قلب (به فارسی: گِش یا دل)[۱][۲] نوعی عضو عضلانی در انسانها و دیگر حیوانات است که خون را از طریق رگ خونی در دستگاه گردش خون به گردش درمیآورد.[۳] خون اکسیژن و مواد غذایی لازم را برایِ بدن مهیا میسازد و همچنین به از بین رفتن موادِّ زائد ناشی از متابولیسم (سوخت و ساز بدن) کمک میکند.
قلبِ (دل) انسان به میانگین در هنگام استراحت حدود ۷۰ بار در دقیقه میتپد. دل انسان بینِ دو شُش در بدن جا دارد و به گونهای قرار گرفتهاست که سر آن به سوی چپ و پایین کج است. هر تپش قلب حدودِ هشت دهم ثانیه زمان میخواهد که این زمان شامل ۰٫۱ ثانیه انقباض دهلیزها، ۰٫۳ ثانیه انقباض بطنها و ۰٫۴ ثانیه استراحت قلب میباشد. بافت قلب نیز همچون دیگر بافتهای بدن نیاز به تغذیه دارد که تغذیهٔ قلب برعهدهٔ عروقِ کرونری (تاجی) است.[۴]
قلب در فضای میانی میانسینه در سینه قرار دارد.[۵]
قلب در لغت به معنی دگرگونی است قلب از لحاظ علمی اندامی است که در مرکز قفسهٔ سینه (متمایل به سمت چپ) واقع شدهاست و وزن آن حدود ۳۰۰گرم است و خون را پمپاژ میکند نام این عضو به علت اینکه باعث دگرگونی خون و تبدیل خون کثیف به خون تمیز میشود قلب نامگذاری شدهاست در دگرگون کردن خون، قلب مانند یک تلمبه عمل میکند. در پارسی سره این بخش دل نام دارد.
در انسانها، پستانداران دیگر و پرندگان قلب به چهار حفره تقسیم میشود: دهلیز چپ و راست که بالا و بطن چپ و راست که در قسمت پایین قرار گرفتهاست.[۶][۷] معمولاً دهلیز و بطنِ راست را به نام قلب راستی و همتایان چپی آنها را به نام قلب چپی میشناسَند.[۸] اما در مواردی دیگر، قلب ماهیها دو محفظه، یک بطن و یک دهلیز دارد، در حالی که قلبِ خزندگان سه محفظه دارَد.[۷] در یک قلب سالم به خاطر وجود دریچههای قلبی، خون از یک سمت وارد قلب میشود که این مسئله از جریان برعکس جلوگیری میکند.[۵] قلب در یک کیسه محافظتی قرار گرفته که پیراشامه (پریکارد) نام دارد و همچنین شامل مایع است. دیوارهٔ قلب از چهار لایه چسبیده به هم تشکیل میشود که به ترتیب از بیرون، شاملِ: پیراشامه (پریکارد) برون شامهٔ قلب (اِپی کارد)، ماهیچه قلب (میوکارد) و درونشامه قلب (آندوکارد).[۹]
این عضوِ مخروطی شکل بهصورتِ کیسهایی عضلانی تقریباً در وسطِ فضای قفسه سینه(مدیاستینوم میانی) کمی متمایل به جلو و طرفِ چپ قراردارد و میان ریهٔ چپ و راست و متمایل به ریهٔ چپ است و همین موجب شدهاست تا شکل و قرارگیری ریهها با هم متفاوت باشد. از آنجا که قلب اندامِ بسیار حساسی و حیاتی است توسط قفسهٔ سینه (توراکس) محافظت میشود. ابعادِ قلب در یک فرد بزرگسال حدودِ ۶x9x۱۲ سانتیمتر و جرم آن در آقایان، حدودِ ۳۰۰ و در خانمها، حدودِ ۲۵۰ گرم، یعنی حدود ۰٫۴ درصد جرم کل بدن است.[۱۰]
دو حفره پایین قلب بطن نامیده میشوند. قلب دارای یک بطن چپ و بک بطن راست است. در میانه قلب بین دو بطن دیواره ضخیم عضلانی وجود دارد که به آن “سپتوم”میگویند. کار سپتوم جدا کردن طرف راست قلب از طرف چپ قلب است
قلب چگونه تغذیه می شود
بطنها دو حفرهٔ تحتانی قلب هستند که توسط دیوارهای قطور و محکم ماهیچهای از یکدیگر جدا شدهاند. اندازهٔ بطنها از دهلیزها بزرگتر است؛ و وظیفهٔ بطن چپ تلمبه کردن خون به داخل قلب و بطن راست خارج از قلب است.
۱. دهلیز راست ۲. دهلیز چپ ۳. بزرگ سیاهرگ زبَرین ۴. آئورت ۵. سرخرگ ششی ۶. سیاهرگ ششی ۷. دریچه میترال (دو لتی) ۸. دریچه آئورتی ۹. بطن چپ ۱۰. بطن راست ۱۱. بزرگسیاهرگ زیرین ۱۲. دریچه سهلتی ۱۳. دریچه ششی
هر تحتانی بطن دارای دو دریچهاست که یکی از آنها موجب ورود خون از طریق دهلیزها به بطن؛ و دیگری موجب خروج خون از بطن به خارج از قلب و اندامهای دیگر میشود.
بطن راست خون را از طریق دریچهٔ سهلختی از دهلیز راست دریافت میکند؛ و سپس آن را از طریق دریچهٔ ششی به سرخرگ ششی و به سوی ششها میفرستد. بطن چپ خون اکسیژنه را از طریق دریچهٔ میترال (دولختی) از دهلیز چپ دریافت کرده و آن را از طریق دریچهٔ آئورتی به آئورت و به این ترتیب به سراسر بافتهای بدن میفرستد.
دیوارهٔ بطنها از دیوارهٔ دهلیزها قطورتر است
دیوارهٔ بطنها از دیوارهٔ دهلیزها قطورتر است، چرا که فشار خونی که به دهلیزها میریزد یا از آنها خارج میشوند بسیار کمتر از فشار خون است از از بطنها به داخل سرخرگها (آئورت و سرخرگ ششی) تلمبه میشود؛ بنابراین، قطر و استحکام دیوارهٔ بطنها مقاومت آنها را در برابر این فشار ممکن میسازد.
محلِّ قلب در پشتِ استخوانِ جناغ سینه و حدفاصلِ غضروفهایِ دندههای سوم تا ششم در سمتِ چپِ قفسهٔ سینه است. یک دیوارهٔ عضلانی قلب را به دو نیمهٔ راست و چپ تقسیم میکند. نیمهٔ راست مربوط به خون سیاهرگی و نیمهٔ چپ مربوط به خون سرخرگی است. هر یک از دو نیمهٔ راست و چپ نیز مجدداً بهوسیلهٔ یک تیغهٔ عضلانی افقی نازکتر به دو حفرهٔ فرعی تقسیم میشوند. حفرههای بالایی که کوچکتر و نازکتر هستند دهلیز نامدارند و دریافتکنندهٔ خون اَند. حفرههای پایینی که بزرگتر و ضخیم ترند بطنهای قلبی هستند و خون دریافتی را به سایر اعضای بدن پمپ میکنند. پس، قلب متشکل از چهار حفرهاست: دو حفرهٔ کوچک در بالا (دهلیزهای راست و چپ) و دو حفرهٔ بزرگ در پایین (بطنهای راست و چپ).
دو نوع گردش خون در بدن انجام میشود: گردش خون کوچک یا ریوی که خونِ CO2دار (دیاکسید کربن) از بطن راست قلب به ریهها میرود. در آنجا تصفیه میشود و خون O2دار (اکسیژن) به دهلیز چپ قلب بازمیگردد و خون از دهلیز چپ قلب با گذر از دریچهٔ میترال (دولختی) که میان دهلیز و بطن چپ قراردارد، واردِ بطنِ چپ میشود و به این ترتیب با انقباضِ بطن چپ خون از بطن چپ خارج میشود و گردش خون بزرگ یا آئورتی آغاز میشود و این خون، ابتدا از طریق سرخرگِ آئورت و به ترتیب به دیگرِ عروق، در سراسرِ بدن جریان مییابدو سلولهایِ بدن را تغذیه میکند و سپس خون CO2دار را به دهلیز راست بازمیگردد و خون از دهلیز راست با عبور از دریچهٔ تریکاسپید (سه لختی) که میان دهلیز و بطن راست قرار دارد، واردِ بطن راست میشود. به این ترتیب، گردش خون در سراسرِ بدن انجام میشود و همهٔ سلولهایِ بدن تغذیه میشود.
دهلیزها حفراتی با فشار کم و گنجایش بالا هستند که وظیفهٔ اصلی آنها ذخیرهٔ خون در هنگامِ انقباضِ عضلهٔ بطنی (سیستول) است. انقباض دهلیزها مقداری خون اضافی را به داخل بطنها میراند، امّا حدود ۷۰درصدِ پُرشدن بطنها بهصورت غیرفعال در هنگامِ استراحت بطنی (دیاستول) انجام میشود. دهلیزها بهوسیلهٔ یک دیوارهٔ بین دهلیزی نازک از هم جداشدهاند. بطنها حفراتی با فشار بالاتر هستند که وظیفهٔ پمپاژ خون به ریه و تمام بافتهای محیطی را بهعهده دارند. چون فشار ایجادشده در بطن چپ بسیار بالاتر از فشارِ بطن راست است، لذا میوکارد بطن چپ به نسبت میوکارد بطن راست بسیار ضخیمتر است. بطنها بهوسیلهٔ یک دیوارهٔ بین بطنی از هم جدا میشوند. این دیواره در قسمتِ بالا به صورتِ بافت هَمبند و در قسمتِ میانی و پایین بهصورت یک دیوارهٔ عضلانی است.
دهلیزها و بطنها با دریچههای دهلیزی – بطنیاز هم جدا میشود. این دریچهها از جریانِ معکوسِ خون از بطنها به داخلِ دهلیزها در جریان سیستول جلوگیری میکنند. قسمت بطنی این دریچهها بهوسیلهٔ طنابهای وتری به نام عضلات پاپیلری به بطن خود وصل میشوند. هنگامی که دیوارههای بطن منقبض شده، عضلاتِ پاپیلری نیز منقبض میشود، اما برخلاف آنچه ممکن است تصور شود، کمکی به بستهشدن دریچهها نمیکنند، بلکه لتهای دریچه را به سوی داخل بطنها میکشند تا از برآمده شدن بیش از حد آنها در جریان انقباض بطن به داخل دهلیزها جلوگیری کنند.
دریچههای نیمه هلالی بطنها را از مجاری شریانی جدا میکند و شاملِ دریچهٔ آئورت (بین بطن چپ و شریان آئورت) و دریچه پولمونر (بین بطن راست و شریان ریوی (پولمنری)) هستند. دریچههای نیمه هلالی به طنابهای وتری وصل نیستند و فشار زیاد در شریانها، در پایان سیستول موجبِ بستهشدن بسیار سریع و محکم آنها میشود، درحالیکه دریچههای دهلیزی-بطنی بسیار نرم بسته میشوند.
قلب توسط پردهٔ دو لایه و نازک پریکارد از بقیهٔ احشای داخل سینه مجزا میشود. لایهٔ احشایی پریکارد موسوم به اپی کارد از لایهٔ جداری آن بهوسیلهٔ فضای پریکاردی جدا میشود. کیسهٔ پریکارد، بهطورِ طبیعی، محتوی ۵ تا ۳۰ میلیمتر مایع شفافی است که قلب را لغزنده میکند و به آن امکان میدهد تا با حداقّلِ اصطکاک منقبض شود[۱۱]
قلب از سه نوع عمده عضلهٔ قلبی تشکیل شدهاست:
سیستمِ هدایتیِ قلب در واقع ایمپالس الکتریکی را تولید و هدایت میکند. این فیبرها به دلیل محتویِ کم فیبریلهای انقباضی تنها بهطور ضعیف منقبض میشود. انواع دهلیزی و بطنی عضلهٔ قلبی به همان روش عضلهٔ اسکلتی منقبض میشود به استثنایِ این که مدتِّ انقباض بسیار طولانیتر است.
اصول طب داخلی هاریسون ۲۰۰۸
قلب خون را از طریق سیستمِ گردشِ خون پمپاژ میکند. خونی که دارای اکسیژن اندکی باشد، از طریق گردش خون سیستمیک و بالایی و ورید اجوف تحتانی ورید اجوف واردِ دهلیزِ راست میشود و بعد به بطن راست میرود. از اینجا به گردش خون ریوی جریان مییابد، از طریق ریهها اکسیژن دریافت میکند و دیاکسید کربن را پَس میدهد. خون دارایِ اکسیژن بعد از آن واردِ دهلیز چپ میشود و از آنجا به بطن چپ میرود و از طریق آئورت به گردشِ خونِ سیستمیک انتقال مییابد که در این روند اکسیژنِ آن مصرف میشود و به صورت دیاکسید کربن با سوخت و ساز همراه میگردد.[۴]
معمولاً با هر تپش قلب، بطن راست همان قدر خون را واردِ ریهها میکند که بطن چپ خون را به سراسر بدن میفرستد. سیاهرگها خون را به قلب منتقل مینمایند، در حالی که سرخرگها، خون را از قلب خارج میسازند. سیاهرگها معمولاً فشار کم تری در مقایسه با سرخرگها دارند.[۴] قلب هنگام استراحت با ضربان حدود ۷۲ بار در دقیقه میتپد.[۴]فعالیت این تعداد را افزایش میدهد، با افزایش تعداد ضربان قلب زمان دیاستول بیشتر از زمان سیستول کم میشود و در طولانی مدت میزان استراحت قلب را کمتر مینماید و این مسئله برای سلامت قلب خوب است.[۴]
قلب یک عضو چهار حفرهای عضلانی میباشد که ۱ درصد سلولهایش خاصیت خود تحریکی دارند و دارای سیستم هدایت خودکاراست. این عضو دارای سلولهای ماهیچه قلبی (کاردیومیوسیتهای) تخصص یافته و فیبرهای هدایتی هست که انقباض ریتمیک را شروع میکنند.[۱۲] قلب در ۲۱–۲۲ روزگی در جنین انسان شروع به تپش میکند و نمو قلب ۵۰ روز طول میکشد.[۱۳]
در روز هشتم جنینی در موش (معادل هفته سوم در انسان)، قلب از یک لوله اولیه قلبی تشکیل شدهاست. این لوله توخالی شامل دو لایه میباشد: کاردیومیوسیتها در خارج و سلولهای اندوتلیال در داخل.
بین این دو لایه، ژله قلبی وجود دارد. در این مرحله هنوز اعصاب خودکار (اتونومیک) قلبی نمو پیدا نکردهاست و خون در سرتاسر جنین به وسیلهٔ امواج انقباضی پیش برنده (پریستالتیک)، پمپ میشود. این حرکات پریستالتیک از قسمت دم قلبی شروع میشود. با ادامه نمو، لوله قلبی طویلتر شده و یک لوپ به سمت راست تشکیل میدهد. سلولهای اندوکاردیال به سلولهای مزانشیمی تبدیل شده و بین دو لایه مهاجرت میکنند و ژله قلبی را میپوشانند. برای تشکیل لایه سوم قلبی، لوله قلب توسط لایه اپی کاردیومی پوشیده میشود. سلولهای اولیه اپی کاردیومی در روز نهم جنینی در موش (تقریباً هفته چهارم در انسان)، درون ارگان پیش اپی کاردیومی (یک دسته سلول شبیه گل کلم در قاعده لوله قلبی) یافت میشوند. این سلولها به سمت لوله قلب مهاجرت کرده و قلب را میپوشانند. در روز دوازدهم جنینی در موش، پوشش اپی کاردیال کامل میشود. در این زمان، مهاجرت سلولهای ستیغ عصبی (نورال کرست سلها) در نمو عصبدهی قلبی نقش دارد.[۱۲] نورال کرست سلها گروهی از سلولهای مهاجر هستند که در همه مهره داران یافت میشود و قادر به تبدیل به انواعِ بافت از جمله عضله صاف، سلولهای عصبی (نورونها) و سلولهای گلیا و غیره اَند. کنده شدنِ نورال کرست سلها و مهاجرت آنها از لوله عصبی (نورال تیوب) به کمک تغییرات در چسبندگی سلولها رخ میدهد که شاملِ کاهش مقدارمولکول چسبندگی سلول نورونی (NCAM) و N- کادهرین میباشد.[۱۴]
در طولِ نمو قلبی، حرکات پریستالتیک به وسیلهٔ انقباض هماهنگ، توسط گره سینوسی- دهلیزی جایگزین میشود.[۱۲]
مراحلِ نموِ اعصابِ قلب به این ترتیب است:
لازم است ذکر شود که عصب دهی پاراسمپاتیک قبل از سمپاتیک انجام میشود.[۱۳]
Bone morphogenetic proteins (BMPs) که توسط سلولهای اپی کاردیومی ترشح میشوند، سبب تمایز سلولهای عصبی به سمپاتیک و پاراسمپاتیک میشوند.
فاکتور نوروتروفیک مشتق از رده سلولی گلیال (GDNF), نورتورین(NRTN) و آرتمین (artemin) از جمله فاکتورهای نوروتروفیک (NTFs) برای تمایز نورونهای پاراسمپاتیک قلبی میباشند.[۱۵] نورونهای پاراسمپاتیک وقتی به قلب میرسند تشکیل عقده (گانگلیا) را میدهند و از اینجا سلولهای عصبی پس عقده ای (پس گانگلیونی) منشأ میگیرند و این در حالیست که سلولهای عصبی پس گانگلیونی سمپاتیکی از تنه سمپاتیکی در خارج از قلب منشأ میگیرند.[۱۲]
فاکتور رشد عصبی (NGF)، نوروتروفین- ۳ (neurotrophin-3) و نوروتروفین- ۴و۵ (neurotrophin-4/5) از جمله فاکتورهای نوروتروفیک هستند که عصبدهی سمپاتیک را تنظیم میکنند و سبب افزایش تراکم عصبدهی آن میشوند. اندوتلین – ۱ که از اندوتلیوم وریدی ترشح میشود نیز سبب افزایش بیان فاکتور رشد عصبی(NGF) میشود. این در حالیست که فاکتور سمافورین- ۳(semaphorin 3) تراکم عصبدهی آن را کاهش میدهد. به این ترتیب گرادیان عصبدهی سمپاتیک از اپی کاردیوم به اندوکاردیوم شکل میگیرد.[۱۶]
بدین ترتیب اعصاب اتونومیک قلبی، ضربان قلب را تنظیم میکنند. تحت شرایط پاتولوژیک، تراکم فیبرهای عصبی، تغییر یافته و منجر به فعالیت زیاد (عصبدهی زیاد) یا خیلی کم (عصبدهی کم) در قلب میشود.[۱۲]
تحریک نامنظم قلبی در بیماری فیبریلاسیون دهلیزی(atrial fibrilation)، سبب تحریک اندوتلین- ۱ شده و بیان فاکتور رشد عصبی را بالا میبرد؛ که این عمل، سبب افزایش عصبدهی سمپاتیک میشود.[۱۶]
بیماریهای قلب و عروقی (CVD) معمولترین عامل مرگ در جهان در سال ۲۰۰۸ بودند که باعث ۳۰ درصد از موارد مرگ شدند.[۱۷][۱۸] از این میزان بیش از سه چهارم به خاطر بیماری شریانهای کرونری و سکته بودهاست.[۱۷] عوامل خطر شامل مواردی همچون: سیگار کشیدن، اضافه وزن داشتن، عدم فعالیتهای ورزشی کافی، کلسترول بالا، فشار خون بالا، نوعی دیابت که به شکلی ضعیف کنترل شده و موارد دیگر میشود.[۱۹] تشخیص بیماری قلبی عروقی اغلب با شنیدن به صدای قلب با گوشی پزشکی، ECG یا با فراصوت صورت میگیرد.[۵] بیماریهای مرتبط با قلب اصولاً با متخصصین قلب درمان میشود، هرچند که بسیاری از متخصصین پزشکی دیگر نیز ممکن است در حل این مسئله کمک کنند.[۱۸]
متخصّصان اعتقاد دارند بیماریِ سرطان صرف نظر از این که فرد مبتلا اقدام به درمان دارویی کرده باشد یا خیر، میتواند به عضلات قلب آسیب برساند. شیمی درمانی بهطور بالقوه موجب مسمومیت قلب میشود و بیماران سرطانی را در برابرِ اختلالات قلبی از جمله ایستِ قلبی یا ایسکمی میوکارد آسیبپذیر میکند ضمن اینکه رشدِ خودِ تومور نیز میتواند موجبِ آسیبِ بافتِ قلب شود.[۲۰]
21 قلب (بطن و دهلیز ) قلب چگونه کار میکند .parcham.asia
اسکلت قلبی cardiac skeleton
ماهیچهٔ قلب یا میوکارد (myocardium) لایهٔ میانی دیوارهٔ قلب است . این لایه عضلانی (ماهیچهای) و قابل انقباض است. همچنین ضخیمترین لایه دیواره قلب محسوب میشود. میوکارد از نظر توان انجام انقباضات مداوم در طول حیات فرد استثناء است و ادامه حیات انسان به آن وابستهاست. سلولهای سازنده ماهیچه قلب منشعب بوده و دارای خطوط تیره و روشن هستند، این سلولها ممکن است تک هستهای یا چند هستهای باشند.
بهطور کلی بافت قلب از سه لایه تشکیل شدهاست: لایه درونی که درونشامه endocardium (اندوکارد) نامیده میشود، لایه ماهیچهای میانی که ماهیچهٔ قلب myocardium (میوکارد) است و لایه بیرونی که پیراشامه Pericardium (پریکارد ) نام دارد. در ادامه با نگاهی دقیق تر به تفسیر این لایهها خواهیم پرداخت.
قلب توسط یک کیسه محافظتکننده دولایه محافظت میشود ، این کیسه دولایه دارد :
۱.لایه بیرونی=پریکارد=پیراشامه
۲.لایه درونی=اپی کارد=درون شامه ( نکته : اپی کارد به ماهیچه قلب یا همان میوکارد متصل است )
قلب چگونه تغذیه می شود
هر دو لایه پریکارد و اپی کارد از : ۱.بافت پوششی سنگفرشی ساده + ۲.بافت پیوندی رشتهای تشکیل شده اند که ممکن است در آنها بافت چربی نیز جمع شود . ( نکته : بین این دو لایه مایع آبکی به نام مایع آبشامهای وجود دارد که نقش آن : ۱.محافظت از قلب و ۲.آسان کردن حرکت روان قلب است )
بین ماهیچههای میوکارد ۱.بافت پیوندی رشتهای محکم ( با رشتههای کلاژن فراوان ، گسترده شده در همه جهات به نام اسکلت فیبری) و نیز ۲.رشتههای عصبی سمپاتیک یافت میشود. (نکته : نقش اسکلت فیبری قلب = استحکام دریچههای قلب)
لایه درونی قلب اندوکارد یا درون شامه نام دارد که از بافت پوششی سنگفرشی ساده تشکیل شدهاست . (نکته : اندوکارد در تشکیل دریچههای قلب نقش دارد)
لازم به ذکر است که ویژگیهای ماهیچه قلبی عبارت اند از : (مخطط = دارای نوار تیره و روشن) – (غیر ارادی) – (انقباض سریع) – (منشعب) – (بعد از تولد تقسیم میتوز ندارند) – (بیشتر یاختهها تک هستهای ، برخی از یاختهها دو هسته ای) – (ارتباط بین یاختهها از طریق صفحات بینابینی)
ریتم طبیعی قلب از گره سینوسی یا گره پیشاهنگ (S.A.N)در دهلیز آغاز شده و پس از انتقال به گره دهلیزی-بطنی (A.V.N) در بطنها منتشر میشود. در نتیجه این نحو هدایت تحریک الکتریکی، ابتدا سلولهای عضلانی دهلیز و با فاصله کمی بطنها منقبض میشوند و همچنین ابتدا میوکارد دهلیزها شل شده و سپس بطنها شل میشوند.
تعداد ضربان قلب در حالت عادی بین ۶۰ تا ۱۰۰ ضربان در دقیقهاست که بر اساس ریتم گره سینوسی تنظیم میشود. در مواقع فعالیت با تحریک سیستم سمپاتیک و آزاد شدن نوراپینفرین ضربان قلب تندتر میشود.
سرخرگهای کرونری از آئورت بیرون میآیند این سرخرگها باعث خونرسانی به قسمت بیشتر عضله بطن چپ میشوند. بطن چپ دارای عضلات بیشتری نسبت به بطن راست میباشد زیرا وظیفه آن، تلمبه کردن خون به تمام قسمتهای بدن است. شریانهای کرونری راست، معمولاً کوچکتر بوده و قسمت زیرین قلب و بطن راست را خونرسانی میکند. وظیفه بطن راست تلمبه کردن خون به ریهها میباشد. شریانهای کرونری دارای ساختمانی مشابه تمام شریانهای بدن هستند اما فقط در یک چیز با آنها تفاوت دارند که فقط در زمان بین ضربانهای قلب که قلب در حالت استراحت (ریلکس) قرار دارد، خون در این شریانها جریان مییابد.
وقتی عضله قلب منقبض میشود، فشار آن به قدری زیاد میشود که اجازه عبور خون به عضله قلب را نمیدهد، به همین دلیل قلب دارای شبکه مؤثری از رگهای باریک خونی است که تمام نیازهای غذایی و اکسیژنرسانی آن را به خوبی برآورده میکند. در بیماران سرخرگهای کرونری، سرخرگهای کرونری (سرخرگهای تاجی) تنگ و باریک میشوند و و عضلات قلب از رسیدن خون و اکسیژن به اندازه کافی محروم میگردند. در حالت استراحت، ممکن است مشکلی برای فرد ایجاد نشود، ولی هنگامیکه قلب ناچار باشد کار بیشتری انجام دهد و برای نمونه شخص بخواهد چند پله را بالا برود، سرخرگهای تاجی نمیتوانند بر پایه نیاز اکسیژن این عضلات، به آنها خون و اکسیژن برسانند و لذا شخص در هنگام بالا رفتن از پلهها دچار درد سینه (آنژین) میگردد. در چنین مواقعی اگر فرد کمی استراحت کند، درد از بین میرود. اگر یک سرخرگ تاجی به دلیل مسدود شدن آن با یک لخته خون، بهطور کامل مسدود شود، قسمتی از عضله قلب که دیگر خون به آن نمیرسد، خواهد مرد (سکته قلبی).
میوکارد در بیماریهای مختلفی مانند کاردیومیوپاتی، کاردیومگالی (بزرگ شدن ماهیچه قلب)، میوکاردیت (التهاب ماهیچه قلب) و بیماریهای ایسکمیک قلبی (کمبود اکسیژنرسانی به قلب) تحت تأثیر قرار میگیرد.
دهلیزها دو حفرهٔ فوقانی قلب هستند که توسط دیوارهای ماهیچهای از یکدیگر جدا شدهاند. اندازهٔ بطنها از دهلیزها بزرگتر است؛ و وظیفهٔ آنها تلمبه کردن خون به داخل بطنهای قلب است.
هر دهلیز دارای دو دریچه است که یکی از آنها موجب ورود خون از طریق سیاهرگها به دهلیز؛ و دیگری موجب خروج خون از دهلیز به بطن قلب میشود. دهلیز راست خون را از طریق بزرگسیاهرگ زیرین و فوقانی دریافت نموده و از دریچهٔ سهلتی به بطن راست منتقل میکند؛ دهلیز چپ خون اکسیژنه را از طریق سیاهرگ ریوی دریافت نموده از راه دریچهٔ میترال (دو لختی) آن را به بطن چپ منتقل میکند.
دهلیزها از طریق دیواره بین دهلیزی از هم جدا میشوند. گره سینوسی قلب در داخل دهلیز راست قرار دارد.
خون برگشته از تمام قسمتهای بدن، بهاستثنای ششها بهوسیلهٔ سه سیاهرگ (ورید) به داخل دهلیز راست میریزد. این سه سیاهرگ عبارتند از:
خون سیاهرگی در دیاستول قلبی در دهلیز راست جمع شده با آغاز سیستول قلبی از طریق دریچه سه لتی وارد بطن راست میشود.
قلب چگونه تغذیه می شود
دهلیز چپ یکی از دو دهلیز قلب است که در سمت چپ قرار گرفتهاست.
خون برگشت شده از ششها که خونی اکسیژن دار و روشن است از طریق سیاهرگهای ششی به داخل دهلیز چپ میریزد.
خون ریوی در سیستول قلبی در دهلیز چپ جمع شده با آغاز دیاستول از طریق دریچه میترال وارد بطن چپ میشود.
به دلیل بالاتر بودن فشار در گردش خون قلب چپ دیواره دهلیز چپ قطورتر از دهلیز راست میباشد اما از حجم درونی آنها برابر است.
همهٔ پستانداران و پرندگان همچون انسان دارای دو بطن هستند که با وجود تفاوتهایی که از نظر اندازه و شکل دارند، همان وظایف را در قلب بر عهده دارند.
در دوزیستان قلب دارای دو دهلیز ولی تنها یک بطن است؛ بنابراین خون سیاهرگی و سرخرگی کاملاً با یکدیگر مخلوط میشوند و بازده قلب به شدت کاهش پیدا میکند. به همین دلیل اکسیژنرسانی به تمامی بافتهای بدن از طریق دستگاه گردش خون کفایت نمیکند؛ و تنفس از راه پوست مکملی برای جبران این نقص بهشمار میآید. در بطن برخی گونههای دوزیستان دیوارهٔ کوچکی وجود دارد که بخشی از بطن را به دو بخش تقسیم میکند.
ماهیها تنها دارای یک دهلیز و یک بطن هستند. ماهیها برخلاف سایر مهرهداران که دستگاه گردش خون مضاعفی دارند (دو حلقه، یکی از آنها مسیر خون از قلب به ششها و سپس دوباره به قلب؛ و دیگری مسیر خون از قلب به اندامهای مختلف بدن و سپس به قلب است)، دارای دستگاه گردش خون ساده یا تکحلقهای هستند. به این ترتیب، خون از بطن خارج شده و در ابتدا به ششها رفته، سپس اکسیژن را در امتداد مسیرش به سراسر بافتهای بدن میرساند، و آنگاه با قلب بازمیگردد و به دهلیز میریزد.
اسکلت قلبی cardiac skeleton
دریچه های قلب (انگلیسی: Heart valve) به خون اجازه میدهد تا تنها در یک مسیر از قلب جریان یابد ، بهطور کلی نقش دریچهها در دستگاه گردش خون یک طرفه کردن جریان خون است . در قلب پستانداران، چهار دریچه وجود دارند که جهت جریان خون را تعیین میکنند.دارای ساختار عصبی اند.
دریچههای قلبی بر اساس ۱.تفاوت فشار خون دو سوی خود و ۲.ساختار خاصشان ، باز یا بسته میشوند.(منظور از ساختار خاص جهت مساعد باز شدن دریچه هاست) باز و بسته شدن دریچههای قلبی توسط دستگاه عصبی پیرامونی مدیریت میشود و کاملاً غیرارادی است .
از چهار دریچه قلب، دو دریچه، دهلیزی-بطنی و دو دریچه، نیمههلالی یا سینی هستند. دریچه دو لختی (میترال) و دریچه سهلختی(تریکاسپید) ارتباط میان بطنها و دهلیزها را برقرار میکنند و از اینرو دهلیزی-بطنی خوانده میشوند. دریچه ریوی و دریچه آئورتی، دریچههای سینی هستند که ارتباط قلب با سرخرگهای ترککنندهٔ قلب را اداره میکنند.
جنس دریچههای قلب = .بافت پوششی ، (بافت پیوندی باعث استحکام دریچهها میشود و در دیواره دریچه قرار دارد)
در یک فرد سالم ، دریچههای لختی(میترال و ۳ لختی که میان بطن و دهلیز چپ و راست به ترتیب) فقط هنگام انقباض بطنها بسته و دریچههای سینی (دریچههایی میان سرخ رگ ششی و بطن راست و سرخ رگ آئورت و بطن چپ)فقط هنگام انقباض بطنها باز هستند.
هر 4 دریچه در لحظه شروع و پایان انقباض بطن همزمان بسته هستند.
الکتروکاردیوگرام (به انگلیسی: Electrocardiogram) یا نوار قلب[۱] به نمودار ثبتشدهٔ تغییرات پتانسیل الکتریکی ناشی از تحریک عضلهٔ قلب گفته میشود. معمولاً با مخفف ECG یا EKG (مورد دوم مخفف کلمهٔ آلمانیِ Elektrokardiogramm) مشخص میشود.
دستگاه الکتروکاردیوگراف، این نمودار را بر روی نوار کاغذیِ خطکشیشدهای که ویژهٔ این کار است، بهطور پیوسته ضبط میکند. اطلاعاتی که روی الکتروکاردیوگرام ضبط میشود نشاندهندهٔ امواج الکتریکی محرک قلب است. این امواج نمایشگر مراحل مختلف تحریکات قلبی هستند.
منحنی ای را که رسم میشود «الکتروکاردیوگرام» مینامند. پزشکان میتوانند از روی این منحنی به نحوه عمل قلب پی ببرند. هر منحنی شامل سه موج است. موج p کمی قبل از فعالیت الکتریکی دهلیزها،کمپلکس QRS کمی قبل از فعالیت الکتریکی بطنها و موج T استراحت بطنها را نمایش میدهد.[۲]
در این مرحله بطنها و دهلیز قلبها در حال استراحتاند. خون تیره بهوسیلهٔ بزرگ سیاهرگهای زبرین و زیرین (وریدهای اجوف فوقانی و تحتانی)، به دهلیز راست میریزد. این خون بهخاطر وزنش، از طریق دریچههای دهلیزی-بطنی – که بههنگام پایان موج T سیکل قلبیِ پیشین باز شدهاند- وارد بطنها میشود و آنها را تا حدی پر میکند. اما برای اینکه خون دهلیزها بهطور کامل وارد بطون بشود، دهلیزها باید منقبض شوند. لازم است ذکر شود هر ماهیچهای در قلب که بخواهد منقبض شود یا استراحت کند، ابتدا باید موج انقباض یا استراحتش در تمام نقاط آن ماهیچه منتشر شود. پس برای انقباض دهلیزها، ابتدا باید پیام انقباض در سراسر آنها منتشر بشود. این کار توسط بافت گرهی دهلیز انجام میشود. در بین دو دهلیز این تنها دهلیز راست است که دارای بافت گرهی است، از سویی کانون زایش انقباضات قلب نیز که همان گره پیشآهنگ(SA node) میباشد در دیواره پشتی دهلیز راست و در زیر منفذ بزرگ سیاهرگ زبرین قرار دارد. پس برای انقباض ابتدا گره پیشآهنگ به صورت ریتم خودبه خودی تحریک میشود و این پیام انقباض را از طریق ۳ رشتهٔ گرهیِ دهلیز راست به گره دهلیزی-بطنی ــ که در حد فاصل بین دیوارهٔ دهلیزها و بطون و کمی متمایل به دهلیز راست قرار دارد ــ هدایت میکند. طی حرکت پیام از پیشاهنگ به دهلیزی-بطنی، میونهای میوکاردِ قلب که در مسیر انتقال این پیام قرار دارند، منقبض شده و این انقباض از میونی به میون دیگر در دهلیز راست انتشار مییابد و نهایتاً از طریق میونهای دهلیز راست به میونهای دهلیز چپ نیز منتشر شده و کل دهلیزها را فرامیگیرد. البته این پیام نمیتواند از طریق میونهای دهلیزها به میونهای بطون منتقل شود، چون در دیوارهٔ بین بطون و دهلیزها بافت پیوندیِ رشتهایِ عایقی قرار دارد که باعث میشود انتقال پیام از دهلیزها به بطون تنها از طریق بافت گرهی که از وسط این عایق رد میشود صورت گیرد. اگر این بافت عایق نبود، دهلیزها و بطون همزمان به هم منقبض میشدند و کارایی قلب بسیار پایین میآمد؛ چون در این حالت، پس از پمپاژ مقدار کمی خون به بطون، آنها نیز همین مقدار کم را بهسمت بدن و ششها پمپ میکردند و خون کمی به آنها میرسید. پس از اینکه این پیام بهطور کامل سراسر دهلیز را فراگرفت، در الکتروکاردیوگرام موج P ثبت میگردد. بلافاصله بعد از آن، مدت استراحت عمومی قلب، یعنی ۰٫۴ ثانیه به اتمام میرسد.
۱) ورود بیش از ۷۵٪ خون از دهلیزها به بطون بر اثر وزن خون
۲) انتشار موج انقباض دهلیزها در سراسر دهلیزها —- ایجاد موج P در الکتروکاردیوگرام
قلب چگونه تغذیه می شود
سینیها —- بسته؛ تا خون واردشده به بطون از طریق این دریچهها وارد سرخرگها نشود.
لختیها —- باز؛ تا خون دهلیزها وارد بطون شوند.
در ابتدای این مرحله بلافاصله دهلیزها منقبض میشوند و ۲۵٪ خون باقیمانده را نیز وارد بطنها میکنند. حالا در هر بطن ۱۲۰ میلیلیتر خون موجود است، یعنی بهطورکلی ۲۴۰ میلیلیتر در هردو بطن. این انقباض به مدت ۰٫۱ ثانیه طول میکشد و و از انتهای موج P تا انتهای موج R را در الکتروکاردیوگرام دربرمیگیرد. اما در طی این انقباض و در این ۰٫۱ ثانیه، دو عمل بسیار مهم نیز همزمان رخ میدهد:
سینیها —- بسته؛ به دلیل یک طرفه بودن دریچههای سینی و فشارخون موجود در سرخرگها
لختیها —- باز؛ تا خون دهلیزها وارد بطون شود.
بلافاصله با انتشار پیام انقباض، بطنها شروع به انقباض میکنند و خون را با فشار بالای سیستولی به سمت سرخرگها پمپ میکنند. این خون با فشار خود از سویی دریچههای یکطرفه لختی را – که فقط به سمت بطون باز میشوند- بسته و باعث شنیده شدن صدای اول قلب میشوند؛ و از سوی دیگر با فشار دریچههای سینی را – که فقط به سمت سرخرگها باز میشوند- باز کرده و وارد سرخرگها میشود. تمامی این مراحل در مدت زمان بسیار کوتاه و در موج S روی میدهند. همچنین دهلیزها بعد از پایان انتشار پیام استراحتشان تا ۰٫۷ ثانیه استراحت میکنند. در این مدت خون دوباره از بزرگ سیاهرگهای زیرین و زبرین وارد دهلیز راست میشود؛ اما به دلیل بسته بودن لختیها خون نمیتواند وارد بطون شود و اندک اندک وارد دهلیزها میشود. (این رویه به مدت ۰٫۳ ثانیه یعنی پایان انقباض بطنی ادامه میابد)
پس از گذشت اندکی از انقباض بطنها که روی نوار در فاصله S تا T را دربر میگیرد، چون بطنها بلافاصله بعد از انقباض (پایان این ۰٫۳ ثانیه) باید استراحت کنند، پالس استراحت آنها منتشر میشود و موج T را در الکتروکاردیوگرام ثبت میکند. پس از پایان این موج بطنها نیز شروع به استراحت میکنند. سپس استراحت عمومی قلب آغاز میشود، چون دهلیزها نیز ۰٫۳ ثانیه است که استراحت خود را آغاز کردهاند. استراحت بطون باعث قطع فشار اعمال شده بر روی دریچهها میشود در نتیجه دریچههای سینی بسته میشوند و صدای دوم قلب را، که کوتاهتر و زیرتر است، به وجود میآورد. از سویی دریچههای لختی که ۰٫۳ ثانیه است تحت تأثیر فشار خون موجود در دهلیزها هستند، از این موقعیت یعنی قطع فشار سیستولی بطن استفاده کرده و دریچههای لختی را در جهت بطنها باز کرده و شروع به پر کردن بطنها میکنند.
در طول این روند باید چند نکته را در نظر گرفت:
۱) انقباض بطون به مدت ۰٫۳ ثانیه — فاصلهٔ S تا T
۲) استراحت دهلیزها
۳) شنیدن صدای دوم قلب(2nd cardiac sound)
در تعداد زیادی از بیماریهای قلبی، ما تغییراتی در نوار قلب داریم که راهگشا میباشد؛ مثلاً در آریتمی قلبی تعداد یا شکل امواج در نوار قلب تغییر میکند. در بیماریهای ایسکمیک قلب معمولاً بسته به حاد یا قدیمی بودن واقعه ایسکمیک و ناحیهٔ رگهای درگیر ما موج Q عمیق، موج T برعکس یا بالا و پایین رفتن قطعهٔ S T را داریم. در برخی بیماریها نیز ما انحراف محور قلب را داریم. در برخی بلوکهای قلبی پهن شدن کمپلکس QRS را داریم. در برخی اختلالات الکترولیتهای سرم مانند افزایش پتاسیم خون نیز ما تغییرات ECG داریم.
دستگاه گردش خون یکی از دستگاههای بدن است که کارش به گردش درآوردن خون در بدن به منظور رساندن غذا (آمینواسید، الکترولیت، لنف)، انواع گازهای مورد مصرف بدن همچون اکسیژن و دفع مواد زاید حاصل از متابولیسم سلول هاست. بهطور کلی، چرخش خون در بدن به دو چرخه (گردش) ششی، که در حین آن خون توسط قلب به درون ششها هدایت شده و در آنجا اکسیژن دریافت میکند، و چرخه سیستمیک (کل بدن منهای بخش گازی ریه) که در حین این چرخه خون توسط قلب به کل بدن هدایت شده و اکسیژن و مواد غذایی را به کل سلولهای بدن میرساند، تقسیم می شود.
دستگاه گردش خون شامل تمام رگهای بدن به استثناء رگهای لنفی بوده و یک سیستم بسته محسوب میگردد و بنابراین سلولها و اجزای خون هرگز از رگها خارج نمیگردند. لازم به یادآوری است که در بسیاری از بی مهرگان، سیستم گردش خون، یک سیستم باز محسوب میگردد.
بدن یک فرد بالغ بهطور متوسط دارای ۴٫۷ تا ۵٬۷ لیتر خون میباشد، که در برگیرنده پلاسما، سلولهای قرمز خون، سلولهای سفید خون، و سایر اجزاء میباشد.
قلب یکی از اجزای اصلی دستگاه گردش خون در انسانهاست و با ضربانهای خود خون را در رگها جاری میسازد. بجز ماهیها که دستگاه گردش خون ساده دارند، دیگر مهرهداران دارای گردش خون مضاعف هستند. در جریان خون ساده خون تیره که تراکم دیاکسیدکربن بالا دارد، به قلب میآید. با ضربان قلب به آبششها رفته و پس از اینکه گازها را مبادله کرد بدون بازگشت به قلب، به طرف بافتهای بدن میرود. در گردش خون مضاعف خون حاوی دیاکسیدکربن بالا پس از قلب به ششها رفته اکسیژن و دیاکسیدکربن را مبادله میکند و به قلب باز میگردد. پس از آن به گردش عمومی خون هدایت میشود و به سمت بافتها و اندامها میرود. قلب خزندگان، پرندگان و پستانداران چهار حفرهای میباشد. دو حفرهٔ بالا، دهلیز و دو حفرهٔ پایین بطن نام دارند. خون از سمت راست قلب به سمت ششها میرود که این مسیر را گردش خون کوچک ششی مینامند. خونی که از ششها میآید به سمت چپ قلب وارد میشود و از آنجا به سایر نقاط بدن منتقل میشود، این گردش را گردش بزرگ مینامند.
قلب به وسیلهٔ دو صفحهٔ عمود برهم به چهار حفره تقسیم میشود، دهلیز چپ و راست، بطن چپ و راست. دهلیز راست در قدام دهلیز چپ قرار دارد و بطن راست در قدام بطن چپ. دیواره قلب شامل سه لایه است:
به مجموع لایه داخلی و خارجی قلب آبشامه می گوییم
قلب چگونه تغذیه می شود
لایه داخلی پوشش حفرههای دهلیز و بطن است. لایه میانی ماهیچهای و ضخیم، بخش قابل انقباض قلب است و لایه خارجی پوشش پیوندی یا آبشامهٔ قلب را میسازد. بافت گرهی نوع دیگری از بافت ماهیچهای در قلب است که کار هدایت و تولید تحریکهای قلبی را بر عهده دارد.
میوکار دهلیزها و بطنها به شکل تارهایی ماهیچهای و مستقل به انقباض در میآیند. تارهای ماهیچهای به هم متصل هستند و تحریک را به یکدیگر منتقل میکنند. بافتی عایق در محل اتصال ماهیچهٔ دهلیزها به ماهیچهٔ بطنها وجود دارد و از انتشار تحریک بجز طریق بافت گرهی خودداری میکند. قلب ماهیچهای است خودکار وبافت گرهی مرکز بوجود آمدن تحریک و انقباض آن است. سرعت انقباض قلب وابسته به اعصاب قلب است. منقبض شدن ماهیچهٔ قلب سیستول نامیده میشود و دیاستول بازگشت آن به حال آرامش است.و…
بافت گرهی (بافت هادی به خاطر نقش هدایتکنندهٔ آن) میوکارد قلب را تحریک میکند. همهٔ تارهای ماهیچهای قلب در جنین قادر به انقباض هستند، ولی با تمایز یافتن بافت ماهیچهای قلب و افزایش قدرت انقباض تارها، این خاصیت میوکارد از بین میرود و فقط بافت گرهی قلب است که این ویژگی را حفظ میکند. بافت گرهی قلب از یک گره سینوسی – دهلیزی، یک گره دهلیزی – بطنی و رشتههایی در دیوارههای بین دو بطن و درون میوکارد بطنها ساخته شدهاست. گره اول که گره پیشاهنگ نامیده میشود جایگاه آغاز تحریکات طبیعی قلب است. محل این گره در پشت دیوارهٔ پشتی دهلیز راست، زیر منفذ بزرگ سیاهرگ زبرین است. گره پیشاهنگ بزرگتر از گره دهلیزی – بطنی است. تحریک تارهای ماهیچهای این گره متناوب و خودبخودی است، به سایر تارهای بافت میوکارد قلب منتقل شده، آنها را به انقباض در میآورد. گره دهلیزی – بطنی کمی متمایل به دهلیز راست و در حد فاصل بین دهلیزها و بطنها است. رشتههایی از بافت گرهی، گرههای سینوسی – دهلیزی و دهلیزی – بطنی را به هم متصل میکنند. تحریک در گره سینوسی – دهلیزی ایجاد شده تمام ماهیچهٔ دهلیزها را فرا میگیرد، به گره دهلیزی – بطنی میرسد و به تارهای گرهی دیوارهٔ بین دو بطن منتقل میشود. سپس به نوک بطن و سراسر بافت گرهی میوکارد منتقل میشوند و سرانجام در میوکارد قلب انتشار مییابند. سرعت انتشار تحریک در گره دهلیزی – بطنی و تارهای بین دو بطن کم است و در شبکهٔ گرهی دیوارهٔ میوکارد زیاد. تحریک همزمان در ماهیچهٔ هر دو بطن پخش میشود.
شریانها و وریدهای دستگاه گردش خون انسان جریانی پیوسته و تقریباً بدون نوسان را به مویرگها میرسانند به این صورت که دیواره کششی شریانهای بزرگی نظیر آئورت فشار خون پمپ شده توسط قلب در هر ضربان را در دیوارههای ارتجاعی برای چند دهم ثانیه ذخیره میکنند و سپس تدریجاً آن را به خون وارد میکنند تا جریانی یکدست نهایتاً به مویرگها برای تبادل مواد برسد.گفتنی است افزایش سن چنانچه موجب رسوبگذاری چربی یا بهطور کلی آرتریو اسکلروز شود این خاصیت کمرنگ تر شده و اختلاف فشار سیستولی و دیاستولی بارز تر میشود.
از گردش خون عمومی به ترتیب آئورت،شریانهای اصلی مانند شریان وداجی و زیر ترقوهای و سپس شریانهای بزرگ و شریانهای کوچک؛ کاملاً ویژگی عروق شریانی را دارند. بهطور کلی شریان یک دیواره عضلانی دارد و اتساع پذیر است.
هر چه از شریانهای اصلی دورتر شویم دیواره نازک تر میشود. پس از شریانهای کوچک آرتریول هارا داریم که متاآرتریولها و مویرگها از آنها شاخه میگیرند. متاآرتریولها و مویرگها ذیواره عضلانی منظمی ندارند چرا که نقش آنها عمدتاً تبادلی است و نه صرفاً انتقال خون.همچنین مویرگها در ابتدای خود واجد یک تک فیبر عضلانی هستند که میتواند برحسب نیاز بافت خونرسانی آن را کم و زیاد کند.
عصب واگ یا واگوس(پنوموگاستریک، به معنی ِ ریوی-هضمی) طولانیترین عصب مغزی و دهمین زوج اعصاب مغزی از ۱۲ جفت عصب مغز است که در بلعیدن غذا، صحبت کردن، فعالیتهای پاراسمپاتیک و هاضمه نقش دارد.
این عصب مانند بیشتر اعصاب مغزی از ساقه مغز آغاز میشود و به شاخههای متعددی تقسیم میشود که عصب دهی اغلب عضلات حلق و حنجره، مری، معده و پاراسمپاتیک قلب، ریه، کبد، طحال و…[۱] را انجام میدهد.
عصب شماره ۱۰ اطلاعات حسی درونی را از شکم و سینه دریافت میکند. در گذشته واگوتومی (قطع شاخههای انتهایی عصب واگ) یکی از روشهای درمان زخم پپتیک مقاوم به درمان بود.
همه می دانند که قلب یک عضو حیاتی است و هیچ کس بدون آن قادر به زندگی نیست. با این حال، وقتی به سراغ آن می روید، متوجه می شوید که قلب فقط یک پمپ است؛ یک عضو مهم و پیچیده، اما همچنان فقط یک پمپ.
همانند دیگر پمپ ها، قلب هم ممکن است نیازمند تامیر باشد و به نواقصی بر بخورد. به همین دلیل، لازم است که حداقل اطلاعات لازم را در مورد یکی از مهم ترین اعضای بدن خود بدانیم تا شاید بدین وسیله قادر باشیم از خطر بیماری های قلبی بکاهیم.
در ایالات متحده آمریکا، امراض قلبی در مرگ و میر پیشتاز هستند. هر روز، 2 هزار آمریکایی به این دلیل از بین می روند که اگر شفاف تر نگاه کنیم، می شود هر 44 ثانیه یک بار. خبر خوب این است که مرگ و میر به دلیل مشکلات قلبی، هر سال نسبت به سال پیش کاهش یافته و مردم کمتری را به کام مرگ می کشد. با این حال، هنوز هم بیماری های قلبی، علت درجه یک مرگ آمریکایی ها هستند، حتی پیش از اینکه پای شان به بیمارستان برسد و درمان شوند.
در فرهنگ، ادبیات، روانشناسی، منطق، فلسفه و هر دانش عرفانی، قلب جایگاهی ویژه دارد و به عنوان نماد حقیقی عشق از آن یاد می شود. اما چرا؟ چرا جایگاه یک پمپ خون تا این حد نزد انسان بالا است؟ در این مطلب متوجه نکات بسیاری در ارتباط با آن خواهید شد.
قلب چگونه تغذیه می شود
قلب یک حفره توخالی و ماهیچه ای مخروطی است که میان شش ها و پشت جناغ سینه قرار گرفته است. دو-سوم قلب در نیمه چپ و یک-سوم آن در نیمه راست بدن قرار گرفته است. قسمت تحتانی این مخروط به سوی پایین و در نیمه راست بدن قرار گرفته.
وزن قلب انسان بالغ در زنان حدود ۲۵۰ گرم و در مردان ۳۰۰ گرم است و این یعنی وزن قلب انسان کمتر از ۰.۵ درصد کل توده بدن را به خود اختصاص می دهد. علاوه بر این، قلب 12 سانتی متر طول و 8 الی 9 سانتی متر عرض دارد و ضخامت آن در حدود 6 سانتی متر است.
این عضو از سه لایه با نام های اندوکاردیوم (لایه نرم داخلی)، میوکاردیوم (بخش ضخیم و ماهیچه ای) و پریکاردیوم (پرده ای نازک که میوکاردیوم را فراگرفته) تشکیل شده است.
قلب به 4 بخش تقسیم می شود:
هر یک از این حفره ها، یک مجرای خروجی یک طرفه دارند که مانع بازگشت دوباره خون می شوند. زمانی که هر حفره به کار می افتد، مجرای انتهایی آن نیز باز می شود و وقتی حفره به حالت ثبات در می آید، آن مجرا نیز بسته می شود تا خون باز نگردد. دریچه ها عبارت اند از:
وقتی عضلات قلب منقبض می شوند (به این فرآیند سیستول می گویند)، پمپاژ خون دو مرحله ای آغاز می شود. در مرحله اول، دهلیزهای راست و چپ همزمان با یکدیگر منقبض شده و خون را وارد بطن های راست و چپ می کنند.
سپس، بطن ها همزمان با یکدیگر شروع به کار می کنند تا خون را از قلب خارج کنند. سپس عضلات قلب برای لحظاتی استراحت می کنند (به این فرآیند دیاستول می گویند) تا آماده تپش بعدی شوند.
بخش راست و چپ قلب، عملکردهای متفاوتی دارند. سمت راست، خون با غلظت کم اکسیژن را دریافت کرده و آن را به شش ها می فرستد تا غنی از اکسیژن شوند و دی اکسید کربن را رها کنند. اما بخش چپ، خون غنی از اکسیژن را از شش دریافت می کند و به سراسر بدن می فرستد تا سلول های بدن تغذیه شوند.
ضربان قلب در سنین مختلف، کاملا متفاوت است. به طور کلی بر اساس این جدول می توان به نتیجه ای کلی در مورد فعالیت قلب داشت:
خون از طریق دو رگ اصلی وارد بخش راست قلب می شود: ورید اجوف فوقانی (SVC) و ورید اجوف تحتانی (IVC).
SVC خون را از نیمه بالایی بدن انسان جمع آوری کرده در حالی که IVC از نیمه پایینی خون را به قلب می برد. خون سپس از SVC و IVC خارج شده تا وارد دهلیز راست شود.
وقتی که دهلیز راست (3) منقبض می شود، خون از طریق دریچه سه لختی (4) رد شده و وارد بطن راست (5) می شود. وقتی بطن راست منقبض شد، خون از درون دریچه ریوی (6) رد شده و به شریان ریوی (7) ریخته شده تا به شش ها رسیده و اکسیژن دریافت کند.
خون سپس از شش توسط وریدهای ریوی (8) به قلب یا به طور دقیق تر به دهلیز چپ (9) باز می گردد. وقتی این دهلیز به کار می افتد، خون از طریق دریچه میترال (10) به بطن چپ (11) می رود. بطن چپ، به سبب پمپاژ خون به درون درچه آئورتی (12) و آئورت (13) از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
آئورت، شاهرگ اصلی بدن است که تمامی خون اکسیژن دار را دریافت کرده و به سراسر بدن پخش می کند. به همین دلیل، بطن چپ از ماهیچه های قدرتمندتری برخوردار بوده تا بتواند از پس وظیفه مهمی که دارد برآید و خون را کاملا از قلب، برخلاف فشارهای پیرامونی خارج کند.
مسیر رسیدن خون به شش ها را یکبار دیگر مرور می کنیم:
و سپس خون از شش این مسیر را طی می کند و به قلب می رسد:
تا به حال از خود پرسیده اید که چه چیزی سبب به کار افتادن ماهیچه های قلب می شود؟ چطور این اتفاق در هر ثانیه و به طور خودکار تمام روز و تمام عمر رخ می دهد؟ آن هم بدون لحظه ای توقف.
پاسخ را باید در میان سلول هایی جسنجو کرد که قابلیت تولید امواج الکتریکی دارند. سلول های ایجاد کننده ضربان قلب، سرتاسر قلب را پوشانده اند و با آزاد کردن مقدار خاصی انرژی الکتریکی، عضلات قلب را به کار می اندازند. برای رسیدن به 72 تپش در دقیقه، این سلول ها زیر یک ثانیه باید قادر با آزادسازی الکتریسیته باشند.
ضربان ساز طبیعی قلب را گره سینوسی می نامند که در دهلیز راست واقع شده و رشته ای به آن متصل است که این جریان را به دیگر نواحی قلب نیز می برد.
الکتریسیته از گره سینوسی (1) خارج شده و در طول دهلیز راست و چپ می گذرد و سبب انقباض هر دو با یکدیگر می شود. این اتفاق طی 0.04 ثانیه رخ می دهد. حالا یک وقفه طبیعی پدید می آید که به دهلیز اجازه انقباض و به بطن ها فرصت پر شدن از خون را می دهد. موج الکتریسیته سپس به گره دهلیزی (2) و باندل هیس (3) می رسد تا در نقطه ای به دو شاخه تقسیم شود (4). پس از دو شاخه شدن، الیاف پورکنژ در سرتاسر بطن های راست و چپ پخش می شوند و سپس انقباض آن می گردند.
هر یک از بافت های الکتریکی موجود در قلب، این قابلیت را دارند که یک ضربان ساز باشند، با این حال، گره سینوسی سریع تر از دیگر بافت ها می تواند این کار را انجام دهد، بنابراین کنترل شرایط را در دست دارد. اگر گره سینوسی از کار افتد، دیگر بخش ها مسئولیت را به عهده می گیرند، اما در این شرایط، قلب به خوبی گذشته کار نمی کند.
اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک نیز در مواردی کنترل قلب و میزان تپش را بر عهده می گیرند. اعصاب سمپاتیک سبب افزایش ضربان قلب می شوند اما موقعی که اعصاب پاراسمپاتیک به کار می افتد، عکس آن رخ می دهد.
تمام این سیستم، امواج الکتریکی پدید می آورد که قابل اندازه گیری هستند و در گرافی به نام الکتروکاردیوگرام (EKG) قابل نمایش است. در تصویر زیر یک EKG را مشاهده می کنید:
هر یک از این بخش ها در نوار قلب نامی دارد:
پزشکان به وسیله نوار قلب می توانند تشخیص دهند که فرد در کدام ناحیه از قلب خود دچار مشکل است و در صورت لزوم فعالیت های لازم را انجام دهند.
عروق کرونر، همان رگ هایی هستند که باید با خوردن غذای سالم و کم چرب سالم و کاملا باز نگه داریم. در صورتی که این عروق مسدود شوند، نتیجه ای بهتر از حمله قلبی نخواهد داشت.
قلب، درست همانند دیگر ارگان ها، به خون برای تغذیه شدن نیازمند است. اکسیژن و دیگر مواد مغذی باید با سلول های قلب برسند تا بتواند به فعالیت صحیح خود ادامه دهد. برخلاف آنچه که احتمالا تصور می کنید، ماهیچه ها اکسیژن و مواد مغذی را از خونی که درونش پمپاژ می شود دریافت نمی کنند، بلکه خود دارای رگ های خاصی است که دورتادور قلب را پوشش داده اند. تقریبا 4 الی 5 درصد کل خونی که از قلب خارج می شود، وارد عروق کرونر می شود تا قلب را تغذیه کنند.
دو کرونر اصلی چپ و راست از آئورت بر می آیند که کرونر اصلی چپ، خود به دو بخش تقصیم شده تا خون را به تمامی بخش ها برساند.
گرفتگی این عروق و مسدود شدن آن ها، منجر به تغذیه نادرست قلب خواهد شد و اگر قلب به خوبی کار نکند، سلامت نیز به خطر می افتد. بنابراین بسیاری از حملات قلبی، در نتیجه خون رسانی نادرست است.
قلب در هر تپش، 70 میلی لیتر خون را پمپاژ می کند و همانطور که پیش تر اشاره شد، در هر دقیقه، انسان عادی 72 تپش خواهد داشت. بنابراین یک انسان سالم در هر دقیقه 5 لیتر، در هر روز 7200 لیتر، در هر سال 2 میلیون و 600 هزار لیتر و طی هفتاد سال عمر، بیش از 184 میلیون لیتر خون پمپاژ می کند. آمار خیره کننده ای برای یک پمپ 300 گرمی هستند.قلب چگونه تغذیه می شود
برای گفتگو با کاربران، وارد حساب کاربری خود شوید.
تمامی حقوق برای وبسایت دیجیاتو محفوظ است.
آدرس
تهران، اشرفی اصفهانی، ابتدای بلوار مرزداران، مرکز درمانی بهار، طبقه 2
تماس با مرکز قلب بهار
0214800096209021122962
آخرین بروز رسانی در 15 آذر 1398
قلب چگونه تغذیه می شود
قلب با کمک ساختارهایی مانند بطن، دهلیز و دریچه ها خون را در بدن پمپ می کند. ساختار قلب به چهار حفره تقسیم شده که از دو دهلیز و دو بطن تشکیل شده است. دهلیز ها خون بخشی از قلب هستند که خون را دریافت می کنند، در حالی که بطن ها وظیفه پمپ خون را برعهده دارند.
دهلیز راست خون را از سینوس کرونر، سیاهرگ های زبرین و زیرین دریافت می کند. سپس خون به بطن راست وارد می شود و از طریق آن به ریه ها پمپ می شود. ریه ها به خون اکسیژن لازم را می دهند و آن را به دهلیز چپ می فرستند. خون از دهلیز چپ به بطن چپ از طریق دریچه میترال ( دولختی) حرکت می کند. سپس، خون از بطن چپ به آئورت پمپ می شود که خون را به اندام ها و ماهیچه های بدن می فرستد.
قلب از سه لایه تشکیل شده است که شامل: اپیکارد (لایه بیرونی)، میوکارد (لایه میانی) و اندوکارد (لایه داخلی) است.
آئورت: بزرگترین شریان بدن انسان که خون را از قلب به تمام قسمت های بدن منتقل می کند به جز ریه ها
سیاهرگ زبرین و زیرین: سیاهرگ زبرین از اندام های بالایی قلب و سیاهرگ زیرین از اندام های پایینی قلب خون تیره را به دهلیز راست می آورد.
قلب یک ماهیچه پیچیده است که از طریق سه بخش سیستم گردش خون، خون را پمپ می کند: عروق کرونر (عروق که عضله قلب را تغذیه می کنند)، ریوی (قلب و ریه ها) و سیستمیک (سیستم های بدن). گردش خون کرونر درونی قلب مستقیماً از شریان اصلی (آئورت) که از قلب خارج می شود، خون می گیرد. برای گردش خون ریوی و سیستمیک، قلب مجبور است به ترتیب خون را به ریه ها یا بقیه بدن برساند.
عضله قلب نامتقارن است در نتیجه فاصله خون باید در جریان های ریوی و سیستمیک حرکت کند. از آنجا که سمت راست ساختار قلب خون را به جریان ریوی می فرستد، از سمت چپ کوچکتر است که باید در جریان سیستمیک خون را به کل بدن ارسال کند.
در انسان، قلب تقریباً به اندازه یک مشت محکم است و به چهار حفره تقسیم شده که شامل: دو دهلیز و دو بطن است. یک دهلیز و یک بطن در سمت راست و یک دهلیز و یک بطن در سمت چپ وجود دارد. دهلیز ها حفره هایی هستند که خون دریافت می کند در حالی که بطن ها حفره هایی هستند که خون را پمپاژ می کنند. دهلیز راست خون تیره (خون حاوی کربن دی اکسید) را از طریق سیاهرگ زبرین، که خون را از رگ های اندام های فوقانی و بازوها خارج می کند، دریافت می کند. دهلیز راست همچنین خون تیره را از سیاهرگ زیرین که خون را از رگ های اندام های تحتانی و پاها تخلیه می کند دریافت می کند.
علاوه بر این، دهلیز راست خون را از سینوس کرونر دریافت می کند، که خون دارای دی اکسید کربن را از عضله قلب تخلیه می کند. سپس، این خون تیره از طریق دریچه دهلیزی بطن راست (دریچه tricuspid) به بطن راست منتقل می شود، این دریچه یک تکه از بافت همبند است که برای جلوگیری از گردش خون مجدد در یک جهت باز می شود. پس از پر شدن، بطن راست در ساختار قلب خون را از طریق شریان های ریوی به ریه ها می فرستد تا اکسیژن رسانی مجدد انجام شود. پس از عبور خون از شریان ریوی، دریچه های سینی سرخرگ ششی بسته می شود و باعث جلوگیری از برگشت خون به بطن راست می شود. دهلیز چپ سپس خون غنی از اکسیژن را از ریه ها از طریق رگ های ریوی دریافت می کند.
دریچه ای که قسمت های سمت چپ قلب را جدا می کند، دریچه میترال یا دولختی گفته می شود.هنگامی که خون از بطن چپ و داخل آئورت پمپ می شود، دریچه آئورت یا سینی آئورتی بسته می شود و از جریان برگشت خون به داخل بطن چپ جلوگیری می کند. این الگوی پمپاژ به گردش خون مضاعف گفته می شود و در کلیه پستانداران یافت می شود.
قلب در درجه اول از یک لایه ضخیم عضلانی ساخته شده است، به نام میوکارد، که توسط غشاها احاطه شده است. دریچه های یک طرفه چهار حفره را از هم جدا می کنند.
سیستم گردش خون پستانداران به سه جریان تقسیم می شود: جریان سیستمیک، جریان ریوی و جریان کرونر. خون از رگ های جریان سیستمیک در دهلیز راست قلب و به بطن راست پمپ می شود. سپس خون وارد جریان ریوی می شود و توسط ریه ها اکسیژن می گیرد. از جریان ریه، خون دوباره از طریق دهلیز سمت چپ وارد ساختار قلب می شود. از طریق بطن چپ خون مجدداً وارد جریان سیستمیک از طریق آئورت شده و به بقیه بدن توزیع می شود. عروق کرونر از ابتدای آئورت (شریان یا سرخرگ اصلی بدن که دارای خون حاوی از اکسیژن است) منشا می گیرند و عضله قلب را تغذیه می کنند، به ویژه این عروق بطن را خون رسانی می کنند، زیرا وظیفه پمپ خون به تمامی اندام های بدن را بر عهده دارد.
قلب از سه لایه تشکیل شده است: اپیکارد، میوکارد و غدد درون ریز. دیواره داخلی قلب توسط غدد درون ریز اندود شده است. میوکارد از سلول های عضله قلب تشکیل شده است که لایه میانی و بخش عمده دیواره قلب را تشکیل می دهند. لایه بیرونی سلول ها اپیکارد نامیده می شوند که لایه دوم آن یک ساختار لایه ای غشایی (پریکارد) است که قلب را احاطه کرده و از آن محافظت می کند. فضای کافی برای پمپاژ شدید را فراهم می کند، اما قلب را در جای خود نگه می دارد و باعث کاهش اصطکاک بین قلب و سایر ساختارها می شود.
چرخه قلب از اعمال مکانیکی و سیگنال های الکتریکی برای فشار خون به داخل و خارج قلب استفاده می کند.
در طی چرخه قلب، قلب از طریق سیستول منقبض می شود، خون را از قلب خارج می کند و از طریق دیاستول شل می شود و قلب را با خون پر می کند.
کاردیومیوسیتها یا سلولهای قلبی مسئول پمپاژ قلب هستند. آنها تنها سلول های عضلانی با دیسک های درهم تر هستند. ضربان ساز داخلی قلب ضربان قلب را از طریق سیگنال های الکتریکی تنظیم و مرتب می کند.
ابتدا جریان الکتریکی قلب در گره اول یعنی گره سینوسی دهلیزی ایجاد می شود، زیرا این گره شروع کننده تکانه های قلبی است بزرگترین گره بوده، پس از آن جریان الکتریکی به گره دوم یعنی گره دهلیزی بطنی می رسد. گره اول و دوم توسط مسیر های بین گره ای به هم مرتبط می شوند. پس از این گره تار های ماهیچه ای که بین دیواره قلبی وجود دارد، در دو بطن منشعب شده و باعث انتقال جریان الکتریکی تا نوک قلب می شود.
دیاستول: دیاستول یا استراحت قلب زمانی است که قلب به حالت آرامش در آمده یعنی دریچه های آئورت و بطن ساختار قلب بسته شده اند و جریان خون از طریق دریچه های دهلیزی وارد قلب می شود.
سیستول: سیستول یا انقباض قلب حالتی است که در آن دریچه های دهلیزی و بطنی بسته شده است، در این زمان دریچه های بین دهلیز و بطن باز بوده و خون از دهلیز توسط انقباض قلب از دهلیز با فشار وارد بطن می شود.
هدف اصلی قلب، پمپاژ خون از طریق بدن است. این کار را در یک عملکرد تکرار شونده به نام چرخه قلب انجام می دهد. چرخه قلب عبارت است از هماهنگی پر و خالی شدن خون توسط سیگنال های الکتریکی که باعث انقباض و آرامش عضلات قلب می شود. قلب انسان بیش از ۱۰۰۰۰۰ بار در روز می تپد. در هر چرخه قلب، قلب منقبض می شود (سیستول)، خون را بیرون می کشد و آن را از طریق بدن پمپ می کند.
این مرحله، مرحله آرام سازی (دیاستول) است که قلب با خون پر می شود. دهلیز در همان زمان منقبض می شود و خون را از طریق دریچه های دهلیزی به داخل بطن هاوارد می کند. بستن دریچه های دهلیزی صدایی “پوم” را ایجاد می کند که قوی، گنگ و طولانی تر است. به دنبال تاخیر مختصر، بطن ها همزمان منقبض می شوند و خون را از طریق دریچه های نیمه سلولی به آئورت و شریان ریوی (که خون را به ریه ها منتقل می کند) منقبض می کنند. بستن دریچه های سینی ابتدایی سرخرگ صدای “تاک” را ایجاد می کند که کوتاه و واضح است.
پمپاژ قلب عملکردی از سلولهای عضلانی قلب یا کاردیومیوسیت ها است که عضله قلب را تشکیل می دهد. کاردیومیوسیت ها سلولهای عضلانی متمایزی هستند که مانند عضله اسکلتی می شوند، اما از نظر ریتمیک و غیر ارادی مانند عضله صاف پمپ می شوند. آنها توسط دیسک های درهم تنیده منحصر به فرد عضله قلبی متصل می شوند. کاردیومیوسیت ها برای مدت زمانی خود تحریک می شوند. در صورت وجود تعادل صحیح مواد مغذی و الکترولیت ها، کاردیومیوسیت های جدا شده ضرب و شتم می شوند.
کاردیومیوسیت ها: کاردیومیوسیت ها سلول های عضلانی ناهموار هستند که در بافت قلبی یافت می شوند.
ما در مرکز قلب، عروق و اکوکاردیوگرافی بهار با داشتن تخصص، تجربه و با استفاده از جدیدترین فناوریها در زمینه اکوکاردیوگرافی قلب تحت نظر دکتر اصغر مزارعی تلاش میکنیم تا مناسب ترین روشهای تشخیصی، درمانی و مراقبتی را به شما ارائه دهیم. ما متعهدیم تا برای ارتقا، بهبود و بازیابی سلامتی بیماران، خدماتی فراتر از انتظار و با کیفیت برای بیماران، خانواده ها و جامعه به ارمغان بیاوریم.
© تمامی حقوق این وب سایت متعلق به مرکز قلب و عروق بهار می باشد. طراحی، توسعه و پشتیبانی توسط دیجینگ.
%PDF-1.5
%
1 0 obj
>>>
endobj
2 0 obj
>
endobj
3 0 obj
>/Font>/XObject>/ProcSet[/PDF/Text/ImageB/ImageC/ImageI] >>/MediaBox[ 0 0 595.32 841.92] /Contents 4 0 R/Group>/Tabs/S/StructParents 0>>
endobj
4 0 obj
>
stream
x[n}’Gۀ}
قلب و سیستم گردش خون که اغلب به عنوان یک سیستم قلبی و عروقی از آنها یاد میشود، گروهی از ارگانهای بدن هستند که مواد مختلف را به سلولها و بافتهای مختلف بدن منتقل میکنند. این سیستم همچنین با کمک به تثبیت دما و pH بدن میتواند در هموستازی نقش داشته باشد.
سیستم گردش خون مجموعهای از بخشهای مختلف در موجودات زنده است که وظیفه انتقال مواد مورد نیاز را به تمام سلولها برعهده دارد. در مورد سیستم گردش خون در موجودات زنده سه حالت وجود دارد (از سادهترین تا پیچیدهترین):
سیستم گردش خون پستانداران، یک نظم پیچیده و هماهنگ در زمینه نقل و انتقال بین سیستمهای مختلف از جمله سیستم تنفسی، سیستم ایمنی بدن، سیستم لنفاوی، دستگاه ادراری و سیستم غدد درون ریز را نشان میدهد.
از طریق سیستم گردش خون، اکسیژن و مواد مغذی به سلولها ارسال میشود، در حالی که پسماند حاصل از سوخت و ساز بدن از همین طریق از سلولها جمعآوری میشود. دی اکسید کربن و اکسیژن در ریهها بین خون و کیسههای هوایی جابجا میشوند. هورمونها از یک اندام درونریز بدن به گیرندههای دیگر بدن منتقل میشوند و گلبولهای سفید و آنتیبادیها برای حمله به عوامل خارجی در سراسر بدن گردش میکنند. سیستم گردش خون پستانداران مشابه سیستم آوندی در گیاهان است.
برخی از جانوران سیستم گردش خون مشخصی ندارند، نمونهای از ارگانیسمهای بدون سیستم گردش خون، کرمهای پهن یا مسطح (Phylum Platyhelminthes) هستند.قلب چگونه تغذیه می شود
حفره بدن این کرمها دارای پوشش و مایع نیست، بلکه این حفره یک حلقه عضلانی است که منجر به تشکیل دستگاه گوارش میشود. مواد هضم شده به دلیل وجود سیستم گوارشی بسیار شاخه دار و وسیع، میتوانند در تمام سلولهای کرمهای پهن پخش شوند. اکسیژن نیز میتواند از طریق آب در سلولهای کرمهای پهن انتشار یابد. در نتیجه هر سلول قادر به دریافت مواد مغذی، آب و اکسیژن بدون نیاز به سیستم گردش خون است.
یک سیستم گردش خون باز، سامانهای برای انتقال داخلی مایعات گردشی بدن، درون حفرهای به نام «Hemocoel» قرار دارد که با تمام سلولهای بدن به طور مستقیم در ارتباط است. در این حفره مرز مشخصی بین خون و مایعات درون بدن وجود ندارد و به مجموع این مایعات، همولنف میگویند. به عبارتی دیگر، همولنف نقش خون، لنف و آب میان بافتی را بر عهده دارد. بنابراین در این سیستم، قلب همولنف را به حفره بدن پمپ میکند که تمام فضای حفره بدن و اطراف سلولها را در بر میگیرد.
همولنف از آب، نمکهای معدنی (شامل Na ،Cl ،K +، Mg2 و Ca2) و ترکیبات ارگانیک (مانند کربوهیدراتها، پروتئینها و لیپیدها) تشکیل شده است. در همولنف مولکول اصلی انتقال دهنده اکسیژن، هموسیانین است. سلولهای شناور آزاد و هموسیتها، در داخل همولنف وجود دارند. آنها در سیستم ایمنی بندپایان نقش مهمی دارند.
سیستم گردش باز در برخی از جانوران مانند بندپایان و نرمتنان مشاهده میشود. در این گروه از جانداران یک یا چند قلب به همراه تعداد کمی رگ، همولنف را به حفره بدن منتقل میکنند و از آن جایی که بدن این جانداران فاقد مویرگ است، تبادل مواد بین همولنف و سلولها به صورت مستقیم انجام میگیرد.
حرکات ماهیچهای جانورانی که دارای سیستم گردش باز هستند، حرکت همولنف در بدن آنها را تسهیل میکنند، در حالی که این حرکات ماهیچهای ممکن است، تغییر مسیر جریان همولنف را از ناحیهای از بدن به نواحی دیگر، محدود کنند.
زمانی که قلب به حالت استراحت برمیگردد و ماهیچه آن منبسط میشود، دریچههایی به نام «اوستیا» (Ostia) در قلب باز میشود و همولنف دوباره به قلب وارد میشود. در این مرحله همولنف از طریق رگها به قلب نمیرود، بلکه این کار توسط انتقال بین سلولی بدن انجام میشود.
سیستم گردش خون کلیه مهرهداران، مانند کرمهای حلقوی (به عنوان مثال کرمهای خاکی) و سفالوپودها یا سرپایان (ماهی مرکب و اختاپوس) از نوع بسته است، به این معنی که خون در طول گردش در سیستم گردش خون از رگهای خونی خارج نمیشود. انواع مختلف رگهای خونی شامل سرخرگها، سیاهرگ و مویرگها هستند.
بخشهای اصلی سیستم گردش خون بسته را قلب، خون و رگهای خونی تشکیل میدهند. همان طور که در بالا اشاره شد، رگها شامل انواع مختلف هستند که در زیر به معرفی هر یک از آنها میپردازیم:
به طور کلی عملکرد سرخرگها و سیاهرگها در ریهها برخلاف سایر اندامهای بدن است، به طوری که در سرخرگهای ریوی خون دارای دی اکسید کربن جریان دارد و در سیاهرگهای ریوی خون غنی از اکسیژن گردش میکند.
سیستم گردش خون بسته در طی مراحل پیچیدهای به ترتیب در ماهیها، دوزیستان، خزندگان، پرندگان و پستاندارانی مانند انسان تکامل یافته است. در این جا به صورت مختصر به معرفی بخشهای مختلف سیستم گردش خون بسته در این موجودات و نحوه تکامل این سیستم میپردازیم:
در ماهیها این سیستم به صورت یک چرخه منفرد است که خون را توسط شبکه مویرگی به آبششها و سایر بافتهای بدن ماهی پمپ میکند. این سیستم به «گردش خون ساده» معروف است. قلب ماهیها دارای دو بخش است و خون را در یک گردش به بدن پمپ میکند، به طوری که خون از قلب به درون آبششها میرود و با عبور از آنها به سایر بافتهای بدن رفته و سپس به قلب باز میگردد.
سیستم گردش خون بسته در دوزیستان و خزندگان، در طی دو گردش در بدن جریان پیدا میکند که به آن «گردش خون مضاعف» (Double Circulatory System) میگویند. ساختمان قلب در دوزیستان و خزندگان سه بخشی است و دارای دو دهلیز در بالا و یک بطن در قسمت پایین است، در حالی که سیستم گردش خون در برخی از خزندگان بیشتر تکامل یافته و از دو دهلیز و دو بطن ساخته شده است، اما دو بطن آنها به طور کامل از هم جدا نشدهاند.
در سیستم گردش خون مضاعف، ابتدا خون بدون اکسیژن از بطن به پوست و ششها برای تبادلات گازی (دریافت اکسیژن از محیط بیرون) منتقل میشود و سپس خون دارای اکسیژن از دهلیز چپ وارد قلب شده و با ورود به بطن مجددا به سراسر بدن ارسال میشود. بعد از انجام تبادلات اکسیژن و سایر مواد، خون از طریق دهلیز راست وارد بطن شده و این چرخه تکرار میشود.
در پستانداران و پرندگان تکامل یافتهترین ساختمان قلب مشاهده میشود، در این موجودات قلب از چهار بخش تشکیل شده است که خون دارای اکسیژن و خون بدون اکسیژن را کاملاً از هم جدا میکند. از این رو، پستانداران و پرندگان دارای کارآمدترین قلب در بین موجودات زنده هستند. قلب این جانداران خون حاوی اکسیژن را از طریق رگهای خونی به سراسر سلولهای بدن میرساند و خون فاقد اکسیژن را برای تبادلات گازی به ریه منتقل میکند.
در این اینجا برای بررسی بخشهای مختلف سیستم گردش خون در پستانداران، به معرفی سیستم گردش خون انسان میپردازیم.
برای معرفی سیستم گردش خون در انسان ابتدا باید با ساختمان بخش اصلی این سیستم یعنی قلب آشنا شویم:
قلب بخشی مهمی از دستگاه گردش خون در موجودات زنده است. قلب اندامی که به عنوان پمپ گردش خون در بدن فعالیت میکند. این اندام در برخی از موجودات ممکن است به شکل یک لوله مستقیم باشد، همان طور که در عنکبوتها و کرمهای آنلید وجود دارد، یا به صورت یک ساختار کمی پیچیدهتر با یک یا چند بخش دریافت خون (دهلیز) و یک محفظه اصلی پمپاژ (بطن)، مانند قلب دوزیستان باشد.
قلب در ماهیها یک لوله انعطاف پذیر است که در آن سه یا چهار منطقه بزرگ وجود دارد که مطابق با بخشها و محفظههای قلب پستانداران است. در انسان و سایر پستانداران و در پرندگان ، قلب یک پمپ مضاعف چهار بخشی است که مرکز سیستم گردش خون را تشکیل میدهد.
در آناتومی، قلب ارگان عضلانی و پمپاژ کننده سیستم گردش خون بسته همه مهرهداران و برخی بیمهرگان (آنلیدها و سفالوپودها) است. این اندام مسئول حرکت خون از طریق رگهای خونی توسط انقباضات اتوماتیک، مکرر، ریتمیک یا ساختار مشابه برای حرکت خون (همولنف) در سیستم گردش خون باز است که توسط برخی بیمهرگان (بندپایان و برخی از حلزونها) استفاده میشود.
اصطلاح کاردیاک (Cardiac) به معنای «مربوط به قلب» است و از کلمه یونانی «Kardia» به معنی قلب، گرفته شده است. بیماریهای قلبی و عروقی به گروهی از بیماریهایی گفته میشود که شامل اختلال در عملکرد قلب و عروق خونی (عروق و رگها) هستند.
در انسان قلب بین دو ریه و کمی متمایل به سمت چپ در مرکز سیستم تنفسی، پشت استخوان قفسه سینه قرار دارد. قلب انسان به طور متوسط ۳۰۰ گرم وزن دارد و در حالت استراحت در یک فرد سالم در حدود ۷۰ بار در دقیقه (Beats Per Minute) یا (BPM) میتپد. هر تپش قلب به طور میانگین ۰٫۸ ثانیه زمان لازم دارد. هر ضربان قلب شامل انقباض دهلیزی ( ۰٫۱ ثانیه)، انقباض بطنی (۰٫۳ ثانیه) و استراحت قلب (۰٫۴ ثانیه) است.
قلب از چندین لایه ساخته شده است. این لایهها از درون بیرون به درون شامل موارد زیر هستند:
حفره قلب از وسط به وسیله یک دیواره به بخشهای راست و چپ تقسیم میشود که هر بخش به نوبه خود به دو قسمت دیگر تقسیم میشوند. محفظههای فوقانی قلب دهلیز (Atrium) نامیده میشود و محفظه زیرین قلب به بطنهای (Ventricle) قلب معروف هستند. دو دهلیز به عنوان اتاقهای پذیرش برای ورود خون به قلب عمل میکنند. بطنها ماهیچههای ضخیمتر و بزرگتری دارند و با انقباض خود، خون را از قلب به سراسر بدن ارسال میکنند.
قلب از عضله قلبی تشکیل شده است، این نوع از ماهیچه، یک بافت عضلانی غیرارادی است که تحت کنترل سیستم عصبی خودمختار هدایت میشود که فقط در این اندام یافت میشود.
وظایف بخشهای مختلف قلب
بخش راست قلب وظیفه جمعآوری خون فاقد اکسیژن از سراسر بدن به درون دهلیز راست را بر عهده دارد و این خون را از طریق بطن راست به ششها پمپ میکند (گردش ریوی). در این حالت از طریق تنفس، دی اکسید کربن دفع و اکسیژن جذب میشود. این فرایند در ششها با پدیده انتشار صورت میگیرد.
سمت چپ قلب، خون دارای اکسیژن را از ششها جمعآوری کرده و آن را به دهلیز چپ میرساند. این خون با ورود به بطن چپ به تمام بدن پمپ میشود.
در هر دو سمت قلب، بطنهای پایین ضخیمتر و قویتر از دهلیزهای فوقانی هستند. دیواره عضله اطراف بطن چپ ضخیمتر از دیواره اطراف بطن راست است، به دلیل اینکه این عضله نیروی بیشتری را برای پمپاژ خون نیاز دارد.
اگر به طور دقیق بخواهیم فرایند گردش خون در محفظههای قلب را بررسی کنیم، باید از ورود خون به دهلیز راست شروع کنیم. خون پس از ورود به دهلیز راست از طریق «دریچه سه لختی» (Tricuspid Valve) به بطن راست منتقل میشود و در بطن راست با عبور از «دریچه ریوی» (Pulmonary Valve) و انتقال به رگهای ریوی به ششها میرسد. پس از نقل و انتقالات اکسیژن و دی اکسید کربن، خون توسط رگهای ریوی به دهلیز چپ ارسال میشود.
از دریچه دولختی یا «دریچه میترال» (Mitral Valve) واقع در دهلیز چپ، خون راهی بطن چپ شده و از آنجا به کمک «دریچه آئورتی» (Aortic Valve) و سرخرگ آئورت به سراسر بدن پمپ میشود. خون درون انشعابات سرخرگ آئورت (چنگال آئورت) بین سرخرگهای اصلی بدن تقسیم میشود (سرخرگهای فوقانی و تحتانی). خون در سرخرگها به رگهای کوچکتر و سرانجام به مویرگهایی که سلولها را تغذیه میکنند، میرود. سپس خون فاقد اکسیژن از طریق سیاهرگهای تحتانی و فوقانی به دهلیز راست، همان جایی که فرآیند گردش خون شروع میشود، باز میگردد.
انواع سلولهای ماهیچه قلب
در عضله قلبی دو نوع سلول وجود دارد: سلولهای ماهیچهای که توانایی انقباض دارند و سلولهای ضربانساز که تحریک الکتریکی به سایر سلولها را هدایت میکنند.
سلولهای ماهیچهای بخش عمدهای از سلولها را در دهلیزها و بطنها (99٪) تشکیل میدهند. این سلولهای انقباضی توسط دیسکهای درونی به هم متصل میشوند که امکان پاسخ سریع به تکانههای الکتریکی سلولهای ضربانساز را فراهم میکنند. دیسکهای درهم تنیده به سلولها اجازه میدهند تا به صورت همگون عمل کنند و انقباضاتی را برای پمپ خون از طریق قلب و رگهای اصلی ایجاد کنند.
سلولهای ضربان ساز 1٪ از سلولهای قلب را تشکیل میدهند و سیستم هدایت قلب را بر عهده دارند. این سلولها به طور کلی بسیار کوچکتر از سلولهای انقباضی هستند و میوفیبریلهای کمی دارند که انعطاف پذیری آنها را محدود میکند. عملکرد آنها از بسیاری جهات با نورونها مشابه است.
در اکثر پستانداران مانند انسان، خون با اکسیژن کم در دو سیاهرگ اصلی جمع میشود:قلب چگونه تغذیه می شود
دهلیز راست بزرگتر از دهلیز چپ است، در حالی هر دو دهلیز به یک میزان میتوانند خون دریافت کنند.خون درون دهلیز از طریق دریچه سه لختی یا دهلیزی به داخل بطن راست منتقل میشود. از بطن راست، خون از طریق «دریچه نیمه هلالی» یا دریچه ریوی در سرخرگ ریوی پمپ میشود.
این خون توسط سرخرگهای ریوی قلب را ترک میکند و از طریق ریهها (جایی که اکسیژن دریافت میکنند) به رگهای ریوی میرود. سپس خون اکسیژن یافته، وارد دهلیز چپ میشود.
از دهلیز سمت چپ، خون از طریق دریچه میترال (یا دریچه دهلیزی چپ)، به بطن چپ میرود. بطن چپ ضخیمتر و عضلانیتر از بطن راست است، زیرا خون را با فشار بیشتری پمپ میکند. همچنین، بطن راست نمیتواند خیلی قدرتمند باشد یا باعث فشار خون ریوی در ریهها شود. بطن چپ خون را از طریق دریچه آئورتی واقع در رگ آئورت به سراسر بدن پمپ میکند.
هنگامی که خون از گردش سیستمی عبور میکند، بافتهای محیطی اکسیژن را از خون استخراج میکنند و هنگام بازگشت خون، دی اکسید کربن و مواد دفعی دیگر از بافت توسط رگها جمع آوری میشوند، این جریان بازگشتی توسط بزرگ سیاهرگ زیرین و زبرین انجام میگیرد.
بافتهای محیطی اکسیژن خون را کاملاً استخراج نمیکنند، بنابراین خون سیاهرگی دارای غلظت کمتری از اکسیژن در مقایسه با خون سرخرگی است. آزاد شدن اکسیژن از خون توسط گلبولهای قرمز تنظیم میشود. انتشار اکسیژن از گلبولهای قرمز همراه با افزایش دی اکسید کربن در بافتها، افزایش دما یا کاهش pH، زیاد میشود. این ویژگیها توسط بافتهایی که متابولیسم بالایی دارند، برای دریافت اکسیژن بیشتر از گلبولهای قرمز خون به نمایش گذاشته میشوند، زیرا به اکسیژن بالایی نیاز دارند.
بسیاری از پستانداران با نقص در سیستم گردش خون متولد میشوند که این مشکل میتواند منجر به جریان غیرطبیعی خون و اکسیژن رسانی ناقص در بدن این پستانداران شود.
در انسان، این شرایط ممکن است به عنوان بیماریهای قلبی مادرزادی از سنین جوانی تا بزرگسالی یا حتی به عنوان «کاردیومگالی» (Cardiomegaly) یا بزرگ شدن قلب، نارسایی قلبی و عفونتهای مکرر قفسه سینه آشکار شود. این شرایط به ندرت به طور طبیعی اصلاح میشود و معمولاً برای درمان نیاز به عمل جراحی باز قلب دارند. در صورت عدم شناسایی این مشکلات در سیستم گردش خون و درمان نکردن آنها، اغلب این ناهنجاریها ممکن است، کشنده باشند.
قلب جنین انسان تقریباً 21 روز پس از شروع بارداری، یا پنج هفته پس از آخرین دوره قاعدگی مادر (LMP) که همان تاریخی است که به طور معمول برای تاریخ بارداری استفاده میشود، ساخته شده و شروع به ضربان میکند. قلب جنین انسان فعالیت خود را با تعداد ضربانی مشابه ضربان مادر، یعنی در حدود 75-80 ضربان در دقیقه آغاز میکند. میزان ضربان قلب جنینی (Embryonic Heart Rate) یا (EHR) پس از اولین ماه به طور خطی افزایش مییابد. در اوایل هفته هفتم، تعداد ضربان قلب جنین در دقیقه به 165-185 میرسد. این شتاب تقریباً 3٫3 BPM در روز یا حدود 10 BPM در هر سه روز است.
پس از اوج گرفتن تعداد ضربان قلب جنین تا حدود 9 هفته از بارداری، میزان ضربان قلب جنینی (EHR) در طی هفته پانزدهم به حدود 152 BPM کاهش مییابد. بعد از هفته پانزدهم، روند نزولی کند میشود و به طور میانگین ضربان قلب جنین به حدود 145 BPM میرسد.
چندین روش اندازهگیری برای آزمایش عملکرد قلب وجود دارند. این روشها اغلب توسط پزشکان برای تشخیص بیماریهای قلبی و عروقی و مشکلات دیگر سیستم گردش خون به کار میروند.
بیماریهای قلبی و عروقی (Cardiovascular Disease) به گروهی از بیماریهایی اطلاق میشود که در آنها قلب و عروق خونی (سیاهرگ، سرخرگ و مویرگها) دچار مشکل میشوند.
در حالی که این اصطلاح از نظر فنی به هر بیماری که بر سیستم قلبی و عروقی تأثیر بگذارد، اشاره دارد، اما اغلب برای اشاره به موارد مرتبط با آترواسکلروز (بیماری گرفتگی عروق) استفاده میشود. بیماریهای قلبی و عروقی معمولا علل، مکانیسمها و درمانهای مشابهی دارند.
دریچههای قلب توسط یک پزشک مکتب بقراط در حدود قرن چهارم قبل از میلاد کشف شد. با این حال، عملکرد آنها به درستی درک نشده بود. از آنجا که رگهای خونی پس از مرگ خالی میشوند، از این رو، آناتومیستهای باستان تصور میکردند که آنها پر از هوا بوده و از رگها برای انتقال هوا در بدن استفاده میشود.
«هروفیلوس» (Herophilos) کالبدشناس یونانی، سیاهرگها را از سرخرگها متمایز کرد، اما تصور میکرد که نبض خاصیت خود شریانها است. «اراسیستراتوس» (Erasistratus) پزشک یونانی مشاهده کرد که اگر رگها در طول حیات فرد بریده شوند، از آنها خون خارج میشود. او واقعیت این پدیده را این گونه توضیح داد که با خروج هوا از شریانها، رگها با خونی که توسط رگهای بسیار کوچک بین آنها قرار دارند، جایگزین میشوند.
در قرن دوم میلادی پزشک یونانی به نام «گالن» (Galen)، به این نتیجه رسید که رگها، خون را حمل میکنند و خون سیاهرگی به رنگ قرمز تیره و خون شریانی به رنگ قرمز روشنتر هستند و هر کدام از این رگها عملکردهای مجزا و جداگانهای دارند.
او به این نتیجه دست یافت که رشد و انرژی از خون وریدی ایجاد شده در کبد از کیلوس (یکی از مایعات بدن متشکل از لنف و امولسیونهای چربی) بدست میآید، در حالی که خون شریانی یا سرخرگی با مهار هوا به بدن زندگی میبخشد و این خون از قلب سرچشمه میگیرد. خون از هر دو عضو ایجاد شده به تمام قسمتهای بدن که از خون استفاده میکنند، جریان یافته و برگشت خون به قلب یا کبد وجود ندارد. براساس یافتههای گالن، قلب خون را پمپاژ نمیکند، بلکه حرکت قلب در حین دیاستول خون را به درون خود میکشد و خون توسط ضربان شریانها در بدن به حرکت در میآید.
در سال 1242، دانشمند عرب «ابن نفیس» (Ibn Nafis) نخستین کسی بود که روند گردش خون در بدن انسان را دقیق توصیف کرد. مدارکی از توصیف روند گردش خون از آن زمان باقی مانده است. در سال 1552، «مایکل سرووتوس» (Michael Servetus) همان روند گردش خون را توصیف کرد و «رئالدو کلمبو» (Realdo Colombo) این مفهوم را اثبات کرد. در این زمان، سیستم گردش خون تا حد زیادی در اروپا ناشناخته بود.
سرانجام، «ویلیام هاروی» (William Harvey)، شاگرد «هیرونیموس فبریسوس» (Hieronymus Fabricius) (که پیشتر دریچههای رگها را بدون تشخیص عملکرد آنها شناسایی کرده بود)، یک سری از آزمایشات انجام داد و در سال 1628، کشف سیستم گردش خون انسان را اعلام کرد.
وی درباره این کشف کتابی نیز منتشر کرد. این اثر با نمایش درستی که از سیستم گردش خون ارائه داد، توانست به تدریج دنیای پزشکی را در آن زمان قانع کند. هاروی نتوانست سیستم مویرگی متصل به عروق و رگها را شناسایی کند، این سیستم مویرگی بعدها توسط مارچلو مالپیگی (Marcello Malpighi) شناسایی و توصیف شد.
اگر مطالعه این مطلب برای شما مفید بود، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشود:
^^
شکوفه دلخواهی (+)
شکوفه دلخواهی کارشناس ارشد نانوبیوتکنولوژی است. فعالیتهای علمی و کاری او در زمینه تکنیکهای زیست فناوری و طراحی نانوزیستحسگر بوده و اکنون در مجله فرادرس آموزشهای زیستشناسی مینویسد.
بر اساس رای 33 نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
سازمان علمی و آموزشی «فرادرس» (Faradars) از قدیمیترین وبسایتهای یادگیری آنلاین است که توانسته طی بیش از ده سال فعالیت خود بالغ بر ۱۲۰۰۰ ساعت آموزش ویدیویی در قالب فراتر از ۲۰۰۰ عنوان علمی، مهارتی و کاربردی را منتشر کند و به بزرگترین پلتفرم آموزشی ایران مبدل شود.
فرادرس با پایبندی به شعار «دانش در دسترس همه، همیشه و همه جا» با همکاری بیش از ۱۸۰۰ مدرس برجسته در زمینههای علمی گوناگون از جمله آمار و دادهکاوی، هوش مصنوعی، برنامهنویسی، طراحی و گرافیک کامپیوتری، آموزشهای دانشگاهی و تخصصی، آموزش نرمافزارهای گوناگون، دروس رسمی دبیرستان و پیش دانشگاهی، آموزشهای دانشآموزی و نوجوانان، آموزش زبانهای خارجی، مهندسی برق، الکترونیک و رباتیک، مهندسی کنترل، مهندسی مکانیک، مهندسی شیمی، مهندسی صنایع، مهندسی معماری و مهندسی عمران توانسته بستری را فراهم کند تا افراد با شرایط مختلف زمانی، مکانی و جسمانی بتوانند با بهرهگیری از آموزشهای با کیفیت، به روز و مهارتمحور همواره به یادگیری بپردازند. شما هم با پیوستن به جمع بزرگ و بالغ بر ۶۰۰ هزار نفری دانشجویان و دانشآموزان فرادرس و با بهرهگیری از آموزشهای آن، میتوانید تجربهای متفاوت از علم و مهارتآموزی داشته باشید.
مشاهده بیشتر
هر گونه بهرهگیری از مطالب مجله فرادرس به معنی پذیرش شرایط استفاده از آن بوده و کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب، تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.
© فرادرس ۱۳۹۹
قلب عضله ای است به اندازه تقریبی یک مشت، که خون را از طریق رگ ها به تمام اندام ها پمپاژ میکند .( حدود 13 سانتی متر طول و 9 سانتیمتر عرض) در محدوده وسط سینه، پشت و کمی به سمت چپ استخوان سینه است. در این متن جالب از بخش سرگرمی نمناک، توضیحات بیشتری درمورد آناتومی، عملکرد و رابطه قلب با سایر اعضای بدن را خواهید خواند.
1. چهار حفره در قلب وجود دارد. ( هر یک از آن ها 70 میلی لیتر خون را نگه میدارد.) بنابراین حجم کل قلب انسان برابر با تقریبا 280 میلی لیتر میباشد. هر یک از این حفره ها یک دریچه یک طرفه دارند که در خروجی آن ها قرار دارد. این دریچه ها از عقب گشت جریان خون می شوند.
2.قلب را میتوان به دو بخش چپ و راست تقسیم کرد. قسمت راست قلب شامل دهلیز راست و بطن راست و سمت چپ نیز از دهلیز چپ و بطن چپ تشکیل شده اند.
3.خون درون قلب فقط در یک جهت جریان دارد. چهار دریچه ( سه لتی، ریوی، میترال و آئورت) در قلب به چک کردن خون کمک میکند. خون از طریق دهلیز راست وارد بدن می شود و سپس به بطن راست میرود و در آنجا به ریه ها پمپاژ می شود. و بعد از گرفتن اکسیژن از ریه ها ، آن را به دهلیز سمت چپ میبرد.جایی که در نهایت به بدن منتقل می شود. قلب در هر بار طپش 70 میلی لیتر خون را به بدن پمپاژ میکند. ( هر انسان بالغ با وزن 150 تا 180 پوند ، حامل تقریبا 4.7 تا 5.5 لیتر خون است . ( 1.2 تا 1.5 گالن)قلب چگونه تغذیه می شود
4. دیواره قلب دارای سه لایه است. اپیکاردیوم (لایه ی خارجی) ، میوکاردیوم (لایه میانی عضلانی) و اندوکاردیوم( لایه داخلی). عملکرد اپیکاردیوم به جهت حفاظت از دولایه ی دیگر و کمک به تولید مایع پریکاردیال است.
5. دو طرف قلب انسان با یک دیواره از یکدیگر جدا میشوند. که اساسا یک دیواره ی عضلانی است.
6. دریچه ها کوچکتر از بطن ها هستند ، و دیواره های نازک تری دارند. کار بطن ها پمپاژ کردن خون است. بطن سمت راست خون را به ریه ها ارسال میکند درحالیکه وظیفه بطن سمت چپ ، پمپاژ خون به سراسر نقاط بدن است. این واقعیت وجود دارد که بطن چپ قوی تر از همه ی چهار حفره قلب می باشد.
7. سرخرگ اصلی خون را از اندام های فوقانی بدن مثل سر، گردن به قلب حمل میکند.؛ درحالیکه سرخرگ فرعی خون را از اندام های دیگر به قلب می رساند.
8.قلب یک میدان مغناطیسی قوی تولید میکند.
9. وزن قلب هر انسانی کمتر از 0.5 درصد از وزن کلی خودش است.
10. آیا میدانستید که هر کدام از طپش های قلب هر چهار بطن را پر میکند.
11. قلب در مرکز سیستم انتقال خون وجود دارد. بخشی ضروری در کل سیستم است که زمانی که غیر فعال شود میتواند منجر به مرگ شود. قلب اکسیژن و مواد مغذی ( مرکب از سلول ها و پلاسما ) را به اندام ها، بافت ها و سلول های بدن شما میرساند. خون همچنین نقش مهمی در ازبین بردن دی اکسید کربن و مواد زائد تولید شده توسط این سلول ها دارد.
12. قلب ساخته شده از عضلات کاردینال است که بطور غیرمستقیم کار میکنند. ضربان های قلب به طور خودکار به سیگنال های عصبی مغز پاسخ میدهد.
13. سرخرگ اصلی و سرخرگ فرعی دو تا از بزرگترین رگ های هستند که خون را به قلب منتقل میکنند.
14. قلب خون را با اکسیژن کم دریافت میکند و سپس خون از طریق و سپس خون از میان ریه ها جایی که درآن اکسیژن قرار میگیرد. خون سرشار از اکسیژن دوباره به قلب وارد می شود و سپس به بدن فرستاده می شود.
15. میزان ضربان قلب در بزرگسالان بین 70_72 ضربان درهر دقیقه است. اطلاعات مربوط به ضربان قلب را باتوجه به سن هر فرد بررسی میکنیم.
نوزاد:130 باردردقیقه ؛ 3 ماهه:140 بار دردقیقه ؛6 ماهه:130 باردردقیقه؛ یک ساله:120 باردردقیقه ؛ 2 ساله :115 بار دردقیقه؛ 3 سال :100 باردردقیقه ؛4 سال :100بار دردقیقه ؛ 6 سال :100؛ 8 سال :90 بار؛ 12 سال :85؛ فرد بالغ :60 تا 100.
16. قلب بین ریه ها قرار دارد. ریه سمت چپ معمولا کوچک تر از سمت راست.
17. آیا میدانید ضربان قلب پایدارتر نشان دهنده سطح بالای آمادگی قلبی عروقی است؟ میزان ضربان قلب ورزشکاران میتواند تا 40 ضربه در هر دقیقه باشد.
18. استرس و اضطراب شایع ترین علت برای سرعت ضربان قلب است.
19. ورزشکاران حرفه ای دارای قلب بزرگتری هستند چراکه بدن باید خون بیشتری را پمپاژ کند.
20. قلب سیگنال های عصبی را از عصب واگ. از اعصاب ناشی از تنه سمپاتیک دریافت میکند.
21. آیا میدانستید انقباض شدید بطن چپ فشار خون را ایجاد میکند.
22. انسداد در شریان های عروق کرونر موجب حمله قلبی میشود.
23. یک قلب طبیعی روزانه بیش از 100،000 بار در روز می تپد.
24. اگر تابحال صدای ضربان قلب را شنیده باشید، صدایی شبیه به ” لاب-دوب” را شنیده اید. این صدای معمولی یک قلب است. این صدا درواقع به دلیل بسته شدن دریچه در خون ایجاد میشود. عملکرد دریچه ها جلوگیری از برگشت جریان خون است.
25. در هنگام دویدن ، بدن به اکسیژن بیشتری برای فعالیت بیشتر نیاز دارد.
26. قلب یک عضله ی پمپاژ است. ورزش روزانه برای سلامتی قلب شما مفید است.
27. به یاد داشته باشید که ایست قلبی با حمله قلبی متفاوت است. در ایست قلبی، عملکرد قلب ناگهان از دست میرود که ناشی از شوک الکتریکی به قلب می باشد. علاوه برآن ، یک حمله قلبی میتواند به ایست قلبی منجر شود.
28. ریتم طبیعی ضربان قلب “ریتم سینوس” نامیده میشود.
29. پالس های الکتریکی که قلب را درگیر میکند درگره سینوتریال در قسمت فوقانی دهلیز سمت راست در نزدیکی سرخرگ اصلی واقع شده است. سلول های پیس میکر مسئول ایجاد پالس های الکتریکی در قلب هستند. این سلول ها مانند نیروی محرکه ای هستند که قلب را دائما در حرکت نگه میدارند. مقادیر فراوانی از این نوع سلول در قلب موجود است.
30. قلب هیچگاه استراحت نمیکند. حتی در هنگام خواب ، همچنان درحال فعالیت است.
31.جالب است بدانید که قلب در روند روانی، احساسی و جسمی تاثیر میگذارد.
32. ضربان قلب در هنگام خواب کاهش میابد.
33. بیماری های قلبی اولین عامل مرگ در کشورهای انگلستان، امریکا، کانادا و استرالیا است.
34.قلب مراحل رشدی بسیاری را طی میکند. در دوران جنینی، ابتدا شبیه به قلب ماهی است سپس شبیه به یک قورباغه با دو دریچه میشودو سپس با سه دریچه به قلب مار یا لاک پشت شباهت پیدا میکندو در پایان میشود قلب انسان با چهار دریچه.قلب چگونه تغذیه می شود
35. با وجود اینکه در دوران جنینی ضربان قلب جنین بسیار تند تر از مادر است اما تشخیص آن ها ازهم آسان نیست.
36. ورزش های هوازی مثل پیاده روی، شنا و دوچرخه سواری برای سلامتی مفید هستند. از انجا که قلب هم یک عضله است ؛ ورزش کردن قلبی قوی تر و سالم تر را به شما هدیه میدهد.
37. آیا میدانستید که به طور کلی میزان ضربان قلب با اندازه حیوان تغییر میکند؟ ضربان قلب فیل ( بزرگترین حیوان با وزن 2300 تا 7000 کیلوگرم ) 25 ضربه در هر دقیقه می باشد درحالیکه برای قناری با وزن 20 گرم 1000بار در هر دقیقه میتپد. ضربان قلب موش :420 باردردقیقه – اسب:38بار- خرگوش:205 بار- سگ بزرگ:85 بار در دقیقه. میزان ضربان قلب برخی از پرندگان مثل کبوتر 185 بار – مرغ 312 و بوقلمون 193 بار در دقیقه می باشد.
38.قلب جنین انسان حدود 50 میلیون بار پیش از زایمان میتپد ( باتوجه به اینکه هر دقیقه 140 بار تپش را دارد.)
39.متوسط خروجی قلبی 5.5 لیتر خون در هر دقیقه است
40. قلب انسان خون را از طریق یک شبکه 60،000 مایلی از رگ ها ( دریچه ها ، حفره ها ، سرخرگ ها و مویرگ ها ) پمپاژ میکند.
41. آیا میدانستید که زندگی بدون یک قلب واقعی نیز امکانپذیر است؟
42. جالب توجه است که ضربان قلب انسان تغییر میکند و میتواند موسیقی را تقلید کند.
43. داشتن رابطه جنسی برای قلب مفید است. تحقیقات نشان میدهد ، روابط جنسی می تواند حملات قلبی را تا 50 درصد کاهش دهد.
44. اگر فشار خونی را که در بطن چپ است در هوای آزاد بگذاریم میتواند تا ارتفاع 30 فوتی پرتاب شود.
45. به تمام بخش های بدن ، بجز قرنیه خون رسانی میشود.
46. علت اختراع استثوسکوپ نامناسب دانستن این بود که پزشک برای شنیدن صدای قلب بیماران خانم سرش را روی سینه ی آن ها بگذارد.
47. آیا میدانستید ضربان قلب خانم ها 8 بار در دقیقه بیشتر از مردان میتپد؟
48. شگفت انگیز است که بیشتر حملات قلبی در صبح دوشنبه رخ میدهد شاید ناشی از استرس شغلی یا چیزی شبیه به این باشد.
49. بیماری های قلبی و عروقی 30 درصد از مرگ و میر د رجهان را تشکیل میدهند. این بیماری بیشتر از مردان روی زنان تاثیر میگذارد. بیماری عروق کرونر و سکته مغزی شایع ترین آن ها هستند.
50. قلب با بدن رشد میکند، قلب کودک هم اندازه مشت اوست درحالیکه برای بزرگسالان رشد کرده تر است.
51. خندیدن برای عملکرد قلب بسیار مفید است. وقتیی میخندید جریان خون 20 درصد افزایش میابد.
52. در طول روز خون 1000 بار از قلب عبور میکند و اکسیژن ومواد مغذی را به اندام های بدن میرساند. خون درواقع نوعی بافت است.
53. سلامت قلب در هنگام ورزش بالا میرود. چراکه وقتی ورزش میکنیم ضربان قلب افزایش پیدا میکند و اکسیژن بیشتری به بدن میرسد.
54. قلب زنان کوچکتر از قلب آقایان است.
55. اولین عمل قلب باز توسط دکتر دنیل هیل ویلیامز در سال 1893 انجام شد.
56. قلب به دلیل اینکه پالس های الکتریکی خود را داراست ، حتی پس از بیرون آوردن از بدن هم میتواند همچنان بتپد.
57. اولین پیوند قلب موفق انسان به انسان در سال 1967 انجام شد. اگرچه بیمار تنها 18 روز پس از عمل پیوند قلب زنده ماند.
عملکرد قلب
قلب یک پمپ است. قلب یک عضو عضله ای به اندازه مشت فرد است که در ناحیه ی وسط سینه و کمی متمایل به چپ قرار گرفته است. قلب به دو قسمت راست و چپ تقسیم شده است.
این تقسیم قلب، از ترکیب شدن خون غنی از اکسیژن با خون کم اکسیژن جلوگیری می کند. خون کم اکسیژن پس از گردش در سراسر بدن به قلب باز می گردد.قلب چگونه تغذیه می شود
قسمت راست قلب، شامل دهلیز و بطن راست می شود که خون را جمع آوری کرده و به درون شریان های ریوی به سمت ریه ها پمپ می کند. ریه ها خون را به وسیله مقدار جدیدی از اکسیژن، تازه می کنند. همچنین ریه ها دی اکسید کربن را به عنوان یک ماده تولیدی زاید، به بیرون بازدم می کنند.
سپس خون غنی از اکسیژن به قسمت چپ قلب که شامل دهلیز و بطن چپ می باشد، وارد می شود. قسمت چپ قلب، خون را به درون سرخرگ آئورت پمپاژ می کند تا بافت های سراسر بدن را با اکسیژن و مواد غذایی حمایت کند.
خونرسانی به عضله قلب توسط رگ هایی موسوم به «سرخرگ های کرونر» صورت می گیرد. رسیدن خون به قلب و میزان فعالیت عضله قلب تا حدی مشابه وضعیت عرضه و تقاضا است؛ هرچه قلب فعالیت بیشتری داشته باشد (مثلاٌ هنگام فعالتهای سنگین بدنی یا اضطراب و تنش)، به خون بیشتری احتیاج خواهد داشت. سرخرگهای کرونر باید بتوانند این افزایش نیاز را تأمین کنند و گرنه سلولهای عضله قلب با مشکل روبرو خواهند شد.
دریچه های قلب
چهار دریچه موجود در قلب به وسیله یکطرفه باز شدن، آن هم در هنگام نیاز، سبب حفظ حرکت خون در مسیر درست می شوند.
جهت داشتن عملکرد مناسب، دریچه باید شکل مناسبی داشته باشد. این دریچه باید به طور کامل باز شده و محکم بسته شود تا هیچگونه نشتی رخ ندهد. چهار دریچه عبارتند از:
ضربان های قلب
قلبی که دارای ضربان است در یک چرخه مداوم منقبض شده و به حالت استراحت در می آید. در حین انقباض (سیستول)، بطن ها منقبض شده و خون را به درون عروق به سمت ریه ها و بدن می فرستند. در حین استراحت (دیاستول)، بطن ها از خونی که از حفرات بالایی قلب (دهلیز های چپ و راست) سرا زیر می شوند، پر می گردند.
سیستم الکتریکی
سیستم عصبی قلب، آن را در حال تپش نگه داشته و تبادل مداوم خون غنی از اکسیژن و خون کم اکسیژن را کنترل می کند. این تبادل فرد را زنده نگه می دارد.
پالس های الکتریکی با شدت بالا در دهلیز راست شروع شده و از طریق مسیر های اختصاصی به بطن ها رسیده تا پیام تپیدن را به قلب برسانند. سیستم هدایتی قلب باعث می شود قلب با نظمی عادی و هماهنگ تپش داشته باشد که این وضعیت خون را در گردش نگه می دارد.
انواع بیماری های قلبی
بیماری قلبی اصطلاحی عمومی است که برای طیف گسترده ای از شرایط قلب مورد استفاده قرار می گیرد و می تواند بر روی عضله قلب، دریچه ها، عروق و … تا ثیر بگذارد. قلب اساساً پمپ قدرتمند و خستگی ناپذیری است. برخی از بیماری های مهم قلبی عبارتند از:
1. بیماری دریچه قلب
2. عفونت قلبی
3. نارسایی قلبی
4. بیماری آترواسکلروز
5. آریتمی های قلبی
6. و …
دلایل ایجاد بیماری قلبی عروقی
بیماری دریچه قلب
عوامل بسیاری وجود دارند که سبب بیماری دریچه قلب می شوند. ممکن است فرد با یک بیماری دریچه ای متولد شده یا دریچه های قلب در اثر شرایطی مانند موارد زیر آسیب بینند:
عفونت قلبی
عفونت های قلبی مانند اندوکاردیت هنگامی ایجاد می شوند که یک ماده محرک مانند یک باکتری، ویروس یا ماده شیمیایی عضله قلب را آلوده می سازد. شایع ترین عوامل عفونت قلب شامل موارد زیر می شوند:
بیماری آترواسکلروز
عوامل ایجادکننده بیماری های قلبی، بسته به نوع بیماری، متفاوت هستند. بیماری قلبی عروقی می تواند به مشکلات متفاوت قلب و عروق خونی ارجاع داده شود. این عبارت اغلب به معنی رسیدن آسیب به قلب و عروق خونی، توسط آترواسکلروز ( تصلب شرایین ) می باشد.قلب چگونه تغذیه می شود
این بیماری وجود تجمعی از پلاک های چربی، در شریان های فرد است. تجمع های پلاکی سبب ضخیم و سفت شدن دیواره های شریان ها می شود، که این وضعیت می تواند سبب جلوگیری از عبور جریان خونی شود که به سمت بافت ها و اعضای بدن در درون شریان ها در حال حرکت می باشد.
تصلب شرایین و همچنین پیدایش لخته درون رگهای کرونر سبب می شود که خونرسانی به سلول های عضله قلب کاهش یابد. در نتیجه کمبود اکسیژن و مواد غذایی و انباشت مواد زائد در عضله قلب، دردی پدید می آید که به «درد قلبی» یا «آنژین صدری» معروف است. اگر سرخرگ کرونر به طور کامل (به وسیله تنگی شدید یا لخته خون) بسته شود، سلولهای قلبی مربوط به حوزه آن سرخرگ خواهند مرد که به این وضعیت «انفارکتوس قلبی» میگویند. گاهی نیز در اثر اختلال شدید و گسترده در کارکرد عضله قلب، مرگ ناگهانی رخ می دهد.
همچنین آترواسکلروز رایج ترین علت بیماری قلبی عروقی است. این بیماری می تواند توسط مشکلاتی قابل تصحیح مانند رژیم غذایی ناسالم، ورزش نکردن، داشتن اضافه وزن و سیگار کشیدن به وجود آید.
آریتمی های قلبی
عوامل رایج ضربان های غیر عادی قلب (آریتمی ها) یا وضعیت هایی که می توانند به آریتمی منجر شوند شامل موارد زیر می شوند:
در شخصی سالم که دارای قلبی عادی و سالم می باشد احتمال ابتلا به یک آریتمی کشنده بدون وجود یک عامل آغازگر خارجی (مانند شوک الکتریکی یا استفاده از داروهای غیر قانونی) کم می باشد.
این گفته در درجه اول به این دلیل است که قلب یک فرد سالم به هیچ یک از وضعیت هایی غیر عادی (مانند وجود ناحیه ای دارای بافت اسکار یا جای زخم) که سبب یک آریتمی می شوند مبتلا نمی باشد.
با این حال، در قلبی که به یک بیماری مبتلا شده یا شکل آن تغییر کرده است، ممکن است پالس های الکتریکی قلب به خوبی شروع نشده یا در سرتاسر قلب گردش نکنند و احتمال ابتلا به آریتمی ها بیشتر باشد.
عوارض انواع بیماری قلبی
عوارض انواع بیماری قلبی شامل موارد زیر می شوند:
نارسایی قلبی
یکی از رایج ترین عوارض بیماری های قلبی می باشد. نارسایی قلبی هنگامی اتفاق می افتد که قلب نمی تواند خون کافی را جهت پاسخ گویی به نیاز های بدن پمپاژ کند. نارسایی قلبی می تواند نتیجه انواع مختلفی از بیماری قلبی از جمله نقایص قلبی، بیماری قلبی عروقی، بیماری دریچه های قلب، عفونت های قلبی یا کاردیومیوپاتی باشد.
حمله قلبی
اگر یک لخته خون سبب انسداد جریان خون عروقی شود که قلب را تغذیه می کنند این وضعیت سبب یک حمله قلبی و از بین رفتن یا آسیب رسیدن به یک بخش از عضله قلب می شود. تصلب شرایین می تواند سبب یک حمله قلبی شود.
سکته مغزی
عوامل خطری که به بیماری قلبی عروقی ختم می شوند، می توانند به یک سکته مغزی ایسکمیک نیز منجر شوند. سکته مغزی ایسکمیک هنگامی ایجاد می شود که شریان هایی که به مغز می روند تنگ و یا مسدود شوند که در آن صورت مقدار بسیار کمی خون به مغز می رسد. سکته مغزی یک وضعیت پزشکی اورژانسی است. در این وضعیت بافت مغز ظرف چند دقیقه پس از سکته، شروع به مردن می کند.
آنوریسم
یک عارضه جدی است که در هر جایی از بدن می تواند اتفاق افتد. آنوریسم یک برآمدگی در دیواره شریان است. اگر آنوریسم پاره شود، فرد ممکن است با یک خونریزی داخلی مهلک مواجه شود.
بیماری شریان محیطی
تصلب شرایین می تواند به بیماری شریان محیطی نیز منجر شود. هنگامی که فرد به بیماری شریان محیطی مبتلا می شود اندام های انتهایی او (معمولا پاها) جریان خون کافی دریافت نمی کنند. این وضعیت سبب ایجاد علائمی می شود که قابل توجه ترین آنها درد پا در حین راه رفتن (کلادیکیشن) می باشد.
ایست ناگهانی قلب
ایست ناگهانی قلب، از دست دادن ناگهانی و غیر منتظره عملکرد قلب، تنفس و هوشیاری است که اغلب توسط آریتمی به وجود می آید. ایست ناگهانی قلب وضعیتی اورژانسی است و اگر فورا درمان نشود مهلک بوده و به مرگ ناگهانی قلبی منجر می شود.
عوامل خطرزا
عوامل خطر جهت ابتلا به بیماری قلبی شامل موارد زیر می شوند:
افزایش سن، خطر آسیب دیدن و تنگ شدن شریان ها و ضعیف و سفت شدن عضله قلب را افزایش می دهد.
مردان عموما بیشتر در معرض خطر بیماری قلبی هستند. با این حال، خطر ابتلای زنان پس از یائسگی افزایش می یابد.
سابقه خانوادگی ابتلا به بیماری قلبی ، خطر ابتلا به بیماری عروق کرونری را افزایش می دهد، مخصوصا اگر والدین در سنین پایین به آن مبتلا شده باشند. (قبل از سن 55 سالگی برای مردان خانواده مانند پدر و برادر و 65 سال برای زنان خانواده مانند مادر و خواهر)
نیکوتین سبب انقباض عروق می شود و مونوکسید کربن می تواند به لایه داخلی آنها آسیب وارد کرده و عروق را بیشتر مستعد تصلب شرایین کند. حملات قلبی در افراد سیگاری بیشتر از افراد غیر سیگاری می باشد.
برخی داروهای مشخص شیمی درمانی و پرتو درمانی می توانند خطر ابتلا به بیماری قلبی عروقی را افزایش دهند.
یک رژیم غذایی غنی از چربی، نمک، شکر و کلسترول می تواند در ابتلا به بیماری قلبی دخیل باشد.
فشار خون بالای کنترل نشده می تواند منجر به ضخیم و سفت شدن شریان ها و تنگ شدن عروقی شود که خون در آنها جریان دارد.
سطوح بالای کلسترول خون می تواند خطر تشکیل پلاک ها و ابتلا به تصلب شرایین را افزایش دهد.
دیابت خطر ابتلا به بیماری قلبی را افزایش می دهد. هر دوی این وضعیت ها عوامل خطر مشترکی مانند اضافه وزن و فشار خون بالا دارند.
اضافه وزن معمولا دیگر عوامل خطر را تشدید می کند.
ورزش نکردن نیز با بسیاری از انواع بیماری های قلبی و همچنین چندی از عوامل خطر آنها مرتبط است.
استرسی که رفع نمی شود می تواند به شریان ها آسیب رسانده و دیگر عوامل ابتلا به بیماری قلبی را تشدید کند.
نشستن دست ها به طور منظم و عدم پرداختن به دیگر عاداتی که می توانند از عفونت های باکتریایی یا ویروسی جلوگیری کنند می تواند فرد را در معرض خطر عفونت های قلبی قرار دهد. مخصوصا اگر فرد از قبل به یک بیماری زمینه ای قلبی مبتلا باشد. سلامت ضعیف دندان ها نیز می تواند با بیماری قلبی مرتبط باشد.
علائم و نشانه های متفاوت بیماری قلبی
1. زانتوماس
لکه های چربی کوچک بر روی پلک ها، باسن ، آرنج ها یا زانو ها که به نام زانتوماس نامیده می شوند و به خودی خود بی ضرر هستند ؛ با این حال، چنین توده های چربی ای نشان دهنده وجود بیش از حد کلسترول هستند ، آنقدر زیادند، که عروق نمی توانند آن را در خود نگه دارند و برای حفظ تعادلشان، آنها را به زیر پوست منتقل می کند. بنابراین، عروق خودشان به کمک فوری نیاز دارند.
آنها به احتمال زیاد در حال حاضر مبتلا به آترواسکلروز هستند، که می تواند به مشکلات بزرگ تر قلبی منجر شود.
2. خمیازه کشیدن در حین فعالیت های ورزشی
هنگامی که بدن عرق می کند، از طریق تبخیر رطوبت از سطح پوست خنک می شود با این حال، بدن ما دارای راه های دیگری برای خنک کردن خود نیز می باشد، مانند خمیازه، که کمک می کند تا بدن با اکسیژن اشباع شود و درجه حرارت در سر کاهش یابد. اگر مکانیزم های طبیعی تنظیم گرمای بدن، نتواند برطرف شود، در طی ورزش نیز ما خمیازه میکشیم.دلایل اختلال در کار تنظیم حرارت می تواند، متنوع باشد و یکی از آنها بیماری قلبی است.
3. بوی ناخوشایند دهان
التهاب لثه یا بیماری پریودنتالی می توانند ،منجر به بوی ناخوشایند دهان و حتی از دست دادن دندان شوند اما این تنها عواقب ناگوار التهاب لثه ای نیست. مطالعات جدید نشان می دهد که ،ارتباطی بین بیماری لثه و بیماری قلبی وجود دارد واقعیت این است که باکتری های موجود در لثه های ملتهب، می تواند به سیستم قلبی عروقی وارد شوند و موجب التهابات در آنجا نیز شوند. خطر ابتلا به بیماری قلبی در بیماران مبتلا به پریودونتیت 20% بیشتر است.
4. لب های آبی و کبود
حتی یک فرد سالم، لبهایش میتواند به آبی رنگ متمایل شود، برای مثال، اگر هوا بسیار سرد باشد یا در ارتفاع بالایی قرار داشته باشد. از لحاظ فیزیولوژیکی، این به دلیل سخت شدن گردش خون و کمبود موقتی اکسیژن است اگر لب ها بدون هیچ علت ظاهری آبی شوند، پس مشکلی در جریان خون بدن وجود دارد حتما برای بررسی قلبی و عروق خونی خود به متخصص قلب بروید.
5. تغییر شکل ناخن ها
اگر ناخن ها شروع به ضخیم شدن و گرد شدن کردن، حتما به آنها بیشتر دقت کنید این نوع تغییرات از مشکلات رگهای خونی حرف می زنند به احتمال زیاد، خون رسانی به مقدار مناسب به نوک انگشتانتان نمی رسد در این وضعیت، سلول های ناخن صفحات رشد خود را تقویت می کنند، و سعی می کنند تا این مشکل را حل کنند.
نشانه های رایج بیماری قلبی که پزشکان را راهنمایی می کند
ناراحتی شدید معده
تحقیقات نشان داده اند که برخی از زنان چند روز قبل از حمله قلبی مشکلات سوءهاضمه داشته اند و نمی دانستند که مشکلات هاضمه ای را با حملات قلب ارتباط دهند بنابراین دنبال راه حل و درمان نمی باشند.
گیجی و کسالت
احساس گیجی، سردرگمی یا کسل بودن می توانند نشانه انسداد یا مشکلات مربوط به درچه قلب باشند مخصوصاً اگر این موارد با احساس لرزش (نبض تند) در قلب همراه باشد.
تنفس کوتاه
اگر فعالیت سبک باعث از بین رفتن تنفس شما می شودباید بدانید که این یک مشکل اساسی است.باید توانایی و فعالیت امروزه خود را با یک یا 2 سال قبل مقایسه کنید اگر متوجه تغییرات اساسی در تنفس و توانایی بدن خود شدید، این می تواند علامت شروع یک اتفاق مهم باشد. از طرفی مشکلات تنفسی که حتی هنگام دراز کشیدن سراغ شما می آیند، جدی بوده و در آینده مشکل ساز خواهند بود و البته می تواند نشانه مشکلات دریچه قلب باشد پس حتما با پزشک مشورت کنید.
درد قفسه سینه
شاید یکی از رایج ترین نشانه های بیماری قلبی فشار شدید در قفسه سینه مانند احساس وجود یک شئ سنگین بر روی سینه است. این درد گاهی به شانه ها، بازو، گردن و فک هم گسترش پیدا می کند. درد قفسه سینه بعد یا حین انجام فعالیت روزانه یا استرس ، می تواند یک سیگنال برای مشکلات گردش خون باشد.
حالاتی شبیه آنفلانزا
احساس تهوع یا خستگی، تجربه سرما خوردگی و عرق سرد و مرطوب می توانند نشانه های جریان خون ناکافی باشند و از نشانه های اولیه بیماری قلبی.
خستگی یا بی خوابی
یکی از مواردی که افراد دچار مشکل قلبی بعد از تشخیص مطرح کردند مشکل بی خوابی و خستگی است.
زندگی با بیماری قلبی
اکثر انواع بیماری های قلبی مزمن بوده و آرام آرام رشد میکنند. این بیماریهای قلبی با نشانههای کوچکی شروع شده و کم کم شدید میشوند. در اکثر افراد با شروع بیماری قلبی فرد نشانههایی از قبیل خستگی، تنگی نفس، تورم مچ پا، احتباس مایعات و سایر نشانهها حس میکند. تغییر سبک زندگی (برای مثال داشتن کپسول اکسیژن در خانه و یا کم کردن فعالیت) یا جراحی و یا حتی پیوند قلب برای فرد بیمار ممکن است لازم باشد.
درمان دارویی بیماری قلبی
این درمان شامل استفاده از داروهایی که به کاهش شدت بیماری و آسیب آن کمک میکند، میباشد. این داروها شامل:
سایر راههای درمان بیماری قلبی شامل آنژیوپلاستی، جراحی بای پس و یا سایر جراحی ها میباشد.
تهیه و تنظیم :
نشاط خسروی
منبع :
https://www.nhs.uk
اولین نفری باشید که از جدیدترین اخبار ما مطلع می شوید.
تهران خیابان ملاصدرا، خیابان شاد، بن بست جویبار، پلاک 21
Terms of Use
Copyright © 2021 KMT All rights reserved.
فروشگاه ورود کاربران
دستگاه گردش خون شامل قلب و رگ هاست. قلب مانند یک پمپ خون را داخل رگ ها به جریان می اندازد. رگ ها لوله هایی هستند که خون را به قسمت های مختلف بدن می برند.
رگ ها عبارتند از:
سرخرگ: رگ هایی که خون را از قلب خارج می کنند شریان یا سرخرگ نام دارند. دیواره سرخرگ ها کلفت و ماهیچه ای است.
سیاهرگ: رگ هایی که خون را به قلب می آورند ورید یا سیاهرگ نام دارند. دیواره سیاهرگ ها نازک است. رگ ها در همه قسمت های بدن وجود دارند و خون در آنها جریان دارد. خون مواد غذایی سلول های مختلف بدن را تأمین می کند و مواد زاید (دفعی) را از آنها می گیرد. اگر رگ ها وجود نداشته باشند یا اگر خون درون آنها نباشد، سلول ها چون قادر به تغذیه نیستند بعد از مدت کوتاهی می میرند.قلب چگونه تغذیه می شود
مویرگ: وقتی سرخرگ قلب وارد اندامی می شود، مانند ریشه گیاه شاخه شاخه می شود و در آخر به رگ های بسیار باریکی که دیواره آنها بسیار نازک است تبدیل می شود. به این رگ های کوچک مویرگ می گویند. مویرگ های قلب خون را بین سلول ها توزیع می کنند. یعنی غذا و اکسیژن را به سلول ها می دهند و در عوض مواد زاید و دی اکسید کربن را از آنها می گیرند. رگ های قلب می توانند گشاد یا تنگ شوند. به عنوان مثال عضلات هنگام کار به مواد غذایی بیشتری نیاز دارند. پس رگ ها گشاد می شوند تا خون بیشتری را به عضلات برسانند.
قلب به وسیله یک دیواره تقریباً عمودی به دو نیمه راست و چپ تقسیم شده است. هرکدام از این نیمه های قلب هم توسط یک دیواره افقی دریچه دار به دو حفره فوقانی و تحتانی تقسیم شده است. حفره های فوقانی قلب را دهلیز و حفره های تحتانی قلب را بطن می نامند. دهلیز راست با بطن راست و دهلیز چپ با بطن چپ قلب توسط دریچه ارتباط دارد. بنابراین قلب دارای چهار حفره است. دو حفره در بالا به نام دهلیز و راست و دهلیز چپ و دو حفره در پایین به نام بطن راست قلب و بطن چپ قلب. قسمت راست قلب دارای خون سیاهرگی و قسمت چپ قلب دارای خون سرخرگی است.
دستگاه گردش خون (یا دستگاه قلبی عروقی) مواد غذایی، گازها و مواد زاید را به سلول ها داخل و از آنها خارج می کند، با بیماری ها مبارزه می نماید و به تثبیت دما و pH خون کمک می کند. دستگاه گردش خون انسان و سایر مهره داران بسته است (یعنی خون، هرگز شبکه سرخرگی، سیاهرگی و مویرگی را ترک نمی کند). اجزای اصلی دستگاه گردش خون انسان عبارتند از: قلب، خون و رگ ها خونی. گردش خون از دو نوع تشکیل می شود: گردش خون ریوی (که به شکل یک حلقه از ریه ها عبور می کند و در این قسمت اکسیژن گیری می نماید) و گردش خون سیستمیک (که به شکل یک «حلقه» در تمام قسمت های دیگر بدن جریان می یابد و خون دارای اکسیژن را در اختیار اعضای مختلف قرار می دهد و سپس خون بدون اکسیژن را به قلب بر می گرداند.) دو نوع مایع به وسیله ی دستگاه گردش خون در بدن به حرکت در می آید: خون و لنف. خون، قلب و رگ های خونی، دستگاه قلبی عروقی را می سازند و لنف و رگ ها و گره های لنفاوی، دستگاه لنفاوی را تشکیل می دهند. دستگاه قلبی عروقی و دستگاه لنفاوی، در مجموع دستگاه گردش خون را می سازند.
گردش خون سیستمیک به بخشی از دستگاه قلبی عروقی گفته می شود که خون اکسیژن دار را از قلب به بدن می رساند و خون بدون اکسیژن را به قلب بر می گرداند. همیشه سرخرگ ها خون را بدون توجه به اکسیژن دار بودن یا نبودن از قلب دور می کنند و سیاهرگ ها خون را به قلب باز می گردانند. به طور کلی، سرخرگ ها، خون اکسیژن دار را به بافت ها می برند و سیاهرگ ها خون بدون اکسیژن را به قلب بر می گردانند. در رگ های ریوی، عکس این جریان گردش خون صورت می گیرد یعنی سرخرگ ریوی خون بدون اکسیژن را از قلب به ریه ها می رساند و خون اکسیژن دار به وسیله سیاهرگ ریوی به قلب پمپ می شود. خون در بدن به گردش در می آید و اکسیژن مواد غذایی از خون به سلول های اطراف مویرگ ها و دی اکسید کربن از سلول های مویرگی به داخل خون منتشر می شوند.
گردش خون ریوی بخشی از دستگاه قلبی عروقی است که خون بدون اکسیژن را از قلب به ریه ها می برد و خون اکسیژن دار شده را به قلب باز می گرداند. خون دارای اکسیژن وارد دهلیز راست قلب می شود و به داخل بطن راست قلب جریان می یابد و از آنجا به وسیله سرخرگ های ریوی به ریه ها می رود. سیاهرگ های ریوی، خونی را که سرشار از اکسیژن شده است به دهلیز چپ قلب بر می گرداند و سپس خون از دهلیز چپ به بطن چپ قلب می رود و از آنجا به وسیله ی سرخرگ آئورت به تمام بدن می رسد. گردش خون ریوی که از رگ های کرونر (اکلیلی) قلب تشکیل می شود، خون را به عضلات خود قلب می رساند.
با استفاده از الکتروکاردیوگرام (نوار قلبی که الکتروفیزیولوژی قلب را مشخص می سازد)، گوشی پزشکی (استتوسکوپ، stethoscope)، دستگاه فشار سنج (اسفیگمومانومتر؛ sphygmomanometer)، ضربان سنج (پالس متر pulsmeter که عملکرد قلبی شامل سرعت ضربان و ریتم قلب و ضربان های نامنظم را مشخص می کند)، معاینه نبض (که معمولاً برای تعیین ضربان قلب در موارد موجود نبودن بیماری های قلبی خاص به کار می رود)، آزمایش سفید شدن بستر ناخن (که برای تعیین چگونگی خون رسانی به اعضا انجام می شود)، نحوه کار قلب و دستگاه گردش خونو فشار خون را تعیین می کنند.
مطالب مرتبط:آیا شیر گاوهای اصلاح شده جایگزین شیر مادر می شوند؟
ده نکته ای که در مورد آلبرت انیشتین نمیدانستید-ted talk
دانلود Stat-Ease Design-Expert ورژن 11 و 10 و 7 به همراه فیلم آموزشی نصب |RSM| طراحی آزمایش
آشنایی با رشته بیولوژی و کنترل ناقلان بیماری ها
آشنایی با هورمون های گوارشی در بدن انسان
نام (اجباری)
آدرس پست الکترونیکی (اجباری است اما نمایش داده نمیشود)
عنوان
تصویر امنیتی جدید
خدمات ما
مشاوره پایان نامه و پروپوزال
انجام سمینار
پروژه های دانشجویی
طراحی آزمایش (RSM)
ترجمه متون تخصصی
فیلم های آموزشی
0