.

در این‌جا این سۆال مطرح می‌شود که عبادت و مناجات شب چه خصوصیتی دارد؟ چه لزومی دارد که انسان با خدا خلوت کند و در هنگام شب به عبادت بپردازد؟ این همه تأکید درباره نماز شب برای چیست، و این‌که حتی اگر مثلا یازده رکعت نماز شب را نمی‌توانید بخوانید، حداقل سه رکعت «شفع» و «وتر» را بخوانید؛ اگر همین سه رکعت را نیز نمی‌توانید، یک رکعت وتر را بخوانید. باز اگر همه یک رکعت را نمی‌خوانید به یک حمد و سوره یا حداقل یک حمد تنها اکتفا کنید. سحرخیزی و استفاده از وقت فراغت شب چه خصوصیتی دارد؟

سنت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) این بود که برای نماز شب سه مرتبه بلند می‌شدند؛ یک مرتبه بلند می‌شدند و چهار رکعت نماز می‌خواندند، سپس بعد از کمی استراحت، چهار رکعت دیگر را می‌خواندند. باز استراحت می‌کردند و بالاخره بار سوم سه رکعت شفع و وتر را می‌خواندند.

برخی از بزرگان و علما که مقید بودند به سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) تأسی کنند، نیز به همین صورت رفتار می‌کردند.

در روایتی امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: الیس کل محب یحب خلوة حبیبه [5]؛ آیا هر عاشقی دوست ندارد که با معشوقش خلوت کند؟! چرا انسان خلوت را دوست دارد و آن را نسبت به جلوت ترجیح می‌دهد؟

این موضوع درباره انسان‌ها ممکن است علت‌های مختلفی داشته باشد، اما علت اصلی آن (علاوه بر جنبه روان‌شناختی) این حقیقت است که لازمه محبت آن است که محب می‌خواهد ارتباط خصوصی محبوب داشته باشد و با او درد دل، گفت‌وگو و اظهار محبت کند. نکته اصلی خواسته نیز آن است که انسان می‌خواهد محبوبش نیز او را دوست بدارد و برای تقویت این رابطه عاطفی می‌خواهد تمام توجهش به محبوب باشد، و محبوب نیز تمام توجهش به او باشد.

همه انسان‌ها این را می‌فهمند که وقتی با دوست خود سخن می‌گویند، می‌خواهند او به آن‌ها توجه کند و اگر او روی برگرداند و با دیگری سخن بگوید، ناراحت می‌شوند. علت این‌که انسان می‌خواهد با دوستش خلوت کند نیز همین است که در خلوت، کس دیگری مزاحم انسان نیست و چیزی طرف مقابل را از توجه به او باز نمی‌دارد، و حتی گاهی از نور و سر و صدا نیز پرهیز می‌شود. شاید دیده‌اید در برخی از رستوران‌ها چراغ‌های کم‌نور و حتی شمع روشن می‌کنند و دوستانی که با هم به آن‌جا می‌روند، مقیدند که فرد دیگری به آن‌ها توجه نداشته باشد.

محب می‌خواهد همه توجه محبوب به او باشد و وقتی می‌بیند دل محبوب با فرد دیگری است و او را نیز دوست دارد و یا فرد دیگری مزاحم گفت‌وگویشان است، ناراحت می‌شود.

تفاوت خلوت با خدا و خلوت با انسان

از آن‌جا که انسان‌ها تعلقات متعددی دارند، در رابطه با آن‌ها راه فراری از این مشکل نیست. شاید نتوان در عالم، عاشق و معشوقی پیدا کرد که همه توجهشان فقط به یکدیگر باشد، اما محبت خدا این‌گونه نیست. با این‌که خدا میلیاردها مخلوق دارد، اگر همه عاشق او باشند، می‌تواند با هر یک، آنچنان رفتار کند که گویی جز او بنده‌ای ندارد. «لایشغله شأن عن شأن»[6]؛ توجه خداوند تجزیه نمی‌شود که مقداری از آن به کسی و مقداری دیگر، به دیگری تعلق بگیرد.

از آن‌جا که ما انسان‌ها این مطالب را با خودمان قیاس می‌کنیم، تصور آن مشکل است. ما انسان‌ها اگر دو نفر را دوست داشته باشیم، نصف دلمان برای این است و نصف دیگرش برای دیگری. خیال می‌کنیم خدا نیز همین طور است و العیاذ بالله وقتی همه بندگانش را دوست می‌دارد، دلش به تعداد بندگان تقسیم می‌شود. ولی نه تنها خدا این‌گونه نیست، بلکه بنده‌های خاص خدا نیز این طور نیستند.

وقتی شما به حرم حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) می‌روید، می‌بینید افراد با زبان‌ها و حاجات مختلف ایشان را صدا می‌زنند،‌ فکر می‌کنید که ایشان این‌ها را نمی‌شنوند؟! فهم این مطلب در قیاس با ما انسان‌های عادی مشکل است. اولیای خدا حتی می‌دانند حاجت هر فرد چگونه باید برآورده شود و همان را از خدا می‌خواهند و خدا نیز تفضل می‌کند. این درباره حضرت معصومه است که نه پیغمبر است و نه امام، بلکه دختری والامقام از این خاندان است. حساب امام معصوم که دیگر جداست و اگر تمام عالم یک‌جا وجود مقدس حضرت ولی‌عصر اروحنافداه را صدا بزنند همه را می شنود.

این‌گونه نیست که کسانی که شب تا به صبح می‌خوابند و مثلاً برای نماز شب بلند نمی‌شوند، خدا را دوست نمی‌دارند، ولی حداقل حق دوستی را ادا نمی‌کنند و اشتغالات دیگر، قلبشان را گرفته و محبت به قدری نیست که بر آن‌ها غالب شود.

باید بدانیم که حد نصاب محبت این است که انسان حداقل از مجموع ساعات شب، نیم ساعت را  برای گفت‌وگوی با خدا در نظر بگیرد. به‌خصوص که او  خود دعوت و اصرار می‌کند و پیغمبر می‌فرستد و چند آیه قرآن درباره اهمیت این امر نازل می‌کند. بی توجهی به این امر جفاست و انسان باید بکوشد مقداری از وادی محبت بهره‌ای ببرد و بداند همه نعمت‌های خدا، خوردنی‌ها آشامیدنی‌ها نیست.

خدا ان‌شاءالله به همه ما توفیق بدهد که به آن‌چه مورد رضایت او و موجب سعادت عمل کنیم.

پی نوشت ها:

[1]. به احتمال قوی منظور این است که پیش از ظهر منتظر تمام شدن سایه هستند تا نمازشان را اول وقت بخوانند و پس از آن نیز منتظرند سایه به حدی برسد که وقت فضلیت نماز عصر را درک کنند.

[2]. سوره مبارکه مزمل، آیات 1 تا 4.

[3]. همان، آیه 20.

[4]. ذاریات، 17-18

[5]. الأمالی (للصدوق)، ص 356.

[6]. إقبال الأعمال، ج 1، ص 201.

چگونه با خدا خلوت کنیم

فرآوری: فاطمه سرفرازی

بخش قرآن تبیان       

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیه الله مصباح یزدی.

از تو می آموزیم …

جایی که شفاعت هیچ کس پذیرفته نیست!

چرا نماز شب خوان ها کم شده اند؟

تبیان، دستیار هوشمند زندگی

پل های ارتباطی

بلوار کشاورز،خیابان نادری،نبش حجت دوست،پلاک 12

public@tebyan.com

02181200000

دسترسی سریع

محصولات و خدمات

اشتراک در خبرنامه

کلیه حقوق این سایت مربوط به موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان می‌باشد.


سفارش آنلاین کیک تازه خانگی


درمان افسردگی یک بار برای همیشه

 

صحبت کردن با خدا از مشکلات و سختی هایمان ( گفتن درد دل با خدا) یکجور ناشکری کردن است ؟

چگونه با خدا خلوت کنیم

میتوان از درد دل گفتن حضرت علی (علیه السلام) با چاه،نتیجه گرفت که در کل سخن گفتن از ناراحتی های ناشی ازمشکلات و سختی های زندگی کار بدی نیست اما گفتنشان به خدا ، صورت گله پیدا میکندو پسندیده نیست؟پاسخ: آدمي هميشه به دنبال اين است كه با تكيه بر جايگاه معنوي آرامشي به خود ببخشد. خداي متعال بهترين مونسي است كه مي توان با او درد و دل و راز و نياز كرد.به نظر مي رسد علت اصلي كه شما را به اين شبهه وا داشته است، در اين باشد كه معناي دقيقِ گرفتار شدن به مشكلات تبيين نشده است كه احساس مي كنيم گفتن اين موارد ناسپاسي باشد.

– چرا خدا بلاهايي به سر ما مي آورد كه به ناشكري و ناسپاسي مي افتيم؟

** اولا: ايمان به خداي متعال بايد همراه ايمان به عوالم غيب باشد:

«الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ»(1)(پرهيزكاران) كسانى هستند كه به غيب [آنچه از حس پوشيده و پنهان است‏] ايمان مى‏ آورند و نماز را برپا مى ‏دارند و از تمام نعمتها و مواهبى كه به آنان روزى داده ‏ايم، انفاق مى ‏كنند.»

و كساني كه به عوالم غيب ايمان دارند، نوع نگاهشان به دنيا گونه اي نيست كه ناهمواري هاي دنيا، كمرشان را بشكند و در مقابل آن تاب و توان خويش را از دست بدهند. بلكه انسان با نگاه به عالم حقيقي كه پس از مرگ رخ مي نماياند، تمام سختي هاي دنيا برايش پذيرفتني و چه بسا شيرين مي شود. مانند ورزشكاري كه سخت زحمت مي كشد، اما اميدش به كسب جايزه، رنج را برايش هموار مي كند.

** ثانيا: انسان با دقت در دنياي مادي مي فهمد كه رنج و سختي جزء جدا ناشدني دنيا است و همگان به نوعي سختي ها و مرارت هاي دنيا را تجربه مي كند. بنابراين تلاش براي منتفي نمودن هر نوع ناگواري، نتيجه اي جز شكست نخواهد داشت. و كساني در اين ميدان پيروز مي شوند كه به جاي تلاش براي تغيير همه چيز، به تغيير خود بپردازند و با ايجاد وسعت دروني، مشكلات را براي خويش هموار كنند. همان گونه كه خداي متعال، براي پيامبرش (ص) چنين نسخه اي داشت:«أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ * وَ وَضَعْنَا عَنكَ وِزْرَكَ»(2) آيا سينه‏ ات را برايت نگشوديم؟ و بار گرانت را از پشتت برنداشتيم؟»

** ثالثا: بسياري از بلاها و مصيبت هايي كه بر سرمان مي آيد، نتيجه اعمال خودمان است. و بايد شاكر خداي متعال باشيم كه حتي بسياري از بلاهاي خود ساخته ما را، از ما دور كرده است.

«ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذيقَهُمْ بَعْضَ الَّذي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ»(3) فساد، در خشكى و دريا بخاطر كارهايى كه مردم انجام داده ‏اند آشكار شده است خدا مى‏ خواهد نتيجه بعضى از اعمالشان را به آنان بچشاند، شايد (بسوى حق) بازگردند.»** رابعا: بسياري از اموري كه برايمان ناپسند شده، در واقع خير ماست. و به دليل جهل و ناداني، قادر به تشخيص مصلحت خويش نيستيم و گاهي اوقات، مصلحت هاي خويش را ناپسند مي شماريم:

«عَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»(4) چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال آن كه خيرِ شما در آن است. و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنكه شرِّ شما در آن است. و خدا مى‏ داند، و شما نمى ‏دانيد.»

** خامسا: مكروهات دنيا، محكي براي ادعاي ايمان است. تا فرق بين مومن حقيقي و مدعي سست عنصر روشن گردد:

«وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ»(5) قطعاً همه شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، و كاهش در مالها و جانها و ميوه‏ ها، آزمايش مى ‏كنيم و بشارت ده به استقامت‏ كنندگان.»

«أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ»(6) آيا مردم گمان كردند همين كه بگويند: «ايمان آورديم»، به حال خود رها مى ‏شوند و آزمايش نخواهند شد؟»

– اشاره به داستاني پيرامون مسأله:

در روايتي از ميثم تمار آمده است:

شبي از شب ها حضرت علي(ع) مرا به صحرا برد. از كوفه خارج شديم. به مسجد جعفي رسيديم. آن حضرت چهار ركعت نماز خواند و پس از سلام و تسبيح دست هاي خود را بلند كرد و گفت: خدايا! تو را چگونه بخوانم در حالي كه بنده گناهكار تو هستم و چگونه تو را نخوانم در حالي كه عاشق تو هستم. خدايا! با دستان گناه آلود و چشمان اميدوار به سويت آمده ام. خدايا! تو مالك همه نعمت هايي و من اسير خطاها هستم. آن حضرت پس از دعا به سجده رفت و صورت به خاك گذاشت و يكصد مرتبه گفت: خدايا عفوم كن. پس از اين از مسجد خارج شديم و رفتيم تا به صحرا رسيديم. حضرت علي(ع) خطي به دور من كشيد و فرمود: از اين خط بيرون نيا. مرا تنها گذاشت و رفت و در دل تاريكي گم شد. آن شب، شب تاريكي بود. پيش خودم گفتم: اي ميثم! آيا مولا و سرورت را در اين بيابان تاريك و با آن همه دشمن تنها رها كردي؟! پس در نزد خدا و پيامبر چه عذري خواهي داشت؟!

پس از آن سوگند خوردم كه مولايم را پيدا خواهم كرد. به دنبال آن حضرت رفتم و او را جستجو كردم. وقتي آن حضرت را از دور ديدم، به طرفش راه افتادم، وقتي كه رسيدم ديدم آن حضرت تا نصف بدن به چاه خم شده است و با چاه سخن مي گويد و چاه هم با او سخن مي گويد. وقتي كه آن حضرت آمدن مرا احساس كرد پرسيد: كيستي؟ گفتم: ميثم هستم. فرمود: مگر نگفتم از آن دايره پايت را بيرون مگذار؟! گفتم: نتوانستم تحمل كنم و ترسيدم كه دشمنان، بر تو آسيب برسانند. پرسيدند: آيا چيزي از آنچه گفتم شنيدي؟ گفتم: نه سرورم، چيزي نشنيدم. فرمود: اي ميثم! وقتي كه سينه ام از آنچه در آن دارم احساس تنگي كند، زمين را با دست مي كنم و راز خودم را به آن مي گويم و هر وقت كه زمين گياه مي روياند، آن گياه از تخمي است كه من كاشته ام.(7)

– حاصل سخن اينكه:1- از سيره عملي و مناجات امام علي(ع) مي‌توانيم درس‌هايي مانند نحوه ی مناجات با خدا در خلوت و تنهايي، سخن گفتن در خلوت با موجودات در جهت و مسير الهي و … آموخت؛ با اين حال، نبايد از اين حقيقت غافل شد كه در قلب امامان(ع) اسرار و معارفي بوده كه نمي‌توانستند به هركس آنها را بگويند. آن بزرگواران اگر قلب‌هاي مستعدّي پيدا مي‌كردند تا حدي اسرار الهي را به آنها مي‌آموختند و اگر كسي را نمي‌يافتند، مأمور به بيان آن نبودند.

2- اگر بيان ناراحتي ها سر از ناسپاسي و گلايه داشتن به خدا باشد، پيداست كه به حكمت و مصلحت او ايمان نداريم و اين مقدمه اي بر يأس و نااميدي از درگاه او مي شود كه بزرگترين ناسپاسي است. در سيرۀ اميرالمومنين(ع) فقط هم نشيني با او معنا داشت نه گلايه.پي نوشت ها:1. بقره(2) آيۀ 3.2. شرح(94) آيۀ 1-2.3. روم(30) آيۀ 41.4. نساء/(4) آيۀ 216.5. بقره(2) آيۀ 155.6. عنكبوت(29) آيۀ 2.7. فيض كاشانى، محمد محسن، الوافي، ج 5، ص 705، كتابخانه امام أمير المؤمنين على(ع)، اصفهان، چاپ اول، 1406ق.

 

منبع:pasokhgoo.ir

در ادامه بخوانید


دنبال دندانپزشک خوب توی تهران میگردی؟


بدون خجالت محصولات جنسی را آنلاین بخر


مرکز تخصصی استعدادیابی و آموزش کودکان


معتبر ترین مرجع پزشکی برای رزرو نوبت

تمام قابلیت ها که ازیک تلویزین انتظاردارید


لاکچری ترین نوع لمینت دندان

نوبت دهی آنلاین دندانپزشک های برتر تهران


بلیطت رو به قیمت لحظه آخر بخر!

کتابهایی که باعث رشد فکری فرزندتان میشود


سفارش کیک های تازه و خوشمزه خونگی


ماشین لباسشویی با آبکشی شرعی


جلوگیری از ورود هوای آلوده به خانه!


آشپزی بدون دغدغه کثیفی گاز


بهترین قیمت بلیط اتوبوس-خریدآنلاین

چگونه با خدا خلوت کنیم

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

معمولاً آنچه در زندگی به آن اهمیت می دهیم و یاد می گیریم، آداب معاشرت، کار و کسب
و رفتار با دیگران است. با اینکه بخش مهمی از وقت ما در خلوت و تنهایی و دور از
دیگران صرف می شود و برای آن هیچ گونه فکری نمی کنیم و کاری را در نظر نمی گیریم.
از این رو بیشتر اوقات تنهایی و خلوت ما، به سرگرمی، خواب و کارهای بیهوده می گذرد.
در حالی که می توان ارتباطی پرنشاط و با تأثیر، دور از چشم دیگران و بی ریا با
خداوند ایجاد کرد. و بساط انس و الفت و گفتگو گسترانید و از روی عشق و محبت به او
روی آورد، زیرا پروردگار از هر مهربانی به انسان مهربانتر است. صدای بنده اش را
می شنود و خواسته او را اجابت می کند و هیچ گاه او را بی پناه و تنها نمی گذارد. ما
آفریده اوییم و او آفریده گار ماست. ما به او عشق می ورزیم و او به ما محبت. و در
این میان حساب جوان از دیگران جداست، جوان چون پاک است و با عالَم پاکی ها هم سنخ،
با اندک توجهی می تواند در عالم پاکی ها و بر فراز افلاک سیر کند و در جهان
زیبایی ها غوطه ور گردد و این سعادت برای دیگران کمتر میسر است، زیرا ممکن است با
اعمال خود در ظلمت و تاریکی فرو رفته باشند و شاید عمری دیگر بباید تا از آن بیرون
آیند، ولی جوان با روح پرنشاطی که دارد و تا زمانی که در منجلاب گناهان گرفتار
نیامده است بین خود و خدا رابطه ای احساس می کند و می تواند با سرعت برق آسایی با
راز و نیاز کردن در خلوت، به مقصد و مقصود و محبوب دل خود برسد، زیرا در آن خلوت
راز، بین بنده و خداوند، چیزی جز محبت، کشش، عشق، راز گفتن و مهربانی دیدن نیست. و
در خلوت نشینی، لذت بی انتهاست و جذبه بی توصیف که فقط با رسیدن و چشیدن می توان آن
را دریافت و به هیچ وجه نمی توان شیرینی عشق و محبت را به زبان آورد. همین قدر
می توان گفت که بالاتر از آن مقامی و مرتبه ای تصور نمی شود.

از این رو لازم است که جوان خود را در اوقاتی از دیگران جدا سازد و با خدا خلوت
کند. با او سَر و سِرّی داشته باشد. در هر روز مدتی را در راز و نیاز با او بگذراند
تا اینکه حلاوت و لذت با خدا بودن را دریابد که در آن صورت این خلوت گزینی برای او
آیین و جزو برنامه های زندگی او خواهد شد. هیچ حادثه، پیش آمد و وسوسه ای نخواهد
توانست ارتباط او را با خدا قطع کند و او را از این سفره دور سازد و این بساط انس و
الفت و محبت را برچیند.

بی شک خلوت گزینی و هم راز و همنشین بودن با خداوند آثار زیر را در پی خواهد داشت:

1ـ آرامش روح و اطمینان قلب: انسان ذاکر همواره احساس می کند که در پرتو لطف و
عنایت بالاترین قدرت و برترین عظمت قرار دارد و دیگر مشکلات و ناراحتی ها نمی تواند
بر او غلبه کند و او را از پای در آورد و از طرفی او با چنین روحیه ای می تواند بر
اضطرابها فائق آید و شاد و خرم، به رشد و کمال خویش در زندگی ادامه دهد و با پیوند
به قدرت بی کران حق خود را نومید و تنها و غریب نخواهد دید.

2ـ یاری خداوند: کسی که به یاد خداوند باشد بخصوص در خلوت، به طور قطع خداوند او را
راهنمایی و یاری می کند. غم او را برطرف می سازد و او را در مشکلات تنها نمی گذارد.
انسان ذاکر کمک خداوند را در تمام امور زندگی خود می بیند و این بزرگترین ارمغان
ذکر خداوند است که انسان تنها به قدرت و قوّت خود در حل مشکلات اعتماد نکند، بلکه
قدرت، قوت، هدایت و کمک خداوند را همراه خود داشته باشد.

چگونه با خدا خلوت کنیم

3ـ رسیدن به مطلوب: انسان در زندگی خواسته های بسیاری دارد که با عبادتهای همگانی و
معمولی به آنها نمی رسد و این خواسته ها نوعاً در زندگی نقش اساسی و مهمی دارند که
می توان با خلوت گزینی به آنها دست یافت و زندگی خود را در طریق سعادت قرار داد.

4ـ مصلحت زندگی: انسان به تمام خیر و مصلحت خویش آگاه نیست و حتی فکرش نمی رسد تا
آنها را تعقیب و از خداوند بخواهد، از آثار ذکر، خلوت و راز و نیاز با خداوند این
است که خداوند چنین آرمانهای بلندی را بدون اینکه او بداند و بخواهد به او عنایت
می کند.

5ـ معرفت خداوند: شناخت و وصول به جلال و جمال الهی، بالاترین هدف و آرزویی است که
هر سالک آن را تعقیب می کند و رسیدن به این قله رفیع، تنها در خلوت کردن با خداوند
میسر است، زیرا در آن حالت انسان از دنیا فاصله گرفته، خود را در جهت رسیدن به آن
هدف قرار داده است و در واقع با رهایی از تشویش ذهن و پراکندگی دل، خود را به عالم
توحید خداوندی نزدیک و هم سنخ گردانده است.

6ـ الهام خیرات: اولیای خداوند بر اثر حرکتهای معنوی به مقامی می رسند که خداوند
امور خیر را به آنان الهام می کند و دست قدرت الهی در باطن آنان تصرف می کند. آنان
را از شر نگه می دارد و به خیر هدایت می کند. الهام کردن خداوند در باطن و دل انسان
را می توان از آثار و ثمرات خلوت نشینی با خداوند دانست. خداوند کسانی را هادیست که
آنان در خلوت با خداوند به مناجات و راز و نیاز نشسته باشند. اگر آدمی به مرتبه ای
برسد که از ناحیه خداوند الهام گیرد، در امور زندگی دچار سردرگمی و بی چارگی و
تحیر نخواهد شد و همواره نوری همراه اوست و او را در تمام مراحل زندگی یاری
می رساند.

امام صادق(ع) می فرمایند: شیعیان ما کسانی هستند که در خلوت و تنهایی خدا را فراوان
یاد کنند.

امام علی(ع) می فرمایند: خلوت را با یاد خدا پرکن و نعمت را با شکرگزاری همراه ساز.

امام باقر(ع) می فرمایند: در تورات نوشته شده: ای موسی! در تنهایی ها و در هنگام
شادی و لذتها و خوشی ها مرا یاد کن تا در غفلتهایت به یاد تو باشم.

خداوند به حضرت عیسی(ع) فرمود: مرا در تنهایی ها بسیار یاد کن.

امام صادق(ع) فرموده اند: سعادتمند کسی است که با خدای خویش اوقات خلوت و راز و
نیاز داشته باشد.

و در جای دیگر می فرمایند: خداوند فرمود: ای فرزند آدم! مرا در نفس خود یاد کن تا
تو را نزد خود یاد کنم و در خلوت به یاد من باش تا تو را در خلوت خویش یاد کنم اگر
مرا در میان مردم یاد کنی تو را در جمعیتی بهتر یاد کنم و حضرت فرمود: بنده خداوند
را در میان مردم یاد نمی کند مگر آنکه خداوند در میان ملائکه او را یاد می کند.

و هم او گفت: خداوند در مناجات به حضرت موسی فرمود: دروغ است ادعای کسی که
می پندارد مرا دوست دارد و آنگاه که تاریکی شب می رسد می خوابد، آیا هر دوستی خلوت
با دوست خویش را نمی خواهد؟

@@N@@معمولاً آنچه در زندگی به آن اهمیت می دهیم و یاد می گیریم، آداب معاشرت، کار و کسب @@N@@و رفتار با دیگران است. با اینکه بخش مهمی از وقت ما در خلوت و تنهایی و دور از @@N@@دیگران صرف می شود و برای آن هیچ گونه فکری نمی کنیم و کاری را در نظر نمی گیریم. @@N@@از این رو بیشتر اوقات تنهایی و خلوت ما، به سرگرمی، خواب و کارهای بیهوده می گذرد. @@N@@در حالی که می توان ارتباطی پرنشاط و با تأثیر، دور از چشم دیگران و بی ریا با @@N@@خداوند ایجاد کرد. و بساط انس و الفت و گفتگو گسترانید و از روی عشق و محبت به او @@N@@روی آورد، زیرا پروردگار از هر مهربانی به انسان مهربانتر است. صدای بنده اش را @@N@@می شنود و خواسته او را اجابت می کند و هیچ گاه او را بی پناه و تنها نمی گذارد. ما @@N@@آفریده اوییم و او آفریده گار ماست. ما به او عشق می ورزیم و او به ما محبت. و در @@N@@این میان حساب جوان از دیگران جداست، جوان چون پاک است و با عالَم پاکی ها هم سنخ، @@N@@با اندک توجهی می تواند در عالم پاکی ها و بر فراز افلاک سیر کند و در جهان @@N@@زیبایی ها غوطه ور گردد و این سعادت برای دیگران کمتر میسر است، زیرا ممکن است با @@N@@اعمال خود در ظلمت و تاریکی فرو رفته باشند و شاید عمری دیگر بباید تا از آن بیرون @@N@@آیند، ولی جوان با روح پرنشاطی که دارد و تا زمانی که در منجلاب گناهان گرفتار @@N@@نیامده است بین خود و خدا رابطه ای احساس می کند و می تواند با سرعت برق آسایی با @@N@@راز و نیاز کردن در خلوت، به مقصد و مقصود و محبوب دل خود برسد، زیرا در آن خلوت @@N@@راز، بین بنده و خداوند، چیزی جز محبت، کشش، عشق، راز گفتن و مهربانی دیدن نیست. و @@N@@در خلوت نشینی، لذت بی انتهاست و جذبه بی توصیف که فقط با رسیدن و چشیدن می توان آن @@N@@را دریافت و به هیچ وجه نمی توان شیرینی عشق و محبت را به زبان آورد. همین قدر @@N@@می توان گفت که بالاتر از آن مقامی و مرتبه ای تصور نمی شود.

@@N@@از این رو لازم است که جوان خود را در اوقاتی از دیگران جدا سازد و با خدا خلوت @@N@@کند. با او سَر و سِرّی داشته باشد. در هر روز مدتی را در راز و نیاز با او بگذراند @@N@@تا اینکه حلاوت و لذت با خدا بودن را دریابد که در آن صورت این خلوت گزینی برای او @@N@@آیین و جزو برنامه های زندگی او خواهد شد. هیچ حادثه، پیش آمد و وسوسه ای نخواهد @@N@@توانست ارتباط او را با خدا قطع کند و او را از این سفره دور سازد و این بساط انس و @@N@@الفت و محبت را برچیند.

@@N@@بی شک خلوت گزینی و هم راز و همنشین بودن با خداوند آثار زیر را در پی خواهد داشت:

@@N@@1ـ آرامش روح و اطمینان قلب: انسان ذاکر همواره احساس می کند که در پرتو لطف و @@N@@عنایت بالاترین قدرت و برترین عظمت قرار دارد و دیگر مشکلات و ناراحتی ها نمی تواند @@N@@بر او غلبه کند و او را از پای در آورد و از طرفی او با چنین روحیه ای می تواند بر @@N@@اضطرابها فائق آید و شاد و خرم، به رشد و کمال خویش در زندگی ادامه دهد و با پیوند @@N@@به قدرت بی کران حق خود را نومید و تنها و غریب نخواهد دید.

@@N@@2ـ یاری خداوند: کسی که به یاد خداوند باشد بخصوص در خلوت، به طور قطع خداوند او را @@N@@راهنمایی و یاری می کند. غم او را برطرف می سازد و او را در مشکلات تنها نمی گذارد. @@N@@انسان ذاکر کمک خداوند را در تمام امور زندگی خود می بیند و این بزرگترین ارمغان @@N@@ذکر خداوند است که انسان تنها به قدرت و قوّت خود در حل مشکلات اعتماد نکند، بلکه @@N@@قدرت، قوت، هدایت و کمک خداوند را همراه خود داشته باشد.

@@N@@3ـ رسیدن به مطلوب: انسان در زندگی خواسته های بسیاری دارد که با عبادتهای همگانی و @@N@@معمولی به آنها نمی رسد و این خواسته ها نوعاً در زندگی نقش اساسی و مهمی دارند که @@N@@می توان با خلوت گزینی به آنها دست یافت و زندگی خود را در طریق سعادت قرار داد.

@@N@@4ـ مصلحت زندگی: انسان به تمام خیر و مصلحت خویش آگاه نیست و حتی فکرش نمی رسد تا @@N@@آنها را تعقیب و از خداوند بخواهد، از آثار ذکر، خلوت و راز و نیاز با خداوند این @@N@@است که خداوند چنین آرمانهای بلندی را بدون اینکه او بداند و بخواهد به او عنایت @@N@@می کند.

@@N@@5ـ معرفت خداوند: شناخت و وصول به جلال و جمال الهی، بالاترین هدف و آرزویی است که @@N@@هر سالک آن را تعقیب می کند و رسیدن به این قله رفیع، تنها در خلوت کردن با خداوند @@N@@میسر است، زیرا در آن حالت انسان از دنیا فاصله گرفته، خود را در جهت رسیدن به آن @@N@@هدف قرار داده است و در واقع با رهایی از تشویش ذهن و پراکندگی دل، خود را به عالم @@N@@توحید خداوندی نزدیک و هم سنخ گردانده است.

@@N@@6ـ الهام خیرات: اولیای خداوند بر اثر حرکتهای معنوی به مقامی می رسند که خداوند @@N@@امور خیر را به آنان الهام می کند و دست قدرت الهی در باطن آنان تصرف می کند. آنان @@N@@را از شر نگه می دارد و به خیر هدایت می کند. الهام کردن خداوند در باطن و دل انسان @@N@@را می توان از آثار و ثمرات خلوت نشینی با خداوند دانست. خداوند کسانی را هادیست که @@N@@آنان در خلوت با خداوند به مناجات و راز و نیاز نشسته باشند. اگر آدمی به مرتبه ای @@N@@برسد که از ناحیه خداوند الهام گیرد، در امور زندگی دچار سردرگمی و بی چارگی و @@N@@تحیر نخواهد شد و همواره نوری همراه اوست و او را در تمام مراحل زندگی یاری @@N@@می رساند.

@@N@@امام صادق(ع) می فرمایند: شیعیان ما کسانی هستند که در خلوت و تنهایی خدا را فراوان @@N@@یاد کنند.

@@N@@امام علی(ع) می فرمایند: خلوت را با یاد خدا پرکن و نعمت را با شکرگزاری همراه ساز.

@@N@@امام باقر(ع) می فرمایند: در تورات نوشته شده: ای موسی! در تنهایی ها و در هنگام @@N@@شادی و لذتها و خوشی ها مرا یاد کن تا در غفلتهایت به یاد تو باشم.

@@N@@خداوند به حضرت عیسی(ع) فرمود: مرا در تنهایی ها بسیار یاد کن.

@@N@@امام صادق(ع) فرموده اند: سعادتمند کسی است که با خدای خویش اوقات خلوت و راز و @@N@@نیاز داشته باشد.

@@N@@و در جای دیگر می فرمایند: خداوند فرمود: ای فرزند آدم! مرا در نفس خود یاد کن تا @@N@@تو را نزد خود یاد کنم و در خلوت به یاد من باش تا تو را در خلوت خویش یاد کنم اگر @@N@@مرا در میان مردم یاد کنی تو را در جمعیتی بهتر یاد کنم و حضرت فرمود: بنده خداوند @@N@@را در میان مردم یاد نمی کند مگر آنکه خداوند در میان ملائکه او را یاد می کند.

@@N@@و هم او گفت: خداوند در مناجات به حضرت موسی فرمود: دروغ است ادعای کسی که @@N@@می پندارد مرا دوست دارد و آنگاه که تاریکی شب می رسد می خوابد، آیا هر دوستی خلوت @@N@@با دوست خویش را نمی خواهد؟

این مجله مخصوص کودک و نوجوان می باشد.

پیام زن
ویژه مسائل زنان و خانواده

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
محمد جعفری گیلانی
سید ضیاء مرتضوی

3

7733305
7738743
7733305
payam-zan_man@aalulbayt.org

قم، صندوق پستی 371…

پرسمان
فرهنگی، اجتماعی، دانشجویی

مرکز فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری
سید محمدرضا فقیهی
محمد باقر پور امینی
1380
3

7747240
7735473
7743816
info@porseman.net
www.porseman.n…

چگونه با خدا خلوت کنیم

مبلغان
فرهنگی – تبلیغی
حوزه

1385/6/1
3
mbl

چگونه با خدا خلوت کنیم

چگونه مي‌توانيم فرزند خوب براي پدر و مادرمان باشيم؟چگونه مي‌توانيم فرزند خوب براي پدر و مادرمان باشيم؟مقدمه:يكي از مشكلات اصلي خانواده‌ها، تعارضات و درگيري‌هاي بين والدين و فرزندان است. والد…

نظر اسلام در مورد خود ارضايي چيست؟ آسيب هاي آن كدام است و چگ…نظر اسلام در مورد خود ارضايي چيست؟ آسيب هاي آن كدام است و چگونه مي توانيم اين عمل را ترك كنيم؟در جواب به اين سؤال مناسب است به سه مطلب اش…

بهترين روش حفظ قرآن کريم و تثبيت آن در ذهن چيست؟ بهترين متر…بهترين روش حفظ قرآن کريم و تثبيت آن در ذهن چيست؟ بهترين مترجم قرآن کريم چه كسى است و بهترين خط آن از كيست؟براى حفظ قرآن كريم، روش هاي گو…





براي راهيابي به جواب مناسب توجه به نکته هاي ذيل مفيد است: بهترين راه ارتباط قلبي با خدا كه از آن به تقرّب الهي نيز ياد مي شود، همان راه هاي فكري و اعتقادي و عملي است كه در شرع مقدس بازگو شده. برخي از اين راه ها و روش هاي انجام اعمال واجب و بعضي ديگر انجام اعمال مستحب است. اگر كسي بخواهد با خالق هستي بخش خود ارتباط برقرار نمايد، مي تواند با آن اعمال با او به نجوي بپردازد.  نيايش در اينجا به چند نمونه از آن اعمال اشاره مي شود:1. نماز شب: در روايتي آمده كه خداي متعال به حضرت موسي فرمود: «اي فرزند عمران، دروغ مي گويد آن كس كه گمان مي كند مرا دوست دارد و همين كه شب مي رسد از من روي مي گرداند و مي خوابد، مگر نه اين است كه هر محبي خلوت با محبوب خويش را مي خواهد؟  هان اي فرزند عمران، بدان كه من بر دوستان خود مطلع هستم، آن گاه كه تاريكي شب آنان را فرا مي گيرد، چشمان دل آنان را به سوي خود بر مي گردانم و عقوبت هجران و سخط خويش را در برابر چشمانش مجسم مي نمايم، از روي مشاهده با من خطاب مي كند و از روي حضور با من سخن مي گويد. اي فرزند عمران، در تاريكي شب ها از قلب خويش خشوع را نثار كن و از بدن خويش خضوع را، و از چشمانت اشك را، كه تو مرا نزديك خواهي يافت.»از اين روايت بخوبي بدست مي آيد كه يكي از بهترين راه هاي ايجاد ارتباط قلبي با خداوند، نماز شب است كه انسان در خلوت تاريكي شب، با محبوبش راز و نياز نمايد.[1]2. عمل ديگر كه براساس روايات تأثير فراواني در ارتباط قلبي با خدا دارد، تلاوت قرآن كريم است. تأكيدات آيات و روايات به تلاوت قرآن به خوبي نشان مي دهد كه آثار و بركات اين كتاب نوراني در موارد مختلف از جمله در ايجاد ارتباط با خداوند نقش اساسي دارد.[2]3. مداومت بر تسبيح حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ ، بعد از نمازهاي واجب نيز در ايجاد ارتباط قلبي انسان با خداوند مؤثر است.4. يكي از بهترين گزينه ها براي ايجاد ارتباط با خداوند، نماز است. گذشته از آن كه در روايات بر اين گزينه فراوان تأكيد شده، در ميان ساير عبادات نيز، آسان ترين راهي است كه انسان مي تواند از آن طريق با خداوندش ارتباط برقرار كند.امام صادق ـ عليه السلام ـ  فرمود: «خداوند سبحان فرمود: نزديك نمي كند به سوي من، بنده اي از بندگانم را چيزي كه محبوب تر باشد نزد من از نماز واجب، و بنده مي بايد، تقرّب بجويد به سوي من با خواندن نماز نافله (نمازهاي مستحبي مانند نوافل روزانه) تا او را دوست بدارم، هرگاه او را دوست داشتم من سامعة او كه با آن مي شنود و باصرة او كه با آن مي بيند و زبان او كه با آن سخن مي گويد، ‌و دست او كه با آن كارهايي انجام مي دهد خواهم شد، اگر مرا بخواند او را اجابت مي كنم و اگر از من چيزي بخواهد به او مي دهم.»[3]5. راه ديگر ذكر مداوم سبب ارتباط قلبي انسان با خداوند مي شود چنان خود فرمود: (أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ)[4] آگاه باشيد با ياد خدا، قلب ها آرامش پيدا مي كند. مراد آيه آن است كه ذكر خدا موجب ارتباط قلبي انسان با خدا مي شود و ارتباط قلبي با خدا مايه آرامش انسان مي گردد. و در آيه ي ديگر فرمود: (فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ)[5] يعني مرا ياد كنيد، شما را ياد مي كنم.نكته اساسي در همه اين امور آن است كه بايد اعمالي كه انسان انجام مي دهد، به طور مداوم باشد تا اثر معنوي آن ظاهر گردد وگرنه با چند بار معلوم نيست، آن نورانيت مورد نظر و فوايد مترتب بر آنها در انسان پديد آيد. در روايات معصومين ـ عليهم السلام ـ هم به اين مسئله تصريح شده که خداوند عبادت مستمر و مداوم را گرچه کم باشد خيلي دوست دارد.در پايان: اگر در اين راه مجاهدت وتلاش كنيد، به طور يقين نتيجه خواهيد گرفت. اما به شرط آن كه هرگز افراط و زياده روي نكنيد، بخصوص در مراحل آغاز كار، بايد به تدريج پيش برويد و اعتدال را حفظ نمائيد و خود را زياد خسته نكنيد و سعي نماييد كيفيت اعمال را بالا ببريد، نه كميت  آن ها را و يقين بدانيد كه اگر به طور اعتدال و مداوم به اعمال خود ادامه بدهيد، به تدريج نورانيت قلب در شما پديد خواهد آمد و به هدف خود خواهيد رسيد. پي نوشت ها:[1] . شجاعي، محمد، مقالات، نشر صدا و سيما، چاپ دوم، 1375 ش، ج3، ص 81.[2] . همان، ص 150.[3] . حر عاملي، محمد بن حسن، وسايل الشيعه، كتاب الصلوة، قم، نشر مؤسسه اهل البيت، 1416 ق، ج 4، ص 72، باب 17.[4] . رعد/ 28.[5] . بقره/ 152.

با سلام و احترام

ان شاء الله كه مادرشوهرتان چنین كار نكرده باشد؛ اما ایمان داشته باشیدكه گرهی وجود ندارد كه خداوند و مقدسات نتوانند بگشایند؛ لذا با اعتماد بنفس و توكل به خداوند با پرهیز از رفتارهای نامعقول و ریختن دعا در غذا و … تلاش كنید مطابق میل شوهرتان عمل كنید و اداره امور زندگی را محكم در دست داشته باشید؛ از دعا و توسل غفلت نكنید، خداوند بهترین یاریگر است.

با تشكر

با سلام و احترام

مباحث عقیدتی بسیار ظریف و حساس هستند و لازم است مراقب باشید تا در تله شیبطین نیفتید كه با گفتن جملات زیبا عقاید را فاسد می كنند

دعایی كه نوشتید اصل و اساسی ندارد

اساس دعا حتی این جمله ای كه نوشتید به معنای نیاز است؛ ما ممكن الوجود هستیم و وجود امكانی مساوی است با نیاز.

خداوند ما را نیازمند و محتاج آفریده است اما دوست دارد ما فقط به سوی او دست نیاز دراز كنیم.

در برخی روایات دعا بالاترین عبادت به حساب آمده است چون خداوند دوست دارد بنده خواسته هایش را از او بخواهد.

لذا بر خلاف باور متصوفه ما اهل دعا هستیم و نیاز خود را به درگاه الهی عرضه میكنیم.

صحیفه سجادیه را مطالعه كنید و ببینید امام علیه السلام برای نجات از بیماری، بدهكاری، جور ظالم و حتی برای دوستان و همسایگان و فرزندانشان دعا می كنند.

پس این روحیه خوب را حفظ كرده و در مسیر صحیح جاری كنید

با تشكر

با سلام و احترام

مشكل اصلی ما عدم درك واقعیت این جهان است

1- هر آنچه در این دنیا است فانی است و از دست خواهد رفت

2- خوب است كه انسان برای رسیدن به خواسته هایش تلاش كند اما بدانیم تا به چیزی نرسیدیم گمان میكنیم بسیار خاص است اما وقتی می رسیم متوجه می شویم این هم مانند مشابه های خودش است

3- هدف از این دنیا آن است كه انسان مورد آزمایش قرار بگیرد و نهایتا پس از مرگ جایگاهش مشخص شود 

4- قبل از ما میبیاردها آدم با میلیاردها خواسته و آرزوی رسیده و نرسیده آمده و رفته اند و هیچ اتفاقی نیفتاده است

5- ما هم خواهیم رفت پس بهتر است برای رسیدن به بهشت تلاش كنیم

با سلام و احترام

خداوند هم رحمان است و هم رحیم یعنی برای همه بندگانش بخشنده و مهربان است.

ممكن است حتی شما نمازخوان باشید و دعا كنید اما خداوند دعا را استجابت نكند و طبق حكمتی خواست شما را برآورده ننماید.

اما خوب است توبه كنید و نماز و احكامتان را انجام دهید و از خداوند بخواهید كه تفضل نموده دعایتان را مستجاب كند قطعا دعای فردی كه توبه كرده و تصمیم گرفته به سوی خدا برود زودتر مستجاب می شود چون خداوند توبه كنندگان را دوست دارد.

با تشكر

با سلام و احترام
ما برای شما دعا میكنیم شما هم برای ما و مخصوصا والدینتان دعا كنید یكی از عوالم عدم استجابت دعا و ابتلا به مشكلات دعای خیر نكردن در حق والدین هست و هرگز از رحمت الهی ناامید نشید، راضی باشید به رضای اون و دلتون رو با خدا صاف كنید مطمئن باشید دعاتون رو میشنوه.
از خدا می خواهیم با رحمت و تفضلش مشكلات شما رو حل كنه.

چگونه با خدا خلوت کنیم

با تشكر

با سلام و احترام

دوران سختی را پشت سر میگذاریم كه همه دچار مشكلات عدیده اقتصادی هستیم

دعا میكنیم خداوند شما و همه كسانی را كه نیازمند هستند مورد لطف و عنایتش قرار دهد

از مطلبی كه نوشته اید معلوم میشود كه رابطه خود و خدا را درست نفهمیده اید

ما نماز نمی خوانیم تا خداوند دعایمان را بپذیرد یا نماز دستمزد خداوند برای كارهایی كه در حقمان میكند نیست كه حالا (العیاذ بالله) شما با نمازنخواندن خداوند را تنبیه كنید!

ما نماز میخوانیم تا به تكلیف خود در برابر آفریدگار جهان عمل كرده باشیم و خداوند نیازی به نماز ما ندارد تا نماز نخواندن ما تاثیری بر او داشته باشد

ابتدا رابطه خودتان را با خداوند اصلاح كنید و بعد خاضعانه از درگاهش طلب مغفرت كنید و از گناهانتان توبه كنید آنگاه خاضعانه اعتراف كنید كه تحمل امتحان سخت را ندارید و برای آن ضعیف هستید و خداوند را به صفات رحمانیش قسم دهید و معصومین را واسطه قرار دهید تا فرجی حاصل شود

ان شاء الله با كمی صبر و توكل بر خدا گشایشی حاصل می شود.

موفق باشید

با سلام و احترام
جهت مشاوره مشكل خود را از طریق درگاه پاسخگویی در بالای صفحه ارسال فرمایید تا كارشناسان ما پاسخگوی شما باشند.
با تشكر

چگونه با خدا خلوت کنیم

-: الو! سلام

-: سلام عليكم! بفرماييد.

-: ببخشيد با خدا كار داشتم، مي خواستم با خودشون صحبت كنم.

-: خودم هستم، باز چي شده بنده من؟

-: اِ… چه حافظه اي ماشا الله. چه زود منو شناختيد.

-: من هيچ كس و فراموش نميكنم. هيچكس.

-: ببخشيد خدا جونم! كارم يه خورده طول مي كشه وقت دارين؟

-: بگو! همه حرفات رو مي شنوم.

-: خدا جونم؟!

-: بگو جانم!

-: يه خواهش دارم.

-: بگو عزيزم.

-: ببين خدا! مي دوني! مي خوام بدونم وقتي باهات حرف مي زنم و درد دل مي كنم صدامو مي شنوي يا نه.

اصلا مي خوام هر وقت دعا مي كنم، دعامو بشنوي. به حرفم گوش بدي.

مي دوني! همينكه بدونم يكي حرفم رو مي شنوه برام كافيه.

-: من كه بارها گفتم ادعوني استجب لكم.

تو هر دفعه منو صدا كني جوابت رو ميدم.

هر موقع منو صدا كني ميام و پاي درد دلت مي شينم و باهات حرف مي زنم. اما وقتي اينقدر اين گوش تو هر صدايي و هر سخني رو شنيده و سنگين شده كه صداي منو نمي شنوه، تقصير من نيست.

-: واقعا حرفام رو مي شنوي؟!

-: واقعا حرفات رو مي شنوم.

-: ببين خدا! تو از همه چيز با خبري. همه چيز رو مي دوني، مگه نه؟

-: بله!

-: از حاجتم، از نامه نا نوشتم، از حرف نگفتم، از وضع دنيام، از آخرتم، از ظاهرم، از چيزي كه تو دل دارم، … از همش خبر داري؟

-: آره همش رو مي دونم

-: هق هق گريه هام رو مي بيني؟

وقتي از بيچارگي و درموندگيم پيشت شكايت مي كنم، حرفام رو مي شنوي؟

وقتي از همه جا درمونده مي شم و طرف تو ميام، مي فهمي كه ميام؟

چگونه با خدا خلوت کنیم

صداي در زدنام رو مي شنوي؟

-: بله بنده ام. مي بينم. مي شنوم. مي فهمم. مگه نشنيدي ان الله بصير بالعباد. مگه نشنيدي ان الله سميع الدعاء

-: مي دونم. اما من…

-: هر جا كه بري بازم بنده مني. اما از بس كه باور نمي كني كه همشو مي بينم و مي شنوم اينقدر دل منو مي شكوني.

-: الهي بميرم!

-: بارها شده گفتم نرو. نفهميدي. رفتي. هي دنبالت اومدم. به ملائك گفتم مبادا چيزي بنويسينا صبر كنيد تا لحظه اخر. بر مي گرده. بنده ام اون عمل رو انجام نمي ده.بنده ام اون حرف رو نمي زنه. بنده ام اون…

هر چي ملائك گفتن بار الها! اين بنده سابقه داره. دفعه اولش نيست. اما گفتم: نه شايد اين دفعه عوض شده باشه. صبر كنيد. چيزي ننويسيد.
و اونا هم با من منتظر نشستن تا ببينن تو عوض شدي.

هي صدات زدم. گفتم: بنده ام نرو. اما تو رفتي. گفتم: بنده ام نزن. اما تو زدي. گفتم: بنده ام نكن. اما تو كردي. اخر سر منو پيش ملائك سر افكنده كردي. ملائك گفتن: بار الها! بازم بنده ات عوض نشد
-: شرمنده ام.

-: هر دفعه همين حرف رو مي زني. هر دفعه هم مي بخشمت. هر دفعه هم به روم سيلي مي زني.

-: شرمندتم. با وجود همه محبتي كه بهم داري سرم زيره. با اينكه خيلي بدم اما تو خيلي خوبي.

به جون خودم مي دونم كه اگه يكي از اين نعمتهايي رو كه بهم دادي بخاطر اين همه كفر و ناشكريايي كه مي كنم ازم بگيري، كسي نمي تونه اون رو دوباره بهم بده.

به جون خودم مي دونم اگر عزتي رو كه تو چشم مردم بهم دادي و خوب مي دونم كه لايق اين عزت نيستم، اگه ثانيه اي از من بگيري تو همون يك ثانيه كسي ديگه حاضر نيست بهم نگاه كنه. چه برسه به اينكه من رو به عنوان دوست، همراز و حتي فرزند قبول كنه.

اگه بگيري كي مي تونه اون عزت رو به من بر گردونه؟! مي دونم كه جز خودت هيچ كس.

خدا جونم! از روز برام روشن تره كه جز تو پناهي ندارم. هر جا برم، به هر راهي برم، به هر جا و مقامي برسم. باز اخر راه كه رسيدم و دستم رو خالي ديدم تو رو صدا مي كنم.

خيلي مي ترسم يه روزي پيمونه گناه من سر بره و خشمت بگيره.

خيلي مي ترسم كه بگي به اين بنده هر چي فرصت دادم آدم نشده.

خيلي مي ترسم از لحظه اي كه بخواي از من رو برگردوني.

خدا جونم! مي دونم اينقدر نافرماني و سركشي كردم كه لياقت مهر تو رو ندارم.

اما…

اما بخشش صفتيه كه فقط در خور شان و مقام توست.

-: دلمو مي شكني. غم رو دلم مياري. غصه دارم مي كني. بعد مي گي غلط كردم؟!

مي دوني! هر بار كه مياي دلم نمياد دست رد تو سينت بزارم؟!

چشماي اشك بارونت رو كه مي بينم از خودم خجالت مي كشم كه در رو بروت باز نكنم. هر دفعه با روي گشاده در رو باز مي كنم و به استقبالت ميام به اميد اينكه ايندفعه، ديگه رو درست مي شي

اما تو مياي نمك مي خوري و نمك دون مي شكني

-: مي دونم كه با مدبر قرار دادن نفسم به خودم ستم كردم. اما خدايا! واي بر من اگر تو مرا نيامرزي. خدايا! تو زندگيم اين همه به من نيكي كردي من چطور مي تونم باور كنم كه لحظه مرگ منو تنها بزراي و خوبي خودت رو از من دريغ كني.

الهي اعتذاري اليك اعتذار من لم يستغن عن قبول عذره

فاقبل عذري يا اكرم من اعتذر اليه المسيئون

الهي لاترد حاجتي

و لا تخيب طمعي

و لا تقطع منك رجايي و املي

هي صدات زدم. گفتم: بنده ام نرو. اما تو رفتي. گفتم: بنده ام نزن. اما تو زدي. گفتم: بنده ام نكن. اما تو كردي. اخر سر منو پيش ملائك سر افكنده كردي. ملائك گفتن: بار الها! بازم بنده ات عوض نشد

دیگه چیکار کنیم ما انسانیم و اون خداست ، تفاوت خیلی زیادهههههههه
خدایا تو در خور خود کني و ما در خور خويش

يا رب به کرم بر من درويش نگر……………………در من منگر

مجنون و پريشان توام ، دستم گير…………..سرگشته و حيران توام ، دستم گير
هر بي سر و پا چو دستگيري دارد………..من بي سر و سامان توام ، دستم گير

دارم گنهان ز قطرهء باران بيش…………………..ز شرم گنه فگنده ام سر در پيش
آواز آيد که سهل باشد ، درويش…..تو در خور خود کني و ما در خور خويش :Mohabbat:

الهی
عاجز و سرگردانم
نه آنچه دارم دانم
و نه آنچه دانم دارم
الهی
اگر بردار کنی رواست
مهجور مکن
و اگر بدوزخ فرستی رضاست
ازخود دور مکن
الهی
مکش این چراغ افروخته را
و مسوز این دل سوخته را
الهی هرکرا براندازی
بادرویشان دراندازی
الهی
همه . تو
ما. هیچ
سخن اینست
اهی
گفتی کریمم
امید بدان تمامست
تاکرم تو در میان است
ناامیدی حرامست

ای دیرخشم زود آشتی
آخرمرا در فراق بگذاشتی

الهی…
شرمــــــــنده از آنيــــــــــم كه در روز مكافات
اندر خـــور عفـــــو تو نكرديم گـــــــــــناهي

خداوندا شبم را روز گردان *** چو روزم بر جهان پيروز گردان

شبي دارم سياه از صبح نوميد *** درين شب رو سپيدم كن چو خورشيد

غمي دارم هلاك شير مردان *** برين غم چون نشاطم چير گردان

ندارم طاقت اين كوره تنگ *** خلاصي ده مرا چون لعل ازين سنگ

توئي ياري رس فرياد هر كس *** به فرياد من فرياد خوان رس

ندارم طاقت تيمار چندين *** اغثني يا غياث المستغيثين

به آب ديده طفلان محروم *** بسوز سينه پيران مظلوم

به بالين غريبان بر سر راه **** به تسليم اسيران در بن چاه

به داور داور فرياد خواهان **** به يارب يارب صاحب گناهان

بدان حجت كه دل را بنده دارد **** بدان آيت كه جان را زنده دارد

به دامن پاكي دين پرورانت *** به صاحب سري پيغمبرانت

به محتاجان در بر خلق بسته *** به مجروحان خون بر خون نشسته

به دور افتادگان از خان و مانها *** به واپس ماندگان از كاروانها

به وردي كز نوآموزي بر آيد *** به آهي كز سر سوزي بر آيد

به ريحان نثار اشكريزان **** به قرآن و چراغ صبح خيزان

به نوري كز خلايق در حجاب است **** به انعامي كه بيرون از حساب است

به تصديقي كه دارد راهب دير **** به توفيقي كه بخشد واهب خير

به مقبولان خلوت برگزيده **** به معصومان آلايش نديده

به هر طاعت كه نزديكت صواب است*** به هر دعوت كه پيشت مستجاب است

به آن آه پسين كز عرش پيشست **** بدان نام مهين كز شرح بيشست

كه رحمي بر دل پر خونم آور *** وزين غرقاب غم بيرونم آور

از وسوسه هاى شیطانها به تو پناه مى آورم .
– پروردگارا.
به تو پناه مى آوریم از این که چیزى از تو درخواست کنم که بدان آگاهى ندارم .
– پروردگارا.
بر دانش من بیفزاى .
– پـروردگارا.
سینه ام را برایم گشاده دار و کارم را بر من آسان گردان و گره از زبانم بگشاى تا سخنم را در یابند.
– پروردگارا.
مرا و پدر و مادرم را و هرکس را که با ایمان به خانه من در آید و همه مردان و زنان با ایمان را بیامرز.
– پروردگارا.
از جانب خود, فرزندى پاک و شایسته به من عطافرما که تو شنواى دعایى .
– پروردگارا.
مرا در جایگاهى پربرکت فرود آر که تو بهترین فرودآورندگانى (میزبانانى ).
– پروردگارا.
مرا در میان گروه ستمکاران قرار مده .
– پروردگارا.
بیامرز و رحمت آور که تو بهترین رحم کنندگانى .
– پروردگارا.
به من الهام فرما تا نعمتى را که به من ارزانى فرموده اى سپاس بگزارم .
– پروردگارا.
مرا بر گروه تبهکار, پیروزى بخش .
– پروردگارا.
مرا (در هر کار) با صدق و راستى وارد گردان و باصدق و راستى بیرون بر و از جانب خود براى من راهنمایى یارى دهنده قرار ده .
– پروردگارا.
مرا برپادارنده نماز قرار ده , و همچنین از فرزندانم ,پروردگارا.
دعاى مرا بپذیر.
– پروردگارا.
به من دانش عطا فرما و مرا به نیکوکاران بپیوند.ب : پروردگارما – پروردگار ما.
از ما بپذیر که تو شنواى دانایى .
– پروردگار ما.
اگر ما فراموش کردیم , یا خطا نمودیم بر ما مگیر.
– پـروردگار ما.
در دنیا به ما نیکى و در آخرت هم نیکى مرحمت فرما, و ما را از عذاب آتش دوزخ در امان دار.
– پروردگار ما.
پس از آن که ما را هدایت فرمودى دلهایمان رادچار لغزش مگردان و از جانب خود بر ما رحمتى ارزانى فرما که تو بخشنده اى .
– پروردگار ما.
پیمانه بردبارى را بر ما لبریز فرما و ما را مسلمان بمیران .
– پروردگار ما.
ما را مشمول رحمت خویش قرار ده و کار ما را به سامان رسان .
– پروردگار ما.
به ما از همسران و فرزندانمان آن عطا فرما که موجب روشنى چشمان ما گردد و ما را پیشواى پرهیزکاران قرارده .
– پروردگار ما.
ما و برادران ما را که در ایمان بر ما پیشى گرفته اند,بیامرز.
– پروردگار ما.
نور ما را به کمال برسان و ما را بیامرز که تو برهرچیزى توانایى .
– پـروردگـار ما.
به آنچه فرو فرستادى ایمان آوردیم و ازفرستاده ات پیروى نمودیم , پس ما را در زمره گواهان (که به پیام رسانى پیامبران گواهى دادند) به شما آور.
– پروردگار ما.
ما شنیدیم ندادهنده اى به ایمان فرا مى خواند(مى گفت ) به پروردگار خود ایمان آوریـد, پـس ایمان آوردیم ,پروردگار ما, گناهان ما را بیامرز و بدیهاى ما را بزداى و ما را بانیکان بمیران .
– پروردگار ما.
آنچه را که به وسیله فرستادگانت به ما وعده فرموده اى به ما مرحمت فرما و ما را در روز رستاخیز خوار و رسوامگردان .
– پـروردگار ما.
ما بر خویشتن ستم روا داشتیم , اگر ما را نیامرزى وبر ما رحم نکنى از زیانکاران خواهیم بود.
– پروردگار ما.
ما ایمان آوردیم , ما را بیامرز و بر ما رحم فرما, توبهترین رحم کنندگانى .

حرف دل جملات کوتاهیه که خطاب به خدا می نویسیم ، و آنقدر نابه که دل هر خواننده ای رو تحت تأثیر قرار میده ، چون از دل بر میاد. اینجا همه خودشون رو پیش معبودشون حس میکنند، اینجا بالهاتو باز کن و جریان باد میان پرهای سبکت حس کن و…
حرف دلها رو بنویسید تا دیگران رو در رابطشون با خدا تقویت کنید.:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

حرف دل امیر مومنان امام مهر علیه السلام : اي خدا مرا اين عزت بس كه بنده ي تو باشم اين فخرم بس كه پروردگارم تو باشي.

و منهم من یقول ربنا آتنا فی الدنیا حسنة و فی الآخره حسنة و قنا عذاب النار

چقدر شیرین است!
امام سجادعلیه السلام: خدای من، کسی که شیرینی محبتت را چشید،آیا سراغ دیگری می رود؟!(و از مناجات با او آرام میگیرد؟؟؟!!!) و هر کسی با نزدیکی به تو أنس گرفت، از تو جدا خواهد شد؟!(و سرپیچی از تو خواهد کرد؟؟؟!!!){مفاتیح الجنان/مناجاة المحبین}:Gol::Gol::Gol:

از چی بگم تا دلم لحظه ای آروم بگیره…………گفتم : خدای من ، دقایقی بود در زندگیم که هوس می کردم سر سنگینم رو که پر از دغدغه ی دیروز بود و هراس فردا رو شونه های صبورت بزارم ، آروم برایت بگم و بگریم ، تواون لحظات شونه های تو کجا بود؟

گفتم : پس چرا راضی شدی من برای آن همه دلتنگی ، اینگونه زار بگریم ؟گفت : عزیزتر از هر چه هست ، اشک تنها قطره ای است که قبل از آنکه فرود آید عروج پیدامی کنه ،اشکهایت به من رسید و من یکی یکی بر زنگارهای روحت ریختم تا باز هم از جنس نور باشی و از حوالی آسمان ، چرا که تنها اینگونه می شود تا همیشه شاد بود .

کمال تشکر دارم از دوستانی که این پست ها را خوانده اند:Mohabbat: و این آدرس رو برای کتب اخلاقی تقدیم می کنم:http://akhlagh2008.parsiblog.com/623503.htm

حرف دل ابراهیم نبی با خداربّ اجعلني مقیم الصلوة و من ذریتي ربنا وتقبل دعاء.پروردگار من! مرا جزء برپا کنندگان نماز قرار بده و(همچنین)فرزندان مرا، پروردگار ما! این دعا را بپذیر.{آیه 40/ابراهیم}:Gol::Gol::Gol:

خدایا چه بنده ی ناسپاسی داری هرچه به او لطف می کنی اون قدرشناس نیست . اما خداجون یک آن ما رو به حال خود رها نکن که واقعا درمانده میشیم .

:Gol:خدایا اگر … چقدر دنیا شیرین و شیرینه، و اگر … چقدر تلخه ؟؟؟!!!

با تشکر فراوان از دوستانیکه در این قسمت شرکت می کنند و یا باز دید دارند و خیر مقدم.اگر بدانید با فرستادن پست چقدر در دلها اثر دارید…یاد آن حرف دل از امیر مومنان امام مهر و با صفا، افتادم که با تمام وجود اشک میریخت و میفرمودند:الهي و اجعل هوای عندک؛ خدایا مرا عاشق خود گردان.التماس دعا. :Gol::Gol::Gol:

نمی خواستمخدایا وقتی به پرونده خودم نگاه می کنم کارهایی را میبینم که نباید، راه های رفته ای را میبینم که …
از من بگذر مرا مورد رحمت و رحمانیتت قرار ده، چرا که نمی خواستم این چنین مخالفتت کنم، بندگی تو برایم شیرین است اما نمی دانم چرا اسیر نفس وشیطان شدم و غفلت کردم.
خدایا بخشش نه،این بنده رو محبوب خودت گردان و امید را به من مرحمت گردان چون نا امیدی از مکر شیطان است.امام سجادعلیه السلام در مناجات خمس عشر این طور به ما آموخته: الهی هل یرجع العبد السابق الا الی مولاه ؛ خدای من آیا بنده فراری جز مولای خود سر پناهی دارد؟
و امیر المونین در دعا و مناجات خودش به نام کمیل می فرماید: قوّ علی خدمتک جوارحی.:Gol::Gol::Gol:

:Gol:مرا با شکوه گردان:Gol:

حرف دلی رو خوندم که اشک درمی آره، حیف بود که نگمخدای من! از صبح تا شب برای عفو کردن ظلمم به دنبال تو (آواره کوی و بیابان) بودم، از صبح تا شب برای بخشش گناهانم به دنبال تو می گشتم، و از صبح تا به شب به دنبال امان تو بودم بخاطر ترسم(از گناهان)، از صبح تا شب برای دوری از ذلت به دنبال عزت تو می گشتم، و از صبح تا به شب از فقرم به بی نیازی تو پناه برده بودم، و از صبح تا به شب از فناء و نابودی به بقاء تو پناهنده گردیدم.
خدای مهربان من! بر تن(رنجورم) لباس عافیت بپوشان، و رحمتت را بر سر تا پایم بریز، و با کرامتت مرا با شکوه گردان، و مرا از شرّ خلائقت باز دار،
ای الله ، ای رحمان ،ای رحیم.{مفاتیح الجنان/حاشیه/مضمون دعای رفتن به مسجد}:Gol::Gol::Gol:

آقا چه زمزمه می کند؟الهی! إن کان جرمي قد أخافني من عقوبتک فإنّ رجائي قد اشعرني بالأمن من نقمتک.خدای من! اگر جرم و جنایت من، مرا از عقوبت و تنبیه تو می ترساند،امیدم(به رحمت تو)به من می فهماند از عذاب و سختی(از طرف تو)و بلا هایت در امانم.{مناجات الراغبین}

خدای من ما چه ناسپاسیم ، با یک وضو چه اجر و قربی داریم اما دریغ از ما رسول خدا (ص) فرمودند :

رسولُ اللّه صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :أكـثِرْ مِـن الطَّهورِ يَـزِدِ اللّه‏ُفي عُمرِكَ ، وإنِ استَطَعتَ أن تَكونَ باللَّيلِ والنَّهارِ على طَهارَةٍ فافعَلْ ؛ فإنَّكَ تَكونُ إذا مُتَّ علَى الطَّهارَةِ شَهيدا .

آفریدگار
من تازه داشتم پرواز کردن یاد میگرفتم
حالا به خاطر یه دونه توی دامم
نمی خوای نجاتم بدی؟
بال هام خسته شدن.

خدایا به من یاد بده چگونه ببخشم آنهایی را که به من دروغ گفتند و من ساده لوحانه باورشون کردم و آنها به سادگی من خندیدند.

حرف دل نازنین پیامبرمان… خدایا مرا لحظه ای رها مکن اصلا. چون…

دیروز از درد گردن شاکی بودم؛
یکی گفت از بس که به آسمون نگاه میکنی؛
گفتم می خوام ببینم از اینجا تا اونجا چه قدر راهه؟
فرشته ها شما صدای منو میشنوین؟

سلام خداکمکم کن تا بتونم بپذیرم که نباید به خیلی ها اعتماد میکردم وحالا که ازشون ضربه خوردم بهم یاد بده که بتونم فراموش و سکوت کنم
خدایا چقدر خسته ام

گفت: سنگ بزرگیه،نمیتونی بزنی.
منم گفتم: یا میزنم یا زیرش له میشم.
تو دلت میاد زیرش له بشم؟

البته از رزسفید و بقیه کاربران متشکر و ممنونم که در این تاپیک شرکت نموده اند اما دوستان دیگه هم غریبی نکنند. ما قول میدیم رابطه داشته شما رو با خدا چشم نزنیم و صدقه خیرات کنیم.:Kaf::aks: نه ریا هم نخواهد شد.گرچه ما کوچک تر از آنیم:koodak: که هم بحث دوستان بشیم اما لایق بدونید و به میهمانی ما سری بزنید:tashvigh!: تا بحث علمی شیرین و خوش مزه ارتباط با خدا رو تجربه کنیم.:chakeretim:

چند روز پیش مجلس سخنرانی بودم
میگفتن:خدا وقتی بنده ای با سرگرم شدن به دنیا ازش دور میشه و دیگه صداش نمیکنه یک مشکلی براش پیش میاره تا دوباره برگرده پیش خدا
خدا ممنون برای همه مشکلاتم:Gol:

[=”Red”]ای خداوند فرد بی همتا [/]

[=”Blue”]از اینکه بر من هم صلوات فرستاده ای دستت درد نکنه [/]

[=”Black”]:chakeretim:[/]

خدایا سپاسگزارم ازنعمت های بی دریغت خدایا دوستت دارم ان نعمت بزرگت …………………….رااز هیچ کس از بندگانت نگیر ازبنده حقیر و گناه کارت نگیر خدایا…………..شکر الاهی امین

خدایا از این که محبتت را در دلم قرار دادی نه محبت دیگری شکر و سپاس

سلام خدمت دوستان/ اگه امکان داره برای ما هم دعا کنید من قبلا خیلی رابطه ی خوبی با خداوند داشتم ولی دست به کاری زدم که الان وقتی می خوام باهاش حرف بزنم خجالت می کشم قبلا بلند باهاش حرف می زدم ولی الان از پس شرمنده ام خیلی یواش با مکث و سرم هم پایین می گیرم دیگه حرف زدن باهاش برام راحت نیست

خدایا منو ببخش

خدایا خیلی……………دوستت دارم توفیق شکرگزاری نصیب همه مسلمین جهان کن دراخر این بنده حقیر . :Kaf::Gol::Gol::Gol:

بگذار نگاهت کنم…

مي‏‌شود يکي شيريني محبتت را بچشد و سراغ کسي ديگر برود؟ مي‌شود يکي با تو مأنوس باشد و دلش بيايد يک لحظه رو از تو برگرداند؟ ما را هم بگذار بين آنها که براي دوستي انتخاب کردي، دوستي‌شان را خالص کردي و شوق ديدنت را انداختي به دلشان؛ همان‌ها که به هر چه کني، راضي‌اند؛ همان‌ها که اجازه دادي رويت را ببينند و قلبشان را از عشقت پر کردي. براي ديدار، انتخابشان کردي؛ کاري کردي همه صورتشان رو به تو باشد و دلشان از هر کس و هر چيزي جز تو خالي باشد.
ما را هم بگذار بين آنها که شادي‌شان با توست؛ همه عمرشان از ته دل، آه شوق مي‌کشند و عاشقانه مي‌خوانند. ياد بزرگي‌ات مي‌افتند و پيشاني به خاک مي‌گذارند؛ چشم‌هايشان از ذوق بندگي‌ات خواب ندارد و اشک‌هايشان از هراس روبه‌رو شدن با تو مي‌ريزد.از تو مهرت را مي‏‌خواهم و مهر هر که مهر تو را دارد و مهر هر کاري که مرا به تو نزديک مي‌کند. خودت را براي من محبوب‌تر از همه کن و بگذار محبتت مرا ببرد تا بهشت و شوقت نگذارد نافرماني کنم. منت بگذار به من و بگذار نگاهت کنم.
صحيفه سجاديه، ترجمه فاطمه شهيدي.

خداوندا
[=”red”]تو می دانی [/]که انسان بودن و ماندن چه دشوار است
چه رنجی می کشد آن کس که انسان است و
از احساس سرشار است.

خداوندا یه لحظه مرا به خود وامگذار …
:Gol:

:Gol:خدا يا هميشه دست منو بگير چون گاهي وقتا من به شب بر ميخورم و نوري هم ممكنه نباشه:Gol:

[=”blue”]یا واسع
من گداتر از اونم که اگه در رو به روم باز نکنی بزارم برم،
اونقدر در میزنم تا باز کنی،
اگه هم باز نکردی همین جا میشینم؛
به جز در خونه تو جای دیگه ندارم که برم. یعنی نیست که برم.[/]

خدایا قسمت می دهم به جان خیر کثیرت زهرای اطهر س رب ادخلنی مخرج صدق واخرجنی مخرج صدق واجعلنی مالدنک سلطانا نصیرا .

:Gol:خدایا ما رو با نیت هامون محاسبه کن،نه با عمل ها که ضرر خواهیم کرد.:Gol:

مناجات عاشقانه(کتاب پند های آیت الله حسن زاده)الهى ! از من آهى و از تو نگاهى . الهى ! عمرى آه در بساط نداشتم و اينك جز آه در بساط ندارم . الهى ! غبطه ملايكه اى را مى خورم كه جز سجود نمى دانند، كاش حسن از ازل تا ابد در يك سجده بود. الهى ! تا كى عبدالهوى باشم ، به عزت تو عبدالهو شدم . الهى ! سست از آن كه مست تو نيست كيست ؟ الهى ! همه اين و آن را تماشا كنند و حسن خود را، كه عجيب تر از خود نيافت . الهى ! دل بى حضور چشم بى نور است ، اين دنيا را نمى بيند و آن ، عقبى را. الهى ! همه حيوانات را در كوه و جنگل مى بينند و حسن در شهر و ده . الهى ! هر كه شادى خواهد بخواهد، حسن را اندوه پيوسته و دل شكسته ده . الهى ! آن كه خوب را حباله اصطياد مبشرات نكرده است ، كفران نعمت گرانبهائى كرده است . الهى ! مراجعات از مهاجرت به سويت تعرب بعد از هجرت است و تويى كه نگهدار دل هايى . الهى ! آن كه در نماز جواب سلام نمى شنود، هنوز نمازگزار نشده ، ما را با نمازگزاران بدار. الهى ! خوشا آن كه بر عهدش استوار است و همواره محو ديدار است . الهى ! آن كس تاج عزت بر سر دارد كه حلقه ارادتت را در گوش دارد و طوق عبوديت را در گردن.

[=”darkred”]خدا جون!
این بارم کمکم کن مثل همه دفعه هایی که شرمندم کردی؛
میدونم که هیچ برگی از درخت نمی افته مگه به اذن تو؛
فقط برای تذکر بود… [/]

خدایا وقتی بچه بودم موقعی که هنوز راه رفتن بلد نبودمهمش زمین میخوردم!دلم میشکست و میگفتم خدادوستم نداره اگه دوستم داشت نمیذاشت زمین بخورماما الان که بزرگتر شدم فهمیدم که اگه زمین نمیخوردمهرگز راه رفتن یاد نمیگرفتم!اون موقع که استخونام با یه تلنگرمیشکست تو مواظبم بودی.همین که به دنیا اومدم برامسفره چیدی و گفتی مبادا مهمون تازه وارد گشنه بمونه……….تو همون خدایی هستی که شیشه رو تو دل سنگ نگه میداری.خدایا تو خیلی مهربونی واشک بنده تو نمیتونی ببینیهمین که بنده ات گریه میکنه اگه صلاحش باشه حاجتشو میدی.همیشه میگفتم چرا وقتی ادما دعا میخونن دستاشون رو به صورتشون میکشن!الان فهمیدم!چون تو انقدر مهربونی کهدستی رو که به طرفت دراز میشه خالی برنمیگردونی و دستما رو میگیری واسه همین دستی رو که گرفتی واسه تبرکبه صورتمون میکشیم!…خدایا اگه بخوام از مهربونیات بگم همه عمرم هم بگم وقت کممیارم.اما من خیلی بدم خیلی…….من بنده خوبی نبودم برات همش گناه وناسپاسی……اگه از گناهانم بگم تمومی نداره ای خدای مهربون تو همه رو میدونیوستار العیوبی کردی….تو همیشه برام خدا خوبی هستی و بودی….اما من …..هنوزم وقتی زمین میخورم ناشکری میکنم ومیگم خدا دوستم نداره…..خدایا من هرگز نمیتونم بفهمم که تو چقدر دوستم داری…هرگز………………………………….

آیت الله حسن زاده عاملی
الهى ! ما همه بيچاره ايم و تنها تو چاره اى ، و ما هم هيچ كاره ايم و تنها تو كاره اى .:Gol:

آیت الله حسن زاده:
الهى ! اگر ستارالعيوب نبودى ، ما از رسوايى چه مى كرديم !

من و شیطان
* الهى ! در خلقت شيطان كه آن همه فوايد و مصالح است ، در خلقت ملك چه ها باشد؟
* الهى ! از شياطين جن بريدن دشوار نسبت ، با شياطين انس چه بايد كرد؟
آیت الله حسن زاده.

سلام بر دوستان! توی دفتر یه بچه دبستاني نوشته بود

[=&quot]……………………………………خدا لبخند میزند[/]

[=&quot]………………………سر سجاده بودم ——- خدا دستی تکان داد[/]

[=&quot]………………………قنوتم را پسندید —- به من خود را نشان داد[/]

[=&quot]………………………رکوع ام را که او دید– نگاهی مهربان کرد[/]

[=&quot]………………………به عشق و مهربانیش —– دلم را مبتلا کرد[/]

[=&quot]……………………..همین که سجده رفتم —— مرا آهسته بوسید[/]

[=&quot]……………………..دو رکعت مهربانی —— به قلبم هدیه بخشید[/]

[=&quot]……………………..تشهد را که خواندم ——— خدا لبخند میزد[/]

[=&quot]……………………..نماز صبح، ما را ——— به هم پیوند میزد[/]

چکیده: در روايتي آمده كه خداي متعال به حضرت موسي ـ عليه السلام ـ فرمود: اي فرزند عمران دروغ مي گويد آن كس كه گمان مي كند مرا دوست دارد و همين كه شب مي رسد از من روي مي گرداند و مي خوابد، مگر نه اين است كه هر محبّي خلوت با محبوب خويش را مي خواهد؟ هان اي فرزند عمران؟ بدان كه من بر دوستان خود مطلع هستم، آن گاه كه تاريكي شب آنان را فرا مي گيرد،…

بهترين راه ارتباط قلبي با خدا برقرار كردن، كه از آن به تقرّب الهي نيز ياد مي شود، همان راه هاي فكري و اعتقادي و عملي است كه در شرع مقدس بازگو شده، كه برخي از اين راه ها و روش هاي عملي به عنوان يك عمل واجب از انسان خواسته شده و بعضي ديگر به عنوان عمل مستحبي است، كه اگر كسي بخواهد با خالق هستي بخش خود، ارتباط برقرار نمايد، مي تواند با آن اعمال كه در واقع نوعي (كُد) و شماره برقراري ارتباط است با خداوند ارتباط قلبي برقرار نمايد و با او به نجوي بپردازد. در اينجا به چند نمونه از آن اعمال اشاره مي شود:

الف: نماز شب: در روايتي آمده كه خداي متعال به حضرت موسي ـ عليه السلام ـ فرمود: اي فرزند عمران دروغ مي گويد آن كس كه گمان مي كند مرا دوست دارد و همين كه شب مي رسد از من روي مي گرداند و مي خوابد، مگر نه اين است كه هر محبّي خلوت با محبوب خويش را مي خواهد؟ هان اي فرزند عمران؟ بدان كه من بر دوستان خود مطلع هستم، آن گاه كه تاريكي شب آنان را فرا مي گيرد، چشمان دل آنان را به سوي خود بر مي گردانم و عقوبت هجران و سخط خويش را در برابر چشمانش مجسم مي نمايم، از روي مشاهده با من خطاب مي كنند و از روي حضور با من سخن مي گويد، اي فرزند عمران، در تاريكي شب ها از قلب خويش خشوع را نثار كن و از بدن خويش خضوع را، و از چشمانت اشك را كه تو مرا نزديك خواهي يافت.(1)
از اين روايت بخوبي بدست مي آيد كه يكي از بهترين راه هاي ايجاد ارتباط قلبي با خداوند نماز شب است كه انسان در خلوت تاريكي شب با محبوبش راز و نياز نمايد.
ب: تلاوت قرآن كريم: چيزي ديگري كه براساس روايات تأثير فراواني در ارتباط قلبي با خدا دارد، تلاوت قرآن كريم است. تأكيدات آيات و روايات به تلاوت قرآن به خوبي نشان مي دهد كه آثار و بركات اين كتاب نوراني در موارد مختلف از جمله در ايجاد ارتباط با خداوند نقش اساسي دارد.(2)
ج: مداومت بر تسبيح حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ ، بعد از نمازهاي واجب نيز در ايجاد ارتباط قلبي انسان با خداوند مؤثر است.
د: يكي از بهترين گزينه ها براي ايجاد ارتباط با خداوند نماز است، گذشته از آن كه در روايات بر اين گزينه فراوان تأكيد شده، در ميان ساير عبادات نيز آسان ترين راهي است كه انسان مي تواند از آن طريق با خداوندش ارتباط برقرار كند. امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: (خداوند سبحان فرمود: نزديك نمي كند به سوي من بنده اي از بندگانم را چيزي كه محبوب تر باشد نزد من از نماز واجب، و بنده تقرّب مي جويد به سوي من، با خواندن نماز نافله (نمازهاي مستحبي، مانند نوافل روزانه) تا او را دوست بدارم، هرگاه او را دوست داشتم من سامعة او كه با آن مي شنود و باصرة او كه با آن مي بيند و زبان او كه با آن سخن مي گويد، ‌و دست او كه با آن كارهايي انجام مي دهد خواهم شد، اگر مرا بخواند او را اجابت مي كنم و اگر از من چيزي بخواهد به او مي دهم.)(3)
هـ : راه ديگر ذكر مداوم سبب ارتباط قلبي انسان با خداوند مي شود چنان خود فرمود: أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ(4) آگاه باشيد با ياد خدا قلب ها آرامش پيدا مي كند. مراد آيه آن است كه ذكر خدا، موجب ارتباط قلبي انسان با خدا مي شود و ارتباط قلبي با خدا، مايه آرامش انسان مي گردد. در آيه ي ديگر مي فرمايد: فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ(5) يعني مرا ياد كنيد، تا شما را ياد مي كنم.
نكته اساسي در همه اين امور آن است كه بايد اعمالي كه انسان انجام مي دهد، به طور مداوم باشد تا اثر معنوي آن ظاهر گردد وگرنه با چند بار معلوم نيست، آن نورانيت مورد نظر در انسان پديد آيد در اين مسيري كه آدمي طي مي كند. آدمي در اين مسير هرگز نبايد افراط و زياده روي كند، بخصوص در مراحل آغاز كار بايد به تدريج پيش رفت و اعتدال را حفظ كرد و خود را زياد خسته نكرد. ما بايد سعي نماييم كيفيت اعمال را بالا ببريم، نه كميت آن ها را و يقين بدانيم كه اگر به طور اعتدال و مداوم به اعمال خود ادامه بدهيم به تدريج نورانيت قلب در ما پديد خواهد آمد و به هدف خود خواهيم رسيد.
3. در اين اعمالي كه شروع كرده ايم بايد بدانيم توقع زياد نبايد داشت، هر كاري به اندازه و به تدريج اثرگذار است. همين كه در ما، اين حالت معنوي، پديد آمده كه بدنبال حل مشكليم، در واقع قدم اول را كه مهمترين گام است برداشته ايم و اميد است به نتيجه برسيم. اما بايد توجه داشت كه هرگز نبايد غفلت كرد دچار وسوسه نفساني و شيطاني شد.

پاورقی:

1. شجاعي، محمد، مقالات، نشر صدا و سيما، چاپ دوم، 1375 ش، ح 3، ص 81.
2. شجاعي، محمد، مقالات، ص 150.
3. حر عاملي، محمد بن الحسن، وسايل الشيعه، قم، نشر مؤسسه اهل البيت، 1416 ق، ج 4، كتاب الصلوة، باب 17، ص 72.
4. رعد: 28.
5. بقره: 152.
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

چگونه با خدا خلوت کنیم

عالی بود

خیلی عالی بود
متشکرم

ممنون اسفتاده کردیم

با سلام. کاربران محترم می‌توانند از طریق آدرس مقابل در سایت عضو شوند: http://www.welayatnet.com/fa/user/register

و در مباحث مختلف انجمن شرکت کنند: http://www.welayatnet.com/fa/forums

همچنین می‌توانند سوالات خود را در این آدرس ارسال فرمایند: http://www.welayatnet.com/fa/node/add/forum

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد. .

چگونه با خدا خلوت کنیم
چگونه با خدا خلوت کنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *