چگونه با افسردگی بعد از طلاق کنار بیاییم

 
helpkade
چگونه با افسردگی بعد از طلاق کنار بیاییم
چگونه با افسردگی بعد از طلاق کنار بیاییم

جدایی یا طلاق می تواند یکی از پر استرس ترین و عاطفی ترین تجربیات زندگی باشد. دلیل جدایی چیست – و چه بخواهید و چه نه – جدایی یک رابطه ای است که می تواند کل دنیا را وارونه کند و تمام انواع احساسات دردناک و ناراحت کننده را تحریک کند. و همچنین غصه از دست دادن رابطه تان، ممکن است احساس سردرگمی، انزوا و ترس از آینده داشته باشید اما همانطور که در این بخش از نمناک توضیح خواهیم داد کارهای زیادی هست که می توانید انجام دهید تا با درد آن مقابله کنید، این زمان دشوار را طی کنید و با یک حس امید و خوش بینی جدید حرکت کنید.

حتی زمانی که یک رابطه خوب نیست، طلاق یا جدایی می تواند بسیار دردناک باشد، زیرا نمایانگر زیان است، نه تنها در رابطه بلکه همچنین برای رویاها و تعهداتی که به اشتراک گذاشته بودید. روابط رمانتیک از هیجان و امیدهای آینده شروع می شود. وقتی یک رابطه شکست می خورد، ما ناامیدی عمیق، استرس و اندوه را تجربه می کنیم ؛ جدایی یا طلاق شما را به قلمرویی ناشناخته می برد.

همه چیز خراب می شود:کارهای روتین و مسئولیت های شما، خانه، روابط شما با خانواده و دوستان، و حتی هویتتان. جدایی نیز عدم قطعیت را در مورد آینده به ارمغان می آورد.

کس دیگری را پیدا خواهید کرد؟ آیا شما تنها خواهید ماند؟ این افکار ناشناخته اغلب به نظر بدتر از بودن در یک رابطه ناخوشایند به نظر می رسند. این درد، اختلال و عدم اطمینان به این معنی است که بهبودی از جدایی یا طلاق می تواند مشکل باشد و زمان ببرد. با این حال، مهم است که به خودتان یادآوری کنید که می توانید با این تجربه دشوار کنار بیایید و زندگی خود را به عنوان یک فرد قوی تر و عاقل تر درست کنید.چگونه با افسردگی بعد از طلاق کنار بیاییم

بدانید که داشتن احساسات متفاوت خوب است. طبیعی است که احساس ناراحتی، عصبانیت، خستگی، ناامیدی، و سردرگمی داشته باشید – و این احساسات می تواند شدید باشد. همچنین ممکن است نگران آینده باشید. این واکنش ها را قبول کنید چون این واکنش ها در طول زمان کم می شوند. حتی اگر رابطه ناسالم بود، جرات وارد شدن به ناشناخته ها ترسناک است اما اگر به هر حال در مرحله بعد از طلاق هستید برای کنار آمدن با مشکلات روانی این مرحله سخت ادامه این بخش از نمناک را بخوانید.

به خودتان استراحت بدهید:

به خودتان اجازه دهید که احساس کنید و کم تر از حالت عادی کار کنید. ممکن است ن توانید به اندازه کافی برای شغل حود مفید باشید و یا به دیگران توجه کنید. هیچ کس سوپرمن نیست؛ التیام، تجدید قوا و تجدید قوا زمان می برد.

تنها نباشید:

سهیم کردن احساسات با دوستان و خانواده می تواند به شما در تمام کردن این دوره کمک کند. در نظر بگیرید که به یک گروه پشتیبان که در آن می توانید با افرادی با شرایط مشابه صحبت کنید، ملحق شوید. تنها و ایزوله ماندن می تواند سطح استرستان را بالا ببرید، تمرکزتان را کاهش دهید، و همچنین به کار، روابطتان با بقیه و سلامت کلیتان صدمه بزند.

به خودتان اجازه دهید که برای جدایی تان غصه بخورید:

غصه یک واکنش طبیعی برای از دست دادن است و جدایی یا طلاق یک رابطه عاشقانه شامل تلفات چند گانه است.از دست دادن همکاری و تجربه های مشترک (که ممکن است به طور مداوم لذت بخش باشد)

فقدان پشتیبانی، مالی، عقلانی، اجتماعی و یا عاطفی:

فقدان امید، طرح ها، و رویاها (که حتی می تواند دردناک تر از ضررهای عملی باشد)

به خودتان اجازه دهید احساس کنید که درد این زیان ها ممکن است ترسناک باشد:

ممکن است بترسید که احساسات شما بیش از حد قوی باشد، و یا اینکه شما برای همیشه در یک مکان تاریک گرفتار خواهید شد. فقط به خاطر داشته باشید که غصه خوردن برای فرآیند التیام ضروری است.درد اندوه دقیقاً همان چیزی است که به شما کمک می کند رابطه قدیمی را رها کنید و حرکت کنید و مهم نیست که چقدر غم و اندوه دارید، این تا ابد دوام نمی آورد.

با احساسات خود مبارزه نکنید – این طبیعی است که فراز و نشیب های بسیاری داشته باشید و احساسات متضاد بسیاری از جمله عصبانیت، خشم، ناراحتی، آسودگی، آسودگی، ترس و سردرگمی داشته باشید. شناسایی و تصدیق این احساسات مهم است. در حالی که این احساسات اغلب دردناک خواهد بود، تلاش برای سرکوب یا نادیده گرفتن آن ها تنها روند غم و اندوه را طولانی تر می کند.

در مورد این که چه احساسی دارید صحبت کنید :

حتی اگر برای شما مشکل است که در مورد احساسات خود با دیگران صحبت کنید، یافتن راهی برای انجام این کار در زمان غصه خوردن بسیار مهم است. دانستن اینکه دیگران از احساسات شما آگاه هستند باعث می شود که شما تنها با درد خود احساس تنهایی نکنید و به شما کمک می کند بهبود یابید.

به یاد داشته باشید که حرکت به سمت هدف نهایی است :

بیان احساسات شما را به طریقی آزاد خواهد کرد، اما مهم است که به احساسات منفی تکیه نکنید و یا وضعیت را زیاد تحلیل نکنید. گیر کردن در احساسات مضر مثل سرزنش، عصبانیت و خشم شما را از انرژی هاب ارزشمند محروم می کند و از بهبود و حرکت به جلو جلوگیری می کند.

به خودتان یادآوری کنید که هنوز هم آینده را دارید:

زمانی که به فرد دیگری متعهد می شوید, امیدهای بسیاری برای یک زندگی با هم ایجاد می کنید. بعد از شکست, رها کردن این آرزوها دشوار است. همانطور که شما از دست دادن آینده ای که زمانی پیش بینی می کردید برایتان آزرده می شوید, به این واقعیت تشویق شوید که امیدهای جدید و رویاها در نهایت جایگزین آشنایان قدیمی شما خواهند شد.

تفاوت بین یک واکنش طبیعی به جدایی و افسردگی :

ناراحتی بعد از یک شکست می تواند فلج کننده باشد, اما پس از مدتی, ناراحتی شروع به بلند شدن می کند. روز به روز و کم کم شروع به حرکت می کنید. اما اگر حرکت رو به جلویی در خود احساس نکنید, ممکن است از افسردگی رنج ببرید.

اگر خواستید بیرون بروید تا کمکتان کند:

اگر ارتباط دیگران کار نکرد, دیدن مشاور یا پیوستن به یک گروه حمایتی را در نظر بگیرید. مهم ترین چیز این است که حداقل یک مکان دارید که احساس راحتی می کنید.

پشتیبانی از طرف دیگران:

حمایت از طرف دیگران برای درمان پس از جدایی یا طلاق حیاتی است. ممکن است احساس تنهایی بکنید, اما ایزوله کردن خودتان تنها این زمان را سخت تر می کند. سعی نکنید این کار را بکنید.

وقت خود را صرف افرادی کنید که از شما حمایت می کنند, ارزش دارند و به شما نیرو می دهند:

همانطور که فکر می کنید چه کسی را انتخاب می کنید، عاقلانه انتخاب کنید. به سمت افرادی بروید که مثبت هستند و واقعاً به شما گوش می دهند. مهم است که بدون نگرانی از داوری, مورد انتقاد قرار بگیرید, یا به آن ها بگویید که چه کار کنید.

با دوستان و اعضای خانواده خود رو در رو ارتباط برقرار کنید:

افرادی که دچار جدایی یا طلاق دردناک شده اند می توانند بسیار مفید باشند. آن ها می دانند که چه شکلی است و می توانند به شما اطمینان دهند که امید برای بهبود و روابط جدید وجود دارد. تماس رو در رو مکرر یک راه عالی برای تسکین تنش یک فروپاشی و بازیابی تعادل در زندگی است.

ایجاد دوستی جدید:

چگونه با افسردگی بعد از طلاق کنار بیاییم

اگر احساس می کنید به یک گروه شبکه یا کلوپ علاقه ویژه بپیوندید, یک کلاس بگیرید, در فعالیت های اجتماعی شرکت کنید, یا در مدرسه, محل عبادت یا سایر سازمان های اجتماعی داوطلب شوید.

مراقب خودتان بعد از جدایی باشید:

طلاق یک رویداد بسیار پر استرس و متغیر است. وقتی این را تجربه می کنید و با تغییرات بزرگ زندگی سر و کار دارید, اهمیت بیشتری دارید. فشار و ناراحتی از فروپاشی یک اتفاق بزرگ می تواند شما را از نظر روانی و جسمی آسیب پذیر کند.

با خودتان طوری رفتار می کنید که انگار سرما خوردید:

استراحت کافی داشته باشید, منابع دیگر استرس را در زندگی خود به حداقل برسانید و در صورت امکان کار خود را کاهش دهید. یاد گرفتن مراقبت از خودتان می تواند یکی از ارزشمندترین درس های پس از شکست باشد.

هر روز برای پرورش خودتان وقت بگذارید:

به خودتان کمک کنید با زمانبندی روزانه برای فعالیت هایی که آرامش پیدا می کنید تا درمان شوید. زمانی را با دوستان خوبتان سپری کنید, به دنبال پیاده روی در طبیعت باشید, به موسیقی گوش دهید, از حمام داغ لذت ببرید, ماساژ بگیرید, به کلاس یوگا بروید, یا مزه یک فنجان قهوه گرم را بچشید.

به آنچه که در هر لحظه نیاز دارید توجه کنید و برای بیان نیازهای خود صحبت کنید:

احترام به چیزی که به نظر شما درست است، بهتر است, اگرچه ممکن است با آنچه قبلاً و یا دیگران می خواهند متفاوت باشد. بدون احساس گناه و ترس، نه بگویید.

کارهای روتین خود را انجام دهید:

جدایی روابط می تواند باعث ایجاد اختلال در زندگی, تقویت استرس, عدم قطعیت و هرج و مرج شود. بازگشت به یک روتین روزمره می تواند حس آسودگی و آرامش را ایجاد کند.

مرخصی بگیرید:

سعی کنید در چند ماه اول پس از جدایی یا طلاق, مانند شروع کار یا نقل مکان به یک شهر جدید, تصمیمات مهمی نگیرید. اگر می توانید صبر کنید تا زمانی که احساس بد کمتری داشته باشید تا بتوانید تصمیم گیری کنید.

از استفاده از دارو، مواد مخدر و یا مواد غذایی برای مقابله با آن اجتناب کنید:

زمانی که در وسط فروپاشی هستید، ممکن است وسوسه شوید هر کاری انجام دهید تا احساس خود از درد و تنهایی را تسکین دهید. اما استفاده از داروها و یا مواد غذایی به عنوان یک فرار، در طولانی مدت مضر و مخرب است. پیدا کردن راه های سالم مقابله با احساسات دردآور ضروری است ، یک جعبه ابزار اطلاعاتی عاطفی آزاد می تواند به آن کمک کند.

کاوش کردن علایق جدید :

جدایی یا طلاق هم شروع و هم پایان است. این فرصت را داشته باشید که علایق و فعالیت های جدیدی را کشف کنید. در پی سرگرمی، فعالیت های جدید به شما فرصتی می دهد تا از زندگی در اینجا لذت ببرید – و حالا، به جای اینکه در گذشته زندگی کنید.

انتخاب گزینه های سالم:

خوب بخورید، خوب بخوابید و ورزش کنید. زمانی که از استرس طلاق یا جدایی رنج می برید، عادت های سالم به راحتی کنار راه می افتند. شما ممکن است در تمام یا پر خوری کنید غذاهای مورد علاقه خود را نخورید. ممکن است ورزش کردن سخت تر باشد چون فشار اضافه شده در منزل و خواب ممکن است دست نیافتنی باشد. اما تمام کاری که شما برای حرکت به سمت جلو در یک روش مثبت انجام می دهید، انتخاب زندگی سالم است. ببینید:تغذیه سالم، نحوه خواب بهتر، و چگونه ورزش کردن را شروع کنید و به آن بچسبید.

یاد گرفتن درس های مهم از جدایی یا طلاق:

وقتی از یک فروپاشی دردناک عبور می کنید، دیدن آن دشوار است، اما در زمان بحران احساسی، فرصت هایی برای رشد و یادگیری وجود دارد. شما ممکن است چیزی جز خلا و ناراحتی در زندگی خود احساس نکنید، اما این به این معنا نیست که مسائل هرگز تغییر نخواهند کرد. سعی کنید این دوره را در زندگی خود برای کاشتن دانه ها برای رشدی جدید در نظر بگیرید. شما می توانید از این تجربه که خود را بهتر بشناسید و احساس قوی تر و عاقل تری کنید، استفاده کنید.

برای قبول کامل یک جدایی و حرکت، باید بدانید چه اتفاقی افتاده و بخشی که بازی کردید را تایید کنید. هر چه بیشتر درک کنید که انتخاب هایی که بر روی این رابطه دارید، بهتر است از اشتباه ات خود یاد بگیرید – و از تکرار آن ها در آینده اجتناب کنید.

سوالاتی از خودتان بپرسید:

برگردید و به تصویر بزرگ نگاه کنید. چطور به مشکلات این رابطه کمک کردید؟

آیا می خواهید همان اشتباهات را تکرار کرده یا فرد اشتباهی را در رابطه پس از جدایی انتخاب کنید؟

در مورد نحوه واکنشتان به استرس و مقابله با چالش ها و اتفاقات فکر کنید. آیا می توانید به روش سازنده تری عمل کنید؟

این مساله را در نظر بگیرید که آیا شما دیگران را به روشی که هستند، قبول نمی کنید، نه روشی که آن ها می توانند.

احساسات منفی خود را به عنوان نقطه شروع برای تغییر بررسی کنید. آیا کنترل احساسات خود را در دست دارید و یا احساساتتان کنترل شما را برعهده دارند؟

در طی این بخش از روند درمان باید با خودتان صادق باشید. سعی کنید در مورد اینکه چه کسی مقصر است فکر نکنید و یا خود را به خاطر اشتباه ات خود مقصر ندانید. وقتی به رابطه خود نگاه می کنید، یک فرصت برای یادگیری بیشتر در مورد خودتان، نحوه ارتباط شما با دیگران و مشکلاتی که باید روی آن کار کنید را دارید. اگر شما می توانید به طور عینی انتخاب ها و رفتار خود را بررسی کنید، دلایل انتخاب شریک سابق تان را می توانید ببینید که اشتباه کرده اید و دفعه بعد انتخاب های بهتری خواهید کرد.

 

استرس بعد از طلاق می‌تواند زندگی فرد را زیر و رو کند. احساس فقدان ناشی از جدایی همراه با ناامیدی و استرس می‌تواند روی زندگی فرد اثر گذاشته و حتی منجر به افسردگی شود. در این مقاله راهکارهایی را برای کنار آمدن با استرس پس از جدایی پیشنهاد می‎دهیم.

فهرست مطالب

طلاق و جدایی یکی از پر استرس‌ترین تجربه‌های زندگی افراد است. فرقی ندارد دلیل طلاق چیست؛ جدایی و قطع رابطه می‌تواند زندگی فرد را زیر و رو کرده و باعث بروز عواطف و احساسات دردناک مختلفی شود.

حتی وقتی یک رابطه دیگر چندان خوب به نظر نمی‌رسد جدایی سخت و دردناک است. چرا که احساس فقدان رابطه، رویاها و تعهدات مشترک را ایجاد می‌کند. هر رابطه عاطفی با شور و هیجان و امید به آینده آغاز می‌شود. وقتی رابطه شکست می‌خورد احساس ناامیدی، استرس و اندوه زیادی تجربه می‌شود.چگونه با افسردگی بعد از طلاق کنار بیاییم

شکست عاطفی یا طلاق شما را به دنیایی پر از ابهام پرتاب می‌کند. دنیایی که در آن همه چیز به هم ریخته است: کارهای روزمره، مسئولیت‌ها، خانه، روابط دوستانه و خانوادگی و حتی هویت شما. آینده نامعلوم است و سوالات زیادی به وجود می‌آید: زندگی بدون شریک عاطفی چگونه خواهد بود؟ آیا فرد دیگری وارد زندگی‌تان خواهد شد؟ آیا قرار است همیشه تنها بمانید؟ این ابهامات حتی از بودن در یک رابطه بد هم سخت‌تر هستند.

درد، عدم قطعیت و آشفتگی باعث می‌شود بازگشت به زندگی عادی پیش از طلاق دشوار باشد. با این حال باید به خودتان یادآوری کنید که می‌توانید از این دوره گذر کنید و انگیزه خود را قوی‌تر از قبل به دست آورید.

مطالعه بیشتر: استرس چیست؟ | نشانه‌ها و تاثیر استرس بر سلامت جسم و روان

سوگ عکس‌العملی طبیعی به فقدان است و شکست عاطفی یا طلاق دربردارنده فقدان‌های متعدد است مثل:

اینکه درد ناشی از این فقدان‌ها را تجربه کنید شاید ترسناک به نظر برسد. ممکن است فکر کنید تحمل آن‌ها بسیار دشوار است یا برای همیشه در دنیایی پر از سیاهی باقی خواهید ماند. اما همیشه به خاطر داشته باشید سوگواری در روند بهبودی نقش بسیار مهمی دارد. درد ناشی از فقدان در واقع به شما کمک می‌کند تا رابطه قبلی را رها و از آن عبور کنید. در ضمن مهم نیست فقدان شما چقدر قوی باشد، به هر حال قرار نیست تا ابد باقی بماند.

‌برای کنار آمدن با مشکلات روحی بعد از طلاق موارد زیر را در نظر داشته باشید:

برای رفع دلتنگی بعد از طلاق کمک گرفتن از دیگران بسیار مهم است. بعد از جدایی، احساس تنهایی طبیعی است. اما انزوا و در خانه نشستن باعث می‌شود شرایط بدتر شود. بنابراین در این مسیر از دیگران کمک بگیرید.

طلاق یک اتفاق پر استرس در زندگی هر فرد است. حالا که تغییرات زیادی در زندگی‌تان در حال رخ دادن است خودمراقبتی بیش از پیش اهمیت می‌یابد. فشار روحی بعد از طلاق یا جدایی می‌تواند انسان را از نظر جسمی و روانی از پا درآورد.

با مشکلات روحی بعد از طلاق مثل بیماری آنفلوانزا برخورد کنید؛ استراحت زیاد، کاهش استرس و کم کردن حجم کار (در صورتی که ممکن باشد.) می‌تواند به شما کمک کند. یادگیری مهارت‌های خودمراقبتی یکی از باارزش‌ترین درس‌های بعد از جدایی است.

وقتی بتوانید احساسات ناشی از فقدان را در خود ببینید و از تجارب قبلی خود درس بگیرید، بهتر می‌توانید از خود مراقبت کنید و تصمیمات بهتری خواهید گرفت.

‌مطالعه بیشتر: چگونه استرس را از بین ببریم؟ | راهکارهای کنترل استرس

استرس پس از طلاق می‌تواند باعث کنار گذاشته شدن عادات سالم شود. ممکن است بعضی روزها هیچ غذایی نخورید یا به پرخوری و غذاهای ناسالم رو بیاورید. ورزش کردن سخت‌تر از قبل می‌شود چرا که فشار روانی زیادی را تحمل می‌کنید. همه کارهایی که برای گذر از این دوران انجام می‌دهید، در صورتی که همراه با عادات خوب جدید و با هدف درازمدت نباشد بی فایده خواهد بود.

جدایی تجربه دردناکی است. اما در بحران‌های عاطفی فرصت‌های زیادی برای آموختن و رشد وجود دارد. ممکن است در این دوره احساس پوچی و غم کنید اما این بدین معنا نیست که زندگی قرار است به همین شکل باقی بماند.

این دوران را بخشی از زندگی خود فرض کنید که در آن قرار است رشد کنید. بعد از گذر از این بحران، خود را بهتر می‌شناسید و قوی‌تر و باهوش‌تر خواهید بود.

برای اینکه راحت‌تر این تجربه را بپذیرید و از آن عبور کنید سعی کنید آنچه را که اتفاق افتاده است، درک کرده و نقش خود را در وقوع آن ها بشناسید. هرچه بیشتر تصمیمات خود را که در رابطه موثر بوده‌اند درک کنید، بهتر می‌توانید از اشتباهاتتان درس بگیرید و از تکرار آن‌ها در آینده جلوگیری کنید.

برای رزرو وقت مشاوره آنلاین یا حضوری از روانشناسان پزشک خوب روی دکمه زیر کلیک کنید:

اطلاعات نام، ایمیل و وبسایت را در مرورگر ذخیره کن.

ماموریت پزشک خوب آسان سازی دسترسی به اطلاعات و خدمات پزشکی و سلامت، و کمک به متخصصان سلامت برای فعالیت حرفه‌ای بهتر است. در پزشک خوب می‌توانید به صورت رایگان دکتر یا تخصص مورد نظر خود را جستجو کرده و پس از مشاهده اطلاعات تکمیلی و وقت‌های در دسترس، زمان مراجعه خود را به صورت آنلاین رزرو کنید. علاوه بر آن پزشکان، روانشناسان، و دندانپزشکان یا سایر متخصصان حوزه سلامت می‌توانند ضمن معرفی کامل خود در فضای اینترنت به روشی بسیار مفید و کارآمد، اطلاعات و زمان حضور مراجعین خود را به صورت آنلاین مدیریت نمایید.

تمامی حقوق برای وبسایت پزشک خوب محفوظ است و انتشار مطالب آن با ذکر منبع بلامانع می‌باشد.

رواندرمانی

توانبخشی

مشاوره

زندگی بعد از طلاق، چالش ها و فراز و فرودهای بسیاری را برای فرد به وجود می آورد. حتی اگر پروسه طلاق برای شما آسان طی شده باشد و حتی از طلاق خود راضی هم باشید اما پس از طلاق مشاهده می کنید که احساسات متناقضی را تجربه خواهید کرد. لحظاتی را شاد و خرسندید و لحظاتی بعد دچار احساس یاس و افسردگی می شوید. به همین دلیل است که مشاوره بعد از طلاق، در مراکز روانشناسی یک مشاوره رایج به حساب می آید. در این مقاله از مرکز مشاوره روانشناسی ذهن آرا، راه هایی را برای کاهش احساسات متناقض بعد از طلاق و رسیدن به آرامش برای شما شرح داده ایم.چگونه با افسردگی بعد از طلاق کنار بیاییم

از همسر خود جدا شده اید و دچار ناامیدی و حالت های افسردگی شده اید. اما آیا می خواهید تا همیشه اینطور بمانید؟ مسلما هیچ کس نمی خواهد چنین وضعیتی تا ابد ادامه داشته باشد پس باید راهکارهای علمی و عملی را در این باره بیاموزید تا بتوانید با یک مشاوره بعد از طلاق درست، از این مسیر سخت با موفقیت عبور کنید.

مسلما در زندگی فرد پس از طلاق، تغییرات زیادی ایجاد می شود و این موضوع باعث به وجود آمدن احساسات گاها متناقضی در شخص می شود. برای این که بتوانید بعد از طلاق به آرامش برسید بهتر است که احساسات خود را بشناسید و به آن ها فرصت بروز بدهید. سرکوب کردن احساساتی که غالبا دردناک هستند کمکی به بازگشت شما به زندگی نمی کند.

در شرایطی که احساس غم، خشم یا اضطراب به سراغ شما می آید، بهتر است راهی پیدا کنید تا این احساسات را با کسی در میان بگذارید. آگاهی از این که دیگرانی هستند که به صحبت های شما گوش می دهند و مشکلات شما را درک می کنند کمک می کند تا اندکی از غم و اندوه شما کاسته شود. اگر صحبت کردن با دوستان و اطرافیان برای شما سخت است می توانید از مشاوره های بعد از طلاق ارائه شده در مراکز مشاوره و روانشناسی استفاده کنید.

برای خودتان هدفی از نظر رشد فردی و پیشرفت در زندگی مشخص کنید. فکر کردن به گذشته و مقایسه زندگی حال با زندگی قبل از طلاق کمکی به پیشرفت شما نخواهد کرد. بها دادن به احساسات منفی باعث می شود تا آن ها قدرت بگیرند و شما را از تلاش برای ساختن آینده منصرف کنند. پس یک هدف برای خودتان مشخص کنید و به سمت آن حرکت کنید.

همیشه یک زن و شوهر در زندگی مشترک برای آینده برنامه ریزی و رویا پردازی میکنند و پس از جدا شدن، این رویاها نزد افراد از دست رفته تلقی می شوند. پس از طلاق می توانید به خودتان دلگرمی بدهید که رویاها و امیدهای جدیدی هستند که در آینده جایگزین این رویاها خواهند شد.

باید متوجه باشید که در شرایط حساسی قرار دارید و هرکس دیگری هم به جای شما باشد غم و یاس شدیدی را تجربه خواهد کرد. اگرچه نشانه های احساسی شما با افسردگی شباهت دارد ولی باید بدانید که این ها یک واکنش طبیعی به طلاق هستند و به مرور زمان این احساسات منفی کمتر خواهند شد.

دوستان و نزدیکانی که مورد اعتماد شما هستند و تجربه مشابهی را داشته اند می توانند کمک موثری به شما کنند. آن ها می دانند که مراحلی که فرد بعد از طلاق طی می کند چه مراحلی هستند و چطور به مرور زمان و رفته رفته شرایط بهتر خواهد شد. پس با دوستانی که تجربه مشابه داشته اند ارتباط ترجیحا چهره به چهره برقرار کنید و از مشاوره بعد از طلاق آن ها استفاده کنید.

معمولا در مسیر طلاق، افراد دچار مشکلات عاطفی می شوید و حس می کنید که مهارت های اجتماعی و ارتباطی خود را از دست داده اید. همین موضوع باعث کاهش اعتماد به نفس خواهد شد و مشکلات دیگری را ایجاد خواهد کرد. پس بهتر است بعد از طلاق در محیط های اجتماعی مثل باشگاه ها یا کلاس ها شرکت کنید و با اشخاص جدید آشنا شوید.

پس از طلاق، بیماری های عاطفی و روحی به سراغ شخص می آید که باعث می شود زندگی او تحت تاثیر قرار بگیرد. شما باید با بیماری های عاطفی هم مانند بیماری های جسمی برخورد کنید و همانطور که در بیماری های جسمی از خودتان مراقبت می کنید، در این شرایط هم استراحت کنید، کار خود را کاهش دهید، عوامل ایجاد اضطراب را کم کنید و سعی کنید برای بهبود تلاش کنید.

همیشه و در هر شرایطی فرصت یادگیری و رشد شخصیت وجود دارد حتی در دوران سختی مثل دوران پس از طلاق. پس بهتر است از این فرصت هم استفاده کرده و این دوره را برای خلق زمینه های رشد و توسعه فردی غنیمت بشمارید. اگر بتوانید از این شرایط درس بگیرید و مشکلات و اشتباهات گذشته را اصلاح کنید می توانید پس از طلاق رشد کنید.

در جلسات مشاوره بعد از طلاق، افراد زیادی مراجعه می کنند که پس از پایان رابطه، دیگر توانایی بازگشت به آرامش و زندگی عادی را از دست داده اند و به دلیل وارد شدن آسیب های روحی بسیار زیاد، دیگر توانایی بازگشت به گذشته را در خود نمی بینند.

مشاوره بعد از طلاق برای چنین افرادی، به آن ها کمک می کند تا بتوانند مشکلات روحی ناشی از طلاق را کاهش داده و به آرامش و مسیر زندگی بازگردند. البته باید خود شخص راغب باشد تا بتواند از جلسات مشاوره بعد از طلاق بهترین نتیجه را گرفته و از این فرصت برای خودشناسی و پیشرفت استفاده کند.

تخصص روانشناسان و روانپزشکان: پزشکان مرکز روانپزشکی و روانشناسی ذهن آرا، هریک در زمینه بخصوصی تخصص و تجربه چندین ساله داشته و مشکلاتی مثل افسردگی، اختلال دوقطبی، مشکلات طلاق و دیگر مشکلات روانپزشکی و روانشناسی را درمان می کنند.

کارگروه های تخصصی: کلینیک روانشناسی و روانپزشکی ذهن آرا، به دلیل داشتن بیش از 30 درمانگر در حوزه های تخصصی متعدد برای موارد خاص، کارگروه های تخصصی تشکیل داده و با توجه به نیاز مراجع، اقدام درمانی متناسب تجویز می کند.

متدهای درمانی روز: کلینیک ذهن آرا، همیشه درمانگران خود را ملزم به مطالعه و بررسی آخرین دستاورد های علم روانشناسی و روانپزشکی می داند و همیشه تکنولوژی های روز در این حیطه را استفاده می کند.

مرکز روانشناسی و مرکز مشاوره ذهن آرا، تخصصی ترین کلینیک روانشناسی در تهران است که تشخیص و درمان اختلالات روانشناسی را در بالاترین سطح ممکن ارائه می دهد. وجه تمایز کلینیک روانشناسی ذهن آرا، تشخیص دقیق، رویکرد تخصصی و تجربه محور و درمان چندبعدی همراه با تکنولوژی روز دنیاست.

آدرس: خیابان شریعتی، بالاتر از دوراهی قلهک، بن بست صنایع، پلاک 3، مرکز روانشناسی ذهن آرا

شماره تماس رزرو وقت:

26709684 – 26421844

تماس در ایام تعطیل: ۰۹۳۳۰۷۹۵۰۴۰

ساعات کاری: ۹ صبح الی ۲۱

ایمیل: Info@zehnaraclinic.com

تشخیص و ارزیابی، استعدادیابی

مشاوره ازدواج، مشاوره خانواده

مشاوره شغلی، مشاوره تحصیلی

روانشناسی کودک، توانبخشی شناختی

رواندرمانی و روانکاوی، درمان وسواس

مشاوره طلاق و جدایی

شبکه های اجتماعی

 

معمولا طلاق، احساس خجالت، اعتماد به نفس پایین و کم دانستن ارزش خود  را به همراه خواهد داشت. شاید پس از طلاق ترس از تنهایی‌تان طبیعی باشد. ممکن است احساس تنهایی و انزوا داشته باشید و یا از افرادی که به شما پشت کرده‌اند متعجب شده‌اید. چنین مواردی طبیعی است؛ با اینحال لازم نیست به همین شکل باقی بماند. اعتماد به نفس و ارج نهادن به خود به داشتن هسته درونی قوی تر بستگی دارد. معمولا موفقیت‌های بیرونی می‌تواند یک هسته ضعیف را پوشش دهد ولی بدون داشتن یک منِ قوی درونی، شادی طولانی مدت و پایدار نخواهد بود. من درونی به دوست داشتن آنچه واقعا هستید، بستگی دارد.

 در واقع همه افرادی که طلاق را به عنوان آخرین گزینه انتخاب می‌کنند، به آینده‌ای بدون درگیری و مشکلات زندگی قبلی خود فکر می‌کنند. اما طلاق و جدایی، فرایندی بسیار سخت برای همه افراد، حتی قویترین آن‌هاست. پس از طلاق از همسر، ممکن است دچار سردرگمی، ناامیدی و افسردگی شده و پیدا کردن راه در زندگی بعد از طلاق برایتان دشوار باشد. در این شرایط شاید صحبت با کسی که بتوانید احساسات منفی خود را با او در میان بگذارید و به کمک او شرایط را مدیریت کنید، ایده خوبی باشد.

چگونه با افسردگی بعد از طلاق کنار بیاییم

فهرست مطالب

حتی اگر یک رابطه دیگر  مثل قبل خوب نباشد، طلاق می‌تواند بسیار دردناک باشد چرا که نماینده شکست، نه تنها در زندگی مشترک بلکه در رویاها و تعهداتی است که به آن فکر می‌کردید و پایبند بوده‌اید. روابط عاطفی با درجات بالایی از امید به آینده آغاز می‌شوند. وقتی یک رابطه شکست می‌خورد، ناامیدی، استرس و اندوه عمیقی را تجربه می‌نمایید. طلاق شما را به قلمروی نامعلومی خواهد کشاند. همه چیز مختل می‌شود : زندگی روزمره و مسئولیت هایتان، خانه‌تان، روابطتان با دوستان و خانواده و حتی عاداتتان. همچنین طلاق، عدم قطعیت از آینده را به همراه خواهد داشت. زندگی بدون همراه به چه شکل است؟ آیا می‌توانید فرد دیگری را پیدا کنید؟ آیا تنها خواهید ماند؟ این موارد نامعلوم معمولا از بودن در یک رابطه بد، بدتر به نظر می‌رسد.

این درد، اختلال و عدم قطعیت به معنای آنست که بهبود بعد از  طلاق، سخت خواهد بود و زمان بر است. با این حال مهم است که به خود بگویی که شما از این تجربیات سخت، سربلند عبور خواهید نمود و به عنوان فردی عاقل‌تر و قوی‌تر به زندگی ادامه خواهید داد.

بسیاری از کارشناسان معتقدند، افرادی که طلاق می‌گیرند وارد 5 مرحله از اندوه می‌شوند که بعد از فوت یکی از عزیزان نیز به همین شکل است. این مراحل عبارتند از :

انکار: انکار ممکن است زمانی که هنوز مزدوج هستید، آغاز شود. یک ساز و کار دفاعی برای کنار آمدن با درد (معمولا چون نمی‌توانید باور کنید در حال جدا شدن هستید) است.

خشم: داشتن احساس عصبانیت از حماقت خودتان یا از نپذیرفتن شما توسط همسرتان طبیعی است، اما عصبانیت کنترل نشده یک وضعیت بد را، بخصوص اگر کودکان نیز درگیر بحث باشند، بدتر می‌نماید. متاسفانه بسیاری از وکیلان از همین عصبانیت برای بسط و پیش بردن فرایند طلاق و کسب امتیاز در مباحثات استفاده می‌نمایند. در حالیکه طبیعی است که بخواهید همسرتان را تنبیه نمایید، نهایتا برخلاف آنچه که به شما کمک کند تا بتوانید به ادامه زندگی و ساخت دوباره آن بپردازید، نتیجه عکس خواهد داشت.

مذاکره و چانه زدن: این مرحله‌ای است که، سعی می‌کنید آنچه که رخ داده را اصلاح کنید و  بدون انجام اشتباهات گذشته، دوباره سعیتان را کنید. این مساله منطقی نیست و به ناچار محکوم به شکست است. جدا شدن، قله کوهی از مشکلات، نارضایتی‌ها و مسائلی است که از ماه‌های طولانی ساخته شده و احتمال حل فوری آنها زیاد نیست.

افسردگی: طبیعی است که بعد از طلاق  احساس تنهایی، غم و کنار کشیدن از زندگی روزمره را داشته باشید. وقتی که افسردگی، قابل توجه می‌شود و شروع به تاثیر بر فرزندانتان می‌کند باید به دنبال کمک بیرونی باشید.

پذیرش: آخرین مرحله ناراحتی، زمانی رخ می‌دهد که قبول می‌کنید ازدواجتان خاتمه یافته و رویاها و آرزوهایی که با همسر پیشینتان به اشتراک گذاشته بودید، تمام شده است. در حالیکه ممکن است گه‌گاهی باز هم احساس خشم، گناه یا افسردگی داشته باشید، اما شدت و تکرار این مسائل کمتر خواهد شد و این خود نشانه آنست که شما آماده برداشتن تکه‌های خرد شده‌تان و حرکت به سمت جلو هستید. همچنین نشانه‌ای از شناسایی نقاط قوتتان برای شروع راهی جدید به سوی خوشحالی است. به درجه ای از بی تفاوتی نسبت به همسر قبلی‌تان خواهید رسید.

داستان طلاق هر کسی متفاوت است. ممکن است سالها با کسی زندگی می‌کرده‌اید، شاید یک سال از زندگی مشترکتان می‌گذرد و به همین شکل. ممکن است فرزند داشته باشید یا نداشته باشید. ممکن است طلاق نظر شما بوده باشد و یا نظر شریکتان و یا شاید روی این مساله با هم به تفاهم رسیدید. ممکن است به آرامش رسیده باشید یا قلبتان شکسته باشد یا مقداری از هردو. اما به هر شکلی که به اینجا رسیده‌اید، سوال این است که از اینجا به کجا خواهید رفت؟، چگونه به شناخت از خود خواهید رسید؟، به عنوان یک فرد تنها چه می‌خواهید؟ شکل زندگی جدیدتان چطور است؟ و در مسیر جدید چطور ادامه خواهید داد؟ در اینجا هفت گام اولیه آورده شده است :

هیچ کس با این فکر که “من حتما یک روز جدا خواهم شد!” ازدواج نمی‌کند. حتی اگر در زمان جدا شدن، طلاق همان چیزی بود که می‌خواستید، باز هم طلاق نماینده شکست است. تجربه ازدواج و طلاقتان هر چه که باشد، احساسات ناراحت کننده‌ای وجود خواهد داشت. ممکن است از کارهایی که کرده‌اید یا نکرده‌اید پشیمان باشید و یا به این فکر کنید که اشتباهتان کجا بوده است. با این احساسات زندگی نکنید، ولی اتاقی برای آنها در نظر بگیرید. شکست، شکست است. فضایی خالی وجود داشت که چیزی آن را پر نموده، حال ممکن است آن چیز که این فضا را پر نموده، مطلوبتان نباشد.

بار سنگین رابطه قبلی‌تان را با خود وارد زندگی جدیدتان نکنید. راهی برای توقف  احساس نابودی ازدواجتان، پیدا کنید. این روش می‌تواند صحبت کردن راجع به احساساتتان با فردی دیگر یا متمرکز نمودن انرژی‌تان روی یک فعالیت سالم باشد که از آن لذت می‌برید. ریختن این احساسات به یک گوشه بسیار رایج است ولی باید روی آنها کار کنید یا آنها زندگی‌تان را آلوده خواهد نمود. اگر می‌بینید در مقابل درمان مقاومت می‌کنید، بهتر است در ذهن داشته باشید که درمان به معنای مشکل داشتن یا در بحران بودن نیست.

حقیقت اینست که بسیاری از افراد، پس از طلاق احساس نپذیرفتن خود را دارند. ممکن است فکر کنید مشکلی دارید که نتوانستید رابطه را به سرانجام برسانید. برای اینکه بعد از طلاق طندگی شاد و آرامی داشته باشید باید روی کسب اعتماد بنفس و ایمان آوردن به خودتان و ارزش خودتان کار کنید. این نیز مساله ای است که می‌توانید در درمان به آن برسید.

بخصوص اگر مدت زمانی از ازدواجتان می‌گذرد، ممکن است چیزهایی زیادی را که به عنوان یک فرد تنها از آن لذت می‌بردید را به این دلیل که مناسب زندگی “زن و شوهری” نبود، کنار گذاشته باشید. ممکن است شما از بیرون رفتن لذت می‌بردید، ولی همسرتان بیشتر از در خانه ماندن خوشش می‌آمد. ممکن است شما همیشه از رفتن به تئاتر لذت می‌بردید ولی شوهرتان از آن متنفر بود. فعالیت‌ها و لذات پیش از ازدواجتان چه بود؟ به خاطر رابطه‌تان چه تغییراتی در خودتان ایجاد نمودید؟ سعی کنید از سر گیری علایق قدیمی‌تان را شروع کنید.

طلاق، علیرغم مشکلات و ناخوشایندی‌هایی که به همراه دارد، دوره تغییر زندگی است و روی خوشایندی به همراه دارد که : می‌توان همه چیز را تکاند و سبک جدیدی از زندگی را از آن میان یافت. این موضوع می تواند امتحان کردن یک ورزش جدید، در نظر گرفتن مکان جدیدی برای عبادت یا برگشتن به دانشگاه باشد. البته نمی توانید سریعا همه چیز را رها کنید و بدون ارزیابی کاری را انجام دهید. شاید محدودیت‌های بسیار جدی مانند کودکان (اگر پدر یا مادر هستید)، شغل، و محدودیت مالی (که ممکن است در نتیجه طلاق آسیب دیده باشد) داشته باشید. احتمال این هم وجود دارد که نتوانید خیالاتتان را عملی کنید، ولی تغییراتی نیز وجود دارند که در دسترس شما هستند. راجع به کسی که می‌خواهید باشید فکر کنید همان کسی که پیش از ازدواج بودید یا فردی جدید؟ چه کارهای متفاوتی می‌توانید انجام دهید؟ به جای زندگی در کنار موارد دور از دسترس، آغوشی باز برای تغییرات ممکن داشته باشید.

تنها بودن به معنای منزوی شدن و ندیدن دیگران برای همیشه نیست. این مساله تنها به معنای مزدوج نبودن و یا نداشتن عجله برای این کار است. افراد بسیاری هستند که به تنهایی زندگی می‌کنند و موقعیت‌های ارتباطات اجتماعی بسیاری وجود دارد. امکان انتخاب دوستان جدید و ورود به گروه‌های مختلفی که براساس علاقیاتتان است، فراهم خواهد بود. ابعاد اجتماعی بعد از طلاق می‌تواند بسیار غنی باشد.

بخصوص اگر برای مدت زمان طولانی مزدوج بوده‌اید، احتمالا هر کدام از شما بخش‌هایی از زندگیتان را مدیریت می‌نموده‌اید. اکنون این شمایید که باید تمامی این کارها را انجام دهید و احتمالا همه چیز به صورت تمام و کمال نخواهد بود؛ ولی مشکلی نیست. اگر شریکتان مسئول مالی زندگیتان (کسب آن، مدیریت آن و سرمایه گذاری آن) بود ، با قلمروی گسترده ای از  مسئولیت‌ها و چیزهایی که نیاز به یادگیری دارد، روبرو خواهید شد. سر و کله زدن با این مسائل می‌تواند به شما اعتماد به نفس ببخشد. لازم نیست همه این کارها را به تنهایی انجام دهید. کمک بگیرید. حتی اگر اشتباه کردید و برای مثال پول زیادی برای یک ماشین پرداختید، می‌توانید از این تجربه یاد بگیرید. اشتباهات به شما توانایی زندگی خواهد داد و به شما نحوه مدیریت تنهایی را خواهد آموخت.

چطوری بعد از جدایی عاطفی، یک زندگی جدید بسازید.

 

 

افسردگی بعد از جدایی عاطفی.

سارا، 8 ماهه که از یه رابطه عاطفی 4 ساله بیرون اومده. اون تقریبا اکثر روزها حالش بده و با وجود گذشت 8 ماه، احساس می‌کنه هر روز حالش بدتر از دیروزه. اون قبلنا یه دختر شاد و فعال بوده، یه نقاش فوق‌العاده که تابلوهای بسیار زیبایی می‌کشیده، اما بعد از جدایی حتی دستش به سمت قلمو هم نمی‌ره.

 ترس از شکست دوباره.

میلاد، یکساله که از یه رابطه عاطفی بیرون اومده. اون دیگه حاضر نیست با هیچ دختر دیگه‌ای آشنا بشه و قید ازدواج و آشنایی رو زده؛ چون فکر می‌کنه که ممکنه دوباره همین اتفاق بیافته و دوست نداره دوباره اون غم و احساسات منفی بعد از جدایی رو تجربه کنه.

 زندگی پر از درد و رنجه.

اسم یکی از کتاب‌های پرفروش در حوزه روان‌شناسی و توجه‌آگاهی، این هست: «زندگی پر از درد و رنجه». ممکنه که در نگاه اول فکر کنید عجب نگاه منفی‌ای به زندگی! اما منظور اصلی دکتر کابت‌زین از این عنوان اینه که زندگی پر از اتفاقاتی هست که گاها ناخوشاینده و این طبیعت زندگیه. کار ما اینه که از دل این اتفاقات ناخوشایند، زندگی خوبی برای خودمون رقم بزنیم.

 برای پشت سر گذاشتن این احساسات، چی کار کنیم؟

حالا برسیم سر داستان سارا و میلاد. معمولا بعد از پایان یافتن یک رابطه عاطفی، این احساسات ایجاد می‌شه، ولی همیشه گفتیم که اگه راه رو درست برید، بعد از حدود 6 ماه به بهبودی نسبی می‌رسید و می‌تونید زندگیتون رو دوباره از سر بگیرید. اما چطوری؟

 افسردگی مثل یه چرخه، ادامه پیدا می‌کنه.

افسردگی باعث می‌شه که ما خیلی از کارهایی خوشایندی که قبلا انجام می‌دادیم رو دیگه انجام ندیم. مثلا، اگه قبلا ورزش می‌کردیم یا با دوستامون قرار می‌گذاشتیم دیگه این کارها رو نکنیم. این خودش باعث می‌شه خلق ما غمگین‌تر و افسرده‌تر شه؛ و همین باعث میشه، ارتباطمون رو کمتر کنیم و … . می‌بینید، حال بد مثل یه چرخه ادامه داره و اگه جلوشو نگیرید، روز به روز بدتر می‌شه!چگونه با افسردگی بعد از طلاق کنار بیاییم

 چه کارهایی برای حال بهتر انجام دادید؟

قطعا این موضوع رو شنیدید که هیچ کاری بدون تلاش به دست نمی‌یاد؛ پس اگه می‌بینید که حالتون بهتر نشده، بگردید و ببینید چه کارهایی می‌تونستید برای حال بهترتون انجام بدید، اما ندادید؟ آیا برای شکستن این چرخه معیوب کاری انجام دادید؟

 چرخه معیوب رو بشکنید.

دید منفی نسبت به ارتباطات آینده، ترس از ارتباط مجدد، افسردگی به خاطر از دست رفتن رابطه و … همگی مثل یه چرخه ادامه پیدا می‌کنند و تا زمانی که کاری براش نکنید، همینطوری کار خودشون رو انجام می‌دن. اما برای متوقف کردن این چرخه چه کار می‌شه کرد؟

 قوی‌تر از خواسته‌های ذهنیتون باشید.

فرض کنید یکی از دوستاتون که سابقا خیلی با هم رفت و آمد داشتید، شما رو به مهمونی دعوت کرده؛ قاعدتا بدن ما دنبال لذت آنیه؛ یعنی چی؟ یعنی تو ذهنتون به شما می‌گه که: «به جاش بگیر بخواب؛ کی حال داره پاشه حاضر شه و …». اما شما باید در مقابل این وسوسه مقاومت کنید و چرخه رو یه جا متوقف کنید.

 به بلندمدت فکر کنید.

همون طوری که گفته شد، بدن ما دنبال لذت‌های لحظه‌ای و خیلی به آینده فکر نمی‌کنه. اما چرا؟ چون بخش لذت و پاداش مغز ما پایین‌تر از قسمت متفکره. به همین دلیل، وقتی یه مساله‌ای مطرح میشه، اون قسمت پایینیه، زودتر جواب می‌ده و همیشه هم جوابش مشابهه. اما سعی کنید اینبار با قسمت متفکر مغزتون تصمیم بگیرید و به آینده کارهاتون فکر کنید.

ترمیم اعتماد به نفس بعد از جدایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که بر اثر طلاق تغییراتی در زندگی فرد ایجاد می‌شود و فرد ناچار است برای سازگار شدن با شرایط جدید در حوزه های مختلف زندگیش تصمیم‌گیری نماید. در صورتی‌که فرد از اعتمادبنفس پایین رنج ببرد کنار آمدن با جدایی را سخت می‌کند. بعلاوه  حرف مردم و سرزنش‌های آن‌ها  تاثیر مضاعفی بر چنین فردی می‌گذارد. نهایتا تجربه این طرد شدگی های پی در پی  اختیار زندگیش را از دستش خارج می‌کند. بی توجهی به بازسازی اعتماد بنفس پایین موجب می‌شود نتواند رفتارهای هیجانی خود را کنترل نماید و به جای کمک به التیام دردهایش با ورود به ارتباطات موقت و  حتی صیغه با فردی نامناسب شرایط را برای خود بحرانی کند. در صورتی‌که فرد اعتمادبنفس لازم را داشته باشد، می‌داند که باید از جایگیزین های مناسب برای التیام زخم‌هایش استفاده نماید. می‌داند که باید به خودش و زندگیش سر و سامانی دوباره بدهد، پس نیاز جنسی خود را به روشهایی موثر مدیریت می‌کند، و برای اینکه امید خود ا در دستیابی مجدد به عشق از دست ندهد و بتواند با آرامش مسیر بعد از طلاق را طی کند از کمک‌های تخصصی غافل نمی‌شود و روش‌های علمی که در کوتاهتر کردن این دوران کمک می‌کند را بکار می‌گیرد که در رسیدن به آینده دلخواهش متوقف نشود.

طلاق برای هم افراد امری دردناک و سخت است. بازسازی زندگی پس از طلاق روحیه قوی و تلاش و پشتکار زیادی می‌خواهد. در فرایند پذیرش روحی طلاق، شما ممکن است روندی از انکار، خشم، گرایش به بازگشت و افسردگی و ناامیدی را تجربه کنید. حالات روحی مانند عصبی شدن، شوکه شدن، ترس و مرور مکرر خاطرات در این دوران تا حدی طبیعی است. برای ساختن یک زندگی سالم بعد از طلاق، لازم است زمان لازم برای طی شدن فرایند سوگواری عاطفی را به خود دهید، آماده شوید نقش جدیدی را در زندگی بپذیرید و جرات کنید با تنهایی پس از طلاق کنار بیایید.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

47 بازدید

94 بازدید

124 بازدید

361 بازدید

380 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمی‌خوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم

طلاق یکی از پراسترس‌ترین و عاطفی‌ترین تجربیات زندگی است. صرف نظر از دلیل جدایی و موافق بودن یا نبودن شما با طلاق، به پایان رسیدن زندگی مشترک دنیای شما را زیر و رو می‌کند و تمام عواطف دردناک و ناراحت کننده را برمی‌انگیزد. علاوه بر احساس غم و اندوه برای فروپاشی زندگی‌تان، احساس گیجی و گم‌گشتگی می‌کنید، گوشه‌گیر و منزوی می‌شوید و از آینده می‌ترسید. اما کارهای زیادی هست که می‌توانید برای کنار آمدن با این درد، پشت سر گذاشتن این دوران دشوار، مقابله با افسردگی و حتی زنده کردن احساس امید و خوش‌بینی انجام دهید.

فهرست مطالب

دلایل احساس غم و افسردگی بعد از طلاق عبارتند از:

اکثر مردم ناراحتی را معادل افسردگی بعد از طلاق می‌دانند. حال آن که ناراحتی فقط یکی از علائم متعدد افسردگی است. شایع‌ترین علائم افسردگی بالینی و موقعیتی به شرح زیر است:چگونه با افسردگی بعد از طلاق کنار بیاییم

برای این که فردی مبتلا به افسردگی تشخیص داده شود، باید حداقل پنج مورد از علائم فوق را داشته باشد. افسردگی در مردان و زنان یکسان نیست؛ افسردگی در زنان غالباً به صورت ناراحتی، حس گناه و ارزش قائل نشدن برای خود بروز می‌یابد، حال آن که افسردگی مردان با علائمی چون زودرنجی و اختلالات خواب همراه است. در مجموع احتمال افسردگی زنان بعد از طلاق بیشتر از مردان است؛ از طرفی احتمال این که مردان صادقانه درباره افسردگی‌شان صحبت کنند، کمتر است.

بی اشتهایی، از دست دادن علاقه نسبت به سرگرمی‌های پیشین، مشکل خواب مانند کم خوابی یا خواب زیاد، زود رنجی، خستگی، گریه، عدم تمرکز، احساس ناامیدی و بدبینی از نشانه‌های افسردگی بعد از طلاق است.

 

افسردگی مشکلی ماندگار و مزمن است که به طور متوسط هشت تا شش ماه طول می‌کشد. تشخیص افسردگی با مشاوره با روانپزشک یا متخصص اعصاب و روان شروع می‌شود. تشخیص افسردگی نیز مانند تشخیص اکثر بیماری‌ها با معاینه بالینی همراه است که با هدف تعیین علل جسمی و عارضه‌های همزمان انجام می‌شود. پزشک سوالاتی را از بیمار می‌پرسد تا از سابقه پزشکی بیمار اطلاع پیدا کند و بتواند علائم بروز یافته، مدت زمان بروز آنها و موارد دیگر را بررسی کند. بعضی پرسش‌ها در ارزیابی شدت افسردگی به متخصصین کمک می‌کند. برای مثال 21 سوال در مقیاس درجه‌بندی افسردگی هامیلتون وجود دارد و نمره‌ای که با توجه به این پرسشنامه تعیین می‌شود، شدت افسردگی را توصیف می‌کند. مقیاس هامیلتون یکی از پرکاربردترین ابزار ارزیابی برای درجه‌بندی افسردگی در سراسر جهان است.

دلگرم بودن به حمایت‌های اطرافیان در دوران بعد از طلاق بسیار مهم است. بعد از طلاق درگیر احساسات گوناگونی می‌شوید که مدیریت آنها به انرژی بسیار زیادی نیاز دارد و باعث می‌شود که بیشتر از همیشه احساس خستگی کنید. در این بخش با راهکارهایی برای کنار آمدن با افسردگی بعد از طلاق آشنا می‌شوید.

شاید از داشتن چنین احساسات شدید و غیرقابل تحملی بترسید یا نگران باشید که مبادا تا ابد در این زندان تاریک و غمبار محبوس شوید. اما به خاطر داشته باشید که سوگواری برای التیام یافتن ضروری است. درد ناشی از این غم و اندوه دقیقاً همان چیزی است که کمک می‌کند تا رابطه قبلی‌تان را پشت سر بگذارید و زندگی را ادامه دهید. هر چقدر هم که غم و اندوهتان شدید باشد، مطمئن باشید که تا ابد دوام نخواهد داشت.

دست و پنجه نرم کردن با احساسات متضادی مانند خشم، نفرت، ناراحتی، رهایی، ترس و گیجی کاملاً طبیعی است. مهم این است که بتوانید این احساسات را بشناسید و درک کنید. درست است که تحمل این احساسات غالباً دردناک است، اما تلاش برای سرکوب کردن یا نادیده گرفتن آنها فقط باعث می‌شود که مدت بیشتری برای شکست ازدواجتان اندوهگین باشید.

حتی اگر برایتان سخت است که درباره احساسات خود با دیگران حرف بزنید، باید سعی کنید که راهی را برای درد و دل کردن در این دوران غمبار پیدا کنید. اگر بدانید که اطرافیانتان از احساساتتان آگاهی دارند، احساس نمی‌کنید که در تحمل این درد و رنج تنها مانده‌اید و همدردی و حمایت دیگران کمک می‌کند تا زودتر بر افسردگی بعد از طلاق غلبه کنید. نوشتن خاطرات نیز راه خوبی برای تخلیه احساسات است.

بیان کردن احساسات به نوعی باعث می‌شود که احساس رهایی و آزادی کنید، اما به خاطر داشته باشید که نباید خودتان را در این احساسات منفی غرق کنید یا دائماً در حال تجزیه و تحلیل موقعیت باشید. گیر کردن در باتلاق احساسات آزاردهنده‌ای مانند سرزنش، خشم و نفرت صرفاً انرژی باارزش‌تان را تحلیل می‌برد و از التیام یافتن زخم‌ها و پشت سر گذاشتن گذشته جلوگیری می‌کند.

زمانی که با دیگری پیمان زناشویی می‌بندید، امیدها و رویاهایتان را به هم گره می‌زنید. پس از جدایی بسیار سخت است که از تمام این رویاها دست بکشید. همان طور که به خاطر از دست دادن آینده مشترکی که برای خودتان پیش‌بینی کرده بودید، غصه می‌خورید، به خودتان دلگرمی بدهید که امیدها و رویاهای جدید در نهایت جایگزین آرزوهای قبلی خواهد شد.

غم و غصه بعد از طلاق غیرقابل تحمل و فلج کننده است، اما بعد از مدتی این ناراحتی کمرنگ می‌شود. غم و اندوه روز از پی روز، اندک اندک کمتر می‌شود و دوباره به زندگی برمی‌گردید. اما اگر هنوز درگیر ناراحتی بعد از طلاق هستید و فکر می‌کنید زندگی‌تان به پایان رسیده، دچار افسردگی شده‌اید.

اگر احساس افسردگی می‌کنید، کمک بگیرید. به پزشک مراجعه کنید و در عین حال با دوستان و خانواده‌تان صحبت کنید یا به گروه‌های حمایتی ملحق شوید.

حتی اگر حالش را ندارید، ورزش کنید. تحقیقات نشان داده است که سه بار در هفته انجام دادن بیست تا چهل دقیقه پیاده‌روی سریع، علائم افسردگی را کاهش می‌دهد.

شاید ناراحتی و خستگی شما را به سمت مصرف غذاهای آماده و حتی مشروب سوق دهد. اما سعی کنید که تغذیه سالمی داشته باشید و به جای الکل یا غذاهای ناسالم خودتان را مهمان تنقلات مغذی مانند شکلات تلخ بکنید.

با یک حمام طولانی یا تماشا کردن یک فیلم خوب خودتان را لوس کنید. اگر فرزند دارید، یک یا دو ساعت او را به دست فرد مطمئنی بسپارید تا بتوانید ساعتی هم به خودتان برسید.

اگر شما هم مانند اکثر افراد باشید، احتمالاً در گفتگوهایی که با خود دارید، بیشتر از آن که از خودتان تعریف کنید، خودتان را سرزنش می‌کنید. یک راه فوق‌العاده برای تغییر دادن این خودگویی‌ها این است که شروع به صدا کردن اسم کنید. لازم نیست که اسم همسر سابقتان یا وکیلش را صدا کنید، خودتان را با اسم‌هایی مثبت و روحیه دهنده طرف خطاب قرار دهید.

بعد از طلاق انرژی کمتری برای تطبیق دادن خود با شرایط جدید خواهید داشت. بنابراین اگر اطرافیان پیشنهاد کردند که غذا برایتان آماده کنند، مراقب فرزندانتان باشند یا کارهای خانه را انجام دهند، دست کمکشان را رد نکنید. شما نیز بعداً می‌توانید کمکشان را جبران کنید.

احتمالاً معاشرت کردن با دیگران آخرین چیزی است که می‌خواهید، اما واقعیت این است که اجتماعی بودن به مقابله با احساسات منفی و مدیریت آنها کمک می‌کند. با افرادی وقت بگذرانید که گوش شنوایی دارند و در عین حال می‌خواهند که وضعیت روحی و ذهنی‌تان را تغییر دهند.

افسردگی خطر بی‌خوابی را افزایش می‌دهد و بی‌خوابی به نوبه خود به افسردگی دامن می‌زند. اگر به سختی خوابتان می‌برد، داشتن یک برنامه منظم شبانه به آرامش ذهن و بدنتان کمک می‌کند، برای مثال می‌توانید شب‌ها قبل از خواب، یک فنجان چای بابونه بنوشید، دوش بگیرید یا کتاب خوانید. از وسایل الکترونیک استفاده نکنید، چون این وسایل مانع به خواب رفتن‌تان می‌شود.

بعد از جدایی به دلیل از دست دادن پشتیبان عاطفی، از دست دادن برخی از ارتباطات پیشین، به هم ریختن برنامه‌ها و آرزوهایی که برای آینده داشتید و مشکلات مالی، احساس غم و اندوه به سراغ شما می‌آید اما این غم و اندوه نباید برای زمانی طولانی دوام بیاورد. در صورت داشتن علائمی مانند اجتناب از فعالیت‌های روزمره، نادیده گرفتن دوستان و خانواده، عدم تمرکز در انجام کار، خستگی، ناامیدی، اختلال در خواب برای مدتی بیش از دو هفته انجام تست برای تشخیص افسردگی بعد از طلاق ضروری است. گریه کردن، نادیده نگرفتن و سرکوب نکردن احساساتی مانند خشم، ترس و سردرگمی، صحبت کردن با دوستان در مورد احساسات خود، تعیین اهداف و آرزوهای جدید برای آینده خود، مشاوره و روان درمانی، ورزش روزانه، نوشتن احساسات بر روی کاغذ، مثبت نگری، پذیرفتن کمک دیگران، روابط اجتماعی بیشتر و خواب مناسب می‌تواند به درمان افسردگی بعد از طلاق کمک کند. برای رهایی از افسردگی بعد ازطلاق  و ساختن زندگی شاد، آرام و هدفمند می‌توانید سوالات خود را در قسمت “سوالات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید” مطرح کنید.

 

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

47 بازدید

94 بازدید

124 بازدید

361 بازدید

380 بازدید

چگونه با افسردگی بعد از طلاق کنار بیاییم

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمی‌خوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم

 هرچند طلاق امری ناخوشایند است، افراد مطلقه باید بدانند که در پاره‌ای از مواقع جدایی بسیار عاقلانه است؛ اما به دلیل گرفتاری زن و مرد طلاق‌گرفته با درون خویش و همچنین درگیری‌های متعدد و تشنج‌آمیز در زندگی سابق، دعوا و مرافعه، لج و لج‌بازی، ضرب‌وشتم و رفت‌وآمد در محیط‌های مخرب دادگاه، خستگی روحی و روانی موجب می‌شود که این افراد به صورت طبیعی دچار بیماری افسردگی شوند. متأسفانه این بیماری روانی بیش از سایر عوامل، تهدیدکننده حیات جسمی و روانی انسان‌هاست که در جامعه ما، دومین رتبه بیماری‌ها را از نظر تحمیل هزینه‌های روحی، مادی، اجتماعی و اقتصادی به خود اختصاص داده است.

دکتر حسین مجتهدی، مدرس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی معتقد است که به افسردگی باید نگاه ریشه‌شناسی داشت و اینکه در زمینه افسردگی بعد از طلاق، دو رویکرد ریشه‌شناسی نقش بسیار مهم و پررنگی دارند. وی اظهار می‌دارد: «یکی از این رویکردها، رویکرد روان‌کاوانه است که بر مسئله فقدان تاکید می‌کند. وقتی فردی دچار فقدان شده که شامل ازدست‌دادن یک عزیز یا جدایی است، با افسردگی روبرو می‌شود. از دیگر رویکردها، رویکرد تحلیلی است که در آن فرد مطلقه به‌نوعی پرخاشگری را به درون خود می‌ریزد. درواقع به دلیل تنش‌هایی که در مدت زندگی مشترک سابقش تجربه کرده، به‌نوعی به پرخاشگری باز می‌گردد که به صورت بیماری افسردگی جلوه‌گر می‌شود.»با این حال، افسردگی نخستین اختلال روانی و رفتاری است که چه زن و چه مرد پس از دوران جدایی مدتی با آن گرفتار هستند. در واقع فرد پس از طلاق احساس گناه و شکست بیشتری می‌کند. در این حالت متخصصان بیان می‌کنند که شروع افسردگی در این دسته افراد دارای سلسله مراتبی است که ابتدا فرد به خشم و عصبانیت متوسل می‌شود و به‌نحوی با همه افراد مرتبط و غیرمرتبط درگیر شده و درپی یافتن مقصر است که با گذشت زمان این حس آرام و به‌تدریج جای خود را به احساسات دیگری چون غم، اندوه، پشیمانی و افسردگی می‌دهد. نمی‌توان منکر این قضیه شد که رایج‌ترین بحران در دوران پس از متارکه، افسردگی است. آنچه در این زمینه مهم و قابل‌توجه است، شناسایی احساس افسرده در فرد و روبروشدن آگاهانه وی با احساساتی است که پس از طلاق به سراغش می‌آید که ممکن است بسیار کمک کند. کسانی که در این دوران از این بیماری روحی رنج می‌برند، با شناخت چهار سطح نشانه‌شناسی افسردگی، متوجه می‌شوند که به درمان قطعی و جدی نیاز دارند. این نشانه‌ها عبارت‌اند از:در سطح شناختی: افراد احساس بی‌ارزشی می‌کنند و با کاهش تمرکز، حافظه و ناتوانی در تصمیم‌گیری مواجه می‌شوند.در سطح بدنی: این دسته افراد با تغییرات فیزیولوژی چون افزایش یا کاهش خواب، اشتها، وزن و میل جنسی روبرو هستند.در سطح هیجانی و عاطفی: افراد افسرده مدام احساس بدبختی، خلأ، شرمساری و گناه دارند.در سطح انگیزش: این اشخاص با کاهش تمایل در مشارکت فعالیت‌های مختلف روبرو هستند و به مرگ بسیار می‌اندیشند.روان‌شناسان راهکارهای فراوانی برای پیشگیری، درمان و بازسازی افسردگی پس از طلاق پیشنهاد داده‌اند که در ذیل چند مورد مهم و اصلی آن‌ها را برمی‌شماریم:از مشاوران و روان‌شناسان کمک بگیریدطی بررسی‌های انجام‌شده در مراجعات خانوادگی به مشاوران، به‌ندرت می‌توان طلاق و جدایی‌ای را یافت که یکی از دوطرف قضیهه دچار افسردگی نشده باشند. گاهی اوقات دیده شده که حس اندوه، غم، پشیمانی و افسردگی که به مدت طولانی زندگی فرد مطلقه را تحت سلطه خود قرار می‌دهد. هر زمان که حس کردید بعد از متارکه، غم، اندوه و افسردگی با توجه به نشانه‌های ذکرشده به سراغتان آمده است، از مشاوران و روان‌درمان‌ها کمک بگیرید. افکار، نگرانی، احساسات و آنچه موجب خشم و نفرتتان شده، بیان نمایید و حتی درباره پیام‌های نادرستی که ذهنتان را دربرگرفته است، با آن‌ها گفت‌وگو کنید تا بتوانید به‌راحتی مرحله بازسازی خود را سپری نمایید. مشاوره مرجع امنی است که می‌توانید با او درباره هر چیزی صحبت نمایید و در مقابل آن‌ها به شما کمک می‌کنند که با مسائل کنار بیایید و شما را با مهارت‌های زندگی چون حل مسئله و تصمیم‌گیری آشنا می‌نمایند. آن‌ها به شما کمک می‌کنند که چطور دوباره با انرژی و انگیزه زیاد زندگی‌تان را از سر بگیرید و اگر تشخیص دهند که افسردگی شما شدید و حاد است، به‌طوری که تمام زندگیتان را فلج نموده و شما را به یک روان‌پزشک معرفی می‌نمایند تا در کنار روان‌درمانی تحت دارودرمانی نیز قرار بگیرید.افکار منفی را از ذهنتان دور کنید«زندگی من به پایان رسیده»، «من شکست خوردم»، «هیچ وقت خودم را نمی‌بخشم»، «همه چیزم را از دست دادم». این جملات،، افکاری مسموم هستند که تأثیرات بسیار قوی بر احساسات شما دارند و حتی ممکن است که خود فرد متوجه آثار منفی این جملات بر روان‌شناسان نشود، چرا که ریشه بسیاری از مشکلات افراد افسرده، همین خطاهای فکری هستند که مدام به سراغشان می‌آید. افراد مطلقه باید بدانند که با جدایی زندگی‌شان به پایان نرسیده، بلکه باید انتظار زندگی دیگری را داشته باشند. پس تا جایی که می‌توانید، سعی کنید افکار منفی را متوقف کنید. متخصصان بهترین راه‌حل را در این میدانند که این دسته از اشخاص باید افکار منفی خود را روی کاغذ بیاورند و از دید یک شخص بالغ به آن جملات بیندیشند که در این برهه از زندگی‌شان، پیروی از این افکار آیا منطقی است یا خیر؟ تا جایی که ممکن است سعی کنید از جملات مثبت و افکار مثبت استفاده نمایید؛ مانند: «من خوشحال هستم» یا «زندگی جدیدی در انتظارم است».اعتماد به‌نفس خود را بازیابیدمحققان معتقدند بعد از طلاق، اعتمادبه‌نفس فرد مطلقه به‌طور چشمگیری کاهش پیدا می‌کند که متأسفانه این مسئله نشان از آغاز و شروعع بیماری افسردگی در شخص است. هرچند کمبود اعتمادبه‌نفس دلیل قطعی افسردگی نیست، براساس پژوهش‌ها این دو، یعنی اعتمادبه‌نفس و افسردگی، پابه‌پای هم پیش می‌روند. فقدان اعتمادبه‌نفس موجب می‌شود که شما به دشمن ارزش‌های خود تبدیل شوید. جالب است بدانید که سازمان بهداشت جهانی در توصیف افسردگی، از فقدان اعتمادبه‌نفس صحبت می‌کند.خانواده‌ها نقش مهمی در پشت سرگذاشتن واقعهٔ طلاق فرزندانشان مخصوصاً زنان دارند. والدین باید به فرزندانشان کمک نمایند تا در طول افسردگی بعد از جدایی و با آموزش از تجربیات گذشته، با آگاهی به خودسازی بپردازند. همچنین به استقلال آنها در خانواده توجه نمایند و اجازه ندهند که فامیل و آشنایان در زمینه جدایی و حالات فرد مطلقه دخالت نمایند.روان‌شناسان برای بالابردن اعتمادبه‌نفس چند راهکار مهم را پیشنهاد نموده‌اند:با خودتان صادق باشید؛خودتان را با دیگران مقایسه نکنید؛با افراد مثبت نشست و برخاست کنید؛خودتان را دست‌کم نگیرید؛نسبت به جسم خویش احساس خوب داشته باشید؛قاطع باشید و نه‌گفتن را بیاموزید؛مسئولیت‌پذیر باشید؛به انجام کارها و موفقیت‌هایتان، هرچند کوچک، افتخار کنید؛جملات و ذکرهای آرام‌بخش را با خود تکرار کنید.خودتان را دوست داشته باشیدانسان باید بداند که ابتدا باید خودش را همان گونه که هست دوست بدارد. این اطرافیان ما نیستند که ارزشمان را پایین می‌آورند؛ بلکهه اغلب خود ما موجب این مشکل می‌شویم. پاسخ به اینکه ما چگونه خودمان را دوست داشته باشیم، چندان آسان نیست؛ چرا که بعد از جدایی، افراد مدام دارای یک احساس گناه هستند که این حس، مانع از آن می‌شود که فرد خودش را دوست داشته باشد. این دسته از افراد باید به این بینش برسند که هیچ اشکالی ندارد اگر در بعضی از زمینه‌ها اشتباه می‌کنند؛ چرا که ما انسانیم و هیچ‌کداممان کامل نیستیم. پذیرفتن اشکالات خود گامی به‌سوی دوست داشتن خودمان است. عشق‌ورزیدن به خود، از مهم‌ترین کلیدهایی است که موجب می‌شود، انسان با خود آشتی و ارتباط مجدد برقرار کند و احساساتش را به‌راحتی با دیگران در میان بگذارد.احساس گناه را از خود دور کنیدفرد مطلقه پس از جدایی، احساس طردشدگی دارد و سعی می‌کند که به بررسی رفتارهایش در زندگی سابقش بپردازد و خود را مقصر وو گناهکار جلوه دهد، اما برای غلبه بر این احساس باید بدانید که ازهم‌پاشیدن یک رابطه تقصیر شما نبوده است و با گذشت زمان هر دو طرف باید مسئولیت طلاق را بپذیرند. البته محققان درباره جدایی از دو نوع احساس گناه نام می‌برند:۱. احساس گناه نابه‌جا و نامناسب که احساسی است که بعد از ارتکاب هر خطایی به انسان دست می‌دهد، مانند زمانی که روابط عاطفیی پایان می‌پذیرد و طبیعی است که از رنجاندن دیگری و خود احساس گناه می‌نماییم، اما سرانجام می‌توانیم با این احساس پس از گذشت زمان کنار بیاییم.۲. احساس دیگر، احساس گناه آبگیر است که درون برخی از افراد وجود دارد که ریشه در کودکی‌شان دارد و وقتی برایشان حادثه‌ایی پیش می‌آید و تلنگری به این آبگیر خورده می‌شود، دچار احساس گناه و اضطراب می‌شوند که چنین احساسی ممکن است فرد را از پای درآورد. این نوع احساس گناه، شما را به افسردگی حاد سوق می‌دهد. بهتر است با کمک مشاور خود، این مسئله را تحت کنترل درآورید.روابط دوستانه را گسترش دهیدممکن است زن و مرد مطلقه بعد از جدایی به جای رفت‌وآمد با دوستان و آشنایان خود، ارتباطشان را کاهش دهند یا قطع نمایند، اما اینن گوشه‌گیری خیلی بیشتر از آنچه فکر می‌کنید شما را به سمت پیشرفت بیماری افسردگی سوق می‌دهد. رفت‌وآمد با افراد قابل‌اعتماد می‌تواند در این برهه از زندگی‌تان موجب احساس امنیت و آرامش شود. حمایت دوستان حقیقی در این مرحله نقش مهمی دارد؛ چرا که دورهٔ درمان شما را کوتاه‌تر می‌کند. همیشه یک گروه حمایت‌کننده از نزدیک‌ترین دوستانتان داشته باشید که حمایت‌گر عاطفی، راهنمای همیشگی و مشوق شما در کارهایتان باشند. در این دوران از دوستی‌ها پذیرا باشید؛ چرا که در روابط دوستانه، مهرورزیدن وجود دارد و این مسئله برای فرد افسرده بسیار حیاتی است. تا جایی که می‌توانید، از دوستی‌های اینترنتی دوری کنید. انرژی فکری و زمانی که صرف این نوع دوستی‌ها می‌کنید، شما را از دنیای واقعی دور می‌کند. شما می‌توانید از اینترنت برای کسب اطلاعات، تبادل نظر و وسعت‌بخشیدن به افق دید خود بهره بگیرید؛ اما هرگز آن را پایهٔ دوستی قرار ندهید.و اما نقش حیاتی خانوادهتأثیر افراد خانواده، چگونگی حمایت و رفتار آنان با مبتلایان به بیماری افسردگی اهمیت ویژه‌ای دارد و به جرأت می‌توان گفت کهه خانواده‌ها نقش مهمی در پشت سرگذاشتن واقعهٔ طلاق فرزندانشان مخصوصاً زنان دارند. والدین باید به فرزندانشان کمک نمایند تا در طول افسردگی بعد از جدایی و با آموزش از تجربیات گذشته، با آگاهی به خودسازی بپردازند. همچنین به استقلال آنها در خانواده توجه نمایند و اجازه ندهند که فامیل و آشنایان در زمینه جدایی و حالات فرد مطلقه دخالت نمایند. همچنین خانواده می‌تواند با ترتیب‌دادن میهمانی و مجالس شادی طی هفته و روزهای اول جدایی، به فرزندش کمک کند. گاه افراد مطلقه به‌دلیل نداشتن حمایت خانواده به افسردگی مزمن دچار می‌شوند که این مسئله از اهمیت نقش حمایت والدین از فرزندشان نشان دارد؛ چراکه این مسئله ممکن است موجب خشم لجام گسیخته و عصبانیت غیرقابل‌کنترل فرد مطلقه شود و باعث شود وی از خانواده‌اش دوری کند

عوامل تاثیر گذار در افسردگی بعد از طلاق

چگونه با افسردگی بعد از طلاق کنار بیاییم

کلینیک آبادیس

کلینیک دامپزشکی دکتر تقی زاده

کلینیک زیبایی ره یا

مرکز دندانپزشکی هدایت

کلینیک دندانپزشکی دکتر کیانیان

مرکز زیبایی پرگون

480 بازدید

330 بازدید

362 بازدید

848 بازدید

852 بازدید

316 بازدید

3360 بازدید

18 بهمن 1399

18 بهمن 1399

18 بهمن 1399

18 بهمن 1399

17 بهمن 1399

17 بهمن 1399

16 بهمن 1399

درانتخاب همسرآینده‌تان دچارتردید شده‌اید؟

مشاهده تمامی مدلهای لوازم خانگی اسنوا/قیمت

آثار طلاق بر مردان بيش از زنان است. آسیب شناسان و روانشناسان اجتماعی معتقدند احساساتی نظیر ناامیدی، یاس، افسردگی، کاهش اعتماد به نفس، کاهش پذیرش شخصیت فردی، زیر سوال بردن زیباییها و تواناییهای شخصی و فردی بعد از متارکه به شکل گسترده و پنهان در مردان شکل می‌گیرد.طلاق به عنوان يك آسيب اجتماعی بر بنیان خانواده اثر گذار است. در اين ميان بعضي اشخاص تصور مي كنند زنان بيش از مردان آسيب مي بينند. ممكن است زنان از نگاه فرهنگي و يا موضوع امرار معاش يا مسائل عاطفي آسيب ببينند اما تخليه خود از نظر رواني را با گريه و يا درد دل انجام مي دهند اما مردان بعد از طلاق نه تنها دچار آسيبهاي رواني بيشتر مي شوند بلكه به خاطر ساختار اجتماعي با درون ريزي ناراحتي ها در معرض سكته و مرگ زودرس قرار مي گيرند.مردان طلاق تمايلي به ازدواج مجدد ندارنددر این باره دكتر ابهري،رفتار شناس و استاد دانشگاه می گوید: مردان بعد از كودكان بيشترين آسيب را از طلاق مي بينند. نگراني در مورد سرنوشت فرزند و آينده او ، گسست عاطفي با همسر، نگاه جامعه به يك مرد جدا شده و اشاره به ضعف وي به خاطر عدم توانايي در مديريت زندگي عواملي هستند كه مرد را مورد هجوم قرار مي دهند.او ادامه مي دهد: شايد از نظر ازدواج مجدد مردان شرايط بهتري از زنان داشته باشند اما اكثريت مردان اعتنايي چنداني به ازدواج مجدد ندارند چرا كه وحشت از تكرار شكست اوليه باعث نوعي تجرد طولاني و حتي تا پايان عمر در مردان مي شود.اين استاد دانشگاه اضافه مي كند: از نگاه مادي ممكن است مردان شرايط بهتري از زنان مطلقه داشته باشند اما بسياري از آنها نيز گرفتار زندان براي مهريه، از دست دادن شغل و پايگاه اجتماعي به خاطر زندان، زخمهاي عميق روحي و عاطفي در مردان ایجاد می کند. در مجموع تمام اعضاي خانواده به خاطر طلاق آسيب هاي غير قابل جبران تحمل مي كنند. اما بعد از فرزندان مردان بيشتر از زنان دچار بحران هاي فكري، اجتماعي و مادي مي شوند.بخت کم مردان در ازدواج دومآسیب ها پس از طلاق در چند محور قابل بررسی است.  بر اساس پ‍ژوهش هايي كه در خصوص تاثيرات طلاق بر خانواده انجام شده است،پیامدهای فردی كه طلاق بر تک تک افراد وارد مي كند بسيار  وسیع است. سرخوردگی منفی، حس بدبینی و تردید، مشکلات مالی اولين اثرات طلاق بر زندگي فردي است كه زندگي مشترك خود را از دست داده است.حس بدبینی و تردید از ازدواج يكي از مشكلات فراگير در مردان طلاق است. آنها به این فکر می کنند اصلا لازم است دوباره ازدواج کنند یا خیر، یا اصلا چه ضرورتی دارد دوباره ازدواج کنند. برای مردان پس از طلاق فرصت هایی برای ازدواج مجدد به وجود می آید، اما آنها به دلیل حس بدبینی که با سرخوردگی همراه است، از کنار آنها می گذرند. جالب این است که مردان در مقایسه زنان از بخت کمتری برای ازدواج بعدی برخوردارند.اگر فرزند نیز با مرد زندگی کند، این موضوع کمتر نیز خواهد شد، چرا که زنان کمتری هستند که حاضر به تربیت فرزندان دیگران باشند. حتی اگر مردی با زنی که حاضر به پذیرش فرزندش است، ازدواج کند و به ازدواجی اجباری تن دهد، تا آخر عمر با عبارت دریغ و افسوس گذشته زندگی می کند.دکتر مظاهری عضو انجمن روانپزشکان ایران درباره تاثیرات زیانبار طلاق مي گويد: از آنجا که بسیاری از مردان توانایی کمتری در کنار آمدن با مشکلات دارند و توانایی روانی زنان در این گونه مسائل بیشتر و علت آن نیز ترشحات هورمون استروژن است، هنگام متارکه، مردان به دلیل وابستگی به همسر از نظر مسائل تربیتی و مسائل حاکم بر زندگی ضربه بیشتری می بینند.مظاهری اضافه مي كند: از آنجا که مردان به خاطر مشغله کاری خارج از محیط خانواده نمی توانند همانند زنان زندگی را اداره کنند و از سوی دیگر آشنایی کمتری با مشکلات محیط خانواده اعم از تربیت فرزندان و مسائل حاکم بر خانه دارند، دچار شکست روحی و روانی می شوند.تاسف هميشگي با مردان طلاقخانه تاريك و ساكت است. كليد خانه را مي چرخاند، وارد خانه خالي كه تا چند هفته پيش پر بود از صداي فرياد و شيون زني  كه با ورودش به خانه، گلایه هاش آغاز مي شد. هيچ نشاني از زن در خانه نيست اما ذهن مرد پر است از مرور خاطرات اين چند ساله. خاطرات تلخ و شيريني كه تنهايي شب را پر مي كند و چشمانش را تا صبح بي خواب مي كند. انگار قرار نيست خستگي اين چند سال زندگي مشترك از تنش بيرون رود. مانده است تنهايي اين روزها را دوست دارد يا دلش براي روزهاي پر چالش گذشته تنگ شده است.دوگانگی عاطفی و تغییرات خلقی شدید و افسوس احساسي كه بيشتر مردان با آن درگير مي شوند .دکتر فربد فدایی، روان پزشک در اين رابطه مي گويد: بلافاصله بعد از جدایی، برای بیشتر مردان دوگانگی عاطفی و تغییرات خلقی شدید به وجود مي آيد. تضاد از این نظر که مردی که از همسرش متارکه کرده در این که کاری که انجام داده درست بوده یا نه مردد است و همیشه با این سوال که آیا می توانسته کار بهتری انجام دهد یا نه مواجه است. به عقیده دکتر مظاهری، مرد در عین حال که از همسر سابق خوشش نمی آید، همزمان نسبت به او احساس مثبتی هم دارد؛ چون ممکن است بعضی از جنبه های وجود او را که در گذشته دوست داشته است، هنوز هم دوست داشته باشد. پس از جدایی گاهی اوقات، مرد احساس تاسف می کند؛ چون فکر می کند می توانسته است بهتر رفتار کند، یا احساس شرم در او به وجود می آید؛ به این دلیل که در ازدواج و تشکیل خانواده شکست خورده است.طلاق انتها نداردبر اساس مطالعات جامعه شناختی طلاق  فرآیندی است که ابتدا دارد، اما انتهایی ندارد، به این معنا که طلاق صد درصد اتفاق نمی افتد و صرفا این مسئله به شکل حقوقی پایان می پذیرد، اما مسائل عاطفی ناخودآگاه در ذهن طرفین می ماند.فرآیند طلاق در بررسی های جامعه شناسان 13 مرحله است، هفتمین مرحله آن طلاق پنهان است که با رنگ باختن عشق و علاقه در محیط خانواده بین زوجین اتفاق می افتد، و از آنجا که ساختار سنتی بر جامعه حاکم است، زنان به جمله می سوزم و می سازم اکتفا می کنند، در این مرحله زن معتقد به سوختن و ساختن برای حفظ پیوند خود است، این در حالی است که هر چه بسوزد می سوزاند، و قربانی این تفکرزنان، مردان هستند. در این مرحله که به ظاهر بر اساس ایثار زن صورت گرفته است و مرد برنده آن است، آثار مخرب روحی و روانی و زیانبار آن بیشتر متوجه مرد می شود.افسردگي رايج ترين بحران مردان بعد از طلاقدکترتوکلی روانپزشک افسردگی را رایج ترین بحران مردان بعد از متارکه مي داند و مي گويد: افسردگی در این دوران بسیار شایع است؛ زیرا مردان نمی دانند چه وضعیتی در انتظار آن‌هاست. به طور کلی در دوره  پس از طلاق، خشم، تاسف، عشق و نفرت در هم می آمیزد. ممکن است بعضی اوقات، مرد احساس راحتی کند؛ زیرا بر این باور است که دیگر فشارها و دخالت ها تمام شده است؛ اما ترس از آینده ای نامعلوم، این احساس راحتی موقت را از بین می برد. در این دوران، مردان با یادآوری  مکرر گذشته و بررسی رابطه  ازهم گسیخته خود، دچار اختلال تمرکز می شوند و نمی توانند به هیچ چیزی به طور طبیعی فکر کنند.متارکه می تواند استرس مضاعفی را برای مردان ایجاد کند،در کنار افسردگی حاصل از این اتفاق، مرد دچار اضطراب می شود، اضطرابی که در مردان بعد از متارکه شکل می گیرد بسته به نوع شخصیت مردان باعث بروز ناراحتی های قلبی و عروقی، بیماری‌های ریوی، ناراحتی های گوارشی، ریزش مو و یا سفید شدن موی سر می شود.مردان همانند زنان بعد از طلاق دچار مشکلات بسیاری می‌شوند، مشكلاتي كه بي توجهي به آن مي تواند آنها را با آسيبهاي جدي جسمي و روحي مواجه كند.

منبع:خبرگزاری مهر

چگونه با افسردگی بعد از طلاق کنار بیاییم

 

مطالب بیشتر برای زندگی بهتر

پکیجی که شما را به هدف تحصیلی‌تان میرساند


این آزمون شخصیت شما را مشخص می کند


دنبال بلیط ارزون هستی؟حتما اینجا سر بزن


به همسرت اعتماد نداری؟


برای سفارش این ست فقط کافیه کلیک کنی!


درمان اختلالات گفتاری کودکان


قابلیت افزودن لباس حین شست و شو


آکادمی تخصصی زبان| مبتدی تا پیشرفته


حس می کنی دچار کم شنوایی شدی؟

هرآنچه ازعملهای زیبایی زنان میخواهیدبدانید


مشاوره تحصیلی و انتخاب شغل

اینجا یکی از هتلهای کیشه! همین حالارزروکن

تهیه اینترنتی بلیط اتوبوسVIPبه قیمت ارزان


طراحی و بازسازی فضای داخلی

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

چگونه با افسردگی بعد از طلاق کنار بیاییم
چگونه با افسردگی بعد از طلاق کنار بیاییم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *