چگونه بعد از کنسرت با خواننده عکس بگیریم

 
helpkade
چگونه بعد از کنسرت با خواننده عکس بگیریم
چگونه بعد از کنسرت با خواننده عکس بگیریم

«بک‌استیج» یا همان «پشت صحنه» کنسرت‌های پاپ، خانه آمال خیلی‌هاست. خانه آمال آن‌هایی که یکی از بزرگ‌ترین آرزوهایشان این است با خواننده محبوبشان عکس یادگاری بگیرند و در صفحات مجازی‌ به اشتراک بگذارند. دخترها و پسرهای جوانی که حتی با گریه و التماس حاضرند چند ساعت پشت در بسته بمانند؛ اما حتما تصویر خود را با یک خواننده مشهور به ثبت برسانند.

این‌ها که می‌گویم کسی برایم تعریف نکرده، بلکه حاصل تجربه هفت روزه خودم و یکی از دوستان خبرنگارم از مشارکت در یک پروژه موسیقایی است که در یکی از سالن‌های کنسرت‌ مهم تهران شکل گرفته است.

قصه اول

بیشتر از 1200 مخاطب به کنسرت خواننده پاپ مشهور آمده‌اند؛ مخاطبانی که بیشترشان را دخترها و پسرهای بسیار جوانی تشکیل می‌دهند که کنسرت بیشتر برایشان جنبه تخلیه انرژی و شور جوانی را دارد؛ یعنی می‌آیند و با چند تا جیغ و سوت و دست خودشان را خوشحال می‌کنند. قصه دقیقا از آنجایی شروع می‌شود که کنسرت تمام می‌شود و ماموران امنیت سالن با گاردهای آهنی درهای مخصوص را پوشش می‌دهند تا مردم عادی برای عکس گرفتن یک‌باره به سمت خواننده هجوم نیاورند؛ البته هیچ‌کس گوشش بدهکار نیست و این تجمع عملا برای گرفتن عکس یادگاری در پشت صحنه شکل می‌گیرد.

او هم یکی از آن‌هاست که آمده برای عکس‌گرفتن؛ اما یک فرق بزرگ با بقیه دارد. فرقش این است که یک جعبه بزرگ قلبی قرمز دستش گرفته و چیزی هم نمانده بغضش بترکد.

چگونه بعد از کنسرت با خواننده عکس بگیریم

کفش‌های ساق‌دار پاشنه‌بلند براق پوشیده و آرایش اغراق‌شده‌ای هم دارد که خیلی چهره‌اش را از سن واقعی‌اش دور کرده. 22 یا 23 ساله به نظر می‌رسد. صبرش یک‌باره تمام می‌شود و با همان جعبه قلبی جلو می‌آید:

ـ تورو خدا بذارید برم ببینمش، تو رو خدا، اصلا عکسم نمی‌گیرم، یه کوچولو.

ـ اگه نمی‌خوای عکس بگیری، پس چرا می‌خوای بری پشت صحنه؟

ـ یه هفته است وقت گذاشتم دارم این شیرینی‌ها رو براش درست می‌کنم. فقط بذارید برم شیرینی‌ها رو بهش بدم. خیلی زحمت کشیدم. (در حالی که به جعبه قلبی اشاره می‌کند، این‌ها را می‌گوید.)

در همان حالی که اشک‌هایش بند نمی‌آید، یکی از مسئولان امنیت دلش می‌سوزد و اجازه می‌دهد او شیرینی‌ها را به خواننده محبوبش برساند. آن دختر جوان به آرزویش رسید و با لبخندی به پهنای صورت شیرینی‌ها را تقدیم آقای خواننده کرد و توضیح داد که چقدر برایش زحمت کشیده است، بدون اینکه عکس بگیرد هم رفت.

آقای خواننده یک نگاه عاقل اندر سفیه به جعبه قلبی قرمز انداخت و آن را در گوشه‌ای رها کرد؛ بدون اینکه حتی در آن را باز کند.

قصه دوم

ساعت 16 است و آقای خواننده و گروهش در سالن آماده هستند، برای انجام ساندچک (تست صدا). قرار است اجرا ساعت 19 آغاز شود و درهای اصلی هم ساعت 18:30 به روی مردم گشوده شود. اما آن‌ها از ساعت 15 پشت در تشریفات منتظر ایستاده‌اند و زیر لب چیزی می‌گویند و ریزریز با هم می‌خندند. سه نفرند. سه دختر نوجوان که ملتمسانه به مسئولان اجرا چشم می‌دوزند و منتظرند یک نفر خواسته‌شان را اجابت کند.

ـ الان ساعت هنوز چهاره تازه، شما باید دو ساعت دیگه بیاید.

ـ ما نمی‌خوایم بیام کنسرت. اومدیم عکس بگیریم.

ـ آخه از الان؟

ـ آره دیگه. آخرش که شلوغه، شما اجازه نمی‌دید، الانم فقط یه دونه عکس، یه دونه فقط.

هر سه‌تایشان کوله‌پشتی و کفش کتانی دارند. یکی‌شان دوربین کوچکش را آماده در دستانش نگه داشته تا همین که از روزنه‌ای خواننده محبوبش را دید، کار را تمام کند و خودش و دوستانش به مراد دلشان برسند. ساعت 18 بالاخره تست صدا تمام می‌شود و آن سه نفر هنوز منتظرند.

بالاخره موفق می‌شوند و اجازه عکس گرفتن پیدا می‌کنند. آقای خواننده همین‌که چشمش به سه دختر خوشحال و خندان می‌افتد، ابرو بالا می‌اندازد و می‌گوید: «بازم شما؟ آخه شما چندتا عکس می‌خواید با من داشته باشید؟» البته این را با خنده به آن‌ها می‌گوید.

دخترها دو، سه عکسی می‌گیرند و با هم مشورت می‌کنند که کدام‌ یکی‌اش را در اینستاگرامشان به اشتراک بگذارند. بعد انگار که به یک آرزوی بزرگشان رسیده‌اند می‌روند و آن نگاه ملتمسانه حالا به یک نگاه درخشان و خوشحال تبدیل می‌شود.

آقای خواننده هم که از کارشان متعجب شده رو به من می‌گوید: «این سه تا رو می‌بینی؟ همه کنسرتای من کارشون همینه. میان یه عالمه عکس می‌گیرن فقط.»

قصه سوم

کنسرت تمام شده و هوای بیرون از سالن خیلی سرد است. آن‌ها که بیرون از سالن برای عکس‌گرفتن صف کشیده‌اند، تعدادشان بیشتر از 50 نفر است؛ در واقع آن‌ها باید آن‌قدر صبر کنند تا خواننده وقتی به قصد خروج از سالن با گروهش بیرون می‌آید، بتوانند با او عکس بگیرند.

دختر جوان با صدای بلند و بغض‌آلود مداوم می‌گوید: «چرا نمی‌ذارید باهاش عکس بگیریم؟ مگه چی ‌می‌شه مثلا؟» بعد گریه می‌کند و چند نفری هم سعی می‌کنند او را آرام کنند. اما صدای گریه‌اش بلندتر می‌شود. یکی از مسئولان مادر دختر را صدا می‌کند تا کمی دخترش را آرام کند؛ اما مادر را هم در حالی که دارد با یکی دیگر از مسئولان برای عکس گرفتن چانه می‌زند، پیدا می‌کنند.

قصه چهارم

هنوز اجرا شروع نشده است که یک خانم مسن پشت صحنه کنسرت «محمد علیزاده» می‌آید و دائم از حاضران و نوازندگان می‌پرسد:

ـ پس استاد کی میان من ببینمشون؟

ـ کدام استاد؟

ـ استاد علیزاده دیگه. مگه امشب کنسرت ایشون نیست؟

کمی که توضیح داد، همه متوجه شدند او به اشتباه فکر کرده به کنسرت استاد «حسین علیزاده» آمده است نه کنسرت پاپ محمد علیزاده.

محمد علیزاده که متوجه ماجرا می‌شود، او را به کناری هدایت می‌کند و توضیحات لازم را برایش می‌دهد و بعد هم با لبخندی غریبانه روی صحنه حاضر می‌شود.

***

این‌ها که نوشتم بخش خیلی کوچکی از ماجرای پشت صحنه کنسرت‌های پاپ است. نه اینکه همه آن‌هایی که اصرار به عکس گرفتن دارند، خانم هستند و آقایان اصلا اهل این حرف‌ها نیستند؛ نه! اتفاقا پسرها هم برای عکس گرفتن با خواننده محبوبشان مصر هستند؛ اما فقط آنچه را در تجربه اخیر دیده‌ام روایت می‌کنم.

حالا آن شب‌ها تمام شده و من دیگر آن آدم‌ها را نمی‌بینم؛ اما واقعا این سوال برایم مطرح است که چرا برخی این‌قدر دوست دارند در کنار آدم‌های مشهور عکس بگیرند؟ چرا انتشار این عکس‌ها در صفحات مجازی به آن‌ها احساس خوبی می‌دهد؟ اصلا آن‌ها که روی علاقه‌شان پافشاری می‌کنند و با خواننده محبوبشان عکس یادگاری می‌گیرند کار درستی می‌کنند یا برخی دیگر که «شخصیتشان اجازه نمی‌دهد»  از خواننده محبوبشان تقاضای عکس یادگاری دو نفره داشته باشند؟

این پرسش‌ها را یک روانشناس که در حال مطالعه وری این پدیده است، این‌گونه پاسخ می‌دهد: «اعتماد و عزت نفس پایین، بحران هویت ، الگوسازی‌های روانی – اجتماعی ناسازگار و … اینها همه می‌توانند عامل بروز پدیده‌ای باشند که برایم گفتید. البته این را هم بگویم اینکه بخواهیم با کسی که دوستش داریم عکس یادگاری بگیریم در اصل کار نابهنجاری نیست و همه ما چنین عکسهایی داریم، حالا در فرهنگ‌های مختلف این پدیده می‌تواند بروز و ظهور متفاوتی داشته باشد؛ اما اینکه به قیمت قربانی‌کردن عزت نفس و تحمل حس تحقیر بخواهیم با کسی که هیچ نقشی هم در زندگی واقعی‌مان ندارد عکس بگیریم، نشانه‌ای از وجود مشکلاتی در ساختار روانی و شخصیتی است. من به عنوان یک روانشناس اگر با مراجعه‌کننده‌ای برخورد کنم که چنین رفتاری دارد، ذهنم به سرعت معطوف به وجود یک کمبود یا خلاء عمیق عاطفی در او می‌شود و شروع می‌کنم به مرور سابقه زندگی مراجع، تا به ریشه مشکل برسم. معمولا هم به رویدادهایی می‌رسم که می‌تواند برایم توضیح دهد این رفتار « خود ویرانگر » چگونه در او شروع شده است؟» 

***

نظر شما در مواجهه با این رویداد چیست؟ فکر می‌کنید چرا برخی از ما عطش عکس‌انداختن با افراد مشهور را داریم؟

ایسناـ سهیلا صدیقی

انتهای پیام

چگونه بعد از کنسرت با خواننده عکس بگیریم

بک استیج یا همان پشت صحنه کنسرت های پاپ، خانه آمال خیلی هاست. خانه آمال آن هایی که یکی از بزرگ ترین آرزوهایشان این است با خواننده محبوبشان عکس یادگاری بگیرند و در صفحات مجازی به اشتراک بگذارند. … … ادامه خبر

جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کرده‌اید، “ادامه خبر” را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید …)

سایر منابع:

با دوستان خود به اشتراک بگذارید

می پسندم

چگونه بعد از کنسرت با خواننده عکس بگیریم

2

سایر خبرها

برابر می شود و همزمان با ساخت سالن های استاندارد برای اکران فیلم ها از سینمای سیار در شهرستان ها استفاده می شود. ** کسی در ارشاد 22 تخصص را ندارد صالحی امیری در مورد نبود سخنگو در این وزارتخانه نیز افزود: در شورای معاونان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 22 عضو با 22 تخصص داریم و کسی که در همه این 22 حوزه تخصص داشته باشد پیدا نکردیم. به همین دلیل همه معاونان و روسای سازمان ها باید در حوزه …

پررنگ شدن نقش خانه سینما در جشنواره فیلم فجر صالحی امیری در این بخش از سخنان خود تأکید کرد: باید نقش خانه سینما و نهادهای صنفی و جشنواره فیلم فجر پررنگ شود و وزارت فرهنگ نقش نظارت، حمایتی و سیاست گذاری خود را داشته باشد. به گزارش ایسنا، این نشست در ساعت حدود 12 ظهر به صورت رسمی به پایان رسید، اما از آنجایی که بسیاری از خبرنگاران نتوانسته بودند هیچ سوالی بپرسند و بقیه هم فقط اجازه طرح یک سوال …

بخش از سخنان خود تأکید کرد: باید نقش خانه سینما و نهادهای صنفی و جشنواره فیلم فجر پررنگ شود و وزارت فرهنگ نقش نظارت، حمایتی و سیاست گذاری خود را داشته باشد. این نشست در ساعت حدود 12 ظهر به صورت رسمی به پایان رسید، اما از آنجایی که بسیاری از خبرنگاران نتوانسته بودند هیچ سوالی بپرسند و بقیه هم فقط اجازه طرح یک سوال را داشتند، پس از پایان نشست سوالات خود را از وزیر ارشاد پرسیدند. …

انقلاب باشد و ما او را به مردم معرفی کنیم. باز هم برای بار سوم فرمودند آقا، شما ببینید که این علاقه تا چه حد بود. * علاوه بر اینکه عده ای صحبت از اختلاف میان رهبری و آیت الله هاشمی رفسنجانی می کردند، نسبت هایی هم درخصوص زاویه دار بودن آیت الله هاشمی رفسنجانی با سپاه و بسیج مطرح کردند و شاید هنوز هم این صحبت ها مطرح است. من و آقای هاشمی هر هفته یک ساعت در مورد همه مسائل صحبت …

…> ساعتِ شن، پیش رانم صحنه قصه، گر شما را خواب با خود بُرد، در میان پرده بازی. ما لئونتس را به حالِ خود رها سازیم، کو اسیرِ رنجِ جان سوزش، حاصلِ آن رشگ ورزی هایِ نابخرد، دَم فروبسته است. و شما نظارگانِ پاک گوهر، در خیالِ خود مرا در سرزمینِ بوهِم انگارید. و به یاد آرید اشارت ها که پورِ شاه را بردم… سیلاب استعاره ها نسیم آصف: تری ایگلتون در پیشگفتار …

داوری جنجالی بازی استقلال – پرسپولیس حسینی: فیفا فقط به قرارداد خارجی ها می رسد! سید جلال حسینی در گفت وگوی تلفنی با برنامه نود اظهار کرد: پس از بازی با گسترش یک تذکر کتبی گرفتم ولی حالا بعد از یک اتفاق محروم شدم درحالی که اصلا تاکنون به کمیته انضباطی نرفته ام. او ادامه داد: آقای منصوریان مربی و استاد من بوده و احترام خاصی برای او قائل هستم ولی من شروع کننده درگیری ها …

پشت صحنه اثر، چندان دور از ذهن نیز به نظر نمی رسد. ادامه کشمکش ها بر سر یک قاتل اهلی فیلم سینمایی قاتل اهلی به کارگردانی مسعود کیمیایی نیز یکی دیگر از گزینه های جدی اکران نوروزی بود که به دلیل ادامه ماجرای مشکلات بین تهیه کننده و کارگردان اثر که گویا در روزهای اخیر به شدت افزایش یافته است، هنوز موفق به دریافت پروانه نمایش از سوی اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی نشده است …

، نویسنده سعی می کند اول از همه داستان خودش را روایت کند و بنویسد . در آن لحظه نویسنده به خواننده اش فکر نمی کند ، اما زمانی که نوشتن یک پاراگراف خوب یا یک صفحه از داستان را تمام کرد و بعد دید از آن راضی است تازه نویسنده به خواننده فکر می کند . به هر حال هر نویسنده ای طیف وسیعی از خوانندگان ایده آل را در ذهنش دارد . با چشم ذهن هایشان این خوانندگان اغلب قدرت سفر به لایه های زیرین داستان را دارند و …

. در اتاق غیر از آن دختر خانم، چند زن دیگر هم روی تخت های شان دراز کشیده بودند. دیدم چقدر ظرفیت بالایی آن جا وجود دارد اما با وجود این ظرفیت بالا، همه آنها روی تخت خوابیده اند و منتظر مرگ هستند. این فضا احتمالا هر کس دیگری هم که نوع نگاه کیانیان را می داشت، تحت تأثیر قرار می داد. برای او هم همین اتفاق افتاد: از همان لحظه تصمیم گرفتم با آنها تئاتر کار کنم تا شاید از این طریق بشود کاری کرد. همین شد …

به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از اداره کل روابط عمومی و امور بین الملل کانون، آیین گشایش این دوره از جشنواره ساعت 8:30 صبح با سخنرانی رضا قمرزاده معاون فرهنگی و دبیر جشنواره در سالن شهید بهنام محمدی این مجموعه آغاز می شود. قرار است در صبح این روز از مجموع 68 قصه گوی ایرانی و خارجی شرکت کننده، پنج مربی کانون، یک مادربزرگ، یک پدربزرگ و دو قصه گوی بخش رضوی به روی صحنه بروند و در بعداز …

دستیار اول کارگردان: سوسن دین محمد، مدیر چهره پردازی: جلال امیری مرندی، طراح صحنه و لباس: شیرین بویایی دوست، تدوینگر: پرهام وفایی، ناظر خرید: محسن میرزاجانی، مدیر مالی: اصغر تیموری، انتخاب بازیگران: شاهرخ شریفی، هماهنگی تولید: مهدی شریفی، عکاس و تصویربردار پشت صحنه: سیما محمدی، مشاور رسانه ای: احسان هوشیارگر، مدیر تولید: جعفر صمدی، تهیه کننده: امیر حسین شریفی. …

انقلاب را لااقل مطابق سلیقه تکنسین هایی که فعلاً این سینما را مدیریت می کنند دریابد و طبق آن قواعد فیلم بسازد. نظام رسانه ای کشور هم خیلی محدود است. یک کانال تلویزیون داریم که عصرها برنامه خود را شروع می کند و شب ها تا ساعت 10 و11 با پخش سرود جمهوری اسلامی تمام می شوند. در آن سال ها تئاتر خیلی بروز و ظهور ندارد، سینما هم تعداد محدودی فیلم دارد، یعنی اگر شما بخواهید در عرصه تصویر و تولیدات تصویری حضور …

باشد درباره اش تحقیق انجام می دهم. این اتفاق معمولا چندین ماه طول می کشد. بعد از این مرحله برای چند هفته همه وسایل ارتباطی ام را قطع می کنم و فقط فیلمنامه می نویسم. روند کارم همیشه ثابت است و در روز 12، 13 ساعت می نویسم. در این میان تنها کاری که می کنم، این است که راه می روم! معمولا دو نسخه فیلمنامه آماده می کنم؛ نسخه اول را از ابتدا با دیالوگ می نویسم. بعد یک روز کار را تعطیل می کنم و پس از آن …

این ارکستر که از بهمن سال گذشته تشکیل شد و از همان زمان فعالیت خود را آغاز کرده است، قصد دارد نخستین اجرای خود را 20 اسفند سال جاری روی صحنه ببرد. امین سالمی رهبر ارکستر آریابانگ است و سرپرستی این ارکستر را شایان اموری برعهده دارد. سازبندیِ ارکستر آریابانگ از سازهای موسیقی کلاسیک، سازهای بادی و سازهای موسیقی پاپ تشکیل شده است. این ارکستر در کنسرت پیش رو قطعه هایی از موسیقی …

کافی است وارد سالن شمشیربازی آکادمی ملی المپیک در مجموعه ی ورزشی انقلاب شوید تا تصورتان از امکاناتی که قهرمانان ملی باید داشته باشند، فرو بریزد. یک سالن جمع وجور دویست متری و چند کمد رنگ و رو رفته و چند باکس آب معدنی که روی زمین پخش شده اند، همه ی چیزهایی هستند که بچه های تیم ملی ایران و در رأس آن ها مجتبی عابدینی برای فتح دنیا با شمشیربازی و گرفتن مدال در اختیار دارند. …

دست نداده است. واحد آن ها تا خط مقدم بیش از یک ساعت فاصله دارد و در سمت دیگر کوه است. اما خیدر از پیشروی ها راضی نیست. جنگ متوقف شده تا تمام نیروها بتوانند روی موصل تمرکز کنند . خیدر ایمان دارد که مردمش باری دیگر به خانه هایشان بازخواهند گشت. او خطاب به داعش می گوید: “دارم برای گرفتن انتقام خون برادرهایم می آیم. قلبتان را از سینه بیرون خواهم کشید. منتظر باشید .” …

بسیج مطرح کردند و شاید هنوز هم این صحبت ها مطرح است. من و آقای هاشمی هر هفته یک ساعت در مورد همه مسائل صحبت می کردیم، نظرش در مورد سپاه را این گونه دیدم که سپاه نور چشم ایشان است، در زمان جنگ عده ای با قدرت در مقابل سپاه ایستادند که قد علم نکند، اما هاشمی از سپاه حمایت جانانه کرد. آیت الله هاشمی رفسنجانی بسیج را نیز دست راست خود می دانست، در شرایطی که عده ای دنبال تخریب جایگاه سپاه بودند، سپاه …

. درگیر و دار درآوردن هفت تیر از ترس اینکه مبادا به طرف فرد مقابل شلیک کند و تمام زحمات چندساله اش برای زندگی خانوادگی اش از دست برود، به مرد مهاجم می گوید اگر کاری به کارم نداشته باشی، من هم با تو کاری ندارم. مرد ناشناس فقط سرش را تکان می دهد. برادرم بلند می شود و به طرف مطبش روانه می شود. ناگهان مرد مهاجم از پشت به پای او شلیک می کند. تیر بعدی را به نخاع او می زند و بعد در بالای سرش می ایستد و سه تیر …

به گزارش بولتن نیوز، این پیامک را بیشتر ایرانی ها حداقل یک بار دریافت کرده اند. فرستنده آن کلاهبرداری است که به چوپان دروغگو مشهور شده و قصد فروش سکه های تقلبی دارد. او در پیامک خود نوشته: سلام، من {literal}{{/literal}…{literal}}{/literal} هستم. در منطقه {literal}{{/literal}…{literal}}{/literal} به سمت روستای {literal}{{/literal}…{literal}}{/literal} زندگی می کنم. چوپان هستم. گوسفند وگاو دارم. می خواهم درباره روزی حلالی که خ …

برای گرفتن عکس به سفیر نزدیک شده بود. او درباره این لحظات می گوید: تنها مراسم افتتاحیه یک نمایشگاه عکس مرتبط با روسیه بود، سفیر با آرامش سخن می گفت و به مترجم زمان می داد تا حرفهایش را ترجمه کند. اما ناگهان مرد مسلح را دیدیم که اسلحه خود را به سمت سفیر نشانه می رود. در یک لحظه گمان کردیم این صحنه ای از یک نمایش است. اما این گونه نبود؛ عکاس می گوید لحظاتی بعد درک کرد مقابل …

باشید خانم ها اذیت نشوند، زیر دست و پا نروند و برایشان مشکلی به وجود نیاید. تمام اوصاف امام الگو بود. وضو گرفتن، راه رفتن، صحبت کردن و همه کارهایشان الگو بود. عکسی که پشت سر امام ایستاده اید، مربوط به شب خداحافظی ایشان از مدرسه علوی است؟ خیر، مربوط به شب ورود امام است. امام می خواستند از پله ها بالا بروند و بچه ها گفتند آقا! می خواهیم شما را ببینیم! آقای خلخالی با بلندگوهای …

شهرستان آران وبیدگل، سر به آسمان می کشد. این مژده را هم مسئولین شهر دریافته اند و هم مردمانی که در تلاشند جای خالی تفریحات سالم شهر را با این گونه برنامه ها پُرکنند. صفوف طولانی خرید بلیط، تکمیل ظرفیت سالن و باکمال شرمندگی پشت درماندن بسیاری از همین مردم نازنین، گواه این مدعاست. پرواضح است دیدن شخصیت های تازه و بکر روی صحنه و پیش از آن نیز وعده و وعیدهای تبلیغاتی، مخاطب را مسرور کرده و او را …

بازی هم وقتی 45 دقیقه بازی سه دقیقه وقت تلف شده داشته شما چطور از سه دقیقه وقت تلف شده زمان مفید حساب می کنید. به ساعت من بعد از درگیری ها 30 ثانیه به پایان بازی مانده بود و همان را حساب کردم و قرار نیست وقتی گل زده می شود و بازیکنان شادی می کنند زمان را نگه داریم. من اصلا دنبال زود تمام کردن بازی نبودم. جلال حسینی بازیکن پرسپولیس هم روی خط آمد و گفت من سوال می کنم آیا آقای رحمتی بعد از …

و ننر یک جلادِ دیکتاتور خودخواه شود شاه؛ حالا یکی را هم بگذارند کنارش و اسمش را هم بگذارند نایب السلطنه، داریم رنگش می کنیم. ببین چقدر جابه جایی قدرت مضحک و شوخی بوده است. هرکس هم می آید تمام گذشته را می خواهد پاک کند. حتی او که پدرش شاه بوده و حالا می شود شاه، می خواهد گذشته اجدادش را پاک کند. برای همین می گویم ما نیاز داریم در همه ابعاد توسعه پیدا کنیم. نه فقط در اتوبان، ماشین، تلفن و… . …

خبرگزاری میزان: نشست خبری صالحی امیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اصحاب رسانه امروز ساعت 10:30 در محل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با سرود ملی و سپس تلاوت قرآن مجید در سالن اجتماعات دبیرخانه فرهنگی عمومی وزارت ارشاد آغاز شد. سید رضا صالحی امیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نخستین نشست خبری خود گفت: تقریبا 100 روز ازحضورم در وزارت ارشاد می گذرد و بر حسب وظیفه باید گزارشی را به ملت ارائه …

به گزارش خبرنگار تئاتر شبستان ، امیر حسین گلشنی دو نمایشنامه ی هدیه جشن سالگرد و درستکارترین قاتل دنیا از نوشته های افشین هاشمی را در سالن استاد ذوالفقاری فرهنگسرای ارسباران اجراخوانی می کند. در خلاصه ی هدیه ی جشن سالگرد که با بازی محمد دهمولایی خوانده می شود، می خوانیم: مردی با عروسک در وسط صحنه پشت میز نشسته است و در تدارک یک مراسم است، او یک هدیه پیش رو دارد. این اجراخوانی ساعت 19 …

مدیران بازدید میدانی از جاده ها داشته باشیم تا هم فعالیت نیروهای امدادی را ببینیم و هم خسته نباشید خدمت آنها عرض کنیم و هم اگر مشکلی بود با حضور مدیران در صحنه آن را حل کنیم. وی تصریح کرد: تا زمانی که شما در کوران حادثه نباشید و سرما و مشکلات را حس نکنید شاید در پشت میز نتوان تصمیم درست گرفت و یا اهمیت خدمت رسانی در فصل زمستان را درک و قضاوت درست کرد لذا ما هم چند ساعتی را درمیان راهداران …

حجاریان را موقعی که داشت روزنامه صبح امروز درمی آورد و هنوز ترور نشده بود، در نمایشگاه کتاب دیدم و گفتم این آزادی که دارید ترویج می کنید گسل های جامعه را عمیق تر می کنید. گفت ما می گوییم آینده برمی گردد؛ گفتم نه آقاجان! برو تاریخ جهان سوم در حال توسعه را مطالعه کن می فهمید که نه، برنمی گردد و عمیق تر می شود. خودش هم در آن افتاد و ترور شد و کسانی که او را ترور کردند بعداً شدند باند میرحسین موسوی در انتخابات 88 . دارم کد می دهم ببینید. …

شباهت داشت. اتفاقی که با نمایش در مصر برف نمی بارد هم تکرار شد. همان سال ها یک نمایش عروسکی خارجی نیز در ایران روی صحنه می رفت که فراموش نمی کنم همه چیز مثل جادو بود. یا وقتی روبرتو چولی نمایش خانه برنارد آلبا را با بازیگران ایرانی مثل فریده سپاه منصور، پانته آ پناهی ها و عاطفه تهرانی روی صحنه برد بسیار برایم جذابیت داشت. سالن تئاتر محلی بود که من در آن جان گرفتن رویاها روی صحنه را می دیدم. …

روزنامه شهروند – امین فرج پور: سال که به پایان می رسد، بازی انتخاب بهترین ها، بدترین ها، پرفروش ترین ها، پرتماشاگرترین ها و دیگر ترین ها آغاز می شود. درواقع در تمام این سال ها این بازی جذاب بدل شده به شیوه ای مخاطب پسند برای قضاوت و ارزیابی سالی که پشت سر گذاشته شده. این که چه فیلم های خوبی اکران شده ، چه ستارگانی درخشیده و چه درخشان هایی سوسوزده و رو به تاریکی و شب رفته اند، چه آثاری محبوب شده و …

تهران- ایرنا- گروه موسیقی «ماكان بند» كنسرت‌های ویژه‌اش را علاوه بر قیمت پایین بلیت‌ها با گرفتن عكس یادگاری با تك تك مخاطبانش به پایان برد.

تهران- ایرنا- استاد حوزه علمیه قم معتقد است به جای نقد خطاکار به تحسین…

تهران- ایرنا- باستان‌شناسان انگلیسی در تدارک اجرای پروژه تونل‌سازی…

تهران- ایرنا- معاون توسعه مدیریت وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی…

تهران- ایرنا- در هفتمین روزِ سی‌ونهمین جشنواره فیلم فجر و یک روز مانده…

چگونه بعد از کنسرت با خواننده عکس بگیریم

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است

به گزارش بزنيم بيرون ، اين‌ها که مي‌گويم کسي برايم تعريف نکرده، بلکه حاصل تجربه هفت روزه خودم و يکي از دوستان خبرنگارم از مشارکت در يک پروژه موسيقايي است که در يکي از سالن‌هاي کنسرت‌ مهم تهران شکل گرفته است.
قصه اول
بيشتر از 1200 مخاطب به کنسرت خواننده پاپ مشهور آمده‌اند؛ مخاطباني که بيشترشان را دخترها و پسرهاي بسيار جواني تشکيل مي‌دهند که کنسرت بيشتر برايشان جنبه تخليه انرژي و شور جواني را دارد؛ يعني مي‌آيند و با چند تا جيغ و سوت و دست خودشان را خوشحال مي‌کنند. قصه دقيقا از آنجايي شروع مي‌شود که کنسرت تمام مي‌شود و ماموران امنيت سالن با گاردهاي آهني درهاي مخصوص را پوشش مي‌دهند تا مردم عادي براي عکس گرفتن يک‌باره به سمت خواننده هجوم نياورند؛ البته هيچ‌کس گوشش بدهکار نيست و اين تجمع عملا براي گرفتن عکس يادگاري در پشت صحنه شکل مي‌گيرد.
او هم يکي از آن‌هاست که آمده براي عکس‌گرفتن؛ اما يک فرق بزرگ با بقيه دارد. فرقش اين است که يک جعبه بزرگ قلبي قرمز دستش گرفته و چيزي هم نمانده بغضش بترکد.
کفش‌هاي ساق‌دار پاشنه‌بلند براق پوشيده و آرايش اغراق‌شده‌اي هم دارد که خيلي چهره‌اش را از سن واقعي‌اش دور کرده. 22 يا 23 ساله به نظر مي‌رسد. صبرش يک‌باره تمام مي‌شود و با همان جعبه قلبي جلو مي‌آيد:
ـ تورو خدا بذاريد برم ببينمش، تو رو خدا، اصلا عکسم نمي‌گيرم، يه کوچولو.
ـ اگه نمي‌خواي عکس بگيري، پس چرا مي‌خواي بري پشت صحنه؟
ـ يه هفته است وقت گذاشتم دارم اين شيريني‌ها رو براش درست مي‌کنم. فقط بذاريد برم شيريني‌ها رو بهش بدم. خيلي زحمت کشيدم. (در حالي که به جعبه قلبي اشاره مي‌کند، اين‌ها را مي‌گويد.)
در همان حالي که اشک‌هايش بند نمي‌آيد، يکي از مسئولان امنيت دلش مي‌سوزد و اجازه مي‌دهد او شيريني‌ها را به خواننده محبوبش برساند. آن دختر جوان به آرزويش رسيد و با لبخندي به پهناي صورت شيريني‌ها را تقديم آقاي خواننده کرد و توضيح داد که چقدر برايش زحمت کشيده است، بدون اينکه عکس بگيرد هم رفت.
آقاي خواننده يک نگاه عاقل اندر سفيه به جعبه قلبي قرمز انداخت و آن را در گوشه‌اي رها کرد؛ بدون اينکه حتي در آن را باز کند.
قصه دوم
ساعت 16 است و آقاي خواننده و گروهش در سالن آماده هستند، براي انجام ساندچک (تست صدا). قرار است اجرا ساعت 19 آغاز شود و درهاي اصلي هم ساعت 18:30 به روي مردم گشوده شود. اما آن‌ها از ساعت 15 پشت در تشريفات منتظر ايستاده‌اند و زير لب چيزي مي‌گويند و ريزريز با هم مي‌خندند. سه نفرند. سه دختر نوجوان که ملتمسانه به مسئولان اجرا چشم مي‌دوزند و منتظرند يک نفر خواسته‌شان را اجابت کند.
ـ الان ساعت هنوز چهاره تازه، شما بايد دو ساعت ديگه بيايد.
ـ ما نمي‌خوايم بيام کنسرت. اومديم عکس بگيريم.
ـ آخه از الان؟
ـ آره ديگه. آخرش که شلوغه، شما اجازه نمي‌ديد، الانم فقط يه دونه عکس، يه دونه فقط.
هر سه‌تايشان کوله‌پشتي و کفش کتاني دارند. يکي‌شان دوربين کوچکش را آماده در دستانش نگه داشته تا همين که از روزنه‌اي خواننده محبوبش را ديد، کار را تمام کند و خودش و دوستانش به مراد دلشان برسند. ساعت 18 بالاخره تست صدا تمام مي‌شود و آن سه نفر هنوز منتظرند.
بالاخره موفق مي‌شوند و اجازه عکس گرفتن پيدا مي‌کنند. آقاي خواننده همين‌که چشمش به سه دختر خوشحال و خندان مي‌افتد، ابرو بالا مي‌اندازد و مي‌گويد: «بازم شما؟ آخه شما چندتا عکس مي‌خوايد با من داشته باشيد؟» البته اين را با خنده به آن‌ها مي‌گويد.
دخترها دو، سه عکسي مي‌گيرند و با هم مشورت مي‌کنند که کدام‌ يکي‌اش را در اينستاگرامشان به اشتراک بگذارند. بعد انگار که به يک آرزوي بزرگشان رسيده‌اند مي‌روند و آن نگاه ملتمسانه حالا به يک نگاه درخشان و خوشحال تبديل مي‌شود.
آقاي خواننده هم که از کارشان متعجب شده رو به من مي‌گويد: «اين سه تا رو مي‌بيني؟ همه کنسرتاي من کارشون همينه. ميان يه عالمه عکس مي‌گيرن فقط.»
قصه سوم
کنسرت تمام شده و هواي بيرون از سالن خيلي سرد است. آن‌ها که بيرون از سالن براي عکس‌گرفتن صف کشيده‌اند، تعدادشان بيشتر از 50 نفر است؛ در واقع آن‌ها بايد آن‌قدر صبر کنند تا خواننده وقتي به قصد خروج از سالن با گروهش بيرون مي‌آيد، بتوانند با او عکس بگيرند.
دختر جوان با صداي بلند و بغض‌آلود مداوم مي‌گويد: «چرا نمي‌ذاريد باهاش عکس بگيريم؟ مگه چي ‌مي‌شه مثلا؟» بعد گريه مي‌کند و چند نفري هم سعي مي‌کنند او را آرام کنند. اما صداي گريه‌اش بلندتر مي‌شود. يکي از مسئولان مادر دختر را صدا مي‌کند تا کمي دخترش را آرام کند؛ اما مادر را هم در حالي که دارد با يکي ديگر از مسئولان براي عکس گرفتن چانه مي‌زند، پيدا مي‌کنند.
قصه چهارم
هنوز اجرا شروع نشده است که يک خانم مسن پشت صحنه کنسرت «محمد عليزاده» مي‌آيد و دائم از حاضران و نوازندگان مي‌پرسد:
ـ پس استاد کي ميان من ببينمشون؟
ـ کدام استاد؟
ـ استاد عليزاده ديگه. مگه امشب کنسرت ايشون نيست؟
کمي که توضيح داد، همه متوجه شدند او به اشتباه فکر کرده به کنسرت استاد «حسين عليزاده» آمده است نه کنسرت پاپ محمد عليزاده.
محمد عليزاده که متوجه ماجرا مي‌شود، او را به کناري هدايت مي‌کند و توضيحات لازم را برايش مي‌دهد و بعد هم با لبخندي غريبانه روي صحنه حاضر مي‌شود.
***
اين‌ها که نوشتم بخش خيلي کوچکي از ماجراي پشت صحنه کنسرت‌هاي پاپ است. نه اينکه همه آن‌هايي که اصرار به عکس گرفتن دارند، خانم هستند و آقايان اصلا اهل اين حرف‌ها نيستند؛ نه! اتفاقا پسرها هم براي عکس گرفتن با خواننده محبوبشان مصر هستند؛ اما فقط آنچه را در تجربه اخير ديده‌ام روايت مي‌کنم.
حالا آن شب‌ها تمام شده و من ديگر آن آدم‌ها را نمي‌بينم؛ اما واقعا اين سوال برايم مطرح است که چرا برخي اين‌قدر دوست دارند در کنار آدم‌هاي مشهور عکس بگيرند؟ چرا انتشار اين عکس‌ها در صفحات مجازي به آن‌ها احساس خوبي مي‌دهد؟ اصلا آن‌ها که روي علاقه‌شان پافشاري مي‌کنند و با خواننده محبوبشان عکس يادگاري مي‌گيرند کار درستي مي‌کنند يا برخي ديگر که «شخصيتشان اجازه نمي‌دهد»  از خواننده محبوبشان تقاضاي عکس يادگاري دو نفره داشته باشند؟
اين پرسش‌ها را يک روانشناس که در حال مطالعه وري اين پديده است، اين‌گونه پاسخ مي‌دهد: «اعتماد و عزت نفس پايين، بحران هويت ، الگوسازي‌هاي رواني – اجتماعي ناسازگار و … اينها همه مي‌توانند عامل بروز پديده‌اي باشند که برايم گفتيد. البته اين را هم بگويم اينکه بخواهيم با کسي که دوستش داريم عکس يادگاري بگيريم در اصل کار نابهنجاري نيست و همه ما چنين عکسهايي داريم، حالا در فرهنگ‌هاي مختلف اين پديده مي‌تواند بروز و ظهور متفاوتي داشته باشد؛ اما اينکه به قيمت قرباني‌کردن عزت نفس و تحمل حس تحقير بخواهيم با کسي که هيچ نقشي هم در زندگي واقعي‌مان ندارد عکس بگيريم، نشانه‌اي از وجود مشکلاتي در ساختار رواني و شخصيتي است. من به عنوان يک روانشناس اگر با مراجعه‌کننده‌اي برخورد کنم که چنين رفتاري دارد، ذهنم به سرعت معطوف به وجود يک کمبود يا خلاء عميق عاطفي در او مي‌شود و شروع مي‌کنم به مرور سابقه زندگي مراجع، تا به ريشه مشکل برسم. معمولا هم به رويدادهايي مي‌رسم که مي‌تواند برايم توضيح دهد اين رفتار « خود ويرانگر » چگونه در او شروع شده است؟»
***
نظر شما در مواجهه با اين رويداد چيست؟ فکر مي‌کنيد چرا برخي از ما عطش عکس‌انداختن با افراد مشهور را داريم؟

این خبر را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

این یک عادت بده که مخصوصا بین مردمان شرق و ایرانی ها خیلی رواج داره
شاید یک نفر ده ها و صد ها عکس با شخصیت های معروف داشته باشه برای اینکه خودش رو بزرگ نشون بده و یا توی شبکه های اجتماعی بتونه از اون ها برای فخر فروشی به بقیه استفاده کنه

در خبرنامه ی “بزنیم بیرون” عضو شوید تا آخرین اخبار و اطلاعات سایت ، تخفیف ها ، برنامه ها و … به ایمیل شما ارسال شود:

همه حقوق این پورتال متعلق به “بزنیم بیرون” هست ولی با ذکر منبع و با خیال راحت می تونید از مطالب ما استفاده کنید

چگونه بعد از کنسرت با خواننده عکس بگیریم

“بزنیم بیرون” در وب سایت ساماندهی به ثبت رسیده و تابع قوانین جمهوری اسلامی ایرانه

آیا تا به حال فکر کرده اید چه کسانی از خوانندگان و گروه‌های مورد علاقه شما عکس می‌گیرند؟ تا به حال به این فکر کرده اید، چگونه عکس‌های تبلیغاتی، پرتره‌ها و عکس‌های کنسرت همیشه بهترین هستند؟ البته که غالبا این هنر خود خوانندگان نیست که عکس‌های زیبا از خود بگیرند، بلکه معمولا یک عکاس کنسرت مسئولیت این قسمت را بر عهده می‌گیرد. بسیاری از مردم از این امر آگاهی ندارند، چرا که عکاسی از کنسرت ، به راحتی با انواع دیگر آن قابل مقایسه نیست. با این وجود، امروزه تعداد بیشتری از عکاسان، علاقه مند به یادگیری و امتحان این سبک از عکاسی هستند، و بدیهی است که تعداد مشتریانی که به دنبال استخدام عکاس کنسرت هستند، تا از برنامه‌ها و نمایش‌های آن‌ها تصویر سازی کند، افزایش یافته است.

عکاسی کنسرت ، حرفه ایست که در آن، حین اجرا در استودیو یا کنسرت زنده روی صحنه، از خواننده ها، گروه‌های موسیقی یا هنرمندان عکس می‌گیرند. گرفتن عکس برای جلد آلبوم، پوستر تبلیغاتی یا بروشور ها، جشنواره‌های موسیقی، پرتره‌ها و زیر شاخه‌های استودیویی، از وظایف عکاس کنسرت موسیقی است. برخی از عکاسان کنسرت وجود دارند که به طور مرتب و دائمی توسط هنرمندان یا آزانس‌های تبلیغاتی استخدام می‌شوند. عده دیگری نیز به صورت آزاد کار می‌کنند.

برخی از آن‌ها به صورت توافقی در پروژه‌ها کار می‌کنند، در حالی که گروهی دیگر کار در نشریات مرتبط با موسیقی و سرگرمی را ترجیح می‌دهند. بیشتر عکاسان کنسرت موسیقی ، با گرفتن عکس از هنرمندان مورد علاقه خود، کارشان را آغاز کرده اند.

گرفتن عکس برای جلد آلبوم و پوستر‌های تبلیغاتی، از وظایف عکاس دنیای موسیقی است.

البته ممکن است شما به عنوان یک عکاس به کنسرتی دعوت شوید. می‌توانید دوربین خود را همراه ببرید تا در صورتی که از موسیقی لذت کافی را نبردید، به سرگرمی همیشگی تان، یعنی عکاسی بپردازید. برخی از عکاسان کنسرت موسیقی اینگونه وارد این حرفه شده اند. اکثر افرادی که وقت خود را صرف این کار می‌کنند، دلیل خوبی برای آن دارند، زیرا می‌توانند به صورت هم زمان از دو هنر موسیقی و عکاسی لذت ببرند.

چگونه بعد از کنسرت با خواننده عکس بگیریم

عکاسی از کنسرت فقط در رفتن به کنسرت یا نمایش و سپس فشار دادن دکمه شاتر دوربین و عکاسی از خواننده یا هنرمندی که در حال اجرا روی صحنه است، خلاصه نمی‌شود. این کار فرای عکس گرفتن از هنرمندان است. این حرفه نیاز به کار سخت، اراده قوی و صبر و تمرین زیاد دارد. همچنین نیاز به فدا کردن برخی چیز ها، از جمله از نظر مالی دارد. چرا که در ابتدای کارتان احتیاج به خرید تجهیزات ویژه این حرفه دارید.

برای عکاسی از دنیای موسیقی ، نیاز به دوربین و تجهیزات مخصوص آن دارید.

عکاسی کنسرت موسیقی مانند سایر سبک‌های آن، علاوه بر داشتن دوربین و تجهیزات، نیاز به مهارت و دانش فنی لازم دارد. اگرچه نیازی نیست شما یک استاد موسیقی کامل باشید، اما حداقل می‌بایست با سبک‌های مختلف آن آشنا باشید و مهمتر اینکه از خود موسیقی لذت ببرید.

نیازی نیست تمام خوانندگان و گروه‌های موسیقی را بشناسید، اما اگر چندین مورد، مخصوصا افراد مشهور در هر سبک را بشناسید، کمک زیادی به شما خواهد کرد. با این وجود برای تبدیل شدن به یک عکاس کنسرت قابل، نیازی به آموزش منظم وجود ندارد. به شکل خلاصه، شما اصول اولیه را یاد می‌گیرید، اما برای پیشرفت در کارتان لازم است خود را در صحنه موسیقی قرار دهید و از احساس و خلاقیت خودتان استفاده کنید.

یک عکاس چه از قبل حرفه‌ای باشد، یا به تازگی کارش را شروع کرده است، به خوبی می‌داند داشتن یک دوربین خوب در انجام کار، ضروری است. انتخاب دوربین مناسب، اگر نگوییم مهمترین، یکی از عناصر اصلی تبدیل شما به یک عکاس قابل است. بنابراین لازم است که در ابتدای لیست شما قرار بگیرد.

یک دوربین قابل اعتماد که با آن آشنا و راحت باشید، ابزار دست شما برای موفقیت است. داشتن سایر تجهیزات، مانند انواع لنز ها، سه پایه و سایر لوازم جانبی عکاسی، برای تکمیل فرآیند عکاسی حائز اهمیت است. نیاز دارید در تقسیم بودجه تان، اندکی انعطاف به خرج دهید.زیرا اکثر تجهیزات مورد نیاز این حرفه کمی گران هستند.

با این حال می‌توانید مراسم را ساده برگزار کنید! می‌توانید به جای یک دوربین گران قیمت و کامل، مدل ساده‌تر را انتخاب کنید، به شرط اینکه با داشتن لنز‌های ایده آل، جای خالی دوربین گران قیمت را پر کنید.

یکی از اساسی‌ترین تکنیک‌ها در این حرفه، بزرگنمایی تصویر است، که تنها توسط یک دوربین خوب یا داشتن لنز‌های قدرتمند میسر است. دقت کنید با اندکی تمرین و خلاقیت می‌توانید تمام هزینه اولیه را در مدت زمان کوتاهی به جیبتان برگردانید، پس اگر اراده کافی برای موفقیت را در خودتان می‌بینید، از هزینه کردن برای خرید تجهیزات و دوربین خوب نترسید.

قبل از اینکه بتوانید خود را به عنوان یک عکاس کنسرت حرفه‌ای مطرح کنید، لازم است نمونه کار هایی برای خود طراحی کنید. این همان چیزی است که به مشتریان آینده خود نشان خواهید داد. خبر خوب این است که ساختن نمونه کار در این حرفه خیلی مشکل نیست.

کافی است دوربین خود را در دست بگیرید، به کنسرت یا نمایش رفته و تا آنجا که می‌توانید عکس‌های خوب بگیرید. مهم است که به یاد داشته باشید، از کنسرت‌های کوچک و محلی شروع کنید. یعنی سعی کنید از خوانندگان یا گروه‌های موسیقی در منطقه خودتان استفاده کنید.

بنابراین بهترین کار رفتن به کافه‌ها یا سالن‌های کنسرت، در محله یا داخل شهر خودتان است. عکس هایی که می‌گیرید به ایجاد پایه و اساس شما در این حرفه کمک می‌کند. ضمنا می‌توانید به چشم یک تمرین جدی به آن ها نگاه کنید.

برای داشتن نمونه کار عکاسی کنسرت ، کافیست به یک کنسرت رفته و بهترین عکس‌های ممکن را بگیرید.

پس از اتمام ساخت نمونه کار ها، وقت آن است که به دنبال یک شرکت انتشارات، یا گروهی باشید که بتوانند خدمات شما را تبلیغ کنند. البته به لطف تولد شبکه‌های اجتماعی و فراگیر بودن آن ها، می‌توانید از این رسانه‌ها در جهت معرفی آثار خود بهره بگیرید.

اما در این حرفه، تاثیر تبلیغ توسط یک شرکت انتشارات معتبر به مراتب بیشتر از رسانه‌های اجتماعی است. توصیه می‌شود حرفه عکاسی از کنسرت خود را با یک شرکت انتشارات معتبر شروع کنید، زیرا این امر می‌تواند به شما در ایجاد ارتباط قوی با دیگران کمک کند.

برای یادگیری و بهتر شدن، یا حتی بهترین شدن، باید درب را، مقابل چالش‌های جدید باز بگذارید. شما باید یاد بگیرید که چگونه از منطقه امن خود فاصله بگیرید. این بهترین روش برای یادگیری، تصحیح اشتباهات و رشد اعتماد به نفس است. اگر همیشه از جلو رفتن و عکس گرفتن از نزدیک، از خوانندگان یا گروه‌های موسیقی ترسیده اید یا از این کار خجالت می‌کشید، حتما این کار را در کنسرت بعدی که می‌روید انجام دهید. این مربوط به شغل شماست و باید با آن رو به رو شوید.

اگر همیشه در گرفتن عکس‌های سیاه و سفید مردد بودید، به علت اینکه شاید خوب از کار در نیایند، چند مورد را امتحان کنید و از بینشان بهترین را در معرض تبلیغ قرار دهید.

اگر همیشه به فلاش دوربین خود تکیه کرده اید، سعی کنید در عکس‌های بعدی ار نور پردازی محیط استفاده کنید. صد‌ها «اگر» دیگر وجود دارد که باید با خلاقیت خود آن‌ها را پیدا کنید و تا آن جا که می‌توانید تمرین کنید. کار‌های کوچکی مانند این ها، می‌توانند در راه رسیدن به موفقیت به شما کمک کنند. همچنین انجام این کار ها، بهترین تمرین برای ایجاد اعتماد به نفس است، که می‌تواند منجر به عکاسیِ موثر و با کیفیت شود.

گرفتن عکس‌های سیاه و سفید، در عکاسی از کنسرت کاربرد زیادی دارد.

1-مکان‌های مناسب دیگری غیر از کنسرت را برای عکاسی از خواننده ها پیدا کنید.

2-یکی از مهم‌ترین بخش‌های این حرفه، پردازش عکس‌ها بعد از عکاسی است. یاد بگیرید چگونه از برنامه‌ها و نرم افزار‌های کامپیوتری، برای پردازش استفاده کنید.

3-استفاده از تنظیمات دستی مخصوصا در مواردی که نیاز به تنظیم نور دارید، بسیار مهم است. با تمرین و آموزش مناسب، استفاده از تنظیمات دستی دوربین را فرا بگیرید.

4-همیشه آماده عکاسی از موضوعات مورد علاقه تان باشید.

5-آماده شوید تا موسیقی بخش اصلی زندگی شما باشد. زیرا برای کار در این حرفه به آن نیاز دارید.

6-بیاموزید چگونه از رسانه‌های اجتماعی به بهترین شکل در جهت رسیدن به هدفتان استفاده کنید.

7-ارزش برقراری روابط خوب با دیگر عکاسان حوزه ی موسیقی را بدانید. می‌توانید علاوه بر تبادل اطلاعات و نظرات، همکاری شغلی خوبی با یکدیگر داشته باشید.

8-از یادگیری و بهبود مهارت‌های خود غافل نشوید. به طور مرتب تمرین کنید و در کارگاه‌های آموزش عکاسی، نمایشگاه‌ها و مسابقات شرکت کنید.

در عکاسی از کنسرت ، می‌توان هم زمان از دو هنر عکاسی و موسیقی لذت برد.

عکاسی در کنسرت آسان نیست، اما می‌توان آن را یاد گرفت و در کنار لذت بردن، درآمد خوبی هم کسب کرد. به خصوص با تمرین، اراده و فداکاری فراوان می‌توانید در این راه موفق شوید. تا زمانی که عاشق موسیقی و عکاسی هستید، می‌توانید در این شغل به یک حرفه‌ای تبدیل شوید. اگر سخت کار کنید و به قابلیت‌های خودتان ایمان داشته باشید، تبدیل به یک عکاس کنسرت موسیقی قابل خواهید شد.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نام *

ایمیل *

دیدگاه

همه چیز از یک خواسته قلبی و ایده ذهنی شروع شد. ایده ای از یک مرکز تجهیزات عکاسی مطلوب بخصوص برای قشر جوان و دانشجو و البته عکاسان حرفه ای، بنابراین در سال 1381 نخستین سنگ بنای تحقق این ایده بنام نورنگار گذاشته شد. هدف در نورنگار برپایه یک جمله قرار دارد
:هدف از فروش، کمک به دیگران در به دست آوردن احساس خوشایندی است که می‌خواهند از خریدشان داشته باشند.

برای دریافت مشاوره و اطلاعات بیشتر می توانید با شماره زیر تماس بگیرید

چگونه بعد از کنسرت با خواننده عکس بگیریم

تمامی حقوق این سایت متعلق به نورنگار می باشد. کپی برداری به هر نحو غیرمجاز بوده و پیگرد قانونی دارد.

پس از گذشت ۱۲ روز از بازگشایی سالن‌های سینما و تئاتر، هنرمندان موسیقی هنوز به صحنه اجرا بازنگشته‌اند. کاهش درآمد خوانندگان و کنسرت‌گذارها به‌دلیل استفاده از تنها نیمی از ظرفیت سالن‌ها و تردیدشان نسبت به استقبال مردم، مهم‌ترین دلیلی است که باعث شده آن‌ها، چندان مشتاق به از سرگیری کنسرت‌ها نباشند.

مهدی یاورمنش: با این‌که از نخستین روز تیر، سالن‌های سینما، تئاتر و موسیقی اجازه یافته‌اند فعالیت‌های خود را از سر بگیرند، اما بعد از ۱۲ روز، هنوز از برگزاری کنسرت‌ها، خبر چندانی نیست.

تا امروز، تنها محسن شریفیان، نوازنده و سرپرست گروه لیان، آن‌هم در جزیره کیش که نیازی به مجوزهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ندارد، روی صحنه رفته است. بلیت‌فروشی اجرای چهار خواننده دیگر هم که قرار بود در تهران روی صحنه بیایند، شروع نشده، متوقف شده که دلیل آن، گران‌شدنِ بدون مجوزِ بلیت‌ها بوده است.

با این حساب، اینک، نه‌تنها برگزاری هیچ کنسرتی قطعی نشده، بلکه در چشم‌انداز یک ماه و نیم آینده هم، نام هیچ خواننده‌ و اجرایی دیده نمی‌شود. امسال، ۳۱ مرداد، آغاز ماه محرم است و برای همین، شرکت‌های کنسرت‌گذار، تنها ۴۵ روز از فصل طلایی اجراهای صحنه‌ای را در اختیار دارند و پس از آن، برای دو ماه، همه فعالیت‌های موسیقایی تعطیل خواهد شد.

با توجه به این زمان کم و روند وقت‌گیرِ کسبِ مجوز، اگر شرکت یا خواننده‌ای قصد کنسرت گذاشتن در یک ماه و نیم آینده را داشته باشد، باید خیلی زود اقدام کند که تا امروز چنین نبوده است. در واقع، تعداد درخواست‌هایی که برای اجرای صحنه‌ای در تیر و مرداد تاکنون به دفتر موسیقی وزارت ارشاد ارسال شده، از انگشتان دو دست هم کم‌تر بوده است.

چگونه بعد از کنسرت با خواننده عکس بگیریم

برای بررسی رکود در برگزاری کنسرت‌‍‌ها و چرایی عقب افتادن موسیقی از سینما و تئاتر کشور، سراغ برخی از فعالان این عرصه رفته‌ایم و از آنان ماجرا را جویا شده‌ایم.

محمد حاتم‌پور، مدیر شرکت آوای فروهر، با بیان این‌که در ۱۱ سالی که این موسسه آغاز به کار کرده، تاکنون با چنین شرایطی روبه‌رو نشده است، می‌گوید: «ما در حال بررسی شرایط هستیم و اگر تصمیم بگیریم، اقدام خواهیم کرد.»

رضا مهدوی: در شرایطی  که مردم، آن شور و هیجان گذشته را ندارند و سالن‌ها هم باید نصفِ پُر شوتد، بسیاری از خوانندگان و شرکت‌ها، ترجیح می‌دهند از خیر درآمد کم بگذرند و عطای اجرای زنده را به لقایش ببخشند

او درباره دغدغه‌هایش برای برگزاری کنسرت توضیح می‌دهد: «در وهله نخست، ما نگران کرونا گرفتن مردم، خوانندگان و نوازندگان در سالن‌ها هستیم. دغدغه بعدی ما این است که آیا در این شرایط، اصولا مردم از کنسرت‌ها استقبال خواهند کرد یا نه.»

علی نیکونیا، مدیر روابط عمومی شرکت آوای هنر هم در این‌باره می‌گوید: «خیلی از مقدمات برگزاری کنسرت، مانند هزینه سالن‌ها و قیمت بلیت‌ها هنوز به طور دقیق مشخص نیست.»

او ادامه می‌دهد: «در حال حاضر، تنها برای کنسرت اپرای حلاج با آهنگسازی و خوانندگی پرواز همای درخواست مجوز کرده‌ایم و در حال هماهنگی با دیگر گروه‌های موسیقی هستیم تا تصمیم مناسبی را بگیریم.»

مشکلات پیشِ روی برگزاری کنسرت‌ها را باید از زاویه دیدِ هنرمندان هم بررسی کرد. کیوان ساکت، آهنگساز و نوازنده تار و سه تار، از جمله موسیقی‌دان‌هایی است که در ایام قرنطینهِ فروردین، به صورت آنلاین اجرا کرد.

او مهم‌ترین مانعِ برگزاری کنسرت زنده در این شرایط را، راضی کردن تماشاگران برای آمدن به سالن می‌داند. این نوازنده توضیح می‌دهد: « اجرا در این شرایط، خیلی سخت است. تا تکلیف کرونا مشخص نشود، شاید نشود کنسرت برگزار کرد.»

ساکت با اشاره به شرط فروش نیمی از صندلی‌های سالن‌ کنسرت می‌گوید: «با نیمه خالی بودن مثلا تالار وحدت، اجرا سخت است. برای ما، فضا و شور و حال مهم است و برای تهیه‌کننده درآمد که هر دو با سالنی که کاملا پر نشده باشد، قابل دست‌یابی نیستند.»

در فرآیند برگزاری هر کنسرت، سالن‌های موسیقی، نقشی کلیدی و اساسی دارند. در واقع این سالن‌ها هستند که پس از توافق با شرکت‌ها و هنرمندان، درخواست دریافت مجوز را به دفتر موسیقی وزارت ارشاد ارائه می‌کنند. برای همین در بررسی چرایی فضای سرد حاکم بر کنسرت‌های موسیقی، باید پای حرف سالن‌دارها هم نشست.

مجید پیرایش، مدیر سالن همایش‌های ایرانیان، در توضیح این‌که چرا برخلاف تئاتر و سینما، کنسرت‌ها راه نیفتاده‌اند، می‌گوید: «واقعیتش این است که هم هنرمندان و هم شرکت‌های موسیقی دو دل هستند. در حال حاضر، برگزاری کنسرت، در یک حالت برزخی است.»

او با بیان این‌که در شرایط فعلی، تنها سالن‌دارها هستند که خیلی مشتاقِ گرم شدن بازار کنسرت‌ها هستند، ادامه می‌دهد: «با توجه به تعطیلی پنج ماهه سالن‌ها که زیان مالی زیادی برای ما داشته است، خیلی زود و مناسب خودمان را آماده میزبانی از خوانندگان و گروه‌های موسیقی کرده‌ایم که در مقابل اشتیاقی دیده نمی‌شود.»

پیرایش تاکید می‌کند: «پس از صدور مجوز بازگشایی سالن‌های سینما، تئاتر و موسیقی در اول تیر، ما اعلام کردیم نه تنها افزایش قیمتی برای میزبانی از کنسرت‌ها نخواهیم داشت، بلکه تخفیف هم خواهیم داد؛ این در حالی است که قرار شده تنها ۵۰ درصد از ظرفیت سالن‌ها پر شود. پس اگر تا امروز حال و هوای اجرای صحنه‌ای موسیقی گرم نشده است، دلیلش را باید در میان هنرمندان و شرکت‌های موسیقی جستجو کرد.»

مجید پیرایش: با توجه به تعطیلی پنج ماهه سالن‌ها که زیان مالی زیادی برای ما داشته است، خیلی زود و مناسب خودمان را آماده میزبانی از خوانندگان و گروه‌های موسیقی کرده‌ایم که در مقابل اشتیاقی دیده نمی‌شود

مدیر سالن همایش‌های ایرانیان در ادامه توضیح می‌دهد: «برگزاری کنسرت در این شرایط، یک ریسک است. بسیاری از شرکت‌ها منتظر هستند یک موسسه، پیش قدم شود و کنسرت اول را بگذارد و بعد دیگران، شرایط را سبک و سنگین کنند و تصمیم بگیرند.»

او برای روشن شدن ماجرا، مثال می‌زند: «سال گذشته، کنسرت‌های رضا بهرام خیلی پُر فروش بود. حالا شما فکر کن این خواننده پرطرفدار، الان کنسرت بگذارد و مردم از ترس کرونا و گرانی و مسائل دیگر، آن استقبال گذشته را نداشته باشند. با این‌که چنین افتی طبیعی است، اما بسیاری از هنرمندان و شرکت‌ها، اصلا دوست ندارند این تجربه در کارنامه‌شان ثبت شود.»  

رضا مهدوی، کارشناس و پژوهشگر موسیقی هم، دلیل سرد بودن بازار کنسرت‌ها را، بی‌میلی تهیه‌کنندگان و خواننده‌ها می‌داند. او توضیح می‌دهد: «وقتی قرار است فقط نیمی از سالن پر شود و قیمت بلیت‌ها هم تا بعد از ماه صفر افزایش نیابد، معلوم است آن سود قبلی به برگزارکنندگان کنسرت نخواهد رسید.»

او ادامه می‌دهد: «برگزاری کنسرت تا پیش از همه‌گیری کرونا، سودی سرشار برای ستاره‌های پاپ و برخی از چهره‌های سرشناس موسیقی ایرانی داشته است. حالا در این شرایط که مردم آن شور و هیجان گذشته را ندارند و سالن‌ها هم باید نصفِ پُر شوتد، بسیاری از خوانندگان و شرکت‌ها، ترجیح می‌دهند از خیر درآمد کم بگذرند و عطای اجرای زنده را به لقایش ببخشند.»

کیوان ساکت: با نیمه خالی بودن مثلا تالار وحدت، اجرا روی صحنه سخت است. برای هنرمندان، فضا و شور و حال مهم است و برای تهیه‌کننده درآمد که هر دو با سالنی که کاملا پر نشده باشد، قابل دست‌یابی نیست

برخلاف سالن‌های سینما که پس از بازگشایی، تقریبا سطحی قابلِ قبول از استقبال تماشاگران را تجربه می‌کنند و سالن‌های تئاتر هم با همه سختی‌ها، در پی جذبِ مخاطب هستند، به نظر می‌رسد هنرمندان و شرکت‌های کنسرت‌گذار، چندان اشتیاقی برای باز کردن درهای سالن‌های موسیقی کشور ندارند.

این روزها، با افزایش بیماران مبتلا به کرونا و مرگ و میر ناشی از آن، همه چشم‌ها به ستاد ملی مقابله با کرونا دوخته شده است تا ببینند در روز شنبه ۱۴ تیر، چه تصمیمی برای ادامه کار سالن‌های هنری خواهد گرفت. اگر تصمیم این ستاد، باز ماندن سالن‌ها باشد، باید دید آیا اهالی موسیقی هم مثل تئاتری‌ها و سینمایی‌ها، سرانجام فعالیت دوباره خود را آغاز خواهند کرد یانه.

۵۷۵۷

شهر جهانی یزد، شهری تاریخی و کویری ‌بین دشت لوت و دشت کویر است که مارکوپولو جهانگرد معروف آن را بزرگ، زیبا و پر رونق توصیف می‌کند. شهر تاریخی یزد در قدیم؛ به ایساتیس به معنی فرخنده و مقدس معروف بوده است.

شاید دسترسی به یک فروشگاه بزرگ با انواع و اقسام محصولات خوراکی و بهداشتی تماما خارجی در ایران کمی مشکل به نظر برسد. اما کافیست این مقاله را تا انتها مطالعه کنید تا نظرتان عوض شود. 

تمامی حقوق این سایت برای خبرآنلاین محفوظ است.
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright © 2018 khabaronline News Agancy, All rights reserved



میریم پادگان یا کنسرت؟ وقتی قرار نیست حتی زمزمه و تشویق هم بکنیم،میشینیم خونمون خب! 100 تومن پول بی زبون هم میمونه تو جیبمون!! مسخره ترین مطلبی بود که تا حالا تو این سایت دیدم

هر وقت که کنسرت میرم، تصورم بر اینه که چون همه افراد نمی تونن بیان کنسرت و افرادی میان که هم وضع مالی قابل قبولی دارن و هم برای موسیقی ارزش قائل هستند، منتظر دیدن افرادی بسیار با فرهنگ و با شخصیت هستم

اما وقتی کنسرت شروع میشه و خواننده پا به استیج میزاره واقعا برای خودم و خواننده و این وضعیتی که وجود داره شرمنده میشم

وقتی که خواننده داره خیلی جدی حرف میزنه و یه وقتایی درد و دل می کنه، یه نفر اربده میکشه و آهنگ در خواست می کنه متوجه میشم پز یه فرهنگی رو میدیم.

چگونه بعد از کنسرت با خواننده عکس بگیریم

وقتی خواننده ابراز علاقه می کنه متوجه میشم که چیزی به اسم شان و شخصیت دختر های جوان وجود نداره.

وقتی میبینم که خواننده داره اواسط ترک آخر رو اجرا می کنه مردم خلوتی راهرو رو به احترام به خواننده ترجیح میدم متاسفم می شم.

وقتی میبینم ساعت کنسرت گذشته و گروه اجرای کنسرت مجبورن صبر کنن که 70 درصد مردم که بیرون هستند خوراکی هاشونو میل کنن و بیان تا شروع کنن

و وقتی انقدر مردم کاری می کنن که امنیت سالن مدام تذکر بدن و گاهی منجر به لغو کنسرت های شاد بشه می فهمم که مردم ناخواسته به هنرمند مورد علاقه شون ظلم می کنن.

امیدوارم صدا و سیما بیشتر اهمیت بده و یکم بیشتر فرهنگ سازی کنه

با تشکر

كاملا با نظرات دوستان بزرگوار – رضا و سهيل موافقم
چند مطلب ديگه هم به نظرم رسيد خواستم مطرح كنم:
1-همونطور كه مطلع هستيد مدتي است بدون دليل قانع كننده‌اي قيمت بليط كنسرت‌ها به شدت افزايش پيدا كرده / خواننده‌ها و هنرمندان محترم هم در رقابتي تنگاتنگ و براي اينكه از اين ورطه جا نمانند به اين مهم دامن مي‌زنند. اين در حاليه كه هيچ اتفاق جديدي در ارائه كنسرت‌ها نيفتاده كه هيچ… بلكه كيفيت اونها هم افت پيدا كرده.. خصوصن از وقتي كنسرتها دو اجرائه شدند.. حالا نكته‌اي كه متوجه شدم اينه كه در بسياري از كنسرت‌ها بليطها تمام و كمال فروخته نميشن. و عده‌اي (كه تعدادشون هم كم نيست) از سر اتفاق و مجاني به اين كنسرت‌ها دعوت ميشن تا صندلي ها خالي نمونه…
خب بزرگوار هر چيزي كه مجاني باشه كه نبايد قبول كرد!!!! … يادمه تو يكي از اجراهاي كلاسيك يكي از دوستان رديف جلويي داشت از همراهانش عذر خواهي مي‌كرد (فكر كن داشت معذرت خواهي مي‌كرد) كه نميدونسته كه موسيقي كلاسيك مي خواد اجرا بشه!!!… دوستان فقط با هم حرف زدند و پفك خوردن و تشريف بردن… ما نيز حرص خورديم….
2- نكته مهم ديگر حضور دوستان هنرمند عكاسه كه احتمالن فكر مي‌كنن مي‌بايست از لحظه لحظه كنسرت عكس بگيرن كه بتونن با كنار هم قرار دادن تصاوير، فيلم اجرا رو هم تهيه كنن!!!!… مخصوصن تو اجراي موسيقي سنتي و بخش ساز و آواز كه مرتب صداي شاتر دوربين بزرگواران به گوش ميرسه… خلاصه اين بزرگواران هم داستانين…
يكي نيست بهشون بگه آخه تو شهر به اين بزرگي و. پرجمعيتي كه به زحمت در برخي از اجراها سالن پر ميشه … چند در صد آدماي بيرون سالن دنبال اخبار و عكساي اين كنسرتها هستند كه لازم باشه ازشون هزارتا عكس بگيريم… البته شايد از منظر ديگه اين سالن‌ها محلي باشه واسه تمرين دوستان…
3- يه چيز ديگه اينكه شوربختانه بعضي از ما حتي حوصله و تحمل نداريم فقط براي چند دقيقه و حداكثر يكي دو ساعت گوشي همراهمون رو كنار بذاريم و از شبكه‌هاي مجازي دور باشيم… واقعن چه خبر مهمي مي‌تونه برامون داشته باشه كه اگه دو ساعت ديگه بريم سراغش عقب بمونيم.اونوقت مرتب در زمان اجراي كنسرت در حال تايپ و ارسال و دريافت مطلب مي‌شيم..
4- بزرگواراني كه مي‌گن و عادت دارند مرتب در حين اجرا فيلم و عكس بگيرن…بگم … آخه خداييش چند بار به اين فيلم و عكساي كم كيفيت، بعد از اجرا رجوع ميكنيد… چرا سعي نكنيم از همون لحظه لذت ببريم… جز اينه كه قالب ما فيلم و عكس مي‌گيريم كه بعد از اجرا تو صفحات مجازي خودمون ثبتش كنيم و بهش فخر بفروشيم…
5- بعضي‌ها هم با اينكه از ترافيك شهري و شلوغي مسير خبر دارن خيلي ريلكس و راحت با تأخير ميان تو سالن… كه اگه با برگزار كنندگان آشنا باشن و مهمان عزيز… اصلن كنسرت با تآخير شروع ميشه و همه معطل ميشيم.. اگه هم آشنا نباشن با ورودشون آرامش رو از ديگرانصلب ميكنن..

اي كاش ياد بگيريم… ضمن رعايت حقوق ديگران در هر محل عمومي خصوصن سالن‌هاي كنسرت حضور پيدا كنيم…سعي كنيم با تمركز هنر هنرمندمون رو گوش كنيم …. و تنها براي لحظاتي در اين شلوغي زندگي همه چيز رو فراموش كنيم و خودمون رو سوار بر امواج هنر رها كنيم و از اين موهبت لذت ببريم…به هم احترام بذاريم…

كاملا با نظرات دوستان بزرگوار – رضا و سهيل موافقم
چند مطلب ديگه هم به نظرم رسيد خواستم مطرح كنم:
1-همونطور كه مطلع هستيد مدتي است بدون دليل قانع كننده‌اي قيمت بليط كنسرت‌ها به شدت افزايش پيدا كرده / خواننده‌ها و هنرمندان محترم هم در رقابتي تنگاتنگ و براي اينكه از اين ورطه جا نمانند به اين مهم دامن مي‌زنند. اين در حاليه كه هيچ اتفاق جديدي در ارائه كنسرت‌ها نيفتاده كه هيچ… بلكه كيفيت اونها هم افت پيدا كرده.. خصوصن از وقتي كنسرتها دو اجرائه شدند.. حالا نكته‌اي كه متوجه شدم اينه كه در بسياري از كنسرت‌ها بليطها تمام و كمال فروخته نميشن. و عده‌اي (كه تعدادشون هم كم نيست) از سر اتفاق و مجاني به اين كنسرت‌ها دعوت ميشن تا صندلي ها خالي نمونه…
خب بزرگوار هر چيزي كه مجاني باشه كه نبايد قبول كرد!!!! … يادمه تو يكي از اجراهاي كلاسيك يكي از دوستان رديف جلويي داشت از همراهانش عذر خواهي مي‌كرد (فكر كن داشت معذرت خواهي مي‌كرد) كه نميدونسته كه موسيقي كلاسيك مي خواد اجرا بشه!!!… دوستان فقط با هم حرف زدند و پفك خوردن و تشريف بردن… ما نيز حرص خورديم….
2- نكته مهم ديگر حضور دوستان هنرمند عكاسه كه احتمالن فكر مي‌كنن مي‌بايست از لحظه لحظه كنسرت عكس بگيرن كه بتونن با كنار هم قرار دادن تصاوير، فيلم اجرا رو هم تهيه كنن!!!!… مخصوصن تو اجراي موسيقي سنتي و بخش ساز و آواز كه مرتب صداي شاتر دوربين بزرگواران به گوش ميرسه… خلاصه اين بزرگواران هم داستانين…
يكي نيست بهشون بگه آخه تو شهر به اين بزرگي و. پرجمعيتي كه به زحمت در برخي از اجراها سالن پر ميشه … چند در صد آدماي بيرون سالن دنبال اخبار و عكساي اين كنسرتها هستند كه لازم باشه ازشون هزارتا عكس بگيريم… البته شايد از منظر ديگه اين سالن‌ها محلي باشه واسه تمرين دوستان…
3- يه چيز ديگه اينكه شوربختانه بعضي از ما حتي حوصله و تحمل نداريم فقط براي چند دقيقه و حداكثر يكي دو ساعت گوشي همراهمون رو كنار بذاريم و از شبكه‌هاي مجازي دور باشيم… واقعن چه خبر مهمي مي‌تونه برامون داشته باشه كه اگه دو ساعت ديگه بريم سراغش عقب بمونيم.اونوقت مرتب در زمان اجراي كنسرت در حال تايپ و ارسال و دريافت مطلب مي‌شيم..
4- بزرگواراني كه مي‌گن و عادت دارند مرتب در حين اجرا فيلم و عكس بگيرن…بگم … آخه خداييش چند بار به اين فيلم و عكساي كم كيفيت، بعد از اجرا رجوع ميكنيد… چرا سعي نكنيم از همون لحظه لذت ببريم… جز اينه كه قالب ما فيلم و عكس مي‌گيريم كه بعد از اجرا تو صفحات مجازي خودمون ثبتش كنيم و بهش فخر بفروشيم…
5- بعضي‌ها هم با اينكه از ترافيك شهري و شلوغي مسير خبر دارن خيلي ريلكس و راحت با تأخير ميان تو سالن… كه اگه با برگزار كنندگان آشنا باشن و مهمان عزيز… اصلن كنسرت با تآخير شروع ميشه و همه معطل ميشيم.. اگه هم آشنا نباشن با ورودشون آرامش رو از ديگرانصلب ميكنن..

اي كاش ياد بگيريم… ضمن رعايت حقوق ديگران در هر محل عمومي خصوصن سالن‌هاي كنسرت حضور پيدا كنيم…سعي كنيم با تمركز هنر هنرمندمون رو گوش كنيم …. و تنها براي لحظاتي در اين شلوغي زندگي همه چيز رو فراموش كنيم و خودمون رو سوار بر امواج هنر رها كنيم و از اين موهبت لذت ببريم…به هم احترام بذاريم…

مطلب بسیار خوب و بجایی بود. دلم می خواد این حرفارو بلند بلند تو گوش همه اونهایی که تو کنسرت موسیقی سنتی رو اعصاب راه میرن بزنم. بقول سهیل گاهی واقعا برای خودم و خواننده شرمنده میشم. عده ای فکر میکنن چون مبلغی پول برای کنسرت پرداخت کردن سالن در اختیار اونهاست!!

« * حین اجرا از جای خود بلند نشوید
وقتی قصد دارید در میانۀ اجرا سالن را ترک کنید، حتماً صبر کنید تا قطعه تمام شود. فاصلۀ بین صندلی‌ها خیلی زیاد نیست و در راستای جابجایی شما باید چند نفر دیگر هم از روی صندلی خود بلند شود. در حین اجرای قطعه بلند نشوید تا نظم سالن بهم نریزد.»
این قسمتش عاااااالی بود….بلند میشن برن هممون باید پاشیم تا دونفر برن بیرون.یذره فرهنگ هم خوب چیزیه..

چه عجب يكي پيدا شد اين چيزاي پيش پا افتاده رو براي مردم توضيح بده

کنسرت بدون جیغ زدن و تشویق و فیلم گرفتن که اصن کنسرت نمیشه:)))
جیغو و تشویقش همون موقع میچسبه و فیلم هم بعدا هر وقت آدم ببینه به همون حس و حال و هوا برمیگرده بازم انرژی میده. فیلمبردارای سالن که فیلمی به ما نمیدن حتی اگه خودشون هم فیلم بگیرن

معلومه که میشه!
بغل دستی شما چه گناهی کرده که با جیغ های بلند شما گوش درد بگیره؟
میاد کنسرت لذت ببره نه اینکه با سردرد و گوش درد برگرده!
درضمن، ما میایم کنسرت صدای خواننده مورد علاقمونو بشنویم نه صدای جیغ و سوت امثال شما رو!اونم وقتی که تو اوج آهنگه!
خیلی کار سختی نیست هیجاناتتونو نگه دارین تا ترک تموم بشه!

من که تا الان موفق نشدم به کنسرت برم ولی وقتی ویدیو کنسرتا رو می بینم واقعا عصبی می شم از رفتار بعضی تماشاچی ها… با حرفاتون کاملا موافقم.
امیدوارم وضعیت درست شه…

مطلب خیلی درست و خوبی بود
ممنون موسیقی ما

درست بعضي وقت ها سايت شما يا تي وي پلاس يه تيكه هايي از كنسرت و فيلم ميگيرن ولي اون آهنگي كه ما دوست داريم و كه فيلم نميگيرن # باور كنيد من يكي از خدام تو كنسرت فيلم نگيرم ولي به شرطي كه خواننده فيلم كاملي از كنسرتش و منتشر كنه # مثلا مي تونن تو هر كنسرت فيلم كنسرت قبليشون و بفروشن يا اسم مويسي كنن هر كي مى خواد بخر

با همه جاش موافقم جز یکی!
آخه موسیقی ما جان!الآن شما مثلا یکی از معتبرترین ها هستین ولی من یک سال و اندی هست یه گزارش درست و حسابی از کنسرت محسن یگانه ندیدم 🙁
گفتم اگه گزارشگر ندارین اصلا من برم؟بازم هیچی به هیچی:(
اگه مردم فیلم نگیرن ویدئوهای رسمی کنسرت ها به تعداد انگشت های دسته!

شما بهتره اول به مسولین گوش زد کنین که یه سالن کوچیک برای پاپ توی تهران برازنده مردم نیست… بعدا بیاید حرف از منشور بزنین…. شما اگه خیلی طرفدار حق هستید حق مردم رو مطالبه کنین… تالار وزارت کشور چی شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

اطلاعات بیشتر در مورد فرمت‌های متنی

از زمانی که برگزاری کنسرت‌های پاپ در کشور گسترش یافت، همواره ابهامات و سؤالاتی درباره بحث‌های مربوط به مسائل مالی آن نیز مطرح می‌شد. واقعا سود حاصل از برگزاری کنسرت، به جیب چه کسی می‌رود؟

به گزارش مشرق، از
زمانی که برگزاری کنسرت‌های پاپ در کشور گسترش یافت، همواره ابهامات و
سوالاتی مربوط به مسایل مالی آن نیز مطرح شد. این که اولا چرا قیمت
بلیت‌های کنسرت انقدر گران است؟ سود حاصل از برگزاری کنسرت، به جیب چه کسی
می‌رود؟ اساسا قیمت‌گذاری روی بلیت کنسرت‌ها توسط چه نهادی انجام می‌شود؟
چرا روز به روز قیمت بلیت‌ها افزایش یافته است؟ چرا رفتن به کنسرت موسیقی
کم کم دارد به تفریحی برای مخاطبانی خاص از قشر متوسط رو به بالای (از نظر
مالی) جامعه بدل می‌شود و … پاسخ گفتن به تمام این سوالات مجال و فرصت
بسیاری را می‌طلبد؛ اما در این گزارش سعی شده تا شمایی کلی از مباحث مالی و
ریالی مربوط به برگزاری یک کنسرت ترسیم شود.


کنسرت‌گزاران

شاید چیزی حدود 90 درصد از کنسرت‌های کشور توسط افرادی که به «کنسرت
گزار» مشهورند، برپا می‌شود. اغلب هنرمندان به خاطر دردسرهایی که برگزاری
کنسرت دارد، ترجیح می‌دهند از صفر تا صد کار برگزاری کنسرت‌شان را به این
افراد که در چند سال گذشته رشد قارچ گونه‌ای هم داشته‌اند، واگذار کنند. با
قراردادی که برگزار کننده کنسرت با خواننده یا گروه موسیقی می‌بندد، روند
برگزاری یک کنسرت آغاز می‌شود.


درآمد حاصل از برگزاری کنسرت

چگونه بعد از کنسرت با خواننده عکس بگیریم

معمولا قیمت بلیت‌های کنسرت‌های پاپ و برخی از کنسرت‌ها سنتی از 35 تا
120 هزار تومان قیمت گذاری می‌شود. که اگر میانگین 60 هزار تومان برای بلیت
هر کنسرت محاسبه شود، قیمت‌ حاصل از برگزاری کنسرت در چهار سالن اصلی شهر
تهران بدین شرح می‌شود:

درآمد حاصل از بلیت فروشی در مرکز همایش‌های برج میلاد با ظرفیت 1700 نفری: 102 میلیون تومان

درآمد حاصل از بلیت فروشی در تالار وحدت با ظرفیت 900 نفری: 54 میلیون تومان

درآمد حاصل از بلیت فروشی در سالن میلاد نمایشگاه بین‌المللی با ظرفیت 2100 نفری: 126 میلیون تومان

درآمد حاصل از بلیت فروشی در سالن اریکه ایرانیان با ظرفیت 800 نفری: 48 میلیون تومان

باید توجه داشت که قیمت‌های اعلام شده تنها برای یک سئانس است این درحالی
است که معمولا خواننده‌ها به ویژه اهالی موسیقی پاپ دو سئانس در یک شب
برنامه دارند و اغلب اجراهای خوانندگان پاپ طی دو روز و چهار سئانس برگزار
می‌شود.


قیمت اجاره سالن

گرفتن سالن محل برگزاری کنسرت پرهزینه‌ترین بخش برگزاری یک اجرای صحنه‌ای
موسیقی است. اجاره سالن مرکز همایش‌های برج میلاد که نسبت به دیگر سالن‌ها
از فضای بهتری برای برگزاری کنسرت برخوردار است، برای  2 سئانس 15 میلیون
تومان است. البته برخی از برگزارکنندگان کنسرت ادعا می‌کنند که رقم توافقی
15میلیون تومان کف مبلغی است که به برج میلاد پرداخت می‌کنند و برج میلاد
در نهایت چیزی نزدیک به 10 میلیون تومان هم هزینه‌های متفرقه از برگزار
کنندگان کنسرت اخذ می‌کند.


هزینه اماکن

برگزار کنندگان کنسرت باید برای نظم بخشیدن به مراسم و فراهم شدن امنیت
برگزاری کنسرت، هزینه‌ای را به اماکن پرداخت کنند که این رقم نسبت به تعداد
شب های کنسرت و سئانس‌های اجرا متغیر است. اما میانگین این هزینه از 2 تا 8
میلیون تومان برآورد می‌شود.


هزینه‌های صدابرداری، نورپردازی و …

بی‌تردید هر کنسرت برای هر چه بهتر برگزار شدن نیازمند امکانات صدایی
خوبی است. که این کار را در کنسرت‌های صدابرداران و تنظیم‌کنندگان کنسرت بر
عهده دارند. دستمزد صدابردان هم به نسبت کیفت کارشان متغیر است. در مجموع
تحقیقات خبرنگار فارس نشان می دهد که دستمزد مجموع عوامل فنی یک کنسرت اعم
از صدابرداری، تنظیم صدا و نورپردازی از 2.5 تا 4 میلیون تومان است. البته
این در صورتی است که سالن کنسرت امکانات لازم از جمله سیستم صدابرداری با
کیفیت و نورپردازی مناسب را دارا باشد در غیر این صورت هزینه اجاره این
ادوات هم به مجموع هزینه عوامل فنی کنسرت اضافه می شود.


دستمزد خواننده ها

اما سوال اصلی که در برآورد قیمت برگزاری یک کنسرت مطرح می شود، این است
که یک خواننده چقدر از کنسرت گذار دستمزد می گیرد؟ سوالی که معمولا هم
کنسرت گذاران و هم خود خوانندگان از جواب دادن به آن طفره می روند. اما
بنابر گفته های برخی از کنسرت گزاران که بنا به دلایلی حاضر نیستند که نامی
از آن ها برده شود، دستمزد یک خواننده پاپ برای یک سئانس از 10 تا 40
میلیون تومان (در صورت پر شدن کل ظرفیت سالن) برآورد می شود. البته این رقم
ثابت نیست و در برخی از موارد این رقم دستمزد به بیش از 40 میلیون تومان
هم می رسد. البته این نکته را هم باید در نظر گرفت که در برخی از مواقع این
مبالغ شامل پرداخت هزینه کل گروه موسیقی می شود. یعنی ممکن است این مبلغ
به کل گروه و نه فقط خواننده اختصاص یابد.


قیمت بلیتها

اما بحثی که در اینجا مطرح می شود، این است که چرا قیمت بلیت کنسرت انقدر
بالا است؟ تصور کنید یک خانواده 4 نفره با در آمد یک و نیم میلیون تومان
در ماه بخواهد به تماشای یک کنسرت بنشیند. اگر میانگین قیمت بلیت را 60
هزار تومان در نظر بگیریم، این خانواده چهار نفری باید 240 هزار تومان فقط
برای بلیت هزینه کنند. اگر 60 هزار تومان هم برای دیگر هزینه های جانبی شان
در نظر بگیریم، یک پنجم درآمد این خانواده صرف 2 ساعت تماشای کنسرت می
شود! به خاطر همین موضوع است که بسیاری از کارشناسان معتقدند که موسیقی
رفته رفته به هنری گران تبدیل می شود. همین مساله قیمت بلیت کنسرت شاید
گواه این مدعا باشد. خیلی از افراد جامعه به خاطر مسایل مالی عملا نمی
توانند به یک کنسرت معمولی بروند. و کمکم سالن های اجرای موسیقی دارد
میزبان قشری خاص از جامعه با تمکن مالی بالا می شود.


نقش خواننده در گرانی بلیت

البته در این میان هیچ خرده ای بر خواننده و یا هنرمندی که عمرش را به
پای این کار گذاشته نمی توان گرفت. به خصوص در کشورمان که متاسفانه زیاد
حقوق مادی و معنوی مولف رعایت نمی شود و خواننده ها در بسیاری از مواقع به
خاطر وجود دانلودها و کپی های غیرمجاز، نمی توانند حتی هزینه ای را هم که
برای تولید آلبومشان کرده‌اند، به دست آورند. به همین خاطر هم مجبور
می‌شوند که بخشی از این هزینه ها را از طریق کنسرت و اجرای زنده جبران
کنند. البته شاید خوانده ها بتوانند هزینه های تولید یک آلبوم را نهایتا در
4 اجرا به دست آوردند. حال این که برخی از خواننده های پاپ سالانه حداقل
ده اجرای زنده در تهران دارند!


نقش کنسرت گزار در گرانی بلیت

اما کنسرت گزاران هم در این میان کم بی تقصیر نیستند. کنسرت گزارانی که
غالبا اهل تجارت و کاسبی هستد و علاقه ای به هنر ندارد. (البته هستند کنسرت
گزارانی هم که دغدغه اصلی شان هنر موسیقی است اما متاسفانه تعدادشان بسیار
اندک است.) یک کنسرت گزار موسیقی پاپ، اگر بیشتر از خواننده سود نبرد قطعه
کمتر نخواهد برد! در بازار موسیقی متاسفانه این افراد هستد که تعیین کننده
اند و قیمت ها را بالا و پایین می کنند.


سوالی تکراری از دفتر موسیقی ارشاد

حال این سوال پیش می آید که چرا مسئولان دفتر موسیقی وزارت ارشاد اقدامی
در جهت کاهش قیمت بلیت ها نمی کنند؟ البته وعده هایی در این زمینه داده شده
اما از زمان استقرار مدیریت جدید در دفتر موسیقی، عملا اتفاقی در این
زمینه روی نداده است. دفتر موسیقی که همه مجوزهای لازم مربوط به برگزاری یک
کنسرت را صادر می کند به راحتی می تواند یک قیمت واحد برای برگزاری کنسرت
تعیین کند. اما این که چرا این امر اتفاق نمی افتد سوالی است که خبرنگار
فارس در گزارش های بعدی که منتشر خواهد شد از مسولان و نهادهای مربوطه
خواهد پرسید.

امروز باید پذیرفت که موسیقی رفته رفته بنا به دلایل مختلف به سمت مجلل
شدن نیل پیدا می کند و جمعی از علاقه مندان به موسیقی که درآمد بالایی
ندارند، عملا از حضور در کنسرت ها محروم می شوند. و همان طور که گفته شد،
متاسفانه صندلی های سالن اجرای موسیقی کم کم دارد مخاطبانی خاص با استطاعت
مالی بالا پیدا می کند.

کليه حقوق اين سايت متعلق به پایگاه خبري-تحليلي مشرق نيوز مي باشد و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.

چگونه بعد از کنسرت با خواننده عکس بگیریم
چگونه بعد از کنسرت با خواننده عکس بگیریم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *