ما معتقدیم که : برنده ها ساخته تغییرند نه تقدیر / www.razekahkeshan.com
به نام خدا
تا به حال چقدر برای شما پیش آمده است که بدلیل نداشتن رفتار قاطع، دچار مسئله و یا هزینههای بزرگ شدید ؟
اینکه نتوانستیم به راحتی “نه” بگوییم و یا از حق و حقوق خود دفاع کنیم،اینکه مدیر و یا همکار ما پروژههای بیشتر و خارج از تعهد کاری ما گردن ما انداخته است و سکوت کردیم،اینکه راننده تاکسی بقیه پول ما را نداده و یا فردی در صفی که ایستادهایم زده تا کارش را پیش ببرد و ما باز سکوت کردیم،یا اینکه در روابط عاطفی، پیش از حد سرویسدهنده شدهایم و برای خود و خواستههای خود ارزش قائل نبودیم،و دهها مورد دیگر که یادآوری آنها احساس ما را بهم میزند، نشانه نداشتن قاطعیت در رفتار ما هست
چگونه شخصیت قاطعی داشته باشیم
در این کتاب الکترونیکی سعی کردم تا با تعریف صحیح از قاطعیت، اهمیتِ داشتنِ این ویژگی مفید و ضروری را بیان کنم و در ادامه راهکارهایی آوردهام که برای افزایش قاطعیت در رفتار خود، بسیار موثر است
از شما دوست عزیز متشکرم که این کتابچه الکترونیکی را دانلود کردید و در حال مطالعه آن هستید، خوشحال میشوم این کتابچه را برای عزیزان خود ارسال کنید تا آنها هم از این مطلب استفاده کنند
دوستت دارمسید محمدسعید میریونسیمشاور و مدرس اصول ارتباطات
رفتار قاطعانه نه به معنی سلطهجویی و نه رفتار ظالمانه است !رفتار قاطع یعنی، من برای خود، خواستههای خود و زمان خود ارزش قائل هستم، و با اعتماد به نفس کامل علاوه بر ابراز احساسات و نظرات خود، با رفتاری محترمانه مانع تحمیل نظرات دیگران بر تصمیماتم میشوم،همچنین در عمل به تصمیمات خود با انضباط فردی بالایی برخورد میکنم و میدانم که این من هستم که آفریننده تمام لحظات و فرمانروای زندگی خویشتنم
افراد قاطع، دارای ویژگیهای رفتاری یکسانی هستند که همین ویژگیها باعث شده تا شخصیت قاطعانه در آنها شکل بگیرد
1. بیانِ صریحِ نظرات و احساسات خود2. مانع تحمیل نظرات دیگران در زندگی خود هستند3. بیاحترامی نمیکنند و بیاحترامی را نمیپذیرند4. نه ظالم میشوند نه مظلوم5. کنترل و مدیریت احساسات دارند6. از اینکه به راحتی “نه” بگویند، احساس گناه نمیکنند7. حرفشان، حرف هست8. خود انضباطی قوی در انجام کارها دارند9. در برخورد با مسائل و موقعیتهای جدید بسیار جسور و شجاع هستند10. دارای حس درونی خودباوری و خود اتکایی بالایی هستند
جالب است بدانید اگر کسی رفتار قاطعانه نداشته باشد، قطعا رفتار مُنفعلانه از خود بروز میدهد؛
در برابر پیشآمدها واکنش خجولگرایانه از خود بروز دهیم و در برابر مسائل و اتفاقها بجای برخوردهای مفید و متناسب با آن موقعیت، خود را قربانی شرایط بدانیم و مظلومانه، ظلمپذیر شویم و همه تقصیرها را گردن دیگران بیاندازیم،افراد منفعل معمولا سکوت میکنند، و این سکوت را از اوج بزرگ منشی خود میدانند، در صورتی که این سکوت از نداشتن قاطعیت و جسارت برای حفاظت از خودشان است
در زیر تعدادی از ویژگیهای یک فرد منفعل را بیان کردهام، داشتن حتی تعدادی از این ویژگی به نشانه منفعل برخورد کردن شما در موقعیت است
1. دارای سطح اعتماد به نفس پایین2. برای خود ارزش قائل نیستند و همیشه دیگران را مقدم میدانند3. نسبت به حق و حقوق خود ناآگاه و بیتفاوت هستند4. احساس گناه بیش از حد نسبت به دیگران دارند5. ترسو هستند6. استاد بازیگری در نقش قربانی هستند7. اختیار رای ندارند8. خواستهها و احساسات خود را سرکوب میکنند9. متوقع هستند و دوستدارند بیشتر درک بشوند10. جمع گریز هستند11. دوست ندارند راجعبه اشتباهات خودشون صحبت کنند
در اینجا یک نکته طلایی وجود دارد و آنهم اینکه، اکثرا فکر میکنیم رفتار منفعلانه برای افراد درونگرا هست، شاید شما دارای شخصیت برونگرا باشید، و تعدادی از این ویژگیهای گفته شده در شما وجود داشته باشد،نکته طلایی دقیقا همین جا هست، حتی افراد برونگرا نیز میتوانند رفتار منفعلانه از خود بروز دهند، و این دقیقا به موقعیت و رابطه ایست که در آن قرار گرفتهاند، یعنی، شاید یک نفر در یک رابطه کاری بسیار قاطع باشد ولی همان فرد در روابط عاطفی دچار خجولی و رفتار منفعلانه باشد!پس دقت کنید، اول اینکه، داشتن رفتار قاطعانه و یا منفعالانه ربطی به شخصیت درونگرا و برونگرا ندارد،و دوم اینکه، داشتن قاطعیت و یا خجولی در هر رابطهای جدا از رابطه دیگر است
که با تحلیل و مهارت آموزی میتوانید در تمام جنبه و سطوح ارتباطی خود، رفتار قاطعانه و موثر داشته باشید.
احتمالا الان برای شما این سوال پیش آمده باشد که چگونه میتوانیم قاطعیت رفتاری خود را افزایش دهیم؟؟ در ادامه یک لیست از کارهایی که با انجام آنها میتوانید رفتار قاطعانه خود را تقویت کنید آوردهام
1. از حق و حقوق خود آگاهی بیابیدبه میزانی که از قانون و حقوق خود آگاهی داشته باشید، قاطعیت شما رشد میکند، چون از آن به بعد میدانید که قلمروی شما تا کجا هست و در برابر تهدید دیگران نمیترسید،دقیقا افراد فوق موفق و ثروتمند جهان، بدلیل آگاهی از قوانین، توانستهاند کسب و کار خود را قاطعانه رشد دهند چون ناآگاهی، باعث ترسویی و کشتن جسارت و بلند پروازی میشود.
2. خواستههای خود را با صراحت بیان کنید هرچقدر در بیان خواستهها و احساسات خود صریحتر و شفافتر عمل کنید، احتمال موفقیت شما بیشتر است،دیدید افرادی را که یک حرف را دور سر خود میچرخانند و آخر سر نمیدانید که چه میخواهند؟! و کلا دوست ندارید با اینجور افراد ارتباط داشته باشید، و معمولا هم در دست به سر کردن این افراد راحتتر اقدام میکنیم، در مقابل هستند افرادی که با صراحت و شفافیت چنان صحبت میکنند که محو خواسته آنها میشویم و اصلا عاشق گذراندن وقت خود با آنها هستیم، چون صراحت و شفافیت کلام، دقیقا بر قدرت تاثیرگذاری و قاطعیت فرد اثر میگذارد.
3. بپذیرید که هرکسی مسئول رفتار خودش هستزمانی که فکر میکنید رابینهود زندگی دیگران هستید، و همه سعی و تلاش خود را میکنید تا ناجی یک عده قربانی (افراد منفعل) باشید، معمولا به تجربه ثابت شده، چنان خود را غرق مسائل او میکنید که یادتان میرود شما تنها و تنها مسئول رفتار و زندگی خودتان هستید! بله کمک به دیگران باید باشد، اما نه دیگه آنقدر که زندگی خود را کنار بگذارید و مهر طلبانه دائما در حال سرویس دهی شوید و عملا آنقدر شخصیت دهندگی را در خود رشد بدهید که یادتان برود شما انسان هستید نه ماشین خدمت به دیگران! و نیاز به گیرندگی نیز هستید!اگر میخواهید قاطعیت در شما رشد کند سعی کنید هر دو شخصیت دهندگی و گیرندگی را در وجود خود متعادل ایجاد کنید، یعنی ضمن اینکه بر زندگی دیگران موثر هستید، اول اجازه بدهید برای رفع مشکل و مسائلشان به سراغتان بیایند و بعد حد تعادل را حفظ کنید و گیرندگی مهر، محبت و احترام را از دیگران داشته باشید، حتی کمی گیرندگی خود را قویتر کنید و بیشتر از دیگران طلب کنید
4. درباره احساسات خود صحبت کنید
بجای اینکه احساس خود را بروز دهید، درباره آن احساس صحبت کنیدمثلا وقتی از دست کسی عصبانی هستید، بجای پرخاشگری، بگذارید کمی بگذرد، آرام که شدید، با طرف به گفتگو بنشینید و علت عصبانیت خود را از رفتار او بیان کنید،ما انسان هستیم، قدرت تکلم و اختیار انتخاب داریم، پس باید نسبت به بقیه موجودات در حل تعارض خود متفاوت برخورد کنیم، وگرنه گاو خشمگین چون نمیتواند صحبت کند، شاخ میزند،هر چقدر در قدرت بیان احساسات خود قویتر شوید، جذابیت شما بیشتر میشود، چون مردم عاشق کسانی هستند که همیشه حرفی برای گفتن دارند؛ حرف زدن مهمترین کانال ارتباطی ست، پس تا میتوانید بر مهارتهای گفتگو مسلط شوید تا راحتتر تعارضهای خود را حل کنید.
5. “نه” گفتن را بیاموزید فکر نمیکنم نیاز به توضیح باشد، همه ما میدانیم افرادی که راحتتر “نه” میگویند، راحتتر زندگی میکنند،چون از همان اول برای خود و زمان خود ارزش قائل میباشند و با یک “نه” گفتن در مقابل خواسته بیجای دیگران، خود را دچار مسائل و گرفتاریهای بعدی نمیکنند،
آقای استیو جابز (خالق برند اپل) در جواب سوال مصاحبهگر که پرسیده بود از کدام کارهایی که انجام دادید، خشنود هستید؟ گفت، من ازکارهایی که نکردم و پیشنهادهایی که جواب “نه” دادم بیشتر راضی هستم تا کارهایی که کردم، چون با گفتن هر “نه” وقت برای انجام کارهای خودم داشتم که الان من را به اینجا رسانده.گفتن “نه” = قاطعیت
6. زمان بیشتر طلب کنید وقتی پیشنهادی به شما میشود، همیشه سعی کنید، فرصت بخرید، وقتی فرصت میگیرید، آنوقت میتوانید با تمرکز بیشتر به جزئیات توجه کنید و احتمال موفقیت خود را افزایش دهید،گرفتن وقت، یکی از کارهایی ست که افراد قاطع انجام میدهند و به دیگران میفهمانند که ما هستیم که از میان این فرصتها، فرصت دلخواه را انتخاب میکنیم نه فرصتها ما را، و این اوج اقتدار و قاطعیت است.7. افعالتان را عوض کنیدقدرت واژگان یکی از مهمترین مواردی ست که اساس رفتار و زندگی ما را میسازد، هر واژهای یک قدرت و فرکانس در ذهن ما ایجاد میکند، با استفاده مداوم از واژگانی که فرکانس انرژی بالایی دارند، ذهنیت و طرز فکر ما قدرت مییابد و از آنجایی که طرز فکر ما بر نوع برداشتها و رفتار ما نسبت به مسائل تاثیر میگذارد، با بکار بردن بعضی افعال میتوانیم قاطعیت محکم از خود بسازیمبطور مثال :
8. قدرت انتخاب انتخاب کردن دقیقا مثل یک عضله در بدن میماند که به میزان استفاده از آن قوی میشود، در واقع انگار ما عضلهای در وجود خود داریم، به نام عضله تصمیمگیری به میزانی که تصمیمهای درستی در زندگی خود میگیریم این عضله فرضی قدرت میگیرد و پس از مدتی ما در انتخابهای خود تصمیمهای درستتر را میگیریم،گاهی در زندگی آنقدر از تصمیمگیری دست کشیدیم که جرات و توان جسارت ما کاهش یافته!!یادتان باشد به میزانی که تصمیمی میگیرید و آن را به سرانجام میرسانید، قدرت انتخاب شما افزایش مییابد، و این مور رابطه مستقیمی با قاطعیت فردی دارد،افرادی که قاطع هستند در انتخاب و تصمیمگیری خود با قدرت حاضر میشوند و قاطعانه تصمیم خود را عملی میکنند،برای تمرین به شما پیشنهاد میکنم همین الان یک لیست از کارهایی که میخواهید انجام دهید بنویسید و بجای تعلل دست به انتخاب بزنید؛تمرین دوم : یکی از مواردی که مدتها هست که دو به شک هستید را یادداشت کنید و با قاطعیت دست به انتخاب بزنید،
به میزانی که در انتخابهای خود بجای تعلل و گرفتن کاسه چه کنم چه کنم ؟! در دَست، قاطعانه برخورد میکنید، شخصیت شما از جذابیت و اقتدار درونی برخوردار میشود
9. غیر موثر باشید قرار نیست در تمام روابط خود موثر عمل کنید!! گاهی باید غیر موثر باشید، شاید بپرسید یعنی چه ؟! ما باید روابطی را که برایمان زیان آور هست را با قاطعیت تمام حذف کنیم، قرار نیست با هرکس و در هر کجا روابط موثر ایجاد کنیم!! باید با برخی افراد که پای خود را فراتر از گلیمشان دراز میکنند، چنان محکم و با قاطعیت رفتار کنیم که بدانند حد و مرز هر رابطه کجا هست!آیا تا به حال حصار مزرعه سبز به گوشتان خورده ؟فکر کنید شما یک مزرعه بزرگ و سر سبز دارید که انواع میوهها و گلهای خوش رنگ و خوش عطر در آن کاشتهاید و از دیدن و داشتن آن لذت میبرید،حالا درکنار مزرعه سبز شما یک جاده مال رو وجود دارد که گاو و گوسفندان از آن عبور میکنند،اگر شما برای مزرعه خود حصاری در نظر نگیرید، هر لحظه گاوی وارد مرزعه شما شده و خوب از علف و گل و میوههای شما میچرد و استفاده میکند، در نهاید با دفع مدفوع مزرعه را به گند میکشد و میرود،این مزرعه دقیقا دل و زندگی شما هست، شما اگر برای روابط خودتون حد و مرزی قائل نباشید، هر کسی به زندگی شما وارد میشود و پس از استفاده و سیر شدن، به راحتی شما را با کولهباری از مسائل رها میکند و میرود،پس باید برای مزرعه سبز خودتان با قاطعیت رفتاری خود حصاری در نظر بگیرید که هرکسی جرات و توان وارد شدن را نداشته باشد.10. اراده قوی، بهانهها ممنوع زمانی میتوانید در روابط خود قاطعانه برخورد کنید که، اول از همه با خودتان قاطعانه رفتار کنید، وقتی در انجام کاری و یا رسیدن به هدفی، هیچ بهانهای را نمیپذیرید و با خود انضباطی و اراده قوی، کارهای خود را به هر نحوی که شده پیش میبرید، و حتی برای لحظهای اجازه نفوذ افکار منفی و ناامید کننده به ذهن خود نمیدهید، آنگاه میتوان گفت، قاطعیت در شما بصورت ذاتی در حال شکلگیریست،افرادی که در روابط خود قاطع هستند، کسانیاند که اول از همه با خودشان قاطع و محکم برخورد میکنند و هرگونه احساسات مخرب که مانع رسیدنشان به اهداف و آرمانهایشان میشود را پس میزنند آنگاه در دنیای بیرون به چشم شخصیتی راسخ و عملگرا دیده میشوند،برای اینکه بتوانی قاطعیت را در روابط خودت ایجاد کنی، اول از همه با خودت قاطع باش و نگذار افسار زندگیت به دست امیال سست درونیات بیوفتد، یادت باشد، تو فروانروای زندگی و ارباب سرنوشت خویش هستی
دوستت دارمسید محمدسعید میریونسیمشاور و مدرس اصول ارتباطات
www.razekahkeshan.com
ما معتقدیم که : برنده ها ساخته تغییرند نه تقدیر / www.razekahkeshan.com
با ثبت نام در ویرگول به آرشیو بزرگی از مقالات مرتبط با این موضوع دسترسی خواهید داشت
از این پس او نمیتواند پروفایل کاربری و مطالب شما را ببیند.
کلکسیون فرشهای مدرن و کلاسیک برای خرید
سوتین های خوشگل و باکیفیت/تنوع رنگ عالی
ناراحت هستید اما نمی توانید ناراحتی خود را ابراز کنید از خوشحالی دارید بال در می آورید اما خودتان را…
چگونه شخصیت قاطعی داشته باشیم
ناراحت هستید اما نمی توانید ناراحتی خود را ابراز کنید از خوشحالی دارید بال در می آورید اما خودتان را که می کشید تنها یک لبخند می زنید از این برنامه خوش تان آمده اما توان این که نظرتان را درباره اش بگویید ندارید از رفتارهای همکارتان خسته شده اید و از کارش رضایت ندارید، اما هنوز نتوانسته اید آن را بگویید!! این رفتارهایی که شما از خودتان نشان می دهید یعنی شما توان ابراز وجود و رفتار قاطعانه را ندارید برای همین همیشه شما می مانید و چیزهایی که دوست دارید ابراز کنید و نکرده اید و یک احساس ناراحتی از این موضوع! در این مواقع همه می گویند مرد باش و نظرت را بیان کن اما راستش رفتار قاطعانه مرد و زن نمی شناسد چون گاهی مردها هم بلد نیستند ابراز وجود کنند و رفتاری قاطع داشته باشند! رفتار قاطعانه یک مهارت است و چه برای مرد چه برای زن، یاد گرفتنش کار سختی نیست.
● رفتار باید قاطع باشد!
قبل از هر چیزی باید تکلیف خودمان و شما را مشخص کنیم یعنی همین اول مشخص کنیم که رفتار قاطعانه چه رفتاری است که باید دنبالش رفت و یادش گرفت؟! رفتار قاطعانه نه رفتار پرخاشگرانه است نه ظالمانه و نه سلطه جویانه و به رفتاری گفته می شود که مستقیم، صادقانه و مناسب عقاید و احساسات ما باشد. یعنی ما در برابر موضوعات مختلف همان طوری رفتار کنیم که عقیده، احساس و نظر ماست. رفتار قاطعانه مانع سوء استفاده دیگران و تحمیل نظرات و خواسته هایشان به ما می شود و ما می توانیم خواسته ها و نظرات خود را به راحتی ابراز کنیم. لابد با خودتان می گویید حالا اگر آدم رفتار قاطعی نداشته باشد مگر آسمان به زمین می آید راستش را بخواهید بله! وقتی شما رفتار قاطع نداشته باشید یعنی رفتارتان منفعلانه است و ابراز وجود نمی کنید و تفاوت ابراز وجود با رفتار منفعلانه در این است که شما در رفتار منفعلانه از حق خودتان می گذرید اما در ابراز وجود بر حق خود تأکید می کنید و حاضر نیستید کسی حق شما را پایمال کند مثلا در رفتار منفعلانه می دانید که استاد اشتباه کرده و یک نمره به شما کمتر داده اما حاضر نیستید آن را بیان کنید و بی خیال می شوید و در واقع از حق خودتان می گذرید یا راننده تاکسی پول بیشتری از شما گرفته باشد! خیلی ها فکر می کنند وقتی باید رفتار قاطعانه ای داشته باشند یعنی باید رفتار پرخاشگرانه از خودشان نشان دهند و قاطع بودن را با خشونت اشتباهی می گیرند در صورتی که کاملا در اشتباه هستند چون در رفتار پرخاشگرانه آدم ها فقط روی حق خودشان تأکید دارند و به حقوق دیگران تجاوز می کنند اما در رفتار قاطعانه و ابراز وجود، برای فرد هم حق خود و هم حقوق دیگران مهم است و نه به حق خودش و نه حقوق دیگران تجاوز نمی کند.
● کی منفعل است، کی قاطع؟!
کارشناسان می گویند بین آدم هایی که می توانند رفتار قاطعانه داشته باشند با آن هایی که نمی توانند تفاوت زیادی وجود دارد یعنی افراد منفعل یک ویژگی ها و خصوصیاتی دارند که افراد دارای رفتار قاطعانه ندارند. راستش افرادی که رفتار منفعلانه دارند نسبت به حق و حقوق خود بی تفاوت هستند. کسانی هستند که اعتماد به نفس و عزت نفس پایینی دارند. برای خودشان احترام قائل نمی شوند و دائم خودشان را کوچک و حقیر تصور می کنند و معمولا به این که توسط دیگران یا موقعیت های مختلف کنترل شوند تمایل دارند و دائم هم نسبت به دیگران احساس گناه می کنند. اما کسانی که رفتار قاطع دارند و می توانند به خوبی ابراز وجود کنند برعکس اعتماد به نفس و عزت نفس خوبی دارند. برای خودشان و دیگران احترام و ارزش قائل هستند. در رفتارشان صداقت دارند. اهل سئوال و پرس و جو هستند. به دیگران توجه می کنند و منتظر بازخورد دیگران نسبت به کارشان هستند و البته همیشه انگیزه انجام کارهای خوب را دارند. آنها به کسی بی احترامی نمی کنند و البته اجازه هم نمی دهند کسی به آن ها بی احترامی کند. احساس منفی نسبت به بیان احساسات و خواسته های خود ندارند و نمی گذارند دیگران خواسته هایشان را به آن ها تحمیل کنند. البته آدم هایی که بلد هستند ابراز وجود کنند خودخواه نیستند و برای خواسته های دیگران هم ارزش قائل هستند.
● وجودتان را ابراز کنید
برای این که بتوانید رفتار قاطعانه داشته باشید و البته ابراز وجود را در خودتان افزایش دهید بد نیست مهارت ها و تمرین های زیر را جدی بگیرید:
● منفی و مثبت های خود را بشناسید
برای این که بتوانید ابراز وجود را افزایش دهید بهترین روش خودشناسی است. شما بهتر است خودشناسی مثبت و منفی داشته باشید. یعنی ببینید وقتی افکار منفی دارید و اعتماد به نفس تان هم صفر می شود چه رفتارهایی از خودتان نشان می دهید. مثلا بی حوصله می شوید احساس ناراحتی، دلتنگی و خستگی می کنید که نتیجه اش می شود سردرد و کاهش انرژی فیزیکی شما! در این حالت رفتار شما به جای قاطعانه بودن بیشتر منفعلانه، پرخاشگرانه و سلطه جویانه است. اما وقتی اعتماد به نفس دارید افکارتان نسبت به خودتان و دیگران مثبت است. احساس آرامش و خوشی می کنید و رفتارهای تان شجاعانه است و می توانید احساسات و خواسته هایتان را به راحتی بیان کنید. وقتی خودشناسی مثبت می کنید افکار و احساسات مبتنی بر خود ارزشمند را در شما افزایش می دهد و وقتی با افکار مثبت نسبت به خود و دیگران در جمعی حاضر می شوید افراد متوجه توانایی ابراز وجود شما می شوند. وقتی خودشناسی منفی دارید می توانید رفتار و افکار منفی خود را یادداشت کنید و تمرین کنید تا آن ها را کنترل کنید و در عوض رفتارهایی که در خودشناسی مثبت شناسایی کرده اید را جایگزینش کنید.
● منطقی مخالفت کنید
اگر قرار است رفتار قاطعانه را یاد بگیرید و تحت نظر دیگران نباشید، بهتر است مخالفت منطقی را تمرین کنید. یعنی اگر با نظر دیگران مخالف هستید جان ما به دلیل این که دوست دارید رابطه خوب تان از بین نرود با لبخند زدن و سر تکان دادن، تظاهر به موافقت نکنید. به جای آن که موضوع بحث را تغییر دهید اگر به نظر خودتان اطمینان دارید به صورت فعال مخالفت کنید مثلا اگر کسی از شما می خواهد کار غیر منطقی را انجام دهید از او بپرسید چرا باید این کار را انجام دهید؟! یادتان باشد نباید کاری را بدون پرسش بپذیرید. سعی کنید در آن زمینه صحبت کنید و احساس خود را در آن مورد بیان کنید تا دیگران هم احساس شما را بدانند.
● مهارت های ارتباطی را به کار بگیرید
اگر می خواهید رفتار قاطعانه را در خود افزایش دهید باید از مهارت های ارتباطی استفاده کنید. مثلا در یک بحث حتما به صحبت افراد گوش دهید و از کلمات مورد علاقه آن ها در پاسخ استفاده کنید. ساده و روان و بدون حاشیه صحبت کنید و مواردی که برای تان سوال است را مطرح کنید. زود قضاوت نکنید و راجع به افراد نتیجه گیری نکنید چون باعث بحث های کم اهمیت بین شما و دیگران می شود اجازه بدهید افراد جملات خود را کامل بیان کنند و منظورشان را منتقل کنند، بعد شما اظهارنظر کنید. حتما در یک بحث از سوال های بسته و باز استفاده کنید یعنی اگر می خواهید افراد را به حرف زدن تشویق کنید از سوال های باز که معمولا با کلمات چرا، چه چیزی و چگونه آغاز می شود استفاده کنید و اگر می خواهید اطلاعات واقعی به دست بیاورید از سوال های بسته که پاسخ های بله یا خیر دارند استفاده کنید.
کسی که رفتار قاطعانه دارد خودش را مسئول اعمالش می داند نه دیگران! و مسئولیت و نگرش خود را با گفتن کلمه «من» نشان می دهد. موقع گفت وگو سعی کنید زبان طرف مقابل تان را بشناسید بعد با او صحبت کنید. یعنی به صحبت آن ها گوش دهید تا بفهمید آن ها بیشتر از کدام فرآیند حسی استفاده می کنند بینایی، شنوایی یا حرکتی و بعد سعی کنید از همان زبان برای صحبت با او استفاده کنید به این می گویند همسانی زبان و اگر قرار است رفتار قاطعانه را در خود افزایش دهید بهتر است از گفت وگوی مثبت استفاده کنید یعنی از کلمات مثبت به جای کلمات منفی استفاده کنید. گفت وگوی مثبت به معنی انکار مشکل نیست بلکه کمک می کند شما با حاشیه کمتری مشکل را حل کنید چون با گفت وگوی مثبت شما در آن ها حس اعتماد ایجاد می کنید.
منبع:khorasannews.com
مشاوره تلفنی طلاق
خرید دستگاه تصفیه آب با شرایط اقساطی
رویایی بابحران نگران کننده روابط زناشویی
سفارش آنلاین کیک تازه خانگی
گیفت کارت ارزان/تحویل آنی وپشتیبانی
چگونه شخصیت قاطعی داشته باشیم
کاملترین درگاه رزرو تورهای داخلی و خارجی
شرکت در آزمون معتبر روانشناسی پیشرفته نئو
طراحی و بازسازی فضای داخلی
پرطرفدارترین شوینده های نایاب در بازار
تا60%تخفیف پرطرفدارترین محصولات جنسی
چنددقیقه ای بدون دردسر ماست سالم بساز!
خرید انواع ابزار وجعبه ابزار خانگی وصنعتی
صفر تا صد یک شغل پولساز برای خانم ها
به تماشای کیفیتی بی حاشیه!
Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021
The online version of the Iranian daily Hamshahri
ترجمه یکتا فراهانی:
معمولا همه ما اغلب از کمبود وقت گله داریم و به دنبال زمانی میگردیم که بتوانیم به کارهای عقبافتادهمان رسیدگی کنیم.
در این هنگام به این فکر میافتیم که چگونه میتوانیم به بهترین نحو زمان و وقت خودمان را مدیریت کنیم. در واقع درست است که زمان نامحدود است ولی فرصت ما محدود است. پس باید ببینیم آیا از وقت خود به بهترین نحو ممکن استفاده میکنیم؟
عباراتی مانند: همیشه وقت کم میآورم، هیچ وقت نمیتوانم به موقع کارهایم را تمام کنم، دوباره کارهایم نیمهتمام ماند و… بیانگر آن هستند که از وقت خود به بهترین نحو ممکن استفاده نمیکنید و بر آن کنترل ندارید؛ یعنی یا دنبالش میگردید یا نمیدانید با آن چه کنید. از طرفی ممکن است افرادی را بشناسید که میتوانند به خوبی به کارهای خود رسیدگی کنند و وقت هم کم نیاورند، ولی چگونه است که آنها میتوانند زمان خود را به خوبی مدیریت کنند ولی ما نمیتوانیم؟
در واقع عقربههای ساعت در یک روز پرمشغله به هیچ وجه سریعتر از عقربههای یک روز کسالتبار و بیتحرک نمیگذرند.افرادی که برنامه زندگیشان از نظمی برخوردار نیست، اغلب روزهایی ناراحتکننده دارند و ادعا میکنند که نمیتوانند به هیچ یک از کارهایشان برسند.
چگونه شخصیت قاطعی داشته باشیم
آنها گمان میکنند که همه کارهایشان به یک اندازه مهم هستند. اما برای حل این مشکل میتوان به قانونی توجه کرد که میگوید 80درصد نتایج معمولا از 20درصد کارها به دست میآیند و این در حالی است که 80درصد کارها فقط 20درصد نتایج را به خود اختصاص میدهند. این توضیح میتواند هشداری باشد برای کسانی که میخواهند بدانند کدام یک از فعالیتهایشان 20درصدی هستند؛ یعنی 20درصد نتایج را به خود اختصاص میدهند.
اما بسیاری از مشکلات در خصوص کمبود وقت، ضعف در مدیریتکردن زمان است به گونهای که بتوانیم حتیالامکان به تمام کارهایمان رسیدگی کنیم؛ یعنی با توجه به اولویت آنها تشخیص دهیم که ابتدا باید چه کاری را انجام دهیم بعضی نشانههای افرادی که نمیتوانند به خوبی زمانشان را مدیریت کنند به این ترتیب است:
– عجله و دوندگی زیاد (مثلا بین جلسات و کارها)- تأخیر داشتن همیشگی- رنجش و خشم زیاد- سستی در انجام کار و به تأخیر انداختن کارها- نداشتن جرأت، جسارت و…
اما باید بدانید که اصل اساسی در مدیریت زمان آن است که در زندگی چه اهداف و ارزشهایی دارید و آنگاه به بهترین نحو از وقت خود استفاده کنید تا به آنها برسید.
با وجود این وقتی اهداف و ارزشهای خود را شناختید به این معنا نیست که زمان طبق خواستههای شما پیش برود. باید بررسی کنید و ببینید چطور از وقت خود استفاده میکنید و فعالیتهایی را که در جهت اهداف شما نیستند به تدریج از دور خارج کنید. این فرایند نیازمند آن است که نگرشها و رفتارهای جدیدی در پیش بگیرید و با موانع تغییر (مانند نداشتن جرأت و جسارت) مقابله کنید تا بتوانید بهترین استفاده را از وقت خود بکنید.
شناخت ارزشها و اهداف
ارزشها به شما کمک میکنند تا تعیین کنید چه چیزی در زندگی واقعا برایتان مهم است. بعضی ارزشهای مهم عبارتنداز: امنیت مالی، شغل مناسب، دوستان باوفا، ارتباطات خوب، تناسب اندام، زندگی خانوادگی خوب و… .
هنگامی که ارزشها و اهداف خود را تعیین کردید، گام بعدی این است که ببینید چطور وقت خود را صرف انجام آنها کنید. برای این منظور میتوانید جدول زمانی برای خود تعیین و برنامههایتان را براساس اولویت طبقهبندی کنید. البته واضح است که نمیتوانید به همه کارهای مهمتان در یک زمان رسیدگی کنید.
اما با مشخص کردن زمان دقیق اجرای آنها آرامش بیشتری به دست میآورید و خیالتان کمی راحتتر میشود. اگر هم کاری خیلی پیچیده است، انجام آن را به بخشهای کوچکترین تقسیم کنید و برای هر بخش مهلت خاصی درنظر بگیرید.
اگر سیستم جدید مدیریت زمانی شما خوب کار کند باید شاهد پیشرفتهای زیادی مانند کسب انرژی بیشتر، اشتیاق و قاطعیت بیشتر و افزایش اعتماد به نفس باشید. به علاوه حالا دیگر باید هر روز برای انجام دادن مهمترین فعالیتهایتان به اندازه کافی وقت داشته باشید.
توجه داشته باشید مدیریت و مهار صحیح زمان به این معنا نیست که برای هر ثانیه از روزتان برنامهای داشته باشید؛ بلکه به این معناست که بیشتر وقت خود را به دستیابی به اهدافتان اختصاص دهید. بهتر است مانند هر تغییر دیگری به طور روزانه بر کار خود نظارت داشته باشید تا بتوانید نتیجه بهتری بگیرید.
فراموش نکنید که برای داشتن برنامهریزی بهتر و بهرهمندی بیشتر از آن باید پشتکار داشته باشید و زود خسته نشوید. در واقع اگر میخواهید در زندگی خود تغییر ایجاد کنید یا به هدفی برسید، پشتکار و مداومت داشتن ضروری است.
پشتکار یکی از ضرورتهای اصلی موفقیت در زندگی است اما متأسفانه بسیاری از ما اغلب خواهان تغییر بدون تلاش هستیم. در واقع ما تغییرکردن را دوست داریم ولی حاضر نیستیم برای دست یافتن به آن قاطع باشیم و زحمت زیادی بکشیم.
تاکنون چند بار خواستهاید سیگار را ترک کنید، لاغر شوید، تناسب اندام بیشتری داشته باشید، شغلتان را تغییر دهید، به روابط کسل کننده خود خاتمه دهید و… .
اما چه چیزی باعث میشود از اجرای این تصمیمات دست بکشید و اغلب آنها را نیمهکاره رها کنید؟ معمولا زحمت و تغییر شدید اوضاع زندگیتان باعث میشود که تا حدی دست از تلاش بردارید. حتی اگر بگویید که برای تغییر انگیزه دارید، به این معنا نیست که حتما تغییر خواهید کرد. بسیاری از ما هنگامی که میخواهیم راه تازهای را در پیش بگیریم فورا به ذهنمان میرسد که نکند نتوانیم موفق شویم و تمام تلاشهایمان به هدر برود. این معمولا نشانه کمتحملی است.
در واقع ما تضمینی میخواهیم که استقامت و پشتکارمان نتیجه بدهد و چون فکر میکنیم که احتمالا برعکس خواهد شد. همین موضوع باعث به وجود آمدن این منطق در ما میشود که به خودمان سختی ندهیم. با این حال دست روی دست گذاشتن و انفعال باعث تصور تاریکی از آیندهمان خواهد شد و در نتیجه سکونی که در زندگیمان هست و دوست داریم تغییر کند به جای خود باقی میماند. اما ما به جای وحشت از آینده، دلسردی و تردید باید باور داشته باشیم که کوشش و تلاش برای ساختن آیندهای مطمئن به احتمال زیاد، پاداشی برای ما در پی خواهد داشت و سکونی را که به آن دچار شدهایم از بین خواهد برد. «من تغییری احساس نمیکنم.»
شاید اعتراض کنید که بعد از مدتها تلاش بیوقفه هنوز احساس میکنید که به نتیجه دلخواه نرسیدهاید؛ اگر چه قبول میکنید که طرز فکر و رفتارتان بهتر شده است. ممکن است گاهی بخواهید تسلیم شوید. اما این کار را نکنید زیرا احساسات دیرتر از افکار تغییر میکنند. بنابراین صبور باشید و در فرایند تغییر استقامت داشته باشید که در این صورت با بهترشدن حس و حال شما، احساستان نیز به تدریج تغییر خواهد کرد.
یکی از راههای رسیدن به موفقیت و پذیرفتن تغییر برای بهبود شرایط این است که قاطعانه خواهان آن باشید. اگر قاطع باشید امکان اینکه موفق شوید بیشتر است. البته با شروع قاطع بودن ممکن است در ابتدا روابط خانوادگی یا شغلیتان با مشکلاتی مواجه شود اما کمکم خودتان و دیگران به این شرایط جدید عادت میکنید و احساس بهتری را تجربه خواهید کرد.قاطعیت به شما کمک میکند که بتوانید بیشتر مواقع آنچه را که میخواهید به دست آورید و از آنچه دوست ندارید اجتناب کنید؛ ولی این رفتار، شما را بهتر جلوه نمیدهد؛ اما خودتان میتوانید احساس بهتری داشته باشید.
موانع قاطعیت
بعضی عوامل مانع قاطعبودن ما میشوند؛ مثلا همین موضوع که میترسید موفق نشوید؛ به شما اجازه نمیدهد به خودتان اعتماد کنید و بتوانید موفق شوید.
ترس از طرد شدن نیز مانع دیگری برای نداشتن قاطعیت است. هنگامی که میترسیم، دیگران ما راطرد کنند و تنها بمانیم به این معنی است که نمیتوانیم مدیریت درستی بر موقعیت خود داشته باشیم و گاهی برای اینکه تنها نمانیم به ماندن در ارتباطی که انرژی زیادی از ما میگیرد ادامه میدهیم. اما اگر بتوانیم قاطعانه موضع خودمان را مشخص کنیم، بیشتر میتوانیم از وقتمان استفاده کنیم و آن را بیهوده از دست ندهیم.
از دیگر موانع قاطعیت میتوانیم به این موارد اشاره کنیم: احساس گناه، ترس از اذیتکردن دیگران، ترس از شکست خوردن و… .برای یادگیری قاطعیت و به کار بردن آن در زندگی، نخست مواردی را که در آن مشکل دارید یا نمیتوانید در روابط خود موفق باشید شناسایی کنید. برای تغییر اهدافی را تعیین کنید و بعد نحوه عملکرد خود را در آن حیطهها ارزیابی کنید. برای مثال فرض کنید به یکی از دوستانتان قرض دادهاید، اما او پول شما را پس نمیدهد. شما هم به خاطر اعتراض نکردن و نداشتن قاطعیت در این زمینه از دست خود عصبانی میشوید و بعد که نمیتوانید ناراحتی خود را کنترل کنید، عصبانی میشوید و سپس به خاطر بروز عصبانیت زیاد خود، احساس گناه میکنید. بدین ترتیب به حالت غیرقاطعانه خود برمیگردید و همین موضوع باعث میشود که در بیان درخواست خود بیمیلی بیشتری پیدا کنید.
در واقع شما نگران این هستید که اگر پول خود را از دوستتان مطالبه کنید، عصبانی شود و این شما را ناراحت میکند. درست است که عصبانی شدن دوستتان برای شما ناخوشایند باشد؛ ولی قابل تحمل است.
بنابراین باید بتوانید با قاطعیت خواسته خود را مطرح کنید. اما معمولا از این کار میترسید؛ ترس از طردشدن، احساس گناه، خشم و… برای کاهش حساسیت افراد در مقابل ترسهایی که در بعضی از موقعیتهای اجتماعی ایجاد میشود میتوان با تمرین آنها را از بین برد. اینگونه ترسها در اثر رویارویی تدریجی با موقعیتهای ترسناک کاهش مییابند و اعتماد به نفس و شعور اجتماعی فرد متناسب با آن افزایش مییابد. رفتار قاطعانه به شما کمک میکند تا به گونهای رفتار کنید که نحوه برخورد دیگران با شما تغییر کند و آنها تحت تأثیر شما قرار گیرند. رفتار ظاهری شما آثار درونی مهمی هم دربردارد، یعنی طرز فکر و احساس ما در رابطه با خودمان تغییر میکند. در واقع ما نهتنها از طریق رفتارمان به دیگران نشان میدهیم که انتظار داریم با ما به عنوان یک آدم ارزشمند رفتار کنند، بلکه نگرش خود را نیز درباره شخصیت خود و اینکه قادر به انجام چه کارهایی هستیم تغییر میدهیم.
برای کسب قاطعیت باید به نکاتی توجه داشت که به عنوان مثال میتوان به این موارد اشاره کرد:- نخست توجه طرف مقابل را به خود جلب کنید. این خیلی طبیعی است که وقتی طرف مقابلتان توجهی به شما نداشته باشد مثلا در حال خواندن روزنامه باشد یا با کامپیوتر کار کند. شما باید، با توجه کامل به طرف مقابل، توجه کامل او را نیز برانگیزید.- برای طرف مقابل خود به طور کامل و مشخص بیان کنید که دقیقا از چه رفتار او ناراحت هستید و کدام رفتارش برای شما مشکلساز شده است. البته سعی کنید به طور خلاصه حرف بزنید زیرا در غیر این صورت ممکن است توجه طرف مقابل شما منحرف شود.
سعی کنید احساسات سودمند خود را برای طرف مقابل بیان کنید. اگر از همسر یا دوستتان دلخوری دارید حتما آن را با او در میان بگذارید؛ در حالی که عصبانیت و حسادت، تلاشهای شما را برای داشتن اعتماد به نفس و قاطعبودن تضعیف میکنند.همیشه اولویتهای خود را برای طرف مقابل مشخص کنید و از او بخواهید که به خواست شما احترام بگذارد.- هنگامی که با قاطعیت حرفتان را زدید، به دقت به جواب طرف مقابل گوش دهید. گوش دادن یعنی توجهکردن بدون تعصب و نه اینکه تا طرف مقابلتان حرفی زد، شما فورا مخالفت کنید و حرف خودتان را مطرح کنید. البته اگر با نظر او مخالفتی دارید حتما به او بگویید.
همچنین هرکار دیگری را که فکر میکنید به بهبود ارتباط شما کمک میکند، انجام دهید. از طرف مقابل هم بخواهید بگوید که دوست دارد واکنش شما هنگام بروز مشکلات چگونه باشد. اما فراموش نکنید هنگامی که مشکل خود را با دیگران مطرح میکنید و از آنها انتظار دارید که به خواست شما توجه کنند، خودتان هم باید در مواجهه با انتقاد دیگران منطقی رفتار کنید و نظرات دیگران را بشنوید و به آنها احترام بگذارید. انتقاد ممکن است درست روی نقطه ضعف شما دست بگذارد و احتمالاً به همین دلیل از شنیدن آن برنجید و آزرده خاطر شوید. البته انتقاد به خودی خود باعث ناراحتی شما نمیشود؛ بلکه معنایی که از آن استنباط میکنید شما را ناراحت میکند. برای اینکه بتوانید به تدریج با شنیدن انتقاد کنار بیایید و با مطرح شدن مواردی مشابه، عصبانی نشوید و زود از کوره در نروید، در برابر آن مقاومت کنید. نگذارید اعتماد به نفس شما با شنیدن انتقاد دیگران کاهش یابد. هیچ وقت شخصیت خود را زیر سؤال نبرید؛ بلکه فقط اعمال و خصوصیات خود را ارزیابی کنید.
اگر اعمال خود را جدا از خود بدانید، این موضوع به شما امکان میدهد که روی مشکل خود تمرکز کنید. مثلا اینکه از خود بپرسید؛ «چه جنبههایی از رفتارم را باید تغییر دهم و آیا بهتر است به این رابطه ادامه دهم یا خیر؟» برخورد صحیح با انتقاد و واکنش سازنده در برابر آن باعث افزایش اعتماد به نفس شما میشود.
هیچ گاه خود را نیازمند تأیید و رضایت دیگران نکنید زیرا در غیر این صورت تحمل شنیدن انتقاد از دیگران برای شما بسیار سخت خواهد شد. اگر کسی از شما انتقاد میکند به این معنا نیست که حتما اشتباهی مرتکب شدهاید. سعی کنید با قاطعیت و اعتماد به نفس زیاد نظر خود را اعلام کنید. از دیگران نیز بخواهید نظرشان را بدون هیچ گونه تعصبی مطرح کنند و سپس اگر لازم بود، تغییرات لازم در خود به وجود آورید.
ehow.com
حقوق همشهریآنلاین متعلق به موسسه همشهری است
Copyright © 2020 HamshahriOnline, All rights reserved
چگونه شخصیت قوی داشته باشیم ؟ بیشتر افراد ترجیح میدهند شخصیتی قوی از خود ارائه دهند و در برابر مشکلات و مسائل زندگی قدرتمند عمل کنند. شخصیت هر کسی منحصر به فرد است. برخی به طور ناخودآگاه و به واسطهی تربیت خانوادگی از شخصیتهای قدرتمند و مدیریتی بهرهمند هستند. قسمت عمدهای از شخصیت انسانها در دوران کودکی و نوجوانی و بر اثر تربیت والدین شکل میگیرد اما در بزرگسالی نیز میتوانید ویژگی های یک شخصیت قوی را در خود تقویت کنید. شخصیت قدرتمند نیاز به تمرین و تلاش دارد. در مطلب پیشرو سعی کردهایم تا مجموعهای از ویژگیهای مهم در شکل گیری شخصیت قوی را بررسی کنیم.
شخصیت، از نظر روانشناختی، خصوصیات فردی را توصیف می کند که منحصر به فرد است. بخشی از شخصیت شامل روشهای تفکر، احساس و رفتار میشود. این ترکیبات برای تعیین نحوه پاسخگویی فرد به موقعیتهای خاص است. برخی از نمونه های ویژگی های شخصیتی عبارتند از: صادق بودن، دمدمی بودن و اجتماعی بودن. برای شناخت ابعاد مختلف شخصیتی میتوانید به مقالهی تعریف ابعاد شخصیت مراجعه کنید.
یادآوری خاطرات تلخ و زندگی در گذشته مانعی بر سر راه پرورش شخصیت و رشد خلاقیت است. اگر می خواهید شخصیت قوی داشته باشید، گذشته را فراموش کنید و در حال زندگی کنید. از دستاوردهای خود یاد کنید هر چند کوچک باشند. فراموشی وقایع ناگوار و گذشت از اشتباهات، از شما شخصیتی قوی میسازد. ممکن است در ابتدا گمان کنید راه سختی را در پیش دارید اما با تمرین و تکرار و از بین بردن افکار منفی متوجه میشوید که به تدریج میتوانید با شخصیتی قوی و به آسانی از مشکلات عبور کنید.
چگونه شخصیت قاطعی داشته باشیم
سعی کنید زمان خوبی را برای صحبت انتخاب کنید. افراد با شخصیت های قوی زیاد حرف نمیزنند اما وقتی هم صحبت می کنند تاثیر گذار و مفید سخن می گویند. با کم سخن گفتن احتمال خطا کاهش می یابد. شنونده بودن را در خود تقویت کنید و در زمانهای مناسب و فکر شده سخن بگویید. در این زمینه میتوانید مقاله مهارت گوش دادن را مطالعه کنید تا از فواید آن آگاه شوید.
ممکن است در جلسه که هستید از شما انتقاد شود تلاش کنید روحیه انتقاد پذیری داشته باشید و اگر از شما انتقاد کردند خونسردی خود را حفظ کنید؛ سعی کنید فرد مقابل را قانع کنید در غیر این صورت فردی منعطف و انعطاف پذیر باشید و سعی کنید انتقادات را بپذیرید. انتقاد پذیری شما را فردی قوی و با ظرفیت بالا نشان میدهد.
پوشیدن لباس های رسمی افراد را با انضباط نشان می دهد و دیگران متوجه می شوند که برای کار خود ارزش قائل هستید و برای آن وقت می گذارید. به آراستگی خود اهمیت دهید و نوع لباس پوشیدنتان را متناسب با شرایط انتخاب کنید.
افرادی که میخواهند شخصیت قوی داشته باشند باید اعتماد به نفس را در خود تقویت کنند. با تقویت اعتماد به نفس روابط اجتماعی شما از لحاظ کمی و کیفی بهبود پیدا میکند و افراد زیادی جذب شما می شوند و دستورات شما را انجام میدهند. به مرور زمان فردی با شخصیت قوی و تأثیرگذار شناخته میشوید. مقالهی راههای افزایش اعتماد به نفس کمک زیادی به شما در این زمینه میکند.
هنگامی که کارهای گروهی انجام می دهید، سعی کنید کارها را به بهترین نحو ممکن انجام دهید و به دیگران نیز کمک کنید. سعی کنید گاهی و در حد توان خود مدیریت کارهای گروهی را به عهده بگیرید و در آنها داوطلب شوید. این کار از شما شخصیتی قدرتمند میسازد. فردی که میتواند کارهای دیگران را نیز مدیریت کند.
معمولا افراد خوش بین اتفاقات خوبی برایشان رقم میخورد زیرا نسبت به همه چیز نگرش مثبت دارند. در حقیقت خوش بین بودن شما را قادر میسازد تا بتوانید راه حل های منطقی را ارائه دهید. افرادی که مدام از زمین و زمان شکایت میکنند نمیتوانند شخصیتی قوی از خود ارائه دهند. توصیه میکنیم در این زمینه مقالهی آثار و راه های رسیدن به مثبت اندیشی را مطالعه کنید.
افراد با شخصیت های قوی کارهای خود را ناتمام نمی گذارند و انها را به طور کامل به اتمام می رسانند و بعد به کارهای دیگری مشغول میشوند. این کار سبب می شود کارها را به صورت کامل و حرفه ای انجام دهید.
افراد موفق انعطاف پذیری بالایی دارند و خود را با محیط سازگار میکنند. این انعطاف پذیری به حل مشکلات بسیار کمک میکند و راهکارها و انتقادات دیگران را قبول میکنند.
ارتباط چشمی یکی از انواع مهارتهای ارتباطی است که با استفاده از آن میتوانید تأثیرات عمیقی را بر مخاطب خود اعمال کنید. برقراری ارتباط چشمی مؤثر از نکات مهمی است که نوع شخصیت شما را به لحاظ خجالتی بودن و یا برعکس آن مشخص میکند. اگر شما با افراد ارتباط چشمی برقرار کنید و با دانستن کمی از دانش زبان بدن می توانید متوجه شوید که شنونده در چه حالتی قرار دارد مثلا جذب سخنان شما شده است یا حوصله اش سر رفته است. پیشنهاد میکنیم مقالهی ارتباط چشمی را نیز مطالعه کنید.
مطالعه تان را نسبت به قبل بیشتر کنید. قبل از سخنرانی ها روی فن بیان و حرکات بدن خود تمرکز کنید. اگر دانسته های شما زیاد باشد افراد با هم صحبت شدن با شما لذت می برند.
تلاش کنید تا ویژگیهای خوب را در خود تقویت کنید اما خودتان باشید و ادای کسی را در نیاورید . اگر فکر میکنید اینطور جذاب تر به نظر می رسید در اشتباه هستید . شما دارای شخصیت مستقل هستید این برای دیگران تازگی دارد.
دوستی و معاشرت با افراد جدید اطلاعات زیادی را به شما می دهد و دیدگاه و وسعت دیدتان بیشتر می شود. افراد معاشرتی طرفداران بیشتری دارند و دیگران بیشتر نسبت به آنها جذب میشوند. معاشرت و ارتباط برقرار کردن با افراد مختلف باعث میشود با شخصیتهای متفاوت و گوناگون آشنا شوید و در نهایت ویژگیهای مثبت هریک را در خود تقویت کنید و شخصیتی قوی و مستقل بسازید. همچنین لازم است تا آداب معاشرت را بلد باشید.
برای دریافت مشاوره روانشناسی در زمینه شخصیت و اختلالات آن میتوانید با مشاوران مرکز روان شناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره ۹۰۹۹۰۷۵۲۲۸ و از تهران با شماره ۹۰۹۲۳۰۵۲۶۵ تماس بگیرید.
هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…
با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…
© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.
جام جم سرا- ناراحت هستید اما نمیتوانید ناراحتی خود را ابراز کنید؛ از خوشحالی دارید بال در میآورید اما هر کار میکنید تنها یک لبخند میشود نشانه خوشحالیتان؛ از برنامهای خوشتان آمده اما توان اینکه نظرتان را دربارهاش بگویید ندارید؛ از رفتارهای همکارتان خسته شدهاید اما هنوز نتوانستهاید به خودش بگویید! این رفتارها یعنی شما توان ابراز وجود و رفتار قاطعانه ندارید.
به دلیل همین ناتوانی است که همیشه شما میمانید و چیزهایی که دوست دارید ابراز کنید و نکردهاید؛ شما میمانید و یک احساس ناراحتی از این موضوع!
در این مواقع همه میگویند مرد باش و نظرت را بیان کن اما راستش رفتار قاطعانه مرد و زن نمیشناسد چون گاهی مردها هم بلد نیستند ابراز وجود کنند و رفتاری قاطع داشته باشند. رفتار قاطعانه یک مهارت است و چه برای مرد چه برای زن، یاد گرفتنش کار سختی نیست.
چگونه قاطع باشیم؟
قبل از هر چیزی باید تکلیف خودمان را مشخص کنیم یعنی همین اول مشخص کنیم که رفتار قاطعانه چه رفتاری است که باید دنبالش رفت و یادش گرفت؟
رفتار قاطعانه نه رفتار پرخاشگرانه است نه ظالمانه و نه سلطه جویانه؛ رفتار قاطعانه به رفتاری گفته میشود که مستقیم، صادقانه و مناسب عقاید و احساسات ما باشد. یعنی ما در برابر موضوعات مختلف همان طوری رفتار کنیم که عقیده، احساس و نظر ماست. رفتار قاطعانه مانع سوء استفاده دیگران و تحمیل نظرات و خواستههایشان به ما میشود و ما میتوانیم خواستهها و نظرات خود را به راحتی ابراز کنیم.
لابد با خودتان میگویید حالا اگر آدم رفتار قاطعی نداشته باشد مگر آسمان به زمین میآید؟ راستش را بخواهید بله! وقتی شما رفتار قاطع نداشته باشید یعنی رفتارتان منفعلانه است و ابراز وجود نمیکنید و تفاوت ابراز وجود با رفتار منفعلانه در این است که شما در رفتار منفعلانه از حق خودتان میگذرید اما در ابراز وجود بر حق خود تأکید میکنید و حاضر نیستید کسی حق شما را پایمال کند مثلا در رفتار منفعلانه میدانید که استاد اشتباه کرده و یک نمره به شما کمتر داده یا راننده تاکسی پول بیشتری از شما گرفته اما حاضر نیستید آن را بیان کنید و بیخیال میشوید و در واقع از حق خودتان میگذرید.
خیلیها فکر میکنند وقتی باید رفتار قاطعانهای داشته باشند یعنی باید رفتار پرخاشگرانه از خودشان نشان دهند و قاطع بودن را با خشونت اشتباهی میگیرند در صورتی که کاملا در اشتباهند چون در رفتار پرخاشگرانه آدمها فقط روی حق خودشان تأکید دارند و به حقوق دیگران تجاوز میکنند اما در رفتار قاطعانه و ابراز وجود، برای فرد هم حق خود و هم حقوق دیگران مهم است و به حق خودش و حقوق دیگران تجاوز نمیکند.
کی منفعل است، کی قاطع؟!
چگونه شخصیت قاطعی داشته باشیم
کارشناسان میگویند بین آدمهایی که میتوانند رفتار قاطعانه داشته باشند با آنهایی که نمیتوانند تفاوت زیادی وجود دارد یعنی افراد منفعل یک ویژگیها و خصوصیاتی دارند که افراد دارای رفتار قاطعانه ندارند. راستش افرادی که رفتار منفعلانه دارند، به حق و حقوق خود بیاعتنا هستند. کسانی هستند که اعتماد به نفس و عزت نفس پایینی دارند. برای خودشان احترام قائل نمیشوند و دائم خودشان را کوچک و حقیر تصور میکنند و معمولا به اینکه توسط دیگران یا موقعیتهای مختلف کنترل شوند تمایل دارند و دائم هم نسبت به دیگران احساس گناه میکنند.
اما کسانی که رفتار قاطع دارند و میتوانند به خوبی ابراز وجود کنند برعکس اعتماد به نفس و عزت نفس خوبی دارند. برای خودشان و دیگران احترام و ارزش قائل هستند. در رفتارشان صداقت دارند. اهل سئوال و پرسوجو هستند. به دیگران توجه میکنند و منتظر بازخورد دیگران نسبت به کارشان هستند و البته همیشه انگیزه انجام کارهای خوب را دارند. آنها به کسی بیاحترامی نمیکنند و البته اجازه هم نمیدهند کسی به آنها بیاحترامی کند. احساس منفی نسبت به بیان احساسات و خواستههای خود ندارند و نمیگذارند دیگران خواستههایشان را به آنها تحمیل کنند. البته آدمهایی که بلد هستند ابراز وجود کنند خودخواه نیستند و برای خواستههای دیگران هم ارزش قائل هستند.
وجودتان را ابراز کنید
برای اینکه بتوانید رفتار قاطعانه داشته باشید و البته ابراز وجود را در خودتان افزایش دهید بد نیست مهارتها و تمرینهای زیر را جدی بگیرید:
منفی و مثبتهای خود را بشناسید
برای اینکه بتوانید ابراز وجود را افزایش دهید بهترین روش خودشناسی است. شما بهتر است خودشناسی مثبت و منفی داشته باشید. یعنی ببینید وقتی افکار منفی دارید و اعتماد به نفستان هم صفر میشود چه رفتارهایی از خودتان نشان میدهید. مثلا بیحوصله میشوید احساس ناراحتی، دلتنگی و خستگی میکنید که نتیجهاش میشود سردرد و کاهش انرژی فیزیکی شما. در این حالت رفتار شما به جای قاطعانه بودن بیشتر منفعلانه، پرخاشگرانه و سلطهجویانه است.
اما وقتی اعتماد به نفس دارید افکارتان نسبت به خودتان و دیگران مثبت است. احساس آرامش و خوشی میکنید و رفتارهایتان شجاعانه است و میتوانید احساسات و خواستههایتان را به راحتی بیان کنید. وقتی خودشناسی مثبت میکنید افکار و احساسات مبتنی بر خود ارزشمند را در شما افزایش میدهد و وقتی با افکار مثبت نسبت به خود و دیگران در جمعی حاضر میشوید افراد متوجه توانایی ابراز وجود شما میشوند. وقتی خودشناسی منفی دارید میتوانید رفتار و افکار منفی خود را یادداشت کنید و تمرین کنید تا آنها را کنترل کنید و در عوض رفتارهایی که در خودشناسی مثبت شناسایی کردهاید را جایگزینش کنید.
منطقی مخالفت کنید
اگر قرار است رفتار قاطعانه را یاد بگیرید و تحت نظر دیگران نباشید، بهتر است مخالفت منطقی را تمرین کنید. یعنی اگر با نظر دیگران مخالف هستید جان ما به دلیل اینکه دوست دارید رابطه خوبتان از بین نرود با لبخند زدن و سر تکان دادن، تظاهر به موافقت نکنید. به جای آنکه موضوع بحث را تغییر دهید اگر به نظر خودتان اطمینان دارید به صورت فعال مخالفت کنید مثلا اگر کسی از شما میخواهد کار غیر منطقی را انجام دهید از او بپرسید چرا باید این کار را انجام دهید؟
یادتان باشد نباید کاری را بدون پرسش بپذیرید. سعی کنید در آن زمینه صحبت کنید و احساس خود را در آن مورد بیان کنید تا دیگران هم احساس شما را بدانند.
مهارتهای ارتباطی را به کار بگیرید
اگر میخواهید رفتار قاطعانه را در خود افزایش دهید باید از مهارتهای ارتباطی استفاده کنید. مثلا در یک بحث حتما به صحبت افراد گوش دهید و از کلمات مورد علاقه آنها در پاسخ استفاده کنید. ساده و روان و بدون حاشیه صحبت کنید و مواردی که برایتان سوال است را مطرح کنید. زود قضاوت نکنید و راجع به افراد نتیجهگیری نکنید چون باعث بحثهای کم اهمیت بین شما و دیگران میشود اجازه بدهید افراد جملات خود را کامل بیان کنند و منظورشان را منتقل کنند، بعد شما اظهارنظر کنید.
حتما در یک بحث از سوالهای بسته و باز استفاده کنید یعنی اگر میخواهید افراد را به حرف زدن تشویق کنید از سوالهای باز که معمولا با کلمات چرا، چهچیزی و چگونه آغاز میشود استفاده کنید و اگر میخواهید اطلاعات واقعی به دست بیاورید از سوالهای بسته که پاسخهای بله یا خیر دارند استفاده کنید. کسی که رفتار قاطعانه دارد خودش را مسئول اعمالش میداند نه دیگران؛ و مسئولیت و نگرش خود را با گفتن کلمه «من» نشان میدهد.
موقع گفتوگو سعی کنید زبان طرف مقابلتان را بشناسید بعد با او صحبت کنید. یعنی به صحبت آنها گوش دهید تا بفهمید آنها بیشتر از کدام فرآیند حسی استفاده میکنند بینایی، شنوایی یا حرکتی و بعد سعی کنید از همان زبان برای صحبت با او استفاده کنید به این میگویند همسانی زبان و اگر قرار است رفتار قاطعانه را در خود افزایش دهید بهتر است از گفتوگوی مثبت استفاده کنید یعنی از کلمات مثبت به جای کلمات منفی استفاده کنید.
گفتوگوی مثبت به معنی انکار مشکل نیست بلکه کمک میکند شما با حاشیه کمتری مشکل را حل کنید چون با گفتوگوی مثبت شما در آنها حس اعتماد ایجاد میکنید. (وجیهه محمدپور مقدم/ جیم)
اینکه تلویزیون بخشهایی از دیدار اهالی فرهنگ و هنر با رهبری را منتشر کرده خیلی خوب است چون معلوم میکند برخلاف ادعای برخی مدیران، رهبری مخالف تصمیماتی است که به ضرر اهالی فرهنگ است.
رزمایشهای اخیر ابعاد گوناگون و پیامهای مختلف و متفاوتی دارند. مجموعهای از دوستان و همراهان ایران در غرب و شرق آسیا و نقاط مختلف دنیا هستند که به انقلاب امید بستند و همواره امیدوارانه توان و افزایش قدرت و اقتدار ایران را رصد میکنند و جمهوری اسلامی را پشتیبان معنوی خود میدانند.
گفتوگو با حجتالاسلام محمدرضا زائری، نویسنده و پژوهشگر دینی
گفتوگو با مرد جوانی که دوستش را کشت
بررسی پدیده افزایش رفتارهای خشونتآمیز در نوجوانان همزمان با ادامه فاصلهگذاری اجتماعی و قرنطینه خانگی
گزارشی از پشت صحنه مسابقه «پنج ستاره» و گفتوگو با تهیهکننده و مجری برنامه
اگر از بیتکوین، ارزش آن، قوانین خرید و فروش و جزئیات دیگر آن خبر ندارید، این گزارش را بخوانید
انتشار اخبار تایید نشده درباره حذف غربالگری اجباری با واکنشهای مختلفی روبهرو شد
داشتن یک شخصیت قوی و با سیاست آرزوی هر کسی می باشد که خیلی از افراد این آرزو را دارند. اما چون که نمی دانند چگونه به این هدف برسند از رسیدن به آن دست میکشند.
قطعا افرادی که دارای سیاست و شخصیت قوی هستند نسبت به افرادی که شخصیت سست و بدون اعتماد به نفس دارند در جامعه موفق تر هستند همه برای شخصیت های مهم و با سیاست احترام قائل اند.
تعریف عبارت شخصیت قوی کار دشواری است زیرا این تعریف برای هر فردی متفاوت میباشد اما ویژگی های مختلف در یک شخصیت قوی وجود دارد که در هر تعریفی یکسان است.
تعریف اکثر مردم از یک شخصیت قوی این است : فردی دارای شخصیت قوی و با سیاست میباشد که یه جای این که تحت تاثیر دیگران باشد خودش رهبر کارهای خودش باشد و قوی و تاثیرگذار باشد .
چگونه شخصیت قاطعی داشته باشیم
شاید شما از نظر خودتان دارای یک شخصیت ضعیف و بدون اعتماد به نفس می باشید و از این ویژگی ها آسیب های زیادی به شما رسیده و این سوال را دارید چگونه در جامعه امروزی قوی و با سیاست باشیم ؟
خیلی مهمه که در تمام شرایط شخصیت قوی خود را نگه داریم و با سیاست رفتار کنیم اما چگونه ؟ در ادامه پاسخ تمامی این سوالات را به شما خواهیم داد.
شخصیت یک الگو از نحوه فکر کردن رفتار و احساسات یک شخص است که از او یک انسان متفاوت و متمایز می سازد.
زمانی که از یک نفر تعریف می کنیم و می گوییم فلان شخص دارای شخصیت خوبی است. در اصل ما داریم از نحوه برخورد رفتار و فکر کردن آن شخص حرف میزنیم، و منظورمان این است که او دوستداشتنی و جالب است و بودن در کنار او تجربهی خوشایندی است.
داشتن یک شخصیت خوب، حتی از ظاهری جذاب هم حیاتیتر است. و فرد با شخصیت میتواند برای هر کسی جذاب به نظر برسد.
٪۸۵ از موفقیت و شادی افراد در نتیجهی کیفیت رابطهی آنها با دیگران شکل میگیرد. و این شخصیت شما است تعیین می کند بقیه با شما چه رفتاری داشته باشند. به شما نزدیک شوند یا از شما فاصله بگیرد.
ما تا اندازه کمی می توانیم ظاهر مان را تغییر دهیم ولی شخصیت حد و مرز ندارد. ما میتوانیم صفات و ویژگیهای یک شخصیت قوی را که مناسب و مطلوب میدانیم در خود تقویت کنیم.
شاید باورتان نشود که رفتار دیگران چقدر می تواند بر روی شخصیت شما تاثیر بگذارد. خیلیها زمانی که تحت تاثیر فشارهای که دیگران به آنها وارد میکنند قرار میگیرند، به جای آنکه یک شخصیت قدرتمند تبدیل شوند خود را میبازند و مانند دیگران رفتار می کند و به مرور زمان شخصیتی وابسته به دیگران پیدا می کند.
و اما این سوال پیش میاد که چگونه دیگران میتوانند بر شخصیت ما تاثیر بگذارد ؟
من در نوشتههای دیگرم توضیح دادهام که چطور تعریف کردن دیگران از یک دختر یا پسری میتواند باعث شود تا او به چشم شما جذابتر بنظر برسد! بنابراین حتی انتخابهای ما هم میتواند متاثر از نظر دیگران باشد.
به محض اینکه شما یک کار غیر منتظره یا متفاوت انجام دهید، خواهید دید که افراد زیادی این کار شما رو مورد سوال قرار داده یا حتی ممکن است شما را برای آن سرزنش کنند.
لباسهایی که ما انتخاب میکنیم و جوری که لباس تن میکنیم، به شدت متاثر از مد روز و توقعاتی است که دیگران از ما دارند.
و هر چیز دیگری: این کارو بکن. اون کارو نکن. مگه خلی؟ مگه مغز تو کلهات نیست؟ و امثال این عبارات، چیزهایی هستند که هر روز آنها را از دور و بریهای خودمان به کرات میشنویم. عباراتی که خیلی راحت باعث میشوند همشکل و همرنگ دیگران شویم.
بدین ترتیب اولین مرحله برای داشتن یک شخصیت قوی، این است که دیوارهایی که دور خودتان و دیگران کشیدهاید را بشکنید، و فکر، ایده، اعتقادات، رفتار و در نهایت شخصیت مخصوص خودتان را داشته باشید.
به محض اینکه شما شروع به متفاوت بودن کنید، افراد خیلی زیادی که میخواهند با اجبار اطرافیانشان به پیروی از هنجارها همیشه احساس امنیت و آرامش کنند، شروع به مخالفت با شما میکنند.
بدین ترتیب در این بخش از مقاله شما را با روشهایی آشنا میکنم تا بتوانید هر کسی که قصد داشت چنین کاری با شما کند را ساکت کنید.
افراد ضعیف، بلافاصله پس از اینکه از کسی اخطاری دریافت کنند عقب میکشند یا رفتارشان را اصلاح میکنند تا نظر دیگران را جلب کنند. اما کسانی که شخصیت قوی دارند.
از کسی که متهم شان کرده میپرسند: «این کار چه اشکالی داره؟» یا به او میگویند که «من دوست دارم این کار رو بکنم» یا «از نظر من اشکالی نداره». این واکنشها نشان دهنده این است که شما یک شخصیت قوی دارید.
افرادی که شخصیت قوی دارند، بجای اینکه در مقابل هجمه دیگران از خودشان دفاع کنند، با حمله متقابل فرد اتهام زننده را سورپرایز میکنند. «چرا منو بخاطر یه اشتباه سرزنش میکنی؟ مگه خودت تا حالا تو زندگیت اشتباهی نکردی؟»
من خوشم میاد و دلیلم هم همینه: افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، برای هر کاری که میخواهند انجام دهند به دنبال یک بهانه میگردند، تا بتوانند دیگران را راضی نگه دارند.
اما از سوی دیگر، افرادی که شخصیت قوی دارند، معتقدند همین که آنها دوست داشته باشند کاری کنند یا معتقد به آن باشند، به اندازه همهی بهانهها اهمیت دارد.
«من این کارو میکنم چون دوست دارم! چرا باید کاری رو بکنم که تو دوست داری؟» اینها قوانین تو هستند، من هم قوانین خودم را دارم: افرادی که عزت نفس پایینی دارند، همیشه پیرو قوانین هستند، حتی اگر با عقل جور در نیاید.
اما از سوی دیگر افرادی که شخصیتی قوی دارند، قوانین خودشان را دارند. «چرا نباید این کار را انجام بدهم؟ من قوانین خودم را اجرا میکنم نه قوانین تو را»
چگونه شخصیت قاطعی داشته باشیم
این سوالی است که اکثر به آن بر میخورند در ادامه 18 راهکار برای داشتن یک شخصیت قوی و خوب را برای شما شرح دادیم :
کسی نمیخواهد اطراف آدمهای منفی که دائما شکایت میکنند یا حرف مثبتی برای گفتن ندارند باشد. سعی کنید آدم شادی باشید که با ورودش به اتاق، با خود انرژی میآورد.
میتوانید این کار را با مدنظر قرار دادن بهترین ویژگیهای آدمها و موقعیتها انجام دهید. لبخند گرمی بزنید، شادی را برپا کنید و با حضور خود به اطراف روح بدمید.
این مورد به میزان مطالعه و دانستههای شما مربوط است. زمانی که اندوختهی بیشتری برای شریک شدن با جمع کسب کردید نوبت به آموختن نحوهی به اشتراکگذاشتن آن با دیگران میرسد.
هیچکس نمیتواند دربارهی تمام موضوعات بداند، بنابراین شریک شدن دانستههایتان با دیگران به روابط شما تازگی میدهد.
هرچقدر بیشتر مطالعه کنید و به زمینههای بیشتری برای یادگیری و صرف وقت علاقه نشان دهید، شخصیت قدرتمندتری پیدا خواهید کرد.
وقتی آدمهای جدیدی را ملاقات میکنید حرفی برای گفتن خواهید داشت و میتوانید با دیگران در این موارد وارد بحث و گفتگو شوید.
در این موقعیت ممکن است در مواجهه با نادانستههای دیگران عصبانی شوید، اما به یاد داشته باشید که اگر به نحوی مناسب اطلاعات خود را با آنها در میان بگذارید اشتیاق آگاهی را در آنها روشن خواهید کرد.
داشتن یک شخصیت قوی به معنای آن است که شما شادی و امنیت را از درون خودتان دریافت میکنید و برای تایید گرفتن از دیگران نیاز به جلب توجه ندارید.
شخصیتهای قوی زمان خود را صرف توجهطلبی با شکایت از دنیا، غیبت از دیگران یا رفتارهای نمایشی نمیکنند، به جای آن اجازه میدهند که اعمال و رفتارشان دربارهی آنها سخن بگوید.
مهم است بدانید که توجهات زودگذر ماندگار نیستند؛ آنچه به یادها میماند شخصیت قوی شماست
دومین مورد خستهکننده بعد از نداشتن هیچ نظری در گفتگو، این است که سعی کنید کسی که نیستید به نظر برسید. ادای کسی که نیستید را درآوردن به دلیل اینکه در جمع جایی پیدا کنید یا مورد پسند واقع شوید معمولا نتیجهی عکس میدهد.
به این علت که ما منحصر به فرد هستیم، نشان دادن همان شخصیت خاصمان است که ما را جذاب میکند. تلاش برای تقلید از دیگری نه تنها کاملا محکوم به شکست است بلکه نشانهای از فقدان اصالت است.
هیچ چیز خستهکنندهتر از همنشینی با کسی که در هیچ زمینهای نظر نمیدهد نیست. اگر قادر به شرح نظری که دارید نباشید مکالمه به جایی نخواهد رسید.
اگر نظری نامعمول یا متفاوت از دیگران دارید در مطرح کردنش درنگ نکنید، چرا که جذابیت شما بیشتر خواهد شد؛ البته به شرط آنکه از دستهی آدمهای همهچیزدان به نظر نرسید.
چشمانداز متفاوت شما به موضوع، باعث گسترش روشنبینی میشود.
سعی کنید با آدمهای جدید ملاقات کنید به خصوص کسانی که با شما متفاوت هستند. این کار نه تنها باعث آشنایی شما با فرهنگها و راههای متفاوت انجام کارها میشود بلکه افقهای شخصیتی شما را نیز توسعه میدهد.
در حالی که برخی در گوشهای در انتظار ترفیع، پیدا کردن کار، مسافرت و سایر فرصتها نشستهاند، شخصیتهای قوی تلاش میکنند تا فرصتی خلق کنند و به سمت هدفی حرکت کنند. شخصیتهای قوی یادگیری، رشد و تحول را بخشی از روند همیشگی زندگی خود در نظر میگیرند.
برای داشتن شخصیت قوی باید به جای ترسیدن از تغییر آن را با آغوش باز بپذیرید و از رخوت دوری کنید. شما هم ممکن است مانند هر کس دیگری ترسهایی داشته باشید، اما نباید بگذارید این ترسها شما را کنترل کنند. در عوض اجازه بدهید اشتیاق شما به شادمانی و موفقیت بزرگتر از ترسهایتان باشد.
حامی بودن احتمالا جذابترین خصوصیتی است که میتوانید در شخصیت خود ادغام کنید. همانطور که خود شما چنین خصوصیتی را در دیگران دوست دارید، خودتان چنین حمایتی را برای بقیه در مواقع نیاز فراهم کنید.
همهی ما خیلی دوست داریم کسی که در گوشهی زمینِ بازیِ زندگی ما را تشویق کند، به ما باور داشته باشد و کمک کند وقتی افتادیم دوباره از نو شروع کنیم.
تکانههای بدون فکر گاهی بخشی از طبیعت انسانی ما هستند، برخی آدمها احساسات خود را شدیدتر از دیگران تجربه میکنند و این موضوع گاهی باعث رفتارهای تکانشی (بدون فکر) میشود.
اگر در مقابل این تکانهها ایستادگی نکنید، آنها میتوانند به روابط شما خسارت وارد کنند همچنین عقل و منطق شما را دور بزنند. گاهی به خودمان اجازه میدهیم در ترس و غم غوطهور شویم.
اما اگر میخواهید بدانید چگونه شخصیت قوی داشته باشیم؟ باید بگویم تصمیم تماما با شماست که آیا میخواهید در نهایت بردهی ترسها و ناامیدیها شوید یا با تمرینِ به دست گرفتن کنترل احساساتتان شخصیت قوی داشته باشید.
صداقت و عمل مطابق با گفتار و قولهایتان احترام، تحسین و قدردانی دیگران را به همراه میآورد. اعتبار شما در نتیجهی سالها به دست آمده و ممکن است در نتیجهی یک رفتار اشتباه خدشهدار شود.
سعی کنید به هیچ قیمتی آن را از دست ندهید مگر در مواقعی که مجبور باشید کیفیت مهمتری مانند صداقت را زیر پا بگذارید. همیشه با خودتان صادق باشید و فراموش نکنید ممکن است منبع الهام کسی باشید.
آدمهای حقیقت طلب دوست داشتنی هستند، کسانی که حقیقت را هر چند سخت و دردناک به دروغی آرامبخش ترجیح میدهند. حقیقت طلبی بدون شک یکی از مهمترین صفات فرد دارای شخصیت قوی است.
آدمهای قوی و عقلانی همیشه از شک استقبال میکنند و درستی اطلاعات را میسنجند، همین است که به آنها میگوییم عاقل. شخصیتهای قوی خود را از تمام سوگیری و پیشداوریهایشان آزاد میکنند و در جستجوی خوشبختی در تمام مراحل هستند.
رعایت ادب هیچ وقت از مد افتاده نخواهد شد؛ زیرا مردم همیشه از رفتار مناسب استقبال میکنند. وقتی صحبت از رفتار مودبانه به میان میآید باید گفت رعایت ادب و مهربانی با آشنایان و افرادی که از آنها خوشتان میآید کار سختی نیست
چالش واقعی زمانی است که قرار باشد با افرادی که با آنها مشکل دارید مودبانه رفتار کنید. اگر خودتان را در طول روز به نوعی مدیریت کردید که با این افراد نیز رفتاری در شان شخصیت قویِ خودتان داشته باشید، نهایتا از آنچه قصدش را داشتهاید نیز قویتر خواهید بود.
فایدهای در واکنشهای اغراقآمیز و جوش آوردن نیست. آرامش باعث پیشرفت شما میشود، زیرا در چنین حالتی از وقار و صلح است که میتوانید تمرکز و تفکر کنید و در نهایت تصمیمی که به بهترین شکل منافع شما را تامین کند بگیرید. آرامش، بدون شک یکی از صفات بارز افرادی با شخصیت قوی است. وقتی خودتان، افکار و احساساتتان را به شیوهای آرام و صمیمی ابراز کنید، به طور حتم شخصیت شما برای اطرافیان خوشایند به نظر خواهد رسید.
ترس، احساسی کاملا طبیعی به شمار میرود. انسانها به لحاظ ژنتیکی مستعد احساس ترس در موقعیتهای استرسآورند. همهی آدمهایی که روی کرهی زمین زندگی میکنند ترس را حداقل برای یک بار هم که شده در زندگی تجربه کردهاند. گرچه در حالی که برخی این ترس را نشان میدهند
برخی دیگر ترس خود را با مهارت پنهان میکنند و اجازه میدهند شجاعت بر وجودشان حکومت کند. اگر شخصیت قوی میخواهید دقیقا باید همین کار را انجام دهید. با موانع و چالشهای زندگی خود روبرو شوید و بر آنها غلبه کنید، عقبنشینی نکنید، وحشتزده نشوید و همیشه به خودتان اعتماد داشته باشید.
همدلی یکی از مهمترین و باارزشترین صفات شخصیتی است، در حقیقت این خصوصیت است که از ما انسان میسازد. امروزه یکی از اشتباهات رایج این است که مردم فکر میکنند نشان دادن همدلی و صمیمیت به آنها چهرهای ضعیف میدهد.
اما حقیقت این است که فقط آدمهای واقعا قدرتمند، کسانی که از درون میدرخشند، میتوانند رفتار خوب و مهربانانه با دیگران داشته باشند. . به اطرافیان خود عشق بورزید و همیشه با آنها همدلانه رفتار کنید بدون اینکه در مقابل انتظاری از آنها داشته باشید.
هیچ وقت دیگران را قضاوت نکنید؛ چرا که برای هر کس در زندگی مبارزهای در جریان است که شما از آن هیچ نمیدانید!
هیچکس دلش نمیخواهد اطراف آدمهایی که دائما از زندگی گلایه میکنند و نیاز به توجه دارند باشد. همهی ما مشکلات خودمان را داریم که لازم است به آنها رسیدگی کنیم، اما نمایش ناراحتی و اعتقاد به جبر روزگار تا به حال نتوانسته گرهای از مشکل کسی باز کند.
همهی ما مسئول زندگیمان هستیم، بنابراین لازم است از اینکه هر کسی جز خودمان را بابت شکستهایمان مقصر بدانیم دست برداریم. یک شخصیت قوی مسئولیت اعمال خود را میپذیرد و بهترین تلاشش را برای تغییر سرنوشت انجام میدهد.
شادی شما هم یک وضعیت ذهنی است که خودتان مسئول خلق پایهای آن هستید. به علاوه اینکه قانون جذب را به خاطر داشته باشید: وقتی روی چیزی تمرکز میکنید آن را جذب میکنید به عبارت سادهتر اگر روی مشکلات و سختیهای زندگی تمرکز کنید فرصتی برای پیدا کردن شادی نخواهید داشت.
افراد با اعتماد به نفس بسیار جذاب و قدرتمند هستند. وقتی به پتانسیلهای خودتان ایمان داشته باشید، به دیگران القا میکنید که همینطور دربارهی شما فکر کنند. اعتماد به نفس در زندگی به دست ما ساخته میشود، برای داشتن شخصیت قوی باید یاد بگیریم روی اعتماد به نفس خود کار کنیم به علاوهی اینکه به خودمان احترام بگذاریم و خود را دوست داشته باشیم.
در گذر سالهای زندگی موقعیتهای فراوانی پیش میآید که عزت نفس ما را هدف میگیرند، اما این به خودمان بستگی دارد که به نرمی از میان این موانع عبور کنیم و هرگز به شکست یا مغلوب شدن رضایت ندهیم. موفقیت، موفقیت میآورد و قطعا برای تحقق آن لازم است وقت و انرژی فراوانی صرف کنید.
به جای اینکه تنها به شکستهای بزرگ خود تمرکز کنید، ضروری است که متوجهی همهی موفقیتهای کوچکتان باشید. این کار تا اینجا بهترین راه ساختن اعتماد به نفس و نهایتا تبدیل شدن به شخصیتی قوی است که همه او را تحسین میکنند.
سیاست داشتن گاهیاوقات اینطور تلقی میشود که نظراتتان را ابراز نکنید طوری که دیگران را خشنود نگه دارید. اما سیاست داشتن لزوماً به این معنا نیست که حرفهایتان را بر زبان نیاورید. سیاست داشتن یعنی اینکه قبل از حرف زدن یا انجام دادن کاری، موقعیت را ارزیابی کنید و هیچوقت واکنش افراطی نشان ندهید.
برای آن لازم است که توانایی تفسیر موضوعات را به دست آورید و بدانید که کی چه چیزی بگویید. با اینکه در بعضی موقعیتها سیاست به خرج دادن کار سختی است، مخصوصاً در موقعیتهایی که تاثیر شخصی زیادی بر شما میگذارد یا در مورد موضوعی است که حس فوقالعاده قویای نسبت به آن دارید. دانستن چند نکته مهم سیاست پیشه کردن در موقعیتهای مختلف زندگی را برایتان راحتتر میکند.
لجظهای مکث کرده عقب بروید و موقعیت را منتقدانه ارزیابی کرده و قبل از اینکه احساساتتان را دخیل کنید، اطلاعات واقعی آن موقعیت را بررسی کنید.
با زبانی ساده و واضح صحبت کنید تا فرد مقابلتان از حرفهایتان دچار سوء تفاهم نشود.
اشکالی ندارد که قاطع حرف بزنید و این حتی کمکتان میکند دیگران حرفهایتان را با جدیت بیشتری گوش کنند اما از زبانی استفاده نکنید که به نظر دیگران خشن به نظر برسد.
– سعی کنید خیلی راحت به جای اینکه بگویید «به هیچ وجه» یا «شوخی میکنی» بگویید «نه»!
حتی اگر عصبانی و ناراحت هستید، یک لحظه وقت گذاشته و نفسی عمیق بکشید و قبل از اینکه حرفی بزنید یا کاری انجام دهید، کمی فکر کنید. حتی اگر لازم شد در ذهنتان به نفس کشیدن فکر کنید، تا آرامش خودتان را به دست آورید. ش
اید سخت به نظر برسد اما چند لحظه وقت گذاشتن برای ارزیابی موقعیت عصبانیت تان را فروکش داده و دیگر با آزردگی رفتار نخواهید کرد.
– این نکته مخصوصاً وقتی در یک مکان عمومی هستید مثل وقتی که مخاطب شما یک فروشنده بیادب یا یک بچه یاغی است که در یک رستوران شلوغ مزاحم غذا خوردنتان شده است، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
نقش زن در تحکیم رابطه همسران غیرقابل انکار است. در گذرگاههای مختلف زندگی بشر، آثار عمیقی از رد پای زنان؛ هم در زندگیهای پایدار و هم در زندگیهای مترلزل و فرو ریخته شده، به چشم میخورد .
این امر خود نشانگر اهمیت مسئولیت خطیر زنان درعرصه ی حفظ ، تداوم و تعادل یک رابطه ایدهآل و مستمر در مبحث همسران میباشد.
وقتی وارد بحثی میشوید که خیلی احساسی شده است و کمکم به مشاجره ختم میشود، هرچقدر هم تلاش کنید با سیاست رفتار کنید به در بسته خواهید خورد. سعی کنید در موقعیت دیگری حرفهایتان را مطرح کنید.
تنها به این دلیل که آدم با متانتی هستید اصلا دلیل نمی شود که از حقتان دفاع نکنید و مدعی یک همکار یا یک دوست بی ادب نشوید. به او بگویید که میل دارید با او حرف بزنید.
سپس خلاصه گویی کنید (تا حد امکان کوتاه گو باشید) و سراغ اصل مطلب بروید و بگویید که کدام رفتار او شما را ناراحت کرده و چرا؟
آرام باشید و از اعمال نظر شخصی بپرهیزید:
اگر طرف مقابل با بی ادبی بیشتر به شما پاسخ داد بسیار مهم است که شما آرام و متین باقی بمانید و بگویید که رفتار بی ادبانه را تحمل نخواهید کرد و ترجیح می دهید موقعی که کمی آرام تر شد با او حرف بزنید.
واکنش خود به بی ادبی و احساستان نسبت به آن بی ادبی را تغییر دهید تا زمانی که احساس آرامش بیشتری کنید و از رفتار مورد نظر چشم پوشی کنید و یا چند روزی فرد مذکور را به حال خودش رها کنید.
تصمیم بگیرید که اجازه نخواهید داد رفتار بی ادبانه او شما را به دردسر بیندازد و سپس یک فعالیت شاد یا آرام بخش انجام دهید تا از جو موجود خارج شوید. همیشه نزدیک شدن به یک وضعیت این چنین از یک دیدگاه عاقلانه و متین بهتر از عکس العمل خودکار و بدون تفکر به آن است.
تذکر یک رفتار بی ادبانه به یک دوست، عضو خانواده و یا همکار می تواند یک اقدام چالش برانگیز باشد. متاسفانه حتی در شرایط و موقعیت های حرفه ای این موضوع نسبتا متداول است که ما در معرض اهانت و بی حرمتی از طرف یکی از همکاران یا اطرافیان قرار گرفته اما روش درست برخورد را نمی دانیم.
گاه واکنش افراد عصبانیت افراطی و ابراز اهانت و بی حرمتی بیشتر به طرف مقابل است و گاه با سکوت و عبور از این موقعیت ناراحت کننده مواجه هستیم که مسلما هر دو این واکنشها غیر منطقی و مغایر با اصول ارتباطی است.
وقتی که با بی ادبی مواجه می شویم نکته مهم این است که به یاد داشته باشیم جرات تکرار این کار را به بقیه ندهیم. به هر حال، شما حق دارید که مدعی شوید و نادرست و غیر قابل تحمل بودن وضعیت موجود را بیان کنید بویژه اگر این بی نزاکتی یک مشکل مداوم و در حال پیشرفت باشد.
مودبانه از آن کسی که میخواهد صحبتتان را قطع کند بخواهید که اجازه دهد صحبتهایتان تمام شده، سپس او نظرش را ابراز کند.
بیشتر بخوانید ::
شما به کدام شخصیت های کارتونی شبیه هستید؟
روان شناسی شخصیت
شخصیت افراد مشکیپوش را بشناسید
شخصیت شناسی از روی سلفی گرفتن
شخصیت شناسی از روی انواع گوشی موبایل
از طرز خوابیدن خود شخصیت خود را روانشناسی کنید!
صبر کنید…
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
رفتار قاطعانه (رک بودن) چیست ؟ – چگونه رک باشیم ؟ قصد دارم این نوشته را با اشاره به اتفاقی که نشان دهندهی اهمیتِ ارائه رفتار قاطعانه (assertiveness) و به طور کلی رک بودن است شروع کنم:
چند وقت پیش با یکی از دوستانم به یک رستوران رفته بودیم. زمانی که پیشخدمت سفارشمان را آورد دیدیم که غذای دوستم اشتباه شده و به جای سفارشی که داده بود پیشخدمت غذایی برایش آورده بود که از قضا دوستم اصلا آن را دوست نداشت.
چگونه شخصیت قاطعی داشته باشیم
او از اشتباه صورت گرفته ناراحت بود و جوری به غذا نگاه می کرد که انگار مجبور است آن را بخورد و چاره دیگری ندارد. من که از دیدن این حالت متعجب بودم از او پرسیدم که چرا این مسئله را به پیشخدمت یا مسئول پذیرش نمی گوید؟ و متوجه شدم که او از این کار خجالت می کشد و ترجیح می دهد غذایی که باب میلش نیست را بخورد ولی برای تعویض .آن اقدامی نکند
عدم توانایی در ارائه رفتار قاطعانه و رک بودن باعث میشود تا افراد شرایط ناخوشایندی را که تغییر آن نیازمند ارائه یک رفتار رک و قاطعانه در ارتباط با دیگران است تحمل کنند و برای تغییر آن اقدامی نکنند.
من با کسب اجازه از دوستم، پیشخدمت را صدا زده و قضیه را به او گفتم و خواهان تعویض غذا شدم. در حالیکه مشغول صحبت با پیشخدمت بودم متوجه شدم که دوستم از اینکه خودش آنجا حضور داشت، من در مورد تعویض غذایش با پیشخدمت در حال گفتگو بودم، احساس خجالت کرده و از اینکه خودش نتوانسته این کار را بکند احساس بدی داشت.
بعد از اینکه پیشخدمت سفارش جدید را آورد و ما شروع به خوردن کردیم، دوستم ضمن تشکر از من توضیح داد که اگر تنها بود نمی توانست برای تعویض غذا حرفی بزند و همان سفارش اشتباه اول را علی رغم اینکه مورد علاقه اش نبود میخورد و تحمل می کرد و ادامه داد که این طور موارد زیاد برایش پیش می آید و او هم به خاطر ناتوانی در ارائه ی یک رفتار قاطعانه ترجیح می دهد که حرف نزند و شرایط موجود را تحمل کند.
اتفاقاتی از این دست به وفور برای افرادی که توانایی ارائه رفتار قاطعانه را ندارند رخ میدهد.
به عنوان مثال:
مثل موارد بالا تقریبا برای هر فردی پیش آمده که به دلیل عدم توانایی در ارائه رفتار قاطعانه و رک بودن، ضررها و اتفاقات ناخوشایندی را تجربه کرده و یا نتوانسته باشد به خواسته ی به حق و کاملا منطقی خود در شرایط مختلف برسد.
به شخصه حسی که خود من (محسن محمدی) در گذشته بارها و بارها در چنین مواقعی تجربه کرده ام این است که کاش می دانستم در چنین شرایطی باید چه بگویم و به چه صورتی رفتار کنم و می توانستم آن را انجام دهم.
درواقع ارائه رفتار قاطعانه و رک بودن از دو قسمت تشکیل شده: 1. اول دانستن اینکه رفتار قاطعانه به چه صورتی است (یعنی چگونه رک باشیم ؟) 22. دوم توانایی ارائه چنین رفتاری.
خیلی از افراد رفتار قاطعانه مناسب در شرایط مختلف را می دانند ولی جسارت و جرئت ارائه آن را ندارند.
برای بعضی از افراد نیز میزان این ناتوانی خیلی فراتر از این رفته به طوری که در چنین مواقعی با خود فکر می کنند که کاش یک غول چراغ جادو ظاهر شده و آن ها را به خواسته شان برساند. یعنی به قدری ارائه یک رفتار قاطعانه و به طور کلی رک بودن را سخت و ناممکن می دانند که فکر می کنند برای رسیدن به آن باید موجودی مثل غول چراغ جادو وارد عمل شود.
رفتار قاطعانه رفتاری است که ما را به هدف خود از یک ارتباط و گفتگوی کاری و یا هر نوع ارتباط دیگر میرساند بدون اینکه در ما یا فرد مقابل تنش و یا ناراحتی عمیق و آزاردهندهای ایجاد شود. در مقابل رفتار قاطعانه ( رک بودن ) که رفتاری مطلوب و سازنده است،، دو نوع رفتار ناکارآمد وجود دارد: رفتار سلطه پذیرانه و رفتار پرخاشگرانه.
متخصصان مهارتهای ارتباطی برآورد میکنند که کمتر از پنج درصد افراد توانایی ارائهی رفتار قاطعانه را دارند. این به این معناست که در اکثر گفتگوها چیز زیادی که از لحاظ ارتباطی مهم باشد منتقل نمیشود.
ما تنها زمانی می توانیم مسائل مهم و تعیین کننده را در ارتباطمان با سایرین مطرح کنیم که یک رفتار قاطعانه و جرئت مندانه داشته باشیم، وگرنه مثل اکثر افراد تنها به بیان حرف های کلیشه ای و سطحی خواهیم پرداخت که هیچ فایده ای هم ندارد.
گفتیم که دو نوع رفتار ناکارآمدی که افراد به دلیل ناتوانی در ارائه رفتار قاطعانه و رک بودن به سمت آن می روند رفتار سلطهپذیرانه و پرخاشگرانه است.
کسانی که همیشه حرف های دیگران را تایید می کنند و به اصطلاح رفتاری سلطه پذیرانه دارند، هیچ وقت خواسته های خود را مطرح نمی کنند و به نتیجه ی دلخواه خود از روابط نمی رسند. در مقابل، افراد پرخاشگر هم به دلیل ایجاد ناراحتی، تنش و استرس در فرد مقابل خود معمولا بازخورد مناسبی از طرف مقابل نگرفته و روابط مطلوبی را تجربه نمی کنند.
نکته ای که در مورد دو نوع رفتار غیر قاطعانه ی حاصل از عدم توانایی در رک بودن که در بالا گفتیم وجود دارد اینکه در بسیاری از مواقع رفتار سلطه پذیرانه در اثر گذر زمان دقیقا متضاد خود یعنی رفتار پرخاشگرانه را ایجاد میکند.
یعنی افرادی که به صورت سلطه پذیرانه رفتار می کنند به این خاطر که به طور پیوسته حقشان خورده می شود در اثر گذر زمان حجم زیادی از کینه و تنفر را در خود جمع میکنند که نهایتا وقتی این حجم زیاد کینه و تنفر به قدری زیاد می شود که از کنترل فرد خارج می شود به صورت موجی از عصبانیت و پرخاشگری خود را نشان می دهد.
افرادی که به صورت سلطه پذیرانه رفتار می کنند به این خاطر که به طور پیوسته حقشان خورده می شود در اثر گذر زمان حجم زیادی از کینه و تنفر را در خود جمع میکنند
چگونه شخصیت قاطعی داشته باشیم
معمولا کسانی هم در معرض این عصبانیت و پرخاشگری قرار می گیرند که هیچ نقشی در ایجاد آن نداشته و مستحق اینکه مخاطب چنین رفتاری واقع شوند نیستند.
یک مثال خوب برای این مسئله فردی است که به این دلیل که نمی تواند در محل کار خود رفتاری قاطعانه نشان داده و حق خود را بگیرد، به شدت عصبانی شده و بعد از رفتن به خانه با اعضای خانواده خود با خشم و عصبانیت رفتار می کند یا به اصطلاح مشکلات کاری اش را با خود به خانه می آورد.
بنابراین رفتار قاطعانه و رک بودن نه تنها به منظور جلوگیری از سلطه پذیری و ضایع شدن حقمان در ارتباط با دیگران امری ضروری است بلکه منجر به دوری از ارائه ی رفتارهای پرخاشگرانه هم می شود.
اگر ما همواره یک رفتار قاطعانه ی توام با ابراز وجود داشته باشیم و به طور کلی بدانیم که چگونه رک باشیم ، هیچ گاه به مرحلهای نخواهیم رسید که نیازی به ارائه ی رفتارهای توام با عصبانیت و پرخاشگری پیدا کنیم.
می توانیم بگوییم که اصلیترین ویژگی رفتار قاطعانه و رک بودن ثمربخشی آن است. به این معنی که ارائهی رفتار قاطعانه در هر زمینه ای باعث می شود تا به نتیجه ی لازم برسیم. اگر هم این اتفاق نیفتد این نوع رفتار نسبت به هر نوع رفتار دیگری ما را به نتیجه نزدیک تر می کند.
اصلیترین ویژگی رفتار قاطعانه و رک بودن ثمربخشی آن است
این ویژگی یکی از اصلی ترین تمایزهای رفتار قاطعانه با رفتار پرخاشگرانه است. در اثر ارائه رفتار پرخاشگرانه معمولا دو حالت زیر اتفاق می افتد:
1- این رفتار باعث عصبانیت فرد مقابل شده و او برای مقابله به مثل واکنشی مشابه نشان می دهد و پرخاشگری می کند. این مسئله باعث می شود که طرف مقابل انتظاری را که در ارتباط با او داشته ایم برآورده نکند چراکه به واسطه رفتار پرخاشگرانه ی ماا عصبانی شده و قصد تلافی رفتار بد ما را دارد.
به عنوان مثال فرض کنید که شما به یک رستوران رفته اید و به این خاطر که زمان انتظارتان برای دریافت غذایی که سفارش دادهاید بیش از حد طولانی شده عصبانی می شوید و با صاحب رستوران بسیار پرخاشگرانه و زننده رفتار می کنید.
در حالت اول اتفاقی که می افتد اینکه او نیز از این رفتار شما عصبانی شده و مانند شما رفتاری پرخاشگرانه ارائه داده و شما را به بیرون رستوران هدایت می کند.
در این حالت شما به خواسته و نیازتان که خوردن غذا بوده نرسیده اید و این رفتار به جز ناراحت کردن شما و صاحب رستوران هیچ نتیجه دیگری نداشته است.
2- رفتار پرخاشگرانه ی ما باعث می شود تا فرد مقابل دچار ترس و اضطراب شده و به قول معروف حساب کار دستش بیاید و کارمان را انجام دهد (یا اینکه در مثال قبل، صاحب رستوران به خاطر اصول مشتری مداری کوتاه آمده و به جای مقابله به مثل و ارائه رفتارر پرخاشگرانه، ما را آرام کرده و سفارشمان را سریعا آماده کند و تحویل دهد).
ولی مسئله ای که وجود دارد اینکه ارتباط بین ما و فرد مقابل دچار آسیب شده و هرچند که فرد مقابل طبق خواسته ما عمل کند اما ارتباط بینمان از حالت دوستانه خود خارج شده و هیچ کداممان از چنین ارتباطی لذت نبرده و حس خوبی نسبت به آن نخواهیم داشت.
البته شاید این طور فکر کنید که ایجاد روابط دوستانه با صاحب یک رستوران که ما یک بار به آنجا رفته ایم و احتمالا دیگر نخواهیم رفت چندان موضوعیتی ندارد و در چنین ارتباطی تنها چیزی که برایمان مهم می باشد دریافت خدمات و سرویس مطلوب است. اما دو نکته را باید در نظر بگیریم:
1- این تنها یک مثال است و اگر آن را به افرادی که به دفعات آن ها را دیده و با هم ارتباط داریم تعمیم دهیم خواهیم دید که شاید وجود رابطه ای دوستانه که حس خوب و لذت بخشی به ما می دهد مهم ترین دستاورد چنین روابطی است.
2- این درست که ممکن است در این مثال و به طور کلی چنین موقعیت هایی ما دیگر فرد مقابل را نبینیم اما مسئله ی بسیار مهمی که وجود دارد اینکه با ارائه ی یک رفتار غیر دوستانه و به دور از اخلاق و انسانیت، حتی با فردی که رفتار بدی با ما داشته و ما همم دیگر او را نخواهیم دید این عزت نفس خودمان است که آسیب میبیند.
اولین اتفاقی که در اثر بدرفتاری و پرخاشگری با دیگران می افتد، کاهش عزت نفس خودمان است.
به طور کلی یک رفتار قاطعانه و توام با ابراز وجود از سه مرحله تشکیل شده است:
1- توصیف بدون قضاوت از رفتار فرد مقابل
2- افشاسازی احساسات
3- روشن سازی اثرات ملموس
در ادامه هر یک از این موارد را تا حدی توضیح می دهیم:
رفتاری از فرد مقابل که فکر می کنیم باید عوض شود را خیلی دقیق و مشخص به او بگوییم. در غیر این صورت او دقیقا متوجه نمیشود کدام رفتارش باعث شده تا ما ناراحت شویم تا بخواهد آن را تغییر دهد.
به عنوان مثال اتفاق ناخوشایندی که بارها و بارها در رابطه ی بین زن و شوهرها شاهدش بوده ام این بوده که زن یا شوهر به جای اشاره ی دقیق به رفتار غلطی که باعث ناراحتی اش شده، راجع به طرز فکر و قصد طرف مقابل خود قضاوت میکند.
مثلا شوهر بدون هماهنگی خانمش مهمان دعوت می کند و خانم به جای اینکه در مورد رفتار غلط شوهرش به طور واضح با او صحبت کند، این طور میگوید: “چون می دونه که من از این کارش ناراحت می شم و کل برنامههام به هم میریزه این کارو می کنه.”
متاسفانه اغلب افراد فکر می کنند که طرف مقابل می داند یا باید بداند که کدام رفتارش اشتباه است و نیازی به اینکه ما به آن رفتار غلط اشاره کنیم وجود ندارد، در حالی که این طرز فکر درستی نیست.
اغلب افراد این طور فکر می کنند که طرف مقابل می داند یا باید بداند که کدام رفتارش اشتباه است.
حتی وقتی که فرد مقابل دقیقا می داند که کدام رفتارش اشتباه است و حتی ممکن است آن رفتار غلط را به عمد و برای آزردن ما انجام دهد، باز هم بیان درست و قاطعانه رفتار اشتباهش در خیلی از مواقع از تکرار آن جلوگیری می کند.
به عنوان مثال یک بار در صف نانوایی بودم که یک آقایی آمد و بدون رعایت نوبت به نانوا گفت: “آقا پنج تا نونم به من بده”.
واضح است که آن فرد از اینکه دیگر افرادی که چند دقیقه ای بود در صف ایستاده بودند و منتظر نان بودند از این رفتارش ناراحت خواهند شد کاملا آگاه بود ولی با این وجود چنین کاری انجام داد. اما وقتی که یکی از کسانی که در صف بود به شکلی قاطعانه و درست به او تذکر داد، آن فرد به انتهای صف رفت.
درواقع این مرحله بیان دلیلی است که می خواهیم رفتار فرد مقابل تغییر کند. در این مرحله ما ناراحتی و احساس بدی که از آن رفتار غلط داریم را بیان می کنیم و به او می گوییم: “به این خاطر که این رفتار تو چنین احساس ناخوشایندی را در من ایجاد می کند میخواهم که آن را حداقل در ارتباط با من تغییر دهی.”
به عنوان مثال در دوران دانشگاه هم کلاسی ای داشتیم که بدنساز بود و عادت داشت موقع دست دادن با دوستانش، دست طرف مقابل را فشار دهد و این کار را یک شوخی بامزه می دانست. بعضی از افراد هم از این کار او خوششان میآمد و مقابله به مثل میکردند و از این زورآزمایی لذت می بردند. اما افرادی هم بودند که این شوخی ناراحتشان میکرد.
یک بار یکی از هم کلاسی هایمان به شکلی قاطعانه و به طوری که باعث ایجاد کوچک ترین ناراحتی در آن فرد هم نشد به او گفت که این رفتار ناراحتش می کند و در صورت امکان این شوخی را با او نکند و همین رفتار قاطعانه اش باعث شد تا آن فرد دیگر این کار را در رابطه با او تکرار نکند.
این در حالی بود که باقی کسانی که از این شوخی خوششان نمیآمد، با شوخی و تمسخر این مسئله را بیان میکردند و آن فرد دقیقا متوجه نمی شد که آن ها از این رفتارش خوششان می آید و یا ناراحت می شوند و همین باعث می شد تا رفتارش با آنها تغییری نکند.
در این مرحله ما اثرات ملموس ناخوشایندی که رفتار غلط فرد مقابل ایجاد می کند را بیان می کنیم. درست است که ما در مرحله قبل احساس ناراحت کننده ای که آن رفتار در ما ایجاد می کرد را گفتیم اما این کافی نیست. فرد مقابل چرا باید به خاطر ما رفتار خود را تغییر دهد؟. شاید مشکل از ما باشد و بی دلیل از رفتار او ناراحت شده باشیم.
بنابراین در مرحله سوم باید به اثرات ملموس و منفی رفتار غلط مورد نظرمان اشاره کنیم تا بتوانیم فرد مقابل را مجاب به تغییر رفتارش کنیم.
مثلا یک نمونه از رفتار قاطعانه و رک می تواند این باشد:
در محل کارمان یک هم اتاقی داریم که هر موقع از وسایل مختلف استفاده می کند آن ها را سر جای خود نمی گذارد. باید به او بگوییم که: لطفا هر چیزیو که بر می داری بعد از تموم شدن استفاده ات از اون، سر جاش بذار، چون وقتی که یه چیزیو می خوام و پیداش نمی کنم کلی از کارم عقب می افتم و مجبورم تا دیر وقت بمونم تا بتونم کارهامو تموم کنم.
در اینجا یک فایل صوتی برای شما ضبط کرده و در آن به بررسی موقعیتی پرداخته ام که میتواند مورد جالبی برای بررسی چگونگی و روش ارائه ی یک رفتار قاطعانه باشد.
در موقعیتی که در اینجا توضیح دادهام اگر آن خانم به جای عصبانیت و پرخاشگری یک رفتار قاطعانه ارائه داده بود احتمالا میتوانست به نتیجه بهتری در ارتباط با صاحب آن خدمات کامپیوتری برسد.
برای دانلود کافیست اینجا کلیک کنید(حجم 9MB)
1- میزان صمیمیت بین افراد با مقدار تامین نیازهایشان در روابط نسبت مستقیم دارد. یعنی هر چقدر نیازهای دو طرف یک رابطه بیشتر و بهتر تامین شود، صمیمت شان هم بیشتر خواهد شد. این اتفاق تنها زمانی می افتد که هر کس به صورت قاطعانه و صریحح انتظارات و خواسته هایی که از رابطه دارد را بیان کند.
بهترین ازدواج ها، دوستی ها و روابط بین والدین و فرزندان، نتیجه ی روابط و رفتارهای قاطعانه است.
2- کسی که رفتار قاطعانه و اصول رک بودن را یاد گرفته باشد در روابط خود، مخصوصا ارتباطات اجتماعی، احساس آرامش و امنیت بیشتری می کند. چنین فردی به این دلیل که مطمئن است در هر شرایطی به راحتی می تواند به نیازها و خواسته هایش برسد وو کسی نمی تواند حق او را بخورد از روابط اجتماعی خود لذت بیشتری می برد.
شاید با توجه به نکات بالا این طور فکر کنید که رفتار قاطعانه و رک بودن هیچ هزینه و ضرری ندارد. در حالی که اگر این طور بود دلیلی وجود نداشت که تنها 5 درصد افراد توانایی ارائه چنین رفتاری را داشته باشند.
البته که هر چیز ارزشمندی بهای زیادی دارد از جمله رفتار قاطعانه. اما پرداخت این بها نیز برای افرادی که می دانند در اثر پرداخت آن چه چیز ارزشمندی به دست می آورند لذت بخش است.
در اینجا به دو مورد از هزینه های ارائه رفتار قاطعانه اشاره می کنیم:
1- قطعا اولین بها و هزینه برای کسانی که تا به حال رفتارهایی قاطعانه نداشته و در ارائه این نوع رفتارها مهارت کافی را ندارند، سختی و درد و رنج کنار گذاشتن عادتی است که به ارائه رفتارهای غیر قاطعانه دارند.
2- کسی که رفتار قاطعانه از خود بروز میدهد در برخی مواقع ممکن است به علت عدم پذیرش چنین رفتاری از سوی فرد مقابل، محرومیت هایی را تحمل کند.
یک فرد رک و قاطع زیر بار هر نوع رفتار و شرایطی نمی رود. این موضوع ممکن است باعث شود که به عنوان مثال با ایستادگی در برابر خواسته نادرست و نامعقول رئیسش از کار اخراج شود. یا اینکه در زمینه روابط زناشویی با همسرش دچار مشکل شده و حتی کارشان به طلاق بکشد.
البته توجه به این نکته هم خیلی مهم است که اگر رفتار رک و قاطعانه به درستی اجرا شود، احتمال پیش آمدن چنین اتفاقات ناخوشایندی بسیار کم است.
در اغلب مواقع ارائه رفتارهای قاطعانه ی درست منجر به بهبود روابط بین افراد می شود، اما ممکن است برای فردی که همواره به شکلی سلطه پذیرانه رفتار می کرده و تازه شروع به ارائه ی رفتارهای قاطعانه کرده است تجربه چنین اتفاقاتی در شروع کار طبیعی و یا حتی لازم باشد (به منظور کنار گذاشتن و حذف افراد نامناسبی که به واسطه ی سلطه پذیر بودنش با آن ها وارد رابطه شده).
البته به این نکته هم باید توجه کنیم که حتی اگر رفتار قاطعانه را به بهترین شکل ممکن انجام دهیم، باز هم امکان وقوع قدری اختلال و ناآرامی وجود دارد، مثل هر نوع رفتار دیگری. چراکه در علوم انسانی هیچ قطعیت و راه حل صد در صدی وجود ندارد.
با توجه به اصولی که در این مقاله آموختیم، در یکی از روابطتان که تا به الآن به خاطر ناتوانی در ارائه رفتار قاطعانه، خواستهتان را مطرح نکرده و شرایط موجود را تحمل کرده اید، سعی کنید با یک رفتار رک و قاطعانه به هدفتان از آن رابطه برسید.
این رفتار میتواند در رابطه با مدیرتان برای افزایش حقوق باشد، و یا درخواست انجام یا عدم انجام رفتاری از همسر و یا دوستان و سایر مواردی از این دست.
البته طبق نکات گفته شده این مسئله را هم در نظر داشته باشید که مهم ارائه یک رفتار قاطعانه است، نه رسیدن به هدف. حتی ممکن است ارائه ی این رفتار قاطعانه نه تنها شما را به هدف نرساند بلکه همانطور که در مطالب بالا گفتیم برایتان بهایی هم داشته باشد.
برای دانلود متن کافیست اینجا کلیک کنید
در پایان صمیمانه ازتون می خوام نظرتان را در مورد این مقاله و به طور کلی رفتار قاطعانه و اینکه چگونه رک باشیم بیان کنید. با توجه به اینکه تصمیم داریم تا در آینده ای نزدیک محصولی در زمینه افزایش اعتماد به نفس و رفع خجولی تولید کنیم که قطعا یکی از موضوعات مطرح در آن رفتار قاطعانه و اصول رک بودن است، هر چقدر نظراتتان بیشتر و دقیق تر باشد، به کامل تر شدن این محصول کمک بیشتری خواهد کرد.
بر اساس رای 258 نفر از بازدیدکنندگان
97 امتیاز از 100
دنبال کننده
دنبال شونده
ماجرا
سعید عباسی
سعید عباسی هستم. میخونم و مینویسم تا هم خودم رشد کنم و هم بتونم به بقیه یاد بدم… عضو کوچکی از مجموعه وزین «بیشتر از یک نفر»… امیدوار و در تلاش برای ساخت یک آیندهی بهتر برای کشورم…
سعید عباسی هستم. میخونم و مینویسم تا هم خودم رشد کنم و هم بتونم به بقیه یاد بدم… عضو کوچکی از مجموعه وزین «بیشتر از یک نفر»… امیدوار و در تلاش برای ساخت یک آیندهی بهتر برای کشورم…
با زدن دکمه اینتر نظر شما ثبت می شود
با زدن دکمه اینتر نظر شما ثبت می شود
از اهمال کاری و تنبلی تا موفقیت : رفع تنبلی تا پردستاوردی در زندگی
دوره غیرحضوری زبان بدن همراه با تکنیک ها و ترفندهای کاربردی
جان سختی و تاب آوری: هماهنگ شدن با تغییرات زندگی
سبک زندگی: چطور سبک زندگی مناسب خودتان را پیدا بسازید؟
هدایای ویژه سه گام
استفاده از سایت مشروط بر قبول توافقنامه کاربری و حفظ حریم شخصی می باشد. تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مجموعه بیشتر از یک نفر است.
پرداخت کارت به کارت
پرداخت از خارج ایران
گارانتی بازگشت وجه
تسهیل در خرید
راهنمای سایت
درخواست همکاری
دوره رایگان فن بیان
دعوت از اساتید سخنرانی
نیلوفر مرداب
خرید کتاب
تماس با ما-درباره ما
برای دانلود کافیست اینجا کلیک کنید(حجم 9MB)
برای دانلود متن کافیست اینجا کلیک کنید
راه اندازی یک کسب و کار جدید کار سختی نیست، اما نیاز است تخصص لازم را داشته باشید. همراه با تخصص، باید در رفتار و طرز تفکر خود تغییراتی به وجود آورید تا به موفقیت تان کمک کند. در ادامه چندین نکتهی مهم را بیان می کنیم که رمز و راز انسانهای موفق است. با یوکن همراه باشید تا به تمام چیزهایی که برای موفقیت در کسب و کارتان نیاز دارید، دست پیدا کنید.
منبع: inc
آیا به نظر شما این مطلب مفید بود؟
ممنون بابت مطالب مفید تان .
چگونه شخصیت قاطعی داشته باشیم
مطالب مفیدی بود
مجله موفقیت یوکن، مجله ای است ویدیویی که تلاش می کند هر آنچه انسان های موفق درباره موفقیت از دیروز تا به امروز تجربه کسب کرده اند را به آسان ترین شکل ممکن در اختیار شما بگذارد. هدف ما در یوکن گردآوری بروزترین روش های موفقیت فردی، سازمانی و تجاری است تا مرجع کاملی باشیم برای مخاطبین و افرادی که سعی دارند موفق شوند.0