چگونه شخصیت شکل میگیرد

 
helpkade
چگونه شخصیت شکل میگیرد
چگونه شخصیت شکل میگیرد

مجموعه بینش هر فردی، نظام باورها و اعتقادات همراه با صفات و ویژگی ها و رفتاری است که نسبتا در فرد پایدار بوده و آموخته شده است. شخصیت پدیده ایی است که باید در ابتدای زندگی بیاموزیم. زیرا موضوعات ارثی و ژنتیکی موضوع شخصیتی نیستند و نسبتا پایدارند. مثلا من فردی شادم اما الان کسی را از دست داده ام. ویژگی اصلی من شادی است نه ناراحتی که الان درگیر آن هستم. صفات یک طیف دارند که طی آن عمل میکنند.

شخصیت جنبه هایی از عادت های ما هستند که حتی به صورت خودکار بسته به شرایط خود را نشان میدهند. مثل صورت ما که ما هستیم چه بسا کثیف و ژولیده باشیم. ممکن است فرد غمگینی، شاد باشد و یا فرد شاد روزی غمگین باشد. نباید به صفات و شخصیت ربط داده شود. اما بینش یک انسان، جهان بینی ما به جهان است که بر اساس باورهای ما در جهان خود را به صورت مجموعه ایی از صفات خود نشان میدهد.

مجموعه صفات و ویژگی پایداری که از ما سر میزند (کاراکتر)، مجموعه ایی از ویژگی های باوری و اعتقادی با رفتار و گفتار ما است که بار اجتماعی و چهارچوب آداب و ادب اجتماعی دارد اما خلق و خوی ما یک ریشه شدید ارثی دارد و در شرایط عادی پاسخ و عکس العمل ما میباشد. با توجه به تعریف شخصیت، بهتر است بدانیم انسان تنها موجودی است که باید شدن و بودن خود را بیاموزد.

در واقع سگ برای سگ شدن تلاشی نمیکند اما انسان باید برای انسان بودن و رفتار انسانی سعی در شدن کند. در تکامل موجودات چه گیاهان و چه حیوانات ماهیت مشخص است و بُعد وجود خود را نشان میدهد اما انسان به این منوال نیست. انسان ابتدا وجود پیدا میکند و بعد ماهیت خود را نشان میدهد.

چگونه شخصیت شکل میگیرد

این فرایندی که مسئله انسان را انسان میکند، شکل گرفتن شخصیت و همان تکامل شخصیت است. شخصیت هر فردی تحت تاثیر واقعیت های حاکم بر هر جامعه ایی و پس از آن بر اساس عقاید شکل گرفته در ذهن هر فرد رشد پیدا میکند. مکانیزم های دفاعی به دلیل ضعف هایی که ممکن است در شخصیت هر فردی باشد (مکانیزم های دفاعی مثل انکار، فرافکنی، جابه جایی)، دلیلی برای آسیب های روانی هم میباشند.

پرسشی که مطرح میشود این است که اصولا شخصیت ما از چه چیزی تشکیل شده است.

مورد دیگر بحث محیط است. مسئله اساسی شکل گیری شخصیت که ما در چه بستری و در چه خانواده ایی و در چه محیطی رشد کرده ایم که نقش اساسی در شخصیت و اختلال های شخصیتی نیز دارد و عامل فعالیت ذهنی و یا همان عقل است. اگر بپذیریم که انسان مجموعه ایی از نیرو و توانایی است، ما با مفهوم رشد مبتنی بر جبر هستیم اما عقل پدیده ایی است که همه انسان ها از آن بهره برده اند و باید به رشد آن پردازند. عقل آگاهی و دانایی دارد. روابط پنهان و قوانین پنهان جهان را میشناسد و از مفهوم درصد شناخت پیدا میکند.

بنابراین انسانی عاقل است که کارکرد ذهن او با کارکرد جهان انطباق دارد و جدای از هوش است. با این که ارث و محیط که دلیل اصلی شکل گیری شخصیت است، بقیه موارد هم اثرگذار هستند (تا سه سال اول زندگی شخصیت هر فردی شکل میگیرد و پس از آن تغییرات محدودی خواهد داشت).

در تعریف شخصیت اگر ما انسان بدی باشیم، در شرایط بدحال بدتر و با تجربیات تلخ بدی آن را دنبال میکنیم و انسانی با شخصیت بدتری میشویم و هر چه ما فرد خوبی باشیم و در شرایط بد باشیم، دریافتی کمتری از بدی و غرق شدن در بدی خواهیم داشت. در واقع بهتر است بدانیم ما از چه دریچه ایی به خودمان و جهان مینگریم. انسان تنها گیرنده دنیا نیست و مهم دریافتی و تعریف انسان از آنچه که از جهان میبیند است (پردازش انسان از دیده ها). موضوع شخصیت به بینش و نگاه هر فردی از جهان پیرامون خود مربوط است که شخصیت هر فردی را هم میسازد.

اختلال شخصیت به طور کلی عبارت است از تجارب درون ذهنی و رفتاری با دوامی که دور از معیارهای فرهنگی فرد است، نفوذی غیر قابل انعطاف دارد، در طول زمان تغییر نمیکند و باعث ناراحتی فرد و مختل شدن کارکردهایش میشود. اختلال شخصیت اختلالی شایع و مزمن است به طوری که شیوع آندر جمعیت عمومی 10 تا 20 درصد تخمین زده میشود. اختلالات شخصیت صرف نظر از خفیف یا شدید بودن آنها، تمام جنبه های زندگی و روابط بین فردی را تحت تأثیر خود قرار می دهد.

اختلالات شخصیت از این جهت حائز اهمیّت اند که میتوانند زمیننه ساز سایر اختلالات روانپزشکی مانند مصرف مواد، خودکشی، اختلالات عاطفی، اختلال خوردن و اضطراب شوند و همچنین در نتایج درمانی بسیاری از سندرم های بالینی تداخل نموده و میزان مرگ و میر را در این بیماران افزایش می دهند.

در راهنمای اماری و تشخیصی اختلالات روانی، اختلالات شخصیت به سه دسته تقسیم می شوند:

اختلال شخصیت اجتنابی یا دوری گزینی اختلال شخصیتی است که ویژگی اصلی آن دوری کردن از ارتباط با انسان ها همراه با حساسیت زیاد نسبت به طرد شدن است که ممکن است باعث انزوا و گوشی گیری فرد از جامعه باشد.

فرد مبتلا در شرایط دشواری است، زیرا از یکسو خواهان مراوده با دیگران است و از سوی دیگر نمیتواند براحتی با مردم ارتباط برقرار کند یعنی این افراد خجالتی هستند اما غیر معاشرتی نیستند و حتی تمایل فراوانی به رابطه داشتن با دیگران دارند ولی دلشان می خواهد که دیگران به آنها تضمین های محکم و غیر ومعمولی بدهند مبنی بر اینکه بدون هیچ گونه خرده گیری و انتقادی آنها را می پذیرند در واقع این افراد حساسیت زیادی به اینکه ارزیابی منفی شوند دارند.

بارزترین نکته در صحبت کردن با این افراد دیده می شود اضطرابی است که موقع صحبت کردن دارند. بسته به اینکه از طرف مقابل خوششان بیاید یا نه، حرکات عصبی و پرتنش آنها کم و زیاد می شود. این افراد در مقابل هر گونه اظهارنظری که درموردشان دارید آسیب پذیرند.

از جمله ملاک های تشخیصی اختلال شخصیت دوری گزین میتوان به موارد زیر اشاره کرد. اگر در فرد چهار مورد یا بیشتر از این علائم وجود داشته باشد میتوان گفت که دچار این اختلال است.

رفتار دوری گزین ممکن است در کودکان نیز دیده شود ولی تشخیص این اختلال شخصیت در دوران کودکی امکان پذیر نیست چرا که خجالت، ترس یا حساس بودن نسبت به انتقاد اغلب بخشی از ویژگی های دوران کودکی و جوانی است. اختلال شخصیت اجتنابی مانند سایر اختلال های شخصیت تنها در بزرگسالی تشخیص داده میشود، زیرا تا پیش از آن شخصیت به طور ثابت تشکیل نشده است و در حال رشد و تغییر است و نشانه های شخصیت اجتنابی میتواند به طور موقت ایجاد شده باشد در حالیکه اختلال شخصیت اجتنابی الگویی ثابت، فراگیر و بلندمدت است.

بر اساس اطلاعات موجود در راهنمای تشخیصی اختلالات روانی، اختلال شخصیت اجتنابی 2 تا 3 درصد از جمعیت عمومی را شامل میشود. این اختلال در زنها، فرزندان کوچکتر خانواده و افرادی هم که در کودکی بیماری جسمی مزمنی داشته اند شایعتر است.

نوزادانی که مبتلا به مزاج خجالتی تشخیص داده می شوند، استعداد بیشتری در ابتلا به این اختلال را نسبت به سایر نوزادان دارند و همچنین همانند سایر اختلال های شخصیت شدت نشانه ها در دهه چهارم و پنجم زندگی با افزایش سن کاهش می یابد.

به دلیل ناآگاهی از نشانه های اختلالات روانی، معمولاً واکنش های اطرافیان و خانواده با این بیماران با تحقیر و تنبیه همراه است دلیل بروز اختلال شخصیت اجتنابی اغلب وجود الگوهای غلط روابط در سیستم خانواده است. بنابراین در صورت اصلاح ارتباطات و الگوهای رفتاری که بین اعضای خانواده بیمار وجود دارد، به عنوان اصلی ترین حامیان فرد مبتلا، خانواده این بیماران میتواند راهی مفید برای مسیر سخت درمان این اختلال باشد.

این نکته بسیار مهم این است که همه نسبت به این بیماری اطلاعات کافی داشته باشند. شما می توانید با صحبت با روانشناسان مرکز مشاوره مکث، به درک کامل از وضعیت خود یا عزیزتان رسیده و بهترین اقدام را برای درمان انجام دهید. برای مشاوره با روانشناسان مجرب ما میتوانید از شماره¬های زیر استفاده کنید

روان درمانی برای این افراد مشروط به این است که بتوان با آنها رابطه ای اعتماد آمیز ایجاد کرد درمانگر با پذیرش ترس هایی که فرد از طرد شدن دارد به فرد کمک می کند تا ازلاک خود بیرون بیاید تا بر آن چیزی که از دید او تحقیر و طرد و شکست جلوه کرده فایق بیاید. درمانگر تمرین هایی به فرد میدهد برای اینکه مهارتهایی که تازه آموخته تمرین کند. استفاده از تمرین جرات آموزی برای افراد دچار این اختلال از روش های انتخابی است جرات آموزی از روش های رفتاردرمانی است که به بیمار می آموزد نیازهای خود را با صراحت بیان کند و اعتماد به نفس خود را ارتقا دهد.

دارو درمانی از تدابیری است که برای درمان افسردگی و اضطرابی که همراه این اختلال می آید وجود دارد. در این افراد دارو به خصوص برای زمان های مواجهه با موقعیتی که از آن می ترسند مورد استفاده قرار می گیرد در دارو درمانی روانپزشک مرکز مشاوره مکث تجویزات لازم را انجام می دهد.

لطفا جهت مشاوره در مورد «شخصیت چگونه شکل می گیرد و اصول آن چیست؟» با شماره های زیر تماس بفرمایید:

22004925 – 021 22623587 – 021

لطفا جهت ارائه خدمات و توضیحات تکمیلی با ما در ارتباط باشید.

آدرس: تهران – جنب مترو قلهک – کوچه خلیل پور – پلاک 21 – واحد 5 – طبقه 3

تلفن: 22004925 021

تلفن: 22623587 021

همراه: 1671664 0935

دکتر روانشناس و متخصصین روانشناسی مرکز مشاوره مکث با بررسی نقاط قوت و ضعف مراجعه کنندگان به کمک آزمون های نوین روانشناختی ، تشخیص گذاری کرده و با در نظر گرفتن شرایط فرد برای درمان اثر بخش و یا برنامه ریزی برای ارتقای توانمندی ها در تمام زمینه های مشاوره روانشناسی از جمله مشاوره خانواده و مشاوره ازدواج اقدام می نمایند. مرکز مشاوره روانشناسی مکث در شریعتی تهران با هدف ایجاد تحول در نحوه انجام خدمات روان درمانی و کسب اطلاعات روانشناسی بروز از طریق اینترنت و مشاوره آنلاین شروع به فعالیت نموده است. با توجه به اینکه مدیران این مجموعه از افراد متخصص و با سابقه کار فراوان در این زمینه هستند؛ لذا سنگ بنای تمامی فعالیت های جاری در این مرکز مشاوره بطور اصولی و مطابق با علم روز دنیا بنا نهاده شده است. ما در محیطی آرام و دل نشین پذیرای شما مراجعه کننده محترم می باشیم.

کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز مشاوره مکث می باشد.

قیمت امروز بلیط اتوبوس به هرکجای ایران


پاکسازی و رفع آلودگی هوای خانه

تعریف:رشد شخصیت، رشد و ارتقای الگوهای رفتاری است که موجب متمایز شدن فرد می‌شود. رشد شخصیت با جلو رفتن روحیات، عادات و محیط فرد اتفاق می‌افتد.توصیفشخصیت چیزی است که موجب متمایز شدن فرد شده و خیلی زود بعد از تولد او آشکار می‌شود. شخصیت یک کودک مولفه‌های مختلفی دارد: خلق و خو، محیط زیست و صفات. خلق و خو به مجموعه خصوصیات ژنتیکی فرد اطلاق می‌شود که رویکرد فرد نسبت به دنیا را شکل می‌دهند. هیچ ژنی خصوصیات شخصیتی را مشخص نمی‌کند اما بعضی ژن‌ها رشد و پیشرفت سیستم عصبی فرد را کنترل می‌کند که درمقابل رفتار فرد را کنترل می‌کند.مولفه دوم شخصیت از الگوهای تطبیق‌پذیر مربوط به محیط زیست فرد ناشی می‌شود. بیشتر روانشناسان بر این عقیده هستند که این دو عامل، خلق و خو و محیط زیست، بیشترین تاثیر را بر رشد شخصیت فرد می‌گذارد. خلق و خو که به عوامل ژنتیکی وابسته است، گاهی به نام «ذات» و عوامل محیطی نیز «پرورش» خوانده می‌شوند.بااینکه هنوز اختلافات بسیاری بر سر اینکه کدام عامل تاثیر بیشتری بر رشد شخصیت فرد دارد، در میان است، اما همه متخصصین بر این توافق هستند که تربیت والدین نقش بسیار مهمی بر رشد شخصیت کودک دارد. وقتی والدین بفهمند که کودکشان چه واکنشی به موقعیت‌های خاص دارند، می‌توانند مسائلی که ممکن است برای فرزندشان مشکل‌ساز باشد را پیش‌بینی کنند. آنها می‌توانند کودک را برای آن موقعیت آماده کرده و در بعضی موارد، از بوجود آمدن یک موقعیت سخت جلوگیری به عمل آورند. والدینی که می‌دانند چطور باید رویکرد تربیتی خود را نسبت به خلق و خوی فرزندشان تطبیق دهند، می‌توانند بهترین راهنمایی‌ها را برای او فراهم کرده و رشد موفقیت‌آمیز شخصیت فرزندشان را تضمین کنند.

 

چگونه شخصیت شکل میگیرد

و سومین مولفه شخصیت یک فرد، صفات اوست، یعنی مجموعه الگوهای احساسی، شناختی و رفتاری او که با تجربیاتی که به دست می‌آورد شکل می‌گیرد. صفات فرد به مرور زمان در طول زندگی تغییر کرده و شکل می‌گیرد اما قسمت عمده آن به خصوصیات و ویژگی‌های ذاتی او و تجربیات اولیه‌اش در زندگی وابسته است. صفات فرد تا حد زیادی هم به رشد اخلاقی فرد بستگی دارد.دکتر اریکسون، روانپزشک، در سال ۱۹۵۶ با تحقیقاتی که بر روی روانشناختی کودکان و نوجوانان از طبقات اجتماعی پایین، متوسط و بالا انجام داد، توانست توصیف دقیقی از نحوه شکل‌گیری شخصیت ارائه دهد. طبق یافته‌های اریکسون، فرایند جامعه‌پذیری فرد شامل هشت مرحله می‌شود که هرکدام با یک «بحرام روانی-اجتماعی» همراه است که باید حل شود تا فرد بتواند به درستی مراحل بعد را کنترل کند. این مراحل تاثیر بسزایی بر رشد شخصیت فرد داشته و پنج مورد از آنها طی نوزادی، کودکی و نوجوانی اتفاق می‌افتند.نوزادیفرد طی دو سال اول زندگی وارد اولین مرحله می‌شود: یادگیری اعتماد و عدم اعتماد پایه (امید). اگر از نوزاد به خوبی مراقبت شده و مورد محبت والدین قرار گیرد، اعتماد، امنیت و خوشبینی پایه در وی شکل می‌گیرد. اما اگر مراقبت خوبی از نوزاد انجام نگیرد، نوزاد دچار حس ناامنی شده و «بی‌اعتمادی پایه» در وی ایجاد می‌شود.نوپاییمرحله دوم طی سال‌های ابتدایی کودکی، ۱۸ ماهگی تا چهار سالگی، اتفاق می‌افتد. این مرحله شامل یادگیری استقلال یا شرم (اراده) می‌شود. کودکی که نگهداری خوبی داشته باشد، با اعتمادبه‌نفس و کنترلی که به تازگی آن را کسب کرده است بزرگ می‌شود. قسمت‌های ابتدایی این مرحله، برحسب خلق و خوی کودک، می‌تواند شامل کج‌خلقی، خیره‌سری و منفی‌گرایی شود.دوران پیش از مدرسهمرحله سوم در دوران بازی، مهدکودک و آمادگی و پیش‌دبستانی کودک اتفاق می‌افتد. در این مرحله کودک ابتکار یا گناه (هدف) را می‌آموزد. کودک یاد می‌گیرد از تخیل خود استفاده کند و از طریق بازی کردن فعالانه و خیال‌پردازی، همکاری با دیگران، دنبال کردن و رهبری کردن، مهارت‌های خود را گسترش دهد. اگر ناموفق باشد، کودک دچار ترس شده، نخواهد توانست در گروه‌های مختلف شرکت کرده و دچار احساسات مختلف گناه می‌شود. چنین کودکی تا حد بسیار زیادی به بزرگسالان وابسته شده و در رشد مهارت‌های بازی و خیال‌پردازی بسیار محدود خواهد بود.دوران مدرسهمرحله چهارم، یادگیری صنعت یا حقارت (توانایی)، طی دوران مدرسه تا قبل از دبیرستان اتفاق می‌افتد. کودک یاد می‌گیرد در مهارت‌های رسمی بیشتری توانایی پیدا کند:•    ارتباط برقرار کردن با همسالان طبق قوانین•    پیشرفت کردن در بازی‌های آزاد تا بازی‌هایی که قانون‌دار بوده و نیازمند کار گروهی است•    یادگیری مهارت‌های عقلانی پایه (خواندن، حساب)در این مرحله، نیاز به نظم شخصی، سال به سال بیشتر می‌شود. کودکی که بخاطر مسیر موفقیت‌آمیز خود در مراحل قبلی، اعتمادپذیر، مستقل و سرشار از ابتکار شده است و خیلی زود یاد خواهد گرفت که کوشا و ساعی شود. اما کودک بی‌اعتماد به آینده تردید داشته و احساس حقارت می‌کند.نوجوانیمرحله پنجم، یادگیری هویت یا انتشار هویت (وفاداری)، طی دوران نوجوانی از ۱۳ تا ۱۴ سالگی شروع می‌شود. بلوغ طی این زمان اتفاق می‌افتد. فرد نوجوان اطمینان به خود را درمقابل تردید به خود و امتحان کردن نقش‌های سازنده مختلف به جای اتخاذ یک هویت منفی مثل تخلف، به دست می‌آورد. نوجوانی که به خوبی شکل گرفته باشد، نگاهی به سمت موفقیت داشته و در اواخر دوران نوجوانی هویت جنسی مشخصی پیدا می‌کند. فرد نوجوان به دنبال رهبری (کسی برای اینکه به او انگیزه دهد) است و به تدریج ایدآل‌هایی برای خود شکل می‌دهد که با آنها زندگی کند.موسسه رشد کودک (cdi) عنوان می‌کند که اطلاعات کمی درمورد نوع محیط زیستی که می‌تواند موجب ایجاد خصوصیات بعنوان مثال  اعتمادپذیری در فرد شود، در دسترس است. کمک به کودک در طول مراحل مختلف رشد احساسی و شخصیتی کاری پیچیده و دشوار است. امروزه بیشتر تحقیقات بر این اساس استوار هستند.روانشناس مشهور، کارل راجرز، تاکید می‌کند که تجربیات کودکی تا حد بسیار زیادی بر رشد شخصیت تاثیر دارد. روانشناسان بسیاری اعتقاد دارند که دوره‌های خاص مهمی در رشد شخصیت وجود دارد – دوره‌هایی که در آن کودک به برخی عوامل محیطی حساس‌تر می‌شود. اکثر متخصصین عقیده دارند که تجربیات کودک در خانواده بر رشد شخصیت او تاثیر بسزایی دارد، نه آنطور که در مراحل اریکسون توضیح داده می‌شود، بلکه هماهنگ با اهمیت برآوردن نیازهای کودک در محی خانواده. بعنوان مثال، بچه‌هایی که دستشویی رفتن زود یا سختگیرانه به آنها آموزش داده می‌شود، ممکن است به کودکانی سرکش تبدیل شوند. نمونه دیگر را می‌توانید در کودکانی ببینید که رفتار درست در زندگی جنسی خود را بخاطر داشتن رابطه خوب با والدین هم‌جنس خود یاد می‌گیرند.یکی دیگر از عوامل محیطی مهم فرهنگ است. محققانی که گروه‌های فرهنگی مختلف را  براساس ویژگی‌های شخصیتی خاص مقایسه کرده‌اند به تفاوت‌های مهمی دست پیدا کرده‌اند. بعنوان مثال، کشورهای اروپای شمالی و امریکا فرهنگ فردگرایانه‌ای دارند که بر نیازها و دستاورهای شخصی تاکید دارد. درمقابل آن، کشورهای آسیایی، افریقایی، امریکای مرکزی و جنوبی فرهنگ جمع‌گرایانه دارند که در آن تمرکز بر عضو گروهی بزرگتر بودن مثل خانواده یا ملت است. در چنین فرهنگ‌هایی، همکاری ارزشی بسیار مهمتر از رقابت به شمار رفته که لزوماً بر رشد شخصیتی افراد تاثیر می‌گذارد.مشکلات متداولنوزادانی که فقط چند هفته است به دنیا آمده‌اند در میزان فعالیت، واکنش به تغییرات و آسیب‌پذیری تفاوت‌ بسیاری دارند. بعضی از نوزادان مدام در حال گریه کردن هستند درحالیکه بعضی مدام می‌خندند یا ساکت هستند. تحقیقات مربوط به رشد کودکان 9 خصوصیت خلق و خویی که می‌تواند بر دشوار شدن روند پیشرفت شخصیتی فرد تاثیر بگذارد را برشمرده‌اند:۱- سطح فعالیت (میزان فعالیت کلی کودک)۲- تمرکز حواس (میزان تمرکز و توجه کودک زمانیکه علاقه‌ای به موضوعی ندارد)۳- شدت (میزان بالا بودن صدای نوزاد)۴- نظم (قابل پیش‌بینی بودن عملکردهای بیولوژیکی مثل اشتها و خواب)۵- آستانه حسی (میزان حساسیت کودک به محرک‌های فیزیکی مثل لمس کردن، مزه، بو، صدا و نور)۶- رویکرد (واکنش‌های شخصیتی کودک به یک موقعیت و محل جدید یا غریبه‌ها)۷- سازگاری (قابلیت سازگاری کودک درمقابل تغییراتی مثل شروع یک فعالیت جدید)۸- پشتکار (کله‌شقی، ترک نکردن و کنار نگذاشتن یک فعالیت)۹- روحیه (تمایل کودک به داشتن برخورد مثبت یا منفی به جهان)خصوصیات خلق و خو ویژگی‌های ماندگار شخصیتی هستند که نه «خوب» هستند و نه «بد». والدین در سنین ابتدایی کودک می‌توانند به جای مخالفت کردن به این ویژگی‌های فرزندان خود، روی آنها کار کنند. بعدها وقتی کودک بزرگ‌تر می‌شود، والدین می‌توانند به او کمک کنند به جای تکیه بر خلق و خوی ذاتی خود، براساس دنیای کنونی خود رفتار کند.نگرانی‌های والدینبیشتر بچه‌ها رشد شخصیتی سالمی را تجربه می‌کنند. اما خیلی از والدین نگران هستند که نوزاد، کودک یا نوجوانشان دچار اختلال شخصیتی باشد. والدین معمولاً اولین کسانی هستند که متوجه وجود مشکل در احساسات و رفتارهای فرزندشان می‌شوند.بچه‌هایی که دچار اختلالات شخصیتی هستند، برای کنار آمدن با دیگران دچار مشکل هستند. آنها انعطاف ناپذیر و سرسخت بوده و نمی‌توانند به تغییرات و استرس‌های طبیعی زندگی درست واکنش دهند و شرکت کردن در محیط‌های اجتماعی برای آنها دشوار است. وقتی این ویژگی‌ها به طریقی افراطی در کودک وجود داشته باشد، ماندگار بوده و در رشد سلامت او ایجاد مشکل کنند، نیاز به ارزیابی پزشک متخصص می‌باشد.چه زمان باید به پزشک مراجعه کردوالدینی که تصور می‌کنند فرزندشان دچار نوعی اختلال شخصیتی است می‌بایست از متخصص کمک بگیرند. این مهمترین قدم برای این است که بفهمید فرزندتان دچار اختلال هست یا خیر و اگر هست بچه درمانی برای کمک به او مناسب‌تر است. رواشناسان کودک و نوجوان آموزش دیده‌اند که به والدین کمک کنند بفهمند که رشد شخصیتی فرزندشان طبیعی است یا خیر.واژه‌های کلیدیرفتار – یک واکنش حرکتی به محرک‌های داخلی یا خارجیخصوصیات – مجموعه الگوهای احساسی، شناختی و رفتاری که به مرور زمان کسب شده‌اندشناخت – عمل یا فرایند دانستن یا درک کردنشناختی – توانایی (یا عدم توانایی) فکر کردن، یاد گرفتن و به خاطر سپردنژن – بنیاد وراثت که شامل دستورات تولید یک پروتئین خاص می‌شود و از توالی مولکولی یافته شده در قسمتی از dna ساخته می‌شود. هر ژن در یک محل خاص روی کروموزوم یافت می‌شود.هویت – دارا بودن شخصیتی مشخص و تعریف‌شدهبلوغ – وضعیت رشد کاملشخصیت – الگوی سازمان‌یافته رفتارها و خصوصیاتی که موجب متمایز بودن یک انسان می‌شود. شخصیت با ارتباط مداوم خلق و خو، خصوصیات و محیط شکل می‌گیرد.اجتماعی کردن – فرایندی که طی آن اعضای جدید یک گروه اجتماعی در گروه تثبیت می‌شوندخلق و خو – ترکیب ذاتی  خصوصیات فکری و احساسی فرد

منبع:مردمان

 

مطالب بیشتر برای زندگی بهتر

مشاهده تمامی مدلهای لوازم خانگی اسنوا/قیمت


واسه همه چی جا هست!


سوتین های خوشگل و باکیفیت/تنوع رنگ عالی

سریعترین وارزانترین راه سفربه نقاط مختلف


یادگیری زبان انگلیسی با اینترنت نیم بها


زبان انگلیسی رو کاربردی یادبگیر!


جهیزیه ات رو قسطی وبدون پیش پرداخت بخر


آموزش زبان را با یک جلسه رایگان شروع کن

پکیجی که شما را به هدف تحصیلی‌تان میرساند


مرجع معتبر و رسمی خرید انواع گیفت کارت


به مقصد دلخواهت با کمترین هزینه سفر کن

مشاهده تمامی مدلهای فرش وامکان خریدآنلاین


حس می کنی دچار کم شنوایی شدی؟


صفر تا صد یک شغل پولساز برای خانم ها

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

چگونه انسانها و سایر موجودات دارای هویت مخصوص خود می گردند؟ انسانها چگونه می توانند از طریق شکل گیری ساختمان مغز خود و رفتار منحصر به فرد، خصوصیاتی را کسب کنند که آنها را از دیگران متمایز می سازد؟ چرا دوقلوی های همشکل با وجود داشتن ژن مشابه در طی رشد خود، از هویت های متفاوت برخوردار خواهند گشت؟

برای جواب دادن به این سئوالها دانشمندان ناظر زندگی و رفتار ۴۰ موش شدند که از یک ژن مشابه برخوردار هستند. موش هایی که در شرائط  توسعه یافته تر و با امکانات بیشتر  قرار داده شده بودند. موش های مورد  نظر می توانستند به اندازه نیاز خود از امکانات وسیع فعالیت و تجربه برخوردار باشند.

تحقیقات مورد نظر در باره موش های فوق نشان داد که هر کدام شان بر اساس مقدار استفاده از محیط بسیار غنی اطراف خود، مقادیر متفاوتی از سلول های عصبی در مغز هر کدام شان ایجاد می شود. مقدار افزایشی که منجر به تحول وضعیت مغز هر کدام شان نیز گشته است.

پروفسور Gerd Kempermann  مسئول تحقیقات مورد نظر در مرکز بازسازی ژنتیک می گوید « محیطی که برای زندگی این موش های بسیار مشابه تهیه دیدیم مملو بود از امکانات تجربه و اکتشاف، به این معنی که، هر موش ساکن این محوطه، فرصت داشت تا بر اساس نیاز، کنجکاوی و تمایل شخصی، با پدیده های مختلف روبرو گردد و از خود رفتار و واکنش های  متفاوت بروز دهند.»چگونه شخصیت شکل میگیرد

در ضمن هر موش مجهز به یک میکروچیپ مغناطیسیِ ردیاب  بود که به دانشمندان اجازه می داد نه تنها جزئیات کاملِ حرکات هر موش را ثبت کنند بلکه تصویری کلی از میزان کنجکاوی و جستجوی هر موش را نیز محاسبه و طبقه بندی نمایند.

نتایج تحقیقات لابراتواری نشان داده است با وجود آنکه همه موش ها از یک ژن ثابت برخوردار هستند ولی به خاطر کیفیت محل زندگی، پرونده رفتاری متفاوتی برای خود ایجاد کرده اند. تفاوتی که در طی ۳ ماه زندگی بیش از پیش گسترش یافته بود.

cage-design

پروفسور  Kempermann  بر این نکته تاکید می کند که تفاوت های ثبت شده به شکل آشکاری با میزان افزایش سلول های عصبی ( نرون ها) در منطفه  hippocampus  که محل یادگیری و حافظه در مغز است ارتباط دارد. او تصریح می کند که « موش هایی که از محیط زندگی خود بهتر استفاده کرده بودند افزایش نرون های بیشتری نیز در مغز آنها ثبت شده است.

از نظر علمی این واقعیت نیز ثبت شده است که  Adult neurogenesis ( رشد نرولوزیک در بزرگسالان) در انسانها هم وجود دارد. بر همین اساس این فرضیه می تواند پایه علمی داشته باشد که شکل گیری شخصیت و هویت فردی انسانها می تواند ناشی از  کیفیت هر چه بهتر محیط زندگی باشد.

کاربرد عملی نتایج تحقیقات آزمایشگاهی فوق می تواند در حیطه روانشناسی، آموزش و پرورش، زیست شناسی و علوم پزشکی مورد استفاده قرار بگیرد. Ulman Lindenberger رئیس مرکز تحقیقات Max Planck برلیین در باره این تحقیقات می گوید: « این برداشت عمومی همواره وجود داشته است که ذات ژنیتیکی و محیط زندگی، نقش اساسی در شکل گیری شخصیت افراد دارد اما نتایج به دست امده، آن را تبدیل به یک حقیقت علمی کرده است.

آخرین نکته در باره تحقیقات مطرح شده این است که به طور همزمان گروهی از موش ها را در یک محوطه ساده و با امکانات کمتر قرار داده اند و نتایج حکایت از آن دارد که موش های فوق سلول های عصبی کمتری تولید کرده اند.

The emergence of individuality in genetically identical mice

http://www.kurzweilai.net/the-emergence-of-individuality-in-genetically-identical-mice

References:

Experience Leads to the Growth of New Brain Cells

Julia Freund et al., Emergence of Individuality in Genetically Identical Mice, Science, 2013, DOI: 10.1126/science.1235294

منبع:مردروز

اطلاعیه

The online version of the Iranian daily Hamshahri

ویژگی بارز علوم انسانی در مقایسه با سایر علوم آن است که در مباحث مطرح همواره با نوعی عدم‌قطعیت روبه‌روییم.

هرچند که در علوم طبیعی نیز گذر زمان و گسترش یافته‌های بشری، عاملی برای برلبه تردید قراردادن دستاوردها محسوب شده و مهر عدم‌قطعیت را برپیشانی آنان می‌نهد، به‌نظر می‌رسد که بازار کشمکش و رویارویی آرای متضاد در علوم‌انسانی داغ‌تر است.

دلیل آشکار این رویارویی نظریات در علوم‌انسانی، قرارگرفتن بشر و مقتضیات او در کانون توجه این علوم است چراکه صادرکردن احکام کلی در حوزه علومی جایز و منطقی است که پدیده مورد مطالعه در آنها از ویژگی‌های ثابت و قابل‌تعریفی برخوردار باشد. اما هنگامی که سخن از انسان به میان می‌آید با دنیایی از ناشناخته‌ها و تعریف‌نشده‌ها که اغلب‌شان انتزاعی هستند روبه‌روییم و همین ناشناختگی‌ها صدور احکام کلی در مورد انسان را با دشواری روبه‌رو ساخته است.

با این همه سؤالاتی وجود دارد که انسان را در هیچ زمان و مکانی به حال خود وانمی‌گذارد؛ سؤالاتی که در زندگی نقش کلیدی داشته و پاسخ به آنها می‌تواند سرنوشت متفاوتی را برای بشر و جامعه‌اش رقم زند؛ سؤالاتی از این قبیل که آیا آنچه شخصیت انسان را شکل می‌دهد محیط پیرامون یا جامعه اوست یا اراده و تلاش سهم بسزایی در شکل‌گیری شخصیتش دارد؟چگونه شخصیت شکل میگیرد

پاسخ به همین پرسش متفکرین را به‌معنای خاص و سایر اقشار جامعه را به‌معنای عام در دو گروه عاملیت‌گرا و ساختارگرا قرار می‌دهد. گروه عاملیت‌گرا اصالت را به فرد و اراده او داده و معتقدند که این انسان و اراده بی‌منتهای اوست که زندگی و شخصیتش را شکل می‌دهد و در مقابل گروه ساختارگرا محیط و جامعه را عامل اصلی تکوین شخصیت انسان قلمداد می‌کنند.

اما باز هم این پاسخ‌ها نمی‌توانند ذهن پرسشگر انسان را آرام سازند. چگونه می‌توان بشر را با همه پیچیدگی‌هایش، موجودی کاملا تابع و مجبور دانست که کنش و اراده‌اش هیچ نقشی در زندگی‌اش نداشته و تنها محصول شرایط اجتماعی‌، تاریخی و جغرافیایی خود باشد و از سوی دیگر آیا می‌توان پذیرفت که شخصیت و سرنوشت افراد بدون دخالت عوامل محیطی شکل می‌گیرد؟

پاسخ هر دو سؤال منفی است. درواقع از اواخر دهه1970 بود که جامعه‌شناسانی مانند گیدنز و بوردیو به این اندیشه دست یافتند که نفی هریک از دو عنصر عامل و ساختار در بررسی روند تکوین شخصیت انسان ممکن نبوده و این باور را در قالب نظریه تلفیق ارائه دادند. به‌عنوان نمونه بوردیو در تبیین رابطه میان ساختار و عامل در تکوین شخصیت از دو واژه میدان یا فضای اجتماعی و عادت‌واره بهره می‌برد. او ابتدا با قبول تأثیر محیط اجتماعی‌، روند درونی‌شدن فرهنگ در فرد را به ظهور عادت‌واره‌ها در وی تعبیر می‌کند. اما دقیقا همین‌جاست که تفاوت بوردیو به‌عنوان یکی از نمایندگان مکتب تلفیق‌، با جامعه‌شناسان ساختارگرا که به جبر اجتماعی معتقدند آشکار می‌شود.

بوردیو کسب عادت‌واره‌ها از فضای اجتماعی را آموختن نوعی استراتژی می‌داند و به این صورت محصول فرایند درونی‌شدن فرهنگ را انسانی صاحب استراتژی و قدرت معرفی می‌کند؛ به‌عبارتی دقیق‌تر می‌توان تأثیر محیط برشخصیت فرد را از دیدگاه بوردیو چنین توضیح داد که او معتقد است انسان در محیط اجتماعی سرمایه فرهنگی کسب می‌کند؛ یعنی با شیوه‌های متفاوت مواجه شدن با عرصه‌های گوناگون زندگی آشنا می‌شود. این عرصه‌ها می‌تواند از نوع لباس پوشیدن و غذاخوردن تا چگونگی تعامل با دوستان و آشنایان را شامل شود. این مرحله را می‌توان مرحله اکتساب نامید که بعد از مرحله اکتساب نوبت به مرحله دوم، یعنی انتخاب می‌رسد.

مسئله مهم و اساسی در مرحله انتخاب‌، استراتژی است که چگونه اکتسابات محیطی خود را به‌کاربرده و کدام‌یک از این آموزه‌ها را بیشتر در خود بپرورد. همین روند پرورش اکتسابات محیطی با قدرت و استراتژی خود فرد است که به فرایند تکوین شخصیت منجر می‌شود.

حقوق همشهری‌آنلاین متعلق به موسسه همشهری است

Copyright © 2020 HamshahriOnline, All rights reserved


همشهری محلهDownloads-icon



آخرین پرسش ها و پاسخ ها را همه روزه در ایمیل خود مطالعه کنید

ما 6636 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم

کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ و استفاده از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز است.

وقتی سخن از شخصیت به میان می‌آید، تعاریف گوناگونی در ذهن ما مرور می‌شوند. از آنجایی که شخصیت یک مفهوم کلی است همانند همه مفاهیم کلی و اساسی، تعریف مشخصی را نمی‌توان برای آن در نظر گرفت. چرا که بینش و باور درونی هر فرد بر روی تعریفی که از شخصیت ارائه می‌دهد متفاوت از دیگری است. اینجا بیشتر در مورد شخصیت شناسی بخوانید.

شخصیت از دیدگاه روانشناسان نیز مختلف تعاریف متعددی دارد. به همین دلیل است که روانشناسان هنگام بحث در مورد شخصیت بیش از هر چیز دیگری به تفاوت های فردی توجه دارند. زیرا این تفاوت‌های فردی، منشا ایجاد تمایز یک فرد از افراد دیگر است. از این رو در این مطلب از درمانکده قصد داریم اطلاعاتی در خصوص این که شخصیت چه مفهومی دارد را با شما در میان بگذاریم.

لغت شخصیت (personality) از ریشه لاتین (persona) که به معنی “نقاب و ماسک” است گرفته شده است. در این نوشته در مورد بهترین تست های شخصیت کاملا توضیح دادیم. ریشه لاتین این کلمه اشاره به ماسک و نقابی دارد که بازیگران یونان و روم قدیم به صورت خود می زدند. با گذشت زمان نیز معنای آن گسترده تر شده است و به نقشی که بازیگر یک فیلم به ایفای آن می‌پردازد گفته می‌شود. اما در مجموع می‌توان گفت :

شخصیت مجموعه‌ای از بینش، باورها و اعتقادات هر فرد است. که با صفات و ویژگی‌های رفتاری همراه می‌شود که نسبتاً پایدار و آموخته شده باشد.

منظور از آموخته شدن نیز مجموعه‌ای از رفتارهایی است که باید در طول زندگی و مخصوصاً در سال‌های اولیه زندگی به انسان آموخته شود. بنابراین ویژگی‌های وراثتی و ژنتیکی و آنچه که به صورت خودکار مانند ضریب هوشی و … در وجود یک انسان شکل می‌گیرد، به شخصیت انسان مرتبط نیست و یا به عبارت دیگر در تعریف آن قرار نمی‌گیرند.چگونه شخصیت شکل میگیرد

منظور از عبارت نسبتاً پایدار در تعریف شخصیت نیز این است که وقتی یکی از ویژگی های یک فرد، شاد بودن اوست. بنابراین این فرد در گروه افرادی که از نظر روانی شخصیتی شاد دارند قرار می‌گیرد. اما اگر این فرد تحت شرایط خاصی مانند از دست دادن یکی از عزیزان خود برای مدتی غمگین و حتی به نوعی افسرده می‌شود. هر چند ویژگی روانی آن شخص در حقیقت شادی است اما باید در نظر داشت که موضوع غمگین بودن او موقتی و یک واکنش کاملا طبیعی است.

به عنوان مثال دیگری فردی را تصور کنید که انسان بسیار آرام و صبوری بوده و از امنیت و ثبات شخصیت خاصی برخوردار است. ولی این فرد تحت شرایط ویژه‌ای خشمگین و عصبانی می شود و از کوره در می‌رود. این خشم و عصبانیت گذراست و در واقع ویژگی شخصیتی این فرد همان آرامش است. علت این تغییر رفتار نیز ناشی از آن است که صفات انسان‌ها به صورت طیفی است که هر فرد با توجه به ویژگی‌های خود از نظر شخصیتی هر فرد در جایی از آن قرار می‌گیرد.

 


 

وقتی راجع به صفات شخصیتی صحبت می شود بحث درباره چیزی است که تا حدودی می شود هر فرد را با توجه آن‌ها شناخت. به عبارت دیگر در برخی از مواقع ذات فرد با تظاهر و نمایشی که انجام می‌دهد متفاوت است. به همین جهت است که گاهی اوقات وقتی بحث شخصیتی مطرح می‌شود مقصود نه تنها جنبه‌های آگاه و ناآگاه بلکه جنبه های پنهانی است که گاهی به صورت عادت خود را نشان می دهند. گاهی نیز بدون توجه به صورت خودکار رفتار یا واکنش و پاسخی را که باید به شرایط و موقعیت داشته باشد را نشان می دهد.

منظور از بینش نیز جهان‌بینی و نگاهی است که هر شخص بر خود و دیگران و جهان پیرامون خود دارد و بر مبنای آنها است که نظام باورها و اعتقادات او شکل می گیرد. و طرز تلقی و نگرش او خود را به صورت مجموعه ای از صفات و ویژگی‌هایی نشان می‌دهد که آن شخص با آن ها شناخته و پذیرفته می شود.

 

صفات و خصوصیاتی که از طریق ژن منتقل می شوند و نقش مهمی در شکل گیری شخصیت افراد دارند وراثت نامیده می شوند. گرچه پاسخی وجود ندارد که از نظر شخصیتی انسان چقدر می‌تواند ویژگی‌های ارثی داشته باشد. ولی بسته به این‌که کدام گروه از صفات انسانی مورد بحث باشد می توان تا حدودی به آن جواب داد.

به عنوان مثال وقتی راجع به هوش صحبت ‌می‌کنیم گرچه ضریب هوشی یک صفت شخصیتی نیست ولی حدود ۸۵ تا ۹۰ درصد این ویژگی ارثی است. اگر هم بحث افسردگی مطرح باشد احتمال وراثتی بودن آن حدود ۲۰ درصد است. در حالی که بررسی ارتباط افسردگی با شیدایی و سرخوشی این احتمال را تا مرز ۳۵ و ۴۰ درصد هم می رساند.

بنابراین هر چند درباره صفات و ویژگی‌های شخصیتی هر فرد، اطلاعات نسبتا دقیقی داریم. اما چون هیچ گاه نمی‌توان این مجموعه از اطلاعات را به صورت جمعی در آورد و فرآیند و دستاوردی از آن برآورد کرد. از این رو پاسخ به این سوال که چه مقدار از شخصیت ارثی است احتمالاً بحث علمی نخواهد بود. البته در شکل‌گیری برخی از صفات عامل ارثی نقش مهمی دارند که در این مورد می‌توان به خلق و خو یا خشم و عصبانیت و … نیز اشاره کرد.

تاثیر عوامل محیطی حاصل جو محیط هایی است که فرد از ابتدای تولد در آنها زندگی کرده است. خانواده و مدرسه از جمله مهم‌ترین این محیط‌ها هستند. افرادی که در این محیط حضور دارند نقش مهمی در رشد و شکل گیری شخصیت در سال‌های اولیه زندگی دارند. تحقیقات نشان می‌دهد که تفاوت های فردی باعث شده تا تاثیر محیط های یکسان بر روی شخصیت افراد گوناگون، متفاوت باشد و شاید به همین دلیل است که هنگام صحبت درباره شخصیت بیشتر به تفاوت های فردی اشخاص توجه می شود.

شخصیت طیف بسیار گسترده‌ای دارد که تقریبا همه جوانب زندگی بشر را تحت تاثیر قرار می دهد. روانشناسان با استفاده از روش های گوناگون به درک شخصیت انسان ها می پردازند. برای این منظور نیز تست‌های شخصیت شناسی مختلفی در دسترس هستند که بسته به هدفی که پشت شخصیت شناسی وجود دارد، از آن‌ها استفاده می‌شود. تست شخصیت شناسی هارتمن  و تست شخصیت شناسی نئو  از جمله معروف‌ترین این تست‌ها هستند.

برای این‌که بتوانید به شناخت صحیحی از شخصیت خود برسید می‌توانید از راهنمایی‌های روانشناس و روانپزشک استفاده کنید. البته برای دریافت این راهنمایی‌ها لزومی ندارد که صبر کنید تا در زمان ممکن مراقبت‌های درمانی مورد نیاز خود را به دست آورید. می‌توانید آن را در یک چشم بر هم زدن به صورت آنلاین در درمانکده انجام دهید.

تیم درمانکده پس از بررسی نیازهای بیماران مختلف و پزشکان، امکان نوبت دهی از بهترین روانشناسان و روانپزشکان تهران را در سایت خود فراهم کرده است. برای انتخاب روانپزشک یا روانشناس مورد نظر خود بدون نیاز به مراجعه حضوری و تماس با مطب، می‌توانید برای دریافت نوبت به لیست بهترین پزشکان روانشناس مراجعه کرده و با توجه به اولین نوبت خالی پزشک، نظرات بیماران، تلفن مطب و آدرس مطب، نوبت خود را به صورت آنلاین رزرو کنید. برای درمان افسردگی، اضطراب و وسواس به بهترین مشاورین تهران سر بزنید.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

هیچ کسی لایق درد و رنج هیچ بیماری‌ای نیست. مسیر طولانی و سخت دستیابی به سلامتی، نیازمند یار قابل اعتمادی است.

یاری مثل درمانکده که در جستجو و مشاوره آنلاین و حضوری پزشک و روانشناس، تست آنلاین هوشمند و آزمایش در محل کرونا، تلاشی کوچک برای کم کردن موانع راه سلامت، انجام می‌دهد.

اختلال شخصیت وسواسی یا سر سخت مشغول جزییات و قوانین هستند و به شکل کمال گرایانه رفتار می کنند و به شکل افراطی خود را وقف کار می کنند فرصتی برای تفریح و استراحت و روابط اجتماعی ندارند انعطاف نا پذیر و لجباز بودن و تلاش برای کنترل دیگران ، خسیس بودن و عدم همکاری با دیگران از خصوصیات چنین افرادی می باشد .

بسیاری از اختلالات شخصیت در نتیجه رخداد برخی وقایع در دوران کودکی فرد و هم چنین پیش زمینه ی ژنتیکی او به وجود می آید . چنین افرادی ممکن است که در خانواده ای به شدت آشفته رشد پیدا کنند و در نتیجه او به منظور مقابله با اشفتگی به تدریج یاد گرفته است که چگونه با اعمال کنترل بر روی خود و محیط اطرافش احساس اضطراب و آشفتگی درونی خود را کاهش دهد . چنین فردی در کودکی این کنترل را از طریق پیروی شدید از قوانین و برنامه ریزی های تعیین شده ، اعمال و در نتیجه خود را از صدمات حاصل از آشفتگی ها و قوانین و مقررات مبهم خانه مصون داشته است . در حالی که این شیوه از زندگی ، در مقطعی از زمان ، به او کمک کرده است که از خود در برابر آشفتگی های دنیای درون و بیرونش ، دفاع کند ، اما در دراز مدت آسیب های جدی به او وارد کرده است . از سویی دیگر ممکن است که کودک در خانواده ای بزرگ شده است که والدینی بسیار سر سخت و کنترل گر داشته است . روانشناس تلفنی خوب بیان می کند که این افراد در دوران کودکی خود در خانواده هایی سرد و بی روح و دارای قوانین سخت و غیر قابل انعطاف رشد یافته اند . در چنین شرایطی اطاعت کامل از قوانین خانواده چیزی است که از کودک انتظار می رود و هر گونه سر پیچی از آن عواقب وخیمی را برای کودک به دنبال خواهد داشت . در نتیجه ، این کودک می اموزد که همواره رفتار خود را زیر نظر داشته و در صورت انحراف از مسیر معین شده به شدت از خود انتقاد کند . سپس هنگامی که این کودک به صورت فردی کمال گرا پا به دنیای بزرگسالی می گذارد ، خود را به گونه ای افراطی وقف اصول و ارزش های خود می سازد و از این که در انجام کاری ناکام شود ، اکراه دارد .طبق نظر روانشناسان معروف تهران احتمال اختلال شخصیت وسواسی یا سرسخت در مردان بیشتر از زنان می باشد . 

زندگی مشترک با چنین فردی چگونه خواهد بود ؟

چگونه شخصیت شکل میگیرد

طبق نظر مشاوران بهترین مطب های روانشناسی کشور اگر با فردی وارد رابطه شوید که اختلال شخصیت وسواسی دارد احساس خواهید کرد که فرد مهم و محترمی برای او نیستید زیرا که چنین فردی کنترل شدیدی به شما و رابطه تان دلرد و نمی توانید تجربه ی رابطه ی دو سویه با او داشته باشید . در نگاه اول ممکن است که فردی دقیق و سخت کوش جلوه دهد ولی اکنون فردی کنترل گر و معتاد به نظر می رسد . چنین فردی به کار های اطرافیانش اعتماد ندارد و به همین دلیل به شما این حس دست خواهد داد که اگر شما کاری را به نحو احسن انجام دهید نه تنها از سوی او تعریف و تحسین نمی شوید ، بلکه مورد انتقاد نیز قرار می گیرید و در نتیجه به مرور زمان عزت نفس خود را از دست خواهید داد . طبق نظر مشاور قبل طلاق در شمال تهران شما نیاز های عاطفی خود را در رابطه با چنین فردی نمی توانید بر آورده سازید و یا از بودن با او لذت ببرید و با نیاز های شما هماهنگی ندارد و دنیای شما را درک نمی کند به احتمال زیاد کار و فعالیت های او به نیاز های شما ارجحیت دارد و سبب می شود که احساس خوبی نداشته باشید . هر چند ممکن است که او توجه افراطی خود به کار را به گونه ای برای شما توجیه کند . چنین فردی که انعطاف ناپذیر و سخت کوش است نمی تواند تفزیح کند و از نظر او تفزیح باید با برنامه ریزی دقیق قبلی انجام شده و به خوبی بررسی شود و سپس تمام جزئیات لازم اجرا گردد . رابطه ی جنسی نیز ممکن است تحت الشعاع برنامه ریزی و قوانین و مقررات انعطاف نا پذیر قرار بگیرد . افراد مبتلا به این اختلال درد و رنجی را حس نمی کنند و بیشترین این درد و رنج را همسرانشان تحمل می کنند زیرا که رابطه ای بی روح ، یکنواخت و فاقد تفریح و شوخی و با انبوهی از نیاز های تحقق نیافته باقی می مانند . اگر که می خواهید رابطه عاطفی با فردی انعطاف پذیر ، عاطفی ، گرم ، صمیمی و اهل شوخی و تفریح داشته باشید در زندگی مشترک با چنین فردی دچار مشکلات بسیاری خواهند شد . چنین افرادی نسبت به درمان وسواسی خود ممکن است مقاومت از خود نشان دهند  اما در صورت استفاده از روش های روان درمانی برای آن ها احتمالا موثر واقع خواهد شد  و می تواند شرایط بهتری را برای روابط زناشویی و زندگی فردی او ایجاد نماید . برای این که بتوانید رابطه ی خود با چنین فردی را پیش ببرید باید توقعات غیر واقعی نداشته باشید و با محبوب خود همدلی داشته باشید و تلاش کنید تا نقاط قوت او را برجسته کنید .

تهران، خیابان دولت، بلوار کاوه، نبش اخلاقی غربی، پلاک29، واحد6، طبقه سوم – ساعت کاری: 9صبح تا 10شب

شخصیت (به انگلیسی: Personality) را می‌توان آن الگوهای معین و مشخصی از تفکر، هیجان و رفتار تعریف کرد که سبک شخصی فرد را در تعامل با محیط اجتماعی و مادی‌اش رقم می‌زنند.[۱] به عبارت دیگر شخصیت شامل ویژگی‌های نسبتاً با ثبات و پایدار است که در توصیف آن‌ها از صفاتی همچون زودرنج، مضطرب، پر حرف، درونگرا و برون‌گرا و غیره استفاده می‌شود.

شخصیت یعنی «مجموعه‌ای از رفتار و شیوه‌های تفکر شخص در زندگی روزمره که با ویژگی‌های بی‌همتا بودن، ثبات (پایداری) و قابلیت پیش‌بینی» مشخص می‌شود. به نظر می‌رسد گوردن آلپورت، بهترین تعریف را در مورد شخصیت ارائه داده‌است. او اشاره می‌کند، شخصیت، سازمان بندی پویایی در درون فرد است و شامل آن دسته از نظام‌های روانی – فیزیکی که رفتار و تفکر او را تعیین می‌کند.[۲] از این تعریف چندین نکته قابل استنباط است.

بر پایه تعاریف بالا نکاتی دربارهٔ اصطلاح شخصیت روشن می‌شود:

•بی همتایی و تفاوت: شخصیت یک فرد بی‌همتاست و در عین بعضی مشابهت‌ها، هیچ دو شخصیت یکسان و همسان وجود ندارد.•ثبات داشتن (پایداری): اگر چه افراد در شرایط و محیط‌های گوناگون در ظاهر رفتار متضاد و مختلفی دارند، ولی در طول زمان (مثلاً چندین دهه) رفتار و واکنش و همچنین شیوه تفکر آن‌ها دارای یک در ثبات نسبی دائمی است.•قابلیت پیش‌بینی: با توجه کردن و مطالعه رفتار و نوع تفکر اشخاص می‌توان سبک رفتاری و تفکری افراد را با احتمال زیاد پیش‌بینی کرد. قابلیت پیش‌بینی رفتار با «ثبات در رفتار» رابطه متقابل دارد. مانند مانیا پریش می‌توان ایثار گر و فداکار باشیم.

از تعریف گوردن آلپورت می‌توان دریافت:
– شخصیت مجموعه‌ای از عناصر است و به عنوان یک نظام با یکدیگر در رابطه هستند.
– شخصیت مفهومی روانی در قالب یک کلیت فیزیکی دارد.
– علت تعامل انسان با جهان شخصیت است.
– تعامل فرد نتیجه ویژگی‌های شخصیتی و موقعیتی است.
-تجلی شخصیت به دو روش رفتار و تفکر است.[۳]چگونه شخصیت شکل میگیرد

شخصیت می‌تواند سازگار یا ناسازگارانه باشد. «ناسازگاری» زمانی مطرح می‌شود که افراد قادر نباشند تفکر و رفتار خود را با محیط و تغییرات آن تطبیق دهند. سازگاری یا عدم سازگاری ارتباط نزدیکی با «انعطاف‌پذیری» دارد. یک شخصیت سالم با وجود ثبات و پایداری به میزانی از انعطاف‌پذیری بهره می‌برد. اما افراد ناسازگار در برخورد با موقعیت‌هایی که واکنش به آن‌ها مستلزم تغییرات و تصمیمات جدید است، تفکر و رفتار انعطاف‌ناپذیری از خود بروز می‌دهند؛ بنابراین، اختلال شخصیت یعنی «ناسازگاری شخصیت در برخورد با محیط و موقعیت‌ها».

شخصیت ساختهٔ وراثت و محیط است[۴]. انسان با ویژگی‌های ژنتیکی خاصی به دنیا می‌آید، و از آن پس سر و کار او با محیط اطراف خود خواهد بود. محیط نقش مهمی در شکل‌دهی شخصیت بر پایه داده های ژنتیکی افراد دارد[۵]. نمونه‌های روشن برای تاًثیر محیط بر شخصیت، کودکانی هستند که به تصادف در جنگل‌ها یا در انزوا رشد کرده‌اند[۶]. برای مثال یک کشیش هندی به نام سینگ در جنگل‌های هندوستان دو دختر را یافت و آن‌ها را با خود به خانه برد. بر اساس گزارشِ سینگ این دو کودک در هنگام یافته شدن هیچگونه از رفتارهای انسانی را نداشتند. چهار دست و پا راه می‌رفتند، زوزه می‌کشیدند، از اجتماع گریزان بودند، تحریک‌پذیری آن‌ها زیاد بود و روی هم رفته رفتار آن‌ها مانند محیط شان بود[۷].
آنچه در دنیای امروز تأکید بیشتری بر روی آن می‌گردد این است که تأثیرپذیری انسان‌ها از محیط بسیار قوی تر از تأثیر ژنتیکی است.

شخصیت: شیوه‌ای ترکیبی از همه عوامل سابق.

شخصیت: نگاه تحلیلی کلی نگر: عوامل وقتی که ترکیب بشوند.

شخصیت:

شخصیت: رفتار را تبیین می‌کند (به وجود می‌آورد). و به عوامل به وجود آورنده رفتار اشاره می‌کند.

درست است که تأثیرات محیطی ، از جمله والدین ، ​​ بر اساس داده های ژنتیکی بر شخصیت فرد تأثیر می گذارند.، محققان نتیجه گرفته اند که محیط تقریباً 50 تا 70 درصد از شخصیت را تشکیل می دهد[۸]

محققان دریافته اند محیط هایی که فرزندان از یک خانواده با یکدیگر مشترک هستند تأثیر بسیار ضعیف تری در شخصیت آنها نسبت به محیط هایی دارد که هر کودک به صورت جداگانه تجربه می کند.
فعالیت های خاصی وجود دارد که بچه های یک خانواده به اشتراک می گذارند – همه آنها سال گذشته تعطیلات خانوادگی را با هم گذراندند و شب گذشته همه آنها شام را با خانواده صرف کردند. اما بسیاری از تجربیات فقط برای یک کودک اتفاق می افتد – دو معلم کلاس دوم یا یک خواهر و برادر در یک گروه بازی می کنند در حالی که دیگری این کار را نمی کند.[۹]

در سال‌های اخیر، تحقیقات زیادی دربارهٔ پنج بعد اصلی شخصیت The big 5 Model، انجام شده و نتیجه تحقیقات هم آن را تأیید کرده‌است. این پنج عامل شخصیتی، عبارتند از:

علاوه بر ارائه چارچوب شخصیتی، تحقیقاتی که بر روی این پنج بعد اصلی شخصیت، صورت گرفت، به این نتیجه منجر شد که بین ابعاد شخصیتی و عملکرد شغلی، رابطه‌ای مستقیم، وجود دارد.[۱۰]

شخصیت اغلب از طریق آزمون‌های عینی مانند MMPI-۲ اندازه‌گیری می‌شود که طی آن از آزمودنی خواسته می‌شود به پرسشنامه‌ها و سیاهه‌های مداد- کاغذی پاسخ دهند. آزمون MMPI شامل بیش از پانصد عبارت است که آزمودنی‌ها با انتخاب یکی از گزینه‌های «درست»، «نادرست» یا «نمی‌دانم» به آن پاسخ می‌دهند. مثال‌هایی از چند عبارت آزمون MMPI عبارتند از هستند:

من دشمنانی دارم که واقعاً می‌خواهند مرا اذیت کنند.

من هرگز در فعالیت‌های جنسی نامعمول زیاده روی نکرده‌ام.

این آزمون‌ها اطلاعات عینی میزان شده‌ای در مورد تعداد زیادی از صفت‌های شخصیت به دست می‌دهند؛ ولی این آزمون‌ها از نظر احتمال سوگیری، فریب کاری عمومی و مشکلات تشخیص و کاربرد نامناسب مورد انتقاد واقع شده‌اند.

اختلال شخصیت مرزی

شخصیت ضد اجتماعی

اختلال شخصیت نمایشی

کارل هافمن، مارک ورنوری، جودیت ورنوری (۱۳۸۱)، روان‌شناسی عمومی (از نظریه تا کاربرد)، ۲، ترجمهٔ مهران منصوری و همکاران، ارسباران، شابک [[ویژه:منابع کتاب/964
-6389-01-5|۹۶۴
-۶۳۸۹-۰۱-۵]] مقدار |شابک= را بررسی کنید: length (کمک) کاراکتر line feed character در |شابک= در موقعیت 4 (کمک)

نوامبر 29, 2019 مشاوره کودک

در این مقاله از رشد و تشکیل شخصیت کودک می‌خوانیم:

هر کودکی با یک تیپ شخصیتی خاص به دنیا می‌آید. اما محیطی که کودک در آن رشد می‌کند، نقش مهمی در شکل گیری شخصیت کودک دارد. والدین، معلم‌ها و مراقبان کودک هرکدام مسئول رشد ویژگی های شخصیتی کودک هستند.

در این مقاله از سایت مشاوره باما ده نکته‌ای که شما با پیروی از آن می‌توانید کودک کم سن و سال خود را به یک فرد جوان با ویژگی های قوی شخصیتی و با اعتماد به نفس تبدیل کنید را به اشتراک می‌گذاریم:

در شکل گیری شخصیت کودک عوامل زیادی وجود نقش دارند. از اعتماد به نفس ، شجاعت و عزت نفس گرفته تا نحوه رفتار و احترام کودک به دیگران. بین سن ۳ تا ۶ شما شاهد این هستید که شخصیت کودک در حال شکل گیری است و این بهترین زمان  فهماندن و القای بعضی از ارزش‌ها و تمرین‌هایی است که باعث رشد و پرورش کودک می‌شود و او را به فردی با ویژگی های شخصیتی مثبت تبدیل می‌کند. هنگامی‌که کودکان در حال یادگیری و تقلید از رفتار شما هستند، شما (والدین) به تنها عامل تأثیرگذار در رشد شخصیت فرزند خود تبدیل می شوید.چگونه شخصیت شکل میگیرد

بسیاری از والدین فکر می‌کنند سخنرانی کردن برای کودک در مورد بایدها و نبایدها در بازه‌های زمانی منظم بهترین راه برای شکل گیری شخصیت آن‌هاست. اما بچه ها ارزش‌ها و نکات را از سخنرانی‌های مکرر شما درنمی‌یابند، بلکه آن‌ها آینه تمام نمای رفتار شما هستند. بنابراین بهترین روش تربیتی کودکان این است که شما خودتان با مهارت و ظرافت با انجام اعمال کوچک، صفات مثبت شخصیتی را در کودک شکل دهید. در ادامه بعضی از روش‌هایی که از طریق آن‌ها می‌توانید این کار را انجام دهید آورده‌ایم:

کلمات دنیا را می‌سازند. وقتی شما تصمیم می‌گیرید کودکان را به خاطر رفتار خاصی برچسب بزنید، باعث می‌شود کودک ناخودآگاه فکر کند که واقعاً شبیه به آن القاب است.

همچنین برچسب زدن به کودکان باعث می‌شود که خود را اصلاح نکنند. اسم گذاشتن بر روی کودک موجب کاهش اعتماد به نفس کودک شده و حتی ممکن است او نیز این رفتار را ( برچسب زدن) برای کسانی که اطرافش هستند انجام دهد.

به یاد داشته باشید همیشه در بیان کلمات محتاط باشید مخصوصاً زمانی که می‌خواهید مشکلات رفتاری کودک را اصلاح کنید.

بچه ها تمایل زیادی به مورد توجه قرار گرفتن دارند. اما به مرور زمان و افزایش سن کودکان مستقل تر می‌شوند. کودکان نوپا و پیش دبستانی تمایل دارند خودشان را بیشتر با صحبت کردن و کلمات بیان کنند مخصوصاً زمانی که در حال تقویت و رشد  مهارت های کلامی هستند .

به‌عنوان والدین کودک شما می‌بایست با گوش دادن به داستان‌هایشان آن‌ها را خوشحال کنید تا از همراهی با شما احساس آرامش و امنیت کنند. این باعث می‌شود که آن‌ها هم خودشان شنونده‌های خوبی شوند هم اینکه اعتماد به نفس بالایی پیدا کنند.

بسیاری از والدین انتظار دارند فرزندانشان در هر چیزی کامل و بهترین باشند. وقتی کودکان با سطح انتظارات والدین خود هماهنگ نیستند، والدین احساس نارضایتی از کودک را با روش‌های مختلفی مثلاً با متهم کردن آن‌ها با گفتن اینکه تو به‌اندازه کافی خوب و شایسته نیستی نشان می‌دهند. هر کودکی یک توانایی منحصربه‌فرد دارد. به‌عنوان والدین کودک شما باید توانایی و استعداد کودک خود را کشف و تقویت کنید. شما می‌توانید به‌آرامی به فرزند خود کمک کنید تا نقاط ضعفش را بهبود بخشد و برطرف کند بدون اینکه از اعتماد به نفس کودک کاسته شود.

مقایسه کردن کودک با دوستان،خویشاوندان و همسایه‌ها می‌تواند باعث آسیب جدی بر شخصیت کودک شود. مقایسه دائم کودک با دیگران همچنین باعث می‌شود کودک به هویت خویش شک کند و شروع به تقلید از رفتار دیگران کند. احترام به هویت و شخصیت کودک بدون شک مهم‌ترین عامل در جهت افزایش اعتماد به نفس در کودکان را دارد و هم‌چنین بهترین دستاورد را در تربیت آن‌ها به ارمغان می‌آورد.

کودکان آنچه را که می‌بینند بیشتر از آن چیزی که می‌شنوند می‌آموزند! بنابراین پیاده‌سازی عملی رفتارهایی که می‌پسندید تأثیر ماندگاری بر شکل گیری شخصیت کودکان خواهد گذاشت. کارهای کوچکی که توسط شما انجام می‌شود مثلاً مرتب کردن کتاب در قفسه کتاب و یا مؤدبانه رفتار کردن با مهمان‌ها خیلی زود توسط کودکان آموخته و تقلید می‌شود. کودک اگر در هرجایی رفتاری ضدونقیض یا دوگانه در شما ببیند به‌سرعت همان رفتار را از شما می‌آموزد. بنابراین این مسئله خیلی اهمیت دارد که هر چه را در موردش صحبت کردید خودتان هم اجرا کنید.

شاید این مقاله نیز برای شما مفید باشد: نقش الگوی رفتاری والدین در تربیت فرزندان

بازی کردن (بازی‌های رایگان) شدیداً در میان کودکان این نسل به دلایل زیادی کاهش پیدا کرده است. هیچ‌چیز مانند یک ورزش دسته‌جمعی نمی‌تواند روحیه‌ی کار تیمی، مهارت اشتراک‌گذاری و مراقبت (اهمیت دادن به دیگران) را به کودک یاد دهد. ورزش و بازی از بهترین فعالیت‌ها برای رشد و شکل گیری شخصیت کودکان است.

متأسفانه بسیاری از والدین فرزندانشان را از انجام بازی‌هایی در زمین آزاد و یا انجام  هرگونه ورزش منع می‌کنند. برای کمک به هر دو بعد جسمی و روحی، شما باید کودکان را به‌طور فعال درگیر یک بازی ورزشی کنید. همچنین خیلی خوب است که فرزندتان هرروز خودش را از استرسی که درس و مدرسه به او می‌دهد دور کند و خوش بگذراند.

بازی کامپیوتری یا رایانه‌ای مشکل جدیدی هستند که بسیاری از خانواده ها با آن‌ها درگیر هستند. مطالعات روانشناسی اخیر نشان داده‌اند، تماشای بیش‌ازحد صفحات نمایش تلوزیون، صفحه موبایل، تبلت و کامپیوتر تأثیر منفی بر روند رشد فکری و اجتماعی کودکان می‌گذارد. انجام بازی روی صفحات نمایش باعث اعتیاد به آن‌ها می‌شود که به‌نوبه‌ی خود باعث کمتر شدن ارتباطات کودک با اجتماع و دنیای اطرافشان می‌شود.

بدین منظور، زمان بیشتری را با فرزندتان سپری کنید، بازی کنید و به سفر بروید تا بتوانید آن‌ها را از بازی‌های رایانه ای به سمت تجربه واقعی از دنیای اطرافشان سوق دهید. به آن‌ها یاد دهید برای اطرافیان و مردم بیشتر ارزش قائل شوند تا به دنیای مجازی.

لازم است برای آموزش نظم و انضباط در منزل با صراحت در مورد مسئولیت‌های کودکان با آنها صحبت کنید. گاهی والدین نمی‌توانند با گفتگو آنچه را که از فرزندان انتظار دارند به‌صراحت بیان کنند و این درنهایت باعث می‌شود که کودک درک درستی ازآنچه گفته‌شده نداشته باشد و متهم به بدرفتاری شود!

اما هنگامی‌که قوانین صریح باشند کودک یاد می‌گیرد آهسته و پیوسته رفتارش را با انتظارات والدین همسو کند. اینکه کودک خودش را با مجموعه‌ای از قوانین وفق دهد ممکن است  در اوایل زمان‌بر باشد اما درنهایت پیروی مداوم از یک رفتار تبدیل به تقویت یک عادت رفتاری خوب در کودک می‌شود.

والدین بعضی از کودکان نوپا به حدی در همه‌ی کارهای کودک او را همراهی می‌کنند که امکان  رشد شخصیت مستقل در کودک را از او سلب می‌کنند. همان‌طور که  مراقبت و تربیت کودک بسیار مهم است، اینکه به کودک بیاموزیم تا به‌مرورزمان یاد بگیرد مسئولیت کارهای ساده‌اش را بر عهده بگیرد نیز مهم است.

برای کارهایی مثل مرتب کردن وسایل مدرسه‌اش یا مسواک زدن دندان‌ها و یا انجام تکالیف درسی‌اش می‌توانید کودک را تشویق کنید که این کارها را خودش مستقل انجام دهد و شما فقط نظاره‌گر باشید. این کار نه‌تنها در تقویت مهارت های زندگی کودک مهم است، بلکه باعث افزایش حس مسئولیت پذیری در کودکان می‌شود.

وقتی کودک اشتباهی مرتکب می‌شود تنبیه بدنی کودک یا داد زدن بر سر کودک اوضاع را برای هردوی شما  بدتر می‌کند. بسیاری از اوقات، کودک فقط فریاد زدن را به‌عنوان نشانه ترس دریافت می‌کند نه اینکه در پی اصلاح عملی باشند که مورد انتظار والدین است. با آرامی و صبوری عواقب بدرفتاری کودکان را به او توضیح دهید. این یک روش مؤثر برای ایجاد تغییرات دلخواهتان است که در ذهن کودک می‌ماند.

اما وقتی‌که شما سر کودکتان داد می‌زنید او فقط از ترس خودش را موظف به انجام کاری می‌کند، و کودک واقعاً پی نبرده که پیامد بد رفتاری او چه بوده است. اگر به کودک اجازه دهید نتیجه و پیامد رفتار اشتباهش را ببیند، باعث می‌شود تا کودک درک بهتری از رابطه‌ بین عمل و معلول داشته باشد.

گاهی کلمه  ” شخصیت ” توسط والدین به اشتباه تعبیر می‌شود. این یک تصور اشتباه است که شخصیت کودک محدود به ظاهرش است. والدین روی لباس، آراستگی و سلامتی تأکید دارند غافل از اینکه این‌ها فقط یک جنبه از رشد کودک هستند.

طرز نگاه کودک به زندگی، تقویت مهارت های اجتماعی، مهارت احساس همدلی و هوش عاطفی و رشد اخلاقی همگی به تشکیل شخصیت کودک کمک می‌کند.

به یاد داشته باشید، رشد شخصیت یک فرایند بلندمدت است که در آن ممکن است گاهی اوقات افت‌ها و شکست‌هایی را تجربه کنیم. تلاش مداوم برای فهم ارزش‌ها، رفتارها و نگرش‌های مثبت مسلماً در طولانی‌مدت نتیجه می‌دهد. همچنان که شما عامل رضایت در تربیت صحیح یک فرد هستید.

برای مشاهده آدرس مرکز مشاوره روانشناسی کلیک کنید

برای تعیین وقت مشاوره هم اکنون تماس بگیرید: 02144804164

برچسببدرفتاری کودکان شخصیت کودک مشکلات رفتاری کودکان

2 ساعت پیش

4 هفته پیش

نوامبر 27, 2020

نوامبر 3, 2020

اکتبر 23, 2020

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

چگونه شخصیت شکل میگیرد

وب‌ سایت

مقالات سایت مشاوره باما

سایت مشاوره باما با هدف تحکیم بنیان خانواده در تلاش است با انتشار بهترین مطالب و مقالات روانشناسی در حوزه مشاوره خانواده ، مشاوره ازدواج ، انتخاب همسر ، مهارت های زندگی زناشویی ، ارتباط صحیح با همسر ، حل اختلافات و مشکلات زندگی مشترک ، روشهای تربیت کودک و نوجوان و راهکارهای پیشگیری از طلاق و بازسازی زندگی بعد از طلاق بپردازد.

چگونه شخصیت شکل میگیرد
چگونه شخصیت شکل میگیرد
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *