چگونه فردی موفق در جامعه باشیم

 
helpkade
چگونه فردی موفق در جامعه باشیم
چگونه فردی موفق در جامعه باشیم

انسان موجودی اجتماعی است و برای اينکه بتواند برای جامعه مفيد باشد بايد به نکاتی بسيار مهم دقت کند.

اول بايد بداند در زندگی اجتماعی همه به هم وابسته می باشند ولی در عين حال انسان‌ها با يكديگر متفاوت هستند و هيچ فردي كاملاً شبيه انسان هایديگر جامعه نمي باشد حتی اگر اعضای يک خانواده باشند.

خصوصيات، احساسات، افكار و توانايي‌ها و استعدادهاي هر شخصي با ديگران متفاوت است.

هر يك از ما انسان‌ها مي‌توانيم عضو مفيد و با ارزشي براي جامعه باشيم. فقط كافي است خودمان را بهتر بشناسيم.

خودمان را بپذيريم و از توانايي‌هايمان به خوبي استفاده كنيم درست مثل اعضاي بدن كه با هم متفاوتند و وظايف مخصوصي دارندولی همه شان مفيد وضروری و لازم هستند.

چگونه فردی موفق در جامعه باشیم

همه ما در وجودمان زيبايي‌ها و نكات ارزشمند و استعدادهايي داريم كه بايد آن‌ها را كشف كنيم تا از وجود خودمان راضي باشيم. به وجود خودمان افتخار كنيم،سپس بتوانيم برای جامعه مفيد و ارزشمند باشيم به اين ترتيب احساسي خوشايندی خواهيم داشت.

براي اين‌كه بتوانيم مفيد باشيم بايد خوب زندگي كنيم و از جسم و روان خود خوب مراقبت كنيم‘ لازم است “فكر كردن” را به خوبي يادبگيريم. بايد بتوانيم از نيروي فكر خود استفاده كنيم و براي خود يك زندگي سالم و شاد بسازيم.

اگر هر کسی از سن كم ياد بگيرد خوب فكر كند مي‌تواند مشكلات و مسايل خود را خوب حل كند، تا وقتي بزرگ‌تر شد كم‌تر اشتباه كند، موضوع مهم اين است كه ياد بگيريم چگونه مشكلاتمان را حل كنيم و براي اين کار بايد خوب فكر كنيم وتصميم درست بگيريم.

رمز موفقيت و خوشحالي درتصميم گيری به موقع است زيرا اگر قبل از گفتن هر حرفي و انجام هر كاري خوب بينديشيم در كارهايمان كم‌تر اشتباه مي‌كنيم و موفق‌تر و خوشحال‌تر مي‌شويم پس ميتوانيم مفيدتر باشيم.

ما مي توانيم با رعايت برخي اصول به انساني شريف تر ، خوشبخت تر و سودمنر براي كشور خود باشيم . تمامي اين اصول ريشه در فرهنگ ما دارد . ما بايد برخي از عادات و خطاهاي فرهنگي خودمان را اصلاح كنيم تا زندگي بهتر و جامعه اي پيشرو داشته باشيم .

احترام به حقوق ديگران : ما همواره بايد حقوق اجتماعي سايرين را رعايت كنيم . هيچ كس حق ندارد حق ديگران را ضايع نمايد . همينطور نبايد اجازه دهيم تا فردي به ضايع نمودن حقوق ديگران بپردازد . در مرحله اول با نصيحت و گوش زد كردن و در مراحله بعد كمي جدي تر . اگر شما در مقابل فردي كه به تضييع حقوق شما و ديگران مي پردازد سكوت كنيد به خودتان و جامعه خود خيانت نموده ايد . براي ساختن جامعه اي قدرتمند بايد حقوق مردم احترا بگذاريم .

تلاش و كوشش : ما بايد بدانيم كه تلاش براي كسب روزي حلال ، خدمت به ديگران و تلاش براي پيشرفت در كار و پيشه مقدس است . زماني كه ما مشغول فعاليت شغلي و اقتصادي خود هستيم بايد بدانيم كه تلاش براي افزايش بهره وري كار و تلاش براي انجام صادقانه وظايمان از مهمترين اصول است . كشور براي پيشرفت نيازمند سرمايه هاي اقتصادي مي باشد . كسي كه از راههاي شرافتمندا نه به ايجاد يك واحد كاري اقدام مي كند و موفق به افزايش فروش و توليد سود مي شود ، در حقيقت فردي شريف و بزرگوار است كه اولا باعث رشد اقتصاد كشورش شده و دوم اينكه توانسته معاش چند نفر را تامين كند .

به نظر من تلاش براي پيشرفت در زمينه هاي اقتصادي و تجاري با هدف صادرات محصول به كشورهاي خارجي و سرازير نمودن ارز به كشور جزء ارزشمندترين امور است . بنابراين بايد آن كساني كه در خود قدرت مديريت و كسب و كار را مي بينند و علاقه مند به خدمت خالصانه به ميهن خود مي باشند بدانند فعاليتهاي اقتصادي و تجاري شرافتمندانه ترين و موثرترين كارها براي پيشرفت و موفقيت كشور مي باشد .

خدمت به ديگران : به نظر من اگر هدف افراد حقيقتا خدمت صادقانه به سايرين باشد ، نخستين كسي كه از اين خدمت بهره مند خواهد شد ، خود فرد است . ما بايد بكوشيم به ساير هم وطنانمان خدمت كنيم . هر گونه خدمتي كه از دستمان بر مي آيد . خدما به سايرين ، خدمت به خود است . آنكس كه به ديگران خدمتي نمي كند از ديگران هم خدمتي دريافت نمي كند . هر فرد وطن پرست و آريايي بايد كمر به خدمت وطنش ببندد . يكي از خدماتي كه بسيار ارزشمند است آموزش و پرورش است . كمك به گسترش دانش از هر طريق و افزايش اطلاعات مردم و اعتلاي فرهنگ جامعه از هر راهي خدمت محسوب مي شود و جز با ارزش ترين خدمات است

در مورد راه حل مسايل و مشكلات راه‌حل‌هاي خوب زيادي وجود دارند كه ما را به موفقيت مي‌رساند و همين طور راه‌حل‌هاي نادرست زيادي كه باعث مي‌شود مشكلات و ناراحتي ما بيش‌تر شود، هر قدر بتوانيم راه حل‌هاي بيش‌تري پيدا كنيم موفق تريم، براي اين‌كه راه‌حل‌هاي زيادي به دست بياوريم مي‌توانيم با دوستانمان مشورت كنيم.

ميتوانيم از افراد با تجربه برای برنامه ريزی آينده کمک بگيريم و از تجربيات آنها استفاده کنيم تاراه حل مناسبی برایخدمت بهتر به خودمان و جامعه با توجه به استعداد و علايق خود بيابيم.

پس در آخرمي توان گفت برای مفيد بودن بايد به چندين نکته توجه داشته باشيم:

*علايق واستعداد خود را بشناسيم و برای شکوفايی آن تمام تلاشمان را بکنيم.

* ديگران را دوست بداريم وخود را متعلق به جامعه بدانيم وبرایسربلندی کشور و سرزمينمان از هيچ تلاشی فرو گذار نکنيم.

* هنگام برخوردبا مشکلات ابتدا خوب فکر کنيم وسپس با ديگران مشورت کنيم ودر آخر تمام تلاشمان را برای گرفتن بهترين نتيجه به کار ببريم.

* آينده نگر باشيم واز کودکی برای آينده برنامه ريزی کنيم.

*هر کاری را با علاقه وعشق وبا تمام وجود انجام دهيم حتي اگر پايين ترين مرتبه شغلی در جامعه باشد

* وبا ديدن موفقيتهای ديگران به جای سرکوب کردن ايشان به دنبال راز موفقيتشان بگرديم سعی در يافتن آن بکنيم به آن فکر کنيم سپس با علايق واستعداد خودمان تطبيقش دهيم و در آخر به آن عمل کنيم.

ما مي توانيم با رعايت برخي اصول به انساني شريف تر ، خوشبخت تر و سودمنر براي كشور خود باشيم . تمامي اين اصول ريشه در فرهنگ ما دارد . ما بايد برخي از عادات و خطاهاي فرهنگي خودمان را اصلاح كنيم تا زندگي بهتر و جامعه اي پيشرو داشته باشيم .

احترام به حقوق ديگران : ما همواره بايد حقوق اجتماعي سايرين را رعايت كنيم . هيچ كس حق ندارد حق ديگران را ضايع نمايد . همينطور نبايد اجازه دهيم تا فردي به ضايع نمودن حقوق ديگران بپردازد . در مرحله اول با نصيحت و گوش زد كردن و در مراحله بعد كمي جدي تر . اگر شما در مقابل فردي كه به تضييع حقوق شما و ديگران مي پردازد سكوت كنيد به خودتان و جامعه خود خيانت نموده ايد . براي ساختن جامعه اي قدرتمند بايد حقوق مردم احترا بگذاريم .

تلاش و كوشش : ما بايد بدانيم كه تلاش براي كسب روزي حلال ، خدمت به ديگران و تلاش براي پيشرفت در كار و پيشه مقدس است . زماني كه ما مشغول فعاليت شغلي و اقتصادي خود هستيم بايد بدانيم كه تلاش براي افزايش بهره وري كار و تلاش براي انجام صادقانه وظايمان از مهمترين اصول است . كشور براي پيشرفت نيازمند سرمايه هاي اقتصادي مي باشد . كسي كه از راههاي شرافتمندا نه به ايجاد يك واحد كاري اقدام مي كند و موفق به افزايش فروش و توليد سود مي شود ، در حقيقت فردي شريف و بزرگوار است كه اولا باعث رشد اقتصاد كشورش شده و دوم اينكه توانسته معاش چند نفر را تامين كند .

به نظر من تلاش براي پيشرفت در زمينه هاي اقتصادي و تجاري با هدف صادرات محصول به كشورهاي خارجي و سرازير نمودن ارز به كشور جزء ارزشمندترين امور است . بنابراين بايد آن كساني كه در خود قدرت مديريت و كسب و كار را مي بينند و علاقه مند به خدمت خالصانه به ميهن خود مي باشند بدانند فعاليتهاي اقتصادي و تجاري شرافتمندانه ترين و موثرترين كارها براي پيشرفت و موفقيت كشور مي باشد .

خدمت به ديگران : به نظر من اگر هدف افراد حقيقتا خدمت صادقانه به سايرين باشد ، نخستين كسي كه از اين خدمت بهره مند خواهد شد ، خود فرد است . ما بايد بكوشيم به ساير هم وطنانمان خدمت كنيم . هر گونه خدمتي كه از دستمان بر مي آيد . خدما به سايرين ، خدمت به خود است . آنكس كه به ديگران خدمتي نمي كند از ديگران هم خدمتي دريافت نمي كند . هر فرد وطن پرست و آريايي بايد كمر به خدمت وطنش ببندد . يكي از خدماتي كه بسيار ارزشمند است آموزش و پرورش است . كمك به گسترش دانش از هر طريق و افزايش اطلاعات مردم و اعتلاي فرهنگ جامعه از هر راهي خدمت محسوب مي شود و جز با ارزش ترين خدمات است . همچنين كمك به گسترش بهداشت ، رفاه ، امنيت ، وضعيت معيشت مردم و …

The online version of the Iranian daily Hamshahri

مهم نیست موفق بودن برای شما در چه چیزی خلاصه می‌شود، مهم این است که به‌راحتی به دست نمی‌آید. در این مطلب فهرستی از ۱۳ مورد از بهترین توصیه‌های چند فرد موفق برایتان آورده شده است. اگر می‌خواهید فرد موفقی باشید، رعایت این نکات خالی از لطف نیست.

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از هاوکن‌یو، موفق بودن و موفقیت کم‌کم به واژه‌ای کلیشه‌ای بدل شده است. هرکس برای آن برنامه‌ای ارائه داده است و قوانین زیادی برای آن ترسیم شده است. قبل از هر چیز باید بگوییم موفقیت برای شما به چه معناست و چگونه می‌خواهید در زندگی موفق باشید؟ موفقیت برای برخی از افراد به معنای کسب ثروت است و برای برخی دیگر به معنای کسب قدرت، برخی از افراد هم فقط می‌خواهند با داشتن تأثیر مثبت بر جهان موفقیت را تجربه کنند. همه این‌ها تعابیر درستی از موفقیت هستند، درواقع موفقیت مفهومی است که برای افراد مختلف، متفاوت است. هرچند مهم نیست موفق بودن برای شما در چه چیزی خلاصه می‌شود، مهم این است که مطمئناً به‌راحتی به دست نمی‌آید.

راهنماها و کتاب‌های زیادی برای کسب موفقیت وجود دارد، هرچند موفقیت برای هرکس کاملاً منحصربه‌فرد است. توصیه‌های موجود در این کتاب‌ها اغلب برای همه اشخاص مناسب نیستند؛ بنابراین عمل به توصیه‌های منحصربه‌فرد یک نفر معمولاً به درد نمی‌خورد. در این صورت، باید به توصیه‌های افراد زیادی با ایده‌های کاملاً متفاوت گوش کنید تا شاید یکی از آنها به درد شما بخورد. در ادامه فهرستی از ۱۳ مورد از بهترین توصیه‌های برخی از افراد موفق برایتان آورده شده است. اگر می‌خواهید فرد موفقی باشید، رعایت این نکات ضروری است:

۱- بزرگ فکر کنید

چگونه فردی موفق در جامعه باشیم

میکل‌آنژ بوناروتی (Michelangelo Buonarroti)، هنرمند بزرگ رنسانس می‌گوید: «بزرگ‌ترین خطری که ما را تهدید می‌کند بلندپروازی نیست، بلکه پایین بودن و در دسترس بودن اهدافمان است.»

تعداد کمی از هنرمندان به‌اندازه میکل‌آنژ تأثیرگذار بوده‌اند. امروزه، با گذشت قرن‌ها از مرگ او، هنوز هم آثار او الهام‌بخش بسیاری از مردم است و با آنها ارتباط برقرار می‌کنند. آثار وی شهرت جهانی دارد، کافی است مجسمه او از داود یا نقاشی‌اش در نمازخانه واتیکان را در نظر بگیرید. تصور کنید که او تصمیم نمی‌گرفت یک هنرمند باشد و مسیرش را عوض می‌کرد. تصمیم گرفتن برای یک هنرمند موفق بودن همیشه بسیار سخت است، تصور کنید چه می‌شد اگر میکل‌آنژ تصمیم می‌گرفت این بلندپروازی‌اش را درازای انجام کار آسان‌تری رها کند؟

اغلب اوقات، مردم تصمیم می‌گیرند رؤیاهای خود را به خاطر مسائلی که واقع‌بینانه‌تر است کنار بگذارند. درواقع آنها رؤیاهایشان را به خاطر کارهای آسان‌تر به فراموشی می‌سپارند. این جمله معروف از میکل‌آنژ خطر چنین دیدگاهی را به ما می‌آموزد. به‌جای داشتن چنین تفکری، بلندپرواز باشید.

۲- آنچه را دوست دارید بیابید و انجام دهید

اپرا وینفری (Oprah Winfrey)، شخص بسیار بزرگ و بانفوذ رسانه می‌گوید:«وقتی می‌فهمی در مسیر موفقیت قرار داری که کاری را که دوست داری انجام دهی، حتی اگر دستمزدی بابت آن دریافت نکنی.»

بهتر است این نقل‌قول را هنگام کار کردن به یادآورید و به آن فکر کنید. تصور کنید که در کار فعلی خود امکان موفق شدن را دارید. در این صورت، احتمالاً سخت‌تر تلاش خواهد کرد و این تلاش قطعاً بیشتر وقت شما را به خودش اختصاص می‌دهد. اگر از شغلتان متنفرید، پس موفق بودن در آن فقط به معنای پر کردن زندگی‌تان با چیزی است که از انجام آن بیزارید. این کار چه احساسی به شما می‌دهد؟

در عوض چرا بر انجام کاری که عاشقش هستید، تمرکز نکنید؟ هنگامی‌که علاقه‌مندی‌تان را یافتید، انگیزه لازم برای ادامه مسیر را پیدا خواهید کرد. موفقیت در این کار، به معنای تحقق رؤیاهایتان است.

حتی اگر در شغلتان موفق نباشید، حداقل زندگی‌تان را صرف کار مورد علاقه‌تان کرده‌اید. بسیاری از نوازندگان موفق سال‌هایی از زندگی خود را صرف اجراهای بدون دستمزد کرده‌اند، تنها دلیلی که نوازندگی را ادامه داده‌اند عشق به کارشان بوده است.

۳- ایجاد تعادل در زندگی را یاد بگیرید

فیل نایت (Phil Knight)، مدیرعامل شرکت نایک می‌گوید: «در زندگی شخصی و کاری همیشه جنگ میان آرامش و آشفتگی برقرار است که هیچ‌یک از آنها پیروز نمی‌شود؛ اما چگونگی مدیریت هردوی آنها، رمز موفقیت در زندگی است.»

اکثر اوقات، مردم فکر می‌کنند برای موفق بودن، باید فقط آن را هدف زندگی‌شان قرار دهند و به هیچ‌چیز دیگری توجه نکنند. اگر افراد فکر کنند که شغلشان آنها را به سمت موفقیت سوق می‌دهد، احتمالاً هر روز ساعات بی‌شماری را صرف انجام آن کار کنند. به‌هرحال، هزینه این کار، محروم شدن از استراحت کافی، سلامتی و داشتن یک زندگی لذت‌بخش است. درنهایت ممکن است افراد در راه رسیدن به موفقیت خسته شوند و توقف کنند.

اگر موفقیت برای آنها به معنای داشتن یک زندگی قوی اجتماعی و گروهی از دوستان خوب باشد، احتمالا به شغلشان آسیب می‌رسد؛ به این معنا که ممکن است شغل خود را از دست بدهند و درنتیجه‌ آن، از عهده مخارج وقت‌گذرانی با دوستان برنیایند. بدین ترتیب، همان‌طور که فیل نایت می‌گوید، موفقیت با کمک تعادل به دست می‌آید. آن را به‌عنوان تعادلی بین کار و استراحت در نظر بگیرید.

۴- از شکست نترسید

هنری فورد(Henry Ford)، مؤسس شرکت خودروسازی فورد می‌گوید: «شکست به‌سادگی فرصتی برای شروع دوباره است تا این بار هوشمندانه‌تر عمل کنید.»

داستانی وجود دارد که واقعی بودن آن تأیید نشده است، اما پیامی که درون آن است دست‌کمی از حقیقت ندارد: توماس ادیسون لامپ را پس از صدها تلاش ناموفق اختراع کرد. در مصاحبه‌ای از او پرسیدند: «پس از صدها تلاش ناموفقت چه احساسی داشتی؟» پاسخ او عالی بود: «من صدها بار شکست نخوردم، بلکه صدها راه پیدا کردم که با آنها نمی‌شود لامپ اختراع کرد.»

هر شکست برای او به‌منزله یک درس جدید بود. درسی که به او آموخت که چه‌کاری بی‌نتیجه و در عوض کدام کار درست است.

هر تلاش ناموفق و هر شکست، گامی اساسی در مسیر موفقیت است. تسلیم شدن پس از شکست کار آسانی است که اکثر ما انجام می‌دهیم، اما باید آن را به‌عنوان یک درس در نظر بگیریم. به شکست‌های خود توجه کنید و آنها را بررسی کنید. در این صورت رمز رسیدن به موفقیت را خواهید آموخت.

۵- برای رسیدن به موفقیت مصمم باشید

کلنل ساندرز(Colonel Harland David Sanders)، بنیان‌گذار KFC می‌گوید: «من تصمیم گرفتم کاری را به سرانجام برسانم. نه ساعت کاری‌ام و نه مقدار پولی که می‌گرفتم هیچ‌کدام باعث نشد تا من بهترین خودم را به نمایش نگذارم. از آن زمان تاکنون همیشه این کار را انجام داده‌ام و می‌دانم که برنده بوده‌ام.»

این نقل‌قول هم در مواقع شکست درسی برای شما به همراه دارد. ساده‌ترین کار در جهان این است که بعد از هر تلاش ناموفق، آن کار را رها کنید. تنها چیزی که شما را به ادامه دادن مسیر تشویق می‌کند، اشتیاقی درونی است که باعث می‌شود رؤیاهایتان را فراموش نکنید و از اهدافتان منصرف نشوید.

اگر واقعاً به موفقیت متعهد نباشید، پس از هر شکست آسیب بیشتری می‌بینید و هر مانعی سرعت شما را کم می‌کند. بدیهی است که رسیدن به موفقیت سخت است؛ بدون اشتیاق درونی برای آن، نمی‌توان بر این دشواری غلبه کرد؛ اما در صورت داشتن شور و اشتیاق، این سختی‌ها تنها حکم یک مانع را خواهد داشت.

۶- دست به عمل بزنید

لئوناردو داوینچی یکی از نوابغ رنسانس می‌گوید: «مدت‌هاست به این موضوع توجه می‌کنم که افراد موفق به‌ندرت عقب‌نشینی می‌کنند و اجازه نمی‌دهند اتفاقات سد راهشان شوند، بلکه خودشان دست‌به‌کار می‌شوند و اتفاقات را رقم می‌زنند.»

این سخن او مربوط به صدها سال پیش است، اما هنوز هم برایمان کاربردی است، به‌طوری‌که به معنای واقعی کلمه راجع به‌تمامی افراد صدق می‌کند. به سخن او فکر کنید و شخصی مانند ویلیام شکسپیر را در نظر بگیرید: وقتی به دوران زندگی او فکر می‌کنیم، فقط او در ذهنمان برجسته می‌شود. وقتی به دوران رنسانس در ایتالیا فکر می‌کنیم، به یاد میکل‌آنژ و لئوناردو داوینچی می‌افتیم؛ و در دوران معاصر، بیل گیتس و استیو جابز افراد موفقی هستند که در ذهنمان نقش بسته‌اند. اگر آنها آنچه را می‌خواستند انجام نمی‌دادند، زندگی ما به‌طور غیرقابل قیاسی متفاوت می‌شد. احتمالاً این مقاله را توسط دستگاهی می‌خوانید که افرادی مثل آنها یا شرکت‌هایی که مؤسس آن بوده‌اند، ساخته‌اند.

همه این افرادی که نامشان ذکر شد در دوران خود، پیشگام بوده‌اند، آنها راهی متفاوت برای حل مسائل پیدا کرده‌اند و آن را انجام داده‌اند. اگر این افراد به‌جای این‌که دنیا را شکل دهند اجازه داده بودند دنیا آنها را شکل دهد، اصلاً به چشم نمی‌آمدند.

از حرکت کردن خلاف جهت آب واهمه نداشته باشید. اگر راه بهتری برای حل مسائل به ذهنتان می‌رسد، آن را به اجرا درآورید. اگر موفق نشدید، دوباره تلاش کنید.

۷- برای موفق بودن باید روابط مثبت ایجاد کنید

تئودور روزولت (Theodore Roosevelt)، بیست و ششمین رئیس‌جمهور آمریکا می‌گوید: «مهم‌ترین ماده در فرمول موفقیت، دانستن چگونگی همراهی با مردم است.»

چگونه فردی موفق در جامعه باشیم

بهترین رهبران و برخی از افراد بانفوذ (ازجمله تئودور روزولت که یکی از بهترین رهبران و تأثیرگذارترین افرادی بود که دنیا به خودش دید)، باعث ایجاد و اعتراض و آشوب نشدن، با مردم نجنگیدند و به آنها بی‌اعتنا نبودند؛ بلکه با مردمی که در اطرافشان بودند رابطه‌ای دوستانه داشتند. چنین افرادی نزد مردم محبوب بودند و مردم انتظار بهترین عملکرد را از آنها داشتند. این کلید رهبری موفق است.

منطقی است که اگر شخصی شما را دوست داشته باشد، می‌خواهد شما را یاری کند؛ اگر به او پیشنهادی بدهید، با خرسندی آن را می‌پذیرند. اما اگر کسی شما را دوست نداشته باشد، از کمک کردن به شما امتناع می‌ورزد و حتی ممکن است در جناح مقابل شما قرار گیرد. علاوه بر این، بهترین ایده این است که همیشه با اطرافیانمان رابطه مثبت داشته باشیم. شما هرگز نمی‌توانید به‌طور قطعی بگویید که چه کسانی دوست واقعی و پشتیبانتان هستند و در سختی‌ها شمارا تنها نمی‌گذارند؛ اما به‌هرحال سعی کنید همیشه به مردم کمک کنید تا در مواقع سختی دوستانی داشته باشید که شمارا یاری کنند.

۸- از بیان ایده‌های جدید نترسید

مارک تواین (Mark Twain)، نویسنده معروف می‌گوید: «فرد زمانی موفق می‌شود که ایده‌هایش به مرحله اجرا برسد.»

این حقیقت تأسف‌آور است که افراد با جسورانه‌ترین ایده‌ها، معمولاً مورد بی‌اعتنایی قرار می‌گیرند. اکثر ما از سنین پایین یاد می‌گیریم که مانند بقیه فکر کنیم و دست به عمل بزنیم. این کار برای اجرای نقش‌های روزمره عالی است، اما برای انجام کارهای متفاوت (تمامی افراد موفق کارهای متفاوت انجام داده‌اند)، باید متفاوت فکر کنید.

اگر ایده جدیدی دارید، به خاطر این‌که جدید و متفاوت است آن را از سرتان بیرون نکنید؛ در عوض خوشحال باشید. این ایده عجیب ممکن است همان چیزی باشد که روزی شما را به سمت موفقیت سوق دهد.

۹- ظرفیت خود را برای رسیدن به موفقیت باور داشته باشید

والت دیزنی (Walter Disney)، مؤسس کمپانی والت دیزنی می‌گوید: «اگر می‌توانی تصورش کنی، پس حتماً می‌توانی انجامش دهی.»

موفقیت همان چیزی است که می‌توانید تصور کنید و به آن برسید.

ممکن است در مسیر رسیدن به اهدافتان با افرادی برخورد کنید که به شما و توانایی‌تان برای رسیدن به موفقیت شک دارند. به‌هیچ‌وجه با آنها و دیدگاهشان همراه نشوید، زیرا لحظه‌ای که باورتان از بین برود و متوقف شوید، همان لحظه‌ای است که با آرزوهایتان خداحافظی می‌کنید. به رؤیاهایتان ادامه دهید.

۱۰- همیشه نگرش ذهنی مثبتتان را حفظ کنید

توماس جفرسون (Thomas Jefferson)، سومین رئیس‌جمهور آمریکا می‌گوید: «هیچ‌چیز نمی‌تواند انسانی با نگرش ذهنی مثبت را از حرکت به‌سوی اهدافش بازدارد، همان‌گونه که هیچ‌چیز روی زمین نمی‌تواند به فردی با نگرش ذهنی منفی کمک کند.»

همان‌طور که جفرسون می‌گوید، شما باید به توانایی‌هایتان برای موفقیت اعتماد کنید. این تنها راه برای پرورش ذهنیت درست است.

افکار مثبت را جایگزین نگرش‌های منفی‌تان کنید. شما باید به مشکلات نزدیک شوید، نه به‌عنوان موانعی که راهتان را سد می‌کنند، بلکه باید صرفاً به آنها به‌عنوان وظایفی معمولی درراه رسیدن به موفقیت نگاه کنید.

اگر مثبت بمانید و همیشه به همین شکل فکر کنید، موانع تأثیر عمیقی بر شما نخواهد داشت، تردید مردم شما را دلسرد نخواهد کرد و حتی بزرگ‌ترین مشکلات، جزئی به نظر خواهند رسید. درحالی‌که با ذهنیت منفی و تردید، به‌راحتی متوقف می‌شوید.

۱۱- اجازه ندهید ناامیدی شما را از ادامه دادن به مسیر دلسرد کند

آبراهام لینکلن (Abraham Lincoln)، شانزدهمین رئیس‌جمهور آمریکا می‌گوید: «اجازه ندهید هیچ ناامیدی شما را شکار کند، درنهایت می‌بینید که موفقیت سهم شماست.»

این ‌یک واقعیت انکارناپذیر از سرشت انسان است که همه ما گاهی خودمان را دست‌کم می‌گیریم و به توانایی‌هایمان شک می‌کنیم. در چنین شرایطی اگر دیگران هم همین حس را به ما منتقل کنند، اوضاع بدتر خواهد شد.

وقتی شک و تردید وجود ما را احاطه می‌کند، بهترین راهی که به ذهنمان می‌رسد، تسلیم شدن است. به تردیدها اهمیت ندهید. اگر ناامیدی به ذهنتان راه یافت و در رسیدن به موفقیت دچار تردید شدید، بهترین راه نادیده گرفتن ناامیدی‌هاست.

۱۲- مشتاق سخت کار کردن باشید

جی‌سی پنی(JC Penny)، بنیان‌گذار موسسه پنی می‌گوید: «اگر در کارتان سختکوش‌تر از افراد معمولی نیستید، نباید انتظار رسیدن به موقعیت‌های بالاتر را نیز داشته باشید.»

احتمالاً این جمله را شنیده‌اید که برای رسیدن به موفقیت به یک درصد نبوغ و ۹۹ درصد پشتکار نیاز دارید یا شاید در مورد ایده ۱۰ هزار ساعت هم چیزهایی شنیده باشید. از هر طرف که به این دو مثال نگاه کنید، یک پیام برای شما دارند: موفقیت حاصل سختکوشی است. اگر در مسیر اهدافتان با تمام وجود تلاش نکنید، هرگز موفق نمی‌شوید.

۱۳- برای دنبال کردن آنچه می‌خواهید، به‌اندازه کافی شجاع باشید

استیو جابز(Steve Jobs)، بنیان‌گذار شرکت اپل می‌گوید: «برای دنبال کردن احساس و شهود خود شجاعت داشته باشید. آنها می‌دانند که دقیقاً به دنبال چه چیزی هستید. هر چیزی غیر از این در اولویت دوم است.»

در یونان باستان، گروهی از خردمندان در معبد دلف زندگی می‌کردند. هرکسی می‌خواست آینده‌اش را بداند یا مشورت بگیرد، از فقیرترین افراد جامعه گرفته تا پادشاهان به دیدن آنها می‌رفت. در بالای درگاه معبد نوشته‌ شده بود «خودت را بشناس».

اگر به چیزی اعتقاد داشته و به آن تمایل داشته باشید، احتمالاً ایده‌ای هم برای رسیدن به آن خواهید یافت. اگر حتی این‌گونه هم نباشد، بازهم ممکن است به‌طور فطری بدانید که چه چیزهایی درراه رسیدن به موفقیت به شما کمک می‌کند و یا چه چیزهایی از مسیر دورتان می‌کند. درست مثل زمانی که به‌طور غریزی خطر را تشخیص می‌دهید حتی اگر همه‌چیز امن به نظر برسد. درنهایت، باید به حس درونی‌تان اعتماد کنید.

ممکن است متوجه شده باشید که بسیاری از آموخته‌های بالا مشابه‌اند و بیشترشان بر توسعه روحیه مثبت تأکید دارد. مشخص است که کلید رسیدن به موفقیت، در آنچه آرزویش را دارید، این است که ازلحاظ ذهنی به خواسته‌تان نزدیک شوید. علاوه بر این، اهمیتی ندارد که در کدام مرحله از زندگی به سر می‌برید، هنوز هم می‌توانید تغییرات مثبت ایجاد کنید و موفقیت را از آن خود کنید. با انجام دادن این کار، تولدی دوباره را تجربه خواهید کرد.

حقوق همشهری‌آنلاین متعلق به موسسه همشهری است

Copyright © 2020 HamshahriOnline, All rights reserved


همشهری محلهDownloads-icon

امروزه ما در دنیایی زندگی می کنیم که ناگزیر از ارتباط و برخورد با دیگران هستیم آنچه مسلم است که هیچ کس قادر نیست بدون کمک و مساعدت و ارتباط با دیگران، نیازهای معمولی خود را برطرف سازد. حال سوالی که اینجا مطرح می شود این است که چگونه باید با دیگران ارتباط برقرار کنیم و جهت افزایش این ارتباط چه کارهایی باید انجام دهیم یا اینکه چه کارهایی نباید انجام دهیم.

در معاشرت باید با روی گشاده و نرمی و مهربانی با همه رفتار نمود و تندخویی با هرکس که باشد بد است. اگر خود را در سطح دیگران قرار دهیم و از زبان آنها برای انتقال نقطه نظرهای خود استفاده کنیم، اغلب به نتیجه دلخواه می رسیم وبا دیگران در سطح خود آنها ظاهر شدن همان برقراری ارتباط موثرمی باشد . بعضی ها گمان می کند که ارتباط فقط شامل حرف زدن، نوشتن و یا بحث کردن است ، اینها از عناصر مهم ارتباطی هستند ولی در واقع ارتباط را رفتاری می گوییم که پیامی در خود دارد که توسط طرف مقابل ما درک می شود، خواه شفاهی باشد یا غیر شفاهی ، آگاهانه یا ناآگاهانه ، عمدی و…. ولی اگر ادراک شود ، جنبه پیام ارتباطی پیدامی کند و همین عدم درک پیام رابطه رامختل، معشوق ونارسامی سازد.

ارتباطات عامل و منشا بسیاری از شادیها و غصه ها و رنجها زندگی است ، زندگی شاد ، زندگی سرشار از دوستی است . روشن است که با افراد متفاوت، رفتارهای متفاوتی خواهیم داشت تاکید بر خصوصیات مشترک ارتباط را موثر می کند، ما انسانها با یکدیگر مشترکات فراوان داریم ، با کمی تمرین می توان خود را همراه دیگران بیابیم و با آنها دوست و هم رای شویم. در این مطلب روش هایی را برای شما گردآوری کرده ایم که در ادامه می توانید ملاحظه فرمایید.

 

چگونه فردی موفق در جامعه باشیم

۱- صریح و صادق بودن:

سعی کنیم در روابط خود با دیگران صریح و صادق باشیم، در گفته های خود صریح و صمیمی باشیم و از هر نوع ابهامی اجتناب کنیم، چون اگر منظور خود را با صراحت بیان نکنیم طرف مقابل ما به اشتباه می افتد و به حدس و گمان متوسل می شود و از واقعیت دور می گردد.

 

۲- احساسات خود را بیان کردن:

بااحساس خود روراست باشیم ، سعی کنیم مشکلات زندگی واحساساتی که داریم،باهمسر وشریک وباطرف مقابل خوددر میان بگذاریم .حتی اگر گمان کنیم که باعث ناراحتی آنها میشود اگر می خواهیم با طرف مقابل خود ارتباطی معقول ومنطقی بر پایه تفاهم داشته باشیم ، بهترین روش روراست بودن است واحساس خود را باوی در میان گذاشتن است .اگر مشکلی را حل نشده باقی بگذاریم و یا موضوعی را که گفتگو در باره آن الزامی است به میان نکشیم ، مثل این است که دمل چرکین و دردناکی را سرجایش گذاشته وبه حال خود رها کرده باشیم .

 

۳- زمینه مشترک ونکات مشابه را یافتن :

درجست و جوی زمینه های مشترک باشیم، سعی کنیم در ارتباطمان بیشتر ا نکات مشترک ومشابه را بیابیم . اهداف و نیازها و نگرانیها را از نظر او نگاه کنیم وبرای اینکه شرایط طرف مقابل را درک کنیم باید امور او را از دید و نظر او ببینیم و با پرس و جو ، از اموری که نگرانی او باعث شده ، متوجه گردیم ،همین نکات مشترک زمینه های مساعدی هستند که شالوده همدلی و وحدت و تفاهم را برروی آن می توان بنا کرد ، عبارتی مثل : (من و تو هر دو همین را می خواهیم) را می توان بیان نمود.

 

۴- همدلی وهمدردی کردن:

سعی کنیم با شخص احساس مشترک داشته باشیم . شادی وغم خود به حساب آوریم وموقعی که او احساس غم می کند ما نیز با او همدرد وهم غم شویم وبالعکس مساعی ما این باشد که سیستم حسی فردارتباط برقرار کنیم .

۵- شنونده خوبی بودن:

شنونده خوبی باشیم و گوش کردن را یاد بگیریم . گوش کردن به سخن وکلام دیگری موجب می شود تا او در نهایت آرامش خیال ، به طور واقع ، منویات قلبی و احساسات خود را با ما در میان بگذارد و برایمان احترام قائل شود وآماده شنیدن نظرات ما شود.

 

۶- سیستم روحی افراد را شناختن وتقلید از آنها:

برای این کار باید به دقت به افراد چشم بدوزیم و به سخنان آنها به دقت گوش فرا دهیم و ببینیم غالبا” از چه نوع کلماتی استفاده می کنند آنگاه با استفاده از همان نوع کلمات ، تقلید از لحن صدا، حالات و حرکات چشم ها به گونه ای با آنها نحوه فکر و عملکرد ذهنی شان مطابق باشد.

 

۷- شخصیت افراد را در نظر گرفتن:

باید ببینیم طرف مقابل ما چه شخصیتی دارد ، برون گراست یا درون گرا ، برای صمیمیت با درون گرایان باید ببینیم چه ایده ها و ارزشهای برای آنها اهمیت دارد و آنگاه بکوشیم تا با توجه به چارچوب های ذهنی شان با آنها رفتار کنیم و صحبت کنیم و بالعکس، برای همدلی با برون گرایان به آنها نشان دهیم که آنچه می گویند و عمل می کنند با اندیشه ورفتار مردم هماهنگ است.

 

۸- تقویت نمودن عزت نفس :

برای تقویت عزت نفس خود باید با تعمق در ژرفای وجود از دنیای پیچیده درون خود آگاه شویم، به کاستی هایمان پی ببریم، جهت گیری هایمان را در قبال رویدادهای مردم و شرایط گوناگون بشناسیم و به فکر اصلاحشان باشیم و با کمک حرمت نفس و ارزشی که برای خودمان قائل هستیم حق انتخابمان چند برابر می شود و ارتباطمان با دیگران به نحو چشمگیری بهبود می یابد.

 

۹- محترم شمردن احساس طرف مقابل :

همواره رفتاری احترام آمیز داشته باشیم و احساس طرف مقابلمان را محترم بشماریم، کوچک کردن همدیگر، به خصوص در حضور دیگران در مناسبات و روابط، اثر تخریبی دارد، رفتار توام با ظرافت و ملایمت نه فقط شامل رفتار مودبانه می شود، بلکه صفا و صداقت واقعی و اعتمادکامل نیز در بردارد.

 

۱۰- سکونت نمودن :

سکوت پیامی اعجاز گر در امر ارتباط است و یکی از جنبه های مهم ارتباط است ، مشروط بر اینکه حاوی پیامی باشد، سکوت می تواند در مناسبات انسان عشق و رضایت و خشنودی و تفاهم دوگانه و احساسها را منتقل سازد.

 

۱۱- عدم افراط در موعظه:

منظورمان را به صورت سخنرانی ونصیحت خشک تو خالی بیان نکنیم . موعظه می تواند جنبه افراطی ومخرب درروابط داشته باشدومابایدسعی کنیم حداعتدال رانگاه داریم وبرای سخنانمان ارزش قائل شویم وجایی که ازمانظرمی خواهند ، نظر بدهیم .

 

۱۲- وقت وموفقیت شناس بودن :

یادبگیریم که چه وقت شوخی و چه وقت جدی باشی، هیچگاه طرف مقابلمان را دست نیدازیم، ازگفتن جملات و کلماتی که بار اخلاقی و فرهنگی مناسبی ندارند در بیان منظورمان ، خوداری نماییم ،شوخی کردن بایدباتوجه به موقعیت و زمان خاصی باشد .

 

چگونه فردی موفق در جامعه باشیم

۱۳- مخالف نمودن به شیوه مناسب :

یاد بگیریم که چگونه بدون بحث وجدلهای مخرب ، مخالفت خود را نشان دهیم، جرو بحثها غالبا” بابلند کردن صدا، داد و فریاد ، خشم وغضب ، همراه است . بحث و جدلها تا حدود زیادی تحت تاثیر گرایشات و خلق و خوی افراد درگیر مباحثه قرار می گیرد. اکثریت مردم فاقد روحیه خود پسندانه افراطی هستند ، به این علت با تسلطی که بر نفس خود دارند می توانند از درگیری و اهانت خود داری کنند . کسی که می خواهد شما را خشمگین کند تا از کوره در بروید بهترین راه مقابله با آن برگزیدن روشن سازنده به جای عکس العمل وروش مخرب ومنفی است که اوبه آن توسل جسته است .

 

۱۴- یکی بودن قول وعمل :

سعی کنیم قول وعملمان یکی باشد .هنگامی که خودمان برای گفته های خود ارزش قایل نیستیم ، چه انتظاری می توان داشت که دیگران قولها وسخنان ما را محترم بشمارند. هنگامی که ما قول می دهیم کاری را انجام دهیم سعی کنیم آن را به مرحله عمل برسانیم و اگر ناتوان در انجام آن هستیم هرگز خود مکلف به وعده ای که از عهده آن بر نمی آییم ، نکنیم روراست وصادقانه بگوییم نمی توانیم. پس برای اینکه دیگران را به خوبی درک کنیم باید بتوانیم اطلاعات را به خوبی از آنها کسب کنیم واین امر منوط به توانایی ما در دقیق گوش کردن، دقت نظر، همدلی، طرح سوالات مفید وسودمند واحترام متقابل است. احترام با سیستم حسی فرد دیگر ، مشاهده همه چیز از نگاه او وسر در آوردن از نیازها وعلایقش به ما کمک می کند که اطلاعات را به نحوی دریافت کنیم که به سهولت قایل فهم وهضم باشد. دو عامل اساسی ارتباط، همان درک شدن و درک کردن است . زندگی یک مسابقه صرف نیست،می توانیدبا اشخاص به گونه ای رفتار کنید که هرکس خودرا یک برنده در نظر بگیرد واحساس پیروزی کند.

 

شرایط پیروز شدن یکی و باختن دیگری هرگز به نفع کل نیست. همگام شدن نه تنها روی دیگران، بلکه روی ما نیز تاثیر قابل ملاحظه ای بر جای می گذارد. وقتی با دیگران همگام می شویم در واقع به دورن آنها می رویم و در ذهن آنها جا می گیریم و در ارتباطمان باید سعی مان در افزایش و ارتفاء بیش ازبیش این رفتارها باشد و در نتیجه تجربه ای از آنها پیدا کنیم. همگام شدن موثر به ما امکان می دهد با دیگران برخورد همدلانه و به یاد ماندنی داشته باشیم.

 

منبع: تبیان

دیدگاه بسته شده است.


تمام حقوق برای جامعه روابط عمومی محفوظ است.

نشر مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع است.

انسان موجودی اجتماعی است و برای اینکه بتواند برای جامعه مفید باشد باید به نکاتی بسیار مهم دقت کند.

اول باید بداند در زندگی اجتماعی همه به هم وابسته می باشند ولی در عین حال انسان‌ها با یکدیگر متفاوت هستند و هیچ فردی کاملاً شبیه انسان هایدیگر جامعه نمی باشد حتی اگر اعضای یک خانواده باشند.

خصوصیات، احساسات، افکار و توانایی‌ها و استعدادهای هر شخصی با دیگران متفاوت است.

هر یک از ما انسان‌ها می‌توانیم عضو مفید و با ارزشی برای جامعه باشیم. فقط کافی است خودمان را بهتر بشناسیم.

خودمان را بپذیریم و از توانایی‌هایمان به خوبی استفاده کنیم درست مثل اعضای بدن که با هم متفاوتند و وظایف مخصوصی دارندولی همه شان مفید وضروری و لازم هستند.

چگونه فردی موفق در جامعه باشیم

همه ما در وجودمان زیبایی‌ها و نکات ارزشمند و استعدادهایی داریم که باید آن‌ها را کشف کنیم تا از وجود خودمان راضی باشیم. به وجود خودمان افتخار کنیم،سپس بتوانیم برای جامعه مفید و ارزشمند باشیم به این ترتیب احساسی خوشایندی خواهیم داشت.

برای این‌که بتوانیم مفید باشیم باید خوب زندگی کنیم و از جسم و روان خود خوب مراقبت کنیم‘ لازم است “فکر کردن” را به خوبی یادبگیریم. باید بتوانیم از نیروی فکر خود استفاده کنیم و برای خود یک زندگی سالم و شاد بسازیم.

اگر هر کسی از سن کم یاد بگیرد خوب فکر کند می‌تواند مشکلات و مسایل خود را خوب حل کند، تا وقتی بزرگ‌تر شد کم‌تر اشتباه کند، موضوع مهم این است که یاد بگیریم چگونه مشکلاتمان را حل کنیم و برای این کار باید خوب فکر کنیم وتصمیم درست بگیریم.

رمز موفقیت و خوشحالی درتصمیم گیری به موقع است زیرا اگر قبل از گفتن هر حرفی و انجام هر کاری خوب بیندیشیم در کارهایمان کم‌تر اشتباه می‌کنیم و موفق‌تر و خوشحال‌تر می‌شویم پس میتوانیم مفیدتر باشیم.

ما می توانیم با رعایت برخی اصول به انسانی شریف تر ، خوشبخت تر و سودمنر برای کشور خود باشیم . تمامی این اصول ریشه در فرهنگ ما دارد . ما باید برخی از عادات و خطاهای فرهنگی خودمان را اصلاح کنیم تا زندگی بهتر و جامعه ای پیشرو داشته باشیم .

احترام به حقوق دیگران : ما همواره باید حقوق اجتماعی سایرین را رعایت کنیم . هیچ کس حق ندارد حق دیگران را ضایع نماید . همینطور نباید اجازه دهیم تا فردی به ضایع نمودن حقوق دیگران بپردازد . در مرحله اول با نصیحت و گوش زد کردن و در مراحله بعد کمی جدی تر . اگر شما در مقابل فردی که به تضییع حقوق شما و دیگران می پردازد سکوت کنید به خودتان و جامعه خود خیانت نموده اید . برای ساختن جامعه ای قدرتمند باید حقوق مردم احترا بگذاریم .

تلاش و کوشش : ما باید بدانیم که تلاش برای کسب روزی حلال ، خدمت به دیگران و تلاش برای پیشرفت در کار و پیشه مقدس است . زمانی که ما مشغول فعالیت شغلی و اقتصادی خود هستیم باید بدانیم که تلاش برای افزایش بهره وری کار و تلاش برای انجام صادقانه وظایمان از مهمترین اصول است . کشور برای پیشرفت نیازمند سرمایه های اقتصادی می باشد . کسی که از راههای شرافتمندا نه به ایجاد یک واحد کاری اقدام می کند و موفق به افزایش فروش و تولید سود می شود ، در حقیقت فردی شریف و بزرگوار است که اولا باعث رشد اقتصاد کشورش شده و دوم اینکه توانسته معاش چند نفر را تامین کند .

به نظر من تلاش برای پیشرفت در زمینه های اقتصادی و تجاری با هدف صادرات محصول به کشورهای خارجی و سرازیر نمودن ارز به کشور جزء ارزشمندترین امور است . بنابراین باید آن کسانی که در خود قدرت مدیریت و کسب و کار را می بینند و علاقه مند به خدمت خالصانه به میهن خود می باشند بدانند فعالیتهای اقتصادی و تجاری شرافتمندانه ترین و موثرترین کارها برای پیشرفت و موفقیت کشور می باشد .

خدمت به دیگران : به نظر من اگر هدف افراد حقیقتا خدمت صادقانه به سایرین باشد ، نخستین کسی که از این خدمت بهره مند خواهد شد ، خود فرد است . ما باید بکوشیم به سایر هم وطنانمان خدمت کنیم . هر گونه خدمتی که از دستمان بر می آید . خدما به سایرین ، خدمت به خود است . آنکس که به دیگران خدمتی نمی کند از دیگران هم خدمتی دریافت نمی کند . هر فرد وطن پرست و آریایی باید کمر به خدمت وطنش ببندد . یکی از خدماتی که بسیار ارزشمند است آموزش و پرورش است . کمک به گسترش دانش از هر طریق و افزایش اطلاعات مردم و اعتلای فرهنگ جامعه از هر راهی خدمت محسوب می شود و جز با ارزش ترین خدمات است

در مورد راه حل مسایل و مشکلات راه‌حل‌های خوب زیادی وجود دارند که ما را به موفقیت می‌رساند و همین طور راه‌حل‌های نادرست زیادی که باعث می‌شود مشکلات و ناراحتی ما بیش‌تر شود، هر قدر بتوانیم راه حل‌های بیش‌تری پیدا کنیم موفق تریم، برای این‌که راه‌حل‌های زیادی به دست بیاوریم می‌توانیم با دوستانمان مشورت کنیم.

میتوانیم از افراد با تجربه برای برنامه ریزی آینده کمک بگیریم و از تجربیات آنها استفاده کنیم تاراه حل مناسبی برایخدمت بهتر به خودمان و جامعه با توجه به استعداد و علایق خود بیابیم.

پس در آخرمی توان گفت برای مفید بودن باید به چندین نکته توجه داشته باشیم:

*علایق واستعداد خود را بشناسیم و برای شکوفایی آن تمام تلاشمان را بکنیم.

* دیگران را دوست بداریم وخود را متعلق به جامعه بدانیم وبرایسربلندی کشور و سرزمینمان از هیچ تلاشی فرو گذار نکنیم.

* هنگام برخوردبا مشکلات ابتدا خوب فکر کنیم وسپس با دیگران مشورت کنیم ودر آخر تمام تلاشمان را برای گرفتن بهترین نتیجه به کار ببریم.

* آینده نگر باشیم واز کودکی برای آینده برنامه ریزی کنیم.

*هر کاری را با علاقه وعشق وبا تمام وجود انجام دهیم حتی اگر پایین ترین مرتبه شغلی در جامعه باشد

* وبا دیدن موفقیتهای دیگران به جای سرکوب کردن ایشان به دنبال راز موفقیتشان بگردیم سعی در یافتن آن بکنیم به آن فکر کنیم سپس با علایق واستعداد خودمان تطبیقش دهیم و در آخر به آن عمل کنیم.

بچه های امروز واقعا خارق العاده هستند،واقعا انسان اگر بخواهد می تواند کوه را جابه جا کند.متنی که می خوانید نوشته یکی از شاگرد های باهوش من است که کلا شاید به سختی۱۵ سالش شده باشه ولی با نگاه بلندی که ایشان دارند آینده روشنی را متصورم برای ایشان.

نوشته شده توسط علی مددی
جان اف کندی یک جمله ی معروف دارد که می گوید : هیچ وقت از کشورتان نپرسید که چه کاری می تواند برای شما انجام دهد بلکه از خودتان بپرسید که چه کار یمی توانید برای کشورتان انجام دهید.
شاید همیشه بعضی از خودشان بپرسند که من چگونه می توانم برای کشور و جامعه ی خودم مفید باشم؟ احتمالاٌ این پرسش را افراد موفقی همچون : استیو جابز ، بیل گیتس و یا سایمون سینک از خود پرسیداند و پاسخی ساده به آن داده اند : لازم نیست ما یک سرمایه دار ویک نابغه باشیم تا بتوانیم به کشورمان خمت کنیم ، اما میتوانیم الهام بخش ذهن های های خلاقی که توانایی دگرگون کردن جهان را دارند باشیم . حال به نظر شما این افراد موفق چگونه به این جایی که هستند رسیده اند ؟ سرمایه دارند؟ همیشه شرایط برایشان فراهم بوده ؟
معلومه که نه ! شکرت اپل کار خود را از زیرزمین خانه ی جابز شروع کرد ویا سینک در ابتدای کار خود تنها یک کارمند بود !
پس راز موفقیت آنها در چیست ؟ شاید هر کدام از این افراد پاسخ برای این سوال داشته باشند ، اما کامل ترین پاسخ از نظر من پاسخ سایمون سینک است .
او که با معرفی ایده های دایره طلایی ( gonden circle ) به شهرتی جهانی دست یافت می گوید : کسی که از دایره چرا به سمت دایره چه چیزی حرکت کند موفق است. وی در واقع با این کشف خود مسیری را برای ایده پردازی باز می کند. به طور مفصل تر یعنی وقتی بخواهی ایده ای بدهی باید بدانی : چرا این میتواند نیازی را بر طرف کند ؟وچرا باید در بازار از این طرح استقبال شود؟ و در مرحله ی بعد باید بدانی چطور می توانم طرحم را به انجام برسانم؟ و در آخر باید بدانی که چه چیز هایی می توانند به تو کمک کنند.
اگر هر کس بداند برای چه از تخت خواب بلند میشود وبه چه علتی به سر کار می رود دیگر هیچ فرد غیر مفیدی در دنیا وجود نداشت.
پس مفید بودن برای جامعه ی خویش به پول و سرمایه ناز ندارد بلکه به میزان تلاش و یا حتی سطح در ک ما از نکات مربوط است.

مقاله ی نسبتا خوبی بود در صورت امکان باز هم از این مدل مطالب بگزارید. اما سایمون زینک کیه?

سلام ممنون
در مقاله بعدی حتما انجام میشه

زیادم نه
سسسسسس

چگونه فردی موفق در جامعه باشیم

من متوجه نمیشم قرار یک مقاله تو سایت قرار بدین نه یک سخنرانی! و فکر کنم این مطالب نمیتونه نوشته ی یه پسر شونزده ساله باشه.

اول سلام
دوم اینکه آقا محمد عزیز،مقاله اول نوشته شاگردم بود که ۱۵ سالش هست.بعد شما فرمودید که سایمون سینک کیه،منم متن کامل سخنرانی که انجام داده و بازدیدهای زیادی داشته رو براتون گذاشتم.
راسی ممنونم که انقد پیگیر هستید
موفق باشید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

۵
 − 

 = 
یک

.hide-if-no-js {
display: none !important;
}

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

گروه تحقق محصول به عنوان یک کارگزار و یا واسطه در جنبه های مختلف نوآوری بین دو یا چند سازمان/شرکت فعالیت می نماید. فعالیت های آن شامل طراحی، تحقق محصول،کمک به جمع آوری اطلاعات در مورد همکاران بالقوه، واسطه گری برای تعامل بین طرفین، فعالیت به عنوان میانجی یا رابط بین سازمان هایی که همکاری را آغاز کردند کمک به آنها برای اخذ مشاوره، حمایت مالی و پشتیبانی برای تحقق خروجی نوآوری است.

چگونه فردی موفق در جامعه باشیم
چگونه فردی موفق در جامعه باشیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *