چطور به موفقیت برسم

 
helpkade
چطور به موفقیت برسم
چطور به موفقیت برسم

آیا در تعیین کردن اهدافتان دچار مشکل شده اید و یا دغدغه تان این است که چگونه سریعتر به اهدافم برسم؟ ترفندهای روانشناسی که در ادامه آنها را شرح می دهیم به شما در تنظیم و پیگیری اهدافتان کمک خواهد کرد، با ما همراه باشید.

چرا میخواهید به این هدف برسید؟ همه دلایل مفید برای این که واقعا میخواهید به این هدف برسید را پیدا کنید. قرار دادن هدف تان در دسته انتخاب های قدرتمند به شما کمک می کند به آن به چشم یک تکلیف یا الزام استرس زا نگاه نکنید.

از اصطلاحات هوشمندانه استفاده کنید: خاص، قابل سنجش، قابل دستیابی، واقع بینانه و مقید به زمان. هدف در شرایط رفتاری چیست؟ آیا شخص دیگری می تواند به صورت عینی آن را بسنجد؟ آیا این هدف حتی با یادگیری مهارت های لازم، بهینه سازی محیط و … قابل دستیابی است؟ هدف های خاص و مقید به زمان به شما کمک می کنند که برای رسیدن به اهداف تان با انگیزه باشید.

تقسیم کردن هدفتان به مراحل کوچکتر رسیدن به آن را آسان تر می کند. برای اجرای هر مرحله وقت کافی بگذارید. اتمام هر مرحله تقویت و انگیزه ای برای انجام مرحله ی بعدی خواهد بود و کارتان را آسان تر خواهد کرد. این یکی از کارهایی است که پاسخی محکم به سوال چگونه سریعتر به اهدافم برسم؟ است.

چطور به موفقیت برسم

این کار می تواند به شما قدرت و ثبات لازم را بدهد. چرا می خواهید به این هدف برسید؟ اگر این هدف را دنبال نکنید چه خواهد شد؟ جواب این سوال ها احساس مسئولیت را در شما ایجاد خواهد کرد، فقط مهم است که این احساس مسئولیت را در خود حفظ کنید.

کلید تحقق اهداف تان در این است که با استفاده از پاداش خودتان را کنترل کنید. برای مثال اگر مرحله ای از هدفتان که برای امروز تعیین کرده بودید را با موفقیت به اتمام رساندید به خودتان یک پاداش بدهید، مثلا آهنگی که دوست دارید را گوش کنید به جایی که دوس دارید بروید و …

ولی اگر مرحله ی امروزتان را به پایان نرساندید، خودتان را با محرومیت از پاداش تنبیه کنید! برای مثال امروز حق ندارید غذایی که عاشقش هستید را بخورید.

سماجت و پایداری به این معناست که اگر یک روز از پیگیری هدفتان و انجام کاری که تعیین کرده بودید عقب ماندید و یا در آن شکست خوردید یا با مانعی رو به رو شدید، پا پس نکشید. حتی اگر مجبور شوید فردا دوباره همان کارها را تکرار کنید.

به جای اینکه مدام و با بی رحمی از خود بپرسید چگونه سریعتر به اهدافم برسم؟ قبل و در حین و همچنین بعد از انجام مرحله ای که برای روز تعیین کرده اید، با خود مهربان باشید و خودگویی های مثبت داشته باشید. برای مثال 3 مورد از اظهارات و خودگویی های مثبت را برایتان شرح خواهیم داد. قبل از انجام کار: خیلی خوب است که برای انجام کاری که برایش هدف دارم آماده می شوم.

در حین کار: حتی اگر این یک چالش است، خوب است که من برای رسیدن به هدفم وقت می گذارم و نتایجش حتما خشنودکننده خواهد بود. بعد از کار: خوشحالم که سخت تلاش کردم و مرحله ای که برای امروز تعیین شده بود را انجام دادم. خیلی خوشحالم و از خودم راضی ام.

به عنوان مثال می توانید خودتان را تجسم کنید که به هدف تان رسیده اید. اینکار می تواند باعث انگیزه و خوش بینی تان شود.

حواستان به حرفها و فکرهایتان باشد. به این فکر می کنید که به اهدافتان نرسیده اید؟ یک “هنوز” به آن اضافه کنید. بگویید: من “هنوز” به هدفم نرسیده ام اما همچنان برای رسیدن به آن تلاش خواهم کرد.

فواید نوشیدن دوغ در ماه رمضان چیست؟

نگاهی به مبارزات UFC 237 ؛ تاگ رز در راند دوم ناک اوت شد !



نام کاربری یا نشانی ایمیل


رمز عبور

مرا به خاطر بسپار


نام‌کاربری


ایمیل

تأیید ثبت نام برای شما ایمیل خواهد شد.


موفقیت یک حس درونی است که تا فرد باور نداشته باشد کسی نمی تواند بگوید که او فرد موفقی است.یکی از ویژگی های موفقیت هدفمندی است ,با یافتن راههای درست می توان به موفقیت دست پیدا کرد. به گفته آبراهام لینکلن:”بیشتر مردم همان اندازه خوشبخت هستند که خود می خواهند.”

 

بعضی از صاحب نظران معتقدند موفقیت مثلثی طلایی است؛ مثلثی که سه ضلع آن عبارتند از:1. نظم و آرامش2. برنامه ریزی و دقت3. سرعت عمل و زمان‏شناسیپرمودیترا می ‏نویسد:«حتی یک سازمان موفق امتداد سایه یک مدیر موفق است» در حقیقت هر انسانی ناخدای کشتی زندگی خویش است و زمانی موفق خواهد بود که خوب بیندیشد، خوب حرکت کند، خوب با تغییرات سازگار شود، خوب برنامه‏ ریزی و خوب عمل کند.ویلمام جیمز می ‏نویسد:«بزرگ‏ترین کشف نسل ما این است که انسان میتواند با تغییر دادن نگرش خود زندگی ‏اش را تغییر دهد.»ما امروزه اغلب در شرایط شتاب هستیم و سعی داریم مسائل را حل کنیم؛ اما در واقع بر شدت آن‏ها می‏افزاییم. از آن جا که همه چیز را مسئله مهمی می‏دانیم، از یک درام به سراغ درامی دیگر می‏رویم و بعد از مدتی به تدریج باور می‏کنیم که همه چیز مسئله بزرگی است. به این مهم توجه نمی‏کنیم که طرز برخورد ما با مسائل روی چگونگی حل آن‏ها تأثیر می‏گذارد. ما باید بیاموزیم که با مسائل راحت‏تر برخورد کنیم. اگر این نکته را بیاموزیم، مسائلی که حل ناشدنی به نظر می‏رسند راحت‏تر و بی‏اهمیت‏تر به نظر خواهند رسید و حتی مسائل بزرگتر و به راستی استرس‏آمیز به قدر سابق انسان را ناراحت نمی‏کنند.خوشبختانه به گونه‏ای دیگر نیز می‏توان با زندگی روبرو گشت؛ روشی ملایم‏تر که زندگی را ساده‏تر و اشخاص را سازگارتر می ‏سازد. لازمه این زندگی راحت‏تر و ملایم‏تر این است که عادت‏های کهنه را با واکنش‏های جدید عوض کنیم. عادات جدیدتر سبب می‏شوند زندگی رضایت بخش‏تر و سرشارتری داشته باشیم.سه رکن ضروری:برخی از صاحب نظران، مانند«گواین»، معتقدند سه عنصر یا رکن ضروری در درون ما وجود دارد که در هر وضعیتی، تجسم خلاقیت و موفقیت را رقم می‏زنند. این عناصر عبارتند از:1. آرزوآرزو و خواستن مقدمه باور است و باید از دل و جان باشد. انسانی که آرزوهای معقول دارد، به مرحله آفرینش دست خواهد یافت. منظور از آرزو احساس روشن و نیرومند است نه خواستن از سر اعتیاد و حرص و تملک. گاه، در خصوص بعضی مسائل، از خود بپرسید:«آیا حقیقتاً از صمیم قلب می‏خواهم این هدف محقق شود؟» آرزوها موتور حرکتند. این موتور، موتورهای ذهنی را به تکاپو و توقف‏ها را به تلاطم در می‏آورد. هر چه آرزوها معقول‏تر باشند، درجه تحققشان بالاتر می‏رود.2. باورایمان انتظاری مطمئن است؛ هر چه بیش‏تر به هدف برگزیده خود و امکان حصول آن اعتقاد داشته باشید؛ یقین بیشتری احساس خواهید کرد. همواره از خود بپرسید:آیا باور قلبی دارم که این هدف می‏تواند وجود داشته باشد؟ آیا باورم این است که حصول و تحقق آن برای من ممکن است؟ وقتی باورمندی به موفقیت بالا باشد، انسان از مواهب زیر برخوردار می‏گردد:الف) نوع نگاهش به زندگی مثبت میشود.ب) حرکت، فعالیت و تلاش خود را با برنامه ریزی توأم می‏کند.ج) در تکرار شکست‏های جزئی حل نمیشود.د) همواره برای توفیقات بیشتر فعالیت می ‏کند.چنانچه آدمی امیال و آرزوهای خود را مرده تلقی کند و خود را در کل عالم بی ستاره به شمار آورد، به مرحله باور مثبت نمی‏رسد و همواره در باور منفی غوطه‏ ور خواهد شد. برخی از اشخاص فریاد میزنند «من در انتظار بدترین حوادث هستم» یا فریاد می‏زنند و باور دارند که:«باز هم بدترین‏ها در راه است.»بدیهی است انسان همان گونه می ‏زید که باور دارد. قبول شکست پیاپی و ایمان به اضمحلال وجود و عدم اندیشه در مراحل موفقیت، آدمی را بی‏ خاصیت می‏کند و انسان در تخریب خود تسلیم می‏شود. این افراد عملاً بدترین و غیر منتظره‏ترین حوادث را به خود می‏خوانند. بنابراین، باید در آغاز اندیشه خود را دگرگون کنند. وقتی فرد عادت کند پیوسته باخت‏ها، شکست‏ها، فقدان‏ها، کینه‏ها، دشمنی‏ها و اتفاقات ناگوار را پیشاپیش خود فراخواند؛ دیگر به سمت موفقیت‏ها و کامیابی‏ ها و خوشبختی‏ ها و برکات جهت نمی ‏یابد. پس کاری کنید تا موفقیت را به مرحله باور برسانید و چیزی بپندارید که شما منتظرش هستید؛ زیرا ایمان فعال، شعور نیمه هوشیار را تخریب می‏کند.باورهای مثبت عامل هدایتگر انسان به سمت موفقیت است و انسان موفقیت جو؛ موفقیت ساز می‏شود. گویا دستانی نامرئی به سمت او دراز می‏شوند تا وی را یاری دهند. چنین انسانی، دارای نظم، برنامه ریزی و فرصت‏شناسی می‏شود.باورهای منفی نیز به اندازه باورهای مثبت قدرت دارند؛ اما تأثیر منفی می ‏گذارند. گاه یک باور منفی یقینی؛ ترکش‏های خود را در سرتاسر زندگی یک فرد رها می‏سازد. نباید فراموش کرد که باور داشتن به چیزی سبب می‏شود آن چیز تجلی کند.قانون تدارکات‏قانون تدارکات می گوید:اولاً، انسان نیاز دارد برنامه‏ های کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت داشته باشد.ثانیاً، انسان باید و حتماً برای روز مبادا تدارکات منطقی و معقول داشته باشد؛ اما اگر شما خود را برای چیزی که از آن می‏ترسید یا به آن احتیاج ندارید، آماده کنید، همان را به سوی خود جذب خواهید کرد. حضرت داوود می‏فرماید:«معمولاً از آنچه می‏ترسیم بر سرمان خواهد آمد.»ما عموماً در اطرافمان می ‏شنویم:«من باید پولی برای هنگام بیماری کنار بگذارم.» بدین ترتیب، به طور مُصمم فرد، بیماری خود را تدارک می‏بیند. گروهی می ‏گویند:«من برای روزهای سخت پولی کنار می‏گذارم.» این افراد درباره روزهای سخت و بی‏چیزی به مرحله باور و شاید یقین رسیده‏اند و به طور حتم روزهای سخت خواهند داشت؛ چون منتظر لحظه ای بسیار ناگوارند. البته انبارهای غله هر فرد باید پر باشد و از حساب مالی مطمئن و ارزشمندی بهره ببرد؛ ولی باید آگاه بود و درست پیش رفت. موفقیت‏هایی که به خاطر ترس، آرزو شود، نوعی شکست پنهان یا ترس وحشتناک از شکست بزرگ است. موفقیت را به خاطر توفیق و برای اعتماد به نفس و به خاطر باورمندی خویش آرزو کنید. نیچه می‏گوید:«انسان چگونه‏ای است که می‏تواند با هر چرایی بسازد. به شرطی که باور داشته باشد.»3 .پذیرشآدمی باید مشتاق پذیرفتن و داشتن چیزی باشد که جویای آن است. گاه بی‏آن که هدفی را بخواهیم، دنبال می‏کنیم؛ تنها به این دلیل که از فرایند دنبال کردن یک امر یا رویداد لذت می‏بریم. همواره باید از خود پرسید:«آیا به راستی می‏خواهم این را به طور کامل داشته باشم؟»مجموع سه رکن آرزو، باور و پذیرش را نیت می ‏نامیم. باید به خاطر سپرد:الف) هر گاه نیت فرد برای آفریدن چیزی کامل شود، مرزهای موجود را در هم می ‏شکند.ب) هر گاه فرد سراپا طلب و آرزو باشد و اعتقاد کامل داشته باشد، برای انجام هر کاری توانایی دارد. به قول دکتر شریعتی وقتی عشق فرمان می دهد، محال سر تسلیم فرود می ‏آورد.ج) هر گاه کاملاً مشتاق و باورمند به سمت کاری حرکت کردید، آن را انجام شده تلقی کنید. در روایات داریم:«الاعمال بالنیات؛ کارها با نیت‏ها تحقق می ‏یابند.»د) هر گاه نیت شما روشن‏تر و نیرومندتر باشد، تجسّم خلاّق شما سریع‏تر و آسان‏تر به ثمر خواهد رسید.تمرین پالایشگرییکی از تمرینهای معروفی که روان شناسان بر آن تأکید می ‏ورزند، پالایش افکار است که آغاز راه برنامه ریزی موفقیت به شمار می آید؛ زیرا:قدرتمندترین کاری که برای عوض کردن دنیا می‏توانید انجام دهید، عوض کردن اعتقادتان درباره ماهیت زندگی و مردم است و واقعیت، تبدیل این باور به اعتقادات مثبت‏تر و عمل طبق آن است.پس اگر در رسیدن به هدفی دچار مشکل هستید و خود را ناموفق می ‏پندارید یا احساس می ‏کنید در درونتان مقاومتی وجود دارد که نمی‏گذارد به هدف برسید، تمرین پالایشگری زیر را انجام دهید:یک صفحه کاغذ بردارید و بالای آن بنویسید:افکار زیر علت ناتوانی من در رسیدن به هدف است. آنگاه آنچه به ذهنتان می‏ آید فهرست کنید. مدت زمان طولانی به هر جمله فکر نکنید و زیادی آن را جدی نگیرید. فوراً حدود 20 یا 30 مورد را – حتی اگر احمقانه و بچگانه می‏نماید – بنویسید؛ برای مثال می‏توانید موارد زیر را یادداشت کنید:    خیلی تنبل هستم.    خودم را کوچک‏تر از تصور دیگران می‏بینم.    پول کافی ندارم.    قبلاً امتحان کرده‏ ام و اثر نکرده است.    مادرم گفته نمی ‏توانم.    نمی‏ خواهم.    خیلی سخت است.    می ‏ترسم.    شاد نیستم.    در دنیا و این آسمان یک ستاره ندارم.    بدبخت‏ترین آدمم.اکنون چند دقیقه آرام بنشینید و ببینید کدام یک از مواردی که نوشته‏اید به راستی حقیقت دارند و تا چه اندازه به آن‏ها اعتقاد دارید. بدین ترتیب، در می ‏یابید چه نوع محدودیت‏هایی را بر خود و جهانتان تحمیل کرده‏ اید. هر گاه احساس کردید بسیاری از این موارد وهمی اند، فهرست را پاره کنید و دور بیندازید. این نشان می‏دهد:الف) مواردی که نوشتید نباید در زندگیتان اقتدار داشته باشند.ب) ایمان به هدف فراسوی باورهای غلط است.ج) حقیقت وجود خود و توان شما بسیار فراتر از وضع موجود است.باورهای موفقیت‏اگر بعد از تمرین پالایشگری آرام بنشینید و بیاسایید و چند عبارت تأکیدی مثبت و باز و سازنده را جانشین باورهای بسته و منقبض و محدود کننده خود سازید، گامی بلند به سمت موفقیت برخواهید داشت و در حقیقت به سمت برنامه ریزی موفقیت پنجره‏ ای خواهید گشود. عبارات تأکیدی زیر در این زمینه سودمند است:- اکنون همه گذشته را به طور کامل رها می‏کنم. من آزادم!- اکنون هر گونه اعتقاد منفی و محدود کننده را نابود می‏کنم. این گونه باورها بر من اقتداری ندارند.- اکنون همه را می ‏بخشم و رها می‏کنم.- من می‏توانم شاد و خوشبخت و سعادتمند باشم.- اکنون هر چه احساس گناه، ترس و خشم و غضب و نفرت و انزجار است، دور می‏ریزم. من آزاد، روشن و شفاف و پر از انرژی ام.- من از موفقیت لبریزم.- من همنام بعضی پیامبرانم. نام دیگر من مانند نام دانیال پیامبر است؛ زیرا دانیال یعنی «خدا نگهدار من است.»- من خود را موفق می‏دانم.- همه موانعی را که بر سر راه بیان کامل و کامروایی زندگی من وجود دارند، بر خواهم داشت.- دنیا بسیار زیبا و دوست داشتنی است.- کائنات از وفور نعمت لبریز است و همواره خدا روزی رسان است.- همه را عفو می ‏کنم و می ‏بخشم.- من از خوبی و نیکی و خدمت و توفیق آکنده‏ ام.- من خدا را به روشنی ستارگان در دل زیبای شبانه آسمان احساس می‏کنم.- من با خدا هستم و خدا با من است. پس من تماماً موفقیت هستم.تجسم موفقیتتجسم موفقیت تنها یک فن یا تلقین نیست؛ مقامی از دل آگاهی است که از خزانه غیب صادر می شود؛ اما شرایطی دارد. نخستین شرط آن نیّت است که با سه عنصر «آرزو، باور و پذیرش» تعریف شد. در پرتو تجسم موفقیت، انسان به جایگاهی رفیع نائل می‏شود و در می ‏یابد که خود، آفریدگار بی ‏وقفه عالم خویش است. تجسم موفقیت و ایمان به آن، سبب می شود میان خود و خدا جدایی یا فاصله‏ ای احساس نکنیم. ما تجلی خدا هستیم و همه هستی در وجود ما است، ما در باطن خود صاحب همه چیز هستیم. تجلی از طریق تجسم موفقیت یعنی فرایند دریافت و ادراک این حقیقت و مرئی ساختن قدرت الهی وجودمان در عرصه‏ های زندگی است.جالب این که همه ما در ژرفای دل خود از غایت برتر خویش باخبریم. همه ما می‏دانیم در وجود ما قدرت‏هایی نهفته است که اگر به کار افتد، جهان ما دگرگون می ‏شود. بسیاری از ما سال‏ها است با موتورهای خاموش و بدون برنامه و خطی زندگی کرده‏ ایم، در حالی که 90 درصد ما میدانیم قدرت‏های زیادی در درون ما به ودیعه گذاشته شده است. این داستان شاید برای بسیاری از ما به شیوه‏ های گوناگون روی داده است. یکی از دوستان تعریف می‏کرد:روزی یک کش محکم پول را به دست گرفته بودم تا با انگشتان دو نیم کنم. ابتدا آن را دور دو انگشت سبابه پیچاندم و با دو دست کشیدم؛ اما پاره نشد. سپس با چهار انگشت هر دو دست آن را کشیدم؛ ولی پاره نشد. سپس محکم با تمام انگشتان و کف دست آن را از دو طرف کشیدم؛ اما پاره نشد. چون احساس می‏کردم کسی مرا نمی‏بیند، پاهای خود را دراز کردم، یک طرف کش را به انگشت پا قلاب کردم و با دو دست آن را کشیدم؛ ولی پاره نشد. متحیر، مأیوس و ورشکسته حلقه کش را بیرون آوردم. برادرم که مرا زیر نظر داشت، فاتحانه به میدان آمد و گفت:فلانی تو همیشه ناتوانی، اصلاً بی ‏عرضه‏ ای، این کش را به یک کودک 6 ساله بده تا با دو انگشت قطع کند و… . در یک لحظه غیرتی شدم، نیرویی عجیب در درونم فوران کرد و حلقه کش را با دو انگشت سبابه و با کمترین فشار پاره کردم.راز این موفقیت آشکار است. انسان برای موفقیت در هر کاری به مثلث باور، ایمان و تلاش نیاز دارد. این جمله معروف ارشمیدس، ریاضی دان بزرگ یونان، را هرگز نباید فراموش کنیم:«اهرمی از ایمان و باور به من دهید، تا من بدون محاسبات ریاضی زمین را جابجا کنم.»تردیدهای گذشته، ترس‏های قدیمی، تلقین‏های اطرافیان، ترمزهای فکری، توقف‏ها و سکون‏های کهنه که اطراف ما را احاطه کرده‏اند، درهای موفقیت را به روی ما بسته‏اند. قفل‏های مذکور را نمی‏توان شکست. این قفل‏ها باید گشوده شوند؛ چون گاه شکستن قفل به ساختمان زیبای موفقیت آسیب می رساند. پس باید کلیدها را یافت و قفل‏ها را گشود.کلیدهای موفقیت‏    برنامه ریزی:برنامه‏ریزی برای موفقیت برج مراقبت پیشروی به سمت اهداف است.    خودباوری:اساس ایمان خودباوری است. انسان خودباور به توان خویش ایمان دارد و ایمان انتظاری مطمئن است.    حرکت:خروج از سکون و عدم توقف ضامن موفقیت است؛ اما حرکتی که حساب شده و طبق برنامه باشد.    جرأت:عدم هراس و این پا و آن پا کردن و حتی پذیرش شکست‏ها اساس موفقیت است.    خودتشویقی:خود تشویقی به معنای خود شیفتگی نیست. انسان گاه نیاز دارد فهرست موفقیت‏های خود را تنظیم کند و حتی به بعضی تقدیر نامه‏ ها و سپاسنامه‏ ها چشم بیندازد تا باور کند دوباره می‏تواند موفقیتی جدید به وجود آورد.انسان برای موفقیت باید بلند نظر باشد و از بلند پروازی معقول نهراسد. باید به جای غرق شدن در نهرهای کوچک به سمت دریاهای موفقیت حرکت کند؛ از جویبار حقیری که به چاله‏ای می‏ریزد، هیچ کس مروارید صید نخواهد کرد. شاهین موفقیت در افق‏ها و بلندی‏ها است و مروارید توفیق در اقیانوس‏ها. باید بلند نظر و بلند پرواز و غواص بحرهای بی‏کران بود و باور داشت که دستان خداوند همواره به سمت انسان‏های جویای موفقیت گشوده است؛ به قول شاعر:ما از خدا گم شده‏ایم او به جست و جو است.

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

چطور به موفقیت برسیم ، آیا تا به حال راجع به این موضوع فکر کردید؟ کتاب های زیادی در این رابطه نوشته و به چاپ رسیده اند، افراد زیادی در سراسر دنیا به آموزش دادن موفقیت مشغول هستند، اساتید بزرگی در این رابطه سمینارها، کارگاه ها و سخنرانی های بزرگی برگزار کرده اند، هر از چند گاهی می شنویم که یک روش جدید برای کسب موفقیت ابداع شده است، به احتمال خیلی زیاد شما هم در این رابطه شنیده اید و حتی کتاب هایی هم مطالعه کرده اید، اما چرا با این همه اطلاعات، منابع مهم، تکنیک ها و آموزش ها، باز هم موفقیت چندانی به دست نمی آوریم؟ در این مقاله می خواهیم به این موضوع بپردازیم که چه کار کنیم و چطور به موفقیت برسیم .

همانطور که در بالا اشاره کردم منابع، اطلاعات، تکنیک ها، راه ها و روش های بسیار زیادی برای موفقیت وجود دارد که می توانید از آنها استفاده کنید اما این لزوما به این معنی نیست که باید از همه آن راه ها و روش ها استفاده کنید، قرار نیست وقتی یک روش جدید ابداع می شود، روش قبلی خودمان را فراموش کنیم، اینطوری ممکن است کلی زحمت بکشیم و تلاش کنیم تا به موفقیت نزدیک شویم و در همین حین یک روش دیگر برای موفقیت به وجود بیاید و ما وسوسه شویم که به آن روش جدید رو بیاورم، در این حالت تمام زحماتی که کشیده ایم ممکن است از بین برود.

خیلی خوب است که بدانیم باید چطور به موفقیت برسیم، اما اگر فقط تمرکزمان روی این باشد که چطور به موفقیت برسیم نتیجه این خواهد شد که بنا به قانون تمرکز « چطور به موفقیت برسیم » های بیشتری را خواهیم یافت، یعنی در چرخه ای گیر می افتیم که ذهن ما همیشه درگیر این خواهد بود که دنبال راه ها و روش هایی بگردد که باعث موفقیت بشود، از این روش به روش دیگری می رود و از آن روش هم به روش جدیدتری.

خیلی از افراد هستند که هدف و خواسته هایی در زندگی دارند اما به جای اینکه سعی کنند به آنها برسند دائم در حال مطالعه و یادگیری روشهایی هستند که بتوانند راحت تر و مطمئن به اهداف خود برسند، دوستی داشتم که جزو این دسته بود، تقریبا میتوانم بگویم هر آموزش جدیدی که به بازار می آمد جزو اولین نفرها بود که آن را تهیه می کرد و جزو اولین نفرها بود که در سمینارها و کارگاه های جدید شرکت می کرد، جزو اولین نفرها بود که کتاب های جدید را مطالعه می کرد و این روند همینطور ادامه داشت تا جایی که احساس می کردم او بیشتر از اینکه دوست داشته باشد موفقیت کسب کند، دوست دارد که اطلاعاتی راجع به موفقیت کسب کند.

چطور به موفقیت برسم

اگر شما هم جزو این افراد هستید باید یک بازنگری کلی در این رابطه انجام دهید، باید حواستان باشد که روی چه چیزی تمرکز می کنید، به جای یافتن راه ها و روش های جدید پیشنهاد می کنم کمی وقت بگذارید و به موفقیت هایی که در گذشته کسب کرده اید فکر کنید و آنها را یادداشت کنید، ببینید چه کارهایی انجام می دادید که باعث رسیدن به آن موفقیت می شد، به جای « چطور به موفقیت برسیم » روی «چطور به موفقیت رسیدم» تمرکز کنید و ببینید توی همه این موفقیت هایی که کسب کردید چه چیز مشترکی وجود داشت.

باید یک الگویی بین موفقیت هایی که کسب کرده اید پیدا کنید، مثلا ممکن است ده تا موفقیتی که کسب کردید را یادداشت کنید و وقتی به آنها فکر می کند و بررسی شان می کنید که چطور به آن موفقیت ها رسیده اید متوجه می شوید که در ابتدا یک تصمیم قاطع می گرفتید، یا اینکه قبل از شروع با چند نفر مشورت می کردید، یا مثلا هنگام تلاش تمام تمرکزتان را روی آن می گذاشتید.

مثلا اگر این الگوی آخر که هنگام تلاش تمام تمرکزتان را روی رسیدن به آن هدف می گذاشتید در تمام آن ده هدف تکرار شده باشد یعنی اینکه این الگوی شماست، پس شما روش کارتان اینطوری است که هر وقت خواستید موفقیتی کسب کنید باید تمام تمرکزتان را برای رسیدن به آن بگذارید و وقتی کسی از شما پرسید باید چطور به موفقیت برسیم ؟ خیلی راحت می گویید روش من این است که تمام تمرکزم را روی رسیدن به هدف می گذارم.

پس تا الان به این نتیجه رسیدم؛ خوب است که بدانیم « چطور به موفقیت برسیم » اما نیازی نیست دائم روشمان را عوض کنیم و اینکه بهتر است الگوی موفقیت خودمان را پیدا کنیم یعنی روشی که با آن راحتیم و برای ما جواب می دهد را بیابیم، در ادامه چند نکته بسیار مهم را بررسی می کنیم که باعث می شود به جای اینکه تمرکزتان روی « چطور به موفقیت برسیم » باشد و دائم به دنبال یافتن جواب باشید، بدانید که چه کاری باید انجام دهید و روی رسیدن به هدف تمرکز کنید.

فرض کنید یک نفر می خواهد از تهران به شمال کشور برود، راه ها و روش های زیادی وجود دارد، می تواند از جاده چالوس برود یا مسیرهای دیگر را انتخاب کند، می تواند با ماشین شخصی خودش برود یا با ماشین کرایه ای، با اتوبوس، هواپیما یا هر روش و وسیله نقلیه دیگری، خیلی فرقی نمی کند که چه روش و وسیله نقلیه ای را انتخاب کند در هر صورت به مقصد خود خواهد رسید، اما بسیار مهم است که مسیرش را بلد باشد، بداند از کجا باید شروع کند و به کجا باید برسد.

در مورد موفقیت هم همینطور است وقتی « چطور به موفقیت برسیم » خود را کشف کردید یعنی وقتی الگوی خود را یافتید باید در آن روش احساس راحتی کنید، باید به آن عادت کنید، باید عادت های خوبی در آن رابطه ایجاد کنید، عادت هایی که بتوانند شما را به مقصد برسانند. لازم است الگوی خودتان را بهبود ببخشید، یعنی به جای اینکه دائم به دنبال جواب این سوال باشیم که « چطور به موفقیت برسیم » وقتمان را صرف بهبود الگوی خودمان کنیم و روش خودمان را بهبود ببخشیم. مثلا ممکن است تا به حال اهداف خود را مکتوب نمی کردیم و حالا اگر اهدافمان را مکتوب کنیم با جدیت بیشتری به سمت اهدافمان با الگوی خودمان پیش می رویم، یا ممکن است تا به حال خیلی به صورت جدی برنامه ریزی نمی کردیم و فقط هر کاری به ذهنمان می رسید را انجام می دادیم پس یک راه دیگر برای بهبود الگوی خودمان این است که به برنامه ریزی به صورت جدی تر نگاه کنیم و همینطور دائم به دنبال بهبود و ارتقاء الگوی خودمان باشیم.

نمی خواهم بگویم که نباید به دنبال راه ها و روش های جدید بگردیم که بفهمیم « چطور به موفقیت برسیم » برعکس فکر می کنم این کار خیلی هم خوب است اما باید حواسمان باشد که درون چرخه بی انتهای یافتن اطلاعات جدید و بهتر نیفتیم زیرا اطلاعات دائم و با سرعت وحشتناکی در حال افزایش هستند و هیچ وقت هم تمام نمی شوند، پس بهتر است به جای اینکه دائم به دنبال جواب « چطور به موفقیت برسیم » باشیم، دنبال روش هایی بگردیم که الگوی موفقیت خودمان را بهبود ببخشیم.

نویسنده: افشین محمدی

منبع: مدیر هدف

شما می‌توانید آخرین مطالب ما را از طریق تلگرام و اینستاگرام نیز دنبال کنید. برای عضویت در کانال تلگرام و اینستاگرام مدیر هدف روی دکمه زیر کلیک کنید.

با سلام بسیار مطلب زیباای بود بهترین راه برای رسیدن به موفقیت تلاش کردن است نه نشستن وخواندن حرکت راز موفقیت است.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

سایت مدیر هدف به منظور آموزش هدف‌گذاری، برنامه‌ریزی، افزایش بهره‌وری، اعتماد به نفس، عزت نفس و رسیدن به موفقیت ایجاد شده است.

مهمترین هدف ما ارائه آموزش‌های لازم به صورت ساده، کاربردی و قابل اجراست تا با صرف کمترین زمان و انرژی به اهدافتان برسید.

اطلاعات تماس:

تلفن: 44594714-021 و 63510641-021

آدرس ایمیل: info@modirehadaf.com

جهت دانلود دوره روی عکس زیر کلیک کنید

تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مدیر هدف می‌باشد. فعالیت این سایت در زمینه آموزش موفقیت و پیشرفت شخصی می‌باشد.

وارد ناحیه کاربری خود شوید




Remember Me


Fill the forms below to register




چطور به موفقیت برسم

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.



هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

گاهی شرایطی پیش می آید که باید در یک زمان کوتاه و محدود، خیلی سریع به خواسته ای برسیم، به عبارتی، نیاز به یک موفقیت سریع یا موفقیت ضربتی داریم. مثلا ممکن است یک ماه دیگر یک مراسم عروسی در پیش داشته باشید یا شاید خودتان عروس یا داماد باشید و در این مدت محدود باید کلی کار انجام دهید و بدتر از همه ممکن است لازم باشد 10 کیلو از وزن خود را کاهش دهید.

در این حالت کاهش 10 کیلو وزن یکی از مهمترین خواسته و دغدغه شما محسوب می شود. خیلی از اساتید حوزه موفقیت معتقدند آسانسور موفقیت تعطیل شده است، یا باید از روش تدریجی به اهداف خود برسید مثلا اگر اثر مرکب را خوانده یا شنیده باشید متوجه می شوید که برای رسیدن به اهداف خود باید زمان زیادی اختصاص دهید.

من با نظر این اساتید و بزرگواران کاملا موافقم، برای رسیدن به هدف و موفقیت باید زمان و انرژی لازم را صرف کرد اما نکته مهمی که وجود دارد این است که اهداف و خواسته های ما متفاوت است، بنابراین روش دستیابی به آنها هم متفاوت است و نمی توان به همه آنها به یک روش دست یافت. من این موضوع را در دوره “هدف گذاری به زبان ساده و کاربردی” توضیح دادم.

مثلا در همین مراسم ازدواجی که در یک ماه دیگر قرار است برگزار شود، خب این خواسته یا هدف با هدف کسب و کار کاملا متفاوت است، یا حتی روش کاهش 10 کیلو وزن با کاهش 30 کیلو وزن کاملا متفاوت است، بنابراین روش موفقیت سریع (ضربتی) که در ادامه توضیح می دهم فقط برای استفاده از اهداف خاصی طراحی شده است.

چطور به موفقیت برسم

البته شاید این روش را در هیچ جا نشنیده باشید چون روشی است که خودم ابداعش کردم تا بتوانم به کمک آن به بعضی از اهدافی که محدودیت زمانی دارند برسم.

زمانی از این روش استفاده می کنید که بخواهید در زمان کم و محدود به یک نتیجه ی مشخص برسید، پس نباید فکر کنید می توانید از این روش در همه اهداف استفاده کنید. روش موفقیت سریع (ضربتی) دارای معایب و مزایایی است که باید به آنها توجه کنید و با یک دید باز به سمت آن بروید

طبیعی است که مزایای موفقیت سریع (ضربتی) می تواند زیاد باشد ولی در اینجا به سه تا از مهمترین آنها می پردازیم.

مهمترین مزیت موفقیت سریع (ضربتی) رسیدن به یک هدف یا خواسته در کوتاه ترین زمان ممکن است. همانطور که اشاره کردم اهداف و خواسته های ما می تواند متفاوت باشد و روش های دستیابی به آنها هم متفاوت است ولی در اینجا می خواهم اهداف را به دو گروه کلی تقسیم کنم و با یک مثال توضیح می دهم.

اگر توجه کرده باشید «مسابقه دو» به انواع مختلف تقسیم می شود اما ما در اینجا می خواهیم آن را به دو گروه کلی تقسیم کنیم، اولی دوی سرعتی و دومی دوی ماراتن و هر کدام از این دو گروه هم انواع و اقسام مختلف دارند، مثلا دوی سرعت به 100 متر، 200 متر و 400 متر، با مانع، و … تقسیم شده است و دوی ماراتن هم حدود کمی بیشتر از 42 کیلومتر است.

آیا به نظرتان برای برنده شدن در دوی 100 متر و برنده شدن در دوی ماراتن که 42 کیلومتر است باید از یک روش و استراتژی استفاده شود؟

در دوی 100 متر فرد دونده تمام انرژی و تمرکز خود را در آن 100 متر صرف می کند چون می داند سرعت حرف اول را می زند و باید هرچی در چنته دارد رو کند تا در کوتاه ترین زمان ممکن به هدفش برسد. رکورد دوی 100 متر زیر 10 ثانیه است،

روش موفقیت سریع (ضربتی) هم شبیه دوی سرعت است بنابراین اگر می خواهید از این روش استفاده کنید باید تمام توان و انرژی تان را صرف آن کنید زیرا مهمترین مزیت این روش سرعت دستیابی به آن است.

دومین مزیت موفقیت سریع (ضربتی) ایجاد انگیزه است، باید بدانید هیچ چیز در دنیا به اندازه موفقیت باعث موفقیت نمی شود، وقتی شما موفقیتی کسب می کنید این موفقیت می تواند مهمترین عامل و انگیزه برای موفقیت بعدی تان باشد، تحقیقات نشان داده است وقتی یک نفر موفقیتی کسب می کند انگیزه او برای موفقیت بعدی 7 برابر بیشتر می شود.

یکی از بهترین راهکارها برای کسب موفقیت ها بیشتر این است که موفقیت هایی که تاکنون به دست آورده اید را جمع کنید، لیست کنید و دائم آنها را به خودتان یادآوری کنید.

سومین مزیت موفقیت سریع (ضربتی) بالا رفتن روحیه است، آیا توجه کرده اید افراد موفق دارای روحیه ی بالا و مبارزه طلبی (با مشکلات و مسائل) هستند؟

روحیه همان احساسات است اما خیلی پایدارتر از آن، اگر شما یک خبر خوب بشنوید خوشحال می شوید و احساستان بهتر می شود ولی ممکن است بلافاصله یک خبر بعد باعث از بین رفتن احساس خوبتان شود اما در مورد روحیه قضیه فرق دارد.

روحیه از موفقیت هایی که به دست آورده اید به وجود می آید، از اینکه بدانید در مقام انسان کارهای ارزشمندی انجام داده اید، بنابراین موفقیت سریع (ضربتی) می تواند باعث بالا رفتن روحیه تان شود و هرچقدر روحیه تان بالا باشد خیلی راحت تر می توانید به مبارزه با مشکلات و مسائل زندگی تان بروید.

از هر روشی که برای موفقیت استفاده کنید ممکن است معایب و مزایای داشته باشد و این در مورد روش موفقیت سریع (ضربتی) هم صدق می کند.

همانطور که گفتم یک دونده دوی سرعت می داند که زمان کم و محدودی در اختیار دارد و در آن زمان کم و محدود باید تمام انرژی و تمرکز خود را صرف برنده شدن کند.

در روش موفقیت سریع (ضربتی) هم به همین صورت است، شما باید تمام توان و انرژی تان را صرف هدفتان کنید، این یعنی اینکه باید در آن مدت محدود، تفریحات را کنار بگذارید، استراحت، تلویزیون، شبکه های اجتماعی و در کل هر چیزی که باعث به هدر رفتن زمان و انرژی تان می شود را کنار بگذارید تا زمان و انرژی برای رسیدن به آن هدفتان داشته باشید.

از معایب روش موفقیت سریع (ضربتی) ایجاد خستگی است، وقتی در زمان محدود و کوتاه تمام انرژی و تمرکزتان را روی مهمترین هدفتان می گذارید، این کار باعث خستگی شما می شود، هرچند طمع شیرین موفقیت آن را جبران می کند ولی به هر حال ما انسان هستیم نه ربات.

شما در این مدت محدود تمام توان و انرژی تان را به هدفتان اختصاص دادید و از طرفی مواردی که باعث بازیابی انرژی تان می شد مثل تفریحات و استراحت را هم کنار گذاشتید پس طبیعی است که زود خسته شوید، به همین خاطر گفتم برای همه اهدافتان نمی توانید از روش موفقیت سریع (ضربتی) استفاده کنید.

ما دو ذهن داریم، ذهن خودآگاه و ذهن ناخودآگاه، باید بدانید که با ذهن خودآگاهتان تصمیم می گیرید ولی این ذهن ناخودآگاهتان است که تمام اعمال و رفتار شما را کنترل می کند یعنی این ذهن ناخودآگاه است که همه کارها را اجرا می کند.

پس اگر ذهن ناخودآگاه مقاومت کند شما نمی توانید قدم از قدم بردارید یا اینکه ممکن است خیلی سخت پیش بروید. یکی از ویژگی های بد ذهن ناخودآگاه این است که در برابر تغییرات بزرگ مقاومت می کند و دوست دارد در منطقه امن عادت ها باقی بماند و کارهای چالشی و کاری غیر معمول را انجام ندهد.

اما یک نکته بسیار مهم هم وجود دارد و آن اینکه درسته ذهن ناخودآگاه نسبت به کارهای چالشی و تغییرات بزرگ مقاومت می کند اما اگر بداند شما فقط برای یک مدت کوتاهی می خواهید این کار را انجام دهید و اگر خیلی قاطعانه، محکم و مصر باشید، در این حالت نه تنها ذهن ناخودآگاه مقاومتی نمی کند و بلکه خودش هم پیش قدم می شود اما باید بدانید این زمان همیشگی نیست بلکه برای یک مدت محدود است و این مهمترین نکته در رابطه با روش موفقیت سریع (ضربتی) است که اگر به آن توجه نکنید، نمی توانید به خوبی از این روش استفاده کنید.

در این حالت شما یک هدف را برای خودتان در نظر می گیرید، این هدف باید مهمترین هدف و یا چالشی باشد که برای چند روز، دو هفته و یا نهایت یک ماه و سعی کنید بیشتر از این نباشد چون گفتیم این روش مثل دوی 100 متر است پس باید در زمان کم و محدود به یک هدف خاص برسید مثل همان عروس یا دامادی که باید 10 کیلو در یک ماه وزن کم کنند.

در قسمت قبل گفتم کارهای اجرایی همگی دست ذهن ناخودآگاهتان است پس باید آن را مجاب کنید که نه تنها مانع شما نشود بلکه همراه شما شود برای اینکار لازم است خیلی محکم، قاطع و مصرانه تصمیم بگیرید که به آن هدف برسید در این حالت ذهن ناخودآگاه هم با شما همراه خواهد شد.

زمان شما ممکن است از چند روز تا نهایت یک ماه یا یک ماه و چند روز طول بکشد پس باید در نظر بگیرید این مدت زمان کوتاهی است و لازم است از تمام توان و انرژی تان استفاده کنید در این حالت جایی برای شک و تردید نیست بلکه باید قاطع باشید.

 

دومین موردی که برای روش موفقیت سریع (ضربتی) به آن نیاز دارید انگیزه بالا است، برای اینکار باید در آن مدت محدود از چیزهایی که باعث از بین رفتن انگیزه تان می شود دوری کنید مثلا شبکه های اجتماعی که اکثرا منفی هستند تا مثبت، از اخبار که مهمترین ویژگی آن منفی بودن آن است.

در این مدت محدود باید از مدیر کل دنیا بودن دست بردارید و فقط به هدف خود فکر کنید، اجازه دهید بقیه هر کاری می خواند انجام دهند ولی شما فقط به هدفتان بیندیشید و حالا تا می توانید کلیپ های انگیزشی، عبارات تاکیدی مثبت، یادآوری اینکه اگر به این هدفتان برسید چقدر احساس خوبی خواهید داشت و در کل هر چیزی که باعث بالا رفتن انگیزه تان می شود را انجام دهید.

در روش موفقیت سریع (ضربتی) همانطور که از اسم آن پیداست موضوع اصلی سرعت است پس نباید همه کارها را انجام دهید زیرا ممکن است برای رسیدن به یک هدف، لازم باشد ده ها نوع کار انجام شود ولی مطمئنا همه آنها به یک میزان تاثیرگذار نخواهند بود.

بهترین روش استفاده از قانون پارتو یا قانون 80-20 است که مشخص می کند 20 درصد کارها 80 درصد نتیجه را شامل می شوند و اگر آن 20 را شناسایی کنید می توانید به راحتی 80 درصد نتیجه بگیرید. باید در نظر بگیرید در روش موفقیت سریع (ضربتی) سرعت دستیابی به اهداف مهم است پس هر کاری که باعث می شود سریع تر به هدفتان برسید اولویت دارد.

پیشنهاد می‌کنم این مقاله را بخوانید: چگونه زمان را مدیریت کنیم

وقتی کارهای مهم و تاثیرگذار را شناسایی کردید حالا نوبت می رسد به برنامه ریزی، هرچند تعیین کارهای تاثیرگذار هم جزو برنامه ریزی است اما آن را در یک عنوان جدا آوردم تا میزان اهمیت آن را درک کنید. پس بعد از تعیین کارهای تاثیرگذار باید برنامه ریزی کنید به این صورت که بدانید کدام کارها اول باید انجام شود و کدام دوم، شاید بعضی از کارها باید موازی پیش بروند.

سعی نکنید برنامه تان را هم خیلی سنگین و غیرواقعی تنظیم کنید، مهمترین خصوصت برنامه ریزی شما باید این باشد که قابل اجرا باشد.

حالا که برنامه ریزی کردید نوبت به شروع می رسد در روش موفقیت سریع (ضربتی) سرعت عمل بسیار اهمیت دارد پس جایی برای شک و تردید وجود ندارد نباید برای شروع کارها مردد باشید یاد دونده دوی 100 متر بیفتید و حتی بهتر است یک عکس از آنها تهیه کنید و در جایی قرار دهید که روزی چندبار آن را ببینید تا به شما یادآوری کند که زمان شما محدود است و اگر تعلل کنید ممکن است مسابقه را ببازید.

وقتی شروع کردید به انجام دادن کارها و درگیر کار شدید احتمالا خیلی زود فراموش کنید که هدفتان چه بوده است و این کاملا طبیعی است و ناخودآگاه درگیر وقت کشی و طفره رفتن از انجام کار کنید و دائم حواستان پرت شود، پس مهم است که برای خود زمان و پایان انجام کار را در نظر بگیرید تا اینطوری انجام کارهایتان کش پیدا نکند.

برای اینکه بتوانید کارهایتان را سریع تر انجام دهید پیشنهاد می کنم حتما مقاله زیر را بخوانید، زیرا در آن مفصل به نحوه انجام دادن سریع کارها پرداختیم.

چطور به موفقیت برسم

پیشنهاد می‌کنم این مقاله را بخوانید: چگونه در انجام سریع کارها موفق باشیم و در زمان کمتری نتایج بیشتری بگیریم؟

اول باید بدانیم که اهداف و خواسته های ما متفاوت است پس نمی توانیم برای رسیدن به همه آنها از یک استراتژی استفاده کنیم و اینکه گاهی برای رسیدن به یک هدف خاص، زمان کم و محدودی در اختیار داریم پس ناگزیر باید از روش موفقیت سریع (ضربتی) استفاده کنیم.

برای استفاده از این روش به یک انگیزه و دلیل بسیار قوی نیاز دارید مثل همان عروس و داماد پس برای رسیدن به همه اهدافتان از این روش استفاده نکنید چون زود خسته و بی انگیزه می شوید.

در دوره ای که از این روش استفاده می کنید همه چیز غیر از هدفتان را تعطیل می کنید و اینکار ممکن است کمی به شما فشار بیاورد پس بعد از رسیدن به هدف و موفقیتی که می خواستید حتما به استراحت و بازیابی انرژی خودتان بپردازید.

نکته آخر اینکه من این روش را برای خودم درست کرده بودم که در اختیارتان قرار دادم پس اگر در جایی عکس این را خواندید بدانید که آنها اشتباه نکردن و روش آنها درست است و از طرفی روش موفقیت سریع (ضربتی) هم درست است و هر کدام برای رسیدن به اهداف خاصی طراحی شده اند.

شاد و موفق باشید منبع: مدیر هدف

نویسنده: افشین محمدی

منبع: مدیر هدف

شما می‌توانید آخرین مطالب ما را از طریق تلگرام و اینستاگرام نیز دنبال کنید. برای عضویت در کانال تلگرام و اینستاگرام مدیر هدف روی دکمه زیر کلیک کنید.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

سایت مدیر هدف به منظور آموزش هدف‌گذاری، برنامه‌ریزی، افزایش بهره‌وری، اعتماد به نفس، عزت نفس و رسیدن به موفقیت ایجاد شده است.

مهمترین هدف ما ارائه آموزش‌های لازم به صورت ساده، کاربردی و قابل اجراست تا با صرف کمترین زمان و انرژی به اهدافتان برسید.

اطلاعات تماس:

تلفن: 44594714-021 و 63510641-021

آدرس ایمیل: info@modirehadaf.com

جهت دانلود دوره روی عکس زیر کلیک کنید

تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مدیر هدف می‌باشد. فعالیت این سایت در زمینه آموزش موفقیت و پیشرفت شخصی می‌باشد.

وارد ناحیه کاربری خود شوید




Remember Me


Fill the forms below to register




لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.



خرید انواع ابزار وجعبه ابزار خانگی وصنعتی

به کمک مشاورعشق را به رابطه‌تان بازگردانید

افراد موفق وقتی هدفی دارند، تا به آن نرسند عقب نشینی نمی کنند‎

 

چطور به موفقیت برسم

به اولین روزهای سال فکر کنید… اهداف اصلی و مقاصدی که برای خود یا تجارت خود در این سال تعیین کرده بودید، چه بودند؟ چه تعداد از آن ها را از لیست خارج کرده اید یا پیشرفت قابل ملاحظه ای برای دستیابی آن داشته اید؟

5 استراتژی قدرتمند که کمک می کند به هر هدفی دست یابیداگر از برنامه عقب افتاده اید یا تمرکز بر اهداف بزرگ خود را دشوار یافته اید. در این جا پنج اصل از قدرتمندترین اصول موفقیت را آورده ام تا به شما کمک کنم انگیزه تان را تقویت کنید و حس هدفمندی را بازیابید- و به دستیابی به موفقیت با هر عمل و تصمیم که می گیرید نزدیک تر شوید.1- پافشاری را تمرین کنیدآن خصوصیتی که بین موفق ها بیش از هرچیزی مشترک است، چیست؟ پافشاری. آن ها وقتی هدفی دارند، تا به آن نرسند عقب نشینی نمی کنند- مهم نیست که زندگی چه موانعی را بر سر راه آنان می اندازد.داستان رابرت پیری را به خاطر داشته باشید، کسی که هفت بار تلاش کرد تا به قطب شمال برسد و بار هشتم موفق شد. یا کرگ بورتن فیلم نامه نویس که در سال 1992 فیلم نامه ای با نام کلوپ خریداران دالاس نوشت و 20 سال تلاش کرد تا فیلم این فیلم نامه ساخته شود- که موفقیتی بزرگ بود و جایزه های متعددی شامل اسکار برای بهترین فیلم نامه را دریافت کرد.2- با هرچیزی که کارآیی ندارد رو به رو شویداگر می خواهید موفق تر باشید، باید انکار را کنار بگذارید و با هرچیزی که در زندگی تان کارایی ندارد روبرو شوید. آیا اهداف تان برای تحقق در زمان موجود، بسیار بزرگ هستند؟ آیامهارت های لازم برای رسیدن به آن ها را ندارید؟ آیا منکر پشتیبانی های لازم برای رسیدن به موفقیت هستید؟افراد موفق با شرایط از همه سو رو به رو می شوند، به علائم هشداردهنده توجه دارند و اعمال مناسب را انجام می دهند و مهم نیست که آن اعمال و شرایط تا چه اندازه ناراحت و چالش برانگیز هستند.آیا نیاز دارید با کسی صحبت کنید؟ از کسی کمک بخواهید؟ منبع جدیدی بیابید؟ کتاب بخوانید؟ با متخصصی تماس بگیرید؟ برای درست کردن آن طراحی بریزید؟ یکی از کارهایی را که می توانید انجام دهید انتخاب کنید و سپس دست به کار شوید. سپس کاری دیگر و کاری دیگر را انجام دهید تا آن مساله را حل کنید.

 

افراد موفق با شرایط از همه سو رو به رو می شوند‎

 

3- از باورهای محدودکننده خود فراتر رویدگاهی بزرگ ترین دلیل این که ما پیش نمی رویم این است که در اعماق درون فکر نمی کنیم که شایستگی رسیدن به هدف را داریم یا مستحق موفقیتی هستیم که مدت ها در انتظارش بودیم. اگر باورهای محدودکننده یا افکار منفی دارید که را از رسیدن به اهداف دور نگه می دارد، وقتی را به شناسایی این باورها و افکار اختصاص دهید و سپس با ساتفاده از این چهار مرحله، آن ها را به باوری قدرتمند تبدیل کنید:• باورهای منفی را یادداشت کنید.• نحوه محدودکردن این باورها را شرح دهید.• شرح دهید که ترجیح می دهید چگونه باشید، عمل کنید یا احساس کنید.• جمله ای تغییر یافته و معکوس بسازید که بر درست بودن، عمل کردن یا احساس تان به روش جدید تاکید می کند.برای مثال…باور محدودکننده: من بای همه کارها را خودم انجام دهم. درخواست کمک نشانه ضعف است.جمله معکوس: درخواست کمک خوب است. من ارزش دریافت پشتیبانی مورد نیاز خود را دارم- و می دانم که به من کمک خواهدکرد تا سریع تر به اهدافم برسم.4- با کمک اساتید، انگیزه خود را حفظ کنیدانگیزه از درون می آید- اما گاهی باید محرکی بیرونی وجود داشته باشد که شما را به جلو و در مسیر درست هل بدهد. به همین دلیل است که من به خواندن، تماشا یا گوش دادن به چیزی که هر روز در شما انگیزه ایجاد کند، باور قوی دارم- حتی اگر تنها برای پانزده دقیقه باشد.چه با اتومبیل یا قطار رفت و آمد کنید، دوچرخه برانید، بدوید یا دقایقی در مقابل کامپیوتر خود بنشینید، گوش دادن به موسیقی یا تماشای تصاویر ضبط شده می توانند آن تحرک لازم برای برتری جستن در هر حوزه از زندگی تان را به شما هدیه دهند. می توانید انگیزه خود را حفظ کنید، زبان بیاموزید، مهارت های مدیریت بیاموزید، استراتژی های فروش و بازاریابی را یاد بگیرید، ارتباطات بهتر را بیاموزید و در مورد سلامت عمومی و چیزهای دیگر نیز آموزش ببینید. با اختصاص دادن زمان بیشتر برای توسعه افکار و گرایش های مبتنی بر موفقیت، دستیابی سریع تر شما به موفقیت تضمین می شود.5- کارهای جسورانه انجام دهید تا به نتایج بزرگ دست یابیدوقتی که پروژه جدیدی را آغاز می کنید، در معامله ای جدید وارد می شوید یا خودتان را در موقعیت جدیدی قرار می دهید، همیشه ترسی وجود دارد. متاسفانه بسیاری افراد اجازه می دهند تا این ترس آن ها را از برداشتن گام های لازم برای رسیدن به رویاهای شان باز دارد. از سوی دیگر افراد موفق هم همراستا آن ترس را احساس می کنند اما اجازه نمی دهند که مانع انجام کارهایی که می خواهند انجام دهند بشود یا کارهایی که باید انجام دهند.این ها درک می کنند که مانع انجام کارهایی که می خواهند انجام دهند بشود یا کارهایی که باید انجام دهند. این ها درک می کنند که ترس چیزی ست که باید شناخته شود، تجربه شود و در طول مسیر باشد. آن ها خود را در این چالش وارد می کنند که کارهای جسورانه بکنند و اعتماد داشته باشند که هرچیزی را که برای رسیدن به نتیجه لازم است، دارا هستند.به همین دلیل است که به شما شجاعت بزرگ فکرکردن می دهم- و بزرگ تر عمل کردن. وقتی با ترس روبرو می شوید، اگر از روی ایمان خیز بردارید، می توانید زندگی خود را عوض کنید.

 

منبع:مجله پنجره خلاقیت

 

مطالب بیشتر برای زندگی بهتر

کتابهایی که باعث رشد فکری فرزندتان میشود


اقساط36ماهه لوازم خانگی بدون پیش پرداخت

رزروبلیط وهتل درسراسرایران بابیشترین تخفیف


همین حالا وکیل بگیر


اقساط 36 ماه بدون پیش پرداخت لوازم خانگی


ماشین لباسشویی با آبکشی شرعی


چگونه نزد همسر بیشتر دوست داشته شویم؟


کلینیک ترک اعتیاد در مناطق مختلف تهران

کدام آموزشگاه برای یادگیری زبان بهتر است؟


بهترین قیمت بلیط اتوبوس-خریدآنلاین


سوالات پیش از ازدواج به تفکیک جلسه


شریک جنسی خودت رو به رضایت برسون


طعم موردعلاقه کیکت رو انتخاب کن


مشاوره تربیت کودک و شیوه های فرزندپروری

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

ایران ان ال پی – ایران ان ال پی- وبسایت آموزش ان ال پی – آموزش رایگان برنامه ریزی عصبی زبانی

دانلود رایگان 2 فصل از کتاب تئوری تغییر

2 فصل رایگان دانلود کنید

http://irannlp.com/%d8%a2%d9%85%d9%88%d8%b2%d8%b4-%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%84-%d9%be%db%8c/

چطور به موفقیت برسم

شاید بارها از خود پرسیده باشید که موفقیت چیست؟ و چه کسانی افراد موفقی هستند؟ ما چگونه به موفقیت برسیم؟ شاید خودتان بارها طعم موفقیت را چشیده باشید و در آن زمان احساس موفق بودن داشته اید.

بیشتر افراد حداقل یک بار هم که شده در جنبه ای از زندگی توانسته اند به چیزی که می خواسته اند برسند. شاید در آن لحظه حسی از پیروزی و لذت رسیدن به هدفشان را درک کرده باشند.

این همان موفقیت است. این همان حسی است که از درون به شما دست داده است.

با مقدماتی که گفته شد می توان موفقیت را به صورت زیر تعریف کرد:

موفقیت حسی درونی است که معمولا افراد پس از رسیدن به اهداف خود این حس را تجربه می کنند. می توان گفت اگر در نظر دیگران شما انسان موفقی باشید و نظر دیگران این باشد که شما انسانی هستید که به موفقیت رسیده اید. از خود بپرسید که آیا حسی در وجود شما هست که به شما ثابت کند شما انسان موفقی هستید؟

به کلام دیگر آیا خودتان احساس می کنید که موفق هستید؟ اگر چنین احساسی دارید پس شما موفق هستید و اگر باوجود نظر دیگران که شما انسان موفقی هستید حس موفق بودن در وجود شما نیست باید در پی ایجاد این حس باشید تا خودتان را موفق بدانید.

حال ممکن است این حس زمانی در شما ایجاد شود که به یک نتیجه مطلوب کوچکی که در نظر دیگران اهمیتی نداشته باشد رسیده باشید و یا ممکن است به هدفی بزرگ برسید تا حس موفق بودن را درک کنید.

در مطالبی که گذشت ما به بیان و تعریف موفقیت پرداختیم و گفتیم که موفقیت یک حس درونی است و این حس در افراد مختلف متفاوت است. اکنون در ادامه قصد داریم به این سؤال پاسخ دهیم: چگونه به موفقیت برسیم؟ در مکاتب مختلف راه های رسیدن به موفقیت زیاد است.

از دید دانش ان.ال.پی رسیدن به موفقیت فرمول خاصی دارد و اگر کسی خواهان موفقیت است باید ۴ گام اساسی زیر را بردارد. مطمئن باشید توجه به این فرمول و برداشتن ۴ گام موفقیت، می توانید به آن حسی که آن را موفقیت می نامید برسید.

اگر به فرمول های دیگر رسیدن به موفقیت هم کمی توجه کنید به این نتیجه می رسید که این چهار نکته کلیدی، اساس رسیدن به موفقیت هستند.

حال بعد از دانستن این نکات این شما هستید که می توانید موفقیت را رقم بزنید. ما اکنون می دانیم چگونه به موفقیت برسیم؟ و گام بعدی این است که این نکات را به کار ببریم و از آنها در رسیدن به اهدافمان استفاده کنیم.

بیشتر انسان ها در همین اولین گام مانده اند و نمی دانند که در پی چه چیزی هستند! به نظر شما اگر کسی نداند که چه می خواهد اصلا نمی داند باید دنبال چه چیزی باشد می تواند به موفقیت برسد؟ مسلما نه!

انسانی که هدفی ندارد چگونه ممکن است به هدف برسد؟ اصلا هدفی موجود نیست که به آن برسد. نداشتن هدف به شبیه این است که شما به یک دوراهی رسیده اید و برای شما که مقصدی ندارید مهم نیست که از کدام یک از این دو مسیر راهتان را ادامه بدهید. از هر کدام بروید به جایی می رسید که مقصدتان نیست. پس تفاوتی ندارد که از کدام مسیر بروید.

تفاوت آرزو و هدف در چیست؟

بیشتر افراد در زندگی شان آرزوهایی دارند. شاید پیش خود فکر کنند که آرزو داشتن به معنی داشتن هدف است. داشتن آرزو خوب است. این آرزو است که اگر در ذهن پرورش پیدا کند تبدیل به هدفی خواهد شد که اشتیاق سوزان چاشنی رسیدن به آن خواهد بود.

آرزو هدفی است که در ذهن مانده است و مادامی که در ذهن است به واقعیت تبدیل نخواهد شد ولی هدف علاوه بر اینکه در ذهن پرورش می یابد، نوشته می شود و برای رسیدن به آن اقدام می شود.

آرزو فقط در ذهن است و صاحب آرزو برای رسیدن به آن اقدام نکرده است. با این حال این آرزو است که به هدف تبدیل می شود و داشتن آرزو لازمه داشتن هدف است.

با این توضیحات می توان به این نتیجه رسید که آرزو لازمه رسیدن به موفقیت است و هر کس آرزویی دارد و آن را به هدف تبدیل کند گام اول را برای رسیدن به هدفش برداشته است.

 برای اینکه هدفی به واقعیت تبدیل شود لازم است به سه نکته توجه شود.

۱-آرامش داشته باشید و در کار و زندگیتان منظم باشید

۲- برنامه ریزی کنید و با برنامه ریزی به سمت اهدافتان حرکت کنید

۳- در انجام کارهایتان سرعت عمل داشته باشید

نگرش تان را نسبت به زندگی تغییر دهید

شاید این جمله را بارها شنیده باشید که زندگی را هر طور بگیری به همان صورت می گذرد. این نحوه نگرش شما به خودتان، زندگی تان و به محیط اطرافتان است که می تواند شما را در رسیدن به اهدافتان کمک کند.

اگر همیشه دنبال این هستید که دنیا را طوری ببینید که دشمن شماست و اجازه نمی دهد به اهدافتان برسید در واقعیت هم همینطور خواهد شد.

اگر نگرش شما نسبت به دنیا و محیط اطرافتان این باشد که دنیا در تلاش است که شما به اهدافتان برسید حتما همین طور خواهد شد و در واقعیت هم دنیا و هر آنچه در آن است به کمک شما می آیند تا شما به اهدافتان برسید.

برای اینکه به موفقیت برسید نیاز است آرزوی رسیدن به موفقیت را در ذهن داشته باشید. بارها گفته شده است که برای رسیدن به موفقیت داشتن آرزو و تبدیل این آرزو به هدف لازم است. لازمه رسیدن به موفقیت آرزوی رسیدن به آن است.

اگر در عمق ذهن خود خواهان موفقیت نباشید، محال است که به موفقیت برسید. پس اگر برای رسیدن به موفقیت اشتیاق سوزانی دارید پس منتظر رسیدن به موفقیت باشید و گرنه تلاشتان بی فایده است.

طبق قانون اثر متضاد دکتر امیل کوئه، اگر برای رسیدن به چیزی باور نداشته باشید و با این وجود برای رسیدن به آن تلاش کنید، هر چه تلاش کنید، کمتر نتیجه می گیرید. ان.ال.پی پیشنهاد می کند که برای رسیدن به موفقیت باید باورتان را تغییر دهید.

یعنی اگر باورهای مخربی در ذهن دارید و این باور مانع رسیدن به نتیجه می شود، لازم است باورتان را تغییر دهید.

ان.ال.پی می گوید، تصویر هدفتان را در ذهنتان بسازید. این مهم است که در ذهنتان چه تصاویری را پرورش می دهید و اگر تصاویر ذهنی شما با آنچه که می خواهید تفاوت دارد، در پی تغییر آن باشید.

وقتی که به موفقیت خود باور داشته باشید اعتماد به نفستان هم بالا خواهد رفت و با انرژی بیشتری به حرکت خود ادامه می دهید و اگر هم نتوانید زود به نتیجه برسید روحیه خود را از دست نخواهید داد و همچنان پرقدرت ادامه خواهید داد. پس باورهای شما در موفقیت شما بسیار مؤثر می باشند.

باورهای نیروبخش می توانند مانند باطری هایی هستند که در هر لحظه به شما انرژی می دهند و باعث شتاب گرفتن شما می شوند. گاهی اوقات باورهایی هستند که برعکس عمل می کنند و اجازه حرکت به سمت اهدافتان را نمی دهند و اگر هم حرکتی بکنید در مسیرتان سست و خسته خواهید شد.

پس اگر فکر می کنید که باوری محدودکننده دارید سعی کنید آن را با باوری نیروبخش جایگزین کنید تا انرژی تان تحلیل نرود. در مورد باورهای نیروبخش و باورهای محدودکننده به طور مفصل در مقاله ای گفتگو کرده ایم.

 برای آشنایی با باورهای نیروبخش و باورهای محدودکننده مقاله زیر را مطالعه کنید.

چطور به موفقیت برسم

بسیاری از انسان هایی که به موفقیت نمی رسند پذیرای آنچه می خواهند نیستند. انسان باید آمادگی داشته باشد که هر آنچه را که در پی آن است بپذیرد و اشتیاق سوزانی برای رسیدن به آن داشته باشد. اگر از عمق وجود خواهان چیزی باشید پس برای رسیدن به آن و داشتنش تلاش خواهید کرد.

به یاد داشته باشید که به این سه رکن قصد هم گفته می شود. نیروی قصد بسیار زیاد است. این نیت و قصد انسان است که او را به موفقیت می رساند. به نیروی قصد ایمان داشته باشید. اگر دنبال جواب سؤال چگونه به موفقیت برسیم؟ هستید باید قصد داشته باشید که به جواب آن برسید.

انسان اگر قصد داشته باشد که به چیزی برسد کائنات هم به او کمک خواهند کرد. نکته دوم که باید بدانید این است که اگر انسان برای رسیدن به هدفش اشتیاق سوزانی داشته باشد، توانایی رسیدن به آن را به دست خواهد آورد.

نکته سوم این است که اگر اشتیاق سوزان برای رسیدن به هدفتان، شما را از درون می سوزاند و شما با قدرت به سمت اهدافتان حرکت می کنید، آن هدف را همین الآن دست یافته تصور کنید.

یادتان باشد که هرگاه این اشتیاق سوزان به حد نهایت خود برسد تصاویر هدفتان در صفحه خلاق ذهنتان نقش می بندد و به هر کجا که نگاه کنید تصاویر آن را خواهید دید.

گاهی اوقات نمی توانید باور کنید که موفق می شوید، همین باور نداشتن موفقیت خود باعث سستی خواهد شد. باور کنید که موفق می شوید و با این باور به سمت اهدافتان پیشروی کنید. بدانید این باورهای شما هستند که زندگی تان را می سازند.

انسانی که باورهای مخربی دارد نبرد سختی را در پیش دارد. اولین نبرد با باورهای مخربش است و دومین نبرد او نبرد با هدف می باشد. به همین دلیل انرژی زیادی را باید هزینه کند تا به هدفش برسد.

گاهی اوقات می دانید چه می خواهید و با این وجود باز هم به هدفتان نمی رسید. بسیاری از انسان ها می دانند که هدفی دارند ولی از اینکه به اهدافشان نمی رسند، شکایت می کنند. دانستن اینکه چه می خواهید کافی نیست.

این کار مانند این است که ما می دانیم مقصدمان کجاست ولی اتومبیل خود را روشن نمی کنیم و حرکت نمی کنیم.

اگر حتی اتومبیلتان روشن باشد و رانندگی نکنید باز هم محال است که به مقصدتان برسید. پس اتومبیل تان را روشن کنید و رانندگی را آغاز کنید و مسیر مقصدتان را در پیش بگیرید و به سوی آن حرکت کنید. با این کار شاید اتومبیل تان آهسته حرکت کند ولی بالاخره به مقصدتان خواهید رسید.

اگر حرکتی نمی کنید و به سمت اهدافتان حرکت نمی کنید به جمع انسان هایی پیوسته اید که زندگی بدون چالش و بی دردسر را انتخاب کرده اند و توقع دارند که مانند انسان های موفق به اهدافشان برسند. جهانی که در آن زندگی می کنیم جهان کنش و واکنش است و شما اگر کنشی داشته باشید واکنش آن را خواهید دید.

اگر ساکت و آرام بنشینید و انتظار داشته باشید که به موفقیت برسید هرگز این کار اتفاق نخواهد افتاد و موفق نخواهید شد. موفقیت پاداش تلاش و حرکت است و بدون تلاش و حرکت در همان اول مسیر با اتومبیل روشنی که در هر لحظه در حال مصرف سوخت است خواهید ایستاد.

پس تا وقتی که انگیزه دارید و هدفتان مشخص است و مقصد معینی دارید، حرکت کنید و به سمت آن به پیش بروید. اگر این کار را نکنید به زودی سوخت اتومبیل تان تمام خواهد شد و به جمع مردم عادی می پیوندید.

پس تا وقتی که اتومبیل تان سوخت دارد و می توانید حرکت کنید، پدال گاز را بفشارید و حرکت کنید. اگر حرکت کنید با گذشت زمان و چرخش چرخ های اتومبیل تان شما را به مقصدتان نزدیک تر می کند.

تیز حس باشید و مسیرها را بسنجید. گاهی اوقت به خیال خودمان راه را درست انتخاب می کنیم و به سمت مقصد حرکت می کنیم و همینطور ادامه می دهیم. اگر مسیرتان اشتباه باشد، چه کار می کنید و چگونه رفتار می کنید؟ باز هم ادامه می دهید؟

بسیاری از افراد راه ها و مسیرها را اشتباه می روند و وقتی که به نتیجه نمی رسند تازه می فهمند که مسیر را درست نرفته اند، با این حال دوباره همان مسیر را با سرعت بیشتری می روند و دوباره به همان مقصدی که دلخواه آنان نیست می رسند. این است دلیل نرسیدن افراد به هدف مورد نظرشان.

اگر به مسیرها دقت کنید و بدانید که مسیری که می روید اشتباه است یا درست، می توانید از مسیر درست به حرکتان ادامه دهید و به هدفتان برسید.

یکی از دلایلی که بیشتر افراد به هدفشان نمی رسند این است که مسیر نادرست را می روند و به نتیجه قبلی می رسند و شکایت می کنند که چرا به هدفشان نمی رسند. آنها نمی دانند که ادامه دادن مسیر قبلی به معنی این است که به همان نتیجه قبلی می رسند.

سنجش مسیرها و داشتن تیزحسی به این معنی این است که به مسیرها توجه کنید و دقت کنید که آیا این مسیر، همان مسیری است که شما را به مسیرتان می رساند یا اینکه باید مسیرتان را عوض کنید. اگر به این نتیجه رسیدید که باید مسیرتان را تغییر دهید، این کار را انجام دهید و مسیرتان را عوض کنید و مسیر درست را انتخاب کنید.

اگر شما تیزحس باشید و با سرعت مسیر نادرست را تشخیص دهید، اما انعطاف پذیر نباشید، احتمال اینکه مسیرتان را تغییر ندهید زیاد است، پس لازم است گام چهارم را بردارید.

سنجیدن مسیرها بدون برداشتن گام چهارم بی فایده خواهد بود. اگر مسیر درست و نادرست را تشخیص دهید و باز هم از همان مسیر نادرست بروید، باز هم به همان مقصد قبلی می رسید. همه افرادی که به موفقیت می رسند، انسان هایی انعطاف پذیر می باشند و در تغییر مسیرهایشان سخت نمی گیرند و برای ماندن در مسیر قبلی پافشاری نمی کنند.

ما انسان ها موجوداتی هستیم که مبرا از اشتباه نیستیم و این اشتباهات ماست که تجربیات ما را می سازند. تجربیات ما در انتخاب مسیرهایی که ما را به هدف می رسانند، بسیار مهم هستند و مهم تر از اینها انعطاف پذیری ما است.

ما پقدر انعطاف پذیر هستیم و تا چقدر حاضریم تغییر کنیم؟ اگر انسانی باشیم که راضی به تغییر نباشیم احتمال اینکه به نتیجه مطلوب برسیم، بسیار پایین است.

به همین دلیل است که انعطاف پذیری گام مهمی است که باید برداریم. بعد از سنجیدن مسیرها این انعطاف پذیری ماست که نشان می دهد ما به هدفمان می رسیم یا نه؟ اگر مسیر را اشتباه رفتید، دوباره همان مسیر را با همان سرعت قبلی نروید.

اگر سر راهتان دیوار محکمی است و یک بار به آن دیوار برخورد کرده اید، بار دوم اگر از همان راه بروید و این بار با سرعت بسیار زیاد، سرتان شدیدتر به آن دیوار خواهد خورد و آسیبی که خواهید خورد این بار شدیدتر خواهد بود.

گام چهارم گام آخر است و اگر این گام آخر را برندارید احتمال پیروزی تان بسیار کم خواهد بود. اگر سه گام اول را برداشته اید، و مسیرتان اشتباه است، گام آخر را بردارید و مسیرتان را تغییر دهید. چه بسا این تغییر مسیر باعث شود که مسیر مناسب را انتخاب کنید و این مسیر شما را به نتیجه مطلوب برساند.

وظیفه اصلی ذهن ناخودآگاه انسان حفظ رفاه، امنیت و آسایش او است. بنابراین برای ایجاد این شرایط دوست ندارد، تغییر کند. اگر بیشتر انسان ها دوست ندارند تغییر کنند به این دلیل است که مغز انسان برای تغییر طراحی نشده است.

مغز انسان تغییر را دوست ندارد، چون با تغییر است که انسان از حاشیه امنیت خود خارج می شود و با تغییر است که شرایط آرام انسان به هم می ریزد و انسان چالش را تجربه می کند و مغزی که چالش را دوست ندارد، به همان نسبت هم دوست ندارد که تغییر کند.

این تفاوت است که باعث تفاوت می شود

تفاوت انسان های موفق و عادی در این است که انسان های موفق در پی تغییر هستند و انسان های عادی دوست ندارند که از حاشیه امن خود خارج شوند. این نوع فکر کردن انسان است که باعث می شود انسان ها با هم متفاوت باشند.

اگر شما تغییر را دوست دارید به این دلیل است که نوع فکرتان شما را به سمت تغییر می کشاند و اگر می بینید که افراد عادی موفق نمی شوند به این دلیل است که دوست ندارند از محدوده امن خود بیرون بیایند و خود را به چالش بیاندازند.

انسان های موفق برای رسیدن به موفقیت بهای آن را می پردازند و انسان های عادی دوست ندارند هزینه کنند و برای اینکه هزینه نکنند دوست دارند در همان حال بمانند. انسان های موفق با خوشحالی به سمت تغییر پیش می روند و انسان های عادی حاضرند بمیرند و تغییر نکنند. این تفاوت در فکر کردن است که باعث تفاوت می شود.

اگر به فکر تغییر هستید پس شروع کنید

در این مقاله گفتیم که چگونه به موفقیت برسیم؟ گفتیم که برای رسیدن به موفقیت باید چهار گام اساسی را بردارید. گام اول این بود که بدانید چه می خواهید، گام دوم این بود که اقدام کنید، گام سوم این بود که تیز حس باشید و با تیزحسی مسیرهای درست را از نادرست تشخیص دهید. گام چهارم این بود که انعطاف پذیر باشید و با انعطاف پذیری، تغییر مسیر دهید و مسیر درست را انتخاب کنید.

اکنون با مطالعه این مقاله به پاسخ سؤال چگونه به موفقیت برسیم؟ رسیده اید. یادتان باشد که فقط رسیدن به پاسخ مهم نیست. مهم این است که به یافته های خود عمل کنید. این هم یکی از تفاوت هایی است که انسان های عادی و موفق دارند.

لازمه رسیدن به موفقیت این است که اقدام کنید و بهای موفقیت را بپردازید. فرض کنید شما و دوستتان زیر یک سایه بان ایستاده اید. ناگهان باران شروع به باریدن می کند و لحظه به لحظه شدیدتر می شود. شما و دوستتان دو انتخاب دارید.

انتخاب اول این است که همان جا بمانید تا اینکه باران قطع شود. در این صورت مشخص نیست که چه موقع باران قطع می شود و شما چه زمانی به سمت خانه تان حرکت می کنید!

انتخاب دوم این است که از حاشیه امن خود بیرون بیایید و در زیر باران به سمت خانه تان حرکت کنید. در این صورت خیس خواهید شد، با این وجود لحظه به لحظه به خانه تان نزدیک تر می شوید. شما در این انتخاب خیس شدن را به نرسیدن ترجیح داده اید.

شاید شما ترجیح بدهید از زیر سایه بان بیرون بیایید و به سمت خانه حرکت کنید و دوستتان همان جا بماند و به شما کاری نداشته باشد.

با انتخابی که شما و دوستتان کرده اید نتیجه کاملا مشخص است. شما بهای رسیدن به خانه را پرداخت می کنید و در نهایت به مقصد می رسید و دوستتان بهای رسیدن به خانه را نمی پردازد و به مقصد نمی رسد.

رسیدن به موفقیت هم بهایی دارد. برای این که به موفقیت برسید باید بهای آن را بپردازید. باید اهدافتان را انتخاب کنید و برای رسیدن به اهدافتان اشتیاق سوزانی داشته باشید و برنامه ریزی کنید و در نهایت از حاشیه امن خود بیرون بیایید و به سمت اهدافتان حرکت کنید. این گونه است که به نتیجه ای که می خواهید، خواهید رسید.

نتیجه:

در این مقاله سعی کردیم به سؤال چگونه به موفقیت برسیم؟  پاسخ دهیم. حال که جواب سؤال چگونه به موفقیت برسیم؟ را می دانید، نوبت آن است که خودتان اقدام کنید. اولین کاری که باید می کردید این بود اهدافتان را بشناسید و گام دوم را بردارید و اقدام کنید.

گام سوم این بود که تیزحس باشید و در نهایت گام چهارم را بردارید. یعنی انعطاف پذیر باشید و اگر مسیرتان اشتباه است آن را تغییر دهید. با انتخاب مسیر درست است که به چیزی که می خواهیم می رسیم.

یک پیشنهاد عالی

شما می توانید برای یادگیری و آموزش دانش تغییر یعنی ان.ال.پی یا برنامه ریزی عصبی زبانی در دوره رایگان آموزش ان.ال.پی شرکت کنید.

http://irannlp.com/%d8%a2%d9%85%d9%88%d8%b2%d8%b4-%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%84-%d9%be%db%8c/

من ابوالفضل قراخانلو هستم. مدرس و مربی ان ال پی، کوچ کسب و کار از آکادمی بین المللی کوچینگ، مدرس و مربی مهارت‌های رسیدن به موفقیت، نویسنده کتاب تئوری تغییر، نویسنده بیش از 80 مقاله در مورد مهارت‌های رسیدن به موفقیت، هدفگذاری، مهارت‌های ارتباطی و مدیر وبسایت ایران ان ال پی

پست قبلی

تکنیک‌های ان ال پی برای تغییر

پست بعدی

ذهن ثروتمند ما

قدرت سؤالات

لطفا خوش‌بین باشید

اصول ایجاد روابط خوب و موفقیت آمیز

چگونه اراده خود را افزایش دهیم؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

اطلاعات من را ذخیره کن تا در آینده نیازی به ورود اطلاعات نداشته باشم

[…] چگونه به موفقیت برسیم؟ […]

قدرت سؤالات

لطفا خوش‌بین باشید

اصول ایجاد روابط خوب و موفقیت آمیز

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی پسورد

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

ما معمولا برای خودمون برنامه ها و اهدافی رو طراحی میکنیم و اون ها رو برای اول هفته یا سال آینده موکول میکنیم  و متاسفانه به اهدافمون هم نمی رسیم . ممکنه برای همه ی ما پیش اومده باشه که بعضی اوقات مثلا : تصمیم به ورزش کردن یا حتی آموزش زبان میگیریم اما فقط تا چند روز پایبند این برنامه ها هستیم و به اصلاح پشتمون باد میخوره و اون ها رو انجام نمیدیم .
تو این مقاله میخوایم بررسی کنیم که چرا این اتفاق میفته و چطور باید جلوی این اتفاق ها و این عادت های تکراری رو گرفت ؟

 

 

هدفی که تو زندگی انتخاب می کنید باید اسمارت باشه . هر حرف مخفف یک واژه است که توضیح میدیم .
مرتبط با دیگر اهدافمان باشد
دقیق و مشخص باشد
زمان دار باشد
قابل اندازه گیری باشد
قابل دستیابی باشداسمارت بودن اهدافمون اولین قدم برای رسیدن به هدف است . با معیارهای اسمارت میشه اهدافمون رو طوری تغییر داد که شدنی و اسمارت باشند و خیلی ها رو هم میشه خط زد . برای همین مثال ساده خودمون میشه بگیم آیا اونقدر توان داریم صبح زود بیدار شیم ؟ آیا وقتی واسه کلاس زبان داریم ؟

حالا این سوال پیش میاد که اهداف اسمارت حتما خوب هستند ؟
قطعا نه
اگه همیشه پدرتون دوست داشته که شما دکتر بشین و حالا به این هدف رسیدین اما راضی نیستین و حالتون هم خوب نیست . یا به خاطر علاقه به فرد خاصی تو فامیل شغل اون فرد رو انتخاب کردین اما بعد ها فهمیدین اصلا علاقه ای به اون شغل نداشتین .
پس قبل از اینکه هدفی رو برای خودتون انتخاب کنید ریشه یابی کنین که آیا این هدف شما هست یا نه ؟ حتی اگه هدفی رو که انتخاب کرده باشیم هم برای خودمون باشه هم اسمارت باشه باز هم ممکنه انرژی کافی برای حرکت به سمت اون نداشته باشیم .

چطور به موفقیت برسم

 

 

میتونیم بگیم علت اصلی اجرا نشدن برنامه هامون ، برنامه ریزی هستش . و البته برنامه ریزی که با اصول هدف گذاری تطابق نداشته باشه . وقتی ما برای خودمون برنامه های قشنگی تعریف میکنیم به اون ها نمیرسیم یا عمل نمیکنیم چون برنامه های خوبی نیستند .
مثلا وقتی من هیچ وقت خالی ندارم چه جوری میتونم کلاس زبان شرکت کنم ؟ یا وقتی شب ها دیر وقت میخوابم چه جوری میتونم صبح زود از خواب بلند شم ؟ واسه همین باید تو هدف گذاری هامون دقت داشته باشیم که با روحیات ما متناسب باشه .

موتور متحرک ما به سمت هدفامون
دوستی تعریف میکرد که هیچوقت نمیتونست صبح ها برای ورزش از خواب بلند شه اما همین آدم برای جور کردن شهریه دانشگاه صبح زود به بازار تره بار میرفت و سخت کار میکرد و به کاری سخت تر تن داده بود . به نظر شما علت چی میتونه باشه ؟ چه جوری این اتفاق پیش میاد ؟انگیزه
اول باید هدف هایی که برای خودمون انتخاب میکنیم متناسب با روحیاتمون باشه و همچنین معیار هوشمندی های هدف رو دارند یا خیر . باز هم اگه محرکی به نام انگیزه در کار نباشه قدمی برای رسیدن به اون هدف برنمیداریم . در نتیجه برای هر کدوم از اهدافمون نیاز به انگیزه داریم .
مثلا این دوستمون برای شهریه دانشگاه خودش رو مجبور کرده تا کار سخت انجام بده و صبحا زود از خواب بلند شه . یکی دیگه سخت ورزش میکنه برای اینکه سالم باشه تا از خانوادش نگهداری کنه . با این اوصاف خیلی از مشکلاتمون در ارتباط با رسیدن به اهدافمون برطرف میشه .

منبع : سایت مدیر ایران

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *



نام *




تمامی حقوق برای وبسایت هیوامگ محفوظ است.© 2019

چطور به موفقیت برسم
چطور به موفقیت برسم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *