چگونه ذهن خود را تغییر دهیم

 
helpkade
چگونه ذهن خود را تغییر دهیم
چگونه ذهن خود را تغییر دهیم

اشتراک گذاری این مطالب در:

چگونه ذهن خود را تغییر دهیم ؟ تصور عموم مردم این است که افراد موفق، دارای یک ذهن قوی و در نتیجه یک ذهن برتر نسبت به سایرین هستند؛ اما واقعیت این است که داشتن یک ذهن قوی صفتی نیست که شما با آن به دنیا بیایید.
تغییر ذهنیت و افکار (Change of mind) و همچنین داشتن ذهنی قوی یک انتخاب است که همه افراد موفق آنرا دنبال می‌کنند. افراد با ذهن‌های برتر توانایی مدیریت احساسات، افکار و رفتارشان را دارند و همین مسئله آنها را در مسیر موفقیت قرار می‌دهد.
آشکار است که صاحبان ذهن‌های برتر داری نگرشی مثبت به زندگی و حوادث آن هستند و سعی در بهره‌گیری از هر تجربه‌ی تلخ و شیرینی دارند. شاید بهتر است گفته شود، یک انسان موفق با یک ذهنیت سازی مثبت درباره اتفاقات، ذهن خود را قوی و به یک ذهن زیبا تبدیل می‌سازد.
اما صاحبان ذهن‌های برتر چگونه به توانایی این نوع ذهنیت سازی رسیده‌اند. سوال مهمی است که پاسخ آن در گرو بررسی رفتاری است که آنها انجام نمی‌دهند. در ادامه به بیان چند نمونه از این رفتار پرداخته میشود:

نشستن و تأسف‌خوردن بابت شرایط و یا حتی رفتار ناشایست سایرین برای صاحب یک ذهن برتر ممنوع است. به جای آن نقش خود را در زندگی قبول می‌کند و باور دارد که زندگی همیشه راحت و عادلانه نیست. تصور کنید مدت‌هاست که خود را برای یک مصاحبه کاری آماده می‌کنید.
در ذهنتان خود را مناسب‌ترین فرد برای آن شغل میدانید؛ اما نتیجه مصاحبه فرد دیگری را مناسب آن شغل معرفی می‌کند.
قطعا اگر شما صاحب یک ذهن برتر باشید، در این موقعیت، زمان با ارزش خودتان را با تأسف خوردن هدر نمی‌دهید، چون می‌دانید تأسف هیچ ثمره‌ای برایتان به جز اتلاف وقت و انرژی نخواهد داشت.

اگر حال روحی هر روز شما وابسته به حال رئیستان است، شما دارای یک ذهن برتر نیستید. صاحب یک ذهن برتر همواره قدرت را در دست دارد و اجازه نمی‌دهد که دیگران به کنترل او بپردازند. اگر تاکنون یک بار از خود پرسیدهاید که چگونه افکار خود را تغییر دهیم باید کنترل رفتار و احساساتش را وابسته به رفتار و حال دیگران نکنید. کنترل احساسات شما همواره باید در دستان خودتان باشد. با یک انتخاب درست می‌توانید بهترین پاسخ را نسبت به احوال دیگران داشته باشید.

تغییر را با آغوش باز می‌پذیرید و نسبت به تغییر محیط نیز با انعطاف برخورد کنید. ذهن انسان گاه علاقه به حفظ حالت همیشگی دارد و نسبت به تغییر مقاومت می‌کند؛ اما ذهن های قوی آماده برای تغییرات احتمالی هستند و نسبت به تعییرات از خود انعطاف نشان می‌دهند. برای پاسخ به سوال اینکه چگونه ذهن خود را تغییر دهیم لازم است تا برای همیشه با خجالتی بودن خداحافظی کنید.

چگونه ذهن خود را تغییر دهیم

صاحب یک ذهن برتر عمیقاً بر این باور است که تنها چیزی که می‌تواند کنترل کند رفتار خودش است و از این رو انرژی خود را برای اموری که کنترلی بر آن ندارد تلف نمی‌کند.
تصور کنید برای رسیدن به یک جلسه باید مسیر پر ترافیکی را طی کنید، اگر شما صاحب یک ذهن برتر باشید، وقت خود را صرف غرزدن و ناراحتی از ترافیک سنگینی که شما هیچ کنترلی روی آن ندارید نمی‌کنید و به جای آن با کمی زودتر حرکت کردن به سمت مقصد به خود این اطمینان را می‌دهید که به موقع به جلسه خواهید رسید.
پس یک قدم مهم برای اینکه بتوانیم به سوال چگونه افکار خود را تغییر دهیم پاسخ دهیم، کنار گذاشتن امور بیهوده است.

صاحبان ذهن های برتر به راحتی نه می‌گویند و هرگز به خاطر خوشامد و یا تنها کسب تأیید دیگران کاری را انجام نمی‌دهند. همواره در تلاش هستند که مهربان و عادل باشند؛ اما این را هم می‌دانند که نمی‌شود همه را همیشه راضی نگه داشت، پس تمرکزشان را بر آنچه درست و مهم است قرار می‌دهند.

این به معنای این نیست که هر ریسکی را بپذیرید. بلکه همواره ریسک‌های حساب‌شده‌ای را انجام می‌دهند. قبل از انجام هر کار به مطالعه ریسک‌ها و فواید آن می‌پردازند و قبل از عمل از جنبه‌های منفی بالقوه آن کار هم کاملاً آگاه می‌شوند.
قطعا هر عملی همراه با ریسک‌هایی خواهد بود؛ اما یک ذهن برتر به محاسبه ریسک‌ها می‌پردازد و در صورت عدم موفقیت هم از شکست برای یادگیری و رشد استفاده می‌کند. یک ذهن برتر یک ذهن خلاق است. ریسک‌ها را مطالعه می‌کند و به دنبال راه‌حلی خلاقانه برای کاهش هزینه‌های احتمالی است.

یک ذهن برتر در گذشته به سر نمی‌برد. «ای کاش این اتفاق نمی‌افتاد» و یا « ای کاش این اتفاق به شکل دیگری می‌افتاد» در یک ذهن قوی جایی ندارد. صاحبان ذهن های قوی می‌دانند راهی برای رهایی از گذشته نیست. از این رو با یک ذهنیت سازی صحیح نسبت به گذشته به دنبال درس‌هایی هستند که از آن می‌توان گرفت.
در زمان حال زندگی می‌کنند و به جای خیالبافی درباره روزهای درخشانی که می‌توانست در گذشته اتفاق بیافتد، برای آینده برنامه‌ریزی می‌کنند.

یکی از راه‎هایی که با آن میتوانید به سوال چگونه نگرس خود را تغییر دهیم پاسخ دهید، کنار گذاشتن اشتباهات برای همیشه است.
یکی از ویژگی های مهم یک ذهن قوی این است که اشتباهاتش را می‌پذیرد. برای تغییر یک مسیر اشتباه باید ابتدا بپذیرید که راه را اشتباه آمده‌اید. یک ذهن برتر در هنگام آگاهی از یک اشتباه ابتدا آن را می‌پذیرد.
سپس به دنبال درسهایی است که از آن اشتباه می‌گیرد و به این ترتیب از تکرار آن جلوگیری می‌کند. اشتباهات برای صاحب یک ذهن برتر سرمایه با ارزشی هستند که مسیر پیشرو را روشن‌تر می‌سازد.

«شکست مقدمه پیروزی است»، تنها یک شعار تکراری و قدیمی در یک ذهن قوی نیست. مطالعه سرگذشت افراد موفق مملو از روایت‌هایی از شکست‌های مختلف آنها در مراحل مختلف زندگی است. اما آنها برای رسیدن به موفقیت هرگز تسلیم شکست‌هایشان نشدند و با قدرت بارها و بارها از نو شروع کرده‌اند.
ذهن‌های برتر باور دارند که هیچکس به اندازه‌ای کامل نیست که مرتکب به هیچ اشتباهی نشود. بنابراین اشتباهاتشان را بزرگتر از چیزی که هست نمی‌بینند و اجازه نمی‌دهند که اشتباهات زنجیر پایشان شود و آنها را از حرکت بازدارد.

از همراهی با خودشان لذت می‌برند و کار و عمل آنها وابسته به داشتن همراهی دیگران نیست. گاه یک مسیر را باید به تنهایی طی کرد و ذهن های برتر هراسی از تنها سفر کردن ندارند.

صاحبان ذهن های برتر به دنبال فرصت‌ها بر اساس ارزش‌های خودشان هستند. این ذهنیت که کسی باید از آنها حمایت کند و یا دنیا باید چیزی را به آنها بدهد، نیستند. باور دارند، دنیا بدهی به آنها ندارد و حتی بابت تلاششان هم پاداشی به آنها نمی‌دهد.
می‌دانند، گاه حتی بعد از یک تلاش فراوان هم ممکن است چیزی عایدشان نشود و آنچه که اهمیت دارد سختکوشی، تمرکز بر اشتباهات و حرکت دوباره است.

نابرده رنج گنج میسر نمیشود. صاحبان ذهن های برتر این مصرع معروف را کاملاً درک کرده‌اند. صبور و با پشتکار مراحل لازم برای انجام یک کار را طی می‌کنند، مهارت‌های لازم را کسب کرده و با اتکا به توانایی‌هایشان به سمت پیشرفت قدم بر می‌دارند.

همه این موارد ذکرشده را می‌توان اینگونه خلاصه کرد که افراد موفق با ذهنیت سازی صحیح نسبت به خود و زندگیشان ذهن خود را به یک ذهن برتر تبدیل می‌سازند. ذهن انسان قابلیت تبدیل به یک ذهن قوی را داراست. کافی است با نگرش صحیح نسبت به خود و پیرامونمان به تمرین بپردازیم و زیبایی ذهن انسان‌های موفق را برای به وجود بیاوریم.

برای داشتن ذهنی موفق، خودساخته شرکت در دوره «چطور ذهن موفق داشته باشیم» را به شما پیشنهاد میدهد. برای کسب اطلاعات بیشتر روی تصویر زیر کلیک کنید:

ما عاشق خواندن نظرات شما هستیم!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرستادن دیدگاه

هدف ما در اینجا این است که اول نگرش شما را نسبت به موفقیت (به خصوص موقعیت های موفقیت در ایران) درست کنیم و بعد در قسمت های پیشرفته آموزش هم قرار بدیم مثل آموزشهای بازاریابی مثل کسب و کار شخصی و …

© تمامی حقوق برای شرکت خودساخته محفوظ می باشد . نشر با ذکر منبع بلامانع استطراحی و پشتیبانی: «وب‌کاستر»

رژیم غذایی دکتر کرمانی

ما انسان ها دو نوع طرز فکر ثابت و رشد داریم که یک نوع آن سبب می شود به مسیر اشتباه برویم و دیگری کمک می کند در لحظات مختلف درست تصمیم گیری کنیم اما به نظرتان می توان طرز فکر را تغییر داد یا خیر؟ در این  مطلب سعی داریم راهکارهایی برای تغییر در طرز فکر به شما آموزش دهیم اما یادتان باشد که هر کسی می تواند روش فکر کردن خود را تغییر دهد یعنی طرز فکرها تغییرپذیرند. به نظرتان کدام را باید تغییر دهیم؟ طرز فکر یا عمل مان را؟ تغییر در طرز فکر را شبیه دوچرخه سواری بدانید. اگر چرخ جلو فکر و چرخ عقب عمل باشد با به حرکت درآوردن هر کدام چرخ دیگر هم به گردش در می آید. در تغییر فکر و عمل، هر کدام را بهتر انجام دهیم پیشرفت خواهیم کرد چون هردو مکمل یکدیگرند. امکان ندارد فکر را تغییر دهید اما در عمل تغییری ایجاد نشود.  اگر طرز فکر را تغییر دهید زندگی هم تغییر می کند. بنابراین تا زمانی که تغییری را ایجاد نکنیم نباید انتظار داشته باشیم که زندگی، شغل و حتی وزن مان تغییر کند.

هنگام حرکت در مسیر رشد باید دست از قضاوت برداریم و تنها به دنبال یادگیری باشیم. به تغییری که انتخاب می کنید تعهد داشته باشید.

چقدر خود را می‌شناسید؟ چه توانایی‌ها و شایستگی‌هایی دارید؟ از نقاط ضعف و قوت‌‌ خود خبر دارید؟ می دانید خودآگاهی در کنار افکارتان چه اثری روی بدن شما می گذارند؟ برای اینکه به سوالاتی از این قبیل پاسخ دهید باید مهارت بسیار مهم زندگی یعنی خودآگاهی را بدانید. خودآگاهی یعنی شناخت دقیقی از شخصیت خود داشته باشید. شخصیت شامل افکار، اعتقادات، احساسات، توانایی ها و نقاط ضعف و قوت است. برای آشنایی بیشتر با خودآگاهی نسبت به غذاخوردن تان به سوالات زیر پاسخ دهید.

چگونه ذهن خود را تغییر دهیم

داشتن خوداگاهی نسبت به خوردن کاری نیست که خانواده به ما یاد داده باشد اما با یادگیری چهار گام موثر می توانید به این خودآگاهی برسید.

از قدیم می گفتند سنگ بزرگ نشانه نزدن هست. گاهی اوقات ما اصلا کارهای کوچک انجام نمی دهیم چون می خواهیم کاری بزرگ تحویل دهیم. درگیر ایده آل بودن برابر با هیچ کاری نکردن است. یک دفترچه یادداشت بردارید و تمام افکار و احساساتی که سبب غذاخوردن می شوند را یادداشت کنید. حتی اگر خوراکی اضافه هم خورید را بنویسید تا بتوانید حساب کنید که چه مقدار غذا خوردید. حتما یادداشت کنید چون ممکن است فراموش کنید. برای شروع روزی یک ربع این کار را انجام دهید. درگیر کمال گرایی نشوید حتی اگر بی حوصله و بد خط هستید دست از نوشتن برندارید.

مثلا بنویسید می خواهم به تناسب اندام برسم. اگر روی کاغذ بنویسید از حالت آرزو خارج می شود و به هدف قابل دسترس تبدیل می شود. رسیدن به تناسب اندام هدف بزرگی است که باید به هدف های کوچک تقسیم کنید. مثلا برنامه رژیم سه ماهه دکتر کرمانی را گرفتید. بعد باید این برنامه را به ماهانه و روزانه تغییر دهید. بهتر است هر روز که از خواب بیدار می شوید فعالیت های همان روز و لیست غذاها را مشخص کنید.

نقاط ضعف و قدرت در هنگام غذاخوردن چیست؟ وقتی رژیم می گیرید در چه بخش هایی لغزش دارید. مثلا نقطه ضعفم این است که نمی توانم قطاب نخورم. تنها راه این است که اصلا قطاب نخورم چون با یک عدد سیر نمی شوم و ۴ یا ۵ تا می خورم.  دفترچه یادداشت را بردارید و نقاط قوت و ضعف خود را در رژیم مشخص کنید.

برای شناسایی بهتر نقاط ضعف خود به این سوالات پاسخ دهید:

زمانی فشار ناشی از استرس از روی مغز برداشته می شود که با فعال شدن منطق شما، آگاهی بیشتری نسبت به خود بدست بیاورید. برای کاهش استرس های روزانه روی نفس کشیدن متمرکز شوید. سعی کنید به این شکل نفس عمیق بکشید:

این کار را چندین بار تکرار کنید تا کم کم به صورت عادت در شما شکل بگیرد و موفق شوید بدون فکر کردن به آن انجامش دهید. اگر هنگام نفس کشیدن افکار دیگری وارد ذهن شما شد با آنها نجنگید. با کاهش استرس، میزان آگاهی شما نسبت به کارها بیشتر از قبل خواهد شد. یادتان باشد ایجاد تغییر زمان بر است و به تمرین و تکرار نیاز دارد.

بعد از رسیدن به خودآگاهی در این بخش، سراغ دومین راهکار برای تغییر طرز تفکر می رویم.

اگر در زمینه‌ای نتیجه لازم را نگرفتید و موفق نشدید می توانید از کلمه جادویی «هنوز» استفاده کنید. وقتی از این کلمه جادویی استفاده کنید، انگار ادامه داستان را باز نگه می دارید و با ادامه دادن مسیر و تلاش بیشتر می توانید مسیر عصبی مورد نظر خود را بسازید و موفق شوید مثلاً:

افرادی با «طرز فکر ثابت» درک صحیحی از کلمه هنوز ندارند. آنها فکر می کنند به نتیجه مثبت نمی رسند. در صورتی که اگر بخواهیم طرز فکر رشد را در خود ایجاد کنیم باید بگوییم که من هنوز موفق نشدم و بالاخره به وزن مناسبم می رسم. از همه مهم تر اینکه الان موفق نشدم دلیلی بر توقف و تلاش نکردن نیست. اتفاقاً دلیلی عالی برای اینِ که تمام سعی خود را انجام دهید تا به موفقیت دست پیدا کنید. با تمرین و تکرار زیاد این کلمه جادویی به طور ناخودآگاه در مغز شکل می گیرد و فرد انگیزه لازم را برای تلاش بیشتر بدست می آورد و مطمئن است که موفق می شود؛ برعکس طرز فکر ثابت که در یک نقطه می‌ایستد و فقط خودش رو سرزنش می‌کند.

افراد با طرز فکر ثابت، ترجیح می‌دهند که همیشه در منطقه امن خود باقی بمانند و اصلا دنبال چالش نیستند. پس لازم است که از این منطقه خارج شوید تا طرز فکر رشد در شما تقویت شود. جمله معروف « یک کشتی در بندر جای امنی دارد اما برای آن ساخته نشده است، کشتی باید دریاها را بشکافد تا به اقیانوس برسد.» اما در ادامه می خواهیم چند راهکار کوچک درباره خروج از منطقه امن توضیح دهیم.

راحت ترین راه برای خروج از منطقه امن این است که از مسیر های جدید دیگری به خانه بروید. برای برگشتن از مدرسه، دانشگاه، محل کار مسیر جدید دیگری را جایگزین مسیر همیشگی کنید. همیشه چندین راه برای رسیدن به خانه وجود دارد. ترکیب همین چیز های کوچک در ذهن، در تغییرات دیدگاه شما از کسی که به عادت های گذشته چسبیده بود، کمک می کند.

رسیدن به هدف هم دقیقا همین طور است. پس کم کم و با برداشتن یک گام کوچک به سمت جلو حرکت کنید. اگر می خواهید وزن را کاهش دهید کافی است روزی یک خوراکی از لیست غذاها یا حتی یک قاشق از غذای بشقاب خود را کم کنید این موارد کمک می کند بدون اینکه متوجه شوید از منطقه امن خوش خوراک بودن به سمت سلامت بیشتر و سبک زندگی سالم حرکت کنید.

منطقه امن فضای ذهنی است که خودمان ایجاد کردیم. بنابراین خروج از آن هم با استفاده از روش های بالا، توسط خود ما امکان پذیر می شود!! آیا تا به حال به خودتان گفتید: «دوست داشتم فلان کار را  در فلان دوره زمانی انجام دهم، اما…؟» بر این ترس‌ها و موانع غلبه کنید. برای دنبال کردن ندای درون خودتان شجاع باشید.

 

دفتر یادداشت را آماده کنید و بنویسید که به نظرتان همین امروز در کدام زمینه باید طرز فکر را تغییر دهید؟ اگر دوست داشتید پاسخ خودتان را در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظر شما

نام *

ایمیل

برای دریافت مشاوره خرید رژیم دکتر کرمانی شماره همراه خود را ثبت کنید ما با شما تماس می‌گیریم

کلیه حقوق متعلق به مجموعه به اندام دکتر کرمانی می باشد.

حداقل 8 کاراکتر

ذهنمان، ما را به سوی موفقیت سوق می‌دهد. اگر این حرف را باور ندارید پس احتمالا بازی زندگی را باخته‌اید، یا فکر می‌کنید آدم بدشانسی هستید. بدانید که طرز فکرتان درباره خودتان می‌تواند همه جوانب زندگیتان را تحت الشعاع قرار ‌‌دهد.

اگر شما 5 دقیقه زمان داشته باشید، می‌توانید کارهای کوچکی انجام دهید که تاثیر بزرگی بر زندگی‌تان داشته باشد، از شکل زندگی گرفته تا قدرت هایتان. همه تغییرات منوط به این است که شما در روز 5 دقیقه برای خود زمان بگذارید. این کارهای مثبت می تواند جزیی از روتین روزانه‌‌تان شود و شما را به سمت موفقیت هدایت کند.

چگونه ذهن خود را تغییر دهیم

ریشه این تغییر ات فقط به شیوه افکار ما باز می‌گردد، مطالعات درباره قطره آب را در نظر بگیرید، به یاد بیاورید که چگونه می‌توانستیم با امواج مثبت و منفی مولوکول‌‌های آب را تغییر دهیم. این بدین معنی است که ما نیز مانند قطرات آب می توانیم با صحبت کردن، خود را تغییر دهیم. 5 دقیقه می تواند حتی ساختار مولوکی آب بدن شما را نیز تغییر دهد، و به شما این اجازه را بدهد تا فرکانس‌های بیشتری بفرستید. همه ما حتی با جزر و مد آب دریا و یا چرخه ماه، تغییر می‌کنیم.

ما روزانه درباره خودمان چه می گوییم؟ هرچه شما بیشتر با افکار مثبت درگیر شوید، بیشتر می‌توانید دیدتان را به زندگی عوض کنید و اعتقاداتتان را قوی‌تر کنید. این شما را به سمت موفقیت می‌برد، باور داشته باشید که همه چیز تغییر می‌کند، زیرا وقتی ذهنتان چیزی می‌گوید، بدن و قلبتان آن را احساس می‌کند، و روح شما با صبر و ایمان آن را طلب می‌کند، پس باور داشته باشید که هر ناممکنی ممکن می‌شود.

با 5 دقیقه چه کارهایی می‌توانید انجام دهید تا ذهن و احساستان تغییر کند؟ در این مقاله راهکارهای ساده‌ایی ارائه می‌دهیم که هر کدام از دیگری موثرتر است. وقتی امروز را دارید چرا تغییر را به فردا موکول می‌کنید؟

اگر به دنبال 5 دقیقه زمان هستید،می‌توانید صبح‌ها زودتر از معمول از خواب بیدار شوید، یا شب‌ها زودتر از معمول به تخت خواب بروید، و یا در وقت ناهارتان زمانی را به آن اختصاص دهید. در این حالت شما می‌توانید مدیتیشن را در برنامه‌تان جای بدهید، بعضی افراد مدیتیشن همراه با آهنگ و برخی دیگر مدیتیشن آرام را می‌پسندند. تنها شما باید احساس راحتی داشته باشید خواه سکوت باشد خواه یک صدایی باشد، اینجا هیچ فرمول خاصی برای انجام مدیتیشن وجود ندارد.

تنها راز این مرحله انجام مداوم و منظم مدیتیشن است. ممکن است پس از یک هفته به طور ناخودآگاه صبحها زودتر بیدار شوید و مدیتیشن کنید. در دوران پر استرس‌تان، متوجه می‌شوید که صبرتان بالا رفته. در حالت کلی شما از همه لحظات پیش‌ رویتان لذت می برید به طوری که ممکن است تمام این اتفاقات شما را ترغیب کند تا زمان بیشتری را برای انجام مدیتیشن اختصاص دهید.همه وجود شما سپاسگذارتان می‌شود. و این سپاسگذاری فرکانسی است که شمارا به سمت شکرگزاری هدایت می کند.

جملات تاکیدی مثبت بسیار قدرتمند ‌هستند. از جملات مانترا و یا دعا استفاده کنید تا هاله انرژی مثبت در اطرافتان زیاد شود، به یاد داشته باشید که اگر شما بخواهید انرژی می‌تواند بر شما اثر بگذارد. و به علاوه از ثباتتان استفاده کنید تا این فرکانس را بالا نگه دارید. جملات مثبت خود مکتوب کنید تا ببینید که کدام یک برایتان مهم‌تر است.

هرآنچه که خدا و الهه شماست را ستایش کنید، شکر‌گذاری‌تان را در طول روز به مدت 5 دقیقه انجام دهید و نسبت به انرژی‌های مثبتی که اطرافتان جمع می‌شود، آگاه باشید. و بابت همه این انرژی‌ها شکرگزار باشید زیرا می‌تواند دیدگاهتان را نسبت به زندگی،خودتان و اطرافیانتان عوض کند.

برای انجام این تمرین نیازی نیست که حتما به باشگاه بروید. همین که در منزلتان در یک جای راحت بنشینید و این تمرین را به مدت 5 دقیقه انجام دهید، کافی است. اگر شما با یوگا آشنا هستید، پس می‌توانید حرکات کششی عمیقی انجام دهید و یا می‌دانید که باید چگونه استوار بنشینید. اما اگر با یوگا آشنایی ندارید می توانید از سایت های مانند یوتوب، طریقه یوگا در 5 دقیقه را جستجو کنید. شما باید بدن و ذهنتان را به چالش بکشید و میبینید که این 5 دقیقه چگونه به شما احساس موفقیت می‌‌دهدو برخوردتان را نسبت به خودتان، زندگی و هرآنچه که اطرافتان است مثبت می‌کند.

قبل از شروع یوگا بدنتان را گرم کنید. گرم کردن به سم زدایی بدن کمک می‌کند و ذهن و روحتان را پاک می‌کند، پس برای انجام یوگا از حرکات بدنی استفاده کنید. اگر بدنتان آسیب دیده آرام بنشینید، و اگر بدنتان سرد است می توانید حرکات سبک تری انجام دهید تا دمای بدنتان را بالا ببرید. بعد از این شما در بدن و ذهنتان احساس قدرت می‌کنید. پس از انجام یوگا متوجه می‌شوید که انرژی‌تان مانند یک موج بالا می‌رود. به علاوه به خاطر داشته باشید که انجام یوگا ایمنی بدن و امواج مثبت را بالا می‌برد.

همه ما می‌‌دانیم که نفس کشیدن جزء کارهایی است که بدون فکر اتفاق می افتد. اما در واقع باید به آن توجه کنیم، باید نسبت به تنفسمان هوشیار باشیم، صدای آن را بشنویم، آن را ببینیم، و اجازه دهیم هر آنچه که درونمان است خارج شود، تنفس در زندگیمان چه نقشی بسزایی دارد و می‌تواند ما را به دنیای اطرافمان متصل کند. تنفس عمیق استرس‌مان را کاهش می دهد و توانایی ما را در رویارویی با مسائل زندگی بالا می‌برد. هوای پاک و خنکی را در نظر بگیرید که به ریه‌هایتان وارد می‌شود و به جای آن تمام افکار و رفتار منفی، و مخربتان خارج می‌شود. برای 5 دقیقه به تنفستان توجه کنید و آن را ارزیابی کنید.

حتی اگر محیط ما کوچک باشد باز ما نفس می‌کشیم .گاهی اوقات فراموش می‌کنیم که بدون نفس کشیدن زنده نخواهیم بود. با تجربه تمرین روزانه تنفس‌، متوجه می‌شوید که تنفس بخشی از روح ماست که به زندگی ما نیرو می‌بخشد. بدانید که وقتی بدنمان را ترک می‌کنیم.، اولین نشانه مرگ نفش نکشیدن است.

تلفن همراه، کامپیوتر و هر وسیله‌ای الکترونیکی دیگری را خاموش کنید و موزیک های اطرافتان را قطع کنید. اگر در جای بسته هستید، چراغ ها را نیز خاموش کنید، در تاریکی بنشینید و آرام باشید. یا می‌توانید در فضای باز بدون هیچ کتاب و وسیله الکترونیکی، تنها در طبیعت بنشینید، به طوری‌که تنها  خودتان و عالم اطرافتان باشد. با انجام مداوم این کار می‌توانید میزان موفقیت خود را ببینید.

اینکه بی حرکت بمانید کار دشواری است. ما همیشه از یک نقطه به نقطه دیگر می‌رویم یا از یک فکر به فکر دیگر می‌پریم و از یک صفحه به صفحه دیگر. ما نمی‌توانیم بی‌حرکت بمانیم، زیرا ما انسان‌های امروزی هستیم که در دنیای امروز زندگی می‌کنیم. اینکه انسان امروزی باشید منفعت دارد. اما متاستفانه در عین حال طبیعت‌مان را از دست می‌دهیم، آرام و بی‌حرکت بودن یک کلید است، هرچه شما بیشتر درگیر تمریناتش شوید، احساس درباره خودتان پیدا می‌کنید که تاکنون تجربه‌اش نکرده‌اید. بی حرکت ماندن شما را به سمت آرامش سوق می‌دهد.

 

اگر روزانه 5 دقیقه از زمان خود را به انجام تمرینات فوق اختصاص دهیدو این راهکارها را جزیی از روتین روزانه‌تان بکنید می توانید احساستان را نسبت به خود و زندگی تغییر دهید. به  خاطر داشته باشید که انجام این تمرینات باید به صورت منظم و مداوم صورت گیرد.

 

دوره به سوی ذهن آگاهی

به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دانلود قانونی کتاب لطفا تنظیمات پیش فرض ذهن خود را تغییر دهید!! و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان دانلود کنید.

برای دانلود قانونی کتاب لطفا تنظیمات پیش فرض ذهن خود را تغییر دهید!! و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان دانلود کنید.

کتاب لطفا تنظیمات پیش فرض ذهن خود را تغییر دهید!! به قلم تی دی جیکس، راهکارهایی برای تغییر و مدیریت ذهن در اختیار شما قرار می‌دهد که با به کارگیری آن‌ها می‌توانید تغییرات اساسی در روش زندگی‌تان ایجاد کنید.

اگر با یک کامپیوتر کار کنید چیزی به نام تنظیمات پیش‌فرض دارد. با هر نرم‌افزاری که کار کنید یک تنظیمات پیش‌فرض دارد. این تنظیمات برخی اصول و فرآیندها را تحت کنترل دارند، ولی به این معنا نیست که نمی‌توانید خارج از این پیش‌فرض‌ها عمل کنید، بلکه به این معنی است که اگر از تنظیمات پیش فرض فاصله بگیرید، کامپیوتر قادر است که شما را به آن تنظیمات پیش‌فرض برگرداند و اگر شما این تنظیمات پیش فرض را نخواهید باید آن‌ها را تغییر دهید.

اکثر مردم چون پیش‌فرض‌هایشان تغییر نکرده است، در نتیجه موقعیت آن‌ها هم تغییری نکرده است و می‌بینید بارها و بارها به تنظیمات پیش‌فرض خود بر می‌گردند.

چگونه ذهن خود را تغییر دهیم

وقتی کنار آدم‌های خاصی هستید و می‌بینید تغییر می‌کنید، تمایل دارید کنار آن‌ها بمانید؛ زیرا تا وقتی کنار آن‌ها هستید احساس خوبی دارید ولی وقتی به خودتان بر می‌گردید در همان الگویی که قبلا بوده‌اید گیر می‌افتید و نمی‌توانید بفهمید چگونه از آن بیرون بیایید و با خود فکر می‌کنید باز هم برای من همان اتفاق‌های قبلی می‌افتد؟

تی دی جیکس (T. D. Jakes) در کتاب لطفا تنظیمات پیش فرض ذهن خود را تغییر دهید!! (Please change your default settings) به شما نشان می‌دهد که کاری که انجام می‌دهید مشکلی ندارد، بلکه مشکل تنظیمات پیش‌فرض شماست و تا زمانی‌که تنظیمات پیش‌فرض‌ها را تغییر ندهید به همان کسی که بوده‌اید بر خواهید گشت. زیرا در واقع هیچ وقت مسیرتان را تغییر نداده‌اید.

وقتی ذهن خود را تغییر می‌دهید مهم نیست با چه کسی و چه چیزی مبارزه می‌کنید، مهم نیست حریفتان چقدر بزرگ و سر سخت است، مهم نیست شما چقدر کوچک هستید.

وقتی که تنظیمات پیش‌فرض خود را تغییر دادید و حالت جدیدی را احساس کردید، ممکن است در موقعیت‌های نادری خودتان را در حال انجام دوباره کارهای قدیمی قبل از تغییر خودتان بیابید و احساس ‌کنید که تغییر نکرده‌اید و دوباره به پیش‌فرض خود بازگشته‌اید؛ ولی اینگونه نیست.

راز تغییر تنظیمات پیش‌فرض این نیست که در کاری که انجام می‌دهید اشتباه نکنید، بلکه احساس می‌کنید که این اشتباه حالت عادی شما نیست، چون به سرعت می‌توانید از آن موقعیت بیرون آیید.

در بخشی از کتاب لطفا تنظیمات پیش فرض ذهن خود را تغییر دهید!! می‌خوانیم:

فکر کردن به شرایط بحرانی می‌تواند ترسناک و ناراحت کننده بوده و هنگامی که افراد در این شرایط قرار می‌گیرند ممکن است بیرون آمدن از آن کار سختی بوده و برطرف شدنش دشوار باشد، اما اگر فردی دارای ذهن منعطف باشد می‌تواند با روش واقع‌گرایانه این شرایط را از سر گذرانده و اهدافی بسیار منطقی برای حل مشکلش پیدا کند.

با این وجود افرادی با ذهن انعطاف‌پذیر هنگامی که درگیر مشکلات می‌شوند، یک گام به عقب برداشته و تصور می‌کنند که قبل از این مشکل دارای چه شرایطی بودند و سپس همه راه حل‌های ممکن را در ذهن تصور می‌کنند تا بتواند خود را به شرایط قبلی برگرداند.

همچنین اگر هر فرد در زندگی بتواند با معنا زندگی کند و از همان ابتدا هدف و منظورش از زندگی را پیدا کند به طور حتم داشتن ذهن انعطاف‌پذیر نیز کار راحتی خواهد بود. از طرفی شرکت در فعالیت‌های مثبت و اجتماعات امری است که می‌تواند به شما کمک کند هدف خود از زندگی را یافته و در نتیجه به ذهنی انعطاف‌پذیر دست پیدا کنید.

مقدمه
فصل اول: چگونه یک ذهن منعطف داشته باشیم؟
ذهن انعطاف‌پذیر چیست و چه کمکی به افراد می‌کند؟
چگونه ذهن منعطف داشته باشیم؟
آرام کردن ذهن برای انعطاف‌پذیری بیشتر
استقبال از تغییرات با آغوش باز
مشخص کردن اهداف برای ذهن منعطف
خوش‌بینی و مهارت حل مشکل از دیگر روش‌های انعطاف‌پذیری
فصل دوم: تغییر روش زندگی توسط تغییرات ذهنی
تغییر روش زندگی
تاثیر تغییرات ذهنی بر روی روش زندگی
نقش تغییرات ذهنی بر روی موفقیت
چگونه با تغییرات ذهنی روش زندگی خود را تغییر دهیم؟
ریسک پذیری یکی از عوامل تغییرات ذهنی
زندگی سالم و متعادل در گرو تغییرات ذهنی مثبت
زندگی کنونی شما حاصل تصمیم‌های گذشته شماست!
مهارت‌های ذهنی برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی
تغییر روش زندگی توسط تغییراتی در ذهن
فصل سوم: مدیریت ذهن و افکار و تاثیر آن بر موفقیت
چگونه ذهنمان را مدیریت کنیم؟
نتایج مدیریت ذهن و افکار
روش‌های رهاسازی ذهن از افکار منفی
– گوش کردن به ذهن
– تشکر و سپاسگزاری از ذهن
شناسایی تله‌ها برای مقابله با افکار منفی
– تصورات انسان
– اعتقادات
– انتظارات
روانشناسی موفقیت چیست؟
توصیه‌های مهم در زمینه روانشناسی موفقیت
1- آگاهی در خصوص علت انجام کار‌ها
2- حرکت به سمت کامیابی در اهداف
3- توجه بسیار به حال حاضر تا گذشته
4- شناسایی اهداف
5- تغییر نگرش
6- پاسخ منفی به افکار سرزنش کننده درونی
7- تمرین مثبت اندیشی
8- تمرین پذیرفتن
9- به دنبال پیشرفت باشید
تاثیر روانشناسی موفقیت در مدیریت ذهن و افکار
آیا نظارت بر ذهن تاثیر در مدیریت ذهن و افکار دارد؟
روش‌های دستیابی به ذهن آزاد و پاک
– تفکر
– تنفس
– کمتر صحبت کردن
– انجام فعالیت‌های فیزیکی
– تمرین تمرکز حواس جهت مدیریت ذهن و افکار
– تعمیم ندادن افکار و اتفاقات منفی
– هرگز به جای دیگران فکر نکنید
آیا قبول مسئولیت در مدیریت ذهن و افکار کار درستی می‌باشد؟
فصل چهارم: چگونه ذهن خود را هوشمندانه بازسازی کنیم؟
بازسازی ذهن چیست؟
بازسازی ذهن مشغول
راهکارهایی برای بازسازی ذهن
آیا زمان خاصی برای بهبود عملکرد ذهن وجود دارد؟
نتایج بازسازی ذهن
بازسازی ذهن بعد از پایان مشکلات
من خیلی برای بازسازی ذهن پیر هستم
بازسازی ذهن را از کجا شروع کنیم؟
یافتن نقاط قوت راهی برای بازسازی بهتر ذهن
ایجاد روال خوشبختی با بازسازی ذهن
ترس از اشتباه
پرورش آگاهی راهی برای بازسازی بهتر ذهن
در راه رشد قدم بردارید
بازسازی ذهنی چه تاثیری روی روابط اجتماعی خواهد داشت
یافته‌های نهایی در مورد بازسازی ذهن
T. D. Jakes کیست؟
تولد تی دی جیکس
ازدواج و شروع فعالیت تی دی جیکس
کتاب‌های تی دی جیکس
کتاب غلبه بر دشمن
جالب است بدانید!

برای دانلود کتاب لطفا تنظیمات پیش فرض ذهن خود را تغییر دهید!! و دسترسی قانونی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

ارسال کتابراه به دوستان از طریق پیامک یا ایمیل

اشتراک در تلگرام

اشتراک در توییتر

اشتراک در فیسبوک

اشتراک در واتس آپ

اشتراک در لینکداین

اشتراک در گوگل پلاس

کتابراه مرجع قانونی دانلود کتاب الکترونیکی و دانلود کتاب صوتی است که امکان دسترسی به هزاران کتاب، رمان، مجله و کتاب صوتی و همچنین خرید کتاب الکترونیک از طریق موبایل تبلت و رایانه برای شما فراهم می‌کند. شما با استفاده از کتابراه همیشه و همه جا به کتاب‌ها و کتابخانه خود دسترسی دارید و می‌توانید به سادگی از هر فرصتی برای مطالعه استفاده کنید. در کتابراه برای همه سلیقه‌ها از داستان، رمان و شعر تا روانشناسی، تاریخی، علمی، موفقیت و… کتاب‌هایی پیدا می شود. همچنین در کتابراه هزاران کتاب رایگان نیز قابل دانلود است. اپلیکیشن کتابخوان کتابراه برای اندروید، IOS و ویندوز در دسترس است.


EPUBDownloads-icon


مشاوره روانشناسی به صورت ویدیو کال

کاملترین درگاه رزرو تورهای داخلی و خارجی

مهترین راه برای تغییر احساس و در نتیجه رفتار کسی تغییر افکار اوست

 

چگونه ذهن خود را تغییر دهیم

 تغییر افکار افراد

به نظر می‌رسد افراد مختلف در یک موقعیت مشابه، به طرز متفاوتی رفتار کرده، احساس متفاوتی داشته و افکار آن ها متفاوت است. آیا می‌توان گفت که علّت رفتار هر فردی نوع احساس اوست؟ پس برای تغییر افکار افراد، باید احساس آنها را نیز تغییر دهیم.

 

از سوی دیگر، مشخص شد که طرز فکر افراد نیز تعیین‌کنندة احساس آنهاست. پس بهترین راه برای تغییر احساس (و در نتیجه رفتار) کسی، تغییر افکار اوست. ولی این‌جا یک سؤال مطرح می‌شود: چگونه می‌توانیم تغییر افکار دهیم؟

گام اول : افکار منفی خودآیند را شناسایی کنیدنخستین گام در تغییر افکار، شناختن آنهاست. اینجا اصطلاح افکار منفی خودآیند به‌کار می‌رود. این افکار منفیهستند، چون احساس بدی در فرد ایجاد می‌کنند و خودآیند می‌باشند چون بدون این‌که بخواهیم به سراغ‌مان می‌آیند. گام دوم : خطاهای شناختی خود را بررسی کنیدبه این جمله‌ها توجه کنید: “حالا آنها فکر می‌کنند که من آدم پرمدّعایی هستم”؛ “حتماً از من بدشان آمده”؛ “از دست من رنجیده است”؛ “سر و وضع من به نظرش خنده‌دار است”؛ “حتماً عصبانی است”؛ “دلش نمی‌خواهد کسی متوجه شود”.

آیا شما تا به حال از این جملات استفاده نکرده‌اید؟ به نظر می‌رسد در تمام این موارد داریم ذهن دیگران را می‌خوانیم یا سعی می‌کنیم افکار، احساسات یا عقاید دیگران را حدس بزنیم و از سویی به حدس خود اعتقاد کامل داریم.

 

ولی آیا ما واقعاً توانایی خواندن یا تغییر افکار دیگران را داریم؟ مسلماً پاسخ منفی است. یا در مثال زیر: “همه زندگی‌ام پر از شکست است”؛ “هیچ‌وقت نتوانسته‌ام کاری را درست انجام دهم”؛ “اصلا نمی توانم” ” من همسر خوبی نیستم”؛ “اصلاً بلد نیستم”.

آیا تمام مواردی که گفته شده، کاملاً درست است؟ مثلاً آیا این فرد واقعاً نتوانسته حتّی یک کار را درست انجام دهد؟ مسلماً این‌طور نیست و در مثال‌های گفته شده حتماً مواردی از موفقیت، درست انجام دادن کارها یا بلد بودن وجود دارد. به‌نظر می‌رسد در این موارد به نکات مثبت توجهی نشده است شاید بهتر باشد این فرد تغییر افکار دهد.

اما چرا گاهی این‌طور فکر می‌کنیم؟ آیا این افکار منفی نیست؟ گاهی تجزیه و تحلیل اطلاعات در ذهن ما تحریف می‌شود. این تحریف‌ها که “خطاها یا تحریف‌های شناختی” نامیده می‌شوند، به اَشکال گوناگونی ظاهر می‌شوند. مثال‌های بالا دو نمونه از این خطاها هستند.

 

اولین مورد، “ذهن‌خوانی” و دومی “بی‌توجهی به امر مثبت” نامیده می‌شوند. در ذهن‌خوانی، فرد تلاش می‌کند افکار، احساسات و تمایلات دیگران را حدس بزند یا باعث تغییر افکار آنان شود. بی‌توجهی به امر مثبت نشان می‌دهد که فقط موارد منفی در نظر گرفته شده و فرد توجهی به موارد مثبت نمی‌کند.

یکی دیگر از خطاهای شناختی “تغییر افکار” است. این خطای شناختی گویای این است که اگر فرد به کامل‌ترین و بالاترین سطح موردنظر خود نرسد، گویی هیچ مؤفقیتی به دست نیاورده است.

 

برای مثال، دانشجویی برای یک امتحان تلاش زیادی کرده و نمره‌اش نسبت به امتحان قبلی خیلی بیشتر می‌شود، ولی به حدّ ایده‌ال خود نمی‌رسد. وی فکر می‌کند: “تلاش‌هایم هیچ فایده‌ای نداشته و هیچ چیز نسبت به سابق تغییری نکرده است ایا این افکار منفی نیست؟

حال اگر این دانشجو فکر کند که “من آدم شکست‌خورده‌ای هستم و تمام تلاش‌ها و تمام زندگی‌ام بی‌حاصل بوده!” می‌توان از خطای شناختی دیگری به نام “تعمیم مبالغه‌آمیز” نام برد.

“فیلتر ذهنی” باعث می‌شود که فرد بخشی از واقعیت‌ها را ندیده و فقط به واقعیت‌های محدودی توجه کند.

 

برای مثال، وقتی کسی می‌گوید “هیچ‌کس مرا دوست ندارد، “من آدم بی‌مصرفی هستم و به دردی نمی‌خورم” یا “هر وقت با کسی دوست شده‌ام، نتوانسته‌ام دوستی‌ام را حفظ کنم” درواقع نمی تواند هیچ موردی را که خلاف این افکار منفی را نشان دهد به یاد بیاورد.

 

مثلاً این که مادرش به او خیلی علاقه دارد یا دوستانی دارد که با او تماس می‌گیرند، یا این‌که او تنها کسی است که جزوه‌هایش در کلاس دست به دست می‌گردد.

گاهی‌اوقات افکار ما بیشتر در مورد آینده است. ولی آن‌چه را که برای آینده پیش‌بینی می‌کنیم، بیشتر منفی است. مثلاً “حتماً امتحانم را خراب خواهم کرد”، “مطمئنم که به حرفم گوش نخواهد کرد”، “بلیط پیدا نخواهم کرد” تغییر افکار در این نوع افراد واجب است.

 

به نظر نمی‌رسد چنین پیش‌بینی‌هایی در مورد آینده کاملاً درست باشند، به‌خصوص اگر تا این حد یک‌طرفه باشند. این خطای شناختی “پیش‌گویی” نامیده می‌شود.

گاهی‌اوقات افکار ما اغراق‌آمیز هستند و به‌نظر می‌رسد که موضوع را خیلی بزرگ می‌کنیم. از این خطا با نام “درشت‌نمایی” یاد می‌شود. مثلاً “آبرویم رفت”، “افتضاح شد”، “تمام زندگی‌ام خراب شد”.

“استدلال احساسی” زمانی است که ما بدون دلیل کافی و صرفاً به علّت احساسی که داریم قضاوت می‌کنیم و ممکن است تغییر افکار دهیم. مثلاً فردی که اضطراب دارد می‌گوید: “نگران هستم، پس حتماً قرار است اتفاق بدی بیافتد”.

برخی افراد بایدها و نبایدهای زیادی را برای خود و دیگران به‌کار می‌برند. هرچند وجود این بایدها و نبایدها تا حدّی انگیزه ایجاد می‌کند و باعث تغییر افکار می شود، ولی نمی‌تواند چیزی را تضمین کند. مثلاً گفتن این‌که “باید نمرة خوبی بگیرم”، یا “نباید این حرف را می‌زد” نمی‌تواند تضمین‌کننده این باشد که آن فرد واقعاً نمره خوبی بگیرد.

 

بلکه تنها اثری که ایجاد می‌کند این است که اگر فرد نمرة خوبی نگیرد، خود را سرزنش کند یا به علّت حرفی که دیگری زده شدیداً عصبانی باشد. این خطا، “بایدها” نام دارد.افراد غمگین تمایل زیادی دارند که نام‌ها و القابی را به خود دهند که این یکی از افکار منفی است. آن‌ها خود را تنبل، بی‌عرضه، خنگ و نظایر آن می‌نامند. ما بسیاری اوقات حتّی دیگران را نیز به همین نام‌ها و خصوصیات ملقب می‌کنیم یا حادثه‌ای را بدبختی می‌نامیم. این خطای شناختی “برچسب‌زدن” نام دارد.بسیاری از افراد خود را مسئول وقایع و حوادث منفی می‌دانند. آنها هر رویداد منفی را به خود نسبت داده و به خاطر آن خود را سرزنش می‌کنند که این افراد نیاز به تغییر افکار دارند. مثلاً ممکن است خود را مسئول شکست دوستشان در امتحان بدانند، چون معتقدند باید به اتفاق او درس می‌خواندند تا او هم یاد بگیرد.

 

یا اگر رابطه‌شان با دوستی به هم خورده تمام تقصیرها را خود به‌عهده می‌گیرند. این خطا را “شخصی‌سازی” می‌نامند.شناخت خطاهای شناختی موجود در تغییر افکار کمک زیادی در تغییر آنها می‌کند. گام سوم : دلایل و شواهد تغییر افکار را بررسی کنیدعلاوه بر بررسی تغییر افکار خطاهای شناختی، راه‌های دیگری نیز برای مقابله با افکار منفی وجود دارد. مثلاً می‌توانید دلایل و شواهدی را که بر له و علیه فکر شما وجود دارد بررسی کنید و آنها را از خود بپرسید. گام چهارم : سحر و جادو را مشاهد می کنیداگر شما سه وظیفه اول ار انجام دهید سحر و جادو اتفاق خواهد افتاد. اگر اعتقاد داشته باشید که می توانید سه مرحله اول ار انجام دهید ، جادوی تغییر افکار را مشاهده می کنید.به زودی افکار منفی در مورد همه چیز از ذهن شما پاک می شود.

علاوه بر این سه گام روش‌های دیگری نیز برای کمک به تغییر افکار وجود دارد. با توجه به این‌که سایر روش‌ها تخصصی‌تر بوده و احتیاج بیشتری به کار با یک متخصص دارد از ذکر آنها در این متن خودداری می‌شود.

 

علاوه بر موارد تغییر افکار که گفته شد، توصیه‌هایی نیز وجود دارد که رعایت آن‌ها به افراد کمک می‌کند بر حالت غمگینی خود مسلط شده و روحیة بهتری پیدا کنند.در این قسمت برخی از این توصیه‌ها را خواهید دید.

 

چگونه ذهن خود را تغییر دهیم

برای تغییر افکار افراد، باید احساس آنها را نیز تغییر دهیم

 

توصیه‌هایی که به شما کمک می‌کند حالتان بهتر شود:_ سعی کنید هر روز سر ساعت خاصی از خواب بیدار شوید. حتّی اگر دلتان نخواهد، به محض بیدار شدن، از رختخواب بیرون بیایید.

_ وقتی حوصله ندارید شاید خوشتان نیاید با دیگران صحبت کنید، ولی بهتر است بدانید در چنین شرایطی حرف زدن با دیگران می‌‌تواند به تغییر افکار شما کمک کند. با کسی که دوست دارید و در مورد موضوعی که دوست دارید، صحبت کنید.

_ وقتی دلتان گرفته سعی کنید در زندگی و افکار خود تغییرات کوچکی ایجاد کنید. چیدمان اتاقتان را تغییر دهید، لباس‌های خود را عوض کنید، موهایتان را کوتاه کنید، اگر دارید به جایی می‌‌روید، از مسیر دیگری بروید.

_ به یک دوست یا فرد مورد علاقه تلفن کنید. به دیدن یکی از آشنایان قدیمی بروید._ سعی کنید حالت چهره خود را تغییر دهید. پژوهش‌گران نشان داده‌اند که حالت صورت شما می‌‌تواند باعث تغییر افکار شما شود. پس لبخند بزنید و اگر بی‌اختیار اخم کرده‌اید، سعی کنید اخم‌هایتان را باز کنید.

_ زمانی که حالتان خوب است، فهرستی از آن‌چه که شما را خوشحال می‌‌کند تهیه کنید. همچنین فهرست دیگری از افرادی که دیدن و حرف زدن با آن‌ها برایتان لذّت‌بخش است، درست کنید. در هنگام ناراحتی به این فهرست‌ها مراجعه کرده و مواردی را که می‌‌توانید انجام دهید تا افکار منفی از شما دور شود.

_ سعی کنید علّت افسردگی خود را پیدا کرده و به خود یادآوری کنید که با از بین رفتن این علّت حال شما نیز بهتر خواهد شد.

_ فهرستی از خصوصیات مثبت و توانایی‌های خود و فهرست دیگری از مؤفقیت‌های خود تهیه کنید. حتّی موارد کوچک را نیز در این فهرست بنویسید. می‌‌توانید از نزدیکان خود در این مورد کمک بگیرید. هر وقت احساس بی‌ارزشی و ناراحتی می‌‌کنید، این فهرست را مرور کنید نا تغییر افکار در شما رخ دهد.

_ هر بار کاری را خوب انجام می‌‌دهید یا هر وقت که حالتان خیلی خوب است، احساس و افکار خود را یادداشت کنید. مرور این نوشته‌ها در زمان‌هایی که احساس خوبی ندارید، به شما نشان می‌‌دهد که این حال بد شما پایدار نبوده و مدتی بعد احساس بهتری خواهید داشت.

_ سرگرمی‌هایی برای خود پیدا کنید. منظور از سرگرمی، کارهایی است که صرفاً برای لذّت بردن انجام می‌‌دهید.

_ از نرمش و ورزش غفلت نکنید. هر کاری که شامل فعالیت و تحرّک جسمانی باشد، حالتان را بهتر خواهد کرد. اگر هنگام پیاده‌روی افکار منفی به شما هجوم می‌‌آورد، به ورزش دیگری بپردازید. نرمش و ورزش‌های موسوم به ایروبیک (ورزش‌های هوازی) و شنا بسیار مفید می‌‌باشند.

_ در کارهای داوطلبانه و خیریه شرکت کنید._ اعتقادات مذهبی خود را تقویت کرده و به خدا توکل کنید._ بپذیرید که هر فرد توانایی‌ها و خصوصیات متفاوتی دارد. روی خصوصیات خاص خود تأکید کنید.

_ اهداف واقع‌بینانه‌ای داشته باشید. اهداف سخت و مشکل برای خود تعیین نکنید و مسئولیت بیش از حدّی را به دوش نگیرید. از خود انتظار زیادی نداشته باشید. هر روز یک هدف کوچک برای خود تعیین کنید و سعی کنید به آن برسید.

 

به یاد داشته باشید که افسردگی انرژی و انگیزة ما را کاهش می‌‌دهد و باعث ایجاد افکار منفی می شود. انجام حتّی یک کار کوچک در روز به شما کمک می‌کند احساس بهتری راجع به خود داشته باشید.

_ برای هر روز خود کارهای لذّت‌بخشی، هر چند کوچک، تعیین کنید._ به خود اجازه دهید که احساساتتان را عملی کنید، ولی به‌شیوه‌ای مناسب. اگر احتیاج به گریه دارید، گریه کنید.اگر عصبانی هستید، راه مناسبی برای ابراز خشم خود پیدا کنید.

_ دقت کنید دورة غمگینی شما با چه علایمی شروع می‌‌شود (خواب زیاد، از کوره در رفتن، و…). وجود این علایم را به‌عنوان یک هشدار در نظر گرفته و کمک به خود را شروع کنید که یکی از مهم ترین راه های کمک به خود تغییر افکار است.

_ خودگویی‌های منفی نداشته و افکار منفی به خود راه ندهید. به جای نتیجه‌گیری سریع، سعی کنید بر آن‌چه که می‌‌دانید درست، واقعی و قابل مشاهده است، تأکید کنید. فقط روی منفی‌ها تأکید نکنید.به یاد داشته باشید که ممکن است تمام این موارد برای شما مفید نباشد. بهتر است آنها را امتحان کرده و مواردی را که برای شما مؤثرتر است پیدا کنید تا تغییر افکار را حس کنید و نتیجه آن را ببینید.

منبع : ravvan.com

مطالب بیشتر برای زندگی بهتر

خریدقسطی جهیزیه بدون نیاز به پرداخت اولیه


سفارش کیک های تازه و خوشمزه خونگی


بدون کلاس،خوش نویسی باخودکاررویادبگیر


تجهیزات نظم دهنده کابینت آدلان

اگه میخوای برای زودانزالی کاری کنی،کلیک کن


این آزمون شخصیت شما را مشخص می کند


اسباب بازی فکری و آموزشی به تفکیک سنین


قاعدگی دردناک زنان و دختران

چنین کیکی روفقط تواین یخچال میتونی جابدی

ارائه موثرین راهکاررفع اضطراب و حواس پرتی

باکلاسهای غیرحضوری،چطورکمک درس فرزندم باشم


عذاب اعتياد |از درمان تا سم زدایی


برای سفارش این ست فقط کافیه کلیک کنی!

کتابهایی که باعث رشد فکری فرزندتان میشود

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

برای مشاهده نتایج کلید Enter و برای خروج کلید Esc را بفشارید.

تنظیم مجدد ذهن در چند سال اخیر به سوژه مورد علاقه روانشناسان و عصب شناسان تبدیل شده است. ذهن شما، بر اساس عادت‌های روزانه‌تان و تحت تاثیر ایده‌ها و افکار رفتار می‌کند. تنها یک ایده کافیست تا الگوی ذهن شما را تغییر دهد و رفتار جدیدی را جایگزین رفتار قبلی کند. تنظیم مجدد ذهن یک واقعیت است.

در این مطلب سبکتو، ۸ طرز فکری که تنظیم مجدد ذهن را سرعت می‌بخشد را معرفی می‌کنیم:

یکی از قهرمانان گلف جهان می‌گوید اختلاف ضربه‌ای که به هدف می‌انجامد و فرد را موفق می‌کند و ضربه‌ای که چند متر با سوراخ فاصله دارد، فقط تحت تاثیر یک میلی‌متر کمتر یا بیشتر بلند کردن چوب و ضربه‌ای است که به آن وارد می‌کنند.

همه ما تجربه لحظه‌هایی که احساس می‌کنیم هرگز به هدف نخواهیم رسید را داریم. لحظه‌هایی سرشار از ناامیدی که حس می‌کنیم کیلومترها با هدف خود فاصله داریم، اما حقیقت این است که این تنها بازی ذهن ماست و در واقعیت بسیار نزدیک‌تر از آنچه می‌بینید هستید.

چگونه ذهن خود را تغییر دهیم

عادت به رد شدن و نباختن، ذهن شما را قوی می‌کند. درست مانند یک ماهیچخ که با ورزش آن را تقویت می‌کنید. این قوی شدن تا جایی پیش می‌رود که در نهایت چیزی که فکرش را هم نمی‌کرید را به دست می‌آورید. توانایی‌هایی که در گذشته برای شما دست نیافتنی بودند تبدیل به رفتارهای ساده و روزمره می‌شوند، و این یعنی تنظیم مجدد ذهن!

با تنظیم مجدد ذهن ، به این باور می‌رسید که تجربه‌های منفی برای این هستند که شما را از ادامه دادن مسیری که خلاف جهت اهدافتان است، بازدارند.

به طور طبیعی ذهن ما روی منفی‌ها بیشتر تمرکز می‌کند. منفی‌ها مانع رسیدن شما به هدف نیستند بلکه راهکاری برای بودن در مسیر درست هستند. این طور به قضیه نگاه کنید که در واقع چیزی به اسم “منفی” وجود ندارد و این ذهن شماست که این تفسیر را به وجود آورده است.

گم کردن مسیر شخصی و دنباله‌رو بودن راحت‌ترین کار ممکن است. با تنظیم مجدد ذهن، به این باور برسید که شما ارزشمندید و بهتر از هرکسی می‌توانید هدف خود را بدست آوردید.

عقاید و باورهایتان را دور نریزید و در شرایط مختلف برخورد شخصی خود را داشته باشید. کنترل را به دست بگیرید و تصمیمات خود را بگیرید.

ما همیشه فکر می‌کنیم به بیشتر از آنچه که هست، نیاز داریم تا به اهداف خود برسیم و خوشبخت باشیم. واقعیت این است که ما حتی با بخشش و کنار گذاشتن آنچه که داریم و در عمل نیاز نداریم، می‌توانیم بهتر روی اهداف خود تمرکز کنیم.

هرگاه دچار ذهنیت کمبود شدید، با تنظیم مجدد ذهن ، بخشش را تمرین کنید. فراموش نکنید دنیا منابع کافی برای همه ما دارد. یک گزینه خاص برای بخشیدن پیدا کنید و فورا این کار کنید.

ذهن ما ۱۰۰۱ دلیل برای دنبال نکردن کاری که واقعا دوست داریم به ما می‌دهد. هرگاه این بهانه‌ها را کنار بگذارید و یک لحظه بدون نگرانی‌های بی‌دلیل تصمیم بگیرید، از آن به بعد ذهنیت شما تغییر خواهد کرد.

با خود قرار بگذارید اقدام کنید و منتظر فرصت مناسب نباشید. چیزی به اسم زمان مناسب وجود ندارد. همین الان بهترین فرصت است.

آنچه جلوی موفقیت شما را می‌گیرد، افکاری است که اجازه نمی‌دهید به مرحله اجرا درآیند و اهدافی است که مدام نادیده می‌گیرید.

هر موفقیتی با شکست شروع می‌شود. وقتی کاری خوب پیش نمی‌رود، تنظیم مجدد ذهن به کارمان می‌آید تا راه دیگری پیدا کنیم. هنر این است که شکست‌های مختلف را به هم بدوزید و در نهایت این شکست‌ها را به موفقیتی بزرگ تبدیل کنید.

زندگی خود را به چشم یک آزمایش علمی ببینید. با هر نتیجه بد، روش جدیدی امتحان کنید تا در نهایت فرمول موفقیت خودرا بیابید.

معمولا همه ما باور داریم اتفاق‌های شگفت‌انگیز را فقط افراد خارق‌العاده رقم می‌زنند. تنظیم مجدد ذهن یعنی رسیدن به این باور که هر روز، افرادی درست مثل خودمان کارهایی خارق‌العاده می‌کنند.

باور کنید یا نه، شما یکی از همین افرادید، کافیست ایده‌ای را وارد دنیا کنید که ارزشی بر زندگی بقیه بیفزاید. خود شما و ایده‌هایتان به اندازه همان افرادی که خود را ثابت کرده‌اند ارزش دارد. پس باورهای قدیمی خود را کنار بگذارید و خود را ثابت کنید.

گاهی تنظیمات ذهن ما بهم می‌ریزد. خود را باور ندارد، احساس می‌کند تا ابد فرصت دارد و زود خود را می‌بازد. اما تمام اینها قابل تغییر است. پس از همین الان تنظیم مجدد ذهن را تمرین کنید و کنترل ذهن خود را به دست بگیرید.

برداشتی آزاد از [stag_button url=”https://medium.com/personal-growth/11-ideas-that-will-rewire-your-brain-fe0e68d060f1″ style=”black” size=”small” type=”normal” target=”_self” icon=”” icon_order=”before”]Medium[/stag_button]

پیام *

نام

ایمیل

وبسایت

اطلاعات من را برای دفعه بعدی که می خواهم دیدگاه ارسال کنم در مرورگر ذخیره کن.


https://storage.sabketo.com/podcasts/dey96/tanzim-mojadad-zehn.mp3Downloads-icon


Downloads-icon

فهرست مطالب

بسیاری از ما می دانیم که مدیتیشن می‌تواند مفید باشد، اما آیا می دانستید که این امر در واقع یکی از مهم ترین راه های اثبات شده و راحت برای ایجاد تغییرات و بهبود موثر و قوی برای سلامت روحی و فیزیکی است؟

تمرین مدیتیشن فکری، علاوه بر آرامش ذهنی فواید زیاد دیگری دارد. این کار می‌تواند باعث تغییر و تحول در زندگی شما شود.

مدیتیشن فکری پتانسیل این را دارد که تجربه های روزانه شما را کاملا دچار تغییر و تحول کند.

بسیاری از مردم دوست دارند تغییراتی در زندگی خود ایجاد کنند; این تغییرات می تواند بزرگ یا کوچک باشد. گاهی اوقات، ایجاد این تغییرات غیر ممکن به نظر می رسد. گرچه با مدیتیشن انجام این کار کاملا ممکن است!

چگونه ذهن خود را تغییر دهیم

تصور کنید می‌توانید تصمیمات بسیار عاقلانه تری بگیرید و از درون خود حس آرامش و شادی را احساس کنید. اگر تمامی این کار ها ممکن بود، تصور کنید می‌توانست چه نتایجی بر روی شما، سلامتی تان، سبک زندگی و روابط تان داشته باشد؟

در این مقاله راهی مستقیم و آسان برای درک آگاهی و مدیتیشن پیدا خواهید کرد و هم چنین خواهید دریافت انجام این تکنیک ها چه کاری برای شما انجام می دهد و چه افرادی بیشتر از همه از به کارگیری آگاهی و تمرینات مدیتیشن سود می برند؟

“اگر می‌خواهید ذهن خود را درک کنید، بنشینید و آن را مشاهده کنید.” _ جوزف گلدستین

جان کابات (Jon Kabat) اولین کسی بود ک هاز طریق ریشه های بودایی خود، از آگاهی به عنوان ابزاری برای کنترل و کنار آمدن با استرس، در کلینیک پزشکی دانشگاه ماساچوست استفاده کرد. MBSR یا همان کاهش استرس بر اساس آگاهی، یک برنامه ی آموزشی هشت هفته ای است که به افراد آموزش می دهد تا چگونه روابط خود را تغییر دهند.

به علت موفقیت این برنامه، بیمارستان هایی که در سرتاسر دنیا وجود دارند، از برنامه های مشابه کمک گرفتند و استفاده کردند. اکنون که این برنامه توسط متخصصان پزشکی به عنوان ابزاری برای کاهش رنج و استرس ضمانت شده است، این روش رفته رفته در حال افزایش است و افراد بیشتری از آن بهره می‌گیرند.

از آن جایی که آگاهی، به عنوان روشی برای کاهش و کنترل استرس و درد شناخته شده است، برای اشخاصی که سعی دارند تا احساسات گمشده ی خود (شناخت خود) را بازیابی کنند، تاثیر بیشتری دارد.

جک کورن فیلد، معلم و متخصص آگاهی و مدیتیشن و نویسنده ی این مقاله، این امر را این‌گونه توصیف می‌کنند:

“آگاهی  یک فلسفه، مذهب یا مقصد نیست;  بلکه روحی است که به وسیله ی آن می توانید در زندگی سفر کنید.”

چرا آگاهی مسئله ای حیاتی و مهم است؟

“آگاهی اغلب به عنوان قلب و ریشه ی مدیتیشن بودایی شناخته می شود، اما این عبارت راجع به بودائیسم نیست بلکه موضوع اصلی آن “توجه” است. در واقع تمام مدیتیشن ها به همین معنا هستند. فرقی نمی کند تکنیک یا سنت اجرای آن چه چیزی است.” _ جان کابات

اگر آگاهی به معنای توجه است، پس مسئله ی حیاتی و مهم چه چیزی است؟

ریشه ی کلمه آگاهی از کلمه‌ ای Pali به اسم “Sati” می آید، که به معنای حافظه است; اما به طور دقیق تر، به عنوان “آگاهی شفاف و روشن” توصیف می شود. این کلمه در واقع به معنای آن است که، نباید بدون توجه به هیچ کدام از تجارب روزانه، از آن ها رد شد.

هنگامی که به مسائل روزمره توجه نمی‌کنید، ذهن تان ناخودآگاه به سمت خاطرات گذشته می رود، احساسات گذشته را یادآوری می کند و به جمله ی “اگر دوباره به عقب برمی گشتم این سخن را میگفتم یا این کار را می‌کردم، یا اگر شانس انجام این کار را داشتم و …” می رسد.

ما بدون اینکه فکر کنیم،  تفکر می کنیم و ذهن خود را دست می اندازیم.

ممکن است جملات بالا به دفعات زیادی برای شما اتفاق افتاده باشد و با آن ها آشنا باشید.

هنگامی که در حال خواندن کتاب هستم (نویسنده)، به خودم که می آیم می بینم نصف فصل را خوانده ام، اما باید دوباره از آغاز کتاب شروع کنم; زیرا چشم های من به طور مکانیکی متن را خوانده است; در حالی که ذهنم جای دیگری بوده است. یا این که هنگامی که ذهنم جای دیگری است، شروع به نوازش کردن گربه ام می کنم، در حالی که در حال برنامه ریزی برای کار بعدی ام هستم. یا هنگام نوشتن این مقاله در حال آشپزی، تماس های تلفنی یا بازدید از یکی از اقوام ناخوش احوالم هستم. ممکن است خنده دار به نظر برسد، اما در حالی که سخت مشغول به نوشتن مقاله در رابطه با آگاهی و کنترل ذهن هستم، ذهن خودم در جای دیگری قرار دارد و به کارهای روزانه و برنامه ریزی هایم فکر می کنم.

تمامی ما با مشکلات و چالش‌های زندگی مدرن امروزه روبرو هستیم و از آن ها آگاهی داریم. هنگامی که برای انجام کاری مهلت زمان خاصی داریم و می توانیم در مدت زمان مشخص شده کار خاصی را انجام دهیم، تصور این که می توانید تمام این کارها را انجام دهید آسان است، اما هنگامی این کار سخت می‌شود که بدن ما سیگنال‌های “آرام باش” و کارهایت را آهسته انجام بده” می فرستد. این جا است که آگاهی می تواند تاثیر بسیار زیادی بر روی شما گذاشته و کمک بسیار بزرگی باشد.

اگر بدن تان به شما دستور می‌دهد که آرام باشید، شاید تصمیم عاقلانه این است که به حرف او گوش دهید.

زندگی مدرن امروزی باعث شده است تا بدن و ذهن به دو موجود مجزا تبدیل شوند و پرورش پیدا کنند. این زندگی باعث شده است تا احساسات بدن خود را نادیده بگیریم و از نظر ذهنی، در مکانی بین آینده و گذشته گیر کنیم و زمان حال را نادیده بگیریم. هدف تمرینات آگاهی این است که به ما کمک کند تا توجه کنیم، بدن و ذهن خود را در راستای توجه به احساسات مختلف متحد کنیم، لحظات خود را با درک و لذت بیشتری تجربه کنیم. این مسئله مانند این است که هواپیمای خود را از حالت پرواز خودکار برداریم و بر روی صندلی خلبان بشینیم و خود، آن را هدایت کنیم. باید سعی کنیم تااز حرف ها و پچ پچ های زیادی که هر روزه ذهن ما را مشغول   می کنند خارج شویم.

پروسه ی آگاهی به این صورت عمل می کند :

جریان دائمی صدای سفید (White Noise) را دور از ذهن خود نگه دارید

اکثر تمرینات آگاهی با توجه بر روی نفس کشیدن شروع می شوند. هدف از این نوع تمرینات این نیست که بخواهیم طرز نفس کشیدن خود را عوض کنیم; بلکه به سادگی می‌خواهیم توجه خود را به سمت آن جلب کنیم. این یک شروع آرام و ساده است، اما در عین حال چالش برانگیز می_ باشد. توجه به نفس کشیدن، هنگامی که آن را به درون بدن خود وارد می کنید، در سرتاسر بدن حرکت می‌کند و به سمت بیرون می‌رود، در واقع آغاز آگاهی بر مرکز احساسات بدن است. هنگامی که شروع به انجام این کار می کنید، ممکن است توجه بسیار کمی از مرکز احساسات خود دریافت کنید; حتی ممکن است هیچ احساس خاصی به شما دست ندهد، اما با گذشت زمان، شروع به تجربه کردن احساساتی خواهید کرد که پیش از این به خود اجازه نمی دادید تا آن ها را احساس کنید.

توجه به چیزی که در حال توجه به آن هستید، اولین قدم است.

هم چنین ممکن است به این توجه کنید که چگونه ذهن شما می تواند به سادگی توسط جریان بدون پایان نویز سفید منحرف شود. برای بار دیگر می‌گوییم، این کار تنها به معنای توجه به چیزی است که در حال توجه به آن هستید،  بدون این که بخواهید آن را قضاوت کنید. به سادگی به افکار خود توجه کنید و از آن ها رد شوید.

اگر این افکار دوباره به سمت شما برگشتند، به این توجه کنید که در حال توجه به آن ها هستید و سپس دوباره از آن رد شوید. با خودتان آرام برخورد کنید. این که بخواهید در رابطه با چیزی که در حال توجه به آن هستید کنجکاو باشید، در حالی که به نفس کشیدن خود نیز توجه می‌کنید، می‌تواند شروعی بسیار قوی برای شما باشد.

می‌توانید این آگاهی را در مکانی که در زمان حال در آن قرار دارید تجربه کنید. می توانید این کار را توسط تنظیم نور اطراف، توجه به کم ترین صدا ها، آگاهی بر کم ترین احساسات و  طرز لباس پوشیدن و … در طول روز انجام دهید. این موارد یکی از راه های غیر رسمی برای کسب آگاهی است.

از طرف دیگر، مدیتیشن آگاهی می تواند دارای روشی رسمی نیز باشد، که در آن زمانی خاص به تمرکز اختصاص می دهید. برای انجام این کار، باید عزم خود را جزم کنید و برای  مدت زمانی معین شده به تمرکز بپردازید.

مدیتیشن به شما کمک می کند تا از افکاری که اغلب منفی و آزاردهنده هستند دور شوید. با انجام این کار می توانید نگرانی و شک، ترس و عصبانیت خود را رها کنیم.

مدیتیشن با استفاده از ابزاری که به شما پیشنهاد می دهد، باعث می شود تا این افکار خودکار را رها کنید.

با استفاده از این تمرینات و ابزارها به سطح بالاتری از آگاهی خواهید رسید و با رهایی از احساسات و افکار ناخوشایند، به احساسات و افکار جدید، اجازه ورود به ذهن و زندگی خود را می دهیم.

این تمرینات ممکن است شامل موسیقی, نیایش و راز و نیاز  باشند; یا تمریناتی برای این که یاد بگیریم مهربانی را دوست بداریم تا با استفاده از آن به همدلی و یکدلی بیشتری دست پیدا کنیم.

مدیتیشن های زیادی وجود دارند و ممکن است از بین آن ها تمریناتی را پیدا کنید تا برای شما مفید باشند و از شما حمایت کنند تا ذهن تان توانایی تمرکز را در خود تقویت کند. (بدون این که افکار دیگری حواس شما را پرت کنند و وارد ذهن شما شوند.)

آگاهی و مدیتیشن دو نمونه از تمریناتی هستند که شامل ورزش، فکر یا ایده ای به صورت فضایی هستند. هنگامی که شخصی در طول مدت زمانی خاص به صورت مرتب تمرین می کند، تغییرات قابل توجه و مهمی بر روی بخش‌های مختلف قابل مشاهده است. (مشاهده ی این تغییرات از طریق اسکن های مغزی انجام می گیرد)

برای مثال، هدف برنامه هایی که بر اساس تمرینات آگاهی طراحی شده اند، کاهش استرس است; که شامل تمریناتی برای به کارگیری تمرکز و برنامه ریزی و سازمان دهی افکار است. تمریناتی برای کمک به تنظیم احساسات (که توسط تقویت آمیگدالا که بخشی از سیستم لیمبیک است صورت می گیرد) و حافظه (که توسط تمرینات مربوط به هیپوکامپوس انجام می گیرد).

این تمرینات، می توانند درست مانند حرکات کششی مربوط به عضلات که در جهت افزایش انعطاف، بلند کردن وزنه برای فرم دادن به بازوها و افزایش ضربان قلب باشند.

چگونه ذهن خود را تغییر دهیم

تفاوت اصلی این است که، شما نمی توانید مزایای استفاده از این تمرینات را مشاهده کنید (به جز مواقعی که قبل و بعد از انجام این تمرینات از اسکن مغزی استفاده کنید)،اما می‌توانید این تغییرات را تجربه کنید.

در حالی که این تمرینات می‌تواند زندگی بسیاری از افراد را دچار تغییر و تحول کند، اما سه گروه خاص وجود دارند که بیشترین مزایا و سود را از این تمرین به دست می آورند.

اگر به دنبال تغییر در زندگی خود هستید و دلیل آن مشکلات سلامتی است، پس آگاهی و مدیتیشن ممکن است کمک بزرگی برای شما باشند.

بسیاری از مشکلات مربوط به سلامتی، از استرس و عصبانیت منشا می گیرند.

این استرس و عصبانیت، خود را به صورت درد و تیر کشیدن های فراوان، سردردهای مداوم، گرفتگی عضلات،کاهش میل جنسی، درد معده، خستگی یا بی خوابی و… نشان می‌دهد. بسیاری از افرادی که با این مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند، معتقدند که تنها یک استرس ساده می‌تواند مقصر تمام این اتفاقات و ناخوشی ها باشد.

اگر این استرس افزایش پیدا کند و مدت زمان زیادی ادامه پیدا کند، ممکن است به فشار خون بالا، بیماری های مربوط قلب، افزایش وزن و دیابت منجر شود.

استرس مزمن باعث ایجاد مشکلات جدی درآمیگلادا (قسمتی از سیستم لیمبیک که برای واکنش به خطر طراحی شده است) می‌شود. بدن شما دائماً در حال مبارزه با بحران ها و خطرات جدی مانند استرس مزمن و خطرات فیزیکی است و این کار را تا جایی ادامه می‌دهد که این خطرات و احساسات کاهش پیدا کرده و از بدن شما آزاد شوند.

نکته مهم این است که باید سعی کنید تا رابطه خود را با چیزی که باعث بروز این مشکل می شود تغییر دهید. به جای این که مشکل را نادیده بگیرید یا وجود آن را انکار کنید، با استفاده از آگاهی و مدیتیشن، می توانید راه هایی را برای خلاص شدن از این دردها یا به حداقل رساندن استرس و درد پیدا کنید.

“آگاهی و مدیتیشن به کمک می‌کند تا درک کنیم چه چیزی منجر به رنج یا خرسندی و رضایت می شود. هنگامی که این مسئله را می بینیم و درک می کنیم، می توانیم تصمیمات عاقلانه تری بگیریم و هنگامی که این تصمیمات را می گیریم، به افراد شاد تری تبدیل می‌شویم; و هنگامی که به افراد شادتری تبدیل می شویم، تصمیمات عاقلانه تری می گیریم و این اتفاقات منجر به دست یابی به تکامل و رهایی از ناخوشی ها می شود.” _ جوزف گلدستین

تمامی ما دارای افکار ماهرانه و غیره ماهرانه هستیم. مدیتیشن به ما کمک می کند تا بدون این که لازم باشد شخصی به ما توضیح دهد، متوجه افکاری شویم که ماهرانه هستند و به ما کمک می کنند، و هر کاری را که کمکی به ما نمی کند را کنار بگذاریم.

توجه به احساساتی که از روی حرص و طمع، حسادت یا عصبانیت هستند، به ما کمک می کند تا متوجه شویم اگر این احساسات را نداشتیم، چقدر زندگی و افکار بهتری داشتیم. اگر بتوانیم به صورت آگاهانه، الگوی افکار و احساساتی که به ما اجازه می دهند تا احساس شادی مهربانی و دلسوزی داشته باشیم را دریابیم، قادر خواهیم بود تا اصل و ریشه ی خواسته خود را درک کنیم و آن را تجربه کنیم.

تمرینات مدیتیشن با این هدف طراحی شده‌اند تا به شما کمک کنند تا تغییر بزرگی در زندگی خود ایجاد کنید. به جای این که در افکار خود گم شوید و طبق اصول قدیمی رفتار کنید، با درک این که چه اتفاقاتی در ذهن شما رخ می‌دهد، می‌توانید تصمیم عاقلانه و آگاهانه برای تفکر و اقدام‌های خود بگیرید.

الگو های افکار مزاحم، که باعث می شوند احساسات ناخوشایند را تجربه کنید، مهارتی است که مدیتیشن و آگاهی به شما آموزش می دهد تا با آن مواجه شوید. به جای این که بخواهید این احساسات را توسط غذا، الکل، مواد مخدر و “استراتژی های جلوگیری” دیگر خنثی کنید، یاد خواهید گرفت تا چگونه ارتباط خود را با درد های احساسی را تغییر دهید.

شناختن اینکه چگونه می توانید با آگاهی، احساسات خود را به صورت فانی و زودگذر تجربه کنید، کمک بزرگی برای شما خواهد بود. عصبانیت پس از مدتی از بین می رود. ناراحتی ناپدید می شود. عشق مانند جزرومد جریان دارد.

این احساسات به طور طبیعی رخ می دهند. آگاهی بر این که این احساسات وجود دارند، به شما کمک می کند تا وابستگی خود به این احساسات را رها کنید.

آگاهی و مدیتیشن و تمرینات مربوط به آن ها، مربوط به هزاران سال گذشته می باشد. این تمرینات در اصل بخشی از فرهنگ بودایی هستند و خود را به خوبی در فرهنگ غربی نیز جای داده‌اند و دارای برنامه هایی هستند که تغییرات مثبت زیادی را در بین افرادی که آن ها را تمرین می کنند و افرادی که در این زمینه متخصص هستند، ایجاد کرده است.

محققان همچنان به اندازه گیری این نتایج ادامه می دهند. اسکن‌های مغزی می توانند مدرک و تایید فیزیکی برای نتایج این تمرینات باشند. در عین حال تنها مدرکی که اهمیت دارد، تغییراتی است که افراد آن را تجربه می‌کنند.

تجربه احساس زیبای آرامش، حس شادی و آزادی، آرامش بیشتر و کنترل درد، از جمله تاثیرات مثبتی هستند که با این تمرینات به آن ها دست پیدا میکنید.

مزایای آگاهی و تمرینات مدیتیشن، راه هایی را برای تبدیل شدن به فردی که دارای آگاهی زیادی است به خود، دیگران و محیط اطراف پیشنهاد می‌دهد.

این تمرینات و نتایج آن، مانند یک تغییر جهانی در سطح انفرادی است که از طریق ساده کردن زبانی پیچیده به زبانی ساده صورت می‌گیرد. هنگامی که احساسات و پاسخ های مربوط به آن احساسات را کنترل می‌کنید، ریشه ای که درون خاک کاشته شده است رشد می کند و هر روز مزایا و سودهای زیادی را برای شما به همراه خواهد داشت. با انجام این تمرینات قادرخواهید بود تا بر دیگران نیز تاثیر مثبتی بگذارید و باعث شوید با عشق و هدف، زندگی را ادامه دهم.

تمرینات آگاهی را از همین امروز شروع کنید و دنیای خود و دیگران را به دنیایی شاد تر و مکانی برای آرامش بیشتر تبدیل کنید.

اشتراک گذاری

ذخیره نام، ایمیل و سایت توسط مرورگر برای ارسال دیدگاه در زمانی دیگر.

٣کتاب که باید در فهرست کارهای ضروری بگذارید

نگرش بد شرایط را هرچقدر هم خوب باشد برای شما سخت می سازد پس مهم است که بدانید و بخواهید که نگرش خود را به جهت مثبت تغییر دهید ولی چطور؟ در ادامه این بخش از نمناک خواهیم گفت که نه تنها در شرایط عادی بلکه چطور در شرایط بد نگرش خود را تغییر دهید.

تصدیق کنید که باید تغییر کنید:اولین گام در جهت تغییر احساس نیاز به تغییر و درک آن است. در انکار زندگی نکن. از این آرزو که کاش همه چیز طور دیگر اتفاق می افتاد و میتوانستید شرایط را کنترل کنید ،دوری کنید.

دلیل تغییر خود را پیدا کنید:

به این فکر کنید که چرا با داشته های خود خوشحال نیستید، چرا شما نیاز به تغییر دارید؟!یا افکار خود را بنویسید تا به شما کمک کند تا مسائل اساسی را دریابید یا با فردی که به آن اعتماد دارید، صحبت کنید در صورت لزوم، کمک حرفه ای دریافت کنید.

شناسایی آنچه نیاز به تغییر دارد:

چگونه ذهن خود را تغییر دهیم

اهداف خود را مشخص کنید و روی آن کار کنید ، یک ارزیابی صادقانه داشته باشید و ببینید دقیقا چه چیزی باید بهبود یابد یا تغییر کند.

 

می تواند یک شخصیت، ویژگی، یا راه باشد پس اجازه دهید الهام بخش زندگی شما شوند. الگوهایی را که میخواهید تقلید کنید ،پیدا کنید.

راه دیگری برای نگاه کردن به وضعیت و رویکردهای مختلف برای رسیدگی به آن پیدا کنید. به جای نگرانی و شکایت در مورد بد شانسی خود، به دنبال راهی برای مقابله با تجربه منفی باشید.

انگیزه ای برای تغییر پیدا کنید:

اگر دچار مشکل در تغییر نگرش هستید، فکر کنید چگونه چنین تغییری مثبت زندگی شما را تغییر می دهد.نتایجی را که از تغییر رفتارتان به دست می آید، در نظر بگیرید، هنگامی که متوجه می شوید چقدر زندگی شما بهتر از زمانی است که شما نگرش خود را تغییر داده اید، انگیزه ای برای کار بر روی آن خواهید داشت.تنها مانع در تغییر، عدم اعتماد به نفس است. اعتماد به نفس داشته باشید ، تغییری رخ نخواهد داد.

 

وقتی که همه چیز خوب پیش نمی رود، تجسم تغییری را که می خواهید ببینید. خودتان را در موفقیت و یا چیزهایی که در زندگی می خواهید ،تجسم کنید. این به شما کمک خواهد کرد،تا نگرش مثبت را حفظ کنید ، شور و شوق خود را حفظ کنید.

لیستی از چیزهایی که باعث شور و شوق شما می شوند را نگه دارید:

برای زمانی که احساس شور و اشتیاق شما کاهش می یابد، مفید است. یک نگرش مشتاق به شما در حفظ نگرش مثبت در زندگی کمک خواهد کرد.

منتظر کسی نباشید، اتفاق خوب برای خوشحالی ایجاد کنید. ابتدا با خودتان خوشحال باشید شادی درونی شما بر محیط و موقعیت های شما تاثیر می گذارد.

 

هنگامی که شما در یک چارچوب منفی از ذهن خود هستید، تفکر شما می تواند تمام جنبه های زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد. شروع به تفکر مثبت کنید هنگامی که شما چشم انداز مثبت دارید، به جای نگاه کردن به موقعیت بدی که دارید، شما شروع به فکر کردن درباره اینکه چگونه می توانید وضعیت را برای بهتر شدن، تغییر دهید شروع کنید.

هر زمان که با وضعیت دشواری مواجه میشوید، تصمیم بگیرید که با نگرش مثبت رفتار کنید. به بخش مثبت وضعیت چالش برانگیز نگاه کنید یا سعی کنید پنج مورد مثبت در مورد وضعیت پیدا کنید.

مبارزات خود را به عنوان فرصت های رشد نگاه کنید. شما ممکن است قادر به درک آن در حال حاضر نباشید، اما هر چیزی که در زندگی شما اتفاق می افتد کمک می کند تا شما رشد کنید. تجارب زندگی به شما درس های مهمی می دهد و به شما کمک می کند که به یک فرد بهتر تبدیل شوید.

هنگامی که شما در مورد هر چیز کوچک در زندگی خود شکایت میکنید، نگرش منفی را تقویت می کنید. یا وضعیت را اصلاح کنید یا یک راه حل برای آن پیدا کنید. بدانید که شکایت نمی تواند مشکل را حل کند. برعکس، یک نگرش بد ایجاد خواهد کرد.

 

شما می توانید به دنبال راه حل هایی بروید یا به سادگی قبول کنید که شما نمی توانید تغییر کنید.

استفاده از جمله مثبت “من یک راه حل برای این راه پیدا خواهم کرد” یا “من امیدوارم که آن یک اتفاق خوب است.”

کتاب های الهام بخش و مثبت بخوانید،یا به موسیقی الهام بخش گوش کنید ، در مورد اتفاق هایی که برایتان می افتد، کنجکاو باشید و از آن درس بگیرید.

 

خنده به شما کمک میکند ،شرایط خود را فراموش کنید. خودتان را در موقعیتی قرار دهید که می توانید بخندید. این، باعث می شود که شما یک تفکری نو داشته باشید.

هر روز صبح به خود چیزهای مثبت بگویید شروع به گفتن چیزهایی مانند «من رویدادهای مثبت را در زندگی جذب می کنم»، «امروز بهترین روز زندگی من خواهد بود»، «من برای چالش های جدید آماده هستم و فرصت های جدید را باز می کنم». تأکیدات روزانه شما باید چیزهایی باشد که معنادار هستند . هنگامی که چیزهایی مثبت به خودتان می گوئید، ذهن ناخودآگاه شما را در جهت مثبت هدایت می کند.

هیجان، اعتماد به نفس و اعتقادی که در خود داشتید را در زمان دشواری احساس کنید:

باور داشته باشید شرایط تغییر خواهد کرد ، دستاوردهای زندگی را جشن بگیرید و روی مشکلات خود تمرکز نکنید.هنگامی که روی دستاوردهای خود تمرکز می کنید، آنها به شما کمک می کنند تا به جلو بروید. آنها احساس شما را تحقق می بخشند و اعتماد به نفس، امید و انرژی شما را بر روی نقاط قوت شما ایجاد می کنند.

مسوولیت اعمال خود را بپذیر ؛ تصور کنید که زندگی شما چگونه است می دانید که همه چیز سخت است و شما باید با چالش ها روبرو شوید و از طریق مبارزات برآیید.انتظار ندارید زندگی آسان باشد، نگران نباشید، نگرش خود را عوض کنید و با مشکلات مقابله کنید.

ورود


نام کاربری:


رمز عبور:


وبلاگ

چگونه ذهن خود را تغییر دهیم

یکی از مهم‌ترین عواملی که تمامی جنبه‌های زندگی انسان و نتایج ناشی از آن را تحت تأثیر قرار می‌دهد مبحث باورهای هر فرد در زندگی‌اش می‌باشد. در این مقاله با نحوه شکل‌گیری و عواملی که در به وجود آمدن باورهای ما بسیار تأثیر می‌گذارند آشنا می‌شوید و فرایند تغییر باور در ان ال پی را به صورت جامع و کامل می‌آموزید.

 ما در ان ال پی به ذهن و مغز نگاهی مجزا داریم و عملکرد هرکدام را متناسب با ماهیت و محتوایی که دارد موردبررسی قرار می‌دهیم. هرچند ذهن و مغز ماهیتی متفاوت دارند درصورتی‌که عملکردی مشابه را دنبال می‌کنند و دائماً در حال تبادل با یکدیگر و خلق وضعیت‌های متفاوت درونی و بیرونی برای ما هستند. برای آشنایی بیشتر با ان ال پی می‌توانید مقاله nlp چیست را مطالعه کنید.

 

همان‌طور که ذهن و مغز در ساختار وجودی باهم متفاوت هستند باورها که محصولی از این دو هستند نیز در ذهن و مغز باهم متفاوت هستند و دارای ساختاری گوناگون می‌باشند. در ادامه به بحث باورها در ذهن و باورها در مغز می‌پردازیم و نحوه شکل‌گیری نظام باورها را در این دو بعد مهم وجود انسانی موردبررسی و تحلیل قرار می‌دهیم و با نحوه عملکرد و تغییر باور آشنا خواهیم شد.

 

در مقاله ساختار ذهن در ان ال پی به این موضوع به‌صورت جامع و کامل پرداختیم که ذهن ما ماهیتی غیرملموس دارد و ما قادر نیستیم ذهن و اجزای آن را با حواس پنج‌گانه درک و مشاهده کنیم.

ما با استفاده از حواس پنج‌گانه اطلاعات و ورودی‌های دنیای بیرون را دریافت می‌کردیم و سپس از آن‌ها عنصری به نام سوژه خلق می‌کردیم و این انواع سوژه‌ها بودند که محتویات و عناصر اصلی ذهن تمامی انسان‌ها را شکل می‌دادند. درنتیجه ذهن ماهیتی غیرملموس دارد و محتویات آن از ترکیب سوژه‌های مختلف شکل می‌گیرد.

زمانی که ما در رابطه با یک موضوع دائماً اطلاعاتی را دریافت کنیم سوژه‌های آن موضوع در ذهن ما ارتباطاتی با یکدیگر شکل می‌دهند و اگر این ارتباط بارها و بارها تکرار شود الگویی از سوژه‌ها را در کنار هم به وجود می‌آورد که یکی از این الگوها باورهای ما هستند. درواقع باورها از افکاری که مرتباً تکرار می‌شوند شکل می‌گیرند و این افکار چیزی نیستند جز سوژه‌هایی که به هم متصل شده‌اند و برای تغییر باور سوژ‌ه‌های آن باید در ذهن تغییر کنند.

درنتیجه ما ابتدا با دیدن، شنیدن، حس کردن، بوییدن و چشیدن اطلاعات و ورودی‌ها را دریافت می‌کنیم و سپس از آن‌ها سوژه‌هایی را در ذهن خود خلق می‌کنیم و با ترکیب سوژه‌ها افکار، احساسات و هیجانات را به وجود می‌آوریم و تکرار دائم افکار و احساسات و سوژه‌های ناشی از آن‌ها باورهای ما را در ذهن شکل می‌دهد.

 

مغز ما برخلاف ذهن ماهیتی ملموس و فیزیکی دارد. ما با دریافت اطلاعات از حواس پنج‌گانه برای آن‌ها نورون‌هایی را در مغز اختصاص می‌دهیم و زمانی که نورون‌ها یا همان سلول‌های مغزی در رابطه با یک موضوع باهم ارتباط برقرار می‌کنند یک الگو را شکل می‌دهند که این الگو همان باورهای ماست.

پس باورها در مغز از ارتباطات نورون‌ها با یکدیگر به وجود می‌آیند و هرچقدر یک الگو تکرار بیشتری در مغز ما داشته باشد ارتباطات بین نورون‌های آن قوی‌تر می‌شود و درنتیجه باورهای قدرتمندی درزمینهٔ مغزی برای ما ایجاد می‌کنند و برای تغییر باور در مغز باید ارتباطات و مسیرهای عصبی ایجاد شده بین نورون‌های آن را تغییر داد.

 

ما از زمانی که متولد می‌شویم با دریافت اطلاعات از محیط اطراف و عواملی که در آن هستند شروع می‌کنیم تجربیات و الگوهای ذهنی و مغزی خود را شکل می‌دهیم. ما در ان ال پی به عوامل مهمی که تجربیات و باورهای ما را شکل می‌دهند می‌پردازیم که انواع آن‌ها شامل موارد زیر هستند.

 

1- خانواده

یکی از مهم‌ترین و با اولویت‌ترین عوامل در شکل‌دهی باورهای ما خانواده است. می‌توان گفت خانواده اولین جایی است که مابعد از تولد شروع می‌کنیم الگوهای ذهنی و رفتارهایمان را از آن دریافت می‌کنیم و به‌صورت ناخودآگاه این الگوها را مدل‌سازی می‌کنیم و در زندگی به مرحله اجرا می‌گذاریم.

به‌عنوان‌مثال فردی که در یک خانواده ایرانی به دنیا آمده و به زبان فارسی مسلط است بر این باور است که زبان چینی بسیار سخت است چراکه والدین او معتقدند زبان چینی برای فارسی‌زبانان بسیار پیچیده و سخت است یا فردی که خانواده‌اش بر این باورند که زن نباید شاغل باشد او نیز ممکن است تحت تأثیر این باور دوست نداشته باشد همسرش سرکار برود.

بسیاری از باورهای ما درزمینهٔ سلامتی، مالی، معنوی، شادی و … بسیار شبیه به خانواده‌هایمان است و فقط کافی است به نتایج زندگی خود نگاه کنیم و ببینیم که آیا ما هم دقیقاً همان زندگی را نداریم یا اینکه به گونه متفاوتی در حال خلق زندگی خود هستیم.

2- دوستان

دوستان یکی دیگر از عوامل مهم در شکل‌گیری باورهای ما هستند. ما از زمان کودکی تا سنین بزرگ‌سالی همواره در حال الگو گرفتن از دوستان خود هستیم. اگر دوستان ما در بچگی رفتاری را بر اساس باوری انجام می‌دادند ما نیز بلافاصله تمایل به انجام آن کار داشتیم و در صورت امکان آن را عملی می‌کردیم.

در نظر بگیرید شما دوستی داشته باشید که بر این باور باشد خوش‌تیپ بودن و خوش‌پوش بودن نشانه محترم بودن است شما نیز بعد از مدتی سعی می‌کنید مانند دوستتان باشید چراکه به‌صورت ناخودآگاه باور او بر شما نیز تأثیر گذاشته و کم‌کم این باور با تکرار در ذهن شما نیز جای می‌گیرد.

اینکه می‌گویند کمال هم‌نشین در من اثر کرد دقیقاً به همین نکته اشاره دارد و ما باید سعی کنیم بعد از شناسایی باورهای درست و اهدافی که در زندگی داریم در انتخاب دوستانی با باورهای درست و مؤثر دقت کنیم هرچند با تغییر ما افرادی که در سطح ما نیستند به‌مرور از زندگی ما خارج می‌شوند و افرادی متناسب با باورهای ما وارد زندگی‌مان می‌شوند.

3- مذهب

مذهب یکی از قدرتمندترین عوامل در شکل‌دهی نظام باورهای ماست. باورهای مذهبی امروزه جنبه‌های مختلف زندگی بشر اعم از زمینه‌های مالی، معنوی، روحی، جسمی و … را تحت تأثیر قرار داده‌اند؛ مانند فردی که مسلمان است باور دارد شراب نجس و حرام است و خوردن آن را دوری از پاکی و معنویت می‌داند و فردی غیرمسلمان باور دارد شراب باعث سلامتی و شادابی است.

4- رسانه‌ها

رسانه‌ها شب و روز با اخبار و اطلاعاتی که منتشر می‌کنند دائماً باورهای افراد را رقم می‌زنند. فیلم‌ها و آهنگ‌هایی که از تلویزیون، ماهواره، تمامی شبکه‌های اجتماعی و … پخش می‌شود الگوهای ذهنی و مغزی افراد را مورد دست‌کاری و تغییر قرار می‌دهد و در بسیاری از اوقات ناآگاهانه به ذهن و مغز ما جهت می‌دهند.

مثلاً فردی ایرانی که تابه‌حال در آمریکا زندگی نکرده یا به آنجا سفر نکرده است و تمامی اطلاعات او از آمریکا از خبرهای جهت‌دار شکل‌گرفته است باورش این می‌باشد که آمریکا کشوری آشفته و بی‌نظم بافرهنگی نادرست است و در مقابل فردی ایرانی که در آمریکا زندگی کرده است باورش این می‌باشد که آمریکا کشوری منظم و بافرهنگ است.

5- محیط و اجتماع

ما در هر محیط و اجتماعی زندگی کنیم باورهایی بر اساس همان محیط در ذهن و مغزمان ساخته می‌شود. به فرض مثال فردی که در محیطی بزرگ می‌شود که تمامی افراد آن محیط درس نخوانده‌اند و معتقدند درس برای افراد مرفه و ثروتمند جامعه است او نیز این باور را می‌پذیرد و درس خواندن را فقط مختص افراد ثروتمند می‌داند.

یا در نظر بگیرید یک فرد در محله‌ای فقیر به دنیا می‌آید و همین امر باعث می‌شود بسیاری از کارها و رفتارهایی که او انجام می‌دهد مانند افراد همان محیط و متناسب با شرایط آن محیط باشد. هرچند به یاد داشته باشید که استثنائات بسیار زیادی در تمامی این زمینه‌ها وجود دارد و افرادی با همین شرایط باورهای درستی برای خود ایجاد کرده‌اند.

6- فرهنگ حاکم بر محیط و اجتماع

چگونه ذهن خود را تغییر دهیم

جدا از تأثیر خود محیط فرهنگی که حاکم بر آن اجتماع و محیط است نیز بسیار در شکل‌دهی باورهای ما نقش مهمی دارد. اگر در فرهنگ یک جامعه پزشکان را افرادی ارزشمند و مورداحترام بدانند و افراد کارگر را انسان‌های ضعیف و بی‌ارزش بدانند چه ذهنیتی شکل می‌گیرد؟

 این نوع فرهنگ باعث می‌شود باورهایی مثل‌اینکه پزشکان ارزشمندند یا پزشکان نقش مهمی در جامعه دارند و یا باورهایی مثل‌اینکه افراد کارگر موجوداتی بی‌ارزش و برده هستند شکل بگیرد که امروزه در جوامع بسیار زیادی این نوع باورها را مشاهده می‌کنید که باعث چه رفتارها و عملکردهایی شده است و عکس آن را نیز در جوامع فرهنگی زیادی می‌توانید ببینید.

7- سیستم‌های آموزشی و آموزگاران

تمامی عواملی که در بالا ذکر شد خود نوعی منبع آموزشی به شمار می‌روند. منظور از سیستم‌های آموزشی همان مدرسه‌ها‌، دبیرستان‌ها، دانشگاه، تمامی مؤسسات آموزشی و … می‌باشند و منظور از آموزگاران معلمان، اساتید و افرادی می‌باشند که در تمامی این سیستم‌ها آموزه‌ها و اطلاعاتی را به افرا د انتقال می‌دهند.

تمامی مواردی که در بالا ذکر شد عوامل بسیار مهمی در شکل‌گیری باورهای ما هستند. معلمی را در نظر بگیرید که به دانش آموزان خود دائماً می‌گوید نمی‌شود از رشته ریاضی و فیزیک پول درآورد و به درد نمی‌خورد. این توصیه او که بر پایه تجربیات خودش شکل‌گرفته باعث می‌شود تا دانش آموزان نیز باور کنند این رشته موفقیت مالی ندارد.

 

تا به اینجا با ماهیت و نحوه شکل‌گیری باورها در زندگی‌مان آشنا شدیم و الآن زمان آن رسیده تا باورهایی که در تمامی زمینه‌ها ما را محدود می‌کنند تغییر دهیم. ان ال پی به‌صورت بسیار مؤثر و عمیق از روش‌های مختلفی به شناسایی و تغییر باور می‌پردازد که در این قسمت تغییر باور را با استفاده از ان ال پی به‌صورت کامل می‌آموزید. ابتدا تمام تکنیک را مطالعه کنید و سپس آن را به‌صورت عملی و گام‌به‌گام انجام دهید.

1- ابتدا باور محدودکننده‌ای که می‌خواهید تغییر دهید را مشخص کنید. برای شناسایی باورها به رفتارهای خود در زمینه‌های مختلف دقت کنید. بعد از شناسایی باور محدودکننده آن را درجایی یادداشت کنید. مثلاً فردی باور دارد پول موجود کثیفی است.

2- در یک جای آرام و ریلکس قرار بگیرید که بتوانید تمرین را به‌راحتی انجام دهید. سپس با چند نفس عمیق و آرام شکمی بدن خود را کمی ریلکس کنید و با چشم‌بسته به جمله باور محدودکننده فقط فکر کنید و اجازه دهید تصویر این باور به‌صورت ناخودآگاه به ذهنتان بیاید.

به‌عنوان‌مثال فکر کنید پول کثیف است و ببینید چه تصویری به ذهنتان می‌آید و بعد از تشخیص تصویر به رنگ، اندازه، فاصله و تمامی جزئیات آن توجه کنید و آن را به ذهن بسپارید و چشمتان را بازکنید و ادامه تکنیک را انجام دهید.

3- یکی از باورهای قدرتمند خود را انتخاب کنید که قلباً به آن اعتقاددارید و نتایج بسیار خوبی از آن گرفته‌اید؛ مانند اینکه من آدم خیلی باهوشی هستم. یا می‌توانید از یک باور حقیقی مثل‌اینکه خورشید هرروز صبح طلوع می‌کند استفاده کنید.

بعد از شناسایی باور قدرتمند مانند مرحله قبل در حالت آرامش با چشمان بسته به این باور فکر می‌کنیم و می‌بینیم چه تصویری به ذهنمان می‌آید و با مشخص شدن ماهیت کلی تصویر سؤالات زیر را از خود می‌پرسید و با دقت کردن به تصویر به آن‌ها جواب می‌دهید و جواب‌ها را یادداشت می‌کنید.

 ببینید تصویر باور قدرتمند شما آیا …

– فیلم و متحرک است یا عکس و ثابت؟

– تخت و دوبعدی است یا سه‌بعدی؟

– اندازه‌اش بزرگ است یا کوچک؟

– فاصله‌اش دور است یا نزدیک؟

– دارای قاب است یا بدون قاب؟

– سیاه‌وسفید است یا رنگی؟

– برجسته است یا صاف؟

– تاریک است یا روشن؟

– شفاف است یا تار؟

– دارای صدا است یا بدون صدا؟ (اگر صدا دارد آیا خصوصیت منحصربه‌فرد و قابل‌توجهی در صدا است؟)

– احساس خاصی در تصویر وجود دارد؟

4- بعد از استخراج کیفیت‌های مرحله قبل در تصویر باور قدرتمند، باور جدید و مؤثری که می‌خواهیم آن را جایگزین باور محدودکننده بکنیم مشخص می‌کنیم. مثلاً باور محدودکننده ‌این بود که پول موجود کثیفی است و ما به‌جای آن انتخاب می‌کنیم که پول ابزار ارزشمندی است باور جدیدمان باشد و آن را یادداشت می‌نماییم.

بعد از مشخص شدن جمله باور جدید و مؤثر دوباره در حالت آرامش چشممان را می‌بندیم و به این باور فکر می‌کنیم و اجازه می‌دهیم تا تصویر موجود به ذهنمان بیاید یا حتی می‌توانیم یک تصویر جدید خودمان برای این باور بسازیم و بعد از مشخص شدن ماهیت کلی تصویر باور جدید مجدد سؤالات زیر را از خود می‌پرسیم و پاسخ آن‌ها را یادداشت می‌کنیم.

ببینید تصویر باور جدید و مؤثر شما آیا …

– فیلم و متحرک است یا عکس و ثابت؟

– تخت و دوبعدی است یا سه‌بعدی؟

– اندازه‌اش بزرگ است یا کوچک؟

– فاصله‌اش دور است یا نزدیک؟

– دارای قاب است یا بدون قاب؟

– سیاه‌وسفید است یا رنگی؟

– برجسته است یا صاف؟

– تاریک است یا روشن؟

– شفاف است یا تار؟

– دارای صدا است یا بدون صدا؟ (اگر صدا دارد آیا خصوصیت منحصربه‌فرد و قابل‌توجهی در صدا است؟)

– احساس خاصی در تصویر وجود دارد؟

5- در این مرحله لیست پاسخ باور قدرتمند و باور جدید را که همان ساب مدالیته های این باورها هستند در روبروی خود قرار می‌دهیم و مقایسه می‌کنیم کدام پاسخ‌ها در لیست باور جدید متفاوت است بعد از مشخص شدن تصویر باور جدید را روبروی خود تجسم می‌کنیم و کیفیت‌های متفاوت را تغییر می‌دهیم.

در اینجا چون خصوصیات و کیفیت‌های باور قدرتمند برای ما واضح‌تر است و دارای قدرت بیشتری می‌باشد آن را به تصویر باور جدید انتقال می‌دهیم یعنی خصوصیاتی که در باور قدرتمند است و در باور جدید عکس آن است را تغییر می‌دهیم و خصوصیات مشابه را تغییر نمی‌دهیم. منظور از کیفیت و خصوصیت باور همان دوری و نزدیکی، تاریک و روشنی و تمامی اجزایی است که در سؤالات به آن‌ها اشاره شد.

به‌عنوان‌مثال تصویر باور قدرتمند به شکل عکس و ثابت است و تصویر باور جدید به شکل متحرک و فیلم است در اینجا چون هدف ما انتقال کیفیت‌های باور قدرتمند به باور جدید است ما تصویر باور جدید که در روبرویمان تجسم کردیم را نیز به شکل عکس و ثابت تغییر می‌دهیم و تمامی سؤالات و کیفیت‌های متفاوت دیگر را نیز به همین شکل انجام می‌دهیم.

6- در آخرین مرحله بعد از تغییر کیفیت‌های تصویر باور جدید، تصویر باور محدودکننده که در ابتدا شناسایی کرده بودیم را به‌صورت بزرگی در مقابل خود تجسم می‌کنیم و در گوشه پایین سمت راست آن، تصویر باور جدید که اصلاح‌شده بود را به‌صورت کوچکی قرار می‌دهیم و تصور می‌کنیم عکس کوچک باور جدید بزرگ می‌شود و تمام عکس بزرگ را در برمی‌گیرد.

در این قسمت بزرگ شدن عکس کوچک را با سرعت مانند فلش زدن یک دوربین اجرا کنید و زمانی که تصویر کوچک کامل روی تصویر بزرگ را گرفت یک‌لحظه صفحه را تماماً سفید کنید و این عمل را حداقل 15 مرتبه انجام دهید و با هر بار بزرگ شدن تصویر باور جدید این تصویر شفاف‌تر و واضح‌تر می‌شود و تصویر باور محدود این‌قدر تار می‌شود تا محو شود و کاملاً از بین برود.

در این مرحله دقیقاً ما عملکرد تکنیک سوئیش را انجام می‌دهیم که می‌توانید از آن‌هم استفاده کنید. اگر با آن آشنا نیستید حتماً مقاله الگو و تکنیک سوئیش در ان ال پی را مطالعه کنید و جلسه مرتبط با آن را گوش دهید.

7- بعد از اتمام تمرین بالا ما یک تصویر جدید و باکیفیت از باور جدید و مؤثر داریم که از این به بعد آن را روزی چند بار در ذهن خود مرور می‌کنیم و یا می‌توانیم آن را مرور کنیم و خود هیپنوتیزم انجام دهیم و یا در طی خود هیپنوتیزم آن را به‌عنوان برنامه‌ای مرور و تجسم می‌کنیم. از مقاله خود هیپنوتیزم در ان ال پی نیز می‌توانید برای انجام این مرحله استفاده کنید.

 

خلاصه مطلب:

باورها همان ارتباط سوژه‌ها در ذهن و ارتباط نورون‌ها در مغز هستند که از دریافت اطلاعات از طریق حواس پنج‌گانه شکل گرفته‌اند. ما از زمان تولد با ورودی گرفتن از خانواده، دوستان،مذهب، رسانه‌ها، محیط و احتماع، فرهنگ حاکم بر محیط و اجتماع، سیستم آموزشی و آموزگاران الگوهای ذهنی و مغزی خودمان که سیستم باورهای ما را شکل می‌دهند می‌سازیم و ما قادریم با استفاده از ان ال پی باورهای محدود کننده‌ای که در طی این مسیر برایمان ایجاد شده را دچار تغییر و تحولات اساسی کنیم که این تغییرات اساسی همان تغییر ساختار مدالیته‌ها و ساب مدالیته‌های تجربیات است.

 

می‌توانید برای گوش دادن فایل صوتی تغییر باورها در ان ال پی از دوره کاملاً رایگان قدم صفر ان ال پی کلیک کنید.

 

با سپاس از شما که نظرات خود را در مورد این مطلب برای ما ارسال می‌کنید و به تهیه و تولید محتوایی باکیفیت‌تر به ما کمک می‌کنید.

دیدگاه

نام *

ایمیل *

مؤسسه اندیشکده ذهن در سال 1397 با هدف گسترش آگاهی‌های نوین که به زندگی و سلامت بشر می پردازد تأسیس گردید و تا امروزه با تلاش بی وقفه سعی در ارائه مطالب و محتوای ارزشمند جهت پیشرفت در زندگی فارسی زبانان جهان کرده است. چشم انداز ما ایجاد بستری است که در آن افراد بتوانند با قدم‌های عملی در مسیر رشد و پیشرفت زندگی گام بردارند و با کسب دانشی کاربردی و مفید در زمینه شناخت وجود انسانی بتوانند تغییری در زندگی خود ایجاد نمایند. امیدواریم بتوانیم در مسیر این رسالت با یاری خداوند همیشه ثابت قدم بمانیم و روزی فرا رسد که آگاهی و اعتقادات تأثیرگذار جای افکار محدود بشر را بگیرد و افراد در جهانی سرشار از زیبایی، سلامتی و ثروت لحظات زندگی خود را خلق کنند.

دوره‌های رایگان

مقالات

محصولات

ثبت نام و ورود

instagram telegram

تمامی حقوق متعلق به سایت ان ال پی مایند می باشد.
طراحی و توسعه توسط گروه ان ال پی مایند

09103837201

چگونه ذهن خود را تغییر دهیم
چگونه ذهن خود را تغییر دهیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *