چگونه با شکست مواجه شویم

 
helpkade
چگونه با شکست مواجه شویم
چگونه با شکست مواجه شویم

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی پسورد

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

یک پزشک – اخبار فناوری، پزشکی، سینما و کتاب

فرانک مجیدی: همه‌ی ما افراد موفق زیادی را می‌شناسیم. کسانی که در تجارت، تحصیل و زندگی بسیار خوب عمل کرده‌اند. بسیار پیش می‌آید که به آن‌ها غبطه بخوریم که آخر چطور توانسته‌اند این‌قدر خوب عمل کنند؟ شاید هم خیلی وقت‌ها همه‌چیز را زیر سر اقبال بلند آن‌ها و بخت سیاه خودمان دانسته‌ایم. چیزی که ما در ویترین می‌بینیم، موفقیت و پیروزی آن‌ها در زندگی‌ست. ما محصول آماده را می‌بینیم. آن چه در مسیر تولید این محصول بوده، بارها شکست، نقصان و ناامیدی که گریبان این افراد را هم گرفته، از نظر ما پنهان است. افراد موفق، بیش از آن‌چه فکرش را کنیم در زندگی با شکست روبرو شده‌اند. یک نویسنده‌ی معروف و موفق، بارها آثاری نوشته که هیچ انتشاراتی‌ای مسئولیت چاپ‌ش را بر عهده نگرفته تا به امروز رسیده‌است. اما در این حالت، یک فرد موفق، چه حسی داشته؟ حتماً احساس وحشتناکی را درباره‌ی خودش تجربه کرده‌است، چنان‌که این ناامیدی برای تمام نوع‌بشر عمومیّت دارد. در هنگام شکست ممکن است حس کنیم که به زانو در امده‌ایم، احساس گناه کنیم، سعی کنیم مانند اسکارلت اوهارا درباره‌اش فکر نکنیم و به خود وعده دهیم «بعداً که حالم بهتر شد، بهش فکر می‌کنم!» و حتی ممکن است تلاش کنیم این شکست را مانند رازی مگو از دیگران پنهان سازیم. حقیقت این است که شکست خوردن، واقعاً دردناک است!

چگونه با شکست مواجه شویم

خب، احساس بد پس از شکست که چیزی طبیعی و عمومی است. مهم آن است که پس از شکست، دوباره به کار برگردیم و تلاش کنیم. مثلاً فرض کنیم که تصمیم گرفته‌ایم فکری به حال چاقی‌مان بکنیم و کمتر بخوریم. پیش آمده که سست شده‌ایم و دست از کنترل غذای‌مان برداشته‌ایم. مهم این است که دوباره تلاش کنیم تا رژیم غذایی‌مان را رعایت نماییم. اگر امروز به‌طور حرفه‌ای عادت به ورزش کردن داریم، نتیجه‌ی این است که بارها از این برنامه چشم‌پوشی کرده‌ایم و باز به آن بازگشته‌ایم. یا مثلاً نوشتن را در نظر بگیریم. خیلی از ما شوق نوشتن را در خود حس کرده‌ایم، برخی از ما مثل خود من، این‌قدر خوش‌شانس هستیم که می‌توانیم حالا بنویسیم. خب… اگر از خود من بپرسید، می گویم من از اول در این کار خیلی خوب نبودم و نوشته هایم در بهترین حالت، سانتی‌مانتال‌هایی به‌دردنخور بود! با این‌حال دوباره شروع کردم. سعی کردم مشکلاتم را برطرف کنم، بیشتر بخوانم و امروز وبلاگ می‌نویسم. حالا در نظر بگیریم که چقدر پیش آمده که از خودمان خشمگین شده‌باشیم و کاملاً ناراضی. در این حالت، دچار کمبود علاقه به خود هستیم. اما آدمی نمی‌تواند با کمبود حبّ‌ذات ادامه دهد، شاید حتی زودتر در این‌باره، دوباره شروع کنیم. اگر بچه‌دار شده‌باشیم، شاید گاهی از خود ناامید شویم: «من پدر/ مادر خوبی برای بچه‌ام نیستم!» ولی همیشه راهی برای جبران هست، کافی است دوباره تلاش کنیم. خیلی مهم است که یادمان بماند، با این‌که ممکن است این پروسه زمان‌بر باشد، اما اگر دوباره و دوباره تلاش کنیم، بالاخره دری به موفقیت خواهیم گشود.

ولی راز موفقیت چیست؟ یا سئوال بهتر، راز مواجهه با شکست چیست؟ جواب ساده‌است: اصلاً رازی وجود ندارد! فقط باید مدام تلاش کرد، همین! شاید برای شروع تلاش دوباره پس از مواجهه با شکست، این راه‌ها بتوانند مفید باشند:

۱- ذهن انعطاف‌پذیرتری داشته‌باشیم: وقتی مصّرانه در پی این هستیم که برنامه‌ای را دنبال کنیم، یا به هدفی برسیم، اما اتفاقات باب میل‌مان پیش نمی‌روند، ممکن است احساس ناامیدی کنیم و البته به نظرمان برسد که همه‌چیز از توان‌مان خارج شده‌است. اما اگر ذهنی انعطاف‌پذیرتر داشته‌باشیم، و به این فکر کنیم که «شاید نتوانم طبق نقشه پیش بروم، ولی مهم نیست چون بالاخره همه‌چیز عوض می‌شود!» دیگر توقف موقتی‌مان، خیلی هم به نظر فاجعه‌بار نمی‌آید. امیدمان را از دست ندهیم که قرار نیست همیشه درجا بزنیم!

۲- بپذیریم که هر تلاش، یک درس برای‌مان به همراه دارد: هر شکست، در نهانِ خود خبری خوب به همراه داد. پیش از شکست، می‌اندیشیم راهی که می‌رویم جواب خواهد داد، که البته یک احتمال است. اما به کار بستن عملی آن شیوه، جواب نمی‌دهد. حالا چیزی می‌دانیم که پیش‌تر، درباره‌اش بی‌اطلاع بودیم. این فوق‌العاده نیست؟! حالا می‌توانیم برنامه‌ای تازه ترتیب دهیم، راهی تازه را بیازماییم و چیزی تازه بیاموزیم.

۳- کمک بخواهیم: وقتی در گیر و دار انجام کاری هستیم، خوب می‌دانیم که ممکن است یا شکست بخوریم، و یا آن‌که راهی بهتر برای انجام کار بیابیم. در بسیاری از مواقع، یافتن راهی بهتر ساده نیست. بهتر است در این مواقع، از اعضای خانواده یا دوستان قابل‌اعتمادمان کمک بخواهیم. راه‌حل را از آن ها جویا شویم. ممکن است آن‌ها راهی ساده و مشخص بشناسند و ما را از خودمان متعجب کنند که «پس چرا به فکر خودم نرسیده‌بود؟!» یا شاید روشی متهورانه و خلاقانه را پیشنهاد دهند. به‌هر حال، دوستان خوب و خانواده‌مان، نمی‌گذارند که به تنهایی با دشواری شکست روبرو شویم.

۴- به خودمان کمی استراحت دهیم: در حین تلاش برای رسیدن به هدفی، گاه ذهن و جسم‌مان نیاز به کمی استراحت دارد. بهتر است یکی، دو روز، یک هفته و یا بیشتر کار را رها کنیم. نمی‌توان زمان مشخصی را برای استراحت، در مواجهه با شرایط مختلف پیشنهاد داد. باید دید که چقدر، برای‌مان کافی است. بستگی به حس خودمان دارد! شاید در مدت استراحت، ایده‌ای تازه به ذهن‌مان آمد و یا چیزی آموختیم که ما را در رسیدن به هدف نهایی، یاری خواهد داد!

۵- چراییِ اهمیت هدف را به خود یادآور شویم: تسلیم ساده‌ترین راه است، چرا که همواره انفعال ساده‌ترین کارِ ممکن بوده‌است. اما تسلیم، به این معنا نیز خواهد بود که ما چیزی مهم را از دست خواهیم داد، مثل شانس یاری دادن به کسی -در صورتی‌که هدفی خودخواهانه را دنبال نمی‌کرده‌ایم-. در چنین شرایطی، باید توان‌مان را بازیافت نماییم و راه‌ش، یادآوری این موضوع است که چه چیزی باعث شد که اصلاً وارد این مسیر شوم. همین یادآوری، قدرتی به ما خواهد داد تا دوباره تلاش مان را آغاز کنیم. هرچه اهمیت این هدف بیشتر باشد، آتش اشتیاق برای تلاش دوباره، تندتر خواهد بود.

در راه رسیدن به هدف، خواهیم دانست که ما افرادی کامل نیستیم. احساس گناهی که به هنگام شکست داشته‌ایم، متفاوت با احساس انسان‌های دیگر در مواجهه با همین شرایط نیست. همه‌ی ما مانند هم هستیم. پس وقتی تجربیات‌مان را در مواجهه با شکست با یکدیگر به اشتراک می گذاریم و نیمه‌ی پر لیوان را می‌بینیم، در حقیقت روحیه و توانایی شروعِ دوباره را با هم شریک شده‌ایم.


وقتش رسیده! دوباره شروع کنیم!

منبع

استفاده از علم یا شبه‌علم خط‌شناسی برای تحلیل امضای بزرگان فناوری از استیو جابز تا…

عکس‌های «قبل و بعد» و مقایسه‌ای برتر و جذاب

آیا همه‌گیری بیماری کرونا تفاخر به سفر به شهرها یا طبیعیت‌گردی را کاهش خواهد داد؟

اتوبوسی که تبدیل به یک خانه کوچک و راحت شد!

نایکی با این طراحی خلاقانه حتی به آدم‌های کم‌توان هم امکان می‌دهد که خودشان کفش…

چرا لازم است همیشه دوستانی با سطح هوشی متفاوت با خودمان هم داشته باشیم؟

great

بازم شما خانم مجیدی خوشحالم که میخوام نوشتتونو بخونم

مرسی از شما مطلب خیلی مفیدی بود . سپاس

مرسی.

بسیار عالی بود خانوم مجیدی

کارتان حرف نداشت!

جمله ادیسون خیلی باحاله که میگه:
من شکست نخوردم بلکه ۱۰۰۰۰ راه که کار نمیکنه رو پیدا کردم

سلام
بسیار متن جالبی بود.انگیزه ی درونی منو بیشتر کرد
ولی من تا به این سن که رسیدم به این نتیجه رسیدم همه ی ادما برای اهدافشون تلاش نمیکنن .انگیزه و هدف گذاری یه چیز درونیه و به نظر من تو وجود هر کسی نیست.یه سری ادما ذاتا اینجورین و بقیه سیا ه لشکرن.البته به نظر من خوبه چون ما ادمای باانگیزه متفاوت تر دیده میشیم و بیشتر به چشم میایم
با تشکر

عالی

خانوم مجیدی نوشته هاتون مثل همیشه عالی بودددد

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

چگونه با شکست مواجه شویم

اطلاعات من را ذخیره کن تا در آینده نیازی به ورود اطلاعات نداشته باشم

کتاب‌های محبوب


کتاب مرگ در ونیز ، نوشته توماس مان‌

کتاب پاکسازی ذهن برای موفق‌شدن در زندگی – راهی بی‌نظیر برای از بین‌بردن ترس، اضطراب و افکار منفی – نوشته استیو اسکات ، بری داونپرت


کتاب اثر مرکب ، نوشته دارن هاردی، معرفی

کتاب هنر شفاف اندیشیدن – نوشته رولف دوبلی – ترجمه عادل فردوسی‌پور – معرفی

آدرس ایمیل خود را وارد کنید و در مرحله بعد یادتان نرود که حتما تأیید کنید:



Hedy Lamarr – Inventor of radio frequency-hopping technology


MARGARET KNIGHT – Inventor of the flat-bottomed paper bag machine


STEPHANIE KWOLEK – Inventor of Kevlar

عادت‌های بدی که مهارت‌های ارتباطی را محدود می‌کنند


نیروی اعتماد به‌ نفس چیست؟

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی پسورد

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

خوش آمدین، لطفا وارد حساب کاربری شوید

هشت
 − 
شش
 = 

.hide-if-no-js {
display: none !important;
}

بازیابی رمز عبور

یک رمزعبور موقت، برایتان ایمیل خواهد شد.

SookhteJet.ir – انگیزشی ترین وبسایت برای جوان موفق

اگر به تازگی با موانع مختلفی روبرو شده اید و به شدت احساس شکست و درماندگی می کنید بی تردید رهایی از این اوضاع و داشتن انگیزه و ثبات قدم رابرای رسیدن به هدفتان بسیار دشوار تصور می کنید اما بدانید این موانع و شکست های ما هستند که فرصت های بزرگ رشد و موفقیت را در زندگی مان ایجاد می کنند.

۶ راز مهم وجود دارد که با آگاهی از آنها دوباره می توانید به مسیر پیشرفت خود برگردید، با شهامت در این مسیر به پیش روید و در نهایت به قله موفقیت برسید.


بدون شک هر انسانی در زندگی اشتباه می کند. مهم این است که به جای سرزنش خود با این جملات که: «ای کاش اینطور می شد، باید اینگونه می شد و …» از اشتباهات گذشته خود درس بگیریم. باور داشته باشید که شما انسان بدبخت و بی ارزشی نیستید، فقط شاید مسیر و اقدام هایتان چندان که تصور می شد، اثربخش نبوده است.

چگونه با شکست مواجه شویم

در هر حال ناکامی ها و نقایص و خطاها هم بخشی از روند یادگیری و رشد ما در زندگی هستند. نگاهی به زندگی افراد موفق بیندازید، بی اغراق، بیشتر آنها قبل از رسیدن به جایگاهی که امروز در آن هستند، شکست های بی شماری را تجربه کرده اند و موانع زیادی را پشت سر گذاشته اند.


به جای انتقاد از خود، نگاهی به اوضاع بیندازید تا بتوانید آن را بهبود بخشید. چرا همه چیز خراب شد؟ چه چیزی یاد گرفتید؟ چه کاری بود که می شد به طریقی دیگر آن را انجام داد؟

حالا که از تجربه های ناخوشایند خود درس گرفته اید و آگاه شده اید آیا هنوز هم می خواهید به آنچه همیشه آرزوی آن را داشته اید، برسید؟ چرا آری و چرا نه؟ زمانی را به نوشتن اهدافتان اختصاص دهید تا به درستی بفهمید که چه چیزی می خواهید و به کارهایی بیندیشید که می توانید برای نزدیکتر شدن به اهدافتان انجام دهید.


هر چند اغلب ما، گاهی وسوسه می شویم به زندگی دیگران نگاه کنیم و اینگونه تصور کنیم که مرغ همسایه غاز است! همواره باید بدانیم که هر شخصی در مسیر زندگی خود گام برمی دارد. اهمیتی ندارد که زندگی افرا
د از بیرون و از نظر ما چقدر مرفه و پرزرق و برق به نظر می رسد.

واقعیت این است که ما به هیچ وجه از دغدغه ها و آنچه در ذهن آنها می گذرد، خبر نداریم. شاید زندگی آنها آنگونه که ما تصور می کنیم شگفت آور و فوق العاده نباشد. بنابراین تنها باید بر خودمان و رسیدن به اهدافمان تمرکز کنیم. از موفقیت های الهام بخش دیگران، فقط برای افزایش انگیزه خود بهره ببرید.


بسیاری از مردم، مدام از همه چیز در دنیا شکایت می کنند و فقط نیمه خالی لیوان را می بینند. این افراد منفی، انرژی مثبت شما را می ربایند. یک راه بهتر، یافتن افرادی است که تا به حال شما را در رسیدن به اهدافتان دوستانه یاری کرده اند و همواره مشوق شما بوده اند. به دنبال یک مشاور و راهنما باشید. تمام این تاثیرات منفی را از زندگی خود کنار بزنید و افرادی را که حامی و همراه شما هستند به زندگی خود دعوت کنید.

با وجود اینکه بسیاری از فروشندگان کاری می کنند که تا باورمان شود اگر محصول های آنها را بفروشیم در یک چشم به هم زدن فوق العاده موفق و ثروتمند خواهیم شد، باید بدانیم که بسیار بعید است بتوان یک شبه به موفقیت رسید. خودتان را آماده کنید و برای رسیدن به آنچه می خواهید با تمام وجودتان تلاش کنید.

بنابراین اگر به راستی خواهان غلبه بر موانع و ناکامی های زندگی هستیم باید روش هایی را که برای رسیدن به خواسته هایمان مؤثر نبوده اند، اصلاح کنیم و ببینیم برای گرفتن نتیجه ای دلخواه و متفاوت کدامیک از اقدام های قبلی را دیگر نباید انجام داد.

شاید هنوز هم درست نمی دانید که چطور باید مسایلتان را حل کنید و گام بعدی یا بهترین راهکار چیست. با این وجود، حالا درک بیشتری از اوضاع و مسایل زندگی خود دارید که به شما کمک می کند راهتان را به سوی آینده ای روشن پیش گیرید.

دیدگاه

نام *

پست الکترونیک شما … *

نشانی وب سایت :

تمامی حقوق مادی و معنوی برای دانشکده مدیریت دانشگاه تهران محفوظ می باشد. حق نشر © 1394 | کپی برداری باذکر منبع بلامانع است.

در شرایط کنونی جامعه ما شکست بدترین شرایطی است که یک انسان ممکن است با آن مواجه شود. در حالی که باید از شکست به عنوان فرصتی برای رشد و یادگیری استفاده کرد. کسانی که با شکست مواجه می شوند آن را یک مانع مستحکم می بینند و می گویند نمی توانند بر ضعف هایشان غلبه کنند.

شکست در حقیقت پایان مسیر نیست. شکست ها به ما نشان می دهند که باید برای رسیدن به نتایج بهتر بیشتر تلاش کنیم. اگر می خواهید به شکست ها غلبه کنید و به موفقیت برسید این مطلب را بخوانید که نشان می دهد چگونه با شکست کنار بیاییم و خودمان را به موفقیت برسانیم.

ترس از شکست و شادی و موفقیت مثل تمام احساس های دیگر باعث واکنش قسمت های خاصی از مغز می شود که به تقویت توانایی های رشد  یادگیری کمک می کند.

یکی از اساتید روانشناسی دانشگاه استنفورد تحقیقات وسیعی درباره شکست و چگونگی عملکرد آن در مغز و تولید نتایج متفاوت انجام داده است. او در این تحقیق ارتباط بین کسانی که ترسی از شکست ندارند و کسانی که نمی توانند شکست ها را فراموش کنند را نشان داده است.

چگونه با شکست مواجه شویم

نخستین گروه که گروه “ذهنیت رشد” بودند وقتی با شکست مواجه شدند به علت وضعیت تمرکزی که بلافاصله بعد از شکست داشتند به پیشرفت قابل توجهی رسیدند.

اما کسانی که در گروه “ذهنیت ثابت” قرار داشتند بعد از شکست هیچ تغییر و پیشرفتنی نداشتند.

موفقیت نوروپلاستی مغز را تحت تاثیر قرار داده و به یادگیری کمک می کند در حالی که شکست تاثیراتش را روی مهارت یادگیری نشان میدهد.

اکنون که کمی با مکانیسم شکست و موفقیت و تاثیر روانشناسی آن ها آشنا شدید بیایید یاد بگیریم که چگونه با شکست کنار بیاییم و به سمت موفقیت پیش برویم.

خیلی مهم است اعتراف کنید که شکست خورده اید و یا بهتر بگویم شکست را بپذیرید. با این کار می توانید تشخیص دهید که باید به چه چیزی تمرکز کنید. بنابراین به روش جدیدی به آن موقعیت می پردازید تا موفق شوید.

بنابراین باید شکست را بپذیرید اما روی آن تمرکز نکنید و یا خودتان را نبازید. اگر همیشه به شکست فکر کنید و یا خودتان را آدم شکست خورده ای ببینید روحیه و ذهنیت شما را برای رسیدن به موفقیت تضعیف می کند.

شکست مثل یک احساس ناتوانی است زیرا معمولا شکست را با از دست دادن و پایان کار یکی می دانیم. شکست به معنای از دست دادن نیست و همچنین به این معنا نیست که نباید به خاطر آن به جلو حرکت کنید.

دیدگاه تان را تغییر دهید و شکست را فرصت یادگیری و پیشرفت ببینید. وقتی چنین دیدگاهی به شکست داشته باشید با یک ذهنیت متفاوت با آن مواجه می شوید  ذهنیتی که کمک می کند فعالیت های تان را طوری تغییر  دهید که به موفقیت منجر شود.

وقتی با شکست مواجه می شویم کمی سخت می توانیم خودمان را برای شروع دوباره متقاعد کنیم مخصوصا زمانی که مسیر بسیار طولانی را طی کرده باشید. شکست هر چقدر هم که بزرگ باشد از شروع دوباره نترسید. تمام تصمیم هایی که گرفته بودید را جدول بندی کنید. کدام یک موفق بود کدام یک موفق نبود. سپس تصمیم های بهتری را جایگزین آن ها کنید.

پذیرفتن مسئولیت اشتباهات در طولانی مدت به شما کمک بزرگی می کند. وقتی با شکست مواجه می شوید ابتدا نمی خواهید آن بپذیرید و آن را گردن یک شخص یا یک عامل دیگر می اندازید. شاید در کوتاه مدت احساس خوبی داشته باشید اما هرگز نمی توانید نقش تان را در این شکست تشخیص دهید.

تنها زمانی می توانید به نقص ها و کمبودهای خود  پی ببرید که اشتباهات تان را بپذیرید.

شکست های بزرگ باعث می شوند از خودتان نا امید شوید و دیگر انگیزه ای برای ادامه نداشته باشید. در این لحظات باید یادتان بیاورید که شکست پایان راه نیست. به شکست هایی که در گذشته داشتید فکر کنید و این که توانستید بعد از آن شکست ها دوباره از نو شروع کنید.

اگر دیدگاه درستی به شکست داشته باشید می توانید آن را پذیرفته و به موفقیت تبدیل کنید.

من به ترجمه متون روانشناسی و سبک زندگی علاقه دارم و امیدوارم این مطالب در زندگی شما مفید و موثر باشد.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

تشکر! شما با موفقیت عضو خبرنامه بدونیم شدید.


برای دریافت آخرین مطالب بدونیم ایمیل خود را وارد کنید:

استفاده از مطالب بدونیم فقط برای مقاصد غیر تجاری و با ذکر منبع ، بلا مانع است. تمامی حقوق این سایت متعلق به بدونیم می باشد.

راه اندازی کسب ‌و کار بسیار شبیه به دویدن در یک مسیر پر از مانع است. این مسیر بی‌پایان ار ابتدا تا انتها شامل مشکلات، چالش‌ها و موانع احتمالی است. ممکن است شکست در این مسیر برایتان اجتناب‌ناپذیر باشد؛ اما رسیدن به موفقیت بعد از شکست چطور میسر می شود؟.

این طبیعت انسان است که از درد اجتناب کند و به دنبال لذت باشد اما کارآفرینان نسبت به انسان‌های معمولی متفاوت هستند. آن‌ها خطر می‌کنند آن هم وقتی که دیگران به دنبال امنیت هستند؛ مشکلاتی را می‌بینند که دیگران نمی‌بینند و از راحتی خود در ازای رسیدن به پیشرفت چشم می‌پوشند حتی اگر احتمال شکست برایشان وجود داشته باشد.

پیمودن مسیر کارآفرینی چندان آسان نیست به خصوص که پیش بینی نرخ بقا برای استارتاپ‌ها و کسب و کارهای نوپا مبهم است. استعداد، دانش، مهارت‌های مختلف و تجربه ممکن است اهمیت زیادی در موفقیت کسب و کار داشته باشند اما اغلب این ابزارهای ذهنی هستند که به کارآفرینان کمک می‌کنند به سلامت مسیر کارآفرینی را طی کنند؛ یکی از این ابزارهای ذهنی، انعطاف‌پذیری است.

روانشناسان، تاب آوری را به عنوان “فرآیند سازگاری در مواجهه با مشکلات” تعریف می‌کنند و این به خصوص برای کسانی که به دنبال شروع یا رشد کسب و کار خود هستند ابزار کیفی ارزشمندی به حساب می‌آید.

در مورد کارآفرینان، تاب آوری به این معناست که به جای عقب نشینی در زمان شکست و مواجه با مشکلات، به آن به عنوان کاتالیزور رشد و پیشرفت نگاه کنند؛ حقیقت این است که شما زمانی رشد می‌کنید که با مشکلات و تصمیمات دشواری مواجه هستید.
مشکلات و موانع اجتناب ناپذیر ناخوشاینداند اما این پتانسیل را دارند که بتوانند محرکه‌ای برای رشد شخصی شما و گذر از شکست و رسیدن به موفقیت باشند.

چگونه با شکست مواجه شویم

در این مقاله از مجموعه مقالات شتابدهنده برناک سعی کردیم به تعریف کلی از تاب آوری بپردازیم و روش‌های پرورش این ویژگی در خود و استفاده از آن برای رسیدن به موفقیت بعد از شکست بپردازیم. پیشنهاد می‌کنم مطالعه این مطلب را از دست ندهید.

امروزه استارتاپ ها با انواع چالش‌های مربوط به بازار، مخاطبان، استخدام، محصول، سرمایه و خدمات دهی به مشتری رو به رو هستند. با وجود تمام این موانع احتمالی در راه خود، چگونه از خود انعطاف نشان می‌دهید؟ تاب آوری واقعا چه معنی می‌دهد؟

مطلب پیشنهادی:

دلایل شکست استارتاپ‌ها

تاب آوری به معنای تجدید نظر در مورد یک رویداد منفی (یک طرح کسب و کار ناموفق، تولید محصول نامناسب یا بدون جذابیت و …) و درک این موضوع است که هر شکست یا مشکلی می‌تواند دانه‌ای برای رشد و موفقیت در آینده باشد.

کارآفرین سفت و سخت و غیر قابل انعطاف وقتی گرفتار مشکلات می‌شود به جای مواجه با مشکلات برایش راحت‌تر است که کارش را رها کند یا روی چیز دیگری کار کند.

واقعیت این است که افراد انعطاف پذیر اغلب اوقات راحت‌تر با چالش‌ها مواجه می‌شوند چرا که احتمال تسلیم شدنشان کم‌تر است و ثابت‌قدم‌تر خواهند بود.

ری دالیو در کتاب اصول خود این‌گونه می‌نویسد:

من دریافته‌ام که باید به زندگی‌ام به گونه‌ای نگاه کنم که گویی یک بازی است و هر مساله و مشکلی که با آن در زندگی روبه رو هستم معمایی است که باید آن را حل کنم؛ با حل این مسائل من یک قاعده کلی دریافت می‌کنم که به من کمک می‌کند از همان مشکل در آینده اجتناب کنم.

نگاه کردن به مشکلات به عنوان محرکه رشد، شما را برای مقابله با آن‌ها تجهیز می‌کند و مجبورتان می‌کند که خودتان به دنبال چالش‌ها باشید چون می‌دانید که آن‌ها در نهایت شما را به سمت جلو سوق می‌دهند. در ادامه روش‌هایی را بیان کرده‌ایم که بتوانید ویژگی تاب آوری را در خود پرورش دهید و بتوانید خود را برای رسیدن موفقیت بعد از هر شکست آماده کنید.

موانع و مشکلات ممکن است به اندازه سود، حاشیه‌ها و سهم بازار به نظر نرسند اما به همان اندازه مهم است که شکست‌های خود را نیز مورد ارزیابی و بررسی قرار دهید.

زمانی که شما مشکلات را به عنوان یک شاخص کلیدی برای کسب و کار خود در نظر می‌گیرید درک واضح‌تری از مشکلات پیش روی خود خواهید داشت. این به نوبه خود کشف، بررسی و انتخاب راه‌حل‌های احتمالی را ساده‌تر می‌کند. اگر مشکلات شما مبهم و سخت به نظر برسد راه‌حل‌های احتمالی‌تان نیز ممکن است به همین شکل احساس شوند.

برای ثبت مشکلاتی که برایتان رخ می‌دهد یک صفحه گسترده، سند، پروژه یا چک لیست تهیه کنید و  به طور دوره‌ای آن را بررسی و تجزیه و تحلیل کنید تا رشته‌ای از شباهت‌ها را بیابید.

گزارش شکست شما باید شامل موارد زیر باشد:

شما می‌توانید با کاهش تصمیماتی که باید در یک روز اتخاذ کنید و با تمرکز روی گزینه‌هایی که بیشترین اهمیت را دارند انعطاف ایجاد کنید. تاب آوری بیشتر به معنای صادق و واقع بین بودن در مورد مشکلات خود است از این رو مهم است که از تصمیمات بی اهمیت به نفع گزینه‌هایی که شما را به جلو سوق می‌دهند نیز اجتناب کنید.

وظایف روزانه، لیست کارهایی که باید انجام دهید و پروژه‌هایی که پتانسیل ایجاد بیشترین تأثیر را دارند سازماندهی کنید. از کارهای غیر ضروری به نفع اقداماتی که واقعاً شما را به جایی که می‌خواهید می‌رساند اجتناب کنید.

موری نیولندز در این باره چنین می‌گوید:

اگرچه انجام چند کار ایده خوبی است و به شما کمک می‌کند کارهای بیشتری را در یک زمان انجام دهید؛ اما انجام چند کار به طور هم‌زمان می‌تواند بهره‌وری و کیفیت کار شما را کاهش دهد.

پیش از اینکه سایمون سینک، رهبران امروزی را تشویق به “یافتن دلیلی برای خود” کند؛ فریدریش نیچه ادعا کرده است کسی که دلیلی برای زندگی دارد می‌تواند تقریبا هر چیزی را در زندگی تحمل کند.

این ممکن است کلیشه‌ای به نظر برسد اما داشتن هدف و تمرکز بر روی آن، یک روش موثر برای مقابله با اوقات سخت زندگی و حفظ امید و انگیزه خود است. تاب آوری و سازگاری با تغییرات مداوم، به شما کمک می کند که در رسالت و ماموریتی که در بعهده گرفته اید ثابت قدم بمانید.

فکر کردن به مردمی که برای کمک کردن به آن‌ها آمده‌اید و مشکلاتی که برای حل شدنشان کار می‌کنید را به یک عادت روزانه تبدیل کنید. این را درک کنید که برای حل مشکلات و کمک به مردم نیاز است تا از موانع مختلفی عبور کنید (به خصوص اگر قرار است کاری را بکنید که قبلاً هرگز انجام نداده‌اید). به عنوان یک کارآفرین با راه اندازی یک کسب و کار جدید و نوپا در واقع قدم در یک قلمرو ناآشنا می‌گذارید و این بدان معناست که قرار است با چالش‌هایی مواجه شوید که قابل پیش بینی نیستند.

این ممکن است مانند یک تناقض به نظر برسد اما گاهی اوقات انعطاف‌پذیری به معنی این است که بدانید چه موقع دست از کارتان بکشید و آن را رها کنید.

در واقع اگر شما متعهد به سازگاری و رشد هستید گاهی اوقات بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید این است که قبول کنید در مسیر اشتباهی قرار گرفته‌اید.

زمانی که هوشمندانه کارهای بی نتیجه را رها می‌کنید زمان، سرمایه و منابع بیشتری برای انجام کارهای موثر دیگر خواهید داشت. در مقیاس کوچک، این ممکن است به معنای پایان دادن به یک کمپین تبلیغاتی بدون تاثیر باشد و در سطح بالاتر می‌تواند به معنای حرکت به سمت یک کسب و کار و استارتاپ جدید دیگر باشد.

همان‌طور که آدام گرن هم گفته است:

اینکه بگوییم هرگز تسلیم نشوید خیلی توصیه خوبی نیست؛ گاهی اوقات دست کشیدن از یک کار نه تنها بد نیست که برایمان بهترم هست. قوی بودن به این معنا نیست که کاری را که شکست خورده است را با چنگ و دندان حفظ کنید؛ بلکه به این معناست که رویاهای خود را به اندازه‌ای تعریف کنید که در صورت شکست در برنامه اول و دوم بتوانید راه جدیدی پیدا کنید.

به خاطر داشته باشید که تاب آوری نوعی خرد است. همانطور که از قدیم هم گفته‌اند جلوی ضرر را از هرجایی که بگیریم منفعت است؛ در بسیاری از موارد کارآفرینان باهوش و فعال باید به سادگی ایده‌های نامناسب و بدون نتیجه خود را رها کنند به سمت ایده بعدی حرکت کنند و درس‌هایی را که از شکستشان گرفته‌اند را در مورد کسب و کار آینده خود به کار گیرند.

شما می‌توانید استراتژی‌ها و مسیرهای خود را بدون اینکه هدفتان را رها کنید تغییر دهید بنابراین بهتر است که با روی باز پذیرای انعطاف باشید.

پرداختن به مشکلات ممکن است هزینه‌هایی از نظر روحی، جسمی، مالی و … برایتان داشته باشد اما علاوه بر این موارد می‌توانید از تاب آوری که طی سال‌ها تجربه در زندگی کاری و شخصی خود اندوخته‌اید (و خودتان از آن خبر ندارید) نیز بهره بگیرید.

دیوید گوگینس، بازنشسته نیروی دریایی و ورزشکار استقامتی، طبق قانون ۴۰٪ زندگی می‌کند که می‌گوید:

وقتی ذهن شما به شما می‌گوید که کارتان را انجام داده‌اید در حقیقت فقط ۴۰ درصد از کار خود را انجام داده‌اید.

این قانون ۴۰٪ به شما کمک می کند تا از مخزن منابع اطلاعاتی استفاده کنید که بسیاری از افراد عادی به دلیل داشتن طرز فکر نامناسب از آن استفاده نمی‌کنند. اما برای کسانی که به دنبال ایجاد تاب آوری هستند لازم است که به سطح بعدی استقامت ذهنی بروند.

چگونه با شکست مواجه شویم

سفر کارآفرینی می‌تواند بسیار دشوار باشد بنابراین بخاطر داشته باشید که برای پشت سر گذاشتن آن نیاز به پشتکار بالایی دارید.

هنگامی که احساس می‌کنید کارتان تمام شده است یا خسته شدید و دیگر نمی‌توانید کاری از پیش ببرید کمی از زمانتان را صرف تامل کردن درباره کارهایی که انجام داده‌اید بکنید. در نظر داشته باشید که وقتی احساس شکست یا ناتوانی می‌کنید بیشتر می‌توانید راه حل پیدا کنید و موانع را پشت سر بگذارید.

به خود یادآوری کنید آنچه که نقطه شکست شما به نظر می‌رسد؛ می‌تواند به خوبی علامت ۴۰٪ شما باشد. اگر این‌گونه است از خود بپرسید: برای ادامه کار چه کاری می‌توانم انجام دهم؟ ۶۰ درصد بعدی کسب و کار من چطور به نظر می‌رسد؟ ۸۰ درصد بعدی چطور؟

این یک روش عالی برای تجسم بدترین حالات شما یعنی نقاط شکستنی است که امیدوارید هرگز به آن نرسید. همچنین می‌تواند به شما نشان دهد که وضعیت فعلی شما ممکن است آنقدر هم که فکر می‌کنید بد نباشد. شما این توانایی را دارید که کارتان را ادامه دهید و به موفقیت بعد از شکست دست یابید اما برای ادامه نیازمند تفکری در سطح بالاتر هستید که این بدون هل دادن خودتان میسر نمی‌شود.

بیشتر افراد برای جلوگیری از درد مسافت زیادی را طی می‌کنند اما با پذیرفتن مشکلات و رنج‌ها متوجه می‌شوید که راحت‌تر می‌توانید مرزهای ذهنی گذشته را که برای خود تعیین کرده‌اید کنار بگذارید.

مارک منسون، نویسنده کتاب هنر ظریف بی خیالی این را مفید می‌داند که تمام مسیرهای احتمالی خود را دشوار و رنج آور در نظر بگیرید و تصمیم بگیرید چه دردی را تحمل کنید. او توصیه می‌کند که به جای پرسیدن آنچه از زندگی می‌خواهید از خود بپرسید چه رنج‌هایی از زندگی‌ را می‌توانید بپذیرید و تحمل کنید.

از خود بپرسید برای چه می‌خواهید بجنگید؟ چرا که این یک عامل تعیین کننده در نحوه زندگی کردن ماست.

وقتی بپذیرید که یک جاده خطرناک پیش رو دارید اما این خطرات شایسته هدف شماست آسانتر می‌توانید آن را طی کنید.

خبر خوب اینکه تاب آوری یک ویژگی ذاتی نیست و این‌گونه نیست که تنها برخی انسان‌ها از بدو تولد با چنین ویژگی به دنیا بیایند. تاب آوری تنها محدود به برخی از رهبران فوق بشری که شما در ذهن خود ساخته‌اید نیست. بلکه کارآفرینان تاب آور افرادی هستند که بیشترین ارزش را از مبارزات خود در مسیر موفقیت کسب می‌کنند.

اما خبر بد اینکه کسب این ویژگی کار یک هفته، یک ماه یا حتی یک سال نیست. در حقیقت شما ممکن است تمام زندگی خود را صرف پرورش تاب آوری در خود بکنید اما همیشه جایی برای رشد دارید.

منبع:

foundr.com

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

اصفهان، میدان جمهوری اسلامی، ابتدای خیابان خرم، مجتمع ستاره، واحد 502، شتابدهنده دیجیتال برناک

10 راه صحیح برای مقابله با عدم موفقیت و شکست

از دست دادن یک شغل یا می‌تواند براحتی شما را دچار احساس ناکامی ‌کند. اغلب آدم‌ها برای دوری از احساس شکست، تغییرات بزرگی در زندگی خود می‌دهند. اما برای مقابله با شکست و عدم موفقیت باید از روش‌های صحیح استفاده کرد.

دانش کنار آمدن با مشکلات یا پشت سر گذاشتن ناکامی‌ها به روش سالم، اگرچه همراه ترس از عدم موفقیت است، اما باعث التیام درد می‌شود که این حرکت می‌تواند به شما کمک کند زودتر و بهتر گذشته را پشت سر بگذارید. در این مطلب از سایت زوم لایف روش‌های سالم و صحیح برای مقابله با عدم موفقیت و شکست را پیشنهاد دا‌ده‌ایم که می‌توانید در ادامه بخوانید.

شکست با انواع احساسات همراه است. خجالت، اضطراب، عصبانیت، غم و اندوه و شرم برخی ازآنها است. این احساسات ناراحت کننده است وافراد برای فرارازاحساسات آزار‌دهنده عاطفی دست به هر کاری می‌زنند.

چگونه با شکست مواجه شویم

در تحقیقی که درسال 2017 در ژورنال- تصمیم‌گیری رفتاری – منتشر شد، مشخص شد که فرد نباید با احساس خود، احساس بدی داشته باشد. محققان دریافتند که فکر کردن در مورد احساسات – به جای فکرکردن در مورد خود شکست – بسیار مفیدتر است. اجازه دادن به خودتان برای داشتن یک احساس بد، انگیزه‌بخش است. این روش به شما کمک می‌کند سخت‌ترکارکنید تا راه‌حل‌های بهتری پیدا کنید تا سریعتر بهبود پیدا کنید.

بنابراین احساسات خود را درآغوش بگیرید. درک کنید که چه احساسی دارید و به خودتان اجازه دهید کمی‌احساس بدی داشته باشید. برای احساسات خود نامی‌انتخاب کنید وآنها را تجربه کنید.

ممکن است وسوسه شوید که بگویید “من این کار را واقعاً نمی‌خواهم”. اما کم کردن درد باعث نمی‌شود این احساس کامل از بین برود. زیاد غذا خوردن، مصرف مواد مخدر یا الکل باعث بهبود درد، پرکردن خلاء بوجود آمده نمی‌شود. شاید بتواند موقتاً حواس شما را پرت کند ولی نمی‌تواند شما از این بحران عبوردهد.

روش‌های ناسالم را که برای دوری از درد یا کاهش آن در زندگی استفاده می‌کنید بشناسید و باورداشته باشید. روی آوردن به این نوع مهارت‌ها – مهارت‌های مقابله‌ای- بیشتر از آنکه به شما کمک کند، وضعیت شما را بدترمی‌کند.

تماس با یک دوست، تمرین تنفس عمیق، حمام گرفتن طولانی، پیاده‌روی یا غذا دادن به حیوانات، تنها چند نمونه از مهارت‌های مقابله سالم است. با این وجود افراد مختلف مهارت‌های متفاوتی لازم دارند. پس مهم است که مهارت‌های مقابله‌ای را پیدا کنید که برای شما مؤثر باشد.

اگرشخصی هستید که درحالت‌های عادی که استرس ندارید با عادات بد مبارزه می‌کنید – مانند استعمال سیگار یا خوردن غذای فست فود – پس لیستی از مهارت‌های مقابله سالم ایجاد کنید و آن را جلوی دید بگذارید. سپس، ازاین لیست در موقع اضطراری برای یادآوری خوتان استفاده کنید.

ممکن است برخی از باورهای غیر منطقی درباره عدم موفقیت در برخی از نقاط زندگی خود ساخته باشید. شاید فکر می‌کنید شکست به معنای بد بودن است یا اینکه هرگز موفق نمی‌شوید. یا شاید فکر کنید اگر شکست بخورید هیچکس دوست شما را دوست نخواهد داشت.  این نوع عقاید نه تنها نادرست است بلکه می‌تواند شما را از انجام کارهای دیگر منع کند.

مهم است که در یک حد قابل قبولی مسئولیت عدم موفقیت، خود را بپذیرید. مسئولیت بیش از حد ممکن است باعث شود ناخواسته خود را سرزنش کنید. از طرف دیگر، سرزنش افراد دیگر در شرایط ناگوار، مانع پیشرفت یا درس گرفتن از شکست می‌شود.

وقتی در مورد شکست خود فکر می‌کنید، به دنبال توضیحات باشید، نه بهانه. دلایلی که باعث شکست شده را شناسایی کنید ومشخص کنید که دفغه بعد چه کار متفاوت باید انجام دهید.

یک مطالعه که در سال 2010 انجام شد، نشان داد که افراد وقتی خود را متقاعد می‌کردند که یک اشتباه منجر به شکست می‌شود، در نهایت در همان کار شکست می‌خورند. در یک آزمایش، به افرادی که رژیم‌های غذایی پیتزا داشتند، گفته شد که این رژیم برای آنها کاملا بی‌نتیجه بوده است. کسانی که باور کردند، بلافاصله 50 درصد بیشتر از افرادی که رژیم نمی‌گرفتند کلوچه خوردند.

وقتی خودتان را در یک وضعیت ناامید کننده پیدا می‌کنید یا تمایلی به تلاش مجدد در خود نمی‌بینید وقت آن است که افکار خود را تغییر دهیدو افکار واقع گرایانه‌تری درباره شکست را به خود یادآوری کنید:

شاید نیاز به تکرار یک عبارت داشته باشید تا افکار منفی را دورنگه دارید یا اینکه باور خودتان را تقویت کنید که بتوانید نیروی خود را بازیابید.

از توماس ادیسون گرفته تا والت دیزنی، هیچ نقصی در شکست افراد مشهور وجود ندارد. مدتی را صرف تحقیق درمورد افراد معروف که شکست خورده‌اند کنید. به احتمال زیاد خواهید دید که آنها درمسیرخود بارها شکست خورده‌اند.

بسیاری از افراد موفق به طور مرتب ناکام می‌شوند. بازیگران بخاطر نقش‌ها رد می‌شوند، ورزشکاران از تیم جدا می‌شوند و صاحبان مشاغل برای معاملات رد می‌شوند. یاد بگیرید آنها چطوراز شکست استفاده کرده‌اند. ممکن است مهارت‌هایی را یاد بگیرید که می‌توانند در زندگی به شما کمک کنند.

شکست یک معلم بزرگ است اگر شما شاگرد مستعدی باشید. آیا یک اشتباه داشتید یا چندین اشتباه را پشت سرهم تکرار کردید؟ در مورد آنچه می‌توانستید دفعه بعد انجام دهید فکر کنید. سپس، مطمئن باشید که شکست برای شما، به یک درس زندگی تبدیل شده است که شما را کمی جلوتر برده است.

مرور شکست بارها و بارها در ذهن خوب نیست. به خودتان اجازه ندهید که اشتباهات گذشته غذای فکر شما شود بیش از فکر کردن در مورد مشکلاتتان یا اصلاح مجدد اشتباهات باعث گیر افتادن ذهن می‌شود. درعوض، فکر کنید دفعه بعد چه کار دیگری انجام خواهید داد. طرحی داشته باشید که به شما کمک می‌کند تا تجربه‌ای که از عدم موفقیت به دست آورده‌اید را به کار بگیرید.

اگر بیشتر عمر خود را برای جلوگیری از شکست سپری کرده‌اید، در نهایت ممکن است شکست بخورید و به هیچ‌وجه اتفاق عجیبی نیست. با این وجود مواجه شدن با ترس می‌تواند کلید اصلی کاهش ناراحتی باشد. از نقطه امن خود بیرون بروید. کارهایی را انجام دهید که ممکن است باعث طرد شدن شما شود. یا کارهایی انجام دهید که ممکن است باعث شکست شما شود. با گذشت زمان، خواهید آموخت که شکست به اندازهکاری که می‌کردید بد نیست.

سخن پایانی

گاهی اوقات، شکست توان حرکت را می‌گیرد. اگر بعد از ناکامی و شکست خوردن در کاری، سعی در انجام کار جدیدی دارید، از تجربه خودتان و کسانی که شکست خورده‌اند استفاده کنید.

آیا خواندن این مطلب برای شما مفید بود؟

برای حمایت از محتوایی که می‌پسندید، لطفاً به اشتراک بگذارید:

آخرین مطالب را در ایمیل خود دریافت کنید.

کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب زوم لایف تنها با رعایت شرایط استفاده از مطالب، امکان‌پذیر است.

ورود کاربران

شکست خوردن از تجربه های ناخوشایندی است که برای همه خاطره بدی را رقم میزند. کودکان در زمینه تجربه شکست ضعیف تر از بزرگسالان هستند و روحیه لطیف تری نسبت به آنها دارند و ممکن است در مواجه شدن با شکست زودتر نا امید شده و عرصه را خالی کنند. ما به عنوان پدر و مادر باید به کودکانمان بیاموزیم که در مواجه با شکست چگونه رفتار کنند و نا امید نشوند.

همه شنیده ایم که «شکست پل پیروزی است»؛ اما در عمل بسیاری از ما بعد از شکست، دست از تلاش برداشته و تمایلی به تکرار تجربه­ مان نداریم. این موضوع در کودکان هم بار ها دیده می شود. در واقع یکی از شکایات شایع والدین همین بی انگیزه شدن بچه ها بعد از تجربه کوچک ترین شکست­ ها است. این مساله می تواند عوارض متعددی داشته باشد؛ شاید اگر بتوانیم به فرزندانمان یاد بدهیم که از شکست نترسیده و بتوانند آن را تبدیل به موقعیتی برای حرکت به سوی موفقیت کنند، قدم بزرگی برداشته ایم.

هر چه در زمان صحبت و نصیحت بیان اینکه شکست پل پیروزی است، آسان است، در عمل باور به این مفهوم می تواند بسیار دشوار باشد. چه طور می توانیم به فرزندانمان یاد بدهیم تا از شکست های خود عبرت گرفته، از آن ها عبور کرده و برای موفقیت برنامه ریزی کنند؟اگر بخواهیم به صورت خلاصه چند نکته را متذکر شویم می توانیم بگوییم:کودکان نباید از شکست خوردن بترسند.آن ها باید نحوه مواجه درست با شکست را یاد بگیرند.آن ها باید بتوانند به نحوی مطلوب، علل شکست خود را تبیین کنند.

در این مطلب می توانید با نکاتی در ارتباط با این سه گزاره آشنا شوید.

چگونه با شکست مواجه شویم

شجاعت روبه­ رو شدن با ناکامینه ­تن ها بسیاری از بچه ها که بسیاری از بزرگ تر ها نیز از شکست می ترسند. تجربه شکست برای بسیاری از افراد به معنای نمایش بی­کفایتی و ناتوانی آن­هاست. شاید فرزند شما نیز از همین گروه باشد و شما به تجربه دریافته ا ید که هر زمان که او در رسیدن به هدفی با ناکامی مواجه می شود تا مدتی ناراحت است، دست و دلش به کار جدید نمی رود و البته به صورت کلی نیز ممکن است از ترس مواجه شدن با شکست از تلاش دوباره سر بازبزند. چه طور می توانیم ترس از شکست را در کودکان خود کمرنگ کنیم؟!یادتان باشد اگر می خواهید فرزندتان از شکست خوردن نترسد و به این بهانه دست از تلاش برندارد، لازم است اول از همه برخوردهای خود شما بعد از هر شکست فرزندتان مدیریت شود. اگر قرار به سرزنش، تحقیر، بازخواست و خلاصه برخوردهای تند و منفی از جانب شما باشد، البته که او حق خواهد داشت که از شکست ترسیده و ترجیح دهد که دیگر سراغ انجام کاری نرود. نکته ­ دیگر هشدارهای پیش از انجام کار، توسط والدین است. توجه دادن کودک به عواقب انتخابش کار درستی است، اما اگر قرار باشد شما پیش از اینکه او شروع به انجام کاری کند، برای او خط و نشان بکشید، تن ها باعث می­ شود که او با اضطراب و ترس بیشتری کار را شروع کرده و البته از وقوع شکست نیز وحشت داشته باشد.البته به این نکته هم توجه داشته باشید که اگر قرار باشد ما با مطرح کردن فرزندمان در جمع و بیان ویژگی های او در موقعیت های مختلف، به طریقی خود را مطرح کنیم، احتمال بیشتری دارد که از شکست او به وحشت بیافتیم. در واقع هر چه والدین بیشتر هویت خود را با موفقیت فرزندان خود گره زده و تعریف کنند، واکنش های تندتری نسبت به شکست های آن­ ها نشان می دهند؛ این چیزی ست که می تواند در نهایت به ضرر فرزندان تمام شود.اگر شما داستان زندگی افراد موفق را مرور کنید، به موارد متعددی برمی خورید که افراد بعد از تجربه شکست های پی در پی توانسته اند در نهایت به آنچه می خواسته اند، برسند. آشنایی با این افراد هم برای شما به عنوان یک والد مفید است، چرا که در صورت مواجه شدن فرزندتان با یک شکست، وحشت نکرده و البته اعتمادتان را به او از دست نخواهید داد و هم برای فرزند شما می تواند فواید متعددی داشته باشد. چرا که او نیز متوجه خواهد شد که گاهی اوقات برای رسیدن به موفقیت، تجربه شکست نه تن ها بد نیست که شاید حتی بتوان گفت:لازم و ضروری است!همه ما دوست داریم فرزندانمان تصوری مثبت از ما داشته و به ما افتخار کنند. اما توجه داشته باشید که اگر قرار باشد ما هیچ وقت شکست نخورده و از آن مهم تر همه شکست های گذشته خود را مخفی کنیم، فرزندان ما نیز از خود انتظار عملکردی بی عیب و نقص خواهند داشت؛ امری که البته محقق نشده و تن ها اضطراب و ترس آن ها از شکست را افزایش می دهد. گاهی بیان این­که ما نیز در گذشته به اهداف خود نرسیده و در کنار آن راهکاری که برای جبران آن در نظر گرفته بودیم، می تواند هم خیال فرزندان ما را تا حدی راحت کند و هم در عین حال به آن ها یادآوری کند که مهم تر از شکست خوردن، پیدا کردن راهکارهای جبرانی است.

مواجهه درست با شکستبه دلایل متعدد شاید کودکان تا پیش از سن دبستان، به معنای واقعی کلمه شکست را تجربه نمی کنند. اگر شما کودکی در سن و سال مهد کودک داشته باشید، متوجه خواهید شد که اگر چه او نمی تواند در برخی فعالیت ها به اهداف خود برسد، اما بعد از ناکامی در بیشتر مواقع، هیجانات شدیدی را تجربه نکرده و البته در بسیاری از موقعیت­ ها بعد از مدتی نیز دوباره تلاش می کند. شاید نمونه بارز این وضعیت را در زمان آموزش مهارت هایی، چون دوچرخه ­سواری، اسکو ترسواری و یا قیچی کردن کاغذ و درست کردن کاردستی بتوانیم مشاهده کنیم. اما در حدود سن دبستان آرام آرام شکست معنای دیگری پیدا می کند. از این زمان به بعد بچه ها بعد از ناکام شدن، دچار هیجانات منفی می شوند. هیجاناتی که در برخی مواقع آن­چنان شدید است که مانع تلاش دوباره آن ها می شود. اگر می خواهید فرزندتان بعد از روبه­ رو شدن با ناکامی انگیزه خود را برای تلاش دوباره از دست ندهد، لازم است برای مدیریت این هیجانات اقداماتی انجام دهید.

اولین قدم پذیرش این هیجانات است؛ اینکه وقتی کسی شکست می خورد، حق دارد ناراحت شود و حتی گریه کند ولو این­که پسر باشد! پس مسخره کردن و یا تلاش برای کوچک کردن ماجرا به بهانه آرام سازی کودک، ممنوع!قدم بعدی شناخت دقیق هیجان است. به عنوان مثال بسیاری از کودکان و حتی بزرگسالان نمی توانند بگویند که از موقعیتی خاص ناراحت هستند و یا این­که احساس عصبانیت می کنند.قدم سوم بیان آن هیجان به شکلی کارآمد است. اینکه بتوانیم هیجانات منفی خود را به صورتی که باعث آسیب به خود ما و یا دیگران نشود، بیان کنیم و در عین حال دیگران نیز برداشتی مشابه از احساسات ما داشته باشند.روش های موثر آرام سازی خود، مرحله چهارم است. توجه داشته باشید که اگر قرار به سانسور هیجانات منفی و یا گذر بسیار سریع از آن ها باشد، به احتمال زیاد فرزند شما توانایی آرام سازی خود را پیدا نخواهد کرد. پس در عین حال که به سه مرحله پیش از این توجه دارید، در پی آموزش روش های آرام­ سازی باشید.

تبیین علل ناکامینوع تبیین هر یک از ما در ارتباط با دلایل شکست می تواند نقشی تعیین کننده درتمایل ما درتلاش دوباره داشته باشد. این نکته یکی از موضوعات مورد علاقه روان شناسی به نام سلیگمن است. او در مطالعات خود دریافت افرادی که در تبیین دلایل شکست خود به دلایلی موقت و البته بیرونی اشاره دارند، احتمال بیشتری دارد که دست به تلاش دوباره زده و البته موفقیت کسب کنند. اما منظور از دلایل موقت و بیرونی چیست؟ به عنوان مثال اگر فرزند شما در تیم فوتبال مدرسه بازی می کند و در مسابقه امروز خود با شکست مواجه شده است و اگر بگوید که امروز نتوانسته خوب بازی کند، چون قبل از انجام بازی خوراکی ترش خورده بوده و در نتیجه توان لازم برای بازی را نداشته، او به دلیلی موقت و البته بیرونی اشاره کرده است. در مقابل اگرفرزند شما در امتحان نتیجه خوبی نگرفته و دلیل آن را بی استعداد بودن خود در نظر می گیرد، او به دلیلی دائمی و درونی اشاره کرده است.نکته مهم این است که فرزندان ما باید یاد بگیرند که خوشبین باشند و همیشه و در همه موارد شکست خود را به ویژگی های شخصی خود نسبت ندهند. البته شاید بتوان ادعا کرد که مهم تر از بیرونی یا درونی بودن دلیل شکست، موقت یا دائمی بودن آن اهمیت دارد. چرا که صرف دائمی بودن دلیل یک شکست تمایل برای تلاش دوباره را به شدت کاهش می دهد.البته توجه داشته باشید که جدا از همه ارزشی که تفکرخوشبینانه دارد، باز هم لازم است گاهی اوقات نه تن ها کودکان که حتی خود ما این تفکر را کنار گذاشته و دلیل شکست های خود را در اموری درونی و مربوط به خودمان جست­ وجو کنیم و به بیان دیگر در ارتباط با شکست هایمان خودمان را نیز مقصر تلقی کنیم.نکته ی پایانی:بازبینی شکست، امری ضروری برای جلوگیری از تکرار آن است. هر چند همه ما از این آگاهی داریم، اما متاسفانه بسیاری اوقات، در این زمینه کوتاهی کرده و تمایلی به مرور تجربه خود نداریم. شاید یکی از مهم ترین موانع در این زمینه نیز ناراحتی از یادآوری هیجانات منفی مرتبط با شکست است. پس اگر احساس می کنید فرزند شما در مقابل مرور تجربه خود و یافتن دلایل شکستش مقاومت زیادی دارد، شاید بهتر باشد در زمینه مدیریت هیجانات ناخوشایند با او کار کنید.

هل دادن به سمت شکست ممنوع!درست است که تجربه شکست برای رشد ما ضروری و حتی مفید است، اما این به منزله آن نخواهد بود که اگر ما فرزندمان را به سمت شکست سوق دهیم، این به نفع او خواهد بود. توجه داشته باشید که داشتن انتظاراتی بیش از حد و خارج از توان کودک، سوق دادن او به سمت شکست است. اگر می خواهید اعتماد به نفس کودکتان آسیبی ندیده و او تمایل به انجام تلاش برای رسیدن به اهداف خود را از دست ندهد، لازم است متناسب با توانایی ها و ویژگی های سنی او از او انتظار داشته باشید.البته دقت داشته باشید که در زمان تعریف اهداف متناسب با توانا یی­ های فرزند خود از آن سمت بام نیافتاده و به عبارتی او را دست کم نگیرید. چرا که زمانی که ما از کودک خود کمتر از توانایی هایش انتظار داریم، به او این پیغام را می دهیم که او را ناتوان در نظر گرفته ایم. چنین وضعیتی اگرچه احتمال شکست خوردن را برای او کاهش می دهد، اما در عین حال به اعتماد به نفس او آسیب می رساند. در مقابل زمانی که انتظارات ما از او بیش از توانایی های اوست، احتمال روبه ­رو شدن او با شکست بیشتر خواهد بود. به صورت خلاصه می توان گفت که یکی از مهم ترین اقدامات جهت تقویت اعتماد به نفس و البته جلوگیری از شکست های بی حاصل، آشنایی درست با ویژگی ها و توانایی های فرزندانمان است.

چرا شکست میخوریم ؟ این سوال شاید مهم ترین سوالی باشد که در مسیر موفقیت از خودمان می‌پرسیم. یکی از بدترین اتفاقاتی که برای هرکسی ممکن است رخ دهد، این است که درست در لحظه ای که فکر می‌کند در قله ایستاده و به انتهای مسیر موفقیت رسیده، ناگهان متوجه می‌شود که سخت در اشتباه بوده و در واقع به نقطه شکست دست پیدا کرده. زندگی همه ما پر از فراز و نشیب هایی است که ممکن است بتوانیم از آنها با موفقیت عبور کنیم و یا برعکس، در عبور از آنها زمین بخوریم. چیزی که در این موقعیت ها اهمیت دارد این هست که بدانیم چرا شکست میخوریم و بازهم نقطه امید خودمان را پیدا کنیم و مجدد سرپا شویم و با قدرت به سمت جلو گام برداریم. فکر می‌کنم مطالعه داستان زیر تا حد زیادی بتواند ذهنیت شما را نسبت به شکست تغییر دهد.

می‌دانید یکی از ویژگی هایی که درباره انسان های موفق می‌گویند چیست؟ این که :انسان های موفق پرروهایی هستند که روی شکست را هم کم کرده اند! در مقاله چرا شکست میخوریم به شما خواهیم گفت که چگونه فردی پررو باشیم تا بتوانیم روی شکست را هم کم کنیم! البته قبل از مطالعه آن، پیشنهاد می‌کنم حتماً کلیپ زیر که بخشی از کارگاه کشف رسالت و هدفگذاری است را مشاهده کنید تا بهتر متوجه این شوید که چگونه باید روی شکست را هم کم کنید…

در حال بارگذاری… .jw-rightclick{display:none!important}.jw-title-primary,.jw-title-secondary{text-align:right!important}.jw-breakpoint-5 .jw-related-item-next-up .jw-related-item-description,.jw-breakpoint-5 .jw-related-item-next-up .jw-related-item-title strong,.jw-breakpoint-5 .jw-related-item-next-up .jw-related-item-title span{text-align:right}.jw-breakpoint-3 .jw-related-item-next-up,.jw-breakpoint-4 .jw-related-item-next-up,.jw-breakpoint-5 .jw-related-item-next-up,.jw-breakpoint-6 .jw-related-item-next-up,.jw-breakpoint-7 .jw-related-item-next-up{float:right}.jw-related-item-group{float:right!important}.jw-related-item{float:right!important}.jw-related-item-title span{text-align:right}

شکست، واژه ای که بارها شنیدیم و بارها از آن استفاده کردیم. اما آیا واقعاً چیزی به نام شکست وجود دارد؟

چگونه با شکست مواجه شویم

بارها در مقابل مشکلات زندگیمان زانو زدیم و به قول خودمان اعتراف کردیم که “من شکست خوردم.”

حتی گاهی برای ناکامی هایمان اشک ریخیتم و از زمین و زمان شکایت کردیم.

اما هیچ وقت با خودتون فکر کردید چرا به این نقطه می‌رسیم و چرا شکست میخوریم ؟

جواب واضح است: چون ذهنمان آمادگی مواجه شدن با سختی ها را ندارد و هرگز در مسیرمان به موانع و مشکلات فکر نمی‌کنیم. به همین خاطر گاهی حتی با کوچک ترین موانع حس سرخوردگی و به قول خودمان “شکست” وجودمان را می‌گیرد و حال خوبمان را تبدیل به بدترین حس و حال دنیا می‌کند.

افراد بزرگ و موفق دنیا، تعاریف مختلفی را از شکست ارائه داده اند. مثلاً خیلی ها گفتند: شکست عامل اصلی موفقیت است! در اینجا کاری با این تعاریف نداریم، چرا که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد. تعریفی که ما می‌خواهیم از شکست داشته باشیم، خیلی راحت تر از چیزی است که فکرش را می‌کنید!

همین که وقتی شما هدفی داشتید ولی نتوانسته اید به آن برسید، شما شکست خوردید! یا به بیان دیگر یعنی عدم موفقیت!

به همین راحتی! پس دنبال تعاریف عجیب و غریب برای این واژه نباشید. فقط ذهن خود را به این موضوع معطوف کنید که “چگونه شکست را به موفقیت تبدیل کنیم؟”

در انتهای این مقاله نظرات بزرگان درباره شکست را در غالب جملات شکست و موفقیت بهتان خواهیم گفت تا بتوانید با استفاده از نظرات بزرگان، شکست های خود را کم کم به موفقیت تبدیل کنید…

فکر می‌کنم اکثر مواقع دلیل شکست ها و ناکامی های ما می‌تواند ناشی از موارد زیر باشد. مواردی از قبیل:

وقتی کاری به شکلی که در ذهنمان هست پیش نمی‌رود و نتیجه باب میل ما نمی‌شود، حس ناامیدی وجودمان را می‌گیرد. در حالی که شاید نتیجه ای که به دست آوردیم آنقدرها هم بد نیست. امّا چون ذهنمان را برای رسیدن به این نقطه آماده نکردیم، احساس “شکست” می‌کنیم. دانش آموزی را تصوّر کنید که از لحاظ درسی سطح ضعیفی داشته و بعد از چند جلسه تمرین و کلاس رفتن و رشد کردن ، موفق شده نسبت به  نمرات قبلی چندین نمره پیشرفت داشته باشد، امّا هنوز موفق به دریافت نمره 20 نشده است. به نظر شما آیا این دانش آموز شکست خورده؟ قطعا “خیر”. چون توانسته شرایط را تغییر دهد و چند قدم به هدفش نزدیکتر شود.

بهتر نیست کمی دیدگاهمان را تغییر دهیم؟ موفقیت رسیدن به هدف نیست! بلکه همین حرکت کردن در مسیر است. این که هر روز یا هر هفته بتوانید نسبت به روزهای گذشته حتی تغییرخیلی کوچکی کرده باشید و رشدتان افزایش پیدا کرده باشد.

دومین دلیل این که چرا شکست میخوریم ، این است که نمی‌توانیم با شرایط تغییر کنیم. تا به حال به علت انقراض دایناسورها فکرکردید؟

جالب است بدانید دایناسورها منقرض شدند چون نتوانستند خودشان را با شرایط جدید جوی سازگار کنند و انعطاف پذیر نبودند، پس به همین سادگی منقرض شدند.

لطفاً از همین لحظه شروع کنید و یاد بگیرید قرار نیست همیشه همه چیز آرام باشد و ما هم خیلی خوشبخت! گاهی شرایط به صورت کاملاً غیر منتظره تغییر می‌کند و مطمئن باشید اگر برای چنین روزی آماده نباشید، خیلی راحت از بازی حذف خواهید شد.

داستان شکست بعض افراد واقعا شنیدنی است. وقتی پای درد دل هایشان می‌نشینیم، متوجه می‌شویم این دوستان ره صد ساله را به قصد یک شبه طی کردن شروع می‌کنند و همان شب اول هم توقع دارند با کمترین تلاش و کمترین کار، به نتایج درخشان برسند و اسمشان در دفتر تاریخ ثبت شود. موفق باشی دوست عزیز! با همین روش بری جلو حتماً از “آخر” نفر “اول” می‌شوی!

تا وقتی تلاش و پشتکار نداری و تنبل هستی، منتظر نتایج درخشان نباش. اگر موفقیت راحت بود و به دست آوردنش آسان، حتماً تا الآن همه دنبالش رفته بودند و به آن دست پیدا کرده بودند.

بعضی اوقات هم هست که کارها اتفاقاً هم دارد باب میل ما پیش می‌رود، هم با شرایط تغییر می‌کنیم و هم تلاش زیادی هم می‌کنیم. اما بازهم شکست های سنگینی را متحمل می‌شویم! می‌دانید دلیل این شکست چیست؟

دقیقاً دلیلش در همین موارد است! ما انتظار شکست را نداریم و فکر می‌کنیم حتماً موفق می‌شویم. اما ناگهان همه چیز به هم می‌ریزد. می‌دانید این اتفاق دقیقاً شبیه چیست؟

مثل یک تیم فوتبال قدرتمند است که در برابر تیم کوچکی بازی می‌کند و فکر می‌کند کار راحتی در پیش دارد. در نتیجه آن تیم را دست کم می‌گیرد و در نهایت هم مسابقه را واگذار می‌کند!

پس همیشه، تکرار می‌کنم همیشه منتظر شکست باشید، چون ممکن است ناخودآگاه سر برسد…

اولین حادثه تلخ زندگی از دست دادن مادر در حساس ترین دوران زندگیش بود. مادری که مشوّق اصلی و حامی واقعی او محسوب می‌شد. دومین شکست را زمانی تجربه کرد که ازدواجش تنها 13 ماه دوام داشت و بعد از جدایی، با دختر نوزادش تنها و بی سرپناه رها شد. تنها، بدون هیچ شغل و درآمدی و بدون داشتن کسی که مورد حمایتش قرار گیرد، با دخترش در آپارتمان کوچکی و فقط از طریق کمک های مالی دولت امرار معاش می‌کرد.

تصمیم گرفت ایده ای که به تازگی در ذهنش شکل گرفته بود را به صورت مجموعه داستانی بنویسد و به چاپ برساند. امّا هیچ ناشری بعد از خواندن داستانش حاضر به چاپ آن نبود. تسلیم نشد و به خودش این طور قول داد : “تا زمانی که تمام ناشران به من جواب منفی ندادند، دست از تلاش برنمی‌دارم.”

او حالا تبدیل به یکی از قدرتمندترین سلبریتی ها و یکی از ثروتمندترین نویسندگان جهان شده. او کسی نیست جز:

“جی.کی.رولینگ” خالق مجموعه داستانی “هری پاتر”

وقتی زندگی نامه افراد بزرگ دنیا را مطالعه می‌کنیم، معمولاً همگی قبل از رسیدن به موفقیت های بزرگشان، شکست های بزرگی را هم تجربه کردند. برای یک لحظه خودتان را به جای شخصیت داستان تصور کنید. اگر در شرایطی مشابه، با این همه موانع و ناکامی ها قرار می‌گرفتید، چه واکنشی از خود نشان می‌دادید؟ آیا با قدرت رو به جلو حرکت می‌کردید تا تمام مشکلات را شکست دهید یا به سادگی کنار می‌رفتید و قید موفقیت و خوشبختی را می‌زدید؟

اگر جواب شما به قسمت ابتدایی سوال مثبت هست، بهتان تبریک می‌گویم، شما به خوبی مفهوم شکست را درک کردید و قطعاً موفق خواهید شد. ولی اگر فکر شما درگیر دومین قسمت سوال شده، بهتان توصیه می‌کنم حتماً مقاله چرا شکست میخوریم را تا انتها مطالعه کنید تا به برداشت درستی از مفهوم شکست برسید و زندگیتان، دستخوش تغییرات اساسی باشد. اما قبل از آن، بیایید چند شکست سنگین دیگر را که افراد موفق دنیا متحمل شده اند با یکدیگر بررسی کنیم…

دوران کودکی آلبرت انیشتین پر است از شکست! می‌دانید چرا؟ چون او تا 4 سالگی نمی‌توانست هیچ حرفی بزند و همچنین در دوران ابتدایی، درصد یادگیری بسیار پایین تری نسبت به هم سن و سالان خود داشت. او آنقدر دیر مطالب را یاد می‌گرفت که همه معلمانش می‌گفتند که او کند ذهن است و نمی‌تواند در آینده به موفقیتی برسد.

خب، حالا شما آلبرت انیشتین را به عنوان یک انسان کودن می‌دانید یا از او به عنوان یک نابغه جهانی یاد می‌کنید؟

قطعاً اسم برند فورد را در صنعت خودروسازی شنیده اید. جالب است بدانید این شرکت یک بار به طور کل نابود شده و همه چیزی در آتش سوخته. به نظرتان چه شکستی می‌تواند از این برای یک صاحب کسب و کار سنگین تر باشد؟

هنری فورد که صاحب شرکت فورد بود، نه تنها ناامید نشد، بلکه دوباره از نو شروع کرد و شرکتی را ساخت که اکنون از پیشتازان خودروسازی است. پس می‌توان حتی با وجود نابودی همه چیز، دوباره به عرصه موفقیت بازگشت…

چگونه با شکست مواجه شویم

استیو جابز وقتی شرکت اپل را تأسیس کرد، بعد از مدتی برای این که اتفاقات بهتری برای آن بیفتد، سکان هدایت را به دست جان اسکالی، مدیرعامل سابق و موفق پپسی سپرد. اما او بعد از مدتی خود استیو جابز را از اپل اخراج کرد! چرا که فکر می‌کرد او عامل اصلی شکست های شرکت اپل است.

اما بعد از مدتی استیو جابز با تأسیس شرکت نکست، ثابت کرد که اسکالی اشتباه می‌کرده و آنقدر خوب کار کرد که اپل مجبور شد برای ادامه بقای خود جابز را برگرداند…

پیشنهاد می‌کنم حتماً ماجرای کامل تبدیل شکست به موفقیت استیو جابز را در مقاله راز موفقیت استیو جابز مطالعه کنید. چون قطعاً در شکست هایتان خیلی بهتان کمک می‌کند.

حتماً بخوانید: استیو جابز چگونه بعد از شکست توانست دوباره به موفقیتی عظیم برسد؟

با کمی بررسی در زندگی افراد موفق، متوجه شدیم که زندگی آنها از اول به اصطلاح “گل و بلبل” نبوده و آنها هم شکست های بسیار زیادی در طول زندگی خود خورده اند که در نهایت توانسته اند به موقیت فعلیشان برسند. به نظر شما اگر رولینگ، انیشتین، هنری فورد، استیو جابز و سایر افراد موفق بعد از شکست هایشان متوقف می‌شدند و برای ادامه مسیر تلاش می‌کردند، آیا اکنون نامی از آنها باقی مانده بود و آیا اصلاً زندگی خوبی در پیش رویشان بود؟

پس مهم ترین نکته ای که می‌توانیم از انسانهای موفق بیاموزیم، همین خصلت ادامه دادن و بی‌خیال نشدن بعد از شکست خوردن است. آن ها دلیل سوال چرا شکست میخوریم را می‌دانستند و به همین دلیل بعد از هر شکستی، برای موفق شدن مصمم تر می‌شدند. برای این که ما هم بتوانیم این ویژگی را در وجود خودمان به وجود بیاوریم، باید این جمله توماس ادیسون را مدنظر خود قرار دهیم که می‌گوید:

من شکست نخوردم، فقط 1000 روش پیدا کردم که به موفقیت ختم نمی‌شود…

خب، حالا بعد از این که دانستیم چرا شکست میخوریم و داستان شکست های افراد موفق را هم دانستیم، وقت آن رسیده که با هم بررسی کنیم چگونه باید پس از شکست خوردن آن را مدیریت کنیم و اتفاقات خوبی را برای خودمان رقم بزنیم؟ آماده اید که برویم سراغ راه های مقابله با شکست؟ پس برویم…

نکته فوق العاده مهمی که بارها در این مقاله به آن اشاره کردم و قصد دارم باز هم آن را به دلیل اهمیت بالایش تکرار کنم، این است که به هیچ وجه شکست را سدی برای رسیدن به موفقیت ندانید! چرا که می‌شود با وجود شکست خوردن های فراوان، نه تنها تسلیم نشویم، بلکه با درس گرفتن از آنها به موفقیت های بزرگی هم برسیم. این نکته را هم بارها ثابت کردیم. پس حواستان باشد که شکست ها مانع موفقیت میستند، بلکه باعث موفقیت هستند…

تبدیل شکست به موفقیت مراحل بسیار زیادی دارد که در اینجا فقط آنها را نام می‌برم، چرا که توضیحشان به صورت تک به تک زمان زیادی خواهد برد. البته خیالتان از این بابت راحت باشد، چرا که به توضح تک به تک آنها در مقاله ای به نام چگونه شکست را به موفقیت تبدیل کنیم پرداختم و پیشنهاد می‌کنم حتماً آن را هم مطالعه کنید.

صبوری، همیشه یکی از بزرگترین ویژگی های افراد موفق بوده و هست. سعی کنید در مواقع پراسترس و حساس، مخصوصاً آنجاهایی که شدچار شکستی سنگین شدید، آرامش خود را حفظ کنید و صبر پیشه کنید. این کلید موفقیت شماست. البته منظورم این نیست که دست روی دست بگذارید و همین طور بنشینید. ابتدا کمی صبر کنید، فکر کنید، بررسی کنید، و در نهایت بهترین راه دوباره بلند شدن را انتخاب کنید…

یکی از راه های عالی برای تبدیل شکست به موفقیت، خواندن جملات انگیزشی و بالا بردن انگیزه است. در ادامه جملاتی را برای شما آماده کرده ایم که می‌تواند انرژی و انگیزه شما را فوق العاده افزایش دهد. جملاتی که از بزرگ ترین و موفق ترین افراد دنیا بیان شده اند و همان طور که گفتیم، به موفق شدن ما به شدت کمک خواهند کرد…

از شکست‌های خودت نترس و از آن‌ها دوباره یاد بگیر!

خب، در حقیقت شکست‌ها عامل موفقیت ما هستند، اصلاً بسیاری از آدم‌های موفق شکست خوردند تا به این درجه رسیدند، از توماس ادیسون گرفته تا وارن بافتی که سومین میلیاردر جهان است. همان طور که گفتم توماس ادیسون در طی آزمایشات خودش حدود 1000 بار شکست خورد. جالب است بدانید که بعد از هر شکست خودش می‌گفت “من راه جدیدی را پیدا کرده‌ام که به نتیجه نمی‌رسد” و بعد دوباره کار خود را از سر می‌گرفت. پس، از شکست نترسید چرا که لازمه موفقیت من و شما است.

تنها چیزی که در دنیا نمی‌گذارد ما به آرزوهایمان برسیم، ترس از شکست است.

مدتی است که وقت خودم را بر روی مطالعه زندگی افراد موفق می‌گذارم، جالب است بدانید همه آن‌ها شکست را کلید موفقیت خودشان می‌دانند. اگر باور ندارید بیایید به زندگی یکی از آن‌ها نگاه کنیم، مثلاً بیل گیتس. او زمانی که می‌خواست سیستم‌عامل شخصی خودش را توسعه بدهد از سوی دیگران سرکوب شد، همه دوستانش به او می‌گفتند که این کاری که تو می‌خواهی انجام دهی آینده‌ای ندارد و تو اصلاً با اینکارها به جایی نمی‌رسی. درست هم می‌گفتند، بیل گیتس بارها در راه درست کردن این سیستم عامل شکست خورد، اما او این کار را با تمام مشکلاتی که در پیش رو داشت انجام داد و پیروز شد…

 

با موفقیت هایم مرا قضاوت نکن، ببین که چند بار شکست خوردم و دوباره شروع کردم.

درست حق با نلسون ماندلا است. اگر می‌خواهید رازی را از موفقان دنیا بدانید، خیلی به این بخش دقت کنید، چون از آن دسته از نکته‌ها است که می‌تواند اتفاقات خوبی را برای شما رقم بزند. ببییند، آدم‌های موفق درباره تعداد موفقیت‌هایی که کسب کردند صحبت نمی‌کنند، بلکه از شکست‌هایی که در طول زندگی خود خورده‌اند صحبت می‌کنند. چون در میدان موفقیت، معمولاً تعداد شکست ها است که مشخص می‌کند چه کسی از همه موفق‌تر است. پس هر کس بیشتر شکست خورده باشد، تجربه بیشتری دارد و موفقیت‌های بیشتری را کسب خواهد کرد.

 

شکست‌هایمان، نوری برای بیدار شدن هستند.

همان طور که گفتیم، شکست هایمان به ما درس هایی را می‌آموزند و تجربیاتی را به ما می‌دهند که برای رسیدن به موفقیت های پیش رو خیلی موثر هستند. دقیقاً مانند نوری که ما را در تاریکی راهنمایی می‌کند…

موفقیت یعنی بدون از دست دادن انگیزه از شکستی به شکست دیگر حرکت کنید.

انگیزه نقش مهمی را در مسیر رسیدن به موفقیت ما بازی می‌کند. دقیقاً همان عاملی است که باعث استقامت و پایداری ما در کارها می‌شود. اصلاً ما بدون انگیزه در مسیر موفقیت نمی‌توانیم حرکت کنیم! در این جمله منظور جناب وینستون چرچیل این است که ما باید از شکست‌هایی که می‌خوریم تجربه بگیریم. چون همین تجربیاتی که ما از شکست‌هایمان به دست می‌آوریم است که در نهایت ما را به موفقیت می‌رساند.

 

موفقیت، بر روی ستون‌های شکست شکل می‌گیرد.

شکست، همان راه موفقیت ما است. موفقیت، همان راهی است که ما را به پیروزی می‌رساند و پیروزی آن چیزی است که ما می‌خواهیم در زندگی خودمان داشته باشیم. برای رسیدن به هر چیزی باید از کارهای کوچک و پایه شروع کنید. خب، پایه موفقیت هم شکست است. پارسال در جمعی از دوستان موفقم بودم. منظورم از موفق این است که به آن درجه‌ای که در زندگی خودشان می‌خواستند رسیدند. آن روز من صحبت از شکست کردم و به آن‌ها گفتم که شما برای شکست خوردن چه کارهایی می‌کنید؟ آن‌ها به من گفتند که برای خودشان قانونی را وضع کرده‌اند که حداقل روزی باید یک شکست بخورند. باورم نمی‌شد برای شکست خوردن، این کارها لازم باشد. واقعاً این شکست چیست که راز همه موفقیت ها است؟

 

99 درصد موفقیت، شکست است.

شکست، عامل موفقیت است. همان طور که در جملات بالا گفتیم باید از پایه شروع کنیم تا به موفقیت برسیم. خب، پایه‌ترین چیز برای رسیدن به موفقیت همین شکست خوردن‌ها است که می‌تواند ما را به موفقیت برساند. قانون یک روز، یک شکست را هم هیچ وقت فراموش نکنید چرا که به شما بسیار کمک خواهد کرد.

شکست از موفقیت آموزنده‌تر است، کسی که هیچ وقت شکست نمی‌خورد، به جایی نمی‌رسد.

معمولاً پایه‌ترین چیزها آموزنده‌تر هستند. به عبارتی هر کس شکست نخورده به جایی نرسیده است. چون همان طور که پیش تر هم گفتم همه انسانهای موفق در زندگیشان شکست هایی خورده اند. اصلاً اگر بخواهید کار بزرگی انجام دهید امکان ندارد شکستی نخورید! تکرا می‌کنم که امکان ندارد! پس از شکست‌هایتان نترسید که شکست کلید موفقیت شما هستند.

بعضی وقت‌ها با شکست خوردن، راهی را برای بردن پیدا می‌کنید.

فرض کنید که در میدان جنگ هستید، میدانی پر از صحنه‌های غم بار. میدانی که به هیچ کس رحم نمی‌کند و زبان کسی را نمی‌فهمد. پس شما باید زبان آن را یاد بگیرید، اگر می‌خواهید در آن برنده بشوید. حالا چطور می‌شود زبان آن را یاد بگیریم؟

معلوم است با شکست خوردن. شکست به شما مسائل جدید را یاد می‌دهد و با استفاده از آن اطلاعات، می‌تواند بفهمید که با این میدان چگونه رفتار کنید تا بتوانید سوار بر مرکبش شوید و به آن حکومت کنید. البته شکستی که در اثر انجام کار جدید و بزرگی حاصل شود. نه این که دائماً در کارهای خودمان شکست بخوریم. حواستان باشد که آدم از یه سوراخ دوبار گزیده نمیشه!

حالا که می‌دانیم چرا شکست میخوریم و با توجه به مطالبی که گفته شد و رعایت همین نکات ساده و معمولی، می‌توانیم به موفقیت خیلی نزدیک شویم و از تهدیدهای زندگیمان بهترین فرصت ها را بسازیم. البته حواسمان باید به این نکته باشد که باید برای موفق شدن، خلاق باشیم و به این نکاتی که گفته شد، اکتفا نکنیم و دنبال مطالب جدید باشیم.

فراموش نکنید، هیچ موفقیتی یک شبه و به سادگی به دست نمی‌آید. ثابت قدم باشید و در مواجهه با تغییرات غیرمنتظره، خودتان را نبازید.

شعار همیشگی ما “موفقیت تکرار لجوجانه کارهای ساده است.”

اونقدر شکست خوردم که احساس می کنم شکست تو ژن من

همیشه با رغبت و علاقه درختی می کارم، اما با کلی کار و تلاش اخرش چندتا میوه کرم خورده عجوزه نصیبم می شه. سال هاست که نتونستم کاری را به سرانجام برسونم…………

وقت بخیر

بله شکست ممکنه برای هر فردی پیش بیاد اما دوست عزیز این طرز فکر شما ممکنه در آینده و حتی همین الآن تأثیرات بسیار مخربی روی زندگی شما بذاره. هر طور شده همین حالا شروع به تغییرش کنید و اگه نیاز به کمک داشتید با ما در میون بذارید تا بتونیم راهنماییتون کنیم. موفق باشید

مهم‌ترین دلیلی که افراد در زندگی شکست می‌خورند این است که به حرف‌های دوستان، خانواده و همسایگان‌شان گوش می‌کنند.

? ناپلئون هیل

سپاس از همراهی شما

بسیار مقاله خوب و آموزنده ای بود زندگی ما هم با همین فراز و نشیبها شکل میگره تا شکست نخوریم راه پیروز شدن رو یاد نمیگیریم

سلام ممنون از شما خانم صفری عزیز

سلام اگر سه عامل امید و تلاش و انعطاف پذیری را داشته باشیم خیلی راحت از موانع شکست عبور میکنیم

سلام موفق باشید ممنون از شما

بنظر من هر موقع از شکست خوردن دست برداریم و خسته شیم… یعنی شکست خوردیم.. و شکست واقعی خوردیم…و دست از تلاش کردن برمیداریم…

ما اگه شکست نخوریم, یعنی شکست خوردیم. چون نتونستیم یک راهیو پیدا کنیم که مارو به پیروزی میرسونه. این واقعا یه شعار نیست. من خودم بارها تو زندگیم از موضوعات مختلف شکستهای زیادی خوردم که الان موفقیتامو در گرو اون شکستام میدونم . ما اگه شکست نخوریم, یعنی قدمی برنداشتیم. و الان چقدر روحیه شکست پذیریم عالی شده و تا شکست میخورم , قوی تر ازقبل بلند میشم و به دو روز نشده, راهشو پیدا میکنم و ازخود شکست نردبان میسازم.????

میشه گفت شکست پله های نردبان موفقیت هستن که تمامشون همت والا میخاد و نگرش مثبت

کاملاً درسته متشکرم

سلام. تکرار لجوجانه کارهای سادهراز موفقیت است.خیلی مفهومش قشنگه.حرکت کن حرکت کن ودرجا نزن.انشا..بتونیم در برابر موانع داه حل مناسب پیدا کنیم.سپاس

سلام ممنون از انرژی خوبِ شما خانم شاهری عزیز

واقعا خوب بود من چند روزی بود وقتی می دیدم دیگر دوستان این دوره تصاویر برگزاری کلاسشان را گذاشتند و من هنوز موفق نشده بودم کلاس بگذارم داشتم دلسرد می شدم که به دلیل مقایسه با افراد دیگر پیش امده بود بعد نزد خودم دلایل این اتفاق را بررسی کردم و بعد از چند روز این حالت کم شد

موفق و سربلند باشید ممنون از شما

خلاصه مطلب اینکه : دایناسور نباشیم :))

سلام ایول آموزنده بود و خیلی عالی چقدر خوب شد که همه این مطالب رو از شما دریافت کردند دمتون گرم واقعا ازتون ممنون نخستین گام برتر

سلام خسته نباشيد مثل هميشه عالي و مفيد

ممنون از سرکار خانم تیموری که تلاش زیادی برای بچه های گام برتری داشته اند

Rabert

سلاااام روز جمعتون بخیر واقعا خیلی امیدوار شدم به خودم عالی بود ممنون

سلام خانم تیموری مثل همیشه مقاله خوب تاثیر گذار خیلی ممنون از همه بچه های پر انرژی رشد فردی .

سلام خیلی ممنون از وقتی که برای نوشتن این مقاله گذاشتید تا ما از لحظات سختمون که هممون حتما دچارش میشیم عبور کنیم و نا امید نشیم با تشکر از تیم رویایی گام برتر

سلام خسته نباشید. عالی بود

سلام مثل همیشه مقاله ی زیبایی بود و ممنون از تیم گام برتر اگه ما مطمئنا تلاش و پشتکار قوی داشته باشیم به هر چیزی بخوایم میرسیم

سلام و خسته نباشید به دوستان گام برتر مثل همیشه مقالتون بی نظیر بود و چقدر عالی که با این مطالب و به کار بردن اونها میتونیم بیشتر رشد و پیشرفت داشته باشیم

سلام بسياااااااار عالى بود به خودم خيلى اميدوار شدم ممنون از زحمتكشان گروه استثنايى گام برتر

مثل همیشه عالییی و پرقدرت و کوبنده ?سعی میکنم از این به بعد کلمه شکست رو از زندگیم حذف کنم مرسی بابت مقاله هاتون که باعث افزایش اعتماد به نفس میشه.?

بی نظیر مثل همه مقاله های تیم گام برتر مخصوصا جایی که گفتین موفقیت رسیدن به هدف نیست.اینه که هرروز تغییری نسبت به قبل بکنید..‌ ممنون

مثل همیشه عالی و بینظیر

ممنونم از تیم گام برتر #MP

عالی و بینظیر بود هم سطح اگاهیم بالا رفت هم فهمیدم که اگه شکست خوردم ناامید نشم واقعا راسته که میگن شکست مقدمه پیروزیه. بسیار مچکر و ممنون

ایولا…. عالی بود… چقدر خوب میشه اگ همه این مطالب رو بدونند….

دمتون گرم بچه های تیم گام برتر?

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

— بارگیری کد امنیتی –به منظور تصویب CAPTCHA لطفا جاوا اسکریپت را فعال کنید.

بهترین و کامل ترین بسته استعدادیابی و کشف علایق کشور

با ساده ترین راه ها، انگیزه خودتان را همیشه در بالاترین حد ممکن نگه دارید.

تهران، باغ فیض کوچه 1

پـلاک 15، طـبقه چهارم

تلـــفـن: 02156692113

بهترین و سریع ترین راه ارتباطی

با گام برتر: mostafaee_com

چگونه با شکست مواجه شویم
چگونه با شکست مواجه شویم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *