روانشناسی جوانان دختر

 
helpkade
روانشناسی جوانان دختر
روانشناسی جوانان دختر



 

در ذهن دختران نوجوان چه می گذرد؟

روانشناسی جوانان دختر

شاید بیشترین جمله ای که از زبان دختران نوجوان شنیده شده، این جمله است: «خانم باور کنید هیچ کس ما رو نمی فهمه. پدر و مادرمون اصلا ما رو درک نمی کنند.»در این نوشته قرار است در مورد ویژگی های نوجوانی دختران بگوییم و راهکارهایی برای برقراری ارتباط درست و سالم با یک دختر نوجوان را مطرح کنیم.

 

خیلی از مادران با مراجعه به اتاق مشاوره دبیرستان به دنبال جواب این سوال هستند: «نمی دانم با دختر نوجوانم چطور رفتار کنم؟ دیگر خسته شده ام. هر کاری که فکرش را بکنید انجام داده ام اما او عوض شده، دیگر حرف ما را گوش نمی دهد،

 

مدام با ما جر و بحث می کند. همیشه روبروی آینه نشسته. مدام گوشی موبایلش دستش است. به حرف دوستانش بیشتر از ما گوش می دهد و …»

 

در مقابل، اتاق مشاوره دبیرستان همیشه پر است از دختران نوجوانی که معتقدند درک نمی شوند. شاید بیشترین جمله ای که از زبان دختران نوجوان شنیده شده، این جمله است: «خانم باور کنید هیچ کس ما رو نمی فهمه. پدر و مادرمون اصلا ما رو درک نمی کنند.»

 

در این نوشته قرار است در مورد ویژگی های نوجوانی دختران بگوییم و راهکارهایی برای برقراری ارتباط درست و سالم با یک دختر نوجوان را مطرح کنیم.

 

* اصلی ترین ویژگی های دوره نوجوانی

برای اینکه وارد جهان نوجوانتان شوید، قبل از هر چیز باید این جهان را بشناسید.

 

1- تغییرات جسمی

شاید اولین تغییری که در دختر نوجوانتان ببینید، تغییرات جسمی است که در اثر تغییر و تحولات هورمونی در بدن او رخ می دهد. دخترتان ظاهری زنانه پیدا می کند اما رفتارهایش گاهی هنوز کودکانه است. شاید یکی از بزرگترین وظایف مادرانه شما آگاهی دادن و صحبت کردن با دخترتان در مورد تغییرات جسمی او باشد.

 

2- تغییرات شناختی

هوش نوجوان در این دوره حالت انتزاعی دارد. می تواند قواعد و قضایای منطقی را درک کندو قدرت استدلال کردن دارد. بنابراین گاهی ممکن است با شما بحث کند و شما و افکار و عقایدتان را به چالش بکشد. حتی در مورد افکار خودش هم شک دارد. دختران دیگ رخواسته های شما را به راحتی نمی پذیرد، بلکه بایدب رایش دلیل بیاورید و استدلال کنید. این همه شک و بحث و تردید برای مقابله و دعوا با شما نیست، بلکه می خواهد همه چیز را از اول و بر اساس استدلال و منطق بازسازی کند.

3- جستجوی هویت

یکی از ویژگی های نوجوانی به دنبال هویت گشتن و رسیدن به پاسخ سوال «من کیستم؟» است. او به دنبال کسب شناخت از خودش در همه ابعاد زندگی است. تلاش می کند به یک من مستقل دست یابد. خلاصه کلام اینکه می خواهد خودش را تعریف کند.

 

4- خودمرکزیت

اکثر نوجوانان در دوران بلوغ تصور می کنند زیر ذره بین دیگران مخصوصا همسن و سال های خودشان هستند و به همین دلیل وقت زیادی را صرف تفکر در مورد خصوصیات ظاهری خود می کنند و زمان زیادی را روبروی آینه می گذرانند. دختران فکر می کند هنگام رفتن به مهمانی همه به او نگاه می کنند و اگر یک لکه کوچک روی لباسش باشد همه متوجه خواهند شد!

 

5- تصور آسیب ناپذیری خود

نوجوانان در این سن فکر می کنند اتفاقات بد فقط برای دیگران می افتد و فقط دیگران آسیب می بینند. آنها به اندازه کافی عاقل هستند و به خوبی می توانند از مشکلات بگریزند. البته این افکار چیزی نیست جز یک توهم مخصوص دوران نوجوانی. این توهم می تواند پایه خطرات و انحرافات بسیاری در دختر نوجوان شما باشد. مثلا «اگر سوار ماشین یک غریبه هم باشم برای من هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. من می دوم چطوری باید رفتار کنم.»

  

6- همسالان، پادشاهان ذهنی

در این سنین دوستان و همسالان برای فرد اهمیت زیادی پیدا می کنند و برای پذیرفته شدن و تعلق داشتن به همسالان خود، همنوایی و شبیه شدن با آنها را انتخاب می کنند، به طوری که بودن در میان همسالان و تشابه با آنان به یک نیاز اساسی در دوران نوجوانی تبدیل می شود. نگران نباشید! بودن در گروه همسالان و اهمیت و نفوذ همسالان برای دختر شما یک ویژگی طبیعی دوران نوجوانی است. نوجوان با بودن در گروه همسالانش، احساس استقلال را خواهد آموخت.

 

7- کاهش علاقه به درس

معمولا اکثر نوجوانان با افت تحصیلی روبرو می شوند. یکی از اصلی ترین دلایل این افت تحصیلی ورود فعالیت ها و موقعیت های جدید به زندگی است. باید در کنار او باشید. به او کمک کنید تا استعداد و علائق تحصیلی و توانایی های خود را بشناسد.

 

چند توصیه برای تعامل با دختران نوجوان:

روانشناسی جوانان دختر

 

* این اشتباهات را انجام ندهید:

 

1- تحقیر و مقایسه ممنوع

حواستان باشد بزرگترین اشتباهی که دخترتان را از شما دور می کند، تحقیر کردن او در جمع و حتی در خلوت است. او را به خاطر نقطه ضعف هایش تحقیر نکنید و موفقیت های دیگران و شکست هایش را بر سرش نکوبید. دختران را همانطور که هست بپذیرید و از او به تناسب استعدادها و توانایی هایش انتظار داشته باشید.

مطمئن باشید او نیز استعدادها و توانایی های خودش را دارد. در پیدا کردن استعدادهایش و رفع نقاط ضعفش به او کمک کنید.

 

2- دائما نگران دختران نباشید

گاهی والدین آنقدر نگران دختر نوجوانشان هستند که او را شدیدا محدود می کنند و تحت کنترل خود قرار می دهند اما متاسفانه دختران، در اکثر موارد، در برابر فشار والدین به دروغگویی رو می آورند و در مورد فعالیت ها و دوستانشان به والدین دروغ می گویند. بنابراین به جای محدودیت بیش از حد سعی کنید مهارت روبرو شدن با خطرات را به دخترتان بیاموزید، به او یاد دهید چگونه تنها به کلاس زبان برود، در برابر شماره های ناشناسی که به او زنگ می زنند یا برایش پیامک می فرستند چه واکنشی بهتر است داشته باشد.

 

3- تمام کارها را شما انجام ندهید

به او مسئولیت هایی را واگذار کنید. نباید همه کارهایش را شما انجام دهید. اینکه اجازه نمی دهید دست به سیاه و سفید بزند، همه کارهای خانه و حتی کارهای شخصی او را انجام می دهید، شما را تبدیل به یک مادر خوب نمی کند، بلکه باعث می شود دخترتان به یک فرد مسئولیت گریز تبدیل شود. به او وظایفی را محول کنید و اجازه دهید مسئولیت کار و عواقب خوب و بدش کاملا به عهده خودش باشد.

 

* اصل هایی که باید رعایت کنید:

 

1- ایجاد محیط امن در خانه

اولین و مهمترین پایگاه و تکیه گاه برای دختر نوجوانتان باید خانه ای باشد که در آن زندگی می کند. سعی کنید محیط خانه را آرام نگاه دارید. محیط پرتنش و پر از دعوای خانوادگی او را از خانه و والدین فراری خواهد داد.

 

2- اجازه دهید شما را راهنمایی کند

با او صحبت کنید. از او مشورت بخواهید. زمانی که اظهارنظر می کند، مکث توأم با تفکر داشته باشید تا به باارزش بودن زمینه های ذهنی خودش فکر کند. حتی از او راهنمایی بخواهید. مسائلی را مطرح کنید و طوری نشان دهید که شما مشتاقانه منتظر راهنمایی ها و ایده های خلاقانه او هستید.

 

3- افزایش آگاهی و مطالعه در مورد نوجوانی و انتقال اطلاعات به فرزند

در رابطه با مراحل رشد انسان و تغییرات هر مرحله به ویژه نوجوانی تا آنجا که می توانید اطلاعات کسب کنید. هر قدر دانش شما بیشتر باشد، کمتر در رویارویی با مسائل غافلگیر و مستاصل خواهید شد. علاوه بر این با فرزندانتان نیز در مورد ویژگی های سن نوجوانی صحبت کنید.

 

مثلا وقتی دختر نوجوانتان بداند همه دخترهای هم سن و سالش نگران ظاهر و قیافه خودشان هستند و این یک ویژگی وابسته به سن است بیشتر احساس آرامش خواهد کرد. می توانید در این مورد حتی از خاطرات خودتان هم با او حرف بزنید و به او بگویید شما هم در نوجوانی نگران جوش های صورتتان بوده اید و فکر می کردید همیشگی خواهند بود و اینکه این موضوع در آن زمان چقدر ذهنتان را به خود مشغول کرده بود اما حالا اثری از آنها نمانده است.

 

4- موضع خود را مشخص کنید

گاهی خیلی از مشکلات بین شما و او به این خاطر اتفاق می افتد که به روشنی و وضوح با او صحبت نمی کنید. بهتر است خواسته هایتان را در مورد رابطه با دوستان و همکلاسی ها، زمان برگشتن به خانه، شرکت در مهمانی ها و استفاده از اینترنت، موبایل و … مشخص کنید و به روشنی با ذکر دلایل منطقی قوانین و انتظارات خود را توضیح دهید.

 

5- تصمیم گیری را به او یاد بدهید

مهارتی مهم که دختران نوجوان باید یاد بگیرند «تصمیم گیری» است. دختران را در تصمیمات خانواده شریک کنید. مثلا در انتخاب پرده و دکوراسیون خانه نظر او را بپرسید. او را در موقعیت هایی قرار دهید که تصمیم گیرنده نهایی خودش باشد. یادگیری مهارت تصمیم گیری در دوران نوجوانی به او کمک می کند در تصمیم های مهم زندگی به درستی عمل کند و همه جوانب یک امر را بسنجد.

 

6- به خلوت او احترام بگذارید

دختر نوجوان شما دوست دارد بیشتر وقتش را در اتاقش تنها باشد، موسیقی گوش دهد و شعر بخواند یا حتی برای درس خواندن تنها در اتاقش بنشیند و در اتاقش را ببندد. دوست دارد یک حریم خصوصی داشته باشد. وقتی در اتاقش را می بندد، اتاقش را قلمرو سلطنت خود فرض می کند. دوست دارد هر طور خودش دوست دارد درآنجا پادشاهی کند. به خواسته او، تا حدی که قوانین خانه تان اجازه می دهد، احترام بگذارید و هرگز سرزده و بدون اینکه در بزنید به اتاقش وارد نشوید مگر اینکه یک دلیل منطقی و مهم داشته باشید.

 

7- به او اعتماد کنید

دخترتان تا زمانی که باور نکند به او اعتماد دارید به شما اعتماد نخواهد کرد و تلاشتان بی فایده خواهد بود. اعتماد یک پل دوطرفه است، بنابراین به او اعتماد کنید و این را با رفتارتان به او نشان دهید و به او بیاموزید ما در برابر اعتمادی که به هم داریم، مسئول هستیم. البته فراموش نکنید اعتماد باید آگاهانه و هوشیارانه باشد، بهتر است این اعتماد را از سال های آغازین نوجوانی شروع کنید.

 

8- تحسین و انتقاد درست

وقتی کار یا مسئولیتی را به خوبی انجام می دهد از او تشکر کنید و به خاطر کار خوب تحسینش کنید. منطقی و درست از او تعریف و تمجید کنید، به کار خوبی که انجام داده است، اشاره کنید. این اصل را هنگام انتقاد کردن از او هم رعایت کنید و به کار اشتباهی که انجام داده است اشاره کنید و کل وجود او را به خاطر کار اشتباهی که انجام داده، زیر سوال نبرید.

منبع:سپیده دانایی

سوالات پزشکیتو آنلاین بپرس

از رشد بورس جا نمانید!

بایادگیری مهارت ارتباط موثرزندگیتومتحول کن

این آزمون شخصیت شما را مشخص می کند

درخواست وکیل طلاق و مشاوره تلفنی رایگان

با چند سوال ساده شخصیتت رو بشناس!

مشاوره آنلاین پزشکی بدون صرف زمان انتظار

بهبود سطح زندگی و میزان رضایتمندی

از برنامه ریزی تا رتبه برتر کنکور

دریافت پاسخ پزشکی در کمترین زمان

دسترسی به پزشک متخصص درهر زمان ومکان

بااین نوشابه از پوکی استخوان پیشگیری کنید!

بین دو راهی طلاق و ادامه زندگی مانده اید؟

شرکت در آزمون معتبر روانشناسی پیشرفته نئو

فرصت استثنایی خرید لوازم دیجیتال با تخفیف های واقعی

خرید بهترین مدل های اورجینال هدفون، هدست، هندزفری

تا 60% تخفیف پوشاک و اکسسوری ویژه امروز

خرید جدیدترین لپ تاپ های موجود در بازار با بهترین قیمت

شکست قیمت انواع محصولات!!
قبل از اتمام کالاها سفارش دهید

مدلهای جدید شومیز اسپرت و مجلسی

Makan Inc.‎| All Rights Reserved – © 2013 – 2020

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، بسیاری از خانواده‌ها بر این باورند که ضرورت تربیت یا نوع رفتارشان با فرزندان از یک سنی به حداقل می‌رسد، بنابراین به‌تدریج حساسیت‌ها و دقت‌نظر‌هایی که در دوران کودکی یا نوجوانی داشتند را با ورود فرزندشان به دوران جوانی و بزرگسالی کنار می‌گذارند. در این مقاله کوتاه قصد داریم چند نکته تربیتی در خصوص تعامل والدین با فرزندان دختر که وارد دهه سوم زندگی و 20 سالگی شده‌اند را با هم مرور کنیم. تربیت، اثرگذاری و داشتن اقتدار والدین در مقابل کودکان خردسال که حتی برای نیاز‌های اولیه خود به پدر و مادرشان متکی هستند کار چندان دشواری نیست. لیکن نقش تربیتی و پرورشی والدین زمانی که فرزند مورد نظر یک جوان بالغ باشد، برای اکثر ما کمی مبهم می‌شود و حتی برای والدین یک دختر خانم 20 ساله که وارد مرحله‌ای از زندگی شده که به مرور شروع به پیدا کردن جایگاه خود در این دنیا می‌کند، حفظ این نقش و اقتدار می‌تواند نگران‌کننده و دلهره‌آور باشد. در صورتی که والدین با این دختران با احترام رفتار کنند، مرز‌ها و حریم خود را با او تنظیم نمایند و به علاوه عشق و محبت زیادی به او نشان دهند، والدین و دختر آن‌ها می‌توانند از یک رابطه سالم همراه با احترام متقابل لذت ببرند.رفتار با دختر جوان خانواده

پدر و مادری کردن برای یک دختر 20 ساله که با او زیر یک سقف زندگی می‌کنید، بسیار پیچیده است. با افزایش هزینه‌های تحصیل در مقاطع بعد از دبیرستان و بازار نامناسب کار و استخدام، چند سالی است که به طور روزافزونی برای جوانان عادی شده است که حتی در دهه بیست زندگی هنوز با والدین خود زندگی کنند، اما در برخی خانواده‌ها شاهد اختلاف سلیقه و کشمکش‌هایی بین والدین و این جوانان هستیم. به این خانواده‌ها توصیه می‌کنیم اگر دختر شما هنوز با شما زندگی می‌کند، او را به عنوان یک بزرگسال به رسمیت بشناسید و مانند یک فرد بالغ با او رفتار کنید. والدین بدانند دیگر مجاز نیستند هر وقت دوست داشتند بتوانند او را سرزنش یا هر گونه رفتاری را که خودشان می‌پسندند به او تحمیل کنند. روال تربیتی والدین باید اینگونه باشد که ابتدا برایش روشن کنند که او هم باید مانند بقیه اعضای خانواده از مقررات معین داخل خانه پیروی کند. اگرچه این دختر خانم از لحاظ فیزیکی بالغ شده است، اما او هنوز فردی زیر 25 سال بوده و باید به او یادآوری کرد لازم است از مقررات، هنجار‌ها و عرف خانه و جامعه مانند عدم معاشرت با دوستان نامناسب، پوشش مقبول و متعارف، عدم استعمال دخانیات یا سایر فعالیت‌های ممنوعه پیروی کند. اگر در حال تحصیل است یا پس از تحصیل هنوز شغلی برای خود پیدا نکرده یا هنوز مستقل نشده است و می‌خواهد در خانه بماند، برای اجتناب از تنش‌های احتمالی آینده در خانواده، لازم است برخی اصول و مقررات را مجدداً با هم مرور کنند. به ویژه نقش پدران در این دوران می‌تواند بسیار مفید، مؤثر و سازنده باشد. ضمن شنیدن صحبت‌های او به وی متذکر شوید چه چیزی شما را ناراحت می‌کند و از او بخواهید که به خواسته‌های شما و مادرش احترام بگذارد.

همچنین والدین انتظارات خود را درباره اینکه دخترشان چگونه باید در وظایف و امور روزمره خانه کمک کند به روشنی با او در میان بگذارند؛ به عنوان نمونه او می‌تواند تلاش کند با تأمین مقدار اندکی از هزینه خانواده فی‌المثل از طریق کار‌های درآمدزایی مانند ساخته‌های دست ساز خانگی یا کمک در کار‌های خانه و … نقش خود را به عنوان عضو خانواده تنظیم و ایفا کند. اجتناب از بطالت و احساس مفید بودن جوانان در خانواده ضمن شادابی ذهنی و روانی، موجب جلوگیری از بروز بسیاری از تنش‌های خانوادگی خواهد شد.

نحوه رویارویی با اختلافات و پیشامد‌ها

در 20 سالگی شما یک دختر بالغ دارید، اما او هنوز هم ممکن است برخی از نگرش‌ها یا احساس بیم و نگرانی‌هایی را که در دوران نوجوانی تجربه کرده است در درون خود داشته باشد. بسیاری از جوانان در این دوران با والدین خود اختلاف و درگیری پیدا می‌کنند، لذا برای درگیری آمادگی داشته باشید، مخصوصاً اگر والدین هر گونه تصمیم در زندگی او را مورد سؤال قرار می‌دهند. در حالی که والدین هنوز به طور غریزی دغدغه محافظت از او را دارند، لیکن گاهی اوقات هم لازم است از نظر خود عقب‌نشینی و به جای انتقاد از دخترشان از او پشتیبانی کنند. بهتر است به جای اینکه او را از انجام دادن کار‌های خاصی منع کنند یا اینکه اصرار داشته باشند که او از مسیر حرفه‌ای یا تحصیلی مدنظر آن‌ها پیروی کند، سعی کنند دخترشان را در گفت‌وگوی بزرگسالان مشارکت دهند و او را راهنمایی کنند تا برای خود تصمیمات هوشمندانه‌ای بگیرد و انتخاب کند.روانشناسی جوانان دختر

همراهی و کمک در کشاکش زندگی

بسیاری از دختر خانم‌های 20 ساله لاجرم دچار کمی اختلاف سلیقه و تنش در خانواده می‌شوند. به والدین توصیه می‌شود بررسی کنند آیا دخترشان در معرض مشکلات ارتباطی قرار دارد؟ در خانه یا دانشگاه احساس پوچی و سردرگمی می‌کند؟ دشواری و نگرانی پیدا کردن شغل یا مبارزه با مشکلات دیگری را تجربه می‌کند؟ در اینصورت باید برای حمایت و دلگرمی او ورود کنند. اگر محیط خانه برای گفت‌وگو مناسب نیست، به فضای آرامی در بیرون از خانه بروند و با هم صحبت کنند. به او کمک کنند تا اهداف خود را تعیین کند و یک برنامه واقع گرایانه برای مقابله با مشکلات به اتفاق هم بسازند. چنانچه مشکلات او مالی است و والدین به ویژه پدران قادر به کمک هستند، انتظارات مشخص شان را درباره آنچه از حیث بازپرداخت این کمک مالی انتظار دارند، به وضوح برای او بیان کنند. اگر کشمکش‌های درونی او همچنان ادامه یافت، والدین از داوری اجتناب کنند. با دختر خود با شفقت و مهربانی رفتار کنند و حتی اگر همیشه قادر به حل مشکلات او نیستید یا نمی‌توانید از نظر مالی به او کمک کنید، اجازه دهید او بداند که همانند گذشته و با همان شدت او را دوست دارید.

تعیین حد و مرز‌های مشخص

اگر احساس می‌کنید دختر شما در این سن مانند یک چوب زیر بغل به شما وابسته است و برای او نقش عصا پیدا کرده‌اید و به تنهایی نمی‌تواند مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرد، مرز‌های مشخصی را بین خود و او تعیین و تنظیم کنید، اما اجازه دهید بداند عشق شما بی‌قید و شرط است و دریچه محبت و علاقه شما همیشه به روی او باز است، اما او را متوجه این نکته کنید همانطور که بزرگ و بالغ می‌شود رابطه شما هم لاجرم تغییر خواهد کرد. از دیگر سو در نظر داشته باشید که 20 سال سن، اوج جوانی است و دختر شما احتمالاً هنوز به بلوغ کامل نرسیده است، به ویژه اگر هنوز در کالج یا دانشگاه تحصیل می‌کند. طوری رفتار نکنید که دخترتان احساس کند وقتی به کمک شما نیاز دارد، او را رها می‌کنید، اما هرچه زودتر مسئولیت‌هایش را تعریف و مشخص کنید تا به توانایی‌های خود متکی شود و به عنوان یک بزرگسال عمل کند.

برگرفته از سایت: livestrong. comنویسنده: الیزابت بوت

منبع: روزنامه جوان

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌ها

نکات تربیتی دکتر حبشی- پایه های تربیت

 اساسی ترین وجدی ترین پایه تربیت :

             1. مهر مادری و پدری:

�مادر نباید کودک را تهدید کند یا بترساند

�هنگامی که کودک نیاز به بغل کردن دارد مادر نباید دریغ کندروانشناسی جوانان دختر

�کودک از حضور پدر نباید احساس وحشت کند

�کارهای که به رابطه مادری وپدری ضربه میزنند باید ترک گردد.

�خداوند مادر را برقاعده رحم افرید و باید مظهر مهربانی باشد

�اگر والدین در خانه هیچ کار تربیتی انجام ندهند و فقط پدر و مادر بمانند فرزندان منحرف نخواهند شد

2. شخصیت :

�شخصیت با توانا بودن ممکن میشود.

�باید تقلاهای کودکان را برای توانمند شدن قبول کنیم.

�وقتی کودکی میگوید اب را من بیاورم٬ میگوییم تو نمیتوانی روی امکان شخصیت یابی کودک پا میگذاریم

�بچه ها هرچقدر توانمند باشند حوزه شخصیت شان کامل و ارامش بیشتری پیدا میکنند.

�اگر پدر ومادر شخصیت را به کودک ندهند در نوجوانی خودش دنبال پیدا کردن شخصیت میرود.

�هرقدر ما در خانه توانایی و قدرت را به کودک ندهیم در نوجوانی درمواجهه با دیگران بدست می اورد.

3.حق رای :

�وقتی کودکی میخواهد غلت بزند یا چهار دست و پا برود یا انتخاب لباس کند جلوی اورا میگیریم یعنی حق رای را به او ندادیم.

�کودکی که حق رای نداشته باشد در بزرگسالی لجباز میشود

� 

          4.ازادگی: ایجاد روح وسیع در کودک

�وقتی مهمانی می اید و ما اسباب بازی ها را جمع میکنیم که خراب نشود حس خراب نشدن را به کودک دادیم .

�دادن حس خراب نشدن ٬حس تمام نشدن و… ازادگی را از کودک میگیرد

سوال:اگر دختری به ما متلک گفت و یا پیشنهاد ازدواج داد چه کنیم؟

در این هنگام می توان سه گونه برخورد کرد :

 اول: اینکه ما هم از این متلکِ او، استقبال کنیم و یک مزّه ای بریزیم و یا یک دلبری کنیم .

دوم: اینکه ما هم با او با خشونت برخورد کنیم و جواب او را بدهیم تا دیگر سراغ ما نیاید.

 سوم : اینکه چهره خود را عبوس کرده و ناراحتی خود را در چهره نمایان کنیم ولی هیچ حرفی هم نزنیم بلکه آن مکان را به عنوان اعتراض ترک کنیم.

پر واضح است که راه اول مورد تایید اسلام نیست و در واقع نوعی چراغ سبز نشان دادن به طرف مقابل است.

و اما از بین راه دوّم و سوم ما راه سوم را توصیّه می کنیم و معتقدیم که هر کس راه دوم را انتخاب کند دو مشکل احتمالی گریبان گیر او خواهد شد.

جواب:ممنون از ارتباط شما خواهر گرامی

خواهر گرامی مطمئن باشید تذکراتی که در قرآن و روایات برای خانمها در مساله پوشش در بیرون از خانه داده شده مسلما بجا و به عنوان حصاری مستحکم برای محافظت آنها در مقابل شیادان و چشم چرانهای لاابالیست لازم است شما و امثال شما در فضاهائی که نامحرم حضور دارد پوشش خود را کاملا حفظ کنند تا از طمع ورزی افراد سودجو در امان باشند.

۱.چقدر اینها واقعیند؟

۲.عمر این کلمات چند روزه؟

۳.این کلمات شما را به یاد چی میندازه؟راست بگید ها

۴.آیا شما هم از این جملات خاطرات عبرت آموزی دارید؟اگه دارید لطفا برام بنویسید.

 

برای حل هر مشکلی ابتدا باید علت و ریشه آن را شناخت. مشکلات دختر شما نیز بدون ریشه و علت نیستند و یک شبه پیدا نشده اند، بلکه در طول زمان ایجاد شده و رشد کرده و اکنون به این حد رسیده اند. شما در نوشته خود به دو علت مهم از مشکلات ایشان اشاره کرده اید: 1- مشکلات زیاد خودتان که به خاطر آنها نمی توانید به مسائل او برسید. 2- دوستان نامناسب او.

پدر و مادر من اصلا مرا دوست ندارند و برای من ارزشی قائل نیستندما 4 خواهر و 1 برادریم همه ی توجه آنها به برادرم است و بدون اینکه برادرم کار خوبی کند برایش دعای خیر میکنند و برای ما نفرین آیا این دعاها و نفرین ها در درگاه خداوند متعال و عادل مورد قبول است ؟؟ باور کنید دیگه از این زندگی خسته شدم گاهی وقتها فکر فرار از خانه به ذهنم میرسد اما میترسم اگه فرار کنم هم زندگی این دنیا خراب کردم هم آخرت را ای کاش پدر و مادرم یک درصد از صد درصدی که برادرم را دوست دارند مرا هم دوست داشتن دوست دارم زود ازدواج کنم و از آن خانه ی… بروم آنها میخواهند خانه ی خود را به نام برادرم کنند آیا این کار آنها شرعا و قانونا درست است ؟ مگه ما 4خواهر فرزندان آنها نیستیم همجنین آنها نمیخواهن خرج دانشگاه مرا بدهند. حالا بگویید من چطور به این ها احترام بگذارم؟روانشناسی جوانان دختر

هیچ دعا و نفرینی که به ضرر کس دیگری باشد بدون دلیل مستجاب نمی شود و از این بابت نباید نگران باشید،اگر آنها مالک خانه اند قانون این اجازه را به آن ها می دهد که این کار را انجام دهند، هر چند بهتر است که حق شما را هم رعایت کنند، اینگونه سختی ها می تواند امتحانی از طرف خدا باشد برای شما و در مقابل صبری که می کنید خداوند به شما اجر عنایت می کند خداوند در قرآن می فرماید:وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتَّی نَعْلَمَ الْمُجاهِدینَ مِنْکُمْ وَ الصَّابِرینَ وَ نَبْلُوَا أَخْبارَکُمْ [1]ما همه شما را قطعاً می‏آزمائیم تا معلوم شود مجاهدان واقعی و صابران از میان شما کیانند، و اخبار شما را بیازماییم‏ ،یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ ای افرادی که ایمان آورده‏اید! از صبر (و استقامت) و نماز، کمک بگیرید! (زیرا) خداوند با صابران است.[2] و انشاألله هر چه زودتر شوهر مناسبی برای شما محیا شود تا شروعی باشد برای یک زندگی خوب و آرام، اگر چنانچه صبر برای شما بسیار سخت شد می توانید در این زمینه با افراد مناسبی مشاوره کنید مانند اساتید قابل اعتمادی که سراغ دارید و از طریق آن ها موضوع را به خانواده خود منتقل نمایید و آنها را ارشاد کنید.

حوزه.نت

نحوه برخورد با دختر نوجوان ، در رشد و ادامه زندگی او در بزرگسالی، نقش بسیار پر رنگی دارد. علی الخصوص در انتخاب همسر. بسیاری از والدینی که از رفتارهای فرزند دختر خود رضایت ندارند و به مرکز مشاوره مراجعه می کنند، دارای رابطه ی مناسبی دختر نوجوان و یا جوان خود نیستند. آنها عنوان می کنند که دختر نوجوان درس نمی خواند و یا به طور افراطی از موبایل ، اینستاگرام و تلگرام استفاده می کند. گویی دختر نوجوانشان معتاد به موبایل شده است. در بیشتر مواقع نیز پای یک پسر غریبه هم در میان است و به اصطلاح دختر نوجوان ، دوست پسر دارد. البته شکایت والدین همیشه محدود به این چند مورد نمی شود و موارد بسیار شدید تری را نیز شامل می شود.

البته قابل ذکر است که اگر این رفتارها کوتاه مدت و مقطعی باشد، نشانه ای خطرناک و نگران کننده نیست. هر چند می توان نشانگر علائم قابل بررسی باشد.

اما موضوعی که در تمامی خانواده های مراجعه کنند به مرکز مشاوره روانشناسی مشهود است، سبک فرزند پروری غلط والدین در قبال دختر نوجوان خود است. در واقع آنها اصلاً نحوه برخورد با دختر نوجوان را نمی دانند و همین موضوع سبب می شود که دیر یا زود، به واسطه خلاهایی که در دخترشان وجود دارد، به سمت مشکلات جانبی رود. بسیاری از این رفتارها که به واسطه او انجام می شود، نوعی فریاد است. فریادهایی که پدر و مادر، در بیشتر مواقع در مورد دختر نوجوان خود نمی شنوند.

روانشناسی نوجوان دختر ، بدون شک یکی از سخت ترین و پیچیده ترین تحقیقات روانشناسی را در بر می گیرد. دلیل این امر آن است که از طرفی نوجوان دختر دوست دارد همانند بزرگسالان رفتار کند و از طرف دیگر، او کارها و رفتار نوجوان ۱۲ ساله را نشان می دهد. در واقع او بین کودکی و بزرگسالی گیر کرده است. در بسیاری از کتابهای روانشناسی که مطالعه می کنید، دوران نوجوانی را همراه با یک بحران نامیده اند. این بحران بدین خاطر است که نوجوان دختر در دوران بلوغ است و این خود یک آشفتگی و بحران محسوب می شود. چرا که در یک وادی هیجان انگیز و عجیب و غریب قرار گرفته است.

اگر راستش را بخواهید، شاید هیچ موضوعی مهم تر از رفتار مناسب با نوجوان دختر در سن بلوغ نیست. اما متاسفانه بسیاری از والدین هرگز توجهی به این موضوع نمی کنند. در واقع آنها هیچ تفاوتی بین یک دختر نوجوان بالغ و دختر نوجوان در شرف بلوغ قائل نمی شوند. در سنین بلوغ ، به میزان زیادی باید اجازه داد که نوجوان دختر بی حوصله و پرخاشگر باشد. همچنین او در این سن بیشترین نیاز عاطفی را دارد. در این مواقع حضور یک پدر، نقش بسیار پر رنگی در شکل گیری درست مسیر زندگی او دارد.روانشناسی جوانان دختر

اگر بخواهم بگویم که فرزند شما چگونه همسر آینده اش را انتخاب می کند، موضوع رفتار پدر را باید اشاره کنیم. هر چقدر پدر مهربان تر و منطقی تر برخورد کند، احتمالاً فرزندش در آینده ازدواج موفق تری خواهد داشت و هر چقدر رفتار پدر با دختر نوجوان ، نامناسب و ناپسند باشد، احتمال آسیب به او و یا انتخاب غلط همسر در آینده بیشتر خواهد بود. در واقع به طور ناخودآگاه ، دختر نوجوان شما، فرزندی شبیه به پدر و یا جانشین پدر را انتخاب خواهد کرد.

بسیاری از اختلاف والدین با فرزند نوجوان خود، ناشی از عدم پذیرش این واقعیت است که رفتار با نوجوان ۱۲ ساله ، با دیگران باید متفاوت باشد. در بسیاری از مواقع، والدین از فرزند خودشان توقع رفتارهایی را دارند که مناسب سن او نیست. در واقع رفتارهایی را طلب می کنند که از خود و یا همسرشان توقع دارند. بهتر است این واقعیت را بپذیرید که او تنها ۱۲ سال دارد و رفتار با نوجوان ۱۲ ساله با دیگر سنین متفاوت است.

با تشکر از دکتر سمیه عابدینی ، مشاوره و درمانگر کودک و توجوان

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه

نام

ایمیل

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مرکز مشاوره فرمانیه: بلوار اندرزگو، نبش عبدالهی جنوبی، پلاک 72، ساختمان پارسیان، کلینیک روانشناسی و مرکز مشاوره فرمانیه تلفن: 22330015 -021 مرکز مشاوره صادقیه: فلکه دوم صادقیه، خیابان دهزویی، پلاک دو، انستیتو روانشناسی و مشاوره روانسازتلفن: 22321052 -021
تعیین وقت مشاوره تلفنی و اسکایپ: تلفن: 09128490944

صندوق ایمیل یا پوشه اسپم خود را جهت تائید اشتراک خود چک کنید

صندوق ایمیل یا پوشه اسپم خود را جهت تائید اشتراک خود چک کنید

مرکز مشاوره فرمانیه: بلوار اندرزگو، نبش عبدالهی جنوبی، پلاک 72، ساختمان پارسیان، مرکز مشاوره فرمانیه تلفن: 22330015 -021 مرکز مشاوره صادقیه: فلکه دوم صادقیه، خیابان ولیعصر، خیابان باقری شرقی، پلاک دو، انستیتو روانشناسی و مشاوره روانسازتلفن: 22321052 -021
تعیین وقت مشاوره تلفنی و اسکایپ: تلفن: 09128490944

تلفن تماس جهت رزرو یا کسب اطلاعات بیشتر : شعبه سعادت آباد ۲۲۳۵۴۲۸۲ – ۰۲۱ | شعبه قیطریه ۲۲۶۸۹۵۵۸ – ۰۲۱ | شعبه شریعتی ۸۸۴۲۲۴۹۵ – ۰۲۱

لحظه ای فرارسیده که معلوم نیست فرزند شما هنوز بچه است یا نه؟ ممکن است فکر کنید بچه ای که از اولین لحظات زندگی تا نزدیک دوره بزرگسالی  تربیت کرده اید، برای مستقل شدن آماده است و دیگر به کمک شما نیاز ندارد، درصورتی که این فکر واقعا اشتباه است.

ازنظر جسمی، فرزند شما تقریبا بالغ شده است. پسرها بعد از دخترها به سن بلوغ می رسند و بدنشان عضلانی  و پرمو می شود، ولی مشکلات  مربوط به بلوغ برای هردو جنس بسیار زیاد است.

از نظر احساسی، فرزند شما مستقل تر است ولی این بدان معنا نیست که دیگر به کمک شما نیازی ندارد. این استقلال ممکن است منجر به تعارض، مخصوصا درون خانواده  شود و سختی این کار در این  است که  مرز باریکی بین کاری که شما به عنوان حمایت از او انجام می دهید و برداشت او از این حمایت که فکر می کند درحال کنترل او هستید، وجود دارد. آنها روابط جدی تر، و گاهی رمانتیک و حس شدید هویت جنسی دارند. این موضوع می تواند باعث تعارضارت اضافی شود اگر نحوه نگرش آنها به خودشان با تعبیری که شما از هویت  وشخصیت او دارید مطابقت نداشته باشد.

تکامل احساسات آنها منجر به نگرانی های بیشتری درباره مزایای بزرگسالی  می شود مثل اینکه آنها چطور می توانند از خودشان محافظت کنند، قرار است کجا زندگی کنند یا می خواهند با زندگیشان چه کنند. اگر می خواهند به دانشکده بروند، ممکن است نگرانی هایی در باره اولین تجربه  زندگی دور از خانه و یا مقابله با محیط آموزشی متفاوت  داشته باشند. آنها فهم  قوی تری از هویت دارند که ممکن است روی تجربیاتش بیشتر منعکس شود  شاید توسط  درد دل کردن در دفتر خاطرات.روانشناسی جوانان دختر

ممکن است علاقه بیش تری  به خانواده و آداب و رسوم  فرهنگی نشان دهند که موجب تایید نقش مهمی است که در خانواده  به عهده دارند. احتمالا به گروه همسالان نسبت به  خانواده توجه بیشتری دارند و روی رابطه ها  تمرکز بیشتری دارند مخصوصا زمانی که گروه های اجتماعی بسط داده می شود و بنابراین آنها زندگی اجتماعی خودشان را می خواهند. انها نگرانی های بیشتری درباره دیگران دارند و می بینید که برخی از سوالاتشان پیرامون موضوعاتی که با دوستانشان دارند حل می شود.

از نظر شناختی، فرزند شما برای درک جهان اطرافش  گام های بزرگتری برمی دارد در صورتی که  قبلا تلاش او  برای شناختن  با ترس و نگرانی همراه بود. آنها ایده های بهتری درباره اهدافشان دارند و برای رسیدن به آنها بلند پروازند. مهارت های برنامه ریزی بهبود یافته ، آینده نگری و  درک عمیق تراز نتایج بالقوه همگی برای یک زندگی مستقل مخصوصا زمانی که  روی آینده و آینده نزدیک متمرکز می شوند، حیاتی است. ممکن است کمی خودمحور باشد و علی رغم داشتن ویژگی عقل و اخلاق، معتقد باشند نقطه نظرات خود شان صحیح است با اینکه می دانند دیگران نظر خاص  خودشان را دارند. مهارت های تحصیلی آنها، حافظه، مهارت های سازماندهی، مدیریت زمان، و توانایی  حل مساله نظری در آنها در سطحی است که می توانند از عهده تحصیلات عالی و قرارگرفتن در محیطی که   همان چارچوب های  قبلی و مسیری که قبلا طی می کرد را ندارد (محیط قبلی) برآید. اکنون زمانی است که رفتار خطر پذیری در او به چشم می خورد (اگر تا به حال اینطور نبوده است)، مخصوصا  در مورد نوشیدنی ها، مصرف مواد مخدر، و فعالیت های جسمی و جنسی.

راه هایی وجود دارد تا به فرزندتان کمک کنید به سرعت به بزرگسالی برسد. اگر آنها را تشویق کنید که  نه تنها در باره نگرانی ها بلکه درباره آرمان ها و آرزوهایشان  با شما صحبت کنند و بیشتر از اینکه قاضی باشید از او حمایت کنید، به او اجازه می دهید بفهمد  درکنارش هستید. می توانید به صورت عملی به او کمک کنید  مثلا در مورد اقتصاد خانواده و قرض دادن به او آموزش دهید و یا اینکه یاد دهید چطور آشپزی کند یا لباس بشوید (اگرتا به حال این کارها را انجام نداده اید). آنها با تغییرات عمده ای رو به رو می شوند، شاید کار جدیدی شروع کند، به دانشکده برود و یا تغییر مکان دهد که این کارها موجب خدشه وارد شدن به اعتماد به نفسشان  شود بنابراین تشویق و واکنش مثبت به این تغییرات کمک می کند اعتماد به نفس و خود باوری آنها حفظ شود.

ممکن است به این کار اقرار نکنند ولی همچنان به رفتار شما نگاه می کند و الگو می گیرد. یاد گرفتن اینکه مثل یک بزرگسال رفتارکند که مسولیت پذیری دارد و با نتایج کارهایش رو به رو می شود کمی زمان می برد. وقتی در مسائل مربوط به بزرگسالی غرق  و سراسیمه می شود شما هستید که می توانید بیشتراز هر چیزی  برای او پناهگاهی امن  و مطمئن از نظر احساسی  فراهم کنید .

فرزندتان را در گذر از مسیرزندگی  برای رسیدن به بزرگسالی تماشا کرده اید و سال هایی که صرف سخت کارکردن برای رشد و تربیت او کردید، ثمرداده است. شما یک انسان  بزرگسال سازگار و ماهر از نظر اجتماعی دارید که باعث افتخارشماست. در حالیکه طبیعت رابطه شما تغییر کرده است واز رابطه کودک-بزرگسال به رابطه بزرگسال-بزرگسال  تبدیل شده است آنها هنور هم در سال های آینده به شما نیاز دارند. تفاوت در این است که آنها اکنون انتخاب خواهند کرد که به سمت شما بیایند.

منبع:مشاورکو

برچسب‌ها روان شناسی رشد, روان شناسی رشد نوجوان, روانشناسی نوجوان, مشاوره نوجوان

تلفن تماس جهت رزرو یا کسب اطلاعات بیشتر : شعبه سعادت آباد ۲۲۳۵۴۲۸۲ – ۰۲۱ | شعبه قیطریه ۲۲۶۸۹۵۵۸ – ۰۲۱ | شعبه شریعتی ۸۸۴۲۲۴۹۵ – ۰۲۱

روانشناسی و مشاوره نوجوان دختر

بزودی

روانشناسی جوانان دختر

رابطه مادر و دختر در هر خانواده‌ای منحصر به فرد است. هر دختری خود یک روز مادر می‌شود، نوع رابطه‌ای که با فرزندان خود برقرار می‌کند به طور مستقیم به دوران کودکی و رابطه‌ای که خود با مادرش داشته بر‌می‌گردد. نوع رابطه مادر و دختر می‌تواند بسیار صمیمانه و یا برعکس تنها یک رابطه مادر فرزندی باشد. برخی از مادران به دنبال روشی برای برقراری رابطه‌ای مناسب با دختران خود هستند. آگاهی از نحوه رفتار صحیح با نوجوان اهمیت بسیار دارد. در این مقاله راهکارهایی برای برقراری ارتباط درست و سالم با یک دختر نوجوان را مطرح می‌کنیم.

رابطه مادر و دختر همزمان با رشد دختر به خصوص در دوران نوجوانی متحول می‌شود. اختلاف نظرها با مادر به خاطر تغییرات دوران بلوغ بیشتر می‌شود. آگاهی از این تغییرات برای هر دو طرف مفید است. بسیاری از مادرهایی که حتی قبل از بلوغ رابطه خوبی با دختر خود داشته‌اند، در دوران نوجوانی دخترشان با مشکل رو به رو می‌شوند.

نوجوانی دوره ای است که با بحران‌ها و تعارض‌هایی برای دختر همراه است. بحران هویت اصلی‌ترین کشمکشی است که نوجوان در درون خود احساس می‌کند. به دنبال آن مادر هم تحت تاثیر قرار می‌گیرد. در این میان حساسیت‌های مراقبت از دختر نوجوان می‌تواند به مراتب بیشتر شود.روانشناسی جوانان دختر

برخی از مادرها سعی می‌کنند بر همه کارها و برنامه‌های دخترشان همانند کودکی او نظارت کنند. در نظر گرفتن سن تربیت کودک و نوع برخود با آن‌ها در هر مرحله رشدی اهمیت دارد. رفتارهای کنترل گرانه باعث مخالفت و اعتراض دختر نوجوان می‌شود. دختران نوجوان خواهان آزادی‌های بیشتری هستند. کنترل و نظارت افراطی مادر می‌تواند با لجبازی و سرکشی او همراه شود.

مادران باید درک کنند که دختر نوجوان او بیش از گذشته به حریم خصوصی و آزادی نیاز دارند. رابطه مادر و دختر اگر بر اساس اعتماد شکل بگیرد، دخترانی پایبند به چهارچوب‌های خانواده تربیت خواهند شد. مادران با اتخاذ روش‌های تربیتی مناسب و تربیت جنسی دختران خود را برای ورود به اجتماع آماده می‌کنند. پیشنهاد می‌کنیم مقاله تربیت فرزند را در این زمینه مطالعه کنید.

دختر نوجوان در حال دست یابی به تفکر انتزاعی است؛ یعنی می‌تواند قواعد و قضایای منطقی را درک کند. بنابراین ممکن است با مادر بحث کند و افکار و عقایدش را به چالش بکشاند یا ممکن است خواسته‌های مادر را نپذیرد. پس بهتر است خواسته‌های خود را با بیان دلیل و استدلال مطرح کنید.

دلیل نگرانی‌های خود را با او در میان بگذارید و با او با احترام برخورد کنید. اگر دختر شما احساس کند که می‌تواند با شما درباره هر موضوعی صحبت کند و مشورت بگیرد، هر موقع مشکلی داشته باشد به شما مراجعه خواهد کرد.

دختر نوجوان به دنبال شناخت خودش در همه حوزه‌های زندگی و دست یافتن به یک هویت مستقل است. انتخاب محدوده آزادی می‌تواند یکی از سخت‌ترین وظایف پدر و مادرها باشد. در سنین نوجوانی دوستان و همسالان برای فرد اهمیت زیادی پیدا می‌کنند ممکن است نوجوان برای پذیرفته شدن و احساس تعلق، همنوایی، شبیه شدن با آن‌ها را انتخاب کند.

به طوری که بودن در میان همسالان و تشابه با آنان به یک نیاز اساسی در دوران نوجوانی تبدیل می‌شود. فراهم کردن امکان آزادی و استقلال بیشتر همراه با نظارت صحیح و متعادل می‌تواند در این زمینه موثر باشد.

دختران نوجوان از ترس مخالفت‌های والدین معمولا در مورد جاهایی که می‌روند دروغ می‌گویند بهتر است این اجازه را به او بدهید که با دوستانش قرار بگذارد به شرط این که دقیقا بدانید با چه کسانی و کجا می‌رود. نقش مادر در تربیت فرزندان مخصوصا دختران نوجوان اهمیت ویژه‌ای دارد که نباید ساده انگارانه از کنار آن گذشت.

برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه نقش مادر در تربیت فرزندان کلیک کنید.

در دوران نوجوانی برقراری رابطه مادر و دختر، سخت‌تر از پیش خواهد بود. برای برقراری ارتباط با او از هر فرصتی استفاده کنید. لازمه برقراری چنین ارتباطی محکم بودن رابطه تان از دوران کودکی است، بسیاری از مادران توصیه‌های مشاوره کودک را نادیده گرفته و در دوران نوجوانی فرزندان به فکر تغییراتی اساسی می‌افتند. در ادامه به بررسی راه‌هایی برای برقراری ارتباط می‌پردازیم:

دختران در این سن کمی زودرنج می‌شوند و ممکن است برای مسائل عادی و کوچک هم احساس ناراحتی بکنند. سعی کنید او را درک کنید و با او همدلی کنید. می‌توانید از خاطرات و نگرانی‌هایی که خودتان در دوران نوجوانی داشتید با او صحبت کنید. مقاله رفتار صحیح با نوجوان را مطالعه کنید.

دوران بلوغ و نوجوانی با تغییرات هورمونی همراه است. ورزش کردن به تنظیم هورمون‌ها و افزایش متابولیسم و بهبود خواب کمک می‌کند. دختر خود را برای انجام مرتب ورزش تشویق کنید.

با فرزند نوجوان خود در رابطه با مسائل جنسی صحبت کنید. نوجوانانی که با خانواده خود ارتباط سالمی‌ ندارند، عشق را در مکان‌های نامناسب جستجو خواهند کرد. قطعا شما نمی‌خواهید که دختر شما به دلیل عدم آگاهی در مکانی نامناسب  و با فردی نامناسب ارتباط برقرار کند.

بهترین راه این است که به فرزند خود اطلاعات کافی در این زمینه بدهید. مطالعه مقاله تربیت جنسی فرزندان اطلاعات مفیدی را در این زمینه در اختیارتان قرار می‌دهد.

هرگز دختر خود را به خاطر نقطه ضعف هایش تحقیر نکنید و او را با دیگران مقایسه نکنید. سعی کنید نقاط قوت او را پررنگ کنید. او را همان طور که هست بپذیرید و از او متناسب با توانایی‌ها و سطح رشدی او انتظار داشته باشید. به او در پیدا کردن استعدادها و رفع نقاط ضعف کمک کنید.

گاهی والدین به خصوص مادر، به دلیل نگرانی زیاد در مورد دخترشان او را تحت فشار و محدودیت زیاد قرار می‌دهند. بيشتر مادران دوست دارند دخترشان را کنترل کنند و فکر مي کنند او هنوز يک دختر بچه است.

معمولا مادرها دلسوزانه نصيحت می‌کنند اما دخترها منتقدانه می‌شنوند. در برابر فشار و کنترل بیش از حد والدین به دروغگویی روی می‌آورند. سعی کنید به جای کنترل افراطی، مهارت رو به رو شدن با خطرات و مهارت‌های زندگی را به او بیاموزید.

دختر نوجوان به دنبال کسب استقلال است پس بهتر است مسئولیت‌هایی به او واگذار کنید. انتظارات را متناسب با سطح شناختی و توانایی‌های دختر خود تنظیم کنید. انجام دادن تمام کارها برای فرزند، او را به فردی مسئولیت گریز تبدیل می‌کند که در آینده هم توانایی مدیریتی لازم برای اداره زندگی خود را نخواهد داشت و به شکل گیری شخصیتی وابسته در او منجر می‌شود.

محیط پر تنش، دختر نوجوان را از محیط خانه و والدین خود دور می‌کند و به سمت همسالان و دوستان سوق می‌دهد. به دختر خود محبت کنید به گونه ای که آن را در رفتار و گفتار شما ببیند و احساس کند. اظهار محبت رابطه ای دوستانه بین شما به وجود می‌آورد و شما را به هم نزدیک می‌کند.

کسب اطلاعات در مورد تغییراتی که ممکن است با دوره نوجوانی همراه باشد به شما در اتخاذ تصمیم‌ها و اعمال نظارت صحیح کمک خواهد کرد. هر چه بیشتر در زمینه چالش‌های دوران نوجوانی اطلاعات کسب کنید کمتر در رویارویی با مسائل غافلگیر خواهید شد.

خواسته‌ها و انتظارت خود را به طور واضح و مشخص بیان کنید. بهتر است خواسته‌های خود در مورد رابطه با دوستان، زمان برگشتن به خانه و …  به روشنی بیان شود. با ذکر دلایل منطقی قوانین و انتظارات خود را بیان کنید. قوانینی برای ایجاد یک رابطه خوب در نظر بگیرید و آن‌ها را به طور ثابت اجرا کنید. در مورد مسائلی که باعث ناراحتی شما می‌شود با او صحبت کنید.

با رفتار خود نشان دهید که به دختر خود اعتماد دارید، و به او در افزایش اعتماد به خودتان کمک کنید. به او بیاموزید ما در برابر اعتمادی که به هم داریم مسئول هستیم. مادر شدن می‌تواند بسیار برایتان چالش برانگیز باشد؛ چرا که مجبور می‌شوید صفاتی را از جمله اعتماد کردن در خود تقویت کنید. پیشنهاد می‌کنیم برای درک بهتر این موضوع به مقاله مادر شدن مراجعه کنید.

زمانی که دختر نوجوان شما مسئولیتی را به درستی انجام می‌دهد او را تشویق کنید و هنگام انتقاد از او، به کار اشتباهی که انجام داده است اشاره کنید نه این که کلا او را به خاطر کاری که انجام داده است مورد انتقاد قرار دهید.

سعی کنید زمان کافی با دختر خود سپری کنید و به حرف‌های او گوش دهید. خیلی دوستانه و صمیمی با او در مورد افکار و اهدافش صحبت کنید. به او نشان دهید که او را دوست دارید و برای اهدافش اهمیت قائل هستید. گاهی بدون دليل به او سر بزنيد، او را در آغوش بگيريد و هديه کوچکی برای او بخريد.

برخی از مادران با انتقاد و ایرادگیری مداوم و با لحنی خشن سعی می‌کنند دختر خود را کنترل کنند. بهتر است با لحنی دوستانه و رفتارهای معقول و مناسب روی او تاثیر بگذارید. انتقاد زیاد و دست کم گرفتن توانایی‌های او باعث می‌شود اعتماد به نفس خود را از دست بدهد، استعدادها و توانایی‌های خود را نشناسد و برای کسب موفقیت تلاش نکند.

برای تقویت ارتباط دوستانه با دختر خود سعی کنید نکات مثبت و خوبی را که در وجود او هست بیان کنید. این گونه خودش را باور می‌کند و متوجه استعدادها و توانایی هایش می‌شود.

بعد از مادر شدن دیگر باید سعی کنید یک طرفه به مسائل نگاه نکنید و دیدگاه دختر نوجوان خود را نیز درک نمایید. از او حمایت کرده و او را تحسین کنید؛ این گونه به او قدرت دهید تا فردی با اعتماد به نفس شود، درنتیجه با اضطراب کمتری با بسیاری از مشکلات زندگی رو به رو خواهد شد و به شیوه مناسب تری آن‌ها را حل خواهد کرد.

باید به او ثابت کنید بدون توجه به این که چگونه عمل می‌کند برای او به عنوان یک فرد ارزش قائل هستید و او را با تمام کاستی‌ها می‌پذیرید. در صورتی که رابطه مادر و دختر خدشه دار شود تنها مراجعه به مشاوره کودک و نوجوان می‌تواند راه‌گشای شما باشد.

به طور کلی فرزندان نسبت به والدین خود عشق ذاتی و غریزی دارند اما از طرفی انتظار دارند تا مادر نیازهای روحی روانی و مادی آن‌ها را تأمین کند. بی‌توجهی مادر به دختر، عدم تأمین نیازهای روحی و شخصیت خودشیفته در مادران می‌تواند علت تنفر فرزند باشد.

پیش از هر چیز سعی کنید پذیرای فرزند خود در این رابطه باشید. ارتباط با جنس مخالف در دوران نوجوانی امری طبیعی است. بنابراین توصیه می‌کنیم در صورت تمایل دختران به صحبت در این رابطه با او همراه شوید و از او استقبال کنید.

در عین حال می‌توانید قوانینی را برای او تعیین کنید و بر حدود روابط او کنترل داشته‌باشید. اگر ارتباط مادر با فرزند دخترش از همان ابتدا صمیمانه باشد هیچ‌گاه به سمت آسیب‌های موجود در رابطه عاطفی کشیده نمی‌شود و خود کنترلی را در خود تقویت می‌کند.

برای دریافت مشاوره در زمینه رابطه مادر و دختر می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…روانشناسی جوانان دختر

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

صرف مشروبات الکلی در سنین جوانی ناشایست و زیان آور است اعتیاد به الکل در بسیاری از کشورهای جهان گسترش زیادی دارد و در حال حاضر بعنوان آفت بزرگ اجتماعی مورد بررسی قرار می گیرد.این آفت با استعمال زیاد مشروبات الکلی به وجود می آید که تأثیر مهلکی روی سلامتی، زندگی، کار، میزان تمدن و فرهنگ و رفاه اجتماعی بجای میگذارد. تحت تأثیر الکل، اصول اخلاقی و انسانی بدست فراموشی سپرده میشود و سبب اصطکاک ها و برخوردهائی در خانواده ها و اجتماع میگردد و بتدریج اختلالات عصبی و غیره توسعه و افزایش می یابد. پس از استعمال مقدار کمی الکل مرحلۀ ابتدائی مستی یعنی – احساس شادی، نیرومندی، مساعدت بدن، افزایش اعتماد به نفس، با عدم جلو گیری از گفتار بیهوده و ضعف تشخیص، ظاهر میشود.ولی اولین گیلاس مشروب در دست کودک قبل از هر چیز به سبب کنجکاوی و نمونۀ تقلید از بزرگترها و برای خود ستائی غیر عاقلانه در مقابل همسالان خویش است. کودکانی که به عنوان تجربه مقدار کمی مشروب خورده اند حالت لاقیدی و خوشی به آنها دست میدهد و بدین ترتیب کم کم آنها را بسوی بدبختی سوق میدهد و به تدریج شوقی بیمار گونه نسبت به الکل در آنها بوجود می آید بطوریکه بعدها معالجات امروزه مؤثر واقع نخواهد شد.

عشق جوانیشاید هیچ پدر مادری را نتوان یافت که به هنگام تشکیل احساسات فرزند خود در جوانی مضطرب و ناراحت نباشد. «بسیاری از پدر و مادران میگویند: فکرش را بکنید هنوز دهانش بوی شیر میدهد، ولی میگوید: «دوست دارم» آخر او در این مورد چه میداند؟ بلی، هنوز زود است که به این فکرها بیفتد، هنوز زود است که بدرد سر بیفتد، رنج و عذاب بکشد».برای درک بهتر این موضوع نامه ای را که از جوانی دریافت کردیم می خوانیم: او در نامۀ خود جداً نسبت به نظریۀ عشق اعتراض کرده و نوشته بود که: عشق حماقت، چرند و مزخرف است و اصلاً برای او عشقی وجود ندارد و غیره… و اینک پس از دو سال نامه ای از او بدست ما رسیده است و چنین نوشته:«… بخاطر دارید که چگونه دربارۀ عشق با شما گفتگو کردم؟ نه، آن «عشق» وجود ندارد؟ برای اینکه عشق تماماً در روح است…اکنون هیچ خجالت نمی کشم به شما چیز دیگری بگویم: اعتراف میکنم، من اشتباه میکردم. من آن موقع هنوز نمی دانستم که چقدر کور و کر هستم. من در خانوادۀ خشنی بزرگ شده ام، جائیکه ابداً در آن نه مهربانی و نه دلسوزی وجود نداشت. میان پدر و مادرم همیشه نوعی سردی و جدائی احساس میشد… من هیچ کس را دوست نداشتم،چنانکه، لابد … من بطور اتفاقی و غیره منتظره برای خودم به «کاتیا» برخوردم… من نمی خواهم از او تعریف کنم، به هر حال من نخواهم توانست … شاید او دختری معمولی است، ولی برای من بهتر از او وجود ندارد. میدانید او … ظریف، دلسوز، دقیق و مهربان است.فکرنکنید؛ دوستی ما پاکترین و زیبا ترین دوستی هاست و من نمی دانم غیر از کاتیا هیچ وقت و هیچ کس بدرد من نخواهد خورد. من اطمینان کامل دارم که فقط او را دوست خواهم داشت و در تمام زندگیم دوست خواهم داشت … من عوض شده ام. شما مرا اگر چه که کم می شناسید، من آن موقع شجاعت بیجا نشان میدادم و با لباس چروک خورده ام، با یقۀ کثیفم میخواستم نفرت خود را نسبت به مسئلۀ مورد بحث یعنی عشق اظهار نمایم. (بخاطر دارید؟) هنگامیکه نمونه های عشق های زیبای اتفاق افتاده آورده میشود، من بلندتر از همه میخندیدم. اگ الان به من بر میخوردید گمان نمی کنم مرا می شناختید. من دیگر بهنگام بر خورد با دختران با بی مبالاتی روی زمین تف نمی کنم و خطاب به آنها کلمات رکیک و تند و زننده یا متلک نمی گویم. گوئی من در روی زمین راه نمیروم … من خوشبختم، میفهمید؟ متأسفانه صورت من طوری شده که فقط برای کاتیا نفرت انگیز نیست و چرا قیافۀ من اینطوری شده است خودم هم نمیدانم و باور نمیکنم …»

خصوصیات روانی جوانان دورۀ دبیرستانیسرانجام زیباترین دورۀ زندگی فرزندان شما یعنی دورۀ جوانی فرا میرسد. آنها از ناهمواری های جسمی و انگ درازی و بی تناسبی دورۀ نوجوانی گذشته و مبدل به آدمهائی خوش انهدام، نیرومند، با ظاهری کاملاً درشت میشوند. مسلم است که این تغییرات یک مرتبه و به شدت روی نمیدهد. شما میدانید که دخترتان یک مرتبه، هیکل زنانه و خوش تراش و پسرتان نیز قیافۀ مردانه و نیرومند پیدا نکرده اند و چیز دیگری نیز میدانید و آن ورود مهمان عجیب یعنی جوانی بخانۀ شماست. حق با شماست، هنوز مواظبت های شما و هیجانات و اضطرابات شما پایان نیافته اند … و راست میگوئید که: «کودکان کوچولو غم های کوچولو و کودکان بزرگ غمهای بزرگ دارند».و.آ. سوخوملینسکی راست میگوید که اولین تربیت، یعنی انسان بودن، و اگر کودک انسان واقعی شود صد برابر مهم تر و بهتر است که مکانیسین، باغبان، معلم و مهندس و غیره شود. (یا بقول ما ایرانی ها آن چیزی که از بچه مهم تر است تربیت اوست).

عوارض تربیت نادرست جنسیبرای درک بهتر این موضوع به یک داستان کوتاه مینگریم:« دیما» که پسری 14 ساله بود و همیشه در درس نمرات عالی میگرفت، ناگهان شدیداً روش خود را در تحصیل عوض کرد. او هر نوع قضیه برایش مشکل شده است و نیز اثبات هر نوع قضیه برایش مشکل بود. بررسیهای مفصل، تغییراتی را که در زندگی او روی داده بود نشان میدهد که دیما یکسال تمام بوده که روابط نزدیک با دختری داشته که از لحاظ  سنی از او بزرگتر بوده و در نزدیکی خانۀ آنها زندگی میکرده و همین احساس جنسی پیش رس اثر منفی در روی حافظۀ او گذاشته است.

دختران و پسراندر دختران نوجوان که کمی از پسران همسال خود زودتر بالغ شده اند پرورش فروتنی و تواضع و لیاقت و سختگیری عمیق نسبت به خود و نسبت به دوستان پسر خیلی مهم است. با در نظر گرفتن ظرافت زنانگی آنها که زود تکوین یافته میخواهند بموقع توسعۀ میل شدید را باز دارند اما نه بقدریکه از توجه به ظاهر بوسیله زینت آلات غافل بمانند. باید مواظب باشید که دختر شما چطور لباس می پوشد و چگونه صحبت می کند، چطور مینشیند، چطور با دوستانش مراوده دارد. آیا خیلی ساده دوستی می کند و سپس، دوستی خود را قطع میکند و یا خیلی با دقت و احتیاط رفتار میکند، بطوریکه درس و مشق را فراموش میکند و خود را می آراید بامید اینکه «او» را ملاقات کند و توی کوچه میدود.در این سن، هنگامیکه اولین نشانه های «بلوغ» ظاهر میشود و قاعدگی آغاز میگردد مهم است که دختر را آمادۀ رعایت بهداشت خویشتن نمود و برای او باید توضیح داد: همانگونه که به آراستگی خود اهمیت میدهد به همان صورت به پاکیزگی جسم و نظم و ترتیب نیز اهمیت بدهد.اما پسرها چطور؟ با آنها باید چه کرد؟ بویژه در تربیت آنها به چه چیزهایی باید توجه نمود؟ با تربیت نسل جوان،  موظفیم هم در پسرها و هم در دخترها پاکی اخلاق و عفت و لیاقت و شایستگی را پرورش داده از آنها مراقبت به عمل آوریم تا آنها را به سلامتی فرحبخش و زندگی شرافتمندانه آماده سازیم.چرا تنها از دختر انتظار پاکی و عفت دارند؟پسر نوجوان هم احتیاج به عفت و پاکی و نزاکت و ادب در رابطه با دختران دارد. و با در نظر گرفتن خصوصیات جنس که طبیعت بوسیله قدرت، تحمل، شجاعت و مردانگی از هم متمایز ساخته باید این خصوصیات را در کارهای خوب و مفید که در آن احترام به جنس مخالف ایجاب میکند از قبیل مادر بزرگ، مادر، خواهر، دوست و نامزد و غیره ظاهر سازد.و الا نیروی نوجوانان در شیطنت، بستوه آوردن مادر بزرگ و در رفتاری که مادرش را دلتنگ  کند و اعمال نادرست و اهانت به دختران ظاهر خواهد شد.« م. ای. کالینین می گوید: کار تربیتی یکی از مشکل ترین کارها است، براتی اینکه بستگی تامی به رفتار نیرومند مربی و معلم دارد. اگر مربی فرضاً علیه مشروبات الکلی داد سخن دهد ولی  خودش بخورد کلام مؤثر نخواهد شد. اگر وی آنها را به دیسیپلین دعوت کند ولی خود آنرا نقض نماید مسلم است که چنین دعوتی کمتر مؤثر خواهد افتاد و بقول معروف «رطب خورده منع رطب چون کند». پدر در خانواده تنها در این مورد تأثیر مردانه و مخصوصی روی پسر میگذارد اگر پدر نزدیک به پسر باشد همیشه مواظب او بوده و علاوه بر این در کارهای خانه نیز شرکت خواهد نمود.ن. ک. کروپسکایا اهمیت زیادی به کار دسته جمعی کودکان دختر و پسر با هم قائل است. وی خاطر نشان می سازد که در خانه نباید کار به دو قسمت «زنانه» و «مردانه» تقسیم شود؛ کودکان بتساوی می توانند به کارهای خانه مشغول گردند.

روانشناسی جوانان دختر

پدران و مادران باید روش تربیت را بیاموزندقبلاً گفتیم که پر ارزش ترین چیز برای کودکان نصایح بموقع و مؤدبانه و یادآوری لازم و توضیحات پدران و مادران دربارۀ مسائل روابط  متقابل دختر و پسر است. ولی نباید چنین پنداشت که نوجوانان به فراگیری و گوش دادن پند و اندرز حتی با نزاکت ترین نصایح راغب نیستند. نوجوانان بر عکس سعی میکنند اندرزهای بزرگترها را گوش ندهند و هرچه بیشتر از عقاید همسالان خود پیروی کنند.برای درک بهتر نقش والدین در تربیت فرزندان داستانی نقل میکنیم: مادری تعریف میکرد که پسر پانزده ساله اش هیچ راهی برای تربیت او باقی نگذاشته بود. او هرگز در خانه به مادرش کمک نمی کرده و خیلی خشن بوده است. او مادرش را با بی پروائی «ننه» میخوانده و دخترها را هم بدون هیچ گونه احترامی «دختر» صدا میکرده است. روزی مادرش پولی به او میدهد تا به سینما برود و میگوید: «برو پسر جان میگویند این فیلم خیلی جالب است…». این فیلم درست همان چیزی بود که برای متقاعد کردن این نوجوان لازم بود تا متانت و ظرافت و ادب نسبت به دختران و زنان را بطور زنده نشان دهد و در او مؤثر واقع شود. تأثیر فیلم در این نوجوان فوق العاده و کاری بود. به محض برگشتن از سینما سراسیمه دم در ایستاد و گوئی به گونۀ دیگری به مادرش نگاه میکرد.مادرش در این لحظه مشغول پاک کردن کف اتاق بود و تا مادرش را دید لبخند زد… اینجا بود که حادثۀ عجیبی اتفاق افتاد… بلی خیلی عجیب… پسرک دستش را جلو برد، گوئی به مادرش تعظیم میکرد و با آرامی و احتیاط گفت: «ماما جون … بده، بده من تمیز کنم».اشک شوق از چشمان مادر سرازیر شد. بلی این فیلم بود که باعث شد تا نوجوان در رفتار خود تجدیدنظر کند و تحولی در عادات زشت و مخصوص او ایجاد گردد.نمونۀ دیگر لیودا دختری بی بند بار است و در عین حال در مقابل جنس مخالف عکس العمل متقابل آنی از قبیل حرص به نزدیکی  و عمل غیر مجاز از خود نشان میداد. وی پس از تماشای بالۀ «افسانۀ عشق» که از پاکی عشق بیحد دختر و پسری یعنی لیلی و مجنون حکایت میکند با دستهای لرزان در دفترچۀ خاطراتش نوشت: «چقدر جای خوشبختی است که چنان آدمهائی در روی زمین زندگی میکنند. زیرا من میخواستم که کسی هم متعلق به من باشد چنانکه او متعلق به لیلی است…» .اما احترام به زن را لازم است به نوجوانان پسر آموخت، همزمان با آن احترام به مرد را نیز الزاماً باید به دختران نوجوان یاد داد.در بعضی از خانواده ها در این باره هرگز سخنی نمی گویند و در آنها نظام «مادر شاهی » وجود دارد یعنی نظریۀ زن حاکم بر امور است.میتوان متأسفانه در این  گونه خانواده ها رفتار نامناسبی را نسبت به مرد (پدر) خانواده مشاهده نمود. ونیز گاهی اتفاق می افتد که زن هوسباز و تربیت کافی نیافته سعی می کند به هر طریقی که شده شوهرش را در نظر کودکان حقیر جلوه دهد. او خواستهای او را نسبت به کودکان لغو میکند و جنبه های ضعیف او را به تمسخر میگیرد و غیره. در نتیجه در دختر رفتار غیره محترمانه نسبت به جنس مرد پیدا میشود. چنانکه «کلاوا» که دختر چهارده ساله ای است می گفت: «همۀ مردها احمق اند آیا ارزش این را دارد که آدم به آنها توجه کند؟».به فرزند نوجوانتان در مقابل احترام به جنس مخالفش افتخار کنید و بطور تحسین آمیزی از رفتار او نسبت به دوستش به خود ببالید. شما خواهید دید، چگونه چشمان مملو از غرورش خواهد درخشید و چگونه او به این افتخار شما پر و بال خواهد گشود و چگونه بیش از پیش مواظب رفتار و کردار خود خواهد بود.

مگر دوست ایده آل پیدا میشود؟!آ.س. ماکارنکو بتدریج و با پند و اندرز بر جوانان پیروز شد و بدین گونه استدلال میکرد: اگر انسان بیست عیب داشته باشد باید سعی کند تا ده تای آنها را اصلاح کند. تا فقط ده تای دیگر باقی بماند. و سپس متوجه از بین بردن ده تای دیگر شود.دوست واقعی صمیمی ترین و یکرنگ ترین آدمهاست. وقتی احتیاج به کمک نیست، با سخنان خوشایند دوست خود را شاد می سازد و چنانچه لازم باشد عملاً هم کمک می کند.

آیا باید از دوست انتظاراتی داشت؟آری باید از دوستی و دوست انتظاراتی داشت. اساسی ترین آنها: اعتماد، نجات، راستی و ادب در روابط میان دختران و پسران و سعی کوشش در دفاع از دوست و کمک به او در هر موردی، توانائی گوشزد کردن اشتباهات و عدم شایستگی ها و متقاعد کردن وی در صورت لزوم و تغییر دادن رفتار زشت و برطرف کردن خشونت و گستاخی و بی بند و باری و غیره است … سختگیری نسبت به دوست و همراه با آن احترام به شخصیت او است،احتمال نمیرود تقاضای بی اساسی باشد. آنها می توانند چیزهای زیادی از دوست بخواهند ولی توجه به امکانات او و شرایط اجرای توقعات خود نمی کنند.

روانشناسی نوجوانانچه تغییراتی در تکامل روانی نوجوانان روی میدهد؟ نوجوانان بر خلاف کودکان خردسال دبستانی، دیگر مواد درسی را سرسری نمی گیرند بلکه بصورتی منظم دروس خود را تجزیه و تحلیل می کنند و حافظۀ آنها بوسیلۀ مفاهیم جدیدی غنی تر میشود و معنائی بخود میگیرد،مستعد میشود، تا دیده ها و شنیدن ها را مجدداً بطور ساده تقلید نکند آنها را فهمیده و تفسیر کرده و نتیجه گیری کند.احساسات نوجوانان: احساسات نوجوانان متفاوت است. آنها گاهی شاداب، خوشحال، سرزنده و گاهی پژمرده، اندوهگین و ساکت آن دو گاهی دربارۀ شجاعت و دلاوری قهرمانان می اندیشند و گاهی به خود اطمینانی ندارند و دربارۀ همه چیز شکاک اند.

تربیت نوجواناناین مرحله از زندگی را بر حسب اتفاق یا بیهوده مرحلۀ مشکل زندگی یا سن انتقادی نام ننهاده اند بلکه این سن دال بر عبور از سن کودکی به سن جوانی است. ن.ک کروپسکایا می نویسد: «نوجوان دیگر، بچه نیست. او علاقۀ شدیدی به اطرافیان خود دارد و فعالیت خیلی زیادی از خود نشان میدهد، شوق فراوانی بکارهای جسمی و فکری دارد».و می بینید که فعالیت نوجوانان، دیگر آنطور نیست که قبلاً بود، اکنون همانقدر که خود کار و فعالیت او را بسوی خود می کشد بهمان میزان نیز هدف و نتیجۀ این فعالیت آنها را جلب میکند. دیگر بسادگی و با رغبت کاغذ پاره ها را جمع نمی کند یا کتابها را منظم نمی کند بلکه سعی میکند آنها را بهتر و جالبتر سازد… او دیگر دوست ندارد بطور معمولی بخواند بلکه جالبترین آنها را برای خواندن انتخاب میکند. فصل جدید بلوغ شروع شده و به سه دوره زیر تقسیم میشود:در دورۀ اوّل (11- 12 سالگی) فعالیت غدد مخ شدت مییابد مخصوصاً قسمت پیشین و غدد تیروئید رشد میکند.در دورۀ دوّم (12- 14 سالگی) غدد جنسی شروع به تشکیل شدن می کنند. در این سن رشد قد کودک سریعتر میشود.و اما ن.ک.کروپسکایا  دربارۀ نوجوانان چنین می نویسد: «این سن شکاک ترین، بحرانی ترین و ناپایدارترین سنین است. در این سن خصوصاً نوجوانان از اثرات بد می ترسند، مخصوصاً گوشه گیرند و اغلب خواندن کتاب را بیشتر از مصاحبت اشخاص بزرگ حتی آنهائیکه خیلی به او نزدیک اند ترجیح میدهند».دورۀ سوم که بطور کلی در 14-15 سالگی پایان می پذیرد آغاز بلوغ جنسی را نشان می دهد. در این زمان جریان استخوانی شدن اسکلت پایان می پذیرد و بی تناسبی و ناموزونی بدن با رشد استخوانهای دست و پا و بدن از بین میرود و عضلات بدن رشد کرده و توسعه می یابد و استعداد به کار افزوده میشود.

استمناء یا جلقتحریک مکانیکی آلت تناسلی با ظهور احساس شهوانی را استمناء یا جلق گویند که بهنگام بلوغ جنسی در پسر بچه ها همراه با ترشحات تخمی است. به موازات استمناء جسمانی، استمنای روانی نیز وجود دارد. اولاً مشروط است به تحریکات پی در پی آلت تناسلی در پسرها و قسمت خارجی آلت تناسلی در دختر بچه ها، ثانیاً مشروط به امیال عشقی و شهوانی است. ولی بیشتر به استمنای مرکب برخورد میشود. بدین معنی که در کودکان تحریک آلت تناسلی گاهی هم زمان با تصورات خصوصیات جنسی است.یکی از عوامل مستعد کننده بروز استمنای کودکان را باید در بیماریهای مختلف جلدی نیز دانست که همراه با خارش پدید میآید و تورم در قسمت آلت تناسلی (مخصوصاً تورم اطراف و غشاء مخاطی مهبل)است. تحریک آلت تناسلی بسته به جریان خارج از اندازۀ خون در نزدیک لگن خاطره است و عوامل دیگری نیز بیاری آن می شتابند از قبیل خوردن غذای زیاد در شب و استعمال فراوان مایعات، غذاهای پر ادویه و تند (و یا هر چیز که خاصیت گرمی بخش دارد مثل خرما) و نیز لباس تنگ محرک.

تربیت جنسی کودکان دبستانیپدرها و مادرها با مساعدت به رشد احساس دوستی و همچنین احترام عمیق و علاقه نسبت به پدر و مادر و معلم و بزرگترها، خصوصیات جدید احترام به دخترها را بوجود آورده به آنها تلقین نمایند تا عادت کنند که به دختران احترام  گذاشته و از آنها دفاع نمایند که بعدها این عادت به دوستی و عشق نسبت به مادر وزن را تقویت میکند.اما نباید فراموش کرد که برخی از انواع تقلیدهای کودکان بلاشرط، دارای خصوصیت مادرزادی است. و اما والدین و آموزگاران باید بدانند که این مشکلات در سنین 10- 12 کودکان را متأثر می سازد. آغاز فعالیت هورمونی غدد تناسلی در پسر بچه ها با ظهور خود بخود نعوظ مخصوصاً صبح ها و شب ها همراه است. در دختر بچه ها غدد شیری (پستانها) تحت تأثیر هورمونهای تناسلی زنانه در سن 9- 11 سال شروع به رشد می کنند و اولین مو در زهار و در زیر بغل می روید. کودکان در این سن بر خلاف دورۀ کودکستان تا اندازۀ زیادی اعمال و رفتار و کردار مخصوص بخود دارند که مربوط به آغاز بیداری تمایلات جنسی است و ابتدا کاملاً از نظر پنهان است.

کودکان را با وظایف خانگی آشنا سازیدبنا به عقیدۀ آ.س. ماکارنکو، کودکان باید استعداد آشنائی خرید بجا را داشته باشند و امور خانوادگی را بموقع بیاموزند؛ و نیز میگوید که از 7الی 8 سالگی   باید به کودک مسائل جدیدتری از قبیل آب دادن به گلها، تنظیم کتابها، غذا دادن به حیوانات خانگی و مواظبت از برادر یا خواهر کوچکتر را ارائه داد. ولی موضوع خرج پول مهم تر است. وی پدران و مادران را به آزادی کمتر کودکان در مخارج شخصی و خانوادگی توصیه میکند و میگوید: برای آزمایش در هر ماه یک یا چند بار مبلغ معینی پول کودک بدهند و او را به خرید اجناس خانه و لوازم مشخص خود او وادارند. درین موقع می توان رفتار بچه و چگونگی خرج آن پولها و خصوصیات اخلاقی و غیره را مشاهده نمود.

روابط  پسر بچه ها و دختر بچه هاپدران و مادران باید توجه خاصی به روابط پسران و دختران دورۀ دبستانی داشته باشند. دختران از لحاظ جسمانی سریع تر از پسران رشد می کنند و قبل از پسرها میل به آمیزش دوستانه از خود نشان میدهند و علاقه به بازیهای مشترک و میل به شیک پوشی و آراسته بودن پیدا می کند.اما دختران؛ لازم است که بگوییم  دختران خیلی زودتر از پسران مسائل دوستی را می فهمند … لباسهایشان اغلب در نتیجۀ لاقیدی پاره میشود و نوع شیطنت در نزد هر بچه ای تقریباً مخصوص خود آن بچه است.

خصوصیات روانی کودکان دبستانیچون در مقابل ما کودک دبستانی قرار دارد ما فقط به خصوصیات کلی که اغلب کودکان دارند پرداختیم. و اکنون وضع خصوصیات روحی و شخصیت کودکان را مورد بررسی قرار میدهیم زیرا میخواهیم تغییراتی که در نتیجۀ گذر از یک مرحله سنی به مرحلۀ دیگر پیش آمده است به فهم.شاگرد خردسال مدرسۀ تا پایش را از کودکستان بیرون می کشید و قدم به دبستان میگذارد خیلی تغییر می کند. بسته به تحصیل منظم، جریان روحی کودک بطور عمده پیچیده میشود. حالا قادر است سرسری اشیاء را تماشا نکرده و بدانها خوشحالی نکند بلکه میخواهد جداً خصوصیات آنها را جستجو کرده و مشاهده نماید و نتایج شایسته و منطقی از آن بگیرد مثلاً «در این تابلو سربازی را می بینیم که کودکی را نجات می دهد.او قهرمان است قهرمانان همیشه چنین می کنند. یا: «کولیا و ساشا با هم دوست اند. آنها درسهایشان را با هم میخوانند، با هم به گردش میروند و دو دوست باید همیشه به یکدیگر کمک کنند» (سونیا. م) معلوم میشود قوۀ مدر که کودکان تغییر یافته و افکارشان نیز عوض شده و خصوصیات تجزیه و تحلیل منطقی در آنها ظاهر گردیده و مقداری تعمیم نیز آشکار شده است.سخن آ. س . ماکارنکو را بیاد بیاورید که میگوید: «سعی کنید و جدی باشید و تصمیم قاطع بگیرید که انسان های مردانه ای بار بیاورید زیرا در این صورت هرگز احتیاجی به صحبت های نجات بخش نخواهد بود».

بهداشت جنسی در دورۀ کودکستاندر جریان تربیت جنسی رل برتر را پدر و مادر بر عهده دارند.حقیقت مسلم آنستکه اساس خصوصیات اخلاقی و عادات شخصی در پنج سال اول  زندگی تکوین مییابد. در سالهای بعد جریان تربیت اغلب مربوط به تربیت نیست بلکه مربوط به تربیت مجدد است.مسئله مهم تربیت از جمله تربیت جنسی بیشتر توسط خصوصیات آناتومی و فیزیکی و روحی ارگانیزم کودک در دوره های سنین مختلف تعیین میشوند.

رسوم (درست)خانوادگی (و اجتماعی)یکی از رسوم درست قرن گذشته  از شعرا و نقاشان و روشن  فکران بودند که دوست داشتند زمان را با صرف استکان چایی بگذرانند. آنها شعر میخواندند و دربارۀ هنر، ادبیات، موزیک صحبت میکردند و سرگرمیهای خود سخن میگفتند… آنها هرگز اندوهی بخود راه نمیدادند و هرگز شراب و سایر مشروبات الکلی را به عنوان وسیلۀ محرک نمی نوشیدند.یکی از بهترین رسومی که دارای اهمیت زیادی برای تربیت صحیح کودکان است مذاکرۀ افراد خانواده دربارۀ مهمانی یا گردش روز گذشته است.اینست آنچه که آ.س ماکارنکو دربارۀ چنان آداب و رسومی نوشته است:«شب ساعات استراحت برای همۀ افراد خانواده است. پس باید تمام خانواده خوشحال و سرحال باشند.زیرا شب هنگام، تنها زمانی است که تمام افراد خانواده یا هم روبرو میشوند. تنها وقتی است که هر کدام می تواند   آنچه که در روز برایش اتفاق افتاده است تعریف کند و بنابراین باید در خانه وضع دوستانه و صمیمانه ای بوجود آورد و باید توانست که دربارۀ خود چیزی تعریف نمود. آنگاه کودکان تمایل پیدا می کنند که با پدر و مادرشان دربارۀ عدم موفقیت های خود و در چیزهایی که مقصر بوده اند گفتگو کنند. پدر و مادر نباید درین لحظه کودکان را توبیخ و سرزنش کنند و این کار را به بعد واگذار کنند. باید با تمام نیرو و ساعات شادی و استراحت رسمی خانواده را حفظ کنند».

نفوذ و اعتبار پدر و مادرآ. س ماکارنکو خاطر نشان می سازد که: «تربیت جنسی صحیح نیز مانند هر یک از خصوصیات انسانی در صورتی به موفقیت نزدیک میشود درک اساس خانواده بر پایۀ صحیحی استوار بوده و کودک زیر نظر پدر و مادری دلسوز بزرگ شده باشد. و نیز مینویسد: نفوذ واقعی پدر و مادر وقتی مؤثر واقع میشود که کودکان شخصیت و اعتبار پدر و مادر را در اجتماع ببینند. و اضافه میکند که کودکان باید بدانند که شما، فردی اجتماعی هستید و بخود و موفقیت های خود و به خدمات خود در مقابل اجتماع ارزش قائل بوده و افتخار میکنید. فقط در این مورد است که غرور و افتخار سالم خواهد بود. زیرا واقعیت اجتماعی شما را کودکان درک میکنند، آنها به لباس شیک و اتومبیل شما و تفنگ شکاریتان افتخار نمی کنند این امر با تجربیات تربیتی در بسیاری از خانواده های امروزی مورد تأیید است.دانستن دنیای روحی کودکان و خصوصیات فردی آنها به پدر و مادر کمک می کند تا ادب و نزاکت را در ارزیابی رفتار کودکان و در ارزیابی شخصیت دوستان و رابطه ای که میان دوستان بر قرار میکنند مراعات کنند.

چند کلمه دربارۀ آداب معاشرتبگذارید دقیق تر به اطراف نگاه کنیم و سعی کنیم موشکافتر باشیم و هر چیزی را که با رفتار جوانان بستگی دارد بصورت انتقادی ارزشیابی کنیم.از این رو داخل واگون مترو میشویم. به  آدمهائی که نشسته یا سرپا ایستادند نگاه میکنیم؛ ناگهان چشمانمان به مسافران جوان می افتد. اینجا دختری در حدود 16 ساله نشسته است، خیلی خوش سیما و ملیح و خیلی شیک است. دامنی کوتاه پوشیده و کیف مدرسه ای در دست دارد. ظاهراً دانشجو بنظر میرسد و یا دختر دبیرستانی که محصل کلاسهای بالا است. چرا نگاه ما درست متوجه او میشود؟ زیرا پز و حرکات او نا زیباست: پاهایش از هم جداست؛ زانوها و رانهایش کاملاً لخت است و با کیف دستی روی آنها را پوشانده است. فوراً این سوال به ذهن آدم خطور میکند که: مگر کسی به این دختر یاد نداده است که باید درست و مناسب بنشیند تا احترام اطرافیان را به خود جلب کند؟ بزرگترها پیوسته جوانان را پند و اندرز میدهند تا آنها را با زیبائی واقعی هر چیز آشنا سازند یعنی آنها را با رفتار روزانه در اجتماع آشنائی دهند.  اغلب دختران و پسران آزادانه بدون کوچکترین شرمی لطیفه های زشتی میگویند، در آنها عبارات وقیحانه ای بکار میبرند و کنایات دو پهلو از لحظات زندگی خصوصی… را بازگو میکنند. و اطرافیان در پاسخ کلمات رکیک بصدای بلند میخندند. آنچه ظاهراً مفهوم خاصی دارد اینست که جوانان  متوجه لذت بردن از روابط و مسائل جنسی هستند.در اینجا لازم است که به کنار دریا برویم زیرا در اینجا بهتر از هر جای دیگر رفتار مردم بصورت آشکار مشاهده میشود. بسیاری از دختران و پسران رفتار عجیبی دارند … دختری در حدود شانزده ساله جلو آفتاب دراز کشیده و باصتلاح حمام آفتاب می گیرد ولی مطلب به اینجا ختم نمی شود. حالت دراز کشیدن او سبب حیرت برخی و عصبانیت و خشم عده ای دیگر و باعث هوس نزدیکی و سر صحبت باز کردن دستۀ سوم میشود…دخترک را که در آفتاب خود را برنزه میکند بررسی کنیم، در آن نزدیکی جوانی نشسته و در حالیکه با چشمانش باو اشاره میکند، شروع به پرتاب سنگریزه میکند و سنگریزه ها روی پاها و روی شکم دخترک می افتد. بمحض اینکه دخترک دستمال را از چهره خود بر میدارد فوراً صورت یکی از مهاجمین را که بالای سرش ایستاده میبیند. پسرک شروع به صحبت میکند و لبخند نازیبائی  میزند و بصورت پژمرده ای کلمات را کش میدهد و میگوید: «با هم آشنا بشیم؟ اسم من والر است. دوستان من آنجا هستند اسم تو چیه؟»دخترک هیچ خجالت نمی کشد و چشمانش را پایین نمی اندازد. نه لحن کلام و نه نگاه آشکار و بیشرمانه والر تازه پیدا شده ذو نه کلمه «تو» او را ناراحت نمی کند.آنها از پلاژ دوتائی بیرون میروند و شب را تا دیر وقت گردش می کنند. پس از مراجعت به خانه، والر پر مدعا می فهمد که به ناخوشی وحشتناکی مبتلا شده و پشیمانی او دیگر دردش را علاج نخواهد کرد. بدین ترتیب آشنائی سریع و بی مطالعه او را به ناخوشی سختی دچار کرد و مدتها باید ناامیدی و عذاب روحی را تحمل کند. اگر از دوران کودکی احساسات کمروئی و شرم و خودداری در او پرورش می یافت می توانست در اولین ملاقات به رفتار و حرکات بی پردۀ دختر پی ببرد و بدرستی رفتار جلف و حالات بی بند و بار و نامناسب او را ارزشیابی کند.

«بهترین چیز در عالم پاپا و ماماست»اکنون بیائید با هم به طپش قلب دو کودک گوش دهیم، به ضربان قلب دو دوست، دو هم کلاسی که کمی دورتر از ساختمان مدرسه ایستاده اند. یکی از آن دو منظم، سر زنده، با انرژی، فوق العاده دلسوز،سربزیر و دارای قیافه ای آرام است و دیگری- چرکین، رنگ پریده، لاغر…است.چه شده؟چرا قلب این دو کودک، هم سن بصورت هم – آهنگ نمی زنند و از خوشحالی شادی نمی کنند و به استقبال روزهای جالب و تازۀ آینده نمی روند؟خوب توجه کنید:«کولیا که شاد و خوشحال است با این سخنان، دوست خود را آرام می کند: ساشا ناراحت نشو؛ میدانی که تو بیهوده با کلودیا فدورونا خشونت کردی. باید بروی و عذر خواهی کنی، والا تو…گوئی یکدفعه چیزی به ذهنش رسید، گفت: میدانی ،بیا بریم به خانۀ ما»او لحظه ای توقف میکند، گوئی چیزی را به یاد می آورد ولی بعد خیلی با حرارت و با اطمینان و خوشحالی اضافه میکند: «حتماً در خانۀ ما به تو کمک می کنند: آنها میدانند چکار کنند،تو نترس». هنگام ادای این کلمات کاملاً مغرور بود و باز ادامه داد: «تو هنوز نمیدانی من بهترین پاپا و مامای دنیا را دارم».«ساشا با خود اندیشید بهترین پاپا و مامای دنیا؟ بهترین پدر و مادر، حتماً مانند پدر و مادر من نیستند». او مثل اینکه خواب می بیند وضع خانۀ خود را بیاد آورد و صدای دوست خود را شنید که میگفت: «بلی تو نترس، باید اعتراف کنی. والسلام».«اعتراف؟ ساشا ترسید وبا خود اندیشید: اعتراف چیه، اعتراف… او چه میداند که این اعتراف برای من چه معنی دارد؟مگر او می تواند تصور کند که بعد چه به سر من خواهد آمد؟بلی اگر او پدر مرا میدید…!» تن کودک لرزید و تکان خورد. مگر او دیشب اینطوری نگفت که:«یه بار دیگه بخوای گردنتو میشکونم» ولی کولیا از کجا میداند که: برای پدر من هیچ اهمیت ندارد که بوعدۀ خود وفا کند.آخر او که با مادر چنین رفتار میکند. در این حال پسر بچه راهرو تاریک، پله های سرد و اشکهای مادر را بیاد آورد. پدری که اغلب مشروب میخورد و مرتب آنها را از خانه بیرون میراند. آیا کولیا می تواند اینها را بفهمد؟ پدر او بهترین پدر دنیاست در صورتی که پدر من هیچ اینطور نیست.کولیای متحیر بکلی خود را باخت و با خود گفت: «این چه جور آدمی است. چرا ناراحت میشود؟میخواهند به او کمک بکنند ولی او…»بلی، اگر در قلب کودک شادی باشد اندوه دیگران برای او مجهول است، او مشکل آنها را درک نمی کند و بنظرش ساده میآید. به هر حال او ساشا را به منزل برد.آخر چرا این دو کودک قلبشان جدا از هم است چرا آنها محیط زندگیشان را متفاوت درک می کنند؟ ما آنها را دنبال میکنیم تا راز مکتوم را بگشائیم. ابتدا در آپارتمانی را که کولیا در آن اقامت دارد باز می کنیم، اطاقی بزرگ است، مبلهای ارزان قیمت در اطاق چیده شده و نسخه های چاپی نقاشیها روی دیوار دیده میشود. دو میز تحریر در اطاق قرار دارد.کولیا آنها را با غرور خاصی نشان داده میگوید: «این مال من و آن یکی هم مال پاپاست. او نیز در مدرسۀ شبانه درس میخواند و دیر تر بمنزل میرسد» لکه ای روی فرش چوبی دیده میشود «کولیا آن را نشان داده میگوید: کار من است، دیشب مرکب ریختم، سائیدم ولی پاک نشد. باید با چاقو بتراشم».ساشا با کنجکاوی پرسید:خیلی فحشت دادند؟-    فحش دادند؟ برای چی؟ نه. من خودم به خودم ناسزا گفتم چون من مسئول آن بودم و مجبور شدم که مشغول پاک کردن آن شوم و پدرم فقط توضیح داد که چطور باید لکه را از بین ببرم.«ساشا با تعجب پرسید: فقط همین، فحش ندادند…» او بیاد آورد که در مدرسه هم دوستانش همیشه سعی می کنند مواظب باشند که چیزی را کثیف نکنند و او را از لحاظ تمیزی نمونه و سرمشق قرار میدهند.پس از آن، دو دوست مدل هواپیمائی را که کولیا ساخته بود تماشا میکردند که مادرش از سر کار برگشت. ساشا زن جوان و شادابی را که خیلی شبیه به کولیا بود، دید.او بمحض اینکه آنها را دید گفت: «مهمان داری؟ با خوشرویی به ساشا خوش آمد گفت و دستش را به سوی ساشا دراز کرد و گفت: خیلی خوشحال شدم، خوب بنشین، خجالت نکش تا چند دقیقۀ دیگر شام حاضر میشود!..»ساشا مدتی که آنجا بود هیچ ناراحت نشد که تمام عصر را در خانه مانده است. او با گربه بازی میکرد و به داد و اطوار آن میخندید. او حتی واقعۀ ناگواری را که در مدرسه اتفاق افتاده بود را فراموش کرده بود…آنچه که به نظر ساشا مهم میآمد مادر کولیا بود. او بطور کلی بنظر وی زن عجیبی بود. با کولیا خوب بود، خیلی خوب ناگهان شنید که کولیا رو بمادرش کرده گفت: «ماما. بما بگوئید که…آخر در مدرسه… کولیا در این حال نگاهی به ساشا انداخت دید که ساشا از اینکه موضوع برایش غیر منتظره بوده در جای خود خشکش زده است و اضافه کرد: یکی از بچه ها خانم  معلم را صدا کرد و دیگری … و نیز؟..مادر کولیا با تعجب و هراسان چشمانش را به پسرش دوخت و گفت: «این یک نفر کی بود؟…» کولیا ساکت شد. ساشا ناگهان به آرامی گفت: «این من بودم ماریا پتروونا» ماریاپتروونا (مادر کولیا) مثل اینکه اصلاً پسر خودش است گفت: «ولی تو چطور، پسر جان» «تو چطور… تو تز؟..»«کوهی از اندوه بر قلب ساشا فرود آمد و با خود گفت او هنوز چیزی دربارۀ من نمی داند. نمیداند که من- لاغرترین بچه ها هستم و همه مرا تحقیر می کنند،مخصوصاً دخترها مرا عصبانی می کنند… و اگر او بداند بهیچ وجه اجازه نخواهد داد که کولیا با من دوستی کند… و پدر و مادرم را نیز نمی شناسد…»مکالمه قطع شد. همه ساکت نشستند.ناگهان صدای زنگ در بگوش رسید و متعاقب آن پدر کولیا داخل شد.در حالیکه دستهای یخ کردۀ خود را بهم میمالید، پیش آمد و گفت: «چرا ساکت نشسته اید؟» و بمحض اینکه ساشا را دید گفت: «این کیه، کاندیدای جدید کیهان نوردی؟ خیلی خوب با هم آشنا بشیم…»پدر کولیا ناگهان دل ساشا را برد. او همه اش در جنب و جوش بود، با آنها بازی میکرد، چیزهای شنیدنی برای بچه ها تعریف میکرد.ساشا هنگامی که به خانۀ خودشان میرفت دید که پدر کولیا پیشبند زنانه بسته و با شادی از روی میز بشقابها را جمع میکند و چیزی به زنش میگوید. ساشا در حالیکه آه می کشید با خود گفت: «بلی فهمیدم که پدر و مادر خوب چگونه اند. درست است آنها همین طوراند».در حالیکه از اطاق خارج می شد بدون اینکه خودش ملتفت شود برای اولین باردر زندگیش رو به آنها کرد و گفت: «برای همه چیز از شما متشکرم…» و در راهرو پچ پچ کنان به دوستش میگفت:«میدانی، من دربارۀ این لکه فکر کردم ممکن است فردا با هم پاک کنیم ها؟» در لحن کلامش امید اینکه باز هم او را باین جا دعوت کند وجود داشت.این کودک که محروم از خوشبختی واقعی خانوادگی بود در صدد یافتن خوشبختی در اجتماع مردمی دیگر بود و از اینجاست که در روابط اجتماعی، اغلب تجدید بنای بسیاری از خصوصیات رفتار انسان آغاز میشود.پس از آنکه در آپارتمان کولیا بسته شد، ساشا تنها ماند، تنها با افکار خود، تنها با غم ها و اضطرابهای خود و سپس اندیشید که: باید بخانه بروم. چطور از من استقبال خواهند کرد؟… وبا نمره ایکه امروز در مدرسه گرفتم و در دفتر مشقم منعکس است چه باید کرد؟ فکر نجات بخشی بخاطرش خطور کرد- ممکن است این صفحه را بکنم- نه، می فهمند. پدر دوباره کتکم میزند!..» ساشا نیز در همان محله ایکه کولیا ساکن بود زندگی میکرد و بزودی به در آپارتمان خودشان رسید.از لای در صدای ناموزون آوازی بگوش میرسید، و صدای بهم خوردن استکان ها شنیده میشد.ساشا با خشم، ناسزائی گفت و کلمۀ «باز هم!» را بر زبان راند. آنگاه آرام در حالیکه سعی میکرد توجه آنها را بخود جلب نکند وارد اطاق شد. اطاق خفه و پر از دود بود و بوی شراب به مشام میرسید … همه چیز را مهی از دود فرا گرفته بود … کسانیکه پشت میز نشسته بودند بنظر کاملاً مست میرسیدند. آنها میخواستند آواز بخوانند ولی بجای آواز در واقع صداهای مقطع و گرفته در میآورند… دیگران هم نشسته و همدیگر را در آغوش میکشیدند. حالا دیگر ساشا میدانست که چرا عمو پیتا خاله نادیا را بغل کرده یا زیر بغل وی را میگرفت یا دست به دور گردنش می انداخت یا چرا در زیر میز دست روی پای او میگذاشت…و پدر و مادرش هم در حالیکه شراب، رنگ رخسارشان را سرخ کرده بود عبوس و گرفته می نشستند…آنها توجه زیادی به آمدن ساشا نکردند. تنها پدرش در حالت مستی ناسزا گویان فریاد زد:«این توئی، مزخرف!دفتر مشقت را ببینم!»قلب کودک سرد شد و سرش بدوران افتاد، نه از دود اطاق بلکه از هیجان. او در حالیکه خود را باخته بود به تته پته افتاد و گفت: «مشق ندارم…برای امتحان گرفته اند…». «خوب نگاه کن، اگر تنبلی کنی گوشا تو از بیخ میکنم…»آن لحظۀ تربیتی خوشبختانه برای ساشا به خیر گذشت.ساشا در حالتی میان خواب و بیداری گفتگوهای مهمانان را می شنید که در پشت سر کسی بدگوئی میکنند و یک را نیز مسخره میکنند و به یکی دیگر غبطه میخورند و حسادت میورزند.ولی بعد وقتی مهمانان رفتند، ساشا فحش مستانۀ پدر و هق هق گریۀ آشنای مادر را شنید. او فوراً از روی کاناپه برخاست و بسوی رختخواب پدر و مادر خود دوید. در حالیکه با عصبانیت مشت هایش را گره کرده، در پشت پدر قوی هیکل خود فریاد زد: «نمی توانی مادر را اذیت کنی،! بدمست! بدمست!» و با حالتی اشک آلود تکرار کرد: همه چیز تمام شد. پدر بدون اینکه به حالت آشفته و خستۀ او وقعی بگذارد، با یک حرکت او را بدور انداخت و دوباره قلب ساشا پر از خشم و عداوت و سردی شد.آیا او از زخمی که دست بیرحمانۀ پدر بر قلب وی وارد آورده صرفنظر خواهد کرد؟ شماچه فکر میکنید؟ آیا خواهد توانست به شادی مانند قلب انسان دیگری شاد و خوشبخت باشد؟ساشا در خواب خود را پیروز دید… در خواب دید که او در قلۀ کوهی ایستاده و با تمام نیرویش فریاد میزند: «من هم بهترین پدر و مادر را دارم. باور نمیکنید؟».ما دو خانواده را ملاقات کردیم و با دو پسر بچۀ آنها و با وضع آنها آشنا شدیم. طبیعی است که این دو کودک قابل مقایسه نیستند، مخالف هم اند. بقدری اختلاف دارند که احتیاج به تجزیه و تحلیل ندارد.پدر و مادر کولیا هنگامیکه 16 و 17 ساله بودند در مؤسسه ای که کار میکردند آشنا شدند این دو اکثر اوقات بی کاری را با هم میگذراندند. یعنی با همدیگر یه سینما و موزه و این مکان ها می رفتند؛ تا اینکه عاشق یکدیگر شدند. و آنها از نزدیکی قبل از زمان موعد دوری کردند و به همدیگر احترام میگذاشتند.ماریاپتروونا آن روزها را بیاد میآورد و میگوید: «من به نیکولای (پدر کولیا) افتخار میکنم، او هیچ وقت لیاقت و شایستگی مرا کوچک نپنداشته و توهین نکرده است و هرگز بهانه ای بدست نمیداد تا از دستش عصبانی بشوم، همیشه متواضع و محجوب بود».اما خانواده ساشا چگونه تشکیل شده؟ آنها در کارخانه ای کار می کنند و در مجمع دوستی آنها احترام رعایت نمیشود. پدر ساشا خشن و بی انضباط است و اغلب مشروب میخورد. با مادر ساشا در یک شب نشینی دوستانش آشنا شد و در همان شب با وی رابطۀ نزدیکی بر قرار کرد و ازدواج رسمی آنها  دو سال بعد از تولد پسرشان اتفاق افتاد. از همان روزهای اول زندگی مشترکشان پاول شروع به کتک زدن زنش کرد. پیوسته او را از خانه میراند و او را متهم میکرد با ازدواج با او زندگیش را به هدر داده است.مادر ساشا زنی بی اراده و سبک مغز است و صمیمانه اعتراف میکند که شوهرش را دوست ندارد و از او متنفر است، ولی تصور میکند که فعلاً این زندگی بدین صورت لازم است تا بچه بزرگ شده و او را به پدرش بدهد و در غیر این صورت بدتر میشود. بمحض اینکه ساشا توانست محیط خود را بشناسد رفتار مستانۀ پدرش را مشاهده کرد و از او فحش های رکیک شنید. در نتیجه از پدرش شدیداً متنفر شد. او اغلب در خواب میگریست و از خواب می پرید و فریاد میزد: «نکن، نه، من از تو می ترسم…».ساشا از پدر و مادرش تمام آن چیزهایی که او را تهییج میکرد پنهان مینمود.در مدرسه او با بچه ها، مخصوصاً با دخترها خشونت میکرد و حرکات زشتی از خود نشان میداد و عبارات عامیانۀ بی نزاکت ادا میکرد. در سر یکی از درسها خانم آموزگار از او چند کارت پستال و نقاشی و تصاویر لخت زن و مرد گرفت. بعد به علت این رفتارش در دفترچۀ وی نمرۀ دو داد، خانم معلم برای مجازات شدیدتر وی بدنبال پدرش فرستاد. درین جا ساشا وحشت زده شده نتوانست خود داری کند و فحش داد.



 

نقش خانواده در تربیت اجتماعی

و جنسی کودکان

پدران و مادران
و مربیان و آموزگاران اولیه مسئولیت مهمی را در قبال تشکیل تصورات صحیح و کسب
عادات بجا بگردن دارند. مهم ترین آن مسئولیت ها مربوط به مسئله فراهم ساختن محیط
سالم و روابط صحیح در خانواده است.

زمینۀ اخلاقی تربیت جنسیموازین اخلاقی مجموعه معیارهای پذیرفته شدۀ مردم در اجتماع است. (رفتاری که هنوز به صورت قانون در نیامده است ). روابط اخلاقی ریشه های تاریخی معین و محکمی دارد. این روابط با نظام اجتماعی و اقتصادی اجتماع به صورت مستحکمی مربوط است و به این جهت در طبقات سنی جداگانه تفاوت دارد. بنابراین نسل نوجوان حق ندارد کور کورانه رویۀ جوانان کشورهائی که همه جوانب زندگیشان بستگی به نفع شخصی و سکس دارد تقلید کنند.ضمناً هر دورۀ اجتماعی و اقتصادی یعنی اجتماع اولیه و بردگی و فئودالی و بورژوازی و کاپتالیستی و سوسالیستی، اخلاق و آداب و رسوم مخصوص بخود دارند. آداب و رسوم اجتماعات اولیه در زمینۀ روابط جنسی (مثلاً ازدواج دسته جمعی) نشان دهندۀ سطح اقتصادی کم رشد آنهاست.در دورۀ بردگی زنان، زن تقریباً بهمان صورت برده و مجری فرامین و دستورات شوهر خود مانند سایر بردگان بود. و در عین حال مرد خود را از آزادی خواهشهای نفسانی محروم نمیکرد. در دورۀ فئودالیسم، مالک فئودال، حاکم بر زن و مال و عشق دهقانان مملوک خویش بود. وجود «قانون شب اول» در آن زمان پدیدۀ معمولی بود. مجله آمریکایی «پلین تروس» با استناد به آمار مدیران «خادمان امراض مسری» می نویسد: «امراض مقاربتی در آمریکای جنوبی و دنیای غرب از کنترل پزشکان خارج شده است». وضع دختران و پسران جوانی که به رابطه جنسی فقط به صورت تمتع زود گذر نگاه کنند بهتر از آن نخواهد بود.یو. لیپس «در منشاء اشیاء» (ای. ل. 1954ص259) چند قبیله از قبایل آفریقائی و آمریکای جنوبی را توصیف کرده می نویسد: هم اکنون در آنجا زنان از برهنگی خجالت نمی کشند اما «…اگر آنها را به هنگام غذا خوردن ببینند و یا بدون تکه ای پارچه که بر سرشان می اندازند تماشا کنند بی اندازه خجالت می کشند» بدین ترتیب موازین اخلاقی وعقاید و آداب و رسوم مربوط به نظام اجتماعی جوامع مختلف است که انگیزه های احساس انسانی و رفتار جنسی آنها را تعیین می کنند.و اما وقتی پدر و مادری بدون صمیمیت و دوستی و عشق زندگی می کنند مشکل است بتوانند با اصول اخلاقی به تربیت کودکان بپردازند و مشکل اساسی در این است که تربیت کودکان و مواظبت از آنها به عهدۀ خانواده و پدر و مادر و خواهران و برادران بزرگتر است. تأثیر مساعد خانواده در تشکیل اعتقادات اجتماعی، خصوصیات و شخصیت کودک و نیز تربیت جنسی بر عهدۀ پدران و مادران است که ارادۀ خود را ظاهر ساخته و استعداد خلاقه کودکان را بیدار کنند و آنها را علیه توهمات و پدیده های مختلف و انزواجوئی آماده نمایند؛ مشکلات تربیت کودکان فوق العاده زیاد است. در شوروی (روسیۀ کنونی ) در حدود 80میلیون نفر کودک کمتر از 16 ساله وجود دارد و بهترین وسیلۀ تربیت آنها،دلبستگی متقابل جوانان دختر و پسر و محیط اخلاقی سالم خانواده و عشق و احترام متقابل همسران (پدرارن و مادران)و علاقۀ آنها به کودکان و تربیت آنها و عشق متقابل کودکان نسبت به پدر و مادر و نیز به خواهران و برادران است. بنابراین برای فراهم آوردن محیطی پاک و درک انسانیت باید احساس دوستی و عشق به کار و هم نوع و مدرسه و میهن آموخته شود.

روانشناسی

و

تربیت جنسی

کودکان و نوجوانان

تألیف:

روانشناسی جوانان دختر

و.د.کوچکتف،و.م. لاپیک

(روانشناسان بزرگ شوروی)

ترجمه: محمّد- تقی زادهتربیت
جنسی نوجوانان مسئله پر اهمیتی است. زیرا دنیای روحی جوانان روز به روز
همراه با رشد علمی و اقتصادی و موفقیت های فرهنگی دنیای امروز غنی تر
میشود.احساسات
شهوانی ممکن است در سنین خیلی کم، بسته به بلوغ جنسی و رشد شدت آن ظهور
کند و اشکال ظهور آن اغلب متنوع است. بنابراین تربیت جنسی یکی از مشکل ترین
مسائل تربیتی مطرح میشود. یعنی اصل مسئله، تربیت کودکان برای آینده و
متفکر ساختن  آنها و تلطیف احساسات عمیق انسانی است که بر پایۀ تربیت جنسی
قرار دارد.«آ.
س. ماکارنکو» می گوید که قدرت تسلط بر احساس خود، بر تصورات خود، بر
آرزوهای خود از مهم ترین قدرت هائی است که اهمیت اجتماعی دارد و هنوز
ارزیابی کافی در این مورد به عمل نیامده است.میل
جنسی انسان در طی رشد اجتماعی شخص، به عنوان اساس بیولوژی، به هیچ وجه با
احساس عشق انسانی قابل مقایسه نیست. زیرا آن یکی بیشتر مربوط به طبقات
اجتماعی و تابع دانش و فرهنگ است.«آ.
م. گورکی میگوید: فرهنگ فشاری است بر غریزۀ حیوانی انسان که توسط عقل به
وجود آمده است» ف. شیللر نیز گفتۀ مشابهی دارد که میگوید: «عقل روشن، احساس
اخلاقی را بهتر می سازد و همیشه باید راهنمای دل باشد» در حقیقت انسان
خوشخوی و متمدن واقعاً زیباست. در او همۀ آن چیزهائی که از طبیعت و از تمدن
و فرهنگ به انسان رسیده به  صورتی موزون رو هم آهنگ در میآیند.عادت
بدو نادرست جنسی و رفتار غیر اخلاقی و سعی در مصرف الکل و اطفاء شهوت
پیاپی نه تنها ضعف هدفهای اجتماعی و فرهنگی را به هنگام تربیت نشان می دهد،
بلکه خصوصیات بیولوژی را به صورت تمایلات جنسی که در این دوره افزایش
مییابد معین می سازد.بنابراین
حل ثمر بخش مسائل تربیت جنسی، زمانی امکان دارد که بموازات علل اجتماعی،
عوامل بیولوژیک هم مورد بررسی قرار گیرد مثلاً ای . ای مچینکوف علت اصلی
بیولوژیکی گسترش استمناء را در میان جوانان ناسازگاری طبیعت می داند. در
دورۀ هیپرسکسی (تمایل شدید به اطفاء شهوت) جوانی هنگامی که  تمایل جنسی
بشدت توسعه مییابد و هنوز قادر به ایستادگی در برابر تمایلات باطنی نیست
راه استفاده از تنهائی (نام دیگر استمناء است) را بر می گزینند.اگر
جوانی مدت مدیدی تحریکات جنسی شدیدی را تحمل کند ولی از اطفاءِ شهوت
جلوگیری کند ممکن است مابین جریانات تحریکات جنسی و جلوگیری اجباری از
اطفاء آن «لطمۀ روحی» وارد شود.خشونت
و تند خویی، عصبانیت، بی حوصلگی،لج بازی بیهوده را باید جزو اولین نشانه
های اختلالات عصبی بشمار آورد که بدنبال آن می تواند عادت نادرست جنسی و در
برخی موارد رفتار خلاف اخلاق ظهور کند.در
جریان تربیت جنسی باید به خردسالان اساس اطلاعات بهداشت جنسی و عمومی را
یاد داد و از نتایج اخلاقی و فیزیکی اطفاء بیش از موعد تمایلات جنسی و
امکان ابتلا به امراض مقاربتی و تأمین مجموعه تدابیر لازم و ایجاد موانع
اعتیاد نسبت به استعمال الکل، سیگار، استمناء و سایر گرایش های جنسی آگاه
ساخت؛ و نیز والدین باید به کودکانشان توضیح دهند که علاقه مندی و خاطر
خواهی هنوز نشانۀ دوست داشتن نیست. عشق مستلزم گذشت زمان است ولی علاقه و
دلبستگی و حتی محبت و چنین موضوعهایی که در آنها عوامل اتفاقی برتری دارند
کم دوام است. حکیمان گفته اند: جدائی عشاق مانند شعله در مقابل باد است که
زود خاموش می شود و سخت شعله می گیرد.مداخلۀ
ناشیانۀ معلم در جهان تأثیر جنسی دانش آموزان، می تواند نتیجۀ نامطلوبی
بجای گذارد. مثلاً گفتگوی معلم، مربی، پزشک دربارۀ پاتولوژی عادات جنسی با
گروه پسر بچه ها یا دختر بچه ها   این خطر را بدنبال دارد که بسیاری از
کودکان با شنیدن چنین مکالماتی چون اولین بار آنها را می شنوند میخواهند
آنچه که شنیده اند به بوتۀ آزمایش نهند. به این جهت باید خصوصیت خیالی
کودکان را قبلاً در نظر بگیرند و تأثیر پذیری و قابل انعطاف بودن زیاده از
حد آنان را پیش بینی کنند.

رفتار با نوجوان دختر به اندازه این که خودتان در همان موقعیت یک نوجوان باشید، سخت خواهد بود. دختران نوجوان امروز بیش تر از نسل‌های گذشته، با طیف وسیعی از عامل‌های استرس زا روبرو می‌شوند و این موضوع باعث می‌شود تا آن‌ها در معرض خطرات جدی همانند آسیب خود، سوءمصرف مواد، اختلالات مصرف غذایی، اضطراب و افسردگی باشند. والدین در سراسر دنیا با مشکلاتی نظیر این‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند و سعی دارند تا پاسخ مناسبی به رفتارهای چالش برانگیز دختران نوجوانشان داشته باشند.

تغییرات روزمره‌ی رفتاری آن‌ها و عدم علاقه به ارتباط کلامی با والدین به مشکلات آن‌ها دامن خواهد زد. شما به عنوان یک پدر و مادر موظف هستید بایدها و نبایدهای رفتار با فرزندان خود را بدانید و در مورد رفتار با نوجوان دختر و پسر آگاهی داشته باشید.

همه‌ی دختران نوجوان  با بی احترامی برخورد نمی‌کنند، اما باید بدانید که این رفتارها جزیی طبیعی از فرایند نوجوانی است. قسمتی از این قضیه به این دلیل است که دختر نوجوان شما در حال یادگیری است و سعی دارد ایده‌ها و نظرات مستقل خود را  امتحان کند. باید بدانید استقلال بخش مهمی از رشد بوده و نشان از این دارد که نوجوان شما در تلاش برای پذیرش مسئولیت بیشتر است. ولی همچنان در حال یادگیری کنترل چگونگی برخورد با این نظرات مختلف است.

همچنین تغییرات سریع خلق و خوی آن‌ها ممکن است شما را کلافه کند. دختر نوجوان شما همیشه توانایی کنترل کردن این تغییرات حسی را به عوامل بیرونی پیش بینی نشده نخواهد داشت. در نتیجه، این عدم توانایی ممکن است منجر به حساسیت بیش از اندازه بشود و به ناراحتی و تنش تبدیل شود. در بعضی موارد این نوع رفتار از دختر نوجوان شما نشانه‌ی این است که او تخت فشار و استرس در مورد موضوعی خاص است. دختران نوجوان نسبت به سال‌های قبلی زندگیشان احساسات عمیق‌تر و درک بیشتری از موضوعات خواهند داشت و به تدریج به مسائلی فکر خواهند کرد که پیش‌تر هیچ توجهی به آن موضوعات نداشته‌اند. باید بدانید این تغییر به تفکر عمیق‌تر نیز جزیی از روند نوجوانی است.

اما سوال اصلی این است که رفتار با نوجوان دختر باید چگونه باشد؟روانشناسی جوانان دختر

فراموش نکنید که شما خودتان هم روزی این دوران و فراز و نشیب‌ها را داشته‌اید.

فول فکر امکان استفاده از مشاوره روانشناسی بصورت آنلاین و با استفاده از روانشناسان باتجربه فراهم کرده. شما می توانید از طریق گفتگوی متنی و صوتی با مشاوران ارتباط برقرار نمایید.

نويسندگان فول‌فکر، جمعي از مشاوران روانشناسي مي باشند. شما مي توانيد با ورود بصورت ناشناس مشاوره آنلاين بگيريد.

سلام.دخترم ۱۳سالشه بسیارگستاخ وپرخاشگرشده.اصلابه حرف گوش نمیده.فکروذکرش همش گوشی ودنیای مجازی.البته منوپدرش ازهمدیگه جداشدیم.

ما که جدا نشدیم وضعمون از شما بدتره تحقیق کردم میگن تو این سن هورمونها دختر را تهدید میکنن و ممکنه دایم راه رو اشتباه بره باید خیلی حرفه ای عمل کرد و از سن و سال بحران تا زمان ازدواج همراهی و کمکش کرد

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

شما می توانید بصورت آنلاین با روانشناسان فول فکر گفت و گو کنید

CopyRight &copy 2018, Fullfekr. All Rights Reserved For Fullfekr

مشاوره شغل نیست عشق است

            كارشناس روانشناسی هستم و با توجه به احساس نياز جوانان

  و با توجه به اینکه حق الزحمه مشاوره حضوری بالاست و متاسفانه خدمات روانشناختی در کشور ما بیمه نمی باشد تصميم گرفتم در وبلاگ مشاوره رایگان در زمينه جوانان و مشاوره ازدواج،و خانواده داير نمايم

            در صورت نياز سوال خود را ترجیحاً ایمیل و یا درقسمت نظرخواهی بنویسید.

روانشناسی جوانان دختر

تذکر 1: لطفا قبل از عنوان مشکل بیوگرافی(سن،میزان تحصیلات،محل سکونت،شرح کامل مشکل) را  فارسی بنویسید. درغیر این صورت امکان بررسی نیست.

تذکر 2 : لطفا فقط مسایل ضروری ذکر شود،بنابر کمبود وقت صرفا مسایل حاد پاسخ داده میشود.

تذکر 3 : با توجه به  نظریه های روانشناسی  خدمات مشاوره حضوری وچهره به چهره  میباشد  در این وبلاگ چون  خدمات به صورت پرسش وپاسخ می باشد درصورت نگرفتن نتیجه مطلوب حضورا” به مشاور یا روانشناس مراجعه  نمایید.

 به جز پستهای اول بقیه را هم مطالعه نمایید؛ لطفا!

اینجا همه چی؟؟؟ به نظرات بستگی داره

وبسا چیزی را دوست داشته باشید که به زیان شماست…

و خدا به مصالح امور داناست

و شما نمیدانید…

“بقره -۲۱۶”

این سوالی است که ذهن خیلی از ما را به خود مشغول کرده است. از کجا باید بفهمیم که آیا این رابطه هم مثل خیلی از روابط دیگر که شروع خوبی داشته اند اما در نهایت منجر به شکست شدند، به جدایی ختم می شود یا نه؟

مردان سوءاستفاده گر معمولاً خودشان قربانیان نوعی سوءاستفاده هستند.نشانه
های مرد سوءاستفاده گر میتواند سوءاستفاده احساسی،کلامی،فیزیکی یا
جنسی باشد.معمولاً مردانی که سوءاستفاده احساسی میکنند سوءاستفاده کلامی
یا ترکیبی از سایر انواع سوءاستفاده ها را نیز مرتکب میشوند. نشانه های
چنین مردانی معمولاً اگر دقت کنید، زیاد سوال کنید و درمورد گذشته او بررسی
کنید، بعد از چند قرار ملاقات اول دیده میشود..

اهالی مریخ و ونوس بر آن شدند که به زمین سفر کنند. عشق میان اهالی ونوس و مریخ عشقی شگفت انگیز و زیبا بود اما تحت تاثیر زمین قرار گرفتند. آنها فراموش کرده بودند که از دو سیاره متفاوتند و قرار است با هم تفاوت داشته باشند. از آن هنگام به بعد زنان و مردان با یکدیگر اختلاف داشته اند.

به دلیل همین از یاد بردن همین حقیقت مهم انتظار داریم که جنس مخالف آنگونه که ما احساس میکنیم احساس نمایند،آنچه را که ما میپسندیم، بپسندند. فکر میکنیم همانند ما باید بیاندیشد و به گونه ای به ما عشق بورزد و رفتار کند و واکنش نشان دهد که ما در هنگام عشق ورزی آن واکنش را از خود بروز میدهیم.

از این رو روابط ما همراه با کشمکش و درگیری است. تشخیص و توجه به این تفاوتها به گونه ای چشمگیر موجب کاهش اختلاف خواهد شد.

فرهنگ صحیح ازدواج

در این وبلاگ حرفهایم را مینویسم،یک نفر هم بیدار شود کافیست

این مطلب را در وبلاگم مینویسم چون تعداد شما برای مشاوره قبل از ازدواج زیاد بود. روی صحبتم با شما دختر خانم و آقا پسریست که به دنبال همسر آینده هستید. اینکه چنین هدف زیبایی دارید عالی و قابل تحسین است و به شما تبریک میگویم. اما برای انتخاب شریک زندگیتان چند مساله را باید در نظر بگیرید.و  یکی از مهمترین نکاتی که میخواهم بیان کنم این است:

شناخت، شناخت و شناخت 

  اما چه شناختی؟ در شناخت یک نکته ظریف اما بسیار مهم نهفته است که شاه کلید خوشبختی ماست ولی خیلیها از آن غافلند و اشتباه ظریفی انجام میدهند که بعدها آن اشتباه خودش را همچون غولی نشان میدهد : اینکه طرف مقابل مثلا دختر خوبیست و یا بد.  و حتی خانواده او خوب و یا بد هستند مفهومی ندارد و معیار و ملاک درستی برای انتخاب نیست.   زمانه  عوض شده پس قانونهای آن هم عوض خواهد شد. اینکه خانواده ما فرد مقابل و خانواده اش را بپسندند و از دید همه خوب به نظر برسند و یا به نام خوبی معرفی شوند اصلا صحیح نیست. خوب و بد بودن به تفسیر و دیدگاه ما از زاویه ای که مشاهده میکنیم بستگی دارد. به عبارت عامیانه تر خوب و بد بودن سلیقه ایست. یعنی بنا بر سلیقه مورد پسند ما یک فرد خوب و یا بد تشخیص داده میشود. مثلا از نظر من مقتصد بودن خساست است، و از نظر شما فرد مقتصد فردی آینده نگر میباشد و بالعکس از دید من دخل و خرج زیاد دست و دلبازیست و از دید دیگری ولخرج بودن محسوب شود. و یا بدون حجاب بودن از دید فردی نشانه متجدد بودن و از دید دیگری لااوبالی بودن برداشت خواهد شد. شخصی سکوت و کم حرفی را نشانه عقل میداند ولی شخص دوم به منزله منزوی بودن و اجتماعی نبودن افراد تلقی کند. پس طرز فکر ما و نوع نگرشی که از کودکی آموختیم خوب و یا بد بودن را در ذهن ما میسازد.

در نتیجه اگر راجع به فردی تحقیق و بررسی از دیگران کردید و پاسخها به صورت زیر بود اصلا معیار صحیحی را انتخاب نکرده، و باید دست نگه دارید و به آن اکتفا نکنید:  “آدمهای خوبین”.. “میگن خانوادشون خوبه”… “خیلی بد هستند”

اما نکته واقعی اینجاست: مهم شباهت هدف و مسیر زندگی ست. یعنی شباهت کلی داشتن در طرز فکر و اعتقادها و عقاید، رفتارها و اهداف. در نتیجه اول باید مسیرهایی که در طول زندگی مشترک طی خواهید کرد را مشخص کنید.

به طور مثال اگر شما در خیابان منتظر تاکسی هستید مسلما باید تاکسی را انتخاب کنید که با مقصد شما هماهنگ و هم مسیر باشد. این در صورتیست که اگر مسیرمان را هماهنگ نکنیم به طور حتم در وسط راه باید پیاده شویم و چه بسا راه خود را گم و یا اضافه کنیم. مشاهده میکنید که در اینجا خوب و بد بودن راننده به حال ما هیچ تاثیری نداشته بلکه مسیرهای ما متفاوت شد و مسافری که با وی هم مسیر بوده  به مقصدش خواهد رسید.

در ازدواج نیز این نکته بسیار ضروری و ملموس و قابل تفکر است. یک دوره نامزدی حتما باید بنا بر شرایط در نظر گرفته شود تا کمی بیشتر این ظرایف مهم دیده شود. امید آنکه با انتخاب صحیح گامهای بزرگی در خوشبختی خود و همسر برداریم تا آینده،جامعه و فرزندان بهتری نیز داشته باشیم.

فرمودند: شما که دعای فرج را نمی خوانید! شمادعای سلامتی من را می خوانید (یعنی اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن)شما باید دعای(الهی عظم البلا) را زیاد بخوانید امام زمان و سید بن طاووس صفحه238.نجم الثاقب صفحه 480

دعای «اللهم کن لولیک» دعای سلامتی امام زمان(عج)هست
نه دعای فرج که متأسفانه به اشتباه رایج تبدیل شده و به این دعا گفته می
شود دعای فرج ، یکی از اولیاء الهی می فرمود این هم یکی از حربه های
موذیانه ی شیطان رجیم هست که این دعا به نام فرج خوانده شود تا شیعیان کمتر
دعای فرج واقعی را بخوانند و در فرج و آمدن حضرت ولی عصر (عج) تعجیل نگردد .

زیبا نیست تصویر سیاه پوستی گرسنه،پُستمان باشد، که بگوییم انسان دوستیم

این زیباست که:

 به فردی که امروز ازخود ِ ما یاری خواست بی بهانه کمک کنیم.روانشناسی جوانان دختر

زیبا نیست تصویری ازاعتراض به آلودگی هوا پُست ما باشد

این زیباست که:

 مسیرهای کوتاه را خود،پیاده برویم و از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنیم.

زیبا نیست با اشعار و تصاویر غمناک و اعتراضی  وبلاگمان را پربیننده کنیم

این زیباست که:

 با عکسی، پیامی، یا کلامی، عمق غم کسی را کم کنیم.

راهکارهای بخشیدن دیگران

در این مقاله با دلایل لزوم بخشیدن دیگران و تاثیر آن بر سلامت فرد و نیز راهکارهایی در این راستا آشنا می شوید.

گاهی
اتفاق می افتد که وقتی با خود خلوت می کنیم یا برای ناکامیهای زندگیمان به
دنبال مقصری هستیم، به یاد می آوریم که از کس یا کسانی بسیار رنجیده ایم و
این رنجیدن همچون کوهی بر دوش ما حمل می شود. در این حالت همواره فشار عمل
و تصمیم دیگری را بر خود و زندگیمان حس می کنیم. گاهی این نبخشیدن همچون
سنگهایی هستند که بر سر راه پیشرفت ما قرار گرفته اند و امکان رهایی از
شرایط نامطلوب را از ما گرفته اند. رنجی که با نبخشیدن دیگری متحمل می شویم
همواره قلب ما را می فشارد در حالیکه در بیشتر موارد فردی که ما را آزرده
حتی از رنجش ما خبر نیز ندارد. این رنجش باعث می شود همواره تحت کنترل
گذشته و فرد رنجاننده باشیم و شادی های زندگیمان کدر شود. در حالیکه اگر می
توانستیم واقعا طرف مقابل را ببخشیم آرامش واقعی را در زندگیمان احساس می
کردیم و در حقیقت لطف بزرگی به خودمان کرده بودیم.

● چرا بخشیدن سخت است؟

دختر خانم،اگر قصد ازدواج داريد از اين مردان 8 گانه پرهيز كنيد

نوع 1: مرداني متعلق به خويشاوندان خود

شوهري كه فقط به اقوام و خويشان
خودش تعلق دارد از جمله شوهرانی است كه ابداً به درد شما نميخورد. چون
اين گونه مردان اصلاً به شما متعلق نيستند و دردانه هاي عزيز كرده ی
پدر و مادر خود هستند كه مي خواهند هميشه كنار آنها باشند . پس چه وقت
مي‏تواند به شما رسيدگي كند، چه وقت فرصت حرف زدن با شما را دارد؟ سرپرست
انيستيتو راهنمايي ازدواج اعتقاد دارد كه زندگي با اين نوع مردان، همواره
اختلاف در منزل به وجود مي آورد و حرف‏هاي بي مورد و بي ارزش هميشه در منزل
شما منعكس مي‏شود.

الانه که زنگ بزنه
الانه که پیام بده
الانه که …
و همین روال ادامه پیدا میکنه تا زمانیکه باورت میشه واقعا رفته …

هرجا می بینم نوشته است:((خواستن توانستن است ))اتش میگیرم یعنی نخواست که نشد؟؟؟؟

راه میروم و شهر زیر پاهایم تمام میشود !
تو … هیچ کجا نیستی …

آیا میتوانید آخرین باری را که با یک شخص منفی یا بدقلق
برخورد کردید به یاد بیاورید؟ یا آخرین باری را که شخصی به منظور آزارتان
به شما حرفی زد؟ چگونه با آن کنار آمدید؟ نتیجه چه شد؟

هر
گونه که زندگی کنیم گاهی اوقات با افراد منفی روبرو میشویم که با نظرات ما
مخالف هستند، کسانی که به ما بی توجهی می کنند و یا مارا دوست ندارند.
میلیاردها انسان روی این کره خاکی زندگی میکنند پس برخورد و تضاد یک حقیقت
زندگی است. این حقیقت دلیل تضادها نیست اما احساسات ما را بر می انگیزد و
احساسات ما همان چیزی است که باعث میشود به غریزه اولیه بقا بازگردیم و عکس
العمل نشان دهیم و برای دفاع از خودمان به مقابله برخیزیم.

 بایدها و نباید ها در روابط دختران و پسران

( پیشنهاد دارم افرادی که در روابطشون ابهام دارند این مطلب رو بخوانند )

  

با بررسی روابط موجود بین دو جنس مذكر و مؤنث در جامعه ما ، می توان دسته
های مختلفی از رفتار را مشاهده كرد  كه هریك از این نوع برخوردها ارتباط
مستقیمی با عوامل تعیین كننده رفتار ، از جمله سطح تحول شخصیت، سطح تحول
هوش،و تراز فرهنگی انسان دارد . دسته های مهم در برخوردهای بین دختر و
پسرعبارتند از:

آیا اطراف‌تان كسانی هستند كه
مشتركات زیادی با شما دارند اما آن‌ها هم تنها به‌عنوان یك دوست روی شما
حساب می‌كنند و تمایلی به ازدواج با شما ندارند؟

دوستان دوره دبیرستان و
دانشگاه‌تان یكی‌یكی سر خانه و زندگی خودشان رفته‌اند و احساس می‌كنید كه
تنها مانده‌اید؟ اگر مدام ذهن‌تان را با این فكر و خیال‌ها پر كرده‌اید،
بهتر است دست بردارید و از مجردی‌‌تان یك بحران پر از غصه نسازید.

شاید هنوز آمادگی ازدواج ندارید
و نتوانسته‌اید آنطور كه باید برای ساختن یك زندگی مشترك آماده شوید.
ازدواج كردن موضوعی نیست كه بتوان برایش الگو و راه حل ارائه كرد اما شاید
با خواندن مراحل زیر بتوانید برای ازدواج‌تان آماده‌تر شوید و دست از این
نگرانی‌ها هم بردارید.

  داشتن  رابطه موفق  با همسر اتفاقی  نیست !!

            نیاز به  آموزش  آگاهی  و مهارت   دارد      

   ایکاش همگی  آموزش ببینیم

 به  خواهران عزیزم مطالعه کتاب

  مردان مریخی و زنان ونوسی 

و کتابهای باربارا  دی آنجلیس

و  رازهایی درباره مردان

که در همه کتاب فروشیها یافت میشود  بسیـــــــــــــــار توصیه میکنم

آیا از مشکلات خسته شده اید؟

آیا احساس بیماری و درماندگی  دارید؟

آیا از  تنهایی به تنگ آمده اید؟ آیا تحملّتان کم شده؟

دلیل محرومیت خود شمایید, زیرا برای آمدنش دعا نکردید….

او خواهد آمد اگر  دعا کنید

اینم از فامیل ما

وارد هر وبلاگی میشم همش متنهای شکست عشقی, عکسهای تنهایی, خیانت, رگ تیغ زده و خون آلود, اشک, یا یه نفر که توی دود و حباب و بارون نشسته و چشم به یه جای دور دوخته .. 

میدونی چی بیشتر خودنمایی میکرد؟ اینکه وبلاگ دخترا توی این زمینه بیشتر بود.. یک سری هم که وبلاگی ندارن تا حرفاشون رو جایی بگن و کسی نیست بشینه پای حرفهاشون..

توی این فکر بودم که چرا باید اینجوری باشه؟ همه ی این آدمها توی سنی هستند که باید شادترین و شاداب ترین لحظه های عمرشون رو داشته باشن..

شما میدونید داستان چیه احیاناً ؟! دوست داریم نظراتتون رو بشنویم

( این متن بعداً ادامه خواهد داشت)..

زندگی بازی گرفتن ديگران نيست،که روزی عاشقش باشی و روزی قاتلش

یادمان باشد : وقتی کسی را به خودمان وابسته کردیم

در برابرش مسئولیمدر برابر اشکهایش

شکستن غرورش

لحظه های شکستنش در تنهایی و لحظه های بی قراریش …

و اگر یادمان برود…

در جایی دیگر سرنوشت یادمان خواهد آورد 

و این بار ما خود فراموش خواهیم شد…

خواهرای
گل من اگه میخواین هرگز دچار شکست عشقی نشید و گول نخورید
حتما این مطلب رو  مطالعه کنید.

این پسران هرگز با شما ازدواج نمی کنند!!!

 عده زیادی از
دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های
دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود..

راهکارهایی برای ترک عادات نادرست

عادت‌های
نادرست از جمله بدترین دشمنان زندگی ما هستند چرا که عادت عملی است که
بارها تکرار می‌شود. شاید ما گه‌گاه مرتکب عمل اشتباهی شویم اما عادات
نادرست را مرتبا تکرار می‌کنیم. گاهی یک اشتباه می‌تواند زندگی را نابود
کند. تصور کنید تکرار یک عادت بد چه عواقبی در پی خواهد داشت. مساله‌ای که
کار را دشوارتر می‌کند این است که معمولا ما خودمان متوجه عادت نادرستمان
نیستیم. ما گمان می‌کنیم که به زندگی عادی خود مشغولیم در حالی که
ناآگاهانه عادت‌های نادرستی را تکرار می‌کنیم.

دوست دارید شعله عشق رابطه‌تان را روشن کنید؟

اگر شما هم به‌ تازگی رابطه‌تان بهم خورده است،حتماً بخوانید…

 …گاهی مرا یاد کن ،

 من همانم که اگر ساعتی از من بی خبر بودی

آسمان را به زمین میدوختی….

اشتباهاتی
که برای برگرداندن عشقتان نباید بکنید ،برای انها که ‌تازگی رابطه شان به
هم خورده است ،چگونه عشق سابقم را برگردانم ،اشتباهات بزرگ در روابط ،چگونه
رابطه رابرگردانم ،توصیه ای مهم به دختر و پسر های جوان ،چرا زن و مردها
بطور مداوم همدیگر را آزمایش می‌کنند؟

آسیبهای
تفکرات منفی و هاله های انرژی

به همراه یه عالمه انرژی مثبت برای همه
تحقیقات در مهندسی بیوشیمی نشان میدهد که مغز انسان ماده ای را ترشح می کند بنام اندروفین.(مورفین طبیعی بدن)
کسانی که بر ذهن آنها تفکرات منفی حاکم است اندروفینی که از مغزشان ترشح می شود
بیماری زاست و کسانی که ذهن مثبت دارند اندروفین آنها شفا بخش است: یک ماده با دو
خاصیت!امروزه از نظر علمی ثابت شده که هیچ
چیزی نیست که از خودش هاله انرژی ساطع نکند.
قانون “دوبروی ” می گوید:”هر ذره ای از خود انرژی به همراه
دارد”. حتی با دوربینهای مخصوص از این انرژی ها عکس تهیه کرده اند.

هاله های انرژی با فرکانس مغز و تفکر
انسان مرتبط هستند..

این 4 مورد از موارد مهم برای این امر به شمار می رود: 

اعتماد به نفس پایین:زنهایی که اعتماد به نفس پایین دارند مرد ها را فراری می دهند. مرد ها جذب
زنهایی که مشکلات زیادی دارند نمی شوند. مرد ها علاقه دارند در اطراف
زنهایی باشند که کمترین دردسر را درست می کنند. مردها دوست ندارند در کنار
کسی باشند که مدام در حال گریه کردن است. همچنین متنفرند در کنار زنانی
باشند که مدام دیگران را برای اشتباهات سرزنش می کنند به جای آنکه در صدد
رفع آن مشکل بر می آیند.


۵) شمارت رو بگو من سرتا پا گوشم

جالبه!! پسرا اينقدر  رانندگي خانوما رو مسخره میکنن

بعد هر روز چند تاشون رو میبینی کنار یه ماشین تصادفی دارن میزنن تو سر خودشون

     ميگن:واااي…بابامو چيكار كنم…..!


روشهای کمک به افراد افسرده

قانون شماره یک:

چه یک گیاه باشد، چه حیوان و چه انسان، اگر زنده باشد، با مهر و محبت شما شانس بیشتری برای پیشرفت و کامیابی دارد…

قانون شماره دو:

تنهایی کشنده است. لازم نیست حرف من را باور کنید، فقط کافی است آمار مرگ و میر کودکانی که در یتیم خانه هستند را با آنهایی که در خانه و با خانواده بزرگ می شوند مقایسه کنید. یا مرگ و میر سالمندان بیماری که در خانه پرستاری می شوند و آنهایی که در خانه سالمندان.

روانشناسی جوانان دختر
روانشناسی جوانان دختر
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *