چگونه دل سخت شویم

 
helpkade
چگونه دل سخت شویم
چگونه دل سخت شویم

طرح فروش اقساط(بدون پیش پرداخت)لوازم خانگی


پاکسازی و رفع آلودگی هوای خانه

آنچه در پیش رو دارید قسمتی از روایات اهل بیت علیهم السلام است که در ارتباط با آیات شریف قرآن کریم بیان شده است. این روایات گذشته از پیام مستقلی که خود دارند، ما را به فهم و درک بهتر معنای آیه رهنمون می سازند.ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَهِیَ کَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً (74/ بقره)سپس دل‌های شما بعد از آن (معجزه و عدم تسلیم در برابر آن) سخت شد همچون سنگ یا سخت تر. عوامل قساوت قلب (سنگدلی)رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:لَا تُکْثِرُوا الْکَلَامَ بِغَیْرِ ذِکْرِ اللَّهِ، فَإِنَّ کَثْرَةَ الْکَلَامِ بِغَیْرِ ذِکْرِ اللَّهِ قَسْوَةُ الْقَلْبِ، إِنَّ أَبْعَدَ النَّاسِ مِنَ اللَّهِ الْقَلْبُ الْقَاسِیدر غیر یاد خدا پُرگویی نکنید؛ زیرا پُرگویی  در غیر یاد خدا، سنگدلی می‌آورد و دورترینِ مردم از خدا هم شخص سنگ‌دل است. [1]توضیح:منظور از ذکر و یاد خدا  فقط اذکاری مانند سبحان الله و الحمدلله نیست، بلکه هر سخنی که سبب نزدیک شدن بنده به خدا شود ذکر خداست؛ مانند گفتگو درباره احکام و معارف دین. سه مورد دیگرامام صادق علیه السلام فرمود: از اموری که رسول خدا صلی الله علیه و آله به امیرالمومنین علیه السلام سفارش کرد این بود:ثَلَاثَةٌ یُقَسِّینَ الْقَلْبَ اسْتِمَاعُ اللَّهْوِ وَ طَلَبُ الصَّیْدِ وَ إِتْیَانُ بَابِ السُّلْطَانسه چیز، دل را سخت می‌گردانَد: شنیدن سخنان بیهوده، شکار کردن و آمد و شد به دربار سلطان [2]توضیح:کسی که شغل خود را کشتن حیوانات قرار دهد و پیوسته مشغول این کار باشد، به مرور ترحم  از دلش رفته و سنگدلی جای آن را می گیرد و نیز کسی که مدام به مرکز قدرتی رفت و آمد داشته باشد که در آن حق کشی شده و با چشم خود ببیند که چگونه به مردم ظلم می شود، به مرور این حالت برای او عادی شده و دیگر از این امور متأثّر نمی شود. ترک یاد خداامام صادق علیه السلام فرمود: خداوند به حضرت موسی علیه السلام وحی کرد که ای موسی!لا تَفرَح بِکَثرَةِ المالِ و لا تَدَع ذِکری عَلی کُلِّ حالٍ؛ فَإِنَّ کَثرَةَ المالِ تُنسِی الذُّنوبَ و إنَّ تَرکَ ذِکری یُقسِی القُلوببه دارایی بسیار، شادمان نشو و در هر حالی که هستی دست از یاد من بر ندار؛ زیرا دارایی بسیار، [زشتی] گناهان را از یاد می‌برَد، و ترک یاد من، دل‌ها را سخت می‌گردانَد. [3]توجه: کسانی که غرق در ثروتند و اعمال ناشایست هستند، خود را به هیچ عنوان بَد نمی دانند و نیز کسانی مانند صهیونیست های آدم کش که در واکنش به کشتار زنان و کودکان بی گناه لبخند می زنند معنای این روایت را به خوبی برای ما روشن می کنند. رابطه اشک و قلب و گناهامیرالمومنین علیه السلام فرمود:مَا جَفَّتِ الدُّمُوعُ إِلَّا لِقَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ مَا قَسَتِ الْقُلُوبُ إِلَّا لِکَثْرَةِ الذُّنُوباشک ها نخشکید، مگر به سبب سختی دل ها و دل ها سخت نشد، مگر به سبب کثرت گناه. [4]پس گناه زیاد انسان را سنگدل می کند؛ درون سنگ هم که آبی نیست تا از چشمه چشم بجوشد و بر گونه فرو غلطد. سرگرم شدن به آرزوهای دست نایافتنیعلی بن عیسی از امام معصوم علیه السلام نقل می کند: از نجواهای خداوند متعال با موسی علیه السلام این بود:یا موسی! لَا تُطَوِّلْ فِی الدُّنْیَا أَمَلَکَ فَیَقْسُوَ قَلْبُکَ وَ الْقَاسِی الْقَلْبِ مِنِّی بَعِیدٌای موسی! در دنیا، آرزویِ دراز در سر مپروران که دلت سخت می‌شود و سخت‌دل، از من دور است. [5]توضیح:داشتن برنامه در زندگی و ترسیم اهداف ممکن و قابل دسترسی، نه تنها نکوهیده نیست بلکه بسیار پسندیده هم هست.آنچه در این گونه روایات مذمت شده، آرزوهای دست نایافتنی است. این نوع آرزوها که در واقع نوعی خیال پردازی است، انسان را به خود سرگرم کرده و او را از مسیر اصلی و واقعی زندگی جدا می کند و در نهایت سبب می شود که فرد از هدف اصلی زندگی که رسیدن به قرب الهی است باز بماند.به نظر می رسد یکی از دلایلی که خدا چنین کسی را به دور از خود خوانده است همین باشد.الَّذینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِکَ یُۆْمِنُونَ بِه (121/ بقره)کسانی که کتاب [آسمانی] به آنان داده‌ایم، آن را به طوری که شایسته آن است می‌خوانند آنانند که به آن ایمان می‌آورند.تلاوت کتاب یعنی پی در پی قرار دادن (خواندن) حروف و کلمات آن. [6]حق تلاوتکسانی که پیوسته قرآن می خوانند سه دسته اند:1. گروهی تمام اصرارشان بر ادای الفاظ و حروف از مخارج آن است. آنها دائماً در فکر وقف و وصل و حروف یرملون و مقدار کشش مدّند و کمترین اهمیتی به محتوا و معنی نمی دهند، تا چه رسد به عمل کردن آن.قرآن کریم این دسته را باربران کتاب می خواند. [7]2. گروهی دیگر، از الفاظ فراتر رفته و در معانی دقت می‌کنند و در ریزه‌کاری ها و نکات قرآن می‌اندیشند و از علوم آن آگاهند؛ اما از عمل خبری نیست!3. ولی گروه سومی هستند که قرآن را به عنوان یک کتاب عمل و یک برنامه کامل زندگی پذیرفته‌اند.ایشان خواندن الفاظ و اندیشه در معانی و درک مفاهیم این کتاب بزرگ را مقدمه‌ای برای عمل می‌دانند؛ از این رو هرگاه که قرآن می‌خوانند، روح تازه‌ای برای عمل در کالبدشان دمیده می‌شود.قرآن این دسته را مومنین راستین معرفی کرده و قرآن خواندنشان را حق تلاوت می داند. [8]امام صادق علیه السلام درباره این حق تلاوت فرمود:إِنَّمَا تَدَبُّرُ آیَاتِهِ وَ الْعَمَلُ بِأَحْکَامِهمنظور از حق تلاوت، تدبر در آیات قرآن  و عمل به احکام آن است. [9]حضرت در همین روایت سوگند یاد می کند که منظور از حق تلاوت، حفظ الفاظ قرآن و تلاوت سوره های آن با بی توجهی به معارف و احکام آن نیست.

==================================

چگونه دل سخت شویم

 پی نوشت ها:1.       امالی طوسی (ره)، 32.       خصال 1/1263.       کافی 2/4974.       علل الشرایع 1/815.       کافی 2/3296.       تلا الشی‌ء: تبعه تلواً (العین 8/134) و فقط برای خواندن کتابهای آسمانی به کار برده می شود؛ نه خوانده هر نوشته ای (المفردات 1/167)7.       5/ سوره جمعه8.       برگرفته از تفسیر نمونه 1/4319.       إرشاد القلوب إلی الصواب 1/78

در ادامه بخوانید


تخفیف باورنکردنی فرش سورنا|ازدستش نده!

رفع دغدغه های فکری که زندگیتون رومختل کرده

بالاترین کیفیت لوازم خانگی با بهترین قیمت

کم شنوایی وناشنوایی در کودکان وخرید سمعک


معرفی بهترین کتاب‌های کودک برای خرید


بهترین پیشنهادهای خرید برای کتاب کودک


آسانترین راه خرید برنامه در کنسول ps4


طعم موردعلاقه کیکت رو انتخاب کن


همین حالا وکیل بگیر

جستجوی انواع بهترین ونزدیکترین مراکزخدماتی


جهیزیه ات رو قسطی وبدون پیش پرداخت بخر


میخوای از همیشه زیباتر باشی؟

قبل ازخرید،فرش مورد نظرت رو تو دکورتست کن

خرید انواع ابزار وجعبه ابزار خانگی وصنعتی

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

آخرین باری که منتظر نتیجه ی یک آزمون بودید یا منتظر ایمیلی از طرف مصاحبه کننده خود(در مصاحبه کاری) بودید، کی بود ؟

آیا حس نگرانی، تنش و یا ترس و نا امنی داشتید؟

حس شما نسبت به احساسی شدنتان درباره موضوعات مختلف چیست ؟ آیا از این واکنش خود راضی هستید ؟

آیا بخاطر برخورد های احساسی خود، در رنج هستید ؟

در طول زندگی، بعضا شرایطی به وجود می آید که با احساسی شدن دردسر ساز بوده و آسیب های جدی به ما میزند. نحوه برخورد و رفتار ضعیف شما در شرایط مختلف نیز، نهایتا باعث ایجاد این باور خواهد شد که شما باور کنید واقعا شخصیت ضعیفی دارید.چگونه دل سخت شویم

درواقع نکته اینجاست که اگر در موارد مختلف، حس ضعف داشته باشید، پس از مدتی اعتماد به نفس شما کاهش خواهد یافت و به همین علت، بسیار مهم است که یاد بگیرید، چگونه در برخی شرایط، انسان بی احساسی باشید. 

خوب، اما این کار چگونه انجام میشود؟ اگر توصیه هایی مانند “ولش کن !” یا ” بهش فکر نکن!” را تا کنون شنیده اید، باید گفت که ضمیر ناخودآگاه شما، آنها را مسخره دانسته و ارسال احساسات منفی به شما را با استفاده از این عبارات، متوقف نخواهد کرد.

خوب ، اما این احساسات واقعا چگونه متوقف میشوند ؟

آیا میدانید احساسات از کجا می آیند ؟ همه این احساسات، از فکر اولی که در ذهنتان جوانه میزند آغاز میشوند. سپس، این فکر، فکر دیگری را آغاز کرده و به زودی خواهید دید که سناریو ها و فکرهای مختلفی در ذهن شما پر شده است.

در ادامه این فکرهای منفی توسط مغز شما پردازش شده و ذهنتان با تولید احساسات متناظر به آنها پاسخ خواهد داد. درواقع، پس از شروع این چرخه از افکار ، کنترل احساسات بسیار سخت خواهد بود. اما، متوقف کردن جوانه ی اولیه ی فکر منفی، بسیار ساده تر است.

مثلا اگر پس از مصاحبه کاری، هنوز ایمیلی دریافت نکرده اید، بجای اینکه فکر : ” ایمیل تاخیر کرد ! احتمالا من ویژگیهای خوبی نداشته ام و رد شده ام” را در ذهن خود وارد کنید، به سرعت آنرا کنار زده و بگویید : “هنوز دلایل کافی را برای چنین اظهار نظری ندارم !”..

هر روز جدید، برای شما فرصتی است که تصمیمات جدیدی بگیرید. هرکدام از این تصمیمات، خط جدیدی را به داستان زندگی شما می افزایند و اگر میخواهید زندگی غرور آفرینی داشته باشید، بد نیست از همین لحظه، این تصمیم را بگیرید که :

بدون توجه به اتفاقی که در زندگی شما میفتد، قدرتمند باشید.

برنامه نویس عاشق ٬ در جستجو یاد گیری

توصیه هایی مانند “ولللش” و “بهش فکر نکن” و ” اصلا ارزش فکر کردن داره ” و …. را حتما شنیده اید!اما این احساسات چه گونه متوقف میشود ؟؟؟؟؟۱- انتظار نکشیدن (منتظر نبودن) : خب , یعنی منتظر پیامی چیزی باشی ولی دلهره داشته باشی که پیام خوب باشه یا بد مثله نتیجه امتحان پایان ترم و کنکور و …….یا هر چیز دیگه !۲- در مقابل چک کردن های وسواسی مقاومت کنیم : اگر اتفاقی در زندگی شما افتاد که حتما باید تلگرام و اینستاگرام یا …….. دیگر شبکه های اجتماعی را چک کنید , حتما این کارو متوقف کنید چون هیچ وقت این کار ارزش وقت شمارو نداره۳-قوی باشید: همیشه خودتونو قوی تصور کنید چون بیشتر از این هم نیس شما میتوانید همیشه قوی تر از هر کس دیگ بی احساس باشید و حتی میتوانید در خودتون تغییر ایجاد کنید ( در لحن و ….) ۴-همیشه منفی گرا باشید : خودتونو بذارید جای آدمی که منفی گرا هست و حتی بدبین باشه , اون موقع ببینید تمایل شما برای رفتار احساسی کمتر میشود یا نه !؟!؟!۵-راهی به خودتان نشان دهید که جلو احساسات خوتونو بگیره : وقتی یه حقیقت رو از صد های راه ببینید اون موقع میتونید جنبه های منفی خوبشو بیشتر از جنبه های مثبت خوبش قبول کنی چون شاید یه درصد جنبه های منفی بیشتر بهت ضرر بزنه !نتیجه:تو این روزگار بگم بهتره , اصلا به کسی جنبه مثبت نیومده و همیشه باید منفی گرا باشی تا بتونی همیشه تو صدر جدول آدم های موفق باشی چون همیشه آدم های منفی میتونند به فکر روزگار بد “نارو خوردن از نزدیک ترین افراد را پیش بینی کنند!” شخصا تو این دو ترم دانشگاه خیلی ضربه های وحشنتاکی خوردم و الان خیلی سخت به کسی اعتماد میکنم و الان هم دارم به این باور میرسم هیچ کس بهتر از خود آدم نیس که میتونه خودشو موفق کنه تو این روزگار بگم بهتره :)))) همه دنبال موفقیت خودشون هستند.ممنون وقت گذاشتینپیروز باشید

برنامه نویس عاشق ٬ در جستجو یاد گیری

با ثبت نام در ویرگول به آرشیو بزرگی از مقالات مرتبط با این موضوع دسترسی خواهید داشت


چگونه دل سخت شویم



از این پس او نمی‌تواند پروفایل کاربری و مطالب شما را ببیند.

سلام دوستان همه ادم ها تو زندگی هاشون سختی دارن ، میشه از تجربیاتتون بگید، اینکه چه جوری کنار اومدید، چه جوری تحمل کردی …ریال با زخم زبون دیگران چه جوری کنار اومدید؟! 

میشه کلا برام مفصل توضیح بدید؟!

می دونید من یه مشکلی داشتم بعد ۲۰ سال حل شد. خدا رو شکرریال یه مشکل دیگه ام داشتم بعد ۱۱ سال حل شد. ولی یه مشکلی دارم قابل گفتن نیست این ۱۲ ساله اذیتم میکنه …ریال الان خیلی سردرگمم خیلی خودم خودمو زجر میدم. دیگه مثل قبل اعصابم نمیکشهریال ظرفیتم تکمیله…، خیلی خود خوری میکنم.  

یه خورده بهم توضیح بدید چه جوری سنگ دل باشم، چه جوری انقدر زود دلم نسوزه. مثلا دستفروش کنار خیابون میبینم دلم آتیش میگیره تو سرما نشسته. البته مشکلم این نیست. این مثال بود. بهم یاد بدید چه جوری مقاوم باشم … 

لطفا مفصل مفصل مفصل توضیح بدید…. 

چگونه دل سخت شویم

و برای اینم راهکار بدید : این خیلی برام غیر قابل هضمه جدیدا وقتی مشکلی برام پیش میاد دو تا قطره اشک میریزم بعد کلا قفل میکنم دیگه اشکم در نمیاد یه چیزی مثل سنگ میمونه رو حلقم …. اینو چجوری حل کنم 🙁

مرتبط :

تیکه و کنایه از هر فردی شنیدم همون فرد ازم زده جلو

چطور نسبت به رفتار بد دیگران بی خیال باشم؟

بلد نیستم جواب کسانی رو که تیکه میندازن بدم

چطوری جواب متلک های خاله ام رو بدم که بی احترامی نشه؟

با افرادی که بی دلیل از ما بدشون میاد چه برخوردی بکنیم ؟

برای حاضر جواب شدن چیکار میشه کرد؟

بهترین عکس العمل در موقعی که کسی جلو چند نفر خیطت میکنه چیه ؟

مشکلم اینه که در لحظه، واکنش مناسب رو پیدا نمی کنم

از هر چی حسادت و فضولیه حالم به هم می خوره

با حسادت ها و توهین های فامیل چه کنیم ؟

جواب آدم های پر روی فامیل رو چه جوری بدیم ؟

وقتی کسی مسخره مون می کنه باید چکار کنیم ؟

من هم یه زمانی خیلی مهربون و خوب بودم. به همه محبت و خوبی می کردم.

اما از همه آدمها ضربه خوردم. کم کم سنگ شدم خیلی سنگ شدم.

الآن سنگدل بودنم رو دوست دارم. چون باعث شده خودم رو حفظ کنم و دیگه ضربه نخورم.

یه توصیه دارم که می دونم بد هست ولی موثر هست.

فیلمهایی که داعش از جنایت هاشون می گیرن رو نگاه کن. چند بار که نگاه کنی، مثل اون از خدا بی خبرها سنگدل میشی.

سنگدل بودن باید زاتی باشه مثل خود من دست خودم نیست نمیتونم نگران کسی بشم نمیتونستم به کسی ابراز احساسات کنم حتی پدرو مادرم و بعد یکی دوهفته میدیدم دلتنگشون نمیشدم تا اینکه به یه نفر همه ی این احسایاتو داشتم تصور کنید کسی که همه بهش میگفتن بی احساس و سنگدل 

دلتنگ شد نگران شد احساس پیدا کرد به جنس مخالف خودش اما اون چی کار کرد به بدترین شیوه ممکن خوردش کرد لهش کرد 

الان دوباره برگشتم به حالت اولیه خودم اما بدتر دیگه حتی از پدر خودمم بدم میاد از تمام جنس مذکرا بیزارم سنگدل بودن خمیشه بهتر از احساساتی بودنه

سنگدل بودن باید زاتی باشه مثل خود من دست خودم نیست نمیتونم نگران کسی بشم نمیتونستم به کسی ابراز احساسات کنم حتی پدرو مادرم و بعد یکی دوهفته میدیدم دلتنگشون نمیشدم تا اینکه به یه نفر همه ی این احسایاتو داشتم تصور کنید کسی که همه بهش میگفتن بی احساس و سنگدل 

دلتنگ شد نگران شد احساس پیدا کرد به جنس مخالف خودش اما اون چی کار کرد به بدترین شیوه ممکن خوردش کرد لهش کرد 

الان دوباره برگشتم به حالت اولیه خودم اما بدتر دیگه حتی از پدر خودمم بدم میاد از تمام جنس مذکرا بیزارم سنگدل بودن خمیشه بهتر از احساساتی بودنه

اگر قساوت قلب برای کسی ملکه شود، این حال، منشأ بسیاری از گناهان دیگر خواهد بود. مرحوم نراقی، در کتاب معراج السعادة درباره قساوت قلب آورده است.

«قلب» از منظر قرآنی، منشأ فهم و ادراک معنوی است؛ البته مراد، قلب باطنی است. قلب، در صورتی می تواند وظیفه خود را به درستی انجام دهد که بیمار نباشد. قلب باطنی، همانند قلب ظاهری ممکن است به انواع بیماری ها دچار شود. برای قلب باطنی، قساوت و سخت دلی، از شدیدترین نوع بیماری ها محسوب می شود. از حضرت امام صادق(ع) کلامی به نقل از حضرت عیسی(ع) آمده است که می فرمایند:

مَا أَمْرَضَ قَلْبٌ بِأَشَدَّ مِنَ الْقَسْوَةِ؛ هیچ قلبی به چیزی شدیدتر از قساوت، بیمار نشده است.

بیماری مهلک قساوت اگر معالجه نشود، انسان را از سعادت ابدی محروم و به بدترین نوع شقاوت گرفتار می کند. در روایتی از حضرت امیرمؤمنان علی(ع) نقل شده که می فرمایند:

مِنْ أَعْظَمِ الشَّقَاوَةِ الْقَسَاوَةُ؛ قساوت از بزرگ ترین [نوع] شقاوت است.چگونه دل سخت شویم

از دیدگاه روایات، سنگدلی، خود علامت حالات مهلکی مانند: شقاوت، دورویی و سفاهت است. اگر قساوت قلب برای کسی ملکه شود، این حال، منشأ بسیاری از گناهان دیگر خواهد بود. مرحوم نراقی; در کتاب معراج السعادة دربارة قساوت قلب آورده است:

و شکی نیست که منشأ این صفت، غلبه سبعیت[=درندگی] است. بسیاری از افعال ذمیمه[=ناپسند]، چون: ظلم و ایذاء کردن و به فریاد مظلومان نرسیدن و دستگیری فقرا و محتاجان را نکردن، از این صفت ناشی می شود.

بنابراین لازم است برای پرهیز از بیماری قساوت قلب، عوامل پیدایش آن بررسی شود، تا بهتر بتوان از آن اجتناب کرد.

 با توجه به آیات و روایات اهل بیت:، برخی عوامل قساوت قلب عبارتند از:

گناه و نافرمانی خداوند، از اصلی ترین عوامل سنگدلی و قساوت قلب است. امیرمؤمنان(ع) می فرمایند:

مَا جَفَّتِ الدُّمُوعُ إِلَّا لِقَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ مَا قَسَتِ الْقُلُوبُ إِلَّا لِکثْرَةِ الذُّنُوبِ؛

چشم ها [از اشک] خشک نمی شود، مگر به دلیل سنگدلی و دل ها سخت نمی شود، مگر به سبب زیادی گناهان.

سنگدلی، از بزرگ ترین عقوبت های الهی است که گنهکاران به آن مجازات می شوند. در روایتی آمده است:

إِنَّ لِلَّهِ عُقُوبَاتٍ فِی الْقُلُوبِ وَ الْأَبْدَانِ ضَنْک فِی الْمَعِیشَةِ وَ وَهْنٌ فِی الْعِبَادَةِ وَ مَا ضُرِبَ عَبْدٌ بِعُقُوبَةٍ أَعْظَمَ مِنْ قَسْوَةِ الْقَلْبِ؛

همانا، خدا عِقاب هایی در قلب و بدن دارد؛ [مانند] تنگی معیشت و سستی در عبادت. و هیچ بنده ای به عقوبتی بزرگ تر از قساوت قلب، مجازات نشده است.

یکی دیگر از عوامل قساوت قلب، ترک یاد خداوند است. انسان به گونه ای است که دائماً توجهش به سمتی مشغول است. اگر کسی این توجهات را مدیریت کرده، آن را به معنویت و نور هدایت کند، دلش نیز به آن سو متوجه می شود؛ ولی اگر نفس و توجهات آن به حال خود رها شوند، خیلی زود متوجه نفسانیات و خواهش های درونی می گردند و قلب، سخت و تیره می شود. در روایتی قدسی خداوند متعال به حضرت موسی(ع)خطاب می فرماید:

یا مُوسَی! لَا تَفْرَحْ بِکثْرَةِ الْمَالِ وَ لَا تَدَعْ ذِکرِی عَلَی کلِّ حَالٍ فَإِنَّ کثْرَةَ الْمَالِ تُنْسِی الذُّنُوبَ وَ إِنَّ تَرْک ذِکرِی یقْسِی الْقُلُوبَ؛

ای موسی! به زیادی مال شاد مشو، و ذکر مرا در هر حالی وامگذار؛ زیرا زیادی مال، گناهان را فراموش سازد و ترک کردن ذکر من، دل ها را سخت می کند.

همچنین در روایتی دیگر از امام باقر(ع) نقل شده که می فرمایند:

وَ إِیاک وَ الْغَفْلَةَ فَفِیهَا تَکونُ قَسَاوَةُ الْقَلْبِ؛ مبادا غفلت ورزی که در آن، سنگدلی هست.

هم نشین در انسان تأثیر بسیاری دارد؛ از این رو در آیات و روایات، تأکید خاصی بر این موضوع شده و شرایط و آداب بسیاری را برای آن آورده اند. نفس انسان از هم نشین و انیس خود، بسیار تأثیر می پذیرد و به سوی همرنگی با او پیش می رود. در روایات اهل بیت: یکی از گروه هایی که هم نشینی با آنان نهی شده است، افراد هرزه گوی تبهکار هستند. در روایتی در دلیل دوری از این افراد می فرمایند:

این افراد، کردارشان را نیک جلوه می دهند و دوست دارند که انسان همانند آنان شود و در امور دنیایی و آخرتی کمکی به انسان نمی کنند. نزدیک شدن به این افراد، باعث جفاکاری و قساوت قلب است و ورود و خروج بر آنان، باعث ننگ می شود.

همچنین برای مجالست و هم نشینی با پادشاهان و دنیاطلبان، آثار بسیار سویی گفته شده که یکی از آن ها قساوت قلب است.

از دیگر اموری که باعث قساوت قلب می شود، آرزوهای طولانی دنیایی است. کسی که پیوسته می خواهد به آرزوهای دنیایی خود برسد، در بسیاری از مواقع باید آن ها را بر امور معنوی ترجیح دهد. ضمن آنکه چنین شخصی، طبیعتاً برای رسیدن به آرزوهایش دوست دارد مرگ و آخرت همیشه به تأخیر بیفتد. چنین آرزوهایی، پیوسته انسان را به خود مشغول می کند و باعث فراموشی آخرت می شود. در روایتی در این زمینه از حضرت امیرمؤمنان(ع) چنین نقل شده است:

إِنَّمَا أَخَافُ عَلَیکمُ اثْنَتَینِ اتِّبَاعَ الْهَوَی وَ طُولَ الْأَمَلِ أَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَی فَإِنَّهُ یصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَینْسِی الْآخِرَة؛

من از دو چیز بر شما نگران هستم؛ پیروی از خواهش ها و آرزوهای طولانی. خواهش ها، انسان را از راه حق باز می دارد و آرزوهای طولانی، باعث فراموشی آخرت می شود.

نتیجه فراموشی آخرت، آلوده شدن به گناه و معصیت و سخت شدن قلب و دور شدن از پروردگار متعال است. در حدیثی قدسی خداوند به حضرت موسی(ع) خطاب فرمود:

یَا مُوسَی! لَا تُطَوِّلْ فِی الدُّنْیا أَمَلَک فَیقْسُوَ قَلْبُک وَ الْقَاسِی الْقَلْبِ مِنِّی بَعِیدٌ؛

ای موسی! در دنیا آرزوی خود را دراز مکن که دلت سخت می شود و سخت دل، از من دور است.

زیادی مال، یکی دیگر از عوامل قساوت قلب است. مال دنیا -اگر چه از راه حلال هم فراهم شده باشد- دل مشغولی های خاص خود را به همراه دارد و حقوقی را برگردن انسان می نهد که فارغ شدن از آن، کار مشکلی است. خداوند عزوجل به حضرت موسی(ع) فرمود:

یا مُوسَی. .. وَ لَا تَغْبِطْ أَحَداً بِکثْرَةِ الْمَالِ فَإِنَّ مَعَ کثْرَةِ الْمَالِ تَکثُرُ الذُّنُوبُ لِوَاجِبِ الْحُقُوقِ…؛

 ای موسی!… و به کسی به سبب زیادی مالش غبطه نخور؛ زیرا با زیادی مال، گناهان به سبب حقوق واجب، زیاد می شود….

گناهان و حقوقی که از ناحیه زیادی اموال به گردن انسان می آید، باعث تباهی دین و قساوت قلب می شود. در روایتی وارد آمده است:

أَیهَا النَّاسُ!… وَ اعْلَمُوا أَنَّ کثْرَةَ الْمَالِ مَفْسَدَةٌ لِلدِّینِ مَقْسَاةٌ لِلْقُلُوبِ…؛ ای مردم!… بدانید زیادی مال، باعث فاسد شدن دین و سبب سنگ دلی است….

زیاد خوردن و زیاد آشامیدن، آثار بسیار زیان بار دنیایی و آخرتی دارد که یکی از آن آثار، سنگ دلی است. در روایتی از پیامبر اکرم(ع) نقل شده است:

 مَنْ تَعَوَّدَ کثْرَةَ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ قَسَا قَلْبُهُ؛ کسی که به زیاد خوردن و زیاد آشامیدن عادت کند، سنگ دل می شود.

امیرمؤمنان علی(ع) می فرمایند:

إِیاکمْ وَ الْبِطْنَةَ فَإِنَّهَا مَقْسَاةٌ لِلْقَلْبِ و مَکسَلَةٌ عَنِ الصَّلَوةِ وَ مَفْسَدَةٌ لِلْجَسَدِ؛  از پرخوری بپرهیزید، زیرا باعث قساوت قلب و سستی برای نماز و تباه شدن بدن می شود.

در روایتی، خواب زیاد را حاصل پرخوری، و پرخوری را حاصل زیاد نوشیدن دانسته و آن دو را باعث سنگینی نفس برای اطاعت پروردگار و سخت شدن دل برای تفکر و خشوع معرفی کرده است.

مداومت بسیار بر خوردن گوشت، در نگاه دینی نهی شده است. در روایتی از پیامبر خدا(ص) آمده است:چگونه دل سخت شویم

مَنْ أَکلَ اللَّحْمَ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً قَسَا قَلْبُهُ؛ هر کس چهل روز [پیاپی] گوشت بخورد، سنگ دل می شود.

زیاد صحبت کردن در غیر امور معنوی و یاد خدا، علاوه بر غفلت از حق تعالی، انسان را در معرض انواع آفات گناهان زبانی- مانند غیبت، دروغ، تهمت و اذیت کردن مؤمن و. ..- قرار می دهد. یکی از آثار مهلک پرگویی، قساوت قلب است. امام صادق(ع) می فرمایند:

کانَ الْمَسِیحُ یقُولُ: لَاتُکثِرُوا الْکلَامَ فِی غَیرِ ذِکرِ اللَّهِ فَإِنَّ الَّذِینَ یکثِرُونَ الْکلَامَ فِی غَیرِ ذِکرِ اللَّهِ قَاسِیةٌ قُلُوبُهُمْ وَ لَکنْ لَایعْلَمُونَ؛

حضرت [عیسی] مسیح(ع) پیوسته می فرمود: به جز ذکر خدا، سخن بسیار نگویید؛ زیرا آنان که به جز ذکر خدا، سخن بسیار گویند، دل هاشان سخت است؛ ولی نمی دانند.

در کتاب بحار الانوار، ذیل حدیث فوق در تبیین «کلام در غیر یاد خدا»، بیانی بسیار قابل توجه ذکر شده است:  این روایت، دلالت می کند بر اینکه کلام زیاد در امور مباح، باعث قساوت قلب است و اما کلام در امور باطل، پس مقدار کم آن مانند زیاد [در امور مباح] است، در پدید آمدن قساوت و نهی شدن از آن.

یکی دیگر از اموری که باعث قساوت قلب می شود؛گوش سپردن به موسیقی و لهویات است. در روایتی پیامبر اکرم(ص) خطاب به امیرمؤمنان(ع) می فرمایند:

 یا عَلِی ثَلَاثَةٌ یقْسِینَ الْقَلْبَ اسْتِمَاعُ اللَّهْوِ وَ طَلَبُ الصَّیدِ وَ إِتْیانُ بَابِ السُّلْطَانِ؛

ای علی! سه امر باعث قساوت قلب می شود؛ گوش سپردن به لهویات و به دنبال شکار رفتن و به خانه پادشاهان رفتن.

و در روایتی دیگر آمده است که اشتغال به لهویات، باعث پدید آمدن قساوت قلب و نفاق می شود:

… مَا لَهُ وَ لِلْمَلَاهِی فَإِنَ الْمَلَاهِی تُورِثُ قَسَاوَةَ الْقَلْبِ وَ تُورِثُ النِّفَاق…؛

…[مؤمن] را چه کار با لهویات؟! به درستی که لهویات، باعث سخت دلی و دورویی می شود.

بخل، یکی از صفاتی است که در قرآن و روایات، به شدت مذمت شده است، تا جایی که حتی از مجالست با صاحبان چنین صفتی نهی شده است. در روایتی، امام زین العابدین(ع) فرزند خود امام باقر(ع) را از هم نشینی و مصاحبت با پنج گروه نهی می فرمایند که یکی از این آنان، فرد بخیل است. صفت بخل به قدری آثار سوء از خود به جای می گذارد که حتی نگاه کردن به صاحبان چنین صفتی، باعث قساوت قلب می شود. در روایتی از امیرمؤمنان(ع) نقل شده که فرمودند:النَّظَرُ إِلَی الْبَخِیلِ یقْسِی الْقَلْبَ؛ نگاه کردن به بخیل، قلب را سخت می کند.

طبیعت برخی شغل ها به گونه ای است که دل را سخت و خشن می کند و حتی برخی از آن ها مورد نهی قرار گرفته است. سر بریدن حیوانات، از شغل هایی است که قساوت قلب می آورد. در روایتی که حضرت موسی بن جعفر(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل می فرمایند، پنج شغل که یکی از آن ها قصابی است، نهی شده است:

 وَ أَمَّا الْقَصَّابُ فَإِنَّهُ یذْبَحُ حَتَّی تَذْهَبَ الرَّحْمَةُ مِنْ قَلْبِهِ؛

قصاب، آن قدر سر می برد، تا اینکه رحم از دلش بیرون می رود. همچنین همان گونه که در مورد نهم اشاره شد، به دنبال شکار رفتن از اشتغالاتی است که باعث قساوت قلب می شود. البته واضح است که این موارد، می تواند زمینه ساز قساوت باشد، نه علّت تامه برای قساوت؛ لذا نه می توان به دیگران در این گونه موارد بدبین بود و نه اختیار شخص را در قساوت نادیده گرفت.

 ریختن خاک بر قبر خویشان

ریختن خاک بر میّتی که از ارحام و خویشان باشد، نهی شده است و باعث قساوت قلب می گردد. در روایتی از حضرت امام صادق(ع) در این زمینه آمده است:

فَقَالَ أَنْهَاکمْ مِنْ أَنْ تَطْرَحُوا التُّرَابَ عَلَی ذَوِی أَرْحَامِکمْ فَإِنَّ ذَلِک یورِثُ الْقَسْوَةَ فِی الْقَلْبِ وَ مَنْ قَسَا قَلْبُهُ بَعُدَ مِنْ رَبِّهِ…؛ شما را نهی می کنم از اینکه بر رحم خاک بریزید؛ زیرا این کار موجب قساوت قلب می شود و کسی که قسی القلب شد از پروردگار عزّوجلّ دور می گردد

حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در چهارم ربیع الثانی سال 173ق متولّد شد. ایشان یکی از چهره های شاخص اصحاب ائمه(ع) می باشد که در شمار اصحاب امام رضا تا امام هادی(ع) بوده و مورد توجه فراوان ایشان قرار گرفته است…

تشویق به کار و تلاش به عنوان عامل مهمی در رشد معنوی و تربیتی و سلامت فکری و معیشتی انسان، موضوعی است که قرآن کریم در آیات متعددی انسان رابه آن دعوت و توصیه نموده است. در قرآن کریم حدود 400 آیه در تشوی…

قرآن کریم، کلام آسمانی و وحیانی و معجزه ماندگار الهی و حجت خداوند به شمار می آید.
شناخت همه جانبه این کتاب آسمانی و بهره مندی کامل از آن در تمام عرصه های زندگی، نیازمند تفسیر و تبیین از سوی قرآن شنا…

هدف پژوهش حاضر بررسی آثار و پیامدهای گناهان در آینه دین و روان شناسی است. این تحقیق با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، سراغ متون دینی و روان شناسی رفته است؛ نقش گناه در نزول بلا را بررسی کرده و به تبیی…

با کمی تأمّل در زندگی حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)، ارزشها و فضیلتهای این راوی بزرگ در برابرت مجسم می شود و تو را در پیشگاه این سلاله زهرا(س) به تعظیم وا می دارد.
اعتماد، ارجاع امام به او، توثیق وی از سوی…

خانواده و استحکام آن و برقراری سازگای میان همسران، از مسائل مورد اهتمام قرآن کریم است. از سوی دیگر، استحکام خانواده آثار مهم فردی و اجتماعی بر زندگی همسران و همچنین در اجتماع دارد. این مقاله در پی شنا…

استاد سید علی‌اکبر پرورش در آسمان پرستاره انقلاب به روشنی می‌درخشد؛ شخصیتی که می‌تواند الگوی بسیار پرجاذبه و مطلوبی برای مدیران جوان این مرز و بوم و رجال سیاسی این روزها شود. کسی که رهبری انقلاب ایشان…

لازمۀ دفاع از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن به وسیلۀ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ارتقای مستمر بصیرت دینی و ایجاد آمادگی دائمی معنوی و مادی در آحاد پاسداران است. به همین دلیل است که فرماندهی معظم کل ق…

مشی سیاسی حضرت زهرا(س) و مرام آن حضرت در مقابله با فتنه و فتنه گران، کاملاً منطبق با قرآن کریم و توأم با بصیرت و بینش بوده است؛ چرا که او شاگرد مکتب قرآن بوده، در محضر پدرش به درس نشسته و در خانۀ امیر…

تجلّی سیمای حضرت فاطمه (ع) در شعر شاعران شیعی متعهّد به اهل بیت (ع) از دیرباز تاکنون، به وی‍ژه در شعر دوره معاصر، به وفور دیده می شود. شاعران شیعی معاصر در ادبیات عربی و فارسی از دریچه شعر، مظلومیت ای…

برخی مدعی هستند که امام خمینی(ره) آشنا به عصر جدید و وضعیت جهان نبوده و برنامه ای برای توسعه و آبادانی نداشتند، این در حالی است که با مطالعۀ شیوه های مدیریتی ایشان در طول دوران رهبری انقلاب، می توان د…

تدبّر و تعمّق در مثال های قرآن، حکایت از آن دارد که هر یک از این مثال ها در عین تازگی و ظرافت و تنوّع، کاملا هماهنگ و متناسب با موضوع مورد بحث انتخاب گردیده است. قرآن کریم با ذکر تمثیلات گوناگون و جاذ…

حدیث کِساء، حدیثی در فضیلت پیامبر(ص)، علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) است. واقعه حدیث کِساء در خانه ام سلمه، همسر پیامبر روی داد. پیامبر اکرم (ص) هنگام نزول آیه تطهیر، خود و خاندان خویش را با پارچ…

ای انسان، تمام اعمال و رفتار تو نه تنها در زندگی شخصی ات بلکه در طبیعت و محیط پیرامون تو نیز اثر می گذارد. دین اسلام قبل از هر چیز انسان را به پیامدهای مثبت و منفی دنیوی کارهایش متوجه ساخته و هشدارهای…

زندگینامه شهید مصطفی احمدی روشنگردآوری توسط پایگاه حوزه

شهید مصطفی احمدی روشن در 17 شهریور سال 1358 در روستای سنگستان استان همدان متولد شد. وی دوران کودکی خود را در خانواده ای فقیر گذراند. خان…

دنیای شگفت و تو در توی دل، شناختنی است. – از برکت همین شناخت، می توان آن را در مسیر درست، هدایت کرد.
گرچه دل، هادی ماست، اما ما هم می توانیم هادی دل شویم. دل ما را به این سمت و سو می کشاند، ما هم می توانیم آن را در بستر کشش های
مطلوب و حق قرار دهیم. آن را به عنوان یک «ظرف» بشناسیم که محتوای آن، با تصمیم و اراده و انتخاب ما تأمین و پُر می شود.

کسی به پیشوایی می رسد که پیروی هم کرده باشد.

در روایات ما، از دل به عنوان پیشوا و هادی یاد شده است. امام صادق(ع) فرمود:

«ان منزله القلب من الجسد، بمنزلة الامام من الناس»1

جایگاه دل از تن، همچون جایگاه و موقعیت امام از مردم است. چگونه دل سخت شویم

یعنی، اعضا و اندام انسان از مرکزیت دل فرمان می برند و قلب، فرمانده بدن است (البته قلب در اینجا، مرکز ادراک و تصمیم گیری است، نه
تلمبه خانه خون بدن).

دل، گاهی یقین دارد، گاهی شک. گاهی جای محبت است، گاهی جای کینه و نفرت.

گاهی حالت ایمان و قبول دارد، گاهی در موضع انکار و نفی و ناباوری است. گاهی از حالت اطمینان و عزم و ثبات برخوردار است، گاهی وضعیت
متزلزل، بی ثبات و در حال تغییر دارد.

این حالت ها در نحوه اقدام و عمل و تصمیم و رفتار صاحب دل اثر می گذارد.

پس بجاست که به امور و حالات و شرایط و اوصاف این دل برسیم و از آن غافل نباشیم.

اگر پیشوایی دل، سبب شود که اعضا و جوارح، در مسیر شیطانی به کار افتد، این می رساند که پایگاه ابلیس شده و خود او که فرمان می دهد، از
شیطان فرمان می برد.

اینجاست که باید دل را مورد نظارت قرار داد و به شاگردی به حضور عقل و دین فرستاد و راه ورود فرشتگان را به این خانه باز کرد و نوچه های
شیطان را از آن بیرون کرد و مواظب حالات دل بود، به تعبیر دیگر کار «دربانی دل» را به عقل و دین سپرد، تا از ورود نامحرم و بیگانه و دزد و
غارتگر به آن جلوگیری کنند.

دل نیز مانند بدن بیمار می شود، اما بیماری آن گاهی پنهان و نامحسوس است و «بیمار دل» چون خود را بیمار حس نمی کند، به فکر درمان هم
نمی افتد.

دل نیز گاهی می میرد. دلهای مردگان، از آثار حیات که شور و سوز و احساس و حرکت است، بی بهره می شوند. اینجاست که باید دمی مسیحایی
آن را زنده کند. گاهی هم دل تاریک می شود، و باید چراغی در آن افروخت. ولی چگونه؟ راه درمان بیماری دل یا حیات بخشی به دل های
فسرده و مرده چیست؟

و تیره دلی چگونه زدوده می شود؟

توصیه حضرت امیر(ع) به فرزندش امام مجتبی(ع) چنین است:

«احی قلبک بالموعظة… و نوّره بالحکمة»2

دلت را با «موعظه» زنده کن و آن را با «حکمت» روشنی بخش.

این که بعضی ها از هر پندی گریزانند و سخنان موعظه آمیز را بر نمی تابند، بادست خود راه خیر و بیدرای و روشنایی را به روی خویش می بندند.
دل، نیازمند موعظه است، و گرنه زنگار غفلت آن را می گیرد، یا واعظ درونی، یا بیرونی. و البته واعظ درونی مؤثرتر است و به تعبیر روایات، اگر
کسی از درون خود واعظ و پند دهنده ای نداشته باشد، مواعظ دیگران چندان بر او کارساز نیست.

دل را باید با «پندپذیری» نرم کرد و با «موعظه» شیار زد، تا «بذر حکمت» در آن افشانده شود و بروید.

دلهای سنگی و «قلوب قاسیه»، نه نور حکمتی را به درون نفوذ می دهد، نه چشمه بیداری از آن ها می جوشد.

قرآن کریم، از «قساوت دل» به عنوان یک بیماری یاد می کند و چنین دل هایی را سخت تر از صخره و سنگ می داند، با این تفاوت که گاهی از
دل سنگ، چشمه می جوشد و صخره ها می شکافند و نهرها جاری می گردد، ولی چنین دلهایی از این سنگها هم بی خاصیت ترند.3

سینه سنگی ما

از چه از شور و شررها خالی است؟

دیده و این همه خشک؟

نَفَس و این همه سرد؟

تو این سنگدلی؟

من و این بی دردی؟…4

این بیماری را باید درمان کرد، ولی چگونه؟ چه چیزی دل را سخت می کند؟ و عامل نرمش و خشوع آن چیست؟

در بیان حضرت علی(ع)، رابطه ای میان «اشک چشم» و «قساوت دل» و «فزونی گناه» ترسیم شده است، و چه زیبا!

می فرماید:

ما جفّت الدّموع الا لقسوة القلوب، و ما قست القلوب الا للکثرة الذنوب»5

اشک ها خشک نمی شود، مگر به خاطر قساوت دل، و دلهای قساوت نمی یابد مگر به خاطر گناهان بسیار!

کنترل دل همین جاها به درد می خورد. وقتی قلب، لانه «نفس اماره» و آلت دست آن شد، نفس این دلِ پیشوا را پیرو خود می سازد و مسیری را
که پیش پای آن می گذارد، جز به «ناکجا آباد»، منتهی نمی شود.

عصیان و گناه، پرتگاه دل ماست

مسدود به روی عقل، راه دل ماست

خشکیدن اشک گرم، از چشمه چشم

گویای سقوط پایگاه دل ماست6

اینکه حضرت علی(ع) می فرماید: دلها را با موعظه زنده کنید، برای آن است که دل زنده و بیدار، اسیر سپاه ابلیس و جنود شیطان نمی شود.
دلهای مرده و تیره و بیمار، با شیطان همکاری می کنند و نقش «عامل نفوذی» برای او برعهده می گیرند، آنگاه پی درپی باید شاهد تلفات و
ضایعات باشیم.

دلها اگر از «موعظه»، آدم می شد

چگونه دل سخت شویم

شاید تلفات معصیت کم می شد

از این همه کشته های درگیری نفس

ای کاش گزارشی فراهم می شد7

گاهی آنچه بر دل ها نقش می بندد، از روزنه دل وارد می شود. دل، کتابی است که با قلم نگاه نگاشته می شود. به تعبیر امیرمؤمنان(ع): «القلب
مصحف البصر».8

حال، اگر بخواهیم دربان دل شویم و از حالات آن مراقبت کنیم، مراقبتی هم از «دیده» باید داشته باشیم، چرا که چشم به هر چه بیفتد، دل هم
همان را هوس می کند و می طلبد. به قول باباطاهر عریان:

ز دست دیده و دل هر دو فریاد

هر آنچه دیده بیند دل کند یاد

بسازم خنجری نیشش زفولاد

زنم بردیده، تا دل گردد آزاد

ولی… نیازی به خنجر فولادین برای کور کردن چشم نیست، مهم آن است که نگاهت در اختیار تو باشد، تو هم در اختیار دین. توصیه هاتف
اصفهانی این است که:

چشم دل باز کن که جان بینی

آنچه نادیدنی است، آن بینی

پس ، دو چشم در سر داریم و دو چشم در دل. نباید آن را گشود و این را بست. چه زیباست کلام حضرت رسول(ص) درباره انسان های
چهارچشمی! می فرماید:

«ما من عبد الا و فی وجهه عینان یبصر بهما امر الدنیا، و عینان فی قلبه یبصر بهما امر الاخرة، فاذا اراد الله بعبد خیراً فتح عینیه اللتین فی قلبه
فابصر بهما ما وعده بالغیب..»9

هیچ بنده ای نیست مگر آنکه دو چشم در سردارد که با آنها کار دنیا را می بیند و دو چشم در دلش دارد که با آنها کار آخرت را می بیند. پس هر گاه
خداوند نسبت به بنده ای اراده خیر و نیکی کند، آن دو چشم دل را در او می گشاید، تا با آ نها آنچه را که خدا براساس غیب وعده داده است ببیند.

و شگفتا از آنان که نابینایند و خود را بینا می پندارند، چرا که چشم درون چیزی از حکمت ها و حقایق ندیده تا لذت آن را دریابد. به قول مولانا:

چشم باز و گوش باز و این عمی

در شگفت از چشم بندی خدا

اگر قلب، قلب سالمی باشد، «چشم دل» هم خوب می بیند.

و اگر دل، نمرده باشد، «چشمه پند» از آن می جوشد.

و اگر قساوت قلب، که ثمره گناهان بسیار است، انسان را به بیماری قلبی مبتلا نساخته باشد، دل می تواند آینه ای باشد که حکمت برآن بتابد و
حقیقت از آن بتراود.

دربان دل خویش باشیم، تا به پایگاه شیطان تبدیل نشود.

پی نوشت:

1. میزان الحکمه، ج5، ص216.

2. نهج البلاغه، نامه 31.

3. بقره(2): 74.

4. برگ و بار، ص36.

5. میزان الحکمه، ج5، ص239.

6. برگ و بار، ص286.

7. همان.

8. بحارالانوار، ج68، ص71.

9. میزان الحکمه، ج5، ص224.

دنیای شگفت و تو در توی دل، شناختنی است. – از برکت همین شناخت، می توان آن را در مسیر درست، هدایت کرد.@@N@@گرچه دل، هادی ماست، اما ما هم می توانیم هادی دل شویم. دل ما را به این سمت و سو می کشاند، ما هم می توانیم آن را در بستر کشش های@@N@@مطلوب و حق قرار دهیم. آن را به عنوان یک «ظرف» بشناسیم که محتوای آن، با تصمیم و اراده و انتخاب ما تأمین و پُر می شود.

کسی به پیشوایی می رسد که پیروی هم کرده باشد.

در روایات ما، از دل به عنوان پیشوا و هادی یاد شده است. امام صادق(ع) فرمود:

«ان منزله القلب من الجسد، بمنزلة الامام من الناس»1

جایگاه دل از تن، همچون جایگاه و موقعیت امام از مردم است.

یعنی، اعضا و اندام انسان از مرکزیت دل فرمان می برند و قلب، فرمانده بدن است (البته قلب در اینجا، مرکز ادراک و تصمیم گیری است، نه@@N@@تلمبه خانه خون بدن).

دل، گاهی یقین دارد، گاهی شک. گاهی جای محبت است، گاهی جای کینه و نفرت.

گاهی حالت ایمان و قبول دارد، گاهی در موضع انکار و نفی و ناباوری است. گاهی از حالت اطمینان و عزم و ثبات برخوردار است، گاهی وضعیت@@N@@متزلزل، بی ثبات و در حال تغییر دارد.

این حالت ها در نحوه اقدام و عمل و تصمیم و رفتار صاحب دل اثر می گذارد.

پس بجاست که به امور و حالات و شرایط و اوصاف این دل برسیم و از آن غافل نباشیم.

اگر پیشوایی دل، سبب شود که اعضا و جوارح، در مسیر شیطانی به کار افتد، این می رساند که پایگاه ابلیس شده و خود او که فرمان می دهد، از@@N@@شیطان فرمان می برد.

اینجاست که باید دل را مورد نظارت قرار داد و به شاگردی به حضور عقل و دین فرستاد و راه ورود فرشتگان را به این خانه باز کرد و نوچه های@@N@@شیطان را از آن بیرون کرد و مواظب حالات دل بود، به تعبیر دیگر کار «دربانی دل» را به عقل و دین سپرد، تا از ورود نامحرم و بیگانه و دزد و@@N@@غارتگر به آن جلوگیری کنند.

دل نیز مانند بدن بیمار می شود، اما بیماری آن گاهی پنهان و نامحسوس است و «بیمار دل» چون خود را بیمار حس نمی کند، به فکر درمان هم@@N@@نمی افتد.

دل نیز گاهی می میرد. دلهای مردگان، از آثار حیات که شور و سوز و احساس و حرکت است، بی بهره می شوند. اینجاست که باید دمی مسیحایی@@N@@آن را زنده کند. گاهی هم دل تاریک می شود، و باید چراغی در آن افروخت. ولی چگونه؟ راه درمان بیماری دل یا حیات بخشی به دل های@@N@@فسرده و مرده چیست؟

و تیره دلی چگونه زدوده می شود؟

توصیه حضرت امیر(ع) به فرزندش امام مجتبی(ع) چنین است:

«احی قلبک بالموعظة… و نوّره بالحکمة»2

دلت را با «موعظه» زنده کن و آن را با «حکمت» روشنی بخش.

این که بعضی ها از هر پندی گریزانند و سخنان موعظه آمیز را بر نمی تابند، بادست خود راه خیر و بیدرای و روشنایی را به روی خویش می بندند.@@N@@دل، نیازمند موعظه است، و گرنه زنگار غفلت آن را می گیرد، یا واعظ درونی، یا بیرونی. و البته واعظ درونی مؤثرتر است و به تعبیر روایات، اگر@@N@@کسی از درون خود واعظ و پند دهنده ای نداشته باشد، مواعظ دیگران چندان بر او کارساز نیست.

دل را باید با «پندپذیری» نرم کرد و با «موعظه» شیار زد، تا «بذر حکمت» در آن افشانده شود و بروید.

دلهای سنگی و «قلوب قاسیه»، نه نور حکمتی را به درون نفوذ می دهد، نه چشمه بیداری از آن ها می جوشد.

قرآن کریم، از «قساوت دل» به عنوان یک بیماری یاد می کند و چنین دل هایی را سخت تر از صخره و سنگ می داند، با این تفاوت که گاهی از@@N@@دل سنگ، چشمه می جوشد و صخره ها می شکافند و نهرها جاری می گردد، ولی چنین دلهایی از این سنگها هم بی خاصیت ترند.3

سینه سنگی ما

از چه از شور و شررها خالی است؟

دیده و این همه خشک؟

نَفَس و این همه سرد؟

تو این سنگدلی؟

من و این بی دردی؟…4

این بیماری را باید درمان کرد، ولی چگونه؟ چه چیزی دل را سخت می کند؟ و عامل نرمش و خشوع آن چیست؟

در بیان حضرت علی(ع)، رابطه ای میان «اشک چشم» و «قساوت دل» و «فزونی گناه» ترسیم شده است، و چه زیبا!

می فرماید:

ما جفّت الدّموع الا لقسوة القلوب، و ما قست القلوب الا للکثرة الذنوب»5

اشک ها خشک نمی شود، مگر به خاطر قساوت دل، و دلهای قساوت نمی یابد مگر به خاطر گناهان بسیار!

کنترل دل همین جاها به درد می خورد. وقتی قلب، لانه «نفس اماره» و آلت دست آن شد، نفس این دلِ پیشوا را پیرو خود می سازد و مسیری را@@N@@که پیش پای آن می گذارد، جز به «ناکجا آباد»، منتهی نمی شود.

عصیان و گناه، پرتگاه دل ماست

مسدود به روی عقل، راه دل ماست

خشکیدن اشک گرم، از چشمه چشم

گویای سقوط پایگاه دل ماست6

اینکه حضرت علی(ع) می فرماید: دلها را با موعظه زنده کنید، برای آن است که دل زنده و بیدار، اسیر سپاه ابلیس و جنود شیطان نمی شود.@@N@@دلهای مرده و تیره و بیمار، با شیطان همکاری می کنند و نقش «عامل نفوذی» برای او برعهده می گیرند، آنگاه پی درپی باید شاهد تلفات و@@N@@ضایعات باشیم.

دلها اگر از «موعظه»، آدم می شد

شاید تلفات معصیت کم می شد

از این همه کشته های درگیری نفس

ای کاش گزارشی فراهم می شد7

گاهی آنچه بر دل ها نقش می بندد، از روزنه دل وارد می شود. دل، کتابی است که با قلم نگاه نگاشته می شود. به تعبیر امیرمؤمنان(ع): «القلب@@N@@مصحف البصر».8

حال، اگر بخواهیم دربان دل شویم و از حالات آن مراقبت کنیم، مراقبتی هم از «دیده» باید داشته باشیم، چرا که چشم به هر چه بیفتد، دل هم@@N@@همان را هوس می کند و می طلبد. به قول باباطاهر عریان:

ز دست دیده و دل هر دو فریاد

هر آنچه دیده بیند دل کند یاد

بسازم خنجری نیشش زفولاد

زنم بردیده، تا دل گردد آزاد

ولی… نیازی به خنجر فولادین برای کور کردن چشم نیست، مهم آن است که نگاهت در اختیار تو باشد، تو هم در اختیار دین. توصیه هاتف@@N@@اصفهانی این است که:

چشم دل باز کن که جان بینی

آنچه نادیدنی است، آن بینی

پس ، دو چشم در سر داریم و دو چشم در دل. نباید آن را گشود و این را بست. چه زیباست کلام حضرت رسول(ص) درباره انسان های@@N@@چهارچشمی! می فرماید:

«ما من عبد الا و فی وجهه عینان یبصر بهما امر الدنیا، و عینان فی قلبه یبصر بهما امر الاخرة، فاذا اراد الله بعبد خیراً فتح عینیه اللتین فی قلبه@@N@@فابصر بهما ما وعده بالغیب..»9

هیچ بنده ای نیست مگر آنکه دو چشم در سردارد که با آنها کار دنیا را می بیند و دو چشم در دلش دارد که با آنها کار آخرت را می بیند. پس هر گاه@@N@@خداوند نسبت به بنده ای اراده خیر و نیکی کند، آن دو چشم دل را در او می گشاید، تا با آ نها آنچه را که خدا براساس غیب وعده داده است ببیند.

و شگفتا از آنان که نابینایند و خود را بینا می پندارند، چرا که چشم درون چیزی از حکمت ها و حقایق ندیده تا لذت آن را دریابد. به قول مولانا:

چشم باز و گوش باز و این عمی

در شگفت از چشم بندی خدا

اگر قلب، قلب سالمی باشد، «چشم دل» هم خوب می بیند.

و اگر دل، نمرده باشد، «چشمه پند» از آن می جوشد.

و اگر قساوت قلب، که ثمره گناهان بسیار است، انسان را به بیماری قلبی مبتلا نساخته باشد، دل می تواند آینه ای باشد که حکمت برآن بتابد و@@N@@حقیقت از آن بتراود.

دربان دل خویش باشیم، تا به پایگاه شیطان تبدیل نشود.

پی نوشت:

1. میزان الحکمه، ج5، ص216.

2. نهج البلاغه، نامه 31.

3. بقره(2): 74.

4. برگ و بار، ص36.

5. میزان الحکمه، ج5، ص239.

6. برگ و بار، ص286.

7. همان.

8. بحارالانوار، ج68، ص71.

9. میزان الحکمه، ج5، ص224.

این مجله مخصوص کودک و نوجوان می باشد.

پیام زن
ویژه مسائل زنان و خانواده

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
محمد جعفری گیلانی
سید ضیاء مرتضوی

3

7733305
7738743
7733305
payam-zan_man@aalulbayt.org

قم، صندوق پستی 371…

پرسمان
فرهنگی، اجتماعی، دانشجویی

مرکز فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری
سید محمدرضا فقیهی
محمد باقر پور امینی
1380
3

7747240
7735473
7743816
info@porseman.net
www.porseman.n…

مبلغان
فرهنگی – تبلیغی
حوزه

1385/6/1
3
mbl

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

خیلیا بهم بدی کردن میخوام سنگ شم سنگ سنگ سنگ جوری ک دلم واسه کسی دیگ نسوزه بهم بگید ویژگی های ادم سنگ دل چیه …….

به منم بگید

من الان اینطوری شدم😊

چگونه دل سخت شویم

نمیشه

آیا می‌دانید در هفته ۳۶ بارداری باید برای ذخیره خون بندناف نوزادتان ثبت‌نام کنید؟!

والا کاری به سرادم میارن دلت بسوزه واسه کسی تهت میسوزه

خب میشه بگی چجوری سنگ شدی؟

سخته آدم همش یادش میره باز ضربه میخوره

من کلا نمیتونم از سنگ شم همیشه خاک بودم😂

اگه کسی جواب خوبیامو با بدی بده فقط میتونم بهش بی توجه بشم بی توجهی و اهمیت ندادن(ادم حساب نکردن) طرف مقابل بدترین تو دهنی ک میتونی بهش بزنی

به جای سنگ دلی مهربون بمونید و دعاشون کنید

اتفاقا شده خیلی شده فقط نمیدونم چجوری میشه دیگ ب کسی یا چیزی هیچ حسی نداشت دلم نمیخواد دیگ ساده باشم و مهربون و دلسووووز-________- بدتا کردن باهام

میگن اینا ک فراموش میکنن اسکلن دیگ نمیخوام اسکل باشم میخوام جرر بدم هرکی رو ک باعث بشه روز سخت بیاد توزندگیم

دیگ تا چقد؟ نمیشه دیگ صبرم لبریز شده

با بی اهمیتی به مشکلات همونی که دلسوزی براش میکنی میتونی دلتو از سنگ کنی ولی سخته سعی کن بی اهمیت باشی و اگر دیدی خیلی داره اذیت میکنه بگو به درک البته نه دلسوز خوبه نه سنگ و سرد متعادل باش برا خودت حریم و قانون بزار هرکسی اونو رعایت نکرد حالشو بگیر وگرنه سنگ شدن فایده نداره

خاکی باشی اسفالتت میکنن

خب مشکل اینجاس دیگ نمیبینه چیزیو …ن شماره ازم داره ن چیزی

اولا ادم خیلیییی دلسوز و به شدت وابسته ایی بودم.

 اطرافیانو خانواده ام بدجوری دلمو شکستن، فهمیدم که تصوراتم از اونایی که باهام بودن اشتباهه. یعنی از وقتی درست تر شناختمشون دیگه کلا عوض شدم. دست خودمم نبود. الان بی تفاوت و بی احساسم. هیچی خیلی خوشحال یا ناراحتم نمیکنه. به کسیم وابسته نیستم

فقط بدتر نشه. اخه من مادرشوهرم خ پررو بود همیشه کار میکشید یبار ک تا چشش بمن افتاد رفته بودم پیشش ی چایی گذاشتم باهم بخوریم. تو ی ساختمون بودیم سریع رفت لباس‌شویی روشن کرد ک ینی بیا کمک. منم کاردا‌شتم خونه خودم ب ی بهانه رفتم بالا. بعدش عین دشمن خونی شد باهام هرروز اذیت متلک دشمنی 😒

من ب ادمای بی ارزشی ک روبه رو میشم اهمیت نمیدم 

و کسی هرگز نمیتونه اسفالتم کنه همیشه با عشق زندگی کردم❤

البته بعصی وقتا دلم برای خود قبلیم تنگ میشه

وای اگ‌توی  یه ساختمون یا ی خونه با مادر شوهر باشی فاجعس ازش دور ک باشی عزیز دوردونششش میشییی-____-

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت می‌باشید

مطالب این سایت تنها جنبه اطلاع رسانی و
آموزشی داشته و توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین
مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست. لطفاً پیش از استفاده از سایت
صفحه
“شرایط استفاده از سایت”
را مطالعه فرمایید. استفاده از این سایت
بدان معناست که شما قبلاً صفحه “شرایط استفاده از سایت” را مطالعه کرده
و به مفاد آن واقفید. نقل مطالب این سایت با ذکر منبع و نشانی اینترنتی سایت بلامانع است

چگونه دل سخت شویم
چگونه دل سخت شویم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *