روانشناسی زندگی زناشویی

 
helpkade
روانشناسی زندگی زناشویی
روانشناسی زندگی زناشویی



 

 

 

روانشناسی زندگی زناشویی

 

1- تلويزيون

 

تلويزيون قاتل عشق است. در اين مورد هيچ شكي نداشته باشيد! حتی کاملا توصیه می شود که شام خوردن جلوي تلويزيون را قدغن كنيد. هر شب غذا خوردن جلوي تلويزيون به همراه گويندگان نمي‌گذارد حواستان به همسرتان و فرزندانتان باشد، از آن گذشته آن‌قدر جلوي تلويزيون به تماشاي فيلم مشغول بوده‌ايد كه وقتي به رختخواب مي‌رويد‌، حتي ديگر وقت نداريد با هم حرف بزنيد و از حال يكديگر باخبر شويد. تنها چاره كار اين است كه اين دشمن را از زندگي عاشقانه بيرون بيندازيد! براي آنكه در اين كار زياد سخت‌گيري نكرده باشيد‌، مي‌توانيد موافقت كنيد كه در هفته‌، بعضی از شب ها تلويزيون خاموش باشد. البته فراموش نکنید که تلوزیون در رابطه ی میان والدین و فرزندان نیز بعضا نقش های مخرب زیادی دارد.

 

 

2- خانه‌نشيني

 

ممکن است به خاطر تلويزيون و يا بنا به دلايلي، ديگر بيرون نروید! البته حتما لازم نیست که رستوران های آنچنانی بروید و یا از همسرتان چنین انتظاری را داشته باشید. چرا که به هر حال اصل قضیه این است که شما اوقاتی را با هم و به بهترین شکل سپری کنید. حالا می توانید غذایی که در منزل تهیه کرده اید را به پارک ببرید و یا اینکه اگر می توانید به رستورانی که در آن خاطره های خوشی داشته اید، بروید. فراموش نکنید که نباید با هزینه تراشی های بی مورد، به گونه ای متحمل هزینه بشوید که دیگر نخواهید به رستوران بروید. اگر هم به سینما علاقه دارید و از آن لذت می برید، می توانید با تفاهم بر روی فیلم خاصی، از تماشای آن لذت ببرید. فراموش نکنید که صله ی رحم را همواره در برنامه های خودتان بگنجانید. مبادا طوری رفتار کنید که ببینید ديگر از گردش‌هاي دونفره و شب‌نشيني‌هاي رمانتيك خبري نيست! بايد دوباره آن حال و هوا را به‌دست‌آوريد و به اتفاق يكديگر از خانه بيرون بزنيد! حالا كه به تازگي از شر تلويزيون خلاص شده‌ايد، سعی کنید که توجه به همسرتان، تلوزیون جدید شما باشد!

 

 

3- ساعات اضافي

 

ديگر دير از سر كار به خانه برنگرديد! نه تنها براي خودتان وقت نداريد بلكه علاوه بر آن خستگي و عصبانيت‌تان را با خود به خانه مي‌آوريد‌ كه حقيقتا هیچ کار خوشايندي براي فرزندان وهمسرتان نيست! تنها كافي‌است كه كار، تمام زندگيتان را به‌خود مشغول كند، به سرعت تنها موضوعي مي‌شود كه از آن در خانه حرف مي‌زنيد. بس كنيد! سعي كنيد به حد كافي زود به خانه برگرديد تا قبل از شام كمي وقت براي خودتان و يا با هم بودن داشته باشيد. به شرطي که طبق همان اصل اول، در اين مدت جلوي تلويزيون ولو نشويد! و خصوصا براي آنكه توجه بيشتري به يكديگر داشته باشيد، هر ازگاهي كار را از ياد ببريد. به عنوان مثال می توانید تصور کنید که هر گاه به خانه بر می گردید، همانطور که جوراب های خودتان را از پایتان خارج می کنید، تمام مسائل فکری بیرون از خانه تان را هم از ذهنتان خارج کرده و آن ها را درون جوراب هایتان بریزید.

 

 

4- رسيدگي به وضع ظاهر

 

فكر نكنيد چون ديگر زن و شوهر هستيد و چندين سال از زندگي مشتركتان مي‌گذرد، بايد نسبت به وضع ظاهرتان بي‌خيال شويد! چرا که در روایات اسلامی هم نسبت به این که هر کدام از زن و شوهر خودش را برای همسرش آراسته کند، تاکیدات و سفارشات بسیار فراوانی وجود دارد. پس بهتر است که دست از شوریدگی و نا‌مرتب بودن برداريد، موهايتان را ژوليده و درهم رها نكنيد، از ريخت‌و‌پاش‌كردن در خانه خودداري كنيد و به‌خودتان برسيد! همسرتان مطمئنا شما را همانگونه كه هستيد دوست دارد، با اين‌حال چرا سعي نمي‌كنيد خود را به بهترين شكل نشان دهيد؟ به اين ترتيب به او نشان مي‌دهيد كه حضور او و تاثيري كه بر او مي‌گذاريد برايتان مهم است!

 

 

5- بي‌توجهي

 

يكي ديگر از دشمنان بزرگ زن و شوهرها‌، بي‌توجهي است. در اينجا منظور از توجه كردن گل خريدن و يا هديه دادن نيست بلكه تنها نگاه كردن به همسرتان است که گاهی می تواند خیلی بیشتر از آنچه که تصور می کنید، تاثیر خوبی در زندگی تان بگذارد. زماني‌كه همسرتان آرايشگاه رفته و يا كت جديدي خريده است به او توجه نشان دهيد؛ به‌خصوص زماني ‌كه او را شيك و زيبا مي‌بينيد و يا وقتي‌ كه او با تعريف‌هاي بجا و مناسبش شما را تحت‌تأثير قرار مي‌دهد، از او تعريف كنيد. زيرا تعريف و تمجيد‌ها هميشه خوشايند هستند‌، اما تنها زماني‌كه درست و بجا به‌كار برده شوند.

 

 

6- حسادت مفرط

 

دست از پاييدن و سين‌جين كردن همسرتان برداريد زيرا زندگي مشترك براساس اعتمادي دو جانبه بنا مي‌شود. شك و بدگماني‌هاي بيش از حد شما‌، در نهايت او را به ستوه آورده و به سمت فرد ديگري هل مي‌دهد! پس مواظب باشید که با دست خودتان، عشقتان را نابود نکنید.

 

 

7- خانواده همسر

 

نه، مطمئنا تمام خانواده‌هاي همسر آنگونه كه در فيلم‌ها به‌صورت منفي نشان داده مي‌شوند، نيستند. پس سعی کنید که از تلقین منقی به ذهنتان کاملا دوری کنید و این باور را در خودتان تقویت کنید که تفاهم بين همسر و خانواده شما اغلب مي‌تواند گرم و صميمانه باشد. اما نكته مهم آن است كه بدانيد زماني‌كه اين تفاهم به حد كافي وجود دارد‌، چيزي را به همسرتان تحميل نكنيد. چنانچه احساس مي‌كنيد كه همسرتان از رفت‌وآمد‌هاي آخر هفته كم‌كم خسته مي‌شود به او اصرار نكنيد آخر هر هفته براي ناهار با خانواده شما باشد و البته اين قاعده در مورد ميهماني‌هاي همكاران و دوستان قديمي نيز صدق مي‌كند.

 

روانشناسی زندگی زناشویی

 

8- نبود برنامه

 

تشكيل خانواده به معناي گذراندن زندگي بدون در نظر‌گرفتن آينده نيست. شما بايد به اتفاق هم آينده‌تان را بسازيد. از برنامه‌هاي كوتاه‌مدت (مكاني كه تعطيلات را در آنجا مي‌گذرانيد، خريد اتومبيل و…) گرفته تا برنامه‌هاي بزرگ‌تر (بچه‌دار شدن، عازم شهر ديگري شدن و…) بي‌درنگ در مورد آينده‌تان و اينكه چگونه با آن روبه‌رو مي‌شويد فكر كنيد. اين عمل روابط شما را منسجم‌تر و شور و شوق پيش‌روي در زندگي را در شما شعله ور مي‌كند!

 

 

9- سكوت

 

مطئنا عدم‌گفت‌وگو براي زندگي زناشويي مضر است. اين امر بنا به دلايل مختلف اغلب ناشي از كمبود وقت و يا بي‌توجهي زن و مرد نسبت به يكديگر است كه در بالا از آنها نام برده‌ايم. با اين‌حال، معمولا گفت‌وگو ميان زن و مرد صورت مي‌گيرد، اما هيچ‌يك از طرفين به حرف‌هاي يكديگر گوش نمي‌دهند… در اين حالت، موضوعي را با هم مطرح كنيد و سعي كنيد حقيقتا حرف طرف مقابل‌تان را بفهميد. درصورت نياز، بي‌درنگ از يك روان‌درمانگر كمك بگيريد. البته ناگفته نماند که متاسفانه بعضی از زن و شوهرها، حرف هایی می زنند که اگر سکوت کنند و آن ها را نگویند، بسیار برای آن ها بهتر است… پس حالا تصمیم و تشخیص آن که چگونه سکوت زندگی را بشکنید، با خودتان است.

منبع:forum.mihandownload.com

دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج

متفاوت از رقیبان شغلیتان جلوه کنید

کاملا رایگان مشاوره بگیر!

کاندوم متناسب با نیازت رو اینجا پیداکن

ارسال محرمانه محصولات جنسی

رفع‌دعاوی‌ملکی/کوتاهترین زمان،کمترین هزینه

پاسخ سوالات زناشویی‌ را تلفنی دریافت کنید

درخواست وکیل طلاق و مشاوره تلفنی رایگان

راهنمای انتخاب و خرید محصولات زناشویی

اگر شما هم مشکل ملکی دارید تماس بگیرید

تجربه روابط جنسی لذتبخش و ایمن

جهت درج تبلیغات رایگان کلیک کن

مشاوره تلفنی طلاق

بازگشت به زندگی بعد از یک بحران سخت روحی

ارسال فوری و محرمانه انواع کاندوم

Makan Inc.‎| All Rights Reserved – © 2013 – 2020



با پاسخ دادن به این پرسشها، درخواهید یافت که اعتقادات و باورهای بنیادی تان در رابطه با یک ارتباط عمیق و ریشه دار چیست. هنگام پاسخ دادن به این پرسشها، اولین فکری که به ذهن تان می رسد، در نظر بگیرید و براساس آن به این سؤالات پاسخ دهید:۱ـ به نظر شما، بهترین شیوه برای این که اطمینان یابید که طرف مقابل تان کاملاً برازنده و مناسب حال شما است. چیست؟الف ـ این که خواسته ها و سلایق تان در زندگی، عیناً مثل هم هستند.ب ـ این که شما در این ارتباط، همیشه شاد و راضی هستید و هیچ اختلاف نظر و مشکلی بین تان وجود ندارد.ج ـ این که به اتفاق هم با مشکلات مواجه می شوید و مبارزه می کنید و روز به روز بیشتر به یکدیگر نزدیک می شوید.د ـ این که والدین و خانواده تان، او را تأیید می کنند. ۲ـ به نظر شما. زوج ها از چه طریق قادرند به بهترین نحو، مشکلات و مسایل مهم زندگی مشترکشان را حل و برطرف کنند؟الف ـ این که ابتدا مشخص کنند که چه کسی در اشتباه است و حق با کدام یک است.ب ـ حتی درصورتی ناراحتی و نارضایتی شدید، بایستی مدام و همواره در مورد آنها با یکدیگر صحبت و تبادل نظر کنند.ج ـ آنها را به حال خود رها کنند و منتظر بمانند تا اوضاع خود به خود بهبود یابد.د ـ تمام حواس و توجه خود را روی آنها متمرکز کنند و گوش دل و جان به حرف ها و پیشنهادهای یکدیگر بدهند. ۳ـ واژه ماه عسل دوره و مرحله ای از زندگی مشترک زوج ها محسوب می شود که:الف ـ باعث می شود اطمینان پیدا کنیم که همسرمان کاملاً برازنده و مناسب حال ما است.ب ـ فرصتی در اختیارمان قرار می دهد تا دریابیم که آینده زندگی مشترکمان به چه شکلی پیش خواهد رفت.ج ـ تا حدی مسخره و بچه گانه است و نمی توانیم طی آن دوره زندگی طبیعی خودمان را ادامه دهیم.د ـ اگر واقعاً همسرمان نیمه گمشده و برازنده ما باشد، این دوره می تواند تا ابد به همان شکل ادامه داشته باشد.۴ـ درزندگی مشترک زوجها، ممکن است تفاوت ها، اختلاف نظرها و مشکلاتی قد علم کنند. این ها:الف ـ نمایانگر و علامتی دال بر این حقیقت هستند که لازم است تغییر و تحولاتی در همسرتان به وجود آورید.ب ـ دلایل و عللی هستند که باعث می شوند گذشت و سازش خود را به یکدیگر نشان دهید و در جهت بهبود ارتباطتان بیشتر بکوشید.ج ـ به منزله علایم هشدار دهنده ای هستند که ثابت می کنند همسرتان مناسب حال و برازنده شما نیست و به دردتان نمی خورد.د ـ به منزله علایم و نشانه هایی هستند که به ما می گویند زمان آن فرا رسیده است که چیزهایی جدیدی یاد بگیریم و به مرحله رشد و شکوفایی دست پیدا کنیم.۵ـ زوجهایی که همیشه رضایت خاطر، خرسندی، خشنودی و شادمانی شان را با یکدیگر تقسیم می کنند با زوجهایی متفاوت هستند که دائماً ابراز نارضایتی و ناراحتی می کنند و دلشان با یکدیگر نیست. به نظر شما، تفاوت اصلی آنها در چیست؟الف ـ زوجهای گروه اول، هرگز عصبانی نمی شوند، جروبحث به راه نمی اندازند و دعوا مرافعه نمی کنند و همواره خونسردی و آرامش خود را حفظ می کنند و خویشتن دار هستند.ب ـ زوجهای گروه اول به خراب شدن اوضاع دامن نمی زنند و در واقع در زندگی شان، موش نمی دوانند.ج ـ زوجهای گروه اول مسایل و مشکلات، تفاوت ها و اختلاف نظرهای کمتری دارند، در نتیجه بیشتر فرصت پیدا می کنند که به یکدیگر برسند و از زندگی شان لذت واقعی ببرند.دـ زوج های گروه اول، برای حل و رفع مسایل و مشکلات موجود در زندگی مشترکشان، از ابزار، تجهیزات، شگردها، راهکارها و تدابیر زیرکانه تر و بهتری برخوردارند.نتیجه آزمونسؤال ۱: الف ۳ امتیاز، ب ۲ امتیاز، ج ۴ امتیاز و د ۱ امتیازسؤال ۲: الف ۳ امتیاز، ب ۲ امتیاز، ج ۱ امتیاز و د ۴ امتیازسؤال ۳: الف ۲ امتیاز، ب ۴ امتیاز، ج ۱ امتیاز و د ۳ امتیازسؤال ۴: الف ۲ امتیاز، ب ۳ امتیاز، ج ۱ امتیاز و د ۴ امتیازسؤال ۵: الف ۲امتیاز، ب ۳ امتیاز، ج ۱ امتیاز و د ۴ امتیاز اگر امتیازتان بین ۱۷ تا ۲۰ است:به شما تبریک می گوییم! شما به خوبی از نقاط ضعف و قوت شخصیت خودتان آگاهید و معنا و مفهم واقعی زندگی مشترک و همسرداری را کاملاً و به خوبی درک کرده اید. شما می دانید که هر ارتباط مشترکی، از فراز و نشیب های خاصی برخوردار است و قادرید خودتان را با آنها هماهنگ و سازگار کنید و مشکلات و موانع را از سر راه بردارید. در هنگام مواجهه با یک اختلاف نظر یا اختلاف سلیقه با همسرتان، ابتدا خود را به جای او می گذارید و از دریچه دید او به مسایل می نگرید، اشتباهات خود را به راحتی می پذیرید و در صورت لزوم حاضرید مصالحه و گذشت کنید. قطعاً با این روحیه ایثار و همدلی که شما دارید، حتی قادرید کوه را از جای خود بلند کنید و از یک زندگی مشترک پر از صلح و صفا و آرامش برخوردار باشید.اگر امتیازتان بین ۱۳ تا ۱۶ است:شما از روحیه ای فداکار و ایثارگر برخوردارید، ولی مایلید همسرتان نیز، به موقع، شما را درک کند و از خودگذشتگی نشان دهد. ممکن است، در هنگام مواجهه با مشکلات، ابتدا، کمی خودتان را ببازید و دچار حالت سردرگمی و بلاتکلیفی شوید، ولی خیلی زود به خودتان می آیید و اوضاع را به بهترین نحو، سروسامان می دهید. متأسفانه، در هنگام پذیرفتن اشتباهات و خطاهایتان، کمی سرسخت و لجوجانه عمل می کنید، ولی با کمی تأمل و سبک و سنگین کردن جوانب امر، قادرید به راهکارهایی مناسب دست یابید و بر موانع و مشکلات فایق آیید.اگر امتیازتان بین ۹ تا ۱۲ است:شما فردی سرسخت و خود رأی هستید و بر اعتقادات و باورهای ریشه دار و عمیق تان به شدت اصرار می ورزید و مایلید آنها را در زندگی مشترکتان اعمال کنید. این به شرطی خوب است که ابتدا، بتوانید به تفاهمی با همسرتان در این زمینه، دست یابید و بعد از گذشت چند سال از زندگی مشترکتان و شناخت هر چه بیشتر با یکدیگر، با هم فکری همسرتان آنها را با در نظر گرفتن وضعیت ارتباطتتان، به کار گیرید. متأسفانه در هنگام مواجهه با مشکلات و موانع، به سرعت دست و پایتان را گم می کنید و قادر نیستید بدون گرفتن کمک فکری از اطرافیانتان به رفع و حل آنها بپردازید.بهتر است در این طور مواقع، ابتدا به غور و بررسی پیرامون مشکل پیش آمده بپردازید و با گرفتن کمک فکری و معنوی از همسرتان، بدون دخالت دادن اطرافیان، مشکلات را حل کنید.اگر امتیازتان بین ۵ تا ۸ است:ابتدا باید به این سؤال پاسخ دهید: آیا معنا و مفهوم واقعی زندگی مشترک و ارتباط دوجانبه را به درستی درک کرده اید؟ اگر پاسخ تان به این سؤال منفی است (که حتماً همین طور است، چون امتیازات شما نمایانگر آن است) قبل از تصمیم گیری برای ازدواج، بایستی به زندگی مشترک آرام و پر از تفاهم زوج های اطرافتان دقیق شوید و راهکارهای مدبرانه آنها را فرا بگیرید. متأسفانه، از قدرت تصمیم گیری بالایی برخوردار نیستید و حرفهای دیگران به سرعت و به سهولت رویتان اثر می کنند، بدون این که پیرامون آنها بیندیشید و بعد از کمی جرح و تعدیل در آنها، اقدام کنید. زندگی مشترک به سان خیابانی دو طرفه است که باید حق و حقوق طرفین در آن، به طور یکسان و مساوی رعایت شود، وگرنه مشکلات و موانعی بر سر راهتان قد علم می کنند که حل و رفع آنها غیر ممکن است.منبع : دلگرم

 

راه های شناخت خود و دیگران

روانشناسی زندگی زناشویی

ثبت نام در تالار گفتگو روانشناسی

اگر شما هم مشکل ملکی دارید تماس بگیرید

مشاوره تلفنی طلاق

مشاوره قبل از ازدواج خوب در تهران

مشاوره رایگان راه اندازی دوره آموزش آنلاین

ازبهترین متخصص‌ها آنلاین نوبت بگیر

بازگشت به زندگی بعد از یک بحران سخت روحی

چگونه به صورت آنلاین درآمد کسب کنیم؟

از مهارتت فیلم بگیر و پول دربیار!

بهبود سطح زندگی و میزان رضایتمندی

دریافت پاسخ پزشکی در کمترین زمان

بازار آنلاین انواع محصولات و خدمات

بایادگیری مهارت ارتباط موثرزندگیتومتحول کن

فریم های خاص عینک برای انواع فرم صورت

Makan Inc.‎| All Rights Reserved – © 2013 – 2020

یکی از بزرگترین قاتلان رابطه عاشقانه عدم پذیرش است که بیشتر در خانم‌ها دیده می‌شود و به نق‌زدن مشهور است! به خاطر داشته باشید ما با همسرمان برای هر آنچه که بوده است و هر آنچه هست ازدواج کردیم.

به گزارش مشرق، چه به تازگی ازدواج کرده باشید چه زوج جدیدی به حساب نیایید، این قانون برای همه هست که زندگی زناشویی بالا و پایین‌های خاص خودش را دارد. شاید به نظر کلیشه باشد، اما این بالا و پایین‌ها در زندگی همه وجود دارد و دوره‌های ترس، خستگی، ارتباطات ضعیف و غیره جزئی از زندگی محسوب می‌شوند. در ادامه به نقل از مجله اینترنتی ستاره بخوانید.

ازدواج نیازمند تلاش است و مانند هر فعالیت دیگری در زندگی باید تلاش کنید تا بتوانید از مزایای خوب آن بهره‌مند شوید. البته فراموش نکنید تلاش برای زندگی زناشویی مانند شستن توالت و بردن آشغال به خارج از خانه نیست. تلاشی که نتیجه‌اش زندگی زناشویی موفق است، تلاشی است که هم سرگرم کننده است و هم درمان کننده. در یک نظرسنجی که انجام شد، ما از زوج‌های شاد خواستیم تا راز موفقیت در زندگی زناشویی شان را برایمان بگویند. در این مقاله به ۱۴ راهکاری که آن‌ها اشاره کرده‌اند می‌پردازیم.کلیدهای موفقیت در زندگی زناشویی

۱- مستقل باشید

اهمیت آزادی و استقلال فردی پس از ازدواج بر کسی پوشیده نیست. برای این که بتوانید در روابطتان موفق باشید، باید در ابتدا سعی کنید که شاد باشید. شادی کلید موفقیت در زندگی زناشویی است. یکی از راه‌هایی که می‌توانید به کمک آن در زندگی زناشویی شاد باشید استقلال است. زوج‌ها باید زمانی را برای خودشان داشته باشند، از سرگرمی‌های مورد علاقه‌شان لذت ببرند و بتوانند به سمت اهداف شخصی در زندگیشان پیش بروند.

روانشناسی زندگی زناشویی

۲- شنونده خوبی باشید

زنان باید بسیار بر روی هنر شنیدن کار کنند اما با این حال، تقویت هنر شنیدن برای مردان بسیار مهمتر است. در بسیاری از اوقات، مردان به این نکته مهم توجه نمی‌کنند که خیلی وقت‌ها شریک آنها به تنها چیزی که نیاز دار یک گوش شنواست. این موضوع ریشه در سرشت زنان دارد که دوست دارند شریک زندگیشان شنونده خوبی باشد.

منظور از شنیدن، شنونده بودن عادی نیست بلکه شنوندگی از عمق وجود و قلب ماست. شما باید بتوانید قلبتان را به سوی شریک زندگیتان باز کنید، بشنوید که چه می‌گوید، زمانی که صحبت می‌کند به او نگاه کنید و درباره چیزی که شنیده‌اید اطمینان حاصل نمایید. شنیدن کلید بسیار مهم و واقعی برای یک زندگی زناشویی شاد و هرگونه رابطه عاشقانه است.

۳- موافقت تا مخالفت

این که با هم ارتباط خوبی داشته باشید به این معنا نیست که همیشه و در همه موارد با یکدیگر موافق باشید و تفاهم در ازدواج برای شما همیشگی باشد. بسیاری از زوج‌ها دیدگاه‌ها، نظرات و سیستم‌های عقیدتی متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند و در برخی موارد کاملا متضاد یکدیگر هستند. همه زوجها باید سطوحی از اختلاف نظر با یکدیگر را داشته باشند. یکی راز موفقیت در زندگی زناشویی پذیرفتن و احترام گذاشتن به نظر مخالف شریک زندگی است. این باعث می‌شود دو طرف بدانند اگر دو نظر کاملا مخالف با یکدیگر دارند قرار نیست یکی از آنها الزاما درست باشد.

۴- زبان عاشقانه شریک زندگیتان را بشناسید

کتاب‌های بسیاری درباره زبان عشق نوشته شده‌است. از نظر روانشناسان، هر شخص راه مخصوص خودش را برای نشان دادن عشق دارد. با دانستن اولویت‌ها و سرگرمی‌های شریک زندگیتان می‌توانید از ادبیات و استعاراتی استفاده کنید که همسرتان به خوبی آنها را می‌شناسد.

به کارهایی که همسرتان برای نشان دادن عشقش به شما استفاده می‌کند نیز توجه داشته باشید. این کارها می‌تواند شستن ماشین شما و یا رساندن بچه‌ها به مدرسه باشد. از سوی خانم‌ها نیز این موضوع می‌تواند راجع به اتو کردن لباسها صدق کند. به طور کلی باید زبان عاشقانه شریکتان را پیدا کنید و به کمک آن است که می‌توانید متوجه شوید، چگونه باید با او صحبت نمایید. درباره زبان عشق صحبت زیاد شده است اما زوج‌ها آنگونه که باید و شاید به آن توجه نمی‌کنند. دانستن زبان عشق، راز موفقیت در زندگی زناشویی است.

۵- قدرت پذیرش را در خودتان تقویت کنید

یکی از بزرگترین قاتلان رابطه عاشقانه عدم پذیرش است که بیشتر در خانم‌ها دیده می‌شود و به نق‌زدن مشهور است! به خاطر داشته باشید ما با همسرمان برای هر آنچه که بوده است و هر آنچه هست ازدواج کردیم. حتی اگر بخواهیم او را تغییر دهیم، الان دیگر نمی‌توانیم. وقتی می‌خواهید او را برای تغییر متقاعد کنید، یعنی در حال تمرکز بر روی نقاط ضعف او متمرکز هستید. ذهنیت خود را تغییر دهید و سعی کنید تا بر روی صفات مثبت او تمرکز کنید.

۶- مسئولیت‌پذیر باشید

مسئولیت پذیری یکی از ساده‌ترین و در عین حال مهم‌ترین راز موفقیت در زندگی زناشویی است. زمانی که شما در یک پروژه فعالیت می‌کنید باید نسبت به موفقیت و شکست‌هایتان مسئولیت‌پذیر باشید. زمانی که شما و شریک زندگیتان در موضوع خاصی توافق ندارید و دچار اختلاف نظر هستید باید نسبت به کارهایتان مسئولیت پذیر باشید. این مسئولیت‌پذیری شامل همه کارهاییست که انجام داده‌اید و یا حرف‌هاییست که به زبان آورده‌اید، به خصوص اگر این کار یا صحبت به دلیل عدم تفاهم در موضوعی باعث ناراحتی و آسیب شود.

۷- بی محلی نکنید

بی محلی کردن یکی از سمی‌ترین عوامل از بین برنده یک رابطه خوب است. وقتی که زوج‌ها زمان طولانی را با هم می‌گذرانند، امکان لغزش به سمت از خود راضی بودن و بالا رفتن انتظارات از دیگری زیاد می‌شود. احترام‌گذاشتن به شریک زندگیتان را فراموش نکنید. از غرور فاصله بگیرید و سعی کنید هر زمان که ممکن است، کارهای نیکی در حق شریک زندگیتان انجام دهید.

۸- عاشقانه باشید

انجام کارهای عاشقانه مانند خریدن گل و نوشتن یک متن عاشقانه و گذاشتن آن داخل کیف و یا کوله پشتی و بسیاری از کارهای دیگر می‌تواند از سوی آقایان در استحکام زندگی بسیار موثر باشد. همچنین خانم‌ها می‌توانند این کار را با پختن غذای مورد علاقه‌ همسرشان و یا تماشای غروب آفتاب با یکدیگر انجام دهند. در این موضوع هیچ کمبود ایده‌ای وجود ندارد و شما قطعا به مرور از تأثیر این کارهای عاشقانه شگفت‌زده خواهید شد و خواهید دید که چگونه زندگیتان مستحکم‌تر می‌شود. به طور کلی ابراز عشق به همسر آنچنان کار پیچیده و سختی نیست.

۹- قرار شبانه

در میان نکاتی که در این مقاله به آن اشاره می‌شود، این مورد به خصوص در زوج‌هایی که چند سال است ازدواج کرده‌اند، یکی از مواردی است که بیش از همه به آن کم توجهی می‌شود. داشتن شبی که یک زوج بتوانند زمانشان را با یکدیگر سپری کنند، رابطه‌شان را به مرور مستحکم‌تر می‌کند. زمانی که به قرار شبانه می‌روید باید تلفن همراه خودتان را خاموش نمایید و آن را کنار بگذارید تا مزاحم نداشته باشید. این قرار شبانه می‌تواند تماشای یک فیلم در خانه باشد، رفتن به رستوران باشد و … سعی کنید که ایده‌های متفاوتی برای این شب‌ها داشته باشید.

۱۰- تعریف و تمجید کنید

یک بار تعریف و تمجید در روز از بروز طلاق جلوگیری می‌کند. این که صفات خوب شریک زندگیتان را بدانید و روزانه به خاطر آن از همسرتان تعریف کنید می‌تواند مسیر یک رابطه را تا حد بسیار زیادی به سمت و سوی صحیح ببرد. مثبت بیاندیشید و به دنبال یافتن کارهایی باشید که همسرتان به خوبی از پس آن بر می‌آید. وقتی که شرایط سخت می‌شود و صفات بد او نمایان می‌گردد به جای آن که به نکات منفی تمرکز کنید، سعی کنید دنده را عوض کرده و روی نکات مثبت متمرکز شوید.

۱۱- افسانه‌ها را دور بریزید

متأسفانه ما در عین این که به پایان افسانه‌ها معتقدیم اما دیدگاه‌های غلطی همچنان با ما هستند که آنها را از کودکی به بزرگسالی با خود همراه کرده‌ایم. باید بدانید، در حالیکه ازدواج اتفاق بسیار خوبیست اما بدون دردسر نیست؛ بنابراین هیچ وقت ایده‌آل نخواهد بود. انتظارات واقعی داشته باشید و قربانی قصه‌ها نشوید چرا که نتیجه آن، ناامیدی شدید شما خواهد بود. به طور کلی باورها و عقاید غیر منطقی در ازدواج را باید فراموش کنید.

۱۲- به دنبال احساسات لطیف باشید

روانشناسان معتقدند پشت هر احساسات خشنی، احساسات نرمی نیز وجود دارد. زمانی که ما عصبانی هستیم معمولا احساسات دیگری را پشت این عصبانیت مخفی می‌کنیم. ما از عصبانیت می‌توانیم به عنوان ابزاری برای حفاظت از آسیب‌پذیریمان استفاده کنیم. به دنبال احساسات لطیف و آسیب‌پذیری باشید که پشت نقاب عصبانیت افراد پوشیده شده است. این کار کمک می‌کند تا شما بتوانید راحت‌تر با شرایط کنار بیایید و احساسات صادقانه شریک زندگیتان را درک کنید.

۱۳- کنترل‌گر نشوید

افراد متأهل عموما به جایی می‌رسند که خودشان را گم می‌کنند و حس حسادت و بی کفایتی در آنان تقویت می‌شود. آنها حتی یادشان می‌رود که فردی مستقل از شریک زندگیشان هستند و بنابراین می‌خواهند بر روی همسرشان مسلط شوند و به عبارت دیگر رئیس باشند. بیشتر اوقات این شرایط سهوا و با افزایش انتظارات به مرور زمان به وجود می‌آید. ازدواج با مردان و زنان سلطه‌جو امروزه یکی از معضلات ازدواج است.

۱۴- از کلمات منفی استفاده نکنید

اگر نمی‌خواهید از همسرتان جدا شوید، پس نباید از کلماتی که تهدید به جدایی دارند، استفاده کنید. زوج‌هایی که از این عبارت‌ها استفاده می‌کنند می‌خواهند در طول دعواها از این کلمات به عنوان ابزاری برای کنترل شرایط استفاده نمایند. زوج‌هایی که از این عبارات تهدید آمیز استفاده می‌کنند، در نهایت، انتظار جدایی را خودشان ایجاد می‌کنند. تهدید کردن اصلا راه مناسبی برای حل کردن مسائل و مشکلات نیست پس این کار را انجام ندهید.

کليه حقوق اين سايت متعلق به پایگاه خبري-تحليلي مشرق نيوز مي باشد و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.

آگاهی از اشتباهاتی که به طلاق ختم می شوند عاملی ست که در پیشگیری از طلاق نقش تعیین کننده دارد. ازدواج یکی از مهم‌ترین مراحلی ست که هر فرد در زندگی ممکن است آن را تجربه کند. ازدواج موفق و عشق ماندگار نیازمند تلاش زوجین برای رسیدن به اهداف مشترک و تفاهم در زندگی است. آگاهی از اصول اساسی در زندگی مشترک فرصتی ست که رابطه عاشقانه تان در مسیر سرازیری قرار نگیرد و از اشتباهاتی که به طلاق ختم می‌شود پرهیز کنید. رابطه زناشویی تا حد بسیار زیادی به درک متقابل و واکنش طرفین بستگی دارد. در این مقاله قصد داریم 5 مورد از اشتباهاتی که به طلاق ختم می‌شوند توضیح دهیم و با راهکار‌های مقابله با این اشتباهات آشنا شویم.

عوامل زیادی ممکن است زندگی زناشویی را تا ورطه جدایی و طلاق پیش ببرد؛ با این حال برخی از آن‌ها از عمومیت بیشتری برخوردار هستند. در ادامه به بررسی اشتباهاتی که به طلاق ختم می‌شوند میپردازیم:

اکثر دختران و پسران جوان در اوایل ازدواج، دیوانه وار عاشق هم هستند اما این احساسات آتشین در بسیاری از مواقع به سرعت فروکش می‌کند و مدتی بعد از ازدواج، بسیاری از اختلاف نظرها آغاز می‌شود. گرفتن تصمیمات شتاب زده و از روی احساسات، مشورت نکردن با همسر و عدم بررسی منطقی مشکلات باعث دامن زدن به تنش‌های بین زوجین می‌شود. 

راه‌حل: ازدواج، آغاز زندگی دو نفره و پیمودن مسیر مشترک توسط زوجین است که این مسیر خالی از سختی‌ها و چالش‌ها نخواهد بود. پس مدیریت، برنامه ریزی و پیدا کردن راهی برای حل مشکلات اهمیت دارد. در فرصت مناسب با همسرتان در مورد مشکلات و دغدغه هایتان مشورت کنید. این کار باعث بارش فکری می‌شود و در نهایت می‌توانید بهترین راهکار را پیدا کنید. 

روانشناسی زندگی زناشویی

حاکم بودن قوانین سخت و انعطاف ناپذیر در امور منزل می‌تواند یکی از دلایل طلاق باشد. چنین اشتباهی در زندگی مشترک سبب می‌شود به جای اینکه خانه مکانی امن و آرامشگاهی برای زوجین باشد، به یک اردوگاه کار اجباری تبدیل شود!

راه‌حل: با تبدیل کردن کار‌های روزمره خانه به سرگرمی و همراه کردن آن با فعالیت‌های لذت بخش می‌توانید از حاکم شدن قوانین سفت و سخت در امور خانه جلوگیری کنید. اگر در انتهای روز کاری خسته هستید و انرژی برای آشپزی ندارید چه ایرادی دارد که از بیرون غذا سفارش دهید یا مثلا با همسرتان برای تفریح بیرون بروید و نظافت خانه را به بعد موکول کنید. بسیار زیبا‌تر می‌شود اگر نظافت منزل را به فعالیتی مفرح تبدیل کنید و برای کسی که نظافت را زودتر تمام کرد، جایزه تعیین کنید.

معمولا افراد از اشخاصی که بیشتر از همه با آنها در ارتباط هستند، تاثیر پذیری بسیار زیادی دارند. داشتن روابط نزدیک با افرادی که در آستانه طلاق هستند می‌تواند روی ازدواجتان تاثیر منفی داشته باشد. خطر از آنجایی آغاز می‌شود که شروع به مقایسه کردن زندگی زناشویی خودتان با زندگی مشترک نا فرجام دوستان و آشنایان خود کنید و به این نتیجه برسید که مشکلات مشترک در زندگی زناشویی خودتان با همسرتان نیز وجود دارد. در واقع بر اساس دلایل بی منطق و نتیجه گیری‌های غلط از زوج دیگری که طلاق گرفته‌اند به این نتیجه می‌رسید که به زندگی مشترکتان خاتمه دهید. یکی از بزرگ‌ترین اشتباهاتی که به طلاق ختم می‌شوند این است که زندگی خودتان را با بقیه مقایسه کنید.

راه‌حل: واقعیت این است که اگر مشکلی با همسرتان دارید، قطع رابطه راه حل درستی برای این مسئله نیست. زن و مرد باید با هم رو راست باشند و افکارشان را به راحتی به یکدیگر منتقل کنند. اگر فضای مثبتی در زندگی مشترکتان حاکم باشد، هیچ عامل خارجی نمی‌تواند رابطه شما را خراب کند. روابط نزدیکتان را با دوستان و آشنایان خود حفظ کنید ولی این رابطه نباید تحت تاثیر شرایط آنها حتی طلاق آنها باشد. مشاوره طلاق در زمینه حل مشکلات زناشویی می‌تواند موثر باشد. سعی کنید قبل از اینکه تنش و درگیری‌ها عمیق شود، برای بهبود رابطه و افزایش صمیمیت تدبیری بیندیشید.  

وقتی می‌توانید ادعا کنید که در شغل‌تان موفق هستید که اجازه ندهید شغل‌تان روی زندگی شخصی شما تأثیر منفی بگذارد. بیشتر افراد زمانی به خودشان می آیند که خانواده‌ در مرز ازهم پاشیدن است. البته که نباید وظایف شغلی‌تان را نادیده بگیرید و کم‌کاری کنید، اما به همین اندازه در قبال وظایفی که نسبت به خانه و خانواده دارید نیز مسئول هستید.

راه‌حل: زندگی شخصی باید از زندگی شغلی تفکیک شود. اولویت‌هایتان را در هریک از این‌ دو مشخص کنید. میزان اهمیتی که به شغل و خانواده تان می‌دهید نباید اغراق‌آمیز باشد، وگرنه باعث بر هم خوردن تعادل کار و زندگی می‌شود. مثلا اگر رئیس‌تان پیشنهاد داد که پنجشنبه تا دیروقت اضافه‌کاری کنید، قبول نکنید. از آن طرف، اگر جلسه‌ی کاری مهمی در پیش دارید که دیر به منزل می‌رسید، در کمال آرامش به همسرتان توضیح بدهید که جلسه‌ی خیلی مهمی است و نمی‌توانید زمانش را به روز دیگری موکول کنید.

عدم صداقت در زندگی یکی از عوامل مهمی است که می‌تواند صمیمیت یک رابطه را از بین ببرد، چرا که طرفین نسیبت به یکدیگر بدبین می‌شوند. زمانی که ازدواج میکنید، متعهد میشوید که زندگی مشترکی بسازید و هر دو در جهت رسیدن به اهداف مشترک با یکدیگر همکاری کنید. پنهان کردن حساب‌های مالی، روراست نبودن در مورد خرج‌های شخصی، پنهان کردن ارتباطات یا رفت و آمدها و … از جمله مصداق‌های نداشتن صداقت در زندگی است. 

راه حل: سعی کنید از همان ابتدای زندگی صادقانه در مورد مسائل مختلف با همسرتان صحبت کنید تا بتوانید ریشه‌های اعتماد را در رابطه تان محکم کنید. آگاهی از اینکه می‌توانید روی حرف‌های همسرتان حساب کنید و او در همه حال با شما صادق است، باعث ایجاد احساس امنیت و عمیق‌تر شدن رابطه تان می‌شود.

 

برای دریافت مشاوره در زمینه طلاق و راه‌های پیشگیری از طلاق می‌توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.

 

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

داشتن روابط جنسی سالم بین زوجین یکی از ملزومات زندگی مشترک می‌باشد. روابط جنسی یکی از اصلی‌ترین و اساسی‌ترین انگیزه‌های ازدواج جوانان می‌باشد و اگر این رابطه بین زوجین به خوبی وجود داشته باشد، بیشتر مسائل و موضوعات اختلاف‌برانگیز از بین می‌رود، اما در صورتی که رابطه جنسی از بین برود و یا از میزان آن کاسته شود، جزئی‌ترین و پیش‌پاافتاده‌ترین مسائل نیز به یک اختلاف بزرگ و حل‌نشدنی تبدیل می‌شوند. در رفتار بسیاری از مراجعان در هنگام مطالعه فهرست بروشورها دقت کرده‌ام. بیشتر آنها وقتی چشمشان به بحث روابط جنسی می‌افتد، سریعا به صفحه موردنظر می‌روند و شروع به مطالعه این فصل از بروشور می‌کنند. این رفتار که در اکثریت مراجعان دیده می‌شود، نشان‌دهنده اهمیت روابط جنسی در زندگی مشترک می‌باشد. اما نکته مهم دیگری که به مبحث مقاله ما مربوط می‌شود، رابطه رفتار جنسی با تمایل مردان به انتخاب همسر دوم می‌باشد. این مقاله بدین منظور نوشته شده است که علل و عوامل تمایل مردان به انتخاب همسر دوم را شناسایی نموده و جهت جلوگیری از این پدیده، راهکارهای علمی ارائه نماییم. اگر در زندگی مردانی که همسر دوم انتخاب کرده‌اند دقیق شوید، متوجه خواهید شد که بلااستثناء همه آنها از نظر روابط جنسی با همسر خود کم و کاستی‌هایی داشته‌اند و فردی که به عنوان همسر دوم وارد زندگی آنها شده است، چون از این موضوع آگاهی و اطلاعات کاملی داشته است، به خوبی این نیاز مرد را تامین نموده و همین عامل باعث گرایش و کشش مرد به طرف او شده است. گاهی اوقات بوده‌اند خانم‌هایی که ابراز داشته‌اند که ما هم از نظر روابط جنسی شاهد کم و کاستی‌هایی از طرف شوهر خود بوده‌ایم، اما چرا ما منحرف نشده‌ایم. چرا مردها در دوران حاملگی همسرشان به خود این اجازه را می‌دهند که به دنبال انتخاب همسر دوم باشند؟ گله و شکایت این خانم‌ها کاملا منطقی است و باید به آنها حق داده شود، اما نکته‌ای که باید به آن توجه داشته باشند، این است که نقش و اهمیت روابط جنسی برای دو طیف زن و مرد و میزان مقاومت زن و مرد در مقابل فقدان روابط جنسی با هم متفاوت می‌باشد. همه محققان و روان‌شناسان عقیده دارند که میزان تمایل و علاقه مردان به روابط جنسی بسیار بیشتر از زنان است. اگر بین زن و مرد، اختلاف و کدورتی وجود نداشته باشد، مردها هرگز از روابط جنسی کناره‌گیری نمی‌کنند. کناره‌گیری مردها از روابط جنسی به بهانه استرس و خستگی ناشی از کار روزانه هم بهانه است. اینها همه ناشی از انتقادها، جر و بحث‌ها و غرزدن‌های همسرشان می‌باشد. اگر مردی به همسرش علاقه داشته باشد و بین آنها کدورتی وجود نداشته باشد، تقریبا همیشه برای روابط جنسی آمادگی دارد. از سوی دیگر استرس نه‌تنها مانع از روابط جنسی نخواهد شد، بلکه روابط جنسی کاهش‌دهنده استرس می‌باشد و مشاهده شده است که مردها در هنگامی که استرس زیادی دارند، برای کاهش میزان استرس خود به روابط جنسی روی می‌آورند.

روابط جنسی اهمیت زیادی در زندگی زناشویی دارد:

اهمیت روابط جنسی برای مردان به مانند اهمیت حرف زدن برای زنان است. همانگونه که یک زن به یک گوش شنوا برای حرف زدن نیاز دارد و بدون داشتن آن دچار افسردگی می‌شود، یک مرد نیز به روابط جنسی محبت‌آمیز با همسرش نیاز دارد. روابط جنسی میزان استرس یک مرد را به شدت کاهش می‌دهد و مرد از برقراری روابط جنسی با همسرش در بسیاری از موارد میزان عشق و علاقه به همسرش را نشان می‌دهد. اما متاسفانه نکته‌ای که باید در این‌جا در مورد آن صحبت کنیم، این است که برخی خانم‌ها به روابط جنسی با شوهرشان اهمیتی نمی‌دهند و برخی هم از این روابط به عنوان یک اهرم تنبیه‌کننده استفاده می‌کنند. بی‌توجهی به مسائل جنسی و استفاده از آن به عنوان یک اهرم تنبیه‌کننده یکی از بزرگ‌ترین اشتباهاتی هستند که ممکن است یک زن در طول زندگی مشترک خود مرتکب شود.

وقتی که یک زن به آرایش و وضعیت ظاهری خود در خانه رسیدگی کرده و همچنین در روابط جنسی با شوهرش در برخی موارد پیشقدم می‌شود، عشق و علاقه شوهرش را به خود چندین برابر می‌کند، اما وقتی که به این مسائل بی‌توجهی می‌کند و یا از روابط جنسی با همسرش به عنوان یک اهرم تنبیه‌کننده استفاده می‌کند، علاوه بر این که عشق و علاقه بین خود و همسرش را از بین می‌برد، بلکه با این رفتار باعث می‌شود که همسرش برای روابط پنهان خارج از خانواده یک دلیل و توجیه منطقی داشته باشد. در طول دو سال گذشته بیشتر مراجعان خانم‌هایی بودند که از رفتار مشکوک همسرشان گله‌مند بوده‌اند. اکثر این خانم‌ها بعد از چند جلسه مشاوره به بی‌توجهی خود به مسائل جنسی اذعان نمودند. به طور کلی می‌توان گفت که در طول سال‌ها مشاوره به ندرت به موردی برخورد کرده‌ایم که زنی از نظر روابط جنسی گرم و عاطفی باشد، اما با این حال همسرش به دنبال زنی دیگر باشد. در مورد خانم‌هایی که رفتار جنسی سرد و نامناسبی داشته‌اند، تشویق آنها به توجه به مسائل جنسی بیشترین تاثیری را داشته است.

هرگز مراجعه خانمی را فراموش نمی‌کنیم که به خاطر نارضایتی از زندگی زناشویی مراجعه کرده بود و با توجه به این‌که وضعیت مالی مناسبی نداشتند، هزینه مشاوره را هم به سختی تهیه کرده بود و بدون اطلاع شوهرش و به طور مخفیانه مراجعه کرده بود. در اولین برخورد متوجه شدم عدم توجه او به وضعیت ظاهر و از همه مهمتر بی‌توجهی‌اش به مسائل جنسی شدم، بنابراین اولین راهکارها را بر این موضوع متمرکز نمودیم تا بدین وسیله باعث گرایش همسرش به طرف او شدیم. بعد از دو هفته تغییر رفتار، شوهرش شدیدا به او علاقه‌مند شده بود و از همه مهم‌تر این‌که به دنبال علت تغییر رفتار همسرش بود. خانم اظهار می‌کرد که با توجه به وضعیت مالی مناسبی که داشتیم، از شوهرم خجالت می‌کشیدم که بگویم مبلغی را برای مشاوره پرداخت کرده‌ام، اما با کمال تعجب وقتی که واقعیت را به او گفتم، شوهرم بسیار خوشحال شد و اول هر هفته ابتدا هزینه مشاوره من را پرداخت می‌کرد و روزی که قرار بود به مشاوره بروم، چندین بار با من تماس می‌گرفت تا مطمئن شود که برای مشاوره مراجعه کرده‌ام. او اعتراف می‌کند که تاکنون علت این بی‌توجهی و بهانه‌گیری‌های همسرم را نمی‌دانستم و به وضعیت مناسب دوستان و اقوام خود حسادت می‌کردم، اما اکنون متوجه شده‌ام که مردها به سادگی قابل تغییر هستند. زن اگر برای شوهرش معشوقه خوبی باشد، مردها همسران خوبی خواهند بود. اما اگر به این موضوع بی‌توجهی کند، زندگی را به کام خود، همسر و فرزندان خود تلخ خواهد کرد.

روانشناسی زندگی زناشویی

تحقیقات نشان داده‌‌اند که پس از اولین زایمان میزان رضایت زناشویی به مقدار قابل توجهی کاهش می‌یابد. این نتیجه‌گیری تاییدی است بر رابطه بین رسیدگی به ظاهر و توجه به روابط جنسی با میزان رضایت زناشویی. پس از ازدواج خصوصا بعد از بچه‌‌دار شدن خیلی از زنان دیگر به خود نمی‌رسند، به جای آن‌که در خانه مانند دختران جوان لباس بپوشند، دائما پیژامه‌های پشمی یا شلوارهای خیلی گشاد به تن می‌کنند، کمتر اصلاح می‌کنند، ناخن‌هایشان را تمیز نمی‌کنند، در هفته کمتر به حمام می‌روند، آرایش نمی‌کنند، حتی موهای خود را هم شانه نمی‌زنند و هرگز جلوی همسرشان لباس‌های جذاب به تن نمی‌کنند و بعد هم از شوهرشان انتظار دارند که با آنها رفتار محبت‌آمیز داشته باشد. متاسفانه وقتی که به زن‌ها پیشنهاد می‌شود که باید به خودشان رسیدگی نمایند، اکثرا جبهه‌گیری می‌کنند و حالت تدافعی به خود می‌گیرند، اما بی‌نظمی، غفلت از خود و شلختگی یک بیماری روانی است که باید درمان شود.

زنان باید توجه داشته باشند که شوهرشان آنها را با یک ظاهر زیبا و مرتب پسندیده است و باید همچنان آن ظاهر زیبا و مرتب را حفظ کنند. هرگز انتظار نداشته باشید که بعد از ازدواج علی‌رغم بی‌نظمی و بی‌توجهی به خود، همسرتان همواره به شما علاقه‌مند باشند، بلکه در صورتی این عشق و علاقه ادامه پیدا می‌کند که شما هم به نیازها و خواسته‌های او توجه داشته باشید. تغییر دادن رفتار یک مرد بسیار ساده است. زنان به آسانی می‌توانند رفتار شوهرشان را تغییر دهند. مردها به آسانی گذشت می‌کنند و با دیدن کمی محبت و توجه از سوی زنان خود رفتارشان را تغییر می‌دهند. آن‌چه مردان را به سوی زنان جذب می‌کند، ظرافت زنانه آنان است. این ظرافت تنها مربوط به ظاهر نیست، بلکه رفتار را نیز در بر می‌گیرد. داشتن ظاهری آراسته، رفتاری پسندیده و کمی توجه، از جمله کارهایی است که زنان با آن می‌توانند شوهران خود را خوشحال کنند. زنان با این کارها نشان می‌دهند که شوهر خود را یک تکیه‌گاه می‌دانند، نه ابزاری برای تامین نیازهایشان. زن‌ها اگر می‌خواهند شوهرشان دوستشان داشته باشد، باید علاوه بر انجام کارخانه خانه، همیشه به ظاهر خود نیز رسیدگی کنند و ظاهری آراسته و تمیز داشته باشند.

روابط جنسی یکی از روش‌هایی است که مردان میزان عشق و علاقه همسر خود را با آن می‌سنجند. اگر به روابط جنسی با شوهرتان بی‌توجهی کنید، او تصور می‌کند که مرد مورد علاقه‌اش نیستید و با توجه به این‌که عشق دوطرفه است، از میزان عشق و علاقه او به شما کاسته می‌شود. زنان عشق خود را با کلمات زیبا، با یک شاخه گل، یک شیشه عطر و هدیه بیان می‌کنند، اما مردان میزان عشق همسرشان را نسبت به خود به طرز دیگری می‌سنجند. مردان در دو صورت پی به عشق همسرشان می‌برند:

1- در صورتی که همسرشان نیازهای جنسی آنان را تامین نماید.

2- در صورتی که همسرشان با رفتار خوب اعتماد به نفس آنها را تقویت کند. در این صورت مرد احساس می‌کند که قهرمان زندگی زنش می‌باشد.

این دو نکته به حدی در حل مشکلات زناشویی موثر است که ارزش دارد همه خانم‌ها این دو سطر را تایپ نموده و در کیف خود و یا در جای خصوصی دیگر بگذارند و هر روز به آن توجه نمایند. در طول چند سال گذشته توجه عمده ما به این مسئله معطوف شده بود که به راستی «علت اصلی تمایل مردان به انتخاب همسر دوم چیست؟» پاسخگویی به این سوال وقتی برایمان بااهمیت‌تر شد که مشاهده کردیم که تعداد زیادی از مردانی که همسر دوم اختیار کرده‌اند، فردش را انتخاب کرده بودند که به مراتب از همسر اولشان پایین‌تر بود. در بسیاری از موارد مشاهده کردیم که همسر اول از نظر سطح تحصیلات، وضعیت خانوادگی، چهره ظاهری از همسر دوم آنها بالاتر بود، اما با این حال این مردها به همسر دوم خود علاقه و توجه بیشتری نشان می‌دادند. پس از سال‌ها پژوهش و مشاوره‌های فراوان اکنون جواب سوال مشخص شده است.

بله، اکنون به این نتیجه رسیدیم که اکثر زنانی که به عنوان همسر دوم وارد زندگی افراد متاهل می‌شوند، همگی روان‌شناسان حرفه‌ای هستند، یعنی این‌که لااقل از نیازهای مردان و نحوه تامین آنها آگاهی کامل دارند. همه شما زنانی را می‌شناسید که از خیلی جهات نقاط مثبت زیادی ندارند، اما شدیدا مورد علاقه همسرشان می‌باشند و برعکس زنانی را هم می‌شناسید که علیرغم داشتن زیبایی، تحصیلات، موقعیت اجتماعی و… از زندگی زناشویی مناسبی برخوردار نیستند. این موضوع نیز یکی از مسائلی بود که مدت‌ها به دنبال پیداکردن علت آن بودیم، اما اکنون جواب این سوال نیز مشخص شده است. با مردانی که به هر نحوی ارتباطاتی خارج از حریم خانواده داشته‌اند، مصاحبه‌های زیادی کرده‌ایم که ماحصل این مصاحبه‌ها نتایج خوبی برای شما به دنبال دارد. اکثر آنها اظهار می‌کنند که همسر دومشان در خیلی از موارد پیشنهاددهنده روابط جنسی می‌باشد و با تنوع و کیفیت بسیار بالایی نیازهای جنسی آنها را تامین می‌کند و از طرف دیگر از بودن در کنار آنها احساس آرامش می‌کنند. ماحصل این گفته‌ها دقیقا تاییدی است در مورد دو نکته‌ای که در بالا ذکر کردیم.

متاسفانه به علت وجود یک نوع حجب و حیای افراطی زن‌ها تصور می‌کنند که همیشه باید شوهرشان به طرف آنها بیاید و درخواست روابط جنسی نماید. و این مسئله باعث می‌شود که مردها تصور کنند که همسرشان تمایلی به روابط جنسی با آنها ندارد و به اجبار و به حکم وظیفه به این کار تن در می‌دهند. موضوعی که رفته رفته از مقدار روابط جنسی و به دنبال آن میزان عشق و علاقه مرد به همسرش کم می‌کند و بسیاری از مردها آرزو دارند که حتی یک بار هم که شده همسر آنها به طرفشان بیاید و از آنها درخواست روابط جنسی نماید، در صورتی که هرگز به این آرزوی خود نمی‌رسند.

حال تصور کنید اگر یک دختر جوان و یا یک زن مطلقه به این نیاز آنها پاسخ بدهد، احتمال گرایش و تمایل آنها قطعا زیاد می‌باشد، در صورتی که اگر همسرشان این نیاز آنها را برآورده نماید، احتمال ارتکاب خطای آنها قطعا به نقطه صفر می‌رسد.

منبع:مشاورانه

برچسب ها: اهمیت روابط جنسی در زندگی ,اهمیت روابط زناشویی ,زندگی آرام ,

نتایج جستجو در گوگل: اهمیت روابط زناشویی در اسلام,  اهمیت بوسه در روابط زناشویی,  

سلام
۱۵ ساله از زندگی زناشویی من و همسرم میگذره.نیاز جنسی من در شرایط نرمال است و حداقل در هفته چهار بار رابطه داریم.تازگیا متوجه شدم که همسرم تمایل کمتری نسبت به من داره.با توجه به این مشکل روابط بینمون شدیدا دچار بحران هست و کم کم از میران علاقم به همسرم کاسته میشه.لطفأ راهنمای کنید راه حل چیه؟؟؟

مشکل شما باید از دو بعد جسمی و روانی بررسی شود.که بعد جسمی شامل اختلال در سیستم هورمونی بدن فرد هست که این مشکل میتواند سردی در رابطه جنسی را به دنبال داشته باشد.و بعد روانی استفاده از داروهای روانی,اضطراب,و استرس میباشد
بهتراست برای مراجعه به مشاور ,روانشناس,یا روانپزشک برای انجام یک سری تست های بالینی و روانشناسی اقدام کنید تا مشکل شما به طور کامل بررسی شود

به نظر شما رابطه جنسی چند درصد از ازدواج است؟

پیش تر در مشاوره های سنتی گفته می شد رابطه جنسی ۲۰ تا ۲۵ درصد ازدواج است.واقعیت این است که برای قدیمی ها منظور از ازدواج تشکیل یک نهاد اجتماعی بود نه لزوما اغنای غریزه جنسی.در گذشته وقتی دو نفر ازدواج می کردند و خانواده تشکیل می دادند قصدشان این بود که سفره ای بیندازند و مهمانی بدهند و جمعی را دور خودشان جمع کنند و رابطه جنسی در راستای تولید مثل بود.در این میان تعداد کمی به بعد لذت رابطه جنسی توجه می کردند به ویژه خانم ها این توجه بسیار کم بود.خانم های زیادی در آن دوران هرگز در طول عمر خود به ارضایی جنسی نرسیدند و ناکام ، سرخورده و حتی از مسائل جنسی متنفر شدند.
در حال حاضر خانواده لزوما یک نهاد اجتماعی و اقتصادی نیست و کار کردی پیدا کرده که افراد می خواهند در آن لذت ببرند به همین دلیل در این سیستم آدم هایی که خیلی درونگرا باشند یعنی به نحو بیمارگونه ای درون گرا و جداگزین باشند شاید بتوان گفت ۲۰ تا ۲۵ درصد ازدواج را در رابطه زناشویی می دانند ولی افراد طبیعی ۵۰ تا ۷۵ درصد ازدواج شان را مربوط به رابطه زناشویی می دانند.

سلام عزیزم خوبی مرسی از اون همه لطفی که به وبلاگم داشتی ولی من اعتراف میکنم وبلاگ شما خیلی سخته کار باهاش ۱۰دقیقه فقط دنبال اینکه کجا کامنت بزارم بودم ولی از حق نگذریم مطالبتون فوق العاده هستن
موفق باشی خانم دکتر

سلام من دو هفته است ازدواج کردم چند روز پیش با شوخرم رابطه داشتم که خیلی خیلی درد داشت بعد از رابطه اول که کامل نبود فقط در حد از بین بردن دختری بود ترسو شدم و الان خیلی خیلی میترسم ناگفته نماند قبلا خود ارضایی در حد کم داشتم

با سلام خدمت شما دوست عزیز
لطفا اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید تا باهم صحبت کنیم .
۱٫ قبل از رابطه معاشقه داشته اید؟
۲٫ روابط عاطفی شما با همسرتان چگونه است؟
۳٫ در مورد نوع رابطه ای که برایتان لذت بخش است با همسرتان صحبت کرده اید؟

واقعا مفید بود برام
من اینجارو توی گوشیم سیو کردم بعدا دوباره بیام
ممنون ازتون

ای کاش اینا رو خانمها می دیدند…
نمیشه براشون بفرستیم!

سلام وقت بخیر
ممنون ازتون
من اینجارو تو واتساپ برای دوستم میفرستم
دلم نیومد نظر نزارم

سلام خسته نباشید من اتفاقی از گوگل اومدم اینجا
سرعت سایتتون خیلی خوبه خوشم اومد
این صفحه ام برای دوستم فرستادم
ممنون ازتون نظر گذاشتم خستگیتون در بره

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه

نام

ایمیل

وب‌سایت

شعبه غرب تهرانشعبه شرق و مرکز شعبه شمال تهران

شرکت در نظرسنجی کلینیک

جدیدترین مقالات:

روانشناسی ویروس کرونا: یک خطر یا فرصت؟

آیا فلج مغزی یک بیماری ارثی است؟

مشاوره خانواده چیست ؟

روانشناسی بالینی چیست ؟

روانشناسی زندگی زناشویی

تعریف روانشناسی خانواده

آدمی از بدو تولد و در طول عمر و حتی هنگام مرگ با دیگران در ارتباط است. یکی از رابطه های معقول و پراهمیت رابطه ی همسران با یکدیگراست. نکات روانشناسی زندگی زناشویی که در حوزه روانشناسی خانواده مطرح میشود در این مقاله می تواند کمک بزرگی به ما در رابطه هایمان و فهم آنها بکند.

[irp posts=”3258″ name=”نکات تکمیلی روانشناسی زندگی زناشویی”]

از طرفی اکثر افراد فکر میکنند روابط زناشویی روابطی خودجوش هستند که احتیاجی به یادگیری و آموزش ندارند درصورتیکه در روانشناسی خانواده با توجه به اهمیت زیاد آن و اینکه بخش مهمی از زندگی انسان است و حتی در تعیین میزان رضایت از زندگی نقش کلیدی و مهمی دارد آموزش و یادگیری آن هم از اهمیت بالایی برخوردار است

روشی که از قدیم برای مردان و زنان گفته شده است تا باهم باشند مانند شیرینی و سس ترش!.. البته به طور فرضی گویی خیلی هم عالی ست اما واقعیت این است که به این روش، مردم باهم خوب جفت و جور نمیشوند. در واقع بااین روش مردان و زنان نسبت هم دیگر همچون رمزی مبهم دیده میشوند تا اینکه مکمل هم باشند

دو مانع سخت و بسیار مهم در مقابل روابط طولانی و کامل بین زن ومرد : اول اینکه نمیتوانند باهم رابطه عاشقانه صمیمی داشته باشند و دوم اینکه در ایجاد رابطه برابر و رضایت بخش باهم مشکل دارند.

اغلب رابطه اینطوراست که زن نقشی مادرگونه و حمایتگر برای مردی که نقش کودک را دارد بازی میکند اما کمتر برعکس آن دیده میشود و این به علت صمیمت پایین است و یک رابطه ی کاری موثر و همکارانه نمیتوانند باهم برقرار کنند. چون قسمت بالغ یا بزرگ ورشدیافته ی شخصیت آنها نمی توانند باهم رابطه برقرار کنند و اینکه هردو نمی توانند از احساسات خود نسبت به همدیگر استفاده کنند که این امر هم باعث عدم صمیمیت می شود.

لازم است زنان کمتر مانند مادر رفتار کنند و تواناییشان را برای تفکر منطقی پیدا کنند ( که از سالهای دور اینگونه القا شده است که زنان توانایی تفکر منطقی ندارند که این فرضیه ی غلطی ست) و همچنین دست از ناجی گری و دادن نوازشهایی که بازپس داده نمی شوند، بردارند و بیشتر علاقه شان این نباشند که از کمترین عشقی که دریافت میکنند راضی و خوشحال باشند. البته این به این معنا نیست  که درروابط خود به طور محاسباتی و دودوتایی برخورد کنند.

و از طرفی هم مردان بتوانند از نقش حمایتگری چون پدر برای زنان بازی کنند و هردو بتوانند از احساسات خود نسبت به همدیگر استفاده کنند.

چند رویکرد را به عنوان نکات روانشناسی زندگی زناشویی نمونه بررسی میکنیم که ممکن است خانم ها یک یا چنتا از آنهارا در یک رابطه به کار ببرند:

– زندگی اش را صرف مراقبت و تغذیه هرکسی به جز خودش میکند

– این نابرابری را میپذیرد چون حس میکند کم اهمیت ترین عضو خانواده است و فقط به اندازه ای که دیگران را تامین کند باارزش است

–  نوازش و معنای زندگی را بخاطر خودش دریافت نمیکند بلکه بیشتر بخاطر خانواده و همسرش است.

– دراین نقش می ماند چون هرزمان که بخواهد کاری کند یا عصیان کند شوهرو فرزندانش از او عصبانی می شوند

– برای جلب توجه اغلب زیاد حرف میزند و سعی میکند در همسرش به دلیل اینکه به نظر میرسد به اندازه کافی اورا دوست ندارد، احساس گناه ایجاد کند

– از رابطه با همسر به این دلیل که خسته است یا سردرد دارد خودداری میکند به امید اینکه نوازش حمایتگرانه دریافت کند

– در دور دست کردن غذاهای خوشمزه و پرزرق وبرق و رژیم گرفتن گیر میافتد

– ازسلامتی خود بخاطر همسر و اطرافیان غفلت میکند

– عاقبت افسرده و تنها می شودو کسی ازاو قدردانی نمی کند و فرزندان و شوهرش دیگر به او علاقه مند نیستند

– شروع به گوش دادن و احترام گذاشتن به خواسته های درونی خود

– شروع به گرفتن نوازش بخاطر کسی که هست نه چیزی که میتواند به دیگران بدهد

– قراردادن خود و نیازهای خود قبل از دیگران البته نه بصورت افراطی و خودخواهانه

– توجه به سلامتی بدنی خود

-در اولویت قرار دادن سلامت روانی و جسمانی

– در تلاش برای بدست آوردن نوازش و توجه خودش را در جواهرات درخشان ، پاشنه های بلند، لباسهای پرزرق و برق و عطرهای گران و آرایشهای غلیظ قرار میدهد

– تلاش میکند زیبایی و خوب بودن را بخرد

– در نقش مصرف کننده احساس امنیت میکند

– وقتی احساس میکند میتواند چیزهایی که می خواهد را بخرد احساس قدرت میکند

– بیشتر زمانش را صرف خرید و آرایش و تغییر دکوراسیون خانه و خواندن مجله های مد وفیلم میکند

– ممکن است وقتی از دست همسرش عصبانی ست برای تلافی شروع کند به بیش ازحد خرج کردن

– اغلب رویکردهایی مثل پیرنشو، خودت نباش، دلفریب باش   را دارند

– تصمیم بگیرد خود طبیعی اش را دوست بدارد

– نتیجه بگیرد قدرتش به عنوان مصرف کننده هذیان است و تصمیم می گیرد قدرتش برای کنترل زندگی باشد

– روی جنبه های دیگر خود غیر از قیافه و ظاهر کارکند

– خود را متعهد کند به اینکه ببیند درونش چه میگذرد تا اینکه از بیرون چطور به نظر میرسد

روانشناسی زندگی زناشویی

– تمام تلاشش را بکار می گیرد تااز همسرش که ازاو استعداد کمتری دارد حمایت کند

– در جشن ها و مهمونی ها باهوش به نظر میرسد

– به شوهرش نوازش های زیادی می دهد و اجازه می دهد نوازشهایی را که مستحق خودش است را شوهرش دریافت کند ( مثلا به نام شوهرش کتاب می نویسد)

– در نهایت شوهرش وقتی به اوج موفقیت میرسد و کمتر به او وابسته است ممکن است مرد خواستار جدایی باشد تا راهش را بازن جوانتر ادامه دهد

– رویکردهایی مثل مفیدو کمک رسان باش، پشت مردت بایست دارد ( مثلا ممکن است ادامه تحصیل ندهدو شغلی پیدا کند که شوهرش ادامه تحصیل بدهد)

– بخاطر استعداد خودش کسب اعتبارکند

– لازم است بیرون صف اول بودن را رها کند

-لازم است از پیامهای درونی که میگوید اگر قوی و توانا باشی خوب نیست رها شود

– باید تصمیم بگیرد اگر میخواهد موفق شود آن را مستقیما بدست آورد نه در نیابت و بهای آن را بپردازد

– زندگی اش وقف این شده در نگاه یک فرد ناجی و قربانی باشد

– ضعیف ، کاملا وابسته و تحت کنترل است

– وقتی قدرت نشان می دهد حس خوب نبودن دارد چون وقتی ضعیف باشد نوازش می گیرد

– خیلی به ندرت تجربه صمیمیتی برابر را حس میکند

– به اینکه اثبات کند قربانی است ادامه میدهد

– با ایجاد موقعیتهایی دیگران را وادار میکند برایش کاری را کنند که نمی خواهند وبعد که آنها خشمگین شدند مورد ظلم آنها قرار میگیرند

– از ادامه راه ساده و آسان رفتارکردن مثل یک قربانی یا یک کار برایم بکن امتناع کند

– به این نتیجه میرسد بهتراست بزرگ شود و کاری برای خودش بکند

– با نپذیرفتن نوازش برای قربانی بودن شروع میکند به دریافت نوازش برای خوب بودن

– به این نتیجه میرسد وقتی دیگران اورا نجات دهند  چقدر ظالمانه و پست است پس خودرا متعهد میکند به اینکه حداقل نصف کارهایش را خودش انجام دهد

– شروع میکند به اینکه قدرت خودرا بالا ببرد

به عنوان یکی از دشمن های عشق شناخته میشود تبعیض جنسی پیش داوری و تعصب نسبت به جنسیت میباشد که اغلب و نه همیشه بر مبنای  فرض برتری مرد است حتی اگر قدرت بیشتر و امتیاز بالاتری به مرد نمیدهد بازهم آسیب رسان است

وقتی شروع به برقراری رابطه با دیگران میکنیم جدا از چیدمان والدینمان در میابیم که تقریبا مصرانه به این سمت کشیده می شویم که یکی در موقعیت بالا دست و پرقدرت و دیگر در پایین دست و ضعیف قرار گیرد یعنی در موقعیت پایین دست بیشتر درگیر رابطه میشویم بیشتر به ما نیاز باشد .

بیشتر دوست داشته شویم و احساس ناامنی و نیاز کنیم و در موقعیت بالادست کمتر درگیر رابطه شویم کمتر به ما نیاز باشد، کمتر عاشق باشیم و احساس امنیت و عدم نیاز کنیم.. در رابطه زنها بیشتر با موقعیت قدرت پایین  دست و بالا دست بودن برای مردان است

مهمترین چیزخارج شدن ازاین چرخه و به قدرت برابر رسیدن است و هرطرف باید دوباره بیاموزد و خواسته های واقعی خود را بشناسد و همچنین تقاضای چیزی که کسی می خواهد حتی اگربداند که میخواهد و آگاهی به آن داشته باشد بازهم بیان کردن آن مشکل است و احتیاج است که بیاموزد.

همه کودکان به طور طبیعی فرا میگیرند که موجود انسانی جنس زن ضعیف تر از موجود انسانی جنس مرد است بنابراین باید پایین دست باشد. تاثیر این تفکراین است که در پذیرش بین توزیع نابرابر قدرت بین انسانها راحت عمل میکنند و به انتظار نابرابری در روابطشان میروند و آنرا میطلبند و باآن حس خوب پیدا میکنند و در نتیجه بدنبال چنین موقعیتهایی هستند

درصورتیکه یک رابطه ی خوب اینطور است که هردو طرف رابطه علاقه مندند برای دیگری کاری انجام دهند در چنین رابطه ای کافیست شخص چیزی را که می خواهد راحت بیان کند تا طرف مقابل هرکاری از دستش برمی آید برای انجام دادنش بکند. بدین ترتیب رابطه به آرامی و خوشی پیش می رود و هردوطرف به هرچیز که میخواهند می رسند

در بخش ارسال دیدگاه پایین صفحه میتوانید نظرات و سوالات خود را مطرح کنید تا ما به آن پاسخگو باشیم.

از روزی که روانشناسی با نکاتش حالمو بهتر کرد تصمیم گرفتم با انگارکه تا میشه حال بقیه رو بهتر کنم.

اهداف و افکار ما ادمها همه چیز ماست طوری که با آنها نفس میکشیم و روزهایمان را میگذرانیم. ما طوری زندگی میکنیم انگار که مردان از زنان برترند، انگارکه بدی حکمفرماست و.. . بعد از اینهمه افکار منفی یک بار فرض کنیم همه چیز خوب است؟ انگار که دنیا بهتر از این نمیشود انگار که هرچیزی که اتفاق می افتد به نفع ماست.. این وبسایت با ارائه نکات شیرین و کاربردی روانشناسی در زمینه های شخصیتی و ارتباطی به این تصویرسازی مثبت جامه تحقق میبخشد. انگار که زندگی بهتر از این نمیشود

© 2019 تمامی حقوق این سایت برای مجله اینترنتی روانشناسی انگار که محفوظ است . طراحی و تولید محتوا استودیو نماد

روانشناسی زندگی زناشویی
روانشناسی زندگی زناشویی
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *