اشتراک گذاری این مطالب در:
چگونه ذهن خود را تغییر دهیم ؟ تصور عموم مردم این است که افراد موفق، دارای یک ذهن قوی و در نتیجه یک ذهن برتر نسبت به سایرین هستند؛ اما واقعیت این است که داشتن یک ذهن قوی صفتی نیست که شما با آن به دنیا بیایید.
تغییر ذهنیت و افکار (Change of mind) و همچنین داشتن ذهنی قوی یک انتخاب است که همه افراد موفق آنرا دنبال میکنند. افراد با ذهنهای برتر توانایی مدیریت احساسات، افکار و رفتارشان را دارند و همین مسئله آنها را در مسیر موفقیت قرار میدهد.
آشکار است که صاحبان ذهنهای برتر داری نگرشی مثبت به زندگی و حوادث آن هستند و سعی در بهرهگیری از هر تجربهی تلخ و شیرینی دارند. شاید بهتر است گفته شود، یک انسان موفق با یک ذهنیت سازی مثبت درباره اتفاقات، ذهن خود را قوی و به یک ذهن زیبا تبدیل میسازد.
اما صاحبان ذهنهای برتر چگونه به توانایی این نوع ذهنیت سازی رسیدهاند. سوال مهمی است که پاسخ آن در گرو بررسی رفتاری است که آنها انجام نمیدهند. در ادامه به بیان چند نمونه از این رفتار پرداخته میشود:
نشستن و تأسفخوردن بابت شرایط و یا حتی رفتار ناشایست سایرین برای صاحب یک ذهن برتر ممنوع است. به جای آن نقش خود را در زندگی قبول میکند و باور دارد که زندگی همیشه راحت و عادلانه نیست. تصور کنید مدتهاست که خود را برای یک مصاحبه کاری آماده میکنید.
در ذهنتان خود را مناسبترین فرد برای آن شغل میدانید؛ اما نتیجه مصاحبه فرد دیگری را مناسب آن شغل معرفی میکند.
قطعا اگر شما صاحب یک ذهن برتر باشید، در این موقعیت، زمان با ارزش خودتان را با تأسف خوردن هدر نمیدهید، چون میدانید تأسف هیچ ثمرهای برایتان به جز اتلاف وقت و انرژی نخواهد داشت.
اگر حال روحی هر روز شما وابسته به حال رئیستان است، شما دارای یک ذهن برتر نیستید. صاحب یک ذهن برتر همواره قدرت را در دست دارد و اجازه نمیدهد که دیگران به کنترل او بپردازند. اگر تاکنون یک بار از خود پرسیدهاید که چگونه افکار خود را تغییر دهیم باید کنترل رفتار و احساساتش را وابسته به رفتار و حال دیگران نکنید. کنترل احساسات شما همواره باید در دستان خودتان باشد. با یک انتخاب درست میتوانید بهترین پاسخ را نسبت به احوال دیگران داشته باشید.
تغییر را با آغوش باز میپذیرید و نسبت به تغییر محیط نیز با انعطاف برخورد کنید. ذهن انسان گاه علاقه به حفظ حالت همیشگی دارد و نسبت به تغییر مقاومت میکند؛ اما ذهن های قوی آماده برای تغییرات احتمالی هستند و نسبت به تعییرات از خود انعطاف نشان میدهند. برای پاسخ به سوال اینکه چگونه ذهن خود را تغییر دهیم لازم است تا برای همیشه با خجالتی بودن خداحافظی کنید.
چگونه ذهن خود را عوض کنیم
صاحب یک ذهن برتر عمیقاً بر این باور است که تنها چیزی که میتواند کنترل کند رفتار خودش است و از این رو انرژی خود را برای اموری که کنترلی بر آن ندارد تلف نمیکند.
تصور کنید برای رسیدن به یک جلسه باید مسیر پر ترافیکی را طی کنید، اگر شما صاحب یک ذهن برتر باشید، وقت خود را صرف غرزدن و ناراحتی از ترافیک سنگینی که شما هیچ کنترلی روی آن ندارید نمیکنید و به جای آن با کمی زودتر حرکت کردن به سمت مقصد به خود این اطمینان را میدهید که به موقع به جلسه خواهید رسید.
پس یک قدم مهم برای اینکه بتوانیم به سوال چگونه افکار خود را تغییر دهیم پاسخ دهیم، کنار گذاشتن امور بیهوده است.
صاحبان ذهن های برتر به راحتی نه میگویند و هرگز به خاطر خوشامد و یا تنها کسب تأیید دیگران کاری را انجام نمیدهند. همواره در تلاش هستند که مهربان و عادل باشند؛ اما این را هم میدانند که نمیشود همه را همیشه راضی نگه داشت، پس تمرکزشان را بر آنچه درست و مهم است قرار میدهند.
این به معنای این نیست که هر ریسکی را بپذیرید. بلکه همواره ریسکهای حسابشدهای را انجام میدهند. قبل از انجام هر کار به مطالعه ریسکها و فواید آن میپردازند و قبل از عمل از جنبههای منفی بالقوه آن کار هم کاملاً آگاه میشوند.
قطعا هر عملی همراه با ریسکهایی خواهد بود؛ اما یک ذهن برتر به محاسبه ریسکها میپردازد و در صورت عدم موفقیت هم از شکست برای یادگیری و رشد استفاده میکند. یک ذهن برتر یک ذهن خلاق است. ریسکها را مطالعه میکند و به دنبال راهحلی خلاقانه برای کاهش هزینههای احتمالی است.
یک ذهن برتر در گذشته به سر نمیبرد. «ای کاش این اتفاق نمیافتاد» و یا « ای کاش این اتفاق به شکل دیگری میافتاد» در یک ذهن قوی جایی ندارد. صاحبان ذهن های قوی میدانند راهی برای رهایی از گذشته نیست. از این رو با یک ذهنیت سازی صحیح نسبت به گذشته به دنبال درسهایی هستند که از آن میتوان گرفت.
در زمان حال زندگی میکنند و به جای خیالبافی درباره روزهای درخشانی که میتوانست در گذشته اتفاق بیافتد، برای آینده برنامهریزی میکنند.
یکی از راههایی که با آن میتوانید به سوال چگونه نگرس خود را تغییر دهیم پاسخ دهید، کنار گذاشتن اشتباهات برای همیشه است.
یکی از ویژگی های مهم یک ذهن قوی این است که اشتباهاتش را میپذیرد. برای تغییر یک مسیر اشتباه باید ابتدا بپذیرید که راه را اشتباه آمدهاید. یک ذهن برتر در هنگام آگاهی از یک اشتباه ابتدا آن را میپذیرد.
سپس به دنبال درسهایی است که از آن اشتباه میگیرد و به این ترتیب از تکرار آن جلوگیری میکند. اشتباهات برای صاحب یک ذهن برتر سرمایه با ارزشی هستند که مسیر پیشرو را روشنتر میسازد.
«شکست مقدمه پیروزی است»، تنها یک شعار تکراری و قدیمی در یک ذهن قوی نیست. مطالعه سرگذشت افراد موفق مملو از روایتهایی از شکستهای مختلف آنها در مراحل مختلف زندگی است. اما آنها برای رسیدن به موفقیت هرگز تسلیم شکستهایشان نشدند و با قدرت بارها و بارها از نو شروع کردهاند.
ذهنهای برتر باور دارند که هیچکس به اندازهای کامل نیست که مرتکب به هیچ اشتباهی نشود. بنابراین اشتباهاتشان را بزرگتر از چیزی که هست نمیبینند و اجازه نمیدهند که اشتباهات زنجیر پایشان شود و آنها را از حرکت بازدارد.
از همراهی با خودشان لذت میبرند و کار و عمل آنها وابسته به داشتن همراهی دیگران نیست. گاه یک مسیر را باید به تنهایی طی کرد و ذهن های برتر هراسی از تنها سفر کردن ندارند.
صاحبان ذهن های برتر به دنبال فرصتها بر اساس ارزشهای خودشان هستند. این ذهنیت که کسی باید از آنها حمایت کند و یا دنیا باید چیزی را به آنها بدهد، نیستند. باور دارند، دنیا بدهی به آنها ندارد و حتی بابت تلاششان هم پاداشی به آنها نمیدهد.
میدانند، گاه حتی بعد از یک تلاش فراوان هم ممکن است چیزی عایدشان نشود و آنچه که اهمیت دارد سختکوشی، تمرکز بر اشتباهات و حرکت دوباره است.
نابرده رنج گنج میسر نمیشود. صاحبان ذهن های برتر این مصرع معروف را کاملاً درک کردهاند. صبور و با پشتکار مراحل لازم برای انجام یک کار را طی میکنند، مهارتهای لازم را کسب کرده و با اتکا به تواناییهایشان به سمت پیشرفت قدم بر میدارند.
همه این موارد ذکرشده را میتوان اینگونه خلاصه کرد که افراد موفق با ذهنیت سازی صحیح نسبت به خود و زندگیشان ذهن خود را به یک ذهن برتر تبدیل میسازند. ذهن انسان قابلیت تبدیل به یک ذهن قوی را داراست. کافی است با نگرش صحیح نسبت به خود و پیرامونمان به تمرین بپردازیم و زیبایی ذهن انسانهای موفق را برای به وجود بیاوریم.
برای داشتن ذهنی موفق، خودساخته شرکت در دوره «چطور ذهن موفق داشته باشیم» را به شما پیشنهاد میدهد. برای کسب اطلاعات بیشتر روی تصویر زیر کلیک کنید:
ما عاشق خواندن نظرات شما هستیم!
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
فرستادن دیدگاه
هدف ما در اینجا این است که اول نگرش شما را نسبت به موفقیت (به خصوص موقعیت های موفقیت در ایران) درست کنیم و بعد در قسمت های پیشرفته آموزش هم قرار بدیم مثل آموزشهای بازاریابی مثل کسب و کار شخصی و …
© تمامی حقوق برای شرکت خودساخته محفوظ می باشد . نشر با ذکر منبع بلامانع استطراحی و پشتیبانی: «وبکاستر»
هرآنچه ازعملهای زیبایی زنان میخواهیدبدانید
دنبال بلیط ارزون هستی؟حتما اینجا سر بزن
مهترین راه برای تغییر احساس و در نتیجه رفتار کسی تغییر افکار اوست
چگونه ذهن خود را عوض کنیم
تغییر افکار افراد
به نظر میرسد افراد مختلف در یک موقعیت مشابه، به طرز متفاوتی رفتار کرده، احساس متفاوتی داشته و افکار آن ها متفاوت است. آیا میتوان گفت که علّت رفتار هر فردی نوع احساس اوست؟ پس برای تغییر افکار افراد، باید احساس آنها را نیز تغییر دهیم.
از سوی دیگر، مشخص شد که طرز فکر افراد نیز تعیینکنندة احساس آنهاست. پس بهترین راه برای تغییر احساس (و در نتیجه رفتار) کسی، تغییر افکار اوست. ولی اینجا یک سؤال مطرح میشود: چگونه میتوانیم تغییر افکار دهیم؟
گام اول : افکار منفی خودآیند را شناسایی کنیدنخستین گام در تغییر افکار، شناختن آنهاست. اینجا اصطلاح افکار منفی خودآیند بهکار میرود. این افکار منفیهستند، چون احساس بدی در فرد ایجاد میکنند و خودآیند میباشند چون بدون اینکه بخواهیم به سراغمان میآیند. گام دوم : خطاهای شناختی خود را بررسی کنیدبه این جملهها توجه کنید: “حالا آنها فکر میکنند که من آدم پرمدّعایی هستم”؛ “حتماً از من بدشان آمده”؛ “از دست من رنجیده است”؛ “سر و وضع من به نظرش خندهدار است”؛ “حتماً عصبانی است”؛ “دلش نمیخواهد کسی متوجه شود”.
آیا شما تا به حال از این جملات استفاده نکردهاید؟ به نظر میرسد در تمام این موارد داریم ذهن دیگران را میخوانیم یا سعی میکنیم افکار، احساسات یا عقاید دیگران را حدس بزنیم و از سویی به حدس خود اعتقاد کامل داریم.
ولی آیا ما واقعاً توانایی خواندن یا تغییر افکار دیگران را داریم؟ مسلماً پاسخ منفی است. یا در مثال زیر: “همه زندگیام پر از شکست است”؛ “هیچوقت نتوانستهام کاری را درست انجام دهم”؛ “اصلا نمی توانم” ” من همسر خوبی نیستم”؛ “اصلاً بلد نیستم”.
آیا تمام مواردی که گفته شده، کاملاً درست است؟ مثلاً آیا این فرد واقعاً نتوانسته حتّی یک کار را درست انجام دهد؟ مسلماً اینطور نیست و در مثالهای گفته شده حتماً مواردی از موفقیت، درست انجام دادن کارها یا بلد بودن وجود دارد. بهنظر میرسد در این موارد به نکات مثبت توجهی نشده است شاید بهتر باشد این فرد تغییر افکار دهد.
اما چرا گاهی اینطور فکر میکنیم؟ آیا این افکار منفی نیست؟ گاهی تجزیه و تحلیل اطلاعات در ذهن ما تحریف میشود. این تحریفها که “خطاها یا تحریفهای شناختی” نامیده میشوند، به اَشکال گوناگونی ظاهر میشوند. مثالهای بالا دو نمونه از این خطاها هستند.
اولین مورد، “ذهنخوانی” و دومی “بیتوجهی به امر مثبت” نامیده میشوند. در ذهنخوانی، فرد تلاش میکند افکار، احساسات و تمایلات دیگران را حدس بزند یا باعث تغییر افکار آنان شود. بیتوجهی به امر مثبت نشان میدهد که فقط موارد منفی در نظر گرفته شده و فرد توجهی به موارد مثبت نمیکند.
یکی دیگر از خطاهای شناختی “تغییر افکار” است. این خطای شناختی گویای این است که اگر فرد به کاملترین و بالاترین سطح موردنظر خود نرسد، گویی هیچ مؤفقیتی به دست نیاورده است.
برای مثال، دانشجویی برای یک امتحان تلاش زیادی کرده و نمرهاش نسبت به امتحان قبلی خیلی بیشتر میشود، ولی به حدّ ایدهال خود نمیرسد. وی فکر میکند: “تلاشهایم هیچ فایدهای نداشته و هیچ چیز نسبت به سابق تغییری نکرده است ایا این افکار منفی نیست؟
حال اگر این دانشجو فکر کند که “من آدم شکستخوردهای هستم و تمام تلاشها و تمام زندگیام بیحاصل بوده!” میتوان از خطای شناختی دیگری به نام “تعمیم مبالغهآمیز” نام برد.
“فیلتر ذهنی” باعث میشود که فرد بخشی از واقعیتها را ندیده و فقط به واقعیتهای محدودی توجه کند.
برای مثال، وقتی کسی میگوید “هیچکس مرا دوست ندارد، “من آدم بیمصرفی هستم و به دردی نمیخورم” یا “هر وقت با کسی دوست شدهام، نتوانستهام دوستیام را حفظ کنم” درواقع نمی تواند هیچ موردی را که خلاف این افکار منفی را نشان دهد به یاد بیاورد.
مثلاً این که مادرش به او خیلی علاقه دارد یا دوستانی دارد که با او تماس میگیرند، یا اینکه او تنها کسی است که جزوههایش در کلاس دست به دست میگردد.
گاهیاوقات افکار ما بیشتر در مورد آینده است. ولی آنچه را که برای آینده پیشبینی میکنیم، بیشتر منفی است. مثلاً “حتماً امتحانم را خراب خواهم کرد”، “مطمئنم که به حرفم گوش نخواهد کرد”، “بلیط پیدا نخواهم کرد” تغییر افکار در این نوع افراد واجب است.
به نظر نمیرسد چنین پیشبینیهایی در مورد آینده کاملاً درست باشند، بهخصوص اگر تا این حد یکطرفه باشند. این خطای شناختی “پیشگویی” نامیده میشود.
گاهیاوقات افکار ما اغراقآمیز هستند و بهنظر میرسد که موضوع را خیلی بزرگ میکنیم. از این خطا با نام “درشتنمایی” یاد میشود. مثلاً “آبرویم رفت”، “افتضاح شد”، “تمام زندگیام خراب شد”.
“استدلال احساسی” زمانی است که ما بدون دلیل کافی و صرفاً به علّت احساسی که داریم قضاوت میکنیم و ممکن است تغییر افکار دهیم. مثلاً فردی که اضطراب دارد میگوید: “نگران هستم، پس حتماً قرار است اتفاق بدی بیافتد”.
برخی افراد بایدها و نبایدهای زیادی را برای خود و دیگران بهکار میبرند. هرچند وجود این بایدها و نبایدها تا حدّی انگیزه ایجاد میکند و باعث تغییر افکار می شود، ولی نمیتواند چیزی را تضمین کند. مثلاً گفتن اینکه “باید نمرة خوبی بگیرم”، یا “نباید این حرف را میزد” نمیتواند تضمینکننده این باشد که آن فرد واقعاً نمره خوبی بگیرد.
بلکه تنها اثری که ایجاد میکند این است که اگر فرد نمرة خوبی نگیرد، خود را سرزنش کند یا به علّت حرفی که دیگری زده شدیداً عصبانی باشد. این خطا، “بایدها” نام دارد.افراد غمگین تمایل زیادی دارند که نامها و القابی را به خود دهند که این یکی از افکار منفی است. آنها خود را تنبل، بیعرضه، خنگ و نظایر آن مینامند. ما بسیاری اوقات حتّی دیگران را نیز به همین نامها و خصوصیات ملقب میکنیم یا حادثهای را بدبختی مینامیم. این خطای شناختی “برچسبزدن” نام دارد.بسیاری از افراد خود را مسئول وقایع و حوادث منفی میدانند. آنها هر رویداد منفی را به خود نسبت داده و به خاطر آن خود را سرزنش میکنند که این افراد نیاز به تغییر افکار دارند. مثلاً ممکن است خود را مسئول شکست دوستشان در امتحان بدانند، چون معتقدند باید به اتفاق او درس میخواندند تا او هم یاد بگیرد.
یا اگر رابطهشان با دوستی به هم خورده تمام تقصیرها را خود بهعهده میگیرند. این خطا را “شخصیسازی” مینامند.شناخت خطاهای شناختی موجود در تغییر افکار کمک زیادی در تغییر آنها میکند. گام سوم : دلایل و شواهد تغییر افکار را بررسی کنیدعلاوه بر بررسی تغییر افکار خطاهای شناختی، راههای دیگری نیز برای مقابله با افکار منفی وجود دارد. مثلاً میتوانید دلایل و شواهدی را که بر له و علیه فکر شما وجود دارد بررسی کنید و آنها را از خود بپرسید. گام چهارم : سحر و جادو را مشاهد می کنیداگر شما سه وظیفه اول ار انجام دهید سحر و جادو اتفاق خواهد افتاد. اگر اعتقاد داشته باشید که می توانید سه مرحله اول ار انجام دهید ، جادوی تغییر افکار را مشاهده می کنید.به زودی افکار منفی در مورد همه چیز از ذهن شما پاک می شود.
علاوه بر این سه گام روشهای دیگری نیز برای کمک به تغییر افکار وجود دارد. با توجه به اینکه سایر روشها تخصصیتر بوده و احتیاج بیشتری به کار با یک متخصص دارد از ذکر آنها در این متن خودداری میشود.
علاوه بر موارد تغییر افکار که گفته شد، توصیههایی نیز وجود دارد که رعایت آنها به افراد کمک میکند بر حالت غمگینی خود مسلط شده و روحیة بهتری پیدا کنند.در این قسمت برخی از این توصیهها را خواهید دید.
چگونه ذهن خود را عوض کنیم
برای تغییر افکار افراد، باید احساس آنها را نیز تغییر دهیم
توصیههایی که به شما کمک میکند حالتان بهتر شود:_ سعی کنید هر روز سر ساعت خاصی از خواب بیدار شوید. حتّی اگر دلتان نخواهد، به محض بیدار شدن، از رختخواب بیرون بیایید.
_ وقتی حوصله ندارید شاید خوشتان نیاید با دیگران صحبت کنید، ولی بهتر است بدانید در چنین شرایطی حرف زدن با دیگران میتواند به تغییر افکار شما کمک کند. با کسی که دوست دارید و در مورد موضوعی که دوست دارید، صحبت کنید.
_ وقتی دلتان گرفته سعی کنید در زندگی و افکار خود تغییرات کوچکی ایجاد کنید. چیدمان اتاقتان را تغییر دهید، لباسهای خود را عوض کنید، موهایتان را کوتاه کنید، اگر دارید به جایی میروید، از مسیر دیگری بروید.
_ به یک دوست یا فرد مورد علاقه تلفن کنید. به دیدن یکی از آشنایان قدیمی بروید._ سعی کنید حالت چهره خود را تغییر دهید. پژوهشگران نشان دادهاند که حالت صورت شما میتواند باعث تغییر افکار شما شود. پس لبخند بزنید و اگر بیاختیار اخم کردهاید، سعی کنید اخمهایتان را باز کنید.
_ زمانی که حالتان خوب است، فهرستی از آنچه که شما را خوشحال میکند تهیه کنید. همچنین فهرست دیگری از افرادی که دیدن و حرف زدن با آنها برایتان لذّتبخش است، درست کنید. در هنگام ناراحتی به این فهرستها مراجعه کرده و مواردی را که میتوانید انجام دهید تا افکار منفی از شما دور شود.
_ سعی کنید علّت افسردگی خود را پیدا کرده و به خود یادآوری کنید که با از بین رفتن این علّت حال شما نیز بهتر خواهد شد.
_ فهرستی از خصوصیات مثبت و تواناییهای خود و فهرست دیگری از مؤفقیتهای خود تهیه کنید. حتّی موارد کوچک را نیز در این فهرست بنویسید. میتوانید از نزدیکان خود در این مورد کمک بگیرید. هر وقت احساس بیارزشی و ناراحتی میکنید، این فهرست را مرور کنید نا تغییر افکار در شما رخ دهد.
_ هر بار کاری را خوب انجام میدهید یا هر وقت که حالتان خیلی خوب است، احساس و افکار خود را یادداشت کنید. مرور این نوشتهها در زمانهایی که احساس خوبی ندارید، به شما نشان میدهد که این حال بد شما پایدار نبوده و مدتی بعد احساس بهتری خواهید داشت.
_ سرگرمیهایی برای خود پیدا کنید. منظور از سرگرمی، کارهایی است که صرفاً برای لذّت بردن انجام میدهید.
_ از نرمش و ورزش غفلت نکنید. هر کاری که شامل فعالیت و تحرّک جسمانی باشد، حالتان را بهتر خواهد کرد. اگر هنگام پیادهروی افکار منفی به شما هجوم میآورد، به ورزش دیگری بپردازید. نرمش و ورزشهای موسوم به ایروبیک (ورزشهای هوازی) و شنا بسیار مفید میباشند.
_ در کارهای داوطلبانه و خیریه شرکت کنید._ اعتقادات مذهبی خود را تقویت کرده و به خدا توکل کنید._ بپذیرید که هر فرد تواناییها و خصوصیات متفاوتی دارد. روی خصوصیات خاص خود تأکید کنید.
_ اهداف واقعبینانهای داشته باشید. اهداف سخت و مشکل برای خود تعیین نکنید و مسئولیت بیش از حدّی را به دوش نگیرید. از خود انتظار زیادی نداشته باشید. هر روز یک هدف کوچک برای خود تعیین کنید و سعی کنید به آن برسید.
به یاد داشته باشید که افسردگی انرژی و انگیزة ما را کاهش میدهد و باعث ایجاد افکار منفی می شود. انجام حتّی یک کار کوچک در روز به شما کمک میکند احساس بهتری راجع به خود داشته باشید.
_ برای هر روز خود کارهای لذّتبخشی، هر چند کوچک، تعیین کنید._ به خود اجازه دهید که احساساتتان را عملی کنید، ولی بهشیوهای مناسب. اگر احتیاج به گریه دارید، گریه کنید.اگر عصبانی هستید، راه مناسبی برای ابراز خشم خود پیدا کنید.
_ دقت کنید دورة غمگینی شما با چه علایمی شروع میشود (خواب زیاد، از کوره در رفتن، و…). وجود این علایم را بهعنوان یک هشدار در نظر گرفته و کمک به خود را شروع کنید که یکی از مهم ترین راه های کمک به خود تغییر افکار است.
_ خودگوییهای منفی نداشته و افکار منفی به خود راه ندهید. به جای نتیجهگیری سریع، سعی کنید بر آنچه که میدانید درست، واقعی و قابل مشاهده است، تأکید کنید. فقط روی منفیها تأکید نکنید.به یاد داشته باشید که ممکن است تمام این موارد برای شما مفید نباشد. بهتر است آنها را امتحان کرده و مواردی را که برای شما مؤثرتر است پیدا کنید تا تغییر افکار را حس کنید و نتیجه آن را ببینید.
منبع : ravvan.com
مطالب بیشتر برای زندگی بهتر
مشاهده تمامی مدلهای لوازم خانگی اسنوا/قیمت
پکیجی که شما را به هدف تحصیلیتان میرساند
سوالات پیش از ازدواج به تفکیک جلسه
به تماشای کیفیتی بی حاشیه!
درمان اختلالات روحی بدون دارو و عارضه
مشاوره و مراقبتهای قبل از بارداری
دندانپزشکی تخصصی کودکان/*تعرفه مناسب
چنین کیکی روفقط تواین یخچال میتونی جابدی
خریدقسطی جهیزیه بدون نیاز به پرداخت اولیه
سفارش کیک های تازه و خوشمزه خونگی
جهیزیه ات رو قسطی وبدون پیش پرداخت بخر
بهترین قیمت بلیط اتوبوس-خریدآنلاین
بهبود مشکلات رفتاری کودک با بازی درمانی
چیدمان کابینت آشپزخانه با محصولات آدلان
Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021
رژیم غذایی دکتر کرمانی
ما انسان ها دو نوع طرز فکر ثابت و رشد داریم که یک نوع آن سبب می شود به مسیر اشتباه برویم و دیگری کمک می کند در لحظات مختلف درست تصمیم گیری کنیم اما به نظرتان می توان طرز فکر را تغییر داد یا خیر؟ در این مطلب سعی داریم راهکارهایی برای تغییر در طرز فکر به شما آموزش دهیم اما یادتان باشد که هر کسی می تواند روش فکر کردن خود را تغییر دهد یعنی طرز فکرها تغییرپذیرند. به نظرتان کدام را باید تغییر دهیم؟ طرز فکر یا عمل مان را؟ تغییر در طرز فکر را شبیه دوچرخه سواری بدانید. اگر چرخ جلو فکر و چرخ عقب عمل باشد با به حرکت درآوردن هر کدام چرخ دیگر هم به گردش در می آید. در تغییر فکر و عمل، هر کدام را بهتر انجام دهیم پیشرفت خواهیم کرد چون هردو مکمل یکدیگرند. امکان ندارد فکر را تغییر دهید اما در عمل تغییری ایجاد نشود. اگر طرز فکر را تغییر دهید زندگی هم تغییر می کند. بنابراین تا زمانی که تغییری را ایجاد نکنیم نباید انتظار داشته باشیم که زندگی، شغل و حتی وزن مان تغییر کند.
هنگام حرکت در مسیر رشد باید دست از قضاوت برداریم و تنها به دنبال یادگیری باشیم. به تغییری که انتخاب می کنید تعهد داشته باشید.
چقدر خود را میشناسید؟ چه تواناییها و شایستگیهایی دارید؟ از نقاط ضعف و قوت خود خبر دارید؟ می دانید خودآگاهی در کنار افکارتان چه اثری روی بدن شما می گذارند؟ برای اینکه به سوالاتی از این قبیل پاسخ دهید باید مهارت بسیار مهم زندگی یعنی خودآگاهی را بدانید. خودآگاهی یعنی شناخت دقیقی از شخصیت خود داشته باشید. شخصیت شامل افکار، اعتقادات، احساسات، توانایی ها و نقاط ضعف و قوت است. برای آشنایی بیشتر با خودآگاهی نسبت به غذاخوردن تان به سوالات زیر پاسخ دهید.
چگونه ذهن خود را عوض کنیم
داشتن خوداگاهی نسبت به خوردن کاری نیست که خانواده به ما یاد داده باشد اما با یادگیری چهار گام موثر می توانید به این خودآگاهی برسید.
از قدیم می گفتند سنگ بزرگ نشانه نزدن هست. گاهی اوقات ما اصلا کارهای کوچک انجام نمی دهیم چون می خواهیم کاری بزرگ تحویل دهیم. درگیر ایده آل بودن برابر با هیچ کاری نکردن است. یک دفترچه یادداشت بردارید و تمام افکار و احساساتی که سبب غذاخوردن می شوند را یادداشت کنید. حتی اگر خوراکی اضافه هم خورید را بنویسید تا بتوانید حساب کنید که چه مقدار غذا خوردید. حتما یادداشت کنید چون ممکن است فراموش کنید. برای شروع روزی یک ربع این کار را انجام دهید. درگیر کمال گرایی نشوید حتی اگر بی حوصله و بد خط هستید دست از نوشتن برندارید.
مثلا بنویسید می خواهم به تناسب اندام برسم. اگر روی کاغذ بنویسید از حالت آرزو خارج می شود و به هدف قابل دسترس تبدیل می شود. رسیدن به تناسب اندام هدف بزرگی است که باید به هدف های کوچک تقسیم کنید. مثلا برنامه رژیم سه ماهه دکتر کرمانی را گرفتید. بعد باید این برنامه را به ماهانه و روزانه تغییر دهید. بهتر است هر روز که از خواب بیدار می شوید فعالیت های همان روز و لیست غذاها را مشخص کنید.
نقاط ضعف و قدرت در هنگام غذاخوردن چیست؟ وقتی رژیم می گیرید در چه بخش هایی لغزش دارید. مثلا نقطه ضعفم این است که نمی توانم قطاب نخورم. تنها راه این است که اصلا قطاب نخورم چون با یک عدد سیر نمی شوم و ۴ یا ۵ تا می خورم. دفترچه یادداشت را بردارید و نقاط قوت و ضعف خود را در رژیم مشخص کنید.
برای شناسایی بهتر نقاط ضعف خود به این سوالات پاسخ دهید:
زمانی فشار ناشی از استرس از روی مغز برداشته می شود که با فعال شدن منطق شما، آگاهی بیشتری نسبت به خود بدست بیاورید. برای کاهش استرس های روزانه روی نفس کشیدن متمرکز شوید. سعی کنید به این شکل نفس عمیق بکشید:
این کار را چندین بار تکرار کنید تا کم کم به صورت عادت در شما شکل بگیرد و موفق شوید بدون فکر کردن به آن انجامش دهید. اگر هنگام نفس کشیدن افکار دیگری وارد ذهن شما شد با آنها نجنگید. با کاهش استرس، میزان آگاهی شما نسبت به کارها بیشتر از قبل خواهد شد. یادتان باشد ایجاد تغییر زمان بر است و به تمرین و تکرار نیاز دارد.
بعد از رسیدن به خودآگاهی در این بخش، سراغ دومین راهکار برای تغییر طرز تفکر می رویم.
اگر در زمینهای نتیجه لازم را نگرفتید و موفق نشدید می توانید از کلمه جادویی «هنوز» استفاده کنید. وقتی از این کلمه جادویی استفاده کنید، انگار ادامه داستان را باز نگه می دارید و با ادامه دادن مسیر و تلاش بیشتر می توانید مسیر عصبی مورد نظر خود را بسازید و موفق شوید مثلاً:
افرادی با «طرز فکر ثابت» درک صحیحی از کلمه هنوز ندارند. آنها فکر می کنند به نتیجه مثبت نمی رسند. در صورتی که اگر بخواهیم طرز فکر رشد را در خود ایجاد کنیم باید بگوییم که من هنوز موفق نشدم و بالاخره به وزن مناسبم می رسم. از همه مهم تر اینکه الان موفق نشدم دلیلی بر توقف و تلاش نکردن نیست. اتفاقاً دلیلی عالی برای اینِ که تمام سعی خود را انجام دهید تا به موفقیت دست پیدا کنید. با تمرین و تکرار زیاد این کلمه جادویی به طور ناخودآگاه در مغز شکل می گیرد و فرد انگیزه لازم را برای تلاش بیشتر بدست می آورد و مطمئن است که موفق می شود؛ برعکس طرز فکر ثابت که در یک نقطه میایستد و فقط خودش رو سرزنش میکند.
افراد با طرز فکر ثابت، ترجیح میدهند که همیشه در منطقه امن خود باقی بمانند و اصلا دنبال چالش نیستند. پس لازم است که از این منطقه خارج شوید تا طرز فکر رشد در شما تقویت شود. جمله معروف « یک کشتی در بندر جای امنی دارد اما برای آن ساخته نشده است، کشتی باید دریاها را بشکافد تا به اقیانوس برسد.» اما در ادامه می خواهیم چند راهکار کوچک درباره خروج از منطقه امن توضیح دهیم.
راحت ترین راه برای خروج از منطقه امن این است که از مسیر های جدید دیگری به خانه بروید. برای برگشتن از مدرسه، دانشگاه، محل کار مسیر جدید دیگری را جایگزین مسیر همیشگی کنید. همیشه چندین راه برای رسیدن به خانه وجود دارد. ترکیب همین چیز های کوچک در ذهن، در تغییرات دیدگاه شما از کسی که به عادت های گذشته چسبیده بود، کمک می کند.
رسیدن به هدف هم دقیقا همین طور است. پس کم کم و با برداشتن یک گام کوچک به سمت جلو حرکت کنید. اگر می خواهید وزن را کاهش دهید کافی است روزی یک خوراکی از لیست غذاها یا حتی یک قاشق از غذای بشقاب خود را کم کنید این موارد کمک می کند بدون اینکه متوجه شوید از منطقه امن خوش خوراک بودن به سمت سلامت بیشتر و سبک زندگی سالم حرکت کنید.
منطقه امن فضای ذهنی است که خودمان ایجاد کردیم. بنابراین خروج از آن هم با استفاده از روش های بالا، توسط خود ما امکان پذیر می شود!! آیا تا به حال به خودتان گفتید: «دوست داشتم فلان کار را در فلان دوره زمانی انجام دهم، اما…؟» بر این ترسها و موانع غلبه کنید. برای دنبال کردن ندای درون خودتان شجاع باشید.
دفتر یادداشت را آماده کنید و بنویسید که به نظرتان همین امروز در کدام زمینه باید طرز فکر را تغییر دهید؟ اگر دوست داشتید پاسخ خودتان را در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
نظر شما
نام *
ایمیل
برای دریافت مشاوره خرید رژیم دکتر کرمانی شماره همراه خود را ثبت کنید ما با شما تماس میگیریم
کلیه حقوق متعلق به مجموعه به اندام دکتر کرمانی می باشد.
برای مشاهده نتایج کلید Enter و برای خروج کلید Esc را بفشارید.
تنظیم مجدد ذهن در چند سال اخیر به سوژه مورد علاقه روانشناسان و عصب شناسان تبدیل شده است. ذهن شما، بر اساس عادتهای روزانهتان و تحت تاثیر ایدهها و افکار رفتار میکند. تنها یک ایده کافیست تا الگوی ذهن شما را تغییر دهد و رفتار جدیدی را جایگزین رفتار قبلی کند. تنظیم مجدد ذهن یک واقعیت است.
در این مطلب سبکتو، ۸ طرز فکری که تنظیم مجدد ذهن را سرعت میبخشد را معرفی میکنیم:
یکی از قهرمانان گلف جهان میگوید اختلاف ضربهای که به هدف میانجامد و فرد را موفق میکند و ضربهای که چند متر با سوراخ فاصله دارد، فقط تحت تاثیر یک میلیمتر کمتر یا بیشتر بلند کردن چوب و ضربهای است که به آن وارد میکنند.
همه ما تجربه لحظههایی که احساس میکنیم هرگز به هدف نخواهیم رسید را داریم. لحظههایی سرشار از ناامیدی که حس میکنیم کیلومترها با هدف خود فاصله داریم، اما حقیقت این است که این تنها بازی ذهن ماست و در واقعیت بسیار نزدیکتر از آنچه میبینید هستید.
چگونه ذهن خود را عوض کنیم
عادت به رد شدن و نباختن، ذهن شما را قوی میکند. درست مانند یک ماهیچخ که با ورزش آن را تقویت میکنید. این قوی شدن تا جایی پیش میرود که در نهایت چیزی که فکرش را هم نمیکرید را به دست میآورید. تواناییهایی که در گذشته برای شما دست نیافتنی بودند تبدیل به رفتارهای ساده و روزمره میشوند، و این یعنی تنظیم مجدد ذهن!
با تنظیم مجدد ذهن ، به این باور میرسید که تجربههای منفی برای این هستند که شما را از ادامه دادن مسیری که خلاف جهت اهدافتان است، بازدارند.
به طور طبیعی ذهن ما روی منفیها بیشتر تمرکز میکند. منفیها مانع رسیدن شما به هدف نیستند بلکه راهکاری برای بودن در مسیر درست هستند. این طور به قضیه نگاه کنید که در واقع چیزی به اسم “منفی” وجود ندارد و این ذهن شماست که این تفسیر را به وجود آورده است.
گم کردن مسیر شخصی و دنبالهرو بودن راحتترین کار ممکن است. با تنظیم مجدد ذهن، به این باور برسید که شما ارزشمندید و بهتر از هرکسی میتوانید هدف خود را بدست آوردید.
عقاید و باورهایتان را دور نریزید و در شرایط مختلف برخورد شخصی خود را داشته باشید. کنترل را به دست بگیرید و تصمیمات خود را بگیرید.
ما همیشه فکر میکنیم به بیشتر از آنچه که هست، نیاز داریم تا به اهداف خود برسیم و خوشبخت باشیم. واقعیت این است که ما حتی با بخشش و کنار گذاشتن آنچه که داریم و در عمل نیاز نداریم، میتوانیم بهتر روی اهداف خود تمرکز کنیم.
هرگاه دچار ذهنیت کمبود شدید، با تنظیم مجدد ذهن ، بخشش را تمرین کنید. فراموش نکنید دنیا منابع کافی برای همه ما دارد. یک گزینه خاص برای بخشیدن پیدا کنید و فورا این کار کنید.
ذهن ما ۱۰۰۱ دلیل برای دنبال نکردن کاری که واقعا دوست داریم به ما میدهد. هرگاه این بهانهها را کنار بگذارید و یک لحظه بدون نگرانیهای بیدلیل تصمیم بگیرید، از آن به بعد ذهنیت شما تغییر خواهد کرد.
با خود قرار بگذارید اقدام کنید و منتظر فرصت مناسب نباشید. چیزی به اسم زمان مناسب وجود ندارد. همین الان بهترین فرصت است.
آنچه جلوی موفقیت شما را میگیرد، افکاری است که اجازه نمیدهید به مرحله اجرا درآیند و اهدافی است که مدام نادیده میگیرید.
هر موفقیتی با شکست شروع میشود. وقتی کاری خوب پیش نمیرود، تنظیم مجدد ذهن به کارمان میآید تا راه دیگری پیدا کنیم. هنر این است که شکستهای مختلف را به هم بدوزید و در نهایت این شکستها را به موفقیتی بزرگ تبدیل کنید.
زندگی خود را به چشم یک آزمایش علمی ببینید. با هر نتیجه بد، روش جدیدی امتحان کنید تا در نهایت فرمول موفقیت خودرا بیابید.
معمولا همه ما باور داریم اتفاقهای شگفتانگیز را فقط افراد خارقالعاده رقم میزنند. تنظیم مجدد ذهن یعنی رسیدن به این باور که هر روز، افرادی درست مثل خودمان کارهایی خارقالعاده میکنند.
باور کنید یا نه، شما یکی از همین افرادید، کافیست ایدهای را وارد دنیا کنید که ارزشی بر زندگی بقیه بیفزاید. خود شما و ایدههایتان به اندازه همان افرادی که خود را ثابت کردهاند ارزش دارد. پس باورهای قدیمی خود را کنار بگذارید و خود را ثابت کنید.
گاهی تنظیمات ذهن ما بهم میریزد. خود را باور ندارد، احساس میکند تا ابد فرصت دارد و زود خود را میبازد. اما تمام اینها قابل تغییر است. پس از همین الان تنظیم مجدد ذهن را تمرین کنید و کنترل ذهن خود را به دست بگیرید.
برداشتی آزاد از [stag_button url=”https://medium.com/personal-growth/11-ideas-that-will-rewire-your-brain-fe0e68d060f1″ style=”black” size=”small” type=”normal” target=”_self” icon=”” icon_order=”before”]Medium[/stag_button]
پیام *
نام
ایمیل
وبسایت
اطلاعات من را برای دفعه بعدی که می خواهم دیدگاه ارسال کنم در مرورگر ذخیره کن.
https://storage.sabketo.com/podcasts/dey96/tanzim-mojadad-zehn.mp3
حداقل 8 کاراکتر
ذهنمان، ما را به سوی موفقیت سوق میدهد. اگر این حرف را باور ندارید پس احتمالا بازی زندگی را باختهاید، یا فکر میکنید آدم بدشانسی هستید. بدانید که طرز فکرتان درباره خودتان میتواند همه جوانب زندگیتان را تحت الشعاع قرار دهد.
اگر شما 5 دقیقه زمان داشته باشید، میتوانید کارهای کوچکی انجام دهید که تاثیر بزرگی بر زندگیتان داشته باشد، از شکل زندگی گرفته تا قدرت هایتان. همه تغییرات منوط به این است که شما در روز 5 دقیقه برای خود زمان بگذارید. این کارهای مثبت می تواند جزیی از روتین روزانهتان شود و شما را به سمت موفقیت هدایت کند.
چگونه ذهن خود را عوض کنیم
ریشه این تغییر ات فقط به شیوه افکار ما باز میگردد، مطالعات درباره قطره آب را در نظر بگیرید، به یاد بیاورید که چگونه میتوانستیم با امواج مثبت و منفی مولوکولهای آب را تغییر دهیم. این بدین معنی است که ما نیز مانند قطرات آب می توانیم با صحبت کردن، خود را تغییر دهیم. 5 دقیقه می تواند حتی ساختار مولوکی آب بدن شما را نیز تغییر دهد، و به شما این اجازه را بدهد تا فرکانسهای بیشتری بفرستید. همه ما حتی با جزر و مد آب دریا و یا چرخه ماه، تغییر میکنیم.
ما روزانه درباره خودمان چه می گوییم؟ هرچه شما بیشتر با افکار مثبت درگیر شوید، بیشتر میتوانید دیدتان را به زندگی عوض کنید و اعتقاداتتان را قویتر کنید. این شما را به سمت موفقیت میبرد، باور داشته باشید که همه چیز تغییر میکند، زیرا وقتی ذهنتان چیزی میگوید، بدن و قلبتان آن را احساس میکند، و روح شما با صبر و ایمان آن را طلب میکند، پس باور داشته باشید که هر ناممکنی ممکن میشود.
با 5 دقیقه چه کارهایی میتوانید انجام دهید تا ذهن و احساستان تغییر کند؟ در این مقاله راهکارهای سادهایی ارائه میدهیم که هر کدام از دیگری موثرتر است. وقتی امروز را دارید چرا تغییر را به فردا موکول میکنید؟
اگر به دنبال 5 دقیقه زمان هستید،میتوانید صبحها زودتر از معمول از خواب بیدار شوید، یا شبها زودتر از معمول به تخت خواب بروید، و یا در وقت ناهارتان زمانی را به آن اختصاص دهید. در این حالت شما میتوانید مدیتیشن را در برنامهتان جای بدهید، بعضی افراد مدیتیشن همراه با آهنگ و برخی دیگر مدیتیشن آرام را میپسندند. تنها شما باید احساس راحتی داشته باشید خواه سکوت باشد خواه یک صدایی باشد، اینجا هیچ فرمول خاصی برای انجام مدیتیشن وجود ندارد.
تنها راز این مرحله انجام مداوم و منظم مدیتیشن است. ممکن است پس از یک هفته به طور ناخودآگاه صبحها زودتر بیدار شوید و مدیتیشن کنید. در دوران پر استرستان، متوجه میشوید که صبرتان بالا رفته. در حالت کلی شما از همه لحظات پیش رویتان لذت می برید به طوری که ممکن است تمام این اتفاقات شما را ترغیب کند تا زمان بیشتری را برای انجام مدیتیشن اختصاص دهید.همه وجود شما سپاسگذارتان میشود. و این سپاسگذاری فرکانسی است که شمارا به سمت شکرگزاری هدایت می کند.
جملات تاکیدی مثبت بسیار قدرتمند هستند. از جملات مانترا و یا دعا استفاده کنید تا هاله انرژی مثبت در اطرافتان زیاد شود، به یاد داشته باشید که اگر شما بخواهید انرژی میتواند بر شما اثر بگذارد. و به علاوه از ثباتتان استفاده کنید تا این فرکانس را بالا نگه دارید. جملات مثبت خود مکتوب کنید تا ببینید که کدام یک برایتان مهمتر است.
هرآنچه که خدا و الهه شماست را ستایش کنید، شکرگذاریتان را در طول روز به مدت 5 دقیقه انجام دهید و نسبت به انرژیهای مثبتی که اطرافتان جمع میشود، آگاه باشید. و بابت همه این انرژیها شکرگزار باشید زیرا میتواند دیدگاهتان را نسبت به زندگی،خودتان و اطرافیانتان عوض کند.
برای انجام این تمرین نیازی نیست که حتما به باشگاه بروید. همین که در منزلتان در یک جای راحت بنشینید و این تمرین را به مدت 5 دقیقه انجام دهید، کافی است. اگر شما با یوگا آشنا هستید، پس میتوانید حرکات کششی عمیقی انجام دهید و یا میدانید که باید چگونه استوار بنشینید. اما اگر با یوگا آشنایی ندارید می توانید از سایت های مانند یوتوب، طریقه یوگا در 5 دقیقه را جستجو کنید. شما باید بدن و ذهنتان را به چالش بکشید و میبینید که این 5 دقیقه چگونه به شما احساس موفقیت میدهدو برخوردتان را نسبت به خودتان، زندگی و هرآنچه که اطرافتان است مثبت میکند.
قبل از شروع یوگا بدنتان را گرم کنید. گرم کردن به سم زدایی بدن کمک میکند و ذهن و روحتان را پاک میکند، پس برای انجام یوگا از حرکات بدنی استفاده کنید. اگر بدنتان آسیب دیده آرام بنشینید، و اگر بدنتان سرد است می توانید حرکات سبک تری انجام دهید تا دمای بدنتان را بالا ببرید. بعد از این شما در بدن و ذهنتان احساس قدرت میکنید. پس از انجام یوگا متوجه میشوید که انرژیتان مانند یک موج بالا میرود. به علاوه به خاطر داشته باشید که انجام یوگا ایمنی بدن و امواج مثبت را بالا میبرد.
همه ما میدانیم که نفس کشیدن جزء کارهایی است که بدون فکر اتفاق می افتد. اما در واقع باید به آن توجه کنیم، باید نسبت به تنفسمان هوشیار باشیم، صدای آن را بشنویم، آن را ببینیم، و اجازه دهیم هر آنچه که درونمان است خارج شود، تنفس در زندگیمان چه نقشی بسزایی دارد و میتواند ما را به دنیای اطرافمان متصل کند. تنفس عمیق استرسمان را کاهش می دهد و توانایی ما را در رویارویی با مسائل زندگی بالا میبرد. هوای پاک و خنکی را در نظر بگیرید که به ریههایتان وارد میشود و به جای آن تمام افکار و رفتار منفی، و مخربتان خارج میشود. برای 5 دقیقه به تنفستان توجه کنید و آن را ارزیابی کنید.
حتی اگر محیط ما کوچک باشد باز ما نفس میکشیم .گاهی اوقات فراموش میکنیم که بدون نفس کشیدن زنده نخواهیم بود. با تجربه تمرین روزانه تنفس، متوجه میشوید که تنفس بخشی از روح ماست که به زندگی ما نیرو میبخشد. بدانید که وقتی بدنمان را ترک میکنیم.، اولین نشانه مرگ نفش نکشیدن است.
تلفن همراه، کامپیوتر و هر وسیلهای الکترونیکی دیگری را خاموش کنید و موزیک های اطرافتان را قطع کنید. اگر در جای بسته هستید، چراغ ها را نیز خاموش کنید، در تاریکی بنشینید و آرام باشید. یا میتوانید در فضای باز بدون هیچ کتاب و وسیله الکترونیکی، تنها در طبیعت بنشینید، به طوریکه تنها خودتان و عالم اطرافتان باشد. با انجام مداوم این کار میتوانید میزان موفقیت خود را ببینید.
اینکه بی حرکت بمانید کار دشواری است. ما همیشه از یک نقطه به نقطه دیگر میرویم یا از یک فکر به فکر دیگر میپریم و از یک صفحه به صفحه دیگر. ما نمیتوانیم بیحرکت بمانیم، زیرا ما انسانهای امروزی هستیم که در دنیای امروز زندگی میکنیم. اینکه انسان امروزی باشید منفعت دارد. اما متاستفانه در عین حال طبیعتمان را از دست میدهیم، آرام و بیحرکت بودن یک کلید است، هرچه شما بیشتر درگیر تمریناتش شوید، احساس درباره خودتان پیدا میکنید که تاکنون تجربهاش نکردهاید. بی حرکت ماندن شما را به سمت آرامش سوق میدهد.
اگر روزانه 5 دقیقه از زمان خود را به انجام تمرینات فوق اختصاص دهیدو این راهکارها را جزیی از روتین روزانهتان بکنید می توانید احساستان را نسبت به خود و زندگی تغییر دهید. به خاطر داشته باشید که انجام این تمرینات باید به صورت منظم و مداوم صورت گیرد.
دوره به سوی ذهن آگاهی
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید:
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
برای دانلود قانونی کتاب لطفا تنظیمات پیش فرض ذهن خود را تغییر دهید!! و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان دانلود کنید.
برای دانلود قانونی کتاب لطفا تنظیمات پیش فرض ذهن خود را تغییر دهید!! و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان دانلود کنید.
کتاب لطفا تنظیمات پیش فرض ذهن خود را تغییر دهید!! به قلم تی دی جیکس، راهکارهایی برای تغییر و مدیریت ذهن در اختیار شما قرار میدهد که با به کارگیری آنها میتوانید تغییرات اساسی در روش زندگیتان ایجاد کنید.
اگر با یک کامپیوتر کار کنید چیزی به نام تنظیمات پیشفرض دارد. با هر نرمافزاری که کار کنید یک تنظیمات پیشفرض دارد. این تنظیمات برخی اصول و فرآیندها را تحت کنترل دارند، ولی به این معنا نیست که نمیتوانید خارج از این پیشفرضها عمل کنید، بلکه به این معنی است که اگر از تنظیمات پیش فرض فاصله بگیرید، کامپیوتر قادر است که شما را به آن تنظیمات پیشفرض برگرداند و اگر شما این تنظیمات پیش فرض را نخواهید باید آنها را تغییر دهید.
اکثر مردم چون پیشفرضهایشان تغییر نکرده است، در نتیجه موقعیت آنها هم تغییری نکرده است و میبینید بارها و بارها به تنظیمات پیشفرض خود بر میگردند.
چگونه ذهن خود را عوض کنیم
وقتی کنار آدمهای خاصی هستید و میبینید تغییر میکنید، تمایل دارید کنار آنها بمانید؛ زیرا تا وقتی کنار آنها هستید احساس خوبی دارید ولی وقتی به خودتان بر میگردید در همان الگویی که قبلا بودهاید گیر میافتید و نمیتوانید بفهمید چگونه از آن بیرون بیایید و با خود فکر میکنید باز هم برای من همان اتفاقهای قبلی میافتد؟
تی دی جیکس (T. D. Jakes) در کتاب لطفا تنظیمات پیش فرض ذهن خود را تغییر دهید!! (Please change your default settings) به شما نشان میدهد که کاری که انجام میدهید مشکلی ندارد، بلکه مشکل تنظیمات پیشفرض شماست و تا زمانیکه تنظیمات پیشفرضها را تغییر ندهید به همان کسی که بودهاید بر خواهید گشت. زیرا در واقع هیچ وقت مسیرتان را تغییر ندادهاید.
وقتی ذهن خود را تغییر میدهید مهم نیست با چه کسی و چه چیزی مبارزه میکنید، مهم نیست حریفتان چقدر بزرگ و سر سخت است، مهم نیست شما چقدر کوچک هستید.
وقتی که تنظیمات پیشفرض خود را تغییر دادید و حالت جدیدی را احساس کردید، ممکن است در موقعیتهای نادری خودتان را در حال انجام دوباره کارهای قدیمی قبل از تغییر خودتان بیابید و احساس کنید که تغییر نکردهاید و دوباره به پیشفرض خود بازگشتهاید؛ ولی اینگونه نیست.
راز تغییر تنظیمات پیشفرض این نیست که در کاری که انجام میدهید اشتباه نکنید، بلکه احساس میکنید که این اشتباه حالت عادی شما نیست، چون به سرعت میتوانید از آن موقعیت بیرون آیید.
در بخشی از کتاب لطفا تنظیمات پیش فرض ذهن خود را تغییر دهید!! میخوانیم:
فکر کردن به شرایط بحرانی میتواند ترسناک و ناراحت کننده بوده و هنگامی که افراد در این شرایط قرار میگیرند ممکن است بیرون آمدن از آن کار سختی بوده و برطرف شدنش دشوار باشد، اما اگر فردی دارای ذهن منعطف باشد میتواند با روش واقعگرایانه این شرایط را از سر گذرانده و اهدافی بسیار منطقی برای حل مشکلش پیدا کند.
با این وجود افرادی با ذهن انعطافپذیر هنگامی که درگیر مشکلات میشوند، یک گام به عقب برداشته و تصور میکنند که قبل از این مشکل دارای چه شرایطی بودند و سپس همه راه حلهای ممکن را در ذهن تصور میکنند تا بتواند خود را به شرایط قبلی برگرداند.
همچنین اگر هر فرد در زندگی بتواند با معنا زندگی کند و از همان ابتدا هدف و منظورش از زندگی را پیدا کند به طور حتم داشتن ذهن انعطافپذیر نیز کار راحتی خواهد بود. از طرفی شرکت در فعالیتهای مثبت و اجتماعات امری است که میتواند به شما کمک کند هدف خود از زندگی را یافته و در نتیجه به ذهنی انعطافپذیر دست پیدا کنید.
مقدمه
فصل اول: چگونه یک ذهن منعطف داشته باشیم؟
ذهن انعطافپذیر چیست و چه کمکی به افراد میکند؟
چگونه ذهن منعطف داشته باشیم؟
آرام کردن ذهن برای انعطافپذیری بیشتر
استقبال از تغییرات با آغوش باز
مشخص کردن اهداف برای ذهن منعطف
خوشبینی و مهارت حل مشکل از دیگر روشهای انعطافپذیری
فصل دوم: تغییر روش زندگی توسط تغییرات ذهنی
تغییر روش زندگی
تاثیر تغییرات ذهنی بر روی روش زندگی
نقش تغییرات ذهنی بر روی موفقیت
چگونه با تغییرات ذهنی روش زندگی خود را تغییر دهیم؟
ریسک پذیری یکی از عوامل تغییرات ذهنی
زندگی سالم و متعادل در گرو تغییرات ذهنی مثبت
زندگی کنونی شما حاصل تصمیمهای گذشته شماست!
مهارتهای ذهنی برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی
تغییر روش زندگی توسط تغییراتی در ذهن
فصل سوم: مدیریت ذهن و افکار و تاثیر آن بر موفقیت
چگونه ذهنمان را مدیریت کنیم؟
نتایج مدیریت ذهن و افکار
روشهای رهاسازی ذهن از افکار منفی
– گوش کردن به ذهن
– تشکر و سپاسگزاری از ذهن
شناسایی تلهها برای مقابله با افکار منفی
– تصورات انسان
– اعتقادات
– انتظارات
روانشناسی موفقیت چیست؟
توصیههای مهم در زمینه روانشناسی موفقیت
1- آگاهی در خصوص علت انجام کارها
2- حرکت به سمت کامیابی در اهداف
3- توجه بسیار به حال حاضر تا گذشته
4- شناسایی اهداف
5- تغییر نگرش
6- پاسخ منفی به افکار سرزنش کننده درونی
7- تمرین مثبت اندیشی
8- تمرین پذیرفتن
9- به دنبال پیشرفت باشید
تاثیر روانشناسی موفقیت در مدیریت ذهن و افکار
آیا نظارت بر ذهن تاثیر در مدیریت ذهن و افکار دارد؟
روشهای دستیابی به ذهن آزاد و پاک
– تفکر
– تنفس
– کمتر صحبت کردن
– انجام فعالیتهای فیزیکی
– تمرین تمرکز حواس جهت مدیریت ذهن و افکار
– تعمیم ندادن افکار و اتفاقات منفی
– هرگز به جای دیگران فکر نکنید
آیا قبول مسئولیت در مدیریت ذهن و افکار کار درستی میباشد؟
فصل چهارم: چگونه ذهن خود را هوشمندانه بازسازی کنیم؟
بازسازی ذهن چیست؟
بازسازی ذهن مشغول
راهکارهایی برای بازسازی ذهن
آیا زمان خاصی برای بهبود عملکرد ذهن وجود دارد؟
نتایج بازسازی ذهن
بازسازی ذهن بعد از پایان مشکلات
من خیلی برای بازسازی ذهن پیر هستم
بازسازی ذهن را از کجا شروع کنیم؟
یافتن نقاط قوت راهی برای بازسازی بهتر ذهن
ایجاد روال خوشبختی با بازسازی ذهن
ترس از اشتباه
پرورش آگاهی راهی برای بازسازی بهتر ذهن
در راه رشد قدم بردارید
بازسازی ذهنی چه تاثیری روی روابط اجتماعی خواهد داشت
یافتههای نهایی در مورد بازسازی ذهن
T. D. Jakes کیست؟
تولد تی دی جیکس
ازدواج و شروع فعالیت تی دی جیکس
کتابهای تی دی جیکس
کتاب غلبه بر دشمن
جالب است بدانید!
برای دانلود کتاب لطفا تنظیمات پیش فرض ذهن خود را تغییر دهید!! و دسترسی قانونی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.
ارسال کتابراه به دوستان از طریق پیامک یا ایمیل
اشتراک در تلگرام
اشتراک در توییتر
اشتراک در فیسبوک
اشتراک در واتس آپ
اشتراک در لینکداین
اشتراک در گوگل پلاس
کتابراه مرجع قانونی دانلود کتاب الکترونیکی و دانلود کتاب صوتی است که امکان دسترسی به هزاران کتاب، رمان، مجله و کتاب صوتی و همچنین خرید کتاب الکترونیک از طریق موبایل تبلت و رایانه برای شما فراهم میکند. شما با استفاده از کتابراه همیشه و همه جا به کتابها و کتابخانه خود دسترسی دارید و میتوانید به سادگی از هر فرصتی برای مطالعه استفاده کنید. در کتابراه برای همه سلیقهها از داستان، رمان و شعر تا روانشناسی، تاریخی، علمی، موفقیت و… کتابهایی پیدا می شود. همچنین در کتابراه هزاران کتاب رایگان نیز قابل دانلود است. اپلیکیشن کتابخوان کتابراه برای اندروید، IOS و ویندوز در دسترس است.
سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید
بازیابی پسورد
پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد
یک پزشک – اخبار فناوری، پزشکی، سینما و کتاب
کیفیت زندگی ما بازتابی از ذهن و روان ما است. اگر میخواهیم زندگی بهتر و سالمتری داشته باشیم؛ باید روی ذهنیتها و بینشهای خود تمرکز و مرتبا آنها را تغییر و اصلاح کنیم.
چگونه ذهن خود را عوض کنیم
معیار و خطکشی برای سنجش کیفیت زندگی نیست جز احساس رضایتمندی هر فرد از خودش. این احساس رضایتمندی و تحقق خواستهها هم دقیقا بازتابی از ذهنیت روشن و درست او است. انسانی که ذهنی ضعیف دارد و تحقق رویاها را ناممکن میداند؛ برای رسیدن به خوشبختی، زندگی بهتر و بهبود کیفی زندگی با یک مانع بزرگ روبرو است که همان ذهن خودش است.
برعکس، افرادی که ذهنی مثبت، روشن و سالم دارند؛ از ناامیدی، استرس و افسردگی دوری کرده و برای رسیدن به اهدافشان از نظر روحی و روانی آمادگی دارند؛ زودتر به خط موفقیت نزدیکتر شده و انرژی مثبت زیادی از محیط به سوی خود میکشند.
پس، گاهی اوقات برای عبور از موانع بیرونی باید ابتدا موانع درونی خود را برداریم و ذهنیت خود را اصلاح کنیم. در ادامه، به ۱۰ ذهنیتی اشاره خواهیم کرد که عمدتا خودمان یا آدمهای اطراف ما دارند و مانعی بر سر بهبود کیفیت زندگی و حس خوشبختی هستند:
دست به هیچ کاری نمیزنید چون مطمئن هستید به شرایط و وضعیت کامل و بینقصی نمیرسید. حاضر نیستید سراغ راههای جدید، ایدههای خلاقانه و کارهای بیشتر نمیروید چون ذهنیت کمالگرای شما اجازه نمیدهد و میترسد موفق نشوید.
اگر روزی ۱۰۰ کار انجام دهید و فقط ۱ کار درست انجام نشده باشد؛ تمام ذهنیت شما معطوف به آن کار است و دیگر موفقیتها دیده نمیشود. پیش از شروع هر کاری، نقطه اوج و کمال آن کار را در ذهن ترسیم کرده و اگر ذرهای احساس کنید غیرممکن است یا هرگز بدان نقطه نمیرسید؛ سریعا آن کار و ایده را رها میکنید.
در حقیقت، ذهنیت کمالگرا یک فاکتور مثبت شخصیتی است به شرط اینکه کنترل شود و آگاهمند باشد. باید افکار خود را طوری سروسامان دهید که به یک گام رو به جلو، بهبود اوضاع هرچند به صورت مختصر و کمی فکر کنید و تمام ذهن شما متوجه ناگامیها، نداشتهها و نشدنها نشود.
چه کار متفاوتی میتوانم انجام دهم که به موفقیت و پیشرفت بیشتری برسم؟ فردا کدام کارها باعث میشود بهتر از امروز باشم؟
وقتی به زندگی افرادی نگاه میکنید که بسیار شلخته و درهم برهم هستند؛ متوجه خواهید شد ابتدا ذهن و فکر آنها بینظم، سازماننیافته و سردرگم است و محیط بیرونی زندگی آنها، بازتابی از همین ذهنیت است.
میخواهند صد کار را باهم انجام دهد و در صد حوزه موفق باشند. روزی هزار ایمیل دریافت میکنند ولی نمیدانند اولویت پاسخگویی با کدامیک است. همیشه چندین کار اضطراری دارند که باید زودتر انجام شود و چندین کار که مدتها است بلاتکلیف باقی ماندهاند.
اگر جزو این دسته از افراد هستید؛ بالاخره باید روزی به این وضعیت پایان دهید. بتوانید ذهن خود را کنترل، ساختاربندی و سازماندهی کنید. کارهای خود را اولویتبندی کنید و برخی از کارها را به تعویق بیندازید و موقتا فراموش کنید. بپذیرید نمیتوانید به طور همزمان ده کسبوکار را اداره کنید و در همه آنها موفق باشید.
اهداف محدود و مشخصی برای خود تعریف کرده و ذهنیت خود را روی آنها متمرکز کنید. به سوی آنها قدمهای کوچکی برداشته و سعی کنید فضای بیرون از ذهن خود را نیز نظمدهی کرده تا بهتر به اهداف خود بیندیشید.
موفقیت و زندگی بهتر با ساختن یک حاشیه امن و راحت برای خودتان در تضاد است. موفقیت در تجربه راههای نرفته، کارهای نکرده، چالشهای جدی، حل مسئلههای سخت و عبور از مشکلات است. پس، این ذهنیت عافیتطلبی و امننشینی خود را تغییر دهید.
وقتی درگیر یک چالش میشوید؛ تصور نکنید در وضعیت مرگ و زندگی قرار دارید؛ بلکه اینطور به خود یادآوری کنید که یک فرصت و تمرین مهارتهای زندگی است. قرار است تجربه جدیدی کسب کنید و شاید چیزهای جدیدی کشف کنید که زندگی شما را دگرگون کنند.
وحشت کردن از چالشهای جدید، فرو رفتن در استرس و اضطراب و فکر پریشان، منفیگرایی و منفینگری، احساسات بد همه و همه باعث میشوند شما سالها درجا بزنید و هیچ پیشرفتی نداشته باشید.
در عصری زندگی میکنیم که ارتباطات همهچیز است. هرچه ارتباطات گستردهتر، متنوعتر، سطح بالاتر و با کیفیتتری دارند؛ در واقع ارتباط با خودشان بهتر است.
باید به ارتباط با دیگران بها دهید؛ به برخی عشق بورزید، برای برخی دیگر حمایتگر باشید و گروهی را مراقبت کنید. منظور ما فقط ارتباطات شغلی و کاری نیست؛ بلکه افراد موفق حجم وسیعی از ارتباطات دوستانه و حمایتگرانه نسبت به دوستان و اطرافیان خود دارند که باعث میشود حس رضایت بیشتری داشته و کیفیت زندگی را لمس کنند.
وقتی به دیگران احترام میگذارید؛ با احساسات خود ازشان حمایت کرده و آنها را تشویق میکنید؛ در واقع برای خودتان حمایت و احترام خریداری کرده و آنگاه متوجه خواهید شد که درهای جدیدی به رویتان باز میشود.
شما قرار است فقط یک بار زندگی کنید. همت شما به اندازه افکار و اهداف شما است. تلاش شما به اندازه رویاهای شما است.
افراد موفق هرگز مشغول کارهای کوچک، برنامههای موقتی و کوتاهمدت نمیشوند و اهداف درازمدتی را دنبال میکنند. ممکن است در طول مسیر، گامهای کوچکی بردارند یا عادتهای روزانه کوچکی در پیش بگیرند ولی همیشه چشمانداز نگاهشان به سوی آن قله دوردست است.
وقتی سراغ کارهای کوچک، اهداف کوتاهمدت و افکار دم دستی میروید؛ مشخص است که کیفیت زندگی به همین اندازه بهتر خواهید داشت.
برخی زا ما به شدت ذهنیتی بهانهجو داریم. بهانهها باعث عقبماندگی، جلوگیری از پیشرفت و رشد شخصی و کاری میشوند.
ذهنیت افراد موفق، ذهنیتی مسئولپذیر است؛ یعنی باور دارند فقط خودشان صاحب و مسئول زندگی خود، شکستهای گذشته و موفقیتهای آینده هستند. خودشان هستند که تصمیم میگیرند چه راهی در پیش گرفته و این راه چقدر هیجانانگیز یا ترسناک است.
اگر ذهنیتی بهانهجو دارید؛ سریعا به فکر تغییر آن باشید وگرنه بعید است بتوانید کار مهمی در زندگی انجام دهید.
در زندگی هرچقدر تلاش کنید همهچیز باب میل شما و تحت اراده و نظر شما باشد؛ باز هم مسایل هست و اتفاقاتی میافتد که خارج از کنترل شما است. این یک قانون زندگی است. همه چیزها به ما بستگی ندارد و فقط ما مسئول برخی چیزها هستیم.
بنابراین؛ نباید دایما تلاش کنیم همهچیز در کنترل و مدیریت ما باشد. بخواهیم زن، فرزند، مدیریت ساختمان، نظافت خیابان محل سکونت، دفتر کار، تصمیمگیریهای مدیرمان و آدامس جویدن همکارمان را کنترل کنیم. در این صورت همیشه در استرس و اضطراب و جنگ دایمی با خودمان یا دیگران هستیم.
درباره ذهنیتهای کنترلکننده، معایب و خطرات آن و همینطور روشهای از کار انداختن ذهنهای کنترلکننده به طور مفصل در این مطلب نوشتیم.
نه گفتن یک مهارت و کلید موفقیت است. اگر ذهنیتی دارید که به هر کار و پیشنهادی آری بگویید؛ هرگز به مقصد نمیرسید. همیشه در اطراف شما چندین پیشنهاد، درخواست و نیاز به کمک وجود دارد.
مهم نیست از سوی چه کسی است؛ خواه اعضای خانواده یا دوستان و همکاران؛ باید ذهنیت آریگویی را تبدیل به ذهنیت نهگویی کنید. شاید در لحظه کمی ناخوشنود شوید و احساس کنید داری دیگران را از خود میرنجانید یا میتارانید ولی در درازمدت متوجه خواهید شد چه تاثیری روی کیفیت زندگی شما گذاشته است.
اگر بخواهید همه از دست شما راضی باشند و هیچکسی ناراحت نشود؛ یعنی باید هیچ کار مهمی در زندگی نکنید.
این ذهنیت همانند یک سم مهلک برای بهبود زندگی است. مهم نیست یک کارمند جزء هستید یا یک مدیر رده بالا؛ نباید هرگز دنبال راضی کردن همه مردم بروید. طبیعی است که برخی از شما خوششان بیاید و برخی شما را دوست نداشته باشند.
چگونه ذهن خود را عوض کنیم
شما روی علایق، اهداف، شرح وظایف و برنامههای خود تمرکز کنید و از بابت سرزنش یا منفیگویی دیگران ترسی نداشته باشید. با جرات تصمیم بگیرید و اجرا کنید؛ بدون اینکه متوجه واکنشهای دو گروه طرفداران و مخالفان خود باشید.
نمی دانم از کجا نشات میگیرد ولی برخی آدمها تصور میکنند با یک زندگی غیرعادی میتوانند خلاق، کارآفرین، ثروتمند و موفق شوند.
غذاهای عجیب و غریب بخورند؛ سراغ رژیمهای غذایی ناسالم بروند؛ شبها بیدار باشند و برعکس مردم در طول روز بخوابند؛ از روشهای غیر طبیعی دنبال تناسب اندام و ورزش بروند و خلاصه همه اصول زندگی را برهم بزنند تا نشان بدهند متفاوت هستند.
فردی را سراغ ندارم که با این طرز زندگی ناسالم به جایی رسیده باشد. اگر مراقب سلامتی جسمی خود نباشید و یک رژیم غذایی سالم، خواب کافی و فعالیت بدنی مناسب را دنبال نکنید؛ بعید است فکر و ذهن شما درست کار کند تا بخواهید خلاق و کارآفرین و دانشمند باشید.
۸ روشی که افراد باهوش یک گفتوگوی موفق را شروع میکنند
شش دلیل برای اینکه اتفاقا آماتوریسم چیز بدی نیست و نباید نگران این باشیم که آماتوری…
اگر این نشانهها را دارید، یعنی خستگی ذهنی شدید دارید – چگونه میتوانید نیروی…
تصاویری که مختصر و مفید به اندازه چند دوره کلاسهای پرهزینه موفقیت، به شما تجربه و…
نمونههایی از هکهای ایکهآ IKEA
تفاوتهای میان افراد شلوغ و سازنده؛ شما مانند کدام یک هستید؟
دقیقا جایی که همه نگرانیشون گرانی و بنزین و این چیزا هست من هم دارم این سختی ها رو تحمل میکنم ولی از طرفی چون هدف های بزرگی دارم
این روزها و یا این سالها نمیتونه من و از هدفم دور کنه، من حاظرم ۱۰ سال توی خونه بشینم و بی پولی بکشم ولی از اون طرف دهه های بعدی زندگیم و ثروتمند زندگی کنم، و باید راجب شرایط الان بگم اگه بتونید خودتون و با این شرایط وقف بدید برنده اید و باید انعطاف پذیر بود چون قبلا من با ماشین خیلی دور میزدم همه جا میرفتم ، خوش بودم برا خودم ولی الان میگم خب مشکلی نداره اگه الان تو خونه ام پس میشینم و هدفام و میسازم و زندگیم و تغییر میدم.من ۲۲ سالمه و حداقل خوشحالم که میتونم درحدی زندگی کنم که فعلا زنده باشم و جایی مجبور نباشم برم سر کار و هیچ شکایتی از هیچی ندارم،من ۹ سال هست که دنبال هدفمم و هنوز هم ادامه میدم حتی اگه بی پول هستم الان.
تو انسان موفقی خواهی شد
برگرفته از پنگوئن ها پرواز میکنن
خیلی عالیه .. آففرین
سلام
خسته نباشید
مطلب خیلی خوبی بود واقعا ممنونم
فقط شرمنده امکان داره بدونم این مطلب ترجمه بود یا نوشته خودتون؟
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
اطلاعات من را ذخیره کن تا در آینده نیازی به ورود اطلاعات نداشته باشم
کتابهای محبوب
کتاب مرگ در ونیز ، نوشته توماس مان
کتاب پاکسازی ذهن برای موفقشدن در زندگی – راهی بینظیر برای از بینبردن ترس، اضطراب و افکار منفی – نوشته استیو اسکات ، بری داونپرت
کتاب اثر مرکب ، نوشته دارن هاردی، معرفی
کتاب هنر شفاف اندیشیدن – نوشته رولف دوبلی – ترجمه عادل فردوسیپور – معرفی
آدرس ایمیل خود را وارد کنید و در مرحله بعد یادتان نرود که حتما تأیید کنید:
–
Hedy Lamarr – Inventor of radio frequency-hopping technology
MARGARET KNIGHT – Inventor of the flat-bottomed paper bag machine
STEPHANIE KWOLEK – Inventor of Kevlar
عادتهای بدی که مهارتهای ارتباطی را محدود میکنند
نیروی اعتماد به نفس چیست؟
سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید
بازیابی پسورد
پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد
همانند بدبینی، خوشبینی هم همۀ جهان را سیاه و سفید میبیند
سواد زندگی؛ توسعه
توانمندی های فردی- در درس امروز یکی از بخش های مغز را خواهیم شناخت تا بر اساس آن، بتوانیم تحولی واقعاً جدی و مثبت در زندگی مان پدید آوریم.شبکه ای بزرگ از مدارهای عصبی در حد فاصل ساقه مغز و تالاموس وجود دارد که یکی از مهم ترین اجزای بدن انسان است؛ نام این شبکه “تشکیلات مشبک” است که به اختصار “RAS” نامیده می شود.
RAS فیلتری برای تقریبا هشت میلیون بیت اطلاعاتی است که مدام و به صورت ناخودآگاه به
سوی مغز جریان می یابند. حتی این سیستم می تواند سر و صداهای مزاحم ذهن
ما را از میان بردارد. هنگامی که یک پیام
از فیلتراسیون RAS
گذر می کند، وارد مخ
شده و در آن جا به افکار و احساسات خودآگاه و یا هر دوی آنها تبدیل می شود؛ پس RAS به طور مختصر دروازه ورود اطلاعات به مخ است.
Rubén González نویسنده کتاب “شجاعت
موفقیت” در این باره می
گوید: مخ انسان بدون دریافت مجوز از RAS به هیچ پیامی پاسخ نمی دهد. این رو
می توان گفت که RAS
درست مانند گوگل است؛ میلیون ها وب سایت وجود دارند که شما تنها با تایپ یک
کلید واژه خاص، انواع ناخواسته را فیلتر می کنید. سوال مهم این است که چه پیام هایی توسط RAS
دریافت و تجزیه و تحلیل می شوند و اجازه می یابند تا به مخ بروند؟ و پاسخ مهم تر این است: فقط مواردی که
RAS
تشخیص دهد برای شما اهمیت زیادی دارند.اما RAS از کجا تشخیص می دهد که چه مواردی برای شما مهم هستند؟ پاسخ به این سوال بسیار حیاتی و کاربردی است: RAS به طور مستمر، شما را زیر نظر دارد و دقت می کند که شما به چه چیزهایی توجه و تمرکز می کنید و خودش هم نسبت به آنها حساس می شود و جذب شان می کند.به عنوان مثال وقتی به دنبال خرید خودروی خاصی هستید، بیش از همیشه آن را در خیابان ها می بینید چرا که وقتی RAS متوجه می شود که فلان خودرو برایتان اهمیت دارد، آن را نادیده نمی گیرد در حالی که قبلاً نادیده می گرفت و شما اصلاً متوجه وجود آن خودرو در خیابان ها نمی شدید. برای آن که بتوانید
عملکرد دقیق و ارزشمند این سیستم را بررسی کنید، می توانید یک آزمایش ساده انجام
دهید: همین الان بر رنگ آبی متمرکز شوید و مغز شما بدون آن که متوجه شوید و یا حتی تلاش خاصی نیاز
باشد، در هر کنجی به دنبال آیتم هایی هرچند جزئی با رنگ آبی خواهد بود!
چگونه ذهن خود را عوض کنیم
بنابر این اگر در حال آماده شدن برای یک سخنرانی مهم هستید RAS
تنها در حالتی اقدام به فیلتراسیون مطالب مرتبط می کند که عمده تمرکزتان را روی همین موضوع حفظ کرده باشید. در واقع به هر چیزی که
بیشتر فکر کنید، RAS آن را مهم تر قلمداد و توجه بیشتری بدان می کند.
Rubén González می گوید: هرچه بیشتر بر اهداف
خود متمرکز شوید، ضمیر ناخودآگاه نیز تلاش سخت گیرانه تری برای دست یابی شما به
آنها انجام می دهد. دقیقا به همین علت است که نوشتن اهداف به صورت روزانه، تجسم
نتیجه مورد انتظار و تمرکز ذهنی منظم بر آنها بسیار اثرگذار خواهد بود چرا که RAS را درگیر می کند.
مثبت نگری و منفی نگری از فیلتر RAS
اگر تصور می کنید فردی منفی نگر هستید، دلیل این موضوع
تمرکز بیشتر شما بر اطلاعات منفی است. یعنی RAS از میان انبوه اطلاعات پیرامونی تان تنها قطعات منفی از پیام های ورودی را گزینش کرده و فکر یا احساس تان تبدیل می کند. در مقابل اگر بیشتر زمان خود را به تفکر در مورد موضوعات
مثبت اختصاص می دهید یا اصطلاحاً به نیمه پر لیوان نگاه می کنید RAS به صورت ناخودآگاه هنگام بروز مشکلات نیز هزاران راه حل
کاربردی پیش روی تان قرار می دهد.
RAS بر اساس پارامترهای فردی فیلتر می کند
در صورتی که به جست و جوی بدی ها، موانع و مشکلات باشید، RAS هیچ گاه نمی تواند شما را به
اهداف مثبت تان نزدیک کند. در واقع با تفکرات منفی با دستان خودتان از رسیدن به آینده ای روشن جلوگیری می کنید. روند
فیلتراسیون اطلاعات، کیفیت زندگی هر فرد تا پایان عمر او را شکل می دهد و تمام بخش
های اساسی حیات را به تسخیر خود در می آورد. به عنوان مثال وضعیت اقتصادی را در
نظر بگیرید: چرا برخی افراد با وجود تلاش زیادی که می کنند، به موفقیت مالی قابل
توجهی دست نمی یابند؟ عمده این افراد در اعماق
ناخودآگاه خود، ایمان و باور دارند که نمی توانند تبدیل به شخصی ثروتمند شوند. از این رو، RAS هم موقعیت های مناسب برای پیشرفت را نادیده می گیرد و به مخ راه نمی دهد.البته منکر واقعیت های بیرونی نیستیم و در این درس، صرفاً موضوع را از منظر RAS بررسی می کنیم.
باید بدانیم که ما خودمان سازنده محدودیت هایی هستیم که در
زندگی تجربه می کنیم . همانطور که گفته شد این محدودیت ها با افکاری
که در ناخودآگاه ذهن نهادینه می شوند، ساخته خواهند شد و RAS نیز آنها را مرتبا تایید خواهد کرد. به همين دليل اگر به دنبال يك
زندگي توام با آرامش و موفقيت هستيم، بايد سيستم RAS را تحت كنترل خود
درآوريم. نحوه اين كار نيز بسيار ساده است! تنها لازم است روي مسائلي متمركز شويم
كه مي خواهيم به آنها برسیم. RAS
سيستمي تمرين پذير است و نمي توان انتظار داشت كه ظرف مدت زمان يك شب، اين بخش از
مغز حياتي منحصر به فرد را براي شما رقم بزند. بايد به مرور تمرين پذيري RAS را افزايش دهيد و كمي در اين مسير
صبور باشيد.
“هر
چيزي كه آن را به طور ثابت در ذهن خود نگه داريد، دقيقا تبديل به همان تجربيات شما
در زندگي مي شوند” اين جمله اي معروف از آنتوني
رابينز اسطوره انگيزه، نويسنده،
سخنران و مربي آمريكايي است.
زماني كه اين كار را به طور مداوم و طي مدت زماني طولاني
انجام دهيد، كم كم فيلترهاي قديمي RAS
مغز خود را با فيلترهايي بسيار قوي تر جايگزين خواهيد كرد كه مي توانند موفقيت شما
در مراحل مختلف زندگي را تضمين كنند. بر اساس مطالعات Michael Merzenich عصب پژوه آمريكايي با 30
ساعت تمرين مشخص طبق تكنيك هاي عصب شناسي، مي توان به حافظه، عملكردهاي شناختي،
الگوهاي كلامي، خوانش و حتي قابليت هاي RAS قوت بخشيد. بنابراین كافي است يك ساعت در
روز به مدت يك ماه مسير زير را دنبال كنيد. قطعاً بعد از کسب نتایج حیرت انگیز این تمرین ها، آنها را تا آخر عمر ادامه خواهید داد و لذت خواهید برد:
– مديتيشن و يوگا : حتماً در یک کلاس ثبت نام کنید یا اگر دسترسی ندارید بکوشید با استفاده از اینترنت یا کتاب های معتبر، مدیتیشین و یوگا را بیاموزید و انجام دهید.
– تغذيه حاوي مقادير مناسب از امگا 3 و اسيدهاي چرب ضروري: سرچ کنید و ببینید چه غذاهایی حاوی این مواد هستند.
– نوشتن واژه ها، عبارات و جملات مثبت مرتبط با اهداف شخصي: دفترچه ای داشته باشید و در آن اهداف و توانمندی هایتان را با جملات کاملا مثبت بنویسید و مدام بروز کنید و بخوانید.
– تكرار كلامي هدف هر روز صبح و شب: هر روز، اهداف تان را بر زبان بیاورید.
– خواب مناسب بين 6.5 تا 8 ساعت: این درس را بخوانید (کلیک کنید).
– دوري از محيط هاي پرتنش: هر چند سخت است ولی تا حد امکان این کار را بکنید. مثلاً چرا باید ویدئویی که حاوی صحنه های دلخراش است را تماشا کنید؟
0