چگونه ذهن ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنیم

 
helpkade
چگونه ذهن ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنیم
چگونه ذهن ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنیم

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی رمز عبور

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

پرورش افکار – رسیدن به موفقیت قطعی از طریق آموزش و یادگیری قانون جذب توسط دوره کارشناس جذب شوید استاد شریفی

چگونه ذهن ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنیم

برای برنده شدن در هر بازی باید قوانین آن را اجرا کرد. در مورد ضمیر ناخودآگاه هم همین‌طور است؛ اگر از قوانین آن اطاعت کنید همواره موفق خواهید بود.

 

پیشنهاد می‌کنم قبل از مطالعه، مقالات قانون جذب را بخوانید.

 

برنامه‌های جدید که توسط ضمیر ناخودآگاه پذیرفته می‌شوند باید پرورانده شوند. هنگام برنامه‌ریزی ضمیر ناخودآگاه تکرار خیلی مهم است. تا زمانی تکرار کنید که توسط ضمیر ناخودآگاه پذیرفته شود. حتی بعد از پذیرش باورها و مسائل بازهم باید در مقاطع مختلف این تکرار صورت گیرد تا این باورها قوی باقی بمانند.

 

افزودن احساس به یک تلقین آن را مؤثر می‌کند. بهتر بگویم تا زمانی که احساس همراه تلقین نباشد اصلاً اسم آن را نمی‌شود تلقین گذاشت. احساس قدرت است و باعث می‌شود خیلی ناممکن‌ها ممکن شوند.

 

این‌یکی از قوانین ضمیر ناخودآگاه است که گاها در موردش اشتباه می‌شود. ضمیر خودآگاه سه زمان دارد. گذشته، حال و آینده ولی ضمیر ناخودآگاه فقط یک‌زمان دارد؛ زمان حال. گذشته در ضمیر ناخودآگاه یعنی نگاه از زمان حال به خاطرات و آینده یعنی پیش‌بینی حوادث از زمان حال.

 

با توجه به این قانون ضمیر ناخودآگاه (زمان حال) متوجه شدید که چرا خیلی از عبارات تأکیدی نه‌تنها جواب نمی‌دهند بلکه گاها جواب معکوس می‌دهند؟

عبارت من سالم و سلامت خواهم شد را در نظر بگیرید. این عبارت چه نکته‌ای را به ضمیر ناخودآگاه می‌فرستند؟

به یاد دارید که گفتیم ضمیر ناخودآگاه منطق ندارد. من اگر بگویم من سال دیگر درآمدم ۲۰ میلیون خواهد شد یعنی چی؟ یعنی الآن این درآمد را ندارم. پس وقتی می‌گوییم من سلامت خواهم شد ضمیر ناخودآگاه به این نتیجه می‌رسد که الآن شما سلامت نیستید.

 

می‎‌دانم برای ذهن منطقی شما این‌ها عجیب است ولی خواهشا سعی نکنید با یک ژاپنی انگلیسی صحبت کن چون زبان ژاپنی عجیب است. زبان ضمیر ناخودآگاه عجیب است ولی این دلیل نمی‌شود که با زبان خودآگاه باهاش صحبت کنیم.

پیشنهاد می‌کنم این مطلب را هم بخوانید: امواج ذهنی (سابلیمینال) و نقدی بر تاثیر گذاری آن

ضمیر ناخودآگاه یک کامپیوتر جوینده هدف است. هر هدفی به آن داده شود، ضمیر ناخودآگاه در جستجوی برآورده کردن آن برمی‌آید. یک هدف زمانی در ضمیر ناخودآگاه ثبت می‌شود که شما انتظار وقوع آن را داشته باشید و وقوعش را قطعی و از پیش اتفاق افتاده بدانید.

یک مثال خوب: دارونما

دارونماها داروهایی هستند مشابه داروی واقعی که از مواد بی‌اثر پرشده‌اند. این مواد کاملاً در مورد بیماری موردنظر بی‌اثر هستند ولی در حداقل ۳۰% از بیماران نتایجی دقیقا برابر با نتایج داروهای واقعی گرفته‌اند. چگونه می‌توان این موضوع را توضیح داد؟ جالب اینجاست تأثیر دارونما زمانی به‌شدت زیاد می‌شود که درباره‌ی اثر دارویی آن مدتی با بیمار صحبت شود زیرا در آن زمان انتظار به وجود می‌آید.

دکتر استرنباخ در سال ۱۹۶۴ یک دارونما را به یک گروه تحت آزمایش داد و گفت که این دارو باعث احساس تهوع در شما می‌شود.

سپس یک دارونمای دیگر به گروه داد و گفت که این قرص فعالیت معده شمارا کاهش می‌دهد.

سپس دارونمای سوم را داد و گفت که نتیجه‌ی دیگری در پی دارد (چرا دروغ! این موردش یادم نمی‌آید؛ البته تأثیری هم در مفهوم موضوع ندارد.) در پایان مشاهده شد که نزدیک ۷۰% افراد دقیقا همان نتیجه‌ای را از دارونما گرفتند که انتظارش را داشتند درصورتی‌که دارونماها یکی بود.

 

 

مطالعات نشان داده‌اند که عقاید یک بیمار می‌تواند به طرز چشم‌گیری تحت تأثیر صحبت پزشک و اطرافیان و در کل انتظار بیمار باشد. البته به‌جز صحبت‌ها موارد دیگر هم در انتظار بیمار تأثیر می‌گذارد. شاید خنده‌دار باشد ولی واقعیت است که در آزمایش‌ها ثابت‌شده است

قرص بزرگ تأثیرش از قرص کوچک بیشتر است.

قرص رنگی تأثیرش از قرص سفید بیشتر است.

شربت تلخ تأثیرش از شربت شیرین بیشتر است.

آمپول تأثیرش از قرص بیشتر است.

اگر قرص را پزشک بدهد تأثیرش از قرصی که پرستار بدهد بیشتر است.

همین‌جا صبر کنید!

مطالعه را متوقف کنید. مقداری باهم فکر کنیم!

قرص بزرگ بهتر از قرص کوچک است. به نظرتان از بچگی انتظار نداشتیم که چیزهای بزرگ قوی‌تر باشند؟چگونه ذهن ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنیم

از بچگی به ما نگفتند که دارو تلخ است؟

همیشه به آمپول به دید درمان سریع‌تر نگاه نکردیم؟

و…

نقشی که ذهن ناخودآگاه شما در زندگی روزمره تان ایفا می‌کند.


محافظین قانون جذب و حیوانات روحانی

قانون جذب چیست؟ چشمهایتان را بر روی جهانی با احتمالات…


قانون جذب و شناختن فرصت‌های ارسالی

۱۱ چیزی که باید در مورد قانون جذب و چگونگی استفاده از آن…

۹ روش از قانون جذب که می تواند زندگی شما را بهبود ببخشد.

اکثر باورهای ما از زمان بچگی ما می‌آیند. فقط خواستم یادآوری کنم که ضمیر ناخودآگاه چگونه هنوز هم مثل بچه‌ها رفتار می‌کند.

 

دنده‌عقب با سرعت بی‌نهایت!

شما نمی‌توانید بخوابید! شما هرچقدر هم که تلاش کنید نمی‌توانید بخوابید. هرچقدر بیشتر تلاش کنید بیشتر بیدار می‌مانید. شما لباس سفید و نو پوشیدید؛ همش مراقبید که کثیف نشود ولی ظاهراً تمام مردم شهر حقوق گرفتن که آن روز لباس شمارا کثیف کنند. تا حالا شده که هرچقدر که فکر می‌کنید مکان یک‌چیز یا اسم یک شخص یادتان نیاید بعد به‌محض اینکه فکرتان رفت سمت دیگر مکان یا اسم شخص به یادتان بیاید؟

شما نمی‌توانید بخوابید. شما باید اجازه دهید تا به خواب فرو روید.

هرچه کردند از علاج و از دوا

گشت رنج افزون و حاجت ناروا

آن کنیزک از مرض چون موی شد

چشم شه از اشک خون چون جوی شد

ازقضا سرکنگبین صفرا فزود

روغن بادام خشکی می‌نمود

از هلیله قبض شد اطلاق رفت

آب آتش را مدد شد همچو نفت

البته این شعر مولانا برای درمان شخص گفته‌شده است ولی واقعاً گاهی آب آتش را مدد می‌شود همچو نفت. اجازه بدید واضح‌تر بگویم:

پیشنهاد می‌کنم این مطلب را هم بخوانید: مشکلات ذهنی سد راه باورها

نیرویی که ضمیر ناخودآگاه باید به کاربرد تا کاری را انجام دهد برابر است قدرتی که صرف ضمیر خودآگاه می‌کنیم به توان دو. یعنی ما اگر ۳ واحد تلاش می‌کنیم که به خواب برویم ضمیر ناخودآگاه باید ۹ واحد تلاش کند تا ما خوابمان ببرد. البته این برای موارد ناخودآگاه مثل یادآوری یا خواب صدق می‌کند.

یک مثال دیگر: راه رفتن یک امر ناخودآگاه است. فکر کنم تمام مردمی که معلولیت جسمی خاصی نداشته باشند به‌راحتی می‌توانند روی جدول راه بروند و آیا می‌توانید روی چوبی محکم که بین دو برج قرار داده‌شده است راه بروید؟ ناخودآگاه کار خود را که راه رفتن است را می‌خواهد انجام دهد ولی خودآگاه با دخالتش کار را خراب می‌کند.

فقط یک‌راه داریم ذهن خود را منحرف به چیز دیگری کنیم. فکر کنم الآن فهمیده باشیم که چرا موقع خواب برای بچه هامون قصه می‌گوییم! یا چرا برای کسی که مشکل خواب دارد تجویز می‌کنند که گوسفندها را بشمارد! یا کشف‌های مهم مثل جاذبه زمانی به فکر دانشمندان رسیده که فکرشان کشف نبوده است. حتماً همه‌ی شما شنیدید که ارشمیدس قانون خود رازمانی کشف کرد که اصلاً به آن فکر نمی‌کرده است. البته این مورد را هدف‌گذاری کرده بود ولی زمانی جواب به ذهنش رسید که داشت حمام می‌کرد.

پس در مواردی که کار را باید ناخودآگاه انجام دهد سعی نکنید قدرت اراده و خودآگاه را زیاد درگیر کنید. یک موضوع دیگر در مورد ناخودآگاه بی‌منطق بودن آن است و این‌که فرقی بین رؤیا و واقعیت قائل نیست. الآن تصور کنید که یک لیموی ترش رادارید می‌خورید. ترش ترش! جوری که خوردنش برایتان سخت است. احتمالاً الآن بزاق دهان شما ترشح‌شده است.

این موضوع مثال ساده‌ای بود ولی استفاده‌ی اصلی ما چیز دیگری است. ما می‌توانیم برای ناخودآگاه نقش بازی کنیم و ناخودآگاه باور کند. مثلاً شما صبح از خواب بلند می‌شوید و وانمود می‌کنید که امروز خیلی روز خوبی است و بهترین اتفاقات منتظر شماست. شما روحیه‌ی خود را بالا می‌برید و معمولاً طی ۷۲ ساعت نقش بازی کردن اتفاقات خوبی برای شما خواهد افتاد.

پیشنهاد می‌کنم این مطلب را هم بخوانید: قانون جذب عشق

مریم اوزرلی بازیگر نقش خرم سلطان در سریال جنجالی حریم سلطان به دلیل بیماری روحی این سریال را رها کرده و به آلمان رفته است! این تیتر معروف خیلی از رسانه‌هاست در ماه‌های گذشته. یعنی نقش منفی و اتفاقات عجیبی که این بازیگر اجرا کرده است باعث این موضوع شده است؟ شاید!

تا اینجا در مورد موارد ساده‌ای همچون خواب صحبت شد ولی موضوعات مهم‌تر را هم می‌توان همین‌گونه انجام داد.

به‌طور مثال بیماری؛ همه‌ی ما می‌دانیم که عمل مقابله با بیماری و سیستم دفاعی بدن یک سیستم ناخودآگاه است. حال چرا باید زیاد در وضعیت مریضی بمانیم؟ زیرا وقتی مریض می‌شویم به‌طور مداوم به مریضی خود فکر می‌کنیم حتی سعی می‌کنیم با بدنمان مریضی را همراهی کنیم و بیشتر خود را به مریضی بزنیم تا یک مقدار محبت و توجه کسب کنیم.

شاید شما هم شنیده باشید که قدیمی‌ها به مریض می‌گویند: فقط بخواب! چون در حالت خواب خودآگاه خاموش است و ناخودآگاه به‌خوبی با استفاده از سیستم بازسازی و دفاعی بدن بیماری را از بین می‌برد.

جیمز هریوت دریکی از کتاب‌هایش یک مثال خوب را بیان می‌کند. هریوت می‌گوید: زمانی با یک کشاورز ملاقات کردم در آن زمان مشاهده کردم که یکی از گوسفندان کشاورز دارد درد می‌کشد. با معاینه‌ی او متوجه شدن دارای رحم عفونی است. من یک حرکت انسان‌دوستانه انجام دادم و به گوسفند یک آمپول زد که به گوسفند کمتر درد بکشد و به قول خودمان مرگش آسان شود ولی به کشاورز گفت که به گوسفند ویتامین زده است.

هفته‌ها بعد من باز آن کشاورز را دیدم. او از من تشکر کرد. گفت ممنون ویتامین شما اثر کرد گوسفند سه روز تمام خوابید و بعد که بیدار شد درمان شده بود.

من عمیقاً به فکر فرورفتم و نتیجه گرفتم: هر حیوانی مانند انسان توانایی معالجه‌ی خودش را دارد. فقط باید به آن فرصت داده شود. آمپول باعث شده بود گوسفند سه روز از درد و ترس و چیزهای دیگری که سیستم ایمنی‌اش را فلج کرده بود دور شده بود و بهبودیافته بود. (این فقط یک نقل‌قول از کتاب هریوت بود و به‌هیچ‌وجه تائید یا تکذیب نمی‌شود.)

غول درون کارش را می‌کند اگر خودآگاه با آن مداخله نکند.

 

امیدوارم که مطلب امروز برای شما مفید بوده باشد. بی‌صبرانه منتظر خواندن نظرات شما هستم.

حتماً در قسمت پایین نظر بدهید و این مطلب را در گوگل پلاس و فیس بوک شیر کنید.

 

امیر شریفی

مطلب قبلی

چگونه مردان را جذب کنیم؟

مطلب بعدی

تعریف و عملکرد دقیق قانون جذب کائنات

۹ تکنیک تجلی قانون جاذب که باید بلد باشید

7 راه برای اینکه زندگی موفق و بدون محدودیتی داشته باشید

10 دلیلی که چرا ترک عادات بد خیلی سخت و مشکل است

راهنمای اساسی برای روتین های صبحگاهی

چالش 21 روزه: برنامه قانون‌ جذب برای تجلی شادی

چرا تفکر مثبت میتواند سلامت جسمی را بهبود بخشد

شکست را به موفقیت تبدیل کنید: استفاده از قانون جذب برای غلبه…

برای چت کردن با ما روی آیکون مشاور فروش کلیک کنید

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی رمز عبور

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

خوش آمدین، لطفا وارد حساب کاربری شوید

 × 
شش
 = 
30

.hide-if-no-js {
display: none !important;
}

بازیابی رمز عبور

یک رمزعبور موقت، برایتان ایمیل خواهد شد.

SookhteJet.ir – انگیزشی ترین وبسایت برای جوان موفق

چگونه ذهن ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنیم

ذهن ناخودآگاه انسان یکی از مهم‌ترین فاکتورهای وجودی درون مغز ماست که می‌توان آن را از جمله مقصران اصلی نرسیدن به اهدافمان بدانیم. از طرف دیگر، برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه آماده می‌تواند 50% مسیر موفقیت را برای ما طی کند. همین اهمیت بالای ناخودآگاه است که در مجموعه سوخت جت ما سعی کرده‌ایم از زوایای مختلفی آن را بررسی کنیم.

خیلی از افراد هستند که از وجود و میزان کارایی این بخش از مغزشان بی اطلاع بوده‌اند و تا به امروز خوراک‌های گوناگون و مضری را به آن داده‌اند و حالا با یک ذهن ناخودآگاه بد روبه رو هستند. شاید تغییر این بخش از مغز کمی سخت باشد اما هیچ‌گاه دیر نیست.

اصولاً اگر شما بخواهید به هدفی دست پیدا کنید اولین کار این است که وضعیت ذهن ناخودآگاهتان را با هدف مورد نظر تنظیم کنید. مثلاً فقدان وجود تفکرات مثبت در ذهن ما می‌تواند یک مانع اساسی در دست یابی به موفقیت‌هایمان باشد. اگر بتوانیم مغز انسان‌ها را باز کنید، احتمالاً در لحظه اولاً با مجموعه‌ای از انواع تفکرات منفی روبه رو خواهیم شد.

برنامه ریزی مجدد ذهن ناخودآگاه آنقدرها هم سخت نیست، هرچند که یک شبه انجام نمی‌شود اما با مجموعه‌ای از کارهای منظم و صحیح می‌توانیم به تغییرات دلخواه دست پیدا کنیم.

 

جواد ساده این است که اغلب مردم از موفقیت می‌ترسند. درواقع باور نمی‌کنند که ممکن است موفق شوند. برای همین وقتی در نزدیکی موفقیت قرار می‌گیرند دائماً فکر می‌کنند که به زودی اتفاقی عجیب شکست آن‌ها را دوباره رقم خواهد زد. (در مورد ترس از موفقیت در این مقاله به طور کامل توضیح دادیم.)

شاید باور نداشتن به موفقیت بیشترین عامل شکست‌های ما باشد.
یکی از دوستان می‌گفت سال‌ها برای خواندن زبان تلاش کرده بود اما موفقیت چندانی به دست نیاورد. تا اینکه ناگهان شرایط تحصیل در یکی دانشگاه‌های آمریکا برایش فراهم شد. او بعد از 2 ماه خود را در آمریکا دید بدون اینکه زبان بلد باشد. آنقدر شرایط او را تحت فشار گذاشت که توانست فوراً زبان یادبگیرد و بعد از 4 سال از دانشگاه فارغ‌التحصیل شد.خودش می‌گفت زمانی که به کلاس زبان می‌رفتم ته دلم باور نداشتم که ممکن است زبان بیاموزم اما در آمریکا مجبور شدم این فکر را عوض کنم.

باید بگوییم که این فکر از ته دل او نمی‌آمده است. بلکه از ناخودآگاه مغزش نشاءت می‌گرفته. جالب است بدانید که فقط 3% مغز انسان خودآگاه است و 97% باقی آن به ذهن ناخودآگاه تعلق دارد.

طبق گفته دکتر Dr. Collautt،ذهن ناخودآگاه انسان 1 میلیون بار قوی‌تر از ذهن خودآگاه اوست.
برای همین است که ما باید ارزش کار کردن روی ذهن ناخودآگاه را بدانیم.

من نمی‌گویم که شما حتماً در کلاس‌های مدیتیشن یا یوگا شرکت کنید، اما چیزی که توصیه می‌کنم این است که هرکسی باید بتواند با درون خودش ارتباط برقرار کند. این رابطه کلید کنترل ناخودآگاه و سرانجام بزرگ‌ترین کمک برای رسیدن به خواسته‌های ما خواهد بود.

 

برای بازطراحی ذهن ناخودآگاهتان پیشنهاد می‌کنیم تمرینات زیر را حداقل به مدت یک سال انجام دهید و تمرکز خود را روی آن چیزی بگذارید که آن را احساس می‌کنیم. این موارد قبلاً در مورد افراد مختلفی تست شده است و نتیجه‌های بی‌نظیری دریافت کرده‌اند. شما نیز می‌توانید با پیروی از آن‌ها، ناخودآگاه ذهنتان که سال‌هاست به حال خودش رها شده را بازطراحی کنید تا برای آینده متفاوت آماده شود.

 

نتیجه مورد نظر شما چیست؟
شما چه چیزی از زندگی می‌خواهید؟
ذهن ناخودآگاه شما برای بازطراحی باید به طور کامل و شفاف بداند که شما قرار است از کجا به کجا برسید.

این شفافیت به آن قدرت می‌دهد. در واقع بلاتکلیفی که اکثر ما اسیرش هستیم مانند سمی برای ناخودآگاه ذهن ما عمل می‌کند. پس این شفاف سازی اولین قدم بهترین گام برای شروع بازطراحی ذهن ناخودآگاه است.

خیلی‌ها در مسیر کاری که قرار می‌گیرند فقط به برنده شدن فکر می‌کنند. اما کمی توقف کنید، اول فکر کنید که نتیجه این برنده شدن چیست؟ در واقع مغز شما به نتیجه = برنده شدن نیاز ندارد. مغز شما به نتیجه= (یک دستاورد قابل درک) نیاز دارد.

بنابراین وقت آن است که تصمیم بگیرید واقعاً چه می‌خواهید. هدفی قابل درک که به مغز شما جهت بدهد.

حالا وقتش رسیده که ناخودآگاه خود را از ترس، شک و تردید خالی کنید. چطور؟ با قطع کردن دسترسی ذهن به گزینه‌های دیگر تا فقط به یک چیز پایبند باشد و آن‌هم قدم برداشتن در مسیر هدف است.

در واقع ذهن ترسو یکی از بزرگ‌ترین تله‌هایی است که بیشتر مردم در آن گیر می‌کنند. ترس از باختن، شکست خوردن، رد شدن و یا صدمه دیدن. ترس البته برای همه وجود دارد. اما اینکه چطور ذهن هرکس با آن رو به رو می‌شود مسئله اصلی است.

وقتی ما از کودکی تا جوانی مدام از ترس‌ها فرار کردیم یا توسط خانواده ترسانده شده‌ایم. مسلماً وقتی ناخودآگاه ذهن ما یک مسیر پر از خطر و سختی را پیش روی ما می‌بینید خیلی زود ما را از شروع آن منصرف می‌کند. در حالی که یک ذهن قوی و پرورش یافته خودش را برای مقابله با ترس‌ها و سختی‌های مسیر آماده می‌کند.

این دو راه برای هرکسی وجود دارد. مهم این است که ناخودآگاهتان چطور آموزش دیده. شما باید به او یاد بدهید که شکست یک آموزش است، باید ذهن شما بداند که اگر شکست نخورید هیچ گاه هم موفق نخواهید شد. (اما می‌شود ترس از شکست خوردن را به بهترین عامل موفقیت تبدیل کرد که در این مقاله در این مورد توضیح دادیم)

ناخودآگاه ذهن مردم فکر می‌کند که شکست آن‌ها را بدتر می‌کند درحالی که شکست از موفقیت بیشتر می‌تواند شمارا قوی‌تر کند. اما چطور باید ذهن ناخودآگاه را در این زمینه آموزش داد. مسلماً یک ناخودآگاه ضعیف نمی‌تواند یکباره تغییر کند.

پس از ترس‌ها و کارهای بزرگ دوری کنید. سعی کنید به مقابله با ترس‌های کوچک بپردازید و از آن‌ها رد شوید. آهسته آهسته ذهن ناخودآگاه شما خواهد فهمید که می‌توان با ترس‌ها مقابله کرد، از آن‌ها فرار نکرد و آن‌ها را شکست داد. بعد از 1 سال تمرین چنین کاری خواهید دید که ذهن شما بدون فکر کردند و به محض روبه رو شدن با یک ترس و یا مسیر سخت، با نهایت قدرت و اعتماد به نفس به دل آن خواهد زد و شما را از این راه عبور خواهد داد.

 

هنگامی که تصمیم اصلی را می‌گیرید و در مسیر خود به صورت متعهد قدم برمی‌دارید. باید به ناخودآگاه خود یاد دهید که بتواند شرایط را تثبیت کند. تثبیت شرایط یعنی اینکه شما بتواند برخی از مشکلات و سختی هارا یا حل کنید و یا از کنار آن‌ها عبور کنید.

برای این کار شما باید یک ذهن منعطف داشته باشید. این انعطاف نشانه ضعف نیست و درواقع اتفاقاً یک قدرت بزرگ برای شما به حساب می‌آید. (در این مقاله به طور کامل در مورد قدرت انعطاف‌پذیر بودن در زندگی توضیح دادیم) کسانی نشان دادن انعطاف یا صلح با مشکلات را نشانه ضعف می‌دانند که بخش تعصب مغزشان بر تصمیم گیری‌های آن‌ها غلبه دارد.

اگر شما انعطاف پذیر نباشید و اصطلاحاً در یک تونل قفل شوید. درواقع فرصت‌های مهمی را از دست خواهید داد. درواقع در بسیاری از مواقع راه جایگزین ویژگی‌های بهترین برای ما خواهد داشت. پس ذهن ناخودآگاه ما باید یاد بگیرید که هیچ چیز 100% نیست، هیچ برنامه ریزی دقیقاً پیش نمی‌رود و هیچ مسیری یک خط مستقیم نیست.

درواقع ما باید با تمرین به ذهن ناخودآگاه خود یاد دهیم که زمانی که در طول مسیر به درستی حرکت می‌کنیم بازهم پذیرای اتفاقات جدید و نظرات نو باشد تا شاید بتواند با تغییر مسیر حرکت، راهی بهتر را به ما بدهد.

در همین زمینه بخوانید:

من علاقمند به پیاده سازی صداهای شلوغ ذهن خود روی کاغذ در شکل مقاله، داستان و فیلمنامه هستم.

مقاله قبلی

تمرین های تقویت حافظه فقط با تجسم ذهنی که از شما یک نابغه‌ی حافظه می‌سازد

مقاله بعدی

قوی‌ترین تکنیک‌های ارتباط موفق با دیگران با تکنیک‌های الک مک کنزیچگونه ذهن ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنیم

چطور می‌توان ضمیر ناخودآگاه خود را برای رسیدن به اهداف غیرممکن آماده کرد؟

از ضمیر ناخودآگاه تان استفاده کنید و امپراتور زندگی‌تان باشید !

بسیار عالی و آموزنده

THANK YOU

++++++++++++++++++

سلام وخسته نباشید
من یک برنامه ای رو میخواستم که قدم به قدم در برنامه ریزی مجدد ناخوداگاه حرکت کنم ایا در این زمینه میتوانید کمک کنید. ؟ سپاس

سلام
خیلی ممنون از مطالب عالی که گذاشتین
اسم سایت تونم خیلی باحاله 😉

سلام و خدا قوت خدمت اعضاء سوخت جت
بینهایت سپاسگذارم بابت مقالات خوب و سازنده

سلام
مقاله مفیدی بود . اما اگر در هر مورد که بحث کردید یک مثال هم بصورت کاربردی میزدید به نظرم خیلی به درک موضوع کمک میکرد

چرا باید ناخودآگاه را برنامه ریزی کنیم؟

جواد ساده این است … 🙂

البته من فکر میکنم تربیت از کودکی روی ناخوداگاه تاثیر میزاره بهمین دلیل بعضی از افراد بخصوص کارآفرینان نسخه ی درست این مقوله هستند

دیدگاه تان را با ما در میان بگذارید…

ما به دیدگاه شما احتیاج داریم؛ پس بیایید دیدگاه و نقطه نظرات مان را با همدیگر به اشتراک بگذاریم تا یک اجتماع موفق از افکار برنده با همدیگر بسازیم.

**‌به ازای هر یک دیدگاه سازنده، یک روز اشتراک رایگان پروژه سوخت جت دریافت کنید**

ذخیره نام و ایمیل برای دیدگاه‌گذاری‌های بعدی

خوش آمدین، لطفا وارد حساب کاربری شوید

 × 
شش
 = 
30

.hide-if-no-js {
display: none !important;
}

بازیابی رمز عبور

یک رمزعبور موقت، برایتان ایمیل خواهد شد.

چند سوال که پرسیدن‌شان از خودتان مسیر زندگی‌تان را بالا…

ویدیوکست رنه سینانی و تجربیات کارآفرینی با شهرام فخار

پیشرفت ۲۰۰ درصدی در کار با نکاتی طلایی – قسمت ۱

چطور خودتان را از منطقه‌ امن زندگی‌تان نجات داده و…

چگونه راحت نه بگویید و کنترل زندگی‌تان را به دست بگیرید…

هر آنچه در مزرعه ضمیر ناخودآگاه خود بکاریم و با تکرار و احساسات آن را تغذیه کنیم یک روز به واقعیت زندگی مان تبدیل خواهد شد. “ارل نایتینگل”

ضمیر ناخودآگاه (ذهن ناخودآگاه) قدرت زیادی در کنترل تجربیات زندگی ما – از انواع غذاهایی که هر روز می خوریم تا کارهایی که انجام می دهیم، پولی که به دست می آوریم و حتی واکنشی که در شرایط استرس زا از خود نشان می دهیم – دارد و حتی چیزهای بسیار کوچک زندگی نیز با باورها و تفاسیر ناخودآگاه ما هدایت می شوند.

به طور خلاصه ضمیر ناخودگاه مانند خلبان خودکار یک هواپیما است که از قبل برای دنبال کردن یک مسیر خاص برنامه ریزی شده و خلبان نمی تواند آن را به مسیر جدید هدایت کند مگر آن که ابتدا مسیر برنامه ریزی شده قبلی را تغییر داده و حذف کند.

ضمیر ناخودآگاه بخشی از ذهن شما است که در بخش زیرین ذهن خودآگاه و بیدار قرار گرفته و پشت صحنه عمل می کند.

به عنوان مثال برای خواندن سطرهای این متن از ضمیر خودآگاه خود استفاده کرده و معنای آن ها را درک می کنید اما در زیر این تمرکز ذهنی، ضمیر ناخودآگاهی قرار گرفته که به شدت مشغول کار است و اطلاعات دریافتی را براساس درکی که شما از جهان اطراف خودتان دارد جذب یا رد می کند.چگونه ذهن ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنیم

شکل گیری این ادراک از زمانی که نوزاد بودید آغاز شده است به این صورت که با هر تجربه جدیدی که مقابل تان قرار گرفته ذهن ناخودآگاه مانند یک اسفنج در اطلاعات فرو رفته و آن ها را به خود جذب کرده است.

زمانی که سن شما کمتر بود ضمیر ناخودگاه هیچ داده ای را رد نمی کرد چون هیچ باور از پیش تعریف شده ای در خود نداشتید که با آن چه که در حال درکش بودید مغایرت داشته باشد و به همین دلیل همه اطلاعات دریافتی در دوران کودکی توسط ضمیر ناخودآگاه جذب شده و به مرور باورهای شما را تشکیل داده است.

حتما متوجه شده اید که این مسئله در سنین رشد و بزرگسالی بسیار مشکل زا می شود، اما چرا؟

چون بسیاری از ما ممکن است در دوران کودکی باورهای نادرستی را جذب کرده باشیم، مثلا بارها توسط دیگران احمق، بی ارزش، کند یا تنبل خطاب شده ایم یا پیام هایی در مورد استعداد یا محدودیت های فیزیکی، رنگ پوست، جنسیت یا وضعیت مالی خود دریافت کرده باشیم و ضمیر ناخودآگاه این اطلاعات را با فرض درست بودن ذخیره کرده است.

اینگونه است که وقتی به سن 7 یا 8 سالگی می رسیم پایه ای قوی از باورهایی داشته ایم که ضمیر ناخودآگاه از محیط اطراف همچون مردم، تلویزیون و سایر عوامل محیطی موثر دریافت و ذخیره کرده است.

حالا شما به عنوان یک فرد بزرگسال متوجه شده اید بسیاری از باورها و برنامه ریزی های قبلی ضمیر ناخودآگاه تان اشتباه بوده و گمان می کنید به راحتی می توان از شر این پیام های مضر یا نادرستی که در طول عمر خود تاکنون جذب کرده اید خلاص شوید اما این کار به این سادگی ها نیست!

فراموش نکنید این اطلاعات در بخش زیرین ضمیر خودآگاه شما ذخیره شده، یعنی متوجه وجود آن ها نخواهید شد مگر زمانی که در مسیر موفقیت شما قرار گرفته و مانع بزرگی سر راهتان ایجاد کنند.

حتما برایتان پیش آمده که بارها برای رسیدن به هدفی تلاش کرده و هر بار شکست خورده باشید؟ دیوانه کننده است نه؟

در این شرایط مهم است بپذیرید که شکست در امور زندگی به معنای ایراد داشتن شما نمی باشد و این طور نیست که برای همیشه محکوم به شکست شده باشید، بلکه علت آن به احتمال زیاد پیام های برنامه ریزی شده قدیمی در ضمیر ناخودآگاه شما است که با اهداف جدیدی که به دنبال آن هستید تداخل پیدا کرده اند.

به عبارت دیگر شما می توانید به هرچیزی که می خواهید دست پیدا کنید به شرط آن که قبل از شروع، زمانی را برای برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه خود صرف کرده باشید.

قبل از آن که نحوه برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه خود را یاد بگیرید مهم است بدانید که: “برنامه نویسی ذهن ما تا به امروز نیز ادامه داشته است.”

شما با هر تجربه ای که به دست می آورید استنتاج خاصی از مسائل داشته، پیام هایی در ضمیر ناخودآگاه ذخیره می کنید و در آینده براساس آن ها تصمیم گرفته و عمل خواهید کرد.

به عنوان مثال اگر توسط عزیزتان که همواره مراقبش بوده اید طرد شوید به نظرتان چه پیامی در ضمیر ناخودآگاه شما ذخیره خواهد شد؟

در این موارد ضمیر ناخودآگاه که در واقع یک کاراگاه باهوش است فورا دست به کار شده، به شکار خاطرات شما می رود و سعی می کند نمونه های دیگری از تجربه طرد شدن را پیدا می کند، مثلا دست روی لحظه ای می گذارید که بهترین دوست تان شما را ترک کرد تا با افراد باحال تری آشنا شود، در آن زمان احتمالا پیام دوست داشتنی نبودن و بی ارزش بودن در ذهن شما ثبت شده است و این باور را دارید که ذاتا لایق طرد شدن هستید چه توسط دوستان، یا عزیزان یا اطرافیان!

نکته جالب این است که اگر در حال حاضر تجربه ای برای شما رخ دهد که با باورهایی که قبلا در شما نهادینه شده تضاد داشته باشد ضمیر ناخودآگاه یا آن را کامل رد کرده یا به گونه ای بازنویسی می کند که با دیدگاه جدید شما از واقعیت همخوانی داشته باشد.

مثلا فرض کنید طبق تجربه های قبلی که داشته اید خود را فردی غیر جذاب می دانید و امروز ناگهان یک آدم دوست داشتنی به شما پیشنهاد آشنایی بیشتر می دهد.

اما شما که فکر می کنید هیچ جذابیتی ندارید اولین چیزی که به ذهنتان خواهد رسید این است که “حتما شوخی کرده یا می خواد من رو دست بندازه!”

ضمیر ناخودآگاه شما نیز فریاد می زند:

” امکان نداره! این آدم جذاب تر از اونیه که علاقه ای به من داشته باشه، یه جای کار می لنگه!”

در این موقعیت احتمالا پیش دستی کرده و به خیال خودتان قبل از آن که او بتواند شما را رد کند، او را رد کرده یا طوری رفتار می کنید که رابطه ای که می توانست بسیار عالی و ایده آل پیش برود اصلا شروع نشود!

هنگامی که به دنبال تحقق بخشیدن به هدف خاصی در زندگی هستید نیز همین اتفاق رخ می دهد، در جایی از مسیر به خودتان خواهید گفت که نمی توانید موفق شوید و عرضه درست انجام دادن کارها را ندارید و … اینگونه می شود که خود را آماده شکست کرده و در نهایت بارها و بارها شکست می خورید.

اگر بیشتر فکر کنید احتمالا موقعیت های بسیاری در زندگی خود به یاد خواهید آورد که ضمیر ناخودآگاه جلوی راه شما را گرفته و محدودتان کرده است.

خبر خوب این که برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه بسیار ساده خواهد بود البته اگر بدانید چگونه باید آن را انجام دهید.

روش های مختلفی برای دوباره نویسی پیام های محدود کننده یا آسیب زننده ای که از مدت ها قبل در ضمیر ناخودآگاه ذخیره شده اند وجود دارد که می توانید همزمان روی همه این تکنیک ها کار کنید.

با این حال توصیه می کنیم برای شروع تنها یک یا دو متد را انتخاب کنید در این صورت به جای از این شاخه به آن شاخه پریدن و هدر دادن زحمت خود، تمرکز خود را تنها به روش مورد نظر معطوف کرده و نتیجه بهتری خواهید گرفت.

آیا تاکنون به تاثیر عوامل محیط روی ضمیر ناخودآگاه خود توجه کرده اید؟ فراموش نکنید ذهن ناخودآگاه دائما در حال جذب اطلاعات ، استنتاج از آن ها و شکل دادن باورها براساس اطلاعات به دست آمده است.

به راحتی می توان تصور کرد که در یک محیط پر از مسائل منفی و کشمکش چه نوع پیام هایی توسط ذهن جذب شده و در ذهن ذخیره می شود.

اگر در چنین محیطی زندگی می کنید اولین اقدام شما این است که از این لحظه به بعد از قرار گرفتن در معرض موارد منفی روزمره به شدت اجتناب کنید، مثلا از شنیدن اخبار – مگر در مواقعی که واقعا به آن نیاز داشته باشید – دوری کرده و از همنشینی با افراد سمی که مدام افکار منفی خود را به سمت دیگران پرتاب می کنند برحذر باشید.

به جای آن با دیدن و شنیدن مطالب مثبت سعی کنید اطلاعات مثبت را به سمت خود جذب کرده و بیشتر وقت خود را با افراد مثبت اندیش و موفق بگذرانید.

با گذشت زمان متوجه خواهید شد که پیام های تشویق کننده و انگیزه دهنده بیشتری به سوی ذهن شما جذب شده و این باعث می شود دیدگاه تان نسبت به خود و توانایی های بالقوه تان تغییر کند.

ضمیر ناخودآگاه به تصاویر خیلی خوب واکنش نشان می دهد و تجسم، راهی عالی برای برنامه ریزی ذهن با تصاویر مثبت و قدرتمند است.

توصیه می شود هر روز حدود 10 تا 15 دقیقه از زمان خود را به تجسم صحنه های مثبت درباره خود و تجربه های زندگی تان اختصاص دهید که می تواند شامل موارد زیر باشد:

روابط عالی
شغل رضایت بخش
یک خانه زیبا
تعطیلات هیجان انگیز

و هر چیز دیگری که می خواهید در زندگی تان اتفاق بیفتد.

در حالی که این کار را به صورت پیوسته انجام می دهید از مرور تصاویر منفی ای که از تجارب گذشته – همچون ترس ها، نگرانی ها و تردیدها – در ذهن تان ذخیره شده نیز اجتناب کنید.چگونه ذهن ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنیم

برای قدرت بخشیدن به تجسم تا آن جا که می توانید از احساسات قوی و مثبت نیز در به تصویر کشیدن تصاویر دلخواه خود استفاده کنید. بگذارید همان احساس عشق، لذت، شکرگزاری و آرامشی که با رخ دادن این تجربه ها در شما ایجاد خواهد شد هم اکنون در وجودتان جریان پیدا کند.

ضمیر ناخودآگاه این پیام ها را واقعی فرض کرده و جذب می کند.

این زیبایی واقعی تجسم است: قدرت دور زدن پیام های محدود کننده و تمرکز روی تصاویر لذت بخش و اطمینان از این که همه این تصاویر، توسط ذهن ناخودآگاه جذب شده و بعدا دوباره نمایش داده خواهد شد.

جملات تاکیدی از دیگر تکنیک های موثر برای ثبت پیام های مثبت در ضمیر ناخودآگاه است.

برای این کار توصیه می شود چند قانون ساده زیر را رعایت کنید:

تمرکز روی آینده روی ضمیر ناخودآگاه اثر نمی گذارد زیرا ناخودآگاه تنها زمان حال را می شناسد. مثلا به جای گفتن “من موفق خواهم شد” بگویید “من موفق هستم!”.

همچنین حتما از جملات مثبت استفاده کنید زیرا ضمیر ناخودآگاه افعال منفی را نمی شناسد، به عنوان مثال اگر بگویید “من شکست خورده نیستم” ذهن ناخودآگاه آن را اینگونه تفسیر می کند “من شکست خورده هستم!”

وقتی می گویید “من ثروتمند هستم” در حالی که در درون خود احساس نداشتن و فقر می کنید، پیام فقر به ضمیر ناخودآگاه شما منتقل خواهد شد، بنابراین برای بیان جملات تاکیدی از احساسات کامل خود استفاده کنید زیرا باعث باورپذیری بیشتر آن توسط ضمیر ناخودآگاه خواهد شد.

جملات تاکیدی اگر تنها یک یا دو بار در روز گفته شود اثر نخواهد کرد، برای بهترین نتیجه لازم است چند بار در طول روز آن را تکرار کنید.

یکی دیگر از تکنیک های محبوب استفاده از ضبط صوتی است که عمدا فرکانس امواج مغزی شما را تغییر دهد، شاید این روش شما را یاد فیلم های تخیلی بیندازد اما افرادی که از این تکنیک استفاده کرده اند آن را بسیار موثر و عملی می دانند.

امواج مغزی شما بسته به کاری که در هر زمان انجام می دهید در فرکانس خاصی قرار می گیرد. از جمله:

فرکانس گاما: زمانی که در حال انجام همزمان فعالیت های ذهنی خاصی هستیدفرکانس بتا: زمانی که کاملا آگاه بوده و تمرکز فعال داریدفرکانس آلفا: زمانی که در آرامش هستیدفرکانس تتا: زمانی که خواب آلوده یا در خواب سبک قرار داریدفرکانس دلتا: زمانی که در خواب عمیق هستید

هنگام دریافت ضربه های دو گوشی، فرد در واقع دو تن صدای مختلف از فرکانس های متفاوت دریافت می کند، ذهن اختلاف فاز این دو ضربه را درک کرده و تفاوت این دو فرکانس، تغییراتی در فعالیت های مغز ایجاد می کند تا الگوی متفاوتی دنبال کند.

برای مثال اگر می خواهید از حالت استرس به آرامش تغییر حالت دهید می توانید به صدایی که حالت آلفا را تحریک می کند گوش دهید.

این برنامه آوایی می تواند به برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه کمک کند زیرا تحقیقات نشان داده زمانی که فرد بسیار آرام است – مثلا در حالت آلفا یا تتا قرار دارد – ذهن ناخودآگاه اطلاعات جدید را به خوبی شنیده و جذب می کند.

استفاده از برنامه های صوتی جذب به همراه جملات تاکیدی یا تجسم ترکیب قدرتمندی ایجاد می کند و ضمیر ناخودآگاه در این حالت به راحتی هر پیامی را که بخواهید جذب می کند. کافیست به حالت آرامش فرو بروید و روی تصاویر مثبت تمرکز کنید!

* ضربه دو گوشی به شنوایی انسان مربوط است که روی ذهن اثر می گذارد، زمانی که یک سیگنال از دو فرکانس مختلف برای هر گوش ارسال می شود ذهن متوجه اختلاف فاز بین آن ها شده و این بی نظمی دریافت شده، ضربه دو گوشی ایجاد می کند که باعث تغییر فرکانس های ذهنی می شود.

هیپنوتیزم نیز می تواند به اندازه تکنیک قبلی موثر باشد اما در آن خبری از تغییر فرکانس امواج مغزی نیست.

هیپنوتیزم کننده به آرامی شما را به یک حالت آرامش – که در آن ضمیر ناخودآگاه شنواتر می باشد – برده و پیام های مثبت را به ضمیر ناخودآگاه می فرستد.

خود هیپنوتیزمی از دیگر تکنیک های پرطرفدار است که طی آن خودتان می توانید به سادگی از برنامه های صوتی ضبط شده به جای جلسات زنده هیپنوتیزم استفاده کرده و با شنیدن صدای ضبط شده خودتان در قالب جملات تاکیدی مثبت وارد حالت آرامش شوید.

یکی از جنبه های چالش برانگیز برنامه ریزی مجدد ذهن ناخودآگاه این است که نمی توانید نگاه زیرچشمی به درون خود انداخته و ببینید که آیا چیزی برای تغییر باقی مانده یا خیر، بلکه شما باید به حس قوی از خودآگاهی برسید که بتوانید رفتارهای تخریبی خود را قبل از این که از کنترل خارج شوند هندل کنید.

با این وجود پیشرفت در این زمینه نشانه هایی دارد که به تشخیص شما کمک خواهد کرد از جمله:

به عبارت ساده تر زمانی که ضمیر ناخودآگاه شما تغییر کند متوجه آن خواهید شد زیرا این تغییرات هم درون و هم بیرون زندگی شما را تحت تاقیر قرار خواهد داد.

مهم است که برای برنامه ریزی مجدد ذهن زمان کافی در نظر بگیرید و انتظار نداشته باشید تغییرات بلافاصله ایجاد شوند زیرا برخی تغییرات ممکن است نیاز به زمان بیشتری داشته باشد.

بعد از این که روش مورد نظرتان را انتخاب کردید باید نسبت به آن مصرّ بوده و استمرار داشته باشید و تا زمانی که تغییرات رخ دهد به آن بچسبید.

فراموش نکنید تغییراتی که ایجاد می شود مادام العمر و قوی بوده و بی شک ارزش انتظار شما را خواهد داشت.

منبع: medium

فال حافظ

متن عاشقانه متن زیبا آهنگ تولدت مبارک

صفحه اصلی تبلیغات تماس با ما درباره ما

مطالب بخش سلامت و پزشکی سایت کوکا فقط جنبه اطلاع رسانی و آموزشی دارند. این مطالب توصیه پزشکی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان کرد.

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب کوکا برای تمامی وب سایت ها به هر نحو غیر مجاز می باشد.
هر گونه کپی برداری از محتوای سایت کوکا پیگرد قانونی دارد.
استفاده از مطالب سایت کوکا در سایت های خبر خوان و دارای آی فریم نیز اکیدا ممنوع است.

ضمیر ناخودآگاه یا ذهن ناخودآگاه، قدرت زیادی در زندگی ما دارد و می تواند تمام افکار و احساسات ما را به واقعیت تبدیل کند. با یوکن همراه باشید.

ارل نایتینگل می‌گوید:

هر آن‌چه در مزرعه ضمیر ناخودآگاهمان بکاریم و با تکرار و احساسات آن را تغذیه کنیم بالاخره روزی به واقعیت زندگیمان تبدیل می‌شود.

ضمیر ناخودآگاه قدرت زیادی در کنترل تجربیات زندگی -از غذاهایی که هر روز می‌خوریم، کارهایی که انجام می‌دهیم، پولی که به‌دست می‌آوریم و واکنشی که در موقعیت‌های استرس‌زا از خود نشان می‌دهیم- دارد و تمام اتفاقات روزانه زندگیمان به باورهای ناخودآگاه ما مربوط می‌شوند.

ضمیر ناخودآگاه همانند خلبان خودکار هواپیماست که از قبل برای رسیدن به یک مسیر مشخص برنامه‌ ریزی شده و خلبان نمی‌تواند به مسیر دیگری برود مگر این‌که از همان ابتدا مسیر برنامه‌ریزی شده قبلی را تغییر داده باشد.چگونه ذهن ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنیم

ضمیر ناخودآگاه بخشی از ذهن شماست که در بخش زیرین ذهن خودآگاه قرار گرفته و در پشت صحنه فعالیت می‌کند.

برای خواندن این مقاله از ضمیر خودآگاه خود استفاده کرده و معنای سطرهای این مقاله را درک می‌کنید اما در پشت صحنه ضمیر خودآگاه، ضمیر ناخودآگاهی قرار دارد که به شدت مشغول فعالیت است و اطلاعات دریافتی را براساس درکی که از جهان اطراف‌تان دارید جذب یا رد می‌کند.

شکل‌گیری ضمیر ناخودآگاه از زمان تولد شما شروع شده و هر تجربه جدیدی که به دست آورده‌اید ذهن ناخودآگاه آن‌ را به خود جذب کرده است.

وقتی سن پایینی داشتید ضمیر ناخودآگاه به دلیل این‌که باور از پیش تعریف‌شده‌ای نداشتید که با آن‌چه در حال اتفاق بود در تضاد باشد، هیچ اطلاعاتی را رد نمی‌کرد. به همین خاطر تمام اطلاعات دریافتی در دوران کودکی توسط ضمیر ناخودآگاه جذب شده و در طول زمان باورهای شما را شکل داده است. اکنون متوجه شدید چرا این مساله در بزرگسالی مشکل‌ساز می‌شود؟

خیلی از ما ممکن است در دوران کودکی باورهای اشتباهی پیدا کرده باشیم، مثلا توسط دوستان یا معلمان مان تنبل یا احمق خطاب شده باشیم یا چیزهایی درمورد استعداد ، رنگ پوست ، جنسیت یا وضعیت مالی خود شنیده باشیم و ضمیر ناخودآگاه مان نیز تمام اطلاعات را با فرض درست بودن ذخیره کرده است.

اکنون وقتی به سن بالاتر می‌رسیم مجموعه‌ای از باورهایی داریم که ضمیر ناخودآگاه از محیط پیرامون چون اطرافیان، تلویزیون و دیگر عوامل محیطی موثر دریافت کرده است.

حتما اکنون به عنوان یک فرد بزرگسال متوجه شده‌اید خیلی از باورها و برنامه‌ریزی‌های قبلی ضمیر ناخودآگاه‌تان اشتباه بوده و شاید فکر کنید به راحتی می‌توان تمام باورهایی که در طول عمر جذب کرده‌اید را تغییر دهید اما به این سادگی‌ها هم نیست.

تمام این اطلاعات و باورها در بخش زیرین ضمیر خودآگاه شما ذخیره می‌شود، یعنی اصلا متوجه آن‌ها نمی‌شوید مگر زمانی که در مسیر موفقیت شما قرار گرفته و مانع بزرگی سر راهتان شوند.

حتما تاکنون برایتان پیش آمده که برای رسیدن به هدفی تلاش کرده و هر بار با شکست مواجه شده باشید؟ واقعا آزاردهنده است نه؟

در این مواقع باید بپذیرید شکست در زندگی به معنای این نیست که اشکالی در شما وجود دارد و نباید خود را محکوم به شکست بدانید، بلکه دلیل آن باورهای قدیمی در ضمیر ناخودآگاه شماست که با اهداف جدیدی که به دنبال رسیدن به آن‌ هستید، تعارض پیدا کرده ‌است.

شما می‌توانید به هر چیزی که می‌خواهید برسید اما باید قبل از شروع، برای برنامه‌ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه خود زمان صرف کرده باشید.

پیش از این‌که نحوه برنامه‌ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه‌تان را یاد بگیرید باید بدانید: برنامه‌ریزی ذهن ما تا به امروز ادامه داشته است.

شما با هر تجربه‌ای که به دست می‌آورید استنتاجی از مسائل داشته، پیام‌هایی در ضمیر ناخودآگاه‌تان ذخیره می‌کنید و در آینده براساس آن‌ها تصمیم گیری کرده و به نتیجه خواهید رسید.

فرض کنید توسط یکی از اعضای خانواده‌تان که همیشه حواسش به شما بوده طرد شوید، در این شرایط چه پیامی در ضمیر ناخودآگاه شما ذخیره می‌شود؟

در این لحظه ضمیر ناخودآگاه شما دست به کار شده، خاطرات‌تان را مرور می‌کند و نمونه‌هایی از تجربه طرد شدن پیدا می‌کند، مثلا زمانی را به یاد می‌آورد که بهترین دوست‌تان شما را ترک کرد تا با افراد بهتری وقت بگذراند، در آن زمان پیامِ دوست‌داشتنی نبودن و بی‌ارزش بودن در ذهنتان‌ ثبت شده و به این باور می‌رسید که شما ذاتا لایق طرد شدن هستید، چه بین دوستان و چه خانواده.

اگر اکنون تجربه‌ای برایتان اتفاق می‌افتد که با باورهایی که قبلا در شما نهادینه شده در تضاد بوده است ضمیر ناخودآگاه‌تان آن را رد کرده یا طوری بازنویسی می‌کند که با دیدگاه جدید شما از واقعیت همخوانی داشته باشد.

اکنون مثال دیگری برای شما می‌زنیم. طبق تجربیات قبلی که دارید خود را فردی غیر جذاب می‌دانید و اکنون یک فرد دوست‌داشتنی به شما پیشنهاد آشنایی می‌دهد. اما شما این باور را در خود به وجود آورده‌اید که هیچ جذابیتی ندارید پس اولین چیزی که به ذهنتان خطور می‌کند این است که «حتما شوخی کرده یا می‌خواد منو مسخره کنه».

در این شرایط ضمیر ناخودآگاه‌تان می‌گوید: «چنین چیزی امکان نداره، این فرد خیلی جذابه و چرا باید به من علاقه‌مند شود، حتما مشکلی وجود داره…».

پس سعی می‌کنید پیش از این‌که او شما را رد کند، او را رد کنید یا به گونه‌ای رفتار می‌کنید که رابطه‌ای که می‌توانست خیلی خوب پیش برود اصلا شروع نشود.

حتی ممکن است وقتی به دنبال رسیدن به هدف خاصی در زندگی‌تان هستید هم همین اتفاق بیفتد، در جایی از مسیر به خودتان بگویید من نمی‌توانم موفق شوم و اصلا توانایی درست انجام دادن کارها را ندارم و… همین طور می‌شود که خود را برای شکست آماده کرده و بارها و بارها با شکست مواجه می‌شوید.

اگر با دقت بیشتری فکر کنید حتما موقعیت‌های زیادی را به یاد می‌آورید که ضمیر ناخودآگاه مانع پیشرفت‌تان شده و سدی جلوی راهتان بوده است.

اکنون خبر خوبی برای شما داریم، برنامه‌ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه بسیار ساده است و تنها کافی است بدانید چطور این کار را انجام دهید.

به روش‌های زیادی می‌توانید پیام‌های آسیب‌زایی که از مدت‌ها قبل در ضمیر ناخودآگاه‌تان ذخیره شده‌اند را از اول بنویسید، البته می‌توانید هم‌زمان از تمام تکنیک‌ها استفاده کنید.

گرچه بهتر است در ابتدا از یک یا دو روش استفاده کنید تا احتمال هدر رفت زمان و انرژی‌تان کاهش یابد و بتوانید تمرکز خود را روی یک روش بگذارید و در نهایت به نتیجه بهتری دست پیدا کنید.

آیا تا به حال به تاثیر عوامل محیطی روی ضمیر ناخودآگاه‌تان توجه کرده‌اید؟ باید بدانید ضمیر ناخودآگاه به طور مداوم در پی جذب اطلاعات، استنتاج آن‌ها و شکل دادن باورها براساس اطلاعات به دست آمده است. حتما می‌توانید تصور کنید در محیطی پر از کشمکش و مسائل منفی چه پیام‌هایی توسط ذهن جذب شده و در ذهن ذخیره می‌شود.

اگر در فضایی سرشار از افکار و احساسات منفی زندگی می‌کنید بهترین کار این است که از مواجهه با موارد منفی اجتناب کنید، مثلا توجهی به اخبار نکنید، مگر این‌که واقعا به آن نیاز داشته باشید. همچنین از معاشرت با افراد سمی که همیشه درمورد دیگران افکار منفی دارند دوری کنید.

به جای همنشینی با منفی‌باف‌ها سعی کنید انرژی مثبت را به سوی خود جذب کرده و بیشتر وقت خود را با افراد موفق و مثبت اندیش بگذرانید. بدین ترتیب با گذشت زمان متوجه می‌شوید تشویق و انگیزه بیشتری به سمت ذهنتان جذب شده و این باعث می‌شود دیدگاهتان نسبت به خود و توانایی‌های بالقوه‌تان تغییر کند.

ضمیر ناخودآگاه به تصاویر واکنش خوبی نشان می‌دهد و تجسم، راهی فوق‌العاده برای برنامه‌ریزی ذهن با تصویرسازی مثبت است.

پیشنهاد می‌کنیم هر روز حدود 10 تا 15 دقیقه از وقت خود را به تجسم تصاویر مثبت درباره خود و تجربیات زندگی‌تان اختصاص دهید که می‌تواند موارد زیر را در بر بگیرد:

و هر اتفاق مثبت دیگری که می‌خواهید در زندگی‌تان اتفاق بیفتد.

در حالی‌که این کار را به طور مرتب انجام می‌دهید از تجسم افکار منفی‌ای که از تجربیات گذشته مانند ترس ها، نگرانی ها و استرس ها، در ذهنتان ذخیره شده خودداری کنید.

برای این‌که ضمیر ناخودآگاه خود را از نو برنامه‌ریزی کنید، تا آنجا که می‌توانید از احساسات قوی و مثبت در به تصویر کشیدن تصاویر دلخواه خود استفاده کنید. اجازه دهید احساس عشق ، لذت، آرامش و شکرگزاری که با رخ دادن این تجربیات در شما ایجاد می‌شود هم اکنون در وجودتان به جریان دربیاید. ضمیر ناخودآگاه تمام این پیام‌ها را واقعی دانسته و آن‌ها را به خود جذب می‌کند.

این قدرت تجسم است؛ قدرت رها کردن پیام‌های محدودکننده و تمرکز روی تصاویر لذت‌بخش و اطمینان از این‌که تمام این تصاویر، توسط ذهن ناخودآگاه جذب شده و در زندگی واقعی نمود پیدا می‌کنند.

جملات تاکیدی یکی دیگر از تکنیک‌های موثر برای برنامه‌ریزی ضمیر ناخودآگاه است و می‌توانید با تکرار پیام‌های مثبت به موفقیت خود کمک کنید.

برای تکرار جملات تاکیدی باید چند قانون ساده را در نظر بگیرید:چگونه ذهن ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنیم

یکی دیگر از تکنیک‌های موثر برای برنامه‌ریزی ضمیر ناخودآگاه، استفاده از ضبط صوتی است که فرکانس امواج مغزی شما را تغییر دهد. شاید یاد فیلم های تخیلی بیفتید اما کسانی که از این تکنیک استفاده کرده‌اند آن را موثر می‌دانند.

امواج مغزی شما با توجه به کاری که در هر زمان انجام می‌دهید در فرکانس خاصی قرار می‌گیرد:

فرکانس گاما: وقتی در حال انجام هم‌زمان فعالیت‌های ذهنی خاصی هستید

فرکانس بتا: وقتی تمرکز فعال داشته و کاملا آگاه هستید.

فرکانس آلفا: وقتی در آرامش کامل هستید.

فرکانس تتا: وقتی خواب‌آلود یا در خواب سبک قرار دارید.

فرکانس دلتا: وقتی در خواب عمیق هستید.

هنگام دریافت ضربه‌های دو گوشی، فرد دو تن صدای مختلف از فرکانس‌های مختلف دریافت می‌کند، ذهن اختلاف فاز دو ضربه را درک کرده و تفاوت این دو فرکانس، تغییراتی در فعالیت‌های مغز ایجاد می‌کند تا الگوی متفاوتی را دنبال کنند.

مثلا اگر می‌خواهید از استرس به آرامش برسید می‌توانید به صدایی که حالت آلفا را تحریک می‌کند گوش دهید.

این روش می‌تواند به برنامه‌ریزی دوباره ضمیر ناخودآگاه کمک کند. تحقیقات حاکی از آن است، وقتی فرد بسیار آرام است –مثلا در حالت آلفا یا تتا قرار دارد- ذهن ناخودآگاه اطلاعات جدید را به خوبی شنیده و جذب می‌کند.

به کار گرفتن برنامه‌های صوتی جذب همراه با جملات تاکیدی یا تجسم کمک زیادی به برنامه‌ریزی دوباره ضمیر ناخودآگاه می‌کند؛ بدین ترتیب ذهن ناخودآگاه به راحتی هر پیامی را که بخواهید جذب می‌کند. تنها باید در آرامش فرو بروید و روی تصاویر مثبت تمرکز کنید.

ضربه دو گوشی مربوط به شنوایی انسان است که روی ذهن تاثیر می‌گذارد، وقتی یک سیگنال از دو فرکانس مختلف برای گوش ارسال می‌شود ذهن متوجه اختلاف فاز بین آن‌ها شده و این بی نظمی دریافت شده، ضربه دو گوشی ایجاد می‌شود که به تغییر فرکانس‌های ذهنی می‌انجامد.

هیپنوتیزم به برنامه‌ریزی ضمیر ناخودآگاه کمک می‌کند اما در آن خبری از تغییر فرکانس امواج مغزی نیست.

فرد هیپنوتیزم‌کننده به آرامی شما را به یک حالت آرامش –که در آن ضمیر ناخودآگاه هوشیارتر است- برده و پیام‌های مثبت را به ضمیر ناخودآگاه ارسال می‌کند.

هیپنوتیزم را می‌توانید خودتان انجام دهید که در طی آن خودتان از برنامه‌های صوتی ضبط شده به جای جلسات زنده هیپنوتیزم استفاده کرده و با شنیدن صدای ضبط‌شده خودتان در قالب جملات تاکیدی مثبت به آرامش می‌رسید.

یکی از جنبه‌های بحث‌برانگیز برنامه‌ریزی دوباره ضمیر ناخودآگاه این است که نمی‌توانید نگاهی به درون خود انداخته و ببینید چه تغییری انجام شده و هنوز چیزی برای تغییر باقی مانده است یا نه، بلکه باید به حس قوی از خودآگاهی برسید که بتوانید رفتارهای اشتباه خود را پیش از این‌که از کنترل خارج شوند کنترل کنید.

برای این‌که متوجه شوید در برنامه‌ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه به پیشرفت رسیده‌اید، به نشانه‌های زیر توجه کنید که به تشخیص هر چه بهتر به شما کمک می‌کند:

وقتی ضمیر ناخودآگاه‌تان تغییر کند به سرعت متوجه آن خواهید شد زیرا این تغییرات تمام ابعاد زندگی شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

باید برای برنامه‌ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه زمان صرف کنید و انتظار نداشته باشید به‌سرعت تغییرات ایجاد شوند زیرا ممکن است برخی تغییرات نیاز به زمان بیشتری داشته باشند.

یکی از تکنیک‌ها را برای برنامه‌ریزی ضمیر ناخودآگاه‌تان انتخاب کنید و به آن پای‌بند باشید و تا زمانی که تغییرات لازم را مشاهده نکردید از مسیر خارج نشوید. البته تغییراتی که ایجاد می‌شوند دائمی بوده و کمک زیادی به شما خواهد کرد.

منبع: medium

آیا به نظر شما این مطلب مفید بود؟




مجله موفقیت یوکن، مجله ای است ویدیویی که تلاش می کند هر آنچه انسان های موفق درباره موفقیت از دیروز تا به امروز تجربه کسب کرده اند را به آسان ترین شکل ممکن در اختیار شما بگذارد. هدف ما در یوکن گردآوری بروزترین روش های موفقیت فردی، سازمانی و تجاری است تا مرجع کاملی باشیم برای مخاطبین و افرادی که سعی دارند موفق شوند.

اگر می خواهید امسال سال رسیدن به بزرگ ترین اهداف زندگی تان باشد باید به شما بگوییم در صورتی که ذهن ناخودآگاه خود را نیز در این راه با خود همراه کنید می توانید به این مهم دست پیدا کنید. این توصیه ی مِی مک کارتی، کارآفرین سریالی، سرمایه گذار انجل و نویسنده ی حوزه ی موفقیت است.

او در این باره می گوید: «رهبران خوب این را می دانند که برای اداره ی موفقیت آمیز یک شرکت، مدیران باید اهدافی مشخص و قابل اندازه گیری در نظر بگیرند و از هر فرصتی برای رسیدن به این اهداف استفاده کنند. با این حال، هدفگذاری کافی نیست. برگزاری مرتب جلسات طرح ریزی و بازبینی اهداف برای رسیدن به موفقیت های مورد نظر حیاتی است. این در مورد موفقیت فردی نیز صدق می کند. دستیابی به اهداف نیازمند تعیین اهدافی مشخص، شفاف و ملموس، و تمرکز و تلاش مداوم برای رسیدن به آنهاست».

او می گوید به محض آنکه اهداف خود را مشخص کردید، لازم است هر روز صبح و به طور منظم طی جلساتی با خودتان به طرح ریزی و برنامه ریزی بپردازید. این نه تنها به بازبینی مسیر شما در این راه و برنامه ریزی قدم های بعدی تان کمک می کند، بلکه این اهداف و برنامه ها را درذهن ناخودآگاه شما نهادینه می کند. این کار، شریک بسیار قدرتمندی در کنار شما به وجود می آورد که همراه شما خواهد بود. اگر آماده اید آن را امتحان کنید، هر روز صبح برای این ۶ مرحله وقت بگذارید:

مک کارتی توصیه می کند: «جلسات روزانه ی خود با ضمیر ناخوداگاهتان را جدی بگیرید». فضایی برای این کار در نظر بگیرید که از حواشی و عوامل حواس پرت کن به دور باشد. اطمینان حاصل کنید اطلاعات مورد نیاز خود برای این جلسه از قبیل کتابی بازگو کننده ی موفقیت های دیگران و قلم و کاغذ را در اختیار دارید.چگونه ذهن ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنیم

پنج دقیقه ی آغازین «جلسه»ی خود را به مطالعه ی مطلبی بگذرانید که به شما انگیزه می دهد. مک کارتی در این زمینه می گوید: «وقتی در مورد موفقیت های دیگران می خوانید، ذهن شما به دنبال راه هایی خواهد گشت تا بتواند این نوع موفقیت ها را برای شما عادی و دست یافتنی کند».

۱۰ دقیقه ی بعدی را به نوشتن نامه ی قدردانی اختصاص دهید. مک کارتی می گوید: «به خاطر چیزهای فوق العاده ای که همین حالا در زندگی خود دارید و همچنین چیزهایی که امیدوارید به زودی به دست بیاورید قدردان باشید. روانشناسان معتقدند قدردانی و رضایت به شما کمک می کنند متمرکز تر باشید و مشکلات را بهتر حل کنید».

او برای آنکه ذهن ناخودآگاه خود را با خود همراه کنید می گوید: «هم به خاطر داشته هایتان قدردانی خود را ابراز کنید و هم به خاطر چیزهایی که می خواهید داشته باشید؛ به گونه ای که انگار همین حالا هم آنها را دارید». سپاسگزاری بابت چیزی که هنوز به دست نیاورده اید، نوعی ناسازگاریِ شناختی درون شما به وجود می آورد که ذهن ناخودآگاه شما سعی می کند با پیدا کردن راه هایی برای تحقق آن هدف، ناسازگاری مذکور را از میان بردارد تا گفته ی شما به واقعیت بدل شود.

این کار ممکن است کمی عجیب و غریب به نظر بیاید و باعث شود حتی هنگام تنهایی احساس خجالت کنید، اما به هر صورت امتحانش کنید. مک کارتی می گوید: «پژوهش ها نشان داده اند وقتی چیزی را با صدای بلند می خوانیم آن را به ذهن ناخودآگاه خود متصل می کنیم. این کار کمک می کند راه های احتمالی بیشتری برای واقعیت بخشیدن به آنها به ذهنمان برسد».

تا پنج دقیقه چشمان خود را ببندید و رسیدن به اهداف خود را در ذهنتان تجسم کنید. رسیدن به آنها چه احساسی خواهد داشت؟ چه شکلی خواهد بود؟ چه کسی در آن لحظه در کنار شما خواهد بود؟

مک کارتی می گوید: «قهرمانان المپیک به عنوان بخشی از آموزش هایشان از این روش استفاده می کنند. آنها خود را در حال پیروزی در مسابقه و شادی در کنار دیگر هم تیمی ها و اعضای خانواده شان تصور می کنند. شما هم اگر می خواهید پیروز شوید و به اهداف خود دست پیدا کنید، اول خود را در این حالت تجسم کنید».

به پایان بردن قدم های بالا باید چیزی حدود ۲۰ تا ۲۵ دقیقه زمان ببرد. وقتی آنها را انجام دادید، بلند شوید و روز خود را شروع کنید. مک کارتی می گوید: «ذهن ناخودآگاه شما کار خود را شروع خواهد کرد».

کار ذهن ناخودآگاه اغلب در قالب شهود و حدس و گمان هایی خود را نشان می دهد که لزوماً نمی توانید علتشان را توضیح دهید. مک کارتی توصیه می کند حواستان به این شهود ها و احساسات درونی و همچنین فرصت ها و موقعیت های غیر منتظره باشد. معنای این حرف می تواند این باشد که مثلاً اگر بی مقدمه به یاد کسی افتادید تلفن را بردارید و به او زنگ بزنید، و یا وقتی بی دلیل حس می کنید باید جایی بروید از این حس خود پیروی کنید. خود مک کارتی می گوید یک بار با پیروی از همین احساس، به مدت ۱۵ دقیقه مسیر متفاوتی در پیش گرفت. این مسیر جدید باعث شد با کسی برخورد کند که بعداً مشتری او شد و قراردادی چهارصد هزار دلاری با او بست.

او می گوید: «برخی از این حس ها ممکن است بی نتیجه باشند اما همانطور که استیو جابز گفته، جرأت پیروی از قلب و شهود خود را داشته باشید».

برای گفتگو با کاربران، وارد حساب کاربری خود شوید.

تمامی حقوق برای وبسایت دیجیاتو محفوظ است.


Downloads-icon

نویسنده : جادوی باور

بروزرسانی : ۱۳۹۸/۰۷/۰۷

بازدید : 3,492

تعداد نظرات :بدون نظر

ما در این مقاله قصد داریم در خصوص موضوعی بسیار مهم و کلیشه ای به عنوان برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه صحبت کنیم، پس چنانچه قصد دارید اطلاعات کاملی از تغییر ضمیر ناخودآگاه خود و برنامه ریزی های مربوط به آن به دست آورید می توانید در این مقاله با ما همراه باشید.چگونه ذهن ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنیم

همان طور که در مقاله ضمیر ناخودآگاه چیست به طور کامل توضیح دادیم درون مغز هر انسانی یک ذهن ناخودآگاه وجود دارد که یکی از مهم ترین و موثر ترین فاکتور های وجودی مغز به شمار می رود که می توانیم آن را به یکی از مقصرین اصلی رسیدن و یا عدم رسیدن ما به اهدافمان بدانیم که در اکثر مواقع می توان آن را عامل بسیار مهمی برای عدم رسیدن ما به خواسته ها، اعمال و هدف هایمان بدانیم

اما آیا راهی وجود دارد که بتوانیم بر این افکار غلبه کنیم و به هدف و غایت اصلی خودمان نزدیک شویم؟ چطور ممکن است این حس ناامیدی و شکست را از خودمان دور کنیم؟ واقعا راهی است یا خیر؟ بله، قطعا برای هر موضوع راه چاره ای وجود دارد، برای آن که بتوانید از این حس بسیار نامناسب رهایی پیدا کنید باید برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه خود را فعال کنید، فعال نمودن این ویژگی می تواند ۴۰ الی ۵۰ درصد از مسیر موفقیت شما را به راحتی روشن سازد.

ممکن است خیلی از افراد در سطح کشور وجود داشته باشند که اصلا آشنایی با مفهوم برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه نداشته باشند و یا اصلا نمی دانند که در مغز و ذهن آن ها ضمیری به نام ناخودآگاه وجود دارد که منشا تمامی موفقیت ها و شکست های آنان است.

اکثر افراد به دلیل حرف های پوچ و بی معنی سایر دوستان، آشنایان و… همواره دارای مغزی با ضمیر ناخودآگاه منفی یا بدی رو به رو هستند و تغییر این مورد کمی می تواند سخت و دشوار باشد اما هیچ گاه کاری ناشدنی نیست.

به طور کلی شما هنگامی که بخواهید به یک هدف بسیار بلند و درستی دسترسی پیدا کنید وضعیت ذهن ناخودآگاه خودتان را با آن هدف درست تنظیم می کنید. به عنوان مثال: فقدان امری مانند مثبت اندیشی می تواند یکی از مهم ترین عواملی باشد که ما را به شکست نزدیک می کند. به شما قول می دهم چنانچه بتوانید مغز و تفکر یک انسان را باز کنید، در همان لحظه های اول با دسته ای بسیار عمیق به عنوان تفکرات منفی رو به رو خواهید شد!

خیر

هر چند این موضوع را یک شبه نمی توانید انجام دهید اما ما قصد داریم به شما روش هایی را آموزش دهیم که بتوانید با مجموعه‌ای از کارهای منظم و صحیح می‌توانیم به تغییرات دلخواه دست پیدا کنیم. لطفا با ما در ادامه این مقاله همراه باشید تا اطلاعات بسیار جامع تری را به دست آورید.

حال ممکن است از خودتان بپرسید که چرا باید ضمیر ناخودآگاه خودمان را برنامه ریزی کنیم؟ پاسخ به این سوال کاملا شفاف و واضح است و در ادامه مطلب به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت.

 

ممکن است این سوال برای همه افرادی که ابتدای این مقاله را مطالعه کرده باشند پیش آمده باشد که چرا ما باید ضمیر ناخودآگاه خودمان را برنامه ریزی کنیم؟! جالب است بدانید همه افراد نه بلکه اغلب آن ها از موفقیت می ترسند چرا که این باور در آن ها وجود ندارد که آن ها نیز می توانند موفق شوند،

بلکه همواره به این نکته فکر می کنند که ممکن است الان مانعی به وجود بیاید و شکست آن ها را رقم بزند اما آن ها نمی دانید که خود، دلیل اصلی شکست خود می باشند چراکه به باور ها و موفقیت خود ایمان ندارند و این موضوع همواره برای آن ها دور از ذهن می باشد.

همه چیز به باور شما بر می گردد و به طور یقین تا زمانی که به باور یک کار توجه نداشته باشید شکست را همیشه جلوی چشمان خود ببینید. اجازه بدهید یک داستان و تجربه واقعی را برایتان شرح دهم که یکی از دوستان برای بنده تعریف کرده بودند:

یکی از دوستان برای بنده تعریف می کرد که سال ها دانشجوی زبان بود اما موفقیت چندانی را نتوانست به دست بیاورد تا این که ناگهان شرایطی برای آن مهیا گردید تا بتواند تحصیل خود را در یکی از دانشگاه های آمریکا ادامه دهد،

او پس از دو ماه بعد به آمریکا رفت بی آن که زبانی بلد باشد. شرایط آن قدری برای او سخت گذشت تا توانست زبان را فورا یاد بگیرد و پس از ۴ سال نیز فارغ التحصیل همان دانشگاه شد. جمله ای بسیار ناامید کننده اما درس آموز را به من گفت:

خودش می گفت تا زمانی که در ایران بودم و به کلاس زبان می رفتم یه چیزی ته دلم وجود داشت که به من می گفت تو هیچوت زبان را یاد نخواهی گرفت اما در آمریکا ورق برگشت چرا که یه چیزی به من می کفت اگر زبان یاد نگیری نمی توانی در این جا علاوه بر زندگی تحصیل هم کنی!

اما این فکر و این جملات هیچگاه از ته دل او نبود بلکه از ضمیر ناخودآگاه نشاءت می گرفت. (جالب است بدانید در ذهن انسان ۳ درصد ضمیر خودآگاه و ۹۷ درصد ضمیری ناخودگاه وجود دارد.)

طبق گفته دکتر Dr. Collautt، ذهن ناخودآگاه انسان بسیار قوی تر از ذهن خودآگاه او است، این برتری شاید به ۱ میلیون بار هم برسد. به همین دلیل است که در ابتدا باید ارزش خودمان را از قدرت و تاثیر ضمیر ناخودآگاه بدانیم تا بتوانیم با برنامه ریزی های درست، گام بسیار موثری را در جهت تحقق اهداف خود برداریم.

شما باید با درون خود به خوبی ارتباط برقرار کنید و این خواسته من از شما حتما شما را ملزم نمی سازد تا در کلاس های یوگا و مراقبه شرکت کنید بلکه تنها و تنها باید بتوانید با دورن خودتان ارتباط برقرار کنید. همین که شما بتوانید با درون خودتان ارتباط برقرار کنید یک کلید موفقیت بسیار بزرگی است که می توانید کنترل ضمیرناخودآگاه خود را به دست بگیرید و از آن برای رسیدن به اهداف و خواسته های خودتان بهره مند شوید

ما در ادامه به معرفی و بررسی سه راه بسیار مهم در برنامه ریزی ضمیرناخودآگاه خواهیم پرداخت تا شما بتوانید زین پس ضمیرناخودآگاه خود را کنترل کنید.

برای آن که بتوانید به آن هدف درست و اصلی خود برسید پیشنهاد می کنیم این سه مرحله را به مدت ۱ سال به صورت مداوم انجام دهید و اجازه ندهید چیزی مانع این کار شود،

همچنین تنها تمرکز خود را بر آن چیزی قرار دهید که آن را به خوبی احساس می کنید. موارد زیر همواره بر روی افرادی تست شده است و به نتایج بسیار قابل قبولی رسیده اند، شما نیز می توانید با انجام مراحل زیر به مدت یک سال ضمیر ناخودآگاه خود را همانند یک آتشفشان خاموش شعله ور کنید تا از زندگی خود نهایت لذت را ببرید.

قبل از شروع این نکته را بدانید که در طی این مسیر همه چیز به شما بستگی دارد و چنانچه به دنبال یک تغییر بسیار بزرگ در زندگیتان هستید حتما از این روش استفاده کنید و آموزش های زیر را به مدت یک سال انجام دهید تا نتایجی که دریافت می کنید زندگی شما را متحول سازد.

قدم اول بسیار ساده و آسان است، شما به دنبال چه چیزی هستید؟ از زندگی چه می خواهید؟و…ذهن ناخودآگاه شما باید بداند که در این مرحله از تعمیر شما قرار است از کجا به کجا برسید؟! این شفافیت می تواند مسیر را کمی بهتر سازد و قدرت بسیار بالایی نیز به آن ببخشد.

اما از بلاتکلیفی! بلاتکلیفی یکی از خطرناک ترین دشمنان ضمیر ناخودآگاه شما است که تمامی این تصمیم ها و مراحل را بر هم خواهد زد. پس همواره بدانید که در کجای کار قرار دارید و قرار است در آینده به کجا برسید! این موضوع می تواند تاثیر بسیار زیادی در موفقیت شما داشته باشد. پس در نهایت شما می توانید اولین قدم را برای بازطراحی و زنده نمودن ضمیر ناخودآگاه خود بردارید.

البته این نکته را هم متذکر شویم که برخی از افراد در مسیری که قرار می گیرند تنها به برنده شدن فکر می کنند اما همین جا کمی مکث کنید! برنده شدن؟ هدف شما از برنده شدن چیست؟ برنده شدن در چه مسابقه ای؟ تنها به برنده شدن فکر نکنید، به این فکر کنید که نتیجه این برنده شدن شما چیست؟

مغز شما نیازی به برنده شدن ندارد بلکه نیاز دارد شما در این مسیر و در ست زمانی که موفق شدید یک دستاورد بسیار خاص برای آن داشته باشید. بنابراین تصمیم بگیرید که واقعا چه چیزی را می خواهید و آن هدف قابل درک را نیز برای مغزتان شفاف و روشن سازید.

مرحله دومی که در برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه وجود دارد تعهد است اما تعهد به چه معنا است؟ پس از برداشتن گام نخست شما باید ضمیر ناخودآگاه خود را از عواملی همانند شکست، ترس، تردید و… خالی کنید اما این کار را چطور می توانید انجام دهید؟

شما باید ذهن خود را با آماده و پایبند یک چیز کنید. حال دقیقا زمان آن رسیده است تا ضمیر ناخودآگاه خود را از هر گونه ترس، استرس ، دلهره و… خارج کنید اما چطور؟ دسترسی ذهن خود را به گزینه های دیگر عملا قطع کنید تا تنها تمرکز شما فقط و فقط بر روی یک چیز باشد تا بتوانید در آن مسیر گام بزرگی را بردارید.

ذهن ترسو یکی از بزرگ ترین  و بدترین بلاهایی است که می تواند گریبان گیر هر فردی شود و باعث می شود فرد در آن گیر کند و هیچ پیشرفتی را تجربه نکند.البته ترس انواع متفاوت و مختلفی دارد، به عنوان مثال ترس از باختن، ترس از شکست خوردن، ترس از رد شدن و… نمونه هایی از ترس هستند که البته در تمامی افراد چنین ترس هایی وجود دارد اما اینکه در ذهن هر فرد چه واکنشی در  برابر آن ترس به وقوع می پیوندد، خود نوعی مسئله کاملا مجزایی است.

یک نکته بسیار جالب: اگر شما در خانواده ای بودید که مدام در سنین کودکی یا جوانی مدام از ترس ها فرار می کرده اید و یا توسط خانواده، دوستان و آشنایان خود ترسانده شده اید مسلما ذهن ناخودآگاه شما نیز هنگام رسیدن به سختی چاره ای جز فرار را برایتان تداعی نمی کند و اینگونه است که شما بسیار ساده و آسان مراحل پیش روی خود را به راحتی رها می کنید

در سویی دیگر فردی که از کودکی تا به حال در بسیاری از سختی ها قدم برداشته و مسائل را به کمک خود، دوستان و خانواده خود حل نموده است حتما در مواجه با سختی های امروزی ذهن او قوی و پرورش یافته شده و دیگر جایی برای فرار نیست.چگونه ذهن ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنیم

وقتی ما از کودکی تا جوانی مدام از ترس‌ها فرار کردیم یا توسط خانواده ترسانده شده‌ایم. مسلماً وقتی ناخودآگاه ذهن ما یک مسیر پر از خطر و سختی را پیش روی ما می‌بینید خیلی زود ما را از شروع آن منصرف می‌کند. در حالی که یک ذهن قوی و پرورش یافته خودش را برای مقابله با ترس‌ها و سختی‌های مسیر آماده می‌کند.

یک تجربه ای که می تواند برای شما بسیار مهم تلقی شود این است که شکست می تواند حتی بیشتر از پیروزی برای شما مفید واقع شود، این تفکر بد و منفی را از ذهن خود خارج کنید که شکست می تواند شرایط را بسیار بد سازد چراکه تمامی موفقیت های بزرگ از پس شکست های متعدد به وجود آمده است.

مجدد به شما توصیه می کنیم که از ترس ها و عدم توانایی خود در محقق سازی کار های بزرگ دوری کنید. ذهن خود را قوی کنید و بگویید این ترس یا این مشکل چیزی نیست و می توانم به راحتی آن را حل کنم! در صورت انجام این کار به صورت کاملا پیوسته ذهن شما متوجه این موضوع خواهد شد که شما می توانید بر تمامی ترس های خود غلبه کنید. پس از گذشت یک سال ذهن شما به خوبی متوجه خواهید شد که در صورت مواجه با سختی ها می تواند در کمترین زمان ممکن و با اعتماد به نفسی بسیار بالا دل به مسیر بزند و از این راه سخت عبور کند.

هنگامی که شما یک تصمیمی را اتخاذ می کنید و در آن مسیر به صورت متعدانه قدم بر می دارید باید به ضمیر ناخودآگاه خود یاد دهید که بتواند آن شرایط را تثبیت کند، این موضوع می تواند تاثیر بسیار زیادی در برطرف نمودن مشکلات و سختی های شما داشته باشد. اما برای آن که ما چنین ذهن بزرگ و قوی ای داشته باشیم باید چه کاری را انجام دهیم؟ کار خاصی نیاز نیست، بلکه نیاز است تا شما یک ذهن کاملا منعطف داشته باشید اما اشتباه نکنید، انعطاف نشانه ضعف نیست، بلکه می تواند قدرت بسیار بالایی را به شما بدهد تا بتوانید سخت ترین مشکلات را به آسانی از پای دربیاورید.

 

ما در سایت جادوی باور کاربرانی داریم که به صورت تخصصی درباره موفقیت و تغییر ضمیر ناخودآگاه خود در حال آموزش دیدن هستند از آنجایی که برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه یکی از ارکان اصلی موفقیت هر فرد است ما هم تصمیم گرفتیم از برترین اساتید دنیا که زندگی بسیاری از افراد را در جهان تغییر داده اند را کمک بگیریم و آموزش های صوتی و تصویری تاثیر گذارترین افراد جهان را ترجمه و دوبله کنیم و با یک هزینه نا چیز در اختیار کاربران بگذاریم.

لذت اگر شما هم نیاز به تغییر اساسی در زندگی دارید میتوانید با دیدن اموزش ها تخصصی موفقیت خود را زودتر و سریعتر حاصل کنید

 میخواهم آموزش های تخصصی سایت جادوی باور را ببینم

ما در این مقاله به خوبی توانستیم فرا بگیریم که چگونه می توانیم ضمیر ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنیم و آن را به سوی هدف های بزرگ خود هدایت سازیم. لازمه موفقیت در این روش این است که با قاطعیت تمام در این مسیر گام برداریم و برنامه های این روش را به مدت یک سال برای خود آماده سازی کنیم تا بتوانیم به آن هدف درست و والای خود دست یابی پیدا کنیم.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

قانون جذب تخصصی

تغییر نظام باورها

هوش مالی و روانشناسی ثروت

خودشناسی و رشد فردی

کوین ترودو ناپلئون هیل آنتونی رابینز استر هیکس بروس لیپتون جول اوستینتی هارو اکر


4:54
Downloads-icon


چگونه بازی یا برنامه رو از برنامه rar یا zip خارج کنیمDownloads-icon


نام کاربری یا نشانی ایمیل


رمز عبور


 

 

چگونه ذهن ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنیم

 

وبسایت تون بینظیره.
برای افزایش مخاطبین تون پیشنهاد میکنم از ربات پیشرفته نینجاگرام روی پیج اینستاگرام استفاده کنید و ماهانه 10 هزار فالوور فعال و ایرانی جذب کنید.

http://instagrampro.ir

موفق باشید

جالب بود

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

من با 12 راهکار به رشد و توسعه شخصی تو کمک میکنم

https://metafekr.com/thanks


دانلود رایگان 3 گام طلایی برای شناسایی سریع علایق و استعدادهای پنهان

09127408199

info@metafekr.com

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید …

برای دانلود رایگان کتاب 4 ستون طلائی هدف گذاری کلیک کنید

برای برنده شدن در هر بازی باید قوانین آن را اجرا کرد در مورد برنامه ریزی ذهن ناخودآگاه و تکنیک دستیابی به ضمیر ناخوآگاه هم همین طور است اگر از قوانین آن اطاعت کنیم همواره موفق خواهیم شد.

برنامه های جدیدی که توسط ضمیر ناخودآگاه پذیرفته می شود را باید پرورش دهیم هنگام برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه تکرار خیلی مهم است تا زمانی که ضمیر ناخودآگاه آن را قبول کند حتی بعد از قبولش هم باید آن را تکرار کرد تا این باورها قوی و قوی تر شود باقی بماند.

برنامه های جدیدی که توسط ضمیر ناخودآگاه پذیرفته می شود باید مرتب تکرار شود تا ضمیر ناخودآگاه آن را بپذیرد.

با افزودن احساس به یک تلقین خیلی موثر است اگر احساس همراه تلقین نباشد اصلا اثر ندارد پس احساس قدرت است و خیلی از ناممکن ها را ممکن می کند.

در واقع برای برنامه ریزی ذهن ناخودآگاه سه زمان دارد گذشته و حال و آینده ولی ضمیر ناخودآگاه فقط زمان حال دارد در واقع گذشته در ضمیر ناخودآگاه یعنی نگاه کردن از زمان حال به خاطرات و آینده یعنی پیش بینی حوادث از زمان حال.چگونه ذهن ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنیم

در واقع ارتباط با ضمیر ناخودآگاه مثل کامپیوتر عمل می کند و به دنبال هدف است هر هدفی که به آن داده می شود ضمیر ناخودآگاه در پی برآورده کردن آن می شود در واقع زمانی ضمیر ناخودآگاه در جستجوی برآورده کردن آن می شود که شما انتظار وقوع آن را داشته باشید و وقوعش را قطعی بدانید.

همین اهمیت بالای قدرت ضمیر ناخودآگاه است که خیلی از افراد از وجود آن و کارایی آن بی خبرند و تا به امروز خوراک های بدی به خورد آن داده اند و با یک ذهن ناخودآگاه بد روبرو هستند شاید تغییر آن سخت باشد اما هیچگاه دیر نیست اصولاً اگر شما بخواهید به هدفی برسید اولین کار این است که ذهن ناخودآگاه تان را روی آن هدف مورد نظر تنظیم کنید مثلاً فقدان وجود تفکرات مثبت در ذهن ما خود یک مانع بزرگ و اساسی برای نرسیدن به هدفمان می باشد پس یادمان باشد تفکرات منفی را از خودمان دور نگه داریم در واقع باور نداشتن به موفقیت خود بیشترین عامل شکست های ما می باشد اگر ما برای رسیدن به هدف خود بهترین باور را داشته باشیم حتماً به آن هدف می رسیم در اصل آن باور را در ضمیر ناخودآگاه خود پرورش اساسی داده ایم.

اگر می خواهید به بزرگترین اهداف زندگی تان برسید باید به مدیریت ذهن ناخودآگاه خود بپردازید و با این تمرین ساده ذهن ناخودآگاه خود را برای یک موفقیت بهتر برنامه ریزی کنید و آن را به نحو احسن مدیریت کنید تا به پیشرفت برسید همیشه باید در زندگی اهدافی مشخص و قابل اندازه گیری را در نظر بگیرید.

هر فرصتی را برای رسیدن به این اهداف استفاده کنید و این را بدانید که تنها هدف گذاری کافی نیست باید مرتب تمام این اهداف را برای خود باز بینی کنید و مرتب طرح هایی که در ذهن خود دارید طرح ریزی و برنامه ریزی کنید تا کاملاً ذهن ناخودآگاه آن را پذیرفته و برای یک راه درست یک برنامه ریزی مناسب داشته باشد و اگر این مدیریت را داشته باشید در واقع توانسته به اهداف خود برسید برای این کار بهتر است هر روز صبح برای این شش مرحله وقت بگذارید.

در واقع باید جلسات روزانه خود را که با برنامه نویسی ضمیر ناخودآگاه داریم را جدی بگیریم و از هر نوع عوامل که باعث حواس پرتی می شود دوری کنیم.

باید همیشه قبل از هر کاری پنج دقیقه از وقت خود را به خواندن مطلبی که به شما انگیزه می‌دهد بگذرانید.

ده دقیقه بعدی را به یک نامه قدردانی اختصاص دهید به خاطر تمام چیزهایی که در زندگی دارید و چیزهایی که امیدواری به دست آورید قدر دان باشید.

وقتی چیزهایی که داریم را با صدای بلند می خوانیم آن را به ذهن ناخودآگاه خود وصل میکنیم.

اگر می خواهید به اهداف خود برسید و پیروز شوید اول باید خود را در این حالت تجسم کنید.

همیشه حواستان به احساسات درونی و همچنین فرصت ها و موقعیت های غیر منتظره باشد شاید خود این حس ها همان پیروزی باشد که ذهن ناخودآگاه ما به سوی آن کشیده می شود.پس بایک مدیریت کامل روی ذهن ناخودآگاه و یک برنامه ریزی خوب می توانیم ذهن ناخودآگاه خود را تقویت کنیم و هر روز شاهد پیشرفت باشیم.

تیم روانشناسی رستگاران روشنی وجود با هدف بهبود کیفیت زندگی و مشاوره های علم روانشناسی و روانشناختی از جمله شناسایی بیماری هایی از جمله وسواس ،انواع مختلف اختلال شخصیت، مشکلات اساسی در کودکان و نوجوانان و حل آن ها با اهمیت روانشناسی کودک  و … به علاوه آموزش بروزترین تکنیک های مراقبه چیست برای افزایش تمرکز و تخلیه و برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه ، کمک برای جلوگیری از فعال شدن کودک درون خشمگین و یا بیداری کودک درون انسان آماده ی خدمت رسانی به شما عزیزان بوده است هم چنین مجموعه کتاب خوانی ما در سایت با تخفیف ویژه ای موجود است که درباره کتاب خوانی مرداب روح می باشد.

آشنایی با مجموعه رستگاران روشنی وجود دریچه ای برای کسانی که زیستن را بر اساس منطقی سالم و استانداردهایی بروز تعریف می کنند و برای کیفیت زندگی خویش اهمیت قائل هستند. با مطالعه مقالات وبسایت ما، به بهبود زندگی خود کمک کنید.

برای شرکت در کلاس ها و کارگاه ها تماس بگیرید

یک خانواده سالم خانواده ای است که افراد حاضر در آن چگونگی رفتار با یکدیگر را به خوبی بدانند. خانواده…

انسان ها در طول زندگی خود با مسائل و پستی بلندی هایی رو به رو می شوند که برای حل…

هر انسانی از بدو تولد دارای مهارت های فردی می باشد که باید در طول زندگی خودش آن را پیدا…

توسعه و فارسی سازی توسط گروه دیاموند

زمانی که فکری وارد ضمیر ناخودآگاه ( Unconscious Mind ) شما بشود، کم کم این فکر به سبک زندگی شما تبدیل خواهد شد. اگر بخواهیم واضح تر توضیح دهیم، بعد از ثبت فکر و برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه ، شما کم کم طبق همان فکر عمل میکنید! انتخاب هایتان بر اساس آن خواهد بود و اتفاقاتی هم که برایتان در زندگی رخ می دهد، تثبیت کننده ی همین فکر هستند. اگر با توجه به این مسئله، بتوانید افکار مثبت را وارد ذهن تان کنید و یا افکاری که خلق کننده ی ثروت هستند، می توانید خیلی زود به موفقیت برسید و یا به چیزهایی که خیلی وقت بود دست پیدا نکرده اید، در سریع ترین زمان ممکن به آنها دست بیابید. در ادامه ی این مقاله با ما همراه باشید تا در مورد شیوه ی برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه توضیحاتی را به شما بدهیم.

این ضمیر جایی است که افکار غالب شما در آنجا قرار گرفته اند. اگر بخواهی با مثالی در مورد آن توضیح دهیم، فرض کنید که تازه می خواهید رانندگی را یاد بگیرید؛ زمانی که دست به فرمان می شوید، ترس زیادی در شما وجود دارد و همواره نگران هستید که نکند فلان کار را اشتباه انجام دهید و این کارتان منجر به تصادف شود یا مشکلی دیگر شود. اما با گذشت زمان، کم کم شما تمام مراحل رانندگی را بدون هیچ ترسی انجام می دهید و حتی لازم نیست که به نحوه ی رانندگی کردنتان هم دقت کنید؛ چرا که به این کارت عادت کرده اید و برایتان مثل یک کار معمولی شده است. در واقع این قدرت ضمیر ناخودآگاه است.
شما آنقدر آن کار را تکرار کردید و آن قدر این اتفاق که رانندگی کردن است در زندگی شما افتاد، تا بالاخره افکار مربوط به آن وارد این ضمیر شد و شما بعد از مدتی حتی لازم نبود که به نحوه ی رانندگی کردنتان هم دقت کنید و ضمیر ناخودآگاه تمام کارهای مربوط به رانندگی را انجام می دادید.

برای هر مسئله ی دیگری نیز به همین شکل است و هر رفتاری که از شما سر می زند و یا هر تصمیمی که در زندگی می گیرید، به واسطه ی افکاری هستند که در ضمیر ناخودآگاه تان به ثبت رسیده. اگر بتوانید یاد بگیرید که چطور برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه را انجام دهید ، می توانید به هر آنچه که می خواهید برسید.

ضمیر ناخودآگاه

اما اکنون سوال اینجاست که چطور یک فکر را وارد این ضمیر کنیم و آن را برنامه ریزی کنیم تا بتوانیم کم کم بر اساس آن رفتار کنیم و تصمیم بگیریم. در ادامه برخی شیوه های کاربردی را به شما آموزش می دهیم که به واسطه ی آنها یک فکر کم کم تبدیل به باور می شود و این باور هم کم کم در ضمیر ناخودآگاه تان نهادینه خواهد شد و شما طبق همان عمل می کنید.چگونه ذهن ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنیم

اگر دوست دارید که بدانید چطور برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه را انجام دهید، ادامه ی مقاله را از دست ندهید.

هرچه برای فکری که دارید، دلایلی بیاورید که ذهنتان بیشتر آنها را می پذیرید، بیشتر به این کمک می کنید که فکر وارد ضمیر ناخودآگاه شود. پس به دنبال دلایل منطقی باشید و به هر شکلی که می توانید به ذهن ثابت کنید که این فکر درست است و باید انجام شود. حتی یک فکر ممکن است اشتباه باشد؛ اما در زمانی که ذهن دلیل منطقی برای آن بیابد، آن را وارد ضمیر ناخودآگاه می کند!
مثلا افراد معتاد شاید در ابتدا در مقابل کشیدن مواد مقاومت کنند، اما کم کم ذهن شان لذتی که از این کار می برند را به عنوان یک دلیل منطقی می پذیرد و بعد از مدتی می بینید که نمی توانند از مواد دست بکشند؛ چرا که لذتی که از آن می بردند در ضمیر ناخودآگاه آنها ثبت شده و به آنها فرمان کشیدن مواد را می دهد.

پس برای هر فکری که دارید، دلایلی پیدا کنید که ثابت کند این فکر درست است. اگر بخواهیم مثالی برای انجام درست تر این کار بزنیم، فرض کنید که می خواهید افکاری ثروت آفرین را وارد ذهن تان کنید، اما ذهن مقاومت می کند و به شما مشکلات اقتصادی جامعه، فقر و … را نشان می دهد. برای از بین بردن این مقاومت ذهن، باید افکاری منطقی تر پیدا کنید. پس باید به دنبال افراد ثروتمند بروید، کتاب هایی در این زمینه بخوانید و … تا بتوانید بالاخره دلایلی به ذهن تان بدهید که این افکار جدیدتان درست هستند و باید وارد ضمیر ناخودآگاه شوند.

سعی کنید با افرادی که فکری که شما می خواهید در ضمیر ناخودآگاه تان ثبت کنید را دارند، ارتباط برقرار کنید. هر فرد تحت تاثیر 5 نفر از افرادی است که با آنها ارتباط گرمی دارد. به همین دلیل اگر شما افرادی که در زندگیتان هستند را با وسواس انتخاب کنید و فقط به سراغ کسانی بروید که فکر خاص شما را در سر می پرورانند، کم کم شما هم از آنها تاثیر می گرید و می توانید این فکر را در ضمیر ناخودآگاه تان وارد کنید.

رفتار، نحوه ی تصمیم گیری، نحوه ی برخورد با مشکلات، نحوه ی حل مسائل و تمامی کارهایی که این افراد به واسطه ای فکر غالبشان انجام می دهند، به شما کمک می کند که یاد بگیرید چطور این فکر را تبدیل به باور و سپس یک فکر ناخودآگاه کنید.

شما باید دلایلی منطقی برای فکرتان پیدا کنید تا بتوانید آن را وارد ضمیر ناخودآگاه کنید و هیچ چیزی بهتر از کتاب نمی تواند به شما در این زمینه کمک کند. به دنبال کتاب هایی از نویسندگانی باشید که فکری که شما می خواهید را در سر می پرورانند. کتاب های آنها بیشترین کمک را به شما خواهند کرد! آنقدر در این کتاب ها دلایل منقطی ذکر شده که نهایتاً ذهنتان مقاومتش را از دست می دهد و خیلی راحت می توانید فکر را تبدیل به فکر غالب کنید.

این کتاب ها را چندین و چند بار بخوانید، به شکلی که حتی آنها را حفظ کنید. چرا که هر بار که مقاومت ذهنی داشتید، می توانید نوشته های کتاب را به یاد بیاورید و از آنها برای در هم شکستن این مقاومت استفاده کنید.

فیلم ها هم تاثیر خیلی زیادی روی ذهن می گذارند. حتماً تا به حال بارها در تلویزیون دیده اید که دیدن ماهواره را برای خانواده ها ممنوع کرده اند! دلیل این کار این است که افکاری که در پشت فیلم نهادینه شده، کم کم وارد ضمیر ناخودآگاه اعضای خانواده می شوند و کاری می کنند که آنها هم به مانند شخصیت های فیلم رفتار کنند و نقش اجتماعی شان را در جامعه به مانند این شخصیت ها ایفا نمایند. حتی زمانی که کودکان در حال تماشای فیلم هستند، اگر دقت کنید میبینید که نام برخی از شخصیت های کارتونی را روی خود می گذارند که این به خاطر همان وارد شدن افکار فیلم کارتونی در ذهن آنهاست.

اگر بتوانید فیلم هایی مرتبط با فکر مورد نظرتان را ببینید، تبدیل کردن این فکر به باور برایتان کاری نخواهد داشت. برخی از سکانس های فیلم ها خیلی فکر شما را تایید می کنند که به شما پیشنهاد می کنیم که حتما چندین و چند بار این سکانس ها را مشاهده کنید.

شبکه های اجتماعی اخیراً رشد فوق العاده ای داشته اند و محبوبیت آنها حتی از فیلم و کتاب هم بیشتر است! به همین جهت از آنها غافل نشوید. در گروه ها و کانالهای مختلف که فکری مشابه به فکر شما دارند، عضو شوید و هر روز مطالب آنها را بخوانید. همین کار هم باعث میشود که فکرتان بیشتر تایید شود و کم کم وارد ضمیر ناخودآگاه بشود.

حتی در گروه ها می توانید دوستان جدیدی بیابید و با آنها به صورت حضوری ملاقات کنید و بحث هایی در مورد این فکر داشته باشید. همه ی این ها نهایتاً منجر به پذیرفتن فکر از سوی ذهن می شود و مقاومت های پی در پی ذهن با این کارها از بین خواهد رفت.

فکرتان در مورد چیست؟ آیا فکری در مورد افزایش ثروت مالی دارید؟ آیا فکری در مورد روابط عاطفی فوق العاده دارید؟ آیا فکری در مورد سلامتی دارید؟ هر نوع فکری در مورد هر موضوع خاصی که دارید، به سراغ نتیجه ی عمل به این فکر بروید تا آن را از نزدیک مشاهده کنید و لمس نمایید. زمانی که این کار را انجام دادید، شاید مقاومت ذهن به صورت کامل از سر راهتان برداشته شود؛ چرا که دیگر به چشم می بینید و به گوش می شونید و بهتر می توانید فکر را تبدیل به باور و سپس فکر غالب کنید.

مثلاً اگر فکری در خصوص روابط عاطفی بی نظیر دارید که میخواهید آن را وارد ضمیر ناخودآگاه خود کنید، پس به سراغ کسانی بروید که روابط بی نظیری با هم دارند و زوجینی را از نزدیک ببینید که عاشقانه هم را دوست دارند و یا اگر فکری در مورد ثروت مالی دارید، به سراغ ثروتمندان بروید و آنها و نحوه ی زندگیشان را از نزدیک ببینید.

ذهن فرق بین تجسم و واقعیت را متوجه نمی شود. اگر این را قبول ندارید، پس یک لیمو ترش یا لواشک خیلی ترش را تصور کنید و تصویر سازی کنید که در حال خوردنشان هستید. می بینید؟ دهانتان به آب می افتد؛ در صورتی که در واقعیت لیمو ترش یا لواشک وجود ندارد! همین نشان می دهد که می توانید از این روش برای وارد کردن فکر به ضمیر ناخودآگاه استفاده کنید.

نتیجه ای که قرار است از این فکر جدید حاصل شود را بارها در ذهن تان در موقعیت های مختلف تجسم کنید. این تجسم کردن بهتر است همراه با جزئیات باشد! یعنی اگر فکری در رابطه با ثروت مالی دارید، پس کاملاً تجسم کنید که ثروت تان را در چه جاهایی خرج می کنید، چطور سرمایه گذاری می کنید و …!

عباراتی در مورد تایید فکرتان بسازید و آنها را بارها تکرار کنید. به عنوان مثال اگر فکری در رابطه با روابط عاطفی بی نظیر دارید، پس عبارتی مانند من روابط عاطفی فوق العاده ای دارم را بسازید و روزانه هر چقدر که می توانید آن را تکرار کنید. کلام تان تاثیر فوق العاده ای روی ذهن و ضمیر ناخودآگاه تان می گذارد. پس از این تاثیر استفاده کنید و فکر جدیدتان را به واسطه ی آن تبدیل به فکر غالب نمایید.

این عبارات نباید منفی باشند. مثلا نباید بگویید که من روابط پردردسر نمی خواهم یا …! چون ذهن فقط تایید کننده است و فرق بین میخواهم یا نمی خواهم را متوجه نمی شود. وقتی که می گویید روابط پردردسر را نمی خواهم، یعنی روابطی پردردسر را در موقع تکرار جمله در ذهن می پرورانید که این صحیح نیست. پس حتما به شکلی مثبت جملات را بسازید و تکرار کنید تا در نهایت به آنچه که میخواهید برسید و فکر را وارد ضمیر ناخودآگاه کنید.

نوشتن تاثیر خیلی زیادی دارد. حتی در قرآن کریم هم در رابطه با قلم قسم یاد شده. این یعنی نوشتن تاثیر فوق العاده ای می گذارد و اگر در مورد فکری که دارید، دائما بنویسید و ذکر کنید که دقیقاً از این فکر چه می خواهید و …، می توانید خیلی زود آن را وارد ضمیر ناخودآگاه کنید و نتایج را کم کم به وجود آورید.

در داخل نوشتن هم نمی خواهم و … را ذکر نکنید. فقط و فقط بنویسید که چه می خواهید و دوست دارید که به واسطه ی این فکر چه اتفاقی بیفتد تا دقیقا نتایجی را خلق کنید که مطابق خواسته تان است.

با این شیوه می توانید در سریع ترین زمان ممکن افکاری که می خواهید را وارد ضمیر ناخودآگاه تان کنید و زندگی تان را دگرگون سازید. فقط به یاد داشته باشید که همه ی این کارها نیاز به تکرار و مداومت دارند. ذهن خیلی سخت افکار را وارد این ضمیر می کند و شما باید آگاه باشید که با تمرین اندک و کم نمی توانید به خواسته ای که دارید برسید. مثال رانندگی که در ابتدا گفتیم را به خاطر آورید! برای این که رانندگی برایتان تبدیل به عادت شود، نیاز به تکرار داشتید و برای هر مسئله ی دیگری هم به همین شکل است.

با تشکر از مطالب آموزنده سایتتون

سلام، من سطح ا کوین تردو رو از سایت خریدم،ولی یک بار دانلود شد اینترنتم رو خورد پخش نشد بازم داره دانلود میکنه،چی کار کنم؟؟??
لطفا راهنمایی کنید

سلام و وقت بخیر
فایل های قرار گرفته در سایت مشکلی ندارند و روزانه چندین نفر اقدام به خرید و استفاده میکنند .
لطفا برای دانلود محصول وارد صفحه اون بشید و از دکمه های سبز رنگ قسمت بالا که بعد از خرید براتون نمایش داده میشه استفاده کنید .
فایل های تصویری رو با نرم افزار های معتبر پخش کنید . برای کامپیوتر پیشنهاد ما pot player و برای اندروید پیشنهاد ما mx player هست .
اگر باز هم مشکل داشتید لطفا از طریق چت آنلاین پیام بدید تا بررسی کنیم .

موفق و پیروز باشید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرستادن دیدگاه

دوره و سمینار

مقالات برتر

کلیپ انگیزشی

زندگینامه بزرگان

موفقیت 98 برترین شبکه انگیزشی و مرجع سمینار و کتاب های موفقیت ، قانون جذب و کسب ثروت در ایران می باشد . هدف اصلی این سایت ارائه محتوای کامل ، با کیفیت عالی و قیمت مناسب می‌باشد ، تا تمام هم میهنان ما در سرار دنیا از این اطلاعات برای رشد خودشان استفاده کنند .

© هر گونه کپی برداری ، تکثیر و انتشار محصولات سایت غیر مجاز است ! بازنشر مقالات با ذکر منبع بلامانع است .

چگونه ذهن ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنیم
چگونه ذهن ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *