چگونه با خدا رفاقت کنیم

 
helpkade
چگونه با خدا رفاقت کنیم
چگونه با خدا رفاقت کنیم

به گزارش ایكنا از فارس، «جی پی اس: یك سیستم موقعیت‌یاب جهانی است که کار اصلی آن مشخص کردن موقعیت جغرافیایی یك وسیله یا فرد در کره زمین است. جی پی اس سیستمی است که می‌تواند موقعیت دقیق شما رو روی زمین در هر زمان، در هر مکان و در هر هوایی مشخص کند! با نصب جی پی اس یا نقشه‌خوان‌های حرفه‌ای در ماشین یا برنامه‌های رایانه‌ای و موبایل، می‌‌توان راه و مقصد را پیدا کرد و با کمترین هزینه و وقت، به هدف رسید.نماز جی پی اس همراه انسان هست که همواره موقعیت او را به سمت خدا و قبله می‌سنجد و دینداری و دردسترس بودن معنویات را نوید می‌دهد؛ اینکه انسان نمازگزار هنوز در دایره بندگی و محبت حضور دارد و می‌شود به زنده بودنش دل خوش بود. رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله وسلم) فرمود: کسی که بر نمازهای پنج‌گانه محافظت و مراقبت نماید، این نمازها برای او در قیامت، نور و وسیله نجات او خواهد بود». متن فوق فرازی از قطعه اول از کتاب «فرمول رفاقت» است که به بیان نکته‌هایی برای رفاقت با كسی كه واقعا انسان را دوست دارد و منتظر اوست، می‌پردازد.این کتاب نوشته رضا اخوی است كه انتشارات ستاد اقامه نماز در پنج هزار نسخه در پاییز 1398 آن را به چاپ رسانده است. قیمت روی جلد کتاب هشت هزار تومان تعیین شده است که با مراجعه به سایت قنوت(سایت مرکز تخصصی نماز) و یا ستاد‌های اقامه نماز سراسر کشور می‌توان با تخفیف خریداری کرد.این کتاب در 4 فصل با عناوین یك نشانه، وابسته، شاهکار و بساز و نفروش در 128 صفحه تنظیم شده و قابل استفاده برای نوجوانان، جوانان و مربیان است.در قطعه آخر از این کتاب می‌خوانیم: «معمارها و بساز و بفروش‌ها شاید ده‌ها و صدها برج و خانه می‌سازند که بسیاری از آن‌ها شبیه هم هستند ولی قطعا با هر ساختمان جدید و بالابردن هر طبقه، دارایی‌های آن‌ها بیشتر و بیشتر می‌شود. نماز هم اگر نماز باشد و صرفاً خم و راست شدن نباشد، باید روز به روز و نماز به نماز بر دارایی‌های معنوی و اخلاقی نمازگزار اضافه کند و ثروت و اندوخته‌هایش رو بیشتر کند. به خاطر همین است که فرد نمازخوان باید بسیار مراقب گفتار و رفتارش باشد و نمازی را که ساخته است، به وسوسه‌ها نفروشد.پیامبر(صلی‌الله و آله و سلم) می‌فرمود: کسی که از نماز اطاعت نکند، نمازش واقعی نیست. معنای فرمان بردن از نماز این است که از فحشا و منکر باز ایستی و خویشتن را از گناه حفظ کنی».

خداوند در قرآن می فرماید مرا یاد کنید تا شما را یاد کنیم، منظور از این یاد کردن چیست؟

 

وبلاگ “سلام به خدا” نوشت:
بسم الله النور

خداوند در فرآن می فرماید مرا یاد کنید تا شما را یاد کنیم، منظور از این یاد کردن چیست؟چگونه با خدا رفاقت کنیم

به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان )،یک اصلی بین جوانترها هست که میگویند باید رفاقت را در حق رفیقمان تمام کنیم تا او هم در حق ما رفاقت کند. پس رفاقت یک رابطه ی دوطرفه است، نمیشود یک طرف خودش را به آب و آتش بزند ولی طرف مقابل هیچ عکس العملی نشان ندهد. جریان رفاقت ما با خدا هم همینطور است که خداوند مهربان همه چی را در حق ما تمام کرده است ولی در عوض ما جز گناه و سرپیچی کاری نکرده ایم. اگر بخواهیم تمام نعمتهایی که خداوند متعال تا به الان به ما داده است را بشماریم، این نعمتها چفدر میشود؟ آیه قرآن داریم که نعمتهای خدارا اصلا نمیشود شمرد:(إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللَّهِ لا تُحْصُوها: اگر نعمت [هاى‏] خدا را شماره کنید، آن را نمى‏توانید بشمارید-نحل/۱۸)

خدای مهربان به ما یاد داده است که چطور با او رفاقت کنیم، او میفرماید: فَاذْکُرُونی‏ أَذْکُرْکُم: مرا یاد کنید، تا شما را یاد کنم(بقره/۱۵۲). این همان قاعده ای است که انسان ها در روابط دوستیشان با یکدیگر دارند.

منظور خداوند عزیز از این حرف این نمیباشد که یک انسان از صبح که از خواب برمی خیزد، تسبیحی در دست بگیرد و گوشه ای بنشیند و ذکر بگوید، وقتی به احوال عرفا هم نگاه میکنیم میبینیم که اهل به گوشه ای نشستن نبودند. پس منظور خداوند متعال چیست؟ او میخواهد به ما بفهماند که باید همه کارهای زندگیمان را برای رضای خدا انجام بدهیم. یعنی باید تمام توجهمان به خدا باشد، نگاهمان را حتی یک لحظه هم از خدا برنداریم. آنوقت همه‌ی کارهایمان رنگ خدایی به خودش میگیرد. مثلا نیت غذا خوردنمان این باشد که توان بندگی کردن به دست آوریم، یا اگر فرزندی داریم و میخواهیم او را تربیت کنیم نباید تربیتش کنیم تا بقیه‌ی افراد بگویند چه فرزند خوبی دارد بلکه باید تربیتش کنیم، طوری که بنده‌ی خوب خدا بشود و بتواند یاری امام زمان علیه السلام را بکند، اگر غیر از این باشد تمام زمانهایی که برای فرزندمان وقت گذاشته‌ایم به هدر رفته است. یا وقتی نماز میخوانیم باید همه توجهمان در این چند دقیقه به خدا باشد اگر درست دل به خدا بدهیم خدا هم ما را در دریای نعماتش می‌اندازد، در ابتدا کمی سخت است اما حتما شدنی است.

البته این طور نیست که اگر یکی اهل یاد خدا نباشد خدا با او کاری ندارد بلکه خداوند از نعمتهایش به تمام بندگان میدهد، ولی اگر بنده، با خدا رفاقت کرد آنوقت رنگ و لعاب نعمتهای خداوند نیز عوض میشود. پس لازم نیست ریاضتهای سخت بکشیم ، همینکه دلمان را پر از خدا بکنیم کفایت میکند. و اگر اذکار لفظی میگوییم باید دلمان را متوجه کنیم تا اثر بگذارد.(برداشت آزاد از تفاسیر المیزان، نمونه، نور)

در معانى الاخبار از حسین بزاز روایت کرده که گفت: امام صادق علیه السلام به من فرمود: آیا میخواهى تو را از مهمترین وظیفه‏ اى که خدا بر خلق خود واجب کرده خبر دهم؟ عرضه داشتم: بله، فرمود: اول انصاف دادن به مردم، به اینکه با مردم آن طور رفتار کنى که دوست میدارى با تو رفتار کنند و دوم مواسات با برادران دینى و (سوم) یاد خدا در هر موقف (شرایطی)، البته منظورم از ذکر خدا، سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الا اللَّه و اللَّه اکبر نیست، هر چند که این نیز از مصادیق آنست، ولى منظورم این است که در هر جا که پاى اطاعت خدا به میان می‏آید، بیاد خدا باشى و اطاعتش کنى، و هر جا معصیت خدا پیش آید، بیاد او باشى و آن را ترک کنى. (معانى الاخبار ص ۱۹۲ حدیث۳)

 

منبع: جهان نیوز

document.getElementById(“comment”).setAttribute( “id”, “a690c58bbb599391ccc7c1cd84fb73e6” );document.getElementById(“d646be0097”).setAttribute( “id”, “comment” );




چم

حاجت مهمی دارم میخوام دوست خدا شم چگونه

نااالالات

یا امام زمان

در کتاب فرمول رفاقت نوشته رضا اخوی، نکاتی برای رفاقت با کسی که انسان را واقعاً دوست دارد و منتظر اوست، بیان شده است. … ادامه خبر

جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کرده‌اید، “ادامه خبر” را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید …)

سایر منابع:

با دوستان خود به اشتراک بگذارید

می پسندم

چگونه با خدا رفاقت کنیم

0

سایر خبرها

مالی به ما کمک کرده و هم به درس و مدرسه من توجه دارد. این مرد واقعاً مرا مانند دختر خودش دوست دارد و به من محبت می کند. به همین خاطر من امروز به اینجا آمدم تا از شما بخواهم او را آزاد کنید. من و مادرم شکایتی از او نداریم. بدین ترتیب قضات با توجه به تحقیقات در پرونده و درخواست دختر مقتول برای صدور حکم وارد شور شدند. …

گفتم کفش را دور بیندازید! این قدر وصله به آن کفش زده شده است که دیگر جای وصله ندارد. ایشان از من پرسید: فلانی این کفش چقدر ارزش دارد؟ گفتم ارزشی ندارد و کسی او را نمی خرد و ایشان فرمودند: به خدا قسم حکومت بر شما از این کفش پاره برای من ارزشش کمتر است، مگر آن که به واسطه قدرتی که در اختیار دارم، بتوانم حق مظلوم را از ظالم بگیرم و عدالت را برقرار کنم. اگر حکومتی تشکیل شود و دغدغه عدالت گستری …

موجود در جامعه است و البته محبوبه، زنی که می خواهد دوباره آینده خودش را بسازد و چنانکه از نامش پیداست محبوب و خواسته داود آرمان خواه و جمعه واقع گرا است. انگار که در سال های اواخر دهه70، محبوبه دوست داشت جمعه را انتخاب کند، چون او دنبال حرکت به جلو و تغییر است. اما حاتمی کیا همچنان داود را به عنوان قهرمان فیلمش انتخاب کرد، حتی اگر همه فریاد بزنند که داود رفتنی است و جمعه ماندنی. اواخر دهه …

فال روزانه 30 دی 98 در تهران نیوز فال روزانه 30 دی ماه 98 – فال امروز برای متولدین تمامی ماه ها چند کلمه برای آنهایی که امروز تولدشان است دوست عزیزی که امروز به دنیا آمده اید، تولدتان مبارک. فردی انسان دوست و با محبت هستید و در سالی که با تولد شما آغاز شده است، این روحیه بیشتر از همیشه به کار شما خواهد آمد و با فرصت هایی روبرو خواهید شد که با نوع دوستی و محبت، گره …

است و به درستی می خواند و واقعا خواندن ایشان قابل استفاده است. متأسفانه شکل حماسی دوران جنگ به شکل غلط وارد مناجات های ما شد و دیگر مناجاتی که در آن راز و نیاز با خدا باشد، کم می شنویم. نوع مداح ها به محضی که شروع به مناجات می کنند، دنبال یک گریزگاهی هستند که مناجات را به روضه متصل کنند و مداحانی هم که مناجات خوبی می خوانند، مشهور نیستند. یکی از اشکالات بزرگی که …

از اشاره مستقیم به آن خودداری فرمودند. * * * * * متن این یادداشت به شرح زیر است: پس از شهادت سردار دل ها سپهبد حاج قاسم سلیمانی و همرزمانش به دست شقی ترین انسان های روی کره خاکی یعنی ارتش تروریستی آمریکای جنایتکار، مراسم ها و جلسه های متعددی در تجلیل و تکریم این شهدای والامقام برگزار گردید که هرکدام از سخنرانان و مدعوین در برنامه های گوناگون به ابعاد شخصیتی و …

شهاب علی شیرخدا عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهیدصدوقی یزد در گفت و گو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از یزد ، گفت: وسواس جبری شامل دو دسته علائم وسواس فکری و عملی است و در ایران بین 2 تا 10 درصد مردم با این بیماری دست و پنجه نرم می کنند. او افزود: وسواس فکری شامل افکار و تمایلات ناهمگون است که باعث اضطراب فرد شده و هرچه انسان تلاش می کند از این افکار ر ها نمی شود …

…، یعنی توانایی تشکیل یک هویت و اختصاص دادن ارزشی به آن. در واقع، این ظرفیت در انسان وجود دارد که تعریف کند کیست، و سپس ببیند که آیا آن هویت را دوست دارد یا خیر. این روانشناس بیان کرد: عزت نفس یعنی چگونگی ارزشیابی فرد از خود و اینکه چقدر آن تصویر را دوست دارد، که این موضوع ارتباط مستقیم با سلامت روان، موفقیت و پیشرفت در جنبه های مختلف زندگی و داشتن روابط اجتماعی سالم دارد. …

: این جبهه انقلاب اسلامی است که همواره پیروزی را به آغوش می کشد. جانشین فرمانده مل سپاه در پایان گفت: در تاریخ بی سابقه است که دلدادگی به گونه ای بشود که 50 میلیون انسان آزاده به میدان بیایند تا پیرو راه شهیدان باشند و بگویند ماییم آن منتظر.

این داستانی نبود که نوشته شده است. به گفته خسروی داستانِ مرثیه برای ژاله و قاتلش، در این تکرارِ کشتن ها و تقاطع وقوع قتل، معنا و مفهوم پیدا می کند و دست آخر نیز در تقابل خصمانه این روایت، بحث از عشق، دوست داشتن و آن جذبه میان قاتل و مقتول به مضمون اصلی داستان تبدیل می شود. ذهن بشر تحت تأثیر تداعی هاست نویسنده آواز پر جبرئیل در ادامه با اشاره به وجود دو نوع زمان (زمان …

و حسابی و درس خوانده را از دست دادیم. وقتی دیدم شرایط مردم اصلاً خوب نیست، خوشحالی نکردم. البته خیلی دوست داشتم که شادی کنم اما واقعاً زشت بود که در آن موقعیت خوشحال باشم. خیلی ها معتقدند ارزش این شادی نکردن، بیشتر از 10 تا خوشحالی بود. خدا را شکر که این موضوع به ذهنم رسید و خوشحالی نکردم. امیدوارم با این حرکت، مردم مرا در غم خودشان شریک بدانند. قبل از بازی این …

همین روزهای خاص است که تا ابد در خاطر مردم سیستان و بلوچستان ماندگار شد در این روز و همزمان با ایام عزاداری حضرت محمد(ص) و امام حسن مجتبی (ع) خبر شهادت، شهید مولوی مصطفی جنگی زهی امام جمعه اهل سنت راسک که سال ها زندگیش را وقف وحدت میان اقوام و مذاهب مختلف کرده بود و همچون هزاران انسان پاک و گمنام در گوشه ای از این کشور پهناور سرگرم طاعت خدا و خدمت به خلقش بود تیتر اول خبرها شد. هرچند این …

است که: هر کس در گاه سحر استغفار کند از اهل این آیه به شمار می آید. [17] از اهل بیت(علیهم السلام) روایت است که: آگاه باشید، درودهای خداوند شامل حال اهل سحر و پوزش طلبان سحری است. [18] رسول خدا می فرماید: همانا خدای تعالی صدای کسانی را که سحرگاهان استغفار می کنند دوست می دارد. [19] از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقل است که: سه گروه از (وسوسه های) ابلیس و …

ثامن الائمه (ع) و جمعی از پاسداران انقلاب اسلامی در حرم مطهر رضوی برگزار شد. شهادت حاج قاسم، قبولی عبادت 40 ساله او بود به گزارش خراسان رضوی، حجت الاسلام و المسلمین حاجی صادقی در این مراسم شهادت حاج قاسم سلیمانی را از سه زاویه بررسی کرد و گفت: اولین زاویه، شهادت حاج قاسم برای خود اوست که نهایت آرزو، استجابت دعا، رسیدن به مقصد و قبولی عبادت چهل ساله اش بود. وی زاویه دوم را تاثیر شهادت حاج …

…> متن این یادداشت به شرح زیر است: پس از شهادت سردار دل ها سپهبد حاج قاسم سلیمانی و همرزمانش به دست شقی ترین انسان های روی کره خاکی یعنی ارتش تروریستی آمریکای جنایتکار، مراسم ها وجلسه های متعددی در تجلیل و تکریم این شهدای والامقام برگزار گردید که هرکدام از سخنرانان و مدعوین در برنامه های گوناگون به ابعاد شخصیتی و رفتاری شهید سلیمانی پرداختند. رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی امام …

در هر طرح و برنامه ای نظر اتاق ها را جویا شود و اتاق ها در سراسر کشور بارها در این زمینه اعلام آمادگی کرده اند، گفت: سال ها است که فعالان اقتصادی کشور منتظر اصلاح قوانین پولی و بانکی هستند و کارشناسان، استقلال بانک مرکزی را یکی از مولفه های انضباط بودجه ای دولت اعلام کرده اند؛ امیدواریم در این طرح جوانب اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور به دقت طرح شود و کارشناسان در این زمینه فضای گفت وگو و تحلیل علمی …

فرمایند أفضَلُ العَمَلِ ما اُریدَ بِهِ وَجهُ اللّه ِ یعنی بهترین و برترین عمل آن است که انسان آن را فقط برای رضای خدا انجام دهد؛ بنابراین برکات اخلاص زیاد است. امیدواریم همه عزیزانی که در سازمان بازرسی هستند با این نگاه که آنچه انجام می دهیم ان شاءالله برای جلب توجه و رضایت پروردگار باشد و حتماً خدای متعال به آن عمل برکت خواهد داد، به وظیفه خود عمل کنند. وی نکته دیگر بیانات رهبر معظم …

کشور امسال تحت تاثیر سیل بودند. همچنین بر اساس آمار این سازمان ایران چهارمین کشور سیل خیز دنیاست و حدود 26 درصد پهنه کشور به دلیل نوسانات اقلیمی و دست اندازی های انسان به طبیعت در معرض سیل های شدید و طغیانی قرار دارد. در این بین عملیات آبخیزداری و آبخوان داری به عنوان راهکاری معرفی می شود که می تواند تهدید سیل را به فرصتی برای مقابله با کم آبی و خشکسالی تبدیل کند. آبخیزداری مجموعه …

ترین آ ن، مُهر استوانه ای گلی بود که نقش یک انسان و یک شتر مرغ در آن وجود داشت. همچنین کتیبه ای که روی آن با خط میخی اکدی نوشته شده بود ؛ البته بر اثر فرسایش تا حدودی از بین رفته و تصورمان آن است که نام یک شخص روی آن نوشته شده است. اشیا مفرغی و آهنی عموما ابزارهای جنگی و انواع سفال از جمله اشیاء تدفینی بودند. بیشتر زیورآلات مفرغی بودند احتمال می دهیم اشیایی که در گورها بدست آمده همان …

بالا خیلی می تواند به موفقیت یک ورزشکار در مسابقه کمک کند. ملی پوش تنیس روی میز ایران در خصوص دیدار ملی پوشان تنیس روی میز با امیر عابدزاده گفت: از آنجایی که شب گذشته (یکشنبه) تیم ماریتیمو در لیگ پرتغال بازی داشت دیداری با امیر عابدزاده داشتیم که انگیزه فراوانی به ما داد. امیر عابدزاده واقعا انسان دوست داشتنی است و هنگام برخورد با ما رفتار حرفه ای از خود نشان داد به نحوی که از ما دعوت …

است انسان را از طریق مواد غذایی آلوده مانند تخم مرغ، شیر و محصولات لبنی آلوده کند و می توانند سرطان زا باشند. طی روزهای اخیر طرح ادعاهای در مورد دوز بالای سم آفلاتوکسین در مواد غذایی و لبنی مطرح و سبب نگرانی های در جامعه شده است. ایرج حریرچی معاون کل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی امروز (یکشنبه) در مورد این ادعا گفت: اینکه لبنیات حاوی آفلاتوکسین باشد اجتناب ناپذیر است و …

به گزارش شریان نیوز ،مسیر شهاب حسینی به عنوان یک بازیگر مسیر متفاوتی بوده است. برخی بازیگران نقش را از درون می سازند و برخی از بیرون اما شهاب بازیگری است که فراتر از تکنیک های بازیگری سعی دارد تا روحش را به عنوان یک انسان ارتقا بدهد. در یادداشتی به قلم امید ذاکری نیا که در وب سایت رسمی سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر منتشر شده است، درباره شهاب حسینی می خوانیم: شهاب حسینی …

شیعه نیوز : پرسش در تقسیم بندی چهارگانه برنامه زندگی توسط امام رضا( علیه السلام )؛ توجه به کدام قسمت باعث کسب توانایی برای سایر قسمت ها می شود؟ پاسخ اجمالی برای برنامه ریزی و زمان بندی اوقات شب و روز، در روایات دو نوع طرح ارائه شده است: 1. پیامبر اسلام(ص): زندگی شخص عاقل باید سه بخش داشته باشد که در یک بخش آن، مشغول مناجات با خدا باشد و یک بخش را نیز به محاسبه …

او را در بین انتخاب یا عدم انتخاب حجاب مورد نظر او مختار بگذارد، بیشتر از آن چیزی که انتظار دارد، نصیبش خواهد شد. پنجم: انسان موجودی اقتدار طلب است. انسان همواره دوست دارد که خود را قدرتمند جلوه داده و به اصطلاح بر دیگران حکمرانی کند. این میل در مردان بیشتر از زنان دیده می شود و این هم از موهبات الهی است. بعد از اینکه مساله حجاب برای زن امری پذیرفته شده، تلقی شد و تشویق های مرد کارساز افتاد؛ در مرحله آخر، مرد باید مردانگی خود را انجام داده و زین پس حجاب را به عنوان قانونی قطعی در خانه مصوب کند./882/ 702/ سید محمد مهدی شرف الدین، کارشناسی ارشد فلسفه علوم اجتماعی …

به گزارش پایگاه خبری ربیع ، 30 دی ماه 95 قلب ایران با ساختمان پلاسکو فرو ریخت. با گذشت 3 سال از این حادثه همچنان داغ آن برای بسیاری از مردم تازه است. هر چند هنوز هم ابهام هایی درباره واقعیت فرو ریختن ساختمان پلاسکو وجود دارد و عده ای دوست دارند انواع و اقسام تئوری های توطئه را درباره آن مطرح کنند اما تقریباً همه متفق القول هستند که پلاسکو تنها ساختمان در خطر ایران نبوده و نیست و ساختمان های …

سرویس ایران جوان آنلاین: قرن هاست که اکوتوریسم به عنوان یکی از شاخه های گردشگری مورد توجه بوده و شاید مردم، چون نمی دانستند واقعاً کاری که می کنند بخشی از صنعت گردشگری به شمار می آید خیلی به آن توجه نداشتند. همین به کنار رودخانه ها رفتن و ساعتی در جوار آب روان نشستن یا گذری به دل کویر و از کوه بالا رفتن ها هر کدام به عنوان یکی از مهم ترین بخش های طبیعت گردی به شمار می آید. طی چند سال اخیر بوده که …

…؛ .. روزهای خدا را به آنان یادآوری کن … [17]. سوره ی آل عمران، آیه ی 54؛ و [دشمنان]مکر ورزیدند، و خدا [در پاسخشان]مکر در میان آورد، و خداوند بهترین مکرانگیزان است. [18]. تکبیر حضّار [19]. تکبیر حضّار [20]. تکبیر حضّار [21]. سوره ی عصر؛ به نام خداوند رحمتگر مهربان سوگند به عصرِ [غلبه حقّ بر باطل]. که واقعاً انسان دستخوشِ زیان است. مگر کسانی که …

جهان بینی سبک زندگی افزود: بنابراین منظور از مدرن فقط سبک زندگی نیست بلکه یک ایدئولوژی پشت این رفتار وجود دارد و آن همان فکر اومانیستی و انسان محوری است، فکری که می گوید علم آمد و خدا را از کرسی الهی بر زمین انداخت، علم اتکا بشر به خود منهای اتکا به عالم غیب و عالم بالا است، اگر بگوییم این معنای مدرن است پس صد در صد آن را رد می کنیم و اگر بنا هست فضای مجازی ما را به این سمت هدایت کند باید به جد با …

تفکر هیتلری این چنین بود، خودمحوری و خود بزرگ بینی ویژگی شیطانی است که در انسان ها ظاهر می شود و وقتی چنین روحیه ای وجود داشته باشد در مقام زورگویی، سلطه جویی و ظلم به دیگران بر می آیند. وی عنوان کرد: آیا کسانی که چنین روحیه ای دارند می توانند با کشوری که از نظر مادی از آنها ضعیف تر کنار بیایند؟ امروز شیطان بزرگ خود را از همه برتر می بیند و هویت و صفت ثابت آن ها زورگویی و استکبار است، تا …

خاک در هر جنبه ای از زندگی شامل غذا، آب، هوا و سلامت نقش دارد. سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) تخمین می زند که تولید 95 درصد غذای ما به صورت مستقیم و غیر مستقیم با خاک در ارتباط است. بر همین اساس، آلودگی خاک یک خطر سلامت واقعی و بسیار جدی است. اگرچه آلودگی خاک به سادگی آلودگی اقیانوس ها با پلاستیک قابل مشاهده و درک نیست اما اغلب آثار بلند مدت بر سلامت انسان و محیط زیست دارد. …

آنچه در بسیاری از کتب و آثار دینی و آموزشی در کلاس های اخلاق و سخنرانی ها و موعظه های مذهبی در حوزه ارتباط صمیمی با خدا رایج است، نماز، روزه، حج، امر به معروف و نهی از منکر، خمس، زکات، ذکر، شرکت در مراسم مذهبی خدمت به والدین، سفرهای زیارتی،… است.

بدون شک همه این عبادت در ارتباط با خدا و خودسازی سهم بسیار ارزنده ای داشته و ترک هر کدام از آنها مانع ارتباط موثر و صادقانه با خدا و موجب سردی روح و روان و روابط با خدا و دینداران خواهد شد. امّا در این اجمال سعی در ارائه راهکارهایی هستیم که اغلب ما از آنها غافلیم. راهکارهایی ساده و قابل عمل برای همه در همه جا.چگونه با خدا رفاقت کنیم

1- به هنگام انجام کارهای تکراری و خسته کننده مثل شستن ظرف ها و لباس ها و پختن غذا، جمع و جور کردن وسایل خانه، کار در کارخانه و رانندگی در ترافیک سنگین شهری، سرودی را در باره خدا زمزمه کنید. به یاد بیاورید که هر کاری با یاد خدا عبادت خواهد بود و عبادت موجب آرامش و ارتباط مستقیم با خالق هستی و همه اینها باعث انرژی مثبت .

2- هر روز تنها دقایقی را در خلوت و سکوت بنشینید و به آنچه که از خوبی ها دست یافته اید فکر کنید. شغل، ازدواج، مسکن، تحصیل، مسافرت خاطره انگیز، فرزند، سلامتی،… از خدا برای بدست آوردن همه این ها تشکر کنید. و خوشحال و خرسند باش بابت اینکه از شاکران هستی، این یعنی بهترین ارتباط با خدا.

3- کاری را که اصلاً دوست نداری و از انجام آن بشدت خسته و ملول می شوی انجام بدهید. مثل گوش کردن به حرف های تکراری و خسته کننده مادربزرگ و دوست، همکاری با همسر در کارهای خانه و ارتباط با فرزند و… به جای کلافه شدن و ابراز ناراحتی، از خدا به خاطر صبوری و بردباری ات تشکر کن. اینجا هم تمرین تسلط بر خویشتن و هم بدست آوردن دل اطرافیان و هم شکر به خاطر صبوری را بدست آورده ای. از این بابت خوشحال شو و از خدا بار دیگر تشکر کن.

وقتی پدر و مادر و یا کسانی که شما را دوست دارند کاری برای شما انجام می دهند از خدا به خاطر داشتن چنین عزیزانی تشکر کنید و به یاد بیاورید که خدا بیش از این عزیزان شما را دوست دارد و امکانات زیادی را در اختیارتان گذاشته و همیشه حافظ و مراقب شماست

4- آلبوم عکس خانوادگی تان را بازبینی کنید و تصویر هر یک از خویشان و نزدیکان و دوستان را که می بیند. در باره آنان با خدا صحبت کنید. به خدا بگویید: مادرم را شاد و سرحال نگه دار. دوستم را در درس و دانش موفق بدار. خواهرم را در تربیت فرزندش توفیق بده. خاله خوبم را شفا بده. برادرم را همسری شایسته نصیب بگردان و این گونه آلبوم عکس، وسیله ارتباط با خدا خواهد شد.

5- تخریب ساختمانی را تماشا کنید. به یاد بیاورید که خراب کردن روابط چقدر آسان است. از خدا بخواهید راه ها و روش های اصلاح روابط تان با دیگران را اصلاح کنند و خرابی ها و اشتباهات و خطاهای پیشین را جبران  کنید، اگر دل کسی را شکسته اید، اگر انتقاد نابجایی کرده اید و کسی را رنجانده اید، اگر بدی را با بدی جواب داده اید و … برای جبران شان از خدای یاری بطلبید. این رویکرد و عملکرد از بهترین راه های ارتباط صمیمی با خداست.

6- وقتی به دیدار عزیزانتان می روید با والدین خود، با یکی از دوستان صمیمی و یا همسر و فرزند خود به گفتگو می نشینید از خدا به خاطر این ارتباط صمیمانه تشکر کن.

7- خاطرات و حوادث تلخ و گزنده گذشته را به یاد بیاورید و از اینکه همه آن ها مقطعی و گذرا بوده و همه آن ها موجب تحصیل تجربه شده و هرگز خداوند تنهایتان نگذاشته خوشحال باشید و ازش تشکر کنید.

8- همه خطاها و اشتباهات و بدرفتاری های خود را روی کاغذی بنویسید، هرگز در پی توجیه و پیدا کردن مقصر نباشید، خود را مقصر اصلی بدانید. سپس کاغذ را بسوزانید و دفن کنید و از خداوند طلب بخشش کنید و از او بخواهید تا در عدم تکرار آن ها یاری تان کند.

9- اگر کسی شما را با دادن مژه ای، هدیه ای و خبری شاد کند چه حالی می یابید و از او چقدر تشکر می کنید؟ مسلّم خیلی زیاد. همین حالت را هر روز در برابر خدایتان داشته باشید، چرا که خداوند با دادن همه آن چه دیگران از دادن آن ها عاجزند، هر روز و هر لحظه شما را غافلگیر می کند. هر روز که از خواب بیدار می شوید و سالم هستید، چه بسیار افراد سالمی که هرگز از خواب بیدار نشدند. هر روز که از خورشید و آب و هوا و طبیعت و وجود پدر و مادر و دوستان و از همه مهم تر داشتن ایمان و اعتقاد دینی و… بهره می گیرید. چه بسیار انسان هایی که در دام زلزله و سیل و بیماری ها و مرگ عزیزان خود و دیگر حوادث تلخ گرفتار می شوند.

10- وقتی همه چیز نابود می شود (که نمی شود) باز آینده هست، به خاطر پیش رو داشتن آینده شکر خدا را به جای آورید.

11- شرکت نکردن در مجالس گناه راحت تر از شرکت کردن و گناه نکردن است، راه راحت را برگزینید و از بابت اراده و استواریتان خوشحال باشید و از خدا تشکر کنید که به شما این توفیق را هدیه داده است.

12- از خدا به خاطر تمام درهایی که کوبیدید و خانه خدا نبود طلب بخشش کنید و بعد از این از خدا بخواهید برای به یادش بودن و به در خانه اش رفتن یاری تان کند.

13- زیاد حرف نزنید، تا فرصت حرف زدن با خدا برایتان فراهم شود. آدم های پر حرف همیشه مضطرب و نگرانند از اینکه چه گفتند، چرا گفتند، با که گفتند، چگونه جبران کنند آنچه را که نباید می گفتند. امّا برعکس گفتگو با خدا با هر زبانی و در هر حالی موجب آرامش و شادابی خواهد شد.

14- بدون توقع و چشم داشت به کسی که چندان هم دوستش ندارید هدیه بدهید و با خدا در باره آنچه بدون چشم داشت به شما داده در حالی چندان هم با او دوست نبوده اید. گفتگو کنید و به خاطر این همه لطف و محبت و بخشش آن هم بدون توقع و چشم داشت خوشحال باشید و از او با تمام وجود تشکر کنید.

15- وقتی برای معالجه یک بیماری به مطب پزشک مراجعه کرده اید، و در نوبت به انتظار نشسته اید، به جای نگاه به این و آن و تمرکز ذهنی آزاردهنده به بیماریتان، با خدا صحبت کنید و بابت اینکه همیشه بیمار نیستند و سایر اعضای بدنتان سالم است صمیمانه ازش تشکر کنید.

همه خطاها و اشتباهات و بدرفتاری های خود را روی کاغذی بنویسید، هرگز در پی توجیه و پیدا کردن مقصر نباشید، خود را مقصر اصلی بدانید. سپس کاغذ را بسوزانید و دفن کنید و از خداوند طلب بخشش کنید و از او بخواهید تا در عدم تکرار آن ها یاری تان کند

16- از اینکه برای ملاقات با رئیس اداره و یا مسوولان بلند پایه باید از فیلترهای مختلف عبور کنید و شرایط امنیتی و سیاسی و اجتماعی مدّنظر داشته باشید و مدت ها با دیدن این و آن گاهی به دیدار آن مسۆل ذی ربط فائق آیید،از خداوند جانانه تشکر کنید که برای خلوت کردن و صحبت کردن با او این بگیر و ببندها لازم نیست. این یعنی از هر فرصت و فضایی برای ارتباط با خدا بهره گرفتن.

17- موقع خواب سوره حمد و ناس و فلق را بخوانید. اگر با وضو و رو به قبله بخوابید، خوابتان هم موجب ارتباط با خدا خواهد بود.

18- امروز را تصمیم بگیرید تا به هنگام خواب، حرف ها و حرکات مثبت داشته باشید. خوبی های دیگران را ببیند، زیبایی های ظاهری و اخلاقی دیگران را برایشان یاد آور شوید. چه ظاهر خوبی داری. چه خوب رانندگی می کنی. این لباس چقدر برازنده شماست. چه سلیقه خوبی دارید. … حتی با خدا هم حرف های مثبت بزنید. از خوبی هایی که دارید و نعمت هایی که به شما داده با خدا صحبت کنید و تشکر کنید.

19- وقتی پدر و مادر و یا کسانی که شما را دوست دارند کاری برای شما انجام می دهند از خدا به خاطر داشتن چنین عزیزانی تشکر کنید و به یاد بیاورید که خدا بیش از این عزیزان شما را دوست دارد و امکانات زیادی را در اختیارتان گذاشته و همیشه حافظ و مراقب شماست.

20- وقتی خانه تکانی می کنید و یا کمد و اتاق تان را از هر آنچه بیهوده غیرضروری است پاک می کنید، به یاد بیاورید و از خدا بخواهید که ذهن و زبان و زندگی شما را از آلودگی ها و بد اخلاقی ها پاک کنند.

احمد رزاقی                   

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

4 گام برای پیشرفت معنوی

3عمل مستحبی نجات بخش

10 نکته برای پرورش روح

تبیان، دستیار هوشمند زندگی

پل های ارتباطی

بلوار کشاورز،خیابان نادری،نبش حجت دوست،پلاک 12

public@tebyan.com

چگونه با خدا رفاقت کنیم

02181200000

دسترسی سریع

محصولات و خدمات

اشتراک در خبرنامه

کلیه حقوق این سایت مربوط به موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان می‌باشد.

هر کس در میدان علاقمندی به خدا جایگاهی دارد و متناسب با رتبه‌اش فاصله‌ای با محبوب یافته است. مسلما همه ما دوست داریم که این فاصله را به حداقل برسانیم و به پروردگارمان نزدیک و نزدیک‌تر شویم. کلید محبوبیت در نزد خداوند در دستان کسانی است که در حلقه اول رفاقت با خداوند قرار دارند که حضرت ابراهیم علیه السلام نمونه بارز آن است. او که «نشان رفاقت ویژه» را از خداوند دریافت کرده و «مدال خلیل اللهی» را به گردن آویخته، می‌تواند رموز موفقیتش را در اختیار ما قرار دهد.

چگونه با خدا رفاقت کنیم

از روایات اهل بیت علیهم السلام برمی آید که دستیابی او به این مقام والا به خاطر پنج امتیاز است که یکی از آن‌ها «شب زنده داری» است. جابر بن عبدالله انصاری می‌گوید، از پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله شنیدم که می‌فرمود:

«مَا اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِیمَ خَلِیلًا إِلَّا لِإِطْعَامِهِ الطَّعَامَ وَ صَلَاتِهِ بِاللَّیْلِ وَ النَّاسُ نِیَام.» (علل الشرائع،ج 1، ص 35)

خداوند، ابراهیم را به دوستی (خود) برنگزید، مگر برای آنکه (دیگران را) اطعام می‌کرد و شب هنگام که مردم خواب بودند، نماز می‌گزارد.

اما مگر عبادت شبانه چه خصوصیتی نسبت به عبادت روزانه دارد که چنین رفاقتی را پایه ریزی می‌کند:

شب، هنگامه آرامش و آسایش است و زمانی شایسته برای استراحت کسانی است که روز را با سعی و تلاشی چشمگیر به پایان رسانده‌اند. فضای آرام و تاریک و بی سر و صدای شب، خواب را چنان برای انسان لذت بخش می‌کند که به طور معمول حاضر نیست به هیچ قیمتی از خواب نازش بگذرد.

اما از طرفی همین آرامش و سکوت، می‌تواند زمینه ساز خلوتی بی ریا باشد و محیطی عارفانه را برای ارتباطی تنگاتنگ با حضرت پروردگار مهیا سازد. انسان می‌تواند از این خلوت فراهم آمده، بهترین استفاده را داشته باشد و باب سخن با محبوب خود را بگشاید و سفره دلش را برای حق تعالی بگستراند. به همین خاطر است که خداوند به برترین فرستاده خود چنین دستور می‌دهد که:

«یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا. » (سوره مزمل، آیه 1 و 2)

ای جامه به خود پیچیده! شب را، جز اندکی (برای نماز و عبادت)، بپاخیز!

گرچه مخاطب این آیات، شخص پیامبر صلّی الله علیه و آله است، ولی آیات بعدی این سوره نشان می‌دهد که مؤمنان هم در این برنامه با شخص پیامبر همگام بوده‌اند. چراکه همه ما نیازمند برنامه‌ای سازنده برای آمادگی روح و تقویت درون هستیم.

آری، غوغای زندگی روزانه چنان توجه انسان را به خود جلب می‌کند که حضور قلب کامل، در آن بسیار مشکل است. اما در دل شب، هنگامی که غوغای زندگی مادی فرومی نشیند و آرامش جسم در پرتو مقداری خواب، شکل می‌گیرد و آرامش روح به اوج خود می‌رسد، توجه و تمرکزی ویژه برای انسان رقم می‌خورد که می‌تواند مقدمه ساز رابطه‌ای پرنشاط با خداوند باشد. بنابراین باید گفت که همین حضور قلب فوق العاده است که بهره وری را در ارتباط با خدا می‌افزاید و رنگی نوین به شخصیت آدمی می‌بخشاید.

همه ما می‌دانیم که اگر رشته محبت ما تا به خدا تقویت شود و استحکام یابد، رفاقت ما با خدا پررنگ‌تر از گذشته خواهد شد و قوتی مضاعف خواهد یافت. اما چگونه باید این بند محبت را مستحکم نمود؟

پاسخ را در کلام خدا جستجو می‌کنیم. قرآن پس از دستور به نماز شب، دلیل این فرمان را چنین بیان می‌دارد:

«إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِیلًا» (سوره مزمل، آیه 6)

مسلّماً عبادتی که در شب صورت می‌گیرد محکم‌تر و پابرجاتر و گفتار در آن درست‌تر و استوارتر است.

بنابراین از این آیه برمی آید که نماز شب، عامل ثبات قدم و تقویت عقیده مومن است و در نتیجه می‌تواند رشته آویخته از خدا تا انسان را استحکام بخشد.

جالب اینجا است که در این آیه برای بیان «نماز شب» از تعبیر «ناشئة اللیل» استفاده شده است. «ناشئة» به معنای حادثه است؛ اما مگر عبادت شبانه یک «حادثه و رخداد» است که خداوند از چنین تعبیری استفاده کرده است؟

آری، باید دانست که این رخداد مبارک همان «حالات معنوی و روحانی» و «نشاط و جذبه ملکوتی» است که در این ساعات ویژه در دل و جان انسان به وجود می‌آید. روشن است که آثار چنین رخدادی در روح انسان نسبت به نوع روزانه آن عمیق‌تر و دوامش نیز بیشتر می‌باشد. (تفسیر نمونه، ذیل آیه)

بنابراین از آنچه که گفته شد به وضوح می‌توان دریافت که عبادت شبانه می‌تواند رابطه‌ای بس استوار و مستحکم میان بنده و محبوب، سامان دهد و رفاقتی ویژه را با پروردگار رقم زند.

 پرورش فوق العاده روح در سایه عبادت شبانه روز، هنگامه سعی و تلاش است و به طور معمول با کوششی فراوان پایان می‌پذیرد. اما باید دانست که این فعالیت‌ها هر چه که بزرگ‌تر و گسترده‌تر باشد نیاز بیشتری به تقویت روح و آمادگی معنوی خواهد داشت.

انسان، بدون پشتوانه روحیه‌ای بلند نمی‌تواند کارهایی سترگ انجام دهد و روزهایش را با تلاشی چشمگیر و تاثیر گذار به پایان برساند. اما چگونه باید به چنین روحیه‌ای دست یافت و به چه شیوه‌ای باید به پرورش این مهم نایل آمد؟

خداوند در آیه 7 سوره مزمل یکی دیگر از دلایل فرمان دادن به نماز شب را اینگونه بیان می‌کند:

«إِنَّ لَکَ فِی النَّهارِ سَبْحاً طَوِیلًا.» چون در طول روز وظائف سنگین و تلاش و کوشش فراوان بر دوش داری (باید با عبادت شبانه خود را تقویت کنی و آمادگی لازم برای این فعالیت‌های بزرگ و گسترده را از آن عبادت شبانه به دست آوری.)

آری، مدرسه شبانه «پرورش روح» را خداوند برای همه بزرگانی قرار داده که باید زمینه ساز کارهای بزرگ باشند. آن‌ها که هنوز در کودکی اندیشه و خردسالی معنویت به سر می‌برند و نمی‌خواهند پای به بزرگسالی تفکر بگذارند برایشان همان بهتر است که در خواب ناز کودکانه خود غرق شوند و شیرینی نماز شب را نچشند.

اما بر پیامبری که باید هر روزه پذیرای سخنی ثقیل و سنگین باشد «إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلًا ثَقِیلاً»)سوره مزمل، آیه 8) واجب خواهد بود که در کارگاه شبانه پرورش روح هر شب تجدید قوایی داشته باشد و خود را در آغوش خالق هستی بیافکند و از او در انجام وظایفش یاری بطلبد.

ما نیز اگر بخواهیم بلوغ انسانیتمان را جشن بگیریم باید راه این مدرسه شبانه را بیاموزیم و از همین امشب در دفتر آن ثبت نام کنیم.

سیدمصطفی بهشتی

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

چگونه با خدا رفاقت کنیم

تبیان، دستیار هوشمند زندگی

پل های ارتباطی

بلوار کشاورز،خیابان نادری،نبش حجت دوست،پلاک 12

public@tebyan.com

02181200000

دسترسی سریع

محصولات و خدمات

اشتراک در خبرنامه

کلیه حقوق این سایت مربوط به موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان می‌باشد.

در یکی از کلاس های درس اخلاق در دانشگاه بحثی به مناسبت «دوستی با خدا» مطرح و دانشجویان نیز در آن مشارکت فعالی
داشتند . در چهره آنها رضایت را مشاهده کردم تازه متوجه شدم چرا بعضی ادیان، خدا را مساوی عشق می دانند (The God is Love) چند سال قبل در تحقیقی مشاهده نمودم که درصد کمی از دانش آموزان از بحث های خداشناسی کتاب های دینی
رضایت داشتند . متوجه شدم که ما بذر دوستی با خدا را در دل نوجوانان نکاشته ایم و حتی از عذاب الهی بیش از رحمت بی پایانش
سخن گفته، به جای صفات زیبای الهی به اثبات عقلی خدا پرداخته ایم و از بیان صفات جمال و جلال الهی غافل شده ایم . اسلام
دین محبت است و پیامبر او رحمة للعالمین . او با اخلاق و محبت، بسیاری از اطفال گریز پای را به مکتب عشق الهی کشانده است
و رفتار محبت آمیز امامان و پیشوایان، خود داستان مفصل دیگری دارد . امام علی (ع) در مورد برتری اسلام می فرماید:

اسلام آیین خداست که آن را برای خود برگزید و بر دیده اش پرورید و بهترین آفریدگانش را ویژه ابلاغ آن گرداند و ستون هایش را
بر دوستی خود استوار کرد . (1)

همین محبت و مدارای حضرت رسول (ص) باعث شد تا در کمترین زمان تمدن اسلامی فراگیر شده و نهادهای حکومت اسلامی
یکی پس از دیگری تاسیس و مردم گروه گروه به دین خدا درآیند . حال که روشن شد دین خدا بر پایه محبت و پیامبرش مظهر
رحمت است، ما نیز باید به شکرانه این همه لطف، خدا را دوست داشته باشیم . در این نوشتار آنچه که در کلاس درس گفته ام با
تغییری جزیی به خوانندگان عزیز تقدیم می دارم . به اسباب و نشانه های دوستداران خدا اشاره نموده، در پایان به تشویق برای
دوستی خدا می پردازیم . از خدای بزرگ می طلبم که آنچنان مهر خویش را بر دل و جان بتاباند که تا زنده ایم بر این پیمان دوستی
باقی باشیم . به قول حافظ:

آنچنان مهر توام در دل و جان جای گرفت

که اگر سر برود از دل و از جان نرود

چگونه با خدا رفاقت کنیم

در ازل بست دلم با سر زلفت پیوند

تا ابد سر نکشد وز سر پیمان نرود

صفاتی که در انسان وجود دارد، در یک تقسیم بندی با توجه به جهت گیری هر یک از آنها، به ارتباط با مبدا یا معاد یا با خود انسان
و یا به آینده مربوط می شود . صفات دیگری هم در انسان وجود دارد که ارتباط او را با دنیا و یا موضع او را نسبت به دیگران تعیین
می کند . یکی از صفاتی که ارتباط او را با خداوند مشخص می کند دوستی انسان نسبت به خداست .

برای روشن شدن این مساله (دوستی با خدا) لازم است بدانیم که بعضی از آنچه در زندگی اجتماعی انسان موجب محبت و دوستی
بین انسان ها می شود عبارتند از:

1 – لذت بردن مادی و معنوی از محبوب .

2 – احسان، یعنی هر که به انسان احسان کند محبوب واقع می شود .

3 – حسن و جمال ظاهری و باطنی .

4 – سنخیت و همگونی باطنی و روحی .

با صرف نظر از اینکه آیا همه اسباب ایجاد محبت به موارد یاد شده خلاصه می شود یا خیر، می توان گفت آنچه محبت آفرین است،
به طور حقیقی فقط در خداوند وجود دارد; او خالق همه زیبایی هاست، احسان او ازلی و ابدی است، در نظر اهل معرفت و بصیرت
جمال او زیباتر و دوست داشتتنی تر از هر چیز است، هم روح و جان آدمی با پروردگار خویش رابطه ای مخفی و رمز و رازی درونی
و باطنی دارد . بنابراین همه اسباب محبت به طور حقیقی و در بالاترین درجات در خداوند وجود دارد . (2)

بر طبق روایات، کافران و فاسقان که به وادی عصیان و گناه کشیده شده و در برابر مولای خویش سر تعظیم فرود نیاورده اند، از
فطرت خدا دوستی برخوردار بوده اند . لکن غباری بر فطرت آنها فرونشسته یا عوامل بیرونی مانند پدر یا مربی آنها را از فطرت
خویش دور نموده اند و در یک کلام مشمول رحمت گسترده الهی واقع نشده اند . بر عکس، عارفان و عاشقان با ترنم رحمت الهی به
جرگه محبان خدا درآمده اند، در قرآن آمده است:

ولیکن خدا ایمان را محبوب شما ساخت و آن را در دل هایتان بیاراست و کفر و فسوق و عصیان را ناخوشایندتان گردانید . اینان
خود راه یافتگان اند . (3)

همین مضمون در مناجات های امام سجاد (ع) هم آمده است:

خلق را با قدرت خود، بی هیچ سابقه ای بیافرید و آنان را بر طبق مشیت خود، صورت داد . سپس آنان را در راه اراده اش پیش برد و
در راه دوستی اش برانگیخت . (4)

انسان چیزی را که نمی شناسد و صفات او را نمی داند دوست نمی دارد . اصولا در وجود محبوب چیزهایی یافت می شود که او را
دوست داشتنی می کند . جز خدا کیست که تکلیف خود را رحمت بر بندگانش بداند؟ (کتب علی نفسه الرحمة) خدایی که اول
عیب ها را می پوشاند بعد آنها را می آمرزد . خدایی که عمده کارش آمرزش است . خدایی که در مقابل نعمت هایی که داده فقط از
بنده اش شکر می خواهد و نفع شکر را هم باز به بنده برمی گرداند و می فرماید شکر هر نعمتی آن است که از آن خوب بهره بگیری .

خدایی که وعده نموده همه گناهان بنده اش را بیامرزد . خدایی که در مقابل یک نیکی ده برابر پاداش می دهد . خدایی که میدان
رشد استعدادها را آنقدر وسیع گرفته است که هیچ کس بهانه ای برای کمال نداشته باشد و چنانچه انسان نتواند از ظرفیت
وجودی اش استفاده کند او را زیانکار می خواند «ان الخاسرین الذین خسروا انفسهم » خدایی که کریم و رحیم و غفور و حنان و منان
و . . . است . هر کس این خدا را با صفاتش بشناسد او را دوست خود می داند .

امام حسن (ع) فرمود: هر کس خدا را بشناسد او را دوست خواهد داشت . (5)

دعا و نیایش ارتباط کوچک ترین جزء هستی با بی نهایت است . در اواخر دعای کمیل آمده است: «اغفر لمن لایملک الا الدعاء» .
خدایا بیامرز کسی را که هیچ چیزی غیر از دعا ندارد و دعا بالاترین سرمایه اوست . با نیایش هم یاد خدا و محبوب در دل زنده
می شود و هم دوستی با او درخواست می گردد . اگر دعا نباشد چگونه خداوند دوستی خود را در دل بندگان بیاندازد؟ در قرآن هم
آمده است: «اگر دعا کنید استجابت می کنم » (6) به همین جهت پیامبر (ص) و امامان معصوم علیهم السلام با تعبیرهای بسیار زیبا
درخواست دوستی با خدا را از او داشته اند . برای نمونه قسمت هایی از این دعاها را نقل می کنیم:

پیامبر (ص) می فرماید:

داود در دعاهای خود می گفت: بارالها! من دوستی تو و دوستی آن که دوستت دارد و کرداری که مرا به دوستی ات می رساند از تو
درخواست می کنم . بارالها! دوستی ات را نزدم محبوب تر از خودم و خانواده ام . . . قرار ده . (7)

امام سجاد (ع) :

بارالها! مرا از کسانی قرار ده که برای دیدنت جدیت به خرج دادند و باز نماندند و راه به سوی تو را پیمودند و از آن منحرف نشدند و
برای رسیدن به تو اعتماد کردند تا آن که رسیدند . پس دلهایشان را از محبت خود سیراب ساختی و جان هایشان را به
عرفت خویش، مانوس کردی . (8)

امام سجاد (ع) :

بارالها! مرا از کسانی قرار ده که درختان شوق به تو در بوستان سینه هایشان آراسته شد و آتش محبتت، دل هایشان را بی قرار
ساخت . پس آنان در آشیانه های اندیشه ها جای گرفته اند و در باغ های قرب و مکاشفه می خرامند و از حوض های محبت، با
جام های ملاطفت می نوشند و به سرچشمه های صفا و یکرنگی وارد می شوند . (9)

تا آنجا که در حافظه تاریخ مانده است تمام انبیاء و اولیای الهی در راه محبوب خویش خطرها به جان خریده اند و خستگی را
متحمل شده اند . در آیات قرآن که ناظر به کتاب های آسمانی پیشین نیز هست آیه ای وجود ندارد که آنان از خداوند شکایت کرده
و به تعبیر امروزی از رسالت خویش طلب استعفا نموده باشند . بی شک پیامبران الهی محبوب ترین بندگان نزد خدا بوده اند که بار
رسالت را بر دوش کشیده و به تناسب محبوبیت خود از جام بلا بیشتر نوشیده اند که: البلاء للولاء . عاشقان و عارفان نه تنها خسته
نمی شوند، بلکه با اختیار خود از بین آسایش و خستگی دومی را می پذیرند و بدون مرکبی راهوار، سنگلاخ بادیه را طی می کنند و
خستگی را خسته می کنند .

امام علی (ع) می فرماید:

قلب دوستدار خدا، خستگی برای خدا را بسیار دوست دارد و قلب بی خبر از یاد خدا آسایش را می پسندد . (10)

امام صادق (ع) می فرماید:

خداوند تبارک و تعالی به داود (ع) وحی کرد: «چرا تنهایت می بینم؟» گفت: «در راه تو از مردم بریده ام و آنان از من بریده اند»
خداوند فرمود: «چرا خاموشت می بینم؟» گفت: «ترس از تو خاموشم کرده است » خداوند فرمود: «چرا خسته ات می بینم؟» گفت:
«محبتت خسته ام ساخته است » . (11)

دوستی اهل بیت، میزان و ملاکی برای سنجش دوستداران خداست . خداوند با آن خورشید تابان (پیامبرص) و این ستارگان
فروزان (ائمه اطهارع) بسیاری را آزمود . عده ای سربلند از این آزمایش الهی بیرون آمدند و گروهی به طمع دنیا از جریان حق
طلب روی برگردانده، به دنبال فرصت طلبان و تازه به دوران رسیده ها رفتند و حال آنکه هنوز ندای پیامبر (ص) در گوش آنان
طنین انداز بود که: «انی لا اسالکم علیه اجرا الا المودة فی القربی » .

اگر آن دوستی واقعی وجود داشت، امروز تاریخ مسیر دیگری را می پیمود . شیعه حرف اول را در دنیا می زد و اسلام ناب به جای
اسلام امریکایی در کشورهای اسلامی حاکم بود .

امام صادق (ع) می فرماید:

به خدا سوگند، آن که دنیا را دوست دارد و به جز ما دوستی می کند خدا را دوست ندارد . هر کس که حق ما را بشناسد و ما را
دوست بدارد در حقیقت خداوند را دوست داشته است . (12)

امام هادی (ع) در زیارت جامعه کبیره می فرماید:

«من احبکم فقد احب الله و من ابغضکم فقد ابغض الله » ; هر که شما را دوست بدارد خدا را دوست داشته و هر که شما را دشمن
بدارد خدا را دشمن داشته است .

معمولا مخاطب آیات قرآن اکثر مردم می باشند در عین حال آیات خاصی وجود دارد که تکلیف خاص برای پیامبر (ص) آورده
است . تکلیف به نماز شب مخصوص پیامبر (ص) بوده است و از همین انحصار می توان به اهمیت موضوع پی برد . چگونه با خدا رفاقت کنیم

همه مردم مخلوق خدا هستند ولی همه محبوب او نیستند . یکی از خصوصیات دوستداران، بیداری در شب و راز و نیاز با محبوب
است . ویژگی شب، آرامش و فراغت از امور دنیاست . قلب، توجه خاص به معبود دارد . نمی توان لاف دوستی با او را زد ولی در دل
شب با او راز و نیاز نکرد .

خداوند به موسی فرمود:

ای پور عمران! دروغ می گوید آن که می پندارد دوستم دارد و چون شب درآید از من غفلت کند و بخوابد . مگر هر دوستداری،
خلوت با محبوبش را دوست ندارد؟ ای پور عمران! اینک این منم که بر دوستانم برآمده ام و چون شب آنان را فروپوشد، دیده
دلشان بگردد و کیفرم پیش چشمانشان پدیدار شود و چنان با من سخن گویند که گویی مرا می بینند و چنان مرا مخاطب
می سازند که گویی در حضورم هستند . ای پورعمران! از قلبت شکستگی، از بدنت افتادگی و از چشمانت اشک ها را در تاریکی شب،
نثار من کن و مرا بخوان که مرا نزدیک و اجابت کننده خواهی یافت . (13)

حافظ، کسانی که لاف دوستی با خدا را می زنند و شب خیزی ندارند کافر عشق می داند:

زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست

پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست

نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان

نیم شب دوش ببالین من آمد بنشست

سر فراگوش من آورد به آواز حزین

گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست

عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند

کافر عشق بود گر نشود باده پرست

در حدیث معروف معراج علاوه بر شب خیزی نشانه های دیگری هم برای دوستداران خدا آمده که ذکر آنها خالی از لطف نیست .
خداوند می فرماید:

ای احمد! چنین نیست که هر که بگوید خدا را دوست دارم مرا دوست داشته است، مگر آنکه به اندازه نیازش بخورد، لباس کم بها
بپوشد، پهلو از بستر تهی کند، در نماز قیامش طولانی شود، خاموشی پیشه کند، به خدا توکل ورزد، بسیار بگرید، کم بخندد، با
هوای نفس مخالفت کند، مسجد را خانه خود، دانش را دوست، زاهد را همنشین، عالمان را دوستان و فقیران را همراهان خود
سازد . خشنودی مرا بجوید، سخت از عاصیان بگریزد، نیک به یاد من مشغول باشد، همواره بسیار تسبیح گوید، پایبند عهد خود
باشد، به وعده اش وفا کند، قلبش پاکیزه باشد، در نمازش پاک و در فریضه هایش کوشا باشد، خواستار پاداش من، ترسان از عذاب
من و نزدیک و همنشین دوستانم باشد . (14)

خداجویی خداخواهی و خدادوستی اموری فطری بوده و انسان ها با همین فطرت خلق شده اند . اما گاهی غبار بر این فطرت
می نشیند و انسان همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خودفراموشی » گرفتار کرد . «ولا تکونوا
کالذین نسوا الله فانسیهم انفسهم » .

از وظایف مؤمن آن است که عشق به خدا را در دل ها زنده کند و دیگران را به مسیر حق دعوت نماید . این کار به اندازه ای اهمیت
دارد که به تعبیر قرآن چنانچه ترک شود موجب ضرر و خسارت برای انسان می شود و بزرگ ترین خسارت همین خسارت جان
است . «ان الخاسرین الذین خسروا انفسهم » (15) در روایات متعددی که از پیامبر (ص) و امامان (ع) رسیده است سفارش شده که
دوستی خدا را در دل های دیگران زنده کنید . و همین عمل باعث می شود خداوند هم شما را دوست بدارد .

خداوند نه نیاز به عبادت ما دارد و نه از معصیت ما ضرر می کند . دوستی با خدا نیز کمالی برای خود انسان است و در سایه این
پیوند و دوستی صفات خداوندی در انسان زنده می شود . در عالم مادی هم اینطور است . دوستی با دیگران باعث یک نوع تناسب
روحی می شود . بدیهی است دوستی با خدا نیز تاثیر در روح انسان دارد . پس باید هم خود ما خدا را دوست بداریم و هم دیگران را
به دوستی با خدا دعوت نموده و مهر او را در دل ها بیفکنیم . پیامبر (ص) فرمود: «خدا را محبوب بندگانش کنید تا خدا شما را
دوست بدارد» اینکه چگونه خدا را محبوب دل ها بگردانیم از پیشوایان سؤال شده است و آن بزرگواران پاسخ های مشابهی داده اند .
پیامبر (ص) می فرماید:

خداوند به همراز خود موسی بن عمران (ع) وحی کرد: «ای موسی! مرا دوست بدار و محبوب خلقم گردان . گفت: پروردگارا! من
دوستت دارم، اما چگونه تو را محبوب خلق گردانم؟» فرمود: «نعمت هایم را برایشان و عطایم را به ایشان یادآوری کن که آنان یاد
نمی کنند، چون از من جز هر نیکی را نمی شناسند .» (16)

از خدای بزرگ مسئلت دارم که ما را از دوستان خود قرار دهد و با آنان محشور نماید .

والسلام .

پی نوشت ها:

1) نهج البلاغه، خطبه 198 .

2) ر . ک: دیلمی، احمد، اخلاق اسلامی، ص 118 .

3) الحجرات، 7 .

4) صحیفه سجادیه، دعاء 19 .

5) تنبیه الخواطر، 1/52 .

6) غافر/60 .

7) سنن ترمذی، 5/522/3490 .

8) بحارالانوار، 94، 225/1 .

9) همان، 94/150 .

10) تنبیه الخواطر، 2/87 .

11) امالی صدوق، 263/280 .

12) کافی، 8/129/98 .

13) امالی صدوق، 438/577 .

14) ارشاد القلوب، 205 .

15) الشوری/45، و الزمر/15 .

16) امالی طوسی، 484/1058 .

در یکی از کلاس های درس اخلاق در دانشگاه بحثی به مناسبت «دوستی با خدا» مطرح و دانشجویان نیز در آن مشارکت فعالی @@N@@داشتند . در چهره آنها رضایت را مشاهده کردم تازه متوجه شدم چرا بعضی ادیان، خدا را مساوی عشق می دانند (The God is Love) چند سال قبل در تحقیقی مشاهده نمودم که درصد کمی از دانش آموزان از بحث های خداشناسی کتاب های دینی@@N@@رضایت داشتند . متوجه شدم که ما بذر دوستی با خدا را در دل نوجوانان نکاشته ایم و حتی از عذاب الهی بیش از رحمت بی پایانش @@N@@سخن گفته، به جای صفات زیبای الهی به اثبات عقلی خدا پرداخته ایم و از بیان صفات جمال و جلال الهی غافل شده ایم . اسلام @@N@@دین محبت است و پیامبر او رحمة للعالمین . او با اخلاق و محبت، بسیاری از اطفال گریز پای را به مکتب عشق الهی کشانده است @@N@@و رفتار محبت آمیز امامان و پیشوایان، خود داستان مفصل دیگری دارد . امام علی (ع) در مورد برتری اسلام می فرماید:

اسلام آیین خداست که آن را برای خود برگزید و بر دیده اش پرورید و بهترین آفریدگانش را ویژه ابلاغ آن گرداند و ستون هایش را @@N@@بر دوستی خود استوار کرد . (1)

همین محبت و مدارای حضرت رسول (ص) باعث شد تا در کمترین زمان تمدن اسلامی فراگیر شده و نهادهای حکومت اسلامی @@N@@یکی پس از دیگری تاسیس و مردم گروه گروه به دین خدا درآیند . حال که روشن شد دین خدا بر پایه محبت و پیامبرش مظهر @@N@@رحمت است، ما نیز باید به شکرانه این همه لطف، خدا را دوست داشته باشیم . در این نوشتار آنچه که در کلاس درس گفته ام با @@N@@تغییری جزیی به خوانندگان عزیز تقدیم می دارم . به اسباب و نشانه های دوستداران خدا اشاره نموده، در پایان به تشویق برای @@N@@دوستی خدا می پردازیم . از خدای بزرگ می طلبم که آنچنان مهر خویش را بر دل و جان بتاباند که تا زنده ایم بر این پیمان دوستی @@N@@باقی باشیم . به قول حافظ:

آنچنان مهر توام در دل و جان جای گرفت

که اگر سر برود از دل و از جان نرود

در ازل بست دلم با سر زلفت پیوند

تا ابد سر نکشد وز سر پیمان نرود

صفاتی که در انسان وجود دارد، در یک تقسیم بندی با توجه به جهت گیری هر یک از آنها، به ارتباط با مبدا یا معاد یا با خود انسان @@N@@و یا به آینده مربوط می شود . صفات دیگری هم در انسان وجود دارد که ارتباط او را با دنیا و یا موضع او را نسبت به دیگران تعیین @@N@@می کند . یکی از صفاتی که ارتباط او را با خداوند مشخص می کند دوستی انسان نسبت به خداست .

برای روشن شدن این مساله (دوستی با خدا) لازم است بدانیم که بعضی از آنچه در زندگی اجتماعی انسان موجب محبت و دوستی @@N@@بین انسان ها می شود عبارتند از:

1 – لذت بردن مادی و معنوی از محبوب .

2 – احسان، یعنی هر که به انسان احسان کند محبوب واقع می شود .

3 – حسن و جمال ظاهری و باطنی .

4 – سنخیت و همگونی باطنی و روحی .

با صرف نظر از اینکه آیا همه اسباب ایجاد محبت به موارد یاد شده خلاصه می شود یا خیر، می توان گفت آنچه محبت آفرین است، @@N@@به طور حقیقی فقط در خداوند وجود دارد; او خالق همه زیبایی هاست، احسان او ازلی و ابدی است، در نظر اهل معرفت و بصیرت @@N@@جمال او زیباتر و دوست داشتتنی تر از هر چیز است، هم روح و جان آدمی با پروردگار خویش رابطه ای مخفی و رمز و رازی درونی @@N@@و باطنی دارد . بنابراین همه اسباب محبت به طور حقیقی و در بالاترین درجات در خداوند وجود دارد . (2)

بر طبق روایات، کافران و فاسقان که به وادی عصیان و گناه کشیده شده و در برابر مولای خویش سر تعظیم فرود نیاورده اند، از @@N@@فطرت خدا دوستی برخوردار بوده اند . لکن غباری بر فطرت آنها فرونشسته یا عوامل بیرونی مانند پدر یا مربی آنها را از فطرت @@N@@خویش دور نموده اند و در یک کلام مشمول رحمت گسترده الهی واقع نشده اند . بر عکس، عارفان و عاشقان با ترنم رحمت الهی به @@N@@جرگه محبان خدا درآمده اند، در قرآن آمده است:

ولیکن خدا ایمان را محبوب شما ساخت و آن را در دل هایتان بیاراست و کفر و فسوق و عصیان را ناخوشایندتان گردانید . اینان @@N@@خود راه یافتگان اند . (3)

همین مضمون در مناجات های امام سجاد (ع) هم آمده است:

خلق را با قدرت خود، بی هیچ سابقه ای بیافرید و آنان را بر طبق مشیت خود، صورت داد . سپس آنان را در راه اراده اش پیش برد و @@N@@در راه دوستی اش برانگیخت . (4)

انسان چیزی را که نمی شناسد و صفات او را نمی داند دوست نمی دارد . اصولا در وجود محبوب چیزهایی یافت می شود که او را @@N@@دوست داشتنی می کند . جز خدا کیست که تکلیف خود را رحمت بر بندگانش بداند؟ (کتب علی نفسه الرحمة) خدایی که اول @@N@@عیب ها را می پوشاند بعد آنها را می آمرزد . خدایی که عمده کارش آمرزش است . خدایی که در مقابل نعمت هایی که داده فقط از @@N@@بنده اش شکر می خواهد و نفع شکر را هم باز به بنده برمی گرداند و می فرماید شکر هر نعمتی آن است که از آن خوب بهره بگیری .@@N@@

خدایی که وعده نموده همه گناهان بنده اش را بیامرزد . خدایی که در مقابل یک نیکی ده برابر پاداش می دهد . خدایی که میدان @@N@@رشد استعدادها را آنقدر وسیع گرفته است که هیچ کس بهانه ای برای کمال نداشته باشد و چنانچه انسان نتواند از ظرفیت @@N@@وجودی اش استفاده کند او را زیانکار می خواند «ان الخاسرین الذین خسروا انفسهم » خدایی که کریم و رحیم و غفور و حنان و منان @@N@@و . . . است . هر کس این خدا را با صفاتش بشناسد او را دوست خود می داند .

امام حسن (ع) فرمود: هر کس خدا را بشناسد او را دوست خواهد داشت . (5)

دعا و نیایش ارتباط کوچک ترین جزء هستی با بی نهایت است . در اواخر دعای کمیل آمده است: «اغفر لمن لایملک الا الدعاء» . @@N@@خدایا بیامرز کسی را که هیچ چیزی غیر از دعا ندارد و دعا بالاترین سرمایه اوست . با نیایش هم یاد خدا و محبوب در دل زنده @@N@@می شود و هم دوستی با او درخواست می گردد . اگر دعا نباشد چگونه خداوند دوستی خود را در دل بندگان بیاندازد؟ در قرآن هم @@N@@آمده است: «اگر دعا کنید استجابت می کنم » (6) به همین جهت پیامبر (ص) و امامان معصوم علیهم السلام با تعبیرهای بسیار زیبا @@N@@درخواست دوستی با خدا را از او داشته اند . برای نمونه قسمت هایی از این دعاها را نقل می کنیم:

پیامبر (ص) می فرماید:

داود در دعاهای خود می گفت: بارالها! من دوستی تو و دوستی آن که دوستت دارد و کرداری که مرا به دوستی ات می رساند از تو @@N@@درخواست می کنم . بارالها! دوستی ات را نزدم محبوب تر از خودم و خانواده ام . . . قرار ده . (7)

امام سجاد (ع) :

بارالها! مرا از کسانی قرار ده که برای دیدنت جدیت به خرج دادند و باز نماندند و راه به سوی تو را پیمودند و از آن منحرف نشدند و @@N@@برای رسیدن به تو اعتماد کردند تا آن که رسیدند . پس دلهایشان را از محبت خود سیراب ساختی و جان هایشان را به @@N@@عرفت خویش، مانوس کردی . (8)

امام سجاد (ع) :

بارالها! مرا از کسانی قرار ده که درختان شوق به تو در بوستان سینه هایشان آراسته شد و آتش محبتت، دل هایشان را بی قرار @@N@@ساخت . پس آنان در آشیانه های اندیشه ها جای گرفته اند و در باغ های قرب و مکاشفه می خرامند و از حوض های محبت، با @@N@@جام های ملاطفت می نوشند و به سرچشمه های صفا و یکرنگی وارد می شوند . (9)

تا آنجا که در حافظه تاریخ مانده است تمام انبیاء و اولیای الهی در راه محبوب خویش خطرها به جان خریده اند و خستگی را @@N@@متحمل شده اند . در آیات قرآن که ناظر به کتاب های آسمانی پیشین نیز هست آیه ای وجود ندارد که آنان از خداوند شکایت کرده @@N@@و به تعبیر امروزی از رسالت خویش طلب استعفا نموده باشند . بی شک پیامبران الهی محبوب ترین بندگان نزد خدا بوده اند که بار @@N@@رسالت را بر دوش کشیده و به تناسب محبوبیت خود از جام بلا بیشتر نوشیده اند که: البلاء للولاء . عاشقان و عارفان نه تنها خسته @@N@@نمی شوند، بلکه با اختیار خود از بین آسایش و خستگی دومی را می پذیرند و بدون مرکبی راهوار، سنگلاخ بادیه را طی می کنند و @@N@@خستگی را خسته می کنند .

امام علی (ع) می فرماید:

قلب دوستدار خدا، خستگی برای خدا را بسیار دوست دارد و قلب بی خبر از یاد خدا آسایش را می پسندد . (10)

امام صادق (ع) می فرماید:

خداوند تبارک و تعالی به داود (ع) وحی کرد: «چرا تنهایت می بینم؟» گفت: «در راه تو از مردم بریده ام و آنان از من بریده اند» @@N@@خداوند فرمود: «چرا خاموشت می بینم؟» گفت: «ترس از تو خاموشم کرده است » خداوند فرمود: «چرا خسته ات می بینم؟» گفت: @@N@@«محبتت خسته ام ساخته است » . (11)

دوستی اهل بیت، میزان و ملاکی برای سنجش دوستداران خداست . خداوند با آن خورشید تابان (پیامبرص) و این ستارگان @@N@@فروزان (ائمه اطهارع) بسیاری را آزمود . عده ای سربلند از این آزمایش الهی بیرون آمدند و گروهی به طمع دنیا از جریان حق @@N@@طلب روی برگردانده، به دنبال فرصت طلبان و تازه به دوران رسیده ها رفتند و حال آنکه هنوز ندای پیامبر (ص) در گوش آنان @@N@@طنین انداز بود که: «انی لا اسالکم علیه اجرا الا المودة فی القربی » .

اگر آن دوستی واقعی وجود داشت، امروز تاریخ مسیر دیگری را می پیمود . شیعه حرف اول را در دنیا می زد و اسلام ناب به جای @@N@@اسلام امریکایی در کشورهای اسلامی حاکم بود .

امام صادق (ع) می فرماید:

به خدا سوگند، آن که دنیا را دوست دارد و به جز ما دوستی می کند خدا را دوست ندارد . هر کس که حق ما را بشناسد و ما را @@N@@دوست بدارد در حقیقت خداوند را دوست داشته است . (12)

امام هادی (ع) در زیارت جامعه کبیره می فرماید:

«من احبکم فقد احب الله و من ابغضکم فقد ابغض الله » ; هر که شما را دوست بدارد خدا را دوست داشته و هر که شما را دشمن @@N@@بدارد خدا را دشمن داشته است .

معمولا مخاطب آیات قرآن اکثر مردم می باشند در عین حال آیات خاصی وجود دارد که تکلیف خاص برای پیامبر (ص) آورده @@N@@است . تکلیف به نماز شب مخصوص پیامبر (ص) بوده است و از همین انحصار می توان به اهمیت موضوع پی برد .

همه مردم مخلوق خدا هستند ولی همه محبوب او نیستند . یکی از خصوصیات دوستداران، بیداری در شب و راز و نیاز با محبوب @@N@@است . ویژگی شب، آرامش و فراغت از امور دنیاست . قلب، توجه خاص به معبود دارد . نمی توان لاف دوستی با او را زد ولی در دل @@N@@شب با او راز و نیاز نکرد .

خداوند به موسی فرمود:

ای پور عمران! دروغ می گوید آن که می پندارد دوستم دارد و چون شب درآید از من غفلت کند و بخوابد . مگر هر دوستداری، @@N@@خلوت با محبوبش را دوست ندارد؟ ای پور عمران! اینک این منم که بر دوستانم برآمده ام و چون شب آنان را فروپوشد، دیده @@N@@دلشان بگردد و کیفرم پیش چشمانشان پدیدار شود و چنان با من سخن گویند که گویی مرا می بینند و چنان مرا مخاطب @@N@@می سازند که گویی در حضورم هستند . ای پورعمران! از قلبت شکستگی، از بدنت افتادگی و از چشمانت اشک ها را در تاریکی شب، @@N@@نثار من کن و مرا بخوان که مرا نزدیک و اجابت کننده خواهی یافت . (13)

حافظ، کسانی که لاف دوستی با خدا را می زنند و شب خیزی ندارند کافر عشق می داند:

زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست

پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست

نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان

نیم شب دوش ببالین من آمد بنشست

سر فراگوش من آورد به آواز حزین

گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست

عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند

کافر عشق بود گر نشود باده پرست

در حدیث معروف معراج علاوه بر شب خیزی نشانه های دیگری هم برای دوستداران خدا آمده که ذکر آنها خالی از لطف نیست . @@N@@خداوند می فرماید:

ای احمد! چنین نیست که هر که بگوید خدا را دوست دارم مرا دوست داشته است، مگر آنکه به اندازه نیازش بخورد، لباس کم بها @@N@@بپوشد، پهلو از بستر تهی کند، در نماز قیامش طولانی شود، خاموشی پیشه کند، به خدا توکل ورزد، بسیار بگرید، کم بخندد، با @@N@@هوای نفس مخالفت کند، مسجد را خانه خود، دانش را دوست، زاهد را همنشین، عالمان را دوستان و فقیران را همراهان خود @@N@@سازد . خشنودی مرا بجوید، سخت از عاصیان بگریزد، نیک به یاد من مشغول باشد، همواره بسیار تسبیح گوید، پایبند عهد خود @@N@@باشد، به وعده اش وفا کند، قلبش پاکیزه باشد، در نمازش پاک و در فریضه هایش کوشا باشد، خواستار پاداش من، ترسان از عذاب @@N@@من و نزدیک و همنشین دوستانم باشد . (14)

خداجویی خداخواهی و خدادوستی اموری فطری بوده و انسان ها با همین فطرت خلق شده اند . اما گاهی غبار بر این فطرت @@N@@می نشیند و انسان همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خودفراموشی » گرفتار کرد . «ولا تکونوا @@N@@کالذین نسوا الله فانسیهم انفسهم » .

از وظایف مؤمن آن است که عشق به خدا را در دل ها زنده کند و دیگران را به مسیر حق دعوت نماید . این کار به اندازه ای اهمیت @@N@@دارد که به تعبیر قرآن چنانچه ترک شود موجب ضرر و خسارت برای انسان می شود و بزرگ ترین خسارت همین خسارت جان @@N@@است . «ان الخاسرین الذین خسروا انفسهم » (15) در روایات متعددی که از پیامبر (ص) و امامان (ع) رسیده است سفارش شده که @@N@@دوستی خدا را در دل های دیگران زنده کنید . و همین عمل باعث می شود خداوند هم شما را دوست بدارد .

خداوند نه نیاز به عبادت ما دارد و نه از معصیت ما ضرر می کند . دوستی با خدا نیز کمالی برای خود انسان است و در سایه این @@N@@پیوند و دوستی صفات خداوندی در انسان زنده می شود . در عالم مادی هم اینطور است . دوستی با دیگران باعث یک نوع تناسب @@N@@روحی می شود . بدیهی است دوستی با خدا نیز تاثیر در روح انسان دارد . پس باید هم خود ما خدا را دوست بداریم و هم دیگران را @@N@@به دوستی با خدا دعوت نموده و مهر او را در دل ها بیفکنیم . پیامبر (ص) فرمود: «خدا را محبوب بندگانش کنید تا خدا شما را @@N@@دوست بدارد» اینکه چگونه خدا را محبوب دل ها بگردانیم از پیشوایان سؤال شده است و آن بزرگواران پاسخ های مشابهی داده اند . @@N@@پیامبر (ص) می فرماید:

خداوند به همراز خود موسی بن عمران (ع) وحی کرد: «ای موسی! مرا دوست بدار و محبوب خلقم گردان . گفت: پروردگارا! من @@N@@دوستت دارم، اما چگونه تو را محبوب خلق گردانم؟» فرمود: «نعمت هایم را برایشان و عطایم را به ایشان یادآوری کن که آنان یاد @@N@@نمی کنند، چون از من جز هر نیکی را نمی شناسند .» (16)

از خدای بزرگ مسئلت دارم که ما را از دوستان خود قرار دهد و با آنان محشور نماید .

والسلام .

پی نوشت ها:

1) نهج البلاغه، خطبه 198 .

2) ر . ک: دیلمی، احمد، اخلاق اسلامی، ص 118 .

3) الحجرات، 7 .

4) صحیفه سجادیه، دعاء 19 .

5) تنبیه الخواطر، 1/52 .

6) غافر/60 .

7) سنن ترمذی، 5/522/3490 .

8) بحارالانوار، 94، 225/1 .

9) همان، 94/150 .

10) تنبیه الخواطر، 2/87 .

11) امالی صدوق، 263/280 .

12) کافی، 8/129/98 .

13) امالی صدوق، 438/577 .

14) ارشاد القلوب، 205 .

15) الشوری/45، و الزمر/15 .

16) امالی طوسی، 484/1058 .

این مجله مخصوص کودک و نوجوان می باشد.

پیام زن
ویژه مسائل زنان و خانواده

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
محمد جعفری گیلانی
سید ضیاء مرتضوی

3

7733305
7738743
7733305
payam-zan_man@aalulbayt.org

قم، صندوق پستی 371…

پرسمان
فرهنگی، اجتماعی، دانشجویی

مرکز فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری
سید محمدرضا فقیهی
محمد باقر پور امینی
1380
3

7747240
7735473
7743816
info@porseman.net
www.porseman.n…

مبلغان
فرهنگی – تبلیغی
حوزه

1385/6/1
3
mbl

مؤسسه فرهنگی هنری خیریه

دوستی خدا، بدون خشنودی به قضای او و شکرگزاری در نعمت ها و صبر در بلاهای او معنی ندارد.

 قبلاً گفتیم، خداوند در حدیث قدسی به حضرت داوود علیه السلام[1] فرمود که هر کس، کسی را دوست داشته باشد، سخن او را تصدیق و قبول می کند و از کارهای او راضی می باشد و معشوق را زیر سوال نمی برد.  هر کس مشتاق به معشوق باشد، برای رسیدن به او و برقرار کردن پیوند با او تلاش می کند.

همچنین فرماید:«یَقُولُ اَللَّهُ تَعَالَى مَنْ لَمْ یَرْضَ بِقَضَائِی وَ لَمْ یَشْكُرْ عَلَى نَعْمَائِی وَ لَمْ یَصْبِرْ عَلَى بَلاَئِی فَلْیَتَّخِذْ رَبّاً سِوَایَ[2]= هر كس به قضاى من خشنود نباشد و بر نعمتهاى من سپاسگزار و بر بلاى من شكیبا نباشد، پروردگارى غیر از من براى خود برگزیند». بنابراین، اگر ما خدا را دوست داشته باشیم، قول خدا را تصدیق می‌کنیم و فرمایشات خداوند تبارک و تعالی را زیر سوال نمی‌بریم. اعتماد و اطمینان ما به خدا باعث می‌شود، تنها به او تکیه کنیم و در زندگی خود دخالتش دهیم و روی او حساب باز کنیم. خداوند منان به میزان حسابی که رویش باز می کنید، برای شما سرمایه گذاری می کند، «و یرزقه من حیث لا یحتسب= و از جایی که گمان نمی کند روزی اش می دهد».

هر طوری که روی او حساب باز کنی؛ بگویی شریکم است، شراکت می کند. بگویی، وکیلم است به او توکل می کنم، برایت کار انجام می دهد. توکل یعنی خدا را وکیل قرار دادن، «حسبنا الله و نعم الوکیل؛ نعم المولی و نعم النصیر». اگر حسابش نکردی و کنارش گذاشتی، به همان اسباب و علل مادی واگذارت می کند.چگونه با خدا رفاقت کنیم

امکان ندارد کسی، کسی را دوست داشته باشد و تلاشی برای رسیدن به او نکند. آن هم رسیدنی که در آن فراق نباشد. در فراق تلخی وجود دارد. جدایی تلخ است. انسان وصالی را دوست دارد که در آن انقطاع نباشد.

نکته مهمی که ذاکر از آن غافل است

یک قاعده زیبا در ذکر و یاد خدا این است که ذاکر وقتی دارد ذکر خدا را می گوید؛ قاعده این است که در اصل، خداوند یاد او را کرده است. معمولاً، ذاکرین از این نکته غفلت می کنند. وقتی داری می گویی: «یا الله؛ سبحان الله؛ الحمدلله» خدا هم دارد صدا می کند و لبیک می گوید؛ از این رو حضرت باریتعالی در ادامه حدیث می فرماید:«یَا دَاوُدُ ذِكْرِی لِلذَّاكِرِینَ؛ وَ جَنَّتِی لِلْمُطِیعِینَ = ذکر من برای ذاکرین من است و بهشتم براى اطاعت‌كنندگانم باشد».

 «گفت آن الله تو، لبیک ماست               و آن نیاز و درد و سوزت، پیک ماست

ترس و عشق تو کمند لطف ماست           زیر هر یارب تو لبیک هاست»

بهشت من هم مال کسی است که مرا اطاعت می کند. اگر ذاکر حواسش باشد که وقتی دارد ذکر می گوید، خدا هم دارد دائماً او را صدا می کند؛ ذکر خیلی شیرین می شود.

مهرورزی ویژه خدا مخصوص کسی است که مشتاق خداست

در فراز های قبلی حدیث خواندیم:« مَنِ اِشْتَاقَ إِلَى حَبِیبٍ جَدَّ فِی اَلْمَسِیرِ إِلَیْهِ= هر کس اشتیاق به دوستی داشته باشد، تلاش می کند خودش را به او برساند» و اینجا خداوند می فرماید: «وَ حُبّی (زِیَارَتِی) لِلْمُشْتَاقِینَ و= مهرورزی من برای کسانی است که واقعاً مشتاق من هستند.»

این مهرورزی، مهرورزی ویژه است نه مهرورزی عامه که خداوند نسبت به کفار هم دارد. عده ای با یاد من خوشند؛ عده ای با بهشت من خوشند؛ عده ای مشتاق من هستند. من هم محبتم را به آنها تقدیم می کنم.

خدایی که اسلام معرفی می کند، خدای رفاقت و محبت است

خدایی که مسیحیت ساخته با این خدایی که اسلام دارد معرفی می کند، خیلی متفاوت است. خدایی که شما از راه فیزیک و شیمی و چیزهای دیگر ثابت می کنید با خدایی که اسلام معرفی می کند، زمین تا آسمان فرق می کند. این خدایی است که تو می توانی، بدون دخالت هیچ کس با او ارتباط شخصی برقرار کنی. خدای اسلام، خدای عشق، رفاقت و محبت است.

دین هم بر پایه ی عشق بنا نهاده شده است. امام علیه السلام می فرماید: «هل الدّین الا الحبّ= آیا دین، جز عشق چیز دیگریست؟» دین یعنی محبت. باید سعی کنیم، همه تصاویری که از خدا داریم را، دور بریزیم و این تصویری را که خودش دارد به ما می دهد، بگیریم. خدای عشق، خدای عشق باز، خدای دوست باز، خدایی که با همه عظمتش تو را برای رفاقت برگزیده و دست رد به سینه ات نزده است. گناهت را می بخشد؛ گذشته ات را جبران می کند؛ هیچ پلی را پشت سرت خراب نمی کند؛ توبه ات را می پذیرد؛ کمکت می کند؛ وقتی هیچ کس تحویلت نمی گیرد، او تحویلت می گیرد. امکان ندارد کسی بیشتر از او دوستت داشته باشد. این خدا وقتی کنار می رود، شیطان می آید و دخالت می کند و انواع شبهه ها را در دین ایجاد می کند. تاریخ مباحث کلامی را نگاه کنید، چقدر کشمکش بین انسان و خداست، علت خارج شدن انسان از دایره محبت است. ولی وقتی در دایره عشق به حق تعالی قرار داشته، هیچ سؤالی نبوده، حتی عقلانیت هم در عشق راه ندارد، در عشق تحیّر و حیرت هست. انسان وقتی در عشق می افتد، دوست ندارد خیلی سوال کند. اگر منطق داده؛ اگر فلسفه داده؛ اگر عقل داده؛ اگر ریاضیات داده، برای این است که جلوی شیطان و جلوی ابهامات را بگیرید.

یکی از راه های رفاقت با خدا، روزه داری است

محصول یک ماه روزه داری، رفاقت با خداست. باید بعد از یک ماه روزه داری، یک رابطه ی خوب و گرم و صمیمی، بین انسان و خدا برقرار شود. عید فطر هم یعنی عید فطرت. فطرت جشن می گیرد، چون به معشوق رسیده است. یعنی تو از پوست گناه، طبیعت گرایی و حیوانیت درآمده ای و تولد انسانی پیدا کرده ای. عاشق شده ای، زندگی جدید همراه با عشق. خیلی تفاوت است، میان زندگی با عاشق و زندگی بی عشق.

« وَ أَنَا خَاصَّةٌ لِلْمُحِبِّینَ = و من ویژۀ دوستانم باشم». محب کسانی هستم که دوستم دارند. خداوند راجع به روزه می فرماید: «الصوم لی و انا أُجزی به= روزه مال من است و جزایش خودم هستم». غریبه حق ندارد در مجلس انس عاشق و معشوق وارد شود. عاشق و معشوق باید تنها باشند. وقتی قرار است عاشق و معشوق تنها باشند، باید همه چیز کنار برود، هر چند هم که خوب باشند. جلسه موآنست غیربردار نیست.

اینطور نیست که شب قدر یک دفعه اتفاقی بیفتد. از همان ابتدای ماه رمضان معلوم است، چه کسی وارد ضیافت می شود؟ ضیافت یعنی ارتباط داشتن و ملاقات داشتن با صاحبخانه. نمی شود که ما را به یک مهمانی دعوت کنند و خود صاحبخانه حضور نداشته باشد. «دعیتم الی ضیافه الله= دعوت شده اید به مهمانی خدا». چه کسی دعوت شده؟ انسانها، فطرت ها دعوت شده اند؛ نه طبیعت ها، طبیعت حق ندارد در مهمانی خدا بیاید.

حیوانیت، فکر های باطل و همه باید کنار بروند. این را در کتاب «پرتوی از اسرار روزه» توضیح داده ایم. صیام یعنی خودداری از برخورد با طبیعت. خیال، فکر، حواس پنجگانه، دهان، شکم باید کنار بروند. فقط روزه های شکم نیست که ما چیزی نخوریم. ما باید در ماه رمضان این حالت عزلت و گوشه گیری و قهر با طبیعت را یاد بگیریم. نه که خدای نکرده در روزه، عقده کنیم و پژمرده شویم از اینکه چرا با طبیعت نیستیم. چرا من نباید به خوراکی و نوشیدنی برسم و در افطار هم انگار به معشوق خودمان رسیده ایم.

پس هر که مشتاق دوستی باشد، تلاش می کند خودش را به او برساند. تلاش برای رسیدن مساوی است با جا گذاشتن خیلی چیزها و بی توجهی به خیلی چیزها. نمی شود ما بخواهیم طبیعت را با همه ی جوانب داشته باشیم و در ضیافت هم شرکت کنیم.

ماه مبارک یعنی قال گذاشتن طبیعت. ماه مبارک چون ماه عشق است، عشق یعنی قال گذاشتن خیلی چیزها؛ یعنی سبک کردن خودت از مشغله ها.

 ماه مبارک که می شد، امام رحمت الله علیه فتیله کارهای حکومتی پایین می کشیدند و می گفتند می خواهم با معشوقم باشم. اگر عاشقی هم بلد نیستیم حتی خودمان را بزنیم به عاشقی. ادا دربیاوریم، ادایش هم قشنگ است.

دوست دارد یار، این آشفتگی                 کوشش بیهوده، به از خفتگی

تمهیدات خداوند برای این که انسان با او قهر نکند

وقتی شخصی از طرف یک مشاور وزیر دعوت می شود، چقدر به خود می بالد که فلان کس من را دعوت کرده است. ولی خدا وقتی دعوت می کند و دنبال آدم می فرستد، آنقدر ذوق نمی کند. وقتی فکر می کنی، می بینی چه تمهیداتی کرده در این دین که تو با او قهر نباشی، رفاقت و عشقت برقرار باشد. خدایا جانم به فدایت شود که دعوتم کردی. فطرت وقتی می فهمد که خدا دوستش دارد؛ معشوق دوستش دارد؛ دعوتم کرده، خیلی شاد می شود. دائماً شکر می کند. اما طبیعت این طوری نیست وقتی ماه مبارک می آید، برای طبیعت غم می آید.

خدا برای اینکه با ما خلوت کند، ماه رمضان را گذاشته تا ما پیشش برویم، یک آشتی کنان راه انداخته. خدایا، شکرت، الحمدلله که جلوی همه چیز را گرفتی و من را به سمت خودت کشاندی و دعوت کردی.

امام سجاد علیه السلام در دعای افتتاح تشکر می کند و می گوید: الحمدلله، الحمدلله، خدایا ممنونم که دعوتم کردی. ممنونم موانعی را که می خواستند مرا اذیت کنند، برداشتی. ممنونم در جمع تحویلم گرفتی. ممنونم که وقتی رفقا، خواص و ویژه هایت را دعوت کردی، من را هم لایق دانستی و دعوتم کردی.

کسی که از آمدن ماه رمضان ناراحت می شود، مجرم است

حضرت سجاد علیه السلام در صحیفه در دعای سلام و وداع ماه مبارک کسانی را که از آمدن ماه مبارک رمضان ناراحت می شوند، مجرم می نامد، زیرا آمدن ماه مبارک برایشان تلخ است و می گویند: کی می شود این ماه تمام شود و از دست این خدا راحت شویم و دوباره به آغوش طبیعت بازگردیم. آنهایی که با خدا رفیق هستند، اینطوری نیستند، آنها اگر شعبان هم آماده نشوند، یکی دو روز جلوتر به استقبال می روند. خداوند متعال روزه گرفتن در عید فطر را حرام کرده، اما بعد از عید فطر خدا مستحب کرده که چند روزی را روزه گرفته شود تا آدم بتواند این فراق را راحتتر تحمل کند.

من طائر قدوسی ام مرغ گلستان نیستم                مست می لاهوتی ام زین می پرستان نیستم

من مال آنجا هستم. مال مهمانی های بزرگ و اشرافی هستم. در مجالس بزرگان شرکت می کنم. من در مهمانی هایی که سیدالشهدا شرکت می کند، شرکت می کنم. مهمانی های که مادرم زهرا سلام الله علیهاست، شرکت می کنم. من با شهدا و صدیقین و صالحین می پرم. رفیق های من اینها هستند. روزه، بخصوص قبل و بعد از ماه مبارک رمضان؛ یعنی، وقت ندارم؛ جایی دعوت دارم. طبیعت گراها را دیده اید؟ وقتی می خواهند، پز بدهند، می گویند:«امروز کمیسیون داریم؛ جلسه داریم؛ شورا داریم؛ سیمینار داریم؛ نمی‌رسیم، بیاییم». فطرت هم همینطوری است، می گوید:« امروز، امشب کار دارم؛ این سه روز را اعتکاف دارم؛ با بزرگان می خواهم بپرم؛ نشست داریم؛ جلسه داریم؛ بزم است نمی رسم بیایم». وقتی هم بزم است، به خیلی چیزها باید گفت: نه. آدم باید خودش را سبک کند تا سبک نکرده نیاید.

سعدی شعر قشنگی دارد در دوران پیری و اواخر عمرش می گوید: « گفتم آهن دلی کنم چندی/ ندهم دل به هیچ دلبندی… سعدیا دور نیک نامی رفت/ نوبت عاشقیست یک چندی». سعدی! وقتِ آهن دلیست، دلت را نسبت به خیلی چیزها سخت کن و چند روزی هم نوبت عاشقی است.

وقت ما هم دارد می گذرد. خون نکرده ایم که باید در این دنیا بدویم؛ زن و بچه کار بکشند؛ جامعه کار بکشد؛ ما هم حق داریم؛ ما هم دل داریم؛ ما هم می خواهیم عاشق شویم. عاشقی هم بخواهی بکنی، خیلی ها را باید جا بگذاری و این آهن دلی می خواهد به خیلی ها باید بگویی: نه، تا بتوانی به معشوقت برسی.

باید به طاغوت کافر شوی، تا راهت دهند

اگر می خواهی به خدا برسی، باید اول «لا اله» بگویی تا بعد «الا الله» تثبیت شود. تا نفی طاغوت نکنی، نمی شود. «الذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات» اگر با طاغوت بخواهی باشی نمی توانی بروی. باید به غیر خدا کفر بورزی تا راهت بدهند.

« قُلْ یَا أَیُّهَا الْكَافِرُونَ؛ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ = بگو اى كافران؛ آنچه مى ‏پرستید نمى ‏پرستم»؛ آهای کسانی که غربیه اید، با شما نیستم. سوره ی کافرون سوره ی عشق است. وقتی می گوییم:« کافرون»، سراغ شمر و یزید و صدام و آمریکا نرویم. «کافرون» همه ی قوای طبیعت خودمان است. روزه یعنی تجلی سوره ی کافرون.  

«قُلْ یَا أَیُّهَا الْكَافِرُونَ؛ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ؛ وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ؛ وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ؛ وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ؛ لَكُمْ دِینُكُمْ وَلِیَ دِینِ = بگو ای کافران؛ آنچه می‌پرستید، نمی پرسم؛ و آنچه مى ‏پرستم شما نمى ‏پرستید؛ و نه آنچه پرستیدید من مى ‏پرستم؛ و نه آنچه مى ‏پرستم شما مى ‏پرستید».چگونه با خدا رفاقت کنیم

شما هم اهل مجلس ما نیستید. با ما کنار نمی آیید. من هم آن چیزی را که شما قبول دارید، قبول ندارم. باز تأکید می کند شما با ما کنار نخواهید آمد. طبیعت و حیوانیت با فطرت کنار نمی آید. «لکم دینکم و لی دین» دین من عشق است. دین من جداست. شما بروید دنبال دین خودتان.

آدم در هر شغل و موقعیتی می تواند به خدا عشق بورزد

برای خلوت با خدا یک مقدار وقت بگذاریم. وحشت زده با خدا عمل نکنیم. بعضی ها که ادب دارند و درون شان محبت هست، وقت جدی می گذارند، فرقی نمی کند چه کاره باشد. آدم در هر شغلی می تواند عشقبازی کند.

خدا مرحوم علامه محمد تقی جعفری رحمت الله تعالی علیه را رحمت کند، یکی گفت: یک روز تعقیبش کردم، دیدم وارد ساختمان نیمه کاره ای شد. وارد ساختمان شدم، دیدم روی یک پیت حلبی نشسته و برای کارگرهای ساختمانی دارد روضه می خواند. کارگرها چقدر بد مست بودند که تا آخوند را دیدند، گفتند وسیله ی خوبی است بگوییم روضه بخواند. حالا کارگرهایی هستند که یکسره کار می کنند و کاری به این حرفها هم ندارند. علامه هم حواسش است که علمش او را گول نزند. بداند شرافت روضه خوانی برایش خیلی بالاتر است.

تا نه گفتن به غیر را یاد نگیریم نمی توانیم وارد در بحث رفاقت شویم. رفقا طبق عادت همیشگی برای پرسیدن سوالهای علمی به منزل یکی از اساتید و علمای تهران رحمت الله علیه رفتند. هر دفعه که می رفتند حاج آقا با روی باز آنها را می پذیرفت. این بار هم منتظر چنین منظره ای بودند. وقتی در زدند، خانم حاج آقا آمد و گفت: معذرت می خواهم نمی توانند شما را بپذیرند، الان ساعت ذکرشان هست و ایشان در حالت ذکر هستند.

خبرنگارها جمعه صبح در پاریس در آن بحبوحه، می روند که با امام مصاحبه کنند. امام می فرماید: الان که وقت مصاحبه نیست، الان وقت اعمال صبح جمعه است. بروید بعداً بیایید. ده صبح خبرنگارها را می پذیرد. از بعد نماز صبح تا ده صبح مشغول اعمال خودش است. ملاقات دارم وقت ندارم.

ما همیشه به فطرت می گوییم: نه

ما فقط بلدیم به فطرت بگوییم نه. ما عادت نکردیم به دهن طبیعت بزنیم. اگر هم بزنیم، یک جوری رفتار می کنیم که به طبیعت برنخورد. مثلا روزه هم که می گیریم، به طبیعت می گوییم ببین! خدا گفته روز بگیر، اگر نگیرم می روم جهنم. تو صبر کن من در زمان افطار تلافی اش را در می آورم. همه ی این بی مهری ها را جبران می کنم. به خدا اگر خدا نبود، من با تو رفیق بودم. من اصلاً از تو دست بر نمی دارم. اگر روزه نگیرم خدا من را می برد جهنم. حال برای اینکه جهنم نرویم و بهشت برویم و دوباره آنجا هم نفس چرانی کنیم، میوه بخوریم، قصر و حور و غلمان و… روزه می گیرم. وقت افطار سفره ای می اندازیم که اصلاً قبل از ماه رمضان خبری از این سفره ها نبود. این برای این است که از طبیعت دلجویی کرده باشیم. سفره رنگین که هفت رقم غذا در آن باشد که طبیعت بگوید خوب عیب ندارد می ارزید، چند ساعتی تحمل کردیم، عوضش دل ما را به دست آورد. با طبیعت مداهنه می کنیم.

خدا شهید آوینی را رحمت کند، رفقایش تعریف می کردند، چلوکبابی رفتیم، هر کس فهرست غذاها را گرفت و چیزی سفارش داد. آوینی هم آن را از بالا تا پایین نگاه کرد و گفت: من ماست می خورم. چه اشکالی دارد، اگر ماست بخورد به جایی هم بر نمی خورد. ما چون ذلیل طبیعت هستیم، دو دقیقه از وقت اذان که می گذرد، اعصابها به هم می ریزد. اما آدم فطرت گرا این طور نیست، طبیعت را رام کرده است. ماه مبارک یعنی مسخره کردن طبیعت؛ له کردن طبیعت، قال گذاشتن و نه گفتن به طبیعت. یعنی اینقدر ذلیلش کنی که بعد از ماه مبارک هم که جلویش باز است، جرأت نکند تو را به سمت چیزهایی بکشاند که نباید به طرف آنها بروی.

اینها را می گویم که مبنا در دست مان بیاید. اگر مبنا داشته باشیم و با حق تعالی با اصل و ریشه خودمان انس بگیریم، نتیجه این می شود که ما همیشه خودمان را شاد و خوشبخت می بینیم. آدمی که در وصال است، شاد است و باعث نمی شود تصویر بدی از جهان داشته باشد و خودش را بدبخت بداند و گوشه ای بنشیند و گریه کند. اگر کسی واقعاً خدا را کنارش داشته باشد، هیچ وقت تفسیر بدی از زندگی نمی کند. هیچ وقت مشکلات، او را زمین گیر نمی کند. چون با خدا بودن، یعنی با همه چیز بودن. «چون که صد آمد نود هم پیش ماست». اثر این شادی این است:«لا خوف علیهم و لا هم یحزنون= نه ترسی دارند و نه اندوهی». اگر با داشتن خدا خودمان را بدبخت بدانیم، معلوم است که حقیقتاً آدم های بدبختی هستیم. اگر با داشتن اهل بیت، رفیق های به این خوبی، خودمان را مشکل دار بدانیم، معلوم است آن چیزهایی که به او تعلق داریم و به خاطر نداشتن شان غصه می خوریم پیش ما بزرگتر از خدا و اهل بیت هستند.

در نظر عاشقان، محبت یعنی خدا

خدایا! تو همان کسی هستی که دوستانت معنای محبت را جز تو معنا نمی کنند. وقتی می گویی عشق، اینها فقط  یک معشوق را می شناسند: «لا اله الا هو».

سیدالشهدا می فرمایند :« وَ أَنْتَ الَّذِی أَزَلْتَ الْأَغْیَارَ عَنْ قُلُوبِ أَحِبَّائِكَ، حَتَّى لَمْ یُحِبُّوا سِوَاكَ = تویی که وجود غیر خودت را از قلب دوستانت زدودی، تا آن‌که جز تو به هیچ چیز محبت نداشته باشند».

همین سیدالشهدا در کربلا هر چه عزیز برای معشوقش قربانی می کند، شادتر می شود. چون مرتب هدیه فرستاده؛ از اهل بیتش شروع کرد؛ علی اکبر را باید بدهد؛ علی اکبر شوخی است؟ «اشبه الناس برسوله الله خَلقاً و خٌلقاً و منطقا». علی اصغرش را باید سر دستش هدیه کند. رباب سلام الله علیها باید بایستد برای خدا نگاه کند که چگونه تیر به گردن علی اصغرش می خورد. زینب سلام الله علیها بچه هایش را می دهد. اصلاً نمی رود بدن شان را بیاورد. برای همه بدن ها می رود، اما برای بچه های خودش نمی رود. چون در راه خدا داده است. سر وهب را جلوی مادرش می اندازند، او سر پسرش را بر می دارد و پرتاب می کند و می گوید: ما چیزی را که برای خدا دادیم، پس نمی گیریم. عشق یعنی این. عشق یعنی لحظات آخر سیدالشهدا که بی رمق افتاده و شروع می کند به حرف زدن با خدا:«الهی رضاً برضاک تسلیماً لقضائک» حرف از عشق است، خدا را خوب بغل کرده. «لا معبوداً سواک، یا غیاث المستغیثین = هیچ معبودی جز تو ندارم، ای فریادرس، استغاثه کنندگان».

ع ل 139

[1] «أَنَّ اَللَّهَ تَعَالَى أَوْحَى إِلَى دَاوُدَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَا دَاوُدُ مَنْ أَحَبَّ حَبِیباً صَدَّقَ قَوْلَهُ وَ مَنْ أَنِسَ بِحَبِیبٍ قَبِلَ قَوْلَهُ وَ رَضِیَ فِعْلَهُ وَ مَنْ وَثِقَ بِحَبِیبٍ اِعْتَمَدَ عَلَیْهِ وَ مَنِ اِشْتَاقَ إِلَى حَبِیبٍ جَدَّ فِی اَلْمَسِیرِ إِلَیْهِ یَا دَاوُدُ ذِكْرِی لِلذَّاكِرِینَ وَ جَنَّتِی لِلْمُطِیعِینَ وَ حُبّی (زِیَارَتِی) لِلْمُشْتَاقِینَ وَ أَنَا خَاصَّةٌ لِلْمُحِبِّینَ[1]= خداى تعالى وحى بداود فرستاد كه اى داود هر كس دوستى را دوست دارد، گفته‌اش را تصدیق می كند و هر كس انس بگیرد به دوستى، قولش را قبول می كند و به كردارش خوشنود است و هر كس اطمینان به دوستى داشته باشد، اقرار به او دارد و هر كس اشتیاق به دیدار دوستى دارد، كوشش می كند تا خود را به او برساند. اى داود ذكر من براى ذاكرین من است و بهشتم براى اطاعت‌كنندگانم باشد و دیدار من براى دل باختگانم باشد و من ویژۀ دوستانم باشم».

[2] . روضة الواعظین , ج 1 , ص 30.

کلیدواژه ها:

دوستی با خدا

،

شرح زیارت عاشورا

،

زیارت عاشورا

،

امام حسین

،

مؤسسه منتظران منجی

،

استاد شجاعی

،

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

www.montazer.ir/node/9830

آخرین مطالب

آثار استاد

Stay informed on our latest news!

استان تهران – شهر ری – میدان حضرت عبدالعظیم – خیابان قم

نرسیده به میدان فرمانداری – خیابان شهید کاشانی

کوچه شهید سید برزگر – پلاک 13

© طراحی و توسعه ‏مؤسسه منتظران منجی – واحد فناوری اطلاعات

چطور می شود عاشق خدا شد

۱۳۹۱/۱۲/۰۸


۳۴۴۹۶ بازدید

نقل مطالب در مطبوعات و نشریات با ذکر منبع بلامانع است.
اداره تبلیغ نوین نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها

چگونه با خدا رفاقت کنیم
چگونه با خدا رفاقت کنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *