چگونه می توان احساس بافنده قالی را درک کرد

 
helpkade
چگونه می توان احساس بافنده قالی را درک کرد
چگونه می توان احساس بافنده قالی را درک کرد

ایسنا/مرکزی هر گرهش روایتگر شور و عشقی بی انتهاست؛ دستان پر هنر مهربانوی ایرانی با هر گره که می بافد، آسمان را به زیر پایت می کشاند، دریا را آن سوتر بی پروا رها می کند و گاهی یک دشت گل رنگ به رنگ می پاشد زیر قدم هایت. این نوشته تنها حکایت یک بافته نیست؛ هجای لحظه های ناب شاعرانه است.

جهانیان از گذشته های دور مردم ایران زمین را با دو سند افتخارشان می شناسند؛ شعر و فرش. هنرهایی در آمیخته با خلاقیت، تلاش و شور و عشق، که مظهر تجلی فرهنگ مردم این خاک هستند و در طول تاریخ چون تاجی بر تارک فرهنگ و هنر ایران خودنمایی می کرده اند. از شعر و هزار راز نهانش که بگذریم، ذوق ایرانی و ذائقه زیباشناختی ایرانیان از جهت ماده در فرش تجلی یافته است. هنری 2500 ساله که نشان از پیوند یک ملت با فرهنگ و هنرش دارد و امروزه نیز چون یک اثر هنری بی بدیل، گرد زندگی را در خانه های فرهنگ دوستان می پاشد و روح حیات را در خانه هایشان می دمد.

آنطور که مرکز ملی فرش ایران می نویسد، در استان مرکزی از قدیم الایام بافت قالی و قالیچه با طرح های خاص منطقه نظیر مشک آباد، بند ریحان، گل حنا، بوته میر و… رواج داشته و مناطقی از استان نظیر ساوه و فراهان از نظر قالیبافی در سطح کشور نام و نشانی داشتند، همچنین حکایات تاریخی نشان می دهند که فرش سلطان آباد (اراک) در گذشته از شهرت و مرغوبیت بالایی برخوردار بوده و امروزه نیز آوازه این هنر بی نظیر به خاطر رنگ، طرح و نقش هایش در همه جا پیچیده است.

تابلوی عشق و هنر

برای پی بردن به گوشه ای از تاریخچه پر رمز و راز فرش دستباف استان مرکزی تصمیم گرفتم سری به تنها گالری فرش دستباف اراک بزنم. با استقبال گرم آقای فراهانی صاحب گالری، روبرو می شوم. هر قدمی که با او به سمت گالری بر می دارم بوی خوش رنگ ها و فرش های نو را بیشتر احساس می کنم. داخل گالری که می شوم دیگر از شلوغی و همهمه شهر خبری نیست. فضایش بیشتر به یک گالری آثار هنری شباهت دارد تا یک گالری فرش دستباف. محیطی نسبتا بزرگ که فرش هایش در رنگ ها و نقش های متنوع همچون تابلوهای هنری بر روی دیوارها خودنمایی می کنند و هر زبانی را به تحسین وا می دارند.

چگونه می توان احساس بافنده قالی را درک کرد

در حین صحبت با آقای فراهانی فرش هایی که روی زمین پهن شده اند، نظرم را جلب می کنند. نورهایی که از هر طرف آنها را نشانه رفته اند، به فرش ها جلوه دیگری داده اند و زیبایی‌شان را دوچندان کرده است. برای پی بردن به مرغوبیت فرش ها نیازی به لمس کردنشان نیست، تنها نگاهی از دور گویای کیفیت آنهاست. اینجا باید عشق و هنر را به چشم دید و موسیقی روح نواز فرش های دستباف را با گوش جان شنید.

قالی بافی؛ یک تیر و دو نشان

پس از گفتگویی کوتاه با آقای فراهانی زمان آن رسیده است که به کارگاه های فرش دستباف فراهان سری بزنیم. سه کارگاهی که به گفته او هر کدامشان در نقطه ای از شهر قرار دارند و زمینه ساز اشتغال و درآمدزایی برای افرادی شده اند که در همان حوالی سکونت دارند. در طول مسیر از او در مورد کارگاه ها و تعداد افراد شاغل در آنها می پرسم؛ می گوید: از وقتی خانه ها کوچک شده اند و دیگر مثل گذشته شرایط مناسب برای بافت قالی در خانه ها وجود ندارد، عده زیادی که غالبا هم خانم هستند تمایل زیادی پیدا کرده اند تا در این کارگاه ها قالی ببافند. کسانی که در این کارگاه ها کار می کنند، در حوالی ظهر و هر زمان دیگری که نیاز باشد به خانه هایشان می روند و در کنار کار، زندگی خود را هم سر و سامان می دهند و از این بابت با هیچ محدودیتی روبرو نیستند.

فراهانی می افزاید: متاسفانه مردم این نواحی شهر با مشکلات اقتصادی و اجتماعی زیادی مواجه هستند و اغلب آنها از نظر اقتصادی وضعیت مطلوبی ندارند، اما با وجود چنین شرایطی تاکنون هیچ فکری به حالشان نشده است؛ نمی گویم از لحاظ مالی به آنها کمک شود، بلکه اگر با همتی بتوان فرهنگ کار ایجاد شده در این مناطق را تقویت کرد، کمک بزرگی به آنها شده است. این کار علاوه بر اینکه می تواند تأمین مخارج گوشه ای از زندگی افراد شاغل در این کارگاه ها را بر عهده بگیرد، از سوی دیگر می تواند زمینه ساز ترویج فرهنگ قالی باقی در نقاط کمتر برخوردار شهر شود.

اینجا عشق می بافند

پیچ و خم کوچه های نسبتا باریک این نقطه از شهر به کارگاهی منتهی می شود که تابلوی نصب شده در سر در آن نشان می دهد اینجا یکی از سه کارگاه قالی بافی فرش دستباف فراهان است. برای ورود به کارگاه، چهار یا پنج پله ای را به همراه آقای فرهانی پایین می روم. قبل از ورود، ضرباهنگ منظم دفتین ها بر دار قالی و پچ پچ های زنانه مرا از ورودم به کارگاه تولید فرش دستباف مطمئن می کند. محیطی نسبتا کوچک و شاید اندکی تاریک که البته فضایی صمیمی و دلنشین را برای علاقمندان این حرفه فراهم کرده است.

قبل از هر چیز، توجهم به پنج دار قالی بزرگ جلب می شود که هرکدام در گوشه ای از کارگاه، انتظار تکمیل شدن را می کشند. زن های خانه داری که به ظاهر فاصله سنی نزدیکی هم با یکدیگر ندارد و هرکدام با عشق و علاقه ای وصف ناشدنی مشغول بافت قالی هستند، مرا یاد توصیف زیبایی از محمود دولت آبادی می اندازد که در “کلیدر” می نویسد “کار فرشبافی مثل کُند و زنجیر است، دمی پای آدم را ول نمی کند. مثل این می ماند که آدم میان تار و پود دستگاه بسته شده، گاهی وقت ها خیال می کنم خودم هم دارم لابه لای تار و پود بافته می شوم”.

بله؛ درست است. قصه دست و دار این مهربانوهای ایرانی موضوع ساده ای نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت. در قصه بافت فرش دستباف، عشق حرف اول را می زند و انگار این قصه پایان ندارد، هر روز و هر روز قرار میان قالی و قالیباف همان است که بود … .

علاوه بر قابلمه شیری که روی اجاق گاز در حال جوشیدن است، جای خالی چند نفر پای دارهای قالی و جنب و جوش کودکانی که در محوطه کارگاه مشغول بازیگوشی هستند، مرا به یاد صحبت آقای فراهانی در طول مسیر رسیدن به کارگاه می اندازد که “اینجا هیچ کسی به اجبار و ساعتی کار نمی کند، بلکه در واقع بافت قالی در این کارگاه ها به جزئی از زندگی این افراد تبدیل شده است”.

خانم احمدی یکی از افرادی است که 30 سال از عمر خود را صرف بافت قالی کرده است، اهل مشهد الکوبه فراهان است و اکنون مشغول خلق یکی از سنتی ترین طرح های قالی شهر فراهان است. می گوید “از کودکی به قالی بافی علاقه داشتم و از همان زمان در خانه در کنار مادرم قالی می بافتم. بعد از گذشت این سالها هنوز هم هر روز از ساعت 7 صبح تا حدود ساعت 11 به اینجا می آیم. بعد از ظهر هم بعد از انجام کارهای خانه به کارگاه برمی گردم. درآمدم خوب است، اما حضورم در اینجا بیشتر جنبه تفریحی دارد و به خاطر علاقه ام به قالی بافی است”.

خانم سلطانی یکی دیگر از کسانی که است در این کارگاه قالی می بافد و می گوید “از بچگی کار بافت قالی را در کنارم مادر یاد گرفتم و تقریبا از دهه 70 که خودم با اصول کار آشنا شدم، به تنهایی قالی می بافم. از وقتی که دیگر شرایط قالی بافی در خانه برایم فراهم نیست، اوقات فراغت خود را با بافت قالی در اینجا می گذرانم و هر زمان که بتوانم و کاری نداشته باشم به کارگاه می آیم”.

دیدن شور نابی که هرکدام از بافندگان فرش در کارشان داشتند، مرا بیشتر از هر زمان دیگری برای فهمیدن هزار راز نهفته فرش های دستباف ترغیب کرد. انتظاری که چندان طولانی نبود و با حرکت ما به سمت دیگر کارگاه های تولید فرش دستباف فراهان به سرانجام رسید.

آغاز زیبایی

چند کیلومتری را برای رسیدن به کارگاه هایی که مراحل اولیه تولید فرش دستباف در آنها شکل می گیرد، طی می کنیم. محیطی بزرگ که چند سالن مسقف اطراف آن را احاطه کرده اند و هر کدام از آنها چون تکه های پازلی هستند که در نهایت منجر به آفرینش اثری می شوند که شهرت جهانی دارد. اولین چیزی که در حین ورود نظرم را جلب می کند، فرش هایی هستند که زیر تلألو آفتاب و روی شن های داغ، گویی حمام آفتاب گرفته اند و انتظار خشک شدن را می کشند.

با راهنمایی آقای فراهانی به سالنی وارد می شویم که یکی از ابتدایی ترین مراحل تولید فرش دستباف در آن رقم می خورد؛ تبدیل دوک به کلاف. پشم هایی که تماما توسط دست ریسیده شده اند، حالا در صفوفی طولانی لحظه شماری می کنند تا در شکل و شمایلی دیگر در خلق این هنر نقش آفرین باشند. این کار توسط چرخ کلاف زن بزرگی انجام می شود که می تواند به طور همزمان حدود 10 دوک را به کلاف تبدیل کند، هرچند گاهی این کار به روش سنتی ممکن است توسط دست هم در این کارگاه انجام شود. دوک های کلاف شده حالا باید خود را برای مرحله بعد، یعنی رنگرزی آماده کنند.

از گیاه به فرش

وارد محل خم های رنگرزی که می شوم، عطر و بوی رنگ های گیاهی به خوبی به مشام می رسد. محیطی که اگر مثل من اولین بار باشد که دیدن آن را تجربه می کنید، برایتان فوق العاده جذاب و دیدنی خواهد بود. کلاف هایی که در مرحله قبل آماده شده اند در این مرحله در حوضچه های پر آب بزرگی انداخته می شوند که ترکیب‌شان با رنگ های گیاهی، عطر و رنگ و زیبایی خاصی به آنها داده است.

به گفته “آقا صفر” که مسئول قسمت رنگرزی است، کلاف ها باید 30 دقیقه داخل حوضچه رنگ بجوشند و پس از آن حدود 48 ساعت بدون هیچ حرارتی در همان حالت باقی بمانند تا رنگ های گیاهی به خوبی به خورد آنها برود. کلاف ها پس از رنگ شدن به کارگاه های بافت قالی منتقل می شوند و آنجاست که بر اساس طرح های از قبل آماده شده، با کنار هم قرار گرفتن تارها و پودها، جهانی از خاطره ها در کنجِ قابی ماندگار، خلق می شود.

در انتظار تکمیل

بافت فرش بر روی دارهای قالیبافی کارگاه، پایان افسونگری این نگاره ها نیست؛ فرش های بافته شده برای اینکه به دست مشتری برسند، باید اول پرداخت و سپس ریشه زده شوند. برای اینکه این مرحله از تولید فرش دستباف را هم ببینم، به یکی دیگر از سالن های مسقف بزرگ کارگاه وارد می شوم. تعداد فرش های این سالن بیشتر از هر چیز دیگری جلب توجه می کنند.

“آقا قاسم” که از سال 73 وارد این کسب و کار شده، مشغول کار با دستگاه پرداخت است؛ صدای بلند دستگاه اگرچه در ابتدا کمی آزاردهنده به نظر می رسد، اما به خوبی حس و حال یک کارگاه تولید فرش دستباف را به آدم القا می کند. فرش هایی که خود را زیر تیغ های این دستگاه می سپارند، پس از مدتی کاملا یکدست می شوند. در انتهای سالن هم “آقا حسن” روی انبوهی از فرش ها نشسته و با دقت مشغول کاری است که به گفته خودش به آن “ایلمک زدن” می گویند. فرش هایی که پس از بافته شدن و تحویل به مشتری نیاز به تعمیرات جزئی داشته باشند، به این قسمت از کارگاه منتقل می شوند و پس از اتمام کارشان مجددا به دست مشتری می رسند.

تنها یک مرحله دیگر به پایان قصه پر پیچ و خم فرش های دستباف باقی مانده است و با شست و شوی نهایی، کار فرش های دستباف در این کارگاه به پایان می رسد.

با همراهی آقای فراهانی به سالن شست و شوی فرش ها وارد می شوم. محیطی نسبتا بزرگ، که صدای آبی که از آنجا به گوش می رسد، به خوبی گویای کاریست که در آن انجام می شود. به گفته آقای فراهانی در قسمت “شور”، برای شست و شوی فرش ها از سرکه سفید استفاده می شود که علاوه بر از بین بردن کثیفی ها از روی فرش، رنگ های اضافی را هم از روی آن برمی دارد. با هر بار رفت و آمد طی شست و شوی فرش، جلای مضاعفی به فرش بخشیده می شود و نقش و نگارهای آن بیشتر دلربایی می کنند. فرش ها پس از شست و شو، زیر آفتاب پهن می شوند تا پس از خشک شدن، به گالری فرش دستباف فراهان منتقل شوند.

در واقع داستان این فرش ها اینجا تمام نمی شود، آنها اینجا بدنیا می آیند و حالا باید راهی خانه ها شده و سالیان درازی را همراه مردم این سرزمین و دیگر سرزمین ها شاهد داستان زندگی آدم ها باشند، شاهدانی خاموش، آرامش‌بخش و وفادار.

آنچه خواندید، در واقع تنها گوشه ای از  سفرپر رمز و راز فرش دستباف ایرانی در یکی از کارگاه های استان مرکزی بود. هنری غنی که اگرچه به گفته صاحب تنها گالری فرش دستباف استان مرکزی، چند سالی است مورد بی مهری قرار گرفته و به دست فراموشی سپرده شده است، اما هنوز هم مهر افتخاریست بر پیکره فرهنگ و هنر مردم ایران زمین. آری، باید تک تک مراحل تولید این تابلوی عشق و هنری که فرهنگ دوستان به زیر پا می اندازند و آن را چون یک اثر هنری بی بدیل، میهمان خانه های خود می کنند، به چشم دید تا متوجه شد که چرا از قدیم می گویند “شنیدن کی بود مانند دیدن؟

انتهای رپرتاژ آگهی

قالی ایرانی یا فرش ایرانی از دیرباز معروف و مورد استفاده بوده، سند آن نیز گزنفون تاریخ‌نگار یونانی در کتاب سیرت کوروش، در بین سال‌های ۴۳۰ تا ۳۴۵ پیش از میلاد می‌نویسد: «ایرانیان برای این‌که بسترشان نرم باشد قالیچه زیر بستر خود می‌گسترند.»[۱]
در زبان پهلوی به هر چیز گستردنی (فرش) ویسترگ می‌گفتند (ویستردن=گستردن)
سالنامهٔ چینی سوئی‌سو در دورهٔ ساسانی از فرش پشمی ایران به عنوان کالای وارداتی به چین نام می‌برد.[۲] فرش معروف بهارستان در کاخ تیسفون نیز به خاطر شکوهش بازتاب گسترده‌ای در ادبیات اسلامی داشته‌است. اگر چه برخی قصد دارند تاریخ فرش‌بافی را به هنر ترک و قبایل آسیای مرکزی مرتبط نمایند، اما با کشف قالی پازیریک که قدیمی‌ترین نمونهٔ قالی جهان که تاکنون یافته شده است، با نقوش اصیل هخامنشی است که در گور یخ‌زدهٔ یکی از فرمانروایان سکایی در درهٔ پازیریک در ۸۰ کیلومتری مغولستان بیرونی پیدا شده این ادعا را باطل می‌کند. سیروس پرهام با رد این ادعا بیان می‌دارد[۳]:

در آثار نقاشان اروپای قرن پانزدهم مسیحی هرچه فرش بود از آناتولی و قفقاز بود و نمونه های بازمانده از فرشبافی سده های سیزدهم و چهاردهم مسیحی نیز از قفقاز و آسیای صغیر و هیچ نمونه ی ماقبل صفوی که به تحقیق بافت ایران باشد، در دست نبود. در آن زمان هنوز قالی پازیریک نیز کشف نشده بود و تصور می رفت که قالیبافی دارای عمری هزار ساله و رواج آن درایران نیز مرهون شاهان صفوی است.

پژوهشگران قالی پازیریک را از دست‌بافت‌های پارت‌ها یا مادها و مربوط به دوره هخامنشی می‌دانند. هم‌اکنون ۴۰ درصد صادرات قالی ایرانی از طریق استان آذربایجان شرقی صورت می‌گیرد.[۴]

یکی از پدیده‌های قابل توجه در سال‌های اخیر روند رو به رشد جهانی شدن است؛ ایران نیز به منظور گسترش صادرات غیرنفتی و حضور در بازارهای جهانی درصدد پیوستن به سازمان تجارت جهانی(WTO) برآمده و در حال حاضر عضو ناظر این سازمان است. یکی از صنایع مهمی که بدین منظور باید مورد مطالعه قرار گیرد صنعت فرش دستبافت است. شاخص توان رقابت صادراتی فرش دستبافت ۶۵ رج ابریشمی اصفهان برابر با ۸۸/۰ است و بیانگر این است که فرش دستبافت ۶۵ رج ابریشمی استان اصفهان در شرایط فعلی در بازارهای جهانی دارای توان رقابت است. شاخص مزیت نسبی نیز بر اساس هزینه واحد که همان مزیت رقابتی واقعی در شرایط رقابت آزاد شرایط بعد از پیوستن ایران به (WTO) است، برابر با ۷۹/۰ و نشان دهنده مزیت نسبی این استان در تولید فرش مذکور می‌باشد.[۵]

فرش ایران دارای طرفدارن بسیاری در آمریکا می باشد. کشورهای آلمان و امارات از دیگر مقصدهای صادراتی ایران می باشند.[۶]

چگونه می توان احساس بافنده قالی را درک کرد

تاریخ فرش ایران دارای خلأ بسیاری می‌باشد و در زمان حال کمابیش با کمی شواهد در این زمینه مانند مدارک تاریخی و ادبی مستدل یا نقاشی‌های قدیمی اصیل که فرش‌های قدیمی را تجسم می‌کند رو به رویی دارد زیرا قالی‌ها و منسوجات و اشیاء مورد استفاده عمرشان بسیار کوتاه‌تر از مصنوعات هنری دست‌ساز دیگر مانند سفال لعابینه یا فلز است. محققین برای شواهدشان بر منابع اولیه نظیر انجیل و آثار هومر و بسیاری از مؤلفین و نویسندگان دیگر به جهت جبران فقدان شواهد تاریخی مذکور تکیه دارند متأسفانه آن‌ها با اتکا به ترجمه‌های موجود اولیه اغلب به خاطر خطای ترجمه و عدم درک درست گمراه شدند.

در هنر قالی بافی ایرانی به مثابهٔ یک هنر آنچه از نظرها دور ماند ارتباط خالق آن با جهان پیرامونی می‌باشد که تجلی آن را به بی واسطه‌ترین و مستقیم‌ترین وجه در آثار مشاهده می‌کنیم. قالی باف ایرانی که از باورهای مذهبی اسطوره‌ای خود در هیچ زمانی سترون نشده تفاوت عمده‌اش با هنرمند غربی در رابطهٔ متافیزیکی با زمین می‌باشد. قالی باف شرقی و به خصوص بافنده و طراح ایرانی زمین را گستردهٔ معاد و معاش دانسته شاید از همین جهت می‌باشد که در قالی شرقی هر نقش به عنصری نشانه گون از جهان بالایی تبدیل می‌گردد شاید به همین دلیل می‌باشد که اندازهٔ نقش‌هایی که او می‌زند به بزرگی نقش‌هایی که خداوندگارش می‌زند می‌باشد بنابراین گسترده و پنهانی قالی و آوردگاهی می‌گردد تا به مدد قوهٔ خلاقه پیرامون خود را محاکات کند و تلفیق ذوق و مشاهده رابر آن جایی بپاشاند که پس برخاک قدم بگذارد ممنوعیت نه چندان مستند به مدرک معتبر نقش حیوان با صورت انسان زدن و بدون آن که خود بخواهد عرصه‌ای را بر هنرمند قالی باف باز می‌کند که او را در گستردهٔ اشکال تجریدی قائم به فیگور جلو می‌برد نقش در قالی ایران هرگز به حوزهٔ‌ها و یه محض نخواهد رسید و در تجریدی‌ترین شکل خود و انتزاعی از ماهیت شکل برای رسیدن به وجود آن می‌باشد[۷]

فرش ایران و بحث در خصوص تاریخ ان همواره یکی از مسائل موردعلاقه شرق شناسان اعم از ایرانی و غیرایرانی بوده اما از آنجایی‌که بیشتر مطالعات انجام گرفته در این باره فاقد بنیاد علمی و به تعبیر دیگر از مبنای صحیح برخوردار نمی‌باشد در اغلب موارد با نتایج سراسر نادرست و حتی مغرضانه همراه بوده علاقه به تحقیق در مورد قالی ایرانی و سوابق تاریخی ان بیشتر از یکصد سال می‌باشدکه
توجه محققان غربی را به خود معطوف کرده‌است اما از آنجایی که توجه به هنر دیرینهٔ شرق دربسیاری موارد با اهداف
غیر باستان‌شناختی همراه بوده کوشیده‌اند که دربسیاری موارد از جمله تاریخ و تاریخ فرش بافی ایران را سراسر مخدوش کرده و با برخی
تصاویر غلط و استنتاجات شتابزدهٔ آن را به هنر ترک و قبایل آسیای مرکزی مرتبط گردانند که به ان پرداخت خواهیم کرد به گفتهٔ دکتر سیروس پرهام هنرهایی مانند قالی بافی که اختصاص به منطقه خاور نزدیک و خاورمیانه و به ویزه ایران است.[نیازمند منبع]

و قفقاز و ترکمنستان و آسیای صغیر و افغانستان داشته‌است ازهمان اول برای هنرشناسان عربی معمایی آزاردهنده بوده و چون نه به
یونان ورم و تمدن وفرهنگ باختری چسبیده می‌شد و نه به مسیحیت و نه می‌توانسته دستاورد یا دست‌آموز مستعمره نشین‌ها باشد اما دیری
نپایید که از برکت /درایت/تنی چند از باستان شناسان امپراتوری پروس وراه حل معما کشف گردید و قالیبافی هنر و صنعتی قلمداد گردید و در جوار و در پناه مغرب زمین و مسیحیت رشد کرده‌است و اعتلا گردید.[۸]

ازسال هزار و نهصد و شصت وشش که هانس ولف نوشت درفنون صنعتی ایران فرش بافی اهمیت زیادی دارد و با این حال اطلاعات کلی در چگونگی تکامل اولیهٔ آن در اختیار ماست تا به حال دانسته‌های جدید ناچیزی در دست نیست.
درحقیقت به شواهد و مدارک در مورد انواع منسوجات پیش از اسلام در اسلام به‌طور بسیار پراکنده‌است و ضرورت دارد با بررسی این‌گونه منسوجات باقی‌مانده که تابه امروز و آنانی که در آثار هنری و دیگر شواهد و مدارک و جنبه‌های غیرمستقیم بافت منعکس می‌باشد ان را کامل کردبه عنوان مثال در این مورد می‌توان نقش‌های باقی‌مانده وشکل‌های خیالی به دست ما آمده از حفاری‌ها را ذکر کرد ۲ در این درس تمرکز اصلی روی منسوجاتی است که به ما رسیده‌است و منظور آن نشان دادن گستردگی دامنهٔ این بافته‌های ایرانی و فنون کاربردی درانان در طول زمان وازان طریق فراهم آوردن یک زمینه برای پیگیری مرحله‌های تکمیلی بافت فرش<است کاردرهمتنیده شدن الیاف برای بافت پارچه در ایران متعلق به هزارهٔ پنجم پیش ازمیلاداست دردوتابوت سفالی متعلق به دوره‌های دلما که محتوای انهابقایای جسدهای کودک هابوده‌است و همین طورازپشتهٔ بی درسه گابی درکردستان اثرهایی ازمنسوجات نقش داروقطعه‌های دیگری سالم بدست آمده آیینهٔ مسی زنگ زدهٔ نوع ایلامی ازگوردوم درسیلک واقع در شمال مرکزایران بدست آمده که تاریخ ان حدود سه هزارسال پیش ازمیلاداست تکه‌هایی که به نظرمی ایدپارچهٔ نخی است ونخ ان به صورت e تابیده شده سالم اززیرخاک بدست آمده‌است ومنسوجات دیگری ازدوره‌های بعدازهزارهٔ سوم نسبتاسالم مانده درتپه حصارواقع در شمال شرقی ایران دوخنجرمسی وقطعه‌هایی ازپارچهٔ سوخته درمحوطهٔ aaatازساختمان سوخته وباخاک یکسان گردیده‌ای بدست آمده ودریک جای دیگرازان درگوری مربوط به بخش ای ای ای سی آثاری ازبست لباس وچوب بدست رسیده‌است[۹]

آغاز بافت فرش کلاسیک ایرانی به سلسله صفویه بازمی‌گردد و در شهرهایی نظیر تبریز، اصفهان، کاشان، مشهد، کرمان، جوشقان، یزد، استرآباد، هرات، شیروان، قره باغ و گیلان توسعه پیدا کرد و در همین زمان استفاده از طرح‌های ترنج در وسط قالی و لچک‌ها رایج شد. همچنین صادرات فرش ایرانی درزمان فتحعلی شاه و بعد از آن به دست ناصرالدین شاه وسعت گرفت و ایران را تبدیل به بزرگ‌ترین صادر کنندهٔ فرش دستباف کرد. خانواده حیدریان یکی از قدیمی‌ترین خانواده‌های تولید فرش‌های دستباف است که سابقه آن در تولید فرش دستباف به ۱۲۰ سال می‌رسد.

فرش بختیاری: گونه‌ای قالی ایرانی است که در خطه چهارمحال و بختیاری یافت و تولید می‌شده‌است. در همهٔ شهر و روستاهای این استان فرش بافی رایج است این کار از دیر باز به صورت سنتی انجام می‌شده و بیشتر توسط زنان و دختران در خانه انجام می‌شود. فرش بختیاری از دیر باز به خاطر نقش، رنگ و همچنین دوام بالا از محبوبیت خاصی برخوردار بوده‌است.

استان چهارمحال و بختیاری به علت شرایط جغرافیایی خاص خود و قرار گرفتن در منطقه ای کوهستانی و سردسیر، همواره از شرایط مساعدی برای تولید فرش دستباف برخوردار بوده‌است و تولید فرش نسبت به سایر صنایع دستی از اهمیت بیشتری برخوردار است و قالی عمده‌ترین صنعت دستی استان چهارمحال و بختیاری است که در درجه اول در روستاها، بعد در بین عشایر اسکان یافته و دست آخر در شهرها رواج کامل دارد. قالی از وسایل لوکس زندگی عشایر محسوب می‌شود و نشانگر منزلت و تفاخر آنهاست.

مهمترین مناطق قالیبافی در استان چهارمحال و بختیاری عبارتند از: چالشتر – سامان – اشگفتک – پیربلوط – ارجنگ – وردنجان – فرخ شهر – بروجن – بلداجی – فرادبنه – هیرگان – باباحیدر – اردل و نواحی تابعه آن – شلمزار و همچنین گروه فرش‌های طایفه اولاد.

فرش فارس: هنر و صنعت بافندگی فارس در وهله نخست، هنری عشایری و در وهله دوم هنری روستایی است که وابستگی به عشایر دارد. عشایر فارس بویژه قشقائیها و ایل خمسه بیش از دیگر عشایر به این هنر اشتغال دارند و روستائیان که در مسیر این ایل‌ها زندگی می‌کنند نیز به کار تولید فرش فارس و سایر دستبافت‌ها مبادرت می‌کنند.

طرح‌های آنها دارای رنگ آمیزی و طراوت خاصی است. البته در سالهای اخیر بافندگان عشایری به بافتن فرش برای فروش و به سلیقه مصرف‌کنندگان روی آورده‌اند. لیکن غالباً همان ذهنی بافی و رنگهای مرسوم پیشینیان خود را ادامه می‌دهند.

این «هنر- صنعت» به‌طور عمده به دست زنان انجام می‌شود. به‌طور کلی تولید دستبافته‌ها از مرحله ابتدایی تا آخرین مرحله به دست زنان صورت می‌گیرد. دار قالی ایل قشقایی مانند سایر عشایر افقی است و بافنده برای بافتن بر روی زمین می‌نشیند. بیشتر دارهای روستایی نیز افقی و گاه عمودی است. علت استفاده عشایر از دار افقی به این دلیل است که با زندگی کوچ نشینی آنها هماهنگی داشته و حمل آن بر پشت چارپایان به سهولت انجام می‌گیرد.

فرش‌های قشقایی معمولاً به طریق «ذهنی بافی» بافته می‌شود. این نقشه‌های ذهنی نوعی بازآفرینی سنتی است که از نسل‌های پیشین به امروزیان رسیده‌است. بافندگان ایلی همان نقوش را تکرار می‌کنند بدون آنکه از نقشه استفاده کنند. از این رو معمولاً هیچ دو فرشی کاملاً و عیناً شبیه یکدیگر نیست. بافندگان تازه‌کار از سرمشق‌هایی کمک می‌گیرند که «حور» نامیده می‌شود. بافندگان قشقایی این سرمشق‌ها را که یک یک نقشمایه‌ها و نگاره‌های اصلی بر آن بافته شده‌است. «دستور» می‌گویند. رنگ قالی‌های قشقایی کاملاً به سلیقه و خواست بافنده ارتباط دارد.

فرش هریس: گونه‌ای قالی ایرانی وآذربایجان از صنایع دستی همین خطه است که امروزه و در گذشته تولید می‌شده‌است. فرش هریس اثر خطوط شکسته و رنگ و طرح فرش هریس، حکایتی ایست از ورای درخشش صدها نقش و نگار چشم نواز، که بی تابانه حکایت عشق را در محراب هنر نجوا می‌کند، و هریس آذربایجان، این گهواره قالی بافی، که در هر گوشه ایی از آن، دل عاشق طراحی یا سر انگشتان بافنده ایی سبب آفرینش هنر زرین می‌شود که چشم و دل هر بیننده ایی را ارضا وعاشق خود می‌کند

این منطقه که در قرن ۱۳ به فرش بافی روی آورد، قالی‌های بسیار با کیفیت با بهره‌گیری از مجرب‌ترین قالیبافان که اکثر آنها را زنهای روستایی تشکیل می‌دادند تولید کرد

فرش هریس از رنگ‌های طبیعی و گیاهی با رنگرزی سنتی استفاده می‌کردند و پشم‌های مرغوب در این نوع فرش از گوسفندان محلی به جهت چله کشی استفاده شده‌است

رنگ قالی‌های هریس به دلیل بافت منطقه در گذشته تیره بوده‌است مانند: سرمه ای تیره، قرمز روناسی، لاکی، قهوه ای سیر، سبز تیره، مسی و …

برخی از رنگ‌های گیاهی عبارت است از: روناس، پوست پیاز، برای رنگ آبی از نیل کلکته، برای رنگ مشکی ازچوب سیاه، برای رنگ زرد از گیاه ذلیر و … که در قالی هریس بکار برده می‌شد.

نقشه فرش هریس از خطوط هندسی و خطوط افقی و عمودی شکسته بهره می‌برد که عده ای بر این باورند این طرح از مناطق کوهستانی در هریس الهام گرفته‌است، عدهٔ دیگری می‌گویند این طرح به صورت تصادفی به وجود آمده‌است.

شرکت فرش ایران، طرح‌های فرش ایران را به ۱۹ گروه اصلی بخش کرده‌است:

این گروه شامل تمام طرح‌هایی است که از نقوش و اشکال تزیینی بناها، عمارات و کاشیکاری‌های آن‌ها گرفته شده. طراحان فرش در برخی از طرح‌های اصلی نقوش این بناها بنابر سلیقه خود تغییراتی را انجام داده اما ساختار و تشابه اصلی طرح فرش با طرح اصلی بنا کاملاً حفظ گردیده‌است. معروف‌ترین طرح‌های این گروه عبارتند از:
گنبد مسجد شیخ لطف‌الله اصفهان، مسجد امام اصفهان، تخت جمشید شیراز، طاق بستان، مسجد جامع اصفهان و غیره”[۱۰]

اساس تمامی طرح‌های شاه عباسی بر مبنای کاربرد گل معروف شاه عباسی در این طرح است. گل‌های شاه عباسی به همراه بندهای ختایی و گاه تلفیقی با اسلیمی‌ها، انواع مختلفی از نقوش فرش را ایجاد می‌کنند. انواع طرح‌های این گروه عبارتند از: شاه عباسی لچک ترنج، شاه عباسی افشان، شاه عباسی درختی، شاه عباسی شیخ صفی، شاه عباسی جانوری، شاه عباسی هفت رنگ و…”[۱۰][۱۱]

فرم اصلی این طرح‌ها بر پایه گردش منظم و نقوش اسلیمی است. طرح‌های اسلیمی دارای انواع و اشکال مختلفی است که خود مورد طبقه یندی قرار می‌گیرد. از معروف‌ترین آن می‌توان به اسلیمی دهان اژدها اشاره کرد. انواع دیگر عبارتند از:اسلیمی بندی، اسلیمی افشان، اسلیمی کهکشانی، اسلیمی لچک و ترنج و…[۱۰] اسلیمی انواع بسیار زیاد دارد و معمولاً در بیشتر قالبها این طرح تکرار می‌گردد، اما در بعضی فرشها این طرح مسلط است. معروفترین اسلیمی‌ها، اسلیمی دهن اژدر است.

اغلب طرح‌های این گروه شباهت زیادی به طرح‌های فرش مناطق مرزی ایران و کشورهای همسایه دارد، ایرانیان با استفاده از هوش و ذکاوت خود تغییراتی در آن به وجود آورده‌اند. به همین دلیل به طرح‌های اقتباسی معروف‌اند. مانند طرح‌های معروف به قفقازی، طرح‌های اقتباسی گوبلنی. ”[۱۰]

اشکال و اجزا تشکیل دهنده بیشتر طرح‌ها به صورت پیوسته و بدون انقطاع ترسیم می‌شود در حالی که در طرح افشان اجزاء تشکیل دهنده طرح به صورت پراکنده و جدا از هم ولی با فاصله منظم از یکدیگر طراحی می‌گردند. در این طرح همهٔ بند و گل و برگ‌ها در متن فرش به صورت افشان و پراکنده بوده و هیچ‌کدام از گل و برگ‌ها دارای قرینه نمی‌باشند. معروف‌ترین این طرح‌ها عبارتند از: افشان دست گل، افشان شاخه پیچ، افشان اسلیمی، افشان شاه عباسی و گل‌فرنگ. ”[۱۲]

هنگامی که جزء کوچکی از طرح در متن فرش در جهات طولی و عرضی تکرار شده و به وسیلهٔ گیره به یکدیگر متصل شوند، به طرح بندی نامیده می‌گردد. معروف‌ترین طرح‌ها عبارتند از: بندی اسلیمی، بندی خشتی، بندی ترنج دار، بندی شیر و شکری، بندی شاخه گوزنی، بندی دسته گلی، بندی میناخانی یا ورامین. ”[۱۲]

از طرح‌های معروف و موفق در طرح قالی، که علاوه بر ایران در هندوستان نیز رواج دارد. اندازهٔ بته‌ها متفاوت است. گاه آنچنان بزرگ است که چند بته برای کل فرش کافی است ولی در بیشتر موارد بته‌ها با اندازه‌های کوچک در ردیف‌های موازی در متن فرش یا در حاشیهٔ قالی دیده می‌شوند. گاهی به سبک شکسته و گاهی به سبک منحنی ترسیم می‌گردند. این طرح‌ها رد فرش همدان، سنندج، کاشان ،سرآبند و قم دیده می‌شوند. معروف‌ترین طرح‌های بته‌ای عبارتند از: بته جقه یا مادر بچه، بته ترمه، بته سرآبندی، بته افشار، بته قلمکار اصفهان، بته کردستانی یا هشت پر، بته خراسان و بته میری.[۱۳] ”[۱۲]

اشکال درختان و شاخ و برگ و بوته‌ها، عناصر اصلی این طرح هستند. گاه در میان شاخ و برگ درختان، حضور پرندگان، و در پایین طرح حیوانات وحشی در حال چرا و استراحت دیده می‌شود. به این‌گونه طرح‌ها، طرح درختی حیوان دار گویند. اگر در طرح، شکارچیان در حال صید باشند به طرح درختی شکارگاه مرسوم می‌گردد. اگر میانهٔ فرش دارای برکهٔ آب با رنگ فیروزه‌ای باشد، طرح را درختی سبزی کاری یا آب‌نما گوییم. این طرح در بین بافندگان کاشان، اصفهان، تبریز، قم و تهران طرفدار داشته. حال آنکه تصویر درخت را بسیاری از کشورهای اروپایی به فال نیک می‌گیرند و آن را نشانهٔ تداوم عمر و خوشبختی و سعادت می‌دانند. به صورت درختی ترنج‌دار نیز وجود دارد. ”[۱۲]

طرح‌های ترکمن درگروه نقوش هندسی قرار دارند و به صورت ذهنی بافته می‌شوند. معروفترین طرح‌های ترکمن در ایران عبارتند از غزال گز، قاشقی، آخال، چهار فصلو یموت.[۱۰]

بنیاد اصلی این طرح‌ها نمایش صحنه‌های شکار و شکارگاه است. به نحوی که در قسمت‌های مختلف طرح یک سوار کار با وسیله‌ای همانند تیر و کمان یا نیزه مشغول شکار آهو یا سایر جانوران است. ”[۱۰]

کلیه طرح‌های این گروه بر مبنای گل‌های رنگارنگ چند پر، گلدان‌های فرنگی و گل‌های طبیعی به ویژه گل رز با رنگ‌های بسیار روشن نظیر زرد، آبی و سرخ می‌باشد. انواع طرح‌های گل فرنگ عبارتند از: گل فرنگ بیجار، گل فرنگ دسته گلی، گل فرنگ دسته گلی، گل فرنگ گل و بلبل، لچک و ترنج گل فرنگ، افشان گل فرنگ گل‌فرنگ مستوفی و…[۱۰]

متن فرش با اشکال هندسی، مربع و لوزی، شبکه بندی می‌شودو؛ و در داخل هر یک از این خانه‌ها نقش مایه‌هایی از قبیل گلدان گل، بته، شاخهٔ گل، درختانی مانند سرو و بید، پرندگان و … به‌طور مجرد ترسیم می‌گردند. هر خانه از لحاظ شکل و محتوا از خانهٔ مجاور متمایز است، این طرح‌ها را قاب قابی یا قاب خشتی می‌نامند. در این طرح متن قالی دارای چند ضلعی‌های منظم و غیر منظم می‌باشند. از معروف‌ترین طرح‌های آن می‌توان به قاب قرآنی، قاب بختیاری، قاب تصویری، قاب اسلیمی و … اشاره کرد. ”[۱۲]

طرحی زیبا و دلپسند، شکل گلدانی مزین به شاخه‌های گل، عنصر اصلی و غالب طرح است. اندازه‌های گاهی بزرگ و واحد گاهی کوچک با ردیف‌هایی موازی تمامی فرش را پوشش می‌دهد. گروه‌های فرعی عبارتند از: گلدانی محرابی، گلدانی ظل السلطان (گل و بلبل)، گلدان حاج خانومی، گلدانی ستونی و گلدان تکراری. این طرح در بین بافندگان شهرهای قم، تبریز، کاشان، آباده و کردستان مورد توجه است. ”[۱۲]

طرحی اصیل؛ زیبا و کنایه دار. درون مایه تشکیل دهندهٔ آن نقش ماهی را به یاد می‌آورد. طرحی سرچشمه گرفته از شرق ایران که به مرور گسترش یافته و در خراسان، کردستان و اراک مورد توجه است. گروه‌های فرعی عبارتند از: ماهی هراتی، ماهی فراهان، ماهی زنبوری، ماهی کردستان و زیره ماهی. ”[۱۲]

طرح اصلی در این گروه بر مبنای محراب است. مکانی که در مساجد، مکان نمازگزاردن امام جماعت است. در این طرح‌ها معمولاً محراب را با تزییناتی از قبیل قندیل، گلدان و حتی درختچه‌های کوچک می‌پوشانند و گاه دو طرف محراب را با ستون‌های بزرگی که سقف محراب بر روی آن قرار دارد نشان می‌دهند. انواع طرح‌های این گروه عبارتند از: محرابی قندیلی، محرابی گلدانی و محرابی درختی. ”[۱۰]

چگونه می توان احساس بافنده قالی را درک کرد

در این طرح تمامی متن فرش از جهت طولی به ردیف‌های موازی تقسیم گشته و داخل این ردیف‌ها با نگاره‌هایی همچون بته جقه، انواع اسلیمی یا ختایی و گل و برگ‌های دیگر تقسیم می‌گردد. در واقع متن فرش به صورت راه راه می‌باشد .محرمات بته جقه‌ای معروف‌ترین طرح این گروه است. ”[۱۰]

کلیه نقوش از اشکال هندسی است و با استفاده از خط‌های زاویه دار ساخته می‌شوند.[۱۴] مانند: هندسی کف ساده، هندسی جوشقان، هندسی خاتم شیراز، هندسی لچک و ترنج و هندسی قابی. ”[۱۰]

این طرح‌ها عموماً توسط عشایر ایران بافته می‌شوند و اغلب نگاره‌ها و تزیینات طرح برگرفته از ذهن قالیبافان است. قرینگی در طرح معنایی ندارد. سادگی و عدم قرینه کاری نقوش از عوامل اصلی زیبایی طرح‌های این گروه است. ”[۱۰]

این طرح‌ها به مرور زمان وبا ادغام شدن طرح‌های مختلف به وجود آمده. برخی از طرح‌های تلفیقی به جهت تلفیق زیبا و صحیح نقوش مختلف از جذابیت بالایی برخوردارند. برخی دیگر ناشی از تلفیق نابهنجار چند طرح می‌باشند. گونه‌های مختلفی از طرح‌های تلفیقی را می‌توان نام برد مانند لچک و ترنج تلفیقی، تلفیقی دسته گلی، تلفیقی گل فرنگ، تلفیقی هندسی و… ”[۱۰]

سیسیل ادواردز در کتاب ارزشمند خود با نام قالی ایران اذعان می‌دارد: “آیا نقوش و اشکال طرح‌های قالی ایران هر یک نمایانگر یک نظریه یا نوعی زندگی و وجود است؟ هدف طراحان ایرانی ایجاد لذت بوسیله قرینه‌سازی و زیبایی است. آن‌ها یا طرح‌ها را از زندگی واقعی (طبیعت) الهام گرفته‌اند یا از منابع خارجی استفاده نموده‌اند. در هر یک از این دو حالت باید ارتباط داشتن این اشکال و نقوش را با افکار صوفیانه و عارفانه با احتیاط ذکر کرد. چه بسا این اشکال، شکل‌های ساده شده حیوانات، گیاهان و پرندگان باشد که با گذشت زمان تغییر یافته‌اند. آنچه مسلم است زن قالیباف وقتی پشت دار نشسته، بیشتر از آنچه دیده الهام گرفته می‌اندیشد. ” ”[۱۵]

همچنین به نقل از دکتر پرهام در زمانی که پژوهش در خصوص نمادپردازی مغرب زمین، جایگزین اندیشه‌های رمزی، نمادی و اساطیری مشرق زمین گردیده، نمادهای شرقی به قیاس با مفاهیم نمادی غربی سنجیده شدند. بدین ترتیب نقش مایه بید مجنون نقش مایه‌ای مالامال از غم و اندوه نام گرفت. فرش‌هایی با چنین نقش مایه فرش عزا و نقش بید مجنون بید گریان در نزد غریبان، تلقی گردید. در همین زمان بود که نگاره‌های سه گوش سر و گردن تجدید یافته جانوران کلید یونانی و قلاب و نقش مایه چهار بازویی میانه ترنج‌های قالیهای فارسی خرچنگ و رتیل نام گرفت. ”[۱۶]

بافت الگوی تکرار شده‌ای است که وزن دارد. بافت حتی می‌تواند شامل غلظت و رقت رنگ یا نور باشد. وزن در کار آهنگ حرکت آن است. این ملودی در حجم‌ها و سطوح نیز خود را نشان می‌دهد و حتی می‌توانیم این وزن یا ریتم را به صورت موضوعی در کار داشته باشیم یعنی ارتباطی که بین سوژه‌ها و فضای موضوعی اثر هنری به وجود می‌آید. بر مبنای این الگو، فرش‌ها از حیث ساختار به ساختارهای هندسی، گردان و انتزاعی قابل تقسیم‌اند. به لحاظ شکل و فرم به مدد خطوط انواع نقوش انسانی، گیاهی، جانوری، تلفیقی، اماکن ایجاد می‌شود و از لحاظ بافت که همان وزن و آهنگ کلی کار است در انواع تک موضوعی، خشتی، قاب قابی، محرمات، لچک ترنجی، بندی. اسلیمی قابل تقسیم‌اند.

صرف نظر از این تقسیم‌بندی محتوایی کلیه فرش‌های شاخصی که از نقوش گیاهی و حیوانی در آن استفاده می‌شود عبارتند از:

درختی؛ افشان؛ گلدانی (فرش سجاده‌ای، فرش محرابی) بوته‌ای؛ لچک ترنج؛ محرمات، گلستان؛ باغی، پالیز، بهشت؛ گل انار و شاه عباسی؛ بندی (مینا خانی و واگیره‌ای)؛ اسلیمی، ختایی؛ گل فرنگ، گل سرخ؛ خشتی، قاب قابی

شکار گاه، گرفت و گیر؛ ماهی در هم؛ شیری.
نگاره‌ها یا ریز نقش‌های مورد استفاده شامل گل‌های هشت پر، ۱۲پر، گله مرغی، طاووس، بز کوهی، قوچ، اسب، ماهی. پرنده و… است.

این روش بافت بیشتر در مناطق ترک‌زبان، آذربایجان، زنجان و بخشی از همدان کاربرد بیشتری داشته و در برخی از روایات آن را به ترکان سلجوقی نسبت داده‌اند. گره ترکی به دلیل اینکه با قلاب بافته می‌شود و دارای گره‌های متقارن است دارای کیفیت بهتر، دوام و استواری بیشتری است. در این روش از شانه‌های کوچک استفاده می‌شود و چله‌ها تحت کشش شدیدی هستند.

۱-به کاربردن قلاب که باعث می‌شود ریزترین فرش‌ها را با آن بافت.
۲-متقارن بودن گره‌ها و بسته بودن روی آن‌ها دوام بیشتری را برای فرش‌های ظریف تضمین می‌کند. به دلیل عدم استفاده از کوجی در روش ترکی باف ممکن است در اثر کشش بیش از حد در چله‌ها و پودهای میانی سرکجی ایجاد شود ویا به دلیل عدم توزیع یکنواخت ممکن است هنگام گرداندن فرش، اندکی تراکم چله بهم خورده و چله، دچار کشش، لغزش یا افزایش طول شود. از آنجا که شانه‌های ترکی، وزن و سنگینی شانه‌های فارسی را ندارد بنابراین با کوبیدن مداوم، فشردگی لازم را روی چله تأمین می‌کنند.[۲۰]

این روش عمدتاً در نواحی مرکزی و جنوبی ایران شامل شهرهای قم، اصفهان، یزد، کرمان و نواحی شمال شرقی ایران شامل خراسان و گرگان و به صورت کلی در مناطق فارسی‌زبان رایج بوده‌است. با اینکه این روش به دلیل استفاده از دست در بافت لطمه‌های بسیاری بر دست و بدن بافنده وارد می‌سازد، احتمال زیادی داشته که منسوخ گردد ولی بافندگان همچنان از این زوش بهره می‌برند و بخش اعظمی از فرش‌های تولیدی کشور را شامل می‌شود.

۱-این روش بیشتر برای بافت فرش‌های بزرگ و متوسط کاربرد دارد و به دلیل استفاده از پودهای ضخیم‌تر و چگالی بیشتر دارای استحکام و طول عمر بیشتری است. از بهترین انواع این فرش برای کاربری پوششی، [[فرش کاشان]] است که حدود ۳۰–۳۵ گره را شامل می‌شود.

۴-شل بودن چله‌ها در تمام طول بافت.[۲۱]

همان‌طور که در بافت پارچه از تار و پود بهره برده می‌شود در قالی بافی نیز اسکلت اصلی، تار و پود است.
تار (چله) نخ‌هایی است که ابتدا به صورت رشته‌های موازی روی دستگاه قالی بافی نصب می‌شود. این عمل را چله کش انجام می‌دهد. پود در هنگام بافت قالی توسط بافنده از لابلای چله‌ها رد شده بنابراین چله کشی یا چله دوانی، سوار کردن، انداختن یا گرداندن تعداد مشخصی نخ روی دار قالی برای قالی بافی است. تمامی این مراحل توسط یک یا دو نفر چله‌کش انجام می‌پذیرد. چله‌کش، نخ‌ها را روی ستون‌های افقی یا بالایی و پایینی که به اصطلاح سردار و زیردار نام دارد، می‌پیچد. چله کش باید به انواع نقشه تسلط داشته باشد و بتواند آن را بخواند.[۲۲]

چله‌کش، حسابگری است که با آگاهی از نقشه فرش، تعداد تارها و نوع آن‌ها و طول و عرض فرش را محاسبه می‌کند؛ و راه‌حل‌های مناسبی را در هنگام بروز مشکلات فنی ارائه می‌دهد.

چله‌کشی بر حسب محل بافت و سنت‌های بافندگی به دو شیوه تقسیم می‌گردد:

ابتدا نخ‌های چله به دور دو میخ که روی زمین محکم شده‌اند پیچیده شده و سپس به دار منتقل می‌گردد.

در این روش دو کارگر، یکی در بالا و دیگری در پایین دستگاه قالی بافی نشسته و نخ گلوله شده چله را به دو سمت پرتاب کرده و آن را به‌طور منظم در اطراف میله‌های سردار و زیردار (دور چله) می‌پیچند. این روش با وجود اینکه وقت بیشتری می‌گیرد ولی دقت و نظم بیشتری داشته و نتیجه‌ای رضایت بخش به همراه دارد.
پس از پایان کار بر روی نخ‌های چله یک ردیف زنجیره می‌زنند. زنجیره نوعی قلاب بافی است که هر بار بر روی چهار نخ انجام می‌گیرد و علاوه بر زیبایی و نظم لبه فرش باعث می‌شود گره‌ها روی چله حرکت نکنند.

گوشت یا قسمت اصلی فرش که با گره‌های زده شده بر روی تارهای قالی ایجاد می‌شود. این گره‌ها رشته‌های کوتاهی از پشم یا ابریشم اند که دور دو تار مقابل پیچیده می‌شوند و گره می‌خورند. بر اساس شکل ظاهری گره‌ها به دو نوع متقارن و نامتقارن تقسیم می‌شوند.

گره متقارن

تکه کوتاهی از یک رشته پشم یا ابریشم که به دور یک جفت تار می‌پیچد و از بین آن‌ها بیرون کشیده می‌شود.
نام‌های دیگر این نوع بافت: گره بسته – گره گوردس (ghordes knot).

فرش‌های بافته شده با این گره: ترک بافت.

کاربرد: بیشتر در بیت بافندگان ایلات قشقایی – بختیاری – شاهسون – افشار- کرد.

گره نامتقارن

یک رشته پشم یا ابریشم دو تار چله را در بر می‌گیرد به این صورت که این رشته پشم یا ابریشم یک چرخ کامل به دور یک تار و یک نیم چرخ به دور تار دیگر می‌زند.

نام‌های دیگر این نوع بافت: گره باز – گره سنه (senneh knot).

فرش‌های بافته شده با این گره: فارس بافت.

کاربرد: بیشتر در استان‌های شرقی – جنوب شرقی – مرکزی ایران. شهرهای کرمان – یزد – اراک – قم – نائین – کاشان – اصفهان و ایلات ترکمن. ”[۲۳]

تشخیص نوع گره در فرش بافته شده کمی دشوار است. در فرش‌های ریز بافت تشخیص نوع گره با ذره‌بین امکان‌پذیر است. در هر حال برای شناسایی نوع گره باید فرش را در امتداد پودها به طرف پشت آن تا نمود تا بطن آن دیده شود. اگر حلقه گره به وضوح قابل رویت نباشد و پرزها مانند دسته علف در کنار پودها روییده باشند و نخ و پود در میان دو ردیف گره به صورت خطی مستقیم دیده شود از نوع گره فارسی است. اگر حلقه گره در اطراف پرز به وضوح دیده شود و نخ پود به شکل خط دندانه دار باشد، گره از نوع ترکی است.
تعداد گره‌های فرش هرچه در واحد سطح بیشتر باشد مرغوبیت و استحکام قالی زیادتر و طرح و نقشه آن بهتر است. ”[۲۴]

تعداد گره برحسب نوع فرش در واحد سطح متغیر است. در فرش‌های ده‌بافت و ایلیاتی به‌طور معمول تعداد آن‌ها کمتر و در فرش‌های ظریف شهری اعداد آن‌ها گاهی حدود یک میلیون گره در متر مربع است. هرگاه در هنگام پودگذاری و بافت، به هر دلیلی ضخامت پودها و خامه فرش تغییر نماید یا بافنده عوض شود ویا تراکم چله کم یا زیاد شود، مشکلاتی مانند بالازدگی و پایین‌زدگی پیدا می‌شود یا به عبارتی دیگر ترنج فرش حالت مرکزیت خود را از دست می‌دهد و جابه‌جا می‌شود.

۱-فرش‌های درشت بافت: ۳۶۰ تا ۵۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۲-فرش‌های نیمه درشت بافت: ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۳-فرش‌های با بافت متوسط: ۱۰۰۰۰ تا ۲۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۴-فرش‌های نیمه ظریف: ۲۰۰۰ تا ۳۲۵۰ گره در دسی‌متر مربع.

۵-فرش‌های ظریف: ۳۲۵۰ تا ۵۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۶-فرش‌های فوق‌العاده ظریف: ۵۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۷-فرش‌های استثنایی با ریشه ابریشم: بیش از ۱۰۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

”[۱۲]

ابتدا یک ردیف از دار را با گره پر کرده و از محکم بودن آن‌ها اطمینان حاصل می‌گردد، سپس بر روی شبکه تارها، عمل پودگذاری انجام می‌پذیرد.
یک رشته نخ را که به پود معروف است از لابه‌لای تارهای فرش عبور داده و بر روی گره‌ها قرار می‌دهند. جنس پود بنابر سلیقهٔ بافنده و نوع فرش می‌تواند از جنس‌های مختلفی مانند: پنبه، پشم یا ابریشم بوده و دارای رنگهای گوناگونی باشد. پودها موجب انسجام و یکپارچه شدن قسمت‌های بافته شده و اتصال گره‌ها در بطن فرش می‌شوند. بعد از گذراندن پودها به وسیله شانهٔ مخصوص روی گره‌ها به سمت پایین چله زده می‌شود و آن‌ها را می‌کوبند تا به صورتی کامل در جسم فرش فرورود. پس از بافته شدن چند ردیف از فرش، به وسیلهٔ قیچی مخصوص سر ریشه‌ها را با دقت تمام به صورت یکنواخت می‌چیند. پس از خاتمهٔ بافت فرش در صورت لزوم، چند سانتی‌متر را گلیم بافی کرده و با چیدن تارها در فاصلهٔ دلخواه فرش را از دار جدا می‌کنند، سپس آن را روی زمین یا استوانهٔ مسطح قرار داده و آن را پرداخت می‌کنند. عملیات پرداخت در برخی شهرها مانند تهران و کرمان به وسیلهٔ ماشین‌های برقی مخصوص انجام می‌گیرد.
چنانچه پرزهای قالی پس از بافت، زیاد از حد کوتاه شوند به‌طوری‌که پرزها در هنگام لمس کردن با دست احساس نشوند به ارزش فرش لطمه وارد گشته و در اصطلاح به آن ته‌خواب یا خواب کوتاه گویند.
سنگ‌زدن عمل دیگری است که گاهی هنگام پرداخت روی فرش انجام میگرد. با این کار فلس‌های الیاف پشم کاملاً صیقلی شده، رنگ‌های اضافی روی الیاف از بین رفته و فرش حالت مخملی و ابریشمی مانند پیدا می‌کند. ”[۱۲]

تا اواسط دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، خامه قالی تنها با رنگهای گیاهی رنگ می شد. از آن زمان بود که رنگهای صنعتی بی کیفیتی به کشور وارد شد و خامه قالی را با این رنگها که درخشش و جلوه بیشتری داشت رنگ می کردند. این قالیها به «قالی جوهری» معروف شدند. اما چون این قالیها به مرور زمان کمرنگ می شدند، مشتریان قالیهای ایرانی در خارج اعتراض کردند. کیفیت برخی از این رنگها آن قدر پایین بود که با ریختن آب روی قالی، رنگ آن پخش می شد. مظفرالدین شاه قاجار در سال ۱۳۱۷ هجری قمری (۱۲۷۸ خورشیدی) فرمان داد که ورود رنگ صنعتی برای قالی به کشور ممنوع شود. با این حال، رنگ صنعتی همچنان به صورت قاچاق وارد شد و تولید قالی جوهری ادامه یافت. برخی قالیها نیز با مخلوطی از خامه هایی بافته می شدند که بعضی با رنگ گیاهی و بعضی با رنگ صنعتی رنگ آمیزی شده بودند. در سال ۱۲۸۸ خورشیدی وزارت تجارت صدور قالی جوهری را ممنوع کرد اما با اعتراض صادرکنندگان قالی ناچار به در نظر گرفتن استثنائاتی شد و تنها مالیات قالی جوهری را بیشتر از قالی با رنگ طبیعی قرار داد. [۲۵] در اردیبهشت ۱۳۰۱ مجلس شورای ملی پس از مذاکرات طولانی برای جلوگیری از افت کیفیت قالی صادراتی ایرانی، ورود رنگ صنعتی غیرثابت به کشور را ممنوع و برای قاچاق آن مجازات تعیین کرد و عوارض گمرکی صدور قالیهای جوهری موجود را به صورت تصاعدی بالا برد تا طی چند سال، صدور این قالیها کاملا متوقف شود.
اهمیت کنترل کیفیت رنگ قالی برای اقتصاد ایران آن قدر زیاد بود که دولت در سال ۱۲۹۴ خورشیدی یک شیمیست اروپایی برای تشخیص رنگ‌های جوهری از رنگ‌های ثابت از اروپا آورد که البته او تنها می توانست قالییهایی را کنترل کند که به تهران برده می شد.برای جبران این کمبود، عده ای از مأموران گمرک نزد این شیمیست مدتی آموزش می دیدند و سپس به گذرگاههای مرزی صدور قالی فرستاده می شدند. گاهی اطلاعات ناقص آنان که به تشخیص غلط می انجامید، باعث شکایت تجار می شد و در نتیجه، دولت تصمیم گرفت مدرسه رنگرزی در تهران دایر کند. در نخستین دوره این مدرسه، ده مآمور گمرک آموزش دیدند اما سپس تصمیم گرفته شد که در این مدرسه، علاوه بر تشخیص رنگ، شیوه نوین رنگرزی آموزش داده شود. در نتیجه دوره مدرسه دوساله شد و شاگردان آن از میان فرزندان رنگرزهای تهران انتخاب شدند.شاگردان می بایستی در دوره تحصیل، از چهار رنگ ثابت گیاهی (روناس و نیل و قرمز دانه و اسپوراک) ۱۷۰ رنگ ثابت تهیه کنند. دولت برای این مدرسه چهار معلم از بلژیک با حقوق سالیانه مجموعا ۱۸۶۰۰ تومان استخدام کرد و مدیریت مدرسه نیز با همان شیمیستی بود که در آغاز استخدام کرده بود. مجلس شورای ملی در اول مهر ۱۳۰۱ بودجه جداگانه سالیانه ۳۶۰۰ تومان نیز برای این مدرسه تصویب کرد. [۲۶]

یکی از ویژگی های قالی ایرانی وجود لچک و ترنج در آن است به طوری که اگر فرش را یک مستطیل کامل در نظر بگیریم محل تقاطع قطرهای این مستطیل محل قرارگیری ترنج در قالی است و لچک در گوشه این مستطیل قرار دارد.
ترنج‌های استفاده شده در قالی ها را گاهی حاصل از تقلید فرش بافان از هنر کتاب آرایی می دانند چرا که تا قبل از دوره صفوی هیچ نمونه قالی با طرح ترنج و لچک یافت نمی‌شود.
ترنج ها از تقوش اسلیمی و ختایی تشکیل شده اند که اکثرا به شکل دایره و بیضی اند ولی در شکل های لوزی و… نیز دیده می شوند.
گاهی ترنج در فرش را مانند خورشید در آسمان می دانند و گاهی نیز از آن به عنوان حوض در میان گلستان یاد می‌کنند.
ترنج ها دو دسته کلی دارند
1_ترنج های پیوسته
ترنج هایی که علاوه برقرارگیری در کنار یکدیگر به یکدیگر وصل هستند.
2_ترنج های سراسری
تک ترنجی است که اصولا بخش اعظمی از طرح قالی را تشکیل می‌دهد.
لچک ها نیز بر دو نوع کلی اند
لچک پیوسته
اینگونه لچک ها طوری ادامه پیدا کرده اند که در حاشیه قاب فرش ادامه پیدا می کنند و به یکدیگر متصل می شوند.
لچک ناپیوسته
اینگونه لچک ها با یکدیگر هیچ گونه اتصالی ندارند.

فهرستی از گونه‌های قالی ایرانی که از صنایع دستی همین خطه بوده و در امروز و در گذشته تولید می‌شده‌است.[۲۷]

بر پایهٔ: یساولی، جواد، قالی‌ها و قالیچه‌های ایران، جلد ۱، تهران: فرهنگسرا، چاپ سوم، ۱۳۷۴، مقدمه.

قالی ایرانی یا فرش ایرانی از دیرباز معروف و مورد استفاده بوده، سند آن نیز گزنفون تاریخ‌نگار یونانی در کتاب سیرت کوروش، در بین سال‌های ۴۳۰ تا ۳۴۵ پیش از میلاد می‌نویسد: «ایرانیان برای این‌که بسترشان نرم باشد قالیچه زیر بستر خود می‌گسترند.»[۱]
در زبان پهلوی به هر چیز گستردنی (فرش) ویسترگ می‌گفتند (ویستردن=گستردن)
سالنامهٔ چینی سوئی‌سو در دورهٔ ساسانی از فرش پشمی ایران به عنوان کالای وارداتی به چین نام می‌برد.[۲] فرش معروف بهارستان در کاخ تیسفون نیز به خاطر شکوهش بازتاب گسترده‌ای در ادبیات اسلامی داشته‌است. اگر چه برخی قصد دارند تاریخ فرش‌بافی را به هنر ترک و قبایل آسیای مرکزی مرتبط نمایند، اما با کشف قالی پازیریک که قدیمی‌ترین نمونهٔ قالی جهان که تاکنون یافته شده است، با نقوش اصیل هخامنشی است که در گور یخ‌زدهٔ یکی از فرمانروایان سکایی در درهٔ پازیریک در ۸۰ کیلومتری مغولستان بیرونی پیدا شده این ادعا را باطل می‌کند. سیروس پرهام با رد این ادعا بیان می‌دارد[۳]:

در آثار نقاشان اروپای قرن پانزدهم مسیحی هرچه فرش بود از آناتولی و قفقاز بود و نمونه های بازمانده از فرشبافی سده های سیزدهم و چهاردهم مسیحی نیز از قفقاز و آسیای صغیر و هیچ نمونه ی ماقبل صفوی که به تحقیق بافت ایران باشد، در دست نبود. در آن زمان هنوز قالی پازیریک نیز کشف نشده بود و تصور می رفت که قالیبافی دارای عمری هزار ساله و رواج آن درایران نیز مرهون شاهان صفوی است.

پژوهشگران قالی پازیریک را از دست‌بافت‌های پارت‌ها یا مادها و مربوط به دوره هخامنشی می‌دانند. هم‌اکنون ۴۰ درصد صادرات قالی ایرانی از طریق استان آذربایجان شرقی صورت می‌گیرد.[۴]

یکی از پدیده‌های قابل توجه در سال‌های اخیر روند رو به رشد جهانی شدن است؛ ایران نیز به منظور گسترش صادرات غیرنفتی و حضور در بازارهای جهانی درصدد پیوستن به سازمان تجارت جهانی(WTO) برآمده و در حال حاضر عضو ناظر این سازمان است. یکی از صنایع مهمی که بدین منظور باید مورد مطالعه قرار گیرد صنعت فرش دستبافت است. شاخص توان رقابت صادراتی فرش دستبافت ۶۵ رج ابریشمی اصفهان برابر با ۸۸/۰ است و بیانگر این است که فرش دستبافت ۶۵ رج ابریشمی استان اصفهان در شرایط فعلی در بازارهای جهانی دارای توان رقابت است. شاخص مزیت نسبی نیز بر اساس هزینه واحد که همان مزیت رقابتی واقعی در شرایط رقابت آزاد شرایط بعد از پیوستن ایران به (WTO) است، برابر با ۷۹/۰ و نشان دهنده مزیت نسبی این استان در تولید فرش مذکور می‌باشد.[۵]

فرش ایران دارای طرفدارن بسیاری در آمریکا می باشد. کشورهای آلمان و امارات از دیگر مقصدهای صادراتی ایران می باشند.[۶]

چگونه می توان احساس بافنده قالی را درک کرد

تاریخ فرش ایران دارای خلأ بسیاری می‌باشد و در زمان حال کمابیش با کمی شواهد در این زمینه مانند مدارک تاریخی و ادبی مستدل یا نقاشی‌های قدیمی اصیل که فرش‌های قدیمی را تجسم می‌کند رو به رویی دارد زیرا قالی‌ها و منسوجات و اشیاء مورد استفاده عمرشان بسیار کوتاه‌تر از مصنوعات هنری دست‌ساز دیگر مانند سفال لعابینه یا فلز است. محققین برای شواهدشان بر منابع اولیه نظیر انجیل و آثار هومر و بسیاری از مؤلفین و نویسندگان دیگر به جهت جبران فقدان شواهد تاریخی مذکور تکیه دارند متأسفانه آن‌ها با اتکا به ترجمه‌های موجود اولیه اغلب به خاطر خطای ترجمه و عدم درک درست گمراه شدند.

در هنر قالی بافی ایرانی به مثابهٔ یک هنر آنچه از نظرها دور ماند ارتباط خالق آن با جهان پیرامونی می‌باشد که تجلی آن را به بی واسطه‌ترین و مستقیم‌ترین وجه در آثار مشاهده می‌کنیم. قالی باف ایرانی که از باورهای مذهبی اسطوره‌ای خود در هیچ زمانی سترون نشده تفاوت عمده‌اش با هنرمند غربی در رابطهٔ متافیزیکی با زمین می‌باشد. قالی باف شرقی و به خصوص بافنده و طراح ایرانی زمین را گستردهٔ معاد و معاش دانسته شاید از همین جهت می‌باشد که در قالی شرقی هر نقش به عنصری نشانه گون از جهان بالایی تبدیل می‌گردد شاید به همین دلیل می‌باشد که اندازهٔ نقش‌هایی که او می‌زند به بزرگی نقش‌هایی که خداوندگارش می‌زند می‌باشد بنابراین گسترده و پنهانی قالی و آوردگاهی می‌گردد تا به مدد قوهٔ خلاقه پیرامون خود را محاکات کند و تلفیق ذوق و مشاهده رابر آن جایی بپاشاند که پس برخاک قدم بگذارد ممنوعیت نه چندان مستند به مدرک معتبر نقش حیوان با صورت انسان زدن و بدون آن که خود بخواهد عرصه‌ای را بر هنرمند قالی باف باز می‌کند که او را در گستردهٔ اشکال تجریدی قائم به فیگور جلو می‌برد نقش در قالی ایران هرگز به حوزهٔ‌ها و یه محض نخواهد رسید و در تجریدی‌ترین شکل خود و انتزاعی از ماهیت شکل برای رسیدن به وجود آن می‌باشد[۷]

فرش ایران و بحث در خصوص تاریخ ان همواره یکی از مسائل موردعلاقه شرق شناسان اعم از ایرانی و غیرایرانی بوده اما از آنجایی‌که بیشتر مطالعات انجام گرفته در این باره فاقد بنیاد علمی و به تعبیر دیگر از مبنای صحیح برخوردار نمی‌باشد در اغلب موارد با نتایج سراسر نادرست و حتی مغرضانه همراه بوده علاقه به تحقیق در مورد قالی ایرانی و سوابق تاریخی ان بیشتر از یکصد سال می‌باشدکه
توجه محققان غربی را به خود معطوف کرده‌است اما از آنجایی که توجه به هنر دیرینهٔ شرق دربسیاری موارد با اهداف
غیر باستان‌شناختی همراه بوده کوشیده‌اند که دربسیاری موارد از جمله تاریخ و تاریخ فرش بافی ایران را سراسر مخدوش کرده و با برخی
تصاویر غلط و استنتاجات شتابزدهٔ آن را به هنر ترک و قبایل آسیای مرکزی مرتبط گردانند که به ان پرداخت خواهیم کرد به گفتهٔ دکتر سیروس پرهام هنرهایی مانند قالی بافی که اختصاص به منطقه خاور نزدیک و خاورمیانه و به ویزه ایران است.[نیازمند منبع]

و قفقاز و ترکمنستان و آسیای صغیر و افغانستان داشته‌است ازهمان اول برای هنرشناسان عربی معمایی آزاردهنده بوده و چون نه به
یونان ورم و تمدن وفرهنگ باختری چسبیده می‌شد و نه به مسیحیت و نه می‌توانسته دستاورد یا دست‌آموز مستعمره نشین‌ها باشد اما دیری
نپایید که از برکت /درایت/تنی چند از باستان شناسان امپراتوری پروس وراه حل معما کشف گردید و قالیبافی هنر و صنعتی قلمداد گردید و در جوار و در پناه مغرب زمین و مسیحیت رشد کرده‌است و اعتلا گردید.[۸]

ازسال هزار و نهصد و شصت وشش که هانس ولف نوشت درفنون صنعتی ایران فرش بافی اهمیت زیادی دارد و با این حال اطلاعات کلی در چگونگی تکامل اولیهٔ آن در اختیار ماست تا به حال دانسته‌های جدید ناچیزی در دست نیست.
درحقیقت به شواهد و مدارک در مورد انواع منسوجات پیش از اسلام در اسلام به‌طور بسیار پراکنده‌است و ضرورت دارد با بررسی این‌گونه منسوجات باقی‌مانده که تابه امروز و آنانی که در آثار هنری و دیگر شواهد و مدارک و جنبه‌های غیرمستقیم بافت منعکس می‌باشد ان را کامل کردبه عنوان مثال در این مورد می‌توان نقش‌های باقی‌مانده وشکل‌های خیالی به دست ما آمده از حفاری‌ها را ذکر کرد ۲ در این درس تمرکز اصلی روی منسوجاتی است که به ما رسیده‌است و منظور آن نشان دادن گستردگی دامنهٔ این بافته‌های ایرانی و فنون کاربردی درانان در طول زمان وازان طریق فراهم آوردن یک زمینه برای پیگیری مرحله‌های تکمیلی بافت فرش<است کاردرهمتنیده شدن الیاف برای بافت پارچه در ایران متعلق به هزارهٔ پنجم پیش ازمیلاداست دردوتابوت سفالی متعلق به دوره‌های دلما که محتوای انهابقایای جسدهای کودک هابوده‌است و همین طورازپشتهٔ بی درسه گابی درکردستان اثرهایی ازمنسوجات نقش داروقطعه‌های دیگری سالم بدست آمده آیینهٔ مسی زنگ زدهٔ نوع ایلامی ازگوردوم درسیلک واقع در شمال مرکزایران بدست آمده که تاریخ ان حدود سه هزارسال پیش ازمیلاداست تکه‌هایی که به نظرمی ایدپارچهٔ نخی است ونخ ان به صورت e تابیده شده سالم اززیرخاک بدست آمده‌است ومنسوجات دیگری ازدوره‌های بعدازهزارهٔ سوم نسبتاسالم مانده درتپه حصارواقع در شمال شرقی ایران دوخنجرمسی وقطعه‌هایی ازپارچهٔ سوخته درمحوطهٔ aaatازساختمان سوخته وباخاک یکسان گردیده‌ای بدست آمده ودریک جای دیگرازان درگوری مربوط به بخش ای ای ای سی آثاری ازبست لباس وچوب بدست رسیده‌است[۹]

آغاز بافت فرش کلاسیک ایرانی به سلسله صفویه بازمی‌گردد و در شهرهایی نظیر تبریز، اصفهان، کاشان، مشهد، کرمان، جوشقان، یزد، استرآباد، هرات، شیروان، قره باغ و گیلان توسعه پیدا کرد و در همین زمان استفاده از طرح‌های ترنج در وسط قالی و لچک‌ها رایج شد. همچنین صادرات فرش ایرانی درزمان فتحعلی شاه و بعد از آن به دست ناصرالدین شاه وسعت گرفت و ایران را تبدیل به بزرگ‌ترین صادر کنندهٔ فرش دستباف کرد. خانواده حیدریان یکی از قدیمی‌ترین خانواده‌های تولید فرش‌های دستباف است که سابقه آن در تولید فرش دستباف به ۱۲۰ سال می‌رسد.

فرش بختیاری: گونه‌ای قالی ایرانی است که در خطه چهارمحال و بختیاری یافت و تولید می‌شده‌است. در همهٔ شهر و روستاهای این استان فرش بافی رایج است این کار از دیر باز به صورت سنتی انجام می‌شده و بیشتر توسط زنان و دختران در خانه انجام می‌شود. فرش بختیاری از دیر باز به خاطر نقش، رنگ و همچنین دوام بالا از محبوبیت خاصی برخوردار بوده‌است.

استان چهارمحال و بختیاری به علت شرایط جغرافیایی خاص خود و قرار گرفتن در منطقه ای کوهستانی و سردسیر، همواره از شرایط مساعدی برای تولید فرش دستباف برخوردار بوده‌است و تولید فرش نسبت به سایر صنایع دستی از اهمیت بیشتری برخوردار است و قالی عمده‌ترین صنعت دستی استان چهارمحال و بختیاری است که در درجه اول در روستاها، بعد در بین عشایر اسکان یافته و دست آخر در شهرها رواج کامل دارد. قالی از وسایل لوکس زندگی عشایر محسوب می‌شود و نشانگر منزلت و تفاخر آنهاست.

مهمترین مناطق قالیبافی در استان چهارمحال و بختیاری عبارتند از: چالشتر – سامان – اشگفتک – پیربلوط – ارجنگ – وردنجان – فرخ شهر – بروجن – بلداجی – فرادبنه – هیرگان – باباحیدر – اردل و نواحی تابعه آن – شلمزار و همچنین گروه فرش‌های طایفه اولاد.

فرش فارس: هنر و صنعت بافندگی فارس در وهله نخست، هنری عشایری و در وهله دوم هنری روستایی است که وابستگی به عشایر دارد. عشایر فارس بویژه قشقائیها و ایل خمسه بیش از دیگر عشایر به این هنر اشتغال دارند و روستائیان که در مسیر این ایل‌ها زندگی می‌کنند نیز به کار تولید فرش فارس و سایر دستبافت‌ها مبادرت می‌کنند.

طرح‌های آنها دارای رنگ آمیزی و طراوت خاصی است. البته در سالهای اخیر بافندگان عشایری به بافتن فرش برای فروش و به سلیقه مصرف‌کنندگان روی آورده‌اند. لیکن غالباً همان ذهنی بافی و رنگهای مرسوم پیشینیان خود را ادامه می‌دهند.

این «هنر- صنعت» به‌طور عمده به دست زنان انجام می‌شود. به‌طور کلی تولید دستبافته‌ها از مرحله ابتدایی تا آخرین مرحله به دست زنان صورت می‌گیرد. دار قالی ایل قشقایی مانند سایر عشایر افقی است و بافنده برای بافتن بر روی زمین می‌نشیند. بیشتر دارهای روستایی نیز افقی و گاه عمودی است. علت استفاده عشایر از دار افقی به این دلیل است که با زندگی کوچ نشینی آنها هماهنگی داشته و حمل آن بر پشت چارپایان به سهولت انجام می‌گیرد.

فرش‌های قشقایی معمولاً به طریق «ذهنی بافی» بافته می‌شود. این نقشه‌های ذهنی نوعی بازآفرینی سنتی است که از نسل‌های پیشین به امروزیان رسیده‌است. بافندگان ایلی همان نقوش را تکرار می‌کنند بدون آنکه از نقشه استفاده کنند. از این رو معمولاً هیچ دو فرشی کاملاً و عیناً شبیه یکدیگر نیست. بافندگان تازه‌کار از سرمشق‌هایی کمک می‌گیرند که «حور» نامیده می‌شود. بافندگان قشقایی این سرمشق‌ها را که یک یک نقشمایه‌ها و نگاره‌های اصلی بر آن بافته شده‌است. «دستور» می‌گویند. رنگ قالی‌های قشقایی کاملاً به سلیقه و خواست بافنده ارتباط دارد.

فرش هریس: گونه‌ای قالی ایرانی وآذربایجان از صنایع دستی همین خطه است که امروزه و در گذشته تولید می‌شده‌است. فرش هریس اثر خطوط شکسته و رنگ و طرح فرش هریس، حکایتی ایست از ورای درخشش صدها نقش و نگار چشم نواز، که بی تابانه حکایت عشق را در محراب هنر نجوا می‌کند، و هریس آذربایجان، این گهواره قالی بافی، که در هر گوشه ایی از آن، دل عاشق طراحی یا سر انگشتان بافنده ایی سبب آفرینش هنر زرین می‌شود که چشم و دل هر بیننده ایی را ارضا وعاشق خود می‌کند

این منطقه که در قرن ۱۳ به فرش بافی روی آورد، قالی‌های بسیار با کیفیت با بهره‌گیری از مجرب‌ترین قالیبافان که اکثر آنها را زنهای روستایی تشکیل می‌دادند تولید کرد

فرش هریس از رنگ‌های طبیعی و گیاهی با رنگرزی سنتی استفاده می‌کردند و پشم‌های مرغوب در این نوع فرش از گوسفندان محلی به جهت چله کشی استفاده شده‌است

رنگ قالی‌های هریس به دلیل بافت منطقه در گذشته تیره بوده‌است مانند: سرمه ای تیره، قرمز روناسی، لاکی، قهوه ای سیر، سبز تیره، مسی و …

برخی از رنگ‌های گیاهی عبارت است از: روناس، پوست پیاز، برای رنگ آبی از نیل کلکته، برای رنگ مشکی ازچوب سیاه، برای رنگ زرد از گیاه ذلیر و … که در قالی هریس بکار برده می‌شد.

نقشه فرش هریس از خطوط هندسی و خطوط افقی و عمودی شکسته بهره می‌برد که عده ای بر این باورند این طرح از مناطق کوهستانی در هریس الهام گرفته‌است، عدهٔ دیگری می‌گویند این طرح به صورت تصادفی به وجود آمده‌است.

شرکت فرش ایران، طرح‌های فرش ایران را به ۱۹ گروه اصلی بخش کرده‌است:

این گروه شامل تمام طرح‌هایی است که از نقوش و اشکال تزیینی بناها، عمارات و کاشیکاری‌های آن‌ها گرفته شده. طراحان فرش در برخی از طرح‌های اصلی نقوش این بناها بنابر سلیقه خود تغییراتی را انجام داده اما ساختار و تشابه اصلی طرح فرش با طرح اصلی بنا کاملاً حفظ گردیده‌است. معروف‌ترین طرح‌های این گروه عبارتند از:
گنبد مسجد شیخ لطف‌الله اصفهان، مسجد امام اصفهان، تخت جمشید شیراز، طاق بستان، مسجد جامع اصفهان و غیره”[۱۰]

اساس تمامی طرح‌های شاه عباسی بر مبنای کاربرد گل معروف شاه عباسی در این طرح است. گل‌های شاه عباسی به همراه بندهای ختایی و گاه تلفیقی با اسلیمی‌ها، انواع مختلفی از نقوش فرش را ایجاد می‌کنند. انواع طرح‌های این گروه عبارتند از: شاه عباسی لچک ترنج، شاه عباسی افشان، شاه عباسی درختی، شاه عباسی شیخ صفی، شاه عباسی جانوری، شاه عباسی هفت رنگ و…”[۱۰][۱۱]

فرم اصلی این طرح‌ها بر پایه گردش منظم و نقوش اسلیمی است. طرح‌های اسلیمی دارای انواع و اشکال مختلفی است که خود مورد طبقه یندی قرار می‌گیرد. از معروف‌ترین آن می‌توان به اسلیمی دهان اژدها اشاره کرد. انواع دیگر عبارتند از:اسلیمی بندی، اسلیمی افشان، اسلیمی کهکشانی، اسلیمی لچک و ترنج و…[۱۰] اسلیمی انواع بسیار زیاد دارد و معمولاً در بیشتر قالبها این طرح تکرار می‌گردد، اما در بعضی فرشها این طرح مسلط است. معروفترین اسلیمی‌ها، اسلیمی دهن اژدر است.

اغلب طرح‌های این گروه شباهت زیادی به طرح‌های فرش مناطق مرزی ایران و کشورهای همسایه دارد، ایرانیان با استفاده از هوش و ذکاوت خود تغییراتی در آن به وجود آورده‌اند. به همین دلیل به طرح‌های اقتباسی معروف‌اند. مانند طرح‌های معروف به قفقازی، طرح‌های اقتباسی گوبلنی. ”[۱۰]

اشکال و اجزا تشکیل دهنده بیشتر طرح‌ها به صورت پیوسته و بدون انقطاع ترسیم می‌شود در حالی که در طرح افشان اجزاء تشکیل دهنده طرح به صورت پراکنده و جدا از هم ولی با فاصله منظم از یکدیگر طراحی می‌گردند. در این طرح همهٔ بند و گل و برگ‌ها در متن فرش به صورت افشان و پراکنده بوده و هیچ‌کدام از گل و برگ‌ها دارای قرینه نمی‌باشند. معروف‌ترین این طرح‌ها عبارتند از: افشان دست گل، افشان شاخه پیچ، افشان اسلیمی، افشان شاه عباسی و گل‌فرنگ. ”[۱۲]

هنگامی که جزء کوچکی از طرح در متن فرش در جهات طولی و عرضی تکرار شده و به وسیلهٔ گیره به یکدیگر متصل شوند، به طرح بندی نامیده می‌گردد. معروف‌ترین طرح‌ها عبارتند از: بندی اسلیمی، بندی خشتی، بندی ترنج دار، بندی شیر و شکری، بندی شاخه گوزنی، بندی دسته گلی، بندی میناخانی یا ورامین. ”[۱۲]

از طرح‌های معروف و موفق در طرح قالی، که علاوه بر ایران در هندوستان نیز رواج دارد. اندازهٔ بته‌ها متفاوت است. گاه آنچنان بزرگ است که چند بته برای کل فرش کافی است ولی در بیشتر موارد بته‌ها با اندازه‌های کوچک در ردیف‌های موازی در متن فرش یا در حاشیهٔ قالی دیده می‌شوند. گاهی به سبک شکسته و گاهی به سبک منحنی ترسیم می‌گردند. این طرح‌ها رد فرش همدان، سنندج، کاشان ،سرآبند و قم دیده می‌شوند. معروف‌ترین طرح‌های بته‌ای عبارتند از: بته جقه یا مادر بچه، بته ترمه، بته سرآبندی، بته افشار، بته قلمکار اصفهان، بته کردستانی یا هشت پر، بته خراسان و بته میری.[۱۳] ”[۱۲]

اشکال درختان و شاخ و برگ و بوته‌ها، عناصر اصلی این طرح هستند. گاه در میان شاخ و برگ درختان، حضور پرندگان، و در پایین طرح حیوانات وحشی در حال چرا و استراحت دیده می‌شود. به این‌گونه طرح‌ها، طرح درختی حیوان دار گویند. اگر در طرح، شکارچیان در حال صید باشند به طرح درختی شکارگاه مرسوم می‌گردد. اگر میانهٔ فرش دارای برکهٔ آب با رنگ فیروزه‌ای باشد، طرح را درختی سبزی کاری یا آب‌نما گوییم. این طرح در بین بافندگان کاشان، اصفهان، تبریز، قم و تهران طرفدار داشته. حال آنکه تصویر درخت را بسیاری از کشورهای اروپایی به فال نیک می‌گیرند و آن را نشانهٔ تداوم عمر و خوشبختی و سعادت می‌دانند. به صورت درختی ترنج‌دار نیز وجود دارد. ”[۱۲]

طرح‌های ترکمن درگروه نقوش هندسی قرار دارند و به صورت ذهنی بافته می‌شوند. معروفترین طرح‌های ترکمن در ایران عبارتند از غزال گز، قاشقی، آخال، چهار فصلو یموت.[۱۰]

بنیاد اصلی این طرح‌ها نمایش صحنه‌های شکار و شکارگاه است. به نحوی که در قسمت‌های مختلف طرح یک سوار کار با وسیله‌ای همانند تیر و کمان یا نیزه مشغول شکار آهو یا سایر جانوران است. ”[۱۰]

کلیه طرح‌های این گروه بر مبنای گل‌های رنگارنگ چند پر، گلدان‌های فرنگی و گل‌های طبیعی به ویژه گل رز با رنگ‌های بسیار روشن نظیر زرد، آبی و سرخ می‌باشد. انواع طرح‌های گل فرنگ عبارتند از: گل فرنگ بیجار، گل فرنگ دسته گلی، گل فرنگ دسته گلی، گل فرنگ گل و بلبل، لچک و ترنج گل فرنگ، افشان گل فرنگ گل‌فرنگ مستوفی و…[۱۰]

متن فرش با اشکال هندسی، مربع و لوزی، شبکه بندی می‌شودو؛ و در داخل هر یک از این خانه‌ها نقش مایه‌هایی از قبیل گلدان گل، بته، شاخهٔ گل، درختانی مانند سرو و بید، پرندگان و … به‌طور مجرد ترسیم می‌گردند. هر خانه از لحاظ شکل و محتوا از خانهٔ مجاور متمایز است، این طرح‌ها را قاب قابی یا قاب خشتی می‌نامند. در این طرح متن قالی دارای چند ضلعی‌های منظم و غیر منظم می‌باشند. از معروف‌ترین طرح‌های آن می‌توان به قاب قرآنی، قاب بختیاری، قاب تصویری، قاب اسلیمی و … اشاره کرد. ”[۱۲]

طرحی زیبا و دلپسند، شکل گلدانی مزین به شاخه‌های گل، عنصر اصلی و غالب طرح است. اندازه‌های گاهی بزرگ و واحد گاهی کوچک با ردیف‌هایی موازی تمامی فرش را پوشش می‌دهد. گروه‌های فرعی عبارتند از: گلدانی محرابی، گلدانی ظل السلطان (گل و بلبل)، گلدان حاج خانومی، گلدانی ستونی و گلدان تکراری. این طرح در بین بافندگان شهرهای قم، تبریز، کاشان، آباده و کردستان مورد توجه است. ”[۱۲]

طرحی اصیل؛ زیبا و کنایه دار. درون مایه تشکیل دهندهٔ آن نقش ماهی را به یاد می‌آورد. طرحی سرچشمه گرفته از شرق ایران که به مرور گسترش یافته و در خراسان، کردستان و اراک مورد توجه است. گروه‌های فرعی عبارتند از: ماهی هراتی، ماهی فراهان، ماهی زنبوری، ماهی کردستان و زیره ماهی. ”[۱۲]

طرح اصلی در این گروه بر مبنای محراب است. مکانی که در مساجد، مکان نمازگزاردن امام جماعت است. در این طرح‌ها معمولاً محراب را با تزییناتی از قبیل قندیل، گلدان و حتی درختچه‌های کوچک می‌پوشانند و گاه دو طرف محراب را با ستون‌های بزرگی که سقف محراب بر روی آن قرار دارد نشان می‌دهند. انواع طرح‌های این گروه عبارتند از: محرابی قندیلی، محرابی گلدانی و محرابی درختی. ”[۱۰]

چگونه می توان احساس بافنده قالی را درک کرد

در این طرح تمامی متن فرش از جهت طولی به ردیف‌های موازی تقسیم گشته و داخل این ردیف‌ها با نگاره‌هایی همچون بته جقه، انواع اسلیمی یا ختایی و گل و برگ‌های دیگر تقسیم می‌گردد. در واقع متن فرش به صورت راه راه می‌باشد .محرمات بته جقه‌ای معروف‌ترین طرح این گروه است. ”[۱۰]

کلیه نقوش از اشکال هندسی است و با استفاده از خط‌های زاویه دار ساخته می‌شوند.[۱۴] مانند: هندسی کف ساده، هندسی جوشقان، هندسی خاتم شیراز، هندسی لچک و ترنج و هندسی قابی. ”[۱۰]

این طرح‌ها عموماً توسط عشایر ایران بافته می‌شوند و اغلب نگاره‌ها و تزیینات طرح برگرفته از ذهن قالیبافان است. قرینگی در طرح معنایی ندارد. سادگی و عدم قرینه کاری نقوش از عوامل اصلی زیبایی طرح‌های این گروه است. ”[۱۰]

این طرح‌ها به مرور زمان وبا ادغام شدن طرح‌های مختلف به وجود آمده. برخی از طرح‌های تلفیقی به جهت تلفیق زیبا و صحیح نقوش مختلف از جذابیت بالایی برخوردارند. برخی دیگر ناشی از تلفیق نابهنجار چند طرح می‌باشند. گونه‌های مختلفی از طرح‌های تلفیقی را می‌توان نام برد مانند لچک و ترنج تلفیقی، تلفیقی دسته گلی، تلفیقی گل فرنگ، تلفیقی هندسی و… ”[۱۰]

سیسیل ادواردز در کتاب ارزشمند خود با نام قالی ایران اذعان می‌دارد: “آیا نقوش و اشکال طرح‌های قالی ایران هر یک نمایانگر یک نظریه یا نوعی زندگی و وجود است؟ هدف طراحان ایرانی ایجاد لذت بوسیله قرینه‌سازی و زیبایی است. آن‌ها یا طرح‌ها را از زندگی واقعی (طبیعت) الهام گرفته‌اند یا از منابع خارجی استفاده نموده‌اند. در هر یک از این دو حالت باید ارتباط داشتن این اشکال و نقوش را با افکار صوفیانه و عارفانه با احتیاط ذکر کرد. چه بسا این اشکال، شکل‌های ساده شده حیوانات، گیاهان و پرندگان باشد که با گذشت زمان تغییر یافته‌اند. آنچه مسلم است زن قالیباف وقتی پشت دار نشسته، بیشتر از آنچه دیده الهام گرفته می‌اندیشد. ” ”[۱۵]

همچنین به نقل از دکتر پرهام در زمانی که پژوهش در خصوص نمادپردازی مغرب زمین، جایگزین اندیشه‌های رمزی، نمادی و اساطیری مشرق زمین گردیده، نمادهای شرقی به قیاس با مفاهیم نمادی غربی سنجیده شدند. بدین ترتیب نقش مایه بید مجنون نقش مایه‌ای مالامال از غم و اندوه نام گرفت. فرش‌هایی با چنین نقش مایه فرش عزا و نقش بید مجنون بید گریان در نزد غریبان، تلقی گردید. در همین زمان بود که نگاره‌های سه گوش سر و گردن تجدید یافته جانوران کلید یونانی و قلاب و نقش مایه چهار بازویی میانه ترنج‌های قالیهای فارسی خرچنگ و رتیل نام گرفت. ”[۱۶]

بافت الگوی تکرار شده‌ای است که وزن دارد. بافت حتی می‌تواند شامل غلظت و رقت رنگ یا نور باشد. وزن در کار آهنگ حرکت آن است. این ملودی در حجم‌ها و سطوح نیز خود را نشان می‌دهد و حتی می‌توانیم این وزن یا ریتم را به صورت موضوعی در کار داشته باشیم یعنی ارتباطی که بین سوژه‌ها و فضای موضوعی اثر هنری به وجود می‌آید. بر مبنای این الگو، فرش‌ها از حیث ساختار به ساختارهای هندسی، گردان و انتزاعی قابل تقسیم‌اند. به لحاظ شکل و فرم به مدد خطوط انواع نقوش انسانی، گیاهی، جانوری، تلفیقی، اماکن ایجاد می‌شود و از لحاظ بافت که همان وزن و آهنگ کلی کار است در انواع تک موضوعی، خشتی، قاب قابی، محرمات، لچک ترنجی، بندی. اسلیمی قابل تقسیم‌اند.

صرف نظر از این تقسیم‌بندی محتوایی کلیه فرش‌های شاخصی که از نقوش گیاهی و حیوانی در آن استفاده می‌شود عبارتند از:

درختی؛ افشان؛ گلدانی (فرش سجاده‌ای، فرش محرابی) بوته‌ای؛ لچک ترنج؛ محرمات، گلستان؛ باغی، پالیز، بهشت؛ گل انار و شاه عباسی؛ بندی (مینا خانی و واگیره‌ای)؛ اسلیمی، ختایی؛ گل فرنگ، گل سرخ؛ خشتی، قاب قابی

شکار گاه، گرفت و گیر؛ ماهی در هم؛ شیری.
نگاره‌ها یا ریز نقش‌های مورد استفاده شامل گل‌های هشت پر، ۱۲پر، گله مرغی، طاووس، بز کوهی، قوچ، اسب، ماهی. پرنده و… است.

این روش بافت بیشتر در مناطق ترک‌زبان، آذربایجان، زنجان و بخشی از همدان کاربرد بیشتری داشته و در برخی از روایات آن را به ترکان سلجوقی نسبت داده‌اند. گره ترکی به دلیل اینکه با قلاب بافته می‌شود و دارای گره‌های متقارن است دارای کیفیت بهتر، دوام و استواری بیشتری است. در این روش از شانه‌های کوچک استفاده می‌شود و چله‌ها تحت کشش شدیدی هستند.

۱-به کاربردن قلاب که باعث می‌شود ریزترین فرش‌ها را با آن بافت.
۲-متقارن بودن گره‌ها و بسته بودن روی آن‌ها دوام بیشتری را برای فرش‌های ظریف تضمین می‌کند. به دلیل عدم استفاده از کوجی در روش ترکی باف ممکن است در اثر کشش بیش از حد در چله‌ها و پودهای میانی سرکجی ایجاد شود ویا به دلیل عدم توزیع یکنواخت ممکن است هنگام گرداندن فرش، اندکی تراکم چله بهم خورده و چله، دچار کشش، لغزش یا افزایش طول شود. از آنجا که شانه‌های ترکی، وزن و سنگینی شانه‌های فارسی را ندارد بنابراین با کوبیدن مداوم، فشردگی لازم را روی چله تأمین می‌کنند.[۲۰]

این روش عمدتاً در نواحی مرکزی و جنوبی ایران شامل شهرهای قم، اصفهان، یزد، کرمان و نواحی شمال شرقی ایران شامل خراسان و گرگان و به صورت کلی در مناطق فارسی‌زبان رایج بوده‌است. با اینکه این روش به دلیل استفاده از دست در بافت لطمه‌های بسیاری بر دست و بدن بافنده وارد می‌سازد، احتمال زیادی داشته که منسوخ گردد ولی بافندگان همچنان از این زوش بهره می‌برند و بخش اعظمی از فرش‌های تولیدی کشور را شامل می‌شود.

۱-این روش بیشتر برای بافت فرش‌های بزرگ و متوسط کاربرد دارد و به دلیل استفاده از پودهای ضخیم‌تر و چگالی بیشتر دارای استحکام و طول عمر بیشتری است. از بهترین انواع این فرش برای کاربری پوششی، [[فرش کاشان]] است که حدود ۳۰–۳۵ گره را شامل می‌شود.

۴-شل بودن چله‌ها در تمام طول بافت.[۲۱]

همان‌طور که در بافت پارچه از تار و پود بهره برده می‌شود در قالی بافی نیز اسکلت اصلی، تار و پود است.
تار (چله) نخ‌هایی است که ابتدا به صورت رشته‌های موازی روی دستگاه قالی بافی نصب می‌شود. این عمل را چله کش انجام می‌دهد. پود در هنگام بافت قالی توسط بافنده از لابلای چله‌ها رد شده بنابراین چله کشی یا چله دوانی، سوار کردن، انداختن یا گرداندن تعداد مشخصی نخ روی دار قالی برای قالی بافی است. تمامی این مراحل توسط یک یا دو نفر چله‌کش انجام می‌پذیرد. چله‌کش، نخ‌ها را روی ستون‌های افقی یا بالایی و پایینی که به اصطلاح سردار و زیردار نام دارد، می‌پیچد. چله کش باید به انواع نقشه تسلط داشته باشد و بتواند آن را بخواند.[۲۲]

چله‌کش، حسابگری است که با آگاهی از نقشه فرش، تعداد تارها و نوع آن‌ها و طول و عرض فرش را محاسبه می‌کند؛ و راه‌حل‌های مناسبی را در هنگام بروز مشکلات فنی ارائه می‌دهد.

چله‌کشی بر حسب محل بافت و سنت‌های بافندگی به دو شیوه تقسیم می‌گردد:

ابتدا نخ‌های چله به دور دو میخ که روی زمین محکم شده‌اند پیچیده شده و سپس به دار منتقل می‌گردد.

در این روش دو کارگر، یکی در بالا و دیگری در پایین دستگاه قالی بافی نشسته و نخ گلوله شده چله را به دو سمت پرتاب کرده و آن را به‌طور منظم در اطراف میله‌های سردار و زیردار (دور چله) می‌پیچند. این روش با وجود اینکه وقت بیشتری می‌گیرد ولی دقت و نظم بیشتری داشته و نتیجه‌ای رضایت بخش به همراه دارد.
پس از پایان کار بر روی نخ‌های چله یک ردیف زنجیره می‌زنند. زنجیره نوعی قلاب بافی است که هر بار بر روی چهار نخ انجام می‌گیرد و علاوه بر زیبایی و نظم لبه فرش باعث می‌شود گره‌ها روی چله حرکت نکنند.

گوشت یا قسمت اصلی فرش که با گره‌های زده شده بر روی تارهای قالی ایجاد می‌شود. این گره‌ها رشته‌های کوتاهی از پشم یا ابریشم اند که دور دو تار مقابل پیچیده می‌شوند و گره می‌خورند. بر اساس شکل ظاهری گره‌ها به دو نوع متقارن و نامتقارن تقسیم می‌شوند.

گره متقارن

تکه کوتاهی از یک رشته پشم یا ابریشم که به دور یک جفت تار می‌پیچد و از بین آن‌ها بیرون کشیده می‌شود.
نام‌های دیگر این نوع بافت: گره بسته – گره گوردس (ghordes knot).

فرش‌های بافته شده با این گره: ترک بافت.

کاربرد: بیشتر در بیت بافندگان ایلات قشقایی – بختیاری – شاهسون – افشار- کرد.

گره نامتقارن

یک رشته پشم یا ابریشم دو تار چله را در بر می‌گیرد به این صورت که این رشته پشم یا ابریشم یک چرخ کامل به دور یک تار و یک نیم چرخ به دور تار دیگر می‌زند.

نام‌های دیگر این نوع بافت: گره باز – گره سنه (senneh knot).

فرش‌های بافته شده با این گره: فارس بافت.

کاربرد: بیشتر در استان‌های شرقی – جنوب شرقی – مرکزی ایران. شهرهای کرمان – یزد – اراک – قم – نائین – کاشان – اصفهان و ایلات ترکمن. ”[۲۳]

تشخیص نوع گره در فرش بافته شده کمی دشوار است. در فرش‌های ریز بافت تشخیص نوع گره با ذره‌بین امکان‌پذیر است. در هر حال برای شناسایی نوع گره باید فرش را در امتداد پودها به طرف پشت آن تا نمود تا بطن آن دیده شود. اگر حلقه گره به وضوح قابل رویت نباشد و پرزها مانند دسته علف در کنار پودها روییده باشند و نخ و پود در میان دو ردیف گره به صورت خطی مستقیم دیده شود از نوع گره فارسی است. اگر حلقه گره در اطراف پرز به وضوح دیده شود و نخ پود به شکل خط دندانه دار باشد، گره از نوع ترکی است.
تعداد گره‌های فرش هرچه در واحد سطح بیشتر باشد مرغوبیت و استحکام قالی زیادتر و طرح و نقشه آن بهتر است. ”[۲۴]

تعداد گره برحسب نوع فرش در واحد سطح متغیر است. در فرش‌های ده‌بافت و ایلیاتی به‌طور معمول تعداد آن‌ها کمتر و در فرش‌های ظریف شهری اعداد آن‌ها گاهی حدود یک میلیون گره در متر مربع است. هرگاه در هنگام پودگذاری و بافت، به هر دلیلی ضخامت پودها و خامه فرش تغییر نماید یا بافنده عوض شود ویا تراکم چله کم یا زیاد شود، مشکلاتی مانند بالازدگی و پایین‌زدگی پیدا می‌شود یا به عبارتی دیگر ترنج فرش حالت مرکزیت خود را از دست می‌دهد و جابه‌جا می‌شود.

۱-فرش‌های درشت بافت: ۳۶۰ تا ۵۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۲-فرش‌های نیمه درشت بافت: ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۳-فرش‌های با بافت متوسط: ۱۰۰۰۰ تا ۲۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۴-فرش‌های نیمه ظریف: ۲۰۰۰ تا ۳۲۵۰ گره در دسی‌متر مربع.

۵-فرش‌های ظریف: ۳۲۵۰ تا ۵۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۶-فرش‌های فوق‌العاده ظریف: ۵۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۷-فرش‌های استثنایی با ریشه ابریشم: بیش از ۱۰۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

”[۱۲]

ابتدا یک ردیف از دار را با گره پر کرده و از محکم بودن آن‌ها اطمینان حاصل می‌گردد، سپس بر روی شبکه تارها، عمل پودگذاری انجام می‌پذیرد.
یک رشته نخ را که به پود معروف است از لابه‌لای تارهای فرش عبور داده و بر روی گره‌ها قرار می‌دهند. جنس پود بنابر سلیقهٔ بافنده و نوع فرش می‌تواند از جنس‌های مختلفی مانند: پنبه، پشم یا ابریشم بوده و دارای رنگهای گوناگونی باشد. پودها موجب انسجام و یکپارچه شدن قسمت‌های بافته شده و اتصال گره‌ها در بطن فرش می‌شوند. بعد از گذراندن پودها به وسیله شانهٔ مخصوص روی گره‌ها به سمت پایین چله زده می‌شود و آن‌ها را می‌کوبند تا به صورتی کامل در جسم فرش فرورود. پس از بافته شدن چند ردیف از فرش، به وسیلهٔ قیچی مخصوص سر ریشه‌ها را با دقت تمام به صورت یکنواخت می‌چیند. پس از خاتمهٔ بافت فرش در صورت لزوم، چند سانتی‌متر را گلیم بافی کرده و با چیدن تارها در فاصلهٔ دلخواه فرش را از دار جدا می‌کنند، سپس آن را روی زمین یا استوانهٔ مسطح قرار داده و آن را پرداخت می‌کنند. عملیات پرداخت در برخی شهرها مانند تهران و کرمان به وسیلهٔ ماشین‌های برقی مخصوص انجام می‌گیرد.
چنانچه پرزهای قالی پس از بافت، زیاد از حد کوتاه شوند به‌طوری‌که پرزها در هنگام لمس کردن با دست احساس نشوند به ارزش فرش لطمه وارد گشته و در اصطلاح به آن ته‌خواب یا خواب کوتاه گویند.
سنگ‌زدن عمل دیگری است که گاهی هنگام پرداخت روی فرش انجام میگرد. با این کار فلس‌های الیاف پشم کاملاً صیقلی شده، رنگ‌های اضافی روی الیاف از بین رفته و فرش حالت مخملی و ابریشمی مانند پیدا می‌کند. ”[۱۲]

تا اواسط دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، خامه قالی تنها با رنگهای گیاهی رنگ می شد. از آن زمان بود که رنگهای صنعتی بی کیفیتی به کشور وارد شد و خامه قالی را با این رنگها که درخشش و جلوه بیشتری داشت رنگ می کردند. این قالیها به «قالی جوهری» معروف شدند. اما چون این قالیها به مرور زمان کمرنگ می شدند، مشتریان قالیهای ایرانی در خارج اعتراض کردند. کیفیت برخی از این رنگها آن قدر پایین بود که با ریختن آب روی قالی، رنگ آن پخش می شد. مظفرالدین شاه قاجار در سال ۱۳۱۷ هجری قمری (۱۲۷۸ خورشیدی) فرمان داد که ورود رنگ صنعتی برای قالی به کشور ممنوع شود. با این حال، رنگ صنعتی همچنان به صورت قاچاق وارد شد و تولید قالی جوهری ادامه یافت. برخی قالیها نیز با مخلوطی از خامه هایی بافته می شدند که بعضی با رنگ گیاهی و بعضی با رنگ صنعتی رنگ آمیزی شده بودند. در سال ۱۲۸۸ خورشیدی وزارت تجارت صدور قالی جوهری را ممنوع کرد اما با اعتراض صادرکنندگان قالی ناچار به در نظر گرفتن استثنائاتی شد و تنها مالیات قالی جوهری را بیشتر از قالی با رنگ طبیعی قرار داد. [۲۵] در اردیبهشت ۱۳۰۱ مجلس شورای ملی پس از مذاکرات طولانی برای جلوگیری از افت کیفیت قالی صادراتی ایرانی، ورود رنگ صنعتی غیرثابت به کشور را ممنوع و برای قاچاق آن مجازات تعیین کرد و عوارض گمرکی صدور قالیهای جوهری موجود را به صورت تصاعدی بالا برد تا طی چند سال، صدور این قالیها کاملا متوقف شود.
اهمیت کنترل کیفیت رنگ قالی برای اقتصاد ایران آن قدر زیاد بود که دولت در سال ۱۲۹۴ خورشیدی یک شیمیست اروپایی برای تشخیص رنگ‌های جوهری از رنگ‌های ثابت از اروپا آورد که البته او تنها می توانست قالییهایی را کنترل کند که به تهران برده می شد.برای جبران این کمبود، عده ای از مأموران گمرک نزد این شیمیست مدتی آموزش می دیدند و سپس به گذرگاههای مرزی صدور قالی فرستاده می شدند. گاهی اطلاعات ناقص آنان که به تشخیص غلط می انجامید، باعث شکایت تجار می شد و در نتیجه، دولت تصمیم گرفت مدرسه رنگرزی در تهران دایر کند. در نخستین دوره این مدرسه، ده مآمور گمرک آموزش دیدند اما سپس تصمیم گرفته شد که در این مدرسه، علاوه بر تشخیص رنگ، شیوه نوین رنگرزی آموزش داده شود. در نتیجه دوره مدرسه دوساله شد و شاگردان آن از میان فرزندان رنگرزهای تهران انتخاب شدند.شاگردان می بایستی در دوره تحصیل، از چهار رنگ ثابت گیاهی (روناس و نیل و قرمز دانه و اسپوراک) ۱۷۰ رنگ ثابت تهیه کنند. دولت برای این مدرسه چهار معلم از بلژیک با حقوق سالیانه مجموعا ۱۸۶۰۰ تومان استخدام کرد و مدیریت مدرسه نیز با همان شیمیستی بود که در آغاز استخدام کرده بود. مجلس شورای ملی در اول مهر ۱۳۰۱ بودجه جداگانه سالیانه ۳۶۰۰ تومان نیز برای این مدرسه تصویب کرد. [۲۶]

یکی از ویژگی های قالی ایرانی وجود لچک و ترنج در آن است به طوری که اگر فرش را یک مستطیل کامل در نظر بگیریم محل تقاطع قطرهای این مستطیل محل قرارگیری ترنج در قالی است و لچک در گوشه این مستطیل قرار دارد.
ترنج‌های استفاده شده در قالی ها را گاهی حاصل از تقلید فرش بافان از هنر کتاب آرایی می دانند چرا که تا قبل از دوره صفوی هیچ نمونه قالی با طرح ترنج و لچک یافت نمی‌شود.
ترنج ها از تقوش اسلیمی و ختایی تشکیل شده اند که اکثرا به شکل دایره و بیضی اند ولی در شکل های لوزی و… نیز دیده می شوند.
گاهی ترنج در فرش را مانند خورشید در آسمان می دانند و گاهی نیز از آن به عنوان حوض در میان گلستان یاد می‌کنند.
ترنج ها دو دسته کلی دارند
1_ترنج های پیوسته
ترنج هایی که علاوه برقرارگیری در کنار یکدیگر به یکدیگر وصل هستند.
2_ترنج های سراسری
تک ترنجی است که اصولا بخش اعظمی از طرح قالی را تشکیل می‌دهد.
لچک ها نیز بر دو نوع کلی اند
لچک پیوسته
اینگونه لچک ها طوری ادامه پیدا کرده اند که در حاشیه قاب فرش ادامه پیدا می کنند و به یکدیگر متصل می شوند.
لچک ناپیوسته
اینگونه لچک ها با یکدیگر هیچ گونه اتصالی ندارند.

فهرستی از گونه‌های قالی ایرانی که از صنایع دستی همین خطه بوده و در امروز و در گذشته تولید می‌شده‌است.[۲۷]

بر پایهٔ: یساولی، جواد، قالی‌ها و قالیچه‌های ایران، جلد ۱، تهران: فرهنگسرا، چاپ سوم، ۱۳۷۴، مقدمه.

قالی ایرانی یا فرش ایرانی از دیرباز معروف و مورد استفاده بوده، سند آن نیز گزنفون تاریخ‌نگار یونانی در کتاب سیرت کوروش، در بین سال‌های ۴۳۰ تا ۳۴۵ پیش از میلاد می‌نویسد: «ایرانیان برای این‌که بسترشان نرم باشد قالیچه زیر بستر خود می‌گسترند.»[۱]
در زبان پهلوی به هر چیز گستردنی (فرش) ویسترگ می‌گفتند (ویستردن=گستردن)
سالنامهٔ چینی سوئی‌سو در دورهٔ ساسانی از فرش پشمی ایران به عنوان کالای وارداتی به چین نام می‌برد.[۲] فرش معروف بهارستان در کاخ تیسفون نیز به خاطر شکوهش بازتاب گسترده‌ای در ادبیات اسلامی داشته‌است. اگر چه برخی قصد دارند تاریخ فرش‌بافی را به هنر ترک و قبایل آسیای مرکزی مرتبط نمایند، اما با کشف قالی پازیریک که قدیمی‌ترین نمونهٔ قالی جهان که تاکنون یافته شده است، با نقوش اصیل هخامنشی است که در گور یخ‌زدهٔ یکی از فرمانروایان سکایی در درهٔ پازیریک در ۸۰ کیلومتری مغولستان بیرونی پیدا شده این ادعا را باطل می‌کند. سیروس پرهام با رد این ادعا بیان می‌دارد[۳]:

در آثار نقاشان اروپای قرن پانزدهم مسیحی هرچه فرش بود از آناتولی و قفقاز بود و نمونه های بازمانده از فرشبافی سده های سیزدهم و چهاردهم مسیحی نیز از قفقاز و آسیای صغیر و هیچ نمونه ی ماقبل صفوی که به تحقیق بافت ایران باشد، در دست نبود. در آن زمان هنوز قالی پازیریک نیز کشف نشده بود و تصور می رفت که قالیبافی دارای عمری هزار ساله و رواج آن درایران نیز مرهون شاهان صفوی است.

پژوهشگران قالی پازیریک را از دست‌بافت‌های پارت‌ها یا مادها و مربوط به دوره هخامنشی می‌دانند. هم‌اکنون ۴۰ درصد صادرات قالی ایرانی از طریق استان آذربایجان شرقی صورت می‌گیرد.[۴]

یکی از پدیده‌های قابل توجه در سال‌های اخیر روند رو به رشد جهانی شدن است؛ ایران نیز به منظور گسترش صادرات غیرنفتی و حضور در بازارهای جهانی درصدد پیوستن به سازمان تجارت جهانی(WTO) برآمده و در حال حاضر عضو ناظر این سازمان است. یکی از صنایع مهمی که بدین منظور باید مورد مطالعه قرار گیرد صنعت فرش دستبافت است. شاخص توان رقابت صادراتی فرش دستبافت ۶۵ رج ابریشمی اصفهان برابر با ۸۸/۰ است و بیانگر این است که فرش دستبافت ۶۵ رج ابریشمی استان اصفهان در شرایط فعلی در بازارهای جهانی دارای توان رقابت است. شاخص مزیت نسبی نیز بر اساس هزینه واحد که همان مزیت رقابتی واقعی در شرایط رقابت آزاد شرایط بعد از پیوستن ایران به (WTO) است، برابر با ۷۹/۰ و نشان دهنده مزیت نسبی این استان در تولید فرش مذکور می‌باشد.[۵]

فرش ایران دارای طرفدارن بسیاری در آمریکا می باشد. کشورهای آلمان و امارات از دیگر مقصدهای صادراتی ایران می باشند.[۶]

چگونه می توان احساس بافنده قالی را درک کرد

تاریخ فرش ایران دارای خلأ بسیاری می‌باشد و در زمان حال کمابیش با کمی شواهد در این زمینه مانند مدارک تاریخی و ادبی مستدل یا نقاشی‌های قدیمی اصیل که فرش‌های قدیمی را تجسم می‌کند رو به رویی دارد زیرا قالی‌ها و منسوجات و اشیاء مورد استفاده عمرشان بسیار کوتاه‌تر از مصنوعات هنری دست‌ساز دیگر مانند سفال لعابینه یا فلز است. محققین برای شواهدشان بر منابع اولیه نظیر انجیل و آثار هومر و بسیاری از مؤلفین و نویسندگان دیگر به جهت جبران فقدان شواهد تاریخی مذکور تکیه دارند متأسفانه آن‌ها با اتکا به ترجمه‌های موجود اولیه اغلب به خاطر خطای ترجمه و عدم درک درست گمراه شدند.

در هنر قالی بافی ایرانی به مثابهٔ یک هنر آنچه از نظرها دور ماند ارتباط خالق آن با جهان پیرامونی می‌باشد که تجلی آن را به بی واسطه‌ترین و مستقیم‌ترین وجه در آثار مشاهده می‌کنیم. قالی باف ایرانی که از باورهای مذهبی اسطوره‌ای خود در هیچ زمانی سترون نشده تفاوت عمده‌اش با هنرمند غربی در رابطهٔ متافیزیکی با زمین می‌باشد. قالی باف شرقی و به خصوص بافنده و طراح ایرانی زمین را گستردهٔ معاد و معاش دانسته شاید از همین جهت می‌باشد که در قالی شرقی هر نقش به عنصری نشانه گون از جهان بالایی تبدیل می‌گردد شاید به همین دلیل می‌باشد که اندازهٔ نقش‌هایی که او می‌زند به بزرگی نقش‌هایی که خداوندگارش می‌زند می‌باشد بنابراین گسترده و پنهانی قالی و آوردگاهی می‌گردد تا به مدد قوهٔ خلاقه پیرامون خود را محاکات کند و تلفیق ذوق و مشاهده رابر آن جایی بپاشاند که پس برخاک قدم بگذارد ممنوعیت نه چندان مستند به مدرک معتبر نقش حیوان با صورت انسان زدن و بدون آن که خود بخواهد عرصه‌ای را بر هنرمند قالی باف باز می‌کند که او را در گستردهٔ اشکال تجریدی قائم به فیگور جلو می‌برد نقش در قالی ایران هرگز به حوزهٔ‌ها و یه محض نخواهد رسید و در تجریدی‌ترین شکل خود و انتزاعی از ماهیت شکل برای رسیدن به وجود آن می‌باشد[۷]

فرش ایران و بحث در خصوص تاریخ ان همواره یکی از مسائل موردعلاقه شرق شناسان اعم از ایرانی و غیرایرانی بوده اما از آنجایی‌که بیشتر مطالعات انجام گرفته در این باره فاقد بنیاد علمی و به تعبیر دیگر از مبنای صحیح برخوردار نمی‌باشد در اغلب موارد با نتایج سراسر نادرست و حتی مغرضانه همراه بوده علاقه به تحقیق در مورد قالی ایرانی و سوابق تاریخی ان بیشتر از یکصد سال می‌باشدکه
توجه محققان غربی را به خود معطوف کرده‌است اما از آنجایی که توجه به هنر دیرینهٔ شرق دربسیاری موارد با اهداف
غیر باستان‌شناختی همراه بوده کوشیده‌اند که دربسیاری موارد از جمله تاریخ و تاریخ فرش بافی ایران را سراسر مخدوش کرده و با برخی
تصاویر غلط و استنتاجات شتابزدهٔ آن را به هنر ترک و قبایل آسیای مرکزی مرتبط گردانند که به ان پرداخت خواهیم کرد به گفتهٔ دکتر سیروس پرهام هنرهایی مانند قالی بافی که اختصاص به منطقه خاور نزدیک و خاورمیانه و به ویزه ایران است.[نیازمند منبع]

و قفقاز و ترکمنستان و آسیای صغیر و افغانستان داشته‌است ازهمان اول برای هنرشناسان عربی معمایی آزاردهنده بوده و چون نه به
یونان ورم و تمدن وفرهنگ باختری چسبیده می‌شد و نه به مسیحیت و نه می‌توانسته دستاورد یا دست‌آموز مستعمره نشین‌ها باشد اما دیری
نپایید که از برکت /درایت/تنی چند از باستان شناسان امپراتوری پروس وراه حل معما کشف گردید و قالیبافی هنر و صنعتی قلمداد گردید و در جوار و در پناه مغرب زمین و مسیحیت رشد کرده‌است و اعتلا گردید.[۸]

ازسال هزار و نهصد و شصت وشش که هانس ولف نوشت درفنون صنعتی ایران فرش بافی اهمیت زیادی دارد و با این حال اطلاعات کلی در چگونگی تکامل اولیهٔ آن در اختیار ماست تا به حال دانسته‌های جدید ناچیزی در دست نیست.
درحقیقت به شواهد و مدارک در مورد انواع منسوجات پیش از اسلام در اسلام به‌طور بسیار پراکنده‌است و ضرورت دارد با بررسی این‌گونه منسوجات باقی‌مانده که تابه امروز و آنانی که در آثار هنری و دیگر شواهد و مدارک و جنبه‌های غیرمستقیم بافت منعکس می‌باشد ان را کامل کردبه عنوان مثال در این مورد می‌توان نقش‌های باقی‌مانده وشکل‌های خیالی به دست ما آمده از حفاری‌ها را ذکر کرد ۲ در این درس تمرکز اصلی روی منسوجاتی است که به ما رسیده‌است و منظور آن نشان دادن گستردگی دامنهٔ این بافته‌های ایرانی و فنون کاربردی درانان در طول زمان وازان طریق فراهم آوردن یک زمینه برای پیگیری مرحله‌های تکمیلی بافت فرش<است کاردرهمتنیده شدن الیاف برای بافت پارچه در ایران متعلق به هزارهٔ پنجم پیش ازمیلاداست دردوتابوت سفالی متعلق به دوره‌های دلما که محتوای انهابقایای جسدهای کودک هابوده‌است و همین طورازپشتهٔ بی درسه گابی درکردستان اثرهایی ازمنسوجات نقش داروقطعه‌های دیگری سالم بدست آمده آیینهٔ مسی زنگ زدهٔ نوع ایلامی ازگوردوم درسیلک واقع در شمال مرکزایران بدست آمده که تاریخ ان حدود سه هزارسال پیش ازمیلاداست تکه‌هایی که به نظرمی ایدپارچهٔ نخی است ونخ ان به صورت e تابیده شده سالم اززیرخاک بدست آمده‌است ومنسوجات دیگری ازدوره‌های بعدازهزارهٔ سوم نسبتاسالم مانده درتپه حصارواقع در شمال شرقی ایران دوخنجرمسی وقطعه‌هایی ازپارچهٔ سوخته درمحوطهٔ aaatازساختمان سوخته وباخاک یکسان گردیده‌ای بدست آمده ودریک جای دیگرازان درگوری مربوط به بخش ای ای ای سی آثاری ازبست لباس وچوب بدست رسیده‌است[۹]

آغاز بافت فرش کلاسیک ایرانی به سلسله صفویه بازمی‌گردد و در شهرهایی نظیر تبریز، اصفهان، کاشان، مشهد، کرمان، جوشقان، یزد، استرآباد، هرات، شیروان، قره باغ و گیلان توسعه پیدا کرد و در همین زمان استفاده از طرح‌های ترنج در وسط قالی و لچک‌ها رایج شد. همچنین صادرات فرش ایرانی درزمان فتحعلی شاه و بعد از آن به دست ناصرالدین شاه وسعت گرفت و ایران را تبدیل به بزرگ‌ترین صادر کنندهٔ فرش دستباف کرد. خانواده حیدریان یکی از قدیمی‌ترین خانواده‌های تولید فرش‌های دستباف است که سابقه آن در تولید فرش دستباف به ۱۲۰ سال می‌رسد.

فرش بختیاری: گونه‌ای قالی ایرانی است که در خطه چهارمحال و بختیاری یافت و تولید می‌شده‌است. در همهٔ شهر و روستاهای این استان فرش بافی رایج است این کار از دیر باز به صورت سنتی انجام می‌شده و بیشتر توسط زنان و دختران در خانه انجام می‌شود. فرش بختیاری از دیر باز به خاطر نقش، رنگ و همچنین دوام بالا از محبوبیت خاصی برخوردار بوده‌است.

استان چهارمحال و بختیاری به علت شرایط جغرافیایی خاص خود و قرار گرفتن در منطقه ای کوهستانی و سردسیر، همواره از شرایط مساعدی برای تولید فرش دستباف برخوردار بوده‌است و تولید فرش نسبت به سایر صنایع دستی از اهمیت بیشتری برخوردار است و قالی عمده‌ترین صنعت دستی استان چهارمحال و بختیاری است که در درجه اول در روستاها، بعد در بین عشایر اسکان یافته و دست آخر در شهرها رواج کامل دارد. قالی از وسایل لوکس زندگی عشایر محسوب می‌شود و نشانگر منزلت و تفاخر آنهاست.

مهمترین مناطق قالیبافی در استان چهارمحال و بختیاری عبارتند از: چالشتر – سامان – اشگفتک – پیربلوط – ارجنگ – وردنجان – فرخ شهر – بروجن – بلداجی – فرادبنه – هیرگان – باباحیدر – اردل و نواحی تابعه آن – شلمزار و همچنین گروه فرش‌های طایفه اولاد.

فرش فارس: هنر و صنعت بافندگی فارس در وهله نخست، هنری عشایری و در وهله دوم هنری روستایی است که وابستگی به عشایر دارد. عشایر فارس بویژه قشقائیها و ایل خمسه بیش از دیگر عشایر به این هنر اشتغال دارند و روستائیان که در مسیر این ایل‌ها زندگی می‌کنند نیز به کار تولید فرش فارس و سایر دستبافت‌ها مبادرت می‌کنند.

طرح‌های آنها دارای رنگ آمیزی و طراوت خاصی است. البته در سالهای اخیر بافندگان عشایری به بافتن فرش برای فروش و به سلیقه مصرف‌کنندگان روی آورده‌اند. لیکن غالباً همان ذهنی بافی و رنگهای مرسوم پیشینیان خود را ادامه می‌دهند.

این «هنر- صنعت» به‌طور عمده به دست زنان انجام می‌شود. به‌طور کلی تولید دستبافته‌ها از مرحله ابتدایی تا آخرین مرحله به دست زنان صورت می‌گیرد. دار قالی ایل قشقایی مانند سایر عشایر افقی است و بافنده برای بافتن بر روی زمین می‌نشیند. بیشتر دارهای روستایی نیز افقی و گاه عمودی است. علت استفاده عشایر از دار افقی به این دلیل است که با زندگی کوچ نشینی آنها هماهنگی داشته و حمل آن بر پشت چارپایان به سهولت انجام می‌گیرد.

فرش‌های قشقایی معمولاً به طریق «ذهنی بافی» بافته می‌شود. این نقشه‌های ذهنی نوعی بازآفرینی سنتی است که از نسل‌های پیشین به امروزیان رسیده‌است. بافندگان ایلی همان نقوش را تکرار می‌کنند بدون آنکه از نقشه استفاده کنند. از این رو معمولاً هیچ دو فرشی کاملاً و عیناً شبیه یکدیگر نیست. بافندگان تازه‌کار از سرمشق‌هایی کمک می‌گیرند که «حور» نامیده می‌شود. بافندگان قشقایی این سرمشق‌ها را که یک یک نقشمایه‌ها و نگاره‌های اصلی بر آن بافته شده‌است. «دستور» می‌گویند. رنگ قالی‌های قشقایی کاملاً به سلیقه و خواست بافنده ارتباط دارد.

فرش هریس: گونه‌ای قالی ایرانی وآذربایجان از صنایع دستی همین خطه است که امروزه و در گذشته تولید می‌شده‌است. فرش هریس اثر خطوط شکسته و رنگ و طرح فرش هریس، حکایتی ایست از ورای درخشش صدها نقش و نگار چشم نواز، که بی تابانه حکایت عشق را در محراب هنر نجوا می‌کند، و هریس آذربایجان، این گهواره قالی بافی، که در هر گوشه ایی از آن، دل عاشق طراحی یا سر انگشتان بافنده ایی سبب آفرینش هنر زرین می‌شود که چشم و دل هر بیننده ایی را ارضا وعاشق خود می‌کند

این منطقه که در قرن ۱۳ به فرش بافی روی آورد، قالی‌های بسیار با کیفیت با بهره‌گیری از مجرب‌ترین قالیبافان که اکثر آنها را زنهای روستایی تشکیل می‌دادند تولید کرد

فرش هریس از رنگ‌های طبیعی و گیاهی با رنگرزی سنتی استفاده می‌کردند و پشم‌های مرغوب در این نوع فرش از گوسفندان محلی به جهت چله کشی استفاده شده‌است

رنگ قالی‌های هریس به دلیل بافت منطقه در گذشته تیره بوده‌است مانند: سرمه ای تیره، قرمز روناسی، لاکی، قهوه ای سیر، سبز تیره، مسی و …

برخی از رنگ‌های گیاهی عبارت است از: روناس، پوست پیاز، برای رنگ آبی از نیل کلکته، برای رنگ مشکی ازچوب سیاه، برای رنگ زرد از گیاه ذلیر و … که در قالی هریس بکار برده می‌شد.

نقشه فرش هریس از خطوط هندسی و خطوط افقی و عمودی شکسته بهره می‌برد که عده ای بر این باورند این طرح از مناطق کوهستانی در هریس الهام گرفته‌است، عدهٔ دیگری می‌گویند این طرح به صورت تصادفی به وجود آمده‌است.

شرکت فرش ایران، طرح‌های فرش ایران را به ۱۹ گروه اصلی بخش کرده‌است:

این گروه شامل تمام طرح‌هایی است که از نقوش و اشکال تزیینی بناها، عمارات و کاشیکاری‌های آن‌ها گرفته شده. طراحان فرش در برخی از طرح‌های اصلی نقوش این بناها بنابر سلیقه خود تغییراتی را انجام داده اما ساختار و تشابه اصلی طرح فرش با طرح اصلی بنا کاملاً حفظ گردیده‌است. معروف‌ترین طرح‌های این گروه عبارتند از:
گنبد مسجد شیخ لطف‌الله اصفهان، مسجد امام اصفهان، تخت جمشید شیراز، طاق بستان، مسجد جامع اصفهان و غیره”[۱۰]

اساس تمامی طرح‌های شاه عباسی بر مبنای کاربرد گل معروف شاه عباسی در این طرح است. گل‌های شاه عباسی به همراه بندهای ختایی و گاه تلفیقی با اسلیمی‌ها، انواع مختلفی از نقوش فرش را ایجاد می‌کنند. انواع طرح‌های این گروه عبارتند از: شاه عباسی لچک ترنج، شاه عباسی افشان، شاه عباسی درختی، شاه عباسی شیخ صفی، شاه عباسی جانوری، شاه عباسی هفت رنگ و…”[۱۰][۱۱]

فرم اصلی این طرح‌ها بر پایه گردش منظم و نقوش اسلیمی است. طرح‌های اسلیمی دارای انواع و اشکال مختلفی است که خود مورد طبقه یندی قرار می‌گیرد. از معروف‌ترین آن می‌توان به اسلیمی دهان اژدها اشاره کرد. انواع دیگر عبارتند از:اسلیمی بندی، اسلیمی افشان، اسلیمی کهکشانی، اسلیمی لچک و ترنج و…[۱۰] اسلیمی انواع بسیار زیاد دارد و معمولاً در بیشتر قالبها این طرح تکرار می‌گردد، اما در بعضی فرشها این طرح مسلط است. معروفترین اسلیمی‌ها، اسلیمی دهن اژدر است.

اغلب طرح‌های این گروه شباهت زیادی به طرح‌های فرش مناطق مرزی ایران و کشورهای همسایه دارد، ایرانیان با استفاده از هوش و ذکاوت خود تغییراتی در آن به وجود آورده‌اند. به همین دلیل به طرح‌های اقتباسی معروف‌اند. مانند طرح‌های معروف به قفقازی، طرح‌های اقتباسی گوبلنی. ”[۱۰]

اشکال و اجزا تشکیل دهنده بیشتر طرح‌ها به صورت پیوسته و بدون انقطاع ترسیم می‌شود در حالی که در طرح افشان اجزاء تشکیل دهنده طرح به صورت پراکنده و جدا از هم ولی با فاصله منظم از یکدیگر طراحی می‌گردند. در این طرح همهٔ بند و گل و برگ‌ها در متن فرش به صورت افشان و پراکنده بوده و هیچ‌کدام از گل و برگ‌ها دارای قرینه نمی‌باشند. معروف‌ترین این طرح‌ها عبارتند از: افشان دست گل، افشان شاخه پیچ، افشان اسلیمی، افشان شاه عباسی و گل‌فرنگ. ”[۱۲]

هنگامی که جزء کوچکی از طرح در متن فرش در جهات طولی و عرضی تکرار شده و به وسیلهٔ گیره به یکدیگر متصل شوند، به طرح بندی نامیده می‌گردد. معروف‌ترین طرح‌ها عبارتند از: بندی اسلیمی، بندی خشتی، بندی ترنج دار، بندی شیر و شکری، بندی شاخه گوزنی، بندی دسته گلی، بندی میناخانی یا ورامین. ”[۱۲]

از طرح‌های معروف و موفق در طرح قالی، که علاوه بر ایران در هندوستان نیز رواج دارد. اندازهٔ بته‌ها متفاوت است. گاه آنچنان بزرگ است که چند بته برای کل فرش کافی است ولی در بیشتر موارد بته‌ها با اندازه‌های کوچک در ردیف‌های موازی در متن فرش یا در حاشیهٔ قالی دیده می‌شوند. گاهی به سبک شکسته و گاهی به سبک منحنی ترسیم می‌گردند. این طرح‌ها رد فرش همدان، سنندج، کاشان ،سرآبند و قم دیده می‌شوند. معروف‌ترین طرح‌های بته‌ای عبارتند از: بته جقه یا مادر بچه، بته ترمه، بته سرآبندی، بته افشار، بته قلمکار اصفهان، بته کردستانی یا هشت پر، بته خراسان و بته میری.[۱۳] ”[۱۲]

اشکال درختان و شاخ و برگ و بوته‌ها، عناصر اصلی این طرح هستند. گاه در میان شاخ و برگ درختان، حضور پرندگان، و در پایین طرح حیوانات وحشی در حال چرا و استراحت دیده می‌شود. به این‌گونه طرح‌ها، طرح درختی حیوان دار گویند. اگر در طرح، شکارچیان در حال صید باشند به طرح درختی شکارگاه مرسوم می‌گردد. اگر میانهٔ فرش دارای برکهٔ آب با رنگ فیروزه‌ای باشد، طرح را درختی سبزی کاری یا آب‌نما گوییم. این طرح در بین بافندگان کاشان، اصفهان، تبریز، قم و تهران طرفدار داشته. حال آنکه تصویر درخت را بسیاری از کشورهای اروپایی به فال نیک می‌گیرند و آن را نشانهٔ تداوم عمر و خوشبختی و سعادت می‌دانند. به صورت درختی ترنج‌دار نیز وجود دارد. ”[۱۲]

طرح‌های ترکمن درگروه نقوش هندسی قرار دارند و به صورت ذهنی بافته می‌شوند. معروفترین طرح‌های ترکمن در ایران عبارتند از غزال گز، قاشقی، آخال، چهار فصلو یموت.[۱۰]

بنیاد اصلی این طرح‌ها نمایش صحنه‌های شکار و شکارگاه است. به نحوی که در قسمت‌های مختلف طرح یک سوار کار با وسیله‌ای همانند تیر و کمان یا نیزه مشغول شکار آهو یا سایر جانوران است. ”[۱۰]

کلیه طرح‌های این گروه بر مبنای گل‌های رنگارنگ چند پر، گلدان‌های فرنگی و گل‌های طبیعی به ویژه گل رز با رنگ‌های بسیار روشن نظیر زرد، آبی و سرخ می‌باشد. انواع طرح‌های گل فرنگ عبارتند از: گل فرنگ بیجار، گل فرنگ دسته گلی، گل فرنگ دسته گلی، گل فرنگ گل و بلبل، لچک و ترنج گل فرنگ، افشان گل فرنگ گل‌فرنگ مستوفی و…[۱۰]

متن فرش با اشکال هندسی، مربع و لوزی، شبکه بندی می‌شودو؛ و در داخل هر یک از این خانه‌ها نقش مایه‌هایی از قبیل گلدان گل، بته، شاخهٔ گل، درختانی مانند سرو و بید، پرندگان و … به‌طور مجرد ترسیم می‌گردند. هر خانه از لحاظ شکل و محتوا از خانهٔ مجاور متمایز است، این طرح‌ها را قاب قابی یا قاب خشتی می‌نامند. در این طرح متن قالی دارای چند ضلعی‌های منظم و غیر منظم می‌باشند. از معروف‌ترین طرح‌های آن می‌توان به قاب قرآنی، قاب بختیاری، قاب تصویری، قاب اسلیمی و … اشاره کرد. ”[۱۲]

طرحی زیبا و دلپسند، شکل گلدانی مزین به شاخه‌های گل، عنصر اصلی و غالب طرح است. اندازه‌های گاهی بزرگ و واحد گاهی کوچک با ردیف‌هایی موازی تمامی فرش را پوشش می‌دهد. گروه‌های فرعی عبارتند از: گلدانی محرابی، گلدانی ظل السلطان (گل و بلبل)، گلدان حاج خانومی، گلدانی ستونی و گلدان تکراری. این طرح در بین بافندگان شهرهای قم، تبریز، کاشان، آباده و کردستان مورد توجه است. ”[۱۲]

طرحی اصیل؛ زیبا و کنایه دار. درون مایه تشکیل دهندهٔ آن نقش ماهی را به یاد می‌آورد. طرحی سرچشمه گرفته از شرق ایران که به مرور گسترش یافته و در خراسان، کردستان و اراک مورد توجه است. گروه‌های فرعی عبارتند از: ماهی هراتی، ماهی فراهان، ماهی زنبوری، ماهی کردستان و زیره ماهی. ”[۱۲]

طرح اصلی در این گروه بر مبنای محراب است. مکانی که در مساجد، مکان نمازگزاردن امام جماعت است. در این طرح‌ها معمولاً محراب را با تزییناتی از قبیل قندیل، گلدان و حتی درختچه‌های کوچک می‌پوشانند و گاه دو طرف محراب را با ستون‌های بزرگی که سقف محراب بر روی آن قرار دارد نشان می‌دهند. انواع طرح‌های این گروه عبارتند از: محرابی قندیلی، محرابی گلدانی و محرابی درختی. ”[۱۰]

چگونه می توان احساس بافنده قالی را درک کرد

در این طرح تمامی متن فرش از جهت طولی به ردیف‌های موازی تقسیم گشته و داخل این ردیف‌ها با نگاره‌هایی همچون بته جقه، انواع اسلیمی یا ختایی و گل و برگ‌های دیگر تقسیم می‌گردد. در واقع متن فرش به صورت راه راه می‌باشد .محرمات بته جقه‌ای معروف‌ترین طرح این گروه است. ”[۱۰]

کلیه نقوش از اشکال هندسی است و با استفاده از خط‌های زاویه دار ساخته می‌شوند.[۱۴] مانند: هندسی کف ساده، هندسی جوشقان، هندسی خاتم شیراز، هندسی لچک و ترنج و هندسی قابی. ”[۱۰]

این طرح‌ها عموماً توسط عشایر ایران بافته می‌شوند و اغلب نگاره‌ها و تزیینات طرح برگرفته از ذهن قالیبافان است. قرینگی در طرح معنایی ندارد. سادگی و عدم قرینه کاری نقوش از عوامل اصلی زیبایی طرح‌های این گروه است. ”[۱۰]

این طرح‌ها به مرور زمان وبا ادغام شدن طرح‌های مختلف به وجود آمده. برخی از طرح‌های تلفیقی به جهت تلفیق زیبا و صحیح نقوش مختلف از جذابیت بالایی برخوردارند. برخی دیگر ناشی از تلفیق نابهنجار چند طرح می‌باشند. گونه‌های مختلفی از طرح‌های تلفیقی را می‌توان نام برد مانند لچک و ترنج تلفیقی، تلفیقی دسته گلی، تلفیقی گل فرنگ، تلفیقی هندسی و… ”[۱۰]

سیسیل ادواردز در کتاب ارزشمند خود با نام قالی ایران اذعان می‌دارد: “آیا نقوش و اشکال طرح‌های قالی ایران هر یک نمایانگر یک نظریه یا نوعی زندگی و وجود است؟ هدف طراحان ایرانی ایجاد لذت بوسیله قرینه‌سازی و زیبایی است. آن‌ها یا طرح‌ها را از زندگی واقعی (طبیعت) الهام گرفته‌اند یا از منابع خارجی استفاده نموده‌اند. در هر یک از این دو حالت باید ارتباط داشتن این اشکال و نقوش را با افکار صوفیانه و عارفانه با احتیاط ذکر کرد. چه بسا این اشکال، شکل‌های ساده شده حیوانات، گیاهان و پرندگان باشد که با گذشت زمان تغییر یافته‌اند. آنچه مسلم است زن قالیباف وقتی پشت دار نشسته، بیشتر از آنچه دیده الهام گرفته می‌اندیشد. ” ”[۱۵]

همچنین به نقل از دکتر پرهام در زمانی که پژوهش در خصوص نمادپردازی مغرب زمین، جایگزین اندیشه‌های رمزی، نمادی و اساطیری مشرق زمین گردیده، نمادهای شرقی به قیاس با مفاهیم نمادی غربی سنجیده شدند. بدین ترتیب نقش مایه بید مجنون نقش مایه‌ای مالامال از غم و اندوه نام گرفت. فرش‌هایی با چنین نقش مایه فرش عزا و نقش بید مجنون بید گریان در نزد غریبان، تلقی گردید. در همین زمان بود که نگاره‌های سه گوش سر و گردن تجدید یافته جانوران کلید یونانی و قلاب و نقش مایه چهار بازویی میانه ترنج‌های قالیهای فارسی خرچنگ و رتیل نام گرفت. ”[۱۶]

بافت الگوی تکرار شده‌ای است که وزن دارد. بافت حتی می‌تواند شامل غلظت و رقت رنگ یا نور باشد. وزن در کار آهنگ حرکت آن است. این ملودی در حجم‌ها و سطوح نیز خود را نشان می‌دهد و حتی می‌توانیم این وزن یا ریتم را به صورت موضوعی در کار داشته باشیم یعنی ارتباطی که بین سوژه‌ها و فضای موضوعی اثر هنری به وجود می‌آید. بر مبنای این الگو، فرش‌ها از حیث ساختار به ساختارهای هندسی، گردان و انتزاعی قابل تقسیم‌اند. به لحاظ شکل و فرم به مدد خطوط انواع نقوش انسانی، گیاهی، جانوری، تلفیقی، اماکن ایجاد می‌شود و از لحاظ بافت که همان وزن و آهنگ کلی کار است در انواع تک موضوعی، خشتی، قاب قابی، محرمات، لچک ترنجی، بندی. اسلیمی قابل تقسیم‌اند.

صرف نظر از این تقسیم‌بندی محتوایی کلیه فرش‌های شاخصی که از نقوش گیاهی و حیوانی در آن استفاده می‌شود عبارتند از:

درختی؛ افشان؛ گلدانی (فرش سجاده‌ای، فرش محرابی) بوته‌ای؛ لچک ترنج؛ محرمات، گلستان؛ باغی، پالیز، بهشت؛ گل انار و شاه عباسی؛ بندی (مینا خانی و واگیره‌ای)؛ اسلیمی، ختایی؛ گل فرنگ، گل سرخ؛ خشتی، قاب قابی

شکار گاه، گرفت و گیر؛ ماهی در هم؛ شیری.
نگاره‌ها یا ریز نقش‌های مورد استفاده شامل گل‌های هشت پر، ۱۲پر، گله مرغی، طاووس، بز کوهی، قوچ، اسب، ماهی. پرنده و… است.

این روش بافت بیشتر در مناطق ترک‌زبان، آذربایجان، زنجان و بخشی از همدان کاربرد بیشتری داشته و در برخی از روایات آن را به ترکان سلجوقی نسبت داده‌اند. گره ترکی به دلیل اینکه با قلاب بافته می‌شود و دارای گره‌های متقارن است دارای کیفیت بهتر، دوام و استواری بیشتری است. در این روش از شانه‌های کوچک استفاده می‌شود و چله‌ها تحت کشش شدیدی هستند.

۱-به کاربردن قلاب که باعث می‌شود ریزترین فرش‌ها را با آن بافت.
۲-متقارن بودن گره‌ها و بسته بودن روی آن‌ها دوام بیشتری را برای فرش‌های ظریف تضمین می‌کند. به دلیل عدم استفاده از کوجی در روش ترکی باف ممکن است در اثر کشش بیش از حد در چله‌ها و پودهای میانی سرکجی ایجاد شود ویا به دلیل عدم توزیع یکنواخت ممکن است هنگام گرداندن فرش، اندکی تراکم چله بهم خورده و چله، دچار کشش، لغزش یا افزایش طول شود. از آنجا که شانه‌های ترکی، وزن و سنگینی شانه‌های فارسی را ندارد بنابراین با کوبیدن مداوم، فشردگی لازم را روی چله تأمین می‌کنند.[۲۰]

این روش عمدتاً در نواحی مرکزی و جنوبی ایران شامل شهرهای قم، اصفهان، یزد، کرمان و نواحی شمال شرقی ایران شامل خراسان و گرگان و به صورت کلی در مناطق فارسی‌زبان رایج بوده‌است. با اینکه این روش به دلیل استفاده از دست در بافت لطمه‌های بسیاری بر دست و بدن بافنده وارد می‌سازد، احتمال زیادی داشته که منسوخ گردد ولی بافندگان همچنان از این زوش بهره می‌برند و بخش اعظمی از فرش‌های تولیدی کشور را شامل می‌شود.

۱-این روش بیشتر برای بافت فرش‌های بزرگ و متوسط کاربرد دارد و به دلیل استفاده از پودهای ضخیم‌تر و چگالی بیشتر دارای استحکام و طول عمر بیشتری است. از بهترین انواع این فرش برای کاربری پوششی، [[فرش کاشان]] است که حدود ۳۰–۳۵ گره را شامل می‌شود.

۴-شل بودن چله‌ها در تمام طول بافت.[۲۱]

همان‌طور که در بافت پارچه از تار و پود بهره برده می‌شود در قالی بافی نیز اسکلت اصلی، تار و پود است.
تار (چله) نخ‌هایی است که ابتدا به صورت رشته‌های موازی روی دستگاه قالی بافی نصب می‌شود. این عمل را چله کش انجام می‌دهد. پود در هنگام بافت قالی توسط بافنده از لابلای چله‌ها رد شده بنابراین چله کشی یا چله دوانی، سوار کردن، انداختن یا گرداندن تعداد مشخصی نخ روی دار قالی برای قالی بافی است. تمامی این مراحل توسط یک یا دو نفر چله‌کش انجام می‌پذیرد. چله‌کش، نخ‌ها را روی ستون‌های افقی یا بالایی و پایینی که به اصطلاح سردار و زیردار نام دارد، می‌پیچد. چله کش باید به انواع نقشه تسلط داشته باشد و بتواند آن را بخواند.[۲۲]

چله‌کش، حسابگری است که با آگاهی از نقشه فرش، تعداد تارها و نوع آن‌ها و طول و عرض فرش را محاسبه می‌کند؛ و راه‌حل‌های مناسبی را در هنگام بروز مشکلات فنی ارائه می‌دهد.

چله‌کشی بر حسب محل بافت و سنت‌های بافندگی به دو شیوه تقسیم می‌گردد:

ابتدا نخ‌های چله به دور دو میخ که روی زمین محکم شده‌اند پیچیده شده و سپس به دار منتقل می‌گردد.

در این روش دو کارگر، یکی در بالا و دیگری در پایین دستگاه قالی بافی نشسته و نخ گلوله شده چله را به دو سمت پرتاب کرده و آن را به‌طور منظم در اطراف میله‌های سردار و زیردار (دور چله) می‌پیچند. این روش با وجود اینکه وقت بیشتری می‌گیرد ولی دقت و نظم بیشتری داشته و نتیجه‌ای رضایت بخش به همراه دارد.
پس از پایان کار بر روی نخ‌های چله یک ردیف زنجیره می‌زنند. زنجیره نوعی قلاب بافی است که هر بار بر روی چهار نخ انجام می‌گیرد و علاوه بر زیبایی و نظم لبه فرش باعث می‌شود گره‌ها روی چله حرکت نکنند.

گوشت یا قسمت اصلی فرش که با گره‌های زده شده بر روی تارهای قالی ایجاد می‌شود. این گره‌ها رشته‌های کوتاهی از پشم یا ابریشم اند که دور دو تار مقابل پیچیده می‌شوند و گره می‌خورند. بر اساس شکل ظاهری گره‌ها به دو نوع متقارن و نامتقارن تقسیم می‌شوند.

گره متقارن

تکه کوتاهی از یک رشته پشم یا ابریشم که به دور یک جفت تار می‌پیچد و از بین آن‌ها بیرون کشیده می‌شود.
نام‌های دیگر این نوع بافت: گره بسته – گره گوردس (ghordes knot).

فرش‌های بافته شده با این گره: ترک بافت.

کاربرد: بیشتر در بیت بافندگان ایلات قشقایی – بختیاری – شاهسون – افشار- کرد.

گره نامتقارن

یک رشته پشم یا ابریشم دو تار چله را در بر می‌گیرد به این صورت که این رشته پشم یا ابریشم یک چرخ کامل به دور یک تار و یک نیم چرخ به دور تار دیگر می‌زند.

نام‌های دیگر این نوع بافت: گره باز – گره سنه (senneh knot).

فرش‌های بافته شده با این گره: فارس بافت.

کاربرد: بیشتر در استان‌های شرقی – جنوب شرقی – مرکزی ایران. شهرهای کرمان – یزد – اراک – قم – نائین – کاشان – اصفهان و ایلات ترکمن. ”[۲۳]

تشخیص نوع گره در فرش بافته شده کمی دشوار است. در فرش‌های ریز بافت تشخیص نوع گره با ذره‌بین امکان‌پذیر است. در هر حال برای شناسایی نوع گره باید فرش را در امتداد پودها به طرف پشت آن تا نمود تا بطن آن دیده شود. اگر حلقه گره به وضوح قابل رویت نباشد و پرزها مانند دسته علف در کنار پودها روییده باشند و نخ و پود در میان دو ردیف گره به صورت خطی مستقیم دیده شود از نوع گره فارسی است. اگر حلقه گره در اطراف پرز به وضوح دیده شود و نخ پود به شکل خط دندانه دار باشد، گره از نوع ترکی است.
تعداد گره‌های فرش هرچه در واحد سطح بیشتر باشد مرغوبیت و استحکام قالی زیادتر و طرح و نقشه آن بهتر است. ”[۲۴]

تعداد گره برحسب نوع فرش در واحد سطح متغیر است. در فرش‌های ده‌بافت و ایلیاتی به‌طور معمول تعداد آن‌ها کمتر و در فرش‌های ظریف شهری اعداد آن‌ها گاهی حدود یک میلیون گره در متر مربع است. هرگاه در هنگام پودگذاری و بافت، به هر دلیلی ضخامت پودها و خامه فرش تغییر نماید یا بافنده عوض شود ویا تراکم چله کم یا زیاد شود، مشکلاتی مانند بالازدگی و پایین‌زدگی پیدا می‌شود یا به عبارتی دیگر ترنج فرش حالت مرکزیت خود را از دست می‌دهد و جابه‌جا می‌شود.

۱-فرش‌های درشت بافت: ۳۶۰ تا ۵۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۲-فرش‌های نیمه درشت بافت: ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۳-فرش‌های با بافت متوسط: ۱۰۰۰۰ تا ۲۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۴-فرش‌های نیمه ظریف: ۲۰۰۰ تا ۳۲۵۰ گره در دسی‌متر مربع.

۵-فرش‌های ظریف: ۳۲۵۰ تا ۵۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۶-فرش‌های فوق‌العاده ظریف: ۵۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۷-فرش‌های استثنایی با ریشه ابریشم: بیش از ۱۰۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

”[۱۲]

ابتدا یک ردیف از دار را با گره پر کرده و از محکم بودن آن‌ها اطمینان حاصل می‌گردد، سپس بر روی شبکه تارها، عمل پودگذاری انجام می‌پذیرد.
یک رشته نخ را که به پود معروف است از لابه‌لای تارهای فرش عبور داده و بر روی گره‌ها قرار می‌دهند. جنس پود بنابر سلیقهٔ بافنده و نوع فرش می‌تواند از جنس‌های مختلفی مانند: پنبه، پشم یا ابریشم بوده و دارای رنگهای گوناگونی باشد. پودها موجب انسجام و یکپارچه شدن قسمت‌های بافته شده و اتصال گره‌ها در بطن فرش می‌شوند. بعد از گذراندن پودها به وسیله شانهٔ مخصوص روی گره‌ها به سمت پایین چله زده می‌شود و آن‌ها را می‌کوبند تا به صورتی کامل در جسم فرش فرورود. پس از بافته شدن چند ردیف از فرش، به وسیلهٔ قیچی مخصوص سر ریشه‌ها را با دقت تمام به صورت یکنواخت می‌چیند. پس از خاتمهٔ بافت فرش در صورت لزوم، چند سانتی‌متر را گلیم بافی کرده و با چیدن تارها در فاصلهٔ دلخواه فرش را از دار جدا می‌کنند، سپس آن را روی زمین یا استوانهٔ مسطح قرار داده و آن را پرداخت می‌کنند. عملیات پرداخت در برخی شهرها مانند تهران و کرمان به وسیلهٔ ماشین‌های برقی مخصوص انجام می‌گیرد.
چنانچه پرزهای قالی پس از بافت، زیاد از حد کوتاه شوند به‌طوری‌که پرزها در هنگام لمس کردن با دست احساس نشوند به ارزش فرش لطمه وارد گشته و در اصطلاح به آن ته‌خواب یا خواب کوتاه گویند.
سنگ‌زدن عمل دیگری است که گاهی هنگام پرداخت روی فرش انجام میگرد. با این کار فلس‌های الیاف پشم کاملاً صیقلی شده، رنگ‌های اضافی روی الیاف از بین رفته و فرش حالت مخملی و ابریشمی مانند پیدا می‌کند. ”[۱۲]

تا اواسط دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، خامه قالی تنها با رنگهای گیاهی رنگ می شد. از آن زمان بود که رنگهای صنعتی بی کیفیتی به کشور وارد شد و خامه قالی را با این رنگها که درخشش و جلوه بیشتری داشت رنگ می کردند. این قالیها به «قالی جوهری» معروف شدند. اما چون این قالیها به مرور زمان کمرنگ می شدند، مشتریان قالیهای ایرانی در خارج اعتراض کردند. کیفیت برخی از این رنگها آن قدر پایین بود که با ریختن آب روی قالی، رنگ آن پخش می شد. مظفرالدین شاه قاجار در سال ۱۳۱۷ هجری قمری (۱۲۷۸ خورشیدی) فرمان داد که ورود رنگ صنعتی برای قالی به کشور ممنوع شود. با این حال، رنگ صنعتی همچنان به صورت قاچاق وارد شد و تولید قالی جوهری ادامه یافت. برخی قالیها نیز با مخلوطی از خامه هایی بافته می شدند که بعضی با رنگ گیاهی و بعضی با رنگ صنعتی رنگ آمیزی شده بودند. در سال ۱۲۸۸ خورشیدی وزارت تجارت صدور قالی جوهری را ممنوع کرد اما با اعتراض صادرکنندگان قالی ناچار به در نظر گرفتن استثنائاتی شد و تنها مالیات قالی جوهری را بیشتر از قالی با رنگ طبیعی قرار داد. [۲۵] در اردیبهشت ۱۳۰۱ مجلس شورای ملی پس از مذاکرات طولانی برای جلوگیری از افت کیفیت قالی صادراتی ایرانی، ورود رنگ صنعتی غیرثابت به کشور را ممنوع و برای قاچاق آن مجازات تعیین کرد و عوارض گمرکی صدور قالیهای جوهری موجود را به صورت تصاعدی بالا برد تا طی چند سال، صدور این قالیها کاملا متوقف شود.
اهمیت کنترل کیفیت رنگ قالی برای اقتصاد ایران آن قدر زیاد بود که دولت در سال ۱۲۹۴ خورشیدی یک شیمیست اروپایی برای تشخیص رنگ‌های جوهری از رنگ‌های ثابت از اروپا آورد که البته او تنها می توانست قالییهایی را کنترل کند که به تهران برده می شد.برای جبران این کمبود، عده ای از مأموران گمرک نزد این شیمیست مدتی آموزش می دیدند و سپس به گذرگاههای مرزی صدور قالی فرستاده می شدند. گاهی اطلاعات ناقص آنان که به تشخیص غلط می انجامید، باعث شکایت تجار می شد و در نتیجه، دولت تصمیم گرفت مدرسه رنگرزی در تهران دایر کند. در نخستین دوره این مدرسه، ده مآمور گمرک آموزش دیدند اما سپس تصمیم گرفته شد که در این مدرسه، علاوه بر تشخیص رنگ، شیوه نوین رنگرزی آموزش داده شود. در نتیجه دوره مدرسه دوساله شد و شاگردان آن از میان فرزندان رنگرزهای تهران انتخاب شدند.شاگردان می بایستی در دوره تحصیل، از چهار رنگ ثابت گیاهی (روناس و نیل و قرمز دانه و اسپوراک) ۱۷۰ رنگ ثابت تهیه کنند. دولت برای این مدرسه چهار معلم از بلژیک با حقوق سالیانه مجموعا ۱۸۶۰۰ تومان استخدام کرد و مدیریت مدرسه نیز با همان شیمیستی بود که در آغاز استخدام کرده بود. مجلس شورای ملی در اول مهر ۱۳۰۱ بودجه جداگانه سالیانه ۳۶۰۰ تومان نیز برای این مدرسه تصویب کرد. [۲۶]

یکی از ویژگی های قالی ایرانی وجود لچک و ترنج در آن است به طوری که اگر فرش را یک مستطیل کامل در نظر بگیریم محل تقاطع قطرهای این مستطیل محل قرارگیری ترنج در قالی است و لچک در گوشه این مستطیل قرار دارد.
ترنج‌های استفاده شده در قالی ها را گاهی حاصل از تقلید فرش بافان از هنر کتاب آرایی می دانند چرا که تا قبل از دوره صفوی هیچ نمونه قالی با طرح ترنج و لچک یافت نمی‌شود.
ترنج ها از تقوش اسلیمی و ختایی تشکیل شده اند که اکثرا به شکل دایره و بیضی اند ولی در شکل های لوزی و… نیز دیده می شوند.
گاهی ترنج در فرش را مانند خورشید در آسمان می دانند و گاهی نیز از آن به عنوان حوض در میان گلستان یاد می‌کنند.
ترنج ها دو دسته کلی دارند
1_ترنج های پیوسته
ترنج هایی که علاوه برقرارگیری در کنار یکدیگر به یکدیگر وصل هستند.
2_ترنج های سراسری
تک ترنجی است که اصولا بخش اعظمی از طرح قالی را تشکیل می‌دهد.
لچک ها نیز بر دو نوع کلی اند
لچک پیوسته
اینگونه لچک ها طوری ادامه پیدا کرده اند که در حاشیه قاب فرش ادامه پیدا می کنند و به یکدیگر متصل می شوند.
لچک ناپیوسته
اینگونه لچک ها با یکدیگر هیچ گونه اتصالی ندارند.

فهرستی از گونه‌های قالی ایرانی که از صنایع دستی همین خطه بوده و در امروز و در گذشته تولید می‌شده‌است.[۲۷]

بر پایهٔ: یساولی، جواد، قالی‌ها و قالیچه‌های ایران، جلد ۱، تهران: فرهنگسرا، چاپ سوم، ۱۳۷۴، مقدمه.

قالی ایرانی یا فرش ایرانی از دیرباز معروف و مورد استفاده بوده، سند آن نیز گزنفون تاریخ‌نگار یونانی در کتاب سیرت کوروش، در بین سال‌های ۴۳۰ تا ۳۴۵ پیش از میلاد می‌نویسد: «ایرانیان برای این‌که بسترشان نرم باشد قالیچه زیر بستر خود می‌گسترند.»[۱]
در زبان پهلوی به هر چیز گستردنی (فرش) ویسترگ می‌گفتند (ویستردن=گستردن)
سالنامهٔ چینی سوئی‌سو در دورهٔ ساسانی از فرش پشمی ایران به عنوان کالای وارداتی به چین نام می‌برد.[۲] فرش معروف بهارستان در کاخ تیسفون نیز به خاطر شکوهش بازتاب گسترده‌ای در ادبیات اسلامی داشته‌است. اگر چه برخی قصد دارند تاریخ فرش‌بافی را به هنر ترک و قبایل آسیای مرکزی مرتبط نمایند، اما با کشف قالی پازیریک که قدیمی‌ترین نمونهٔ قالی جهان که تاکنون یافته شده است، با نقوش اصیل هخامنشی است که در گور یخ‌زدهٔ یکی از فرمانروایان سکایی در درهٔ پازیریک در ۸۰ کیلومتری مغولستان بیرونی پیدا شده این ادعا را باطل می‌کند. سیروس پرهام با رد این ادعا بیان می‌دارد[۳]:

در آثار نقاشان اروپای قرن پانزدهم مسیحی هرچه فرش بود از آناتولی و قفقاز بود و نمونه های بازمانده از فرشبافی سده های سیزدهم و چهاردهم مسیحی نیز از قفقاز و آسیای صغیر و هیچ نمونه ی ماقبل صفوی که به تحقیق بافت ایران باشد، در دست نبود. در آن زمان هنوز قالی پازیریک نیز کشف نشده بود و تصور می رفت که قالیبافی دارای عمری هزار ساله و رواج آن درایران نیز مرهون شاهان صفوی است.

پژوهشگران قالی پازیریک را از دست‌بافت‌های پارت‌ها یا مادها و مربوط به دوره هخامنشی می‌دانند. هم‌اکنون ۴۰ درصد صادرات قالی ایرانی از طریق استان آذربایجان شرقی صورت می‌گیرد.[۴]

یکی از پدیده‌های قابل توجه در سال‌های اخیر روند رو به رشد جهانی شدن است؛ ایران نیز به منظور گسترش صادرات غیرنفتی و حضور در بازارهای جهانی درصدد پیوستن به سازمان تجارت جهانی(WTO) برآمده و در حال حاضر عضو ناظر این سازمان است. یکی از صنایع مهمی که بدین منظور باید مورد مطالعه قرار گیرد صنعت فرش دستبافت است. شاخص توان رقابت صادراتی فرش دستبافت ۶۵ رج ابریشمی اصفهان برابر با ۸۸/۰ است و بیانگر این است که فرش دستبافت ۶۵ رج ابریشمی استان اصفهان در شرایط فعلی در بازارهای جهانی دارای توان رقابت است. شاخص مزیت نسبی نیز بر اساس هزینه واحد که همان مزیت رقابتی واقعی در شرایط رقابت آزاد شرایط بعد از پیوستن ایران به (WTO) است، برابر با ۷۹/۰ و نشان دهنده مزیت نسبی این استان در تولید فرش مذکور می‌باشد.[۵]

فرش ایران دارای طرفدارن بسیاری در آمریکا می باشد. کشورهای آلمان و امارات از دیگر مقصدهای صادراتی ایران می باشند.[۶]

چگونه می توان احساس بافنده قالی را درک کرد

تاریخ فرش ایران دارای خلأ بسیاری می‌باشد و در زمان حال کمابیش با کمی شواهد در این زمینه مانند مدارک تاریخی و ادبی مستدل یا نقاشی‌های قدیمی اصیل که فرش‌های قدیمی را تجسم می‌کند رو به رویی دارد زیرا قالی‌ها و منسوجات و اشیاء مورد استفاده عمرشان بسیار کوتاه‌تر از مصنوعات هنری دست‌ساز دیگر مانند سفال لعابینه یا فلز است. محققین برای شواهدشان بر منابع اولیه نظیر انجیل و آثار هومر و بسیاری از مؤلفین و نویسندگان دیگر به جهت جبران فقدان شواهد تاریخی مذکور تکیه دارند متأسفانه آن‌ها با اتکا به ترجمه‌های موجود اولیه اغلب به خاطر خطای ترجمه و عدم درک درست گمراه شدند.

در هنر قالی بافی ایرانی به مثابهٔ یک هنر آنچه از نظرها دور ماند ارتباط خالق آن با جهان پیرامونی می‌باشد که تجلی آن را به بی واسطه‌ترین و مستقیم‌ترین وجه در آثار مشاهده می‌کنیم. قالی باف ایرانی که از باورهای مذهبی اسطوره‌ای خود در هیچ زمانی سترون نشده تفاوت عمده‌اش با هنرمند غربی در رابطهٔ متافیزیکی با زمین می‌باشد. قالی باف شرقی و به خصوص بافنده و طراح ایرانی زمین را گستردهٔ معاد و معاش دانسته شاید از همین جهت می‌باشد که در قالی شرقی هر نقش به عنصری نشانه گون از جهان بالایی تبدیل می‌گردد شاید به همین دلیل می‌باشد که اندازهٔ نقش‌هایی که او می‌زند به بزرگی نقش‌هایی که خداوندگارش می‌زند می‌باشد بنابراین گسترده و پنهانی قالی و آوردگاهی می‌گردد تا به مدد قوهٔ خلاقه پیرامون خود را محاکات کند و تلفیق ذوق و مشاهده رابر آن جایی بپاشاند که پس برخاک قدم بگذارد ممنوعیت نه چندان مستند به مدرک معتبر نقش حیوان با صورت انسان زدن و بدون آن که خود بخواهد عرصه‌ای را بر هنرمند قالی باف باز می‌کند که او را در گستردهٔ اشکال تجریدی قائم به فیگور جلو می‌برد نقش در قالی ایران هرگز به حوزهٔ‌ها و یه محض نخواهد رسید و در تجریدی‌ترین شکل خود و انتزاعی از ماهیت شکل برای رسیدن به وجود آن می‌باشد[۷]

فرش ایران و بحث در خصوص تاریخ ان همواره یکی از مسائل موردعلاقه شرق شناسان اعم از ایرانی و غیرایرانی بوده اما از آنجایی‌که بیشتر مطالعات انجام گرفته در این باره فاقد بنیاد علمی و به تعبیر دیگر از مبنای صحیح برخوردار نمی‌باشد در اغلب موارد با نتایج سراسر نادرست و حتی مغرضانه همراه بوده علاقه به تحقیق در مورد قالی ایرانی و سوابق تاریخی ان بیشتر از یکصد سال می‌باشدکه
توجه محققان غربی را به خود معطوف کرده‌است اما از آنجایی که توجه به هنر دیرینهٔ شرق دربسیاری موارد با اهداف
غیر باستان‌شناختی همراه بوده کوشیده‌اند که دربسیاری موارد از جمله تاریخ و تاریخ فرش بافی ایران را سراسر مخدوش کرده و با برخی
تصاویر غلط و استنتاجات شتابزدهٔ آن را به هنر ترک و قبایل آسیای مرکزی مرتبط گردانند که به ان پرداخت خواهیم کرد به گفتهٔ دکتر سیروس پرهام هنرهایی مانند قالی بافی که اختصاص به منطقه خاور نزدیک و خاورمیانه و به ویزه ایران است.[نیازمند منبع]

و قفقاز و ترکمنستان و آسیای صغیر و افغانستان داشته‌است ازهمان اول برای هنرشناسان عربی معمایی آزاردهنده بوده و چون نه به
یونان ورم و تمدن وفرهنگ باختری چسبیده می‌شد و نه به مسیحیت و نه می‌توانسته دستاورد یا دست‌آموز مستعمره نشین‌ها باشد اما دیری
نپایید که از برکت /درایت/تنی چند از باستان شناسان امپراتوری پروس وراه حل معما کشف گردید و قالیبافی هنر و صنعتی قلمداد گردید و در جوار و در پناه مغرب زمین و مسیحیت رشد کرده‌است و اعتلا گردید.[۸]

ازسال هزار و نهصد و شصت وشش که هانس ولف نوشت درفنون صنعتی ایران فرش بافی اهمیت زیادی دارد و با این حال اطلاعات کلی در چگونگی تکامل اولیهٔ آن در اختیار ماست تا به حال دانسته‌های جدید ناچیزی در دست نیست.
درحقیقت به شواهد و مدارک در مورد انواع منسوجات پیش از اسلام در اسلام به‌طور بسیار پراکنده‌است و ضرورت دارد با بررسی این‌گونه منسوجات باقی‌مانده که تابه امروز و آنانی که در آثار هنری و دیگر شواهد و مدارک و جنبه‌های غیرمستقیم بافت منعکس می‌باشد ان را کامل کردبه عنوان مثال در این مورد می‌توان نقش‌های باقی‌مانده وشکل‌های خیالی به دست ما آمده از حفاری‌ها را ذکر کرد ۲ در این درس تمرکز اصلی روی منسوجاتی است که به ما رسیده‌است و منظور آن نشان دادن گستردگی دامنهٔ این بافته‌های ایرانی و فنون کاربردی درانان در طول زمان وازان طریق فراهم آوردن یک زمینه برای پیگیری مرحله‌های تکمیلی بافت فرش<است کاردرهمتنیده شدن الیاف برای بافت پارچه در ایران متعلق به هزارهٔ پنجم پیش ازمیلاداست دردوتابوت سفالی متعلق به دوره‌های دلما که محتوای انهابقایای جسدهای کودک هابوده‌است و همین طورازپشتهٔ بی درسه گابی درکردستان اثرهایی ازمنسوجات نقش داروقطعه‌های دیگری سالم بدست آمده آیینهٔ مسی زنگ زدهٔ نوع ایلامی ازگوردوم درسیلک واقع در شمال مرکزایران بدست آمده که تاریخ ان حدود سه هزارسال پیش ازمیلاداست تکه‌هایی که به نظرمی ایدپارچهٔ نخی است ونخ ان به صورت e تابیده شده سالم اززیرخاک بدست آمده‌است ومنسوجات دیگری ازدوره‌های بعدازهزارهٔ سوم نسبتاسالم مانده درتپه حصارواقع در شمال شرقی ایران دوخنجرمسی وقطعه‌هایی ازپارچهٔ سوخته درمحوطهٔ aaatازساختمان سوخته وباخاک یکسان گردیده‌ای بدست آمده ودریک جای دیگرازان درگوری مربوط به بخش ای ای ای سی آثاری ازبست لباس وچوب بدست رسیده‌است[۹]

آغاز بافت فرش کلاسیک ایرانی به سلسله صفویه بازمی‌گردد و در شهرهایی نظیر تبریز، اصفهان، کاشان، مشهد، کرمان، جوشقان، یزد، استرآباد، هرات، شیروان، قره باغ و گیلان توسعه پیدا کرد و در همین زمان استفاده از طرح‌های ترنج در وسط قالی و لچک‌ها رایج شد. همچنین صادرات فرش ایرانی درزمان فتحعلی شاه و بعد از آن به دست ناصرالدین شاه وسعت گرفت و ایران را تبدیل به بزرگ‌ترین صادر کنندهٔ فرش دستباف کرد. خانواده حیدریان یکی از قدیمی‌ترین خانواده‌های تولید فرش‌های دستباف است که سابقه آن در تولید فرش دستباف به ۱۲۰ سال می‌رسد.

فرش بختیاری: گونه‌ای قالی ایرانی است که در خطه چهارمحال و بختیاری یافت و تولید می‌شده‌است. در همهٔ شهر و روستاهای این استان فرش بافی رایج است این کار از دیر باز به صورت سنتی انجام می‌شده و بیشتر توسط زنان و دختران در خانه انجام می‌شود. فرش بختیاری از دیر باز به خاطر نقش، رنگ و همچنین دوام بالا از محبوبیت خاصی برخوردار بوده‌است.

استان چهارمحال و بختیاری به علت شرایط جغرافیایی خاص خود و قرار گرفتن در منطقه ای کوهستانی و سردسیر، همواره از شرایط مساعدی برای تولید فرش دستباف برخوردار بوده‌است و تولید فرش نسبت به سایر صنایع دستی از اهمیت بیشتری برخوردار است و قالی عمده‌ترین صنعت دستی استان چهارمحال و بختیاری است که در درجه اول در روستاها، بعد در بین عشایر اسکان یافته و دست آخر در شهرها رواج کامل دارد. قالی از وسایل لوکس زندگی عشایر محسوب می‌شود و نشانگر منزلت و تفاخر آنهاست.

مهمترین مناطق قالیبافی در استان چهارمحال و بختیاری عبارتند از: چالشتر – سامان – اشگفتک – پیربلوط – ارجنگ – وردنجان – فرخ شهر – بروجن – بلداجی – فرادبنه – هیرگان – باباحیدر – اردل و نواحی تابعه آن – شلمزار و همچنین گروه فرش‌های طایفه اولاد.

فرش فارس: هنر و صنعت بافندگی فارس در وهله نخست، هنری عشایری و در وهله دوم هنری روستایی است که وابستگی به عشایر دارد. عشایر فارس بویژه قشقائیها و ایل خمسه بیش از دیگر عشایر به این هنر اشتغال دارند و روستائیان که در مسیر این ایل‌ها زندگی می‌کنند نیز به کار تولید فرش فارس و سایر دستبافت‌ها مبادرت می‌کنند.

طرح‌های آنها دارای رنگ آمیزی و طراوت خاصی است. البته در سالهای اخیر بافندگان عشایری به بافتن فرش برای فروش و به سلیقه مصرف‌کنندگان روی آورده‌اند. لیکن غالباً همان ذهنی بافی و رنگهای مرسوم پیشینیان خود را ادامه می‌دهند.

این «هنر- صنعت» به‌طور عمده به دست زنان انجام می‌شود. به‌طور کلی تولید دستبافته‌ها از مرحله ابتدایی تا آخرین مرحله به دست زنان صورت می‌گیرد. دار قالی ایل قشقایی مانند سایر عشایر افقی است و بافنده برای بافتن بر روی زمین می‌نشیند. بیشتر دارهای روستایی نیز افقی و گاه عمودی است. علت استفاده عشایر از دار افقی به این دلیل است که با زندگی کوچ نشینی آنها هماهنگی داشته و حمل آن بر پشت چارپایان به سهولت انجام می‌گیرد.

فرش‌های قشقایی معمولاً به طریق «ذهنی بافی» بافته می‌شود. این نقشه‌های ذهنی نوعی بازآفرینی سنتی است که از نسل‌های پیشین به امروزیان رسیده‌است. بافندگان ایلی همان نقوش را تکرار می‌کنند بدون آنکه از نقشه استفاده کنند. از این رو معمولاً هیچ دو فرشی کاملاً و عیناً شبیه یکدیگر نیست. بافندگان تازه‌کار از سرمشق‌هایی کمک می‌گیرند که «حور» نامیده می‌شود. بافندگان قشقایی این سرمشق‌ها را که یک یک نقشمایه‌ها و نگاره‌های اصلی بر آن بافته شده‌است. «دستور» می‌گویند. رنگ قالی‌های قشقایی کاملاً به سلیقه و خواست بافنده ارتباط دارد.

فرش هریس: گونه‌ای قالی ایرانی وآذربایجان از صنایع دستی همین خطه است که امروزه و در گذشته تولید می‌شده‌است. فرش هریس اثر خطوط شکسته و رنگ و طرح فرش هریس، حکایتی ایست از ورای درخشش صدها نقش و نگار چشم نواز، که بی تابانه حکایت عشق را در محراب هنر نجوا می‌کند، و هریس آذربایجان، این گهواره قالی بافی، که در هر گوشه ایی از آن، دل عاشق طراحی یا سر انگشتان بافنده ایی سبب آفرینش هنر زرین می‌شود که چشم و دل هر بیننده ایی را ارضا وعاشق خود می‌کند

این منطقه که در قرن ۱۳ به فرش بافی روی آورد، قالی‌های بسیار با کیفیت با بهره‌گیری از مجرب‌ترین قالیبافان که اکثر آنها را زنهای روستایی تشکیل می‌دادند تولید کرد

فرش هریس از رنگ‌های طبیعی و گیاهی با رنگرزی سنتی استفاده می‌کردند و پشم‌های مرغوب در این نوع فرش از گوسفندان محلی به جهت چله کشی استفاده شده‌است

رنگ قالی‌های هریس به دلیل بافت منطقه در گذشته تیره بوده‌است مانند: سرمه ای تیره، قرمز روناسی، لاکی، قهوه ای سیر، سبز تیره، مسی و …

برخی از رنگ‌های گیاهی عبارت است از: روناس، پوست پیاز، برای رنگ آبی از نیل کلکته، برای رنگ مشکی ازچوب سیاه، برای رنگ زرد از گیاه ذلیر و … که در قالی هریس بکار برده می‌شد.

نقشه فرش هریس از خطوط هندسی و خطوط افقی و عمودی شکسته بهره می‌برد که عده ای بر این باورند این طرح از مناطق کوهستانی در هریس الهام گرفته‌است، عدهٔ دیگری می‌گویند این طرح به صورت تصادفی به وجود آمده‌است.

شرکت فرش ایران، طرح‌های فرش ایران را به ۱۹ گروه اصلی بخش کرده‌است:

این گروه شامل تمام طرح‌هایی است که از نقوش و اشکال تزیینی بناها، عمارات و کاشیکاری‌های آن‌ها گرفته شده. طراحان فرش در برخی از طرح‌های اصلی نقوش این بناها بنابر سلیقه خود تغییراتی را انجام داده اما ساختار و تشابه اصلی طرح فرش با طرح اصلی بنا کاملاً حفظ گردیده‌است. معروف‌ترین طرح‌های این گروه عبارتند از:
گنبد مسجد شیخ لطف‌الله اصفهان، مسجد امام اصفهان، تخت جمشید شیراز، طاق بستان، مسجد جامع اصفهان و غیره”[۱۰]

اساس تمامی طرح‌های شاه عباسی بر مبنای کاربرد گل معروف شاه عباسی در این طرح است. گل‌های شاه عباسی به همراه بندهای ختایی و گاه تلفیقی با اسلیمی‌ها، انواع مختلفی از نقوش فرش را ایجاد می‌کنند. انواع طرح‌های این گروه عبارتند از: شاه عباسی لچک ترنج، شاه عباسی افشان، شاه عباسی درختی، شاه عباسی شیخ صفی، شاه عباسی جانوری، شاه عباسی هفت رنگ و…”[۱۰][۱۱]

فرم اصلی این طرح‌ها بر پایه گردش منظم و نقوش اسلیمی است. طرح‌های اسلیمی دارای انواع و اشکال مختلفی است که خود مورد طبقه یندی قرار می‌گیرد. از معروف‌ترین آن می‌توان به اسلیمی دهان اژدها اشاره کرد. انواع دیگر عبارتند از:اسلیمی بندی، اسلیمی افشان، اسلیمی کهکشانی، اسلیمی لچک و ترنج و…[۱۰] اسلیمی انواع بسیار زیاد دارد و معمولاً در بیشتر قالبها این طرح تکرار می‌گردد، اما در بعضی فرشها این طرح مسلط است. معروفترین اسلیمی‌ها، اسلیمی دهن اژدر است.

اغلب طرح‌های این گروه شباهت زیادی به طرح‌های فرش مناطق مرزی ایران و کشورهای همسایه دارد، ایرانیان با استفاده از هوش و ذکاوت خود تغییراتی در آن به وجود آورده‌اند. به همین دلیل به طرح‌های اقتباسی معروف‌اند. مانند طرح‌های معروف به قفقازی، طرح‌های اقتباسی گوبلنی. ”[۱۰]

اشکال و اجزا تشکیل دهنده بیشتر طرح‌ها به صورت پیوسته و بدون انقطاع ترسیم می‌شود در حالی که در طرح افشان اجزاء تشکیل دهنده طرح به صورت پراکنده و جدا از هم ولی با فاصله منظم از یکدیگر طراحی می‌گردند. در این طرح همهٔ بند و گل و برگ‌ها در متن فرش به صورت افشان و پراکنده بوده و هیچ‌کدام از گل و برگ‌ها دارای قرینه نمی‌باشند. معروف‌ترین این طرح‌ها عبارتند از: افشان دست گل، افشان شاخه پیچ، افشان اسلیمی، افشان شاه عباسی و گل‌فرنگ. ”[۱۲]

هنگامی که جزء کوچکی از طرح در متن فرش در جهات طولی و عرضی تکرار شده و به وسیلهٔ گیره به یکدیگر متصل شوند، به طرح بندی نامیده می‌گردد. معروف‌ترین طرح‌ها عبارتند از: بندی اسلیمی، بندی خشتی، بندی ترنج دار، بندی شیر و شکری، بندی شاخه گوزنی، بندی دسته گلی، بندی میناخانی یا ورامین. ”[۱۲]

از طرح‌های معروف و موفق در طرح قالی، که علاوه بر ایران در هندوستان نیز رواج دارد. اندازهٔ بته‌ها متفاوت است. گاه آنچنان بزرگ است که چند بته برای کل فرش کافی است ولی در بیشتر موارد بته‌ها با اندازه‌های کوچک در ردیف‌های موازی در متن فرش یا در حاشیهٔ قالی دیده می‌شوند. گاهی به سبک شکسته و گاهی به سبک منحنی ترسیم می‌گردند. این طرح‌ها رد فرش همدان، سنندج، کاشان ،سرآبند و قم دیده می‌شوند. معروف‌ترین طرح‌های بته‌ای عبارتند از: بته جقه یا مادر بچه، بته ترمه، بته سرآبندی، بته افشار، بته قلمکار اصفهان، بته کردستانی یا هشت پر، بته خراسان و بته میری.[۱۳] ”[۱۲]

اشکال درختان و شاخ و برگ و بوته‌ها، عناصر اصلی این طرح هستند. گاه در میان شاخ و برگ درختان، حضور پرندگان، و در پایین طرح حیوانات وحشی در حال چرا و استراحت دیده می‌شود. به این‌گونه طرح‌ها، طرح درختی حیوان دار گویند. اگر در طرح، شکارچیان در حال صید باشند به طرح درختی شکارگاه مرسوم می‌گردد. اگر میانهٔ فرش دارای برکهٔ آب با رنگ فیروزه‌ای باشد، طرح را درختی سبزی کاری یا آب‌نما گوییم. این طرح در بین بافندگان کاشان، اصفهان، تبریز، قم و تهران طرفدار داشته. حال آنکه تصویر درخت را بسیاری از کشورهای اروپایی به فال نیک می‌گیرند و آن را نشانهٔ تداوم عمر و خوشبختی و سعادت می‌دانند. به صورت درختی ترنج‌دار نیز وجود دارد. ”[۱۲]

طرح‌های ترکمن درگروه نقوش هندسی قرار دارند و به صورت ذهنی بافته می‌شوند. معروفترین طرح‌های ترکمن در ایران عبارتند از غزال گز، قاشقی، آخال، چهار فصلو یموت.[۱۰]

بنیاد اصلی این طرح‌ها نمایش صحنه‌های شکار و شکارگاه است. به نحوی که در قسمت‌های مختلف طرح یک سوار کار با وسیله‌ای همانند تیر و کمان یا نیزه مشغول شکار آهو یا سایر جانوران است. ”[۱۰]

کلیه طرح‌های این گروه بر مبنای گل‌های رنگارنگ چند پر، گلدان‌های فرنگی و گل‌های طبیعی به ویژه گل رز با رنگ‌های بسیار روشن نظیر زرد، آبی و سرخ می‌باشد. انواع طرح‌های گل فرنگ عبارتند از: گل فرنگ بیجار، گل فرنگ دسته گلی، گل فرنگ دسته گلی، گل فرنگ گل و بلبل، لچک و ترنج گل فرنگ، افشان گل فرنگ گل‌فرنگ مستوفی و…[۱۰]

متن فرش با اشکال هندسی، مربع و لوزی، شبکه بندی می‌شودو؛ و در داخل هر یک از این خانه‌ها نقش مایه‌هایی از قبیل گلدان گل، بته، شاخهٔ گل، درختانی مانند سرو و بید، پرندگان و … به‌طور مجرد ترسیم می‌گردند. هر خانه از لحاظ شکل و محتوا از خانهٔ مجاور متمایز است، این طرح‌ها را قاب قابی یا قاب خشتی می‌نامند. در این طرح متن قالی دارای چند ضلعی‌های منظم و غیر منظم می‌باشند. از معروف‌ترین طرح‌های آن می‌توان به قاب قرآنی، قاب بختیاری، قاب تصویری، قاب اسلیمی و … اشاره کرد. ”[۱۲]

طرحی زیبا و دلپسند، شکل گلدانی مزین به شاخه‌های گل، عنصر اصلی و غالب طرح است. اندازه‌های گاهی بزرگ و واحد گاهی کوچک با ردیف‌هایی موازی تمامی فرش را پوشش می‌دهد. گروه‌های فرعی عبارتند از: گلدانی محرابی، گلدانی ظل السلطان (گل و بلبل)، گلدان حاج خانومی، گلدانی ستونی و گلدان تکراری. این طرح در بین بافندگان شهرهای قم، تبریز، کاشان، آباده و کردستان مورد توجه است. ”[۱۲]

طرحی اصیل؛ زیبا و کنایه دار. درون مایه تشکیل دهندهٔ آن نقش ماهی را به یاد می‌آورد. طرحی سرچشمه گرفته از شرق ایران که به مرور گسترش یافته و در خراسان، کردستان و اراک مورد توجه است. گروه‌های فرعی عبارتند از: ماهی هراتی، ماهی فراهان، ماهی زنبوری، ماهی کردستان و زیره ماهی. ”[۱۲]

طرح اصلی در این گروه بر مبنای محراب است. مکانی که در مساجد، مکان نمازگزاردن امام جماعت است. در این طرح‌ها معمولاً محراب را با تزییناتی از قبیل قندیل، گلدان و حتی درختچه‌های کوچک می‌پوشانند و گاه دو طرف محراب را با ستون‌های بزرگی که سقف محراب بر روی آن قرار دارد نشان می‌دهند. انواع طرح‌های این گروه عبارتند از: محرابی قندیلی، محرابی گلدانی و محرابی درختی. ”[۱۰]

چگونه می توان احساس بافنده قالی را درک کرد

در این طرح تمامی متن فرش از جهت طولی به ردیف‌های موازی تقسیم گشته و داخل این ردیف‌ها با نگاره‌هایی همچون بته جقه، انواع اسلیمی یا ختایی و گل و برگ‌های دیگر تقسیم می‌گردد. در واقع متن فرش به صورت راه راه می‌باشد .محرمات بته جقه‌ای معروف‌ترین طرح این گروه است. ”[۱۰]

کلیه نقوش از اشکال هندسی است و با استفاده از خط‌های زاویه دار ساخته می‌شوند.[۱۴] مانند: هندسی کف ساده، هندسی جوشقان، هندسی خاتم شیراز، هندسی لچک و ترنج و هندسی قابی. ”[۱۰]

این طرح‌ها عموماً توسط عشایر ایران بافته می‌شوند و اغلب نگاره‌ها و تزیینات طرح برگرفته از ذهن قالیبافان است. قرینگی در طرح معنایی ندارد. سادگی و عدم قرینه کاری نقوش از عوامل اصلی زیبایی طرح‌های این گروه است. ”[۱۰]

این طرح‌ها به مرور زمان وبا ادغام شدن طرح‌های مختلف به وجود آمده. برخی از طرح‌های تلفیقی به جهت تلفیق زیبا و صحیح نقوش مختلف از جذابیت بالایی برخوردارند. برخی دیگر ناشی از تلفیق نابهنجار چند طرح می‌باشند. گونه‌های مختلفی از طرح‌های تلفیقی را می‌توان نام برد مانند لچک و ترنج تلفیقی، تلفیقی دسته گلی، تلفیقی گل فرنگ، تلفیقی هندسی و… ”[۱۰]

سیسیل ادواردز در کتاب ارزشمند خود با نام قالی ایران اذعان می‌دارد: “آیا نقوش و اشکال طرح‌های قالی ایران هر یک نمایانگر یک نظریه یا نوعی زندگی و وجود است؟ هدف طراحان ایرانی ایجاد لذت بوسیله قرینه‌سازی و زیبایی است. آن‌ها یا طرح‌ها را از زندگی واقعی (طبیعت) الهام گرفته‌اند یا از منابع خارجی استفاده نموده‌اند. در هر یک از این دو حالت باید ارتباط داشتن این اشکال و نقوش را با افکار صوفیانه و عارفانه با احتیاط ذکر کرد. چه بسا این اشکال، شکل‌های ساده شده حیوانات، گیاهان و پرندگان باشد که با گذشت زمان تغییر یافته‌اند. آنچه مسلم است زن قالیباف وقتی پشت دار نشسته، بیشتر از آنچه دیده الهام گرفته می‌اندیشد. ” ”[۱۵]

همچنین به نقل از دکتر پرهام در زمانی که پژوهش در خصوص نمادپردازی مغرب زمین، جایگزین اندیشه‌های رمزی، نمادی و اساطیری مشرق زمین گردیده، نمادهای شرقی به قیاس با مفاهیم نمادی غربی سنجیده شدند. بدین ترتیب نقش مایه بید مجنون نقش مایه‌ای مالامال از غم و اندوه نام گرفت. فرش‌هایی با چنین نقش مایه فرش عزا و نقش بید مجنون بید گریان در نزد غریبان، تلقی گردید. در همین زمان بود که نگاره‌های سه گوش سر و گردن تجدید یافته جانوران کلید یونانی و قلاب و نقش مایه چهار بازویی میانه ترنج‌های قالیهای فارسی خرچنگ و رتیل نام گرفت. ”[۱۶]

بافت الگوی تکرار شده‌ای است که وزن دارد. بافت حتی می‌تواند شامل غلظت و رقت رنگ یا نور باشد. وزن در کار آهنگ حرکت آن است. این ملودی در حجم‌ها و سطوح نیز خود را نشان می‌دهد و حتی می‌توانیم این وزن یا ریتم را به صورت موضوعی در کار داشته باشیم یعنی ارتباطی که بین سوژه‌ها و فضای موضوعی اثر هنری به وجود می‌آید. بر مبنای این الگو، فرش‌ها از حیث ساختار به ساختارهای هندسی، گردان و انتزاعی قابل تقسیم‌اند. به لحاظ شکل و فرم به مدد خطوط انواع نقوش انسانی، گیاهی، جانوری، تلفیقی، اماکن ایجاد می‌شود و از لحاظ بافت که همان وزن و آهنگ کلی کار است در انواع تک موضوعی، خشتی، قاب قابی، محرمات، لچک ترنجی، بندی. اسلیمی قابل تقسیم‌اند.

صرف نظر از این تقسیم‌بندی محتوایی کلیه فرش‌های شاخصی که از نقوش گیاهی و حیوانی در آن استفاده می‌شود عبارتند از:

درختی؛ افشان؛ گلدانی (فرش سجاده‌ای، فرش محرابی) بوته‌ای؛ لچک ترنج؛ محرمات، گلستان؛ باغی، پالیز، بهشت؛ گل انار و شاه عباسی؛ بندی (مینا خانی و واگیره‌ای)؛ اسلیمی، ختایی؛ گل فرنگ، گل سرخ؛ خشتی، قاب قابی

شکار گاه، گرفت و گیر؛ ماهی در هم؛ شیری.
نگاره‌ها یا ریز نقش‌های مورد استفاده شامل گل‌های هشت پر، ۱۲پر، گله مرغی، طاووس، بز کوهی، قوچ، اسب، ماهی. پرنده و… است.

این روش بافت بیشتر در مناطق ترک‌زبان، آذربایجان، زنجان و بخشی از همدان کاربرد بیشتری داشته و در برخی از روایات آن را به ترکان سلجوقی نسبت داده‌اند. گره ترکی به دلیل اینکه با قلاب بافته می‌شود و دارای گره‌های متقارن است دارای کیفیت بهتر، دوام و استواری بیشتری است. در این روش از شانه‌های کوچک استفاده می‌شود و چله‌ها تحت کشش شدیدی هستند.

۱-به کاربردن قلاب که باعث می‌شود ریزترین فرش‌ها را با آن بافت.
۲-متقارن بودن گره‌ها و بسته بودن روی آن‌ها دوام بیشتری را برای فرش‌های ظریف تضمین می‌کند. به دلیل عدم استفاده از کوجی در روش ترکی باف ممکن است در اثر کشش بیش از حد در چله‌ها و پودهای میانی سرکجی ایجاد شود ویا به دلیل عدم توزیع یکنواخت ممکن است هنگام گرداندن فرش، اندکی تراکم چله بهم خورده و چله، دچار کشش، لغزش یا افزایش طول شود. از آنجا که شانه‌های ترکی، وزن و سنگینی شانه‌های فارسی را ندارد بنابراین با کوبیدن مداوم، فشردگی لازم را روی چله تأمین می‌کنند.[۲۰]

این روش عمدتاً در نواحی مرکزی و جنوبی ایران شامل شهرهای قم، اصفهان، یزد، کرمان و نواحی شمال شرقی ایران شامل خراسان و گرگان و به صورت کلی در مناطق فارسی‌زبان رایج بوده‌است. با اینکه این روش به دلیل استفاده از دست در بافت لطمه‌های بسیاری بر دست و بدن بافنده وارد می‌سازد، احتمال زیادی داشته که منسوخ گردد ولی بافندگان همچنان از این زوش بهره می‌برند و بخش اعظمی از فرش‌های تولیدی کشور را شامل می‌شود.

۱-این روش بیشتر برای بافت فرش‌های بزرگ و متوسط کاربرد دارد و به دلیل استفاده از پودهای ضخیم‌تر و چگالی بیشتر دارای استحکام و طول عمر بیشتری است. از بهترین انواع این فرش برای کاربری پوششی، [[فرش کاشان]] است که حدود ۳۰–۳۵ گره را شامل می‌شود.

۴-شل بودن چله‌ها در تمام طول بافت.[۲۱]

همان‌طور که در بافت پارچه از تار و پود بهره برده می‌شود در قالی بافی نیز اسکلت اصلی، تار و پود است.
تار (چله) نخ‌هایی است که ابتدا به صورت رشته‌های موازی روی دستگاه قالی بافی نصب می‌شود. این عمل را چله کش انجام می‌دهد. پود در هنگام بافت قالی توسط بافنده از لابلای چله‌ها رد شده بنابراین چله کشی یا چله دوانی، سوار کردن، انداختن یا گرداندن تعداد مشخصی نخ روی دار قالی برای قالی بافی است. تمامی این مراحل توسط یک یا دو نفر چله‌کش انجام می‌پذیرد. چله‌کش، نخ‌ها را روی ستون‌های افقی یا بالایی و پایینی که به اصطلاح سردار و زیردار نام دارد، می‌پیچد. چله کش باید به انواع نقشه تسلط داشته باشد و بتواند آن را بخواند.[۲۲]

چله‌کش، حسابگری است که با آگاهی از نقشه فرش، تعداد تارها و نوع آن‌ها و طول و عرض فرش را محاسبه می‌کند؛ و راه‌حل‌های مناسبی را در هنگام بروز مشکلات فنی ارائه می‌دهد.

چله‌کشی بر حسب محل بافت و سنت‌های بافندگی به دو شیوه تقسیم می‌گردد:

ابتدا نخ‌های چله به دور دو میخ که روی زمین محکم شده‌اند پیچیده شده و سپس به دار منتقل می‌گردد.

در این روش دو کارگر، یکی در بالا و دیگری در پایین دستگاه قالی بافی نشسته و نخ گلوله شده چله را به دو سمت پرتاب کرده و آن را به‌طور منظم در اطراف میله‌های سردار و زیردار (دور چله) می‌پیچند. این روش با وجود اینکه وقت بیشتری می‌گیرد ولی دقت و نظم بیشتری داشته و نتیجه‌ای رضایت بخش به همراه دارد.
پس از پایان کار بر روی نخ‌های چله یک ردیف زنجیره می‌زنند. زنجیره نوعی قلاب بافی است که هر بار بر روی چهار نخ انجام می‌گیرد و علاوه بر زیبایی و نظم لبه فرش باعث می‌شود گره‌ها روی چله حرکت نکنند.

گوشت یا قسمت اصلی فرش که با گره‌های زده شده بر روی تارهای قالی ایجاد می‌شود. این گره‌ها رشته‌های کوتاهی از پشم یا ابریشم اند که دور دو تار مقابل پیچیده می‌شوند و گره می‌خورند. بر اساس شکل ظاهری گره‌ها به دو نوع متقارن و نامتقارن تقسیم می‌شوند.

گره متقارن

تکه کوتاهی از یک رشته پشم یا ابریشم که به دور یک جفت تار می‌پیچد و از بین آن‌ها بیرون کشیده می‌شود.
نام‌های دیگر این نوع بافت: گره بسته – گره گوردس (ghordes knot).

فرش‌های بافته شده با این گره: ترک بافت.

کاربرد: بیشتر در بیت بافندگان ایلات قشقایی – بختیاری – شاهسون – افشار- کرد.

گره نامتقارن

یک رشته پشم یا ابریشم دو تار چله را در بر می‌گیرد به این صورت که این رشته پشم یا ابریشم یک چرخ کامل به دور یک تار و یک نیم چرخ به دور تار دیگر می‌زند.

نام‌های دیگر این نوع بافت: گره باز – گره سنه (senneh knot).

فرش‌های بافته شده با این گره: فارس بافت.

کاربرد: بیشتر در استان‌های شرقی – جنوب شرقی – مرکزی ایران. شهرهای کرمان – یزد – اراک – قم – نائین – کاشان – اصفهان و ایلات ترکمن. ”[۲۳]

تشخیص نوع گره در فرش بافته شده کمی دشوار است. در فرش‌های ریز بافت تشخیص نوع گره با ذره‌بین امکان‌پذیر است. در هر حال برای شناسایی نوع گره باید فرش را در امتداد پودها به طرف پشت آن تا نمود تا بطن آن دیده شود. اگر حلقه گره به وضوح قابل رویت نباشد و پرزها مانند دسته علف در کنار پودها روییده باشند و نخ و پود در میان دو ردیف گره به صورت خطی مستقیم دیده شود از نوع گره فارسی است. اگر حلقه گره در اطراف پرز به وضوح دیده شود و نخ پود به شکل خط دندانه دار باشد، گره از نوع ترکی است.
تعداد گره‌های فرش هرچه در واحد سطح بیشتر باشد مرغوبیت و استحکام قالی زیادتر و طرح و نقشه آن بهتر است. ”[۲۴]

تعداد گره برحسب نوع فرش در واحد سطح متغیر است. در فرش‌های ده‌بافت و ایلیاتی به‌طور معمول تعداد آن‌ها کمتر و در فرش‌های ظریف شهری اعداد آن‌ها گاهی حدود یک میلیون گره در متر مربع است. هرگاه در هنگام پودگذاری و بافت، به هر دلیلی ضخامت پودها و خامه فرش تغییر نماید یا بافنده عوض شود ویا تراکم چله کم یا زیاد شود، مشکلاتی مانند بالازدگی و پایین‌زدگی پیدا می‌شود یا به عبارتی دیگر ترنج فرش حالت مرکزیت خود را از دست می‌دهد و جابه‌جا می‌شود.

۱-فرش‌های درشت بافت: ۳۶۰ تا ۵۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۲-فرش‌های نیمه درشت بافت: ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۳-فرش‌های با بافت متوسط: ۱۰۰۰۰ تا ۲۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۴-فرش‌های نیمه ظریف: ۲۰۰۰ تا ۳۲۵۰ گره در دسی‌متر مربع.

۵-فرش‌های ظریف: ۳۲۵۰ تا ۵۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۶-فرش‌های فوق‌العاده ظریف: ۵۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۷-فرش‌های استثنایی با ریشه ابریشم: بیش از ۱۰۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

”[۱۲]

ابتدا یک ردیف از دار را با گره پر کرده و از محکم بودن آن‌ها اطمینان حاصل می‌گردد، سپس بر روی شبکه تارها، عمل پودگذاری انجام می‌پذیرد.
یک رشته نخ را که به پود معروف است از لابه‌لای تارهای فرش عبور داده و بر روی گره‌ها قرار می‌دهند. جنس پود بنابر سلیقهٔ بافنده و نوع فرش می‌تواند از جنس‌های مختلفی مانند: پنبه، پشم یا ابریشم بوده و دارای رنگهای گوناگونی باشد. پودها موجب انسجام و یکپارچه شدن قسمت‌های بافته شده و اتصال گره‌ها در بطن فرش می‌شوند. بعد از گذراندن پودها به وسیله شانهٔ مخصوص روی گره‌ها به سمت پایین چله زده می‌شود و آن‌ها را می‌کوبند تا به صورتی کامل در جسم فرش فرورود. پس از بافته شدن چند ردیف از فرش، به وسیلهٔ قیچی مخصوص سر ریشه‌ها را با دقت تمام به صورت یکنواخت می‌چیند. پس از خاتمهٔ بافت فرش در صورت لزوم، چند سانتی‌متر را گلیم بافی کرده و با چیدن تارها در فاصلهٔ دلخواه فرش را از دار جدا می‌کنند، سپس آن را روی زمین یا استوانهٔ مسطح قرار داده و آن را پرداخت می‌کنند. عملیات پرداخت در برخی شهرها مانند تهران و کرمان به وسیلهٔ ماشین‌های برقی مخصوص انجام می‌گیرد.
چنانچه پرزهای قالی پس از بافت، زیاد از حد کوتاه شوند به‌طوری‌که پرزها در هنگام لمس کردن با دست احساس نشوند به ارزش فرش لطمه وارد گشته و در اصطلاح به آن ته‌خواب یا خواب کوتاه گویند.
سنگ‌زدن عمل دیگری است که گاهی هنگام پرداخت روی فرش انجام میگرد. با این کار فلس‌های الیاف پشم کاملاً صیقلی شده، رنگ‌های اضافی روی الیاف از بین رفته و فرش حالت مخملی و ابریشمی مانند پیدا می‌کند. ”[۱۲]

تا اواسط دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، خامه قالی تنها با رنگهای گیاهی رنگ می شد. از آن زمان بود که رنگهای صنعتی بی کیفیتی به کشور وارد شد و خامه قالی را با این رنگها که درخشش و جلوه بیشتری داشت رنگ می کردند. این قالیها به «قالی جوهری» معروف شدند. اما چون این قالیها به مرور زمان کمرنگ می شدند، مشتریان قالیهای ایرانی در خارج اعتراض کردند. کیفیت برخی از این رنگها آن قدر پایین بود که با ریختن آب روی قالی، رنگ آن پخش می شد. مظفرالدین شاه قاجار در سال ۱۳۱۷ هجری قمری (۱۲۷۸ خورشیدی) فرمان داد که ورود رنگ صنعتی برای قالی به کشور ممنوع شود. با این حال، رنگ صنعتی همچنان به صورت قاچاق وارد شد و تولید قالی جوهری ادامه یافت. برخی قالیها نیز با مخلوطی از خامه هایی بافته می شدند که بعضی با رنگ گیاهی و بعضی با رنگ صنعتی رنگ آمیزی شده بودند. در سال ۱۲۸۸ خورشیدی وزارت تجارت صدور قالی جوهری را ممنوع کرد اما با اعتراض صادرکنندگان قالی ناچار به در نظر گرفتن استثنائاتی شد و تنها مالیات قالی جوهری را بیشتر از قالی با رنگ طبیعی قرار داد. [۲۵] در اردیبهشت ۱۳۰۱ مجلس شورای ملی پس از مذاکرات طولانی برای جلوگیری از افت کیفیت قالی صادراتی ایرانی، ورود رنگ صنعتی غیرثابت به کشور را ممنوع و برای قاچاق آن مجازات تعیین کرد و عوارض گمرکی صدور قالیهای جوهری موجود را به صورت تصاعدی بالا برد تا طی چند سال، صدور این قالیها کاملا متوقف شود.
اهمیت کنترل کیفیت رنگ قالی برای اقتصاد ایران آن قدر زیاد بود که دولت در سال ۱۲۹۴ خورشیدی یک شیمیست اروپایی برای تشخیص رنگ‌های جوهری از رنگ‌های ثابت از اروپا آورد که البته او تنها می توانست قالییهایی را کنترل کند که به تهران برده می شد.برای جبران این کمبود، عده ای از مأموران گمرک نزد این شیمیست مدتی آموزش می دیدند و سپس به گذرگاههای مرزی صدور قالی فرستاده می شدند. گاهی اطلاعات ناقص آنان که به تشخیص غلط می انجامید، باعث شکایت تجار می شد و در نتیجه، دولت تصمیم گرفت مدرسه رنگرزی در تهران دایر کند. در نخستین دوره این مدرسه، ده مآمور گمرک آموزش دیدند اما سپس تصمیم گرفته شد که در این مدرسه، علاوه بر تشخیص رنگ، شیوه نوین رنگرزی آموزش داده شود. در نتیجه دوره مدرسه دوساله شد و شاگردان آن از میان فرزندان رنگرزهای تهران انتخاب شدند.شاگردان می بایستی در دوره تحصیل، از چهار رنگ ثابت گیاهی (روناس و نیل و قرمز دانه و اسپوراک) ۱۷۰ رنگ ثابت تهیه کنند. دولت برای این مدرسه چهار معلم از بلژیک با حقوق سالیانه مجموعا ۱۸۶۰۰ تومان استخدام کرد و مدیریت مدرسه نیز با همان شیمیستی بود که در آغاز استخدام کرده بود. مجلس شورای ملی در اول مهر ۱۳۰۱ بودجه جداگانه سالیانه ۳۶۰۰ تومان نیز برای این مدرسه تصویب کرد. [۲۶]

یکی از ویژگی های قالی ایرانی وجود لچک و ترنج در آن است به طوری که اگر فرش را یک مستطیل کامل در نظر بگیریم محل تقاطع قطرهای این مستطیل محل قرارگیری ترنج در قالی است و لچک در گوشه این مستطیل قرار دارد.
ترنج‌های استفاده شده در قالی ها را گاهی حاصل از تقلید فرش بافان از هنر کتاب آرایی می دانند چرا که تا قبل از دوره صفوی هیچ نمونه قالی با طرح ترنج و لچک یافت نمی‌شود.
ترنج ها از تقوش اسلیمی و ختایی تشکیل شده اند که اکثرا به شکل دایره و بیضی اند ولی در شکل های لوزی و… نیز دیده می شوند.
گاهی ترنج در فرش را مانند خورشید در آسمان می دانند و گاهی نیز از آن به عنوان حوض در میان گلستان یاد می‌کنند.
ترنج ها دو دسته کلی دارند
1_ترنج های پیوسته
ترنج هایی که علاوه برقرارگیری در کنار یکدیگر به یکدیگر وصل هستند.
2_ترنج های سراسری
تک ترنجی است که اصولا بخش اعظمی از طرح قالی را تشکیل می‌دهد.
لچک ها نیز بر دو نوع کلی اند
لچک پیوسته
اینگونه لچک ها طوری ادامه پیدا کرده اند که در حاشیه قاب فرش ادامه پیدا می کنند و به یکدیگر متصل می شوند.
لچک ناپیوسته
اینگونه لچک ها با یکدیگر هیچ گونه اتصالی ندارند.

فهرستی از گونه‌های قالی ایرانی که از صنایع دستی همین خطه بوده و در امروز و در گذشته تولید می‌شده‌است.[۲۷]

بر پایهٔ: یساولی، جواد، قالی‌ها و قالیچه‌های ایران، جلد ۱، تهران: فرهنگسرا، چاپ سوم، ۱۳۷۴، مقدمه.

قالی ایرانی یا فرش ایرانی از دیرباز معروف و مورد استفاده بوده، سند آن نیز گزنفون تاریخ‌نگار یونانی در کتاب سیرت کوروش، در بین سال‌های ۴۳۰ تا ۳۴۵ پیش از میلاد می‌نویسد: «ایرانیان برای این‌که بسترشان نرم باشد قالیچه زیر بستر خود می‌گسترند.»[۱]
در زبان پهلوی به هر چیز گستردنی (فرش) ویسترگ می‌گفتند (ویستردن=گستردن)
سالنامهٔ چینی سوئی‌سو در دورهٔ ساسانی از فرش پشمی ایران به عنوان کالای وارداتی به چین نام می‌برد.[۲] فرش معروف بهارستان در کاخ تیسفون نیز به خاطر شکوهش بازتاب گسترده‌ای در ادبیات اسلامی داشته‌است. اگر چه برخی قصد دارند تاریخ فرش‌بافی را به هنر ترک و قبایل آسیای مرکزی مرتبط نمایند، اما با کشف قالی پازیریک که قدیمی‌ترین نمونهٔ قالی جهان که تاکنون یافته شده است، با نقوش اصیل هخامنشی است که در گور یخ‌زدهٔ یکی از فرمانروایان سکایی در درهٔ پازیریک در ۸۰ کیلومتری مغولستان بیرونی پیدا شده این ادعا را باطل می‌کند. سیروس پرهام با رد این ادعا بیان می‌دارد[۳]:

در آثار نقاشان اروپای قرن پانزدهم مسیحی هرچه فرش بود از آناتولی و قفقاز بود و نمونه های بازمانده از فرشبافی سده های سیزدهم و چهاردهم مسیحی نیز از قفقاز و آسیای صغیر و هیچ نمونه ی ماقبل صفوی که به تحقیق بافت ایران باشد، در دست نبود. در آن زمان هنوز قالی پازیریک نیز کشف نشده بود و تصور می رفت که قالیبافی دارای عمری هزار ساله و رواج آن درایران نیز مرهون شاهان صفوی است.

پژوهشگران قالی پازیریک را از دست‌بافت‌های پارت‌ها یا مادها و مربوط به دوره هخامنشی می‌دانند. هم‌اکنون ۴۰ درصد صادرات قالی ایرانی از طریق استان آذربایجان شرقی صورت می‌گیرد.[۴]

یکی از پدیده‌های قابل توجه در سال‌های اخیر روند رو به رشد جهانی شدن است؛ ایران نیز به منظور گسترش صادرات غیرنفتی و حضور در بازارهای جهانی درصدد پیوستن به سازمان تجارت جهانی(WTO) برآمده و در حال حاضر عضو ناظر این سازمان است. یکی از صنایع مهمی که بدین منظور باید مورد مطالعه قرار گیرد صنعت فرش دستبافت است. شاخص توان رقابت صادراتی فرش دستبافت ۶۵ رج ابریشمی اصفهان برابر با ۸۸/۰ است و بیانگر این است که فرش دستبافت ۶۵ رج ابریشمی استان اصفهان در شرایط فعلی در بازارهای جهانی دارای توان رقابت است. شاخص مزیت نسبی نیز بر اساس هزینه واحد که همان مزیت رقابتی واقعی در شرایط رقابت آزاد شرایط بعد از پیوستن ایران به (WTO) است، برابر با ۷۹/۰ و نشان دهنده مزیت نسبی این استان در تولید فرش مذکور می‌باشد.[۵]

فرش ایران دارای طرفدارن بسیاری در آمریکا می باشد. کشورهای آلمان و امارات از دیگر مقصدهای صادراتی ایران می باشند.[۶]

چگونه می توان احساس بافنده قالی را درک کرد

تاریخ فرش ایران دارای خلأ بسیاری می‌باشد و در زمان حال کمابیش با کمی شواهد در این زمینه مانند مدارک تاریخی و ادبی مستدل یا نقاشی‌های قدیمی اصیل که فرش‌های قدیمی را تجسم می‌کند رو به رویی دارد زیرا قالی‌ها و منسوجات و اشیاء مورد استفاده عمرشان بسیار کوتاه‌تر از مصنوعات هنری دست‌ساز دیگر مانند سفال لعابینه یا فلز است. محققین برای شواهدشان بر منابع اولیه نظیر انجیل و آثار هومر و بسیاری از مؤلفین و نویسندگان دیگر به جهت جبران فقدان شواهد تاریخی مذکور تکیه دارند متأسفانه آن‌ها با اتکا به ترجمه‌های موجود اولیه اغلب به خاطر خطای ترجمه و عدم درک درست گمراه شدند.

در هنر قالی بافی ایرانی به مثابهٔ یک هنر آنچه از نظرها دور ماند ارتباط خالق آن با جهان پیرامونی می‌باشد که تجلی آن را به بی واسطه‌ترین و مستقیم‌ترین وجه در آثار مشاهده می‌کنیم. قالی باف ایرانی که از باورهای مذهبی اسطوره‌ای خود در هیچ زمانی سترون نشده تفاوت عمده‌اش با هنرمند غربی در رابطهٔ متافیزیکی با زمین می‌باشد. قالی باف شرقی و به خصوص بافنده و طراح ایرانی زمین را گستردهٔ معاد و معاش دانسته شاید از همین جهت می‌باشد که در قالی شرقی هر نقش به عنصری نشانه گون از جهان بالایی تبدیل می‌گردد شاید به همین دلیل می‌باشد که اندازهٔ نقش‌هایی که او می‌زند به بزرگی نقش‌هایی که خداوندگارش می‌زند می‌باشد بنابراین گسترده و پنهانی قالی و آوردگاهی می‌گردد تا به مدد قوهٔ خلاقه پیرامون خود را محاکات کند و تلفیق ذوق و مشاهده رابر آن جایی بپاشاند که پس برخاک قدم بگذارد ممنوعیت نه چندان مستند به مدرک معتبر نقش حیوان با صورت انسان زدن و بدون آن که خود بخواهد عرصه‌ای را بر هنرمند قالی باف باز می‌کند که او را در گستردهٔ اشکال تجریدی قائم به فیگور جلو می‌برد نقش در قالی ایران هرگز به حوزهٔ‌ها و یه محض نخواهد رسید و در تجریدی‌ترین شکل خود و انتزاعی از ماهیت شکل برای رسیدن به وجود آن می‌باشد[۷]

فرش ایران و بحث در خصوص تاریخ ان همواره یکی از مسائل موردعلاقه شرق شناسان اعم از ایرانی و غیرایرانی بوده اما از آنجایی‌که بیشتر مطالعات انجام گرفته در این باره فاقد بنیاد علمی و به تعبیر دیگر از مبنای صحیح برخوردار نمی‌باشد در اغلب موارد با نتایج سراسر نادرست و حتی مغرضانه همراه بوده علاقه به تحقیق در مورد قالی ایرانی و سوابق تاریخی ان بیشتر از یکصد سال می‌باشدکه
توجه محققان غربی را به خود معطوف کرده‌است اما از آنجایی که توجه به هنر دیرینهٔ شرق دربسیاری موارد با اهداف
غیر باستان‌شناختی همراه بوده کوشیده‌اند که دربسیاری موارد از جمله تاریخ و تاریخ فرش بافی ایران را سراسر مخدوش کرده و با برخی
تصاویر غلط و استنتاجات شتابزدهٔ آن را به هنر ترک و قبایل آسیای مرکزی مرتبط گردانند که به ان پرداخت خواهیم کرد به گفتهٔ دکتر سیروس پرهام هنرهایی مانند قالی بافی که اختصاص به منطقه خاور نزدیک و خاورمیانه و به ویزه ایران است.[نیازمند منبع]

و قفقاز و ترکمنستان و آسیای صغیر و افغانستان داشته‌است ازهمان اول برای هنرشناسان عربی معمایی آزاردهنده بوده و چون نه به
یونان ورم و تمدن وفرهنگ باختری چسبیده می‌شد و نه به مسیحیت و نه می‌توانسته دستاورد یا دست‌آموز مستعمره نشین‌ها باشد اما دیری
نپایید که از برکت /درایت/تنی چند از باستان شناسان امپراتوری پروس وراه حل معما کشف گردید و قالیبافی هنر و صنعتی قلمداد گردید و در جوار و در پناه مغرب زمین و مسیحیت رشد کرده‌است و اعتلا گردید.[۸]

ازسال هزار و نهصد و شصت وشش که هانس ولف نوشت درفنون صنعتی ایران فرش بافی اهمیت زیادی دارد و با این حال اطلاعات کلی در چگونگی تکامل اولیهٔ آن در اختیار ماست تا به حال دانسته‌های جدید ناچیزی در دست نیست.
درحقیقت به شواهد و مدارک در مورد انواع منسوجات پیش از اسلام در اسلام به‌طور بسیار پراکنده‌است و ضرورت دارد با بررسی این‌گونه منسوجات باقی‌مانده که تابه امروز و آنانی که در آثار هنری و دیگر شواهد و مدارک و جنبه‌های غیرمستقیم بافت منعکس می‌باشد ان را کامل کردبه عنوان مثال در این مورد می‌توان نقش‌های باقی‌مانده وشکل‌های خیالی به دست ما آمده از حفاری‌ها را ذکر کرد ۲ در این درس تمرکز اصلی روی منسوجاتی است که به ما رسیده‌است و منظور آن نشان دادن گستردگی دامنهٔ این بافته‌های ایرانی و فنون کاربردی درانان در طول زمان وازان طریق فراهم آوردن یک زمینه برای پیگیری مرحله‌های تکمیلی بافت فرش<است کاردرهمتنیده شدن الیاف برای بافت پارچه در ایران متعلق به هزارهٔ پنجم پیش ازمیلاداست دردوتابوت سفالی متعلق به دوره‌های دلما که محتوای انهابقایای جسدهای کودک هابوده‌است و همین طورازپشتهٔ بی درسه گابی درکردستان اثرهایی ازمنسوجات نقش داروقطعه‌های دیگری سالم بدست آمده آیینهٔ مسی زنگ زدهٔ نوع ایلامی ازگوردوم درسیلک واقع در شمال مرکزایران بدست آمده که تاریخ ان حدود سه هزارسال پیش ازمیلاداست تکه‌هایی که به نظرمی ایدپارچهٔ نخی است ونخ ان به صورت e تابیده شده سالم اززیرخاک بدست آمده‌است ومنسوجات دیگری ازدوره‌های بعدازهزارهٔ سوم نسبتاسالم مانده درتپه حصارواقع در شمال شرقی ایران دوخنجرمسی وقطعه‌هایی ازپارچهٔ سوخته درمحوطهٔ aaatازساختمان سوخته وباخاک یکسان گردیده‌ای بدست آمده ودریک جای دیگرازان درگوری مربوط به بخش ای ای ای سی آثاری ازبست لباس وچوب بدست رسیده‌است[۹]

آغاز بافت فرش کلاسیک ایرانی به سلسله صفویه بازمی‌گردد و در شهرهایی نظیر تبریز، اصفهان، کاشان، مشهد، کرمان، جوشقان، یزد، استرآباد، هرات، شیروان، قره باغ و گیلان توسعه پیدا کرد و در همین زمان استفاده از طرح‌های ترنج در وسط قالی و لچک‌ها رایج شد. همچنین صادرات فرش ایرانی درزمان فتحعلی شاه و بعد از آن به دست ناصرالدین شاه وسعت گرفت و ایران را تبدیل به بزرگ‌ترین صادر کنندهٔ فرش دستباف کرد. خانواده حیدریان یکی از قدیمی‌ترین خانواده‌های تولید فرش‌های دستباف است که سابقه آن در تولید فرش دستباف به ۱۲۰ سال می‌رسد.

فرش بختیاری: گونه‌ای قالی ایرانی است که در خطه چهارمحال و بختیاری یافت و تولید می‌شده‌است. در همهٔ شهر و روستاهای این استان فرش بافی رایج است این کار از دیر باز به صورت سنتی انجام می‌شده و بیشتر توسط زنان و دختران در خانه انجام می‌شود. فرش بختیاری از دیر باز به خاطر نقش، رنگ و همچنین دوام بالا از محبوبیت خاصی برخوردار بوده‌است.

استان چهارمحال و بختیاری به علت شرایط جغرافیایی خاص خود و قرار گرفتن در منطقه ای کوهستانی و سردسیر، همواره از شرایط مساعدی برای تولید فرش دستباف برخوردار بوده‌است و تولید فرش نسبت به سایر صنایع دستی از اهمیت بیشتری برخوردار است و قالی عمده‌ترین صنعت دستی استان چهارمحال و بختیاری است که در درجه اول در روستاها، بعد در بین عشایر اسکان یافته و دست آخر در شهرها رواج کامل دارد. قالی از وسایل لوکس زندگی عشایر محسوب می‌شود و نشانگر منزلت و تفاخر آنهاست.

مهمترین مناطق قالیبافی در استان چهارمحال و بختیاری عبارتند از: چالشتر – سامان – اشگفتک – پیربلوط – ارجنگ – وردنجان – فرخ شهر – بروجن – بلداجی – فرادبنه – هیرگان – باباحیدر – اردل و نواحی تابعه آن – شلمزار و همچنین گروه فرش‌های طایفه اولاد.

فرش فارس: هنر و صنعت بافندگی فارس در وهله نخست، هنری عشایری و در وهله دوم هنری روستایی است که وابستگی به عشایر دارد. عشایر فارس بویژه قشقائیها و ایل خمسه بیش از دیگر عشایر به این هنر اشتغال دارند و روستائیان که در مسیر این ایل‌ها زندگی می‌کنند نیز به کار تولید فرش فارس و سایر دستبافت‌ها مبادرت می‌کنند.

طرح‌های آنها دارای رنگ آمیزی و طراوت خاصی است. البته در سالهای اخیر بافندگان عشایری به بافتن فرش برای فروش و به سلیقه مصرف‌کنندگان روی آورده‌اند. لیکن غالباً همان ذهنی بافی و رنگهای مرسوم پیشینیان خود را ادامه می‌دهند.

این «هنر- صنعت» به‌طور عمده به دست زنان انجام می‌شود. به‌طور کلی تولید دستبافته‌ها از مرحله ابتدایی تا آخرین مرحله به دست زنان صورت می‌گیرد. دار قالی ایل قشقایی مانند سایر عشایر افقی است و بافنده برای بافتن بر روی زمین می‌نشیند. بیشتر دارهای روستایی نیز افقی و گاه عمودی است. علت استفاده عشایر از دار افقی به این دلیل است که با زندگی کوچ نشینی آنها هماهنگی داشته و حمل آن بر پشت چارپایان به سهولت انجام می‌گیرد.

فرش‌های قشقایی معمولاً به طریق «ذهنی بافی» بافته می‌شود. این نقشه‌های ذهنی نوعی بازآفرینی سنتی است که از نسل‌های پیشین به امروزیان رسیده‌است. بافندگان ایلی همان نقوش را تکرار می‌کنند بدون آنکه از نقشه استفاده کنند. از این رو معمولاً هیچ دو فرشی کاملاً و عیناً شبیه یکدیگر نیست. بافندگان تازه‌کار از سرمشق‌هایی کمک می‌گیرند که «حور» نامیده می‌شود. بافندگان قشقایی این سرمشق‌ها را که یک یک نقشمایه‌ها و نگاره‌های اصلی بر آن بافته شده‌است. «دستور» می‌گویند. رنگ قالی‌های قشقایی کاملاً به سلیقه و خواست بافنده ارتباط دارد.

فرش هریس: گونه‌ای قالی ایرانی وآذربایجان از صنایع دستی همین خطه است که امروزه و در گذشته تولید می‌شده‌است. فرش هریس اثر خطوط شکسته و رنگ و طرح فرش هریس، حکایتی ایست از ورای درخشش صدها نقش و نگار چشم نواز، که بی تابانه حکایت عشق را در محراب هنر نجوا می‌کند، و هریس آذربایجان، این گهواره قالی بافی، که در هر گوشه ایی از آن، دل عاشق طراحی یا سر انگشتان بافنده ایی سبب آفرینش هنر زرین می‌شود که چشم و دل هر بیننده ایی را ارضا وعاشق خود می‌کند

این منطقه که در قرن ۱۳ به فرش بافی روی آورد، قالی‌های بسیار با کیفیت با بهره‌گیری از مجرب‌ترین قالیبافان که اکثر آنها را زنهای روستایی تشکیل می‌دادند تولید کرد

فرش هریس از رنگ‌های طبیعی و گیاهی با رنگرزی سنتی استفاده می‌کردند و پشم‌های مرغوب در این نوع فرش از گوسفندان محلی به جهت چله کشی استفاده شده‌است

رنگ قالی‌های هریس به دلیل بافت منطقه در گذشته تیره بوده‌است مانند: سرمه ای تیره، قرمز روناسی، لاکی، قهوه ای سیر، سبز تیره، مسی و …

برخی از رنگ‌های گیاهی عبارت است از: روناس، پوست پیاز، برای رنگ آبی از نیل کلکته، برای رنگ مشکی ازچوب سیاه، برای رنگ زرد از گیاه ذلیر و … که در قالی هریس بکار برده می‌شد.

نقشه فرش هریس از خطوط هندسی و خطوط افقی و عمودی شکسته بهره می‌برد که عده ای بر این باورند این طرح از مناطق کوهستانی در هریس الهام گرفته‌است، عدهٔ دیگری می‌گویند این طرح به صورت تصادفی به وجود آمده‌است.

شرکت فرش ایران، طرح‌های فرش ایران را به ۱۹ گروه اصلی بخش کرده‌است:

این گروه شامل تمام طرح‌هایی است که از نقوش و اشکال تزیینی بناها، عمارات و کاشیکاری‌های آن‌ها گرفته شده. طراحان فرش در برخی از طرح‌های اصلی نقوش این بناها بنابر سلیقه خود تغییراتی را انجام داده اما ساختار و تشابه اصلی طرح فرش با طرح اصلی بنا کاملاً حفظ گردیده‌است. معروف‌ترین طرح‌های این گروه عبارتند از:
گنبد مسجد شیخ لطف‌الله اصفهان، مسجد امام اصفهان، تخت جمشید شیراز، طاق بستان، مسجد جامع اصفهان و غیره”[۱۰]

اساس تمامی طرح‌های شاه عباسی بر مبنای کاربرد گل معروف شاه عباسی در این طرح است. گل‌های شاه عباسی به همراه بندهای ختایی و گاه تلفیقی با اسلیمی‌ها، انواع مختلفی از نقوش فرش را ایجاد می‌کنند. انواع طرح‌های این گروه عبارتند از: شاه عباسی لچک ترنج، شاه عباسی افشان، شاه عباسی درختی، شاه عباسی شیخ صفی، شاه عباسی جانوری، شاه عباسی هفت رنگ و…”[۱۰][۱۱]

فرم اصلی این طرح‌ها بر پایه گردش منظم و نقوش اسلیمی است. طرح‌های اسلیمی دارای انواع و اشکال مختلفی است که خود مورد طبقه یندی قرار می‌گیرد. از معروف‌ترین آن می‌توان به اسلیمی دهان اژدها اشاره کرد. انواع دیگر عبارتند از:اسلیمی بندی، اسلیمی افشان، اسلیمی کهکشانی، اسلیمی لچک و ترنج و…[۱۰] اسلیمی انواع بسیار زیاد دارد و معمولاً در بیشتر قالبها این طرح تکرار می‌گردد، اما در بعضی فرشها این طرح مسلط است. معروفترین اسلیمی‌ها، اسلیمی دهن اژدر است.

اغلب طرح‌های این گروه شباهت زیادی به طرح‌های فرش مناطق مرزی ایران و کشورهای همسایه دارد، ایرانیان با استفاده از هوش و ذکاوت خود تغییراتی در آن به وجود آورده‌اند. به همین دلیل به طرح‌های اقتباسی معروف‌اند. مانند طرح‌های معروف به قفقازی، طرح‌های اقتباسی گوبلنی. ”[۱۰]

اشکال و اجزا تشکیل دهنده بیشتر طرح‌ها به صورت پیوسته و بدون انقطاع ترسیم می‌شود در حالی که در طرح افشان اجزاء تشکیل دهنده طرح به صورت پراکنده و جدا از هم ولی با فاصله منظم از یکدیگر طراحی می‌گردند. در این طرح همهٔ بند و گل و برگ‌ها در متن فرش به صورت افشان و پراکنده بوده و هیچ‌کدام از گل و برگ‌ها دارای قرینه نمی‌باشند. معروف‌ترین این طرح‌ها عبارتند از: افشان دست گل، افشان شاخه پیچ، افشان اسلیمی، افشان شاه عباسی و گل‌فرنگ. ”[۱۲]

هنگامی که جزء کوچکی از طرح در متن فرش در جهات طولی و عرضی تکرار شده و به وسیلهٔ گیره به یکدیگر متصل شوند، به طرح بندی نامیده می‌گردد. معروف‌ترین طرح‌ها عبارتند از: بندی اسلیمی، بندی خشتی، بندی ترنج دار، بندی شیر و شکری، بندی شاخه گوزنی، بندی دسته گلی، بندی میناخانی یا ورامین. ”[۱۲]

از طرح‌های معروف و موفق در طرح قالی، که علاوه بر ایران در هندوستان نیز رواج دارد. اندازهٔ بته‌ها متفاوت است. گاه آنچنان بزرگ است که چند بته برای کل فرش کافی است ولی در بیشتر موارد بته‌ها با اندازه‌های کوچک در ردیف‌های موازی در متن فرش یا در حاشیهٔ قالی دیده می‌شوند. گاهی به سبک شکسته و گاهی به سبک منحنی ترسیم می‌گردند. این طرح‌ها رد فرش همدان، سنندج، کاشان ،سرآبند و قم دیده می‌شوند. معروف‌ترین طرح‌های بته‌ای عبارتند از: بته جقه یا مادر بچه، بته ترمه، بته سرآبندی، بته افشار، بته قلمکار اصفهان، بته کردستانی یا هشت پر، بته خراسان و بته میری.[۱۳] ”[۱۲]

اشکال درختان و شاخ و برگ و بوته‌ها، عناصر اصلی این طرح هستند. گاه در میان شاخ و برگ درختان، حضور پرندگان، و در پایین طرح حیوانات وحشی در حال چرا و استراحت دیده می‌شود. به این‌گونه طرح‌ها، طرح درختی حیوان دار گویند. اگر در طرح، شکارچیان در حال صید باشند به طرح درختی شکارگاه مرسوم می‌گردد. اگر میانهٔ فرش دارای برکهٔ آب با رنگ فیروزه‌ای باشد، طرح را درختی سبزی کاری یا آب‌نما گوییم. این طرح در بین بافندگان کاشان، اصفهان، تبریز، قم و تهران طرفدار داشته. حال آنکه تصویر درخت را بسیاری از کشورهای اروپایی به فال نیک می‌گیرند و آن را نشانهٔ تداوم عمر و خوشبختی و سعادت می‌دانند. به صورت درختی ترنج‌دار نیز وجود دارد. ”[۱۲]

طرح‌های ترکمن درگروه نقوش هندسی قرار دارند و به صورت ذهنی بافته می‌شوند. معروفترین طرح‌های ترکمن در ایران عبارتند از غزال گز، قاشقی، آخال، چهار فصلو یموت.[۱۰]

بنیاد اصلی این طرح‌ها نمایش صحنه‌های شکار و شکارگاه است. به نحوی که در قسمت‌های مختلف طرح یک سوار کار با وسیله‌ای همانند تیر و کمان یا نیزه مشغول شکار آهو یا سایر جانوران است. ”[۱۰]

کلیه طرح‌های این گروه بر مبنای گل‌های رنگارنگ چند پر، گلدان‌های فرنگی و گل‌های طبیعی به ویژه گل رز با رنگ‌های بسیار روشن نظیر زرد، آبی و سرخ می‌باشد. انواع طرح‌های گل فرنگ عبارتند از: گل فرنگ بیجار، گل فرنگ دسته گلی، گل فرنگ دسته گلی، گل فرنگ گل و بلبل، لچک و ترنج گل فرنگ، افشان گل فرنگ گل‌فرنگ مستوفی و…[۱۰]

متن فرش با اشکال هندسی، مربع و لوزی، شبکه بندی می‌شودو؛ و در داخل هر یک از این خانه‌ها نقش مایه‌هایی از قبیل گلدان گل، بته، شاخهٔ گل، درختانی مانند سرو و بید، پرندگان و … به‌طور مجرد ترسیم می‌گردند. هر خانه از لحاظ شکل و محتوا از خانهٔ مجاور متمایز است، این طرح‌ها را قاب قابی یا قاب خشتی می‌نامند. در این طرح متن قالی دارای چند ضلعی‌های منظم و غیر منظم می‌باشند. از معروف‌ترین طرح‌های آن می‌توان به قاب قرآنی، قاب بختیاری، قاب تصویری، قاب اسلیمی و … اشاره کرد. ”[۱۲]

طرحی زیبا و دلپسند، شکل گلدانی مزین به شاخه‌های گل، عنصر اصلی و غالب طرح است. اندازه‌های گاهی بزرگ و واحد گاهی کوچک با ردیف‌هایی موازی تمامی فرش را پوشش می‌دهد. گروه‌های فرعی عبارتند از: گلدانی محرابی، گلدانی ظل السلطان (گل و بلبل)، گلدان حاج خانومی، گلدانی ستونی و گلدان تکراری. این طرح در بین بافندگان شهرهای قم، تبریز، کاشان، آباده و کردستان مورد توجه است. ”[۱۲]

طرحی اصیل؛ زیبا و کنایه دار. درون مایه تشکیل دهندهٔ آن نقش ماهی را به یاد می‌آورد. طرحی سرچشمه گرفته از شرق ایران که به مرور گسترش یافته و در خراسان، کردستان و اراک مورد توجه است. گروه‌های فرعی عبارتند از: ماهی هراتی، ماهی فراهان، ماهی زنبوری، ماهی کردستان و زیره ماهی. ”[۱۲]

طرح اصلی در این گروه بر مبنای محراب است. مکانی که در مساجد، مکان نمازگزاردن امام جماعت است. در این طرح‌ها معمولاً محراب را با تزییناتی از قبیل قندیل، گلدان و حتی درختچه‌های کوچک می‌پوشانند و گاه دو طرف محراب را با ستون‌های بزرگی که سقف محراب بر روی آن قرار دارد نشان می‌دهند. انواع طرح‌های این گروه عبارتند از: محرابی قندیلی، محرابی گلدانی و محرابی درختی. ”[۱۰]

چگونه می توان احساس بافنده قالی را درک کرد

در این طرح تمامی متن فرش از جهت طولی به ردیف‌های موازی تقسیم گشته و داخل این ردیف‌ها با نگاره‌هایی همچون بته جقه، انواع اسلیمی یا ختایی و گل و برگ‌های دیگر تقسیم می‌گردد. در واقع متن فرش به صورت راه راه می‌باشد .محرمات بته جقه‌ای معروف‌ترین طرح این گروه است. ”[۱۰]

کلیه نقوش از اشکال هندسی است و با استفاده از خط‌های زاویه دار ساخته می‌شوند.[۱۴] مانند: هندسی کف ساده، هندسی جوشقان، هندسی خاتم شیراز، هندسی لچک و ترنج و هندسی قابی. ”[۱۰]

این طرح‌ها عموماً توسط عشایر ایران بافته می‌شوند و اغلب نگاره‌ها و تزیینات طرح برگرفته از ذهن قالیبافان است. قرینگی در طرح معنایی ندارد. سادگی و عدم قرینه کاری نقوش از عوامل اصلی زیبایی طرح‌های این گروه است. ”[۱۰]

این طرح‌ها به مرور زمان وبا ادغام شدن طرح‌های مختلف به وجود آمده. برخی از طرح‌های تلفیقی به جهت تلفیق زیبا و صحیح نقوش مختلف از جذابیت بالایی برخوردارند. برخی دیگر ناشی از تلفیق نابهنجار چند طرح می‌باشند. گونه‌های مختلفی از طرح‌های تلفیقی را می‌توان نام برد مانند لچک و ترنج تلفیقی، تلفیقی دسته گلی، تلفیقی گل فرنگ، تلفیقی هندسی و… ”[۱۰]

سیسیل ادواردز در کتاب ارزشمند خود با نام قالی ایران اذعان می‌دارد: “آیا نقوش و اشکال طرح‌های قالی ایران هر یک نمایانگر یک نظریه یا نوعی زندگی و وجود است؟ هدف طراحان ایرانی ایجاد لذت بوسیله قرینه‌سازی و زیبایی است. آن‌ها یا طرح‌ها را از زندگی واقعی (طبیعت) الهام گرفته‌اند یا از منابع خارجی استفاده نموده‌اند. در هر یک از این دو حالت باید ارتباط داشتن این اشکال و نقوش را با افکار صوفیانه و عارفانه با احتیاط ذکر کرد. چه بسا این اشکال، شکل‌های ساده شده حیوانات، گیاهان و پرندگان باشد که با گذشت زمان تغییر یافته‌اند. آنچه مسلم است زن قالیباف وقتی پشت دار نشسته، بیشتر از آنچه دیده الهام گرفته می‌اندیشد. ” ”[۱۵]

همچنین به نقل از دکتر پرهام در زمانی که پژوهش در خصوص نمادپردازی مغرب زمین، جایگزین اندیشه‌های رمزی، نمادی و اساطیری مشرق زمین گردیده، نمادهای شرقی به قیاس با مفاهیم نمادی غربی سنجیده شدند. بدین ترتیب نقش مایه بید مجنون نقش مایه‌ای مالامال از غم و اندوه نام گرفت. فرش‌هایی با چنین نقش مایه فرش عزا و نقش بید مجنون بید گریان در نزد غریبان، تلقی گردید. در همین زمان بود که نگاره‌های سه گوش سر و گردن تجدید یافته جانوران کلید یونانی و قلاب و نقش مایه چهار بازویی میانه ترنج‌های قالیهای فارسی خرچنگ و رتیل نام گرفت. ”[۱۶]

بافت الگوی تکرار شده‌ای است که وزن دارد. بافت حتی می‌تواند شامل غلظت و رقت رنگ یا نور باشد. وزن در کار آهنگ حرکت آن است. این ملودی در حجم‌ها و سطوح نیز خود را نشان می‌دهد و حتی می‌توانیم این وزن یا ریتم را به صورت موضوعی در کار داشته باشیم یعنی ارتباطی که بین سوژه‌ها و فضای موضوعی اثر هنری به وجود می‌آید. بر مبنای این الگو، فرش‌ها از حیث ساختار به ساختارهای هندسی، گردان و انتزاعی قابل تقسیم‌اند. به لحاظ شکل و فرم به مدد خطوط انواع نقوش انسانی، گیاهی، جانوری، تلفیقی، اماکن ایجاد می‌شود و از لحاظ بافت که همان وزن و آهنگ کلی کار است در انواع تک موضوعی، خشتی، قاب قابی، محرمات، لچک ترنجی، بندی. اسلیمی قابل تقسیم‌اند.

صرف نظر از این تقسیم‌بندی محتوایی کلیه فرش‌های شاخصی که از نقوش گیاهی و حیوانی در آن استفاده می‌شود عبارتند از:

درختی؛ افشان؛ گلدانی (فرش سجاده‌ای، فرش محرابی) بوته‌ای؛ لچک ترنج؛ محرمات، گلستان؛ باغی، پالیز، بهشت؛ گل انار و شاه عباسی؛ بندی (مینا خانی و واگیره‌ای)؛ اسلیمی، ختایی؛ گل فرنگ، گل سرخ؛ خشتی، قاب قابی

شکار گاه، گرفت و گیر؛ ماهی در هم؛ شیری.
نگاره‌ها یا ریز نقش‌های مورد استفاده شامل گل‌های هشت پر، ۱۲پر، گله مرغی، طاووس، بز کوهی، قوچ، اسب، ماهی. پرنده و… است.

این روش بافت بیشتر در مناطق ترک‌زبان، آذربایجان، زنجان و بخشی از همدان کاربرد بیشتری داشته و در برخی از روایات آن را به ترکان سلجوقی نسبت داده‌اند. گره ترکی به دلیل اینکه با قلاب بافته می‌شود و دارای گره‌های متقارن است دارای کیفیت بهتر، دوام و استواری بیشتری است. در این روش از شانه‌های کوچک استفاده می‌شود و چله‌ها تحت کشش شدیدی هستند.

۱-به کاربردن قلاب که باعث می‌شود ریزترین فرش‌ها را با آن بافت.
۲-متقارن بودن گره‌ها و بسته بودن روی آن‌ها دوام بیشتری را برای فرش‌های ظریف تضمین می‌کند. به دلیل عدم استفاده از کوجی در روش ترکی باف ممکن است در اثر کشش بیش از حد در چله‌ها و پودهای میانی سرکجی ایجاد شود ویا به دلیل عدم توزیع یکنواخت ممکن است هنگام گرداندن فرش، اندکی تراکم چله بهم خورده و چله، دچار کشش، لغزش یا افزایش طول شود. از آنجا که شانه‌های ترکی، وزن و سنگینی شانه‌های فارسی را ندارد بنابراین با کوبیدن مداوم، فشردگی لازم را روی چله تأمین می‌کنند.[۲۰]

این روش عمدتاً در نواحی مرکزی و جنوبی ایران شامل شهرهای قم، اصفهان، یزد، کرمان و نواحی شمال شرقی ایران شامل خراسان و گرگان و به صورت کلی در مناطق فارسی‌زبان رایج بوده‌است. با اینکه این روش به دلیل استفاده از دست در بافت لطمه‌های بسیاری بر دست و بدن بافنده وارد می‌سازد، احتمال زیادی داشته که منسوخ گردد ولی بافندگان همچنان از این زوش بهره می‌برند و بخش اعظمی از فرش‌های تولیدی کشور را شامل می‌شود.

۱-این روش بیشتر برای بافت فرش‌های بزرگ و متوسط کاربرد دارد و به دلیل استفاده از پودهای ضخیم‌تر و چگالی بیشتر دارای استحکام و طول عمر بیشتری است. از بهترین انواع این فرش برای کاربری پوششی، [[فرش کاشان]] است که حدود ۳۰–۳۵ گره را شامل می‌شود.

۴-شل بودن چله‌ها در تمام طول بافت.[۲۱]

همان‌طور که در بافت پارچه از تار و پود بهره برده می‌شود در قالی بافی نیز اسکلت اصلی، تار و پود است.
تار (چله) نخ‌هایی است که ابتدا به صورت رشته‌های موازی روی دستگاه قالی بافی نصب می‌شود. این عمل را چله کش انجام می‌دهد. پود در هنگام بافت قالی توسط بافنده از لابلای چله‌ها رد شده بنابراین چله کشی یا چله دوانی، سوار کردن، انداختن یا گرداندن تعداد مشخصی نخ روی دار قالی برای قالی بافی است. تمامی این مراحل توسط یک یا دو نفر چله‌کش انجام می‌پذیرد. چله‌کش، نخ‌ها را روی ستون‌های افقی یا بالایی و پایینی که به اصطلاح سردار و زیردار نام دارد، می‌پیچد. چله کش باید به انواع نقشه تسلط داشته باشد و بتواند آن را بخواند.[۲۲]

چله‌کش، حسابگری است که با آگاهی از نقشه فرش، تعداد تارها و نوع آن‌ها و طول و عرض فرش را محاسبه می‌کند؛ و راه‌حل‌های مناسبی را در هنگام بروز مشکلات فنی ارائه می‌دهد.

چله‌کشی بر حسب محل بافت و سنت‌های بافندگی به دو شیوه تقسیم می‌گردد:

ابتدا نخ‌های چله به دور دو میخ که روی زمین محکم شده‌اند پیچیده شده و سپس به دار منتقل می‌گردد.

در این روش دو کارگر، یکی در بالا و دیگری در پایین دستگاه قالی بافی نشسته و نخ گلوله شده چله را به دو سمت پرتاب کرده و آن را به‌طور منظم در اطراف میله‌های سردار و زیردار (دور چله) می‌پیچند. این روش با وجود اینکه وقت بیشتری می‌گیرد ولی دقت و نظم بیشتری داشته و نتیجه‌ای رضایت بخش به همراه دارد.
پس از پایان کار بر روی نخ‌های چله یک ردیف زنجیره می‌زنند. زنجیره نوعی قلاب بافی است که هر بار بر روی چهار نخ انجام می‌گیرد و علاوه بر زیبایی و نظم لبه فرش باعث می‌شود گره‌ها روی چله حرکت نکنند.

گوشت یا قسمت اصلی فرش که با گره‌های زده شده بر روی تارهای قالی ایجاد می‌شود. این گره‌ها رشته‌های کوتاهی از پشم یا ابریشم اند که دور دو تار مقابل پیچیده می‌شوند و گره می‌خورند. بر اساس شکل ظاهری گره‌ها به دو نوع متقارن و نامتقارن تقسیم می‌شوند.

گره متقارن

تکه کوتاهی از یک رشته پشم یا ابریشم که به دور یک جفت تار می‌پیچد و از بین آن‌ها بیرون کشیده می‌شود.
نام‌های دیگر این نوع بافت: گره بسته – گره گوردس (ghordes knot).

فرش‌های بافته شده با این گره: ترک بافت.

کاربرد: بیشتر در بیت بافندگان ایلات قشقایی – بختیاری – شاهسون – افشار- کرد.

گره نامتقارن

یک رشته پشم یا ابریشم دو تار چله را در بر می‌گیرد به این صورت که این رشته پشم یا ابریشم یک چرخ کامل به دور یک تار و یک نیم چرخ به دور تار دیگر می‌زند.

نام‌های دیگر این نوع بافت: گره باز – گره سنه (senneh knot).

فرش‌های بافته شده با این گره: فارس بافت.

کاربرد: بیشتر در استان‌های شرقی – جنوب شرقی – مرکزی ایران. شهرهای کرمان – یزد – اراک – قم – نائین – کاشان – اصفهان و ایلات ترکمن. ”[۲۳]

تشخیص نوع گره در فرش بافته شده کمی دشوار است. در فرش‌های ریز بافت تشخیص نوع گره با ذره‌بین امکان‌پذیر است. در هر حال برای شناسایی نوع گره باید فرش را در امتداد پودها به طرف پشت آن تا نمود تا بطن آن دیده شود. اگر حلقه گره به وضوح قابل رویت نباشد و پرزها مانند دسته علف در کنار پودها روییده باشند و نخ و پود در میان دو ردیف گره به صورت خطی مستقیم دیده شود از نوع گره فارسی است. اگر حلقه گره در اطراف پرز به وضوح دیده شود و نخ پود به شکل خط دندانه دار باشد، گره از نوع ترکی است.
تعداد گره‌های فرش هرچه در واحد سطح بیشتر باشد مرغوبیت و استحکام قالی زیادتر و طرح و نقشه آن بهتر است. ”[۲۴]

تعداد گره برحسب نوع فرش در واحد سطح متغیر است. در فرش‌های ده‌بافت و ایلیاتی به‌طور معمول تعداد آن‌ها کمتر و در فرش‌های ظریف شهری اعداد آن‌ها گاهی حدود یک میلیون گره در متر مربع است. هرگاه در هنگام پودگذاری و بافت، به هر دلیلی ضخامت پودها و خامه فرش تغییر نماید یا بافنده عوض شود ویا تراکم چله کم یا زیاد شود، مشکلاتی مانند بالازدگی و پایین‌زدگی پیدا می‌شود یا به عبارتی دیگر ترنج فرش حالت مرکزیت خود را از دست می‌دهد و جابه‌جا می‌شود.

۱-فرش‌های درشت بافت: ۳۶۰ تا ۵۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۲-فرش‌های نیمه درشت بافت: ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۳-فرش‌های با بافت متوسط: ۱۰۰۰۰ تا ۲۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۴-فرش‌های نیمه ظریف: ۲۰۰۰ تا ۳۲۵۰ گره در دسی‌متر مربع.

۵-فرش‌های ظریف: ۳۲۵۰ تا ۵۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۶-فرش‌های فوق‌العاده ظریف: ۵۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

۷-فرش‌های استثنایی با ریشه ابریشم: بیش از ۱۰۰۰۰ گره در دسی‌متر مربع.

”[۱۲]

ابتدا یک ردیف از دار را با گره پر کرده و از محکم بودن آن‌ها اطمینان حاصل می‌گردد، سپس بر روی شبکه تارها، عمل پودگذاری انجام می‌پذیرد.
یک رشته نخ را که به پود معروف است از لابه‌لای تارهای فرش عبور داده و بر روی گره‌ها قرار می‌دهند. جنس پود بنابر سلیقهٔ بافنده و نوع فرش می‌تواند از جنس‌های مختلفی مانند: پنبه، پشم یا ابریشم بوده و دارای رنگهای گوناگونی باشد. پودها موجب انسجام و یکپارچه شدن قسمت‌های بافته شده و اتصال گره‌ها در بطن فرش می‌شوند. بعد از گذراندن پودها به وسیله شانهٔ مخصوص روی گره‌ها به سمت پایین چله زده می‌شود و آن‌ها را می‌کوبند تا به صورتی کامل در جسم فرش فرورود. پس از بافته شدن چند ردیف از فرش، به وسیلهٔ قیچی مخصوص سر ریشه‌ها را با دقت تمام به صورت یکنواخت می‌چیند. پس از خاتمهٔ بافت فرش در صورت لزوم، چند سانتی‌متر را گلیم بافی کرده و با چیدن تارها در فاصلهٔ دلخواه فرش را از دار جدا می‌کنند، سپس آن را روی زمین یا استوانهٔ مسطح قرار داده و آن را پرداخت می‌کنند. عملیات پرداخت در برخی شهرها مانند تهران و کرمان به وسیلهٔ ماشین‌های برقی مخصوص انجام می‌گیرد.
چنانچه پرزهای قالی پس از بافت، زیاد از حد کوتاه شوند به‌طوری‌که پرزها در هنگام لمس کردن با دست احساس نشوند به ارزش فرش لطمه وارد گشته و در اصطلاح به آن ته‌خواب یا خواب کوتاه گویند.
سنگ‌زدن عمل دیگری است که گاهی هنگام پرداخت روی فرش انجام میگرد. با این کار فلس‌های الیاف پشم کاملاً صیقلی شده، رنگ‌های اضافی روی الیاف از بین رفته و فرش حالت مخملی و ابریشمی مانند پیدا می‌کند. ”[۱۲]

تا اواسط دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، خامه قالی تنها با رنگهای گیاهی رنگ می شد. از آن زمان بود که رنگهای صنعتی بی کیفیتی به کشور وارد شد و خامه قالی را با این رنگها که درخشش و جلوه بیشتری داشت رنگ می کردند. این قالیها به «قالی جوهری» معروف شدند. اما چون این قالیها به مرور زمان کمرنگ می شدند، مشتریان قالیهای ایرانی در خارج اعتراض کردند. کیفیت برخی از این رنگها آن قدر پایین بود که با ریختن آب روی قالی، رنگ آن پخش می شد. مظفرالدین شاه قاجار در سال ۱۳۱۷ هجری قمری (۱۲۷۸ خورشیدی) فرمان داد که ورود رنگ صنعتی برای قالی به کشور ممنوع شود. با این حال، رنگ صنعتی همچنان به صورت قاچاق وارد شد و تولید قالی جوهری ادامه یافت. برخی قالیها نیز با مخلوطی از خامه هایی بافته می شدند که بعضی با رنگ گیاهی و بعضی با رنگ صنعتی رنگ آمیزی شده بودند. در سال ۱۲۸۸ خورشیدی وزارت تجارت صدور قالی جوهری را ممنوع کرد اما با اعتراض صادرکنندگان قالی ناچار به در نظر گرفتن استثنائاتی شد و تنها مالیات قالی جوهری را بیشتر از قالی با رنگ طبیعی قرار داد. [۲۵] در اردیبهشت ۱۳۰۱ مجلس شورای ملی پس از مذاکرات طولانی برای جلوگیری از افت کیفیت قالی صادراتی ایرانی، ورود رنگ صنعتی غیرثابت به کشور را ممنوع و برای قاچاق آن مجازات تعیین کرد و عوارض گمرکی صدور قالیهای جوهری موجود را به صورت تصاعدی بالا برد تا طی چند سال، صدور این قالیها کاملا متوقف شود.
اهمیت کنترل کیفیت رنگ قالی برای اقتصاد ایران آن قدر زیاد بود که دولت در سال ۱۲۹۴ خورشیدی یک شیمیست اروپایی برای تشخیص رنگ‌های جوهری از رنگ‌های ثابت از اروپا آورد که البته او تنها می توانست قالییهایی را کنترل کند که به تهران برده می شد.برای جبران این کمبود، عده ای از مأموران گمرک نزد این شیمیست مدتی آموزش می دیدند و سپس به گذرگاههای مرزی صدور قالی فرستاده می شدند. گاهی اطلاعات ناقص آنان که به تشخیص غلط می انجامید، باعث شکایت تجار می شد و در نتیجه، دولت تصمیم گرفت مدرسه رنگرزی در تهران دایر کند. در نخستین دوره این مدرسه، ده مآمور گمرک آموزش دیدند اما سپس تصمیم گرفته شد که در این مدرسه، علاوه بر تشخیص رنگ، شیوه نوین رنگرزی آموزش داده شود. در نتیجه دوره مدرسه دوساله شد و شاگردان آن از میان فرزندان رنگرزهای تهران انتخاب شدند.شاگردان می بایستی در دوره تحصیل، از چهار رنگ ثابت گیاهی (روناس و نیل و قرمز دانه و اسپوراک) ۱۷۰ رنگ ثابت تهیه کنند. دولت برای این مدرسه چهار معلم از بلژیک با حقوق سالیانه مجموعا ۱۸۶۰۰ تومان استخدام کرد و مدیریت مدرسه نیز با همان شیمیستی بود که در آغاز استخدام کرده بود. مجلس شورای ملی در اول مهر ۱۳۰۱ بودجه جداگانه سالیانه ۳۶۰۰ تومان نیز برای این مدرسه تصویب کرد. [۲۶]

یکی از ویژگی های قالی ایرانی وجود لچک و ترنج در آن است به طوری که اگر فرش را یک مستطیل کامل در نظر بگیریم محل تقاطع قطرهای این مستطیل محل قرارگیری ترنج در قالی است و لچک در گوشه این مستطیل قرار دارد.
ترنج‌های استفاده شده در قالی ها را گاهی حاصل از تقلید فرش بافان از هنر کتاب آرایی می دانند چرا که تا قبل از دوره صفوی هیچ نمونه قالی با طرح ترنج و لچک یافت نمی‌شود.
ترنج ها از تقوش اسلیمی و ختایی تشکیل شده اند که اکثرا به شکل دایره و بیضی اند ولی در شکل های لوزی و… نیز دیده می شوند.
گاهی ترنج در فرش را مانند خورشید در آسمان می دانند و گاهی نیز از آن به عنوان حوض در میان گلستان یاد می‌کنند.
ترنج ها دو دسته کلی دارند
1_ترنج های پیوسته
ترنج هایی که علاوه برقرارگیری در کنار یکدیگر به یکدیگر وصل هستند.
2_ترنج های سراسری
تک ترنجی است که اصولا بخش اعظمی از طرح قالی را تشکیل می‌دهد.
لچک ها نیز بر دو نوع کلی اند
لچک پیوسته
اینگونه لچک ها طوری ادامه پیدا کرده اند که در حاشیه قاب فرش ادامه پیدا می کنند و به یکدیگر متصل می شوند.
لچک ناپیوسته
اینگونه لچک ها با یکدیگر هیچ گونه اتصالی ندارند.

فهرستی از گونه‌های قالی ایرانی که از صنایع دستی همین خطه بوده و در امروز و در گذشته تولید می‌شده‌است.[۲۷]

بر پایهٔ: یساولی، جواد، قالی‌ها و قالیچه‌های ایران، جلد ۱، تهران: فرهنگسرا، چاپ سوم، ۱۳۷۴، مقدمه.

اطلاعیه: ساعات کاری فروشگاه های قالیکده : 10:00 تا 20:00

ساعات کاری فروشگاه های قالیکده : 10:00 تا 20:00

چگونه می توان احساس بافنده قالی را درک کرد

۱- مقاط  چيست ؟

هر ۱۲ هزار گره اي که بافته مي شود يک مقاط نام دارد .

 

۲-من فرشم بالا زده است چه کنم؟

به چند دليل فرش در هنگام بافت بالا مي زند :

 -به دليل چله کشي شل ،که براي اين مشکل مي توانيد از پيچهاي سردار استفاده کنيد و کارتان را سفت کنيد .

 – به خاطر کم کوبيدن ، که براي فهميدن اين مساله مي توانيد در پشت فرش علامت گذاشته و۰ا رج ببافيد ،اگر ۵/۱ سانت بود (در رجشمار ۴۶)يعني اندازه کوبيدن شما خوب است و اگر بالا زده بود يعني علت بالا زدگي فرش شما کم کوبيدن است .

 -به خاطر تراکم زياد چله ها مي باشد که بايد سعي کنيد چله ها را مرتب کنيدکه معمولاً بعد از شرو ع بافت اين کار خيلي سخت است و بهتر است همان ابتدا بعد از چله کشي ، چله ها را مرتب کنيد  تا بعداً دچار مشکل نشويد .

 -به خاطر اينکه عرض فرش از آنچه که بايد باشد کمتر چله کشي شود که اگر بافت انجام شده باشد هيچ راهي براي درست کردن آن نيست و

در آخر به خاطر سفت زدن پود نازک فرش بالا ميزند ، که بايد تمرين کنيد تا پود نازک را شل تر بزنيد تا مشکلتان بر طرف شود .

 

۳-بافت از کدام سمت شروع مي شود ؟ اگر از سمت راست ببافيم چه مي شود ؟

برای بافت نقشه های سراسری مثل  طرح های منظره و چهره،از هر سمتی که نقشه خوانی انجام میشود،باید بافت هم از همان سمت شروع شود.به عنوان مثال اگر نقشه خوانی از سمت چپ به راست صورت گرفت،بنابراین،بافت هم باید از سمت چپ به راست انجام شود.در غیر این صورت طرح معکوس در می آید.در ضمن اگر نقشه یک دوم یا یک چهارم باشد،برای بافت قرینه،باید حتما از وسط چله،شروع به بافت کنید.به این صورت که هر تعداد گره سمت راست زدین،به همون تعداد،گره سمت چپ بزنید.

 

۴- علت پايين زدگي فرش چيست ؟

اول به خاطر زياد کوبيدن مي باشد . دوم ، به دليل زياد سفت بودن چله ها : که مي توانيد با شل کردن چله ها با کمک پيچهاي سر دار اين مشکل را رفع کنيد . سوم ، به خاطر تراکم کم چله ها اين مشکل پيش مي آيد که بايد سعي کنيد چله ها را مرتب کنيد که البته کار سختي است و بهتر است همان ابتدا و قبل از شروع بافت اينکار را انجام دهيد . چهارم ، به خاطر اينکه عرض فرش از اندازه داده شده بيشتر چله کشي شود که اگر بافت انجام شده باشد راهي براي رفعاين مشکل وجود ندارد و بايد چله کشي را باز کنيد .

 

۵-وقتي بافت تمام مي شود چگونه آن را ، از دار جدا کنيم ؟

بعد از اتمام بافت و زدن گليم آخر و قايقي (زنجيره اي ) ،به اندازه ي ۷ تا ۸ سانت براي ريشه روي چله ها با مداد علامت گذاري مي کنيم . سپس با استفاده از پيچهاي سر دار بافت را شل مي کنيم . بعد چند تار وسط را گرفته و از روي علامت قيچي مي کنيم . سپس چند تار از سمت راست را گرفته و قيچي مي کنيم و بعد چند تار از سمت چپ و به همين ترتيب ادامه مي دهيم تا فرش بافته شده کاملاً از دار جداشود .

 

۶- طريقه اندازه زدن در چله کشي ترکي چگونه است ؟

چون در چله کشي ترکي نمي توان از پشت فرش ارتفاع آن را اندازه زد بايد از همان ابتدا با مداد روي فرش به اندازه ۵/۱ يا ۳ سانت (در رجشمار ۴۶ ) علامت بزنيم تا هنگامی که ۱۰ يا ۲۰ رج بافتيم بايد به علامت برسيم .

 

۷- چه زمان از چله کشي ترکي استفاده کنيم ؟

زماني که طول فرش زياد باشد و در دار جا نشود از چله کشي ترکي استفاده مي کنيم که بعد از اينکه مقداري از فرش را بافتيم مي توانيم فرش را کاشف (پايين کشي فرش) کنيم . البته ، گاهي هم چون عرض فرش زياد است و در دار جا نمي شود مي توانيم با چرخاندن نقشه و چله کشي ترکي ، فرش را به جاي اين که از عرض ببافيم از قسمت طول تصوير ببافيم.

 

۸- چگونه مي توانيم فرش را کاشف کنيم ؟

از پايين کشي مجدداً پيچهاي سردار را پيچانده و کار را سفت مي کنيم . در موقع کاشف ، نخ هاي چله ي روي دار نامرتب مي شوند که بايد بعد از کاشف کردن دوباره آنها را مرتب کنيم .

 

۹- اگر تعداد گليم هاي کناره ، يکسان نباشد ايرادي در فرش به وجود مي آيد ؟  خير

 

۱۰- من بعد از کاشف کردن ، فرشم کج شده است . چه کنم ؟

شما با کمک علامت هايي که قبلاً زده ايد بافت را ادامه دهيد و به کج شدن فرش ، توجه اي نکنيد بعد از تمام شدن فرش و جدا کردن آن از دار متوجه مي شويد که فرشتان صاف بافته شده است .

 

۱۱- لطفاً ارتفاع فرش در رجشمار هاي مختلف را بگوييد.

چگونه می توان احساس بافنده قالی را درک کرد

_در رجشمار۴۶ هر ۱۰ رج یک و نیم سانتي متر

_در رجشمار ۵۰ هر ۲۵ رج سه و نیم سانتي متر

_در رجشمار۶۰ هر ۳۰ رج سه و نیم سانتي متر

_در رجشمار ۷۰ هر ۱۰ رج ۱ سانتي متر

 

۱۲- طول گره ها چقدر بايد باشد تا بتوان فرش را پرداخت برجسته کرد ؟

همان اندازه اي که گفته شد براي پرداخت برجسته مناسب است ، يعني بين ۵/۲ تا ۳ سانت

 

۱۳- پود نازک را چگونه بزنيم  بهتر است ، شل يا سفت ؟

پود نازک در کيفيت بافت خيلي تاًثير دارد به همين خاطر پود نازک نه سفت بايد باشد نه شل . ولي ضرر سفت زدن پود نازک خيلي بيشتر است هم کار بالا مي زند و هم به چله آسيب مي رساند

 

۱۴- چگونه مي توانيم متوجه شويم که پود نازک را درست مي زنيم ؟

اگر بعد از زدن پود نازک توانستيم با ناخن آن را کمي بالا و پايين بکنيم ( به شرط اينکه نخ اضافي نداشته باشد) يعني اينکه پود نازک خوب زده شده است . ولي ، اگر به سختي جا به جا شد و به چله ها چسبيده بود يعني پود نازک را سفت زده ايم .

 

۱۵- اگر نخ چله کم بياوريم و از نخ چله اي که قبلاً داشتيم استفاده کنيم ايرادي دارد ؟

اگرتعداد نخهاي تابيده شده در چله ها يکسان باشد ايرادي ندارد .

 

۱۶-اگر ۲ کلاف چله ابريشم داشته باشيم و رنگ آنها متفاوت باشد آيا دربافت تاًثير مي گذارد ؟

رنگ چله در کيفيت بافت تاًثيري ندارد .

 

۱۷- من جديداً از شما طرحي خريداري کردم و متوجه شدم نخها مانند سابق شماره گذاري نشده است چه کنم ؟

شما با کمک سربند ها مي توانيد متوجه شماره نخها شويد . شماره ۱ سربند سفيد ، ۲(زرد ) ، ۳ (سبز) ،۴ (آبي ) ، ۵ (قرمز ) ، ۶ ( سفيد ) ، ۷ (زرد ) ، ۸( سبز ) ، ۹(آبي ) و شماره ي ۱۰ سربند قرمز دارد . از شماره ي ۱۰ به بعد بايد به عدد يکان توجه کنيد . مثلاًدر شماره ي ۴۶ ، عدد يکان ۶ و در نتيجه سربند آن سفيد مي باشد . سپس با توجه به پالت رنگ ، سر بند ها و اينکه در طيف ها نخ ها از کمرنگ به پر رنگ است مي توانيد نخها را شماره گذاري کنيد .فقط نکته اي که بايد به آن توجه کنيد اين است که نخ هاي ابريشم را هميشه در اول  طيف مي گذارند .

 

۱۸- اگر فقط چند تار از بافت شل باشد چه کنم ؟

شما مي توانيد در زيراين چند تار ،روي ميله سردار چيزي گذاشته (مداد،کاغذ تا شده و… ) تا کمي تارهاي شل را بالا بکشيد و سفت شود .

 

۱۹- منظور از گليم ابتدا و انتهاي فرش چيست ؟

در ابتدا و انتهاي فرش گليم زده مي شود . يعني يکبار پود ضخيم (القاچ) رد مي کنيم و يکبار پود نازک مي زنيم . نتيجه تکرار اين عمل گليم مي شود .

 

۲۰- آيا شما در چله کشي از کوجي استفاده مي کنيد ؟ اگر از کوجي استفاده کنيم ايرادي دارد ؟

ما از کوجي استفاده نمي کنيم ولي اگر شما از کوجي استفاده کنيد ايرادي ندارد .

 

۲۱- آيا لازم است هر رج پود ضخيم را به ميله هاي کناره ي دار ببنديم؟

اگر فرش شما در حال جمع شدن باشدو يا فرش حالت موجدار شده باشد مي توان پود ضخيم را به ميله هاي کناره ي دار يست .  ولي بهتر است هر رج اينکار را انجام ندهيم چون باعث مي شود فرش نا فرم شود .

 

۲۲- من در حال بافت فرش هستم و کارم موجدار شده است ، علت چيست و چه کنم ؟

هر وقت چله کشي يکدست نباشد يعني شل و سفت چله کشي شده باشد فرش در موقع بافت موجدار مي شود . براي رفع اين مشکل مي توان در زير چله هايي که شل هستند چيزي گذاشت تا چله ها کمي سفت  شود و همچنين بعد از چند رج مي توان پود ضخيم را به ميله ي کناره ي دار بست تا فرش صاف شود .

 

۲۳- گليم کناره فرشم پايين زده است چه کنم ؟

شما بهتر است فقط قسمت بافت را بکو بيدو گليم کناره را نکوبيد . چون در قسمت گليم ، بافت وجود ندارد اگر کوبيده شود به مرور پايين مي زند و اگر اين کار ادامه يابد باعث مي شودکناره هاي فرش هم پايين بزند .

 

۲۴- آيا پود نازک ابريشمي هم داريد ؟

بله ، در رجشمارهاي ۶۰ ،۷۰و۸۰ از پود نازک ابريشمي استفاده مي شود .

 

۲۵- من طرحي را مي بافم که رجشمار ۷۰ است و نمي توانم مانند زمانيکه رجشمار ۴۶ مي بافم پود نازک را خوب بزنم . چرا؟

در رجشمار ۷۰ چون هم پود نازک و هم چله ابريشمي است ، پود نازک خيلي خوب روي رج نمي نشيند و موقع کوبيدن ، پود نازک بالا مي آيد .

براي راحت زدن پود نازک بهتر است چله ها را با پارافين شمع کمي چرب کنيد .

 

 

۲۶- عرض قالیم نسبت به شروع حدود نيم سانت کم شده است چه کنم ؟

به چند دليل قالی شروع به جمع شدن مي کند . يکي نا مرتب بودن چله ها در بالاي دار که بايد مرتب شود . دوم اينکه وقتي پود ضخيم را رد مي کنيم بايد موقع کوبيدن ، آن را با دست نگه نداريم و گر نه به مرور کار جمع مي شود . سوم به خاطر پود نازک سفت ، که بايد شل تر زده شود .

 

۲۷- من مي خواهم طرحي را که خريده ام با چله ي ابريشم ببافم . تقريباً هر چند مقاط ، يک کلاف ابريشم لازم دارد ؟

تقريباً هر ۱۰ مقاط يک کلاف ابريشم .

 

۲۸- آيا مي شود بعد از چله کشي با استفاده از پيچهاي سر دار ، کشش چله ها را تنظيم کرد؟

بهتر است کشش چله ها همان موقع چله کشي تنظيم شود ولي اگر بعد از چله کشي احساس کرديد که چله ها شل و يا بيش از اندازه سفت هستند ، مي توانيد با استفاده از پيچهاي سردار کشش چله ها را تنظيم کنيد .

 

۲۹- آيا چله کشي را بايد کساني که تابلو فرش مي بافند انجام دهند يا اينکه هر کسي که قاليبافي بلد است مي تواند انجام دهد؟

چون چله کشي  چه در بافت تابلو فرش و چه در بافت فرش يکي مي باشد ، به همين خاطر هر کسي که به کار چله کشي وارد باشد مي تواند چله کشي را انجام دهد .

 

 

۳۰- اگر يک رج يادمان برود پود ضخيم را بزنيم ايراد دارد ؟

خير

 

۳۱- عرض فرش من ۳ سانتي متر بيشتر چله کشي شده است و حالا کارم پايين مي زند راهي براي درست کردن آن وجود دارد ؟

متاسفانه هيچ راهي براي رفع اين مشکل وجود ندارد.

 

۳۲- من بعد از اينکه يک رج از فرش را نبافته ام ، فرش هم پرداخت شده است آيا با رفو درست مي شود ؟

بله

 

۳۳- من بعد از اينکه يک رج گليم زدم حالا پود نازکم صاف پايين مي آيد و مانند قبل نيست .چرا ؟

شما پود ضخيم را به جاي اينکه از زير ضربدر بين بافت و چوب هاف رد کنيد از روي ضربدري رد کرده ايد و آن را از بين برده ايد و حالا پود نازک  صاف پايين مي آيد .

 

 

۳۴- من مي خواهم رجها کا ملاً روي هم قرار گيرند و زياد مي کوبم و حالا کارم پايين زده است چکار کنم ؟

شما بايد اول به اندازه ي فرش توجه کنيد و هر ۱۰ يا ۲۰ رج کارتان را اندازه بزنيد اگر ارتفاع فرشتان اندازه بود ولي بين رجها يک خط سفيد ديده مي شد ايرادي ندارد و نيازي به زياد کوبيدن نيست .

 

۳۵- من قالیم جمع شده است آيا بعد از جدا کردن از دار ، مي شود آن را درست کرد ؟

با دار کشي خيلي کم مي شود جمع شدگي قالی را درست کرد . پس بهتر است در حين بافت عرض فرش را اندازه بزنيم و هر وقت احساس کرديم که فرش در حال جمع شدن است همان جا مشکل آن را بر طرف کنيم تا بيشتر از اين عرض فرش کم نشود .

 

۳۶- چله کشي کارم نسبت به عرض داده شده ، ۱۰ سانتي متر کم است آ يا براي بافت مشکلي پيش مي آيد ؟

اندازه داده شده براي هر طرح بر اساس تعداد گره ها ، رجها و نوع چله مي باشد و اگر به اندازه هاي داده شده توجه نشود و کم و زياد چله کشي شود حتماًدر موقع بافت به مشکل بر مي خوريد .

 

۳۷- آيا بافت دارچوبکها فرقي مي کند ؟

بافت دارچوبکها هيچ فرقي با بافت ساير تابلو راگها ندارند فقط ابعاد آنها کوچک هستند .

 

 

۳۸- نخهاي طرحي که خريده ام کرک است و ابريشم ندارد آيا مي شود بعضي از رنگها ي آن را با ابريشم ببافم ؟

طراحان شرکت بر اساس تجربه اي که دارند و با توجه به تصوير ، مي دانند که در کدام قسمتها لازم است ابريشم به کار برود يا نه ، پس بهتر است به طراحان ما اعتماد کرده و با همان نخهايي که در اختيار شما قرار گرفته کار بافت را شروع کنيد . ولي اگر باز هم بخواهيد از ابريشم استفاده بکنيد ، تهيه نخ ابريشم به عهده خود شما مي باشد .

 

۳۹- آيا مي شود همه  طرحها را پرداخت برجسته کرد؟

بله . ولي پرداخت برجسته هر طرحي جالب نمي شود و بعضي از آنها اگر پرداخت تخت شوند بهتر است .

 

۴۰- آيا نخ چله تاريخ مصرف دارد ؟

خير – ولي اگر زمان زيادي است که نخ چله را داريد مي توانيد آن را با دو دست بکشيد اگر پاره شد يعني ديگر به درد چله کشي نمي خورد .

 

۴۱- آيا با چرخيده شدن نقشه ، شماره نخها هم تغيير مي کند؟

خير شماره ي نخها هيچ تغييري نمي کند فقط به جاي اينکه تابلو فرش از عرض بافته شود از طول بافته مي شود.

 

۴۲- آيا دارچوبکها فقط براي آموزش هستند؟

خير . دقيقاً همان استفاده اي که از يک تابلو فرش مي توان برد از دارچوبک هم مي توان استفاده کرد (آموزش ، هديه ،نصب در منزل و …)

 

۴۳-من در حال بافت یه تابلو فرش هستم . تو خونمون چند تا پروانه بید دیدم . این پروانه ها به چله آسیب می زنند؟ بهترین راه از بین بردنشون چیه؟

رشد حشرات تا حدود زیادی به رطوبت هوا و دمای اون بستگی داره. به طور کلی رشد و نمو حشرات در آب و هوای گرم و مرطوب بیشتراز سایر شرایط آب و هوایی هستش.وقتی که بید به پروانة کامل تبدیل شد وبه اصطلاح بال در آورد، دیگه نمی تونه خسارت خاصی به منسوجات به ویژه فرش وارد کنه. چون دیگه قادر به تغذیه از طریق کراتین های الیاف نیست . بهترین راه برای از بین بردن بید، نظافت و تمیز کردن قالیها هستش . استفاده از انواع جاروهای دستی و برقی و همچنین برس های مخصوص باعث بیرون اومدن تخم های بید از لا به لای پرزهای قالی می شه. لازمه قالیها رو هر از گاهی (مثلا سه ماه یکبار) جا به جا نمود و تمام سطوح پشت و روی اونو در معرض جریان هوا به ویژه نور آفتاب قرار بدین. نور آفتاب از عوامل اصلی در مبارزه با بید هستش . از اونجائیکه بید عموما درانتهای پرز قالی تخم گذاری می کنه، بهتره سالی یک الی دو بار اونا رو به پشت خوابانده و ساعاتی در مقابل نور آفتاب قرار بدین و در همین زمان جارو هم بکنید.

 

۴۴-در چله کشی به روش فارسی برای قالی های با ابعاد بزرگ مثلا قالی های ۱۲ متری امکان پایین کشیدن چله وجود داره یا نه؟ البته فکر کنم وجود داشته باشه چونکه من خودم یک قالی که روی دار بود رو دیدم و بنظرم میرسید که چله ها رو در بالای دار گره زده بودن و در پایین هم بعد از پایین کشیدن اون ها رو به وسیله میخ به یک تسمه کوبیده بودن نمیدونم برداشت من درست بوده یا نه؟کلا برای قالی های با ابعاد بزرگ که ارتفاع قالی و چله از خود دار قالی بزرگتره از چله ترکی استفاده میشه یا فارسی؟ و اگه کسی برای قالی های بزرگ از چله فارسی استفاده کنه پایین کشیدن و تنظیم ارتفاع فرش چطوری صورت میگیره؟

دارها به طور کلی به دو دسته افقی و عمودی تقسیم می شن.دارهای عمودی از لحاظ شکل و عملکرد به ۴ دسته تقسیم می شن که عبارت اند از:دار ثابت(فارسی)،دار ترکی(تبریزی)،دار فندک دار و دار گردان.دار ثابت فارسی همون طور که از اسمش مشخصه این نوع دارها ثابت هستن و انتهای پایینی راست روها به اندازه ۳۰تا۴۰ سانتی متر داخل زمین فرو می کنن.در این نوع دارها از چله کشی فارسی استفاده می شه.بخاطر همین چله های اضافی رو روی سر دار گره می زنن و وقتی قالی بافته شد،عمل پایین کشی یا همون دوخت زنی،که به مهارت خاصی هم نیاز داره انجام می شه.از این نوع دار برای بافتن فرش های بزرگ و ظریف در مناطق فارسی استفاده می شه.اما در دار گردان،سر دار و زیر دار با کمک اهرمی حول محور خودشون می چرخن و چله های اضافی روی سردار پیچیده می شه و با بافته شدن قالی،چله های اضافی از روی سر دار باز می کنن و قالی بافته شده روی زیر دار پیچیده می شه.برای شل و سفت کردن چله ها هم به این صورت عمل می کنن که روی سر دار دو عدد سوراخ عمود بر هم وجود داره که با عبور دادن اهرم در داخل یکی از سوراخ ها و کشیدن مداوم اهرم و تکرار این عمل ،تارها رو سفت می کنن.یکی از مزایای این نوع دار این هستش که قالی با درازی دلخواه تا ۱۵-۱۰ متر رو می شه بافت بدون اینکه نیاز به داری با طول بلند باشه. 

۴۵-در واقع دار گردان باید نسل جدید و پیشرفته تر دار قالی باشه چون از نوع عملکرد دار معلومه هم از دار ترکی هم دار فارسی تکامل یافته تر باشه اینطور که من فهمیدم(( هم با دار فارسی و هم با دار گردان میشه قالی هایی با طول زیاد رو بافت—این رو درست فهمیدم؟—-)) ولی کار با دار گردان بسیار راحت تر و البته سریع تر از دار فارسیه چونکه هنگام پایین کشیدن چله ها همانند دار فارسی نیازی به دوختن یا میخ کوب کردن دوباره قالی بافته شده روی زیر دار نیست ، در مورد دار ترکی هم با این نوع دار تنها میشه قالی با طول دو برابر دار رو بافت و دار ترکی محدودیت اندازه بافت خیلی شدید تری نسبت به دار فارسی و گردان داره.نمیدونم شما دار گردانی که چله کشی شده رو از نزدیک مشاهده کردید یا نه، یک ابهام برام بوجود اومده اونم اینه که توی دار گردان قالی بافته شده و به پایین کشیده شده همانند دار ترکی به پشت دار منتقل میشه یا اینکه نه به دور میله زیر دار پیچیده میشه و بصورت لول شده در میاد؟و اینکه معایب دار گردان چه چیزهایی میتونه باشه؟ کاش میشد معایب دار گردان رو با معایب دار فارسی و ترکی مقایسه کرد.

بله درست متوجه شدین.در دارهای گردان میشه قالی با درازی دلخواه تا ۱۰-۱۵متر بافت.به نظرم توی دار گردان قالی بافته شده به دور میله زیر دار پیچیده میشه و بصورت لول شده در میاد.البته من به عینه ندیدم اما فکر میکنم که اون طور باشه.به طور کلی دارهایی که افقی بودن،چون بافنده مجبور بود روی دار خم بشه و عمل بافتن رو انجام بده،دچار کمر درد و پشت درد و حتی گوژپشتی و دست درد و پادرد میشد.همچنین قالی هایی که با دار افقی بافته میشدن،معمولا دارای عیب سرکجی و کیسی شدن،بودن.این معایب باعث شد که دارهای عمودی رو بسازن تا عیب ها رفع بشه.دارهای عمودی نسبت به دارهای افقی پیشرفته تر هستن و همون طور که قبلا اشاره کردم ۴دسته اند.بافندگان با توجه به سایز فرشی که میخوان ببافن،میتونن از هر کدوم از این ۴نوع دار استفاده کنن.در واقع میشه گفت دارهای عمودی نسبت بهم عیبی ندارن فقط بافنده متناسب با اندازه فرشی که میخواد ببافه،دار مناسبش انتخاب میکنه.به عنوان مثال با دار ثابت فارسی،فرش های بزرگ و ظریف میبافن.با دار ترکی (تبریزی)،فرشی که طولش کمی کمتر از دوبرابر طول دار باشه میبافن.دار گردان هم که فرش با درازی دلخواه از ۱۰تا۱۵متر میبافن.

 

۴۶-در مورد نخ چله یک سری اطلاعات لازم دارم، در مورد نخ چله من شنیدم از عباراتی به عنوان نخ چله ۹لا ، ۱۲لا ،۱۸لا، ۲۴لا و …. استفاده میشه این شماره نخ چله از چه عددی شروع میشه و چطور بیشتر میشه و آخرش بیشترین نمره ای که وجود داره چقدره و ضخامت های نخ چله بر اساس شماره لا چطوری تغییر می کنه؟ و کلا مثلا نخ ۹ لا یعنی چی؟برای فرش ها با رج شمار های مختلف مخصوصا فرش های چله ابریشم نحوه انتخاب نخ چله چطوریه؟البته خود من بیشتر دیدم از نخ چله ۹ لا برای فرش های ریز بافت با رج شمار۵۰ و ۶۰ و۷۰ استفاده میشه، کلا قانون انتخاب نخ چله برای رج شمار های مختلف چطوریه؟و سوال مهم تر از همه اینکه آیا اعدادی وجود داره که ضخامت نخ های چله با نمره های مختلف رو بشه با استفاده از اون تعیین کرد؟ مثلا یک نخ چله ۹ لا ضخامت یا قطرش چند میلیمتره یا چند دهم میلیمتر ؟

فرش های ابریشمی بین رجشمار ۵۰تا۸۰ هستن که معمولا رجشمار ۵۰ تا ۷۰ بیشتر استفاده می شه.خیلی کم پیش میاد فرشی با رجشمار ۸۰ بافته بشه چون خیلی خیلی ریزبافته و به علت گرون بودنش،خریدار زیادی نداره.توی کارگاههای قالی بافی،معمولا رجشمار ۴۶ تا ۵۰ برای بافت فرش های گل ابریشم استفاده می شه.فرش گل ابریشم،فرش هایی هستن که با نخ مرینوس بافته می شن و بعضی جاهای کوچیک فرش از نخ ابریشم هم برای بافت استفاده می کنن.چون ابریشم خالص خیلی گرونه و خریدار کمی داره همچنین چشم ها به شدت در معرض ضعیف شدن قرار می گیرن.برای اندازه گیری تعداد گره ها در عرض فرش،از واحدهای گره ذرعی و دسیمتر مربع استفاده می شه.گره ذرعی در آذربایجان معادل ۷ سانتی متر هستش که به تعداد گره ها در واحد گره ذرعی،رجشمار گفته می شه.دسیمتر هم معادل یک دهم متر هستش.بخاطر همین بعضی جاها رجشمار رو با واحد گره ذرعی میگن و بعضی جاها با واحد دسیمتر مربع.به عنوان مثال : فرشی که در هر ۷ سانتی متر ۳۰ گره داره یعنی رجشمارش با اساس واحد گره ذرعی می شه ۳۰ و بر ساس دسیمتر مربع می شه ۴۶٫به طور کلی رجشمار فرش ها بر ساس گره ذرعی،۵ تا ۵ تا مییره بالا.یعنی از رجشمار ۲۰ شروع می شه بعد ۲۵ بعد ۳۰ و….تا ۸۰٫و رجشمار فرش ها بر ساس دسیمتر مربع،۸ تایی و ۷ تایی مییره بالا.یعنی از رجشمار ۳۱ شروع می شه بعد۳۹ بعد ۴۶ بعد ۵۴ و….تا ۱۰۰ ادامه داره.البته این ارقام قانون کلی هستش و بعضی از طراحان نقشه کمی از اعداد متفاوت برای رجشمار استفاده می کنن.به عنوان مثال همون طور که قبلا اشاره کردم رجشمار ۵ تا ۵ تا میره بالا اما بعضی نقشه ها رجشمارشون ۴۶ هستش.بنابراین طراح نقشه می تونه رجشمار رو یک شماره نسبت به استاندارد ها تغییر بده.

۴۷-اونجایی که گفتید : ((فرش های ابریشمی بین رجشمار ۵۰تا۸۰ هستن که معمولا رجشمار ۵۰ تا ۷۰ بیشتر استفاده می شه.خیلی کم پیش میاد فرشی با رجشمار ۸۰ بافته بشه چون خیلی خیلی ریزبافته و به علت گرون بودنش،خریدار زیادی نداره.توی کارگاههای قالی بافی،معمولا رجشمار ۴۶ تا ۵۰ برای بافت فرش های گل ابریشم استفاده می شه.))رج شمار ها و اعدادی که فرمودید بر اساس واحد رج شمار گره ذرعی بود دیگه درسته؟بر اساس واحد دسیمتر مربع که نبود؟

بله.ارقامی که نوشتم،بر اساس واحد گره ذرع بود.معمولا همه جا رجشمار رو بر اساس گره ذرع بیان میکنن.

 

۴۸-عمده بورس بازار فرش مخصوصا فرش های ابریشمی رو چه رج شماری به خودش اخصاص میده، یا واضح تر بگم معمولا تاجران بین المللی فرش برای صادرات فرش بیشتر از چه رج شماری استفاده می کنند؟ یا توی کارگاه های فرش بافی بیشتر فرش هایی با چه رج شماری وجود دارن؟و اینکه رج شمار ها پله ای بالا میرن یعنی رج شمار۶۰ بعدش ۷۰ بعد رج شمار ۸۰ یا اینکه رج شمار فرش حتی میتونه عددی بین رج شمار هایی که گفتید مثلا ۷۳ یا ۶۵ هم باشه؟

ریز بافت ترین فرشی که توی بازار وجود داره چه فرشیه و تعداد گره هاش در هر سانتی متر عرض فرش چند عدده یا خانه شمار عرضیش چقدره یا کلا فرش هایی که بافته میشه در رده ریز بافت در هر سانتی متر (از لحاظ عرضی افقی ، نه سانتی متر مربع) حداکثر چند تا گره دارن یا میشه اینطوری هم گفت که مثلا یک فرش ریز بافت ذرع و نیم که ابعاد استانداردش ۱۰۴ سانت در ۱۵۶ سانتی متره تعداد کل گره های افقیش در عرض فرش و یا اینکه تعداد خانه های افقی ای که داره چند عدده این سوالو از خیلیای دیگه که توی زمینه فرش کار میکنن پرسیدم ولی اکثرا یک جواب رو بهم دادن و اونم اینه که بستگی به نقشه داره و بعضی از نقشه ها کمتر و بعضیها بیشتر ، خب این نظر رو قبول دارم ولی منظور من یک عدد واقعیه که تا حالا وجود داشته و روش کار کرده اند ، خانم معینی شما ریز بافت ترین نقشه فرش ذرع و نیمی( یا هر فرش دیگه ) که تا حالا دیدید هر نقشه اش در عرض فرش و بصورت افقی چند تا خانه داشته یا خانه شمار یا گره شمارش چند بوده ؟

یه بافنده ماهر می تونه حداکثر فرشی با رجشمار ۸۰ ببافه.فرش هایی که رجشمار ۸۰ دارن،خیلی خیلی زیربافتن و بدیهی هستش که بافت ظریفتر نیازمند صرف وقت و دقت بیشتره. به همین دلیله که هر چه قدر فرش ریزبافت تر باشه، ارزش و قیمت بیشتری هم داره و اصطلاحا میگن فرش نفیس هستش.

خدمتتون عرض شود که به طور کلی فرش ها از نظر رجشمار به سه گروه: درشت بافت، نیمه ریز بافت و ریز بافت تقسیم می شن. فرش هایی که رج شمار آنها کمتر از۴۰ باشه درشت بافت، فرش هایی که رج شمار آنها بین ۶۰-۴۰باشه نیمه ریز بافت وبالاتراز ۶۰ ریزبافت هستن.

جزییات رجشمار فرش های دست بافت در بازار به شرح زیر هستش:

۱- رجشمار ۲۰ ( خیلی درشت بافت)۲- رجشمار ۴۰ ( درشتبافت)۳- رجشمار ۴۶ و ۵۰ ( استاندارد و نیمه ریز بافت)۴- رجشمار ۶۰ (ریزبافت)۵- رجشمار ۷۰ (خیلی ریزبافت )۶- رجشمار ۸۰ ( خیلی خیلی ریزبافت)

۴۹-فرض کنیم داریم اولین پودضخیم را میزنیم این پود ضخیم را به کدام تار باید وصل کنیم و نحوه وصله زدن ایا به صورت خاصی میباشد؟و همینطور برای پود نازک این اضافات نخها را باید چکار کنیم؟ایا برای هر رج باید به اندازه عرض کارمون پود ضخیم برش بزنیم و با سیخ رد کنیم یا از اولین وصله ای که در ابندا پود ضخیم را میزنیم باید برای کل کار گلوله کنیم ؟ببخشید من سوالام یکمی گیج کننده هست.من میخوام که کل فایلهای دانلود شما را بگیرم ایا میتونم امیدی داشته باشم که کار تمیز بیرون بدم جوری که یه سود منطقی و کم داشته باشه؟

برای رد کردن پود کلفت،باید سیخ را از زیر تارهایی که چند میلی متر جلوتر هستند رد کنید.به عنوان نمونه اگر یک تار را انتخاب کنید در بالا مشاهده می کنید که تار انتخابی در زیر چوب هاف قرار دارد.پس سیخ را از زیر تاری که از پایین چند میلی جلوتر است و در بالا زیر چوب هاف قرار دارد،رد می کنیم.به قسمت سوراخ سیخ،نخ پود را گره زده و به همراه سیخ نخ پود را از سمت راست به سمت چپ می کشیم.در نهایت دفه می زنیم.بعد از این که پود زدین،نخ پودی که از سمت چپ و راست اضافه مونده،به صورت معکوس زیر ۲یا۳تا تار کنار کارتون با قلاب رد کنین.بعد با قیچی اضافه اش رو ببرین و دفه بزنین.بنابراین نخ پود ضخیم،به هیچ تاری وصل نیست یعنی به تاری گره نمی زنید فقط بین تارها همون طور که اشاره کردم رد می کنید و اضافه اش هم که بین چند تار معکوس میدین داخل فرش.لازم نیست حتما به اندازه عرض چله نخ بردارین،بلکه می تونید به اندازه ۳ الی ۴ برابر عرض چله،نخ پود ضخیم بردارین و همش قیچی نکنید.اگه نخ پود ضخیم خیلی بلند بردارین،باعث میشه که وقتی از بین تارها می کشین،مثل چاقو عمل کنه و تارها رو پاره کنه.امیدوارم توضیحاتم براتون مفید واقع شده باشه.باز هم سوالی داشتین،بفرمایید.برای راهنمایی درخدمتم.انجام وظیفه ست.کمکی از دستم بربیاد،دریغ نمی کنم.پکیج قالی بافی شامل تمامی مراحل برای بافت قالی هستش و شما با تماشای این فیلم ها می تونین در کوتاهترین زمان،همه چیزهایی که یک بافنده باید بدونه رو یاد بگیرین و به راحتی کار بافندگی رو شروع کنین.در ضمن پس از خرید پکیج آموزشی،همواره پشتیبان شما خواهم بود و برای پاسخ گویی و راهنمایی درخدمتم.

۵۰-ر کتاب قالی بافی آمده است طول چله باید حداقل ۵۰ سانت بیشتر از طول طرح در نظر گرفته شود . همچنین در دارهای فلزی طول قابل بافت از طول دار بیشتر عنوان شده است .آیا در اینصورت طول (ارتفاع )قسمت باف در دارهای قالی باید به اندازه نصف طول طرح بعلاوه ۵۰ سانتی متر تنظیم شود یا خیر و اگر این طول بیشتر از این در نظر گرفته شود چله کشی را دچار ایراد خواهد نمود .لطفا توضیحاتی هم در رابطه با تنظیم نمودن دار قالی باتوجه به طول طرح ارائه بفرمایید.

طول و عرض تابلوفرشی که می بافین چند سانت بزرگتر از نقشه باشه،به نوع نخ و ضخامت نخ چله و بافت و نیز رج شمار چله کشی بستگی داره.اگه با نخ خامه(نخی که از پشم گوسفند ساخته شده)بخواهین فرش ببافین،در این صورت نخ چله ضخیم باید استفاده بشه همچنین تارهای چله با فواصل زیاد از هم قرار می گیرن و در نهایت عرض چله و بافتتون هم بزرگ می شه.به عنوان مثال اگه ۶۰۰تا تار برای بافت با نخ خامه،با رج شمار ۳۵ چله کشی کنید،عرض چله برای بافت حدودا ۹۰ سانتی متر می شه ولی اگه برای بافت با نخ مرینوس(پشم‌های ظریف خارجی)با رج شمار ۳۵ چله کشی کنید،عرض چله حدودا ۶۰سانتی متر می شه.در حالی که اندازه عرض نقشه روی کاغذ حدودا ۳۰ سانتی متر هستش.هر چه قدر رج شمار فرش بالاتر باشه،اندازه عرض چله کشی کمتر می شه.رج شمار یعنی تعداد تارهایی که در هر ۷ سانتی متر جای می گیره. روش صحیح برای شروع چله کشی به این صورت هستش که برای به دست آوردن تعداد تارها در عرض،باید تعداد خونه های کوچک رو ضربدر ۲ بکنید.چون هر خونه کوچک معادل یک گره در بافت هستش.چون هر گره نیاز به دو تار داره بنابراین تعداد مربع های کوچک رو ضربدر ۲ می کنیم.به عنوان مثال اگه تعداد مربع های عرض،۳۷۰خونه باشه، پس ۳۷۰ رو ضربدر۲ می کنیم می شه ۷۴۰تار.اگه خواستین با رج شمار ۴۰ و نخ مرینوس ببافین،باید هر ۷ سانتی متر شامل ۸۰ تار باشه.بنابر این ۷ رو ضربدر۷۴۰ می کنیم بعد تقسیم بر۸۰ می کنیم که می شه تقریبا۶۵ سانتی متر.بعد ۶۵ رو تقسیم بر۷ می کنیم می شه تقریبا۹ .یعنی عرض دارتون رو باید به ۹ قسمت ۷ سانتی متری تقسیم کنید که هر ۷ سانتی متر شامل ۸۰ تار هستش.۹ تا ۸۰ تایی می شود ۷۲۰تار.شما باید تقریبا ۲سانتی متر هم ۲۰تار چله کشی کنید.تا در کل ۷۴۰تار بشود.چند تار برای شیرازه هم باید مد نظر داشته باشید.معمولا هرطرف ۸تار کافی هستش.که در کل می شود ۱۶٫پس باید ۷۴۰ رو با ۱۶ جمع کنید که در کل می شود ۷۵۶تار باید چله کشی کنید.در طول قالی هم هر ۷ سانتی متر شامل ۴۰رج هستش.به عنوان مثال اگه طول نقشه ۵۱۰خونه باشه، دیگه خودتون حساب کنید هر ۷ سانت می شه ۴۰رج.۵۱۰ رج چند سانت می شه.من حساب کردم حدودا ۹۰سانتی متر می شه.در جمع بندی کلی خدمتتون عرض شود که هر چه قدر نخی که می خواهین ببافین،ریز باشه،اندازه تابلوفرشتون،نزدیک به اندازه نقشه می شه.به عبارت دیگه اگه با نخ ابریشمی و مرینوس تابلوفرش ببافین،در نهایت اندازه تابلوفرش،حدودا ۱۰ الی ۱۵ سانتی متر بزرگتر از نقشه می شه.ولی به طور کلی نحوه صحیح و دقیق محاسبه اندازه بافت،همون طور که در بالا توضیح دادم هستش.وقتی هم که خواستین دار قالی بسازسن یا به کسی اندازه بدین تا بسازه،باید اندازه طول و عرض بافتتون رو همون طور که توضیح دادم محاسبه کنید به علاوه ۲۰ سانتی متر اضافه تر.یعنی دار باید ۲۰ سانتی متر از هر طرف بزرگتر از اندازه چله کشی باشه.

 

۵۱-مشکل من هم شبیه مشکل یکی از دوستان هست. موقع پاره شدن یکی از تارها. فکر کنم موقع گره زدن تار پاره شده به تار کنار، اشتباه کردم و الان که دو رج بافتم می بینم دو تار کنار هم اشتباهً در رو قرار گرفتند و ترتیب یکی در میان به هم خورده. راهنمایی کنید چطور باید اصلاح کنم. به دوست مون گفتید اصلاح کنن تا در بقیه رج ها درست پیش برن، اما نحوه اصلاح باید چگونه باشد.

همون طور که برای دوست دیگری توضیح دادم ممکنه شما موقع گره زدن تار،جای اشتباه گره نزدین،چون اون وقت بلافاصله بعد از گره زدن تار و بافتن یک رج،متوجه می شدین دوتا تار کنار هم رو یا زیر قرار گرفتن.اما اشاره کردین بعد از بافت دو رج متوجه شدین زیر و رو دوتار رعایت نشده.اگه تابلوفرش می بافین،بعد از بافت هر رج،باید نخ پود کلفت و پود نازک رو از بین تارها رد کنید.احتمالا در حین پود کشی،اشتباهی رخ داده و نخ رو درست یکی درمیون از بین تارها رد نکردین.و باعث شده الان که رج بعدی رو می بافین،ببینین دوتا تار کنارهم رو یا دو تا تار زیر کنار هم قرار گرفتن.به طور کلی می تونم بگم شما باید دقت کنید در هر مرحله که متوجه شدین زیر و رو بودن تارها بهم ریخته،ادامه ندین بلکه بشکافین دوباره انجام بدین.به عنوان مثال اگه بعد از گره زدن تار متوجه شدین دوتا تار کنار هم هستن،پس معلومه جای درست گره نزدین و باید دوباره تار رو پاره کنید و جای درست گره بزنید.اگه بعد از بافتن یک رج متوجه شدین دوتا تار کنار هم رو هستن،پس معلومه موقع بافتن اشتباهی رخ داده یعنی ممکنه یک تاری رو یا جا انداختین و نبافتینش یا اشتباهی برای بافت یک گره از ۳تا تار استفاده کردین.بنابراین باید اون رج رو که بافتین ،بشکافین و دوباره با دقت ببافین.اگه بعد از پود کشیدن متوجه شدین دوتا تار کنار هم رو هستن،پس معلومه موقع پود کشی اشتباهی رخ داده و باید نخ پود رو در بیارین دوباره از بین تارها رد کنید.منظورم این بود که به این صورت ها می شه اصلاح کرد.

 

۵۲-میخواستم بدونم دار قالی ریز بافت ( تابلو فرش نه ) مثلا قالیهای یک ذرع و نیم و یا قالی های ۶ متری کرک و ابریشم آیا اونها دارهایشون با دار قالیهای معمولی فرق میکنه یا نه و سئوال دیگه اینکه دار قالیهای با شکل دایره و یا چند ضلعی چه طوری هست یعنی دار اونها هم با دیگر دارها فرق میکنه؟

خدمتتون عرض شود که برای بافت فرش های بزرگ و ظریف از دارهای افقی معمولی استفاده می شه.نحوه درست کردن دارها هیچ تغییری نمی کنه فقط سایز دار رو متناسب با اندازه فرش،بزرگ یا کوچیک درست می کنن.دارهای قالی همیشه به شکل مربع یا مستطیل هستن.فرش های گرد و چند ضلعی هم روی دار های مستطیلی بافته می شه به این صورت که :“فرش دایره اییکی از انواع فرشهای تزئینی در ممتاز بافی فرش دایره ای است که اغلب با طرحهای قرینه تهیه شده و تا حدودی از مظره و تابلو بافی در این نوع فرش استفاده می شود.شیوه چله دوانی در فرش دایره ای مانند فرش مستطیل با چله کشی ترکی است با این تفاوت که در کنار فرش به جای افزودن هشت تار برای شیرازه کنار فرش تعداد بیشتری تار برای کناره بافی فرش در نظر کی گیرند و اطراف فرش را به اندازه سه تا پنج سانتیمتر گلیم بافی می کنندعمل بافت قالی دايره ایبرای پیاده کرده نقشه و تعیین تعداد چله های مورد نیاز ابتدا خانه های کاغذ نقشه قالی را روی قطر دایره می شمارند و در هر طرف دو تا سه خانه با توجه به اندازه فرش به تعداد خانه های کاغذ نقشه اضافه می کنند عدد به دست آمده را ده برابر کرده و حاصل ضرب را در دو ضرب نی کنند با این محاسبه تعداد کل چله های لازم برای بافت فرش دایره ای به دست می اید برای چله کشی قالی دایره ای به روش چله کشی ترکی بافت عمل می کنند .بعد از پایان چله کشی و قراردادن دو چوب به جای نخ مهار و نخ هاف روی چوب مهار را یک ردیف قایقی می بافند تا بدین ترتیب چوب مهار حرکت نکند و پایین فرش صاف بماند سپس چله وسط را پیدا کرده از بالا تا پایین رنگ می زنند تا وسط دایره مشخص شود آنگاه دو دایره یکی با قطر مساوی قطر نقشه فرش و دیگری دایره بزرگتر اندازه عرض چله های کشیده شده بر روی دار می برند دایره بزرگتر را طوری روی چله ها قرار می دهند که مرکز آن روی این دایره را بر روی چله ها با مداد رنگی رسم می کنند و آن را از روی چله ها بر می دارند سپس دایره کوچکتر را به صورت هم مرکز با دایره بزرگتر قرار داده و دور آن را نیز با مداد رنگی رسم می کنند بدیهی است که بین این دو دایره فاصله ای ایجاد می شود که این فاصله محل سوف بافی دور فرش دایره ای را مشخص می کند برای شروع سوف بافی در روی قسمت بافته شده به فاصله معین از دو طرف تار چله وسطی که قبلاً رنگ شده است شروع به گلیم بافی می کنند و طبق خط محیط دایره در هر دو دور تعدادی بر طرفین گلیم بافی اضافه می شود تا به محیط دایره کوچک برسد سپس در روی دایره کوچک هم به همین ترتیب بافت اصلی فرش شروع می شود.باید سعی شود در تمام مدت بافت قسمت اصلی فرش و سوف بافی دور آن در روی یک خط مستقیم که یکی از وترهای دایره بزرگتر است قرار داشته باشد و کناره های فرش پایین تر و یا بالاتر نباشد در غیر این صورت قالی کاملاً گرد و دایره ای بافته نشده و از کیفیت آن کاسته می شود.”

من به شخصه،در زمینه بافت فرش گرد،تجربه ای ندارم فقط صرفا جهت اطلاع از نحوه بافتش براتون مطلب جمع آوری کردم.

 

۵۳-تفاوت بافت قالی و گبه در چیست ؟ ( خودم فکر می کنم درتعداد رج شمار بافت و پودها باید باشه)

گـبه،معمولاً در اندازه کوچک توسط عشایر لر و قشقایی بافته می‌شه.گبه پرزهای بلند داره و در بافتش،تعداد پود بیشتری به کار می‌ره که تاثیر چشمگیری بر نرمی گبه می‌گذاره. تعداد پود برخی از گبه‌ها گاهی از سه تا هشت پود در هر رج و بلندی پرزها گاهی تا یک سانتی متر هم می‌رسه.در گبه،جنس نخ پود هم از پشم گوسفند هستش و نخ های مورد استفاده در بافت گبه،از پشم بز تهیه میشه اما در بافت قالی،جنس نخ پود از پنبه هستش و از هر سه یا چهار رج،یک پود کشیده میشه و نخ بافت قالی از پشم گوسفند و یا پنبه هستش.همچنین در گبه چون نخ بافت کلفته،رج شمار پایینه.اما در بافت قالی،نخ های ابریشمی رج شمار بالایی دارن.

 

۵۴-من نمی دونم چطوربایدپودضخیم روباسیخ ردکنیم وقتی گوله پودسمت دیگه می مونه ووقتی میخوایم برای رج دیگه ردکنیم دولا میشه میشه پود رو قطع کردمن تاحالا قالی بافی نکردم جواب بدین ممنون میشم.

برای رد کردن پود ضخیم،در ابتدا به اندازه عرض چله نخ پود قیچی کنید سپس یک سر نخ رو به قسمت سوراخ سیخ گره بزنید.بعد سیخ رو از پشت تارهایی که چند میلی جلو هستن،رد می کنید و تا سمت دیگر می کشین.به این ترتیب به کمک سیخ،نخ از یک سمت به سمت دیگر کشیده می شه.در نهایت دفه می کوبید تا نخ کاملا در روی گره های بافته شده قرار بگیره.

 

۵۵-لطفا روش ترمیم ریشه های پوسیده و از بین رفته را بفرمایید.

عملیاتی ازقبیل رفوگری و رفع چروکیدگی فرش کاری است که تنها ازعهده رفوگر‌های متخصص برمی آید.در اين نوع آسيب ديدگی از ريشه هاي آماده برای ترميم فرش استفاده مي شود. در موردی كه ريشه ها به طور تك تك و يا در فواصل مختلف از بين رفته باشد، مي توان با وارد كردن نخ های مشابه چله در گليم و در لبه فرش چله ها را كامل كرد.

 

۵۶-انواع گره ها را لطفا بیان کنید.ممنون.

انواع گره ها در قالی بافی عبارت اند از:۱-گره های ترکی : گره ای که خامه فرش بدور دو تار زیر و رو گره میخورد.۲- گره فارسی: گره ای که خامه فرش بدور یک تار گره خورده و از پشت تار بعدی بیرون میاد که برحسب جهت بر دو نوع است: ۱-گره فارسی چپ به راست ۲- راست به چپ۳- گره های هنری: گره هایی هستند که برای فرشهای تابلویی چهره بافی و منظره بافی بکار میرود و برحسب نیاز در موارد متفاوت انواع گوناگونی دارد و بکار میرود. و عبارتند از:۱- گره هنری تک تار:گرة تک تاری همان طوری که از نامش پیداست تنها بر روی یک تار انجام می گیرد. در بسیاری موارد در بافت قالیهای ظریف و بخصوص تصویری برای اجرای کامل نقطه ها و خطوط ظریف نظیر اجزای چشم، گره تنها بر روی یک تار اعمال می شود.۲- گره آویز:گره ای است که از مجموع چهار گره تشکیل می شود ولی بجای یک گره بکار می رود و با استفاده از آن کار بافت طرحهای تصویری بویژه «صورت» در فرشهای درشت بافت امکان پذیر می شود.۳- گره دو رنگ:گره دو رنگ با استفاده از دو خامه با رنگهای متفاوت به کار می رود و این در هنگامی است که یکی از خانه های جدول قالی که یک گره را تشکیل می دهد در مرز دو نگاره با رنگهای متفاوت قرار گیرد. رعایت این امر بیشتر در قالیهای ظریف با رجشمار بالا صدق می کند. گره دو رنگ همچنین برای اجرای سایه در نگاره های ظریفی که تنوع رنگ در آنها بسیار است خواه به صورت فارسی و یا ترکی انجام می شود.۴- گره سنه:در این روش چنانچه تارهای زیر و رو را به دسته های دوتایی تقسیم کنیم و آنها را با شماره های ۱، ۲، ۳، ۴، ۵ و ۶ مشخص نمائیم، نحوه بافت چنین خواهد بود. یکبار تارهای ۱ و ۲ را با تار ۳ بهم گره خواهیم نمود و سپس تار شماره ۳ را با دو تار ۵ و ۴ گره خواهیم زد و به همین ترتیب ادامه خواهیم داد. پس از بافت یک رج و رد کردن پود، اینبار تار شماره ۱ را با دو تار ۲ و ۳ و تار شماره ۳ را با دو تار ۴ و ۵ گره خواهیم زد. این نوع بافت، حالت خاصی را به پشت فرش خواهد داد که در دیگر طرق بافت صادق نیست، بدین لحاظ در هنگام رفوء دستبافتهایی که با این روش بافته شده اند توجه به شیوه بافت آنها از اهمیت خاصی برخوردار است.

 

۵۷-پرسشی که برام پیش اومده اینه که پیچیدن توپک نخ دور تارهای چله چطوری میتونه محکم بمونه در حالیکه هیچ گره یا اتکایی نداره و فقط دورتابیده شده آیا باعث نمیشه بعد از چندین رج شل و بد شکل دربیاد و کار را با اشکال مواجه کنه.

سوال خوبی پرسیدین.عرض شود خدمتتون که وقتی پود کلفت می زنید،از بین نصف تارهای شیرازه هم باید نخ پود رو رد کنید.یعنی وقتی پود کلفت می زنید،باید سیخ رو از زیر تارهایی که از پایین چند میلی جلو و از بالا زیر چوب هاف هستن رد کنید.این کار رو برای تارهای شیرازه هم باید انجام بدین.یعنی در سمت راست نخ پود رو به نصف تارهای شیرازه یعنی همون تارهایی که از پایین چند میلی جلو هستن گره بزنید.،سپس سیخ رو از زیر تارهایی که چند می لی جلو هستن رد کنین،و همین طور ادامه میدین تا سمت چپ.در نهایت اضافه نخ پود رو قیچی می کنید و به صورت معکوس به اندازه چند تار به داخل چله برمیگردونین تا زیبا شه و نخی بیرون آویزون نباشه.به طور کلی،شیرازه،به وسیله همین نخ پود به بافت وصل میشه و به خاطر همین اسمش شیرازه متصل هستش.دقت کنید که نخ رو وقتی دور چند تار می پیچین،نه خیلی شل باشه نه خیلی سفت.یک نواخت توپک نخ رو دور تارها بعد از بافت هر رج و نیز بعد از رد کردن پود،یک بار بپیچین،مطمین باشین که شیرازه کاملا محکم هستش و شل نمی شه به شرطی که خودتون زیاد نخ رو شل نپیچین.بهتره که به اندازه ۳ یا ۴ برابر عرض چله،نخ پود اندازه بگیرین و قیچی کنین تا مجبور نشین در هر رج هی به نصف تارهای شیرازه گره بزنین.یک بار نخ پود رو در یک سمت به نصف تارهای شیرازه گره می زنید و به سمت بعدی که رسیدین برای رج بعدی معکوس بر می گردین دوباره پود می زنید.اگر فیلم آموزشی رو خواستین،در وبسایتم فیلم آموزش شیرازه و پود زدن قرار دادم می تونین دانلود کنین.

 

۵۸-در شیرازه پیچی متصل آیا میشه سر پود کلفت رو بیاریم توی کار یعنی سر پود آزاد نباشه؟و در این نوع شیرازه آیا به غیر از پیچیدن نخ به دور تار چله کار دیگه ایی لازمه؟

همون طور که خودتون اشاره کردین در شیرازه پیچی متصل،باید سر پود کلفت رو به اندازه ۲ الی ۳ تار به صورت معکوس به داخل چله در بین تارها وارد کنید تا آزاد بیرون نمونه.به طور کلی شیرازه بافی عبارت است از پیچیدن نخ دور چند تار که معمولا ۶الی ۸ تار مد نظر می گیرن.هر رج که می بافین،در انتها یک دور هم نخ به دور چند تا تار انتخابی می پیچین که به این کار شیرازه بافی می گن.دیگه شیرازه بافی،غیر از پیچیدن کار خاص دیگه ای نداره.

 

نویسنده: hamed

11 ماه قبل

این وبلاگ پایگاهی برای انعکاس رودیدادهای فرش و صنایع دستی ایران؛ تجزیه و تحلیل اهم رویدادهای فرش و انتشار فعالیتهای پژوهشی و مقالات و دیدگاههای فرهیختگان و فعالین فرش و صنایع دستی است

تماس با ما

شما می توانید با عضویت در خبرنامه فروشگاه از تخفیفات و حراج های ما با خبر شوید.

© 2021 تمامی حقوق این وبسایت متعلق به فروشگاه آنلاین قالیکده می‌باشد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا به نقل از دیار آفتاب، آدرس را که پیدا می کنیم، زنگ در را می زنیم. آقایی جواب می دهد و بعد از معارفه وارد ساختمان چهارطبقه می شویم. روبرویمان دری است و از پس آن فضای بزرگی نمایان است. حدس می زنیم این همان کارگاهی باشد که انتظار داریم. همانطور که به در روبرو چشم دوختیم آقای صالحی از پله ها پایین می آید. سلام می کنیم و به دنبالشان سه طبقه را بالا می رویم. خانم داوودی در آستانه در منتظر ماست.
وارد که می شویم با دار قالی مواجه می شویم. نقشی نو پا برروی آن منتظر کامل شدن است. دو دختر این خانواده از پای دار قالی بلند می شوند و سلام می کنند. روی مبل که می نشینی مواجه می شوی با نمایشگاهی از گلیم و تابلو فرش های سنتی بر روی دیوار رو به رو. دار قالی هنوز هم آن میان خود نمایی می کند.
 



 

بعد از احوالپرسی به سرعت به سراغ سوالهای در ذهنمان می رویم. می پرسم: پس طبقه همکف… فضای بازی بود که خیلی مناسب برای کارگاه است.
خانم داوودی می گوید: فضای بسیار خوبی است اما مالک آن نیستیم. من و فرزندانم تنها در خانه قالی می بافیم.
می پرسم چه شد که به این کار روی آوردید؟
پاسخ می دهد: از چند سال پیش به دلیل علاقه ای که به هنر داشتم به دنبال کلاس های هنری فنی و حرفه ای از جمله بافتنی، نقاشی و کیف دوزی رفتم تا اینکه دو سال پیش وارد کار قالی بافی شدم.
 


چگونه می توان احساس بافنده قالی را درک کرد

 
وی با اشاره به اینکه همسرش همواره در کارهای هنری او را تشوق می کند، می گوید: به دلیل اینکه به هنر علاقه خاصی داشتم، می خواستم منبع درآمدی داشته باشم و می خواستم کاری داشته باشم که دخترهایم نیز بتوانند کمک کنند تا اینکه رو به قالی بافی آوردم.
 

هنر ایرانی پرسودترین تجارت دنیا است
فرش ایرانی از جایگاه وبژه ای در هنر ایرانی برخوردار است تا جایی که فرش های دست باف ایرانی با طرح های سنتی و اسلیمی یکی از پرطرفدار و پر سودترین تجارت های دنیا به شمار می رود که این موضوع مورد توجه خانم داوودی بوده است.
وی از زحمت فراوان برای این کار می گوید و اظهار می کند: با اینکه مشقت فراوان دارد اما از درآمد آن راضی هستم و از اینکه در این مسیر تلاش می کنم بسیار خرسندم. چون خانم عظیمی، مربی قالیبافی فنی و حرفه ای همسایه ما بود مرا به ورود در کار قالیبافی تشویق کرد. اول برای یاد گرفتن رفتم و بعد در سوار کردن قالی و چله کشی به شاگردان آموزش می دادم.
وی بیان می کند: کلاس های آموزش فنی و حرفه ای بسیار خوب است چون بسیار کلیدی آموزش می دهند ونیز رایگان است. اگر کسی بخواهد واقعا در این مسیر وارد شود بهترین راه فنی و حرفه ای است. اگر کلاس ها را شرکت کنند هم یک منبع درآمدی برایشان است و هم کار یاد می گیرند و می توانند از مزایایی که برایشان در نظر گرفته می شود استفاده کنند.
 


 

مشاغل خانگی نقطه اشتراک مردم و مسئولین در تحقق اقتصاد مقاومتی
مدتی است که مقام معظم رهبری بحث اقتصاد مقاومتی را مطرح کردند که در این راستا مسئولان با اتکا به خودباوری های درونی به دنبال راه های افزایش درآمد برای خانواده ها هستند.
این روند نه تنها مسئولان بلکه خانواده ها را نیز به تکاپو واداشته است تا به نحوی بتوانند برای بهتر زیستن خود و دیگران کسب درآمد کنند که ایجاد مشاغل خانگی یکی از اقدامات مشترک مسئولان و خانواده هاست.
خانم داوودی می گوید: برای راه اندازی این کارها وامهای مشاغل خانگی می دهند. البته من تاکنون موفق به استفاده از این وام نشدم. آموزش های فنی و حرفه ای  به گونه ای است که می توان به عوان یک شغل به دنیال تولید انبوه از جمله کارگاه قالی بافی و یا تولیدی کیف رفت.
یکی از مزایای مشاغل خانگی از جمله قالی بافی این است که بانوان مسلمان ایرانی در کنار تربیت فرزندان و وظایف همسر داری و نیز بدون خروج از محیط خانه می توانند کسب درآمد کنند که این قالیباف اراکی در این زمینه ابراز می کند: ان شاءالله بتوانم به کمک بچه ها کار قالی بافی را ادامه بدهیم و آن را گسترش دهیم و بتوانیم اشتغال زایی بیشتری داشته باشیم.
 


 



 

آقای صالحی، پدر این خانواده فعال می گوید: من کارمند فنی حرفه ای هستم. در اصل خانواده فنی و حرفه ای هستیم . دیدم خانم خیلی به هنر علاقه دارد. با کلاسهای کامپیوتر و نقاشی شروع کرد. بعضی خانم ها بودند که ۱۶دوره شرکت کرده بودند اما هیچ یک از رشته ها را ادامه ندادند. اما خانم در نهایت قالی بافی را انتخاب کرد.
خانم داوودی بعد از گذراندن دوره های مختلف در فنی و حرفه ای به ارزش قالی و قالیبافی پی می برد. در این باره توضیح می دهد: اگر کسی می خواهد در این راه قدم بردارد بهتر است تنها یک مسیر را دنبال کند و از این شاخه به آن شاخه نپرد. بهترین هنر در نزد ایرانیان فرش و قالی است. بهتراست با پشتکار بیشتری بک رشته را دنبال کنند واقعا هم جواب می گیرند. هیچ چیز مثل قالی پرارزش نیست.
وی می گوید: این هنر نه تنها سرگرمی خوبی برای خانم هاست و بلکه با بافتن قالی احساس آرامش خوبی به انسان دست می دهد زیرا هنری اصیل است و بافنده به دلیل تنوع رنگ ها با هر گرهی که به قالی میزند احساس آرامش بیشتری کسب می کند. و هم چنین کامل شدن تدریجی بافت احساس رضایت درونی به انسان می دهد. کامل شدن هریک از گل های قالی، زیبایی بسیار بالایی برای بافنده دارد. خیلی آرامش به انسان می دهد.



 


 

علاقه شرط اصلی موفقیت در کار
این کار سختی هایی نیز به همراه دارد که با عشق و پشتکار به شیرینی تبدیل خواهد شد. خانم داوودی می افزاید: بافنده اگر استراحت داشته باشد و درست و اصولی پای دار قالی بنشیند زیاد خسته نمی شود. که البته علاقه شرط اصلی برای ادامه کار است.
این کارآفرین اراکی موفقیت خود در این زمینه را مدیون سازمان فنی و حرفه ای میداند و می گوید: من تمام مدارک هنری ام را از فنی حرفه ای گرفتم و تا حدی که به عهده آنها بوده خوب انجام دادند لیکن قرار بود با مدرکمان بتوانیم وامی بگیریم تا داخل خانه کار را شروع کنیم. با اینکه ۴ سال است در صندوق مشاغل خانگی و… ثبت نام کردیم اما فعلا جوابی داده نشده است. بهتراست پیگیری شود. مشاغل خانگی با توجه به موقعیت اقتصادی کشور برای خانمهای خانه دار می تواند بسیار مفید باشد.
پدر خانواده بیان می کند: متاسفانه می بینیم عده ای وام مشاغل خانگی را می گیرند اما صرف این مشاغل نمی کنند و در جای دیگری خرج می کنند. به طوری که وام به سرانجام و تأثیرگذاری خودش نمیرسد. بعد از دریافت مدرک از فنی حرفه ای کمک به این افراد برای راه انداختن شغل به صندوق ها و اداره کار بر می گردد که متأسفانه خیلی توجه نمی شود.
 


 

سرمایه لازمه گسترش مشاغل خانگی
خانم داوودی علاقه بسیاری برای راه اندازی آموزشگاه و یا کارگاه قالیبافی دارد و ابراز می کند: خیلی علاقه دارم اما حمایت نمی کنند. تا دریافت گواهینامه فنی و حرفه ای به خوبی حمایت می کنند اما ادامه کار مشکل می شود. راه انداختن آموزشگاه یا کارگاه، سرمایه لازم دارد که فعلا هیچگونه کمکی برای اینگونه مشاغل در نظر گرفته نشده است.
وی درباره برنامه خود در آینده بیان میکند: الان در کنار مربی به کارآموزان کمک می کنم تا تابلوهای سنتی و گلیم و قالی را بهتر یاد بگیرند. در آینده شاید در زمینه هنر ادامه تحصیل بدهم چون این رشته با روحیاتم بسیار سازگار است. خیلی دوست دارم به بچه های بهزیستی قالی بافی را به صورت رایگان آموزش بدهم تا بتوانند درآمد داشته باشند.
 



 

این بافنده اراکی ادامه می دهد: هرسال نمایشگاه قالی های سنتی و تابلو فرش دائر می شود اما این نمایشگاه به افرادی که در خانه کار می کنند تعلق نمی گیرد. برای کیف دوزی هم باید علاوه بر امتحان فنی و حرفه ای درآزمون سازمان گردشگری نیز قبول شویم .
می پرسم: اما صنایع دستی از اینگونه آثار استقبال می کند. به این سازمان سر زدید؟
می گوید: بله اما یکی از قوانین صنایع دستی برای حمایت از تولیدات خانگی  این است که باید کیف دوزی روی چرم طبیعی باشد که از آنجایی که این چرم با قیمت بالا در بازار عرضه می شود خیلی ها قدرت خرید آن را ندارند. به این علت اکثرا بر روی چرم مصنوعی کار می کنند.
 


 
در ذهنم این داستان را مرور می کنم. هنوز سوالهای زیادی وجود دارد. همانطور که در فکر فرورفته ام نگاهی به دو دختر خانواده می اندازم.
آقای صالحی و خانم داوودی دارای سه فرزند هستند. یک پسر دانشجو که تا چندی پیش به مادرش در قالبافی کمک می کرد و دو دختر. یکی کلاس ششم ابتدایی و دیگری اول دبیرستان.
خانم داوودی رو به دخترانش می کند و می گوید: وارد کار قالی بافی که شدم بچه ها خیلی خوششان آمد. در کنار تحصیلاتشان به کار قالی بافی می پردازند. بردمشان پیش خانوم عظیمی، استاد قالی بافی سازمان فنی و حرفه ای و ایشان قالی بافی یادشان دادند. در حال حاضر بیشتر اوقات دخترهایم قالی می بافند.از جمله همین قالی بر دار، کار دخترهاست.
 


 



 

او تخمین میزند کار قالی دخترها تا پایان تعطیلات تابستان تمام شود. پدر خانواده برآورد می کند که اگر قصد فروش این کار را داشته باشند حدودا سه الی چهار میلیون فروخته خواهد شد. همه منتظرند تا کار قالی تمام شود و بعد از پرداخت، نقش بی پیرایه و زیبای قالی را ببینند.
آقای صالحی معتقد است: این کار باعث شده بچه ها اوقات فراغتشان را به بهترین نحو استفاده کنند. اگر نه بچه ها چه قد می خواستند با کامپیوتر بازی کنند که در پایان هم برایشان سودی نداشت؟!
مادر خانواده می افزاید: بچه ها هم در کارهای خانه به من کمک می کنند و هم در کارهای هنری. خوشبختانه فرزندانم در این راه بسیار موفق هستند. سعی کردم که به درسشان لطمه نزند و در ایام تعطیل این کار را انجام دهند. به طور مثال یک تابلو فرش کوچک ۲۰۰ رجی را در ایام نوروز به اتمام رساندند.
 


 این هنرجوی سازمان فنی و حرفه ای اکنون مشغول یادگیری دوره های پیشرفته تابلو فرش و قالی بافی سنتی است.
از فاطمه خانم، دختر بزرگ خانواده می پرسم: برای آینده ات چه تصمیمی داری؟ جواب می دهد: به کار هنر علاقه دارم و شاید برای ادامه تحصیل یکی از رشته های هنر را ادامه بدهم.
بی شک علت آرامش خانمهای نسلهای گذشته از جمله مادران و مادربزرگانمان این بوده که شغل اکثرشان قالیبافی بوده و این حرفه تمدد اعصاب برای انسان به ارمغان می آورد.
میز شش نفره ای گوشه پذیرایی قرار دارد. روی آن کیف های متنوع با رنگ های مختلف قرار دارد. با اینکه در لحظه ورود متعجب از این همه کیف روی میز بودم اما از لا به لای توضیحات خانم داوودی متوجه شدم که این کیف ها نیز کار دست است.
 


در قسمت دیگر این گپ و گفت از کیف دوزی می پرسم. پدر خانواده شروع به صحبت می کند. وی می گوید: این کیف هایی که ملاحظه می کنید جهت استفاده اعضای خانواده نگه داشته شده وگرنه تا الآن به فروش رفته بود. از هر مدل حدود ده تا دوختیم که فامیل همه را خریدند و بردند.
کیف قفلی مردانه ای میان همه کیف ها خود نمایی میکند. آقای صالحی می گوید: خانم به من هم کیف دوزی را آموزش داده که نتیجه اش این کیف مردانه است. دو هفته روی این کیف کار  کردم. تا به حال مشتری های زیادی داشته اما نیت فروش اش را نداشتم. این کار نه تنها اوقات فراغت بچه ها بلکه زمان های فراغت ما را نیز پر کرده است.
 


خانم داوودی در این باره اضافه می کند: من در کارهای کیف هم در آمد خوبی داشتم. در کار کیف بعد از اینکه در سازمان فنی و حرفه ای آموزش دیدم به تدریج طرح های جدیدی را اضافه کردم. البته کارهای اولیه اش را زیر نظر سازمان یادگرفتم و خودم در اینترنت یا مغازه مدل کیف ها رو که میدیدم می گرفتم و روی آنها کار می کردم. مدل هایی رو که یاد گرفتم تمرین می کردم.
او ادامه می دهد: بعد از اینکه دوستان و اقوام این مدل ها را می دیدن علاقمند می شدند که یاد بگیرند و خواهش می کردند تا بهشان یاد بدهم. من در خانه به آنها آموزش دادم. الان خیلی هایی که از من کیف دوزی رو یاد گرفتند مشغول آموزش به افراد دیگر هستند که این باعث منبع درآمد برای خانمها و کمک خرج خانواده بودن در این اوضاع اقتصادی شده است.
و این یعنی استفاده بهینه از اوقات فراغت خانم های خانه دار. کاری که به دور از آسیب های اختلاط بانوان و آقایان در اجتماع، فقط در خانه، می تواند منبع درآمد بسیار خوبی برای این قشر با ارزش باشد.
خانم خانه ادامه می دهد: خیلی ها بعد از این آموزش ها کارگاه و مغازه زدند. و برایشان منبع درآمد شده است. چند نفر از خانوم های روستایی را آموزش دادم. الان نه تنها خودشان درآمد دارند این کار را در روستا به چند نفر دیگر آموزش دادند. بعد از آن هم از طریق فروش کیف هایشان، هزینه آموزش قالی سنتی را تهیه کردند و در حال حاضر مشغول یادگیری قالی بافی سنتی هستند.


انتهای پیام/

%PDF-1.6
%
490 0 obj
>
endobj

xref
490 32
0000000016 00000 n
0000002550 00000 n
0000003024 00000 n
0000003381 00000 n
0000003521 00000 n
0000003658 00000 n
0000003772 00000 n
0000003799 00000 n
0000004097 00000 n
0000004124 00000 n
0000004806 00000 n
0000005461 00000 n
0000005595 00000 n
0000005707 00000 n
0000005734 00000 n
0000006235 00000 n
0000006305 00000 n
0000006386 00000 n
0000008235 00000 n
0000008512 00000 n
0000008681 00000 n
0000008751 00000 n
0000008860 00000 n
0000023712 00000 n
0000023984 00000 n
0000024697 00000 n
0000024767 00000 n
0000024871 00000 n
0000034261 00000 n
0000034526 00000 n
0000034987 00000 n
0000000936 00000 n
trailer
]/Prev 2019402>>
startxref
0
%%EOF

521 0 obj
>stream
h޴ViPSW/{4b!`H#DA#h;N0*;(%laqiGʖ3n+EEtTvhwͼ{ι|;[

%PDF-1.6
%
671 0 obj
>
endobj

700 0 obj
>/Filter/FlateDecode/ID[]/Index[671 56]/Info 670 0 R/Length 128/Prev 1154707/Root 672 0 R/Size 727/Type/XRef/W[1 3 1]>>stream
hbbd“`b“ %h̾“5`&90yLʂ) 2DAd4″YuD2

حمايت از هنرمندان، طراحان، رنگرزان، قالیبافان، تولیدکنندگان ، بازرگانان و نيروهاي خلاق و نوآور در هنر ـ صنعت فرش دستباف.

03132220519

یکی از حرفه‌های بسیار قدیمی در کشور ایران، حرفه قالیبافی است همچنان مشخص نیست که خاستگاه فرش و قالی کدام منطقه است ولی قطعاً فرش‌های دستباف ایرانی حرف اول را در دنیا می‌زنند. در هر منطقه از ایران قالی‌ها با انواع الگو‌ها، روش‌ها و طرح ها بافته می‌شوند ولی تقریباً در روش اصلی بافت آن‌ها به هم شباهت دارد.در گذشته بیشتر قالیبافان از طرح‌های ذهنی استفاده کرده و بدون مراجعه به نقشه، قالی‌ها را می‌بافتند ولی با رشد صنعت چاپ، این روش ذهنی جای خود را به نقشه‌های بسیار دقیق قالی داد. برای کشیدن نقشه قالی، ابتدا نقاش طرح کلی را می‌کشد و سپس آن را روی یک صفحه شطرنجی منتقل می‌کند و این صفحه بر روی یک قطعه تخته چوبی چسبانده می‌شود تا قالیباف بتواند آن را بر روی میله یا کوجی دار قالی قرار داده و نقشه را بخواند، هر خانه از صفحه شطرنجی که نام بردیم به معنای یک گره است با این حساب، قالیباف با نگاه کردن به نقشه رج به رج می‌داند که باید چه رنگ خامه‌ای را در کجا، گره بزند و به این ترتیب نقشه قالی پیش خواهد رفت. البته این روشی که برای نقشه کشی قالی، توضیح دادیم کم کم دارد منسوخ می‌شود و جای خود را به طراحی و چاپ‌های نرم افزاری داده است ولی روند کار تقریباً مانند گذشته است.

 

 

چگونه می توان احساس بافنده قالی را درک کرد

برای تحقیق در مورد قالیبافی بهتر است به تاریخچه‌ای درباره اولین فرش بافته شده توسط بشر دست پیدا کنیم. متأسفانه اطلاعات دقیقی در این باره در دسترس نیست ولی بر اساس وسایلی که پیدا شده است می‌توان حدس زد که قالی و حرفه قالیبافی قدمتی ۸ هزار ساله دارد البته همان‌طور که گفتیم این فقط یک تخمین حدودی است زیرا بر اساس وسایل و ابزاری که کشف شده است، این گفته حقیقت پیدا می‌کند. با این حال قدیمی‌ترین فرشی که پیدا شده است مربوط به سیصد و پنجاه سال قبل از میلاد مسیح است.

 

 

اهمیت قالیبافی در کشور ما بسیار زیاد است زیرا همان‌طور که گفتیم در حال حاضر فرش‌های دستباف ایرانی بهترین نوع فرش هستند و در سر تا سر جهان آوازه آن‌ها پیچیده است. اهمیت قالیبافی از یک جهت دیگر هم قابل تأمل است. قالی‌های ایرانی نه تنها در سر تا سر جهان طرفداران خاص خود را دارند بلکه در خود ایران جز جدا نشدنی از وسایل خانه هستند. در هر خانه ایرانی فرش‌ها را می‌توانید بر زمین یا شبیه به تابلو روی دیوار ببینید.

 

 

قالیبافی از جمله حرفه های بسیار قدیمی در کشور ماست. شاید هر چه به گذشته برگردیم این شغل محدود به زنان و دختران عشایر و روستا بشود ولی در حال حاضر در بسیاری از مناطق ایران، مردان هم شغل قالیبافی را به عنوان حرفه اصلی خود انتخاب کرده و از این راه امرار معاش می‌کنند.

 

 

مانند تمام صنایع دستی، قالی نیز به لوازم خاص خود نیاز دارد. در این قسمت از مطلب می‌خواهیم وسایل لازم برای قالی بافی را نام ببریم. احتمالاً نام بعضی از این وسایل را شنیده‌اید. مهم‌ترین این وسایل که در انواع بافت قالی مشترک است عبارتند از دار قالی، دفتین، کاردک یا تیغ، قیچی، چله، سک، کوجی و سیخ پودکشی.

– دار قالی

بهتر است از مهم‌ترین جز قالی بافی یعنی دار قالی شروع کنیم. برای بافتن فرش به یک چارچوب به نام دار قالی نیاز داریم. اندازه دار‌های قالی با هم متفاوت است و بستگی به اندازه قالی دارد که قصد داریم ببافیم. دو نوع دار قالی وجود دارد، یکی عمودی و دیگری دار افقی. دار‌های قالی در زمان گذشته از جنس چوب بوده‌اند ولی در حال حاضر اغلب دار‌های قالی از جنس فلزی هستند.

شاید برای شما سؤال پیش آمده باشد که چرا برخی از دار‌های قالی افقی و برخی دیگر دار عمودی هستند. باید برای پاسخ به این سؤال بگوییم که در بعضی از مناطق مانند ترکمن صحرا، فرش‌هایی بافته می‌شوند که نخ‌های سنگینی دارند و دار‌های عمودی تحمل چله کشی این نوع قالی‌ها را ندارند و برای همین در این مناطق و برای این نوع از قالی‌ها از دار عمودی استفاده نمی‌شود. دار های قالی چه عمودی و چه افقی دارای زاویه ۹۰ درجه هستند اگر این زاویه دقیق نباشد رج‌های فرش به صورت کج پیش می‌روند. بدیهیست که دار‌های عمودی جای زیادی اشغال نمی‌کنند و در کنار دیوار قرار می‌گیرند در حالی که برای دار‌های افقی نیاز به محوطه ای به اندازه یک اتاق داریم که بسته به این قالی که قرار است ببافیم، اندازه دار افقی متفاوت خواهد بود. در ضمن باید بدانید که به هیچ وجه نباید نخ‌های قالی تحت فشار باشند و گرنه خیلی زود پاره می‌شوند.

– دفتین

نام های مختلفی برای دفتین استفاده می‌شود که در هر منطقه متفاوت است برخی از نام های دیگر دفتین عبارتند از: دفه، دفتین، کرکیت، کلوزا و دستوک. از دفتین یا دفه برای کوبیدن گره‌های بافته شده فرش استفاده می‌شود. این وسیله شبیه به یک شانه فلزی بزرگ همراه با دسته است. کار با دفتین راحت نیست زیرا وزن آن بالاست و حتماً برای کوبیدن گره‌ها باید حرفه‌ای باشید زیرا ممکن است این شانه فلزی بزرگ، نخ‌های تار قالی را پاره کند.

– چله

وقتی دار قالی بر پا شد باید نخ‌هایی روی آن نصب شوند این نخ‌ها تار قالی هستند و اصطلاحاً چله نامیده می‌شوند. پود‌ها هم گره ای هستند که توسط قالیباف زده می‌شوند. پود‌ها دور تار یا همان چله پیچیده می‌شوند. هر گره از نخ با رنگی خاص درست می‌شود که در نهایت طرح کلی یا نقشه قالی را پدید می‌آورد. هر چه چله های قالی با ظرافت بیشتری درست شوند و محکم‌تر باشند، نتیجه کار بهتر خواهد بود و قالی با کیفیت‌تری بدست می آید. جنس چله ممکن است از پشم، ابریشم یا پنبه باشد.

– پود

نام دیگر پود، آرچاق است. پود همان نخ‌هایی هستند که توسط قالیباف به تار‌ها گره زده می‌شود و به صورت زیر و رو به تار پیوند می‌خورند. این گره‌ها وقتی در یک ردیف از قالی بافته شوند یک رج را می‌سازند. جنس پود هم معمولاً از پنبه است. پس از بافته شدن هر رج با استفاده از دفتین کوبیده شده و محکم می‌شوند و قالیباف شروع به بافتن رج بعدی می‌کند.

– کوجی

کوجی میله وسط دار قالی است این میله قطری به اندازه ۴ تا ۵ سانتی‌متر دارد و تا وقتی کار قالی تمام نشده، بر روی دار قالی باقی می‌ماند. از این میله استفاده می‌شود تا نخ‌های چله محکم‌تر سر جای خود باقی بمانند.

– کاردک یا تیغ

از کاردک یا تیغ برای بریدن اضافه نخ های پود استفاده می‌شوند وقتی قالیباف‌ها با استفاده از خامه یا نخ گره‌های پود را به وجود می‌آورند، اضافه این گره‌ها را با تیغ می برند.

– قیچی

بعد از اینکه یک رج از پود‌ها بافته و با دفتین کوبیده ها شد با استفاده از قیچی به‌خصوصی پرز‌های اضافی، قیچی می‌شوند. این قیچی تا حدی با قیچی‌های عادی تفاوت دارد. دسته این قیچی با تیغه‌های آن فاصله دارد تا بریدن پرز‌ها راحت‌تر انجام شود.

 

برای دانستن همه چیز درباره قالیبافی می‌توانید این مطلب را به طور دقیق مطالعه کنید و یا سرچ های دیگری در گوگل انجام دهید. باید بدانید که همه چیز درباره قالیبافی را تنها از طریق مطالعه نمی‌توان به دست آورد. حرفه قالیبافی در نهایت قرار است یک فرش ببافد و طرح جذابی ایجاد کند و اصل آن یک کار عملی است پس باید برای درک آن حتماً به صورت عملی، قالی ببافید تا با تمام نکات ریز در این باره آشنا شوید. قالی های ارائه شده در سایت کلاهدوزان همگی مطابق با نقشه هایی است که برای طراحی آن ها ساعت زیادی زمان در نظر گرفته شده است. بافندگانی قالی های موجود در سایت کلاهدوزان همگی درک بالایی از هنر اصیل ایرانی دارند و تمایز این فرش ها از سایر فرش ها کاملا مشخص است.

محصولات کلاهدوزان

گالری فرش کلاهدوزان

تماس با فروشگاه فرش کلاهدوزان

شبکه های اجتماعی

دیجیتال مارکتینگ پونه مدیا

چگونه می توان احساس بافنده قالی را درک کرد
چگونه می توان احساس بافنده قالی را درک کرد
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *