چگونه با هر نوع شخصیت موثرترین ارتباط را برقر

 
helpkade
چگونه با هر نوع شخصیت موثرترین ارتباط را برقر
چگونه با هر نوع شخصیت موثرترین ارتباط را برقر

بهبود مشکلات رفتاری کودک با بازی درمانی


به تماشای کیفیتی بی حاشیه!

 

چگونه با هر نوع شخصیت موثرترین ارتباط را برقر

تیپ های شخصیتی مختلف و ارتباط موثر با آنها:هر انسانی در دنیا بر اساس زندگی اش، تجربیاتش و … شخصیتش به یکی از این مدل ها نزدیکتر است. هدف اصلی، شناخت درست تیپ شخصیتی افراد است و اینکه چگونه با هر فردی ارتباطی موثر برقرار کنیم.

همه ما آدم ها بنا به نیازهایی که داریم هر روز با افرادی در محل کار، تحصیل، خیابان، مترو، اتوبوس، مغازه و … در ارتباط هستیم. گاهی در اولین برخورد یا اولین نگاه احساس بدی به ما دست می دهد و همین باعث می شود ادامه ارتباط باعث بحث و جدل شود و به هر دلیلی به مقصودمان نرسیم.

ممکن است شما در روابط خانوادگی دچار مشکل شده باشید. در صورتی که نیازمند ادامه ارتباط هستید، از طرفی گرفتار حرف و حدیث هایی شده اید که هیچ وقت تمامی ندارد و در هر بار ارتباط باعث گرفتاری های بیشتر شما می شود.

 

به راستی مشکل کجاست؟ مشکل شمایید؟ مشکل آنها هستند؟

گاهی پاک کردن سوال، راه حل مشکل نیست. بارها دیده اید که حتی قطع رابطه اوضاع را نه تنها بهتر نکرده بلکه بدتر نیز کرده پس چگونه باید بر این دسته از مشکلات فائق آمد؟

می خواهیم شما را با راه حل های علمی آشنا کنیم. هر فردی مدل شخصیتی ویژه خود را دارد و با توجه به مدل شخصیتی اش با هر موضوعی یا شخصی رفتار می کند. ممکن است این سوال برایتان پیش آید که به تعداد افراد روی زمین مدل شخصیتی وجود دارد و شما نمی توانید تمام عمرتان را صرف شناخت آنها کنید. اخیرا روش نوینی در شخصیت شناسی با نام اینیاگرام ارایه شده است، یعنی مدل نُه گانه که افراد به 9 تیپ شخصیتی تقسیم می شوند که خود این 9 دسته نیز در 3 دسته: 1- احساسی، 2- فکری و ذهنی، 3- جسمی و حرکتی قرار دارند.

به طور کلی هر انسانی در دنیا بر اساس زندگی اش، تجربیاتش و … شخصیتش به یکی از این مدل ها نزدیکتر است. هدف اصلی، شناخت درست تیپ شخصیتی افراد است و اینکه چگونه با هر فردی ارتباطی موثر برقرار کنیم.

در ابتدا به معرفی کامل شخصیت افراد کمال طلب می پردازیم که بیشترین اشتیاق آنها تمایل به درستی و کمال و بزرگترین ترسشان دارای عیب بودن است.

 

شخصیت کمال گرا

ویژگی ها: افراد متعلق به این تیپ بیشتر اوقات عصبانی هستند، سختگیرند، دایم ایراد می گیرند، انتقاد می کنند، بسیار تمیز و منظم هستند، مودبند، کمی وسواسی هستند، بهترین ها را می خواهند، کیفیت برایشان اهمیت خاصی دارد، برای کمیت ارزشی قایل نیستند، هرگز کیفیت را فدای کمیت نمی کنند، بسیار مسوول هستند، از وجدان اخلاقی بالایی برخوردارند، این افراد صفر و یکی هستند، و بر این باورند که همواره یک راهِ درست برای مواجه شدن با هر مشکلی وجود دارد، ایده آل گرا هستند، ترس از خوب نبودن و کامل نبودن آنها را داغان می کند، برای بهبود بخشیدن به همه چیز تلاش می کنند، مشکل پسند هستند، تعجب نکنید اگر چندین بار برای خرید بروند و دست خالی بازگردند، اصلاح طلبی جزیی انکار نشدنی از وجودشان است، از اینکه با آنها شوخی کنید متنفر هستند و جدیت این افراد ویژگی بارزشان هست.

 

نحوه ارتباط موثر با افراد کمال گرا:

1- هرگز آنان را تحت فشار زمانی برای انجام کاری نگذارید.

2- از آنها ایراد نگیرید، حتی اگر ایرادی هم مطرح است در قالب پیشنهاد عنوان کنید.

3- هرگز آنها را سرزنش نکنید حتی اگر اشتباه کردند.

4- از نظم و دقتشان تمجید کنید

5- با آنها بدقولی نکنید.

 

بُعد مثبت: کارهایی را که نیاز به سازماندهی، نظم و طبقه بندی دقیق دارد بسیار دقیق انجام می دهند. بسیار دقیق، تیزبین، باوجدان، منظم و مبادی آداب هستند.

بُعد منفی: مشکل بزرگ کمال گراها عصبانیت، خشم و کینه است. اهل غر زدن هستند. در دیدن مشکلات و ایرادها بسیار حرفه ای اند.

 

برخی از شغل های مناسب:

– وزیر، معاون اداری

– مدیر اجرایی، مدیر فنی

– حسابدار

– برنامه ریز مالی، مشاور

– برنامه ریز شهری

– دادستان

– برنامه نویس کامپیوتر

– جراح

 

شخصیت کمک گرا، امدادرسان و مهربان

ویژگی ها: افراد متعلق به این گروه شدیدا مهربان هستند و عاشق کمک کردن به دیگران. اغلب برای کمک منتظر درخواست دیگران نیستند و به محض اینکه احساس کنند جایی حضورشان نیاز است درنگ نمی کنند. همیشه به فکر دیگران هستند. دیگرخواهی این افراد بر خود اولویت دارد به گونه ای که اول نیازهای دیگران را می بینند و سپس خود را. این افراد دوست دارند مشکلات دیگران را حل کنند و برای این کارشان مورد توجه و قدردانی قرار گیرند. کمک گراها بسیار مهمان نواز، خونگرم و دوست داشتنی هستند. آنها دوستان بسیاری دارند، خوش قلب، احساساتی، دلسوز و سخاوتمند هستند.چگونه با هر نوع شخصیت موثرترین ارتباط را برقر

 

نحوه ارتباط موثر با افراد امدادرسان:

1- با آنها مهربان باشید. از کارهایشان قدردانی کنید.

2- کمک گراها در دایره توجه قرار دارند. در ارتباط با یک فرد کمک گرا بی توجه و غافل نباشید چون سریع ناراحت می شوند و غصه می خورند.

3- حساس هستند. مواظب باشید به احساسات آنها خدشه وارد نشود.

4- از آنها، خوبی ها و نکات مثبتشان جلوی جمع تعریف و تمجید کنید.

 

بُعد مثبت: برونگرا، خوش قلب، معاشرتی، اهل جمع و گروه، مسوولیت پذیر و بسیار دست و دلباز و تعارفی است.

بُعد منفی: بسیار دگرخواه است و خود را فدای دیگران می کند. دائم به نیازهای دیگران توجه دارد و می خواهد نیازهای آنان را حل کند. گاهی در این مسیر افراطی عمل می کند.

 

برخی از شغل های مناسب:

– معلم

– طراح مُد

– فروشنده

– پیشخدمت

– طراح گرافیک

– مامور آتش نشانی

– پرستار

– برنامه ریز عروسی

– امدادگر

– خدمات پس از فروش، پیگیری رضایت مشتریان

 

شخصیت موفقیت طلب

ویژگی: افراد متعلق به این گروه پرانرژی، فعال، کاردان، هدفگرا و با اعتماد به نفس هستند. این افراد دوست دارند مفید واقع شوند و یک لحظه هم بیکار نمانند. برای آنها مهم است که موفق باشند. موفقیت های دیگران را با خود می سنجند و ارزش گذاری می کنند. این افراد به دلیل توانایی فوق العاده در روابط اجتماعی نزد مردم بسیار محبوب هستند، بزرگترین ترس این افراد احساس پوچی و بیهودگی است.

خواستار موفقیت هستند تا بتوانند به گونه ای خود را نشان دهند. آنقدر به فکر خواسته ها و اهدافشان هستند که گاهی وجود خود را فراموش می کنند، حتی ممکن است به جسمشان صدمه وارد کنند. به خوبی آموخته اند آنچه برای دیگران مهم و با ارزش است چیست و آن را انجام می دهند. می ترسند اگر موفق نشوند تحقیر شوند. علاقمند به جمع کردن مدارک گوناگون هستند.

 

نحوه ارتباط موثر با افراد موفقیت طلب:

1- به آنها احترام زیادی بگذارید. آنها همانند امدادگراها توجه طلب و تایید طلب هستند. از موفقیت هایشان نام ببرید، در حضور دیگران آنها را به خاطر موفقیت ها، تلاش ها و پیشرفت هایشان تمجید کنید. حواستان باشد سعی نکنید فیلم بازی کنید چون سریع متوجه می شوند زیرا افراد تیزی هستند.

2- از این افراد خرده نگیرید. اگر ایرادی وجود دارد بهتر است تشویقی مطرح کنید.

3- اگر در مواجهه با مساله ای موفق نیستند، موضوع را از بعد مثبت شروع کنید و از تلاشی که برای آن کرده اند صحبت کنید، با این کار نیروی دوباره می گیرند و این بار قطعا موفق می شوند.

4- از سرزنش و تحقیر کردن آنها به هیچ نتیجه ای نمی رسید.

 

بُعد مثبت: آدم های سریعی هستند. شدیدا انعطاف پذیرند. وقتی تصمیم بگیرند چیزی را به دست بیاورند معطل نمی کنند و به دنبال کسب نتایج هستند.

بُعد منفی: خودشان را با موفقیت هایشان می سنجند. در اثر تلاش و کوشش و کار زیاد خود را فراموش می کنند.

 

برخی از شغل های مناسب:

– نوازنده، بازیگر

– مدیر روابط عمومی

– وکیل

– معاون اجرایی

– دستیار شخصی افراد بانفوذ، قدرتمند یا معروف

– نویسنده

– فروشنده، بازاریاب

– فعال سیاسی یا سیاستمدار

سخنران الهام بخش

– مربی کسب و کار و مشاور زندگی

منبع:برترین ها

مطالب بیشتر برای زندگی بهتر


دندان هات رو درست کن و3ساله پرداخت کن!!

سریعترین وارزانترین راه سفربه نقاط مختلف

چطور با هزینه‌ی کم، زیاد و راحت سفر کنیم؟


درخواست وکیل طلاق و مشاوره تلفنی رایگان

مشاهده تمامی مدلهای لوازم خانگی اسنوا/قیمت


درمان اختلالات روحی بدون دارو و عارضه


پاکسازی و رفع آلودگی هوای خانه


درمان اختلالات گفتاری کودکان

بااین بسته آموزشی آموزگار کودک خود باشید


آسانترین راه خرید برنامه در کنسول ps4

خریدقسطی جهیزیه بدون نیاز به پرداخت اولیه


برای سفارش این ست فقط کافیه کلیک کنی!


حس می کنی دچار کم شنوایی شدی؟


تو جلسه خواستگاری چی بپرسیم!؟

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

تیپ های شخصیتی مختلف و ارتباط موثر با آنها:هر انسانی در دنیا بر اساس زندگی اش، تجربیاتش و … شخصیتش به یکی از این مدل ها نزدیکتر است. هدف اصلی، شناخت درست تیپ شخصیتی افراد است و اینکه چگونه با هر فردی ارتباطی موثر برقرار کنیم.

همه ما آدم ها بنا به نیازهایی که داریم هر روز با افرادی در محل کار، تحصیل، خیابان، مترو، اتوبوس، مغازه و … در ارتباط هستیم. گاهی در اولین برخورد یا اولین نگاه احساس بدی به ما دست می دهد و همین باعث می شود ادامه ارتباط باعث بحث و جدل شود و به هر دلیلی به مقصودمان نرسیم.

ممکن است شما در روابط خانوادگی دچار مشکل شده باشید. در صورتی که نیازمند ادامه ارتباط هستید، از طرفی گرفتار حرف و حدیث هایی شده اید که هیچ وقت تمامی ندارد و در هر بار ارتباط باعث گرفتاری های بیشتر شما می شود.

به راستی مشکل کجاست؟ مشکل شمایید؟ مشکل آنها هستند؟

گاهی پاک کردن سوال، راه حل مشکل نیست. بارها دیده اید که حتی قطع رابطه اوضاع را نه تنها بهتر نکرده بلکه بدتر نیز کرده پس چگونه باید بر این دسته از مشکلات فائق آمد؟چگونه با هر نوع شخصیت موثرترین ارتباط را برقر

می خواهیم شما را با راه حل های علمی آشنا کنیم. هر فردی مدل شخصیتی ویژه خود را دارد و با توجه به مدل شخصیتی اش با هر موضوعی یا شخصی رفتار می کند. ممکن است این سوال برایتان پیش آید که به تعداد افراد روی زمین مدل شخصیتی وجود دارد و شما نمی توانید تمام عمرتان را صرف شناخت آنها کنید. اخیرا روش نوینی در شخصیت شناسی با نام اینیاگرام ارایه شده است، یعنی مدل نُه گانه که افراد به 9 تیپ شخصیتی تقسیم می شوند که خود این 9 دسته نیز در 3 دسته: 1- احساسی، 2- فکری و ذهنی، 3- جسمی و حرکتی قرار دارند.

به طور کلی هر انسانی در دنیا بر اساس زندگی اش، تجربیاتش و … شخصیتش به یکی از این مدل ها نزدیکتر است. هدف اصلی، شناخت درست تیپ شخصیتی افراد است و اینکه چگونه با هر فردی ارتباطی موثر برقرار کنیم.

در ابتدا به معرفی کامل شخصیت افراد کمال طلب می پردازیم که بیشترین اشتیاق آنها تمایل به درستی و کمال و بزرگترین ترسشان دارای عیب بودن است.

شخصیت کمال گرا

ویژگی ها: افراد متعلق به این تیپ بیشتر اوقات عصبانی هستند، سختگیرند، دایم ایراد می گیرند، انتقاد می کنند، بسیار تمیز و منظم هستند، مودبند، کمی وسواسی هستند، بهترین ها را می خواهند، کیفیت برایشان اهمیت خاصی دارد، برای کمیت ارزشی قایل نیستند، هرگز کیفیت را فدای کمیت نمی کنند، بسیار مسوول هستند، از وجدان اخلاقی بالایی برخوردارند، این افراد صفر و یکی هستند، و بر این باورند که همواره یک راهِ درست برای مواجه شدن با هر مشکلی وجود دارد، ایده آل گرا هستند، ترس از خوب نبودن و کامل نبودن آنها را داغان می کند، برای بهبود بخشیدن به همه چیز تلاش می کنند، مشکل پسند هستند، تعجب نکنید اگر چندین بار برای خرید بروند و دست خالی بازگردند، اصلاح طلبی جزیی انکار نشدنی از وجودشان است، از اینکه با آنها شوخی کنید متنفر هستند و جدیت این افراد ویژگی بارزشان هست.

نحوه ارتباط موثر با افراد کمال گرا:

1- هرگز آنان را تحت فشار زمانی برای انجام کاری نگذارید.

2- از آنها ایراد نگیرید، حتی اگر ایرادی هم مطرح است در قالب پیشنهاد عنوان کنید.

3- هرگز آنها را سرزنش نکنید حتی اگر اشتباه کردند.

4- از نظم و دقتشان تمجید کنید

5- با آنها بدقولی نکنید.

بُعد مثبت: کارهایی را که نیاز به سازماندهی، نظم و طبقه بندی دقیق دارد بسیار دقیق انجام می دهند. بسیار دقیق، تیزبین، باوجدان، منظم و مبادی آداب هستند.

بُعد منفی: مشکل بزرگ کمال گراها عصبانیت، خشم و کینه است. اهل غر زدن هستند. در دیدن مشکلات و ایرادها بسیار حرفه ای اند.

برخی از شغل های مناسب:

– وزیر، معاون اداری

– مدیر اجرایی، مدیر فنی

– حسابدار

– برنامه ریز مالی، مشاور

– برنامه ریز شهری

– دادستان

– برنامه نویس کامپیوتر

– جراح

شخصیت کمک گرا، امدادرسان و مهربان

ویژگی ها: افراد متعلق به این گروه شدیدا مهربان هستند و عاشق کمک کردن به دیگران. اغلب برای کمک منتظر درخواست دیگران نیستند و به محض اینکه احساس کنند جایی حضورشان نیاز است درنگ نمی کنند. همیشه به فکر دیگران هستند. دیگرخواهی این افراد بر خود اولویت دارد به گونه ای که اول نیازهای دیگران را می بینند و سپس خود را. این افراد دوست دارند مشکلات دیگران را حل کنند و برای این کارشان مورد توجه و قدردانی قرار گیرند. کمک گراها بسیار مهمان نواز، خونگرم و دوست داشتنی هستند. آنها دوستان بسیاری دارند، خوش قلب، احساساتی، دلسوز و سخاوتمند هستند.

نحوه ارتباط موثر با افراد امدادرسان:

1- با آنها مهربان باشید. از کارهایشان قدردانی کنید.

2- کمک گراها در دایره توجه قرار دارند. در ارتباط با یک فرد کمک گرا بی توجه و غافل نباشید چون سریع ناراحت می شوند و غصه می خورند.

3- حساس هستند. مواظب باشید به احساسات آنها خدشه وارد نشود.

4- از آنها، خوبی ها و نکات مثبتشان جلوی جمع تعریف و تمجید کنید.

بُعد مثبت: برونگرا، خوش قلب، معاشرتی، اهل جمع و گروه، مسوولیت پذیر و بسیار دست و دلباز و تعارفی است.

بُعد منفی: بسیار دگرخواه است و خود را فدای دیگران می کند. دائم به نیازهای دیگران توجه دارد و می خواهد نیازهای آنان را حل کند. گاهی در این مسیر افراطی عمل می کند.

برخی از شغل های مناسب:

– معلم

– طراح مُد

– فروشنده

چگونه با هر نوع شخصیت موثرترین ارتباط را برقر

– پیشخدمت

– طراح گرافیک

– مامور آتش نشانی

– پرستار

– برنامه ریز عروسی

– امدادگر

– خدمات پس از فروش، پیگیری رضایت مشتریان

شخصیت موفقیت طلب

ویژگی: افراد متعلق به این گروه پرانرژی، فعال، کاردان، هدفگرا و با اعتماد به نفس هستند. این افراد دوست دارند مفید واقع شوند و یک لحظه هم بیکار نمانند. برای آنها مهم است که موفق باشند. موفقیت های دیگران را با خود می سنجند و ارزش گذاری می کنند. این افراد به دلیل توانایی فوق العاده در روابط اجتماعی نزد مردم بسیار محبوب هستند، بزرگترین ترس این افراد احساس پوچی و بیهودگی است.

خواستار موفقیت هستند تا بتوانند به گونه ای خود را نشان دهند. آنقدر به فکر خواسته ها و اهدافشان هستند که گاهی وجود خود را فراموش می کنند، حتی ممکن است به جسمشان صدمه وارد کنند. به خوبی آموخته اند آنچه برای دیگران مهم و با ارزش است چیست و آن را انجام می دهند. می ترسند اگر موفق نشوند تحقیر شوند. علاقمند به جمع کردن مدارک گوناگون هستند.

نحوه ارتباط موثر با افراد موفقیت طلب:

1- به آنها احترام زیادی بگذارید. آنها همانند امدادگراها توجه طلب و تایید طلب هستند. از موفقیت هایشان نام ببرید، در حضور دیگران آنها را به خاطر موفقیت ها، تلاش ها و پیشرفت هایشان تمجید کنید. حواستان باشد سعی نکنید فیلم بازی کنید چون سریع متوجه می شوند زیرا افراد تیزی هستند.

2- از این افراد خرده نگیرید. اگر ایرادی وجود دارد بهتر است تشویقی مطرح کنید.

3- اگر در مواجهه با مساله ای موفق نیستند، موضوع را از بعد مثبت شروع کنید و از تلاشی که برای آن کرده اند صحبت کنید، با این کار نیروی دوباره می گیرند و این بار قطعا موفق می شوند.

4- از سرزنش و تحقیر کردن آنها به هیچ نتیجه ای نمی رسید.

بُعد مثبت: آدم های سریعی هستند. شدیدا انعطاف پذیرند. وقتی تصمیم بگیرند چیزی را به دست بیاورند معطل نمی کنند و به دنبال کسب نتایج هستند.

بُعد منفی: خودشان را با موفقیت هایشان می سنجند. در اثر تلاش و کوشش و کار زیاد خود را فراموش می کنند.

برخی از شغل های مناسب:

– نوازنده، بازیگر

– مدیر روابط عمومی

– وکیل

– معاون اجرایی

– دستیار شخصی افراد بانفوذ، قدرتمند یا معروف

– نویسنده

– فروشنده، بازاریاب

– فعال سیاسی یا سیاستمدار

سخنران الهام بخش

– مربی کسب و کار و مشاور زندگی

حتماً این جمله را شنیده اید که «صدای عمل بلندتر از کلمات است.» این مسئله مخصوصاً در مورد «زبان بدن» صحت دارد. «زبان بدن» نوعی ابزار ارتباطی قدرتمند است که با استفاده از آن می توان دوست پیدا کرد و یا دیگران را به انجام کاری متقاعد نمود.

آشنایی با «زبان بدن» به شما کمک می کند مسائلی مثل جذابیت، حقیقت، اعتمادبه نفس و شرم را تشخیص دهید. شما با دقت در حرکات طرف مقابل می توانید به حقایق زیادی دست یابید. در واقع تمام ما آگاهانه یا ناآگاهانه از «زبان بدن» استفاده می کنیم. برای آشنایی بیشتر با این زبان به موارد زیر توجه کنید:

۱ تماس چشمی

اجتناب از نگاه کردن به چشمان دیگران و یا تغییر ناگهانی مسیر نگاه حکایت از پنهانکاری یا دروغگویی دارد و در ضمن می تواند نشانه شرم یا عدم اعتمادبه نفس باشد.

۲ لبخند زدن

لبخند زدن می تواند نشانه اعتمادبه نفس، دوستی و رفتار مثبت باشد و این حس را منتقل می کند که مردم در کنار شما بودن را دوست دارند.

از سوی دیگر مفهوم لبخند تصنعی و یا توأم با دستپاچگی کاملا ضدمفهوم ذکر شده است.

۳ کم توجهی

غالباً میزان توجه یک فرد نوع شخصیت او را مشخص می کند.

به عنوان مثال اگر کسی به سرعت تمرکز خود را از دست بدهد و به حرف های شما توجه نکند متوجه می شوید که بی حوصله و احتمالا بی اعتنا می باشد.

۴ تکان دادن سر

مردم برخی از اوقات ناآگاهانه سر خود را تکان می دهند تا موافقت یا مخالفت خود را نسبت به مسئله ای نشان دهند. شما می توانید با بالا و پایین بردن سر موافقت خود را اعلام کنید و یا هنگام مخالفت، سر خود را به چپ و راست تکان دهید.

۵ لمس کردن

لمس کردن طرف مقابل در طول صحبت کردن در صورتی که به طور صحیحی انجام شود می تواند حامل پیام روشنی باشد. به عنوان مثال این کار می تواند نشانه علاقه، آرام کردن و یا اطمینان دادن به او تلقی شود.

۶ دست به سینه بودن

دست به سینه بودن می تواند حالت تدافعی یا پایان مکالمه باشد.اگر دست به سینه باشید در حالی که پاها را بر روی یکدیگر قرار داده اید سدی میان شما و دیگران ایجاد می شود.

۷ قراردادن دست ها بر روی کمر

این حرکت آمادگی برای واکنش و حتی پرخاشگری را نشان می دهد و چندان دوستانه نیست. غالباً نوجوانان برای نشان دادن مخالفت خود از این حرکت استفاده می کنند.

۸ دست دادن

دست دادن معانی زیادی دارد. غالباً دست دادن افرادی که از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند محکم است، برعکس افراد دستپاچه و خجالتی و کسانی که احساس ناامنی می کنند. در ضمن مراقب کسانی باشید که با محکم فشردن دست های شما قصد ترساندن تان را دارند!

۹ نشستن با پاهای روی هم و جدا از هم

مردم معمولا هنگام نشستن پاهای خود را بر روی هم می اندازند و با یکی از پاها به آرامی ضربه می زنند. این کار نشانه ملال یا ناشکیبایی است. در عوض نشستن با پاهای جدا از هم، آرامش را تداعی می کند.

۱۰ لمس کردن بینی

لمس کردن یا مالیدن یعنی غالباً نشان تردید یا دروغگویی است. نیشگون گرفتن نوک بینی که غالباً با چشمان بسته انجام می شود پاسخ منفی به درخواست طرف مقابل تلقی می شود.

۱۱ به هم مالیدن دست ها

همگی ما با این حرکت آشنا هستیم. این حرکت غالباً زمانی انجام می شود که ما انتظار یک اتفاق خوشایند را می کشیم.

۱۲ نشان دادن کف دست ها

نشان دادن کف دست ها نشان صداقت، روراستی یا بیگناهی است. به عنوان مثال وقتی شما می گویید: «من این کار را نکرده ام» و یا «من هیچ گناهی مرتکب نشده ام» این حرکت را نشان می دهید.

۱۳ ضربه زدن با انگشتان

ضربه زدن با انگشتان، این پیام را به طرف مقابل می دهد که شما خسته شده اید! این حرکت نشانه ناشکیبایی است و به طرف مقابل می فهماند که باید کاری انجام دهد!

۱۴ بازی کردن با موها

کشیدن یا بازی کردن با موها نشانه احساس عدم امنیت یا اعتمادبه نفس پایین است. افراد عصبی این کار را زیاد انجام می دهند. اگر به اولین مصاحبه یک شخصیت ورزشی دقت کنید متوجه این مطلب خواهید شد!

۱۵ خم کردن سر به یک طرف

وقتی فرد سرش را به یک طرف خم می کند شما می فهمید که به مسئله ای علاقه مند است. سگ ها نیز وقتی به موضوعی علاقه مند می شوند سر خود را به طرف آن خم می کنند. البته انسان این حرکت را با شدت کمتری انجام می دهد.

۱۶ تکیه دادن به جلو

وقتی به جلو خم می شوید چه نشسته و چه ایستاده معلوم می شود که به مسئله ای علاقه مند هستید به عبارت دیگر یک شنونده علاقه مند به سوی گوینده خم می شود. برعکس دور شدن از گوینده نشانه عدم علاقه به موضوع بحث است.

۱۷ جویدن ناخن ها

جویدن ناخن ها نشانه دستپاچگی یا عدم احساس امنیت است مردم غالباً هنگام تماشای یک فیلم مهیج یا مسابقات ورزشی ناخن ها را می جوند، به عبارت دیگر در لحظات پرتنش و اضطراب آور.

 ۱۸ قدم زدن

معمولا افراد عصبی نمی توانند در یک جا آرام بمانند و مدام قدم می زنند. به عنوان مثال اگر شما مردی را ببینید که در انتظار تولد اولین فرزندش است از قدم زدن او تعجب نمی کنید!

توصیه

هر چند برخی از رفتارها و حرکات پیام های روشنی دارند ولی به آسانی نمی توان این حرکات را تفسیر کرد. به عنوان مثال دست به سینه بودن لزوماً به مفهوم گرفتن حالت تدافعی نیست بلکه گاهی صرفا علامت احساس سرما می باشد!

توصیه ما به شما این است که در خواندن رفتار دیگران زیاده روی نکنید و مطالب فوق را بدون استثناء ندانید. موفق باشید.

منبع: shirmohammad70.blogfa.com  

ناخن از قسمت هاي مختلفي تشكيل شده است:

صفحه ناخن: قسمت قابل مشاهده ناخن روي انگشتان دست و پا

ماتريكس: قسمت زير كوتيكول كه زير پوست مخفي شده و ناخن از آنجا رشد مي ‌كند.

لانولا: قسمتي از ماتريكس كه سفيد رنگ و شبيه هلال ماه است و در ريشه ناخن قرار گرفته و معمولاً در انگشت شست واضح‌تر است.

كوتيكول: پوست نازك ريشه ناخن كه روي ناخن را مي‌ پوشاند.

چين‌هاي ناخن: چين‌ها و فرو رفتگي‌هاي پوست كه ناخن را در بر گرفته و در 3 طرف آن را حمايت مي ‌كنند.

اين حالت در ناخن در اثر تماس مفرط دست با آب و محلول‌هاي شيميايي به وجود مي ‌آيد. البته حتي اگر در تمام عمرتان به مواد شوينده دست نزنيد! باز هم ممکن است اين اتفاق براي ناخن‌هايتان بيفتد، چون ورقه‌ورقه شدن ناخن مي ‌تواند يکي از مشخصات و علايم پيري باشد.

همين‌طور که ما مسن‌تر مي‌‌ شويم، از رطوبت و چربي طبيعي بستر ناخن کاسته مي ‌شود. اين رطوبت و چربي مانند سيماني است که لايه‌هاي ناخن را محکم در کنار هم نگه مي ‌دارد.

بنابراين لازم است که با ديدن اولين نشانه ي ورقه‌ورقه شدن ناخن‌ها، آنها را هيدراته (آب‌رساني) کنيد. علاوه بر آن از ويتامين E و روغن ناخن که دو چربي گياهي هستند، استفاده کنيد.

اگر بيشتر با آب در تماس بوديد، به دفعات بيشتري ناخن‌هايتان را چرب کنيد.

هنگام نظافت و شستشو از دستکش استفاده کنيد. حتي اگر کار شما يک يا دو دقيقه هم طول مي‌‌ کشد، دستکش‌ها را بپوشيد، بعد شروع به کار کنيد.

اين عارضه نيز از مشخصه‌هاي پيري است، هر چند که محدود به دوران پيري نمي‌ شود. ورقه ناخن در قسمت بستر ناخن به سمت جلو رشد مي‌ کند، اما به شکل راه‌راه و برجسته، يعني خطوط برجسته و عمودي از بستر ناخن بيرون آمده و رشد مي ‌کنند.

به مرور که ما مسن‌تر مي ‌‌شويم، سطح چربي و آب طبيعي ناخن کم مي ‌شود و اين خطوط برجسته ريل مانند نمايان مي ‌شوند. ناخن‌هاي راه‌راه شده برجسته را روزانه دو بار با ويتامين E چرب کنيد تا بهبود يابد.

اين عارضه به هنگام کمبود آهن در بدن پيدا مي ‌شود. ناخن‌ها از قسمت نوک ناخن نازک، ورقه‌ورقه و مقعر مي شوند.

براي رفع اين مشکل و اختلال در فرم ناخن بايد به پزشک مراجعه شود و در رفع کمبود آهن در بدن تلاش کرد.

عفونت ناخن ممکن است به دو شکل حاد و مزمن به وجود بيايد.

عفونت در گوشه ناخن‌ها به وسيله باکتري‌ها، قارچ‌ها و بعضي از ويروس‌ها به وجود مي ‌آيد.

لايه‌هاي مجاور ناخن مانند سد و محافظي ميان ورقه ناخن و بافت اطراف عمل مي‌ کنند. اگر اين لايه‌ها شکافته يا شکسته شوند، اين سد مي ‌شکند و باکتري‌ها به راحتي وارد بافت و لايه‌هاي ناخن مي ‌شوند.

اين نوع عفونت با متورم يا قرمز شدن و درد شديد بروز مي ‌کند.

اين وضعيت ممکن است در افرادي که دست‌هايشان به مدت طولاني با آب تماس دارد، تشديد شود. به ياد داشته باشيد که اين عارضه واگيردار است.

به همراه لکه و خطوط سفيد روي ورقه ناخن، ممکن است حباب‌ها و منافذ کوچک پُر از هوا که بر اثر آسيب‌هاي وارده به ناخن ايجاد شده‌اند، ديده شوند.

اين وضعيت ممکن است ارثي باشد و هيچ گونه نيازي هم به درمان نداشته باشد.

برای اولین بار دانشمندان موفق شدند یک ابزار الکتریکی در داخل گوش جایگذاری کنند که از سیستم های زیستی داخل گوش به عنوان منبع انرژی استفاده می کند. این منبع انرژی که در گوش داخلی پستانداران قرار دارد در حقیقت یک اتاقک پر شده از یون ها است که یک شیب غلظت  شیمایی برای درست کار کردن سلول های عصبی ایجاد می کند.  در این دست یافت جدید, دانشمندان توانستند بدون ایجاد اختلال در شنوایی پستاندار, از این اتاقک به عنوان منبع انرژی استفاده کنند.

 بنابر مقاله ای جدید در مجله nature biotechnology گروهی از محققان موسسه فناوری ماساچوست (MIT)  درمانگاه گوش و چشم ماساچوست (MEEI) و دایره علوم بهداشت و تکنولوژی MIT دانشگاه هاروارد (HST) نشان دادند که این باتری طبیعی می تواند بدون به وجود آمدن اختلالی در سیستم شنوایی, ابزار های الکتریکی کاشته شده در بدن را برق رسانی کند.

این ابزار می تواند فعالیت های زیست شناختی داخل گوش در افراد دچار اختلالات شنوایی یا تعادلی را پایش کرده و با نیروی الکتریکی حاصل از باتری طبیعی, آن ها را به یک گیرنده خارج بدن ارسال کند.  در این آزمایش, کونستانتین استانکوویچ, جراح گوش از  MEEI و اندرو لیساوت دانشجوی فارغ التحصیل از HST الکترود هایی را در گوش یک نوع خوک قرار دادند. این الکترود ها با استفاده از شیب الکتروشیمیایی موجود در محیط توانستند انرژی لازم برای کارکردن ریز قطعات الکترونیکی ساخت MIT که در گوش همان حیوان جاسازی شدند را فراهم کنند. بعد از اتمام عمل جراحی و در چندین مرتبه, شنوایی جانور مورد بررسی قرار گرفت و هیچ گونه تغییری در آن مشاهده نشد..

می دانیم که گوش وظیفه دارد انرژی مکانیکی را به سیگنال الکتریکی تبدیل کند تا از این طریق مغز را از تغییرات جهت گیری بدن یا صداهای موجود در محیط آگاه کند. باتری طبیعی موجود در بدن بخشی به نام کوکلئا ( حلزون گوش ) است که انرژی مورد نیاز برای ایجاد این سیگنال الکتریکی را فراهم می کند. فضای داخلی این حلزون توسط غشایی تقسیم بندی شده است که سلول هایش توانایی انتقال یون ها را کسب کرده اند. به وجود آمدن اختلاف غلظت یون های سدیم و پتاسیم در دو طرف غشا در اثر فعالیت پمپ های یونی این سلول ها, باعث به وجود آمدن ولتاژ و اختلاف پتانسیل می شود.

منبع:انجمن زیست شناسی دبیرستان گلستان

 علت های ساده و پیش پا افتاده برای سردرد  

هر چیزی که سطح استرس شما را افزایش دهد، می تواند شما را بیشتر در معرض سردرد تنشی و میگرن قرار دهد که رئیس تان هم یکی از اینهاست.

۲) پاهایتان را کش دهید: ورزش متوسط یکی از مسکن های قدرتمند در کم کردن استرس است. پیاده روی یک انتخاب فوق العاده است زیرا یک مقاومت اضافه نسبت به سردردهای تنشی ایجاد می کند. وقتی شما راه می روید، حرکت بازوهای شما عضلات گردن و شانه های شما را شل می کند و همین می تواند به کاهش برخی از سردردها کمک کند.

۴) دارو گاهی مفید است: بیشتر مسکن های ضددرد مانند استامینوفن، آسپرین، ایبوپروفن و ناپروکسن در برابر بسیاری از انواع سردردها موثر هستند، اما از مصرف این داروها به طور مداوم اجتناب کنید چون زمانی که استفاده بیش از حد از دارو سردردهای ارجاعی را موجب می شود، می تواند با برطرف شدن اثر دارو، سردرد به شکل حادتری بروز کند. درمورد استفاده از هر نوع دارویی برای سردرد پیش از هر چیز با پزشک مشورت کنید.

 خواب کافی؛ تصفیه مغزدر پی تحقیقات جدیدی که نشان می‌دهد مغز انسان در حین خواب زواید انباشته در مغز را دور می‌ریزد دانشمندان بار دیگر در مورد خطرات ناشی از بی‌خوابی هشدار می‌دهند.

 روزنامه ایندیپندنت چاپ لندن در ستون مطالب علمی ‌خود نگاهی دارد به تحقیقات پزشکی جدید در مورد کارکرد مغز در زمان خواب و می‌نویسد: >به نوشته ایندیپندنت نتایج این تحقیقات نشان می‌دهد که تماس‌هایی که در طول یک روز پر مشغله بین سلولهای مغزی انسان برقرار شده و اطلاعات جمع‌آوری شده را حفظ می‌کنند در طول ساعات خواب سست شده یا قطع می‌شوند و درنتیجه مغز خودبه‌خود اطلاعات زائدی را که گردآوری کرده، دور می‌ریزد.این تحقیقات تاکیدی است بر فرضیه‌های قبلی که خواب عمیق و کافی در طول شب را شرطی ضروری برای حفظ اطلاعات و خاطرات مهم روز قبل و تصفیه اطلاعات زائد و بنابراین سبک کردن مغز و سلامت آن می‌داند. به گفته محققان خواب کافی و خوب در طول شب مغز فرد را برای فعالیت در روز بعد آماده می‌کند.>، یکی از محققان این پژوهش، از دانشکده پزشکی واشنگتن می‌گوید: >به نوشته روزنامه ایندیپندنت تحقیقات جدید براساس مطالعه زندگی حشرات میوه‌ها انجام شده است. به اعتقاد دانشمندان شیوه زندگی روزانه این حشرات شبیه به انسان است؛ آن‌ها نیز برای داشتن روزی فعال و پر ثمر حداقل به ۶ تا ۸ ساعت خواب در شبانه روز نیاز دارند. در این تحقیقات مشخص شده که در حشرات میوه -آن گروهی که روزی طولانی و پر کار را سپری می‌کنند بیشتر می‌خوابند.روزنامه ایندیپندنت یادآوری می‌کند که تحقیقات قبلی نیز نشان داده بود که خواب مناسب در حیوانات توان یادگیری و حافظه را تقویت می‌کند. اما تحقیقات جدید چند گام پیش تر رفته و نشان می‌دهد که تماس‌هایی که بین سلولهای مغز در طول روز برقرار می‌شوند به هنگام خواب سست و یا قطع می‌شوند و بنابراین مغز می‌تواند با تخلیه برخی از اطلاعات استراحت کرده و برای کار در روز بعد آماده شود.به گفته پروفسور پل شو نکته مهم این است که در مغز بتواند تشخیص دهد کدامیک از این تماس‌های سلولی زائد و خسته‌کننده هستند. مغز انسان به دلایل مختلف ممکن است از این کار عاجز شود که یکی از آنها فشاری است که ممکن است از ناحیه شبکه عصبی اطراف جمجمه به ناحیه مغز وارد شود.به نوشته روزنامه ایندیپندنت در بخشی از این پزوهش جدید، دانشمندان با کمک دستگاهی در طول شب به طور مداوم محل استراحت این حشرات را تکان داده و خواب آن‌ها را به هم می‌زدند. پس از این آزمایش توانستند تفاوت‌هایی که در مغز این حشرات ایجاد شده بود را تشخیص دهند. مهمترین مورد آن انباشت پروتئین در مغز بود که مثل ماده ای‌هادی سلول‌های مغزی را به یکدیگر مرتبط نگاه می‌دارد.جالب اینجاست که در مطالعه مغز این حشرات دانشوران متوجه شدند پس از خواب کافی سطح انباشت پروتئین در مغز آنها کاهش یافته است. این خود نشانی بود از اینکه طی خواب تماس بین سلول‌های مغزی بشدت سست و یا به کلی قطع شده‌اند.>، یکی دیگر از پژوهشگران فعال در این تحقیقات، که نتایج آن اخیرا در مجله معتبر > به چاپ رسیده است می‌گوید: >به گفته این پژوهشگر ما به خاطر سپردن بخش زیادی از آنچه که مغز در طول روز گردآوری می‌کند نیازی نداریم. اگر مغز ما انباشته از اطلاعات جزیی و بی مورد باشد برای ادامه کار و فراگیری در طول روزهای بعدی مغز باید خود را از این اطلاعات زائد تصفیه کند.

 روغن نارگیل از پوسیدگی دندان جلوگیری می‌کند  

تحقیقات محققان ایرلندی نشان می‌دهد که روغن نارگیل می‌تواند باکتری‌های مسبب پوسیدگی دندان را از بین ببرد.

هر فردی مدل شخصیتی ویژه خود را دارد و با توجه به مدل شخصیتی اش با هر موضوعی یا شخصی رفتار می کند. به طور کلی هر انسانی در دنیا بر اساس زندگی اش، تجربیاتش و … شخصیتش به یکی از این مدل ها نزدیکتر است. هدف اصلی، شناخت درست تیپ شخصیتی افراد است و اینکه چگونه با هر فردی ارتباطی موثر برقرار کنیم.شخصیت کمال گراابعاد مثبت:کارهایی را که نیاز به سازماندهی، نظم و طبقه بندی دقیق دارد بسیار دقیق انجام می دهند. بسیار دقیق، تیزبین، باوجدان، منظم و مبادی آداب هستند.ابعاد منفی:مشکل بزرگ کمال گراها عصبانیت، خشم و کینه است. اهل غر زدن هستند. در دیدن مشکلات و ایرادها بسیار حرفه ای اند.شیوه ارتباط موثر با افراد کمال گرا:1- هرگز آنان را تحت فشار زمانی برای انجام کاری نگذارید.2- از آنها ایراد نگیرید، حتی اگر ایرادی هم مطرح است در قالب پیشنهاد عنوان کنید.3- هرگز آنها را سرزنش نکنید حتی اگر اشتباه کردند.4- از نظم و دقتشان تمجید کنید5- با آنها بدقولی نکنید.

شخصیت کمک گرا و مهربانابعاد مثبت:برونگرا، خوش قلب، معاشرتی، اهل جمع و گروه، مسوولیت پذیر و بسیار دست و دلباز و تعارفی است.ابعاد منفی:بسیار دگرخواه است و خود را فدای دیگران می کند. دائم به نیازهای دیگران توجه دارد و می خواهد نیازهای آنان را حل کند. گاهی در این مسیر افراطی عمل می کند.شیوه ارتباط موثر با افراد امدادرسان:1- با آنها مهربان باشید. از کارهایشان قدردانی کنید.2- کمک گراها در دایره توجه قرار دارند. در ارتباط با یک فرد کمک گرا بی توجه و غافل نباشید چون سریع ناراحت می شوند و غصه می خورند.3- حساس هستند. مواظب باشید به احساسات آنها خدشه وارد نشود.4- از آنها، خوبی ها و نکات مثبتشان جلوی جمع تعریف و تمجید کنید.شخصیت موفقیت طلبابعاد مثبت:آدم های سریعی هستند. شدیدا انعطاف پذیرند. وقتی تصمیم بگیرند چیزی را به دست بیاورند معطل نمی کنند و به دنبال کسب نتایج هستند.ابعاد منفی:خودشان را با موفقیت هایشان می سنجند. در اثر تلاش و کوشش و کار زیاد خود را فراموش می کنند.شیوه ارتباط موثر با افراد موفقیت طلب:1- به آنها احترام زیادی بگذارید. آنها همانند امدادگراها توجه طلب و تایید طلب هستند. از موفقیت هایشان نام ببرید، در حضور دیگران آنها را به خاطر موفقیت ها، تلاش ها و پیشرفت هایشان تمجید کنید. حواستان باشد سعی نکنید فیلم بازی کنید چون سریع متوجه می شوند زیرا افراد تیزی هستند.2- از این افراد خرده نگیرید. اگر ایرادی وجود دارد بهتر است تشویقی مطرح کنید.3- اگر در مواجهه با مساله ای موفق نیستند، موضوع را از بعد مثبت شروع کنید و از تلاشی که برای آن کرده اند صحبت کنید، با این کار نیروی دوباره می گیرند و این بار قطعا موفق می شوند.4- از سرزنش و تحقیر کردن آنها به هیچ نتیجه ای نمی رسید.

تیپ شخصیتی شما چیست؟

مشکل جامعه ی کنونی ما این است که بسیاری از مردم در روابط خود نا امید هستند؛ زیرا احساس می کنند شنیده نمی شوند و یا کسی آن ها را درک نمی کند. به راستی نتیجه ی این احساسات چه خواهد بود؟ ساده است، آنها هرگز یک ارتباط واقعی را تجربه نمی کنند و از وارد شدن به رابطه طفره خواهند رفت.

به گزارش مجله آلامتو به نقل از success؛ بسیاری از ارتباطات نظیر رابطه ی دوستی و یا روابط عاشقانه با داشتن یک حس و هدف مشترک و برقراری ارتباط موثر با یکدگر شکل می گیرند.

یک روش اثبات شده، برای کمک به برقراری ارتباط با افراد دیگر این است که شما حرف های آن ها را بشنوید، آن ها را درک کنید، از آن ها قدردانی نمایید و حضور آن ها را جدی بگیرید.

هنگامی که شما این روش را در زندگی خود دنبال کنید، می توانید مزایای درخور توجه آن را به وضوح در زندگیتان لمس نمایید و این روش را به افراد دیگری که در زندگیتان حضور دارند نیز بیاموزید.چگونه با هر نوع شخصیت موثرترین ارتباط را برقر

مطمئنا بارها این سخنان را شنیده اید که من در هنگام برقراری رابطه با مردم احساس ناامیدی می کنم، مثل اینکه با دیوار صحبت کنم – مردمی که با چشم های بی احساس، صورت های بی روح و سرد خود بی علاقگیشان را نسبت به داشتن رابطه با من نشان می دهند یا شنیده اید که برخی از مردم می گویند سال هاست که در چندین رابطه ای که داشته ام احساس کمبود و یا نادیده شدن می کنم.

به اعتقاد من، این نادیده گرفته شدن ها و بی توجهی ها، درست همانند بنزینی بر روی شعله های قطع ارتباط من با افراد دیگر بوده اند، اما نکته این است که در واقع این ما هستیم که نتوانستم حقایق بنیادین شخصیت افرادی را که دارای کاراکترهای کاملا مخالفی با شخصیت ما هستند، درک کنیم. و نکته ی جالب توجه این است، که تا زمانی که نتوانیم با افراد دیگر ارتباط برقرار کنیم هرگز نخواهیم توانست به تفاوت های شخصیتی بین افراد پی ببریم.

حقیقت ساده این است که چون ما نمی دانیم چگونه باید این اختلافات شخصیتی را مدیریت کنم، تناقضات یکی پس از دیگری آشکار می شوند.

لذا همانطور که بیشتر بر روی رشد شخصیتی خود کار کنیم، شخصیت منحصر به فرد و آرامی را در خودم به وجود خواهیم آورد و مصمم به تقویت هویت سالم خود خواهیم بود و در این راستا به توسعه ی روابط خود ادامه می دهیم و نکته درست همین است.

هنگامی که دیگران را در درون خود درک کنید، به نوعی مهربان تر، با گذشت تر و دلسوزتر خواهید شد. و این همان راهی است که اعتماد آن ها را جلب می کند.

پروفایل شخصیتی DiSC به وضوح بر تفاوت های رفتاری که به مشکلات ارتباطی در زندگی منجر می شود تمرکز می کند. بر خلاف سایر مشخصات شخصیتی، DiSC به ما یاد می دهد که چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم و نحوه ی درک دیگران و ارسال و دریافت سیگنال های لازم از جانب آن ها را تشریح می کند. و این ابزار فقط برای برقراری ارتباطات کاری قدرتمند نیاز نیست بلکه با فراگیری آن به راحتی می توانید هر رابطه ای را در زندگی خود مدیریت کنید.

با این وجود، کلید استفاده از نتایج این روش سودمند نیازمند درک این موضوع است که هیچ پروفایل شخصیتی، بی عیب و نقص نیست و نمی تواند یک دستورالعمل واحد را برای هر شرایطی به ما ارائه کند؛ در واقع این پروفایل فقط یک ابزار است اما می تواند یک ابزار متنوع و ارزشمند باشد که به عنوان پایه ای برای درک تفاوت های یکدیگر به ما در درک ارزش های خود و دیگران کمک نماید.

فرمت آسان و ساده ی DiSC که اعمال آن نیز فوق العاده راحت است اساسا افراد را به یکی از چهار کاراکتر شخصیتی زیر طبقه بندی می کند.

این چهار کاراکتر شخصیتی عبارتند از : سلطه جو (D)، با نفوذ (I)، با ثبات (S) و با وجدان (C). هیچ سبکی فراتر از این چهار کاراکتر وجود ندارد. و این چهار کاراکتر تحت شرایط استرس زا، خود را به خوبی بروز می دهند. اما دانستن اینکه چگونه سبک های شخصیتی باید با یکدیگر تعامل پیدا کنند، یک کلید اساسی برای ایجاد اعتماد و برقراری ارتباط موثر است.

پس بهتر است هر کدام از آن ها را تحلیل نماییم:

سبک شخصیت “D” غالب ترین شخصیت در میان این چهار سبک شخصیتی است. سبک های شخصیتی “D” در بیشتر موارد، به دستاوردهای بزرگی نائل خواهند آمد و معمولا موفق خواهند شد. افرادی با این سبک شخصیتی کاملا جدی، قوی و قدرتمند هستند. سریع وارد عمل می شوند و برای پذیرش تغییر مشتاق هستند، آن ها یک شخصیت آماده، برای رسیدن به هدف می باشند.

یکنواختی زندگی برای آن ها خسته کننده بوده و نداشتن انگیزه سبب افسردگی شان می شود. این گونه افراد پذیرای مسئولیت های خود هستند. آن ها همواره احتیاط را در کارهای خود لحاظ می کنند و انتظار دارند که دیگران نیز در این مسیر همراهشان باشند.

گرايشات بی پروایانه و شجاعانه ی آن ها اغلب مورد بی توجهی قرار گرفته و یا حتی نابود کننده در نظر گرفته خواهد شد. به دلیل شخصیت عمل گرا و هدایت کننده، به احتمال زیاد در ابتدای فرایند تصمیم گیری دچار اشتباه های زیادی می شوند. اما به دلیل شخصیت قوی خود، دوباره و دوباره تلاش می کنند و هرگز مجددا وارد آن مسیر اشتباه نمی شوند.

موفقیت آن ها به دلیل توانایی بالایشان در تصمیم گیری و انگیزه دادن به تیم است. تمرکز آن ها بر روی اهداف فوق العاده بزرگ، اغلب تیمشان را به خطر می اندازد که باعث می شود ریسک های زیادی را متقبل شوند و این ریسک ها غالبا پاداش های بزرگی را برایشان به همراه خواهد داشت.

شخصیت افراد مختلف

سبک شخصیتی “i” نسبت به چهار سبک دیگر، بیشتر برون گرا، تعاملی، جذاب، خوش بین و خوش برخورد و مشتاق تر می باشد.

از آنجا که افراد دارای این سبک شخصیتی افرادی بسیار اجتماعی هستند، به جزئیات توجه چندانی ندارند و نمی توانند به طور مستقل وارد عمل شوند؛ آن ها به سرعت پیشرفت می کنند و افراد هدف گرایی هستند. همکاری در کار افرادی با این کاراکتر شخصیتی از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد.

از آنجا که این افراد می خواهند به سرعت پیشرفت کنند و در این راه به همکاری اجتماعی نیاز دارند، رد شدن توسط اجتماع نقطه ضعف شان به شمار می آید. به همین ترتیب، مقابله و برخورد نیز برایشان یک چالش بزرگ است.

زمانی که زمان تصمیم گیری فرا می رسد، ترس آن ها از عدم محبوبیت سبب می شود تا دیگران را نیز در فرایند تصمیم گیری درگیر سازند. تحت شرایط استرس زا، سبک شخصیتی “i” را می توان به عنوان شخصیتی بیش از حد سخاوتمند، عاطفی و بی نظم مشاهده نمود. به خاطر خوش بینی ذاتیشان، این افراد تمایل زیادی به وعده دادن و عدم پیگیری آن دارند. اما برای کسب موفقیت های بزرگ ، مشتاق و پر انرژی هستند.

آن ها می توانند یک مربی انگیزشی خوب باشند و غالبا در بحث های گروهی، و همچنین ارائه ی ایده های خلاقانه و خیال پردازانه فوق العاده می باشند. توانایی ذاتی افرادی با این سبک شخصیتی، در برقراری ارتباط با افراد دیگر، یک محیط سالم و پر جنب و جوش را در محیط کاری به وجود خواهد آورد و سبب می شود که سایر افراد نیز به خوبی استعدادهای خود را بروز دهند.

سبک شخصیتی “S” نسبت به چهار سبک شخصیتی دیگر، آرام تر هستند. آن ها برای شخصیت تثبیت شده و متعادل خود شناخته شده اند.

به خاطر ماهیت حمایتی، شخصیت های “S” از همکاری و داشتن اتحاد با تیم کاری خود لذت می برند. برابری و عدالت از اهمیت ویژه ای برای نوع شخصیت “S” برخوردار است. در نتیجه این سبک شخصیتی بسیار پایدار و با ثبات بوده و به سبک روتین زندگی خود می چسبند و لذا تغییر در زندگی غالبا برای آن ها دشوار بوده و در بیشتر اوقات در برابر تغییر مقاومت می کنند.

شخصیت های “S” برای پذیرفتن تغییر نیاز به زمینه سازی های گسترده دارند و اغلب تغییر را به راحتی نمی پذیرند.

از آنجا که این افراد محتاط تر هستند، سرعت آنها در مسیر پیشرفت به مراتب کندتر از شخصیت “I” یا “D” است. اما اگرچه اینگونه افراد در به پایان رساندن یک پروژه بسیار کند و آهسته عمل می کنند، اما زمانی که یک پروژه را آغاز می کنند، برای به پایان رساندن آن ولع خاصی را از خود بروز می دهند آنها هدف خود را کنار نمی گذارند و حس وفادار ماندن به تعهداتشان به این گونه افراد قدرت انجام کارهایشان را می دهد.

اگر سبک شخصیتی “S” تحت فشار و استرس قرار گیرد، کاراکتری بسیار حمایتی، انعطاف پذیر و توانمندی را از خود بروز می دهند. در حقیقت، آنها نیازها و خواسته های خود را صرفا برای جلوگیری از تنش یا درگیری فدا خواهند کرد. در پایان روز، سبک شخصیتی “S”، عزم خود را برای انجام کارها جزم می کند و تمام وظایفش را به خوبی به اتمام خواهد رساند.

انواع سبک شخصیتی

دقیق ترین، تحلیل گر ترین و با وجدان ترین سبک شخصیتی در میان این چهار سبک شخصیت، افرادی با کاراکتر شخصیتی نوع “C” هستند که با دقت بالای خود سعی می کنند تمام کارها را همان بار اول به درستی انجام دهند. اگر وقت و یا منابع کافی برای انجام یک کار به بهترین نحو ممکن وجود نداشته باشد، آنها به سرعت بر چنین شرایطی فایق خواهند آمد.

از طرف دیگر، ولع شدید این افراد برای رسیدن به تعالی و داشتن نهایت دقت، ممکن است آنها را در موقعیت آماده برای تقبل مسئولیت ها و رسیدن به هدف قرار دهد، و لذا وجود چنین افرادی در سازمان به سرعت باعث پیشرفت و تعالی آن سازمان خواهد شد.

رویکرد محتاطانه و روشمند این افراد در کار و زندگی، آنها را قادر می سازد تا اثرات بالقوه منفی “بالا بالاست و “پایین پایین است را کاهش دهند.

سبک شخصیتی “C” از انتقاد می ترسد؛ زیرا آن ها انتقاد از کار را به عنوان انتقاد از شخصیت ذاتی شان در نظر می گیرند. در حالی که همکاری برای سایر سبک های شخصیتی از اهمیت زیادی برخوردار می باشد، سبک شخصیتی “C” بسیار راحت است و حتی ترجیح می دهد به تنهایی کار کند.

یکی از بزرگ ترین مشکلات این سبک شخصیتی این است که آن ها به شدت از دیگران انتقاد می کنند. چرا که هدفشان یک فرد نیست بلکه یک سیستم است. از دیگر ویژگی های سبک شخصیتی “C” این است که همواره توقعات بالاتری از خودشان دارند به طور کلی، به دلیل توجه آن ها به جزئیات و تعهد به برتری، سبک “C” اغلب به عنوان یک کارشناس در یک تیم شناخته می شود.

حتی بدون داشتن جدول ارزیابی شخصیت DiSC، این احتمال وجود ندارد که شما سبک و کاراکتر خاص خود را نشناسید. اما با داشتن این لیست می توانید در مورد کاراکتر همکار، دانشجو، رئیس یا همسرتان تفکر نمایید. همانطور که قبلا ذکر شد، دانستن این تفاوت های شخصیتی به ما کمک می کنند تا بتوانیم کاراکتر شخصیتی یکدیگر را بهتر درک کنیم و به نوبه ی خود با اعتماد بیشتری با یکدیگر ارتباط برقرار نماییم.

با این که ابزارهای زیادی برای درک تفاوت های موجود در بین انسان ها در اختیار ما قرار گرفته است، من با استفاده از تفاوت سبک شخصیتی “D” و “C” این موضوع را نشان می دهم.

برای اینکه کاراکتر سبک شخصیتی “C” بتواند ارتباط موثری را با شخصیت “D” برقرار کد، باید بتواند تفاوت های از زمین تا آسمانی را که در مورد کسب و کار و سبک زندگی در بین آن ها وجود دارد درک نماید و سعی نکند چیزی را به زود در ارتباطشان تحمیل کند.

به نوبه ی خود، شما ممکن است بیش از حد محتاط باشید و مانع پیشرفت و عملکرد طرف مقابلتان شوید. لذا باید با مهارت و برنامه وارد یک مکالمه شوید و باید داستان های بزرگ را بدون وارد شدن به چرایی و چگونگی آن ها نقل کنید.چگونه با هر نوع شخصیت موثرترین ارتباط را برقر

در مقابل، شخصیت “D” در رابطه با شخصیت “C” باید نحوه ی صحبت کردن و نوشتن با استفاده از حقایق و جزئیات، نه فقط مفاهیم بلند را بیاموزد. از فشار آوردن به کاراکتر C اجتناب کند و به آن ها فرصت

تیپ های شخصیتی مختلف

به طور کلی، شخصیت های “D” و “I” تمایل دارند که همه چیز را اولویت بندی کنند و یک محیط به سرعت در حال تغییر را که شرایط آن به طور مداوم تغییر می کند دوست دارند در حالی که شخصیت های “S” و “C” ترجیح می دهند محتاطانه تر رفتار کنند.

از لحاظ تعامل با افراد دیگر، سبک های “D” و “C” تمایل دارند که وظایف بسیار زیادی را برای مردم اولویت بندی کنند، در حالی که سبک های “I” و “S” دوست دارند که مردم را برای وظایف اولویت بندی نمایند.

بنابراین، در حالی که به نظر می رسد این اختلافات در هنگام مقایسه قابل کنترل باشند، لکن این تفاوت ها در میان کاراکترهای شخصیتی بسیار عمیق است و لذا باید در هنگام تعامل این افراد با یکدیگر مد نظر قرار گیردو برنامه های خاصی برای عدم بروز اختلاف در بین آنها تعیین شود.

در اینجا برخی از حقایق قابل ذکر وجود دارد که باید گفته شوند. تحمیل بیش از حد هر چیزی به دیگران، کاراکتر شخصیتی شما را تغییر خواهد داد. در این رابطه موارد زیر را در نظر بگیرید: D “سالم” از اینکه بی فایده و رویایی باشد به سمت بی احساس بودن و تحمیل گر بودن پیش می رود.

کاراکتر شخصیتی “I” از تعاملی بودن به سمت بی نظم و تحریک کننده بودن پیش خواهد رفت. شخصیت “S” سالم یک شخصیت پایدار خواهد بود، اما تحت استرس، این افراد قادر خواهند بود که توانا و نجات بخش باشند و در نهایت، کاراکتر C با وجدان، دقیق، سازمان یافته به یک کاراکتر بیش از حد انتقادی، سخت گیر و غیر قابل انعطاف تبدیل خواهد شد.

در حالی که این ابزار ارزشمند، سطح بسیار دقیقی از انواع پروفایل های شخصیتی را ارائه خواهد نمود، باید به یاد داشته باشید که این ابزار قدرتمند جایگزین تلاش برای برقراری ارتباط مستقیم با افراد واقعی و تعامل با آن ها از طریق احساسات، خواسته ها، ترس ها و ویژگی های منحصر به فردشان نخواهد شد. پس بهتر است به جای مطالعه ی صرف رفتار انواع کاراکترهای شخصیتی، تلاش کنیم تا بتوانیم با افراد واقعی ارتباط برقرار نماییم.

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

%PDF-1.5
%
1 0 obj
>>>
endobj
2 0 obj
>
endobj
3 0 obj
>/Pattern>/Font>/ProcSet[/PDF/Text/ImageB/ImageC/ImageI] >>/Annots[ 18 0 R] /MediaBox[ 0 0 612 792] /Contents 4 0 R/Group>/Tabs/S/StructParents 0>>
endobj
4 0 obj
>
stream
xXmoH؏P}”$IUKCJpofưbߑvJhDnܮw.^Hf%pAp]{=riBv8_0x/-ȗ|y~,!i==m%Ls(bReGGtN|
D8a|6_}e6>mۧFe.yEbAo8zCf’~9[`Cgc1;eoFk&+4oSW2߻)%$CIU Mk!@X-boza|ࡕ4#@٥SLuWH␒3T An”XQcuA6VX[
sNmZ-]5?݇~{{a߆`بҋҫ#$*N5Z0Ժtc2fih0IuwNԪ0,d
UqwvTlvs#!|` n%jyyv{?lbݡUB2j$0 XlL16N&=h[KR&cyVcKB;chAD m

تکنیک های شخصیت خوانی راهی برای ارتباط موثرپل تایگر – باربارا بارون

 

 

خلاصه کتاب: موضوع کلی کتاب : این کتاب برای هرکسی که با مردم سرو کار داشته باشد و یا نیازمند تماس با دیگران باشد مفید است  . این کتاب به سه بخش تقسیم می شود .  در بخش نخست درباره تیپ های شخصیتی بحث می کنیم ، با خواندن این بخش از کتاب با تیپ خود آشنا می شوید . در بخش دوم کتاب یعنی سیستم : یادگیری شخصیت خوانی می آموزید که با وبژگی های کلیدی شخصیتی در دیگران با توجه به وضع ظاهر ، طرز کلام ، زبان تن ، شغل و حرفه و علایق آشنا شوید . و در بخش سوم یعنی آشنایی با شانزده تیپ شخصیتی آشنا می شوید .اهمیت کتاب :خواندن  این کتاب به لحاظ مختلف و به دلایل گوناگون با بسیاری از کتابهای دیگر تفاوت دارد . در واقع توصیه ما این است که کتاب راهی برای ارتباط موثر را آموزشی برای همه مدت عمر در نظر بگیرید . این صرفا یک کتاب اطلاعاتی معمولی نیست و مانند همه دوره های آموزش زندگی این کتاب می تواند روی شما تاثیر بگذارد و به احتمال زیاد نگرش شما در زمینه های مختلف را به شدت تغییر می دهد .تقسیمات کتاب :بخش اول : تیپ های شخصیتی پیش گفتار فصل 1: اصول تیپ شخصیتی : چرا اینگونه رفتار می کنیم فصل 2: با خود صادق باش بخش دوم : سیستم : یادگیری شخصیت خوانی فصل 3: استفاده از ترجیحات به عنوان سر نخ فصل 4: مشرب : چهار طبیعت متفاوت انسان فصل  5: چرا آنچه را می بینید همیشه آن چیری نیست که بدست می آورید فصل 6: استفاده از سیستم فصل 7: دستیابی به اشخاص : چگونه با انواع تیپ های شخصیتی ارتباط برقرار سازیم بخش سوم : آشنایی با شانزده تیپ شخصیتی فصل 8: آشنایی با سنتی ها : چهار تیپ SJفصل 9: آشنایی با تجربه کننده ها : چهار تیپ SPفصل 10: آشنایی با ادراکی ها : چهار تیپ NTفصل 11: آشنایی با آرمان گراها : چهار تیپ NFفصل 12: ختم مقال برای شروعی تازه پیش گفتار:شخصیت  خوانی یک سیستم معتبر علمی است که به شما امکان می دهد با توجه کردن به سر نخ های متعدد در زمینه های وضع ظاهر ، کلمات مورد استفاده ، زبان تن ، شغل و حرفه ، آموزش و تحصیلات و علایق خاص آنها به اطلاعات یا قیمتی دست پیدا کنید . این نظام منحصر به فرد اطلاع یابی از شخصیتها به شما امتیاز قدرتمندی می دهد تا با انواع مختلف مردم ارتباط موفق تری برقرار کنید .هر انسان یک موجود منحصر به فرد است شخصیتهای انسان ها با هم تفاوت می کند . ویژگیهای انسان را می توان از هم تمیز داد . این کتاب براساس الگوی روان شناسی موثق و با اعتباری به نام تیپ های شخصیتی  صورت خارجی پیدا کرده است .از این مهارت در بازرگانی ، آموزش و پرورش ومشاوره در بیست سال گذشته تا حدود زیاد استفاده شده است . شخصیت خوانی بسیاری از مشکلات موجود در زمینه ارتباطهای میان فردی را از بین می برد .هر انسانی موجودی منحصر به فرد است اما احتمالا بعضی ها به یکدیگر شباهت دارند ، عواملی گوناگونی روی رفتار افراد تاثیر می گذارند که از جمله آنها می توان به ژن ها ، طرز تربیت ، استعدادهای درونی ، قابلیت ها ، زمینه های فرهنگی ، مقاطع زمانی و مکانی و موقعیت های ویژه توجه نمود در حالیکه الگوهای رفتاری مختلفی می توانند وجود داشته باشند به این نتیجهرسیده ایم که تیپ شخصیتی ازهمه مفیدتر و اطلاع دهنده تر است . یکی از دلایل آن این است که تیپ شخصیتی به دقت ویژگی های شخصیت را که در تمام اشخاص هست مشخص می سازد .تیپ شخصیتی مفید هم هست زیرا رفتار را به شکلی مثبت و غیر داوری کننده توصیف می کند . البته منظور این نیست که یک تیپ شخصیتی از تیپ دیگر بهتر  یا بدتر است . اما اطلاع از تیپ شخصیتی به ما این اطلاع را می دهد تا نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنیم اینگونه متوجه می شویم در چه زمینه هایی به یکدیگر شبیه هستیم و در چه زمینه هایی با هم تفاوت داریم .فصل 1: اصول تیپ شخصیتی : چرا اینگونه رفتار می کنیم قبل از اینکه به تیپ شخصیتی بپردازیم ابتدا  کمی درباره ی تاریخچه ی آن می پردازیم .تاریخچه تیپ شخصیتی اولین کسی که به طور مفصل به تیپ های شخصیتی توجه کرد و درباره آن مطلب نوشت ، کارل یونگ سویسی در 70سال قبل بود اما دو زن امریکایی به اسامی کاترین بریگز و دخترش ایزابل میزر بودند که با اهتمام خود درک تیپ های شخصیتی ساده سازی کردند یکی از اقدامات مهم ایزابل برای درک رفتار انسانی ، فراهم آوردن یک ابزار روانی بود که شانزده تیپ مختلف را به درستی شناسایی می کند . او نام این ابزار را ام بی تی آی گذاشت 0 از این شاخص تیپ شخصیتی به طور معمول در موسسات مختلف استفاده می شود .( مدیران برای انگیزه دادن به کارکنان ، ارتقای فعالیتهای گروهی و … )تصویر کلی : نگاهی اجمالی به تیپ شخصیتی مبنای تیپ شخصیتی چهار بعد دارد که عبارتند از :1)اشخاص چگونه انرژی می گیرند ؟ 2) چه نوع اطلاعاتی را طبیعتا” متوجه می شوند و به خاطر می سپارند ؟3) چگونه تصمیم می گیرند ؟4) چگونه دوست دارند که دنیای بیرون از خود  را سازماندهی می کنند ؟همانطور که می بینید این ابعاد با جنبه مهمی از زندگی سرو کار دارد و به همین دلیل است که تیپ شخصیتی ، رفتار ما و رفتار دیگران را شناسایی می کند .ممکن است بپرسید آیا می توان هم برون گرا بود و هم درون گرا ؟جواب منفی است می توان گفت هرکسی بیشتر به سمتی تمایل دارد ، اما موضوع بر سر تمایل است . موضوع صد در صد نیست . هر کسی به سمتی گرایش دارد . از آنجایی که با چهار بعد تیپ روبه رو هستیم و هرکس در هر بعد یک ترجیح بیشتر ندارد به یک ترکیب شانزده تیپی می رسیم به عبارت دیگر هر تیپ شخصیتی از چهار حرف تشکیل می گردد که ترجیح شخص را درهر یک از ابعاد چهار گانه نشان می دهد . مثلا” کسی می تواند دارای تیپ شخصیتی ISTP  ( درون گرا ، حسی ، فکری ، وملاحظه کننده ) باشد .منظور از ترجیحی انتخاب آگاهانه نیست بلکه یک گرایش درونی و ذاتی است .ما به یک تیپ خاص متولد می شویم و در تمام زندگیمان در آن تیپ باقی می مانیم ، اشخاصی که در تیپ های واحدی قرار می گیرند وجوه مشترک فراوان دارند .شناسایی ترجیحات تیپی خود برای اینکه  دیگران را بشناسید ابتدا باید خودتان را بشناسید ( ابتدا باید تیپ شخصیتی خود را بشناسیم )ابعاد تیپ های چهار گانه برون گرا یا درون گرا برون گراها (( دیگران محور هستند )) آنها انرژی خود را از دیگران می گیرند و ان را به دیگران هم می دهند . درون گراها (( خود محور هستند )) البته این بدان معنا نیست که خود خواهند به جای آن بیشتربه خودشان متکی هستند .برون گراها پیوسته  دنبال بهانه ای می گردند که روی چیز بخصوصی متمرکز نشوند زیر آنها تحت تاثیر بسیاری از حوادث بیرونی هستند .برون گراها مایلند به آنچه در پیرامونشان می گذرد توجه کنند ، درون گراها می خواند خودشان را غرق در کاری کنند که به آن علاقه مند هستند .اگر به دوران کودکی خود فکر کنید می توانید تیپ ترجیحی خود را شناسایی نمایید . کودکان برون گرا با سایر بچه ها فعالیت اجتماعی دارند اما کودکان درون گرا اغلب دارای یکی دو دوست بیشتر نیستند وتا مدتهای طولانی به دوستی شان با آنها ادامه می دهند . برون گراها ترجیح می دهند از هر کاری علم و اطلاعی داشته باشند اما درون گراها ترجیح می دهند به عمق مسایل و موضوعات بپردازند و تنها به یکی دو موضوع می پردازند و در آن به تبحر لازم برسند .ما در زندگی روزانه خود به هر دو گرایش ( تیپ ) احتیاج داریم .برون گراها با صدای بلند فکر می کنند یعنی اینکه برای اینکه فکر کنند باید حرف بزنند اما درون گراها در داخل کاسه سرشان فکر می کنند  و بیشتر به کیفیت بها می دهند .اگر هنوز متوجه نشده اید که برون گرا هستید یا درون گرا ؟ این سوال می تواند به شما کمک کند ، آیا من بیشتر یک شخص خصوصی هستم یا عمومی ؟در حالیکه تاریخ پر از درون گراهایی  است که نقش های عمومی برجسته ای ایفا کرده اند واز جمله رهبران را تشکیل  داده اند اما در مجموع برون گراها برای انجام دادن فعالیتهای که جنبه بیرونی دارد مفیدتر هستند و از آمادگی بیشتری برخوردارند .حسی یا شمی ( جنگل یا درختان )بعد تیپی دوم به دو نوع درک و برداشت متفاوت اشاره دارد به عبارت  دیگر اشخاص به دو طریق اطلاعات را جذب می کنند این دو طریق را شمی و حسی می نامند .بعضی ها بخش اعظم اطلاعات خود را از طریق حواس پنج گانه خود دریافت می کنند ( بینایی – شنوایی – لامسه – چشایی – بویایی ) و بعضی نیز اطلاعات را از طریق حس ششم خود می گیرند .این اشخاص به جای توجه کردن به آنچه وجود دارد به آنچه می تواند وجود داشته باشد توجه دارند ما از کلمه شمی برای توصیف این اشخاص استفاده می کنیم . توجه داشته باشید که هیچ کس به طور صد درصد شمی یا حسی نیست همانطور که هیچ کس صد در صد برون گرا یا درون گرا نیست .حسی ها درخت را می بینند اما شمی ها به جنگل نظر دارند ، شخص شمی بجای آنکه به آنچه هست توجه کند بلافاصله به پیوند و رابطه خود با چیزی که می بینند اشاره می کند و رابطه و تداعی خود را با آن نشان می دهند .حسی ها به شکل خطی فکر می کنند به طوری که هر اندیشه به دنبال اندیشه دیگری از راه می رسد اما اغلب شمی ها از روی اندیشه ها پرش می زنند . شمی ها اغلب خلاق هستند آنها امکاناتی را می بینند که لزوما” و همیشه مرئی نیستند ، شمی ها معمولا” از قوه تخیل سطح بالایی برخودار ند و اینگونه می توانند به راحتی در خیال شوند.حسی ها معمولا مورد استفاده ای برای چیزی که قبلا کشف شده است پیدا می کنند یکی از دلایل علاقه حسی ها به ارقام و آمار این است که می خواهند از آن به طور دقیق استفاده کنند . شمی ها به کارکرد روانی روابط انسانی علاقه مندند اما حسی ها دنبال نتیجه دقیق و علمی هستند . بسیاری از حسی ها به آنچه آشناست راحت هستند اما شمی ها به آنچه جدید و متفاوت است می اندیشند . برای اغلب شمی ها بخش خلاق فرایند است که لذت بخش است و نیرودهنده است وقتی شور و اشتیاقشان حیات یافت و جنبه واقعیت پیدا کرده ترجیح می دهند که به سر و وقت کار دیگری بروند و جزئیات کار را به شخص دیگری واگذار می کنند خوشبختانه این گروه دوم اغلب حس ها هستند اینها کاری می کنند که جریان به خوبی اجرا و برگزار گردد .شمی ها بیشتر به مطالعات نظری علاقه مند ند که از جمله می توان به فلسفه و روان شناسی ، جامعه شناسی و ادبیات اشاره کرد . اما حسی ها بیشتر به موضوعات درسی ملموس علاقه مند هستند که کاربردهای عملی داشته باشند از جمله رشته های تحصیلی مورد علاقه آنها می توان به مهندسی ، علوم بازرگانی اشاره کرد . البته این هم بدان معنی نیست که مهندس شمی نداریم و یا حسی ها نمی توانند روان شناسان موفقی بشوند معنای آن این است که در مجموع شمی ها به رشته های  مورد علاقه خود و حسی ها هم به رشته های مورد علاقه خودشان توجه دارند .فکری یا احساسی: موضوع اصول یا ارزشها فکر کردن و احساس نمودن چگونگی تصمیم گیری اشخاص را نشان میدهد برای فکریها منطق اصل اول است آنها به هنگام تصمیم گیری ابتدا موضوع را به شکل منطقی تحلیل می کنند اما احساسی ها درست برعکس این شرایط عمل می کنند ، آنها قدمی به جلو می گذارند خود را درون معادله می بینند و از خود می پرسند درباره ی این موضوع چه احساسی دارم ؟احساسی ها بطور طبیعی بیشتر به دیگران فکر می کنند زیرا آنان احتیاج دارند که دوست داشته شوند و مورد توجه قرار بگیرند از این رو سعی دارند که دیگران را راضی کنند . احساسی ها بسیاری از مسایل دیگران را مسایل خود تلقی می کنند و به خاطر اینکه دیگران را نگران نکنند بعضی مواقع دروغ نه چندان جدی می گویند .اما فکریها برای حقیقت گویی و صداقت ارزش قایل هستند و اگر این صداقت گویی آنها کسی را برنجاند ، احتمالا”  مسائل آنقدرها مهم نیست . احساسی ها همدردتر هستند و به احساسات دیگران بهای بیشتری می دهند حتی اگر این بها دادن بی مفهوم باشد و یا منطقی نباشد از سوی دیگر فکریها مجاب و متقاعد نمی شوند مگر انکه حرف منطقی باشد .داوری کننده یا ملاحظه کننده اینکهه اشخاص چگونه دوست دارند دنیاشان را سازماندهی کنند به این بخش از بحث تیپ ها مربوط می شود ملاحظه کننده بودن یعنی که شخص باز و پذیرنده است اما داوری کننده نقطه مقابل شخص ملاحظه کننده است .دلیل اینکه داوری کنند ها میل به تصمیم گیری دارند و ملاحظه کننده ها می خواهند کانالها باز بمانند با موضوع تنش در رابطه است . این تنش اغلب در سطح نا هشیار تجربه می شود بی آنکه شخص اصولا” متوجه آن گردد . چون تجربه کردن نقش ناراحت کننده است انسانها طبیعتا می خواهند کاری کنند که از شدت ناراحتی خود بکاهند داوری کننده تا زمانی که درباره موضوع تصمیم نگرفته اند نقش دارند به همین دلیل می خواهند هر چه سریع تر به انتهای تصمیم گیری برسند و پرونده مختومه اعلام شود اینکار به ا نواع و اقسام گوناگون می تواند انجام شود ،اما معمولا” در برگیرنده یک قضاوت در باره موضوعی است و معمولا هر چه تصمیم مهم تر باشد نیاز به حل و فصل سریع آن بیشتر می شود .اما ملاحظه کننده ها از سوی دیگر اگر مجبور به تصمیم گیری بشوند احساس فشار و ناراحتی می کنند بنابراین برای تسکین ناراحتی خود به این نتیجه می رسند که هر چه دیرتر و کمتر تصمیم بگیرند بهتر است . از سوی دیگر داوری کننده ها  به اطلاعات بیشتری نیاز دارد . داوری کننده ها دوست دارند که شرایط معین و مستقر باشد آنها تحمل این که بگذارند اتفاقات شرایط را تعیین کنند ندارند . آنها در زمین های مختلف نظرات خود را دارند و آنها را با دیگرانن در میان می گذارند . ملاحظه کننده ها هم می توانند عقاید محکم و قدرتمند داشته باشند اماآنها ترجیح می دهند به جای آنکه سیاه و سفید ببینند خاکستری ببینند ( البته هیچ کدام نسبت به دیگری برتری ندارند )برای داوری کنند ها وقت ارزشمند است آنها وقتشان را هدر نمی دهند اما برای ملاحظه کنند ها زمان چیزی است که می توان تمدیدش کرد . و به تفریح و سرگرمی بها بیشتری می دهند فصل 2: با خود صادق باش توجه داشته باشید که هر تیپ شخصیتی ویژگی خاص خود را دارد که اجزای مختلف هر تیپ شخصیتی را رتبه بندی می کند .به عبارت دیگر مشخص می شود که کدام گرایش از همه قوی تر و کدام گرایش از همه ضعیف تر است و این ترجیحات ( گرایشات ) حالت طبیعی دارند و بطور ناحود آگاه تعیین می شوند . سلسله مراتب تیپ شخصیتی پیش طرحی از نقاط و ضعف و قوت طبیعی آن است و از آنجایی که همه اشخاصی که دارای تیپ واحد هستند از سلسله مراتب مشابهی برخوردارند . وقتی تیپ کسی را بشناسید می توانید درباره نقاط قوت و ضعف او نظر بدهید . برای مثال : اغلب حسی ها ، عمل گرا ، واقع بین و علاقه مند به جزئیات هستند اما اغلب اوقات در دیدن تصویر کلی و یا دیدن امکاناتی که در حال حاضر وجود ندارد با محدودیت ها یی روبه رو هستند برعکس اغلب شمی ها به آسانی انگاره ها را می بینند از امکانات سر در می آورند اما به علت آنکه در زمینه حسی به اندازه کافی قوی نیستند ، نمی توانند آنطور که لازم است به واقعیت ها توجه کنند ، جنبه های عملی در آنها ضعیف است و غیر واقع بین هستند .طبق تعریف چهار بخش ممکنه در تیپ هر شخص هست که سلسله مراتب آنها را شکل می دهد و همیشه به آنها (( عملکرد )) می گویند . حس کردن یا شمی بودن ، فکری یا احساسی بودن این سلسله مراتب درون گرا یا برون گرا بودن و داوری کنند ه یا ملاحظه کننده بودن را در برنمی گیرند اینها را به حساب نگرش و طرز تلقی می گذاریم وبه وسیله اولین و آخرین حرف موجود در یک تیپ نشان داد می شوند . نظم اهمیت این چهار مورد هر تیپ تفاوت می کند به عبارت دیگر برای یک تیپ شمی بودن می تواند قوی ترین به حساب آید و در تیپ دیگر حسی بودن می تواند قدرت بیشتری داشته باشد . هریک از چهار عملکرد نقش متفاوتی ایفا می کنند .ما عملکرد اولی را راهنما می نامیم (( نقش رهبر و رئیس)) این عملکرد پیشرفته ترین و مهم ترین بخش آن تیپ را تشکیل می دهد . عملکرد دوم وظیفه اصلی کمک به راهنماست که اینکار را با ایجاد تعادل انجام می دهد . عملکرد سوم هم هست که در اغلب اشخاص تا دوران میانسالی شکل نمی گیرد در جوانها قدر و اهمیت این یکی به اندازه ای کم است که نقطه قوت به حساب نمی آید بلکه نقطه ضعف محسوب می شود . وقتی شخص رشد می کند و پا به سن می گذارد براهمیت و نقش آن افزوده می گردد و سرانجام به عملکرد با کمترین حد رشد یافتگی می رسیم که به منظور حفظ اختصار آن را کمترین می نامیم . در هر انگاره تیپی کمترین نقطه مقابل راهنما است . از آنجایی که را هنما رشد یافته ترین است کمترین یا کمترین میزان رشد روبه رو ست در واقع می توان گفت که پاشنه آشیل شخص به حساب می آید .ما در صورتی در بهترین شرایط خود ظاهر می شویم که از عملکرد راهنما و دوم خود بیشتر استفاده کنیم . اما در مواقعی به خاطر استرس و عوامل دیگر باید از عملکرد های کم اهمیت تر خود استفاده نماییم .    تیپ               راهنما(1)            دوم (2)       سوم (3)               کمترین(4)  SJ ها    ESTJ    فکری     حسی    شمی    احساسی    ISTJ    حسی     فکری                       احساسی    شمی    ESFJ    احساسی    حسی    شمی    فکری    ISFJ    حسی    احساسی    فکری    شمیSP ها    ESTP    حسی    فکری    احساسی    شمی    ISTP    فکری    حسی    شمی    احساسی    ESFP    حسی    احساسی    فکری    شمی    ISFP    احساسی    حسی    شمی    فکریNTها    ENTJ    فکری    شمی    حسی    احساسی    INTJ    شمی    فکری    احساسی    حسی    ENTP    شمی    فکری    احساسی    حسی    INTP    فکری    شمی    حسی    احساسیNFها    ENFJ    احساسی    شمی     حسی    فکری    INFJ    شمی    احساسی    فکری    حسی    ENFP    شمی    احساسی    فکری    حسی    INFP    احساسی    شمی    حسی    فکریکلید راهنما فکری : تصمیم گیری عینی و منطقی احساسی : درک کردن و برقراری رابطه با اشخاص حسی : در لحظه حضور داشتن ، نگاه واقع بینانه داشتن شمی : توجه به امکانات وکاربردها گروه های مشربی ( در فصل 4 در باره انواع مشرب ها بحث می کنیم )SJ : داوری کننده و حسی یا((  سنتی ها  ))SP: ملاحظه کننده و حسی یا (( تجربه کننده ها ))NT: فکری ها و شمی ها یا (( ادراکی ها ، خیالی ها ))NF: احساسی ها و شمی ها یا (( آرمان گراها )) فرایند تایید کردن تایید کردن تیپ خود در واقع تمرینی در فرایند حذف کردن است یعنی اینکه دو تیپی که به شخصیت  شما نزدیک است را انتخاب می کنید و وقتی خصوصیات هر دو را خواندید حتما نباید تک تک خصوصیات در مورد شما صدق کند بلکه باید تا حدودی شبیه شما باشد اگر احساس کردید 80 درصد مطلب در مورد شما صدق می کند به احتمال زیاد تیپ خود را پیدا کرده اید در واقع در عمل هر کس می تواند تنها یک تیپ واقعی داشته باشد اگر شما در مورد سه ترجیح خود کاملا مطمئن هستید : درون گرا ، فکری ، و داوری کننده اما در مورد این که شمی یا حسی هستید اطلاع زیادی ندارید باید دو برش را بخوانید ISTJ, INTJروش دیگری برای تایید کردن تیپ خود استفاده از جدول فوق می باشد . فرض کنیم در مورد ترجیحات خود در زمینه های برون گرا بودن ، شمی بودن و داوری کننده تردیدی ندارید اما مطمئن نیستید که فکری هستید یا احساسی اگر به جدول نگاه کنید می بینید که عملکرد راهنما برای ENTJ فکری بودن و کمترین آن احساسی بودن است در حالی که عملکرد راهنما برای ENFJ احساسی بودن و عملکرد کمترین فکری بودن است . بهتر است که بخش فکری و احساسی بودن را بخوانید و بعد برش ENTJ و  ENFJ را مطالعه کنید و برشی که با تیپ شما همخوانی بیشتری دارد را انتخاب کنید .نکته مهمی که در جریان تایید سازی باید به آن توجه داشت این است که شما می خواهید تیپی که شما را تعریف می کند پیدا کنید مساله این نیست که چگونه می خواهید باشید . مطالعه برش ها توضیحات در برشهای تایید کننده ضرورتا” تا حدی ژنریک هستند یعنی ویژگی ها و رفتارهایی  را که در مورد اغلب اشخاص آن تیپ صدق می کنند توضیح می دهند البته طبیعی است تک تک کلمات در مورد هر یک از اشخاص صدق نمی کند ، زیرا هر کس منحصر به فرد است .و اگر ده نفر با تیپ واحد ویژگی های مشابه و مشترک فراوان دارند هیچ کدامشان صد در صد با دیگری برابر نیست و به همین دلیل باید به انگاره های تشابه توجه داشته باشید .برش ها نقاط قوت و ضعف طبیعی هر تیپ شخصیتی را نشان می دهد در بیشتر مواقع قوت خودمان را تمیز می دهیم اما نقاط ضعف خود را نمی توانیم به سادگی مشخص کنیم . اگر می بینید نقاط قوت با آنچه در شما هست شباهت بیشتر دارد اما نقاط ضعف از این کیفیت برخوردار نیست یا شما تیپ شخصیتی صحیح خود را پیدا نکرده اید یا اینکه نمی خواهید به نقاط ضعف خود اذعان کنید .بخش  دوم      سیستم : یادگیری شخصیت خوانی فصل 3: استفاده از ترجیحات به عنوان سر نخ به هنگام شخصیت خوانی اشخاص استفاده از سر نخ ها نقش بسیار موثری ایفا می کنند .انسانها منحصر به فرد هستند پس به ندرت می توان به یک رفتار خاص اشاره کرد و براساس آن ترجیح را مشخص نمود شخصیت خوانی دقیق زمانی امکان پذیر می شود که رفتاری را به تکرار مشاهده کنیم .این سر نخ ها بسیار ظریف به ما کمک می کنند تا تیپ شخصیتی خود را تشخیص دهیم .درون گرا یا برون گرا ؟بااین سر نخ ها می توان درون گرا یا برون گرا را به خوبی تشخیص داد زبان تن – سطح انرژی برون گراها انرژی فوق العاده زیادی دارند که به هنگام صحبت کردن حرارت و انرژی بسیار بیشتری نسبت به درون گراها استفاده می کنند . به هنگام صحبت با حرکت اندامهای خود بر صحبتهایشان تاکید می گذارند دستهایشان را به اطراف تاب می دهند ، سرعت و تنوع حرکت دستهایشان بسیار زیاد است . ابزارهای چهره و صورت آنها هم زیاد است اما درون گرا کم حرکتند و کمتر حرف می زنند آنها به طور طبیعی دوست دارند که انرژی خود را ذخیره کنند . رفتار آرام تر و ملایمتری دارند .سبک ارتباط برون گرا به مراتب بیشتر حرف می زند با صدای بلند فکر می کنند صحنه گفت و گو را در انحصار خود می گیرند وقتی با سوالی رو به رو می شوند اغلب برون گرا ها بلافاصل شروع به صحبت می کنند .پرو صدا تر هستند ، برون گراها نه تنها حراف تر هستند بلکه میزان صدایشان بلندتر است .برون گراها اغلب در شرایط اجتماعی راحترند و می توانند به راحتی حرف بزنند به خصوص اگر مجبور باشند برای صحبت کردن رقابت و تلاش کنند برون گراها در هنگام صحبت ضمیر ما را ترجیح می دهند به راحتی تماس چشمی برقرار نمی سازند . اما درون گراها وقتی مورد سوال قرار می گیرند مکث می کنند و به سوالی که از آنها شده است می اندیشند و بعد جواب می دهند ، آرامتر هستند و ساکت ، ضمیر من را بیشتر در صحبتهایشان استفاده می کنند انگاره های صحبتی آنها ثابت و سرعت کلام آتها آهسته تر و یکنواخت تر است ، و اغلب تماس چشمی خوبی برقرار می سازند .وضع ظاهر گرچه سر نخ قدرتمندی برای تمیز قایل شدن میان این دوبعد نیست اما تفاوتهایی  دارند که می تواند بسیار مفید باشد از آنجای که برون گراها اغلب بیش از درون گراها م خواهند توجه دیگران را به خود جلب کنند ممکن است لباسهایی با رنگ روش و مد روز بپوشند و با اتومبیلهای شیک و گران رانندگی کنند درون گراها بیشتر رنگهای ساده و بی زرق و برق می پوشند زیرا نمیخواهند کانون توجه قرار گیرند .میزان تبادل فعل و انفعال برون گراها معمولا” از تبادلهای اجتماعی بیشتری و دوستان بیشتری برخوردارند در مورد اشخاص برون گرا این سر نخ بسیار خوبی است درون گراها اغلب تبادل و تعامل زیادی ندارند و دوستان محدودی دارند حرفه و شغل انتخاب شغل و حرفه می تواند راهنمای مناسبی به دست دهد اما فرضیه سازی صرفا براساس شغل و حرفه می تواند به شکل خطرناکی گمراه کنند باشد زیرا اشخاص بدون توجه به  استعدادهایشان شغل انتخاب می کنند و در نتیجه از کارشان آنقدرا راضی نیستند .برون گراها به مشاغلی علاقه مندند که به آنها امکان بدهد با دیگران ارتباط بیشتری برقرار کنند بتوانند روی انواعی از مشاغل کار کنند کارهای متنوع داشته باشند و بتوانند ایده های خود را به سمع و نظر دیگران برسانند .اما درون گراها به مشاغلی علاقه مندند که به آنها امکان بدهد روی یک موضوع متمرکز شوند روی مطالب به خوبی فکر کنند و سرعت کار یکنواختی داشته باشند . البته نباید صرفا براساس عنوان شغلی افراد درباره برون گرا یا درون گرا شتاب زده قضاوت کنید .از جمله مشاغلی که توجه درون گراها را به خود جلب می کند می توان به کارهای هنری ، نقاشی ، کامپیوتر ، برنامه نویسی ، حسابداری و نویسندگی اشاره کرد و مشاغل مورد علاقه برون گراها : بازاریابی ، روابط عمومی ، مددکار اجتماعی و مدیریت می باشد .علاقه و سرگرمی برنامه های اوقات فراغت افراد می تواند در مواقعی درون گرا یا برون گرا بودن اشخاص را نشان بدهد اما مهم این است که اینکار را چگونه انجام می دهند مثلا” از ماهیگیری به تنهایی لذت می برند و یا به اتفاق دوستان درون گراها بیشتر فعالیتهایی که به تنهایی صورت می گیرند را انجام می دهند مانند کتاب خواندن ، باغبانی ، خیاطی و نیز فعالیتهایی که انجام دادن آها مستلزم صرف وقت زیاد است . مانند شطرنجاما برون گراها معمولا” فعالیتهایی زا ترجیح می دهند که در آن عمل و تبادل زیاد است همچنین رشته های ورزشی مورد علاقه درون گراها اغلب به ورزشهای انفرادی مانند شنا کردن ، ذویدن و بازی تنیس و ا گلف اما برون گراها ورزشهای دسته جمعی را ترجیح می دهند .حسی یا شمی سبک و طرز ارتباط بهترین سرنخ در برگیرنده زبان ، ساختار جمله و کلماتی است که در مورد لستفاده قرار می گیرند . حسی ها به شکلی ساده ارتباط برقرار می سازند و حال آنکه شمی ها به طرز پیچیده تری حرف می زنند .حسی ها هم به واقعیتها و مشخصه ها توجه دارند اما به ترتیب و به مترادف حرف می زنند از حرف اول شروع می کنند و به حرف آخر می رسند . حسی ها بسیار دقیق هستند . شمی ها به جزئیات توجه ندارند و مرتب  از یک ایده به سراغ ایده بعدی می روند .جملات حسی ها کوتاه است اما جملات شمی ها بلند و طولانی است و در بسیاری از مواقع جمله تمام نمی شود . حسی ها در زمینه زبان با صرفه جویی و اقتصادی برخورد می کنند زبان در مجموع خوشایند شمی هاست . آنها کلمات خود را به دقت انتخاب می کنند و به نقش و اهمیت زبان وقوف کامل دارند ، دوست دارند با کلمات بازی کنند . کتاب مورد علاقه شمی ها رمان می باشد و کتاب مورد علاقه حسی ها غیر داستانی است . نوع لطیفه شمی ها اغلب روشنفکرانه در رابطه با زبان سیاست و یا مباحث جاری است اما حسی ها لیفه های جسمانی و فیزیکی را دوست دارند .جهت گیری آتی یا فعلی حسی ها به زمان حاضر و گذشته توجه دارند حافظه آنها بسیار قوی است . شمی ها به آنچه جدید و بکر است توجه دارند آنها برای آینده بهای بیشتری قایل هستند .هشیاری جسمانی و حرکتی حسی ها اغلب از بدن و پیرامون فیزیکی خود اطلاع دقیق دارند . از اندامی موزون برخوردارند ، هنگام راه رفتن به شکلی موزون قدم برمی دارند . این مطلب در مورد اغلب شمی ها صدق نمی کند آنها به جای انجام دادن بیشتر فکر می کنند .حرفه و شغل شمی ها کارهایی را دوست دارند که به آنها امکان بدهد از شیو ه های خلاق و بدیع برای انجام دادن آنها استفاده کنند شمی ها پروژه های پر چالش را ترجیح می دهند .از جمله کارهای مورد علاقه حسی ها می توان به مدیریت ، بانکداری ، افسری پلیس ، مدیر مدرسه ، زراعت ، معلمی ، حسابداری ، پرستاری ، و غیره اشاره نمود . اما کارهای مورد علاقه شمی ها : روانشناسی ، روحانی ، مشاوره ، نویسند ، روزنامه نگار ، هنرمند ، وکیل می باشد اما به این معنا نیست که هر نویسنده ای را که دیدیم شمی و یا هر خلبانی حسی باشد در واقع اشخاص با این خصوصیات به مشاغلی که به نمونه هایی از آن اشاره شد گرایش دارند .تحصیلات و آموزش حسی ها خواهان مطالعه درباره واقعیت هستند آنها به موضوعاتی که عملی باشند علاقه مند هستند رشته های درسی در دانشگاه که حسی ها را به خود جلب می کند شمانل ریاضی مهندسی ، بازرگانی می باشد . اما شمی ها به رشته های تحصیلی که با ایده ها ، نقطه نظرها ، مفاهیم و نظریه ها رابطه داشته باشند علاقه مند ند از جمله رشته های تحصیلی مورد علاقه آنها هنر ، علوم و روانشناسی ، جامعه شناسی ، علوم سیاسی می باشد .وضع ظاهر معمولا” حسی ها با آگاهی بیشتری که از بدن خود دارند بیشتر به سر و وضع خود میرسند و به آنچه مد است توجه بیشتری دارند در حالیکه شمی ها طراح لباس خوبی هستند این حسی ها هستند که در باره ی این که چه لباسی باید مد روز باشد تصمیم می گیرند . شمی ها با توجه به علاقه و برداشت خود لباس می پوشند اما حسی ها با توجه به نیازهایشان لباسهای مناسبتری می پوشند .فکری یا احساسی بسیاری از کیفیات شخصی دیگر که در قالب رفتار شخص در قبال دیگران ارزیابی می کنیم با اندیشه ها و احساس دیگران رابطه دارد .معمولا فکریها با افراد رفتار سردتری دارند اما احساسی ها گرم هستند البته باید در نظر گرفت که شخص کجا و با چه کسی صحبت می کند ( موقعیت صحبت کردن را باید در نظر بگیریم )احساسی ها اغلب رفتار دوستانه تری دارند از نظر دیگران احساسی ها خوب و مهربان هستند آنها دوست دارند دیگران را راضی کنند اما فکریها ترجیح می دهند اسباب ناراحتی برای خود فراهم نکنند .احساسی ها به طور طبیعی در فعالیتهای اجتماعی در گیر می شوند ، احساسی ها به رفاه دیگران توجه دارند ، حساسیت احساسی ها بهروشهای دیگری دیده می شود آنها به ندرت درباره دیگران لطیفه می گویند به ندرت حرفی می زنند که دیگران خجالت بکشند .احساسی ها چون نمی خواهند احساسات دیگران را جریحه دار کنند بشتر به جای رقابت با دیگران تشریک مساعی می کنند .فکریها از قاطعیت بیشتری بر خوردارند ، بیشتر ابراز وجود می کنند ، آنها را پوست کلفت می نامند ، علتش چون به سختی تلاش می کنند که عینی باقی بمانند . در جریان تبادلهای میان شخصی احساسی ها بسیار مودبانه و با لطف حرف می زنند و به راحتی تشکر می کنند برعکس آنها فکریها در کار تعریف و تشکر کردن از مهارت مناسبی برخوردار نیستند .زبان زبان و کلماتی که در گفت و گو استفاده می شود می تواند فکری یا احساسی بودن را مشخص کند .احساسی ها در مکالمات خود به جنبه های توافقی توجه دارند اما فکریها به تفاوتها توجه دارند . احساسی ها در کلام خود رفتاری تشکر آمیز دارند و اگر قرار باشد انتقادی بکنند کلامشان کاملا” سیاست مداران و محتاطانه است . فکریها با توجه به شرایط سعی می کنند از کلمات دقیق استفاده کنند . فکریها اغلب آرامتر و یکنواخت تر صحبت می کنند ، افکارشان اغلب سازمان یافته تر است حتی در شرایط استرس و تعارض ، احساسی ها بیشتر افراد را با اسم صدا می زنند .زبان تن احساسی ها معمولا” تبسم می کنند ، اخم می کنند و بیشتر ازفکریها از ابزارهای صورت و چهره استفاده می کنند احساسیها بیشتر می بوسند و در اغوش می کشند .داوری کننده یا ملاحظه کننده رفتار و سلوک داوری کننده ها رسمی تر ، متعارف تر ، و سنتی تر هستند و اما ملاحظه کننده ها البته خودمانی تر و غیر متعارف و غیرسنتی هستند . ملاحظه کننده ها سازگارترند اما داوری کننده ها رفتاری رئیس مآبانه دارند .وضع ظاهر داوری کننده ها اغلب لباسهای رسمی می پوشند و می خواهند همه چیز مرتب باشد اما ملاحظه کننده ها افردی خودمانی تر هستند معمولا”به سر و وضعشان آنقدر رسیدگی نمی کنند .طرز برقراری ارتباط و صحبت یکی از بارزترین خصیصه های داوری کننده ها قاطعیت آنهاست . اما ملاحظه کننده ها برعکس معمولا در تصمیم گیری با دشواری روبه رو هستند . داوری کننده ها با اطمینان و قاطعیت حرفشان را می زند اما ملاحظه کننده ها به حرفی که می زنند اطمینان ندارند.سبک و طرز کار ملاحظه کننده انجام دادن کار و فرایند کار برایش مهم است اما داوری کننده ها به نتیجه کار بها می دهند . داوری کننده ها جذب سیستم می شوند چو سازمان یافته هستند اما ملاحظه کننده ها سیستم را اغلب مزاحم و غیر ضروری می دانند .شغل و حرفه داوری کننده ها مناسب مشاغلی هستند که لازم باشد طی روز تصمیمات متعدد بگیرند و به آنها امکان کنترل بدهد ، مثل مدیر ، حسابدار ، قاضی  . اما ملاحظه کننده ها کارهای انعطاف پذیر را ترجیح می دهند ( مشاغل تفریحی ) مثل روزنامه نگار ، نویسنده ، هنرمند فصل 4 مشرب : چهار طبیعت متفاوت انسان ترجیحات تیپی افراد سر نخ های مفیدی برای شناسایی اشخاص به دست می دهد اما به همان اندازه که هر ترجیح اهمیت دارد ما معتقدیم که یک ترکیب مهم ترجیحات ناشی از هسته تیپ شخص است . اسم این را مشرب یا خلق و خوی می گذاریم ، که ارزشهای کلیدی و انگیزه های شخصی را مشخص می سازد . آشنایی با این مشرب به دو طریق سودمند است : نخست آن که درک شما را از رفتار و تیپ افزایش می دهد و روشی سریع برای شخصیت خوانی اشخاص در شما ایجاد می کند . از آنجایی که مشرب اشخاص در تمام طول عمرشان به یک شکل باقی می ماند مشرب می تواند شما را در شناسایی اشخاص کمک کند . ماعلم و اطلاع از مشربها را یک روانشناس کالیفرنیایی بنام دیوید کرسی انجام داد از چهار اسم برای مشربها استفاده شده است .سنتی ها :سنت گرا نامی است که ما برای اشخاص که ترکیب حسی بودن و داوری کردن را ترجیح می دهند انتخاب کرده ایم .ارزشها و کیفیت ها :سنتی ها به مسئولیت ، وظیفه و خدمت به جامعه اهمیت می دهند چون به ساختار و سلسه مراتب و سازمان دهی توجه خاص دارند مقام مدیریت بسیاری از سازمانها را به عهده دارند . افرادی پرکار و سخت کوش و قابل اعتماد هستند . ارزشهای خانوادگی یک شعار سیاسی نیست بلکه طریقی برای زندگی کردن است .. به قانون و مقررات توجه فراوارن دارند طبیعتا” محتاط ، مراقب ، عملی ، و واقع بین هستند .سر نخ های شناسایی سنتی ها سنتی ها حسی و داوری کننده هستند بنابراین بسیاری از سر نخ های مربوط به حسی بودن و داوری کننده کردن در مورد آنها صدق می کند . در محدوده هر مشرب چهار تیپ هست . تفاوت قابل ملاحظه ای میان این چهار تیپ وجود خواهد داشت . بنابراین در حالی که اغلب سر نخ ها در مورد اغلب سنتی ها صدق می کند در مورد تمام سنتی ها مصداق نخواهد داشت .رفتار و سلوکسنتی ها اشخاص جدی ، مسئول ، صریح ، و ثابت قدم هستند . افرادی سمی و مودب و خوش اخلاق و محترم هستند و برای مقامات بالادست و مسن تر از خود احترام فراوان قائل هستند .وضع ظاهر محافطه کارانه لباس می پوشند ، لباسهای کلاسیک را ترجیح می دهند . عملی بودن لباس بیش از مد و سبک آن ارزش دارد . لباسهایشان تمیز و مرتب است . ( ظاهر سنتی ها بسیار آراسته و با ثبات است )سبک برقراری ارتباط سنتی ها به شکل مستقیم ، شفاف ، روشن و موثر ارتباط برقرار می کنند . درباره چیزهای نو و جدید حرف می زنند ، برای آنها صحبت درباره مسایل نظری یا موقعیت های فرضی راحت نیست . در صحبت هایشان به حقایق و جزئیات متعددی اشاره دارند بسیار دقیق هستند .حرکت بدن سنتی ها آدم های بی دست و پا نیستند به لحاظ رفتاری و جسمانی محکم و استوار هستند . سریع راه می روند انگار همیشه کار مهمی دارند که باید انجام  دهند .حرفه و شغل آنها ترجیح می دهند در محیطی مطمئن و قابل پیش بینی کار می کنند . دوست  دارند از آنها به خاطر کار شان قدر شناسی می شود . تغییرات زیاد را دوست دارند در مشاغل تجاری ، مدیریت ، آموزش ، و مراقبت های درمانی و کار در دستگاههای داوری و قضاوت زیاد دیده می شوند .علایق و سرگرمی تفریحات و سرگرمی آنها شامل ورزش کردن ، مربی گری ، در رشته های ورزشی ، نرم دویدن ، راه رفتن و تماشای پرندگان ، ماهیگیری ، نجاری و چوبکاری است و کارهای هنری مانند سوزن دوزی ، سلگری و غیری از و جمع آوری عتیقه لذت می برند .تجربه کننده هااشخاص با ترجیح حسی و ملاحظه کننده را تجربه کننده می نامیم ارزشها و کیفیت ها تجربه کننده ها با حوادث زندگی آزادنه برخورد می کنند . برنامه ریز نیستند انجام دهنده و اهل عمل هستنددوستدار تفریح و خوشی هستند . بازیگران ماهری هستند که رقابت را دوست دارند به لحظه اکنون توجه دارند ، انعطاف پذیر هستند ، ریسک پذیر هستند ، دوست دارند زندگی و حوادث آن را تجربه کنند .سر نخ های شناسایی تجربه کننده ها رفتار و سلوک آسان گیر ، راحت و با روحیه شاد هستند روحیه آرامی دارند و دوست دارند که تفریح داشته باشند ، زیاد تبسم می کنند ، کارها را سخت جدی نمی گیرند در لحظه اکنون زندگی می کنند .وضع ظاهر لباسهای اسپورت می پوشند ( اما جنس و بافت آن اهمیت دارد ) با توجه به شرایط ممکن است با سر و وضع آراسته باشند .سبک برقراری ارتباط تجربه کننده ها دوستانه و غیر رسمی بودن در گفتگو هستند ، راحت تر حرف می زنند ، ترجیح می دهند درباره ی چیزای حقیقی حرف بزنند و دیگر سوالات فلسفی و یا بحث درباره ی مسایل داغ سیاسی نشوند .حرکت بدن بیشترین آگاهی جسمانی را دارند ، کارهای جسمانی را سریع تر از سایر مشربها می آموزند  خوش حالت راه می روند و اعتماد به نفسی را به نمایش می گذارند .شغل و حرفه در مشاغلی که در آن تنوع وتغییر زیاد باشند علاقه مندند . آنها به محیط کاری پر انعطاف ، بدون بوروکراسی ، و بدون قاعد و مقررات فراوان علاقه مندند .تفریح و سرگرمی به ورزش علاقه زیادی دارند ( بهترین تفریح آنها ورزش و فعالیت بدنی است ) .اداراکی ها شمی بودن و فکری بودن را ادراکی می گویند .ارزشها وکیفیت ادارکی ها شیفته رسیدن به علم و اطلاع هستند در حل مسایل و مشکلات راحت و قدرتمند ظاهر می شوند ، افرادی منطقی ، تحلیل گر ، عینی و با انصاف هستند . برای قبول چیزی احتیاج به دلیل و مدرک کافی دارند .سر نخ های شناسایی ادارکی ها سلوک و رفتار مورد اعتماد و تحسین دیگران هستند . می خواهند مورد احترام مردم باشند . اما اگر مورد احترام قرار نگیرند و به مبارزه طلبیده شوند پرخاشگر و مشاجره آمیز می شوند .وضع ظاهر به ارتباط های میان شخصی توجه کافی دارند بنابراین از سر وضع خود برای نشان دادن موقعیت و قدرت فردی خود استفاده می نماید .سبک و طرز ارتباط ادراکی ها اغلب دوستدار زمان هستند از کلمات و واژه های چشم گیری استفاده می کنند . اداراکی ها ارتباط برقرار کنندگان ماهری هستند .شغل و حرفه علاقه به کارهایی که هدفهای روشنفکرانه و دستاوردهای ملموس را پی بگیرد دوست دارند از خلاقیت خود برای حل انواع مسایلی که ممکن است با آن رو به رو شوند استفاده نمایند کارهای مدیریتی و سطح بالا ، مشاور مستقل ، کار کامپیوتری حرفه ای ، دانشمند ، وکیل ، برنامه ریز و روان پزشک تفریح و سرگرمی ادراکی ها به رشد و اعتلای شخصی بها می دهند . به مهارت های جدید و زبانهای خارجی علاقه مندند . به ورزشهای انفرادی هم علاقه مند ند .آرمان گراها شمی و احساسی ها بودن را ترجیح می دهند .به تصاویر و به آینده توجه دارند .ارزشها و کیفیت ها برای آرمانگرها فلسفی زندگی سفری برای خود شناسی و خود یابی است . آنها دوست دارند که تا حد امکان خود و دیگران را بهتر بشناسند . آنها روی منحصر به فرد بودن و اصلیت داشتن تاکید فراوان دارند .سر نخ های شناسایی آرمانگرها رفتار و سلو ک به جنبه معنوی بهای فراوان می دهند ، فرصت فراوانی را به بحث و اندیشه درباره مسایل جانی می گذرانند . اغلب به نظر می رسد که گفتنی فراوان دارند .وضع ظاهرحالت و قیافه غیر متعارف دارند چون به منحصر به فرد بودن بهای فراوان می دهند سعی می کنند لباسهایی بپوشند و از جواهراتی استفاده کنند که منحصر به فرد بودن آنها را نشان بدهد .سبک برقراری ارتباط یکی از خواسته ها ی اصولی آرمانگرها درک کردن خود ، دیگران و معنای زندگی است آنها به روابط خود با دیگران اهمیت می دهند . از یک ارتباط دوستانه و صمیمانه بهر می گیرند . آنها در نزدیکی دیگران قرار می گیرند و به چشمان آنها نگاه می کنند . حتی دوستانه در مسایل خصوصی دارند . اگر با کم مهری و بی احساسی دیگران مواجه شوند رنجیده خاطر می شوند .حرکت بدن به طرز و حالت بدنشان اهمیت می دهند بیشتر ساکن دنیای احساسات و تصورات خود می باشد . چون به دنیای فیزیکی پیرامون خود بهای لازم را نمی دهند از کیفیت مطلوب جسمانی برخودار نیستند .شغل و حرفه آرمانگرها می خواهند به کارشان ایمان و اعتقاد داشته باشد . در میان مشاغل مختلف کارهای هنری ، روان شناسی ، مشاوره ، تدریس ، مربی گری را دوست دارند .فصل 5:چرا آنچه را می بینید همیشه آن چیری نیست که به دست می آورید احساسات اشخاص معمولا” به یک یا دو طریق ادراک می کنند و یا اطلاعات لازم را به دست می آورند از طریق حس یا از طریق شمی ، حسی ها به واقعیت ها و چیزهای خاص توجه دارند . شمی ها به امکانات و احتمالات و کاربردها می اندیشند .مردم به دو طریق قضاوت و داوری می کنند یا تصمیم می گیرند با فکری بودن از تحلیل های منطقی و یا غیر شخصی استفاده می کنند و یا احساسی بودن به ارزشهای شخصی خود متکی هستند مفید است . فرایند داوری کردن را یک بازده در نظر بگیریم . در تلاش برای شناسایی تیپ اشخاص بسیار مفید است که می توان به رفتار او نگاه کنید .وقتی اشخاص احساساتشان را به دیگران بروز می دهند اصطلاحا” به آنها احساسی برون گرا می گویند . اما اشخاصی که احساسات خود را در درونشان حفظ می کنند احساسی درون گرا نامیده می شوند .احساسی برون گرا به هشت دسته تقسیم می شوند چهار دسته به طور طبیعی احساسی و چهار دسته هم فکری هستند . چهار تیپ احساسی که احساساتشان را برون ریزی می کنند .ENFJ- INFJ-ESFJ-ISFJاین چهار تیپ در دو حرف آخر خود یعنی FJ با هم شریک هستند .چهار تیپ فکری که احساساتشان را برون ریزی می کنند . ENTP- INTP- ESTP- ISTP     این چار تیپ هم در دو حرف آخر TP با هم شریکند این دو گروه مشابه هم نیستند اما می تواند مشابه هم به نظر برسند و به همین دلیل لازم است که بتوانیم احساسی ها ی حقیقی را از فکری هایی که صرفا شبیه احساسی ها هستند ، از هم تمیز دهیم .سر نخ های کلی برای شناسایی احساسی برون گرا معمولا” کسانی که احساسات خود را نشان می دهند FJها و TYها1)    تلاش می کنند تا با دیگرن در تماس شوند ( احساسات دیگران را به راحتی می خوانند و می دانند دیگران چه می خواهند و انگیزه تا دارند که خواسته آنها را برآورده سازند )2)    سعی می کنند دیگران را راضی کنند و مورد تایید و تصدیق آنها قرار گیرند ( بخصوص FJها )3)    دارای جذبه و کشش هستند ( در صحبت و متقاعد کردن ) ( به ویژه برون گراهای واقعی )4)    به لحاظ جسمانی دیگران را تحت تاثیر قرار می دهند .هنگام صحبت با دیگران از ابزار چهره استفاد می کنند . ( تبسم  – خندیدن – چشمک زدن – اخم کردن )با دیگران رابطه فیزیکی برقرار می کنند به هنگام صحبت نزدیک می شوند در آغوش می کشند و نوازش می کنند .از عباراتی نظیر حتما خسته شدی یا بله احساسات را درک می کنم استفاده می کنند 5)    دیگران را سرزنش و یا تحسین می کنند .6)    سعی می کنند ظاهری آراسته داشته باشند .سر نخ های احساسی های داوری کننده  ( FJها )1)    با توجه به ارزشهای شخصی خود تصمیم می گیرند .2)    معمولا ” با احساسات خود و دیگران راحت هستند ( درباره اش حرف می زنند و با دیگران در میان می گذرانند )3)    علاقه مند به کمک به دیگران هستند .با استفاده از زبان ارزشهای خود را بروز می دهند از کلماتی مثل عالی است زیباست . برجسته است استفاده می کنند .نقطه نظرهای قدرتمند دارند و آنا را ابزار می کنند .4)    با ابزارهای چهره تصدیق و تایید خود را بیان می کنند .سر نخ های شناسایی اداراکی ها ی فکری (TP)هاISTP-ESTP-INTP-ENTP1)    براساس تحلیل های غیر شخصی و با توجه به اینکه دیگران چگونه تحت تاثیر قرار می گیرند تصمیم می گیرند .2)    از جنبه های احساسی خود برای برقراری ارتباط با دیگران و دستیابی به اهداف خود استفاده می کند .3)    می توانند به جنبه های مختلف یک موضوع توجه کنند و درباره جنبه مثبت و منفی آن بحث و مشاجره کنند 4)    می توانند کاملا نمایشی باشند یعنی از رفتاری به رفتار دیگر بروند .5)    عمل گرا هستند ( به راحتی تغییر موضع می دهند خود را محدود به مواضع اخلاقی یا میتنی بر ارزش نمی کنند  از موضوع خود به راحتی عقب نشینی می کنند )6)    زیاد جدی نیستند راحت و سبک برخورد می کنند .احساسی درون گرا چهار تیپ احساسی که احساسات خود را درون ریزی می کنند .ENFP- INFP- ESFP- ISFPهمه FPها احساسات خود را درون ریزی می کنند ENTJ- INTJ – ESTJ- ISTJهمه TJ ها احساسات را درون ریزی می کنند .کسانی که احساس را درون ریزی می کنند فکر را برون ریزی می نمایند . زیرا افراد یک عملکرد واحد را هم درون ریز و هم برون ریز نمی کنند .سر نخ های شناسایی احساساتی که درون ریزی می شوند ( هم FP ها و هم TJ ها )1)    می توانند با حالتی غیر شخصی و فاقد مهر و محبت به نظر برسند .2)    به راضی و خشنود کردن خودشان بیشتر از دیگران بها می دهند .3)    به لحاظ جسمانی یا عاطفی ابراز گر نیستند ( مگر با کسی که دوستی نزدیک دارند ) بخصوص در مورد TJها در بحث مسایل عاطفی و احساسی چهره مات و بی تفاوتی دارند ( بخصوص FPها )4)    FPها و TJ ها اغلب چشمانی غم زده دارند .سر نخ های ویژه برای شناسایی ملاحظه گرهای احساسی FPهاچهار تیپ ملاحظه گر احساسی ISFP- ESFP- INFP – ENFP 1)    چهره آرامی دارند . همکاری را به رقابت ترجیح می دهند و لحن راحتی دارند .2)    احساسات عمیق دارند . اما احساسات خود را بروز نمی دهند .3)    به شدت حساس هستند . در حالی که رفتاری دوستانه دارند ممکن است به راحتی روحیه اش تغییر کند 4)    وقتی به  مشکلی بر می خورند خود را سرزنش می کنند .5)    در برخورد مسایل روزمره ساده انعطاف پذیرند اما در مورد مسایل جدی سمج و لجوج هستند .6)    ارزشهای خود را با عمل نه با حرف انتقال می دهند .7)    به سر و وضع خود توجه چندانی ندارند .8)    محجوب هستند . اگر تعریف و تمجید از آنها شود خجالت زده می شوند .سر نخ های ویژه برای شناسایی داوری کنندگان فکری TJ هاچهار تیپ فکری هم احساسات خود را درون ریزی می کنند . این چهار تیپ :ISTJ – ESTJ- INTJ- ENTJگرچه TJها احساسات را درون ریزی می کنند با FP ها تفاوت قابل ملاحظه ای دارند علتش چون به عنوان فکری بودن ، آنا تصمیمات خود را براساس منطق غیر شخصی می گیرند .به عنوان داوری کننده دنبال توجه دقیق و ساختار هستند این ترکیب آنها را در شمار سخت گیر ترین همه تیپ ها قرار می دهد .1)    دوست دارند به سراغ اصل مطلب بروند ، وقتشان را تلف نکنند پای بند تعارفات اجتماعی نیستند ، از حرفهایی بی مورد خودداری می کنند .2)    نقطه نظر خود را بیان می کنند و در بیان آن صادق هستند و صراحت دارند .3)    احساسات کمی از خود نشان می دهند . احساسات روی تصمیم گیری آنها تاثیری ندارد .4)    به لحاظ فیزیکی ابراز گر نیستند به ندرت آشنایان خود را لمس می کنند . در مورد ISTJها و INTJ ها صدق می کند .5)    ظاهر رسمی تر دارند به شکل سنتی و متعارف لباس می پوشند .فصل 6: استفاده از سیستم سیستم شخصیت خوانی بر حول سه رکن شکل می گیرد .ترجیحات شخصی ، مشرب ، انگاره برون یزی یا درون ریزی احساس این سه رکن مهم ترین سر نخ هایی هستند که می توانید از آنها استفاده کنید .به خاطر داشته باشید که همیشه مهم است که هدف نمایی را در رسیدن به احاطه بر سیستم شخصیت خوانی سریع در نظر داشته باشید .هدف این است که بتوانید با هر کس که در تماس می شوید ارتباط بهتر و راحتر ی ایجاد کنید ، بسیار مفید است که بتوانید تیپ چهار حرفی اشخاص را شناسایی کنید اما به دلایل مختلف و از جمله آن فرصت ناکافی برای مشاهده کردن دیگران وجود برخی از نابهنجاریهای روانی یا یک موفقیت گمراه کننده این کار همیشه ممکن نیست و همیشه لازم هم نمی باشد .در برخی از موارد می توانید تنها مشرب اشخاص را شناسایی کنید و یا ممکن  است یکی ، دو ترجیح او را متوجه شوید ، در بسیاری موارد همین اندازه م کافی است و می توانید به مقصود خود برسید . ممکن است در مورد یک شخص ابتدا به مشرب ، بعد به ترجیح خاص و سوم به انگاره برون ریزی با درون ریزی احساسی توجه کنید . و یا برعکس ( طرز استفاده از سه رکن ترتیب بندی خاصی لازم ندارد )به سه نکته زیر توجه کنید :1-    همیشه با موردی که از آن اطمینان دارد شروع کنید .( با موردی که از همه بارزتر است توجه کنید و بعد آنهایی را که شک دارید حذف کنید )2-    در داوری کردن عجله نکنید . همیشه ممکن است باجمع آوری اطلاعات جدید نظر شما تغییر کند .3-    به اریب ها و انحرافات خود توجه داشت باشید .( در ارتباط با گونه هاو تیپ های شخصیتی ممکن است با توج به برداشتهای خود ادراک کنیم .)فصل 7: دستیابی سریع به اشخاص چگونه با انواع تیپ ها ی شخصیتی ارتباط برقرار سازیم همه ی ما شنیده ایم که با دیگران طوری رفتار کن که می خواهی با تو رفتار کنند .برای ارتباط موثر بهتر است این عبارت را به این شکل تغییر دهیم ، با دیگران طوری رفتار کن که دوست دارند با آنها رفتار شود . باید از رفتار خود مدارانه دست بکشیم و برای برقراری ارتباط از روش دوستانه تری استفاده کنیم .راحتی و ارتباط هر چه اشخاص به ما شباهت بیشتری داشت باشند ما با آنها راحت تر هستیم . دوست داریم  دیگران شبیه ما باشند زیرا اینگونه آنها را بهتر درک می کنیم و کمتر از ناحیه آنها تهدید می شویم . ارتباط میان دو شخص با تیپ واحد بسیار ساده است اما وقتی شخص مقابل تیپ مخالف باشد چه اتفاقی می افتد ؟ اگر چه معمول است که می گویند تفاوت چیز خوبی است در حقیقت اغلب ها تیپ های متفاوت از خود را منفی می  بینیم توجه به تعصبات بالقوه قدم اول برای برطرف کردن آنهاست .به سه روش می توانید با اشخاص هر تیپ شخصیتشان با شما متفاوت است تماس موثر برقرار سازید .1-    به انگیزه ها ، ارزشها ، نقاط قوت ، وضعف دیگران توجه کنید مشرب افراد به شما می گوید . که آنها چه ارزشی را پی می گیرند . عملکرد راهنما و اصلی آنها کدام است بیشترین قدرتمند یشان در چیست ؟عملکرد کمترینشان کدام است که این معمولا بیشترین نقطه ضعف آنها را نشان می دهد .2-    به شیوه ارتباطی مورد علاقه آنها توجه کنید که این رابطه فراوان با ترجیحات تیپی فرد دارد .3-    از روش پل زدن برای دستیابی به زمینه های مشترک استفاده کنید .به طور مثال : ISTJ- ESTJهر چه ترجیحات مشترک باشد فرایند ارتباط ساده تر می شود . پل های ارتباطی بیشتری میان این دو تیپ وجود دارد در عمل این دو تیپ معمولا به خوبی با هم ارتباط برقرار می کنند زیرا جهان را یک جور می بینند . براساس معیارهای واحدتصمیم می گیرند .بخش سوم آشنایی با شانزده تیپ شخصیتی فصل 8 آشنایی با سنتی ها :چهار تیپ SJ هر مشرب هسته هر تیپ را به وجود می آورد به همین دلیل برای رسیدن به خواسته های خود بسیار مفید است که با ویژگی ها و خصوصیات مشترک مشربی شروع کنیم .توصیه هایی در باره برقراری ارتباط بعضی از سنتی ها فکری هستند بعضی از آنها احساسی ، گروهی برون گرا و جمع دیگری درون گرا می باشد از آنجایی که هر چهار تیپ سنتی دارای وجوه مشترک فراوان هستند . روشهای ارتباطی متعددی وجود دارند که در مورد همه آنها موثر واقع می شوند . اما از آنجایی که تفاوتهایی قابل ملاحظه ی میان چهار تیپ سنتی هست روشهای ویژه متعددی وجود دارند که در مورد افراد هر تیپ کاربرد مفید دارند .راهنمایی کلی و عمومی برای برقراری ارتباط با سنتی ها 1-    صراحت لهجه داشته باشید مستقیم و با اشاره به موضوع حرف بزنید 2-    هنگام بحث های جدی از گفتن بذله و مزاح خودداری نمایید 3-    به ارزشهای آنها درباره موضوع اشاره کنید .4-    از زنان ساده استفاده کنید 5-    سازمان یافته باشید 6-    اطلاعات قدم به قدم ارائه دهید 7-    دقت کنید که واقعیات مورد اشاره شما دقیق باشد .چگونه ESTJها  را شناسایی کنیم آنها سر سخت ترین و پیچیده ترین سنتی ها هستند . رفتاری دوستانه دارند اما ترجیح می دهند به مسایل احساسی و عاطفی اعتنایی نکنند . انسانای سخت کوش و پر انرژی هستند . سلطه جو و رئیس مآب هستند افرادی مسئول و اغلب نقش رهبری دارند .چگونه به زبان ESTJ صحبت کنیم قاطعیت داشته باشید ، از صراحت لهجه آنها ناراحت نشوید ، عینی ، منطقی ، مستدل ، حرف بزنید ، خلاف قاعده حرف نزنید ، سازمان یافته و صریح و صادق باشید چالشهای ویژه درون گرا باید خود را برای اقدامات سریع ESTJ ها آماده کنند . شمی ها باید ایده های کلی و عمومی خود را به اشکا ویژهای ابراز نمایند . شاید بزرگترین چالش از آن احساسی ها باشد که انتقادات تیپ شخصیتی ESTJ  را به دل نگیرد .چگونه  ISTJ را شناسایی کنیم اشخاص  ساکت – پر اراده – محافظه کار – به واقعیت ها بهای فراوان می دهند . آراسته هستند – موقر – محافظه کارانه لباس می پوشند کارها را آهسته اما پیوسته انجام می دهند . سرگرمی ها خواندن کتاب ، باغبانی ، آشپزی چگونه به زبان ISTJ صحبت کنیم با آنها از واقعیت ها – اسناد و مدارک صحبت کنید – بحث منطقی نکنید – فرصت کافی به آنها بدهید تا روی پیشنهاد شما فکر کنند – موضوع را ساده مطرح کنید .چالشهای ویژه برون گراها باید به نیاز ISTJ ها به فکر کردن قبل از عمل نمودن احترام بگذارند ، احساسی ها باید با این تیپ و منطقی حرف بزنند – ملاحظه کننده ها باید متوجه باشند که این تیپ تصمیم گیری سازمان احتیاج دارند . بیشترین چالش از آن شمی ها ست که باید تا حد امکان پیشنهادات منطقی و واقع بینانه بدهند .چگونه ESFJ ها را شناسایی کنیم از میان شانزده تیپ شخصیتی از همه دوستانه تر و راحت تر هستند به دیگران کمک می کنند مودب هستند ، رفتارهای متین دارند ، دست شما را لمس می کنند – چهره آنها احساساتشان را نشان می دهد – موضوعات را سیاه وسفید می بینند – با حرارت و اطمینان خاطر حرف می زنند .چگونه به زبان ESFJ  ها صحبت کنیم به احساساتشان احترام بگذارید به ارزشهایشان توهین نکنید – از آنها به خاطر کاری که انجام دادند تشکر کنید . روشن و دقیق حرف بزنید – به صحبت آنها گوش بدهید .چالشهای ویژه درون گرا ها  برایشان دشوار است که با این تیپ پر حرف کنار بیایند – شمی ها ممکن است از اینکه اینها در برابر آزمودن چیزهای جدید  مقاومت نشان می دهند ناراحت شوند – ملاحظه کننده ها باید سعی کنند به ضرب الاجل های آنها ESFJ هاحترام بگذارند – بیشترین چالش از آن فکری هاست که باید بدانند ESFJ ها موضوعات را شخصی ارزیابی می کنند .چگونه ISFJ ها را شناسایی کنیم مردمانی ساکت – محجوب – شکیبا هستند بدون سرو صدا بدون جلب توجه به دیگران کمک می کنند پشت صحنه کار می کنند – اغلب آهسته ، آرام ، ملایم حرف می زنند به لحاظ فیزیکی ابرازگر و نمایشی نیستند . به مقررات احترام می گذارنند چون ابراز وجود نمی کنند در مواقعی از آنها سوء استفاده می شود . به ندرت احساسات خود را با دیگران در میان می گذارند بعد از یک روز کاری کامل برای خود سرگرمی در نظر می گیرند .چگونه به زبان ISFJ ها صحبت کنبممشخص صحبت کنید – صراحت داشته باشید – آنا را زیر فشار قرار ندهید – به خلوت آنها احترام بگذارید – مودب و ملاحظه کار باشید از آنها عذر خواهی کنید اگر احساساتشان را جریحه دار کردید – به تعهدات خود در قبال آنها احترام بگذارید – به قولتان عمل کنید .چالشهای ویژه برون گراها ممکن است با سبک تعلقی و اسلوب دار ISFJ ها مشکل داشته باشند – فکرها ممکن است احساس کنند که آنها محکمی لازم را برای انجام برخی از کارها و اقدامات مهم را ندارند . ملاحظه کننده ها هم ممکن است از این که این تیپ در برابر تغییرات مقاومت می کنند دلخوشی نداشته باشند .بیشترین دشواری و چالش از آن شمی هاست که ممکن است در کار روبه رو شدن با حقایق و واقعیت ها با دشواری روبه رو گردند .فصل 9: آشنایی با تجربه کننده ها چهار تیپ SPخصوصیات مشرب تجربه کننده : برای هیجان – تفریح و آزادی واکنش به انواع ماجراهای زندگی و فرصت تجربه کردن احساس های فیزیکی فعالیتای مطلوب خود ارزش قایل هستند .توصیه های درباره برقراری ارتباط بعضی از تجربه کننده ها مانند سنتی ها فکری هستند – بعضی احساسی – بعضی برون گرا و جمعی هم درون گرا هستند .راهنمایهای عمومی برای برقراری ارتباط با تجربه کننده ها دوستانه و باز باشید – خودمانی باشید- روی موضوعات واقعی – کاربردی و فوری توجه کنید – به کارتان جنب تفریح و سرگرمی بدهید – به حواس مختلف آنها توجه داشته باشید – آنها را در کار دخالت بدهید .چگونه ESTP  ها را شناسایی کنیم خود را با موقعیتهای جدید و خاص تطبیق می دهند . پر انرژی و فعال هستند . دوست دارند در کانون قرار بگیرند .از میهمانی خوششان می آید . در مراسم و موقعیتهای اجتماعی جالب و جذاب ظاهر می شوند . لطیفه ها را به خاطر می سپارند از صراحت زبان برخوردارند . شکیل راه می روند . حرکت موزون دارند . برای نشان دادن محبت خود دیگران را لمس می کنند . دوستدار ورزش هستند .چگونه به زبان ESTP  ها صحبت کنیم آنها را در جریان کار قرار دهید . به آنها بیش از یک امکان انتخاب بدهید . سخت بگیرید . موضوع را ساده بگیرید و نقطه نظرهایشان رابه طور صریح وروشن بیان کنید .چالشهای ویژه درون گراها از ESTP  ها به این دلیل که علاقه ای به بررسی عمیق ندارند گله مند . احساسی ها تحت تاثیر ناکامی ظاهری آنها برای جدی گرفتن موضوعات ناراحت می شوند . قضاوت کنندگان ممکن است ترجیح و علاقه  ESTP ها را که می خواهند امکان انتخاب همیشه وجود داشته باشد ، ناراحت کننده ارزیابی کنند ، شمی ها بیشترین چالش را دارند . زیرا می خواهند ک ESTPها به تصویر بزرگ و کاربردهای بلند مدت تصمیمات توجه داشته باشند و صرفا به لحظه اکنون فکر نکنند .چگونه ISTP  ها را شناسایی کنیم ساکت و مستقل هستند چون در خودشان فرو می روند شناسایی آنها دشوار است آنها را باید به کارشان شناسایی کنیم . فعالیتهای جسمانی و فیریکی را دوست دارند به راحت بودن خود بها می دهند لباسهایشان حالت کاربردی دارند . به خاطر دیگران لباس لباس نمی چوشند . به آزادی شخصی بها می دهند . کارکردن در نقش یک پلیس ، رانندگی ، وسایط ساختمان سازی و مشاغلی از این قبیل را دوست دارند . برای تفریح به موتور سیکلت رانی ، پرواز با هواپیما ، ورزشهای خطرناک را دوست دارند .چگونه به زبان ISTP ها را صحبت کنیم به خلوت آنها احترام بگذارید – به میل و خواسته آنها که می خواهند عملی باشند بها بدهید – به سخنان آنان گوش دید – سخت نگیرید – پیشنهادات  منطقی بدهید .چالشهای ویژه خلوت گزینی ISTP ها برای برون گراها تولید مشکل می کند . شمی ها به این نتیجه می رسند که ISTP ها تنها به لحظه اکنون نظر دارند آنها باید ISTP ها را متقاعد سازند که عوامل دیگری که ممکن است هنوز ظاهر نشده باشند . داوری کننده ها بی تمایلی عمومی آنها را نادیده گرفتن آن چه توجهشان را جلب نمی کند . احساسی ها از این که می بینند برقراری ارتباط با ISTP ها به شدت دشوار است . ناراحت می شوند .چگونه ESFP  ها را شناسایی کنیم اشخاص گرم و دوستانه هستند – اغلب طبیعتی دارند . با نشاط و پر انرژی هستند . دوست دارند دیگران را بخندانند . از کمات برای برقراری ارتباط استفاد می کنند . سوالات فراوانی می پرسند به سایرین علاقه فراوان دارند . لباسهایی با رنگ روشن می پوشند . مشاغلی را دوست دارند که بتوانند با دیگران در ارتباط و تعامل می شوند .چگونه به زبان ESFP  ها صحبت کنیم مستقیم حرف بزنیم و صراحت لهجه داشته باشیم . به در خواسته هایشان بلافاصله جواب بدهید .دوستانه باشید – آرام و راحت باشید . با آنها مودب باشید . آنها را شگفت زده کنید .چالشهای ویژه درون گراها ممکن است ESFP  ها را بیش از اندازه طرف ارزیابی کنند و سر کردن به مدت طولانی با آنها را خسته کننده می دانند . فکریهای ممکن است ESFP ها را بیش از اندازه احساسی و در زمینه تصمیم گیری مشکل دار ارزیابی کنند .داوری کننده ها به این دلیل که ESFP ها از مهارت های سازمان دهی خوبی برخوردار نیستند با مشکل روبه رو می شوند .چگونه ISFP ها را شناسایی کنیم اشخاص آرام و محجوب هستند . بسیار حساس هستند . به دیگران توجه و علاقه  دارند وقتی شما را بشناسند می توانند بسیار پر مهر و محبت باشند . علاقه ی به کنترل کردن دیگران با نفوذ گذاردن بر آنها ندارند لباسهای راحت می پوشند دوست ندارند توجه دیگران را جلب کنند . از رفتن به سینما ، کنسرت ، سایر فعالیتهای فرهنگی و ورزش هم لذت می برند .چگونه به زبان ISFP ها صحبت کنیم به خلوت آنها احترام بگذارید آنها را زیر فشار قرار ندهید . مشخص و صریح حرف بزنید . به نقطه نظرهایشان بها بدهید . با آنها بحث و مشاجره نکنید . کارها را ساده و تفریحی کنید .چالشهای ویژه برون گراها از صرف وقتی که باید با ISFP  ها بکنند تا آنها به کاری مشغول شوند ناراحت می شوند . شمی ها ممکن است به این نتیجه برسند ک ISFP ها جز به زمان حاضر نمی توانند به زمان دیگری مثلا آینده توجه داشته باشند . داوری کننده ها ممکن است از ISFP ها از آن جهت ناراحت باشند که به انداز کافی جاه طلب نیستند . فصل 10: آشنایی با ادراکی ها چهار تیپ NTاشخاص با مشرب ادراکی به صلاحیت و شایستگی بیش از هر موضوعی بها می دهند ، به همین جهت می خواهند در هر کاری که می کنند عالی و کم نظیر ظاهر می شوند .توصیه هایی درباره برقراری ارتباط در حالی که همه ادراکی ها از ترجیحات شمی و فکری بودن برخوردارند ، بعضی از آنها برون گرا و بعضی دیگر درون گرا هستند . بعضی از آنها داوری کننده و گروی ملاحظه کننده می باشند .راهنمایی های عمومی برای برقراری ارتباط با ادراکی ها 1-    کنجکاوی ذهنی انها را تشویق کنید 2-    به تصویر و انگاره های بزرگ توجه کنید 3-    از قیاس و استعاره استفاده کنید4-    به مواضع خود اطمینان داشته باشید 5-    سازگار باشید و از همه اینها مم تر صلاحیت خود را نشان دهیدچگونه ENTJ ها را شناسایی کنیم رفتاری مسئولانه دارند . بسیار دوستانه و اهل گردش و رفت و آمد هستندد . از انرژی فراوانی برخوردارند . به سرعت حرف می زنند . متفکران استراتژیک  بزرگی هستند . اغلب سازمان یافته اند . از قاطعیت فراوان بهره دارند . این تیپ شخصیتی خلاق و نوآورر است . زبان پیچیده ایی دارند . در رشته های رهبری و مدیریت سطح  بالا دیده می شوند .چگونه به زبان ENTJها صحبت کنیم مستقیما به سراغ موضوع بروید . قاطع باشید و ابراز وجود کنید .از ارائه روشهای بدیع و نوظهور هراسی به خود راه ندهید .کارتان را انجام دهید آماده باشید که از موضع خود دفاع کنید . اگر احساسات شما را جریحه دار کردند موضوع را مستقیما با آنها در میان بگذارید .چالشهای ویژه درون گراها ممکن است با این تیپ مشکل داشته باشند چون این تیپ شخصیتی می خواهد به سرعت و جسورانه نتیجه گیری کند .حسی ها ممکن است درباره قابل استفاده بودن ایده های جدید ENTJ ها تردید کنند . آنها باید افراد این تیپ را تشویق کنند که توجه و اقدامات واقع بینانه آنها برای موفقیت برنامه نیاز است .ملاحظ کننده ها ممکن است از تصمیم گیری سریع آنها ناراحت شوند . اما احتمالا احساسی ها بیشترین مشکل را با ENTJ ها دارند زیرا ممکن است احساست تحت تاثیررفتار آنها جریحه دار شود .چگونه INTJها را شناسایی کنیم این تیپ در میان تیپ های دیگر مستقل ترین هستند . معمولا ساکت و محتاط هستند در روابطشان با دیگران خونسرد هستند . از تحسین و تمجید بیش از اندازه خوششان نمی آید . جملاتشان طولانی و پیچیده است ممکن است حرفشان مبهم و غیر دقیق باشد زیرا به جزییات پروژه توجه چندانی ندارند .محافظ کارانه لباس می پوشند اما به نظر دیگران اهمیت نمی دهند .چگونه به زبان INTJها صحبت کنیم پیشنهادات خوبی به صورت کتبی ارائه دهید، انتظار نداشته باشید برای کار خوبی که انجام دادید بیش از اندازه تشویق شوید، از تمام کردن جملات انها خودداری کنید .چالشهای  ویژه برون گراها از این که این تیپ مباحث را زیاد بررسی می کنند ناراحت هستند .از سرعت تصمیم گیری آنها هم رضایت ندارند . اما برون گراها باید در نظر داشته باشند اگر این گروه بدون فکر تصمیم گیری کنند جوابشان نه است . احساسی ها از سرد بودن این افراد ناراحت هستند . در مورد این تیپ سکوت همیشه به معنای رضایت است . ملاحظه کننده ها ممکن است انها را بیش از اندازه بی انعطاف ارزیابی کنند . حسی ها احتمالا بیشترین دشواری را با این تیپ دارند که علت آن ظرفیت آنها در زمینه خلاقیت است .چگونه ENTP ها را شناسایی کنیم این تیپ اغلب از جذبه خوبی برخوردارند ، پرشور و پر انرژی هستند دوستدار مردمند . در برقراری ارتباط از مهارت فراوان برخوردارند . بسیار خوب حرف می زنند . به شدت احساسات و عواطف خود را به نمایش می گذارند از بدن خود برای برقراری ارتباط با اشخاص استفاده می کنند . اغلب لباسهای خوب می پوشند و از تجملات کافی استفاده می کنند .چگونه به زبان ENTP صحبت کنیم آنها را با پرداختن به جزئیات کلافه نکنید ، به آنها امکان انتخابهای مختلف بدهبد ، تا زمانی که آماده نشده اند آنها را برای جواب دادن به سوال و تصمیم گیری زیر فشار قرار ندهید . انعطاف داشته باشید چالشهای ویژه درون گراها در برخورد با این تیپ گیج می شوند . برخورد و ارتباط احساسی ها با ENTP ها سطحی است . داوری کننده ها ممکن است از این که آنها تصمیم گیری نمی کنند و پای بند تصمیماتشان باقی نمی مانند ناراحت شوند . حسی ها ممکن است به این نتیجه برسند که این اشخاص خلاق و تخیلی غیر عملی هستند و نمی توانند موضوعات را جدی بگیرند .چگونه INTPها را شناسایی کنیم شناسایی این تیپ دشوار است زیرا این افراد به شدت خصوصی هستند و در مورد انتخاب افراد برای این که مسایلشان را با آنها در میان بگذارند بسیار انتخابی عمل می کنند . آنها می توانند به طور خصوصی ومستقل مسایل پیچیده را حل و فصل کنند . نظام فکری آنها پیچیده است در مواقعی نمی توانند نقطه نظرهای خود را به آسانی منتقل کنند .به خواندن کتاب ، تماشای فیلم و گوش دادن به موسیقی علاقه مندند .چالشهای ویژه برون گراها ممکن است از عمقی که آنها در مورد تحلیل هایشان به کار می برند ناراحت شوند . حسی ها ممکن است با پنداره های بلند مدت این تیپ مشکل داشته باشند و به نظرشان برسد که توضیحات آنها ضرورت  ندارد . داوری کننده ها ممکن است احساس کنند که تعمق بیش از اندازه این تیپ ضرورت ندارد . احساسی ها بیشترین دشواری را با این تیپ دارند . احساسی ها باید بیاموزند که انتقادها و صحبت های این تیپ شخصیتی را شخصی به دل نگیرند .فصل 11 آشنایی با آرمان گراها : چهار تیپ NFکسانی که دارای مشرب آرمان گرایی هستند به منحصر بودن و بکر بودن توجه فراوان دارند و می خواهند معنای  درونی تجارب زندگی خود را درک کنند .مانند ادراکی ها ، آرمان گراها شمی بودن را به حسی بودن ترجیح می دهند ، اما از آنجایی که آنها احساسی هستند با توجه به ارزشهای شخصی خود تصمیم گیری می کنند .بعضی درون گرا و جمعیدیگر درون گرا هستند به همین شکل بعضی داوری کنند و گروهی دیگر ملاحظه کننده می باشند .راهنمایی های عمومی برای برقراری ارتباط با آرمان گراها1-    به ماهیت همدلانه آنها توجه کنید 2-    سعی کنید روابطی براساس تشریک مساعی با آنها ایجاد کنید .3-    دوستی آنها ر برای خود بخرید 4-    به منحصر فرد بون آنها احترام بگذارید 5-    با آنها رفتاری صمیمانه داشته باشید .چگونه ENFJها را شناسایی کنیم این تیپ پر انرژی ، دوستانه و حراف هستند . بسیار شمرده حرف می زنند و به همین خاطر سرآمد همه تیپ های ذیگر هستند .با سایر افراد تماس چشمی برقرار می سازد . دیگران را لمس می کند اهل بحث و گفتگو است . تایید و عدم تاییدش را در قیافه او می بینید .از زبان کلامی و غیر کلامی به راحتی استفاده می کنند .این تیپ شخصیتی از برخورد و رویارویی گریزان است و به راحتی عذر خواهی می کند و می بخشد . انها به کارهای یاری رسان و کمک کننده علاقه مندند . کارهایی مانند مشاوره و تدریس . نقش رهبری را برای خود انتخاب می کنند .چگونه به زبان ENFJها صحبت کنیمبه آنها به طور کلامی بگویید که از کارشان قدردانی می کنید ، به تعهدات خود در قبال آنها پای بند بمانید ،آنها را به اسم کوچکشان صدا بزنید ،تا حد امکان از مواجهه و برخورد با آنها خودداری ورزید ،اگر پیشنهادی دارید دقت کنید که این پیشنهاد روی دیگران و آنها چه تاثیری بر جای می گذارد .چالشهای ویژه بعضی از درون گراها با این تیپ مشکل دارند و نمی توانند با انرژی و اشتیاق آنها بسازند . حسی ها ممکن است آنها را غیر واقع بین ارزیابی کنند ، ممکن است احساس کنند که آنها بیش از اندازه آرمان گرا هستند . ملاحظه کننده ها ممکن است تحت تاثیر علاقه ENFJها به نزدیک و صمیمی شدن ناراحت شوند . بیشترین مشکل از آن فکری هاست که معتقدند این تیپ بیش از حد احساسی و عاطفی هستند .فکری ها باید مراقب باشند که به ENFJها توهین نکنند .چگونه INFJها را شناسایی کنیم این  تیپ افرادی پیچیده و خلاق هستند که احساساتی عمیق دارند ، اما شناسایی آنها گاه دشوار است . این افراد معمولا محجوب و خوددار هستند و در مواقعی نمی توانند به راحتی در برنام های اجتماعی شرکت کنند . آنها ترجیح می دهند که با اشخاص تک به تک صحبت کنند . آنها معمولا ابرازگر نیستند و اگر شغلی را انتخاب کنند به دشواری می توان آنها را متقاعد کرد که کارشان را تغییر بدهند . آنها به لباس گران قیمت اعتقادی ندارند . آنها به مشاغل فکری علاقه دارند و جزییات کار را به دیگران واگذار می نمایند .چگونه به زبان INFJ ها صحبت کنیم به آنها فرصت بدهید تا نقطه نظرهایشان فکر کنند ،در بیان نظر و برنامه هایشان به تصویر کلی و بزرگ اشاره کنید-در زمینه حل مسآله از آنها نظر بخواهید – صبر و شکیبایی به خرج دهید چالشهای ویژه بعضی از برون گراها تحمل فکری بودن ، تعمق کردن و با تانی کار کردن INFJها را ندارند . فکری ها این تیپ را بیش از اندازه حساس می دانند . ملاحظه کننده ها ممکن است INFJها را سمج ، مقاوم و بدون انعطاف ارزیابی کنند . حسی ها احتمالا بیشترین مشکل را با این تیپ دارند زیرا این تیپ شخصیتی می خواهد نقطه نظرهایش را به شکل نتایج ملموس ارائه دهد .چگونه ENFPها را شناسایی کنیم این تیپ به شدت تحت تاثیر ایده های نو انرژی می گیرند و دوستانه و اهل صحبت هستند . دوستان و آشنایان زیادی دارند . سیع و روشن هستند و اغلب از زبان برای جلب توجه دیگران استفاده می کنند .سریع حرف می زنند . کنجکاو هستند . مردمانی حساس و احساستی هستند . احساسات عمیق خود را با کسی در میان نمی گذارند. برای تفریح و سرگرمی با دوستانش صرف وقت می کند .چگونه به زبان ENFPها صحبت کنیم آماده باشید در باره موضوعات مختلف حرف بزنند و به سوالات بسیاری پاسخ گویند- خلاقیت آنها را تشویق و ترغیب کنید -بیش از اندازه رسمی و ساختار گرفته نباشید -به انها امکان انتخاب های فراوان بدهید -به خلوت آنها احترام گذاریدچالشهای ویژه بعضی از درون گراها ممکن است با انرژی فراوان و سرعت کار زیاد این تیپ مشکل داشته باشند .فکریها ممکن است با رفتار با وفقه این تیپ شخصیتی دشواری داشته باشد . داوری کننده ها ممکن است در وادار کردن این تیپ برای انتخاب کردن مشکل داشته باشند . حسی ها هم احتمالا” بیشترین مشکل را با این تیپ شخصیتی دارند .چگونه INFP هارا شناسایی کنیم این تیپ بسیار آرمان گرا هستند به شدت تحت تاثیر ارزش های خود قرار دارند و آنقدرها تحت تاثیر شرایط  مشکلات زمانه قرار نمی گیرند .بسیار اندیشمند هستند و کم و ملایم حرف می زنند . از زبان برای بیان عقاید خود به طور موثر استفاده می کنند . پرخاشگر نیستند . به کمک کردن به دیگران علاقه مند هستند . دوستان  کمی دارند با غریبه ها سرد ظاهر می شوند . به هنرها – موسیقی – ادبیات و نقاشی علاقه مندند .چگونه به زبان INFPها صحبت کنیم در برابر انتقاد حساس هستند و همه چیز را شخصی ارزیابی می کنند – در صورت امکان باور صمیمانه خود را درباره ارزش موضوع با آنها در میان بگذارید – آنچه را آنها مهم می شمارند شما دست کم نگیرید – برای طرز تصمیم گیری آنها احترام قابل شوید – به آنها امکان بدهید تا در صحبت ها و برنامه هایشان تجدید نظر کنند و اصلاحات لازم را بدهند .چالشهای ویژه بعضی از برون گرها نمی توانند به راحتی با این تیپ کنار بیایند .لازم است که آنها از سرعت خود بکاهند . این تیپ به زمان فراوان احتیاج دارند . حسی ها ممکن است این تیپ شخصیتی را غیر عملی ارزیابی کنند و پیشنهادات آنها را غیر واقع بینانه بدانند . داوری کننده ها از بی سازمانی INFPها ناراحتند . فکریها هم باید تلاش کنند تا احساسات INFPها را جریحه دار نکنند .فصل 12ختم مقال برای شروعی تازه شخصیت خوانی اشخاص مهارتی بسیار پیچیده است و مانند اغلب مهارت های جدیدا” فرا گرفته شده هر چه از آن بیشتر استفاده کنید. بر آن تسلط بیشتری پیدا می کنید . هدف اصلی ما در این کتاب این است که بتوانید با دیگران ارتباط بهتری برقرار کنید و عداوت و دشمنی آنها را برای خود نخرید و خوشبختانه با چند اقدام می توانید از این دشواری نجات پیدا کنید و یا آن را به حداقل برسانید .1-    بی جهت نخواهید به دیگران بگویید که چقدر باهوش هستید . ممکن است با بیان توانمندی خود ، دوستانتان را موقتا” تحت تاثیر قرار دهید اما در بلند مدت به زبان خود کار کرده اید .2-    خودتان را یک ذهن خوان معرفی نکنید 3-    هرگز نگویید از نکته ای که دیگران آن را خصوصی می دانند ، مطلع هستید 4-    از مهارت های جدید خود محتاطانه استفاده کنید 5-    همیشه به این نکته توجه داشته باشید که امکان اشتباه کردن شما هم وجود دارد .اگر از این پیشنهادات تبعیت کنید می توانید به طرز موثری از مهارت شخصیت خوانی اشخاص برای برقراری روابط و ارتباط بهتر استفاده کنید .

چگونه با هر نوع شخصیت موثرترین ارتباط را برقر

خلاصه کنندگان : فاطمه گنجیان فرد – فاطمه مراد قلی رشته ی کارشناسی روابط عمومیاردیبهشت ماه  1392زیر نظر استاد محترم دکتر مهدی یاراحمدی خراسانینویسندگان : پل تایگر و باربارا بارون – تایگر (1383) ، تکنیک های شخصیت خوان ، راهی برای ارتباط موثر-  ترجمه مهدی قراچه داغی ، حسین رحیم منفرد – تهران :انتشارات پیک بهار، تعداد صفحات :238

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چگونه با هر نوع شخصیت موثرترین ارتباط را برقر

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

لطفاً نظرات و پیشنهادات خود را

 

با مدیریت سایت از طریق پست الکترونیکی؛

 

Email: mahdiyarahmadi@gmail.com

 

در میان گذارید.

 

 

 صاحب امتياز و مدير مسئول:

مهدي ياراحمدي خراساني
 

Mahdi Yarahmadi

 

 

 

 

 

چگونه با هر نوع شخصیت موثرترین ارتباط را برقر

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بسیار خوب! کافی است شما از محصول غیرحضوری این کارگاه استفاده کنید در این محصول آموزشی فایلهای صوتی هست که کاملا برای شما همه مباحث شرح داده میشود و همچنین جزوه در این پک هم وجود دارد دقیقا مثل کارگاه اموزشی

تفاوت فقط این است که از این محصول در هرجایی که راحت تر باشید میتوانید استفاده کنید

این محصول تا ۱۲ روز بعد از خرید برای شما ارسال میشود

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چگونه با هر نوع شخصیت موثرترین ارتباط را برقر

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع: majidmorady.ir

اصفهان خیابان شیخ بهایی (آدرس بعد از ثبت نام خدمتتان ارسال خواهد شد)

دسته‌بندی‌ها

شهر‌های پر رویداد

دانشگاه‌‌ ها

استفاده از ایوند

در وبلاگ ایوند بخوانید

تماس با تیم پشتیبانی

اپلیکیشن برگزارکنندگان

اپلیکیشن شرکت‌کنندگان

ارتباط یکی از عناصر زندگی و جوامع انسانی می باشد. انسان ها لاجرم در ارتباط با یکدیگر قرار دارند و برای بقا و ادامه زندگی خود مجبور به برقراری ارتباط هستند. پس چه بهتر که این ارتباطات موفق بوده و با تاثیر گذاری متقابل همراه باشد. در واقع ایجاد یک ارتباط موثر و موفق بستگی به عواملی دارد که با شناسایی آن ها فرد می تواند مهارت خود را بهبود بخشد و بر موانع ایجاد آن چیره شود. برای ایجاد چنین ارتباطی فرد نیاز به داشتن مهارت هایی چون حل مسئله، فن بیان، و برنامه ریزی باشد. تا بتواند در روابط و محیط زندگی اش عملکردی بهینه داشته باشد.

ارتباط به معنای منتقل کردن یک پیام از سمت فرستنده به گیرنده می باشد. به نحوی که فرد مقابل معنای مورد نظر را دریافت کند و تفاهمی دو جانبه شکل بگیرد.

هر ارتباط دارای عناصر کلامی و غیر کلامی می باشد. عنصر کلامی ارتباط شامل کلماتی است که فرد به زبان آورده و محتوایی که با این کلمات منتقل می کند می باشد. عنصر غیر کلامی شامل زبان بدن فرد گوینده، حالات چهره و اندام وی می باشد.

اساسا هدف از برقراری ارتباط با یک فرد دیگر، پیوستگی به آن فرد می باشد. پیوستگی یعنی پیدا کردن دوست یا دوست صمیمی، ارتباط برقرار کردن برای رسیدن به خواسته ها و نیاز ها، از بین بردن تنهایی، دریافت اطلاعات و تاثیر گذاشتن روی دیگران می باشد. برقراری ارتباط با دیگران برای حفظ بقای انسان ها ضروری می باشد. روابط به ما انسان ها کمک می کنند به یک خود شناسی برسیم. علاوه بر آن برای داشتن یک شغل مناسب، ازدواج موفق، و سلامت روان نیاز به داشتن ارتباط با دیگران داریم. چه بسا گاهی همین روابط ممکن است باعث ناراحتی بشوند، که با یک مشاوره روانشناسی مب توانید موانع را از میان بردارید.چگونه با هر نوع شخصیت موثرترین ارتباط را برقر

 

ارتباط موثر و موفق ارتباطی است که در آن:

 

اگر در یک ارتباط موارد زیر وجود داشته باشند، آن ارتباط برای موثر بودن با چالش مواجه می شود:

 

افراد در روابط خود، سبک های ارتباطی مختلفی را برمی گزینند. یا بهتر است بگوییم هر فردی عادت دارد مناسبات خاصی را در رفتار خود نشان دهد. اولین سبک ارتباطی شایع سبک منفعلانه می باشد. افراد منفعل برای حقوق دیگران ارزش بیشتری قائل هستند و در واقع خواسته های دیگران را بر خواسته های خود ترجیح می دهند. آن ها نمی توانند خواسته ها و نیاز های خود را بیان کنند و در عوض دائم در حال سرویس دادن به دیگران می باشند.

دومین سبک ارتباطی سبک پرخاشگرانه می باشد. این افراد نقطه مقابل افراد منفعل بوده و خواسته های خود را بدون در نظر گرفتن حقوق دیگران در اولویت قرار می دهند. انگار که این افراد همیشه از دیگران طلبکار بوده و با پرخاشگری به خواسته های خود دست می یابند.

سومین سبک ارتباطی رایج ترکیبی از دو سبک قبلی است. فرد نمی تواند خواسته های خود را صریح و روشن بیان کند ولی از طرف دیگر هم نمی تواند در مقابل خواسته های دیگران علنا مخالفت نشان دهد. این افراد عموما با غر زدن، کارشکنی های یواشکی، اخم کردن، بدخلقی مخالفت خود را نشان می دهند ولی در ظاهر اعتراض خود را بیان نمی کنند. این افراد معمولا خود را این گونه توصیف می کنند؛ من خیلی مهربونم و عصبانی نمیشم ولی اگه بشم خدا به داد طرف مقابل برسه! در واقع آن ها مثل کوه آتش فشان فوران می کنند و اطرافیان خود را متعجب می کنند.

 

در مقابل سبک های ارتباطی قبل، برخی از افراد هم هستند که قاطع و متعادلانه رفتار می کنند. این افراد بدون اینکه خشونت نشان دهند، شرایط را کنترل می کنند، برای خود تصمیم می گیرند، حقوق خود و دیگران را نقض نمی کنند، احساس فشار روحی کمی می کنند و در همچنین روابط پایدار و موثری با دیگران برقرار می کنند. در واقع روابط افراد قاطع مبتنی بر شیوه ارتباط بُرد-بُرد می باشد.

 

برای ایجاد ارتباط موثر و موفق موارد زیر کمک کننده می باشد:

 

برای دریافت مشاوره در زمینه روابط میان فردی می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت با شماره 9099075228 تماس بگیرید.

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

چگونه با هر نوع شخصیت موثرترین ارتباط را برقر
چگونه با هر نوع شخصیت موثرترین ارتباط را برقر
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *