چگونه ذهن یک نفر را بخوانیم

چه ذهن رئیس‌تان را می‌خوانید و چه ذهن همکار، یا شریک‌تان، برای درک دقیق آدم‌ها باید تعصباتی را تسلیم کنید، و لازم است دیوارهایی فرو بریزند. مثل مغز زیرک باشید و ایده‌های محدودکننده و قدیمی را دور بریزید. آدم‌هایی که به خوبی ذهن دیگران را می‌خوانند تعلیم دیده‌اند آن‌چه را که ناپیدا است بخوانند. آموخته‌اند آن‌چه را که ” ابرحواس“ می‌نامم به کار بگیرند تا از آن‌چه شما معمولا مورد توجه قرار می‌دهید فراتر رفته و به بینش‌های شهودی متحول‌کننده‌ای دست یابند. شما را دعوت می‌کنم به کاوش برخی از این شیوه‌های متفاوت ذهن‌خوانی از کتابم به نام لذت تسلیم. همه‌ی آن‌ها مستلزم تسلیم منطق محض به سود دریافت اقسام جایگزین و غیرخطی اطلاعات هستند.

تحقیقات نشان داده است کلمات تنها مسئول ۷ درصد چگونگی برقراری ارتباطات‌مان هستند در حالی‌که زبان بدن (۵۵ درصد) و لحن صدایمان (۳۰ درصد) مسئول بقیه‌ی آن هستند. در این‌جا، تسلیم در برابر تمرکز، به معنی رها کردن تلاش بیش از حد برای خواندن نشانه‌های زبان بدن است. بیش از حد مشتاق یا تحلیل‌گر نشوید. آسوده و سیال بمانید. راحت باشید، تکیه دهید و فقط مشاهده کنید.

در این‌جا به مثال‌هایی از نشانه‌های زبان بدن اشاره می‌کنیم:چگونه ذهن یک نفر را بخوانیم

هنگام خواندن ذهن دیگران به این موارد توجه کنید: آیا کت و شلوار رسمی و کفش‌های تمیز و براق پوشیده است، آماده برای موفقیت، و نشان‌دهنده‌ی بلندپروازی؟ جین و یک تیشرت، نشان‌دهنده‌ی راحتی با عادی بودن؟ یک تاپ تنگ و یقه‌باز، انتخابی اغواکننده؟ آویزی مثل یک صلیب یا بودا که نشان‌دهنده‌ی ارزش‌های معنوی است؟

هنگام خواندن ذهن آدم‌ها از خودتان بپرسید: سرش را بالا می‌گیرد، و دارای اعتماد به نفس است؟ یا نامصمم و دولا راه می‌رود، که نشانه‌ی عزت نفس پایین است؟ با سینه‌ای فراخ و متکبرانه راه می‌رود، که نشانه‌ی خودبزرگ‌بینی است؟

عواطف می‌توانند روی چهره‌مان نقش ببندند. خطوط اخم عمیق نشان‌دهنده‌ی نگرانی یا تفکر زیاد است. چروک‌های پنجه‌کلاغی خطوط لبخند از روی شادی هستند. لب‌های غنچه شده نشان‌دهنده‌ی خشم، تحقیر، یا بدخلقی است. فک قفل شده و به هم ساییدن دندان‌ها نشانه‌های تنش است.

می‌توانید از مشاهده‌ی زبان بدن و گوش دادن به حرف‌های یک فرد فراتر بروید. شهود چیزی است که در دل احساس می‌کنید، نه آن‌چه که مغزتان می‌گوید. اطلاعات غیرکلامی‌اش را به جای منطق از طریق تصاویر و دانسته‌های جسمانی درک می‌کنید. اگر می‌خواهید کسی را درک کنید، مهم‌ترین چیز آن است که آن فرد کیست، نه ظواهر خارجی‌اش. شهود اجازه می‌دهد فراتر از آن‌چه را که آشکار است ببینید تا از ماجرای پربارتری پرده بردارد.

به آن‌چه دل‌تان، به ویژه طی اولین ملاقات‌ها می‌گوید گوش دهید، یک واکنش درونی که پیش از آن‌که شانس فکر کردن داشته باشید رخ می‌دهید. تعیین می‌کند که راحت هستید یا خیر. احساسات دل‌تان سریع رخ می‌دهند، یک پاسخ اولیه هستند. آن‌ها معیار درونی اندازه‌گیری حقیقت هستند و مشخص می‌کنند آیا می‌توانید به آدم‌ها اعتماد کنید یا خیر.

سیخ شدن موها نشانه‌ی شهودی خارق‌العاده‌ای است که به ما پیغام می‌دهد با کسی در ارتباطی هستیم که ما را تکان می‌دهد یا به ما الهام می‌بخشد، یا چیزی می‌گویند که در ذهن‌مان جرقه‌ای می‌زند. سیخ شدن موها هم‌چنین وقتی اتفاق می‌افتد که آشناپنداری را تجربه می‌کنید، یعنی تشخیص آن که شخصی را از قبل می‌شناخته‌اید، گرچه در واقع هرگز با یکدیگر ملاقات نکرده‌اید.

ممکن است در گفت‌وگوها، در یک لحظه درباره‌ی آدم‌ها چیزی بفهمید. هشیار بمانید. در غیر این صورت ممکن است آن را ازدست بدهید. ممکن است آن‌قدر سریع به فکر بعدی وارد شویم که این بینش‌های حیاتی از دست بروند.

گاهی اوقات می‌توانید علائم جسمانی و عواطف آدم‌ها را در بدن خود احساس کنید که یک شکل قوی از یکدلی است. بنابراین وقتی ذهن آدم‌ها را می‌خوانید توجه کنید، ”پشتم درد می‌کند در حالی‌که قبلا این‌طور نبود؟ بعد از یک ملاقات کسل‌کننده ناراحت یا افسرده شده‌ام؟“ برای تعیین آن‌که این احساس یکدلی است، بازخورد بگیرید.

عواطف، ابراز خیره‌کننده‌ی انرژی‌مان است، ”حسی “ که بروز می‌دهیم. آن‌ها را با شهودمان تشخیص می‌دهیم. بودن در کنار برخی افراد حس خوبی دارد؛ روحیه و نشاط‌تان را بهبود می‌دهند. بقیه تخلیه‌کننده‌ی انرژی هستند؛ به صورت غریزی می‌خواهید از آن‌ها دور شوید. این انرژی ظریف را می‌توان از چند سانتی‌متری یا چند متری بدن احساس کرد، گرچه نامرئی است. در طب چینی، به آن چی گفته می‌شود، نشاطی که برای سلامتی ضروری است.

این همان انرژی کلی است که از خود ساطع می‌کنیم، که لزوما با سخنان یا رفتارمان همخوانی ندارد. جو عاطفی است که مثل یک ابر بارانی یا آفتاب اطراف‌مان را فرا گرفته است. وقتی ذهن آدم‌ها را می‌خوانید توجه کنید: ‌آیا حضور دوستانه‌ای دارند که شما را مجذوب خود سازد؟ یا در حال معذب شدن هستید که باعث می‌شود عقب نشینی کنید.

چشمان ما انرژی‌های قدرتمندی منتقل می‌کند. درست همانطور که مغز یک سیگنال الکترومغناطیس دارد که از جسم فراتر می‌رود، مطالعات نشان می‌دهد چشم‌ها هم چنین هستند. برای مشاهده‌ی چشم آدم‌ها زمان بگذارید. دلسوزانه؟ جذاب؟ آرام؟ یا بدجنس هستند؟ هم‌چنین مشخص کنید: آیا کسی در چشمان‌شان هست که نشان‌دهنده‌ی ظرفیت آن‌ها برای نزدیکی است؟ یا محفوظ و پنهان‌شده به نظر می‌رسند؟

ما انرژی عاطفی را مثل یک جریان الکتریکی از طریق تماس جسمانی منتقل می‌کنیم. از خودتان سوال کنید، یک دست دادن یا بغل گرم، راحت، یا مطمئن احساس می‌شود؟ یا ناخوشایند و جوری که بخواهید خو را عقب بکشید؟ آیا دست‌های آدم‌ها سرد و مرطوب است، که عصبی بودن را نشان می‌دهد. یا بی‌حال، که نشان‌دهند‌ه‌ی غیرمتعهد و ترسو بودن است.

لحن و شدت صدای ما می‌تواند چیزهای زیادی درباره‌ی عواطف‌مان بگوید. فرکانس‌های صدا سبب ایجاد ارتعاش می‌شوند. وقتی ذهن افراد را می‌خوانید دقت کنید لحن صدای آن‌ها چگونه بر شما اثر می‌گذارد. از خودتان بپرسید:‌ آیا لحن‌شان تسکین‌دهنده احساس می‌شود؟ یا خشن، مغرور، گله‌مند؟

منبع: سایکولوژی تودی

 

برچسب ها psychologytodayخواندن ذهن دیگرانذهن خوانیسایکولوژی تودی

0