Jump to navigation
۰۶:۵۰ – ۱۳۹۵/۱۰/۲۹
بدست آوردن دل رئیس ها اصولا کار سختی نیست. ما قصد داریم نکات کلیدی و استراتژیکی را به شما یادآور شویم و بگوییم که با انجام چه کارهایی نه تنها رئیس تان بلکه خودتان هم حس خوبی به انجام آنها خواهید داشت.
بدست آوردن دل رئیس ها اصولا کار سختی نیست. این مطلب بطور قطع آموزش چاپلوسی و ظاهرسازی برای ایجاد یک رابطه خوب بین رئیس و کارمند نیست. ما قصد داریم نکات کلیدی و استراتژیکی را به شما یادآور شویم و بگوییم که با انجام چه کارهایی نه تنها رئیس تان بلکه خودتان هم حس خوبی به انجام آنها خواهید داشت.
چگونه دل رییس را بدست آوریم
1. زود سرکار رفتن
تحقیقات مایکل جی.فاستر از دانشگاه واشنگتن نشان میدهد، کارمندانی که زودتر از دیگران به دفتر کار می آیند به طور کلی از طرف مدیران بهتر درک میشوند و در رتبه بندی عملکرد کاری، امتیازات بالاتری را نسبت به کارکنانی که دیرتر می آیند دریافت میکنند. حتی بیشتر ماندن در اداره توسط کسانی که دیر به سرکار میایند نیز اهمیتی ندارد. زود سرکار رفتن را در اولویت خود قراردهید. 2. از رئیس خود مشاوره گرفتن
شما ممکن است که در سوال پرسیدن از رئیستان محتاطانه رفتار کنید و یا از سوالات خود خجالت بکشید. اما تحقیقات دانشگاه هاروارد نشان میدهد که مشاوره باعث نمیشود که شما بی اطلاعات به نظر آیید، بلکه شما را شایسته تر نشان میدهد، همانطوری که احتمالا دوست دارید رئیستان شما را ببیند. محققان توضیح میگویند زمانی که شما از کسی درخواست مشاوره کنید، به هوش و تجربه آن فرد اعتبار می بخشید و این باعث می شود که فرد حس خوبی در مورد شما داشته باشد.
3. امور خود را مدیریت کردن
مدیریت امور یکی از آن چیزهایی است که رئیس به آن اهمیت میدهد. زمانی که شما امور مربوط به خودتان را مدیریت میکنید، نه تنها به رئیس کمک میکنید، بلکه خودتان را در جایگاهی قرار میدهید که رسیدن به موفقیت در آن آسان تر است. در این زمینه شما میتوانید ماهرانه تلاش کنید تا خودتان کشف کنید و یا به صورت مستقیم از رئیس خود بپرسید که چه چیزی برای او مهم تر است.
4. تنظیم اهداف کششی و طولانی مدت
مطالعات نشان داده است که تنها یک رفتار است که میتواند باعث ممتاز بودن یک کارمند در حضور رئیس و بقیه همکاران شود و آن تنظیم اهداف کششی و دوره اییست. تعیین اینگونه اهداف تمام آنچه را که دیگران فکر میکنند محتمل است پشت سر میگذارد و بدلیل آنکه انتظاری از آن نمیرود دستیابی به این اهداف معنی دار است. 5. توجه کردن به جزئیات
اگر شما به خودتان از یک پله بالاتر نگاه کنید، آنگاه توانایی حل مسائل کوچک و نظارت بر آنها راحت تر خواهد بود. کارمندانی که بتوانند به طور قابل اعتمادی خطاهای کوچک کار را کشف کنند، در میان جمعیت عظیم کارمندان برجسته خواهند شد.
6. تشکر کردن
ابراز قدردانی از نظرات رئیس، حتی اگر منفی باشد میتواند احساس صمیمانه تری نسبت به شما ایجاد کند. همچنین تحقیقات نشان داده است که قدرناشناسی و متشکر نبودنِ همکاران یا زیردستان، باعث میشود که به آنها مانند یک فرد ناتوان، بی کفایت و کم هوش به نظر آیند با قدردانی میتوانی از معرض تهدیدهای مافوق و رفتارهای انتقام جویانه جلوگیری کنید.
7. نگاهی به تعطیلات داشتن
مرخصی گرفتن و به تعطیلات رفتن قطعا باعث ارتقاء شغلی شما نمی شود. اما مطالعات نشان داده که کارمندان موفق، احساس میکنند که مرخصی و یک تعطیلات کوچک حق آنهاست. از طرفی دیگر یافته ها در دانشگاه هاروارد ثابت میگوید که کارکردن تا لحظه مرگ، لزوم رسیدن به موفقیت نیست. اضافه کاری کمکی به شما نمیکند، در حالیکه تعطیلات به ذهن شما اجازه استراحت میدهد و تفکرات جدید شما میتواند بسیار خلاقانه تر از قبل باشد.
8. صحبت کردن شما نظری برای بهتر شدن دارید؟ آن را از همکاران خود پنهان نکنید. دیدگاه های خود را با دیگران به اشتراک بگذارید. اگر شما گوشه بایستید و وارد بحث نشوید، غیرممکن است که کسی متوجه حضور شما شود. از اینکه احمق به نظر آیید نترسید. ایده های خودتان را بیان کنید. همه ما همانطور که نظرات خوبی داریم، نظرات بدی هم ممکن است داشته باشیم.
موضوع: 8 راهکار برای بدست آوردن دل رئیس
مقالات مرتبط:
9 روش موثر برای جلب توجه رییس۷ روش آسان که محبوب رئیس مان شویم
۰۶:۴۹ – ۱۳۹۸/۱۰/۲۶
صنایغ غذایی بهروز و محصولات آن که تقریبا همه ما از محصولاتش استفاده کرده ایم در این مقاله مورد بحث قرار می گیرد همراه ما باشید.
۰۶:۲۴ – ۱۳۹۵/۰۶/۱۳
زمانی که شما شرکتی را راهاندازی میکنید، بیش از دانش به هنر احتیاج دارید؛ چون این کار واقعا کاری ناشناخته است. به جای آن که به حل مشکلات خیلی دشوار بپردازید، سعی کنید مسالهای کاملا شخصی در مورد خودتان را حل کنید.
۰۶:۱۴ – ۱۳۹۸/۰۹/۱۲
آیا در کسب و کار خودتان استراتژی دارید ؟ برای اینکه متوجه شوید برای کسب و کار خود استراتژی دارید یا خیر؟ ما را در این مقاله همراهی کنید.
۱۰:۱۶ – ۱۳۹۷/۱۱/۲۹
روزانه کسب و کارهای زیادی به اینترنت ملحق می شوند که اکثر آنها دوست دارند وب سایتشان از بقیه کسب و کارها بهتر و زیبا تر باشد. اگر وب سایت هر کسب و کاری از قابلیت کاربر پسند بودن، سرعت بارگذاری سریع و سازگاری با دیگر دستگاه ها مثل موبایل بی بهره باشد. مسلما نمی تواند در جذب مخاطب موفق باشد و از بقیه رقبایش عقب می ماند.
۰۶:۱۱ – ۱۳۹۸/۱۱/۱۵
مایتایم یک شرکت نرمافزاری است که دفتر مرکزی آن در سانفرانسیسکو واقع شده و خدمات برنامهریزی، بازاریابی و راهکار نقطه فروش یکجا را به کسبوکارهای خدمات محلی مانند سالنها، ماساژورها و غیره ارائه میدهد در ادامه همراه ما باشید تا درباره این شرکت بیشتر بحث کنیم.
۰۸:۲۵ – ۱۳۹۵/۰۴/۲۸
بخش مالی اقتصادی هر کشور تامینکننده منابع مالی و فعالیتهای حقیقی اقتصادی محسوب میشود که به دو بخش تقسیم میگردد : بازار پولی که عمدتا توسط نظام بانکی یک کشور اداره میشود که مهمترین کارکرد آن تامین اعتبارات کوتاه مدت است. بازار سرمایه که کارکرد اصلی آن تامین مالی بلند مدت مورد نیاز در فعالیتهای تولیدی و خدماتی مولد میباشد.
آمار بازدید:
برای این که اعتماد کامل مدیران را بدست آورید و ثابت کنید که کارمند با لیاقتی هستید می توانید از راهکارهای ارائه شده در زیر استفاده نمایید. اینکه در چشم رئیس خود چگونه به نظر برسید برای هر فردی می تواند اهمیت داشته باشد چرا که می تواند در پیشرفت های کاری، دریافت سمت های جدید و بهتر و در نهایت، افزایش درآمدتان نقش داشته باشد.
در ادامه راهکارهایی برشمرده خواهند شد که با کمک آنها، خواهید توانست به موفقیت هایی در محیط کار که می تواند به چشم رئیس بیاید دست پیدا کنید. این راهکارها را با هم مرور می کنیم:
چگونه دل رییس را بدست آوریم
مسئولیت کامل کار خود را برعهده می گیرید
به گزارش پارس ناز زمانی که شما در زمینه خاص فعالیت خود مسئولیتی را برعهده می گیرید و در انجام آن نهایت تلاش خود را می کنید و تمام مسئولیت های مربوط به آن را خود به برعهده می گیرید، باعث خواهد شد که خیال رئیس تان از آن روند آسوده شود و بتواند به سایر جریانات مربوط به شرکت یا آن کمپانی رسیدگی کند.حتی اگر گاهی لازم باشد بهتر است برخی از مسئولیت های دیگر را نیز به عهده بگیرید. این کار می تواند در موفقیت نهایی شما تاثیر داشته باشد.
در مورد چرایی کاری پرسش می کنید
گاهی پیش می آید که رئیس به هر دلیلی شفاف سازی کاملی در مورد اهداف جدید، آخرین زمان تحویل پروژه و یا جزئیات آن نمی کند و همین امر سبب می شود که در مواقعی ارتباط موثری در میان افراد درگیر در آن پروژه به وجود نیاید.
اما پرسش از یک چرایی می تواند مسیر شرکت را مشخص کند. ممکن است تمام اعضای گروه سرشان را پایین نگه داشته اند و آنچه به آنها گفته می شود را گوش می کنند اما در یک لحظه کارمندی با پرسش از چرایی یک روند و با جسارت خود نشان دهد که در پی گیری آن به سمت جلو کاملا مصصم است.در واقع یک رئیس هوشمند به دنبال آن است که چنین فردی را در میان کارمندان خود بیابد.
می پذیرید که چیزی را نمی دانید
زمانی که با حرکت سر خود نشان می دهید که چیزی را درک نکرده یا نمی دانید، در چنین مواقعی رئسا عمدتا با احترام از اینکه از آنها کمک خواسته اید، استقبال هم می کنند.
بسیاری از کارمندان از انجام چنین کاری واهمه دارند چرا که از واژه «نمی دانم» سخت گریزان هستند. برخی از کارمندان این را نشانه ای از ضعف تلقی می کنند. از آن طرف رئیس به آن فرد اعتماد بیشتری می کند و می داند که او در گروه افرادی نیست که برای هر چیزی پاسخی داشته باشد.
خودتان به صورت خودجوش عمل می کنید
زمانی که رئیس تان مسئولیتی را به عهده شما گذاشته و برای آن زمانی را نیز درنظر گرفته اهمیت دارد که خودتان به طور خودجوش و بدون آنکه وی بخواهد نظارت دائمی به کار شما داشته باشد یا تذکری بدهد کار را پیش ببرید.یکی از مدیران در این باره من می گوید من عمدتا چنین افرادی را استخدام می کنم. آنها خوب نیستند بلکه فوق العاده هستند چرا که هر کاری را به عهده شان می گذارید به بهترین نحو به پایان می رسانند.
چگونه از اوقات فراغت کاری خود استفاده می کنید
یکی از مدیران بر این باور است که کارمندانی که برای ایجاد لحظات شاد برای خود تلاش می کنند، معمولا عملکرد بهتری هم دارند.زمانی که رئیس تان ببیند شما با میل کردن یک ناهار خانگی لحظات استراحتی را برای خود فراهم آورده اید، می داند که به خودتان اهمیت می دهید و می دانید که چگونه اوقات فراغت خود را به بهترین نحو سپری کنید.
همین که کارمندی لحظاتی را از مانیتور به دور می ماند، چیزی یادداشت می کند یا تماس تلفنی می گیرد همه می تواند نشانه این باشد که آن کارمند می داند که چگونه به بهترین نحو از زمان استفاده کند.
زبان بدن تان چگونه تغییر می کند
بدون آنکه بخواهید از روی عمد نشانه هایی را به رئیس تان نشان دهید به طور غیرمستقیم و از طریق زبان بدن تان این کار انجام می پذیرد.اینکه در یک جلسه چگونهمی نشینید یا چگونه به علامت مخالفت ابروها را بالا می آورید، همه و همه مورد توجه رئیس تان قرار می گیرد.
یکی از مدیران در این باره می گوید، زبان بدن کارمندانم، چگونگی صحبت کردن و رفتار آنها با دیگران و کارمندان بزرگ تر از خودشان، نحوه نگاه کردن آنها می تواند به من در شناخت آنها سرنخ هایی بدهد. کارمندان گوناگون در موارد مشابه برخوردهای متفاوتی از خود نشان می دهند.
تا چه اندازه به اهداف بلند مدت می اندیشید
حتی اگر کاری که مشغول انجام دادن آن هستید شغل محبوب شما نباشد و همزمان برای سایر مشاغل هم اقدام کرده اید، برای رئیس تان اهمیت دارد که تا چه اندازه در کار خود هدفمند هستید.چگونه دل رییس را بدست آوریم
یکی از مدیران در این باره می گوید، من به اهداف کوتاه و بلند مدت کارمندانم توجه می کنم و تا جایی که بتوانم آنها را در رسیدن به آن اهداف شان یاری می کنم.
منفعت شرکت یا مجموعه ای را که در آن مشغول به کار هستید به منفعت فردی خود ترجیح می دهید
آنچه بسیاری از شرکت ها به دنبال آن هستند یافتن افرادی است ک بتوانند به آنها اعتماد داشته باشند اما این وفادار بودن به سیستم به ساعت های حضور شما در آنجا وابسته نیست.اینکه آیا به منافع خود می اندیشید یا در مواقع لزوم با گروه همراهی می کنید و منافع شرکت را در ارجعیت قرار می دهید، برای مدیران و مسئولان آن مجموعه اهمیت فراوانی دارد.
نشان می دهید که علاقمند به یادگیری هستید
میان افراد موفق در کار و سایرین تفاوت هایی وجود دارد و یکی از این تفاوت ها آن است که آنها علاقه فراوانی به یاد گرفتن دارند و رشد دارند.اگر رشد نکنید از بین خواهید رفت. یکی از مدیران در این باره می گوید من هرگز کارمندی که هیچ علاقه ای به یاد گرفتن و رشد ذهنی و فکری خود نداشته باشد
در مجموعه ام نگه نمی دارم چرا که روند کار ما سریع و روبه جلو است.من برای به جلو حرکت کردن و رقابت با سایر کمپانی ها و رسیدن به اهدافم به افرادی که سریع رشد می کنند احتیاج دارم.
مظلوم نمایی کردن و تقصیر را به دیگران نسبت دادن در برنامه کاری تان نیست
همان طور که در موارد قبلی هم به آن اشاره شد، کارمندی که نتواند مسئولیت کاری را که انجام می دهد به طور کامل به عهده بگیرد، دائم دیگران را مقصر می داند. این یکی از بزرگ ترین اشکالاتی است که امکان دارد یک کارمند داشته باشد.چنین افرادی عمدتا شکایت می کنند و از عملکرد بد دیگران ابراز نارضایتی می کنند
و گاهی هم رفتارهای منفی دیگری را از خود نشان می دهند.یکی از مدیران می گوید عمر ماندن چنین افرادی در شرکت من عمدتا بسیار کوتاه است.
بدست آوردن دل رییس ها اصولا کار سختی نیست.
ما قصد داریم نکات کلیدی و استراتژیکی را به شما یادآور شویم و بگوییم که با انجام چه کارهایی نه تنها رییس تان بلکه خودتان هم حس خوبی به انجام آنها خواهید داشت.
– خبرگزاری آریا – وب سایت سخت افزار – سیمین نوربخش: بدست آوردن دل رییس ها اصولا کار سختی نیست.
این مطلب بطور قطع آموزش چاپلوسی و ظاهرسازی برای ایجاد یک رابطه خوب بین رییس و کارمند نیست.چگونه دل رییس را بدست آوریم
ما قصد داریم نکات کلیدی و استراتژیکی را به شما یادآور شویم و بگوییم که با انجام چه کارهایی نه تنها رییس تان بلکه خودتان هم حس خوبی به انجام آنها خواهید داشت.
1.
زود سرکار رفتنتحقیقات مایکل جی.
فاستر از دانشگاه واشنگتن نشان میدهد، کارمندانی که زودتر از دیگران به دفتر کار می آیند به طور کلی از طرف مدیران بهتر درک میشوند و در رتبه بندی عملکرد کاری، امتیازات بالاتری را نسبت به کارکنانی که دیرتر می آیند دریافت میکنند.
حتی بیشتر ماندن در اداره توسط کسانی که دیر به سرکار میایند نیز اهمیتی ندارد.
زود سرکار رفتن را در اولویت خود قراردهید.
2.
از رییس خود مشاوره گرفتنشما ممکن است که در سوال پرسیدن از رییستان محتاطانه رفتار کنید و یا از سوالات خود خجالت بکشید.
قدرت نفوذ در دلها و قلب دیگران حس خوبی ایجاد می کند که آرامش بخش است بنابراین راه های نفوذ در دل دیگران و اصول دوستیابی را طبق آنچه در این بخش از نمناک گفته شده است بشناسید تا با دانستن آنها در هر محیط و گروهی که قرار می گیرید بتوانید رابطه ای موفق و موثر برقرار کنید.
1. برای نفوذ در دل دیگران از آنها شکایت ، انتقاد نکنید .
2. راستگو باشید.
3. در افراد دیگر انگیزه ایجاد نمایید.
4. احساسات خود را از صمیم قلب به دیگران نشان دهید.چگونه دل رییس را بدست آوریم
5. در هنگام مشکلات همیشه خندان باشید.
6. از نام افراد دیگر ایراد نگیرید زیرا زیباترین و مهمترین کلمه نام هر فردی است.
7. دیگران را تشویق کنید تا در مورد خود صحبت کنند و شنونده خوبی باشید.
8. درباره علایق دیگران صحبت نمایید.
9.به گونه ای با دیگران رفتار نمایید که احساس مهم بودن به آنها دست دهد و صادقانه هرکاری برای رفع نیازشان انجام دهید.
10. اجتناب از بحث نمودن بهترین راه موفقیت در آن است.
11.هرگز به افراد دیگر نگویید اشتباه می کنید و به نظرات آنها احترام بگذارید.
12.اشتباهات خود را سریع و صادقانه بپذیرید.
13. صمیمی و دوستانه با دیگران حرف بزنید.
14.طوری با دیگران صحبت کنید که حرفتان را بپذیرند و پاسخشان به شما همواره مثبت باشد.
15. بگذارید دیگران هم صحبت کنند و به آنها گوش دهید.
16. طوری رفتار نمایید که طرف مقابل حس کند از شما برتر است.
17.از نگاه طرف مقابل به همه مسائل نگاه کنید.
18.با عقاید و آرزوهای دیگران همراه شوید.
19.با افرادی که مثبت و با انگیزه هستند دوست شوید.
20.نظرات خود را به بقیه تحمیل نکنید.
21.با علائم غیر کلامی طرف مقابل خود را هماهنگ نمایید.
22.از دیگران صادقانه تعریف نمایید.
23.خود را هماهنگ کنید.
24.به صورت غیر مستقیم اشتباهات دیگران را تذکر دهید.
25.درباره اشتباهاتتان قبل از انتقاد از دیگران صحبت کنید.
26.به جای دستور، از دیگران سؤال کنید.
27.در افراد دیگر احساس امنیت ایجادنمایید.
28. هر گونه پیشرفت و یا نکات مثبتی را در دیگران تحسین کنید.
29. اشتباه دیگران را آسان و قابل اصلاح نشان دهید و آنها را تشویق کنید و مشوقشان باشید .
30.اجازه خوشحال شدن به دیگران را با مطرح کردن پیشنهاد خودتان بدهید.
31.انتظار جبران برای هر کاری که انجام می دهید، نداشته باشید.
32.آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند.
چگونه دل رییس را بدست آوریم
33.کلمات را درست انتخاب کنید و حتی با صمیمی ترین آدم های زندگی تان مودب برخورد کنید.
34.تا می توانید متواضع باشید، هیچ کس، آدم های متکبر و خودبرتربین را دوست ندارد.
35.تنفر و بی علاقگی، نفرت افراد را جذب می کند و عشق و محبت، مهربانی و محبوبیت را پس تا دوست نداشته باشید، دوست داشته نمی شوید.
36.در ارتباط با افراد، صبور و بردبار باشید. رفتارهایی را که مورد پسندتان نیست و دوستشان ندارید، اگر مغایر با شرع یا قانون نیست، با سکوت تحمل کنید.
!(function (w, d) { ‘use strict’; var ad = {zone: “brtrha1”, user: “1565432215”, width: 728, height: 90, id: ‘adro-246454’}, h = d.head || d.getElementsByTagName(‘head’)[0]; if (typeof w.adroParams != ‘object’) w.adroParams = {}; w.adroParams[ad.id] = ad; var script = document.createElement(“script”); script.type = “text/javascript”; script.async = 1; script.src = “//static-cdn.adro.ir/dlvr/rsdnt.js”; h.appendChild(script); })(this, document); var h = document.getElementsByTagName(“head”)[0], s = document.createElement(“script”); s.async = !0, s.defer = !0, s.type = “text/javascript”, d = new Date, s.src = “https://cdn.sanjagh.com/assets/sdk/www.bartarinha.ir/client.js?t=” + d.getFullYear().toString() + d.getMonth() + d.getDate() + d.getHours(), h.appendChild(s); var sabaVisionWebsiteID = “1c27cb39-612a-452a-954c-b3e3dd1f3d36”; var sabaVisionWebsitePage = “ALL” _atrk_opts = {atrk_acct: “i2i8r1SZw320l9”, domain: “bartarinha.ir”, dynamic: true}; (function () { var as = document.createElement(‘script’); as.type = ‘text/javascript’; as.async = true; as.src = “https://certify-js.alexametrics.com/atrk.js”; var s = document.getElementsByTagName(‘script’)[0]; s.parentNode.insertBefore(as, s); })();
الکولمن جی آر نویسنده کتاب « رمز موفقیت » به بررسی روش هایی می پردازد که به شما کمک می کند مدیرتان را تحت تأثیر قرار دهید و رضایت او را جلب کنید.
ما در طول زندگی خود تلاش می کنیم رضایت افراد بالادست خود را جلب کنیم. ما همواره در پی آنیم با گرفتن نمره های خود والدینمان را خوشحال کنیم ، مربیان خود را در زمین بازی تحت تأثیر قرار دهیم و تحسین استادانمان را در کلاس درس برانگیزیم. ما به عنوان بزرگسال نیز در پی جلب رضایت مدیرمان هستیم.
الکولمن جی آر نویسنده کتاب « رمز موفقیت » به بررسی روش هایی می پردازد که به شما کمک می کند مدیرتان را تحت تأثیر قرار دهید و رضایت او را جلب کنید.
کولمن می گوید توصیه من برای افراد جوانی که تلاش می کنند رضایت رئیس خود را جلب کنند ، این است که سه کار را به درستی انجام دهند: سخت کار کنید، از مدیر خود در رسیدن به اهداف حرفه ای اش حمایت کنید و همواره نشان دهید به موفقیت رئیس خود و سازمانی که در آن کار می کنید، علاقه دارید .
اکنون این سوال مطرح می شود که چرا جلب رضایت مدیر اهمیت دارد؟چگونه دل رییس را بدست آوریم
کولمن بر این باور است که ایجاد رابطه ای محکم و عمیق با مدیرتان سبب خواهد شد به درک بهتری از انتظارات و خواسته های او برسید. او می افزاید برداشت مدیر از شما بر افزایش حقوق و مزایای شما ، فرصت های دیده شدن در سازمان و بهبود این فرصت ها تأثیر می گذارد.
در این جا به بررسی عواملی می پردازیم که به شما در جلب رضایت مدیرتان کمک بسیاری می کند.
ممکن است این عنصری کاملا واضح باشد اما شمار زیادی از کارمندان در انجام اصول اساسی مورد نیاز کار ناکام می مانند. اگر شما سخت کوش باشید و کار خود را به خوبی انجام دهید ، مدیرتانمسلما تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. کولمن می گوید نکته اصلی موفقیت از همین جا شروع می شود اگر شمار کارتان را به درستی انجام ندهید جلب رضایت مدیرتان اگر نگوییم که غیر ممکن ، اما سخت می شود ، حتی اگر شما همه پیشنهادات ذیل را به خوبی اجرایی کنید. کارمندانی که به خوبی از پس کار خود بر می آیند و در کار خود از مهارت و تداوم و ثبات قدم برخوردارند نظر مدیر خود را جلب می کنند و این موضوع سبب می شود مدیر وظایف مهم تری را به آنها واگذار کند و خود مدیر نیز بر روی کارهای مهم متمرکز می شود . هر قدر مدیرتان کمتر بر روی کار روزانه شما تمرکز داشته باشد به همان میزان می تواند بر روی فعالیت های خود متمرکز شود.
کولمن می گوید زمانی که برای نخستین بار با یک مدیر کار می کنید ؛ باید بنشینید و با او درباره شیوه مورد نظرش در برقراری ارتباط رایزنی کنید. از مدیر خود بپرسید دوست دارد با تلفن زدن یا با ارسال ایمیل با او ارتباط برقرار کنید . باید دریابید هر از چند گاهی از شما می خواهد شرایط خود را ارتقاء دهید و این ارتقاء شامل چه جزییاتی می شود. برقراری ارتباطی قوی در ایجاد رابطه ای قدرتمند با مدیرتان نقشی مهم ایفا می کند.
نکته اولیه ای که همه کارمندان باید آن را در نظر بگیرند این است که باید کار مدیر خود را آسان تر کنند. کولمن می گوید مدیرتان همانند خود شما اهدافی حرفه ای در سر دارد که در تلاش است به آنها جامه عمل بپوشاند. او همچنین گفت باید در یابید چه در سر مدیرتان می گذرد و این که شما برای هموار کردن این راه چه اقداماتی می توانید انجام دهید.
همواره کارمندی صادق باشید و خود را وقف کار کنید. کولمن می گوید هیچگاه با دیگر همکارانتان بر سر کار درباره رئیستان صحبت نکنید و زمانی که با او کار دارید دایم دور و برش نباشید. رفتار توأم با احترام را فراموش نکنید. به مدیرتان وفادار باشید و صحبت هایی که بین شما رد و بدل می شود تنها بین خودتان بماند و به فرد دیگری منتقل نشود. نبود اعتماد می تواند به روابط شما و دوران شغلی تان آسیب جدی بزند.
کولمن می گوید کار شما تلاش برای بر آورده شدن اولویت های مدیرتانبه شیوه مورد نظر اوست. او همچنین گفت به خاطر داشته باشید که این یک کار جمعی است که مدیرتان هدایت آن را بر عهده دارد. اگر موضوعی در صدر فهرست مورد نظر شما قرار ندارد اما مدیرتان بر آن به عنوان یک اولویت تأکید می کند باید آن را اولویت خود قرار دهید. به صورت منظم با مدیر خود ارتباط برقرار کنید تا مطمئن شوید اهداف و اولویت هایتان در یک راستا قرار دارد.
به صورت داوطلبانه مسئولیت اجرای طرح های جدید را بر عهده بگیرید اما خود را تحت فشار قرار ندهید. باید وقت و انرژی کافی برای انجام یک کار بزرگ داشته باشید ، کاری که مدیرتان را تحت تأثیر قرار می دهد. کولمن می گوید تلاش کنید به طرح های ارزشمندی فکر کنید که می توانید آنها را آغاز کنید و آنها را بدون کمک و راهنمایی های فراوان مدیرتان انجام دهید.
برای انجام همه کارها به مدیر خود متکی نباشید. کولمن می گوید زمانی که مشکلی به وجود می آید ساکت ننشینید و در پی یافتن راه حل باشید. او همچنین گفت به جای تعلل، پیشنهادات مورد نظر خود را مطرح کنید و اگر این پیشنهادات مناسب بودند آنها را برای حل مشکل بکار گیرید. زمانی که مشکلی به وجود می آید هرگز شکایت نکنید. کولمن می گوید هیچ مدیری افراد منفی را دوست ندارد. این موضوع سبب کاهش روحیه می شود و ممکن است خلاقیت را کاهش دهد. به جای غر زدن در پی یافتن راه حل باشید.
از وارد شدن به زندگی شخصی مدیرتان هراس نداشته باشید. کولمن می گوید هیچ کسی نمی خواهد تمام مدت بر سر کار باشد و تفریحی برای خود نداشته باشد. سعی کنید دریابیدمدیرتان در خارج از محیط کاری به چه فعالیت هایی علاقه دارد و خود شما نیز به آن علاقه دارید. شروع به خواندن همان کتابی کنید که او به آن علاقه دارد و درباره برخی از فصل های آن کتاب با مدیرتان گفتگو کنید. این کار کمک می کند نقاط مشترک خود را بشناسید و از آن در انجام کارهای مورد علاقه مدیرتان کمک بگیرید.
کولمن می گوید با آن که کارمندان جوان تر به ندرت برای تمام طول زندگی در یک شرکت باقی می مانند اما هیچ موضوعی نباید از علاقه درازمدت شما به آن شرکت کم کند و سبب کم کاری شما شود. او همچنین بر این باور است که باید علایق مشتری خود را بشناسید و دریابید چگونه می توانید به پیشرفت آن شرکت کمک کنید. او در عین حال پیشنهاد می کند برای رسیدن به ایده هایی بهتر درباره مسیر پیش روی شرکت سوال کنید . همچنین باید در یابید چگونه می توانید اهداف خود را در راستای اهداف شرکت قرار دهید. کولمن می گویدبا گذشت زمان می توانید به یک کارمند باارزش برای شرکت خود تبدیل شوید و می توانید به این نتیجه برسید که مدیرتان بهترین حامی در پیشرفت شماست. در نهایت به این نتیجه خواهید رسید که کارفرمایتان بهترین مشوق و حامی استعدادهاست.
در عین حال باید این موضوع را مد نظر داشته باشید که محیط کاری محیطی رقابتی است . کارمندان همواره همه تلاش خود را می کنند تا توجه کارفرمایان را به خود جلب کنند. تنها انجام خوب وظایف در جلب رضایت مدیر کافی نیست. باید کاری کنید او دریابد شما فردی قابل اطمینان هستید و می توان روی شما حساب کرد.
برای آن که بتوانید اطمینان مدیر خود را جلب کنید سه مورد زیر را به موارد مهم بالا بیفزایید.
* وقت شناس باشید
همواره به موضع بر سر کار خود حاضر شوید. نمی دانید مدیرتان چه موقع بر سر کار می آید ، از این رو بهتر است کمی قبل از آغاز ساعات کاری بر سر کار حاضر باشید . علاوه بر این، باید فورا وظایفی را که به شما محول شده آغاز کنید.
* مودب و فروتن باشید
همواره در مقابل مدیر و دیگر همکارانتان فروتن و مودب باشید. می توانید با سلام و احوالپرسی با آنها آغاز کنید. در صورت لزوم از واژه ها و عبارات توآم با احترام استفاده کنید.
* صادق باشید
باید گزارش کار خود را به صورت صادقانه به مدیر خود ارائه کنید. هرگز به مدیر خود دروغ نگویید در غیر این صورت، ممکن است اخراج شوید. همواره صادق باشید به ویژه زمانی که وظیفه مهمی بخصوص مسائل مالی بر عهده شما نهاده شده است . با بکار گیری موارد بالا می توانید رضایت مدیر خود را به بهترین وجه ممکن جلب کنید و او در نهایت به داشتن کارمندی همانند شما افتخار خواهد کرد.
مترجم: محبوبه حبیبی / منبع : فوربس
3939
شهر جهانی یزد، شهری تاریخی و کویری بین دشت لوت و دشت کویر است که مارکوپولو جهانگرد معروف آن را بزرگ، زیبا و پر رونق توصیف میکند. شهر تاریخی یزد در قدیم؛ به ایساتیس به معنی فرخنده و مقدس معروف بوده است.
.
تمامی حقوق این سایت برای خبرآنلاین محفوظ است.
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright © 2018 khabaronline News Agancy, All rights reserved
کتاب «چگونه بر رئیس خود مدیریت کنیم» نوشته «ویلیام.پی.آنتونی» به ما می آموزد که بدون چاپلوسی و یا اظهار ضعف بتوانیم مدیر موفقی باشیم و رییس خود را مدیریت کنیم.
به گزارش خبرآنلاین، چاپ دوم «چگونه بر رییس خود مدیریت کنیم» با ترجمه احمدرضا اشرف العقلایی از سوی انتشارات ایران روانه بازار نشر شده است. یکی از رویکردهای این کتاب، پیشنهاد راه های ارتباطی کارآمد در زمینه دانش مدیریت است. به عنوان مثال در بخش فرآیند شکل دهی به انتظارها می خوانیم:« یکی از راه های سهولت بخشیدن به برآوردن انتظار های رییس، عبارت است از کمک کردن به او در شکل دادن به انتظار هایی که از شما دارد. این فرآیند موسم به «شکل دهی» است تا بر انتظار های رییس در مورد نقش و عملکرد خود در سازمان تاثیر بگذارید.»
ناشر در شرح کتاب آورده است: «همان گونه که از عنوان کتاب مشخص است این اثر در ارتباط با مدیریت رفتار زیردستان با مدیران خود نوشته شده است. نحوه مدیریت رئیس شما تاثیر بسزایی هم بر زندگی کاری و هم بر زندگی شخصی شما دارد. وقتی که رئیستان در یک روز تعطیل شما را برای یک جلسه اضطراری احضار می کند؛ تعطیلی و اوقات فراغتتان به این دلیل اقدام مافوق خراب می شود و…نحوه تعامل شما با این اتفاق تاثیر بالایی در تداوم کار و فعالیت شما دارد.»
در دیباچه کتاب نیز می خوانیم: «یکی از بزرگترین تحولاتی که در طول 50 سال گذشته رخ داده و انسان عصر ما، ابعاد گوناگونی از آن را تجربه کرده، این است که جوامع سراسر جهان متشکل از«سازمانهای گوناگون» شدهاند و تمامی وظایف عمدهی اجتماعی، اکنون از طریق این گونه سازمانها و مؤسسات مختلف، نظیر: شرکتهای تجاری، بیمارستانها، دانشگاهها، سازمانهای دولتی و خصوصی و تعاونی و سایر تشکیلات انجام میپذیرد. در این میان اکثریت فارغ التحصیلان مراکز آموزشی (اعم از دبیرستانها و دانشکدهها) به عنوان کارکنان این مؤسسات بایستی به نحوی مطلوب اداره شوند، بنابراین اداره شدن آنها وابسته به مدیران یعنی ادارهکنندگان است. نکته قابل توجه در این میان این است که در جامعهی امروز، هر کس در هر جایگاهی که باشد، باز هم مقامی برتر و بالاتر از خود دارد؛ به عبارت دیگر هر کسی، در هر پست و جایگاهی، باز برای خود «رئیسی دارد » که در قبال او باید پاسخگو باشد. جالب توجه آنکه، در این میان یکی از بزرگترین مشکلات تمامی مدیران، همانا وجود افرادی مافوق، به نام «رئیس» است که این مدیران به هر صورت زیر دست آنها هستند. البته چند قانون ساده و مؤثر برای مدیریت بر آنها (رؤسا) وجود دارد. اما تعداد بسیار اندکی هستند که این قوانین را میدانند و از میان آنها، تعداد اندکتر و انگشت شماری از آنها، این قوانین را به کار میبندند.»
«قدرت زیردست، فرایند نفوذ از پایین به بالا، درک نقش خود و رئیس، فرایند شکل دهی به انتظارها، شکل دادن به تصویر خود، ایجاد ارتباط با رئیس خود، نمونه سازی رفتاری، گشایشگر مشکلات باشید نه مشکل آفرین» عناوین فصل های این کتاب کاربردی و آموزشی است.چگونه دل رییس را بدست آوریم
در بخشی از فصل پایانی کتاب می خوانید:
هشت گام اصلی در فرایند حل مشکل وجود دارد:
1. مشکل را تعریف کنید. مشکل را از نشانههای آن تمیز دهید و از میان سایر مسائل جداکنید.
2. کلیه اطلاعات لازم در مورد مشکل را جمع آوری کنید.
3. در مورد اطلاعات غیرقابل دسترس فرضیاتی منطقی داشته باشید.
4. فهرستی از راه حل های مختلف تهیه کنید.
5. هر راه حل را از نظر هزینه، مزایا و قالب زمانی تجزیه و تحلیل کنید.
6. مناسبترین راه حل را هم در کوتاه مدت و هم در درازمدت انتخاب کنید.
7. مراحل لازم برای انجام راه حل مورد نظر را شروع کنید.
8. پیگیری، ارزشیابی و جرح و تعدیل کنید.
اشرف العقلایی فارغ التحصیل رشته دکترای زبان انگلیسی و آشنا به زبان های آلمانی و فرانسوی است. تاکنون نیز بیش از 10 عنوان کتاب از وی در حوزه مدیریت ترجمه و تالیف شده است.
چاپ دوم این کتاب در 230 صفحه و با قیمت 7500 تومان روانه بازار نشر شده است.
6060
شهر جهانی یزد، شهری تاریخی و کویری بین دشت لوت و دشت کویر است که مارکوپولو جهانگرد معروف آن را بزرگ، زیبا و پر رونق توصیف میکند. شهر تاریخی یزد در قدیم؛ به ایساتیس به معنی فرخنده و مقدس معروف بوده است.
.
تمامی حقوق این سایت برای خبرآنلاین محفوظ است.
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright © 2018 khabaronline News Agancy, All rights reserved
هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
[alert style=”warning”]
[two_third]
چگونه دل رییس را بدست آوریم
[/two_third]
[one_third]
برای دریافت این مقاله نام خانوادگی و ایمیل خود را وارد نمایید.
ثبت نام انجام شد، ایمیل خود را بررسی کنید
[/one_third]
[/alert]
این مقاله، در نگاه اول برای کارمندان و کارگران کاربرد دارد، ولی صحبت با مدیر برای همه پیش میآید، حتی مدیران میانی. حالا اگر مثل من(سیدمحمد حسنیزاده) با این قشر زیاد سر و کار داشته باشید، لازم است نکاتی را بدانید و از ریزهکاریهایی مطلع باشید.
اینکه خیلی از افراد حتی وقتی به صحبت با مدیر خود فکر میکنند، استرس میگیرند، یک واقعیت است. ذات انسان طوری است که به طور کامل و یقینی نمیتوان تمام رفتارهای آدمی را پیشبینی کرد و این به مدیران منحصر نمیشود.
شاید با خودتان فکر کنید که این مطلب بیشتر در حوزه ارتباطات و ارتباط موثر میگنجد، البته تا حدودی صحیح است و من از این منظر که ارتباط موثر با مدیران میتواند اثر مستقیمی بر عملکرد افراد و سازمانها داشته باشد به این موضوع میپردازم.
خیر؛ درست است که عنوان مطلب آموزش نکات اساسی برای صحبت با مدیران است، ولی به این مورد محدود نمیشود. با استفاده از این نکات و روشها میتوانید هر کسی را در کوتاهترین زمان متقاعد کنید و ارتباط لازم را ایجاد نمایید.
نکته خیلی مهم: پیاده کردن مطالبی که در این مطلب گفته شده در ابتدای کار ساده نیست، قطعاً نیاز به تمرینهای ذهنی و عملی فراوانی است ولی بعد از مدتی متوجه میشوید که چه کاربرد شگفتانگیزی دارد.
داشتن ارتباط با دیگران، یکی از نیازهای همه افراد است، فرقی نمیکند که کارمند، کارگر، مدیر، کاسب، محصل، خانهدار و یا هر شغل دیگری داشته باشید، نیاز دارید با فرد دیگری ارتباط داشته باشید، حتی یک نفر.
در این میان توجه به نگاه و موضع دیگران نسبت به برقراری ارتباط خیلی مهم است. برخی ارتباط داشتن با دیگران را خیلی محدود در نظر میگیرند، برخی دایره وسیعتری را هدف قرار میدهند.
افرادی هستند که از ارتباط برقرار کردن با دیگران واهمه دارند، و دلایلی مثل ترس، فن بیان خوب نداشتن، رعایت سلسله مراتب، و … را دلیل این ترس میدانند. به طور کلی تیپ شخصیتی افراد نقش موثری از این منظر دارد.
روانشناسان افراد زیادی را مورد بررسی قرار دادهاند و به نتایج جالب و کاربردیای رسیدهاند. همه افراد، فارغ از جنسیت، دارای ویژگیهای رفتاریای هستند و ترجیحات ارتباطی دارند. از جمله اینکه افراد به لحاظ نوع ارتباط با دیگران به درونگرا و برونگرا تقسیم میشوند.
درونگراها افرادی هستند که تمایل کمتری برای ارتباط با دیگران دارند. بیشتر تمایل دارند تنها باشند و کارهای مهمشان را به تنهایی به انجام برساند. در جمعها حضور پیدا میکنند ولی غالباً در محور قرار نمیگیرند. دریافت انرژی کمی از دیگران دارند و وقتی از جمع جدا میشوند احساس راحتی بیشتری میکنند. از صحبت کردن زیاد با دیگران حس خوبی ندارند، به همین دلیل شروع کننده گفتگوها نیستند.
برونگراها افرادی هستند که تمایل دارند با دیگران ارتباط زیادی داشته باشند، از جمعها انرژی زیادی میگیرند و البته انرژی زیادی هم به دیگران منتقل میکنند. ار جمعها به راحتی قابل شناساییاند، چون محور جمع و گفتگوها هستند. به راحتی با دیگران ارتباط برقرار میکنند و به اظهار نظرات خود میپردازند.
این ترجیحات نشانهها و تعاریف بسیاری دارند، و ما به بیان حداقل میزان لازم اکتفا کردیم. همچنین هر یک از این دو یک طیف هستند. یعنی درجات گرایش یک فرد درونگرا با فرد دیگر متفاوت است، به شکل زیر توجه کنید:
آبی پر رنگ: یک فرد درونگرای کامل
زرد: یک فرد برونگرای کامل
ولی اکثر افراد هیچ یک از این دو رنگ به تنهایی را ندارند، بسته به موقعیت، جایگاه شغلی و … نیاز میتوانند ترحیج خود را تغییر دهند.
دانستن این ترحیجات چه کمکی به ما برای صحبت با مدیر مد نظر میکند؟
مدیران هم مثل هر فرد دیگری در جایی در طیف فوق دارند. فرض کنید میخواهید با یک مدیر درونگرا ارتباط برقرار کنید و صحبت سازندهای داشته باشید. وقتی بدانید که او یک درونگراست، قطعاً صحبت زیادی را برنامهریزی نمیکنید و زودتر به سر اصل مطلب میروید. همچنین از کشاندن صحبتها به مسائل شخصی و علائق و صلایق وی باید خودداری کنید، چون اصلاً دوست ندارد وارد حریم شخصیاش شوید.
حالا اگر تشخیص دهید که فرد مربوطه یک برونگرا است، میتوانید صحبتهای شخصی را به میان آورید، خوش و بش متناسب با جایگاه و شخصیت او همچنین نسبت خودتان با او داشته باشید، آزادانهتر و به مقدار بیشتری صحبت کنید و …
با دانستن تیپ شخصیتی توانستیم حد و مرزمان برای صحبت با مدیر را تقریباً مشخص کنیم، ولی اینکه چطور سخن بگوییم و چه چیزی بگوییم را باید با توجه به مکانیزمهای مغز و فکرمان معیَن کنیم.
مغز، دستگاه تصمیمگیر و بررسیکننده ماست و نتایجی که میخواهیم بگیریم وابسته به فعالیت این بخش حیاتی است. اگر بدانیم کارکرد و ویژگیهای مغز چگونه است، بهتر میتوانیم اثر مورد نظرمان را در فرد بگذاریم.
دانشمندان مغز انسان را به لحاظ نوع کنش و واکنشها به انواع دستهبندیهای مختلفی تقسیم کردهاند. یکی از این دستهبندیها، بر اساس واکنشها به محرکهاست. در این دسته بندی مغز به سه قسمت مغز خزنده، مغز عاطفی و مغز منطقی تقسیمبندی میشود.
مسئول حفظ جان و نگهداری از ماست، لذا در مواردی که فکر میکند جان ما به خطر میافتد سریع وارد عمل میشود. در مورد ترسها هم همین مغز وارد عمل میشود. اگر از یک شیء، جانور، یا موضوعی ترس دارید، مغز خزنده شما را از مواجهه با آن باز میدارد. اگر از سخنرانی کردن میترسید، این مغز خزنده است که میگوید: ولش کن، ارزش نداره خودت رو ضایع کنی. چرا؟ چون احساس میکند با انجام این کار دچار ترس میشوید و ممکن است تصمیم غلطی بگیرید.
مغز عاطفی را میتوان لایه دوم مغز در این دسته بندی معرفی کرد. وظیفه این مغز همانطور که از اسمش پیداست، واکنشهای عاطفی و احساسی است. خوشی و ناخوشی، راحتی و ناراحتی، غم، شادی و احساسات در دایره نتیجه تصمیم این مغز قرار دارد. هنگامی که یک سیگنال مغزی از فیلتر تصمیمی مغز خزنده عبور کرد، مغز عاطفی با آن درگیر میشود.
دوست داشتی هست؟ راحته؟ خوشگله؟ احساساتم رو راضی میکنه؟ میتونم باهاش کنار بیام؟ اذیت نمیشم؟ دید خوبی بهش هست؟ و … سوالاتی هستند که مغز عاطفی در مواجهات خودش آن را مطرح میکند و پاسخ میدهد.
مغز منطقی، آن بخشی است که استدلال و نتیجهگیری میکند، ورودیهایش را مورد تجزیه و تحلیل منطقی قرار میدهد و منطقیترین نتیجهای که ممکن است را اتخاذ میکند.
خبر خوب در مورد مغز منطقی این است که فرایند تصمیمگیری را بر اساس تجزیه و تحلیل قابل ارائه و فهم برای دیگران انجام میدهد و نتایجش در صورتی که این فرایند را درست طی کرده باشند، قابل توجه است.
خبر بد اینکه مغز منطقی کاملاً منطقی است و تصمیمات را فارغ از جنبههای احساسی و عاطفی میگیرد و کاملاً خشک و مقرراتی است، نتیجه این است که برای به کرسی نشاندن تصمیمش در مقایسه با مغز عاطفی و مغز خزنده، باید کار بیشتری انجام دهد.چگونه دل رییس را بدست آوریم
نوع صحبت و علت گفتگوی شما معین میکند که باید با کدامیک از این سه مغز ارتباط برقرار کنید. اگر مشکلی کاری پیش آمده که حیات شغلی او را به خطر خواهد انداخت، سر و کار شما بیشتر با مغز خزنده خواهد بود. اگر این مشکل برای خودتان باشد، باید مغز خزنده را برای درک موقعیت و مغز عاطفی را برای تصمیمگیری درگیر کنید.
همنطور اگر مسئله ساختاری و بنیادینی پیش آمده، مغز منطقی را باید هدف قرار بگیرید. و البته از اثر مغز عاطفی غافل نشوید.
توجه داشته باشید که این کارکردها منحصر در یک بعد نمیشود، به طور کلی برای هر تصمیمگیری، هر سه بخش مغز ما فعالیت میکند، ولی یکی از آنها نقش پررنگتری در تصمیم نهایی دارد. این شما هستید که باید با توجه به موضوع و نتیجه مورد انتظار، گفتگو را چینش کنید و بهرهبرداری لازم را ببرید.
نکته: در درجه بندی قدرت تصمیمات، مغز خزنده در صدر، مغز عاطفی رتبه دوم و جایگاه سوم در اختیار مغز منطقی است. البته درگیرکردن مغز عاطفی هر دو نوع دیگر سادهتر است چون اثرپذیری هم درونگراها و هم برونگراها به مسائل عاطفی بیشتر است.
[one_third]
[two_third]شناختن خود[/two_third]
باید بدانیم که برای اثرگذاری بهتر رعایت یک سری اصول لازم است. با رعایت این نکات جذابیتمان را بالا میبریم و مغز عاطفی را به بهترین وجه درگیر میکنیم.
مفهوم زبان بدن به نتیجهگیریهای حسی از فیزیک بدنی افراد اشاره دارد. مثل لبخند زدن که نشانهای برای صمیمیت و میل به ارتباط است، یا نحوه نشستن که بیانگر میزان علاقه ما به گفتگو با فرد مقابلمان است.
زبان بدن از این جهت بسیار اهمیت دارد که ناخواسته مغز عاطفی و خزنده را درگیر خود میکند. تصور کنید با یک نفر که اخم شدیدی دارد و حرکات بدن او جهشی و غیر قابل پیشبینی است مواجه شوید، چه حسی از او میگیرید؟در ناخودآگاه اکثر افراد ترس تداعی میشود(مغز خزنده) و میلی به ایجاد ارتباط وجود نخواهد داشت(مغز عاطفی)
یا اینکه به عکس، یک نفر که لبخند زیبایی بر لب دارد، به هنگام گفتگو از واکنشهای چهرهاش تصور میکنید که دارد به حرفهایتان خوب گوش میدهد، با کمی متمایل شدن به سمتتان این را میرساند که از صحبتهایتان لذت میبرد، آیا دوست ندارید که با او بیشتر گفتگو داشته باشید؟
مگر اینکه فرد مقابل شما واقعاً شلخته باید و به این شلخته بودنش هم افتخار کند که وقت شناسی را یکی از فاکتورهای اولیه برای برانداز کردن دیگران قلمداد نکند، و الا همه حتی آنهایی که در عمل وقتشناس نیستند، دوست دارند پایندی دیگران به زمان را حس کنند. هم در حضور و شروع ملاقاتها و کارها و هم در زمانبندی روندها و هم در پایان آنها.
کارمندی که همیشه سر وقت در محل کار حاضر است و امورات خود را همیشه به موقع انجام میدهد جذابتر است یا کسی که هیچکدام از این ویژگیها را ندارد؟
[one_third]
[two_third]مدیریت زمان[/two_third]
وقتی حرف از جذابیت به میان میآید، پوشش اولین چیزی است که به ذهن میرسد. پوشش هر فرد میتواند معیار نسبتاً مناسبی برای سنجش رفتارهای او باشد. بر خلاف تصور بسیاری از افراد، برای جذابیت پوشش لازم نیست هزینههای گزافی متحمل شوید و یا اینکه از لباسهای برند استفاده کنید. مهم این است که نوع پوششتان با فعالیت، فیزیک بدنی، شأن و جایگاه شما سنخیت داشته باشد و فاقد زوائد غیر ضروری باشد، همین!
خودتان را جای مدیرتان فرض کنید، ترجیح میدهید کارمندتان با کدام یک از این دو پوشش به ملاقات شما بیاید؟
بالا؟
یا
پایین؟
توجه۱: در مورد خوب یا بد بودن و یا زشت و زیبا پوشش رسمی و اسپرت صحبت نمیکنیم، کم و کیف آن را هم مد نظر نداریم، توضیح داده شده سنخیت پوشش با فضای کاری را مد نظر دارد.
توجه۲: درست است که انتخاب پوشش یک امر شخصی است، ولی این را میدانیم که در یک محیط اجتماعی – مثل محیط کار – گاهی باید علایق شخصی را کنار بگذاریم و پایبند به قواعد و ضروریات محیط شویم.
تا کنون کسی را دیدهاید که از معاشرت با افراد نیشزن و پرچانه به دیگران مباهات کند؟ احتمالش خیلی ضعیف است. همینطور کسانی که: ناامیدی از گفتارشان میبارد، صحبتهای شخصی بسیاری میکنند، پشت سر دیگران حرف میزنند، زیاد سخن میگویند ولی حرف بدرد بخوری نمیزنند و …
در عوض از هم صحبت شدن با فردی که هوش کلامی بالا و زبان گویایی دارد، در کلامش روح امید موج میزند و آگاهی را به دیگران منتقل میکند لذت میبریم.
جذابیتهای گفتاری کلید ورود ما به قلب دیگران است و راه را برای صحبت چنان باز میکند که کمتر کسی میتواند در مقابل آن مقاومت کند. مگر مدیر هم فردی غیز انسانهاست؟
هرچند رعایت آداب معاشرت در همه جا لازم است، ولی برای گفتگوهای مهم، اهمیتش چند برابر میشود. از آداب کلامی، گرفته تا کنترل رفتارها و رعایت شئون طرفین و فضای کاری.
مسلّماً هر قدر با مسئول خود دوست و صمیمی باشید، وقتی صحبت بسیار مهمی در پیش دارید، وضعیت گفتار و رفتار شما تغییر خواهد کرد، خودم بارها این مورد را تجربه کرده بودم. با اینکه با مسئول مافوقم بسیار صمیمی بودم، ولی فضای گفتگو درباره پیشنهادات کاری بزرگ و تحولات اساسی هم فردی و هم سازمانی را با آداب خاص خود مطرح میکردم و نتیجه مطلوبش را هم میدیدم.
سر و کار ما با انسانهاست و باید خصلتهایی که این افراد دارند را متوجه باشیم. فرقی نمیکند این فرد مدیرتان باشد، یا یک همکار و یا فرد عادی، باید ویژگیهای فرد مقابلتان را درک کنید و تا حد ممکن اجابت نمایید. مدیران هم از این دایره خارج نیستند. صحبت با مدیر ، خوب یا بد قلقهای خاص خودش را دارد لذا به این موارد هم توجه کافی داشته باشید:
درخواست شما هرچه باشد باید نفعش به هر دو طرف برسد. اصلاً فکر نکنید که یک پیشنهاد عالی را طرح کنید، ولی تنها خودتان منتفع باشید. باید نفع سازمان و گروه کاریتان را هم درنظر بگیرید. اگر میخواهید درخواست افزایش حقوق دهید، به هر حال باید توجیه منطقی و لازمی برای آن داشته باشید و منفعتی که به سازمانتان خواهد رسید.
امیدوارم برداشت درستی داشته باشید و این نفع رسانی را شخصی نبینید. شما به نفعرسانی به شخص مدیرتان نمیپردازید، بلکه سازمان را منتفع میکنید و در نهایت ثمره این نفع رسانی به مدیرتان هم خواهد رسید
به عنوان مثال من از مدیرم درخواست میکنم که حقوقم را افزایش دهد و در کنار آن پیشنهاد میدهم که در صورت موافقت با درخواستم، حاضرم به تهیه مستندات لازم برای آموزش کارکنانی که در آینده جذب خواهند شد، بپردازم. یک منفعت دو طرفه که در دراز مدت سودش بیشتر برای خودم خواهد بود.
[one_third]
[two_third]پیشرفت در کار – چگونه در کار خود پیشرفت کنیم؟[/two_third]
به هر حال باید توجه داشته باشید با چه کسی صحبت میکنید و ویژگیهای شخصیتی او را بدانید. علاوه بر این، سلسله مراتب ایجاب میکند که جایگاه مدیرتان را دستخوش تغییر نکنید. اگر میخواهید در صحبت با مدیر مد نظرتان موفق باشید، توجهتان به جایگاهش را به او نشان دهید. در کلام، نحوه ارائه و … . به گونهای صحبت نکنید که جایگاه او را پایینتر از چیزی که فکر میکند، به نمایش بگذارید.
از تعیین تکلیف و دستور دادن به او خودداری کنید، حتی اگر برادرتان باشد. تصمیم نهایی را باید به مدیرتان واگذار نمایید.
به امید موفقیت روز افزون
[alert style=”warning”]
[two_third]
[/two_third]
[one_third]
برای دریافت این مقاله نام خانوادگی و ایمیل خود را وارد نمایید.
ثبت نام انجام شد، ایمیل خود را بررسی کنید
[/one_third]
[/alert]
[alert style=”warning”]
کتابها بهترین منابع برای یادگیری و آموزش افراد هستند، و کتابهایی که ساده نوشته شده باشند و مطالب کاربردی داشته باشند، بیشتر مورد نیاز و اقبال افراد هستند. کتاب حسش نیست را با همین دیدگاه نوشتهام؛ زبان ساده، متن روان و تمرینات عملی و البته در حجم کم.
پیشنهاد میکنم نسخه الکترونیکی این کتاب را از طریق لینک زیر تهیه نمایید:
(اطلاعات بیشتر در اینجا)
[/alert]
ممنون از سایت خوبتان..
پاینده باشید..
با سلام راهکارهایی که نوشته شده تاثیر گذار است ومی توانداثر چشمگیری در پیشرفت کاری هر فردی داشته باشد. اما همیشه فضای کاری ایده ال نیست که فرد با بکار بستن این تکنیک ها بتواند به موفقیت کاری دست پیدا کند . هرچند کار گروهی وتیمی نتیجه بهتری برای رسیدن به اهداف سازمانی دارد اما گاهی گروههایی ایجادمی شود علاوه بر خنثی کردن این دستورالعمل مانع شکل گیری از یک ارتباط سالم و اثرگذار خواهند شدودر علم مدیریت راهکار مناسبی برای آن تعریف نشده است. اگر راهکاری برای همسوکردن این گروه ها با اهداف سازمانی وجوددارد خواهشمنداست ما را آگاه سازید .
باتشکر – کسرایی
عالی بود. من در آتلیه عکاسی کار میکنم این را برای همکاران توضیح میدم. با تشکر از سایت خوبتون
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.
سایت دو برابر با هدف ارتقاء سطح توانمندی افراد ایجاد شده است.
شما میتوانید از مطالب رایگان سایت، به نحوی که صلاح بدانید در جهت رشد خودتان و دیگران استفاده کنید.
نام کاربری یا آدرس ایمیل *
گذرواژه *
مرا به خاطر بسپار
ورود
گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟
0