چطور به خودآگاهی برسیم

 
helpkade
چطور به خودآگاهی برسیم
چطور به خودآگاهی برسیم

خودآگاهی یک ویژگیِ شخصیتی است که برای موفقیت بسیار ضروری است. نوشتنِ خاطراتِ روزانه چطور به خودآگاهی کمک می‌کند؟

به گزارش ایسنا، فرادید نوشت: «چهارسال پیش خواهرم برایم چیزی آورد که مسیرِ زندگی‌ام را به کلی تغییر داد. در حقیقت، این تأثیرگذارترین هدیه‌ای بود که تا آن زمان دریافت کرده بودم. این هدیه به من کمک کرد یک نویسنده شوم و به تنهایی به سفری ۵‌ ماهه در سراسرِ آمریکا بروم. می‌دانید این هدیه چه بود؟ یک دفترچه یادداشت.

۴‌ فایده یادداشت‌های روزانه

احتمالاً با خودتان فکر می‌کنید یک‌ جا نشستن و با مداد و خودکار روی کاغذ نوشتن تمرینی نیست که باعثِ ایجاد تحولاتِ بزرگ در زندگیِ افراد شود.

اما به من اعتماد کنید، بدونِ این کار شما اکنون مشغولِ خواندنِ این یادداشت از طرفِ من نبودید. بدونِ این کار من ۲۱۰۰۰‌نفر دنبال‌کننده نداشتم؛ بنابراین اگر خاطره‌نویسیِ روزمره به من کمک کرده تا مخاطبانِ آنلاین پیدا کنم، چرا به شما کمک نکند؟

چطور به خودآگاهی برسیم

در این یادداشت شما ۴‌ مطلب را می‌آموزید:

۱- چرا خاطره‌نویسی روزانه رازی است که به شما کمک می‌کند کمتر عصبانی یا غمگین شوید.

۲- چطور خاطره‌نویسیِ روزانه به شما نشان می‌دهد چرا برخی از استراتژی‌ها مؤثر هستند و برخی نیستند.

۳- چطور نوشتن به شما کمک می‌کند بیشتر اوقاتِ زندگی را در زمانِ حال سپری کنید.

۴- چطور نوشتنِ خاطراتِ روزانه به شما کمک می‌کند که بیشتر خودآگاه شوید (این مهم‌ترین کاری است که یادداشت‌برداریِ روزانه انجام می‌دهد.)

۱- شما از عصبانی و غمگین‌شدن دست برخواهید داشت

دروغ نمی‌گویم، ماهِ اولِ خاطره‌نویسیِ روزانه من شاملِ جیغ و فریاد‌هایی بود که در یک کتابِ سفید (به کمکِ قلم) خالی می‌کردم. من از دستِ دنیا کلافه بودم. مشخص شد که من پر از خشم و عصبانیت بودم و بعد متوجه چیزی شدم. دیگر آن قدر‌ها عصبانی نمی‌شدم. کم‌کم توانستم یک خلقِ ثابتِ آرام را حفظ کنم.

چند‌ هفته بعد فهمیدم که نوشتن به من کمک کرده به جای آن که خشم خودم را به سمتِ دیگران نشانه بگیرم، آن را روی کاغذ‌ها خالی کنم. در کوتاه‌مدت، نوشتن یک روشِ درمانی بود. چه ایدۀ جدیدی.

۲- شما متوجه می‌شوید که چه استراتژی‌هایی مؤثر و کدام‌ها بی‌اثرند

اصلی‌ترین بحثِ این روز‌های من با وبلاگ‌نویس‌ها این است که آنها به‌قدر کافی مطالبِ خود را تصحیح نمی‌کنند. خوب اگر پست‌های شما به‌ اندازه‌کافی خوب عمل نمی‌کند پس شاید باید عنوان، تصویر یا نحوه نوشتار خود را اصلاح کنید. اما آنها این کار را نمی‌کنند. آنها نوشتن را به همان منوال ادامه می‌دهند و بعد تعجب می‌کنند که چرا پست‌هایشان به قدرِ کافی مؤثر نیست.

۳- نوشتنِ خاطراتِ روزانه به شما کمک می‌کند که بیشتر در زمانِ حال زندگی کنید

نوشتنِ خاطراتِ روزانه به شما کمک می‌کند بفهمید چه احساسی درباره دوستان، خانواده و همکارانِ خود دارید. شما فکر می‌کنید می‌دانید واقعاً چه احساسی نسبت به آنها دارید اما بگذارید به شما اطمینان بدهم که تا ننویسید هیچ سر نخی درباره احساسی که نسبت به آنها دارید به دست نمی‌آید. چرخش افکار در ذهن می‌تواند یک تجربه غیر مستقیمِ درونی باشد. ممکن است به یک خاطره قدیمی یا یک عشقِ قدیمی برگردیم یا ممکن است به چیز‌هایی برسیم که هرگز رخ نداده و در اثر آن دچار احساساتِ عمیق شویم. این که اجازه دهید افکار در ذهنتان چرخش پیدا کند مانند آن است که با دستِ خالی در رودخانه دنبالِ طلا بگردید.

ممکن است چیزی ارزشمند درست در دستانتان بوده، اما چون هرگز ابزار لازم برای به دست آوردن آن چیز را نداشته‌اید، هرگز از وجودش باخبر نشده‌اید. مثل این است که هرگز نیمی از رودخانه را ندیده‌اید.

نوشتنِ خاطراتِ روزانه باعث می‌شود که تمامِ این افکار روی کاغذ بیاید و از دسترس خارج نشود. مطمئنم زمان‌هایی را به یاد دارید که مشغول صحبت با اشخاصی بودید و چون آنها حرفِ شما را قطع کردند یادتان نیست که چه چیزِ مهمی را می‌خواستید بگویید. وقتی افکارِ خود را روی کاغذ پیاده می‌کنید، متوجه می‌شوید که چیز‌های زیادی درباره دوستان و اعضای خانواده می‌دانید که با عجله وارد ذهنِ شما شده‌اند.

وقتی می‌نویسیم روی جزئیات تمرکز می‌کنیم. ما درباره حماقت‌هایی که در رابطه با یک فرد از خودمان نشان دادیم، می‌نویسیم و اغلب اوقات وقتی هنوز آن خاطرات در ذهنِ ما تازه هستند، آنها را روی کاغذ می‌آوریم. این کار به قوی‌شدنِ عضلاتِ مشاهده ما کمک می‌کند. سپس ما به دنبالِ جزئیاتِ کوچک‌تر در تعاملاتِ بعدی خود هستیم. ابرویی که بالا انداخته می‌شود. یک لبخند. این که آنها چطور هر روز برای ناهار یک نوع غذا می‌خورند. با این کار ما عضلاتِ مشاهده خود را قوی و قوی‌تر می‌کنیم. این چیزی است که تا زمانی که نوشتن را آغاز نکرده باشید، متوجه آن نمی‌شوید.

۴- خودآگاه‌تر می‌شویم

خودآگاهی یک ویژگیِ شخصیتی است که برای موفقیت بسیار ضروری است. نوشتنِ خاطراتِ روزانه چطور به خودآگاهی کمک می‌کند؟ همان طور که قبلاً گفتم این که اجازه دهیم افکار در ذهنمان چرخش کنند یک چیز است، اما این که آنها را ضبط کنیم مانند پا گذاشتن روی سیمانِ خیس است. اثرِ پای اکنون برای همیشه در آنجا باقی می‌ماند. بعد از یک‌ ماه خاطره‌نویسیِ روزانه، من دیگر از مردم عصبانی نمی‌شدم. بعد از ۳‌ماه خاطره نویسی، من دیگر فهمیده بودم که سفر کردن و ماجراجویی فعالیت‌هایی است که بیشترین لذت را برای من به ارمغان می‌آورد.

بعد از ۸‌ ماه خاطره‌نویسیِ روزانه من فهمیدم که شاید نوشتن کاری است که من باید تا آخر عمرم انجامش دهم. من در نوشتن نقاطِ ضعف و قوت و فرصت‌هایم را کشف می‌کنم. هر بار که با ذهنم واردِ رینگِ مبارزه می‌شوم، صدماتی می‌بینم ما در آخر چیز‌هایی درباره خودم کشف می‌کنم. مسابقه دادن در رینگِ کشتی همیشه به افراد صدمه می‌زند، اما همیشه یک برنده باقی می‌ماند. بعد از آنکه نوشتنِ خاطراتِ روزانه به عادتم تبدیل شد، دیگر یاد گرفتم باید برای برنده شدن در پی تغییرات باشم.

من درباره خودم به این حقیقت دست پیدا کردم که یک فردِ فوق‌العاده حساس هستم و شاید باید به جای آن که به دلیلِ کلیشه‌های جنسیتیِ «مردِ قوی» از آن دوری کنم، آن را در آغوش بگیرم.

من فهمیدم که به شدت وفادار هستم. فهمیدم به شدت کله‌شق هستم و مغرور هستیم و یک جوانِ نادانم. من فهمیدم که دو ماه قبل دو مطلبِ مزخرف گفته‌ام که اکنون هیچ اعتقادی به آن‌ها ندارم و این باعث شد که من تا اندازه زیادی فروتنی را در خودم پرورش دهم. این کار همچنین به من کمک کرد بدانم آن چیزی که ما اکنون به آن باور داریم لزوماً چیزی نیست که فردا هم به آن باور داشته باشیم. احساسات مانند دلایل هستند، می‌آیند و می‌روند. مردم می‌آیند و می‌روند. خانواده همیشه می‌ماند. من شروع کردم به سیلی خوردن از زندگی. من شروع کردم به پذیرفتنِ چالش‌ها. من شورع کردم به تشخیص اینکه مجبور نیستم همه‌چیز را با هم داشته باشم و فهمیدم که شما نمی‌توانید به‌طور کلی تبدیل به آدم دیگه‌ای شویم. شما باید خودتان باشید و بپذیرید که شبیه دختر یا پسری که تحسینش می‌کنید، نیستید.

من تمامی این‌ها را – که برخی سخت‌ترین حقایقِ زندگی‌ام بودند – تنها در یک اتاق و به همراه یک قلم و کاغذ فهمیدم. هر کسی می‌خواهد بهتر شود. آدم‌ها برنامه‌های بزرگ می‌چینند و این برنامه‌ها همیشه از هم می‌پاشد. به شما قول می‌دهم که بهترین راه برای ترقی و پیشرفت نوشتن درباره خودتان است. اگر می‌خواهید این کار را تسری ببخشید، شروع کنید به نوشتنِ آنلاین درباره خودتان. وقتی آنلاین می‌نویسید دیگر با ذهنِ خودتان تنها نیستید بلکه این فرصت را دارید که از ذهنِ دیگران هم از طریقِ نظراتِ آنها آشنا شوید و دیگران هیچ نمی‌ترسند که به شما بگویند درباره دیدگاه‌تان اشتباه می‌کنید. نوشتن به من کمک کردن کسی باشم که اکنون هستم و کسی باشم که در آینده تبدیل به آن می‌شوم.

انتهای پیام

والا هشت ساله مینویسم این اثرهارانداشته بیشترشده عادت

بلاگ » تمركز » چگونه به خودآگاهی برسیم؟

خودآگاهی یک ویژگی بسیار مهمی است که در زندگی وجود دارد و اغلب ما ارزش آن را نادیده می گیریم. هنگامی که شما خود آگاه می شوید، از مشکلات و عواطف خود ، آگاه می شوید. و هرچه زودتر از مشکلات خود آگاه شوید، زودتر می توانید آنها را به درستی برطرف سازید.خود آگاه شدن شما را به کم کردن سرعت سوق می دهد و باعث می شود تا مانند یک غریبه به خودتان بنگرید.

ما در اعمال، اندیشه ها، نظرات و احساسات مان خیلی غرق می شویم و فراموش می کنیم همه چیز را درک کنیم. فراموش می کنیم یک گام به عقب برداریم تا بتوانیم کمی عمیق تر از آنجاییکه ما هستیم بررسی کنیم. فراموش میکنیم که از خود سوالات مهم بپرسیم:چرا به این شکل واکنش نشان دادم؟
چرا این مسئله خاص من را اینقدر ناراحت می کند؟

به جای پذیرفتن هر چیز کوچک که از ذهن ما عبور می کند، چرا ما در مورد آن کمی بیشتر از خود سوال نپرسیم؟شما نمی خواهید مضطرب، ناامن باشید و یک تلاش ناامید کننده را برای خود آگاهی انجام دهید . به خودتان اجازه دهید تا یک درک شفاف از آنچه شما هستید ، داشته باشید .خودآگاهی نباید آسیب زننده باشد. باید شفا بخش، روشنگرانه، نشاط بخش باشد. خودآگاهی افکار وسواسی و تفکر بیش از حد نیست. خودآگاهی قادر به تشخیص یک جنبه از وجود شما و استفاده از این اطلاعات در راهی سودمند است.

هنگامی که شما درک می کنید که چه کسی هستید، زمان بیشتری برای به دست آوردن نتایج و ایجاد ارتباطات و اکتشافات حیاتی دارید. من یک فرد بسیار ترسوهستم، و نه تنها در مورد تهدیدات واقعی بلکه من از مسائلی تخیلی نیز می ترسم، در حالی که می دانم آنها واقعا وجود ندارد.

چطور به خودآگاهی برسیم

این یک واقعیتی بود که من برای مدت طولانی آنرا پذیرفته بودم زیرا من لحظه ای در مورد آن کنجکاو نبودم. این جایی است که جرقه های خود آگاهی زده می شود : کنجکاوی در مورد اینکه چه کسی هستیم.

خودآگاهی اولین گام برای درمان من بود. وقتی که من با ترس فلج شده بودم، آنرا متوقف کردم و فکر کردم :

چرا من اینقدر ترسیدم؟ چه چیزی است که من از آن اینقدر ترسیده ام ؟ من می دانم که این چیزها وجود ندارد، پس چرا آنها هنوز من را می ترسانند ؟ آیا به دلایلی احساس امنیت نمی کنم؟

هنگامی که من در مورد ترسم کنجکاو شدم، زمانی است که ترس ام رفته رفته از بین می رود. این زمانی است که من احساس می کنم که من مسئولیت رسیدگی به مسائل ام را پذیرفته ام .

به واسطه درمان، من خودم را خیلی بهتر از قبل میشناسم. من درک می کنم که چگونه ذهن من کار می کند، جایی که احساساتم از آنجا بیرون می آیند ، چرا فقط من در موارد خاصی واکنش نشان میدهم و نه دیگران. با دانستن اینکه چه کسی هستم، باعث می شود که راحت تر درمان شوم و درس هایی را بیاموزم.

برای مدت طولانی من فکر کردم که ترس من غیر منطقی، احمقانه و خودسرانه است. اما هنگامی که من خودم را بهتر شناختم، متوجه شدم که هیچ یک از این چیزها نیست. یک دلیل قابل فهم وجود داشت که چرا چیزهای خاصی مرا می ترساند. و هر قدر بیشتر در مورد خودتان آگاهی پیدا می کنید، درک تان در مورد دیگران افزایش می یابد ؛ شما بیشتر می توانید همدردی کنید؛ شما یشتر میتوانید درون خودتان مشکلات را شناسایی و راه حل های آنها را پیدا کنید .

با بیماری روحی، خودآگاه بودن می تواند سخت باشد. شما ممکن است از افسردگی رنج ببرید اما احساس ناامیدی می کنید زیرا شما نمی توانید جلوی افکار خود را بگیرید که چرا افسردگی دارید. شما همه چیز را سرزنش می کنید ، بهانه جویی می کنید بدون اینکه بدانید در سرتان چه چیزی اتفاق می افتد .

گاهی اوقات یک بیماری روحی می تواند بسرعت برای شما تصمیم بگیرد. شما می دانید که باید از تخت خارج شوید و به کار بپردازید، اما بعضی از صبح ها افسردگی شما باعث می شود شما احساس کنید که مشکلی فیزیکی وجود دارد که نمی توانید از رختخواب تان خارج شوید . اضطراب ناخوشایند شما در مورد کار می تواند شما را از لذت بردن از خود و استراحت در زمانی که شما به خانه بازمی گردید محروم سازد .

شما نمی خواهید این چیزها بر روی زندگی روزمره تان تاثیر بگذارد، اما آنها تاثیر می گذارند. آنها نامرئی اما قدرتمند هستند.

اما شما می توانید این چیزها را درک کنید و احساس کنید که حقیقتا قدرت بیشتری نسبت به آن ها دارید. با درک اینکه چه کسی هستید و چگونه ذهن شما کار می کند، شما تبدیل به یک فرد قدرتمند می شوید، نه بیماری شما.

مشاوره روانشناسی و درمان میتواند به شما در دستیابی به شناختی جامع از خودتان کمک کند و شما را در مسیر درست نگه می دارد. مشاوران روانشناس، مربیان شما هستند و آنها اطمینان حاصل می کنند که تمرکز ذهنی شما به صورت منظم و مناسب است. آنها دست تان را می گیرند و شما را هدایت می کنند تا احساسات و اعمال خود را، گذشته و حال خود را کشف کنید در حالی که در مسیر شناخت خودتان هستید و رسیدن به این شناخت که چه کسی هستید، زیبا و دلپذیر است.

 

{{#message}}{{{message}}}{{/message}}{{^message}}تسلیم شما شکست خورد سرور با {{status_text}} (کد {{status_code}} ) پاسخ داد. برای بهبود این پیام، لطفا با توسعه دهنده این پردازنده فرم تماس بگیرید. بیشتر بدانید{{/message}}

{{#message}}{{{message}}}{{/message}}{{^message}}به نظر می رسد که ارسال شما موفق بوده است. حتی اگر سرور پاسخ خوب داده باشد، ممکن است ارسال شده پردازش نشود. برای بهبود این پیام، لطفا با توسعه دهنده این پردازنده فرم تماس بگیرید. بیشتر بدانید{{/message}}

ارسال …

{{#message}}{{{message}}}{{/message}}{{^message}}تسلیم شما شکست خورد سرور با {{status_text}} (کد {{status_code}} ) پاسخ داد. برای بهبود این پیام، لطفا با توسعه دهنده این پردازنده فرم تماس بگیرید. بیشتر بدانید{{/message}}

{{#message}}{{{message}}}{{/message}}{{^message}}به نظر می رسد که ارسال شما موفق بوده است. حتی اگر سرور پاسخ خوب داده باشد، ممکن است ارسال شده پردازش نشود. برای بهبود این پیام، لطفا با توسعه دهنده این پردازنده فرم تماس بگیرید. بیشتر بدانید{{/message}}

ارسال …

kheili kehili moheme b nazaram inke tavanayihaye mokhtalefe jesmi roohi va atefie khodemoono beshnasim ta betoonim dar barabar moshkelati k darim reaction khoobi dashte bashim

مشورپی عزیز از توجه شما به مطالب سایت متشکریم.بسیارعالی.

این موضوع به نظرم چیزی هست که بیشتر مردم جامعه ما شناختی ندارند

بله متاسفانه همین طوره ولی می تونیم با اطلاع رسانی های مداوم، به مرور زمان این فرهنگ رو به وجود بیاوریم.
ممنون از همراهی شما.

آبان ۱۹, ۱۳۹۷

آبان ۱۹, ۱۳۹۷

آبان ۱۹, ۱۳۹۷

سامانه مشاوره روانشناسی آنلاین مشوِرَپ با گلچین کردن زبده‌ترین متخصصان توانسته بستر امنی را فراهم کند.
با استفاده از این سامانه هم‌میهنان داخل و خارج کشور قادر خواهند بود در هر ساعت از شبانه روز مشاوره آنلاین بگیرند.
تنها ملزومات برای مشاوره گرفتن داشتن گوشی هوشمند، اتصال اینترنت و صرف هزینه‌ای مقرون به صرفه است.

سامانه مشاوره روانشناسی آنلاین مشوِرَپ با گلچین کردن زبده‌ترین متخصصان توانسته بستر امنی را فراهم کند.
با استفاده از این سامانه هم‌میهنان داخل و خارج کشور قادر خواهند بود در هر ساعت از شبانه روز مشاوره آنلاین بگیرند.
تنها ملزومات برای مشاوره گرفتن داشتن گوشی هوشمند، اتصال اینترنت و صرف هزینه‌ای مقرون به صرفه است.

اهمیت یادگیری مهارت خودآگاهی یا Self-Awareness در این است که ما به تصور درستی از خود می‌رسیم و در این راه با موانع خودآگاهی نیز آشنا می شویم. هم چنین برای تقویت این توانایی که یکی از مهمترین مهارت های زندگی به شمار می رود، بهتر است انواع خود را بشناسیم و در انتها ویژگی های هر کدام از این افراد را نیز بررسی کنیم.

وقتی بچه بودم دلم می خواست دنیا را عوض کنم اما بزرگتر که شدم گفتم: دنیا که بزرگ است، کشورم را تغییر می دهم.

در نوجوانی گفتم: کشور که خیلی بزرگ است، بهتر است شهرم را دگرگون سازم.

جوان که شدم گفتم: شهر خیلی بزرگ است، محله ام را تغییر دهم کافی است.

چطور به خودآگاهی برسیم

با این وجود به میانسالی که رسیدم گفتم: باید از خانواده ام شروع کنم.

قطعاً در لحظه آخر عمر خواهم دید که باید از خود شروع می کردم. اگر تغییر را از خودم آغاز کرده بودم می‌توانستم خانواده ام، محله ام، شهرم، کشورم و جهان را به قدر توان تغییر دهم.

ما همیشه به دنبال پاسخ برای این پرسش هستی که من کیستم؟ این یعنی خودآگاهی ، انسان به خود آگاهی نیاز دارد.

برای یافتن پاسخ این پرسش باید از خودمان شروع کنیم، این بدین معنیست که باید خود را از تمام جنبه های مختلف بررسی کنیم و به شناخت نسبتاً کاملی از خود دست یابیم. این شناخت بی شک فراتر از آشنایی با اطلاعات شخصی و ظاهری است و باید برای پرسش به این پاسخ به درونمان رجوع کنیم.

خودآگاهی را می توان بدین شکل تعریف کرد:

«کسب شناخت و آگاهی نسبت به وجود خودمان. به طور مثال: آگاهی از نقاط ضعف و قوت، عقاید، باور و … .»

به عبارت دیگر، خودآگاهی یعنی آموختن روش های منطقی برای اعمال کنش و واکنش در موقعیت های مختلف زندگی.

انسان در طول زندگی همواره با انتخاب های متعددی روبه رو است و اولین گام برای دستیابی به یک انتخاب عاقلانه و صحیح، خودآگاهی است. ما در زندگی انتخاب های ساده یا پیچیده‌ای را بر می‌گزینیم چرا که زندگی بدون انتخاب غیر ممکن است. پس زندگی بدون خودآگاهی بی معنا است. گاهاً انسان در مقطعی از زندگی دچار تعارض، اضطراب و ترس های مبهمی می شود که منبعی ناشناخته دارد و همه این موارد از عدم خودآگاهی نشات می گیرد.

در دنیای مدرن، فرد با حجم عظیمی از اطلاعات مختلف رو به روست و تنها در صورت شناخت دقیق از شخصیت و علایق خود می تواند از بین آنها دست به انتخاب بزند. به طور قطعی عدم آگاهی ما را به جهتی می برد که در تضاد با خودمان است و چه بسا با صرف ساعت ها در این مسیر نادرست، از خود نا امید و دلزده می شویم.

حتماً پیرامونتان افرادی را دیده اید که می گویند، کاش از اول شروع کرده بودم و کاش شغل دیگری را انتخاب می کردم.

نکته ‌ی مهم این است که انسان با کسب شناخت دقیق از هویت خود می تواند انتخاب هایی در راستای شخصیتش برگزیند. به عبارت دیگر، آگاهی اولین گام در ایجاد خودآگاهی است.

خویشتن پنداری یا Self-Concept زمانی شکل می‌گیرد که فرد به معنایی از  ابعاد فیزیکی، شناختی و اجتماعی نظیر نگرش ها، باور ها و عقایدش برسد. خویشتن پنداری یک امر یاد گرفتنی است. در اولین ماه های زندگی فرد شکل گرفته و به مرور از طریق تعامل با دیگران رشد می کند. در حقیقت خویشتن پنداری، یک محصول اجتماعی است که بنیان آن را تجربه شکل می دهد.

این مسئله به مرور زمان در شخصیت فرد ثابت می شود و دیگر نمی‌توان آن را تغییر داد. اگر خویشتن پنداری فردی در مقابل تغییرات به سرعت دگرگون شود، در آن صورت شخصیت وی از ثبات لازم برخوردار نیست.

بدیهی است هر فردی که نسبت به پیروزی های خود احساس خوبی دارد، به شکل گیری خویشتن پنداری مثبت در وی کمک می کند. هم چنین ناکامی ها باعث تقویت خویشتن پنداری منفی در فرد می شود. باید توجه داشت اگر تصویری که از خودمان داریم مبهم باشد نمی توانیم به قضاوت هایمان اعتماد کنیم.  با این حال اگر نسبت به قضاوت هایمان ایمان داشته باشیم، به داوری و تصمیم گیری های دیگران اعتنایی نمی کنیم.

خویشتن پنداری یا تصور صحیح از خودمان به شکل گیری یک شخصیت با ثبات کمک می کند و بدین شکل می ‌توانیم روند رو به رشد خود را در تمامی زندگی حفظ کنیم.


قدم اول: ویژگی های خود را روی کاغذ بیاورید!

اینکه عمده صفات شخصیتی خود را به همراه نقاط ضعف و قدرت‌تان روی کاغذ بیاورید یعنی نیمی از راه را رفته اید. اگر خود را به طور کامل و دقیق آنالیز کنید و موارد یاد شده را روی کاغذ بیاورید، ارتباط بین نقاط ضعف و توانایی‌هایتان را خواهید یافت و در همین مرحله به طور شگفت انگیزی، عمده‌ای از مشکلات و نقاط ضعف شما حل خواهد شد.

سعی کنید سوالات چالشی از خود بپرسید و به نوعی در شخصیت و وجود خود سیر کنید تا بتوانید بدون کم و کاست، ارزش‌ها، هنجارها، توانایی‌ها و استعداد‌ها، نقاط ضعف و قدرت خود را کشف کنید. همچنین اگر می‌توانید نقاط قوت و ضعف را از هم جدا کرده و برای هرکدام یک رنگ را در نظر بگیرید تا امکان تفکیک آنها آسان‌تر شود.

قدم دوم: به رفتارهای خود در طول روز توجه کنید!
تمام نکاتی که در مرحله قبل یادداشت کرده اید احتمالا در رفتارهای روزانه شما وجود دارند؛ بنابراین بدون اتلاف وقت سعی کنید در طول روز رفتارهای خودآگاه و ناخودآگاه خود را زیر نظر گرفته و در صورت امکان نکات برداشتی خود را یادداشت کنید. مواردی که بیشترین تکرار را در طول روز دارند مشخص کنید و درباره ارتباط آن با شخصیت‌تان اطلاعات کسب کنید. همچنین اگر موارد تکراری از نقاط ضعف شخصیتی هستند، در جهت برطرف آنها و اصلاح‌شان گام بردارید.

بنابراین تنها کاری که در این مرحله لازم است انجام دهید، مشخص کردن مواردی از مرحله ۱ است که در طول روز رفتارهایی تکراری بر مبنای آنها انجام می‌دهید. سپس در جهت اصلاح یا تقویت آن موارد گام بردارید و روز به روز شخصیت خود را بهتر و بیشتر بشناسید.


قدم سوم: از دیگران بپرسید!

از لحاظ روانشناختی، تصویر شخصیتی ما دارای سه جنبه است: ۱- شخصی که فکر می‌کنیم هستیم. ۲- شخصی که می‌خواهیم باشیم. ۳- شخصی که واقعا هستیم و دیگران آنرا می‌بینند.

مورد اول بستگی به درجه خودشناسی مان دارد و هرچه این مهارت درون ما بیشتر باشد، به این هدف نزدیک‌تر هستیم. مورد دوم را اهداف و آرزوهای ما مشخص می‌کنند. اما مورد سوم که واقعی‌تر از بقیه است. شخصی که واقعا هستیم همان شخصیتی است که از نگاه دیگران داریم. درواقع هرچه انسان سعی کند شخصیت خود را تغییر دهد، نا خودآگاه کارهایی انجام خواهد داد که شخصیت واقعی وی را فاش خواهد کرد.

بنابر تفاسیر ارائه شده، اگر دوست دارید تصویری واقعی از شخصیت خود داشته باشید، از افراد نزدیک خود بپرسید. از آنها درباره شخصیت خود بپرسید و بخواهید که نکات بارز مثبت و منفی شخصیت شما را شرح دهند. همچنین می‌توانید از آنها درخواست کنید که برای مدت زمانی مشخص رفتارهای شما را زیر نظر گرفته و نکات بارز شخصیت‌تان را یادداشت کنند و بعد از مدتی، آنها را به شما تحویل دهند. این موضوع به سادگی شما را رسیدن به خودشناسی کمک می‌کند.

قدم چهارم: اهدافی برای خود تعیین کنید!

همانطور که در بخش قبل گفته شد، شخصی که می‌خواهیم باشیم از آرزوها و اهداف ما تبعیت می‌کند. اینکه برای خود اهداف و آرزوهایی تعیین کنید می‌تواند سبب خودشناسی مثبت و ارتقای اعتماد به نفس‌تان شود. سعی کنید تمام آرزوهای دور و نزدیک خود را روی کاغذ بیاورید و برای دستیابی به آنها برنامه ریزی کنید. البته این برنامه ریزی را بر اساس شناختی که تا کنون از خود کسب کرده‌اید انجام دهید تا تمرینی برای افزایش خودشناسی‌تان باشد. البته توجه کنید که این هدف گذاری نباید به طور غیر منطقی و دور از دسترس بیان شده باشند.

قدم پنجم: یادگیری را در زمینه خودشناسی فراموش نکنید!

همانطور که یادگیری در تمام دوره‌های زندگی موثر عمل می‌کند، در تمرین خودشناسی نیز اثرات فراوانی دارد. وقتی که یادگیری مثبت را اساس کار خودشناسی قرار می‌دهید، نا خودآگاه ویژگی‌های مثبتی که ناشی از یادگیری شماست به شخصیت‌تان افزوده خواهند شد. این ویژگی‌ها هم در شکل گیری شخصیت و هم در افزایش مهارت شناخت‌تان نسبت به خود تاثیرات فراوانی خواهند داشت.

الگو برداری از رفتارهای مثبت و فوق العاده‌ای که ذهن‌مان تشخیص می‌دهد یک طرف قضیه و نکته برداری از اینکه چرا مغزمان آن رفتار بخصوص را به عنوان عملی خوب و جالب تلقی کرده است، طرف دیگر قضیه است. نکته برداری از الگوها و آنالیز نکات استخراج شده می‌تواند تاثیر فوق العاده‌ای در افزایش این مهارت داشته باشد.


نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

چطور به خودآگاهی برسیم

ایمیل *

وبسایت

« مهارت خودآگاهی » توانایی شناخت خود و آگاهی از خصوصیات، نقاط ضعف و قوّت، خواسته‌ها، ترس‌ها و انزجارهاست. برای اکثر ما توصیف ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری خود برای دیگران، کار سخت و دشواری می‌باشد.به عنوان مثال ممکن است پاسخ به این سوال که چه کسی هستیم، سخت و دشوار باشد.اکثر ما فقط در مورد ویژگی‌های کلی و عمومی خود از جمله سن، جنس، نام خانوادگی، تحصیلات، وضعیت شغلی و … خود صحبت می‌کنیم و از ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری خود اطلاعات کافی و مناسبی نداریم.به عنوان مثال؛ نمی‌دانیم که چه کارهایی را خوب می‌توانیم انجام دهیم؟ چه ویژگی‌های اخلاقی خوب و مثبتی داریم؟ به چه علت مهربان هستیم؟ چه ویژگی‌های منفی اخلاقی داریم؟رشد خودآگاهی به فرد کمک می‌کند تا دریابد تحت استرس قرار دارد یا نه و این معمولاً پیش شرط ضروری روابط اجتماعی و روابط بین فردی موثر و همدلانه‌ است.به طور کلی در مهارت خودآگاهی می‌آموزیم که با تکیه بر نقاط قوت خود برای بهبود نقاط ضعف خود تلاش کنیم. آگاهی از نقاط ضعف باعث می‌شود که فرد با استفاده از این آگاهی بتواند تسلط بیشتری بر خود داشته باشد.

نقاط قوت و ضعف، محدودیت‌ها، توانایی‌ها، ناتوانی‌ها و یادگیری از تجارب.

آگاهی داشتن از احساسات و هیجانات خود در موقعیت‌های مختلف. ( برای آگاهی بیشتر پیشنهاد می شود، آزمون خودشناسی: تست هوش هیجانی EQ)

تکیه فرد به توانایی‌ها و قوت خود و تلاش برای تبدیل نقاط ضعف به قوت.

چطور به خودآگاهی برسیم

ممکن است این پرسش در ذهن همه ما ایجاد شود که چگونه می توان خودآگاهی را پرورش و توسعه داد؟ بدون شک میزان بالای خودآگاهی هر فردی نشان شخصیت قوی او بوده و این توانایی را به وی می دهد که با ایجاد هدف، داشتن اصالت، پذیرش و کسب اعتماد دیگران، بتواند آنها را هدایت کند. علاوه بر این خودآگاهی به افراد شناخت و درک مناسبی از خودشان می دهد و باعث می شود با درک بهتر نیازهای دیگران، نقاط ضعف خود را نیز پوشش دهند. روش های مختلفی برای بهبود این ویژگی وجود دارد. ما قصد داریم در این  مقاله  به معرفی پنج روش عمده و کاربردی برای خودآگاهی و شناخت بیشتر از خود بپردازیم.

 با استفاده از روش مدیتیشن یا تمرکز ذهن می توان شناخت از خود را افزایش داد. عمده روش های مدیتیشن بیشتر با تنفس و عمل دم و بازدم صورت می گیرد. اما برای به کارگیری این روش ضرورتی ندارد که بر اساس قواعد و اصول آن عمل کنید. بلکه می توانید با مکث های منظم و تمرکز بیشتر از این روش استفاده کنید. با چند ثانیه تمرکز بر نفس کشیدن خود می توانید خودآگاهی خود را نیز افزایش دهید. در طول مدیتیشن می توانید سوالات زیر را از خودتان بپرسید:

روش های مختلفی برای مدیتیشن یا درون گرایی وجود دارد. یکی از عمده روش های آن انجام کارهایی برای احساس آرامش مانند نوشتن و یا فعالیت های هنری دیگر مثل نقاشی و نیز گوش دادن به موسیقی آرام است. می توانید زمانی را نیز برای بازدید از موزه های هنری و تجسمی در نظربگیرید و یا در باغ و یا حیاط خودتان مشغول کارهای باغداری و نگه داری از گل ها شوید.

 یکی از بهترین روش ها برای افزایش خودآگاهی، نوشتن اهداف و مقاصد آینده است. برای مثال وارن بوفت (Warren Buffet) از سرمایه گذاران و ثروتمندان شناخته شده آمریکا است که دقت و زمان زیادی را برای نوشتن برنامه های خود صرف می کند. برنامه های نوشته شده به وی کمک می کند تا بتواند به ارزیابی نتایج آینده بپردازد. همچنین بنجامین فرانکلین “برگه صورتحساب” مانندی را برای ارزیابی نکات مثبت و منفی شخصیت خود ثبت می کرده است. با الگو قراردادن چنین روش هایی می توانیم نقاط ضعف مربوط به شخصیت خود را  جهت بهبود تشخیص و از جنبه های با ارزش آن نیز آگاهی داشته باشیم.

با استفاده از آزمون ها جنبه ها و ویژگی های خودمان را می توانیم بهتر بشناسیم. یکی از آزمون های مشهور و مهم مانند شاخص مایرز-بریگرز (MBTI) می توان برای رسیدن به نقطه ای از ویژگی های شخصیتی استفاده کرد (یا استفاد از سایر تست های معتبر مانند تست پنج عاملی نئو و پروفایل شخصیتی دیسک DISC). یکی از ویژگی های مشترک این آزمون ها این است که پاسخ های صحیح یا نادرستی وجود ندارد. در واقع این آزمون ها برای اینکه پاسخ دهندگان درجه ای از ویژگی های مربوط به خود را در نظر بگیرند و یا ویژگی هایی که توصیف بهتری از آنها ارائه می دهد را انتخاب کنند، طراحی شده اند.

انجام تست MBTI رایگان در وبسایت کاربوم

هیچ کدام از ما از این که چگونه با دیگران رفتار می کنیم، آگاهی درستی نداریم. ما صرفا بازخورد افراد هم سطح خود، دوستان و مربیان خود را در نظر می گیریم. برای این که دوستان شما بتوانند آیینه درستی از رفتار شما باشند، اجازه دهید تا نقطه نظرهای درست، انتقادی و عینی خود را به شما بگویند. این اطمینان را در دوستان و یا همکار خود ایجاد کنید که نقطه نظر غیر مستقیم اما صادقانه و مستقیمی به شما بدهد. یکی دیگر از راهکارها این است که از دوست خود بخواهید وقتی تصمیم به تغییر رفتاری گرفته اید، زمانی که دوباره آن را تکرار می کنید، به شما اطلاع  دهند. (برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید به مقاله: پنجره جوهری مراجعه کنید)

علاوه بر این که از دوستان و خانواده خود به صورت غیر رسمی بازخورد رفتارهایتان را می گیرید و از آنها نقطه نظراتشان را می پرسید، می توانید از روش ها و مکانیسم های رسمی در کار نیز استفاده کنید. در صورتی که بازخوردهای غیر رسمی کار ساز نبودند از نوع رسمی آنها بیشتر استفاده کنید. بازخورد مناسب، سازنده و رسمی به ما این امکان را می دهد که نقاط قوت و ضعف خود را بهتر ببینیم.

عناصر کلیدی و موثر برای بازخورد رسمی: 1) داشتن فرایند و 2) داشتن مدیری موثر برای آن است. دومین عنصر می تواند مدیر منابع انسانی یا فردی خارج از سازمان و مشاور باشد. تحقیقات نشان داده که افراد خارج سازمان اثربخشی بیشتری را در این زمینه دارند. زیرا از تعصب و پیش قضاوتی نسبت به افراد داخل سازمان دور هستند. وقتی که فرآیند بازخورد کامل شد، نوشتن نکات قوت و ضعف خود و نیز نقاط کوری که متوجه نبوده اید، برای شناخت بیشتر از خودتان اهمیت زیادی دارند.

در نهایت، همه ما به خودآگاهی نیاز داریم و بدون آن نمی توانیم مدیریت و رهبری اثربخشی داشته باشیم . تنها خودآگاهی است که باعث می شود ما انعطاف و سازگاری بیشتری در خود- یعنی تناسبی میان گفته ها و فکر و احساس خود ایجاد کنیم. برای رسیدن به خودآگاهی باید تلاش زیادی انجام دهیم. رسیدن به خودآگاهی بسیار دشوار است و روش های گفته شده می تواند تمرین مناسبی برای افزایش آن باشد.

۱- پذیرش خود: خودمان را با تمام نقاط قوت و ضعفمان بپذیریم و دوست داشته باشیم. مسلما عوامل متعددی در چگونگی پذیرفتن خود به همان شکل که هستیم نقش دارد. اما یکی از عوامل مؤثر، پذیرفتن اشتباهاتی است که از ما سر می‌زند.۲- پذیرش دیگران: به معنای پذیرش انسان‌ها به همان شکلی که هستند. با تمامی شباهت‌ها و تفاوت‌های بین فردی به نظر می‌رسد دو عامل زیربنایی که تمامی تفاوت‌ها از آن نشأت می‌گیرند عبارتند از تفاوت‌های ژنتیکی و توارثی و محیطی که سبب می‌شود هیچ دو نفری را نتوان کاملا شبیه به هم پیدا کرد.۳- قبول مسئولیت‌ها: با قبول مسئولیت‌ها شما گام بسیار مهمی در رشد اعتماد به نفس خود و رسیدن به خودآگاهی بیشتر برداشته اید. مسئولیت پذیری و درگیر شدن با مسائل مربوط به آن باعث می‌شود که به نقاط قوت و ضعف خود بیشتر پی ببریم. یکی از بزرگ ترین این موانع ترس از شکست و اشتباه کردن است.

۱- توقعات و انتظارات بیش از حد:اولین علامت، توقعات نابه جا و بیش از حد خودخواهانه است.دومین علامت این است که بدون تلاش و کوششی، و برداشتن قدمی انتظاراتمان برآورده شود.سومین علامت تضاد بین توقعات و انتظارات ماست.یکی دیگر از اثرات مضر«توقعات نا به جا» احساس خستگی و تنبلی مزمن و دایمی است که فرد گاهی آن را بروز می‌دهد یا نمی‌دهد.۲- کمال طلبی:به افکار و رفتا‌رهای خود تخریب گرایانه‌ای اشاره می کند که هدف آن نیل به اهداف به شدت افراطی و غیر واقع گرایانه است که در آن صورت فرد به جای حرکت در مسیر موفقیت سعی در کامل بودن دارد.۳- غرورها:متأسفانه ظاهرا” اعتماد به نفس و غرور شبیه یکدیگر است و انگار هیچ تفاوتی بین آنها نیست. در صورتی که می‌توان گفت که غرور احساس بدی است که به شدت انسان را آسیب پذیر و مستعد رنجش‌های بی‌جا می‌کند.

انواع غرور:الف) غرور عقل و اراده:کسی که دانسته یا ندانسته در ذهن خود فکر کند که قادر به حل تمام مشکلات و حتی پیش بینی وقایع باشد.ب) غرور خودبزرگ بینی یا مهم بودن:به طور غیر واقعی خود را خیلی مهم و بزرگ بداند.ج) غرور خواستنی بودن یا محبوب بودن:در فکر خود قادر است هر کسی را که بخواهد عاشق و شیفته خود کند.د) غرور آزادی مطلق:کسانی که به هر نوع کار و تکلیفی به صورت (بایدها و نبایدها) حساسیت دارند.ه) غرور شجاعت:بیشتر گریبانگیر اشخاص ترسوست و این افراد بیشتر لاف شجاعت می‌زنند.و) غرور درستی و عدالت:فرد در مقابل افرادی که کمترین شک را در راستگویی و درستکاری او داشته باشند عصبانی می‌شود و در زمانی که مطمئن باشد کسی متوجه رفتار او نمی‌شود از هیچ گونه نادرستی و بی‌انصافی دریغ نمی‌ورزد.

  

با محیط کاری بهترین شرکت‌ها آشنا شوید
( چارگون )

حل مسئله با تکنیک CATWOE


۴.۳

بی‌کفایت‌ترین مدیر کیست؟


۴.۵

لینکدین چیست؟ راهنمای صفر تا صد ساخت و مدیریت پروفایل لینکدین


۴.۵

رزومه با CV چه تفاوت‌هایی دارد؟


۴.۹

بخش کارفرما

آگهی استخدام خود را ثبت کنید و منتظر بهترین‌ها باشید


۴.۴

 
دو سال پیش زمانی که مسئولیت جذب و استخدام افراد شرکت به صورت مستقیم زیر نظرم بود، به دنبال آگهی استخدام برای جذب کارشناس …


۴.۸

مدیران پروژه برای ترسیم و برنامه ریزی برای هر پروژه بزرگ یا پیچیده‌ای و همچنین تخمین‌زدن جدول زمانی اتمام آن اغلب از روش مسیر بحرانی …


۴.۴

تنوع زیاد مسئولیت‌ها و وظایف، قول و قرارها و جلسه‌های متنوع ممکن است باعث شوند که برخی از آنها را یا فراموش کنید یا حداقل …


۴.۴

افراد این روز ها ساعت های طولانی را پشت میز کاری خود سپری می کنند و با انبوهی از وظایف و کارها روبرو می شوند. …

بخش کارجو

بخش کارفرما

چطور به خودآگاهی برسیم

لینک‌های مفید

درباره کاربوم

کاربوم محصولی دانش‌بنیان از شرکت توسعه سرمایه انسانی آریا سابین و دارای مجوز کاریابی الکترونیک از وزارت کار و رفاه اجتماعی است.
© ۱۳۹۹ – تمام حقوق برای شرکت توسعه سرمایه انسانی آریا سابین محفوظ است.

توضیح پادکست چگونه به خودشناسی و خود آگاهی برسیم : در این پادکست دکتر فرهنگ هلاکویی در سایت خوب خودت می توانید درباره مسائلی مثل رسیدن به خودشناسی و خود آگاهی ، مراحل خودشناسی ، اهمیت خودشناسی ، شناخت شخصیت خود گوش فرا دهید.

 

 

💡  همچنین می توانید به راهکارهای اساسی برای حل مشکل عدم تصمیم گیری – بخش( ۱ – ۶) گوش فرا دهید .

💡  همچنین شما میتوانید از ویدئو های آپارات خوب خودت دیدن فرمایید و مطالب مرتبط مورد نیاز خود را در آن بیابید .

چطور به خودآگاهی برسیم

💡  ویدئو تحلیل رفتار متقابل ۳۴ خودشناسیرا نیز از استاد بابایی زاد مشاهده نمایید .

 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه

نام

ایمیل

وب‌ سایت

سایت خوب خودت با چندین سال سابقه به افراد کمک می‌کند تا هم از نظر روانشناسی فردی و هم از نظر روانشناسی مالی بتوانند خود را سریع‌تر رشد بدهند. کار اصلی ما آموزش مسائل روانشناسی است.

دوره آشنایی قبل از ازدواج
دوره بازاریابی و فروش
دوره اعتماد به نفس
دوره ذهن ثروتمند
دوره تربیت فرزند
دوره ارتباط موثر
دوره عزت نفس


آدرس ایمیل:

شماره تلفن: ( در صورت تمایل برای اطلاع رسانی از پکیج های خوب خودت از طریق
پیامک)



دانلود رایگانDownloads-icon


دانلود رایگانDownloads-icon


دانلود رایگانDownloads-icon


دانلود رایگانDownloads-icon


دانلود رایگانDownloads-icon


دانلود رایگانDownloads-icon


دانلود رایگانDownloads-icon


دانلود رایگانDownloads-icon


دانلود رایگانDownloads-icon


دانلود رایگانDownloads-icon


دانلود رایگانDownloads-icon

ما می‌دانیم برای اینکه رهبر موثری باشیم باید متوجه ی نقاط قدرت و ضعف ، افکار و احساسات ، ارزش ها و سایر عواملی که روی دیگران اثر گذارند ؛ باشیم.
لازم به ذکر است خودآگاهی بدون اصلاح فردی، ارزشی ندارد.
به عنوان نمونه ، یکی از مشتریان من به نام ریک که در جلسات بسیار سخنرانی می‌کند همواره تکرار می‌کرد که میخواهد موثر تر باشد و رفتارش را به گونه ایی بهبود بخشد که کمک کند تا تیمش بتوانند تصمیمات بهتری بگیرند.
من به او گفتم تا رفتار خود را ارزیابی کند و راهکارهای زیر را در نظر بگیرد:
۱) در حال حاضر بودن:
ریک باید روی مکالمات متمرکز شود و به اتفاقات توجه کند و به سخنان افراد حاضر در جلسه گوش کند.
۲) خودآگاه بودن:
من دریافته ام هنگامی که افراد هیجان زده می‌شوند و تمایل بسیار دارند تا نظراتشان را به اشتراک بگذارند،
درباره ریک نیز صحبت های بی وقفه ی او در جلسات ، باعث عدم مشارکت بقیه افراد حاضر در جلسه می‌شد.
۳)بررسی طیف های متفاوت تصمیمات :
ریک میتواند نظراتش را توضیح دهد و از دیگران نیز، دعوت کند تا نظراتشان را بیان کنند و به نظرات آنان توجه نماید .
۴) انتخاب بهترین روش و موثرترین روش:
با گوش سپردن به نظرات دیگران و اجتناب از تفسیر اظهارات و
درک اینکه بسیار حیاتی ست که تصمیمات قطعی مان را تغییر دهیم.
موثرترین رفتار و عادت ها اغلب هم راستای عادت ها و ترجیحات ما نیستند و از سویی ، خلاف عادت ها عمل کردن، باعث عدم رضایتمندی ما می‌شود.
این گونه است که عمل کردن برخلاف عادت ها عکس العمل های منفی ما را مشخص می‌کند.
زمانی که ما بصورت اتوماتیک رفتار می کنیم بسیار سخت است تا رفتار خود را اصلاح کنیم
مغز ما برای صرفه جویی در وقت و انرژی سریعترین روش را در تصمیم گیری انتخاب می‌کند اما هنگامی که ، خلاف ترجیحات فردی عمل می کنیم موجب میشود تا در وضعیت های مختلف ؛ فکر کنیم .

چطور به خودآگاهی برسیم

*جهت رشد فردی چه تصمیماتی می‌بایست گرفته شود:
۱)توجه نمودن به مواردی که باید (و یا نباید ) بیان شوند و بررسی اینکه روش فعلی ما در کجا کارآمد نیست

به عنوان مثال ریک در جلسات بسیار صحبت می‌کند.

۲)توجه نمودن به اینکه چه عواملی باعث عدم رشد ما می‌شود ؟ و چه عواملی به دلیل عدم مدیریت ، باعث بروز مشکل می‌شوند ؟
در حال حاضر چه مواردی در زندگی ما هست که تمایل به اصلاح آن داشته و داریم اما موفق نبوده ایم؟
این عدم‌موفقیت باعث بروز چه احساسی در ما می شود ؟
چه عواملی باعث می‌شود که ما اینگونه رفتار کنیم؟
آیا این رفتار به دلیل عدم خودآگاهی ما ست ؟
و یا به جهت این ست که تمایل داریم خوب بنظر برسیم؟
این موارد به دلیل عدم مهارت ما ست و یا به سبب عدم امنیت ؟
شاید اعتقاد داریم که نظر ما بهتر از نظر دیگران ست !؟
تا زمانی که ما روی تصمیمات قطعی مان متعصبانه پافشاری کنیم،
این عوامل باعث می‌شوند که از حل مسئله باز بمانیم.
بسیار حیاتی هست که درک کنیم چرا باید تصمیمات قطعی مان را تغییر دهیم؟
ابتدا رفتار و عکس العمل رفتارمان را بررسی کنیم
برخلاف عادت ها که اتوماتیک هستند ، در تصمیمات مان با آگاهی به مدیریت فردی ، بررسی کنیم که چه کارهایی می‌توانیم انجام دهیم و پیامد این تصمیمات چه چیزهایی می‌تواند باشد.
بعنوان مثال؛ در مورد سخنرانی طولانی ریک در جلسات، او باید بررسی کند اگر به دیگران نیز اجازه دهد صحبت کنند، قبل از اینکه چشم‌ انداز نظراتش را بیان کند چه می شود؟!
و یا بررسی کند که آیا میترسد که شخص دیگری نظرات او را بیان کند؟! و ریک اعتبار مورد نظرش را از بیان آن نظر کسب نکند!؟
و یا هراس دارد بقیه ایده‌ای ارتباطی با ایده او نداشته و بر این اساس در آینده تصمیمات نادرستی گرفته می‌شود؟

۳)برنامه ریزی کردن:
حالا شما می دانید که به چه چیزی نیاز دارید
و چه چیزی باید تغییر کند و چه عواملی باعث می‌شود که اینگونه رفتار کنید
اگر شما زیاد صحبت می کنید ، می توانید برنامه ریزی کنید به دفعات و هر دفعه چه میزان صحبت کنید و یا اینکه فقط گوش کنید و صحبت نکنید

تمرین:
تغییر عادت های قدیمی مستلزم ممارست است
مثلا تمرین در جهت کمتر صحبت کردن
بعنوان مثال؛ تعداد اظهاراتمان را بشماریم و زمانی که به میزان کافی صحبت کردیم هوشیارانه از ادامه ی صحبت اجتناب کنیم ، حتی زمانی که نکته مهم دیگری برای مطرح کردن داشته باشیم.
تمرینات خود را مداوم ادامه دهیم تا بتوانیم به رشد فردی رسیده و همزمان تأثیرات تمرین خود را مشاهده کنیم.
از آنچه انجام داده ایم و اینکه چگونه انجام دهیم و چطور تمرین کنیم، چه می‌توانیم یادبگیریم!؟
تکرار و بازگشت به مرحله دوم:
اثرات کارهایی را که انجام دادیم، بررسی کنیم و برنامه را مجدد بازبینی کنیم.

—————
به زحمت بچه های خانواده من بهتر
ترجمه: محمدحسین فهیمی
ویراستاری: خانم ساناز نژاد

چطور به خودآگاهی برسیم
چطور به خودآگاهی برسیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *