چگونه از ازدواج نترسیم

 
helpkade
چگونه از ازدواج نترسیم
چگونه از ازدواج نترسیم

 

10 راه برای کنار آمدن با ترس از ازدواج

ازدواج و تشكیـل زندگی مشترك یكی از مسائلی است كه ممکن است برخی را به وحشـت بیندازد. با این وجود اگر بدانید ازدواج مستـلـزم چه مواردی بـوده و هـمـچنین انتظارات شخصی خودتان رانیز معین نمایید، می‌توانـیـد بـه راحـتــی به ترس از ازدواج غلبه كرده و با درك كامل تصمیم بگیرید كـه چه زمانی ازدواج کنید.چگونه از ازدواج نترسیم

 

مراحل:

1- ابتدا باید برای خودتان معین كنید كه دقیقاً از چه چیز می‌ترسید: بیشتر افراد از خود ازدواج نمی‌ترسند، بلكه از حواشی و احتمال وجود شكست در آن وحشت دارند. احساس می‌كنید كه چه تغییری ممكن است ایجاد شود؟ بدترین تصویر ذهنی كه شما را در مقابل ازدواج كردن خلع سلاح می‌كند، در ذهن خود مجسم كنید.

 

2- ترس‌هایتان را مخاطب قرار دهید: اگر والدینتان ازدواج ناموفقی را تجربه كرده اند و تنها به این دلیل كه آنها زندگی خوبی با هم نداشتند، شما نمی‌توانید نتیجه بگیرید كه در زندگی مشتركتان موفق نمی‌شوید. اگر احساس می‌كنید كه ممكن است در نهایت كارتان به جدایی ختم شود، لیستی از مواردی را كه می‌توانید انجام دهید تا نتیجه موفقیت آمیز گردد بر روی یك برگ كاغذ یادداشت نمایید. تمام صحنه‌هایی كه باعث ایجاد ترس در شما می‌شود را مجسم كنید و سپس به این مطلب فكر كنید كه برای بهبود اوضاع چه قدمی می‌توانید بردارید.

 

3- مشورت بخواهید: از هر كسی كه در زندگی مشترك خود موفق است بخواهید تا اسرار موفقیتش را با شما نیز در میان بگذارد. معمولاً آنها در حرف‌هایشان به این نكته هم اشاره می‌كنند: “همیشه سعی می‌كنیم از رفتار بد كوچك یكدیگر چشم پوشی كنیم” ، اما توجه داشته باشید كه نیازهایتان را پیش از هر چیز باید با شریك زندگیتان در میان بگذارید. از این طریق هم شریكتان متوجه نیازهای شما می‌شود و هم میتوانید در رابطه خود به موفقیت دست پیدا كنید.

 

4- تصمیم بگیرید كه آیا خودتان شخص مقابل را برای زندگی تا آخر عمر انتخاب می كنید و یا اینكه او فقط شما را انتخاب كرده و دیگران نیز شما را تشویق به انجام چنین كاری می‌نمایند؟ شاید شما به راستی از ازدواج ترس نداشته باشید بلكه از ازدواج با این شخص بخصوص می‌ترسید. یك نكته بدیع این است كه هیچ گاه به فكر كسی نباشید كه بتوانید با او زندگی كنید، بلكه دنبال كسی بگردید كه بدون او قادر به زنگی نباشید.

 

5- ببینید كه كدامیك از جنبه‌های ازدواج در نظر شما و در نظر طرف مقابل از اهمیت خاصی برخوردار است: ممكن است كه شما با قبول تعهد نسبت به یكدیگر وارد رابطه شوید و رابطه‌تان بدون اینكه هیچ گونه ازدواج رسمی در آن به وقوع پیوسته باشد، همچنان ادامه پیدا كند. دقت كنید كه در صورت رسمی شدن رابطه، شما و همچنین شریك زندگی و افراد دیگر خانواده چه تغییراتی را از خود نشان خواهند داد. اگر در مورد این مطلب كه وجود ازدواج و یا عدم آن چه مسائلی را برای شما ایجاد میكند، صادق باشید بهتر می‌توانید معنا و مفهوم ازدواج را درك كرده و ببیند كه با شرایط فعلی شما و فرد مورد نظرتان همخوانی دارد و یا خیر.

 

6- هیچ لزومی ندارد كه هر ثانیه و هر روز از زندگی مشترك خود را در صلح و آرامش كامل سپری كنید: شما یك انسان كامل نیستید و شریكتان نیز چنین خصوصیتی ندارد. اگر منتظر ازدواج با كسی هستید كه هر روز در زندگی خود فقط رنگین كمان و طلوع خورشید را مشاهده كنید، آنگاه هیچ گاه نمی‌توانید ازدواج كنید چرا كه هیچ كس قادر به زندگی كردن با یك چنین خیالات خامی نیست. ازدواج موفق نیازمند تلاش سخت دو جانبه است و برای كامل كردن آن باید از زندگی خود برای آن مایه بگذارید. تعداد بسیار زیادی از افراد با امیدها و آرزوهای واهی ازدواج می‌كنند و زمانیكه مشاهده می‌كنند كه اوضاع كمی دشوار شده و بر وفق مرادشان نیست درخواست طلاق را پر كرده و مجدد در پی یافتن فرد جدیدی می‌افتند. خودتان را برای عبور از دست اندازهای خیابان آماده كنید تا زمان مواجهه با آنها شگفت زده و متعجب نشوید.

7- برای زندگی خود برنامه ریزی كنید: پیش از ازدواج بنشینید و تكلیف خودتان را با خودتان معلوم كنید. آیا بچه می‌خواهید؟ چند تا؟ چه كسی مسئول تامین مالی خانواده است؟ آیا هر دوی شما كار می‌كنید؟ چه مقدار پول برای دوران بازنشستگی پس انداز می‌كنید؟ كجا زندگی خواهید كرد؟ چه كسی مسئول چه كاری است؟ اگر آقا هنوز با دوستانش بیرون می‌رود، آیا خانم هم می‌تواند چنین كاری را انجام دهد؟

 

شاید مطرح كردن این سۆالات قدری مشكل باشد، اما این امر چیزی از اهمیت قضیه را كم نمی‌كند، و شما موظفید كه آنها را با كسی كه قصد دارید تا آخر عمر با او زندگی كنید در میان بگذارید. اگر در حال حاظر حلقه ازدواج را به دست كرده اید، دیگر نیازی نیست كه شرایط را برای خودتان سخت تر كنید. در این شرایط باید مواقع بروز درگیری را پیش بینی كرده و از بروز آن جلوگیری کنید.

 

اگر شما رابطه سالمی داشته باشید مرحله پرسش و پاسخ شما را بیش از پیش به یكدیگر نزدیك می‌سازد. نكات سه دلیل عمده طلاق را پول، روابط جنسی و فرزندان تشكیل می‌دهند. پیش از مواجهه با این مشكلات ببینید كه آیا به اندازه كافی پیرامون این مطالب با فرد مقابل مشتركاتی دارید یا خیر. اگر بتوانید بر سر این مسائل با شریك زندگی خود به توافق برسید آن وقت حل مشكلات بعدی چندان دشوار نخواهد بود.

 

8- در گفتگوهای صمیمی از او بخواهید كه پیرامون انتظارات، عقاید، باورها، زمانبدی و… برای شما بیشتر توضیح بدهد. هر چه بیشتر یكدیگر رابشناسید و مسائل مبهم كمتری در میان باشد، درصد موفقیت رابطه افزایش پیدا می‌كند. مخالفت در هر رابطه ای كاملاً طبیعی است.

 

این امر یكی از ملزومات هر رابطه سالمی است و هر دو طرف می‌توانند چیزهای بسیار زیادی را از آن یاد بگیرند. تا آنجایی كه می‌توانید به حرف‌های طرف مقابل به دقت گوش دهید و دیدگاههای شخصی آنها را نیز منظور كنید، همچنین در نهایت ادب و احترام نقطه نظر‌های شخصی خودتان را نیز به او انتقال دهید. دقت داشته باشید كه تمام ازدواج‌ها موفق نیستند. نمی توان اظهار كرد كه انتخاب تمام افراد صحیح است، اما به هر حال باز هم باید انتخاب كرد.

 

9- در نظر داشته باشید كه اگر ترس از ازدواج به شما اجازه نمی‌دهد كه فرد دیگری وارد زندگیتان شود، این احتمال وجود دارد كه تا آخر عمر خود مجرد باقی بمانید. البته این امر بد نیست؛ چیزی كه اهمیت دارد این است كه خودتان ترجیح می‌دهید چگونه زندگی كنید. سعی كنید حتماً پیش از تشكیل زندگی مشترك برای مشاوره‌های پیش از ازدواج به یك مشاور مراجعه كنید. اطلاعات و گفتگوی رك و پوست كنده زیر نظر یك شخص سوم حرفه ای، می‌تواند به شما كمك كند كه تصمیم نهایی خود را در مورد ازدواج با اطمینان بیشتری اتخاذ نمایید.

 

10- در مورد قراردادهای پیش از ازدواج فكر كنید و پیرامون آنها با شریك خود گفتگو كنید. به تمام نقاط منحصر بفرد و فوق العاده ازدواج فكر كنید. به این مطلب فكر كنید كه می‌توانید با كسی كه دوستش دارید زندگی كنید. به آثار فعالیت‌های جنسی و تاثیر آنها برروی رفتار شما در مقابل ازدواج فكر كنید. اگر بدون ازدواج رابطه جنسی داشته باشید، با این كار تعهد موجود برای ازدواج در نظرتان كاسته می‌شود. این اصل كه رابطه جنسی در خارج از رابطه زناشویی وجود ندارد، به زوج‌ها كمك می‌كند كه نسبت به هم متعهد باقی مانده و احساس كنند كه برای یكدیگر بی همتا و منحصر بفرد هستند.

 

این امر به شما كمك می‌كند كه ارزش‌های موجود در رابطه را بهتر دریافت كنید و ترس‌های خارجی را به كمترین میزان خود كاهش دهید. توجه اگر به هیچ وجه قادر به غلبه بر ترس خود نسبت به ازدواج نیستید، باید این موضوع را با فرد مقابل در میان بگذارید. با این كار ممكن است خودتان را در معرض بر هم خوردن رابطه قرار دهید، اما اگر همین حالا رابطه شما بهم بخورد، خیلی بهتر از این است كه رابطه‌تان بعدها كه ازدواج كردید به هم بخورد… هر كاری كه می‌كنید، هیچ گاه زمانیكه احساس می‌كنید از روی اجبار به سمت ازدواج سوق داده شده اید و یا خودتان نمیخواهید این كار را انجام دهید، وارد زندگی مشترك نشوید. این امر صرفاً باعث ایجاد بدبختی برای هر دوی شما می‌شود. 

منبع:پایگاه فرهنگی هنری تکناز

دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج


با هواپیما هم میشه ارزون سفر کرد!

تهیه اینترنتی بلیط اتوبوسVIPبه قیمت ارزان


مرکز تخصصی استعدادیابی و آموزش کودکان


دنبال بهترین روانشناس تهران میگردی؟

چگونه از ازدواج نترسیم


قیمت امروز بلیط اتوبوس به هرکجای ایران

هرآنچه ازعملهای زیبایی زنان میخواهیدبدانید

اینجا یکی از هتلهای کیشه! همین حالارزروکن

رزروبلیط وهتل درسراسرایران بابیشترین تخفیف


ماشین لباسشویی با آبکشی شرعی


درخواست وکیل طلاق و مشاوره تلفنی رایگان


مشاوره و مراقبت‌های قبل از بارداری

چنین کیکی روفقط تواین یخچال میتونی جابدی

انواع گن وفرم دهنده بدن اورجینال و باکیفیت


طلاق توافقی و هرآنچه لازم است بدانید

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

ازدواج و شروع یک زندگی زناشویی مشترک یکی از تصمیمات مهم زندگی هر فرد مجردی می باشد داشتن اضطراب و ترس از این اتفاق سرنوشت ساز امری کاملاً طبیعی محسوب می شود ، اکثر افراد از حواشی و احتمال شکست ازدواج بیشتر از خود ازدواج وحشت دارند و ترس از این دارند که آینده شان را تباه کند. ما در بخش خانواده پلاس نمناک به بررسی عوامل و راهکارهای معضل بزرگ ترس از ازدواج که سایه سنگینی بر زندگی جوانان انداخته است پرداخته ایم.

خیلی از افراد شاهد جدایی یا طلاق عاطفی اطرافیان خود بوده و هستند و این اتفاق باعث شده است که آنها دور ازدواج را به خاطر ترس های بی مورد و غیر واقعی از این منظر که مبادا به روز آنها بیفتند، خط بزنند. غافل از اینکه این راهش نیست و بایستی چاره ای بیاندیشند.

اگر این ترس در شما وجود دارد پیشنهاد ما به شما این است که با نگاه متفاوت تری به قضایا نگاه کنید و کافیست انتخابی عاقلانه و مدبرانه داشته باشید و از تجربه ها و شنیدن شکست دوستانتان در حد معقولانه و منطقی درس بگیرید و از آن به عنوان یک تجربه استفاده کنید نه اینکه آن را مانعی برای تصمیمات بزرگ زندگیتان قرار دهید. بهترین کار این است که قبل از هر چیزی اقدام به فراگیری مهارت های همسرداری کرده و فنون مدیریت بحران و حل مسئله را در زندگی خود دخیل نمایید.

چگونه از ازدواج نترسیم

فرد مجرد گاهی احساس می کند که قادر به کنار آمدن با خود و انجام وظایف مرتبط به خودش نیست، چه برسد که بخواهد کسی دیگر را رتق و فتق کند یا در قبالش صبوری و از خودگذشتگی به خرج دهد و آرزوهایش را محقق کند. ختم کلام اینکه از متعهد شدن نسبت به همسر واهمه دارد.

مهم ترین راه این است که در انتظار زمان خاصی یا مناسب معجزه ای ننشینید و تلاشتان این باشد که قبل از هر کسی اول به خود متعهد باشید و اقدامی برای پذیرش مسئولیت کارهای خود بکنید، توانایی هایتان را بشناسید و سپس به کشف نقاط ضعف خود بپردازید.

در اکثر موارد خانواده ها مدام دختران دم بخت خود را با دختر های دیگر فامیل مقایسه کرده و وارد رقابت با آنها می کنند بنابراین در چنین شرایطی دختران به خاطر داشتن دیدگاهی متفاوت با خانواده شان درباره ازدواج و معیارهای آن عقب نشینی کرده و ترس از ازدواج در وجودشان حاکم می شود و نمی توانند به خواستگار های خود جواب بدهند.

هرچند امکان دارد مرد رویاهای شما با مردی که خانواده برایتان در نظر گرفته است تفاوت زیادی داشته باشد ولی هرگز به فرد مورد تایید خانواده خود که فقط انتخاب آنهاست بله نگویید چراکه این شمایید که قرار است با او زندگی کنید نه خانواده تان. برای اینکه بتوانید با این مشکل مقابله کنید سعی کنید انتخابی آگاهانه داشته باشید و جای هیچ شک و شبهه ای را برای خانواده خود باقی نگذارید و چنانچه مخالفتی داشتید با دلیل و برهان و منطق آن را بررسی کنید و در صورت اینکه با پافشاری و سخت گیری مواجه شدید بدون اینکه تنشی به خود وارد کنید با جملات منطقی از انتخاب خود دفاع کنید حتی می توانید از یک فرد بالغ و عاقل نیز در این خصوص کمک بگیرید.

بعضی از افراد به بقدری غرق مناسبات شغلی خود هستند که قادر به مدیریت افکار خود در زندگیشان نیستند و تا این حد فکر می کنند که هیچ چیزی در دنیا به اندازه پیشرفت کاریشان آنها را راضی نگه نمی دارد و به قدری دچار این تفکرات هستند که حتی تصمیم به تغییر آن افکار در سرشان نمی گیرند. باید بدانید این افراد کم نیستند و اگر نگاهی به اطرافتان بیاندازید می بینید که تعداد بیشماری از آنها نزدیکتان هستند. آن دسته از افرادی که در چهارمین و پنجمین دهه زندگی خود تنها با پرونده های کاری خود زندگی می کنند حکایت از همان افراد عشق کار دارند به نظرتان این افراد رضایت کافی از زندگی خود دارند؟ 

چنانچه شما نیز عشق کار دارید فکر نکنید که قرار است یک شبه خانه نشین شوید. بنابراین باید به دنبال مردی باشید که بتواند محدودیت های شما را بپذیرد ، او باید آشنایی کامل با نوع کار و شرایط حاضر در زندگی شما داشته باشد تا بتواند مشکلات احتمالی در زندگی اش با شما را تا حدودی مدیریت کند.

اگر نمی خواهید در وسط راه هم خود و هم فرد مورد علاقه تان را ناامید کنید پس تلاشتان این باشد که تصویر دقیق شرایط اهداف خود را به خواستگارتان نشان دهید و قبل از هر کاری ببینید که تا چه حد با اهداف شما همسو است و چه قدر می توانید محدودیت های یکدیگر را بپذیرید اما این تمام ماجرا نیست ، چراکه باید این پذیرش را نیز داشته باشید که شما بدون هیچ تغییری نمی توانید پیش بروید و ممکن است پس از ازدواج شرایط کاری کاملا متفاوتی نسبت دوران مجردی داشته باشید بنابراین هرگز نمی توانید جان و دل خود را به پای پرونده های کاریتان بگذارید. 

اکثر افراد در دوران مجردی معیار های بسیار سفت و سختی دارند چرا که بی گدار به آب زدن در کارشان نیست و ترس از این دارند که مورد تمسخر اطرافیان خود واقع شوند.از این رو همیشه در جستجوی گلی بی خار هستند که از نگاه دیگران بسیار برتر و بهتر است غافل از اینکه این خصلت انتخاب را برایشان سخت می کند. 

در اینکه نباید به هر کسی بله بگویید شکی نیست ولی بایستی بدانید که همسر شما هم همچون خود شما خصایصی مثبت و منفی دارد. پس سعی کنید با خودتان و معیارهایتان آشنا شوید، و در گام بعدی تمام ملاک هایی که تا به این حال باعث تنهایی شما شده است را از خاطر خود بگذرانید و بعد لیستی از معیار انتخابتان تهیه کرده و اقدام به پاکسازی آنهایی که می توان از آن ها چشم پوشی کرد بکنید. حالا وقت آن رسیده است که خواستگار خود را با معیار و ملاک های جدیدی بررسی نمایید و چنانچه 50% شرایط باب میل شما را داشت پیشنهاد ما این است که بیشتر در موردش فکر کنید.

 

در بین جوانان مجرد دیده شده است که با وجود اینکه خوشبختی شان را با شخصی که خواستگارشان است در آینده تصور می کنند اما باز هم به خاطر این که گزینه های بهتری را در آینده از دست ندهند پاسخشان به خواستگار فعلی خود منفی است غافل از اینکه با این تفکرات می توانند زمینه بروز وسواس فکری را در خود تقویت کنند فراموش نکنید که در هر حوزه ای امکان دارد انتخاب بهتری حاضر باشد. 

به جای داشتن چنین افکاری بهترین کار این است که نیازهای خود را شناخته و اطلاعات مفیدی درباره جنسیت روانی خود و جنس مخالف به دست بیاورید. زمانی که پس از کسب شناخت کافی اقدام به انتخاب کردن بکنید و گزینه حاضر را برای ازدواج با خود مناسب دیدید دیگر جای هیچ نگرانی و تشویش نیست بنابراین به هیچ عنوان عجول نباشید و با شناخت و درایت کامل سعی کنید گام به گام پیش بروید. مهمتر از همه مسئولیت تمامی تصمیمات و رفتارهای خود را بر عهده بگیرید و سعی نکنید با یک بام دو هوا بودن شک و شبهه ای در خود ایجاد کنید.

همه افراد به یک صورت به شکست عاطفی واکنش نشان نمی دهند بعضی از آنها در مدت کم خودشان را پیدا می کنند و بعضی دیگر به هیچ عنوان فراموش نمیکنند. آنها برچسبی منفی روی عشق چسبانده و تصمیمی جدی می گیرند تا دیگر هیچ وقت دچار نشوند. آیا شما هم از آن دسته افراد هستید؟ 

اگر شش ماه از زمان جداییتان میگذرد و تا حدودی هیجان های منفی خود را فروکش کرده اید با کمک یک مشاور نقش خودتان را در بحران هایی که برایتان به وجود آمده بود را کشف کنید. چرا که ممکن است انتخاب نامناسب از طرف شما بوده است بنابراین پیشنهاد ما به شما این است که قانون همه یا هیچ را به کار نبرید و تجربه های تلخ تان را به موقعیت های دیگرتان تعمیم ندهید لذت عاشقی را در کنار کسی که به شما آرامش می دهد از خود نگیرید.

اکثر افراد مجرد بر این باورند که اگر ازدواج کنند آرامش و آسایش خانه پدری را از دست خواهند داد ، هیچ دوست ندارند که خیلی زود درگیر مسئولیت های ازدواج و زندگی مشترک شوند و انواع و اقسام نگرانی ها را تجربه کنند. چاره کار برای اینگونه افراد چیست؟ 

باید قبول کنید که لذت بردن از دوران مجردی فقط یک طرز تفکر از طرف شماست چرا که امکان دارد شما بعد از چند سال در آرزوی زندگی متاهلی باشید ولی خیلی دیر شده باشد، بدانید که خیلی از افراد دیدگاه شما را داشتند اما متاسفانه پس از گذشت مدتی پشیمان شدند. بنابراین پیشنهاد ما به شما این است که سرو سامانی به سبک زندگی غیر معقول و آزادانه خود بدهید و اندکی به محدودیت های خود بیافزایید چراکه شرط اول در یک ازدواج ایجاد محدودیت منطقی است.حتما متعهد بودن و وظیفه شناس بودن را با تمرین و ممارست در خود تقویت کنید.

 

همه افراد به طور طبیعی در مراحلی از زندگیشان
به جایی می‌رسند که نیاز به تشکیل زندگی مشترک را احساس و آمادگی این کار را پیدا
می‌کنند، ولی عواملی موجب می‌شود که با وجود نیاز و آمادگیشان، دچار شک، ترس و
دودلی شده و از ازدواج اجتناب می‌کنند یا در مراحل بعد، از ازدواج پشیمان می‌شوند.

 

دکتر محمد کاظم عاطف وحید – روان شناس، عضو هیئت علمی انستیتو روان پزشکی
تهران – در پاسخ به سوال یکی از مخاطبان که با این دغدغه روبرو است پاسخ می‌دهد.

چگونه از ازدواج نترسیم

می‌خواهم ازدواج کنم ولی از این کار می‌ترسم، چون بیشتر زوج‌ها باهم مشکل دارند. چرا بیشتر زوج‌ها بعد از ازدواج احساس پشیمانی می‌کنند، ولی قبل از ازدواج به قول خودشان برای همدیگر
می‌میرند؟

    پاسخ:

 ازدواج، پیوندی مقدس است که دو نفر
با هم تصمیم می‌گیرند زندگی مشترکی را بر اساس علاقه، احترام متقابل و عشق تشکیل دهند و در شادی‌ها و بدبختی‌ها شریک همدیگر شوند. به همین
دلیل هم دو طرف تلاش می‌کنند که کانون گرمی ایجاد کنند که در آن، احساس امنیت و
آرامش داشته باشند و بتوانند بچه های خوبی نیز تربیت کنند. اما برای انجام این
کار، هر دو طرف باید به سطحی از بلوغ فکری، جسمی و عاطفی رسیده باشند و توانایی مواجهه
با مسائل گوناگون زندگی را کسب کرده باشند، در غیر این صورت در شروع و تداوم زندگی
مشترک مشکل خواهند داشت. 

بر این اساس، همه افراد به طور
طبیعی در مراحلی از زندگی‌شان به جایی می‌رسند که نیاز به تشکیل زندگی مشترک را
احساس و آمادگی این کار را پیدا می‌کنند، ولی عواملی موجب می‌شود که با وجود نیاز
و آمادگی شان، دچار شک، ترس و دودلی می‌شوند و از ازدواج اجتناب می‌کنند یا در
مراحل بعد، از ازدواج پشیمان می‌شوند که چرا ازدواج کرده اند. در حقیقت کسانی که
پیش از ازدواج، علاقه بسیار زیادی به یکدیگر دارند و نمی‌توانند دوری هم را تحمل
کنند، اما پس از ازدواج با مشکل روبه رو می‌شوند و نمی‌توانند یکدیگر را برای چند
ساعت تحمل کنند، مصداقی است برای این مسئله که تنها عشق برای ازدواج کافی نیست؛
چرا که چنین افرادی به جای دیدن واقعیات، یعنی تلخی ها و شیرینی‌های زندگی در کنار
هم، در رویاها و تخیلات شان زندگی کرده‌اند. به هر حال ریشه این مسئله را که عده‌ای از دختران یا پسران از ازدواج
می‌ترسند، باید در سه عامل جست و جو کرد؛ عوامل خانوادگی، عوامل فردی و شخصیتی و عوامل اجتماعی.  پایه‌های زندگی آینده انسان‌ها در خانواده، کودکی و تجربیات سال‌های نخستین زندگی شکل می‌گیرد و بسیاری از کسانی که با ترس از ازدواج روبه‌رو
هستند، خاطرات خوشی از آن سال‌ها ندارند، چون به طور مداوم شاهد درگیری،
ناراحتی و اختلافات والدین‌شان بوده اند و فکر می‌کنند ازدواج یعنی فقط زجر و دعوا
و لحظات خوشی در یک زندگی مشترک وجود ندارد. 

ما در بسیاری از موارد از مراجعان می‌شنویم که در دوره کودکی با ترس و نگرانی از خواب بیدار می‌شدند یا در هنگام بازگشت
از مدرسه مدام به این فکر بوده‌اند که وقتی برگردند، آیا پدر و مادرشان در کنار هم
هستند یا نه، به خصوص که والدین مدام به آنها گفته‌اند ما به خاطر بچه‌ها زندگی را
ادامه دادند و اگر بچه ها نبودند، از یکدیگر جدا می‌شدند. به همین دلیل هم حس می‌کنند ازدواج یعنی گیر افتادن و زندانی شدن. به همین ترتیب وقتی این افراد بزرگ‌تر
و وارد جامعه می‌شوند، اختلافات خانوادگی و طلاق‌های بیشتری را هم می‌بینند و
تفکرات منفی‌شان در خصوص ازدواج بیشتر می‌شود و به این نتیجه می‌رسند که باید از
ازدواج کردن اجتناب کنند. 

در خصوص عوامل فردی نیز باید گفت
که ازدواج، نیاز به استقلال ذهنی، عاطفی، فردی و اقتصادی دارد. اگر افراد
نتوانند از نظر عاطفی از خانواده‌شان فاصله بگیرند و این وابستگی را کم کنند،
طبیعی است که در برخورد با ازدواج دچار مشکل می‌شوند و به این دلیل از ازدواج می‌ترسند. تعهد، یکی دیگر از پیش زمینه های لازم برای این کار است و افراد برای تعهد
داشتن باید از خودگذشتگی داشته باشند تا از فرد سوم حمایت و مراقبت کنند، کسانی که
می خواهند ازدواج کنند، این را می‌دانند یا باید بدانند که برای نگهداری زندگی
مشترک، باید از بسیاری از خواسته‌های فردی‌شان صرف نظر کنند و دست از یک سونگری
بردارند و خودشان را در اختیار زندگی مشترک قرار دهند؛ به این ترتیب وقتی دو نفر از دو خانواده، فرهنگ و تربیت
متفاوت خانوادگی با یکدیگر ازدواج می‌کنند، باید بهای بیشتری به وجوه اشتراک‌شان
دهند تا تفاوت هایشان، بنابراین به طور طبیعی مرد یا زنی که فکر می‌کند طرف مقابلش
باید با شرایط او کنار بیاید و انتظار دارد که خودش در هیچ موردی کوتاه نیاید، از
ازدواج وحشت دارد؛ چون زندگی مشترک یعنی افراد حاضرند برای زندگی با همدیگر از
خواسته‌های شخصی‌شان عبور کنند و چیزهای جدیدی به دست بیاورند و زندگی مشترک را
مهم‌تر می‌دانند؛ زندگی‌ای که قرار است در آن، نیازهای هر دو طرف برآورده شود. عامل دیگری که در مسائل فردی و شخصیتی موجب ترس آدم‌ها از ازدواج می‌شود، اعتماد به نفس پایین است. بسیاری از افرادی که از ازدواج می‌ترسند، حس می‌کنند نمی‌توانند با کس دیگری ارتباطی مناسب و بر مبنای عشق و احترام برقرار کنند،
بنابراین ترجیح می دهند وارد هیچ رابطه‌ای نشوند.

کمبود یا نبود اعتماد به نفس گاهی موجب می‌شود که افراد به طور مداوم فکر کنند از سوی همسر
آینده شان طرد خواهند شد و به دلیل ترس از طرد شدن، تصمیم می‌گیرند ریسک ازدواج را
نپذیرند تا بعدها طرد هم نشوند. البته در بسیاری از موارد، چنین ترس‌هایی ریشه در
تجربیات و مسائل خانوادگی نیز دارد؛ به این معنا که وقتی یک نفر شاهد خیانت یکی از
والدین خود بوده و توسط آنها ترک شده، مدام این ترس را با خود به همراه دارد که
کسانی که موجب به وجود آمدن و زندگی او شده‌اند، او را ترک کرده‌اند، بنابراین
همسر او که غریبه است نیز او را طرد خواهد کرد.

گاهی احساس بی ارزشی یا کم ارزشی
نیز به ترس از ازدواج این افراد کمک می‌کند، طوری که آنها مدام این جمله را تکرار
می‌کنند که اگر فلانی بفهمد که من واقعا چه کسی هستم، مرا ترک می‌کند. بنابراین
فرد برای عدم آسیب پذیری دوباره سعی می‌کند اصلاً وارد رابطه جدیدی نشود.

 مسئله بعدی، تصور غلط بعضی از افراد درباره خصوصیات فیزیکی‌شان است.
بسیاری از کسانی که از ازدواج می‌ترسند، تصور تحریف شده ای از بدن شان دارند و
مثلاً فکر می‌کنند هیکل یا قد مناسبی ندارند یا اینکه از روابط جنسی، ترس و تصورات
غلط دارند و همین مسائل به ظاهر بی اهمیت موجب دوری آنان از ازدواج می‌شود. گاهی
خیلی از کسانی که از ازدواج می‌ترسند، نگران این هستند که خودمختاری یا کنترل
زندگی شان را از دست بدهند، چون این افراد از نظر شخصیتی کسانی هستند که همیشه
کنترل کننده اند و می‌ترسند که با ازدواج مجبور باشند کنترل زندگی را به دست کس
دیگری بدهند، چون در زندگی مشترک، کنترل ها نسبی می‌شود و افراد باید بدانند که با
ازدواج گاهی باید کنترل زندگی را به فرد مقابل دهند و گاهی هم خودشان کنترل را به
دست بگیرند تا یک زندگی به تعادل برسد ولی وقتی کسی با تصور اشتباه خودمختاری
ازدواج می‌کند، با مشکل و اختلاف روبه رو می‌شود. 

همچنین افرادی که شخصیت وابسته
دارند، معمولا به دلیل ترس از دست دادن وابستگی ترجیح می‌دهند هیچ وقت ازدواج
نکنند، در حالی که هر تصمیمی که ما در زندگی می‌گیریم با ریسک همراه است و کسانی
که ریسک پذیر نیستند، ازدواج نمی‌کنند چون وقتی به این مسئله فکر می‌کنند، بدترین
شرایط را تصور می‌کنند. دسته‌ی سوم مسائلی که به ترس از ازدواج
منجر می‌شود، عوامل اجتماعی است که موضوعات گوناگونی را در برمی‌گیرد. اما مهم‌ترین مسئله درخصوص عوامل اجتماعی، مسائل اقتصادی است چون جوانان این را حس می‌کنند
که وضعیت مالی تأثیر بسیار زیادی در یک ازدواج دارد، اما عدم اطمینان به آینده، بی
ثباتی شغلی و دیگر شرایط نامناسب اجتماعی موجب ترس افراد از ازدواج می‌شود، به
خصوص که می دانند دیر یا زود، مسئولیت مالی و تربیتی یک بچه را هم قبول کنند و به
این ترتیب این ترس تقویت می‌شود.

***​​

اما راهکاری که این افراد باید به
کار گیرند تا بر این ترس ها فائق بیایند، این است که در گام نخست، با این ترس
مواجه شوند و سعی کنند بفهمند که ریشه‌ی ترس‌هایشان در کجاست. بسیاری از این ترس‌ها برای سال‌های متمادی در ذهن افراد ریشه دوانده، بزرگ شده و به شکل مانع شدید و
غیرقابل نفوذی جلوه می‌کند، در حالی که به همان ترتیب که مشکلات و پیشینه‌های
خانوادگی، تجربیات تلخ و شخصیت ضعیف افراد حقیقت دارد، به همان اندازه هم راه حل و
راهکار پیش پای آنهاست و اگر بخواهند می‌توانند بر این ترس‌ها و مشکلات غلبه کنند.
کافی است پس از ریشه یابی و مواجهه با ترس‌ها، این مشکلات را با افراد معتمد و
کسانی که می توانند به آنها کمک کنند، در میان بگذارند.

روان شناسان بالینی و کسانی که در
امر زوج درمانی و خانواده درمانی تبحر دارند، با شیوه‌های درستی می‌توانند این
افراد را راهنمایی کنند و به آنها بگویند که چه میزان از ترس آنها واقعی است و چه
میزان به دلیل تحریف‌های فکری است. 

نکته‌ی سوم آنکه افرادی که می‌خواهند
ازدواج کنند، باید این را بپذیرند که نمی‌توانند همیشه همه چیز را کنترل کنند و
امکان ندارد که همه مسائل ایده آل باشد و به دلخواه ما پیش برود و این بدان معنا
نیست که افراد نمی‌توانند در ازدواج احساس خوشبختی کنند.

نکته‌ی پایانی آنکه تمام کسانی که
تجربیات تلخی از دوران کودکی دارند، باید بدانند که به تفاوت‌ها توجه کنند و این
مسئله را در نظر داشته باشند که قادرند به شیوه‌ای غیر از آنچه والدین‌شان زندگی
کرده‌اند، زندگی کنند و یک برنامه‌ریزی، تفکر و گفت وگو با همسر آینده می‌تواند
بسیاری از ترس‌ها و دودلی‌های آنها را از بین ببرد.

                               منبع:سپیده
دانایی /بخش همسان گزینی تبیان

 

ایسنا/قم یک روانشناس بالینی گفت: ترس شدید، مدام و غیرمنطقی از ازدواج همراه با دشواری در حفظ روابط عاطفی به نام گاموفوبیا شناخته می‌شود، ترسی که حتی در صورت دوست داشتن طرف مقابل هم، مانند مرگ ترسناک است.

فریده عزیزی، روانشناس بالینی در رابطه با اختلال ترس از ازدواج در گفت وگو با ایسنا عنوان کرد: ترس شدید، مدام و غیرمنطقی از ازدواج همراه با دشواری در حفظ روابط عاطفی به نام گاموفوبیا شناخته می شود که با ترس ازعاشق شدن متفاوت است؛ برای این افراد ازدواج، تاهل ومتعهد شدن حتی در صورت دوست داشتن طرف مقابل هم، مانند مرگ ترسناک است.
وی ادامه داد: فرد مبتلا به گاما فوبیا حتی زمانیکه با یک نفر در ارتباط عاطفی بوده و او را دوست دارد، به محض مطرح شدن ازدواج عصبی و پرخاشگر شده و می خواهد هرچه سریع تر بحث ازدواج را تمام کند و حتی برخی دیگر ممکن است با مطرح شدن ایده ازدواج و تعهد رابطه عاطفی خود را نیز قطع کنند.
عزیزی درخصوص نشانه های جسمی و عاطفی گاموفوبیا اظهار کرد: این افراد هنگام مواجهه با ازدواج دچار اضطراب، وحشت، افکار منفی احساس از دست دادن کنترل، عصبی شدن و…می شوند و گاهی علائم جسمی مانند تهوع، لرزه غیر ارادی، گریه کردن، درد قفسه سینه، تنگی نفس و…نیز ممکن است هنگام مطرح شدن ازدواج به انها دست بدهد.
وی با تاکید براینکه این افراد حتی به قیمت از دست رفتن روابط شان نیز از ازدواج فرار می کنند، تصریح کرد: گاموفوبیایی ها روابط عاطفی آتشین اما کوتاه مدت برقرار می‌کنند و به محض جدی شدن روابط عاطفی از شریک عاطفی خود فاصله می‌گیرند و حتی ممکن است روابط عاطفی خود را به مسخره ترین حالت پایان دهند.
این روان درمانگر با بیان اینکه این افراد ممکن است به دنبال کسانی بروند که غیر قابل دسترسی اند، اظهار کرد: آنها برای ارتباط با افرادی که امکان ازدواج با آنها غیرممکن و دشوار است مشتاق هستند و ممکن است در روابط مطلوب‌شان نیز احساس خطر کنند و با عناوینی مانند “من به درد تو نمی خورم” و.. به رابطه پایان دهند.
عزیزی در رابطه با علت ترس از ازدواج اظهار کرد: بزرگ شدن در محیط خانوادگی تنش زا همراه با رویدادهای ناخوشایند بین والدین می‌تواند در کودکی این باور را شکل دهد که اساسا ازدواج آسیب زا بوده و نباید به سراغ آن رفت و هر چه این تجربه های ناخوشایند، آزارها، محدودیت ها و کشمکش ها و… بیشتر تکرار شود ارتباط بین ازدواج و آسیب درذهن کودک مستحکم تر می شود و به مرور زمان فرد ازدواج را هم‌پای درد و اسیب می پندارد و از آن می ترسد.
وی با بیان اینکه افسردگی، عدم اعتماد به نفس، ترس از شکست، عزت نفس و خودباوری ضعیف، اضطراب، عدم اعتماد به نفس جنسی، تردید درباره جذابیت خود و… را هم می تواند از دلایلی دانست که فرد ضمن تمایل به ازدواج از آن نیز بترسد، افزود: گاهی فرد درمحیط خانوادگی سالمی رشد کرده اما در مرحله ای از زندگی با شنیدن تجربه های ناخوشایند دیگران، فرد بیشتر ازدواج ناموفق را می‌بیند و باوری منفی محکم‌تری از ازدواج در او ایجاد می‌شود.
این روانشناس بالینی دل بستگی نا ایمن را از دیگر دلایل دانست و گفت: کودکی که از محبت مادری(والد) بی نصیب می ماند و دلبستگی نا ایمن در او شکل می گیرد و این کودک می‌آموزد که به دیگران دلبسته نشود زیرا دلبستگی را ناایمن و بی پاسخ می پندارد، چنین فردی دربزرگسالی ممکن است از دلبستگی‌های طولانی مدت و ازدواج فرار کند.
وی با اشاره بر اینکه برخی از افراد به دلیل ترس از مسئولیت، تعهد و محدودیت دچار گامافوبیا می‌شوند، خاطرنشان کرد: این افراد تصور می کنند ازدواج یعنی از بین رفتن  حریم شخصی، به اشتراک گذاشتن تمام متعلقات شخصی، اجتماعی حقوقی و مالی، از بین رفتن آزادی‌های شخصی و.. است، حال به این ها صدها مسئولیت دیگر را اضافه کنید تا میزان وحشت این افراد را درک کنید.
وی ترس از دست دادن دوستان، انتظار برای موردها بهتر، ترس از تجربه تلخ، ترس از طلاق، داشتن زمینه‌ی اسیب روانی، ترس از بازماندن از اهداف و… را از دلایل دیگر برشمرد و عنوان کرد: خانواده برای برخی افراد درونگرای اجتنابی که برای خود، خلوتی داشته‌اند مانند کابوس است.چگونه گامافوبیا را کنترل و درمان کنیم؟
وی در رابطه با راه های مقابله با ترس از ازدواج اظهار کرد: آموختن متعهد بودن، تغییر نگرش به ازدواج، معین کردن معیارهای ازدواج، شناخت نقاط قوت و ضعف، پیداکردن نقش خود در بحران های گذشته و… از راه های مقابله با ترس از ازدواج است، همچنین اگر افراد در گذشته رابطه تلخی داشته اند و بیش از شش ماه از این جدایی گذشته و هیجان های منفی تان تا حدودی فروکش کرده، می‌توانند با مشاوره و روانکاوی ارتباط قبلی، به موفقیت برسند.
وی با بیان اینکه افراد باید به خود یادآوری کنند که قرار نیست مشکلات دیگران برای آنها هم تکرار شود، تصریح کرد: باید حقایق زندگی را درک کرد، زندگی هیچ شخصی در هیچ جایی از دنیا کامل نیست؛ زیرا هیچ انسانی بی عیب نیست و در زندگی متاهلی ممکن است مشکلاتی به وجود بیاید که تنها در صورت پیاده کردن مهارت های حل مسئله، قابل کنترل است.
وی توصیه کرد: در دوران اندوه و سختی فکر کنید که آیا توانایی شما برای غلبه بر لحظات دشواربا فرد مورد علاقه تان بیشتر خواهد شد یا خیر؟ سعی کنید با فرد مورد علاقه تان رابطه ایجاد کنید؛ زیرا به شما کمک می کند استرس، احساسات، خشم و نگرانی را مدیریت کنید. همچنین بیاموزید چگونه با افراد با وجود مشکلات و دلخوری‌ها دوستانه صحبت کنید، صحبتی که نشانی از خشم و ضعف در آن نباشد.
این روان‌درمانگربا بیان اینکه اگر انسان ها صحبت بدون جهت گیری را یاد بگیرند بسیاری از مشکلات شان حل خواه شد، اظهار کرد: به جای فکر کردن و ترسیدن به چیزهایی که از دست می دهید به چیزهایی که در یک ارتباط عاشقانه و صادقانه مثل اعتماد، صمیمیت، نزدیکی و… بدست می آورید، فکر کنید.ترس از ازدواج بحرانی برای جامعه
عزیزی بیان کرد: اگرچه تشکیل خانواده را باید عملی ارادی دانست که به خواست فرد، تمایلات ودیدگاه های فردی مربوط است؛ اما زندگی اجتماعی انسان و روابط پیچیده او با محیط اجتماع، ازدواج و فرایند آن را تحت تاثیر روابط دوسویه با متغیرهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، جمعیتی و حتی سیاسی قرار می دهد.
وی با تاکید براینکه عدم ازدواج به موقع و مناسب جوانان، نهاد خانواده را به سستی می‌کشاند و سبب انواع بحران ها ومفاسد اخلاقی و اجتماعی می‌شود، عنوان کرد: لازم است توجه و رسیدگی به  ازدواج جوانان در راس برنامه ریزی‌های فرهنگی و اقتصادی جامعه قرار بگیرد و رسانه های گروهی در اطلاع رسانی و تبیین معیارهای مناسب ازدواج نقش مهمی دارند.
وی ادامه داد: از نظر اقتصادی نیز بالا بودن مهریه، هزینه های سنگین مربوط به جهیزیه و جشن ازدواج اشکال دیگری است که دایره همسرگزینی را تنگ کرده و نگرش مثبت جوانان را به ازدواج کاهش داده است. موانع اقتصادی مانند نحوه امرار معاش، گذران زندگی و داشتن مسکن برای آغاز زندگی مهم است ولی این عوامل باعث ایجاد موانعی دیگر برای ازدواج شده است.
این روانشناس بالینی با تاکید براینکه کاهش ازدواج، جامعه را با فروپاشی خانوادگی و.. و در نهایت نوگرایی افراطی روبه رو خواهد کرد، بیان کرد: ترس از آینده، هراس از پیری، تنهایی و مرگ، احساس نامیدی، نهادینه شدن چهار پدیده رقیب تشکیل خانواده(ازدواج سفید، روسپیگری و فحشا، ازدواج خیلی زود( یک ساعته) و روابط آزاد جنسی) کاهش نرخ باروری، باروری سخت و… از دیگر پیامدهای این مشکل اجتماعی است.

انتهای پیام

ترس از دخول ، یکی از انواع اختلالات جنسی در میان زنان است که انقباض غیر طبیعی ثلث خارجی مهبل مانع از نزدیکی می‌شود. از آنجایی که اکثر دختران در برقراری رابطه جنسی دچار استرس، فشار و هیجانات منفی می‌شوند، مردان باید قبل از رابطه جنسی  برای کاهش این استرس و فشار روانی همسرشان، از نظر عاطفی زمان و وقت لازم را بگذارند. در غیر این صورت هیچ یک از طرفین در زمان برقراری رابطه جنسی احساس رضایت نخواهند داشت. بسیاری از دختران جوان بعد از ازدواج به دلیل وجود یک ترس ناخود آگاه از رابطه جنسی و از دست دادن بکارتشان دچار ترس از دخول می‌شوند. یکی از پیامد‌های مهم این استرس و اضطراب، منقبض شدن شدید مجرای تناسلی است که برقراری رابطه جنسی و دخول را سخت و حتی غیر ممکن می‌‌کند. مشاوره جنسی می‌تواند در این زمینه موثر باشد.

از جمله مهمترین دلایل موجود برای ترس از دخول در زنان  می‌توان به موارد زیر اشاره داشت:

به طور کلی احساس درد دخول در زنان می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد. که در ادامه مهمترین دلایل احساس درد در هنگام نزدیکی را بیان کرده‌ایم:

1. احساس درد در هنگام نزدیکی در بسیاری از موارد ذاتی است و ریشه عصبی دارد. بسیاری از زنان به دلایل مشکلات روحی و روانی که دارند در زمان برقراری رابطه جنسی دچار احساس ترس می‌شوند که برای درمان آن حتما باید از مشاوره جنسی استفاده نمایند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه درد دخول کلیک کنید.

2. احساس درد در هنگام نزدیکی ریشه در تجربه‌های جنسی ناکافی در افراد دارد. در شرایطی که زوجین در این زمینه آموزش ندیده باشند برقراری رابطه جنسی نه تنها برایشان ایده آل نیست بلکه می‌تواند دردناک نیز باشد. متاسفانه بسیاری از زوجین استفاده از تکنیک‌های جنسی را نادیده می‌گیرند.چگونه از ازدواج نترسیم

3. دلیل احساس درد در هنگام برقراری رابطه جنسی در بعضی از مواقع ناشی از عفونت‌های دستگاه تناسلی زنان می‌باشد. کسانی که با چنین مشکلی مواجه هستند حتما باید به متخصصین زنان و زایمان مراجعه کرده و از درمان و مصرف دارو بدون تجویز جدا خودداری کنند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه انواع اختلالات جنسی کلیک کنید.

بسیاری از کژکاری‌های جنسی از استرس و عدم آمادگی روانی ناشی می‌شود. برقراری رابطه زناشویی برای اولین بار برای زوجین می‌تواند بسیار استرس زا باشد. به ویژه زمانی که زوجین به خصوص زنان آگاهی چندانی از چگونگی برقراری این رابطه نداشته باشند. تجربه اول در رابطه جنسی، روی استقبال زوجین برای برقراری روابط جنسی بعدی و زندگی جنسی رضایت بخش آنان نقش بسزایی دارد. در صورتی که تجربه جنسی اول ناموفق و استرس زا باشد می‌تواند تا سال‌های سال باعث نارضایتی جنسی و ترس از دخول شود. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه کژکاری‌های جنسی کلیک کنید.

زمانی که زوجین تمایل به برقراری رابطه جنسی دارند باید تلاش کنند تا شرایطی آرام و مناسب را برای برقراری رابطه جنسی فراهم کنند. به هیچ وجه نباید یکی از زوجین، طرف دیگر را به برقراری رابطه جنسی برخلاف میلش مجبور کند. چرا که چنین رفتار‌هایی سبب سردی زوجین و ایجاد استرس در برقراری رابطه‌های جنسی بعدی می‌شود. زوجین باید در تلاش برای حمایت عاطفی و لذت بردن یکدیگر از روابط جنسی‌شان باشند.

فوبیای جنسی یا ترس از برقراری رابطه جنسی در افراد یک حالت روانی است که در این حالت زنان و مردان از برقراری رابطه جنسی و مقاربت‌های جنسی ترس دارند. گاهی اوقات این ترس و فوبیا در افراد به حدی شدید است که احتمال دارد زوجین تا سال‌ها بعد از ازدواج هنوز هم رابطه جنسی و زناشویی برقرار نکرده باشند. مبتلا شدن افراد به خصوص زنان به فوبیای نزدیکی و دخول، معمولا ریشه در خاطرات و تجربیات تلخ آنان در گذشته دارند، مانند شنیدن خاطرات تلخ دیگران از رابطه جنسی، دیدن روابط زناشویی ناسالم والدین، افسردگی، کودک آزاری جنسی (در گذشته مورد تجاوز جنسی قرار گرفتن) و ازدواج‌های اجباری سبب به تعویق انداختن رابطه زناشویی و ترس از دخول می‌شود. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه کودک آزاری جنسی کلیک کنید.

سبک زندگی‌های امروزی سبب شده تا افراد بیشتر متحمل فشار و استرس ناشی از مسائل کاری و خانوادگی یا مبتلا شدن به بیماری‌های مختلف ازجمله فشار خون، مشکلات روحی و گوارشی شوند. همین امر سبب خستگی، نداشتن تناسب اندام، ترس از ناتوانی‌های جنسی، دردناک بودن رابطه، هراس از بارداری و ترس از اولین رابطه‌های جنسی در اوایل ازدواج می‌شود. همین فشار‌ها و مشغله‌های کاری و خانوادگی می‌تواند شور و اشتیاق افراد را برای برقراری رابطه جنسی خاموش کند. ولی سرد مزاجی مردان و زنان در دوران بارداری و بعد از بچه دار شدن و در دوران سالمندی شایع‌تر می‌باشد.

بهبود مشکلات جنسی زنان، نیازمند بردباری و همکاری شریک جنسی آنان دارد. پس هنگام برقراری رابطه جنسی مرحله برانگیختگی و تحریک را فراموش نکنید و دخول را پس از پیش‌نوازی کافی انجام دهید. برای برقرای رابطه جنسی به زور متوسل نشوید و تمایل همسرتان را در نظر بگیرید. مراجعه به مشاوره جنسی تخصصی کمک می‌کند تا با آگاهی از تکنیک‌های اصولی برای تحریک زنان و آشنایی بیشتر با آناتومی بدن آنان بتوانید معاشقه بهتری انجام دهید. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مشکلات جنسی زنان کلیک کنید.

آمیزش درمانی، یکی از راه‌هایی است که در درمان ترس از دخول استفاده می‌شود. در واقع طی جلسات مشاوره روانشناسی، اطلاعاتی جامع در مورد آناتومی دستگاه تناسلی و اتفاقاتی که در مراحل چرخه پاسخ جنسی و نزدیکی اتفاق می‌افتد در اختیار زوجین قرار می‌گیرد. آگاهی از مسائل جنسی به نوبه خود باعث کاهش ترس از دخول می‌شود. درمانگر همچنین تکنیک‌های آرام سازی پیش رونده را به شما آموزش می‌دهد تا بتوانید به تدریج عضلات کف لگن را شل و منقبض کنید و با ایجاد فضای روحی مناسب به تدریج برای رابطه جنسی و دخول آماده شوید.

تمرین‌های آرام سازی، شیوه‌های صحیح تنفس و ماساژ جنسی روش‌های مناسبی برای تنش زدایی بدن هستند. استفاده از دیلاتور‌های واژن روش دیگری است که برای درمان ترس از دخول به کار می‌رود. روش کار به این صورت است که سر مخروطی شکل دیلاتور را داخل واژن می‌کنید و به تدریج عضله‌های واژن منعطف‌تر می‌شوند. حتی می‌توانید از شوهر خود بخواهید که دیلاتور را وارد واژن کند تا در نهایت برای نزدیکی و رابطه جنسی آماده شوید.  

کمک گرفتن از روانشناس برای درمان مشکلات جنسی همچون ترس از دخول بسیار ضروری است. اما بسیاری از افراد در هنگام صحبت در مورد مشکلات و روابط جنسی خود معذب می‌شوند و نمی‌توانند درمان را به خوبی ادامه دهند. مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی این امکان را برای شما مهیا کرده تا در هر کجا که هستید به صورت تلفنی با مشاوران تماس بگیرید و همان مشاوره حضوری با کیفیت را از طریق تلفن دریافت نمایید. متخصصان و روانشناسان حامی هنر زندگی در خدمت شما هستند تا در این زمینه یاری‌تان کنند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مشاوره جنسی کلیک کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه ترس از دخول می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق شماره 02122018502 و یا از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

چگونه از ازدواج نترسیم
چگونه از ازدواج نترسیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *