چگونه دلتنگی را ابراز کنیم

 
helpkade
چگونه دلتنگی را ابراز کنیم
چگونه دلتنگی را ابراز کنیم

برای ابراز علاقه به کسی که عاشق اش هستید کلام تأیید آمیز داشته باشید‎

 

در این بخش می خواهیم بگوییم چطور می توانیم به کسی که علاقه داریم بگوییم دوستش داریم. برای دانستن این راه ها با ما همراه شوید تا بدانید به کسی که عاشق اش هستید چگونه باید ابراز علاقه کنید

 

روش های ابراز عشق به معشوق

چگونه دلتنگی را ابراز کنیم

فرقی نمی کند ابراز دوست داشتن و علاقه چه مردها با زن ها، چه زن ها به مردها، چه زن ها با زن ها و چه مردها با مردها، ما پنج راه ارتباط انسانها را برایتان یاد آور می شویم که همه ی ما کم و بیش از اون ها استفاده می کنیم و در روابط مان سعی می کنیم تمام این کار ها را انجام دهیم، اما نکته این جاست که هر کس تنها یکی از این به اصطلاح زبان ها را ملکه ی وجودی خودش کرده و ما باید بفهمیم و بدانیم برای طرف مقابل مان کدام یک از آن ها مهمتر است و از آن استفاده کنیم اما این بدین معنا نیست که از بقیه ی آن ها استفاده نکنیم.

 

تنها کسی هم که می تواند به شما بگوید زبان عشقتان چی است خودتان هستید. وقتی فهمیدید آن را به بقیه هم بگویید تا در روابطتان پیشرفت کنید.

   

زبان ها برای ابراز علاقه به کسی که عاشق اش هستید

کلام تأیید آمیز

وقت گذاشتن

هدیه دادن

خدمت کردن

تماس فیزیکی

 

کلام تأیید آمیز برای ابراز علاقه به کسی که عاشق اش هستید

کلام تأیید آمیز فقط یک چیز است : این که کاری را که طرف مقابل انجام می دهد با کلامتان تأیید کنید و نشان دهید که این کار برای شما اهمیت زیادی دارد.

 

مثال : اگر همسرتان زباله را بیرون برد تنها بگویید، متشکر که این کار را انجام دادی. فقط همین. شما باید نشان دهید که کارهای طرف مقابل را می بینید و واسه آنها ها ارزش قائل می شوید.

  

وقت گذاشتن برای ابراز علاقه به کسی که عاشق اش هستید

وقت گذاشتن در کنار هم بودن نیست، ما ممکن است ساعت ها در کنار هم بنشینیم و به یه برنامه ی تلویزیونی نگاه کنیم اما برای هم وقت نگذاریم و یا حتی کیلومتر ها از هم دور باشیم و با یه تلفن برای هم وقت بگذاریم. وقت گذاشتن کار سختی است اما اگر عادت کنید که حضور طرف مقابل را درک کنید، این کار برای شما مثل آب خوردن آسان می شود.

  

هدیه دادن برای ابراز علاقه به کسی که عاشق اش هستید

یک اصل اساسی است و آن هم این است که کسی که هدیه می دهد، هدیه هم می خواهد و این یعنی اینکه آنهایی که زبان عشق شان هدیه دادن است بسیار هم هدیه می دهند. هدیه نباید یک کالای گران قیمتی باشد، هدیه می تواند یک شاخه گل، یک یادگاری و حتی یک دست نوشته باشد.

 

خدمت کردن برای ابراز علاقه به کسی که عاشق اش هستید

در مورد داستانی برایتان بگوییم که راجع به زنی است که به شوهرش بسیار می رسید و انواع غذا ها را درست می کرد و وقتی شوهر غذا نمی خورد زن عصبانی می شد و با او قهر می کرد. همه فکر می کردن عشق زن در غذاست اما اشتباه می کردند، زن خدمت می کرد و انتظار داشت خدمتش مورد تأیید قرار بگیرد و صد البته که در مقابل خدمتی که می کرد انتظار خدمت از طرف مقابل را داشت.

  

تماس فیزیکی برای ابراز علاقه به کسی که عاشق اش هستید

“تماس فیزیکی شامل برخورد شانه هاست یا در آغوش گرفتن و فشردن دست” اما تماس فیزیکی با رابطه فرق دارد. آدمهایی که خودشان را به دیگران می چسبانند و دوست دارند که دیگران را لمس کنند دارای این زبان سخت و جالب هستند.

 

منبع : mardoman.net

 

دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج


رسیدن به اوج لذت جنسی با این محصولات


سینما رو به خونت بیار!


جراحی زیبایی سینه و شکم


ژل آمیزشی و روان کننده با 25%تخفیف

چگونه دلتنگی را ابراز کنیم


پد تاخیری مردانه با استفاده سریع و آسان


درمان اختلالات روحی بدون دارو و عارضه

ساخت و تعمیر دندانهای مصنوعی با قیمت مناسب


دنبال بهترین روانشناس تهران میگردی؟

خرید انواع ابزار وجعبه ابزار خانگی وصنعتی


چگونه نزد همسر بیشتر دوست داشته شویم؟


تردید و دو دلی قبل از ازدواج

جستجوی انواع بهترین ونزدیکترین مراکزخدماتی


اقساط36ماهه لوازم خانگی بدون پیش پرداخت


راهنمای انتخاب و خرید محصولات زناشویی

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

در رابطه با همسر نشان دادن احساسات و هیجانات به طرز مناسب بسیار مهم است و در رابطه عاطفی با او بسیار تأثیر می گذارد.

قدم اول پیدا کردن کلمه عاطفی مناسب یا کلمه کلیدی است.

یعنی کلمه ای که با آن بتوانید حالت عاطفی خود را توصیف کنید مثل:عصبانیت ، افسرده ، نگران ، مقصر.

توجه داشته باشید یک کلمه نمی تواند هیجان شما را به طور کامل و دقیق بیان کند،نیاز است احساسات را بسط دهید تا بتوان شدت احساس را به طور واضح شرح داد.

چگونه دلتنگی را ابراز کنیم

برای تعریف احساسات

باید کلمه ی کلیدی مناسب خود را برای همسرتان یا فردی که قرار است از حال شما با خبر شود روشن کنید.به طور مثال:من دلخورم….،تحت فشارم،احساس افسردگی می کنم و به هیچ کاری اشتیاق ندارم،در مورد شغلم نگرانم … نگران از این که شرکت خوب عمل نکند و مرا اخراج کند.

برای بیان شدت احساس خود از واژه های مشخص و یا مترادف استفاده کنید. اگر چیزی باعث شده است که کمی عصبانی شده باشید بگویید کمی عصبانی هستم و یا از کلماتی مثل دلخور و رنجور استفاده کنید و یا اگر خیلی عصبانی هستید از کلماتی مثل عصبانی ، خشمگین و یا خشمناک استفاده کنید.

برای بیان مدت احساسات

نیاز است بدانید و توضیح دهید چه مدت است که این احساس را داشته اید؟

آیا تمام طول زندگی خود و یا به مدت یک هفته و یا از امروز صبح این احساس را داشته اید ؟ مدت زمان می تواند همسرتان را متوجه میزان جدی بودن یا شدت احساس پیش آمده بکند.

علت و زمینه احساسات

آگاه شدن از علت و زمینه احساسات مهم است.

توجه کنید از این که زمانی که بحثی بین شما و همسرتان پیش آمده است به او بگویید که باعث تمام احساس هایی که تجربه کرده اید او است،جدا خود داری کنید.

کلماتی مثل تو،که بعد از آن جملاتی قضاوتی و تحقیر کننده قرار می گیرد هیچ کمکی به شما نخواهد کرد ، زیرا در این جملات نه می توانید احساسات خود را بیان کنید و نه خواسته ی خود را بیان کنید.

به طور مثال:تو مرا انقدر عصبانی کردی …… حال بد من به خاطر ولخرجی و رفتارهای تو است …… تو تمام مدت من را تنها گذاشتی و من افسرده شدم …..

گاهی زوجین به خاطر هرگونه احساس منفی همسر خود را سرزنش می کنند،مخصوصا اگر احساس های منفی به طور مستقیم ناشی از یک عمل بی ملاحظه یا ناعادلانه از سمت همسرشان باشد،اینگونه هرگز مشکلی را حل نمی کنید.زمانی که همسرتان را مسبب ناراحتی خود می دانید ،در این شرایط همسرتان به جای حل مشکل یا همدلی کردن با شما حال دفاعی به خود می گیرد که اوضاع را بدتر می کند.

یکی از راهبردهای ابراز احساسات استفاده از جمله های دارای ضمیر من است.

با جمله ی من …. به جای جمله ی تو … مسئولیت احساس های خود را بر عهده بگیرید.به این جمله ها توجه کنید :

اما زمانی که جملات را از تو به من تبدیل می کنیم جملات کمتر باعث دعوا می شوند.

صادق باشید

گاهی ممکن است در جمعی اصلا احساس رضایت و خوشحالی نکنید و تمام زمان را با بی حوصلگی و خستگی گذارنده باشید،اما می گویید جمع خوب و دلچسبی بوده است.

زمانی در مورد کودکتان در حال صحبت هستید و در مورد آنان نگران و مضطرب هستید اما به همسرتان می گویید چیزی نیست فقط خسته هستید و می خواهید بخوابید.

زمانی که نیاز دارید تنها باشید و زمانی را برای فکر کردن و خلوت خودتان نیاز دارید می گویید در محل کارتاان کار دارید…

توجه داشته باشید در مقابل تحریف واقعیت مقاومت نکنید .زمانی که همسرتان را از احساس واقعی خودتان محروم می کنید در واقع خودتان هم به مرور زمان ارتباطتان را با احساساتتان از دست می دهید چون آنها را در واقع انکار کرده اید و اینگونه از ابراز خالصانه هیجان ها سخت ترعمل می کنید.

همخوان باشید

زمانی که لحن صدای شما با زبان بدن تان با صحبت های شما هماهنگ نباشد خیلی برای همسرتان گیج کننده می شود. زمانی که می گویید غمگین هستید و حالتان خوب نیست و شروع به خندیدن می کنید همسر شما حرفتان را باور کند یا رفتارو اعمال شما را ؟

اگر زبان بدنتان با گفته های شما در تناقض است می تواند نشان دهنده ی این باشد که در رابطه با آن موضوع آن احساس را ندارید که فکر می کنید،کمی بیشتر به درون خود و احساس های خود فکر کنید.

نویسنده :خانم دکتر ندا رحیمی متخصص روانشناسی / @drnedarahimi

انواع زبان عشق کدامند؟ شما برای ابراز عشق خودتان از چه روشی استفاده میکنید؟

به گزارش آلامتو به نقل از سایت آی بانو؛ وقتی کسی می گوید:” حس میکنم همسرم دیگر دوستم ندارد “( جمله ای که بارها و بار ها در بین زوج های مختلف می شنویم) ؛ فکر می کنید دقیقا از چه چیزی شکایت می کند؟ پاسخ این سوال بر می گردد به 5 روش مهم برای بیان احساسات و ابراز عشق!

همانطوری که ما همراه با زبانی که با آن صحبت میکنیم رشد می کنیم ، با یک زبان دیگر که با آن احساساتمان را بیان می کنیم نیز پرورش می یابیم.

در دنیای ارتباطات اگر من با زبان فرانسه و شما با زبان انگلیسی صحبت کنید ، طبیعتا متوجه منظور همدیگر نمی شویم.

چگونه دلتنگی را ابراز کنیم

همین مساله در برقراری ارتباط عاطفی نیز برقرار است. زبانی داریم که به آن ” عشق عملی ” می گویند که درآن عشقتان را بوسیله کارهایی که انجام می دهید به معشوقتان می فهمانید یا زبان دیگر ” وقت گذراندن ” نام دارد یعنی اگر کسی را دوست دارید، زمان زیادی را با او می گذرانید و با او کلی صحبت می کنید.

برای زنده نگه داشتن عشق ، یادگیری زبان عشق لازم است.

یاد گیری زبان عشق طرف مقابل می تواند رابطه شما با والدین، خواهر و برادر ، همکاران و عشقتان را عمیق تر کند.

شاید زبان عشق شما و همسرتان متفاوت باشد در این موارد بهتر است بفهمید که زبان عشق او چیست تا بتوانید از آن زبان هم که برای او قابل درک تر است، کمک بگیرید در ادامه شما را با 5 زبان ابراز عشق آشنا می کنیم:

جملاتی از قبیل: ” چقدر این لباس برازنده توست”. ” واقعا از کاری که انجام دادی ممنونم.” ” یکی از چیزهایی که درباره تو دوست دارم…. ” جملاتی تاییدی هستند. کلمات تاییدی روی کاری که شخص انجام می دهد یا آنطور که به نظر می رسد تمرکز می کند. با این جملات شما به نکات مثبت زندگی دیگران اشاره می کنید.

کلماتی که بیان می شوند، نوشته می شوند و یا حتی به صورت آواز خوانده می شوند ( نیاز به تذکر نیست که تایید کردن دیگران می تواند خلاقیت افراد را بالا برده و همچنین باعث کاهش استرس گردد).

اگر چنین زبانی ، زبان ابراز عشق شماست پس مطمئنا هیچ مشکلی در رابطه عاشقانه خود نخواهید داشت.

در دنیای زندگی مشترک ، این زبان ممکن است در شکل ماساژدادن ، پختن یک غذای لذیذ ، شستن ظرفها، جارو کردن و یا بردن آشغالها دم در خودش را نشان دهد. در دنیای دوستی به شکل کمک کردن در حل مشکلات کامپیوتری و یا حمل یک کیف سنگین باشد. اگر زبان ابراز عشق شما به این گونه است، همانطور که قدیمی ها می گویند ” عمل کردن بهتر از حرف زدن است”.

حرف زدن درباره عشق شاید چندان قدرت نداشته باشد اما زمانی که کسی به شما کمک می کند، درواقع همه نیاز عشقی شما را برطرف می کند.

هیچ فرهنگی نیست که در آن هدیه دادن ابزاری برای نشان دادن عشق و علاقه نباشد. در دنیای هدیه دادن و گرفتن می فهمیم که شخص مقابل به شما فکر می کند.

هدیه نشان دهنده این است که او فکر ، تلاش و پولش را برای شما هزینه می کند. البته هدیه لزوما نباید گران قیمت باشد. همیشه می گوییم که ” همین که به یادمان بودند ارزش دارد ” اما یادتان باشد فکر کردن به دیگران را باید به نحوی نشان داد. ( اگر فکرتان را به طرف مقابل نشان ندهید، تنها کسی که آنرا می فهمد فقط شما خواهید بود )

اما یک هدیه می تواند توجه شما را نشان دهد. در این زبان ابراز عشق ، گرفتن یک هدیه از روی فکر می تواند به گیرنده آن میزان عشق و قدردانی فرستنده را بیان کند.

افرادی هستند که دوست دارند با فرد مقابل روی یک مبل نشسته و چشم در چشم او ساعتها گفتگو کنند بدون اینکه عجله ای داشته باشند و یا به تلفنشان نگاه کنند. گذراندن زمان لزوما نیازی به مکالمه ندارد؛ می تواند در شکل قدم زدن ، باغبانی کردن و یا ورزش کردن با همدیگر باشد.

نکته مهم این رابطه سپری کردن زمان با “همدیگر ” است. در دنیای عشق مهم این است که شما به فرد مقابل یک هدیه از زمانتان و توجه کاملتان را بدهید.

همه ما به قدرت عاطفی تماس فیزیکی آگاه هستیم. به همین دلیل است که دوست داریم نوزادان را بغل کنیم و نوازششان کنیم. خیلی قبلتر از اینکه کودک بفهمد عشق چیست ، این احساس را در قالب نوازش شدن می بیند.

در یک رابطه عاطفی ، چنین حسی را بوسیله بوسیدن، نوازش کردن ، در آغوش کشیدن و قرار دادن بازو پشت شانه دیگری نشان می دهیم. در یک دوستی با زدن به پشت دیگری ، دست دادن و یا قرار دادن دست در روی شانه دوستمان نشان می دهیم.

چگونه می توانم به دیگران عشق و قدرشناسی ام را بیان کنم؟

به همه زبانهای عاشقانه نگاه کنید. شما می توانید از طریق هر 5 مدل زبان بالا عشق خودتان را ابراز کنید. اما همان زبانی که بیشتر با شخصیت شما اخت شده همان زبان عاشقانه تان است. آن همان زبانی است که می تواند به دیگری عشق بدهد و از او پاسخ بگیرد.

معمولا از چه چیزی ناراضی هستید؟ علت نارضایتی می تواند به مشخص شدن زبان عاشقانه تان کمک کند.

خواسته من چیست؟ اگر دیدید که مرتب از دیگران کمک می خواهید، زبان عاشقانه شما از نوع ” عشق عملی ” است. اگر سوال شما بیشتر درباره ظاهرتان است، بنابراین زبان عاشقانه شما ” زبان تاییدی ” می باشد. برای فهمیدن زبان عشقی دیگران سعی کنید رفتار فرد را در مواجهه با این سه سوال مشاهده کنید. خیلی ساده است ولی از لحاظ علمی اثبات شده است.

زوج ها باید بفهمند که زبان عشق هر کدام از آنها چیست و از آن استفاده کنند چون این کار راه ایجاد رضایتمندی در روابط است !

چه راهکارهای قشنگی برای هر کدوم ارائه شده و کلی گویی نکرده

با سلام ممنون بابت مطالب خوب شما تشکر تسمه نقاله کیان پارس

خوب بود.ولی واقعی نیس.همشون کشکه بخدا.فایده نداره

khob bood ;))

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

نمیشه گفت که مطلقا خوب است یا بد چون روی بعضیها تاثیر داره وبعضی دیگر نه.راهکارهای جامعی نیستن.

مزخرررررررف

خوب بود میتونست بهتر باشه

اینا نمی زارن من نظر بدم کمک

بد نبود

مرسی.خوشم اومد

no good

طرف انقده گاوه که هیچ زبونی حالیش نیست بابادلتون خوشه

بعدشما چی هستی لابد آدمی ؟که بقیه رو گاوفرض میکنی

چگونه دلتنگی را ابراز کنیم

خخخخخخخخخخخخخخخخ عشقته ها فحشش نده دیگه

خوب بود ممنون

خوب بود عملی ازهمه بهتره……ممنون از سایت جذابتون!!!!

بد نبود.به هر حال ممنون

khob bod…

باحال بود

خب بود

خیلی خوب بود

جالب بود

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

 !(function (w, d) { ‘use strict’; var ad = {zone: “brtrha1”, user: “1565432215”, width: 728, height: 90, id: ‘adro-246454’}, h = d.head || d.getElementsByTagName(‘head’)[0]; if (typeof w.adroParams != ‘object’) w.adroParams = {}; w.adroParams[ad.id] = ad; var script = document.createElement(“script”); script.type = “text/javascript”; script.async = 1; script.src = “//static-cdn.adro.ir/dlvr/rsdnt.js”; h.appendChild(script); })(this, document); var h = document.getElementsByTagName(“head”)[0], s = document.createElement(“script”); s.async = !0, s.defer = !0, s.type = “text/javascript”, d = new Date, s.src = “https://cdn.sanjagh.com/assets/sdk/www.bartarinha.ir/client.js?t=” + d.getFullYear().toString() + d.getMonth() + d.getDate() + d.getHours(), h.appendChild(s); var sabaVisionWebsiteID = “1c27cb39-612a-452a-954c-b3e3dd1f3d36”; var sabaVisionWebsitePage = “ALL” _atrk_opts = {atrk_acct: “i2i8r1SZw320l9”, domain: “bartarinha.ir”, dynamic: true}; (function () { var as = document.createElement(‘script’); as.type = ‘text/javascript’; as.async = true; as.src = “https://certify-js.alexametrics.com/atrk.js”; var s = document.getElementsByTagName(‘script’)[0]; s.parentNode.insertBefore(as, s); })();

برترین ها – ترجمه از پردیس بختیاری: گاهی تمام چیزی که یک فرد به آن نیاز دارد این است که تلنگری به او بزنیم تا یادش بیاید که چه چیزی را از دست داده است. اگر شما هم عشق زندگی تان را از دست داده اید اما دلتان هنوز پیش اوست و به دنبال راهی هستید تا او را دلتنگ خود کنید، کارهایی را که در ادامه برایتان آورده ایم، انجام دهید.

اگر به دنبال راهی برای این هستید که طرف مقابل تان را دلتنگ تان کنید، نشانه این است که دوست دارید او را بار دیگر به زندگی تان راه دهید. اما قبل از هر کاری به این سوالات پاسخ دهید: دلیل جدایی شما چه بود؟ آیا رابطه تان قبل از جدایی خوب پیش می رفت؟ آیا در رابطه ای سالم بوده اید یا سمی؟ پس از پاسخ به این سوالات، اگر فکر می کنید که طرف مقابل تان ارزشش را دارد، برای دلتنگ ساختن و به تبع بازگشت او تلاش کنید.

عکس هایی از خودتان در حال خوشگذرانی بگذارید

چگونه دلتنگی را ابراز کنیم

اگر پس از جدایی از عشق زندگی تان اینطور نشان دهید که ناراحت و افسرده هستید، او هیچ توجهی به شما نخواهد کرد. اما برعکس، اگر سعی کنید که خوشحال باشید، حسادت او را بر انگیخته اید. بنابراین در شبکه های اجتماعی عکس هایی از خود را که در حال خوشگذارنی هستید منتشر کنید. حتی اگر در حال خوشگذرانی نبودید، از دوستان تان بخواهید که با شما یک عکس دسته جمعی بگیرند و آن را در صفحه تان آپلود کنید. مطمئنا طرف مقابل تان از این که در این شرایط در کنار شما نیست، ناراحت شده و عکس العمل نشان خواهد داد.

پست هایی از خاطرات مشترکتان بگذارید

اگر با گذاشتن عکس های مشترک تان در شبکه های اجتماعی مشکلی ندارید، می توانید عکس های مشترکی از خاطرات خوش تان را منتشر کنید. با این کار به او نشان می دهید که هنوز هم به روزهای با هم بودن فکر می کنید. این کار نه تنها دیگران، بلکه عشق زندگی تان را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد. علاوه بر آن، اگر او به فکر بازگشت بود اما جرات اش را نداشت، با این کار شما جسارت لازم را پیدا خواهد کرد.

برای او آرزوی خوشبختی کنید

زمانی که ما عشق از دست رفته مان را می بینیم یا با او بعد مدت ها ارتباط برقرار می کنیم، معمولا ناراحت و افسرده می شویم. اما شما باید این احساس را در خود سرکوب کنید. اگر به هر دلیل با او برخورد کردید، سعی کنید که خودتان را خوب نشان دهید. به جای گله کردن، برای او آرزوی بهترین ها را داشته باشید. این رفتار بالغانه برای طرف مقابل تان تلنگری خواهد بود که بداند چه کسی را از دست داده است. اگر این برخورد، آخرین برخوردی باشد که او با شما داشته، رفتار مثبت شما تا همیشه ذهن اش را درگیر خواهد کرد.

به زندگی نرمال خود بازگردید

همیشه لازم نیست که برای دلتنگ کردن دیگران به سمت شان بروید، گاهی تنها چیزی که شما به آن نیاز دارید این است که زندگی عادی خودتان را داشته باشید. بگذارید که او ببینید شما بدون او هم می توانید زندگی کنید. همین برای او کافی ست تا بخواهد که در قسمتی از زندگی مستقل شما شریک باشد. اگر او از بیرون ببیند که شما زندگی نرمال و برنامه های همیشگی خودتان را دارید، مطمئنا می خواهد که از زاویه دید نزدیک تری با شما در ارتباط باشد.

به خودتان بیشتر برسید

اگر شما بیش از زمانی که طرف مقابل تان در زندگی تان بوده به خودتان برسید، شک نکنید که دل او برایتان تنگ خواهد شد.  یک واقعیت وجود دارد و آن این که اگر شما برای خودتان ارزش قائل شوید، دیگران هم برایتان ارزش قائل خواهند شد. بنابراین هر چه بیشتر برای خودتان وقت بگذارید، طرف مقابل تان را بیشتر برای نزدیک شدن به خودتان تحریک کرده اید. لباس هایی را بپوشید که او دوست دارد، موهایتان را مدل مورد علاقه او درست کنید و… مطمئنا او برای این که به شما بگوید چقدر زیباتر از قبل شده اید، به سمت تان خواهد آمد.

فاصله تان را حفظ کنید

فاصله آدمها را دلتنگ می کند. اگر شما سعی کنید که مدام به سمت اش بروید و با او صحبت کنید، در واقع او را از خود رانده اید. یادتان باشد، اگر می خواهید که دل طرف مقابل تان برای شما تنگ شود، باید فاصله تان را با او حفظ کنید. در واقع هر چه بیشتر در دسترس باشید، احتمال دلتنگ کردن او را کاهش داده اید. آیا او می تواند دلش برای کسی که ترکش نمی کند، تنگ شود؟!

دلتنگی تان را پنهان کنید

اگر طرف مقابل تان به سمت تان بازگشت و احساس پشیمانی کرد، حتی اگر می خواهید که به او فرصت دوباره ای دهید، کمی صبر کنید. انعطاف پذیری در این شرایط کار عاقلانه ای نیست. طوری برخورد کنید که او فکر نکند برای شما همان آدم سابق است. به او نگویید که چقدر دلتان برایش تنگ شده و چقدر برای بازگشت اش روزشماری می کردید. در ابتدا کمی خشک و سرد با او برخورد کنید و از زندگی تان جزییات زیادی بروز ندهید، بگذارید که او خودش برای دریافت اطلاعات بیشتر و به دست آوردن دل شما تلاش کند.

برای خودتان زمان بگذارید

به زندگی تان فکر کنید. شما چه کسی بوده اید؟ چه کسی دوست دارید باشید؟ سعی کنید که برای خودتان وقت بیشتری بگذارید و تبدیل به انسان بهتری شوید. شما باید الگوی دیگران باشید، فردی که به تنهایی هم موفق است. اعتماد به نفس بالا می تواند یکی از مهمترین محرک ها برای بازگشت طرف مقابل تان باشد، پس خودتان را دست کم نگیرید.

از موفقیت هایتان حرف بزنید

همه ما جذب آدمهای موفق می شویم. اگر طرف مقابل تان ببیند که شما در غیاب او به موفقیت های زیادی دست یافته اید، مطمئنا به سمت تان جذب می شود. بنابراین سعی کنید که در هر شرایطی بهترین باشید تا نه تنها اطرافیان تان، بلکه عزیزترین فرد زندگی تان هم از کنار شما بودن به خود افتخار کند. 

چگونگی بیان احساسات

اینکه حرف دل، تفکرات، نیازها، خواسته‌ها و احساسات خود را بگوییم، به‌خودی‌خود اصلاً چیز بدی نیست و اتفاقاً بسیار هم خوب است و هرچه در دنیا جلوتر آمده‌ایم این موضوع تحت عنوان «صراحت» بیشتر و بهتر رشد کرده است. اما نحوه بیان احساسات خیلی مهم و تأثیرگذار است. صراحت داشتن به‌ظاهر عالی است ولی همیشه هم در شرایط واقعی کارایی ندارد و اگر بد به‌کاربرده شود معمولاً طرف مقابل به احساسات یا نظرات شما گوش نمی‌دهد. پس چگونگی انجام آن اهمیت زیادی دارد.

چگونه احساساتتان را به‌گونه‌ای ابراز کنید که دیگران به شما گوش دهند؟ بگذارید با مثالی توضیح دهم. این دو جمله را در نظر بگیرید:

۱- «ناراحت هستم»
۲- «تو مرا ناراحت کرده‌ای»

این‌ها دو نوع کلی از بیان احساسات و نظرات هستند. یک مدل با ضمیر «من» و یک مدل با ضمیر «تو».

چگونه دلتنگی را ابراز کنیم

چنانچه حدس می‌زنید که جملات با ضمیر «من» نحوه درست بیان هستند کاملاً درست حدس زده‌اید. جملات «تو» سرزنشگرند و باعث می‌شوند دیگران حالت تدافعی بگیرند. اما در جملات «من»، شما در عین اینکه فکر و احساس خود را به دیگران منتقل می‌کنید مالکیت آن را نیز می‌پذیرید. مثلاً:

«راستش را بخواهی حس می‌کنم مؤاخذه شده‌ام» یا «امیدی ندارم» یا «احساس تحقیر شدن می‌کنم» یا «الآن احساس ناراحتی می‌کنم» و… همان‌طور که مشاهده می‌کنید این‌گونه جملات بسیار ساده‌اند. ولی در شرایط واقعی به‌دقت زیادی نیاز دارید.

فرض کنید دوستتان به شما می‌گوید: «تو خیلی لجبازی! همیشه فکر می‌کنی حق با توست!» کدام‌یک از جملات زیر جمله درستی با مضمون «احساس می‌کنم که …» است؟

چهار پاسخ اول شاید در ظاهر جمله «احساس می‌کنم که…» به نظر بیایند اما این‌گونه نیست و جملات با ضمیر «تو» به‌حساب می‌آیند. آن‌ها به‌جای توصیف احساس شما، رفتار بد طرف مقابل را نشان می‌دهند. فقط در جمله آخر شما بدون حمله به روبرویی احساسات خود را بی‌پرده بیان می‌کنید. نکته مهم این است که درنهایت باید واژه «تو» در ظاهر و باطن جمله ما نباشد.

البته با این روش هم ممکن است گاهی دیگران حالت تدافعی به خود بگیرند که در این موقع باید بدانید یا جمله شما بیش‌ازحد قوی بوده یا روبرویی خیلی زودرنج است و در این حالت باید سریع از مهارت‌های شنیداری استفاده کنید چون طرف مقابلتان هنوز آمادگی شنیدن صحبت‌های شمارا ندارد.

شاید همه هم‌عقیده باشند که باید احساسات خود را مستقیم و بی‌پرده بیان کنند، اما بیشتر افراد بنا به دلایلی متعدد، هنگام مشاجره در شرایط واقعی از عبارت «احساس می‌کنم که…» استفاده نمی‌کنند. شاید در آن لحظه حس می‌کنند درست نیست احساساتشان را بیان کنند یا شاید نگران باشند مبادا احمق یا احساساتی به نظر برسند.
این نگرانی تا حدی طبیعی است و نحوه بیان احساسات در شرایط مختلف متفاوت است. در شرایط کاری برای بیان احساسات از کلمات ملایم‌تری استفاده کنید. مثلاً اگر با یکی از همکارانتان اختلاف پیداکرده‌اید به‌جای آنکه بگویید احساس ناراحتی، تنفر و عصبانیت می‌کنید از کلماتی مانند ناآرامی و پریشانی استفاده کنید.

برعکس روابط کاری که گفتیم ملایم‌تر ابراز احساس کنید، در مواجهه با همسر یا فرزند یا دوست صمیمی خود صمیمانه‌تر و روراست‌تر باشید. برخی افراد ازاین‌رو از بیان احساسات خود امتناع می‌کنند که الگوی ذهنی غلطی درباره ذهن‌خوانی دارند! شاید این موضوع برای شما هم پیش‌آمده باشد و البته متأسفانه موضوعی فراگیر است.
شاید با خود بگویید اگر کسی به‌راستی عاشق و علاقه‌مند به من باشد و واقعاً به من اهمیت بدهد، می‌داند که من چه می‌خواهم و چه حسی دارم و نیاز نیست به او بگویم.
این عقیده خیلی جذاب و رمانتیک است و به‌ظاهر خیلی افراد آن را قبول دارند. اما بیشتر در دنیای رمان‌ها و فیلم‌های سینمایی تخیلی کاربرد دارد! تنها در دنیای ایده‌آل و فانتزی است که نیاز نداریم به دیگران بگوییم چه می‌خواهیم و چه حسی داریم چون آن‌ها به‌قدری حساس‌اند که خودشان این را می‌دانند!
اما به خاطر بسپارید در دنیای واقعی دیگران نمی‌توانند به شما بگویند چه احساسی دارید و چه فکر می‌کنید. هرچقدر هم عاشق شما باشند. این ایده شاید در مقایسه با فیلم‌های عاشقانه چندان جذاب و رمانتیک نباشد اما بهتر از این است که منتظر بمانید تا دیگران فکر شما را بخوانند!

 بیان عصبانیت و برخی احساسات منفی گاهی برایمان واقعاً سخت است و یا به‌نوعی از بیان آن‌ها ترس داریم. این مسئله می‌تواند دلایل زیادی داشته باشد مانند اینکه از بچگی به ما گفته باشند که «اگر به‌راستی کسی را دوست داشته باشیم نباید هرگز با او مشاجره یا دعوا کنیم»! این مدل‌های ذهنی شاید جذاب به نظر برسند ولی در دنیای واقعی کاربردی ندارند.
کارل یونگ روان‌شناس معروف برای همه ما دو بُعد مثبت و منفی قائل است. او می‌گوید ما یک بعد تاریک و بُعدی دوست‌داشتنی داریم و اصولاً برای سلامتی روانی هر دو لازم هستند، ولی برای ما سخت است بپذیریم انگیزه‌های خودخواهانه یا کینه‌توزانه هم داریم و به خاطر همین اکثراً بُعد تاریک خود را مخفی نگه می‌داریم. درواقع هرچه بیشتر آن را پنهان یا سرکوب کنیم قدرتمندتر و تشنه‌تر می‌شود.
اما داشتن احساسات منفی کاملاً طبیعی و نرمال است و هرچقدر هم که تلاش کنید نباید انتظار داشته باشید این احساسات از شما دور شود. همه ما گاهی ناامید، ناراحت و یا عصبانی می‌شویم و بهتر است به‌جای سرکوب احساسمان یا حمله کردن و خشونت فیزیکی، آن را درست بیان و ابراز کنیم. یعنی به شیوه‌ای محترمانه و آن‌هم پس از استفاده از مهارت‌های شنیداری. یعنی اول به دیگران گوش دهید تا آن‌ها هم حاضر باشند به شما گوش دهند.

 

خیلی مطلب جالبی بود ازتون ممنونم

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تمامی حقوق مادی و معنوی برای این سایت برای ارتباط سبز به مدیریت مرتضی رجب‌نیا محفوظ است.

باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: یک روانشناس بالینی گفت: زمانی که افراد می‌گویند دلم برایت تنگ شده است یعنی از عمق وجود یک خلا را تجربه می‌کنند که این حس با قلب احساس می‌شود.

دلتنگی کلمه‌ای است که اغلب افراد آن را به کار می‌برند بدون آنکه معنای دقیق این واژه را بدانند، تا به حال برایتان پیش آمده است که به جای استفاده از کلمه دل از قلب استفاده کنید؟، این واژه ریشه روانشناسی دارد و افراد معنای دقیق آن را نمی دانند.

گاهی افراد پس از پشت سرگذاشتن یک زندگی شکست‌خورده و ناموفق، دلتنگ رابطه قبل می‌شوند، برای رفع این دلتنگی راهکارهایی وجود دارد که روند دلتنگی را کاهش می‌دهد.

نباید فراموش کرد تمام روزهایی که در آن خاطره داشتیم به دلیلی از دست رفته‌اند و سیاه شده‌اند، شاید در زمان و مکان مناسب به شخصی نرسیده‌اید، شاید در مورد فرد حاضر در زندگیتان اشتباه کرده‌اید و شاید هم خودتان را خوب نشناخته‌اید، اما دلیل جدایی شما هر چه که هست، باید لابه‌لای اتفاقاتی که افتاده، به دنبال خودتان بگردید و دلتنگی روزهای رفته را آرام کنید.

مریم فرضی روانشناس بالینی معتقد است به زبان آوردن جملاتی مانند “دلم برایش تنگ شده است و دوست داشتم تمام دنیا را از دست می‌دادم تا آن عزیز را کنارم داشتم” و یا “دلم برای گذشته‌هایم تنگ شده برای با او بودن” از فکر کردن نشات می گیرد و نشان دهنده تعبیر و تقسیر ما از موضوعی است که در گذشته با آن رو به رو شده‌ایم، واژه دل به معنای قلب است اما دل احساسی‌تر عمل می‌کند و باعث می‌شود ما از کلمه دل استفاده کنیم.

چگونه دلتنگی را ابراز کنیم

فلسفه گفتن دلتنگی چیست؟

فرضی در گفت‌وگویی در خصوص فلسفه گفتن دلم برات تنگ شده، اظهار کرد: زمانی که یک رابطه عاطفی به سرانجام نمی‌رسد و افراد شکست عشقی می‌شوند و یا از عزیزی دور می‌مانند که نسبت به او تعلق خاطر یا تعلق عاطفی دارند، از جمله‌هایی مانند دلم برایت تنگ شده، دلم برایش پر می‌زند، دلم برایش یک ذره شده است و یا دلم هوای او را کرده است، استفاده می‌کنند.

وی ادامه داد: زمانی که می‌گوییم دلم برایت تنگ شده است یعنی از عمق وجود یک خلا را تجربه می‌کنم یا با تصویر سازی ذهنی جای خالی آن عزیز را احساس می‌کنم، خاطراتش را در ذهنم مرور می‌کنم، در این لحظه دوست داریم این فرد کنارمان باشد و یا احساس تنهایی داریم، بدون آن عزیز زندگی برایمان معنا ندارد، این احساسات در واقع در مغز صورت می‌گیرد.

این روانشناس بالینی یادآور شد: علت اینکه در لحظه‌ای مشخص دلتنگ کسی می شویم، این است که در آن لحظه نیاز شدیدی به وجود آن فرد داریم و او می توانست این نیاز را برآورده کند، احساس در دل انسان وجود دارد و دل نسبت به اجزای دیگر حساس تر است.

این روانشناس بالینی با بیان اینکه معمولا احساسات خود را تعبیر و تفسیر می‌کنیم، تشریح کرد: افراد اغلب به خود می‌گویند چرا بدون آن فرد نمی توانم لذت ببرم، چرا زمان دیر گذر است، دوست داشتم آن عزیز در این شادی با من سهیم باشد، چرا وقتی من همه چیز دارم آن عزیز کنارم نیست و من احساس می‌کنم هیچ چیزی ندارم و به این صورت ذهن خود را درگیر سوالات می‌کنند.

فرضی با تاکید بر اینکه درک کردن با تفکر همراه است، عنوان کرد: احساس در لحظه رخ می‌دهد و درک کردن تنها با تفکر امکان پذیر است، وقتی به زبان می‌آورم که دلم برایش تنگ شده و دوست داشتم تمام دنیا را از دست می دادم تا آن عزیز را کنارم داشتم، یا همه چیز دارم اما عشقم کنارم نیست، نمیخواهم چیزی داشته باشم تا زمانی که آن عزیز کنارم باشد؛ این حرف‌های درونی از فکر کردن نشات می‌گیرد و نشان دهنده تعبیر و تقسیر از موضوع است که احساس دلتنگی را به وجود می‌آورد.

چرا از واژه دل به جای قلب استفاده می‌کنیم؟این روانشناس بالینی با اشاره به اینکه افراد به دلایل مختلفی از واژه دل به جای قلب استفاده می‌کنند، خاطر نشان کرد: اغب افراد متوجه نمی‌شوند چرا به جای اینکه از واژه قلب استفاده کنند، واژه دل را به کار می‌برند و یا از واژه دیگری استفاده نمی‌کنند؛ کلمه قلب در فارسی به دل تعبیر می‌شود؛ می‌توان گفت که حالات روحی نظیر شادی، غم، ترس، اضطراب، تشویق و غیر آن بیشتر از هر عضو دیگری در قلب احساس می‌شود و انسان قلب را به عنوان عضو مرتبط با این حالات می‌شناسد.

نوع واکنش افراد برابر انواع هیجانات چگونه است؟

فرضی با بیان اینکه انسان ها 6 هیجان اصلی را در زندگی خود تجربه می کنند، عنوان کرد: این 6 هیجان شامل شادی، خشم، ترس، اندوه، نفرت و تعجب است؛ با تجربه کردن این هیجانات، واکنش‌های فیزیولوژیکی در بدن ایجاد می‌شود، بسته به اینکه چه نوع هیجانی را تجربه می‌کنیم واکنش بدن ما نسبت به آن هیجان متفاوت است.

وی با تشریح اینکه نوع واکنش افراد در مقابل هیجاناتی که با آن روبه رو می شوند، متفاوت است؛ مطرح کرد: این واکنش‌ها می‌تواند در افراد کم یا زیاد باشد؛ مثل زمانی که فردی را خیلی دوست داریم با فکر کردن یا دیدن او ضربان قلبمان افزایش پیدا می‌کند، فشار خون بالا می‌رود و یا در مقابل گر از چیزی بترسیم ضربان قلب تند می‌زند و احساس ترس در ما به وجود می آید.

این روانشناس بالینی ادامه داد: در واقع زمانی که از چیزی می ترسیم، عرق سرد روی پیشانی ایجادمی‌شود یا در داخل معده فعل و انفعالاتی صورت می گیرد، طوری که می‌گوییم پاهایم سست شده و حتی نمی توانم حرکت کنم یا آب دهانمان خشک می‌شود، این موارد واکنش های فیزیولوژیکی است که بسته به نوع هیجانات مختلف، آن را تجربه می کنیم.

فلسفه گفتن دلتنگی چیست؟

فرضی با اشاره به اینکه احساساتی که افراد تجربه می‌کنند با نیم کره راست مغز آنها در ارتباط است، گفت: وقتی حسی را احساس می‌کنیم، اتفاقاتی در مغز رخ می‌دهد که دریافت کننده این احساسات است و این فعل و انفعالات ادراک را به همراه دارد؛ زمانی که می‌گوییم من این حس را درک کردم و یا تفسیری از محیط پیرامون داریم، فرآیند احساس کردن در ما شکل گرفته است.

هیجان چیست؟وی با اشاره به اینکه واکنش‌های فیزیولوژیکی باعث ایجاد احساسات در فرد می‌شود، اظهار کرد: وقتی واکنشی زود گذر، قطعی و غیر منتظره نسبت به یک موقعیت غیر عادی داریم خود را هیجان زده می‌بینیم؛ احساس خوشایندی که با حس ناخوشایندی همراه باشد را هیجان می‌گویند.

چرا دلتنگ می‌شویم؟

سمیرا درویشی روانشناس بالینی در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در خصوص اینکه چرا دلتنگ یک فرد خاص می شویم، اظهار کرد: نیاز از عواملی است که انسان‌ها را به انجام کاری ترغیب می‌کند، دلیل اینکه در لحظه‌ای خاص دلتنگ یک شخص خاص می شویم این است که در آن لحظه احساس نیازی وجود شما را فرا گرفته است، که تنها همان شخص توانایی بر آورده کردن آن را دارد.

این روانشناس بالینی ادامه داد: احساس دلتنگی شما به دلیل نیازهایتان است؛ اگر بتوانید نیازهایتان را از راه دیگری برآورده کنید، دیگر دلتنگ نمی‌شوید و یا با آن فرد تماس برقرار نمی‌کنید.

وی ادامه داد: در حالت غم و اندوه این سینه است که تنگ می‌شود؛ در این حالت قلب تند می‌تپد، نبض به سختی می‌زند؛ قلب منشا حرکات نبض است که باعث می شود انسان احساس دلتنگی کنیم.

برای رفع دلتنگی چه کارهایی انجام دهیم؟

این روانشناس بالینی در خصوص رفع دلتنگی، اظهار کرد: مواجهه با هیجانات و حالت‌هایی که باعث ایجاد فشارهای ناشی از آسیب های ذهنی، جسمی و روحی بر شخص می‌شود، ایجاد دلتنگی می‌کند؛ با وجود اینکه تجارب دلتنگی امری شخصی محسوب می‌شود اما در همه این تجارب مراحل دلتنگی به ترتیب شامل ضربه اولیه، اندوه، نا امیدی و سرانجام پذیرش آن است که هر شخصی آن را تجربه می‌کند.

درویشی افزود: حالات هیجانی و احساسات رنج آور مانند جذرومد دریا بالا پایین می‌روند، درست در لحظه‌ای که تصور می کنید بر این احساس رنج آور غلبه کرده‌اید، شنیدن صدایی، حس کردن بویی یا مشاهده تصویری، شما را به آزردگی عاطفی بازمی‌گرداند؛ این غلیان‌ها و فروکش‌های هیجانی معمولا بین 6 ما ه تا 2 سال یا بیشتر ادامه دارد.

وی با اشاره به مراحل مواجهه با دلتنگی، گفت: مواجهه با واقعیت، ایجاد فقدان می‌کند؛ پشت سرگذاشتن خاطرات رنج آور، تحمل مجموعه‌ای کامل از هیجانات مربوط به فقدان، انطباق با تغییراتی که به علت فقدان پیش آمده و شرایط زندگی را تغییر داده است، پذیرفتن فقدان و ساماندهی دوباره زندگی از مراحل دلتنگی است که هر شخصی بسته به شرایط خود آن را تجربه می کند.

این روانشناس بالینی با بیان اینکه افراد باید هیجانات و احساسات خود را بشناسند، ادامه داد: در حالت ناامیدی شما احساس پوچی می‌کنید، دلتنگی در برابر فرد محبوبتان ممکن است غیر قابل تحمل باشد و نتوانید گریه خود را کنترل کنید، در آن صورت زندگی خود را پوچ و بی معنا می دانید؛ در برابر احساس ترس ممکن است شما هراس به خود راه بدهید بدون آنکه به علت آن واقف باشید؛ هنگام تجربه احساس خشم، ممکن است غضب شما، خودتان یا فرد محبوب از دست رفته‌ را هدف بگیرد، یا هر فرد دیگری که در اطراف شماست؛ این نوع حس باعث می‌شود در برابر باورهای معنوی خویش خشمناک شوید.

درویشی افزود: ممکن است برخی مواقع اضطراب، احساس پریشانی و آشفتگی بدون آنکه علت آن را بدانید، بر شما غلبه کند؛ زمانی که افسرده می شوید خلق، اشتها، خواب، حافظه شما مختل می‌شود، وقتی درماندگی را حس می‌کنید که امور زندگی از کنترل شما خارج شده و هیچ کاری از دست شما ساخته نباشد و قادر به کنترل احساسات خود نیستید؛ هنگام تنهایی هیچ کس نمی تواند درد شما را درک کند، تمایل دارید از دیگران و یا به طور کلی از دنیا کناره بگیرید، در مواجهه یا حس اشتیاق به شدت مشتاق دیدار فرد از دست دفته هستید، احساس می‌کنید با هیچ چیز نمی توانید این فضای خالی را پر کنید.

راه حل‌های رفع دلتنگی

وی با تاکید براینکه برای کنار آمدن با دلتنگی راه حل هایی وجود دارد، تشریح کرد: واقعیت را بپذیرید، قبول کنید که رابطه شما تمام شده است و در فرصت دیگری می‌توانید شروع تازه‌ای داشته باشید؛ اجازه دهید کدورت ها از بین رود، ممکن است همه افراد در زندگی خود کارهای اشتباهی انجام دهند، نفرتی به طرف مقابل در دل نگه ندارید، اجازه بدهید تا این احساسات منفی از بین بروند و در عوض فرصت عشق در آینده و شادی را در آغوش بگیرید.

این روانشناس بالینی ادامه داد: به علاقمندی‌هایتان بپردازید، فرصتی را برای خود محیا کنید تا بتوانید علاقمندی‌هایتان را بشناسید؛ ارزش‌های شخصی خود را بشناسید، شاید رابطه شما به پایان رسیده باشد اما به این دلیل بازنده محسوب نمی‌شوید، تمام این مراحل را پشت سر می‌گذارید، یک لیست از توانمندی های خود تهیه کنید و بر روی آنها تمرکز کنید.

درویشی با بیان اینکه افراد برای رفع دلتنگی خود می توانند احساساتشان را با یک دوست امین یا یکی از اعضای خانواده در میان بگذارند، گفت: این فرد باید کسی باشد که خوب به حرف های شما گوش دهد، شما را قضاوت نکند و راز دار باشد؛ این فرد نباید به شما راهکار و دستور دهد، همچنین می توانید خاطره نویسی کنید و حرف هایتان را بنویسید.

وی در آخر یاد آور شد: سعی کنید کارهایی انجام دهید که به شما آرامش می‌دهد، یک کتاب خوب بخوانید، پیاده روی کنید و یا به سایر سرگرمی‌های مورد علاقه تان بپردازید، می توانید به یک موسیقی آرام بخش گوش دهید؛ یاد بگیرید چطور بهترین دوست خود باشید، با عشق و علاقه به خودتان نگاه کنید، شاید تا امروز با خودتان به تندی و سنگدلانه رفتار می کردید اما سعی کنید از این به بعد با همدردی و دلسوزی کنید.

2323

شهر جهانی یزد، شهری تاریخی و کویری ‌بین دشت لوت و دشت کویر است که مارکوپولو جهانگرد معروف آن را بزرگ، زیبا و پر رونق توصیف می‌کند. شهر تاریخی یزد در قدیم؛ به ایساتیس به معنی فرخنده و مقدس معروف بوده است.

.

تمامی حقوق این سایت برای خبرآنلاین محفوظ است.
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright © 2018 khabaronline News Agancy, All rights reserved

پس از جدایی و ترک “عشق زندگی‌تان” در درون شما احساسات منفی شروع به انباشته‌شدن ‌می‌کند. بدترین احساس بعد از جدایی دلتنگی برای عشقتان است. در این برهه‌ی زمانی، علاقه‌ای به ادامه زندگی ندارید و دوست‌دارید که تنها باشید. بقدری نسبت به جامعه احساس دلتنگی و بیگانگی می‌کنید که دیگر حاضر به جواب‌دادن تماس‌های تلفنی و یا رفتن به سر قرار نیستید و فکرمی‌کنید که دنیا به آخر رسیده ‌است.

این نوع افسردگی بسیار دردناک است. در واقع این دلتنگی بقدری دردناک است که دوست‌دارید تا آخر عمر در سوراخی قایم‌شوید و کسی را نبینید. در این دنیا، هر روز تعداد زیادی از افراد از یکدیگر جدا می‌شوند و دچار دلتنگی بعد از جدایی می‌گردند. عاشق‌شدن بسیار آسان است اما حفظ این رابطه به مراتب سخت‌تر از عاشق‌شدن است. اگر می‌خواهید که به روند عادی زندگی‌ بازگردید باید احساسات و عواطف خود را کنترل‌ کنید. در ادامه به نکاتی موثر اشاره‌ می‌کنیم که می‌توانید هنگامی که دلتنگ کسی شدید از آن‌ها استفاده‌ کنید:

 

فهرست مطالب

چگونه دلتنگی را ابراز کنیم

بجای انکار احساسات ناخوشایند (که در واقع در این دوره افزایش‌ می‌یابند و ماندگار می‌شوند) سعی‌کنید که آزادانه آنها را پذیرفته و بیان‌ کنید. بجای اینکه از واقعیت فرار کنید، رنج‌ ببرید و سیگار بکشید و یا پرخوری‌ کنید، می‌توانید با افرادی که به آنها اعتماد دارید حرف‌ بزنید و یا از طریق گریه‌ کردن خودتان را خالی‌کنید. ابراز غم و اندوه باعث‌می‌شود که فشار از روی شما برداشته‌ شود. هنگام دلتنگی برای عشقتان، بجای اینکه از خودتان بپرسید که چه باید بکنید، سعی‌کنید بیان احساسات منفی را در اولویت قرار دهید.

با نوشتن احساسات بر روی یک کاغذ می‌توانید خودتان را خالی‌ کنید. اگر یک دفترچه خاطرات دارید صفحاتی را به بیان اتفاقات و احساساتتان در مورد جدایی اختصاص‌ دهید. اگر عادت ندارید که خاطراتتان را بنوسید می‌توانید از چند صفحه کاغذ استفاده‌ کنید و یا حتی می‌توانید احساساتتان را در گوشیتان در قسمت یادداشت‌ها تایپ‌ کنید. همچنین‌ می‌توانید در مورد احساسات خود نسبت به عشقتان بنویسید. در صورتی که به عشقتان دسترسی‌ دارید می‌توانید این یادداشت‌ها را برای او بفرستید و یا آنها را در جایی نگه‌ دارید تا بعد از عبور از این برهه آنها را دوباره بخوانید.

طبق همان حسی که در لحظه‌ دارید به کار و زندگی اجتماعی خود بپردازید و فراموش‌ نکنید که تعجیل در کارکردن و یا بالابردن روحیه تنها باعث طولانی‌شدن دوره غم و اندوه و ناتوانی در غلبه بر آن خواهد شد. از اجتماع و با مردم بودن دوری‌ نکنید و سعی‌کنید که با افراد دور و بر خود ارتباط برقرار کنید.

انجام برخی از فعالیت‌هایی همچون یادگیری، خواندن کتاب، گشتن در اینترنت و غیره و یا فعالیت‌های جسمانی از قبیل ورزش، یوگا، رفتن به باشگاه و این دسته از کارها می‌تواند فکر و ذهن شما را به خود مشغول‌ کند. مهم‌ نیست که چه فعالیتی انجام‌ می‌دهید بلکه آنچه مهم‌ است این است که از انجام آن لذت‌ ببرید و شما را جذب خود کند. از طریق انجام چنین فعالیت‌هایی می‌توانید به طور موقت افکاری همچون “دلم برایش تنگ‌شده” را از ذهنتان پاک‌ کرده و در عوض به چیزهایی جذاب و لذت‌بخش فکر کنید و به خودتان یادآور شوید که حتی می‌توانید از تنهایی هم لذت‌ببرید.

اجازه‌ندهید که زمان خالی برای کسل‌بودن و بیکاری داشته‌ باشید زیرا در چنین شرایطی افکار منفی، نگرشی بدبین، خودخوری‌های غیرضروری، خودارزیابی انتقادی و حس تنهایی به سراغ افراد می‌آید. دقیقا در چنین شرایطی است که افراد به دلیل دلتنگی برای عشق‌شان به شدت ناامید می‌شوند. تا حد ممکن‌ سعی‌کنید که زمان‌تان را پرکنید. طوری برنامه‌ریزی‌کنید که مجبور به انجام کارهای روزمره شوید اما فراموش‌نکنید که این فعالیت‌ها باید سرگرم‌کننده و اجتماعی باشند. فهرستی جامع از این فعالیت‌ها و برنامه‌ای از تعهدات تهیه‌کنید. سعی‌کنید که کارهایی را که قبلا به همراه عشقتان انجام‌می‌دادید الان به تنهایی و یا به همراه شخص دیگری انجام‌دهید و یا کارهایی را جایگزین این فعالیت‌ها کنید که میزان رضایت‌بخشی و لذت آنها به همان اندازه باشد. بهتر است طوری برنامه‌ریزی‌کنید که صبح که از خواب بیدار شدید بدانید که امروز قراراست چه کارهایی انجام‌دهید. هیچ زمانی را برای ظهور افکار تیره و تحلیل گذشته خالی نگذارید.

اگر همچنان به این فکر‌ می‌کنید که در زمان های دلتنگی برای عشقتان چه باید بکنید آخرین کار این است که دست به انجام کارهای جدید بزنید. کارهایی را انجام‌ دهید که تاکنون انجام‌ نداده‌اید حتی اگر این کارها کوچک هم باشند مهم‌ نیست. حتی‌ می‌تواند تغییراتی کوچک همچون تغییر مد موی سر، خرید لباس‌های تازه، تغییر دکوراسیون خانه و غیره باشد و یا فعالیت‌های جدیدی همچون نوشتن یک برنامه، جستجو درباره‌ی علایق جدید، آشنایی با فردی جدید، پیداکردن مکان‌های جدیدی برای رفتن، عوض‌کردن محیط اجتماعی خود و غیره را دربربگیرد. معرفی چنین ابتکار و نوآوری‌هایی به شما حس طراوت و استقلال بیشتری می‌دهد و موقعیت شما را در گذراندن و لذت از تنهایی در زمان‌هایی که از عشتقان جدا شده‌اید را مستحکم‌ می‌کند.

افراد نقش مهمی در زندگی ما دارند زیرا ما با آنها در ارتباط هستیم. افراد زیادی وارد زندگی ما می‌شوند، مدتی در زندگی ما می‌مانند و سپس ما را ترک‌ می‌کنند و هرکدام از آنها هدیه‌ای با ارزش به ما می‌دهند. با خودتان خلوت‌ کنید و راجع به آنها فکر کنید و در ذهنتان نوری دور آنها بکشید. از خودتان بپرسید که چه چیزی به شما یاد داده‌اند؟ چه لحظات شادی برای شما به همراه آورده‌اند؟ چه چیزی از آنها یادگرفته‌اید؟ با مهربانی، رفعت و عشق زیاد یک نامه‌ی تشکرآمیز برای آنها بنوسید و بابت آنچه به شما داده‌ و یا آموخته‌اند تشکر و قدردانی‌ کنید. اگر قبلا با این افراد یک رابطه عاشقانه داشته‌اید، می‌توانید بابت تمام لحظات خوبی که باهم داشتید و یا روشنایی که به شما نشان‌ داده‌اند از آنها تشکر کنید.

اگر صرف یک رابطه دوستانه بوده‌ است صرفا از آنها بخاطر بودنشان در زمان‌هایی که به آنها نیاز داشتید قدردانی کنید. عمیقا فکرکنید و چیزهای زیبا را در مورد رابطه‌تان با افراد پیرامون خود به یاد بیاورید. در این جا مهم‌ترین چیز این است که بگذارید احساساتتان خود را نشان‌داده و با شما باشند. بعد از گذشت مدت زمانی این احساسات فروکش خواهند کرد. به این قضیه به این دید نگاه‌کنید که باعث پیشرفت شما در ارتباطتان می‌شود. برای اینکه دوستی و رابطه‌تان رشد کند باید احساساتتان به سطح جدیدی برسد. اگر امروز دلتنگ کسی هستید، چشمانتان را ببندید و به او فکر کرده و عشق و نور زیادی نثار او کنید. عشق‌تان هر جا که باشد این عشق و محبت شما را احساس خواهد کرد.

چنانچه فردی که دلتنگش‌هستید دیگر در قید حیات نیست خودتان را وادارکنید تا به لحظات خوشی که با او داشتید فکر کنید. خودتان را غرق احساسات کنید زیرا کار باعث‌ می‌شود تا لحظات شاد و خوشی که باهم داشتید را گرامی‌بدارید. البته این کار هیچ‌چیز را عوض‌نمی‌کند بلکه تنها تحمل این جدایی را برای شما اندکی آسان‌تر می‌کند.

هنگامی که هنوز نسبت به عشقتان احساس علاقه‌ دارید اما این حس بین شما دوطرفه نیست تحمل این وضع دشوار است. فراموش‌نکنید که اگر عشقتان را مدام در اماکنی همچون دانشگاه و یا محیط کار می‌بینید شاید در اوایل تحمل آن سخت باشد اما سعی‌کنید که تا حد ممکن برخوردی محترمانه و عادی داشته‌ باشید. رفتاری عادی از خود نشان‌دهید و اجاره‌ندهید که حس انتقام و یا کینه‌جویی در شما نمایان‌ شود زیرا بروز این احساسات تنها باعث استمرار درد و رنج برای هر دوی شما خواهد شد. اگر واقعا طرف مقابلتان را دوست‌دارید نباید دست به انتقام و تلافی بزنید. سعی‌کنید که احساسات خود را کنترل‌ کرده و همواره این نکته را بخاطر داشته باشید.

هنگامی که کسی را از دست‌می‌دهید طبیعی‌است که به حمایت و بودن دیگران در کنارتان نیاز دارید. البته این به معنای جایگزین‌ کردن کسی با عشقتان نیست بلکه منظور این است که رو به جلو قدم‌ بردارید و نگرشی مثبت و آزاد داشته‌ باشید. سعی‌کنید که افراد مثبت‌اندیش را در اطراف خود جمع‌ کنید زیرا این کار باعث بنا به هر دلیلی باعث ایجاد تغییری بزرگ در زندگیتان می‌شود.

اگر به هر دلیلی شما و عشقتان تمایل داشتید که رابطه را دوباره باهم از سر بگیرید زمانی را صرف گفت‌وگو کنید اما به یاد داشته باشید که همه‌چیز بستگی به علت جدایی شما دارد. علت را بررسی‌کنید و درصورتی‌که نیاز به مشورت با یک متخصص داشتید حتما به روانشناس مراجعه‌ کنید و از او کمک بگیرید. می‌توانید ابتدا خودتان مراجعه‌کنید و درصورتی‌که روانشناس با انجام بررسی‌های لازم تشخیص داد که ادامه رابطه ضرری به حال هیچ‌ کدامتان ندارد دوباره ارتباطتان را شروع‌ کنید.

رادیو عشق دوره آنلاین بازگرداندن عشق و ازدواج را برای آن دسته از افرادی برگزار‌می‌کند که می‌خواهند رابطه خود را دوباره با هم از سر بگیرند اما نمی‌دانند چطور باید این کار را انجام‌دهند. از طریق این دوره می‌توانید با استفاده از روش‌های روانشناسی رابطه از دست رفته را ترمیم و دوباره بازسازی‌کنید.

کارشناسان ما در رادیو عشق آماده پاسخ‌گویی به سوالات شما در مورد بسته آموزش و مشاوره بازگرداندن عشق و ازدواج، هستند. برای این منظور می‌توانید با شماره 02146015870 تماس بگیرید و یا در  تلگرام و واتساپ (09035714068) پیام دهید.

گاهی‌وقت‌ها تنها لازم است که واقع‌ بین باشید و با واقعیت موجود کنار بیایید. اگرچه از درون عذاب‌ می‌کشید اما بپذیرید که عشقتان رفته و باید از این مرحله گذشته و دوباره شادی را به زندگیتان برگردانید. غم و غصه‌خوردن کمکی به شما و اطرافیانتان نمی‌کند. به سایر افرادی که در زندگیتان هستند و دوستشان‌دارید فکرکنید. آنها هم به شما نیاز دارند. از زاویه‌‌ای دیگر به این قضیه نگاه‌کنید و به خودتان بگویید که این خودخواهی است که در این وضعیت‌ بمانم و برای یافتن شادی دوباره تلاش‌ نکنم.

اجازه‌ ندهید که ذهنتان مدام درگیر غم و اندوه باشد. دلتنگ عشق بودن اشکالی ندارد اما نگذارید که این دلتنگی شما را از پا دربیاورد. فراموش‌نکنید که حتی غم‌انگیزترین لحظات زندگی نیز می‌گذرند مگر اینکه به عمد تلاش‌کنید که تا در این وضعیت‌ بمانید. اگر دوست‌دارید در این حالت روحی بمانید بهتر‌است که به خودتان‌ بیایید و به اطرافیانتان فکر‌ کنید و اینقدر خودخواه نباشید. در واقع غم و غصه خوردن باعث ناراحتی اطرافیانتان نیز می‌شوید. آنها به شما نیاز دارند پس سعی‌کنید قوی‌ و مثبت‌اندیش، آزاد و واقع‌بین باشید.

احتمالا دیدن یادگاری‌هایش از نظر عاطفی برای شما بسیار سخت باشد. تمام یادگاری‌ها و وسایلی که از او دارید را در داخل یک جعبه بگذارید و آنها را یا به او پس بدهید و یا دور بریزید و یا در جایی دور از چشم قراردهید. این کار تحمل دوری او را برای شما بسیار راحت‌تر می‌کند. اگر چیزی از او به یادگار مانده که برای شما بسیار عزیز است و نمی‌توانید آن را از خود دورکنید در این صورت می‌توانید آن را برای مدتی در جایی بگذارید. اگر احساس‌می‌کنید که به تنهایی از پس این کار برنمی‌آیید از یکی از دوستانتان بخواهید تا در این کار به شما کمک‌کند. بدون دیدن یادگاری‌های عشقتان بیشتر راجع به بازگشت به روند عادی زندگی احساس اعتمادبنفس‌ می‌کنید. به این فکرکنید که اگر عکسی بزرگ از عشقتان مدام جلوی چشمانتان‌باشد چطور می‌توانید او را فراموش‌کنید و برایش دلتنگ نباشید؟

اگر مطمئن‌ هستید که رابطه بین شما به آخر خط رسیده‌ است اما با این وجود باز با او صحبت‌ می‌کنید و یا هرزگاهی او را می‌بینید، بهتر است که بدانید این کار فراموش‌کردن او را برای شما بسیار سخت و دشوار می‌کند و نمی‌توانید دلتنگش نباشید. اگر می‌توانید بطور کامل او را نبینید حتما این کار را بکنید. در ارتباط بودن با او تنها شما را در آشفتگی و عذاب قرارمی‌دهد و هیچ کمکی به شما برای فراموش‌کردن عشقتان نمی‌کند.

به او زنگ‌ نزنید و پیام‌ ندهید و ببینید که اوضاع چگونه پیش‌ می‌رود. برقراری ارتباط با بود صرفا اوضاع را بدتر می‌کند. اگر به ناچار او را در دانشگاه و یا محیط کار و یا هرجای دیگری می‌بینید تنها به او سلام‌ کرده و تا حد ممکن در اطراف او نباشید. ممکن‌است که با دیدن او احساساتتان دوباره تحریک و باعث دلتنگی شود اما بدانید که این دلتنگی موقتی است لذا محکم‌باشید و از پس این کار بربیایید. او را از همه رسانه‌های جمعی و کانال‌ها حذف‌کنید. اگر مدام به عکس‌های او نگاه‌کنید نمی‌توانید او را فراموش‌کنید و دلتنگ رابطه بین خودتان خواهید شد.

یکی از سخت‌ترین احساساتی که بعد از جدایی دختر و پسر را آزار می‌دهد، احساس دلتنگی برای کسی است که با او خاطرات بسیاری داشته‌اید. اما در این شرایط چه چیزی به نفع شما است؟ فراموش‌کردن او با وجود همه سختی‌هایی که دارد یا بازگشت به رابطه؟

اگر قصد بازگشت به رابطه را دارید حتما به یاد داشته باشید که بهتر است با یک روانشناس متخصص صحبت‌کنید، او با بررسی علت جدایی به شما می‌گوید که آیا شروع دوباره رابطه کار درستی است یا خیر. اگر بنا بر تشخیص روانشناس شما شروع مجدد رابطه به صلاح هیچ‌کدامتان نبود پیشنهاد‌ می‌کنیم که حتما راهکارهای این مقاله را مدنظر قرار دهید.

هیجانات خود را بپذیرید و آن‌ها را بیان‌کنید. می‌توانید احساسات خود را یادداشت‌کنید تا کمی از بار هیجانات شما کاسته‌شود. از خانه بیرون‌ بروید و به انجام کارهای روزانه خود بپردازید.

سعی کنید فعالیت‌هایی را انجام‌دهید که برای شما جذاب‌ باشند و حواس شما را از فکرکردن به گذشته پرت‌کنند مثلا فیلم موردعلاقه‌تان را ببینید یا کتاب بخوانید و موزیک گوش‌کنید.

اجازه‌ندهید که زمان زیادی را در طول روز بیکار باشید، زیرا باعث می‌شود زیاد به خاطراتتان فکر‌کنید. شروع به انجام کار جدیدی کنید که کمی برای شما متنوع است.

عواطف و احساسات خود را بپذیرید و از آن‌ها قدردانی‌کنید. مثبت فکر‌کنید.

اگر در محل کار یا دانشگاه او را می‌بینید کاملا محترمانه برخورد‌کنید. سعی‌کنید از لاک تنهایی بیرون‌بیایید و زمانی را با دوستانتان بگذرانید. سعی‌کنید با واقعیت کنار آمده و زمان خود را با دیگر عزیزانتان که قطعاً به شما احتیاج‌دارند بگذرانید. هر زمان که آمادگی داشتید یادگاری‌هایش را از خود جدا‌کنید. با او تماس نداشته باشید و اگر در محل کار او را دیدید فقط با یک سلام و خداحافظی محترمانه با او برخورد‌کنید.

 

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

چگونه دلتنگی را ابراز کنیم

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

62 بازدید

94 بازدید

329 بازدید

349 بازدید

289 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام وقت بخیر بعد از پایان یک رابطه خوب از طرف مقابل چند وقت بهتره هیچ خبری حتی اینستاگرام از من نبینه الان ۵ روزه من هیچ فعالیتی کلا ندارم فکر می‌کنید چند وقت باید باشه که فراموش هم نشم🙏

سلام دوست گرامی سوال شما کلی است و نیاز به بررسی و ارزیابی جامع‌تری وجود دارد. سن شما و طرف مقابل، چگونگی آشنایی، بررسی کیفیت رابطه، مدت زمان آن، علت اتمام رابطه و…باید به صورت کامل بررسی شود تا بدانیم در حال حاضر شما در چه وضعیتی قرار گرفتید. فاصله گرفتن در فضای مجازی و نداشتن فعالیت، در ابتدا برای شما سخت خواهد بود اما به مرور زمان باید به روال عادی زندگی خود برگردید و سعی کنید مانند سابق فعالیت خود را ادامه دهید. نکته مهم اینجاست که هدف شما از فعالیت نکردن چه چیزی باشد. برای دریافت راهنمایی بیشتر و ارزیابی رابطه‌تان می‌توانید از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام عصرتون بخیر راستش من یکی از بهترین رابطه ها رو داشتم. همه چیزم خیلی عالی بود. همدیگرو دوس داشتیم… درک میکردیم… مدام همو میدیدیم … ولی یه جایی به خودم گفتم تا کی بخواد اینجوری پیش بره … من ۲۶سالمه و شرایط ازدواج دارم اگه انقد دوسم داره چرا رابطمون فقط دوستی باشه؟ خلاصه اون چون میگفت شرایط ازدواج نداره و میخواد تلاششو کنه بره خارج من سعی کردم رابطه رو بهم بزنم. البته چندین بار اون جلومو گرفت و هی میخواست این رابطه ادامه پیدا کنه ولی من نخواستم . الانم دارم از دلتنگی میمیرم ولی نمیتونم بزارم برگرده. نمیدونم چکار کنم!

دوست عزیز سلام

یکی از سختی‌های انتخاب کردن و تصمیم گرفتن، همین مساله‌ای هست که شما باهاش مواجه شدید. شما هر انتخابی که انجام بدید، یک سری تبعات داره؛ در حقیقت شما براساس تبعات، تصمیم‌گیری می‌کنید. اگر تصمیم می‌گرفتید که با ایشون بمونید، اونوقت باید می‌پذیرفتید که شاید هیچ‌وقت نتونید با ایشون ازدواج کنید و به‌علاوه، یک روز ممکنه ایشون برن و … ؛ اما شما تصمیم گرفتید که به جای انتظاری که ممکنه هیچ نتیجه دلخواهی نداشته باشه، از این رابطه خارج بشید. خب قطعا این انتخاب هم تبعاتی داره که یکیش همین احساس دلتنگی هست. در این حالت چند کار هست که می‌تونه بهتون کمک کنه: 1. دلایل این تصمیمتون رو خیلی واضح بنویسید؛ تاکید می‌کنم، بنویسید. چرا؟ چون اولا نوشتن کمکتون می‌کنه افکارتون رو منسجم‌تر کنید و دوما اگه بعدا پشیمون شدید یا به خودتون گفتید چرا اینکار رو کردید، با نگاه کردن به این دلایل، قطعا آروم‌تر می‌شید که با در نظر گرفتن همه جوانب، انتخاب و تصمیم درستی داشتید. 2. شما بعد از جدایی عاطفی، وارد مراحل سوگ می‌شید که یکی از علائمش دلتنگی هست. در صورتی می‌تونید با موفقیت این مراحل رو طی کنید که اولا رابطه کاملا پایان پیدا کنه؛ چون اگر هنوز امید به برگشتن به رابطه باشه، نمی‌تونید مراحل سوگ رو درست طی کنید. نیچه میگه: “امید پلیدترین پلیدی‌هاست؛ زیرا به عذاب انسان تداوم می‌بخشد” البته منظور نیچه این نیست که کلا امید بد باشه، اما در شرایطی مثل شرایط شما، بسیار آسیب‌زاست. شما بهتره که تصمیم خودتون رو خیلی قاطع بگیرید و بعد وارد مراحل فراموش کردن بشید. اگه هنوز توی دلتون به خودتون بگید معجزه‌ای اتفاق می‌افته و ایشون تصمیمشون رو عوض می‌کنند و …، دائما تو عذاب می‌مونید و این دوره سوگ هم کامل نمی‌شه؛ پس، اگه هنوز مطمئن نیستید، با ایشون صحبت کنید و بگید به چه دلیل دارید تصمیم جدایی می‌گیرید و وقتی ایشون اقدامی برای رابطه متعهدانه انجام ندادن، کاملا قطع امید کنید و وارد مراحل سوگ و فراموشی بشید. 3. اگه تصمیمتون به فراموشی شد، باید به خودتون زمانی بدید که دلتنگ شید، غصه بخورید، حتی گریه کنید و … . در این راه می‌تونید از کمک دوستان، خانواده و بهتر از همه روان‌شناس استفاده کنید. یادتون باشه، فراموش کردن کسی که دوست دارید، کار ساده‌ای نیست ولی انسان قابلیت تطبیق خودش با شرایط رو داره؛ بنابراین با تکیه بر این توانایی انسانیتون، این مرحله رو پشت سر بگذارید و خودتون رو برای زندگی جدید، آماده کنید.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمی‌خوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم

هر دختری ممکن است زمانی از پسری خوشش بیاید اما نداند که چطور علاقه ی خود را به آن فرد ابراز کند. در فرهنگ ایران، به طور معمول اینطور جا افتاده است که معمولا ابراز علاقه اول از سمت پسر به دختر باشد، به همین دلیل شاید بر عکس این کار کمی سخت به نظر بیاید. شما ممکن است از انجام این کار احساس خجالت کنید یا حس کنید کار درستی نباشد؛ به خاطر داشته باشید که شما به عنوان یک دختر حق دارید علاقه ی خودتان را به کسی که دوست دارید، نشان دهید. اما چطور؟ در این مقاله به شما نشان می دهیم که چطور به بهترین روش به فرد مورد علاقه یتان بگویید دوستش دارید.

فهرست مطالب

شاید مدت ها است که یکی از همکلاسی هایتان را از دور تحت نظر دارید، نظراتش را دوست دارید و هر بار که او می خندد، قلبتان از شوق به قفسه ی سینه تان میکوبد یا این که یکی از همکارانتان توجه تان را جلب کرده، اما هنوز جز یک سلام و احوالپرسی ساده حرف دیگری با هم نزده اید. نشان دادن علاقه به این فرد که خیلی هم او را نمی شناسید، کار دشواری است و باید قدم به قدم پیش بروید. همانطور که در زیر توضیح خواهیم داد، ابتدا باید سر صحبت را با او باز کنید تا کم کم نسبت به هم شناخت پیدا کنید. پس از اینکه تاحدودی با هم آشنا شدید، حالا می توانید از توصیه هایی که در این مقاله آورده شده است استفاده کنید و به صورت غیرمستقیم، علاقه ی خود را به او نشان دهید. برای اینکار باید صبر داشته باشید؛ در بیشتر وقت ها ابراز علاقه ی سریع و مستقیم (به خصوص در اول رابطه) تا حدودی برای پسرها عجیب و غریب است و سعی می کنند خود را عقب بکشند.

اولین کاری که باید انجام بدهید، این است که سر صحبت را با او باز کنید. حتی اگر از دور به نظرتان برسد که او تمام معیارهای مورد نظرتان را دارد، تا زمانی که با او گفتگو نکنید و او را نشناسید، نمیتوانید مطمئن شوید. راهی را برای باز کردن سر صحبت باز کنید ـ در این مرحله هدف این نیست که او را به خودتان علاقه مند کنید، بلکه باید متوجه شوید که آیا خودتان واقعا او را دوست دارید. بهترین راه برای اطمینان یافتن از علاقه ی خودتان این است که گفتگوی دوستانه ای را درباره ی علایق مشترکتان شروع کنید، یعنی همان روشی را در پیش بگیرید که با هر فرد دیگری که مرتب او را می بینید، اما به خوبی نمی شناسید، انجام می دهید. برای مثال از همکلاسیتان درباره ی تکلیف تعیین شده سوال کنید یا به موضوع جالبی که در سر کلاس درس گفته شده، اشاره کنید. اگر همکار هستید، خیلی راحت و صمیمانه از او بابت پروژهای که با موفقیت به اتمام رسانده و همه از آن اطلاع دارند، تعریف کنید، دربارهی کارهای معمول شرکت از او سوال کنید یا این که از ناهار سلف تعریف کنید. همین روال را میتوانید درباره ی پسری که از طریق دوستان دیگرتان با او آشنا شده اید، به کار ببرید، این کار برایتان راحت تر خواهد بود، چون حتماً علایق مشترک فراوانی با هم دارید. یا این که میتوانید درباره ی اتفاقات اطرافتان در یک دورهمی دوستانه، مثلاً آهنگی که در کافه پخش می شود یا آخرین کتابی که خوانده اید، صحبت کنید. چنانچه تا به حال اصلاً با پسر مورد علاقه تان حرف نزده اید، میتوانید جلو بروید و خودتان را معرفی کنید. قبل از آن که برای آشنایی جلو بروید، حتماً به موضوعی برای گفتگو فکر کنید تا وقتی از این آشنایی هیجان انگیز دستپاچه شدید، حرفی برای زدن داشته باشید. وقتی با این روش و با یک لبخند دوستانه با دیگران خودمانی شوید، مطمئن باشید اکثر مردم برخوردی نمی کنند که از معرفی کردن خودتان پشیمان شوید. اما اگر پسر مورد توجه تان جزء استثنائات بود و با بی ادبی و رفتاری سرد و غیردوستانه جوابتان را داد، حداقل کمی بیشتر با شخصیت او آشنا می شوید و متوجه می شوید که احتمالاً تاثیر اولیه ی مناسبی روی او به جا نگذاشته اید.

بعد از آن که سر صحبت را با او باز کردید، این فرصت را پیدا می کنید تا این گفتگوی دوستانه را به یک امر عادی طبیعی کنید. به این ترتیب “به دختری که باهاش حرف میزنم” تبدیل می شوید و از حالت “یه دختر غریبه ای که یه بار باهاش حرف زدم” خارج می شوید. برای این که این گفتگوها معذبتان نکند و فشار از رویتان برداشته شود، به خاطر داشته باشید که تمام دوستی ها در اصل همینطور شروع می شود. سر کلاس درس کنار یک نفر می نشینید، گفتگویی را درباره ی علایق مشترکتان شروع می کنید و خیلی سریع این کار را در تمام کلاس هایی که با هم دارید، انجام می دهید. این روال روند پیشرفت طبیعی دوست شدن دو غریبه ای است که فقط به طور گذری یکدیگر را می شناسند، آنها از طریق مشغله های مشترکشان به هم متصل میشوند و به این ترتیب گام بعدی را به راحتی شروع میکنند.

چگونه دلتنگی را ابراز کنیم

بعد از آن که حرف زدن با هم را شروع کردید و متوجه شدید او واجد ویژگی هایی است که مهمترین معیارهایتان را برآورده میکند، نوبت به این می رسد که بفهمید آیا دختری در زندگیاش هست یا خیر. مسلماً این موضوع بسیار مهم است و به شما میگوید که آیا میتوانید انتظاراتتان را به واقعیت تبدیل کنید یا خیر. اگر او به موردی اشاره نکرد که از روی آن متوجه وضعیت زندگی عشقی اش بشوید، مستقیماً از او سوال کنید. اگر او راجع به کار جدیدی که به تازگی انجام داده است، حرف زد، از او بخواهید که جزئیات بیشتری را برایتان تعریف کند و بگوید که آن را با چه کسی انجام داده، خانواده، دوستان یا نامزد و دختر مورد علاقه اش؟

وقتی مرحله ی گفتگوهای تصادفی را پشت سر گذاشتید و مدتی به طور مرتب با هم حرف زدید، زمانی را برای یک گفتگوی دونفره در نظر بگیرید. تا این موقع احتمالاً با توجه به محل آشناییتان و حرفهایی که به هم زدهاید، به علایق مشترک یکدیگر پی برده اید. بنابراین به راحتی می توانید رابطه تان را از محیط اداره، کلاس درس و دورهمی با دوستان مششترکتان جلوتر ببرید و ترتیب یک قرار دونفره را بدهید. اگر شک دارید، فعالیتی را انتخاب کنید که درباره ی آن صحبت کرده اید و هر دو نفر آن را دوست دارید، سپس به او پیشنهاد بدهید که دو نفری آن را امتحان کنید. اگر موافقت کرد، شماره تلفنتان را به او بدهید و بگویید که هر موقع وقتش آزاد بود، با شما تماس بگیرد تا هماهنگ کنید.

 

همگی ما میخواهیم شریک زندگیمان حس شوخ طبعی داشته باشد، اگر همیشه لبخند به لب نداشته باشیم، زندگی بیش از حد کسل کننده میشود. اگر بتوانید فرد مورد علاقه تان را به خنده بی اندازید، مطمئن باشید که اوضاع بر وفق مرادتان است و احتمالا کم کم توجهش به شما جلب می شود. از طرف دیگر شما هم باید به شوخی هایش بخندید، حتی اگر بامزه نباشند، در واقع اگر شوخی هایش بامزه نیست، حتماً باید بخندید. خنده تان باید چیزی بین یک خنده ی نخودی و یک قهقهه ی دیوانه وار باشد. شاد و آرام باشید و در عین حال مطمئن شوید که او متوجه شده چه شخصیت فوق العادهای دارید و چطور واقعاً از زندگی لذت می برید.

وقتی پای عشق و علاقه و قرار گذاشتن در میان باشد، همگی ما گاهی به بنبست برخورد میکنیم. گاهی اوقات کمی کمک گرفتن از دوستان همان کاری است که شما را به نتیجه می رساند. اگر می خواهید عشقتان را به پسر مورد علاقه تان اعتراف کنید، چرا این موضوع را با بهترین دوستش در میان نگذارید؟ خیلی راحت میتوانید از دوستش بپرسید که آیا دختری در زندگی پسر محبوبتان وجود دارد و این که او درباره ی شما دو نفر چه فکری میکند یا به نظر او شما شانسی برای جلب علاقه ی دوستش دارید یا خیر. البته اگر این گفت و گو ناراحتتان می کند، یا با دوست صمیمی او آشنایی زیادی ندارید، بهتر است از سایر راه هایی که به شما پیشنهاد شد استفاده کنید.

اگر تولدتان است، که چه بهتر، اگر هم نیست، میتوانید دوستانتان را به یک دورهمی دوستانه دعوت کنید، مثلا با دوستانتان در یک رستوران، پارک یا فضاهای دیگر قرار بگذارید و او را هم به جمع خود دعوت کنید. به او بگویید که بدون دلیل میخواهید دور هم جمع شوید و از او هم دعوت کنید. این جمع شدن به هر دوی شما اجازه می دهد در فضایی خارج محل تحصیل یا کار همدیگر را بشناسید و علاوه بر آن ارتباط صمیمی تری با هم پیدا کنید.

واقعیت را بخواهید، برانگیختن حسادت دیگری کار ناموجهی است. تحریک کردن حسادت مرد مورد علاقه تان نتیجه ی عکس می دهد و اصلاً فکر خوبی نیست. اگر واقعاً او را دوست دارید و فکر می کنید می توانید آینده ای با او داشته باشید، به هیچ وجه درباره ی روابط عاشقانه ی قبلی خود حرفی به او نزنید. اگر می خواهید او به چشم عشق زندگی اش و شریک آینده ی زندگی اش به شما نگاه کند، باید مطمئن شود که شما هیچ تعهد عاطفیای به مرد دیگری ندارید. اما اگر دائماً درباره ی خواستگارها و روابط قبلی خود حرف بزنید، او به این نتیجه می رسد که فکرتان مشغول تر از آن است که بتواند روی شما حساب کند. سعی کنید گفتگوهایی دوستانه، بانشاط و سرشار از مثبت اندیشی داشته باشید.

انسان ها علاقه دارند بیشتر با افرادی در ارتباط باشند که حرف ها و فعالیت های مشترک بیشتری دارند. فرض کنیم پسر مورد علاقه تان خوره ی کتاب و عضو یک باشگاه کتابخوانی است یا عاشق فعالیت های ورزشی و تفریحی، او به هر فعالیتی که علاقه داشته باشد، اگر شما هم به فعالیت ها و سرگرمی های محبوبش علاقه نشان بدهید، بهانه ای پیدا میکنید تا با هم باشید و به او نشان بدهید که به نظرتان چه پسر باحال و جذابی است. البته در نظر داشته باشید که فعالیت هایی را انتخاب کنید که بین شما مشترک است، چون نقش بازی کردن به مدت طولانی هم برای شما خسته کنندست و هم فرد مقابل متوجه این مصنوعی بودن می شود.

دخترها، حامیان پرو پاقرص دوستانشان هستند و از رویاها، اهداف، آرزوها و دستاوردهای دوستانشان حمایت می کنند. البته پسرها هم هوای یکدیگر را دارند، اما آنها همه چیز را راحت تر میگیرند. اگر به نحوی عمل کنید که انگار از صمیم قلب به موفقیت های کارشان، در محل کار، باشگاه یا هر موقعیت دیگری، اهمیت می دهید، او شما را دختر الهام بخشی میبیند که دوست دارد دائماً کنارش باشد تا از او انگیزه بگیرد. او قدر حرف های محبت آمیزتان و نظر مثبتی را که درباره اش دارید، خواهد دانست. وقتی به او انگیزه بدهید و در کنارش باشید، او نیز به همین ترتیب با شما رفتار خواهد کرد. برای نتیجه گرفتن از این راهکار باید قدری صبور باشید، چون سریع جواب نمی دهد. پس آهسته و پیوسته پیش بروید.

البته باید مراقب باشید که تعریف هایتان مصنوعی و چاپلوسانه نباشد. تعریف هایتان باید معنی داشته باشد، نمی توانید همینطور بدون هیچ علتی بند را آب بدهید که او چقدر باهوش، بامزه، دوست داشتنی و جذاب است، هر چقدر هم دلتان بخواهد از این تعریف ها بکنید، نباید راز دلتان را اینطور برملا کنید. اگر این کار را بکنید، او فکر می کند که شما چه دختر عجیب و غریبی هستید و رویاهایتان ظرف یک ثانیه نقش بر آب میشود. البته همه ی ما دوست داریم که دیگران هر از گاه از ما تعریف کنند. با لحنی بیخیال و شوخ، آمیخته به رفتار شیرین دخترانه از او تعریف کنید؛ اگر هم فرستادن پیام را برای تعریف کردن از او انتخاب کرده اید، حتماً از شکلک های مناسب استفاده کنید. مسلماً از همه تعریف نمی کنید، او باید کاری کرده باشد که مستحق این تعریف و تمجید باشد. او متوجه این نکته خواهد شد.

اعتراف عشق به پسری که مدت ها از آشناییتان با او میگذرد، برخلاف ابراز علاقه به پسری که تازه با او آشنا شدهاید، بسیار سخت است و این بار مانع بزرگی را پیش رو دارید. این آشنای قدیمی به اکثر نشانه های غیرکلامی واکنش نشان نخواهد داد، چرا که خودش را در ناحیه ی دوستی قرار داده است و بسیاری از علامت هایتان را به عنوان سیگنال های کاملاً دوستانه توجیه خواهد کرد. بنابراین هرچند عاشق کردن او غیرممکن نیست، اما باید بیشتر تلاش کنید. فقط اول باید مطمئن شوید که دختر دیگری در زندگی اش وجود ندارد.

اولین کار تغییر دادن دینامیک رابطه تان است. آیا معمولاً روزها در کنار هم هستید و با دوستان دیگرتان بازی یا ورزش میکنید؟ او را به یک قرار دونفره دعوت کنید، مثلاً از او بخواهید که با هم یک رستوران جدید را امتحان کنید. اگر غالباً دوستانتان هم حضور دارند و اکثر اوقات گروهی بیرون میروید، به او پیشنهاد بدهید که این بار محض تنوع خودتان دو نفر با هم به سینما بروید. نکته ی مهم این است که این قرار باید غیرمنتظره و به وضوح صمیمانه تر از فعالیت های معمولی باشد که با هم انجام می دهید تا به این ترتیب انرژی دوستی به انرژی عشق تبدیل شود.

اگر در یک جمع دوستی هستید، احتمالا دوستان مشترک زیادی دارید. از یکی از این دوستانی که اعتماد بیشتری به او دارید و صمیمی تر هستید کمک بگیرید و در مورد احساستان با او صحبت کنید. این گفت و گو به شما کمک می کند تا هم نسبت به علاقه ی فرد مقابل نسبت به خودتان اطلاعات بیشتری به دست بیاورید و هم در مورد راه هایی که بتوانید به طور غیر مستقیم تر، دوست داشتن خود را ابراز کنید، مشورت بگیرید.

حتی فکر کردن به این اعتراف عشق بی پرده ترسناک است، اما اگر مدت ها است یکدیگر را میشناسید، علامت های غیرکلامی و غیرمستقیم او را متوجه عشقتان نخواهد کرد. این نکته را ملکه ی ذهنتان کنید: این که متوجه شوید آیا امیدی برای ایجاد یک رابطه ی عاشقانه وجود دارد یا خیر، احتمالاً بهتر از این است که تا ابد درباره ی اگرها و ای کاش ها فکر کنید، به خصوص اگر او جایگاه مهمی در زندگیتان داشته باشد. لحظه ای را که جو صمیمانه ای بین تان برقرار است، برای اعتراف عشق انتخاب کنید، مثلاً می توانید در قرار دونفره ای که در بالا راجع به آن توضیح دادیم، به او ابراز علاقه کنید. در این صورت هر دو نفر قدری حساستر خواهید بود و شروع گفتگو درباره ی عشق طبیعی تر به نظر خواهد رسید. مثلاً می توانید برای ابراز علاقه تان به او جملات بی خطر زیر را امتحان کنید: “هر چقدر بیشتر می شناسمت، بیشتر بهت علاقه مند میشم.” “تا حالا هیچ وقت جدی راجع به خودمون فکر کردی؟” حواستان باشد، به خاطر رابطه ی آشنایی که داشتید، شاید حتی این جملات هم کمی سنگین به نظر برسد؛ به همین دلیل پیشنهاد ما این است که از قبل خودتان را برای شنیدن هر جوابی آماده کنید.

اگر حتی نمی توانید او را راضی کنید که با شما یک قرار دو نفره و صمیمانه تر داشته باشد، چه برسد به این که لحظه ی عاشقانه ای را خلق کنید و احساستان را به او بگویید، بهتر است به همان دوستی اکتفا کنید. به احتمال زیاد علاقه تان دوطرفه نیست. بااین حال واکنش منفی می تواند علامت خجالتی یا عصبی بودن او برای تغییر دادن نوع رابطه هم باشد، پس ممکن است خودش نزدتان برگردد. در هر حال اجازه بدهید با خودش خلوت کند و تصمیم بگیرد و خودتان سرحال و باانرژی در این مدت به زندگیتان ادامه بدهید.

دوست داشتن و علاقه مندی به فرد دیگر کاملا طبیعی است و ممکن است برای هر کسی پیش بیاید. اما، همیشه به خاطر داشته باشید که افراد معیارهای متفاوتی دارند و ممکن است شما لزوما معیارهای لازم فرد مقابل را نداشته باشید. این مساله لزوما به معنای مشکل یا کمبود در شما نیست؛ همانطور که ممکن است کسی از شما خوشش بیاید ولی، شما تمایل زیادی به ارتباط صمیمی تر با او نداشته باشید. به همین دلیل، پیشنهاد می کنیم، از همان ابتدای راه به این نکته توجه داشته باشید که گاها با وجود علاقه ی شما، ممکن است فرد مقابل چنین علاقه ای به شما نشان ندهد.

نشان دادن و ابراز علاقه ی دختر به پسر کار دشواری نیست؛ اما چگونه؟ گاهی پیش می آید که شما از کسی که خیلی نمی شناسید، خوشتان بیاید. در این زمان، لازم است در قدم اول، گفت و گویی با او شروع کنید تا بهتر بشناسیدش. سپس این مکالمه و گفت و گوها را بیشتر کنید و به صورت یک عادت همیشگی در بیاورید. در قدم بعدی، ببینید که آیا او در رابطه ی جدی با کسی هست یا خیر. بعد از اینکه گفت و گوهایتان بیشتر شد و علایق مشترکتان را شناسایی کردید، از یکی از این علایق مشترک استفاده کنید و رابطه را به صورت دوستانه خارج از محیط کار/تحصیل و … هم ادامه دهید. در نهایت، نکاتی وجود دارد که شما می توانید برای نشان دادن علاقه ی خود از آن ها استفاده کنید:

1. لبخند زدن و حس طنز داشتن، از فاکتورهای جذابیت محسوب می-شوند.

2. از دوست صمیمی او کمک بگیرید و در مورد علاقه تان با او صحبت کنید.

3. او را به مهمانی خود دعوت کنید.

4. در مورد دوست پسر قبلی خود صحبت نکنید.

5. به سرگرمی های او علاقه نشان دهید.

6. توجه و حمایت خود را به او نشان دهید.

7. از او تعریف کنید.

گاهی شما به کسی علاقه دارید که مدت هاست او را می شناسید. در چنین مواردی، بهتر است در قدم اول، فضای رابطه را کمی تغییر دهید؛ مثلا اگر قبلا رابطه ی دوستانه داشتید، اینبار کمی چاشنی صمیمیت و علاقه هم به آن اضافه کنید. در قدم بعدی، در مورد علاقه یتان با او صحبت کنید؛ شاید به خاطر مدت آشنایی ای که داشتید، مواردی که در قسمت اول گفته شد، خیلی کمک کننده نباشد. قدم سوم این است که پاسخ هایی که از سمت او میگیرید توجه کنید، مثلا اگر در برنامه های صمیمی تری که ترتیب می دهید شرکت نمی کند یا خیلی تمایل نشان نمی دهد، شاید نشان دهنده ی این باشد که خیلی به این نوع از رابطه تمایل ندارد.

 

 

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

7 بازدید

19 بازدید

چگونه دلتنگی را ابراز کنیم

27 بازدید

53 بازدید

98 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام من دختری۲۰ ساله هستم سالهاست عاشق پسردایی هستم اون یه سال ازم بزرگ تره و دور از من زندگی میکنه ولی هر دوهفته میاد و من میبینمش قبل از این که بره دانشگاه حس میکردم اونم بهم علاقه من بوده باشه حتی از یکی از ِآشناهامون پرسیدم اینو تایید میکرد ولی مدتی یعنی سه سال شده بهم بی محلی میکنه و دیگه بهم علاقه ای نشون نمیده..با وجود اینکه من هر چی میگذره بهش بیشتر علاقه مند میشم..و نمیتونم به کسی دیگه فکر کنم..اون منو عاشق خودش کرده و رفتاراش بی علامت هم نبوده ولی دیگه سرد شده..منم اخلاقم کمی خجالتی هستم هم زود عصبانی میشم ‌‌برای همین از وقتی اون اینطور شده منم از رو اجبار بهش بی محلی میکنم ولی واقعا برام سخته برای همین نمیخوام دیگه صبر کنم میخوام به دوستم بگم که از طرف خودش درباره سوال کنه که آیاواقعابهم علاقه ای داره یانه..به نظرتون این راه درسته که از درونش و احساسات واقعیش بهم مطلع شم یانه..لطفا کمکم کنید

سلام دوست گرامی اگر او به صورت مستقیم ابراز علاقه‌ای نکرده است، این مسیر به ضرر شماست و در حال حاضر روی رابطه‌ و علاقه‌ای حساب باز کردید که یک طرفه است. در ضمن راه‌‌حل شما که از دوستتان بخواهید تا نظرش را بداند، مسیر اشتباهی است. برای یادگیری مسیر صحیح جذب عشق، از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

من عاشق پسر ھمسایہ ی قبلیمم دو سال ھس ک عاشقشم و 14 سالمہ و خیلی دوسش دارم ولی اردیبھشت اثاث کشی کردن و بازم میاد توی محل ولی حتی میاد من نمیتونم نگاھش کنم چه برسہ بش بگم دوسش دارم ولی من خیلی دوسش دارم چیکار کنم بہ دوست صمیمیش بگم به اون گفته که من خیلی دوست دختر دارم تو شجاعت حقیقت بود و این فقط در حدی بازی بود و من بھش ابراز علاقہ نکردم چیکار کنم خیلی دوسش دارم نمیتونم ازش بگذرم و چند وقت پیش ازم شمارہ خواست و من ندادم تازہ مامانم خیلی سختگیرہ

سلام دوست گرامی سن شما برای این ارتباط کم است و به دلیل هیجانات غالب در این سن نسبت به او کشش پیدا کردید. اما این نکته را بخاظر داشته باشید، گفتن علاقه به صورت مستقیم، مسیر اشتباهی برای شماست و نتایج خوبی به دنبال نخواهد داشت.

سلام.من دختری هستم ۲۴ساله و علاقه به پسری که هم دانشگاهیم هست پیدا کردم اما نمیدونم چطور بهشون بفهمونم درضمن دختری هستم با حفظ چاچوب ها و خط قرمز ها برای خودم اما ایشونو خیلی دوست دارم و ماه هاست از فکرش بیرون نمیام…خودشون خبر ندارن اصلا و الان نمیبینمش ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی می‌توانید در دوره «جذب عشق از آشنایی تا ازدواج» شرکت کنید تا راهنمایی صحیح و با توجه به شرایط فردی شما گفته شود.

سلام من هفته گذشته با یک نفر که یکی از دوستان به عنوان خواستگار معرفی کرده بود تلفنی صحبت کردم و قرار گذاشتیم همدیگر را ببینیم.اما بعد از دیدار هیچ تماسی دریافت نکردم، اما من از پسر خوشم اومده و چند روز میگذره و من منتظر تماس هستم.

سلام دوست گرامی اگر طرف مقابل تا بحال تصمیمی نگرفته است، ممکنه به زمان بیشتری نیاز داشته باشد تا قرار ملاقات بعدی را بگذارد. ابتدا بررسی کنید که به چه دلیلی از او خوش‌تان آمده است؟ سپس به قرار ملاقات فکر کنید و آن را مرور کنید. آیا علائمی نشان داد که نخواهد رابطه را ادامه دهد؟ از طریق دوست‌تان که معرف بودند به صورت غیرمستقیم جویای احوال او باشید. و برای آموختن شیوه درست جذب عشق، از دوره «جذب عشق از آشنایی تا ازدواج» استفاده کنید.

من چهارده سالمه شاید باورتون نشه ولی از هشت سالگی عاشق همسایمون شدم ولی دوسال پیش ما اسباب کشی کردیم الان من یجورایی شمارشو پیدا کردم مامانش معلم دینی مون شدو…. خب من خیلی دوسش دارم می‌خوام بهش بگم ولی اسممو نگم تو تلگرام با ی اکانت مجازی ب نظرتون درسته؟ میترسم خیلی دوسش دارم حاضرم جونمو براش بدم ولی از روبرو شدن با واقعیت میترسم میدونم برا سن من واقعا زوده اما دارم نابود میشم افسردگی دارم روزی دو ساعت بیشتر نمیخوابم تو درسام خیلییی افت کردم ولی میترسم اون از من یادش نباشه حالم خیلی بده ب خدا دوسش دارم:)

سلام دوست گرامی مسائلی که مطرح کردید تا حد زیادی مربوط به تغییرات دوره نوجوانی است. هیجانات در این دوره بسیار بالاست. اشاره کردید افسردگی دارید، این برچسب بزرگی است، آیا روانشناس به شما این مساله را گفته است؟ یا خودتان این تشخیص را گذاشتید؟ بهتر است فعلاً صبور باشید و از بیان احساسات خودتان به او جلوگیری کنید، چون با این اقدام ارزش شما پایین می‌آید و مسیر را برای سوءاستفاده او باز می‌کنید. برای بررسی دقیق احوالات روحی‌تان می‌‎توانید از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام دختری 13 ساله هستم که علاقه ای به دوست پسر داشتن ندارم پسری که من فقط 2 بار او را دیده ام به من ابراز علاقه کرده من امسال کلاس هشتمی میشوم و این پسر امسال به کلاس هفتم میرود من این مسئله را برای او توضیح دادم و گفتم که این علاقه عادی است و همه ی ما در این سن دچار چنین احساساتی میشویم اما حرف مرا قبول ندارد و میگوید علاقه من به تو این طور نیست من هم علاقه ای به این پسر ندارم چه واکنشی باید داشته باشم؟!

سلام دوست گرامی نحوه برخورد و واکنش شما به این پسر، کاملاً عاقلانه بوده و باید به شما تبریک گفت که بیشتر از سن خودتان متوجه شرایط و وضعیت سن نوجوانی هستید. شما روی همین عقیده که دارید بمانید و به او بگویید سن ما برای دوستی و شریک عاطفی بودن بسیار پایین است.

سلام و خسته نباشید من سارا هستم و ۱۷ سالمه و از پسری که از طریق گروه درسی مجازی آشنا شدیم خیلی خوشم اومد ایشون همیشه جوری رفتار میکنن که یا عاشق نمیشن یا اگر بشن تا همیشه پای حرفشون هستن و همیشه هم بهم گفتن دنبال کسی باش که تورو واسه خودت بخواد و نه چیز دیگه ای مثل قیافه یا سواستفاده و پول و… ایشون همیشه جوری رفتار کردن که من در برخورد با ایشون محتاط بودم ولی سعی کردم ابراز علاقمو به نوعی پنهان کنم ایشون مهم ترین فرد بعد از خودم در زندگیم هستن و خیلی باایمان ولی در عین حال فرد خودی درصورتی که خب شاید نتونستم خوب بشناسم شاید اما توی این پنج شش ماهی که شناختشون همیشه داشتن رفتار ها و طرز برخورد هایی رو بهم یاد میدادن چون کلا یک شخصیتی که دارن دوست دارن که همیشه یک فرد مهم واز دید بقیه و اطرافیانشون نشون داده بشن ومن نمی‌دونم که ایشون میخوان منو گول بزنن و مخ زنی کنن چون میدونن که من همچین آدمی نیستم که زود پا بدم بااینکه خیلی علاقه دارم نمی‌دونم که میخوان منو امتحان کنن یا نه اینم بگم که ایشون ۱۸سالشونه و من روز به روز علاقم بیشتر میشه همیشه سعی کردم رفتاری از خودم بروز ندم که غیر عرف باشه و ایشونو با احساسات و علاقه خودم خسته خودم چون اعتقادند این بود که اگر علاقه داشته باشه علاقه من رو متوجه بشن خودشون میان و نیازی به اصرار ورزیدن نیست همیشه بهشون احترام گذاشتم و با محبت رفتار کردم تا اینکه یک شب رفتاراشون کاملا تغییر کرد و بهم گفتن که واسم خیلی مهم هستی و من میدونم که چه احساسی به من داری اگر کرونا نبود باهم می‌رفتیم بیرون وشام یا ناهار به حساب من و الان خیلی تغییر کردی و شبیه به هم شدیم محبوب دوست داشتنی بی اعتنا به بعضی مساعل و خونسرد و من میخواستم یک‌چیزی بهت بگم ولی آنلاین نیستی چقدر کم آنلاینی هر موقع آن شدی یادم بندار بهت بگم وقتی من خیلی تنها و بی حوصله ام اگر جای من بودی وست داشتی خدایی نکرده سرتو بزنی به دیوار فقط یادآوریم کن یک کار خیلی مهم باهات دارم وقتی یادآوری کردم گفتن ده دقیقه صبر کن برم هفت رکعت نماز شب بخونم میام بعدم ازم عذر خواهی کردن واسه اینکه وسط صحبت یهو رفتن نماز من واقعا گیجم که ایشون چرا با من این رفتارارو دارن دفعه بعدی که یادآوری کردم مار مهمشوو گفتن حالشون خوب نیست فرداشم من خیلی خسته بودم چون در طول روز کلی کار داشتم از درس تا تحرک زیاد ورزشی و ایشون گفتن چون من خودم خستم بعدا بهم میگن نه تا موقعی که خسته باشم من ایشونو دوست دارم ولی منظورشونو نمی‌فهمم آیا دوستم دارن یا نه بعدم من آدمی نیستم که به خاطر افراد بی ارزش خودمو خورد کنم چون ایشون اصالت و شخصیت مهم و با فرهنگ من رو میدونن که با هر کس و ناکسی دوست نمیشم و اعتبار خودمو میدونم ولی نمی‌دونم دلیل این رفتارا چیه ؟؟ آیا میخواد توهین کنه به شعور ؟؟؟ آما اعتقاد من اینه که توهین به من در اصل توهین به خودشون تلقی میشه . ممنون میشم راهنماییم کنید و خووووب خوب توضیح بدید و جامع و کامل بگید و من قصد مشاور رفتن رو ندارم و به شما اکتفا میکنم و خواهشمندم توضیحات لازم باتوجه به شناختی که پیدا کردید رو بدید ممنون میشم در برابر صحبت هاییی که کردم لطفا زمان بیشتری برام بذارید واقعا مرسی از لطفتون . این رو هم بگم که ایشون همیشه جوری رفتار کردن که انگار با هیچ کس هیچ وقت دوست نبودن و همیشه نماز اول وقت دارن و قاری ولی در عین حال آهنگ رپ و راک گوش میدن و مغرور و سرد برخورد میکنن با همه چوری که انگار از بقیه سرتر هستن و از لحاظ درسم خیلی خوب هستن و یک دلیلش همین هست که خودشونو مهم تلقی میکنن پیش بقیه ممنونم بااازم خیلیییییییییییییییییییی.

سلام پرسش شما بسیار طولانی است و امکان پاسخ آن رد سایت وجود ندارد. می‌توانید نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام من مدتیه از پسر دخترخاله مامانم خوشم اومده ایشون ۲۵ سالشونه ومن ۱۸ یه مدتی بود که همو میدی میدیدیم و ایشون رفتاراش یه جوری بود که احساس کردم از من خوشش میاد بعد چندروز پیش با یه پیج فیک به دایرکتشون رفتم و فهمیدم که هیچکس تو زندگیشون نیست نظر خیالم راحت شد و ضمن اینکه فهمیدم اگر دختری بشون ابراز علاقه کنه بی جنبه نیست و بسیار عاقل هستن حالا میخواستم ببینم ابراز علاقه از جانب من صحیحه یا نه؟

سلام دوست گرامی گفتید رفتارهایش جوری بود که احساس کردید از شما خوشش می‌آید، دقیقاً چه رفتارهایی را دیدید که این برداشت را داشتید؟ ابراز علاقه از جانب شما خیر کار درستی نیست چون قط مرتبط با جنبه داشتن ایشان ندارد، بلکه مربوط به ارزشمندی شما است. برای آموختن مسیر صحیح «جذب عشق از آشنایی تا ازدواج» از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام من دختری ۱۸ ساله هستم به یک پسر که در یک شهر دیگه زندگی میکنند به شدت علاقه مند شدم و من حتی ایشون نمیشناسم و حرفی نزدم باهاشون فقط عکس هاشون دیدم نمیدونم چیکار کنم بهشون پیام بدم ندم؟ احساسم بگم ولی نمیدونم کارم درسته یا نه خیلی میترسم ولی بدجور هم حالم بده

سلام دوست گرامی علاقه شما قابل احترام است اما با دیدن یک عکس از او نمی‌شود روی این رابطه سرمایه‌گذاری جدی کرد. بیان احساس مستقیم برای شما راه مناسبی نیست و باید شیوه غیرمستقیم برای بیان احساس را انجام دهید. اما برای یاد گرفتن مسیر جذب عشق تا ازدواج می‌توانید از این دوره در رادیوعشق بهره‌مند شوید.

سلام من دختری 17 ساله هستم و به پسر همسایمون علاقه مند شدم ولی خب به دلایلی که حتی واسه من قانع کننده هم نبوده از من بدش میاد در اصل با خانوادمم مشکل داره نمیدونم چیکار کنم؟خواهش میکنم راهنماییم کنید!

سلام دوست گرامی بهترین اقدام این است که از خود بپرسید دلیلی که از این فرد خوشتان آمده چیست؟ چه چیزی باعث شده است که وقتی کسی به شما می‌گوید که از شما و خانواده شما خوشش نمی‌آید، شما اصرار به بودن با او داشته باشید؟ سن شما اوج سن نوجوانی است و تصمیم برای داشتن یک رابطه‌عاطفی زود است. چون هیجانات مختلفی را تجربه می‌کنید و این هیجانات زودگذر هستند. این دلایلی که شما را قانع نکرده است را بیان نکردید تا بتوانیم بهتر راهنمایی کنیم. ممکن است آنچه برای شما خوشایند است و یا ایرادی نداشته باشد برای ایشان ناخوشایند باشد و به همین دلیل تمایل نداشته باشد که در کنار شما باشد.

سلام من دختری هجده ساله هستم که حدود سه چهار ساله که از پسر عمم خوشم میاد که پنج سال ازم بزرگتره . اوایل صمیمی تر بود ولی هر چه قدر زمان میگذره سردتر میشیم . به طوریکه نه من اصلا بهش محل میذارم نه اون ولی احترام همو نگه میداریم. یعنی در حد سلام فقط . البته قبلاً هم یه موقعی خوب و صمیمی بود با ادم یه موقعی سرد . اوایل دم به دقیقه نگام میکرد به طوری که متوجه میشدم و بعد مدتی کلا جایی که ما بودیم نمی‌رفت و بعدشم که کلا فاز بیخیالی و سردی رو در پیش گرفت نمیدونم باید چه کنم . از طرفی هم تو سالهای کنکورم نمی‌خوام لطمه ای بهش وارد شه ولی کاملا الان گیج شدم . البته اینم میدونم که سنم برا عشق و عاشقی درست نیس ولی نمی‌دونم چه کنم.

سلام دوست گرامی توجهاتی که ایشان به شما کرده در سنی بوده که هر هیجانی امکان پذیر است. برای اینکه بتوانید توجه ایشان را به خود جلب کنید، نیاز دارید به صورت فردی دستاوردهایی داشته باشید، قبولی در کنکور می تواند یکی از این دستاوردها باشد. اما در نطر داشته باشید که ایشان تنها آدم زندگی شما نیست و با ورود شما به اجتماع افراد دیگری هم به شما توجه نشان خواهند داد؛ بهتر است ببینید علت علاقه شما به ایشان چه بوده است تا تصویر دلخواه خود را مشخص کنید. برای بررسی بیشتر می توانید از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی و آنلاین دریافت کنید.

سلام من یکی از پسرای فامیلمون که روابطمون فقط در حد سلام هستش و دوست دارم.آخرین بار که اون پسرو دیدم با نگاه کردن و لبخند زدن به من تو جایی که فقط ما دوتا بودیم بهم فهموند که دوستم داره و من چون انتظار همچین حرکتی رو نداشتم فقط تو نستم متعجب و خیلی جدی بهش نگاه کنم.‌راستش اصلا متوجه نشده بودم که منظورش چیه و فقط پیش خودم میگفت این چرا اینجوری نگام میکنه و بعدش فهمیدم که چه گندی زدم و ای کاش منم در جواب بهش لبخند میزدم. حالا من نمیدونم چطور بهش نشون بدم که منم دوستش دارمو میخوام باهاش دوست بشم. لطفا لطفا بهم بگید که چیکا کنم و چطور بهش بگم ضمنا این پسر فامیلمون حتی تو یه شهرم با هم زندگی نمیکنیم

سلام در درجه اول باید بدونید که با یک لبخند از طرف ایشون اصلا نمی‌تونید مطمئنا بشید این علاقه دوطرفه است. بهتره اول سعی کنید از طریق شبکه‌های اجتماعی و به صورت غیرمستقیم سر حرف رو با ایشون باز کنید و یه صمیمیت اولیه بین خودتون ایجاد کنید. در این صورت بیشتر می‌تونید مطمئن بشید آیا علاقه دوطرفه وجود داره یا نه

سلام‌من دختری ۲۲ ساله هستم و حدود ۳ سال هست که از همکلاسیم خوشم میاد و در طی دوره کارشناسی فقط همین آقا نظرمو جلب کرده، اولش گفتم شاید یه حس زودگذر باشه اما هرچی گذشت بیشتر جذب شخصیتش شدم.تابحال صحبت آنچنانی باهم نداشتیم غیر از چندبار سلام کردن و چندتا سوال معمولی درسی. ایشون هم مثل من آدمی محتاط و درونگرایی هست… صبر کردم تا فارغ‌التحصیل بشه و بعد از طریق تلگرام بهش اعتراف کنم تا اگر جواب منفی بود مجبور نباشیم تو دانشگاه باهم رو در رو شیم و یا بقیه بچه ها ازین موضوع باخبر بشن؛ اما حالاهم که وقتش رسیده پا پس کشیدم و از طرفی به شدت وسوسه میشم که بهش بگم اما یک نیروی قوی منو ازین کار منع میکنه. دیگه واقعا کلافه شدم نمی‌دونم چیکار کنم.

سلام دوست گرامی. ابراز علاقه کردن اصولی دارد که اگر درست پیش نروید، منجر به پشیمانی در اینده خواهد شد. می توانید بخش سوالات رایج در جذب عشق تا ازدواج را مطالعه کنید.

سلام من دختری 25 ساله هستم که خیلی وقته با هیچ پسری در ارتباط نبودم چند وقته تو محیط کار حس میکنم یکی از همکارام بهم توجه داره و تقریبا همه این موضوع رو فهمیدن راستش منم بهش روی خوش نشون دادم که متوجه بشه منم بهش علاقه دارم ولی اصلا علاقشو مستقیم ابراز نمیکنه حتی این چند روزی هم که پشت سر هم تعطیل بود از من سراغی نگرفته و پیامی ارسال نکرده معنیش اینه که علاقش واقعی نیست و مردده؟من باید منتظر بمونم؟

سلام با این نشانه‌هایی که گفتین هیچ نظر قطعی نمیشه داد. نه میشه گفت به شما علاقه داره نه میشه گفت نداره. ولی به طور کلی وقتی توجه فردی نسبت یک نفر دیگه جلب میشه مدتی زمان می‌بره تا به سمت ابراز علاقه بره و نباید انتظار داشت همه چیز سریع پیش بره. چون افراد مختلف با توجه به شرایط و ویژگی‌هاشون متفاوت عمل می‌کنند. بهترین کار اینه که شما به صورت غیرمستقیم فرصت‌هایی برای نزدیک‌تر شدن و تعامل‌تون فراهم کنید یا سعی کنید خودتون را به ایشون بهتر بشناسونید. مثلا میتونید از علایق مشترک‌تون مطلع بشید و در بین صحبت‌های روزمره‌تون به این موضوعات اشاره کنید. البته باید بدونید که این زمان خیلی هم نباید طولانی بشه واگر هیچ حرکتی یا نزدیک‌تر شدنی از ایشون ندیدید بهتره خیلی انرژی نگذارید. در صورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام خسته نباشین🌹من یه دختری هفده ساله هستم ک امسال کنکور دارم

الانم تو یه مؤسسه رفتم که مشاوره میدن واسه کنکور

من هم از همونوقت ک رفتم تو این مؤسسه کم کم عاشق مشاورم شدم ولی فکر میکنم این علاقه یه طرفست اون هیچ علاقه ای ب من نداره من خیلی دوستش دارم نمیتونم بهش فکر نکنم حالا موندم این وسط واسه کنکور بخونم یا به این مشاور فکرکنم خواهش میکنم که راهکار بدین من ایشون رو فقط به عنوان مشاورم بپذیرم ودیگه هیچ حس خاصی ب ایشون نداشته باشم

سلام دوران کنکور دوران سخت و پراضطرابیه و خیلی‎‌ها خصوصا دخترها در این دوران به معلمین و مشاورینشون علاقه‌مند میشن. درک این احساس به وجود آمده با توجه به شرایط دوره کنکور، شرایط سنی و خیلی مسایل دیگه قابل درکه ولی متاسفانه در اکثر مواقع فرد رو از مسیر اصلیش یعنی درس خوندن خارج میکنه. متاسفانه تعدادی از مشاورین یا اساتید هم از این احساسات دانش‌آموزان و جایگاه خودشون سوءاستفاده می‌کنند و وارد رابطه با آنها میشن. رابطه‌ای که خودشون هم می‌دونن باعث آسیب به دانش‌آموز میشه ولی اصول حرفه‌ای شغل‌شون و البته اصول اخلاقی رو رعایت نمی‌کنن. پس خیلی خیلی مهمه که هرچقدر هم این احساس علاقه وجود داشته باشه، نباید با مشاورتون وارد رابطه بشید. بهترین کار اینه که با یک بهانه‌ای مشاورتون رو عوض کنید. اگر بعد از قبولی در کنکور و زمانی که ایشون دیگه نقش مشاور شما رو نداشت، بازهم بهش علاقه داشتید، اونوقت میتونید به این علاقه جدی‌تر فکر کنید، ولی الان وقتش نیست. الان فقط باید فاصله بگیرید. اگر امکان تغییر مشاور براتون جود نداره، پیشنهاد می‌کنم با سیستم مشاره تماس بگیرید تا برای کنار اومدن با شرایط کمک‌تون کنن.

سلام من دختری هستم که تا به الان با پسری صحبت نکردم و علاقمند نشدم ولی به پسر عموی مامانم علاقمند شدم و ازش خوشم میاد من فقط آیدی تلگرامشو دارم و به خونشون هم رفت و آمد ندارم ولی چند سالی هم میشه ندیدمش و نمیدونم اون هم به من علاقه داره یا نه؟میتونم تو تلگرام بهش پیام بدم آیا فکر بد درباره من نمیکنه؟ همه خواهر و برادراش ازدواج کردن و خونوادش دنبال دختر مناسب براش میگردن چطوری میتونم بهش ابراز علاقه کنم؟؟؟

سلام چون اولین تجربه‌تون هست بهتره اصلا ریسک نکنید چون ممکنه خاطره بدی در ذهن‌تون ایجاد بکنه یا ناشیانه عمل کنید. نکته مهمی هم که باید بهش توجه کنید اینه که شما این فرد رو چند ساله که ندیدید و ممکنه علاقه‌تون خیلی براساس واقعیت نباشه یا اگر الان ببینیدش نظرتون تغییر کنه. اینکه بدون وجود هیچ رابطه‌ای توی تلگرام بهشن پیام بدید ممکنه صورت خوبی نداشته باشه به ویژه اینکه نسبت فامیلی هم دارین. بهتره دنبال فرصتی باشید که بتونید خودش را خانواده‌اش رو ببینید و مثلا اول به یکی از اعضای خانواده‌اش (مثلا خواهیر یا…) نزدیک و صمیمی‌تر بشید و از اون طریق بتونید با هم تعامل داشته باشید.

سلام وقت شما بخیر،من دختری ۲۷ساله هستم که حدود ۱۴ساله که از پسر همسایمون که خانواده کامل مذهبی هستن خوشم میاد ولی هیچوقت نشده که این علاقه و محبت خودمو ابراز کنم از دور میبینمش و همیشه برام مهم بودن تا به حال هم با هیچ آقایی ارتباطی نداشتم گاهی از دور بهم نگاه میکنیم ولی نمیدونم چیکار کنم تاحالا که درگیر درس و کار بودم ولی آلان میخوام تکلیف این محبت و دوست داشتن مشخص کنم نمیدونم چه طوری آقا نسبت به محبت و علاقه خودم آگاه کنم ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی شروع علاقه شما از سن 13 سالگی بوده است که باید به این نکته توجه کنید در آن زمان شما نوجوان بودید و ممکن است علاقه‌ای از سر هیجان باشد. دلیل انتخاب خودتان و معیارهایی که برای ازدواج درنظر دارید را بررسی کنید. با توجه به شرایط مذهبی بودن خانواده او، نیاز است که رابطه شما از طریق خانواده شکل بگیرد و شما برای خانواده ایشان دیده شوید. اشاره کردید می‌خواهید تکلیف این عشق و محبت را می‌خواهید روشن کنید، اما هنوز رابطه‌ای شکل نگرفته است که او بخواهد تکلیفی را روشن کند. اگر او تابحال متوجه توجه شما به خودش نشده باشد، شاید اصلا در قید و بند شروع رابطه عاطفی و ازدواج نباشد.

سلام من دختری هستم که تا به الان با پسری صحبت نکردم و علاقمند نشدم ولی به پسر عموی مامانم علاقمند شدم و ازش خوشم میاد من فقط آیدی تلگرامشو دارم و به خونشون هم رفت و آمد ندارم ولی چند سالی هم میشه ندیدمش و نمیدونم اون هم به من علاقه داره یا نه؟میتونم تو تلگرام بهش پیام بدم آیا فکر بد درباره من نمیکنه؟ همه خواهر و برادراش ازدواج کردن و خونوادش دنبال دختر مناسب براش میگردن چطوری میتونم بهش ابراز علاقه کنم؟؟؟

سلام استاد عزیز من ی مدتی بود از پسر همسایمون خوشم می یومد و حتی تونستم درفضای پیداش کنم و دوستانه حرف می زدیم ولی یه شب از دهنم پرید و نا خداگاه بهش گفتم ک وابستت شدم خوب ایشونم گفتند ک هیچ حسی به من ندارند و منو بلاک کردند .. منم دیگه کاریش نداشتم ولی همیشه تو ذهنم بهش فکر میکردم ک بعد ی مدت خبر رسید که رل زده یا بهتر بگم با ی دختری دوست شده منم وقتی فهمیدم کلا دورش و خط کشیدم حتی اگه جایی بیرون میدیدمش اصلا نگاش نمی کردم و دیگه سلام و احوال پرسی هم نمی کردم یه جورایی به خودم گفته بودم ک از فکرش بیا بیرون و بهش فکر نکن بعد 2 هفته از این رفتارام رفتارای اونم عوض شد هعی نگام میکرد و من سنگینی نگاش و حس می کردم ولی به روی خودم نمیاوردم انگار که برای من وجود نداره ولی اون از این کاراش بر نمی داشت و چند بار دوستاش بهش تیکه می نداختن ک هعی نگاه نکن و اینا … اونم میگفت عشقم میکشه نگاش کنم بعد چند روز به دوستام میگفت ک منو دوس داره وبا دوست دخترش بهم زده و اینا و حتی منو از بلاکی هم در اورده و بهم اس داده ولی من گوشیم خرابه و تا چند روز دیگه درست میشه و الان نمی دونم اگه بهم ابراز احساسات کنه چ واکنشی انجام بدم؟ وقتی من از حسم گفتم منو نادیده گرفت پس الان من چجوری سریع باورش کنم اصن چرا یهویی اینطوری شد دلیل این رفتاراش و نمی فهمم؟؟ خواهشن کمکم کنید

سلام دوست گرامی در صورت برگشت ایشان به رابطه، اینبار شما خوددار باشید و هیچ ابرار علاقه ای نکنید اینسری نویت ایشان هست که نشان بدهند که نه از سر تفنن و بیکاری، بلکه با علاقه سمت شما امده اند

سلام دختری هستم ۳۰ ساله که دوران دانشگاهشو گذرونده برای انجام یه سری کارهایم وارد مکان اداری شدم در آنجا متوجه پسری شدم که بارها بهم توجه داشت مثل زل زدن خواستم علت توجهش رو در مورد خودم بدونم چون خودم هم تقریبا از ایشون خوشم اومده بود ولی وقتی به پیجشون مراجعه کردم کامنت گذاشتم و در مورد اینکه خودش هم برای من دوست داشتنی وجذاب هست رو بهش گفتم ولی هیچ جوابی دریافت نکردم علت کارش چی بود از اینکه توجهش را نشان بدهد و هیچ جوابی ندهد از اون گذشته همچین برای اون پسر هم غریبه نبودم یه شناختی هم روی شخصیتم داشت ولی باز هم جوابی دریافت نکردم

دوست عزیز با سلام ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان ارباب رجوع از شما خوششان امده و توجه کردن. پس پیام دادن شما اشتباه بود اکنون لازم به انجام کاری نیست و اجازه بدهید اگر قرار هست ارتباطی صورت بگیرد از سمت ایشان باشد

سلام خسته نباشید.. من 28 سالم هست و یه پسر 25 ساله تو دانشگاه از من خوشش اومده بود و من اونموقع نفهمیدم که چقدر دوستم داره و چون دختر مغروری بودم نشون نمیدادم اونم فک کرد من خوشم نیومده کلا سرد شد اما احترام کامل بینمون هست..من الان خیلی ازش خوشم اومده چون بسیار ویژگی اخلاقیش همونیه که دوس دارم و دوس دارم بیشتر بشناسمش..حتی قراره برای روز دفاعش براش کادو بخرم که بفهمه بهش علاقه دارم..ایا مشکلی داره این کار؟؟ و اینکه درباره رفتار قبلم ازش عذرخواهی کنم؟چون دیده بودم سرد شده یه بار قهر کردم بعد خودش اومد جلو و گرم شد و من هم خوب رفتار کردم باهاش اما دیگه بعد اون مثل قبل باهام خاص نشد و الان 8 ماه میگذره..خیلی دوست دارم بیشتر بشناسمش و علاقمو بهش نشون بدم..حتی الان بااینکه بهش پیشنهاد همکاری دادم تو کار راحت قبول کرده خب یعنی بدش نیومده دیگه..دوست ندارم کاری کنم که بخواد کلا بد فکر کنه و بگه اینکه تا 6 ماه پیش محل نمیداد الان چطورگرم رفتار میکنه..خداشاهده زمان میبره خب بخوام از کسی خوشم بیاد و بااینکه خواستگار دکتر و استاد زیاد داشتم اصلااا از هیچکدوم خوشم نیومد و این تنها کسیه که معیارهای منو تو ازدواج بهم زده..من هیچوقت فک نمیکردم از کوچکتر از خودم خوشم بیاد..لطفا راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی ۱-خرید کادو در ابتدای امر توسط شما اشتباه هست ۲-در مورد رفتار اولیه یک توضیح مختصری بگید و نمیخواد توجیح کنید ۳-میتونید غیر مستقیم ابراز علاقه برای اشنایی بیشتر کنید

سلام من با یکی از همکارانم مدت 6 ماه است که به صورت چت در ارتباطم. خیلی با هم راحت چت میکنیم و تقریباً هر روز در ارتباط هستیم و میدونم که کسی هم در زندگیش نیست. اول فقط به عنوان دوست همینجوری نگاش میکردم ولی کم کم بهش علاقه مند شدم. از لحاظ کاری کاملاٌ در جریان هستم که خیلی شلوغه. 1 ماه در میان که 15 روز ماموریته و حتی بعضی از ماهها 100-150 ساعت اضافه کار داره. بعد از 6 ماه بهش پیشنهاد دادم که با هم برای تفریح بریم اطراف تهران، ولی رد کرد.بعدش باهاش برای اولین بار زنگ زدم و گفتم که اگه بخوای میتونم بزارم یه وقت دیگه که با هم بریم. اول از همه اینکه صداش پشت تلفن میلرزید و بعد هم یه جوری من من کنان گفت که اوضاعشو میدونم و واقعاٌ سرش شلوغه و وقت نداره و وقتی پروژه تموم بشه آزادتره و … .منم گفتم هر زمان تو پنجشنبه یا جمعه اوکی کنی ،من اگه کار خاصی نداشته باشم، میتونیم با هم هماهنگ کنیم، ولی خیلی جواب دقیقی که باشه یا نه از این موضوع نگرفتم. واقعاٌ خسته شدم ، چون از یه طرف چتاش نشون از علاقه داره ولی از طرف دیگه حاضر نیست منو بیرون ببینه. در ضمن اوایل هم که علاقه ای نداشتم بهش تو جمع دوستام دعوتش کردم ولی نیومد. اینا نشونه چیه و من باید چیکار کنم؟ کلاً رهاش کنم بهتر نیست؟

سلام دوست گرامی به نظر میرسد ایشان به شدت مردد و نگران هستند و این واکنش ها با توجه به این موضوع هست پیشنهاد میکنم مدتی از سمت شما نباشد تا ایشان بتوانند نسبت به خواسته شان تصمیم گیری کنند

سلام من با یکی از همکارانم مدت 6 ماه است که به صورت چت در ارتباطم. خیلی با هم راحت چت میکنیم و تقریباً هر روز در ارتباط هستیم و میدونم که کسی هم در زندگیش نیست. اول فقط به عنوان دوست همینجوری نگاش میکردم ولی کم کم بهش علاقه مند شدم. از لحاظ کاری کاملاٌ در جریان هستم که خیلی شلوغه. 1 ماه در میان که 15 روز ماموریته و حتی بعضی از ماهها 100-150 ساعت اضافه کار داره. بعد از 6 ماه بهش پیشنهاد دادم که با هم برای تفریح بریم اطراف تهران، ولی رد کرد.بعدش باهاش برای اولین بار زنگ زدم و گفتم که اگه بخوای میتونم بزارم یه وقت دیگه که با هم بریم. اول از همه اینکه صداش پشت تلفن میلرزید و بعد هم یه جوری من من کنان گفت که اوضاعشو میدونم و واقعاٌ سرش شلوغه و وقت نداره و وقتی پروژه تموم بشه آزادتره و … .منم گفتم هر زمان تو پنجشنبه یا جمعه اوکی کنی ،من اگه کار خاصی نداشته باشم، میتونیم با هم هماهنگ کنیم، ولی خیلی جواب دقیقی که باشه یا نه از این موضوع نگرفتم. واقعاٌ خسته شدم ، چون از یه طرف چتاش نشون از علاقه داره ولی از طرف دیگه حاضر نیست منو بیرون ببینه. در ضمن اوایل هم که علاقه ای نداشتم بهش تو جمع دوستام دعوتش کردم ولی نیومد. اینا نشونه چیه و من باید چیکار کنم؟ کلاً رهاش کنم بهتر نیست؟

سلام دوست گرامی به نظر میرسد ایشان به شدت مردد و نگران هستند و این واکنش ها با توجه به این موضوع هست پیشنهاد میکنم مدتی از سمت شما نباشد تا ایشان بتوانند نسبت به خواسته شان تصمیم گیری کنند

سلام. ببخشید یه سوال داشتم. این درسته که تو رابطه یه دختر هر چقدم که عاشق و شیفته طرف مقابل باشه نباید نشون بده که عمیقا عاشقشه؟ درسته که نباید سهل الوصول بود؟ درسته که آقایون وقتی از عشق یه خانوم مطمئن میشن و میدونن که خانوم فقط به اونا فک میکنه یه کوچولو سرد میشن؟ ما تا چه حد باید احساساتمون رو به طرف مقابل نشون بدیم؟

دوست عزیز سلام

می‌خوام جواب تمام سوالتتون رو در دو جمله بگم: 1. خودتون باشید 2. متعادل رفتار کنید. اگه کسی رو دوست دارید، دیگه دوست دارید، خودتون باشید؛ نشون بدید علاقتون رو، اما در حد متعادلش. هر چیزی باید در حد تعادل باشه. اگه کسی بعد از اینکه فهمید شما بهش علاقه دارید، نسبت به شما سرد شد؛ اگه کسی فهمید شما دوستش دارید، دست از تلاش برداشت، یعنی اون آدم به درد ارتباط با شما نمی‌خوره! یعنی اونقدر از نظر روانی به پختگی نرسیده که برای شما مناسب باشه. البته باز هم تکرار می‌کنم در حد میانه. درسته که یک سری تکنیک‌ها برای جذب آقایون وجود داره، مثل اینکه شما بهتره برای اولین بار پیشنهاد نکنید، اما این‌ها به این معنی نیست که علاقتون رو نشون ندید، معنیش اینه که بعضی چیزها جز مهارت‌های ارتباطیه و وقتی اون‌ها رو یاد بگیرید، قطعا ارتباطات بهتری خواهید داشت.

سلام وقتتون به خیر. ببخشید من به یه فردی علاقه مند شدم اما خیلی روزای اول سعی میکردم با عقلم پیش برم و عجولانه و احساساتی تصمیم نگیرم بعد از اینکه کلی دلیل پیش هم گذاشتم دیدم پسر بدی نیست اما یه مشکلی ک این وسط هست اونم اینه ک یه وقتایی یه سری رفتار از خودش نشون میده ک نشان دهنده اینه ک اونم از من بدش نمیاد اما خیلی وقتا برعکس اینم عمل میکنه اصلا نمیتونم بفهمم حسش چیه حتی برای بار اولم من از علاقه خودم گفتم گفت باید فکر کنم تو دوراهی موندم منم پیش خودم گفتم حداقل از این خیالم راحته ک ۱۰ سال از من بزرگ تره و با پسرای ۱۸ و ۲۰ ساله های الان فرق داره از روی احساسات جوانی نمیخواد تصمیم بگیره ولی واقعا نمیدونم چی کار کنم نمیتونم بفهمم حسش چیه

سلام دوست گرامی به نظر میرسد شریک عاطفی شما فردی منطقی و درون گرا باشد و با منطق در رابطه هستند / پس شما هم منطقی باشید و طی صحبت با هم و رسیدن به شناخت مورد نظر در مورد درست بودن رابطه تصمیم بگیرید

سلام خسته نباشید عذرمیخوام یک سوال دارم. من توی یک رابطه ای هستم که خیلی ابراز علاقه میکنم اما طرف مقابلم بیشتر با کارهاش بهم نشون میده خیلی کم پیش میاد که بخواد با حرف بهم ابراز علاقه کنه. من 25 سالم هست و اون 35 سالش. به نظرتون ابراز علاقه زبونی من از نظر اون لوس بازی نیست؟ میخوام بدونم من هم بگم یا نه کلا من هم دیگه نگم.

دوست عزیز سلام

می‌خوام به سوالتون تو دو قسمت جواب بدم. قسمت اول مربوطه به سوال خودتون؛ پرسیده بودید که آیا ابراز علاقه زبونی لوس بازیه؟ ببینید، اینکه چقدر و چطوری تو یه رابطه ابراز علاقه درسته یا به قول شما لوس بازی نیست، خیلی زیاد به عمق رابطه، هدف رابطه، سلیقه دو طرف و … بستگی داره. اما یه چیزی شاید اینجا بتونه کمکتون کنه، اونم اینه که یاد بگیرید خودتون باشید! به عبارت دیگه، نقش بازی نکنید، ببینید به نظر خودتون بهتره چی کار کنید. البته، ممکنه شما به دلیل تفاوت سنیتون، نگران باشید که این رفتار کودکانه به نظر بیاد یا … . در این مورد شاید بهترین کار اینه که غیر مستقیم یا حتی مستقیم در این باره نظرشون رو بپرسید.

اما مساله دوم، شما گفتید که ایشون با کارهاشون بهتون ابراز علاقه می‌کنند. در بحث زیستی، اکثر خانم‌ها (نه همشون) بخش کلامی مغزشون فعال‌تر از آقایون هست؛ به همین دلیل هست که خانم‌ها اکثرا خیلی راحت‌تر می‌تونن احساساتشون رو بیان کنن تا آقایون. علاوه بر اون، قسمت راست مغز خانم‌ها، بزرگ‌تر از آقایون هست. قسمت راست مغز بیشتر به احساسات و عواطف مربوطه. به همین دلیل خانم‌ها بیشتر احساساتی‌تر یا رمانتیک‌تر هستند و برای همین شما خیلی راحت‌تر می‌تونید احساساتتون رو بیان کنید. این قضیه همیشگی نیست، اما معمولا اینطوریه.

سلام..97.3.1با ی پسر دوس شدم و ب مدت 226 روز باهم رابطه ای خوب داشتیم.یکی از فامیلای دوستم خیلی اذیت میکرد هروقت داشتم باهاش حرف میزدم.تصمیم گرفتم ک تلافی کنم یجوری تو تلگرامم باهم درارتباط بودیم ک ی روز بهم پیش دادم منم ب خاطر تلافی قبول کردم و ب دوس پسرم گفتم ک کاری کردم بهت میگم.22بهمن 97 فامیل دوستم بهم گف ک دوس پسرت گفته ک من بهت پیش بدم و…من هرچه برای دوس پسرم توضیح میدم جریان چی بوده قبول نمیکنه.قبلا بهش پی یا ز میزدم ج نمداد ولی الان جواب میده.یکی بهم گفت ک هنوز دوست داره.منم خیلی دوسش دارم و جدایی ازش برام خیلی سخته باید چ کار کنم.الان دوماه وشش روزه ک جدا شدیم.لطفا راهنماییم کنید.ممنون

سلام دوست گرامی کاملا اقدام شما کودکانه و اشتباه بوده است و اینکه برای تلافی،وارد‌رابطه با فرد دیگر حتی با اطلاع پارتنرتان شده اید کار غیر منطقی میباشد اینکه ایشان ناراحت هستند کاملا درست و بجا هست بهتر هست سعی کنید در یک جلسه حضوری با دوستتان صحبت کنید و با ابراز پشیمانی از کارتان از ایشان فرصت مجدد بگیرید

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

چگونه دلتنگی را ابراز کنیم
چگونه دلتنگی را ابراز کنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *