چگونه دل را پاک کنیم

 
helpkade
چگونه دل را پاک کنیم
چگونه دل را پاک کنیم

حوزه/ يكي از عوامل مهم قساوت قلب كه بسي جانكاه است، آمال و آرزوهاي دنيوي است. البته بايد توجه داشت كه هر آرزوئي زشت و مذموم نيست. آن آرزوئي مذموم است كه از تعلقات مادي و دنيوي ريشه بگيرد، چنين آرزوهائي عامل قساوت قلب محسوب مي‌ شوند.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، تربیت اسلامی از توصیه های بزرگان دین برای مسلمانان است که در شماره های گوناگون، بخش های مختلفی را تقدیم حضور مخاطبان گرامی خواهیم کرد.

* روشنی و پاکی دل

– سؤال

در مورد روشني و پاكي دل توضيح دهيد؟

چگونه دل را پاک کنیم

– پاسخ

معادل «قلب» در فارسي همان لفظ «دل» است كه در نظم و نثر فراوان به كار برده مي‌شود؛ مثلاً وقتي مي‌گويند: «دلت را پاك كن»، «دل نوراني داشته باش» و … در همة موارد مراد همان چيزي است كه در عربي به آن «قلب» يا «فؤاد» گفته مي‌شود.[1]

قلب در قرآن از موقعيت بسيار ممتازي برخوردار مي ‌باشد و اكثر كارهاي نفساني به او نسبت داده شده است، از قبيل: ايمان، كفر، نفاق، تعقل، فهم، قبول حق و عدم قبول آن، هدايت، ضلالت، آرامش و … .[2]بالاتر از اين، مقام قلب در قرآ‎ن آن‌چنان عالي است كه آنجا كه سخن از وحي ـ يعني ارتباط انسان با خدا ـ به ميان مي‌آيد قلب ذكر مي‌شود. خدا در قرآن به پيامبر مي‌فرمايد: «روح الامين (جبرئيل) قرآن را بر قلب تو نازل كرد تا از بيم‌دهندگان باشي».[3]

بنابراين مي ‌توان گفت حيات، بستگي به قلب و روح دارد، اوست كه بدن را اداره مي‌‌ كند، تمام اعضاء و جوارح مسخّر او هستند، و همه اعمال و حركات از قلب سرچشمه مي‌گيرد. پس مي‌توان گفت كه سعادت و شقاوت انسان به چگونگي قلب او بستگي دارد.

از قرآن و احاديث استفاده مي‌شود، همچنانكه بدن انسان گاهي سالم است و گاهي بيمار، قلب او هم گاهي سالم است و گاهي بيمار، خدا در قرآن كريم مي‌فرمايند: «روزي كه مال و اولاد براي انسان سود ندارند مگر كسي كه با قلب سالم به سوي خدا رجوع كند».[4] چنانكه ملاحظه نموديد در اين آيه و آيات ديگر سلامت به قلب نسبت داده شده و حتي سعادت اخروي انسان را منوط به اين مي‌دانند كه با قلبي سالم و خاشع به سوي خدا بازگردد.

با كنار هم قرار دادن آيات و روايات مربوط به قلب مي‌توان اين‌گونه نتيجه گرفت كه معصومين قلب را به سه دسته تقسيم نموده‌اند:

1. قلب كافر: قلبي است كه از فطرت اصلي خود منحرف شده و به عالم بالا نمي‌نگرد بلكه فقط به امور دنيا مي‌نگرد. به همين جهت خدا و جهان آخرت را مشاهده نمي‌كند. چنين قلبي نور ايمان در آن نمي‌تابد و يكسره تاريك است.

2. قلب مؤمن كامل: درب قلب مؤمن به سوي عالم بالا و جهان غيب مفتوح است. چراغ ايمان در آن روشن شده و هيچگاه خاموش نخواهد شد. در چنين قلبي جز خدا و فرشتگان مقرب الهي كسي و چيزي جاي ندارد و يك‌پارچه نور و سرور و شوق و صفاست.

3. قلب مؤمني كه گاهي هم به گناه آلوده مي‌شود. قلب چنين فردي تاريك و مسدود نيست، بلكه به وسيلة نور ايمان روشن شده و براي دريافت كمال و افاضات الهي مفتوح مي‌باشد. ليكن در اثر گناه، نقطه سياهي در آن به وجود آمده و بدين وسيله شيطان در آن راه يافته است. در چنين قلبي هم فرشتگان راه دارند و هم شياطين. فرشته از دريچة ايمان وارد مي‌شود و او را دعوت به خير مي‌كند و شيطان از نقطة سياه نفوذ مي‌كند و او را دعوت به بدي مي‌كند. اينان همواره در حال نزاع و جدال هستند، و زندگي باطني و سرنوشت اخروي انسان هم بستگي به نتيجة اين جدال دارد و از همين روست كه جهاد با نفس هم ضرورت پيدا مي‌كند.[5]

حضرت علي  ـ عليه السّلام ـ در وصيت‌نامة خويش به فرزندش امام حسن مجتبي  ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايند: «ذَكِ قَلبَكَ بالأَدبُ كَما تُذَكي النارُ بِالحُطَبِ»[6] ـ دل خود را با ادب پاك و روشن بدار، چنانكه آتش را با هيزم برافروخته نگه مي‌دارند. در اين كلام قلب انسان به آتشي تشبيه شده است كه اگر آن را رها كنند خاموش مي‌شود. و اگر هيزم بياورند و در آن آتش بيندازند، افروخته مي‌شود، همانگونه كه آتش، فروزش و روشني را با خود دارد و جهت استمرار اين حالت به هيزم احتياج دارد، دل آدمي نيز به كمك ادب، روشني و فروزش پيدا مي‌كند و قوي مي‌گردد. آتش با هيزم برافروخته مي‌ماند و دل، با ادب، منظور از ادب هم چيزهائي است كه باعث حُسن رفتار انسان مي‌شود يعني به آنچه آدمي جهت حُسن و زيبائي رفتارش مي‌آموزد ادب اطلاق مي‌شود.

از اين كلام علي  ـ عليه السّلام ـ چند نكته را مي‌توان برداشت كرد:

1ـ قلب و دل قوه‌اي است در درون انسان كه براي افروختن، روشن شدن، گرمي دادن و نور بخشيدن آمادگي دارد؛ ولي اين كارها خود به خود انجام نمي‌گيرد و احتياج به نيرو و تغذيه دارد. همان‌طور كه بدن ـ به خصوص در سنين طفوليت و جواني ـ آمادگي رشد دارد، ولي خود به خود رشد نمي‌كند و احتياج به تغذيه دارد تا رشد نمايد، قلب هم آمادگي درك حقايق و ابراز احساسات و عواطف را دارد، ولي بايد تغذيه شود و غذاي سالم به آن برسد. از اين رو بايد  انرژي لازم را براي قلب تأمين كرد چون بدون داشتن منبع انرژي خاموش خواهد شد.

2ـ نكتة ديگري كه از اين كلام نوراني حضرت علي  ـ عليه السّلام ـ استفاده مي‌شود اين است كه اگر مي‌خواهيم آتش دل هميشه روشن و آماده پذيرش حقائق و اظهار عواطف باشد بايد به كمك چيزي كه قابليت و توان انرژي زايي دارد، انرژي قلب تأمين گردد. هر چيزي نمي‌تواند تأمين‌كننده انرژي قلب باشد، همانگونه كه اگر آب يا سنگ در آتش بريزيم، در اشتعال آن هيچ تأثيري ندارد. اگر چيزي را در قلب قرار دهيم كه به جاي شعله‌ور سازي، آن را خاموش و نابود مي‌سازد، نبايد انتظار فعاليت از آن داشت. اين چنين نيست كه هر چه به دل وارد مي‌شود به نفع دل باشد و هر معلوماتي كه به دل عرضه كنيم موجب تقويت احساسات و باعث رشد و كمال دل شود. چه بسا تغذيه اگر از مواد مسموم باشد موجب فساد و نابودي قلب مي‌گردد و يا فعاليت آن را كند مي‌نمايد. پس بايد قلب را به چيزي تغذيه نمود كه با كمال و تعالي آن تناسب دارد و موجب رشد آن مي‌شود.

3. نكتة ديگري كه از اين فراز وصيت‌نامه استفاده مي‌شود اين است كه قلب به عنوان مركز ادراك و احساس، به تغذيه دمادم احتياج دارد. گاهي ما گمان مي‌كنيم وقتي مطلبي را فهميديم و به آن عالم شديم ديگر بارمان را بسته‌ايم. در صورتي كه اين طور نيست. همانطور كه براي ايجاد روشنائي بايد مواد سوختي و انرژي لازم را تأمين نمود تا خاموش نشود و فعاليت آن مستمر باشد. قلب آدمي نيز همين‌طور است و نيازمند تأمين مدام انرژي است. با يك بار دانستن و برهان اقامه نمودن، كار تمام نمي‌شود، توجه به يك مطلب فقط تا مدتي، كم يا زياد، مي‌تواند اثر داشته باشد. از همين رو بايد از آن مراقبت كرده رشد داده و تغذيه نمود والّا خاموش مي‌شود و اثرش از بين مي‌رود.

اگر مي‌خواهيم دلمان برافروخته و روشن باشد، رشد كند و به حقايق نزديك‌تر شود، بايد تغذيه و بهداشت دل پيوسته ادامه يابد و افكار صحيح به آن عرضه و افكار مسموم از آن دور گردد. در اين ميان آنچه مايه حيات دل است و دل را زنده نگه مي‌دارد و موجب رشد قلب مي‌شود و به برافروختگي نور قلب مي‌افزايد، ادب است. ادب، معارف صحيح و احساسات الهي و پاك را برمي‌انگيزاند و باعث مصونيت دل از آفاتي هم‌چون غفلت، گناه و ضعف معرفت مي‌شود و آن را از افكار غلط، اوهام و شبهات دور نگه مي‌دارد. همان‌طور كه غذاي سالم موجب رشد بدن و غذاهاي مسموم موجب ضعف آن مي‌شوند و گاهي هم منجر به مرگ آن مي‌گردند، دل نيز اگر از غذاهاي سالم، علوم و معارف حق، بهره‌مند گردد، رشد مي‌كند و اگر از اينها محروم بماند و با شبهات و اوهام و افكار مغالطه‌آميز تغذيه گردد، ايمانش را از دست مي‌دهد و پس از مدتي فاسد مي‌شود. پس دل خويش را به وسيلة ادب و آموزه‌هاي صحيح و مؤثر در حُسن رفتار، روشن نما و برافروز؛ آن چنانكه آتش به وسيلة هيزم برافروخته مي‌شود.[7]

در پايان بايد گفت كه شناخت عوامل قساوت قلب، منجر به دوري انسان‌ها از آنها مي‌شود و با خالي شدن دل از اين عوامل، نور پاكي و روشنائي بر آن وارد مي‌شود به همين خاطر به بعضي از عواملي كه باعث تيرگي و قساوت قلب مي‌شوند اشاره‌اي گذرا مي‌كنيم:

1. يكي از عوامل مهم قساوت قلب كه بسي جانكاه است، آمال و آرزوهاي دنيوي است. البته بايد توجه داشت كه هر آرزوئي زشت و مذموم نيست. آن آرزوئي مذموم است كه از تعلقات مادي و دنيوي ريشه بگيرد، چنين آرزوهائي عامل قساوت قلب محسوب مي ‌شوند.

2. يكي ديگر از عوامل قساوت قلب فراموش كردن خداست. آنگاه كه انسان خدا و ياد خدا را در زندگي خويش فراموش مي‌كند، دلش سخت مي‌شود و هنگامي‌كه دلي سخت شود، نه موعظه در آن اثر مي‌كند و نه استدلال و برهان او را رام مي‌كند.

حرص و طمع نيز باعث قساوت قلب است. پيامبر گرامي اسلام  ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي‌فرمايند: «از طمع اجتناب ورزيد زيرا حرص و طمع، دل را آشفته و قسي كرده و مُهر بر آن مي‌زند».[8]

4. غذا و لقمة حرام نيز باعث قساوت قلب مي‌شود. پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ به علي  ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: «اي علي لقمة حرام، دل را سياه مي‌كند.»[9]

5. غفلت نيز از جمله عواملي است كه باعث قساوت قلب مي‌شود.

6. پُرخوري، شنيدن لهويات، زياده‌گويي، قطع رحم، دنياخواهي، ترك عبادت و … از ديگر عواملي است كه در روايات، آنها را باعث قساوت قلب پنداشته‌اند.

در آخر بايد گفت، دلي پاك و نوراني است كه اين عوامل را نداشته باشد و اين تنها به صرف گفتار نيست كه «دلت پاك باشد» بلكه در عمل هم بايد اثبات كني كه «دلت پاك است».

 

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

1. پند جاويد. محمّد تقي مصباح يزدي. ج2. انتشارات مؤسسة امام خميني  ـ رحمة الله عليه ـ.

2. حكمت‌ها و اندرزها. مرتضي مطهّري. انتشارات صدرا.

3. خودشناسي در تربيت اسلامي. سيد يوسف ابراهيميان آملي. ج2. چ1. آمل: بي‌جا.

4. جوان و نيروي چهارم زندگي. محمّدرضا شرفي، انتشارات سروش.

5. خودسازي (تزكيه و تهذيب نفس). ابراهيم اميني. قم: انتشارات شفق، 1372.

 

پي نوشت ها:

[1] . مصباح يزدي. محمّد تقي، پند جاويد. قم: انتشارات مؤسسه امام خميني  ـ رحمة الله عليه ـ ، چاپ اول، 1380، ج2. ص86

[2] . اميني. ابراهيم. خودسازي (تزكيه و تهذيب نفس). قم، انتشارات شفق، چاپ دوم. 1372، ص 42

[3] . شعراء/194

چگونه دل را پاک کنیم

[4] . شعراء/89

[5] . همان، خودسازي، ص 53

[6] . همان، پند جاويد، ج2، ص 85

[7] . پند جاويد. همان، ج2. ص 85 تا 90

[8] . ابراهيميان آملي، سيد يوسف، خود شناسي در تربيت اسلامي. آمل، چاپ اول، 1378، ج2. ص44

[9] . همان. ص44

منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم

تمامی حقوق این سایت برای خبرگزاری حوزه محفوظ است. ۱۳۹۸©
بازنشر مطالب خبرگزاری حوزه در سایر خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها بدون ذکر منبع آزاد است.

پاک شدن زنگار از دل

۱۳۹۶/۰۹/۰۱


۳۱۴۰ بازدید

نقل مطالب در مطبوعات و نشریات با ذکر منبع بلامانع است.
اداره تبلیغ نوین نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها

چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۹

الأربعاء ٢٠ جمادى الثانية ١٤٤٢

Wednesday, February 3, 2021

اللَّهُم کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیه و علی آبائِه، فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَه، وَلِیّاً وَ حَافِظاً و قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْنا، حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعا وَ تُمَتعَهُ فیها طَویلا” – خدایا، ولىّ‏ ات، حضرت حجّت بن الحسن، که درود تو بر او و بر پدرانش باد؛ در این لحظه و در تمام لحظات سرپرست و نگاهدار و راهبر و یارى گر و راهنما و دیدبان باش، تا او را به صورتى که خوشایند اوست، ساکن زمین گردانیده و مدّت زمان طولانى در آن بهره مند سازی

چگونه دل را پاک کنیم

خبرگزاری شبستان، گروه مهدویت و غدیر: دعای غیبت که معروف به دعای معرفت است، به دو گونه کوتاه و طولانی بیان شده، بخش کوتاه آن از امام صادق(ع) در کتاب «کافی» شیخ کلینی، «غیبت» نعمانی و «کمال الدین» شیخ صدوق آمده است اما بخش طویل آن به واسطه عثمان بن سعید از امام زمان(عج) نقل شده است و در «کمال الدین» شیخ صدوق، «مصباح المتهجد» شیخ طوسی و «جمال الاسبوع» سیدبن طاووس بیان شده و در فضایل آن آمده است که در روز جمعه اگر انسان فرصت قرائت هیچ دعایی را نیافت، نسبت به خواندن این دعا اهتمام داشته باشد.

 

با توجه به این توصیه و تاکید و به منظور بررسی فرازهای این دعا سلسله گفت وگوهایی را با حجت الاسلام «عباس رمضانعلی زاده»، کارشناس مرکز تخصصی مهدویت داشته ایم که در ادامه بخش پنجم آن تقدیم حضورتان می شود:

 

حجت الاسلام «عباس رمضانعلی زاده» با اشاره به راهکارهای برطرف کردن قساوت قلب و ایجاد نرمی در آن، گفت: یکی از این عوامل، کشیدن دست نوازش بر سر یتیمان است که پیامبر(ص) می فرماید: «اگر می خواهید قلبتان نرم شود، با ایتام بنشینید و دست نوازش بر سر آنان بکشید» و امام عسکری(ع) فرمودند: «در عصر غیبت شیعیان ما که از امام خود به دور افتادند، ایتام آل محمد(ص) هستند، علما و دانشمندانی که در این عصر ولایت تبیین می کنند، قرآن و عترت را ترویج و تفسیر می کنند و شبهات طرح شده دشمنان بر علیه شیعه را دفع می کنند، کفیل این ایتام هستند».

 

کارشناس مهدوی ادامه داد: یک نوع یتیم نیازمند غذا و لباس است و یک نوع یتیم نیز نیازمند خوراک فکری است که امروز در عصر غیبت مواجه با یتیمانی هستیم که نیازمند خوراک فکری در برابر شبهات مختلف دشمن هستند و این وظیفه حوزه های علمیه و دانشمندان است که در این زمینه فعالیت کنند.

 

رمضانعلی زاده با بیان اینکه دومین راهکار، تفکر در آیات و نشانه های خداوند از جمله وجود امام زمان (عج) است، ابراز کرد: در روایت و ادعیه از امام زمان (عج) به عنوان آیت الله العظمی تعبیر شده است و ایشان بزرگترین آیه الهی است که تفکر این آیات الهی موجب نرمی قلب می شود.

 

 

یادی که سبب ورود به زمره شهدا می شود

 

کارشناس مرکز تخصصی مهدویت تاکید کرد: سومین راهکار نرمی قلب و پیشگیری از ابتلای آن بخ قساوت، یاد مرگ است، قساوت قلب به دلیل فراموش کردن مرگ است چنان که پیامبر(ص) می فرمایند: «اگر فردی در شبانه روز 20 مرتبه یاد مرگ کند، این انسان غافل نیست و با شهدا محشور می شود».

 

وی بیان کرد: چهارمین عامل در رفع قساوت قلب، همنشینی با علما است که این از آرزوهای جبرائیل است و امروز بزرگترین عالِم در مُلک و ملکوت، وجود مقدس امام زمان (عج) است که می توان با ایجاد سنخیت و تلاش برای شبیه شدن به ایشان، با آن حضرت(عج) همنشین شد.

 

رمضانعلی زاده با بیان اینکه پنجمین عامل در پیشگیری و رفع این قساوت، قرائت قرآن است، تصریح کرد: همانگونه که اشعه ماورای بنفش در اشیاء نفوذ می کند، آیات قرآن نیز در دل و جان ما و حتی جسم نفوذ کند و آن را نورانی کرده و قساوت قلب را برطرف می کند. باید توجه داشت انس با قرآن صامت انس با قرآن ناطق یعنی امام عصر(عج) را نیز در پی دارد.

 

 

 

 

ذکر عملی یعنی چه؟

 

وی اضافه کرد: ششمین عامل در رفع قساوت قلب، ذکر خداوند است که انواع ذکر زبانی، ذکر قلبی و ذکر عملی را شامل می شود، ذکر زبانی مثل گفتن «الحمدلله» و «سبحان الله»، ذکر قلبی داشتن یاد خدا در دل و در نهایت ذکر عملی یعنی زمانی که فرد به گناهی رسید، ترمز نفس را بگیرد و متوقف شود و یا به واجبی رسید، سرعت بگیرد.

 

وی هفتمین عامل در پیشگیری و رفع قساوت قلب را ذکر اهل بیت(ع) به ویژه امام زمان(عج) معرفی کرد و گفت: در روایت آمده: «إنَّ حَدِیثَنا یُحْیِی القُلُوبَ؛ به‌راستی که حدیث ما دل‌ها را زنده می‌کند.» یاد ائمه اطهار(ع) و احادیث آنها دل را نورانی می کند.

 

رمضانعلی زاده استغفار را هشتمین عامل در پیشگیری و رفع قساوت قلب خواند و تصریح کرد: استغفار به نوعی همان سمباده برای قلب است که در روایت به عنوان محو کننده گناه معرفی شده است یعنی همان طور که لکه های کثیف روی لباس باید توسط مایع های سفید کننده برطرف شود، لکه های سیاه گناه روی قلب نیز با سفیدکننده اسغفار برطرف می شود.

 

این کارشناس مرکز تخصصی مهدویت با بیان اینکه نهمین عامل در این باره رعایت برخی رژیم های غذایی توصیه شده از سوی اهل بیت(ع) است، ابراز کرد: در روایت است که برای نرمی قلب عدس، انجیر و سویق (آرد سرخ شده با روغن) خورده شود.

 

وی اضافه کرد: اِنابه و اشک از دیگر مواردی است که لینت قلب را همراه می آورد یعنی فردی که انابه و اشک در طول شبانه روز ندارد، فسیل و افسرده می شود لذا انسان مومن باید در طول شبانه روز حتی برای لحظاتی انابه و اشک داشته باشد، چنان که در دعای کمیل امیرالمومنین(ع) می فرمایند: «… سِلاَحُهُ الْبُکَاءُ» اسلحه مومن بکاء و اشک است و فردی که در برابر شیطان سلاح نداشته باشد، او بر قلبش مسلط می شود که در این صورت دیگر جایی برای امام زمان(عج) نمی ماند.چگونه دل را پاک کنیم

 

رمضانعلی زاده تاکید کرد: از آیت الله بهجت(ره) سوال شد که جزیره خضراء کجاست؟ و ایشان فرمود: «دل تو جزیره خضراء است» یعنی اگر در دل تو امام جایی دارد، همان جزیره خضراء است اما اگر امام در آن نیست و فکر گناه داری، آن دل سبز نیست بنابراین با انابه و اشک می توان به نرمی قلب دست یافت.

 

کارشناس مرکز تخصصی مهدویت ابراز کرد: اشک بر مصائب اهل بیت(ع) نیز لینت قلب می آورد، گاهی انسان برای عاقبت خود و یا گناهانش اشک می ریزد، اما گاهی نیز انسان برای اهل بیت(ع) اشک می ریزد که در روایت داریم: «اشک بر امام حسین(ع)، نظر کردن به روی ایشان(که امروز نگاه به ضریح ،گنبد، مجلس و کتیبه حضرت(ع) است) و بوییدن خاک کربلا دل انسان را نرم می کند».

 

وی در پایان خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم تابع امام زمان(عج) چه در دوران غیبت و چه در دوران ظهور باشیم و به دستورات حضرت(ع) را بدون چرایی عمل کنیم، باید نرمی و عطوفت قلب داشته باشیم. اساساً جنایات بزرگ تاریخ در سایه قساوت قبل رقم خورده است. چنان که امام حسین(ع) در روز عاشورا خطاب به سپاه یزید فرمودند: دل های شما بر اثر مصرف حرام سنگ شده است.

«همایش ولایت اجتماعی زن» با هدف تبیین و تشریح جایگاه بانوان مسلمان در عرصه فرهنگ دینی ودفاع مقدس امروز سه شنبه مورخ ۱۴ بهمن ماه در تالار اندیشه حوزه هنری برگزار شد.

Copyright © 2015 Shabestan News Agency. all rights reserved.

اینکه گفته می شود، دل باید پاک باشد حتما حرف درستی است، ولی دل پاک ظاهر نجس ندارد، دل پاک نمی گوید در روز عاشورا لباس قرمز بپوش؛ بلکه دل پاک می گوید در عزای امام ولو در حد سیاهی لشکر شرکت کن.

برخی معتقدند؛ ایمان افراد به ظاهر آن ها هیچ ربطی ندارد، مهم این است که ایمان و اعتقاد در دل انسان باشد. دل انسان باید با خدا باشد.

برخی می گویند:«چرا براساس ظاهر افراد قضاوت می کنید؟ ایمان به دل آدمه! خدا خودش می دونه من چقدر عاشقش هستم، ولی نمی تونم حجابو قبول کنم!» این افراد معتقدند؛ ایمان افراد به ظاهر آن ها هیچ ربطی ندارد، مهم این است که ایمان و اعتقاد در دل انسان باشد. دل انسان باید با خدا باشد.نشانه های ایمان داشتن به خداوند چیست؟در صدر اسلام نیز عده ای می گفتند؛ عمل اصلاً هیچ دخالتی در ایمان ندارد و همین که انسان تصدیق قلبی به وجود خدا و حقانیت اسلام و پیغمبر اسلام داشته باشد، هر گناهی هم که مرتکب شود ضرر به ایمان او نمی زند. در اصطلاح کلام به این طایفه «مرجئه» می گویند.

خلفای بنی امیه بیشتر از مرجئه حمایت می کردند تا هر گناهی می خواهند مرتکب شوند و با این حال، متهم به کفر نشوند. در روایات ما سفارش شده که قبل از این که مرجئه به سراغ نوجوانان شما بیایند به تعلیم آن ها بپردازید. مرجئه که به فرهنگ إباحه گری دامن می زدند زودتر مورد قبول واقع می شدند. فرهنگ إباحه گری زود رواج پیدا می کند، چراکه مروّج آزادی به معنای بی بندوباری است. لذا ائمه علیهم السلام تأکید می کردند که قبل از این که تبلیغات سوء مرجئه در جوانان شما اثر کند به فریادشان برسید و به آن ها بفهمانید که ارتکاب گناه بی عقاب نیست و حتی ممکن است ارتکاب گناه موجب سلب ایمان شود.چگونه دل را پاک کنیم

مذهب شیعه معتقد است که عمل اگر عملی صالح باشد ایمان را تقویت می کند و اگر عملی فاسد باشد ایمان را تضعیف می کند. اگر ایمان تقویت شود کم کم مراتب ایمان مؤمن بالاتر می رود.

بنابراین این قول که «دل آدم باید پاک باشه، ظاهر مهم نیست» هیچ مقبولیتی در دین ندارد. بلکه در جای جای قرآن کریم در کنار ایمان، عمل صالح مطرح شده است. در آموزه های قرآنی، عمل صالح، بازتاب بیرونی ایمان واقعی است. هر کس به ایمان واقعی دست یافته باشد در منش و کنش خویش نیک کردار خواهد بود.

وَعَدَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَهٌ وَأَجْرٌ عَظِیمٌ (سوره مائده، آیه 9) «خداوند کسانی را که ایمان آورده و عمل ‏های شایسته کرده ‏اند وعده داده که آن ها را آمرزش و پاداشی بزرگ است.» عمل صالح در اصطلاح، عملی است که در شرع به عنوان واجب یا مستحب معرفی شده است. ایمان و عمل صالح درحقیقت مانند دو کفه ترازویی هستند که سنجش بدون یکی از آن دو، ممکن نیست و ایمان بدون عمل صالح، سودی نخواهد داشت. اگر کسی بدون آنکه به برنامه های اسلام عمل کند، ادعای ایمان داشته باشد، ایمانش صوری و ادعایی است و هیچ سودی به حال او نخواهد داشت. الْإِیمَانُ تَصْدِیقٌ بِالْجَنَانِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْکَان‏ «ایمان، تصدیق با دل و اعتراف با زبان و التزام در عمل است.» (بحارالانوار، ج66 ص74) پس می توان همه ی اعمال را کنار گذاشتاگر بپذیریم که با داشتن دل پاک و عشق به خدا می توانیم برخی اعمال را انجام ندهیم، پس اعتبار همه اعمال دینی ساقط می شود زیرا هر کس می تواند این توجیه را در مورد هر حکمی از دین که باب میلش نیست بکار ببرد، مثلا” بگوید:«من نماز نمی خونم، روزه هم نمی گیرم اما خدا خودش می دونه دلم پاکه و عاشقش هستم. خدا خودش می دونه من چقدر دوسش دارم اما من نمی تونم به پسرعموم دست ندم.»

خداوند در آیه 150 سوره نساء می فرماید:إِنَّ الَّذینَ یَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یُریدُونَ أَنْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یُریدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذلِکَ سَبیلاً «کسانی که خدا و پیامبران او را انکار می‏ کنند، و می خواهند میان خدا و پیامبرانش تبعیض قائل شوند، و می‏ گویند:به بعضی ایمان می‏ آوریم، و بعضی را انکار می کنیم‏» و می ‏خواهند در میان این دو، راهی برای خود انتخاب کنند…» از کوزه همان برون تراود که در اوستاگر یک فرد ایمان واقعی داشته باشد، باید عمل او نیز نشان دهد که این فرد به خداوند و دستورات او ایمان دارد یا نه. در هیچ جایی از دین اشاره نشده است که ظاهر یک مؤمن اهمیتی ندارد و مهم ایمان او در قلب و دل است بلکه بر عکس در روایات توصیه های بیشماری در خصوص ویژگی های پوشش یک مسلمان آمده است.

یک انسان صادق نمی تواند ادعا کند با اعتقاد است اما در ظاهر طور دیگری جلوه کند، و او توقع داشته باشد که دیگران از روی علم غیب، باطن او را بینند و بر اساس ظاهرش از او شناخت پیدا نکنند. ضرب المثل قدیمی می گوید؛ از کوزه همان برون تراود که در اوست.

فرض کنید همسرتان شما را دوست دارد و به شما ابراز عشق هم کرده است در جایی اورا می بینید که با زنان دیگر گرم شوخی و خنده است، وقتی به او اعتراض می کنید در جواب می گوید:من قلبا” تو را دوست دارم فقط در ظاهر با این خانم ها شوخی می کنم اما در دلم هر لحظه به یاد تو هستم. آیا این توجیه قابل قبول است؟ آیا ظاهر رفتار ما می تواند با باطن عمل ما ارتباطی نداشته باشد؟

وقتی برخی زنان و دختران در جامعه با پوشش های زننده رفت و آمد می کنند بطوریکه نه تنها نگاه های مردان بلکه حتی نگاه های زنان نیز به سمت آن ها خیره می شود، چگونه می توان پذیرفت که این زنان، زنان با ایمان و دل پاکی هستند؟ روانشناسی زن و مرد و دل های پاک آنانهمه می دانیم که از نظر علم روانشناسی مردان از طریق چشم تحت تأثیر جنس مخالف قرار می گیرند و زنان از طریق شنوایی. به دلیل همین ویژگی مرد است که از زنان به صورت عکس ها، مجلات و فیلم های مستهجن و… مورد بهره برداری قرار می گیرند. به همین دلیل است که یک زن برای جلب نظر همسر خویش بر اساس فطرت به خودآرایی در خانه می پردازد و توقع دارد که همسر او نیز در مقابل به او ابراز محبت کند.(شنوایی)

وقتی نوع پوشش افراد در خانه برای اطرافیان پیام هایی را به دنبال دارد پس چگونه می توان ادعا کرد که نوع پوشش در جامعه و بین افرادی که هیچ شناختی هم از یکدیگر ندارند پیامی ندارد. وقتی در جامعه زنان طوری لباس می پوشند که دائماً پیام های جنسی را به مردان ارسال می کنند چگونه توقع دارند که مردان پیامی غیر از آنچه که می بینند دریافت کنند؟ وندی شلیت فارغ التحصیل فلسفه از آمریکا می گوید:چگونه می توانیم انتظار داشته باشیم مردان محترمانه رفتار کنند در حالی که تعداد زیادی از زنان دائماً پیام می فرستند که لازم نیست اینگونه باشند؟! (فمینیسم در امریکا، ص33)

طبق آزمایشات دانشمندان آلمانی، امواج نامرئی الکتریسیته مثبت از مردان و الکتریسیته منفی از زنان ساطع می شود و بر طبق آن یکدیگر را جذب می کنند و هیچ عاملی نمی تواند از آن جلوگیری کند. وجود حجاب و پوشش در روابط زن و مرد مانند عایق برای سیم های مثبت و منفی برای جلوگیری از خطر است. (برای چشم هایت، ص 31) دستور حجاب برای “زنان با ایمان” آمده استاتفاقاً آیه ی مخصوص به حجاب، خطاب به زنان با ایمان است، کسانی که قلباً به خداوند و پیامبر او ایمان آورده بودند. سیوطی (849ـ911 ق) به سند خود از ام سلمه نقل می کند که بعد از نزول آیه «یدنین علیهن من جلابیبهن» زنان انصار از منازلشان با پوشش های مشکی خارج می شدند. (طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، 1415 ق.)

در کلام دیگری آمده است که نزد عایشه از برتری زنان قریش سخن به میان آمد. او گفت زنان قریش صاحبان فضیلت اند اما به خدا قسم من در پای بندی به کتاب خدا و ایمان به قرآن کسی را برتر از زنان انصار ندیدم. وقتی آیه «ولیضربنّ بخمرهنّ علی جیوبهنّ» نازل شد و مردان این آیه را در خانه ها بر زنان خود خواندند، بعد از آن هر یک از آن زنان با لباس خود، سر و کناره های صورتش را می پوشاند. آنان وقتی صبح پشت سر رسول خدا به نماز ایستادند سر و گردن خود را پوشانده بودند به گونه ای که خیال می کردی بر سر آن ها کلاغ نشسته است. (حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعه، قم، موسسه النشر الاسلامی، 1412 ق.) آیت الله ناصری می فرمایند:«کسی نیست بگوید من خدا را دوست ندارم؛ همه دوست دارند، اما شرط دوست داشتن تبعیت است.»

بنابراین وقتی برخی می گویند ما در دل و قلب خود ایمان به خدا داریم و عاشق خدا هستیم اما ضرورتی برای حجاب نمی بینیم، در جواب باید گفت اتفاقاً پرروردگار مهربان خواسته است شما زنان با ایمان را با حجاب ببیند.

به نام خدایی که «مقلّب القلوب» است. دل ها را زیر و رو و دگرگون می سازد، با این گونه تحولّات درونی، زندگی بیرونی هم
دگرگون می شود، خدایی که در دل عارفان صاحب دل جای دارد و از رهگذر چنین دل های پاک، می توان «سلوک معنوی»
داشت و راهی به سوی خدا یافت و «خدایی» گشت و «الهی» زیست.

آن چه با عنوان قلب و دل، در قلمرو معارف دینی و آموزه های عرفانی و اخلاقی مطرح است، با آن «دل» که خاستگاه
هوس های شیطانی و تمایلات نفسانی است، متفاوت است.

این، راه به ملکوت می گشاید، آن به بیراهه نفسانیّات می کشاند.

این، مدبّر و مدیر وجود است، آن مدار وسوسه های دون.چگونه دل را پاک کنیم

در روایات، برای «قلب»، نقشی هدایت گر و کنترل کننده و پیشوا معرفی شده است. پیامبر اکرم ـ صلی اللّه علیه وآله ـ فرموده است:
«القلب ملک و له جنود، فاذا صلح الملک صلحت جنوده و اذا فسد الملک فسدت جنوده»،1 قلب همچون پادشاهی است که
لشکریانی دارد. اگر پادشاه صالح باشد، سربازانش هم صالح می شوند و هرگاه فرمانروا خراب باشد، سپاهیان او نیز فاسد و
خراب می شوند.

این، یعنی همان نقش رهبری، هدایت گری، خط دهی، سامان بخشی و مدیریت در حالات و رفتار و خصلت های انسان، که در
اختیار دل است.

به همان نحو که «رهبری» در جامعه و انسان ها از حساسیت و اثرگذاری برخوردار است، قلب انسان نیز (نه آن عضو
صنوبری شکل درون قفسه سینه) حسّاس و کارساز و نقش پرداز است. پس می سزد که در مراقبت از آن و کنترل حالاتش و
ورودی ها و خروجی هایش و اثرگذاری و اثرپذیری هایش دقت شود.

گاهی کسی از «قلب سلیم» برخوردار است و دیگری از «قلب مریض». آیا بیمار دلان با صاحبان دل های صاف و زلال و مهذّب
یکسانند؟

گاهی قلبی مهر و موم شده و بسته و ختم شده است (ختم اللّه علی قلوبهم…)2 و گاهی دل، باز و گشوده است و شرح صدر
وجود دارد. آیا این دو گونه قلب، دو گونه رفتار و زندگی پدید نمی آوردند؟

آن چه در دل می گذرد، بر زبان هم جاری می شود، در عمل هم انگیزه می آفریند، هدف ساز هم هست و جهت را نیز تعیین
می کند.

پس باید دید که دل، کجایی است، چگونه است و به کدام پایگاه وابسته است؟

درست است که با یک «دل» نمی توان دو «دلبر» داشت و درست گفته اند که: «ای یک دله صد دله، دل یک دله کن…».

امّا مهم آن است که آن دل دار و دلبر، ارزنده و قیمتی و لایق «دل دادگی» باشد، وگرنه دل هر جایی هر روز بر شاخه ای
می نشیند و صاحب دل را آواره و هرجایی می کند.

از قرآن کریم الهام بگیریم که فرموده است:

«ما جَعَلَ اللّه لِرجلٍ مِنْ قلبینِ فی جَوفِه».3

خداوند در درون هیچ کس، دو قلب قرار نداده است.

البته این روشن است که هیچ کس دو قلب ندارد، لیکن رهنمود قرآن، به آن دلی است که کانون عشق ها، گرایش ها، عواطف و
احساسات، باورها، محبّت ها و گرایش هاست و باید تکلیف آن را روشن ساخت و هشیار ساخت و هشیار بود که آیا جایگاه
خداست، یا پایگاه شیطان؟

بر سر چند راهه های محبوب گزینی و دل سپاری و مهر ورزی. باید «تعیین راه» و «تعیین جهت» کرد، تا دل، سرگردان نماند و
طعمه غارت گران نشود.

اگر بزرگان عرفان و اخلاق، «دربانی دل» را رمز و راز رسیدن به کمالات دانسته اند و در پاسخ به این سوءال که از کجا به این
مقامات رسیده اید؟ گفته اند: دربان دلمان بودیم (کنتُ بوّاباًعلی قلبی)، این نکته، گویای ضرورت نظارت بر ورودی های دل
است و این که با قلب خودمان چه می کنیم و چه کنترلی بر آن داریم و به که می سپاریم و به چه می فروشیم؟

گفته اند که: «القلب حرم الله…»، دل حریم الهی است و در این حرم مقدّس، جز خدا را راه نده.

این دل، سرای توست، نه بیگانه

در راه دل نشسته و در بانم

حاشا که جز تو ره به دلم یابد

جانم فدایت، ای همه جانانم4

در کلام حضرت رسول چنین آمده است:

«ان اللّه تعالی فی الأرض أوانی، الا وهی القُلوب…»5

خداوند را در روی زمین ظرف هایی است، آگاه باشید که آن ظرف های الهی، قلب هاست، پس بهترین این ظرف ها نزد خدا، دلی
است که نسبت به برادران نازک تر و از گناهان پاک تر و در راه خدا استوارتر باشد.

عرش رحمانی که می گویند، آن نام دل است

بر در دل حلقه زن، کام دل از دل حاصل است

در ظرف دل چه باید ریخت و آن را از چه باید آکند؟

بالاخره این «جام دل»، تهی نمی ماند. اگر از عشق به خوبی ها و خوبان پر نکنی، از علاقه های بدلی و محبوب های عوضی و
معشوق های بی ارزش پر می شود و آن گاه، خالی کردن این خانه که به اجاره یا مالکیّت یک «بیگانه» در آمده است، بسیار
دشوار است! از اول باید مواظبت کرد که یک «نامطلوب» وارد آن نشود و آن جا خانه و بیتوته نکند.

اگر بتوانیم «مرغ دل» را بر شاخه «حبّ خدا» بنشانیم و اگر گرفتارش می کنیم، گرفتار عشق خوبان و پاکانش کنیم، یقیناً ما را
به بیراهه نمی کشد و پشیمانی به بار نمی آورد. صبری اصفهانی می گوید:

گر طیر دل بر سر کوی تو، معذورش دار

چه کند؟ قاعده مرغ گرفتار این است6

اگر بتوانیم در دل، «چراغ معرفت» برافرازیم.

نه…اصلاً اگر بتوانیم دل را چراغ معرفت سازیم و با نورانیت دل، راه زندگی را طی کنیم، تا قیامت، مسیر ما را روشن می سازد.
این کلام حضرت باقرالعلوم ـ علیه السلام ـ است، که در ترسیم دل ها و حالات آن ،از جمله به «دل موءمن» اشاره می کند که همیشه
باز، روشن و روشن گر است تا روز قیامت: «و قلب مفتوح فیه مصباح یزهر و لا یطفأ نوره الی یوم القیامةِ و هو قلب الموءمن».7

در قلمرو دل، گام های دیگری خواهیم زد.

چگونه دل را پاک کنیم

باشد که همراهی شما با این گام ها، به «مقصد» نزدیک ترمان کند.

1.میزان الحکمه، حدیث 16911.

2.بقره (2) آیه 7.

3.احزاب (33) آیه 4.

4.برگ و بار، ص 19.

5.میزان الحکمه، ج 5، ص 217.

6.گلزار ادب، ص 282.

7.معانی الأخبار،ص 395،ح 50.

به نام خدایی که «مقلّب القلوب» است. دل ها را زیر و رو و دگرگون می سازد، با این گونه تحولّات درونی، زندگی بیرونی هم@@N@@دگرگون می شود، خدایی که در دل عارفان صاحب دل جای دارد و از رهگذر چنین دل های پاک، می توان «سلوک معنوی»@@N@@داشت و راهی به سوی خدا یافت و «خدایی» گشت و «الهی» زیست.

آن چه با عنوان قلب و دل، در قلمرو معارف دینی و آموزه های عرفانی و اخلاقی مطرح است، با آن «دل» که خاستگاه@@N@@هوس های شیطانی و تمایلات نفسانی است، متفاوت است.

این، راه به ملکوت می گشاید، آن به بیراهه نفسانیّات می کشاند.

این، مدبّر و مدیر وجود است، آن مدار وسوسه های دون.

در روایات، برای «قلب»، نقشی هدایت گر و کنترل کننده و پیشوا معرفی شده است. پیامبر اکرم ـ صلی اللّه علیه وآله ـ فرموده است:@@N@@«القلب ملک و له جنود، فاذا صلح الملک صلحت جنوده و اذا فسد الملک فسدت جنوده»،1 قلب همچون پادشاهی است که@@N@@لشکریانی دارد. اگر پادشاه صالح باشد، سربازانش هم صالح می شوند و هرگاه فرمانروا خراب باشد، سپاهیان او نیز فاسد و@@N@@خراب می شوند.

این، یعنی همان نقش رهبری، هدایت گری، خط دهی، سامان بخشی و مدیریت در حالات و رفتار و خصلت های انسان، که در@@N@@اختیار دل است.

به همان نحو که «رهبری» در جامعه و انسان ها از حساسیت و اثرگذاری برخوردار است، قلب انسان نیز (نه آن عضو@@N@@صنوبری شکل درون قفسه سینه) حسّاس و کارساز و نقش پرداز است. پس می سزد که در مراقبت از آن و کنترل حالاتش و@@N@@ورودی ها و خروجی هایش و اثرگذاری و اثرپذیری هایش دقت شود.

گاهی کسی از «قلب سلیم» برخوردار است و دیگری از «قلب مریض». آیا بیمار دلان با صاحبان دل های صاف و زلال و مهذّب@@N@@یکسانند؟

گاهی قلبی مهر و موم شده و بسته و ختم شده است (ختم اللّه علی قلوبهم…)2 و گاهی دل، باز و گشوده است و شرح صدر@@N@@وجود دارد. آیا این دو گونه قلب، دو گونه رفتار و زندگی پدید نمی آوردند؟

آن چه در دل می گذرد، بر زبان هم جاری می شود، در عمل هم انگیزه می آفریند، هدف ساز هم هست و جهت را نیز تعیین@@N@@می کند.

پس باید دید که دل، کجایی است، چگونه است و به کدام پایگاه وابسته است؟

درست است که با یک «دل» نمی توان دو «دلبر» داشت و درست گفته اند که: «ای یک دله صد دله، دل یک دله کن…».

امّا مهم آن است که آن دل دار و دلبر، ارزنده و قیمتی و لایق «دل دادگی» باشد، وگرنه دل هر جایی هر روز بر شاخه ای@@N@@می نشیند و صاحب دل را آواره و هرجایی می کند.

از قرآن کریم الهام بگیریم که فرموده است:

«ما جَعَلَ اللّه لِرجلٍ مِنْ قلبینِ فی جَوفِه».3

خداوند در درون هیچ کس، دو قلب قرار نداده است.

البته این روشن است که هیچ کس دو قلب ندارد، لیکن رهنمود قرآن، به آن دلی است که کانون عشق ها، گرایش ها، عواطف و@@N@@احساسات، باورها، محبّت ها و گرایش هاست و باید تکلیف آن را روشن ساخت و هشیار ساخت و هشیار بود که آیا جایگاه@@N@@خداست، یا پایگاه شیطان؟

بر سر چند راهه های محبوب گزینی و دل سپاری و مهر ورزی. باید «تعیین راه» و «تعیین جهت» کرد، تا دل، سرگردان نماند و@@N@@طعمه غارت گران نشود.

اگر بزرگان عرفان و اخلاق، «دربانی دل» را رمز و راز رسیدن به کمالات دانسته اند و در پاسخ به این سوءال که از کجا به این@@N@@مقامات رسیده اید؟ گفته اند: دربان دلمان بودیم (کنتُ بوّاباًعلی قلبی)، این نکته، گویای ضرورت نظارت بر ورودی های دل@@N@@است و این که با قلب خودمان چه می کنیم و چه کنترلی بر آن داریم و به که می سپاریم و به چه می فروشیم؟

گفته اند که: «القلب حرم الله…»، دل حریم الهی است و در این حرم مقدّس، جز خدا را راه نده.

این دل، سرای توست، نه بیگانه

در راه دل نشسته و در بانم

حاشا که جز تو ره به دلم یابد

جانم فدایت، ای همه جانانم4

در کلام حضرت رسول چنین آمده است:

«ان اللّه تعالی فی الأرض أوانی، الا وهی القُلوب…»5

خداوند را در روی زمین ظرف هایی است، آگاه باشید که آن ظرف های الهی، قلب هاست، پس بهترین این ظرف ها نزد خدا، دلی@@N@@است که نسبت به برادران نازک تر و از گناهان پاک تر و در راه خدا استوارتر باشد.

عرش رحمانی که می گویند، آن نام دل است

بر در دل حلقه زن، کام دل از دل حاصل است

در ظرف دل چه باید ریخت و آن را از چه باید آکند؟

بالاخره این «جام دل»، تهی نمی ماند. اگر از عشق به خوبی ها و خوبان پر نکنی، از علاقه های بدلی و محبوب های عوضی و@@N@@معشوق های بی ارزش پر می شود و آن گاه، خالی کردن این خانه که به اجاره یا مالکیّت یک «بیگانه» در آمده است، بسیار@@N@@دشوار است! از اول باید مواظبت کرد که یک «نامطلوب» وارد آن نشود و آن جا خانه و بیتوته نکند.

اگر بتوانیم «مرغ دل» را بر شاخه «حبّ خدا» بنشانیم و اگر گرفتارش می کنیم، گرفتار عشق خوبان و پاکانش کنیم، یقیناً ما را@@N@@به بیراهه نمی کشد و پشیمانی به بار نمی آورد. صبری اصفهانی می گوید:

گر طیر دل بر سر کوی تو، معذورش دار

چه کند؟ قاعده مرغ گرفتار این است6

اگر بتوانیم در دل، «چراغ معرفت» برافرازیم.

نه…اصلاً اگر بتوانیم دل را چراغ معرفت سازیم و با نورانیت دل، راه زندگی را طی کنیم، تا قیامت، مسیر ما را روشن می سازد.@@N@@این کلام حضرت باقرالعلوم ـ علیه السلام ـ است، که در ترسیم دل ها و حالات آن ،از جمله به «دل موءمن» اشاره می کند که همیشه@@N@@باز، روشن و روشن گر است تا روز قیامت: «و قلب مفتوح فیه مصباح یزهر و لا یطفأ نوره الی یوم القیامةِ و هو قلب الموءمن».7

در قلمرو دل، گام های دیگری خواهیم زد.

باشد که همراهی شما با این گام ها، به «مقصد» نزدیک ترمان کند.

1.میزان الحکمه، حدیث 16911.

2.بقره (2) آیه 7.

3.احزاب (33) آیه 4.

4.برگ و بار، ص 19.

5.میزان الحکمه، ج 5، ص 217.

6.گلزار ادب، ص 282.

7.معانی الأخبار،ص 395،ح 50.

این مجله مخصوص کودک و نوجوان می باشد.

پیام زن
ویژه مسائل زنان و خانواده

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
محمد جعفری گیلانی
سید ضیاء مرتضوی

3

7733305
7738743
7733305
payam-zan_man@aalulbayt.org

قم، صندوق پستی 371…

پرسمان
فرهنگی، اجتماعی، دانشجویی

مرکز فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری
سید محمدرضا فقیهی
محمد باقر پور امینی
1380
3

7747240
7735473
7743816
info@porseman.net
www.porseman.n…

مبلغان
فرهنگی – تبلیغی
حوزه

1385/6/1
3
mbl

مدیر مؤسسه ندای فطرت با اشاره به سه نماد مهم در خانه‌تکانی گفت: آن چیزی که در دین اسلام در سایه خانه تکانی انجام می‌شود، نمادی از نو کردن زندگی است، بنابراین برای تحول در خانه دل، انسان در وهله نخست باید سراغ دانه درشت‌ها برود.

سه نماد مهم در خانه تکانی/ سه فرآیند خانه تکانی دل به روایت عرفا

*تشابه خانه تکانی منزل با خانه تکانی دل را توضیح می‌دهید؟

– خانه تکانی منزل نمادی از سه حرکت بزرگ است که ریشه در مسائل اخلاقی
دارد، به طور مثال برخی از وسایل منزل هستند که تنها سالی یک بار نیاز به
شست‌وشو و تمیز کردن دارند، برخی دیگر هر روز یا به صورت مداوم نیاز به
تمیز کردن آن‌هاست، یا بعد از هر پاکیزگی وسایل کهنه و قدیمی که دیگر قابل
استفاده نیست را با وسایل نو تعویض می‌کنند، این سه فرآیند هم در حوزه
اخلاقی عملاً اتفاق می‌افتد که اساتید اخلاق با عنوان «تخلیه، تحلیه و
تجلیه» نام می‌برند.


لکه‌های دل را با چه شوینده‌ای پاک کنیم

چگونه دل را پاک کنیم

یک جورایی در زندگی، انسان آنچه از اخلاق،‌ آداب و رفتارش در محاسبات
روزانه،‌ هفتگی، ماهانه و سالانه محاسبه می‌کند که به دردش نمی‌خورد، دور
می‌اندازد، آن‌هایی که قابل استفاده است و غبار بر روی آن نشسته است، را
غبارروبی می‌کند و آنچه از اخلاق،‌ فضایل و منش و آداب را ندارد به دست
می‌آورد.

آن چیزی که در دین اسلام در سایه خانه تکانی انجام می‌شود، نمادی از نو
کردن زندگی است، در کنار اینکه خانه را پاکیزه می‌کنید، نوع برخورد شما با
پاکیزگی خانه متفاوت است، اگر لکه‌ای روی لباس و عینک شما بریزد، فوری آن
را پاک می‌کنید، اگر بر روی فرش ریخته شود، مختصری لکه را پاک کرده و در
نهایت آخر سال فرش را می‌شورید، بعضی از لکه‌ها هم ممکن است پاک نشود.

علت تعیین ایام الله و رابطه آن با خانه‌تکانی


*پس چگونه خانه تکانی دل را انجام دهیم؟

– خداوند یکسری بهانه‌های مختلف به بندگانش داده است که در این مسیر گام
بردارند، به عنوان مثال شب‌های مقدسی را به عنوان یک فرصت مغتنم در اختیارش
قرار داده است،‌ به طور مثال شب‌های قدر، عید فطر، عید قربان، عید غدیر و
حتی شب‌های جمعه! اما با این وجود شاید برای انسان حس و حال تحول وجود
نداشته باشد، یعنی آن حس و حالی که باید داشته باشد ندارد،‌
امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: انسان در زندگی، دلش یک اقبالی دارد، یعنی برخی
اوقات دل انسان آن آمادگی تحول را دارد، آمادگی خانه تکانی دل را دارد.

از استادی پرسیدند که چه زمانی این کار را انجام دهیم، جمله زیبایی گفت:‌
آنچه در روایات در خصوص تهذیب نفس مطرح شده، برای این است که در زندگی نظم
حاکم شود، اما یک جاهایی آدم می‌خواهد از صفر شروع کند، چه موقعی غذا
بخورد، موقعی که گرسنه‌اش شود، چه زمانی غسل کند، آن زمانی که نیاز به
طهارت دارد، بنابراین آن هنگام که بدن می‌طلبد آرام آرام شروع کند، آن گاه
بر اساس نظم و انضباط عمل کند، موجب اتفاقات شیرین می‌شود که مؤمن هر روزش
عید می‌شود، در روایت است چون بندگی خدا را کرده است، لباس نو و پاکیزه
می‌پوشد، آن لذت برایش شادی است، پس باید بر اساس نیازها، ضرورت‌ها و
توانمندی‌هایش از جایی شروع کند تا به این مرحله برسد.


بهترین زمان برای خانه تکانی دل

* پس با این اوصاف بهترین زمان و موقعیت برای خانه تکانی دل چه زمانی است؟

-بهترین زمان موقعی است که دل اقبال دارد و می‌طلبد، بعضی وقت‌ها دل
انسان نازک می‌شود، دوست دارد یک گوشه‌ای با خودش و با خدای خودش خلوت کند،
آن زمان بهترین زمان است، بعد از مدتی آرام آرام می‌تواند مدیریت کند و
به جایی برساند و روایت هم داریم که از ایام الله است، آن ایامی است که عید
واقعی است.

گاهی وقت‌ها به ظاهر عید است و همه خوشحال هستند و ما نیستیم، زیرا دل ما
را غباری گرفته و شفاف نیست، بنابراین سعی کنیم شروع زمانی باشد که دل
می‌طلبد، به اصطلاح خودمانی عطش دارد و تشنه است. زمان را به گونه‌ای
مدیریت کنیم که این عطش ما با ایام الله همراه شود تا نشاط روحی ما دو
برابر شود.


نقش دانه‌درشت‌ها در خانه تکانی دل

*به نظر شما در کنار خانه تکانی توجه به چه امری می‌تواند به
عنوان یک تلنگر اخلاقی برای ما محسوب شود، به عبارت دیگر خانه تکانی چه
تغییری در زندگی اسلامی می‌تواند داشته باشد؟

-آنچه در آیات و روایات مطرح شده است، بحث عقلی است و هر فردی در خلوت
خودش متوجه می‌شود، اما باید توجه کرد که هر شخص دو بعد قلبی و ایمانی
دارد، در کنار نکات مثبت نکات منفی هم وجود دارد، یکسری از اصول اخلاقی که
انسان رعایت نکند، موجبات آسیب زدن به خود را فراهم کرده است،‌ پس باید در
رعایت کردن اصول اخلاقی کوشا باشد، بزرگ‌ترین چیزی که می‌تواند انسان را
متحول کند، این است که باید متوجه بایدها و نبایدها باشد، گاهی یک رفتاری
انجام می‌دهد که زیاد خودش متوجه آن نیست و نگاه سنگین انسان‌ها را به
همراه دارد و به همین جهت رفتارش را تغییر می‌دهد، یا بر عکس هنگامی که
رفتار خوبی را انجام می‌دهد، متوجه تغییر واکنش‌ها و نگاه مثبت دیگران
می‌شود و احساس می‌کند که تحول پیدا کرده است.


راهی میانبر برای خانه تکانی سریع دل

پس اگر انسان یک بار با خودش خلوت کند و به خانه تکانی دل بپردازد،
می‌بینید که لکه‌هایی مانند غبار روی آیینه بر دلش نشسته است که با یک تلاش
کوچک قابل برطرف کردن است، یا لکه‌هایی بر دلش نشسته است که به راحتی قابل
زدودن نیست و تلاش بیشتری را می‌طلبد.

بنابراین برای تحول در خانه دل در وهله نخست باید سراغ دانه درشت‌ها
برود، دانه‌درشت‌هایی که پر تکرار هستند، یعنی انسان نگاه می‌کند در یک روز
صبح تا شب یکی از رفتارهایی که انجام می‌دهد بعضی مواقع پرسشگر است، بعضی
اخلاق‌ها زبانی است مانند دروغ گفتنو چاپلوسی یا مانند رفتارهای اجتماعی
که به غیر از رفتارهای زبانی، کافی است یک بار آن را اصلاح کند، متأسفانه
آنچه را گاهی می‌بینید و بعضی‌ها برای تحول توصیه می‌کنند و افراد هم انجام
می‌دهند، توجه به دانه درشت‌های موردی است، به همین جهت است که تحول و
تغییر را احساس نمی‌کنیم، دانه درشت‌های موردی گاهی ماهی یک بار یا سالی یک
بار از انسان سر می‌زند، اگر دانه درشت‌های پر تکرار مانند هر روز سه، پنج
یا ده بار از انسان سر می‌زند،‌ این‌ها عوض و اصلاح شوند و به عبارتی
غبارروبی شوند، در اینجاست که تغییر را احساس می‌کنید.

کليه حقوق اين سايت متعلق به پایگاه خبري-تحليلي مشرق نيوز مي باشد و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.

در این مقاله از کلام گهربار معصومین علیهم السلام کمک گرفته شده تا برخی از راههای پاک شدن از گناه بیان شود و دستوراتی مبنی بر انجام اعمال عبادی (مثل: ذکر و نماز و روزه ) و اعمال اجتماعی (مثل کمک به دیگران و تعلیم و تشیع جنازه) و بهترین راههای ممکن برای پاک شدن از گناهان مورد توجه قرار گرفته است.

باب استغفار

اقرار بر گناه

یکی از راههای پاک شدن از گناه اقرار بر آن گناه می باشد البته در دستورات اسلامی اقرار به گناه را فقط در محضر باری تعالی جایز می داند و به هیچ کسی اجازه نمی دهد که برای کسی گناه خود را بیان کند. ابَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِنَّهُ وَ اللَّهِ مَا خَرَجَ عَبْدٌ مِنْ ذَنْبٍ بِإِصْرَارٍ وَ مَا خَرَجَ عَبْدٌ مِنْ ذَنْبٍ إِلَّا بِإِقْرَارٍ. امام صادق (ع) : همانا به خدا قسم بنده از گناه، با اصرار بر گناه خارج نمی شود وبنده از گناه خارج نمی شود مگر با اقرار بر گناه(۱).چگونه دل را پاک کنیم

توبه کننده

یکی از راههای پاک شدن از گناه توبه و بازگشت ازگناه و آن هم بازگشتی که دیگر به آن بر نگردد. انسان را به جایی می رساند که مساوی با کسی است که دیگر گناه نکرده است واگر به گناه برگردد مثل مسخره کننده توبه است .عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ وَ الْمُقِیمُ عَلَى الذَّنْبِ وَ هُوَ مُسْتَغْفِرٌ مِنْهُ کَالْمُسْتَهْزِئِ .جابر می گوید از ا امام باقر (ع) شنیدم که می فرماید :توبه کننده از گناه مثل کسی است که گناهی بر او نیست .وگناهکاری که درحال گناه  استغفار کننده از آن گناه می باشد!! مثل مسخره کننده می باشد .(۲)

استغفار کننده در روز

یکی از پاک کننده های گناه ذکر لسانی و طلب استغفار می باشد که در روایات به آن توجه خاص شده است . قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ قَالَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ مِائَةَ مَرَّةٍ فِی کُلِّ یَوْمٍ غَفَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ سَبْعَمِائَةِ ذَنْبٍ وَ لَا خَیْرَ فِی عَبْدٍ یُذْنِبُ فِی کُلِّ یَوْمٍ سَبْعَمِائَةِ ذَنْبٍ . امام صادق (ع) :کسی که در روز صد مرتبه استغفار کند خداوند عز وجل هفت صد گناه از او می آمرزد و بنده ای که در هر روز هفت صد گناه انجام می دهد در او خیری نیست .(۳)

استغفار هنگام خواب و پاک شدن گناهان

از جمله پاک کننده های گناه استغفار قبل از خواب میباشد .چونکه انسان قبل از خواب به یاد گناهان روز می افتد و با طلب مغفرت هم گناهان را پاک و هم حسابرسی نفس خود نموده است .عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِائَةَ مَرَّةٍ حِینَ یَنَامُ بَاتَ وَ قَدْ تَحَاتَّ عَنْهُ الذُّنُوبُ کُلُّهَا کَمَا یَتَحَاتُّ الْوَرَقُ مِنَ الشَّجَرِ وَ یُصْبِحُ وَ لَیْسَ عَلَیْهِ ذَنْبٌ. امام صادق (ع) کسیکه هنگام خواب صد مرتبه استغفار کند، شب را طی می کند در حالی که تمام گناهان او می ریزد همانطور که برگ درختان می ریزد .ودر حالی که گناهی بر او نیست صبح می کند .(۴)

توبه نصوح وپاک شدن از گناهان

قَالَ الصَّدُوقُ وَ قَدْ رُوِیَ أَنَّ التَّوْبَةَ النَّصُوحَ هُوَ أَنْ یَتُوبَ الرَّجُلُ مِنْ ذَنْبٍ وَ یَنْوِیَ أَنْ لَا یَعُودَ إِلَیْهِ أَبَداً ، روایت شده است که:توبه نصوح آن چیزی است که مرد از گناهش بر می گردد ونیت می کند که دیگر به آن بر نگردد (۵)

اقرار به گناه وپاک شدن گناه

الشَّیْخُ الْمُفِیدُ فِی الْإِخْتِصَاصِ، عَنِ الْعَالِمِ ع أَنَّهُ قَالَ الْمُقِرُّ بِذَنْبِهِ کَمَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ [وَ إِذَا کَانَ الرَّجُلُ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ فِی صَلَاتِهِ‏] وَ یُقِرُّ لِلَّهِ بِذَنْبِهِ وَ یَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ وَ فِی عَهْدِهِ أَنْ لَا یَرْجِعَ إِلَیْهِ فَاللَّهُ یَغْفِرُ لَهُ إِنْ شَاءَ. امام (ع) : اقرار کننده به گناه مثل کسی است گناهی بر اونیست (و وقتی که مرد در دل شب و در نمازش باشد) و اقرار کند برای خدا به گناهش وطلب توبه کند وبه گناهش بر نگردد پس خداوند اورا می بخشد  اگر بخواهد.(۶)

طلب استغفاروپاک شدن گناهان

وَ عَنْهُ ع طُوبَى لِلْعَبْدِ یَسْتَغْفِرُ اللَّهَ مِنْ ذَنْبٍ لَمْ یَطَّلِعْ عَلَیْهِ غَیْرُهُ فَإِنَّمَا مَثَلُ الِاسْتِغْفَارِ عَقِیبَ الذَّنْبِ مَثَلُ الْمَاءِ یُصَبُّ عَلَى النَّارِ فَیُطْفِئُهَا . امام معصوم (ع) :خوشا به حال بنده ای که از خدا طلب استغفار می کند از گناهی که غیر او بر آن مطلع نیست .پس بدرستی که مثل استغفار بعد از گناه مثل آبی است که بر آتش ریخته می شود واو را خاموش می کند .(۷)

گریه بر گناه وپاک شدن از گناهان

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص طُوبَى لِصُورَةٍ نَظَرَ اللَّهُ إِلَیْهَا تَبْکِی عَلَى ذَنْبٍ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ لَمْ یَطَّلِعْ عَلَى ذَلِکَ الذَّنْبِ غَیْرُهُ ، رسول خدا (ص):خوشا به صورتی که خدابه آن نظر میکند ،که گریه می کند بر گناه از ترس خدا وبرآن گناه غیر از خودش خبر ندارد . (۸)

روز قیامت و آگاهی از پاک شدن از گناهان با استغفار

در روز قیامت گناهان انسان را به او نشان می دهند اما موقعی خوشایند او خواهد بود که آنها را با طلب استغفار بیابد .قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص طُوبَى لِمَنْ وَجَدَ فِی صَحِیفَةِ عَمَلِهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ تَحْتَ کُلِّ ذَنْبٍ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رسول خدا (ص) فرمود: خوشا به حال کسی که در روز قیامت در صحیفه عملش در زیر هرگناه کلمه استغفر الله را می یابد ! (۹)

باب نماز و استغفار

نماز شب وپاک شدن گناه

یکی از پاک کننده های گناه، نماز وعبادت فرد مؤمن درشب می باشد، یعنی غیر از ثوابی که نماز شب دارد،یکی از آثارش شستشو دادن گناه مؤمن می باشد . ابِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ قَالَ صَلَاةُ الْمُؤْمِنِ بِاللَّیْلِ تَذْهَبُ بِمَا عَمِلَ مِنْ ذَنْبٍ بِالنَّهَار، امام صادق (ع) در کلام خداوند عز وجل می باشد که نیکیها بدیها را از بین می برد که امام (ع) فرمودند : نما ز مؤمن در شب گناهانی که در روز انجام داده است را از بین می برد.(۱۰)

نماز وپاک شدن گناه

یکی دیگراز پاک کننده های گناهان نمازی می باشد که با حضور قلب وتوجه به ذات پاک الهی انجام پذیرد .أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ مَنْ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ یَعْلَمُ مَا یَقُولُ فِیهِمَا انْصَرَفَ وَ لَیْسَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ ذَنْبٌ ، امام صادق (ع) : کسیکه دو رکعت نمازی که می داند در آن چه می گوید، انجام دهد وتمام شود ،بین او وبین خدا گناهی نخواهد بود . (۱۱)

قنوت نماز وتر وپاک شدن از گناه

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْقُنُوتِ فِی الْوَتْرِ هَلْ فِیهِ شَیْ‏ءٌ مُوَقَّتٌ یُتَّبَعُ وَ یُقَالُ فَقَالَ لَا أَثْنِ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَلِّ عَلَى النَّبِیِّ ص وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ الْعَظِیمِ ثُمَّ قَالَ کُلُّ ذَنْبٍ عَظِیمٌ. از امام صادق (ع) سوال شده است که :آیا در قنوت نماز وتر دعای گوتاهی که گفته شود وجود دارد ؟ امام فرمودند :نزد خداوند عز وجل ثنایی بهتراز درود بر نبی اکرم (ص)و استغفار برای گناه بزرگت نمی باشد سپس فرمودند :هر گناه بزرگ ! (۱۲)

نماز فاطمه زهرا (س) وپاک شدن از گناه

أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ مَنْ صَلَّى أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ بِمِائَتَیْ مَرَّةٍ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ خَمْسُونَ مَرَّةً لَمْ یَنْفَتِلْ وَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ ذَنْبٌ إِلَّا غُفِرَ لَهُ. امام صادق (ع) : هر کسی چهار رکعت نماز به دویست مرتبه قل هو الله احد که در هر رکعت پنجاه مرتبه بگوید، هنوز نماز تمام نشده بین او وخداوند گناهی نیست مگر اینکه بخشیده می شود .(۱۳)

اذان گفتن وپاک شدن از گناه

وَ قَالَ ع مَنْ أَذَّنَ سَبْعَ سِنِینَ مُحْتَسِباً جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ لَا ذنبَ لَهُ . امام (ع) :کسیکه هفت سال حساب شده و با توجه اذان بگوید ، می آید روز قیامت در حالی گناهی بر او نمی باشد . (۱۴)

نماز با شصت مرتبه قل هو الله وپاک شدن گناه

الصَّادِقِ ع قَالَ مَنْ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ خَفِیفَتَیْنِ بِقُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ سِتِّینَ مَرَّةً انْفَتَلَ وَ لَیْسَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذَنْبٌ ، امام صادق (ع) :کسیکه دو رکعت نماز آرام بگذارد که در هر رکعت شصت مرتبه قل هو الله احد باشد . نماز تمام نشده که بین او وخداوند عز وجل گناهی نباشد . (۱۵)

نمازصبح و استغفار وپاک شدن از گناهان

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ مَنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ بَعْدَ صَلَاةِ الْفَجْرِ سَبْعِینَ مَرَّةً غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ لَوْ عَمِلَ ذَلِکَ الْیَوْمَ أَکْثَرَ مِنْ سَبْعِینَ أَلْفَ ذَنْبٍ وَ مَنْ عَمِلَ أَکْثَرَ مِنْ سَبْعِینَ أَلْفَ ذَنْبٍ فَلَا خَیْرَ فِیهِ ، امام باقر (ع) : کسیکه بعد از نماز صبح هفتاد مرتبه استغفار کند ،خداوند او را می بخشد اگر چه عمل آن روز او بیشتر از هفتاد هزار گناه باشد و کسی که درروز عمل او اکثر از هفتاد هزار گناه باشد خیری درآن روز برای او نمی باشد . (۱۶)

نمازعصر و استغفار وپاک شدن از گناهان

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ مَنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ بَعْدَ صَلَاةِ الْعَصْرِ سَبْعِینَ مَرَّةً غَفَرَ اللَّهُ لَهُ سَبْعَمِائَةِ ذَنْبٍ. امام صادق (ع) :کسیکه بعد از نماز عصرهفتاد مرتبه استغفار کند ،خداوند هفتصد گناه او را می بخشد . (۱۷)

شب زنده داری و روزه و پاک شدن از گناهان

چگونه دل را پاک کنیم

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا قَامَ لَیْلَهُ ثُمَّ أَصْبَحَ صَائِماً نَهَارَهُ لَمْ یُکْتَبْ عَلَیْهِ ذَنْبٌ وَ لَمْ یَخْطُ خُطْوَةً إِلَّا کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا حَسَنَةً (وَ لَمْ یَتَکَلَّمْ بِکَلِمَةِ خَیْرٍ إِلَّا کَتَبَ لَهُ بِهَا حَسَنَةً) وَ إِنْ مَاتَ فِی نَهَارِهِ صُعِدَ بِرُوحِهِ إِلَى عِلِّیِّینَ وَ إِنْ عَاشَ حَتَّى یُفْطِرَ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْأَوَّابِینَ. امام باقر (ع) : به درستی که مومن وقتی شب را بیدار باشد و صبح کند در حالی که آن روز را روزه بدارد ،برای او گناهی نوشته نمی شود وقدمی از بر نمی دارد مگر اینکه برای او حسنه ای نوشته می شود .(کلمه خیری نمی گوید مگر اینکه برای او حسنه ای نوشته می شود ) و اگر در آن روز بمیرد روح او به علیین بالا برده میشود و اگر بماند تا اینکه افطار نماید خداوند او را از اوابین می نویسد . (۱۸)

نماز وپاک شدن از گناهان

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ جَاءَ ثَقَفِیٌّ إِلَى النَّبِیِّ ص فَسَأَلَهُ عَمَّا لَهُ مِنَ الثَّوَابِ فِی الصَّلَاةِ فَقَالَ النَّبِیُّ ص إِذَا قُمْتَ إِلَى الصَّلَاةِ وَ تَوَجَّهْتَ وَ قَرَأْتَ أُمَّ الْکِتَابِ وَ مَا تَیَسَّرَ لَکَ مِنَ السُّوَرِ ثُمَّ رَکَعْتَ فَأَتْمَمْتَ رُکُوعَهَا وَ سُجُودَهَا وَ تَشَهَّدْتَ وَ سَلَّمْتَ غُفِرَ لَکَ کُلُّ ذَنْبٍ فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ الصَّلَاةِ الَّتِی قَدَّمْتَهَا إِلَى الصَّلَاةِ الْمُؤَخَّرَةِ فَهَذَا لَکَ فِی صَلَاتِکَ الْخَبَرَ. امام باقر (ع) می فرماید : فردی ثقفی نزد رسول اکرم (ص) آمد و سوال کرد ازثواب آن چه برای او در نماز می باشد .پس نبی اسلام(ص) فرمودند :وقتی به نماز ایستادی وتوجه کردی و ام الکتاب را خواندی وآنچه میسر است از سوره ها سپس رکوع کردی وتمام کردی رکوع را وسجود را وتشهد را بجا آوردی وسلام دادی هر گناهی که بین تو ونمازی که مقدم داشتی تا این نماز برای تو بخشیده می شود واین است برای تو در نماز! (۱۹)

طلب استغفاردر روز جمعه وپاک شدن از گناهان

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ تَعَالَى یَوْمَ الْجُمُعَةِ بَعْدَ الْعَصْرِ سَبْعِینَ مَرَّةً یَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذَنْبَهُ فِیمَا سَلَفَ وَ عَصَمَهُ فِیمَا بَقِیَ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ ْبٌ غَفَرَ لَهُ ذُنُوبَ وَالِدَیْهِ .امام صادق (ع): کسی که در روز جمعه بعد از نماز عصر طلب استغفار از خدای متعال نماید هفتاد مرتبه بگوید استغفر الله واتوب الیه خداوند گناه او را می بخشد در گذشته و پاک می دارد او را در آنچه باقی است واگر چه برای او گناهی نباشد ، گناهان والدین او را می بخشد.(۲۰)

خواندن دو رکعت نماز وپاک شدن از گناهان

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَذْنَبَ ذَنْباً فَأَشْفَقَ مِنْهُ فَلْیُسْبِغِ الْوُضُوءَ ثُمَّ لْیَخْرُجْ إِلَى بَرَازٍ مِنَ الْأَرْضِ حَیْثُ لَا یَرَاهُ أَحَدٌ فَیُصَلِّی رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ یَقُولُ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی ذَنْبَ کَذَا کَذَا فَإِنَّهُ کَفَّارَةٌ لَهُ ، رسول خدا (ص) : کسی که گناهی انجام دهد واز آن جدا شود وبه فضایی آزاد از زمین برود تا جایی که او را احدی نبیند و دو رکعت نماز گذارد سپس بگوید خدا یا ببخش گناه مرا بدرستی که آن کفاره اوست . (۲۱)

انتظار نماز جماعت وپاک شدن از گناهان

عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع قَالَ انْتِظَارُ الصَّلَاةِ جَمَاعَةً مِنْ جَمَاعَةٍ إِلَى جَمَاعَةٍ کَفَّارَةُ کُلِّ ذَنْبٍ. امام (ع) : منتظر نماز جماعت بودن از نماز جماعت تا نماز جماعت دیگر کفاره همه گناهان می باشد .(۲۲)

نماز شب وپاک شدن گناهان

الْهِدَایَةُ، وَقْتُ صَلَاةِ اللَّیْلِ إِذَا دَخَلَ الثُّلُثُ الْأَخِیرُ مِنَ اللَّیْلِ وَ هِیَ إِحْدَى عَشْرَةَ رَکْعَةً مِنْهَا ثَمَانُ رَکَعَاتٍ صَلَاةُ اللَّیْلِ وَ رَکْعَتَا الشَّفْعِ وَ رَکْعَةُ الْوَتْرِ تَقْرَأُ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ مَا تَیَسَّرَ لَکَ مِنَ الْقُرْآنِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ صَلَّى الرَّکْعَتَیْنِ الْأُولَیَیْنِ مِنْ صَلَاةِ اللَّیْلِ بِالْحَمْدِ وَ ثَلَاثِینَ مَرَّةً قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ انْفَتَلَ وَ لَیْسَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذَنْبٌ إِلَّا غَفَرَ لَهُ

معصوم (ع) فرمود :وقت نماز شب هنگامی که داخل شد ثلث از شب و آن یازده رکعت می باشد که هشت رکعت آن نماز شب و دو رکعت آن شفع و یک رکعت وتر و در هر رکعت آنچه را میسر است برای تو قرآن بخوان برا اینکه ،خداوند عز وجل فرمود: بخوانید آنچه میسر است از قرآن و کسی که دو رکعت اول نماز شب را به حمد و سی مرتبه قل هو الله احد در هر رکعت تمام کند که در این صورت نیست بین او وبین خدا گناهی مگر اینکه خداوند می بخشد .(۲۳)

دعا بعد از نماز صبح جمعه وپاک شدن گناهان

عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ مَنْ قَالَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ بَعْدَ صَلَاةِ الْغَدَاةِ اللَّهُمَّ اجْعَلْ صَلَوَاتِ مَلَائِکَتِکَ وَ حَمَلَةِ عَرْشِکَ وَ جَمِیعِ خَلْقِکَ وَ سَمَائِکَ وَ أَرْضِکَ وَ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لَمْ یُکْتَبْ عَلَیْهِ ذَنْبٌ سَنَةً. امام صادق (ع) فرمود :کسی که روز جمعه بعد از نماز صبح بگوید : خدا یا ! درود ملائکه ات وحمله عرشت و همه خلقت وآسمانت وزمینت و انبیاء و رسولانت را بر محمد و آل محمد قرار بده گناه یک سال بر او نوشته نمی شود .(۲۴)

نماز روز چهار شنبه وپاک شدن گناهان

صَلَاةُ یَوْمِ الْأَرْبِعَاءِ وَ بِإِسْنَادِهِ أَیْضاً قَالَ مَنْ صَلَّى یَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ یَقْرَأُ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ الْحَمْدَ وَ الْإِخْلَاصَ وَ سُورَةَ الْقَدْرِ مَرَّةً وَاحِدَةً تَابَ اللَّهُ عَلَیْهِ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ زَوَّجَهُ بِزَوْجَةٍ مِنَ الْحُورِ الْعِینِ ، امام معصوم (ع) فرمودند :کسی که نماز گذارد در روز چهار شنبه به چهار رکعت که در هر رکعت سوره حمد و اخلاص و قدر را یک بار بخواند خداوند از هر گناهی از او بر می گردد و حور العین را به همسری او در می آورد .(۲۵)

استغفار بعد از نماز عصر وپاک شدن گناهان

عن أبی عبد الله الصادق جعفر بن محمد ع قال من استغفر الله عز و جل بعد العصر سبعین مرة غفر الله له ذلک الیوم سبعمائة ذنب فإن لم یکن له فلأبیه فإن لم یکن لأبیه فلأمه فإن لم یکن لأمه فلأخیه فإن لم یکن لأخیه فلأخته فإن لم یکن لأخته فللأقرب فالأقرب. امام صادق (ع) فرمودند :کسی که طلب استغفار کند ار خداوند عز وجل بعد از نماز عصر هفتاد مرتبه خداوند در آن روز هفتصد گناه می بخشد . پس اگر برای او (گناه ) نباشد برای پدرش می بخشد واگر برای پدرش (گناه) نباشد برای مادرش می بخشد و اگر نبوده باشد برای مادرش پس برای برادرش می بخشد و اگر برای برادرش نباشد برای خواهرش واگر برای خواهر هم گناهی نبود برای نزدیکانش به ترتیب نزدیکی به او…. (۲۶)

قرائت هل اتی در نماز صبح پنجشنبه وپاک شدن گناهان

أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ أَنَا ضَامِنٌ لِمَنْ کَانَ مِنْ شِیعَتِنَا إِذَا قَرَأَ فِی صَلَاةِ الْغَدَاةِ مِنْ یَوْمِ الْخَمِیسِ هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ ثُمَّ مَاتَ مِنْ یَوْمِهِ أَوْ لَیْلَتِهِ أَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّةَ آمِناً بِغَیْرِ حِسَابٍ عَلَى مَا فِیهِ مِنْ ذُنُوبٍ وَ عُیُوبٍ وَ لَمْ یَنْشُرِ اللَّهُ لَهُ دِیوَانَ الْحِسَابِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لَا یُسْأَلَ مَسْأَلَةَ الْقَبْرِ وَ إِنْ عَاشَ کَانَ مَحْفُوظاً مَسْتُوراً مَصْرُوفاً عَنْهُ آفَاتُ الدُّنْیَا کُلُّهَا وَ لَمْ یَتَعَرَّضْ لَهُ شَیْ‏ءٌ مِنْ هَوَامِّ الْأَرْضِ إِلَى الْخَمِیسِ الثَّانِی إِنْ شَاءَ تَعَالَى ، امام صادق (ع) فرمودند :من ضامنم برای کسی که از شیعیان ما است که در نماز صبح روز پنج شنبه بخواند (سوره ) هل اتی علی الانسان سپس بمیرد در روز یا شبش اینکه در بهشت وارد می شود ایمن و بدون حساب در آنچه در او از گناه و عیوب بوده روز قیامت دیوان حساب او باز نمی شود (یا انتشار نمی یابد ) سؤالهای قبر پرسیده نمی شود .و اگر زنده ماند محفوظ ومستور می ماند . از او آفات دنیا باز دارنده می شود  و متعرض او (حوادث)چیزی از شن ریزه های زمین نمی شود تا روز پنج شنبه دوم اگر خدا بخواهد .(۲۷)

بردن چراغ به مسجد وپاک شدن گناهانوَ عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ مَنْ أَدْخَلَ لَیْلَةً وَاحِدَةً سِرَاجاً فِی الْمَسْجِدِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَ سَبْعِینَ سَنَةً وَ کَتَبَ لَهُ عِبَادَةَ سَنَةٍ وَ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ مَدِینَةٌ وَ إِنْ زَادَ عَلَى لَیْلَةٍ وَاحِدَةٍ فَلَهُ بِکُلِّ لَیْلَةٍ یَزِیدُ ثَوَابُ نَبِیٍّ فَإِذَا تَمَّ عَشْرُ لَیَالٍ لَا یَصِفُ الْوَاصِفُونَ مَا لَهُ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الثَّوَابِ فَإِذَا تَمَّ الشَّهْرُ حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ عَلَى النَّارِ ، پیامبر اسلام (ص)فرمودند :کسی که یک شب چراغی را در مسجد قرار دهد .خداوند گناهان هفتاد سال او را می بخشد . وبرای او عبادت یک سال را می نویسد . وبرای او نزد خداوند شهری می باشد .واگر از یک شب بیشتر شد پس برای او به هر شبی ثواب پیامبری زیاد می کند و اگر ده شب تمام شد . دیگر آنچه را نزد خداوند از ثواب است وصف کنندگان نمی توانند وصف کنند .و وقتی که یک ماه تمام شد خداوند جسد اورا بر آتش حرام میکند . (۲۸)

فضیلت انا انزلنا در پاک شدن گناه

أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ مَنْ قَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ یَجْهَرُ بِهَا صَوْتَهُ کَانَ کَالشَّاهِرِ سَیْفَهُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ مَنْ قَرَأَهَا سِرّاً کَانَ کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ مَنْ قَرَأَهَا عَشْرَ مَرَّاتٍ غُفِرَتْ لَهُ عَلَى نَحْوِ أَلْفِ ذَنْبٍ مِنْ ذُنُوبِهِ ، امام باق (ع) می فرمایید :کسی که انا انزلناه فی لیله القدر را با صدای بلند بخواند مثل شمشیر زدن در راه خدا می باشد . و کسی که در خفا بخواند مثل کسی می باشد که خونش را در راه خدا داده است و اگر بخواند این سوره را ده مرتبه برای او هزار گناه از گناهانش بخشیده می شود (۲۹)

استرجاع وپاک شدن گناه

أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ مَا مِنْ عَبْدٍ یُصَابُ بِمُصِیبَةٍ فَیَسْتَرْجِعُ عِنْدَ ذِکْرِهِ الْمُصِیبَةَ وَ یَصْبِرُ حِینَ تَفْجَأُهُ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ کُلَّمَا ذَکَرَ مُصِیبَتَهُ فَاسْتَرْجَعَ عِنْدَ ذِکْرِ الْمُصِیبَةِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ کُلَّ ذَنْبٍ اکْتَسَبَ فِیمَا بَیْنَهُمَا ، امام باقر (ع) :بنده ای نیست که به مصیبتی گرفتارآید، پس هنگام یاد آوری مصیبت بگوید انا لله وانا الیه راجعون و هنگام مصیبت صبرکند تا اینکه خداوند همه گناهان گذشته او را می بخشد .و چنانچه مصیبت را یاد آوری کند وبگوید انا لله وانا الیه راجعون خداوند گناهانی را که بین این دو یاد آوری به دست آورده می بخشد. (۳۰)

خواندن دعا وپاک شدن از گناهان

وَ عَنْهُ ص مَنْ قَالَ هَذِهِ الْکَلِمَاتِ فِی کُلِّ یَوْمٍ عَشْراً غَفَرَ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ أَرْبَعَةَ آلَافِ کَبِیرَةٍ وَ وَقَاهُ مِنْ شَرِّ الْمَوْتِ وَ ضَغْطَةِ الْقَبْرِ وَ النُّشُورِ وَ الْحِسَابِ وَ الْأَهْوَالِ کُلِّهَا وَ هُوَ مِائَةُ هَوْلٍ أَهْوَنُهَا الْمَوْتُ وَ وُقِیَ مِنْ شَرِّ إِبْلِیسَ وَ جُنُودِهِ وَ قُضِیَ دَیْنُهُ وَ کُشِفَ هَمُّهُ وَ غَمُّهُ وَ فُرِّجَ کَرْبُهُ وَ هِیَ هَذِهِ أَعْدَدْتُ لِکُلِّ هَوْلٍ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ لِکُلِّ هَمٍّ وَ غَمٍّ مَا شَاءَ اللَّهُ وَ لِکُلِّ نِعْمَةٍ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لِکُلِّ رَخَاءٍ الشُّکْرُ لِلَّهِ وَ لِکُلِّ أُعْجُوبَةِ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ لِکُلِّ ذَنْبٍ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ لِکُلِّ مُصِیبَةٍ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ وَ لِکُلِّ ضِیقٍ حَسْبِیَ اللَّهُ وَ لِکُلِّ قَضَاءٍ وَ قَدَرٍ تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّهِ وَ لِکُلِّ عَدُوٍّ اعْتَصَمْتُ بِاللَّهِ وَ لِکُلِّ طَاعَةٍ وَ مَعْصِیَةٍ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ نبی اکرم (ص) : هر کس این کلمات را در هر روز ده مرتبه بگوید خداوند متعال چهل هزار گناه کبیره از او می بخشد .واو را از بدی مرگ نجات می دهد و از تنگی قبر و از روز قیامت وحساب و اهوال قیامت که صد هول می باشد وراحت ترین آن مرگ می باشد و نگه می دارد از شر ابلیس ولشکریانش و بدهیش را اداء می کند . و هم و غمش را بر طرف می کند . و سختیهای او را گشایش می دهد .واین کلمات عبارتند از : آماده کرده ام برای هر هولی “لا اله الا الله ” را و برای هر هم و غمی “ماشاء الله” را و برای هر نعمتی “الحمدلله” را و برای هرآسایش و راحتی “الشکر لله” را و برای هر امر شگفت انگیزی ” سبجان الله” را و برای هر گناهی “استغفرالله” را و برای هر مصیبتی “انا لله و انا الیه راجعون” را و برای هر تنگی و ضیق “جسبی الله” را وبرای هر قضا وقدری ” توکلت علی الله” را و برای هر دشمنی “اعتصمت بالله” را و برای هر طاعت ومعصیتی “لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم” را (۳۱)

تهلیل واستغفار هنگام خواب وپاک شدن همه گناهان

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ قَالَ حِینَ یَأْوِی إِلَى فِرَاشِهِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مِائَةَ مَرَّةٍ بَنَى اللَّهُ لَهُ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ مَنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِائَةَ مَرَّةٍ حِینَ یَنَامُ بَاتَ وَ قَدْ تَحَاتَّتِ الذُّنُوبُ کُلُّهَا عَنْهُ کَمَا یَتَحَاتُّ الْوَرَقُ مِنَ الشَّجَرِ وَ یُصْبِحُ وَ لَیْسَ عَلَیْهِ ذَنْبٌ ، امام صادق (ع) فرمودند :کسی که هنگام خواب بگوید لا اله الا الله صد مرتبه خدا دربهشت برای او خانه ای بنا می کند وکسی بگوید صد مرتبه استغفار کند هنگام خواب مثل اینکه شب را بیدار بوده و همه گناهان می ریزد مثل ، ریختن برگ درخت و صبح می کند در حالی گناهی بر او نیست (۳۲)

قرائت سوره معارج وپاک شدن گناهان

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَکْثِرُوا مِنْ قِرَاءَةِ سَأَلَ سَائِلٌ قَالَ مَنْ أَکْثَرَ قِرَاءَتَهَا لَمْ یَسْأَلْهُ اللَّهُ تَعَالَى یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَنْ ذَنْبٍ عَمِلَهُ وَ أَسْکَنَهُ الْجَنَّةَ مَعَ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ ، امام صادق (ع) فرمودند : زیاد سوره سأل سائل ( یعنی سوره معارج)را قرائت کنید . هر کس زیاد این سوره را قرائت کند، خداوند تعالی در روز قیامت از گناهی که کرده سؤال نمی کند و او را با محمد (ص) واهل بیتش که درود خدا بر ایشان باد در بهشت ساکن می کند .(۳۳)

اذکار اهل بهشت وپاک شدن گناهان

عن النبی ص قال أربع من کن فیه کتبه الله من أهل الجنة من کان عصمة أمره شهادة أن لا إله إلا الله و من إذا أنعم الله علیه النعمة فقال الحمدلله و من إذا أصابه ذنب قال أستغفر الله و من أصابته مصیبة قال إنا لله و إنا إلیه راجعون پیامر اسلام فرمودند :چهار چیز است که هر که دارا باشد از اهل بهشت نوشته می شود . کسی که پناه و تکیه گاه کارها و امورش شهادت به “لا اله الا الله” است وکسی که وقتی خدا به نعمت داد پس گفت : الحمدلله وکسی که گناهی انجام داد گفت :استغفرالله وکسی که وقتی به او مصیبتی رسید گفت : انا لله و انا الیه راجعون(۳۴)

قرائت قل هو الله احد در بستر وپاک شدن گناهان

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ قَرَأَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ مِائَةَ مَرَّةٍ حِینَ یَأْخُذُ مَضْجَعَهُ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَ خَمْسِینَ سَنَةً ، رسول اکرم (ص) فرمودند : کسی که قل هو الله احد را صد مرتبه بخواند هنگامی که می خواهد در بستر قرار گیرد .خداوند گناه پنجاه سال اورا می بخشد .(۳۵)

ثواب قرائت لا حول و لا قوة الا بالله وپاک شدن گناهان

عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ رَأَیْتُ النَّبِیَّ ص وَ هُوَ یَقُولُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ قُلْتُ یَا نَبِیَّ اللَّهِ مَا ثَوَابُهُ قَالَ تَسْبِیحُ حَمَلَةِ الْعَرْشِ فَمَنْ قَالَ مَرَّةً لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَ مِائَةِ سَنَةٍ وَ کَتَبَ لَهُ بِکُلِّ حَرْفٍ مِائَةَ حَسَنَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ مِائَةَ دَرَجَةٍ فَإِنْ زَادَ عَلَى مَرَّةٍ وَاحِدَةٍ فَلَهُ بِکُلِّ حَرْفٍ کَنْزٌ وَ نُورٌ لِلصِّرَاطِ ، ابن عباس می گوید: دیدم پیامبر اسلام (ص) می گوید لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم . عرض کردم ! ای نبی خدا ثوابش چیست ؟ فرمود تسبیح حمله عرش می باشد . پس کسی که بگوید یکبار لا حول ولا قوة الا بالله خداوند گناهان صد سال او را می بخشد وبرای هر حرف صد حسنه برای او می نویسد و برای او صد درجه بالا می برد و اگر زیاد بر یک مرتبه شد برای هر حرفی گنجی و نوری است برای راه ! (۳۶)

قرائت دویست مرتبه قل هو الله احد وپاک شدن گناهان

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ قَرَأَ کُلَّ یَوْمٍ مِائَتَیْ مَرَّةٍ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَلْفَ وَ خَمْسَمِائَةِ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ ذُنُوبَ خَمْسِینَ سَنَةً إِلَّا أَنْ یَکُونَ عَلَیْهِ دَیْنٌ ، پیامبر اسلام (ص) کسی که هر روز دویست مرتبه قل هو الله احد بخواند . خداوند هزار و پانصد حسنه برای او می نویسد. وگناهان پنجاه سال را از او محو می کند .مگر این که براو دینی باشد . (۳۷)

ذکر لا اله الاالله وپاک شدن گناهان

قال رسول الله ص لو أن المؤمن خرج من الدنیا و علیه مثل ذنوب أهل الأرض لکان کفارة لتلک الذنوب ثم قال ص من قال لا إله إلا الله بإخلاص فهو بری‏ء من الشرک و من خرج من الدنیا لا یشرک بالله شیئا دخل الجنة ثم تلا هذه الآیة إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ من شیعتک و محبیک یا علی ، پیامبر اسلام فرمودند :اگر مؤمن از دنیا خارج شود و بر او مثل گناهان اهل زمین باشد . هرآینه برای آن گناهان کفاره ای می باشد . سپس فرمودند :کسی که لا اله الا الله را به اخلاص بگوید پس او بری از شرک می باشد وکسی که ازدنیا خارج شد وبه خداوند شرکی نورزید به بهشت داخل شد .سپس این آیه را تلاوت نمودند : به درستی خداوند نمی بخشد کسی که شرک بورزد به او ومی بخشد غیر آن را برای کسی که بخواهد از شیعه تو و دوست دار تو یاعلی ! (۳۸)

باب حج

ثواب حج وعمره وپاک شدن گناه

أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْحَجَّةُ ثَوَابُهَا الْجَنَّةُ وَ الْعُمْرَةُ کَفَّارَةٌ لِکُلِّ ذَنْبٍ ، رسول خدا (ص) : حج (واجب) ثوابش بهشت می باشد وعمره کفاره برای هر گناه می باشد .(۳۹)

ثواب حج وعمره وپاک شدن از گناهان

وَ رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ الْحَجَّةُ ثَوَابُهَا الْجَنَّةُ وَ الْعُمْرَةُ کَفَّارَةُ کُلِّ ذَنْبٍ وَ أَفْضَلُ الْعُمْرَةِ عُمْرَةُ رَجَبٍ ، نبی اکرم : حج ثوابش بهشت می باشد وعمره کفاره هر گناهی می باشد وبا فضیلت ترین عمره ها عمره رجب میباشد . (۴۰)

حج کننده وپاک شدن گناهان

۴۳- وَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمَا أَنَّهُ قَالَ ضَمَانُ الْحَاجِّ الْمُؤْمِنِ عَلَى اللَّهِ إِنْ مَاتَ فِی سَفَرِهِ أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ وَ إِنْ رَدَّهُ إِلَى أَهْلِهِ لَمْ یُکْتَبْ عَلَیْهِ ذَنْبٌ بَعْدَ وُصُولِهِ إِلَى مَنْزِلِهِ بِسَبْعِینَ لَیْلَةً ، امام صادق (ع) فرمودند : حج کننده مومن ضمانتش بر خداوند می باشد . اگر در سفر مرد اورا در بهشت داخل می کند و اگر به نزد خانواده خود برگشت براو گناه هفتاد شب ،وقتی به منزل رسید نوشته نمی شود .(۴۱)

باب زائر امام حسین علیه السلام

زیارت امام حسین (ع) وپاک شدن از گناهان

الرِّضَا ع فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ قَالَ لَهُ یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَلْقَى اللَّهَ وَ لَا ذَنْبَ عَلَیْکَ فَزُرِ الْحُسَیْنَ یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَسْکُنَ الْغُرَفَ الْمَبْنِیَّةَ فِی الْجَنَّةِ مَعَ النَّبِیِّ ص فَالْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَیْنِ یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ یَکُونَ لَکَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلُ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَیْنِ ع فَقُلْ مَتَى ذَکَرْتَهُمْ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً. امام رضا (ع):فرمو دند ای پسر شبیب ! اگر خوشحال می شوی که ملاقات کنی خداوند را و گناهی برتو نباشد، پس حسین (ع) را زیارت کن ای پسر شبیب ! اگر دوست داری که در غرفه های ساخته شده در بهشت با نبی اکرم (ص)باشی پس قاتلان حسین (ع) را لعن کن .واگر خوشحال می شوی برای تو مثل ثواب شهدایی که با حسین (ع) بودند . پس وقتی که یاد کنی آنها را بگو : ای کاش با شما بودم ورستگار می شدم رستگار شدنی بزرگ ! (۴۲)

روز عرفه و زوار امام حسین (ع) وپاک شدن از گناهان

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا کَانَ یَوْمُ عَرَفَةَ نَظَرَ اللَّهُ تَعَالَى إِلَى زُوَّارِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع فَقَالَ ارْجِعُوا مَغْفُوراً لَکُمْ مَا مَضَى وَ لَا یُکْتَبُ عَلَى أَحَدٍ مِنْکُمْ ذَنْبُ سَبْعِینَ یَوْماً مِنْ یَوْمِ یَنْصَرِفُ ، امام صادق (ع) :وقتی که روز عرفه شد خداوند تعالی به زوار قبر حسین (ع) نگاه کرد پس فرمود :برگردید که گناهان گذشته شما بخشیده شد واز روزی که برمی گردید گناه هفتاد روز شما نوشته نمی شود . (۴۳)

زائر امام حسین (ع) وپاک شدن گناهان

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَکُونَ فِی کَرَامَةِ اللَّهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ فِی شَفَاعَةِ مُحَمَّدٍ ص فَلْیَکُنْ لِلْحُسَیْنِ ع زَائِراً یَنَالُ مِنَ اللَّهِ أَفْضَلَ الْکَرَامَةِ وَ حُسْنَ الثَّوَابِ وَ لَا یَسْأَلُهُ عَنْ ذَنْبٍ عَمِلَهُ فِی حَیَاةِ الدُّنْیَا وَ لَوْ کَانَتْ ذُنُوبُهُ عَدَدَ رَمْلِ عَالِجٍ وَ جِبَالِ تِهَامَةَ وَ زَبَدِ الْبَحْرِ إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع قُتِلَ مَظْلُوماً مُضْطَهَداً نَفْسُهُ وَ عَطْشَاناً هُوَ وَ أَهْلُ بَیْتِهِ وَ أَصْحَابُهُ. امام صادق(ع) فرمودند : کسی که اراده کرده در کرامت الهی در روز قیامت قرار گیرد ودر شفاعت محمد (ص) پس زیارت کننده حسین (ع) باشد با فضیلت ترین کرامتها از طرف خداوند به او می رسد و بهترین ثوابها ودر زندگی دنیا از گناه عمل او سؤال نمی شود اگر چه عدد گناهان او به تعداد ریگهای انبوه وکوههای مکه و کفهای دریا باشد . بدرستی که حسین بن علی (ع)مظلوم کشته شد وستم شده براو در حالی که او وخانواده اش تشنه بودند .(۴۴)

زائر امام حسین (ع) وپاک شدن گناهان

أبا عبد الله جعفر بن محمد ع أن الحسین بن علی عند ربه ینظر إلى موضع معسکره و من حله من الشهداء معه و ینظر إلى زواره و هو أعرف بهم و بأسمائهم و أسماء آبائهم و بدرجاتهم و منزلتهم عند الله عز و جل من أحدکم بولده و إنه لیرى من یبکیه فیستغفر له و یسأل آباءه ع أن یستغفروا و یقول لو یعلم زائری ما أعد الله له کان فرحه أکثر من جزعه و إن زائره لینقلب و ما علیه من ذنب ، امام صادق (ع) فرمودند : بدرستی که حسین بن علی (ع) نزد پروردگارش به اردوگاهش نگاه می کند وکسانی که با او به شهادت رسیده اند و به سوی زوارش نگاه می کند ،و به در ستی کسی را که برای او گریه می کند می بیند پس برای او طلب استغفار می کند واز پدرانش می خواهد که برای او طلب استغفار کنند و می گویید اگر زائر من می دانست که چه چیز خداوند برای اوآماده کرده است ، خوشحالی او بیشتر می شد از گریه ا ش و بدرستی زائر بر می گردد در حالی که گناهی بر او نیست .(۴۵)

زائر امام حسین (ع) وپاک شدن گناهان

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَکُونَ فِی کَرَامَةِ اللَّهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ فِی شَفَاعَةِ مُحَمَّدٍ ص فَلْیَکُنْ لِلْحُسَیْنِ ع زَائِراً یَنَالُ مِنَ اللَّهِ أَفْضَلَ الْکَرَامَةِ وَ حُسْنَ الثَّوَابِ وَ لَا یَسْأَلُهُ عَنْ ذَنْبٍ عَمِلَهُ فِی حَیَاةِ الدُّنْیَا وَ لَوْ کَانَتْ ذُنُوبُهُ عَدَدَ رَمْلِ عَالِجٍ وَ جِبَالِ تِهَامَةَ وَ زَبَدِ الْبَحْرِ إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع قُتِلَ مَظْلُوماً مُضْطَهَداً نَفْسُهُ وَ عَطْشَاناً هُوَ وَ أَهْلُ بَیْتِهِ وَ أَصْحَابُهُ ، امام صادق(ع) فرمودند : کسی که اراده کرده در کرامت الهی در روز قیامت قرار گیرد . ودر شفاعت محمد (ص) پس زیارت کننده حسین (ع) باشدکه با فضیلت ترین کرامتها از طرف خداوند به او می رسد و بهترین ثوابها ودر زندگی دنیا از گناه عمل او سؤال نمی شود ،اگر چه عدد گناهان او به تعداد ریگهای انبوه وکوههای مکه و کفهای دریا باشد . بدرستی که حسین بن علی (ع)مظلوم کشته شد و براوستم شده در حالی که او وخانواده اش تشنه بودند. (۴۶)

باب ابتلا و درد

پاک شدن عقوبت گناه

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ لَا یَزَالُ الْهَمُّ وَ الْغَمُّ بِالْمُؤْمِنِ حَتَّى مَا یَدَعُ لَهُ مِنْ ذَنْبٍ ، امام باقر (ع) :پیوسته برای مؤمن هم و غم می باشد تا اینکه برای او گناهی باقی نماند .(۴۷)

پاک شدن عقوبت گناه

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَا مِنْ عَبْدٍ أُرِیدُ أَنْ أُدْخِلَهُ الْجَنَّةَ إِلَّا ابْتَلَیْتُهُ فِی جَسَدِهِ فَإِنْ کَانَ ذَلِکَ کَفَّارَةً لِذُنُوبِهِ وَ إِلَّا شَدَّدْتُ عَلَیْهِ عِنْدَ مَوْتِهِ حَتَّى یَأْتِیَنِی وَ لَا ذَنْبَ لَهُ ثُمَّ أُدْخِلُهُ الْجَنَّةَ وَ مَا مِنْ عَبْدٍ أُرِیدُ أَنْ أُدْخِلَهُ النَّارَ إِلَّا صَحَّحْتُ لَهُ جِسْمَهُ فَإِنْ کَانَ ذَلِکَ تَمَاماً لِطَلِبَتِهِ عِنْدِی وَ إِلَّا آمَنْتُ خَوْفَهُ مِنْ سُلْطَانِهِ فَإِنْ کَانَ ذَلِکَ تَمَاماً لِطَلِبَتِهِ عِنْدِی وَ إِلَّا وَسَّعْتُ عَلَیْهِ فِی رِزْقِهِ فَإِنْ کَانَ ذَلِکَ تَمَاماً لِطَلِبَتِهِ عِنْدِی وَ إِلَّا هَوَّنْتُ عَلَیْهِ مَوْتَهُ حَتَّى یَأْتِیَنِی وَ لَا حَسَنَةَ لَهُ عِنْدِی ثُمَّ أُدْخِلُهُ النَّارَ

پیامبر اسلام ص فرمودند خداوند متعال می فرماید :بنده ای نیست که اراده کرده باشم اورا داخل بهشت کنم مگر این که مبتلا می کنم جسم او را به بیماری به خاطر این که کفاره گناه او باشد و یا این که سخت می گیرم مرگ را بر او تا نزد من بیایید و گناهی بر او نباشد .سپس او را داخل بهشت می کنم .وبنده ای نیست که اراده کرده باشم که اورا داخل جهنم کنم مگر این که جسم او را سلامت بدارم تا این در مقابل طلبی که دارد قرار گیرد و یا این که او را ایمن می دارم از سلطانش تا در مقابل طلبی که از من دارد قرار گیرد و یا این که رزقش را وسعت می دهم تا در مقابل طلبش قرار گیرد و یا این که مرگ را بر او آسان می گیرم تا نزد ما بیاید و حسنه ای از او نزدما نباشد سپس او را در جهنم داخل می کنم. (۴۸)

مرگ وپاک شدن گناه

وَ قَالَ الصَّادِقُ ع الْمَوْتُ کَفَّارَةُ ذَنْبِ کُلِّ مُؤْمِنٍ، امام صادق (ع) : مرگ کفاره گناه هر مؤمن میباشد .(۴۹)

ابتلا وپاک شدن گناهان

عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ مَا مِنَ الشِّیعَةِ عَبْدٌ یُقَارِفُ أَمْراً نَهَیْنَاهُ عَنْهُ فَیَمُوتُ حَتَّى یُبْتَلَى بِبَلِیَّةٍ تُمَحَّصُ بِهَا ذُنُوبُهُ إِمَّا فِی مَالٍ وَ إِمَّا فِی وَلَدٍ وَ إِمَّا فِی نَفْسِهِ حَتَّى یَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَا لَهُ ذَنْبٌ وَ إِنَّهُ لَیَبْقَى عَلَیْهِ الشَّیْ‏ءُ مِنْ ذُنُوبِهِ فَیُشَدَّدُ بِهِ عَلَیْهِ عِنْدَ مَوْتِهِ

علی (ع) : می فرماید :از شیعه بنده ای نیست که مرتکب امری شود که ما آن را نهی کرده ایم او را از آن پس می میرد تا اینکه مبتلا شود به بلایی که بواسطه آن پاک می کند گناهان او را (این بلا ) یا در فرزند یا در مال یا در خودش (واقع می شود) تا اینکه ملاقات کند خداوند عز وجل را وبرای او گناهی نباشد ،.چنانچه برای او گناهی باقی ماند هنگام مرگ براو (بلا ) شدت پیدا می کند .(۵۰)

بیماری و هم وغم وپاک شدن گناهان

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص السُّقْمُ یَمْحُو الذُّنُوبَ وَ قَالَ ص سَاعَاتُ الْوَجَعِ یُذْهِبْنَ سَاعَاتِ الْخَطَایَا وَ قَالَ ص سَاعَاتُ الْهُمُومِ سَاعَاتُ الْکَفَّارَاتِ وَ لَا یَزَالُ الْهَمُّ بِالْمُؤْمِنِ حَتَّى یَدَعَهُ وَ مَا لَهُ مِنْ ذَنْبٍ ، رسول خدا (ص) فرمود : بیماری گناه را محو می کند . وفرمود(ص) ساعات درد و بیماری ساعات خطا و گناه را می برد وفرمود (ص): لحظات هم وغم لحظات کفاره های گناهان می باشد .و پیوسته هم وغم برای مؤمن هست تا اینکه او را رها کند و برای او گناهی نباشد .(۵۱)

بیماری وپاک شدن گناهان

وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَا عَلِیُّ أَنِینُ الْمَرِیضِ تَسْبِیحٌ وَ صِیَاحُهُ تَهْلِیلٌ وَ نَوْمُهُ عَلَى الْفِرَاشِ عِبَادَةٌ وَ تَقَلُّبُهُ جَنْباً إِلَى جَنْبٍ فَکَأَنَّمَا یُجَاهِدُ عَدُوَّ اللَّهِ وَ یَمْشِی فِی النَّاسِ وَ مَا عَلَیْهِ ذَنْبٌ ، رسول خدا (ص) فرمودند : یا علی ! آه مریض تسبیح می باشد و ناله و فریاد او تهلیل می باشد و خوابش بر روی بستر عباده می باشد و حرکت او از این پهلو به آن پهلو مثل اینکه مجاهده می کند با دشمن خداودر بین مردم راه می رود در حالی که گناهی برای او نمی باشد .(۵۲)

کسی که مؤمن را بپوشاند

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ کَسَا أَحَداً مِنْ فُقَرَاءِ الْمُسْلِمِینَ ثَوْباً مِنْ عُرْیٍ أَوْ أَعَانَهُ بِشَیْ‏ءٍ مِمَّا یَقُوتُهُ مِنْ مَعِیشَتِهِ وَکَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ سَبْعِینَ أَلْفَ مَلَکٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ یَسْتَغْفِرُونَ لِکُلِّ ذَنْبٍ عَمِلَهُ إِلَى أَنْ یُنْفَخَ فِی الصُّورِ . امام باقر علیه السلام فرمودند : پیامبر اسلام (ص) فرمودند :کسیکه یکی از فقرا مسلمین عریان را لباس بپوشاند ،یا در قوت زندگی او را یاری کند . خداوند عز وجل هفتاد هزار ملک از ملائکه را موکل می کند که برای هر گناهی ازعمل او طلب مغفرت کنند . تا روزی که در صور دمیده شود. (۵۳)

مصافحه وپاک شدن از گناهان

قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا صَافَحَ الْمُؤْمِنَ تَفَرَّقَا مِنْ غَیْرِ ذَنْبٍ . امام باقر (ع): به درستیکه وقتی مؤمن با مؤمن دیگر مصافحه کند بدون گناه جدا می شوند.(۵۴)

شهادت وپاک شدن از گناهان

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِلشَّهِیدِ سَبْعُ خِصَالٍ مِنَ اللَّهِ أَوَّلَ قَطْرَةٍ مِنْ دَمِهِ مَغْفُورٌ لَهُ کُلُّ ذَنْبٍ وَ الثَّانِیَةُ یَقَعُ رَأْسُهُ فِی حَجْرِ زَوْجَتَیْهِ مِنَ الْحُورِ الْعِینِ وَ تَمْسَحَانِ الْغُبَارَ عَنْ وَجْهِهِ وَ تَقُولَانِ مَرْحَباً بِکَ وَ یَقُولُ هُوَ مِثْلَ ذَلِکَ لَهُمَا وَ الثَّالِثَةُ یُکْسَى مِنْ کِسْوَةِ الْجَنَّةِ وَ الرَّابِعَةُ تَبْتَدِرُهُ خَزَنَةُ الْجَنَّةِ بِکُلِّ رِیحٍ طَیِّبَةٍ أَیُّهُمْ یَأْخُذُهُ مَعَهُ وَ الْخَامِسَةُ أَنْ یُرَى مَنْزِلَهُ وَ السَّادِسَةُ یُقَالُ لِرُوحِهِ اسْرَحْ فِی الْجَنَّةِ حَیْثُ شِئْتَ وَ السَّابِعَةُ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى وَجْهِ اللَّهِ وَ إِنَّهَا لَرَاحَةٌ لِکُلِّ نَبِیٍّ وَ شَهِیدٍ. رسول خدا فرمودند :برای شهید هفت خصلت از طرف خداوند میباشد اول : با (ریختن) اولین قطره از خونش تمام گناهان او بخشیده می شود .دوم :سر او در دامن دو همسر او از حور العین قرار می گیرد وغبار چهره او را پاک می کنند وبه او می گویند :خوشا به حالت نعمت هایی که می بینی متعلق به تو است . سوم :به او لباس بهشتی می پوشانند . چهارم : مأموران بهشتی انواع بوهای خوش رادر اختیار او می گذارند، هر کدام را که خواست انتخاب می کند .پنجم : منزل خود را در بهشت می بیند .ششم : به روح او گفته می شود در بهشت هرجا خواستی آزادانه بگرد. هفتم : شهید نظر می کند به وجه خدا و این بهترین آرامش برای هر شهید ونبی می باشد .(۵۵)

تشیع جنازه وپاک شدن از گناهان

عَنِ الرِّضَا ع فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ قَالَ یَا مُوسَى بْنَ سَیَّارٍ مَنْ شَیَّعَ جَنَازَةَ وَلِیٍّ مِنْ أَوْلِیَائِنَا خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ لَا ذَنْبَ عَلَیْهِ الْخَبَرَ، امام رضا (ع) : ای موسی سیار ! کسی که جنازه ولی از اولیای ما را تشییع کند از گناه خارج می شود مثل روزی که از مادر متولد گردیده که هیچ گناهی براو نیست. (۵۶)

تعلیم وپاک شدن گناهان

وَ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مَنْ تَعَلَّمَ مَسْأَلَةً وَاحِدَةً قَلَّدَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَلْفَ قَلَائِدَ مِنَ النُّورِ وَ غَفَرَ لَهُ أَلْفَ ذَنْبٍ وَ بَنَى لَهُ مَدِینَةً مِنْ ذَهَبٍ وَ کَتَبَ لَهُ بِکُلِّ شَعْرَةٍ عَلَى جَسَدِهِ حَجَّةً ، رسول خدا (ص): کسی که یک مسأله (معرفتی و دینی) را یاد بگیرد( یا یاد دهد) ، خداوند در روز قیامت هزار گردنبند از نور به گردن او می آویزد وهزار گناه از او می بخشد و شهری از طلا برای او بنا می کند وبرای هر یک از موی بدن او یک حج برای او می نویسد . (۵۷)

روزه ماه شعبان وپاک شدن گناهان

عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص شَعْبَانُ شَهْرِی وَ رَمَضَانُ شَهْرُ اللَّهِ فَمَنْ صَامَ مِنْ شَهْرِی یَوْماً وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ صَامَ مِنْهُ یَوْمَیْنِ کَانَ مِنْ رُفَقَاءِ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَنْ صَامَ الشَّهْرَ کُلَّهُ وَ وَصَلَهُ بِشَهْرِ رَمَضَانَ کَانَ ذَلِکَ تَوْبَةً لَهُ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ صَغِیرٍ أَوْ کَبِیرٍ وَ لَوْ مِنْ دَمٍ حَرَامٍ ، پیامبر اسلام (ص) فرمو دند : شعبان ماه من است و رمضان ماه خدا پس کسی که یک روز از ماه را روزه بگیرد، بهشت بر او واجب می گردد و کسی که دو روز روزه بگیرد از دوستان انبیا و صدیقین در روز قیامت قرار می گیرد وکسی که همه ماه را روزه بگیرد و وصل کند آنرا به ماه رمضان برای او توبه از همه گناهان از کوچک و بزرگ ولو از خون حرام قرار می دهد . (۵۸)

 

نتیجه گیری :از روایات فوق به دست می آید که:

۱.خداوند متعال راههای بازگشت را باز گذاشته است

۲.برای جبران گناهان راههای خیلی سهل الوصول قرار داده است.

۳.خیرات و نیکیها را غالب و چیره بر سیئات کرده است.

۴.برای پاک نمودن مؤمن ابتلائاتی را قرار داده تا اجبارا از گناهان پاک شود و این خود دلیل بر دوست داشتن مؤمن است.

پی نوشت ها :

۱. الکافی ،ج ۲ ، ص ۴۲۶۲. الکافی ،ج ۲ ،ص ۴۳۵۳. الکافی ، ج ۲ ،ص ۴۳۹۴. وسائل‏ الشیعة، ج ۶ ،ص۴۵۱۵. وسائل‏ الشیعة ج ۱۶ ، ص ۷۷۶. مستدرک‏ الوسائل ، ج۱۲ ، ص ۱۱۶۷. مستدرک‏ الوسائل ، ج۱۲ ، ص ۱۲۴۸. وسائل‏ الشیعة ، ج۱۵ ، ص ۲۲۵۹. وسائل‏ الشیعة ، ج ۱۶ ، ص ۶۹۱۰. الکافی ، ج۳ ، ص ۲۶۶۱۱. الکافی ج ۳ ، ص ۲۶۶۱۲. الکافی ج ۳ ، ص۴۵۰۱۳. الکافی ج ۳ ، ص ۴۶۸۱۴. من‏ لایحضره‏ الفقیه ج ۱ ، ص۲۸۶۱۵. من‏ لایحضره‏ الفقیه ج ۱۱۶. وسائل‏ الشیعة ج ۶ ، ص۴۸۰۱۷. وسائل‏ الشیعة ج ۶ ، ص۴۸۲۱۸. وسائل‏ الشیعة ج ۱۰ ، ص ۴۰۶۱۹. مستدرک‏ الوسائل ج ۳ ، ص ۸۱۲۰. مستدرک‏ الوسائل ج ۶ ، ص ۹۵۲۱. مستدرک‏ الوسائل ج۶ ، ص ۳۹۴۲۲. مستدرک ‏الوسائل ج ۶ ، ص ۴۴۸۲۳. بحارالأنوار ج۸۴ ، ص۲۲۳۲۴. بحارالأنوار ج ۸۶ ، ص ۳۵۴۲۵. بحارالأنوار ج ۸۷ ، ص ۲۷۹۲۶. الأمالی‏ للصدوق ، ص۲۵۵۲۷. مستدرک‏ الوسائل ، ج ۴ ، ص۲۰۹۲۸. بحارالأنوار ، ج ۸۰ ، ص ۳۷۷۲۹. الکافی ،ج ۲ ، ص ۶۲۱۳۰. الکافی ، ج ۳ ، ص ۲۲۴۳۱. مستدرک‏ الوسائل ، ج ۵ ، ص ۳۷۹۳۲. بحارالأنوار ، ج ۸۴ ، ص ۱۷۵۳۳. بحارالأنوار ، ج ۸۹ ، ص ۳۱۷۳۴. جامع‏ الأخبار، ص ۵۰۳۵. الکافی ، ج ۲ ، ص ۶۲۰۳۶. مستدرک‏ الوسائل ، ج ۵ ،ص۳۷۲۳۷. بحارالأنوار ، ج ۸۹ ، ص۳۵۲۳۸. جامع‏ الأخبار ، ص ۱۶۵۳۹. الکافی ، ج ۴ ، ص ۲۵۳۴۰. من ‏لایحضره‏ الفقیه ، ج ۲ ، ص ۲۲۰۴۱. بحارالأنوار ، ج ۹۶ ، ص ۴۹۴۲. وسائل‏ الشیعة ، ج ۱۴ ، ص ۴۱۷۴۳. وسائل‏ الشیعة ، ج ۱۴ ، ص ۴۶۳۴۴. بحارالأنوار ، ج ۹۸ ، ص ۲۷۴۵. بشارةالمصطفى، ص ۷۷۴۶. بحارالأنوار ، ج ۹۸ ، ص ۲۷۴۷. الکافی ، ج ۲ ، ص ۴۴۶۴۸. الکافی ، ج ۲ ، ص ۴۴۶۴۹. من‏ لایحضره‏ الفقیه ، ج ۱ ، ص ۱۳۴۵۰. بحارالأنوار ، ج ۶ ، ص ۱۵۷۵۱. بحارالأنوار ، ج ۶۴ ، ص ۲۴۴۵۲. بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۸۹۵۳. الکافی ، ج ۲ ، ص ۲۰۵۵۴. وسائل‏ الشیعة ، ج ۱۲ ، ص۲۲۱۵۵. وسائل‏ الشیعة ، ج ۱۵ ، ص ۱۶۵۶. مستدرک‏ الوسائل ، ج ۲ ، ص ۲۹۴۵۷. بحار الانوار ، ج ۱ ، ص ۱۸۰۵۸. بحارالأنوار ، ج ۹۴ ، ص ۸۱ 

منابع:۱.الکلینی ،ابو جعفر محمد،الکافی،دار الکتب الاسلامیه،چاپ تهران،بی تا۲. شعیری ،تاج الدین ،جامع الاخبار،قم، انتشارات رضی، ،سال انتشار ۱۳۶۳۳. شیخ صدوق ، ابو جعفرمحمد،من لا یحضره الفقیه ،چاپ قم،دفتر نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه قم ،بی تا۴.عاملی ،حر،وسایل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، چاپ تهران ،مکتبة الاسلامیة الطبری ،عمادالدین،بشارة المصطفی ،انتشارات کتابخانه حیدریه ،نجف،سال ۱۳۸۳ هجری۵.مجلسی ، محمد باقر ،بحار الانوار ،انتشارات موسسه وفا ،بیروت ، سال انتشار ۱۴۰۴ق۶.نوری میرزا حسین ،مستدرک الوسائل ، چاپ بیروت موسسة آل البیت لاحیاء التراث ،بی تا

منبع: پایگاه اطلاع رسانی خورشید آل یاسین (اینجا و اینجا)

شهر جهانی یزد، شهری تاریخی و کویری ‌بین دشت لوت و دشت کویر است که مارکوپولو جهانگرد معروف آن را بزرگ، زیبا و پر رونق توصیف می‌کند. شهر تاریخی یزد در قدیم؛ به ایساتیس به معنی فرخنده و مقدس معروف بوده است.

.

تمامی حقوق این سایت برای خبرآنلاین محفوظ است.
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright © 2018 khabaronline News Agancy, All rights reserved


دانلود تمامی سخنرانی هاDownloads-icon


دانلود تمامی سخنرانی هاDownloads-icon


http://dll.vaezin.com/up/2019/05/tafsir-doa-roze-18-mehrabian.mp3Downloads-icon


دانلود این سخنرانیDownloads-icon

چگونه دل را پاک کنیم
چگونه دل را پاک کنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *