چگونه قلب بزرگی داشته باشیم

 
helpkade
چگونه قلب بزرگی داشته باشیم
چگونه قلب بزرگی داشته باشیم

دل های بزرگ ، کارهای بزرگ

موفقیت دل بزرگ می‏خواهد، اندازه قلب شما چقدر است؟

ما در فرهنگ و ادبیات خودمان صفت‏های متعددی برای « دل » داریم. حتما کلماتی مثل دریا دل و شیردل و همین‏طور بزدل را شنیده‏اید. بعضی دوست دارند در این مواقع دل را جرات و شجاعت ترجمه کنند ، اما اگر کمی دقت کنیم می‏فهمیم که «دل» چیزی فراتر از همه اینهاست و در واقع دقیقا اندازه « دل » هر انسانی رابطه مستقیم با میزان موفقیت او در زندگی دارد.

چگونه قلب بزرگی داشته باشیم

کسی که دلش کوچک است اگر شکستی بزرگ در زندگی ببیند طاقت نمی‏آورد و فورا می‏شکند. یا به سیگار و مواد مخدر پناه می‏برد و یا برای جلب ترحم و فرار از سرزنش دیگران واکنش‏های غیرعادی از خود نشان می‏دهد و یا خود را از بین می‏برد. اما او که دلش بزرگ است و قلبی وسیع دارد ، حتی هنگام وقوع مصیبت‏های بزرگ هم  آرام و آسوده زندگی را سپری می‏کند.اما حقیقت چیز دیگری است. علت نشکستن و خرد نشدن این افراد، دل بزرگ و اقیانوسی آنهاست که حتی امواج بزرگ را هم در خود جای می‏دهد.

«زندگی همیشه مساله‏ای برای حل کردن دارد اینکه یک مساله چقدر بزرگ است و یافتن راه حل برای آن چقدر سخت است، فقط به خود مساله بستگی ندارد بلکه به ما ارتباط دارد. هر چه دل ما آرام‏تر و پرجرات‏تر باشد ، پیچیدگی و بزرگی مسایل زندگی برای ما کم‏اهمیت‏تر است. اما اگر دلی کوچک و کم‏ظرفیت داشته باشیم ، حتی کوچکترین و بی‏ارزش‏ترین مسایل و مشکلات زندگی می‏تواند برای ما به یک مانع بزرگ و غیرقابل عبور تبدیل شود. بنابر این باید همیشه مواظب دل خود باشیم که مبادا کوچک و شکننده شود، و به جای نگرانی در مورد مسایل و مصائب سخت زندگی بیشتر به احوال دل خود برسیم!»

به محض کم شدن جرات و لرزیدن دل، تمام آرزوهای بزرگ یک انسان موفق و کامیاب به ناگهان محو و ناپدید می‏شود و آنچه باقی می‏ماند موجودی است که به حداقل‏ها راضی و از دست زدن به هر کار بزرگی گریزان است.

جالب اینجاست که خیلی‏ها از رابطه بین پیشرفت و موفقیت افراد با اندازه دل و جرات آنها به خوبی آگاهند و به همین خاطر وقتی می‏خواهند مانع پیشرفت کسی شوند به شکل‏های مختلف سعی می‏کنند پیام‏های دلهره‏آوری به سمت آنها بفرستند و وقتی هم می‏خواهند کسی را برای پیشرفت بیشتر تشویق کنند با انواع وعده‏ها سعی می‏کنند دل و جرات آنها را برای مقابله با مشکلات زندگی افزایش دهند.

اما هیچ‏کس به طور واضح به رابطه مستقیم دل و جرات و موفقیت اشاره‏‏ای نمی‏کند. دلیل این امر هم بسیار واضح است. چرا که اگر این رابطه لو برود ، آنگاه کلید موفقیت و پیروزی در هر جنبه زندگی در دستان همه انسان‏ها قرار خواهد گرفت و این یعنی اینکه میدان رقابت فشرده‏تر و واقعی‏تر می‏شود و افراد ضعیف و ناتوان به کناری خواهند رفت.

سوالی که اینجا مطرح می‏شود این است که چه کار کنیم تا دلی بزرگ و دریایی پیدا کنیم. طوری که اگر حتی بزرگترین کشتی‏ها هم در آن غرق شود باز هم تکان نخورد و آرامش و تلاش فرد دست‏خوش تغییر نشود؟

جواب این سوال را باید در دریاچه‏های روی کره زمین جست‏وجو کرد. خوب به سرنوشت دریاچه‏هایی که به دریا و آب‏های آزاد وصل نیستند دقت کنید. آنها هر روز خشک‏تر و شورتر شده و بعد از مدتی به کویری خشک تبدیل می‏شوند. برای اینکه یک دریاچه، همیشه زنده و سرحال بماند باید به طور مستقیم یا غیرمستقیم به یک منبع آب تمام نشدنی و به زبان ساده‏تر به یک اقیانوس بزرگ وصل باشد.

هر چه میزان داشته‏ها و وابستگی‏های انسان بیشتر باشد ، ترس و دلهره او برای از دست دادنشان بیشتر است و در نتیجه جرات و جسارت او برای بی‏پروایی و ورود به حوزه‏های ناشناخته و جدید کمتر است. اما اگر انسان به یک دریای بزرگ و بی‏نهایت متکی و امیدوار باشد که حتی هنگام از دست دادن همه چیز باز با تکیه بر این دریای تمام ناشدنی مطمئن باشد که می‏تواند سرپا بایستد ، بدیهی است که چنین انسانی جسارت و شجاعتی فوق‏العاده خواهد داشت و می‏تواند با پی‏پروایی در هر تلاش پر مخاطره‏ای حضور یابد و سهم خود را از موفقیت به دست آورد در حقیقت دل این شخص بزرگ می‏شود چون آن را به دریایی بزرگ تر وصل کرده است. دریایی که موج‏های بزرگ را به راحتی در خود حل می‏کند و آنقدر عظیم و بیکران است که صخره‏های کوچک جرات عرض اندام در مقابل او را نخواهند داشت.

بعضی گمان می‏کنند که پول می‏تواند نقش این دریای بزرگ را ایفا کند. آنها به هر قیمتی که هست تلاش می‏کنند تا پول بیشتری را ذخیره کنند و این ذخیره‏سازی و نگهداری را حتی تا زمان مرگ خود نیز ادامه می‏دهند. آنها پول را نگه می‏دارند نه برای اینکه خرج کنند و زندگی خوبی داشته باشند بلکه برعکس آن را روی هم تلنبار می‏کنند و حتی برای جمع کردن بیشتر آن از شکم خود و عزیزانشان هم می‏زنند ، فقط برای اینکه می‏ترسند و دلشان کوچک است و می‏خواهند با تکیه بر پول و ثروت دلی بزرگ‏تر پیدا کنند و اطمینان و خاطرجمعی و در نتیجه آرامش بیشتری از این مسیر عایدشان شود. اما نکته کلیدی اینجاست که پول شاید بتواند به طور مصنوعی دل انسان را بزرگ کند و به او جرات و جسارت کاذب بدهد، اما در عین حال خودش به عنوان یک ریسمان پاره شدنی، ترس و دلهره بیشتری را ایجاد می‏کند و ناآرامی بیشتری را در زندگی به وجود می‏آورد.

گروهی دیگر تصور می‏کنند که علم و دانش می‏تواند نقش این دریای بزرگ را برایشان به عهده گیرد. آنها درس می‏خوانند و مدارج عالی علمی را طی می‏کنند. این افراد هر چه جلوتر می‏روند با دنیایی از نادانستنی و تازه‏های علمی روبه رو می‏شوند که هرگز تمام شدنی نیستند. بسیاری از این دانش طلبان واقعی در مقابل عظمت و پایان ناپذیری علم سر تعظیم فرود می‏آورند و ایمان و باورشان به خالق کاینات چند صد برابر می‏شود و به دلی آرام و آسوده دست می‏یابند. اما کم نیستند کسانی که فکر می‏کنند فقط با داشتن یک مدرک عالی تحصیلی می‏توانند از همه موانع و سدها بی‏هیچ دردسری عبور کنند. آنها به هر جلسه‏ای وارد می‏شوند بلافاصله مدرک و رتبه علمی خود را به حاضران یادآور می‏شوند. اگر کسانی که در آن جمع حضور دارند از لحاظ علمی در جایگاه پایین‏تر باشند، او را صرفاً به خاطر مدرکی که دارد به عنوان رییس و بزرگتر انتخاب می‏کنند و اگر برعکس بقیه حاضران هم اهل علم و دانش باشند آنگاه ناآرامی و اضطراب و دلشوره شروع می‏شود. شخص صاحب مدرک باید هر روز تلاش کند با توسل به اصطلاحات علمی و تخصصی رشته خود، بقیه را به تعظیم و تکریم وادار کند و همیشه ترس این را داشته باشد که یک دانشمند واقعی از راه برسد و علم و دانش او را زیر سوال ببرد. می‏بینیم علم و مدرکی که قرار بود مایه آرامش و پردلی و پرجراتی فرد شود به عامل ترس و ناامنی و اضطراب فرد تبدیل می‏شود.

همین مثال در مورد قدرت و پست و مقام نیز صادق است. جنگ قدرت برای رسیدن به پست‏ها و مقام‏های عالی‏تر فقط برای این است که بتوان در منصب و جایگاهی قرار گرفت که دل و جرات بیشتری برای حرف زدن و عمل کردن به دست آورد. این تصور که هر چه یک انسان جایگاه بالاتری داشته باشد اعتراضات رقبا کمتر در زندگی او اثر خواهند گذاشت و در نتیجه فرد در انجام اعمال خود آزادتر خواهد بود ،  باعث می‏شود تا همه برای شکار مقام‏های عالی‏تر هجوم ببرند و مسابقه‏ای پراضطراب و غالبا ناجوانمردانه شروع شود. اما وقتی فرد به مقامی دست می‏یابد تازه می‏فهمد به چه دردسری دچار شده است و از این به بعد باید شب و روز تلاش کند تا مانع از دست رفتن این مقام شود. مقام و جایگاهی که قرار بود مایه ی آرامش و جرات و جسارت فرد شود از ترس خرابکاری باعث بی‏حرکتی و ملاحظه‏ کاری فرد می‏شود و جرات و جسارت را از او می‏گیرد.

فقط تکیه بر خالق هستی و باور کامل و بی‏قید و شرط او و امید کامل داشتن به همراهی کاینات حتی در سخت‏ترین شرایط زندگی می‏تواند دلی به بزرگی دریا و به وسعت آسمان را به انسان عطا کند. در حقیقت وجه اشتراک همه موفق‏های بزرگ عالم نیز همین است. آنها همگی در یک نقطه، کاملا با یکدیگر اشتراک دارند و آن اعتقاد و باور کامل خالق کاینات است. این اعتقاد و باور است که به آنها دلی بزرگ و دریایی عطا می‏کند. دلی که فقط یکی از فواید آن موفقیت و کامیابی تضمیمی در تمام امور زندگی است.

منبع : موفقیت

تنظیم برای تبیان :داوودی

مقالات مرتبط :

نه، نه؛ خود واقعی را ببینید

زیر چتر خودباوری

نیرو مند ترین انرژی برای زندگی

غرغر کردن ممنوع!

افسرده های پول دوست

شما هم تسلیم قفس نشوید!

تبیان، دستیار هوشمند زندگی

پل های ارتباطی

بلوار کشاورز،خیابان نادری،نبش حجت دوست،پلاک 12

public@tebyan.com

02181200000

دسترسی سریع

محصولات و خدمات

چگونه قلب بزرگی داشته باشیم

اشتراک در خبرنامه

کلیه حقوق این سایت مربوط به موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان می‌باشد.

مؤسسه فرهنگی هنری خیریه

یکی از چیزهایی که فوق‌العاده در بزرگی روح تأثیر دارد، خروجی های نفس است. پس هر چه خروجی‌های شما بیشتر باشد، دریافت شما هم بیشتر است. روح با عمل و تمرین و خودسازی بزرگ می‌شود. روح که بزرگ شد، دریافت و جذب آن هم بیشتر می‌شود. این دریافت باعث می‌شود دوباره روح بزرگتر بشود و شباهت به خدا بیشتر ‌شود.

روحیه ی خساست را با «بخشش مدام»، از خود دور کنید

ابعاد روحی ما شامل بخش‌های «جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی و فوق عقلی» است. وقتی یک نفر در بخش جمادی خسیس است، نمی‌تواند به راحتی هزینه کند. چنین آدمی محدود دیده می‌شود، چون در خرج کردن در راه خدا ضعیف و ناتوان است. او به بیماری «بخل» گرفتار است.

حضرت علی (علیه السلام) می‌فرماید: «اَلبُخلُ جامِعٌ لِمَصائِبِ العُیُوب= بخل جمع کننده بدیها و زشتی‌هاست». یعنی تمام زشتی‌ها در یک آدم بخیل جمع می‌شود. حالا اگر این آدم دست از این بخلش بردارد و بتواند در راه خدا و دوستان خدا هزینه کند، وسعت روح پیدا می‌کند و نفسش ‌بزرگ می‌شود.چگونه قلب بزرگی داشته باشیم

فرد ثروتمندی در جوانی با خدا عهد بست که خدایا!هر چقدر به من بدهی، نصفش مال تو

آقایی بود که سالی یک میلیارد تومان برای فقرا خرج می‌کرد. هر کسی نمی‌تواند این کار را بکند. آن کسی که سالی یک میلیارد تومان خرج می‌کند، می‌گوییم روحش بزرگ، قوی و شجاع است که می‌تواند این کار را انجام بدهد. این فرد چطور به این مقام رسیده است ؟ خودش می‌گوید من که جوان بودم به خدا گفتم خدایا هر چه به من بدهی نصفش مال تو. این خودش یک قدرت می‌خواهد که به عهدش با خدا عمل کند. او به عهدش وفا کرد و خدا هم مدام به او برکت داد. می گفت من نصف آن چه خدا می داد را در راه خودش خرج کردم. الان برکت من رسیده به اینجا که سالی دومیلیارد تومان درآمد دارم و یک میلیاردش را در راه خدا انفاق می‌کنم.

متاسفانه امروزه مردم خمس‌شان را هم نمی‌دهند، یعنی نصف که هیچ؛ یک پنجم را هم که می‌خواهند بدهند خیلی‌ها زورشان می‌آید. اینها پول حرام کسب می‌کنند و به زن و بچه هایشان هم می‌دهند. چون روح این فرد بزرگ نیست، پول زیاد هم دارد، اما حاضر نیست که در راه خدا بدهد. اما روح آن آقا که می‌تواند سالی یک میلیارد هزینه کند، چطور بزرگ شده؟ به تدریج و با تمرین کردن.

مثال دیگر: پزشکی که می‌تواند به راحتی جراحی مغز یا قلب کند، چون روحش بزرگ است، می‌تواند تیغ بکشد و این عمل را انجام دهد.  ولی ما اصلاً طاقت دیدن چنین چیزی را هم نداریم. حالا او در روز سه عمل  انجام بدهد، اما باز هم نمی‌ترسد. پس روح با عمل و تمرین بزرگ می‌شود. عمل هم باعث می‌شود روح کم کم شجاع و قوی شود. فرقی هم نمی‌کند این عمل چه باشد. شما در هر جهت مثبت یا منفی روح را به عمل وادار کنید، در آن جنبه بزرگ می‌شود. بعضیها در آدمکشی، بعضی ها در دزدی، بعضی ها در قاچاق، بعضی ها در چیزهای دیگر، روحشان بزرگ می‌شود. به قول شهید مطهری بزرگوار نیست، اما بزرگ است. یعنی بزرگواری غیر از بزرگی است. چنگیز و نرون و هیتلر و….بزرگ بودند، اما بزرگوار نبودند. بزرگواری یعنی شخص در کارهای خوب و مثبت و صالح شجاعت دارد و کارهای مثبت را می‌تواند خیلی خوب انجام بدهد. پس شما در این پنج شانی که بیان شد، هر چه بیشتر خروجی داشته باشید، روح شما بزرگتر می‌شود؛ چه در موضوع های مثبت و چه منفی.

کسی که در جنبه‌های جمادی مدام انفاق می‌کند، او به مقام جواد یا کریم می‌رسد، یعنی از خدا اسم می‌گیرد و دقیقاً در آن صفت، تشبه به حق تعالی پیدا می‌کند. آن وقت اینطور آدمها دیگر جایشان جهنم نیست، بهشتی هستند. چون اسم کریم و جواد خدا را به خود گرفته اند.

تشبه به خدا موجب بزرگی روح می شود

مقام، شرافت و قرب هر انسانی در دنیا و قیامت به تعداد اسم هایی است که از خداوند دریافت می‌کند. دعای جوشن کبیر، در واقع اسم های خودتان است، باید مدام بخوانید تا یاد بگیرید تشبه به اسم‌هایی که می خوانید، پیدا کنید. هر چقدر تعداد اسم‌های الهی که انسان خودش را شبیه آنها می‌کند بیشتر باشد، روحش بزرگتر می‌شود. این بزرگی‌ها در هر یک از جنبه های «جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی و فوق عقلی» باعث توانایی بیشتر روح می‌شود.  

کسانی که اهل عبادت و مسجد و اهل غیب هستند، راحت می‌توانند تمرکز و خروجی نفس داشته باشند، یعنی مهارتها و توانشان زیاد شده است.چون روح را بزرگ کرده اند. اما بعضیها مثلاً چند سال طول می‌کشد تا یک خواب خوب ببینند، یک ارتباط غیبی ببینند. چون روحشان کوچک است و در این مورد تمرین و آمادگی ندارند، پس نمی‌تواند به راحتی با عالم برزخ اتصال پیدا کنند، مدام خواب‌هایی را می‌بینند که در آن جهت قوی هستند. خواب های مادی و دنیایی.

معشوق های دل، نشان دهنده قیمت آدم هاست

گفته شد خواب هر کس نشان‌دهندۀ شخصیت اوست. اگر در جنبه‌های جمادی خیلی قوی باشد، خواب ماشین، مبل، تلفن همراه فلان برند، مسکن های چنین و چنان را می بیند.

گاهی شخص در جنبه‌های گیاهی قوی است، خوابش هم این گونه خواهد بود. بعضی ها در جنبه‌های حیوانی قوی هستند. خوابهای زیادی در آن جنبه‌ها می‌بیند. چون روحش در آن خصوص قوی است و در آن جهت تمرین کرده است. وقتی می‌خوابد روحش به راحتی  سراغ آن چیزهایی می‌رود که به آنها عشق دارد.

این ذات انسان است که تا خلوت پیدا می‌کند، معشوقش را می‌خواهد. این اله هایش می تواند جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی و فوق عقلی باشد. مثلا آدم تا وقتی می‌بیند در خانه هیچ کس نیست. ذهنش سریع سراغ اله خودش می‌رود. حالا اله این چیست؟ گاهی حساب پول ها، گاهی هم معشوق شکمی دارد.

معشوق بعضیها هم وهمی است، مثل موضوعات سیاسی. او تا فرصت پیدا می کند، صد تا کانال را بررسی می‌کند ببیند چه کسی چه کسی را کُشت، کجا جنگ شد، کدام جناح چکار کرد، این صبح تا شب وقتش با باندبازیها و حزب‌بازیها و از اینطور چیزها است.

یک کسی هم معشوقش هنری است. تا خلوت پیدا می کند، سراغ کارهای هنری می‌رود. مثلاً موسیقی گوش می‌کند یا نقاشی میکند. یک کسی هم معشوقش عقلی است. به محض این که  خلوت پیدا می‌کند، شروع می‌کند به مطالعه کردن و کتاب خواندن.

بعضیها هم معشوقشان خانوادۀ آسمانی‌شان است. اینها تا یک ذره خلوت می‌کنند، شروع می کنند به عبادت و کارهای خیر. پس قیمت هر کسی معشوق اوست. پیش خدا هم همین است.

شما هر کدام از اینها معشوق اصلی‌ات باشد، قیمت شما هم همان است و به همان شکل محشور می‌شوید. این که پیغمبر می‌فرماید: «امت من روز قیامت به صورت ده حیوان محشور می‌شوند»، علتش این است که معشوق هایشان دائماً یا شهوت بوده یا در ذهنشان نسبت به دیگران نقشه می‌ریزند یا همیشه عصبی و پرخاشگرند، نق و غر می‌زنند و  بداخلاقی می کنند. پس انسان همیشه شبیه معشوقش است، یعنی ذهنش به هر طرف برود همان شکلی می‌شود.

نقش بزرگی روح در قانون جذب

 اگر روح بزرگ شد چه اتفاقی می‌افتد؟ اساساً نقش بزرگی روح در زندگی چیست؟ از اینجا وارد قاعده‌ای می‌شویم که غربیها راجع به آن خیلی سروصدا کرده اند و برایش ده‌ها کتاب نوشته اند. این قاعده همان قانون جذب است. در حالی که ما شاید هزاران قانون جذب در اسلام داریم.

قانون جذب در اسلام یعنی جذب از معدن خیرات چگونه صورت می‌گیرد؟ معدن خیرات کیست؟ در پاسخ این مطلب باید گفت که ما یک هستی مطلق و بی‌نهایتی داریم که به آن  الله تبارک و تعالی می‌گویند. ما هم جلوه‌های او هستیم با محدودیت‌های خودمان. هر چه خروجی‌های شما بیشتر باشد، دریافت ها هم بیشتر است. آدم هر چه دست از بخل خودش برمی‌دارد، خدا به او بیشتر می‌دهد. بخل در هریک از بخشهای «جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی یا فوق عقلی»، فرقی نمی‌کند؛ به محض اینکه شما دست از خودت برمی‌داری، در حقیقت دست از محدودیت بر‌داشته ای و اتصال به بی‌نهایت برقرار کرده ای.

دعواها، درگیری‌ها، طلاق‌ها، دشمنی‌ها آنجایی هست که دوطرف یا یک طرف تنگ‌نظر است و محدودیت دارد و بزرگ نیست. وقتی بزرگ هم نباشد، سوءظن، اتهام، بدبینی و… پیش می‌آید. پس وقتی روح بزرگ می‌شود، دریافت از بالا بیشتر می‌شود. این قاعدۀ بزرگی روح است.

بزرگی روح در گرو عمل است

روح با عمل و تمرین بیشتر، بزرگ می‌شود. حالا روح بزرگ که شد چه اتفاقی می‌افتد؟ دریافت و جذب بیشتر می‌شود. پس ما از یک طرف عمل بیشتری می‌کنیم تا روح بزرگ بشود. وقتی بزرگتر شد، دوباره دریافت بیشتر می‌شود. این دریافت باعث می‌شود دوباره روح بزرگتر بشود و شباهت به بی‌نهایت بیشتر ‌شود. این قواعد کاملاً قواعد ریاضی و دقیق است.

بر فرض مثال من الان درآمدم 2 میلیون تومان است. وسعم کم است. می‌خواهم خروجی داشته باشم. نمی‌توانم  آن طوری که دلم می‌خواهد خرج کنم. چطور می‌توانم با یک درآمد کم، روحم را بزرگ کنم تا شبیه خداوند تبارک و تعالی بشوم؟

آن چیزی که در آموزه‌های دینی به ما  فرمودند، این است که روح تان با نیت بزرگ می‌شود و اساساً روح، عمل و نیت یک آدم است. این خیلی مهم است. باطن شخص است که عملش را مثبت یا منفی می‌کند. مثل چاقو است. یک کسی چاقو در شکم یک نفر می‌زند؛ چون نیت کشتن دارد. یکی هم چاقو می‌زند؛ چون نیتش طبابت و درمان است. هر دو چاقو است. هر دو شکم را پاره می‌کنند. اما ارزش عمل هر یک به نیتش بستگی دارد. آن روح یا نیت کار است که نشان می‌دهد ارزش هرکس جقد راست. اما قضاوت در مورد عمل می‌شود.

در جاهایی که به ما می‌گویند شما اگر می‌خواهید کار کنید نیت‌تان را بالا ببرید تا روح‌تان بزرگ بشود. الان فقیر هستی بگو: خدایا! من اگر پول داشته باشم، به فقرا کمک می‌کنم و راست هم بگویی. چون هر گونه نیتی روح را بزرگ نمی‌کند؛ بلکه نیتی که صدق داشته باشد، روح را بزرگ می‌کند. یعنی شخص معلوم باشد اگر واقعاً پولدار بشود، این کارا را واقعاً می‌کند و عمل‌های گذشته‌اش نشان می‌دهد که او نیتش صادق است.

فلسفه عمل چیست؟ عمل اصالت ندارد، ولی روح را بزرگ می کند و شکل می‌دهد.

نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «یُبْعَثُ النّاس عَلَی نِیّاتِهِم= انسانها براساس نیت‌هایشان برانگیخته مى‌شوند» یعنی مردم بر اساس نیات‌شان محشور و مبعوث می‌شوند، نه براساس اعمالشان، اما عمل بد باطن را خبیث می‌کند. چون در باطن اثر دارد و خباثت باطن خودش جزا است. یعنی شخص خشونت پیدا می‌کند. یعنی شخص لطافت‌هایش را از دست می‌دهد.

اندازه بخشش خدا به نیت انسان بستگی دارد

پس نیت شکل و روح را عوض می‌کند. قاعده دیگری که حضرت علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند این است: «عَلَی قَدْرِ النِیَّه تَکُونُ مِنَ الله العَطِیَّه= عطیه و بخشش خداوند به اندازه نیت انسان ها است». یعنی به اندازه نیت یک فرد از طرف خدا به شخص عطا می‌شود، نه به اندازه عملش. مثلاً آقایی حقوقش در ماه 2 میلیون تومان است، ولی خدا صدها میلیون تومان به او وسعت داده. چون مسجد، حسینیه و … می‌سازد. خدا هم براساس نیت این آدم به او خیر و برکت می‌دهد. اما کسانی هم هستند که همان حقوق را دارند، ولی می‌بینید که زندگی‌هایشان پر از مشکلات و گرفتاری است. چون آدم های محدود و کوچک و خسیسی هستند.

پس همیشه باید از خودت شروع کنی. پس وقتی شخص از خودش شروع می‌کند و نیت می‌کند، وسعت روح پیدا می‌کند، و عطیه هم به او بیشتر می‌شود. در قرآن داریم: «مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ الله كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ[1]= مثل آنان که مالشان را در راه خدا انفاق می‌کنند به مانند دانه‌ای است که از آن هفت خوشه بروید و در هر خوشه صد دانه باشد». پس بین یک تا۷۰۰ برابر  خروجی دارد. چون در راه خدا انفاق می‌کند، برای همین است که کسی که در راه خدا انفاق نمی‌کند، راه خیر و برکت را به روی خودش می‌بندد. چون خلاف عمل می‌کند. اصلاً راه ثروتمند شدن این است. بعضی ها فکر می‌کنند که راه ثروتمند شدن این است که فقط یک جا پس‌انداز بکنند و گنج درست کنند، می‌گوید نه، شما بیش از آنکه بخواهی بگذاری بانک، بیش از آنکه بخواهی یک جایی مالت را پنهان بکنی، آن را به جریان بینداز. مثلاً آنهایی که پولشان را در بانک می‌گذارند، با آنهای که می‌روند کار اقتصادی و تولیدی می‌کنند درآمدشان زمین تا آسمان فرق می‌کند. چون اینها پولشان را در جریان می‌اندازند و بقیه هم از آن استفاده می‌کنند. خدا به برکت این کار به او خیر و برکت بیشتری می‌دهد.

حسادت اینطوری است که هر وقت آمد، آن چیزی که تو به خاطرش حسادت می‌کنی درست عکس تو عمل می‌کند، این خیلی مهم است، دو خواهر، دوست، برادر و شاگرد هستند، وقتی کسی به یک کسی حسادت و بدجنسی می‌کند، مورد نفرت آدم قرار می‌گیرد، یعنی به جای اینکه محبوب‌تر بشود، منفورتر می‌شود، حسادت در هر کاری درست نتیجه را برعکس می‌کند. ضمن اینکه آسیب جسمی، روحی می‌زند، آخرت انسان را هم از بین می‌برد، آن نتیجه‌ای را هم که تو می‌خواستی به آن برسی هرگز به آن نمی‌رسی. اما اگر تو از محبت استقبال کردی و حسادت نکردی و انحصارطلبی و خودشیفتگی نداشتی، رزق‌ات بیشتر می‌شود.

 

 

[1] . سوره بقره/آیه 261.

روح چگونه بزرگ می شود و چه نقشی در زندگی ما دارد؟(دانلود متن)
چگونه قلب بزرگی داشته باشیم

کلیدواژه ها:

بزرگی و قدرت روح

،

آفرینش

،

روح چگونه بزرگ می شود؟

،

عمل و بزرگی روح

،

نیت و بزرگی روح

،

مؤسسه منتظران منجی (عج)

،

استاد شجاعی

،

فلسفه عمل چیست؟

،

اندازه بخشش خدا

،

بزرگی روح در گرو عمل است

،

نقش بزرگی روح در قانون جذب

،

قانون جذب و بزرگی روح

،

معشوق های دل، نشان دهنده قیمت آدم هاست

،

روحیه خساست

،

بخشش

،

روح چگونه بزرگ می شود و چه نقشی در زندگی ما دارد؟

،

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

محتوا عالی عالی عالی

www.montazer.ir/node/8856

آخرین مطالب

آثار استاد

Stay informed on our latest news!

استان تهران – شهر ری – میدان حضرت عبدالعظیم – خیابان قم

نرسیده به میدان فرمانداری – خیابان شهید کاشانی

کوچه شهید سید برزگر – پلاک 13

© طراحی و توسعه ‏مؤسسه منتظران منجی – واحد فناوری اطلاعات

حوزه/ يكي از عوامل مهم قساوت قلب كه بسي جانكاه است، آمال و آرزوهاي دنيوي است. البته بايد توجه داشت كه هر آرزوئي زشت و مذموم نيست. آن آرزوئي مذموم است كه از تعلقات مادي و دنيوي ريشه بگيرد، چنين آرزوهائي عامل قساوت قلب محسوب مي‌ شوند.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، تربیت اسلامی از توصیه های بزرگان دین برای مسلمانان است که در شماره های گوناگون، بخش های مختلفی را تقدیم حضور مخاطبان گرامی خواهیم کرد.

* روشنی و پاکی دل

– سؤال

در مورد روشني و پاكي دل توضيح دهيد؟

چگونه قلب بزرگی داشته باشیم

– پاسخ

معادل «قلب» در فارسي همان لفظ «دل» است كه در نظم و نثر فراوان به كار برده مي‌شود؛ مثلاً وقتي مي‌گويند: «دلت را پاك كن»، «دل نوراني داشته باش» و … در همة موارد مراد همان چيزي است كه در عربي به آن «قلب» يا «فؤاد» گفته مي‌شود.[1]

قلب در قرآن از موقعيت بسيار ممتازي برخوردار مي ‌باشد و اكثر كارهاي نفساني به او نسبت داده شده است، از قبيل: ايمان، كفر، نفاق، تعقل، فهم، قبول حق و عدم قبول آن، هدايت، ضلالت، آرامش و … .[2]بالاتر از اين، مقام قلب در قرآ‎ن آن‌چنان عالي است كه آنجا كه سخن از وحي ـ يعني ارتباط انسان با خدا ـ به ميان مي‌آيد قلب ذكر مي‌شود. خدا در قرآن به پيامبر مي‌فرمايد: «روح الامين (جبرئيل) قرآن را بر قلب تو نازل كرد تا از بيم‌دهندگان باشي».[3]

بنابراين مي ‌توان گفت حيات، بستگي به قلب و روح دارد، اوست كه بدن را اداره مي‌‌ كند، تمام اعضاء و جوارح مسخّر او هستند، و همه اعمال و حركات از قلب سرچشمه مي‌گيرد. پس مي‌توان گفت كه سعادت و شقاوت انسان به چگونگي قلب او بستگي دارد.

از قرآن و احاديث استفاده مي‌شود، همچنانكه بدن انسان گاهي سالم است و گاهي بيمار، قلب او هم گاهي سالم است و گاهي بيمار، خدا در قرآن كريم مي‌فرمايند: «روزي كه مال و اولاد براي انسان سود ندارند مگر كسي كه با قلب سالم به سوي خدا رجوع كند».[4] چنانكه ملاحظه نموديد در اين آيه و آيات ديگر سلامت به قلب نسبت داده شده و حتي سعادت اخروي انسان را منوط به اين مي‌دانند كه با قلبي سالم و خاشع به سوي خدا بازگردد.

با كنار هم قرار دادن آيات و روايات مربوط به قلب مي‌توان اين‌گونه نتيجه گرفت كه معصومين قلب را به سه دسته تقسيم نموده‌اند:

1. قلب كافر: قلبي است كه از فطرت اصلي خود منحرف شده و به عالم بالا نمي‌نگرد بلكه فقط به امور دنيا مي‌نگرد. به همين جهت خدا و جهان آخرت را مشاهده نمي‌كند. چنين قلبي نور ايمان در آن نمي‌تابد و يكسره تاريك است.

2. قلب مؤمن كامل: درب قلب مؤمن به سوي عالم بالا و جهان غيب مفتوح است. چراغ ايمان در آن روشن شده و هيچگاه خاموش نخواهد شد. در چنين قلبي جز خدا و فرشتگان مقرب الهي كسي و چيزي جاي ندارد و يك‌پارچه نور و سرور و شوق و صفاست.

3. قلب مؤمني كه گاهي هم به گناه آلوده مي‌شود. قلب چنين فردي تاريك و مسدود نيست، بلكه به وسيلة نور ايمان روشن شده و براي دريافت كمال و افاضات الهي مفتوح مي‌باشد. ليكن در اثر گناه، نقطه سياهي در آن به وجود آمده و بدين وسيله شيطان در آن راه يافته است. در چنين قلبي هم فرشتگان راه دارند و هم شياطين. فرشته از دريچة ايمان وارد مي‌شود و او را دعوت به خير مي‌كند و شيطان از نقطة سياه نفوذ مي‌كند و او را دعوت به بدي مي‌كند. اينان همواره در حال نزاع و جدال هستند، و زندگي باطني و سرنوشت اخروي انسان هم بستگي به نتيجة اين جدال دارد و از همين روست كه جهاد با نفس هم ضرورت پيدا مي‌كند.[5]

حضرت علي  ـ عليه السّلام ـ در وصيت‌نامة خويش به فرزندش امام حسن مجتبي  ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايند: «ذَكِ قَلبَكَ بالأَدبُ كَما تُذَكي النارُ بِالحُطَبِ»[6] ـ دل خود را با ادب پاك و روشن بدار، چنانكه آتش را با هيزم برافروخته نگه مي‌دارند. در اين كلام قلب انسان به آتشي تشبيه شده است كه اگر آن را رها كنند خاموش مي‌شود. و اگر هيزم بياورند و در آن آتش بيندازند، افروخته مي‌شود، همانگونه كه آتش، فروزش و روشني را با خود دارد و جهت استمرار اين حالت به هيزم احتياج دارد، دل آدمي نيز به كمك ادب، روشني و فروزش پيدا مي‌كند و قوي مي‌گردد. آتش با هيزم برافروخته مي‌ماند و دل، با ادب، منظور از ادب هم چيزهائي است كه باعث حُسن رفتار انسان مي‌شود يعني به آنچه آدمي جهت حُسن و زيبائي رفتارش مي‌آموزد ادب اطلاق مي‌شود.

از اين كلام علي  ـ عليه السّلام ـ چند نكته را مي‌توان برداشت كرد:

1ـ قلب و دل قوه‌اي است در درون انسان كه براي افروختن، روشن شدن، گرمي دادن و نور بخشيدن آمادگي دارد؛ ولي اين كارها خود به خود انجام نمي‌گيرد و احتياج به نيرو و تغذيه دارد. همان‌طور كه بدن ـ به خصوص در سنين طفوليت و جواني ـ آمادگي رشد دارد، ولي خود به خود رشد نمي‌كند و احتياج به تغذيه دارد تا رشد نمايد، قلب هم آمادگي درك حقايق و ابراز احساسات و عواطف را دارد، ولي بايد تغذيه شود و غذاي سالم به آن برسد. از اين رو بايد  انرژي لازم را براي قلب تأمين كرد چون بدون داشتن منبع انرژي خاموش خواهد شد.

2ـ نكتة ديگري كه از اين كلام نوراني حضرت علي  ـ عليه السّلام ـ استفاده مي‌شود اين است كه اگر مي‌خواهيم آتش دل هميشه روشن و آماده پذيرش حقائق و اظهار عواطف باشد بايد به كمك چيزي كه قابليت و توان انرژي زايي دارد، انرژي قلب تأمين گردد. هر چيزي نمي‌تواند تأمين‌كننده انرژي قلب باشد، همانگونه كه اگر آب يا سنگ در آتش بريزيم، در اشتعال آن هيچ تأثيري ندارد. اگر چيزي را در قلب قرار دهيم كه به جاي شعله‌ور سازي، آن را خاموش و نابود مي‌سازد، نبايد انتظار فعاليت از آن داشت. اين چنين نيست كه هر چه به دل وارد مي‌شود به نفع دل باشد و هر معلوماتي كه به دل عرضه كنيم موجب تقويت احساسات و باعث رشد و كمال دل شود. چه بسا تغذيه اگر از مواد مسموم باشد موجب فساد و نابودي قلب مي‌گردد و يا فعاليت آن را كند مي‌نمايد. پس بايد قلب را به چيزي تغذيه نمود كه با كمال و تعالي آن تناسب دارد و موجب رشد آن مي‌شود.

3. نكتة ديگري كه از اين فراز وصيت‌نامه استفاده مي‌شود اين است كه قلب به عنوان مركز ادراك و احساس، به تغذيه دمادم احتياج دارد. گاهي ما گمان مي‌كنيم وقتي مطلبي را فهميديم و به آن عالم شديم ديگر بارمان را بسته‌ايم. در صورتي كه اين طور نيست. همانطور كه براي ايجاد روشنائي بايد مواد سوختي و انرژي لازم را تأمين نمود تا خاموش نشود و فعاليت آن مستمر باشد. قلب آدمي نيز همين‌طور است و نيازمند تأمين مدام انرژي است. با يك بار دانستن و برهان اقامه نمودن، كار تمام نمي‌شود، توجه به يك مطلب فقط تا مدتي، كم يا زياد، مي‌تواند اثر داشته باشد. از همين رو بايد از آن مراقبت كرده رشد داده و تغذيه نمود والّا خاموش مي‌شود و اثرش از بين مي‌رود.

اگر مي‌خواهيم دلمان برافروخته و روشن باشد، رشد كند و به حقايق نزديك‌تر شود، بايد تغذيه و بهداشت دل پيوسته ادامه يابد و افكار صحيح به آن عرضه و افكار مسموم از آن دور گردد. در اين ميان آنچه مايه حيات دل است و دل را زنده نگه مي‌دارد و موجب رشد قلب مي‌شود و به برافروختگي نور قلب مي‌افزايد، ادب است. ادب، معارف صحيح و احساسات الهي و پاك را برمي‌انگيزاند و باعث مصونيت دل از آفاتي هم‌چون غفلت، گناه و ضعف معرفت مي‌شود و آن را از افكار غلط، اوهام و شبهات دور نگه مي‌دارد. همان‌طور كه غذاي سالم موجب رشد بدن و غذاهاي مسموم موجب ضعف آن مي‌شوند و گاهي هم منجر به مرگ آن مي‌گردند، دل نيز اگر از غذاهاي سالم، علوم و معارف حق، بهره‌مند گردد، رشد مي‌كند و اگر از اينها محروم بماند و با شبهات و اوهام و افكار مغالطه‌آميز تغذيه گردد، ايمانش را از دست مي‌دهد و پس از مدتي فاسد مي‌شود. پس دل خويش را به وسيلة ادب و آموزه‌هاي صحيح و مؤثر در حُسن رفتار، روشن نما و برافروز؛ آن چنانكه آتش به وسيلة هيزم برافروخته مي‌شود.[7]

در پايان بايد گفت كه شناخت عوامل قساوت قلب، منجر به دوري انسان‌ها از آنها مي‌شود و با خالي شدن دل از اين عوامل، نور پاكي و روشنائي بر آن وارد مي‌شود به همين خاطر به بعضي از عواملي كه باعث تيرگي و قساوت قلب مي‌شوند اشاره‌اي گذرا مي‌كنيم:

1. يكي از عوامل مهم قساوت قلب كه بسي جانكاه است، آمال و آرزوهاي دنيوي است. البته بايد توجه داشت كه هر آرزوئي زشت و مذموم نيست. آن آرزوئي مذموم است كه از تعلقات مادي و دنيوي ريشه بگيرد، چنين آرزوهائي عامل قساوت قلب محسوب مي ‌شوند.

2. يكي ديگر از عوامل قساوت قلب فراموش كردن خداست. آنگاه كه انسان خدا و ياد خدا را در زندگي خويش فراموش مي‌كند، دلش سخت مي‌شود و هنگامي‌كه دلي سخت شود، نه موعظه در آن اثر مي‌كند و نه استدلال و برهان او را رام مي‌كند.

حرص و طمع نيز باعث قساوت قلب است. پيامبر گرامي اسلام  ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي‌فرمايند: «از طمع اجتناب ورزيد زيرا حرص و طمع، دل را آشفته و قسي كرده و مُهر بر آن مي‌زند».[8]

4. غذا و لقمة حرام نيز باعث قساوت قلب مي‌شود. پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ به علي  ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: «اي علي لقمة حرام، دل را سياه مي‌كند.»[9]

5. غفلت نيز از جمله عواملي است كه باعث قساوت قلب مي‌شود.

6. پُرخوري، شنيدن لهويات، زياده‌گويي، قطع رحم، دنياخواهي، ترك عبادت و … از ديگر عواملي است كه در روايات، آنها را باعث قساوت قلب پنداشته‌اند.

در آخر بايد گفت، دلي پاك و نوراني است كه اين عوامل را نداشته باشد و اين تنها به صرف گفتار نيست كه «دلت پاك باشد» بلكه در عمل هم بايد اثبات كني كه «دلت پاك است».

 

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

1. پند جاويد. محمّد تقي مصباح يزدي. ج2. انتشارات مؤسسة امام خميني  ـ رحمة الله عليه ـ.

2. حكمت‌ها و اندرزها. مرتضي مطهّري. انتشارات صدرا.

3. خودشناسي در تربيت اسلامي. سيد يوسف ابراهيميان آملي. ج2. چ1. آمل: بي‌جا.

4. جوان و نيروي چهارم زندگي. محمّدرضا شرفي، انتشارات سروش.

5. خودسازي (تزكيه و تهذيب نفس). ابراهيم اميني. قم: انتشارات شفق، 1372.

 

پي نوشت ها:

[1] . مصباح يزدي. محمّد تقي، پند جاويد. قم: انتشارات مؤسسه امام خميني  ـ رحمة الله عليه ـ ، چاپ اول، 1380، ج2. ص86

[2] . اميني. ابراهيم. خودسازي (تزكيه و تهذيب نفس). قم، انتشارات شفق، چاپ دوم. 1372، ص 42

[3] . شعراء/194

چگونه قلب بزرگی داشته باشیم

[4] . شعراء/89

[5] . همان، خودسازي، ص 53

[6] . همان، پند جاويد، ج2، ص 85

[7] . پند جاويد. همان، ج2. ص 85 تا 90

[8] . ابراهيميان آملي، سيد يوسف، خود شناسي در تربيت اسلامي. آمل، چاپ اول، 1378، ج2. ص44

[9] . همان. ص44

منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم

تمامی حقوق این سایت برای خبرگزاری حوزه محفوظ است. ۱۳۹۸©
بازنشر مطالب خبرگزاری حوزه در سایر خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها بدون ذکر منبع آزاد است.


بنیانگذار تکنولوژی فکر و بزرگترین سخنران انگیزشی در ایران که با برگزاری سمینارها و دوره های تكنولوژی فكر به بسط و گسترش اين تكنولوژی در ايران پرداخته اند و تحولات بزرگی در نظام فكری و باورهای مردمان این سرزمین ايجاد كرده اند.

سلام ، دكتر عزيز
خوب فكر مي كني ، ان شاء الله ما هم ياد بگيريم
جزاكم الله خيرا

با سلام و عرض ارادتمندی مقاله بسیار عالی ومفید است ممنون و متشکر از لطف و مهربانی شما

بسیار عالی

چگونه قلب بزرگی داشته باشیم

تکنولوژی فکر روشی زیبا برای هدایت و برنامه‌ریزی ضمیرناخودآگاه انسان است، تا به کمک آن باورهای زیبا و روحیه عالی در انسان ساخته شود، تا انسان از رهگذر داشتن باورهای درست و اعتماد به نفس و احساس شخصیت و نیز کسب روحیه‌ای عالی و با نشاط بتواند اندیشه‌های بزرگی را در ذهن خود خلق کند.

تهران، خیابان ولیعصر، روبروی پارک ملت، خیابان انصاری، (صداقت)، نبش کوچه مهرشاد، ساختمان صداقت، طبقه هفتم

شما می‌توانید از طریق بخش تماس با ما به‌صورت ۲۴ ساعته پیام خود را ارسال نمایید.

© تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به موسسه تکنولوژی فکر می باشد.


چاپ مقالهDownloads-icon

اشتراک گذاری این مطالب در:

دانلود با کیفیت 480          دانلود با کیفیت 360          دانلود با کیفیت 240

بزرگی و به مناصب بالا رسیدن آرزوی همه آدمهاست. حتی اگر کسی را دیوانه می پندارید با او صحبت کنید. خودش را از بقیه بهتر و برتر می پندارد. زیرا انسان ها فطرتا به دنبال برتری و بزرگی هستند. برزگ بودن یعنی همان موفقیت برای دستیابی به هدفهایی است که در سر داریم. هر کس از بزرگی یک تعبیر و تعریف دارد.

یکی تعبیرش از زندگی با عظمت تبدیل شدن به یک فوتبالیست موفق است. در حالی که یک نفر دیگر فوتبال را مسخره و مضحک می داند و حتی در دلش به کسی که این آرزو را دارد می خندد. بزرگی چیزی که ما در درون خود حس می کنیم. وقتی من حس کنم که در کار خود موفق هستم، مطمئنا خود را بزرگ می پندارم. پس برای اینکه به زندگی با عظمت برسیم لازم است تا ابتدا به اعتماد به نفس و خود باوری برسیم.

 

چگونه قلب بزرگی داشته باشیم

اولین چیزی که برای زندگی با عظمت لازم است، تقویت اعتماد به نفس است. من بدون اعتماد به نفس هر چقدر هم در کار خود موفق و خوب باشم، اما قادر به پذیرش خود نیستم. مدام خود را حقیر و کوچک می پندارم. ممکن است فردی هنرمند حاذقی باشد. اما چون اعتماد به نفس ندارد، خود کوچک تر از آن می بیند. شاید دیده باشید افرادی که هیچ چیز ندارند اما خود را چنان برتر می شمارند که باعث تعجب اطرافیان می شوند. این افراد اعتماد به نفس کافی دارند و همین موضوع باعث می شود که خود را بزرگ بدانند.

اما اگر می خواهید به اعتماد به نفس،  برسید باید ابتدا خود را بشناسید. با خود خلوت کنید و همه ویژگی های خوب، موفقیت هایی که در طول زندگی داشته اید و همه خاطرات خوب را در ذهن خود تداعی کنید. خود را در آینه نگاه کنید. در صورت شما یک زیبایی وجود دارد. نقص ها را نبینید و تنها به زیبایی های خود خیره شوید. تکرار و تمرین هر روزه این کار می تواند به شما کمک کند تا اعتماد به نفس،  خود را افزایش دهید.

برای رسیدن به زندگی با عظمت لازم است تا خودت را باور داشته باشی. در واقع یکی از گام های اصلی برای بزرگی و موفقیت باور کردن توانایی ها و شناخت خود است. وقتی کسی خودش را باور داشته باشد، یعنی خودش، توانایی ها و قابلیت هایش را شناخته است و می تواند به خودش تکیه کند. اگر این فرد با شکست مواجه شد، قادر است براحتی شکست را بپذیرد و دوباره از جای خود برخیزد. یکی دیگر از ویژگی های کسانی که خود را باور می کنند داشتن شخصیت مستقل است. آنها قادرند برای زندگی و آینده خود تصمیم گیری کنند.

زندگی با عظمت که همه ما به دنبال آن می گردیم، در خود ماست. به همین دلیل باید گفت خودت را باور کن. زیرا با باور کردن خودت به گنج های نهفته ای می رسی که باور کردن شاید دور از تصور باشد. همه انسان ها دارای استعدادهای ذاتی بی شماری هستند. اما برخی در کشف این استعدادها ناتوان هستند. به طوری که خود را دست کم می گیرند و برای بدست آوردن موفقیت به دیگران متوسل می شوند.

همه ما می خواهیم یک زندگی با عظمت داشته باشیم و در بین دوستان و خانواده، آدم بزرگی باشیم. زندگی باعظمت با قدرت رویا پردازی آغاز می شود. زندگی با عظمت یعنی اینکه هر روز که بیدار می شویم، هدفمند زندگی کنیم و هر کاری را از صمیم قلب انجام دهیم، ریسک کنیم و خود را به چالش بکشیم. در انتهای زندگی از خودتان خواهید پرسید که چگونه زندگی کردم؟ آیا به موفقیتی رسیدم؟  با این سوال می توانید زندگی تان را ارزیابی کنید. اگر قدرت رویا پردازی نداشته باشید، نمی توانید انسان بزرگی شوید…با خود ساخته همراه باشید و با دیدن این ویدئوی انگیزشی، راهکارهای یک زندگی با عظمت را بدست آورید.

ما عاشق خواندن نظرات شما هستیم!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرستادن دیدگاه

هدف ما در اینجا این است که اول نگرش شما را نسبت به موفقیت (به خصوص موقعیت های موفقیت در ایران) درست کنیم و بعد در قسمت های پیشرفته آموزش هم قرار بدیم مثل آموزشهای بازاریابی مثل کسب و کار شخصی و …

© تمامی حقوق برای شرکت خودساخته محفوظ می باشد . نشر با ذکر منبع بلامانع استطراحی و پشتیبانی: «وب‌کاستر»

برخی از انسان ها با وجود عدم بهره مندی از بعضی چیزها مثل پول، چهره ی زیبا و یا ارتباطات اجتماعی گسترده، همیشه انرژی و اعتماد به نفس خاصی دارند. حتی شکاک ترین انسان ها هم نمی توانند در برابر این شخصیت های جذاب مقاومت کنند و از خود ترشرویی نشان دهند. اینگونه آدمها در هر محفلی می درخشند؛ همان هایی که برای کمک، راهنمایی و مصاحبت، اولین گزینه ی هر کسی خواهند بود.

شخصیت آنها به گونه ای است که همه را به این پرسش وا می دارد: «او چه چیزی دارد که من ندارم؟ چه چیزی او را تا این حد جذاب می کند؟» اما واقعاً تفاوت آنها با دیگران چیست؟ احساس ارزشمند بودن آنها از درونشان نشأت می گیرد. اینگونه افراد هیچ گاه به دنبال تأیید دیگران نیستند، چون آنقدر اعتماد به نفس دارند که آن را در خودشان پیدا می کنند. عادات خاصی وجود دارند که شخصیت های جذاب و با اعتماد به نفسی مثل این برای حفظ دیدگاه سازنده ی خود به صورت روزانه به کار می بندند. برخورداری از چنین اعتماد به نفسی زاییده ی شانس نیست. پس وقت آن فرا رسیده است عادات اینگونه افراد را مطالعه کنید، بلکه بتوانید از آنها به نفع خود بهره ببرید و اعتماد به نفس تر و جذابیت بیشتری برای خود خلق کنید.

مخاطب آنها چه بزرگ ترین مشتری شان باشد و چه گارسون رستوران، رفتارشان همیشه و بدون استثنا مؤدبانه و محترمانه خواهد بود. شخصیت های دوست داشتنی این را به خوبی درک می کنند که هر چقدر هم با فرد مقابل خود رفتار محترمانه ای داشته باشند، اگر در مقابل او با شخص دیگری غیر مؤدبانه رفتار کنند، ارزش رفتار مؤدبانه ی خود را نیز از بین خواهند برد.

قانون طلایی «با دیگران همانگونه رفتار کن که دوست داری دیگران با تو رفتار کنند» یک اشکال اساسی دارد: این قانون فرض را بر این می گذارد که همه دوست دارند یک جور با آنها برخورد شود و این اصل را نادیده می گیرد که هر کسی ممکن است با چیزهای کاملاً‌ متفاوتی خوشحال شود. یک نفر از شناخته شدن در میان جمع خوشش می آید، در حالی که یک نفر دیگر از اینکه در مرکز توجه قرار بگیرد متنفر است.چگونه قلب بزرگی داشته باشیم

اما قانون پلاتینی می گوید: «با هر کسی آنگونه رفتار کن که خودش دوست دارد» و به این ترتیب این اشکال را برطرف می کند. انسان های جذاب و دوست داشتنی در «خواندن» خواسته های دیگران مهارت بسیار زیادی دارند و رفتار خود را طوری تنظیم می کنند که باعث خوشایند آنها شود و به آنها احساس راحتی بیشتری ببخشد.

استفاده ی صرف از گفتگو های کوتاه تضمین شده ترین راه برای جلوگیری از برقراری ارتباط حسی در مکالمه است. شما وقتی مثل آدم آهنی با دیگران برخورد کنید، مغز آنها را روی حالت ناوبری اتوماتیک قرار خواهید داد و این باعث می شود کسی با شما احساس نزدیکی نکند.

افراد دوست داشتنی با مخاطب خود ارتباط برقرار می کنند و حتی در گفتگوهای روزمره و کوتاه نیز عمیق می شوند. علاقه ی ذاتی آنها به دیگران باعث می شود به راحتی سؤالات خوبی بپرسند و آنچه در جواب می شنوند را به دیگر جنبه های مهم زندگی گوینده ارتباط دهند.

انسان های جذاب و خوش برخورد علاقه ای ذاتی و واقعی به انسان های اطراف خود دارند. در نتیجه، بیشتر از خودشان به فکر دیگران هستند. این گونه افراد زیاد به این فکر نمی کنند که چقدر مورد علاقه ی دیگران هستند، چون تمرکزشان تمام مدت روی اطرافیانشان است. به همین دلیل است که به نظر نمی رسد تلاشی برای جذاب بودن انجام دهند.

برای اینکه این عادت آنها را بتوانید برای خود به کار بگیرید، سعی کنید از موبایل های هوشمندتان فاصله بگیرید و روی اطرافیانتان متمرکز شوید. تمرکزتان را روی صحبت های آنها نگه دارید، نه پاسخی که به آنها می خواهید بدهید. وقتی کسی چیزی در مورد خودش به شما می گوید، حرفش را با سؤال مناسبی همراه کنید، به گونه ای که بتواند سفره ی دلش را بیشتر برای شما باز کند.

انسان های دوست داشتنی مکالمات و گفتگوهای خود با دیگران را با داستان هایی از هوش و موفقیت های خود پر نمی کنند. اینگونه نیست که در برابر چنین میلی مقاومت کنند، این میل اساساً در ذهن آنها شکل نمی گیرد. آنها به خوبی می دانند کسانی که سخت تلاش می کنند محبت دیگران را متوجه خود کنند، احساس بدی در اطرافیان خود به وجود می آورند.

اینگونه افراد با متانت و آرامش خاصی به مسائل بحث برانگیز و موضوعات حساس می پردازند. آنها از ابراز عقیده ابایی ندارند، اما این را کاملاً روشن می کنند که چیزهایی که می گویند صرفاً نظراتشان است، نه حقیقت محض. موضوع بحث از گرمایش جهانی گرفته تا سیاست، برنامه ی واکسیناسیون و یا تغذیه، هرچه که باشد، آنها این را می دانند که انسان های زیادی وجود دارند که به همان اندازه در این مورد می فهمند و در عین حال ممکن است موضوع را متفاوت ببینند.

این دسته از انسان ها خود واقعی شان هستند. لازم نیست کسی برای اینکه شخصیت واقعی آنها را بشناسد و یا حرکت بعدی شان را پیش بینی کند تلاش خاصی انجام دهد. آنها به خوبی می دانند هیچ کس از آدمهایی با رفتار مصنوعی خوشش نمی آید.

هر کسی به سمت افرادی که شخصیت حقیقی خود را به نمایش می گذارند جذب می شود، چون با علم به این موضوع می توانند به آنها اعتماد کنند. وقتی ندانید طرف مقابل شما واقعاً کیست و چه نیاتی دارد، به راحتی ممکن است از او فاصله بگیرید.

همه از کسانی که انسجام درونی بالایی دارند خوششان می آید چون حرف و عملشان یکی است، به همین سادگی. یکرنگی مفهوم ساده ای است اما به کار گیری آن در عمل دشوار می شود. انسان های جذاب و دوست داشتنی برای اینکه همیشه از این ویژگی بهره مند باشند از بدگویی پشت سر دیگران اجتناب می کنند، و همیشه کار درست را انجام می دهند؛ حتی اگر به نفعشان نباشد.

انسان ها به صورت طبیعی و ناخودآگاه از زبان بدن مخاطب خود تقلید می کنند. اگر می خواهید دیگران حس خوبی نسبت به شما داشته باشند هنگام صحبت کردن به آنها لبخند بزنید. به این ترتیب آنها نیز به صورت ناخودآگاه لبخند شما را با لبخند پاسخ می دهند و این باعث می شود احساس خوبی پیدا کنید.

بین خوش لباس بودن و فخرفروشی به واسطه ی ظواهر تفاوت زیادی وجود دارد. انسان های دوست داشتنی متوجه این موضوع هستند که رسیدگی به ظاهر فردی مثل تمیز کردن خانه پیش از آمدن میهمان است و نوعی احترام به خود و دیگران محسوب می شود. اما همینکه ظاهر قابل قبولی برای خود درست کردند از فکر کردن به این موضوع دست می کشند.

انسان های با اعتماد به نفس و دوست داشتنی مثبت و پر از اشتیاق هستند. هیچگاه از زندگی خسته نمی شوند چون آن را یک اتفاق فوق العاده می بینند و آنقدر با اشتیاق به زندگی نگاه می کنند که دیگران نیز دوست دارند بخشی از این اشتیاق باشند.

نه اینکه هیچ مشکلی در زندگی خود نداشته باشند، اما به مشکلات به عنوان موانعی موقتی نگاه می کنند، نه سرنوشت غیر قابل تغییر. وقتی مشکلی پیش می آید آنها به خودشان یادآور می شوند روزهای بد می گذرند، و به این امید ادامه می دهند که روز بعد یا هفته یا ماه بعد اوضاع بهتر خواهد بود.

انسان های دوست داشتنی تنها ویژگی ها و عادت های دوست داشتنی خاصی در خود پرورش داده اند که هر کس دیگری نیز می تواند در خود پرورش دهد. آنها بیش از آنکه به فکر خودشان باشند به فکر دیگران هستند و کاری می کنند دیگران نیز احساس دوست داشته شدن، مورد احترام بودن، درک شدن و دیده شدن پیدا کنند. به یاد داشته باشید: هرچه بیشتر روی دیگران تمرکز کنید، دوست داشتنی تر خواهید بود.

برای گفتگو با کاربران، وارد حساب کاربری خود شوید.

تمامی حقوق برای وبسایت دیجیاتو محفوظ است.


Downloads-icon

داشتن قلب قوي حاصل انتخاب‌هاي صحيح و سالم در الگوي زندگي روزمره است و براي بهره‌مندي از يك قلب سالم و قوي بايد همواره فعال باشيد و از استرس دوري كنيد.

به گزارش سرويس بهداشت و درمان ايسنا، زندگي پرشتاب امروز و فشارهاي محيط كار، ميزان استرس را تشديد مي‌كند و اين فشارها را قلب بايد تحمل كند.

ذكر اين نكته حائز اهميت است كه روند قدرت شفابخشي بدن تحت استرس، كاهش پيدا مي‌كند و منجر به بروز مشكلات و ناراحتي‌هايي مثل افزايش فشار خون و ضعف سيستم ايمني بدن مي‌شود.

امروزه حتي افراد بسيار جوان و كم سن و سال هم در معرض ابتلا به مشكلات قلبي هستند. بنابراين مديريت و كنترل استرس و نيز سالم ماندن بسيار حائز اهميت است.

به گزارش پايگاه اينترنتي مدگورو، با دنبال كردن تغييراتي ساده در الگوي زندگي خود مي‌توانيد سلامت قلبتان را تضمين كنيد.
چگونه قلب بزرگی داشته باشیم

آنچه بيش از هر فاكتور خطرزاي ديگر بايد مورد توجه قرار دهيد ترك سيگار است. سيگار طول عمر انسان را بين 15 تا 25 سال كاهش مي‌دهد. اگر سيگاري هستيد دو برابر بيش از غير سيگاري‌ها در معرض حمله قلبي قرار داريد و به محضي كه سيگار را ترك كنيد اين خطر كاهش مي‌يابد.

حتما مقدار مصرف نمك را كاهش دهيد. مصرف زياد نمك فشار خون را بالا مي‌برد و خطر ابتلا به بيماريهاي قلبي – عروقي را افزايش مي‌دهد.

سعي كنيد همواره رژيم غذايي متعادلي داشته باشيد. از ميوه‌ها و سبزيجات تازه و غذاهاي نشاسته‌اي مثل نان و برنج سبوس دار استفاده كنيد.

از الكل هم پرهيز كنيد. چون الكل به ماهيچه‌هاي قلبي آسيب مي‌رساند و فشار خون را افزايش مي‌دهد و باعث افزايش وزن هم مي‌شود.

از حداقل 30 دقيقه ورزش سبك روزانه غافل نشويد. حفظ تناسب اندام نه تنها براي قلب مزاياي بسياري دارد بلكه سلامت كل بدن و بهداشت رواني را نيز تامين مي‌كند.

همواره ميزان فشار خون، كلتسرول و قند خون خود را كنترل كنيد. چكاپ كلي بدن به طور منظم، هر زمان كه نياز به مراقبت پزشكي داشته باشيد به موقع شما را خبر مي‌كند.

نسبت به تجمع چربي اضافي دور شكم خود آگاه باشيد و همواره اندازه دور شكم خود را كنترل كنيد چون وزن زيادي و چربي دور شكم تاثير زيادي روي سلامتي خواهد گذاشت و با يك تغيير كوچك و ساده در رژيم غذايي مي‌توانيد از اين اثرات منفي جلوگيري كنيد.

وقتي استرس زياد مي‌شود ممكن است به خوردن افراطي، كشيدن سيگار يا مصرف الكل گرايش بيشتري پيدا كنيد در اين وضعيت سعي كنيد با تمرين يوگا و مديتيشن استرس خود را كاهش دهيد.

تعطيلات را فراموش نكنيد چون قلب شما هرازگاهي به استراحت و آرامش نياز دارد.

مراقب سابقه ارثي ابتلا به بيماريها در خانواده خود باشيد. چون ممكن است بيشتر در معرض خطر باشيد.

در پايان نيز تاكيد مي‌شود كه خنده بهترين درمان است. خنده در هر زماني تاثيري شگفت انگيز روي بدن دارد و راهي قابل اطمينان براي رهايي از فشارها و تنش‌ها است و به شما احساس سبكي مي‌دهد.

انتهاي پيام

چگونه قلب بزرگی داشته باشیم
چگونه قلب بزرگی داشته باشیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *