چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم

 
helpkade
چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم
چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم

به پایان رسیدن یک رابطه عاشقانه مانند توفان ویرانگری است که تمام زندگیتان را درمی‌نوردد. خوابیدن، غذا خوردن یا تمرکز کردن بعد از جدایی برایتان سخت می‌شود. تمام کارهایی که زمانی از انجام دادنشان لذت می‌بردید، دیگر هیچ علاقه‌ای را در شما ایجاد نمی‌کنند. بسته به مدت رابطه‌ یا شدت وابستگی عاطفی ممکن است حتی احساس کنید که نمی‌دانید زندگیتان بدون او به کدام سمت و سویی خواهد رفت. اما ایمان و امیدتان را از دست ندهید. سوگواری بعد از شکست عشقی را نیز مانند هر سوگواری دیگری می‌توانید به روشی سالم انجام دهید تا راه کنار آمدن با این درد را بدون غرق کردن خود در گرداب شرم، تلخی یا نفرت پیدا کنید و بعد از جدایی به آرامش برسید.

فهرست مطالب

1ـ از سرزنش کردن خودتان دست بردارید، هورمون‌ها را سرزنش کنید

مطمئن باشید که دیوانه نشده‌اید. اتفاقات زیادی بعد از طلاق در مغزتان رخ می‌دهد، در این میان اگر از علوم اعصاب مربوط به درد و رنج بعد از شکست عشقی اطلاع داشته باشید، متوجه می‌شوید که احساس ناراحتیتان بعد از جدایی کاملاً طبیعی است. همان هورمون‌هایی که در مراحل اولیه عشق و عاشقی باعث می‌شوند که سعادتمندانه در خوشی و لذت غرق شوید، اکنون که از عشقتان جدا شده‌اید، شما را در درد و رنجی عمیق فرومی‌برند. در یک مطالعه تصویربرداری از مغز مشخص شد که شکست عشقی موجب فعالیت همان قسمت‌هایی از مغز می‌شود که در معتادان به کوکائینِ تشنه مصرف بعدی فعال است. در واقع مغزتان در دوران ترک بعد از اعتیاد به عشق است. بخش بطنی مغز که تحت تاثیر شکست عشقی قرار می‌گیرد، با انگیزه و رفتارهای هدف محور ارتباط دارد و سیستم پاداش مغز نیز مسئول آزاد کردن دوپامین است. دوپامین همان ماده شمیایی است که باعث می‌شود احساس خوبی پیدا کنید و مقدار بیشتری از محرکی را که موجب دریافت این پاداش شده است، طلب کنید این محرک می‌تواند نیکوتین، شکلات یا نوازش‌های عاشقان همسرتان باشد. عطش دوپامین انگیزه ایجاد می‌کند و ترغیبتان می‌کند که برای دریافت بیشتر از آن چیزی که حالتان را خوب می‌کند، رفتار مشابهی را انجام دهید این محرک در مورد یک رابطه عاشقانه، همان نیاز به دوست داشته شدن است. مغز در انتظار دریافت پاداش است، پاداشی که می‌تواند مورد تایید و قدرشناسی عشق قرار گرفتن یا محبت متقابل باشد، اما دریافت پاداش با تاخیر مواجه شده است یا ممکن است هرگز دریافت نگردد. اگرچه در سطح شناختی می‌دانید که رابطه‌تان به پایان رسیده است، اما نورون‌های مغزتان که همچنان در انتظار دریافت پاداشند، خاموش نشده‌اند و شما را در سطح ناخودآگاه عاشق و معتاد به عشق سابقتان نگه می‌دارند.چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم

راهکار: بپذیرید که التیام یافتن یک زخم عاطفی نیز دقیقاً مانند جوش خوردن یک زخم جسمی نیاز به زمان دارد. پس به جای این که خود را درگیر خودگویی‌های منفی کنید که چرا باید این‌قدر ضعیف و ناراحت باشید و خودتان را به خاطر دیوانگی‌ها و احساسات افسار گسیخته بعد از طلاق سرزنش کنید، به خودتان یادآوری کنید که در حال گذراندن چرخه طبیعی جدایی از عشق هستید و واکنش‌های هورمونی در نهایت فروکش خواهد کرد. از احساسات منفی و نسبت دادن آنها به خود فاصله بگیرید، مثلاً نگویید “من افسرده‌ام”؛ در عوض چارچوب ذهنی متفاوتی ایجاد کنید، از واژگان متفاوتی استفاده کنید و بگویید: “در حال تجربه کردن احساس ناراحتی هستم.” شما همان احساسات و هیجاناتتان نیستید.

وقتی تحت فشار قرار می‌گیرید، بدن آدرنالین بیشتری تولید می‌کند که در سراسر بدن جریان پیدا می‌کند و میزان کورتیزول را افزایش می‌دهد. بدنتان در حالت مبارزه قرار دارد. سیستم عصبی سمپاتیک که واکنش نشان دادن به تهدیدها را ممکن می‌سازد، پا به میدان می‌گذارد و به این ترتیب خوردن به دغدغه ثانویه تبدیل می‌شود. بدن راهی را برای سرکوب فشارهای گرسنگی پیدا می‌کند و کمتر شدن انقباض‌ها و انبساط‌های عضلات معده گوارش غذا را کند می‌کند. بااین حال باید بدانید که ذهن، بدن و قلب همه با هم در ارتباطند. اگر بدنتان مواد مغذی کافی مورد نیازش را دریافت نکند، با سرعتی فزاینده تحلیل می‌رود و تحلیل بدن تضعیف روحیه را نیز به همراه دارد. وقتی اشتهایتان برگردد، ممکن است هوس خوردن تنقلات ناسالم به سرتان بزند. افراد ناراحت توانایی کمتری برای درک میزان چربی موجود در غذا دارند، اما در تشخیص دادن مزه‌های شیرینی، ترشی و تلخی 15 درصد بهتر از بقیه عمل می‌کنند. این تفاوت نتیجه‌ای را که پژوهشگران دانشگاه کرنل به آن رسیدند، توضیح می‌دهد؛ پژوهشگران دریافتند که اشخاص ناراحت میل بیشتری به خوردن شیرینی‌جات دارند.

اکنون وقت آن رسیده است تا سم‌زدایی دیجیتالی عشق سابقتان را انجام بدهید. تمام عکس‌ها و پیام‌های قدیمی را پاک کنید، او را در شبکه‌های اجتماعی آنفالو کنید و حتی بهتر از آن، مدتی از تمام شبکه‌های اجتماعی فاصله بگیرید. شماره‌اش را پاک کنید تا دیگر وسوسه نشوید که با او تماس بگیرید و دائماً به این فکر نکنید که چرا با شما تماس نمی‌گیرد. دیگر به خاطرات خوب یا بد گذشته فکر نکنید. مغز رفتارهای وسواسی را در مرحله ترک اعتیاد به عشق توجیه می‌کند و سیستم انگیزشی نیز در جستجوی دوپامین است. بنابراین هر بار که فیلم تعطیلاتتان را تماشا می‌کنید، عشق سابقتان را در شبکه‌های اجتماعی تعقیب می‌کنید یا به او پیام می‌دهید، خود را در دام تله‌ای ذهنی اسیر می‌کنید که شما را همچنان معتاد به عشق نگه می‌دارد. نخستین گام برای متوقف کردن این رفتار خودویرانگر این است که متوجه عملکرد مغزتان بعد از طلاق بشوید. وقتی بدانید اشتیاق و نیاز مبرمی که به عشق سابقتان احساس می‌کنید، عادی است، درمی‌یابید انتخاب با خودتان است که این نیاز مبرم را کنترل کنید یا اجازه بدهید که چنین اشتیاق بیهوده‌ای شما را کنترل کند.

راهکار: وقتی می‌خواهید با عشق سابقتان ارتباط برقرار کنید، مثلاً با او تماس بگیرید یا در شبکه‌های اجتماعی دنبالش بگردید، به خودتان یادآوری کنید، این اشتیاقی که احساس می‌کنید، در واقع عطش شدید مغزتان به دریافت دوپامین است. این نیاز مبرم را با رفتار دیگری جایگزین کنید که شما را مجبور به متمرکز شدن بر زمان حال بکند. این رفتار می‌تواند تماس گرفتن با یک دوست، ورزش کردن، فعالیت بدنی یا نوشتن نامۀ تشکر و قدردانی برای یکی از عزیزانتان باشد. چند بار اولی که می‌خواهید حواستان را از این رفتار منحرف کنید، احساس می‌کنید که با چالش بزرگی روبه‌رو هستید که باید آگاهانه برای آن زمینه‌سازی کنید. اما نگران نباشید، خوشبختانه هر چه بیشتر تمرین کنید که این رفتار خودویرانگر را با یک رفتار سالم جایگزین کنید، این رفتار سالم به مرور برایتان آسان‌تر و طبیعی‌تر می‌شود.

 حتما بخوانید:اشتباهات بعد از جدایی 

فهرستی از وظایفی که انجام دادنشان برایتان ممکن است، تهیه کنید و هر کدام را که به اتمام رساندید، خط بزنید. در این میان وظایف حتماً مواردی را هم به مراقبت از خودتان اختصاص دهید، برای مثال نوشتن نعماتی که به خاطر داشتن آنها خدا را شکر می‌کنید، ورزش و مدیتیشن را در دستور کارتان قرار بدهید. وقتی منظم و برنامه‌ریزی شده عمل کنید، وظایفتان را، هر چقدر هم کوچک با موفقیت انجام بدهید و به پایان رساندنشان را با خط زدنشان مشخص کنید، میزان دوپامین در بدنتان افزایش می‌یابد.

راهکار: یک یادآور دیداری برای خودتان درست کنید که نشان بدهد چند بار پیاپی موفق شده‌اید که به اهدافتان برسید. از این روش غالباً در بازی‌ها برای مشخص کردن برنده استفاده می‌شود. یک تقویم بردارید و روی هر روزی که در آن، کار مثبتی برای بهبود حالتان انجام داده‌اید، ضربدر بزنید. به زودی یک ردیف زیبا از ضربدرهای پشت سر هم را خواهید دید که عملاً به شما نشان می‌دهد چقدر در بهبود حالتان موفق بوده‌اید. مشاهده این موفقیت مانند انجام وظایف و خط زدن آنها در فهرست کارها باعث افزایش تولید دوپامین می‌شود. وقتی بدانید که در مسیر درست در حال حرکتید، مغزتان دوپامین کافی برای ادامه فعالیت دریافت می‌کند.

وقتی می‌ترسیم یا با یک هیجان شدید روبه‌رو می‌شویم، بدنمان سرشار از آدرنالین می‌شود و ضربان قلب و فشار خونمان سر به آسمان می‌گذارد. این اتفاق هم برای انسان‌ها و هم برای حیوانات رخ می‌دهد. برای مثال غزال را در نظر بگیرید؛ این حیوان وقتی با شکارچی خطرناکی روبه‌رو می‌شود، قلبش دیوانه‌وار به تپش می‌افتد و همان‌طور که غریزه بقا کنترل رفتارش را در دست می‌گیرد، آدرنالین به سرعت در رگهایش جریان پیدا می‌کند. اما وقتی تهدید برطرف می‌شود و غزال دیگر در خطر نیست، به سرعت کل بدنش را می‌لرزاند، انگار که دچار تشنج شده است. در واقع سیستم عصبی غزال به طور فیزیکی در حال تخلیه برانگیختگی و انرژی اضافی‌ای است که دیگر نیازی به آن ندارد. به این ترتیب غزال بعد از مدت کوتاهی به حال تعادل برمی‌گردد و آزادانه انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است، بالا و پایین می‌پرد.

شاید ما انسان‌ها مانند غزالی که در حیات وحش با تهدید فیزیکی روبه‌رو می‌شود، احساس خطر نکنیم، اما وقتی که تحریک می‌شویم، سیستم عصبی‌مان با همان فرآیندهای شیمیایی خودکار واکنش نشان می‌دهد. عاملی که احساس امنیت‌مان را تهدید می‌کند، موجب به راه افتادن موجی از سازو کارهای بقا می‌شود. می‌توانیم از واکنش غریزی غزال درس بگیریم و استرس و انرژی اضافی را که هنگام ترس یا اضطراب فعال می‌شود، تخلیه کنیم. لرزاندن بدن یا به عبارتی فعالیت بدنی داشتن واکنش طبیعی و خود التیام دهنده بدن به آسیب و سانحه است.

برای پردازش و کنار آمدن با احساساتتان به خودتان زمان بدهید، اما در عین حال یک مهلت زمانی هم تعیین کنید. در این دوره اجازه دارید که یک دل سیر گریه کنید و احساساتتان را تخلیه کنید. احساساتتان در این مدت بین انکار، خشم، ناراحتی و اضطراب در نوسان خواهد بود. درست است که هجوم احساسات مختلف ممکن است این احساس را در شما به وجود بیاورد که انگار فاصله‌ای با دیوانه شدن ندارید، اما مطالعات علمی نشان می‌دهد که این حالات کاملاً عادی و طبیعی است. به نقل از لوسی براون، متخصص علوم اعصاب، طرد شدن عشقی بسیار شدیدتر و جدی‌تر از دیگر گونه‌های طرد اجتماعی است. سوگواری و ناراحتی بعد از طلاق بخشی از فرآیند بهبود است، اما باید زمان معینی را برای آن در نظر بگیرید تا این غم و اندوه محدودیت مشخصی داشته باشد و زندگیتان را در خود غرق نکند. مثلاً می‌توانید امروز یک ساعت درباره شکست عشقی حرف بزنید، راجع به آن در دفتر خاطراتتان بنویسید، گریه کنید و احساساتی را که باید تخلیه کنید، ابراز کنید. اما حواستان به زمان  باشد و وقتی یک ساعت گذشت، فعالیت دیگری را شروع کنید. لازم است که چرخه افکار وسواسی و نشخوارهای فکری را متوقف کنید. یک تابلوی توقف قرمز بزرگ را تصور کنید، با صدای بلند به خودتان بگویید که بس است و بعد فعالیتی را انجام بدهید که حواستان را منحرف کند؛ ورزش بهترین انتخاب است. انجام دادن کاری بدنی که به توجه کامل نیاز دارد، ایده‌آل است، چون مغز نیاز دارد که روی زمان حال متمرکز شود و از فکر کردن دائم به عشق سابق و جدایی دست بردارد. تغییر حالت ذهنی در ابتدا برایتان سخت خواهد بود، اما به مرور با تمرین کردن آسان‌تر خواهد شد.

می‌دانید داروی ضدافسردگی ولبوترین چکار می‌کند؟ ولبوترین موجب افزایش انتقال دهنده عصبی دوپامین می‌شود. سپاسگزاری و قدردانی نیز همین تاثیر را دارد. سپاسگزار بودن ناحیه ساقه مغز را که دوپامین تولید می‌کند، فعال می‌کند. احساس قدرشناسی کردن نسبت به دیگران فعالیت را در مدارهای اجتماعی دوپامین افزایش می‌دهد و موجب ترشح سروتونین می‌شود. فکر کردن درباره نعماتی که شکرگزار داشتن آن‌ها هستید، مجبورتان می‌کند تا روی جنبه‌های مثبت زندگیتان متمرکز شوید. بیشتر از آن که یافتن موردی برای قدردانی مهم باشد، به یاد داشتن جستجوی لطف یا نعمتی برای شکرگزاری مهم است. به خاطر سپردن لزوم سپاسگزاری کردن از دیگران نوعی هوش هیجانی است. نتایج یک مطالعه نشان می‌دهد که قدردانی بر چگالی نورون‌ها در دو قسمت قشر پیش‌پیشانی جانبی و بطنی داخلی مغز تاثیر می‌گذارد. تغییر چگالی نورون‌ها بیانگر آن است که نورون‌های موجود در این ناحیه‌ها در اثر افزایش هوش هیجانی کارآمدتر می‌شوند. بالا رفتن هوش هیجانی باعث می‌شود که سپاسگزار بودن به وظیفه ساده‌تری تبدیل شود.

جدایی مطمئنا یکی از اتفاقات ناگوار و دردناک زندگی است اما نباید تسلیم آن شوید. راه‌های علمی وجود دارد که به شما برای کنار آمد با این اتفاق کمک می‌کند. بعد از جدایی خودتان را بخاطر حال بدتان سرزنش نکنید چون بسیاری از عکس العمل‌هایی که نشان می‌دهید بدلیل هورمون‌هایی که در بدنتان ترشح می‌شود طبیعی هستند. در این مدت به بدنتان و تغذیه‌تان بیش از قبل اهمیت دهید. زمانیکه وسوسه شدید به او پیام بدید یا زنگ بزنید سعی کنید خودتان را باکارهایی دیگری مثل زنگ زدن به دوستانتان سرگرم کنید. لیستی از وظایف‌تان تهیه کنید و برای آن‌ها یک برنامه ریزی زمانی ترتیب دهید. زمانیکه خشم یا عصبانیت سراغ‌تان آمد یک فعالیت فیزیکی انجام دهید تا خشم‌تان فروکش کند، مثلا 20 دقیقه بدوید. به خودتان اجازه دهید تا برای این جدایی سوگواری کنید ولی یک مهلت زمانی برای سوگواری‌تان تعیین کنید. هر روز 3 چیز که بخاطر داشتن آن‌ها خوشحالید را روی کاغذ بنویسید و به مدت 28 روز این کار را انجام دهید.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

24 بازدید

90 بازدید

119 بازدید

355 بازدید

372 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمی‌خوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم

به پایان رسیدن یک رابطه عاشقانه مانند توفان ویرانگری است که تمام زندگیتان را درمی‌نوردد. خوابیدن، غذا خوردن یا تمرکز کردن بعد از جدایی برایتان سخت می‌شود. تمام کارهایی که زمانی از انجام دادنشان لذت می‌بردید، دیگر هیچ علاقه‌ای را در شما ایجاد نمی‌کنند. بسته به مدت رابطه‌ یا شدت وابستگی عاطفی ممکن است حتی احساس کنید که نمی‌دانید زندگیتان بدون او به کدام سمت و سویی خواهد رفت. اما ایمان و امیدتان را از دست ندهید. سوگواری بعد از شکست عشقی را نیز مانند هر سوگواری دیگری می‌توانید به روشی سالم انجام دهید تا راه کنار آمدن با این درد را بدون غرق کردن خود در گرداب شرم، تلخی یا نفرت پیدا کنید و بعد از جدایی به آرامش برسید.

فهرست مطالب

1ـ از سرزنش کردن خودتان دست بردارید، هورمون‌ها را سرزنش کنید

مطمئن باشید که دیوانه نشده‌اید. اتفاقات زیادی بعد از طلاق در مغزتان رخ می‌دهد، در این میان اگر از علوم اعصاب مربوط به درد و رنج بعد از شکست عشقی اطلاع داشته باشید، متوجه می‌شوید که احساس ناراحتیتان بعد از جدایی کاملاً طبیعی است. همان هورمون‌هایی که در مراحل اولیه عشق و عاشقی باعث می‌شوند که سعادتمندانه در خوشی و لذت غرق شوید، اکنون که از عشقتان جدا شده‌اید، شما را در درد و رنجی عمیق فرومی‌برند. در یک مطالعه تصویربرداری از مغز مشخص شد که شکست عشقی موجب فعالیت همان قسمت‌هایی از مغز می‌شود که در معتادان به کوکائینِ تشنه مصرف بعدی فعال است. در واقع مغزتان در دوران ترک بعد از اعتیاد به عشق است. بخش بطنی مغز که تحت تاثیر شکست عشقی قرار می‌گیرد، با انگیزه و رفتارهای هدف محور ارتباط دارد و سیستم پاداش مغز نیز مسئول آزاد کردن دوپامین است. دوپامین همان ماده شمیایی است که باعث می‌شود احساس خوبی پیدا کنید و مقدار بیشتری از محرکی را که موجب دریافت این پاداش شده است، طلب کنید این محرک می‌تواند نیکوتین، شکلات یا نوازش‌های عاشقان همسرتان باشد. عطش دوپامین انگیزه ایجاد می‌کند و ترغیبتان می‌کند که برای دریافت بیشتر از آن چیزی که حالتان را خوب می‌کند، رفتار مشابهی را انجام دهید این محرک در مورد یک رابطه عاشقانه، همان نیاز به دوست داشته شدن است. مغز در انتظار دریافت پاداش است، پاداشی که می‌تواند مورد تایید و قدرشناسی عشق قرار گرفتن یا محبت متقابل باشد، اما دریافت پاداش با تاخیر مواجه شده است یا ممکن است هرگز دریافت نگردد. اگرچه در سطح شناختی می‌دانید که رابطه‌تان به پایان رسیده است، اما نورون‌های مغزتان که همچنان در انتظار دریافت پاداشند، خاموش نشده‌اند و شما را در سطح ناخودآگاه عاشق و معتاد به عشق سابقتان نگه می‌دارند.چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم

راهکار: بپذیرید که التیام یافتن یک زخم عاطفی نیز دقیقاً مانند جوش خوردن یک زخم جسمی نیاز به زمان دارد. پس به جای این که خود را درگیر خودگویی‌های منفی کنید که چرا باید این‌قدر ضعیف و ناراحت باشید و خودتان را به خاطر دیوانگی‌ها و احساسات افسار گسیخته بعد از طلاق سرزنش کنید، به خودتان یادآوری کنید که در حال گذراندن چرخه طبیعی جدایی از عشق هستید و واکنش‌های هورمونی در نهایت فروکش خواهد کرد. از احساسات منفی و نسبت دادن آنها به خود فاصله بگیرید، مثلاً نگویید “من افسرده‌ام”؛ در عوض چارچوب ذهنی متفاوتی ایجاد کنید، از واژگان متفاوتی استفاده کنید و بگویید: “در حال تجربه کردن احساس ناراحتی هستم.” شما همان احساسات و هیجاناتتان نیستید.

وقتی تحت فشار قرار می‌گیرید، بدن آدرنالین بیشتری تولید می‌کند که در سراسر بدن جریان پیدا می‌کند و میزان کورتیزول را افزایش می‌دهد. بدنتان در حالت مبارزه قرار دارد. سیستم عصبی سمپاتیک که واکنش نشان دادن به تهدیدها را ممکن می‌سازد، پا به میدان می‌گذارد و به این ترتیب خوردن به دغدغه ثانویه تبدیل می‌شود. بدن راهی را برای سرکوب فشارهای گرسنگی پیدا می‌کند و کمتر شدن انقباض‌ها و انبساط‌های عضلات معده گوارش غذا را کند می‌کند. بااین حال باید بدانید که ذهن، بدن و قلب همه با هم در ارتباطند. اگر بدنتان مواد مغذی کافی مورد نیازش را دریافت نکند، با سرعتی فزاینده تحلیل می‌رود و تحلیل بدن تضعیف روحیه را نیز به همراه دارد. وقتی اشتهایتان برگردد، ممکن است هوس خوردن تنقلات ناسالم به سرتان بزند. افراد ناراحت توانایی کمتری برای درک میزان چربی موجود در غذا دارند، اما در تشخیص دادن مزه‌های شیرینی، ترشی و تلخی 15 درصد بهتر از بقیه عمل می‌کنند. این تفاوت نتیجه‌ای را که پژوهشگران دانشگاه کرنل به آن رسیدند، توضیح می‌دهد؛ پژوهشگران دریافتند که اشخاص ناراحت میل بیشتری به خوردن شیرینی‌جات دارند.

اکنون وقت آن رسیده است تا سم‌زدایی دیجیتالی عشق سابقتان را انجام بدهید. تمام عکس‌ها و پیام‌های قدیمی را پاک کنید، او را در شبکه‌های اجتماعی آنفالو کنید و حتی بهتر از آن، مدتی از تمام شبکه‌های اجتماعی فاصله بگیرید. شماره‌اش را پاک کنید تا دیگر وسوسه نشوید که با او تماس بگیرید و دائماً به این فکر نکنید که چرا با شما تماس نمی‌گیرد. دیگر به خاطرات خوب یا بد گذشته فکر نکنید. مغز رفتارهای وسواسی را در مرحله ترک اعتیاد به عشق توجیه می‌کند و سیستم انگیزشی نیز در جستجوی دوپامین است. بنابراین هر بار که فیلم تعطیلاتتان را تماشا می‌کنید، عشق سابقتان را در شبکه‌های اجتماعی تعقیب می‌کنید یا به او پیام می‌دهید، خود را در دام تله‌ای ذهنی اسیر می‌کنید که شما را همچنان معتاد به عشق نگه می‌دارد. نخستین گام برای متوقف کردن این رفتار خودویرانگر این است که متوجه عملکرد مغزتان بعد از طلاق بشوید. وقتی بدانید اشتیاق و نیاز مبرمی که به عشق سابقتان احساس می‌کنید، عادی است، درمی‌یابید انتخاب با خودتان است که این نیاز مبرم را کنترل کنید یا اجازه بدهید که چنین اشتیاق بیهوده‌ای شما را کنترل کند.

راهکار: وقتی می‌خواهید با عشق سابقتان ارتباط برقرار کنید، مثلاً با او تماس بگیرید یا در شبکه‌های اجتماعی دنبالش بگردید، به خودتان یادآوری کنید، این اشتیاقی که احساس می‌کنید، در واقع عطش شدید مغزتان به دریافت دوپامین است. این نیاز مبرم را با رفتار دیگری جایگزین کنید که شما را مجبور به متمرکز شدن بر زمان حال بکند. این رفتار می‌تواند تماس گرفتن با یک دوست، ورزش کردن، فعالیت بدنی یا نوشتن نامۀ تشکر و قدردانی برای یکی از عزیزانتان باشد. چند بار اولی که می‌خواهید حواستان را از این رفتار منحرف کنید، احساس می‌کنید که با چالش بزرگی روبه‌رو هستید که باید آگاهانه برای آن زمینه‌سازی کنید. اما نگران نباشید، خوشبختانه هر چه بیشتر تمرین کنید که این رفتار خودویرانگر را با یک رفتار سالم جایگزین کنید، این رفتار سالم به مرور برایتان آسان‌تر و طبیعی‌تر می‌شود.

 حتما بخوانید:اشتباهات بعد از جدایی 

فهرستی از وظایفی که انجام دادنشان برایتان ممکن است، تهیه کنید و هر کدام را که به اتمام رساندید، خط بزنید. در این میان وظایف حتماً مواردی را هم به مراقبت از خودتان اختصاص دهید، برای مثال نوشتن نعماتی که به خاطر داشتن آنها خدا را شکر می‌کنید، ورزش و مدیتیشن را در دستور کارتان قرار بدهید. وقتی منظم و برنامه‌ریزی شده عمل کنید، وظایفتان را، هر چقدر هم کوچک با موفقیت انجام بدهید و به پایان رساندنشان را با خط زدنشان مشخص کنید، میزان دوپامین در بدنتان افزایش می‌یابد.

راهکار: یک یادآور دیداری برای خودتان درست کنید که نشان بدهد چند بار پیاپی موفق شده‌اید که به اهدافتان برسید. از این روش غالباً در بازی‌ها برای مشخص کردن برنده استفاده می‌شود. یک تقویم بردارید و روی هر روزی که در آن، کار مثبتی برای بهبود حالتان انجام داده‌اید، ضربدر بزنید. به زودی یک ردیف زیبا از ضربدرهای پشت سر هم را خواهید دید که عملاً به شما نشان می‌دهد چقدر در بهبود حالتان موفق بوده‌اید. مشاهده این موفقیت مانند انجام وظایف و خط زدن آنها در فهرست کارها باعث افزایش تولید دوپامین می‌شود. وقتی بدانید که در مسیر درست در حال حرکتید، مغزتان دوپامین کافی برای ادامه فعالیت دریافت می‌کند.

وقتی می‌ترسیم یا با یک هیجان شدید روبه‌رو می‌شویم، بدنمان سرشار از آدرنالین می‌شود و ضربان قلب و فشار خونمان سر به آسمان می‌گذارد. این اتفاق هم برای انسان‌ها و هم برای حیوانات رخ می‌دهد. برای مثال غزال را در نظر بگیرید؛ این حیوان وقتی با شکارچی خطرناکی روبه‌رو می‌شود، قلبش دیوانه‌وار به تپش می‌افتد و همان‌طور که غریزه بقا کنترل رفتارش را در دست می‌گیرد، آدرنالین به سرعت در رگهایش جریان پیدا می‌کند. اما وقتی تهدید برطرف می‌شود و غزال دیگر در خطر نیست، به سرعت کل بدنش را می‌لرزاند، انگار که دچار تشنج شده است. در واقع سیستم عصبی غزال به طور فیزیکی در حال تخلیه برانگیختگی و انرژی اضافی‌ای است که دیگر نیازی به آن ندارد. به این ترتیب غزال بعد از مدت کوتاهی به حال تعادل برمی‌گردد و آزادانه انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است، بالا و پایین می‌پرد.

شاید ما انسان‌ها مانند غزالی که در حیات وحش با تهدید فیزیکی روبه‌رو می‌شود، احساس خطر نکنیم، اما وقتی که تحریک می‌شویم، سیستم عصبی‌مان با همان فرآیندهای شیمیایی خودکار واکنش نشان می‌دهد. عاملی که احساس امنیت‌مان را تهدید می‌کند، موجب به راه افتادن موجی از سازو کارهای بقا می‌شود. می‌توانیم از واکنش غریزی غزال درس بگیریم و استرس و انرژی اضافی را که هنگام ترس یا اضطراب فعال می‌شود، تخلیه کنیم. لرزاندن بدن یا به عبارتی فعالیت بدنی داشتن واکنش طبیعی و خود التیام دهنده بدن به آسیب و سانحه است.

برای پردازش و کنار آمدن با احساساتتان به خودتان زمان بدهید، اما در عین حال یک مهلت زمانی هم تعیین کنید. در این دوره اجازه دارید که یک دل سیر گریه کنید و احساساتتان را تخلیه کنید. احساساتتان در این مدت بین انکار، خشم، ناراحتی و اضطراب در نوسان خواهد بود. درست است که هجوم احساسات مختلف ممکن است این احساس را در شما به وجود بیاورد که انگار فاصله‌ای با دیوانه شدن ندارید، اما مطالعات علمی نشان می‌دهد که این حالات کاملاً عادی و طبیعی است. به نقل از لوسی براون، متخصص علوم اعصاب، طرد شدن عشقی بسیار شدیدتر و جدی‌تر از دیگر گونه‌های طرد اجتماعی است. سوگواری و ناراحتی بعد از طلاق بخشی از فرآیند بهبود است، اما باید زمان معینی را برای آن در نظر بگیرید تا این غم و اندوه محدودیت مشخصی داشته باشد و زندگیتان را در خود غرق نکند. مثلاً می‌توانید امروز یک ساعت درباره شکست عشقی حرف بزنید، راجع به آن در دفتر خاطراتتان بنویسید، گریه کنید و احساساتی را که باید تخلیه کنید، ابراز کنید. اما حواستان به زمان  باشد و وقتی یک ساعت گذشت، فعالیت دیگری را شروع کنید. لازم است که چرخه افکار وسواسی و نشخوارهای فکری را متوقف کنید. یک تابلوی توقف قرمز بزرگ را تصور کنید، با صدای بلند به خودتان بگویید که بس است و بعد فعالیتی را انجام بدهید که حواستان را منحرف کند؛ ورزش بهترین انتخاب است. انجام دادن کاری بدنی که به توجه کامل نیاز دارد، ایده‌آل است، چون مغز نیاز دارد که روی زمان حال متمرکز شود و از فکر کردن دائم به عشق سابق و جدایی دست بردارد. تغییر حالت ذهنی در ابتدا برایتان سخت خواهد بود، اما به مرور با تمرین کردن آسان‌تر خواهد شد.

می‌دانید داروی ضدافسردگی ولبوترین چکار می‌کند؟ ولبوترین موجب افزایش انتقال دهنده عصبی دوپامین می‌شود. سپاسگزاری و قدردانی نیز همین تاثیر را دارد. سپاسگزار بودن ناحیه ساقه مغز را که دوپامین تولید می‌کند، فعال می‌کند. احساس قدرشناسی کردن نسبت به دیگران فعالیت را در مدارهای اجتماعی دوپامین افزایش می‌دهد و موجب ترشح سروتونین می‌شود. فکر کردن درباره نعماتی که شکرگزار داشتن آن‌ها هستید، مجبورتان می‌کند تا روی جنبه‌های مثبت زندگیتان متمرکز شوید. بیشتر از آن که یافتن موردی برای قدردانی مهم باشد، به یاد داشتن جستجوی لطف یا نعمتی برای شکرگزاری مهم است. به خاطر سپردن لزوم سپاسگزاری کردن از دیگران نوعی هوش هیجانی است. نتایج یک مطالعه نشان می‌دهد که قدردانی بر چگالی نورون‌ها در دو قسمت قشر پیش‌پیشانی جانبی و بطنی داخلی مغز تاثیر می‌گذارد. تغییر چگالی نورون‌ها بیانگر آن است که نورون‌های موجود در این ناحیه‌ها در اثر افزایش هوش هیجانی کارآمدتر می‌شوند. بالا رفتن هوش هیجانی باعث می‌شود که سپاسگزار بودن به وظیفه ساده‌تری تبدیل شود.

جدایی مطمئنا یکی از اتفاقات ناگوار و دردناک زندگی است اما نباید تسلیم آن شوید. راه‌های علمی وجود دارد که به شما برای کنار آمد با این اتفاق کمک می‌کند. بعد از جدایی خودتان را بخاطر حال بدتان سرزنش نکنید چون بسیاری از عکس العمل‌هایی که نشان می‌دهید بدلیل هورمون‌هایی که در بدنتان ترشح می‌شود طبیعی هستند. در این مدت به بدنتان و تغذیه‌تان بیش از قبل اهمیت دهید. زمانیکه وسوسه شدید به او پیام بدید یا زنگ بزنید سعی کنید خودتان را باکارهایی دیگری مثل زنگ زدن به دوستانتان سرگرم کنید. لیستی از وظایف‌تان تهیه کنید و برای آن‌ها یک برنامه ریزی زمانی ترتیب دهید. زمانیکه خشم یا عصبانیت سراغ‌تان آمد یک فعالیت فیزیکی انجام دهید تا خشم‌تان فروکش کند، مثلا 20 دقیقه بدوید. به خودتان اجازه دهید تا برای این جدایی سوگواری کنید ولی یک مهلت زمانی برای سوگواری‌تان تعیین کنید. هر روز 3 چیز که بخاطر داشتن آن‌ها خوشحالید را روی کاغذ بنویسید و به مدت 28 روز این کار را انجام دهید.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

24 بازدید

90 بازدید

119 بازدید

355 بازدید

372 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمی‌خوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم

به پایان رسیدن یک رابطه عاشقانه مانند توفان ویرانگری است که تمام زندگیتان را درمی‌نوردد. خوابیدن، غذا خوردن یا تمرکز کردن بعد از جدایی برایتان سخت می‌شود. تمام کارهایی که زمانی از انجام دادنشان لذت می‌بردید، دیگر هیچ علاقه‌ای را در شما ایجاد نمی‌کنند. بسته به مدت رابطه‌ یا شدت وابستگی عاطفی ممکن است حتی احساس کنید که نمی‌دانید زندگیتان بدون او به کدام سمت و سویی خواهد رفت. اما ایمان و امیدتان را از دست ندهید. سوگواری بعد از شکست عشقی را نیز مانند هر سوگواری دیگری می‌توانید به روشی سالم انجام دهید تا راه کنار آمدن با این درد را بدون غرق کردن خود در گرداب شرم، تلخی یا نفرت پیدا کنید و بعد از جدایی به آرامش برسید.

فهرست مطالب

1ـ از سرزنش کردن خودتان دست بردارید، هورمون‌ها را سرزنش کنید

مطمئن باشید که دیوانه نشده‌اید. اتفاقات زیادی بعد از طلاق در مغزتان رخ می‌دهد، در این میان اگر از علوم اعصاب مربوط به درد و رنج بعد از شکست عشقی اطلاع داشته باشید، متوجه می‌شوید که احساس ناراحتیتان بعد از جدایی کاملاً طبیعی است. همان هورمون‌هایی که در مراحل اولیه عشق و عاشقی باعث می‌شوند که سعادتمندانه در خوشی و لذت غرق شوید، اکنون که از عشقتان جدا شده‌اید، شما را در درد و رنجی عمیق فرومی‌برند. در یک مطالعه تصویربرداری از مغز مشخص شد که شکست عشقی موجب فعالیت همان قسمت‌هایی از مغز می‌شود که در معتادان به کوکائینِ تشنه مصرف بعدی فعال است. در واقع مغزتان در دوران ترک بعد از اعتیاد به عشق است. بخش بطنی مغز که تحت تاثیر شکست عشقی قرار می‌گیرد، با انگیزه و رفتارهای هدف محور ارتباط دارد و سیستم پاداش مغز نیز مسئول آزاد کردن دوپامین است. دوپامین همان ماده شمیایی است که باعث می‌شود احساس خوبی پیدا کنید و مقدار بیشتری از محرکی را که موجب دریافت این پاداش شده است، طلب کنید این محرک می‌تواند نیکوتین، شکلات یا نوازش‌های عاشقان همسرتان باشد. عطش دوپامین انگیزه ایجاد می‌کند و ترغیبتان می‌کند که برای دریافت بیشتر از آن چیزی که حالتان را خوب می‌کند، رفتار مشابهی را انجام دهید این محرک در مورد یک رابطه عاشقانه، همان نیاز به دوست داشته شدن است. مغز در انتظار دریافت پاداش است، پاداشی که می‌تواند مورد تایید و قدرشناسی عشق قرار گرفتن یا محبت متقابل باشد، اما دریافت پاداش با تاخیر مواجه شده است یا ممکن است هرگز دریافت نگردد. اگرچه در سطح شناختی می‌دانید که رابطه‌تان به پایان رسیده است، اما نورون‌های مغزتان که همچنان در انتظار دریافت پاداشند، خاموش نشده‌اند و شما را در سطح ناخودآگاه عاشق و معتاد به عشق سابقتان نگه می‌دارند.چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم

راهکار: بپذیرید که التیام یافتن یک زخم عاطفی نیز دقیقاً مانند جوش خوردن یک زخم جسمی نیاز به زمان دارد. پس به جای این که خود را درگیر خودگویی‌های منفی کنید که چرا باید این‌قدر ضعیف و ناراحت باشید و خودتان را به خاطر دیوانگی‌ها و احساسات افسار گسیخته بعد از طلاق سرزنش کنید، به خودتان یادآوری کنید که در حال گذراندن چرخه طبیعی جدایی از عشق هستید و واکنش‌های هورمونی در نهایت فروکش خواهد کرد. از احساسات منفی و نسبت دادن آنها به خود فاصله بگیرید، مثلاً نگویید “من افسرده‌ام”؛ در عوض چارچوب ذهنی متفاوتی ایجاد کنید، از واژگان متفاوتی استفاده کنید و بگویید: “در حال تجربه کردن احساس ناراحتی هستم.” شما همان احساسات و هیجاناتتان نیستید.

وقتی تحت فشار قرار می‌گیرید، بدن آدرنالین بیشتری تولید می‌کند که در سراسر بدن جریان پیدا می‌کند و میزان کورتیزول را افزایش می‌دهد. بدنتان در حالت مبارزه قرار دارد. سیستم عصبی سمپاتیک که واکنش نشان دادن به تهدیدها را ممکن می‌سازد، پا به میدان می‌گذارد و به این ترتیب خوردن به دغدغه ثانویه تبدیل می‌شود. بدن راهی را برای سرکوب فشارهای گرسنگی پیدا می‌کند و کمتر شدن انقباض‌ها و انبساط‌های عضلات معده گوارش غذا را کند می‌کند. بااین حال باید بدانید که ذهن، بدن و قلب همه با هم در ارتباطند. اگر بدنتان مواد مغذی کافی مورد نیازش را دریافت نکند، با سرعتی فزاینده تحلیل می‌رود و تحلیل بدن تضعیف روحیه را نیز به همراه دارد. وقتی اشتهایتان برگردد، ممکن است هوس خوردن تنقلات ناسالم به سرتان بزند. افراد ناراحت توانایی کمتری برای درک میزان چربی موجود در غذا دارند، اما در تشخیص دادن مزه‌های شیرینی، ترشی و تلخی 15 درصد بهتر از بقیه عمل می‌کنند. این تفاوت نتیجه‌ای را که پژوهشگران دانشگاه کرنل به آن رسیدند، توضیح می‌دهد؛ پژوهشگران دریافتند که اشخاص ناراحت میل بیشتری به خوردن شیرینی‌جات دارند.

اکنون وقت آن رسیده است تا سم‌زدایی دیجیتالی عشق سابقتان را انجام بدهید. تمام عکس‌ها و پیام‌های قدیمی را پاک کنید، او را در شبکه‌های اجتماعی آنفالو کنید و حتی بهتر از آن، مدتی از تمام شبکه‌های اجتماعی فاصله بگیرید. شماره‌اش را پاک کنید تا دیگر وسوسه نشوید که با او تماس بگیرید و دائماً به این فکر نکنید که چرا با شما تماس نمی‌گیرد. دیگر به خاطرات خوب یا بد گذشته فکر نکنید. مغز رفتارهای وسواسی را در مرحله ترک اعتیاد به عشق توجیه می‌کند و سیستم انگیزشی نیز در جستجوی دوپامین است. بنابراین هر بار که فیلم تعطیلاتتان را تماشا می‌کنید، عشق سابقتان را در شبکه‌های اجتماعی تعقیب می‌کنید یا به او پیام می‌دهید، خود را در دام تله‌ای ذهنی اسیر می‌کنید که شما را همچنان معتاد به عشق نگه می‌دارد. نخستین گام برای متوقف کردن این رفتار خودویرانگر این است که متوجه عملکرد مغزتان بعد از طلاق بشوید. وقتی بدانید اشتیاق و نیاز مبرمی که به عشق سابقتان احساس می‌کنید، عادی است، درمی‌یابید انتخاب با خودتان است که این نیاز مبرم را کنترل کنید یا اجازه بدهید که چنین اشتیاق بیهوده‌ای شما را کنترل کند.

راهکار: وقتی می‌خواهید با عشق سابقتان ارتباط برقرار کنید، مثلاً با او تماس بگیرید یا در شبکه‌های اجتماعی دنبالش بگردید، به خودتان یادآوری کنید، این اشتیاقی که احساس می‌کنید، در واقع عطش شدید مغزتان به دریافت دوپامین است. این نیاز مبرم را با رفتار دیگری جایگزین کنید که شما را مجبور به متمرکز شدن بر زمان حال بکند. این رفتار می‌تواند تماس گرفتن با یک دوست، ورزش کردن، فعالیت بدنی یا نوشتن نامۀ تشکر و قدردانی برای یکی از عزیزانتان باشد. چند بار اولی که می‌خواهید حواستان را از این رفتار منحرف کنید، احساس می‌کنید که با چالش بزرگی روبه‌رو هستید که باید آگاهانه برای آن زمینه‌سازی کنید. اما نگران نباشید، خوشبختانه هر چه بیشتر تمرین کنید که این رفتار خودویرانگر را با یک رفتار سالم جایگزین کنید، این رفتار سالم به مرور برایتان آسان‌تر و طبیعی‌تر می‌شود.

 حتما بخوانید:اشتباهات بعد از جدایی 

فهرستی از وظایفی که انجام دادنشان برایتان ممکن است، تهیه کنید و هر کدام را که به اتمام رساندید، خط بزنید. در این میان وظایف حتماً مواردی را هم به مراقبت از خودتان اختصاص دهید، برای مثال نوشتن نعماتی که به خاطر داشتن آنها خدا را شکر می‌کنید، ورزش و مدیتیشن را در دستور کارتان قرار بدهید. وقتی منظم و برنامه‌ریزی شده عمل کنید، وظایفتان را، هر چقدر هم کوچک با موفقیت انجام بدهید و به پایان رساندنشان را با خط زدنشان مشخص کنید، میزان دوپامین در بدنتان افزایش می‌یابد.

راهکار: یک یادآور دیداری برای خودتان درست کنید که نشان بدهد چند بار پیاپی موفق شده‌اید که به اهدافتان برسید. از این روش غالباً در بازی‌ها برای مشخص کردن برنده استفاده می‌شود. یک تقویم بردارید و روی هر روزی که در آن، کار مثبتی برای بهبود حالتان انجام داده‌اید، ضربدر بزنید. به زودی یک ردیف زیبا از ضربدرهای پشت سر هم را خواهید دید که عملاً به شما نشان می‌دهد چقدر در بهبود حالتان موفق بوده‌اید. مشاهده این موفقیت مانند انجام وظایف و خط زدن آنها در فهرست کارها باعث افزایش تولید دوپامین می‌شود. وقتی بدانید که در مسیر درست در حال حرکتید، مغزتان دوپامین کافی برای ادامه فعالیت دریافت می‌کند.

وقتی می‌ترسیم یا با یک هیجان شدید روبه‌رو می‌شویم، بدنمان سرشار از آدرنالین می‌شود و ضربان قلب و فشار خونمان سر به آسمان می‌گذارد. این اتفاق هم برای انسان‌ها و هم برای حیوانات رخ می‌دهد. برای مثال غزال را در نظر بگیرید؛ این حیوان وقتی با شکارچی خطرناکی روبه‌رو می‌شود، قلبش دیوانه‌وار به تپش می‌افتد و همان‌طور که غریزه بقا کنترل رفتارش را در دست می‌گیرد، آدرنالین به سرعت در رگهایش جریان پیدا می‌کند. اما وقتی تهدید برطرف می‌شود و غزال دیگر در خطر نیست، به سرعت کل بدنش را می‌لرزاند، انگار که دچار تشنج شده است. در واقع سیستم عصبی غزال به طور فیزیکی در حال تخلیه برانگیختگی و انرژی اضافی‌ای است که دیگر نیازی به آن ندارد. به این ترتیب غزال بعد از مدت کوتاهی به حال تعادل برمی‌گردد و آزادانه انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است، بالا و پایین می‌پرد.

شاید ما انسان‌ها مانند غزالی که در حیات وحش با تهدید فیزیکی روبه‌رو می‌شود، احساس خطر نکنیم، اما وقتی که تحریک می‌شویم، سیستم عصبی‌مان با همان فرآیندهای شیمیایی خودکار واکنش نشان می‌دهد. عاملی که احساس امنیت‌مان را تهدید می‌کند، موجب به راه افتادن موجی از سازو کارهای بقا می‌شود. می‌توانیم از واکنش غریزی غزال درس بگیریم و استرس و انرژی اضافی را که هنگام ترس یا اضطراب فعال می‌شود، تخلیه کنیم. لرزاندن بدن یا به عبارتی فعالیت بدنی داشتن واکنش طبیعی و خود التیام دهنده بدن به آسیب و سانحه است.

برای پردازش و کنار آمدن با احساساتتان به خودتان زمان بدهید، اما در عین حال یک مهلت زمانی هم تعیین کنید. در این دوره اجازه دارید که یک دل سیر گریه کنید و احساساتتان را تخلیه کنید. احساساتتان در این مدت بین انکار، خشم، ناراحتی و اضطراب در نوسان خواهد بود. درست است که هجوم احساسات مختلف ممکن است این احساس را در شما به وجود بیاورد که انگار فاصله‌ای با دیوانه شدن ندارید، اما مطالعات علمی نشان می‌دهد که این حالات کاملاً عادی و طبیعی است. به نقل از لوسی براون، متخصص علوم اعصاب، طرد شدن عشقی بسیار شدیدتر و جدی‌تر از دیگر گونه‌های طرد اجتماعی است. سوگواری و ناراحتی بعد از طلاق بخشی از فرآیند بهبود است، اما باید زمان معینی را برای آن در نظر بگیرید تا این غم و اندوه محدودیت مشخصی داشته باشد و زندگیتان را در خود غرق نکند. مثلاً می‌توانید امروز یک ساعت درباره شکست عشقی حرف بزنید، راجع به آن در دفتر خاطراتتان بنویسید، گریه کنید و احساساتی را که باید تخلیه کنید، ابراز کنید. اما حواستان به زمان  باشد و وقتی یک ساعت گذشت، فعالیت دیگری را شروع کنید. لازم است که چرخه افکار وسواسی و نشخوارهای فکری را متوقف کنید. یک تابلوی توقف قرمز بزرگ را تصور کنید، با صدای بلند به خودتان بگویید که بس است و بعد فعالیتی را انجام بدهید که حواستان را منحرف کند؛ ورزش بهترین انتخاب است. انجام دادن کاری بدنی که به توجه کامل نیاز دارد، ایده‌آل است، چون مغز نیاز دارد که روی زمان حال متمرکز شود و از فکر کردن دائم به عشق سابق و جدایی دست بردارد. تغییر حالت ذهنی در ابتدا برایتان سخت خواهد بود، اما به مرور با تمرین کردن آسان‌تر خواهد شد.

می‌دانید داروی ضدافسردگی ولبوترین چکار می‌کند؟ ولبوترین موجب افزایش انتقال دهنده عصبی دوپامین می‌شود. سپاسگزاری و قدردانی نیز همین تاثیر را دارد. سپاسگزار بودن ناحیه ساقه مغز را که دوپامین تولید می‌کند، فعال می‌کند. احساس قدرشناسی کردن نسبت به دیگران فعالیت را در مدارهای اجتماعی دوپامین افزایش می‌دهد و موجب ترشح سروتونین می‌شود. فکر کردن درباره نعماتی که شکرگزار داشتن آن‌ها هستید، مجبورتان می‌کند تا روی جنبه‌های مثبت زندگیتان متمرکز شوید. بیشتر از آن که یافتن موردی برای قدردانی مهم باشد، به یاد داشتن جستجوی لطف یا نعمتی برای شکرگزاری مهم است. به خاطر سپردن لزوم سپاسگزاری کردن از دیگران نوعی هوش هیجانی است. نتایج یک مطالعه نشان می‌دهد که قدردانی بر چگالی نورون‌ها در دو قسمت قشر پیش‌پیشانی جانبی و بطنی داخلی مغز تاثیر می‌گذارد. تغییر چگالی نورون‌ها بیانگر آن است که نورون‌های موجود در این ناحیه‌ها در اثر افزایش هوش هیجانی کارآمدتر می‌شوند. بالا رفتن هوش هیجانی باعث می‌شود که سپاسگزار بودن به وظیفه ساده‌تری تبدیل شود.

جدایی مطمئنا یکی از اتفاقات ناگوار و دردناک زندگی است اما نباید تسلیم آن شوید. راه‌های علمی وجود دارد که به شما برای کنار آمد با این اتفاق کمک می‌کند. بعد از جدایی خودتان را بخاطر حال بدتان سرزنش نکنید چون بسیاری از عکس العمل‌هایی که نشان می‌دهید بدلیل هورمون‌هایی که در بدنتان ترشح می‌شود طبیعی هستند. در این مدت به بدنتان و تغذیه‌تان بیش از قبل اهمیت دهید. زمانیکه وسوسه شدید به او پیام بدید یا زنگ بزنید سعی کنید خودتان را باکارهایی دیگری مثل زنگ زدن به دوستانتان سرگرم کنید. لیستی از وظایف‌تان تهیه کنید و برای آن‌ها یک برنامه ریزی زمانی ترتیب دهید. زمانیکه خشم یا عصبانیت سراغ‌تان آمد یک فعالیت فیزیکی انجام دهید تا خشم‌تان فروکش کند، مثلا 20 دقیقه بدوید. به خودتان اجازه دهید تا برای این جدایی سوگواری کنید ولی یک مهلت زمانی برای سوگواری‌تان تعیین کنید. هر روز 3 چیز که بخاطر داشتن آن‌ها خوشحالید را روی کاغذ بنویسید و به مدت 28 روز این کار را انجام دهید.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

24 بازدید

90 بازدید

119 بازدید

355 بازدید

372 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمی‌خوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم

به پایان رسیدن یک رابطه عاشقانه مانند توفان ویرانگری است که تمام زندگیتان را درمی‌نوردد. خوابیدن، غذا خوردن یا تمرکز کردن بعد از جدایی برایتان سخت می‌شود. تمام کارهایی که زمانی از انجام دادنشان لذت می‌بردید، دیگر هیچ علاقه‌ای را در شما ایجاد نمی‌کنند. بسته به مدت رابطه‌ یا شدت وابستگی عاطفی ممکن است حتی احساس کنید که نمی‌دانید زندگیتان بدون او به کدام سمت و سویی خواهد رفت. اما ایمان و امیدتان را از دست ندهید. سوگواری بعد از شکست عشقی را نیز مانند هر سوگواری دیگری می‌توانید به روشی سالم انجام دهید تا راه کنار آمدن با این درد را بدون غرق کردن خود در گرداب شرم، تلخی یا نفرت پیدا کنید و بعد از جدایی به آرامش برسید.

فهرست مطالب

1ـ از سرزنش کردن خودتان دست بردارید، هورمون‌ها را سرزنش کنید

مطمئن باشید که دیوانه نشده‌اید. اتفاقات زیادی بعد از طلاق در مغزتان رخ می‌دهد، در این میان اگر از علوم اعصاب مربوط به درد و رنج بعد از شکست عشقی اطلاع داشته باشید، متوجه می‌شوید که احساس ناراحتیتان بعد از جدایی کاملاً طبیعی است. همان هورمون‌هایی که در مراحل اولیه عشق و عاشقی باعث می‌شوند که سعادتمندانه در خوشی و لذت غرق شوید، اکنون که از عشقتان جدا شده‌اید، شما را در درد و رنجی عمیق فرومی‌برند. در یک مطالعه تصویربرداری از مغز مشخص شد که شکست عشقی موجب فعالیت همان قسمت‌هایی از مغز می‌شود که در معتادان به کوکائینِ تشنه مصرف بعدی فعال است. در واقع مغزتان در دوران ترک بعد از اعتیاد به عشق است. بخش بطنی مغز که تحت تاثیر شکست عشقی قرار می‌گیرد، با انگیزه و رفتارهای هدف محور ارتباط دارد و سیستم پاداش مغز نیز مسئول آزاد کردن دوپامین است. دوپامین همان ماده شمیایی است که باعث می‌شود احساس خوبی پیدا کنید و مقدار بیشتری از محرکی را که موجب دریافت این پاداش شده است، طلب کنید این محرک می‌تواند نیکوتین، شکلات یا نوازش‌های عاشقان همسرتان باشد. عطش دوپامین انگیزه ایجاد می‌کند و ترغیبتان می‌کند که برای دریافت بیشتر از آن چیزی که حالتان را خوب می‌کند، رفتار مشابهی را انجام دهید این محرک در مورد یک رابطه عاشقانه، همان نیاز به دوست داشته شدن است. مغز در انتظار دریافت پاداش است، پاداشی که می‌تواند مورد تایید و قدرشناسی عشق قرار گرفتن یا محبت متقابل باشد، اما دریافت پاداش با تاخیر مواجه شده است یا ممکن است هرگز دریافت نگردد. اگرچه در سطح شناختی می‌دانید که رابطه‌تان به پایان رسیده است، اما نورون‌های مغزتان که همچنان در انتظار دریافت پاداشند، خاموش نشده‌اند و شما را در سطح ناخودآگاه عاشق و معتاد به عشق سابقتان نگه می‌دارند.چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم

راهکار: بپذیرید که التیام یافتن یک زخم عاطفی نیز دقیقاً مانند جوش خوردن یک زخم جسمی نیاز به زمان دارد. پس به جای این که خود را درگیر خودگویی‌های منفی کنید که چرا باید این‌قدر ضعیف و ناراحت باشید و خودتان را به خاطر دیوانگی‌ها و احساسات افسار گسیخته بعد از طلاق سرزنش کنید، به خودتان یادآوری کنید که در حال گذراندن چرخه طبیعی جدایی از عشق هستید و واکنش‌های هورمونی در نهایت فروکش خواهد کرد. از احساسات منفی و نسبت دادن آنها به خود فاصله بگیرید، مثلاً نگویید “من افسرده‌ام”؛ در عوض چارچوب ذهنی متفاوتی ایجاد کنید، از واژگان متفاوتی استفاده کنید و بگویید: “در حال تجربه کردن احساس ناراحتی هستم.” شما همان احساسات و هیجاناتتان نیستید.

وقتی تحت فشار قرار می‌گیرید، بدن آدرنالین بیشتری تولید می‌کند که در سراسر بدن جریان پیدا می‌کند و میزان کورتیزول را افزایش می‌دهد. بدنتان در حالت مبارزه قرار دارد. سیستم عصبی سمپاتیک که واکنش نشان دادن به تهدیدها را ممکن می‌سازد، پا به میدان می‌گذارد و به این ترتیب خوردن به دغدغه ثانویه تبدیل می‌شود. بدن راهی را برای سرکوب فشارهای گرسنگی پیدا می‌کند و کمتر شدن انقباض‌ها و انبساط‌های عضلات معده گوارش غذا را کند می‌کند. بااین حال باید بدانید که ذهن، بدن و قلب همه با هم در ارتباطند. اگر بدنتان مواد مغذی کافی مورد نیازش را دریافت نکند، با سرعتی فزاینده تحلیل می‌رود و تحلیل بدن تضعیف روحیه را نیز به همراه دارد. وقتی اشتهایتان برگردد، ممکن است هوس خوردن تنقلات ناسالم به سرتان بزند. افراد ناراحت توانایی کمتری برای درک میزان چربی موجود در غذا دارند، اما در تشخیص دادن مزه‌های شیرینی، ترشی و تلخی 15 درصد بهتر از بقیه عمل می‌کنند. این تفاوت نتیجه‌ای را که پژوهشگران دانشگاه کرنل به آن رسیدند، توضیح می‌دهد؛ پژوهشگران دریافتند که اشخاص ناراحت میل بیشتری به خوردن شیرینی‌جات دارند.

اکنون وقت آن رسیده است تا سم‌زدایی دیجیتالی عشق سابقتان را انجام بدهید. تمام عکس‌ها و پیام‌های قدیمی را پاک کنید، او را در شبکه‌های اجتماعی آنفالو کنید و حتی بهتر از آن، مدتی از تمام شبکه‌های اجتماعی فاصله بگیرید. شماره‌اش را پاک کنید تا دیگر وسوسه نشوید که با او تماس بگیرید و دائماً به این فکر نکنید که چرا با شما تماس نمی‌گیرد. دیگر به خاطرات خوب یا بد گذشته فکر نکنید. مغز رفتارهای وسواسی را در مرحله ترک اعتیاد به عشق توجیه می‌کند و سیستم انگیزشی نیز در جستجوی دوپامین است. بنابراین هر بار که فیلم تعطیلاتتان را تماشا می‌کنید، عشق سابقتان را در شبکه‌های اجتماعی تعقیب می‌کنید یا به او پیام می‌دهید، خود را در دام تله‌ای ذهنی اسیر می‌کنید که شما را همچنان معتاد به عشق نگه می‌دارد. نخستین گام برای متوقف کردن این رفتار خودویرانگر این است که متوجه عملکرد مغزتان بعد از طلاق بشوید. وقتی بدانید اشتیاق و نیاز مبرمی که به عشق سابقتان احساس می‌کنید، عادی است، درمی‌یابید انتخاب با خودتان است که این نیاز مبرم را کنترل کنید یا اجازه بدهید که چنین اشتیاق بیهوده‌ای شما را کنترل کند.

راهکار: وقتی می‌خواهید با عشق سابقتان ارتباط برقرار کنید، مثلاً با او تماس بگیرید یا در شبکه‌های اجتماعی دنبالش بگردید، به خودتان یادآوری کنید، این اشتیاقی که احساس می‌کنید، در واقع عطش شدید مغزتان به دریافت دوپامین است. این نیاز مبرم را با رفتار دیگری جایگزین کنید که شما را مجبور به متمرکز شدن بر زمان حال بکند. این رفتار می‌تواند تماس گرفتن با یک دوست، ورزش کردن، فعالیت بدنی یا نوشتن نامۀ تشکر و قدردانی برای یکی از عزیزانتان باشد. چند بار اولی که می‌خواهید حواستان را از این رفتار منحرف کنید، احساس می‌کنید که با چالش بزرگی روبه‌رو هستید که باید آگاهانه برای آن زمینه‌سازی کنید. اما نگران نباشید، خوشبختانه هر چه بیشتر تمرین کنید که این رفتار خودویرانگر را با یک رفتار سالم جایگزین کنید، این رفتار سالم به مرور برایتان آسان‌تر و طبیعی‌تر می‌شود.

 حتما بخوانید:اشتباهات بعد از جدایی 

فهرستی از وظایفی که انجام دادنشان برایتان ممکن است، تهیه کنید و هر کدام را که به اتمام رساندید، خط بزنید. در این میان وظایف حتماً مواردی را هم به مراقبت از خودتان اختصاص دهید، برای مثال نوشتن نعماتی که به خاطر داشتن آنها خدا را شکر می‌کنید، ورزش و مدیتیشن را در دستور کارتان قرار بدهید. وقتی منظم و برنامه‌ریزی شده عمل کنید، وظایفتان را، هر چقدر هم کوچک با موفقیت انجام بدهید و به پایان رساندنشان را با خط زدنشان مشخص کنید، میزان دوپامین در بدنتان افزایش می‌یابد.

راهکار: یک یادآور دیداری برای خودتان درست کنید که نشان بدهد چند بار پیاپی موفق شده‌اید که به اهدافتان برسید. از این روش غالباً در بازی‌ها برای مشخص کردن برنده استفاده می‌شود. یک تقویم بردارید و روی هر روزی که در آن، کار مثبتی برای بهبود حالتان انجام داده‌اید، ضربدر بزنید. به زودی یک ردیف زیبا از ضربدرهای پشت سر هم را خواهید دید که عملاً به شما نشان می‌دهد چقدر در بهبود حالتان موفق بوده‌اید. مشاهده این موفقیت مانند انجام وظایف و خط زدن آنها در فهرست کارها باعث افزایش تولید دوپامین می‌شود. وقتی بدانید که در مسیر درست در حال حرکتید، مغزتان دوپامین کافی برای ادامه فعالیت دریافت می‌کند.

وقتی می‌ترسیم یا با یک هیجان شدید روبه‌رو می‌شویم، بدنمان سرشار از آدرنالین می‌شود و ضربان قلب و فشار خونمان سر به آسمان می‌گذارد. این اتفاق هم برای انسان‌ها و هم برای حیوانات رخ می‌دهد. برای مثال غزال را در نظر بگیرید؛ این حیوان وقتی با شکارچی خطرناکی روبه‌رو می‌شود، قلبش دیوانه‌وار به تپش می‌افتد و همان‌طور که غریزه بقا کنترل رفتارش را در دست می‌گیرد، آدرنالین به سرعت در رگهایش جریان پیدا می‌کند. اما وقتی تهدید برطرف می‌شود و غزال دیگر در خطر نیست، به سرعت کل بدنش را می‌لرزاند، انگار که دچار تشنج شده است. در واقع سیستم عصبی غزال به طور فیزیکی در حال تخلیه برانگیختگی و انرژی اضافی‌ای است که دیگر نیازی به آن ندارد. به این ترتیب غزال بعد از مدت کوتاهی به حال تعادل برمی‌گردد و آزادانه انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است، بالا و پایین می‌پرد.

شاید ما انسان‌ها مانند غزالی که در حیات وحش با تهدید فیزیکی روبه‌رو می‌شود، احساس خطر نکنیم، اما وقتی که تحریک می‌شویم، سیستم عصبی‌مان با همان فرآیندهای شیمیایی خودکار واکنش نشان می‌دهد. عاملی که احساس امنیت‌مان را تهدید می‌کند، موجب به راه افتادن موجی از سازو کارهای بقا می‌شود. می‌توانیم از واکنش غریزی غزال درس بگیریم و استرس و انرژی اضافی را که هنگام ترس یا اضطراب فعال می‌شود، تخلیه کنیم. لرزاندن بدن یا به عبارتی فعالیت بدنی داشتن واکنش طبیعی و خود التیام دهنده بدن به آسیب و سانحه است.

برای پردازش و کنار آمدن با احساساتتان به خودتان زمان بدهید، اما در عین حال یک مهلت زمانی هم تعیین کنید. در این دوره اجازه دارید که یک دل سیر گریه کنید و احساساتتان را تخلیه کنید. احساساتتان در این مدت بین انکار، خشم، ناراحتی و اضطراب در نوسان خواهد بود. درست است که هجوم احساسات مختلف ممکن است این احساس را در شما به وجود بیاورد که انگار فاصله‌ای با دیوانه شدن ندارید، اما مطالعات علمی نشان می‌دهد که این حالات کاملاً عادی و طبیعی است. به نقل از لوسی براون، متخصص علوم اعصاب، طرد شدن عشقی بسیار شدیدتر و جدی‌تر از دیگر گونه‌های طرد اجتماعی است. سوگواری و ناراحتی بعد از طلاق بخشی از فرآیند بهبود است، اما باید زمان معینی را برای آن در نظر بگیرید تا این غم و اندوه محدودیت مشخصی داشته باشد و زندگیتان را در خود غرق نکند. مثلاً می‌توانید امروز یک ساعت درباره شکست عشقی حرف بزنید، راجع به آن در دفتر خاطراتتان بنویسید، گریه کنید و احساساتی را که باید تخلیه کنید، ابراز کنید. اما حواستان به زمان  باشد و وقتی یک ساعت گذشت، فعالیت دیگری را شروع کنید. لازم است که چرخه افکار وسواسی و نشخوارهای فکری را متوقف کنید. یک تابلوی توقف قرمز بزرگ را تصور کنید، با صدای بلند به خودتان بگویید که بس است و بعد فعالیتی را انجام بدهید که حواستان را منحرف کند؛ ورزش بهترین انتخاب است. انجام دادن کاری بدنی که به توجه کامل نیاز دارد، ایده‌آل است، چون مغز نیاز دارد که روی زمان حال متمرکز شود و از فکر کردن دائم به عشق سابق و جدایی دست بردارد. تغییر حالت ذهنی در ابتدا برایتان سخت خواهد بود، اما به مرور با تمرین کردن آسان‌تر خواهد شد.

می‌دانید داروی ضدافسردگی ولبوترین چکار می‌کند؟ ولبوترین موجب افزایش انتقال دهنده عصبی دوپامین می‌شود. سپاسگزاری و قدردانی نیز همین تاثیر را دارد. سپاسگزار بودن ناحیه ساقه مغز را که دوپامین تولید می‌کند، فعال می‌کند. احساس قدرشناسی کردن نسبت به دیگران فعالیت را در مدارهای اجتماعی دوپامین افزایش می‌دهد و موجب ترشح سروتونین می‌شود. فکر کردن درباره نعماتی که شکرگزار داشتن آن‌ها هستید، مجبورتان می‌کند تا روی جنبه‌های مثبت زندگیتان متمرکز شوید. بیشتر از آن که یافتن موردی برای قدردانی مهم باشد، به یاد داشتن جستجوی لطف یا نعمتی برای شکرگزاری مهم است. به خاطر سپردن لزوم سپاسگزاری کردن از دیگران نوعی هوش هیجانی است. نتایج یک مطالعه نشان می‌دهد که قدردانی بر چگالی نورون‌ها در دو قسمت قشر پیش‌پیشانی جانبی و بطنی داخلی مغز تاثیر می‌گذارد. تغییر چگالی نورون‌ها بیانگر آن است که نورون‌های موجود در این ناحیه‌ها در اثر افزایش هوش هیجانی کارآمدتر می‌شوند. بالا رفتن هوش هیجانی باعث می‌شود که سپاسگزار بودن به وظیفه ساده‌تری تبدیل شود.

جدایی مطمئنا یکی از اتفاقات ناگوار و دردناک زندگی است اما نباید تسلیم آن شوید. راه‌های علمی وجود دارد که به شما برای کنار آمد با این اتفاق کمک می‌کند. بعد از جدایی خودتان را بخاطر حال بدتان سرزنش نکنید چون بسیاری از عکس العمل‌هایی که نشان می‌دهید بدلیل هورمون‌هایی که در بدنتان ترشح می‌شود طبیعی هستند. در این مدت به بدنتان و تغذیه‌تان بیش از قبل اهمیت دهید. زمانیکه وسوسه شدید به او پیام بدید یا زنگ بزنید سعی کنید خودتان را باکارهایی دیگری مثل زنگ زدن به دوستانتان سرگرم کنید. لیستی از وظایف‌تان تهیه کنید و برای آن‌ها یک برنامه ریزی زمانی ترتیب دهید. زمانیکه خشم یا عصبانیت سراغ‌تان آمد یک فعالیت فیزیکی انجام دهید تا خشم‌تان فروکش کند، مثلا 20 دقیقه بدوید. به خودتان اجازه دهید تا برای این جدایی سوگواری کنید ولی یک مهلت زمانی برای سوگواری‌تان تعیین کنید. هر روز 3 چیز که بخاطر داشتن آن‌ها خوشحالید را روی کاغذ بنویسید و به مدت 28 روز این کار را انجام دهید.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

24 بازدید

90 بازدید

119 بازدید

355 بازدید

372 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمی‌خوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم

سلامت نیوز: شکست عشقی و عاطفی روی هر دختر و پسری اثرات بد و نامطلوبی می گذارد. برای فراموش کردن شکست عشقی تان و رسیدن به آرامش نیاز به انجام دادن یکسری کارها دارید.به گزارش سلامت نیوز به نقل از مجله زندگی ایده آل، همیشه جدایی و شکست عشقی می‌تواند آسیب‌های فراوانی داشته‌باشد به‌خصوص اگر فرد غافلگیر شود و نداند در چنین موقعیتی باید چگونه برخورد كرد، شاید برای خیلی از خانم‌ها و آقایان جوان بعد از دوران آشنایی پیش از ازدواج و نامزدی جدایی و شکست عشقی بسیار مشكل باشد. آنقدر كه هرروز آن را به تعویق بیندازند و تا حد ممكن به‌دنبال راهی برای فرار از چنین موقعیتی باشند ولی قرار نیست بعد از هر خواستگاری ازدواج باشد. گاهی 2 فرد برای هم مناسب نیستند و باید هرچه زودتر رابطه را تمام كنند، این‌كه چگونه باید به رابطه‌ای پایان داد و بعد از این پایان و جدایی چگونه همه چیز را فراموش كرد و دوباره به زندگی عادی برگشت سوال خیلی از جوان‌هاست. مسلما كار راحتی نیست ولی می‌توان با یك نگاه واقع‌بینانه و بدون آسیب روانی زیاد زندگی جدیدی را آغاز كرد.در شکست عشقی همه چیز را نمی‌توان فراموش كردنباید انتظار داشت كه بتوان همه چیز را فراموش كرد. بسیار پیش می‌آید كه نمی‌توانیم خیلی از چیزها را فراموش كنیم به‌ خصوص اگر خاطرات خوبی با آن فرد داشته باشید. به هر صورت بخشی از آن خاطرات همیشه همراه ما خواهد بود.برای رها شدن از گذشته باید یاد بگیرید كه ذهن را مدیریت كنید و هرلحظه نسبت به‌خودتان آگاه باشید و نگذارید ذهن هرگاه كه خواست به گذشته سفر كند. اگر دقت كرده‌باشید بیشتر اوقات ذهن یا در گذشته سیر می‌كند یا در آینده و كمتر پیش می‌آید كه ذهن به همان زمان حال فكر كند.اما چگونه می‌توان ذهن را به زمان حال آورد؟ باید اول یاد بگیرید ذهن‌تان را ببینید و حواس‌تان باشد الان ذهن‌تان در كجاست؟ ذهن مثل كودكی بازیگوش مرتب بین گذشته و آینده گردش می‌كند، با آموختن روش‌های بدست گرفتن افسار ذهن می‌توانید مانع سفر آن به گذشته‌های نامطلوب شوید.برای فراموش کردن شکست عشقی به مغزتان دستور ایست دهیداین روش را روش ایست ذهنی می‌نامم، یعنی لازم است خیلی محكم و مقتدر به ذهن‌تان ایست بدهید تا نتواند به هركجا خواست برود. شاید برای همه ما پیش آمده باشد كه هنگام تماشای تلویزیون یا در تاكسی یا… یك دفعه ذهن به سمت موضوعی در گذشته منحرف می‌شود و برای دقایقی یا ساعاتی یا حتی چند روز كنترل ذهن از دست می‌رود. در حقیقت اگر آگاه نباشید و نبینید كه ذهن‌تان در حال سفر به گذشته است نمی‌توانید جلوی آن را بگیرید اما اگر حواس‌تان باشد به محض این‌كه ذهن بخواهد به گذشته سفر كند به آن یك ایست محكم می‌دهید و از پیشروی آن جلوگیری می‌كنید. می‌توانید به‌خود بگویید: «ساكت، دیگر نمی‌خواهم بیشتر فكر كنم! یاهیس» یا در ذهن‌مان روی این فكرها ضربدر بزنیم و جلوی آن‌ها را بگیریم.چطور ذهن‌تان را خالی كنیدگاهی هم پیش می‌آید كه ذهن ما آنقدر از وقایع گذشته‌ و اتفاقات پیش آمده پر است كه انگار ظرف ذهن پرشده و در حال لبریز شدن است و مرتب وقایع در ذهن مرور می‌شود و نمی‌توان به موضوع دیگری فكر كرد. ذهن تا حد معینی گنجایش دارد و باید به نوعی از افكار نامطلوب و دوست نداشتنی خالی شود. بهترین كار در این زمان نوشتن است، كافی است هرچه در ذهن دارید بدون هیچ‌گونه انتخابی روی كاغذ بیاورید و هیچ‌چیزی را جا نیندازید، باید كاملا بدون سانسور و صادقانه بنویسید تا ذهن كاملا تخلیه شود. بعد وقتی ذهن كاملا خالی شد، آن كاغذها را دور بیندازید یا حتی بسوزانید.از اول به جدایی هم فكر كنیدوقتی در مراحل آشنایی پیش از ازدواج یا دوران نامزدی هستید باید از ابتدا هر 2 با هم این توافق را داشته‌ باشید كه ممكن است این رابطه به دلایل مختلف از جمله تفاوت خانواده‌ها یا تفاهم نداشتن یا. . . به سرانجام نرسد. در حقیقت بهتر است زوجین قبل از ازدواج با هم این موضوع را روشن كنند كه قرار است مدتی را مثلا 6 ماه برای بدست آوردن شناخت باهم باشند تا تصمیم بگیرند كه برای هم مناسب هستند یا نه! به همین دلیل از ابتدا به هم وابسته نشوید. علاوه بر این، برای پیشگیری از وابستگی از همان ابتدا هر روز و هر ساعت با هم صحبت نكنید تا مبادا به فضای احساسی وارد شوید. هرچقدر بیشتر به شناخت رسیدید كم‌كم رابطه را بیشتر كرده و احساسات را وارد رابطه كنید.اول شناخت، بعد احساساتحواس‌تان باشد كه برای پیشگیری از آسیب‌ روحی در این مدت آشنایی مثلا 6 ماه باید شناخت‌تان جلوتر از احساس‌تان حركت كند، اگر احساسات زودتر از شناخت پیش برود ممكن است زود به هم وابسته شوید و دیگر دل‌كندن به این آسانی‌ها نباشد ونتوان نه گفت. در دوران نامزدی و آشنایی پیش از ازدواج همیشه این خطر وجود دارد كه بین طرفین وابستگی به‌وجود بیاید. من همیشه به مراجعانم توصیه می‌كنم، دریچه‌های احساس‌تان را زود به روی هم باز نكنید و بعد از چند ماه كم‌كم از نظر احساس نزدیك شوید.در روابط عاطفی تان صادق باشیداگر به هر دلیلی در دوران آشنایی قبل از ازدواج و نامزدی به این نتیجه رسیدید كه به طرف مقابل نه بگویید، در این مواقع توصیه می‌كنیم حتما با طرف مقابل صادق باشید. بهتر است شما با یك خاطره خوب از هم جدا شوید، باید به این بلوغ برسید كه حتما لازم نیست جدایی‌با دعوا و دلخوری و حرف‌های آزاردهنده و… باشد، می‌توان خیلی آرام و با آرامش از هم جدا شد به‌خصوص اگر همان اول به این توافق رسیده باشید و از ابتدا آگاه باشید كه ممكن است از هم جدا شوید. در واقع هر كدام از شما حق دارید بدانید چرا این رابطه نباید ادامه پیدا كند و همچنین شما بتوانید با خود كنار بیایید.توافق‌های بعد از جداییقبل از جدایی بهتر است با خاطره‌ای خوش با هم توافق‌هایی كنید، مثلا این‌كه دیگر با هم تماس نگیرید یا اگر وسایلی ردوبدل یا هدیه شده به هم برگردانید تا هم دوباره خاطرات را یادآوری نكند و هم دیگر بهانه‌ای برای تماس مجدد نداشته‌باشید. یعنی از همان ابتدا همه چیزها را آرام آرام از خود جدا كنید.با اقتدار « نه » بگوییداگر در دوران آشنایی یا نامزدی وابستگی به‌وجود آمده باشد، جدایی مشكل می‌شود و حتی گاهی اتفاقات ناگواری مثل افسردگی و حتی خودكشی هم پیش می‌آید. هنگام جدایی نباید تنها به فكر خود باشیم بلكه باید حواس‌مان به حال و هوای طرف مقابل هم باشد چون وقتی وارد رابطه‌ای می‌شویم دیگر تنها خودمان نیستیم بلكه مسئول طرف مقابل هم هستیم و نباید كاری كنیم كه به او آسیبی برسد. اگر قطع یك دفعه‌ای رابطه ممكن است به او آسیب برساند، در این جور مواقع پیشنهاد می‌شود به‌تدریج رابطه كم شود. مثلا اگر 3 روز در هفته با هم صحبت می‌كردید حال آن را به یك روز در هفته تبدیل كنید تا آرام آرام طرف مقابل برای جدایی آماده شود. حواس‌تان باشد در این مواقع از موضع قدرت وارد نشوید مبادا حرف‌های نابجا بزنید و احساس طرف مقابل را زیر سوال ببرید، مهم این است كه شما هنگام جدایی رفتاری انسانی داشته باشید.زمان و اقتدار به همراه هم كمك می‌كنند تا بتوانید وابستگی طرف مقابل را كم كنید. اگر او ببیندمرتب و مداوم و با اقتدار شما به او «نه» می‌گویید و او هر راهی را امتحان می‌كند ولی باز هم نه می‌شنود، كم كم كنار می‌آید كه از شما دل‌ ببرد.برای فراموش کردن شکست عشقی تان 3 ماه زمان نیاز داریدوقتی ماشینی با سرعت زیاد در حال حركت است، هنگام ایستادن یك خط ترمزی روی زمین به‌وجود می‌آید، رابطه نیز چنین است. بعد از پایان رابطه مدت زمانی طول می‌كشد كه شرایط دوباره عادی شود. این زمان در درجه اول بستگی به میزان پذیرش شما دارد و بعد باتوجه به راه‌هایی كه برای مدیریت ذهن‌تان انتخاب كرده‌اید می‌تواند این زمان طولانی‌تر یا كوتاه‌تر باشد. معمولا 2 تا 3 ماه زمان می‌برد كه فرد بتواند خود را با شرایط جدید وفق دهد، اصولا می‌گویند، تغییرات روانی بعد از 3 ماه خودش را نشان می‌دهد، البته این زمان در آدم‌های مختلف می‌تواند كمتر یا بیشتر باشد.برای ترک کردن رابطه عاطفی فردا سخت‌تر از امروز استاگر در دوران آشنایی به شناختی از طرف مقابل رسیده‌اید و می‌دانید باید رابطه را قطع كنید ولی به‌دلیل وابستگی این كار برای‌تان راحت نیست با خود بیندیشید كه اگر امروز این كار نكنید ممكن است یك ماه دیگر یا یك سال یا حتی 5 سال دیگر با وضعیت بدتری جدا شوید، پس هر چه زودتر این اتفاق بیفتد بهتر است. باید این بلوغ را در خود به‌ وجود بیاورید كه خیلی اوقات اتفاقات زندگی مطابق خواسته شما پیش نخواهد رفت و زمان‌هایی نمی‌توانید به خواسته‌های‌تان برسید. اگر چنین تحملی را در خود به‌وجود بیاورید و از همان اول به‌ خود بقبولانید كه ممكن است در پایان آشنایی از هم جدا شوید دیگر از جدایی ضربه سنگینی نخواهید خورد. بنابراین برای جدایی باید اول در ذهن‌تان تصور كنید كه اگر امروز جدا نشوید سال دیگر جدایی برای‌تان دشوارتر نخواهد بود؟ بعد باید سعی كنید جلوی خودتان را بگیرد و مشغول كارها و فعالیت‌هایی شوید كه كامل ذهن شما را به‌خود مشغول می‌كند.انرژی‌تان را تخلیه كنیداگر در دوران جدایی فقط در خانه یا تنها باشید و هیچ كاری هم برای انجام دادن نداشته باشید مسلما اذیت خواهید شد. تمام ذهن شما آدمی است كه او را ترك كرده‌اید و مدام در وسوسه زنگ زدن و ارتباط با او هستید، پس باید خودتان را مشغول كرده و دورتان را شلوغ كنید، خود را در روابط اجتماعی و در بین دوستان‌تان قرار دهید، به كارها و فعالیت‌های موردعلاقه‌تان مشغول شوید تا انرژی شما را به سمت دیگر ببرد چون عشق و دوست داشتن نوعی انرژی است كه به سمت شخص مورد علاقه شما معطوف است پس شما باید این انرژی را به سمت دیگری چون ورزش كردن، علاقه‌های شخصی، سفر و. . . منحرف كنید، گرچه ممكن است صددر صد فراموش نكنید اما مسلما احساس بهتری پیدا خواهید كرد.از یك رابطه وارد رابطه نامزدی جدید نشویدگاهی پیش می‌آید بعد از جدایی از نامزدی قبلی بلافاصله موقعیت ازدواج دیگری پیش می‌آید. آیا در چنین مواقعی ازدواج می‌تواند به فراموشی نامزد قبلی كمك كند؟ مثلا فرض كنید در رابطه قبلی نامزدتان احترام چندانی برای شما قائل نبود، حالا در رابطه جدید شما به محض دیدن كوچك‌ترین احترامی‌ جذب می‌شوید و به فاكتورهای دیگر توجه‌ای نمی‌كنید و تنها نداشته‌های رابطه قبلی را در رابطه جدید جست‌وجو می‌كنید. حواس‌تان باشد شما نباید از رابطه قبلی فرار كنید و تنها منتظر باشید بدون فكر به فرد دیگری وابسته شوید. به همین دلیل پیشنهاد می‌كنیم بعد از قطع رابطه‌ نامزدی تا چند ماهی نامزدی جدیدی را آغاز نكنید، بهتر است كمی صبر كنید تا خودتان را پیدا كنید و بعد در یك رابطه جدید قرار بگیرید چون در اینجا احتمال اشتباهاتی به‌وجود می‌آید كه می‌تواند برای‌تان سنگین تمام شود.بعد از شکست عشقی تان با كسی حرف بزنیدگاهی بعد از جدایی آنقدر فرد تحت فشار قرار می‌گیرد كه بد نیست با یك مشاور صحبت كند چون شاید مشاور بتواند به او كمك كند تا از فضای وابستگی بیرون بیاید چون گاهی مشاور به تحلیل‌هایی از دوران كودكی و شخصیت فرد می‌رسد كه می‌تواند بسیار كمك‌كننده باشد، از طرف دیگر فضای حمایتی جلسات مشاوره می‌تواند كمك بیشتری هم بكند اما اگر هم فرد چندان تمایل ندارد از یك مشاور كمك بگیرد می‌تواند احساساتش را با یك دوست صمیمی یا یكی از اعضای خانواده یا. . . در میان بگذارد همین بیان احساسات و گفت‌وگو می‌تواند بسیار كمك‌كننده باشد و همچنین خود حرف زدن می‌تواند بسیاری از استرس‌ها و فشارها را از بین ببرد. البته خودتان درذهن‌تان باید به این پذیرش رسیده‌باشید كه قطع این رابطه به نفع‌تان بوده‌است، در این حالت دیگران نیز با حمایت‌شان به شما كمك بیشتری می‌كنند.برای فراموش کردن شکست عشقی تان به‌ دنبال تغییر باشیدبعد از جدایی هرگونه تغییر محیطی می‌تواند به شما كمك كند، مثلا سفر یا خرید وسیله‌ای ‌تازه یا… مثلا اگر از مدت‌ها پیش می‌خواستید میز تازه‌ای برای خود بخرید، ‌حالا همان خرید می‌تواند كمك‌كننده باشد. به سراغ كارهایی بروید كه مدت‌هاست انجام نداده‌اید و انجام آن‌ها می‌تواند حس‌های جدیدی را در شما ایجاد كند، مثلا می‌توانید به سراغ كلاس‌های موسیقی یا‌سازی‌ كه مدت‌هاست آن را دوست دارید بروید یا آموختن یك زبان تازه یا… بروید تا حسابی مشغول شوید. در واقع به‌دنبال فعالیت جدیدی باشید كه تا به حال به آن نپرداخته‌اید و می‌تواند بسیاری از انرژی‌های‌تان را تخلیه كند و دیگر فرصت نكنید به چیزی فكر كنید.نگران حرف مردم نباشیدمتاسفانه آدم‌ها متوجه نیستند كه وقتی به حرف دیگران اهمیت زیادی می‌دهند در واقع خود را تبدیل به عروسكی می‌كنند كه نخ‌هایش در دست دیگران است، چون باید خود را شبیه حرف دیگران كنند. ما یك‌بار بیشتر به دنیا نمی‌آییم و فرصت كمی هم در اختیار داریم، در این فرصت كوتاه قرار نیست طبق گفته دیگران زندگی كنیم چون در این صورت مسلما زندگی خود را باخته‌ایم. آدم‌هایی كه از كمبود خودباوری و اعتماد به نفس رنج می‌برند و تایید درونی ندارند معمولا در بیرون و در حرف‌های دیگران به‌دنبال تایید هستند و منتظرند تا ببینند دیگران چه چیزی می‌گویند تا عمل كنند. اگر بتوانید خودتان تایید را به‌خود بدهید دیگر نیازی به حرف دیگران ندارید. فرض كنید در دوران نامزدی به دلیل حرف مردم از طرف‌تان جدا نشدید ولی بعد از 10 سال دچار مشكلات زیادی شدید اما در این موقعیت شما تنهای تنها هستید و هیچ كدام از آن‌هایی كه قبلا شما به دلیل حرف‌های‌شان جدا نشدید حالا حمایت‌تان نمی‌كنند و شما در اوج مسائل و مشكلات‌تان تنها مانده‌اید. باید بدانید مردم حرف‌های زیاد می‌زنند و شما باید فقط به حرف‌های خودتان گوش كنید، شما باید جایی در زندگی‌تان تصمیم بگیرید كه فقط خودتان باشید؛ بدون نقاب، بدون فیلم بازی كردن و… .

آرامش بعد از طلاق آرزوی خیلی ها است شاید برای شما هم سوال باشه که چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم و باید چکار کنیم؟ جدایی و طلاق برای بسیاری اتفاق می افتد و زندگی آنها را در هر صورت تغییرات بسیار می دهد. اما دغدغه رسیدن به آرامش بعد از جدایی چیزیست که حالا ذهن آنها را به خود مشغول می کند و در این مطلب سایت اعصاب و روان به آن می پردازم.

با سایت روانشناسی اعصاب و روان همراه باشید.

طلاق برای خیلی ها اتفاق می افتد. اتفاق خوش آیندی نیست اما بعضی مواقع بهترین انتخاب است.

انتخابی که شما را از جهنمی که در آن قرار دارید رها می کند و مسیری جدید از زندگی را نشان تان می دهد، مسیری که باید دوباره آن را بسازید.

خب به هر حال زندگی ادامه دارد و باید به راه خود ادامه دهید باید بتوانید روی پای خود بایستید و در جریان مثبت آن قدم بردارید.چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم

سعی کنید در این مدت سراغ همسر سابق یا شریک عاطفی خود نروید، برای دستیابی به آرامش بعد از طلاق تا جایی که ممکن از چیزهایی که شما را یاد او می اندازد حذف کنید یا نه آنها توجه نکنید.

بسیاری تنها بعد از چند روز از جدایی به خاطر دلتنگی و فشارهای زیاد روحی مجدد سراغ همسر سابق خود را می گیرند.

یکی از دل مشغولی های بسیار بزرگ افراد بعد از طلاق و جدایی عدم آرامش ذهنی و روحی است

ازدواج به راحتی به دست نمی آید و حالا که از بین رفته آنها خود را چند قدم عقب تر میبینند و نمی توانند به راحتی با آن کنار بیایند.

به یاد داشته باشید رسیدن به آرامش بعد از جدایی چیزی نیست که یک شبه به دست بیاید پس صبوری باشید و قدم به قدم جلو بروید.

به هیچ وجه راههای رسیدن به آرامش بعد از طلاق مثل یک دکمه نیست که آن را فشار دهید و همه چیز خوب شود.

باید برای آن برنامه ریزی کنید و بتوانید مدام آن را پیگیری کنید تا رسیدن به آرامش بعد از جدایی برایتان آرزوی نباشد.

یکی از بهترین روش های رسیدن به آرامش بعد از جدایی و طلاق این است که مجدد بدانید چه ارزش هایی دارید.

باید دوباره مرور کنید که چه فرد توانایی هستید و چطور میتوانید از آنها استفاده کنید

این موردی است که روانشناسی تاکید بسیاری بر آن دارد، پس آن را جدی بگیرید.

قلم و کاغذ بردارید و لیستی از توانایی هایی که دارید را بنویسید.

اصلا خجالت نکشید این توانایی ها میتواند از آشپزی باشد تا مدیریت کردن گروهی متخصص.

مهم این است که بنویسید و خساست به خرج ندهید. باید بدانید آدم بی هنری نیستید.

همین مرور توانایی ها به شما اعتماد به نفس بالایی می دهد.

یادتان باشد حالا دیگر همسری ندارید که کارها را با او تقسیم کنید یا روی او حساب باز کنید، پس باید دوباره توانایی هایتان را به یاد بیاورید و قوی تر از گذشته قدم بردارید.

بهتر است مقاله تعریف موفقیت در زندگی چیست را در سایت اعصاب و روان مطالعه کنید تا بیشتر این موضوع برایتان شفاف شود.

یکی دیگر از روش های رسیدن به آرامش بعد از جدایی این است که نکات مثبت شخصیتی خود را بدانید.

یکی از دلایل اعتماد به نفس کم ما این است که واقعا به نکات مثبت و روشن خود نگاه نمیکنیم

فقط به دنبال نکات منفی هستیم و هر چه نگاه میکنیم سیاه است و سیاه

مجدد قلم و کاغذ بردارید ولی این بار تمام نکات مثبت شخصیتی خود را بنویسید.

اگر مهربان هستید بنویسید اگر سخاوتمند هستید بنویسید.

اما یادتان باشد بیهوده از خود تعریف نکنید.

برای مثال اگر واقعا خوش صحبت نیستید اما دوست دارید باشید، آن را ننویسید.

باید در این قسمت نهایت دقت را خرج کنید تا دقیق ترین خصوصیات خود را یادداشت کنید.

پیشنهاد سایت روانشناسی اعصاب و روان : تعریف طلاق توافقی چیست؟

اینکه جدا شدید یعنی برنامه زندگی شما تا حدود زیادی تغییر کرده است.

یعنی باید تنهایی (البته فعلا) خیلی از کارهای عادی را انجام دهید. موضوع سر کارهای دو نفره و مشترک شما نیست، موضوع بحث اینه که باید کارهایی که انجام نداده بودید را انجام دهید.

باید به جاهایی بروید که تا حالا نرفته بودین و تجربیات جدید و خوب کسب کنید.

ایجاد روتین (روال جدید زندگی) میتواند در رسیدن به آرامش بعد از جدایی کمک زیادی کند

برای مثال اگر دیر از خواب بلند میشدین، سحر خیز شوید و ورزش کنید.

اگر زندگی آرامی داشتین سعی کنید دوستان جدید پیدا کنید و با آنها وقت بگذرانید.

به هر حال تغییر روال زندگی کمک زیادی به شرایط جدید شما بعد از طلاق می کند.

همین مورد باعث میشود تا حال و هوای زندگی و دلتان تغییر کند و رویه جدیدی را تجربه کنید.

یادتان باشد طلاق پایان زندگی مشترکتان است نه زندگی اصلیتان.

به هر حال شرایط طوری پیش رفته است که مثل قبل نیست و باید طور دیگری زندگی کنید و یا به کلی زندگی را ببازید.چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم

تصمیم با شماست.

این مورد را حتما امتحان کنید. اگر واقعا دنبال دستیابی به آرامش بعد از طلاق در زندگیتان هستید باید افراد مناسب جدید اطرافتان باشند.

این افراد شما را وارد دنیای جدیدی می کنند که تمرکز شما را از زندگی مشترک قبلی منحرف خواهد کرد.

به همین دلیل ارتباط های جدید می توانند پاسخ اصلی پرسش چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم باشند.

بهتر است این دوستان افراد همجنس شما باشند تا بتوانید راحت تر با آنها صمیمی شوید.

اصلا بعد از جدایی از همسرتان سریع سراغ رابطه ای جدید نروید.

این روابط جدیدی معمولا احساسی و از سر تنها و ندونم کاری شروع می شوند، پس بر احساسات منفی و حس تنهایی موجود غلبه کنید و یادتان باشد برای دستیابی به آرامش بعد طلاق بهتر است سنجیده تر عمل کنید و تا ارتباط احساسی جدیدتان حداقل شش ماه تا یک سال زمان داشته باشید.

در این مدت بابد به خوبی به رابطه قبلی، کاستی های خودتان و رفع آنها فکر کنید.

روانشناسی توصیه می کند بیشتر از اینکه به فکر پیدا کردن مشکلات شریک قبلی زندگیتان باشید، دنبال این باشید که شما چه اشتباهاتی انجام دادید که کار به اینجا کشید.

این مسیری فوق العاده برای رسیدن به آرامش پایدار در زندگی است که قبلا در سایت اعصاب و روان درباره آن کاملا صحبت کردم.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

خیلی خوب روانشناسی و تعریف کردین خدا قوت ادمین عزیز سایت اعص…

خانم امینیان سلام ممنونم از دلگرمی که به تیم سایت اعصاب و رو…

مطلب خوبی بود من معمولا به سایت اعصاب و روان سر می زنم امیدو…

خیلی خوب روانشناسی و تعریف کردین خدا قوت ادمین عزیز سایت اعص…

خانم امینیان سلام ممنونم از دلگرمی که به تیم سایت اعصاب و رو…

مطلب خوبی بود من معمولا به سایت اعصاب و روان سر می زنم امیدو…

یکی از دغدغه های مشترک بسیاری از مراجعه کنندگان کانال نوین بینش درمان افسردگی پس از شکست عشقی می باشد. معمولا در هر مورد شکست عشقی و مراحل آن متفاوت است اما اشتباهات رایج و مشترکی وجود دارد که مانع بهبودی همه ی این افراد پس از شکست عشقی می شوند.

در این مقاله به این اشتباهات رایج بر اساس روانشناسی شکست عاطفی و راه مقابله با آن ها اشاره خواهم کرد.

فرض کنید دارایی شما ۱۰۰ ملیون تومان باشد. اگر همه ی دارایی تان را در یک سرمایه گذاری از دست بدهید چه احساسی خواهید داشت؟ مسلما احساس بسیار بدی پیدا می کنید و درد و رنج زیادی را متحمل می شوید زیرا دیگر هیچ پولی برای شما باقی نمی ماند و همه ی اموالتان را از دست داده اید. افرادی که در مورد سرمایه گذاری مطالعاتی داشته اند همیشه از یک مثال جالب استفاده می کنند؛ آن ها می گویند هیچ وقت همه ی تخم مرغ هایت را دریک سبد قرار نده زیرا اگر روزی برای سبد اتفاق بدی بیفتد همه ی آن ها را از دست می دهی!

فکر می کنم می توانید ارتباط این مسئله را با احساس عشق درک کنید. اگر از نظر احساسی و عاطفی فقط به یک فرد خاص وابسته باشید جدایی باعث سرخوردگی شما شده و افسرده خواهید شد.

یکی از دلایل مهم ناتوانی مردم در مقابله با شکست عشقی و بهبودی پس از جدایی این است که از نظر عاطفی فقط به طرف مقابل وابسته شده و تنها با وجود او می توانند احساس خوبی داشته باشند. در ادامه به چند نمونه از اقداماتی که این وابستگی را ایجاد می کند اشاره می کنم:چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم

کم کردن یا قطع ارتباط با دوستان: یکی از مهم ترین دلایل ناتوانی مرد یا زنی که شکست عشقی خورده است در بهبودی پس از جدایی دوری از زندگی اجتماعی به هنگام ایجاد رابطه ی عاطفی است. این افراد رابطه شان را با دوستان و خانواده قطع می کنند و برای ارضای نیازهای اجتماعی و صمیمیت خود تنها به شریک زندگیشان وابسته می شوند. در چنین موردی اگر رابطه به هر دلیلی به جدایی برسد این افراد بسیار تنها خواهند بود.

حذف سرگرمی ها: یکی دیگر از اشتباهاتی که مانع بهبودی و مقابله با شکست عشقی می شود این است که زوج ها برای تجربه ی احساس خوب به جای لذت بردن از سرگرمی های مختلف تنها به یکدیگر وابسته می شوند. در این مورد از دست دادن عشق به معنای از دست دادن شادی در زندگی می باشد.

او همه چیز زندگی من است: افرادی که شریک زندگیشان را در مرکز زندگی خود متمرکز کرده و همه چیز را وابسته به او می دانند بیشتر از هر کس دیگری در بهبودی پس از جدایی ناکام مانده و تنها یک مشاور می تواند به آن ها کمک کند.

برای اینکه بتوانید در کمترین زمان پس از شکست عشقی بهبودی خود را به دست آورید باید از وابسته کردن احساسات و زندگی خود به طرف مقابل خودداری کنید. پس از جدایی باید زندگی اجتماعی و سرگرمی هایتان را دوباره از سر بگیرید و خواهید دید که بهبودی و مقابله با شکست عشقی بسیار آسان تر از تصورات شما خواهد بود.

البته منطقی است که شریک عاطفیتان باید مهم ترین نقش را در زندگی شما داشته باشد اما اینکه تنها نقش مهم زندگیتان را بازی کند کاملا اشتباه است و در این صورت اگر روزی شما را ترک کند احساس شکست می کنید و مقابله با تنهایی بسیار دشوار می شود.

حتی اگر در این شرایط رابطه تان به جدایی نرسد زندگیتان پس از مدتی بی معنا شده و دیر یا زود از رابطه تان ناراضی خواهید بود.

رابطه ی سالم رابطه ای است که در آن پیشرفت کنید، دوستان جدید پیدا کرده و زندگی بهتری را تجربه کنید. رابطه ای که شما را برای ارضای همه ی نیازهای عاطفی و اجتماعی تان تنها به یک فرد وابسته کند رابطه ی سالمی نخواهد بود.

زندگی اجتماعی تان را حفظ کنید: به زندگی اجتماعی خود بازگردید. اگر بدانید افراد دیگری در اطراف شما هستند که می توان در کنار آن ها شاد بود و نیازهای اجتماعی و عاطفی را برآورده کرد مقابله با شکست عشقی برای شما بسیار آسان خواهد بود. در این زمان ضمیر ناخودآگاه شما متوجه می شود که طرف مقابلتان تنها انسان خوب دنیا نیست و در نتیجه خیلی زود بهبودی خود را به دست می آورید.

از انجام سرگرمی هایتان اجتناب نکنید: به زندگی عادی خود بازگشته و از انجام سرگرمی هایتان اجتناب نکنید؛ این کار شما را از وابستگی عاطفی و اجتماعی به طرف مقابلتان رها می سازد.

وابستگی بیمارگونه خود را درک کنید: اگر وابستگی شما به طرف مقابل به گونه ای باشد که تصور کنید بدون او همه چیز خود را از دست می دهید بهتر است بدانید که گرفتار یک وابستگی ناسالم شده اید. در چنین موردی باید نیازهای خود را با روش هایی متفاوت و بدون کمک طرف مقابلتان ارضا کنید.(نگاه کنید به ترک اعتیاد به عشق)

نیازهایتان را ارضا کنید: درست بعد از جدایی لازم است بعضی از نیازهایتان مانند نیاز به عشق و صمیمیت را در خود ارضا کنید. سعی کنید از طریق رابطه با دوستان و خانواده برای ارضای نیازهایتان تلاش کرده و در این صورت احساس بهتری بعد از جدایی خواهید داشت.(نگاه کنید به عشق و برطرف کردن نیازهای روانی)

چانه زنی را متوقف کنید: تا زمانی که جدایی را قبول نکنید بهبودی و مقابله با شکست عشقی غیر ممکن است. اگر هر روز در مورد طرف مقابلتان به رویا پردازی بپردازید، خودتان را در کنار او تصور کرده و برای بازگشت او تلاش کنید بهبودی پس از جدایی دشوار و غیر ممکن خواهد بود.

دلیل اصلی علاقه به طرف مقابلتان را بدانید: در بسیاری از موارد دلیل عشق شما به طرف مقابلتان ارضای نیازهای شخصی مانند احساس تنهایی و یا نیاز به عشق و هم صحبت می باشد. دلیل وابستگی شما به طرف مقابل معمولا هیچ ارتباطی با عشق و علاقه نداشته و با ارضای نیازهای شخصیتان از راه دیگر مانند دوستان و خانواده به راحتی می توانید با شکست عشقی مقابله کنید.

افراد زیادی می توانند شریک عاطفی شما محسوب شوند: افراد زیادی می توانند شریک عاطفی و نیمه ی گمشده ی شما محسوب شوند حتی ممکن است در کنار آن ها زندگی شادتری را تجربه کنید. منظور من این نیست که بعد از پایان رابطه به سرعت رابطه ی جدیدی برقرار کنید اما آگاهی شما نسبت به اینکه هیچ کس منحصر به فرد نبوده و افراد زیادی می توانند با معیارهای الگوی عشقتان مطابقت نشان دهند می تواند در بهبودی پس از شکست عشقی موثر واقع شود.

شاهین زند – محقق و پژوهشگر.

سایت نوین بینش برای افرادی که قصد سوء استفاده از این مطالب را دارند نوشته نشده است پس اگر هدف شما سوءاستفاده از دیگران است لطفا از این سایت خارج شوید. سایت نویت بینش یک سایت پزشکی یا یک دائره المعارف خسته کننده نیست بلکه مرجعی روانشناختی و علمی است که به شما کمک می کند درک بهتری از خود و دیگران بدست آورید و از این آگاهی برای بهبود روابط و مهارت های ارتباطی و به صورت کلی جهت ارتقای کیفیت زندگی خود استفاده کنید. به یاد داشته باشید قوی ترین صلاح شما دانش شما است.

سایت نوین بینش یک سایت پیچیده و یا دائره المعارف خسته کننده نیست بلکه مرجعی است که  به شما کمک می کند هر گونه اطلاعاتی را به صورت خلاصه، مختصر و مفید بدست آورید. نوین بینش بزرگترین  مرجع در مورد روانشناسی عشق در بین سایت های فارسی زبان می باشد. برای اطمینان بیشتر از این موضوع به بخش روانشناسی عشق مراجعه کنید. کتاب چگونه هر شخصی را عاشق خود کنیم  در سایت نوین بینش منتشر شده است. با این کتاب هر شخصی را عاشق خود کنید و یا هزینه ی پرداختی  را پس بگیرید. برای اطلاع از آخرین مطالب سایت نوین بینش در کانال تلگرام ما عضو شوید: عضویت در کانال تلگرام نوین بینش

آیا می خواهید بیشتر بدانید؟

با شکست عشقی چه باید کرد؟

به سادگی شکست عشقی خود را حل کنید

چگونه بعد از شکست عشقی به زندگی خود ادامه دهیم

بایدها و نبایدهای بعد از شکست عشقی

چگونه در خود شجاعت و اعتماد به نفس ایجاد کنیم

۴ حرکت ساده برای برگرداندن عشق از دست رفته

می توانید به صورت 24 ساعت از طریق تلگرام یا واتس آپ با تیم نوین بینش در ارتباط باشید :09306135008

برچسب‌ها:روانشناسی شکست عشقی, شکست عشقی در مردان و زنان, مراحل شکست عاطفی

انتقادات و شکایات

shahinzand18@gmail.com

اینستاگرام شاهین زند

     شماره تماس:  03136201013       از ساعت 9 صبح الی 5 عصر

 آدرس: اصفهان، خ ارتش، کوچه 69، ساختمان پیمان، ط 2، واحد11

ارتباط با کارشناس روابط عاطفی از طریق ارسال پیام در تلگرام یا واتس آپ: 09306135008

 

چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم

 

.                   قوانین و مقررات

 

راه‌های رسیدن به آرامش بعد از طلاق چیست؟ در یک دنیای ایده آل بهترین شکل ارتباط این است: جذب کسانی شویم که ما را کامل می‌کنند، کمک می‌کنند تا نقص‌هایمان به کمال تبدیل شود، دوست‌مان دارند و با حضور آن‌ها احساس بهتری نسبت به خودمان داریم. ولی چنین اتفاقی تقریبا بیشتر وقت‌ها نمی‌افتد. با فرد جدیدی دوست می‌شویم، می‌گوییم این یکی دیگر فرق می‌کند.

ولی بعد از مدتی دوباره متوجه می‌شویم این شخص هم به درد دوستی با ما نمی‌خورد. هر چند خاطرات یا یادگاری‌هایی داریم که کنار گذاشتن آن‌ها چندان آسان نیست. امیدوارم با راه‌های رسیدن به آرامش بعد از طلاق در نت‌نوشت امروز بتوانید از تعلقات مادی و معنوی کسی که یا شما او را کنار گذاشته‌اید یا او شما را بدون ناراحتی رهایی یابید.

فهرست عناوین این مطلب

یکی از راه‌های رسیدن به آرامش بعد از طلاق این است که باید سعی کنید ذهن‌تان را کمی منحرف کنید. ثبت نام در یک کلاس هنری مثل نقاشی یا آموزش موسیقی راه حل خوبی است. سعی کنید بر روی این سرگرمی جدید متمرکز شوید تا بنشینید و به خاطراتی که با شخص از دست رفته داشته‌اید فکر کنید.چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم

در گروه‌های حمایتی است. در بعضی از کشورها معمولا گروه‌های حمایتی متنوعی وجود دارد. مثلا افرادی که طلاق گرفته‌اند گروه حمایتی خاص خودشان دارند. افراد دیگری که همسرشان را از دست داده اند هم گروه خاص خودشان و جالب تر این که هیچ عضوی از یک گروه مثلا جدایی براثر طلاق نمی‌تواند در گروه جدایی بر اثر فوت همسر شرکت کند.

خوبی گروه‌های حمایتی این است که می‌توانید با افراد دیگری با تجربه‌های مشابهی دارند تبادل نظر و همدلی کنید. اگر چنین گروهی پیدا نکردید از دوستان نزدیک و افراد خانواده کمک بگیرید تا وقتی احساس می‌کنید خیلی تنها و غمگین هستید بتوانید از آن‌ها کمک بگیرید.

اخم کنید، ترشرویی کنید، قهر کنید. مهم این است به شکلی احساسات تان را بیرون بریزید. دچار استرس و افسردگی نشوید که عواقب خوبی ندارد. حتی لازم است مدت زمانی تنها باشید تا خودتان را دوباره پیدا کنید. نیاز به زمان دارید تا خوب شوید ولی مواظب باشید این زمان زیاد طول نکشد.

شاید مجبور شوید دوستی یا همسری را بعد از سال‌ها کنار بگذارید. ولی قرار نیست همه مثل هم باشند. تازه شما حالا تجربه جدیدی دارید. یکی از راه‌های رسیدن به آرامش بعد از طلاق این است که پس از طی دوره تنهایی، دوستان جدیدی برای خودتان پیدا کنید و مواظب باشید دوباره در گرداب رابطه قبلی نیفتید و البته دوست جدید را با دوست یا دوستان قبلی مقایسه نکنید.

بعد از طلاق خاطره نویسی کنید. اگر یاد بگیرید تا احساسات تان را روی کاغذ بیاورید عالی است. وقتی آن‌ها را مرور می‌کنید شاید بعضی دردناک باشند ولی این نکته مثبت را هم دارد که اشتباهات قبلی را تکرار نمی‌کنید. در عین حال روانکاوان و روان درمانگرها اعتقاد دارند یکی از روش‌های درمانی بدون استفاده از دارو نوشتن است.

معمولا بعد از شکست عاطفی شخص دچار افسردگی می‌شود و چندان به خودش اهمیت نمی‌دهد. انگیزه‌هایش را از دست می‌دهد. این احساس کاملا طبیعی و قابل درک است. حق دارید. ولی با اهمیت ندادن به خودتان چیزی درست نمی‌شود.

یادتان باشد وقتی در این دوران غم و اندوه هستید بیشتر باید مراقب خودتان باشید. غذاهای سالم بخورید، گاهی با کسانی که به شما اهمیت می‌دهند گردشی بروید تا هر چه زودتر این دوران با احساسات بدش تمام شود.

نامزد، همسر، دوست، همسایه یا هر شخص دیگری که به شکلی شما را آزار داده و شما به این نتیجه رسیده‌اید ادامه دادن با او ارزش و هویت انسانی شما را زیر سوال می‌برد و دل شکسته می‌شوید، باید هر چه سریع‌تر با او به طول کامل قطع رابطه کنید.

عکس، نوشته و یادگاری‌هایی که از او دارید تکه تکه کنید و در سطل زباله بیندازید. با این حرکت در ضمیر نا خود آگاه‌تان این گفته را تکرار می‌کنید : همه چیز تمام شده و من باید زندگی تازه‌ای شروع کنم.

حتی یک پیام کوتاه در شبکه‌های اجتماعی به هر دلیلی جز آن که زخم شما را تازه نگه دارد هیچ فایده‌ای ندارد. هر چند سخت است ولی باید فاصله را ایجاد کنید تا زودتر حال‌تان خوب شود و بحران جدایی را پشت سر بگذارید.

انسان موجودی اجتماعی است و برای ادامه بقا نیاز به ارتباط با خانواده، دوستان و سایر افراد جامعه دارد به شرطی که صدمه‌ای به او نرسد. یادتان باشد تنها بودن بهتر از ادامه یک ارتباط سمی و آزاردهنده است.

بیشتر بخوانید: علت و راه‌های جلوگیری از طلاق عاطفی که باید بدانید

داشتن یک چارچوب برای خودتان برای پذیرش شکست در زندگی بسیار خوب است. تعین این استانداردها به عهده خودتان است. می‌توانید در هر مرحله از زندگی آن را بررسی کنید. این قواعد شخصی بستگی به شغل، روابط، محل سکونت و اولویت‌های شما هستند.

اگر در دوران سخت و آسان آن‌ها را کنترل کنید متوجه می‌شوید که شما به یک باره همه چیز را از دست نداده اید. تنها یک یا دو مورد هستند که ممکن است گاهی با اختلال رو به رو شوند که آن هم قابل جبران است.

انسان‌های هوشمند و متفکر به طور مداوم در زندگی خود مسائل را تجزیه و تحلیل می‌کنند. آنها همواره برای مسائل جسمی و عاطفی خود برنامه ریزی دارند. بی شک هیچ گاه همه کارها طبق میل و سلیقه شما پیش نمی‌رود.

افراد باهوش همیشه دنبال یک راه برای مشکلات و یا رسیدن به خواسته خود در آینده دور یا نزدیک هستند. با کمی آینده نگری می‌توانید عواقب یا مزایای کاری را که انجام می‌دهید ببینید یا حدس بزنید.

دیگران به اندازه شما قادر به درک مسائل احساسی شما نیستند. برای پذیرش شکست در زندگی خودتان بهتر از هر شخص دیگری می‌توانید متوجه شوید که کجای مسیر را اشتباه آمده اید. اگر جایی متوجه شدید که اشتباه کردید نیازی نیست خود را سرزنش کنید. گاهی از خودتان احساس رضایت ندارید. با این حال اشتباه خود را پیدا کنید و آن را خوب بشناسید.

خواسته‌های خود را دست کم نگیرید. برای آنچه در ذهن و یا رویای خود می‌پرورانید اهمیت قائل باشید. بلند پروازی نکنید ولی به کمترین و کوچکترین و ضعیف ترین حس رضایت هم کفایت نکنید. دنبال الگوهای بهتر، اهداف بزرگتر، موفقیت‌های بیشتر باشید..

هر چیزی که در این رابطه باعث دلخوری، رنجش، غصه خوردن و ناراحتی شما شده است بنویسید. هر چیزی حتی یک شوخی کوچک، ایرادی که به آرایش یا لباس تان گرفته، بیمار بوده اید و حتی تلفن نکرده حال شما را بپرسد.

یعنی کوچکترین جزییاتی که باعث شده قلب شما بشکند باید یادداشت شود و از قلم نیفتد. حتی اگر ۲۰ صفحه هم شد بنویسید. هر کدام از این خاطره‌های بد را که از شما انرژی گرفته و باعث رنجش و شکستن دل شما شده در یک خط بنویسید. اطمینان دارم به محض نوشتن می‌بینید وجود این شخص ضررش خیلی بیش از آن چه که تصور می‌کرده اید بوده است. حتی به خودتان می‌گویید چه طور متوجه نشدم.

این دومین گام برای این است که چگونه شکست عاطفی را فراموش کنیم . حالا دوباره آن‌ها را بررسی کنید. در برابر هر کدام از آن‌ها یکی از این جمله‌های زیر یا جمله‌های مشابهی که به ذهن خودتان می‌رسد و با آن خاطره بد هم خوانی دارد بنویسید.

احتمالا به بعضی از جمله‌ها که می‌رسید خیلی دلتان می‌شکند و اشک‌تان در می‌آید. ولی یادتان نرود از این رابطه شکست خورده تجربه‌ای بزرگ به دست می‌آورید تا دوباره آن را تکرار نکنید.

بله سخت است. ولی دوباره جمله‌هایی که در رابطه با خاطره‌های بدی که از او دارید مرور کنید. به احتمال زیاد می‌بینید خیلی جاها شخصیت شما را خرد کرده یا رفتاری داشته که شما مستحق‌اش نبوده اید و شما سکوت کرده‌اید.

حالا بعد از جمله‌های قبلی، این جمله‌ها بنویسید:

یادتان نرود آدم‌های خودخواه و خودشیفته کاری جز صدمه زدن به دیگران کار دیگری بلد نیستند. آن‌ها این بازی را هر چند وقت یک بار دوباره با فرد دیگری تکرار می‌کنند. خیلی راحت وارد زندگی کسی می‌شوند و خیلی راحت هم او را کنار می‌گذارند.

این افراد که به سوء استفاده کننده‌های عاطفی معروف هستند در حالی که در صحبت به شما اظهار علاقه می‌کنند، از نظر رفتاری کاری می‌کنند که احساس کنید شما همیشه چیزی کم دارید.

درست مثل قصه هویج و چماق است. هر جا به شما احتیاج دارد زبانی می‌گوید شما را دوست دارد، شما او را درک می‌کنید، همه اشتباه می‌کنند، به شما دروغ نگفته حتی اگر با گفتن واقعیتی شما را رنجانده است.

ولی وقتی پای برخورد واقع بینانه و عملگرا برسد شما را به خیلی از دوستان و خانواده‌اش معرفی نمی‌کند. وقتی خودش سرش جایی گرم است به تلفن‌های شما جواب نمی‌دهد و می‌گوید گرفتار بوده است. و بسیاری رفتارهای دیگر که نه تنها شخصیت تان را تخریب می‌کند بلکه حتی از انرژی هم تخلیه می‌شوید.

با بخشیدن خودتان و درس‌هایی که پس از این شکست گرفته اید، باید هر چه زودتر به فکر برگرداندن اعتماد به نفس، و ارزش دادن به خودتان باشید. مسلما یک روزه نمی‌توانید این شکست را پشت سر بگذارید. ولی یادتان باشد چیزی از ارزش شما کم نشده است.

همان بهتر که چنین کسی بیشتر از این در زندگی تان نباشد چون احتمالا بعد از مدتی ارزش‌های اخلاقی خودتان هم که سال‌ها برای به دست آوردن آن‌ها زحمت کشیده اید، زیر سوال می‌رفت و احساس می‌کردید خودتان نیستید. کسی که شما را دوست دارد، باعث می‌شود ارزش‌های وجودی تان مثل مهربانی شکوفا شود.

هر روز و هر لحظه برای کمک به شما آماده است. به شما احترام می‌گذارد. هیچ کس کامل نیست. شاید شما هم در چهره یا اندام یا رفتارتان اشکالی داشته باشید.

ولی کسی که شما را دوست دارد با مهربانی مثل خودتان به شما کمک می‌کند تا بهتر و کامل شوید نه آن که انرژی درون‌تان را تخلیه کند و فقط هر وقت او به شما احتیاج دارد آن هم به شکل خودش در اختیارش باشید.

حال می‌دانیم که چگونه شکست عاطفی را فراموش کنیم و بعد از طلاق به آرامش برسیم. پس از این جدایی سربلند و با افتخار بیرون بیایید و با تجربه‌ای که از این رابطه تلخ کسب کرده اید به جاده زندگی‌تان برگردید و اهداف‌تان را دنبال کنید.

بیشتر بخوانید: علت طلاق: رفتارهایی که باعث طلاق می‌شود را بشناسید و از آنها دوری کنیدچگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم

منبع + + +

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

اگر جوابی برای دیدگاه من داده شد مرا از طریق ایمیل با خبر کن

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

Copyright © 2020 – Netnevesht © کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب نت‌نوشت تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.


پوران ریاضی پورDownloads-icon

جدایی یا طلاق می تواند یکی از پر استرس ترین و عاطفی ترین تجربیات زندگی باشد. دلیل جدایی چیست – و چه بخواهید و چه نه – جدایی یک رابطه ای است که می تواند کل دنیا را وارونه کند و تمام انواع احساسات دردناک و ناراحت کننده را تحریک کند. و همچنین غصه از دست دادن رابطه تان، ممکن است احساس سردرگمی، انزوا و ترس از آینده داشته باشید اما همانطور که در این بخش از نمناک توضیح خواهیم داد کارهای زیادی هست که می توانید انجام دهید تا با درد آن مقابله کنید، این زمان دشوار را طی کنید و با یک حس امید و خوش بینی جدید حرکت کنید.

حتی زمانی که یک رابطه خوب نیست، طلاق یا جدایی می تواند بسیار دردناک باشد، زیرا نمایانگر زیان است، نه تنها در رابطه بلکه همچنین برای رویاها و تعهداتی که به اشتراک گذاشته بودید. روابط رمانتیک از هیجان و امیدهای آینده شروع می شود. وقتی یک رابطه شکست می خورد، ما ناامیدی عمیق، استرس و اندوه را تجربه می کنیم ؛ جدایی یا طلاق شما را به قلمرویی ناشناخته می برد.

همه چیز خراب می شود:کارهای روتین و مسئولیت های شما، خانه، روابط شما با خانواده و دوستان، و حتی هویتتان. جدایی نیز عدم قطعیت را در مورد آینده به ارمغان می آورد.

کس دیگری را پیدا خواهید کرد؟ آیا شما تنها خواهید ماند؟ این افکار ناشناخته اغلب به نظر بدتر از بودن در یک رابطه ناخوشایند به نظر می رسند. این درد، اختلال و عدم اطمینان به این معنی است که بهبودی از جدایی یا طلاق می تواند مشکل باشد و زمان ببرد. با این حال، مهم است که به خودتان یادآوری کنید که می توانید با این تجربه دشوار کنار بیایید و زندگی خود را به عنوان یک فرد قوی تر و عاقل تر درست کنید.چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم

بدانید که داشتن احساسات متفاوت خوب است. طبیعی است که احساس ناراحتی، عصبانیت، خستگی، ناامیدی، و سردرگمی داشته باشید – و این احساسات می تواند شدید باشد. همچنین ممکن است نگران آینده باشید. این واکنش ها را قبول کنید چون این واکنش ها در طول زمان کم می شوند. حتی اگر رابطه ناسالم بود، جرات وارد شدن به ناشناخته ها ترسناک است اما اگر به هر حال در مرحله بعد از طلاق هستید برای کنار آمدن با مشکلات روانی این مرحله سخت ادامه این بخش از نمناک را بخوانید.

به خودتان استراحت بدهید:

به خودتان اجازه دهید که احساس کنید و کم تر از حالت عادی کار کنید. ممکن است ن توانید به اندازه کافی برای شغل حود مفید باشید و یا به دیگران توجه کنید. هیچ کس سوپرمن نیست؛ التیام، تجدید قوا و تجدید قوا زمان می برد.

تنها نباشید:

سهیم کردن احساسات با دوستان و خانواده می تواند به شما در تمام کردن این دوره کمک کند. در نظر بگیرید که به یک گروه پشتیبان که در آن می توانید با افرادی با شرایط مشابه صحبت کنید، ملحق شوید. تنها و ایزوله ماندن می تواند سطح استرستان را بالا ببرید، تمرکزتان را کاهش دهید، و همچنین به کار، روابطتان با بقیه و سلامت کلیتان صدمه بزند.

به خودتان اجازه دهید که برای جدایی تان غصه بخورید:

غصه یک واکنش طبیعی برای از دست دادن است و جدایی یا طلاق یک رابطه عاشقانه شامل تلفات چند گانه است.از دست دادن همکاری و تجربه های مشترک (که ممکن است به طور مداوم لذت بخش باشد)

فقدان پشتیبانی، مالی، عقلانی، اجتماعی و یا عاطفی:

فقدان امید، طرح ها، و رویاها (که حتی می تواند دردناک تر از ضررهای عملی باشد)

به خودتان اجازه دهید احساس کنید که درد این زیان ها ممکن است ترسناک باشد:

ممکن است بترسید که احساسات شما بیش از حد قوی باشد، و یا اینکه شما برای همیشه در یک مکان تاریک گرفتار خواهید شد. فقط به خاطر داشته باشید که غصه خوردن برای فرآیند التیام ضروری است.درد اندوه دقیقاً همان چیزی است که به شما کمک می کند رابطه قدیمی را رها کنید و حرکت کنید و مهم نیست که چقدر غم و اندوه دارید، این تا ابد دوام نمی آورد.

با احساسات خود مبارزه نکنید – این طبیعی است که فراز و نشیب های بسیاری داشته باشید و احساسات متضاد بسیاری از جمله عصبانیت، خشم، ناراحتی، آسودگی، آسودگی، ترس و سردرگمی داشته باشید. شناسایی و تصدیق این احساسات مهم است. در حالی که این احساسات اغلب دردناک خواهد بود، تلاش برای سرکوب یا نادیده گرفتن آن ها تنها روند غم و اندوه را طولانی تر می کند.

در مورد این که چه احساسی دارید صحبت کنید :

حتی اگر برای شما مشکل است که در مورد احساسات خود با دیگران صحبت کنید، یافتن راهی برای انجام این کار در زمان غصه خوردن بسیار مهم است. دانستن اینکه دیگران از احساسات شما آگاه هستند باعث می شود که شما تنها با درد خود احساس تنهایی نکنید و به شما کمک می کند بهبود یابید.

به یاد داشته باشید که حرکت به سمت هدف نهایی است :

بیان احساسات شما را به طریقی آزاد خواهد کرد، اما مهم است که به احساسات منفی تکیه نکنید و یا وضعیت را زیاد تحلیل نکنید. گیر کردن در احساسات مضر مثل سرزنش، عصبانیت و خشم شما را از انرژی هاب ارزشمند محروم می کند و از بهبود و حرکت به جلو جلوگیری می کند.

به خودتان یادآوری کنید که هنوز هم آینده را دارید:

زمانی که به فرد دیگری متعهد می شوید, امیدهای بسیاری برای یک زندگی با هم ایجاد می کنید. بعد از شکست, رها کردن این آرزوها دشوار است. همانطور که شما از دست دادن آینده ای که زمانی پیش بینی می کردید برایتان آزرده می شوید, به این واقعیت تشویق شوید که امیدهای جدید و رویاها در نهایت جایگزین آشنایان قدیمی شما خواهند شد.

تفاوت بین یک واکنش طبیعی به جدایی و افسردگی :

ناراحتی بعد از یک شکست می تواند فلج کننده باشد, اما پس از مدتی, ناراحتی شروع به بلند شدن می کند. روز به روز و کم کم شروع به حرکت می کنید. اما اگر حرکت رو به جلویی در خود احساس نکنید, ممکن است از افسردگی رنج ببرید.

اگر خواستید بیرون بروید تا کمکتان کند:

اگر ارتباط دیگران کار نکرد, دیدن مشاور یا پیوستن به یک گروه حمایتی را در نظر بگیرید. مهم ترین چیز این است که حداقل یک مکان دارید که احساس راحتی می کنید.

پشتیبانی از طرف دیگران:

حمایت از طرف دیگران برای درمان پس از جدایی یا طلاق حیاتی است. ممکن است احساس تنهایی بکنید, اما ایزوله کردن خودتان تنها این زمان را سخت تر می کند. سعی نکنید این کار را بکنید.

وقت خود را صرف افرادی کنید که از شما حمایت می کنند, ارزش دارند و به شما نیرو می دهند:

همانطور که فکر می کنید چه کسی را انتخاب می کنید، عاقلانه انتخاب کنید. به سمت افرادی بروید که مثبت هستند و واقعاً به شما گوش می دهند. مهم است که بدون نگرانی از داوری, مورد انتقاد قرار بگیرید, یا به آن ها بگویید که چه کار کنید.

با دوستان و اعضای خانواده خود رو در رو ارتباط برقرار کنید:

افرادی که دچار جدایی یا طلاق دردناک شده اند می توانند بسیار مفید باشند. آن ها می دانند که چه شکلی است و می توانند به شما اطمینان دهند که امید برای بهبود و روابط جدید وجود دارد. تماس رو در رو مکرر یک راه عالی برای تسکین تنش یک فروپاشی و بازیابی تعادل در زندگی است.

ایجاد دوستی جدید:

چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم

اگر احساس می کنید به یک گروه شبکه یا کلوپ علاقه ویژه بپیوندید, یک کلاس بگیرید, در فعالیت های اجتماعی شرکت کنید, یا در مدرسه, محل عبادت یا سایر سازمان های اجتماعی داوطلب شوید.

مراقب خودتان بعد از جدایی باشید:

طلاق یک رویداد بسیار پر استرس و متغیر است. وقتی این را تجربه می کنید و با تغییرات بزرگ زندگی سر و کار دارید, اهمیت بیشتری دارید. فشار و ناراحتی از فروپاشی یک اتفاق بزرگ می تواند شما را از نظر روانی و جسمی آسیب پذیر کند.

با خودتان طوری رفتار می کنید که انگار سرما خوردید:

استراحت کافی داشته باشید, منابع دیگر استرس را در زندگی خود به حداقل برسانید و در صورت امکان کار خود را کاهش دهید. یاد گرفتن مراقبت از خودتان می تواند یکی از ارزشمندترین درس های پس از شکست باشد.

هر روز برای پرورش خودتان وقت بگذارید:

به خودتان کمک کنید با زمانبندی روزانه برای فعالیت هایی که آرامش پیدا می کنید تا درمان شوید. زمانی را با دوستان خوبتان سپری کنید, به دنبال پیاده روی در طبیعت باشید, به موسیقی گوش دهید, از حمام داغ لذت ببرید, ماساژ بگیرید, به کلاس یوگا بروید, یا مزه یک فنجان قهوه گرم را بچشید.

به آنچه که در هر لحظه نیاز دارید توجه کنید و برای بیان نیازهای خود صحبت کنید:

احترام به چیزی که به نظر شما درست است، بهتر است, اگرچه ممکن است با آنچه قبلاً و یا دیگران می خواهند متفاوت باشد. بدون احساس گناه و ترس، نه بگویید.

کارهای روتین خود را انجام دهید:

جدایی روابط می تواند باعث ایجاد اختلال در زندگی, تقویت استرس, عدم قطعیت و هرج و مرج شود. بازگشت به یک روتین روزمره می تواند حس آسودگی و آرامش را ایجاد کند.

مرخصی بگیرید:

سعی کنید در چند ماه اول پس از جدایی یا طلاق, مانند شروع کار یا نقل مکان به یک شهر جدید, تصمیمات مهمی نگیرید. اگر می توانید صبر کنید تا زمانی که احساس بد کمتری داشته باشید تا بتوانید تصمیم گیری کنید.

از استفاده از دارو، مواد مخدر و یا مواد غذایی برای مقابله با آن اجتناب کنید:

زمانی که در وسط فروپاشی هستید، ممکن است وسوسه شوید هر کاری انجام دهید تا احساس خود از درد و تنهایی را تسکین دهید. اما استفاده از داروها و یا مواد غذایی به عنوان یک فرار، در طولانی مدت مضر و مخرب است. پیدا کردن راه های سالم مقابله با احساسات دردآور ضروری است ، یک جعبه ابزار اطلاعاتی عاطفی آزاد می تواند به آن کمک کند.

کاوش کردن علایق جدید :

جدایی یا طلاق هم شروع و هم پایان است. این فرصت را داشته باشید که علایق و فعالیت های جدیدی را کشف کنید. در پی سرگرمی، فعالیت های جدید به شما فرصتی می دهد تا از زندگی در اینجا لذت ببرید – و حالا، به جای اینکه در گذشته زندگی کنید.

انتخاب گزینه های سالم:

خوب بخورید، خوب بخوابید و ورزش کنید. زمانی که از استرس طلاق یا جدایی رنج می برید، عادت های سالم به راحتی کنار راه می افتند. شما ممکن است در تمام یا پر خوری کنید غذاهای مورد علاقه خود را نخورید. ممکن است ورزش کردن سخت تر باشد چون فشار اضافه شده در منزل و خواب ممکن است دست نیافتنی باشد. اما تمام کاری که شما برای حرکت به سمت جلو در یک روش مثبت انجام می دهید، انتخاب زندگی سالم است. ببینید:تغذیه سالم، نحوه خواب بهتر، و چگونه ورزش کردن را شروع کنید و به آن بچسبید.

یاد گرفتن درس های مهم از جدایی یا طلاق:

وقتی از یک فروپاشی دردناک عبور می کنید، دیدن آن دشوار است، اما در زمان بحران احساسی، فرصت هایی برای رشد و یادگیری وجود دارد. شما ممکن است چیزی جز خلا و ناراحتی در زندگی خود احساس نکنید، اما این به این معنا نیست که مسائل هرگز تغییر نخواهند کرد. سعی کنید این دوره را در زندگی خود برای کاشتن دانه ها برای رشدی جدید در نظر بگیرید. شما می توانید از این تجربه که خود را بهتر بشناسید و احساس قوی تر و عاقل تری کنید، استفاده کنید.

برای قبول کامل یک جدایی و حرکت، باید بدانید چه اتفاقی افتاده و بخشی که بازی کردید را تایید کنید. هر چه بیشتر درک کنید که انتخاب هایی که بر روی این رابطه دارید، بهتر است از اشتباه ات خود یاد بگیرید – و از تکرار آن ها در آینده اجتناب کنید.

سوالاتی از خودتان بپرسید:

برگردید و به تصویر بزرگ نگاه کنید. چطور به مشکلات این رابطه کمک کردید؟

آیا می خواهید همان اشتباهات را تکرار کرده یا فرد اشتباهی را در رابطه پس از جدایی انتخاب کنید؟

در مورد نحوه واکنشتان به استرس و مقابله با چالش ها و اتفاقات فکر کنید. آیا می توانید به روش سازنده تری عمل کنید؟

این مساله را در نظر بگیرید که آیا شما دیگران را به روشی که هستند، قبول نمی کنید، نه روشی که آن ها می توانند.

احساسات منفی خود را به عنوان نقطه شروع برای تغییر بررسی کنید. آیا کنترل احساسات خود را در دست دارید و یا احساساتتان کنترل شما را برعهده دارند؟

در طی این بخش از روند درمان باید با خودتان صادق باشید. سعی کنید در مورد اینکه چه کسی مقصر است فکر نکنید و یا خود را به خاطر اشتباه ات خود مقصر ندانید. وقتی به رابطه خود نگاه می کنید، یک فرصت برای یادگیری بیشتر در مورد خودتان، نحوه ارتباط شما با دیگران و مشکلاتی که باید روی آن کار کنید را دارید. اگر شما می توانید به طور عینی انتخاب ها و رفتار خود را بررسی کنید، دلایل انتخاب شریک سابق تان را می توانید ببینید که اشتباه کرده اید و دفعه بعد انتخاب های بهتری خواهید کرد.

 

اصطلاح جدایی و شکست عشقی در دنیای امروز به موضوعی متداول برای افراد تبدیل شده است. کنار آمدن با این موضوع خود نیاز به مهارت و توجه خاص به خود دارد تا بتوانید از پس احساس افسردگی پس از آن برآیید. هرچند به طور کلی جدایی و شکست عشقی و خدشه دار شدن احساسات موضوع خوبی نیست اما آشنایی و دانستن راه های بازگشت به حالت عادی پس از آن برای شما مفید خواهد بود. در ادامه چند راه برای کنار آمدن با جدایی در رابطه عاطفی و گذشتن از شکست عشقی برای شما آورده شده است. با ما همراه باشید.

الف- خانه خود را به مکانی مملو از انرژی های مثبت تبدیل کنید

پس از جدایی عاطفی، نمی توانید در مقابل وسوسه تماشای فیلم های عاشقانه، رویاپردازی در مورد عشق سابق و گریه کردن برای نبودن هایش مقاومت کنید. به خودتان یک یا دو هفته اجازه سوگواری و حتی افراط کردن در این کار را بدهید. هر چقدر دلتان می خواهد غمگین باشید، گریه کنید، از وضعیت کنونی خود به خودتان شکایت کنید. اما پس از این کارها، زمان شروع دوباره زندگی فرا می رسد.

ب- به خودتان یک یا دو هفته اجازه سوگواری بدهید

محیط زندگی خود را با انرژی های مثبت پر کنید. دکوراسیون خانه را طوری تغییر دهید که مخصوص زندگی یک نفره باشد. دیوارهای اتاق را با عکس هایی از لحظه های شاد خود مزین کنید که قبل از حضور عشقتان در زندگی گرفته بودید. حتی می توانید خانه را بر اساس رویاهای آینده خود تزئین کنید. به طور مثال، اگر آرزو دارید که حتما یک بار به پاریس سفر کنید، تابلویی از این شهر را به دیوار نصب کنید.چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم

یکی دیگر از تلاش هایی که برای مثبت بودن می توانید انجام دهید، افزایش مشغله های کاری است. تا پیش از جدایی شما همه اوقات بیکاری خود را با همسر یا عشقتان سپری می کردید، با او حرف می زدید، فیلم تماشا می کردید و … اما پس از جدایی تمامی این وقت ها خالی خواهند ماند و این مساله ممکن است شما را افسرده و عصبی کند. به همین خاطر بسیار مهم است که حتما برای خود سرگرمی یا کاری دست و پا کنید.

در کلاس های ورزشی، کلاس یوگا، آشپزی یا هر هنری که همیشه دوست داشتید و وقت انجامش را نداشتید ثبت نام کنید. بعدازظهرها با دوستان خود کافه یا سینما بروید. اگر اهل مطالعه هستید، کتاب های دلخواهتان را خریداری کرده و به دنیای زیبای رمان ها سفر کنید. یا فیلم تماشا کنید. با کار کردن و سرگرم بودن، زمان های تنهایی خود را به صفر برسانید تا روحتان دوباره احیا شود.

ج- به خودشناسی بپردازید

بهترین قسمت تنها زندگی کردن این است که هر زمان اراده کنید می توانید با دوستان خود بیرون یا مسافرت بروید و هر غذایی که خودتان دوست دارید را میل کنید. اما اینها فقط ظاهر ماجرا هستند و به طور سطحی زندگی شما را تغییر می دهند. احساسات عمیق و درونی شما همچنان بی تغییر باقی می ماند. شما بدون مقابله کردن با دردهایی که روی قلبتان سنگینی می کنند، نمی توانید شادی واقعی را تجربه کنید. درد جدایی و غم از دست دادن فردی که عاشقش بوده اید، چیزی نیست که بتوانید به آن بی توجه باشید.

بنابراین، لازم است ساعاتی از زندگی خود را به فکر کردن و بررسی کردن دلایل این جدایی اختصاص دهید. به خصوصیات و ویژگی های رفتاری خود و همسر/عشق سابقتان فکر کنید. شاید از همان ابتدا واقعا مناسب هم نبوده اید. شاید از همان ابتدا از روی احساسات و هیجانات و نه از روی منطق با هم وارد رابطه شده باشید. لازم است ساعاتی از زندگی خود را به فکر کردن و بررسی کردن دلایل این جدایی اختصاص دهید به انتظاراتی که از هم داشتید فکر کنید! اگر بتوانید با «من» درونی خود رو به‌ رو شوید، می توانید واقعیت های بسیاری را در مورد زندگی و مشکلات خود کشف کنید.

همه ما یک یا چند شیطان درون داریم. با شناخت آن ها می توانید رفتارهای آزاردهنده و آسیب‌ رسان خود را شناخته و در جهت رفع آن ها تلاش کنید. برای خودشناسی لازم است رویدادهای روزانه خود را یادداشت کنید، مدیتیشن کنید، کتاب های خودشناسی بخوانید و هر کاری از دستتان بر می آید برای شناخت خود انجام دهید. با سفر به درون خود می توانید کاستی ها، کمبودها، دردها و عصبانیت های خود را تشخیص داده و برای درمان و رفع آنها کمک بگیرید.

د- به پیشرفت فکر کنید

سفر جدید زندگی خود را با انرژی های مثبت آغاز کنید. هرگز اجازه ندهید که زندگی سابق شما، روی زندگی کنونی‌ تان سایه بیندازد. پس از جدایی، سبک تازه ای از زندگی آغاز می شود و شما به عنوان تنها فرد حاضر در این زندگی مسئول هستید که آن را به بهترین و شادترین مسیر هدایت کنید.

سفر جدید زندگی خود را با انرژی های مثبت، حضور مستمر دوستان و اقوام، افزایش ساعات کاری، ثبت نام در کلاس های آموزشی، سفر رفتن، تماشای فیلم و و از همه مهم تر، خودشناسی آغاز کنید. هر چه با «من» درونی خود ارتباط نزدیک تری برقرار کرده و بیشتر او را بشناسید، به همان اندازه از تکرار اشتباهات گذشته خود پرهیز خواهید کرد و زندگی سالم تر و شادتری برای خود خواهید ساخت.

چگونه بعد از شکست عشقی به آرامش برسیم

در ادامه راهکارهایی را برای داشتن آرامش بعد از جدایی و  شکست عشقی در زندگی بیان می کنیم.

۱- درنظر داشته باشید که همه چیز را نمی‌ توان فراموش کرد

نباید انتظار داشت که بتوان همه چیز را فراموش کرد. بسیار پیش می‌آید که نمی‌توانیم خیلی از چیزها را فراموش کنیم به‌ خصوص اگر خاطرات خوبی با آن فرد داشته باشید. به هر صورت بخشی از آن خاطرات همیشه همراه ما خواهد بود.برای رها شدن از گذشته باید یاد بگیرید که ذهن را مدیریت کنید و هرلحظه نسبت به‌خودتان آگاه باشید و نگذارید ذهن هرگاه که خواست به گذشته سفر کند.

اگر دقت کرده‌ باشید بیشتر اوقات ذهن یا در گذشته سیر می‌کند یا در آینده و کمتر پیش می‌آید که ذهن به همان زمان حال فکر کند. اما چگونه می‌توان ذهن را به زمان حال آورد؟ باید اول یاد بگیرید ذهنتان را ببینید و حواستان باشد الان ذهن‌تان در کجاست؟ ذهن مثل کودکی بازیگوش مرتب بین گذشته و آینده گردش می‌کند، با آموختن روش‌ های بدست گرفتن افسار ذهن می‌ توانید مانع سفر آن به گذشته‌ های نامطلوب شوید.

۲- برای فراموش کردن شکست عشقی به مغزتان دستور ایست دهید

این روش را روش ایست ذهنی می‌ نامم، یعنی لازم است خیلی محکم و مقتدر به ذهن‌تان ایست بدهید تا نتواند به هرکجا خواست برود. شاید برای همه ما پیش آمده باشد که هنگام تماشای تلویزیون یا در تاکسی یا… یک دفعه ذهن به سمت موضوعی در گذشته منحرف می‌ شود و برای دقایقی یا ساعاتی یا حتی چند روز کنترل ذهن از دست می‌ رود.

در حقیقت اگر آگاه نباشید و نبینید که ذهنتان در حال سفر به گذشته است نمی‌ توانید جلوی آن را بگیرید اما اگر حواستان باشد به محض این‌که ذهن بخواهد به گذشته سفر کند به آن یک ایست محکم می‌ دهید و از پیشروی آن جلوگیری می‌ کنید. می‌ توانید به‌ خود بگویید: «ساکت، دیگر نمی‌ خواهم بیشتر فکر کنم! یا هیس» یا در ذهنمان روی این فکرها ضربدر بزنیم و جلوی آنها را بگیریم.

۳- ذهنتان را خالی کنید

گاهی هم پیش می‌ آید که ذهن ما آنقدر از وقایع گذشته‌ و اتفاقات پیش آمده پر است که انگار ظرف ذهن پرشده و در حال لبریز شدن است و مرتب وقایع در ذهن مرور می‌ شود و نمی‌ توان به موضوع دیگری فکر کرد. ذهن تا حد معینی گنجایش دارد و باید به نوعی از افکار نامطلوب و دوست نداشتنی خالی شود. بهترین کار در این زمان نوشتن است، کافی است هرچه در ذهن دارید بدون هیچ‌ گونه انتخابی روی کاغذ بیاورید و هیچ‌چیزی را جا نیندازید، باید کاملا بدون سانسور و صادقانه بنویسید تا ذهن کاملا تخلیه شود. بعد وقتی ذهن کاملا خالی شد، آن کاغذها را دور بیندازید یا حتی بسوزانید.

۴- از اول به جدایی هم فکر کنید

وقتی در مراحل آشنایی پیش از ازدواج یا دوران نامزدی هستید باید از ابتدا هر ۲ با هم این توافق را داشته‌ باشید که ممکن است این رابطه به دلایل مختلف از جمله تفاوت خانواده‌ها یا تفاهم نداشتن یا. . . به سرانجام نرسد. در حقیقت بهتر است زوجین قبل از ازدواج با هم این موضوع را روشن کنند که قرار است مدتی را مثلا ۶ ماه برای بدست آوردن شناخت باهم باشند تا تصمیم بگیرند که برای هم مناسب هستند یا نه!

به همین دلیل از ابتدا به هم وابسته نشوید. علاوه بر این، برای پیشگیری از وابستگی از همان ابتدا هر روز و هر ساعت با هم صحبت نکنید تا مبادا به فضای احساسی وارد شوید. هرچقدر بیشتر به شناخت رسیدید کم‌کم رابطه را بیشتر کرده و احساسات را وارد رابطه کنید.

۵- اول شناخت بعد احساسات

حواستان باشد که برای پیشگیری از آسیب‌ روحی در این مدت آشنایی مثلا ۶ ماه باید شناختتان جلوتر از احساستان حرکت کند، اگر احساسات زودتر از شناخت پیش برود ممکن است زود به هم وابسته شوید و دیگر دل‌کندن به این آسانی‌ها نباشد ونتوان نه گفت. در دوران نامزدی و آشنایی پیش از ازدواج همیشه این خطر وجود دارد که بین طرفین وابستگی به‌ وجود بیاید. دریچه‌ های احساستان را زود به روی هم باز نکنید و بعد از چند ماه کم‌کم از نظر احساس نزدیک شوید.

۶- در روابط عاطفی خود صادق باشید

اگر به هر دلیلی در دوران آشنایی قبل از ازدواج و نامزدی به این نتیجه رسیدید که به طرف مقابل نه بگویید، در این مواقع توصیه می‌کنیم حتما با طرف مقابل صادق باشید. بهتر است شما با یک خاطره خوب از هم جدا شوید، باید به این بلوغ برسید که حتما لازم نیست جدایی‌ با دعوا و دلخوری و حرف‌ های آزاردهنده و… باشد، می‌ توان خیلی آرام و با آرامش از هم جدا شد به‌ خصوص اگر همان اول به این توافق رسیده باشید و از ابتدا آگاه باشید که ممکن است از هم جدا شوید. در واقع هر کدام از شما حق دارید بدانید چرا این رابطه نباید ادامه پیدا کند و همچنین شما بتوانید با خود کنار بیایید.

۷- به خودتان زمان بدهید

وقتی ماشینی با سرعت زیاد در حال حرکت است، هنگام ایستادن یک خط ترمزی روی زمین به‌ وجود می‌ آید، رابطه نیز چنین است. بعد از پایان رابطه مدت زمانی طول می‌ کشد که شرایط دوباره عادی شود. این زمان در درجه اول بستگی به میزان پذیرش شما دارد و بعد باتوجه به راه‌ هایی که برای مدیریت ذهنتان انتخاب کرده‌ اید می‌تواند این زمان طولانی‌ تر یا کوتاه‌ تر باشد. معمولا ۲ تا ۳ ماه زمان می‌برد که فرد بتواند خود را با شرایط جدید وفق دهد، اصولا می‌ گویند، تغییرات روانی بعد از ۳ ماه خودش را نشان می‌ دهد، البته این زمان در آدم‌ های مختلف می‌ تواند کمتر یا بیشتر باشد.

۸- انرژی تان را تخلیه کنید

اگر در دوران جدایی فقط در خانه یا تنها باشید و هیچ کاری هم برای انجام دادن نداشته باشید مسلما اذیت خواهید شد. تمام ذهن شما آدمی است که او را ترک کرده‌ اید و مدام در وسوسه زنگ زدن و ارتباط با او هستید، پس باید خودتان را مشغول کرده و دورتان را شلوغ کنید، خود را در روابط اجتماعی و در بین دوستان‌تان قرار دهید، به کارها و فعالیت‌ های موردعلاقه‌ تان مشغول شوید تا انرژی شما را به سمت دیگر ببرد چون عشق و دوست داشتن نوعی انرژی است که به سمت شخص مورد علاقه شما معطوف است پس شما باید این انرژی را به سمت دیگری چون ورزش کردن، علاقه‌ های شخصی، سفر و. . . منحرف کنید، گرچه ممکن است صددر صد فراموش نکنید اما مسلما احساس بهتری پیدا خواهید کرد.

۹- با کسی حرف بزنید

گاهی بعد از جدایی آنقدر فرد تحت فشار قرار می‌گیرد که بد نیست با یک مشاور صحبت کند چون شاید مشاور بتواند به او کمک کند تا از فضای وابستگی بیرون بیاید چون گاهی مشاور به تحلیل‌هایی از دوران کودکی و شخصیت فرد می‌رسد که می‌ تواند بسیار کمک کننده باشد، از طرف دیگر فضای حمایتی جلسات مشاوره می‌ تواند کمک بیشتری هم بکند.چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم

اما اگر هم فرد چندان تمایل ندارد از یک مشاور کمک بگیرد می‌تواند احساساتش را با یک دوست صمیمی یا یکی از اعضای خانواده یا. . . در میان بگذارد همین بیان احساسات و گفت‌ و گو می‌تواند بسیار کمک کننده باشد و همچنین خود حرف زدن می‌تواند بسیاری از استرس‌ ها و فشارها را از بین ببرد. البته خودتان درذهنتان باید به این پذیرش رسیده‌ باشید که قطع این رابطه به نفعتان بوده‌ است، در این حالت دیگران نیز با حمایتشان به شما کمک بیشتری می‌ کنند.

۱۰- به‌ دنبال تغییر باشید

بعد از جدایی هرگونه تغییر محیطی می‌ تواند به شما کمک کند، مثلا سفر یا خرید وسیله‌ ای ‌تازه یا… مثلا اگر از مدت‌ها پیش می‌خواستید میز تازه‌ای برای خود بخرید، ‌حالا همان خرید می‌تواند کمک‌کننده باشد. به سراغ کارهایی بروید که مدت‌ هاست انجام نداده‌اید و انجام آن‌ ها می‌تواند حس‌ های جدیدی را در شما ایجاد کند، مثلا می‌ توانید به سراغ کلاس‌ های موسیقی یا‌سازی‌ که مدت‌ هاست آن را دوست دارید بروید یا آموختن یک زبان تازه یا… بروید تا حسابی مشغول شوید. در واقع به‌ دنبال فعالیت جدیدی باشید که تا به حال به آن نپرداخته‌ اید و می‌ تواند بسیاری از انرژی‌هایتان را تخلیه کند و دیگر فرصت نکنید به چیزی فکر کنید.

۱۱- نگران حرف مردم نباشید

متاسفانه آدم‌ ها متوجه نیستند که وقتی به حرف دیگران اهمیت زیادی می‌ دهند در واقع خود را تبدیل به عروسکی می‌ کنند که نخ‌ هایش در دست دیگران است، چون باید خود را شبیه حرف دیگران کنند. ما یک‌ بار بیشتر به دنیا نمی‌ آییم و فرصت کمی هم در اختیار داریم، در این فرصت کوتاه قرار نیست طبق گفته دیگران زندگی کنیم چون در این صورت مسلما زندگی خود را باخته‌ایم.

آدم‌هایی که از کمبود خودباوری و اعتماد به نفس رنج می‌ برند و تایید درونی ندارند معمولا در بیرون و در حرف‌ های دیگران به‌ دنبال تایید هستند و منتظرند تا ببینند دیگران چه چیزی می‌ گویند تا عمل کنند. اگر بتوانید خودتان تایید را به‌ خود بدهید دیگر نیازی به حرف دیگران ندارید. فرض کنید در دوران نامزدی به دلیل حرف مردم از طرفتان جدا نشدید ولی بعد از ۱۰ سال دچار مشکلات زیادی شدید اما در این موقعیت شما تنهای تنها هستید و هیچ کدام از آن‌ هایی که قبلا شما به دلیل حرف‌ هایشان جدا نشدید حالا حمایتتان نمی‌ کنند و شما در اوج مسائل و مشکلات‌ تان تنها مانده‌ اید. باید بدانید مردم حرف‌ های زیاد می‌ زنند و شما باید فقط به حرف‌ های خودتان گوش کنید، شما باید جایی در زندگی‌ تان تصمیم بگیرید که فقط خودتان باشید؛ بدون نقاب، بدون فیلم بازی کردن و… .

طلاق و جدایی یکی از رویدادهای پر استرس در زندگی است که روند زندگی را به کل تغییر می دهد. پس از این اتفاق تلخ، باید از مسیری که سال ها در آن در حال حرکت بوده اید، باز گردید و راه دیگری آغاز کنید. همه چیز زندگی آدم به هم می ریزد. این کار باعث می شود تا فرد از لحاظ جسمی و روحی بسیار آسیب پذیر بشود.

خودتان را همچون فردی که سرماخورده است، تیمار کنید. از خود مراقبت کنید. زیاد استراحت کنید و موقعیت های استرس‌ زا را تا حد امکان کاهش دهید. حجم کاری خود را کم کنید تا دوباره احیا شوید. مراقبت از خود را بیاموزید. همه انسان ها توان این را دارند تا خود را از درد و ناراحتی بیرون بکشند. به خود اعتماد کنید و به جلو پیش بروید. در ادامه نیز برخی راهکاری موثر در این مسیر را برایتان نوشته ایم.

از سیگار یا الکل دوری کنید

برای تحمل درد جدایی لازم نیست به این مواد پناه ببرید. این موارد برای مدت کوتاه می توانند تسکین بخش باشند و پس از مدتی اثر خود را از دست می دهند. در ضمن اینکه برای سلامت جسم و روح شما نیز مضر هستند و نه تنها باری از روی دوشتان برداشته نمی شود، بلکه باعث می شود تا ضررهای بیشتری را متحمل شوید. به روش های سالم تر تکیه کنید.

اجازه دهید زمان بگذرد

در چند ماه اول پس از طلاق، هیچ تصمیمی اتخاذ نکنید. تصمیماتی همچون تغییر شغل، نقل مکان از شهر یا کشور خود یا تصمیمات مهمی همچون این موارد. باید سعی کنید از نظر فکری و روحی به یک ثبات و تعادل برسید و سپس برای موضوعات مهم زندگی تصمیم گیری کنید.

علاقه مندی های جدید بیابید

هنگامی که درد جدایی تا اندازه ای ساکت شد و حالتان کمی بهتر شد، دنبال یافتن علاقه مندی ها و فعالیت های جدید باشید. فعالیت در حوزه های مورد علاقه باعث لذت بردن از زندگی می شود و در بهبود روحیه شما تاثیر بسیار دارد.

هر روز زمانی را برای تربیت خود اختصاص دهید

هر روز برای انجام فعالیت هایی که موجب آرامش شما می شوند و روحتان را تسکین می دهند، زمان تعیین کنید. در طبیعت و فضای سبز پیاده روی کنید. موسیقی خوب گوش کنید و دوش آبگرم بگیرید. بروید ماساژ یا کتاب مورد علاقه تان را مطالعه کنید. زمانی از شبانه روز خود را به استراحت و رسیدگی به خود اختصاص دهید.

به علاقه مندی خود توجه کنید

از هر فرصتی برای بیان احساسات خود استفاده کنید. به اعتقادات و خواسته های خود احترام بگذارید و به آنها افتخار کنید. اهدافی متفاوت از آنچه با شریک خود می خواسته اید، تعیین کنید. به هرآنچه فکر می کنید برایتان خوب نیست نه بگویید و به هیچ وجه هم حس گناه نداشته باشید.

روال عادی زندگی خود را حفظ کنید

طلاق یا جدایی در همه عرصه های زندگی فرد تاثیر منفی دارند. اما باید سعی کنید روند عادی زندگی خود را حفظ کنید.

انتخاب های سالم داشته باشید

بعد از جدایی به سادگی می توانید روی عادت های خوب و سالم زندگی خود پا بگذارید. خوردن غذاهای ناسالم، ورزش نکردن، نداشتن خواب درست و … اما تاحد امکان وارد این حوزه ها نشوید. سعی کنید روند سالم زندگی خود را ادامه دهید و همیشه و در هر شرایطی انتخاب های درست داشته باشید.

چکیده
راحت نیست جدا شدن از فردی که دوستش دارید و به دلایل مختلف مجبور به نبودن در کنارش هستید. این جدایی می تواند پس از نامزدی و چند سال در کنار هم بودن باشد، یا پس از چندین سال زندگی مشترک زیر یک سقف روی دهد. این جدایی تبعات زیادی برای فرد دارد اما آنچه مهم است کنار آمدن و برگشتن به زندگی عادی است، ما در این مقاله راهکارهایی را برای اینکه چگونه بعد از جدایی و شکست عشقی بتوانیم به زندگی عادیمان برگردیم را برای شما بیان نمودیم که امیدواریم مورد استفاده تان قرار گرفته باشد، از اینکه در این مقاله نیز با ما همراه بودید از شما سپاسگزاریم.

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت


ثبت نام – فراموشی رمز عبور

کانال رسمی راز ثروت در تلگرام

گروه ثروت و موفقیت از سال 88 تا به حال در مورد مسائل مالی ، موفقیت در شغل ، ثروت آفرینی و بازاریابی …

ارتباط با ما از طریق شبکه های مجازی

هرگونه کپی برداری از راز ثروت ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد.


طراحی و توسعه: تیم ام اس بی وب


فایل صوتیDownloads-icon


کتاب های صوتیDownloads-icon


فایل صوتیDownloads-icon


فایل صوتیDownloads-icon


https://razservat.ir/wp-content/uploads/edd/2017/06/Gotrat-Javani-Razservat.ir_.mp3Downloads-icon

 

 

 

 

 

چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم

همیشه جدایی و شکست عشقی می‌تواند آسیب‌های فراوانی داشته‌باشد به‌خصوص اگر فرد غافلگیر شود و نداند در چنین موقعیتی باید چگونه برخورد کرد، شاید برای خیلی از خانم‌ها و آقایان جوان بعد از دوران آشنایی پیش از ازدواج و نامزدی جدایی و شکست عشقی بسیار مشکل باشد. آنقدر که هرروز آن را به تعویق بیندازند و تا حد ممکن به‌دنبال راهی برای فرار از چنین موقعیتی باشند ولی قرار نیست بعد از هر خواستگاری ازدواج باشد. گاهی 2 فرد برای هم مناسب نیستند و باید هرچه زودتر رابطه را تمام کنند، این‌که چگونه باید به رابطه‌ای پایان داد و بعد از این پایان و جدایی چگونه همه چیز را فراموش کرد و دوباره به زندگی عادی برگشت سوال خیلی از جوان‌هاست. مسلما کار راحتی نیست ولی می‌توان با یک نگاه واقع‌بینانه و بدون آسیب روانی زیاد زندگی جدیدی را آغاز کرد. چگونه با شکست عشقی کنار بیاییم؟در شکست عشقی همه چیز را نمی‌توان فراموش کردنباید انتظار داشت که بتوان همه چیز را فراموش کرد. بسیار پیش می‌آید که نمی‌توانیم خیلی از چیزها را فراموش کنیم به‌ خصوص اگر خاطرات خوبی با آن فرد داشته باشید. به هر صورت بخشی از آن خاطرات همیشه همراه ما خواهد بود.برای رها شدن از گذشته باید یاد بگیرید که ذهن را مدیریت کنید و هرلحظه نسبت به‌خودتان آگاه باشید و نگذارید ذهن هرگاه که خواست به گذشته سفر کند. اگر دقت کرده‌باشید بیشتر اوقات ذهن یا در گذشته سیر می‌کند یا در آینده و کمتر پیش می‌آید که ذهن به همان زمان حال فکر کند.اما چگونه می‌توان ذهن را به زمان حال آورد؟ باید اول یاد بگیرید ذهن‌تان را ببینید و حواس‌تان باشد الان ذهن‌تان در کجاست؟ ذهن مثل کودکی بازیگوش مرتب بین گذشته و آینده گردش می‌کند، با آموختن روش‌های بدست گرفتن افسار ذهن می‌توانید مانع سفر آن به گذشته‌های نامطلوب شوید.برای فراموش کردن شکست عشقی به مغزتان دستور ایست دهیداین روش را روش ایست ذهنی می‌نامم، یعنی لازم است خیلی محکم و مقتدر به ذهن‌تان ایست بدهید تا نتواند به هرکجا خواست برود. شاید برای همه ما پیش آمده باشد که هنگام تماشای تلویزیون یا در تاکسی یا… یک دفعه ذهن به سمت موضوعی در گذشته منحرف می‌شود و برای دقایقی یا ساعاتی یا حتی چند روز کنترل ذهن از دست می‌رود. در حقیقت اگر آگاه نباشید و نبینید که ذهن‌تان در حال سفر به گذشته است نمی‌توانید جلوی آن را بگیرید اما اگر حواس‌تان باشد به محض این‌که ذهن بخواهد به گذشته سفر کند به آن یک ایست محکم می‌دهید و از پیشروی آن جلوگیری می‌کنید. می‌توانید به‌خود بگویید: «ساکت، دیگر نمی‌خواهم بیشتر فکر کنم! یاهیس» یا در ذهن‌مان روی این فکرها ضربدر بزنیم و جلوی آن‌ها را بگیریم.چطور ذهن‌تان را خالی کنیدگاهی هم پیش می‌آید که ذهن ما آنقدر از وقایع گذشته‌ و اتفاقات پیش آمده پر است که انگار ظرف ذهن پرشده و در حال لبریز شدن است و مرتب وقایع در ذهن مرور می‌شود و نمی‌توان به موضوع دیگری فکر کرد. ذهن تا حد معینی گنجایش دارد و باید به نوعی از افکار نامطلوب و دوست نداشتنی خالی شود. بهترین کار در این زمان نوشتن است، کافی است هرچه در ذهن دارید بدون هیچ‌گونه انتخابی روی کاغذ بیاورید و هیچ‌چیزی را جا نیندازید، باید کاملا بدون سانسور و صادقانه بنویسید تا ذهن کاملا تخلیه شود. بعد وقتی ذهن کاملا خالی شد، آن کاغذها را دور بیندازید یا حتی بسوزانید. از اول به جدایی هم فکر کنیدوقتی در مراحل آشنایی پیش از ازدواج یا دوران نامزدی هستید باید از ابتدا هر 2 با هم این توافق را داشته‌ باشید که ممکن است این رابطه به دلایل مختلف از جمله تفاوت خانواده‌ها یا تفاهم نداشتن یا. . . به سرانجام نرسد. در حقیقت بهتر است زوجین قبل از ازدواج با هم این موضوع را روشن کنند که قرار است مدتی را مثلا 6 ماه برای بدست آوردن شناخت باهم باشند تا تصمیم بگیرند که برای هم مناسب هستند یا نه! به همین دلیل از ابتدا به هم وابسته نشوید. علاوه بر این، برای پیشگیری از وابستگی از همان ابتدا هر روز و هر ساعت با هم صحبت نکنید تا مبادا به فضای احساسی وارد شوید. هرچقدر بیشتر به شناخت رسیدید کم‌کم رابطه را بیشتر کرده و احساسات را وارد رابطه کنید. اول شناخت، بعد احساساتحواس‌تان باشد که برای پیشگیری از آسیب‌ روحی در این مدت آشنایی مثلا 6 ماه باید شناخت‌تان جلوتر از احساس‌تان حرکت کند، اگر احساسات زودتر از شناخت پیش برود ممکن است زود به هم وابسته شوید و دیگر دل‌کندن به این آسانی‌ها نباشد ونتوان نه گفت. در دوران نامزدی و آشنایی پیش از ازدواج همیشه این خطر وجود دارد که بین طرفین وابستگی به‌وجود بیاید. من همیشه به مراجعانم توصیه می‌کنم، دریچه‌های احساس‌تان را زود به روی هم باز نکنید و بعد از چند ماه کم‌کم از نظر احساس نزدیک شوید. در روابط عاطفی تان صادق باشیداگر به هر دلیلی در دوران آشنایی قبل از ازدواج و نامزدی به این نتیجه رسیدید که به طرف مقابل نه بگویید، در این مواقع توصیه می‌کنیم حتما با طرف مقابل صادق باشید. بهتر است شما با یک خاطره خوب از هم جدا شوید، باید به این بلوغ برسید که حتما لازم نیست جدایی‌با دعوا و دلخوری و حرف‌های آزاردهنده و… باشد، می‌توان خیلی آرام و با آرامش از هم جدا شد به‌خصوص اگر همان اول به این توافق رسیده باشید و از ابتدا آگاه باشید که ممکن است از هم جدا شوید. در واقع هر کدام از شما حق دارید بدانید چرا این رابطه نباید ادامه پیدا کند و همچنین شما بتوانید با خود کنار بیایید. توافق‌های بعد از جداییقبل از جدایی بهتر است با خاطره‌ای خوش با هم توافق‌هایی کنید، مثلا این‌که دیگر با هم تماس نگیرید یا اگر وسایلی ردوبدل یا هدیه شده به هم برگردانید تا هم دوباره خاطرات را یادآوری نکند و هم دیگر بهانه‌ای برای تماس مجدد نداشته‌باشید. یعنی از همان ابتدا همه چیزها را آرام آرام از خود جدا کنید. با اقتدار « نه » بگوییداگر در دوران آشنایی یا نامزدی وابستگی به‌وجود آمده باشد، جدایی مشکل می‌شود و حتی گاهی اتفاقات ناگواری مثل افسردگی و حتی خودکشی هم پیش می‌آید. هنگام جدایی نباید تنها به فکر خود باشیم بلکه باید حواس‌مان به حال و هوای طرف مقابل هم باشد چون وقتی وارد رابطه‌ای می‌شویم دیگر تنها خودمان نیستیم بلکه مسئول طرف مقابل هم هستیم و نباید کاری کنیم که به او آسیبی برسد. اگر قطع یک دفعه‌ای رابطه ممکن است به او آسیب برساند، در این جور مواقع پیشنهاد می‌شود به‌تدریج رابطه کم شود. مثلا اگر 3 روز در هفته با هم صحبت می‌کردید حال آن را به یک روز در هفته تبدیل کنید تا آرام آرام طرف مقابل برای جدایی آماده شود. حواس‌تان باشد در این مواقع از موضع قدرت وارد نشوید مبادا حرف‌های نابجا بزنید و احساس طرف مقابل را زیر سوال ببرید، مهم این است که شما هنگام جدایی رفتاری انسانی داشته باشید.زمان و اقتدار به همراه هم کمک می‌کنند تا بتوانید وابستگی طرف مقابل را کم کنید. اگر او ببیندمرتب و مداوم و با اقتدار شما به او «نه» می‌گویید و او هر راهی را امتحان می‌کند ولی باز هم نه می‌شنود، کم کم کنار می‌آید که از شما دل‌ ببرد. برای فراموش کردن شکست عشقی تان 3 ماه زمان نیاز داریدوقتی ماشینی با سرعت زیاد در حال حرکت است، هنگام ایستادن یک خط ترمزی روی زمین به‌وجود می‌آید، رابطه نیز چنین است. بعد از پایان رابطه مدت زمانی طول می‌کشد که شرایط دوباره عادی شود. این زمان در درجه اول بستگی به میزان پذیرش شما دارد و بعد باتوجه به راه‌هایی که برای مدیریت ذهن‌تان انتخاب کرده‌اید می‌تواند این زمان طولانی‌تر یا کوتاه‌تر باشد. معمولا 2 تا 3 ماه زمان می‌برد که فرد بتواند خود را با شرایط جدید وفق دهد، اصولا می‌گویند، تغییرات روانی بعد از 3 ماه خودش را نشان می‌دهد، البته این زمان در آدم‌های مختلف می‌تواند کمتر یا بیشتر باشد. برای ترک کردن رابطه عاطفی فردا سخت‌تر از امروز استاگر در دوران آشنایی به شناختی از طرف مقابل رسیده‌اید و می‌دانید باید رابطه را قطع کنید ولی به‌دلیل وابستگی این کار برای‌تان راحت نیست با خود بیندیشید که اگر امروز این کار نکنید ممکن است یک ماه دیگر یا یک سال یا حتی 5 سال دیگر با وضعیت بدتری جدا شوید، پس هر چه زودتر این اتفاق بیفتد بهتر است. باید این بلوغ را در خود به‌ وجود بیاورید که خیلی اوقات اتفاقات زندگی مطابق خواسته شما پیش نخواهد رفت و زمان‌هایی نمی‌توانید به خواسته‌های‌تان برسید. اگر چنین تحملی را در خود به‌وجود بیاورید و از همان اول به‌ خود بقبولانید که ممکن است در پایان آشنایی از هم جدا شوید دیگر از جدایی ضربه سنگینی نخواهید خورد. بنابراین برای جدایی باید اول در ذهن‌تان تصور کنید که اگر امروز جدا نشوید سال دیگر جدایی برای‌تان دشوارتر نخواهد بود؟ بعد باید سعی کنید جلوی خودتان را بگیرد و مشغول کارها و فعالیت‌هایی شوید که کامل ذهن شما را به‌خود مشغول می‌کند. انرژی‌تان را تخلیه کنیداگر در دوران جدایی فقط در خانه یا تنها باشید و هیچ کاری هم برای انجام دادن نداشته باشید مسلما اذیت خواهید شد. تمام ذهن شما آدمی است که او را ترک کرده‌اید و مدام در وسوسه زنگ زدن و ارتباط با او هستید، پس باید خودتان را مشغول کرده و دورتان را شلوغ کنید، خود را در روابط اجتماعی و در بین دوستان‌تان قرار دهید، به کارها و فعالیت‌های موردعلاقه‌تان مشغول شوید تا انرژی شما را به سمت دیگر ببرد چون عشق و دوست داشتن نوعی انرژی است که به سمت شخص مورد علاقه شما معطوف است پس شما باید این انرژی را به سمت دیگری چون ورزش کردن، علاقه‌های شخصی، سفر و. . . منحرف کنید، گرچه ممکن است صددر صد فراموش نکنید اما مسلما احساس بهتری پیدا خواهید کرد. از یک رابطه وارد رابطه نامزدی جدید نشویدگاهی پیش می‌آید بعد از جدایی از نامزدی قبلی بلافاصله موقعیت ازدواج دیگری پیش می‌آید. آیا در چنین مواقعی ازدواج می‌تواند به فراموشی نامزد قبلی کمک کند؟ مثلا فرض کنید در رابطه قبلی نامزدتان احترام چندانی برای شما قائل نبود، حالا در رابطه جدید شما به محض دیدن کوچک‌ترین احترامی‌ جذب می‌شوید و به فاکتورهای دیگر توجه‌ای نمی‌کنید و تنها نداشته‌های رابطه قبلی را در رابطه جدید جست‌وجو می‌کنید. حواس‌تان باشد شما نباید از رابطه قبلی فرار کنید و تنها منتظر باشید بدون فکر به فرد دیگری وابسته شوید. به همین دلیل پیشنهاد می‌کنیم بعد از قطع رابطه‌ نامزدی تا چند ماهی نامزدی جدیدی را آغاز نکنید، بهتر است کمی صبر کنید تا خودتان را پیدا کنید و بعد در یک رابطه جدید قرار بگیرید چون در اینجا احتمال اشتباهاتی به‌وجود می‌آید که می‌تواند برای‌تان سنگین تمام شود. بعد از شکست عشقی تان با کسی حرف بزنیدگاهی بعد از جدایی آنقدر فرد تحت فشار قرار می‌گیرد که بد نیست با یک مشاور صحبت کند چون شاید مشاور بتواند به او کمک کند تا از فضای وابستگی بیرون بیاید چون گاهی مشاور به تحلیل‌هایی از دوران کودکی و شخصیت فرد می‌رسد که می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد، از طرف دیگر فضای حمایتی جلسات مشاوره می‌تواند کمک بیشتری هم بکند اما اگر هم فرد چندان تمایل ندارد از یک مشاور کمک بگیرد می‌تواند احساساتش را با یک دوست صمیمی یا یکی از اعضای خانواده یا. . . در میان بگذارد همین بیان احساسات و گفت‌وگو می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد و همچنین خود حرف زدن می‌تواند بسیاری از استرس‌ها و فشارها را از بین ببرد. البته خودتان درذهن‌تان باید به این پذیرش رسیده‌باشید که قطع این رابطه به نفع‌تان بوده‌است، در این حالت دیگران نیز با حمایت‌شان به شما کمک بیشتری می‌کنند. برای فراموش کردن شکست عشقی تان به‌ دنبال تغییر باشیدبعد از جدایی هرگونه تغییر محیطی می‌تواند به شما کمک کند، مثلا سفر یا خرید وسیله‌ای ‌تازه یا… مثلا اگر از مدت‌ها پیش می‌خواستید میز تازه‌ای برای خود بخرید، ‌حالا همان خرید می‌تواند کمک‌کننده باشد. به سراغ کارهایی بروید که مدت‌هاست انجام نداده‌اید و انجام آن‌ها می‌تواند حس‌های جدیدی را در شما ایجاد کند، مثلا می‌توانید به سراغ کلاس‌های موسیقی یا‌سازی‌ که مدت‌هاست آن را دوست دارید بروید یا آموختن یک زبان تازه یا… بروید تا حسابی مشغول شوید. در واقع به‌دنبال فعالیت جدیدی باشید که تا به حال به آن نپرداخته‌اید و می‌تواند بسیاری از انرژی‌های‌تان را تخلیه کند و دیگر فرصت نکنید به چیزی فکر کنید. نگران حرف مردم نباشیدمتاسفانه آدم‌ها متوجه نیستند که وقتی به حرف دیگران اهمیت زیادی می‌دهند در واقع خود را تبدیل به عروسکی می‌کنند که نخ‌هایش در دست دیگران است، چون باید خود را شبیه حرف دیگران کنند. ما یک‌بار بیشتر به دنیا نمی‌آییم و فرصت کمی هم در اختیار داریم، در این فرصت کوتاه قرار نیست طبق گفته دیگران زندگی کنیم چون در این صورت مسلما زندگی خود را باخته‌ایم. آدم‌هایی که از کمبود خودباوری و اعتماد به نفس رنج می‌برند و تایید درونی ندارند معمولا در بیرون و در حرف‌های دیگران به‌دنبال تایید هستند و منتظرند تا ببینند دیگران چه چیزی می‌گویند تا عمل کنند. اگر بتوانید خودتان تایید را به‌خود بدهید دیگر نیازی به حرف دیگران ندارید. فرض کنید در دوران نامزدی به دلیل حرف مردم از طرف‌تان جدا نشدید ولی بعد از 10 سال دچار مشکلات زیادی شدید اما در این موقعیت شما تنهای تنها هستید و هیچ کدام از آن‌هایی که قبلا شما به دلیل حرف‌های‌شان جدا نشدید حالا حمایت‌تان نمی‌کنند و شما در اوج مسائل و مشکلات‌تان تنها مانده‌اید. باید بدانید مردم حرف‌های زیاد می‌زنند و شما باید فقط به حرف‌های خودتان گوش کنید، شما باید جایی در زندگی‌تان تصمیم بگیرید که فقط خودتان باشید؛ بدون نقاب، بدون فیلم بازی کردن و… .


فست فود 3000

مزرعه گوشت توحید

کانون فرهنگی آموزش قلم چی

آکادمی زبانهای خارجی گویش ملل

رنگ آمیزی مهدی چگانی

Madeleine (آموزش-سفارش کیک)

مشاورین املاک اتحاد

جگرسرای بهارنارنج


مسکن آرمان

دکتر پریسا مولایی

مهد کودک خانه ما

دکتر نادر افشاری (قلب و واریس)

 

چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم
چگونه بعد از جدایی به ارامش برسیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *